آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ @sociologicalperspectives Channel on Telegram

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

@sociologicalperspectives


محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛ (Persian)

آیا به دنبال یک کانال تلگرامی با محتوای جامعه شناسی فرهنگی هستید؟ اگر بله، کانال "آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛" منتظر شماست! این کانال تحت نام کاربری @sociologicalperspectives توسط محمد حسن علایی، دکتر جامعه شناسی نظری فرهنگی، اداره می‌شود. او مولف کتاب‌هایی همچون "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری" است. با پیوستن به این کانال، شما به رویکردهای جدید و جامعه شناختی دریایی از اطلاعات دسترسی خواهید داشت. از آخرین تحقیقات و مقالات تا نکات جالب و کنجکاوی در زمینه جامعه شناسی فرهنگی، همه چیز در اینجا پیدا خواهید کرد. شما همچنین می‌توانید با مدیر کانال از طریق آی‌دی @Dr_Mh_Alaei در ارتباط باشید. همچنین به صفحه اینستاگرام شخصی او در http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology مراجعه کنید. به عنوان یک افراد علاقمند به جامعه شناسی فرهنگی، این کانال برای شما طلایی است!

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

25 Jan, 16:06


🔶️🔸️سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم ...

(از سری جلسات حافظ‌خوانی)

♦️دکتر محمدحسن علایی

#حافظ

🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

25 Jan, 08:42


ای برادر تو همه اندیشه‌ای
من پلنگ زخمی‌ام در بیشه‌ای

ای برادر پای تا سر خونی‌ام
مثنوی در مثنوی مجنونی‌ام

ای برادر می‌زنی تو لاف عشق
نیست جز عنقا حریف قاف عشق

کار نحوی تا نیوفتد با نهنگ
بین کشتیبان و نحوی چیست جنگ

نیست عرفان در خور عرفان‌پژوه
این امانت را نیارد تاب، کوه

می‌نگنجد بحر اندر کوزه‌ای
درنیابد حال شه، دریوزه‌ای

فرق بسیار است بین "گفت" و "کرد"
دانه‌ی ریگی کجا و کوه درد

عاقل فرزانه می‌لافد ز عشق
عاشق بیچاره می‌پیچد به عشق

آب می‌فهمد عطش را نی سراب
موج می‌راند به دریا نی حباب

ما همه خاموش اولی در طریق
کی هیاهو خیزد از مرد غریق

بی هنر گر می‌گزیند پیشه‌ای
می‌نکاود کنه هر اندیشه ای

آب می‌نوشد ز ریشه هر گیاه
برگ می‌افتد ولی در اشتباه

ما کجا در بحر حیرت، او کجا
فرق باشد از خدا تا ناخدا

ای برادر تو همه اندیشه‌ای
من پلنگ زخمی‌ام در بیشه‌ای

ای برادر پای تا سر خونی‌ام
مثنوی در مثنوی مجنونی ام

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

24 Jan, 19:06


♦️نگاهی جامعه‌شناختی به "مسئولیت دوران گذار از بحران"

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)



"بحران" به معنای عام آن در همه‌ی ساحات حیات سیاسی و اجتماعی ایرانیان رخ نموده است، نگارنده به عنوان جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز حوزه‌ی وفاق، در این جستار، درصدد است وجه نظری اجمالی از منظر جامعه‌شناختی به "مسئله مسئولیت سنگین دوران گذار از بحران" بیافکند، پر واضح است که راه کار گذار از همه‌ی جوانب این بحران فراگیر تاریخی و فرهنگی در انحصار هیچ فرد یا گروه خاصی نیست و هر کدام از ما در مقام یک ایرانی، تنها می‌توانیم و باید از منظر تخصص و تجربه‌ی خویش، طرحی برای این گذار بیافکنیم، باشد که از تلائم و تعاطی مجموعه‌ی این رویکردها، و با تولد یک گفتمان جامع منطبق بر واقعیتهای جامعه، در سایه‌ی عزم و خودآگاهی ملی زمینه‌های این گذار حیاتی و سرنوشت ساز فراهم آید آنچه مورد تأکید نگارنده این جستار است تذکار مسئولیت دوران گذار به تک تک ایرانیان هست در هر جایگاه و مقامی که هستند تا خدای ناکرده با فرصت‌سوزی‌ها و فرافکنی‌ها زندگی میلیون‌ها ایرانی در معرض خطر قرار نگیرد. انداختن همه‌ی مسئولیت بر گردن حاکمیت و گشتن به دنبال مقصر اصلی بحران، بی آنکه قصد کتمان انواع ناترازی‌ها و ناکارآمدی‌ها را داشته باشیم، در این شرایط خطیر به هیج وجه به صلاح ملک و ملت نیست.

🔸️ ️ارزیابی کیفی نیروهای اجتماعی گذار از بحران

گستره‌ی این نیروها اگر نخواهیم با تنگ نظری‌ها و اغراض جناحی و سیاسی بنگریم بایستی همه‌ی تنوعات و تکثرات اثرگذار در بهبود وضعیت جامعه بحران‌زده ی ما را شامل شود، لذا این گستره بایستی از نیروهای گفتمان انقلاب گرفته تا روشنفکران منتقد و همه‌ی جریانات تحول خواه غیروابسته به عوامل مداخله‌جوی بیگانه را در بر می گیرد. آیا می‌توانیم بدون استفاده از ظرفیت نیروهای مجرب و اصیل سیاسی و نظامی و انقلابی حاضر در صحنه‌ی سیاسی کشور به این تحول توفیق یابیم؟ آیا می‌توانیم بدون اعتنا به نقش آفرینی ظرفیت عقلایی نیروهای کنار نهاده شده و محذوف به ظهور یک عقلانیت تحول خواه امیدوار باشیم؟ آیا می توانیم نسبت به نقش روشنفکران و نیروهای واسط که می‌توانند به طرفین شکاف‌های اجتماعی در گذر از تخاصم به تعامل چشم اندازهای عملی و نظری ارائه کنند، علی رغم تأکیدات مصلحان اجتماعی همچنان‌ در بستر تغافل باقی بمانیم؟!

🔸️ضرورت اعتمادسازی در بدنه‌ی اجتماعی عاملان تغییر

اکنون که رسانه‌های بیگانه در توصیف خویش از وضعیت کشور طی تلاش‌های شبانه روزی در ارائه تصویری اصلاح ناپذیر از جامعه با مداخله‌جویان بیگانه همدست شده‌اند، اکنون که خود دولتمردان در ابراز انواع ناترازی‌ها گوی سبقت را از هم می ربایند، اکنون که علی رغم همه‌ی تلاش‌ها و توفیقات در عرصه مقاومت در برابر نظام سلطه خسارت‌های سنگینی متحمل شده‌ایم، اکنون که تعطیلی های مکرر و نامتعارف در کشور اعلام می‌شود، اکنون که مردم در تجربه‌ی روزمره‌ی خویش طعم تلخ فقر و تورم و گرانی را با گوشت و پوست و استخوان خویش می‌چشند، و ... آیا وقت آن نرسیده است که در صحنه‌ی سیاسی کشور شاهد یک تلاش عینی و کاملا مشهود در مقام نظر و عمل برای تمهید مقدمات یک تغییر محسوس در وضعیت اسفناک جامعه باشیم و آیا این مهم جز از طریق ایجاد ساز و کارهای اعتماد‌سازی‌ فراگیر بین نیروهای اجتماعی ممکن است؟


🔸️استفاده از سرمایه اجتماعی نخبگان در سطح ملی

در راستای کاهش هزینه‌های اتخاذ تصمیمات اصلاحی سخت در دوران گذار از بحران اعم از تصمیم‌سازی برای انجام توافقات ملی و بین المللی و مبارزه با کانون‌های بحران‌آفرینی و فساد، و در جهت تقویت مقاومت ساختارهای اجتماعی و سیاسی و دفاعی در برابر تهدیدات منجر به فروپاشی، در اینجا می‌توان لیست بلند بالایی از نخبگان ملی، جامعه‌شناسان و علمای علوم انسانی و اهل فلسفه متعهد منافع ملی کشور را ذکر کرد که در مقام گفتمان‌سازی و نظریه‌پردازی می‌توانند برای تمهید مقدمات این تغییر و تحول و گذار از بحران و تضمین بقای امنیت جامعه، از طریق عناصر مسئول، صاحب صلاحیت و ذی نفوز فراخوانده شوند فلذا نگارنده صرفا به همین میزان در تذکار ضرورت استفاده از ظرفیت نخبگان فکری بسنده می‌کند با این امید که توجه و مشارکت اهل نظر دردمند و رسانه‌های مسئول را برای بسط و تنقیح این راه‌کار ایجابی به دنبال داشته باشد، با آرزوی ایرانی آباد و آزاد و فرجامی نیک برای همه‌ی عناصر دخیل در بهبود وضعیت جامعه بحران‌زده ایران، که بی‌تردید سزاوار زیستنی بس امن‌تر و آسوده‌تر و انسانی‌ترند.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

24 Jan, 17:14


شب همراه با داریوش شایگان
و اندیشه‌هایش


به مناسبت نود‌مین سالروز تولد دکتر داریوش شایگان، هشتصد و یازدهمین شب از سلسه شب‌های مجلۀ بخارا به نقد و بررسی زندگی و آثار دکتر شایگان اختصاص یافته است. در این نشست که در ساعت پنج بعد‌از‌ظهر یکشنبه هفتم بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در تالار فردوسی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌شود، دکتر ژاله آموزگار، نهال تجدد، مقصود فراستخواه، تورج اتحادیه و علی دهباشی سخنرانی خواهند کرد. همچنین از کتاب «سلوک در کناره‌ها» نوشتۀ محمد‌منصور هاشمی که از سوی نشر فرزان روز منتشر شده است، با حضور نویسنده رونمایی خواهد شد.

خانۀ اندیشمندان علوم انسانی: خیابان نجات‌الهی (ویلا)، چهارراه ورشو، تالار فردوسی

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

21 Jan, 04:52


♦️مرا گویی کجایی؟ من چه دانم!


دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)


قرن ها طول کشید تا آدمیان از توهم مرکزنشینی خویش بر روی کره ی زمین خارج شوند و خورشید را در مرکز بنشانند. گذشت و گذشت تا اینکه بشر به این نتیجه رسید که زمین سیاره ای هست که دور خورشید می چرخد. کپرنیک  اخترشناس، ریاضی‌دان، اقتصاددان و کشیش لهستانی-آلمانی بود که نظریه خورشیدمرکزی منظومه شمسی را گسترش داد و به صورت علمی درآورد. وی پس از سال‌ها مطالعه و مشاهده اجرام آسمانی به این نتیجه رسید که برخلاف تصوری که کلیسا پشتیبان آن بود زمین در مرکز کائنات قرار ندارد، بلکه این خورشید است که در مرکز منظومه شمسی است و سایر سیارات از جمله زمین به دور آن در حال گردشند.
ارائه یک مدل ریاضی کامل برای مفهوم خورشیدمرکزی تا قرن شانزدهم میلادی به طول انجامید، یعنی زمانی که نیکلاس کوپرنیک، اخترشناس، ریاضی‌دان و روحانی کاتولیک لهستانی با پیشنهاد این مدل باعث انقلاب کوپرنیکی شد. در قرن بعد، یوهانِس کپلر مدل را تشریح کرد و گسترش داد تا شامل مدارهای بیضی شکل نیز باشد و همچنین گالیله مشاهدات تجربی برای این مدل با استفاده از تلسکوپ ارائه داد.

با مشاهدات ویلیام هرشل، فریدریش بسل و دیگران، اخترشناسان فهمیدند که خورشید آن‌گونه که در زمان کوپرنیک پنداشته می‌شد در مرکز جهان قرار ندارد. در دههٔ ۱۹۲۰، ادوین هابل نشان داد که خورشید تنها بخشی از یک کهکشان است که خود تنها یکی از میلیاردها کهکشان موجود است.

«انقلاب كوپرنيكي». همچنان كه كوپرنيك به‌جاي زمين، خورشيد را مركز جهان دانست - كانت نيز سوژه را به‌جاي ابژه مركز معرفت قلمداد مي‌كند. بنابراين از ابژه به سوژه، از جهان به پيش‌شرط‌هاي استعلايي سوژه‌اي كه جهان را مي‌سازد حركت مي‌كند.مراد فرهادپور مترجم و اندیشه ورز ایرانی با تاسي از لاكان اما شيفت و جابه‌جايي انقلابي و مدرن را كپلر مي‌داند نه كوپرنيك يا حتي گاليله. كپلر كسي است كه نشان داد مدار سيارات نه فرم سنتي دايره كه بيضي است. در بيضي درست برخلاف دايره كه يك مركز واحد با فاصله‌اي معين و دقيق از محيط آن دارد ما با دو مركز مواجه‌ايم. در نتيجه درون خود مركز، شكاف مي‌افتد و پيامد كپلر اين است كه اساسا مركزي نداريم، نه اينكه مركز از زمين به خورشيد منتقل شده است. مركز‌زدايي (decentralization) از جهان ماحصل منطقي كار كپلر است. بنابراين با مقايسه استعاره كوپرنيكي و كپلري براي كانت و جهان درمي‌يابيم جايگزيني كل يك چيز با كل چيز ديگر از بنياد پوچ و بي‌معناست. گزاره نهايي فرهادپور را مي‌توان در اين جمله خلاصه كرد كه جست‌وجوي بنياد، مركز و هويت براي مدرنيسم بي‌بنياد، بي‌مركز و بي‌هويت امري حيرت‌آور است. فضاي مدرن فضاي پرآشوب و متلاطم و متغيري است كه طبايع سنتي را دچار تشويش و اضطراب و آشوب مي‌كند.
در مجموع آنچه ما می دانیم تنها درباره 4 درصد از جهان است. بهت آور است که باور کنید این همه تلاش از ابتدای شکل گیری علم نجوم و فیزیک برای درک جهان تا کنون فقط برای درک 4 درصد از جهان بوده است.
شاید بد نباشد با بیتی از مولانا این جستار را به فرجام نافرجام خویش رهنمون شویم:

منم در موج دریاهای عشقت
مرا گویی کجایی؟ من چه دانم!

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

19 Jan, 18:01


♦️جستاری در باب "گفتگو" و ضرورت مواجهه متفکرانه با "غرب"!*


🔸️اینجا و آنجا از فضیلت‌ها و ضرورت‌های گفت‌وگو سخن به میان می‌آید. کسی البته منکر آن نیست، و فقدان آن سالیان سال است که در جامعه‌ی ما احساس می‌شود، اما توجه باید داشت که از گفت‌وگو آنجا که زبان سکوت کرده است ثمره‌ی چندانی برنخواهد خواست.
در طول تاریخ، متفکران یک جامعه هستند که تا آنجا که زمینه و زمانه با ایشان یاری می‌کند سخن‌گوی زبان می‌شوند. امروز در جامعه‌ی ما امکان گفت‌وگو نه‌فقط به لحاظ وجود انسداد سیاسی، نه‌فقط به جهت کاهش شدید همبستگی اجتماعی، که به جهات بنیادین‌تری هم با امتناع مواجه شده است.

🔸️قومی که مقهور دیگری شود زبانش الکن می‌شود و امروز این غرب است که دست برتر را دارد. زبان غرب برای گوش ما غریبه است. ما از طرفی استعداد زبانی خویش را گم کرده‌ایم و در گستره‌ی افق روزگار کنونی گنگ و لال می‌نماییم و از طرفی با عقلانیت علمی‌ـ‌تکنیکی غرب سروکارمان افتاده است که بیش از آنکه اهل گفت‌وگو باشد اهل تصرف است. شوربختانه امروز دیگر جای میهمان و صاحبخانه عوض شده است.

🔸️گذشته از این دست مباحث، زبان گفت‌وگو باید زبان جان و احساس باشد نه زبان غلبه و قهر. گفت‌وگو صرفاً نباید به ابزاری برای سوداگری و دلالی تقلیل یابد، طرفین گفت‌وگو باید راه تحقق خویش را در یکدیگر بجویند، نه اینکه دیگری را دست‌آویز مطامع خویش قرار دهند. امروز، کسی حتی با خویشتن در گفت‌وگو نیست، کمتر کسی است که در جان خویش پذیرا و نیوشای صدایی دیگر باشد. آنچه امروز در کاسه‌ی سر هر تهی‌مغزی پژواک دارد تنها تکرار تمناهای سوبژکتیوی است که شخص را حبس در تمایلات و تصوارت خویش می‌کند. وضعیتی که نگارنده از آن به سکوت زبان تعبیر کرده است. چرا که این ما نیستیم که زبان را به سخن وا‌می‌داریم، بل این زبان است که ما را به سخن وامی‌دارد. اگر قرار است گفت‌وگویی شکل بگیرد ما ناگزیر در خانه‌ی زبان را باید بکوبیم، و سراغ آن را باید از متفکران جامعه بگیریم. جامعه‌ای که توفیق تفکر ندارد امید واهی به گفت‌وگو بسته است.

🔸️سخن‌گویان جدی زبان ما، یعنی متفکران جدی ما، در مواجهه با غرب، عکس‌العمل متفکرانه‌ای نشان داده‌اند. این فئه‌ی قلیل به هیچ وجه مواجهه‌ای ایدئولوژیک یا تئولوژیک با غرب را برنتابیده‌اند، اما پرسش‌های مقدر در مقابل این استدلال از این دست خواهد بود که این متفکران تا چه اندازه توفیق داشته‌اند؟ این متفکران جدی چه کسانی هستند که باید حساب ایشان را از انبوهی از کسان دیگر که مواجهه‌ی متفکرانه‌ای با مدرنیته نداشته‌اند جدا کرد؟

🔸️مواجهه‌ی انتولوژیک با غرب علی‌الاصول در خصوص متفکرانی موضوعیت خواهد داشت که اولاً ایشان در نسبت با سنت تاریخی خویش به حدی از امکانات انتولوژیک نهفته در آن دل آگاهی یافته باشند و از پس آن در مواجهه با غرب نیز به درک انتولوژیک آن توفیق یافته باشند. صعوبت چنین مواجهه‌هایی است که امکان تحقق آن را بسیار بعید جلوه می‌دهد که علی‌التحقیق در تاریخ معاصر ما در میدان تحقق نیز چنین بوده است. می‌توان این مدعیات را، با تتبع در آثار ایشان، مورد ارزیابی جدی قرار داد، اما مهم‌ترین شاخصه‌ایی که از منظر نگارنده از درجه‌ی اول اهمیت برخوردار است مداقه بر سر بوطیقا و زبانی است که ایشان بدان سخن گفته‌اند. برای ارزیابی در خصوص جایگاه متفکران ایرانی در تاریخ معاصر باید دید این متفکران با چه زبانی سخن گفته‌اند؟

*برگرفته از کتاب گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400)
نویسنده: دکتر محمدحسن علایی، چاپ اول، نقد فرهنگ، 1400

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

18 Jan, 20:27


درباره آگوست کنت جامعه‌شناس و فیلسوف فرانسوی قرن نوزدهم

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

18 Jan, 18:19


🔶️🔸️بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است ...

(از سری جلسات حافظ‌خوانی)

♦️دکتر محمدحسن علایی

#حافظ

🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

16 Jan, 18:19


‍ ‍ ‍ ‍ 🌎«جامعه‌شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی‌ است»

اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخه‌های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده‌است. با انتشار آن در کانال‌های مختلف، به ترویج بینش جامعه‌شناختی یاری برسانیم.

          💢پنجشنبه ۱۴۰۳/۱۰/۲۷💢

💢💢💢💢💢💢💢💢

نعمت الله فاضلی
💢تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔@DrNematallahFazeli

عادل سجودی
💢جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist

فریبا نظری
💢جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups

محمدحسن علایی
آ💢کادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی
🆔@sociologicalperspectives

فاطمه موسوی ویایه
💢زنان و مسائل اجتماعی ایران
🆔@womensocialproblemsofIran

آرش احدی مطلق
💢جامعه شناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics

اصغر ایزدی جیران
💢آکادمی مردم‌نگاری
🆔@Academy_Mardomneghari

مصلح فتاح پور
💢تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems

مهران صولتی
💢جامعه شناسی و تفکر انتقادی
🆔@solati_mehran

احمد فعال
💢تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi

فاطمه موسوی ویایه
💢کانال علمی مطالعات زنان
🆔@womenstudiesisaorg

سعید معدنی
💢هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani

رضا تسلیمی طهرانی
💢جامعه شناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani

ح.ا. تنهایی
💢جامعه‌شناسی تفسیری‌پرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai

کاوه فرهادی
💢انسان‌شناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیست‌بوم‌داری
🆔@kaveh_farhadi

بی‌تا مدنی
💢مطالعات فمینیستی تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport


💢💢💢💢💢💢💢💢

Click here to join us:

🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliunari

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

16 Jan, 15:46


نان ما را بستاندند و کفن می بخشند
زندگی را به خود و مرگ به من می بخشند
اُف بر این قوم ریایی که به تاراج امروز
دین و دنیا بربودند و وطن می بخشند
بشکند دست از ایشان که به دست اندازی
خار را جای گل اینک به چمن می بخشند
این چنین رسم تطاول ز که آموخته‌اند
خزفی را به عقیقان یمن می بخشند
شرمشان باد که در صنعت آزارگری
عطر کافور به آهوی ختن می بخشند
آه سوگند به گندم که شیاطین مبین
نان ما را بستاندند و کفن می بخشند...


https://www.instagram.com/p/DE5Fhr4qdYN/?igsh=dnRzZjY5ZXBvbmp1

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

15 Jan, 18:34


🔶️🔸️جستاری مختصر در باب مددکاری اجتماعی!


دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس و پژوهشگر حوزه تاب آوری)

🔸️بعد از جنگ جهانی دوم، از سال ۱۹۶۰ به بعد، دولت‌ها به این نتیجه رسیدند که جامعه برای رفع نیازها و مشکلات خود در زمینه عملکرد اجتماعی، به یک فرد متخصص نیاز دارد.
در واقع اتفاقاتی مانند: جنگ جهانی دوم و پیامدهای ناشی از آن(بی سرپرستی فرزندان)، گسترش شهرنشینی و شکل گیری کلان شهرها، وقوع بلایای طبیعی و پیامدهای آن، افزایش جمعیت، مهاجرت ها، توسعه قلمرو علوم پزشکی، ایجاد رویکرد های تازه به حل مشکلات، تحولات اقتصادی و اجتماعی، دگرگونی صنعتی و… باعث ضرورت شکل گیری خدمات مددکاری اجتماعی در جهان شد.
🔸️در حال حاضر در کشور ما، رشته مددکاری اجتماعی نسبت به دهه های گذشته شناخت بیشتری از آن به وجود آمده است اما هنوز هم برخی از افراد از ماهیت این حرفه‌ آگاهی کاملی ندارند. در این جستار سعی شده است که شناخت بیشتری درباره حرفه مددکاری اجتماعی و گروه هدف به عمل آید.
🔸️مددکاری اجتماعی، حرفه ای است که هدف آن، بهبود وضعیت کلی جامعه به ویژه کمک به اقشار آسیب دیده است.
ویژگی متمایز مددکاری اجتماعی این است که همزمان به فرد و محیط و همچنین به عدالت اجتماعی توجه و تمرکز می کند. به عبارت دیگر، مددکاران اجتماعی علاوه بر بررسی عوامل درونی و روانی فرد به عوامل بیرونی او نیز توجه دارند.
بررسی عوامل بیرونی مثل: محیط فردی، اجتماعی، خانوادگی، تاریخچه خانوادگی، روابط فرد با دیگران و… همینطور راه‌ حل هایی را با مشارکت فرد، شناسایی می کنند.
🔸️مراجعه به مددکار اجتماعی به دو شکل است:
خودمعرف
ارجاعی
منظور از خودمعرف این است که فرد، با تمایل شخصی خود مراجعه کرده باشد و منظور از ارجاع این است که از طرف سازمان های دولتی و غیردولتی به مددکار اجتماعی ارجاع شده باشد.
🔸️مددکار اجتماعی: کسی است که با استفاده از مهارت های دانش نظری و عملی خود به شخص دارای مشکل کمک می کند تا بتواند به استقلال و آرامش دست یابد.
🔸️مراجع: شخصی است دارای مشکل (فردی، اجتماعی، اقتصادی، بین فردی و…) که دارای توانمندی هایی می باشد و مددکار اجتماعی او را هدایت و راهنمایی می نماید.
🔸مددکاری اجتماعی برای ارائه خدمات حرفه‌ای از روشهای مختلفی استفاده می کند که شامل:
الف) روش های اصلی:
مددکاری فردی یا کار با فرد
مددکاری گروهی یا کار با گروه
مددکاری جامعه ای یا کار با جامعه
ب) روش های فرعی:
مدیریت و امور اداری در مددکاری اجتماعی
پژوهش و تحقیق در مددکاری اجتماعی
ج) روشی که گاه در بخش اصلی و گاه در روش‌های فردی مورد استفاده قرار می گیرد که عبارت است از: اقدام اجتماعی در مددکاری اجتماعی.
🔸مددکار اجتماعی در این مراکز می تواند به اشتغال بپردازد:
موسسات خیریه NGO
موسسات دولتی
پرورشگاه ها
مدارس
بیمارستان ها
اورژانس اجتماعی
زندان
بازپروری
اصلاح و تربیت
مراکز درمان اعتیاد
مراکز نگهداری از افراد بی سرپرست
مراکز مشاوره ی مراجعان خصوصی (تاسیس کلینیک مددکاری اجتماعی)
سازمانهای رفاهی، حمایتی امدادی و توانبخشی.

https://www.instagram.com/p/Cp2P66LO02m/?igshid=MDJmNzVkMjY=

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

15 Jan, 18:20


🔶️🔸️عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت ...

