فرهیختگان @iranintellectuals Channel on Telegram

فرهیختگان

@iranintellectuals


آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد

از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز

فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد


ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot

امام علی(ع):

شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد...



گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup

فرهیختگان (Persian)

آیا به دنبال یک مکان برای تبادل نظر با فرهیختگان و فکریان ایرانی هستید؟ پس کانال تلگرامی "فرهیختگان" یا به انگلیسی "Iran Intellectuals" گزینه‌ی مناسبی برای شماست. این کانال به عنوان آسمانی برای فکر و اندیشه آزاد شما را به پرواز دعوت می‌کند. با چالش زمین سنت و در خلق آسمان تجدد، فرهیختگان در اینجا به دنبال یک فرهنگ فکری و انتقادی هستند. با اراده پرواز و تلاش برای دستیابی به یک زمین و آسمانی برتر از هر دیگری، این کانال محلی برای تبادل افکار، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های عمیق میان اندیشمندان ایرانی است. اگر به دنبال یک جامعه فکری و فرهنگی هستید که از زمین تا آسمان در جستجوی پیشرفت و تجدد است، بپیوندید به کانال تلگرامی "فرهیختگان". ارتباط با ادمین: @farhikhtehgan_bot. امام علی علیه السلام می‌فرمایند: "شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد...". همچنین می‌توانید در گروه تبادل نظر به آدرس @iranintellectualsgroup نیز شرکت کنید.

فرهیختگان

25 Jan, 20:04


خلاصه‌ای از مقالهٔ امروز که به صورت تصویری تقدیم گردید.

- از حمایت بی‌نظیر جانبازان، آزادگان، رزمندگان و خانودهٔ شهدا ممنونیم.
- برخی از عزیزان به حق از پیامدهای منجر به ناآرامی‌های احتمالی نگرانند.نامحتمل نیست که سودجویان و اتاق فکر دولت در سایه، وارد معرکه شوند و ایجاد بلوا نمایند.
- به اطلاع می‌رسانیم که جمیع جوانب سنجیده شده و اجازهٔ سوءاستفاده از این کنش مردمی را نخواهیم داد. بدین جهت
۱- از فرهیختگان، کنشگران سیاسی و اجتماعی
۲- از مراجع، مدرسین و فضلای حوزه
۳- از رؤسای جمهور اسبق و فعلی، نمایندگان ادوار مجلس
۴- از کلیه احزاب، اصلاح‌طلب و اصولگرا
خواهانیم که از این کارزار حمایت کنند.

مخاطبان این نوشتار
سالهای سال شما جلودار بودید و ما در پی شما دوان، فتوا دادید به گوش جان خریدیم، رأی خواستید به سر دویدیم، بیانیه و قطعنامه صادر کردید و ما حمایت کردیم، شما نسخه نوشتید و ما بی چون و چرا اجرا کردیم، از تدابیری که گاه باعث بی‌آبرویی‌مان گردید، حمایت کردیم و...
حالا یکبار ما به جای شما وارد عمل شدیم. می‌خواهیم بدانیم که ما بچه‌های جبهه و جنگ در حد یک امضاء برایتان ارزش داریم؟

ناصر دانشفر


#فرهیختگان

فرهیختگان

25 Jan, 19:20


مدنیت چیست و چگونه محقق می شود؟
دنیای امروز پس از شهرنشینی و سرمایه داری و نظام دموکراسی، آدم را مدنی تعریف کرد و این تعریف به شهروندی ارتقا پیدا کرده است.
فرق رعیت با تابعیت و تابعیت با شهروندی چیست؟
آیا ما مدنیت شهروندی را دارا هستیم؟
چگونه باید این مدنیت شهروندی را محقق کرد؟
ابزار عملی آن چیست و ما چه می توانیم بکنیم؟


تقی رحمانی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 19:20


دست رد مریم فیروز به رهی معیری و یک عمر همرهی با کیانوریِ تپورستانی

زنی که در این ویدئو، چهره‌اش به پیری گراییده و موهایش به سپیدی رفته، و از دلبستگی‌اش به انقلاب سال ۵۷ می‌گوید، کسی نیست جز مریم فیروز نوه عباس‌میرزا و دختردایی مصدق، که روزگاری نه‌چندان دور، جزو زیباترین و پرشورترین دختران تهران به‌شمار می‌رفت و فرهیختگان و شعرا از جمله رهی معیری و قاسم غنی از جمله عاشقان کوی او و البته ناکامش بودند.

مریم پس از جدایی از همسر اولش، سرتیپ اسفندیاری، (پسر محتشم السلطنه، رئیس مجلس رضاخان) به سمت سیاست کشیده می‌شود. محیط سیاسی پس از سقوط رضاشاه مشوق مریم به عصیان علیه محیط اشرافی خانواده‌اش بود و باغ بزرگ مسکونی‌اش محل تجمع روشنفکران جوان از جمله صادق هدایت، بزرگ علوی، نورالدین کیانوری، فریدون توللی، رهی معیری و هوشنگ ابتهاج گردید.

مریم در بحبوحه فعالیت در حوزه زنان، با معمار جوانی به نام نورالدین کیانوری، نوه شیخ فضل‌الله نوری، که عضو حزب توده بود، آشنا شد و سپس با او ازدواج کرد. ازدواج یک شاهزاده قاجار با یک رهبر کمونیست، بازتاب وسیعی در نشریاتِ آن روزها داشت.

غلامرضا علیزاده


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 18:53


سید هادی خامنه‌ای:

حصر باید هرچه زودتر به نوعی خاتمه پیدا کند

بسیاری از نیرو‌های شایسته را در پناه نظارت استصوابی از صحنه خارج کرده‌اند

از تعامل و گفت‌و‌گو نترسیم؛ چرا جامعه را از فرصت‌های اقتصادی محروم کنیم؟

جزئیات در
https://www.entekhab.ir/003YJO



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 18:41


سال ۹۲ روحانی گفت: کدخدا آمریکاست.
یازده سال گذشت تا بفهمند کدخدا آمریکا بود، امیدوارم اینبار فرصت مذاکره از دست نرود.

هم‌کلاسی آدام اسمیت

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 18:37


اسامی گروه‌های ایتا که برای تجمع غیر قانونی علیه ظریف فراخوان دادند را مرور کنیم:

گزیده‌ها
تجربه‌گر مرگ
متن مداحی‌ها
کانال اطلاع رسانی مراسمات
فروشگاه واحد طب مسجد



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 17:17


قیمت‌گذاری دستوری همه اقتصاد دستوری نیست

معمولا زمانی که واژه اقتصاد دستوری به میان می‌آید، به ذهن همگان مباحث مربوط به قیمت‌گذاری دستوری یادآوری می‌شود درحالیکه قیمت‌گذاری دستوری یکی از جنبه‌های مهم اقتصاد دستوری است. اقتصاد دستوری علاوه بر بازار شامل دستورات دیگری می‌شود که ناظر بر فعالیت‌های اقتصادی است.

اما به طور کلی اقتصاد دستوری چیست؟ چه هدفی را دنبال می‌کند؟ چرا در میان سیاستگذاران مورد استقبال است؟

موسی غنی‌نژاد،‌ اقتصاددان در گفتگوی اختصاصی با اکوایران به بررسی این سوالات پرداخت و بیان کرد: اقتصاد دستوری دارای دو جنبه نظری است؛ قیمت گذاری دستوری و انواع مجوزها.

وی ادامه داد: سیاست‌گذار توجه نمی‌کند که قیمت بازار علامتی ناشی از رفتار آگاهانه میلیون‌ها کنشگر اقتصادی است. مجموعه خواسته‌های کنشگران اقتصادی که می‌تواند تولیدکننده، صادرکننده یا تاجر باشد، در قیمت بازار خلاصه می‌شود.

غنی‌نژاد همچنین اذعان دارد که هیچکس نمی‌تواند قیمت مناسب بازار را تعیین کند چراکه دخالت در آن به معنای محدود کردن آزادی افراد و تجاوز به حقوق آنان است.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Jan, 16:40


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Jan, 12:38


https://telegra.ph/NAI-01-20-4

فرهیختگان

23 Jan, 12:23


بیانیه‌ی تسلیت بیش از ۶۵۰ تن از فعالان سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی در باره درگذشت بانو فریده جمشیدی ( صابر)

به‌نام هستی‌بخش
فرزندان عزیز، حنیف و شریف و خواهر سرفراز و پرمهر، فیروزه صابر

درگذشت سرکار خانم فریده جمشیدی، همسر شهید هدی صابر را به شما و خانواده‌های‌محترم جمشیدی و صابر تسلیت می‌گوییم. فریده جمشیدی رنج مداومِ هم‌راهی در یک زندگی سخت سیاسی را با صبر و شکیبایی پذیرا شد و برای همسر پهلوانش، یاور و پشتیبان و برای فرزندان خود مادری فداکار و مهربان بود. او با سربلندی، این دوران پرابتلاء و آسیب را تا به‌انتها پیمود و سرانجام با تنی بیمار و تجربه‌هایی اندوهبار و بی‌شمار به دیدار حق شتافت.

ما یاد او و شهید هدی صابر را گرامی می‌داریم و امیدواریم فررندان برومند آنها بزودی ایران آزاد و مستقلی را مشاهده کنند که والدین صبور و مظلومشان از شکوهمندی دیدارش محروم ماندند.


مراسم یادبود بانو فریده جمشیدی ( صابر )

زمان : روز جمعه پنجم بهمن۱۴۰۳ از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ (۳:۳۰ تا ۵ بعد از ظهر)

مکان : تالار نگاه ، میرداماد ، نرسیده به میدان مادر ، جنب بانک ایران‌زمین ، شماره ۱۲۶


اسامی:
مسعود آقایی, رضا آقاخانی, محمدصادق آخوندی, ابوطالب آدینه‌وند, مرضيه آذرافزا, خسرو آذربایجانی, محمدرضا آهني, زهره آقاجری, زهرا آقاخانی , رحیم آقامحمدی, حسین آقامحمدی, اسماعیل آقامیرزایی, امیراصلان آقایی, بهنام آقایی, محمود آقائی, غلام‌حیدر ابراهیمبای‌سلامی, حمیده ابراهیمی, حمید احراری, احمد کفیل, شهروز احمدی, رضا احمدی, محمدرضا احمدی, وحید احمدی, زینب احمدی, امین احمدی, خداداد احمدی, حسن احمدی, غفور احمدی‌ونهری, رامین اخلومدی, مریم اربابزاده, مهران ارژنگ, بیژن ارقند, محمد اسحق‌قمی, احمدرضا اسدی, بتول اسدی, رحیم اسدی‌لاری, صفر اسلامى, محرم اسلامی, احمد اسماعیلی, احمدرضا اشتری, موژان اشرفی, نورسا اصغری, ابراهیم اصغری, محبوبه اعرج‌شیروانی, مرتضی افشار, فرزانه افشاری, فهیمه افشاری, جلال اقتداری, علیرضا اکبرزادگان, اعظم اکبرزاده, مرتضی اکبری, جواد امام, ولی‌الله امامی, پروین امامی, شهربانو امانی, زهره امانی, الهه امیرانتظام, امیرخسرو دلیرثانی, شیخ‌حبیب‌الله امیری, مرتضی امیری‌جرقویه‌ای, احمد امین, محسن امين‌زاده, کاک‌حسن امینی, رضا امینی, مهدى اميني‌زاده, فاطمه ا‌نصاری, محمد انصاری, غلامحسین ایرانی, سعيده ايزدى, مرضیه ایزدی, محمود ایزدیان, هاشم باروتی , مسعود باریکانی, ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان, بهمن بازرگانی, محسن باستانی, مسعود باستانی, هاله باستانی, محمدرضا باقری, جمال بایزیدی, رضا بخشی, فهیمه بخشی‌پور , اکبر بدیع‌زادگان, مجتبی بدیعی, منصور بذرپور, محمد بلبلیان, صادق بندیزاده, محمدحسین بنی‌اسدی, عباس بنی‌رضی, جلال بهرامی, جلیل بهرامی‌نیا, بهروز گرانپایه, حمید بهشتی, محبوبه بهمنی, محسن بوستانی, بهنام بیات , صفا بیطرف, فاطمه بیگدلی‌آذری, محسن پاینده, مسعود پدرام, مرتضی پدریان‌جونی, عاطفه پهلوان, عباس پوراظهری, محمود پویانفر, مسعود پیران, حبیب‌الله پیمان, پری پیمان, سيّدمصطفى تاجزاده, مهسا تاجیک, ناصر تبریزی, رضا تحویل‌داری, سونیا ترکمن, عزّت‌الله تقواييان, علی تک‌فلاح, سیّدمحمد باقر تلغریزاده, رضا تهرانی, ناهید توسلی, محمد توسلی , عباس توکل, رضا تیموری, محسن تیموری, محمدجمادی ثابت قدم, حسین ثاقب, مریم ثروتی, روزبه جامه‌شورانی, محمد جعفری, ابراهیم جعفری, علی جعفری, محمد جعفری, جلال جلالی‌زاده , باقر جلالی‌زاده , هادی جلالی‌زاده , بهروز جلوانی, امیرحسین جهانی, امین چالاکی, باقر حاج‌آقاپور, رضا حاجی, یونس حاجیزاده, سعید حجّاریان, غلامرضا حجتی, مهرداد حجّتی, حسین حدادنژاد, مرتضی حسن‌زاده, طیبه حسنلو, فائزه حسنى, فاطمه حسنى, هاشم حسین‌پناهی, محمدرضاعلی حسینی, بهزاد حق پناه , تقی حق‌بین, جمشید حقگو, فاطمه‌سادات حقی, وحید حقیقی, ابوالفضل حکیمی, عبدالکریم حکیمی, مجید حکیمی, محمدرضا حمسی, زهرا حیدرزاده, ولی‌الله خان‌بابایی, جهانبخش خانجانی , آرش خاندل, عبدالقادر خانی, تیمور خدابخشی, علی خدادادی, حسین خدایاری, صلاح‌الدين خدیو, سارا خرم‌نهاد, حسین خسرونژاد, محمد خطیبی, محمد خواجه‌نژاد, محمود خواجه‌نژاد, محمّدحسین خوربک, اسماعیل خوش‌محمدی, عبدالله دادار, اکبر دانش‌سرارودی, ناصر دانشفر, مصطفی دانشگر , کاظم دانشگر, محمدحسن داودی, رضا دبیر, محمود دردکشان....

متن و اسامی کامل:
https://cutt.ly/Ie8QUeUa




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Jan, 12:13


گفت‌وگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال

اگر تصویر نزدیک‌بینانه سیاسی در دوران جنبش مهسا لااقل نقش افیونی نداشت، تصویر مشابه کنونی نقش افیونی دارد!


دم خروس مسئولانِ حتی اردوگاه ولایی را باور کنیم یا قسم حضرت عباس رهبر نظام را!؟ جواد لاریجانی می‌گوید برای منافع نظام، ما با شیطان در قعر جهنم هم می‌رویم و مذاکره می‌کنیم!

رجزخوانی‌های خامنه ای سه پیام و سه مخاطب دارد...

ترامپ خواسته‌هایی روی میز می‌گذارد، البته همراه با مشوّق‌هایی که ما الآن نمی‌دانیم چیست.

دو تصویر ساده‌سازانه از موقعیت کنونی ترامپ و ج.ا...

نه ترامپ دستش مطلق باز است و نه ج.ا «رم شهر بی‌دفاع» است. همان قدر که سیاست خارجی ج.ا تضعیف شده سیاست داخلی‌اش تضعیف نشده است.

تحریم‌ها سرجمع، اقشار مختلف مردم را از رمق می‌اندازد. جنگ هم جز این‌که حکومت سرکوب‌گرتر و خشن‌تر بشود ثمری ندارد. خارجی‌ها هم دنبال جنگ زمینی نیستند.

بخشی از اپوزیسیون نباید آمال و آرزوهای خودش را در ماه دونالد ترامپ ببیند! به نظر می‌رسد ترامپ هم واقع‌بین‌تر از دوره اولش عمل خواهد کرد.


خامنه‌ای از یک طرف میگوید بروید مذاکره کنید و عبدالعلی‌زاده صریحا میگوید تصمیم کل نظام بر مذاکره مستقیم با آمریکاست و از طرف دیگر میآید علیه آمریکا و ترامپ رجزخوانی میکند.

پز انقلابی خامنه‌ای عمدتا برای مصرف داخلی است تا بدنه تندروی ولایی که قرار است به خیابان بیایند و سر مردم معترض چماق بزنند را حفظ کند. اگر تصویر خامنه‌ای هم در ذهن آنها بشکند، دیگر انگیزه ای برای این کار ندارند. البته صدای لرزان و خسته رهبر ولایی خود بیانگر است و «رنگ رخساره خبر میدهد از سرّ درون».

مصرف دیگر این رجزها مبنی بر قوی بودن نظام و ضعیف بودن دشمن برای افکار عمومی مردم است که فکر نکنید ما سست و ضعیفیم، بلکه سفت سر جایمان ایستاده‌ایم (و معترضان را هم لگدکوب خواهیم کرد!).

بخشی هم پیام به جهان است تا روی معادلات و محاسبات آنها تأثیر بگذارد (که ما از موضع قدرت، مواجهه و مذاکره میکنیم).

ترامپ در این دوره افراد افراطی دور قبل را کنار گذاشته و در باره آنها تعابیر تندی هم به کار برده است که یکی‌اش جنگ طلبی آن‌هاست. بنابراین اولویت او جنگ نیست.

یک تصویر ساده‌سازانه توسط بخشهایی از ج.ا ساخته شده که ما قوی هستیم و ترامپ هم کاری نمیتواند بکند و یا برخی به خامنه‌ای میگویند شما رجزهایت را بخوان ما هم از سوی دیگری میرویم با ترامپ تاجرمسلک معامله میکنیم.

تصویر ساده‌سازانه برعکسی هم وجود دارد که ج.ا اکنون «رم شهر بی‌دفاع است».

در باره میزان تاب‌آوری اقتصادی حکومت باید اقتصاددانها بحث بکنند. اما حتی فروپاشی اقتصادی یک دولت الزاما به معنای فروپاشی سیاسی‌اش نیست؛ مثلا ونزئلا. همچنین باید جامعه‌شناسان و سیاستمداران بحث کنند که آستانه تحمل اقشار مختلف مردم چه قدر است.

اگر ترامپ نرخهای مایک پمپئویی مطرح نکند مذاکره بین دو حکومت امکانپذیر است؛ روی درصد غنی‌سازی، بُرد موشکها، مسئله منطقه‌ای هم تاحد زیادی خود به خود حل شده است.

خود ترامپ معتقد به تقدم اقتصاد و تجارت بر سیاست است اما تیم همراهش به تقدم سیاست معتقدند. به او مشاوره‌هایی هم داده میشود که بخشی‌اش توصیه به فشار حداکثری به قصد سرنگونی ج.ا است که توسط موسساتی داده میشود که طرفدار حمله نظامی هستند و متأسفانه برخی ایرانی‌ها هم در آنجا حضور دارند. بخش دیگری از توصیه‌ها اما سفارش به مذاکره است.

مقدمات مذاکره هم چیده شده است؛ مانند ملاقات ایلان ماسک با ایروانی و یا حتی تبادل برخی زندانیان و گروگانها بین ج.ا با طرفهای غربی و یا مواضع خیلی صریحی روی مذاکره که دیگر از اردوگاه خود خامنه‌ای مخابره میشود.

اکثر جامعه ایران میخواهد به هر طریقی شده این حکومت سرنگون شود. البته از جنگ هم میترسد چون جامعه‌ای جنگ دیده است.

تصویرهای نزدیک‌بینانه در جنبش مهسا میگفت ما در میانه یک انقلاب در حال پیروزی هستیم. حالا هم گفته میشود ج.ا در وضعی است که یا خودش دستش را در مقابل ترامپ بالا میبرد و یا ترامپ خودش دستان اینها را قطع میکند. تصویر دوران جنبش مهسا حداقل نقش تحریک‌کننده و انگیزشی داشت اما تصویر دوم نقش افیونی دارد و میگوید مردم مهم نیست خودتان کاری بکنید خارجی‌ها میآیند مشکل را حل میکنند!

مردم اینک در مرحله ریکاوری بین دو جنبش هستند. رفع تحریمها به نفع مردم است تا آنها باز نفسی بگیرند. تحریم و جنگ دوران ریکاوری را طولانی‌تر خواهد کرد.

لینک فایل صوتی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Jan, 08:40


می‌دانی حالا پیرزن‌های مسکویی مشغول چه کاری هستند؟ پشت پنجره می‌نشینند زاغ سیاه همسایه‌ها را چوب می‌زنند به مراکز مخفی شوراها خبر می‌دهند. همین پیرزن‌های نازکدل مادربزرگهای مهربان تا به حال هزارها نفر را به جوخه‌های اعدام سپرده‌اند.

شوکت گره تازیانه را با لگد کوبید: «ما هم گزارش می‌نویسیم به حکم وظیفه و وجدان!»

_آفرین قهرمان به وظیفه ات عمل کن، اما حلقه های زنجیر یک جا به هم می‌رسند؛ دوایر اهریمنی. تا چشم بازکنی می‌بینی بیشترین گزارش‌ها را برای خودت نوشته‌اند پرونده‌ات در آتشخانه روزبه روز قطورتر می‌شود...

شوکت نزدیک رکسانا رفت: تازگی درها را می‌بندند پچ پچ می‌کنند، انگار مشغول توطئه‌اند. سر و وضعشان تغییر کرده. رخت و لباس آنها از گران‌ترین پارچه‌هاست. هفته‌ایی یک شب دور هم جمع می‌شوند خاویار و ودکا می‌خورند ... نره‌خرهای چشم دریده یکباره سبز شدند، برای تک تک مردم پرونده درست می‌کنند. نصف بیشتر آتشخانه در اشغال بایگانیست...

خانه ادریسی‌ها، غزاله علیزاده



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Jan, 07:46


تابلوی تماشایی عدالتخانه

ناصر دانشفر

شکر خدا قوهٔ قضائیهٔ کشورمان چنان کارنامهٔ قوی و پر و پیمانی دارد که با ارائهٔ هر بخش کوچک آن می‌تواند یک نمایشگاه بی‌نظیر برپا کند که دل هر بیننده‌ای را در یک نگاه ببرد. به گمانم که بر هر شهروند این دیار است که برای قدردانی از این همه مجاهدت جلوه‌ای از داوری‌های بی‌نقص و مطابق مر قانون را در معرض دید خلایق قرار دهند. بفرمایید این شما و‌ این ویترینی از معجزات قوهٔ قضائیهٔ ما
۱- در جریان انتخابات مجلس ششم، شورای نگهبان با ادعای تقلب، اقدام به ابطال صدها هزار رأی مردم تهران نمود و باعث حذف علیرضا رجایی از لیست منتخبین و ورود حداد عادل به خانهٔ ملت شد. آقای تاج‌زاده معاون سیاسی وزیر کشور آن دوران در این زمینه شکایتی علیه آقای جنتی تهیه و تقدیم دادسرا نمود. اما تا هم‌اکنون به این دادخواست رسیدگی نشده است.
۲- برندهٔ قلم مقدس، همانکه مستظهر به مصونیت قضایی است،چندین بار جناب خاتمی را متهم به ملاقات با جورج سورس و راه‌اندازی انقلاب مخملی نموده و هر بار با شکایت وی روبرو شده است، اما سرانجام این شکوائیه نیز چیزی جز مسکوت ماندن نبوده است.
۳- در پی سخنرانی سردار مشفق و اعتراف صریح به مهندسی انتخابات، آقای تاج‌زاده و شش تن دیگر از فعالان اصلاح‌طلب از فرمادهان سپاه پاسداران شکایت کردند. اما به جای دادرسی و بررسی آن، وی را که برای عمل جراحی آزاد شده بود، دوباره به زندان احضار کردند و هنوز خبری از محاکمهٔ این سردار نشده است.
۴- در خرداد ۹۸ و با امضای ۱۴ فعال مدنی و سیاسی، نامهٔ شدیدالحنی منتشر شد. در این بیانیه امضا کنندگان آن خواهان استعفای آقای خامنه ای از رهبری بودند. جالب آنکه برخی از امضا کنندگان این نامه که بر خواسته‌های خود پافشاری کردند، در مدت کوتاهی محاکمه شدند. پیامد این کنش برای آنان بازداشت، زندان و حبس بود.
۵- تعدادی از فعالان مدنی و وکلای دادگستری که به دادخواهان سلامت مشهور شدند،به دلیل اعتراض به ممنوعیت خرید واکسن کوید۱۹ و کوتاهی در خرید به موقع این واکسن، در اسفند ۱۴۰۰ از حضرت‌آقا، حسن روحانی و اعضای ستاد مقابله با کرونا شکایت کردند. این افراد نیز پس از ارائهٔ این شکوائیه با اتهامات امنیتی روبرو شده و بازداشت و محاکمه شدند.
۶- در شهریور۱۳۹۰ مقامات و رسانه‌های کشورمان از کشف اختلاسی بزرگ در بانک‌های ایران خبر دادند و مدعی شدند که مه‌آفرید امیرخسروی توانسته مبلغ ۳ هزار میلیارد تومان را از شبکه‌های بانکی ایران به سرقت ببرد. در این مورد با آنکه مقام عظمای ولایت خواهان کش ندادن این افتضاح شدند، پرونده‌ای تشکیل شد و سرانجام پس از صدور رأی دادگاه در بامداد ۳ خرداد ۱۳۹۳ حکم اعدام متهم اجرا شد.
۷- بابک زنجانی در تاریخ ۹ دی ۱۳۹۲ توسط دادستانی کل کشور به اتهام بدهی بیش از دو و نیم میلیارد یورو به وزارت نفت و بانک مرکزی و همچنین جعل اسناد بانکی با پرداخت رشوه به بانک ملی تاجیکستان بازداشت شد. او نیز پس از مدتی نسبتاً طولانی محاکمه و به اعدام محکوم شد، اما حکم این مثلاً کارآفرین نمونه که طبق قرائن مدتها به دورزدن تحریم‌ها مشغول بوده است، شکسته شد و به بیست سال زندان تغییر نمود.
۸- در سال ۸۸ دو تن از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری مدعی تقلب شدند. کشور به دلیل باور بخش بزرگی از جامعه به این موضوع،مدتی نسبتاً طولانی دچار التهاب شد. آقایان موسوی و کروبی به همراه همسرانشان علیرغم درخواست‌های مکرر برای حضور در دادگاه و تفهیم اتهامات وارده و پاسخگویی، جز خانم کروبی که پس از مدتی از این مهلکه رها شدند، تا هم اکنون در حصر خانگی قرار دارند و قوهٔ قضائیه به این امر ورود نکرده است.
۹- در سال ۱۳۸۱ و در زمان وزارت بیژن نامدار زنگنه در دولت اول سیدمحمد خاتمی مابین شرکت کرسنت پترولیوم و شرکت ملی نفت‌ایران منعقد شد. اجرای این پروژه در سال ۱۳۸۴ با دلایل ارائه شده از سوی دیوان محاسبات ایران از جمله تغییر نیافتن بهای گاز صادراتی و ثابت ماندن آن در هفت سال اول متوقف شد. امارات به مجامع بین‌المللی شکایت برد و طبق گفتهٔ ابراهیم رئیسی، کشورمان به ۱۴/۵ میلیارد دلار محکوم شد. بدین جهت پرونده‌ای تشکیل و قرار شد که آقای زنگنه دادگاهی شود، اما پس از گذشت این همه سال این پرونده هنوز به جایی نرسیده است.
۱۰- آقای پورمحمدی در مناظرهٔ تلویزیونی با سعید جلیلی اشاره به این داشت که او مرقوم نموده بود که شایسته نیست این قرارداد فسادآلود در دولت شما انجام شود و ضرری که از محل لغو قرارداد می‌کنیم به یک میلیارد هم نمی‌رسد. این مشاورهٔ از سر ناآگاهی هم اکنون منجر به مصادرهٔ ساختمان شرکت ملی نفت ایران در روتردام هلند در ازای بخشی از غرامت ۱۸ میلیارد دلاری ادعا شده است. و دادستان کل کشور تا هم‌اکنون دلیلی ندیده‌اند که علیه وی اعلام جرم کند.

از این مظاهر عدالت‌ورزی لذت نمی‌برید؟ تماشایی نیست؟



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Jan, 06:05


شکست ایدئولوژی و اضمحلال فرهنگ
منصور خضاعی


در تفسیر سخن حکیمانه امام علی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان در ملاقات با مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران باید چند نکته را یادآور شویم.

«هر دولتی که فرهنگ خود را صاحبی نمی کند، خالیگی ( خلاء) پدید می آید. و هیچ جا، خلاء خالی نمی ماند، بلکه با فرهنگ غیر و بیگانه پر می شود»

این عبارت حکیمانه از امام علی رحمان در واقع یک برهان منطقی در قالب قیاس بشرح زیر است:

مقدمه اول یا صغری:
هر دولتی که فرهنگ خود را صاحبی نمی کند، خالیگی( خلاء) پدید می آید.

مقدمه دوم یا کبری:
هیچ جا، خلاء خالی نمی ماند

نتیجه:
خلآء با فرهنگ غیر و بیگانه پر می شود.

این یک برهان محکم است که کمتر شخصی در درستی آن تردید به خود راه می دهد. در واقع اگر کسی قصد داشت چنین مطلبی را به دیگری انتقال دهد می بایست حداقل یک الی دو پاراگراف مطلب نوشته باشد تا مقصودش را به طور کامل شرح دهد. برای مثال کافی است نگاهی به کشورهایی که در قلمرو فرهنگ غربی تعریف نمی شوند اما در ارتباط و تعامل مستمر با آن کشور ها هستند نظیر ژاپن، مالزی و چین بیاندازیم تا متوجه شویم که دولت های این کشور ها چگونه سیاست گذاری کرده اند که ضمن استفاده از مزایای تمدن غربی مثل علم، دانشگاه، صنعت و تکنولوژی و قرار گرفتن در مسیر توسعه، اما در بخش فرهنگ، هنر و مسائل اجتماعی و سنت ها و آئین ها، نه تنها در برابر دول و ملل غربی دچار انفعال نشده اند بلکه دقیقا برعکس، در حفظ و نگهداری و اشاعه فرهمگ بومی بسیار موفق و قدرتمند عمل کرده اند.

حال بازگردیم و نگاهی به عملکرد حکومت اسلامی در درون مرزهای کشور بیاندازیم؛ فشار بی از حد و افراطی و نیاندیشیده از طریق ترویج اجباری ارزش های خودسرانه و من درآوردی اسلامی در حوزه فرهنگ از جمله نوع پوشش، در حوزه هنر مثل موسیقی و آواز، در حوزه تلویزیون با انحصار در دست یک تفکر خاص و اقلیت، در حوزه کتاب مثل سانسور و مثال های متعدد دیگر در بخش های مختلف، بالجمله و همزمان موجب دو اتفاق شده، اول خالی شدن حوزه فرهنگ عمومی از نخبگان مستقل که نقش فرهنگ سازی و نیز انتقال سنت های مفید از گذشته به دوره حال را دارند، این خلاء از طریق حذف، ممنوع الکاری، اجبار به گوشه نشینی و یا اجبار به مهاجرت اهل فرهنگ به کشورهای بیگانه انجام شده و میهن را از ذخایر انسانی در این بخش ها خالی می کند، لذا نسل جوان و نوجوان که مخاطب اصلی این نخبگان هستند عملا هیچ محصول فرهنگی، اجتماعی و هنری شایسته ای که خوراک مناسبی برای روح و ذهن شان باشد در دسترس نخواهند داشت، اما مشکل دوم که اولی را تشدید می کند، فشار و اجبار حکومت در القای ارزش های بدعت آمیز و بدون تناسب با ذائقه مخاطب به ذهن آن هاست. اکنون کار راحت شده و آنچه در دسترس جامعه است، فضای مجازی، اینترنت، ماهواره و محصولات فرهنگی است که هیچ تناسبی با سنت ها و آداب زندگی فرد ایرانی ندارد، نتیجه این رویداد، بحران هویت و ترویج بی اصالتی است، مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی در تعریف اصالت می گوید: آنکه به خود می پردازد اصیل است و آنکه به دیگری می پردازد غیر اصیل، آنکه برای خود است اصیل است و آنکه برای دیگری است غیر اصیل.

اکنون برای تکمیل قیاس فوق الذکر می توان یک مقدمه دیگر نیز بر آن افزود تا صورت قیاس بدین شکل شود:

م۱: هر دولتی فرهنگ خود را مراقبت نکرده و قدرش را نداند، خلاء پدید می آید.

م۲: فشار ایدئولوژیک و همزمان خالی کردن جامعه از اصحاب فرهنگ و هنر، خلاء را تشدید می کند.

م۳: خلاء خالی نمی ماند

م۴: خلاء با فرهنگ غیر و بیگانه پر می شود.

نتیجه: از گذشته عبرت بگیرید و دست از لجاجت با و فشار به جامعه بردارید و فضای جامعه مدنی را که حقیقتا متعلق به ارباب فرهنگ و علم بوده و با زور و تهدید از آنها ستانده شده بدانها بازگردانید تا وضعیت بحران زده و تهی از هویت مان مجددا در مسیر درست قرار گیرد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Jan, 05:20


مردم را به جان هم انداختند!

فیلم کامل مصاحبه

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 20:09


سخنگوی قوه قضائیه:

حکم حمید قره‌حسنلو که به ۱۵ سال حبس در تبعید در زندان یزد محکوم شد، قطعی و در حال اجراست

نقش آقای قره‌حسنلو در اغتشاشات مزبور که منجر به شهادت شهید عجمیان شد، احراز نگردید؛ پرونده از این حیث قابل بررسی مجدد نیست

جزئیات در
https://www.entekhab.ir/003YBM


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 19:07


بیانیه اعتراضی ۲۳۰ نفر از فعالان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی در #نه_به_اعدام

خشونت زدایی از قوانین و محاکم‌ قضایی ضرورت امروز ایران است


به‌نام هستی‌بخش

‌‌موج اعدام در ایران چنان است که تقریباً همه روزه نامی در صف است تا جانی به‌تلخی ستانده شود. هر روز دل‌هایی آشفته از این فاجعه می‌لرزند و خانواده‌هایی در اندوه عزیزانشان می‌نشینند. بنا بر اعلام کمیسر حقوق بشر و معاون دبیر کل سازمان ملل، با کمال تاسّف در سال ۲۰۲۴ میلادی دست‌کم ۹۰۱ نفر در ایران اعدام شده‌اند.

اعدام‌های مداوم چه از نوع سیاسی و امنیتی و چه از نوع اجتماعی، جدا از دوری از انصاف و بی‌عدالتی، موج‌های دیگری از کینه و نفرت و آسیب‌های اجتماعی عدیده‌ای را نیز به همراه خواهدداشت و در صورت تداوم، احتمالاً موّاج‌تر نیزمی‌گردد. آن‌چه در صدور بی‌رویّه‌ی احکام اعدام مفقود است، خویشتن‌داری و انعطاف و‌ گذشت قضایی است چنان‌که گویا محاکم‌ ما فراموش کرده‌اند سخن‌پیامبر اکرم را که فرمود: ":كادَ الْحَليمُ أَنْ يَكونَ نَبيّا؛ انسان بردبار به پيامبرى نزديك است" و امام علی نیز گفت: اَلْحِلْمُ نورٌ جَوهَرُهُ الْعَقْلُ بردبارى نورى است كه جوهره آن عقل است". حِلم و بردباری چنان‌چه فراتر از یک خصیصه‌ی اخلاقی، در ساختارها و بنیان‌های حقوقی دستگاه قضایی ایران تعریف شود، به‌طور قطع شاهد خشونت‌زدایی از دادگاه‌ها و احکام محاکم قضایی خواهیم بود.

نقد و اعتراض به اعدام‌های‌ بی‌رویه، بارها و بارها در قلم‌ها و سخن‌ها به‌طور مبسوط بیان شده، امّا بدون اندک توجّهی از سوی حاکمان، باز هم احکام تلخ مجازاتِ مرگ یکی پس از دیگری اعلام می‌شود. از جمله خیل این احکام، صدور حکم مجازات اعدام برای پخشان عزیزی مددکار اجتماعی و فعال مدنی کرد و وریشه مرادی است ‌که وکلای آنها اتهامات وارده را کاملاً رد کرده‌اند.

ما امضا کنندگان زیر ضمن ناروا دانستن این احکام ناعادلانه ، مصراً خواستار توقف کلیّه احکامِ با مجازات اعدام هستیم و برای تحقق شعار کلیدیِ "نه - به اعدام" بر این مطالبه‌ی بشردوستانه هم چنان پای می‌فشاریم .

▪️اسامی:

مسعود آقایی, رضا آقاخانی, زهرا آقاخانی, ابوطالب آدینه‌وند, محمّد آزادی, حمید آصفی , محمدرضا آهني, عبدالکریم حکیمی , هادی احتظاضی , محمدصادق احمدآخوند, شهروز احمدی, محمدرضا احمدی , پیمان احمدی , محمد اسحق‌قمی, آزیتا اسکندریون, زهرا اسکویی, شمس افرازی‌زاده , مرتضی افشار, مهدی اقبال, عباس اقبال, اعطم اکبرزاده, زهره امانی , الهه امیرانتظام, هوشیار انصاری‌فر, مصطفی بادکوبه‌ای‌هزاوه‌ای, هاشم باروتی , محمود باقری, مجتبی بدیعی , افسانه برزویی, امیر بهمنی, بهنام بیات , فاطمه بیگدلی‌آذری, مطهره پارسی, شهریار پاک‌نیا, مسعود پدرام, مهدی پناهی , عباس پوراظهری , پارسـا پـورغفارمغفرتي, حبیب‌الله پیمان , علی تک فلاح, مجید تولّایی , درخشنده تیموریان, حسین ثاقب, حسین جزایری , محمد جمادی , فرشته جمشیدی, جعفر جودکی امین چالاکی , حسین حدادنژاد, علی حدیثی, طیبه حسنلو , محمدعلی حسن‌نژاد , حبیب حسن‌نژاد, سیدعلی حسینی, خلیل حسینی‌عطار, تقی حق بین, بهزاد حق‌پناه, مسعود حکمت, هادی حکیم‌شفایی, منصوره حمصیان , سوشیانت خاشعی‌پور, خشایار خاشعی‌پور, علیرضا خاشعی‌پور, حوری خانپوری, شبنم خان‌مصدق , نگار خدادادی, امیر خرم , شیرین خسروشاهی , محمدحسین خوربک, ابراهیم خوش‌سیرت, اکبر دانش‌سرارودی, ناصر دانشفر, رضا دبیر , امیرخسرو دلیرثانی, معصومه دهقان, نظام الدین قهاری, عباس راستی‌بروجنی, محمدصادق ربانی‌املشی, علیرضا رجایی , حسین رجایی, سهیلا رجایی, محمّدجواد رجاییان, مهدی رجبی, علیرضا رجبیان, محترم رحمانی , محسن رحمانی , جواد رحیم‌پور , زهرا رحیمی , احسان رزاقی, مجتبی رستم‌فرد‌طهرانی, جلال رستمکلایی, یونس رستمی , محمدرضا تحویلداری , امیر رضایی, محمّد رضایی, حسین رفیعی, محمّدصادق رهبری, جواد روشن‌زاده , تورج ریحانی, حمیده زارع, رقیه زارع‌پورحیدری , اکرم زینالی, رضا ژند, علیرضا ساریخانی, نرجس سالاری, نشاط سحابی, عیسی سحرخیز, حسین سربندی....


متن و اسامی کامل:
https://cutt.ly/Je8sHbHy




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 19:04


ویدئوی کامل به زبان انگلیسی از گفتگوی دکتر محمدجواد ظریف معاون راهبردی رییس جمهور با فرید زکریا در پنل «گفتگوی ویژه درباره ایران» اجلاس داووس




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 18:05


صحبت‌های صحیح مشایخی در برنامه شیوه

نزدیک به ۱۰۰ شورای عالی زیر نظر نهاد رهبری هست ،همه اختیارات را به رهبری بدهید و دولت را تعطیل کنید

علینقی مشایخی، ( استاد سابق دانشگاه صنعتی شریف ) : ما رهبری داریم که قدرتش فوق العاده است و تصمیم گیر نهایی است برای آنکه تصمیمات دولت هم از خط رهبری  خارج نشود مدام شورا عالی درست کرده‌ایم

نزدیک به ۱۰۰ شورای عالی زیر نظر نهاد رهبری داریم؛ که موازی با وزارتخانه های دولت هستند ، با این وضع به هیچ نحو کار جلو نمی‌رود و
نمی‌توان پاسخگو بود.

خب همه اختیارات اجرایی را هم به رهبری بسپارید و دولت را تعطیل کنید .



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 17:21


خاطرات تازه منتشره عالیخانی نشون میده محمدرضا بشدت نسبت به هر مسئولی که عملکرد خوبی داشت و محبوبیتی پیدا میکرد حساس بود و آنها را از مسئولیت و حتی از کشور دور میکرد از امینی تا ارسنجانی. غافل از اینکه اینها ستون‌های کارآمدی نظام سیاسی بودند. او به پاهای خودش شلیک کرد.

صادق الحسینی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 16:33


ظریف: ایران هراسی و اسلام هراسی ابزاری است که می خواهند ایران را به وسیله آن منزوی کنند

معاون راهبردی رئیس‌جمهور در اجلاس داووس: نتانیاهو ادعا می کند از سال ۱۹۹۴ مشغول تولید بمب هسته ای است

الان نزدیک به ۲۰ سال گذشته است و همان حرف ها را تکرار می کند

ایران یک تهدید هسته ای نیست


مقاومت تا زمانی که اشغالگری ادامه پیدا کند، باقی خواهد ماند.

اعضای محور مقاومت هرگز از ایران دستور نمی‌گیرند.

ما از هفتم اکتبر اطلاعی نداشتیم و ما نیز شوکه شدیم.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 15:50


از غزه تا بازرگان
عبدالکریم سروش

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 11:20


درگذشت جلال متینی
(بخش نهم و آخر)

۳.شاهنامه و مباحث مربوط به حماسهٔ ملی. در این موضوع مقالات زیاد و مفصلی نوشته. دربارهٔ فریدون و کاووس و افراسیاب و رستم و....
مقالهٔ «شاهنامه متن دشوار آسان‌نما» خوب به یادم مانده. اولین مقاله‌ای که از متینی خواندم هم دربارهٔ شاهنامه بود. بیست و پنج‌شش سال پیش مقالهٔ «فردوسی در هاله‌ای از افسانه‌ها». لابد کارنامهٔ شاهنامه‌پژوهی متینی را دکتر سجاد آیدنلو بر خواهد رسید و یا شاید هم بررسیده باشد و من ندیده‌ام. 

جز اینها متینی مقالات پرشماری دربارهٔ  معاصران اعم از شخصیت‌های فرهنگی و یا سیاسی (مثل رضاشاه و مصدق) نوشته است. چون مردی شناسنده بود،  قدر و اهمیت کارهای این و آن را خوب می‌دانست و در قدرشناسی هم بی‌دریغ بود.  البته در نقد، هم تیزبین بود و هم زبان بی‌پروا و تندی داشت. فراموش نمی‌کنم آن دو مقالهٔ معروفش دربارهٔ دکتر حسین نصر را.
  آن چه در بزرگ‌داشت ناموران فرهنگی نوشته و یا در مجله چاپ کرده، چشم‌گیر و ارزشمند است. بعضاٰ برخی اطلاعات در آن‌ها هست که گویا در نوشته‌های دیگر نیست. البته گاهی نیز به هیجان می‌آمد و شاید قدری بی‌انصاف می‌شد.
سیاست‌زدگی عارضه‌ای همه‌گیر است.
 
مقالاتی که دربارهٔ دکتر شریعتی و دکتر مصدق نوشته بعدا کتاب شده است. اعتقاد ندارم کتابش دربارهٔ دکتر مصدق از اوجیات کارهای اوست.

جز این‌ مقولات و موضوعات، در موضوعات دیگر هم مقاله نوشته است. مقالات خوب و جاندار.  برخی کاملا علمی و برخی آمیخته با اشاراتی به مباحث روز یا در پرتو آنچه در زمانه می‌گذشت. این مقالات هم به نظرم ماندنی است. و مورد توجه و بررسی اهلش قرار خواهد گرفت.

فراموشم نشود بنویسم که چون متینی مدیر ایران‌نامه و ایران‌شناسی بود، طبعا نامه‌های زیادی به او نوشته شده که امیدوارم ان نامه‌ها و مکاتبات دیگرش باقی‌مانده باشد و کسی متصدی نشر گزیده‌ای از اهمّ آن گردد. تکه‌هایی از شماری از آن نامه‌ها را در مقالات و نیز در ایران‌نامه و ایران‌شناسی نقل کرده است.
*

سال‌هاست که آثار متینی را خوانده‌ام. باز هم خواهم خواند. نه فقط آثار پژوهشی تخصصی‌اش را که مکتوبات عمومی‌ترش را.  شخصیت دانشگاهی او مرا به یاد منش دانشگاهی علی‌اکبر سیاسی و یحیی مهدوی و غلامحسین صدیقی می‌اندازد. دانشگاهیان بااصول سربلند کاردان. جدی. آزادمرد.
متینی با ایران‌نامه و ایران‌شناسی در صفوف روشنگران ایران است و تلقین و درس اهل نظر یک اشارت‌ است. اگر بخواهم از اصطلاحات ایرج افشار استفاده کنم باید بنویسم که متینی روشنگری  روشن بود. چنگ‌زده به مبانی ملیت ایرانی.

متینی را با عشق شگرفش به ایران به یاد خواهم آورد. او را با مقالاتش دربارهٔ آذربایجان و اران و ایران در گذر روزگاران و مویه‌اش بر فتح ایران بر دست تازیان به یاد خواهم آورد. به عشقش به  نوروز. به نگاهش به روستاها به عنوان کانونی برای حفظ فرهنگ ملی. به اهتمامش به قلمرو تاریخی و تمدنی ایران. به غیرتش به زبان فارسی و به شیفتگی‌اش به شاهنامه.  مکتوباتش دلم را گرم می‌کند.

روانش از باران آرامش ایزدی سیراب باد که در دفاع از منافع ملی ایران مردی بااصول بود. وقتی سخن از دفاع از حقوق ایران و بخصوص تمامیت ارضی به میان بود، پای به میدان می‌گذاشت. به قول خودش در «برج عاج‌» نمی‌نشست و ملاحظه‌کار و محافظه‌کار نمی‌شد.. حرف خود را شجاعانه می‌زد. از مستشرق فرنگی تا روشنفکر چپ تا حواری مصدق تا دیگری و دیگری آماج نقدهای صریح دشمن‌تراشانه‌اش بودند.  
متبرک باد نام او و متبرک باد نام احسان یارشاطر که متینی را به ایران‌نامه و ایران‌شناسی سوق داد تا این گنج شایگان در زمانهٔ عسرت بماند. 


تمام شد.
https://t.me/n00re30yah

فرهیختگان

22 Jan, 11:20


درگذشت جلال متینی
میلاد عظیمی
(بخش هشتم)

ث. تحفة الغرائب. با نسخهٔ این کتاب در سفر به تاشکند سال ۱۳۴۹  آشنا شد و دست‌نویس‌های دیگری هم یافت و سال ۱۳۵۰ در مقاله‌ای آن را معرفی کرد. در سال ۱۳۷۱ تصحیح تحفة الغرائب چاپ شد (انتشارات معین). اما چه چاپ شدنی که کتاب شهید شد و بر دل استاد دقیق‌النظر کمال‌طلب داغی نهاده شد. 
تحفة الغرائب در زمرهٔ کتب به‌اصصلاح «دانش‌نامه» و در واقع عجایب‌نامه است. گویا کهن‌ترین کتاب فارسی در این موضوع باشد. منسوب است به محمد بن ایوب الحاسب الطبری از دانشمندان و پارسی‌نویسان نامور قرن پنجم. این کتاب از منابع کهن و بسیار پرمایه برای شناخت فولکلور و فرهنگ عامه و از مراجع بایسته برای فهم بسیاری از نکات تاریک و باریک متون ادبی است. ارزش‌های زبانی آن به کنار. 
متینی نوشته که چون در ایران نبوده و نشد که بر کار طبع نظارت داشته باشد،  کتاب آن طور که باید و شاید درست چاپ نشده است.
خدا به دکتر رسول جعفریان عزت و عافیت کرامت کناد که با تجدید چاپ  تحفة الغرائب در  انتشارات کتابخانهٔ مجلس، آب رفته را به جوی باز آورد و این کتاب مهم  به شکلی شایسته در دسترس محققان قرار گرفت. با اصلاح و تکمیل بسیار (۱۳۹۱). 

ج. کوش‌نامه. از منظومه‌های کهن حماسی که حدود یک سده پس از شاهنامه سروده شد. ناظمش ایران‌شان بن ابی‌الخیر است. هم از لحاظ زبانی و هم از حیث مباحث مرتبط با حماسهٔ ملی اهمیت دارد. مفصل است و نزدیک به ده‌هزار بیت. ابتدا قرار بود متینی و دکتر یوسفی  با هم آن را تصحیح کنند و دانشگاه فردوسی ناشرش باشد. بعد از انقلاب دانشگاه از نشر آن منصرف شد. و یوسفی به سعدی پرداخت. در سال ۱۳۷۷ انتشارات علمی آن را منتشر کرد. مثل همیشه با مقدمهٔ مفصل نکته‌بینانه و با فهرست لغات و ترکیبات عالی و دقیق در ۱۵۸ صفحه. بله در ۱۵۸ صفحه.
بنویسم که متینی مقالاتی هم دربارهٔ کوش‌نامه نوشته است.
  

ب. مقالات

مقاله‌نویسی بخش مهمی از کارنامهٔ علمی متینی است. مقالات او پیش از انقلاب بیشتر در مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد و پس از انقلاب در ایران‌نامه و ایران‌شناسی منتشر شده است. جز این در مجلات یغما، نامهٔ آستان قدس، آینده، نامهٔ فرهنگستان و نامهٔ بهارستان مقالاتش منتشر شده است. در یادنامه‌ها و جشن‌نامه‌ها و مجموعه‌های ادواری نیز مقالات متینی چاپ شده است.  مثل:  هفتادسالگی فرخ، جشن‌نامهٔ صفا، به یاد محمد قزوینی و…
 
وقتی مجموعهٔ مقالات او در چندین جلد با نمایه‌های کارآمد منتشر شود، پهنای کار مرد در این وادی معلوم خواهد شد.
 
باری باید در مبحث مفصلی به مقالات او پرداخته شود و من اینجا تیمنا به سرفصل‌های عمدهٔ مقالات تحقیقی او اشاره می‌کنم: 

۱.رسم‌الخط متون کهن و تلفظ قدیم لغات: در این زمینه تتبعات متینی مبنایی و ماندنی و مرجع است. نقطهٔ عطف است. ریزنگرانه است و مبتنی بر خواندن دقیق شمار زیادی متن و بخصوص دست‌نویس‌های کهن پارسی و دقت در رسم‌الخط آنها. با استنتاج‌های استوار و مستند.
توجه خاص او بر متون نثر برای استنباط تلفظ‌ها  هوشمندانه است. این مبحث از سال‌های جوانی تا پیری مورد مطالعهٔ متینی بود. او در چاپ متون قدیم به اختصاصات رسم‌الخطی توجه زیادی داشت. چنانچه به دلیل قدمت و اهمیت رسم‌الخطی نسخهٔ هدایة المتعلمین را با همان رسم‌الخط نسخهٔ اساس چاپ کرد. یا به دلیل اینکه رونویس‌گر دست‌نویس تفسیر عشری حرف ژ  را به‌شکل خاصی کتابت می‌کرد، همان کتابت نسخه را در متن چاپی اعمال کرد. همچنین متینی کلمات مشکول را با دقت تمام ثبت می‌کرد و درنتیجه  متن‌هایی که تصحیح کرده، از نظر مطالعات در تلفظ لغات قدیم ارج‌دار است.

مقالات مهمی در این زمینه نوشته است. مثل: «رسم‌الخط فارسی در قرن پنجم هجری»، «تحول رسم‌الخط فارسی از قرن ششم تا قرن سیزدهم» ، «رسم‌الخط بخشی از شرح تعرف؛ ذیلی بر مقالهٔ "رسم‌الخط فارسی در قرن پنجم هجری"»، «رسم‌الخط نسخۀ ختم‌الغرایب مورخ۵۹۳ق»، «طرز نگارش هاء هوز در نسخه‌های خطی قدیمی فارسی»، «رسم‌الخط علی‌نامه». و همچنین مقالهٔ مهم «رسم‌الخط نسخه‌های خطی فارسی» که تحریر تکمیل‌شدهٔ آن را سالها بعد در کتاب به یاد محمد قزوینی منتشر کرد و بی‌شک  نقطهٔ عطفی در این مبحث پژوهشی است.

۲. مسائل تاریخ زبان و ویژگی‌های دستوری و لغوی متون پیشینه. در این زمینه فعلا این مقالات در خاطرم هست و برای نمونه نام می‌برم: «ما آمدیم‌مان، مترسیتان (از مباحث تاریخ زبان فارسی)»، «اهمیت آثار فارسی یهودیان» و مقاله «خیابان».
چهل سال پیش، در آن تلاطم امواج فتن، در غربت تبعید، دور از کتابخانهٔ شخصی و یادداشت‌های علمی به غارت‌رفته، بی مدد گنجور و گوگل و نورلایب و پیکرهٔ فرهنگستان، آن‌همه شاهد برای «خیابان» را از کجا یافته بودی  استاد؟! 

بخش هفتم
ادامه دارد👇👇👇


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 10:40


میرزاده، رییس اسبق سازمان برنامه و بودجه: روسیه و چین به ما گفته‌اند به FATF بپیوندید

پیام نپذیرفتن اف ای تی اف این است که در عداد کره شمالی و میانمار هستیم!

۱۶ ماه دیگر پرزیدنت FATF که الآن یک خانم مکزیکی است و مواضعش هم با مواضع ما تقریبا تطابق دارد، عوض می‌شود و شنیده شده که ممکن است یک نفر از اسرائیل جایگزین ایشان شود. چون ما در قبول استانداردهای FATF خیلی تأخیر هم داشته‌ایم، ممکن است آنها بدجنسی کنند و همان ۱۹ موردی که ما تطابق داریم و قبول هم کرده‌اند را بگویند از اول بنویسید؛ یعنی خیلی کار برای کشور ما سخت می‌شود.

استانداردسازی مسائل پولی و بانکی را ۲۰۰ کشور در این مجموعه پذیرفته‌اند و دو کشور آنتیک مثل کره شمالی و میانمار نپذیرفته‌اند. یعنی واقعا آن ۲۰۰ کشور عقل معاش نداشته‌اند؟!

همه ما می‌دانیم که اگر FATF تصویب شود، تحریم‌ها حل نمی‌شود اما بهانه از دست دشمنان ما گرفته می‌شود. در همین قرارداد استراتژیکی که آقای رئیس جمهور امضا کرده‌اند، خود روس‌ها گفته‌اند به FATF بپیوندید و چینی‌ها هم این را گفته‌اند.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 10:02


این هم شد احتمال؟

لیندسی گراهام سناتور متنفذ و جمهوریخواه آمریکا احتمال موفقیت دیپلماسی برای حل مسئلۀ هسته‌ای ایران را یک در تریلیون اعلام کرده است!
یکی پیدا نشد به او بگوید که مرد حسابی! یک در تریلیون هم شد احتمال؟ صاف و پوست کنده می‌گفتی صفر و خیال خودت و دیگران بخصوص براندازان و دلواپسان داخلی را راحت می‌کردی!
گویند واعظی بر منبر بود و از مشقات عبور از پل صراط سخن می‌گفت و هشدار می‌داد که از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر است و گذشتن از آن بی‌نهایت دشوار و قریب به محال است. در آن میان یکی از بین جمعیت برخاست و به واعظ گفت؛ یک باره بگو پلی در کار نیست و خیال‌مان را راحت کن!
احمد زیدآبادی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Jan, 09:20


حسین انتظامی:
مایه خجالت است که ایران پُرقانون‌ترین کشور دنیا است!


ما پرقانون‌ترین کشور دنیا هستیم و این اسباب خجالت است.

در ۱۲۰ سال گذشته، ما یازده هزار قانون داشته‌ایم!

سیستم مدیریتی ما، شهوت مقرره‌نویسی دارد.

فکر می‌کنند با نوشتن قانون مسئله حل می‌شود.

ما اصلا تئوری توسعه‌ی ملی نداریم؛ اما اسناد توسعه‌ی ملی متعددی داریم.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 20:03


فائزه هاشمی در برنامه «چهارراه»:

«مرگ مرحوم هاشمی طبیعی نبود. طبق شنیده‌ها، خانواده علم‌الهدی هم پیرامون شهادت شهید رئیسی ابهاماتی دارند!»

https://youtu.be/qhHP-EVz45Y?si=BVbr7INPVW23PhhV





#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 19:28


سیلیِ ۸۸ !
محمد حسین کریمی پور

۱۴ سالست نظام هر ضربه ای می خورد، اوّل می گوید وای از ۸۸ ! حتی در اعتراضات سال مهسا، نظام گویا خطر را هنوز در جریان اصلاحات و معترضان ۸۸ می جوید. در روزگاری که موسوی مدتهاست از اصلاح عبور کرده، طالب رفراندوم بین المللی برای تعیین نوع نظامست. در زمانه ای که حتی خاتمیِ همیشه امیدوار هم، امیدی نمی بیند. در ایامی که جوانان نه گوششان به خاتمی بدهکارست نه نگاهشان به موسوی نگران! در روزگاری که دیگر سالهاست هیچ آدم موجهی امیدی به اصلاح این قُبُل منقل ندارد!

پس چرا دردِ سیلی ۸۸ ، التیام نمی یابد؟
بگمانم توجه به چند نتیجه جنبش ۸۸، به یافتن پاسخ کمک می کند:

۱- افولِ مشروعیت دینی حکومت

ولایت فقیه انتخاب جریانِ اصلیِ حوزهٔ شیعی در مسالهٔ حکومت نبوده و نیست.  قبلا درین باب نوشته ام. اما به هر حال با غلبهٔ آ خمینی بر حکومت ایران، گفتمان ولایت فقیه نزد تودهٔ شیعی، سطحی از مشروعیت یافت. در نهضت سبز موجی از ایرانیان بر علیه ولی فقیه به خیابان ریختند که غالبا مذهبی بودند. وقتی سرکوب خشن  در سراسر کشور شروع شد، شعارها از مطالبهٔ حق رای فراتر رفت و تدریجا مسلمانان سبز به موضع ایرانیان غیر مذهبی در مطالبهٔ پایان حکومت دینی، نزدیک شدند. کم کم رهبران جنبش بالاخص موسوی هم بهمین راه رفتند. ج ا تتمه اعتبارِ دینیِ نسبی خود را در میان بخش بزرگی از مسلمانان ایرانی از دست داد. مسلمانانی که ولایت فقیه را نه متناسب با منافع ایران می دیدند نه همخوان با تعالیم اسلام. حالا حکومت سکولار دموکراتیک، تنها مطالبهٔ بی دین ها نبود!

۲- عریان شدن ذات حکمرانی

ج ا هیچگاه حکومت اخلاق مندی نبود. اما در ۸۸ در سطح کل کشور تقریبا همهٔ جامعهٔ شهری از نزدیک شاهد و متاثر از سطح نازل و خشنی از اخلاق حکمرانی شد. سازماندهی هزاران اوباش جهت سرکوب تظاهرات و عملکرد قضاتی مثل مرتضوی و ایجاد کهریزک ها، آبرویی برای نظام نگذاشت. کمتر فامیل ایرانی، تجربهٔ دست اولی از خشونت حکومت دینی بر تن و بدن عزیزانش نداشت. حتی زنان به کرات در خیابان کتک خوردند. ارتباط عاطفی بخش بزرگی از ملت با سپاه و بسیج که در زمان جنگ شکل گرفته بود، گسست. پس از ۸۸، نظام لخت و عور و نازیبا در وسط معرکه ایستاده بود.

۳- تسری بی اعتمادی در قاعدهٔ نظام

از ۸۸ به بعد آنهاکه به دلایل مذهبی با ج ا همراه بودند مدام در معرض فرسایش اند. این دسته از حزب الهی ها،  سرمایه اصلی نظامند. آنها با مسلمانان متدین و روحانیونی روبرویند که گاهی در گوشی و‌ زمانی علنی از مضرات حکومت دینی و‌ هتک حرمت مذهب می گویند. حکومت که قبلا با محمود سالاری کم اعتبار شده بود حالا با قدرت گیری نظامیان هر روز از محیط زیستی ها تا آبان تا مهسا تا اوقاف افتضاح جدیدی بار می آورد و‌ حجت را تمام می کرد. ریزش در جامعه مذهبی ادامه داشت و دارد. 

۴- ریزش اعتبار بین المللی

جهان فرض می کرد اکثریت مردم ایران، حامی نظامند. وقایع ۸۸ و راهپیمایی سکوت، اعتبار هسته اصلی قدرت را در دنیا شکست.  تا جایی که وقتی نظام تصمیم‌گرفت با دنیا تعامل کند، مجبور شد دست بدامن دولتی شود که وامدار جنبش سبز بود. دنیا روحانی و ظریف را رفرمیست می دید که با آنها در آن سطح تعامل کرد.

۵- ترس از رفراندوم بین المللی

نظام بهتر از من و شما می داند نهضت اصلاحات تمام شده است. اما باور دارد تودهٔ عظیمی که برای حرکت بسوی یک زندگی بهتر بدان دل بستند و ناامید شدند، نمرده اند. مردمانی که ربع قرن از صندوق نیمه جان ناامید نشدند، هنوز راه حل بدون خشونت را ترجیح می دهند. اما دیگر گول شعبده انتخابات استصوابی را نمی خورند.
نظام می بیند این مردم از رفتار اپوزیسیون در ماههای اخیر ناامیدند اما می دانند ادامه دیکتاتوری موجود هم دارد کارِ ایران را تمام می کند. ملت می داند باید فورا کاری بکند تا کشور نپاشد! اما چکار؟  بگمانم نظام از گزینهٔ رفراندوم تحت نظر نهادهای مستقل بین المللی خوف دارد. می ترسد روزی مطالبهٔ عمومی این باشد و اپوزیسیون معتبری در داخل ایران برای تامین آن شکل گیرد. شاید فکر می کند ممکنست حتی امثال موسوی روزی تسهیلگر این امر شوند.  البته با این ملت چل تکه و این حکومت متصلب، این گزینه از دید شخص من دور ازدسترس می نماید. 

بهرحال، حق بدهید آقایان سیلی ۸۸ را فراموش نکنند. بعد از آن بارشان، بار نشد که نشد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 19:20


فرهاد مهراد و گربه‌های سیاه کوچینی

از اینستاگرام مهرداد حجتی




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 19:19


اجرای تصنیف "مرغ سحر" توسط لیث صدیق ، نوازنده و آهنگساز اردنی-عراقی و مدیر هنری ارکستر عربی نیویورک



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 18:20


اگر می‌خواهید ملتی را نابود کنید یک تورم بلندمدت ایجاد کنید؛ زیرا آرام آرام همه‌ی بنیان‌های اخلاقی و اقتصادی آن ملت نابود می‌شود.

جان مینارد کینز





#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 18:03


مناظره ای بسیار جالب و دیدنی در خصوص ایرادات موجود در ساختار کشور و قانون اساسی فعلی ایران؛

مطهرنیا،
در دیدگاه سیاسی و عرفی جهان، هیچکس نباید بیش از ۱۰ سال بر صندلی یک منصب حاکمیتی بنشیند.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 17:32


چقدر این شعر شاعر بزرگ فلسطینی، زنده‌یاد محمود درویش، امروز موضوعیت و مناسبت دارد:

https://www.aparat.com/v/x985104

فرهیختگان

19 Jan, 17:21


گزارش خبری مراسم سی‌امین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان در شیراز
 
جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳ مراسمی به مناسبت سی‌امین سالگرد درگذشت زنده‌یاد مهندس مهدی بازرگان با حضور جمعی از علاقمندان ایشان و تعدادی از اعضای نهضت آزادی ایران در شیراز برگزار شد. آقایان دکتر محمدمهدی جعفری و دکتر محسن آرمین در این جمع به سخنرانی و ارائه دیدگاه‌های خود پیرامون «بازرگان، وفاق ملی و احتیاج روز» پرداختند.
 
دکتر جعفری بیان داشت: وفاق بدان معناست که افراد و گروه‌هایی در یک جامعه و در یک کشور با اندیشه و باورهای گوناگون برای رسیدن به هدفی که منافع ملی را تأمین می‌کنند، در روش و راهبرد به توافق می‌رسند. همه گروه‌ها و جناح‌ها در راه رسیدن به آن هدف، اختلافات را کنار می‌گذارند و با مدیرانی که به وسیله آراء عمومی یا روش دیگری کشور را اداره می‌کنند، همکاری صادقانه انجام می‌دهند و برای برداشتن مشکلات و موانع موجود، دست به دست هم می‌دهند و با همدلی و هماهنگی به سوی هدف مشترک و فراهم ساختن زمینه و شرایط مناسب به پیش می‌روند. هیچ ملتی و مردمی در هیچ زمانی بدون اینکه از منافع شخصی و جناحی گذشته باشند و برای رسیدن به منافع ملی با هم متحد شده باشند، به پیشرفت و توسعه دست نیافته‌اند.
 
دکتر جعفری یادآوری کرد که مهندس بازرگان از نخستین روزهای ورود به فعالیت‌های علمی و اجتماعی در دانشگاه و جامعه با اعتقاد و ایمان به وحدت و وفاق و همکاری دست‌جمعی تلاش کرد تا همه نیروها را در مسیری که در پیش داشت و به منظور بالا بردن آگاهی و خرد جمعی و فرهنگ اجتماعی با هم متحد کند و زمانی که پس از پیروزی انقلاب که مأمور شد دولت تشکیل دهد، افرادی از جناح‌های مختلف را که در رشته خود برای وزارتخانه مورد نظر، تخصص داشتند به کار دعوت کرد و بدین وسیله خواست در میان نیروهای موجود در روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب، وفاق و وحدتی ایجاد کند و کشور انقلاب‌زده را به کشوری آرام و عادی و آماده بازسازی و ادامه توسعه و پیشرفت قبل از انقلاب بازگرداند. لیکن متأسفانه با کارشکنی افراد انحصارطلب و سهم‌خواه، این برنامه به جای وفاق، به نفاق و تفرقه تبدیل شد.
 
دکتر محسن آرمین نیز توضیح داد که: مهندس بازرگان از جمله معدود شخصیت‌هایی است که تاریخ معاصر ایران را از دوره مشروطه تا انقلاب ۱۳۵۷ و پس از آن به مفهوم واقعی کلمه زیسته است. او شخصیتی چند بعدی دارد: هم شخصیتی علمی است که با علم روز دنیا مثل فیزیک و ترمودینامیک کاملاً آشنا بود و هم یک چهره و رهبر سیاسی است که در بخش مهمی از دهه‌های ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ نقش مهمی ایفا کرد.
 
محسن آرمین تصریح کرد که به جنبه‌های مختلف شخصیت بازرگان پرداخته شده اما به گمان من، به شخصیت فکری و دستگاه و نظام فکری او کمتر توجه شده که در این سخنرانی می‌کوشم تا حدودی آن را تبیین کنم و نشان دهم که اساساً، فعالیت‌های فکری و سیاسی بازرگان، چه آبشخوری داشته و بر اساس چه اصولی بنا شده است؟ و پس از تشریح هر یک از این مبانی، به این پرسش اساسی پاسخ داد که:آن‌چه بازرگان به آن باور داشت و از اصول فکری او محسوب می‌شود، توافق ایجاد می‌کند یا تضاد؟
 
در پایان این نشست، مهندس محمدحسن گلرخیان، ضمن تقدیر از دست‌اندرکاران و حاضران در این مراسم، متنی را که به امضای ستاد مرکزی برگزاری مراسم سی‌امین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان بود، قرائت کرد.
 
فایل صوتی و فیلم کامل این مراسم، متعاقباً و طی روزهای آینده در کانال تلگرام و دیگر رسانه‌های رسمی نهضت آزادی ایران منتشر خواهد شد.

متن کامل گزارش و تصاویر مراسم را در لینک زیر مشاهده فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-01-19-3



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 16:40


پایان اُدیسه‌ای فاشیستی
مهدی تدینی

بازخوانی نسخهٔ پیش از چاپ کتابِ فاشیسم امشب تمام شد. پس از سیزده سال و پنج ماه کار این کتاب به پایان رسید! روزی که شروع کردم به ترجمۀ این کتاب، چنان خوش‌خیال بودم که در صفحۀ نخست آن نوشتم: «اول مهر ۱۳۹۰ ــ اول مهر ۱۳۹۱»؛ یعنی خیال داشتم یک‌ساله کار را تمام کنم.

می‌توانم بگویم هر چه تا امروز کرده‌ام مقدمۀ این کتاب و هر چه از این پس می‌کنم، مکمل آن خواهد بود.

عواملی باعث شد تکمیل این کتاب این‌قدر طول بکشد. اما بیراه نیست اگر بگویم این کتاب در تمام این سال‌ها همیشه روی میزم گشوده بود. شاید روی هم برای آن حدود چهار سال وقت گذاشته باشم. طولانی شدن کار باعث شد دو بار ترجمه را با متن اصلی تطبیق دهم و از تجربیات این سال‌ها بهره برم.

نسخهٔ فارسی بالغ بر ۱۲۰۰ صفحه شد؛ کتابی که به گمانم بهترین اثری است که دربارۀ فاشیسم نوشته شده. سال‌ها پیش، پروفسور نولته، متفکر آلمانیِ نویسندۀ کتاب که لطفی همیشگی به من داشت، یادداشتی بر نسخۀ فارسی کتاب نوشت و چند ماه بعد در ۹۳ سالگی درگذشت.

کتاب در بهار ۴۰۴ به عنوان سیزدهمین مجلدِ مجموعۀ «ایدئولوژی‌پژوهی» منتشر خواهد شد.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 16:01


مرگ بیش از ۳۰هزار نفر طی یک‌سال در اثر آلودگی هوا در ایران

عباس شاهسونی، رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت، به مناسبت هفته ملی هوای پاک اعلام کرد که آلودگی هوا تاثیرات منفی زیادی بر سلامت جنین دارد و می‌تواند منجر به تولد نوزادان با وزن کم و زایمان‌های زودرس شود.
طبق مطالعات وزارت بهداشت در سال ۱۴۰۲، در ۵۷ شهر کشور با جمعیت حدود ۴۸ میلیون نفر، سالانه ۳۰ هزار و ۶۹۲ مرگ منتسب به آلودگی هوا رخ می‌دهد. در تهران به طور میانگین سالانه ۶۹۳۹ مرگ به دلیل آلودگی هوا ثبت شده است.
شاهسونی اعلام کرد که اصفهان، تهران، مشهد، زابل و ایرانشهر جزو آلوده‌ترین شهرهای کشور هستند، در حالی که سنندج، اردبیل، شاهرود، گرمسار و ملایر بهترین کیفیت هوا را دارند.
آلودگی هوا با بیماری‌هایی همچون بیماری‌های ایسکمیک قلب، سکته مغزی، سرطان ریه، بیماری‌های مزمن انسداد ریوی و دیابت نوع ۲ ارتباط دارد.
برآوردها نشان می‌دهند که وجود ذرات آلاینده در هوا منجر به مرگ بیش از ۷۰۰ هزار کودک زیر ۵ سال در جهان می‌شود.


ایندیپندنت فارسی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 15:20


معیدفر، جامعه شناس: حاکمیت ساز خود را می‌زند و گوشش بدهکار مصیبت‌های مردم نیست

مشکلات اقتصادی بیداد می‌کند، در حالی که سخنان حاکمیت تماما حول مسائل منطقه و... است

سعید معیدفر، استاد بازنشسته جامعه‌شناسی دانشگاه تهران
به جماران گفت: در سال‌های اخیر هر چه جلوتر آمدیم، شکاف بین مردم و حاکمیت افزایش یافته است. این ناشی از این می‌شود که رفته‌رفته از منویات مردم فاصله گرفته شده است.

مشکلات اقتصادی بیداد می‌کند و هر روز مردم بیشتر در ابعاد مختلف زندگی‌شان احساس ناامنی دارند و جوانان ناامیدتر می‌شوند، در حالی که سخنان حاکمیت تماما حول مسائل منطقه و... است.

در حقیقت عده‌ای برای کشور اولویت تعیین می‌کنند و منابع و امکانات مردم را به آن سمت می‌برند. این کارشان هم نه‌تنها حفظ امنیت مردم را در پی نداشته، بلکه برعکس ایران عملا تبدیل به تهدید منطقه و جهان شده و امنیت اقتصادی خودش هم از بین رفته است./ مشروح گفتگو




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 14:40


نگاهی به نظام قضایی جمهوری اسلامی

در علم حقوق شاخصی داریم زیر عنوان «نرخ تبرئه » در برابر «نرخ محکومیت.»به زبان ساده هر متهمی در نظام قضایی یک کشور یا تبرئه می‌شود یا محکوم.چند سال قبل از یک پژوهشگری که به زحمت توانسته بود در این زمینه تحقیق کند شنیدم که نرخ تبرئه در نظام قضایی ایران بسیار پایین است به ویژه در قیاس با نظام قضایی قبل از انقلاب.به عبارت دیگر ، فرد متهم در نظام قضایی جمهوری اسلامی (منظورم متهم معمولی است نه متهم پارتی‌دار)شانس چندانی برای گرفتن حکم تبرئه ندارد.تا جایی که می‌دانم این شاخص(نرخ تبرئه) ارتباط مستقیمی دارد با میزان دموکراتیک بودن یک حکومت.هر کشوری که دموکراتیک‌تر باشد نرخ تبرئه در نظام قضایی‌اش نیز بالاتر است.اگر اشتباه نکنم در کشورهای غربی این عدد بین هفت تا ده درصد است.هر کشوری که مستبد‌تر باشد نرخ تبرئه‌اش هم پایین‌تر است(برای مثال در روسیه زیر دو درصد است).پژوهشگری که من با او چند سال پیش صحبت کردم گمانه‌زنی می‌کرد که نرخ تبرئه در نظام قضایی ایران کسر کوچکی از یک درصد باشد.این گمانه زنی به نظرم صحیح است.نظام قضایی ایران با این ذهنیت شکل گرفته که قاضی هر چقدر قاطع‌تر و محکم‌تر حکم بدهد متهمین بالقوه و بالفعل ماست‌ها را کیسه خواهند کرد و جامعه از شر آنها خلاص خواهد شد.یادم هست اوایل دهه هفتاد که کار روزنامه‌نگاری می‌کردم برای مصاحبه رفته بودم منزل دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه اسبق.ایشان در بخشی از صحبت هایش که به اصطلاح افتر رکورد بود درباره خلخالی به من گفت«من در همان ابتدای شکل‌گیری دادگاه های فله ای خلخالی از حضرت......پرسیدم چرا این فرد خشن را به این سمت مهم منصوب فرمودید که ایشان در حالی که دستانشان را پشت کمرشان حلقه کرده بودند و طول و عرض اتاق را طی می‌کردند به من گفتند:ابراهیم ،هر انقلابی به یک شمر نیاز دارد.» این را نقل کردم که بگویم این ذهنیت همچنان بر نظام قضایی ما حاکم است.قاضی «خوب» در این نظام قاضی‌ای است که همه از او بترسند.قضات هم از همان ابتدا یاد گرفته‌اند که هر چه احکام شدیدتری علیه متهمان صادر کنند راه پیشرفتشان در مناصب اداری هموارتر می‌شود.
در کشورهای دموکراتیک قاضی هرگز به متهم فحش و ناسزا نمی‌گوید و او را با حرف هایش نمی‌ترساند و قیافه میرغضب به خودش نمی‌گیرد.به متهم اجازه داده می‌شود که با بهترین ظاهر خودش(کت و شلوار کراوات) در دادگاه حضور بیابد تا از حیث ظاهر بهترین تاثیر را بر هیئت منصفه بگذارد.دادگاه علنی است و متهم وکیل دارد و قاضی مرد یا زن محترم و تحصیل‌کرده‌ای است که صرفا بر اساس تحصیلات حقوقی خودش و اصول حرفه‌ای حکم می‌دهد و غیره.
بیژن اشتری

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 14:03


جمع‌آوری پرچم‌های آمریکا و اسرائیل از دانشگاه نوشیروانی بابل

جمع‌آوری «خودسرانه» پرچم‌های آمریکا و اسرائیل توسط اعضای انجمن فرهنگ و تمدن اسلامی در دانشگاه نوشیروانی بابل، واکنش بسیج دانشجویی را برانگیخت.
خبرگزاری دانشجو، وابسته به بسیج دانشجویی، از جمع‌آوری پرچم‌های آمریکا و اسرائیل از ورودی دانشگاه و دانشکده‌های دانشگاه نوشیروانی بابل خبر داد. این خبرگزاری نوشته است که این پرچم‌ها توسط «بسیج دانشجویی در ورودی دانشگاه و دانشکده‌ها» نصب شده بود، اما به صورت «خودسرانه» توسط تعدادی از اعضای انجمن فرهنگ و تمدن اسلامی جمع‌آوری شد.
روابط عمومی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در بیانیه‌ای این اقدام را محکوم کرده است.قرار دادن پرچم آمریکا و اسرائیل روی زمین، از سال‌های پس از انقلاب ۵۷ به‌عنوان نمادی در مناسبت‌های سیاسی در ایران مرسوم بوده است.
تارنمای انصاف‌نیوز نیز، صبح شنبه ۲۹ دی از پاک شدن پرچم کشورهای آمریکا و اسرائیل از کف حیاط دولت جمهوری اسلامی خبر داد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 13:20


جهان‌بینی ترور محور

ناصر دانشفر

گمان بسیاری از مردم جهان آن است که ترور راه‌حل مشکلات می‌باشد. برای رهایی از حاکمان مستبد، مخالفان فکری، توهین کنندگان و یا حتی منتقدان فلان باور دینی، دشمنان سیاسی و حتی رقبای اقتصادی کافیست با یک نقشهٔ دقیق و مهیا نمودن امکانات مورد نیاز، فرد یا افراد مورد نظر را هستی ساقط نماییم.
باور نگارنده آن است که این شیوهٔ نگرش، نه اخلاقی است و نه با مبانی حقوقی انطباق دارد. اگر افراد در محدودهٔ یک دولت ملت بخواهند که منازعات فی‌مابین را از این طریق حل کرده و به زعم خود ایجاد گشایش بنمایند، قوانین جاری آن کشور قطعاً به محکومیت آنها رأی خواهد داد. این یک امر مسلم است که اگر بنا باشد، افراد به خود این حق را بدهند که در جایگاه قاضی بنشینند، خود داوری کنند، حکم دهند و خود مجری آن باشند، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. اساساً یکی از اهداف تشکیل دولت‌ها، پایان دادن به اینگونه رویکرد‌های خودسرانه، غیر‌مدنی و مغایر با قانون است.
به جهت اخلاقی هم این کنش نامعقول است، چرا که در جوامع بدوی نیز معمول نبوده که فردی را در دادگاهی که از جانب مردمان، مسئول داوری نگردیده است، به صورت غیابی محکوم به مرگ نمایند و خود عامل اجرای آن گردند، چه رسد به کشورهای متمدن که شرط قضاوت عادلانه منوط به حضور هیئت منصفه و استفاده از وکیل برای دفاع حداکثری متهم از خود می‌باشد.
روزی که ترامپ مورد سوءقصد قرار گرفت، خدمت دوستان مسئول در دولت پزشکیان تماس گرفتم و از آنان خواستم که آن را محکوم کنند. عرض کردم درست است که این فرد خود یک تروریست است و به غافل سردار این سرزمین را به دیار باقی روانه کرده است، اما شما با اتخاذ این موضع نشان دهید که ما مردم ایران با نفس ترور مخالفیم. اگر کار رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده را خلاف قوانین بین‌المللی ارزیابی می‌کنیم، رفتار فردی که در پی گرفتن جان وی بوده در همین قالب باید تحلیل گردد و اقدامی متناسب با آن اتخاذ شود.
نمی‌شود که بر عملیات انتحاری حماس در سرزمین‌های اشغالی مهر تأیید زد و از هدف قرار گرفتن رهبران حزب‌الله اظهار نفرت نمود. منطق ندارد که ترورهای دولتی رژیم صهیونسیتی در باریکهٔ غزه را دفاع از خود برآورد نمائیم و عملیات طوفان‌الاقصی را امری قبیح و دور از رفتار و شئونات انسانی ارزشگذاری کنیم.
یک پدیده را باید صرف‌نظر از مصادیق مورد ارزیابی قرار داد و بر آن مبنا در بارهٔ مصداق‌های آن اظهار نظر نمود. ظلم اگر بد است، همه جا و در همهٔ موارد مذموم است، نمی‌شود که فعل شکنجه برای ساواک بد و توسط بازجویان نظام مقدس خوب باشد. منطق ندارد که دستگیری از ضعفا توسط یک روحانی را به جهت ملبس بودن فاقد ارزش قلمداد کنیم و همین کار را اگر یک فرد فوکل کرواتی به انجام برساند، قابل ستایش بدانیم.
روز گذشته اتفاقی رخ داد که مطابق هنجارهای بین‌المللی مطرود و محکوم است. بله، شکی نیست که تعداد قابل توجهی از هموطنان هر دو فرد مورد هدف را مستوجب چنین فرجامی می‌پندارند. درست است که اگر این دو نفر در یک دادگاه صالح و بی‌طرف محاکمه می‌شدند، شاید که حکمی جز این دریافت نمی‌نمودند، اما مگر ضارب از چنین حقی برخوردار بوده است؟ گیریم که عامل ترور مجری حکمی بوده که توسط یک گروه، سازمان و یا تشکل مردمی صادر شده باشد. چه کسی جز خود آن جمع، به صلاحیت آنها برای چنین قضاوتی رأی داده است؟
این عمل حتی اگر بر این باور باشیم که این دو قاضی مستحق بیشتر از اینها بوده‌اند، محکوم است. ترور یک کنش غیر‌مدنی، ضد انسانی و مغایر اخلاق است. آنان که با این فعل ناصواب احساس همدلی می‌نمایند، بدانند که باز شدن این باب جز به آنارشیسم و هرج و مرج نمی‌انجامد.
در پایان خطاب به حاکمیت عرض می‌کنم که این رخداد، نتیجهٔ مستقیم انسدادی است که شمایان بر جامعه مستولی نموده‌اید. فشار بی‌حد و عدم انعطاف در سیاست‌های غیرمردمی و استفاده از ضرب و زور، پیامدی جز این نمی‌تواند داشته باشد.
وقتی به نصیحت ناصحان گوش که نمی‌کنید، آنها را به دلیل خیرخواهی از حق و حقوق مدنی خود محروم و گاه به حبس و حصر محکوم می‌نمایید، باید که در انتظار رفتارهای تند و رادیکال اینگونه نیز باشید.
البته گمان من این است که شما از این قبیل اعمال استقبال هم می‌کنید که کشتهٔ سلیمانی، رازینی و قمیسه خیلی بیشتر از زندهٔ آنان برای بهره‌برداری شما در جهت مقاصد شومتان ارزش دارد و نظام‌مقدس برای ماندن به این خونها محتاج است. معتقدم کسانی که مرتکب اینگونه اعمال می‌گردند، ناخواسته آب به آسیاب حکومت ولایی می‌ریزند، اما رژیم بداند که این شیوهٔ حکومت‌داری تا ابد دوام نخواهد داشت و روزی که صبر مردم لبریز شود، نه از تاک نشانی خواهد ماند و نه از تاک نشان



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 13:03


🔸اجنه و‌سحر از طریق امواج وای‌فای منتقل می‌شود!

‏مغالطه‌ای که در این مثال مشاهده می‌شود، نوعی مغالطه نتیجه‌گیری نامربوطnon sequitur است. مغالطه‌ای که نتیجه‌گیری ارائه‌شده به طور منطقی از مقدمات مطرح‌شده تبعیت نمی‌کند. در اینجا، مقدمات علمی درباره سازوکار اینترنت و پیکسل تصویر بیان می‌شود، اما نتیجه‌گیری، بدون شواهد علمی است و ارتباط منطقی با مقدمات ندارد.
مغالطه دوم، مغالطه استفاده از اقتدار ناموجه یا سوءاستفاده از اقتدار Appeal to Authority ‏فردبا ارائه مقدمات علمی و فنی، خود را فردی علمی و متخصص نشان دهد تا مخاطب معتبر بودن او را مفروض بگیرد.

مغالطه سوم، توسل به ترس Appeal to Fear به این شکل که فرد از شیوه مرسوم یارگیری از ترس مخاطب استفاده می‌کند تا او را از فناوری به شیوه‌ای غیرعلمی و استناد به حوزه‌ای غیرقابل اثبات بترساند.

‏شبکه‌های مجازی و اینترنت مانند هر فنآوری دیگری در کنار مزیت‌ها، معایب قابل تحقیق و قابل مشاهده و آثار فردی و اجتماعی نیز دارند اما این تبعات نه متعلق به عالم ارواح است نه اجنه.


سهند ایرانمهر



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 12:05


۲. روابط ایران و فدراسیون روسیه از خاتمی تا پزشکیان

سید محمد خاتمی و ابراهیم رئیسی دو رئیس جمهور ایران بودند که در دومای روسیه سخنرانی کردند .

محمود احمدی نژاد تنها رئیس جمهور ایران است که با دو رئیس جمهور فدراسیون روسیه ملاقات کرده است ( دیمیتری مدودف و ولادیمیر پوتین)

ارسالی محمد طراوت به انصاف نیوز


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

19 Jan, 12:05


۳. سید محمد خاتمی تنها رئیس جمهور تاریخ جمهوری اسلامی ایران که به کشور اوکراین سفر کرده است.

دیدار سید محمد خاتمی رئیس جمـــهـــور ایران با لئونید کوچما رئیس جمهوری اوکراین، ۱۵ اکتبر ۲۰۰۲ مصادف با ۲۳ مهر ۱۳۸۱ خورشیدی

ارسالی محمد طراوت به انصاف نیوز


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 12:20


پخش پیام مهم مسعود پزشکیان فردا از شبکه NBC آمریکا

معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور از پخش «پیام مهم» مسعود پزشکیان فردا از شبکه آمریکایی NBC خبر داد.

