اپیزود دوم هم منتشر شد، هفته ی بعد دوباره می بینمتون🍏
https://castbox.fm/vb/769540671
https://castbox.fm/vb/769540671
جادوگر شهر بُز
@bozwiz
جادوگر شهر بُز (Persian)
به کانال تلگرام جادوگر شهر بُز خوش آمدید! اگر علاقه‌مند به اخبار و رازهای جادویی شهر بز هستید، این کانال برای شماست. این کانال توسط کاربر bozwiz اداره میشود که علاقه‌مندان را به دنیای جالب و جذاب جادوی شهر بز معرفی میکند. جادوگر شهر بُز یک فضای شگفت‌انگیز است که با کمک این کانال، شما میتوانید اخبار به‌روز و داستان‌های جالب از این شهر را بشنوید و با دیگر طرفداران این دنیای جالب ارتباط برقرار کنید. اگر دوست دارید سفری به دنیای جادویی شهر بز داشته باشید، به کانال جادوگر شهر بُز ما بپیوندید و از محتوای متنوع و جذاب لذت ببرید.
جادوگر شهر بُز
09 Jan, 01:12
بچه ها اگر لینک براتون باز نمیشه، فیلتر شکنتون رو روشن کنید و حتما باید کست باکس رو دانلود کرده باشید❤️
جادوگر شهر بُز
08 Jan, 20:48
اگر دوست دارید داستان «چیشد جدا شدم» هایی که نیمه تموم موند رو از اول بشنوید، توی کست باکس دارم کاملش رو براتون می گم، حمایت شما قوت قلب من برای ادامه ی مسیره❤️
https://castbox.fm/vb/769539999
https://castbox.fm/vb/769539999
جادوگر شهر بُز
05 Jan, 15:04
شکوه تو داستانش درمورد چیپس و پنیر گفته بود و من از اون موقع کمین کرده بودم واسه چیپس و پنیر. امروز رفتم یه پاتیل چیپس و پنیر خوردم
جادوگر شهر بُز
03 Jan, 09:21
اضطراب اینجوریه که عزیزم خواهش میکنم یک‌لحظه دست از این خودتخریبی بردار تا برات توضیح بدم، اصلا اتفاقی نیوفتاده، هنوز چیزی نشده. آروم بگیر.
جادوگر شهر بُز
29 Dec, 10:23
بابا گفت «خودت‌رو حیف نکنی» احساس کردم این عمیق‌ترین جمله‌ای بود که تو طول این دو/سه‌سال شنیدم، دلم نیومد بگم دقیقا دارم همین‌کار رو میکنم بابا.
جادوگر شهر بُز
28 Dec, 16:43
اون قسمتی از وجودم که مدارا رو انتخاب میکرد از بین رفته، دیگه نمیتونم هر طور شده آدمها رو کنار خودم نگه دارم...
جادوگر شهر بُز
28 Dec, 12:39
مسئله اینجاست که اگه انسانی از چشم بی‌افته هرکاری کنه رنگ و بوی گذشته برنمیگرده، قلبش‌رو هم بگذاره کف دست‌هاش بگه خدمت شما، فایده‌ای نداره. ناراحت کننده‌ست اما فایده‌ای نداره.
جادوگر شهر بُز
26 Dec, 14:15
پریود هربار یک‌جور میپره وسط زندگیت و میگه اگه تا اینجا خوب گریه نکردی و دردی نداشتی، اشکالی نداره عزیزم، خودم کاری میکنم نتونی نفس بکشی، خیالت راحت.
جادوگر شهر بُز
24 Dec, 18:05
دوستان من چند روزی سرما خوردگی شدید گرفتم انرژی حیاتم به کل رفت،به محض اینکه بهتر بشم پی وی همتون میام و سوالاتونو جواب می دم.
با عشق شرمنده تک تکتونم❤️
با عشق شرمنده تک تکتونم❤️
جادوگر شهر بُز
21 Dec, 22:13
بزرگسالی هربار تعریف جدیدی از روابط و دوستی‌‌‌ها بهت میده، مثلا یک‌سری انسان‌ها فقط برای لحظه‌های خوبن، یک‌سری برای سفر، یک‌سری صرفا برای کار، یک یا نهایت‌دونفر برای تمام لحظاتت، که گاهی دلت نمیاد براشون از غمت بگی.
