«زنانگیجاودان» گوته، در آخرین سطرهای قلم او در نمایشنامهی فاوست، ظهور میکند. در پایانِ بزرگترین اثرِ مشهوری که آخرین سخن مهم ِذهنِ غنی نویسندهاش محسوب میشود. اوج تمام افکار و تجربیات زیستهی گوته و خلاصهی نهایی اندیشهی او دربارهی زندگی انسان!
یکی از مفسران گوته میپرسد چرا #گوته به جای استفاده از اصطلاح کلیتری مثل « انسانیتِ الهی» «زنانگیِ جاودان» را انتخاب میکند؟
شاید به این دلیل که؛ گوته میخواسته سرشت و حقیقتِ اساسی قدرتی را بیان کند که در بدنهای واقعی زنانه خانه دارد! در بدنهایی که وقتی قیام کنند نیروهایی متکثر و زندگی ساز نهفته در فرم وجودی شان، نه قابل فرو کاستن به بدنِ خانگی، ابزار زاد وولد و مادرانگی محض، ارگان و اندامِ محرک جنسی است و نه یک ماجرای سادهی لذت جویی در روابط آزاد و نه نیرویی فروکاسته شده به بازار سرمایه و کار و سودآوری.
«زنانگیِ جاودان» فراسوی بودن است. یکجور رفتن به سمت شدنی با امکاناتِ جدید که ارزشهای تازه میآفریند و در زبان و فکر و فرهنگ انقلاب برپا میکند. یک پروسهی زنانه شدن خاص، که میتواند ابدیت و جاودانگی بیافریند.
#هشتم_مارس_روز_جهانی_زن_مبارک