مهدی طباطبایی نوشت:
جمهوری اسلامی آماده مذاکره شرافتمندانه و برابر است.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 12:05


آزادی جنسی خود را به عنوان تایید جسورانه‌ی انگیزه‌های طبیعیِ انکارناپذیر علیه میراث پیوریتنی ما معرفی کرد... دانشجویان به ویژه دختران دیگر از آشکار ساختن نشانه‌های جاذبه‌ی جنسی خود در ملأ عام یا اظهار تمایلشان برای تشفی میل جنسی خود شرمی نداشتند... تعدیل یا پایان یافتنِ تدریجیِ حیایِ زنانه بود که ترتیبات جدید را ممکن می‌ساخت و چون فرض میشد حیا صرفاً نوعی پیروی از رسم و سنت یا عادت است و ذاتی زنان نیست، تلاش چندانی برای غلبه بر آن لازم نبود. این رهایی در قصد و در نتیجه، برجستگی تفاوت میان دو جنس را همراه داشت. عشق‌بازی، کنش نخست و کردار مرجح انسان شد. بنابراین مردان و زنان بایست بیش نرینه و مادینه می‌شدند و بیشتر روی ویژگی‌های زنانه‌ی زنان و ویژگی‌های مردانه‌ی مردان تاکید شود.

آلن بلوم،
بسته شدن ذهن امریکایی،
ترجمه مرتضی مردیها
تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 11:49


مرجان ساتراپی،‌ فیلمساز و کاریکاتوریست ایرانی-فرانسوی، نشان «لژیون دونور» را به دلیل «سیاست ریاکارانه فرانسه در قبال ایران»، به‌ویژه در زمینه صدور ویزا، رد کرد.

او در نامه‌ای به رشیده داتی، وزیر فرهنگ فرانسه،اعلام کرد که این تصمیم به دلیل «اصول شخصی» و «دلبستگی به میهن زادگاهش» گرفته شده است.
او در بخشی از این نامه نوشت است : «نمی‌توانم آنچه را که به عنوان موضع ریاکارانه فرانسه در قبال ایران می‌بینم، نادیده بگیرم.»
او در ادامه می‌افزاید «مدتی است که واقعاً نمی‌توانم سیاست فرانسه در قبال ایران را درک کنم»، و ابراز تأسف کرد که «جوانان ایرانی که عاشق آزادی هستند، مخالفان و هنرمندان حتی ویزای توریستی هم به آنها داده نمی‌شود»، در حالی که «فرزندان اولیگارش‌های ایرانی» بدون هیچ مشکلی «در پاریس و سن‌تروپه گشت و گذار می‌کنند.»
این فیلمساز و کاریکاتوریست ایرانی-فرانسوی در یک ویدئو که در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد، این تصمیم را «نشانه‌ای از همبستگی با مردم ایران، به‌ویژه زنان و جوانان ایرانی، و همچنین با هم‌وطنان فرانسوی که در ایران گروگان هستند» توصیف کرد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 11:44


روز پدر

فخرالسادات محتشمی‌پور

ولادت حضرت علی(ع) از سال ۸۸ تاکنون برای من یادآور فریاد زینب‌گونه‌ای است که در جمع خانواده‌های زندانیان سیاسی مقابل زندان اوین بر سر ظالم کشیدم.

آنگاه که پس از روزها بی‌خبری از عزیزانمان به مناسبت روز پدر شاخه‌های گل در دست به سویشان رفتیم تا عیدشان را تبریک بگوییم و با تهاجم مأمورانی مواجه شدیم که اجتماع ما را برنمی‌تافتند.

آن روز کسی پاسخگوی ما نبود اما گل‌ها را تحویل فرمانده گارد محافظ اوین دادیم و گفتیم در روز مرد مردانگی کنید و امانتداری و این گل‌ها را که فرزندانمان برای پدرانشان آورده‌اند به آن‌ها برسانید. و بگویید صدای یازینب و یا زهرای ما را بشنوند.
یا زینب!
خدا خواست که آن صحنه مستند شود و ماندگار

و حال که حدود ۱۵ سال از آن واقعه می‌گذرد هنوز فریاد یا زینب ما در مقابل کاخ ستم طنین انداز و یادآور پیام‌رسانی بانوی قهرمان کربلاست.

باز هم در ایام ولادت امام عدل و تقواییم و باز هم باید فرزندانمان برای تبریک روز پدر به سوی زندان بشتابند با این تفاوت که این بار درب زندان باز است و آغوش پدر برایشان گشوده است.

لابد شکرانه دارد مردی که جرمش نقد رهبر است در زندان همزمان با روزی که به نام اوست بتواند دست نوازشی بر سر فرزندش بکشد هرچند که با لجاجت زندانبان بزرگ و محرومیت این آزاده دربند از حتی یک روز مرخصی، مادرش بیش از دو سال و نیم از دیدارش محروم مانده باشد به دلیل همین جرم بزرگ!

خوب است رخصت دهند شرفیاب شویم برای سلام عید و حضوری آداب شکرگذاری به جای آوریم، برای صدقه دادن حق‌مان، تا متهم به قدرناشناسی نشویم!

فرهیختگان

14 Jan, 11:20


گفت‌وگوی اختصاصی تی‌آرتی فارسی با سید حسین نصر

تی‌آرتی فارسی در یک گفت‌وگوی اختصاصی با سید حسین نصر به مرور بر برخی از آرای وی در خصوص برخی از نظریات فسلفی و عرفانی ایشان پرداخت. سید حسین نصر فیلسوف، نویسنده و نظریه‌پرداز مشهور ایرانی می‌باشد که هم‌اکنون استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه جورج واشنگتن در ایالات متحده آمریکا است. نصر در محافل دانشگاهی جهان به عنوان فیلسوفی سنت‌گرا و مفسر و مدافع برجسته حکمت جاویدان شناخته می‌شود.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 10:40


این‌که مسئول آمریکایی در پاسخ به نامۀ رییس هلال احمر ایران نوشته: نیروی انسانی کم نداریم اگر می‌توانید کمک مالی بفرستید، ناشی از قانون آن سرزمین است که اجازه می‌دهد در چنین مواقعی از دیگر کشورها تقاضای کمک کنند. چنانکه آمریکا نیز در این مواقع به کشورها کمک می‌کند. همین.

اما پیشنهادی برای امثال کوچک‌زاده دارم:
هر وقت رگ غیرتتان جنبید و خونتان به جوش آمد کافی است خانم جنیفر لوپز یا کیم کارداشیان را به خاطر بیاورید. مبلغ بیمۀ ماتحت این دو بانو به ترتیب ۲۷ و ۲۱ میلیون دلار است که به ریال ما می‌شود ۳۹۳۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
با این مبلغ می‌توان حقوق کل نمایندگان ادوار مجلس را پرداخت و مخارج چندین وزیر و قاضی و مدیر را من المهد الی اللحد متعهد شد و کلی بنای عامّ المنفعه ساخت.
بنا بر این حرص و جوش نخورید. نه امریکای جهانخوار با این اتفاق رو به زوال می‌رود و نه امیدواریم دولت ما جهت عرض حسن نیّت یا خودشیرینی دست در جیب مردم بدبخت ایران کرده، مبلغی را به ینگه دنیا ارسال ‌کند که البته امکانش نیست. اگر سرمایه و توانی هست بهتر است صرف نجات هموطنانی شود که دهه‌هاست در آتش جهلِ مُشتی خودشیفته گرفتار آمده‌اند.

رضا موسوی طبری

فرهیختگان

14 Jan, 10:00


💢یادداشت استاد اکبرنژاد در پی آتش‌سوزی آمریکا

به نام خداوند بلند مرتبه و مهربان

🔹 اخبار هولناکی از آتش‌سوزی گسترده در لس آنجلس آمریکا توسط خبرگزاری‌ها مخابره می‌شود. اخباری که قلب هر انسانی را به درد می‌آورد. ضمن همدردی با مردم آمریکا و به خصوص اهالی لس‌آنجلس، برای کسانی که در این حادثه جان خود را از دست دادند، آمرزش و آرامش ابدی و برای آسیب‌دیدگان شفا و جبران و برای بازماندگان صبر و حلم از خداوند متعال مسألت می‌کنم و از خدای متعال نزول رحمتش را بر مردم آسیب‌دیده خواستارم و امیدوارم این ابتلای بزرگ به زودی کنترل شده، پایان یابد.

🔹 بی‌تردید پس از توحید، اولین پیام ادیان ابراهیمی عشق‌ورزی نسبت به هم‌نوعان و محبت به مخلوقات خداست. از هر کیش و آئینی که بوده باشند. مهم این است که مخلوقات خداوند متعال مورد توجه و محبت او هستند و همه ما از یک پدر و مادریم و همین برای مهرورزی کفایت می‌کند. از این‌رو مشاهده دردها و رنج‌های آنان ما را هم آرزده می‌سازد. خواه مردم ستم‌دیده غزه باشد یا مردم آسیب‌دیده لس آنجلس.

🔹 ملت‌ها باید مراقب باشند که سوءمدیریت یا سوءنیت حاکمان باعث ایجاد انشقاق میان آنان و هم‌نوعان‌شان نگردد و فراموش نکنند که با مهرورزی به همه ملت‌ها و هم‌نوعان می‌توانند سیاست‌مداران را به صلح‌ورزی و نوع‌دوستی وادارند. امیدوارم دو ملت ایران و آمریکا در این مهم، پیشگام باشند.

به آن دسته از عزیزانی که گمان می‌برند باید رابطه انتقام و عقوبت میان مصیبت بزرگ آتش‌سوزی و مظلومیت غزه برقرار کنند، عرض می‌کنم که عزیزان من؛ ما نه خدا هستیم و نه رسول خدا تا بتوانیم از این نسبت‌ها آگاه شویم. لطفا داوری و مکافات را به خدا بسپارید و به امر الهی در دلسوزی و مهرورزی نسبت به مخلوقات او بکوشید.

  سلام و درود خدا بر بندگان خدا

محمد تقی اکبرنژاد
قم
۱۴۰۳/۱۰/۲۴
2025/01/13


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 09:20


گذارطلبی را باید دقیق‌تر گفت، شاید برداشت ها از آن متنوع باشد اما این تنوع می تواند به وحدت نظر برسد. نیاز به بر طرف کردن ابهام واژگان امری ضروری است.

گذارطلبی واژه جدیدی است برخی آن را اصلاح طلبی و برخی انقلاب تلقی می کنند، اما این طور نیست. گذارطلبی روشی را باور دارد که به حذف هیچ نیرویی نمی اندیشد. بر خلاف انقلاب به حذف می اندیشد، گذارطلبی بر دادخواهی تاکید دارد.
اصلاح طلبی قالبی را اصل می گیرد که تمام جامعه را صاحب حق شهروندی نمی داند.
حق شهروندی موضوع جدیدی در روابط انسانی است که بسیاری از واژه ها را به چالش خواهد کشید.
گذارطلبی مورد توجه من، از جنس حق شهروندی است.

تقی رحمانی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 09:18


و گفت: شیخ ما در اصول و فروع و بلاکشیدن علی مرتضی است رضی الله عنه.
که مرتضی به پرداختن حرب‌ها ازو چیزها حکایت کردندی که هیچ‌کس طاقت شنیدن آن ندارد که خداوند تعالی او را چندان علم و حکمت کرامت کرده بود.

- تذکرة الاولیاء عطار، ذکر جنید بغدادی




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 08:40


علی موحد بود و بس، سخنرانی امام موسی صدر درباره امیرالمومنین علی بن ابیطالب در شهریور ۱۳۵۰

این سخنرانی که حدود نیم قرن قبل ایراد شده همچنان شنیدنی است و تصویری متفاوت از امام علی به دست می‌دهد.


‌#فرهیختگان

فرهیختگان

14 Jan, 07:37


تقدیم به پدرانی که از فرزندان‌شان دورافتاده‌اند، به زور خاک یا به نفرین سفر یا جور روزگار.

تقدیم به پدرانی که تنها زمان و زندگی‌شان به دفاع از آنها برمی‌خیزد. پدرانِ سکوت. پدرانِ زمزمه زیرلب. پدران فشار ناخن انگشت بر کف دست. پدران نگرانی‌های در پستو پنهان.

تقدیم به پدرانی که همه‌چیز علیه آنهاست جز غنچه‌ای که می‌شکفد و جوجه‌ای که برای پرواز می‌بالد و فرزندی که شاید زمانی به دفاعِ متهمِ محکوم در ذهنش برخیزد.

تقدیم به پدران تپش نامنظم قلب، پدران سیگار پشت سیگار. پدران انتظار. پدران تماشای فرزند هنگام خواب یا پاییدن قدم‌ها پشت‌سر. پدران پشت دیوار. پدران ساکن خاطرات. پدران خویگر به مزه تلخ صبوری.

تقدیم به پدرانی که عمری به امید دل بستند، پدران اکنون مردد، پدران از فردا بیمناک، پدران ایران

سهند ایرانمهر

آهنگ کهکشان عشق، گروه بمرانی
ویدیو از ص اینستاگرام cinema.psycho




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 07:20


نخستین آهنگ در مدح حضرت علی (ع) با صدای یک زن!

تصنیف بسیار زیبا و تاریخی :

« علی گویم »

با صدای : « بانو هایده »

زنده یاد هایده این اثر را در حدود سال ۱۳۵۱ در تهران اجرا کرد که در همان زمان به صورت صفحه منتشر شد.

شعر این اثر از استاد محمد حسین شهریار است که در آن زمان راضی به فروش این قطعه به کمپانی آپولون نمی‌شد ..

گفته می‌شود استاد شهریار بخاطر اعتقاداتش راضی نمی‌شد که این شعر با صدای یک زن (هایده) منتشر شود، و اما با صحبتهای بسیار از سوی مدیر آپولون (منوچهر بی بیان) و با حدود ده برابرِ دستمزد، شهریار راضی به فروش شعرش شد..!

زمانیکه این آواز با صدای هایده منتشر شد؛ مورد توجه و تمجید بسیاری از عموم قرار گرفت.

ساز قانون این آواز را بانو سیمین نواخته است.

این آواز در روز خاکسپاری شادروان هایده در آرامستان "وستوود" طنین انداز بود.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 06:40


بدترين حاکمان کسي است که به رعيتِ او ظلم شود.
علی(ع)


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 06:26


این بخشی از «بازی جانشینی» است: با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن.

ابتدا رهبری مخالف می‌کند، بعد زمینه‌چینی می‌کنند برای انتخاب مجتبی. بعد هم می‌گویند علیرغم مخالفت رهبری، خبرگان رأی داد و رهبری هم تمکین کرد یا دیگر نیست که تمکین کند، مگر این‌که مردم «بازی جانشینی» را به هم بزنند. یاسر میردامادی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 06:05


روزتان مبارک

مرد ترین مردانِ روزگار 




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 05:20


روز پدر گرامی باد




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 05:17


من به عنوان یک شهروند ایرانی رضایت ندارم مالیاتی که پرداخت می کنم در کشوری جز ایران هزینه بشود!
نه برای غزه، نه برای نیروهای نیابتی، نه برای دخالت در کشورهای دیگر به هر بهانه ای...

من کودکان #سیستان و #خراسان و #کرمان و #کردستان و دیگر شهرهای کشورم را بر هر جای دیگری ارجح می دانم.

به خوبی هم می دانم برای امنیت کشورم نیاز نیست در جای دیگری هزینه کنیم! چرا که امنیت حاصل ایستادن آن سرباز ارتش است که در سرما جانش را از دست داد.
اگر امنیت می خواهید سربازان تان را تجهیز کنید نه سربازان کشورهای دیگر را...

#من_راضی_نیستم

حسین جمالی پور



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Jan, 05:16


آهنگ سریال امام علی ساخته فرهاد فخرالدینی

کلَّ صُبْحٍ وَکُلَّ إشراقٍ [أیا]
تبکِی عینی بِدمعِ مُشتاقٍ [أیا]


قَدْ لَسَعَتْ حَیَّهُ الهوى کَبِدی
فَلا طَبیبَ لها ولا راقیَ


إلّا الحبیبَ الذی شَغَفْتُ بِهِ
فَعِنْدَهُ رُقْیَتی وَتِریاقی


زد مار هوا بر جگر غمناکم
سودی نکند فسونگر چالاکم


آن یار که عاشق جمالش شده ام
هم نزد وی است رقیه و تریاکم




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 19:28


ندای دل‌تنگی فرودستان:
در آستانه سال ۱۴۰۴

حمید آصفی

در این روزهای پر از غم و اندوه، وقتی به چهره‌های خسته و نگران کارگران، زحمتکشان، معلمان و بازنشستگان نگاه می‌کنیم، احساس می‌کنیم که بار سنگین زندگی بر دوش‌هایشان سنگینی می‌کند.

در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان، مردم از نعمت‌های اقتصادی و رفاه بیشتری برخوردارند، در ایران ما، این روند به شدت معکوس شده است. قدرت خرید غذا و مواد اولیه، به ویژه گوشت، به نصف سطح سال ۱۳۹۸ رسیده و این حقیقت تلخ، قلب هر انسانی را به درد می‌آورد.

سال ۱۴۰۴ در افق پیش رو، به نظر می‌رسد سالی پر از چالش‌های اقتصادی و معیشتی برای اقشار ضعیف جامعه باشد.
پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که قیمت‌ها در حوزه غذا و دیگر نیازهای اولیه به شدت افزایش خواهد یافت. تصور کنید، خانواده‌هایی که به سختی تلاش می‌کنند تا لقمه‌ای نان بر سر سفره بگذارند، اکنون با افزایش ۵۰ درصدی قیمت‌ها مواجه خواهند شد. این فشار، نه تنها بر روی دوش آنها، بلکه بر روی قلب‌هایشان نیز سنگینی می‌کند.

ما فرودستان، کارگران و زحمتکشان، معلمان و بازنشستگان، سال‌هاست که با سختی و تلاش، برای تأمین نیازهای اولیه زندگی خود می‌کوشیم.
اما در این میان، مسئولین جمهوری اسلامی به جای توجه به درد و رنج ما، به حفظ منافع خود مشغولند. فساد و ناکارآمدی در سیستم، به ما این احساس را می‌دهد که صدای ما هرگز شنیده نمی‌شود. در حالی که دزدهای رسمی به ثروت‌های نجومی دست یافته‌اند، ما در فقر و فلاکت به سر می‌بریم.

آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۳۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند.
این آمار، تنها یک عدد نیست؛ بلکه نمایانگر درد و رنج میلیون‌ها خانواده‌ای است که هر روز با نگرانی و ناامیدی به فردا نگاه می‌کنند.
این واقعیت تلخ، زخم عمیقی بر دل‌های ما می‌زند و یادآور می‌شود که زندگی برای بسیاری از ما به یک مبارزه روزمره تبدیل شده است.

زحمتکشان ،فرودستان جامعه، و همه ما در این شرایط سخت، به یکدیگر نیاز داریم. باید با هم همدل باشیم و در کنار یکدیگر بایستیم. این درد مشترک ماست که می‌تواند ما را به هم نزدیک کند و به ما یادآوری کند که در این مبارزه تنها نیستیم.

باید صدای همدیگر باشیم و یادآور شویم که هنوز امیدی برای تغییر وجود دارد.
با هم به صدای دل‌تنگی و امیدی که برای اکثریت جامعه لازم هست داشته باشد، پاسخ دهیم و نشان دهیم که در این تاریکی، هنوز نوری برای فردایی بهتر وجود دارد.

ما باید با هم، در این مسیر دشوار، ایستادگی کنیم و به یاد داشته باشیم که هر کدام از ما، بخشی از این داستان بزرگ هستیم.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 19:20


"تراژدی مهاجرت!"

اگر بخواهم در یک جمله تراژدی مهاجرت ایرانیان به خارج کشور را در یک جمله خلاصه کنم می‌گویم: "مهاجرت همگانی توده مردم و سونامی مهاجرت نخبگان (علمی)!!"

برخی از شاخص‌های دلهره‌آور فرار مغزها، برگرفته از نتایج مطالعات و پژوهش‌های گوناگون:

فقط ۱۶ درصد ایرانی‌ها به مهاجرت فکر نمی‌کنند! (مهاجرت توده‌وار)

رتبه اول ایران با ۱۱۵ هزار مهاجرت به کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه ECD) در سال ۲۰۲۱ (با ۱۴۱ درصد رشد نسبت به ۲۰۲۰)

دوبرابر شدن تعداد مهاجرت نخبگان ایرانی در ۳۰ سال گذشته!

مهاجرت سالانه در حدود ۱۵۰ هزار از نخبگان علمی ایران (سونامی مهاجرت مغزها) و خارج شدن سالانه ۷۰-۵۰ میلیارد دلار ارز از کشور!

تمایل به مهاجرت در حد خیلی زیادِ استادان و پژوهشگران (۵۳ درصد)، پزشکان و پرستاران(۴۵ درصد)، دانشجویان و دانش‌آموختگان (۴۰ درصد) و استارت‌آپ‌ها (۴۳ درصد)

افزایش ۳/۴. برابری تعداد دانشجویان ایرانی در خارج کشور طی دوره ده ساله ۱۳۷۹-۱۳۸۸

خدمت بیش از ده هزار تن از پزشکان ایرانی در کشورهای (OECD)

مهاجرت دائمی بیش از ۷۰ - ۹۲ درصد دانش‌آموزان مدال‌آور المپياد از ایران!



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 18:40


واکنش ایران به پوستر جنجالی تفکیک زباله شهرداری فرانسه با تصویر خامنه‌ای

مجید نیلی، دستیار وزیر خارجه ایران نسبت به پوستر تفکیک زباله شهرداری فرانسه با تصویری از آیت‌الله خامنه‌ای واکنش نشان داد و آن را «توهین به مقدسات» خواند و خواستار واکنش دولت فرانسه شد.
این پوسترها مربوط به یک کارزار زیست‌محیطی و به ابتکار رابرت مونارد، شهردار بزیه از روز شنبه با تصاویر رهبران ایران، روسیه و کره‌شمالی، در اتوبوس‌های شهری بزیه فرانسه منتشر شده که مردم را به تفکیک زباله تشویق می‌کند. روی این پوسترها نوشته شده است: «یادتان نرود زباله‌هایتان را تفکیک کنید».

رابرت مونارد، شهردار بزیه در گفتگو با فرانس۳ درباره این اقدام گفت: ما باید چیزهای غیرقابل تحمل را بگوییم و محکوم کنیم. آنها سه دیکتاتور با رژیم‌هایی غیرانسانی هستند. یکی (ولادیمیر پوتین) جنگ ناعادلانه علیه همسایگان خود به راه انداخته و ارتش خود را به مصاف مرگ می‌فرستد، دیگری (کیم جونگ اون) شهروندانش را در کشورش زندانی کرده و آخری (علی خامنه‌ای) می‌خواهد زنان را زیر پا له کند و مخالفانش را حذف می‌کند. «آنها زباله‌هایی غیر قابل بازیافت هستند.»

بی بی سی فارسی

#فرهیختگان

فرهیختگان

10 Jan, 18:19


عکسی از خانه کلوخی مسعود پزشکیان در زابل / این زن ۲ سال صاحبخانه رئیس جمهور بود

۵۱ سال از زمان حضور مسعود پزشکیان برای سپری کردن خدمت سربازی در طرح ترویجی در روستای «کلوخی» زابل زمان می‌گذرد؛ حالا معلم جوان دیروز که لباس سربازی به تن داشت، امروز در قامت رئیس جمهور، مهمان اهالی همان روستایی می‌شود که دو سال در آن سکونت داشت.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 18:02


چرا بنیادگرایی دینی هنوز در جهان اسلام جذابیت دارد؟

در دوران پسااستعمار در خاورمیانه، مردم این منطقه دست به هویت‌طلبی ضداستعماری زدند. عده‌ای به سمت ناسیونالیسم، عده‌ای مارکسیسم و عده‌ای اسلامیسم رفتند. ناسیونالیسم و مارکسیسم تقریبا در جهان اسلام از میان رفته است اما اسلام‌گرایی هنوز با جذابیت و هوادار دارد. اما علت این جذابیت چیست؟ در اسلایدها و پانوشت به این مسأله پرداخته می‌شود.

۱.احساس هویت و تعلق:

   • بنیادگرایی دینی معمولاً بر اصول و ارزش‌های سنتی تأکید دارد که می‌تواند احساس هویت و تعلق به یک گروه یا جامعه را تقویت کند. در دنیای مدرن، که بسیاری از هویت‌ها تحت فشار قرار دارند، این احساس تعلق می‌تواند بسیار جذاب باشد.

۲. پاسخ به بحران‌ها:

   • در شرایطی که جوامع اسلامی با بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مواجه هستند، بنیادگرایی دینی به عنوان یک پاسخ ساده و روشن به این بحران‌ها ارائه می‌شود. این رویکرد می‌تواند به افراد احساس امنیت و ثبات بدهد.

۳. ساده‌سازی دین:

   • بنیادگرایی دینی معمولاً دین را به صورت ساده و بدون پیچیدگی‌های تفسیرهای مختلف ارائه می‌دهد. این سادگی می‌تواند برای افرادی که به دنبال راه‌حل‌های سریع و واضح هستند، جذاب باشد.

۴. استفاده از رسانه‌ها:

   • بنیادگرایان معمولاً از رسانه‌ها و فناوری‌های نوین به خوبی استفاده می‌کنند تا پیام‌های خود را گسترش دهند. این فعالیت‌ها می‌تواند به جذب جوانان و افراد بیشتری کمک کند.

۵. تأکید بر «ما» در مقابل «آنها»:

   • بنیادگرایی دینی معمولاً بر تفکیک بین «ما» (پیروان دین) و «آنها» (غیرپیروان یا مخالفان) تأکید دارد. این نوع تفکر می‌تواند احساس اتحاد و همبستگی را در میان پیروان تقویت کند.

۶. چالش‌های جهانی‌سازی:

   • جهانی‌سازی و تغییرات فرهنگی ممکن است باعث احساس بی‌هویتی در برخی افراد شود. بنیادگرایی دینی می‌تواند به عنوان یک واکنش به این تغییرات عمل کند و ارزش‌های سنتی را دوباره زنده کند.

۷‌. نقش رهبران کاریزماتیک:

   • بسیاری از گروه‌های بنیادگرا دارای رهبران کاریزماتیک هستند که توانایی جذب پیروان را دارند. این رهبران می‌توانند پیام‌های خود را به طرز مؤثری منتقل کنند و تأثیر زیادی بر پیروان داشته باشند.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 17:21


تبلیغ به نفع نظام

به استناد ماده ۵۰۰ قانون مجازات‌های اسلامی، فعالیت تبلیغی علیه نظام جرم است و از سه ماه تا یکسال حبس کیفر دارد.
من حقوق دان نیستم، علوم سیاسی هم نخوانده‌ام، دقیقا هم نمی‌دانم نسبت این ماده قانونی با اصل ۲۴ قانون اساسی چه می‌شود؟! ولی می‌دانم به استناد این اتهام برای بسیاری پرونده تشکیل شده و افراد زیادی هم محکوم به حبس یا جریمه  شده‌اند!
خردمندان گفته‌اند هر چیزی را می‌توان به ضد آن شناخت؛ادب را از بی‌ادبان آموخت و معنایِ بی‌ادبی را از ادیبان!
پس برای جلوگیری از محکومیت‌ و کیفرِ هم‌وطنان همین اصل حکیمانه را پیروی کنیم: اگر بدانیم تبلیغ به نفع نظام چیست، آن وقت خواهیم دانست که تبلیغ علیه نظام کدام است. و به جای آنکه به دادگاه و دادرس و داد و بیداد گرفتار شویم، چه بسا مدال و جایزه و ارتقای شغلی و کرسی سبز مجلس را هم به ما بدهند!

برای تبلیغ به نفع نظام نمونه‌های چشمگیری وجود دارد مثلا مجموعه عواملی که قیمت دلار را ظرف سه سال گذشته، بیش از سه برابر کرده‌اند.*
صدا و سیما با چند ده هزار نفر کارکن! و ۲۴ هزار میلیارد تومان بودجه در یکسال، همواره یکی از موفق‌ترین نمونه‌های تبلیغ به نفع نظام است!  از تبلیغات تجاری و  اخبار گفتن و عرض و طول سانسورش گرفته تا  داستان عادل خان!
از این دانه درشتها هم که بگذریم، این بزرگوارانی که از خجالت سران کشورهای آذربایجان، ترکیه، فرانسه، انگلیس، آلمان، اردن، عربستان و... درمی‌آیند و خواستار حمله نظامی به اینجا و آنجا می‌شوند... واقعا این‌ها چقدر به نفع نظام تبلیغ می‌کنند!

آن هوشمندی که به فکر شریفش رسید برای نسق گیری و ایجاد آینه عبرت، حدود صد تا استاد دانشگاه را دادگاهی و تعلیق و اخراج و انفصال کنند تا بقیه درس بگیرند، سبب شد صدها هزار یادداشت و مقاله و مصاحبه و کمپین و خبر و تحلیل و نوحه‌خوانی برای این اساتید، در داخل و خارج کشور ایجاد شود! تبلیغ به نفع نظام از این بهتر هم می‌شود؟!

خوب که دقت بفرمایید می‌بینید که هر سه قوه نظام، به شدت و حدّت! در حال تبلیغ به نفع نظام هستند!
شما فکر کرده‌اید همین قانون حجاب و عفاف، تازه هنوز اجرا نشده‌اش، چقدر تبلیغ به نفع نظام بود و درصد محبوبیت نظام را نزد عموم مردم چندین برابر کرد!

بی‌شک مدال طلای این رشته، همراه با لوح تقدیر و حقوق مادام العمر و مصونیت فراگیر، به برترین مبلغ به نفع نظام: مرد بهاران و بهارِ مردان، معجزه هزاره سوم، نابغه دهر، پرچمدار مدیریت جهانی، نویدهنده ظهور، استاد دکتر محمود احمدی نژاد اعطا می‌گردد! تک‌تک کلمات و حرکات این قهرمان، از خس وخاشاک گفتنش گرفته تا عکس‌های دونفری دلبرانه در ترکیه، چقدر تبلیغ به نفع نظام بوده و هست!

خوب دیگر کسی بهانه نیاورد که من نمی‌دانستم تبلیغ به نفع نظام چطور انجام می‌شود، همین نمونه‌های عملی را مد نظر قرار بدهید، ان شاء الله موفق و موید باشید...

* یک دلار ۲۶ هزار ت. در دیماه ۱۴۰۰ تا بیش از ۸۰ هزار ت. هم اکنون.
محمد سلطانی رنانی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 16:40


‍ نمی‌دانم فیلم‌های خبری مربوط به مراسم پنجمین سالگرد سردار سلیمانی را دیده‌اید یا نه.من در کانال تلگرامی خبرگزاری فارس این فیلم‌ها را دیدم و تعجب کردم از تعداد کم شرکت‌کنندگان در این مراسم.اوج مراسم قرار بود در گلزار شهدای کرمان و مسیر منتهی به مزار سردار باشد.قبلا اعلام شده بود دویست پنجاه موکب در دو طرف مسیر برپا خواهد شد که معنایش این بود که به شرکت‌کنندگان در مراسم انواع خدمات رایگان(غذای مجانی و غیره) ارایه خواهد شد.با این حال ، حداکثر جمعیتی که در فیلم‌های خبری فارس دیدم به هزار نفر هم نمی‌رسید.این را مقایسه کنید با جمعیت‌های چند صد هزار نفری در خیابان های شهرهای بزرگ ایران در پنج سال قبل به همین مناسبت.البته کاهش جمعیت پس از پنج سال طبیعی است اما نه در این حد.حضور فقط ششصد هفتصد نفر در مراسم کرمان، به رغم انواع موکب‌ها و به رغم سازماندهی مراسم توسط حکومت ، نشانه روشن دیگری است از این که جمهوری اسلامی تقریبا همه سرمایه‌ی اجتماعی خود را طی سال‌های اخیر و به ویژه پس از سرکوب‌ جنبش ژینا/مهسا از دست داده و ماشین پروپاگاندایش بد جوری به گل نشسته است.آن مفسرانی که همچنان معتقدند جمهوری اسلامی حداقل هشت میلیون نیروی «پای کار» دارد خوب است فیلم‌های خبری مربوط به مراسم پنجمین سالگرد سردار سلیمانی را با دقت ببینند تا متوجه شوند که انبان این نظام خالی‌تر از هر زمان دیگری است.

بیژن اشتری



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 16:04


مادر درنای سیبری درگذشت

الن ووسالو پژوهشگر فنلاندی ساکن شهر رویان مازندران که به دلیل بیش از پنج دهه حضور و فعالیت پژوهشی درباره پرندگان مهاجر به ویژه درناهای سیبری در این استان به «مادر درنای سیبری» شهرت داشت، در ۹۵ سالگی درگذشت.
او پنج دهه پیش، پس از ازدواج با همسر ایرانی‌اش
راهی مازندران شد و به فریدونکنار رفت تا دسته باقیمانده از گله غربی درناهای سیبری را که هر سال به مازندران می‌آمدند مشاهده کند و پس از مدتی ساکن مازندران شد.

زهرا کشوری



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 15:21


انتخاب رئیس‌جمهور لبنان؛
ایران خارج از بازی

مجید مرادی

انتخاب رئیس‌جمهور لبنان از سوی مجلس لبنان در حضور نمایندگان آمریکا و عربستان و قطر و فرانسه انجام شد و جوزف عون فرمانده ارتش به رغم مانع قانون اساسی و با حمایت عربستان سعودی و آمریکا و فرانسه راهی کاخ ریاست‌جمهوری در بعبدا شد‌.

سفیر عربستان سعودی در آستانه رای‌گیری با زبان تهدید به نبیه بری رئیس مجلس و رهبر جنبش شیعی امل هم پیمان حزب الله گفته بود اگر جوزف عون انتخاب نشود از کمک‌های مالی و بازسازی لبنان خبری نخواهد بود.
بری هم عصبانی شده و به او گفته است که ما نمی‌خواهیم لبنان بازسازی شود. اما روشن است که اولویت لبنان اکنون بازسازی ست که تنها عربستان سعودی و قطر از عهده آن بر می‌آیند.

هنوز ائتلاف دوگانه شیعی حزب‌الله و امل تداوم دارد و اثرگذاری خود را در فرایند انتخابات ریاست جمهوری هم نشان داده است، اما افق آینده در سایه غیبت ایران و اراده طرف های عربی و غربی بر خلع سلاح حزب‌الله که رئیس‌جمهور جدید هم اشاره ای ضمنی به آن کرده، روشن نیست.

با بازگشت عربستان سعودی به عرصه سیاسی لبنان و پررنگ‌ترشدن نقش آن در بازسازی این کشور در آینده‌ای نزدیک، نقش ایران کم‌رنگ خواهد شد.

بازی خارج از میدان و ائتلاف با بازیگران غیررسمی ممکن است در مراحلی موفقیت‌های نسبی نصیب کشوری کند اما برای همیشه ممکن نیست و نظام بین‌الملل الزامات و هنجارهای خود را تحمیل می‌کند و ایستادن در برابر این الزامات و هنجارها صرفا از طریق تقابل نظامی هزینه‌های گزافی دارد.

استقبال ایران از انتخاب رئیس‌جمهور جدید لبنان و تبریک ایران به جوزف عون مورد توجه ویژه رسانه‌های عربی واقع و نشانه ای از همگرایی با دیگران تلقی شده است.
باید دید رئیس‌جمهور جدید لبنان چقدر بر موضوع انحصار سلاح در دست ارتش پای خواهد فشرد و تا کجا قدرت تاب آوری در برابر فشار داخلی و خارجی را دارد. وضعیتی که سودانی نخست وزیر عراق هم برای تعیین تکلیف الحشد الشعبی در ماه‌های اخیر داشته و دارد.

آیا معامله‌ای بزرگ میان ایران و آمریکا در راه است؟



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 14:41


گفت‌وگوی رضا علیجانی با رادیو فردا

امروزه بعد از خامنه‌ای، قاسم سلیمانی متهم درجه دوم در پرونده سیاست خارجی ماجراجویانه، تنش‌زا و زیان‌بار از نظر امنیت ملی و منافع اقتصادی مردم و مملکت ما و نیز به خاطر دفاع از یک حکومت مستبد و جنایت‌کار و حفظ بشار اسد، است.

در پنج سال اخیر ۱۵۸۰عنوان کتاب درباره قاسم سلیمانی منتشر شده است! روزنامه فرهیختگان ارگان دانشگاه آزاد نوشته این کتاب‌ها بی‌کیفیت‌اند و از روی همدیگر کپی شده‌اند!

سلیمانی کاراکتر متفاوتی از خیل سرداران شکم‌گنده و فاسد سپاه داشت. او تیپ میدانی و فرد سالم‌تری بود که البته در چارچوب همان استراتژی ویرانگر و مخرب سیاست خارجی، فعالیت و میدان‌داری می‌کرد. ج.ا از قاسم سلیمانی اسطوره‌‌سازی کرد تا بدنه ولایی برای رفتن به مناطق جنگی و کشته شدن بیشتر توجیه و تحریک شود.

اسطوره سلیمانی به پایان خودش رسیده و اگر بخواهند حفظش کنند بوی نموری و کپک زدگی خواهد داد! سرداری که سردار بُرد بود، حالا تبدیل به سردار باخت و شکست و سردار حمایت از یک جنایت‌کار آدمکش و قصاب سوریه شده است.

در دوره جنگ ایران و عراق ترکیبی از انگیره‌های ملی و میهنی و انگیزه‌های دینی می‌توانست افراد را به جبهه بکشد. اما پس از آن برای سیاست خارجی مداخله‌جویانه و تنش‌زای ج.ا در منطقه هم نیاز به «گفتمان‌سازی» سیاسی و دینی بود و هم «اسطوره‌سازی» به عنوان یک محرک و مشوق.

گفتمان‌سازی برای توجیه سیاسی این سیاست مبنایش «عمق استراتژیک» و «امنیت ملی» بود و یا اینکه می‌خواهیم با داعش در بیرون بجنگیم تا در داخل نجنگیم. توجیه دینی‌اش هم «دفاع از حرم» بود. هر دو توجیه البته دروغ و فریب‌کارانه بود.

کل سیاست خارجی نه برای امنیت ملی بلکه برای تشکیل یک حلقه آتش دور اسرائیل بود و یا دفاع از حکومت جنایت‌کار اسد در همین رابطه. اصلا در آن هنگام نه داعشی وجود داشت و نه در مناطقی که مداخله داشتند حرمی وجود داشت و یا در خطر بود.

گفتمان‌سازی اما کافی نبود. این توجیهات هم‌زمان بود با خبرهای رو به افزایشی که مرتب از رقابت‌ها و جاه‌طلبی‌های سیاسی و فسادهای اقتصادی جمعی از سرداران سپاه در جنگ و نیروهای ستادی، که بعد از اتمام جنگ گویی می‌خواهند جبران مافات بکنند، به گوش می‌رسید.

مبالغه در اسطوره‌سازی از سلیمانی البته کارش به مسائل مضحک و کُمیکی هم رسید مثل اینکه او به خواب فرماندهان می‌آید و نقشه جنگی و حمله نظامی برای پیروزی در میان می‌گذارد!

اینک که کشتی سیاست خارجی نظام ولایی به گل نشسته، ضربه خورده و یا به شکست انجامیده و نیز بعد از سقوط حکومت اسد، عمق و وسعت جنایت‌های او آشکار شده است و وزیر دفاع سوریه(علی عبدالله ایوب) نیز در مصاحبه‌ای صریحا به نشست مشترک با قاسم سلیمانی و برنامه‌ریزی مشترک برای سرکوب مردم سوریه (در حمص)، اشاره کرده؛ دیگر اسطوره قاسم سلیمانی زیاد کار نمی‌کند و روی دست ج.ا مانده است.

روزنامه فرهیختگان به سیر و انبوه کتاب‌های پروپاگاندایی اشاره می‌کند و می‌گوید اگر به انبارهای این ناشران سر بزنید، اگر این کتابها خمیر نشده باشند، بوی نم می‌دهند. این تعبیر را می‌توان به چهره و شخصیت‌سازی از قاسم سلیمانی هم تعمیم داد.

امروزه بدنه ولایی روی سیاست خارجی و منطقه‌ای ج.ا به شدت مسئله‌دار است تا جایی که امام جمعه تهران گفت «دشمنان» علیه ما تبلیغات می‌کنند که دل ما را خالی کنند که شما باختید!

لینک فایل صوتی




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 14:01


صالحی امیری: انتظار مردم سیستان و بلوچستان رفع فقر و محرومیت است

وزیر میراث فرهنگی و گردشگری:

مسئله اول سیستان و بلوچستان آب است. این حق مردم است که از آب سالم بهره‌مند باشند. پروژه‌های زیادی در حال انجام است تا مردم دسترسی راحت‌تری به آب شرب سالم داشته باشند.

انشالله با انتقال خطوط آب به سد کهیر مشکلات رفع خواهند شد.

▫️راه حل هایی تعریف شده که من آن ها را مکتوب کردم و به معاونت اجرایی خواهم داد.

مسئله دوم مسئله راه‌های دسترسی است. آمار فوتی‌ها در اثر تصادف در استان زیاد است به علاوه روستاهای زیادی دسترسی به جاده ندارند و انتظار دارند که تحولی در مسیر راه‌های دسترسی در استان ایجاد شود که یک پیشنهادات و آمار و همچنین برآورد میزان بودجه تقدیم سرکار خانم دکتر صادق می شود.

مسئله سوم مردم بهداشت و درمان است. مردم عزیز سیستان و بلوچستان و خصوصاً مردم عزیز جنوب بدانند که من بلافاصله بعد از یک گزارش کوتاه امروز صبح با رئیس بهداشت و درمان منطقه از نزدیک گفتگو کردم و مسائل اینجا را پیگیری کردند.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 13:20


رحیم قمیشی : انقلاب ما غلط در آمد اعتماد بی جا به روحانیون کردیم و وقتی متوجه شدیم دیگه سوار ما شده بودند

رحیم قمیشی ۶۰ ساله بچه اهواز رزمنده جنگ  دلسوز واقعی مملکت؟ بازنشسته سپاه که ۴ سال  اسیر جنگی و امروزه بعنوان یک تحلیلگر جنگ و کارشناس مسائل سیاسی - اجتماعی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 12:40


خامنه‌ای همچنان بر طبل توهم منطقه‌ای می‌کوبد، چرا؟
تحولات منطقه‌ای و جهانی به کدام سوی می‌رود؟
نظام در این تحولات در کجای کار قرار دارد؟

ظاهرا تسلیم سوريه هنوز موج بحرانی خود را در درون نظام نشان نداده است. اين موج‌ها اما برخواهد خاست. باید توجه داشت نظام و حزب‌الله ضربه امنیتی خوردند. این نوع ضربه ساختار سیاسی و امنیتی نظام را زیر سوال می‌برد. تقی رحمانی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 12:02


درسی که سردار اثباتی به روس پرستان داد

همه سنگهایی که عاشقان روسیه در سالهای گذشته برای این کشور به سینه می‌زدند و پوتین را ناجی و خیرخواه ایران می‌دانستند، با یک فایل صوتی از سردار بهروز اثباتی( از فرماندهان نظامی ایرانی در سوریه) دود شد و به هوا رفت.

سردار از بی‌تفاوتی بشار اسد در جریان سفر مرحوم رئیسی به دمشق و فراهم‌نشدن شرایط استقبال می‌گوید و اضافه می‌کند چه تمهیدات فوری و سنگینی برای سفر نیم‌روزه وزیرخارجه امارات به سوریه فراهم کردند. او همچنین از نامردی و خیانت پوتین پرده برمی‌دارد و...

اطلاعاتی که آقای اثباتی بیان می کند (چه این فایل عامدانه منتشر شده یا از دست دررفته باشد) نکات بسیار قابل اعتنایی برای فن دیپلماسی دارد.

واقع این است که هم رفتار پوتین توجیه دارد و هم آنچه که بشار اسد انجام داده قابل فهم است.

حتی وقتی شهید رئیسی به روسیه سفر کرد و استقبال نسبتا سرد و بدرقه کاملا غیردیپلماتیک روسها جنجال آفرید، باید کاملا درک می‌کردیم و حتی به طرف روسی حق می‌دادیم!

چرا؟ چون عالم سیاست خارجی، دنیای عاشق و معشوقی نیست. در دیپلماسی، دیو و دلبر وجود ندارد. دوست و متحد استراتژیک هم فقط یک شعار است. هر کشوری دنبال منافع خودش است. حماقت است که ما تصور کنیم پوتین و شی‌جین‌پینگ، برادر ما هستند. یا شاه و ولیعهد عربستان گمان کنند بایدن و پوتین رفیق انهایند.

پوتین و شی هرگز برادر ما نبوده و نخواهند بود. آنها که سهل است، حتی رئیس جمهور سابق و اسبق سوریه هم با ما نردعشق نمی‌باختند. همه به فکر خود و منفعت خود و امنیت خود بودند و هستند.

ایران هم هرگاه در سوریه و عراق هزینه کرده، بدنبال منافع خود بوده. در واقع چنین تحلیل شده که داعش و القاعده و هر گروه تروریستی دیگر اگر به خاک ما نزدیک شوند هزینه جنگ با آنها به مراتب بیش از آن است که در کشورهای دیگر با آنان درگیر شویم. ممکن است در مقطعی اشتباه تحلیل و حتی خطا در عمل نظامی داشته ایم، اما اصل موضوع که حفظ منافع ملی است یک اصل لایتغیر و کاملا قابل دفاع است.

خدمت سردار اثباتی به افراد و جناحها و حتی نظامیانی که در سیاست خارجی و نیز پروژه "میدان - دیپلماسی" پرچم ایدئولوژیک دست می گیرند این است که آنها را به واقعیتهای زمینی و نه رویایی آگاه می کند.

در مقطعی، امریکا به عراق صدامی حمله کرد. برخی سیاستمداران کشورمان که در بین‌شان گرایش اصلاح‌طلبانه هم بود، می خواستند ایران را وارد جنگ با ایالات متحده کنند.اراده هوشمندانه مقامات عالی ایران، حفظ منافع و امنیت ملی بود و به همین دلیل اجازه نداد کشور وارد معرکه ای شود که زیانش قطعا بیش از سود آن بود.

سخنان سردار اثباتی یک لطف خدادادی به تندروهای داخلی است تا واقعیت را بفهمند، هرچند که بعید نیست درهای توجیه را بگشایند و با حرفهای خنده دار و تاسف آور ، به ادامه روش پیشین خود ادامه دهند. اما چشم میلونها ایرانی را با واقعیت آشنا کرد.

اینک می‌توان گفت منافع مالی ما نه لزوما در امریکا و اروپاست، نه در چین است نه در روسیه. نه در منطقه و نزد همسایگان است، نه در دوردستها . و درعین حال منافع ملی ما  میتواند از هرجایی، اعم از کاخ سفید و کاخ کرملین و کاخ الیزه و قصر شاه‌عربستان و ... تامین شود.
با این تحلیل نه باید از مذاکره با امریکا و اروپا ترسید و نه نسبت به آن شوق و ذوق داشت. نه باید به رابطه با مسکو و پکن و نیز آبنبات چوبی هایی مانند پیمان بریکس و شانگهای دل بست، نه از ایجاد پیمانهای جدید در منطقه و جهان نگران بود.

منفعت ملی ما، حفظ تمامیت ارضی ایران، استقلال جمهوری اسلامی، رفاه بی‌تبعیض همه شهروندان ایرانی، بهبود و ارتقای سطح زندگی، برخورداری از همه آزادیهای مشروع، زندگی شایسته و انسانی، نشاط و سرزندگی همه اقشار جامعه و پاسبانی از غرور و فرهنگ ایرانی است. برای رسیدن به این منفعت، هر سرمایه گذاری امنیتی،دیپلماتیک،نظامی، اقتصادی، فرهنگی و... د هرجایی ایران و جهان و پذیرش هر سرمایه خارجی قابل فهم است.

برای رسیدن به چنین منفعتی فرقی نمی‌کند که دولت اصلاح طلب باشد یا اصولگرا یا چیزی غیر از این دو. مهم، ایران است و نظام سیاسی و مردم سرزمین مان. جز این هرچه هست بیراهه است. در سیاست خارجی هم نه قربان صدقه کسی می‌رویم، نه از خنده های دیگران شاد می‌شویم.

سردار اثباتی! متشکریم.

محمد مهاجری




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 11:28


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 11:20


به سوی «دَرّه»؛ به اُمیدِ «قُلّه»؛ حکایتِ واقعیِ اسبِ مفلوج و رو به موتِ «زین شده»
مصطفی فقیهی

حجت عبدالملکی با افتخار می‌گوید:
«رییسی گفت این طرح شما چه قدر کسری بودجه ایجاد میکنه؟ گفتند ۲۵ همت. ایشان یه «جمله تاریخی» گفتند که مگر نمیگید ۴۰۰ همت کسری بودجه داریم؟ خب این ۲۵ همت هم روش!»

نمونه‌ی تام‌وتمام یک مدیر انقلابی در دولت رییسی، همین آقاست که در ایده‌‌ها و سخنان سفاهت‌آمیز، نه رقیب دارد و نه مرز. حالا ببینید چه می‌گوید! «جمله‌ای تاریخی» از رییسی نقل می‌کند که این صاحب ایده‌ی «هر یک میلیون تومان، یک شغل»، را هم «انگشت به دهان» کرده و احساسات‌ش را چنان قلقلک داده که با خود گفته «عجب ایده‌ی جالبی! بریم به سوی دَرّه، شاید خدا خواست قُلّه از کار درآمد»!

«بریم جلو ببینیم چی میشه»، «ایشالا خیره»، «حالا شاید شد» و امثالهم؛ یک سبک مدیریتی پر تلفات و آزمون‌وخطایی‌ست که به نام انقلابیون سند خورده و چند دهه، بر کشور سایه انداخته و اوضاعی چنین سخت و آشفته، بر مردم تحمیل کرده است!

زمینی این‌چنین «سوخته» را با نام جعلی «اسب زین‌شده»، به اقلیت حامی خود، قالب کردند! افتخار هم می‌کنند به اقدامات خلق‌الساعه و محیرالعقول خود! و «تاریخی» می‌خوانندش!

بله! خوب ببینید و برانداز کنید این اسبِ مفلوک و مفلوج و رو به مُوتِ «زین شده» را!

و مضحک‌تر این‌که آرزوی این جماعت خطرناک، سیطره‌ی جلیلی بر تمام ارکان دولت و حاکمیت است؛ که بدون یک‌روز سابقه‌ی اجرایی -ولو در حد نانوایی- از پیشرفت‌های تکاندهنده‌ی ایران، بدون تحریم و ارتباط با دنیا سخن می‌کند!




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 10:02


دی ۱۴۰۳: امکان تکرار دی ۹۶ بدون همراهی خاص؟

امکان تکرار آنچه در دی ۹۶ و در زمان دولت روحانی رخ داد در دی ۱۴۰۳ و در دوران دولت پزشکیان هم وجود دارد اما احتمالا دیگر از همراهی خاص با آن خبری نیست.

«رییس جمهور استعفا کرد»، این ادعایی بود که در اوایل دی ۱۴۰۳ در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. مسئولان دولتی آن را دروغ شاخدار خواندند.

علی ربیعی، دستیار رییس جمهور گفت که این شایعه از گرو‌ه‌هایی در خارج آغاز شد اما مخالفان دولت پزشکیان با سرعت با آنها همسو شدند.

تفاوت و شباهت شایعه‌ی استعفا با دی ۹۶

تفاوت: در اعتراضات و ناآرامی‌های دی ۹۶ اعتراضات از گروه‌های مخالف دولت روحانی آغاز شد اما گروه‌های خارج از کشور نیز به حمایت از آن پرداختند.

شباهت: در هر دو موضوع هم‌صدایی داخل و خارج علیه دولت میانه‌رو دیده می‌شد.

در اعتراضات دی ۹۶ چه گذشت؟

علی ربیعی، از اعضای ارشد کابینه‌ی روحانی، در گفت‌وگویی با انصاف نیوز از پشت‌ پرده‌ی دی ۹۶ گفته بود.

آقای ربیعی گفت: اعتراضات دی ۹۶ از مشهد شروع شد. عده‌ای در مخالفت با دولت، اعتراضات را شروع کردند اما آنان فکر نمی‌کردند که این بومرنگی که پرتاب می‌کنند به سمت خودشان برگردد.

از نگاه او، ماجرای دی ۹۶ علیه دولت و به بهانه‌ی قیمت تخم‌مرغ شروع اما به حرکتی علیه حاکمیت تبدیل شد.

آغازگران دی ۹۶

علی ربیعی درباره‌ی دستگیرشده‌های تجمع مشهد گفت: افرادی که در نخستین ساعت ناآرامی‌ها در مشهد دستگیر شدند، به شکل آشکار وابسته به جریانی بودند که علیه دولت وقت فعالیت می‌کرد.

یک کارشناس سابق وزارت اطلاعات در بخشی از گفت‌وگوی تفصیلی خود در انصاف نیوز در این باره می‌گوید: شروع دی ۹۶ با علم‌الهدی و ماجرای مشهد بود.

حسام الدین آشنا، مشاور رییس جمهور در دولت حسن روحانی هم از نقش ‘رقیبان و رقیب‌سازان’ انتخاباتی در دی ۹۶ می‌گوید. 
آقای آشنا در گفت‌وگویی با نشریه‌ی اندیشه پویا گفته بود: روحانی در دی ۹۶ متوجه شد که انتخابات برای برخی رقیبان و رقیب‌سازان تمام نشده است و آثار و تبعات مبارزات انتخاباتی ادامه دارد.

از نگاه او مقابله‌ی دولت وقت با موسسات غیرمجاز نیز در وقوع دی ۹۶ موثر بود.

آشنا گفت: روحانی در دی ۹۶ متوجه شد که هزینه‌ی مواجهه با امپراطوری مالی و اعتباری را باید کف خیابان و در مواجهه با شورش‌های امنیتی پرداخت کند.

نقش عاملان حمله به سفارت عربستان در دی ۹۶

علی ربیعی با اشاره به ماجرای حمله به سفارت عربستان گفت: اگر ماجرای حمله به سفارت عربستان را ریشه‌دارتر پیگیری کنیم، خیلی چیزهای دیگری هم پیدا و روشن می‌شود.

هدف دی ۹۶

کارشناس سابق وزارت اطلاعات معتقد است که آغازگران وقایع دی ۹۶ می‌خواستند این کار را تست کرده و دولت را سرنگون کنند.

حسن روحانی معتقد است که اردیبهشت ۹۷ حاصل دی ۹۶ بود. اشاره‌ی آقای روحانی به خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ۹۷ و بازگشت تحریم‌هاست.

علی ربیعی در توضیح بیشتر ارتباط این دو موضوع به انصاف نیوز گفت: این حرکت در دی ۹۶ پشتوانه‌ی مردمی دولت را به جهان ضعیف نشان داد و ترامپ را به خروج از برجام ترغیب کرد. دی ۹۶ حتما در تصمیم ترامپ برای خروج از برجام موثر بود.

نتیجه‌ی دی ۹۶

حسام الدین آشنا، مشاور رییس جمهور در دولت حسن روحانی بر این باور است که دی ۹۶ تاثیر زیادی در محافظه‌کار شدن رییس جمهور وقت داشت.

او می‌گوید: بعد از دی ماه ۹۶ روحانی دیگر آدم قبل از دی ماه ۹۶ نبود.

تکرار دی ۹۶ در ۱۴۰۳ ممکن است؟

ادامه‌ی‌ این گزارش را در لینک زیر بخوانید:

https://ensafnews.com/568066/


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 09:20


سه سال پیشتر و در چنین روزهایی

اساتید حسین علیزاده و کیهان کلهر به منزل پدری الوند صادقی از جانباختگان پرواز اوکراینی رفتند.الوند نوازنده سه تار و پیانو و از علاقه مندان این هنرمندان بود.
در این دیدار کیهان کلهر دقایقی با ساز الوند به بداهه نوازی پرداخت.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Jan, 09:19


ظریف، ترانه علیدوستی و همایش وفاق!
اکبر منتجبی

چند روز پیش در یک‌ جمع محدودی از روزنامه‌نگاران، آقای ظریف درباره‌ی وفاق و همدلی و همایش وفاق که امروز برگزار شد، سخن می‌گفت.
هر کس نظری می‌داد. عموما موافق بودند. تا نوبت به من رسید.

به ایشان گفتم: یک سئوال از شما دارم:
آیا این چند روز گذشته به خانم ترانه‌ی علیدوستی تلفن زده‌اید؟
[تعجب کرد. همه تعجب کردند که چه ربطی دارد. می‌دانستم که پاسخ منفی است. اما دوباره تکرار کردم که:]

آیا به ترانه‌ی علیدوستی بابت ممنوعیت از پرواز به شهر قشم زنگ زده‌اید که بگوئید: «دخترم من محمد جواد ظریفم، متوجه شدم مشکلی برای شما پیش آمده. می‌خواستم بگویم تلاشم را می‌کنم که این مشکل را حل کنم. شاید بشود. شاید نه».

[در ادامه گفتم:]
آقای ظریف وفاق از اینجا آغاز می‌شود. از این نقطه که شما رویکرد مردممحور را مد نظر قرار بدهید و با آن پنجاه درصدی که رأی ندادند گفتگو را آغاز کنید.
مهم نیست که شما بتوانید مشکل خانم علیدوستی و امثال علیدوستی را حل کنید یا نه، اما قطعا پس از تماس شما با آنها، در دل‌شان اتفاقی رخ می‌دهد که این دولت نگاهش به ما متفاوت است.
وفاق این است. نه بده بستان سیاسی و تقسیم پست با مخالفان دولت. البته آنهم اگر به پیشبرد اهداف دولت کمک کند خوب است وگرنه اگر دولت امتیاز دهد و نتواند برنامه‌هایش را پیش ببرد، باخته است.

آقای ظریف مانند همین عکس، دستانش را گره کرده بود و گوش می‌داد.
در ادامه گفتم وفاق از وفق دادن می‌آید. وفق دادن از نظر من یعنی مصالحه بر سر موضوعات مهم.
آیا ما در شرایطی هستیم که در سیاست خارجی با غربی‌ها مصالحه کنیم و به یک بازی بُرد بُرد برسیم؟
آیا به نظر شما در داخل کشور این ظرفیت بوجود آمده است که با آن پنجاه درصد معترضی که در انتخابات شرکت نکردند، بر سر برخی موضوعات پر چالش سازشی صورت بگیرد؟

ظاهر امر چنین نیست. اما آقای ظریف اگر شما فکر می‌کنید که این ظرفیت ایجاد شده، نه یک روز که می‌توانید یک ماه همایش وفاق برگزار کنید. مردم را دعوت کنید و سخن آنها را نیز بشنوید و برای حل مشکلات در بالا چانه‌زنی کنید. اما اگر چنین ظرفیتی بوجود نیامده است، حتی همین همایش یک روزه هم اشتباه است. زیرا شما می‌نشینید تا سخنان هم‌نظران خودتان را بشنوید. اما وقتی قرار نیست اتفاقی رخ دهد، ناامیدی افزون می‌شود. و ما اکنون در مرحله افزودن ناامیدی نیستیم.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 21:51


سالگرد «کشف حجاب»؛ رهایی اجباری از بند؟ مناظره نیره توحیدی و فروغ کنعانی


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 20:15


چپ، راست، ایمان: بهم‌بافتن اقتدارگرایانه جامعه.

افلاطون در رساله مرد سیاسی، سیاست را به بافتن تمثیل می‌کند: بافتن عناصر متفاوت چونان تار و پود، و تبدیل آن به بافتی یکپارچه و هماهنگ. بنابراین، سیاست بافتن عناصر مختلف اجتماعی درکنار هم است و سیاستمداران خواه دموکرات، خواه مستبد و اقتدارگرا، درصدد پیوند‌دادن اعضای اجتماع به یکدیگر و تبدیل آنها به یک کل مشترک هستند . تفاوت آنها نه در عمل بافتن، بلکه در نوع تصور از همبستگی است.

در رژیم دموکراتیک هم تصور از بافته رنگارنگ است و هم بافندگان متنوع؛ در رژیم‌های اقتدارگرا، توتالیتر و فاشیست، تصوری بی‌رنگ از جامعه همبسته وجود دارد: نه خبری از رنگارنگی در بافته هست و نه تنوع در طراحان و بافندگان؛ یکی فرش و گبه می‌بافد و دیگری بافتی موکت‌وار، خشک و بی‌حس. یکی از کثرت رنگ‌ها لذت می‌برد و دیگری کثرت را جز آشفتگی و تهدید نمی‌بیند. بنابراین، فرق یک رژیم سیاسی دموکراتیک از اقتدارگرای چپ، راست و دینی، نه در عمل بافتن بلکه در تصوری است که آنها از هماهنگی و همبستگی صنع خود دارند: همبستگی برآمده از پلورالسیم در مقابل مونیسم.

با این معیار می توان نشان داد چرا جریان‌های چپ، راست و بنیادگرایی دینی، با وجود تفاوت در گفتمان‌ها، درالگوی ساختن جامعه شباهت‌های یکسانی دارند، و دستاورد هر سه جریان در حوزه سیاست به اقتدارگرایی می‌انجامد. هر سه جریان تصوری از جامعه همبسته‌ی زیبا دارند که کاملا مونیستی و تک‌رنگ است؛ چپ‌ها با مفهوم طبقه و کارگر به مثابه تیپ ایده آل، با لباس‌های ساده و خاکستری، به جنگ تنوع و کثرت می‌روند؛ جریان‌های راست با تمسک به نژاد، خون، زبان و یا حتی مذهب، مسیر زدودن کثرت و تنوع را در جامعه می‌گشایند؛ بنیادگرایان دینی، ایمان دینی و عضویت در اجتماع مومنان(حزب الله) را مبنای همگون‌سازی قرار می‌دهند. همه این جریان‌ها با تصوری کثرت‌گرایانه از همبستگی و هماهنگی در تضاد هستند، و هماهنگی و وحدت را در یگانگی عناصر سازنده اجتماع سیاسی می‌بینند.

اما این یگانگی با واقعیت کثرت نازدودنی موجود در جامعه سازگار نیست؛ تحقق کامل/حفظ هویت و همبستگی یک جامعه گرفتار رژیم اقتدارگرا، منوط به طرد دیگریست که چونان دشمن جامعه بازنمایی شده‌است. از درون همین معضل است که کاربست تبلیغات سیاسی، زور و خشونت(کلامی و فیزیکی) گریزناپذیر، و دستگاه‌های "تبلیغاتی" و "امنیتی و نظامی" به مهم‌ترین ابزارهای حکومت برای کنترل و همگون‌سازی جامعه بدل می‌گردند. دستگاه‌های تبلیغاتی با هیاهو، برچسب‌زنی و دروغ پراکنی، سعی در مخدوش‌سازی ذهنیت اعضای جامعه و منفعل‌سازی مخالفان دارند. دستگاه‌های امنیتی و نظامی، با سرکوب یا حذف فیزیکی دگراندیشان، زمینه انقیاد مخالفان و مطیع سازی شهروندان را فراهم می‌سازند.

بنابراین، سیاست در نوع دموکراتیک و غیردموکراتیکش(چپ گرایانه، فاشیستی و بنیادگرایانه)، غایتی یکسان دارد. تفاوت در تصوری است که سیاستمداران از غایت کنش سیاسی دارند: ساختن جامعه‌ای تک‌رنگ یا رنگارنگ. جامعه همچون بافته‌ای با تارو پود همگون، ناچارا تنها از مسیر اقتدارگرایی، کاربرد خشونت(کلامی و فیزیکی) و طرد تنوع قابل ساخته‌شدن است؛ اندیشه‌ای که چنین جامعه‌ی همگونی را پسندد، اقتدارگراست: چه ایدئولوژی آن چپ باشد، یا راست و دینی. نمی‌توان با استمداد از یکی، به جنگ دیگری رفت. تنها با جدایش از این جریان‌هاست که چرخه بازتولید اقتدارگرایی متوقف خواهد شد.

مهدی کاظمی زمهریر، ۱۷ دی ۱۴۰۳.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 19:03


ایرانیان و امام علی علیه‌السلام
به مناسبت ولادت حضرت امیرالمومنین (ع)


سخنرانان:
جناب استاد علی بهرامیان
مورخ و معاون علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
آقای آقای دکتر سعید طاووسی مسرور
مورخ و استاد دانشگاه علامه طباطبایی

زمان: جمعه، ۲۱ دی ماه ۱۴۰۳ (۱۰ ژانویه ۲۰۲۴)
ساعت ۲۱ به وقت تهران(۱۷:۳۰ به وقت لندن)
خانه «گفتارها»، کلابهاوس

لینک ورود:
https://www.clubhouse.com/invite/b36S8Yq80N4WZp8rEp3DK9g3O54FV0bzve:nbziPEw890REAns3lluKuVbR2Bi5NTJbAXZ3pVGxzHM

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 18:41


عزم آن دارم که امشب نیمِ مست
پای کوبان کوزۀ دُرْدی به دست

سر به بازار قلندر بَرنَهم
پس به یک ساعت ببازم هرچه هست

تا کی از تزویر باشم رهنمای
تا کی از پندار باشم خودپرست

پردۀ پندار می‌باید درید
توبۀ تزویر می‌باید شکست

وقت آن آمد که دستی برزنم
چند خواهم بودن آخر پای‌بست

ساقیا دَردِه شرابی دلگشای
هین که دل برخاست غم بر سر نشست

تو مگردان دور تا ما مردوار
دورِ گردون زیر پای آریم پست

مشتری را خرقه از بَر برکشیم
زهره را تا حشر گردانیم مست

همچو عطار از جهت بیرون شویم
بی جهت در رقص آییم از اَلَسْت

از آلبوم گل صد برشهرام ناظری
شعری از عطار نیشابوری


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 18:18


گزارش فرانس انفو از ابتکار عملی به نام "Dry January" یا ژانویه خشک:

این مسئله موسوم به «Dry January» به معنی پرهیز از نوشیدن الکل در ماه ژانویه است.

در سال ۲۰۲۴، ۴٬۵ میلیون فرانسوی در این طرح شرکت کردند. فواید آن شامل بهبود خواب، کاهش کلسترول و فشار خون، و افزایش انرژی است.

بر اساس مطالعات، ۵۶٪ از شرکت‌کنندگان پس از یک ماه بدون الکل خواب بهتری گزارش می‌دهند. علاوه بر این، کسانی که این چالش را با موفقیت پشت سر می‌گذارند، احتمالاً مصرف خود را در بلندمدت کاهش می‌دهند.

با این حال، برای افرادی که وابسته به الکل هستند، توصیه می‌شود که این چالش را بدون همراهی پزشکی انجام ندهند.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 17:40


دستور «دفتر حضرت آقا»

در دادگاه پرواز شماره ۷۵۲، خانواده‌ها مکررا از علی اکبر صیدون فرمانده وقت پدافند نیروی هوا-فضای سپاه می‌پرسند نیروهایش به چه حقی در مسیر عبور هواپیمای مسافربری موشک‌انداز تور ام-۱ مستقر کرده‌‌اند؟ او پاسخ می‌دهد که این کار مطابق نامه نهادی بالاتر صورت گرفته و بعد، در پی فشار جمعیت كه خواستار معرفی آن نهاد هستند، از ستاد كل نیروهای مسلح نام می برد.

ولی خانواده‌های جان‌باختگان کوتاه نمی‌آیند و می پرسند ستاد کل با چه مجوزی ترتیب استقرار سامانه موشکی بدون اطلاع سیستم یکپارچه پدافند را داده که سرتیپ صیدون، با ذکر سرّی بودن موضوع، از پاسخ طفره می‌رود.

با اوج گیری اعتراضات حاضران، رئیس دادگاه از صیدون می‌خواهد جوابی بدهد. در اینجا فرمانده سپاهی می گوید دستور استقرار سامانه را -به بیان او- «دفتر حضرت آقا» صادر کرده است.

در ادامه دادگاه، از فرمانده پدافند نیروی هوا-فضای سپاه پرسیده می‌شود سپاه چرا حداقل شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور -زیر نظر ارتش- را در جریان این اقدام خطرناک قرار نداده است؟ علی اکبر صیدون با خونسردی پاسخ می‌دهد چون موضوع، «سری» بوده.

برای اطلاع بیشتر از موضوعات افشا شده در جلسات دادگاه غیرعلنی هواپیمای اوکراینی، لینک زیر را مشاهده بفرمایید:

https://www.youtube.com/watch?v=p9Bhc6Zt02M
حسین باستانی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 17:32


به استحضار مخاطبان ارجمند کانال تلگرامی نگاهی دیگر (جدید) میرسانم؛

در تاریخ ۱۷ دیماه (دیروز) احضاریه ای دریافت کردم که میگوید ظرف ۵ روز خود را به دادسرای فرهنگ و رسانه تهران معرفی کنید و الّا حکم جلب صادر خواهد شد!
وقتی قرار است احضار شدگان به دادسرای فرهنگ و رسانه که هیچ شعبه ای در سراسر کشور ندارد و همگان باید به تنها شعبهٔ آن در تهران مراجعه کنند چرا ظرف حداکثر ۵ روز؟
[جالبتر اینکه ۱۷ دی ابلاغ کرده ولی مهلت حضور را ۵ روز و از ۱۶ دیماه اعلام نموده است]
ظاهراً توجه ندارند که ممکن است احضار شونده در سفر باشد یا با توجه به شرایط آب و هوایی و مشکلات جابجایی از اقصی نقاط کشور به تهران، دچار مشکل شود
پس؛ لااقل فرصت حضور برای شهرستانی ها را ۱۰ روز تا دو هفته تعیین کنند تا هم حرمت قانون رعایت شود و هم احضار شدگان در عسروحرج قرار نگیرند
در هر صورت انشاالله دوشنبه آینده در دادسرای مذکور حضور خواهم یافت تا به سؤالات آنان پاسخ دهم
«توکلت علی الله»
اصفهان اکبر دانش سرارودی ۱۸ دیماه ۱۴۰۳


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 17:05


استاد ژاله آموزگار: نرید، ایران تنهاست!

۱۶ دی ۱۴۰۳، خانه اندیشمندان علوم انسانی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 16:59


لاپوشانی و اطلاعات دروغ یا شیفتگی قدرت

ناصر دانشفر

نیروهای تحت امر مقام عظمای ولایت به قصد تبرئهٔ خود و ماله‌کشی شکست فضاحت‌بار در سرزمین شام، خیلی زودتر از آنکه که تصور می‌کردیم تصمیم به نشر واقعیات این بخش از جبههٔ مقاومت گرفته و ناخواسته به اشتباه راهبردی نظام اذعان می‌نمایند.
مردم سوریه از حداقل امکانات زندگی که نه حتی از مایحتاج اولیه چون برق و آب برخوردار نبوده و نیستند. حزب بعث دچار فساد لجام‌گسیختهٔ ساختاری بود، تبعیض میان مردم عادی و عوامل حکومتی سر به فلک می‌کشید و قابل تحمل نبود. نظام حاکم حتی توان تأمین زندگی نظامیان خود را نداشته است و استعداد روی کاغذ ارتش با واقعیات میدانی زمین تا به آسمان متفاوت بوده است. در این سرزمین جز بشار و چند نفر از همراهانش که به شکلی ابتر حامی مقاومت بوده‌اند، تمامی نیروهای اثرگذار با آن مخالف و بنای پاره‌ کردن آن را داشته‌اند.
اینها گوشه‌ای از اعترافات سردار اثباتی در فایل صوتی زیر می‌باشد، کسی که به ادعای خود با آخرین پرنده از خاک سوریه فرار کرده و با اندوه فراوان به خاک وطن بازگشته است. با استناد به این مطالب برخی ممکن است مدعی این شوند که رهبر جمهوری‌اسلامی ما به کل از اوضاع و احوال سوریه بی‌خبر بوده و بر اساس داده‌های غلط استراتژی جبههٔ مقاومت را سرلوحهٔ کار خود نموده است. چرا که مگر می‌شود حضرت‌آقا با حکومتی چنین فشل، ضد مردمی، ناکارآمد و غرق در فساد دست در دست بگذارد و برای دفاع از آن همهٔ دار و ندار خود را پای کار بیاورد؟ البته شاید که دو دو تا چهارتای آنها غلط باشد و ولی‌امر مسلمین‌جهان با علم به این موارد به دلیل موجه دیگری که عقل ناقص آنان قدش به آنجا نمی‌رسد، با بصیرت کامل تن به این راهبرد مصیبت‌بار داده باشند.
سردار در این سخنرانی لب به اعتراف می‌گشاید که به هنگام سفر رئیس دولت محرومان، مسئولان نظامی که در قلب جبههٔ مقاومت قرار داشته، حتی بنای استقبال در حد وزیرخارجهٔ دولت به ظاهر دشمن امارات متحده را هم نداشته‌اند و جناب ایشان یک شب تا به صبح با تلاش همه جانبهٔ نیروهای تحت امرشان مسیر عبور را به شکلی سر و سامان داده‌اند که مایهٔ آبروریزی نباشد. این ما را به تعجب نمی‌اندازد که سالهای سال به آن عادت داریم، اما از یک حقیقت پرده برمی‌دارد که سرداران سپاه در همهٔ عرصه‌ها مشغول صحنه‌سازی هستند و اطلاعات غلط تحویل مردی می‌دهند که در ظاهر او را مراد خود می‌خوانند.
شوربختانه سردار اثباتی پس از ارایهٔ گزارشی مطابق واقع در بارهٔ سوریه، به زعم خود برای روحیه بخشی به همفکران و نیروهای مسئله‌دار شده، دوباره رطب و یابس به هم می‌بافد و مدعی می‌شود که اکنون جبههٔ مقاومت در بهترین شرایط قرار دارد، چرا که اکنون در سوریه هستهٔ مقاومت واقعی شکل می‌گیرد، در لبنان افراد بروزی فرمانده‌ی عملیات را به عهده گرفته‌اند و در غزه عمق مبارزه با رژیم صهیونسیتی به کرانهٔ باختری کشیده شده است.
آری به ظاهر باید اذعان نمود که اگر هر کس دیگری هم به جای خامنه‌ای بود، با اتکا به این اطلاعات نادرست مواضع متفاوتی از وی نمی‌گرفت و می‌پنداشت که در مسیر درستی گام برداشته است، اما من باورم نمی‌شود که حضرت‌آقا تا به این اندازه اسیر کسانی شود که بالاترین سطح درک و فهم‌شان، راه افتادن در پی کلاهبرداران کرونایاب مستعان می‌باشد.
بدون تردید نگارنده حتی یک‌دهم اطلاعات امثال جناب اثباتی در مورد شرایط حاکم بر نیروهای مستقر در سوریه، مردم این کشور و سایر گروههای مقاومت را ندارد، اما با این‌حال از همان ابتدای ورود کشورمان به درگیری‌های این منطقه، به دلیل عدم مقبولیت خاندان اسد یقین داشتم که نهایت کار جز این نخواهد بود. این دلیل غیرقابل انکاری برای آن است که باور نکنم عدم اشراف به واقعیات سوریه باعث اتخاذ آن استراتژی ویرانگر باشد.
جناب خامنه‌ای به طور قطع و یقین از چند و چون اوضاع سرزمین تحت حاکمیت حزب بعث سوریه آگاه بود و با علم به این موضوع، کشورمان را درگیر رویارویی با مردم این کشور نمود. ایشان جز به تحکیم قدرت خود در این هلال نمی‌اندیشید و برای نیل به این مقصود حاضر به قربانی شدن صدها هزار انسان بی‌گناه گردید.
رهبر معظم، تاریخ جهان شاهد آن است که سلاطین مطلق‌العنان هرگز از سرنوشت اسلاف خود درس نگرفته و هیچگاه عاقبت به خیر نگشته‌اند. پس یقین دارم که پایان کار هم‌پیمان استراتژیک شما نیز، اثری در حضرتعالی نخواهد گذاشت و امثال سردار اثباتی برای رضایت مولای خود آن خواهند گفت که مقبول شماست. اما اطمینان داشته باشید که دیر یا زود یکی چون ایشان به عنوان خبرهٔ جنگی و یا مرد سیاست، برای تحلیل سقوط نظام‌مقدس مطالبی را که ما امروز فریاد می‌کنیم بر زبان جاری خواهد کرد و آن روز اگر در قید حیات باشید، شاید چون گذشتگان خود افسوس بخورید که چرا نشنیدید و به تغییر تن ندادید.

https://B2n.ir/f09994



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 16:03


آخرالزمان بدلی

سرمقاله هم‌میهن
۱۸ دی ۱۴
۰۳

به قول مظفرالدین شاه؛ «همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید». ازاین‌رو و از آنجا که سیاست در ایران اغلب بدلی است، به نظر می‌رسد مدعیان «ظهورگرایی» در ایران هم بدلی هستند. منظور این نیست که مدعیان قبلی واقعی بودند؛ آنان هم جعلی و فیک بودند، ولی شکل‌گیری و رشد و گسترش آنها مبتنی بر زمینه‌هایی بود که موجب شکل‌گیری حرکت‌های آخرالزمانی ولو نادرست می‌شد.

رویکردهای آخرالزمانی به‌طور معمول در شرایطی اجتماعی شکل گرفته و گسترش می‌یابند که جامعه با بحران‌های عمیق، ناامنی، بی‌ثباتی یا تغییرات شدید مواجه است.

بحران‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، دینی و... چون تورم شدید، فقر و بیکاری گسترده و قحطی، جنگ، فروپاشی، بیماری‌های مرگبار، عبور از گزاره‌های ارزشی و دینی موجود، مردم را در بن‌بست فکری و راهبردی قرار می‌دهد.

🔹در چنین شرایطی، افراد از آینده خود نگران شده و می‌ترسند و درعین‌حال، راه‌حلی هم ندارند؛ به همین دلیل غیرمنتظره نیست که به دنبال مفری برای رستگاری و پیدا کردن امید از طریق یک تغییر رادیکال مانند ظهور یک منجی باشند. این باورها می‌توانند به افراد کمک کنند تا با ترس‌ها و ناامیدی‌های خود کنار بیایند و امید به یک آینده بهتر یا رستگاری نهایی را در خود زنده نگه دارند. این رویکردها گاهی می‌توانند به دو گونه از رفتار متناقض «افراط‌گرایی» یا «انزواگرایی» منجر شوند.

تقریباً اغلب جنبش‌های آخرالزمانی در شرایط کمابیش مشابهی شکل می‌گیرند و گسترش می‌یابند و البته آنها طبعاً ضد وضع موجود هستند. وضعیت چنین گرایشی در ایران امروز به‌صورت بدلی درآمده است. برخی از منتظران ناجی موعودشان را در دخالت خارجی می‌بینند. ولی بخش جالب این پدیده موعودگرایانی هستند که برخلاف نص صریح روایات و علمای دینی هر روز در حال تطبیق دادن شرایط روز با علایمی که در احادیث و روایات از زمان ظهور آمده، هستند.

🔹روایاتی که اصولاً مورد تأیید علمای دینی نیست یا ضعیف هستند. جالبی این پدیده در انتساب آنان به دفاع از وضع موجود است؛ درحالی‌که خودشان در قدرت هستند و باید مسائل را حل کنند، ولی به علت ناتوانی در انجام وظیفه، حل آنها را به ظهور امام حواله می‌دهند و از این طریق می‌کوشند که مخاطب را در توهم و خیال نگهدارند، به‌جای آنکه موجب تحرکی شوند.

ادامه مطلب در سایت هم‌میهن آنلاین

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 15:21


روایت تاریخی پرستو فروهر از مسیری که به خودکشی اعتراضیِ هما دارابی رسید.


« خیلی‌ها بعد از عریانیِ اعتراضی دختر علوم تحقیقات یاد هما دارابی افتادند..
پزشکی که اول از دانشگاه اخراج شد،
بعد رفت مطب باز کرد و آن را هم بستند.
بهانه‌ی هر دو «عدم رعایت شئونات اسلامی» بود...

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 14:40


پول‌های بر باد رفته در جریان مقاومت



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 14:00


ژان ماری لوپن سیاستمدار کهنه‌کار و رهبر راست افراطی فرانسه درگذشت.

آهنگ «ترکم نکن» از ژاک برِل را با صدای ژان-ماری لوپِن، سیاستمدار مشهور فرانسوی بشنوید.

ژان-ماری لوپِن، در ۲۰ ژوئن ۱۹۲۸ در لاترینیتِه-سور-مِر در ناحیه بروتایْن به دنیا آمد و امروز سه‌شنبه ۷ ژانویه در سن ۹۶ سالگی درگذشت. او سیاستمدار جمهوری‌های چهارم و پنجم فرانسه بود. او در سال ۱۹۷۲، در تشکیل حزب راست افراطی «جبهه ملی» مشارکت کرد و رهبری آن را بر عهده گرفت. او که در جناح راست افراطی طبقه‌بندی شده‌بود، «انتقاد از مهاجرت» را محور اصلی مبارزات انتخاباتی خود قرار داد و «جبهه ملی» را در دهه ۱۹۸۰ به صف اول صحنه سیاسی رساند. او از ۵ اکتبر ۱۹۷۲ تا ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱، که زمام امور حزب را به دخترش مارین لوپِن سپرد، به مدت بیش از ۳۸ سال رئیس «جبهه ملی» بود. این حزب در سال ۲۰۱۸ نام خود را به «اجتماع ملی» تغییر داد.

مطالعات فرانسه

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 13:47


مستند «آخرین پرواز»
#آخرین_پرواز #هواپیما
( #PS752 )
سپیده دم ۱۸ دی‌ماه ۱۳۹۸ ، پرواز پی اس ۷۵۲ #هواپیمایی_اوکراین با ۱۷۶ مسافر، فرودگاه امام خمینی را به مقصد کیف ترک کرد. اما هدف دو موشک پدافند هوایی #سپاه پاسداران قرار گرفت و هیچگاه به مقصد نرسید. در این مستند پای صحبت هم‌وطنانی خواهیم نشست که عزیزانشان را در سرگونی پرواز پی‌اس ۷۵۲ از دست داده‌اند.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 12:40


مهاجرانی: اگر به FATF نپیوندیم مراودات‌مان حتی با کشورهای دوست هم دچار خدشه خواهد
شد

سخنگوی دولت:

اگر ما بخواهیم بگوییم که تحریم‌ها هیچ اثری ندارند روی یک واقعیت موجود پرده پوشی می‌کنیم و این کار کار صحیحی نیست، لذا موضوع مذاکره‌‌ای که در حل انجام است طبق دستوری که مقام معظم رهبری بارها فرمودند که برای رفع تحریم‌ها حتی ساعتی را هم به عقب نیندازید در راستای رفع تحریم‌هاست.

دولت دو موضوع FATF و رفع تحریم ها را دنبال می کند.

زندگی مردم باید به گونه‌ای باشد که لزوماً به مذاکره بند نباشد.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 12:04


⭕️ مهمترین چالش های دولت ترامپ درخاورمیانه

📝 منبع مجله لوپزدوریگا چاپ مکزیک به قلم امیر دبیری مهر نسخه اسپانیایی

دونالد ترامپ چهل وهفتمین رییس جمهورامریکا کمتراز ۲۰ روزدیگر درکاخ سفید قدرت را به دست می گیرد. اولویت اصلی ترامپ مسایل داخلی امریکا بویژه رونق اقتصادی است اما همواره ازجنگ جهانی دوم به این سومسایل خاورمیانه بعنوان یکی ازاولویتهای دولت امریکا مطرح بوده…

https://www.dabirimehr.ir/?p=9354

برای مشاهده نسخه انگلیسی مقاله اینجا را کلیک کنید



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 11:20


در آرزوی امید !


رئیس قوه قضائیه فرموده اند با هر کس که مردم را ناامید کند برخورد قاطع می کنیم . راستش آنقدر حرف بی عمل شنیده ایم که باور این یکی هم برایمان سخت است اما وقتی بدانیم که یک فقیه عادل این حرف را زده به خود اجازه نمی دهیم که به فرمایش ایشان شک کنیم و خدای ناکرده عدالت ایشان را - که قطعا در وجودشان ملکه شده - زیر سؤال ببریم . با این مقدمه ضمن ابراز شعف بسیار از اینکه اراده ایشان به این امر تعلق گرفته و از آنجا که ناامید کنندگان مردم ، هم دنیا و هم دین مردم را به باد داده اند خود را ملزم و موظف می دانم آدرس برخی از این نومید کنندگان را خدمت ایشان عرض کنم تا با حدت و شدت و قاطعیت به حسابشان برسند و ملکه امید را بار دیگر در قلوب ملت زنده سازند .

۱) آن کسانی که با عملکردشان سبب شدند تا وعده زعیم انقلاب ۵۷ دال بر رایگان شدن آب و برق و اتوبوس نه تنها تعبیر نشود بلکه اصلا آب و برق و گازی نباشد که حتی با چندین برابر بها به مردمان مرحمت شود .

۲) آنانی که با تلاش اعجاز آمیز خود باعث گردیدند بیش از هشتاد درصد ایرانیان در آرزوی جلای وطن و سکنی گزیدن در بلاد کفر باشند و با فروش خانه و اثاثه و بر جای گذاشتن بستگان و آشنایان و البته خاطرات و علایق و پیوندها ، جان به سلامت از مهلکه فقر و تبعیض و بی سیاستی و بی آبی و بی برقی و بی گازی و ... بدر برند .

۳) آن نوابغ بی بدیلی که با اندیشه متعالی خود مجازاتی تحت عنوان ممنوعیت خروج از کشور برای فعالان مدنی و سیاسی وضع کردند و به مردمان پیام دادند که زندگی در ایران نوعی مجازات و شکنجه است و آن که هنوز اندک شجاعتی برای اعتراض دارد بیشتر لایق این عقوبت .

۴) آن بزرگوارانی که در به کارگيري افراد برای کار و تحصیل و تدریس به جای آدم های متخصص و شایسته و هوشمند اشخاص بی سواد ، کم‌مایه و اما مطیع و همسو را به کار گرفتند و دستگاه های علمی و اجرایی و تقنینی و ... را از نیروهای خبره و اندیشمند محروم کردند و امید پیشرفت و امکان زندگی آبرومندانه و با عزت را از آنان ستاندند .

۵) آن مذابان در ولایت که ایران را ام القرای اسلام و کشور ائمه و محل نزول فرشتگان و بالنهایه مقدس می خوانند اما ترجیح می دهند فرزندان عزیزتر از جانشان را برای تحصیل و زندگی و دریافت اقامت و تابعیت به بلاد کفر بفرستند و از نعمت زندگی در مملکت امام‌ زمان محروم (!) کنند و بدینوسیله خواسته و ناخواسته به ملت پیام می دهند که آی خلائق بدانید که اینجا جای زندگی نیست و ما نیز اگر مانده ایم برای آن است که بر خلاف شما بی عرضگان گرسنه ، همچنان بر سر خوان رنگین نعمت های خدادادی این سرزمین نشسته ایم .

۶)آن بزرگمردان اقتصاد و مدیریت که با هنر بی همتای خود تورم ۵۰ درصدی و فقر و فلاکت و گرسنگی را بر مردم تحمیل کرده اند و از سوی دیگر با مالیات های سنگین بر درآمد ناداشته و سفره های خالی مردم جانشان را به لب رسانده اند و فریادشان را به آسمان .