جادوگر شهر بُز
20 Dec, 09:43
یه بارم باید به حافظ بگم: ببین خواجه! هیچ توجیهی نداره وقتی «سرو چمان‌ت» میل چمن نمی‌کنه، تو باز «دل و دین را همه دربازی و توفیر کنی»
جادوگر شهر بُز
18 Dec, 11:34
احساسات و تاثیرشون روی بدن خیلی عجیبن. گاهی یک‌کلمه، اسم، موسیقی، درونی ترین غمت‌رو میاره جلوی چشمت، اونجاست که متوجه میشی نمی‌تونی فرار کنی و کنارش بزنی، هیچ وقت نتونستی.
جادوگر شهر بُز
17 Dec, 13:13
امروز به معنای واقعی کلمه باستَنم قندیل بست، یعنی قشنگ تشکیل شدن لایه‌ی نازکی از یخ رو روی دنبالچه‌م حس کردم
نمیدونم چطور انسان‌ها عاشق سرما و زمستونن، الان خوبه که انگشت‌هامون از سرما یخ میزنه؟ آره انسان‌های ناسپاس؟
نمیدونم چطور انسان‌ها عاشق سرما و زمستونن، الان خوبه که انگشت‌هامون از سرما یخ میزنه؟ آره انسان‌های ناسپاس؟
جادوگر شهر بُز
18 Nov, 10:15
امید جان دوباره حماسه آفرید!
یه قرصی که ضد افسردگیه و هیییچ جا پیدا نکردم رو برام جورید.
ازین پس دوباره دلقک بازیام شروع میشه.
یه قرصی که ضد افسردگیه و هیییچ جا پیدا نکردم رو برام جورید.
ازین پس دوباره دلقک بازیام شروع میشه.
جادوگر شهر بُز
17 Nov, 21:33
واقعا باید از شرکت فیروز تشکر کنم بابت رایحه بسیار عالی ای که برای پروداکت ژل بهداشتی بانوانشون در نظر گرفتن،
این دقیقا بوی ادکلنیه که من بعنوان کادوی اولین روز مادر برای مادرشوهرِ سابقم گرفتم.
و هربار با استعمالش تا مغز استخوان شاد میشم چون مفهوم تو به واجاینامی برام کاملا مجسم میشه :))))
این دقیقا بوی ادکلنیه که من بعنوان کادوی اولین روز مادر برای مادرشوهرِ سابقم گرفتم.
و هربار با استعمالش تا مغز استخوان شاد میشم چون مفهوم تو به واجاینامی برام کاملا مجسم میشه :))))
جادوگر شهر بُز
17 Nov, 21:22
من تو خیابون که تنها راه میرم همش منتظرم آدم پشت سریم خیلی رندوم دست بندازه دور گردنم و گردنم رو بشکنه بعدش به مسیرش ادامه بده هر روز واقعا و در هر لحظه.
جادوگر شهر بُز
17 Nov, 13:54
کسی که چایی رو بدون قند یا کیک یا هرچیز دیگه ای میخوره یک tea lover واقعیه و این قابلیت از توانایی اکثریت خارجه.
جادوگر شهر بُز
16 Nov, 12:15
🔹نمایندگان مجلس زلاندنو با رقص محلی به یک طرح مجلس اعتراض کردند!
*OPT*
@OfficialPersianTwitter
*OPT*
@OfficialPersianTwitter
جادوگر شهر بُز
14 Nov, 13:38
امیدوارم یه پزشک هم این مورد رو تایید کنه ولی بدن ما بسیار هوشمنده، اگر با بدنمون در ارتباط باشیم خیلی زود می تونیم سرنخ ها و پیامهایی که بهمون می ده رو رمز گشایی کنیم و صدها پله از بقیه جلو باشیم.
در خصوص روابط؛ رابطه نباید مارو بیمار کنه، هر نوع ارتباطی رو عرض می کنم از ارتباطات کاری گرفته تا دوستی و ازدواج.
اگر وقتی با کسی در ارتباط هستید حالتون بد شد این یه آلارمه!