(از سری جلسات حافظ‌خوانی)

♦️دکتر محمدحسن علایی

#حافظ

🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

14 Jan, 19:21


تاخر فرهنگی (Cultural lag) !

تاخر فرهنگی (یا عقب‌ماندگی فرهنگی، واپس ماندگی فرهنگی یا دیرکرد فرهنگی) پدیده‌ای جامعه‌شناسی است و به پدیده‌هایی در جامعه گفته می‌شود که عناصر مادی و معنوی یک فرهنگ همزمان وارد جامعه نشده باشند. معمولاً در این موارد عناصر مادی زودتر از عناصر معنوی وارد جامعه می‌شود. منظور از عناصر مادی در واقع امکانات ملموس قابل دسترسی و منظور از عناصر فرهنگی شرایط استفاده صحیح از این امکانات است. ویلیام آگ برن در مورد واماندگی فرهنگی بیان کرده است که ویژگی های مادی بیشتر مورد پذیرش قرار می‌گیرند تا عوامل غیر مادی. در یک مثال می‌توان استفاده از گوشی را بیان کرد که در برخی جوامع در حال توسعه، سخت افزار گوشی مورد پذیرش قرار گرفته(لمسی بودن و بروز بودن آن) اما فرهنگ استفاده از آن دیر تر پذیرفته شده است‌.
ما مى‌توانيم، لباس و پوشاک، اتومبيل، لوازم خانگي، محل سکونت و... خود را به‌سرعت عوض کنيم. آخرين تکنولوژى را از کشورهاى پيشرفته وارد کنيم اما به‌هيچ عنوان نمى‌توانيم با اين سرعت افکار، عقايد، ارزش‌ها و هنجارهاى فرهنگى (فرهنگ معنوي) خود را تغيير دهيم بلکه سال‌ها طول مى‌کشد و با کندى بسيار همراه است. چه بنا بر اصل 'مقاومت متفاوت فرهنگي' ، 'اگ برن' ، پذيرفتن تغيير يا مقاومت در برابر آن، در تمام قسمت‌ها و اجزاء و عناصر فرهنگى به يک شکل و اندازه نيست. در برخى چون فرهنگ مادى زودتر و در فرهنگ معنوى ديرتر صورت مى‌گيرد. در نتيجه در همه جوامع نوعى ناهماهنگى ميان اجزاء تشکيل‌دهنده فرهنگ وجود دارد و بين اين دو فاصله است که اصطلاحاً به آن 'تأخر فرهنگي'
این پديده در مورد مردم يک کشور نيز وجود دارد. بدين معنى که مردم شهرهاى بزرگ (مثلاً تهران) چون زودتر با فرهنگ و تمدن غربى آشنا شده و تکنولوژى زودتر وارد گرديده بنابراين از 'تأخر فرهنگي' کمترى نسبت به شهرهاى کوچکتر و روستاها برخوردار هستند و برعکس. اين پديده اگر بيش از اندازه باشد مى‌تواند حتى منجر به نابسامانى و اغتشاشات اجتماعى گردد و تضاد مردم و گروه‌هاى اجتماعى را با تغييرات فرهنگ مادى و نظام سياسى کشور فراهم کند و چه بسا زمينه‌ساز انقلاب اجتماعى گردد.
https://www.instagram.com/p/DE0GI2TOBcv/?igsh=YWR2MGwyNzRnN3oz

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

13 Jan, 07:41


♦️پدران دهه شصتی‌ها!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)



این نسل حتی از پدر هم شانس نیاوردند، پدران این نسل غالبا عبوس، خشک‌دماغ، و دیکتاتورمآب بودند، خود ایشان هم تحت تربیت پدران مستبد و خودکامه و در یک محیط اساسا ایدئولوژیک، پدرسالار و غیردموکراتیک، رشد و نمو یافته بودند و از این رو در خانه حرف آخر را پدر می زد، در هر مناقشه ای حرف حرف پدر بود، اگر به اهمیت "پدر" در روانکاوی گریزی بزنیم آنگاه می توانیم تاثیر مادام‌العمر و انکارناپذیر پدران را بر فرزندان فهم کنیم، پدر نام دیگر قانون است، و پدران دهه شصتی‌ها در قوانین سخت‌گیر و آشتی‌ناپذیر بودند، پدران این نسل، اهل رفاقت با فرزندان نبودند، با فرزندان به گفتگو نمی نشستند، با ایشان برخورد مهرآمیز نداشتند، و صرفا رابطه ی یک سویه و آمرانه برقرار می کردند، جوان خویش را به رسمیت نمی شناختند، قوانین یکسره تنبهی بود و نه تشویقی و ترمیمی، نه در انتخاب شغل و نه در انتخاب همسر و نه اساسا در هیچ انتخاب دیگری دست فرزندان را باز نمی گذاشتند، در یک کلام فرزند این پدران گناهکار بالفطره بودند، همیشه در معرض نصحیت و پند و اندرز، همیشه در مضان اتهام...

شکاف نسلی نیز در میان این نسل و پدران شان کم نبود، چرا که دنیای پدران و فرزندان دو دنیای متفاوت بود با ارزش ها و معیارهای متفاوت، در یک جامعه پساانقلابی و در دل تضادهای حاصل از مواجهه سنت و مدرنیته خب البته وجود این میزان از شکاف میان تجربه های دو نسل پدران و فرزندان چندان هم دور از انتظار نیست.

با این همه پدر بودند، و احترام‌شان واجب، به قول نیچه داشتن یک پدر بد، از نداشتن آن بهتر است، سایه شان مستدام

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

12 Jan, 20:30


🔶️🔸️دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد...

(از سری جلسات حافظ‌خوانی)

♦️دکتر محمدحسن علایی

#حافظ

🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

12 Jan, 08:11


🔶️🔸️منم که شهره‌ی شهرم به عشق ورزیدن...

(از سری جلسات حافظ‌خوانی)

♦️دکتر محمدحسن علایی

#حافظ

🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

11 Jan, 21:31


♦️نگاهی جامعه‌شناختی به "مسئولیت دوران گذار از بحران"

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)



"بحران" به معنای عام آن در همه‌ی ساحات حیات سیاسی و اجتماعی ایرانیان رخ نموده است، نگارنده به عنوان جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز حوزه‌ی وفاق، در این جستار، درصدد است وجه نظری اجمالی از منظر جامعه‌شناختی به "مسئله مسئولیت سنگین دوران گذار از بحران" بیافکند، پر واضح است که راه کار گذار از همه‌ی جوانب این بحران فراگیر تاریخی و فرهنگی در انحصار هیچ فرد یا گروه خاصی نیست و هر کدام از ما در مقام یک ایرانی، تنها می‌توانیم و باید از منظر تخصص و تجربه‌ی خویش، طرحی برای این گذار بیافکنیم، باشد که از تلائم و تعاطی مجموعه‌ی این رویکردها، و با تولد یک گفتمان جامع منطبق بر واقعیتهای جامعه، در سایه‌ی عزم و خودآگاهی ملی زمینه‌های این گذار حیاتی و سرنوشت ساز فراهم آید آنچه مورد تأکید نگارنده این جستار است تذکار مسئولیت دوران گذار به تک تک ایرانیان هست در هر جایگاه و مقامی که هستند تا خدای ناکرده با فرصت‌سوزی‌ها و فرافکنی‌ها زندگی میلیون‌ها ایرانی در معرض خطر قرار نگیرد. انداختن همه‌ی مسئولیت بر گردن حاکمیت و گشتن به دنبال مقصر اصلی بحران، بی آنکه قصد کتمان انواع ناترازی‌ها و ناکارآمدی‌ها را داشته باشیم، در این شرایط خطیر به هیج وجه به صلاح ملک و ملت نیست.

🔸️ ️ارزیابی کیفی نیروهای اجتماعی گذار از بحران

گستره‌ی این نیروها اگر نخواهیم با تنگ نظری‌ها و اغراض جناحی و سیاسی بنگریم بایستی همه‌ی تنوعات و تکثرات اثرگذار در بهبود وضعیت جامعه بحران‌زده ی ما را شامل شود، لذا این گستره بایستی از نیروهای گفتمان انقلاب گرفته تا روشنفکران منتقد و همه‌ی جریانات تحول خواه غیروابسته به عوامل مداخله‌جوی بیگانه را در بر می گیرد. آیا می‌توانیم بدون استفاده از ظرفیت نیروهای مجرب و اصیل سیاسی و نظامی و انقلابی حاضر در صحنه‌ی سیاسی کشور به این تحول توفیق یابیم؟ آیا می‌توانیم بدون اعتنا به نقش آفرینی ظرفیت عقلایی نیروهای کنار نهاده شده و محذوف به ظهور یک عقلانیت تحول خواه امیدوار باشیم؟ آیا می توانیم نسبت به نقش روشنفکران و نیروهای واسط که می‌توانند به طرفین شکاف‌های اجتماعی در گذر از تخاصم به تعامل چشم اندازهای عملی و نظری ارائه کنند، علی رغم تأکیدات مصلحان اجتماعی همچنان‌ در بستر تغافل باقی بمانیم؟!

🔸️ضرورت اعتمادسازی در بدنه‌ی اجتماعی عاملان تغییر

اکنون که رسانه‌های بیگانه در توصیف خویش از وضعیت کشور طی تلاش‌های شبانه روزی در ارائه تصویری اصلاح ناپذیر از جامعه با مداخله‌جویان بیگانه همدست شده‌اند، اکنون که خود دولتمردان در ابراز انواع ناترازی‌ها گوی سبقت را از هم می ربایند، اکنون که علی رغم همه‌ی تلاش‌ها و توفیقات در عرصه مقاومت در برابر نظام سلطه خسارت‌های سنگینی متحمل شده‌ایم، اکنون که تعطیلی های مکرر و نامتعارف در کشور اعلام می‌شود، اکنون که مردم در تجربه‌ی روزمره‌ی خویش طعم تلخ فقر و تورم و گرانی را با گوشت و پوست و استخوان خویش می‌چشند، و ... آیا وقت آن نرسیده است که در صحنه‌ی سیاسی کشور شاهد یک تلاش عینی و کاملا مشهود در مقام نظر و عمل برای تمهید مقدمات یک تغییر محسوس در وضعیت اسفناک جامعه باشیم و آیا این مهم جز از طریق ایجاد ساز و کارهای اعتماد‌سازی‌ فراگیر بین نیروهای اجتماعی ممکن است؟


🔸️استفاده از سرمایه اجتماعی نخبگان در سطح ملی

در راستای کاهش هزینه‌های اتخاذ تصمیمات اصلاحی سخت در دوران گذار از بحران اعم از تصمیم‌سازی برای انجام توافقات ملی و بین المللی و مبارزه با کانون‌های بحران‌آفرینی و فساد، و در جهت تقویت مقاومت ساختارهای اجتماعی و سیاسی و دفاعی در برابر تهدیدات منجر به فروپاشی، در اینجا می‌توان لیست بلند بالایی از نخبگان ملی، جامعه‌شناسان و علمای علوم انسانی و اهل فلسفه متعهد منافع ملی کشور را ذکر کرد که در مقام گفتمان‌سازی و نظریه‌پردازی می‌توانند برای تمهید مقدمات این تغییر و تحول و گذار از بحران و تضمین بقای امنیت جامعه، از طریق عناصر مسئول، صاحب صلاحیت و ذی نفوز فراخوانده شوند فلذا نگارنده صرفا به همین میزان در تذکار ضرورت استفاده از ظرفیت نخبگان فکری بسنده می‌کند با این امید که توجه و مشارکت اهل نظر دردمند و رسانه‌های مسئول را برای بسط و تنقیح این راه‌کار ایجابی به دنبال داشته باشد، با آرزوی ایرانی آباد و آزاد و فرجامی نیک برای همه‌ی عناصر دخیل در بهبود وضعیت جامعه بحران‌زده ایران، که بی‌تردید سزاوار زیستنی بس امن‌تر و آسوده‌تر و انسانی‌ترند.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

10 Jan, 20:30


🔸️مشاوره پروپوزال نویسی و انتخاب موضوع پایان‌نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری
🔸️مشاوره‌ی تخصصی نگارش مقاله
🔸️مشاوره تحصیلی، شغلی و مهاجرت
🔸️مشاوره عاطفی و مهارت‌های ارتباطی و تاب‌آوری اجتماعی

♦️دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس و مؤسس آکادمی وفاق)


🎗 جهت هماهنگی به کانال آکادمی وفاق به آدرس زیر مراجعه نمایید و یا با آدرس ايميل در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives
@Dr_Mh_Alaei
[email protected]

http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

09 Jan, 20:23


محمدحسن علایی، جامعه شناس، مطلبی با عنوان "عبدالکریمی علیه عبدالکریمی" در تلگرام خود نوشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

https://ensafnews.com/570915/%d8%b9%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%b1%db%8c%d9%85%db%8c-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87-%d8%b9%d8%a8%d8%af%d8%a7%d9%84%da%a9%d8%b1%db%8c%d9%85%db%8c/

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

07 Jan, 11:30


♦️عبدالکریمی علیه عبدالکریمی!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)


پیش از این به کرّات به اهمیت دکتر عبدالکریمی در سپهر اندیشه این کشور اشاره کرده ام. نگارنده عبدالکریمی را ادامه و تکمیل شریعتی قلمداد و معرفی کرده‌است، و کتابی نیز با عنوان "شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری" به چاپ رسانده است.
لیکن اینک سخنی خلاف موضع پیشین مطرح خواهم کرد، لذا پیشاپیش از مخاطبان پیگیر خویش خواهانم که در فرازهای استدلالات بنده تأمل بفرمایند.
عبدالکریمی به درستی از ارتباط نوعی تفکر غیرتئولوژیک-غیرسکولار با تفکر شریعتی سخن گفته است، اما علی رغم این تشخیص صواب، خود در مواضع اخیر خویش به سطح تفکر تئولوژیک درغلتیده است، که جای بسی تعجب است از استاد فلسفه‌ای که در نقد شبه تفکر تئولوژیک بالغ بر ۱۵ خطا را در کتاب "پایان تئولوژی" بر می شمارد خود اکنون در مواضع خویش دچار برخی از همین خطاهایی هست که به حق بر تفکر تئولوژیک وارد دانسته است.
عبدالکریمی، در جلد دوم کتاب پایان تئولوژی، ویژگی‌های تفکر تئولوژیک را برمی‌شمارد. به باور وی تفکر تئولوژیک، به‌دلیل فقدان بینش تاریخی، به تاریخی‌بودن باورهای خود، آگاه نیست، باورهای خود را حقایق ازلی و ابدی انگاشته و تفسیر تئولوژیک خود از شخصیت‌ها و رویدادهای تاریخی را یگانه تفسیر ممکن برمی‌شمارد. او متوجه نیست که اندیشهٔ او، در یک جغرافیای خاص و در یک برههٔ تاریخی خاصی شکل گرفته‌اند و این عدم آگاهی باعث می‌شود آنها گمان کنند که باورهای‌شان همواره حقایقی ازلی و ابدی هستند. تفکر تئولوژیک، برخلاف آنچه ظاهراً مقدس به نظر می‌رسد، نوعی تفکر «خودبنیاد» است که بیشتر از تعهد بر فهم حقیقت، به دفاع از سیستم باورهای خود تعهد دارد. درحالی‌که اندیشهٔ غیر‌تئولوژیک یا انتولوژیک، متعهد به نفس هستی و خود حقیقت است. نکته این‌جاست که معرفت ذاتاً هیچ‌گاه تابع امیال و خواسته‌های فرد نمی‌تواند باشد. معرفت همیشه تابع چیزی است: آنچه قرار است شناخته شود. او خود را بر ذهن انسان تحمیل می‌کند و این در حالی است که تفکر تئولوژیک، ساخت ذهنی و ایده‌آل‌های خود را به واقعیت تحمیل می‌کند و از این نظر خودبنیاد است. ارادهٔ معطوف به حفظ و دفاع از مفروضات پیشین، باورها، علایق و گرایشات ایمانی، اجتماعی، تئولوژیک و ایدئولوژیک را می‌توان به‌نوعی ارادهٔ معطوف به قدرت (در مقابل ارادهٔ معطوف به پدیدار یا ارادهٔ معطوف به حقیقت) و لذا نوعی خودبنیادی تعبیر کرد که دیواربه‌دیوار مرگ حقیقت، و زمینه‌ساز ظهور و غلبهٔ نیهیلیسم است. تئولوگ‌ها، همواره به‌لحاظ خودبنیادبودن اندیشه‌شان، و عدم تعهد به حقیقت، معنا را در زندگی‌شان از دست می‌دهند و به نوعی نیهیلیسم دچار می‌گردند (عبدالکریمی. 1395: ص79-104).
از جمله شاخصه‌های تئولوژیک در مواضع اخیر عبدالکریمی عدم ارائه استدلالات منطقی در معرفی نیروهای نفی نظام سلطه در سپهر سیاسی ایران و جهان اسلام است که در بيانات ایشان مکرر بدون ارائه تحلیل مبسوط و منطقی به مخاطب تحمیل می گردد، چرا که در سیاقی که ایشان سخن می گویند زمانی "بورژوازی و روشنفکران بودند که نیروی نفی تاریخ بودند و نظام فئودالی و ارزش‌های اشرافی و روابط ارباب رعیت را فرو ریختند. مارکس، پرولتاریا را نیروی نفی و منجی بشریت دانست که قرار است نظم جهانی و نظام ناعادلانه جهان را به هم بزند و آرمان و سوسیالیسم و عدالت و برابری را تحقق ببخشد. لنین بر روی روشنفکران دست گذاشت، امروز در جهان هیچ نیروی نفی وجود ندارد...امروز در جهان نیرویی وجود ندارد که بخواهد با مناسبات ناعادلانه جهان کنونی که خودش را در غزه به خوبی آشکار کرد به مبارزه برخیزد.  تنها نیروی نفی همین نیروهایی است که روشنفکران ما آنها را تروریست دانستند..."، حال این نیروهای نفی مدنظر عبدالکریمی بایستی طی استدلالات تحلیلی نشان داده شوند که چگونه و با چه منطقی قرار است چنین نقش تاریخی عظیم را ایفا کنند؟
آیا به ضرورت تمهید یک نظام هستی‌شناختی جدید متناسب با عالم جدید در زیست‌جهان خویش اندیشیده اند که در آن حرمت جان آدمی حفظ شود؟! آیا خویش از پلیدی های همان اوصاف نیهیلیستیک نظام سلطه جهانی پاک و مبرا هستند؟!
آیا با توجه به تجربه های گذشته، راهکاری برای زیستن شرافتمندانه متصور هستند، یا صرفا با تکیه شعاری بر دال مقاومت از اندیشیدن به امکان زیستن میلیون ها انسان ایرانی و یا مردم سایر ملل مسلمان درمانده‌اند؟

#پرسش_از_عبدالکریمی

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

06 Jan, 08:43


♦️جستاری در جستجوی نیروهای اصیل نفی!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)


هیچ نفی ای نباید به نفی اصل زندگی منجر شود چرا که نفی زندگی عین نیهیلیسم است من عاشق زندگی هستم ولی مرگ در غزه را به زندگی تحت سیطره‌ی نظام سلطه ترجیح می دهم، بر فرض محکومیت حماس و حامیانش در قضیه غزه آیا اسراییل و آمریکا محق بودند چنین فاجعه‌ی دهشتناکی را در غزه رقم بزنند؟ آیا با این همه ادعایی که در دفاع از حقوق بشر دارند نمی توانستند راه حل دیگری به جز نسل‌کشی بالغ بر ۵۰هزار نفر در غزه را در اتاق‌های کذایی فکر خویش جستجو کنند؟!
نوشته های من در یک سال گذشته در باب غزه گواه من است که من عمیقا نفی می کنم، من به اعتبار عشقی که به زندگی دارم این دستگاه آدم کشی را نفی می کنم؛ من حتی یک لحظه حاضر نیستم زیر بیرق این حکام ظالم ددمنش نفس بکشم، من به حرمت نام زندگی این دستگاه عریض و طویل آدم‌کشی را با تمام وجود خویش نفی می کنم‌.
اگر کسی هست که این عشق بی پایان من برای زندگی را درک کند، با من بگوید چگونه می توانم بی ننگ این نظام سلطه به زیستن ادامه دهم، بگوید مرا مجاب کند به زیستن در دنیایی که می توان در آن یک وجب جا برای زندگی بدون اعمال سلطه ی این وحوش نوظهور پیدا کرد؟! آنگاه من به نام نامی زندگی، به زندگی ادامه خواهم داد؟
اما با توجه به تکرار نیروهای نفی در لسان عبدالکریمی پرسشم از ایشان این است آیا این نیروهای به زغم ایشان نفی، به حقیقت حرمت زندگی را نگاه داشته اند و به میزان لازم از عشق به زندگی برخوردارند؟! آیا به ضرورت تمهید یک نظام هستی‌شناختی جدید متناسب با عالم جدید در زیست‌جهان خویش اندیشیده اند که در آن حرمت جان آدمی حفظ شود؟! آیا خویش از پلیدی های همان اوصاف نیهیلیستیک نظام سلطه جهانی پاک و مبرا هستند؟!
آیا با توجه به تجربه های گذشته، راهکاری برای زیستن شرافتمندانه متصور هستند، یا صرفا با تکیه شعاری بر دال مقاومت از اندیشیدن به امکان زیستن میلیون ها انسان ایرانی و یا مردم سایر ملل مسلمان درمانده‌اند؟

#پرسش_از_عبدالکریمی

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

06 Jan, 08:40


نیروهای نفی در لسان عبدالکریمی️!

