مَرد سان‌فرانسیسکویی @in_search_of_san_francisco Channel on Telegram

مَرد سان‌فرانسیسکویی

@in_search_of_san_francisco


آنجا که مُردن آرزوی من است.
پریودیک‌های ذهنی یک غم‌ناله‌نویس سان‌فرانسیسکویی
#برنامه‌نویسی #پایتون #فن‌بیان #استخدام #رسپی #گیتار #طراحی #حسابداری #تعمیرات #کسب‌درآمد #لاتاری #فیتنس #انگیزشی #پادکست #یوتوبر #گرافیتی #آموزش #معرفی #فنی‌_حرفه‌ای #ربات

مَرد سان‌فرانسیسکویی (Persian)

شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که چه کسی "مَرد سان‌فرانسیسکویی" است؟ این کانال تلگرام با نام کاربری "in_search_of_san_francisco" یک فضای تخصصی برای علاقمندان به دنیای هنر و فن زندگی است. این کانال به معرفی آثار هنرمندان، آموزش‌های فنی حرفه‌ای، برنامه‌های انگیزشی، و مطالب جذاب در زمینه‌های مختلف از برنامه‌نویسی و فن بیان تا حسابداری و تعمیرات می‌پردازد. اگر به آموزش‌های پایتون، رسپی‌های خوشمزه، آموزش گیتار، یا حتی رازهای کسب درآمد علاقه‌مندید، این کانال مکانی مناسب برای شماست. با دنبال کردن این کانال، به جامعه‌ای پویا از علاقه‌مندان به هنر و فن زندگی ملحق شوید و از مطالب متنوع و کاربردی که اینجا ارائه می‌شود، بهره‌مند شوید. به همراه "مَرد سان‌فرانسیسکویی" در جستجوی زیبایی‌ها و دانستنی‌های جدید همراه باشید.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 22:48


💗

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 22:15


نه برای پریدن توی شادی بدو و نه برای فرارکردن از غم؛ جفتش رو زندگی کن.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 22:08


احساس ناکافی‌بودن خیلی حس بدیه. توانایی‌ دیدن خیلی از داشته‌هاتون رو ازتون می‌گیره.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 21:38


- اگه تلاش کردیم و نرسیدیم چی؟
- بیش‌تر تلاش می‌کنیم تا بالاخره برسیم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 21:19


حتی کسایی که آلزایمر می‌گیرنم باز هم یک چیزهایی یادشونه. مثل وقتی که می‌دونی یک چیزی رو فراموش کردی اما نمی‌دونی چی. جای خالی‌ش هنوزم احساس می‌شه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 21:08


می‌دونی، نمی‌شه دست روی دست گذاشت و هیچ‌کاریم نکرد. می‌گن مسیر بهشت از وسط جهنم می‌گذره. فقط باید پیش رفت.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 19:13


نوشته بود: "من از پسش برمیام ولی اول باید گریه کنم."

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 18:52


موفقیت تو از ترس‌هات شروع می‌شه.

- فروید

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 17:28


چرا این موزیک پای هر ویدیویی گذاشته می‌شه نوستالژی‌ش می‌کنه؟
@In_Search_of_San_Francisco

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 17:26


آخ قلبم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 16:10


دوستت دارم اما می‌بینمت و از کنارت گذر می‌کنم. تو فلسفه‌ی دوری و دوستی باید کمتر دید، کمتر توجه کرد و کمتر دچار فکر و خیال شد. حداقل من طاقتش رو ندارم. موندن و جا موندن خرابم می‌کنه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 15:51


سکوت کرد، رنجید و چیزی نگفت.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 15:45


به قول شاهرخ مسکوب: «چه لذّتی دارد از فردای نیامده نترسیدن، گوش به باران دادن، چای درست کردن، پادشاهِ وقت خود بودن.»‌‌.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 15:43


مثلا وقتی بهت می‌گم: "دلم برات تنگ‌ شده بود"، اگر واقعا دلتنگ نشدی، نگو بهم منم همین‌طور، چون بوی دروغ‌ت حتی ذوق منم کور می‌کنه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 15:16


آدمایی که به بارون/برف اهمیت می‌دن و براش ذوق دارن، خاصن برام.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 15:15


لازمه مجددا به خودم یادآوری کنم که همه چیز در زمان خودش اتفاق میفته.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 15:15


این‌که ازت دورم اما با وجود دلخوری هنوزم وقتی چیزی می‌بینم یادت می‌کنم تورو به گریه نمی‌ندازه؟ نبایدم بندازه. چون آدم‌ها توی تنهایی‌هاشون از دست رفته‌هاشون رو مرور می‌کنن.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 15:09