ترسِ از دست دادن،بیماری های موقتیِ پشت سر هم.مثلا دل درد،حالت تهوع،تب و لرز،دائما از خواب پریدن،خوابهای آشفته و حتی خارش!
به این هشدار ها بی توجهی نکنید و از کنارشون ساده نگذرید.
#ریش_های_سفیدم
در خصوص روابط؛ رابطه نباید مارو بیمار کنه، هر نوع ارتباطی رو عرض می کنم از ارتباطات کاری گرفته تا دوستی و ازدواج.
اگر وقتی با کسی در ارتباط هستید حالتون بد شد این یه آلارمه!
ترسِ از دست دادن،بیماری های موقتیِ پشت سر هم.مثلا دل درد،حالت تهوع،تب و لرز،دائما از خواب پریدن،خوابهای آشفته و حتی خارش!
به این هشدار ها بی توجهی نکنید و از کنارشون ساده نگذرید.
#ریش_های_سفیدم
جادوگر شهر بُز
12 Nov, 10:09
یه همکاری داشتم خیلی پسر جالبی بود، از اینا که همیشه باعث دوستی بین تیم میشد و غالبا خوش برخورد بود، روزی نودتا تماس باهاش می گرفتم سوال می پرسیدم ولی هیچ وقت نمی گفت داری مزاحمم میشی، فازش این بود که هرکی ازم سوال می پرسه من دارم به پیشرفتش کمک می کنم.
من معمولا واسه ابراز علاقه و یا تشکر از آدمها کاراکترِ فیلمی شون رو ناخودآگاه پیدا می کنم و بهشون می گم.
یه بار بهش گفتم راستی شما تِد لَسو رو دیدین؟
گفت نه، اصلا زیاد فیلم نمی بینم-گفتم اگر یه زمانی حال داشتی این سریال رو ببین، خیلی شبیه به تد لسو هستی، اینکه تیم وورک برات انقدر مهمه و از هیچی دریغ نمی کنی.
به یه هفته نکشید سر ناهار دیدم داره به رییس شرکت با یه حالت فخر فروشانه ای می گه:آره، من دقیقا تد لسو رو برای الگو برداری از تیم وورکش می بینم.
نمی دونم چرا ناراحت شدم،امیدوار بودم از من بعنوان معرفی کننده یاد کنه.
بعدش باخودم گفتم، تد لسوی واقعی هم ممکنه یه وقتایی دلش بخواد ایده ها و حرف های دیگران رو بدزده که به چشم بیاد.
#خاطرات_و_خطرات
من معمولا واسه ابراز علاقه و یا تشکر از آدمها کاراکترِ فیلمی شون رو ناخودآگاه پیدا می کنم و بهشون می گم.
یه بار بهش گفتم راستی شما تِد لَسو رو دیدین؟
گفت نه، اصلا زیاد فیلم نمی بینم-گفتم اگر یه زمانی حال داشتی این سریال رو ببین، خیلی شبیه به تد لسو هستی، اینکه تیم وورک برات انقدر مهمه و از هیچی دریغ نمی کنی.
به یه هفته نکشید سر ناهار دیدم داره به رییس شرکت با یه حالت فخر فروشانه ای می گه:آره، من دقیقا تد لسو رو برای الگو برداری از تیم وورکش می بینم.
نمی دونم چرا ناراحت شدم،امیدوار بودم از من بعنوان معرفی کننده یاد کنه.
بعدش باخودم گفتم، تد لسوی واقعی هم ممکنه یه وقتایی دلش بخواد ایده ها و حرف های دیگران رو بدزده که به چشم بیاد.
#خاطرات_و_خطرات
جادوگر شهر بُز
10 Nov, 10:04
اومدم قبرستان شیخان، کنار حرم مطهر
مثل پیرزنا دوستِ مسجدی پیدا کردم:))
تازه با یه پیرزن هم دوست شدم.
مثل پیرزنا دوستِ مسجدی پیدا کردم:))
تازه با یه پیرزن هم دوست شدم.
جادوگر شهر بُز
09 Nov, 23:24
مادلتنگ خود آدمها نمی‌شیم، دلتنگ حال و هوایی می‌شیم که حضورشونو در ما زنده میکرد.