دکتر عبدالکریمی می گوید: "امروز در جهان هیچ نیروی نفی وجود ندارد.اگر در قرن ۱۶ و ۱۷، بورژوازی و روشنفکران بودند که نیروی نفی تاریخ بودند و نظام فئودالی و ارزش‌های اشرافی و روابط ارباب رعیت را فرو ریختند. مارکس، پرولتاریا را نیروی نفی و منجی بشریت دانست که قرار است نظم جهانی و نظام ناعادلانه جهان را به هم بزند و آرمان و سوسیالیسم و عدالت و برابری را تحقق ببخشد. لنین بر روی روشنفکران دست گذاشت، امروز در جهان هیچ نیروی نفی وجود ندارد. نه الگوی روشنفکر چریک انقلابی آنارشیست خشونت‌گرای مثل چگوارا،فیدل کاستر، بیژن جزنی و خسرو گل سرخی در روزگار ما معنا دارد. در غرب نیز با ظهور دولت رفاه، روشنفکران به تکنوکرات‌ها و بروکرات‌هایی تبدیل شدند که در داخل نظام دولت رفاه کوشیدند به جامعه کمک کنند اما به دلیل شکاف عظیم دولت -ملت در جوامعی مثل جامعه ما، دولت رفاهی وجود ندارد که روشنفکر بتواند نقش ایفا کند. لذا روشنفکر خاورمیانه ای با بحران در عمیق ترین معنای کلمه مواجه است. امروز روشنفکران جهان از جمله روشنفکران خاورمیانه ای، از جمله روشنفکران ایرانی، به بخشی از نیروهای اثبات تبدیل شدند.
امروز در جهان نیرویی وجود ندارد که بخواهد با مناسبات ناعادلانه جهان کنونی که خودش را در غزه به خوبی آشکار کرد به مبارزه برخیزد.  تنها نیروی نفی همین نیروهایی است که روشنفکران ما آنها را تروریست دانستند. سپاه پاسداران ما، بچه‌های بسیج ما، شیعیان حوثی، حزب الله لبنان، حماس و حشد شعبی. چرا روشنفکر ما با این جریانات همسویی نکرد چون اسیر آپاراتوس نظام سلطه جهانیست و نظام آپاراتوس، روشنفکر ایرانی را به اجزا و ابزارهای نظام بردگی جهانی تبدیل کرده است و به همین دلیل من در برابر روشنفکر ایرانی ایستادم".

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

06 Jan, 07:41


آسمان ابری
همایون شجریان


@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

05 Jan, 07:46


سر می رسد زمانه ی بی آبروی ما
پر می شود دوباره گلوی سبوی ما
باران دوباره می زند و سبز می شویم
گل می دهد دوباره بهاران به کوی ما
ای تک سوار شاعر شب های بی کسی
از راه می رسد شب پر گفتگوی ما
از شاخه های مریم و یاس و محمدی
لبریز می شود سبد آرزوی ما
هر چند مثل دشت ترک خورده ساکتیم
تر می شود دوباره کویر گلوی ما
ای دوست ای بهانه ی ماندن در این حصار
یک شب به گوش عشق رسد های و هوی ما
از باغ و از بهار اگر چند خالی است
روزی دوباره باغ شود سمت و سوی ما
طاقت بیار دولت غم جاودانه نیست
سر می رسد زمانه ی بی آبروی ما...

♦️از مجموعه غزلیات "مرا تمام جهان پشت سر گذاشته است" اثر محمدحسن علایی؛ ۱۴۰۱

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

04 Jan, 18:00


مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی
پیرامون فیلمی از بهرام بیضایی، با عنوان "باشو غریبه‌ی کوچک"!


مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
🍀عضو آکادمی وفاق
دی ماه ۱۴۰۳

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

02 Jan, 18:43


🔶«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»

با آرزوی زندگی شیرین و خوب برای شما، اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخه‌های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده‌است. امیدواریم با انتشار آن در کانال‌های مختلف، به ترویج بینش جامعه‌شناختی یاری برسانید.

🔸پنجشنبه ۱۴۰۳/۱۰/۱۳🔸


✍️ احمد فعال (بیان آزادی)
✴️ تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🔸 @bayane_azadi

✍️ گیتی خزاعی
✴️ جامعه‌شناسی محیط زیست، خانواده، و‌‌ سیاست‌گذاری اجتماعی
🔸 @EnvironmentalSociology

✍️ فاطمه موسوی ویایه
✴️ زنان و مسائل اجتماعی ایران
🔸 @womensocialproblemsofIran

✍️ مریم زارعیان
✴️ اجتماع و سیاست در ایران
🔸 @maryamzareian97

✍️ اصغر ایزدی جیران
✴️ آکادمی مردم‌نگاری
🔸 @academy_mardomneghari

✍️ عادل سجودی
✴️ جستاری در جامعه شناسی
🔸 @GILsociologist

✍️ حسین پرويز اجلالی
✴️ جامعه شناس ایرانی
🔸 @iransociologista

✍️ محمدحسن علایی
✴️ آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی
🔸 @sociologicalperspectives

✍️ نعمت الله فاضلی
✴️ تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🔸 @DrNematallahFazeli

✍️ سعید معدنی
✴️ هفت اقلیم
🔸 @Saeed_Maadani

✍️ فریبا نظری
✴️ جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
🔸 @Sociologyofsocialgroups

✍️ رضا تسلیمی طهرانی
✴️ جامعه شناسی عمومی
🔸 @taslimi_tehrani


✍️ علی نوری
✴️ خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🔸 @iranian_familyy

✍️ مینا شیروانی ناغانی
✴️ جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه
🔸 @Sociology_Development_economic

✍️ ح.ا. تنهایی
✴️ جامعه‌شناسی تفسیری‌پرگمتیستی، نظری و درمانی
🔸 @hatanhai

✍️ مصلح فتاح پور
✴️ تحلیل آسیب های اجتماعی
🔸 @Analysisisocialproblems

✍️ آرش احدی مطلق
✴️ جامعه شناسی و اخلاق
🔸 @Sociology_of_Ethics

✍️ سودابه حیدری
✴️ رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🔸 @Radio_Log

✍️ کاوه فرهادی
✴️ انسان‌شناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیست‌بوم‌داری
🔸 @kaveh_farhadi

✍️ بی‌تا مدنی
✴️ مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی
🔸 @sociology_of_sport

✍️ فاطمه موسوی ویایه
✴️ کانال علمی مطالعات زنان
🔸 @womenstudiesisaorg


🔶〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️🔸🔸

🍁To join us, click here:

🔸@madanibita
🔸@dr_shirinvalipouri
🔸@Mohamadzeinaliunari

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

01 Jan, 19:45


🎊 سال نو میلادی بر هموطنان مسیحی مبارک باد.

آکادمی جامعه‌شناسی وفاق  

  
     ═══════❁💠❁═══════ 
   
🗓    ۲۰۲۵.۰۱.۰۱
   
♻️ با ما همراه باشید         
      
@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

31 Dec, 07:23


♦️عاقبت دال‌های تهی در گفتمان بیژن عبدالکریمی!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)



در اوایل امسال ذیل یک جستار با عنوان "پرسش از غیبت وجوه ایجابی در گفتمان فلسفی-اجتماعی دکتر بیژن عبدالکریمی؟! " به طرح چند ملاحظه در باب دال‌های تهی گفتمان عبدالکریمی پرداختم که مع الاسف از جانب ایشان بی پاسخ ماند اما برای هر مخاطب پیگیری چندان پوشیده نمانده است که در ماه‌ها و روزهای اخیر بالاخره تکلیف این دال ها روشن شده است اما نه در سطحی فلسفی-اجتماعی که در سطح عمومی-رسانه ای.

در اینجا با باز نشر برخی فراز های وجوه سلبی و دال‌های تهی این گفتمان به غیبت وجوه ایجابی در گفتمان عبدالکریمی در دو سطح "فلسفی-حکمی" و نیز "سیاسی-اجتماعی" به اجمال اشاره می گردد تا مخاطب آگاه خود در خصوص عاقبت این دال‌های تهی و شناور در مواضع اخیر ایشان قضاوت کند!

الف) در سطوح فلسفی و حکمی دکتر عبدالکریمی آرای سلبی ارزشمندی در موارد زیر ابراز کرده اند اما وجوه ایجابی آرای ایشان به واقع محل تأمل است:

-امر قدسی؛ حقیقت نا متعین:
ایشان در جای جای آثار و اقوال خویش به اینکه امر قدسی چه نیست اشاره کرده اند  فی المثل ایشان بارها تکرار کرده اند که امر دینی از دین به مثابه فرهنگ؛ و دین به مثابه تئولوژی؛ و دین به مثابه ایدئولوژی؛ و دین به مثابه ابژه مطالعه ممتاز و متفاوت است اما در بیان وجوه ایجابی آن شاید بتوان چنین بیان داشت که در مقام یک استاد توانمند فلسفه اهتمام چندانی نورزیده‌اند.

-خرد ایرانی:
دکتر عبدالکریمی در خصوص اینکه خرد ایرانی آن فهم و برداشت خطایی نیست که حوزویان به نحوی  و روشنفکران به نحوی دیگر از آن دارند بسیار سخن گفته اند اما اینکه مولفه های این خرد چیست کم و بیش در آثار خود ایشان هم غائب است. اهمیت وجوه ایجابی این مباحث در منازعات و مباحثات روزمره ایرانیان در باب ایرانیت و اسلامیت و ملاحظات ایرانشهری بیش از پیش احساس می شود.

- تاملات نیچه ای-هایدگری:
همچنین دکتر عبدالکریمی در بحث از نیچه و هایدگر هم کمتر به لایه های فلسفی تر آرای این متفکران در آثار خویش می پردازند و از تشریح حاق تفکر و فلسفه ی این متفکران فلذا تمهید مقدمات فلسفه ورزی و تفکر در بطن آرای ایشان برای مخاطبان غالبا اجتناب می ورزند.

ب) در سطوح اجتماعی و سیاسی نیز دکتر عبدالکریمی سلبا آرای ارزشمندی در موارد زیر ابراز کرده اند اما وجوه ایجابی آرای ایشان حقیقتا پرسش برانگیز است:

-فلسفه سیاسی:
ایشان حضور دین در صحنه سیاست در یک جهان بالذات سکولار را نقد می کنند اما ضمن طرح گفتمان وفاق به لوازم تحقق آن با تاکید بر ضرورت بقای نظام سیاسی اشاره نمی کنند. یعنی سلبا انقلاب دوباره را برای ایران سم می دانند ولی با وجود بحران ها و انسدادها و شکاف ها در ارائه چشم انداز ایجابی بدیل کمتر احتجاح تئوریک از خویش به نمایش می گذارند.

-خودآگاهی تاریخی:
با وجود خلا عظیم گفتمانی و افت شدید سرمایه‌های اجتماعی و همدلی و وحدت ملی در کشور و علی رغم اهمیت گفتمان های وحدت آفرین باید اذعان داشت در خصوص مبحث خودآگاهی تاریخی هم آرای ایجابی در باب مولفه های این خودآگاهی تاریخی منطبق بر واقعیت گسسته طبقات اجتماعی "ما" -به خصوص ناظر بر تحولات شتابناک سال های اخیر ایران امروز- را کمتر از جانب دکتر عبدالکریمی شاهد هستیم.

- اجماع نخبگانی:
دکتر عبدالکریمی مدام از ضرورت این اجماع سخن می گویند و سلبا هزینه های عدم شکل گیری آن را بر می شمارند اما کمتر از لوازم تمهید و امکان آن به صورت ایجابی حرف می زنند. در صحنه ی عمل نیز توفیق چندانی در نضج گرفتن آن مخصوصا ناظر به افزایش شقاق ها در پیکره ی اجتماعی ایران پسارخداد قابل احصا نمی باشد. ضمنا نوعی اراده‌گرایی نیز در این مورد در تأکید فراوان ایشان بر نقش نخبگان به نظر می رسد فارغ از اینکه نگارنده به هیج وجه نسبت به اصل اراده ورزی نخبگان و اهمیت حیاتی آن تشکیکی وارد نمی دارد. 

-دولت-ملت شبه مدرن:
دکتر عبدالکریمی به درستی به خطرات و تهدیدات ضعف در بعد نیروی نظامی قدرتمند برای داشتن دولت-ملت قوی برای رسیدن به توسعه اشاره می کند ولی به دیگر عناصر اساسی و ایجابی دولت-ملت اشاره نمی کند.

-نقد جریان روشنفکری در نسبت با نظام سلطه:
مخصوصا در این باب که موضوع مکاتبات اخیر نگارنده با ایشان نیز بوده است دکتر عبدالکریمی سلبا و یک طرفه روشنفکران را رد می کند در حالی صرف نظر از شبه روشنفکران؛ بسیاری از اهل نظر از علمای جامعه شناسی؛ اقتصاددانان؛ متخصصین جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل و حتی کارشناسان امنیتی و ... نظرات مستدل و مستوفای دیگری در نسبت با نحوه تعامل با نظام سلطه در راستای  حفظ منافع ملی ابراز می دارند که در مواضع دکتر عبدالکریمی ایجابا هیچ استدلالی در پاسخ به این روشنفکران و متخصصین دیده نمی شود.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

31 Dec, 06:50


https://vista.ir/n/ensafnews-premz

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

28 Dec, 18:52


🎙مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی
در باب فروغ و پروین


۸ دی زادروز فروغ فرخزاد

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

28 Dec, 10:10


آیه‌های زمینی
شعر و صدای فروغ فرخزاد


به بهانه ی ۸ دی تولد فروغ

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

27 Dec, 19:30


رسالت فلسفه را زمین نگذارید!

جناب دکتر بيژن عبدالكريمي عزیز! پیشنهاد من به شما به عنوان دوست و استاد محترم فلسفه کشور این است که سنگر فلسفه را خالی نگذارید و به نقش‌آفرینی در جایگاه اصلی خویش برگردید و بیش‌ از آنکه در حوزه‌ی عمومی حاضر شوید به تکمیل پروژه‌های فلسفی خویش همت بگمارید.
درست است که در وضعیت خطیر امروز ایران احساس مسئولیت در برابر مسائل اضطراري اینجایی و اکنونی کشور مجال فکر فلسفی را از شخص سلب می کند اما برکات و ثمرات فعالیت فلسفی در دراز مدت برای جامعه به مراتب بیشتر خواهد بود.
تفکر و تفلسف را نباید به مسلخ مصلحت اندیشی برد ولو این مصلحت، صلاح و فلاح ملک و ملت را هدف گرفته باشد ولی به زغم نگارنده این نیت و انگیزه خیر، به ثمر نخواهد نشست مگر اینکه به میزان کافی در بنیان ها مواجهه رادیکال و کریتیکال صورت پذیرد.

فرقی ندارد چه ما روشنفکر باشیم و با شعار دموکراسی خواهی برای جامعه توسعه‌نیافته طلب محال بکنیم بدون وجه نظر به اقتضائات هستی اجتماعی خاص آن و یا چپ و راست به گسیل کردن نصیحت الملوک ها دلخوش سازیم‌ که حکومت را بر سر عقل آوریم. و یا عبدالکریمی باشیم و با خطاب و عتاب سر وقت روشنفکران برویم که آقایان، خانم‌ها نکنید این کارها را، شما را به خدا به پیر، به پیغمبر نکنید این کارها را، مملکت به باد می رود، و خود را به تغافل بزنیم و فراموش کنیم که در زمین بازی نیهیلیسم گوش ها و چشم‌ ها آنچه را می شنوند و می بینند که افق زمانه برای‌شان ممکن داشته است. امروز اگر روشنفکر خود را با ذائقه طبقات متوسط و بخشی از توده هماهنگ نکند از نظرها می افتد و اساسا مخاطب نخواهد داشت تو گویی چپ زدن ویژگی لاینفک روشنفکری است روشنفکر نمی تواند تند و تیز موضع نگیرد و تا حدود زیادی شعارزده نباشد.

دعوت این قلم برای "اهمیت قائل شدن به لوازم و پیامدهای اندیشیدن با نیچه" نیز با همین انگیزه نگاشته شده بود و بیشتر جنبه تذکار داشت هر چند از جانب شما از سر عنایت بی پاسخ نماند لیکن، به جای اجابت دعوت در سطح تفکر فلسفی، باری دیگر بر خلاف روح این دعوت به سطح عمومی لغزیده از تأمل بر سر جان کلام دانسته ندانسته پرهیز شده است. وقتی از تعبیر اندیشیدن با نیچه استفاده شده است‌ مراد این نیست که شخص حق ندارد به جایی از نیچه ارجاع بدهد و جایی دیگر را وا بگذارد بل با توجه به اینکه توصیف دوران از نظرگاه شما به "ما و جهان نیچه‌ای" تعبیر شده‌است و بارها از جانب شما، بدرستی، "نیهیلیسم" وصف دوران قلمداد شده است لذا انتظار می رود وقتی با چنین صعوبتی در مواجهه با نیهیلیسم بیگانه نیستید بر سر اهلیت فلسفی نیروهایی که مخاطب خویش قرار می دهید از روشنفکران تا بچه های انقلاب تا توده مردم تا مخاطبان صفحات مجازی تا دیگران و دیگران، چنین گشاده دستانه حساب باز نکنید‌. چرا که سخنان شما نه چنان که شما می خواهید بلکه چنان که ایشان می خواهند شنیده خواهد شد و ای بسا نه تنها افاقه نکند که از قضا سرکنجبین صفرا فزاید و تاثیر عکس بر جای گذارد.
پیشتر نیز پس از سلسله مکاتبات بنده با حضرتعالی، ضمن یادداشتی با عنوان "پرسش از غیبت وجوه ایجابی گفتمان فلسفی-اجتماعی عبدالکریمی" به برخی از ملاحظات خویش اشاره داشتم که پاسخی در بر نداشت.
این بار اما در پاسخ به ملاحظات بنده بدرستی فرموده اید با «بحران در فلسفۀ سیاسی و اجتماعی» در عمیق‌ترین معانی کلمه مواجه هستیم اما به جای توقف و مداقه بر سر این وضعیت فلسفی به سرعت در تعیین مصادیق از نیروهای نفی و ... سراغ گرفته اید. کوتاه سخن اینکه به باور من، این تنها مخاطبان خاص شما هستند که می توانند با شما بيانديشند به شرط آنکه شما آن‌ها را با اشتغال بیش از حد در حوزه‌ی عمومی نا امید نسازید.

ارادتمند و دوستدار شما
محمدحسن علایی
۷ دی ۱۴۰۳

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

27 Dec, 12:15


♦️اهمیت تعهد به لوازم اندیشیدن با نیچه!
[پرسشی از عبدالکریمی و پاسخ وی]
✍️دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)


اندیشیدن با نیچه لوازم و پیامدهایی دارد، ادراک حاق گزین گویه های عمومی شده‌ی نیچه، نیازمند قسمی فاصله گیری و حتی آشنازدایی با نیچه هست، "خدا مرده است " نیچه‌ای، در جهانی که عینیت بیرونی و تفوق بلامنازع یافته است، بی ارزش شدن تمام ارزش‌ها را در پی دارد، که از آن به "نیهیلیسم" تعبیر شده است.ارزش هایی مثل وطن‌دوستی و میهن‌پرستی و ‌‌‌‌‌‌... نیز به همراه سایر ارزش‌ها به واقع کلمه مورد تردید واقع گشته اند، و این میان ارجاع دهنده ی به تفکرات نیچه به هیچ روی نمی تواند و نباید باور خویش را به امثال نیچه حقنه کرده، برای کلام خویش حجیت بیاورد. بلکه از اساس نیهیلیسم مورد وصف نیچه پنبه‌ی همه باورهای گوناگون را می زند. فلذا نمی توان همراه با نیچه اندیشید و هم چنان از چنان ارزش‌های منسوخ شده ایی دم زد، این البته نباید به مثابه کلامی هنجارین مورد خوانش و فهم قرار گیرد، و تذکارهای نگارنده به هیج وجه نبایستی از موضعی مشابه موضع روشنفکران عصر روشنگری ارزیابی و تلقی گردد. بل همه‌ی حرف من این است در سپهر امروز فرهنگ اگر کسانی هستند که هنوز همزمان از مفاهیمی مثل "حس تعلق به وطن" در کنار مفاهیم نیچه ای سخن می‌گویند بایستی با ارائه استدلالات خویش، مخاطبان پرسشگر را نسبت به تناقض آشکار مذکور توجیه کنند.
هم اینجا لازم است پیش دستانه از تخفیف و تحقیر مقدر این قبیل پرسش ها با توسل به شرایط خطیر اینجایی و اکنونی "ما" مقابله کنم، بر هر خواننده‌ایی که آشنایی اندکی با سابقه‌ی صاحب این قلم دارد هیچ پوشیده نیست که چه مایه دغدغه ی ایران و ایرانی را داشته و دارد. فلذا طرح چنین پرسش‌هایی صرفا با انگیزه‌ی تعمیق برخی مواضع اهل فرهنگ و فلسفه کشور است که مع الاسف در آشفته بازار سیاست‌زده‌ی رسانه‌های عمومی مورد تغافل واقع گشته است.