پرسید: "چرا یک جوک تکراری نمی‌تونه شمارو دوبار بخندونه اما یک غصه‌ی تکراری می‌تونه شمارو هزاربار به گریه بندازه؟"

مَرد سان‌فرانسیسکویی

13 Nov, 13:39


رندال چمپبون (نفر بالا) تصادفا سیم حامل جریان فشار قوی را لمس کرد و قلبش از کار ایستاد. همکارش جی دی تامسون تا رسیدن نیروهای امداد به تنفس دهان بدخشان و احیای قلبی ادامه داد. چمپبون از مرگ نجات یافت و تا سال ۲۰۰۲ زندگی کرد. عکس، مشهور به «بوسه‌ی مرگ» در سال ۱۹۶۸ برنده‌ی جایزه پولیتزر شد.



کوهیار

مَرد سان‌فرانسیسکویی

11 Nov, 15:20


نوشته بود: "هیچ‌کس بدون واکنش شما قدرتی ندارد."

مَرد سان‌فرانسیسکویی

11 Nov, 12:28


خراب شده

مَرد سان‌فرانسیسکویی

11 Nov, 09:03


دلت برای مُرده‌ها نسوزه هری. برای زنده‌ها دلسوزی کن؛ و بیشتر از همه، برای کسایی که بدون عشق زندگی کردن.

- آلبوس دامبلدور؛ هری پاتر

مَرد سان‌فرانسیسکویی

11 Nov, 09:02


با این‌که می‌دونم دارم توی مسیر درست جلو می‌رم و درحال رشدم، می‌دونم جایی هستم که همیشه آرزوشو داشتم اما از این‌که توی کارم، توی مهاجرتم، توی زبانم به دلخواهم نرسیدم احساس بدی دارم. بحث ناامیدی نیست، بحث خستگیه. آنچه گذشت زیادی توی زندگی‌م دارم که توش پُر از نرسیدنه. خیلی باید کور باشم تا نبینم. روزها زورم بیش‌تره جلوشون وایمیستم، شب‌ها هم که زورم تموم می‌شه می‌مونم زیر چک و لگد. همین یکم عجولم کرده که دلم می‌خواد زودتر برسم به تهش تا ببینم می‌خوام چیکار کنم. امیدوارم خدا هم بهمون حق بده و این حال خرابی‌هارو نذاره پای ناشکری‌هامون.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

11 Nov, 08:24


نمود فیزیکی غم همیشه اشک نیست. گاهی اون دم و بازدم عمیقیه که بعد یه فکر، سراغت میاد.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

11 Nov, 06:55


استوری دوستم:


دشمن تک‌تیراندازِ کوره اما دوست قشنگ می‌دونه کجا رو بزنه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 22:22


جدی جدی انگار وقتی یکی دوستت داره خوشگل تری.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 22:07


[ همه‌ی عیب‌هایت را دوست دارم
جز نبودنت... ]

محمود درویش

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 21:28


اشتباه نکن؛ من عجول نیستم. من زیادی صبر کردم. برای همینم زیادی خسته‌ام. برای همینم دیگه تحملشو ندارم. و برای همینم پُر از اشک و ناله و آهم. و چه شب‌هایی که برای اتفاق نیفتادن‌ش گریه نکردم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 21:08


بخواهید که به شما داده خواهد شد؛ بجویید که خواهید یافت؛ بکوبید که دَر به رویتان گشوده خواهد شد. زیرا هر که بخواهد به دست آورد، هر که بجوید یابد و هر که بکوبد دَر به رویش گشوده خواهد شد.
انجیل مَتّی فصل هفتم آیه‌ی هفت‌ تا هشت
انجیل لوقا فصل یازدهم آیه‌ی نهم تا دهم

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 21:08


نوشته بود :
و درها باز می شوند برای آن هایی که به قدر کافی برای در زدن شجاع بودند.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 21:01


کاش حتی برای یک‌بار هم که شده، بعد از شنیدن زنگ وقتی دَر این خونه رو باز می‌کردم، تو پشت دَر سر بالا میاوردی و تو چشام نگاه می‌کردی. قول می‌دم بهت که هیچ‌وقت ذوق و بُهت اون لحظه رو فراموش نکنم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 20:50


