اگر کسی که شما را نمیشناسد، به شما بگوید چند گام ساده برای رسیدن به شادکامی وجود دارد، سر کارتان گذاشته است. نهتنها چیزی بهنام شادکامی ماندگار وجود ندارد، بلکه راههای رسیدن به شادکامی هم برای افراد مختلف متفاوت است.
با اینهمه، اگر به شادکامی از منظر تکاملی بنگریم، دستکم گاهی اوقات، در دستیابی به آن کمکمان میکند و همچنین کمکمان میکند از خود شادکامی، درک و فهم بهتری داشته باشیم.
پس اینجا من فقط در راستای این دو هدف، به برخی از نکات اساسی اشاره میکنم.
۱. در لحظهی حال زندگی کنید.
گرایش به زندگی در آینده، تواناییمان برای لذتبردن از حال را مختل میکند. البته در حال زندگیکردن، دشوار است، زیرا مستلزم خاموشکردن یکی از مهارتهای تکاملی ما یعنی قابلیت برنامهریزی برای آینده است.
۲. از شادکامی خود محافظت کنید.
اگر شادکامی خود را فدای چیزی میکنید که اهمیت فوقالعادهای ندارد، باید از خود بپرسید که این وضع چه مدت دوام داشته و احتمالا تا چه زمانی در آینده ادامه خواهد داشت. گذشتن از شادکامی در بازههای کوتاه میتواند معقول باشد، اما از فداکردن شادکامی برای بلندمدت تا حد امکان پرهیز کنید. یک برنامهی زمانی داشته باشید و مطابق آن عمل کنید.
۳. تجربه بیندوزید، نه جنس و کالا.
اوقات خوشی که گذراندهاید، بخشی از شما شده است اما چیزهای خوبی که دارید، گوشهای خاک میخورند یا به آشغال تبدیل میشوند. اگر حافظهی شما از اوقات خوش و تجاربتان ضعیف است، یکی از راهحلهای ساده عکسگرفتن و حتا گاهی خریدن خرتوپرت در مسافرتها است. وقتی این نشانهها را اینسو و آنسوی خانه یا دفتر کارتان میگذارید، میتواند اوقات خوشتان را از نو زنده کند.
۴. خوراک، دوستان خوب و رابطهی جنسی را در اولویت قرار دهید.
این سه چیز پایه و اساس شادکامی روزمرهاند. برخورداری از پول فراوان یا آزادی گسترده، هیچ ایرادی ندارد، اما کوشش در پی این دو چیز، نباید فرصت لذت بردن از اینها را از میان ببرد.
۵. همکاری کنید.
همکاری با اعضای خانواده و دوستان و همکاران برای دستیابی به اهداف مشترک، یکی از مهمترین سرچشمههای کسب رضایت در زندگی است. همکاری ذاتا لذتبخش است. کارکردن با کسانی که به آنها اعتماد داریم، کارهای شاق اجباری را سبکتر میکند.
۶. با جامعه عجین شوید.
درباره هر تصمیمی که مستلزم بریدن از ریشهها و رفتن به جای دیگر است، خیلی با دقت بیندیشید. ما طوری تکامل یافتهایم که کنجکاو باشیم، اما برای آشنایی با افراد تازه و دیدن جاهای جدید، لازم نیست دوستان قدیمی را رها کنید.
۷. چیزهای تازه بیاموزید.
یادگیری در تمام عمر میتواند سرچشمه شادکامی باشد. بازی و داستانگویی دو منشاء مهم یادگیری است.
۸. به دنبال منبع اصلی باشید.
جهان مدرن ما فرصتهای متعددی برای شادکامی در اختیارمان قرار میدهد که شبیه منابع اصلی هستند، اما دقیقا معادلشان نیستند. بعضی کاملا بیزیانند؛ تلوزیون و سینما، بعضی احتمالا ضررشان بیش از سودشان است؛ الکل و مواد مخدر و غذاهای آمادهی غیرمغذی، اما هیچیک به اندازه شکل اصلیشان در زندگی اجدادمان مفید نیستند. وقتگذراندن با خانواده و دوستان منابع اصلی گونه ما برای شادکامی است.
|جهش اجتماعی؛ ویلیام فون هیپل، ترجمه میثم محمدامینی|
@JameahiBehtarBesazim