۷) آن مردان با سیاست و صاحبان کیاست که با تدابیر محیرالعقول خود منابع آب را خشکاندند و طبیعت ایران و جنبندگان کم نظیر آن را نابود کردند و زمین ها را فرونشاندند و نفس کشیدن خلائق را سخت و دشوار کردند و باعث شیوع امراض و ناخوشی های عدیده گردیدند .

جناب رئیس این شما و این برباد دهندگان امید و آرزوهای مردم ، این شما و این کسانی که زندگانی در این سرزمین را ناشدنی و غیر ممکن جلوه دادند و به آن سوی می روند که واقعا ایران را این‌گونه کنند . مردم تشنه عدالتند؛ این گوی و این میدان رئیس عدالتخانه !

محمدرضا افخمی ۱۴۰۳/۱۰/۱۶



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 10:40


مقاله استاد امیر ناصر کاتوزیان درباره پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی بسیار خواندنی و عبرت‌آموز است. این مقاله برای نخستین‌بار در شماره ۱ مجله حقوق اساسی منتشر شد.
خواندن این مقاله، در کنار مطالعه متن پیش‌نویس قانون اساسی، آتش حسرت بر دل اندیشمندان و دلسوزان ایران می‌نهد که چرا نوای روح‌انگیز کاتوزیان‌ها شنیده نشد و صنف‌سالاری بر قانون اساسی مستولی گشت و بر ایران آن رفت که همگان از آن آگاهید.
خواندن این دو سند تاریخی را به همه اهالی فکر و دغدغه پیشنهاد می‌کنم.

علی اکبر گرجی


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

07 Jan, 10:02


نمادهای مصور ۴۰ هزار ساله انسان‌های اولیه در ایران

سنگ نگاره‌های تیمره خمین با قدمت بیش از ۴۰ هزار سال، پهنه‌ای از اصالت فکری و دانش و تجربه انسان‌های اولیه است که به صورت نمادهای مصور در صخره‌های سنگی دیده می‌شود.

سنگ نگاره‌های تیمره خمین قدمت و دیرینگی این خطه از سرزمین ایران را در تاریخ بشری بیان می‌کند. در تیمره خمین بیش از ۲۱ هزار نمونه حکاکی کشف شده که قدمت بعضی از این نمادها تا ۴۰ هزار سال می‌رسد.

برخی از نقش‌های تیمره دارای پشینه ۱۷ هزار ساله هستند و جدیدترین نقش‌ها نیز در مطالعات دیرینه شناسان به هزاره دوم قبل از میلاد نسبت داده شده است.

اسپوتنیک



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 20:11


باد به هر طرف که بخواهد می وزد

جامعه ایران در معرض باد و طوفان عجیبی از تغییر ارزش ها و روابط و مسایل است.
این تحولات از سیاست عمیق تر است. حتی نظام سیاسی را به این دلیل برنمی تابد چون با این تغییرات همراه نیست و آن را سرکوب می کند.
در این فایل به شرح این تغییرات پرداخته ام.


تقی رحمانی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 18:40


در وصفِ «برادرِ بزرگ‌تر»

فرزند اول خانواده که باشی،  باید خودت «اولین بارها» را تجربه کنی؛ اولین خانه پیدا کردن و مستأجری، اولین اسباب‌کشی، اولین وام گرفتن و ضامن چک دار پیدا  کردن، اولین ابلاغیه و دادگاه و «پرونده محرمانه»!

البته اولین بار نبود که دادگاه می‌رفتم با پرونده‌ای که اجازه نداشتم آن را بخوانم. سال‌ها پیش که کتاب «از ستایش تا پرستش» را نوشتم و چاپ کردم، پایم به دادگاه باز شد و سه جلسه بازپرسی.

آخر تیرماه ۴۰۲ بود. از کارگزینی دانشگاه مرا خواسته بودند و نامه‌ای محرمانه که از کار تعلیق شده‌ای به دو اتهام توهین به مقدسات و ارتکاب اعمال مخالف مصالح نظام. تا ده روز هم فرصت دفاع داری!
گفتم: مستندات و شواهد اتهام؟!
گفتند: محرمانه است! جرم شما محرَز است!
سرم شلوغ شد و دلم درگیر و  قلبم پرتپش... خرجی خانه و اجاره سر ماه و چک چاپخانه و دفاعیه نوشتن و قطع حقوق. 

مراسم رونمایی از تفسیر افنان، پس از سخنرانی اساتید مهمان، پشت تریبون رفتم و چند دقیقه‌ای حرف زدم. اینکه قرآن چهارده قرن پیش، بر محمد مصطفی نازل شده است، و چه بسا هر روز و هر ساعت آیه و نشانه‌ای از آن بر من و شما هم «نازل» شود و اندیشه‌مان را استوار کند و قلبمان را آرام.

آقای دکتر تماس گرفت و کوه صُفه قرار گذاشتیم. یک جلیقه کوهنوردی پوشیده بود و چالاک می‌رفت، و من برایش گفتم.

و گاه آدمیزاد چقدر نیاز پیدا می‌کند که بگوید و یک دل مهربان بشنود و یک زبان دلجو پاسخش گوید. گویی که شانه زیر بار بر دوشت گذاشته، تا سنگین‌اش کمرت را خم نکند.

آقای دکتر حرف‌هایم را که شنید، پرسید: معیشتت را چه می‌کنی؟!
سرم را پایین انداختم، به شرم گفتم: نه صدقه می‌پذیرم، نه قرض می‌گیرم، کار می‌کنم...

آری، من هم یک ایرانی هستم، با همه دشواری‌هایِ ایرانی بودن! من برتر از آن کارگر نیستم که شش ماه حقوق نگرفته است، یا آن راننده که دیگر سرویس ندارد، یا آن کارخانه داری که برق ندارد، یا آن زندانی که هیچ ندارد...

مگر من کیستم، حال بگویند استاد، دکتر، عضو هیئت علمی، حجةالاسلام، آیةالله... نه، من هم یکی هستم مثل همه این آدم‌ها که اثاث خانه‌شان را حراج می‌کنند، که اسنپ کار می‌کنند، که سر ساختمان‌های نیمه‌کاره نگهبانی می‌دهند، که دست آخر کلیه می‌فروشند.... 

آقای دکتر، نامه به رییس دانشگاه نوشت و هزاران مهربان همانند او، پای نامه‌اش را امضا کردند. جناب رییس هم حقوق تیرماه را بازپس گرفت!! از کوزه همان ترآود که در اوست!

هفده ماه از آن روزها می‌گذرد، و آقای دکتر، «برادرِ بزرگ‌تر» من است. برادری از یک پدر: اندیشمندی، و از یک مادر: مهربانی.  بیش از هر چیز، هنوز هم گوش شنوا دارد و زبان دلجو،  در پی گشایش گره و بر کنار زدن کینه‌ها و کینه‌توزها...

دیشب که یادداشت «شیخ محمد» را برایم فرستاد، شیرینی داشتن یک «برادر بزرگ‌تر» را بیش از همیشه چشیدم...
محمد سلطانی رنانی 
سر  نوشت



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 18:40


نشست بررسی مسأله جزایر سه گانه در خبرآنلاین

جزایر سه گانه باید مسکونی شود
بریتانیا استخوان لای زخم منطقه گذاشت
ضعف عملکرد ما منجر به بدعت در روابط بین‌الملل شده‌ است


از ۹ آذر ۱۳۵۳ که تاریخ اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه است، ۵۳ سال می‌گذرد اما در دو سال گذشته یارگیری و ادعاهای امارات نسبت به این جزایر شکل و محتوای جدیدی یافته‌است. چرا روسیه، چین، امریکا به این ادعا پیوستند در حالی که دخالت در دعواهای ارضی کشورها، موضوع معمولی در جهان نیست. و نهایتا اتحادیه اروپا از لفظ پایان اشغال جزایر در مورد ایران سخن گفت. آیا از کوتاهی ماست که دیوار آن‌ها بلند است؟ چرایی این اقدامات در روابط بین‌الملل و راهکار برون رفت از چرخه این ادعا را با سه کارشناس در میزگردی به بررسی گذاشتیم.

باحضور
کوروش احمدی، دیپلمات بازنشسته و کارشناس حقوق بین‌الملل
مجید تفرشی، سندپژوه و مولف
محمدعلی بهمنی قاجار، کارشناس حقوق بین‌الملل و تاریخ‌پژوه

مشروح گفت‌وگوی زینب اسماعیلی و فهیمه نظری را اینجا و اینجا بخوانید


فیلم این مصاحبه را در کانال یوتیوب کافه خبر ببینید

قسمت اول؛ ماجرای بحرین و جزایر؛ بررسی یک پرونده مبهم


#فرهیختگان

فرهیختگان

04 Jan, 18:35


سخنان روحانی
طیب نیا
پورمحمدی
در خصوص کارشکنی سعید جلیلی برای پیوستن ایران به FATF




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 18:03


‍ ‏پیام محمدجواد ظریف در دعوت به گفت‌وگوی ملی دربارهٔ وفاق ملی

جواد ظریف نوشت:

تو مگو همه به‌جنگند و‌ ز صلح من چه آید
تو یکی نه‌ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز

دوستان سلام

این روزها معنا ‌و لوازم «وفاق» خود موضوع بحث و چالش شده است. از این رو برآن شدیم که به‌جای همایشی پرهزینه، تشریفاتی و ملال‌آور، در روز پنجشنبه ۲۰ دی¬ماه، پس از بیانات آغازین ریاست محترم جمهوری، در ده میزگردِ گفت‌وگویی، با حضور صاحب‌نظرانی با دیدگاه‌ها و گرایش‌های مختلف، چراغ گفت‌وگوی جمعی را درباره وفاق برافروزیم.

بنا داریم برای ایران و بالندگی کشور، با یاری متخصصان و مشارکت عمومی، اقتضائات برنامه سیاسی-اجتماعی وفاق ملی را جهت مسئله شناسی و یافتن راه حل برای مشکلات مردم و کشور بررسی کنیم.
پیش‌نیاز وفاق، گفتگو و پیش‌نیاز گفتگو، شنیدن است. از این رو در طول روز، در کنار شما، شنونده دیدگاه‌های اندیشمندان در میزگرد‌ها و دغدغه‌ها و پرسش‌های حاضران خواهم بود. از همکاران دولت هم دعوت کرده‌ایم تا آن‌ها را نیز در جمع شنوندگان ببینیم.

در آخرین بخش برنامه، در میزگردی با چند تن از اندیشمندان و مدیران، دریافت‌های خود از گفتگوهای روز را به بحث خواهم گذاشت.
امیدواریم با شنیدن، گفت‌وگو و مشارکت بیشتر برای کشف و حل مسائل مشترک و فوری راه‌یابی کنیم.
این گفت‌وگو آغاز راه است و با گردهمایی‌های مقاله‌محور در دانشگاه‌های کشور و گفتگوهای جمعی ادامه خواهد یافت.

با توجه به محدودیت فضا، حداکثر تا یکشنبه در سایت  vefaghemelli.ir‎ (به صورت رایگان) ثبت‌نام فرمایید. البته با توجه به استقبال خوب دوستان بزرگوار، تقاضا دارم پس از ثبت نام منتظر دریافت دعوت نامه برای حضور در برنامه باشید.

مشتاق دیدار شما




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 17:29


ایکاش در کنار بنیاد جمیله، یک آپارتمان کوچک هم برای سکونت همسر شهید رجایی، در اختیار وی می‌گذاشتید

آقای ⁧ رجایی⁩، رئیس جمهوری ایران بود، اما
‏گنبد و بارگاه و ⁧ #بنیاد⁩ ندارد.
‏همسرش، نه ادعای بانوی اولی داشت و نه بعد از شهادت همسرش، وارث خانه چند میلیاردی و دیپلم افتخار بود!
‏او اگرچه در خانه استیجاری ساکن است، اما صاحبخانه دل میلیونها ایرانی است!
‏فرزندش نیز ردای آقازادگی به تن نکرد



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 17:20


برماست که گام آخر را نیز با درایت برداریم

بخش سوم: چگونه؟

ناصر دانشفر

در پنج مقالهٔ پیشین به تفصیل در بارهٔ شرایط کنونی کشور و اینکه برای گذار از ساختار نظامی که در ساحت کارآمدی، شایستگی و نمادها، تقریباً با شکست کامل مواجهه پیدا کرده توضیح داده و نتیجه گرفتم که تنها راه نیل به مقصود مبارزهٔ مدنی خشونت‌پرهیز است.
پر واضح است که صرف این نتیجه‌گیری به هیچ کار ما مردم نمی‌آید و باید طرح و برنامه‌ای برای رسیدن به این هدف متعالی ارائه نمود. واقعیت آن است که خود را عاجزتر از آن یافتم که به تنهایی از پس این کار بزرگ برآیم و لذا از برخی همراهان صاحب اندیشه در این باب کمک خواستم که آنان نیز دریغ نفرمودند.
ماحصل این تلاش آن است که در ادامه خدمتتان تقدیم می‌گردد.
عزیزان خواننده، استحالهٔ نظام به یکباره ممکن نیست و تغییرات دفعی باعث تغییرات بنیادی در سرزمین مادری ما نخواهد شد. نهادینه شدن دموکراسی در هر کشوری با دستور نمی‌شود، با رفتن این و آمدن آن محقق نمی‌گردد و باید در یک دورهٔ طولانی مدت پایه‌های آن چیده شود. این بدان معناست که باید گام به گام حرکت کنیم و این خیال خام را از سر بیرون کنیم که تفکر سلطانی حاکم بر دیار ما به این آسانی‌ها تغییر می‌یابد و هموطنان ما یک شبه همهٔ خصلت‌های مورد نیاز یک جامعهٔ آزاد را در ضمیر خود خواهند پرورانید.
پیش از ورود به اصل مطلب باید بر این نکته تأکید کنم که با وجود افراد صاحب‌نظر در علوم اجتماعی و سیاسی، بنده بی‌تردید هیچگونه صلاحیتی برای ارائهٔ طریق ندارم و مطالب ذیل به معنای نسخه پیچی برای مردم ایران نیست و آن را به حساب این بگذارید که یک هموطن شما دارد بلند‌بلند فکر می‌کند و قطعاً آنچه به ذهن وی می‌رسد خام و نپخته است و نیاز به چکش‌کاری بسیار در حد زیر و رو شدن دارد.
آری گمان من، تکرار می‌کنم گمان من این است که برای تحول ساختاری باید گامهای ذیل به ترتیبی که ذکر می‌گردد، برداشته شود و در این مسیر نباید تعجیل نمود. به عبارت دیگر اگر سیر طبیعی تکامل جامعه طی نشود، ما هرگز به مدینهٔ فاضله نخواهیم رسید.

گام نخست: گفتگو

واقعیت این است که اپوزیسیون نظام بسیار متشتت، تمامیت‌خواه، نابردبار و کمتر اهل رواداری می‌باشد. سلطنت‌طلبان و جمهوری خواهان بنای به رسمیت شناختن یکدیگر که هیچ، حتی تحمل یکدیگر را ندارند. مدتی پیش پروژهٔ از تاج‌زاده تا شاهزاده مطرح و در این مسیر انرژی فراوان صرف گردید، نتیجه چه شد؟ آیا اکنون شاهد آن هستیم که طیف متنوعی از مخالفان نظام گرد هم آمده‌ و اکنون شرایط مفاهمه به وجود آمده است؟ آیا حتی سعی شده که از هواخواهان خود بخواهند که آتش توپخانه‌شان را اندکی کاهش دهند و کمتر به اردوگاه کسانی که حداقل در مخالفت با نظام مقدس با آنها اشتراک نظر دارند، فحش و ناسزا نثار کنند؟
با این مقدمه می‌خواهم عرض کنم که شوربختانه در همین قدم اول کار سختی داریم. اما چه طی این طریق مشکل باشد و چه آسان، چاره‌ای جز این نداریم. آری گام نخست برای آنکه به شیوهٔ مبارزهٔ مدنی و یا به عبارت دیگر با استفاده از قدرت مردم، رژیم به عقب‌نشینی وادار شود و مرحله به مرحله تن به تغییرات بنیادی دهد، باور به معجزهٔ گفتگو می‌باشد.
امروز شاهزاده باید از عرش به فرش نزول اجلال کند و تن به گفتگو با دیگر صاحبان نحله‌های فکری دهد، اصلاح‌طلبان باید جسارت به خرج دهند و تابوی نشستن و برخاستن با سلطنت‌طلبان را بشکنند. این هر دو باید بفهمند که اصولگرایان، حتی تندروترین آنها بخشی از افراد این جامعه هستند و حذف آنها از آیندهٔ ایران ممکن نیست.
گفتگو نوشداری درد ایران است، ما برای درمان این بیماری مهلک چاره‌ای جز نشستن و فهم یکدیگر نداریم.

گام دوم: تعیین مبانی و اصول مقبول قاطبهٔ مردم


این روزها مد شده که فعالان سیاسی و اجتماعی، در گفتگو‌های دو طرفه، چند نفری و یا در یک اطاق به مباحثه بنشینند. شوربختانه در قریب به اتفاق این مجادله‌ها افراد بنا دارند که حرف خود را بزنند و نشان دهند که طرف یا طرف‌های مقابلشان به خطا رفته و تلاش آنها در راستای گذار نمی‌باشد. اگر ادعا کنیم که گفتگوهایی که ره‌آورد آن، یک درک مشترک و توافق بر اصولی که مورد قبول آنان باشد،  اصلا و ابدا وجود خارجی ندارد، پربیراه نرفته و از جادهٔ انصاف خارج نشده‌ایم. حتی بنده و دوستانم که به شکل علنی اعلام کرده‌ایم بر چهار اصل حاکمیت دموکراسی، جدایی دین از حکومت، التزام به اعلامیه حقوق بشر و تمامیت ارضی توافق داریم و حاضر به کار با هرآنکه به این موارد باور دارد هستیم، در عمل چنین نکرده‌ایم و در مواجهه با افراد به جای تکیه بر آنها بر مسائل اختلافی دست گذاشته‌ایم.


قسمت قبل



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 16:40


وقت خوب خیابان است
عبدالله ناصری

همینطور که داشتم کتاب تازه خانم “روت بن گیات” تاریخدان آمریکایی را مرور می‌کردم با عنوان “مردان قدرت‌طلب چگونه ظهور می‌کنند، چرا موفق می‌شوند و چگونه سقوط می‌کنند” آخرین سخنرانی آقای علی خامنه‌ای را زیر گوشی می‌شنفتم که ‌آرام و قرارم را هدر داد.

سخنرانی قبلی ایشان را که انقلاب جوانان سوریه علیه حاکمان جدید شام را بشارت داد، من به اوج “بی‌ادراکی” و شدت “نافهمی” تعبیر کردم.
اکنون دوباره همان حرف‌ها با عصبیت شدید و بی‌ادبی بیشتر که محمد جولانی را “جوله” نام می‌برد.

اکنون که ترامپ در راه ورود به کاخ سفید است و دوپارگی سپاه پاسداران روشن‌تر از قبل، و دولت اسرائیل برای حمله به سرمایه‌های بی‌ضرورت رهبر جری‌تر و جدی‌تر از گذشته، چرا او اینطور حرف می‌زند.

دلیل این که از سرمایه غیر‌ضروری نام بردم، چون هیچیک به منفعت و مصلحت مردم ایران نبوده است.
ای کاش رهبر نامشروع نامقبول (اکثریت) بپذیرد کنار رود و “فردو" را با خود ببرد.

به کتاب خانم تاریخدان امریکایی برگشتم و تو گویی که اصلا کتاب را برای رهبر جمهوری اسلامی نوشته است؛ او معتقد است مردان قدرت طلب مثل برلوسکونی، پوتین و (خامنه‌ای) که جز بحران برای مردمان خود چیزی ندارند و با فساد و سانسور و بی توجه به رفاه عمومی جز طمع خود را سیر نمی‌کنند، فقط دموکراسی را نابود می‌کنند.

خانم “روت” می‌نویسد چگونگی مبارزه با ظهور این افراد خودکامه یکی از مهمترین مسائل عصر ماست. البته این خانم نسخه عملی هم ارائه می‌کند. “ در این حکومت‌ها، سریع‌ترین راهی که به مرگ مستبد منتهی می‌شود این است که دست داشتن او را در‌ فساد آشکار کنید.”
شاید علی خامنه‌ای سال‌ها قبل، از طریقی این را شنیده باشد!! که مدت زیادی تأکید می‌کند که در حکومتش فساد هست ولی سیستماتیک نیست.

روت گیات در وصف حاکم اقتدارگرا بر این باور است: “برای چنین حاکمی، تحول جمعی که عظمت کشور را به ارمغان می‌آورد، اجرای آداب و مناسک است. مثل سلام “هایل هیتلر” که فراگیر شد، درست بر خلاف “سلام فرمانده”‌ی آقا!.

سخنرانی اخیر رهبر آدم را یاد مستی می‌اندازد که گفته بود: «بی‌رو در وایسی مستم».
این سخنان جز بوی جنگ را ندارد. آیا رهبر حکومت، نفیر و صفیر دو‌پارگی در سپاه را متوجه نیست. البته ظهور این پاره شدن در رده فرماندهان سپاه برای مردم مظلوم ایران، نعمت بزرگی است. چرا باید این مردم شریف هر از گاه دلشان فرو ریزد. توهم روزافزون یک گروگانگیر هشتاد میلیونی چه دلهره ‌ای تولید می‌کند و چرا باید ملت ایران هر روز به جنگ اندیشه کند؟

تا کی یک رهبر “ابرمتوهم” باید جاه ‌طلبی خود را با اضطراب و ترس مردم از جنگ مبادله کند. به قول استاد شفیعی کدکنی:
“ای میهنی که در تو به خواری
مثل اسیر جنگی یک عمر زیستیم
زین گونه زیستیم و هِق‌هِق گریستیم."
۳۵ سال رهبری ایستاده که جز وحشتمان نیفزود و به لطف خدای “استدراج” اکثر عمله ظلمه او سوختند با کدام امید و با کدام پاسدار سخنان اینگونه ترسناک را ایراد می‌کند؟

وقت خوب خیابان است.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 15:21


نادره انسانی که استاد بود

استاد دکتر رضا رئیس‌طوسی به منزلگاه ابدی سفر کرد.
او از نادر انسان‌هایی بود که روزگاری به آنها "مرد خدا" می‌گفتند اما در این روزگار نامی ندارند و گمنامند.
زنده‌‌یاد دکتر رئیسی در زندگی خود از دنیاداران و بی‌معرفتان و بدسگالان رنج بسیار دید، اما شکوه و ابهت و آزادگی او ذاتی و ابدی بود و گرد هیچ غباری بر آن ننشست.
دکتر رئیس طوسی، یک استاد جدی و کوشا، یک کنشگر سیاسی پاک و با اخلاص و یک انسان معنوی دریا‌دل بود. تشریح این فضائل در شمارۀ یکشنبۀ روزنامۀ هم‌میهن خواهد آمد.
از خداوند برای روح با عظمتش آرامش ابدی درخواست می‌کنم و به سارا و علی و خاندان و دوستان و همکاران و همفکرانش تسلیت می‌گویم.
یادش جاوادانه باد.

احمد زیدآبادی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 14:40


رضا رئیس‌طوسی، پژوهشگر ارشد و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران درگذشت. او از کنشگران پرسابقه ملی مذهبی در ایران و متولد ۱۳۱۵ بود. گفت‌وگو با مرتضی کاظمیان، ایران اینترنشنال



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 13:20


خاطره جالب آیت الله علوی بروجردی از آیت الله منتظری

چرا ایرانی‌های خارج از ایران تقیدات مذهبی ندارند؟
آیت‌الله منتظری: چون آنها از دست ما فرار کردند.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 12:40


رقص، شادی و‌ مقاومت ملی در برابر حکومت دینی
مجتبی نجفی

رقص به مثابه زبان، عنصر مقاومت ملی در برابر حکومت دینی بوده. فرقی ندارد کجا. از زندان تا ورزشگاه، از خیابان تا مدرسه هر جا که فقه عبوس ترشرو، انسان ایرانی را از شاد زیستن، منع کرد، رقص در قالب فرهنگ مبارزه در قلب زندگی روزمره به میدان آمد. حتی وقتی که رقصنده ها با نیت از پیش تعیین شده نمیرقصیدند، رقص به مثابه عنصر مقاومت ظاهر شد چرا که این «کانتکست» است بعضا به کنش شهروند معنا می‌دهد. رقص هم می‌تواند یک واکنش طبیعی به فشار محیط باشد و هم می‌تواند یک کنش هدفمند در راستای به چالش کشیدن نظم ظالمانه. همچنانکه در دوران کرونا، رقص پزشکان و پرستاران برای حفظ ایستادگی و تداوم زندگی در برابر ویروس مرگ بود.

در دهه شصت رقص، زبان مقاومت در برابر محدود سازی بود. حکومت دینی با هنر و شادی مشکل داشت، برای همین رقص و شادی خود روش ایستادگی شد. زبان که به الفبا محدود نیست،هر آنچه که می‌تواند پیام انسان گرفتار در شرایط سخت را به مخاطب‌های متعددش انتقال دهد در تعریف زبان می‌گنجد، برای همین رقص در شرایط تنگنا هم اعلام وجود است، هم ناقل این پیام که هنوز به رغم همه مصایب زنده ام. به عبارتی رقصیدن در جایی که حاکم، شاد زیستن را دوست ندارد و به خصوص در صدد استیلا بر بدن زن است، خود یک کنش مدنی با درجه ای بالا از ارزش ایستادگی است.

اگر رقص و هنر نبود، امروز پروژه حکومت دینی در قبرستانی کردن ایران جواب می‌داد. اما اگر حکومت در « زن، زندگی،آزادی» شکست خورد، به خاطر فرآیندی بود که از همان سالهای آغازین انقلاب در بطن جامعه شکل گرفت و با مقاومت مدنی تداوم یافت و اکنون گسترده شده. از زندان تا خیابان، سوژه ایرانی در حال رقصیدن است، برای انتقال این پیام که روح جمعی جامعه را نمی‌توانید نابود کنید و رقص و شادی در اوج بحران، هم خطابی به درون است که بایست و مقاومت کن و هم خطابی به بیرون که زنده ام و ایستادگی برای زندگی تداوم دارد.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 12:16


ایران و چالش‌های پیش رو در سال ۲۰۲۵



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 12:04


توافق با ترامپ شدنى است؟

▫️دونالد ترامپ از توافق بزرگ با ایران سخن می‌گوید اما ترامپ همان شخصی است که در سال ۹۸ کشورش را به صورت یک جانبه از برجام خارج کرد. آیا توافق با ترامپ شدنی است؟

▫️محمد خواجویی، تحلیلگر مسائل ایران در روزنامه الاخبار لبنان در گفت‌وگو با «اکوایران» می‌گوید: ما در وضعیتی هستیم که هیچ تناسبی با دوره اول ریاست جمهوری ترامپ در سال ۲۰۱۸ و ٢٠١٧ که او از برجام خارج شد، ندارد. به گفته این کارشناس، ایران تصور نمی‌کرد ترامپ از برجام خارج شود و در آن زمان ایران آمادگی توافق جدید را نداشت.

▫️خواجويى درباره احتمال شكل گرفتن توافق جديد با واشنگتن گفت: در این وضعیت جدید، روی کاغذ پتانسیل برای توافق وجود دارد اما در عمل این پرسش شکل می‌گیرد که این توافق از چه جنسی خواهد بود.

▫️همچنین این تحلیلگر تاكيد كرد امروز به نظر می‌رسد در دولت آقای پزشکیان آمادگی زیادی برای توافق هسته‌ای وجود دارد و ماموریت اصلی وى به نوعی تنش زدایی با غرب است. اما بدشانسی دولت این بود که جنگ در منطقه بر اين بعد سیاست خارجی سایه انداخت.

نسخه کامل در تلگرام

نسخه کامل در سایت اکو ایران




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 11:21


ظلمی که "باید" تمام شود!

✍️ رحیم قمیشی

جوان‌ترها جان‌شان را دادند
و ما تنها نگاه کردیم!
خیلی‌ها شلاق و باتوم خوردند و ما نظاره‌گر بودیم.
بسیاری فشارهای اقتصادی و دزدی‌ها و ناکارآمدی‌ها زندگی‌شان را نابود کرد
و از دست ما کاری برنیامد!
جوان‌های با استعدادی که جلای وطن کردند
زندگی‌هایی که از هم پاشید
و ما که سهمی در این مشکلات داشتیم
تنها چشم‌هایمان را بستیم، تا نبینیم!

دلخوشیم که دلمان می‌سوزد
دلخوشیم که گفته‌ایم ببخشید اشتباه کردیم!
نباید به آنها اعتماد می‌کردیم!
ما گذاشتیم ایران ده‌ها سال عقب بیفتد!
ما گذاشتیم عده‌ای مقدس و غیر قابل پرسش شوند!
و کاری نکردیم!
ایران ذره ذره آب شد
منابع طبیعی‌ و سرمایه‌هایش نابود شدند
مردم ذره ذره سوختند
زندگی‌ها اندک‌اندک از هم پاشیدند
و ما تنها تأسف خوردیم...

هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌هاست که باید فریاد می‌زدیم و نزده‌ایم!
باید می‌گفتیم ادامه این راه بی‌شک مرگ دستجمعی همه ما ایرانی‌هاست و نگفتیم.
فردا عزرائیل بیاید سراغمان، التماسش می‌کنیم یک هفته، یک روز، یک ساعت به ما مهلت بده
بر گردیم و فریاد نکشیده‌مان را بکشیم،
و او که ثانیه‌ای هم مهلت نخواهد داد!

می‌دانم ظلم‌های بسیاری شده و ساکت مانده‌ام
اما یکی‌که خیلی بر دلم سنگینی می‌کند؛
حصر ظالمانه و طولانی مهندس موسوی، خانم رهنورد و آقای کروبی است.
بدون هیچ دادگاهی
بدون هیچ محکومیتی
بدون هیچ دلیل واضحی
آنها ۲۵ بهمن امسال ۱۴ سال تمام می‌شود که در حصرند.
هر سه بالای هشتاد ساله شده‌اند، هر سه با انواع بیماری‌ها می‌جنگند، و زندان‌بان‌ها و آمرین و تصمیم‌گیرندگان، عین خیال‌شان نیست.
مگر یک انسان چقدر می‌تواند تحمل کند. آنها قرار است تا کی در حصر بمانند!؟ تا لحظه مرگ!
چون یک نفر چنین تصمیمی گرفته؟!

نه!
حصر "باید" شکسته شود.
قبل از اینکه چهارده سالش کامل شود.
قبل از اینکه خبر مرگ یکی از آنها، همه ما را غافلگیر کند.
آن وقت میلیون‌ها نفر برویم تشییع جنازه او، هیچ فایده‌ای ندارد.
ده‌ها میلیون نفر سر به تأسف تکان بدهیم، هیچ فایده‌ای ندارد.
این یک ظلم آشکار است که جلوی دیدگان ما اتفاق افتاده و می‌افتد.
هیچکس حق ندارد حق‌گویان را به زندان ببرد. حاکمیت حق ندارد جرمی تعریف کند به نام مخالفت با نظام. ما ۸۰-۹۰ درصد مردم ایران مخالف نظامیم، همه ما را ببرید زندان.
رفراندوم بگذارید تا ببینید.
اگر رای مردم برایتان ارزش دارد!

من از همه دوستان رزمنده‌ام
از آن سرداران قدیمی که با شهدای جنگ بوده‌اند و همچنان به میثاق‌شان با شهدا پایبندند.
از همه آن دوستانی که روز گفتند هیچ ظلمی نباید باشد
از خانواده‌های شهدا، ایثارگران، آزادگان، جانبازان و همه دلسوزان ایران، خواهش می‌کنم، سکوت را کنار بگذارند.
آنها که می‌دانند سال‌های طولانی حصر و حبس، به‌خاطر مردم و ایران، یعنی چه!
نباید از جوانان انتظار داشته باشیم جان‌شان را به خطر بیندازند. نظام هیچ ترحمی به جوانان نخواهد کرد.
در قدم اول، محکم بایستیم و برداشته شدن حصر را بخواهیم.
آمادگی پیدا کنیم شلاقش را بخوریم، زندانش را بچشیم، ساچمه‌‌ها را در چشم خود ببینیم، جان بدهیم، مگر جان ما ارزشی دارد، برای آینده فرزندان‌مان.

اگر حاکمیت تا قبل از ۲۵ بهمن امسال حصر را رسماً لغو نکند، جمع شویم برای دیدار با محصورین، برای اینکه از آنها طلب حلالیت بکنیم. از کوتاهی ۱۴ ساله‌مان.
برویم خودمان میله‌ها را برداریم.
با صدای بلند بگوییم؛
هیچ کار غیرقانونی نباید اتفاق بیفتد.
جلوگیری از اجتماع مسالمت‌آمیز مردم غیرقانونی است.
زندان کردن افراد بی‌گناه بدلیل مخالفت با مقامات.
حصر و حبس افراد دلسوز به دلیل کوتاه نیامدن از حقوق مردم
هیچکدام قانونی نیست!
قانون‌شکنان حاکم، باید پاسخگو باشند!

ما میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی، را باید ببینیم تا از آنها بپرسیم نظرشان برای بیرون رفتن از این بحران‌هایی که حیات ایران را تهدید می‌کند، چیست.
زندانیان سیاسی باید آزاد شوند تا کمک کنند خطر را از ایران دور کنیم.

ما نمی‌خواهیم آرام آرام در باتلاق غرق شویم.
نمی‌خواهیم شاهد مرگ تدریجی خود و عزیزان‌مان باشیم.
نمی‌خواهیم عده اندکی تصور کنند با زور اسلحه، با تهدید، با شلاق و باتوم
می‌توانند ما را بترسانند
و برای همیشه به خواست اکثریت مردم بی‌توجهی کنند.
امیدوارم کنش‌گران سیاسی و دلسوزان کشور، در همراهی با مردم نشان بدهند برای آزادی ایران، آزادی مظلومان، ساختن ایران هیچ اختلافی با هم ندارند.
و تا قبل از ۲۵ بهمن نظام را وادار به پذیرش نظر مردم کنند.
و اجازه ندهند این عقده ۱۴ ساله بیشتر شود.
ما قدم به قدم با اراده‌مان، و با صدای رسا، خواست مردم را به گوش حاکمان می‌رسانیم.
و از دادن هزینه هیچ ترسی نداریم.
نظام نیاز به یک اتمام حجت از سوی ما دارد...

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 10:40


شیخ محمد

در دانشگاه دکتر محمد سلطانی رنانی است؛ در عالم دوستی، شیخ محمد است. ده سال پیش وقتی به دانشگاه اصفهان آمد، سری به دفتر من زد و خودش را معرفی کرد؛ گفت: هم‌ولایتی هستیم، همکار هم شدیم. خوش آمدش گفتم اما چون زندانی لباس (روحانی) بود و شناختی هم نداشتم، تحویلش نگرفتم.

ما دیگر همدیگر را ندیدیم تا ده سال بعد وقتی شنیدم که دانشگاه اصفهان برای دو استاد محبوب و دانشمند خود حکم تعلیق زده است (دکتر مهدی مطیع و دکتر محمد سلطانی)؛ اولی را به اتهام حرفهایی که در کلاس زده بود و جواسیس جن و انس نادرست منتقل کرده بودند و دومی را به اتهام پست‌هایی که در اینستاگرام گذاشته بود. دومی همین شیخ محمد ما بود. در روزهای پس از تعلیق، او را دیدم. انصافا باسواد، وارسته و متوکل بود. حالا چند سال بود که خودش، خودش را خلع لباس کرده بود و «جسمانی» شده بود. در این سالهای جسمانی، کتاب‌های «تفسیر افنان» (تفسیر قران) و «فقه دادگر» را نوشته بود. حالا جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد. یعنی آیاتی از قرآن و احادیثی از ائمه را در فرسته‌های اینستاگرامی‌اش می‌گذاشته و مطالبی زیر آنها می‌نوشته است! بهتر از ماها، آن آیات و احادیث و مطالب را «بودار» تشخیص داده بودند؛ پس برایش پرونده ساختند و به دادگاه فرستادند و از استادی دانشگاه تعلیق و حقوقش را هم قطع کردند. به وزیر وقت علوم در دولت سیزدهم هم گزارش دادند که این دو استاد را ما به خاطر داشتن پرونده قضایی تعلیق کرده‌ایم و منتظریم تا حکم دادگاه صادر شود.

از قضا دادگاه روحانیت این شیخ محمد را از عموم اتهاماتش تبرئه و فقط بابت یکی از اتهامات اندکی جریمه مالی تعلیقی کرد. اما همان دانشگاهی که به وزیرش گفته بود منتظر نظر دادگاه هستیم، حاضر نشد حکم دادگاه رسمی کشور را بپذیرد، پس اجازه نداد شیخ محمد به کارش برگردد. بعد هم برایش حکم اخراج از دانشگاه و  انفصال دايم از خدمات دولتی زدند.

در همان زمان صدور حکم تعلیق، یادداشتی نوشتم با عنوان «شام غریبان دانشگاه» و درخواست کردم تا استادان و دانشگاهیان نامه‌ای در دفاع از این دو همکار تعلیقی‌ را خطاب به رئيس دانشگاه اصفهان امضا کنند. بیش از چهار هزار امضا جمع‌آوری شد. شاید تنها نامه ای در تاریخ ایران خطاب به یک رئيس دانشگاه باشد که این اندازه امضای دانشگاهی در پای خود داشته است. اما زورمان نرسید. آنها قانونا نمی‌توانستند بعد از یک سال، بدون حکم دادگاه، تعلیق را ادامه بدهند، اما ادامه دادند. دانشگاهی‌اند اما گویا نمی‌دانند که وقتی قانونْ ناموس نباشد، ناموس هم بی‌قانون می‌شود. بگذریم!

آن نامه‌ها و امضا‌ها که تاثیر نداشت، هیچ، بالگرد هم فروافتاد، انتخابات هم برگزار شد، شیخ محمد هم برای پزشکیان تبلیغ کرد، پزشکیان هم رئیس‌جمهور شد؛ به وزیرش هم دستور داد که استادان تعلیق یا اخراج شده به دانشگاه بازگردند اما هنوز زور کسی نرسیده است. حتی زور وزیر نمی‌رسد که روسای دانشگاههای حوزه خودش را تغییر دهد، چه رسد که استادان تعلیقی را برگرداند. من وقتی فهمیدم وفاق چقدر دغدغه نظام است و این حرف که «موفقیت دولت چهاردهم موفقیت نظام است» چقدر جدی است که دیدم قدح‌گردان وفاق به وزیر خود دستور داد که استادان تعلیقی و اخراجی به سر کار خود برگردند، اما وزیر هنوز نتوانسته است. ما صدهزار استاد دانشگاه داریم و شمار این استادان تعلیقی و اخراجی به صد نفر هم نمی‌رسد، یعنی یک هزارم کل استادان دانشگاههای کشور، اما حاضر نیستند اجازه دهند همین صد استاد هم برگردند تا ٰرئیس جمهوری که قرار است موفقیتش موفقیت نظام باشد آبرویش و حرمت دستورش و اقتدارش در جامعه حفظ شود تا بلکه بتواند گره‌ای بگشاید. با این کارهایشان وفاق را بی‌افق کرده‌‌اند، نتیجه‌اش را هم خواهند دید.

شیخ محمد ما روزها به نوشتن تفسیر افنان و ترجمه متون عربی اشتغال دارد و شب‌ها نیز به مسجد می‌رود و با لباس جسمانی، پیش‌نمازی می‌کند. همسر هنرمندش (بانو زهرا اسعدی) نیز احوال این روزگار را با طرح و رنگ، نقش می‌کند (این‌جا ببینید). روزگارشان سخت است، اما با ایمان و عشق، شیرینش کرده‌اند. و من همچنان در حیرتم از این ساختار که اگر از ظلم فرو نریزد، از بی‌خردی فرو خواهد ریخت.

شیخ محمد ما هر روز چیزی می‌نوشت و برای من می‌فرستاد. قلمش انصافا شیرین است. فقط تفسیر قرآن نمی‌نویسد، مشاهده‌گر و روایتگر خوبی هم هست. چند هفته پیش به او گفتم یا شیخ، در کوی تلگرام دکه‌ای بزن و نوشته‌هایت را عرضه کن. حیف این قلم است که دیده و خوانده نشود. کانالش را راه انداخت و از آن روز، هر روز می نویسد. با طنزی نمکین حرفهایی سخت را لابه‌لای جمله‌هایی لطیف می‌پیچد؛ که گاهی به لطیفه می‌ماند.

شیخ محمد ما را در پیوند زیر بخوانید:
https://t.me/soltanirenani600

و عضو کانالش شوید و ترویجش کنید. در این هوای ابری، هوای هم را داشته باشیم.

محسن رنانی / ۱۴ دی ۱۴۰۳



#فرهیختگان

فرهیختگان

04 Jan, 10:03


فایل صوتی قسمت اول گفتگو با مصطفی مهرآیین درباره تاثیرات متقابل فرهنگ و سیاست در استودیو پات برنامه راه و چاه

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 09:20


راه حل ارزشمند و شجاعانه دکتر راغفر جهت خروج کشور از بحران اقتصادی؛




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 08:40


"گامی‌هرچند‌کوچک!"

"گامی هرچند کوچک!" در جهت دفاع از سرمایه‌های علمی بی‌بدیل ایران و حقوق شهروندان برداشته شد که بلکه هشدار شوک‌دهنده‌ و بیدارباشی برای مسئولان حکومت باشد، و آن برگزاری "همایش مهاجرت نخبگان علمی در ایران امروز - چالش‌ها و راهکارها" بود!

با مشارکت فعال ده‌ها تن از صاحب‌نظرترین استادان، پژوهشگران، کارشناسان و مدیران برجسته در ۶ میزگرد تخصصی و نیز ارائه کنندگان مقاله‌های علمی و همچنین ارائه دیدگاه‌های ارزشمند وزیر محترم بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و با حضور صدهاتن از حضار طی دو روز تمام- از اول صبح تا پاسی از شب- به بحث و تبادل نظر در باره موضوع همایش نشستیم.

تلاش شد که با آسیب‌شناسی پدیده خسارتبار، چندوجهی و پیچیده مهاجرت نخبگان علمی، راهبردها و راهکارهائی برای تغییر فرآیند فرار (یا فراری دادن مغزها!) به چرخش مغزها  ارائه گردد که خلاصه آن در بیانیه همایش خوانده شد!
"تا که قبول افتد و که در نظر آید!"

شکرگزار فضل و توفیق پروردگارمان هستیم و از همگی همکارانمان در انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فنّاوری و نیز حامیان گرامی سپاسگزاریم!

مصطفی معین


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

04 Jan, 08:08


دکتر رضا رئیس طوسی از جهان رفت
جواد کاشی

آنها که امروز شصت و سه، چهار یا پنج ساله‌اند، در زمان انقلاب، هفده، هجده یا نوزده ساله بودند. من هم در میان آنها بودم. ما را می‌توانستی نوجوانان مجدوب بنامی. مجدوب نسلی بودیم که گاهی فقط سه چهار سال بزرگ‌تر از ما بودند گاهی هم البته بیشتر. آنها را امروز نسل آرمانگرای انقلابی می‌نامند و به مثابه نسل متهم بارها موضوع بازجویی قرار داده‌اند. ما را به عنوان شاهدان به دادگاه فرابخوانید. از زبان ما هم بشنوید آرمانگرایان آن روزگار چند گروه بودند.
یک گروه فرصت‌طلبان انقلابی بودند. تا یک روز قبل از پیروزی انقلاب خیلی منطقی و واقع‌گرا بودند، یکباره آتش گرفتند، آرمانگرا شدند.
گروه دوم کسانی بودند که سواد انقلابی داشتند. به قلم و گفتار آرمانگرا بودند. واژگان گرم گفتار انقلابی را با حرارت می‌گفتند و می‌شنیدند. مجذوب ساحت کلام بودند. آنها بدون نام‌های بزرگ و آتشین نمی‌توانستند روزگار بگذرانند. این گروه در اوج روزگار انقلاب میان صحنه بودند اما هنگامی که مشت‌های گره کرده یک به یک وا شد و رسوا شد، سرد شدند، از صحنه بیرون رفتند و به کار و زندگی خود پرداختند.
گروه سوم کسانی بودند که خود را رسول می‌پنداشتند. خیال می‌کردند وظیفه دارند آرمان‌ها را محقق کنند. اگر توانستند به کلام و نصیحت، اگر نتوانستند به شلاق و زور و فریب. مناصب سیاسی را اشغال کردند و مانیفست تابعیت از حقیقت را پیش چشم مردم نهادند. مردم باید انتخاب می‌کردند به راه حقیقت خواهند رفت یا دشمنان شیطان‌اند. در صف دوستان می‌نشینند یا در صف دشمنان خواهند ایستاد. وای به حال کسی که به آرمان‌ها تعهد انقلابی نمی‌داد.
گروه چهارمی هم وجود داشت. دکتر رضا رئیسی طوسی در آن شمار بود. شب پیش از دنیا رفت. بعید می‌دانم کسی از نسل جدید حتی نامی از او شنیده باشد. شهرتی نداشت. اهل قلم و کلام آتشین نبود. نه تنها در منصب قدرتی حاضر نشد، بلکه در چهل و پنج سال بعد از انقلاب یک روز خوش ندید. بزرگان می‌دانند او که بود و چه نقش‌های شگرفی بازی کرد. از چه شجاعتی بهره داشت.
آرمان‌ برای این گروه چهارم، یک مساله شخصی بود. آرمان دستاویزی برای حراست از خود بود. آرمان او را از پرتاب شدن در ابتذال روزگار حراست می‌کرد. نه تسلیم غوغاهای زمانه می‌شد نه از نیروهای امنیتی ترسی به خود راه می‌داد. در این سال‌های آخر چهره‌ای تکیده داشت. اما چشمان و رفتارش مثل یک کودک معصوم و ساده بود.
من دانشجوی او بودم. یکی از بهترین اساتید علوم سیاسی بود. در موقعیتی نیستم که از جایگاه علمی او سخنی بگویم. اما در این سی سال گذشته هر وقت به ملاقاتش می‌رفتم، از میزان تواضع‌اش دست و پایم را گم می‌کردم. با مهر و سادگی به من می‌نگریست. اغلب سکوت می‌کرد. من هم اغلب جرات سخن گفتن نداشتم و همه چیز به تماشا و تعارفات ساده و ذکر چند خبر می‌گذشت.
از آرمان و آرمان‌گرایی فقط شلاقی برای کتک زدن به خود ساخته بود. به آنهایی که از آرمانگرایی به قول شاملو «گندچاله دهانی» می‌دانستند با گذشت و مهر و صبر می‌نگریست. اگر بزرگانی مثل او نبودند، هیچ شاهدی برای دفاع از آرمان‌ و آرمانگرایی نبود. قلیل‌اند، یک به یک از جهان چشم فرومی‌بندند، اما اسنادی بی‌بدیل برای روز داوری‌اند.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 17:41


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 17:31


کمبود ۳۰۰ تا ۳۶۰ قلم دارو

همایون سامه‌یح نجف‌آبادی، رئیس کمیته دارو کمیسیون بهداشت مجلس، از کمبود ۳۰۰ تا ۳۶۰ قلم دارو در کشور خبرداده است.
او با اشاره به بدهی ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت به شرکت‌های دارویی و تجهیزات پزشکی، هشدار داده است که این بحران در صورت ادامه شرایط موجود، در سال آینده تشدید خواهد شد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 17:06


https://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/118357/

فرهیختگان

31 Dec, 17:00


در این حکومت، دزدان و رشوه‌گیرانی مثل رحیمی آزادند و شرافتمندانی همچون قدیانی در زندان

اینجا حکومتی اسلامی با زعامت "ولی‌امر مسلمین جهان" حاکم است. ابوالفضل قدیانی، ۷۹ ساله، با بیماری قلبی، شش فنر در رگ‌های قلب، نقص ایمنی عضلات، سرگیجه و عدم تعادل، تنها به جرم انتقاد از حکمرانی و دفاع از حقوق مردم در زندان است. اما محمدرضا رحیمی، با میلیاردها تومان اختلاس از حق مردم، به‌دلیل "تألمات ناشی از درگذشت همسر"، آزاد شده و دیگر به زندان برنمی‌گردد‏.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 16:00


انتقاد تند مهدی نصیری از دکتربیژن عبدالکریمی:

اسطوره سازی از قاسم سلیمانی در سوریه بر پایه چه منطقی انجام گرفت؟



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 15:20


گفتگوی شرق با آیدین آغداشلو درباره اتهام تجاوز جنسی

روزنامه شرق در گفتگویی با آیدین آغداشلو به مهمترین موضوعی که در سالهای اخیر درباره این نقاش ایرانی مطرح بود پرداخته است و پاسخ‌های او را منتشر کرده است.

آیدین آغداشلو گفت: من در معرض اتهامی قرار گرفتم که به نظر خودم فی‌نفسه ضایع بود. مناسبت نداشت. من آدمی نیستم که چنین پروسه عجیب و غریبی را در زندگی‌ام طی کرده باشم. هر کسی که من را از نزدیک می‌شناخت، محال بود چنین چیزی را باور کند. یک عده‌ای از دوستداران من شروع کردند به پیداکردن سرنخ‌ها و عقب رفتند و بالاخره سعی کردند تصویر نسبتا کاملی بسازند، هر چقدر این تصویر از این طرف قوت گرفت، از آن طرف سست‌تر شد و این شد که گفتم ولش کن. آن آدم یا آن عده به عمد، سلب حیثیت یا هتک‌ حرمت کردند...از اولش هم سندی وجود نداشت. بعدها فهمیدم این کار یک نفر نیست...متوجه شدم که اینجا قضیه فقط یک فرد یا بهتان نیست، بلکه یک اقدام سیستماتیک است برای هتک‌ حرمت. هتک حرمت وقتی صورت می‌گیرد، شما حتی اگر خلاف آن را هم اثبات کنید، برای کشتن معنوی یک نفر این روش فوق‌العاده رایج است.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 14:40


شهربانو امانی، عضو پیشین شورای شهر تهران در گفت و گو با مجله تحلیلی خبری دیدارنیوز از دلایل عدم همکاری کشور چین با شهرداری تهران و تحویل ندادن اتوبوس‌ها و واگن‌های مترو سخن می گوید

برای مشاهده این برنامه در یوتیوب روی لینک زیر کلیک کنید
youtu.be/9kAdHJ8DqqU

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 14:01


🔰رومانی و چائوشسکو
روایت ایرانی از سقوط کمونیسم در بخارست

🔸سخنرانان:
آقای محمد جمشیدی گوهری
دیپلمات پیشین و سفیر ایران در رومانی در زمان چائوشسکو

خانم مرضیه آذرافزار
فعال سیاسی و اجتماعی


زمان: جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ (۳ ژانویه ۲۰۲۵)
ساعت ۲۱ به وقت تهران ( ۱۷:۳۰ به وقت لندن)
خانه «گفتارها»، کلابهاوس

لینک ورود:
https://www.clubhouse.com/invite/b36SW1RBErk7485wllNwLXdlG7qQfV0bzve:N-yaiIzdRs9ATc6vcWfmzUiFM0zFI1WCalEYTvKj_7k

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 13:40


با توجه به دلار بالای ۸۰ هزار تومان و ۳۰٪ جمعیت زیر خط فقر، ناکارآمدی نظام و رهبرش در تحقق «واجبات» اولیه مردم غیر قابل تردید است. وظیفه شرعی و قانونی اوست که با استعفا، امکان برگزاری رفراندم برای تعیین آینده حکمرانی را با پرهیز از خشونت و مداخله بیگانگان، فراهم کند. وظیفه تمامی کسانی که با استفاده از رانت دهها سال در مناصب حکومتی بوده‌اند نیز این است که بجای نجواهای بی اثر در جلسات خصوصی، برای یک بار شجاعت داشته و این امر را به عنوان مطالبه ملی به صورت علنی پیگیری کنند.

اردشیر امیرارجمند
شبکه ایکس

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 13:38


برماست که گام آخر گذار را نیز با درایت برداریم
بخش دوم: چه باید کرد؟


ناصر دانشفر

در سه نوشتهٔ پیشین دلایل خود برای عدم امکان گذار از طریق مداخلهٔ خارجی، ساقط کردن نظام بدست گروه‌های مسلح و تسخیر خیابان را بیان نمودم. البته همچنان که گفته شد، به شرط فراهم بودن شرایط، احتمال تغییر نظام از طریق کشاندن مردم به خیابان وجود دارد. اینک به این موضوع خواهم پرداخت که امکان فروپاشی نظام با رخدادهای غیرمنتظره نیز ممکن است.

ت) به گمان من تا ساعت ۶ عصر روز بیست‌ودوم شهریور سال ۱۴۰۱ هیچکس گمان نمی‌کرد که کشورمان دچار چنان آشوبی خواهد شد که فاصلهٔ چندانی با اضمحلال نظام نداشته باشد. دلیل این موضوع آن است که انفجار توده‌ها در شرایطی چون وضعیت کشور ما اگرچه  مورد انتظار است، اما زمان وقوع آن به هیچ‌وجه مشخص نمی‌باشد. این دست اتفاقات همواره پس از یک حادثهٔ به ظاهر معمولی به وقوع می‌پیوندد، پازلی که نظام‌های استبدادی در طی مدت‌های مدید با ندانم‌کاری‌های خود، اسباب و لوازم آن را مهیا می‌کنند و یک جرقه، آخرین قطعهٔ این پازل را کامل می‌نماید.
شوربختانه بر خلاف طرقی که در سه مقالهٔ پیشین مورد بررسی قرار گرفت، امکان رقم خوردن چنین رخدادی بسیار است. نظام‌مقدس در کمتر از چند سال در دو عرصه‌ای که هویت خود را بدان گره زده بود، دچار شکست مفتضحانه گردیده‌است. سیاستگذاران حکومت مستقر، نابخردانه حجاب را نماد وجودی خود در داخل و جبههٔ مقاومت را شاکلهٔ سیاسی کشور در خارج نموده بودند و اکنون ناچارند که برابر این هر دو سیاست هویتی دست به تغییرات بنیادی بزنند. بدیهی است که این تغییر استراتژی، باعث ریزش شدید نیروهای ارزشی خواهد شد و حاکمیت متصلب ما را در حوزهٔ ساختارها بیش از پیش متزلزل خواهد ساخت.
آری پیامد این فعل از سر ناچاری، منجر به ریزش بیش از پیش حامیان نظام خواهد شد و این شرایط را به گونه‌ای رقم خواهد زد که شاید اینبار از پس خروش مردمان که قطعاً از پتانسیل چند برابری برخوردار است، نتواند برآید و دوام آورد.
حتی برترین مردان سیاست هم قادر به پیش‌بینی پیامدهای چنین اتفاق ناگزیری نخواهند بود. ما مردم در مدت کوتاه عمر خود، شاهد انقلاب‌های بی‌سر متعددی به نام انقلاب‌های مخملی و یا بهار عربی بوده‌ایم، تعداد کمی از آنها سعادت مردمان را باعث شدند و تعداد بیشتری، شرایطی فراهم نمودند که ملت‌های عاصی را از کردهٔ خود پشیمان کرده‌اند، به گونه‌ای که بازگشت نظام دیکتاتوری پیشین را آرزوی مردمان آن کشور شده است.
من پیشگو نیستم که بخواهم اوضاع و احوال کشورمان در فردای چنین رخدادی را پیش‌بینی کنم. اما با توجه به واقعیات ذیل، در صورت به وقوع پیوستن انقلابی نوین در این سرزمین فلک‌زده، نمی‌توانم انتظار روزگار خوشی برای مردم کشورم داشته باشم.
- مردم ما متأسفانه لبریز از نفرت و انزجار از مخالفان فکری خود هستند. با این حال و هوای غبارآلود، خیال رواداری و تحمل یکدیگر یک توهم است. می‌ترسم که پیامد این خشم غیرقابل کنترل حمام خون باشد.
- بخشهایی از کشورمان مستعد تجزیه هستند و شمار گروه‌هایی که بخواهند در شرایط خلاء قدرت به خواستهٔ شوم خود برسند، کم نیست. از اینکه ایران وطن عزیزمان پاره‌پاره شود، سخت هراسناکم.
- دولت‌های رقیب و دشمن قطعاً به این نکته واقفند که برآمدن یک حکومت مردم‌سالار در سرزمین مادری ما، آثار مد نظر آنها یعنی یک کشور ضعیف و بی‌بنیه را به دنبال نخواهد داشت. پس پربیراه نیست که گمان بریم، آنان برای عدم توفیق دولت‌های برآمده از چنین خیزشی هرآنچه در توان دارند را به کار خواهند گرفت.
- در فضای هیجانی کشوری که از هیچگونه لوازم بنیان نهادن یک ساختار دموکراتیک برخوردار نیست و ضربهٔ اساسی به اعتماد مردم وارد شده است، قطع به یقین افراد و گروه‌های پوپولیست بر صدر خواهند نشست و ما را که چاه درآمده‌ایم، اگر به چاه دیگری نیندازند، قطعاً به سرمنزل مقصود هم نخواهند رساند.
این موارد و دیگر موضوعاتی که در چنین شرایطی احتمال رخداد آنها کم نیست، مرا به این باور می‌رساند که این بدترین شیوهٔ گذار از نظام استبداد دینی می‌باشد.
در پایان با کمال تأسف باید اذعان کنم که این شیوهٔ مبارزه رهبر دارد، رهبری که به نحو احسن به وظایف خود عمل کرده و می‌کند. شاید شگفت‌زده شده باشید و بپرسید که این فرد مدبر کیست؟ پاسخ روشن است، این مرد بزرگ جز رهبر بصیر جمهوری‌اسلامی نمی‌باشد که با اتخاذ و ادامهٔ سیاست‌های ویرانگر خود، ما را هر لحظه بیش از پیش به این مقصد نزدیک و نزدیکتر می‌نمایند.
ادامه دارد
قسمت قبل

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 13:36


‏آیت الله العظمی منتظری در خصوص نقش کارتر در وقوع انقلاب۵۷ به صراحت می‌گوید:
پیروزی انقلاب ما بخاطر این بود که کارتر جو را مساعد کرد.

این واقعیت را باید پذیرفت، اگر در سال۱۳۵۶ «جرالد فورد دوست و متحد» محمدرضا شاه در انتخابات آمریکا به پیروزی می‌رسید، هرگز اجازه نمی‌داد شاه سقوط کند!

علی نظری

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 09:20


ایرانِ در رنج


ملت ایران روزهای بسیار رنج‌آوری را تحمل می‌کنند. افزایش قیمت کالاهای اساسی به‌دلیل "سقوط بی‌سابقه ارزش پول ملی در برابر دلار"، افزایش سرسام‌آور قیمت مسکن و اجاره‌بها برای خانواده‌هایی که صاحب خانه نیستند. افزایش بی‌کاری و دستمزد‌های بسیار پایین که در موارد بسیاری حتی حقوق‌شان را دریافت نمی‌کنند.

هوای بسیار آلوده در شهرهای بزرگ، کمبود آب در تابستان و گاز و برق در زمستان و از همه مهم‌تر "سرکوب خشن معترضان" توسط حاکمیت در درون کشور و صدها و شاید هزاران مشکل ریز و درشت دیگر، حدود ۹۰ میلیون ایرانی را به‌ستوه آورده است.

نخستین دلیل این همه مشکل، "حکمرانی نادرست" و به‌دور از منطق و علم است.
همان نقطه‌ای که "ایدئولوژی" آن‌هم به‌صورت تحریف شده، منطق و علم را از میدان به‌در و خود به‌تنهایی بر "اریکه حکمرانی" نشسته است.

بهترین و کم‌هزینه‌ترین راه برای برون رفت از چنین باتلاق هراس‌آوری؛ برگزاری یک "همه‌پرسی" با حضور نهادهای بی‌طرف بین‌المللی است تا مردم بتوانند با اعتماد به سلامت این همه‌پرسی پای صندوق بیایند و حکومت مورد نظر خود را انتخاب کنند.

مخالفان این پیشنهاد می‌گویند: هیچ حکومتی زیربار چنین همه‌پرسی‌ای نمی‌رود! در پاسخ باید گفت: کدام کشور و ملتی شرایط امروز ملت ایران را دارد؟
دارنده "بزرگترین ذخایر نفت‌وگاز جهان" در کنار سایر ثروت‌های خدادادی این سرزمین چرا باید در "فقر و تنگدستی" زندگی کنند؟

اگر حاکمیت در چنین روزهای پر التهابی که جامعه و مردم آن منتظر یک جرقه هستند؛ صدای بلند اعتراض را نشنود و همچنان راه خود را برود، در کوته‌زمان مجبور به پرداخت تاوان‌هایی بسیار سنگین خواهد شد.

آرزوی "در آغوش کشیدن آزادی" بیش از هرزمان دیگری در دل‌ها و ذهن‌های ملت ایران متبلور شده است، آرزویی که مرور آن در خلوت هم برای تمام ایرانیان بس شیرین است.
ایرانیان سرانجام و به‌زودی مطالبات منطقی و حقوق پایمال شده خود را به‌دست خواهند آورد.
"هسته تُرد قدرت" یا به‌نسبت خواسته‌های منطقی و حقوق حقه مردم، انعطاف نشان خواهد داد و یا به‌سمت تنها راه باقیمانده خواهد رفت و شکست خواهد خورد.


عبدالله ناصری طاهری



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 08:40


می گوید : اینجا نه غزه و نه لبنان و نه عراق است..!!
می گوید اینجا ایران ما و سرزمین ماست.!!
می گوید پول و طلا های خود را بجای لبنان و فلسطین به مردم مستضعف و فقیر ایران کمک و برای کشور خودتان در بین ملل جهان آبرو داری کنید ، تا نگویند ایرانی ها فقیر و بیچاره و جهان سومی هستند ..
می گوید سهم ما از ثروتهای ایران زمین، گرسنگی و رنج و مشقت است..




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 08:00


همایون شجریان در سیاتل
محمدرضا اسلامی

دیشب در تالار بناریوهال شهر سیاتل (Benaroya Hall) قطعاتی از صدای فرهنگ و ادبیات کهن ایرانی از حنجره همایون شجریان طنین انداز شد.

صدای مولانا و کلام رندانه حافظ شیراز هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای جغرافیایی سرزمین ایران، در فضای تالار بزرگ بناریو طنین انداز شد. همراهی پیانو با سرپنجه‌های انوشیروان روحانی، کلام فاخر ادبیات ایرانی را سحرآمیزتر می نمود.

چند نکته درباره این اجرا باید ذکر شود:

1️⃣- این سالن دوهزار و پانصد صندلی ظرفیت دارد. تقریبا تمام بلیط‌ها فروش رفته بود. حدود یک ربع قبل از شروع اجرا، سالن و بالکن‌ها کامل پر بود. این میزان استقبال از طرف جامعه ایرانیان مقیم سیاتل واقعا شگفت آور بود. بدیهی است که کنسرت همایون جای رقص و پایکوبی نیست. آنجا محل کلام حافظ است و غزل مولانا و رهی معیری… ولی این چنین استقبالی برای شنیدن ابیاتی از فرهنگ و ادب این آب و خاک برای جماعتی که در منتهی الیه مغرب آمریکا زندگی می کنند به چه معنی است؟
چند کشور در دنیا هست که اگر قرار باشد قطعاتی از ادبیات کلاسیک‌اش از ۷۰۰ یا ۸۰۰ سال پیش خوانده شود، و دنس و الکل هم در میان نباشد، اینگونه سالن اوپرایِ «کشوری دیگر» را پر کنند؟!

2️⃣- چندسال پیش در یادداشتی برای آقای علم الهدی نوشتم که باختیم و بد هم باختیم (اینجا+). تنگ نظری نسبت به حوزه هنر، فرهنگ و موسیقی باعث شد که چه فرصتهایی که از دست برود. و چه محفلهای اینچنین که برپا نشود.
باعث شد فرزندان ما آنقدر که باید و «ممکن بود» راست پنجگاه، شور و ماهور نشنوند.
و شگفت آور مردمانی هستند ایرانیان؛ در منتهی‌الیه شمال غربی آمریکا و نزدیک به مرز کانادا در سرمای شب ماه دسامبر قرار است که یک نفر بیاید و بخواند:

سروِ چنان من چرا، میل چمن نمی کند؟/
همدمِ گل نمی‌شود، یادِ سمن نمی‌کند

و آنگاه برای چنین سالنی، صندلی خالی پیدا نشود!

ادامه غزل را ببین که حافظ در چه احوالی بوده آنگاه از شغاف قلبش سروده ‌‌و بشنو که شجریانِ پدر چطور خوانده:
دل به امید وصل تو همدم جان نمی‌شود/
جان به هوای کوی تو خدمت تن نمی‌کند!

و آیا حافظ باور می کرد که صدها سال پس از مرگش هزاران ایرانی در سرمای زمستان در گوشه‌ای از ینگه دنیا گرد هم جمع شوند که زمزمه‌ی آرامِ این بیت را بشنوند؟!
آنهم در جایی که بیرون از این سال دسترسی به دیسکو و راک و… همه جور موسیقی و مستی دیگر مهیا هست.

وقتی که در سالن طنین این دو بیت مولانا پیچید گویی که کلمه و کلام، طراوت می‌داد به در و دیوار:

آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد/
مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
راه دهید یار را آن مَهِ ده چهار را /
کز رخ نوربخش او، نور نثار می‌رسد

ایرانیان نسل به نسل و سینه به سینه این کلمات را از میان اعصار به خوشنویسی، به نستعلیق و به انواع دستگاههای موسیقی حفظ کرده اند تا به امروز که همایون این ابیات را برایشان زمزمه می کند…

3️⃣- فهرست قطعاتی که اجرا شد در این وب سایت قید شده است (لینک+).

در ابتدای مراسم همایون بدون سلام و علیک و بدون احوالپرسی قطعه «یک نفس آرزوی تو» را اجرا کرد. سکوت که حکمفرما شد سلام و علیک کوتاهی کرد و توضیحات کوتاهی داد که برنامه‌شان چیست. سپس یک غزل از حافظ و هفت قطعه دیگر اجرا شد تا نوبت رسید به انوشیروان روحانی. او آمد و با سرپنجه اش از پیانو صدای سحرانگیز خلق کرد. صدای پیانو در اثر برخورد چکش‌هایی با سیم‌های فلزی آن در داخل جعبه چوبی تولید می‌شود. این چکش‌ها در اثر فشرده شدن کلیدها (کلاویه‌ها) به حرکت در می‌آیند. پیانو در قرن ۱۸ در غرب ابداع شده، ولی انوشیروان صدای آن را برای کلام حافظ و مولانا «همراه» می کند! برخلاف همایون، انوشیروان روحانی سرحال بود و با مردم «سخن می گفت». قصّه‌ی ساختِ هر قطعه را توضیح می داد و با لبخندِ نشسته بر پهنای صورت، از پیانو برای همراهی با غزل فارسی استفاده می کرد.

واضح است که همایون خوشحال نیست. او با خودش درگیر است. از یک سو «کارِ او» خواندن است و از دیگر سو حال و هوای امروز جامعه ایرانی، احوال کنسرت نیست. او در میانه‌ی این دوگانه متضاد درگیر است. از یک سو باید بخواند و از دیگر سو نمی تواند همچون انوشیروان روحانی باشد. بهجت پیرمرد از بابتِ عمری همنشینی با هنر است و افسردگی هنرمند جوان از باب احوال امروز…آری هنرمند حساس است؛ خصوصا هنرمند جوان.


دیشب وقتی که انوشیروان روحانی با پیانو قطعه “گل سنگم” را می نواخت همه حاضران در سالن باهم شروع به خواندن کردند. به روح مرحوم بیژن سمندر درود فرستادم برای سرودن این ترانه. یک لحظه احساس کردم چه جامعه شگفتی است جامعه‌ی ایرانی؛ هنر را دوست دارد و شعر، ترانه، موسیقا و نوا را می فهمد.

نفر کنار دستی با اشک می‌خواند:

مثل بارون اگه نباری/
خبر از حال من نداری
بی‌تو پرپر می‌شم دو روزه/
دل سنگت برام می‌سوزه


#فرهیختگان

فرهیختگان

31 Dec, 07:20


گفت‌وگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال

نگرانی بنیادی ج.ا از«دشمن» اصلی‌اش یعنی اکثریت مردم است. کشور دارد به سمت یک فروپاشی اقتصادی پیش می‌رود...

با کمال تأسف؛ یک دقیقه صبر کنید، به دیگران فحش جنسی ندهید و به قبر مخالفان‌تان کار نداشته باشید ببینیم چرا وضع ما این‌طوری است؟

چرا در حالی که ج.ا در ضعیف‌ترین وضعیتش قرار دارد، دچار بیشترین تشتت و ریزش شده، مردم از همیشه ناراضی‌تر و عصیانی‌تر هستند، بیشترین حمایت بین‌المللی از مردم ایران وجود دا‌د؛ اما حکومت هم‌چنان سرپاست!؟

خبرگزاری تسنیم چند روز بعد از سقوط حکومت اسد نوشته بود: برادران و خواهران حزب‌اللهی چرا مثل لشکر شکست خورده هر کدام به سوی مقصدی نامعلوم در حال فرار هستیم...

دو عامل اصلی عدم اعتراضات فراگیر، «ترس» است و «یأس». ترس از سرکوب و ترس از بی‌پشتوانگی اقتصادی و یأس نسبت به آینده. کاش رهبران اپوزیسیون، به اندازه محمد جولانی درک و فهم داشتند! اپوزیسیون نباید جامعه خودش را بترساند...

ج.ا نه بر اثر حمله خارجی بلکه فقط با اراده مردم سرنگون می‌شود. من هر وضعیتی، به جز جنگ، را کم ضررتر از ج.ا برای ایران می‌دانم.


وقتی خبر رابطه باجناقها با هم منتشر شد و مرتب ویدئوهایی در همین ردیف منتشر می‌شد، رائفی‌پور حرف عجیبی زد گفت بابا یک دقیقه به هم تجاوز نکنید ببینیم دلار چنده و مملکت چه خبر است.

این که کشور دارد به سمت یک فروپاشی اقتصادی پیش میرود دیگر فقط نظر اقتصاددانان مخالف حکومت نیست بلکه برخی دست اندرکاران ج.ا نیز به این مسئله اذعان میکنند. فشار اصلی این وضعیت نیز بر مردم است.

به قول مهندس سحابی ما داریم به یک کشور جهان چهارمی تبدیل میشویم یعنی کشوری که نه تنها در حال توسعه نیست بلکه دارد حتی شانس توسعه‌اش را از دست میدهد.

خبرگزاری تسنیم: برادران و خواهران حزب‌اللهی این تذهبون(کجا دارید میروید)؟ چرا مانند گله بی‌چوپان در این صحرای پر از گرگهای گرسنه سرگردان شده‌ایم؟ چرا در هر اتفاق و حادثه‌ای احساس علامه دهری به ما دست میدهد و هر طور که دلمان میخواهد فکر میکنیم و میگوییم و مینویسیم؟ تحلیل ما اگر عین تحلیل امام جامعه نباشد حداقل در نقطه مقابل نباید باشد(این یعنی بدنه حزب‌اللهی هم ادعای رهبرش را در باره این که خارجی‌ها اسد را ساقط کردند قبول ندارند و معتقدند استبداد و فاصله او با جامعه‌اش علت سقوط او بوده است).

خامنه‌ای مخالفان را تهدید به لگدمال شدن کرد، سپاه نیز اطلاعیه داد و مردم را تهدید کرد، کانالهای سایبری ولایی نیز...

روشهای مختلف حکومت در مواجهه با اعتراضات گوناگون: سرکوب فیزیکی، فشار به فعالان هر عرصه، زیر تهدید مستمر نگه داشتن آنها، تحت فشارهای اقتصادی فردی قرار دادن، اختلاف افکنی درونی، ایجاد تشکلهای موازی و... .

معمولا در یک لحظه تاریخی اعتراضات اقتصادی به اعتراض سیاسی جهش پیدا میکند. کار ما در رسانه‌ها نه پروپاگاندا روی مسائلی است که مردم داخل کشور خودشان با پوست و گوشت و بهتر از ما آن را درک میکنند، بلکه بررسی و کمک به ایجاد این لحظه است.

اپوزیسیونی که مصلحت خودش و کشورش را نداند باید برود ته صف بایستد؛ مردم خودشان راهشان را باز خواهند کرد.

خامنه‌ای چند اعتراض مردمی را سرکوب کرده و بدعادت شده است. اما دیکتاتورها یک بار، برای همیشه، شکست میخورند. دیکتاتورها تا آخرین لحظات فکر میکنند میتوانند بر موانع و مخالفان غلبه کنند و مشکلشان را حل کنند. اسد جلو چشم ماست.

اخیرا ویدئویی از آخرین پادشاه ایران دیدم که پس از فرار از ایران به خبرنگاری میگفت من یا باید زودتر اصلاحات میکردم و یا دیرتر. خامنه‌ای هم فکر میکند هر تغییری هم اگر بخواهد بدهد میتواند بعدا بدهد ولی الآن نباید عقب بنشیند.

جدا از گزارشهای خوش‌بینانه‌ای که نظامی- امنیتی‌های ابله و چاپلوسِ پیرامون خامنه‌ای به او میدهند که همه چیز تحت کنترل است، اما، لجبازی یک ویژگی نهادینه شده در شخصیت خود اوست. البته لحن و صدای او علامتی از فروشکستگی درونی اوست هر چند مثل همه دیکتاتورها به خودش دلخوشی میدهد که بله ما در گذشته از مشکلات بزرگتر و شرایط سخت‌تر از این هم عبور کرده ایم!

بخش قابل توجهی از دست‌اندرکاران سابق و فعلی سپاه آرزوی مرگ خامنه‌ایِ لجباز در شرایط کنونی را دارند تا شاید راه برای تغییر سیاستهای ویرانگر او باز شود.

لینک فایل صوتی:
https://t.me/RezaAlijaniarchive/546


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 06:40


مطابق آیات قرآن، زن عامل وسوسه نیست
بلکه این مرد و این آدم است که اسباب هبوط زن و حوا را فراهم کرده است.

مسئله تعدد زوجات در قرآن یک موضوع تاریخ‌مند است و برای زمان الان کاربرد ندارد.

کف حقوق زنان در آیات آمده است و در طول زمان باید این حقوق افزایش پیدا می‌کرد.

سیدکمال حیدری




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 06:01


فرشاد مومنی: به ایرانیان مقیم خارج یارانه می‌دادیم / وضع حذف دهک‌های پردرآمد کمدی است

فرشاد مومنی، اقتصاددان:

در آبان سال جاری دیوان محاسبات در گزارشی اعلام کرد ۸۱ میلیون ایرانی یارانه دریافت کرده‌اند. پس این همه حرف از حذف دهک‌های پر درآمد چیست؟


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 05:20


موسوی؛ حبل‌المتین مقاومت
هادی مشکات

کودتای ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ خامنه‌ای و اعلان جنگ رسمی او با "حق" حاکمیت ملت ایران از یک‌سو و ایستادگی مهندس موسوی در برابر این طغیان و زیاده‌خواهی، شاید موثرترین فصل مبارزه ملت ایران را بعد از انقلاب ۵۷ رقم زده باشد. مبارزه‌ای برای مطالبه حق و اِعمال فصل‌الخطابی قانون در ضدیت با هرگونه تصور فراقانون و غیرپاسخگو بودگی قدرت. ایستادگی رسمی و علنی مهندس موسوی این هویت مقاومت را ایجاد، تثبیت و تکثیر کرد.

نهم دی تلاش نافرجام استبداد بود برای ایجاد همین اختلال. تلاشی که اعتراضات بعدی تا جنبش باشکوه زن زندگی آزادی نشان داد که موفقیت موقت به معنای حل مسئله و عبور از آن نیست. امروز هویت مقاومت به تعداد زنان و مردان حق‌جو و با محوریت زنان تکثیر شده است و نهایتاً هم افزایش عمق و گستردگی همین مقاومت به شکست نهایی استبداد دینی خواهد انجامید.
منبع و متن کامل

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Dec, 03:35


‏پس از طوفان

فلسطین و غزه آن‌جور و سوریه آن‌جورتر. نوبتِ یمن رسیده و عراق در نوبت است. این سویمان طالبان با پاکستان گِل‌آویزاند و آن‌سو ارمنستان و آذربایجان در آستانه‌ی جنگی دیگر. سهم از خزر را به روسیه سپرده‌ایم و جزایرِ سه‌گانه‌ی را به قضا و قدر! چین، مُهرچینی می‌کند و آمریکا، اوباش‌نوازی و تُرکیه، تُرکتازی و اسراییل، سلاخی و سُعودی، وسوسه و انگلیس، دسیسه و باقی، صدرحمت به کرکس و کفتار! در این میان، به کجایِ این شبِ تیره می‌شود و باید آویخت، این بیرقِ هنوز جان به در بُرده از باد و بوران را؟

در این سه‌ساعت، باهم -درباره‌ی این بلبشویِ به‌ظاهر بی‌انتها- گفتگو می‌کنیم. ما زادگانِ آسیا و جبرِ جغرافیا!

حسین دهباشی

لینک ثبت نام
tiwall.com/p/tofan2‎

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 11:20


انجمن اسلامی چین نشستی را با حضور مقام‌های ارشد حزب کمونیست با هدف انتشار کتابی به نام گزید‌ه‌ها و یادداشت‌ها بر قرآن برگزار کردند

گزارش توماج طاهباز، ایران‌اینترنشنال

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 10:40


سرزمین ناشناخته

ما نه تنها احساس می‌کنیم که کوچک و بی‌اهمیت‌ایم، بلکه احساس می‌کنیم که امنیت و ثبات نداریم. همچون مسافرانِ یک قطار شلوغِ سریع‌السیر‌ که به دنبال دستگیره‌ای می‌گردند تا محکم به آن بچسبند، ما هم به دنبال دستاویزی می‌گردیم تا احساس خوشایند اما واهیِ ثبات و تداوم بر ما مستولی شود. و گاهی، بی‌اختیار، به دامن عوام‌فریبی و پروپاگاندا چنگ می‌زنیم، صرفاً به این علت که ثبات و امنیتی ظاهری را به ما وعده می‌دهد. اما قطار شتابان به حرکت ادامه می‌دهد و سر و صدا گوش‌خراش می‌شود؛ حالا دیگر اطرافیانمان را همسفرِ خود نمی‌دانیم بلکه آنها را رقیب، عامل نفوذی و مایه‌ی خطر محسوب می‌کنیم.

اکنون بشر با بحران‌های گوناگون زیست‌محیطی، سیاسی، اجتماعی و زبان‌شناختی مواجه است. کلمات بیش از پیش مناقشه‌انگیز شده‌اند. امروز واژه‌ها را مثل سلاح به کار می‌برند، در اینترنت بر سرِ یکدیگر فریاد می‌کشند و ناسزا می‌گویند بی‌آنکه به پیامدهای زیان‌بارِ این کار اهمیت دهند. شبکه‌های اجتماعیِ مجازی چنان در تاروپود زندگیِ ما درهم‌تنیده‌‌اند که به سختی می‌توان باور کرد که پدیده‌ای نوظهورند. احتمالاً دیگر نمی‌توانیم زندگی را بدون تلفن همراه در نظر مجسّم کنیم. اما باید به یاد داشته باشیم، و به یکدیگر یادآوری کنیم، که اینترنت تنها چند دهه‌ی قبل، در دهه‌ی ۱۹۹۰، در دسترس عامه‌ی مردم قرار گرفت. کافی است که این مدت را با تاریخ طولانیِ بشر مقایسه کنیم تا قدرتِ اینترنت و آسیبی که به سلامت روانیِ ما رسانده است، و همچنین تهدید فزاینده‌ی آینده‌ی دموکراسی‌ها توسط آن را بهتر دریابیم. ادعا نمی‌کنم که شبکه‌های اجتماعی صرفاً بد یا مخرّب‌اند: شبکه‌های اجتماعی امکان اظهارنظر را برای کسانی فراهم کرده‌اند که قبلاً از این فرصت محروم بودند. شبکه‌های اجتماعی به معترضان و فعالان اجازه داده‌اند که اطلاعات را با دیگران در میان بگذارند و نظراتِ متعارف را به چالش بکشند. شبکه‌های اجتماعی گروه‌های مختلف مردم را با یکدیگر مرتبط کرده‌اند. اما سرعتِ تغییر در فناوری‌های دیجیتال بسیار بیشتر از سرعت فرایندهای ادراکیِ ما، و بسیار بسیار بیشتر از سرعت نظام‌های حقوقی، فرهنگی و سیاسیِ ما است. در نتیجه، شکاف فزاینده‌ای میان ما و تغییرات فناوری پدید آمده است.

هویت نه همچون چیزی مُفرد یا ایستا بلکه همچون چیزی سیّال‌تر، همچون نوعی احساس تعلق خاطر چندگانه ــ یا مثل دایره‌های متحدالمرکز درون یک درخت. من می‌توانم به یک محل یا میراث اجدادی‌ام یا حتی به قومیت یا ملیتِ خاصی دلبستگیِ عمیقی داشته باشم، اما در عین حال از این واقعیت آگاه باشم که عضوی از نوع بشر و شهروند عالَمِ انسانی هستم. من می‌توانم هم‌زمان اهل «اینجا» و آنجا و همه‌جا باشم. هر کسی می‌تواند لایه‌های متعددی از هویت داشته باشد. عوام‌فریبانِ پوپولیست می‌خواهند همه‌چیز را به دوقطبیِ «ما» و «آنها» تقسیم کنند ــ اما دقیقاً به همین علت باید در عصر اضطرابِ وجودی از تنوع و کثرت‌گرایی دفاع کرد. به این ترتیب، به ‌تدریج می‌توان دید که ما در سرزمینِ ناشناخته‌ی اطرافمان ــ دنیای هولناکِ آکنده از بی‌ثباتی‌های جدید و تهدیدهای نامعلوم ــ تنها نیستیم. همین احساس تنها نبودن سبب می‌شود که محیط صمیمانه‌تر به نظر برسد: ما در این مسیر با یکدیگر همسفریم، و برای بقای خود باید انسانیتِ یکدیگر را به رسمیت بشناسیم.

نشر آسو



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 10:02


گزارش تراکنش‌های مالی در FATF نیست

برشی از توضیحات کوروش احمدی، دیپلمات بازنشسته ایرانی در پاسخ به یکی از ابهامات مخالفان پیوستن ایران به FATF در «میزِ اقتصادِ شرق»؛
احمدی در پاسخ به مخالفان پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی گفت: مخالفان FATF، می‌گویند اگر ما به این نهاد بین‌المللی بپیوندیم، باید همه تراکنش‌های مالی خودمان را به اطلاع FATF برسانیم. در هیچ کدام از توصیه‌های FATF چنین چیزی نیامده است.
به گفته این دیپلمات بازنشسته ایرانی، تعداد تراکنش‌ها در ایران به چند صد هزار تراکنش در روز و در جهان به میلیارد می‌رسد، بنابراین اساسا امکان چنین چیزی وجود ندارد.

ویدیوی کامل اولین برنامه میز اقتصاد درباره FATF و چالش‌های پیوستن ایران به این نهاد بین‌المللی را در شرق ببینید.
https://youtu.be/8XihKPum1ic

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 09:26


برگه ویزای یک یهودی که در سال ۱۹۳۵ میلادی وارد کشور فلسطین شد. روی برگه او به ۳ زبان توسط دولت فلسطین نوشته: اجازه داده می‌شود ایشان در فلسطین به عنوان پناهنده تحت قوانین پناهندگی سال ۱۹۳۳ اقامت کند.
نعیمه‌عطامنش

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 09:20


آیا عدوی ترامپ سبب خیر می شود؟
منصور خضاعی

در این نوشتار قبلا، از نشانه ها استفاده کردیم که با انتخاب ترامپ احتمالا فرصت هایی برای مذاکره میان ایران و آمریکا برقرار خواهد شد، همچنین معتقد بودیم که ترامپ از کنش های سیاسی خام خود نظیر سیاست فشار حداکثری در گذشته در برابر ایران درس آموزی کرده و هم در گفتار و هم در رفتار دست به اصلاحاتی در روش خود در برابر ایران زده است. این روزها از منابع مطلع نزدیک به ترامپ دو صدا به گوش می رسد؛ یکی اتخاذ سیاست بسیار سخت گیرانه، یعنی چیزی شبیه سیاست فشار حداکثری و حتی سخت تر از آن، که نمود آن را در وزیر دفاع افراطی پیشنهادی ترامپ، پیتر هگزت و سناتور معروف مخالف سیاست های ایران، مارکو روبیو بعنوان وزیر خارجه می توان دید. اما اخبار خوشایند دیگری از جمله دیدار ایلان ماسک با نماینده دائم ایران در سازمان ملل آقای ایروانی و صحبت درباره برخی مسائل و دعوت طرف ایروانی از ماسک برای ارائه برخی خدمات تکنیکی در ایران، است.

گویی ترامپ و حلقه مشاورانش می خواهند پیشاپیش به جمهوری اسلامی پیام بدهند که اول مذاکره با رعایت احترام متقابل به قصد توافق، اما اگر نپذیرید آنگاه فشار حداکثری و خطر جنگ بالای سرتان است. اگر سیاست ترامپ را در برابر ایران عدول از نظریه فشار حداکثری و بازگشت به سیاست معروف چماق و هویج در نظر بگیریم بازهم جای امیدواری برای کلید آغاز مذاکرات و امید برای برون رفت از بحران های متعدد گریبان گیر کشور است. در نوشته قبلی گفتیم که در مقایسه با دموکرات ها شروع مذاکرات با جمهوری خواهان بویژه ترامپ بخاطر ارعاب و تخفیف طرف ایرانی، سخت تر اما ادامه کار مذاکره بر خلاف دموکرات ها با آنها راحت تر است. اکنون گویی که ترامپ وجود این مانع را تشخیص داده و با واگذاری ماموریت به ایلان ماسک که عمدتا چهره ای غیر دولتی محسوب می شود، در صدد است ضمن برداشتن موانع ارتباط با ایران، نقطه آغاز و امن و بی درد سر را برای شروع گفتگوها بیابد. محور این گفتگوها یکی مسئله هسته ای ایران، دیگری مسائل منطقه ای از جمله مسئله جنگ لبنان و غزه و تحریم ها خواهند بود.