جادوگر شهر بُز
09 Nov, 11:22
من رو به‌عنوان همراه مریض استخدام کنید واقعا توش خوبم. خدمات شامل نگهداری و مراقبت از بیمار، بدوبدو و شکار انواع نوبت‌های درمانی و هماهنگی ویزیت‌ها، تأمین و خرید دارو + سرویس ایاب و ذهاب.
جادوگر شهر بُز
08 Nov, 11:18
یه منظوری دارم که رسوندنش سخته و چون بابتش بهم پول نمی‌دید سعی نمی‌کنم بگم.
جادوگر شهر بُز
07 Nov, 09:37
تراپیستم بنده‌خدا وقتی میگم تصمیم دارم فلان کارو کنم هیچی نمیتونه بگه و اینطوری میشه که بمبستیک ساید آی کریمینال آفنسیو ساید آی
آخر جلسه بهش گفتم یه جوری نگاهم می‌کنی انگار میخوای بگی برو کارتو بکن دو هفته دیگه می‌بینمت. خندید بعد گلوشو صاف کرد گفت البته این برداشت توئه.
آخر جلسه بهش گفتم یه جوری نگاهم می‌کنی انگار میخوای بگی برو کارتو بکن دو هفته دیگه می‌بینمت. خندید بعد گلوشو صاف کرد گفت البته این برداشت توئه.
جادوگر شهر بُز
06 Nov, 14:20
گفتم خیلی از تماشای مردها حین آتیش درست کردن خوشم میاد.
گفت با یه لر یا بختیاری وارد رابطه شو.
گفتم هردوشو تست کردم و نوموخوام، ترک میخوام، ترک!
گفت با یه لر یا بختیاری وارد رابطه شو.
گفتم هردوشو تست کردم و نوموخوام، ترک میخوام، ترک!
جادوگر شهر بُز
06 Nov, 07:10
یه مشاورِ اچ آری بود توی یکی از کارهای سابقم، هر هفته جمعمون می کرد خلاصه ی پادکست های بی پلاس رو برامون بعنوان توسعه ی فردی تعریف می کرد اینجوری که نه خودم بهش رسیدم،طوری که حتی لحن حرف زدنشم شبیه علی بندری شده بود.
دوست دارم اگه اینجا رو می خونه بهش بگم:تو اصلا فردیتت چیه که توسعه‌شم میخوای بدی؟توسعه ی چه فردی آخه عزیزِ من؟
دوست دارم اگه اینجا رو می خونه بهش بگم:تو اصلا فردیتت چیه که توسعه‌شم میخوای بدی؟توسعه ی چه فردی آخه عزیزِ من؟
جادوگر شهر بُز
05 Nov, 11:06
اومدیم با دوستم از توی پارک رد بشیم، بهش گفتم من پنج سال پیش یکبار با دوست داداشم دیت کردم و حس کردم یارو خیلی تو پارکا وله؛ دیگه جوابشو ندادم. بعد دیدم یارو همونجا رو نیمکت نشسته بهش سلام کردم.
حالا کلا اگر سرتون درد نمی‌کنه و مرض ندارید با دوست برادرتون دیت نکنید.
حالا کلا اگر سرتون درد نمی‌کنه و مرض ندارید با دوست برادرتون دیت نکنید.
جادوگر شهر بُز
04 Nov, 15:40
آقا این هوش مصنوعی عالیه. ساعت‌ها سرگرمش میشی =)))))
براش توضیح میدی چی میخوای و در ثانیه برات موزیکشو میسازه! دو مدل میسازه. دوسش نداشتی؟ توضیحات رو تغییر میدی، بازم میسازه. حتی بهش اسم و مشخصات ظاهری طرف هم میتونی بگی =)))
از فارسی پشتیبانی میکنه و اگه یکم بهش ور بری، واقعا یه موزیک قوی بهت میده. برای منت‌کشی، لاس‌زدن، تبریک تولد و تولید هر محتوایی فوق‌العاده‌ست.