#پرسش_از_عبدالکریمی

پاسخ عبدالکریمی به پرسش مذکور:

آقای دکتر علایی عزیز!
سلام. از طرح پرسش تان سپاسگزارم. پیرو متن متین تان نکاتی را خدمت شما و همه دیگر عزیزان اهل تفکر به اجمال عرض می نمایم:
1. آیا استشهاد به برخی عبارات یا برخی بصیرت های بنیادین در یک متفکر یا یک نظام اندیشگی ضرورتاً به معنای «تعهد یکپارچه و تام و تمام بدان متفکر یا نظام اندیشگی» است؟ آیا اذعان به وجود بصیرت هایی بنیادین در اندیشه های مارکس ضرورتاً به معنای پذیرش و تعهد تام و تمام به مارکسیسم است؟ آیا اذعان به وجود برخی اندیشه های اصیل در نظام فلسفی کانت، هگل یا ... به معنای پذیرش مطلق و یکپارچۀ نظام فلسفی کانت، هگل یا ... است؟ آیا مهم تلقی کردن بصیرت بنیادین نیچه در درک… نیهیلیسم و فروپاشی ارزش‌ها ضرورتاً به معنای پذیرش و تعهد مطلق به تفکر نیچه در یکپارچگی و تمامیت آن و همۀ نتایج و پیامدهای همۀ اجزای گوناگون تفکر نیچه است؟ آیا یک چنین مواجهۀ «همه یا هیچ» با فلسفۀ متفکران امری خردمندانه و اندیشمندانه است؟ یقین دارم که مراد شما چنین نبوده است، اما فحوای ناخواستۀ متن شما یک چنین امری را القا ‌می کند.
2. بارها اشاره و تأکید داشته‌ ام که جهان ما، با هژمونی غرب و سوبژۀ غربی، امروز در «دوران مدرنیتۀ متأخر» و شرایط «پسامدرن» بسر می‌برد. در این دوره به دلیل بسط نیهیلیسم و فروپاشی بسیاری از ارزش‌ها، از جمله با متزلزل شدن ارزش‌های ملیت گرایی و «حس تعلق به وطن» و سیطرۀ فردگرایی (اندیویدو آلیسم) افراطی و اتمیزه شدن انسان ‌ها، در کنار علل و دلایل دیگری که جای بحثش اینجا نیست، با یک «بحران متافیزیکی» و به تبع آن با «بحران در فلسفۀ سیاسی و اجتماعی» در عمیق‌ترین معانی کلمه روبروییم. لذا ما شدیداً با «ضرورت بازتعریف امر سیاسی» در شرایط کنونی روبروییم. اما متأسفانه بخش بزرگی از روشنفکران و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما هنوز در فضای مدرنیتۀ متقدم تنفس کرده از اساس از ضرورت بازتعریف امر سیاسی در دوران مدرنیتۀ متأخر و در شرایط پسامدرن درکی ندارند. «بحران متافیزیکی» و به تبع آن «بحران در فلسفۀ سیاسی و اجتماعی» امری است که از یکسو روحانیون، نیروهای گفتمان انقلاب، حکومت گران و تکنوکارتها و بوروکراتهای ما و از سوی دیگر روشنفکران، دانشگاهیان و کنشگران سیاسی و اجتماعی به شدت از درک آن ناتوان و عاجزند.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

27 Dec, 12:15


3. بسیاری از ما می پذیریم که جامعۀ ما جامعه ای دو قطبی است. لازمۀ این سخن این است که دو قطب اجتماعی جامعه ما در دو زیست‌جهان گوناگون زندگی کرده، لذا «زمان اجتماعی و تاریخی» آنها، برخلاف «زمان تقویمی (کرونولوژیکال)» آنها یکی نیست. لذا بسط نیهیلیسم، فردگرایی و اتمیزه شدن افراطی انسان ها و مرگ یا تضعیف «حس تعلق به وطن» در هر دو قطب اجتماعی ما یکی نیست و هنوز در میان قطب سنتی جامعۀ ما نیروهای اصیلی وجود دارند که از حس تعلق بالایی نسبت به وطن برخوردار بوده، به سهولت جان هایشان را فدای مام وطن می سازند.
4. متأسفانه به دلیل سیطرۀ غربزدگی و غرب سالاری در میان بخشی از جامعه و به خصوص جوانان، و به دنبال آن بسط فردگرایی افراطیِ لیبرالی در میان آنان، «حس تعلق به وطن» در میان آنان بسیار تضعیف شده، تا آنجا که ما با این پرسش و دلنگرانی عظیم مواجه می شویم که آیا این نسل‌های جدید نوگرا از اساس از آمادگی برای جانبازی برای وطن برخوردارند یا وطن و کشور و سرزمین و میراث را مفاهیمی تهی و موهوم برمی شمارند و وجود فرد را اصیل ترین واقعیت جهان برمی شمارند؟ و آیا بر اساس گسترش و بسط یک چنین تفکری آنان توان دفاع از کشور را در برابر بیگانگان خواهند داشت؟ به نظرم با توجه به گسترش فضای موجود و سکوت و بی تفاوتی مان، یا حتی بدتر از آن با استقبال از این فرهنگ، ما در آینده با خطری عظیم در حوزۀ امنیت ملی مان روبرو خواهیم بود.
5. علی رغم آنکه مدرنیته غربی جهان را به شدت همسان کرده است و ما از قرون 16 و 17 وارد روند تکوین «تاریخ واحد جهانی» شده ایم اما هنوز بخشی از عالَم اسلام به شدت در برابر این روند مقاومت می کند و این بخش از جهان یگانه نیروهای نفی در جهان کنونی هستند و غرب نیز به شدت تمام خواهان نابودی آنهاست و شبه روشنفکران عالَم اسلام نیز متأسفانه برای نیروهای سرکوبگر غربی و سگ هار آنها، اسرائیل، هورا می کشند. نیروهای حماس، حزب الله لبنان، حوثی های یمن ، و شیعیان عراق و ایران ، یعنی همان هایی که غربی ها آنان را تروریست می نامند و بسیاری از شبه روشنفکران ما نیز پژواک صدای رسانه های دروغ و فریب غربی شده اند، نه فقط حس تعلق به وطن در وجودشان خاموش نگردیده است بلکه وجودشان تمام قد تحقق همین حس تعلق است.
6. امروز دفاع از وطن و امنیت ملی صرفاً یک بحث نظری و فلسفی نیست، بلکه وقتی بمب ها و گلوله های قدرت های بزرگ غربی و اسرائیلی بر جان های فلسطینیان، مردم غزه، افغانستانی ها، عراقی ها، حوثی ها و .... ایرانی ها نشست، «ضرورت» صیانت از خویش در لوای دفاع از وطن در جانها سرخواهد زد. فریادهای افرادی مثل اینجانب برای آن است که قبل از آنکه این بمب ها و گلوها جان پدران و مادران و فرزندانمان را بگیرد چشمان بستۀ خودآگاهی ملی و تاریخی مان را بگشاییم. می ترسم، همچون بسیاری از روشنفکران غربزدۀ لیبیایی، عراقی، سوری، فلسطینی، مصری و... زمانی روشنفکران غرب سالار ما به خود آیند که بسیار دیر شده باشد و مسیر بازگشتی برایمان نمانده باشد و قوم تاریخی بزرگ ایران به بیرون از تاریخ پرتاب شده، به بردگی در نظام جهانی درآید.
تنها مزدورها و سپس احمق ها به تبع و تحت تأثیر فضاسازی مزدورها، این عبارات را توجیهی برای دفاع از وضع موجود تلقی می کنند. مسأله ما نه این است که چگونه صرفاً به مبارزه با غرب بپردازیم و نه این که چگونه صرفاً به نقد حاکمیت و وضع موجود بپردازیم، بلکه مسأله ما این «دشواره/ پروبلماتیک» است که چگونه به نحو توأمان به نقد و اصلاح وضع موجود بپردازیم که کیان و امنیت ملی خود را از دست ندهیم. این حقیقتی است که کوتاه قامتان هر دو قطب اجتماعی جامعه ما با تکیه بر هیاهو و غوغاسالاری (به خصوص که هوش مصنوعی و روبات های وابسته با سازمانهای اطلاعانی سیا، موساد، عربستان و...) اجازه صورتبندی دقیق آن را به ما نمی دهند و با فحاشی ها و روش های فاشیستی خواهان مسموم سازی و تیره و تار ساختن فضای اجتماعی کشور هستند.
از همه عزیزانی چون شما خاکسارانه و با فریادی بغض آلود استدعا دارم ایران را در این برهه بسیار حساس تاریخی در جهت ظهور نوعی خودآگاهی ملی یاری دهید.

به امید ظهور خودآگاهی ملی و تاریخی در یکایک آحاد ملت ما

بیژن عبدالکریمی، جمعه، هفتم دیماه 1403

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

26 Dec, 09:02


♦️اهمیت تعهد به لوازم اندیشیدن با نیچه!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)



اندیشیدن با نیچه لوازم و پیامدهایی دارد، ادراک حاق گزین گویه های عمومی شده‌ی نیچه، نیازمند قسمی فاصله گیری و حتی آشنازدایی با نیچه هست، "خدا مرده است ِ" نیچه‌ای، در جهانی که عینیت بیرونی و تفوق بلامنازع یافته است، بی ارزش شدن تمام ارزش‌ها را در پی دارد، که از آن به "نیهیلیسم" تعبیر شده است.ارزش هایی مثل وطن‌دوستی و میهن‌پرستی و ‌‌‌‌‌‌... نیز به همراه سایر ارزش‌ها به واقع کلمه مورد تردید واقع گشته اند، و این میان ارجاع دهنده ی به تفکرات نیچه به هیچ روی نمی تواند و نباید باور خویش را به امثال نیچه حقنه کرده، برای کلام خویش حجیت بیاورد. بلکه از اساس نیهیلیسم مورد وصف نیچه پنبه‌ی همه باورهای گوناگون را می زند. فلذا نمی توان همراه با نیچه اندیشید و هم چنان از چنان ارزش‌های منسوخ شده ایی دم زد، این البته نباید به مثابه کلامی هنجارین مورد خوانش و فهم قرار گیرد، و تذکارهای نگارنده به هیج وجه نبایستی از موضعی مشابه موضع روشنفکران عصر روشنگری ارزیابی و تلقی گردد. بل همه‌ی حرف من این است در سپهر امروز فرهنگ اگر کسانی هستند که هنوز همزمان از مفاهیمی مثل "حس تعلق به وطن" در کنار مفاهیم نیچه ای سخن می‌گویند بایستی با ارائه استدلالات خویش، مخاطبان پرسشگر را نسبت به تناقض آشکار مذکور توجیه کنند.
هم اینجا لازم است پیش دستانه از تخفیف و تحقیر مقدر این قبیل پرسش ها با توسل به شرایط خطیر اینجایی و اکنونی "ما" مقابله کنم، بر هر خواننده‌ایی که آشنایی اندکی با سابقه‌ی صاحب این قلم دارد هیچ پوشیده نیست که چه مایه دغدغه ی ایران و ایرانی را داشته و دارد. فلذا طرح چنین پرسش‌هایی صرفا با انگیزه‌ی تعمیق برخی مواضع اهل فرهنگ و فلسفه کشور است که مع الاسف در آشفته بازار سیاست‌زده‌ی رسانه‌های عمومی مورد تغافل واقع گشته است.

#پرسش_از_عبدالکریمی

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

23 Dec, 07:53


♦️منطق ریاضی، منطق زبان و منطق زندگی در مطالعات اجتماعی!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)


در بحث های اپیستمولوژک و متدولوژیک در علوم انسانی و اجتماعی با سه نوع منطق مواجه هستیم، منطق ریاضی، منطق زبان و منطق زندگی‌. در این جستار ضمن ارائه مثال به روش‌های تحقیقی که بر اساس هر کدام از منطق های مذکور سامان یافته اند به اجمال اشاره می شود. در این مباحث از درسگفتارهای نظریات جامعه‌شناختی که توسط دکترمهرآیین ارائه شده است بهره گرفته‌ایم.

در روش های تحقیقی که برای مطالعه پدیده هاي اجتماعی به منطق ریاضی اکتفا می کنند جهان اجتماعی به یک سری آمار و ارقام و عدد و نمودار تقلیل می یابد از جمله ی این روش ها می توان به روش پیمایش اشاره کرد. مثلا در مطالعه طلاق به یک سری جداول مقایسه ای و بررسی نرخ طلاق و ... اکتفا می شود.

در روش های تحقیقی که برای مطالعه پدیده هاي اجتماعی به منطق زبان التفات می کنند جهان اجتماعی به مثابه متن اهمیت می یابد از جمله ی این روش ها می توان به روش تحلیل متن، تحلیل گفتمان و تحلیل روایت اشاره کرد. در این رویکرد طبعا هرمنوتیک و مباحث پیرامون تأویل و تفسیر معنا مهم می شود. مثلا در مطالعه طلاق به سراغ برساخت های رسانه ای که در باب طلاق ارائه می شود مراجعه می کنیم.

در روش های تحقیقی که برای مطالعه پدیده هاي اجتماعی به منطق زندگی تأکید می کنند جهان اجتماعی به مثابه عرصه‌ای برای تجربه ی وجودی افراد تلقی می گردد از جمله ی این روش ها می توان به روش های پدیدارشناختی و اگزیستانسیالیستی اشاره کرد. در این رویکرد داستان زندگی(Life story) و توصیف خود (self-description) و مبحث ادراک فرد از تجربه زندگی مهم می شود. مثلا در مطالعه طلاق به سراغ کسانی می رویم که خود این مسئله را شخصا تجربه کرده اند.


https://www.instagram.com/p/DD6caIuxYVv/?igsh=MTdtOGdvaGJpZmdhZA==

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

22 Dec, 07:27


♦️برای زنان سرزمینم!
به بهانه گرامیداشت روز زن

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)


مقام زن در فرهنگ ایرانی-اسلامی بسیار ارجمند و محترم است، در اشعار حافظ و سعدی و بزرگان ادب ایران زمین حتی حضرت باری تعالی با توسل به دقایق جمال‌شناختی خاص مه‌رویان توصیف شده است، پس از تجربه ی مدرنیته البته زنان نیز به عنوان بخش بزرگی از جامعه به دنبال کسب جایگاه سوژگی برای نیل به عاملیت خویش هستند که حضور اجتماعی زنان در جامعه پساانقلابی ایران خود مؤید این مدعاست. آمار بالای زنان و دختران تحصیل کرده در مقاطع عالیه نشان‌گر رشد خودآگاهی و خواست مشارکت در میان بانوان سرزمین مادری ماست.
این روز عزیز را به همه ی زنان و مادران ایران زمین تبریک عرض می کنم و به عنوان حسن ختام بخشی از شعر فروغ را به همه‌ی بانوان پویا و صبور وطنم تقدیم می کنم:

چرا توقف کنم ؟
من خوشه های نارس گندم را
به زیر پستان می گیرم
و شیر می دهم
صدا ، صدا ، تنها صدا
صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفهٔ معنی
و بسط ذهن مشترک عشق
صدا ، صدا ، صدا تنها صداست که می ماند...

https://www.instagram.com/p/DD30ZPuqp-Q/?igsh=OGp0aDEzYjRrY3pp

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

21 Dec, 13:47


روایت یک ️سقوط!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)



نشست "شریعتی پس از شریعتی" که به همت آکادمی علوم اجتماعی سپنتا مورخ ۲۹ آذر ۱۴۰۳ در محل باشگاه اندیشه برگزار گردید، حاوی نکات بسیار حائز اهمیت و تأمل برانگیزی بود که توجه مخاطبان دغدغه‌مند خویش در آکادمی وفاق را به اهم آن جلب می کنم. در این نشست دوست دانشمندم جناب دکتر سید جواد میری با موضوع ارزشمند «شریعتی و «نظریه آشوب»: تاملی در باب طبقه‌بندی علوم» به ایراد سخن پرداخت که فایل صوتی آن در کانال آکادمی وفاق منتشر شده است.

اما آنچه در این بخش به آن می پردازم اوج انحطاط و زوال و سقوط بازار نقد و نقادی است که ذیل عنوان "روایت یک سقوط" در این جستار تقدیم می گردد و به ارائه‌ی تاسف‌بار جناب دکتر باغی‌دوست اشاره دارد که در لباس نقد اگزیستانسیل مبدل به یک پرفورمنس به معنی اخص کلمه گردید که شامگاه پنجشنبه از جانب ایشان به روی صحنه رفت.

دریغا فرهنگ. دریغا تفکر، دریغا ایران.‌‌.. من حاضرم بی رحمانه ترین نقدها را به هر احدالناسی از شریعتی گرفته تا عبدالکریمی تاب بیاورم و اتفاقا از آن استقبال می کنم چندان که بیش از این بارها به آن قبیل موارد پرداخته ام و در نشست "رونمایی کتاب شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری" با آن مواجه بودیم(برگزارشده به تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۳ در باشگاه اندیشه). اما آنچه در این نشست در قالب مفهوم "شریعتی زدایی از شریعتی" شاهد آن بودیم، سراسر وهن و بداخلاقی و انگ‌زنی و افترا بود و بس‌.

باید دید اغراض پشت پرده‌ی این نمایش مضحک که در لباس نقد برگزار شد چه بوده است. چرا که به هیج وجه این موضوع امر پیش پا افتاده و ساده ای نبوده و نیست. وگر نه لیست بلند بالایی از نقدهای آبکی و اتهامات بزرگ و کوچک پیشتر با لحن و زبان کوچه و بازاری نسبت به شریعتی رواج داشته است اما این پدرکشته‌گی نوپدید باید ریشه های دیگری داشته باشد.

اینکه یک شخص که با وضعیت به هم ریخته و نامنسجم و غیرعادی چنین برای شریعتی‌کشی مقدمه چینی می کند اگر نخواهیم انگیزه ها را به تحلیل روانکاوانه تقلیل دهیم لابد برای لجن‌مال کردن چهره شریعتی پروژه‌ای خاصی را برای خود تعریف کرده است. که نگارنده به جهت عدم شناخت این شخص فعلا داوری پیش از موعد نمی کند ولی حقیقتا جا دارد که به جد و جهد پیگیری شود.

اتهام "بی سوادی شریعتی در ساینس"؛ "بی سوادی شریعتی در شناخت مارکسیسم" و .‌‌.. قابل تحمل هست اما "اینکه شریعتی خود را بالاتر از خدا و علی می دانست"، اینکه "شریعتی مردم را غرق در جهالت و عدم آگاهی می پسندید" اینکه "آدم دو چهره ای بود و از فقر در ظاهر می نالید اما کاملا مرفه می زیست" اینکه "شریعتی ناجوانمرد بود و مخاطب را مغلوب خود دوست می داشت" اینکه "کلا دروغگو بود و همه ی کارهایش مثل ارجاعاتش به شاندل جعلی و مخدوش است"، اینکه "شریعتی یک بچه سوسول از فرنگ برگشته است" و بسیاری موارد دیگر از این قبیل را که این به اصطلاح منتقد با حرکات و سکناتی مملو از حس نفرت و کین‌جویی و با انواع و اصناف ادا و اطوار به خورد مخاطب خود می داد به بهانه دفاع از انتقاد آزاد و تفکر انتقادی، به هیج وجه نباید به تبرئه‌ی این جنایت فرهنگی بیانجامد.

صد البته که پدر شریعتی را هم می توان در نقد در آورد ولی به گونه ای استدلال آورد که همچنان منتقد باقی بود اما این مایه سقوط در نقد حقیقتا شگفت‌آور بود و من که چندین دهه در سپهر فرهنگ زیست می کنم نظیر آن را در هیچ کس از مرحوم سید جواد طباطبایی گرفته تا تندترین منتقدان ندیده و نشنیده بودم.

اینکه در همان نشست اصحاب نظر به ظرفیت شریعتی برای تمهید مقدمات یک نظریه اجتماعی مختص زیست‌جهان ایرانیان اذعان داشتند علی رغم تذکار و مداخله نگارنده با بی توجهی محض و تام و تمام ایشان نادیده و ناشنیده انگاشته می شود، نشان دهنده ی منطق غیرگفتگویی و خوی استبدادزده این تک گوی مدعی بود که امیدوارم از این قبیل اوصاف که حقیقتا محترمانه ترین تعابیری هست که می توان در خصوص ایشان به کار بست آزرده نشوند و قدری به تامل و بازاندیشی واداشته شوند باری همه ی این مساعی بی تردید از سر دلسوزی به فرهنگ و اهل فرهنگ است آن هم در این شرایط بحرانی که مردم عزیز و به تبع آن اهل فرهنگ دردمند به سختی با آن سر می کنند.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

21 Dec, 13:00


دکتر سید جواد میری: «شریعتی و «نظریه آشوب»: تاملی در باب طبقه‌بندی علوم»

«شریعتی، پس از شریعتی»

پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳
باشگاه اندیشه

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

03 Dec, 18:30


♦️پرسش از روشنفکران؟!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)



🔸️قاطبه‌ی شبه روشنفکران جامعه‌ی ما در تبیین عمده‌ی علل ناکامی‌ها و عقب‌ماندگی‌های ما انگشت اتهام را به سمت حاکمیت نشانه می روند و برای فائق آمدن به عموم بحران‌ها؛ و انسدادها در صورتی که فاقد موقعیت لعن و نفرین حاکمان باشند دست کم زبان به نصیحت و انزار ایشان می گشایند؛ و انتظار دارند حاکمیت که به زعم ایشان "همه-توان" هست شروع به اصلاح ساختارها، تمهید لوازم توسعه‌ی سیاسی و بسط جامعه و نهادهای مدنی؛ و مبارزه با مفاسد اقتصادی و ... نموده؛ در یک کلام به تحقق جامعه‌ و نظام دموکراتیک رضایت دهد قدرت خویش را محدود، مشروط و یا حتی واگذار کند. و برای گفتگو با ایشان پا پیش گذاشته، تن به از دست دادن مناصب، منافع و منابع قدرت و اختیارات خویش بدهد.

🔸️دکتر بیژن عبدالکریمی اما در مقام یک دانش آموخته فلسفه و استاد توانا و دردمند دانشگاه و مؤلف چندین و چند جلد کتاب و اثر ارزشمند، روی صحبت خویش را به طرف (شبه) روشنفکران می گیرد و بنا را به انذار ایشان به علل ساختاری پدید آمدن این انسدادها و بحران‌های ریز و درشت در جامعه می گذارد و از پیش شرط ها و بستر های لازم برای ظهور دموکراسی و نیل به جامعه مدنی سخن می گوید و در واقع به نقد و انزار روشنفکران برای ارتقای نقش و جایگاه‌شان در مقام نظریه پردازی، اثرگذاری و کنشگری ارجحیت بیشتری قائلند تا به اشتغال به نصایح الملوک و توصیه حکمرانان به اخلاق. چرا که روشنفکران را واجد عقلانیت و خردورزی و اصحاب اندیشه قلمداد می کند ولو به عقلانیت انتزاعی ایشان انتقاد هم وارد می کند.

🔸️نگارنده نیز به‌ عنوان دانش آموخته جامعه شناسی می توانم از منظر بصیرت‌های جامعه شناختی با ایشان همدل باشم چرا که به چرایی تذکار ایشان در خصوص اهمیت و ضرورت توجه به تاریخِ حداقل دو سده ی گذشته باور دارم و در مقام پژوهش ناگزیر باید به عرض برسانم تا از تاریخ درس نگیریم متهم به تکرار آن هستیم اما اگر بنا باشد این میان خود روشنفکران طرح نویی در افکنند باید پرسید آیا حقیقتا و به معنای اخص کلمه روشنفکران جامعه ما توانسته اند به توصیف و صورت‌بندی فرماسیون های اجتماعی متضمن دموکراسی و جامعه مدنی و اساسا توصیف هستی اجتماعی ایرانیان بپردازند؟!

🔸️باید از روشنفکران پرسید آیا به واقع "توسعه نیافتگیِ" ما تنها و تنها به ناکارآمدی ها چهار دهه اخیر کشور بر می گردد یا احیانا ریشه های تاریخی تری نیز دارد؟ و اگر دارد کدام پژوهش جامعه‌شناسانه ای چونان آثار مارکس و وبر و دورکیم و ... سراغ دارند که به توصیف و تبیین خرده نظام های اجتماعی، طبقات، جامعه بورژوازی، رابطه ی کنش‌ها و ساختارها و ... پرداخته است‌؟!
امروز بیش از هر چیز برای نقد بنیادهای ساختاری دخیل در توسعه نیافتگی تاریخی نیاز به درک متقابل اهل تفکر حقیقی و روشنفکران واقعی حاضر در سپهر و حوزه ی عمومی کشور داریم تا دعوت به رشد اخلاق و فضایل فردی حاکمان و گسیل نصایح الملوک ها و ‌‌...

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

02 Dec, 19:53


به مناسبت روز ملی علوم اجتماعی ایران!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)

🔸️از آنجایی کشور عزیزمان مبتلی به انبوهی از مسائل و آسیب های اجتماعی کوچک و بزرگ است و اساسا بحران های ریز و درشتی در عرصه ی فرهنگ و اجتماع قابل احصا و اشاره می باشد اهمیت پژوهش های حوزه ی علوم اجتماعی در دهه های اخیر از ضرورت و اهمیت انکارناپذیری برخوردار شده است.
🔸به لحاظ تاریخی نیز مواجه ما با مدرنیته باعث شده است علوم انسانی و اجتماعی در راستای شناخت ویژگی های جوامع جدید اهمیت بسزایی را در میان سایر رویکردها به‌خودش اختصاص داده است. از طرفی وقوع انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و ظهور جنبش های اجتماعی به اهمیت این شاخه از علوم انسانی و معارف اجتماعی افزوده است.
🔸با وجه نظری اجمالی به تاریخچه علوم اجتماعی ایران می توان دریافت ضرورت شناخت ویژگی های خاص تاریخی و اجتماعی ایران از همان آغاز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده است که علمای علوم اجتماعی در ادوار گذشته و  متقدمین و آبای علوم اجتماعی به آن توجه کرده اند.
🔸امروز برای نیل به توسعه و تحقق آرمان عدالت اجتماعی و فائق آمدن به بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی به رغم دشمنی های نظام سلطه بی تردید به علوم انسانی و اجتماعی و جامعه‌شناسی توسعه و ... بیش از بیش نیازمندیم‌. در اینجا لازم است به اهمیت پژوهش های که می بایست ذیل "مطالعات پسااستعماری" صورت پذیرد نیز به عنوان یک ضرورت اشاره کنیم.
🔸همچنین می طلبد در چنین روزی از عموم علاقمندان به سرنوشت جامعه مخصوصا جوانان که امیدهای اصلی ما برای برداشتن گام دوم هستند دعوت به اندیشیدن به مقولات علوم اجتماعی از جمله مفهوم "تخیل جامعه‌شناختی" نماییم؛ اگر دختر و پسر ایرانی زندگی خویش را در دل مسائل اجتماعی روایت کند در واقع با نوعی از خودمردم­‌نگاری به اندوخته‌های ارزشمند دانش اجتماعی ایرانیان خواهد افزود.
🔸نگارنده نیز در کتابی تحت عنوان  "گفتمان وفاق ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" به ثبت تجربیات زیست دانشگاهی خویش در دانشکده علوم اجتماعی تهران و حواشی آن پرداخته است‌. و البته تلاش کرده است با توجه به اهمیت تولید نظریه اجتماعی برای برون رفت از بحران های کشور از "گفتمان وفاق" به مثابه نظریه ی اجتماعی سخن به میان آورد‌.
🔸️️توجه به فلسفه و حکمت برای یک جامعه‌شناس جامع الاطراف واجد ضرورت و اهمیت است. در این خصوص می توان نسبت وثیقی بین تعریفی غیر یوروسنتریک از جامعه شناسی و آرای متفکران ایرانی نشان داد.
  🔸فقدان یک "نظام انتولوژیک متناسب با زیست جهان جدید" ای بسا به عنوان مهمترین مسأله نظری "ما" می تواند تلقی شود که اهالی علوم اجتماعی می بایست تمهید لوازمات آن را مطمح نظر خویش قرار دهند. شناخت هستی اجتماعی ایرانیان و فرماسیون های اجتماعی متضمن دموکراسی و جامعه مدنی پیش از پرداختن شتابزده و شبه روشنفکرانه به خود آن مطالبات برای علمای علوم اجتماعی ضرورت دارد که امیدوارم همه ی اعضای خانواده بزرگ علوم اجتماعی ایران در این مهم توفیق یابند.
♦️برخی راه‌کارهای ارتقای جامعه‌شناسی کشور!