از سوی دیگر هیئت حاکمه ایران برای برون رفت از وضعیت بحران های متعددی که گرفتار آنهاست از جمله تحریم ها، وضعیت بحرانی نیروهای نیابتی در منطقه، اقتصاد شکننده و وضعیت حاد اجتماعی و احتمال بروز موج جدیدی از اعتراضات داخلی، نیازمند مذاکره با آمریکا برای حل کوتاه مدت یا بلند مدت آنهاست، هر چند که جمهوری اسلامی در این مذاکرات برای استمرار سیاست های موجود و خروج از بحران های فراگیر تلاش می کند اما باید توجه داشت که حل شدن هر یک از بحران های فوق بصورت مستقیم بر بهبود وضعیت زندگی مردم در ایران و تقویت جامعه مدنی و همچنین تقویت نهادهای مدنی، تاثیر حیاتی و مهم دارد، مردم ایران سالهاست که تحت فشار شدید روانی و اقتصادی و در میان بحران های عمیق و تودرتو گذران زندگی می کنند و تحریم های غربی موجب بکارگیری سیاست های غیر متداول توسط جمهوری شده تا بتواند فشار تحریم ها را کم کرده و آنها را دور بزند، که خود این باعث تولید رانت ها، فسادها و روابط ناسالم و آلوده سیستماتیک در حوزه اقتصاد و سیاست شده. ورود ترامپ و تیم سیاست خارجی اش می تواند چون عدوئی شود که سبب خیر باشد اگر و تنها اگر مقامات جمهوری اسلامی هم بخواهند در مسیر درست دولتمداری و سیاست ورزی معطوف به منافع ملی ایران قرار گرفته و طی طریق نمایند ولو به زور و اجبار.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 08:40


گفت‌گوی احمد غلامی با بهمن‌ فرمان‌آرا-بخش اول
من ماهی خسته از آبم

الان چهار سال است که می‌خواهم فیلم بعدی‌ام را بسازم، «حکایت دریا» مربوط به حدود چهار سال و نیم پیش است. سناریویی که براساس رمان «داستان جاوید» اسماعیل فصیح نوشتیم و اجازه‌اش را از ورثه گرفته بودم، 24 اپیزود بود که گفتند خیلی خوب است. روزی که قرار بود با سرمایه‌گذار صحبت کنیم، آقایی که می‌خواست فیلم را تهیه کند و نمی‌خواهم اسمش را ببرم، بدون اینکه از من سؤال کرده باشد، شش اپیزود به سریال اضافه کرده بود. با خوشحالی به سرمایه‌گذار گفت سی اپیزود می‌کنیم که سرمایه‌گذاری شما شانس بیشتری برای برگشت پول داشته باشد!
فضای فرهنگی مملکت آلوده است. یک بیت از شعر گروس عبدالملکیان را در «حکایت دریا» استفاده کرده‌ام که روی تابلویی در اتاق شخصیت اصلی نوشته شده است، می‌گوید «من ماهی خسته از آبم/ تن می‌دهم به تور». این داستان همه ما است.

ویدیو کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/GpONmFm7dms



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 08:40


گفت‌گوی احمد غلامی با بهمن‌ فرمان‌آرا - بخش دوم
بغض بی‌گریه

در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که نمی‌توانیم بپرسیم چرا. داریوش مهرجویی چه شد! شما که از همه‌‌چیز خبر دارید، چرا با گذشت یک سال، تکلیف این پرونده را روشن نکرده‌اید. کیومرث هم که انگار اصلا نبوده! داریوش پنجاه سال دوست من بود، فیلم‌ساز مهم مملکت بود. می‌دانید چه سخت است آدم گریه‌اش هم که می‌گیرد نمی‌تواند گریه کند، چون بغضی گلو را می‌گیرد. ما برادر نبودیم، ولی همکار بودیم. داریوش در 85 سالگی حقش این نبود. حق زنش هم نبود. چه بگویم!
ویدیو کامل را اینجا ببینید:
https://youtu.be/GpONmFm7dms

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 08:00


تاجیک: وفاق تزریقی نیست

وفاق یک فرهنگ است؛ وفاق باید در عادت‌واره‌های ما نشسته باشد. نمی‌شود وفاق را تزریقی و دفعتا ایجاد کرد. انسان‌ها باید به بلوغی برسند که با همه کثرت‌شان، با دیگران هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند.
وقتی وفاق تبدیل به سهم‌خواهی از فضای قدرت شود، قافیه را باخته‌اید چون هرگز نخواهید توانست تعادل را برقرار و حفظ کنید.

متن کامل:
https://ensafnews.com/557612


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 07:20


این آقای محترم که امیدوارم خداوند امثال ایشان را در این مملکت زیاد کند، آقای ملک است، ایرانی و تبریزی‌ که به جای چرتکه انداختن و استفاده انتفاعی از این مکان در جای گرانقیمتی مثل ولنجک تصمیم گرفته است به یاد پدر و مادرش این کتابخانه را تاسیس کند( کتابخانه باغ ملک ولنجک) و بدون دریافت پول یا حتی داشتن کارت عضویت، هر کتابی را که می‌خواهید به شما امانت بدهد. با دوستان یا خانواده‌تان به کتابخانه‌اش سر بزنید (همه روزه ۱۰ صبح تا ۸ شب)، به او خسته‌نباشید بگویید، برای پدر و مادرش فاتحه بخوانید، کتابخانه‌اش را به دیگران هم معرفی کنید و اگر کتابی دارید به کتابخانه‌ ملک اهدا کنید… خلاصه به‌جای نق‌ونوق، هرکدام‌مان برای آگاهی و رشد جامعه‌مان هر کاری از دست‌مان برمی‌آید ولو اندک انجام بدهیم یا حداقل به کسانی مثل آقای ملک انرژی بدهیم.

سهند ایرانمهر



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 06:40


«نه جنگ نه مذاکره» خسارت محض است!
سید مصطفی تاجزاده
زندان اوین - ۲۶ آبان ۱۴۰۳

از متن :

به درستی می‌‌گویند اصلاحات پروژه تدریجی است و انقلاب حرکتی دفعی. نمی‌توان به نام اصلاحات در پی انقلاب بود، باید از اصلاحات ممکن شروع کرد و گام به گام به اصلاحات مطلوب رسید.

آنچه نمی‌گویند این است: اصلاحات مورد اشاره ایشان نه از تیر ۱۴۰۳ که از خرداد ۱۳۷۶ شروع شده است. در این سه دهه علی‌الاصول باید به طرح و تحقق تغییرات ژرف‌تر متناسب با تحولات داخلی و خارجی نزدیک‌تر می‌شدیم نه اینکه «ترقی معکوس» کنیم و از مطالبات ملت و موازین دمکراتیک دورتر شویم.

دکتر پزشکیان انسانی شریف، پاکدست، مردم‌گرا و متواضع است و قصد خدمت دارد. باید به کمک او شتافت؛ اما نباید به تغییرات حداقلی بسنده کرد زیرا مهارکننده مشکلات و برآورنده انتظارات نیست.

خطای جبهه ملی را در تقابل با دولت امینی نباید مرتکب شد. ولی اشتباه دولت دوم روحانی را هم نباید تکرار کرد. تقابل با دولت وفاق خطاست اما هم‌سرنوشت‌شدن با آن نیز صحیح نیست، به ویژه اگر دست به اصلاحات اساسی و دموکراتیک نزند.

اصلاح‌طلبان باید بر ضرورت اصلاحات ساختاری تاکید و سیاست‌های اشتباه هسته سخت قدرت را بدون لکنت زبان نقد کنند. این روش هم دست دولت را برای چانه‌زنی و انجام اصلاحات بیشتر باز می‌کند و هم موجب دلگرمی مردمی می‌شود که روندهای جاری آنها را کلافه و خسته کرده است.

گرانیگاه سخن من ستیز با رهبری نیست، بلکه پایان‌دادن به مسیر قهقرایی به سوی فقر، فساد، عقب‌ماندگی، انسداد، انزوا و ابتذال است. من این کار سترگ را بدون اصلاحات ساختاری و سیاستی ممکن نمی‌دانم.

به همین دلیل چنانچه رهبر خود پرچمدار چنین تغییراتی شود از آن استقبال می‌کنم. زیرا نه با آقای خامنه‌ای و نه هیچ‌کس دیگری سر قدرت دعوا نداشته و ندارم.

ولی اگر رهبر زیر بار اصلاحات اساسی و فوری نرود همچنان رفتار و گفتار وی را نقد خواهم کرد، تا زمانی که به نظر اکثریت ملت تمکین کند.

 من نمی‌دانم آقای پزشکیان چقدر می‌تواند به پیمان خود وفادار بماند و در صورت لزوم گردن خود را از دین ملت برهاند! اما می‌دانم اصلاح‌طلبان اگر بخواهند اصلاحات را زنده نگه دارند، نباید عهد خود را با مردم بشکنند. نباید در دفاع از حقوق شخصی و اساسی شهروندان تعلل بورزند. 

آقای خامنه‌ای باید دریابد آن زمانی که می‌توانست بر خلاف نظر اکثریت ملت در جهت آمریکاستیزی و تحریم‌پذیری گام بردارد و پاسخ راهبرد توسعه‌سوز، آزادی‌ستیز و فقرگستر خود را به آن دنیا و به خداوند موکول کند، به سر آمده است.

همچنین باید دریابد که وظیفه حکومت ایران اخراج آمریکا از غرب آسیا و نابودکردن اسرائیل نیست. هرچند می‌توان اگر به نفع ملت ایران بود، آن رژیم نژادپرست و اشغالگر را به رسمیت نشناخت و در هرحال تمام ابزارهای سیاسی، تبلیغاتی، حقوقی و بین‌المللی را برای متوقف‌کردن جنایات آن به‌کار گرفت. 

متن کامل را اینجا بخوانید



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 06:02


وظیفه‌ای که برای انسان مقرر شده و او را از موجودات دیگر متمایز می‌سازد، فعالیت نفس او است به موافقت با عقل.
پس فضلیت انسان این است که وظیفه خود یعنی فعالیت نفس را به موافقت با عقل به بهترین وجه انجام دهد. و اگر چنین کرد سعید خوش خواهد بود.

سیر حکمت در اروپا
محمدعلی فروغی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 05:20


👆👆👆
انتخاب وی به عنوان رهبر می‌تواند به معنای حفظ این ساختارهای مالی و اقتصادی باشد.

تلاش برای حفظ وحدت در ساختار ولایی
در نظام ولایی، وحدت و انسجام درونی در شرایطی که فشارهای داخلی و بین‌المللی بالاست، اهمیت بسیاری دارد. رهبر آینده باید توانایی متحد نگه‌داشتن نهادها و جناح‌های مختلف حکومت را داشته باشد. متحد نگه داشتن نهادها و جناح‌های مختلف حکومت در سیستم‌های پیچیده و اقتدارگرا به‌ویژه در جمهوری اسلامی ایران، نیازمند توزیع رانت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. این توزیع رانت به‌طور مؤثر می‌تواند باعث تداوم اتحاد میان نهادهای حاکم، جلوگیری از درگیری‌های درونی و تضمین پشتیبانی از رهبر جدید یا سیاست‌های اصلی حاکمیت شود. بنابراین، توزیع رانت نه تنها به‌عنوان یک ابزار اقتصادی، بلکه به‌عنوان یک ابزار سیاسی برای حفظ ساختار قدرت و پیشگیری از شکاف‌ها و تضادها عمل می‌کند.

جمع‌بندی نهایی
نگرانی نسبت به از دست دادن امتیازات و رانت قدرت، ثروت و منزلت در شرایط غیر قابل پیش بینی آینده، موجب شده تا دولت عمیق، الیگارشی و شبکه‌های خانوادگی مسلط بر منابع قدرت، ثروت و منزلت، اینک به صحنه آمده تا پیش از هر تحول غیر قابل پیش بینی، از گزینه خود برای رهبری سوم حاکمیت ولایی، رونمایی کند. چه به گمان سردمداران دولت الیگارش عمیق، گزینه مجتبی خامنه‌ای برای رهبری ولایی، منافع اقتصادی و هم ساختارهای قدرت را بدون دگرگونی‌های اساسی حفظ می‌کند و به نوعی ادامه‌دهنده الگوی حکمرانی خانوادگی و تداوم ساختاری فعلی خواهد بود.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

16 Nov, 05:20


چرا رهبری مجتبی خامنه در شرایط فعلی مطرح شده است؟
احمد علوی
۲۲ آبان ۱۴۰۳



گزینه رهبری مجتبی خامنه ای چیز جدیدی نیست بلکه همان زمان شعار "رهبری را نبینی" به‌طور خاص در جریان اعتراضات و تظاهراتی که به دنبال حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸  در ایران آغاز شد، مطرح گردید. گویا تظاهرکنندگان به صرافت دریافته بودند، که دخالت خامنه ای بواسطه آقازاده اش در انتخابات، مقدمه فرایندی بود که به رهبری این آقازاده ختم میشود. بنابراین جانشینی مجتبی خامنه‌ای به عنوان رهبر سوم "حاکمیت ولایی" چیزی جدید و بی‌سابقه ای نیست، بلکه موضوعی است که از مدت‌ها پیش در محافل سیاسی و تحلیلی مورد گفتگو قرار گرفته است. در حقیقت، این موضوع به‌ویژه پس از افزایش نقش و نفوذ مجتبی خامنه‌ای در سال‌های اخیر به‌عنوان فردی نزدیک به پدرش، علی خامنه‌ای، و ورود او به دایره تصمیم‌گیری‌های امنیتی، سیاسی و اقتصادی، به یکی از مسائل اصلی در تحلیل‌های سیاسی ایران تبدیل شده است. گزینه رهبری مجتبی خامنه ای به‌عنوان رهبر ولایی برمبنای توازن قوا درون رژیم ولایی، منافع اقتصادی و سیاسی قشر حاکم، رقابت و رفاقت آن جناح ها و همچنین نظریه‌هایی مانند دولت عمیق و الیگارشی برای تداوم وضع موجود توضیح داده میشود. اما تحولات آینده ایران با توجه کنش رسانه های اجتماعی، برخی از سازمانهای مردم نهاد و تحولات غیر قابل پیش بینی در عرصه داخلی و بین المللی، بعید است به گونه ای رقم بخورد که کاملا  مطلوب دولت عمیق(پنهان) داخل باشد. 
نظریه دولت عمیق(Deep State)
بنا به نظریه دولت عمیق قدرت واقعی در "حاکمیت ولایی" در اختیار شبکه‌ای از افراد، سازمانها و نهادهاست که به طور غیررسمی و خارج از چارچوب‌های قانونی و پنهان از  رسانه های مستقل و آزاد و نظارت عمومی، بر تصمیمات اصلی کشور تأثیر می‌گذارند و مدیریت عمومی را سامان میدهند. این شبکه شامل سپاه پاسداران، برخی حوزویان و معممین ذی نفوذ، مدیران لایه بالای موسسات خصولتی و خانواده‌های قدرتمند است که مجتبی خامنه‌ای به این گروه‌ها وابستگی دارد. دولت عمیق در ایران به دنبال برگماشتن کسی بر کرسی رهبر ولایی خواهد بود که بتواند منافع قشر حاکم را حفظ کند. به‌ویژه با توجه به موقعیت حساس ایران در منطقه و فشارهای بین‌المللی، این نیروها به‌دنبال رهبری هستند که بتواند ساختارهای قدرت، منزلت و ثروت موجود را با کمترین مخاطره حفظ کند و در برابر هرگونه تحول یا تغییر ساختاری مقاومت کند. 

توازن قوا و قدرت درون‌ساختاری
توازن قوا در "حاکمیت ولایی" ، به‌ویژه بین نهادهای کلیدی مانند سپاه پاسداران و موسسات وابسته، مجلس خبرگان، و بخش‌هایی از حوزه قم و مشهد، نقش کلیدی دارد. در حال حاضر، سپاه پاسداران و سازمان‌های امنیتی و نظامی وابسته به آن به بازیگران اصلی و تعیین‌کننده سیاست داخلی و خارجی ایران تبدیل شده‌اند. مجتبی خامنه‌ای، به دلیل نزدیکی‌اش با سپاه و کنترل بر شبکه‌های امنیتی و مالی، از حمایت قابل‌توجهی در میان بسیاری فرماندهان سپاه برخوردار است. یکی از عوامل کلیدی که مانع از اصلاحات ساختاری در ایران است وجود امپراطوری سپاه پاسداران و موسسات وابسته است. این امپراطوری، که متشکل از نهادهای نظامی، امنیتی، رسانه ای و اقتصادی است، در ساختار رسمی دولت جای ندارند اما در عمل قدرت فراوانی دارد. در صورت انتخاب مجتبی خامنه‌ای به رهبری، این نهادها به‌طور طبیعی همچنان به دنبال حفظ منافع خود خواهند بود و ایجاد اصلاحات در چنین ساختاری، بعید به نظر می‌رسد.
مجلس خبرگان نیز، با توجه به تسلط شبکه‌های امنیتی و سیاست‌های ولایی بر اعضای آن، تحت فشار است تا شخصی را برای رهبری برگزینند که بتواند توازن قدرت کنونی را حفظ کند و هم‌راستا با منافع این نهادها حرکت کند. طرح گزینه رهبری مجتبی خامنه‌ای در این شرایط به نظر می‌رسد که برای حفظ ساختار و تداوم منافع باندهای قدرت‌ حاکم ضروری باشد. به عبارت دیگر، تغییر در رأس قدرت در ایران، مانند انتخاب رهبر جدید، همیشه در دایره بسته‌ای از قشر حاکم اتفاق می‌افتد. 

نظریه الیگارشی و شبکه‌های خانوادگی
جمهوری اسلامی طی بیش از چهار دهه اخیر، به یک نظام الیگارشی تبدیل شده است؛ یعنی قدرت، منزلت و ثروت در اختیار گروه محدودی از افراد و خانواده‌هایی قرار دارد که دارای پیوند سببی یا نسبی بوده و همچنین اشتراک و تضاد منافع هستند. خانواده خامنه‌ای به ویژه پس از گذشت این همه سال، به یکی از بانفوذترین و ثروتمندترین گروه‌های خانوادگی در ایران تبدیل شده‌اند. مجتبی خامنه‌ای به دلیل تعلق به این شبکه خانوادگی و ارتباط نزدیک با نهادهای اقتصادی و مالی زیر کنترل رهبر، مانند آستان قدس رضوی، بنیادها، و مؤسسات مالی، برای بقای این الیگارشی فردی ایده‌آل به نظر می‌رسد.


👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

15 Nov, 20:29


حسین انتظامی در برنامه «چهارراه»:

«ایران تنها کشوری است که هنوز برنامه پنج ساله توسعه دارد!»

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

15 Nov, 20:02


«ترامپ، مسئله‌ی اصلی ایران نیست»

بسیاری از کسانی که در فضای مجازی، آینده‌ی ریال و دلار و طلا و غیره را پیش‌بینی می‌کنند، به فالوورهایشان پیشنهاد می‌کنند که دلار و طلا و تتر بخرید و بخشی از پولتان را در بورس سرمایه‌گذاری نمایید که دلار صد هزارتومان را رد می‌کند و غیره و غیره.
من اقتصاددان نیستم و از این تریدینگ‌ها هم بی‌اطلاعم و توصیه‌ای له یا علیه‌شان هم ندارم. اما ابهاماتی در سیاست می‌بینم که شاید دانستن‌شان برای کسانی که وارد این ریسک‌ها می‌شوند مهم باشد؛

۱- ترامپ مثل هر رئیس‌جمهور دیگر آمریکا طرفدار و مدافع اسرائیل است اما بین نتان‌یاهو و اسرائیل تفاوت وجود دارد.
۲-پزشکیان در سازمان ملل گفت ما سلاح را به زمین می‌گذاریم به شرطی که شما هم به زمین بگذارید. نتان‌یاهو به نفع خود ندید که این پیام را بشنود اما این در ایران یک استراتژی است.
۳- ترامپ کابینه‌ای تندرو بسته است اما خودش و اقتصاد آمریکا در مجموع به دنبال جنگ نیستند. در واقع نمی‌توانند باشند. جنگ با ایران هزینه‌ای سرسام‌اور برای دنیا دارد.
۴- تضعیف ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای توازن قدرت در خاورمیانه را ازبین می‌برد و این نمی‌تواند مطلوب استراتژیست‌های آمریکایی باشد.
۵- ایران در نابودی طالبان و داعش همپیمان آمریکا بوده است و هم‌اکنون همراه یکدیگر همپیمان ارمنستان هستند. مردم ایران نگاه استقلال‌طلبانه‌ای در برابر بیگانگان به‌ویژه روسیه دارند.
۶- فروش نفت ارزان ایران به چین تاحدودی تورم در آمریکا را کنترل کرد. تحریم این فروش و‌ایجاد اخلال در انرژی خاورمیانه برای ترامپ احتمالا رویداد مطلوبی نیست.
۷- افزایش قیمت نفت ایران و آبادانی ایران احتمالا همراستا با استراتژی‌های امریکا است. چون خطرات عقب‌ماندگی اقتصادی ایران در منطقه‌ای که همه پیشرفت می‌کنند کمتر از ساخت بمب هسته‌ای نیست.
۸- دولت پزشکیان یک دولت عملگرا و پراکتیکال است و شخص پزشکیان تاکنون نشان داده است که فردی قابل اعتماد برای مردم ایران و جامعه‌ی جهانی است. احتمالا این دولت توان ایجاد توازن ملی، منطقه‌ای و تعامل با جهان را داشته باشد و بتواند با دونالد ترامپ توافقاتی انجام دهد.
۹- دونالد ترامپ با رهبر کره‌ی شمالی دست داد و حکومت افغانستان را در اختیار طالبان قرار داد آیا جمهوری اسلامی با مردمی دموکراسی‌طلب که ۶۰ درصد انها در مرحله‌ی اول پای صندوق رأی نیامدند خیلی بدتر از آنهاست؟
۱۰- نابودی حکومت مرکزی در ایران به بحرانی جهانی می‌انجامد و خلأی پرنشدنی در وسط خاورمیانه بوجود می‌اورد که از دل آن هزار واقعه‌ی ویرانگر و پیش‌بینی ناپذیر بوجود می‌آید.

لابد می‌پرسید اگر ترامپ مسئله‌ی اصلی نیست پس مسئله‌ی اصلی چیست یا کیست؟
اگر مجبور شوم پاسخ بدهم باید به طور کلی بگویم، مسئله‌ی اصلی ایران در حال حاضر، فساد است اما نه الزاما فساد مالی و اقتصادی.
کاش بتوانم روزی آناتومی فساد را آنالیز کنم و تک تک سلولهای‌ش را در قالب مثال‌های واقعی تشریح کنم.
آیا پزشکیان و مردم ایران می‌توانند با این اختاپوس هفت‌سر دربیفتند؟ آیا اراده‌ای برای کشتن تک‌تک سلولها و عوامل و حامیان و‌تصمیم‌سازان و برنامه‌نویسان و پشتیبانان آن دارند؟

تمام کسانی که اختلاس چای دبش را انجام دادند نهایتا حدود پنجاه نفر بودند. آنها ۳.۷ میلیارد دلار را نوش جان کردند و ۸۵ میلیون ایرانی هم ایستادند و تماشایشان کردند. مفسدین در همین حد کوچک و اندکند. اما چگونه است که می‌توانند این‌قدر بدزدند؟

محمدحسین غیاثی
۲۵ آبان‌ماه۱۴۰۳



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

15 Nov, 19:50


🔺ترامپ، ایلان ماسک و ایران!

ایلان ماسک ثروتمندترین فرد جهان به نوشته نیویورک تایمز دوشنبه گذشته با سعید ایروانی نماینده ایران در سازمان ملل دیدار و گفتگو کرده است. این دیدار در صورت صحت یک روز قبل از انتصاب ماسک به سمت رسمی وزیر کارآمدی دولت در کابینه دوم ترامپ انجام شده است.

این دیدار به طور حتم با هماهنگی ترامپ بوده است و می‌توان آن را تلاشی برای ایجاد پل ارتباط مستقیم با تهران پنداشت و به احتمال زیاد دو طرف ایرانی و آمریکایی در این دیدار توافق هم کرده‌ باشند که این ملاقات‌ها ادامه یابد.

به همین علت باید دید ترامپ با این دیدار و تلاش برای زدن پل ارتباطی با ایران به دنبال چیست و چرا ماسک را مکلف به این رایزنی کرده است؟

در وهله نخست، این دیدار می‌تواند نمایش یک روی دیگر سیاست ترامپ در قبال ایران باشد که با تصویر انتخاب طیفی به شدت تندرو، جنگ‌طلب و ضدایرانی سنخیتی ندارد که به قول دوستی، عاقل‌ترین افراد تیمش، خود ترامپ است.
ترامپ همین است و این شیوه بازی او نیز طبیعی و با مضمون چند یادداشت نگارنده درباره شخصیت ترامپ و سیاست‌های احتمالی او هم‌خوانی دارد.

فارغ از این که در این ملاقات چه گذشته است، اما ترامپ با این دیدار احتمالا خواسته باشد تصویری متفاوت و «غیرجنگ‌طلب» از خود در قبال ایران مخابره کند. در این قاب، این دیدار فی نفسه می‌تواند حامل این پیام باشد که به دنبال کاهش تنش است نه تشدید آن.

تنش‌ها در منطقه خاورمیانه در سطح خطرناکی است و هر چند به نقطه جوش نرسیده است، اما به آن نزدیک است و ممکن است ناخواسته منطقه را درگیر جنگی کند که نه آمریکایِ بایدن آن را می‌خواست و نه آمریکایِ ترامپ می‌خواهد. از این رو احتمالا ترامپ از بیم درگیر شدن در چنین جنگ ناخواسته‌ای می‌خواهد از هم اکنون برای کنترل و مهار اوضاع اقدام کند.

در این راستا هم می‌توان این ابتکار ترامپ را نوعی تلاش برای مدیریت رفتار و کنش ایران به ویژه در قبال اسرائیل و منصرف ساختن آن از پاسخ به حمله نیز دانست. این پاسخ هم به گمانم همچنان در دستور کار تهران است.

اما احتمال دیگر این که ترامپ از همین ابتدای کار خواسته است که از نزدیک با شیوه و زیرکی خود، شناختی از سیاست‌ و رویکرد ایران در قبال آمریکایِ او کسب کند و یحتمل ببیند که تا چه اندازه بازگشت او و این تصویر «رعب‌آور» با چینش این تیم ضد ایرانی موثر واقع شده است و این که تا کجا می‌تواند در این تصویرسازی پیش برود و همچنین میزان آمادگی طرف ایرانی برای کاهش تنش را بسنجد.

اما انتخاب تاجر بزرگی چون ایلان ماسک و نه یک شخصیت امنیتی و نظامی یا سیاستمدار افراطی برای این رایزنی نیز مکمل گزاره بالا و حامل این پیام نیز هست که در کنار تمایلش برای کنترل تنش، اهل معامله و توافق نیز هست.

ناگفته هم نماند که ماسک نیز مانند خود ترامپ شخصیتی متغیر دارد و این سال‌ها روابطشان همواره نوسانی بوده است. ایلان ماسک در انتخابات 2016 به شدت از سیاست‌های کلینتون حمایت و از ترامپ شدیدا انتقاد می‌کرد.
خود همین روابط نوسانی نیز درس‌های مهمی برای شناخت دقیق ترامپ دارد.
با وجود مواضع ماسک، و در حالی که تلاش خاصی برای دلجویی از ترامپ نکرده بود؛ اما چون «دلار» و «پول» یک محرک و جهت‌‍دهنده نیرومند نظام فکری ترامپ است، پس از پیروزی در انتخابات 2016، ماسک را به عضویت شورای مشورتی اقتصادی درآورد.

اما دوباره ماسک در سال 2017 در اعتراض به خروج از معاهده آب و هوایی پاریس قهر کرد و پس از آن نیز چند بار این قهر و آشتی تکرار شد که غالبا خود ترامپ برای دلجویی، آشتی و کشاندن ماسک به سمت خود تلاش کرده است؛ تا این که در سه ماه گذشته روابط بسیار نزدیک شد و ماسک روزانه یک میلیون دلار به کمپ انتخاباتی او کمک کرد و اکنون نیز به چهره‌ای کلیدی در تیمش تبدیل شده است. با این حال، باید دید این دوستی تا کی دوام می‌آورد.

اما به موضوع اصلی که برگردیم، در آینده نیز در امتداد همین تناقضات ترامپی، به احتمال زیاد شاهد فصول دیگری از این دو روی سیاست‌ورزی او در قبال ایران باشیم. یک بار چنان موج تندی راه بیفتد که انگار جنگ حتمی است و بار دیگر موجی متناقض که انگار آشتی و توافق حتمی است.
در میانه جدال این دو تصویر اعلامیِ گیج کننده و بعضا گمراه کننده، باید دید سیاست واقعی ترامپ با ایران راه به کدام سمت می‌برد.

صابر گل‌عنبری


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

15 Nov, 19:23


مرحبا به این سلیقه!

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

15 Nov, 19:22


نوای امید بر ویرانه‌های بیروت

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

15 Nov, 18:40


ابتکار ایلان ماسک و ضرورت مذاکره مستقیم با امریکا
عباس آخوندی، ۲۵ آبان‌ماه ۱۴۰۳

تا اینجا اطلاعات قابل تحلیلی از این ملاقات انتشار نیافته‌است. با این وجود، از اینکه جناب ایروانی این مذاکره را انجام داده‌اند باید خشنود بود و از آن استقبال نمود.

دریچه‌ها در عالم سیاست برای مدت محدودی گشوده می‌شوند و سپس بسته می‌شوند. اینک که دو طرف دریچه‌ای به روی هم گشوده‌اند تمام تلاش باید این باشد که بی‌ثمر بسته نشوند.

در سیستم ریاستی امریکا و نقش تعیین‌کننده‌اس که در تصمیم‌گیری‌های آنجا دارد، توجه به شخصیت فردی رییس جمهور در کنار سیستم رسمی بروکراتیک آن مهم است. از این‌رو، توجه به شخصیت ترامپ و برخی از منصوبان نزدیک وی مهم است. اینان از عالم کسب‌وکار به عالم سیاست ورود کرده‌اند. و سیاست‌مدار حرفه‌ای نیستند. این ویژگی هم فرصت‌هایی را فراروی سایر ملت‌ها فراهم می‌آورد و هم به دلیل فروکاست مطالب به سود و زیان‌های فوری می‌تواند واجد تهدید و خطر باشد. شکاف هایی ایجاد می‌کند که رندان سیاسی و بین‌المللی می‌توانند در آن بایستند و فضا را گِل‌آلودتر کنند.

ما در این سوی جهان باید بسیار هوشیار باشیم و با آگاهی از پیامدهای احتمالی این ویژگی، سیاست رفتاری خود را تنظیم کنیم. نحوه‌ی مواجهه و رفتار با وی نسبت به بایدن به دلیل همین ویژگی کاسب‌کاری وی و اطرافیانش و شبکه‌های خصوصی ارتباطی وی و اطرافیانش باید کاملا متفاوت باشد. نمی‌توان گفت که نتیجه‌ی انتخاب وی برای ما فرقی نمی‌کند. فرق می‌کند.

ما با حفظ اصول سیاست خارجی و منافع ملی ایران باید سیاست رفتاری صددرصد متفاوتی را طراحی و بکار بندیم. از جمله، توجه به این نکته بسیار مهم است که با این تیپ افراد نمی‌توان مذاکره غیر مستقیم داشت. مذاکره باید مستقیم و با دستور کار مشخص و قابل تبدیل به عدد و رقم باشد. ما باید از این موقعیت استقبال کنیم و از مذاکره غیرمستقیم که برنده اصلی آن نتانیاهو است حذر نماییم. مگر آن‌که مذاکره غیرمستقیم مقدمه مذاکره مستقیم باشد.


امیدوارم این هوشمندی در دولت باشد و تهدیدها را بتواند به فرصت تبدیل کند.
ادعای نیویورک تایمز؛ دیدار ایلان ماسک و سفیر ایران در سازمان ملل؟

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 14:40


دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت:
موضوع حصر در اختیار یک شخص بوده و آن شخص باید در این مورد، انعطاف نشان دهد. به نظر می‌رسد که قصد انعطافی وجود ندارد.
کروبی درباره رفع حصر گفت یا همه یا هیچ؛ شد هیچ!

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 14:02


نسخه کامل مستند «یادی از مبارزاتِ دکتر حسین فاطمی»
کارگردان: محمد تهامی‌نژاد(۱۳۵۹)

شامل گفتگوهایی ویژه با سلطنت فاطمی(خواهر حسین فاطمی)، سعید فاطمی(خواهرزاده حسین فاطمی) و دکتر مهدی آذر(وزیر فرهنگ دکترمصدق).

▪️دو نکته درباره فیلم؛ اول اینکه سعید فاطمی، خواهرزاده حسین فاطمی و منشی دکتر مصدق و سردبیر روزنامه «باختر امروز» بود که بعد از کودتای ۲۸مرداد دستگیر و زندانی شد. برخی به اشتباه از او به عنوان برادر دکتر حسین فاطمی یاد می‌کنند. برادر حسین فاطمی، نصرالله سیف‌پور فاطمی نام داشت که در سال ۱۳۲۴ برای ادامه تحصیلات از ایران به انگلستان و سپس به آمریکا رفت. او در دوران دکتر مصدق نماینده ایران در سازمان ملل و یونسکو بود و تا پایان عمر در آمریکا ماند.
دوم اینکه طی سال‌های گذشته، بخش‎هایی از فیلم استاد تهامی‌نژاد در مستندهای مختلف استفاده شده و گاهی افراد به اشتباه، رفرنس اصلی تصاویر این فیلم را فیلم‎های دیگری اعلام می‌کنند.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 13:20


پوشه شنیداری سخنرانی محمدجواد ظریف در پیش نشست اول همایش سالانه انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد
در ایام سال‌یاد شادروان
دکتر
داود هرمیداس باوند

گرامیداشت دیپلمات و استاد برجسته حقوق و روابط بین الملل

قطعنامه تعریف تجاوز: میراث پنجاه ساله و چشم‌انداز‌های آینده

سه شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳
انجمن ایرانی مطالعات سازمان‌ملل‌متحد
خانه اندیشمندان علوم انسانی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 12:40


خودمان را فریب ندهیم

درباره تبلیغات سیاسی تندروها در حمایت از ورود به جنگ

گاوریلو پرنسیپِ صرب زمانی که ماشه را رو به شاهزاده و وارث تاج و تخت امپراطوری اتریش-مجارستان چکاند، شاید در مخیله‌‏اش نمی‌‏گنجید این ترور آغازگر جنگ جهانی اول شود

جنگ اول سال۱۹۱۴ آغاز شد. فقط ۱۱۰سال از آن زمان گذشته و بشر در این یک قرن به مرور یاد گرفت که بی‌‏دلیل وارد جنگ نشود

علم سیاست به ما می‌‏گوید که سیاست‌گذاری و حکمرانی، تصمیم‌‏گیری در بزنگاه‌‏ها و رویدادهای سرنوشت‌‏ساز باید براساس منافع‌‏ملی باشد.

با نگاه به همین مفهوم راهبردی است که روزی جنگی آغاز و روز دیگر تمام می‌‏شود. ایران نیز مانند کشورهای دیگر باید منافع ملی خود را معیار اصلی قرار بدهد. در کشورمان، منافع ملی و آرمانی در بعضی موارد با هم درآمیخته است. منافع‌ ‏ملی ایران هم امروز به ما نمی‌‏گوید باید وارد جنگی شویم که از یک سو، ریشه آن ارتباطی به ما ندارد و از سوی دیگر، ورود به آن ضروری نیست

محسن صالحی‌‏خواه |گزارشگر هم‌‏میهن

برای مشاهده متن کامل یادداشت کلیک کنید




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 12:00


انتخاب گزارش می‌دهد؛

از «مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست» تا «کلینیک ترک بی‌حجابی»!

هر لحظه می‌توان سخنی شاذ از نیرو‌های تندرو‌ها بشنویم؛ سخنانی که بیش از آنکه فایده‌ای سیاسی و اجتماعی داشته باشد، صرفا بازنمای شخصی‌ترین افکاری است که در ذهن این طیف حداقلی می‌گذرد. در تازه‌ترینش هم مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران، گفته است که می‌خواهیم اولین کلینیک ترک بی‌حجابی را در تهران راه بیندازیم. جالب آن است او گفته که این ایده «پس از بررسی‌های تخصصی و جلسات کارشناسی» خلق شده است.

متن کامل:
https://www.entekhab.ir/003UZr



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 11:20


بحث درونی اتاق گفت‌وگوی سیاسی جمعی از جمهوری‌خواهان ایران؛ "انتخاب دونالد ترامپ و پيآمدهای آن بر منطقه خاورميانه و ايران"

بحث آزاد جمعی

تاریخ جلسه: 12 نوامبر 2024/ ۲۲ آبان ۱۴۰۳

مشارکت کنندگان در بحث: رضا قرشی، کورش پارسا، مهدی نوربخش، منصور فرهنگ، مهدی فتاپور، بهروز بیات، امید اقدمی و فرزانه بذرپور.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 10:40


‌‌«قذافی ــ اسد: روایت یک حذف سیاسی»


سرنوشت امام موسی صدر تا به امروز در هاله‌ای از ابهام مانده است. او در شهریور ۱۳۵۷ ناپدید شد ــ و جای «ناپدید شد» می‌توان فعل‌های دیگری هم گذاشت: کشته شد، سربه‌نیست شد یا افعالی دیگر. صدر در سفری به لیبیِ سرهنگ قذافی ناپدید شد. عموم روایت‌های سیاستمداران بلندپایه از این حکایت دارد که قذافی او را زندانی کرده یا در جا کشته است. اما در این پُست می‌خواهم به یکی از کسانی رجوع کنیم که روایت کاملی از ماجرای سربه‌نیست شدن امام موسی صدر ارائه می‌دهد و در عین حال جایگاه دیپلماتیک و اطلاعاتی او به ما اجازه می‌دهد روایتش را جدی بگیریم: سرلشکر منصور قَدَر.

منصور قدر را می‌توان «جعبه‌سیاهِ اطلاعاتی ایران در امور سوریه، اردن و لبنان» نامید. قَدَر از مقامات بلندپایۀ اطلاعات خارجی ساواک بود و به مدت چهارده سال در سوریه، اردن و لبنان خدمت کرد؛ از جمله به عنوان سفیر. او سفیر بود، اما به دلیل اینکه همزمان مقام اطلاعاتی‌ـ‌امنیتی داشت، به اطلاعات و روابطی بیش از یک دیپلمات عادی دسترسی داشت. همین جایگاه او و اقامت بلندمدت به عنوان دیپلمات در لبنان و اردن و سوریه باعث شده است هم جریان‌ها و هم شخصیت‌ها را به خوبی بشناسد. بنابراین، روایت او را در اینجا با هم مرور می‌کنیم:

ویژگی مهم روایت او در میان سایر روایت‌ها این است که قتل امام موسی صدر را پروژۀ مشترک سوریه و لیبی (یعنی حافظ اسد و قذافی) معرفی می‌کند. در واقع حتی ریشۀ این دسیسه را به حافظ اسد نسبت می‌دهد. وقتی منصور قدر در لبنان سفیر بود، برابر با ۱۳۵۷، حافظ اسد از قدر می‌خواهد برای گفتگوی مهمی به دمشق برود. ناگفته نماند که قَدَر با حافظ اسد از زمانی که اسد هنوز افسری میان‌رتبه بود و هنوز با کودتاهای پیاپی به ریاست دولت نرسیده بود، دوستی داشته است. در آن مقطع زمانی، در پی انعقاد قرارداد الجزایر، دعوای قدیمی ایران و عراق فیصله یافته بود، اما سوریه با دولت عراق اختلاف داشت. حافظ اسد در دیدار با قدر از او می‌خواهد از شاه درخواست کند که اجازه دهد سوریه از طریق خاک ایران ــ یعنی از خوزستان ــ به کردهای عراق اسلحه برساند تا سوریه طرح یک کودتا را در عراق اجرا کنند. اسد برای جذاب کردن این پیشنهاد خود می‌گوید در ازای این کمک با روحانیان در عراق برخورد می‌کند و به علاوه «امام موسی صدر هم از صحنۀ سیاسی لبنان حذف خواهد شد».

وقتی این پیام‌ها به شاه منتقل می‌شود، شاه می‌فهمد که سوریه قصد حذف امام موسی صدر را دارد و از منصور قدر می‌خواهد به نحوی به امام موسی صدر بفهمانند که قصد جان او را کرده‌اند. در اینجا لازم به ذکر است که رابطۀ صدر با شاه و حکومت او رابطۀ پرتناقضی بود. هم زمانی بود که صدر به ایران آمد و با شاه دیدار کرد و قول کمک‌های مالی گسترده گرفت و هم زمانی بود که به دلیل سایر روابط صدر با قدرت‌هایی که عملاً دشمن شاه بودند، شاه از کمک به صدر خودداری کرد. به هر روی به رغم نزدیکی گذرا میان آنها، صدر عملاً به یکی از چهره‌های کلیدی مخالفان شاه تبدیل شده بود. صدر برای جذب کمک و پیشبرد برنامه‌های سیاسی خود با قدرت‌های مختلفی وارد گفتگو می‌شد و همین باعث می‌شد دوستانش خیلی زود به او بدگمان شوند ــ به ویژه کسی مانند قذافی که به پارانویا مبتلا ‌بود!

اسد که می‌خواست صدر را از لبنان حذف کند، به قذافی تلقین می‌کند که موسی صدر عامل آمریکاست. قذافی کمکی دوزاده میلیون‌دلاری را که قبلاً به صدر کرده بود بهانه می‌کند و در جلسه‌ای در طرابلس که در ظاهر امر قرار بود اختلافاتشان را حل کنند، صدر را توبیخ می‌کند و سپس او را به دست جوخۀ اعدام می‌سپارد.

این خلاصۀ روایتی است که منصور قدر ارائه می‌دهد. اگر فایل پیوست را بشنوید که گفتگوی سرلشکر منصور قدر در سال ۱۳۶۵ با بنیاد مطالعات ایران است، در جریان جزئیات بیشتری قرار می‌گیرید. طبعاً لحن روایت و محتوای آن از مسئولیت من خارج است و فقط به عنوان یکی از روایت‌های قابل‌توجه آن را در این پست آورده‌ام.

مهدی تدینی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 10:35


مرگ خودخواستهٔ کیانوش سنجری عزیز؛
انفجار بمب هشداری برای بیدار کردن ما


اکبر دانش سرارودی

گرچه برای این نظام نه آبرو مهم است، نه جان انسانها و نه افکار عمومی، ولی قطعاً خودکشی مظلومانه و آگاهانهٔ سیاسی کیانوش سنجری متفاوت خواهد بود.

بله! «خودکشی» بسیار مذموم و ناپسند است و این وجودِ پرانرژی و فعال ماست که  دیکتاتورها را آزار میدهد نه جسم بی جان مان، لذا باید با امیدواری به آینده مراقب خود و سلامتی مان باشیم و لحظه ای مأیوس از تغییر نشویم.

در عین حال که از رفتن این زندانی سیاسی و روزنامه نگار متعهد و شجاع بسیار غمگین و متأسفم، مرگ خود خواسته و از پیش اعلام شده او را «انتحار سیاسی» متفاوتی میدانم که باید همه را به فکر فرو برد.

ما نمی‌توانیم إنتحار نظامی، مُنْتحرانی که بمب بخود می بندند  و به صف دشمن میزنند را ستایش نموده و این انتحار سیاسی ویژه ای که از قبل هشدار میدهد و خواستار آزادی زندانیان سیاسی بی‌گناهی میشود که جرمشان نه گفتن به استبداد و شرایط غم انگیز موجود است را تقبیح و محکوم کنیم

اتفاقاً این انتحار سیاسی که جز به مرگ منتحرش ختم نمیشود و فقط بدنبال بیداری و هوشیار ساختن است، خیلی ارجح از انتحاری است که مثل انتحارات داعشیان و طالبان ها جمع بیگناه دیگری از بندگان خدا را هم به کشتن میدهد.

بنابراین ضمن تسلیت این مرگ دردناک و غم انگیز به تمام وجدان های بیدار و کسانیکه نام انسان و انسانیت را بزرگ میشمارند دو پیام مهم این انتحار سیاسی بزرگی که از عمق تعهد و سوز این فعال سیاسی و روزنامه نگار رنج کشیدهٔ عزیز خبر میدهد را متذکر میشوم؛

پیام اولش خطاب به مسئولین نظام ناجمهوری غیراسلامی است که؛ ظلم عاقبت ندارد، دست از این مسیر غلطی که روز به روز حال مان را بدتر میکند بکشید و برای بقاء و دوام حکومت و قدرت خودتان هم که شده تا کاملاً وقت نگذشته بخود آمده و نسبت به سیاستگذاری های غلط و نحوه حکمرانی مردم ستیزتان تجدید نظر کنید و ضمن آشتی ملی و آزادی زندانیان و محصوران سیاسی، راه نویی در ساختن ایران و فاصله گیری از مفاسد و بدبختی های روز افزون موجود را تجربه نمائید.

و پیام دومش نیز خطاب به تک تک ما ایرانیان است
میگوید؛ اگر زندانی سیاسی داریم آنها دزد یا هیز نبوده اند تا بواسطه جرمی که مرتکب شده اند مجازات شوند [گرچه در این رژیم، اختلاسگران و مفسدان بالانشین و عزیزند] بلکه پیشقراولان معترضی هستند که از بابت انبوه نابسامانی و کثافاتی که به زندگی تک تک مان تحمیل شده و ایران مان را ویران کرده به حصر و زندان افتاده اند، لذا از تمام ایران دوستان و مدعیان انسانیت میخواهد که ضمن حمایت از پیشقراولان رهایی، مراقب وطن و داشته هایی باشیم که با سیاستگذاری های غلط و حکمرانی مستبدانه این دهه ها در حال نابودی و آب شدن است.

از ما میخواهد دست از بی تفاوتی برداشته، برای خود و فرزندانی که تمام امید و آرزو هایشان در حال نابود شدن است قدمی برداریم و ضمن مهربانی در حق همدیگر، اجازه ندهیم اهریمنان پیروز شده و نام مان را بعنوان بی خاصیت ترین نسل سازگار با استبداد ثبت نمایند.

روح این انتحار کننده شجاعی که خواسته با مرگش، انفجاری از بخود آمدن را بوجود آورد شاد باد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 10:00


انقلابی‌های خیانتکار!
مجتبی لشکربلوکی

▫️
به این زنجیره وحشتناک و عبرت انگیز تاریخ توجه کنید: به محض اینکه لنین (رهبر انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی) مُرد معلوم شد که شخص دوم انقلاب یعنی تروتسکی خودفروخته و خائن است، رهبران انقلاب مانند استالین، کامنف، زینوویف و بخارین به کمک هم او را از کشور بیرون انداختند و بعدش در مکزیک با یخ شکن او را کشتند.

▫️پنج سال بعد معلوم شد که کامنف، زینوویف و بخارین نیز دشمن خلق بودند در نتیجه محاکمه و با دستور استالین، توسط هنریخ یاگودا که نفر اول وزارت امنیت بود اعدام شدند. اما داستان خیانت ها تمام نشد. بعدا گفته شد خودِ هنریخ یاگودا (رئیس وزارت امنیت کشور) هم جاسوسِ امپریالیست هاست و گفتند نه تنها جاسوس است بلکه از خانه باغش هم، هزاران عکس، فیلم سکسی و حتی لباس زیر زنانه و [....] پیدا کردند!

▫️در کشوری که بنایش بر بی خدایی بود گفت: به ‏نظر می‏رسد خدا وجود داشته باشد. من هزاران بار از دستورات خدا سرپیچی كردم تا به استالین خدمت كنم؛ حالا حكم مرگم را صادر كرده است. بالاخره به دستور استالین و بدست معاون اش نیكلای یژوف به گلوله بسته شد. اما مدتی بعد گفتند که خودِ نیكلای یژوف هم دشمن خلق و سرسپرده بیگانگان است در نتیجه محاکمه و به وسیله معاون خود یعنی لاورنتی بریا کشته می شود. این زنجیره به پایان می رسد؟ نه! به ادامه اش توجه کنید!

▫️چیزی نمی‌گذرد که بعد از مرگ استالین، یک مرتبه گفته شد که خودِ لاورنتی بریا (رئیس وزارت امنیت کشور) نیز به وطن و انقلاب خیانت کرده و جاسوس انگلستان بوده در نتیجه به دستور خروشچف دستگیر شد و در دادگاهی به ریاست گئورگی ژوکوف به مرگ محکوم و توسط او اعدام شد. چند مدت بعد، گئورگی ژوکوف نیز مغضوب شد و از کلیه مشاغل برکنار و به اورال تبعید شد.

▫️بعدا کاشف به عمل آمد که خود استالین نیز خائن بوده در نتیجه، گور استالین را شکافته جسدش را درآورده و از محل مقبره لنين در ميدان سرخ مسكو به كنار ديوار كرملين انتقال دادند. بعدها گفتند خود خروشچف نیز آدمی ماجراجو و دشمن بوده در نتیجه بوسیله برژنف برکنار شد و تا زمان مرگش در ویلایی در حومه مسکو تحت نظر قرار گرفت و وقتی مرد، تحت شدید تدابیر امنیتی دفن شد حتی به خانواده‌اش نیز اجازه شرکت در مراسم را ندادند. وقتی برژنف مرد و گورباچف آمد تازه فهمیدند که ای بابا! این کفتار پیر یعنی برژنف، بیشترین ضربه ها را به روسیه زده و سال ها جلوی پیشرفت روسیه را گرفته بوده.این داستان ادامه پیدا کرد تا اینکه اتجاد جماهیر شوروی چندپاره شد و از بین رفت و تبدیل شد به کشورهای استقلال یافته!

تحلیل و تجویز راهبردی:

▫️آنچه در بالا خواندیم فقط مربوط به کشور شوروری نیست. می تواند در خانواده ما هم اتفاق بیفتد. می تواند در هر خانواده، قبیله، گروه، روستا، سازمان، استان و در هر کشور دیگری رخ دهد. چطور چنین چیزی رخ می دهد؟ وقتی می بینیم که در خانواده ما یاغی پیدا شده، در سازمان ما معترض ها زیاد شده اند و در کشور تعداد زیادی مطرود و خائن و مغضوب داریم! این یعنی یک جای کار ایراد دارد. این یعنی اینکه قبیله ما، جمع ما، سازمان ما توانایی هضم تنوع ها و تفاوت ها را ندارد. هر کسی که متفاوت می اندیشد و متفاوت فکر می کند، سریعا برچسب خائن، دگراندیش، تجدیدنظرطلب و ... می زنیم. جمع های با توان هضم بالا، هنر تبدیل تفاوت‌ها به یکپارچگی (و نه یکی شدن) را دارند. دقیقا تفاوت در همین نقطه ظریف است:

▫️جمع هایی که تنوع و چندصدایی را دوست دارند چنین فکر می کنند: اینکه من و تو کاملا شبیه به هم فکر کنیم یعنی یک نفر از ما اضافه است. و چه خوب است که ما متفاوت هستیم و متفاوت فکر می کنیم. جمع هایی که تک صدایی را دوست دارند چنین فکر می کنند: تو شبیه به من فکر نمی کنی؟ پس تو باید حذف شوی! همین!

راه حل چیست؟

▫️گفتگو برای درک مشترک را بیاموزیم. احترام به تصمیم مشترک را تمرین کنیم. چرا؟ فرض کنید در مورد یک مساله ملی مثلا تبدیل ایران به هاب ارتباطی منطقه، من یک درک از مساله دارم و تو درک دیگری. با هم از طریق گفتگو به درک مشترک می رسیم اگر نرسیدیم از طریق رای گیری و انتخابات به تصمیم مشترک می رسیم.‌ بنابراین يا با گفتگو به درک مشترک و یک تصمیم مرضی الطرفین می رسیم یا اینکه نمی توانیم یکدیگر را با گفتگو قانع کنیم و اینجاست که باید رای گیری کنیم و هر چه جمع گفت را بپذیریم. جامعه ای که اعضای آن احساس کنند همه در آن نقش دارند و احساس کنند که می توانند با یکدیگر یا به درک مشترک برسند یا به تصمیم مشترک دیگر به فکر انقلاب و تخریب و خیانت و دیگران و دسیسه نمی افتند. یکسان سازی (همه دقیقا شبیه به هم فکر کنند) را رها کنیم، یکپارچه سازی (درک یا تصمیم مشترک) را در دستور کار قرار دهیم.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 09:46


(دروغ‌های معنوی)

دروغ‌ها را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد: دستۀ اول، آنهایی است که انگیزه‌های مادی و منفعت‌طلبانه دارد؛ مانند دروغی که فروشنده به خریدار می‌گوید. دستۀ دوم، دروغ‌های معنوی است؛ یعنی آنچه با انگیزه‌های مقدس، ساخته و منتشر می‌شود؛ مانند آنجا که گوینده‌ یا نویسنده‌ای می‌خواهد با دروغ، آنچه را که حقیقت و راست می‌داند، برای شمار بیشتری از آحاد جامعه، باورپذیر کند. شخصی را تصور کنید که حقیقت مطلق را در انحصار مذهب و اندیشۀ خویش می‌داند و مذهبی دیگر را به‌شدت باطل و زیان‌بار. چنین شخصی، گاهی به خود اجازه می‌دهد که علیه مذهب رقیب دروغ بسازد تا مردم را از خطر گمراهی نجات دهد.
باورش سخت است؛ ولی چنین دروغ‌هایی وجود دارد و شمارشان هم کم نیست. برای نمونه، نویسنده‌ای گمنام که به‌شدت ضد عرفان و تصوف و مخالف سرسخت یکی از مذاهب اسلامی بوده است، کتابی نوشته و نام آن را «خاطرات مستر همفر» گذاشته است. مستر همفر، به ادعای نویسندۀ گمنام کتاب(احتمالا شخصی به نام صبری پاشا)، سفیر انگلستان در برخی کشورهای عثمانی بوده است. در این خاطرات جعلی، ثابت می‌شود که سیاست رسمی انگلستان، ترویج تصوف در میان مسلمانان است. من در گفت‌وگو با بسیاری از اهل علم و نیز در برخی کتاب‌ها دیده‌ام که به این کتاب استناد کرده‌اند؛ حال آنکه چنین شخصی وجود خارجی ندارد و نویسندۀ پنهان این کتاب، چون عرفان و تصوف و وهابیت را موجب گمراهی مسلمانان می‌دانسته است، خواسته است از این راه، به جامعۀ دینی خدمت کند. نمونۀ دیگر، کتاب «سیاسة الحسینیه» نوشتۀ ماربین آلمانی! است. این کتاب و تأثیر آن بر سرنوشت عاشوراشناسی، مهم و به عقیدۀ من تأسف‌آور است؛ اما بی‌گمان نویسندۀ واقعی و ناشناختۀ آن، انسانی بوده است که درد دین داشته و خواسته است با استفاده از اعتبار فیلسوفان آلمانی، تحلیل خود را از نهضت عاشورا جا بیندازد. (ر.ک: محمد اسفندیاری، عاشوراشناسی، چاپ دوم، صحیفۀ خرد، 1388ش، ص103)
فصلی از کتاب تاریخ معاصر ایران را باید به گفت‌وگو دربارۀ کتاب‌هایی اختصاص داد که نام نویسنده و محتوای آنها دروغ محض است. مثلا دستگاه تبلیغاتی پهلوی دوم، کتابی علیه مارکسیست‌ها منتشر کرد به نام «خاطرات ابوالقاسم لاهوتی» که محتوای آن، خیانت‌های پی‌درپی حزب توده به آرمان‌های ملی است. این خیانت‌ها از زیان روزنامه‌نگار مقتول، ابوالقاسم لاهوتی روایت می‌شود که خود عضو حزب توده بوده است. مؤلفان «خاطرات لاهوتی» کتابی دیگر نیز منتشر کردند به نام «نگهبانان سحر و افسون» تا جامعۀ دینی ایران را از خطر کمونیسم به هراس افکنند. این کتاب، پر از ناسزاگویی و تمسخر دینداران است. اکنون معلوم شده است که مؤلفان این کتاب، دشمنان حزب توده بودند. در مقابل، کسانی هم بودند که مرگ هر نویسنده یا مبارزی را به گردن رژیم می‌انداختند. آل احمد در آن سال‌ها شایعه کرده بود که صمد بهرنگی را ساواک کشته ‌است. آل احمد می‌دانست که بهرنگی در رود ارس غرق شده است؛ اما اعتقاد داشت که از هر راهی باید به ساواک ضربه زد. رضا براهنی نیز همین روش را داشت. كتاب «دخترم فرح» نيز جعلی و برای انتقام از  خاندان سلطنت است. دروغ‌های معنوی به منشورات دینی نیز راه یافته است. حدود سی و پنج سال پیش، یکی از نویسندگان دینی، کتابی نوشت دربارۀ کرامات عالمان دینی. وی در پایان عمر به یکی از نزدیکانش گفته بود که برخی از این کرامات را خود به چشم دیده و برخی را ساخته است تا ایمان جوان‌ها محکم‌تر شود. نویسندۀ دیگری در خارج از ایران، خشم مقدس خود را علیه اسرائیل، با افشای پروتکل‌های بین‌المللی صهیونیسم بروز داده و چندين مترجم در ایران، کتاب او را به فارسی برگردانده‌اند. چنین پروتکل‌هایی وجود خارجی ندارد و اگر هم داشته باشد، در دسترس عموم نیست. کتاب «غروب آفتاب در اندلس» که پایه و بنیان بسیاری از تحلیل‌ها دربارۀ مواجهۀ غرب با مسلمانان شده است، از همین دست است.  کتاب «اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات» نوشتۀ فاضل‌ دربندی را هم باید از باب دروغ‌های دلسوزانه دانست، ولاغیر. و نیر بسیاری از گفتارها در بسیاری از کتاب‌ها و سخنرانی‌ها. نه حزب توده، قابل دفاع است و نه الحاد و نه صهیونیسم و نه استعمار؛ اما این روش رسواسازی و افشاگری (مباهته) و تبلیغ، اگر در کوتاه‌مدت هم کارستان کند، در درازمدت رسوایی به بار می‌آورد. دروغ‌های معنوی، پرونده‌ای بسیار پیچیده‌ و پربرگ دارد؛ آنقدر که اشاره به برخی از آنها، عده‌ای را افسرده یا خشمگین می‌کند و باعث سوء‌تفاهم می‌شود. بیشتر مردم گمان می‌کنند که دروغ‌ها، انگیزۀ مادی دارند و بس؛ اما واقعیت باورنکردنی برای اکثر مردم، این است که گاهی منشأ دروغ‌، آرمان‌‌طلبی و هدف‌پرستی نویسندگان و گویندگان خیرخواه است، و تلخ‌تر از آن، این است که برخی از این دروغ‌های – مثلا – خیرخواهانه، پیامدهایی ناگوار برای ملت‌ها داشته‌اند. 
 
رضا بابایی

فرهیختگان

14 Nov, 09:20


«بن سلمان سازان، مشغول کارند»
مجتبی نجفی


زنگها به صدا در آمده، پروژه رونمایی از « مجتبی» به عنوان منجی ملت ایران در مراحل آخر است. مصاحبه اخیر پالیزدار که زمانی به خاطر افشای فساد سیستماتیک بازداشت شد و امروز هم بر حقانیت حرفهایش تاکید می‌کند خود نشانه ای دیگر از سیاستی است که در پی معرفی « بن سلمان » ایرانی است: مبارزه با مفسدان، تامین آزادیهای اجتماعی، تامین حداقلی از آزادیهای سیاسی. اینها محورهای اصلی طرفداران ایده بن سلمان سازی مجتبی هستند. به عبارتی طرفداران این ایده پسر را برای پاک کردن چهره پدر علم کرده و در دورانی که « جانشینی» بحث تعیین کننده مناسبات داخلی ایران شده در فکر معرفی آقازاده به عنوان اصلاحگری منجی در شرایط ویژه هستند. به خصوص اینکه در داخل اپوزیسیون منسجمی نیست و در خارج، بسیاری از گروههای اپوزیسیونی با فاند و رانت آلوده شده یا ملتمسانه از ترامپ و نتانیاهو گدایی توجه می‌کنند. از اینرو طرفداران ایده بن سلمان سازی، فرصت را مغتنم شمرده اند برای جانشینی فرزند رهبر فرتوت، پیر و لجوج، مجتبای جوان را علم کنند.

تصویری که پالیزدار در مصاحبه اش ارایه کرد، تازه نبود، حکومتی غرق در فساد مستعد سوزاندن ایران و مردمش. این پیش بینی سالها پیش مطرح شد که این فساد چون سرطان، بدن بیمار را از پای در خواهد آورد. و حالا بیمار نزار می‌خواهد جراح معرفی و تصویر پسر مصمم برای جمع کردن فاجعه پدر را به بیرون ارایه دهد، برای همین پالیزدار در مصاحبه اش مدام به آقا مجتبی رجوع می‌کرد و از او به عنوان تنها روزنه امید برای حل بحران یاد می‌کرد.

در سالهای اخیر بخش مغلوب نیروهای امنیتی برای مبارزه با فساد فراگیر به افشای اسناد از طریق تیپ هایی مانند پالیزدار روی آورده اند، این همان نکته ای است که پالیزدار بر آن مهر تایید زد. اینها امیدوارند با افشاگری از سرعت فساد فراگیر بکاهند و با مرگ یا بازنشستگی پیرمرد لجوج، هوایی تازه در ساختار پوسیده نظام بدمند‌. اما مسأله واقعا پیچیده است. مجتبی خود بخشی از مسأله بوده و حالا چگونه می‌تواند راه حل مسأله شود؟

اولین بار نام او در نامه کروبی معترض به تقلب انتخابات هشتاد و چهار به علی خامنه ای رسانه ای شد زیرا او بیت رهبری و سپاه را برای پیروزی احمدی نژاد بسیج کرده بود. کروبی از لفظ « اقازاده» استفاده کرده بود و رهبر در پاسخ به کروبی فرزندش را « آقا» خطاب کرده بود. بعد مجتبی از سوژه های اصلی معترضان در جنبش سبز شد« مجتبی بمیری رهبری را رو نبینی». یکی از منظورهای میرحسین موسوی در جمله معروف اش« تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نمی شوم»ممانعت از موروثی کردن قدرت بود.

چرا که مجتبی و سپاه از گردانندگان اصلی کودتای تقلبی هشتاد و هشت بودند و حالا بخشی از مسأله دیروز خود را در قامت راه حل امروز، تصویرسازی می‌کند.
مجتبی برای منجی شدن، مشکلات ساختاری دارد: نه ایران، عربستان است، نه او بن سلمان، نه مردم ایران، مردم عربستان. مقایسه های اینچنینی، به شدت ساده ساز مسأله های پیچیده اند. شاید هدف خامنه ای، نجات فرزندش از خشم مردم تحقیر شده باشد و شاید مجتبی هم گمان می‌کند با رهبری اصلاحات ساختاری، بین میراث سیاه پدر و ملت تشنه ثبات، نان، آزادی، آشتی برقرار می‌کند و خود را جاودانه می‌کند.

هر چه هست تحقق این ایده دشوار است. اینجا ایران، کشوری است که آینه ای از انواع و اقسام جنبش‌ها و انقلاب بوده. دوران  تحمیل مدلهای از بالا به پایین، حکومت ژن برتر گذشته. ایران را شهروندان صاحب رای و اختیار اداره خواهند کرد و هر دولتی باید به رای ملت باشد و دوران فرزند پاپا بودن به منزله سند مشروعیت گذشته؛  از اینرو در این شرایط، بن سلمان سازان که در رسانه ها گاه و بیگاه، موهبت‌های پادشاه سعودی را به سر مردمی می‌زنند که زمانی بنیانگذار نخستین پارلمان در خاورمیانه بودند، زیباترین جنبش های مدنی را خلق کرده اند، خواسته یا ناخواسته در همین مسیر اند: تصویرسازی از مجتبی به مثابه منجی.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 08:40


برق از کجا می‌رود
    
کامبیز نوروزی

نشانه‌ها را باید دریافت، پیش از آنکه مجالی نمانده باشد.

وقتی دندان درد می‌گیرد، چند روز با مُسکن جلوی درد را می‌گیریم. درد آرام می‌شود.
خیلی‌ها در این مرحله باقی می‌مانند، به خیال اینکه خلاص شده‌اند و مشکلی نیست. یادشان می‌رود که آن درد نشانه شروع خرابی دندان است. مدتی می‌گذرد و ناگهان می‌فهمند که دندان از بین رفته ‌ و جز کشیدن راهی باقی نمانده است. یا اگر اقبال داشته باشند، باید با هزینه زیاد و رفت‌و‌آمدهای فراوان و کارهای مفصل تخصصی شاید بتوان آن را درمان کرد.
دردها نشانه‌های مرض‌اند.

حکایت اغلب مشکلات و بحران‌هایی که سال‌ها گریبان ما را گرفته است، حکایت درد و مُسکن است.

ماجرای کمبود برق، نوک کوه یخ بحران‌ها و ماجرای سلسله‌ای از دردهاست که با مسکن موقتا آرام می‌شوند و فراموش می‌شوند.

سه نیروگاه از مدار خارج شده‌اند، چون مازوت می‌سوزانند که هوا را بسیار می‌آلاید. مازوت می‌سوزانند، چون کشور دچار کمبود گاز است. کمبود گاز به خاطر وجود بحران فرسودگی در صنایع نفت و گاز و برق است. بحران و فرسودگی دارند، چون سوءمدیریت طولانی‌مدت و تا حدی تحریم‌ها مانع از به‌روز‌رسانی آنها شده است. سوءمدیریت است، چون این صنایع در ایران از بزرگ‌ترین منابع تولید رانت‌اند و تسلط بر آنها از عسل شیرین‌تر. تصدی این مجموعه‌های عظیم نه تابع معیارهای تخصصی، بلکه تابع منفعت‌طلبی قدرت‌های سیاسی است.

سال‌هاست که درد کمبود برق را مثل دیگر دردها با مسکن‌های مختلف می‌خواهند آرام کنند. گاه با استفاده از سوخت‌های آلاینده در نیروگاه‌ها و گاه دادن برنامه‌های خاموشی، گاهی نیز با قطع برق کارخانجات. آن‌قدر استفاده از مسکن‌ها زیاد شده ‌ که دیگر اصل درد و منشأ آن به فراموشی سپرده شده است. در آرامشی ویرانگر دندان‌ها یک به یک به سوی خراب‌تر‌شدن می‌روند.

هرگاه بحث کمبود برق به میان می‌آید، کارشناسان مختلف به بیان راه‌حل‌های متعدد می‌پردازند؛ شیوه‌های افزایش تولید برق، روش‌های صرفه‌جویی در مصرف برق، استفاده از انرژی‌های نو مانند باد و آفتاب و راه‌های تخصصی دیگر.

اینک از زاویه‌ای دیگر به موضوع نگاه کنیم.

تقریبا در تمام برنامه‌های توسعه پنج‌ساله کشور، موضوع افزایش تولید برق و اصلاح نیروگاه‌ها مورد توجه قانون‌گذار بوده و در بودجه‌های سالانه هم ردیف‌های بودجه‌ای برای آن پیش‌بینی شده است. علاوه‌براین بیش از 30 سند بالادستی در همین حوزه در سطوح عالی تصویب شده‌اند که هرکدام ضوابطی برای این صنعت تعیین کرده‌اند تا برق مورد نیاز ‌ برای انواع مصارف کشور تأمین شود. در سال‌های 93 و 94 که سند چشم‌انداز صنعت برق در افق 1404 تصویب شد، «تأمین برق مطمئن و پایدار» اولین هدف استراتژیک از اهداف 12گانه این سند بود. اگر این قوانین و این اسناد اجرا می‌شدند، الان کشور دچار چنین بحران سنگینی برای تولید برق نبود که نقطه پایان هم معلوم نباشد.

گفته می‌شود کمبود گاز یکی از دلایل بروز بحران در صنعت برق است.
ایران دومین ذخایر طبیعی گاز جهان را دارد‌ اما نمی‌تواند برای نیروگاه‌ها گاز مورد نیاز را تأمین کند. درباره تولید و مصرف گاز هم مقررات زیادی وجود دارد که اگر اجرا شده بودند، این سال‌ها کشور دچار این بحران‌ها نمی‌شد.

این مقدمه نسبتا طولانی ما را به این نتیجه می‌رساند که پرسش اصلی این نیست که چرا کشور در کمبود برق به سر می‌برد. کارشناسان صنایع نفت و گاز و برق دلایل فنی و تخصصی را  می‌دانند و گفته‌اند.

پرسش اصلی و مهم‌تر این است که چرا و چگونه قوانین و مقررات مربوط به صنایع نفت و گاز به اجرا درنیامده‌اند تا براساس آنها صنایع برق و گاز بتوانند به‌درستی به اجرا درآیند و کشور وارد چنین بحران‌های بزرگی نشود. ریشه اینجاست. برق از جای دیگر است که می‌رود. تا به این سؤال پاسخ داده نشود و براساس پاسخ اقدام اصلاحی نشود، هر راه‌حل فنی برای بهبود وضعیت تولید نفت و گاز و برق بی‌اثر است و حداکثر اینکه باز مسکنی خواهد بود که درد اصلی را از یاد می‌برد.

ریشه دندان که خراب باشد، هر درمانی روی دندان بیهوده است، مگر درمان از ریشه آغاز شود.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 08:01


فقر و ادراک از فقر
▪️بررسی وضعیت کیفیت رفاه ایرانیان در یک دهه گذشته
هادی کحال زاده



🔸هر ساله، پس از انتشار طرح هزینه و درآمد خانوار توسط مرکز آمار ایران، فرصتی برای محققان حوزه فقر فراهم می‌شود تا وضعیت رفاه و تغییرات آن را ارزیابی کنند. نخستین سؤال هم عموماً میزان تغییرات خط فقر است؛ پرسشی که پاسخ روشنی نیز به آن وجود ندارد. آمار سال ۱۴۰۲ نشان می‌دهد که از شدت روند افزایشی فقر در ایران کاسته شده و وضعیت رفاهی در سال ۱۴۰۲ کمی بهتر از ۱۴۰۱ بوده است، اما همزمان شاهد افت کیفی رفاه خانوارها در ایران هستیم. به عبارت دیگر، با نوعی بهبود کم‌کیفیت رفاه در ایران مواجه هستیم.

▪️برای توضیح بیشتر این گزاره که از شدت فقر کاسته شده اما کیفیت رفاه نیز کاهش یافته، من با استفاده از آمار بودجه خانوار مرکز آمار، برخلاف رویه معمول، از تعداد بیشتری گراف برای توضیح منظور خود کمک می‌گیرم. برآورد من از خط فقر مبتنی بر روش «هزینه نیازهای اساسی» است. متوسط قیمت اقلام غذایی لازم برای تأمین ۲۱۰۰ کالری (سبد مطلوب وزارت بهداشت) در بودجه خانوار را در سطوح شهری و روستایی استان‌های مختلف در نظر گرفته‌ام و ۶۲ خط فقر جداگانه برای ۱۴ سال محاسبه کرده‌ام. عموماً از این روش استفاده نمی‌شود و صرفاً یک سال و بر اساس قیمت‌های بازار فقر غذایی محاسبه و سپس سایر مسیر برآورد خط فقر طی می‌شود. بنابراین، تغییر در هر یک از این متغیرها، به‌ویژه برآورد میزان سهم غذا از کل مخارج، می‌تواند نتایج بسیار متفاوتی برای خط فقر مطلق (درآمدی) به دست دهد. به عنوان مثال، برای سال ۱۴۰۲، بسته به تعریف فقر، روش محاسبه و نحوه وزن‌دهی به متغیرهای تعیین‌کننده، احتمالاً اعدادی بین ۲۰ تا ۵۰ درصد به عنوان نرخ فقر بیان خواهد شد. بدون ورود به موضوع پرمناقشه تعریف خط فقر، آنچه بیشتر حائز اهمیت است، میزان و روند تغییرات خط فقر است. احتمالا محاسبه نرخ فقر مرکز پژوهش های مجلس نیز برای سال ۱۴۰۲ این افت را تا زیر ۳۰ درصد نشان خواهد داد. اعداد محاسبه‌شده من نشان می‌دهد که خط فقر از شرایط شوک تحریم‌های ترامپ و شوک کرونا عبور کرده و کاهش یافته است.

🔸شاخص دیگر، سرانه حقیقی مصرف است که عموماً از چالش کمتری نسبت به خط فقر برخوردار است. سرانه حقیقی مصرف، حتی بهتر از برآورد خط فقر، بهبود شرایط رفاهی کشور را نشان می‌دهد. شاخص استاندارد کیفیت زندگی نیز در سال ۱۴۰۲ نسبت به سه سال پیشین خود بهبود قابل توجهی نشان می‌دهد، اما همچنان به سطح پیشین خود در ابتدای دهه ۹۰ بازنگشته است. این بهبود البته با افزایش نابرابری درآمدی نیز همراه بوده است.

▪️شاخص چهارم، سطح متوسط مخارج حقیقی خانوارهای شهری و روستایی است. این شاخص نیز نشان‌دهنده بهبود وضعیت رفاهی، به‌ویژه در شهرها است. شهرنشینان در جبران رفاه از دست‌رفته گذشته، رشد بهتری را تجربه کرده‌اند، اما ساکنان روستا علیرغم بهبود همچنان فاصله معناداری با وضعیت رفاهی خود در دوره پرداخت یارانه‌های نقدی و پیش از تحریم‌های سال ۱۳۹۰ دارند و حتی به سطح پیش از تحریم‌های ترامپ بازنگشته‌اند.

🔸همه این شاخص‌ها نشان از بهبود رفاه خانوارها در سال ۱۴۰۲ و عبور از اثرات شوک اقتصادی تحریم‌های ترامپ و اپیدمی کرونا است. احتمالاً مقامات دولتی نیز رشد اقتصادی ۳ تا ۴ درصدی سال‌های اخیر و افزایش پرداخت‌های نقدی و یارانه را مهم‌ترین دلایل این کاهش نرخ فقر ذکر خواهند کرد. اما آیا خانوارها به این آمارها باور دارند؟ به عبارت بهتر، آیا برداشت عمومی جامعه از فقر با اعداد رسمی همخوانی دارد؟ احتمالاً نه!

▪️شاید شما چندان به این آمار باور نداشته باشید و با مقایسه وضعیت رفاهی خود با سال‌های دوره برجام، تورم گسترده و افت قدرت خرید مداوم سال‌های گذشته، این آمار را در خوش‌بینانه‌ترین حالت ناشی از دستکاری مرکز آمار یا اشتباه محاسباتی نویسنده در نظر بگیرید. با پذیرش اینکه همواره امکان خطای محاسبه نویسنده وجود دارد و اطمینان از کیفیت آمار مرکز آمار ایران در جمع‌آوری که یکی از بهترین پیمایش‌های بودجه خانوار در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقاست، اختلاف ادراک شرایط احتمالاً به دلیل افت کیفیت رفاهی خانوارهای ایران مرتبط باشد.....


متن کامل:
https://cutt.ly/oeHXVzT5



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 07:42


خشونت خانگی؛ چرا دولت‌های مسلمان کاری نمی‌کنند؟

دولت‌ مسئولیت حفظ امنیت و سلامت شهروندان را بر عهده دارد، پس موظف است از انواع خشونت جلوگیری کند. اما خودداری از تلقی خشونت خانگی به‌عنوان خشونت (چون در حوزه‌ی خصوصی رخ می‌دهد)، بهانه‌ای به دولت‌ها می‌دهد که از انجام این مسئولیت شانه خالی کنند، و برای مرتکبین نیز مصونیت به‌همراه می‌آورد. از آنجا که برخی از ساختارهای اجتماعی و قانونی (به‌خصوص در کشورهای مسلمان) قدرت مرد بر زن را هنجاری تلقی می‌کند و تنبیه زنان را برای حفظ نظم در خانواده و جامعه لازم می‌دانند، گام ضروری علیه خشونت خانگی، برابر‌دانستن حقوق زنان و مردان است.

در حال حاضر حقوق زنان به اصلی‌ترین نگرانی کشورهای مسلمان در زمینه‌ی آنچه امپریالیسم فرهنگی می‌خوانندتبدیل شده است. وقتی حقوق زنان به‌عنوان جزئی از روند هجوم فرهنگی از «جایی دیگر» مطرح شود، درنتیجه آسیب‌هایی را که زنان متحمل می‌شوند به‌عنوان جنبه‌ای از آن فرهنگ خاص توجیه و حتی از آن دفاع و تجلیل می‌کند. در همه‌ی کشورها مسئولیت حفظ حقوق افراد در نهایت بر عهده‌ی دولت است که باید مجری قانون باشد. درنتیجه، مبارزه بر سر احقاق حقوق زنان از بسیاری جهات مناقشه بر سر صلاحیت و اقتدار قانونی برای رسیدگی به حقوقی مشخص است؛ خواه معیارهای حقوق بین‌المللی برای هدایت سیاست‌های دولت غالب باشد، خواه سایر قواعد حقوقی (قانونی، مذهبی، عرفی). پس یکی از روش‌های کاربست رویکرد تطبیقی در مواجهه با خشونت خانگی در جوامع مسلمان، برجسته‌کردن تفاوت‌ها و اختلافات در رابطه بین دین و دولت است. 

مسئله خشونت خانگی در همه‌ی جوامع یکسان نیست، اما در نهایت، دولت مسئول محدودسازی و مجازات خشونت است، از جمله خشونتی که در خانواده رخ می دهد. بنابراین اگر دولت در انجام این مسئولیت به هر شکلی کوتاهی کند باعث تقویت روابط خانوادگی مردسالارانه و ایجاد شرایطِ مصونیت از مجازات خشونت خانگی می‌شود. این به نوبه‌ی خود می‌تواند به این گمان دامن بزند که ارتقاء حقوق زنان، نهاد خانواده و به تبع آن نظم اجتماعی را تخریب و تهدید می‌کند. تلقی حقوق زنان به‌عنوان تهدید‌کننده‌ی نظم اجتماعی، مسلماً منحصر به جوامع مسلمان نیست؛ اما در جوامع مسلمان، چنین برداشت‌هایی را می‌توان از تفاسیر مسلط شریعت به دست آورد. در نتیجه، مشروعیت‌بخشیدن به این تفاسیر و ترویج آنها به اولویت اسلام‌گرایان محافظه‌کار تبدیل شده است. به این ترتیب حجار به دنبال توضیح و نشان‌دادن اهمیت نقش دولت‌ها در مبارزات بر سر مذهب و حقوق زنان است. اگرچه شریعت در جوامع اسلامی به روش‌های مختلف اجرا، تفسیر و استفاده می‌شود، اما در بسیاری از زمینه‌ها توجیهی قوی برای دولت‌ها درجهت انکار یا محدود‌کردن حقوق زنان فراهم می‌کند. تا جایی که این امر زنان را در برابر خشونت خانگی و خانوادگی آسیب‌پذیر می‌کند. آسیب‌پذیری زنان، نشان‌دهنده‌ی ناکامی دولت‌ها در اقدام مسئولانه برای ارائه‌ی حقوق و حمایت‌هایی است که زنان به‌عنوان انسان و شهروند باید از آنها برخوردار باشند.

این مقاله یکی از سلسله ‌مقالاتِ پرونده‌ی «زنان و تغییر قانون» است که پیش‌تر در وبسایت دانشکده منتشر شده است.


نشر آسو



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 07:20


حقِّ حق‌داشتن
بیدا میرحسینی

مقاومت، گام اول در ابراز حق ما بر برخورداری از حقوق است"؛ اتفاقا این محرومیت به ما اجازه پاسخ متناسب و مناسب را خواهد داد. همه آنچه که تاکنون بیان شد اشاره به حق کنش فردی و جمعی دانشجویان حاضر در رخداد دانشگاه علوم و تحقیقات را بیانگر است، مشاهده صحنه انسانی بی پناه در شرایطی دشوار، مستاصل و به ظاهر آرام اما با باری سنگین به فراخنای تاریخ، ما را به کنش حمایت‌گرانه وا می‌دارد حتی اگر بانویی دیگربا شال خود سپری دفاعی و حمایتی برای او ایجاد می‌کرد اما آنچه که به نمایش درآمد رنج تنهایی و در حصار ماندگی یک انسان بود.

سوال اینجاست که آیا نوع کنش بانوی جوان، مانع واکنش مناسب دیگران بود؟ ویا اصولا چرا با جمعی بدون هر گونه کنشی حتی شتاب زده، روبرو بودیم که یا از دور صحنه را ثبت کرده‌اند و یا از نزدیک چشمان خود را فرو بستند. باید پرسید در آن دقایق با چه نوع انسان‌هایی روبرو بودیم، انسان در حال بازی و به عمد بی تفاوت، انسان تراژیک و وحشت زده، انسان در میدان بازی و کنشگری پنهان، انسان بهره مند از حق کنشگر نبودن، ... . هر چه که هست آن جمع شاید با محدود کردن کنشگری خود، فرصت حیات اجتماعی دوباره را برای خود فراهم می‌کرد و مرز در معرض تهاجم قرار گرفتن را بواسطه کنشگری، برای زمانی دیگر ذخیره کرد.

منبع و متن کامل



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 06:40


در نقد اصلاح‌گریِ بوروکراتیک
مصطفی تاج‌زاده
زندان اوین

نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه به‌طور عام و رهبری ۳۵ ساله آیت‌الله خامنه‌ای به‌طور خاص شکست خورده‌اند. جامعه نه فقط به توسعه و رفاه نرسیده، بلکه از عدالت اجتماعی نیز فاصله نجومی گرفته است. میزان تورم، فقر، رکود، نابرابری، نداشتن سرپناه، معضلات اجتماعی، مشکلات زیست محیطی، اقسام ناترازی‌ها، فرسودگی زیرساخت‌ها، فساد، عقب‌ماندگی و ... نمره مردودی به کارنامه نظام و رهبرش می‌دهد. مشکلات مزمن و تلنبارشده جایگاه ولایت فقیه را سست و متزلزل کرده است.

به برکت فضای مجازی آگاهی‌های عمومی به نحوی بی‌سابقه ارتقا یافته است و خلاء ناشی از توقیف فله‌ای مطبوعات، انحلال احزاب و تعطیلی تشکل‌های دانشجویی تا حد زیادی پر شده است. فیلترینگ هم ناموفق بوده است. از طرف دیگر صداوسیمای رهبر اعتبار خود را نزد اکثر مردم از دست داده است و القائاتش مخاطب زیادی ندارد.

اصلاح‌طلبان یا نباید وارد انتخابات شوند یا باید هنگامی مسئولیت بپذیرند که بتوانند پاسخگوی اصلی‌ترین مشکلات کشور و مهم‌ترین مطالبات ملت، به روایت اکثریت باشند. حضور در قدرت با این رویکرد که اصلاحات را در آنجا و تا آنجا دنبال می‌کنیم که با مخالفت رهبر روبه‌رو نشود، در شرایط بحران‌زده کنونی جز شکست حاصلی ندارد، اگر رهبر در رویکرد خود تجدیدنظر نکند. این مسیری است که دیگران پیمودند و به بن‌بست خوردند.

وقتی نمی‌توان سیاست‌های کلان غلط را اصلاح کرد، چرا باید وارد حکومت شد و ننگ تداوم گرانی و تورم کمرشکن و گسترش فقر، فساد و فلاکت را به نام خود خرید؟ چرا باید آلت دست حاکمیت شد و با انجام شوک‌درمانی‌های اکثراً زیان‌بار، افزایش بهای بنزین و دیگر کالاها را به اسم خود ثبت کرد؟ چرا باید بر بودجه سرسام‌آور ۲۲ هزار میلیارد تومانی صداوسیمای جنگ‌طلب، که ابتذال را بر اندیشه ترجیح می‌دهد، مهر تایید زد؟ چرا باید توجیه‌گر ناترازی حقوق کارگران، کارمندان، معلمان، بازنشستگان و ... با نرخ تورم سالانه شد؟

متن کامل



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 06:02


تقلب انتخاباتی ۸۴ مجتبی خامنه‌ای برای بالا آوردن تیم احمدی نژاد و جلیلی

اکبر گنجی

توطئه ضد توسعه‌ی مجتبی خامنه‌ای از همان آغاز ریاست جمهوری محمد خاتمی آغاز شد. اما خاتمی با تمامی هزینه‌هایی که اصلاح طلبان در آن دوران پرداختند، دوران ۸ ساله را به پایان رساند و بهترین دوران ۴۵ ساله گذشته را رقم زد.

در انتخابات ۸۴ علی لاریجانی نامزد أصول گرایان شد. معین نامزد اصلاح طلبان بود. مهدی کروبی نامزد اعتماد ملی بود. هاشمی رفسنجانی نامزد کارگزاران سازندگی شد. احمدی نژاد نامزد هیچ کس نبود.

مجتبی خامنه‌ای که علیه همه گروه های اصلاح طلب بود، همه أصول گرایان را هم دور زد و با همکاری سپاه و بسیج (رجوع شود به سخنرانی سردار ذوالقدر) احمدی نژاد را رئیس جمهور و جلیلی را دبیر شورای عالی امنیت ملی کرد تا بدترین دوران خیانت و اقدامات سهمگین علیه امنیت و منافع ملی ایران را رقم زند.

پس از انتخابات، کروبی و هاشمی اعتراض کردند. مهدی کروبی در نامه به علی خامنه ای رسماً به اقدامات مجتبی خامنه‌ای اعتراض کرد و از مجمع تشخیص مصلحت نظام استعفا داد. ناطق نوری و آیت الله  مهدوی کنی برای اعتراض به نزد علی خامنه‌ای رفتند. آنها گفتند که نامزد ما علی لاریجانی بود، اما آقازاده شما- مجتبی خامنه‌ای- همه ما را دور زد و احمدی نژاد را رئیس جمهور کرد. خامنه‌ای پاسخ داد که ایشان آقازاده نیستند و آقا هستند. سخنان تند دیگری هم خامنه ای بیان کرد و وقتی بیرون آمدند آیت الله مهدوی کنی گفت که معنی سخنان آقا این بود که خفه شوید.

توطئه های ضد توسعه و ضد دموکراسی و سرکوبگرانه‌ی  مجتبی خامنه‌ای یکی و دوتا نبوده و نیست. ما هم بسیار مشتاق هستیم تا درباره‌ی آنها روشنگری کنیم.

با  آفتابه‌ی‌مسی  مجتبی خامنه‌ای به دنبال بازتولید رژیم آفتابه‌ای هستند.

علی خامنه‌ای در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ گفت که نظرات احمدی نژاد از نظرات همه مسئولان نظام (هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، مهدی کروبی، مهندس موسوی، و...) به نظرات من نزدیکتر است. حقیقت را گفت. علی‌خامنه‌ای اگر خواهان رفع شکاف عمیق ملت-دولت است، باید از تفکر محمود احمدی‌نژاد سعید جلیلی گذر کند. با آرای آنها نمی توان ایران و ایرانیان را از بحران کنونی نجات داد.

