İmgeler @imgeler Channel on Telegram

İmgeler

@imgeler


آنچه از تمام زندگی باقی می‌ماند، خاطره و رویاست...
#آیینه

İmgeler (Persian)

با عضویت در کانال "İmgeler" به دنیایی از خاطره و رویاها دسترسی پیدا خواهید کرد. این کانال به زبان فارسی، آنچه از تمام زندگی ما باقی مانده، یعنی خاطره و رویاها را با شما به اشتراک می‌گذارد. آیا تا به حال دلتان می‌خواسته استفاده از آینه‌ها و آنچه در آنها معمولا مشاهده می‌کنید، را تجربه کنید؟ در اینجا فرصتی برای این کار وجود دارد. "İmgeler" مکانی است که شما می‌توانید خاطره‌های خود را با دیگران به اشتراک بگذارید، از داستان‌ها و تجربیات دیگران باخبر شوید و در دنیای رویاها و آرزوهای خود عمیق‌تر بیافتید. بیایید با هم، هر روز خاطره‌های جدیدی را با هم تجربه کنیم و به دنیای احساسات و افکارمان بیشتر نزدیک شویم. با عضویت در کانال "İmgeler"، دیدگاه خود را گسترش داده و به یک مسیر تازه و هیجان‌انگیز در دنیای خیال و تجربه‌های زندگی خود بپردازید.

İmgeler

02 Jan, 21:53


کيارستمی

İmgeler

01 Jan, 20:28


و دختری که گونه‌هایش را
با برگ‌های شمعدانی رنگ می‌زد
آه اکنون زنی تنهاست...
#فروغ_فرخزاد

İmgeler

26 Dec, 14:26


خیابون پر از آدماییه که ننه سرما رو شونه‌شون خوابش رفته.

İmgeler

25 Dec, 18:21


و من به آن زن کوچک برخوردم
که چشم‌هایش،
مانند لانه‌های خالی سیمرغان بودند .
#فروغ_فرخزاد
@delpuosh

İmgeler

25 Dec, 00:21


یعنی میگی یه روزی میشه که بشه؟

İmgeler

24 Dec, 16:33


یه جایی از این زندگی به خودم اومدم و دیدم من از دار این دنیا یه کار و یه حقوق بخور و نمیر میخوام. کی به اینجا هبوط کرد آرزوهام؟ نپرسید که خودمم بی‌خبر از منم.

İmgeler

24 Dec, 08:20


یکی از جوانب زیبای این حیات فانی تماشای کبوتر‌هاییه که جلوی پنجره‌ی اتاقت براشون دون ریختی.

İmgeler

24 Dec, 01:17


شب‌ها مثل دوات سیاه است و سکوت مانند خاموشی بیابان احاطه‌ام می‌کند.

- پاریس، ۹ ژانویه، ۱۸۶۷/ نامه از ژرژ ساند به گوستاو فلوبر از کتابِ «آواز‌های کوچکی برای ماه»

İmgeler

23 Dec, 22:19


نیاز به فروغ خوانی دارم.

İmgeler

22 Dec, 23:19


یکی میگه تقدیر، یکی میگه انتخاب. منم میگم: بهر تماشای جهان آمده‌ام.

İmgeler

21 Dec, 21:08


اسم دوم من انتظاره.

İmgeler

21 Dec, 19:57


"ترک کردن" همیشه از "رها کردن" سخت‌تر بوده برام. چون انگار اولی توش وابستگی واجبار وجود داره، دومی آزادی و پرنده بودن.

İmgeler

19 Dec, 22:37


چشماتو ببند و بخواب مغز عزیزم، بسه واقعا!

İmgeler

19 Dec, 20:19


کاش زندگی به اندازه‌ی رها کردن همه چیز و بعدش هم شاعر و خانه بدوش شدن رمانتیک بود.

İmgeler

19 Dec, 19:33


"شاید در جهانی دیگر..." عبارتیه که بدون استثنا هر بار که باهاش مواجه میشم می‌تونه غمگینم کنه.

İmgeler

11 Dec, 07:27


پس شاید تو زندگی بعدی درخت شدم. سپیدار. یا افرا. افرای سرخ.

İmgeler

10 Dec, 17:27


دو چیز انسان رو به همه‌ی هستی‌ش می‌بلعه؛ راه و مه.

İmgeler

09 Dec, 15:33


به عنوان شرقی‌های غمگین دامنه‌ی چیزایی که بهشون فکر می‌کنیم هر روز داره قرمزتر میشه.

İmgeler

09 Dec, 10:27


من هنوز به موجودیتم عادت نکردم.

İmgeler

28 Nov, 19:36


با من از گذار نابهنگام آبی‌ها هیچ نگفتی.

İmgeler

27 Nov, 07:07


صبح ابری و احساس تعلق نداشتن.

İmgeler

19 Nov, 14:23


امروز یه جایی بالای زندگی غوطه‌ورم. یه جسمی وسط کنفرانس و یه روحی که هیچ جا نیست.