به من حق بده که وقت نبودت به بی‌معرفتی‌ت و جای خالی‌ت فکر کنم. انتظار که نداری به کارهای خوبی که برام کردی، خاطرات خوبی که کنارت داشتم، حال خوبی که کنارت تجربه کردم فکر کنم، درحالی که خوب می‌دونی چقدر می‌تونم دلتنگت باشم و از نبودت درد بکشم. تمرینی هم اگر در نبودت بکنم تمرین نفرته اما این هم خوب بدون که نفرت شکل دیگه‌ای از دوست‌داشتنه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 20:38


هرچیزی رو فراموش کنم، اون‌جایی که دستم رو رها کردی و پشتم رو خالی کردی رو هرگز فراموش نمی‌کنم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

10 Nov, 20:20


امان از وقت‌هایی که از دلسردی زیاد دچار یاس فلسفی می‌شی. اون موقع دیگه تمام وجودت یخ می‌زنه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 11:00


آزادی هر جوری دلت خواست در موردم فکر کنی اما بی‌جا می‌کنی هر فکر سخیفی که به ذهن‌ت اومد رو بهم نسبت بدی.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 10:48


تف توی حقیقتی که برای دیده‌شدن‌ش، قلبت باید بشکنه یا ترک برداره.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 09:56


🌧🪟

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 09:55


تونل‌ها میگن همیشه یه راه هست؛
حتی در دلِ سنگ

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 09:51


من ندانستم معنی هرگز را، تو چرا کروسان‌شکلاتی نخریدی دیگر؟

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 09:24


من برای این زندگی بیش از اندازه صبور و ساکتم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 08:49


چرا اینایی که آهنگ ایرانی گوش نمیدن، فیلم ایرانی نمیبینن، فکر میکنن باکلاسن؟

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 08:35


دیشب بهش گفتم: "یک قبیله دارن برات توی دلم گریه می‌کنن."

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 08:25


کلمات بعضی‌ها آغوشه، بدون این‌که حتی ذره‌ای لمس‌ت کنن.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 08:23


هنوزم اون دنیای قشنگ از تو توی دلم هست، فقط از نگاه همه مخفی‌ش کردم، حتی از نگاه تو.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 08:19


"خاک گلدون کسی باشید که وقتی به آسمون رسید بدونه ریشه‌اش کجا بوده."

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 08:17


تفاوت لودگی و کمدی

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 07:57


افکار منفی میان و میرن ، تو براشون چای دم نکن ..

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 07:56


به تو برمیگردم. بعد از مرگ، در لباسی دیگر و در جهانی دیگر. دوباره تو را دوست خواهم داشت.

Namotavari

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 07:55


بی‌جا نیست که دنیای واقعی رو بیش‌تر از دنیای مجازی دوست دارم. اون اعتماد و اون امن‌بودنی که توی دنیای واقعی بدستش میاری، خیلی شیرین‌تر از چیزیه که توی‌ دنیای مجازی از آدم‌ها می‌شنوی‌ش.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 07:36


[وقتی آدمای اشتباه زندگیتو حذف می‌کنی تازه می‌فهمی چقدر کافی‌ای، چقدر با خودت آرامش داری و چقدر از سر همشون زیاد بودی،
تازه میفهمی هیچوقت هیچ‌چیزی به هیچکس بدهکار نبودی و نیستی.]

مَرد سان‌فرانسیسکویی

08 Nov, 07:21


اونجایی که چشم می‌ره، می‌رسه به یک نقطه‌ای و سریع‌تر از رفت همون مسیر رو برمی‌گرده، یعنی چیزی توی این دل هست که نباید دوباره هیچ‌وقت بیدار بشه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

07 Nov, 22:23


حواسم به حواست هست. حتی وقتی حواسم نیست یا حواست نیست.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

07 Nov, 21:50


دلم به رفتن نبود اما رفتم. جالی خالی‌ام بیش از اندازه پُر بود. به دلخواه هم پُر بود. و من توان این رقابت را نداشتم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 12:32


ایده‌ی استایل با پالتوی قهوه‌ای.

@outfit_inspo

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 09:47


گفت چرا ساکتی؟
من: چون گفت‌وگوهاتون ملال آور، مبتذل و آشفته‌س؛ نه شنیدن بلدید نه حرف زدن. حتی دایره واژگانتون محدود و جمله‌بندی‌هاتون غلطه. نه درست گوش می‌دین، نه درست می‌فهمین و نه موقع حرف زدن معلومه چی می‌گین.
اینا البته از ذهنم گذشت.
گفتم: از فرمایشات عزیزان استفاده می‌کنیم.



