می‌دونی چی اذیت‌کننده‌تر از همیشه‌ست؟ که نه الکل کمکی میکنه نه ورزش و نه هیچی. بایستی تنها و خالی و دست خالی تماشا کنم تا بگذره و بتونم بفهمم چطور میشه خوب شد.
دِل
@wheneverme
برای تبلیغات: @tablighatdel
یوتوب: https://www.youtube.com/@depressionofdel
دِل (Persian)
در کانال تلگرامی دِل، تمرکز بر روان شناسی، روان درمانی، و پشتیبانی از افراد روبرو با مشکلات روحی و روانی است. با نام کاربری wheneverme، این کانال به منظور ارائه اطلاعات و توجه به موضوعات مرتبط با سلامت روانی تاسیس شده است. اگر به دنبال راهکارهایی برای مقابله با اضطراب، افسردگی، یا استرس هستید، می‌توانید از منابع کانال دِل بهره ببرید. این کانال تحت عنوان 'دل‌آرام' در تهران فعالیت می‌کند و به ترویج سلامت روان و روان شناسی در جامعه می‌پردازد. با محتواهای آموزشی و توانمندسازی، کانال دِل به هدف کمک به افراد در بهبود وضعیت روانی و ارتقای کیفیت زندگی آن‌ها می‌پردازد. برای اطلاعات بیشتر و ارتباط با مدیران کانال، می‌توانید به آدرس های اینستاگرام و یوتوب مراجعه کنید و با تبلیغات کانال در ارتباط باشید.
دِل
05 Jan, 20:06
غم مثل فیلم ترسناکه، دیدی وقتی فیلم تموم میشه نمی‌خوای تنها بمونی چون می‌ترسی لولو بیاد بخورتت؟ الان دو ساعته این پسر رو نگه داشتم پشت خط چون می‌ترسم تنهاشم و غم خفم کنه.
دِل
05 Jan, 18:11
کاش خدا یه روزی انقدر بهم پول بده تا بتونم برای آدم‌هایی که لیاقتش‌رو دارن چیزهای گرون و قشنگ مهیا کنم.
دِل
05 Jan, 17:02
شاید خیلی چیزها فقط با صحبت کردن حل می‌شد ولی دیگه حوصله نداشتیم که حرف بزنیم.
دِل
05 Jan, 10:39
هرکی برای من دسته گل به این گنده‌ای فرستاده بیاد بگه کیه من از فضولی می‌میرم.
دِل
02 Jan, 22:32
من از "رفتن" بدم میاد.
از ذات عمل "رفتن" بدم میاد.
کاش می‌شد موند و همه رو کنار هم داشت.
از ذات عمل "رفتن" بدم میاد.
کاش می‌شد موند و همه رو کنار هم داشت.
دِل
02 Jan, 21:51
یه جایی هست که تو دیگه از گریه کردن خسته شدی، اشک‌هات رو با دست پاک میکنی، صورتت رو محکم می‌مالی و پلک‌هات رو فشار میدی؛ تو اون لحظه یه خونه می‌خوای خالی از سَکَنه و بدون همسایه با کلی وسایل شکستنی.
دِل
02 Jan, 12:58
انقدر همش استرس داشتم که روزهایی که برای خودم آزادم و میتونم در آرامش زندگی کنم بازم نمی‌تونم، اضطراب خواهر دو قلوی منه.
دِل
02 Jan, 10:06
متنفرم از آدم‌هایی که خودشون بهت پیام میدن، جوابشون رو که میدی تا دفعه‌ی بعدی که باهات کار داشته باشن پیامتو سین نمی‌کنن.
دِل
02 Jan, 09:22
باید به نصف دنیا می‌گفتم به عنم، به نصف دیگه‌شم می‌گفتم خفه شو! زیادی اهمیت دادم!
دِل
31 Dec, 18:57
یه سری از کلمه‌ها هستن که مختص یه سری آدم‌های خاصن و وقتی اون آدم‌ها نیستن این کلمات کم‌رنگ میشن تو زندگیت و یه جا یهو ازشون استفاده میکنی و فرو میری تو دریایی از خاطرات.