İmgeler

18 Nov, 17:32


گفتم: کل سال‌های دبیرستان و لیسانسم رو پاک کردم، کل پل‌هایی که می‌شد به اون دوران زد رو هم پاک کردم. و دردناکم از این قضیه.
میگه: بعضی وقت‌ها برای زنده موندن چاره‌ای جز پاک کردن گذشته نداریم.

İmgeler

18 Nov, 10:25


میزان توان و تحملم به میزان تحمل برگ خشک پاییزی زیر بوت سنگین یه سرباز تقلیل پیدا کرده.

İmgeler

17 Nov, 10:14


یه داستان‌هایی ارزش ادامه دادن با همه‌ی توان، همه‌ی روح و هستی‌ات رو دارن. حتی اگه پایان اون داستان با پایان تو یکی باشه.

İmgeler

13 Nov, 07:22


غم‌انگیزترین شکل دلتنگی، دلتنگی برای نسخه‌های قدیمی‌تر خودت است؛ چون می‌دانی که دیگر سراغت نمی‌آیند و حتی گاهی که از سر تصادف چیزی تو را به تصویر محوشان برمی‌گرداند، باز می‌بینی که جزییاتشان را فراموش کرده‌ای. مثلاً نوجوانی‌ پرحوصله‌ات را یادت هست که می‌توانست شش ساعت بی‌وقفه کتاب بخواند و حتی فراموش می‌کرد چراغ اتاق را روشن کند تا بعدها ضعف بینایی نگیرد، ولی فراموش کرده‌ای که چطور کلمات را در ذهنش می‌بلعید و میل به خیالبافی‌اش را جان‌دارتر می‌کرد. با اینکه هنوز به اندازه آن دخترک شانزده ساله کله‌ام پر از کلمه و مغزم در احاطه‌ی ابرهای تخیل‌ است؛ اما چیزهای بسیاری از جهان خودم را فراموش کرده‌ام. انگار گذشت سال‌ها، لایه‌های حافظه‌ام را به تصویرهایی تقلیل داده که امنیت اکنون و ثبات این لحظه را فدای چیزهایی کنم که زمانی در من بوده‌اند و حالا نیستند. اما من انگار آن نسخه‌های کم‌سن‌وسال‌تر و بی‌تجربه‌تر خودم را به خویشاوندانی تبدیل کرده‌ام که مثلاً در خلال جوانی از سر بی‌احتیاطی و حماقت از دست داده‌ام. ولی حالا فرصت دارم آثار باقی‌مانده‌شان را مرور و در گرمای محو یادآوری‌ها و تداعی‌ها، دلتنگی را مزه‌مزه کنم. دور زدن حافظه و ساختن قصه‌های نیمه‌واقعی و نیمه‌خیالی، شاید از آن دست خصلت‌ها باشد که در هر نسخه از من، به‌جای پس‌نشستن بزرگ‌تر شده و چه کسی می‌تواند برای این چیزها از خودش خجالت‌زده شود؟

İmgeler

10 Nov, 18:22


یه عصبانیت مسخره‌ی بیش از حدی شبیه کوه فلفل سیاهی که ریخته روی میز آشپزخونه جمع شده بالای سرم و اینقدر از همه چی عصبی‌ام که کاش میشد بتونم کل لیوانای دنیا رو، نه اصلا خود دنیا رو بردارم پرت کنم زمین که بشکنه و خلاص شم.

İmgeler

10 Nov, 17:30


شب بود، بیابان بود، زمستان بود، بوران بود، سرمای فراوان بود!

İmgeler

09 Nov, 18:52


یه زمانی یه چندتا ماهی قرمز کوچولو تو حوض ته ذهنم در حال زندگی بودن، نمیدونم کجا غیبشون زد.

İmgeler

08 Nov, 22:22


اصولاً تعلق خاطر داشتن، مثل هر چیز دیگه‌ای توی این دنیا، یه شمیر دو لبه‌ست.

İmgeler

08 Nov, 20:53


یه حال و هوای لعنتی طوری دارم که نمیدونم چجوری توضیحش بدم. شبیه حال و هوایی که بعد از آهنگ‌های چاووشی میاد سراغت، شبیه بغضی که نمیشکنه، شبیه هوایی که نه بارونیه نه آفتابی فقط گرفته‌اس، شبیه رد چایی کهنه روی لیوان سفید، شبیه دسته‌ گلیه که روی میز مونده و پژمرده.
یه حال و هوایی لعنتی طوری دارم که مثه چسب دوقلو چسبیده به روحم و با هیچ آب و صابونی هم پاک نمیشه.

İmgeler

08 Nov, 18:56


شاید رویاست، همه‌اش یک رویا !
رویایی که غافلگیرم خواهد کرد.
بیدار خواهم شد در سکوت و
دیگر هرگز نخواهم خوابید .
#ساموئل_بکت
@delpuosh

İmgeler

06 Nov, 17:46


راه هست، کفش هست، مقصد هست، نقشه هم هست فقط من دیگه بلد نیستم راه برم.