وجودگرا

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 08:29


هیچ‌وقت مثل وقت‌هایی که از یک مصاحبه کاری ناموفق میام بیرون احساس ناکافی‌بودن نمی‌کنم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 08:06


نفرت، بهم انگیزه می‌ده.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 06:48


ببخشید ولی مردم حق داشتن قدیما خورشید می‌پرستیدن. نور خورشید امید به زندگی رو تو دل‌ آدم می‌کاره.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 06:48


تا حالا دیدی کسی از سرما یا گرمای زیاد خوشش بیاد؟ در نتیجه، معتدل باش فرزندم، معتدل‌.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 06:47


قبول دارم اصرارکردن برای نگه‌داشتن کسی بی‌فایده‌ست و نباید انجام‌ش داد اما اصرار یعنی تلاش بیش از حد. حداقل باید تلاش‌تون رو برای نگه‌داشتن یک رابطه بکنید. این‌که صرفا بدون هیچ تلاشی مسیر رو برای طرف باز بذارید تا بره، این دیگه اسمش رابطه‌ نیست، خود سینماست.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 06:37


موندم چرا اکثرا آدم‌ها وقتی به یک جایگاهی می‌رسن گذشته‌شون رو فراموش می‌کنن! تو هنوزم همون آدمی، فقط الآن چیز یا چیزهایی داری که می‌تونی روی اون آدم سرپوش بذاری. و فراموش نکن کسی که گذشته‌اش رو فراموش می‌کنه، دیر یا زود مسیرشم گم می‌کنه. چون دیگه حتی به جای اول‌شم نمی‌تونه برگرده.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 06:24


هر وقت فکر کردی چون چیزیو به دست آوردی دیگه لازم نیست واسه نگه داشتنش تلاش کنی همونجاست که از دستش دادی.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

06 Nov, 04:34


یه اشتباه کوچیک تو رو تعریف نمیکنه ولی واکنشی که بهش نشون میدی چیزای زیادی درباره‌ی خودت بهت میگه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

05 Nov, 21:29


خیلی جالبه ولی اصلا حوصله‌ی خوابیدن ندارم. از امشب توقع داشتم دو سه‌ساعت بیش‌تر طول بکشه. اصلا برای پایان امشب آماده نیستم و اگر نخوام زودتر بخوابم از کلاس فردا صبحم جا می‌مونم. نمی‌کشم واقعا.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

05 Nov, 19:51


خداوکیلی من هنوز موچی رو موچین می‌خونم، شما چطوری این‌قدر باهاش خاطره دارید؟

مَرد سان‌فرانسیسکویی

05 Nov, 18:45


چرا همش می‌گید اگر دوستم داشت نمی‌رفت؟ پس شما چیکاره‌اید اینجا؟ شما هم اگر دوستش داشتید نمی‌ذاشتید بره. رابطه یک اتفاق دوطرفه‌ست، نه این‌که یک‌نفر بره، اون یکی رفتن‌ش رو تماشا کنه. لطفا رابطه رو با سینما اشتباه نگیرید.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

05 Nov, 18:43


این دیگه هنر نیست، خود جادوئه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

05 Nov, 17:41


این ترم دوتا ارائه دارم. یکی درس هوش مصنوعیه که باید در خصوص "کاربردهای هوش مصنوعی در امنیت سایبری" ریسرچ تخصصی انجام بدم و دومی‌شم آزمایشگاه هوش مصنوعیه که باید در خصوص "الگوریتم کلونی زنبور عسل" پاورپوینت آماده کنم و ارائه بدم. و واقعا این همه فشار فکری رو برنمی‌تابم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

05 Nov, 17:33


سه‌شنبه‌ها به این خاطر که چهارشنبه‌ها کلاس نظریه زبان‌ دارم زود تعطیل می‌کنم. واقعا یکی از پُراسترس‌ترین روزهای این ترممه. ترم پیش دوشنبه‌ها بابت دیفرانسیل استرس داشتم، این ترم همون حس‌وحال رو با نظریه زبان دارم تجربه می‌کنم. البته به شدت دیفرانسیل نیست ولی خب اینم کم از اون نداره. وقتی درس رو می‌خونی به سادگی جمع دوتا عدده، ولی وقتی با مسائل‌ش رو‌به‌رو می‌شی رسما سنکوپ می‌کنی. خدا به دادم برسه. زورم رو دارم می‌زنم، واقعا خودش هوامو داشته باشه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

05 Nov, 17:22


من پذیرفتم
ولی باز هم صد دفعه بابتش گریه کردم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

05 Nov, 14:00


میدونستی یک شخصیت آکادمیک به #فاند میرسه؟

درسته میگیم برای اپلای نمره ی زبان، معدل، مقالات و کارهای پژوهشی و علمی خیلی مهمه اما باید اینم بدونی که اگر گپ تحصیلی داری یا نقطه ضعفی مثل معدل پایین تو رزومه ات هست هنوز هم میتونی شانس برای گرفتن فاند داشته باشی.