دِل
04 Dec, 18:06
آخر یه روز وقتی دارم چت‌های قدیمی رو می‌خونم دستم می‌خوره رو این ری‌اکشن‌های عنی.
دِل
04 Dec, 17:43
اگه زندگیم انقدر زیاد سخت نبود و روحم انقدر زیاد داغون نشده بود و به وقت نیاز اونقدر زیاد تنها نمونده بودم الان بهت پیام می‌دادم و می‌گفتم که چقدر دلم برات تنگ شده.
دِل
03 Dec, 09:10
کاش یکی بود من رو می‌برد یه جایی که هیچ کس نباشه و بهم می‌گفت «داد بزن، انقدر داد بزن تا خالی‌شی، تا تموم‌شه این فشار.»
دِل
03 Dec, 08:11
وقتی به تولدم فکر میکنم می‌خوام گریه کنم.
امسال یکی از بدترین سال‌های زندگیم بود و تولدمم قراره به بدترین شکل ممکن بگذره.
امسال یکی از بدترین سال‌های زندگیم بود و تولدمم قراره به بدترین شکل ممکن بگذره.
دِل
02 Dec, 09:04
راه میرم کفش‌های بی‌صاحابم تق تق صدا میده؛ وارد راهروی دانشگاه شدم همه برگشتن منو نگاه کردن یکیشون گفت «یه لحظه فکر کردم استاد داره میاد.» چقدر متنفرم از این صدااااا.
دِل
13 Nov, 17:50
زندگی یک وطن بهم بدهکاره، که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن.“
#کیانوش_سنجری
#کیانوش_سنجری
دِل
11 Nov, 08:41
نمود فیزیکی غم همیشه اشک نیست. گاهی اون دم و بازدم عمیقیه که بعد یه فکر، سراغت میاد.
دِل
10 Nov, 17:42
یه حال و هوای لعنتی طوری دارم که نمیدونم چجوری توضیحش بدم. شبیه حال و هوایی که بعد از آهنگ‌های چاووشی میاد سراغت، شبیه بغضی که نمیشکنه، شبیه هوایی که نه بارونیه نه آفتابی فقط گرفته‌اس، شبیه رد چایی کهنه روی لیوان سفید، شبیه دسته گلیه که روی میز مونده و پژمرده.
یه حال و هوایی لعنتی طوری دارم که مثه چسب دوقلو چسبیده به روحم و با هیچ آب و صابونی هم پاک نمیشه.
یه حال و هوایی لعنتی طوری دارم که مثه چسب دوقلو چسبیده به روحم و با هیچ آب و صابونی هم پاک نمیشه.
دِل
10 Nov, 16:07
از بیست سالگیت توقع نداشته باش که کل دنیا رو خریده باشه؛ همین یه جمله رو بتونی بفهمی کلی از بار فکریت کم میشه.
دِل
09 Nov, 20:18
بعضی از آدم‌ها هستن که تو هرچقدر ازشون دور باشی و هرچقدر ازشون بدی دیده باشی، هرچقدر دلت رو شکسته باشن ولی بازم نمی‌تونی کسی رو به جاشون بیاری، یعنی انگار یه صندلیه که جای اوناست و حتی وقتی خالیه هم اونا رو اونجا تصور میکنی؛ من هیچوقت برای کسی از این آدم‌ها نبودم.
دِل
09 Nov, 20:07
این موقع شب که میشه دلم می‌خواد دو تا چایی بریزم و یکی باشه بشینیم از روزمون حرف بزنیم.
دِل
09 Nov, 18:46
انگار بعضی اتفاقا تا آدم عمر داره یادِ آدم میمونه و هربار ک بهش فکر میکنه زمین میزنتش.
دِل
09 Nov, 08:24
روزمرگی کاری باهات میکنه ک یهو میای خونه با لباس بیرون وسط اتاق میشینی و خیره میشی دیوار و حتی نمیدونی ب چی داری فکر میکنی.
دِل
08 Nov, 19:42
وقتی بهش فکر میکنم می‌بینم آدم‌ها یه‌جوری باهام رفتار کردن انگار من خودم خواستم روزهای سختی رو بگذرونم و اون‌ها رو به زحمت انداختم.