Suno.com
#شاید_به_کارتون_اومد
براش توضیح میدی چی میخوای و در ثانیه برات موزیکشو میسازه! دو مدل میسازه. دوسش نداشتی؟ توضیحات رو تغییر میدی، بازم میسازه. حتی بهش اسم و مشخصات ظاهری طرف هم میتونی بگی =)))
از فارسی پشتیبانی میکنه و اگه یکم بهش ور بری، واقعا یه موزیک قوی بهت میده. برای منت‌کشی، لاس‌زدن، تبریک تولد و تولید هر محتوایی فوق‌العاده‌ست.
Suno.com
#شاید_به_کارتون_اومد
جادوگر شهر بُز
04 Nov, 14:05
یه‌سری اتفاق‌ها هم هست که اشکالی نداره اتفاق افتاده ولی اشکال داره که گفته شده. اصلا تعریف کردنش در شأن بنده نبود.
جادوگر شهر بُز
04 Nov, 05:49
سلام، صبح بخیر
امروز بابت سلامتیتون خداروشکر کردید یا هنوزم از عالم و آدم طلبکارید قدرنشناس‌هایی که سیچوئیشن‌شیپ چشماتون رو کور کرده؟
امروز بابت سلامتیتون خداروشکر کردید یا هنوزم از عالم و آدم طلبکارید قدرنشناس‌هایی که سیچوئیشن‌شیپ چشماتون رو کور کرده؟
جادوگر شهر بُز
03 Nov, 15:13
یادمه همین چند سال پیش هودی رو با شلوار نمیشد بیرون پوشید. باید حتما یه چیزی هم روش میپوشیدی چون اگه کونت زیر لباس نبود، جنده بودی. الان بنظر دور و تخیلی و خنده‌دار میاد.
مردا نمیفهمن. هیچوقت زندگیش نکردن که حالا بخوان بفهمنش. که چه خون دلی ما خوردیم واسه به دوش کشیدن بدنامون.
مردا نمیفهمن. هیچوقت زندگیش نکردن که حالا بخوان بفهمنش. که چه خون دلی ما خوردیم واسه به دوش کشیدن بدنامون.
جادوگر شهر بُز
03 Nov, 07:18
واقعا آدم بدفاز مرگ منه. کسکش ذوق زندگی رو نداری برو بخواب تو قبر وقت مارو نگیر.اه‌اه.
جادوگر شهر بُز
25 Oct, 18:16
واقعا فکرشو نمی کردم اگه نباشم این همه آدم جویای حالم میشن:)
دستم درد گرفت انقدر پی وی جواب دادم.
ممنون از تک تکتون❤️🫂
دستم درد گرفت انقدر پی وی جواب دادم.
ممنون از تک تکتون❤️🫂
جادوگر شهر بُز
16 Oct, 12:13
یه نظریه کم‌طرفدارم هم اینه که once a cheater, always a cheater در روابط مختلف موضوعیت نداره.
یعنی شما احتمالا باید با کسی که بهتون خیانت کرد بهم بزنید ولی این که ملت میگن وای الان به تو خیانت کرد حتما به به بعدی هم خیانت میکنه رو قبول ندارم.این سیستم برای همون شخص ثابت کارایی داره، یعنی وقتی یه نفر به شما چیت میکنه، تا همیشه بهتون چیت میکنه.
ولی واسه نفر بعدی؟نه الزاما.
یعنی شما احتمالا باید با کسی که بهتون خیانت کرد بهم بزنید ولی این که ملت میگن وای الان به تو خیانت کرد حتما به به بعدی هم خیانت میکنه رو قبول ندارم.این سیستم برای همون شخص ثابت کارایی داره، یعنی وقتی یه نفر به شما چیت میکنه، تا همیشه بهتون چیت میکنه.
ولی واسه نفر بعدی؟نه الزاما.
جادوگر شهر بُز
15 Oct, 20:30
چندسال پیش، قبل از ازدواجم با پدرم رفته بودم یه کار پزشکی انجام بده.
اینکه دوبار وسطش پیچوندم رفتم سیگار بکشم به کنار.
بعدش قرار بود با چندتا از دوستام برم بیرون
و وقتی رسیدیم خونه، بچه ها دم در خونه توی ماشین منتظرم بودن.
از ماشینِ بابا پیاده شدم و سوار ماشینِ دوستم شدم.
دوستم گفت: نمیخواستی یه چند دقیقه لفتش بدی که بابات نبینه سوارِ ماشینِ ما شدی؟
گفتم:واه! نه. می دونست دیگه.