اگر بخوام واضح تر بگم، بعنوان یک دانشجوی دکترا که دنبال فانده باید خودت رو یک پژوهشگر مشتاق و علاقه مند به ریسرچ نشون بدی. همیشه اینو بدون که کمیته ی پذیرش کل بکگراندت رو در نظر میگیره و اگر این حس علاقه به پژوهش تو کارهای گذشته ات وجود داشته باشه دیگه کاری به نقاط ضعفت نداره.

حالا این کل بکگراند شامل مدارک نوشتاری مثل انگيزه نامه، رزومه، توصیه نامه های قوی میشه و از یک طرف هم شرکت در کنفرانسها و مجامع علمی، کارهای داوطلبانه و کار مرتبط به رشته میشه. یعنی برآیند تمام این موارد میشه شخصیت آکادمیک شما و در نهایت تاثیرش روی استاد و کمیته پذیرش.


کوتاه بگم، از خودت یک دانشجوی پژوهشگر بساز و سعی کن خوب پرزنتش کنی.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 20:26


تایپ‌ INTJ به عنوان استایل‌

- استایل گیکی

(گیک: کسی که علاقه‌ی شدیدی به کامپیوترا و حرف زدن ازشون داره.)

―――———―――———――
ᚚ @MBTISUB . #INTJ

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 19:56


این چندروز درگیر نوشتن یک برنامه‌ی ساده‌ بودم. یک چالش نسبتا سنگین که در عین سادگی ظاهری نرم‌افزار، حسابی داشته‌هام رو به چالش می‌کشید، در حدی که روزهای اول تصمیمم واقعا نمی‌دونستم می‌خوام چیکار کنم و با کلی تحقیق و پیگیری بالاخره تونستم یک شکل کلی ازش به ذهن بسپارم و درنهایت پیاده‌سازی‌‌هاش رو انجام بدم. امروز نشستم یک دستی به کدش کشیدم و حسابی تر و تمیزش کردم. البته از دیدگاه استاندارد کد تمیز شاید خیلی هنوز جای کار داشته باشه، اما از دید شعور خودم خیلی چیز حقی شده، در حدی که از دیدنش سیر نمی‌شم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 14:01


اگه تو بهشت پاییز نداشته باشیم چی؟

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 13:52


یحتمل ما کافی نبودیم، آب کرفس بودیم. چطور ممکنه کافی باشیم و احساس آب‌کرفس‌بودن کنیم؟

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 13:43


هم‌آهنگ؛ چون هم‌آهنگ که باشی زندگی به‌ساز دونفرتان است.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 11:38


هماهنگ یا هم‌آهنگ؟ کدوم‌ش دلته؟

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 11:32


می‌گفت: "با طبیعت نمی‌شه مقابله کرد اما می‌شه کنترلشون کرد."

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 10:34


طیف علاقه‌ی من اینشکلیه که بعد یه مدت علایق طرف مقابل در من رخنه می‌کنه، حتی اگه علایقش سلیقه‌ی من نباشن.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 10:28


قبل از اینکه بتونی دنیا رو تغییر بدی، باید اینو درک کنی که تو خودت هم جزئی از اون هستی.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 10:27


نوشته بود: "توی گاوبازی، جایزه‌ی اول به کسی تعلق می‌گیره که بهترین جاخالی رو به حمله‌ی گاو بده نه اینکه باهاش درگیر بشه. با گاوهای زندگی‌تون درگیر نشین."

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 09:11


بله.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 05:43


کی می‌خوای متوجه بشی که نود درصد مسائلی که ازشون وحشت داری، هرگز قرار نیست اتفاق بیفتن؟

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 03:51


من تو رو خیلی «مراقبت کن از خودت.»