✅️برای ارتقای جامعه‌شناسی ایران می توانیم به پیوند آن با فلسفه در خاستگاه غربی آن توجه داشته باشیم.
✅️برای پروبلماتیزه کردن مسائل کشور خودمان می توانیم به متفکران ایرانی از شریعتی تا عبدالکریمی و نیز جامعه‌شناسان ایرانی از صدیقی تا فراستخواه رجوع کنیم.
✅️متفکران معاصر ایران را از فردید تا شریعتی به دانشگاه ایرانی راه دهیم و آن را در سطح رساله های دانشگاهی مورد بازخوانی انتقادی قرار دهیم.
✅️با نوعی نگره‌ی میان‌رشته‌ایی (Interdisciplinary) از جزیره‌ای اندیشی در علوم انسانی پرهیز کنیم. و از امکان پژوهش در حوزه‌ی علاقمندی و دغدغه ی دانشجویان و پژوهشگران حمایت کنیم.
✅️به تحقیقات تجربی و تاریخی در جهت شناخت فرماسیون های اجتماعی متضمن جامعه مدنی و موانع تحقق دموکراسی در ایران و توصیف ویژگی های جوامع توسعه نیافته اهتمام بورزیم.
✅️در بهبود روابط دانشگاهیان اعم از رابطه همکار با همکار؛ روابط اساتید علوم انسانی و فلسفه و ..‌، روابط استاد و دانشجو و ... و ارتقای تجربه زیست آکادمیک همت بگماریم.
✅️سنت گفتگوهای انتقادی در کشور را  در جهت تکوین اجتماعات علمی، ترویج و از افتادن در ورطه‌ی دعواهای ایدئولوژیک - به عنوان مثال دعوای پوپری-هایدگری در دهه‌های گذشته- دوری کنیم.
✅️علی رغم ارزش بی چون و چرای کنش سیاسی و ایستادن در طرف مردم؛ تلاش کنیم قدری به استقلال بیشتر ساحت تفکر دور از سیاست زدگی و ايدئولوژيک اندیشی احترام بگذاریم.
✅️در شرایط انحطاط تاریخی و نا به سامانی های سیاسی و اجتماعی و ... با معیارهای حداکثری و گاه من عندی موجبات دلسردی پژوهشگران جوان و فسردگی و پژمردگی حیات دانشگاهی را فراهم نسازیم.

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

02 Dec, 14:48


🔻سمپوزیوم ملی مساله اجتماعی ایران
🔸نسخه کامل صوتی

گرامیداشت روز ملی علوم اجتماعی و دکتر غلامحسین صدیقی

🔸پاسخ به پرسش مشترک:
مهمترین مسأله اجتماعی‌‌ ایران چیست؟

سخنرانان به ترتیب ارایه:

سعید مدنی
شیرین ولی پوری
محمدرضا کلاهی
محمدحسین بادامچی
احمد بخارایی
امین رضا نوشین
محمدرضا پویافر
حسن محدثی
محمد حسن علایی
بیتا مدنی
آیدین ابراهیمی
مهران صولتی
امیر هاشمی مقدم
مسعود زمانی مقدم
لیلا اردبیلی
سید جواد میری
عباس نعیمی جورشری


🔸هدف این نشست ارایه افقی بوده از آنچه جامعه شناسان درباب مسأله اجتماعی‌‌ ایران تحلیل و ترسیم می کنند. در این راستا تلاش شد تعدد و تکثر دیدگاه ها حفظ شود فلذا نفرات بیشتری از صاحبنظران حضور داشته باشند. هر کدام از سخنرانان ۵ - ۱۰ دقیقه طرح بحث داشته اند و به یک پرسش مشترک پاسخ داده اند. پاسخ هایی که می تواند در بحثی مستقل، به تفصیل واکاوی گردد.

مجموع زمان مفید سمپوزیوم حدود ۲:۳۵ دقیقه بوده است.

🔸سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با همکاری مدیریت سازمان اسناد منطقه شمال | پخش زنده اینستاگرام اندیشگاه
۱۳ آذر ۱۴۰۰

دبیر سمپوزیوم:
عباس نعیمی جورشری

@abbasnaeemi

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

30 Nov, 18:21


♦️شریعتی؛ زیر تیغ نامنتقدین!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)


منتقد راستین هر متفکری و از جمله شریعتی دست کم بایستی در ارائه تصویری کلی و همه‌جانبه از متفکر مذکور تا جایی که ممکن است، از ارائه تصویری کج و معوج و دلبخواهانه از وی پرهیز نماید، و در ابتدای کار به نحوی همدلانه با افق فکری وی مواجهه پیدا کرده؛ در معرفی غیرجانبدارانه‌ و پدیدارشناسانه‌ وی از تحمیل پیش‌فرض‌ها، برداشت‌ها و تصورات قالبی و انواع برچسپ‌ها و برساخت‌ها به اندیشه و اندیشمند مورد انتقاد اجتناب کند.

همچنین منتقد راستین نباید افق معنایی و زمانه و زمینه ی خویش را به افق معنایی و زمانه و زمینه ی متفکر مربوطه تحمیل کند و خویش را از در افتادن به دام نقد زمان‌پریشانه، ذهنی گرایانه و سوگیرانه در امان بدارد.
ایضا منتقد راستین به هیچ وجه نباید صرفا با اغراض و انگیزه‌های شخصی و در جهت مطرح کردن و پیش انداختن خویش در سایه ی نقد یک متفکر شناخته شده پای در عرصه‌ی خطیر نقد و نقادی بگذارد و قدر مسلم پیشاپیش باید شأن اندیشه و تفکر را پاس بدارد.
مع الاسف در قلمرو نقد تفکر و مخصوصا در میدان نقد اندیشه‌های دکتر علی شریعتی در دهه‌ها و سال‌های اخیر شاهد ورود انبوهی از نامنتقدین به وادی نقد شریعتی هستیم که علی التحقیق به هیچ یک از لوازم و آداب نقد ملتزم و متعهد نیستند.
سواستفاده از نام شریعتی برای جذب مخاطب برای خود؛ تعمیم زمانه‌ی پساانقلابی پس از تجربه‌ی دهه‌های اخیر به شرایط تاریخی و زمانه شریعتی، و عدم ارائه‌ی تصویری همه‌جانبه از شریعتی با توسل به یک رویکرد گزینش‌گرانه و ترویج تفاسیر من‌عندی مع الاسف به سکه رایج بازار شریعتی پژوهی (شریعتی‌فروشی) مبدل شده است.

از طرفی گفتمان رسمی دانسته، ندانسته با حذف شریعتی از عرصه‌‌های گوناگون جامعه اعم از رسانه و آموزش و پژوهش و مدرسه و دانشگاه ... به حجم آتش این سرمایه‌سوزی و عمق این فاجعه اندیشه‌گریزی دامن زده است.
از طرفی کاسب‌کاران و سوداگران پول و تجارت و سرمایه در حاشیه دکه‌ها و حجره‌های خویش درکوره خردستیزی و تخریب‌گری در حوزه نقد اصولی میراث شریعتی‌ دمیده اند.
از طرفی برخی سرسپردگان سینه چاک وی در گذشته و حال آب روان پژوهش‌های علمی را گل آلود کرده اند.
از طرفی ناکارآمدی ها و کژکاردی های عرصه ی حکمرانی را به نام شریعتی فاکتور کرده اند.
از طرفی رویکردهای روانشناسی‌گرایانه با انواع برچسپ ها به جنگ شریعتی رفته اند و چندین و چند جبهه ی دیگر که از حوصله ی این جستار خارج است؛ در انتها باید هم‌صدا با حافظ گفت:

به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم
که حمله بر من درویش یک قبا آورد

اما گذشته از همه ی این موارد؛ معدود افرادی هستند که در لباس اهل دانش و در مقام آکادمسین های تازه به دوران رسیده و روشنفکران پرتابگر؛ گمان کرده اند به حدی از بلوغ فکری رسیده اند که با استاد خویش ادعای هماوردی کنند به گمان نگارنده که خود از منتقدین جدی شریعتی هست امر بر ایشان مشتبه شده است که گویا می توانند با این گرد و خاک کردن‌ها گسترده ی نفوذی هم‌سنگ شریعتی برای خویش دست و پا کنند که زهی خیال باطل؛ اینان شیپور را از طرف گشاد آن می دمند و پنداشته اند راه دشوار تجدد با کوبیدن بر سر شریعتی حاصل می آید و همین هست که دجال وار همدست مرتجعین و متحجرین نامتفکر شده اند.
بصیرت‌های بنیادین شریعتی، چه در اسلامیات و چه در اجتماعیات و کویریات هنور هم که هنوز است ارزش نقد و نقادی بی‌رحمانه ولی اصولی و منصفانه را داشته و دارد. و بدانیم آن دسته از دوستانی که پنداشته اند ایران و ایرانی به تمامه وارد دنیای پسادینی شده است و از کوشش های فکری امثال شریعتی برای اصلاح و احیای اندیشه و فرهنگ در این کشور بی‌نیازند سخت در اشتباهند و ره به ترکستان خواهند برد و تاریخ در خصوص ایشان قضاوت خواهد کرد. این شریعتی بود که تیغ بنیادگرایی را در این کشور کند کرد و نگذاشت طالبانیسم در این سرزمین با آن سابقه ی فرهنگی درازدامن خویش سربرآورد. اینک این ما و این کارزار نقد شریعتی برای گذر از آن اما نه به ادعای کوتاه قامتان بلکه به واسطه ی آموختن از او و فرا رفتن از او...
وقتی نیچه با همه‌ی عظمتش در اندیشه -به گواه اهل نظر و نه از منظر شخصیت‌پرستان- "ابر انسان" را آموزش می داد به مخیله اش هم خطور نمی‌کرد به فاصله‌ی کوتاهی از آن هیتلر نامی پیدا شود و توهم ابرانسان بودن بزند؛ هیچ متفکری نمی‌تواند نسبت به پیامدهای تفکر و اندیشه خویش به تمامه آگاه باشد؛ شریعتی معتقد به کار فرهنگی تمام وقت بود در زمانه‌ای که همه سلاح بدست بودند "چه باید کرد؟" او اساسنامه‌ی مفصلی از چند و چون تاسیس یک کلوژودوفرانس وطنی را شامل می شود برای تدریس هنر و فرهنگ اقوام و ملل مختلف جهان در جایی مثل حسینیه ارشاد؛ حالا که قریب به نیم قرن از فقدان شریعتی گذشته است من از شما منتقدین نامنتقد می پرسم؛جز نقد اصولی دین و فرهنگ؛ چه باید کرد؟!

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

30 Nov, 08:42


🔴۱۲ آذر
روز بزرگداشت علوم اجتماعی ایران

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

29 Nov, 22:12


#گروه_جامعه_شناسی_ادبیات
انجمن جامعه شناسی ایران
با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی
 برگزار می کند: 

🔻 ادبیات توسعه گرا

سخنرانان و عنوان سخنرانی

#مهرداد_ناظری؛ چیستی ادبیات توسعه گرا
#فرزانه_فرشادی؛ نسبت ادبیات و توسعه از منظر هگل
#پوریا_گل_محمدی؛ شعر توسعه یافته


#شنبه ۱۰ آذرماه ۱۳۰۳
#ساعت ۱۴ تا ۱۶
#آدرس : خیابان استاد نجات اللهی(ویلا)، بوستان ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانی

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

@haalema
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

29 Nov, 17:51


🔴 با عبدالکریمی با داوری با شریعتی برخورد سرسری نکنیم ...!

دفاع از متفکران ایرانی در لسان دکتر محمدحسن‌ علایی؛ جلسه رونمایی کتاب "شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
باشگاه اندیشه
۴ مرداد ۱۴۰۳

#نیهیلیسم
#علی_شریعتی
#بیژن_عبدالکریمی
#حسن_محدثی
#سیدجواد_میری
#رحیم_محمدی
#محمدحسن_علایی

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

28 Nov, 19:30


🔶«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»

‍ اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخه‌های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده‌است. با انتشار آن در کانال‌های مختلف، به ترویج بینش جامعه‌شناختی یاری برسانیم.

          🔸پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۹/۰۸🔸

گرامی باد دوازدهم آذرماه، سالگرد تولد شادروان دکتر غلامحسین صدیقی،
روز ملی علوم اجتماعی

🔶🔸🔸🔸


ح.ا. تنهایی
✴️جامعه‌شناسی تفسیری‌پرگمتیستی، نظری و درمانی
🔸@hatanhai

فریبا نظری
✴️جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
🔸@Sociologyofsocialgroups

مصلح فتاح پور
✴️تحلیل آسیب های اجتماعی
🔸@Analysisisocialproblems

محمدحسن علایی
✴️آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی
🔸@sociologicalperspectives

سودابه حیدری
✴️رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🔸@Radio_Log

علی نوری
✴️خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🔸@iranian_familyy

سعید معدنی
✴️هفت اقلیم
🔸@Saeed_Maadani

آرش احدی مطلق
✴️جامعه شناسی و اخلاق
🔸@Sociology_of_Ethics

مسعود زمانی مقدم
✴️روش و پژوهش کیفی
🔸@qualitative_methodology

احمد فعال
✴️تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🔸@bayane_azadi

عادل سجودی
✴️جستاری در جامعه شناسی
🔸@GILsociologist

مینا شیروانی ناغانی
✴️جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه
🔸@Sociology_Development_economic

بی‌تا مدنی
✴️مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی
🔸@sociology_of_sport

مسعود زمانی مقدم
✴️نوشته‌ها، مقالات و دوره‌های آموزشی
🔸@masoudzamanimoghadam

حسین پرويز اجلالی
✴️جامعه شناس ایرانی
🔸@iransociologista

کاوه فرهادی
✴️انسان‌شناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیست‌بوم‌داری
🔸@kaveh_farhadi

نعمت الله فاضلی
✴️تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🔸@Drnematallahfazeli


🔶🔸🔸

🍁To join us, click here:

🔸@madanibita
🔸@dr_shirinvalipouri
🔸@Mohamadzeinaliun

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

28 Nov, 04:47


🔻گفتگوی گفتمان ها

#گفتمان_انقلاب
#گفتمان_روشنفکری

با حضور :

#بیژن_عبدالکریمی
#سروش_دباغ
#احمد_بخارایی
#مهدی_نوربخش
#محمدعلی_محمدی_قره_قانی

۷ آذر ماه ۱۴۰۳

کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی :
@bijanabdolkarimi

کانال تلگرام صدای فردا :
@sedayeefardaa

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

27 Nov, 13:24


🔸️ گفتگو در کلاب هاوس

🔻اصیل ترین و قدرتمند ترین نیروی تاریخی و اجتماعی امروز ایران؟

گفتمان انقلاب اسلامی ایران؟!

با حضور :

#بیژن_عبدالکریمی
#علیرضا_شجاعی_زند
#شهریار_زرشناس
#احمد_بخارایی
#سید_جواد_میری
#محمد_علی_محمدی_قره_قانی

چهارشنبه ۷ آبان ماه ۱۴۰۳
ساعت ۲۰:۰۰ به وقت تهران

محل برگزاری برنامه کلاب صدای فردا :

www.clubhouse.com/house/صدای-فردا

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

26 Nov, 18:05


مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی
پیرامون "ارزیابی جامعه‌شناختی نیروهای اجتماعی گفتمان انقلاب"!


مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
🍀عضو آکادمی وفاق
۶ آذر ۱۴۰۳

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

26 Nov, 04:05


تأملاتی بر نیروهای اصیل تاریخی

بیژن عبدالکریمی

بعد از بیان و تکرار این عبارت از زبان اینجانب که «حقیقی ترین نیروی تاریخی ما در دهه های کنونی نیروهای اصیل گفتمان انقلاب هستند»، عزیزان متعددی با رویکردی انتقادی و اعتراضی پیام هایی را برای اینجانب، چه در گروه و چه به نحو خصوص ارسال کردند. از آنجا که این بحث قابلیت این را داشت که از محدوده های گروه های منسوب به نام انیجانب خارج شده و در سطحی ملی مطرح گردد، لذا به جای نشست تلگرامی سه شنبه این هفته، 6 آذرماه 1403، نشستی در فضای کلاب هاوس در اتاق «صدای فردا»، و با حضور میهمانانی چون دکتر سروش دباغ، دکتر حسین قاضیان، دکتر احمد بخارایی، دکتر سید جواد میری، دکتر علیرضا شجاعی زند، اینجانب و احتمالا دکتر شهریار زرشناس، با موضوع «اصیل ترین و حقیقی ترین نیروهای اجتماعی و تاریخی ما چه نیروهایی هستند؟» فردا چهارشنبه، 7 آذرماه 1403 از ساعت 20 الی (.... ؟؟؟؟) برگزار خواهد شد.
لذا از تمامی دوستان و اندیشمندانی که پرسش در خصوص موضوع مذکور و نیز تلقی اینجانب از نیروهای اصیل انقلاب به منزله حقیقی ترین و واقعی ترین نیروهای اجتماعی و تاریخی ما در دهه های کنونی پرسش یا ملاحظه ای دارند دعوت به عمل می‌آید که در این گفتگو شرکت کنند و نیز می‌توانند از طریق ID تلگرام (@Saeidrezatofighi) سوالات خود را ارسال کنند تا در این گفتگو به پرسش هایشان پرداخته شود.
با سپاس و با امید ایرانی مستقل، آزاد و آباد
6 آذرماه 1403

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

25 Nov, 18:04


انجمن جامعه شناسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی در روز علوم اجتماعی برگزار می کند: 
گردهمایی خانواده بزرگ علوم اجتماعی همراه با میزگرد تخصصی:
نسبت علوم اجتماعی با دانشگاه، دولت و نهادهای مدنی
دوشنبه 12 آذرماه 1403
ساعت 16 تا 20
خیابان استاد نجات اللهی(ویلا)، بوستان ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانی

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

24 Nov, 15:09


♦️آیا یاری‌گری هست....آری هست!


دکترمحمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)



دکتر بیژن عبدالکریمی ذیل یک روایت از یک دختر ایرانی دغدغه‌مند و متعهد نسبت به تعالی کشور و منتسب به گفتمان انقلاب، با عنوان "آیا یاری‌گری هست؟" از مخاطبان خویش برای مواجهه موجه و قابل دفاع با چنین جوانانی طلب یاری می کند و می نویسد:

"... سخنم به هیچ وجه در خصوص درستی یا نادرستی و نیز موافقت یا مخالفت با این ایده‌ها نیست، سخنم در سطح منطق و افقی است که این دختر به مسائل می‌نگرد. لذا آنان که خواهانند با وی و جوانانی مثل او به مقابله و مبارزه برخیزند باید، اگر نه با منطقی والاتر و عمیق‌تر، لااقل، با منطقی در همان سطح و در افقی هم تراز آن با وی به چالش برخیزند. متأسفانه من یک چنین سطحی از منطق و یک چنین افقی هم تراز را در نیروهای منتقد وی نمی بینم. آیا کسانی هستند که در این جامعه مرا برای نیل به منطقی والاتر از منطق او و دست یابی به افقی‌هایی متعالی‌تر از افق حرکت او، به منظور مبارزه با وی یاری دهند؟"


مفهوم‌ هگلی «آوف هه بونگ» (به آلمانی: Aufhebung یا Aufheben)، که شامل سه مرحله نفی، حفظ و ارتقاست مفهوم مرکزی دیالکتیک هگلی می باشد. پس زدن و در عین حال برکشیدن و کشف پیوندی دیگر و پیچیده‌تر است که در آن تنش تضاد، انگیزه پیشرفت شود. در واقع آنچه از میان برداشته می‌شود، هیچ و نابود نشده، بلکه تبدیل می‌شود.از آنجا که جهات مثبتِ کهنه در نو حفظ می‌شوند و بقایایی از قبل در آن می‌ماند، می‌توان گفت آوف هه بونگ برگذشتن، عبور از یک وضع به وضع دیگر و پشت سرگذاشتن وضعیت قبلی است بدون آنکه کل وضع قبلی را رّد کند و کنار بگذارد.

این مفهوم در مواجهه با نقد دوستان جوان گفتمان انقلاب بسیار کارآمد است، با استناد به این منطق دیالکتیکی می توانیم این جوانان را در نفی ایرادات و نواقص خویش، حفظ توانایی ها و ایده‌های سازنده‌ و ارتقای سطح گفتمانی خویش یاری برسانیم. در همه ی اين مراحل آثار متفکران ایرانی، اهل حکمت و فلسفه و جامعه‌شناسان و اهالی علوم انسانی به کار این جوانان می آید از شریعتی تا عبدالکریمی... که امیدوارم به ضرورت ارتقای خویش خودآگاهی یافته از این منابع و بصیرت‌های بنیادین آن بهره مند شوند. و خود از یاریگران ایران و اهل نظر ایرانی گردند.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

23 Nov, 19:53


آیا یاری‌گری هست؟

✍️ بیژن عبدالکریمی

این دختر یکی از صدهاهزار فرزندان خمینی و در کنار «مهسا امینی‌»‌ها یکی از میلیون‌ها دختران جوان این دیار و لذا یکی از فرزندان و دختران من است. او در این ویدئو از ایده‌‌هایی چون «آغازگری دوره‌ای جدید»، «برپایی عالَم و انسانی تازه»، «نظم جدید جهانی»، «آرایش جدید نیروهای جهانی»، «پاسخ های جدید به مسائل عمیق انسانی» و ... سخن می گوید. بی‌تردید با اوصافی مثل احمق، اُمل، دختر سنتی، رانتخوار، ساندیس‌خوار، عقب‌افتاده، کودن و غیره نمی توان وی را توصیف کرد. می‌توان با تمام ایده‌های او مخالف بود اما بی‌انصافی است که وی را با اوصافی اینچنینی توصیف کنیم. این به معنای از دست دادن پدیدار و پشت کردن به واقعیت‌ها و حقایقی است که قرار است با آنها مبارزه کنیم. سخنم به هیچ وجه در خصوص درستی یا نادرستی و نیز موافقت یا مخالفت با این ایده‌ها نیست، سخنم در سطح منطق و افقی است که این دختر به مسائل می‌نگرد. لذا آنان که خواهانند با وی و جوانانی مثل او به مقابله و مبارزه برخیزند باید، اگر نه با منطقی والاتر و عمیق‌تر، لااقل، با منطقی در همان سطح و در افقی هم تراز آن با وی به چالش برخیزند. متأسفانه من یک چنین سطحی از منطق و یک چنین افقی هم تراز را در نیروهای منتقد وی نمی بینم. آیا کسانی هستند که در این جامعه مرا برای نیل به منطقی والاتر از منطق او و دست یابی به افقی‌هایی متعالی‌تر از افق حرکت او، به منظور مبارزه با وی یاری دهند؟

https://youtu.be/qIel3WL5c9g?si=c-fzobWN4GUKGJQ5

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

23 Nov, 16:51


آقای دکتر سلام مرا به بچه‌های انقلاب برسانید!