#مجتبی_خامنه‌ای
#خامنه‌_ای


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 06:00


فصل خنده‌های ما هم می‌رسد
رحیم قمیشی

دوستم آنسوی دنیا استاد دانشگاه است، همانجا که حاکمیت پر از ظلم ما، قرار است آنجا را فتح کند و به آنها زندگی یاد بدهد!
می‌گوید برای همه ما، در بدو شروع به تدریس، دوره‌هایی ضروری و اجباری گذاشتند تا اگر احساس کردیم دانشجویی بی‌انگیزه شده، سر در لاک خود دارد و ممکن است یک وقت خودکشی کند، چه‌کار باید بکنیم، به کجا آن را گزارش کنیم تا بطور غیرمحسوس کمکش کنند، مبادا به سمت تصمیم اشتباهی برود.
آنجا جان ارزش دارد.
فارغ از آنکه مؤمن است یا بی‌دین، پولدار است یا بی‌پول، خارجی است یا داخلی!

دوستم آنسوی دنیا، تصمیم گرفت آرایشگاهی بزند، گفتند شما با آنکه آرایشگر ماهری هستی، اما لازم است شش ماه کمک آرایشگر باشی، سپس یک آزمون، تا ببینیم یاد گرفته‌ای چگونه باید با مشتری برخورد کنی، مبادا او را تحقیر کنی، مبادا بی‌ادبی کنی، همه چیز که کات کردن مو نیست!

در فاصله کمتر از یک هفته، سه دختر نازنین در کشورم خودکشی کردند، دو تا فوت کردند، یکی که زنده مانده و در بیمارستان روانی، به اجبار بستری شده!
دو دختر نوجوان، وقتی بخاطر آرایش و زیبایی لباس، تهدید به اخراج می‌شوند، چند ساعت بعد با دنیا خداحافظی می‌کنند، با همه ما! دخترانی که می‌شد امروز بین ما باشند، بخندند، ناز کنند، نازشان را بکشیم...

هیچ هیأت ویژه‌ای تشکیل نشد. هیچ دوره‌ای گذارده نشد. هیچ کس توبیخ نشد، هیچ‌کس تسلیت نگفت!
تقصیر آن دخترها بوده که حساس بوده‌اند، تقصیر آنها بوده که در نوجوانی یاد نگرفتند فحش بشنوند و عصبانی نشوند!
آنها یاد نگرفته بودند وقتی تهدید به اخراج می‌شوند، باید بخندند و انگشتشان را به نشانه غلط کردید به سمت گوینده بگیرند!
آن دختران آنقدر ناز بودند که با اولین دعوا بریدند، آنها دختران بی‌تجربه ما بودند.
آنها حق زندگی، حق شادی، حق خنده، حق جشن، حق تولد گرفتن، حق رقص، حق آواز خواندن داشتند، اما از همه اینها حق مُردن نصیبشان شد!
همان که در کشور ما زیاد است.
همان که رایگان توزیع می‌شود.
همان که برای حاکمان اهمیتی ندارد!

دختری در دانشگاه علوم و تحقیقات از سر استیصال، از سر درد، لباس‌هایش را درمی‌آورد، او به‌جای آنکه درک شود، به‌جای آنکه همکلاسی و مربی‌اش او را در آغوش بگیرد، دخترم چه شده، چه کسی اذیتت کرده، چرا بغض کرده‌ای، یکراست منتقل می‌شود به بیمارستان روانی‌ها!
او وقتی برهنه می‌شود می‌خواهد خودکشی کند، چرا کسی نمی‌فهمد!
او دستی برای نوازش نیافته.
او همدردی پیدا نکرده.
او خسته شده...
او دختر ماست
امروز در بیمارستان روانی‌ها به او چه می‌گذرد، هیچکدام نمی‌دانیم.
او برادر و خواهر، پدر و مادری نداشته؟ وکیلی ندارد تا بتواند فریاد بزند آنکه باید در آن بیمارستان‌ها بستری شود، روانی‌هایی هستند که نمی‌بینند در کشور چه خبر است، و تصور می‌کنند خدا هستند.
آنها را باید به روان‌درمان معرفی کرد که کنترل دستشویی خود را ندارند و کشور را بدست گرفته‌اند!
آنها باید درمان شوند که فکر می‌کنند تا نفس می‌کشند باید همه کاره باشند و اگر نود درصد مردم هم آنها را نخواهند باز حق حکومت دارند.

دوستان عزیزم!
چه خوب، رفتید جایی که هر روز با خبر مرگ بیدار نمی‌شوید.
چه کار خوبی کردید رفتید جایی که جان ارزش دارد.
وقتی کسی بغض می‌کند شانه‌ای برای درددل کردن پیدا می‌کند، برای خالی کردن دلش، برای گریه کردن!
چه کار خوبی کردید رفتید جایی که می‌توانید به پارک‌ها بروید و زیبایی‌ها را ببینید.
اینجا اخبار مرگ ما را فرا گرفته...
اخبار خودکشی تهیدستان
کارگران اخراجی
دانش آموزان
دانشجویان
پرستاران
پزشکان!

فقط قول بدهید، وقتی ما خودمان را پیدا کردیم و این دشمنان زندگی و دشمنان ایران را پایین کشیده، و به بیمارستان روانی سپردیم، شما هم برگردید...
تا به پشت سر گذاشتن این دوران سیاه
به صبح شدن این شب تاریک
بخندیم...
و آن روز را
با هم جشن بگیریم


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

14 Nov, 05:45


شهرداری تهران شکایت خود را از محمد درویش پس گرفت!


محمد درویش:
1️⃣ روز گذشته - ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - سخنگوی شهرداری تهران - آقای دکتر عبدالمطهر محمدخانی - ضمن تماس تلفنی با نگارنده، اعلام کردند: به دستور علیرضا زاکانی، شکایت بخش حقوقی شهرداری تهران از محمد درویش پس گرفته شده است!

2️⃣ به ایشان اعلام کردم که هنوز از دادسرای فرهنگ و رسانه پیامی در سامانه ثنا دریافت نکرده‌ام که نشان از مختومه اعلام‌شدن این پرونده باشد.

3️⃣ وی قول داد که مراتب را به سرعت پیگیری و نتیجه را ارایه دهد.

4️⃣ از آغاز این پرونده - ۲۳ مهر ۱۴۰۳ - این پنجمین گزارشم به مردم شریف ایران است.. ممنون از همه پیام‌های دلگرم‌کننده و حمایت‌های سخاوتمندانه‌تان. کنشگری البته راه همواری نیست، اما به سروتونینش می‌ارزد؛ چه باک اگر دوپامینش اندک باشد!



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 19:27


گواهینامه موتور برای خانم‌ها صادر می‌شود؟

مازیار ناظمی رئیس فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی: وزارت ورزش و جوانان برای اصلاح ماده بیستم قانون راهنمایی و رانندگی در برنامه هفتم توسعه و پیشرفت کشور از فدراسیون نظرخواهی کرده است.

ما نیز با مشورت و نظرخواهی از هیئت رییسه، بانوان مربی، همچنین کارشناسان و روسای هیئت‌های استانی اعلام کردیم که صدور گواهینامه موتور برای بانوان در صورت رعایت ضوابط ایمنی و ملاحظات فرهنگی و شرعی، هیچ‌گونه ضرری برای منافع عمومی ندارد و حتی می‌تواند به توسعه و رفاه اجتماعی و اقتصادی بانوان کشور کمک کند./اطلاعات آنلاین

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 19:20


‍ تشیع را نمی‌توان تسلیم هیچ‌گونه ایدئولوژی کرد

تشیع و ایدئولوژی

انشالله رحمتی

هانری کربن بسیار خوب تفاوت تشیع با اقران خودش و تفاوت ایران با اقران خودش را فهمیده و آن در قالب «اسلام ایرانی» تبیین کرده است. از نظر کربن ویژگی اصلی اسلام ایرانی ناظر به تاویل است و مواجهه تشیع با اسلام، مواجهه‌ای تاویلی است نه تنزیلی. برای کسی که شیعه نیست و یا برای کسی که در ایران زندگی نمی‌کند، وحی پیامبر با وفات پیامبر به پایان می‌رسد و در واقع تنزیل به پایان می‌رسد. ناگفته پیدا است که در این حالت متن کتاب مقدس هم یک معنای ثابت بیشتر ندارد. همین کافی است تا نوعی جمود و تصلب و عدم تسامح پیش آید. تمایل هانری کربن به تشیع به خاطر تاویل است که از متن معناهای متعددی را استخراج و استفهام می‌کند.

هانری کربن بر آن است که تفکر شیعی یک تفکر انقلابی، و نه شورشی است. انقلابی به این معنا که همیشه شیعه یک فهم در حال تحول را از نبوت و دیانت به پیش می‌برد. به همین دلیل به راحتی نمی‌توان تشیع را تسلیم یک ایدئولوژی خاص کرد. این نکته بسیار مهمی است که تشیع، تفکری انقلابی است که قابل تحویل به ایدئولوژی نیست، اما اسلام غیرشیعی مستعد تبدیل شدن و متمایل شدن به ایدئولوژی است.

نکته دیگر بحث تساهل است. در مغرب‌زمین به دلیل نسبیت فهم و عدم باور به حقیقت مطلق، تساهل امری ضروری و لازم به شمار می‌آید. جالب است که نظریات معطوف پلورالیسم که روشنفکری دینی از آن بهره می‌برد نیز همین‌گونه تدوین شده‌اند. اما کربن به نوع دیگری به این نسبیت و تفاوت فهم‌ها می‌نگرد. او بر آن است که با وجود پذیرش تفاوت‌ها، این تفاوت‌ها در تردیدهای ما نیست، بلکه در حقایق ما هستند. یعنی یک حقیقت واحد وجود دارد که ما با آن مواجهه تاویلی داریم و هر مواجهه‌ای مبتنی بر یک سطح از فهم هست منتها موازی. در این حالت با اینکه یک فهم برتر وجود دارد، اما ما باید به همه فهم‌ها احترام بگذاریم و با آنها متساهلانه برخورد کنیم، چون همه در یک مسیر واحد قرار دارند. ناگفته پیدا است که جهان اسلام در دوره معاصر به این دو نکته‌ای که از مباحث هانری کربن دریافته می‌شود، بسیار نیاز دارد: یکی اینکه مذهب را به ایدئولوژی فرونکاهیم و دیگری اینکه با همدیگر متساهلانه برخورد کنیم.

واقعیت این است که هر حقیقتی اگر از مبنای معرفتی خودش تهی بشود تبدیل به خرافه می‌شود. از سوی دیگر اگر فردی نااهل و یا ظاهرگرا حقیقتی را بدون شناخت به مبانی آن برای عوام‌الناس بر روی منبر فریاد بزند، آن حقیقت در میان مردم تبدیل به خرافه خواهد شد. وقتی حدیث پیامبر اسلام که می‌فرماید: أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي بدون توجه به مبادی و مبانی آن منتشر شود، تبدیل به یک امر صرفا خارج از فهم بشری می‌شود و ارزش معنایی و معنوی آن از بین می‌رود. به همین مقیاس اگر هانری کربن سخن از حقیقت محمدی می‌گوید، ناظر به مستندات روایی و قرآنی وعرفانی و فلسفی آن است که بدون آنها این حقیقت تبدیل به خرافه می‌شود. اگر ما می‌بینیم که کربن سخنی را در آثار خود مطرح کرده است که یکی از افراد نااهل یا ظاهرگرا هم از همان سخن بهره می‌جوید، نباید به غالی بودن کربن صحه بگذاریم، بلکه باید عمق تفسیر و تاویل او را دریابیم و تفاوت میان نگاه عمقی و باطنی با نگاه سرسری و ظاهری را تفکیک کنیم. اگر بخواهیم اینگونه حکم به غالی بودن بدهیم، اکثر معتقدات شیعه غالی است، اما نکته مهم مبانی معرفتی آن است که توسط فردی نظیر کربن به روشنی بیان شده است.

🔹متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره سیزدهم سیاست‌نامه مطالعه کنید.
goftemaannمنبع




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 18:40


شخصیت جومونگ خیالی نیست

روز ۱۷ آبان ۱۴۰۳، رسانه‌های وابسته به رهبر جمهوری اسلامی ایران، ویدیویی از دیدار او با دست‌اندرکاران «همایش بین‌المللی جعفر بن ابی‌طالب» در ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ را برای نخستین‌بار منتشر کردند.

سيدعلی خامنه‌ای در بخشی از صحبت‌هایش «جعفر بن ابی‌طالب» و «حمزه بن عبدالمطلب» از شخصیت‌های روایت‌شده در صدر اسلام (به ترتیب پسرعمو و عموی پیامبر اسلام) را با «جومونگ» مقایسه می‌کند.

او می‌گوید: «این‌ها مفاخر تاریخی‌اند، واقعیت هم دارند، وجود هم دارند، مثل جومونگ خیالی هم نیستند اما مثل جومونگ جنگ کردند، مبارزه کردند مبارزه سیاسی کردند، مبارزه نظامی کردند، حضور داشتند، بعد هم شهید شدند.»

جومونگ یا «پادشاه چومو» موسسه سلسله گوگوریو است که بیش از ۷۰۰سال (از ۳۷ قبل از میلاد تا ۶۶۰ میلادی) در منچوری و شبه‌جزیره کره حاکم بود.

در «سنگ‌نوشته گوانگ‌گائتو» در سال ۴۱۴ میلادی از جومونگ با نام «چومو وانگ» به معنای پادشاه چومو یاد شده‌است.

بسیاری از کارهایی که به جومونگ نسبت داده می‌شود در کتب تاریخی چینی «سامگوک ساگی» (۱۱۴۵ میلادی) و «سامگوگ یوسا» (۱۲۰۶-۱۲۸۹ میلادی) به معنی تاریخ سه امپراتوری، ثبت شده که بیش از هزار سال بعد از دوران جومونگ نگاشته شده‌اند.

همچون بسیاری از شخصیت‌های تاریخی که پیش از دوران مدرن و ایجاد استانداردهای روایت تاریخی، درباره آنها اغراق و بزرگ‌نمایی شده، این کتاب‌ها نیز از این نظر مستثنی نبوده و نمی‌توانند معیار تاریخی باشند و نهایتا مجموعه‌ای از روایت‌ها درباره این شخصیت‌های تاریخی هستند.

با توجه به اینکه شخصیت جومونگ، در دوره‌ای از تاریخ کره به‌عنوان خدا-شاه پرستش می‌شده، احتمالا بسیاری از چیزهایی که درباره او گفته شده، دقت و صحت کافی نداشته و اغراق‌آمیز باشد.

با این حال، شخصیت جومونگ، به عنوان موسس امپراتوری گوگوریو، هر چقدر هم درباره او بزرگ‌نمایی و اغراق شده‌باشد، یک شخصیت حقیقی تاریخی است و خیالی نیست.

بنابراین فکت‌نامه به ادعای سیدعلی خامنه‌ای درباره خیالی‌بودن «جومونگ» نشان «نادرست» می‌دهد.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 17:20


اسرائیل نابود می شود؟!
یدالله کریمی پور

اجازه دهید بر پایه مشی عالیجناب دیوید هیوم‌، فیلسوف تجربه گرای اسکاتلندی عصر روشنگری، برای پرسش بالا، پاسخی فراهم‌ کنم:

۱- گرچه اسرائیل (اشغالگر)‌ از  ۱۱ می ۱۹۴۹ رسما عضو ملل متحد شده است، باز هم احتمال نابودیش هست؛

۲- گرچه تا امروز ۱۶۵ کشور از ۱۹۳ عضو ملل متحد، اسرائیل را به رسمیت می شناسند، باز هم‌ احتمال نابودیش می رود؛

۳- گرچه بر پایه آمار و اطلاعات ۲۰۲۴، اسراییل از دیدگاه سرانه تولید ناخالص داخلی، ۱۹ امین کشور ثروتمند جهان محسوب می شود (ایران ۱۱۷ ام)‌ و در منطقه خاورمیانه پس از قطر ردیف دوم را به خود اختصاص داده است، باز هم احتمال نابودیش هست؛

۴- گرچه هر ۵ عضو دائم و دارای حق وتو ملل متحد(چین، روسیه، امریکا، فرانسه و بریتانیا) حامی تداوم‌ موجودیت اسرائیل بوده اند، باز هم احتمال نابودیش هست؛

۵- گرچه بزرگترین‌ قدرت کنونی جهان، ناتو و دهها ملت دیگر پشتیبان عملی و در صحنه تداوم‌ موجودیت اسرائیل اند، باز هم احتمال نابودی اش هست؛

۶- گرچه بر پایه گزارش کردیت سويس در سپتامبر ۲۰۱۵، اسراییل از دیدگاه قدرت نظامی ۱۴ امین دولت برتر جهان است، باز هم احتمال نابودش کم‌ نیست؛

۷- گرچه اسرائیل جزو ۹‌ کشور دارنده تسلیحات هسته ای است و در صورت ناگزیرشدن، در استفاده از آنها درنگ‌ نخواهد کرد، باز هم بر پایه قواعد فلسفه هیومی، احتمال نابودیش کم‌ نیست؛

۸- گرچه اکثریت نزدیک به همه کشورهای عرب و مسلمان در نهان و آشکار دارای مناسبات با اسرائیل هستند، باز هم‌ احتمال فروپاشی آن‌ کم‌ نخواهد بود.

در بستر مرگ، کشیش از دیوید هیوم‌ تجربه گرای لاادری به خدا و معاد، می خواست توبه گیرد. پرسید آیا به مسیح، اقنوم‌ ثلاثه(تثلیث) و بهشت و دوزخ خدا باورمند است؟‌ دیوید در آخرین لبخندش، گزاره جاودانی زیر را برای تاریخ اندیشه گفت و مرد:
چه بسا هیزم خشک که میان شعله های آتش نسوزد.

آیا جدا از ستاره شناسی و ایمان باوری و صرفا بر پایه شاخص های ژئوپولیتیک و ژئواستراتژی، اسرائیل (اشغالگر)‌ نابود شدنی می نماید؟



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 16:40


یک پرسش سرنوشت ساز
منصور خضاعی


آن مردمی که در سال ۵۷ انقلاب کردند گمان می بردند عمل انقلابی شان قطعا و یقینا صحیح بوده و در درستی آن هرگز به خود تردید راه ندادند، اما امروز کسانی پیدا شده اند که می گویند آن مردم کارشان از اساس غلط بوده و نباید انقلاب می کردند زیرا اکنون وضع موجود را به جایی کشانده اند که تحمل آن غیر ممکن شده. حال اما همین کسان خود باز به دنبال انقلاب اند، در حالیکه یقین دارند عمل انقلابی شان صحیح بوده و در درستی آن هرگز به خود تردید راه نمی دهند. حال پرسش این است از کجا معلوم کسان دیگری در دهه ها بعد، این انقلابیان امروز را به خاطر کار غلط شان مذمت و نکوهش نکنند و در غلط بودن این عمل، دلیلها و شواهد فراوان ردیف نکنند؟

پرسش مهم تر اینکه: پس ملاک و معیار عمل و کنش درست چیست؟ چه گونه عمل کنیم که در برابر آیندگان متهم به بی مسئولیتی و انحراف از مسیر درست نشویم؟

پاسخ: در کنش های اجتماعی، تاریخی و فرهنگی هیچ معیار و ملاک دقیق و درستی وجود ندارد و تنها با پیش گرفتن یک شیوه خاص است که می توان از برافتادن در پرتگاه های تاریخی حذر کرد، اگر این شیوه اتخاذ شود، راه رشد و توسعه بشری در بستر تاریخ، بصورت خودبخودی و ذاتی هموار و فراهم است، وانگهی انسان موجودی است که ذاتا میل به رشد و پیشرفت دارد.

اما آن شیوه خاص چیست؟

به گمان من آن شیوه خاص ترویج فرهنگ نقد پذیری و نقد گویی است، نقد و سنجیدن اعمال و افکار دیگری و خود، یعنی بیان نقاط ضعف و قوت خود و دیگری، در ضمن اینکه دیگری را نقد می کنیم و بی رحمانه نقاط ضعف را بیان کرده و به پرسش می گیریم و در معرض دید همگان قرار می دهیم، نقد دیگری بر خود، به پرسش کشیده شدن خود و هویدا شدن خود را در منظر افکار عمومی بپذیریم و از آن هراس به دل راه ندهیم که یگانه مسیر رشد و توسعه پایدار از میان این نقدها و سنجش های متقابل گذر می کند.

نقد، من و تو را متوجه اشتباهات مان کرده و از انباشت کنش های نادرست در یک جهت جلوگیری می کند، نقد فرصت ارائه بهبود مسیر درست را پیش چشم ما قرار داده و از خودحق پنداری و تبختر ممانعت می نماید. اگر نقدی به انقلابیون ۵۷ داریم، شایسته است که به حرف های آنها واقعیات ساری و جاری آن زمانه نیز گوش سپرده و توجه کنیم، در این صورت حتما برای ادامه مسیر تجربه گرانبهایی خواهیم اندوخت و در غیر این صورت، بسیار محتمل است که گرفتار تندباد حوادث شده و باز به عمق همان چاهی فرو افتیم که در تلاش برای خروج از آن دست و پا می زدیم.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 16:02


نتایج باور نکردنی از گزارش دینوری
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۸/۱۸


ترجمه اخبار الطوال دینوری ج ۱ ص ۲۶:
《... گويند نخستين كس كه به ديدار امام حسن آمد و بر آنچه پيش آمده بود اعتراض كرد و حضرت را به بازگشت به جنگ فراخواند حجر بن عدى بود كه گفت «اى پسر رسول خدا دوست داشتم پيش از آنكه اين اتفاق را ببينم مرده بودم، شما ما را از عدل و دادگرى به جور در آوردى و ما حقى را كه در آن بوديم رها كرديم و به باطل در آمديم كه همواره از آن می‌گريختيم و خود را خوار و زبون ساختيم و پستى را كه شايسته ما نيست پذيرفتيم». سخن حجر بر امام حسن (ع) دشوار آمد و باو فرمود «من ديدم ميل و رغبت بيشتر مردم بر صلح است و جنگ را خوش نمی‌دارند و دوست نمی‌دارم آنان را به كارى كه ناخوش دارند مجبور كنم و براى اين صلح كردم كه شيعيان مخصوص ما از كشته شدن محفوظ بمانند و مصلحت ديدم اين جنگها را به هنگام ديگرى موكول كنم و خداوند متعال را هر روز شانى است». گويد، حجر از حضور امام حسن بيرون آمد و با عبيدة بن عمرو نزد امام حسين رفتند و گفتند «اى اباعبدالله، خوارى را در برابر عزت خريديد و چيز اندک را پذيرفتيد و چيز فراوان را رها كرديد، فقط امروز پيشنهاد ما را بپذير و سپس تمام روزگار با ما مخالفت كن، حسن (ع) و عقيده اش را درباره صلح رها كن، شيعيان خود را از مردم كوفه و ديگر نواحى جمع كن و من و اين دوستم را به سرپرستى مقدمه لشكر بگمار تا بدون اينكه پسر هند متوجه باشد ناگاه او را با شمشيرها فروكوبيم» امام حسين فرمود «ما بيعت كرده و پيمان بسته‌ايم و راهى براى شكستن بيعت ما نيست» 》: "اینجا"




نتایج باور نکردنی:
۱- سخنان تند و رو در رو بر علیه امام! امری عادی بوده و امام نیز خود را موظف به پاسخ دادن می‌دانست.
۲- شیعیان تلاش برای جایگزین کردن رهبری جدید به جای امام مستقر را حق خود می‌دانستند و این اقدام آنان هیچ پیگرد و احضار و بازداشت و محاکمه‌ای در پی نداشت.
۳- جنگ و صلح منوط به رضایت مردم است و حتی امام! نیز نباید به جنگی بپردازد که مردم از آن ناخشنودند.
۴- در انتخاب میان علاقه انقلابیون و مجاهدان به جنگ از یکسو و مردمِ ناخشنود از جنگ از سوی دیگر، باید نظر مردم را ملاک قرار داد




متن اصلی (الاخبار الطوال ج ۱ ص ۲۲۰):
《قالوا : وكان أول من لقي الحسن بن علي رضي الله عنه، فندمه على ما صنع، ودعاه إلى رد الحرب حجر بن عدي، فقال له (يا بن رسول الله، لوددت أني مت قبل ما رأيت، أخرجتنا من العدل إلى الجور، فتركنا الحق الذي كنا عليه، ودخلنا في الباطل الذي كنا نهرب منه، وأعطينا الدنية من أنفسنا، وقبلنا الخسيسة التي لم تلق بنا). فاشتد على الحسن رضي الله عنه كلام حجر، فقال له (إني رأيت هوى عظم الناس في الصلح، وكرهوا الحرب، فلم أحب أن أحملهم على ما يكرهون، فصالحت بقيا على شيعتنا خاصة من القتل، فرأيت دفع هذه الحروب إلى يوم ما، فإن الله كل يوم هو في شأن). قال: فخرج من عنده، ودخل على الحسين رضي الله عنه مع عبيدة بن عمرو، فقالا: (أباعبدالله، شريتم الذل بالعز، وقبلتم القليل، وتركتم الكثير، أطعنا اليوم، واعصنا الدهر، دع الحسن وما رأى من هذا الصلح، واجمع إليك شيعتك من أهل الكوفة وغيرها، وولني وصاحبي هذه المقدمة، فلا يشعر ابن هند إلا ونحن نقارعه بالسيوف). فقال الحسين: (أنا قد بايعنا وعاهدنا، ولا سبيل إلى نقض بيعتنا).》: "اینجا"

توجه
هنگامی که در خیابان اصلی تهرانپارسِ تهران که پس از انقلاب به نام حجر بن عدی نامگذاری شد قرار می‌گیرید بدانید که او با وجودی که چنان انتقادات و تعابیر تندی علیه امام حسن به کار برد و حتی درصدد به روی کار آوردن امام حسین به جای او بود ولی همچنان بسیار ارجمند شناخته می‌شود.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 15:20


" منصوره خانوم در گذر زمان "
گفتگو با منصوره اتحادیه ، نویسنده ، پژوهشگر ، استاد دانشگاه و مدیر نشر تاریخ ایران ...


قسمت 1

گفتگو و میکس:پگاه امیری


  رادیو کواژین



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 14:40


گفتگوی رضا علیجانی با یورو نیوز


آیا حکومت ایران با دولت ترامپ وارد مذاکره خواهد شد!؟



به استثنای ج.ا، خیلی از دیکتاتورها و دیکتاتورمنش‌های جهان از پیروزی ترامپ خوشحال شدند...

بین ج.ا و ترامپ بدبینی‌های شدید متقابلی وجود دارد...

نگاه ترامپ به جهان اولویتی اقتصادی و تجاری دارد و انعطاف‌پذیرتر و نگاه نظام ولایی سیاسی-ایدئولوژیک و متصلب‌تر است.

در درون نظام ولایی اختلاف دیدگاه وجود دارد. فشار نارضایتی افکار عمومی نیز عامل نقش‌آفرین دیگری است. ج.ا دارای نظریه حفظ و مصلحت نظام نیز هست.

ج.ا قبلا با صدام قاتل هزاران ایرانی مذاکره کرده. پیامبر هم با قاتلان حمزه عموی خود مذاکره کرده است!

ترامپِ«قاتل قاسم سلیمانی» از سوی دیگر جملات و برخوردهای مثبتی نیز با ج.ا داشته است، مانند...

تعامل و مذاکره بین ج.ا و دولت ترامپ به دو «اگر»، یکی بزرگ‌تر و یکی کوچک‌تر، بستگی دارد...

فشار حداکثری ترامپ بلافاصله به مردم منتقل خواهد شد، بدون اینکه دستاوردی سیاسی، آن گونه که برخی روزنه‌گشایان و رویافروشان خارجی ترسیم می‌کنند، به دنبال داشته باشد.



بررسی احتمال مذاکره ج.ا و ترامپ مسئله ساده‌ای نیست. طرفین به حد کافی به هم بدبینی اولیه دارند. ترامپ قاتل قاسم سلیمانی است. به سادگی برجام را پاره کرده و تحریم‌های حداکثری را اعمال کرده و شرط و شروط سنگین و نرخ بالایی برای مذاکره گذاشته است. ج.ا هم نظامی است که تسلیم تحریم‌های حداکثری نشده و مذاکره را نپذیرفته، رکیک‌ترین تعابیر را برای ترامپ به کار برده، نامه او توسط نخست وزیر ژاپن را اصلا نپذیرفته و پس فرستاده و دنبال ترور او هم بوده است.

سیاست‌های ترامپ هر چند پیش‌بینی ناپذیر است اما نسبت به ج.ا قابل انعطاف‌تر است. چون ترامپ از زاویه اولویت اقتصادی و تجاری به جهان نگاه می‌کند و اهل چرخش و تغییر موضع بیشتری است تا نگاه حاکم ولایی بر ج.ا که نگاهی عمدتا سیاسی و ایدئولوژیک و آخر الزمانی به روابط بین‌الملل دارد و نرمش و انعطاف کمتری در نگاهش وجود دارد.

فشار بدنه تندروی هم نظر بار هبر ولایی، توقع و فشار نیروهای مرتبط منطقه‌ای و نگاه منفی این مجموعه به جهان غرب، نیز موانع مهمی برای مذاکره است. البته در داخل سیستم ج.ا نیز اختلاف در زاویه دید وجود دارد و بخشی از نظام از جمله دولت پزشکیان تمایل به مذاکره دارد.

نظام ولایی تئوری اولویت حفظ و مصلحت نظام را نیز دارد و هم اکنون نیز در بن‌بست و فشار اقتصادی و اوج تنش در مناسبات منطقه‌ای قرار گرفته است.

در آن سوی میدان نیز ترامپ علیرغم اینکه می‌خواهد چهره قاطعی از خودش نشان بدهد اما صریحا هم گفته جنگ نمی‌خواهد، خواهان تغییر رژیم ج.ا هم نیست و فقط می‌خواهد ج.ا به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند. او آرزوی موفقیت برای حکومت ایران کرده و گفته من می‌خواهم آنها هم رشد اقتصادی داشته و موفق باشند. در دولت اولش هم به سفارتخانه‌هایش دستور داد دیدار و مذاکره‌ای با اپوزیسیون ج.ا نداشته باشند. او کسی است که در آخرین لحظات حمله به ایران، بعد از زدن پهپاد گرانقیمت آمریکایی‌ها، را لغو کرد.

ترامپ در باره پیمان «نفتا»(بین آمریکا و کانادا و مکزیک)، برخورد مشابهی با برجام داشت یعنی آن را هم لغو کرد اما بعدا مشابهش را با تغییراتیِ، این بار به نام خودش امضا کرد.

بنابراین بعید نیست ترامپ حاضر به امضای قراردادی مشابه برجام باشد. البته احتمال دارد این خواست و گرایش شخصی او باشد و تیم همراهش شرط و شروط بیشتری را مطرح کنند.

در بررسی احتمال مذاکره ج.ا با ترامپ باید دو «اگر» را در نظر بگیریم. «اگر بزرگتر» این است که آیا خامنه‌ای قصد تغییر یا لااقل تعدیل سیاست خارجی‌اش را دارد یا نه. اگر چنین تصمیمی داشته باشد، از قضا مذاکره با ترامپ، ولو در ابتدا شرایط سنگین‌تری مطرح کند، راه آسان‌تری برای رسیدن به نتیجه تا دولت دموکراتها خواهد بود. اما اگر خامنه‌ای چنین تصمیمی نداشته باشد دولت ترامپ شرایط بدتری برای استمرار سیاست‌های قبلی ج.ا خواهد بود. او قاطع تر است و به دولت اسرائیل هم نزدیکتر.

«اگر کوچک‌تر»اما این است که آیا ترامپ می‌تواند جنگ غزه را متوقف کند. اگر موفق شود چه مسیر او به سمت ج.ا و چه مسیر ج.ا به سمت او مقداری راحت‌تر می‌شود و نیروهای میانه‌رو در سیستم ج.ا هم، کمی جان می‌گیرند. اما در صورت عدم موفقیت او، این اندک جان هم از بین می‌رود. در صورت تشدید خشونت در منطقه و ادامه کشتار در غزه و لبنان و جو ناشی از آن، همه راه‌های میانه‌روها مسدود خواهد شد.

امیدواریم این روند به سمتی نرود که منطقه به آتش کشیده شود و مردم ایران علاوه بر تحریم‌های حداکثری، متحمل عواقب جنگ و ناامنی و خشونت هم بشوند.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 14:00


وزیر، استعفا
مدیر، محاکمه‌


دو نوه‌ی عزیزم، آرزو خاوری ۱۶ ساله از افغانستانی‌تبارهای ساکن شهرری استان تهران و آی‌ناز کریمی ۱۷ ساله ساکن روستای دریس کازرون استان فارس که به‌خاطر اسلامی‌نبودن حجاب و پوشش و لاک ناخن و موی رنگی، توسط مدیر و برخی مسئولین مدرسه تهدید شده‌بودند خودکشی کردند.

عمیقاً دردآور است که جان شریف و شیرین دو نوجوان فدای چنین مواردی می‌شود و گویا تهدیدهای مشابهی در تعدادی از مدارس کشور، کماکان درحال انجام است.

علاوه‌بر ضرورت مواجهه‌ی ریشه‌ای و خشونت‌پرهیز با این‌قبیل تندروی‌ها و انحرافات، مطالبات بسیاری از خانواده‌ها برخوردی فوری و پیش‌گیرانه نیز هست.

ضروری‌ست به‌منظور انعکاس وسیع این ظلم آشکار و نشان‌دادن محکوم‌بودن آن و نیز تقویت عنصر بازدارندگی به‌منظور عدم تکرار، وزیر آموزش و پرورش فوراً استعفا دهد.

همچنین بدیهی‌ست که می‌بایست مدیران دو مدرسه‌ی شهیدان آرزو و آی‌ناز و مسئولینی که تقصیرها و حتی قصورهایشان در به‌وجودآمدن این فاجعه مؤثر بوده‌است، سریعاً محاکمه‌ شوند.
کیوان صمیمی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 13:20


یک پرسش سرنوشت ساز
منصور خضاعی


آن مردمی که در سال ۵۷ انقلاب کردند گمان می بردند عمل انقلابی شان قطعا و یقینا صحیح بوده و در درستی آن هرگز به خود تردید راه ندادند، اما امروز کسانی پیدا شده اند که می گویند آن مردم کارشان از اساس غلط بوده و نباید انقلاب می کردند زیرا اکنون وضع موجود را به جایی کشانده اند که تحمل آن غیر ممکن شده. حال اما همین کسان خود باز به دنبال انقلاب اند، در حالیکه یقین دارند عمل انقلابی شان صحیح بوده و در درستی آن هرگز به خود تردید راه نمی دهند. حال پرسش این است از کجا معلوم کسان دیگری در دهه ها بعد، این انقلابیان امروز را به خاطر کار غلط شان مذمت و نکوهش نکنند و در غلط بودن این عمل، دلیلها و شواهد فراوان ردیف نکنند؟

پرسش مهم تر اینکه: پس ملاک و معیار عمل و کنش درست چیست؟ چه گونه عمل کنیم که در برابر آیندگان متهم به بی مسئولیتی و انحراف از مسیر درست نشویم؟

پاسخ: در کنش های اجتماعی، تاریخی و فرهنگی هیچ معیار و ملاک دقیق و درستی وجود ندارد و تنها با پیش گرفتن یک شیوه خاص است که می توان از برافتادن در پرتگاه های تاریخی حذر کرد، اگر این شیوه اتخاذ شود، راه رشد و توسعه بشری در بستر تاریخ، بصورت خودبخودی و ذاتی هموار و فراهم است، وانگهی انسان موجودی است که ذاتا میل به رشد و پیشرفت دارد.

اما آن شیوه خاص چیست؟

به گمان من آن شیوه خاص ترویج فرهنگ نقد پذیری و نقد گویی است، نقد و سنجیدن اعمال و افکار دیگری و خود، یعنی بیان نقاط ضعف و قوت خود و دیگری، در ضمن اینکه دیگری را نقد می کنیم و بی رحمانه نقاط ضعف را بیان کرده و به پرسش می گیریم و در معرض دید همگان قرار می دهیم، نقد دیگری بر خود، به پرسش کشیده شدن خود و هویدا شدن خود را در منظر افکار عمومی بپذیریم و از آن هراس به دل راه ندهیم که یگانه مسیر رشد و توسعه پایدار از میان این نقدها و سنجش های متقابل گذر می کند.

نقد، من و تو را متوجه اشتباهات مان کرده و از انباشت کنش های نادرست در یک جهت جلوگیری می کند، نقد فرصت ارائه بهبود مسیر درست را پیش چشم ما قرار داده و از خودحق پنداری و تبختر ممانعت می نماید. اگر نقدی به انقلابیون ۵۷ داریم، شایسته است که به حرف های آنها واقعیات ساری و جاری آن زمانه نیز گوش سپرده و توجه کنیم، در این صورت حتما برای ادامه مسیر تجربه گرانبهایی خواهیم اندوخت و در غیر این صورت، بسیار محتمل است که گرفتار تندباد حوادث شده و باز به عمق همان چاهی فرو افتیم که در تلاش برای خروج از آن دست و پا می زدیم.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 12:40


گفتگوی رضا علیجانی با یورو نیوز

آیا حکومت ایران با دولت ترامپ وارد مذاکره خواهد شد!؟

به استثنای ج.ا، خیلی از دیکتاتورها و دیکتاتورمنش‌های جهان از پیروزی ترامپ خوشحال شدند...

بین ج.ا و ترامپ بدبینی‌های شدید متقابلی وجود دارد...

نگاه ترامپ به جهان اولویتی اقتصادی و تجاری دارد و انعطاف‌پذیرتر و نگاه نظام ولایی سیاسی-ایدئولوژیک و متصلب‌تر است.

در درون نظام ولایی اختلاف دیدگاه وجود دارد. فشار نارضایتی افکار عمومی نیز عامل نقش‌آفرین دیگری است. ج.ا دارای نظریه حفظ و مصلحت نظام نیز هست.

ج.ا قبلا با صدام قاتل هزاران ایرانی مذاکره کرده. پیامبر هم با قاتلان حمزه عموی خود مذاکره کرده است!

ترامپِ«قاتل قاسم سلیمانی» از سوی دیگر جملات و برخوردهای مثبتی نیز با ج.ا داشته است، مانند...

تعامل و مذاکره بین ج.ا و دولت ترامپ به دو «اگر»، یکی بزرگ‌تر و یکی کوچک‌تر، بستگی دارد...

فشار حداکثری ترامپ بلافاصله به مردم منتقل خواهد شد، بدون اینکه دستاوردی سیاسی، آن گونه که برخی روزنه‌گشایان و رویافروشان خارجی ترسیم می‌کنند، به دنبال داشته باشد.

بررسی احتمال مذاکره ج.ا و ترامپ مسئله ساده‌ای نیست. طرفین به حد کافی به هم بدبینی اولیه دارند. ترامپ قاتل قاسم سلیمانی است. به سادگی برجام را پاره کرده و تحریم‌های حداکثری را اعمال کرده و شرط و شروط سنگین و نرخ بالایی برای مذاکره گذاشته است. ج.ا هم نظامی است که تسلیم تحریم‌های حداکثری نشده و مذاکره  را نپذیرفته، رکیک‌ترین تعابیر را برای ترامپ به کار برده، نامه او توسط نخست وزیر ژاپن را اصلا نپذیرفته و پس فرستاده و دنبال ترور او هم بوده است.

سیاست‌های ترامپ هر چند پیش‌بینی ناپذیر است اما نسبت به ج.ا قابل انعطاف‌تر است. چون ترامپ از زاویه اولویت اقتصادی و تجاری به جهان نگاه می‌کند و اهل چرخش و تغییر موضع بیشتری است تا نگاه حاکم ولایی بر ج.ا که نگاهی عمدتا سیاسی و ایدئولوژیک و آخر الزمانی به روابط بین‌الملل دارد و نرمش و انعطاف کمتری در نگاهش وجود دارد.

فشار بدنه تندروی هم نظر بار هبر ولایی، توقع و فشار نیروهای مرتبط منطقه‌ای و نگاه منفی این مجموعه به جهان غرب، نیز موانع مهمی برای مذاکره است. البته در داخل سیستم ج.ا نیز اختلاف در زاویه دید وجود دارد و بخشی از نظام از جمله دولت پزشکیان تمایل به مذاکره دارد.

نظام ولایی تئوری اولویت حفظ و مصلحت نظام را نیز دارد و هم اکنون نیز در بن‌بست و فشار اقتصادی و اوج تنش در  مناسبات منطقه‌ای قرار گرفته است. 

در آن سوی میدان نیز ترامپ علیرغم اینکه می‌خواهد چهره قاطعی از خودش نشان بدهد اما صریحا هم گفته جنگ نمی‌خواهد، خواهان تغییر رژیم ج.ا هم نیست و فقط می‌خواهد ج.ا به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند. او آرزوی موفقیت برای حکومت ایران کرده و گفته من می‌خواهم آنها هم رشد اقتصادی داشته و موفق باشند. در دولت اولش هم به سفارتخانه‌هایش دستور داد دیدار و مذاکره‌ای با اپوزیسیون ج.ا نداشته باشند. او کسی است که در آخرین لحظات حمله به ایران، بعد از زدن پهپاد گرانقیمت آمریکایی‌ها، را لغو کرد.

ترامپ در باره پیمان «نفتا»(بین آمریکا و کانادا و مکزیک)، برخورد مشابهی با برجام داشت یعنی آن را هم لغو کرد اما بعدا مشابهش را با تغییراتیِ، این بار به نام خودش امضا کرد.

بنابراین بعید نیست ترامپ حاضر به امضای قراردادی مشابه برجام باشد. البته احتمال دارد این خواست و گرایش شخصی او باشد و تیم همراهش شرط و شروط بیشتری را مطرح کنند.

در بررسی احتمال مذاکره ج.ا با ترامپ باید دو «اگر» را در نظر بگیریم. «اگر بزرگتر» این است که آیا خامنه‌ای قصد تغییر یا لااقل تعدیل سیاست خارجی‌اش را دارد یا نه. اگر چنین تصمیمی داشته باشد، از قضا مذاکره با ترامپ، ولو در ابتدا شرایط سنگین‌تری مطرح کند، راه آسان‌تری برای رسیدن به نتیجه تا دولت دموکراتها خواهد بود. اما اگر خامنه‌ای چنین تصمیمی نداشته باشد دولت ترامپ شرایط بدتری برای استمرار سیاست‌های قبلی ج.ا خواهد بود. او قاطع تر است و به دولت اسرائیل هم نزدیکتر.

«اگر کوچک‌تر»اما این است که آیا ترامپ می‌تواند جنگ غزه را متوقف کند. اگر موفق شود چه مسیر او به سمت ج.ا و چه مسیر ج.ا به سمت او مقداری راحت‌تر می‌شود و نیروهای میانه‌رو در سیستم ج.ا هم، کمی جان می‌گیرند. اما در صورت عدم موفقیت او، این اندک جان هم از بین می‌رود. در صورت تشدید خشونت در منطقه و ادامه کشتار در غزه و لبنان و جو ناشی از آن، همه راه‌های میانه‌روها مسدود خواهد شد.

امیدواریم این روند به سمتی نرود که منطقه به آتش کشیده شود و مردم ایران علاوه بر تحریم‌های حداکثری، متحمل عواقب جنگ و ناامنی و خشونت هم بشوند.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 12:00


در نقد اصلاح‌گریِ بوروکراتیک
سید مصطفی تاجزاده

طرح بحث:
می‌گویند: «از دولت وفاق نباید به اندازه دولت اصلاحات انتظار تغییر به سود ملت داشت» چرا که:
 
۱. پایگاه مردمی دو رییس‌جمهور یکسان نیست؛ خاتمی ۵۷ درصد و پزشکیان ۲۷ درصد آرای واجدان شرایط را کسب کردند.

۲. رهبر اکنون تقریباً در تمام زمینه‌ها دخالت می‌کند و اقتدار و استقلال چندانی برای قوا به‌ویژه قوه مجریه باقی نگذاشته است.

۳. مجلس ششم با اکثریت قدرتمند حامی خاتمی بود اما در مجلس کنونی اصلاح‌طلبان ائتلافی شکننده با اصول‌گراهای میانه‌رو دارند و اقلیت افراطی نیز قوی و پر سر و صداست.

۴. سپاه در دوره اصلاحات حرف آخر را نمی‌زد اما از دولت احمدی‌نژاد نفوذ بسیاری در ارکان حکومت یافته و ابزارهای متعددی برای دخالت در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در اختیار گرفته است.

۵. شوراهای موازی که رهبر تشکیل داده، تا حد زیادی دست دولت و حتی مجلس را بسته‌اند.

۶. تحریم‌ها محدودیت‌های زیادی ایجاد کرده و نفس تمام دولت‌ها را از سال ۸۵ به بعد به شماره انداخته‌ است.

کوتاه آنکه گستره و ژرفای مشکلات و بعضاً بحران‌ها قابل قیاس با ۲۷ سال پیش نیست و منابع نیز کمتر شده است. بنابراین دولت باید اولویت را به اصلاحات اقتصادی بدهد و مطالبات آزادی‌خواهانه را به فرصتی دیگر موکول کند.

در دو یادداشت جداگانه به نقد رویکرد بالا یعنی تقدم‌بخشی به اصلاحات بروکراتیک یا حداقلی پرداخته‌ام.
متن کامل را اینجا بخوانید.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 11:44


تقلب در انتخابات ۸۸ با هدایت مجتبی خامنه‌ای و حصر موسوی برای استمرار سفره غارتی بود که بانیان، نگهبانان و شرکای آن حاضر به جمع کردنش نبودند. افشاگری آقای پالیزدار اهمیت پیشنهاد سه مرحله‌ای موسوی برای تغییرات بنیادین را نشان می‌دهد. فساد ساختاری صرفا با تغییر افراد اصلاح نمی‌شود.
اردشیر امیرارجمند

ویدیو کامل مصاحبه عباس پالیزدار با دیده‌بان ایران را اینجا ببینید

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 11:20


نظر نوآم چامسکی، زبان‌شناس، فیلسوف، دانشمند علوم شناختی، مورخ، منتقد اجتماعی و فعال سیاسی آمریکایی در خصوص مظلومیت مردم فلسطین

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 10:40


مصاحبه با حسین سرفراز
از مجموعه تاریخ شفاهی


حسن سرفراز از با سابقه‌ترین روزنامه‌نگاران تاریخ مطبوعات ایران به بررسی دوران‌های مختلف مطبوعات در پهلوی دوم می‌پردازد.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 10:02


🖊مهدی حائری یزدی در کجای سپهر معرفتی ایران جای می‌گیرد؟

📚حکیم لیبرال
حامد زارع

🖇23 تیرماه 1378 و در اوج درگیری‌های برخاسته از حادثه کوی دانشگاه، حکیمی لیبرال، فیلسوفی منزوی و فقیهی اصولی از دنیا رفت که قدر و منزلتش به سبب دیدگاه سیاسی متفاوتش هیچ‌گاه آن‌طور که باید شناخته نشد و هیچ مراسم یادبودی نیز برای او برپا نشد. 27 آبان 1398 و در اوج درگیری‌های برخاسته از اعتراضات به افرایش نرخ بنزین، فرصتی برای شکستن سکوت بیست ساله درباره مهدی حائری یزدی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران پیش آمد و طی آن به گرامی‌داشت یاد و خاطره این متفکر آزاده پرداخته شد.

🖇در این مراسم که با پخش فیلمی به تهیه‌کنندگی عبدالرضا تاجیک درباره آراء و آثار مهدی حائری یزدی آغاز شد، فتح‌الله مجتبایی، مهدی محقق، مصطفی محقق داماد، غلامرضا اعوانی سخنرانی کردند. در این پرونده متن منقح سخنرانی این چهار اندیشمند در این مراسم استثنائی برای نخستین بار منتشر می‌شود. در این مراسم که در نوع برگزاری آن بسیار قابل توجه بود، ابتدا مصطفی محقق داماد پشت تریبون قرار گرفت و درباره دایی خود سخنرانی کرد. او با انتقاد از دانشگاه تهران به خاطر سکوت بیست ساله درباره مهدی حائری یزدی، نخبگان را مورد انتقاد قرار داد که نتوانستند توده مردم را با حکمت و اندیشه آشنا سازند.

🖇او در بخش دیگری از سخنان خود، حائری یزدی را تنها متفکر معاصر خواند که همانند فیلسوفان قدمایی، یک دوره کامل حکمت نظری (الهیات و طبیعیات) و حکمت عملی (اخلاقیات و سیاسات) را به رشته تحریر درآورده است. پس از سخنرانی محقق داماد، نوبت به غلامرضا اعوانی رسید که درباره مهدی حائری یزدی سخنرانی کند.  اعوانی از میانه دهه شصت تا میانه دهه هفتاد و در زمانی که مسئولیت انجمن حکمت و فلسفه ایران را بر عهده داشت، میزبان درس‌گفتارهای مرحوم حائری یزدی و کلاس‌های آزاد او برای عموم دانشجویان و علاقمندان بوده و به همین خاطر خاطراتی از آن مرحوم دارد.

🖇اعوانی با ذکر آن خاطرات، به نشر هفت جلد از مجموعه آثار مهدی حائری یزدی در انتشارات موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با ویراستاری شهین اعوانی اشاره کرد و این نکته مهم را مورد تاکید قرار داد که بیش از 100 نوار از جلسات آزاد مرحوم حائری ضبط شده است که تا کنون پیاده‌سازی و ویراستاری نشده است. پس از اعوانی، فتح‌الله مجتبایی، خاطرات مشترک خود با حائری یزدی در آمریکای شمالی را برای حضار بیان کرد.

🖇یکی از خاطرات جالب او درباره درخواست یکی از اساتید دانشگاه در آمریکا از مجتبایی برای مجاب ساختن مرحوم حائری برای اقامه نماز و تماشای آن توسط اعضای دپارتمان تاریخ ادیان جهان بود که با واکنش تند حائری یزدی مواجه شده بود. حائری یزدی در پاسخ به آن درخواست گفته بود که عبادت ما ناظر به حضور قلب است و تا حضور قلب نباشد، نیایشی هم در کار نخواهد بود. به همین خاطر نیایش ما تماشایی نیست! پرونده الهیات سیاست‌نامه به احترام شخصیت علمی استاد دکتر مهدی حائری یزدی، به این اندیشمند استثنائی تاریخ معاصر ایران اختصاص داده شده است.

متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره سیزدهم سیاست‌نامه مطالعه کنید.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

10 Nov, 09:20


دلاواله جهانگرد ایتالیایی در زمان شاه عباس به ایران آمده.
سفرنامهٔ او اطلاعاتی دست اول و نایاب از ایران چهارصد سال پیش به دست می‌دهد که به روشن شدن تصور ما از آن دوره یاری می‌رساند.
فایل بالا خلاصه‌ای از برخی از این دانستی‌های جذاب است.

رضا ضیاء
پژوهش‌های‌اصفهان‌شناسی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 18:36


گشت حجاب اجباری و نظر علما و مراجع تقلید شیعه

آیت الله ایازی، مدرس حوزه علمیه  :

«  از روز اول علما و مراجع قم بشدت با گشت ارشاد مخالف بودند و  هستند و هیچ وقت از این رفتار حاکمان با بانوان مسلمان کشورمان حمایت نکردند..!

در اسلام، الزام کردن به حجاب وجود ندارد

آیت الله ایازی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم درمورد گشت حجاب اجباری گفت:

«  ما از صدر اسلام تا به امروز هیچ سخن فقیهی و دلیل معتبری در میان فقها برای الزام کردن به حجاب نداریم.
اگر شما می‌خواهید نهی از منکر کنید هیچ تناسب دینی و شرعی با این ندارد که یک آقا، خانمی را در خیابان بغل می‌کند و در یک ون می‌اندازد، این رفتار با کدام دستور شرعی سازگار است که یک مرد نامحرم چنین کاری را برای مبارزه با بی حجابی انجام دهد؟

دیدن تصاویر خانم‌های بی‌حجاب از تلویزیون در زمان انتخابات و راهپیمایی‌ها اشکال ندارد اما الان اشکال دارد.
این دو‌گانگی در برخورد مسئولین کشور قابل قبول نیست که هرچه به نفع شما باشد اشکال ندارد و اگر نباشد اشکال داشته باشد.»



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 17:33


تا آن زمان که پرده برافتد چها کنند
یادداشتی از داریوش محمدپور


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 17:00


غلبه ترامپیسم!

یادآوری: این نوشتار در سال 2016 به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نوشته شد و چهار سال بعد در انتخابات که باز ترامپ کاندیدا بود همان نوشته پیشین با مقدمه ای بازنشر شد. اکنون یعنی در نوامبر 2024 که او بار دیگر البته با اقتدار بیشتر به ریاست جمهوری کشوری چون آمریکا رسیده است، همان متن دو بار منتشر شده را عینا با یادآوری سابقه این نوشتار بار دیگر بازنشر می کنم که فکر می کنم خالی از فایده نیست. گفتنی است متن اولیه در زیتون «آیا دنیا احمدی نژادی می شود؟» بود و در بازنشر عنوان آن به «دونالد؛ پر؟!» تغییر کرد و اکنون به «غلبه ترامپیسم» تغییر عنوان داده است. مقدمه نشر قبلی حذف شده و مؤخره ای افزوده شده است. به دلیل طولانی بودن در سه قسمت خواهد بود.


احتمالا در سال دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و در بحبوحه جنجال بر سر انکار هولوکاست بود که یک بار خبرنگار تلویزیون فرانسه در یک گفتگو با اشاره به همان ماجرای هولوکاست به احمدی نژاد گفت که: اغلب مردم جهان و بیشتر در اروپا و فرانسه با حرفهای شما مخالف اند و احمدی نژاد با همان لحن خاص و با همان لبخندهای بی رمق و مرموزانه اش (که حتما از یاد نبرده ایم) پاسخ داد: اشتباه می کنید! اکثر مردم دنیا و اروپا با من موافق اند و بعد افزود: اتفاقا دنیا دارد احمدی نژادی می شود!
از آن زمان حدود ده سالی گذشته است ولی از شما چه پنهان وقتی تحولات غریب و نامعقول در این جا و آن جا را می بینم و یا حرفهایی از برخی می شنوم که انتظارش نمی رفت، بی درنگ به یاد حرفهای احمدی نژاد می افتم و می گویم ظاهرا این موجود شگفت با تمام توهمات و گزافه گویی هایش در این مورد درست گفته که دنیا دارد احمدی نژادی می شود! با توجه به تجربه احمدی نژاد می توان گفت: احمدی نژادیسم یعنی دروغ، فریب، توهم، بی اخلاقی، قانون شکنی، خودشیفتگی، عوام گرایی و در نهایت ویرانگری.
از سال گذشته که موجودی به نام «دونالد ترامپ» در مبارزات انتخاباتی آمریکا ظهور کرد، بارها و بارها به یاد سخن پیش گفته محمود احمدی نژاد افتادم و گفتم راست گفت این بنده خدا، دنیا و آمریکا دارد احمدی نژادی می شود! با این همه، مانند اغلب مردم آمریکا و جهان، باورم نمی شد که این احمدی نژاد آمریکایی به این سادگی به رأی گیری نهایی برسد تا چه رسد به انتخاب شدن آسانش؛ اما شد، آنچه انتظارش نمی رفت!
بارها از خود پرسیده ام اگر در ایران دهه هشتاد شمسی پدیده ای به نام احمدی نژاد، ولو پس از دولت هشت ساله شخصیت فرهیخته ای چون محمد خاتمی، با آن ذهنیت و ادبیات و شعارها به قدرت می رسد، با توجه به بافت و ساخت جامعه ایران، شاید تا حدودی قابل فهم باشد ولی پس از بیش از یک دهه و آن هم در کشوری چون آمریکا چرا موجوی مشابه با این قدرت به کاخ سفید راه پیدا می کند؟! موجودی که به درستی می توان آن را ترامپ – نژاد آمریکایی خواند! این ترکیب را وامدار یک خبرنگار فرانسوی ام که در اوایل ریاست جمهوری سارکوزی در تهران در گفتگو با من از اصطلاح «سارکوزی نژاد» استفاده کرد. اصولا سیر و صیرورت فرهنگ و اندیشه و سیاست جهانی چگونه است که غرب متمدن و پیشرفته و حقوق بشری و دموکراتیک مستعد ترامپ نژادیسم است؟ ابتذال ترامپیسم در انتخابات آمریکا به حدی بود که آن را بی سابقه خوانده و این رخدادها را به درستی مفتضح توصیف کرده اند.
اخیرا به ویژه در این چند روز در این باره بسیار سخن گفته اند و البته تا سالها خواهند گفت و من هم البته تحلیلی دارم ولی اکنون مجال پرداختن به آن نیست. اما در اینجا می توان این پرسش را درانداخت که آیا ترامپ – نژاد به سرنوشت نوع ایرانی اش دچار می شود؟

فرهیختگان

08 Nov, 17:00


قسمت دوم
می دانیم که احمدی نژاد در طول هشت سال ریاست جمهوری اش جز تباهی اخلاق و تضعیف وحدت ملی و آسیب زدن به منافع ملی و بی اعتباری ایران و حتی نظام سیاسی مستقر و ویرانگری و تخریب چیزی نصیب ایران نکرده و مردم ایران حداقل طبقه متوسط و آگاه شهری با تمام توان خود تلاش می کنند که تجربه تلخ احمدی نژادیسم تکرار نشود، هرچند که تکرار آن منتفی نیست، اما آیا ترامپیسم در آمریکا دوام خواهد یافت؟
اگر تجربه احمدی نژاد معیار باشد، باید نتیجه بگیریم که ترامپیسم حداقل در چهار سال آینده همان خواهد بود که تا کنون بوده و همان خواهد کرد که وعده داده است. اما باید گفت که وضعیت ایران ولایت فقیه و نظامیان با آمریکای به هرحال میراث جفرسن و لینکلن متفاوت است. در ایران نهادهای دموکراتیک یا همان اصطلاح مشهور «نهادهای انتخابی» بسیار ضعیف و ناکارآمد است ولی در آمریکا این نهادها هم بسیار قوی اند و هم بسیار محافظه کار (به ویژه با اقتدار فعلا برتر جمهوری خواهان) و بدین ترتیب به احتمال بسیار زیاد ترامپ رئیس جمهور با ترامپ لمپن و عامی و شورشی و ویرانگر دو سال گذشته متفاوت خواهد بود و کنترل خواهد شد. اما این که این کنترل تا کجا خواهد بود، محل تأمل است.
نباید فراموش کرد که نظام ولایت فقیه حاکم بر ایران با افکار و رفتارهای احمدی نژاد حداقل تا دو سال آخر از هشت سال هماهنگ و همراه بوده و گرنه او هر گز نه به قدرت می رسید و نه پایدار می ماند و به ویژه پس از جنبش سبز هرگز در مسند قدرت نمی ماند ولی در آمریکا نظام حاکم با رهبری مقتدرانه دو حزب دموکرات و جمهوری خواه با ترامپ متظاهر به ضد سیستم همراه نیست و این می تواند بر اقتدار و اعمال قدرت نهادهای نظارتی و امنیتی بر رئیس جمهورشان بیفزاید؛ هرچند در این میان محتمل است که شخص عصیانگر و فریبکاری چون ترامپ بر منش کنونی اش ادامه دهد که در این صورت بی تردید نه تنها نظام و ملت آمریکا دچار بحرانی عظیم خواهد شد بلکه جهان بیش از این در آشفتگی و چالش و بحران فرو خواهد رفت. آمریکا ایران منزوی امروز نیست که در مناسبات جهانی و به ویژه در غرب اهمیت و نقشی اثرگذار نداشته باشد.
از زاویه دیگر نیز می توان به پدیده تلخ ترامپ نگریست. واقعیت این است که کسانی از جنس احمدی نژاد و ترامپ (و راستگرایان و ملی گرایان موجود در اروپا که پس از این قوت بیشتر خواهند یافت) با اندکی هوش و با تکیه بر مشکلات و شکاف های اجتماعی و از جمله فقر و گسترش فرودستان و برانگیختن عواطف شان و با استفاده از ادبیات لمپنی و عامیانه (البته زیر پوشش مردم گرایی) و با حملات بی امان بر «نظام فاسد» و حاکمان ناتوان بر امواج خشم و ناخرسندی مردم سوار شده و به آنان وعده تغییر و یا انقلاب داده اما در نهایت پس از قدرت یافتن به کلی وعده ها را فراموش کرده و حتی بر وخامت اوضاع اقتصادی و بر شکاف های اجتماعی و طبقاتی و گسترش فقر فرودستان افزوده اند. زمانی یک فیلسوف یونانی گفته بود وقتی سه چیز طغیان کند، ویران خواهند کرد: آب، آتش و توده مردم. ولتر نیز می گفت من از به خیابان آمدن توده های مردم می ترسم. شعارهای زیبا و وعده های جذاب و حتی به شدت انسانی وقتی با ساده اندیشی و توهمات و آرمان گرایی نامعقول و به ویژه با فریبکاری و عوام فریبی و جاه طلبی همراه شود، فرجامی جز فاجعه برای مردم و بیشتر برای همان توده های محروم نخواهد داشت.
حال باید دید که ترامپ و ترامپیسم به کدام سو خواهد رفت؟ باید منتظر ماند و دید. با احتیاط می توان گفت حداکثر سال نخست ریاست جمهوری ترامپ پاسخ این پرسش را خواهد داد. باید دید که آیا او بر شکاف های اجتماعی غلبه خواهد کرد و یا بر آنها خواهد افزود؟ آیا فقر تهیدستان درمان خواهد شد؟ آیا آمریکا با مدل ترامپی مقتدرتر خواهد شد؟ آیا او سیستمی کارآمدتر خواهد ساخت؟ تجربه مکرر تاریخی نشان می دهد کسانی که به وجه نامعقول و به ویژه با انگیزه های جاه طلبانه و عامه پسند وعده ساختن بهشت داده اند عموما جهنم ساخته اند و یا بر زمهریر جهنم موجود افزوده اند.

فرهیختگان

08 Nov, 17:00


قسمت سوم
به شرحی که آمد، هرچند وضعیت تاریخی و تمدنی غرب از جمله نظام سیاسی و امنیتی و اقتصادی آمریکا بر آنم می دارد که نیمه پر لیوان را ببینم و بگویم «ان شاءالله گربه» است! ولی تجارب مکرر تاریخی و از جمله ایران معاصر نیمه خالی را به یادم می آورد و در این صورت چندان جای خوش بینی نخواهد ماند. در هرحال حتی اگر ترامپ تا حدودی مهار هم شود، باز در دوران او آمریکا و جهان در آشوب و احیانا جنگهای منطقه ای بیشتری فرو خواهد رفت. دموکراسی آمریکایی بیش از پیش تناقضات خود را آشکار خواهد کرد. بی اخلاقی تشدید خواهد شد و با سرکوبی اقلیت ها و ایجاد بحران در روابط جهانی بر شکاف های اجتماعی در آمریکا و جهان خواهد افزود. کافی است که ترامپ فقط به وعده های ضد مهاجران عمل کند و از جمله در مرز مکزیک با هرینه دولت آن کشور دیواری بزرگ بکشد. یا چنان که وعده داده شکنجه را رسمی و قانونی خواهد کرد. در این صورت چه خواهد شد؟ چنان که عموما اذعان کرده اند ترامپ یک نژادپرست و فاشیست است. غیر قابل پیش بینی است. عاشق آنتن است و می خواهد با گفتارها و رفتارهای نامتعارف و جنجالی همواره سوژه رسانه ها باشد. درست مانند همتای ایرانی اش احمدی نژاد. فضای فکری و ذهنی پدید آمده به وسیله ترامپ و گسترش ترامپیسم سبب شده است که زمینه های پیدایش نوعی فاشیسم و نازیسیم آمریکایی به دست حداقل بخشی از سفیدپوستان فرودست آمریکا، که احساس می کنند آمریکا قدرت و آقایی جهان را از دست داده، ایجاد شود که البته چنین مباد.
جوانان ایران پس از چهار سال تباهی دولت اول احمدی نژاد، در کارزار انتخاباتی سال 88 در خیابانها، می گفتند: احمدی، پر! آیا مردم آمریکا و به ویژه میلیونها نفری که به ترامپ رأی داده اند، در چهار سال بعد، خواهند گفت: «دونالد، پر؟!»
شنبه 17 نوامبر 2020
بعدالتحریر
البته این احتمال محقق نشد. تا چه زاید سحر! در هرحال اکنون دیگر می توان قاطعانه گفت دیگر ترامپیسم در سطحی فراتر از فرد و یا افراد محتاج تحلیل های ژرف تر و علمی تر و جامعه شناختی تر است.


حسن یوسفی اشکوری
۶نوامبر ۲۰۲۴



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 16:31


از راه درست
 
محمد فاضلی
 
خبر این است که دولت سوزاندن مازوت را ممنوع کرده و تن به پذیرش خاموشی محدود بر اثر کمبود برق داده است.
استدلال دولت برای چنین تصمیمی، اثرات مخرب و فاجعه‌بار سوزاندن مازوت بر آلودگی هوا و به دنبال آن، به خطر انداختن سلامت مردم است که می‌تواند در آینده، موجی از بیماری‌های مختلف را بر مردم، نظام اجتماعی و نظام سلامت تحمیل کند.

من فعلاً گذشته سیاست‌گذاری و حکمرانی که باعث این وضعیت کمبود و ناترازی انرژی در کشور شده است را کنار می‌گذارم و می‌پذیرم که یک دو راهی وجود دارد:

اول، مازوت بسوازنیم، آلودگی مخرب تولید کرده و کمبود انرژی را پنهان کنیم.

دوم، مازوت نسوزانیم، خاموشی را به جان بخریم، آلودگی و بیماری تولید نکنیم، و برویم دنبال حل مسأله از راه درست.

دولت اگر به مصوبه خودش درخصوص ممنوعیت سوزاندن مازوت در نیروگاه‌ها پای‌بند بماند، به دلایل زیر کار مهمی انجام داده است.

یک. بلندمدت‌نگری کرده و سلامت مردم را به امر کوتاه‌مدت ترجیح داده است. مریض کردن میلیون‌ها ایرانی، و آوار کردن سیل امراض خطرناک در آینده بر سر خانواده‌ها و نظام سلامت بر اثر سوزاندن مازوت، گزینه عاقلانه‌ای نیست.
درد و رنجی که این کار بر مردم در درازمدت وارد می‌کند، بسیار زیاد است. این نوع بلندمدت‌نگری در سیاست عمومی ایران زیاد سابقه‌دار نیست.

دو. دولت، هم‌زمان خود را در معرض فشار اجتماعی ناشی از تحمیل خاموشی‌های محدود بر خانوارها و سایر مصرف‌کنندگان برق قرار می‌دهد. مصرف‌کننده مایل نیست ساعاتی را خاموشی تحمل کند و حتماً سطحی از نارضایتی متوجه دولت می‌شود. این فشار و هم‌زمان پای‌بند ماندن به حفظ سلامتی مردم با نسوزاندن مازوت، ضرورت حل مسأله از راه درست را پیش می‌کشد.

سه. دولت با نسوزاندن مازوت، و خاموشی دادن، مسأله ناترازی انرژی را قابل مشاهده برای همگان می‌سازد و ضرورت پرداختن ریشه‌ای و از راه‌ درست را در سطح دستور کار سیاسی و اجتماعی، مطرح می‌کند. مازوت سوزاندن، حل کردن موقت مسأله ناترازی، جارو کردن ناترازی و علل پیدایش آن زیر فرش، و درمان موقت آن از طریق وارد کردن خسارت عظیم‌تر بیماری و ناسلامتی به میلیون‌ها ایرانی است.

چهار. دولت برای آن‌که هم سلامتی را به خط نیندازد، و هم از راه درست مسأله ناترازی را حل کند، مجبور است با مردم حرف بزند و توضیح بدهد. این به معنای ضرورت وارد شدن به گفت‌وگوی بی‌پرده با مردم بر سر مجموعه‌ای از مسأله‌های بنیادین و حیاتی نظیر محیط‌زیست، سلامت، عوامل پیدایش ناترازی، راه‌حل‌های ممکن و ... است.

پنج. دولت با این رویکرد، به جای این‌که مسأله را از سر خودش باز کند و بگوید «حالا مدتی مازوت می‌سوزانیم تا سر و صداها بخوابد، تا بعد فکری به حالش کنیم» وارد چالش حل مسأله می‌شود. این چالش از به رسمیت شناختن مسأله و از ابتدا کنار گذاشتن یک راه‌حل غلط (سوزاندن مازوت) و ایجاد مسأله‌های بزرگ‌تر (نظیر سونامی بیماری‌های خطرناک) در آینده، شروع می‌شود.

دولت می‌تواند به شکلی غیرشعاری، واقع‌بینانه و معطوف به مجموعه‌ای از مسأله‌های واقعی و بنیادین ایران امروز (نظیر ناترازی انرژی، محیط‌زیست، سلامت و ...) این رویکرد را به مبنایی برای وفاق با مردم بر سر حل مسأله‌ها تبدیل کند.

زمین ممنوعیت مازوت، زمین تمرین برای در پیش گرفتن این رویکرد عقلانی، بلندمدت‌نگر، البته بسیار دشوار و نیازمند تعامل با مردم و ساختن اعتماد و سرمایه اجتماعی است. این زمینی است که دولت‌ها در ایران بسیار کم روی آن پا گذاشته‌اند، چه رسد به این‌که جدی تمرین کرده باشند.

این زمینی است که در آن از راه درست مسأله را تعریف و حل می‌کنند؛ و البته سختی و هزینه‌اش را هم می‌دانند و می‌پردازند. صداقت و عقلانیت سرمایه‌های ضروری برای ورود به این زمین هستند.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 15:20


«هدیه‌ای که نتان‌یاهو به ایران داد»

۱- نتان‌یاهو گمان می‌کرد هریس رییس‌جمهور می‌شود و پزشکیان در ایران توان آن را دارد که مذاکرات هسته‌ای را با ترامپ احیا کند لذا پیش‌دستی کرد و در شب تحلیف پزشکیان، هنیه را در تهران ترور کرد.
واشنگتن پست در یک مقاله به تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۲۴ به قلم Shira Rubin و Ellen Nakishima از قول یک فرد مطلع نوشته است که تیم نتان‌یاهو از انتخاب مسعود پزشکیان نگران شده‌ و آن را نشانه‌ی گشایش برای احیای مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب می‌داند.
۲- وقتی ایران پاسخ ترور هنیه را نداد، نصرالله را در لبنان ترور کرد تا ایران را وادار به واکنش نماید. ایران با ۲۰۰ موشک هایپرسونیک به تل‌آویو و حیفا حمله کرد. حمله‌ی موشکی که تابحال در تاریخ جهان در این حجم سابقه نداشته است. بیشتر این موشک‌ها با موفقیت از سامانه‌های دفاعی اسرائیل عبور کردند.
۳- اسرائیل پاسخ خود را در یک حمله‌ی موشکی بوسیله‌ی بیشتر از یکصد تا یکصد و پنجاه فروند جنگنده عمدتا اف۳۵ از کریدور هوایی آمریکا در خاک عراق انجام داد. اما چه اتفاقی افتاد؟
من اطلاعیه‌ی رسمی ارتش ایران را می‌پذیرم که گفته است بیشتر این موشک‌ها در سامانه‌ی پدافند هوایی ایران رهگیری شد.
۴- بجز اطلاعیه‌ی رسمی ارتش دو دلیل و قرینه‌ی دیگر هم وجود دارد که اسرائیل موفقیت مورد انتظارش را کسب نکرد. نخست: رفتار نظامی اسرائیل در طول تاریخ جنگهای این رژیم، خشنونت حداکثری و بدون ملاحظه‌ به مواضع دشمن بوده است. درست است که بایدن از او خواسته بود که به سکوهای نفتی حمله نکند اما وقتی به سکوهای نظامی حمله می‌کند قطعا مهربانانه و‌ملاطفت‌جویانه این کار را نمی‌کند.
دوم: برکناری گالانت وزیر دفاع اسرائیل.
۵- گالانت پیش از حمله گفته بود چنان به ایران حمله می‌کنیم که دنیا از قدرت ما شگفت‌زده شود‌. بعد از حمله، البته که دنیا شگفت زده شد اما نه از قدرت اسرائیل بلکه از پدافند ارتش ایران! احتمالا دلیل اصلی و پشت‌پرده‌ی حذف گالانت غافلگیری اسرائیل از پدافند ارتش ایران بوده است.
۶- به نظر می‌رسد رفت و برگشت موشکی سپاه و‌ نتان‌یاهو نقشه‌ی جدیدی از توازن قوا در خاورمیانه ترسیم کرده یا نقشه‌ی قبلی را به‌روز کرده است. پس اگر شما هم مانند من با روایت رسمی جمهوری اسلامی از این نبرد موشکی موافق هستید، ایران در موضع نسبتاً قدرتمند و آزموده‌شده‌ای از نظر نظامی در خاورمیانه قرار گرفته است.
۷- جمهوری اسلامی این موقعیت جدید را مرهون نتان‌یاهو است که بر اساس محاسبه‌ای نسبتا اشتباه به دست آورد. او اگر کمی صبر کرده بود تا ترامپ رئیس‌جمهور می‌شد می‌توانست مثل دوره‌ی قبل رئیس‌جمهور آمریکا را که در سیاست سررشته ندارد، اغوا کند، اما الان حتی ترامپ هم فهمیده است که آرایش واقعی قوا در خاورمیانه چگونه است! در واقع اتاق جنگ امریکا چیزی را که احتمالا می‌دانست، عملا تجربه کرد و‌ هم شواهد کافی را برای اقناع فرمانده‌ی کل قوای آمریکا به دست آورد.
۸- امیدوارم خیال نکنید که از نظر من اسرائیل ضعیف است یا آمریکا در موضع جدیدی قرار گرفته است. به هیچ‌وجه. سخن از آرایش جدید نیروهای دو‌طرف در منطقه، بر اساس رفتار پیش‌دستانه‌ی نتان‌یاهو است. چه اینکه اگر نتان‌یاهو تحریک ایران را به عقب می‌انداخت و ترامپ رئیس‌جمهور می‌شد شاید هیچ‌وقت ایران نمی‌توانست قدرت موشکی خود را به رخ دشمنان و تماشاگران منطقه‌ای‌ بکشاند و اساسا به دلایلی نیازی هم به انجام آن نداشت.
۹- اکنون که کار خاورمیانه به اینجا کشیده شده است امیدوارم دونالد ترامپ فکر اشتباهی درباره‌ی ایران نکند که آزمودن آن، امریکا و جهان را به جنگی می‌کشاند که هزینه‌ی آن در ذهن نمی‌گنجد و در تضاد با وعده‌ی صلحی است که ترامپ آن را بارها اعلام کرده است. این مستلزم آن است که ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری‌ش جایگاه جدید ایران را به رسمیت بشناسد.
۱۰- در پایان امیدوارم مقامات ایران اکنون که گوشه‌ای از قدرت خود را به رخ دنیا کشیده‌اند درباره‌ی دست صلحی که دونالد ترامپ به سمت آنها دراز کرده است، ضمن رعایت حزم و احتیاط، خردمندانه، عاری از هیجانات معمول و با اعتماد به نفس بیندیشند.
ایران بزرگ ما فرصت‌های بی‌نظیری دارد که تنها در سایه‌ی یک صلح پایدار شکوفا می‌شود!

محمدحسین غیاثی
۱۸ آبان‌ماه ۱۴۰۳




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 14:01


نیازمندی ایران به خلاقیت بینا متنیت در بررسی استاد دانشگاه
فراستخواه و نیازمندی به اصلاح در وضعیت شکننده ایران / رشد طبقه جدید دوره احمدی نژاد دولت روحانی را زمینگیر و برجام را منتفی کرد

متأسفانه ما در خیلی از ابعاد از رقابت‌های منطقه‌ای و جهانی در توسعه بازمانده‌ایم. نیروهای ملی خردورز، انسان‌گرا، آزادیخواه و عدالت‌طلب، با این انتخابات نیامدند که با انتخابات هم بروند، بلکه تاریخ و تبار بسیار ریشه‌داری در آزادیخواهی، استقلال‌خواهی، انسان‌دوستی، حق‌گرایی، تقلیل مرارت‌ها و رنج‌های مردمان و تأمین برابری حقوق اجتماعی دارند؛ این مسئولیت شخصی و مدنی و اخلاقی و معنوی ما اصلاً با این انتخابات شروع نشده است و نباید با این انتخابات هم تمام بشود و مصمم هستیم آن‌ها را دنبال کنیم.
گروه اندیشه: ایران در وضعیت پرمخاطره ای قرار دارد. از این منظر تا مردم، ان.جی.اوها، احزاب، اصناف، سندیکاها، فعالانه قدم به میدان نگذارند، و قشر میانی را تقویت نکنند، عبور از مرحله دشوار کنونی بسیار بعدی می نماید. طبقه جدیدی که در دوره آقای احمدی نژاد از سرمایه های نفتی متعلق به ملت ایران شکل گرفت، مانع اصلی هر گونه تحقق پیشرفت و توسعه در کشور است، آنان هم دولت روحانی را زمنینگیر، و هم به ثمر رسیدن برجام را مانع را شدند. تنها راه عبور از این طبقه جدید نوکیسه، شکل گیری سازماندهی های نوین ان جی اویی، احزاب و ... که می توانند بر اساس منافع ملی، و حفظ تمامیت ارضی ایران، در برابر این طبقه قدرت نمایی کنند. در غیر این صورت، ایرانیان باید دور توسعه و پیشرفت، و تحقق حق و عدالت را خط بکشند. ورود گروه های میانی جامعه، به عرصه توسعه ایران، آن هم به صورت صلح آمیزو توام با خلاقیت های اجتماعی، می تواند در عمل تندروها را با مشاهده عزم آهنین اجتماعی نرم کرده ایران وارد دوران آشتی ملی سازد.  به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مقصود فراستخواه در گفت و گو نشریه «چشم انداز ایران» با او، به این دست از مباحث می پردازد. در زیر از نظرتان می گذرد.  

کاملِ متن




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 13:20


احمد بخارایی، جامعه‌شناس در گفتگو با دیدارنیوز

نباید ماجرای دختر علوم تحقیقات را به سطح فرد تقلیل داد/ این مسئله، فریاد نمادین نسل جوان است/ شاهد بی‌اعتمادی بین مردم و صاحبان قدرت هستیم

برای مشاهده این برنامه در یوتیوب روی لینک زیر کلیک کنید
youtu.be/FTloB9-dKR4



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 12:50


https://www.zeitoons.com/115542



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 12:40


"مرگ واقعیت"
احمد علوی
۱۶ آبان ۱۴۰۳

یکی از نمودها انتخابات اخیر ایالات متحده امریکا که بطور وسیعی تجربه شد، تبلیغات پرزرق و برق رسانه های دیداری (بصری) در سطح جهان و بخصوص امریکا و در میان ایرانیانی بود که در دیاسپوار میزیند. مجریانی "آراسته" با پوشش‌های شیک و چهره‌های جذاب، دکورهای با شکوه و پر زرق‌وبرق بر صفحه های تلویزون ظاهر شدند، و تلاش کردند که "محصولات" خود را به مخاطبانشان عرضه نمایند. رسانه در شرایط فعلی جهانی نوعی کسب و کار و بازرگانی(Business) است و ویژگی "رسانه ای" آن به حاشیه میرود، فرع جای اصل را می گیرد، بنابراین احتمال هر نوع انحراف از استانداردهای متعارف رسانه ای در آن متصور است. در خصوص سیطره رسانه ها بر اذهان وافکار و کارکرد آن در پنهان کردن "واقعیتی" که بطو روزمره تجربه میشود، ژان بودریار ( 2007-1929 Jean Baudrillard) نظریه پرداز پساساختارگرائی(پسامدرنیسم) در آثارش، به‌ویژه در کتاب‌هایی همچون "وانموده‌ها و وانمایی‌ها: یا مرگ واقعیت" (Simulacra and Simulation)، به تبیین آراء خود در خصوص "شبیه‌سازی" (Simulation) و "مرگ واقعیت" (The death of reality) پرداخته است. این نظریه بودریار با نقدی قوی از جهانی که رسانه‌ها ساخته‌اند، به‌ویژه در حوزه رسانه‌های شنیداری و دیداری، کاملاً قابل انطباق است. در این فضاها، استفاده از جلوه‌های بصری، زرق‌وبرق، و حضور افرادی با ظاهر جذاب، همگی به تولید " Hyper realهایپررئال" کمک می‌کنند.

1. شبیه‌سازی و مرگ واقعیت: تبیین نظریه
بودریار معتقد است که در جوامع معاصر، تمایز میان واقعیت و شبیه‌سازی از بین رفته و در عوض دنیای "وانموده‌ها" (Simulacra) یا نسخه‌های بدلی، جعلی و غیرواقعی پدیدار شده است. به این ترتیب، "مرگ واقعیت" رخ میدهد، چرا که واقعیت تحت‌الشعاع شبیه‌سازی قرار گرفته و دیگر قابل تشخیص نیست. او معتقد است که رسانه‌های مدرن، نه تنها واقعیت را بازنمایی نمی‌کنند، بلکه با تولید نسخه‌های پر زرق‌وبرق و جذاب از واقعیت، آن را کاملاً نابود کرده و جایگزین یک دنیای جعلی- مصنوعی می‌سازند. این موضوع در رسانه‌های شنیداری که به ظاهر و جلوه‌های بصری وابسته‌اند، بیشتر نمود پیدا می‌کند. از مجریانی که با پوشش‌های شیک و چهره‌های جذاب ظاهر می‌شوند تا دکورهای پر زرق‌وبرق، همگی به این فرآیند شبیه‌سازی و وانمایی کمک می‌کنند.

2. چهار مرحله‌ی وانموده‌ها طبق بودریار
بودریار چهار مرحله برای شکل‌گیری وانموده‌ها مطرح می‌کند که برای تحلیل رسانه‌های شنیداری و تصویری پر زرق‌وبرق نیز کاربردی است:

مرحله اول: واقعیت شبیه‌سازی شده‌ای که صرفاً بازنمایی است. این بازنمایی هنوز به واقعیت وابسته است و به عنوان نماد آن عمل می‌کند.
مرحله دوم: بازنمایی تحریف‌شده که واقعیت را نه به طور کامل، بلکه بخشی از آن را نمایان می‌سازد و کمی تحریف در آن وجود دارد.
مرحله سوم: وانموده‌ای که به خود واقعیت تبدیل شده و جای واقعیت اصلی را می‌گیرد.
مرحله چهارم: مرحله‌ای که در آن تمایز میان واقعیت و شبیه‌سازی از بین می‌رود و تنها هایپررئال باقی می‌ماند. در این مرحله، رسانه‌های پر زرق‌وبرق به عنوان واقعیت پذیرفته می‌شوند و مردم به آن باور دارند، حتی اگر به طور کامل جعلی باشد.
این مراحل نشان می‌دهند که چگونه رسانه‌های جذاب و پر زرق‌وبرق با استفاده از چهره‌های به شدت آراسته، ظاهرا زیبا، شیک‌پوش و دکورهای اغراق‌آمیز، به تدریج واقعیت را از ذهن مخاطبان پاک کرده و یک دنیای ساختگی را به جای آن جایگزین می‌کنند.

3. تجمل‌گرایی و جذابیت‌های بصری به عنوان ابزار شبیه‌سازی
در رسانه‌های شنیداری و تصویری، استفاده از افرادی با ظاهری آراسته، جذاب و شیک‌پوش، باعث تولید وانموده‌هایی می‌شود که در واقع هیچ ارتباطی با واقعیت زندگی روزمره و مشکلات واقعی مردم کوچه و بازار ندارند. این چهره‌ها، نمایندگان یک دنیای "رویایی" و "برساخته" هستند که وجود خارجی ندارد. این رسانه‌ها به‌جای کار رسانه ای یعنی "اطلاع‌رسانی"، مخاطبان را سرگرم و فریب می‌دهند تا آن‌ها را از واقعیت و بالطبع از خودبیگانه نمایند.

از منظر بودریار، این کارکرد رسانه‌ها باعث می‌شود تا جامعه به تدریج خود را از مسائل جدی اجتماعی دور کند و در عوض، در دنیای جذاب و پر زرق‌وبرق رسانه‌ای غرق شود. به عبارتی، این رسانه‌ها به ابزارهای قدرتمندی برای تولید "هایپررئال" تبدیل شده‌اند که دیگر نمی‌توان آن‌ها را با واقعیت سنجید بلکه برساخته ای از جنس رویا جایگزین واقعیتی پر چالش میشود.
4. پنهان‌سازی حقیقت و ساخت واقعیت جدید: استفاده از "کدها"
بودریار به مفهوم "کد" نیز اشاره می‌کند که به معنای مجموعه‌ای از نشانه‌ها و معانی است که در رسانه‌ها به کار می‌رود تا به مخاطب حس واقعیت بدهد.

👇👇👇

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 12:40


👆👆👆
این کدها شامل ظاهر شیک و جذاب مجریان، صحنه‌پردازی‌های لوکس و موسیقی هیجان‌انگیز می‌شوند. رسانه‌ها از این کدها استفاده می‌کنند تا تجربه‌ای از واقعیت ایجاد کنند که در حقیقت "جعلی" است. چه کسی میتواند واقعیت زندگی که بر پایه تبعیض جنسیتی و انواع نابرابری بنا شده است را انکار کند؟

این رسانه‌ها، با توجه به قدرت اقتصادی و سیاسی که پشتوانه آن‌هاست، یک "واقعیت کاذب" ایجاد می‌کنند که در آن تنگناهای زندگی واقعی جامعه نادیده گرفته شده و مخاطب به دنیایی رویایی و دور از دسترس منتقل می‌شود. از این طریق، واقعیت‌های روزمره افراد، از جمله فقر، تبعیض، و بی‌عدالتی، در این دنیای شبیه‌سازی‌شده از بین می‌روند و فقط یک نمایش پر زرق‌وبرق و مجلل باقی می‌ماند.

5. سازماندهی جامعه به سمت پذیرش واقعیت‌های کاذب
بودریار توضیح می‌دهد که رسانه‌های شنیداری و تصویری از طریق این شبیه‌سازی و وانمایی، به ترویج نوعی از "انفعال اجتماعی" کمک می‌کنند. مردم در مواجهه با این وانموده‌ها به تدریج باور می‌کنند که این دنیای ساختگی واقعی است و با بی‌تفاوتی نسبت به واقعیت‌های اجتماعی، در این فضای شبیه‌سازی‌شده زندگی می‌کنند.