مَرد سان‌فرانسیسکویی

03 Nov, 03:29


تغییر خیلی از آدم‌هارو بعد رشدشون دیدم. بخصوص که خودم خیلی‌وقت‌ها باعث رشدشون بودم. این فقط محدود به کانال‌نویسی نمی‌شه، حتی قبل از ورودم به کانال‌نویسی. سخته ببینی کسی که این‌قدر بهش نزدیک بودی، این‌قدر ازت دور شده و فاصله گرفته.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 22:14


تا همین بیست‌دقیقه پیش داشتم برای میان‌ترم مهندسی نرم‌افزار فردا می‌خوندم. رفتم یک دوش آب‌گرم گرفتم بدنم شل کنه بتونم توی همین تایم باقی‌مونده کمی بخوابم. صبح هم قبل شش باید بیدار شم کم‌کم آماده شم برم برای دانشگاه. فردا روز سختی در پیش دارم. خدا بخیر بگذرونه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 17:47


12آبان "تیرماه سیزده‌‌شو" «لال شو» ، یک جشن باستانی و‌کهن در مازندران است.

تو این شب، خانواده‌ها دور هم جمع میشن و جوونا هم چند ترکه‌ «چوب» بلند با کیسه‌ای که به انتهاش بسته شده به در خونه‌ها میرن و با سر و صدا و کوبیدن چوب به در خونه‌ها و لال‌بازی و خوندن شعر معروفش، از صاحب خونه تقاضای هدیه میکنن و صاحب خونه بهشون پول، میوه و شیرینی میده همچنین مازندرانی‌ها، اومدن لال به خونه‌شون رو به فال نیک میگیرن و باور دارن که «لال» هر کس رو بزنه تا سال دیگه لال نمیشود.
در ایران بیش از ۲۳۰۰۰۰میراث فرهنگی ناملموس وجود دارد.
_دکتررضاعسگری(فریدون)

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 15:15


حق به معنای واقعی کلمه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 14:48


می‌خواستم باشم تا دلیل حال خوبت باشم اما چه کنم که بودنم حال بدتو بدتر کرد.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 13:29


از یک لیوان شکسته انتظار نداشته باش سریع از دل و روحش دربیاد، چون عذرخواهی تو چیزی رو به عقب برنمی‌گردونه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 11:23


روانشناسی می‌گفت یه‌ حقیقتی وجود داره که شما آدم خوبه ی داستان نیستید، چون زخمی که خوردید رو یادتونه ولی ضربه‌هایی که زدین رو یادتون میره‌.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 09:33


یک‌جوری توی خلسه راه می‌رم که اصلا متوجه‌ی گذران مسیر نمی‌شم. به خودم میام می‌بینم یک‌جایی از این شهرم. حتی اگر مسیری رو اشتباهم برم متوجه نمی‌شم. وقتی می‌فهمم که خیلی دیره. شایدم خیلی دور.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 09:22


"تو ایران به بچه‌هایی که تروما دارن میگن: ماشالا خیلی بیشتر از سن خودش میفهمه."

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 06:43


پناهگاه؛

مَرد سان‌فرانسیسکویی

02 Nov, 06:37


دروغ نگم احساس می‌کنم یک‌نفر با تفنگ ساچمه‌ای شلیک‌کرده تو دلم. به طور همزمان درد رو از هزارجاش احساس می‌کنم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

01 Nov, 21:53


هر حس و حالی که نیمه شب به بعد داری، منم همینطور.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

01 Nov, 08:47


توی کتاب‌خانه ی نیمه شب میگه :
اگر میفهمیدیم هیچ شیوه ی زندگی نیست که بتونه مارو در برابر غم ایمن کنه،همه چیز خیلی ساده تر میشد. فقط باید بفهمیم غم هم در عمل بخشی از ذات شادیه.....

مَرد سان‌فرانسیسکویی

01 Nov, 08:40


یه کار خیلی اشتباهی که قبلاً انجام می‌دادم این بود که برای پاورپوینت خودم تمپلیت می‌ساختم و کلی برای پیدا کردن عکس‌های تمپلیت وقت می‌ذاشتم در حالی که یکسری سایت هست که تمپلیت آماده دارن و تعدادی‌شون رایگان هستند از جمله این سایت: https://www.free-powerpoint-templates-design.com/

مَرد سان‌فرانسیسکویی

01 Nov, 08:37


کاش میشد به مغز حالی کرد صبح جمعه چهار پنج ساعت دیرتر هم بیدار بشه مشکلی نداره

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 21:15


- سخت گریه‌ای؟
‌- سخت‌گریه یعنی کسی که دیر گریه‌ش می‌گیره ولی اگه بگیره دیگه دست‌بردار نیست؟
- ولی‌ش بستگی به این داره چقدر دلت پُر باشه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 20:57