"بچه های گفتمان انقلاب" در کلام دوست بزرگوار و استاد ارجمند فلسفه جناب دکتر بيژن عبدالكريمي به تناوب تکرار می‌شود‌. من هم البته به عنوان یک جامعه‌شناس هم‌افق با ایشان در این خصوص صمیمانه با وی همدلم؛ در اینکه این سنخ از جوانان در میان نيروهاي حاضر در صحنه‌ی اجتماعی کشور به نحو اغلبی بدون وجهه نظر به منافع شخصی، افرادی پای‌کار و پرانگیزه برای اعتلای این کشور هستند شکی نیست؛ همدلی‌های من البته با دکتر عبدالکریمی جنبه‌های بسیاری از دیگر مواضع ایشان را هم شامل می‌شود لیکن پرسش این است که این بچه‌های به قول ایشان گفتمان انقلاب چرا سراغی هم از معلمان دردمندی چون امثال بنده نمی‌گیرند و اصولا در اعتماد به اهل نظر دلسوز چندان گشوده نیستند البته جایی که آب هست تیمم باطل است ولی همه‌ی کشور تهران نیست و اجابت این همه طالب علم در سراسر کشور یک تنه برای دکتر عزیز با این همه اشتغالات فکری و اجرایی و رسانه ای حقیقتا امری دشوار و ای بسا ناممکن است؟!
دکتر عبدالکریمی ذیل نقل یکی از خاطرات اخیر خویش با این بچه‌ها در کانال خویش می نویسد: "تجربه این برنامه برایم بسیار شورانگیز بود. در این برنامه با چشمان خود دیدم و با تمام وجودم حس کردم که نیروهای جوان انقلاب چه سان رشد کرده و چه نیرومند برای دفاع از گفتمان انقلاب و جبهه  مقاومت به کوشش های سترگ نظری و خلق نظریه می پردازند. آنها در ارائه هایشان به نقد غرب پرستی و غرب سالاری و عبور از تفکر اروپامحور (یوروپ سنتریسم)، مقابله با هژمونی آمریکا و دفاع از ایدۀ ظهور امپراتوری بزرگ ایران، بازگشت به خرد ایرانی و دفاع از فرهنگ پهلوانی و فتوت ما ایرانیان در چارچوب های گوناگون مطالعات جامعه شناختی، اسطوره شناختی، زبان شناختی، مطالعات ژئوپلیتیک، مطالعات رسانه و ... پرداختند و با ادبی بسیار زیبا و ستودنی کوشیدند به انتقادات بسیار تند و رادیکال بنده پاسخ داده یا با آنها صادقانه همدلی و همراهی نشان دهند.
این تجربه بار دیگر مؤید همان نگرش پیشین و مناقشه برانگیز من بود که براستی «اصیل ترین و حقیقی ترین نیروی تاریخی ما در دهه های کنونی نیروهای اصیل گفتمان انقلاب هستند» و «تنها با آنها می توان از این سرزمین پاس داشت و بر مشکلات و بحران های سترگ آن فائق آمد».
مقایسه این رستن و رشد یافتگی و بالیدن نیروهای جوان گفتمان انقلاب با لمپنیسم و بی فرهنگی و ابتذال بخشی از نیروهای اپوزیسیون و تکرارگویی و روزمرگی بخش دیگری از فعالان و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، حتی در حد شناخته شده ترین و سلبیریتی ترین آنها، برایم بسیار تأمل برانگیز بود و فاصلۀ عظیمی را میان این جوانان با رقبای سیاسی و فکری شان نشان می دهد..."
خلاصه این معلم کوچک که در حد بضاعت اندک خویش با تمام وجود سر کلاس‌های درس حاضر می‌شود؛ در رسانه‌های عمومی و در صفحات مجازی، مقاله و کتاب و سخنرانی منتشر می کند و در همه‌ی برهه‌‌های حساس کشور از جمله انتخابات و اعتراضات برای حفظ منافع کشور در حد توان خویش در عرصه‌ی عمومی ظاهر می‌شود، هنوز توفیق نداشته است از جانب این بچه‌ها محل رجوع واقع شود؛ لذا فرصت را مغتنم شمردم بدین وسیله از استاد عبدالکریمی عزیز بخواهم، سلام مرا هم به بچه‌های انقلاب برسانند!

ارادتمند و دوستدار شما
محمدحسن علایی
۳ آذر ۱۴۰۳

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

23 Nov, 15:11


🎶 بیداد

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

23 Nov, 08:14


🔶️🔸️یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران چه شد...

(از سری جلسات حافظ‌خوانی)

♦️دکتر محمدحسن علایی

#حافظ

🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

22 Nov, 18:30


♦️همایش ملی "روز جهانی فلسفه"

سخنرانان:
دکتر بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه
دکتر محمدحسن علایی جامعه‌شناس

همایش روز جهانی فلسفه
دانشگاه محقق اردبیلی


@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

22 Nov, 14:32


سمینار ملی "شریعتی و راه آینده"


واکاوی امکانات تفکر شریعتی در مواجهه با نیهیلیسم!

دکتر محمد حسن علایی
(جامعه شناس)


تاریخ: یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹
ساعت ۹ الی ۱۹

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری "گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی"


باز نشر به مناسبت ۲ آذر سالروز تولد دکتر علی شریعتی!


@seyedjavadmiri
@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

12 Nov, 19:53


♦️شریعتی مظهر تعارضات تاریخی ماست*

دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)


رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابان های شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعه ی مدرن و اخلاق‌مدار و یک کشور مقتدر و عزتمند...همه ی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت...اسم این ها را می گذارند نقد شریعتی؛

هیچ تعارضی در هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ می‌دانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعب العبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ کانت هگل و کی یرکگور و هایدگر و ..‌داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزش ها و باورها و ...

گذشته ها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی می گذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند غول هایی داریم که به راه دشوار ما چراغ می گیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، استحمار و استضعاف و ارتجاع رخت بربسته است؛ می دانیم به کجا می خواهیم برویم؛ زبان هم را می فهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کرده ایم؛ ...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود اما نیست.

شریعتی کتاب حل المسائل نیست؛ شریعتی مظهر المسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ...ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحران های جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی بر بحران های ما دامن هم می زند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت ایران بهشت می شود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از پاریس در می آوریم؛
...
نه! گاه متفکر مظهر همه تعارضات تاریخی یک فرهنگ و جامعه می باشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبت های مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر می شود دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنی ها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموخته ی جامعه شناسی؛ در مجموعه ی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی می یابم علی رغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوت های که در دوران ما با زمینه و زمانه ی وی بوجود آمده است.‌

*شریعتی و تفکر معنوی صفحه ۲۶-۲۷

📚 شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرۀ نیست‌انگاری| نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1402 | 
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ؛ ارسال از طریق پست

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

11 Nov, 18:27


♦️یک گفتمان انسجام بخش و وحدت آفرین در شرایط خطیر کنونی واجد چه مولفه هایی باید باشد؟

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)


🔸روزنامه همدلی

۱۸ فروردین ۱۴۰۳

https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2391&page=8

با توجه به اهمیت اتحاد ملی و انسجام اجتماعی در جامعه امروز ایران درخصوص پرسش این جستار در چند محور مطالبی به اختصار تقدیم می گردد امیدوارم با مشارکت مخاطبان عزیز بتوانیم در باب این موضوع که بی تردید برای جامعه ما امری بسیار حیاتی و حائز اهمیت است بیشتر تامل کنیم و در تمهید لوازم تحقق یک گفتمان انسجام بخش برای جامعه در حد توان اهتمام بورزیم. به زعم نگارنده به عنوان مولف کتاب "گفتمان وفاق" که به مثابه یک نظریه اجتماعی مد نظر نگارنده بوده است رفع فقر تئوریک در اداره ی کشور ضرورتی انکارناپذیر است. امروز دردمندان اهل تفکر بی وقفه طرح مسئله ی وفاق و دعوت به وفاق و همگرایی نیروهای جامعه در جهت حفظ منافع ملی را به عنوان یک ضرورت بی چون و چرا برای جامعه در هر مجال و فرصتی که می یابند در میان می افکنند.

🔸️نظریه‌ی حقیقت

برای تمهید یک نظریه ی حقیقت اهل تفکر می بایست در عمیق ترین سطح فلسفی کلمه مسئله فقدان یک هستی شناسی متناسب با زیست جهان جدید برای ایرانیان را در مرکز تأملات خویش قرار دهند. در این سطح کمال مطلوب واکاوی امکان برقراری دیالوگ میان عقلانیت سنتی و عقلانیت مدرن می باشد که ناظر بر نظریه پردازی در سطح هستی شناختی در باب حقیقت می باشد در این سطح بایستی نظریه ای تمهید گردد که امکان برگشت به عالمیت گذشته را سلبا نفی و در مقام ایجاب بر اساس ارزش های عالمیت سنتی و مدرن بدون مطلق انگاشتن آن‌ها، به نظریه‌پردازی مبادرت ورزد که قهرا لوازم نیل به آن به هیج وجه نبایستی امری دم دستی و زودیاب تلقی شود. در این سطح بایستی مواریث ایرانیت، اسلامیت و مدرنیته را برای نیل به نظریه حقیقت به کار بست.


🔸️نظریه‌ی حکمرانی

حاکمیت مستقر برآمده از یک انقلاب مردمی با همه ی مسائل و تهدیداتش در دهه های گذشته به بوته ی آزمون گذاشته شده است من البته معتقدم کفه ی ناکارآمدی ها به دستاوردها سنگینی می کند اما در خصوص ارتقای نظام حکمرانی می بایست با وجه نظر به دستاوردهایی مثل استقلال نسبی تعامل را جایگزین تخاصم کرد و از رابطه ی حکومت و مردم خصومت زدایی کرد بنابراین هر نوع رادیکالیسم و تندروی به صلاح ملک و ملت نیست؛ اما می توان و باید برای بهبود شيوه‌هاي حکمرانی در جهت نیل به نظریه حکومت متناسب با زمان دست به احتیاجات علمی زد و البته لازمه ی آن وجود امنیت نسبی در جامعه است.

🔸️نظریه‌ی حقوقی

در این مورد نیز بایستی نظریه ی روزآمد حقوقی محل امعان نظر اهل دغدغه قرار گیرد و با عنایت به توصیه ی بزرگان مبنی بر این که هر نسلی بایستی نظام حقوقی و قانونی متناسب با خود را داشته باشد بایستی وارد حیطه ی نظریه پردازی شد. با وجود پویش نسلی رخداده در جامعه به رسمیت شناختن اقتضائات سوژه مدرن در ساختار حقوقی کشور از اهم مواردی است که می بایست مورد بازبيني و بازنگری جدی قرار گیرد.

🔸️نظریه‌ی اجتماعی

گفتمان "وفاق ملی" به دنبال تمهید شرایط تحقق آلترناتیوهای ساختاری با مشارکت همه ی نیروهای اصیل فارغ از گرایشات ایشان برای توسعه ی ایران عزیز است. در این سطح تنوعات قومیتی و جنسیتی و انواع کثرات از نوگرایان تا سنت‌گرایان ذیل یک نظریه به رسمیت شناخته می شود.
وقتی درد توسعه نیافتگی تاریخی به واسطه ی عموم نخبگان جامعه تشخیص داده شود؛ اولا نوعی وفاق بین گرایشات مختلف حاصل می گردد. و ثانیا در سایه ی همین وفاق بر سر "درد مشترک" با برایند نیروهای متفرق و تشریک مساعی ایشان برای وصول به نسخه ی شفا و تمهید الترناتیوهای ساختاری رفته رفته برای علاج مصائب مبتلی به جامعه امکانی سر بر می آورد!

🔸️نظریه‌ی دفاعی و ديپلماسي

برای اینکه قدرت دفاعی و نظامی برای حفظ مرزهای میهن، حاکمیت، تمامیت و استقلال کشور را داشته باشیم بایستی مولفه های این توان را بشناسیم و ارتقا دهیم. عرصه های فرهنگی را به اهلش بسپاریم. و از امنیتی سازی این میادین بپرهیزیم. برای روشنفکران نقش قائل باشیم. اقتضائات میادین گوناگون سیاسی اجتماعی و فرهنگی را به رسمیت بشناسیم. حداقل های معیشت اقشار آسیب پذیر و مستضعف را تامین کنیم.  قدرت بازیگری و دیپلماتیک خود در عرصه جهانی را ارتقا دهیم. اوضاع وخیم اقتصادی را بهبود بخشیم. از خروش دهک های پایین پیشگیری کنیم.
بدانیم جلوی پروپاگاندای نظام سلطه؛ بدون نقش دادن به اهل فرهنگ و روشنفکران خودآکاه نمی توانیم بیاستیم. رویگردانی نسل های جدید و ضعف های خود را در عرصه ی رسانه و غیره به گردن روشنفکران نیاندازیم.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

11 Nov, 17:51


♦️ "غفلت از نیهیلیسم" از زبان دکتر محمدحسن علایی در جلسه رونمایی کتاب "شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"


باشگاه اندیشه
۴ مرداد ۱۴۰۳

#نیهیلیسم
#علی_شریعتی
#بیژن_عبدالکریمی
#حسن_محدثی
#سیدجواد_میری
#رحیم_محمدی
#محمدحسن_علایی

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

10 Nov, 17:51


🔶️🔸️رواق منظر چشم من آشیانه ی توست...

(از سری جلسات حافظ‌خوانی)

♦️دکتر محمدحسن علایی

#حافظ

🎗با آکادمی وفاق به آدرس زیر در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

10 Nov, 15:38


♦️ایده وفاق برای ایران؛
جستاری در نسبت فلسفه با جامعه شناسی و سنخ‌شناسی مخالفان ایده وفاق!


دکتر محمد حسن علایی
(جامعه شناس)


🔶️روزنامه همدلی
۱۵ مرداد ۱۴۰۳

https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2472&page=8

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

09 Nov, 17:21


♦️نقش بی‌بدیل "بینش جامعه‌شناختی" در تولید ادبیات توسعه‌محور!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)


🔸️روزنامه همدلی

۹ خرداد ۱۴۰۳

https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2428&page=8

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

08 Nov, 10:51


🔴مناظره محمدحسن علایی، جامعه‌شناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه


🔹روشنفکران ایران چه موضعی نسبت به «گفتمان نظام سلطه جهانی» دارند؟!


بیژن عبدالکریمی استاد دانشگاه معتقد است، روشنفکران ایران در شناسایی نظام سلطه جهانی کم کاری کرده‌اند و تا جهت و موضع خود نسبت به نظام سلطه را مشخص نکنند، توسعه و تحولی رخ نمی‌دهد، محمدحسن علایی جامعه شناس اختلاف نظر خویش را در این خصوص ابراز می‌کند. سلسله مناظره جاری در این ارتباط است.



جهت مشاهده (قسمت اول) این مناظره کلیک کنید

جهت مشاهده (قسمت دوم) این مناظره کلیک کنید

جهت مشاهده (قسمت سوم) این مناظره کلیک کنید

جهت مشاهده (قسمت چهارم) این مناظره کلیک کنید



#دیدار_نیوز
@didarnews1| @didarnewsir

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

06 Nov, 09:43


♦️رئیس جمهور در جمع جامعه‌شناسان:

همچنان معتقدم بدون رسیدن به وفاق نمی‌شود در روند جامعه تغییر ایجاد کرد. ما تغییر را برای وحدت و مشارکت همه و برقراری عدالت، حق و انصاف می‌خواهیم؛ لذا از شما جامعه‌شناسان درخواست می‌کنم اینکه چگونه عمل کنیم را به ما پیشنهاد بدهید و کمک کنید که مشکلات را حل کنیم.


@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

06 Nov, 08:18


#برگه_شوندان


فروغ ️روزهای بی‌خورشید!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)


در عالم پیشامدرن آفتاب حقیقت چون نگینی رخشنده در سینه کش روز در مرکز آسمان بالای سر ساکنان این کره خاکی می درخشید؛ اسطوره ی آفرینش هنوز برای آدمیان کار می کرد خدا و آدم و حوا ... بهشت و جهنم ... غایت و  روز حساب... چه و چه..‌‌. این داستان نسبت ها را تعیین و تکلیف ایمان و باور را روشن می کرد جان ها به این روایت گرم بود و با وجود خشونت ها و بد اخلاقی‌ها حقوق و اخلاق پشتوانه داشت؛
با مدرنیته و ظهور عالم جدید، برج و باورهای مرجعیت‌های سنتی فرو ریخت؛ پرنده‌ی ایمان از قلب‌ها گریخت؛ آدمیان به داستان های پیشین ناباور شدند و دیگر دل‌ها به روایت های پیشین گرم نشد، گرم نشد که هیچ بلکه آدمی به این خودآگاهی رسید که داستان‌ها و اسطوره ها همان پرده‌ی فریبی بوده است که انسان با اختراع این ایده‌ها بر سر حقیقت عریان هستی کشیده بوده است... هر نوع خشونتی مجاز و اخلاق بی بنیاد شد و همه ‌ی نسبت‌ها فروپاچید...

در پایان این جستار ببینید فروغ فرخزاد؛ بانوی شاعر ما چگونه با هنرمندی این رویدادگی عظیم را در "آیه های زمینی" به تصویر می کشد:

آیه‌های زمینی

آنگاه
خورشید سرد شد
و برکت از زمین‌ها رفت
و سبزه‌ها به صحراها خشکیدند
و ماهیان به دریاها خشکیدند
و خاک مردگانش را
زان پس به خود نپذیرفت

شب در تمام پنجره‌های پریده رنگ
مانند یک تصور مشکوک
پیوسته در تراکم و طغیان بود
و راهها ادامهٔ خود را
در تیرگی رها کردند
دیگر کسی به عشق نیندیشید
دیگر کسی به فتح نیندیشید
و هیچکس
دیگر به هیچ‌چیز نیندیشید

در غارهای تنهائی
بیهودگی به دنیا آمد
خون بوی بنگ و افیون می‌داد
زنهای باردار
نوزادهای بی‌سر زائیدند
و گاهواره‌ها از شرم
به گورها پناه آوردند

چه روزگار تلخ و سیاهی
نان، نیروی شگفت رسالت را
مغلوب کرده بود
پیغمبران گرسنه و مفلوک
از وعده‌گاههای الهی گریختند
و بره‌های گمشدهٔ عیسی
دیگر صدای هی‌هی چوپانی را
در بهت دشتها نشنیدند

در دیدگان آینه‌ها گوئی
حرکات و رنگها و تصاویر
وارونه منعکس می‌گشت
و برفراز سر دلقکان پست
و چهرهٔ وقیح فواحش
یک هالهٔ مقدس نورانی
مانند چتر مشتعلی می‌سوخت

مرداب‌های الکل
با آن بخارهای گس مسموم
انبوه بی‌تحرک روشنفکران را
به ژرفنای خویش کشیدند
و موشهای موذی
اوراق زرنگار کتب را
در گنجه‌های کهنه جویدند

خورشید مرده بود
خورشید مرده بود و فردا
در ذهن کودکان
مفهوم گنگ گمشده‌ای داشت
آنها غرابت این لفظ کهنه را
در مشق‌های خود
با لکهٔ درشت سیاهی
تصویر می‌نمودند...


https://t.me/shavandanpage

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

05 Nov, 20:07


🔸️مشاوره پروپوزال نویسی و انتخاب موضوع پایان‌نامه کارشناسی ارشد و رساله دکتری
🔸️مشاوره‌ی تخصصی نگارش مقاله
🔸️مشاوره تحصیلی، شغلی و مهاجرت
🔸️مشاوره عاطفی و مهارت‌های ارتباطی و تاب‌آوری اجتماعی

♦️دکتر محمدحسن علایی
(جامعه‌شناس و مؤسس آکادمی وفاق)


🎗 جهت هماهنگی به کانال آکادمی وفاق به آدرس زیر مراجعه نمایید و یا با آدرس ايميل در ارتباط باشید:

@sociologicalperspectives
@Dr_Mh_Alaei
[email protected]

http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

05 Nov, 18:17


✅️عالمیت جدید؛ فناوری‌های نوین و آسیب های اجتماعی نوظهور!

🎙مدرس دوره:
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)

۲۹ شهریور ۱۴۰۲
♦️دوره توانمندسازی فرهنگیان اردبیل
@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

05 Nov, 05:21


♦️سه ضلع مثلث منافع ملی!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)


https://ensafnews.com/556473/%d8%b3%d9%87-%d8%b6%d9%84%d8%b9-%d9%85%d8%ab%d9%84%d8%ab-%d9%85%d9%86%d8%a7%d9%81%d8%b9-%d9%85%d9%84%db%8c/

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

04 Nov, 19:25


🔊فایل صوتی

♦️وبینار با عنوان "ضرورت ارتقای تاب آوری در سایه ی حس تعلق به وطن"!

مدرس:
دکتر محمد حسن علایی
جامعه شناس
و مولف کتاب "گفتمان وفاق"

۱۷ اسفند ۱۴۰۰

.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @tahkimmelat
🆑کانال سخنرانی ها
🌹

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

03 Nov, 19:36


بیا تا گل برافشانیم...