دِل
08 Nov, 19:39
آدم‌هایی که حالشون خوب نیست نباید با کسی رفاقت کنن، یا اینکه کسی رو پیدا کنن که اونم حالش خوب نباشه در غیر این صورت حالشون بدتر میشه، نه از حسادت صرفن برای درک نشدن و ترک شدن.
دِل
08 Nov, 18:08
نه دیگه نمیاد، کاش از اول این همه خاطره نمی‌ساخت.
تو که رفتی ولی دیگه کسی نمی‌گیره جات.
تو که رفتی ولی دیگه کسی نمی‌گیره جات.
دِل
08 Nov, 16:53
آدم‌ها ازت سوال می‌پرسن و وانمود می‌کنن که دارن اهمیت میدن و وقتی بی‌اهمیت جوابشون رو میدی ناراحت میشن، اونا ناراحت میشن چون می‌فهمن که دستشون رو خوندی و می‌دونی که دارن باهات بازی می‌کنن.
دِل
08 Nov, 15:48
سریالی که داشتم نگاه می‌کردم تموم شد و نمیدونم حالا باید از زندگیم به کجا فرار کنم.
دِل
07 Nov, 20:09
هرچی بیشتر فکر میکنم می‌بینم تو هیچوقت رفیق خوبی نبودی برام، منم نبودم برات؛ صرفن آدم‌های اشتباهی بودیم.
دِل
07 Nov, 19:59
زندگی من تبحر خاصی داره در این که چهره‌ی افرادی که ازشون بدم میاد، باهاشون مشکل دارم یا حتی دلم براشون تنگ شده رو شبیه سازی کنه روی آدم‌های کوچه، خیابون، بازار، کلاس و کسایی که مجبورم هرروز ببینمشون! ول بده دیگه بابا.
دِل
05 Nov, 13:41
رفتم چت‌ها رو نگاه کردم دیدم هر دو روز یک بار اگه صحبتی بینمون پیش اومده من کسی بودم که پیام دادم؛ من خیلی وقت بود که از دستت داده بودم فقط دیر فهمیدم و سوگواریم هنوز تموم نشده.
دِل
04 Nov, 08:41
دانشگاه فقط به درد این می‌خوره که از سرویس‌بهداشتیش استفاده کنی؛ که اونم فقط اسمش بهداشتیه.
دِل
04 Nov, 03:47
خوشم میاد وقتی حواسم نیست دوستام گوشیمو برمی‌دارن و از خودشون فیلم می‌گیرن، یه صبحی مثل الان یهو تو گوشیم می‌بینمش و لبخند می‌زنم.
دِل
04 Nov, 02:32
آدم به نامهربونی عادت میکنه، به ظلم عادت میکنه، به تنهایی عادت میکنه. تنها چیزی که آدم هیچوقت بهش عادت نمی‌کنه صبح زود بیدار شدنه.
دِل
03 Nov, 18:27
انگار اینکه با چاقو زخمیت کردن براشون کافی نبوده، همیشه برمی‌گردن تا خنجر رو فرو کنن تو تنت.
دِل
03 Nov, 15:02
من از مشکلات زندگیم فرار نکردم، من جلوی مشکلاتم ایستادم ولی از آدم‌ها فرار کردم؛ اون‌ها کسایی هستن که زخم‌هات رو بیشتر و عمیق‌تر می‌کنن.
دِل
02 Nov, 19:10
در نهایت اگه تونستی از این چاهاردیواریِ تنگ و تاریک فرار کنی زندگیت رو بردی؛ من فعلن این گوشه گیر افتادم.
دِل
02 Nov, 17:23
هشتگِ دخترِ علوم‌تحقیقات احمقانه‌ترین چیزیه که می‌تونید بسازید وقتی حتی یک نفر از آدم‌هایی که اونجا حضور داشتن جرئت نکردن یک قدم برن جلو و اجازه ندن حراست این دختر رو ببره به ناکجا! بُزدل ترین آدم‌ها دارن دَم از شجاعت می‌زنن.