کاش ذهنم می‌فهمید بعضی آدم‌ها میان که برن. کاش قلبم این‌قدر برای تک‌تک آدم‌های رفته غصه نمی‌خورد.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 20:41


شاید من خیلی خودخواه باشم اما وقتی ببینم اون ذوقی که می‌خوام توی چشم‌هاش نیست، می‌برمش دَم همون چشمه‌ای که ازش گرفتم‌ش رهاش می‌کنم. شاید پیش خودم بگم اگر سهم من بود برمی‌گرده، اما اون برنمی‌گرده، اینو از سوی چشم‌هاش فهمیدم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 19:53


یک‌جوری خسته‌ام که احساس می‌کنم له شده‌ام اومده توی رختخواب. امشب خسته‌ام، اما دیشب دلشکسته‌ بودم. کدی که امروز می‌خواستم بزنم رو دیشب می‌خواستم تموم‌ش کنم اما دیشب با ناتوانی‌هام روبه‌رو شدم و در نهایت ناکام موندم. وقتی اومدم توی رختخواب واقعا دل و دماغشو نداشتم، پس یک موزیک غمگین گذاشتم و آروم کنارش گریه کردم. دیشب فکرش رو نمی‌کردم حالا حالاها دلم بخواد برم سر وقتش، اما صبح که بیدار شدم کمر همت بستم و بالاخره تمومش کردم. خیلی جای کار و بهتر شدن داره اما همین‌که کار می‌کنه واقعا خوشحالم می‌کنه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 16:06


راستشو بخوای دلم رنجید. خندیدم و گذشتم و دَم نزدم چون حس نمی‌کردم رنجیدن دلم برات مهم باشه. حتی وقتی وانمود می‌کردی خیلی برات مهمه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 13:00


گفت همین‌ جوری وایسا.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 11:20


احساس می‌کنم غم و شادی ظرفیت داره. امروز که ظرفیت شادی‌تو مصرف کردی، فردا غم پشت دَر انتظارتو می‌کشه. حداقل‌ش اینه که روزهایی که شادید حالش رو ببرید تا برای گذران غم تحمل‌ش رو داشته باشید. رقص رو هم توی روزهای شادی فراموش نکنید.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 11:17


برگشت به عقب یا برگشت به جلو، مسئله این است.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

31 Oct, 09:30


آدمی چه عجیب و بیچاره است، افرادی دوستت داشتند و دارند و خواهند داشت، اما تو از اینکه یک نفر دوستت نداشت رنج میکشی!

[امیرمحمد عبداللهی]

مَرد سان‌فرانسیسکویی

30 Oct, 21:33


اون آدمی که با قلبتون صداش می‌زنید و یکهو از ناکجا آباد سر و کله‌اش پیدا می‌شه رو همیشه دوتا بیش‌تر دوست داشته باشید.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

30 Oct, 20:01


[ هرکس به اندازه‌ای که دوستت دارد تو را می‌بیند، تلاش بیهودی نکن. ]

نزار قبانی

مَرد سان‌فرانسیسکویی

30 Oct, 12:33


وقتی یک نفر میگه رژیمم و یا شیرینی نمی‌خورم به هیچ وجه اصرار به خوردن اون غذا یا شیرینی نکنید! چون همین تصمیم خودش سخت هست و مقاومت کردن در مقابلشون اراده‌ بالایی می‌خواد. این اصرار بیشتر باعث اذیت شدن فرد میشه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

30 Oct, 11:53


💬 چیزی که intj میگه: تنهایی انجامش نده
چیزی که منظورشه: دوست دارم تا با هم انجامش بدیم

مَرد سان‌فرانسیسکویی

30 Oct, 11:47


آها، امروز اینو می‌خواستم بگم که زندگی این‌قدر تکرار می‌کنه و این‌قدر بهت فشار میاره تا یاد بگیری، بعدش که خوب یاد گرفتی می‌زنه می‌کشتت. شاید خیلی منطقی به‌نظر نیاد اما زندگیه دیگه، کلا منطق نداره.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 15:03


[ و سلام بر آنان که زخم‌های ما را دیدند
و تبر به دست نگرفتند
که خم شدند و آن ها را بوسیدند! ]

الهه نوروزی

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 15:01


بهم گفت: "فارغ از نتیجه، از خودت راضی باش وقتی داری تلاشتو می‌کنی."