جمع‌بندی: رسانه‌های دیداری شنیداری پر زرق‌وبرق به عنوان هایپررئال
از نگاه بودریار، رسانه‌های دیداری شنیداری که از زرق‌وبرق و افراد ظاهرا جذاب، با آراستگی مبالغه آمیزی، شیک‌پوش استفاده می‌کنند، نمونه بارز "هایپررئال" هستند. این رسانه‌ها نه تنها واقعیت را منعکس نمی‌کنند، بلکه دنیایی جدید و خیالی می‌سازند که در آن تمایز میان واقعیت و شبیه‌سازی از بین رفته است. به عبارت دیگر، این رسانه‌ها واقعیت زندگی روزمره را به‌کلی نابود کرده و جای آن را با "دنیای" غیرواقعی و شبیه‌سازی‌شده پر می‌کنند.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 12:01


#معرفی_کتاب
ترامپ
آلن بدیو

بعد از ترامپ، دیگر نمی شود مانند قبل به کار خود ادامه داد. باید راه جدیدی را آغاز کنیم. انتقاد، انکار و مقاومت صرف کافی نیست. رسالت ما این است که از آغازی دوباره سخن بگوییم. اولین اصل و موضوع مهمی که باید بر آن تاکید کنیم، وجود و در نتیجه ایجاد انتخابی استراتژیک و بنیادین میان دو گرایش اساسی در افکار عمومی است که من به نوبه خودم، نام آنها را گرایش سرمایه داری و گرایش کمونیستی گذاشته ام؛ هرچند نام های دیگری نیز می توان برایشان یافت. در نتیجه باید گفت در دنیای امروز جوهر حقیقی سیاست عبارت است از بسترسازی برای این آغاز دوباره و ایجاد شرایط لازم برای بازگشت به آن دوگانه اساسی میان دو راهی سرمایه داری یا کمونیسم. وقتی فقط صحبت از یک راه، و یک گرایش استراتژیک در میان باشد، آن وقت در واقع سیاست کم کم از میان می رود. ترامپ نماد زوال سیاست است. اصلا «سیاست» ترامپ چیست؟ هیچکس نمی داند، زیرا ترامپ بیشتر از آنکه یک سیاستمدار باشد، یک فیگور و شخصیت است. در واقع بازگشت سیاست را می توان به معنای بازگشت به امکان وجود یک انتخاب بنیادین تفسیر نمود. این بازگشت به دیالکتیک، در اصل بازگشت به یک دوگانه واقعی است که در آن، دیگر یکی از آن «دو» امری دروغین و فریبنده نیست. در همه موارد و در همه زمینه ها، هر یک از ما باید چونان کنشگرانی زیرک و سخت کوش برای تحقق چنین بازگشتی تلاش کنیم....  (جهت سفارش این کتاب اینجا کلیک کنید)




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 11:20


دین و اخلاق

۱- حدود پانزده سال پیش گزارشگری از یک نشریه مذهبی به من تلفن زد و خواستار وقتی برای مصاحبه شد.
آن روزها به ندرت به اصحاب رسانه "نه" می‌گفتم ولی وقتی موضوع مصاحبه را پرسیدم به این یکی "نه" گفتم.
قرار بود من راجع به "گریه" از دیدگاه روانپزشکی نظر بدهم!
با توجه به این که این نشریه را یک نهاد مذهبی منتشر می‌کند، حدس زدم که قرار است از من حرف‌هایی بیرون بکشند به نفع گریه کردن. به همین دلیل حاضر به مصاحبه نشدم.
اما گویا گردانندگان ماهنامه‌ی مذکور اصرار بر این مصاحبه داشتند، بنابراین کسی را که حق استادی به گردن من داشت پیدا کردند و او را واسطه کردند و من به ناچار پای این مصاحبه نشستم.
همان طور که حدس زده بودم گزارشگر این مجله مأموریت داشت از من "اعتراف بگیرد" که گریه برای سلامت روان مفید است و خنده برای سلامت روان مضر!
از آن جا که قبلأ خودم را برای چنین موضوعی آماده کرده بودم در مقابل تلاش‌های او جاخالی‌های هوشمندانه‌ای دادم و او به هدف خود نرسید. ولی وقتی ماهنامه مذکور از زیر چاپ درآمد و نسخه‌ای از آن به دست من رسید از تعجب و البته خشم یخ کردم.
کل مقاله تحریف شده بود. آن چه می‌خواستند من بگویم و نگفته بودم را با پر رویی تمام از قول من نقل کرده بودند!
از همه فاجعه بارتر این عبارات بود که با تیتر بزرگ چاپ شده بود: 
دکتر سرگلزایی (روانپزشک) می‌گوید گریه باعث افزایش نور چشم می‌گردد. گردانندگان مجله مذکور  با زیر پا گذاشتن تمام اصول اخلاق حرفه ای، اخلاق مدنی و حتی اخلاق دینی خودشان، برای رسیدن به هدفشان حیثیت علمی مرا خرج کرده بودند.

۲- در هواپیما نشسته ام. روزنامه را ورق می‌زنم از جلسه شورای شهر تهران راجع به لایحه هزینه کردن پنج میلیارد تومان برای مراسم اربعین گزارشی چاپ شده است.
یکی از اعضای شورای شهر می‌گوید: "برخی پیمانکاران شهرداری شش ماه است پول خود را دریافت نکرده‌اند و تزریق یک تا دو میلیارد تومان تأثیر زیادی در زندگی کارگران آنها دارد."
عضو دیگر شورای شهر گفته است: "پنج میلیارد تومان مبلغ ناچیزی برای مراسم اربعین است."

شاید به نظر بیاید این دو رویداد ربطی به هم ندارند ولی من ارتباط مهمی بین این دو پیدا می‌کنم: "دین و اخلاق". 
برخی صاحب نظران گفته‌اند هر دین سه بخش دارد: 
عقاید دینی، مناسک دینی و اخلاق دینی.
عقاید دینی شامل باورهای هسته‌ای یک دین است مثلا اعتقاد به یک خدا یا اعتقاد به چند خدایی، باور به بهشت و جهنم یا باور به تناسخ.

مناسک دینی شامل رفتارهای آئینی یک دین است مثل آئین‌های تیرگان و مهرگان برای زرتشتیان، عید پاک و کریسمس برای مسیحیان و اعیاد فطر و قربان برای مسلمانان و رفتارهای آئینی که در هر کدام از ادیان در این مناسبت‌ها صورت می‌گیرند.
اخلاق دینی شامل چهارچوب های درست و غلط و امر و نهی مربوط به آن هاست. مثلأ در بعضی ادیان قربانی کردن حیوانات حرام است و در ادیان دیگر مباح و حتی در مواقعی واجب است، یا در بعضی از ادیان چند همسری ممنوع است در حالی که در ادیان دیگر مجاز است.

یک بحث مهم در فلسفه‌ی دین این است که کدام یک از این سه وجه، مهم‌ترین بخش یک دین است. درست است که این وجوه دین با همدیگر در تعامل و تبادل هستند اما اگر در شرایطی قرار باشد دو تا از این وجوه در تقابل با هم قرار بگیرند وظیفه دینی متدینین چیست؟ 

در دو مثالی که در ابتدای این یادداشت آوردم شما با دینداری مناسک محور مواجه هستید. گزارشگر یا سردبیری که مصاحبه تحریف شده‌ای از مرا به خورد خوانندگانش داده بود متدینی بود که فضیلت‌های اخلاقی (صداقت و امانت داری) را فدای ترویج یک آئین (عزاداری و گریستن) کرده بود.
کسی نیز که رأی می‌دهد پنج میلیارد تومان از حساب شهرداری صرف انجام یک آئین مذهبی (مراسم اربعین) شود در حالی که اداء دین (پرداخت بدهی) معطل مانده، متدینی است که مناسک دینی را مقدم بر اخلاق دینی دانسته است.

حدیثی از امام ششم شیعیان (امام جعفر صادق) نقل شده است که به نفع اولویت اخلاق بر مناسک است: 
"لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده، فان ذلک شئ اعتاده فلو ترکه استوحشه لذلک و لکن انظرو الی صدق حدیثه و اداء امانته"
(اصول کافی-کتاب الایمان و الکفر)
ترجمه:
[برای شناخت درستکاری کسی] به رکوع و سجود طولانی او نگاه نکنید زیرا چه بسا این رکوع و سجده طولانی، چیزی است که شخص به آن اعتیاد پیدا کرده. در این صورت اگر آن را ترک نماید [به دلیل ترک عادت] وحشت زده [و پریشان حال] گردد. [برای شناخت نیکی و درستکاری] به راستگویی و رعایت حقوق دیگران و ادای امانتش نگاه کنید [و آن را ملاک و معیار قرار دهید.]
محمدرضا سرگلزایی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

08 Nov, 10:40


گزارش «شرق» از آزار کودکان اتیسم توسط برخی درمانگرها که زیر نظر بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی کار می‌کنند

شرایط خاص در اتاق درمان


نسترن فرخه

🔹مادر جوان به شکل اتفاقی داخل اتاق درمان را می‌بیند که درمانگر عضوی از اعضای پسربچه‌اش با اختلال اتیسم را فشار می‌دهد تا با این کار او را تنبیه کند. مادر با شرایط بد روحی این موضوع را در جمع والدین دیگر که فرزند دارای اتیسم دارند، مطرح می‌کند و مشخص می‌شود از این دست روایت‌ها در اتاق درمان کودکان دارای اتیسم بارها اتفاق می‌افتد. در واقع اتاق درمان مراکز زیر نظر بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی یا دوربین ندارند یا فیلم آن دوربین‌ها در اختیار والدین قرار نمی‌گیرد. در کنار این، وجود برخی افرادی که تخصص کافی در زمینه ارتباط و درمان کودکان اتیسم ندارند، امنیت این اتاق‌های درمان را به‌شدت کم کرده است، به شکلی که در مواردی این شکل تنبیه و شکنجه‌ها منجر به آسیب جدی کودکان اتیسم شده است.

گزارش کامل را اینجا بخوانید:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-948072




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 12:40


بحران؛ جمعیتی یا سیاستی؟
اعتماد ۱۶ آبان ۱۴۰۳
عباس عبدی

🔘برخی از دوستان که با مسأله جمعیت‌شناسی آشنایی دارند از چند سال پیش منتقد نگاه من بودند که چرا این اندازه مسأله جمعیت و کاهش رشد آن را مهم می‌دانم. البته آن زمان که این بحث را مطرح می‌کردند، نرخ باروری کل بالای ۲ و رشد سالانه جمعیت کشور نیز بیش از ۱/۲ درصد بود که پذیرفتنی و‌ حتی خیلی هم خوب بود ولی چون نرخ باروری به سرعت در حال کاهش بود از نظر بنده یک پدیده نگران کننده اجتماعی و حتی سیاسی تلقی می‌شد.

🔘یک نگرانی دیگری هم داشتم. این که برخی افراد در میدان عمل خود را متولی افزایش رشد جمعیت معرفی کردند که درک کافی از مسایل پیچیده اجتماعی نداشتند، حتی اگر کاملا هم با حسن نیت بودند. نتیجه آن هم قانون فرزندآوری شد و یک سفره بزرگ پهن شد و تا کنون چه منابع کلانی که از بودجه این ملت تلف نشده است. منابعی که هیچ دستاوردی نداشته است و نخواهد داشت. بطوری که نرخ باروری کل بشدت کاهش یافته است و این مسأله چیزی نیست که بسرعت بتوان آن را حل کرد.

🔘برخی از کشورهای قدرتمند هم در مقابل مسأله جمعیت زانو زده‌اند چه رسد به ما که از هر نظر اندر خم یک کوچه‌ایم. در اینجا مهمترین کاری که انجام داده‌ایم جلوگیری از انتشار مستمر آمار و اطلاعات و ریز جزییات آن است و هر از گاهی چند عدد در سایت ثبت احوال می‌گذاریم به امید این که شکست این قانون و ستاد مربوط به آن برجسته نشود.

🔘آخرین آمار ثبت احوال از ۶ ماه بهار و تابستان امسال کشور همین چند رقم زیر است.
ولادت ۴۹۲۵۲۱ نفر
وفات ۲۱۲۵۹۴ نفر
ولادت پسران ۲۵۳۶۵۱ نفر
ولادت دختران ۲۳۸۸۷۰ نفر
کل ازدواج ۲۳۲۵۵۴ مورد
کل طلاق ۸۹۰۶۹ مورد

🔘مقایسه این ارقام با متولدین ۶ ماه اول سال‌های گذشته و ابتدای اجرای قانون فرزندآوری، نزول فاحشی را نشان می‌دهد.
۱۴۰۰ برابر ۵۳۳۰۸۸ نوزاد
۱۴۰۱ برابر ۵۳۷۱۲۷ نوزاد
۱۴۰۲ برابر ۵۲۴۶۳۷ نوزاد
۱۴۰۳ برابر ۴۹۲۵۲۱ نوزاد

🔘مشاهده می‌شود که فرزندآوری امسال بیشترین کاهش را داشته است. یعنی ۶/۱ درصد کاهش نسبت به سال گذشته داشته‌ایم. در حالی که ۶ ماه اول سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل فقط ۲/۳ درصد کاهش داشت. در سال ۱۴۰۱ هم نسبت به سال ۱۴۰۰ کمتر از یک درصد افزایش داشته است. بنابر این روند کاهشی فرزندآوری بر خلاف اهداف تعیین شده برای این قانون تشدید شده است.

🔘قانونی که می‌خواهد باروری را به ۲/۵ برساند ولی فعلا به نظر می‌رسد که به زیر ۱/۶ رسانده است، و ایران را وارد چاله جمعیتی خواهد کرد. مرگ و میر هم در این ۶ ماه نسبت به مدت مشابه سال پیش ۲/۴ درصد افزایش یافته است. سر جمع متولدین منهای فوتی‌ها یعنی خالص جمعیت در این یک سال حدود ۱۲ درصد کاهش داشته است. و از ۳۱۷ هزار نفر در سال گذشته به ۲۸۰ هزار نفر در سال جاری رسیده است. این تمامی آن چیزی است که دستاورد طرح فرزندآوری شناخته می‌شود. وضعیت ایران از «چاله جمعیتی» گذشته و در حال ورود به «چاه جمعیتی» است که بیرون آمدن از آن عملا سخت و ناممکن می‌شود.

🔘از سوی دیگر نسبت ازدواج به طلاق نیز در حال کاهش است و اکنون به ۲/۶۱ رسیده است. همه اینها در شرایطی است که اغلب دستورات مهم و هزینه‌دار قانون فرزندآوری کمک چندانی به فرزندآوری نمی‌کنند. در برخی موارد شاید اثر منفی هم دارند. متاسفانه عده‌ای دور این سفره نشسته‌اند و به شکل عجیبی دنبال دستاوردسازی هستند و بجای پاسخگویی مدعی‌اند که اگر آنان نبودند وضع خیلی بدتر می‌شد.

🔘گرچه وزارت بهداشت ذاتا نمی‌تواند نقش تعیین کننده و اصلی را در این پدیده داشته باشد ولی از آنجا که مقام رهبری در دیدار با هیات دولت در این مورد نکته‌ای را خطاب به وزیر بهداشت ابراز داشتند به نظرم ضروری است گزارشی واقع‌گرایانه و مبتنی بر داده‌های دقیق تهیه و به مقامات بالا ارایه دهند و خواستار حرکتی جدی برای فهم علل این پدیده و نیز راه‌های بهبود آن شوند و الا چند سال دیگر با هیچ شیوه‌ای نمی‌توان از تبعات این بحران بزرگ خلاصی یافت.

🔘برخی گمان می‌کنند که مسأله ما تعداد جمعیت است و ۸۵ میلیون کنونی خوب است. این تصور درست نیست. جمعیت فرایندی دایمی است و تعداد آن مسأله اصلی آن نیست بلکه ساختار سنی و نرخ باروری است که باید مورد توجه جدی قرار داد. ولی اکنون مسأله اصلی ما بیش از این که جمعیت باشد سیاستگذاری جمعیت است که آن را به بیراهه می‌برد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 12:01


جلیلی: عده‌ای در داخل ملت را از جنگ می‌ترسانند، همه دشمن با همه توان اش، آمریکا و اروپا و اسرائیل با همه توانشان را علیه گروه حماس در منطقه کوچک غزه به کار بُردند و هیچ غلطی نتوانستند. ما را از جنگ می ترسانید؟

همه وطن دوستان نگران جنگ هستند. اما نفوذی های موساد اسرائیل باید بر طبل جنگ بکوبند. در جنگ، ایران تنهاست و طرف مقابلش آمریکا، اروپا، کانادا، اسرائیل است. برنامه ۳۵ ساله ی گذشته نتانیاهو کشاندن آمریکا به جنگ با ایران بوده است. قبل از او هم آریل شارون می گفت اول آمریکا باید به ایران حمله کند و بعد به سراغ عراق و لیبی و بقیه برود. حفظ ایران و ایرانیان، با حفظ وحدت ملی و امنیت ملی و بازدارندگی مهم است. باید صلح طلب بود و مدافع صلح عادلانه. باید مدافع دموکراتیزه کردن داخل بود.

باید به هوش بود که هیتلر، ارتش نازی و گشتاپو برای ایران دام ها چیده اند. اگر در قرن بیستم آمریکا و اکثر اروپا علیه هیتلر و نازی ها شد، اما هیتلر و نازی های امروز حامیان بسیار دارند و پس از نابودی ارتش ها و زیر ساختهای چندین کشور مهم خاورمیانه، قصد دارند آمریکا همین بلا را بر سر ایران بیاورد.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 11:20


شرمنده معلمان و دانش آموزان و جامعه فرهنگی کشور هستیم، دریغ از بودجه ای که سالانه به هزاران نهاد باصطلاح دینی و فرهنگی بی خاصیت می‌دهیم، در حالی که مشخص نیست خروجی این بودجه‌های بادآورده چیست و چه چیزی عاید طبقات محروم و زیردستان جامعه می شود!!!

فیلمی از معلم تالشی که در مسیر مدرسه به دره سقوط و فوت کرد،
معلم مظلوم ما، از سختی در تردد و نامناسب بودن مسیر می گوید،

درود بر چنین معلمی، روحش شاد و قرین رحمت الهی باد

سلام معلم بزرگ، سلام استاد، اشک چشمان را بدرقه راهت می کنیم،/جمهوریت



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 10:40


🔺رفتن گالانت و آمدن کاتس!

۱- بالاخره نتانیاهو امشب در زمانی ویژه یواو گالانت وزیر دفاع کابینه خود را برکنار کرد که دلایل متعددی در این تصمیم دخیل بود. از ماه‌ها اختلاف و تنش که بعضا جنبه شخصی هم پیدا کرده بود گرفته تا جلوگیری از تصویب قانون خدمت نظامی یهودیان مذهبی و توافق با حماس وغیره.

۲- این برکناری در روز برگزاری انتخابات آمریکا دو هدف عمده داشت؛ نخست تحت‌الشعاع قرار گرفتن این اتفاق در داخل خود اسرائیل در سایه معطوف شدن نگاه‌ها به آمریکا و دوم ممانعت از اعتراض آمریکا در سایه مشغولیت آن به امر انتخابات.
در واقع، هم نگرانی از پیامدهای داخلی هم مخالفت آمریکا دو مانع نتانیاهو برای عزل گالانت در گذشته بود.

۳- چه بسا این تصمیم نتانیاهو نشان این هم باشد که در سایه رقابت بسیار نزدیک دو نامزد انتخابات آمریکا بیم آن داشته است که ترامپ برنده نشود و اگر هریس برنده شود، در آینده برکناری گالانت برای او دشوار شود و به نوعی پیشدستی کرده باشد.

فعلا دولت بایدن ضمن تمجید از گالانت گفته است که با کاتس همکاری خواهد کرد؛ اما پس از اعلام نتایج انتخابات باید دید دولت بایدن رویکرد خود را در قبال نتانیاهو تغییر می‌دهد یا خیر.

۴- برکناری گالانت و گماشتن کاتس به جای او و اضافه کردن گدعون ساعر به کابینه موجب یکدست شدن آن و کاهش اختلافات درون دولتی و تقویت ائتلاف حاکم می‌شود. 

۵- گالانت طرفدار توافق مبادله اسرا و لو به قیمت پایان جنگ بود، اما تصمیم‌گیر نهایی خود نتانیاهو بود و این موضع گالانت تاثیری تعیین‌کننده در رسیدن به توافق نداشت. از این جهت تا زمانی که خود بی‌بی تصمیم‌گیر اول و آخر است، با حذف گالانت و گماشتن کاتس صرفا یک دردسر درون حکومتی از سر نتانیاهو در این پرونده کم شده است.

۶- این اتفاق تاثیر مستقیم خاصی بر دو جبهه غزه و لبنان ندارد و همان سیاستی که نتانیاهو می‌خواهد پیش خواهد رفت. اگر از این منظر هم به قضیه نگاه کنیم، جنگ لبنان در وهله اول محصول فشار گالانت و ارتش بود و نخست وزیر اسرائیل تردید خاصی داشت؛ اما بالاخره او هم فرصت را مناسب دید و به حرف ارتش گوش داد.

اما تاثیر این اتفاق بر دو جبهه بیشتر معطوف به نتایج اعتراضات داخلی در اسرائیل و احتمال شروع یک بحران عمیق خواهد بود.

۷- اما این برکناری و همچنین رسواییِ درز اطلاعات محرمانه و اتهامات به نتانیاهو و دفترش در این خصوص شکاف میان بخش بزرگی از جامعه اسرائیل و دولت را تعمیق خواهد بخشید و همین امر می‌تواند دوباره معترضان را به شکل گسترده‌ای به خیابان‌ها بکشاند.

۸- اگر این اعتراضات شکل بی‌سابقه‌تر از ماه‌‎های قبل به خود بگیرد و تداوم داشته باشد، می‌شود گفت که می‌تواند یکدست شدن کابینه و آزادی عمل بیشتر نتانیاهو را تحت شعاع خود قرار دهد و دولت را با بحران داخلی شدیدی مواجه کند. در این حالت می‌توان انتظار داشت که دو جبهه غزه و لبنان و تنش در منطقه نیز به شکل مثبتی متاثر از این بحران داخلی اسرائیل شود.

۹- در صورت گسترش اعتراضات در اسرائیل و تداوم آن باید دید این متغیر جدید چه تاثیری می‌تواند بر تصمیم ایران درباره زمان پاسخ به حمله اسرائیل داشته باشد. احتمالا اگر چنین اعتراضاتی شکل بگیرد، باید دید تهران در انتظار ارزیابی تاثیرات آن بر فضای سیاسی داخلی اسرائیل و پیامدهای آن بر جنگ و تنش در منطقه درنگ می‌کند یا خیر.
از این رو که چنین حمله‌ای چه بسا پس از پدیدار شدن نشانه‌های حضور دوباره معترضان در خیابان‌ها در اعتراض به برکناری گالانت، در بازگشت معترضان به خانه‌های خود تاثیرگذار باشد.

البته این اتفاق در صورتی است که فردا و روزهای آتی شاهد شکل‌گیری تظاهرات گسترده‌تر از قبل در اسرائیل باشیم، اما اگر این اتفاق نیفتد چنین اعتراضاتی هم سرنوشت موارد قبل در ماه‌های اخیر را خواهد داشت.

صابر گل‌عنبری



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 10:02


"شریکِ ظلم و تباهی!"

مسئولیت داشتن در یک سیستم جنایت‌کار و سلطه‌گر جهانی، شریک ظلم و تباهی شدن است و خارج شدن از آن سیستم با استعفاء، حداقل کاری است که می‌توان و بلکه باید انجام داد و در غیر این‌صورت سقوط آزاد از جایگاه انسانیت کردن است!  

هم‌اکنون، نتان‌یاهو و صهیونیسم جهانی در مقابل افکار عمومی جهان و در فرآیندِ افول قرار گرفته‌اند و به‌همراه خود آمریکا و  شرکایش را به زباله‌دانی تاریخ فرو خواهند برد!

مصطفی معین



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 09:20


نه ترامپ و نه هریس؟ مسئله حضرت‌آقا است

ناصر دانشفر

فردا مشخص می‌شود که کدامیک از کاندیداهای جمهوری‌خواه یا دموکرات راهی کاخ سفید خواهد شد. گمان من این است که یکایک دولت‌های مستقر در جهان به استثناء کشورمان، بدلایل مختلف خواهان رأی‌آوری این یا آن یک می‌باشند، چرا که از نگاه آنان رویکرد و نوع عملکرد ترامپ و هریس در قبال کشورشان متفاوت است. لذا بسته به نگاه خود و تعریفی که از منافع ملی سرزمین تحت حاکمیت خویشتن دارند، ترجیح‌شان این است که فلانی سکان کاخ سفید را به عهده بگیرد.
بله تنها مملکتی که برآمدن هر یک از این دو تن، هیچگونه تفاوتی برای حاکم بلامنازعهٔ آن ندارد، ام‌القرای اسلام است. آقای خامنه‌ای که گمان دارد خداوندگار عالم، مسئولیت مبارزه با این ابرقدرت مستکبر را به عهدهٔ وی گذاشته و ایشان موظف است که حتی به قیمت نابودی ایران عزیزمان، قدمی در مقابل کدخدای جهان پا پس نکشد، باور دارد که هر کدام از کاندیداهای این دو حزب برندهٔ این کارزار شود، بدلیل خوی امپریالیستی حاکم بر این کشور، سیاست تقابل در برابر کشورمان را در پیش خواهد گرفت.
با این نگاه حق با جناب خامنه‌ای است، چه تفاوتی دارد که فردا هریس رئیس‌جمهور آمریکا شود یا ترامپ راهی کاخ سفید گردد؟
واقعیت این است که در تمامی دوران پسا انقلاب، هر دو حزب بزرگ ایالات متحده، سیاست خصمانه‌ای در برابر جمهوری اسلامی ایران داشته و همهٔ توان خود را در جهت تحریم و در انزوا قرار دادن به ظاهر مسئولان نظام، اما در واقع مردم ایران به کار گرفته است.
این موضوع باعث شده که برخی گمان برند که حق به جانب ولی‌امر مسلمین‌جهان است و دل بستن به یکی از این دو جناح، ساده‌لوحانه است. لیکن با آنکه نمی‌توان منکر راهبرد ثابت و لایتغیر هیئت حاکمهٔ این کشور در قبال حاکمیت ایران گردید، اما بدون تردید اینکه چه کسی در کاخ سفید حاضر باشد، برای مردم ما مهم است.
بله مهم است و بود که طرف مقابل کارگزاران سیاست خارجی ما ترامپ یا کلینتون و کاملا هریس باشد. ترامپ اهل معامله است و کلینتون و هریس اهل مذاکره، آقای خامنه‌ای نشان داده که با آمریکا معامله نخواهد کرد، اما مذاکره را رد نکرده که هیچ، چندین بار به آن تن داده است. این مدعای فوق را ثابت می‌کند که برای ما مردم مهم است که با چه کسی طرف باشیم. تیمی که با او امکان نگارش و امضای برجام وجود دارد و گروهی که وزیر خارجه‌اش جناب پمپئو با ارائه مطالبات ده‌گانه در روز روشن شمشیر برگرفته و خواهان اضمحلال نظام‌مقدس باشد.
آقای خامنه‌ای، قبول که برای شما راهیابی این دو نفر هیچ تفاوتی ندارد، اما برای ما مهم است. شما وکیل ما مردم هستید و نه ولی‌امر ما، ما صغیر نیستیم که قیم نیاز داشته باشیم. اگر بنا دارید بر اساس نگاه ایدئولوژیک خود با کدخدا عمل کنید، انصاف آن است که از موکلان خود بپرسید که آیا چنین وکالتی را به شما خواهند داد؟
از روز روشن‌تر است که شما در مورد تعیین نوع حکومت مطلوب مردم تن به رفراندوم نخواهید داد، لذا توصیهٔ این شهروند ساده آن است که در مورد چگونگی رابطه با کدخدا از مردم خود سؤال کنید. این راه فرج نه کشور که نظام به بن‌بست رسیدهٔ شما هم می‌باشد. منطق می‌گوید که حضرتتان نباید با این خواستهٔ معقول مخالفت بنمایید، اما اصراری نیست که صلاح مملکت خویش خسروان دانند.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 08:40


تقی آزاد ارمکی: در دانشگاه‌ها کالای تقلبی تولید می‌کنیم

#تقی_آزاد_ارمکی در برنامه فرارو گفت:«ارتباط دانشگاههای ما با جهان قطع است. استادان ما هم امکان حضور در جامعه بین‌المللی را ندارند. ما در حال تولید کالای قلابی هستیم. رقیب مقاله دانشجوی دکترای ما خارج از کشور نیست.

او با خودش رقابت می‌کند و خود ما نیز داوری می‌کنیم، مقاله چاپ می‌کنیم و جایزه می‌دهیم. حتی با وجود هزار وزیر ممتاز هم دانشگاه‌های ما به سادگی اصلاح نمی‌شوند. ما در همین دانشگاه تهران استادی داریم که یک روز هم دانشگاه نبوده و سالی 20 مقاله و 4 کتاب منتشر کرده است.

این فرد چطور توانسته این کار را انجام دهد؟ این فرد چگونه مدعی ایده‌پردازی انسان ممتاز هم می‌شود؟ این فرد متقلب است»/فرارو


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 08:01


⭕️ نسبت‌یابی توسعه و وفاق ملی در معاونت راهبردی ریاست جمهوری

معاونت راهبردی ریاست‌جمهوری و مرکز بررسی‌های استراتژیک عصر روز یکشنبه میزبان اساتید برجسته دانشگاه بود و برای سومین بار موضوع کنکاش نظری ایده وفاق ملی، این بار با محوریت توسعه، روی میز کارشناسان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

در این جلسه که با عنوان «توسعه و نسبت آن با وفاق ملی» برگزار شد و سومین نشست از سلسله‌نشست‌های وفاق ملی در مرکز بررسی‌های استراتژیک بود، کیومرث اشتریان، استاد و عضو هیئت‌علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، به‌عنوان دبیر جلسه و محسن یزدان‌پناه، اقتصاددان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه فرهنگیان، به همراه محمد فاضلی، جامعه‌شناس، حضور داشتند و در کنار دیگر کارشناسان به بیان دیدگاه‌های خود در موضوع نسبت‌ توسعه با موضوع وفاق ملی پرداختند.

🔹 محسن یزدان‌پناه: وفاق ابزاری برای هماهنگی است


یزدان‌پناه گفت: یکی از مسیرهای اصلی رسیدن به انسجام اجتماعی، مکانیزم حل نزاع به شمار می‌رود که معنای دیگر آن توافق است. در بسیاری از جوامع مثل ما ساختار حاکمیت مبتنی بر استقرار سیاسی (political settlement) است که شامل توافق‌هایی برای توزیع قدرت است و در این جوامع این توافقات فراتر از قانون عمل می‌کنند.

این استاد دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه در شرایط امروز ایران ما در حال ازدست‌دادن سرمایه انسانی نخبه و تحصیل‌کرده هستیم، افزود: بر اساس نظریه توزیع وبر، در بروکراسی فعالیت اقتصادی و بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری، باید مؤسسات خصوصی وجود داشته باشند که برای نخبگان بستر فعالیت ایجاد کنند که یک نوع از مدل وفاق می‌تواند به این شکل باشد. در شرایطی که توافقات فقط مبتنی بر بهره‌کشی است، مدل دیگر وفاق نیز می‌تواند بر مبنای توزیع منافع بین هسته سیاسی و طبقه متوسط و تحصیل‌کرده باشد که موجب می‌شود که قشر متوسط فضای جدیدی برای عمل پیدا کند. ما باید از تعادل فعلی به تعادل جدیدی برسیم که ذی‌نفعان جدید و‌ وسیع‌تری بتوانند در آن نقش‌آفرینی کنند.

یزدان‌پناه همچنین گفت که مسئله اصلی ما رشد است و وفاق باید به‌عنوان ابزاری برای ایجاد سطحی از هماهنگی برای رشد فراگیر عمل کند. ما نیاز به توافقاتی در راستای بازانتظام ساختار سیاسی داریم به نحوی که ساختار دچار تزلزل نشود. برای رسیدن به این نقطه هم نیازمند یک بستر غیرِ بازیِ وجودی هستیم. از طرف دیگر باید ذی‌نفعان جدیدی را شناسایی کنیم که ممکن است بازندهٔ چالش بازانتظام باشند.

🔹 محمد فاضلی: وفاق اگر به حل مسئله منجر نشود فاقد ارزش است

در ادامه جلسه فاضلی با بیان اینکه هر مسئله‌ای که حل نشده باقی بماند در درازمدت شما را حل خواهد کرد، ادامه داد: بحران کنونی این است که حاکمیت ظرفیت حل مسئله خود را تا حد زیادی ازدست‌داده و این اتفاق در میان مردم هم رخ‌داده است و هم اکنون بسیاری از مسائل از تورم گرفته تا مهاجرت و تحریم حل نشده باقی‌مانده است.

وی افزود: حل مسائل یک ضرورت است و مبنای وفاق هم همین است. شأن وجودی حاکمیت‌ها در حل مسائل است که شامل سه دستهٔ تولید امنیت، خلق تفاهم و خلق رونق می‌شود. همه این سه دسته مسئله به هم وابسته اند و بدون هم پایدار نخواهند بود. وقتی کشوری دچار بحران می‌شود که مسائل حل نشده باقی بماند.

فاضلی بر این باور است که وفاق در چهار مرحله خلاصه می‌شود که شامل وفاق بر سر انتخاب مسائل اولویت‌دار، ملزومات حل مسائل، ارزیابی هزینه‌ها و تقسیم آن‌ها، و در نهایت توزیع منافع حاصل از حل مسائل می‌شود.

وی با تأکید بر این نکته که قدم مهم در حل مسئله اذعان به وجود و بحرانی‌بودن آن است، گفت: در سایه این رویکرد مسئولیت این مسئله پذیرفته می‌شود و مشخص می‌شود که حاضریم برای حل آن دست به چه تغییراتی و چه همکاری‌هایی بزنیم. وفاق فی‌نفسه اگر به حل مسئله منجر نشود فاقد ارزش است و حتی ممکن است به یک رویکرد غیرواقعی برای تقسیم قدرت تبدیل شود.

فاضلی با بیان اینکه که مسئله امروز ایران فروپاشی توافقات سیاسی بعد از سال ۱۳۸۸ است و بهترین کارکرد مسئله وفاق در شرایط کنونی حل مسائل و ابرچالش‌هاست، تأکید کرد: مهمترین مشکل حال حاضر ایران مسئله رشد است که در سایه تحقق آن باید مسائل دیگر نیز حل شود. جنس وفاق مجموعه‌ای توفقات بین فرادستان در درون و نقش‌آفرینان بیرونی است و شکل آن شیوه توزیع هزینه‌ها و منافع با مردم است.

این جامعه‌شناس با تأکید بر اینکه توسعه فراگیر یک کنش جمعی است و در قالب آن نیازمند حضور میلیون‌ها نفر از گروه‌های ذی‌نفع هستیم، گفت: هیچ کنش جمعی بدون قصه و روایت ممکن نیست و آجرهای قصه نیز موفقیت‌های کوچک هستند. یکی دیگر از مهم‌ترین ضرورت‌ها در این مسیر بازسازماندهی است.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 07:20


گالانت: تاریکی اخلاقی بر اسرائیل سایه افکنده است

▫️برکناری یوآو گالانت از وزارت دفاع اسرائیل، پرده از اختلافات عمیق در کابینه نتانیاهو برداشت.

گالانت در واپسین سخنان خود، ضمن هشدار درباره تاریکی اخلاقی حاکم بر جامعه، به سه چالش اساسی اشاره کرد: معافیت حریدی‌ها از خدمت سربازی، بحران گروگان‌ها، و ضرورت تحقیق درباره حوادث هفتم اکتبر.

او با تأکید بر اینکه امنیت اسرائیل مأموریت زندگی‌اش است، خواستار بازنگری در سیاست‌های کنونی شد.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک کنید:
https://telegra.ph/Gallant-11-06-2
#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 06:40


یادی از منطق بد و بدتر

در ایام انتخابات ایران در توجیه منطق همیشگیِ انتخاب سیاسی، در بین دفع بیشترِ شر و جذب بیشترِ خیرِ (همان بد و بدتر خودمان) مثال انتخابات آمریکا را آوردم و نوشتم: «ایده را انتزاعی و غیرتاریخی و غیرجغرافیایی مطرح نکنم. در همین آمریکای دو سه انتخابات اخیر، بنیاد تبلیغ دموکرات‌ها در انتخابات آمریکا، بعد از چند سده تجربه‌ی دموکراسی، بیش از تکیه بر امتیازات خود، بر خطرِ به‌قدرت‌رسیدن ترامپ استوار است. به ما، ولو به [در آن زمان] بایدن پیر و تیمش، رأی دهید، تا ترامپ رأی نیاورد. رأی‌آوردن ترامپ یعنی تخریب بنیادهای پیر لیبرال‌دموکراسی. از ترامپ باید ترسید.

آیا دموکرات‌ها با سیاست ترساندن از دیگری رأی می‌آورند؟ بله. آیا کارشان موجه است؟ بله، چرا که نه. سیاست یعنی همین. سیاست عرصهٔ رهاکردن شرور نزدیک و واقعی و قطعی، به قصد آرمان‌های احتمالی و رؤیاهای سانتی‌مانتال ‌در دوردست نیست.»

کسانی که این روزها اندکی اخبار انتخابات آمریکا و رقابت‌هایشان را مرور می‌کنند، به سادگی متوجه وضعیتی آشنا می‌شوند. بخش عظیمی از رأی‌دهندگان دموکرات، که از میان آنها مردم عرب و مسلمان هم فراوان است، قصد دارند در اعتراض رأی ندهند. اعتراض به چه؟ به انفعال (‌ّ‌همدستی)‌ تیم بایدن در برابر نسل‌کشی اسرائیل و ممانعت‌‌نکردن از آن. این از دید من ناکارشناس، مهم‌ترین عامل برد احتمالیِ ترامپ است.

برای نمونه کلیپ حمایت برنی سندرز را ببینید که خطاب به مردم ناراضی و تحریمی می‌گوید که اگر هم در اعتراض به وقایع غزه و لبنان رأی ندهید، نتیجه‌اش برد کسی است که با آمر کشتار رفیق قافله است و قصه‌ی کشتار با او آسان‌تر پیش خواهد رفت. و یا سخنرانی [مفتضح از حیث اخلاقی] بیل کلینتون، و یا تحلیل‌های کسانی چون مهدی حسن را ببینید که خطاب به کارزار هریس می‌گفت که فردا اگر باختید، مبادا مسلمانان را و اعراب را مقصر بدانید.

بله، سیاست گرچه نباید آلوده به روزمرگی و بی‌اصولی شود، ولی هیچ‌گاه هم میدان بازی در آرمان‌های دوردست و انتظارات دفعی و حداکثری نبوده است.


علی سلطانی


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 06:00


حمایت دکتر سروش از عملیات وعده صادق۲:

حمله غرورآفرین وعده صادق حمله نیکویی بود


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

06 Nov, 05:20


موانع و‌ راهکارهای گذار به دموکراسی در ایران

مهدی محمودیان

مردم ایران نگرانند که گذار به دموکراسی منجر به ناآرامی‌های گسترده،بی‌ثباتی، یا حتی جنگ داخلی شود. تجربه‌های تلخ کشورهای دیگر که در آن‌ها گذار به دموکراسی با بی‌ثباتی همراه بود،باعث ایجاد ترس و تردید در میان مردم نسبت به تغییرات بنیادین شده است.
در این مقاله سعی شده تا در کنار بررسی موانع گذار به دموکراسی راه‌حلهایی ممکن نیز ارائه شود.
B2n.ir/f98500



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

05 Nov, 19:00


علی امینی (نخست وزیر) گفت با حفظ نظام شاهنشاهی اصلاحات امکان ندارد
عزت الله سحابی

در فروردین سال ۴۲ من ملاقاتی با امینی انجام دادم. در آن زمان مرحوم بازرگان، مرحوم طالقانی، پدر من و چند تن دیگر از بزرگان نهضت آزادی در زندان بودند. امینی از طریق آقای صدر حاج سیدجوادی خواستار ملاقات با یکی از مقامات نهضت شد و در درون نهضت قرار شد که من با امینی ملاقات کنم.

لذا من به ملاقات امینی رفتم.در آن ملاقات به امینی گفتم آقای دکتر امینی! آیا شما به اشتباه خود پی بردید یا خیر؟ آیا برای شما اثبات شد که در ایران پیش از آنکه تکلیف خود را با کارگردان اصلی پشت صحنه روشن کنید، قادر به انجام اصلاحات عمیق و اساسی نیستید؟
امینی در پاسخ گفت: بله بله! واقعاً فهمیدم! نظر من این بود که با حفظ استاتوكو (Statuco) یـعـنـى نـظـام پادشاهی، میشود اصلاحات کرد و فعلاً دریافته ام که چنین کاری ناممکن است.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

05 Nov, 18:20


پیروز حناچی، هنوز هم سه‌شنبه‌ها را رها نکرده!

1️⃣ ساعتی پیش در مسیرم برای رسیدن به مهرآباد، پیروز حناچی را در مترو - محور توحید به شادمان - دیدم در متراکم‌ترین ساعت تردد مترو که واقعاً نفس‌کشیدن هم دشوار است.

2️⃣ او هنوز رسم سه‌شنبه‌های بدون خودرو را فراموش نکرده، دمش گرررم.

3️⃣ آنقدر قطار شلوغ بود که نتوانستم خود را به او رسانده و از تداوم منشش قدردانی کنم. اما اینجا باید این رفتار نیکو را ثبت کنم تا دیگر مدیران مملکت یادشان بماند که چقدر مهمه به جای دم‌زدن از ساده‌زیستی و اقتصاد مقاومتی، مثل شعارهای زیباشان زندگی کنند.

4️⃣ صبح فردا - ۱۶ آبان - در مشهد با استاندار دوچرخه‌سوار خراسان رضوی جلسه دارم تا بکوشیم شهرهای خراسان هم با شتابی بیشتر از خودرومحوری به سمت بوم‌محوری متحول شود.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

05 Nov, 17:52


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

05 Nov, 17:37


آشوری و بُعدهای زبانی و فرهنگی توسعه!

پیام استاد داریوش آشوری برای نشست رونمایی کتاب روایت داریوش آشوری از مسئله توسعه در ایران:

کتاب روایت داریوش آشوری از مسئله توسعه در ایران، چنانکه می‌دانید به همت دو دانشور کوشا در زمینه‌ی مطالعه‌ی مسایل توسعه در ایران در گفت‌وگو با من در زمینه‌ی آن مسایل فراهم شده است.

من به نوبه‌ی خود از آن دو دوست، آقایان محسن رنانی و مختار نوری سپاسگزار ام که با توجه به دیدگاه خاص من در این باب از من برای شرکت در این پروژه دعوت کردند.

دیدگاه خاص من و تجربه‌ و کوشش‌های من در این زمینه از دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی پیش آمد که دوران رواج مفهوم‌های توسعه و توسعه‌نیافتگی و پیدایش مفهوم "جهان سوم" بود که کشور ما ایران را هم در بر می‌گرفت و ذهن جوان مرا که آن زمان در سن دانشجویی و نیز بسیار کتابخوان بودم به خود جلب کرد.

در آن زمان، به یاری بخت دو وجه این مساله رویاروی من قرار گرفت: یکی وجه شناخته شده‌ی مساله که وجه اقتصادی و سیاسی توسعه و توسعه‌نیافتگی بود که دانشوران علوم سیاسی و اقتصادی طرح می‌‌کردند و وجه دیگر آن که می‌توانم‌ بگویم به‌تصادف برای من پیش آمد، وجه فرهنگی و زبانی مساله بود که با استخدام من در موسسه‌ی انتشارات فرانکلین برای همکاری با استاد غلامحسین مصاحب در پروژه‌ی تالیف دایره المعارف فارسی بود.

نکته‌سنجی‌ها و ابتکارهای بسیار هوشمندانه‌ی آن استاد بزرگ برای پایه‌گذاری روش علمی برای آن کار و حل مسایل زبان و زبان‌نگاره‌ی فارسی دوره‌ی آموزشی بزرگی برای من بود که در ترکیب با مطالعات من در زمینه‌ی علوم سیاسی و اقتصادی و از جمله مطالعه در فرهنگ‌شناسی و زبان‌شناسی سرانجام ذهن مرا به تمرکز بر بُعدهای زبانی و فرهنگی توسعه و توسعه‌نیافتگی و رابطه‌ی مدرنیّت و زبان کشید که حاصل آن چند کتاب و مقاله‌ها و مصاحبه‌های فراوان و از جمله تالیف "فرهنگ علوم انسانی" در این زمینه است که تا کنون سه ویراست از آن منتشر شده است و چندصد واژه‌ی تازه بر گنجینه‌ی واژگانی زبان فارسی در حوزه‌ی علوم اجتماعی و انسانی افزوده است.

باری، از بخت خود شکرگزار ام که با همه‌ی تنگناها و گرفتاری‌های بزرگ و کوچک و آوارگی از کشور آنچه را که گمان می‌کردم از دست من برای مُدرنگری ایران و بیرون آمدن از تنگنای خفقان‌آور "توسعه‌نیافتگی" برمی‌آید، به انجام برسانم.

فایل صوتی خوانش پیام استاد داریوش آشوری برای مراسم رونمایی از کتاب‌ روایت داریوش

سخنرانی صاحب نظران در مراسم رونمایی از روایت داریوش

تهیه کتاب روایت داریوش


پویش فکری




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

05 Nov, 17:22


وقتی همدیگر را با زنجیر می کشند
مهدی سلیمی

نزاع بر سر توزیع مواد پذیرایی با پرتاب سنگ، قمه کشی و زنجیرکشی باعث مرگ یک نفر و مصدومبت سیزده نفر شده است. این خبر مربوط به درگیری دو گروه از اراذل تهران نیست بلکه دعوا توزیع کنندگان کیک و آبمیوه مراسم حکومتی سیزده آبان با اعضا پایگاه بسیج مقداد است.

زمانی که بعضی افراد به حکومتی های شرکت کننده در مراسمات آن می کوبند ساندیسی، آنها به هم می‌ریزند اما اکنون بخاطر همان ساندیس به جان هم افتاده اند! البته همه برای آبمیوه در این راهپیمایی ها شرکت نمی کنند برخی دنبال لقمه های چرب تر هستند اما به هر حال نیت منفعت‌طلبی است حالا بزرگ و کوچک دارد

زمانی که برای سرکوب جنبش سبز دست به دامان استخدام اراذل شدند به دهانشان مزه کرد و‌ امروز بخش عمده هواداران حکومت را همین افراد تشکیل می دهند که همه جا با چاقو و زنجیر آماده درگیری هستند ما حتی از ادبیاتشان در فضای مجازی هم متوجه به اوباش بودنشان می شوند. افرادی که برای ساندیس همدیگر را با زنجیر می کشند!! حالا شما تصور کنید با پسران و دختران ایران زمین در تظاهرات ها چه خباثت هایی انجام داده اند.

جمهوری اسلامی از بسیجی هایی چون همت، باکری و جهان آرا رسیده به اراذل سطح یک ( پس جمله اولم را تصحیح می‌کنم بله درگیری دو گروه از اراذل بوده) که خودشان یکدیگر را برای جیره ای می‌کشند و خودشان هم شهید خطاب می‌کنند


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

05 Nov, 16:40


پشت پرده جاماندگی ایران از ویترین علمی منطقه؛ از مهاجرت نخبگان تا سایه سنگین تحریم

چهل و چهارمین دوره نمایشگاه جیتکس (GITEX) هفته آخر مهرماه در دوبی، امارات متحده عربی برگزار شد. این نمایشگاه را به عنوان معتبرترین و نمادین‌ترین نمایشگاه فناوری در مقیاس بزرگ می‌شناسند؛ چراکه بیش از چهار دهه، این رویداد دروازه اصلی برای همکاری سازندگان فناوری، سرمایه‌گذاران و علاقه‌مندان بوده و می‌تواند هر سال برترین تولیدکنندگان فناوری جهان، منطقه و بیشترین تعداد مدیران ارشد کمپانی‌های مختلف و متخصصان این صنعت را گردهم آورد.

مشخصاً این نمایشگاه علاوه بر دستاورد‌های یادشده، کشور برگزارکننده را در جایگاه برترین‌های قدرت علمی جهان قرار می‌دهد و چهره ارزنده‌ای از آن را به نمایش می‌گذارد. در مقیاس منطقه‌ای ایستادن در چنین مرتبه‌ای خواست همه همسایگان ماست. اگر بگوییم ایران هرگز چشم‌اندازی برای رسیدن به این نقطه نداشته اشتباه کرده‌ایم، اما تحریم‌ها، شرایط سیاسی، اقتصادی و گاه فرهنگی، این جام جهان‌نما را از ایران ربوده است. بر همین اساس تصمیم گرفته شد تا در گزارشی به این پرسش پاسخ دهیم که نوآوری در ایران چه تفاوتی با کشور‌های منطقه دارد؟

به گزارش تجارت فردا، همانند سایر کشور‌های منطقه که برای رشد علمی خود تلاش می‌کنند، ایران نیز به عنوان یکی از کشور‌های منطقه و شرکت‌کننده در نمایشگاه جیتکس در تلاش است تا در عرصه علمی حرفی برای گفتن داشته باشد و بر همین اساس با وجود تحریم‌های متعددی که رابطه نهاد‌های علمی ایران را از سایرین جدا کرده با مشارکت با همسایگانش سعی می‌کند این فاصله را کاهش دهد.

در ابتدا به این نکته بپردازیم که نرخ رشد علمی ایران در مقایسه با سایر کشور‌ها در چه شرایطی قرار دارد؟ نرخ رشد علمی ایران را می‌توان از طریق عوامل مختلفی مانند بازده تحقیقاتی، سرمایه‌گذاری در علم و فناوری و همکاری‌های بین‌المللی ارزیابی کرد. ایران در طول سالیان متمادی رشد قابل توجهی از نظر بازده تحقیقات علمی داشته است. به گزارش پایگاه اینترنتی وب آو ساینس، انتشارات علمی ایران با نرخ رشد مرکب سالانه ۱۸ درصد از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ به‌طور پیوسته افزایش یافته است. تا آن زمان این نرخ رشد بالاتر از چندین کشور منطقه بود که نشان‌دهنده تعهد ایران به توسعه علمی بوده است. اما متاسفانه این آمار در دولت سیزدهم روند نزولی را تجربه کرد.

فرهیختگان در گزارشی به این موضوع پرداخت و اشاره کرد اگر سال ۲۰۲۱ را به عنوان سال مبنای حرکت دولت سیزدهم در حوزه علم و فناوری در نظر بگیریم از حیث مجموع سند‌های علمی ثبت‌شده در پایگاه وب آو ساینس در دو سال اخیر روی همان پله هفدهم دنیا ایستاده‌ایم و البته در منطقه هم اول نیستیم. ۷۷ هزار و ۵۱۳ سند علمی تولیدی ایران در سال ۲۰۲۱، در سال ۲۰۲۲ به ۷۶ هزار و ۶۵۴ سند رسید، اما سال گذشته با افتی قابل توجه روی عدد ۶۸ هزار و ۹۸۲ متوقف شد. رشد تعداد مقالات ایرانی برای اولین‌بار در طول دهه اخیر نه‌تن‌ها متوقف، بلکه نزولی شد. جامعه دانشگاهی در بیانیه‌ها و مصاحبه‌هایی اعلام کردند برای توقف این شرایط و بازگشت به رتبه‌های بهتر نیازمند تصمیم‌های دولتی به نفع علم هستند. به عنوان اولین پارامتر تفاوت ایران با کشوری مثل امارات باید به همین موضوع یعنی سیاست‌گذاری سیاست‌گذار اشاره کرد. ایران در دورانی که سیاست‌گذار به موضوعات علمی بها می‌داد، با وجود تحریم‌ها که در ادامه به آثار آن هم اشاره می‌شود می‌توانست روند صعودی داشته باشد و در دورانی که دولت به چنین موضوعاتی بی‌توجه بوده روند نزولی طی کرده است.

متن کامل و منبع




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

05 Nov, 16:05


کمال داود، نویسنده فرانسوی ـ الجزایری برنده جایزه گنکور ۲۰۲۴، مهم‌ترین جایزه ادبی فرانسه شد.

به گزارش ایسنا، کمال داوود، نویسنده فرانسوی الجزایری، معتبرترین جایزه ادبی فرانسه را برای رمان «دهه سیاه» که به ماجرای از هم پاشیدن زادگاهش الجزایر در پایان قرن بیستم می‌پردازد، ‌ دریافت کرد.

کمال داوود پیش از این برای نخستین‌ رمانش در سال ۲۰۱۳ با عنوان «مرسو را چه کسی کُشت» که روایتی از رمان «بیگانه» آلبر کامو از زاویه مخالف است، در سطح بین‌المللی شناخته شده بود، برای رمان «دهه سیاه» آن جایزه گنکور را در رده رمان اول برد.

این نویسنده که به عنوان روزنامه‌نگار و مقاله نویس نیز کار کرده است، با تحلیل‌های خود از جامعه در الجزایر و سایر نقاط جهان عرب جنجال برانگیخته است.

جایزه معتبر گنکور معمولاً باعث فروش چشمگیر آثار برای نویسنده برنده می‌شود.

به گزارش فرانس ۲۴، رقیب اصلی کمال داوود برای کسب جایزه گنکور، گائل فایه، نویسنده، آهنگساز و خواننده رپ متولد رواندا بود که با رمان «جاکاراندا» ماجرای بازسازی رواندا پس از نسل‌کشی سال ۱۹۹۴ می‌پردازد که توانست جایزه رنودو، یکی دیگر از جایزه‌های ارزنده‌ای ادبی فرانسه را دریافت کند.

سال گذشته، «ژان باپتیست آندریا» ‌ برای نگارش رمان پرفروش «مراقب او باش» به عنوان برنده جایزه «گنکور» (Goncourt) شد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

05 Nov, 15:20


👆👆👆
8. کتاب العمرة (عمره) و "مناسک و انضباط اجتماعی" فوکو
پیوند با نظریه فوکو: مناسک دینی مانند عمره، به‌عنوان مراسمی که بدن‌ها را به حرکات خاصی ملزم می‌کند، نوعی از انضباط بدنی، روانی و اجتماعی است. این مناسک به فقها اجازه می‌دهد که از طریق تعیین قوانین و مقررات مناسک، سیطره بر بدن‌های مقلدان داشته باشند.
نتیجه: عمره نیز مانند حج، ابزاری برای سیطره جسمانی، روانی و اجتماعی مقلدان از مسیر مناسک دینی است.
9. کتاب الجهاد (جهاد) و "قدرت به‌عنوان یک مبارزه نظامی و سیاسی" فوکو
پیوند با نظریه فوکو: فوکو به قدرت به‌عنوان شکلی از مبارزه و تنش اشاره می‌کند. جهاد به‌عنوان یک عمل نظامی و سیاسی، به فقها این امکان را می‌دهد که مشروعیت اقدامات نظامی و سیاسی را از منظر دینی توجیه کنند و از آن برای سیطره اجتماعی و سیاسی در سطح اجتماعی و روانی، جسمانی در سطح فردی استفاده کنند.
نتیجه: جهاد وسیله‌ای برای تقویت سیطره سیاسی و اجتماعی فقها و مشروعیت‌بخشی به قدرت نظامی و اجتماعی آن‌ها است.
10. کتاب الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر (امر به معروف و نهی از منکر) و "نظارت اجتماعی" فوکو
پیوند با نظریه فوکو: فوکو در نظریات خود به مسئله نظارت اجتماعی و سیطره جمعی اشاره می‌کند. امر به معروف و نهی از منکر به‌عنوان یک ابزار نظارتی، جامعه را به سیطره رفتارهای یکدیگر وامی‌دارد و به فقها اجازه می‌دهد از طریق این ابزار، نفوذ و سیطره خود را افزایش دهند.
نتیجه: امر به معروف و نهی از منکر ابزاری برای سیطره رفتارهای فردی و اجتماعی از طریق نظارت جمعی است که فقها از آن برای اعمال قدرت اجتماعی و معنوی استفاده می‌کنند.
جمع‌بندی:
این ابواب فقهی که از آنها به عنوان مثال یاد شد، از منظر نظریه قدرت- دانش ، ابزاری هستند که فقها از طریق آنها میتوانند بدن‌ها، رفتارها مقلدان خود و همچنین ساختارهای اجتماعی را تحت سیطره خود درآورند. هر باب فقهی به شکلی خاص متکفل سیطره بر بخشی از زندگی فردی و اجتماعی مقلدان است و از این طریق، قدرت فقها را به‌عنوان گروه متصدی تولید معرفت فقهی و شرعی و اجتماعی تثبیت می‌کند.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

03 Nov, 23:19


مرگ ۷۰ بیمار دیالیزی صفاقی در اثر محلول آلوده به آلومینیوم/ مجددا از همین شرکت خواسته شده دارو تولید کند!

سلمان اسحاقی، سخنگوی کمیسیونق بهداشت مجلس:

کمیسیون بهداشت و درمان مجلس سال جاری در جریان فوت ۵۰ بیمار دیالیزی به دلیل استفاده از داروی بی کیفیت که بعدا گفته شد احتمال دارد به عنصر آلومینیوم آلوده شده باشد قرار گرفت و با برگزاری نشستی با مسئولان مربوطه این موضوع را بررسی و مشخص شد یکی از شرکت‌ها در این رابطه قصور داشته است و رئیس شرکت مذکور اعلام کرد بر مواد اولیه دارو نظارتی نداشتیم و مواد اولیه آلوده به آلومینیوم بوده است.

در وهله اول گفته شد ۱۰ تا ۱۲ بیمار دیالیزی در شهرهای مشهد و اصفهان به دلیل استفاده از محلول و با علائم مغزی، عفونتی، تشنجی و کما جان خود را از دست دادند و پس از مدتی آمار فوتی‌ها به ۵۰ نفر رسید و تاکنون ۷۰ نفر جان خود را از دست دادند./ پیام ما

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

03 Nov, 20:13


روایت مرحوم سحابی از مخالفت «محسن میردامادی و همراهان» با طرح دبیرکل سازمان ملل برای حل بحران گروگانهای سفارت آمریکا در سال ۵۸...

عزت‌الله سحابی در جلد دوم کتاب خاطرات خود نوشته است:
«در اوایل اسفند [۱۳۵۸] کورت والدهایم، دبیرکل سازمان ملل متحد به منظور میانجیگری در موضوع گروگانهای امریکایی در این مساله دخالت کرد.

راه حل والدهایم برای حل مساله گروگانها به «سناریوی والدهایم» مشهور شد.

والدهایم در طرح خود چنین پیش‌بینی کرده بود که همزمان با آزادی تدریجی گروگانها، آمریکا نیز اموال و سپرده‌های ایران در نزد بانکهای خارجی را آزاد نماید.

طرح والدهایم بعد از بررسی در شورای انقلاب،
برای کسب نظر اقای خمینی به دفتر ایشان ارسال شد و ایشان هم آن را تائید کردند و قرار شد که این سناریو به اجرا در آید.

به دنبال موافقت ایران،
پنج نفر از شخصیت‌های بی‌طرف جهانی مطابق طرح والدهایم تعیین و به ایران آمدند.
طبق طرح والدهایم قرار بود آنها در روز پنجم ورود به ایران، به محل سفارت امریکا بروند و با گروگانها ملاقات کنند که در این میان دانشجویان پیرو خط امام! با این مساله مخالفت کردند و اجازه آن ملاقات را ندادند.

شورای انقلاب تصمیم گرفت برای حل این مشکل نماینده‌ای را برای گفتگو با دانشجویان پیرو خط امام! به سفارت اعزام نماید.

در همین رابطه شورای انقلاب، آقای باهنر را تعیین کرد اما دانشجویان پیرو خط امام!
ایشان را نپذیرفتند و این‌بار بنده به عنوان نماینده شورای انقلاب به سفارت رفتم و با آقای محسن میردامادی و دانشجویان، به بحث و گفتگو پرداختم.

آنان دلیل نپذیرفتن هیئت میانجی کورت والدهایم را «مشکوک» بودن اعضای آن عنوان کردند و آن جلسه بدون نتیجه خاتمه یافت.

بالاخره روز پنجم، بدون بازدید هیئت کورت والدهایم از سفارت اشغال شده امریکا به پایان رسید.

هیئت مزبور برای ملاقات با گروگانها، دو روز دیگر هم صبر کردند
ولی این صبر و تحمل هم نتیجه نداد و آقای محسن میردامادی و دوستان‌شان، [علیرغم نظر آقای خمینی] هیئت کورت والدهایم را به سفارت راه ندادند و به تبع آن، طرح میانجی‌گری دبیرکل سازمان ملل متحد برای حل بحران گروگانگیری شکست خورد!

منبع: نیم قرن خاطره و تجربه، خاطرات مهندس عزت الله سحابی، جلد دوم، انتشارات خاوران، چاپ اول بهار ۹۲ ، صص ۱۰۹ و ۱۱۰




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

03 Nov, 20:00


۱۳ آبان از دوربین آلفرد یعقوب‌زاده

عکس‌‌های الفرد یعقوب‌زاده از ۱۳ آبان ۱۳۵۸ در بیرون از سفارت آمریکا که دانشجویان خط امام آن را لانه‌ی جاسوسی خواندند.

آقای یعقوب‌زاده عکاس ایرانی است که در حال حاضر در فرانسه زندگی می‌کند. او ۶۶ ساله است و در گفتگویی با روزنامه شرق عکاسی خود را مدیون انقلاب ۱۳۵۷ دانسته‌ است. عکاسی جنگ ایران و عراق و همکاری با خبرگزاری آسوشیتد پرس، گاما، آژانس عکس سیگما، سیپاپرس و عکاس اختصاصی مجله نیوزویک از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵ میلادی در لبنان از جمله فعالیت‌های اولیهٔ وی در عکاسی هستند.

آلفرد یعقوب‌زاده از بحران‌های داخلی سومالی، افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، کوبا، هند، ترکیه، روسیه، عراق، چین، چچن، سری‌لانکا، آمریکا و… لحظات تاریخی را ثبت کرده‌ و بارها دچار جراحت جنگی شده است.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

03 Nov, 19:25


فدای پیرهن چاک ماهرویان باد
هزارجامه تقوا و خرقه پرهیز


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

03 Nov, 19:20


شمایل‌های مقاومت زنان علیه حجاب اجباری پس از انقلاب
✍️
نزهت بادی

«در تحلیل شمایل مقاومت زنان، با کنش‌ها، فیگورها، ژست‌ها و حالاتی مواجه می‌شویم که نشان می‌دهد چطور زنان از بدنی که همواره توسط حجاب سرکوب شده است، برای نمایش عصیان خود علیه همان حجاب بهره می‌برند و تنِ دربندِ خود را بازپس می‌گیرند و از بند پوشش تحمیلی آزاد می‌کنند. این آزادسازی دیگر نه نوعی کنش فردی، بلکه حرکتی جمعی به حساب می‌آید که بدن‌های متمرد و معترض زنان در برابر انقیاد و انفعال ناشی از حجاب را نمایندگی می‌کنند.»

aasoo.org/fa/articles/4056



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 18:20


این روزها خیلی‌ها از حکومت می‌پرسند که چرا هنوز آویزانی؟ یا باید مثل کشورهای عربی مهم منطقه، اعتبار و اقتصاد کشور را می‌گذاشتی در اولویت و می‌شدی یک کشور نرمال، یا از جیب و جان مردمت می‌زدی برای مقاومت تا نابودی اسرائیل. حالا که دومی را انتخاب کردی الان وقتش است دیگر! نمی‌شود که نه اولی باشی نه دومی. اگر هم می‌بینی اشتباه کردی پس فرمان را بچرخان. در هر حال باید «آخرین تصمیم» را بگیری و دوران «نه جنگ می‌شود نه مذاکره می‌کنیم» گذشته است.

محمدجواد اکبرین



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 17:40


اَبَرجنبش تام و تمام در گذر زمان در جامعه‌ی لحظه‌ای – ۱
پرویز پیران


  سرسخن
پیش از آنکه  با نگاهی خالی از سوگیری و حب و بغض های به شدت رایج شده و زیان رسان به بررسی ابرجنبش تام و تمام در گذر زمان ، آنهم درجامعه ی لحظه ای شده، پرداخته شود ،ابتدا باید از مفهوم دیگری یاد کرد. این مفهوم که از برای حرکات جمعی،مفهومی کلیدی یا  مادر تلقی می شود، رفتارهای دستجمعی است . زیرا جنبشهای اجتماعی از هر نوعی که باشد، نوعی رفتار دستجمعی متعلق به گروهی از مردمان در سرزمینی مشخص و تعریف شده است. به دیگر سخن، رفتارهای دستجمعی همواره فضا محورند و در زمان و مکانی ویژه شکل می گیرند. شایداین  پرسش مطرح شود که چرا رفتارهای پیش گفته، رفتار گروهی نامیده نشده اند. دلیل اصلی آن است که رفتارهای دستجمعی گاهی جمعیتی‌پرشماره را در بر می گیرد. جمعیتی که اکثریت جامعه یا حتی بخشی از جامعه جهانی به شمار می آیند. در این صورت مفهوم گروه مقصود را نمی رساند.

به هر تقدیر، رفتارهای دستجمعی (Collective behaviors) به اشکالی از رفتارهای انسانی گفته می شود که دفعتاً و سخت ناگهانی رخ داده و از منطق، تجارب پیشینی  و راه و رسم های جا افتاده و مورد پذیرش جامعه تبعیت نمی کند. شورش ها، زجرکش کردن دستجمعی (مورد قذافی در لیبی و ده ها مورد دیگر)، هجوم برای خرید سهام، ارزهای خارجی و نظایر آنها، رفتارهای جمعی مال باختگان، مهاجرتهای توده وار و شیدایی ناگهانی ‌‌گروهی به دلایل گوناگون، از آن جمله اند.

باید توجه کرد که منابع و متون بسیاری جنبش های اجتماعی را نیز از جمله رفتارهای دستجمعی معرفی می کنند ولی نگارنده چنانکه خواهد آمد جنبش های اجتماعی را از جمله رفتارهای دستجمعی می داند که فاقد برخی ویژگی های بقیه رفتار های دستجمعی است. زیرا گرچه با وقوع جنبش های اجتماعی به ویژه در متن های نامساعد با این گونه رفتارها، دفعتا به سطح می آیند و مشاهده می شوند و برای بسیاری غافلگیرانه به شمار می آیند، ولی در ژرفای جامعه از مدتها پیش در حال ورز دیدن و به قوام رسیدن بوده اند.بدین دلیل بسیاری از مطالعه کنندگان این گونه رفتار های اجتماعی از مدتها قبل  وقوع آنها را پیش بینی می کنند.

تفاوت دیگر جنبش های اجتماعی با سایر رفتارهای اجتماعی  آن است که بسیاری از رفتارهای دستجمعی معمولاً و حداقل برای مدتی ، فاقد ساخت مشخصی هستند و برخی غیرقابل پیش بینی به شمار می روند. در عین حال باید توجه کرد که فقدان الگوی ساختاری متداول (بر متداول تاکید جدی می شود) فقط در برخی از رفتارهای جمعی که آغاز و انجام نسبتاً کوتاه مدتی دارند، صادق است. در سایررفتارهای دستجمعی که آغاز آنها مشخص ولی  پایان یافتن آنها در زمانی نسبتاً طولانی رخ می دهد یا پایان آنها نامشخص به نظر می رسد، به هیچ روی صادق نیست. معمولا در گروه اول رفتارهای دستجمعی ، افرادبر پایه رخدادی ،تحریک شده، گرد هم می آیند. برای مدتی رفتاری مشابه انجام داده و سپس پراکنده می شوند.

عمده ترین نوع از این جنس، رفتارهای گروه هایی است که اوباش (MOB) خوانده می شوند. اوباش مفهومی است برای نامگذاری گروهی نسبتا گاه پر شماره  از مردم، به ویژه گروهی بی نظم که نیتی جز مشکل آفرینی یاخشونت ندارند. هنگام وقوع چنین رفتارهایی مردم نمی دانند که چگونه باید واکنش نشان دهند. زیرا رفتارهای یاد شده با هنجارها و چشم داشت های مورد پذیرش جامعه، هماهنگی ندارد و غیر قابل انتظار است. فراتر از گروه های اوباش، رفتارهای دستجمعی می تواند در بین مردم عادی به ناگهان شکل گیرد. در این گونه مواقع محرکی قدرتمند اکثریت  حاضر را به نحوی درگیر هیجانی شدید می کند. واکنشهای جنون آمیز در زمان برگزاری کنسرتهای موسیقی از این گونه است. برای مثال سال ها پیش ، در کنسرت های گروه  بیتل ها چنان واکنش های جنون آمیزی  مشاهده می شد  . مورد بسیار عجیب ‌و‌ غیر متعارف  دیگر ساعت هشت شب به افق شرق امریکا به تاریخ  ۳۰ اکتبر ۱۹۳۸ ،زمانی رخ داد که ایستگاه رادیویی CBS  اعلام داشت که موجودات اسرار آمیزی به همراه ماشین جنگی نابودکننده ای به سمت شهر نیویورک در حرکت هستند. ۵ میلیون نفر این اعلام را شنیدند و یک میلیون نفر به شدت ترسیدند. بسیاری با نزدیکان خود در کلیساهاگرد آمدند و به زاری و دعا مشغول شدند. گرد آمدن مردم در اطراف آمبولانسها و ماشینهای پلیس شرایط پیچیده ای را رقم زد......


متن کامل:
https://cutt.ly/ueFFVEXB





#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 17:00


معماری متفاوت خانه‌ای «مدرن» در اصفهان که انگار از دل «تاریخ» آمده است

«خانۀ دیوار» نمونه‌ای درخشان و تماشایی از معماری مدرن و امروزی است که در تمام اجزاء خود از معماری سنتی الهام گرفته است؛ ترکیبی چشم‌نواز که شما را هم به قدم زدن و جستجو کردن فرامی‌خواند و هم به نشستن و آسودن و تامل کردن.

منبع و توضیحات بیشتر




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 16:20


اطلاعيه در حمايت از موضع منطقي و صلح‌خواهانه مجمع محققين و مدرسين حوزۀ علميه قم

به نام خدا آن مهرگستر مهربان
مجمع محققين و مدرسين كه گروهي فرهيخته و دلسوز است پس از مشاهدۀ وحشي‌گريهاي اسرائيل و ويراني غزه و ترور تعداد بسياري از بهترين نيروهاي حزب الله و تصميم جنايت‌پيشگان، به ادامۀ جنايت و حمايت دولتهاي فراواني از آنان، براي حل اين معضل بزرگ و نَفَس‌گير و جنگ خانمان‌سوز، از سر دلسوزي سخن از صلح گفتند، صلحي كه نظيرش در تاريخ اسلام وجود داشت و قرآن آنچه را كه در زمان پيامبر(ص) اتفاق افتاد «فتح مبين» خواند و امام مجتبا(ع) آنچه را كه خودش انجام داد براي «حفظ جان مسلمانان» دانست، اما جاهلان و احساسيون -شايد به تحريك نفوذيها- عليه اين پيشنهاد به موقع و منطقي شعار دادند و با آنان همان كردند كه با امام حسن مجتبا (ع) شد. اي كاش خطبۀ 5 نهج‌البلاغه مطالعه شده و فهميده شده بود كه ابوسفيان با همراهي عباس نزد حضرت علي(ع) آمدند تا به اسم دفاع از دين و رساندن حق به حق‌دار، حضرت علي(ع) را پيش بيندازند و جنگ خانمان‌سوزي ايجادكنند تا مسلمانان واقعي كشته شوند و خودشان به پست و مقامي برسند و اين زيركي حضرت علي(ع) بود كه با گذشتن از حق خود آنان را ناكام گذاشت، اما امروزه مثل اينكه در بين مسؤلان كشور آن زيركي وجود ندارد يا –خداي‌ناكرده- از ترس احساسيون و نفوذيها با آنان همراه مي‌شوند تا همۀ حزب الله و مجاهدان راستين و هزاران انسان نابود شوند، بنده كه بهترين دوستان و شاگردانم را در اين جنگ و جنگ ايران و عراق از دست داده‌ام مي‌فهمم كه خسارات جنگ در بُعد فرهنگي و انساني چقدر زياد است و هر روز كه از آن مي‌گذرد چقدر ضربه به اسلام وارد مي‌شود و چقدر از جوانان در حقانيت دين اسلام شك مي‌كنند، اما احساسيوني كه نه در جنگ بوده‌اند و نه دلشان به حال دين و رزمندگان مي‌سوزد و نه دستي در پاسخ به شبهات دارند، براي منافع زودگذر و جزئي خود حاضرند مردمان بسياري كشته شوند و شهرهاي فراواني ويران شود و مردمان بي‌شماري آواره گردند و پولهاي زيادي صرف خريد اسلحه شود و با به‌كار بردن آنها مناطق گسترده‌اي از زمين آلوده شود و نخبگان و سرمايه‌داران فراواني از كشورهاي اسلامي بگريزند و ويرانه‌اي گسترده در خاورميانه بماند و آن را به عنوان نمونه‌اي از آثار اسلام براي تبلبغ ضد دين به همگان نشان دهند و براي هميشه همه را به اسلام بدبين كنند و با تبليغ ويراني‌ها و ويران‌گري‌ها، دين را نابود كنند.
اميدوارم همه بفهمند صلح به معناي حقانيت دشمن يا تأييد راه و روش دشمن نيست، صلح حديبيه تأييد ابوسفيان و دين و عقايد مشركان نبود و صلح امام حسن(ع) فداكاريي بود كه آن حضرت انجام داد و امنيت شخصي و آبروي خود را موقتا داد تا اسلام نابود نشود و با راهي منطقي بدعهدي معاويه را براي هميشه به همگان نشان داد.
اميدوارم در شرايطي كه جاسوسي گسترده براي دشمن و علم و توانمندي نظامي و اطلاعاتي آنان دست به دست هم داده‌اند تا هستي مسلمانان را برباد دهند، واقع‌گرايانه خسارات هر روزۀ جنگ و تأخير در صلح را محاسبه كنيم و با احساسات موجبات نابودي دين و دنياي مردمان نشويم.

و السلام علي عباد الله الصالحين
احمد عابدينی ۱۰ آبان ۱۴۰۳





#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 15:40


موضوع:
چگونه می‌توان با سنّت ایرانی مواجه شد؟


رحیم محمدی
۹ آبان ۱۴۰۳


انجمن جامعه‌شناسی ایران
همايش جامعه‌شناسان ایرانی و جامعه ایرانی

نقد و بررسی آثار و پژوهش‌های دکتر مرتضی فرهادی



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 15:00


مصاحبه ای از دختران دبیرستانی در سال ۱۳۸۰ و دغدغه های زنان و دختران در آن زمان و تداومش تا امروز،

حق و جایگاه بانوان وطن، بیش از این بود.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 14:20


بودجه حاکمیت ولایی : بنام مردم به کام حاکمیت
احمد علوی
پنجم آبان ۱۴۰۳

کسر بودجه مزمن و گسترده حاکمیت ولایی و پیامدهای منفی آن نظیر تورم، کاهش قدرت خرید، سقوط ارزش پول ملی، و فقر گسترده نکته ای نیست که قابل پنهان کردن باشد. از این برو اقتصاد دادنهای درون و برون حاکمیت بروی آن توافق وجود دارد. دلایل این کسر بودجه از منظر تئوریهای گوناگونی قابل تاویل و تفسیر است. یکی از این تئوریها، همانا نظریه نمایندگی (Principal-Agent Theory) است. این نظریه میتواند برای تحلیل ریشه های کسر بودجه مزمن در حکومت رانتی و استبداد ولایی را تحلیل کرد، زیرا در چنین ساختاری، رابطه مسئولان حکومتی یعنی رهبری، مقامات و مدیران (کارگزاران) و شهروندان (پایه) اغلب مبتنی بر تضاد منافع است. چه در نبود دمکراسی مبتنی بر حقوق بشر و نظارت سازمانهای مردم نهاد جامعه مدنی، مادام العمری رهبری حکومت و انحصار قدرت، این کشمکش اجتناب ناپذیر می نماید. در چارچوب نظریه نمایندگی (Principal-Agent Theory)، انتظار میرود نمایندگان (کارگزاران) به عنوان مدیران منابع مشاع و همگانی مردم باید در جهت منافع عمومی تصمیم گیری و فعالیت کنند، اما به دلیل نظام رانتی، فساد ساختاری و اولویت‌های خاص حاکمیتی، این کارگزاران اغلب منابع در راستای منافع خود و قشر حاکم متشکل از حوزویان وابسته، سران سپاه و موسسات امنیتی، دیوانسالاران فاسد و مقامات مسلط بر سازمانهای خصولتی بکار می گیرند.
نظریه نمایندگی (Principal-Agent Theory)
نظریه پردازان نظیر مایکل جنسن (Michael C. Jensen) و ویلیام مکلینگ (William H. Meckling)، استفن راس (Stephen A. Ross) و بری میتو (Barry Mitnick) از پیشگامان نظریه نمایندگی است. این پژوهشگران در پژوهشهای خود به اهمیت مفاهیم عدم‌تقارن اطلاعات (Information Asymmetry)، گژرفتار یا ریسک تغیرات رفتاری (Moral hazard) و تضاد منافع (Conflict of interest and agency cost) و گژگزینی یا انتخاب معکوس (Adverse selection) میان نمایندگی بین شهروندان و کارگزاران پرداخته در تبین بحران نمایندگی (Principal-Agent Crisis) پرداخته‌اند. این پژوهشگران نظریه نمایندگی (Principal-Agent Theory) برای تحلیل تنگناهای اقتصادی، در سطوح خُرد(بنگاه) و کلان (حکمرانی) بکار گرفته اند. بنا به این نظریه و در شرایط خاص ایران یعنی در شرایط حاکمیت استبدادی و رانتی، بحران نمایندگی یا (Principal-Agent Crisis) به شکل گسترده‌ای نمایان می‌شود و از دلایل اصلی ایجاد کسری بودجه‌های مزمن است. در این گونه نظام‌ها، تضاد منافع و نبود شفافیت و پاسخگویی، کارگزاران را به سو‌ءاستفاده از منابع عمومی و هدایت آن‌ها به سمت اهداف رهبر ولایی و حاکمیت رانتی سوق می‌دهد.

مدل ساده و توصیفی نظریه نمایندگی (Principal-Agent Theory)
بنا به نظریه نظریه نمایندگی (Principal-Agent Theory) رابطه میان پایه یا به زبان دیگر شهروندان (Principal)، کارگزار (Agent)، شهروندان یک جامعه به موسسات اجتماعی وکالت می دهند تا به نمایندگی از آنها دارائی های مشاع همگانی را در جهت منافع عمومی آنها مدیریت نماید. اما نمایندگان(Agents) خنثی نبوده و خود دارای منافع شخصی و گروهی هستند. بنابراین در صورت نبود نظارت فعال در قالب سازمانهای مردم نهاد جامعه مدنی یا احزاب و رسانه ها شهروندان (موکلان)، نمایندگان آنها میتوانند دارائی ها و امکانات را برخلاف مقررات و مصالح شهروندان در جهت منافع شخصی خود بکار بگیرند. آنها با دادن بخشی از رانت به ارباب رجوع حمایت آنها را جلب نموده و بدین ترتیب منافعی را کسب نمایند. این منافع میتواند سیاسی، اقتصادی، آشکار و یا پنهان باشد. نماد چنین امری، که فساد مدیریت خوانده میشود، خود را در کسر بودجه به نمایش می گذارد.
1. مشکل نمایندگی (Agency Problem)
تضاد منافع: در سیستم‌های رانتی، منابع و درآمدهای عمومی، مثل درآمدهای نفتی یا رانت‌های وارداتی، بیشتر در دست سردمداران حاکمیت قرار دارد که از این منابع برای پیشبرد منافع خاص خود استفاده می‌کنند. این وضعیت تضاد منافع شدیدی میان شهروندان (اصیل‌ها) و مقامات حکومتی (کارگزاران) ایجاد می‌کند. چرا که کارگزاران به جای سرمایه‌گذاری این منابع اقتصادی برای افزایش بهره‌وری اقتصادی و ارتقای رفاه عمومی، غالبا این درآمدها صرف حمایت از قشر حاکم، موسسات وابسته به رهبری، باندهای قدرت می‌شود که در هرم توزیع منابع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکم در اولویت قرار دارند.
کژرفتاری(Moral hazard) و کژگزینی(Adverse selection): بسیاری از کارگزاران از قدرت و منابعی که در اختیار دارند، در راستای منفعت شخصی و منافع حلقه‌های نزدیک به خود استفاده می‌کنند. این امر موجب می‌شود که تنها افرادی وارد سیستم مدیریتی شوند که به دنبال حفظ منافع خاص خود و گروه‌های منتفع از این نظام رانتی هستند.


👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 14:20


👆👆👆
در نتیجه، سیاست‌های مالی دولت و مدیریت بودجه‌ای اغلب تحت تأثیر ملاحظات سیاسی و منافع شخصی مقامات حاکم قرار گرفته و این امر موجب ناکارآمدی بودجه می‌شود.
2. هزینه‌های اطلاعات و نظارت
شفافیت ناکافی: در ساختار نظام رانتی و ولایی، شفافیت و پاسخگوئی در مقابل سازمانهای مردم نهاد جامعه مدنی وجود ندارد و حسابرسی‌های مستقل و کارآمد بر منابع دولتی و نحوه تخصیص آن‌ها اعمال نمی‌شود. این عدم شفافیت و پاسخگویی، فقدان نظارت کارآمد شهروندان بر عملکرد کارگزاران خود را تضعیف کرده و امکان سوءاستفاده از منابع مالی را افزایش می‌دهد. در نتیجه، شهروندان نمی‌توانند نظارتی بر چگونگی استفاده از منابع مشاع همگانی داشته باشند و بدانند این منابع دقیقاً چگونه و در کجا مصرف می‌شود و آیا کارگزاران به درستی عمل می‌کنند یا خیر.
کاهش پاسخگویی: یکی دیگر از چالش‌های نظریه نمایندگی در چنین نظامی، هزینه‌های نظارت است. در حاکمیت ولایی و رانتی، نظام نظارتی کارآمد برای پایش و ارزیابی کارگزاران وجود ندارد یا بسیار ناکارآمد است. این امر موجب می‌شود تا کارگزاران بدون نگرانی از پیامدهای احتمالی اقدامات خود، به سیاست‌هایی روی آورند که منافع مردم را نادیده بگیرد.
3. عدم تقارن اطلاعاتی (Information Asymmetry)
مخفی‌سازی و گزارش‌های نادرست: کارگزاران در نظام‌های رانتی به دلیل عدم تقارن اطلاعاتی می‌توانند منابع بودجه را به شیوه‌ای گزارش کنند که عملاً با واقعیت مطابقت نداشته باشد. این عدم تقارن، میزان نفوذ و آگاهی شهروندان را از عملکرد مالی واقعی کاهش داده و موجب می‌شود که کارگزاران بتوانند کسر بودجه را توجیه کرده یا ابعاد واقعی آن را پنهان کنند.
اولویت‌بندی پروژه‌های ناکارآمد: کارگزاران در حاکمیت ولایی، به جای انتخاب پروژه‌های مولد و کارآمد، به پروژه‌هایی اولویت می‌دهند که به تثبیت و افزایش نفوذ سیاسی‌شان کمک کند. برای مثال آنها منابع اقتصادی را برای امور تبلیغاتی(صدا و سیما و سازمان تبلیغات اسلامی)، نظامی و امنیتی(سپاه و بسیج) و سرکوب نرم و سخت و تامین مالی گروه های نیابتی به کار می گیرند. بدین ترتیب کارگزاران ولایی اغلب منابع مالی را هدر داده و این امر به ایجاد کسر بودجه مزمن منجر می‌شوند.

4. هزینه‌های نمایندگی (Agency Costs) و بهره‌وری پایین
تخصیص ناکارآمد منابع: در نظام ، منابع عمومی به شیوه‌ای رانتی و با اولویت امور نظامی و امنیتی و یا حوزوی و تامین مالی موسسات مذهبی تخصیص می‌یابد و این تخصیص‌ها معمولاً بهره‌وری اقتصادی کمی دارند. برای مثال، بودجه‌هایی که باید به سمت زیرساخت‌های اساسی و رفاه عمومی هدایت شود، به سازمان‌ها و نهادهایی تعلق می‌گیرد که در راستای گفتمان حاکمیت یا منافع خاص عمل می‌کنند(مرقد خمینی و استان قدس).
هزینه‌های نمایندگی و فساد: در نظام‌های رانتی، کارگزاران با استفاده از منابع عمومی و بدون پاسخگویی لازم، قراردادهای دولتی و امتیازات را به گروه‌های خاص و نزدیک به قدرت اعطا می‌کنند. این فساد و سوءاستفاده از منابع مالی عمومی یکی از دلایل مهم کسر بودجه مزمن است و عملاً دولت به جای خدمت به منافع عمومی، باری بر دوش نظام اقتصاد و شهروندان می‌شود.
نتیجه‌گیری
بحران نمایندگی در نظام‌های رانتی و استبدادی به یکی از عوامل کلیدی کسری بودجه مزمن تبدیل می‌شود. کارگزاران به جای تخصیص منابع به اهداف مولد در چارچوب توسعه پایدار و کاهش کسری بودجه، منابع را به سمت پروژه‌ها و موسسات ولایی و مذهبی و امنیتی هدایت می‌کنند که منافع آن‌ها را تأمین می‌کند. این چرخه ناکارآمدی و تخصیص ناکارآمد منابع، موجب ادامه کسر بودجه، چاپ پول بدون پشتوانه برای پنهان کردن این کسری، افزایش نقدینگی، و در نتیجه تورم و سقوط ارزش پول ملی خواهد بود.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 13:40


احزاب و تشکّل‌های مؤثر و دلسوز، یا بازی با واژه‌ها؟
اکبر دانش سرارودی

اخیراً نشست سالانه یک حزب اصلاح طلب بود و از جبهه اصلاحات اصفهان و برخی فعالان امور اجتماعی نیز دعوت شده بود تا در این نشست که با حضور خانم آذر منصوری دبیر کل جبهه اصلاحات کشور برگزار میشد شرکت کنند.

پیشنه احزاب و چگونگی برخورد با آنها میگوید متأسفانه «حزب در ایران» و افکار حاکمیت اش جایگاهی نداشته و ندارد و با شرایط موجود، ثمری جز اسم و رسم در کردن و بهره مندی از خوان نیم بند نعمت این سفره ندارد.

در حالیکه اگر حزب نِمود اجتماعی پررنگی نداشته باشد و نتواند مطالبات و نظرات مردمی هوادارانش را نمایندگی کرده و در تذکر و اصلاح اشکالات تأثیرگذار باشد چیزی جز سیاهی لشکر ظلمه شدن و سرگرمی با لغویات بی فایده نیست.