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

03 Nov, 15:10


آزمون سخت هم‌نسلان من در برزخی به وسعت زندگی!*


چشم به دنیایی باز کردیم که در خانه و محله و مدرسه خود را در کنف سایه‌ی قدرت خدایی مقتدر پنداشتیم، در سرزمینی که در قلب پرچم سه رنگش نام الله حک شده بود، مردمانی که تافته‌ای جدابافته بودند، فرزندان آخرین انقلاب و پیروان آخرین رسول، مفتخر به آبیاری خاک وطن با خون مخلص‌ترین و پاک‌ترین جوانان این مرزوبوم، هرکداممان چندین سوره‌ی آسمانی و چندین سرود انقلابی را از بر داشتیم.
نام‌هایمان محمد و علی و عباس و فاطمه و زینب و زهرا، وارثان حافظ و سعدی و مولانا، بلندپروازی و جانبازی برایمان مفهوم بیگانه‌ای نبود و برای زیبایی و عشق شعر می‌سرودیم و جان قربان می‌کردیم. دوران کودکی و نوجوانی‌ام در کمال حیرت و با وجود عدم تناسب با حال و هوای آن دوران و در عین صغارت سن با تمام وجود به خواندن قرآن و حتی برخی تفاسیر و ادعیه و چندین و چند مجلد از کتب عرفانی و کتب شاعران بزرگ ایران زمین که از اتفاق در دسترس داشتم گذشت.
حیف از این همه رنج بشر در رهگذارت!
از ما چند تنی هم که راه اندیشه را به جدوجهد پوییدند به طرز وحشتناکی غریب‌اند، چندان که همدیگر را حتی به‌جا نمی‌آورند. قبل از آنکه بادهای ناموافق همه چیز را از ریشه بکند شجریان گوش دادیم و شریعتی خواندیم، هوش کردیم که تفکر در سایه‌ی تفکر ممکن می‌‌شود و خود را مجاب کردیم که چاره‌ای نیست جز خانه کردن در تقدیر. شدیم همین تحفه‌ای که اکنون هستیم یک دهه‌شصتی اندیشه‌ورز، گونه‌ای منحصربه‌فرد و مع‌الأسف در حال انقراض، آزمون دشواری است. حالا، انتقال بذرهای اندیشه از نسل قبل نه به نسل بعد، که به قعر گور، دیگر چه جای تدبیر حمل مشعله‌ای در ظلام.
یکی از تفریحات دائمی من و برخی هم‌قطارانم زیرورو کردن چندین و چندباره‌ی تاریخ انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران، تاریخ منورالفکری و انقلاب مشروطه و حتی تاریخ اسلام بود که عرفان نامی از دوستان در این فقره الحق و الانصاف ید طولایی داشت. سخن گفتن از تجارب چهل‌ساله‌ی انقلاب برای جمع کوچک ما از پرداختن به چه بسیار عیش‌ها و نوش‌ها مغتنم‌تر بود و مثل یک بحث خانوادگی در باب ریشه‌ها و پیوندها همیشه داغ و تازه بود.
آزمون سخت هم‌نسلان من در برزخی به وسعت زندگی! این نوع از زندگی به‌خصوص که نگارنده قصد فاش کم‌وکیف آن را دارد در هیچ کجای تاریخ نظیر ندارد. ما با حضور قاطع خدا آغاز کردیم و با غیبت بی‌انتهای او محکوم به تکراری بی‌پایان شدیم. گفتن ندارد واقع بودگی ما در برزخ تولد در ملکوت خدا و آرزوی مرگ تحت حاکمیت مطلق نیهیلیسم بی‌خدایی چیزی نبود که به ما فرصت اندیشیدن بدهد. ما حق انتخاب نداشتیم، لوح سفیدی که با چنین فرجامی مواجه شود یا باید آغازش بسی بسیار شوم بوده باشد و یا لاجرم پایانش، حالا هم از ما هستند اعجوبه‌هایی که به‌تنهایی در پهنه‌ی سوخته‌ی اگزیستانسشان هر روز و هر لحظه چه محشر کبرایی که بر پا نیست، کورانی خانمان‌سوز که زبان از اظهار آن عاجز است.

*فرازی از کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک"؛ اثر دکترمحمدحسن علایی؛ انتشارات نقد فرهنگ؛ چاپ اول ۱۴۰۰

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

01 Nov, 09:50


♦️سه ضلع مثلث منافع ملی؛ رضایت مردم، دیپلماسی فعال، قدرت نظامی!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)



🔸️آغاز سال ۱۴۰۳ مقارن شد با مناظره‌ی متنی نگارنده با دکتر بیژن عبدالکریمی، ناظر بر نقش روشنفکران در تأمین منافع ملی؛ با عطف نظر به سیاست‌های ظالمانه‌ی نظام سلطه. طی این مکاتبات نگارنده ضمن همدلی با صورت‌بندی مطروحه توسط دکتر عبدالکریمی در باب نظام سلطه ی جهانی و اهمیت قدرت نظامی در تأمین منافع ملی؛ اهمیت دیپلماسی فعال و رضایت مردم را نیز متذکر گردید.

🔸️نگارنده در طول این مناظرات ضمن تأکید بر نقش روشنفکران در این میان رویکرد مطلقا انتقادی در مواجهه با روشنفکران را رویکردی یک جانبه‌نگر و ناصواب قلمداد کرد. اگر چه نگارنده هم در این سری مکاتبات و هم پیشتر در کتاب "گفتمان وفاق" به ضرورت شیفت پارادایمیک در منطق مواجهه‌ی روشنفکران با مسائل کشور اذعان داشته است.

🔸️با بروز بحران‌های فزاینده و تشدید سطح تنش میان منطقه و آشکارتر شدن شرارت‌های نظام سلطه در حمایت از اسرائیل نه فقط مردم ایران و روشنفکران ایرانی بلکه جهان شاهد جنایت‌های این رژیم جعلی در غزه و لبنان بود که برای نخستین بار تجمعات اعتراضی وسیعی را در سطح دنیا و در اغلب دانشگاه‌های جهان در محکوم کردن این حجم از سبوعیت در ارتکاب به نسل‌کشی و سایر فجایع انسانی را به دنبال داشت.

🔸️مع الاسف سازمان های بین المللی و دولت‌های سرسپرده به نظام سلطه در برابر این میزان از ددمنشی و قانو‌ن‌شکنی و طغیان بی‌سابقه نتوانستند هیچ بازدارندگی موثری را رقم بزنند که حقیقتا مایه‌ی شرمساری تاریخی و ننگ ابدی برای ایشان است. طشت انسان دوستی و دفاع از حقوق بشر برای مدعیان کذاب آن از بام افتاد و جهان را با سویه های نیهلیستیک تمدن جدید متحیر و انگشت به دهان گذاشت.

🔸️در این جستار نیز باید موکدا به اهمیت روشنفکران و افکار عمومی در دفاع از منافع ملی کشور اشاره کنیم اساسا به باور نگارنده سه ضلع مثلث منافع ملی عبارتند از: رضایت مردم، دیپلماسی فعال و قدرت نظامی! این میان مع الاسف باید به تغییر مرجعیت‌ رسانه از داخل به خارج از مرزهای کشور و نقش مخرب آن در تشویش اذهان و افکار عمومی اذعان کرده، باری دیگر به اهمیت روشنفکران در تبیین مسائل خطیر کشور در این شرایط بحرانی تأکید ورزیم.

🔸️شرایط بد اقتصادی و ناامنی روانی ناشی از تهدید جنگ و غیره به شدت بر جان و روح و روان انسان ایرانی هجمه وارد کرده است؛ اگر چه دولت وفاق ملی در مقام شعار نسبت به کاهش شکاف‌های اجتماعی و تأمین مطالبات مردمی اذعان کرده است اما در مقام تحقق متأسفانه هنوز فاصله‌ی زیادی با تأمین سطح قابل قبولی از رضایت مردم داریم که بایستی دولت وفاق با عمل به تعهدات خویش و با استمداد از اهل نظر نسبت به رفع موانع پیش رو همت بگمارد.

🔸️دیپلماسی فعال و قدرت نظامی نیز دو رکن مهم این معادله هستند که بی تردید لازم و ملزوم همدیگرند و نبایستی به‌هیچ وجه اثر همدیگر را خنثی کنند دشمنان ما با استخدام انواع شیوه‌های مخاصمه تلاش در بر هم زدن توافقات ملی ایرانیان دارند که بایستی همگان در برابر این دسیسه‌ها هشیار باشیم. در اینجا مجال برای تشریح تاريخچه ی این تخاصمات و دشمنی‌ها وجود ندارد ولی به هر روی هم حاکمیت و هم مردم بایستی با توجه به شرایط خطیر کشور و ذیل گفتمان وفاق در سطوح ملی و بین‌المللی اقدام به بازاندیشی سیاست‌ها و مواضع پیشین خویش نمایند و حفظ ایران و منافع ملی ایرانیان را سرلوحه‌ی تمام تصمیمات و ملاحظات خویش قرار دهند.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

01 Nov, 08:44


منتشر شد: 
📚 شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطرۀ نیست‌انگاری| نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نشر نقد فرهنگ | 1402 | 
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست


🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒

🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠
.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

01 Nov, 08:44


منتشر شد:
📚 گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|
♦️خرید آنلاین از فروشگاه اینترنتی انتشارات نقد فرهنگ
🛵 ارسال از طریق پست
🛒برای خرید این کتاب روی این لینک کلیک کنید🛒

🟠به اینستاگرام نقد فرهنگ بپیوندید🟠

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

31 Oct, 19:28


‍ ‍ «جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»

🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخه‌های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده‌است. با انتشار آن در کانال‌های مختلف، به ترویج بینش جامعه‌شناختی یاری رسانیم.

              پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۸/۱۰
           Thursday 2024/10/31



آرش احدی مطلق
✴️جامعه شناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics

ح.ا. تنهایی
✴️جامعه‌شناسی تفسیری‌پرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai

فریبا نظری
✴️جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups

✍️احمد فعال
✴️تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi

محمدحسن علایی
✴️آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی
🆔@sociologicalperspectives

عادل سجودی
✴️جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist

مینا شیروانی ناغانی
✴️جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه
🆔@Sociology_Development_economic

حسین پرويز اجلالی
✴️جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista

اصغر ایزدی جیران
✴️آکادمی مردم‌نگاری
🆔@academy_mardomneghari

رضا تسلیمی طهرانی
✴️جامعه‌شناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani

مسعود زمانی مقدم
✴️نوشته‌ها، مقالات و دوره‌های آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam

سودابه حیدری
✴️رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log

عباس بختیاری
✴️کنکاشی در روش
🆔@Exploring_the_method

کاوه فرهادی
✴️انسان‌شناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیست‌بوم‌داری
🆔@kaveh_farhadi

علی نوری
✴️خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy

مسعود زمانی مقدم
✴️پژوهش کیفی
🆔@qualitative_methodology

سعید معدنی
✴️هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani


🔸To join us, click here:

🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliun

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

31 Oct, 10:38


♦️تبیین هستی شناختی و جامعه‌شناختی گفتمان وفاق!

دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس و موسس آکادمی وفاق


https://ensafnews.com/555620/%d8%aa%d8%a8%db%8c%db%8c%d9%86-%d9%87%d8%b3%d8%aa%db%8c%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%d9%88-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%da%af%d9%81/

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

30 Oct, 19:06


اگر ما از اهل تفکر نیاموزیم سقوط آزاد می کنیم و قهرا به قهقرا می رویم. قطار انقلاب تنها در مسیر وفاق ملی همه ی آحاد جامعه، به مانند همان روزهای پرشور آغازین، مسیر صلاح و فلاح را خواهد پیمود. هم روشنفکران و هم انقلابیون اصیل زبان تند و تیز را غلاف کنند و مشفقانه و مصلحانه به میدان نجات انقلاب بیایند. گفتمان "ایران شدن ایران"، گام اول را با استقلال طلبی در انقلاب ۵۷برداشت، گام دوم را نیز باید امروز با صلح طلبی و صلح گرایی بردارد.
حال چه اسلام را برای ایران بخواهیم چه ایران را برای اسلام، با هر رویکردی که به دنبال نجات کشور و تضمین آینده ی آن هستیم برای رساندن این کشتی طوفان زده در این دریای پرتلاطم و مواج به یک ساحل امن، "گفتمان وفاق" بی تردید تنها نسخه ی امیدبخش در این اوضاع ملتهب و متغیر است، نگارنده بی آنکه بخواهد ذره ای به حربه های مصلحت اندیشانه تن دهد؛ بازوان خویش را در مقام مفهوم پردازی برای در آغوش کشیدن نوگرایان و سنت گرایان وطن دوست که دل در گرو آبادانی ایران دارند، گشوده است.
ایران خانه ی ماست؛ همه چیز ماست؛ نباید با دستان خودمان کمر به ویران شدنش ببندیم؛ هر کس به تعارضات اجتماعی دامن بزند دانسته ندانسته خائن به این کشور است؛ ایران جایی است که ما می توانیم در آن خویش را و رسالت تاریخی خویش را رقم بزنیم خودمان باشیم به فرهنگ مان عشق بورزیم و به پویایی اندیشه مان و تحقق آرمان هایمان و احیای سنت هایمان همت بگماریم؛ ایران جایی هست که می توانیم برای آن شهید شویم تا مرزهایش را حفظ کنیم و برای پیوستن به تاریخ جهانی و به رسمیت شناخته شدن در عرصه ی تبادلات جهانی از جان مایه بگذاریم؛ ایران جایی هست که می توانیم در کنار قدرت سیاسی خویش باشیم و به نظام سلطه جهانی بگوییم: نه! و برای احقاق حقوق مردممان به قدرت سیاسی انذار دهیم و خطرها را به جان بخریم. ایران جایی هست که ما در آن زندگی می کنیم و فرزندانمان را در آن به حیات و آری گویی به زندگی فرامی خوانیم. کوتاه سخن اینکه باید با هم گفتگو کنیم، گفتمان "وفاق" در مقابل هر گروهی که وی را به چوب "نفاق" می راند؛ خواهد ایستاد و از منطق خویش دفاع خواهد کرد، منطق گفتمان وفاق گفتگو محوریست.
تعارفات را کنار بگذاریم جز دعوت به وفاق ملی راهی مانده است؟! شرایط جاری کشور چنین الزام می کند که اهل نظر تعارفات را یک سوی بنهند و عملا وارد کار زار دفاع و حراست از تمامیت ایران شده جامعه را مهیای عبور از این پیج عظیم تاریخی نمایند.
گفتمان وفاق می تواند به مثابه ی یک نظریه اجتماعی رهایی بخش، ضامن بقای ایران و ایرانی از هر طیف و سلیقه ای و با هر زبان و قومیتی باشد.

* در پی انتشار کتاب: گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در ایران از 1380 تا 1400) | نویسنده: محمدحسن علایی | چاپ اول | نقد فرهنگ | 1400|


📌 رسانه‌ی تحلیلی_ خبری تحکیم ملت 👇

❇️ @tahkimmelat

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

30 Oct, 19:06


"گفتمان وفاق" به مثابه ی یک نظریه اجتماعی!*
دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)

در این جستار بر آنیم تا تصویر روشنی از گفتمان وفاق به مثابه‌ی یک نظریه اجتماعی ارائه دهیم، حال برگردیم بر سر تبیین مدعای اصلی این جستار و بنابراین می بایست بررسی کنیم و ببینیم که تا چه میزان گفتمان وفاق ویژگی هایی که برای یک نظریه اجتماعی بر شمرده می شود را دارا می باشد.
بگذارید اول به عنوان‌ مثال به گفتمان دموکراسی خواهی روشنفکران اشارتی داشته باشیم، گفتمانی که به زعم نگارنده، فاقد ویژگی های یک نظریه ی اجتماعی بوده است. تامل در فقدان فرماسیون اجتماعی متضمن دموکراسی در ایران ما و تمهید برنامه های پژوهشی درخور آن جهت مطالعه ی تاریخی هستی اجتماعی ایرانیان در پرتو آن، علی الاطلاق می بایست به عنوان مهمترین کار ویژه ی روشنفکران کشور و البته جامعه شناسان دغدغه مند تلقی می گردید. آن چه منجر به احباط قریب به اتفاق تلاش های روشنفکران جامعه ی ما در طول دو سده ی گذشته شده است به واقع چه بوده است؟! پرسش از امکان خوانش تحولات جامعه و حتی انقلاب بزرگ ایران ذیل جستجوی آرمان های بر زمین مانده از دوران مشروطه تا امروز و رسیدن به پاسخ های منقح و متقن، می تواند و باید در دستور کار محققان این کشور توسعه نیافته و درگیر در هزار و یک بحران، قلمداد گردد. و این میسر نخواهد شد مگر اینکه شاهد یک شیفت پارادایمیک اساسی در منطق تبیین روشنفکران کشور باشیم. خواست دموکراسی در کشور را حقیقتا کدام نیروهای اصیل و تاریخی نمایندگی کرده و می کنند؟ و از چه میزان قدرت برای تاثیرگذاری برخوردارند؟ فقدان جامعه ی مدنی و فرماسیون های اجتماعی-اقتصادی معطوف به تحقق دموکراسی در ایران را با کدام مولفه های تاریخی و جامعه شناختی باید تبیین کرد؟!
گفتمان "وفاق ملی" در صورت توفیق به فراگیری در سطح دانشگاهیان و اهل دغدغه، به جای روان شناسی گرایی و اتلاف سرمایه های حیاتی جامعه، به دنبال تمهید شرایط تحقق آلترناتیوهای ساختاری با مشارکت همه ی نیروهای اصیل فارغ از گرایشات ایشان برای توسعه ی ایران عزیز است.
وقتی درد توسعه نیافتگی تاریخی به واسطه ی عموم نخبگان جامعه تشخیص داده شود؛ اولا نوعی وفاق بین گرایشات مختلف حاصل می گردد. و ثانیا در سایه ی همین وفاق بر سر "درد مشترک" با برایند نیروهای متفرق و تشریک مساعی ایشان برای وصول به نسخه ی شفا و تمهید الترناتیوهای ساختاری رفته رفته برای علاج مصائب مبتلی به جامعه امکانی سر بر می آورد!
گفتمان وفاق انگشت بر اشتراکات می گذارد تعلق خاطرها را گوشزد می کند تهدیدها را تذکار می دهد، ابداع فرصت های جدید را حول منافع ملی ممکن می سازد، وجدان دوپاره ی قوم تاریخی ما را مرهم می نهد، بر سر نحوه مواجهه ما با غرب توافق می کند...

اجماع نخبگانی نیروهای فکری، فهم جهان را مقدم بر هر نوع تحول خواهی تلقی می کند و پیش شرط هر تغییری را در گرو فهم پدیدارها و تامل در هستی اجتماعی می داند؛
اجماع نخبگانی روشنفکران، بیش و پیش از اینکه به شکافهای اجتماعی دامن بزند به سرنوشت مشترک ما در این کشتی طوفان زده زنهار می دهد، اگر نیروی این اجماع نخبگانی را دست کم نگیریم می توانیم به فرماسیون های اجتماعی متضمن جامعه مدنی بیاندیشیم و به یک وحدت در عین کثرت نائل شویم و در سایه ی همین اشتراکات و تشکل یابی اجماع نخبگانی و شکل گرفتن یک دولت-ملت قوی آماده زیستن در جهان جدید شویم در حالی که از تعلقات خویش دست نمی شوییم و به سنت دینی-تاریخی و خرد قومی خویش پشت نمی کنیم و ضمن احیای آن، به قوام و دوام خرد ایرانی در دیالوگ با عقلانیت جدید امید می بندیم.
ایران به لحاظ تاریخی به نحو همزمان با چندین مسئله ی حیاتی و سرنوشت ساز مواجه است، و برای برون شد از بحران ها با یک خلا گفتمانی جدی پس از گفتمان های سازندگی، اصلاحات، عدالتخواهی و اعتدال رویاروست؛
امروز دردمندان اهل تفکر بی وقفه طرح مسئله ی وفاق و دعوت به وفاق و همگرایی نیروهای جامعه در جهت حفظ منافع ملی را به عنوان یک ضرورت بی چون و چرا برای جامعه در هر مجال و فرصتی که می یابند در میان می افکنند. وفاق ملی در داخل کشور پیش شرط هر نوع توافقیست در خارج از کشور؛ و صلح طلبی و صلح گرایی، اوجب بر اصلاح طلبی و اصول گراییست. رسانه ها می توانند در این میانه براهین و ادله های اهل نظر را به گوش جریانات مختلف برسانند، رسالت رسانه نباید به طرح آرای حزبی خویش تقلیل یابد. بی تردید ادب انسانی و اسلامی را باید به واسطه ی طرح سخنان متاملانه و متفکرانه در سطح جامعه گسترش داد. زبان اهل تفکر لین و حکیمانه است و در پی دامن زدن به آتش بی خردی ها و فرصت طلبی ها نیست.

📌 رسانه‌ی تحلیلی_ خبری تحکیم ملت 👇

❇️ @tahkimmelat

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

27 Oct, 15:09


♦️تبیین هستی شناختی و جامعه‌شناختی گفتمان وفاق!

دکترمحمدحسن علایی
جامعه شناس و موسس آکادمی وفاق




"گفتمان وفاق" به مثابه یک نظريه ي اجتماعی در جهت تمهید آلترناتیوهای ساختاری درون زا با مشارکت همه ی نیروهای اجتماعی می تواند و باید مطمح نظر جریان روشنفکری، دانشگاهیان و فعالان و کنشگران اجتماعی قرار گیرد. مبانی تئوریک و آکادمیک "گفتمان وفاق" در سطح انتولوژیک و سوسیولوژیک در آرای دکتر عبدالکریمی و نیز در کتابی با همین عنوان به قلم نگارنده در دسترس منتقدان و دلسوزان قرار دارد. نوگرایی و سنت گرایی بدون ریشه های نظری رجحانی بر یکدیگر ندارد. دو قطبی سازی به نفع هیچ کس نخواهد بود، هزینه های به عقب انداختن وفاق خدای ناکرده جبران ناپذیر خواهد بود.

گفتمان وفاق؛ در سطح انتولوژیک ناظر بر دوپاره گی وجدان جمعی ایرانیان در مواجهه با مدرنیته و فقدان نظام هستی شناختی ایرانیان به عنوان بخشی از جهان اسلام متناسب با زیست جهان جدید است و در سطح سوسیولوژیک بیشتر ناظر بر نقد روشنفکران و دعوت ایشان به گفتمان سازی برای غلبه بر شکاف های اجتماعی (نوگرا- سنت گرا؛ قومیتی؛ جنسیتی؛ نسلی؛ ...) است.

گفتمان وفاق تلاش برای گفتمان سازی و تمهید مقدمات گفتگو و ایجاد تحرّک اجتماعی (و نه تحریک اجتماعی) در راستای تقویت نیروهای اجتماعی را کارویژه‌ی اصلی خویش قلمداد می کند و البته گاه بی گاه نیروهای فکری گفتمان انقلاب را دعوت به گفتگو می کند.

🔸️آدرس کانال آکادمی وفاق:

https://t.me/sociologicalperspectives

https://www.instagram.com/p/DBobp6ZqyX9/?igsh=eDB3bGJoZnB1amlk

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

26 Oct, 20:16


🔻 اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح درباره تجاوز رژیم صهیونیستی علیه ایران

▫️هواپیماهای دشمن صهیونی در تجاوزی آشکار و مغایر با قوانین بین‌المللی از فضای در اختیار ارتش تروریستی آمریکا در عراق در یکصدکیلومتری مرزهای ایران و از راه دور، تعدادی موشک دور بردِ هواپایه که دارای سر جنگی بسیار سبک در حدود یک پنجم کلاهک موشک‌های بالستیک ایرانی می‌باشد را به سمت برخی از رادارهای مرزی در استان‌های ایلام، خوزستان و اطراف استان تهران پرتاب نمودند.

در پی عملکرد به موقع پدافند هوایی کشور، خسارت محدود و کم اثری را وارد و چند سامانه راداری آسیب دیده که تعدادی بلافاصله ترمیم و برخی نیز در حال ترمیم هستند.

با آمادگی پدافند هوایی کشور تعداد قابل توجهی از موشک‌ها ردگیری و رهگیری شده و از ورود هواپیماهای دشمن به حریم هوایی کشور جلوگیری به عمل آمده است.

ایران ضمن محفوظ دانستن حق پاسخ قانونی و مشروع خود در وقت مقتضی، برقراری آتش‌بس پایدار در غزه و لبنان برای جلوگیری از کشتار مردم بی‌پناه و مظلوم را مورد تأکید قرار می‌دهد.

به دولت تروریست پرور و جنایتکار امریکا که نقش محوری در حمایت و پشتیبانی همه جانبه از اقدامات مجرمانه رژیم صهیونی در برهم زدن امنیت منطقه دارد، هشدار داده می‌شود برای جلوگیری از گسترش درگیری و ناامنی در منطقه و کشتار مردم بی‌گناه به ویژه در غزه و لبنان این رژیم غیرقانونی و نامشروع را مهار نموده و خود و هم‌پیمانانش را در باتلاقی که آن رژیم اشغالگر ایجاد نموده است؛ بیش از این گرفتار ننماید.