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 13:18


از آدمایی که تقصیرشون رو گردن می‌گیرن خوشم میاد. اینا معمولاً آدمای شجاع، منطقی و با‌شعوری هستن.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 13:16


اون کسی که بدون هیچ حرفی غیب‌ش می‌زنه قطعا به فکر برگشتم هست. یعنی بدون هیچ درگیری غیبش می‌زنه چون نمی‌خواد پل‌های پشت‌سرش رو خراب کنه. حالا شاید این برگشت هرگز اتفاق نیفته اما وقتی برگرده داستان‌های واقعی و ساختگی زیادی رو با خودش میاره تا بتونه دلتون رو دوباره بدست بیاره.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 13:09


«‏از اینکه باید بپذیرم زندگی همینیه که هست اصلا خوشم نمیاد.»

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 12:05


این‌قدر رفته از زندگی‌م دارم که دَم اون کسی که موند و ساخت گرم. بودن‌ها این‌قدر گاهی تکراری می‌شه که یادمون می‌ره بودن بعضی از افراد کنارمون واقعا موهبته. قدردان داشته‌هامون باشیم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 10:40


بابام همیشه می‌گفت ″باید نگاه کنی طرف مقابلت چقدر ظرفیتش رو داره؛ بعد بهش محبت کنی، باهاش شوخی کنی یا از درد قلبت براش بگی. نمی‌تونی با همه یه جور باشی. اگه ظرفِ آدمی کوچیک باشه، یا اون می‌شکنه، یا تو اسراف می‌شی.″

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 10:34


خیلی‌هارو بوسیدم و گذاشتم‌شون کنار. اگر به این جمله توجه کنید قدرتی توش نیست، همش استیصاله. حداقل این رو خوب می‌دونم آدم چیزی رو که عمیقا دوست نداره قبل رهاکردن‌ش نمی‌بوستش.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

25 Oct, 10:29


اگر یک‌روزی تموم شدی بدون این پایان تو نیست.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

24 Oct, 22:27


بهتره زودتر بخوابم تا از خستگی به گریه نیفتادم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

24 Oct, 22:22


گاهی‌وقت‌ها هم به خودم می‌گم: "شاید من به خیال خودم فکر می‌کنم که لیاقتش رو دارم، شاید هنوز مونده تا لیاقتش رو داشته باشم." نمی‌دونم. هرچی که هست من دست از تلاش نمی‌کشم. به قول هاروی دنت: "یا مثل یک قهرمان می‌میری، یا این‌قدر زنده می‌مونی تا ببینی تبدیل به یک تبهکار شدی."، و من به قسمت اول جمله بیش‌تر باور دارم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

24 Oct, 22:07


واقعا به هنرش حسودیم می‌شه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

24 Oct, 21:44


"بد گفتن" عوارض خودش رو داره؛ اما "بد فهمیده شدن" شکنجه‌ی واقعیه...

مَرد سان‌فرانسیسکویی

24 Oct, 21:44


رعدوبرق و میل به پیاده‌روی شبانه.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

24 Oct, 21:40


مامان باباشون رفتن محل. طبق معمول امشب خونه تنهام. پنجره به اندازه‌ی سه‌انگشت بازه. باد نسبتا خنکی داخل اتاق میاد و من روی تشک و زیر پتو جا خوش کردم. بارون نموری هم درحال باریدنه. بی‌جا نیست من پاییز رو این‌قدر دوست دارم. بارون آروم‌ش واقعا آرامشمه. پاییز واقعا من آدم شادتریم.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

24 Oct, 21:28


یک‌جوری از امروز خستم که خدا می‌دونه. کل روز داشتم رو کد برنامه‌نویسی نظریه زبان کار می‌کردم، همون کدی که اون سری با کمک هوش مصنوعی نوشتم‌ش. باید یک حالتی رو توی خروجی پیاده می‌کردم که اون‌طوری که دلم می‌خواست در نمی‌اومد. سر آخرم نتونستم عینا چیزی که می‌خواستم رو پیاده کنم اما تونستم نصف بیش‌تر مسیر رو پیش ببرم. حالا اگر منصف باشه برای همینم یک نیم‌چه نمره‌ای درنظر می‌گیره، اگر نباشه هم که دیگه هیچ، من دیگه نمی‌تونم. همینم رُس‌م کشیده شد تا پیاده کنم. برای امروز دیگه بس.

مَرد سان‌فرانسیسکویی

24 Oct, 14:05


ویدیوی یحیی سنوار و خانواده‌اش در تونل‌های غزه. ویدیوی اصلی و هوش‌مصنوعی کار شده. ترسناک نیست؟