دِل
01 Nov, 20:48
وقتی زمان زیادی با یک مسئله یا مشکل دست و پنجه نرم میکنی و کم‌کم بهش عادت میکنی و می‌فهمی که دستورالعملش چیه، به گذشته و اولین باری که با اون مسئله روبه‌رو شدی فکر میکنی و با خودت میگی «لازم نبود اونقدر شلوغ بازی از خودم دربیارم بخاطر این موضوع.» ولی من اینجام که بهت بگم چرا عزیزم، لازم بود که شلوغ کنی، لازم بود بشینی وسط جاده‌ی زندگیت و بزنی زیر گریه، لازم بود تمام چراغ‌های چشمک‌زن اطرافت رو روشن کنی و جیغ بزنی، لازم بود به همه بگی «به من توجه کنید.» چون تو فقط یه آدم کوچولو بودی که زندگی یهو تو شرایطی قرارت داد که نمی‌دونستی باید باهاش چی کار کنی، تو دست و پات رو گُم کردی و هیچ دفترچه راهنمایی هم وجود نداشت، تو باید با فریادهای بلند کمک می‌خواستی. هرکسی که اون لحظه با تمام اون علامت‌هایی که دادی وانمود کرد که تو رو ندیده و هرکسی که حالا داره بهت میگه «اونقدر هم بزرگ نبودا، شلوغش کرده بودی.» رو از خودت و زندگیت دور کن.
دِل
31 Oct, 19:33
وقتی چیزی رو به دست میاری در قبالش باید یه چیزی رو فدا کنی، این چرخه‌ی طبیعته.
دِل
24 Oct, 20:42
با زور و بدبختی تو جمع‌ها حضور پیدا میکنم و سعی میکنم بخندم و اَکتیو باشم، همون لحظه یه چیزی تو سرم داره میگه «کسی این‌جا تو رو نمی‌شنوه و ذره‌ای مهم نیستی، پاشو بریم.»
دِل
24 Oct, 15:54
آدم‌ها رو نگاه میکنم و به این فکر میکنم که «چه‌جوری خودمون رو زنده نگه داشتیم؟»
دِل
22 Oct, 08:59
متنفرم از اینکه تو اولین روزی که یه کاری رو بهم سپردن نصفه ولش کنم ولی واقعن تو هم اگه تو جسم من بودی می‌شاشیدی به همه چیز بس که مریض و تخمیه.
دِل
22 Oct, 08:56
دو قدم فاصله دارم با این که خودم زندگی سگیم رو تموم کنم ولی فکر اینکه «نکنه بلاخره یه جایی تو آینده برام ریده باشن.» اجازه نمیده.
دِل
22 Oct, 06:55
انقدر با جمله‌ی «گناه داره.» بخاطر آدم‌ها خودم‌رو بگا دادم که الان جرئت نمی‌کنم دلم برای کسی بسوزه و کاری براش انجام بدم.
دِل
21 Oct, 19:14
بعضی وقت‌ها فقط نیاز داری با یه کار به‌خصوص بهت ثابت‌شه که واقعن مهمی، که حالت مهمه، که بود و نبودت تاثیر داره، که آدم‌ها فقط حرف نیستن؛ مثل همون جمله که میگه «یه کاری بکن، نمیدونم چی‌کار مثلن ساعتت رو بذار رو میز بگو برای تو کردم.»
دِل
19 Oct, 20:41
افسردگی بد کوفتیه بی‌صاحاب! تحت درمانی، داری دارو مصرف میکنی، یه روز انقدر خوبی که توپم تکونت نمیده و می‌خوای تمام داروهات رو بذاری کنار چون خوبی و حتی تراپیستت هم بهت گفته که خوب شدی و فردای همون روز بازم می‌خوای داروهات رو بذاری کنار چون دیگه اصلن تُف به قبر زندگی و همه چیز ولم کنید بمیرم.
دِل
19 Oct, 19:08
اگه سی‌صد بار خوش‌رفتار بودی می‌تونی یک بار نباشی، چون جایی رو امضا نکردی که همیشه حالت خوب باشه.
9,907
subscribers
4,891
photos
250
videos