شنیدم در ایرانِ حزب‌گریز و ستیزجو با احزاب واقعی، صدها حزب و تشکل اجتماعی به ثبت رسیده که بسیاری از آنان هیچ خاصیتی جز لوث کردن این عنوان و ایجاد زمینه ای جهت پز دمکراتیک و تکثرگرایی برای حاکمیت ندارند (احزاب چند نفره)
در حالیکه علی القاعده حزب باید بصورت مشخص ایده و مرام خاصی را نمایندگی نموده و نسبت به نحوه حکمرانی و وقایع اجتماعی و سیاستگذاریهای مؤثرِ در حال مردم اعلام موضع نماید.

اولین ایراد در کشور ما این است که «سنگ بنای حزب» در صورتی منعقد میشود که در قول و عمل، ملتزم به سرسپردگی و وفاداری تام و تمام به ولی فقیه باشد و ضمن انقیادی متعبدانه نسبت به حکمرانی او، برای خویش رسالتی جز نشخوار مواضع حاکم قائل نباشد، در حالیکه حزب باید خط قرمزی جز منافع ملی کشور و مصالح عمومی و مطالبات ملت نداشته باشد و اتفاقاً با رصد مواضع و عملکرد حاکمیت در نقش یک ناظر پویا و چشم بصیر و نافذی ظاهر شود که لحظه ای از مطالبه گری و ارائه طریق غفلت نورزد.

مع الاسف قریب به اتفاق احزاب و تشکلهای ما حتی در وقایع مهم و دردناکی چون حوادث ۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۸، ۱۴۰۱
سقوط هواپیمای اوکراینی و حواشی تأسف‌بار آن  
دخالت های منطقه ای ما در سوریه، لبنان، یمن، افغانستان، عراق و...
وضعیت معیشت و فرهنگ و اقتصادِ مقاطع مختلف دولت های متنوع این سالها و حتی موضوعات بسیار مهمی چون برجام و لوایح سه قلوی پول‌شویی نیز هیچ موضع مؤثر و به درد بخوری نگرفتند
در حالیکه هنوز که هنوز است موضعگیری های حزب نچندان پردامنه‌ای چون «پان ایرانیست» و مواضع شجاعانه و شفاف محسن پزشکپور که دبیرکلی آن حزب کوچک را بعهده داشت در خاطره های تاریخی ایرانیان رژه میرود.

تکلیف احزاب و تشکلهای ماله‌کشِ و متملق حکومتی و ذوب در حاکمیت که روشن است لکن متأسفانه علیرغم وجود دهها حزب و تشکل در جبهه اصلاحات، اینجا نیز تنها چیزی که مشاهده میشود سکوت و مماشات در قبال انبوه مفاسد و اشکالاتی است که فلسفه وجودی آنان و عنوان اصلاح طلبی شان را بکلی بی اثر میکند همان رسالتی که باید در مقابل انبوه ایرادات حکمرانی و اتخاذ سیاست‌های غلط و هزینه ساز و سوءمدیریت های ویرانگر این دهه ها صدای واحدی به بلندای اهمیت ایران را پژواک میداد و همه را به رفع ایراداتی فرا میخواند که کوتاهی در قبال هر یک از آن قصه های تلخ، چون ضربات تبری بر پیکر کشور، به سمت نابودی و فروپاشی کامل سوق مان داده و میدهد

بله! همین عدم کنشگری احزاب و دروغین بودن چنین تشکل‌های غالباً کاسبکار و بی خاصیت، اسباب ناامیدی بیش از پیش مردم را فراهم آورده و موجبات عبورشان از کلیت نظام و جمهوری اسلامی را بگونه ای رقم زده که علیرغم ایجاد موجی عظیم در فراخوان به انتخابات اخیر و نمایش تمام عیاری از خشونت طلبی های رقیبِ بدسرشت، باز هم بیش از نیمی از این ملت، حاضر به شکستن قهرشان نشدند.

بله حزبی که نتواند پیگیر خُلف وعده های حاکمیت و مطالبات ملت از دولتمردانی باشد که به نمایندگی از مردم به مصادر امور رفته و بر مسند نشسته اند سرگرمی کودکانه ای بیش نیست.

احزاب باصطلاح اصلاح طلب و شعب استانی ای که نتوانند حتی در قبال دستگیری و فشار روز افزون بر روشنگران منتقد و وجدان های بیداری که بعضاً یک تنه بارِ دهها حزب را بدوش می‌کشند واکنش درخوری داشته و از یک احوالپرسی و تفقد ساده از آنان و خانواده‌های گرفتارشان هم دریغ بورزند و نسبت به امورات مهم منطقهٔ زیست خود ظهور و بروز بایسته ای نداشته باشند به درد لای جرز دیوار هم نمی‌خورند

احزابی که نتوانند با کادرسازی مناسب و نقد امور و ارائه راهکاری شایسته جهت حل معضلات و اصلاح نابسامانی ها سهمی در امیدوار ساختن مردم بگیرند نبودشان خیلی بهتر از بودشان است
و این قصه تلخی است که در باب کلیت نهاد روحانیت و مرجعیت این سالها و تشکلهای آخوندی نیز صدق میکند و همانند از حیّزانتفاع انداختن رکن چهارم دمکراسی در ناامید کردن بیش از پیش ملت، نقش برجسته ای دارد.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 13:00


نگرانی نسبت به تعرض علیه مجمع محققین و مدرسین قم
بیانیه نهضت آزادی ایران

بسمه تعالی
متعاقب صدور بیانیه مشفقانه مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در محکومیت ترور شهید یحیی سنوار و دعوت به صلح پایدار از طریق تشکیل دو دولت مستقل و بازگشت اسراییل به مرزهای ١٩۶٧، دهها نفر از افراد سازمان‌یافته‌ای در مقابل دفتر مجمع تجمع کردند و شعارهای تند و اهانت‌آمیز علیه اعضا و فعالیت این تشکل فرهنگی و سیاسی سر دادند. متاسفانه نه تنها نهادهای انتظامی و امنیتی در این خصوص مداخله‌ای در راستای برقراری نظم و قانون و رعایت حقوق اساسی و حفظ حرمت شهروندان نداشتند، بلکه این حملات در فضای رسانه‌های وابسته به جریانهای افراطی، همچنان ادامه یافته و از سوی رییس قوه قضاییه نیز تکرار شده است.

نهضت آزادی ایران اعلام می‌دارد که تعبیر «بازگشت اسراییل به مرزهای ١٩۶٧» که بارها از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران و حتی از سوی سران حماس مانند اسماعیل هنیه و خالد مشعل نیز تکرار شده است، معنایی جز پذیرش طرح «دو دولتی» و تلاش برای تشکیل «دولت مستقل فلسطین» ندارد.

نهضت آزادی ایران ضمن حمایت از مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که در طول سال‌ها فعالیت قانونی و اصلاح گرایانه، پایبندی خود را به تحقق حقوق اساسی، آزادی و حاکمیت ملت، حقوق بشر و منافع ملی ایران نشان داده‌ است، نسبت به فضاسازی امنیتی علیه این نهاد به شدت نگران و معترض است و این روند را جز در راستای تضعیف جامعه مدنی و امنیت اجتماعی، افزایش شکاف‌ دولت-ملت و ممانعت از دستیابی به صلح پایدار در خاورمیانه ارزیابی نمی‌کند. از این رو، امیدوار است در شرایطی که دولت چهاردهم‌ با شعار راهبردی «وفاق ملی» توانست اعتماد بخشی از جامعه را جلب کند، مواضع و اقدامات گروه افراطی با تشدید فضای امنیتی و ایجاد تضییقات ناروا علیه نهادهای جامعه مدنی، نتواند ابتکار عمل را در دست گیرد و همچنان، زمینه‌های تشدید ناامیدی اجتماعی و خشونت را گسترش دهد.

نهضت آزادی ایران
١٠ آبان ١۴٠٣

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 12:20


جمهوری اسلامی تنها می‌ماند؟

نجیب میقاتی نخست وزیر لبنان دیشب در گفتگو با شبکه یک تلویزیون لبنان گفت: محتاطانه خوشبین است که دستیابی به آتش بس با اسرائیل ممکن است در ساعات یا روزهای اینده امکان‌پذیر باشد.

البته این موضع‌گیری پس از سوگیری دیروز رهبر ارشد حزب‌الله شیخ نعیم قاسم که گفت:
این تشکیلات(حزب الله) با آتش بس تحت آن چه او شرایط قابل قبول خواند، موافقت خواهد کرد.

در همین حال امروز رسانه های اسراییل گزارش داده اند که در جلسه کابینه امنیتی این کشور توافق گسترده ای مبنی بر آتش‌بس با حزب الله به چشم می گ‌خورد. حتی برخی منابع اسرائیلی پیش‌بینی می‌کنند که آتش‌بس در جبهه لبنان به زودی و پیش از انتخابات آمریکا در ۵ نوامبر(۶ روز دیگر) اعلام خواهد شد.
با اعلام‌ شهادت شیخ صفی‌الدین که بسیار به شهید حسن نصرالله نزدیک بود، فضا برای در اختیار گرفتن شیخ نعیم قاسم که میانه رو تر بوده و تا حدودی متاثر از افکار موسی صدر است، آماده شده است.
با فرض برقراری آتش بس بین حزب الله- اسراییل(اشغالگر)، تا امروز و فردا، غافلگیری مشهور اکتبر، ممکن‌ است این بار به سود دمکرات ها و کامالا هریس به منصه ظهور برسد.

تا پایان فردا جمعه اول نوامبر نتیجه روشن تر خواهد شد. ولی از آن مهمتر آن است که آیا جمهوری‌ اسلامی با وجود کنار رفتن حزب الله، باز هم تمایلی به استمرار نبرد جاری با اسرائیل دارد؟
یدالله کریمی‌پور

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 10:40


پایان تعلیق؛ آینده‌ی تنش‌های نظامی منطقه
محمد مختارپور

بسیاری سر درگم‌اند که حاصل و انتهای این تنش‌ها و درگیری‌های نظامی ایران و اسرائیل چه خواهد بود. افکار عمومی پس از حمله‌ی بامداد شنبه‌ی اسرائیل آرزومندانه و امیدوارانه می‌گفت که این پایان درگیری‌هاست و اسرائیل با هماهنگی‌های قبلی اهدافی را هدف قرار داده و ایران نیز پاسخ نخواهد داد. اما خبرهای چند روز اخیر چیزهای دیگری می‌گویند. جدای از میزان خساراتی که این حمله وارد کرده است، به‌نظر می‌رسد به دلایل مختلف عزم تصمیم‌گیرندگان جزم است که هرگونه حمله را به شدیدترین شکل پاسخ دهند. فضای افکار عمومی جامعه در گیرودار تحریم‌ها، تورم و انواع بحران‌ها، حالا دیگر دلواپس امنیتی است که روز به روز با جنگ تهدید می‌شود. به نظر می‌رسد در این شرایط هرگونه حمله‌ی دیگر می‌تواند موجی از هراس عمومی را ایجاد کند که از پس از جنگ هشت ساله تاکنون بی‌سابقه بوده است.

اما عده‌ای از ناظران و تحلیل‌گران ادامه‌ و آینده‌ی این روند را صرفاً به نتایج انتخابات امریکا تقلیل می‌دهند. یعنی معتقدند که نتیجه‌ی انتخابات امریکا در ۵ نوامبر مشخص می‌کند که این تنش‌ها به سوی مذاکرات می‌روند یا به آتش‌هایی که غیرقابل مهار تبدیل می‌شوند. اما از طرفی این‌گونه تحلیل‌ها از جنس تحلیل‌هایی است که پیش‌فرض تحولات و رخدادها را از اساس به اشخاص و دولت‌ها فرومی‌کاهند و نقش سیاست‌های کلی کشورها و متحدان یکدیگر و شبکه‌ی روابط بین‌المللی را در نظر نمی‌گیرند. بخصوص وقتی از زبان آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در دولت بایدنِ دموکرات می‌شنویم: «زمان آن فرا رسیده که اسرائیل موفقیت نظامی خود را به موفقیت استراتژیک تبدیل کند.»؛ به‌زعم نگارنده این جمله‌ی بلینکن سیاست کلی پنتاگن و اسناد بالادستی سیاست خارجی امریکا در قابل ایران و شرایط منطقه را می‌رساند، فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید باشد.

آنچه از تمامی سلسله رخدادهایی که آغازشان ۷ اکتبر تا به امروز بوده است می‌توان نتیجه گرفت، این است که «وضعیت تعلیق» و سیاست «نه جنگ نه صلح» که جمهوری اسلامی طی تقریباً سه دهه خواهان آن بود پایان یافته است، نه از جانب او، بلکه از جانب تمامی طرفین: اسرائیل، ایالات متحده، اروپا و کشورهای هم‌پیمان آن‌ها. از هم‌اکنون در بیلبوردها و تبلیغات عباراتی چون «جنگ‌طلب» به امریکا و اسرائیل نسبت داده می‌شود و مقامات مختلف مطرح کرده‌اند که کشورهای غربی و متحد منطقه‌ای آن‌ها یعنی اسرائیل خواهان جنگ هستند. در نتیجه احتمالا در صورت شعله‌ورتر شدن آتش مستقیم بین ایران و اسرائیل این جنگ را نیز «تحمیلی» خواهند نامید، فارغ از اینکه تصمیم‌گیرندگان با پافشاری بر سیاست «نه صلح، نه جنگ» منفعلانه‌ترین سیاستی را دنبال کرده‌اند که چنین وضعیتی را رقم زد و اکنون نیز در دومینوی تحولات و وقایع ناچار به واکنش‌های متعدد شده است.

به نظر می‌رسد ایالات متحده و کشورهای اروپایی از رسیدن به هرگونه توافق اثرگذار و بلند مدت با جمهوری اسلامی ناامید شده‌اند و تمامی راه‌حل‌های دیپلماتیک پس از نزدیک به دو دهه تلاش به بن‌بست خورده است. تنها گزینه‌ای که برای این کشورها با آن توان نظامی، اقتصادی و سیاسی باقی مانده، استفاده از اقدام نظامی برای نابودی یا دست‌کم تضعیف اثرگذار تمام مطالبات و اموری هستند که در تمام این سال‌ها درباره‌شان بحث بود: در دیپلماسی و مذاکرات یکی از مهم‌ترین خواسته‌های طرفین این بود که نیروهای نیابتی عقب‌نشینی کنند و دست از ماجراجویی‌ها و اقدامات نظامی علیه اسرائیل برداند، اکنون بعد از گذشت یک سال از این جنگ اسرائیل (به حق یا ناحق) توانسته است بخش بزرگ و قابل توجهی از نیروهای نیابتی را عقب بنشاند و از بین ببرد (فارغ از اینکه این سیاست ترور و حذف در بلند مدت چه نتیجه و پیامدی به همراه خواهد داشت). به‌نظر نمی‌رسد که مسأله‌ی هسته‌ای نیز مانند قبل قابل مذاکره باشد، و پیگیری آن حتی به لحاظ دیپلماتیک توان چانه زنی بسیار کمتری نسبت به پیش از هفت اکتبر برای حاکمیت باقی‌خواهد گذاشت؛ بخصوص در شرایطی که تصمیم‌گیرندگان در ایران طی سه دهه درباره‌ی هیچ‌یک از این مسائل برنامه‌ی مشخص و مدونی نداشته‌اند و وضعیت منفعلانه‌ی تعلیق را ترجیح داده است.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 10:00


نصری، حقوقدان بین الملل: ادعای رسایی مبنی بر اینکه ‌در آمریکا «چیزی به اسم تابعیت قهری نداریم» کاملا خلاف واقع است

ترک تابعیت به این آسانی نیست/ حتی به فرض اینکه فرزندان بزرگسال دکتر ظریف بپذیرند مراحل را در یک سفارتخانه آمریکایی طی کنند، آیا مصلحت است یک مقام آمریکایی برای ماندن یا رفتن دکتر ظریف از معاونت تعیین تکلیف کند؟

به گزارش جماران؛ رضا نصری، حقوقدان بین الملل در خصوص اظهارات حمید رسایی نماینده مجلس در رابطه با دوتابعیتی بودن فرزندان محمدجواد ظریف و تلاش برای برکناری وی از معاونت راهبردی رییس جمهور نوشت:


ادعای آقای رسایی مبنی بر اینکه ‌در آمریکا «چیزی به اسم تابعیت قهری نداریم» و «تابعیت‌ قهری من درآوردی است» و اگر والدین درخواست کنند به فرزندی که در آمریکا به دنیا آمده تابعیت می‌دهند، کاملا خلاف واقع است.

در آمریکا، مطابق اصل تابعیت سرزمینی (Jus soli) - که در متمم چهاردهم قانون اساسی این کشور آمده - هر انسان به صرف تولد در خاک آمریکا به صورت خودکار تابعیت آمریکایی کسب می‌کند. این موضوع را دیوان عالی آمریکا در سال ۱۸۹۸ تایید کرده و از آن به بعد هم هیچ تردیدی بر آن وارد نشده است.

اینکه تابعیت متولدین آمریکا «سرزمینی» و «قهری» است - و نیاز به درخواست از سوی والدین ندارد - در قضیه Hamdi Vs Rumsfled در سال ۲۰۰۴ به بارزترین شکل نشان داده شد.

یاسر عصام حمدی در سال ۱۹۸۰ در ایالت لوئیزیانای آمریکا از والدینی سعودی که به‌طور موقت در ایالات متحده زندگی می‌کردند، متولد شد. مدت کوتاهی پس از تولد، پدر و مادرش به عربستان سعودی بازگشتند و او در آنجا بزرگ شد. حمدی در نوجوانی با القاعده ارتباط گرفت و در سال ۲۰۰۱، در جریان حمله آمریکا به افغانستان، توسط نیروهای ائتلاف شمال دستگیر شد و به ارتش آمریکا تحویل داده شد.

با وجود اینکه حمدی هرگز در آمریکا سکونت نداشت، هرگز والدینش برای او درخواست تابعیت نکرده بودند و با وجود اینکه همراه با القاعده و طالبان‌ علیه آمریکا جنگیده بود، در روند دادرسی  - بر اساس متمم ۱۴ قانون اساسی آمریکا - تبعه ایالات متحده تشخیص داده شد؛ و همین موضوع مباحث حقوقی فراوانی پیرامون موضوع تابعیت قهری در آمریکا به جریان انداخت.

اگر آقای رسایی حداقل این مباحث را دنبال کرده بود، هرگز مدعی نمی‌شد بحث تابعیت قهری در آمریکا یک بحث «من درآوردی» است!

دوستان می‌گویند فرزندان دکتر ظریف می‌توانستند با پُر کردن یک فرم تابعیت قهری خود را باطل کنند.

ترک تابعیت به این آسانی نیست. شخص متقاضی ابتدا باید در یکی از سفارتخانه‌های آمریکا‌حضور پیدا کند و - ضمن پرداخت مبلغی حدوداً معادل ۱۵۰ میلیون تومان - رسماً تقاضای سلب تابعیت کند. در مرحله بعد‌ باید در تاریخی که برای او تعیین می‌شود برای مصاحبه مجدداً حاضر شود و دلایل خود را برای تقاضای سلب تابعیت بیان کند. در مرحله بعد دلایل او بررسی می‌شود و اگر تازه تشخیص داده شد که از نظر قانون تمام شرایط و معیارها برای پذیرش تقاضای او برآورده شده، کنسول، سفیر  - یا مقامات بالاتر دولت آمریکا - اختیار دارد مطابق اصل «علم قاضی» درخواست متقاضی را رد کند!

جدا از اینکه فرزندان بزرگسال و مستقل مقامات کشور به هیچ عنوان مکلف به طی کردن چنین فرایندی برای حفظ شغل پدر یا مادر نیستند، از خود بپرسید این چه قانونی است که حضور یا عدم حضور یک مقام عالیرتبه سیاسی در یک پُست حساس در دولت جمهوری اسلامی را منوط به تصمیم‌ یک سفیر یا یک کنسول آمریکایی می‌کند؟

یعنی حتی به فرض اینکه فرزندان بزرگسال دکتر ظریف بپذیرند این مراحل را در یک سفارتخانه آمریکایی طی کنند، آیا آنوقت به مصلحت است یک مقام آمریکایی برای ماندن یا رفتن دکتر ظریف از معاونت راهبردی ریاست جمهوری تعیین تکلیف کند؟

اگر آن سفیر یا مقام آمریکایی تصمیم گرفت برای آزار دکتر ظریف - یا هر فرد دیگری در شرایط مشابه - تقاضای سلب تابعیت فرزند او را بپذیرد، همین حضرات که این قانون معیوب را تصویب کرده‌اند نخواهند گفت ظریف با حمایت سفیر آمریکا در معاونت رییس‌جمهور ابقا شد؟

اصلاح قانونی چنین معیوب و غیر اصولی که عملاً به مقامات آمریکایی چنین اختیاری برای مداخله در امور داخلی کشور می‌دهد، قطعا باید اصلاح شود.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 09:20


مناقشهٔ بی‌پایان تاریخ و نظریه

امروز فرصتی یافتم و گوش سپردم به سخنرانی دو استاد تاریخ دکتر هاشم آقاجری و دکتر حسن حضرتی در نشست «مورخ، نظریه و روش» (اینجا). گفتگویی پرشور درباره موضوعی مناقشه‌برانگیز. بالا گرفتن بحث در این نشست پیش‌بینی‌پذیر بود، چرا که نزد مورخان، تا جایی که من دیده و خوانده‌ام، هیچ بحثی به اندازهٔ نسبت تاریخ و نظریه چالش‌برانگیز ‌و مسئله‌آفرین نبوده‌ است.

برای دیدگاه آقای دکتر حضرتی نمونه‌های بسیاری می‌توان برشمرد و ایشان هم در میانهٔ سخنان خود از چند نمونه از جمله جانشینی محمد مادلونگ یا آثار  رودی مته و سهراب یزدانی یاد می‌کنند. بیشتر آثاری که اسلام‌‌شناسان و ایران‌شناسان غربی درباره تاریخ اسلام و ایران نگاشته‌اند و می‌نویسند از همین سنخ هستند. البته همان‌گونه که دکتر آقاجری اشاره می‌کنند پشت این پژوهش‌ها هم ایده‌هایی هست که سخن درستی است، امّا خواننده در این آثار  اثری از نظریه و چارچوب نظری نمی‌بیند، درحالی که این پژوهش‌ها پر از توصیف و تبیین‌های ژرف و گسترده و تحلیل‌های نو و روشنگر هستند. 

در جایی از سخنرانی، دکتر حضرتی از وضع جلسه‌های دفاع دکتری تاریخ در دهه هشتاد یاد کردند و این‌که در آن جلسات برخی از استادانِ هوادار به‌کارگیری نظریه در تحقیقات تاریخی، چماق «نداشتن چارچوب نظری» را بر سر دانشجوی بی‌نوا می‌کوفتند. من نیز چندباری این صحنه را دیده‌ام که استادانی غالباً خوش‌سخن و چیره‌دست در ارائه نظریه‌های جامعه‌شناختی در جلسه دفاع دکتری دانشجو را برای نداشتن نظریه و چارچوب نظری به رگبار نظریه‌ها و مفاهیم می‌بستند! همیشه در پایان جلسه پرسشی که برایم باقی می‌ماند این بود که ای کاش این استادان دست‌کم یکی‌دو نمونه از این تحقیق تاریخی نظریه‌پردازانهٔ مدنظر خودشان را معرفی می‌کردند یا خود چنین کاری را منتشر می‌ساختند تا راه‌نما و الگوی ما دانشجویان تاریخ می‌شد، اما هرچه گشتم چیزی نیافتم!

خود جناب استاد دکتر آقاجری که فرمودند آثار و نوشته‌های مورخان ایرانی به زبان فارسی را نمی‌خوانند! در اینجا از هم‌نظران و شاگردان ایشان، آن درخواستی که دکتر حضرتی هم در جایی -بخش پرسش و پاسخ- از بحث طرح می‌کنند، دوباره مطرح می‌کنم: عنوان چند پژوهش/ کتاب/ پایان‌نامه/ مقاله تاریخی در تاریخ ایران یا اسلام که مبتنی بر برداشت و دریافت ایشان از کارویژه علم تاریخ و تحقیق تاریخی استاندارد و روشمند نگاشته و منتشر شده باشد و مقبول صاحب‌نظران افتاده باشد معرفی کنند تا روشن شود آنچه ایشان از ما مورخان/ تاریخ‌پژوهان انتظار دارند چیست؟ منظورم البته این رساله‌های دکتری‌ای که فصلی تزئینی با عنوان چارچوب نظری دارند و پر از اصطلاحات و نظریه‌هایی هستند که خود نویسنده/ دانشجو هم فهم درستی از آنها ندارد و در متن رساله هم چندان اثری از آنها دیده نمی‌شود، نیست.
معصومعلی پنجه
۹ آبان ۱۴۰۳

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 08:40


در ابتدای هجوم مغول به ایران، ابن اثیر صاحب تاریخ الکامل نوشته بود:
گفته شده است كه سبب تاخت و تاز مغولان به شهرهاي اسلامي[ایران] غير از اين‌هاست و نبايد در تواريخ نوشته شود. آنچه من ذكر نكردم، هر چه بوده، بوده، تو هم انديشه‌ي خود را نيك گردان و درين باره چيزي نپرس.(الکامل، ترجمه جلد32، ص: 133)
ابن اثیر کهنسال بود و چندان زنده نماند که فروریختن دستگاه خلافت را هم ببیند تا آنچه را فکر مي‌کرد نبايد در تاريخ نوشته شود با وضوح بيشتري بنويسد. این را نوشتم که بگویم در جنگ بین ایران و اسرائیل تا حالا هرچه بوده بوده، امیدوارم اندک اندک بنیادگراهای اسرائیل و ایران بعد از این همه خسارت بپذیرند که تحمیل برخی اسطوره‌های بنیادگرایانه بر واقعیت امروز جز ویرانی و فقر و کشتار و نابسامانی حاصل دیگری ندارد.
فکر می‌کنم نه اسرائیل نابود شدنی است نه فلسطین و نه ایران، بنابراین پذیرفتن طرح دو کشور اسرائیل و فلسطین در کنار هم شاید به خردمندی نزدیک‌تر باشد
علی طهماسبی

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

31 Oct, 08:02


دندیِ جهان‌وطنی

هویدا جهان‌وطنی فرانسه‌دوست بود که زمانی در ایران نخست‌وزیر شد که امریکا سلطه‌ی غالب را داشت و جهان‌وطن‌گرایی در خاورمیانه رو به افول بود. این روندها در حاشیه بودن هویدا در جامعه‌ی ایرانی را که شمار روزافزونی از مردمانش در پی «اصالت» بودند، تشدید می‌کرد. شاه فرانسه‌دوستیِ جهان‌وطنِ هویدا را درک می‌کرد و هرازگاهی با او به زبان فرانسوی صحبت می‌کرد، اما حتا درون مرزهای باریک حلقه‌ی بسته‌ی حاکم نیز جهان‌وطن‌گرایی دشمنان خودش را داشت: امیر اسدالله علم نزدیک‌ترین معتمد شاه و فرزند خانواده‌ی فئودالی قدیمی که پیش از اصلاحات تمرکزگرایانه‌ی رضاشاه، قرن‌ها بر بخش‌هایی از شرق حکومت می‌کردند، جهان‌وطن‌گرایی هویدا را تخطئه می‌کرد؛ در خاطرات روزانه‌ی تیر ۱۳۵۵، در حالی‌که هویدا را به خاطر زیرساخت‌های نامناسب سرزنش می‌کرد، نتیجه می‌گرفت که یک جهان‌وطن نمی‌تواند وطن را توسعه دهد. احسان نراقی، روشنفکر کلیدیِ همراه با حکومت که از بومی‌گرایی در ایران دوره‌ی پهلوی دوم دفاع می‌کرد، می‌گوید: هویدا مردم ایران را ابداً نمی‌شناخت و من همیشه او را بچه‌بیروتی خطاب می‌کردم.
آن‌گونه که رنه دومان، همکلاسی قدیمی و دوست مادام‌العمر هویدا به‌خاطر می‌آورد، هویدا در نوجوانی با افاده‌ی خاصی لباس می‌پوشید و حتا در پوشیدن یونیفرم مدرسه نیز اطوار خاصی داشت. زمانی که نخست‌وزیر بود، کت‌وشلوارهایش را خیاط ایتالیایی شاه می‌دوخت، اگرچه به‌شدت مراقب بود که جسارت به شاه تلقی نشود. سلیقه‌ی ظاهراً متناقضِ تمایز و سادگی که مشخصه‌ی سلیقه‌ی لباس پوشیدنِ دندی است، در انتخاب پیراهن‌های ساده‌ی سفید هویدا تبلور می‌یافت ــ‌البته او هر نوع پیراهن سفید قدیمی‌ای را نمی‌پوشید. هر بار که نخست‌وزیر به اروپا سفر می‌کرد، با خود دوجین پیراهن سفید لینن می‌آورد. این رفتار یادآور عادات برومل است که پیراهن‌ و سفیدی مطلق آن را به نوعی مُد نجیبانه تبدیل کرده بود.
هویدا همواره با عصا، گل سینه و پیپش به یاد  آورده می‌شد و توفیق، هفته‌نامه‌ی طنز ایران، او را صدراعظم عصایی می‌نامید. دست‌کم دو مورد از این لوازم جنبه‌های دندی‌گونه داشتند. برای مثال، برومل در عصاهای پیاده‌روی، زیبایی و ارزش می‌دید و کلکسیونی از عصا داشت. گفته می‌شود که هویدا ۱۵۰ عصای پیاده‌روی داشت، اتفاق نظری در این زمینه وجود ندارد که پس از آسیب‌دیدگی در یک سانحه‌ی رانندگی در سال ۱۳۴۴، آیا واقعاً او برای حفظ تعادلش نیاز به عصا داشت یا این‌که استفاده از عصا صرفاً یک ژست ظاهری برایِ او بود. ارتباط میان دندییسم و گل سینه نیز شهره است: گلی که بیش از همه برای تزئین یقه‌ی پالتوی مردانه استفاده می‌شود گل میخک است، هویدا نیز از همان استفاده می‌کرد، تا این‌که با همسر آینده‌اش، لیلا امامی، آشنا شد که پرورشِ گل ارکیده را وارد ایران کرد و از‌ آن پس، همسرش هر روز به او یک گل ارکیده می‌داد که اغلب بر اساس کراواتش انتخاب می‌شد.

از متن مقاله‌ای به قلم هوشنگ شهابی درباره‌ی جنبه‌های دندی‌گونه‌ی هویدا. ترجمه‌ی ابراهیم اسکافی. اندیشه پویا ۹۲.
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 22:40


گفتگوی رضا علیجانی با بی‌بی‌سی

علت سخنان بهت‌آور و خطرناک امروز خامنه‌ای چیست؟

در فضایی که گویی خطری از سر کشور رفع شده سخنان خامنه‌ای بسیار عجیب است. او گفت دشمن حمله‌اش را بزرگ‌انگاری می‌کند اما ما هم نباید کوچک‌انگاری کنیم. دستگاه محاسباتی اسرائیلی‌ها دچار خطای محاسبه شده و ما باید آن را به هم بزنیم. باید قدرت اراده و ابتکارمان را به آنها بفهمانیم. پیامی که این جملات به جهان مخابره می‌کند استمرار تنش و مقابله‌جویی با اسرائیل است تا حساب کار دست‌شان بیاید.

موضوعی که ممکن است خامنه‌ای بداند و ما هنوز نمی‌دانیم، شاید شدت برخورد و تخریبی است که اسرائیلی‌ها ایجاد کرده‌اند و این رخداد صورت مسئله جدیدی را شکل داده است: نزاع ج.ا با اسرائیل که قبلا از طریق نیابتی‌ها صورت می‌گرفت، در منازعات مستقیم اخیر تدریجا به سمتی رفته است که شاهد «عادی‌سازی تجاوز به حریم یکدیگر» هستند.

شاید تصور خامنه‌ای این است که با یک بازی پر ریسک باید، به زعم او، یک هزینه کمتر بدهند تا بعدا مجبور نشوند هزینه سنگین‌تری بپردازند. تداوم این تصور خطرناک می‌تواند برای مردم و مملکت ما بسیار پرهزینه باشد.


سه هفته دستگاه دیپلماسی ج.ا در منطقه و جهان فعال شده بود تا باعث شود اسرائیلی‌ها حمله‌ای نکنند که تنش و منازعه ادامه پیدا کند. در همین یک‌روز بعد از حمله اسرائیل نیز مشغول کوچک‌انگاری و تمسخر حمله اسرائیل بودند و به جز اقلیتی در صدا وسیما که تبلیغ «مقابله» می‌کرد، موضع دستگاه رسمی ج.ا کم‌اهمیتی حمله اسرائیل بود که ظاهرا چندان نیازی به انتقام ندارد.

برای تحلیل سخنان بهت‌آور خامنه‌ای باید گزینه‌های احتمالی چندی را در نظر بگیریم؛ آیا او در حالی که ظاهرا خطری از سر کشور و نظامش رفع شده دچار جنون شده و دستگاه محاسباتی‌اش را از دست داده که دارد دوباره تحریک به تنش می‌کند!؟ ظواهر علی خامنه‌ای این احتمال را تأیید نمی‌کند.

و یا آیا او که گفته کیفیت فهماندن قدرت ج.ا به اسرائیلی‌ها را مسئولان تشخیص خواهند داد و عمل خواهند کرد، می‌خواهد از خودش رفع مسئولیت کند و با پز انقلابی شخصی، انفعال‌های بعدی نظام را گردن مسئولان و به خصوص دولت پزشکیان بیندازد؟ این امری است که، برای حفظ پایگاه شخصی‌اش بین نیروهای تندرو ولایی، بی‌سابقه هم نیست.

و آیا خامنه‌ای چیزی می‌داند که ما نمی‌دانیم؟ و آیا اساسا فهم ما از واقعیات با فهم او متفاوت است؟

علاوه بر مسئله «عادی‌سازی تدریجی تجاوز به حریم یکدیگر»؛ خامنه‌ایِ کینه‌توز یک انگیزه شخصی هم دارد، او به طور شخصی نیز از سوی اسرائیلی‌ها تهدید به ترور شده است(به خصوص بعد از حمله به منزل نتانیاهو توسط حزب‌الله).

یک مولفه مهم در فهم سخنان و موضع عجیب خامنه‌ای تفاوت دستگاه ادارکی ما اکثرِ شهروندان ایران با دستگاه و مختصات فهم خامنه‌ای از شرایط کشور است؛ از نظر او ج.ا در همه ابعاد از جمله در بعد تسلیحاتی، دارد به قله‌ها نزدیک می‌شود و اسرائیل و آمریکا و تمدن غرب دارند رو به افول می‌رون (به قول عراقچی، وزیر امور خارجه دستگاه ولایی، شاهد طلوع شرق و افول غرب هستیم).

در حالی که در این شرایط پر تنش شاهد ایجاد تعارض جدی بین ایدئولوژی رسمی سیاسی نظام (=ضدیت با آمریکا و اسرائیل)، با مصلحت نظام (=حفظ نظام اوجب واجبات است)، هستیم، خطای محاسباتی نهفته در این موضع خامنه‌ای و ادامه منازعه پینگ‌پنگی دو کشور می‌تواند بسیار خطرناک و مرگبار باشد و برای مردم سرزمین ما پیامدی جز تشدید فقر و فلاکت و ناامنی و سرکوب معترضان نداشته باشد.

لینک فایل صوتی:
https://t.me/arshivefarhikhtegan/1731


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 18:59


گزارشی از جنوبی‌ترین نقطه ایران
اینجا بوموسی، خاک دامن‌گیر خلیج فارس


اهالی‌اش از شیراز و کرمان یزد و مشهد و اصفهان به این‌جا آمده‌اند. مایحتاج روزمره‌شان چند روزی یک‌بار با لندینگ کرافت از بندرعباس برای‌شان ارسال می‌شود. آب و برق‌شان مجانی است اما بهای حفظ خاک جزیره را با گذر عمرشان می‌پردازند. اینجا بوموسی است؛ جنوبی‌ترین نقطه در خاک ایران

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 18:14


ای باغ چه شد مدفنِ خونین‌کفنانت؟
کو خاکِ شهیدانِ کفن‌پیرهنانت؟

تا سربْ که پاشیده و تا لاله که چیده است
در سینه و سیمای بهارین‌بدنانت

آه ای وطن! ای خورده به بازارِ شقاوت
بس چوب حراج از طرفِ بی‌وطنانت

خونِ که شتک زد ز پدرها و پسرها
بر صبحِ یتیمان و شبِ بیوه‌زنانت

رودابه‌ی من! رودگری کن که فتادند
در چاهِ شغادانِ زمان، تهمْتنانت

رگبار گرفت آنگه و بارید ز هر سو
بر سینه و سر، نیزه و شمشیر و سنانت

ای باغِ اهورایی‌ام افسوس که کردند
بی‌فرّه و بی‌فرّ و شکوه، اهرمنانت

هم‌خوانِ نسیمم من و هم‌‌گریه‌ی باران
در ماتمِ سرخِ سمن و یاسمنانت



باغ اهورایی از آلبوم با من بخوان

با صدای علیرضا قربانی
آهنگساز حسام ناصری
شعر حسین منزوی


#فرهیختگان، پیک آگاهی شماست

فرهیختگان

27 Oct, 18:01


تسامحِ کوروشی
و مسألهٔ وحدت امپراطوری در ایران باستان



در ماجرای طلوع و غروب امپراطوری هخامنشی آنچه بیش از هر امر دیگر می‌تواند برای دنیای امروز آموزنده باشد مسألهٔ آسان‌گیری شاهنشاهان هخامنشی در مورد عقاید است که در تمام ادوار عظمت خویش، امپراطوری پارس آن را تقریباً به منزلهٔ یک اصل کشورداری رعایت می‌کرده است و تجربه‌های ادوار و اقوام بعد خاصه در امپراطوری رم، امپراطوری ساسانی، امپراطوری عباسی، امپراطوری مغول و امپراطوری عثمانی نیز نشان داد که انحراف ازین سنت هر دولتی را که همچون دولت هخامنشی‌ها از عناصر و اقوام بسیار گونه‌گون تشکیل شده باشد به‌سوی تجزیه می‌برد یا انحلال.

این آسان‌گیری در عقاید نسبت به آنچه فرمانروایان آشور و بابل در مورد اقوام و سرزمین‌های تابع انجام می‌دادند در دنیای آن روز تازگی داشت. درست است که در دنیای روزگار کوروش آنچه امروز تسامح در عقاید می‌گویند ناشناخته بود و حتی کوروش ازین که به خاطر تأمین پیروزی‌های خویش گهگاه یک آیین را بر ضد آیین دیگر تقویت کند ابایی نداشته است چنانکه در فتح بابل به کاهنان آیین مردوک تکیه کرد تا نبونید را که کوشیده بود به جای نیایش مردوک نیایش سین _خدای ماه_ را در آن سرزمین رواج دهد براندازد و حتی برای جلب پشتیبانی کاهنان مردوک معابد نوبنیاد سین را که نبونید در آن سرزمین ساخته بود طعمهٔ آتش‌سوزی و ویرانی ساخت.
تسامح: آسان‌گیری


زنده‌یاد استاد عبدالحسین زرین‌کوب
از کتاب نه شرقی، نه غربی، انسانی


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 18:01


قدیمی ترین عکسی که از مقبره کوروش که در زمان قاجار گرفته شده است


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 17:57


آسمان عربی و حمله اسرائیل!
صابر گل عنبری

تنش نظامی میان ایران و اسرائیل زوایا و ابعاد مهم دیگری دارد که پیوندی مستقیم با متن این تنش ندارد، اما در حاشیه آن واجد اهمیت فراوان و ارتباطی غیر مستقیم است. از جمله آن‌ها بُعد ایرانی عربی و تحلیل مناسبات دو طرف از پنجره این تنش است.

اهمیت این بُعد هم بیشتر از آن جهت است که کشورهای عربی غالبا متحد آمریکا هستند و به شکل مستقیم و غیر مستقیم درگیر جنگ و تنش در منطقه.

اما در بحبوبه این وضعیت تنش‌آلود، دو اقدام قابل تامل بود؛
نخست خودداری بیشتر این کشورها از اجازه به اسرائیل برای استفاده از حریم هوایی آن‌ها در حمله به ایران و دوم نیز محکومیت سریع و گسترده این حمله.

هنوز مسیرهای دقیق عبور جنگنده‌های اسرائیلی روشن نیست؛ گرچه ستاد کل نیروهای مسلح ایران نیز دیروز اعلام کرد که این جنگنده‌ها وارد حریم هوایی عراق شده و از آنجا شلیک کرده‌اند.

دو مسیر نزدیک به عراق وجود دارد؛ نخست اردن و دیگری سوریه و دقیقا روشن نیست که جنگنده‌های اسرائیلی از کدامیک وارد آسمان عراق شده‌اند.

اردن اعلام کرد که هیچ هواپیمایی اسرائیلی از حریم هوایی‌اش برای حمله به ایران عبور نکرده است که البته نیاز به راستی‌آزمایی دارد.
اما جدا از موضع رسمی اردن نشانه دیگری وجود دارد که جنگنده‌های اسرائیلی از آسمان سوریه وارد عراق شده‌اند و آن هم این که لحظاتی قبل از حمله به ایران حملاتی در مرکز و جنوب سوریه انجام شد و سیستم‌های راداری و پدافندی هدف قرار گرفت.

در این صورت می‌توان گفت که حمله به ایران نه از آسمان متحدانِ عربِ آمریکا، بلکه از آسمان دو کشورِ "دوست" صورت گرفته است که نظام‌های سیاسی هر دو متحد ایران هستند؛ اما کنترلی بر آسمان خود ندارند.
آسمان عراق که در اختیار آمریکاست و آسمان سوریه هم جولانگاه اسرائیل و تقریبا در اختیار روسیه.

حمله اخیر اسرائیل محکی برای روابط ایران و کشورهای عربی هم بود. خودداری عربستان و متحدان عرب آمریکا که بعضا هم با اسرائیل روابط ائتلافی دارند، با در اختیار گذاشتن حریم هوایی خود و همچنین محکومیت سریع حمله می‌تواند بروندادی از دو امر باشد؛ نخست مسیر بهبودی که روابط ایرانی عربی طی می‌کند و رایزنی‌ها و تحرکات دیپلماتیک فشرده اخیر و دیگری نگرانی این کشورها نسبت به تشدید تنش و گسترش جنگ در منطقه.

این کشورها تمایلی به گسترش جنگ در منطقه با طرفیت ایران ندارند و آن را به زیان منافع و چشم‌اندازهای کلان اقتصادی خود می‌دانند که فضای ناامنی در منطقه آسیبی جدی به آن وارد می‌کند.

هدف دیگر واکنش کشورهای عربی منطقه به حمله اسرائیلی نیز می‌تواند فراهم کردن محملی برای خودداری ایران از پاسخ و ممانعت از افزایش تنش باشد.

اما موضع اخیر همسایگان جنوبی ایران در مخالفت با عبور جنگنده‌های اسرائیلی از حریم هوایی خود را نمی‌توان دلیلی بر تداوم این وضعیت در صورت وقوع جنگ دانست.
اگر تنش نظامی در آینده به جنگی تبدیل شود که آمریکا خود را ناچار به دخالت در آن ببیند، بعید است که این کشورها حتی اگر هم بخواهند بتوانند مانع مشارکت  پایگاه‌های آمریکا در جنگ شوند و محتمل هم نیست که اسرائیل اساسا گوش به مخالفت این کشورها دهد و منتظر اجازه عبور جنگنده‌هایش از حریم هوایی‌شان بماند.

واقعیت این است که این کشورها میان سندان روابط ائتلافی با آمریکا و الزامات توافق‌نامه‌های امنیتی و چکش جبر همسایگی با همسایه ایرانی و الزامات آن قرار گرفته‌اند.

نگارنده بر این باور است که هنوز تغییری بنیادین در ادراک رسمی عربی در قبال ایران رخ نداده و علت آن هم این است که جدا از متغیرهای فرارابطه‌ای، هنوز دیوار «بی‌اعتمادی» میان دو طرف پابرجاست.

در این راستا نیز می‌توان گفت که کشورهای عربی منطقه، یک طرف غیرمستقیم دو جنگ کنونی در غزه و لبنان و در کل درگیری ایران و اسرائیل بوده و با بیم و امید نظاره‌گر آینده تنش‌های کنونی هستند و این که چه طرفی در نهایت در منطقه موقعیت برتری پیدا خواهد کرد.

همچنین بر خلاف ملت‌های عرب که از منظر تاریخی عرب-اسرائیلی به جنگ کنونی می‌نگرند، غالب نظام‌های رسمی عربی و بازیگران موثر آن، خاورمیانهِ بدون حماس و حزب‌الله را فارغ از هویت مذهبی جداگانه هر دو، در قاب منطقهِ بدون اسلام سیاسی بیشتر می‌پسندند و در آن سو هم تمایلی ندارند که جایگاه آمریکا و بعضا حتی اسرائیل در منطقه در مقابل ایران و متحدانش تضعیف شود.

در پایان ذکر این نکته هم بد نیست که یکی از معضلات دیرپای سیاست خارجی ایران قرار گرفتن در سیکل مواجهه کلیشه‌ای و موسمی با مسائل بدون طراحی بلندمدت و آینده‌نگری ژرف است.
محصول چنین نگاهی لزوما پیش‌بینی روزهای سرنوشت‌ساز کنونی در مسیر خصومت با آمریکا و اسرائیل می‌بود و همین خود می‌طلبید که از گذشته بستر منطقه‌ای برای این روزها مهیا شود و از حداقل تنش‌ها هم پرهیز و در صورت رخداد سریعا مهار می‌شد.


#فرهیختگان

فرهیختگان

27 Oct, 17:54


🎙کوروش بزرگ قربانی ایدئولوژی ها


فرهاد نوروزی
آبان ماه ۱۴۰۲


نسبت کوروش بزرگ با امروز ما

نسبت گفتمان مصدقی و ایران گرایی

نگاهی به رویکرد محمدرضاشاه و سلطنت طلبان به ایران گرایی و کوروش بزرگ

قوم گرایان و ایران ستیزی
۷ آبان ۱۴۰۲




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 17:20


«حملۀ اسرائیل» و منتفی شدن «وعدۀ صادق ۳»

۵ آبان ۱۴۰۳
صادق زیباکلام

چند نکته پیرامون حملۀ پنجم آبان اسرائیل به ایران تا به همین‌جا قابل ذکر است:

🔹️نخست: ظرف چند هفتۀ گذشته، گمانه‌زنی‌های زیادی پیرامون اهداف حملۀ تلافی‌جویانۀ اسرائیل می‌رفت. از زدن تأسیسات هسته‌ای گرفته تا صنایع سنگین و تأسیسات نفت و گاز کشور. بعد از حمله به منزل آقای نتانیاهو، حتی سخن از حمله به اماکن مسکونی رهبران کشور هم به میان آمده بود. براندازان با عنایت به صحبت‌های آقای نتانیاهو مبنی بر براندازی نظام، بی‌صبرانه منتظر حملۀ نظامی اسرائیل بودند؛ اما ابعاد حمله‌ای که صورت گرفت، بسیار محدودتر از تمام تصورات بود. محدودیت عملیات، موفقیت دیپلماتیک واشنگتن بود در وادار کردن تندروهای دولت آقای نتانیاهو به خویشتن‌داری.

🔹️دوم: با توجه به اینکه اسرائیل منظماً از آمریکا و برخی کشورهای اروپایی پیشرفته‌ترین تسلیحات را دریافت می‌نماید، درحالی‌که هیچ کشوری به ایران کمک نظامی نمی‌نماید، دفاع هوایی ایران قابل توجه بوده.

🔹️سوم: محکومیت حملۀ اسرائیل به ایران از سوی بسیاری از کشورهای عربی از جمله مصر، اردن، عربستان، امارات، قطر و بحرین به‌علاوۀ ترکیه، پاکستان و مالزی، بدون تردید موفقیت دیپلماتیک برای ایران در برابر اسرائیل بود.

🔹️چهارم: اپوزیسیون برانداز از حملۀ نظامی اسرائیل بسیار سرخورده و ناامید شدند. بسیاری از آنان بی‌صبرانه برای این حمله مدت‌ها بود که روزشماری و حتی دقیقه‌شماری می‌کردند. در رویای سرنگونی نظام توسط حملۀ نظامی اسرائیل به‌سر می‌بردند و کار نظام را توسط وعده‌های نتانیاهو تمام‌شده گرفته بودند. اما صبح شنبه، نظام که سقوط نکرده بود، بماند، زنگ مدارس همان ساعت ۰۷:۳۰ هر روز به‌صدا درآمده و براندازان با بهت و ناباوری شاهد پایین آمدن دلار و سکه بعد از هفته‌ها شده بودند.

🔹️پنجم: محدودیت حملۀ اسرائیل فقط موفقیت برای دمکرات‌های میانه‌رو در واشنگتن نبود. گسترده نبودن ابعاد تخریبی آن عملیات (که می‌توانست خیلی گسترده‌تر باشد)، به‌معنای آن است که اسرائیلی‌ها امیدوار هستند که تهران را وادار به «وعدۀ صادق ۳» نکرده باشند.

🔹️ششم و بالأخره، محدودیت حملۀ اسرائیل و بدون پاسخ گذاردن آن از سوی ایران به‌معنای آن است که چشم‌انداز صلح بعد از چهارده ماه و کشتار بی‌وقفۀ مردم غزه ممکن است موقعیت بهتری پیدا کرده باشد. هرچند که در گذشته، تندروهای دولت نتانیاهو و شخص ایشان، بیشترین مانع آتش‌بس با حماس، توقف کشتار فلسطینی‌ها و مبادلۀ گروگان‌های اسرائیلی بوده‌اند.




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 17:12


تاریخ‌نگاری حکومتی به مثابه کارخانه دروغ پردازی
احمدعلوی

والتر بنیامین، فیلسوف و منتقد فرهنگی آلمانی، در آثار خود به نقد تاریخ‌نگاری رسمی و نحوه روایت آن پرداخته است. او به ویژه در تزهایی در باب فلسفه تاریخ، آراء خود را در زمینه تاریخ‌نگاری و چگونگی روایت تاریخ از منظر قدرت و گفتمان مسلط بیان می‌کند.
نکات کلیدی:
تاریخ به عنوان گفتمان قدرت: بنیامین تأکید می‌کند که تاریخ‌نگاری به عنوان یک روایت رسمی اغلب از سوی گفتمان مسلط که حاکمیت را نمایندگی می کنند شکل می‌گیرد و از دیدگاه‌های دیگر، به‌ویژه از دیدگاه اقشار آسیب‌دیده و فرودست، غفلت می‌کند.

از خودبیگانگی و اسطوره‌سازی: بنیامین به انتقاد از شیوه‌های تاریخ‌نگاری حکومتی می‌پردازد که به ترویج اسطوره‌ها و روایت‌های گفتمان مسلط می‌انجامد. او به تأثیرات این روایت‌ها بر جامعه و نحوه فهم انسان‌ها از واقعیت‌های تاریخی اشاره می‌کند.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 17:11


متولیان فرهنگ و مخفی کردن تلخی‌های جنگ

حامد هادیان روزنامه‌نگار : دیروز، حزب‌الله به خبرنگاران ایرانی مجوز بازدید از ضاحیه را داد.

یکی از ایرانی‌ها آن وسط غر می‌زد که "نباید به مردم روایت خرابی و شکست دهیم ناامید می‌شوند فقط روایت فتح"

تصور اشتباه بسیاری از متولیان فرهنگ که فتح برایشان فانتزی است و می‌خواهند انتقادها و تلخی‌های جنگ پنهان شود



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 16:40


#خسرو_آذربیگ، هنرمند معترض، با انتشار ویدئویی در حساب کاربری خود در اینستاگرام از علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، خواسته است تا دستور دهد او را زندانی کنند.

او در این ویدئو نوشته‌ای با این متن به دست دارد: «من به دلیل ممنوع‌الفعالیتی عنقریب است که از گرسنگی بمیرم، من را زندانی کنید.»

این نوازنده می‌گوید که در زمان ضبط این ویدئو تنها ده کیلو برنج و سه عدد پیاز در خانه دارد که آن‌ها را هم با پول قرضی خریده است و در صورت تمام شدن آن‌ها بر اثر «سوءتغذیه و قحطی» خواهد مُرد.

او در ادامه ضمن درخواست از علی خامنه‌ای مبنی بر دستور برای زندانی کردنش می‌گوید که «برای برخورداری از ثروت مملکت اولویت با منِ ایرانی است» و بعد متحدان منطقه‌ای جمهوری اسلامی مانند سوریه و حزب‌الله لبنان.

این هنرمندِ منتقد حکومت ایران پیشتر از بازداشت کوتاه‌مدت خود به دلیل دف زدن در مترو خبر داده بود.

رادیوفردا



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 16:00


به گزارش سازمان نجات کودکان بیش از ۲۰ هزار کودک در غزه مفقود شده اند

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 15:20


اهل بیت علماء را برای تشکیل تمدنی دینی در عصر غیبت مأمور نکرده‌اند! / روایات متواتر وجود دارد که شیعیان را از تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت نهی کرده‌اند. / در دوره آخرالزمان شرایط دینداری سخت‌تر می‌شود!

فایل کامل مصاحبه‌ای با محمدتقی اکبرنژاد با موضوع:
اسلام حداکثری در عصر غیبت یک توهم است!
https://youtu.be/Mgdi48MQ-U0

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 14:40


👆👆👆
تشدید تورم ساختاری: سیاست‌های تورم‌زا با ساختاری غیرمولد و رانتی ترکیب می‌شود و باعث می‌شود تورم به یک معضل پایدار تبدیل گردد که نه تنها از بین نمی‌رود بلکه به مرور افزایش می‌یابد.


2. ارزش پول ملی

کاهش ارزش پول ملی: کاهش سرمایه‌گذاری در بخش‌های تولیدی و وابستگی شدید به واردات کالاهای اساسی، فشار بر تراز ارزی را افزایش می‌دهد و منجر به کاهش ارزش پول ملی می‌شود.
ناپایداری در نرخ ارز: افزایش بی‌ثباتی‌های اقتصادی و سیاسی، و کاهش ذخایر ارزی باعث نوسانات شدید نرخ ارز می‌شود و به مرور اعتماد عمومی به پول ملی کاهش می‌یابد.
3. اشتغال
بیکاری اشکار و پنهان و اشتغال ناقص: به دلیل تمرکز منابع در نهادهای غیرمولد، بخش خصوصی با محدودیت در دسترسی به منابع مالی و سرمایه‌گذاری مواجه می‌شود. این امر باعث کاهش اشتغال‌زایی و افزایش بیکاری می‌شود.
فرار نیروی کار ماهر: نبود فرصت‌های شغلی مناسب و ثبات اقتصادی، نیروهای کار ماهر و متخصص را به خروج از کشور و مهاجرت سوق می‌دهد.
4. تراز بازرگانی خارجی
تشدید وابستگی به واردات: عدم سرمایه‌گذاری کافی در صنایع تولیدی و صادراتی، و تضعیف ظرفیت‌های داخلی، باعث می‌شود تراز بازرگانی خارجی به شدت وابسته به واردات کالاهای اساسی و مصرفی باشد.
کاهش رقابت‌پذیری صادراتی: تخصیص ناکافی بودجه به بخش‌های تولیدی و عدم حمایت از صنایع داخلی باعث کاهش رقابت‌پذیری کالاهای صادراتی و افت سهم اقتصاد ایران در بازارهای جهانی می‌شود.
5. تولید ناخالص داخلی (GDP)
کاهش رشد اقتصادی: تمرکز بودجه بر نهادهای رانتی و غیرمولد منجر به کاهش سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد مانند صنعت و کشاورزی می‌شود. این امر رشد تولید ناخالص داخلی را محدود کرده و رشد اقتصادی کشور را دچار نوسان و رکود می‌کند.
افزایش سهم بخش‌های غیرمولد در GDP: به‌جای تولید و خدمات، بخش‌هایی مانند نفت، نهادهای امنیتی و موسسات رانتی سهم عمده‌ای از GDP را تشکیل می‌دهند که پایدار و متنوع نیستند و بر رشد پایدار اقتصادی اثر منفی دارند.

جمع‌بندی 
بنابراین، طبق نظریه عجم‌اوغلو و همکاران، الگوی توزیع بودجه ایران به‌گونه‌ای تنظیم می‌شود که منافع طبقه الیگارشیک را تضمین کند و امکان مشارکت و بهره‌مندی عمومی را کاهش دهد. این نوع توزیع بودجه در نهایت باعث افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی، افزایش بیکاری، وابستگی بیشتر به واردات، و کاهش رشد اقتصادی می‌شود. این الگوی استثماری، تمرکز ثروت و قدرت در دست نخبگان حاکم را افزایش می‌دهد و موجب کاهش سطح رفاه و فرصت‌های اقتصادی برای اکثریت مردم و تقویت نابرابری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می‌شود.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 14:40


معنای اولین بودجه دولت چهاردهم چیست؟
احمد علوی
۵ آبان ۱۴۰۳

در هفته پیش رو، قرار است که بودجه دولت چهاردهم مورد بررسی مجلسی قرار گیرد که اعتبار آن در آرای آن در سال گذشه به آزمون گذاشته شد. بودجه سال 1404 از نظر ساختاری دارای دگرگونی اساسی نشده و مبنای آن توزیع رانت در میان بازیگران سیاسی و اقتصادی کشور است. بنا به نظریه اقتصاد الیگارشیک دوگانه عجم‌اوغلو و رابینسون (Daron Acemoglu و James A. Robinson) که پیش از این هم به گفتگو گذاشته شد، یکی از ویژگیهای اقتصاد ایران، دوگانگی میان سازمانها و موسسات فراگیر و استثماری است. بنا به تعریف سازمانها و موسسات فراگیر(Inclusive institutions) آنانی هستند که به مشارکت گسترده اقتصادی و سیاسی افراد و شهروندان کمک کنند و باعث رشد و توسعه اقتصادی شوند. در مقابل سازمانها و موسسات استثماری (Extractive institutions) آنانی هستند که در راستای جذب رانت و نفع قشر کوچکی که ارکان قدرت را در دست دارند (الیگارشیک) فعال هستند. بنا به نظریه نهادهای استثماری عجم‌اوغلو و رابینسون، نهادهای استثماری بر تمرکز قدرت، منزلت و ثروت در دست قشر حاکم (الیگارش) تأکید دارند و این تمرکز به شکلی طراحی شده است که منابع مالی و اقتصادی جامعه را به نفع قشر حاکم و به زیان سایر شهروندان تقسیم کنند. در ایران، که از نظر عجم‌اوغلو می‌تواند یک نظام دوگانه و الیگارشیک محسوب شود، این نظریه را میتواند توزیع منابع بودجه را به صورتی که در این سطور می آید توضیح دهد. 
نهادهای وابسته به قدرت و رانت: بخش بزرگی از بودجه به نهادهای تحت کنترل الیگارش‌ها، باندهای قدرت و جناح‌های نزدیک به حاکمیت تعلق می‌گیرد. این نهادها شامل بنیادها و موسسات اقتصادی عظیمی مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی می‌شوند که از مالیات معاف یا فراری هستند و زیر نظر مستقیم رهبر فعالیت می‌کنند. این نهادها از بودجه دولتی بهره‌مند می‌شوند و بخشی از بودجه را به فعالیت‌های تجاری، سیاسی و دینی اختصاص می‌دهند، بدون اینکه بازدهی اقتصادی قابل‌توجهی برای جامعه داشته باشند.

بخش نظامی و امنیتی: بودجه قابل‌توجهی به نهادهای نظامی و امنیتی، مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای بسیج و سازمانهای وابسته تبلیغاتی، مذهبی و شبه سیاسی اختصاص می‌یابد. این بودجه‌ها صرفاً به منظور افزایش نفوذ و تسلط گروه‌های مسلح وابسته به حاکمیت تخصیص می‌یابند و در تأمین امنیت داخلی (کنترل اعتراضات) و حمایت از نیروهای نیابتی منطقه‌ای صرف می‌شوند. چنین توزیعی منطبق بر نظریه نهادهای استثماری است که در آن منابع به جای تقویت زیرساخت‌ها یا تولید، در خدمت تقویت کنترل و نفوذ سیاسی قرار می‌گیرد.
نهادهای مذهبی و تبلیغاتی: بودجه‌هایی به نهادهای تبلیغاتی و فرهنگی مانند سازمان تبلیغات اسلامی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی و موسسات آموزشی حوزوی اختصاص می‌یابد. این نهادها از منظر نظریه عجم‌اوغلو و همکاران ابزاری برای حفظ وضعیت موجود و گسترش گفتمان رسمی هستند، به طوری که به تحکیم گفتمان حکومتی کمک کرده و مانع از شکل‌گیری نهادهای مستقل اجتماعی و سازمانهای مردم نهاد جامعه مدنی می‌شوند.
خدمات عمومی ناکافی: بودجه در عرصه های رفاهی مانند آموزش، بهداشت و زیرساخت‌های عمرانی به طور نسبی کمتر تخصیص می‌یابد. از دیدگاه نظریه استثماری، این تخصیص ناکافی منابع به خدمات عمومی، نابرابری را افزایش می‌دهد و دسترسی اقشار محروم به خدمات اساسی را محدود می‌کند و در نتیجه، گروه‌های ضعیف‌تر را وابسته‌تر و نهادهای قدرتمند را مسلط‌تر می‌سازد.
کسری بودجه، چاپ پول و قرضه: از آنجا که توزیع بودجه به نفع نهادهای رانتی و وابسته است، دولت به طور مرتب با کسری بودجه مواجه می‌شود. این کسری‌ها اغلب از طریق چاپ پول، افزایش مالیات‌های غیرمستقیم یا برداشت از منابع ارزی و صندوق‌ توسعه ملی جبران می‌شوند که تنگناهای اقتصادی بیشتری بر توده مردم تحمیل می‌کند و شکاف طبقاتی را عمیق‌تر می‌سازد.

پیامدهای چنین توزیع بودجه‌ای که طبق نظریه عجم‌اوغلو و همکارانش بر اساس نهادهای استثماری و الیگارشیک طراحی شده است، می‌تواند تأثیرات گسترده و منفی بر شاخص‌های اقتصادی کلان مانند تورم، ارزش پول ملی، اشتغال، تراز بازرگانی خارجی، و تولید ناخالص داخلی داشته باشد:
1. تورم
افزایش تورم: تخصیص منابع به نهادهای غیرمولد و هزینه‌بر، به ویژه نهادهای امنیتی و مذهبی، به‌جای سرمایه‌گذاری در تولید و خدمات عمومی، فشار بر بودجه را افزایش می‌دهد. برای جبران کسری بودجه، دولت اغلب مجبور به استقراض از بانک مرکزی یا افزایش پایه پولی می‌شود که به تورم دامن می‌زند.

👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 14:01


دین و سیاست در عصر ایلخانی
محمدامین مروتی

از میان ایلخانان الجایتو تحت تاثیر علامه حلی برای مدتی به مذهب شیعه روی آورد ولی به دلیل مخالفت های بعدی، عقب نشست.
ابن‌بطوطه در این‌جا از سلطان محمد خدابنده(الجایتو) و به تعبیر او سلطان عراق و از گرایش او به مذهب (روافض) که به گفته او این گرایش به وسیله مردی از روافض بوده یاد می‌کند. مراد وی از این مرد همانا علامه حلّی صاحب کتاب‌های در زمینه کلام، فلسفه، اصول، رجال و فقه است؛ و علامه سال ۷۲۸ ه‍.ق از دنیا رفته بود.
در بارگاه شاهان زنان کاملا مستور نبودند و در میان مردان آمد و شد داشتند. "جهان خاتون" برادرزاده شاه شیخ ابواسحاق و همسر وزیر او "قوام الدین حسن" بود که شعر می گفت و اشعار حافظ را نیز استقبال می کرد و با حافظ رابطه خوبی داشت.
حکایت سلطان ابوسعید و بغداد خاتون در اینجا آمده است. ایلخانان مغول ضمن اینکه به آیین اسلام در آمده بودند، از آداب و رسوم قبیله ای خود نیز دل نمی کندند. زنانشان رویشان باز بود. یکی از رسوم مغول ها این بود که سلطان از هر زن و دختری خوشش می آمد باید به او تقدیم می شد ولو اینکه شوهر داشته باشد. بغدادخاتون دختر امیرچوپان بود. ابوسعید او را از شوهرش جدا کرد و به عقد خود در آورد. پس از مدتی از او دلش سرد شد و به برادرزاده خردسال او به نام "دلشاد" دل باخت، در حالی که در عقد داشتن برادرزاده و عمه در آن واحد در شرع اسلام حرام بود. دلشاد را هم به زنی گرفت و عجیب این که پدر هر دوی آن ها را نیز کشت. ابوسعید 32 سال عمر کرد.

به قدرت رسیدن مغولان، فقه سیاسی را نیز تحت الشعاع قرار داد. مغولان در زمینه دین سختگیر نبودند و بعضاً آیین خود را به سود بوداییسم و اسلام وا می نهادند. مغولان نوعی حکومت سکولار و مبتنی بر یاسای چنگیزی داشتند. هلاکو که بغداد را تصرف کرد، آیین شمنی داشت و همسر مسیحی و وزیر شیعی(خواجه نصیرالدین). سید بن طاووس که فقیه وقت شیعی بود، حکومت سلطان کافر عادل(یعنی مغولان) را بر حکومت سلطان مسلمان ظالم(یعنی عباسیان) ترجیح می داد. در آن روزگار اهل سنت متعصب، در بغداد شیعیان را تحت آزار و اذیت قرار داده بودند. بدین ترتیب اندیشه جدایی دین و سیاست، به تدریج جا افتاد. الزامات اداره حکومتی وسیع که شرع برای اداره اش، احکام معینی نداشت نیز بر لزوم این جدایی، پای می فشرد. احکامی نظیر سیاست کردن متمردان یا حتی عمال حکومتی. به علاوه سیرت پادشاهان نیز با ضوابط شرعی تناسب نداشت و دربار، چندان به رعایت حرام و حلال شرعی مقید نبود. از این رو مباحثاتی بین فقها و پادشاهان در این باب، جاری شده بود که من جمله در کتاب "تاریخ فیروزشاهی" تالیف "ضیاء الدین برنی" که در آن ایام در هند می زیست، بین قاضی مغیث الدین و سلطان علاء الدین محمد، آمده است.

منبع:
ابن بطوطه، محمدعلی موحد، طرح نو ۱۳۷۸.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 13:20


و اینک لحظه حقیقت

حمله ضعیف اسرائیل موفقیت مهمی است، هم در عرصه دیپلماسی و هم در عرصه نظامی. بعد از سه هفته رجزخوانی کوه موش زایید. از برطرف شدنِ نسبیِ خطرِ جنگ باید بسیار خوشحال بود. نکته جدید این که چند کشور عربی مهم حمله را محکوم کردند و این پیروزی دیپلماتیک ایران و دولت جدید و شخص عراقچی به حساب می‌آيد.

بازنده بزرگ این حمله بی‌جان اپوزیسون پادشاهی‌خواه و شخص رضا پهلوی بود. او حقیقتاً فردی نادان و بی‌صلاحیت است. حتی سعی نکرد در این سه هفته ماهرانه فاصله خود را با ماجرا حفظ کند. یکی به میخ می‌زد و یکی به نعل و البته نزدیکی‌اش به اسرائیل روشن‌تر از آن بود که بتواند انکار کند. سفر به اسرائيل وی را چنان نمک‌گیر کرده بود که نمی‌توانست حتی موضعی بی‌طرف اتخاذ کند. در واقع عملاً در جبهه اسرائیل بود و منتظر سقوط جمهوری اسلامی و پر کردن خلأ قدرت! مشاوران وی صریحاً لیست می‌دادند و پیشنهاد زدن زیرساخت‌ها را به اسرائیل می‌دادند. ندیدیم شاهزاده موضعی بگیرد و این عمل مشاورانش را محکوم و آنان را عزل کند. البته ایشان جنگ‌طلب خوبی هم نیستند! در واقع بیشتر گم‌شده در جنگل در هم‌پیچیده سیاست است. فردی داتاً غیرسیاسی که به زور خانواده شغلی تشریفاتی را پذیرفته است. روزی متحد مهتدی و منت‌کش حامد اسماعیلیون، روزی رفیق نتانیاهو، روزی راضی به حمله به ایران و روزی دیگر با رونویسی از روی دست حامد اسماعیلیون مخالف جنگ و طرفدار راه سوم!

این بحران چند هفته‌ای بسیاری از مرزبندی‌ها را روشن کرد. اپوزیسیون پادشاهی‌خواه بسیار مفت و مجانی خود را به اسرائيل فروخت. وطن‌دوستان حقیقی از وطن‌دوستان جعلی سوا شدند. این شاید لحظه حقیقت برای ما و داوری نهایی درباره این اپوزیسیون وطن‌فروش و نادان بود.
بابک مینا

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 12:40


جامعه تشنه توازن است
محمدجواد غلامرضاکاشی


جامعه با اقتصاد زندگی می‌کند، با فرهنگ و هنر و دین بالنده می‌شود، با سیاست راهی برای حل مشکلات خود پیدا می‌کند و با قدرت نظامی و پلیس از خود حراست می‌کند. هر کدام نقشی و جایگاهی ویژه در تداوم و غنای جامعه سیاسی دارند. اگر هر یک خیال کند کارکردهای دیگر را هم باید به آن سپرد جامعه رو به سوی بحران و انحطاط می‌برد. بیش از دو دهه است نهاد نظامی و پلیس مدعی همه کارکردهای متنوع اجتماع سیاسی ما شده است. قدرت نظامی پشتوانه شکوفایی اقتصادی قلمداد شده. ارزش‌های مبارزه و مقاومت و جنگ، به مثابه شاکله حیات فرهنگی و دینی معرفی شده و در صحنه سیاسی همه بازیگران با معیارهای دوستان و دشمنان طبقه‌بندی شده‌اند.
حاصل جامعه پریشان امروز است. به همین چند روز اخیر توجه کنید. جامعه دلنگران جنگ است. در کازرون یک فرد مسلح جان امام جمعه شهر را می‌گیرد و در دم به خود شلیک می‌کند، در سیستان و بلوچستان یک گروه مسلح با نیروی نظامی کشور درگیر می‌شود و تعداد قابل توجهی از نیروهای نظامی کشته می‌شوند. در چنین بزنگاهی دستگاه تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی نیز بابت سبک بودن حمله اسرائیل شادی می‌کند، انگار نه انگار چهار نیروی نظامی این کشور در نتیجه این حمله به شهادت رسیده‌اند.
جامعه ایران برای حراست از خود نیازمند نیروی نظامی است، اما پیش از آن نیازمند یک اقتصاد شکوفاست تا زندگی کردن ممکن باشد. نیازمند فرهنگ و دین و هنر است تا جامعه عمق پیدا کند، و نیازمند عرصه پررونق حیات سیاسی است تا خرد جمعی بر حیات اجتماعی سایه بیاندازد.
نیروی نظامی و بازیگران عرصه اقتصاد و فرهنگ و سیاست همه کارکردهای ضروری دارند. اما جامعه نیازمند خردی است که میان این ضرورت‌ها توازنی برقرار کند. سروری هر کدام بر دیگری فاجعه‌بار است.

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

27 Oct, 12:01


تعداد زوج هایی که به خانه های اشتراکی روی آورده اند بیشتر شده!

اردشیر گراوند، جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی با اعلام افزایش خانه های اشتراکی به دیده بان ایران گفت: الگوی – خانه‌های اشتراکی – حضور دو خانواده در یک خانه به دلیل افزایش هزینه تامین مسکن و مشکلات اقصادی و اشتغال گسترش پیدا کرده است. حدود ۳۵ درصد از خانوارهای ایران هیچ شاغلی ندارند و گاهی هم یک شاغل در خانواده دارند. یعنی در حال حاضر تعداد شاغل در خانوار در ایران به حدود ۰.۷ میل پیدا کرده است. خانوارهایی که هیچ شغل و درآمد ندارند باید به یک مدل دیگری از زندی تنگ دهند.
این الگو – خانه‌های اشتراکی – را مردم انتخاب می‌کنند که تابع جو اقتصادی – اجتماعی کشور اتفاق افتاده است. با توجه به سبک پوشش حاکم بر کشور و فارغ از اینکه فشار اقتصادی منجر به افسردگی شدید در خانواده می‌شود، به نظر من فساد اخلاقی و جرائم جدی، جنسی، جسمی و فراوانی را هم به وجود می‌آورد. چون به این سبک از زندگی عادت نکردیم و ورود به این سبک زندگی الگوی تعاملات را تغییر دهند



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 10:02


به گزارش سی ان ان اسرائیل از غیرنظامیان بعنوان سپر انسانی استفاده می‌کند

بعد از اون گزارش جنجالی راجع به مشکلات روحی روانی سربازان اسرائیلی بازگشته از غزه، حالا CNN گزارشی دیگه منتشر کرده که میگه سربازان اسرائیل از غیرنظامیان فلسطینی بعنوان سپر انسانی استفاده میکنند. اونها رو می‌فرستند جاهایی که حماس بمبگزاری کرده. ارتش به‌ این کار میگه «پروتکل پشه»./ سیاوش اردلان




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 09:20


در ملامت خودمان!

دو هفته پیش یه باگ نرم‌افزاری در سیستم بانک صادرات، باعث شد صاحبان حساب بتونن فارغ از محدودیت موجودی، کارت بکشن یا انتقال بدن.
مثلا با مانده‌حساب هزار تومن، تا دویست میلیون کارت بکشن و تا صد میلیون پایا کنن.
اوایل شب که نرم‌افزار باگ‌دار اجرایی شد، این موضوع رو بالاخره یه آدم جلبی فهمیده و به بقیه اطلاع داده.
نتیجه؟
جدا از زرنگها که اینترنتی منتقل میکردن، ظرف دوسه‌ساعت صف‌های طویل پشت عابربانکها تشکیل شد
برای انتقال ۱۰ میلیون تومن و برداشت ۲۰۰هزار تومن.
شنیدم مأمورای نیروی انتظامی هم تو صف ایستاده بودن که از قافله عقب نمونن.
یه عده زرنگ‌ترها ساعت ۱ و ۲ نیمه‌شب تو دستگاه پوز میوه‌فروشی و کت شلواری و گل‌فروشی کارت کشیدن
تا اینکه مسئولینش متوجه میشن و می‌بندن جلو انتقالو.
طی همین چند ساعت دوهزار میلیارد تومن پول اضافه جابجا شد.
بیش از ۵۰هزار صاحب حساب از این موقعیت سوءاستفاده کردن و به عبارت روشن‌تر دزدی کردن.

چقدر؟
میانگین ۱۰ـ۲۰ میلیون هرنفر
با دانستن این نکته که تمام این برداشتها قابل رصد و قابل پیگیریه،
۵۰هزار دزد محترم، که کارمند و کاسب و بازنشسته و دانشجو بودن
در فرصت محدود شبانه برای کمتر از ۲۰۰ دلار اخلاق و شرع و قانون رو زیرپا گذاشتن.
این برای جامعه زنگ‌خطر بزرگیه.

اینکه همین آدمهای محترم که باهاشون تو مترو و رستوران و صف نانوایی معاشرت داریم، به محض ایجاد اندک فرصتی برای غارت و‌ دزدی، اون روی چپاولگر و حریص خودشونو نشون میدن.
اینکه آبرو و اخلاق و قانون و حلال و حرام معناشونو از دست داده‌ن
و بدون این خط‌قرمزها کنترل جامعه‌ای اینقدر متشتت به‌شدت سخت خواهد بود.
در کشوری که امام‌جمعه‌ش زمین هزار میلیاردی رو‌ خلاف شرع و قانون و اخلاق ...
بگذریم
تغییر و ترمیم حکومت‌ها در طول تاریخ بسیار انجام شده
ولی ترمیم ارزشهای اخلاقی از دست‌رفته بی‌نهایت سخت و پرهزینه خواهد بود.
خداوند مردم و سرزمین مارو از بدی‌ها و دروغ نجات بده.

علی هدیه‌لو
توییت




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 08:40


آذر منصوری:
امروز موافقان فیلترینگ در کمال آرامش، تجمع اعتراضی برگزار کردند و هر چه خواستند، گفتند و شعار دادند. آیا چنین امکانی برای مخالفان فیلترینگ هم وجود دارد؟


ناصر دانشفر

گویا دبیرکل اصلاحات قانون اساسی را خوب مطالعه ننموده‌اند که چنین تقاضایی دارند. به ایشان متذکر می‌شوم که بنا به اصل ۲۷، تجمعات آزاد است به دو شرط، اول آنکه مخل مبانی اسلام نباشد و دوم اینکه تظاهرکنندگان به همراه خود سلاح نداشته باشند.
خب بندهٔ خدا، شما خواهان تجمع مردمی هستید که فاقد هر دو ویژگی هستند.
توضیح اینکه دلیل مطالبهٔ تظاهرات، کاملاً ضد دینی است.‌ نگویید نه که تشخیص این با شما نیست و طبق همین قانون، فقهای همسو با جماعت معترض امروز چنین دیدگاهی دارند.
اما شرط لازم دیگری که جمعیت مد نظر فاقد آن است، عدم همراه داشتن سلاح می‌باشد. خواهرم از شما بعید است که ندانید افراد خواهان رفع فیلترینگ کاملآ مسلح می‌باشند. می‌فرمایید اسلحه‌شان کو، می‌گویم که چگونه آن را نمی‌بینید؟ آیا سلاحی قدرتمند‌تر از منطق و استدلال سراغ دارید؟نمی‌توانید انکار کنید که قوی‌تر از برهان،اسلحه‌ای وجود دارد.
خانم منصوری،زیاده‌خواهی هم حدی دارد.


#فرهیختگان

فرهیختگان

25 Oct, 07:20


چه نسبتی بین افکار نهادگراهای ایرانی و اندیشه نوبلیست‌های علم اقتصاد وجود دارد؟

موسی‌ غنی‌نژاد

▫️نهادگرایی را باید به نهادگرایی قدیم و جدید تفکیک کرد. نهادگرایی قدیم که به اوایل قرن بیستم برمی‌گردد اساساً در چهارچوب جریان اصلی علم اقتصاد قرار نداشت اما نهادگرایان جدید دقیقاً جریان اصلی علم اقتصاد را نمایندگی می‌کنند و اعتقادشان بر این است که فرضیه‌ها و تئوری‌های اقتصاد نئوکلاسیک یا همان اقتصاد جریان اصلی، درست است اما کمبودهایی دارد که ناشی از عدم توجه کافی به نهادها (Institution) است. بنابراین تفاوت عمده نهادگراهای جدید که نوبلیست‌های 2024 اقتصاد جزو آنها محسوب می‌شوند، در این است که در چهارچوب علم اقتصاد مدرن حرف می‌زنند. این نکته‌ای است که نهادگراهای وطنی ما فراموش کرده و فکر می‌کنند که نهادگراهای جدید جریانی متفاوت از علم اقتصاد متعارف هستند؛ در حالی که این‌گونه نیست و این اقتصاددانان در چهارچوب جریان اصلی علم اقتصاد کار می‌کنند اما تاکید بیشتری روی نهادها و کارکرد آنها دارند.

▫️در علم اقتصاد، کلاً به چهارچوب یا قواعد بازی اقتصادی «نهاد» گفته می‌شود. البته این چهارچوب یا قواعد بازی هم به دو دسته نهادهای رسمی و نهادهای غیررسمی تقسیم می‌شود که حتی شاید نهادهای غیررسمی نقش مهم‌تر و پررنگ‌تری داشته باشند. منظور از نهادهای رسمی، چهارچوب حقوقی روشن و شفافی است که در همه جوامع وجود دارد و در آن چهارچوب عمل می‌شود. نهادهای غیررسمی اما نهادهایی هستند که به صورت قانونی و حقوقی تعریف نشده اما عملاً در جامعه به خاطر عرف و فرهنگ، بازی در آن چهارچوب صورت می‌گیرد. آنچه در کشور ما به عنوان نهادگرایی تعریف و مطرح شده، کمترین ارتباطی به این اصول و قواعد تعریف‌نشده ندارد؛ بلکه یکسری ایده‌های من‌درآوردیِ التقاطی با اندیشه‌های چپ سوسیالیستی مارکسیستی مطرح شده که به آن نهادگرایی می‌گویند و مطرح‌کنندگان این ایده‌ها و مدعیان نهادگرایی هم دستاوردهای علم اقتصاد جدید را اصلاً قبول ندارند و مباحث دیگری مطرح می‌کنند.

▫️در نوشته‌های نهادگراهای داخلی یک ارجاع درست و دقیق آثار و یافته‌های نهادگرایی در دنیا نمی‌بینید. چون بخش بزرگی از آنچه در داخل به عنوان نهادگرایی مطرح می‌شود ملهم از ایده‌های من‌درآوردی است و اگر در گفته‌هایشان هم ارجاع می‌دهند، نمی‌گویند که در کدام مقاله و کتاب چنین گزاره‌ای آمده و نهایتاً می‌گویند فلان اقتصاددان نهادگرا، که چهره شاخصی است، هم برای مثال گفته است که بازار را نمی‌توان به حال خودش رها کرد و بازار باید در یک چهارچوب باشد و منظورشان هم چهارچوبی است که دولت یا سیاستمدارها تعیین می‌کنند. یعنی حرف‌هایی می‌زنند که اساساً هیچ ربطی به نهادگرایی ندارد. هنر نهادگرایی ایرانی در اسمش خلاصه شده وگرنه کمترین ارتباط را با مکتب نهادگرایی رایج در دنیا دارد.
گروهی از آنها ایده‌ای تحت عنوان «راه نهادگرایی» جا انداختند و برخی از جدیدها و متاخرهای آنها هم که لازم نیست اسمشان را بیاوریم، مدعی شدند آنچه می‌گویند اصلاً در کتاب‌های درسی و علمی نیست. یعنی خودشان یک اقتصاد جدید اختراع کرده‌اند.

▫️سال‌ها قبل گفتم که نهادگراها در ایران همان چپ‌های سابق هستند با لباس جدید، اما امروز می‌گویم وضع از آن هم بدتر است. امروز افرادی از نهادها حرف می‌زنند که حتی چپ هم نیستند و به‌طور کل ایده‌های من‌درآوردی دارند و مثلاً می‌گویند تورم ربطی به نقدینگی ندارد. از طرفی هم یاد گرفته‌اند که با ابزار جدید مقداری از داده استفاده کنند در حالی که اساساً نمی‌دانند داده چیست و آمار را با هم قاطی می‌کنند و نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی را نشان می‌دهند و نتیجه می‌گیرند که در اقتصاد ایران نقدینگی کم است. یعنی مغالطه می‌کنند و اگرچه روشن کردن این مغالطه برای افکار عمومی کار آسانی است اما خودشان را نمی‌توان از اشتباه درآورد.

▫️ البته اینها افرادی هستند که در حوزه علم اقتصاد نباید آنها را جدی گرفت، چون برای پست و مقام این حرف‌ها را می‌زنند و چون مغالطه‌هایشان خوشایند سیاستمداران است، در کارشان موفق هم می‌شوند. تعدادی از آنها در دولت سیزدهم پست و مقام گرفتند و در دولت آقای پزشکیان هم تغییر نکردند و جابه‌جا نشدند. با همین مغالطه‌ها و حرف‌هایی که راجع به نهادها و اقتصاد جدید زدند که هیچ جایگاهی در علم اقتصاد ندارد، پست‌هایی گرفتند که شایستگی و دانش آن را ندارند.


تجارت‌فردا




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 06:40


نقش روشنفکران دینی در توسعه‌یافتگی مالزی!



مهران صولتی


پس از اوج‌گیری نقش‌آفرینی روشنفکران دینی در دهه هفتاد شمسی در ایران، این جریان از دهه هشتاد رو به افول نهاد و با مهاجرت برخی چهره‌های شاخص آن مانند عبدالکریم سروش به خارج کشور در عمل به محاق رفت. کار به جایی رسید که وجوه پارادوکسیکال نهفته در تعبیر روشنفکری دینی هم به ترجیع‌بند سخن مخالفان تبدیل و به تدریج از این نحله اعتبارزدایی شد.

نسیم نعمتی‌زاده در کتاب خود با عنوان دین و نوسازی که در حقیقت رساله دکترای ایشان است کوشیده تا به بررسی تطبیقی نسبت میان دین و مدرنیزاسیون در ایران و مالزی بپردازد.

وی در این کتاب نشان می‌دهد که اگر مالزی  آغوش بازتری به روی نوسازی گشوده و در نتیجه، هم به پیشرفت اقتصادی رسیده، و هم با ایجاد تلفیق کارآمدی میان سنت و مدرنیته توانسته به مرزهای تجربه موفقیت آمیز مدرنیت در ژاپن نزدیک شود، تا حد زیادی مرهون نقش و جایگاه ممتاز روشنفکران دینی در این کشور مسلمان آسیای جنوب شرقی بوده است.

نعمتی‌زاده با معرفی روحانیت به عنوان اصلی‌ترین نهاد مخالف مدرنیته از دوره قاجار تاکنون، تصریح می‌کند که اگر روشنفکران دینی قادر بودند تا مانند مالزی فرصت مناسب‌تر و مجال فراخ‌تری برای فعالیت بیابند داستان توسعه‌یافتگی در ایران می‌توانست به فرجام خوشایندتری دست یابد.

هم‌چنین وی نشان می‌دهد که حضور یک دولت توسعه‌گرا در بستری از تساهل مذهبی در جامعه چند قومیتی مالزی، این امکان را فراهم آورد که حتی روشنفکران سکولار هم امکان فعالیت جدی داشته باشند (حال آن‌که در ایران چهاردهه اخیر نه تنها روشنفکران دینی از عرصه عمومی رانده شده‌اند بلکه حتی روشنفکران سکولار دوران مشروطه هم با اتهاماتی از قبیل فراماسونری و جیره خواری بیگانگان مواجه بوده‌اند!).

نکته شگفت انگیز کتاب نعمتی‌زاده آن‌جا است که نشان می‌دهد همراهی مخالفان نوسازی در مالزی، با روشنفکران دینی این کشور نهایتا به نفع دو طرف تمام شده و به یک نتیجه برد- برد انجامیده است. یعنی نه تنها مالزی به روی پیشرفت اقتصادی آغوش گشوده است بلکه مدافعان اسلامی سازی دانشگاه، بانک و جامعه هم توانسته‌اند ایده‌های خود را در یک فضای رقابتی و مسالمت‌آمیز پی‌گیری و عملیاتی نمایند.