İmgeler

01 Nov, 22:58


سلامی هم بکنیم به تمام غم‌هایی که نصفه و نیمه موندن.

İmgeler

01 Nov, 19:46


دیالوگ یه فیلمی بود که می‌گفت آدم، یه وقتایی، به یه جایی توی زندگیش می‌رسه که یهو از خودش می‌پرسه "چرا هنوز دنبال چیزی می‌رم که حتی دیگه نمی‌خوامش؟!"

İmgeler

01 Nov, 13:31


نگاهی به آسمان انداخته یاد هم نکنیم؟

İmgeler

29 Oct, 23:07


شعری برای زیستن سرود که خودش هم نخواند.

İmgeler

28 Oct, 16:35


به یه سایه‌ی آبی برای پلک‌هام، یه لیوان آبی برای قهوه‌، یه آدم آبی امن برای بغل کردن، یه دوچرخه‌ی آبی برای بقالی رفتن و به یه شهر آبی برای زیستن نیاز دارم.

İmgeler

24 Oct, 22:57


هنر راه رفتن، غذا خوردن، خوندن و نگاه کردن با غم. هنر ادمه دادن به رنگ غم.

İmgeler

23 Oct, 20:08


می‌دانید. من رویابافم، از زندگی واقعی به قدری بیگانه‌ام که مجبورم این‌جور لحظه‌های بی‌نظیر را دوباره در رویا بچشم چون این‌جور لحظه‌ها چیزی است که در زندگی‌ام خیلی کم پیش آمده. من امشب تا صبح و تمام هفته، تا یک‌سال خواب تو را می‌بینم.


داستایفسکی
شب‌های روشن، ترجمه‌ی سروش حبیبی


İmgeler

22 Oct, 22:45


فکر و خیالم من. فکر و خیالی‌ام که دست و پا درآورده، بزرگ شده و شبیه یه توده‌ی ابر کومولوس هر روز خدا در جریان باد به سمت ناکجا آباد میره.

İmgeler

22 Oct, 19:02


هزار و یک داستان انسان دقیقه نودی بودن.

İmgeler

22 Oct, 14:24


یک زمانی یه چیزی بلد بودم به اسم نوشتن.

İmgeler

21 Oct, 15:01


توانایی حل شدن تو مسائل رو از دست دادم.

İmgeler

20 Oct, 22:58


جهان خیال بود یا من؟

İmgeler

08 Oct, 10:45


زیرا به واقع من موجودی محو شونده هستم.

İmgeler

27 Sep, 22:44


عزیز من،
من هم یک موج این کناره‌ام- نه بیشتر.
#بیژن_الهی

İmgeler

18 Sep, 18:35


_گل مورد‌علاقه‌ات چیه؟
+قاصدک
_باشه، چرا؟
+چون خودرو‌ان، وحشی‌ان و فروشی نیستن.


I Origins (2014)

İmgeler

16 Sep, 19:46


رها کردن خودم تو جریان رودخونه دقیقا همون چیزی بود که کل زندگیم باهاش جنگیدم و الان احساس می‌کنم وقتشه من هم به پشت دراز بکشم، خودمو بسپرم به جریان رودخونه و یکم هم که شده استراحت کنم.

İmgeler

15 Sep, 23:23


بیا عزیزم، بیا فقط حرف بزنیم.

İmgeler

12 Sep, 09:02


ولی به‌راستی من از خودم چی می‌خوام؟

İmgeler

11 Sep, 19:49


https://t.me/vnllbb/2822
اینکه هنوز به ایران دلگرمم فقط به خاطر دوست‌ها و آدم‌های قشنگیه که اینجا دارم.

İmgeler

11 Sep, 15:07


به عطر بارون نیاز دارم.

İmgeler

11 Sep, 08:20


مهر کشیده برام، و اسمش در ستایش دوستان دختره.

İmgeler

10 Sep, 20:11


از میان تمامی مسافران این زندگی‌ دو روزه‌ام یادم افتاد که تو آبنبات‌ترینشون بودی. حتی اون چیزی که از تو تو ذهنم ساختم هم کوتاه و شیرینه.

İmgeler

09 Sep, 23:26


سر قول‌هایی که به دیگران میدم وایمیسم، مشکل جایی به وجود میاد که سر قول‌هایی که به خودم میدم واینمیسم!

İmgeler

09 Sep, 18:35


"زیرا به واقع هرگز نزیسته‌ام آنچه که سالیانی را صرف یافتنش کردم."
زندگی همینه نه؟ نزیستن چیزهایی که کل زندگی چیزی غیر از اون نخواستیم.

İmgeler

09 Sep, 10:38


نیاز دارم یه مدت حواسم به هیچی نباشه.