📖 جامعه‌شناسی مردم
@Popular_Sociology

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

24 Oct, 07:41


دکتر بیژن عبدالکریمی از فقر تئوریک دولتمردان در باب گفتمان وفاق سخن می گوید و به عنوان اهل فرهنگ دغدغه‌مند به تنها کتاب موجود در باب گفتمان وفاق به مثابه نظریه اجتماعی اشاره می کند که انتشارات نقد فرهنگ تحت مدیریت ایشان و با قلم دکترمحمدحسن علایی به چاپ رسانده است با عنوان "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک"

#بیژن_عبدالکریمی
#محمدحسن_علایی
#گفتمان_وفاق
#نقد_فرهنگ

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

23 Oct, 16:27


📁 پرونده ویژه «وفاق»

📝بخش اول
🎤گفتگوی اختصاصی رسانه کف دانشگاه با دکتر بیژن عبدالکریمی

👆مشاهده مصاحبه در آپارات کف دانشگاه


⬆️کفِ دانشگاه باش⬇️

@kdnews_net

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

22 Oct, 18:25


ویژگی های"تفکر غیر تئولوژیک-غیرسکولار" در آرای دکتربیژن عبدالکریمی!

 آیا تفکر هایدگر به منظور غلبه بر نیهیلیسم دوران مدرن و نقد مبانی تمدن غربی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمی‌کند؟ آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوه تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی قرون وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟ ‌ 
اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان می‌سازد. مساله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ خدا و نیهیلیسم می‌انجامد و دیگری تفکر تئولوژیک که ما را با دشواری‌ها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگ‌های مذهبی، استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبه‌رو می‌کند؟
از نظر بیژن عبدالکریمی تفکر آینده هیچیک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پاره‌ای از قرائن نشان می‌دهد، بشر راه‌ دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر سکولا‌ر غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانه‌هاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری معلم تفکر آینده است. وی افق و راه تازه‌ای را به ما می‌نمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک‌ غیرسکولا‌ر" نامید. 
اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیرنیهیلیستیک از جهان در عصر تکنولوژی امکان‌پذیر است؟ این مهم‌ترین پرسش دوران ما است به نظر عبدالکریمی بشر و تفکر آینده، راه تازه‌ای، خارج از افق‌های تفکر سکولا‌ر و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود.
فکر آینده‌ی بشری تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظام‌ها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیان‌بار آن را در طی قرون‌وسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوه‌ی تفکری را در ورای هر دو تجربه‌ی تاریخی خود جست‌وجو می‌کند. اندیشه‌ی متفکرینی چون کی‌یرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر می‌کنند هرجا معنویتی هست باید نظام‌های تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کی‌یرکگور و هایدگر هر دو گام‌هایی بلند در جهت تخریب نظام‌ها و تفکرات تئولوژیک برداشتند بی‌آنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند.

از نظر عبدالکریمی، نه اندیشه‌های تئولوژیک بیگانه از عقلانیت جدید و نه سکولاریسم جزمی و ضدسنت عقل روشنگری هیچ‌یک افق تفکر فردا را تعیین نکرده است، این «گشودگی به هستی» است که دین و مذهب فردای تاریخ بشر خواهد بود.

هایدگر می‌گوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و این‌همانی‌شان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوف‌برانگیزش جانشین همه‌ی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقه‌ای خواهد شد.
انسان امروز با تجربه‌ی دو دوره‌ی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دوران‌های سنت و مدرن و با تجربه‌ی دو نوع آنتولوژی که در بنیاد این دو دوره‌ی تاریخی وجود داشته است امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژی‌های سنتی و هم آنتولوژی‌های مدرن و در همه‌ی اشکال خرده‌نظام‌های بسیار متنوع و گسترده‌ای که تحت عناوین کلی آنتولوژی‌های سنتی و مدرن وجود داشته‌اند مواجه می‌بیند، آن‌چنان‌که وجودش در زیر آوارهای همه‌ی نظام‌های وجودشناختیِ ازهم‌پاشیده و تکه‌تکه، خُرد و وامانده شده است.
لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجهه‌ای پدیدارشناسانه با همه‌ی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همه‌ی دیگر سنت‌های نظری تاریخی تأکید می‌ورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرق‌شناسی و نه از شرق‌شناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرق‌شناسی، بلکه از مسیر تازه‌ای از تفکر می‌گذرد که در آن دانش از قدرت و ایدئولوژی تبعیت نمی‌کند. این مسیر تازه‌ی تفکر عبارت است از مواجهه‌ی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همه‌ی سنت‌های تاریخی، هم با شرق و همه‌ی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن.
سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنت‌هایی سوبژکتیویستی نبوده‌اند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطره‌ی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادی‌ترین پرسش خویش نمی‌تواند بی‌توجه به سنن حکمی و تاریخی مشرق‌زمین باشد.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

16 Oct, 13:47


♦️وفاق به مثابه نظریه و روش؛ ضرورتی بی‌بدیل برای ایران !

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)


🔸️روزنامه همدلی

۲۵ مهر ۱۴۰۳

https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2519&page=8

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

15 Oct, 11:09


♦️ "غفلت از نیهیلیسم" از زبان دکتر محمدحسن علایی در جلسه رونمایی کتاب "شریعتی و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"


باشگاه اندیشه
۴ مرداد ۱۴۰۳

#نیهیلیسم
#علی_شریعتی
#بیژن_عبدالکریمی
#حسن_محدثی
#سیدجواد_میری
#رحیم_محمدی
#محمدحسن_علایی

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

14 Oct, 15:49


از کلاس درس که فرود می آیم
با این خیال که از شغل انبیا فارغ شده ام
در خیابانِ شب راه می پیمایم
انبوه آدم‌ها را می بینم که هر یک به گونه ای
از نبود تکیه‌گاه و لنگرگاهی برای سردرگمی های خویش
در حالی که از خلأ بزرگ هستی رکب خورده اند
سراسیمه از کنار هم می گذرند
و حتی آویختن از لبه ی مدها و مزون‌ها
زخم ایشان را نمی پوشاند
به قول فروغ در "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد":
"من از تصور بیگانگی این همه صورت، می ترسم"
...
وسوسه ی شبانی امانم نمی دهد
دوست دارم خود را حامل پیغامی بیانگارم
که از گرمای تکیه گاه و پناهی پشت این همه کثرات
برای این همه عابر مضطرب
حتی شده در قاب صورتی تکیده اما بخشنده
جرعه ای پشت و پناه ارزانی‌شان کنم
حتی آنگاه که به واقع جامی در کار نیست
و در همین افکار به خود نهیب می زنم
تو حق نداری با شانه‌های افتاده راه بروی
شکل راه رفتن تو باید پناهگاهی را به ذهن عابران متبادر کند
...
اما دروغ چرا
هنوز دلم آشوب هست
باز در دلم از خویش می پرسم
چگونه می توان بی آنکه خویش را تافته ای جدا بافته انگاشت
بی آنکه گرم‌خانه ای از آن خویش سراغ داشت
پذیرای کس دیگری بود
کسی چه می داند
شاید بتوانم
در هرم نفس هایم اندکی از برودت‌شان بکاهم
نه چونان شبانی
که چونان بره ای...

۲۳ مهر ۱۴۰۳
اردبیل
https://www.instagram.com/p/DBHCstdKd2i/?igsh=MTI0dm1ybnMyNW94MA==

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

13 Oct, 12:46


♦️وفاق به مثابه نظریه و روش؛ ضرورتی بی‌بدیل برای ایران!

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه‌شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)


در این جستار به عنوان نظریه‌پرداز گفتمان وفاق به مثابه یک نظريه اجتماعی، به اختصار اهم سخنان دکتر علی ربیعی؛ دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور محترم، در نشست "گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه در ایران" را به استحضار مخاطبان عزیز می رسانم و مباحث تکمیلی و انتقادی خویش را در جستارهای آتی تقدیم خواهم کرد.

دکتر ربیعی پیرامون "فهم مسئله" در سطح حاکمیت، دولت، نخبگان سیاسی و ‌..‌. و از فقدان فهم مشترک و راه حل مسئله مورد وفاق سخن گفت؛ و به فقدان فهم مشترک در مورد فهم جهان و تحولات جهان و مفهوم توسعه اشاره کرد. وی گسل‌های ناشی از این فهم مشترک را به بی ریختی سیاسی تعبیر کرد و از وفاق به مثابه نظریه و روش؛ و ضرورتی بی‌بدیل برای ایران یاد کرد.

وی وفاق را به عنوان روح جمعی کل جامعه معرفی کرد و از نگاه نازل‌گرایانه در خصوص وفاق انتقاد کرد. وی از وفاق افقی و عمودی سخن گفت. وی وفاق بین نخبگان سیاسی را وفاق افقی قلمداد کرد که اصل موضوع در آن را فهم مشترک از مسائل و ایجاد اشتراک نظری برای حل مسائل کشور به مثابه روش تلقی کرد.
وی همچنین از وفاق عمودی رو به بالا و رو به پایین سخن گفت، وی در وفاق عمودی رو به بالا به برخورداری از اعتماد حاکمیت برای هم‌افزایی بین نیروها اشاره کرد و در بحث از وفاق عمودی رو به پایین، به ذکر اهمیت جامعه مدنی و جامعه میانجی و نهادهای میانی، انجمن های علمی و صنفی و ... در شکل گیری وفاق عمودی رو به پایین پرداخت.

دکتر ربیعی یکی از بزرگترین تهدیدها را وجود کوهانه‌های ارزشی متفاوت جامعه با جامعه قلمداد کرد و ایستادن این دو کوهانه ارزشی جلوی همدیگر را بسیار خطرناک برای انسجام جامعه قلمداد کرد. وی در نهایت به ضرورت آشتی بین گروه های اجتماعی ذیل نظریه وفاق اشاره کرد. وی در ادامه در پاسخ به منتقدان "قبول تکثر" و به "رسمیت شناختن دیگری" را پیش شرط هر گونه تلاش برای نیل به فهم مشترک در بحث از وفاق قلمداد کرد و فروکاستن و تقلیل وفاق به سطح ایدئولوژی را رهزن تلقی کرده به تفاوت مفهوم وفاق با آنچه در ادبیات جامعه‌شناسی آمده است اشارتی داشت.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

13 Oct, 12:11


🎵 پوشه شنیداری نشست گفتمان وفاق؛
دولت و جامعه در ایران

🗓 دوشنبه 16 مهر 1403

💢انجمن جامعه شناسی ایران💢

💢انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات💢

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

12 Oct, 10:30


https://mtdd.ir/%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%87-%D9%86%D8%AE%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B2-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B9%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C/

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

11 Oct, 12:54


"رند حافظ" از نظرگاه شایگان!
با تکیه بر کتاب "پنج اقلیم حضور"



دکترمحمدحسن علایی
(جامعه‌شناس)

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

10 Oct, 18:06


‍ ‍ ‍ ‍ ‍«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»

🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخه‌های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده‌است. با انتشار آن در کانال‌های مختلف، به ترویج بینش جامعه‌شناختی یاری رسانیم.

          🔹 پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۱۹🔹

🔹🔹🔷

فریبا نظری
🔹جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups

عادل سجودی
🔹جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist

حسین پرويز اجلالی
🔹جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista

🔹کانال علمی مطالعات زنان
🆔@womenstudiesisaorg

محمدحسن علایی
🔹آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی
🆔@sociologicalperspectives

مسعود زمانی مقدم
🔹پژوهش کیفی
🆔@qualitative_methodology

سودابه حیدری
🔹رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log

مصلح فتاح پور
🔹تحلیل آسیب های اجتماعی
🆔@Analysisisocialproblems

سعید معدنی
🔹هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani

ح.ا. تنهایی
🔹جامعه‌شناسی تفسیری‌پرگمتیستی، نظری و درمانی
🆔@hatanhai

مسعود زمانی مقدم
🔹نوشته‌ها، مقالات و دوره‌های آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam

علی نوری
🔹خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy

اصغر ایزدی جیران
🔹آکادمی مردم‌نگاری
🆔@academy_mardomneghari

فاطمه موسوی ویایه
🔹زنان و مسائل اجتماعی
🆔@women_socialproblems

رضا تسلیمی طهرانی
🔹جامعه شناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani

احمد فعال
🔹تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi

محمد زینالی اُناری
🔹نکته
🆔@thing

مینا شیروانی ناغانی
🔹جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه
🆔@Sociology_Development_economic

کاوه فرهادی
🔹انسان‌شناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیست‌بوم‌داری
🆔@kaveh_farhadi

بی‌تا مدنی
🔹مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport

🔹🔹🔷

🔻To join us, click here:

🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliun

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

10 Oct, 18:06


🎙"گفتمان وفاق"؛
اجماع نخبگان برای توسعه ایران با شعار وفاق ملی
!

♦️دکتر محمدحسن علایی از چرائی حضورش در انتخابات به عنوان کاندیدای دوازدهمین دوره‌ی انتخابات مجلس شورای اسلامی می گويد...

🔶کانال تلگرامی آکادمی وفاق:

https://t.me/sociologicalperspectives

🔸گروه حامیان گفتمان وفاق:

https://t.me/+OSVDXsXnvqQ1NjQ0

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

09 Oct, 14:41


🔴هم اینک. شبکه خبر

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

08 Oct, 06:22


ارتقای تاب‌آوری اجتماعی در سایه عشق به هم نوع

محمدحسن علایی

✔️شماره‌ی هشتم نشریه‌ی انجمن علمی
‌دانشجویی جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی
#دیالکتیک
@kharazmi_sociology

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

08 Oct, 06:19


✔️شماره‌ی هشتم نشریه‌ی انجمن علمی ‌دانشجویی جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی
#دیالکتیک
@kharazmi_sociology

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

06 Oct, 07:20


⭕️ فراخوان مقاله برای همایش «بایسته‌ها و ابعاد مفهومی وفاق ملی»

معاونت راهبردی ریاست جمهوری برگزار می‌کند:

همایش وفاق ملی

دبیرخانه وفاق ملی در معاونت راهبردی ریاست جمهوری در تاریخ ۱۲ آذرماه ۱۴۰۳ و همزمان با روز قانون اساسی، همایش وفاق ملی را با حضور اندیشمندانی از سراسر کشور برگزار خواهد کرد. در این همایش ابعاد نظری و مفهومی وفاق ملی، چالش‌ها و موانع احتمالی آن و لوازم عملی و بایسته‌ها و نتایجِ تحقق وفاق ملی مورد بررسی و گفتگو قرار خواهد گرفت.

وفاق ملی که توسط رئیس جمهور محترم به عنوان ایده محوری دولت چهاردهم مطرح شده است هنوز از حیث بنیان‌های نظری و مفهومی و البته مصادیق و اقتضائات عملی، برای بخشی از شهروندان و صاحب‌نظران مبهم است. در عین حال، این ایده استعداد غنی شدن و ساختن دستاوردهایی در جهت حل مسائل کشور و بسط خیر همگانی ایرانیان دارد. «دبیرخانه وفاق ملی» در معاونت راهبردی ریاست جمهوری می‌کوشد با جلب همکاری طیف وسیع و متنوعی از صاحب‌نظران و اندیشمندان و تصمیم‌سازان کشور ایدهٔ «وفاق ملی» را نظرا غنی‌تر و عملا پردستاوردتر سازد.

همایش وفاق ملی، نخستین گامِ دولت و دبیرخانهٔ وفاق ملی در معاونت راهبردی برای تبیینِ ایدهٔ محوری وفاق ملی و مفاهیم و نظریات مرتبط توسط اندیشمندان، صاحب‌نظران و مسئولان است.

🔴 محورها:

🔹 ابعاد و مولفه‌های مفهومی وفاق ملی
🔹 نسبت گفتگو، مذاکره و وفاق ملی
🔹 نسبت سیاست توافق‌گرا و وفاق ملی
🔹 نسبت همبستگی و وفاق ملی
🔹 نسبت عدالت و وفاق ملی
🔹 نسبت مصالحه و وفاق ملی
🔹 نسبت توسعهٔ فراگیر، فراگیری نهادهای عمومی و وفاق ملی
🔹 نسبت امنیت ملی و وفاق ملی
🔹 نسبت سیاست خارجی، قدرت ملی و وفاق ملی
🔹 نسبت کشف و حل مساله با وفاق ملی
🔹 اقتضائات تقویت سیاست توافق‌گرا و افول سیاست ستیز
🔹 اقتضائات کاهش شکاف‌های درون‌حاکمیتی،‌ بین حاکمیت و جامعه و بین گروه‌های اجتماعی
🔹 ابزارها، فرآیندها و فناوری‌های توافق‌ساز
🔹 مدل‌های طراحی و تحقق توافق‌های برد-برد
🔹 ابزارهای مصالحه برای حل مسئله
🔹 وفاق ملی، قانون اساسی، برنامه توسعه هفتم و سیاست‌های کلی نظام
🔹 مبانی نظری نسبت توافق‌سازی و وفاق ملی
🔹 تجربه‌های کامیابِ داخلی و جهانی وفاق ملی
🔹 زمینه‌ها، چالش‌ها و فرصت‌های وفاق ملی

محققان و اندیشمندان محترم می‌توانند برای شرکت در این همایش ملی چکیدهٔ مقاله‌ یا طرح سیاستی‌ که ارائه خواهند کرد را در ۵۰۰ کلمه حداکثر تا تاریخ ۳۰ مهرماه ۱۴۰۳ به [email protected] (آدرس ایمیل دبیرخانهٔ وفاق ملی) ارسال کنند.

🆔 t.me/css_govir
🆔 instagram.com/css.ir

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

05 Oct, 20:31


❇️نخستین همایش ملی وفاق ملی توسط معاونت راهبردی در همکاری با نهاد ریاست جمهوری، اعضای دولت چهاردهم، اندیشکده‌ها و جامعهٔ مدنی برگزار خواهد شد.

@sociologicalperspectives

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

05 Oct, 06:40


گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه در ایران

با حضور:
#علی_ربیعی
#غلامرضا_غفاری
#مقصود_فراستخواه
#سعید_معیدفر

🗓 دوشنبه 16 مهر 1403، ساعت 17

🏡 سالن حافظ

🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.

🔷 ورود برای عموم، آزاد و رایگان است

انجمن جامعه شناسی ایران

#انجمن_ایرانی_مطالعات_فرهنگی_و_ارتباطات

خانه اندیشمندان علوم انسانی


🆔 @irancsca

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

02 Oct, 19:43


♦️باید نخبگان را وارد میدان کنیم!

جستاری در ️ضرورت اقدامات عاجل در فرایند شایسته‌گزینی

دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)



♦️علی رغم تأکیدات مکرر رهبری انقلاب در حمایت و دفاع از جامعه‌ علمی و نخبگانی کشور؛ مع الاسف باید نسبت به ناکارآمدی ساز و کارهای شناسایی و جذب نیروهای متخصص و کارآمد در سطح نخبگانی در سال‌های اخیر معترف بود!
تأکید بر تأسیس پژوهشگاه‌ها و اندیشکده‌ها و تأمین زیرساخت‌های پژوهشی و آزمایشگاهی در جهت جهش علمی کشور در راستای مهار مهاجرت نخبگان و رفع موانع بروکراتیک پیش روی نخبگان، همه و همه در جهت افزایش اثرگذاری نخبگان ضرورت هایی ست که بی‌تردید در مقام عمل می‌تواند و باید در وارد کردن نخبگان به میدان مطمح نظر مسئولان قرار گیرد.
️لذا انجام برخی اقدامات عاجل جبرانی در فرایند شایسته‌گزینی در نهاد علم بایستی از اولین اولویت‌های دولت جدید باشد.
بر اساس مطالعات میدانی نگارنده و با تکیه بر تجربه‌ی زیسته‌ی خویش - که در کتابی تحت عنوان "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" پیشتر به چاپ رسیده است- باید اذعان کرد آنچه امروز ضرورت قطعی نهاد علم است تمهید ساز و کارهای شایسته‌گزینی در نهاد آموزش عالی کشور است. با روی کار آمدن دولت وفاق ملی، انتظار می‌رود فرایند اسفناک جذب هیئت‌های علمی؛ نخبه‌سوزی و تسلط خویشاوند سالاری به جای شایسته‌گزینی؛ غلبه روابط بر ضوابط، تبعیض‌های ساختاری و ... در اسرع وقت متوقف و ساز و کارهای کارآمد جایگزین گردد.

♦️فرآیند جذب هیئت علمی در دانشگاه‌ها در سال‌های گذشته نه تنها شایسته گزینی را ملاک عمل قرار نداده است که کمر همت به حذف شایستگان بسته است و این یعنی ظلم در حق نهاد علم و در نتیجه ظلم به رشد و توسعه کشور. فرایندی که بیشتر به مصائب اسطوره‌ی سیزیف شباهت دارد تا یک روند قابل دفاع برای شایسته گزینی. در ساز و کار معیوب جاری متقاضی جذب هیئت علمی مجبور است هر بار به فراخوان‌های کذایی و دروغین جذب خویش را بفریبد و به طرز ناباورانه‌ای؛ هر بار مصمم‌تر از پیش شکیبا و خستگی ناپذیر به بارگذاری مدارک و مدارج تحصیلی و برگه‌های زرین تخصصی و اسناد افتخار خویش مداومت ورزد و راه روهای تو در توی این هفت خوان را بارها و بارها گز کند بی که حاصلی داشته باشد. آنگاه فرد بایستی روزها و هفته‌ها و ماه‌ها  و سال‌ها را در انتظار  بگذراند تا نهایتا یکی از نورچشمی‌ها با رانت و توصیه بی‌کمترین صلاحیتی به کرسی استادی دانشگاه تکیه بزند.

♦️ مجموعه‌ی این اعمال خلاقیت‌کش و خسته‌کننده را می‌توان ذیل مفهوم "چرخه‌ی معیوب نخبه‌سوزی: ساز و کارهای بروکراتیک جذب هیئت علمی" صورت‌بندی و مفهومینه کرد. برای جامعه‌ای که چنین بی‌محابا نخبه سوزی می‌کند با وجود دشمنان قسم خورده‌اش چه آینده‌ای می‌توان متصور بود؟! این واقعیت تلخ بی‌تردید بزرگترین آسیبی است که مع الاسف در دهه‌های گذشته در ساحت علم و اندیشه رخ داده است؛ و حاصل آن شده است سلب اختیار و ابتکار عمل از جامعه‌ی نخبگانی؛ نخبگانی که زیر آوار تلی از بلاتکلیفی‌ها و بی‌توجهی‌ها عاقبت الامر یا پا به فرار می‌گذارند و مصائب مهاجرت به خارج را به جان می‌خرند و یا در هاله‌ای از بی‌اعتنایی در جامه‌ی انزوا می‌پیچند و کنج عزلت اختیار می‌کنند و به تعبیری کوچ به درون را چاره‌ی کار می‌پندارند. امید است در دولت وفاق ملی به واقع شاهد رفع موانع رشد نخبگان در میدان عمل باشیم.

آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛

28 Sep, 18:52


🔻احبائی/ عزیزانم
ترانه‌ای برگرفته از نامه سیدحسن نصرالله
که به شهرت جهانی جولیا پطرس انجامید


🔹در جنگ ۳۳روزه لبنان با اسرائیل، سیدحسن نصرالله در پاسخ به نامه رزمندگان مقاومت در نامه‌ای‌از آنان تجلیل کرده و می‌‌نويسد:من دست و پای شما را می‌بوسم
جولیا پطرس خواننده مسیحی که با شنیدن نامه به‌گریه می‌افتد، فکر می‌كند شايد از آن نوشته، ترانه‌ای بشکوه بسازد ؛
ترانه‌ای که به شهرت جهانی او انجامید.

سراسر این ترانه، نامه سیدحسن نصرالله است

احبائی ! احبائی !
استمعت الی رسالتکم
و فیها العز و الایمان
فانتم مثلما قلتم :
رجال الله فی المیدان
احبائی ! احبائی !

عزیزانم ! عزیزانم
پیامتان را شنیدم
که نشان‌دهنده سرافرازی و ایمان است
و شما همان گونه که گفته اید
مردان خدا در میدان جنگید




#لبنان  #مقاومت  #جولیا_بطرس
#نصرالله #فلسطین #غزه  #آپارتاید_اسرائيل