نتیجه آن‌که به تصریح جامعه‌شناسان در حالی‌که پروژه اسلامی‌سازی علوم در ایران، با آمیخته شدن به سیاست حذف منتقدین هم‌چنان ناکارآمد و در مراحل نخست خود جا خوش کرده است، اندیشمندان مالزی اکنون پیشرفت قابل توجهی در تحقق علوم انسانی اسلامی داشته‌اند.

متاسفانه سیاست حذف روشنفکران دینی از عرصه عمومی ایران طی دو دهه اخیر نتایج خسارت‌باری به همراه داشته است. اگر چه ممکن است در بادی امر حاکمیت از حذف این روشنفکران به عنوان یک کانون منتقد و دردسر ساز خرسند باشد ولی در نگاهی دوراندیشانه‌تر باید پذیرفت که محو تلاش‌های نوگرایانه برای حفظ دین‌داری در عصر چیرگی سکولاریسم، برای کارآمدی یک حکومت دینی می‌تواند بسیار زیان‌بار باشد.

به هر حال تجربه جهانی نشان می‌دهد که؛ توسعه را به بها می‌دهند نه به بهانه! و اگر امروز شاهد توسعه‌یافتگی همه‌جانبه مالزی در ابعاد اقتصادی- فرهنگی هستیم، و به عکس هم‌چنان در دستیابی به یک توافق کلان بر سر چرایی و چگونگی توسعه‌یافتگی ایران در جا می‌زنیم، باید به دلایلی از این دست هم نظری بیفکنیم.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 06:00


علیه فراموشی
#حصر۵۰۰۰روز



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 06:00


حصار
سپنتا مجتهدزاده

لبت چون بدوزند آزاد کیست
کسی چون تو در شهر آزاد نیست سیاه است و مرگ است فریاد نیست
و لبخند اشکیست چون شاد نیست چو لب نگشودم مرا تو ببخش
سکوت و سرودم مرا تو ببخش…

#حصر۵۰۰۰روز



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 05:20


گفتگوی رضا علیجانی با رادیو فردا

عزیز جعفری آمده ابروی یک مسئله را درست کند، زده چشمم را کور کرده است! چون بنا به تحلیلی که او ارائه کرده این سئوال مهم پیش می‌آید که اسرائیلی که شما می‌گویید مرز مشترکی با او ندارید و هیچ غلطی هم نمی‌تواند بکند، پس چه خطر امنیتی برای ایران دارد که چهل سال است دارید اسرائیل‌ستیزی می‌کنید!؟

در واقعیت روی زمین؛ اسرائیل برای ایران تهدید امنیتی نیست بلکه ما خودمان وارد نزاع فلسطینی- اسرائیلی شده‌ایم. این دو مسئله مجزاست.

اینک در خیلی از کشورهای جهان، به خصوص نسل جوان و دانشجو، به نفع فلسطینی‌ها تظاهرات می‌کنند.

من خودم هم دچار این پارادوکس بین عقل و دلم هستم؛ بین دو نقش یک کنشگر سیاسی معتقد به منافع ملی و یک انسان طرفدار حقوق بشر که وجدان انسانی‌اش از این همه کشت و کشتار به درد می‌آید.

وقتی همسر و فرزندان شما غذا ندارند، مریض‌اند و دارو ندارند، لباس ندارند و یا سقف خانه‌تان در حال ریزش است، طبیعی است که در باره محرومان و دردمندانی در همسایگی یا شهر مجاورتان، ابتدا به خانه و خانواده خودتان برسید و بعد در حد مقدور و توان‌تان به آنها هم کمک کنید.

این که عزیز جعفری فرمانده سابق سپاه به حمله موشکی اسرائیل به پایگاه هشتم شکاری هوایی اصفهان اذعان می‌کند را ما نمی‌دانیم آیا از باب «آدم دروغگو کم حافظه است» بوده و از دهانش پریده و یا از باب اصلی- فرعی و اهمِّ مهمّ کردن بوده و به خاطر گفتن یک مسئله مهم‌تر از اعتراف به یک مسئله فرعی‌تر، پرهیز نکرده است، چون حرف اصلی‌اش مهم‌تر از مثالش است.

او می‌گوید برخی تحلیل‌های غلط می‌دهند و مردم را می‌ترسانند که اسرائیل بعد از زدن و نابود کردن حزب‌الله به سراغ ایران خواهد آمد.او می‌گوید اولا لبنان و اسرائیل مرز مشترک دارند ثانیا آنها اصلا پدافند هوایی ندارند و ثالثا درون لبنان تفرق و چند دستگی وجود دارد. ما قدرتمند هستیم و در اینجا نمی‌تواند غلطی بکند. اینجا باید سلاحش را دیگران بدهند و از کشورهای دیگر اجازه بگیرد تا از مرز هوایی‌شان عبور کند و نهایتا هم دو تا موشک به یک پایگاه در اصفهان بزند!

حال بماند که جعفری اهمیت پایگاه هوایی اصفهان را تقلیل می دهد؛ چون که این پایگاه یکی از 17 پایگاه هوایی ایران است که در عمق خاک ایران قرار دارد و پایگاه مرکزی مرکزی محسوب می‌شود و برخی این پایگاه را قلب دفاع هوایی کشور می نامند. هم‌چنین در مجاورت دو مرکز هسته‌ای هم قرار دارد(یعنی مرکز هسته‌ای موسوم به نطنز و نیز مرکز فن‌آوری اورانیوم «یو.سی.اف»).

از اینجا این نتیجه مهم بدست می‌آید که سیاست خارجی ج.ا آن‌گونه که برخی مشاطه‌گرانش به طور فریبکارانه‌ای از آن دفاع می‌کنند، اصلا یک سیاست تدافعی برای حفظ امنیت ملی ایران نیست بلکه یک سیاست تهاجمی برای نابودی اسرائیل و مواجهه با آمریکا و تمدن غرب است.

عمق اسراتژی، دفاع از امنیت ملی، اگر با داعش در آنجا نجنگیم باید در داخل کشور بحنگیم، انرژی هسته ای حق مسلم ماست و نظایر اینها همه‌اش دروغ و فریبکاری برای پوشاندن یک سیاست تهاجمی و تخیلیِ آخرالزمانیِ ضد اسرائیلی- آمریکایی است.

مردمی که خود در طول تاریخ مورد ظلم بوده‌اند؛ یهودی آواره و سرگردان، اینک خود سرمنشأ ظلمی جگرسوز شده اند؛ فلسطینی آواره و مظلوم.

یهودی‌ها در تاریخ مظلوم بوده‌اند، همان‌طور که الان فلسطینی‌ها هستند، همان‌گونه که اینک بهایی‌ها در ایران هستند.

در بسیاری از کشورهای دنیا خیلی‌ها  دارند به نفع فلسطینی‌ها و بر علیه جنایات جنگی اسرائیل تظاهرات می‌کنند، به جز ایران که به خاطر عملکرد ج.ا فضای وارونه‌ای وجود دارد.

به لحاظ روحی اینک ما دچار وضعیتی هستیم که گویی سقف خانه‌مان دارد پایین می‌آید و همزمان سقف مسجد و «معبد مقدس» شهرمان هم دارد پایین می‌آید. هضم روانی و عاطفی این جمله خیلی سخت است، یک گذر روانشناختی خیلی دشوار: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!

در این نقطه و نوع انتخاب است که مردم ایران به عنوان خانواده دولت در این مملکت مسئله‌دار می‌شوند. بله یک نفر شخصا می‌تواند ایثار کند و بگوید من پول و غذای خودم را ابتدا به همسایه‌ام می‌دهد و شب گرسنه می‌خوابم. این اشکال ندارد اما او نمی‌تواند همین انتخاب را برای کل اعضای خانواده‌اش و یا یک ملت بدون اطلاع یا رضایت آنها انجام دهد.

شما دارید خودتان اعتراف می‌کنید که یک مملکت و مردمانش را با کشوری که برایتان تهدید امنیتی ندارد وارد جنگ کرده‌اید و حالا که جنگ دارد شعله‌ور میشود پا پس می‌گذارید و زمینه چینی می‌کنید و می‌گویید اگر حمله آنها کوچک باشد ما حمله نخواهیم کرد. اما اینک اصل این منازعه زیر سئوال است.

سئوال بزرگتر در ذهن مردم در باره اصلِ این درگیری و نزاع است تا این تاکتیک‌های فرعی‌اش.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 05:20


گفتگوی رضا علیجانی با رادیو فردا

عزیز جعفری آمده ابروی یک مسئله را درست کند، زده چشمم را کور کرده است! چون بنا به تحلیلی که او ارائه کرده این سئوال مهم پیش می‌آید که اسرائیلی که شما می‌گویید مرز مشترکی با او ندارید و هیچ غلطی هم نمی‌تواند بکند، پس چه خطر امنیتی برای ایران دارد که چهل سال است دارید اسرائیل‌ستیزی می‌کنید!؟

در واقعیت روی زمین؛ اسرائیل برای ایران تهدید امنیتی نیست بلکه ما خودمان وارد نزاع فلسطینی- اسرائیلی شده‌ایم. این دو مسئله مجزاست.

اینک در خیلی از کشورهای جهان، به خصوص نسل جوان و دانشجو، به نفع فلسطینی‌ها تظاهرات می‌کنند.

من خودم هم دچار این پارادوکس بین عقل و دلم هستم؛ بین دو نقش یک کنشگر سیاسی معتقد به منافع ملی و یک انسان طرفدار حقوق بشر که وجدان انسانی‌اش از این همه کشت و کشتار به درد می‌آید.

وقتی همسر و فرزندان شما غذا ندارند، مریض‌اند و دارو ندارند، لباس ندارند و یا سقف خانه‌تان در حال ریزش است، طبیعی است که در باره محرومان و دردمندانی در همسایگی یا شهر مجاورتان، ابتدا به خانه و خانواده خودتان برسید و بعد در حد توان‌تان به آنها هم کمک کنید.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

25 Oct, 04:10


این همه اشتیاق برای رسوایی؟!!!

آقای خامنه ای به لجبازی ادامه دهید تا شرمساری ابدیت نصیبت شما گردد

ناصر دانشفر

پس از هزار روز از حصر میر و شیخ، مرحوم هاشمی ابراز کرده بود که شخصاً از رهبر نظام‌مقدس تقاضای آزادی آنان را نموده و به ایشان انذار داده که اگر در این وضعیت، خدایی ناکرده مشکلی برای این عزیزان به وجود آید، ننگ حصر بر دامان شما خواهد ماند.

حضرت آقا آن روز نشنید که هیچ، اکنون چهار هزار روز از بی‌توجهی غیرمعقول جنابشان گذشته و حصر این سه فرزند رشید ایران عزیز ما همچنان ادامه دارد.

آقای خامنه‌ای مرگ حق است و قطعاً به سراغ رهبران جنبش سبز نیز خواهد آمد. پر واضح است که این رخداد غیرقابل اجتناب، با توجه به سن و سال بالای این مبارزان نستوه و شرایط جسمانی آنان، خیلی دور نخواهد بود. این بدان معنا می‌باشد که ترس یار دیرین شما در حال تحقق است، همان دوستی که در سالهای اول زمامداری‌تان به صراحت گفتید که هیچکس برایتان هاشمی نمی‌شود.

آقای خامنه‌ای، از چندین نفر به گوش خود شنیده‌ام که از خدا می‌خواهند تا این لکهٔ ننگ، مایهٔ روسیاهی دنیا و آخرت شما گردد‌. راستش با برآمدن دولت چهاردهم و خبرهایی که از رفع حصر به گوش می‌رسید، به خود گفتم که خداوند منان همچنان شما را دوست دارد. اما زهی خیال باطل
آری گمان داشتم که بالاخره عقلانیت به سراغ شما و نوکران به ظاهر ولایت‌مدارتان آمده و بنا نیست که این رادمردان و بانوی قهرمان ما تا پایان عمر محصور بمانند. اما گویا خدا عادل‌تر از آن است که عامل این همه ظلم را از پیامدهای ستمگری مصون بدارد.
با این همه کینه و دشمنی که در شخص شما وجود دارد، نباید هم که این مسئله ختم به خیر شود. آری حضرت‌آقا، همچنان به لجبازی خود ادامه دهید تا آنانی که به عهد خود با مردم وفا کردند، جان به جان‌آفرین تسلیم کنند و شرمساری و سرافکندگی ابدی نصیب شما گردد.

قدیمی‌ترها بهترین دعایشان در حق یاران خود این بود که عاقبت به خیر شوید. من جای خدا نیستم تا تعیین مقدرات کنم، اما با این طریق حکومت‌داری شما، تردید ندارم که در ناصیهٔ حضرتعالی چنین چیزی نوشته نشده  و انگار قرار است که شما نیز بدون درج چنین بدنامی و بی‌آبرویی دار فانی را ترک نکنید.
جناب خامنه‌ای از ما گفتن بود، صلاح مملکت خویش خسروان دانند.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 19:29


ماهیتی که از شکل مهمتر است!
بابک خطی

در مورد شکل اداره‌ی کشور و نوع حکومت‌، همواره بحث‌های پرمناقشه و بی‌پایانی، بین صاحبنظران در جریان بوده است. اما در عین اهمیت نوع اداره کشور و رابطه‌ی مدل حکمرانی با آسایش حداکثری مردم در یک کشور، موضوعی مهم‌تر نیز وجود دارد که همانا ماهیت حکومت است.

به بیان دیگر مهمترین رکن یک حکومت مدرن که شهروندان در آن از بالاترین استانداردهای آزادی برخوردار باشند وجود "دموکراسی"  و منظور از دموکراسی نیز تحقق یافتن آن در هر دو وجه سلبی و ایجابی آن است؛ بدین مفهوم که قدرت توامان نصب و خصوصا عزل تمام ارکان قدرت از صدر تا ذیل آن -به عنوان قاعده‌ای که استثنایی را برنمی‌تابد- در اختیار مردم باشد.

در عمل نیز، وقتی دموکراسی در ابعاد همه جانبه خود رعایت گردد، مدل‌های مختلف حکومت در محدوده‌ی خاصی امکان تغییر، مانور و انحراف دارند.
به عنوان مثال در یک جمهوری دموکراتیک مثل فرانسه، ایالات متحده یا شیلی که رییس جمهور با آرای مستقیم مردم یا در آلمان که صدراعظم توسط نمایندگان مجلس منتخب مردم در دوره‌های زمانی مشخص انتخاب می‌شوند، آسایش و آزادی مردم با همان استاندارهایی تضمین می‌گردد که در یک پادشاهی مشروطه چون هلند، دانمارک، اسپانیا یا انگلستان که در آن پادشاه یا ملکه سلطنت می‌کند و امور کشور توسط نخست وزیر و هیات وزیران منصوب مجلس منتخب مردم اداره می‌شود. چرا که در هر دو شکل، جابجا شدن قدرت میان گروه‌ها و احزاب مختلف وجود دارد و از تمرکز آن به عنوان عامل اصلی فساد جلوگیری می‌کند، به‌طوری که حتی در صورت وجود فساد اجتناب ناپذیر در برخی از قسمت‌ها، نفس جابجایی و عدم تمرکز، باعث شکستن چرخه‌ی فساد گردیده، در دراز مدت سیستمی را می‌سازد که به طور درون‌زاد و خودآیند در حال پالایش و اصلاح مداوم است.

این در حالی است که در نبود دموکراسی و وجود تمرکز قدرت در دست فرد یا یک گروه خاص، حتی بهترین و صالح‌ترین افراد و گروه‌ها در زمان ورود به ساختار قدرت نیز با گذشت زمان به فساد آلوده خواهند شد و در این موقعیت، صرف اسم یک شکل از حکومت‌داری هرگز نمی‌تواند مانعی بر آن باشد.
چنانکه نام جمهوری‌ بر حکومت‌های  مادام‌العمری چون ایران، سوریه،  مصر یا لیبی در نبود دمکراسی و وجود فساد نهادینه فرقی با پادشاهی‌های مطلقه چون عربستان و اردن  ندارند و امکان کمترین اصلاحات در آنها نیز، تابع نظر شخصی و حال خوش قدرت مطلقه بوده، امری کاملا شانسی و اتفاقی است.

بنابراین در صورت تحقق اصل دمکراسی، نوع حکومت در مرحله بعد و پس از بحث‌های اقناعی گروه‌های سیاسی و طرفداران همه‌ی گزینه‌ها در پیشگاه جامعه، نهایتا توسط مردم انتخاب خواهد شد. انتخابی که فصل‌الخطاب بوده همه‌ی افراد و گروه‌ها -چنانکه قبل از همه‌پرسی بر پذیرش نظر مردم تضمین‌داده‌اند- باید بدان گردن نهند.

واضح است که تعیین نوع حکومت آینده نیز در عمل فقط پس از پروسه گذار -به عنوان پیش‌شرطی اولیه- ممکن خواهد بود.
پس منطق چنین حکم می‌کند که تمامی گروه‌ها با ایده‌ها و نظرات متفاوت می‌توانند با رعایت اصول مشترک، حضور موثرتری در ممکن شدن پروسه گذار داشته باشند. البته با رعایت این شروط بدیهی که همه افراد و گروه‌ها برابر بوده، هیچ فرد یا گروهی دست بالاتر را نداشته، نقش قیم و محور برای سایرین را بازی نخواهد نمود.

نکته‌ی بحرانی بحث اینکه، جمهوری اسلامی بر روی اختلافات میان گروه‌ها در مورد نحوه‌ی حکومت آینده حساب کرده، به سرمایه‌گذاری چشمگیر بر آن دست زده است تا بدین طریق بتواند پروسه‌ی گذار -نابودی خود- را در فضای اختلافات بین گروه‌ها تا حد ممکن به عقب بیندازد. به این ترتیب اولویت دادن به بحث "نوع حکومت آینده" نسبت به "ماهیت دمکراتیک آن" و عدم تمرکز برگذار از حکومت فعلی قطعا بازی دلخواه حکومت خواهد بود.

بنابراین افراد تندرو و رادیکال‌هایی که متعصبانه نسبت جمهوری یا پادشاهی بودن حکومت آینده گریبان چاک می‌کنند و پیش‌شرط‌هایی مثل رهبری گروه خود و تاسی سایرین از گروه خود را -قبل از تحقق گذار و انجام همه‌پرسی تعیین حکومت- مطرح می‌کنند، همیشه باید این سوال را در ذهن ایجاد نماید که اقدامات آنها بر پروسه استحاله جمهوری اسلامی و آینده مردم ایران چه تاثیری دارد.
آیا هژمونی حکومت را در معادلات تضعیف می‌کند یا برعکس بر محکم شدن پایه‌های آن خواهد انجامید.  

مثال اهمیت ماهیت حکومت در فرایند گذار دمکراتیک و اولویت آن بر نوع حکومت را در دو کشور اسپانیا و لهستان، می‌توان به خوبی نشان داد که اولی در بستر سیستم پادشاهی مشروطه و دومی بر اساس نظام جمهوری به حاکمیت دموکراسی در جامعه دست یافته‌اند.(نویسنده در دو یادداشت جداگانه به روند گذار دموکراتیک در این دو کشور پرداخته است )

گذار دمکراتیک در اسپانیا
گذار دمکراتیک در لهستان

#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 18:40


علیه فراموشی
#حصر۵۰۰۰روز




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 18:40


کلمات ماندگار
#حصر۵۰۰۰روز



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 18:20


چرخه عمر نظام جمهوری اسلامی چه مراحلی را طی کرده است؟
مهران صولتی


محسن رنانی در کتاب؛ اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران آورده است: به طور کلی مراحل عمر یک نظام سیاسی تاسیسی مانند جمهوری اسلامی را می‌توان به ده مرحله تقسیم کرد: تاسیس، کودکی، رشد، بلوغ، تکامل، تعادل، اشرافیت، بوروکراسی خوش‌خیم، بوروکراسی بدخیم، و مرگ.

از تاسیس تا بلوغ، مراحل جوانی یک سیستم، و از اشرافیت تا مرگ، مراحل کهولت محسوب می‌شود. در دوره جوانی یک نظام، ظرفیت درونی یعنی همان انرژی حیاتی سیستم با سرعت در حال افزایش است. پس از طی دوره جوانی روند افزایش این انرژی کند می‌شود تا در دوره تعادل سیستم، به حداکثر خود برسد. از آن پس به‌تدریج انرژی حیاتی سیستم رو به کاهش می‌گذارد و هر چه نظام در مراحل کهولت خود بیشتر پیش برود این انرژی‌ها بیشتر از دست می‌رود تا سیستم در نقطه‌ای متوقف شود.


جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ تاسیس و سپس وارد دوره کودکی خود شد. انعطاف پذیری سیستم در این مرحله به قدری زیاد بود که حادثه‌ای مانند تسخیر سفارت امریکا توانست کشور را به دام بحرانی ژرف بکشاند. ورود کشور به عرصه جنگ تحمیلی و سپس درگیری‌های خونین داخلی بعد از خرداد ۶۰ نیز نشان داد که سیستم از ضریب کنترل پذیری پایینی برخوردار است!

با یک‌دست شدن قدرت در دهه شصت نظام از کنترل‌پذیری بیشتری برخوردار شد. در این میان افزایش همبستگی اجتماعی و کاهش شکاف تاریخی ملت- دولت که به دنبال رویداد انقلاب و جنگ اتفاق افتاده‌ بود توانست مقادیر زیادی انرژی را وارد سیستم کرده و جمهوری اسلامی را به مراحل رشد و بلوغ برساند!

پایان جنگ، بازنگری قانون اساسی و فرارسیدن دوران سازندگی نشان از ورود کشور به دوران تکامل خود داشت. به‌کار‌گیری ظرفیت‌های معطل مانده زمان جنگ موجب افزایش قابلیت های درونی ارتقای سیستم شد. اما فقدان آمادگی کافی جامعه برای اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی موجبات افزایش تورم، کاهش ظرفیت خرسندی سیستم و شکل‌گیری نوعی بی‌تعادلی شد!

رویداد دوم خرداد ۷۶، وقوع جمهوری سوم و دستیابی سیستم به نوعی تعادل پایدار را نوید می‌داد. در این دوره افزایش انعطاف‌پذیری سیستم تا حدی به کاهش کنترل پذیری آن انجامید. رشد ضریب حاکمیت قانون به افزایش انرژی درونی، ظرفیت‌های درونی ارتقاء و افزایش ظرفیت خرسندی سیستم انجامید و فصل نوینی را در گسترش مشارکت مردم و تقویت جامعه مدنی گشود!

جمهوری اسلامی بعد از پیامدهای انتخابات ۸۸ و به ویژه گسترش تحریم‌ها به سرعت به مرحله کهولت رسید. از آن پس مهندسی انتخابات از ورود نیروها و ظرفیت‌های جدید به سیستم جلوگیری کرد و تحریم‌ها انرژی حیاتی آن را تحلیل برد. نظام از انعطاف‌پذیری خود کاست و  کنترل پذیری بیشتری از خود بروز داد. اشرافیت و بوروکراسی بدخیم نیز موجبات افزایش نابرابری‌ها، ناکارآمدی‌ها، عدم پاسخگویی و انباشت نارضایتی‌ها را فراهم آورد!

نکته پایانی: در شرایطی که نظام سیاسی در ایران فقط طی چهار‌دهه از تاسیس به کهولت رسیده و انرژی درونی، ظرفیت‌های ارتقاء و توانایی ایجاد رضایت در میان شهروندان را از دست داده است پرسش از امکان زایندگی سیستم بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر می‌رسد. به اجمال می‌توان گفت شاید تنها یک دگرگونی پیش‌بینی‌ناپذیر با ابعادی پیچیده و پیامدهایی ناشناخته بتواند موجب جهشی در سیستم و خروج آن از وضعیتی شود که در آن گرفتار آمده است!




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 17:40


👆👆👆
۴. رانت سیاسی
رانت سیاسی به گروه‌ها و افراد نزدیک به حکومت امکان دسترسی به قدرت و منابع بدون مشارکت در رقابت سیاسی یا اقتصادی می‌دهد. این افراد می‌توانند از قراردادهای دولتی، امتیازات اقتصادی، یا سمت‌های دولتی برخوردار شوند که منابع عمومی را به خود اختصاص می‌دهد. تأمین مالی این رانت‌ها از طریق بودجه دولت منجر به انحراف منابع از بخش‌های مولد به سمت هزینه‌های غیرمولد می‌شود.
۵. رانت اعتباری
در سیستم‌های رانتی، وام‌ها و اعتبارات بانکی با شرایط بسیار مطلوب به افراد و بنگاه‌های وابسته و سرسپرده حاکمیت به حکومت تخصیص داده می‌شود. این باندهای قدرت و افراد به‌جای استفاده از این اعتبارات برای تولید و رشد اقتصادی، اغلب آن را برای پروژه‌های غیرمولد یا حتی برای سفته‌بازی استفاده می‌کنند. عدم بازپرداخت این وام‌ها منجر به افزایش معوقات بانکی و در نتیجه کاهش منابع مالی قابل‌استفاده برای پروژه‌های عمومی می‌شود و بار مالی آن به بودجه عمومی تحمیل می‌شود.
۶. رانت قاچاق
در سیستم‌های رانتی که کنترل شدید بر واردات و صادرات وجود دارد، قاچاق یک منبع مهم رانت است. برخی باندهای قدرت و افراد یا گروه‌های خاص با دسترسی به اطلاعات یا حمایت‌های سیاسی از طریق قاچاق کالاها به سودهای کلان دست می‌یابند. این نوع رانت منابع عمومی را از مجاری رسمی خارج می‌کند و به تضعیف بازار رسمی و کاهش درآمدهای دولت از مسیر عوارض گمرکی و مالیات‌ها منجر می‌شود. در نتیجه، بودجه دولت دچار ناترازی میشود، و بر کسری بودجه افزوده میشود.
۷. رانت اطلاعاتی
دسترسی به اطلاعات اقتصادی و تصمیمات کلیدی دولت، به‌ویژه در زمینه‌های نرخ ارز، سیاست‌های مالی، و سرمایه‌گذاری، می‌تواند منبعی برای رانت شبکه باندهای قدرت باشد. باندهای قدرت که به این اطلاعات دسترسی دارند، از آن برای پیش‌بینی تغییرات بازار یا دست‌یابی به مزیت‌های اقتصادی استفاده می‌کنند. این شبکه باندهای قدرت اغلب بدون انجام هیچ‌گونه فعالیت مولدی، سودهای کلان به دست می‌آورند که موجب کاهش شفافیت و سرمایه اعتماد اجتماعی در اقتصاد می‌شود و منابع دولت به‌صورت ناعادلانه توزیع می‌شود.
۸. رانت واردات
حاکمیت رانتی امتیازات خاصی برای واردات کالاها و خدمات به گروه‌های نزدیک به قدرت ارائه می‌دهد. این گروه‌ها با استفاده از ارز دولتی، کالاهایی را وارد می‌کنند که با نرخ آزاد فروخته می‌شود، سودهای عظیمی به دست می‌آورند و این سودها نه به نفع جامعه، بلکه به نفع نوعی قشر یا طبقه رانتی است. این ساختار به جای تقویت تولید داخلی، اقتصاد ایران را به واردات وابسته می کند و در نتیجه کسری تجاری را تشدید کرده و بودجه عمومی را نیز تحت فشار قرار می‌دهد.
۹. رانت خدمات عمومی
دسترسی به خدمات عمومی با قیمت‌های یارانه‌ای، مانند انرژی، آب، برق و سوخت، برای نهادهای خاص مانند نهادهای حوزوی و تبلیغاتی یکی از دیگر منابع رانت است. در حالی که این خدمات باید به صورت عادلانه توزیع شود، گروه‌های نزدیک به حکومت از این یارانه‌ها به نفع خود استفاده می‌کنند. این یارانه‌ها هزینه‌های سنگینی بر بودجه عمومی تحمیل می‌کند که منجر به افزایش کسری بودجه دولت می‌شود.
۱۰. رانت زمین و مسکن
حاکمیت ولایی و نهادهای مربوطه اغلب زمین‌ها و املاک دولتی که ملک مشاع عمومی است را با قیمت‌های پایین به افراد یا گروه‌های خاص سرسپرده حاکمیت هستند واگذار می‌کنند. این زمین‌ها به جای استفاده در پروژه‌های توسعه‌ای یا برای ساخت مسکن ارزان‌قیمت، تبدیل به منبعی برای سودهای کلان در بازار مسکن می‌شود. این رانت به نابرابری بیشتر و افزایش قیمت زمین و مسکن دامن می‌زند و بودجه دولت را به جای تأمین مسکن عمومی به سمت منافع گروه‌های خاص منحرف می‌کند.
۱۱. رانت قراردادهای دولتی
قراردادهای دولتی، به‌ویژه در پروژه‌های بزرگ زیرساختی و عمرانی، یکی از منابع اصلی رانت در اقتصادهای رانتی است. این قراردادها اغلب بدون برگزاری مناقصات شفاف و به صورت مستقیم به شرکت‌ها و افراد وابسته به حکومت اعطا می‌شود. این پروژه‌ها معمولاً با هزینه‌های گزاف و کیفیت پایین اجرا می‌شوند، که منجر به هدررفت منابع عمومی و افزایش فشار بر بودجه دولت می‌شود.

جمع بندی

رانت‌هایی که از آنها یاد شد حفره های رانت در بودجه و اقتصاد ایران است اما همه آنها نیست. این حفره های رانتی به طور هم‌زمان به افزایش هزینه‌های غیرمولد و کاهش درآمدهای مولد دولت منجر می‌شوند، و ترکیب این دو عامل باعث افزایش کسری بودجه می‌شوند. سیستم رانتی به جای تخصیص بهینه منابع به بخش‌های مولد و ایجاد ارزش اقتصادی واقعی، منابع را به گروه‌های خاص منتقل می‌کند که نتیجه‌اش ناکارآمدی اقتصادی و ناتوانی در تأمین بودجه عمومی است. افزایش درآمد دولت از قبل افزایش ارز یا قیمت بنزین، مادام که حفره های رانتی پابرجاست، نمی تواند بودجه را به تراز برساند.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 17:40


حفره های رانتی بودجه کدام است؟
احمد علوی
اول آبان ۱۴۰۳

توزیع رانت یکی از دلایل اصلی کسری بودجه در حاکمیت ولایی است. نوعی رابطه مستقیم میان افزایش کسری بودجه حکومت و افزایش رانت وجود دارد. به همین دلیل به محض و علیرغم افزایش درآمدهای دولت، توزیع رانت نیز افزایش می یابد. به همین دلیل هم است که علیرغم افزایش قیمت ارز و سوخت و بطور خاص بنزین در دهه اخیر، بودجه نه تنها به تراز نرسید بلکه کسری آشکار و پنهان آن نیز افزایش یافت. منظور از رانت در اینجا و در چارچوب بودجه بندی دسترسی ویژه باندهای قدرت در حاکمیت ولایی به منابع عمومی یا امتیازات اقتصادی است که از سوی مقامات بالای حکومتی و بویژه رهبر آن، به آنها اعطا می‌شود. در نظام‌ حاکمیت رانتی افراد یا گروه‌های که دارای رابطه سرسپردیگی به حاکمیت نشان میدهند، از این امتیازات بهره‌مند می‌شوند. این امر، طبیعتا ، ناکارآمدی بکارگیری منابع انجامیده و کسری بودجه را تشدید کند. برخی از دلایل اصلی این ارتباط به شرح زیر است.حاکمیت برای خرید سرسپردگی، حفظ وفاداری سیاسی و جلب حمایت افراد و گروه‌های خاص نظیر مداحان و حوزویان، به توزیع منابع عمومی در قالب رانت می‌پردازد. این منابع به جای سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد اقتصادی مانند زیرساخت‌ها، آموزش و بهداشت، صرف پروژه‌ها و برنامه‌هایی می‌شود که بازدهی اقتصادی واقعی ندارند. رانت‌خواران به دلیل دسترسی آسان به منابع، تمایلی به نوآوری یا افزایش بهره‌وری ندارند. با افزایش رانت‌خواری، بنگاه‌های رانتی به دلیل حمایت‌های خاص و دسترسی به منابع بدون نیاز به رقابت واقعی، کمتر به پرداخت مالیات تمایل دارند یا از طریق ارتباطات سیاسی از پرداخت مالیات معاف می‌شوند. این مسئله درآمدهای دولت را کاهش می‌دهد و به افزایش کسری بودجه منجر می‌شود. توزیع رانت اغلب همراه با فساد و سوءاستفاده از منابع عمومی است. هنگامی که منابع به صورت رانتی توزیع می‌شود، شفافیت کاهش می‌یابد و فرصت‌های فساد افزایش می‌یابد. هزینه‌های فساد نه تنها منابع عمومی را تلف می‌کند، بلکه هزینه‌های اضافی بر اقتصاد تحمیل کرده و فشار بیشتری بر بودجه دولت می‌آورد. در یک اقتصاد رانتی، منابع به طور ناعادلانه و ناکارآمد تخصیص می‌یابد. به جای آنکه منابع به سمت بخش‌های با بازده اقتصادی بالا هدایت شود، به نفع گروه‌های خاص توزیع می‌شود که در نهایت به کاهش تولید ناخالص داخلی و افزایش کسری بودجه می‌انجامد.
در یک سیستم رانتی، این نوع رانت‌ها نقش اساسی در شکل‌دهی به بودجه و منابع عمومی دارند و اغلب به شکلی توزیع می‌شوند که به نفع گروه‌های خاص و وابسته به قدرت سیاسی است.
در ادامه نقش هر یک از رانت‌های فهرست‌شده در بودجه‌بندی رانتی حاکمیت توضیح داده می‌شود:
۱. رانت نفتی
نفت به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع درآمدی برای بسیاری از کشورهای دارای منابع غنی مانند ایران، منبع اصلی رانت است. در سیستم رانتی، درآمدهای حاصل از فروش نفت به صورت مستقیم وارد بودجه دولت می‌شود، اما به جای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها یا تولید اقتصادی، بیشتر برای تأمین هزینه‌های جاری دولتی و پرداخت به گروه‌های رانتی و باندهای قدرت حامی نظام استفاده می‌شود. بخشی از رانت نفتی به شکل اجازه فروش نفت به سپاه پاسداران و نیروهای مسلح است. معنای این امر این است که بخشی از درآمدهای نفتی که معمولاً باید به خزانه عمومی دولت وارد شود، حتی پیش از وصول مستقیماً در اختیار این نهادها قرار می‌گیرد. این امر باعث کاهش سهم بودجه عمومی کشور از درآمدهای نفتی می‌شود. در نتیجه، دولت ممکن است با کسری بودجه بیشتری مواجه شود، زیرا درآمدهای نفتی نقش مهمی در تأمین مالی بسیاری از پروژه‌های عمرانی، اجتماعی، و خدمات عمومی دارند.
۲. رانت ارزی
دولت‌های رانتی اغلب نرخ ارز را کنترل می‌کنند و ارز دولتی با قیمت پایین‌تر را به گروه‌های رانتی و مرتبط با قدرت تخصیص می‌دهند. این ارزها به واردکنندگان خاص اختصاص می‌یابد که می‌توانند کالاها را با ارز دولتی ارزان وارد کنند و با قیمت آزاد بفروشند. این تفاوت قیمت‌ها منبع بزرگی از رانت است و موجب می‌شود که بودجه دولتی به جای استفاده بهینه از ارزهای ملی، صرف تأمین منافع گروه‌های رانتی شود.

۳. رانت مالیاتی
در سیستم‌های رانتی، قوانین مالیاتی به گونه‌ای تنظیم می‌شود که گروه‌های خاص از فرار و معافیت‌های مالیاتی برخوردار می‌شوند یا به دلیل نزدیکی به مقامات دولتی، از پرداخت مالیات فرار می‌کنند. این معافیت‌ها و فرارهای مالیاتی باعث کاهش درآمدهای دولت از بخش مالیات و افزایش کسری بودجه می‌شود. همچنین، نظام مالیاتی غیرشفاف و نابرابر اعتماد عمومی را به سیستم کاهش می‌دهد و توزیع ناعادلانه ثروت را تشدید می‌کند.



👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 17:02


از دیار عشق و آشتی، بخشی از مستند ناصر زراعتی درباره فریدون مشیری نمایش داده شده در برنامه شب فریدون مشیری از مجموعه شب‌های بخارا




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 17:02


دستخط فریدون مشیری (نامه ای به علی دهباشی)


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

24 Oct, 17:02


ریشه در خاک، شعر و صدای فریدون مشیری


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 09:20


فقدان طبقۀ متوسط به مثابه گسترش نابرابری های اجتماعی
محمدباقر تاج الدین

طبقۀ متوسط، طبقه ای است که ضمن داشتن توانمندی های اقتصادی و درآمدی دارای توانمندی های فکری، فرهنگی و اجتماعی است و می تواند به نیرویی اجتماعی برای توسعۀ متوازن تبدیل شود. به عبارت دیگر، طبقۀ متوسط به نوعی بخش مدنی هر جامعه ای را شکل می دهد و نمایندگی می کند و با داشتن میزان قابل توجهی از توانمندی های فکری و معرفتی و همچنین رفتارهای مناسب و منطقی زمینه های ایجاد یک جامعۀ متعادل و نرمال را فراهم می سازد. در واقع وجود طبقۀ متوسط گسترده و قوی در هر جامعه ای نشانگر توزیع عادلانه و برابرانه قدرت و ثروت در جامعه هم هست و هر چقدر این طبقه تضعیف شود و در مقابل طبقه فقیر و پایین گسترده تر شود آن وقت است که شاهد گسترش نابرابری های اجتماعی گسترده در جامعه بوده و چنین شکاف طبقاتی ای جامعه را مستعد بروز و ظهور انواع و اقسام خشونت و درگیری و نزاع خواهد ساخت.

عموما کارکنان دولت و بخش خصوصی، استادان دانشگاه، معلمین، و بخشی از کارگران فنی و تحصیل کرده را می توان به نوعی جزء طبقه متوسط به حساب آورد که دارای درآمد، تحصیلات و شغل مناسبی بوده و از همه مهم تر این که توان علمی، فکری و فرهنگی لازم برای فعالیت های مدنی را دارا هستند. به عبارت دیگر طبقه متوسط قدرت و نفوذ لازم برای ایجاد بسترهای مناسب جهت توسعه جامعه را دارا هستند. بدیهی است که شرایط نامناسب و ناگوار اقتصادی و سیاسی و اجتماعی می تواند موجب تضعیف طبقه متوسط شده و حتی موجب سقوط این طبقه به طبقۀ پایین شود. در این سال ها هر چقدر جلوتر آمدیم و شرایط اقتصادی بدتر شد نه تنها شاهد اسف بارتر شدن طبقۀ پایین یا به اصطلاح طبقۀ محروم و فقیر جامعه بودیم بلکه بدتر این که طبقۀ متوسط جامعه نیز رفته رفته دچار سقوط و اضمحلال شده است.

در شرایط فعلی که کشور دچار شرایط نامناسب اقتصادی شده است متأسفانه شاهد سقوط طبقه متوسط به طبقه پایین هستیم. بنابر آمارهای موجود در خصوص خط فقر در ایران که در مناطق شهری رقم حدود 30 میلیون تومان را تخمین زده اند(بنابر آمارهای رسمی چون برخی اقتصادان ها این رقم را 40 میلیون تومان تخمین زده اند) می توان گفت بخش قابل توجهی از افراد طبقه متوسط مانند استادان دانشگاه، کارکنان بخش دولتی و خصوصی و معلمین کم و بیش به سمت طبقه پایین سوق داده شده و این رانده شدن تا حدود زیادی اجباری هم بوده است. این موضوعی است که مورد اذعان برخی مسئولین کشور هم بوده است و جملگی از فقیرتر شدن طبقه متوسط و تضعیف آن سخن گفته اند.

سقوط طبقۀ متوسط پیامدهای ناخوشایند برای جامعه به همراه خواهد داشت که به برخی از آنها در زیر اشاره می شود:
1. رکود فکری و معرفتی طبقۀ متوسط، 2.تضعیف نفوذ طبقۀ متوسط در بخش مدنی جامعه، 3.تضعیف جامعۀ مدنی، 4.کاهش قدرت علمی و فکری جامعه، 5.تأخیر در بسط و گسترش فرایند دموکراسی و مدنیت در جامعه 6.تضعیف مشارکت مدنی و اجتماعی در مسیر توسعه کشور، 7.نا امیدی و سرخوردگی طبقۀ متوسط و به تَبَعِ آن نا امیدی و سرخوردگی طبقه پایین جامعه، 8.رها شدگی نمایندگی بخش مدنی جامعه، 9. فرسایش سرمایۀ اجتماعی، 10.تسلط هر چه بیشتر دولت بر نهادهای مدنی، 11.تضعیف کارکرد توسعه ای طبقۀ متوسط و 12.تعویق فرایند توسعه متوازن و پایدار کشور




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 08:40


ایرانی ها کاتارسیس می خواهند؟!
مجتبی لشکربلوکی

دکتر داریوش شایگان، فیلسوف و  ایران‌پژوه معاصر نوشته در کتاب افسون زدگی خود دست روی نکته جالبی می گذارد: شاید کمتر قومی به اندازه ایرانی خود را به باد انتقاد بگیرد ولی ما هیچگاه نمی کوشیم درد خود را دریابیم. انتقاد ما بیشتر جنبه بیزاری و فحاشی دارد تا جنبه تحلیلی. می دانیم یک جای کار لنگ است اما نمی دانیم کجا؟ می دانیم بسیاری از مسایل باید روشن شود اما نمی دانیم چگونه؟ بحث دقیق در باره عناصری که غالب بر تفکرِ یک ملت و خلقیاتِ اوست مستلزم اندکی حوصله و اندکی عشق است. حوصله نداریم چون می خواهیم یک شبه ره صد ساله برویم. اغلب مضطربیم و چنان رفتار می کنیم که انگار آخرالزمان است و بلایی بزرگ از آسمان بر سر ما نازل خواهد شد. شتاب زده ایم زیرا که مضطربیم. اضطراب موقعی بوجود می آید که انسان از [ریشه و دلیل اصلی] دردِ خود آگاه نباشد. حصول این آگاهی و مطرح کردن آن از جمله لوازم بهداشت روانی یک ملت است. انتقاد مانند نیشتر جراح است که آلودگی چرکین را بیرون می ریزد.
ارسطو معتقد بود که نمایش آثار تراژدی یونان سبب می شد که همه نیروهای آزار دهنده ای که در درون انسان انباشته شده رها شده و سپس آرامش حاصل شود. این رهایی را ارسطو درون پالایی یا کاتارسیس می نامد. به گمانم موقع آن رسیده که ما نیز درون پالایی خود را آغاز کنیم. ( نقل از اینجا )

تحلیل و تجویز راهبردی:
مفهوم کاتارسیس بعد از مطرح شدن توسط ارسطو بعدها بارها و بارها با معانی کمابیش مشابه و گاهی متضاد به کار گرفته شد. این روزها برخی در روانشناسی کاتارسیس را به معنای تخلیه روانی یا رهایی هیجانی در نظر می گیرند(لینک). فردی را در نظر بگیرید که تجربه استرس در یک موقعیت شغلی، یا خیانت در زندگی زناشویی یا ورشکستگی اقتصادی را تجربه کرده باشد که ممکن است باعث احساس ناامیدی، خشم، تنش و ترس شود. در یک نقطه خاص، آن‌قدر این احساسات و آشفتگی روانی می تواند طاقت‌فرسا ‌شود. و فرد به مرز انفجار برسد، مگر اینکه راهی برای رهایی از این احساس فروخورده پیدا کنند. اینجاست که کارتاسیس یعنی رهایی هیجانی یا تخلیه روانی و تکنیک های روانشناختی مرتبط با کارتاسیس مطرح می شود. تا این جا کاتارسیس در بعد فردی، اما کاتارسیس برای یک ملت هم معنا دارد؟

حالا اگر تشخیص داریوش شایگان را بپذیریم که بهداشت روانی جمعی ما ایرانیان به خاطر ناکامی های بلندتاریخی و احساس عقب ماندگی و توسعه نیافتگی، به خطر افتاده است و با مساله ای دست کم با این سه ویژگی روبرو هستیم:
1) مدام خود را به باد انتقاد می گیریم تا مرز خودویرانگری.
2) این انتقاد ما بیشتر از آنکه تحلیلی و ریشه یابانه باشد، همراه با بیزاری و فحاشی است.
3) انتقادها همراه با سردرگمی است چون می دانیم یک جای کار لنگ است اما نمی دانیم کجا؟ می دانیم بسیاری از مسایل باید تغییر کند اما نمی دانیم چگونه؟

حال چه باید کرد؟
۱) رویکرد پرسشگری خود را تغییر دهیم: به عنوان مثال به این سوالات دقت کنید: چرا ما این قدر بدبختیم؟ ما چقدر عقب مانده ایم؟ در کدام حوزه ها ما پیشرفت کرده ایم و در کدام ها نیازمند بهبود هستیم؟ در کدام حوزه هم تراز جهانی رشد کرده ایم و به چه دلایلی در برخی حوزه ها نتوانستیم مانند متوسط جهان پیشرفت کنیم؟ برخی از این سوالات با رویکرد خودویرانگری است و جنبه مخدر دارد و برخی سوالات همراه با لایه ای از امیدواری مطرح می شود و رویکرد خودپالایی دارد.

۲) رویکرد پاسخ یابی خود را تغییر دهیم: گاهی پرسش هایی که مطرح می کنیم خوب است اما رویکرد پاسخ دهی ما غلط است. یکی از دوستان به شوخی می گفت روح داریوش کبیر در ما ته نشین شده است و ما کلا هر کاری را که می خواهیم انجام دهیم باید بزرگ و اساسی باشد. پاسخ های کلان، آرمانی و دور از دسترس باعث می شود که نتوانیم از پنجره های کوچک و روزنه های محدودی که پیش روی ماست استفاده کنیم و به راه حل های کوچک، مقطعی و محلی بی توجهی کنیم. بدیهی است که همه ما می خواهیم کارهای بزرگ، اساسی، زیرساختی و دگرگون ساز انجام دهیم اما تاریخ می گوید که ممکن است انقلاب ها در طول یک روز رخ دهد اما انباشتی از اقدامات کوچک مقطعی محلی رخ داده است و آنگاه خود را در یک انقلاب ناگهانی نشان داده است.

خلاصه کنم، می شود هم سوالات را به گونه ای پرسید که نتیجه ای جز نفرت و بیزاری از خود و ناامیدی ایجاد نکند و هم پاسخ ها را به گونه ای بیابیم که نتیجه ای جزء آرمان گرایی کور و بی عملی تولید نکند. ملتی به بهره مندی و توسعه می رسد که سوالات امیدوارانه بپرسد و پاسخ های خردمندانه بیاید. خلاصه آنکه به تعبیر شایگان؛ اندکی حوصله! اندکی عشق!



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 08:02


۵۰۰۰ روز! حصر اشخاص یا حصر ایده‌های نجات‌بخش؟

بخش دوم

در قسمت اول این یادداشت به دو ایده محوری مهندس موسوی پرداخته شد: یکی تحت عنوان تقدم با ایران و منافع و عزت ایرانیان و دیگری با عنوان سیستم محوری بجای شخص محوری. در این قسمت به سومین ایده او می‌پردازیم که عمدتا معطوف به عرصه سیاست خارجی است.

اینها از جمله ایده‌هایی است که اگر در سالیان گذشته به‌کار بسته می‌شدند و یا دست کم بدانها توجهی می‌شد امروز کشور ایران و منطقه خاورمیانه در چنین وضعیت نابسامان و بحرانی گرفتار نبود. مضافاً اینکه اینها ایده‌هایی بنیادین و اساسی به‌شمار می‌آیند که همین امروز هم قابلیت کاربردی دارند و با به‌کارگیری آنها می‌توان دنیایی متفاوت و به مراتب بهتر و زیباتر توأم با آشتی و دوستی و همزیستی مسالمت‌آمیز برای ساکنان مظلوم و مصیبت‌زده این بخش از کره زمین به ارمغان آورد…

شاید بتوان گفت مهندس موسوی از معدود مدیران رده اول اجرایی کشور در عصر حاکمیت جمهوری اسلامی بود که به صورت مکتوب و علنی «استعفا» داد و مهمترین دلیل استعفای او هم که در متن «استعفانامه» مشهور او آمده مربوط به پنهانکاری در عرصه سیاست خارجی و ملاحظه ردپایی از سیاست‌های ماجراجویانه بدون اطلاع ایشان و دولت وقت بوده است.

اگر ایده‌های مندرج در آن «استعفانامه» در ادوار بعدی و بالاخص در دوره احمدی‌نژاد و رئیسی جدی گرفته می‌شد امروز نه آسمان و زمین غزه و لبنان و یمن اینگونه زیر بمباران و موشک باران مداوم اسراییل و حامیانش می‌بود و نه مردم ستمدیده و بی پناه آنها این چنین آماج حملات هوایی و زمینی و غرق در خون و عزا و ماتم بودند و نه ایران در منطقه و جهان یکه و تنها می‌ماند و نه وضع مالی و معیشتی مردم ایران به چنین فلاکتی می‌رسید و نه هم حاکم خودرأی و کینه‌توز کشور تا این حد منفور ملت واقع می‌شد.

متن کامل بخش دوم

بخش اول اینجا

کلمه


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 07:20


خشم زلیخا بر شحنه‌ی شهر

کتایون ریاحی:

«از اطلاعات زنگ زدن، گفتن هشتگ زن زندگی آزادی استوری کردی... گفتم ببخشید یادم رفت هشتگ کنم.

گفت: شعار اغتشاشات را نوشتید. گفتم اغتشاش نه جنبش.
گفت: اغتشاش بود. گفتم: جنبشه.
گفت: من دارم میگم اغتشاش... گفتم: خب شما دارید اشتباه می‌کنید.
گفت: من به شما نباید توضیح بدم... استوری را پاک کنید. گفتم: اتفاقا شما باید به من توضیح بدید، چون حقوق و دستمزدتان از مالیات من و بقیه مردم تأمین می‌شود.
گفت: همین که میگم... و خوش‌بختانه تلفن قطع شد.»




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 06:40


👆👆👆
راز ماندگاری خرافات در فرهنگ سیاسی ایران نیز همین است. خرافات می‌توانند به شکل‌گیری ذهنیت جمعی کمک نماید و در نتیجه به توجیه اقدامات حاکمیت و حفظ وضعیت موجود کمک کند.

خرافات به عنوان گفتمان قدرت: بر پایه نظریه "دانش-قدرت" ، خرافات می‌تواند شکلی از گفتمان باشد که توسط شبکه نهادهای قدرت (دینی، حکومتی، یا حتی شبه علمی) برای سیطره و تسخیر بینش، نگرش و کنش افراد و گروه های اجتماعی بکار گرفته می‌شود. به زبان دیگر خرافات، اگرچه ممکن است در نگاه اول بی‌اساس یا غیر موجه به نظر برسد، کارکرد خرافه بازگویی حقیقت نیست بلکه می‌تواند به ابزاری برای حفظ قدرت و ایجاد حقیقت اجتماعی تبدیل شود. از این منظر، خرافات نوعی سازوکار گفتمانی است که به بازتولید سلسله‌مراتب قدرت و در نتیجه توزیع منابع سیاسی، اجتماعی اقتصادی، و تأثیرگذاری بر ذهنیت عمومی کمک می‌کند.

رابطه خرافات با مفهوم "حقیقت": از منظر تئوری "دانش-قدرت" "حقیقت" امری ثابت و مطلق نیست، بلکه در طول تاریخ به واسطه گفتمان‌های مختلف ساخته شده است بنابراین متغیر و متکثر است. در این چارچوب، خرافات را می‌توان نوعی "حقیقت محلی" یا "حقیقتِ گفتمانی" دانست که از طریق سازوکارهای شبکه قدرت شکل گرفته و تثبیت شده است. "حقیقت محلی" یا موقعیتی به نوعی از حقیقت اشاره دارد که در چارچوب زمان و مکان خاصی شکل می‌گیرد. این حقیقت به شرایط فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی محلی وابسته است. منظور از "حقیقت گفتمانی" اما "حقیقتی" است که در چارچوب یک گفتمان خاص تولید می‌شود. گفتمان به عنوان مجموعه‌ای از معارف، انگاره ها، باورها و نظام‌های زبانی که واقعیت را معنا می‌بخشند، نقش اصلی را در شکل‌گیری و تولید "حقیقت" ایفا می‌کند. به عبارت دیگر، خرافات بخشی از گفتمان اجتماعی است که به مردم عرضه می‌شود و می‌تواند در چارچوب فرهنگی و تاریخی خاص، به عنوان "حقیقت" پذیرفته شود.

نقش نهادهای قدرت در تقویت خرافات: بنا به نظریه "دانش-قدرت" نقش نهادهای قدرت در نظم‌بخشی به معرفت و حقیقت اشاره می‌کند. از این دیدگاه، نهادهای دینی یا حکومتی می‌توانند با استفاده از گفتمان‌های خرافی، به تثبیت نفوذ و مشروعیت خود کمک کنند. خرافات به این نهادها اجازه می‌دهد تا گرایش فکری جامعه را کنترل و نظارت کنند و افراد را به شیوه‌ای مناسب با اهداف قدرت هدایت کنند.

مقاومت و مواجهه با خرافات: از زوایه نظریه "دانش-قدرت" ، گفتمان‌های مخالف و مغلوب با تولید خرافات خاص خود نیز می‌توانند بخشی از مقاومت علیه گفتمان قدرت غالب باشند. در چنین شرایطی، مبارزه با خرافات نه تنها به عنوان دفاع از عقلانیت، بلکه به عنوان شکلی از مبارزه با قدرت و نظم مستقر تلقی می‌شود. مبارزه با خرافات در این چارچوب می‌تواند به نوعی مقاومت بوسیله خرافه مغلوب علیه بازتولید قدرت باشد که از طریق گفتمان‌های خرافی غالب تثبیت شده است.

جمعبندی
بر مبنای بر پایه نظریه "دانش-قدرت" خرافه‌های مذهبی را می‌توان بخشی از شبکه‌های دانش-قدرت دانست که در چارچوب گفتمان‌های مختلف تولید و بازتولید می‌شوند. بنا به این نظریه به جای تحلیل خرافات به‌عنوان باورهای نادرست یا غیرموجه، آن‌ها را باید به‌عنوان سازوکارهایی و فن آوری در نظر گرفت که به نظم‌بخشی و شکل‌دهی به جوامع و افراد در شبکه توزیع قدرت کمک می‌کنند. بنا به این دیدگاه، خرافات مذهبی کارکردهایی دارند که در ایجاد و تقویت گفتمان‌های قدرت و مشروعیت‌بخشی به نظام‌های اجتماعی و سیاسی مؤثر هستند. بنابراین به جای تمرکز بر صحت یا عدم صحت خرافات، باید به بررسی نحوه تولید، توزیع و نقش این باورها در ساختارهای قدرت پرداخت.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 06:40


«خرافه» چه نقشی را در گفتمان حکومتی بازی می کند؟
احمد علوی
۳۰ مهرماه ۱۴۰۴

هنوز داستان هاله نور سازمان ملل احمدی نژاد از یادها نرفته است. هاله نور تنها اختصاص به احمدی نژاد نداشت، بلکه دائما در سطح غیر رسمی و رسمی ساخته و پرداخته میشود. رسانه های های حاکمیت ولایی هم بطور نظاممند سهم قابل توجهی از بودجه کشور را به صدا و سیمای حکومتی و سایر رسانه های اختصاص میدهند هدف آنها تولید خرافات و "هاله نور" است. به یک معنا میتوان گفت، خرافات هنوز سهم گسترده‌ای در فرهنگ سیاسی ایران و فرهنگ عامه دارد. پژوهشگران علوم اجتماعی و انسان شناسی، نظریه های گوناگونی را برای توضیح پیدایش، پویش و پایداری خرافات عرضه نموده اند. مثلا بنا به یک گمانه خرافات به‌عنوان راه‌حل‌های ساده‌ای برای پدیده‌های ناشناخته، ناگوار یا پیچیده‌ای که علم یا مذهب پاسخ کافی برای آن‌ها ارائه نداده است، در فرهنگ عامه ریشه دوانده‌اند. این باورها مانند باور به شانس، بخت سرنوشت یا اغلب به برخی از مردم کمک می‌کنند تا رویدادهای غیرمنتظره یا چالش‌های زندگی را به نوعی توجیه کنند. ژرژ بوله (Georges Balandier) خرافات را به‌عنوان یک نوع گفتمان اجتماعی می‌بیند که می‌تواند در برساختن هویت‌های فرهنگی و اجتماعی نقشی کلیدی داشته باشد. او معتقد است که خرافات نمایانگر ارزش‌ها و نگرش‌های جمعی یک جامعه هستند. این پژوهشگر تأکید می‌کند که خرافات می‌توانند در فرآیند ساخت هویت فردی و جمعی تأثیرگذار باشند. جامعه شناس نامدار فرانسوی امیل دورکیم هم از منظر کارکردگرایی (Functionalism) تایید می کند خرافات مذهبی از نیازهای اجتماعی برای ایجاد انسجام و هویت جمعی شکل می‌گیرند. این یادداشت اما نظریه خرافات را از منظر "دانش-قدرت" میشل فوکو به آزمون می گذارد.

مفهوم واژهٔ «خرافه»

واژهٔ «خرافه» در ادبیات قدیم عرب از لحاظ لغوی به روایت های شگفت انگیزی اشاره دارد که در بدو امر غیرواقعی یا افسانه‌ای به نظر می‌آیند. در فرهنگ لغت‌های قدیمی عربی، خرافه به معنای «حکایتی غیرواقعی یا افسانه‌ای» آمده است. این واژه ابتدائا اسم خاص فردی به نام «خرافه» بود بنا به یکی از داستان‌های مشهور عرب، توسط جن‌ها دزدیده شد و پس از بازگشت، داستان‌های عجیب و غریبی از آنچه در دوران اسارت خود دیده بود برای مردم تعریف کرد. این داستان‌ها آن‌قدر عجیب و باورناپذیر بودند که مردم او را متهم به دروغ‌گویی یا اغراق کردند، و از آن به بعد هر روایت غیرواقعی، فراواقعیت و عجیب «خرافه» نامیده شد. صورت بندی از تعریفی جامع، مانع، و مورد اجماع از مفهوم خرافه بسیار دشوار است. اما عجالتا میتوان ادعا کرد، خرافه به باورها یا مناسکی اطلاق می‌شود که بر پایهٔ عقلانیت، علم، یا شواهد تجربی قابل تایید نیستند. چنین باورهایی اغلب به دلیل ناتوانی از تبین رخدادها طبیعی و اجتماعی به وجود می‌آیند. خرافه‌ها معمولاً به توضیحاتی جهان برتر از جهان محسوس مادی، سرنوشت، یا نیروهای غیرمادی نسبت داده می‌شوند و شامل اعتقادات در مورد جادو، طلسم‌ها، شانس، یا پیش‌گویی‌ها هستند. این باورها می‌توانند به صورت اعمال یا آیین‌هایی ظاهر شوند که معتقدانش باور دارند می‌کنند می‌تواند به نتایج خاصی مانند سیطره بر تحولات طبیعی یا تحقق اموری در آینده بی انجامد. برای مثال برخی باور دارند که خواندن زیارت‌های خاصی، یا دخیل بستن به ضریحی می‌تواند به‌طور سریع و مستقیم مشکلات مالی را حل کند. یک نمونه دیگر از این خرافات که کارکرد سیاسی هم دارد گفته سخنگوی ستاد سالگرد قاسم سلیمانی است که مدعی شده بود: «برخی از دوستان سردار سلیمانی گفتند که در برخی از عملیاتی که بر علیه نیروهای صهیونیستی در منطقه انجام می دهند، بعضی شب ها سردار به خواب دوستان می آید و نقشه راه اجرای عملیات را به ما نشان می دهد». بنا به خرافه دیگری، کاظم صدیقی کراماتی را به محمد تقی مصباح یزدی نسبت داده و گفته است که او زمان دقیق فوت خود را پیش‌بینی کرده و هنگام غسل نیز چشمان خود را باز کرده و به غسال لبخند زده است.

دیدگاه فوکو در مورد خرافات از منظر گفتمان و قدرت:

اگرچه فوکو به طور مستقیم خاص به تحلیل خرافات نپرداخته، اما براساس چارچوب نظری او یعنی نظریه "دانش-قدرت" (Knowledge-Power) ، می‌توان خرافات را به عنوان بخشی از فن آوری (تکنولوژی‌های) قدرت بررسی کرد که به تولید و بازتولید سلطه در جامعه کمک می‌کند. به‌عبارت دیگر، خرافات تنها باور نادرست یا نابخردانه نیست، بلکه ابزاری است که در قالب گفتمان‌های اجتماعی و فرهنگی به تثبیت مناسبات قدرت و سیطره گروهی بر گروه دیگر کمک می‌کند. بنا به نظریه "دانش-قدرت" حاکمیت می‌تواند با ایجاد و تقویت خرافات به سیطره بر مناسبات اجتماعی بپردازد.


👇👇👇
#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 06:33


جنگ پايان خواهد يافت
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت
و باقى ميماند آن مادر پيرى
كه چشم به راه فرزند شهيدش است
و آن دختر جوانى
كه منتظر معشوق خويش است
و فرزندانى
كه به انتظار پدر قهرمانشان
نشسته‌اند،
نمی‌دانم چه كسى وطن را فروخت
اما ديدم چه كسى
بهاى آن را پرداخت …

محمود درويش





#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 06:01


ترفند پلیدی برای کشتار غیر نظامیان
عمادالدین باقی
سرمقاله روزنامه سازندگی۳۰ مهر ۱۴۰۳

۳۵ سال قبل از انقلاب مشروطیت ایران میرزا یوسف خان مستشارالدوله با انتشار کتاب 《یک کلمه》 می‌خواست بگوید همه مشکل ما در یک کلمه است:《قانون》. سخن به غایت درستی بود اما نکته دیگری که پیچیدگی مسئله را بیشتر نشان می‌دهد ولی پنهان ماند، دور زدن قانون است یعنی ظلم و جنایت به نام قانون.
این نه فقط در قانونگذاری‌های داخلی که در سطح بین‌المللی هم به وفور دیده می‌شود. برای مثال اسناد بین‌المللی حقوق بشر دوستانه، قانون الزام آوری است که هرگونه تعرض به غیرنظامیان در جنگ را ممنوع می‌کند و اصل تناسب بیانگر این است که اگر تردیدی وجود داشته باشد که هدف حمله، نظامی است یا غیرنظامی؟ از باب احتیاط باید اصل را بر غیرنظامی بودن گذاشته و از تعرض به آن خودداری کنند اما برخلاف این اصل عادلانه و انسانی، آنچه رخ می‌دهد ترفندهایی برای نادیده گرفتن این سند بین المللی است.
یکی از رایج‌ترین ترفندها این است که دانیل هاگاری سخنگوی ارتش اسرائیل، گفت:"از هر کسی که در نزدیکی یا داخل خانه‌هایی است که حزب‌الله تسلیحات در آنجا مخفی کرده است، درخواست می‌شود فورا این محل را ترک و از آنجا دور شود". همچنین وزیر خارجه دولت اسرائیل، یسرائیل کاتس نیز همچون هاگاری گفته است: "نصرالله مردم لبنان را به گروگان گرفته و در خانه‌ها و روستاهای آن‌ها موشک و سلاح قرار داده تا غیرنظامیان اسرائیل را تهدید کند. این یک جنایت جنگی آشکار است. ما این واقعیت را نخواهیم پذیرفت و با تمام قوا برای تغییر آن اقدام خواهیم کرد.
این در حالی است که حزب الله با داشتن تونل ها و شهرهای موشکی که ویدیوی ان را منتشر کرده و خود رسانه‌های اسراییلی پیوسته از تونل های مخفی آنها می گویند، نیازی به این کار نداشت.
اسراییل با هدف شوراندن مردم لبنان علیه حزب الله دست به چنین‌جنایاتی می زند و جان مردم برایش پشیزی ارزش ندارد. "هشدار تخلیه" نیز ترفند پلید دیگری است زیرا از یکسو به قول نفیسه کوهنورد در گزارش میدانی از لبنان در بی بی سی فارسی، مقارن با ترور حسن نصرالله، فاصله هشدار و حمله انقدر کوتاه بود که هیچکس فرصت نمی کرد خود را نجات دهد.
ثانیا مگر مردم می توانند به همین آسانی خانه و زندگی را رها کرده و اواره و خیابان خواب شوند؟
وقتی این روش هولناک تر می شود که کشورهایی مانند امریکا و المان هم از ان حمایت می کنند. وزیر خارجه آلمان می گوید: «چون حماس در بین غیرنظامی‌ها پناه می گیرد حمله به غیرنظامی‌ها از سوی اسراییل مورد حمایت ماست».
بی بی سی فارسی هم در پی اعلام وزارت بهداشت لبنان مبنی بر این که در حملات هوایی اسرائیل به ساختمان‌های شهرداری نبطیه در جنوب لبنان، ۱۶ نفر کشته و ۵۲ نفر زخمی شده‌ و شهردار نبطیه نیز در این حمله کشته شده است. گزارش داد که متیو میلر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد درباره حمله مرگبار به ساختمان‌های شهرداری نبطیه با اسرائیل در تماس است تا از علت این حمله مطلع شود. متیو میلر در نشست خبری خود گفت «حزب‌الله گاهی از داخل خانه غیرنظامیان عملیات‌هایش را انجام می‌دهد». مقامات آمریکایی با این نوع توجیه کشتار غیرنظامیان در واقع می‌خواهند ادامه ارسال پیشرفته‌ترین سلاح‌های کشتار و ویرانی به اسرائیل را توجیه کنند.
با این ترفندها دیگر هیچ مرزی میان مناطق مسکونی و نظامی وجود ندارد و اصل احتیاط در اسناد حقوق بشر دوستانه بی معنی است. از این پس در جنگ ها هیچ مصونیتی برای زنان و کودکان و غیرنظامیان نیست و این نسبت به جنگ های سنتی نوعی عقبگرد بوده و وحشیانه تر است.
این یک دکترین نظامی اعلام شده و معروف اسراییل به نام《دکترین ضاحیه》 است که با ویرانی گسترده، طرف مقابل را پشیمان کنند و آن را یک روش بازدارنده برای آینده می دانند. 
این نکته باید قابل توجه کسانی باشد که ممکن است این تئوری حقوق بگیران رسانه‌های فارسی وابسته به اسرائیل و عربستان را که می‌گویند آمریکا و اسرائیل با جمهوری اسلامی می‌جنگند نه با ایران، باور کنند. هرچند صدها حکومت در تاریخ ایران آمده‌اند و رفته‌اند و ایران مانده است و نسبت تساوی میان آنها و ایران وجود ندارد اما استفاده از این نکته بدیهی برای توجیه تجاوز به ایران، عملی ضد انسانی است به ویژه که با قدرت‌هایی سرکار داریم که به هیچ اصل انسانی و اخلاقی در جنگ پایبند نیستند.
در  ویکی پدیا درباره دکترین ضاحیه آمده است:  دکترین ضاحیه، راهبردی نظامی است که توسط گادی آیزنکوت، ژنرال اسرائیلی ایجاد شد..

👇👇👇


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 06:01


👆👆👆

این دکترین اشاره می‌کند که در یک جنگ نامتقارن شهری، ارتش عمداً زیرساختهای غیرنظامی را هدف قرار دهد تا با افزایش رنج و عذاب غیرنظامیان، بازدارندگی افزایش یابد. نام این دکترین از اسم ضاحیه، یک محله جنوبی بیروت گرفته شده که طی جنگ لبنان ۲۰۰۶ در آن ساختمان‌های بزرگی وجود داشت و ارتش دفاعی اسرائیل آن‌ها را با بمباران و ویران کرد. اسرائیل متهم شده که این دکترین را در جنگ غزه نیز بکار برده‌است.
اولین اشاره به این دکترین توسط ژنرال گادی آیزنکوت، فرمانده ناحیه شمالی ارتش دفاعی اسرائیل در اکتبر ۲۰۰۸ صورت گرفت. او گفت:  " این یک پیشنهاد نیست بلکه طرحی است که دستور آن داده شده‌است. آسیب زدن به مردم تنها راهی است که جلوی نصرالله را می‌گیرد. یارون لاندن، روزنامه‌نگار اسرائیلی، در سال ۲۰۰۸ نوشت که این دکترین، "در گفتمان امنیتی ما تثبیت خواهد شد".
هرچند گاهی این دکترین ضد انسانی را عریان تر و ضدانسانی تر هم عمل می کنند چنانکه جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در واکنش به اظهارات اسموتریچ وزیر اسرائیلی در خصوص کشتار فلسطینیان از طریق گرسنگی دادن، ان را شرم‌آور دانست و محکوم کرد و تاکید کرد کُشتن دو ملیون فلسطینی از گرسنگی برای برگرداندن گروگان ها و گرسنه نگه داشتن عمدی غیرنظامیان، جنایت جنگی محسوب می شود. جوزف بورل افزود؛ اظهارات اسموتریچ یکبار دیگر حقیر بودن قوانین بین‌المللی و اصول اساسی حقوق بشر را به اثبات رساند.
بنابراین اگر حزب الله بعد از نسخه تجویزی قدرت های مذکور که شاید ان را در معرض نابودی فیزیکی قرار دهد، بیانیه داده و خطاب به شهرک نشینان و شهرنشینان در شمال اراضی اشغالی درخواست کند اطراف پایگاه ها و تجمعات نظامی نباشند. زیرا "ارتش دشمن اسرائیلی از خانه های شهرک نشینان در برخی از شهرک های شمال فلسطین اشغالی به عنوان مراکز تجمع افسران و سربازان خود استفاده می کند و پایگاه های نظامی خود که تهاجم علیه لبنان را مدیریت می کنند در داخل محله های شهرکها در شهرهای عمده اشغالی قرار دارند... و این منازل و پایگاه‌های نظامی هدف نیروی هوایی و موشکی مقاومت اسلامی هستند" نوعی مقابله به مثل بلکه کمتر از آن است که شروع کننده اش آمریکا و اسراییل هستند.
کسانی که از اسراییل به عنوان رژیم دموکراتیک نام می برند خیانتی در همان اندازه جنایت جنگی او را مرتکب می شوند زیرا رژیم دموکراتیک باید انسان محور باشد نه اینکه جان مردم خود و هواداران خودش محترم و جان دیگران غیر محترم باشد. یک رژیم ضد بشری و جانی نمی تواند دموکراتیک باشد.


#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 05:46


دکتر آهنگ کوثر درگذشت

دکتر آهنگ کوثر که با لقب «پدر آبخوان‌داری ایران» شناخته می‌شود، پیش از ظهر امروز در سن ۸۸ سالگی در شیراز درگذشت.

او از منتقدان سدسازی در ایران محسوب می‌شد، چرا که معتقد بود حداقل ۱۴ میلیون هکتار از مساحت ایران پتانسیل ذخیره‌سازی آب در زیرزمین را دارد./شهرما




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 05:20


رفیق دزد بنای شریک قافله شدن دارد
ناصر دانشفر

به گمانم به جز رسوفیل‌های بی‌وطن، کسی در این سرزمین شک ندارد که همسایهٔ شمالی ما هیچگاه قابل اعتماد نبوده و ضربه‌هایی که ما از نیاکان آیت‌الله پوتین و شخص ایشان خورده‌ایم، در دنیا از هیچ ناحیهٔ دیگری متحمل نگشته‌ایم.
این هم‌پیمان استراتژیک نظام مقدس که پس از جانبداری علنی از حق و حقوق شیوخ تازه به دوران رسیدهٔ امارات متحده، ما را مشنگ فرض کرده و پیشنهاد واسطه شدن بین حکومت‌های ماهیتاً دشمن ایران و اسرائیل را داده و بنا دارد که در این آخر عمری سر خیر شود.
نگارنده نیز چون برخی از هموطنان بر این باور است که طوفان‌الاقصی کلاه گشادی بود که این افسر ارشد کا‌گ‌ب بر سر حماس گذاشت و با این خدعهٔ حساب شده همهٔ نگاه‌ها را از جنگ اوکراین منحرف نمود و خود را از منجلاب خودساخته تا حدی نجات داده است.
البته شواهد متعددی حاکی از آن است که رابطهٔ ولادیمیر با جناب بنیامین بعد از غوغای هفتم اکتبر شکرآب شده و آن دوستی در حد عشق و عاشقی، اکنون جای خود را به کدورت داده است. اما چه کسی است که نداند که این می‌تواند، تنها یک ادا و اطوار برای رد گم کردن باشد.
با این تفاسیر عاقلانه نیست که پیشنهاد میانجیگری رئیس مادام‌العمر کشور روسیه را با دیدهٔ مثبت نگریست.
اگر همهٔ این واقعیت‌های ملموس نیز، در مقابل چشمان ما مردم قرار نداشت، با توجه به شناخت عمیقی که سرکردگان روسیه از رهبران جمهوری‌اسلامی دارند، نمی‌توان باور کرد که ولادیمیر خان از چند و چون دعوای بین رژیم صهیونسیتی و خصم خونی این رژیم که خواهان محو آن است، بی‌خبر می‌باشد. با این حساب چرا باید به چنین طرح و نقشهٔ محیرالعقولی نگاه مثبتی داشته باشیم؟
جنگ بی‌تردید بلا می‌باشد و موجبات رنج و مشقت هر ملت درگیر کارزار را فراهم می‌آورد و لذا باید از هر پیشنهادی برای خاتمه دادن به این پدیدهٔ شوم استقبال نمود. تنها استثناء این قاعده، کشور متخاصم است. اینجاست که با توجه به سابقهٔ ننگین این دیکتاتور آدمکش، حتی اگر امکان مصالحهٔ جمهوری‌اسلامی و رژیم صهیونسیتی وجود داشت، باز هم باید که با احتیاط تمام به این پیشنهاد برخورد نموده و حتی از آن اجتناب کنیم.
به قول آن پیرزن ساده‌دل به جناب پوتین عرض می‌کنم که شما جیب ما را نزنید، راضی به این همه لطف و محبت و زحمت شما نیستیم.

عزت زیاد



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 05:05


رسانه‌های رژیم صهیونیستی فیلمی از یک مبارز حزب الله منتشر کرده اند که بسیار عجیب است.
رزمنده با یک سلاح انفرادی، با آرامش خاصی در چند جناح به سوی دشمن شلیک می کند در حالی که اصابت گلوله های دشمن به سویش واضح است.
عاقبت چون نتوانستند او را از پای درآورند، با یک بمب چند تنی، کل منطقه را زیر و رو می کنند.



سلمان کدیور




#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

23 Oct, 04:17


ادعای نشریه عبری: آرین طباطبایی، یک مدیر ایرانی در دفتر وزیر دفاع آمریکا، مظنون به افشای اسناد مربوط به برنامه های اسرائیل برای حمله به ایران است

روزنامه اسرائیل هایوم نوشت: آرین طباطبایی، مدیری در وزارت دفاع ایالات متحده، مظنون به افشای برنامه‌های حمله اسرائیل به ایران است. طبق گزارشی که شبکه اسکای نیوز ادعا می‌کند می‌کند که از چندین منبع در پنتاگون آمده است، طباطبایی، شهروند ایالات متحده با اصالت ایرانی، در دفتر وزیر دفاع لوید آستین به اسناد طبقه‌بندی شده‌ای درباره اسرائیل و ایران دسترسی گسترده‌ای داشته است.



آرین طباطبایی فرزند سیدجواد طباطبایی است.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Oct, 20:00


نقطه‌ی قرمز!

شورای سردبیری جامعه نو:
مجموعه‌ی علائم قابل‌روئیت نشان از وجود یک‌نیت پنهانی استراتژیک در خلیج‌فارس و اجرای تجدیدنظرشده‌ی طرحی قدیمی می‌دهند. احتمال‌دارد تاخیر در عملیات انتقامی اسرائیل، کنفرانس بی‌مقدمه و ‌بی‌سابقه‌ی اعراب و اروپائیان و اعلامیه‌ی غیرمنتظره‌اش با مفاد رادیکال و تازه درباره‌ی جزایر سه‌گانه‌ی ایرانی در تنگه‌ی هرمز و تهدید معمول بستن تنگه‌ی هرمز از سوی منابع مشکوک داخلی، اجزای طرح اشغال نظامی جزایر توسط ترکیبی از کشورهای دور از دسترس ایران، به‌بهانه‌ی جلوگیری از بسته‌شدن تنگه و حفظ امنیت عبور نفت باشد.
چنین اقدامی ایران را از نظر واکنش دچار وضعیت آچمز خواهدکرد: حمله به پایگاه‌های آمریکا در قطر، کویت، بحرین، عربستان، امارات و عمان به‌معنی به‌میان‌کشیدن جبهه‌ای از این کشورها به رویارویی با ایران خواهدبود؛ به‌ویژه امارات را از زیر ضربه‌ی ایران خارج‌خواهدکرد؛ چون امارات هم در اعتراض به اشغال جزایر با ایران همراهی تاکتیکی خواهدکرد.
نتایج درازمدت این‌طرح نیز قطعی‌کردن روند تعیین‌تکلیف جزایر در سازوکاری خارج از اراده‌ی ایران و مطابق میل دشمنانش خواهدبود، هرچند آمریکا و انگلیس به‌عنوان مجریان روکار این طرح اعلام‌خواهندکرد به مسئله‌ی مالکیت این جزایر داخل‌نمی‌شوند و اشغال موقت و به‌منظور تضمین سلامت عبور نفت است. اخیرا منابعی سخن از طرح اشغال جزیره‌ی خارک کرده‌اند که آشکار است یک طرح فریب برای ارائه‌ی اطلاعات غلط است.
اجرای طرح یادشده خارج از حوزه‌ی رقابت‌های درونی و احزاب آمریکا و امری بیشتر پنتاگونی (منافع و برنامه‌های کلان ایالات‌متحد) است و بهترین زمان اجرای آن بلافاصله پس‌از انتخابات آمریکا است.
روندهایی فرعی می‌تواند زمینه‌ساز اجرای کم‌دردسر چنین طرح‌های اشغال‌گرانه‌ای باشد. به‌وضوح از نقش پیش‌گیرانه‌ی سازمان‌ملل در چنین‌مواردی کاسته شده‌است و در معامله‌کده‌ی شورای‌امنیت چین و روسیه توسط دو مسئله تایوان و اوکراین قابل‌کنترل شده‌اند. امتناع آشکار ایالات‌متحد از ورود به مذاکره با ایران (که در شرایط تبلیغات انتخاباتی کار مثبتی نیست) نیز باید با همین پیش‌فرض ارزیابی شود.
اگر چنین باشد درهای دیپلماسی که تنها راه مقابله با چنین وضعیتی است  پیشاپیش به‌روی کشور بسته شده‌است. از دوسفر اخیر وزیرخارجه این‌نتیجه قابل‌درک است که ایران حرف و هدف مشترکی با هیچ‌یک از کشورهایی که ازشان بازدید شد، حتی با سوریه، ندارد.
تک‌افتادگی دیپلماتیک نتایج وخیمی برای ایران خواهدداشت. سوابق تاریخی از دقیقا یک‌قرن‌پیش (مجمع بین‌الملل پس‌از جنگ‌جهانی اول) نشان‌می‌دهد تک‌افتادگی دیپلماتیک ایران را معمولا به موقعیت وخیم دچارمی‌کند. در جنگ عراق این موقعیت پس‌از صدور قطع‌نامه‌ی 598 آن‌قدر وخیم شد که جز کشور خریدنی و ارزان‌قیمت بورکینافاسو هیچ‌کشوری حاضر به ملاقات سیاسی و صدور اعلامیه‌ی مشترک با ایران نبود.
آخرین فرصت استفاده از موقعیت تجدیدنظر در سیاست‌های منتهی به تک‌افتادگی دیپلماتیک کنونی دوران ظهور ناگهانی داعش در عراق و سوریه و امکان معامله‌ی ماندگار با جبهه‌ی ایالات‌متحد (هنگام کمک به آن) بود که غرور کاذبِ در مشت‌داشتن افسارها در عراق و سوریه و توهم میدان‌داری و خائن‌بودن دیپلمات‌ها موقعیت ایران را برای تغییر فرمان سیاست‌خارجی از بین برد. امید به این‌که بتوان این روند را بدون دریافت یک‌ضربه و به‌دنبال‌آن یک جام زهر معکوس‌کرد حداقل در چشم‌انداز پیش‌روی ما نیست.
شرط عقل در وضعیت جنگی یا بلافاصله-پیشاجنگی آماده‌شدن برای بدبینانه‌ترین موقعیت ممکن است. در چنین‌موقعیتی امکان تجدیدنظر علنی بدون هزینه‌ی سنگین در سیاست‌های شکست‌خورده وجودندارد و امکان موفقیت تغییر سو و جهت با معاملات پنهانی نیز کم است؛ اما به‌شرط پذیرش از سوی طرف‌مقابل تنها راه عاقلانه گریز از موقعیت بدخیم است. مثال تاریخی آن جنگ ویتنام است. ویتنامی‌ها در سال ۱۹۶۵ به آمریکا پیشنهاد شروع مذاکره دادند، اما غرور آمریکایی‌ها و توهم دست‌برتر باعث بی‌اعتنایی آن‌ها و ادامه جنگ شد. در سال ۱۹۷۲ که حاضر به مذاکره شدند شکست نظامی خود را آشکارکردند و دربرابر چشم جهان در پاریس به مذاکره علنی و قبول اشتباه و شکست در جنگ دچارشدند؛ اما سه‌سال پیش از آن خودشان مخفیانه تقاضای مذاکره کرده و آن را انجام‌داده‌بودند. شاید ما درحال رفتن به چنین‌نقطه‌ای و رسیدن به نوعی عمل قهرمانانه برای اجتناب از جنگ ایم. گریز به‌موقع از خویش و رسیدن به این‌نقطه عطف شجاعتی فراتر از شجاعت به جنگ فرستادن جوانان می‌خواهد!



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Oct, 19:20


زبانِ شعر می‌بایست بارِ اندیشه‌ی پریشیده را بکشد، به مصداقِ: «کِی شعرِ تَر انگیزد خاطر که حزین باشد؟»، ولی در یک جامعه‌ی برافروخته که امکانِ بیانِ اندیشه‌ی صریح به او داده نمی‌شود، عقده‌ها می‌توانند به صورتِ تیغِ دو دَم در‌آیند. تا آنجا که نشانه‌ی اعتراض است قبول، امّا در آنجا که با بنیادهای فرهنگیِ کشور سرِ ناسازگاری بیابند، دیگر سر به تخریب می‌زند.
بی‌اعتقادی یا مخالفت با یک رژیم، نباید تبدیل به عناد با تاریخ یا پایه‌های کشور بشود و خوش‌باوریِ جوانان را _که بیش از هر چیز احتیاج به یک آینده‌ی محکم دارند_ به بازی گیرد. متأسفانه این کار شد و حتّی بعضی از قلم‌های صاحب‌نام که هنوز کیابیا دارند، در آن سهیم بودند. از بعد از شهریور، در واکنش به نظامِ حاکم، یک «ویروسِ چپ» وارد خون جوانان ایران گردید که به صورت‌های مختلف تبرّز داشته و حتّی به بدنه‌ی دستگاهِ حاکمه و روزنامه‌های رسمی هم راه یافته است. من با چپ مخالفتی ندارم و خود همواره این ادّعا را داشته‌ام که در سمتِ چپِ «بزرگراهِ فکر» حرکت کرده‌ام. چپ، در نفْسِ خود خوب است، نشانه‌ی سَـرزندگی است، آنچه خوب نیست نه در چپ و نه در راست، "قلب" را به جای "اصل" نشاندن است، زیرا تاریخِ ایران لطماتی را که از «تلبیس» دیده، از هیچ دشمن ندیده.

هشدار روزگار
محمد‌علی اسلامی ندوشن



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Oct, 18:40


اصلاح طلبان و بیت آقای خمینی موضع خود را در قبال این سخنان ایشان که اتفاقا مشابه سخنان آمهدی میرباقری است روشن کنند
شهاب الدین حائری شیرازی

آیا می‌ارزید نیمی از ملت ما در ماجرای تسخیر شهید شوند؟
ارزش‌‎ ‌‏این[تصرف سفارت]در عالَم به این است که شما یک بتی که اینها درست کرده بودند و بت بزرگی بود که‌‎ ‌‏همۀ ممالک را گرفته بود، شکستید.
ارزش این عمل یک ارزشی نیست که ما بتوانیم به میزان‌‎ ‌‏درآوریم اینها ارزش دارد به اینکه ما نصف ملتمان هم کشته شوند.
اگر ملت ما هم دنبال او هر جور زحمتی به خودش راه بدهد،‌‎ ‌هر جور گرفتاری و تنگنایی که برایش پیش بیاید، ارزش دارد،ارزش این عمل به این‌‎ ‌‏نیست که ما شکممان یک وقتی گرسنه می‌ماند....مشروح

حاشیه
تکلیف بنده که تسخیر سفارت را معقول و مشروع نمی دانم روشن است کافیست کلمه تسخیر را در کانالم ویرایش ذهن سرچ نمایید تا دهها متن در رد آن بیابید. برای نمونه اینجا را کلیک کنید.

اما اثبات صداقت اصلاح طلبان به نقد این سخنان است، وقتی سخنان آمهدی میرباقری را مردود دانستند.
این یک ضعف هست برای بیت آقای خمینی و اصلاح طلبان که حاضر به نقد ایشان نیستند.



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Oct, 18:00


دست از سر دین بردارید!!
محسن آرمین

«با شنیدن سخنان آقای میرباقری خلف شایسته مرحوم مصباح که گفته است «اگر برای تحقق آرمان‌ها نیمی از مردم دنیا هم کشته شوند می‌ارزد»، یاد این جمله مرحوم مطهری در کتاب علل گرایش به مادی‌گری افتادم:

«هر وقت و هر زمان كه پيشوايان مذهبى مردم- كه مردم در هر حال آنها را نماينده واقعى مذهب تصوّر مى‏كنند- پوست پلنگ مى‏‌پوشند و دندان ببر نشان مى‏دهند ... بزرگترين ضربت بر پيكر دين و مذهب به سود مادّيگرى وارد مى‌‏شود.»

خدا رحمتش کند نیست که ببیند چه کسانی جایش را گرفته‌اند. از مطهری تا میرباقری،‌ فاصله دین مستقل از قدرت و دین وابسته به قدرت است؛ فاصله نیم قرن انحطاط اندیشه دینی در قرائت رسمی است. آقایان به چه زبانی بگوییم شما شیفته قدرت و فاقد صلاحیت اخلاقی و علمی برای نمایندگی دین خدا هستید. دست از سر دین بردارید.»



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Oct, 17:30


مذاکرات بلینکن و نتانیاهو روی قالی ایرانی!



#فرهیختگان راهی به رهایی

فرهیختگان

22 Oct, 17:30


گزیده تاریخ بیهقی- فصل اول و دوم- نویسنده #ابوالفضل_بیهقی- راوی رشید کاکاوند




#فرهیختگان راهی به رهایی