گفت: یعنی بابات ماشینمونو تعقیب نمی کنه؟
گفتم: بیکاره‌مگه؟
و بعد اونشب فهمیدم چه بابای خوبی دارم، چون داستان هایی از بچه های اون ماشین درموردِ شکاک بودنِ پدر هاشون شنیدم که کرک و پرم ریخت.
از خوندنِ دفتر خاطرات هاشون تا تعقیب و دائما چک کردنشون.
پدرِ من همیشه رفیقم بوده، اونقدر امن بوده که هیچ وقت نیاز نبوده که برای اینکه بفهمه توی سرم چی می گذره دفترچه هامو بخونه یا دنبالم راه بیفته.
خودم همیشه یه چایی ریختم یا شروع کردم به ماساژ دادنش و تعریف کردن از جیک و پوکِ روزم.
پدر من هیچ وقت نیاز نبوده تعقیبم کنه، چون به عقل من اعتماد داشته، به اینکه کاری نمی کنم که باخت بدم یا پولامو از دست بدم.
راستش کلا شاید توی این بیست و هشت سال دو سه بار دعوامون شده.
در تمام جریاناتِ طلاقم پدرم از روزی که تصمیممو بهش گفتم، روزی که رفتم دادخواست دادم، روزی که رفتم دفترِ وکیلم، شبی که توقیف اموال زدم، تک تک روزای دادگاهم، و حتی روز طلاقم کنارم بود،هیچ وقت نه تحقیرم کرد، نه سرزنشم کرد- اینجا بود که فهمیدم واقعا پدرم همیشه پدرِ خوبی بوده، جایی که باید کنارم می بوده بوده، جایی هم که باید خودم استقلالمو بدست میاوردم اجازه داده که مستقل باشم و زندگی رو یاد بگیرم.
کاش توی زندگی های بعدیمم پدرم، بازم پدرم باشه.
امروز تولد پدرمه و ازتون میخوام‌دعا کنید هیچ وقت از دستش ندم🤍
اینکه دوبار وسطش پیچوندم رفتم سیگار بکشم به کنار.
بعدش قرار بود با چندتا از دوستام برم بیرون
و وقتی رسیدیم خونه، بچه ها دم در خونه توی ماشین منتظرم بودن.
از ماشینِ بابا پیاده شدم و سوار ماشینِ دوستم شدم.
دوستم گفت: نمیخواستی یه چند دقیقه لفتش بدی که بابات نبینه سوارِ ماشینِ ما شدی؟
گفتم:واه! نه. می دونست دیگه.
گفت: یعنی بابات ماشینمونو تعقیب نمی کنه؟
گفتم: بیکاره‌مگه؟
و بعد اونشب فهمیدم چه بابای خوبی دارم، چون داستان هایی از بچه های اون ماشین درموردِ شکاک بودنِ پدر هاشون شنیدم که کرک و پرم ریخت.
از خوندنِ دفتر خاطرات هاشون تا تعقیب و دائما چک کردنشون.
پدرِ من همیشه رفیقم بوده، اونقدر امن بوده که هیچ وقت نیاز نبوده که برای اینکه بفهمه توی سرم چی می گذره دفترچه هامو بخونه یا دنبالم راه بیفته.
خودم همیشه یه چایی ریختم یا شروع کردم به ماساژ دادنش و تعریف کردن از جیک و پوکِ روزم.
پدر من هیچ وقت نیاز نبوده تعقیبم کنه، چون به عقل من اعتماد داشته، به اینکه کاری نمی کنم که باخت بدم یا پولامو از دست بدم.
راستش کلا شاید توی این بیست و هشت سال دو سه بار دعوامون شده.
در تمام جریاناتِ طلاقم پدرم از روزی که تصمیممو بهش گفتم، روزی که رفتم دادخواست دادم، روزی که رفتم دفترِ وکیلم، شبی که توقیف اموال زدم، تک تک روزای دادگاهم، و حتی روز طلاقم کنارم بود،هیچ وقت نه تحقیرم کرد، نه سرزنشم کرد- اینجا بود که فهمیدم واقعا پدرم همیشه پدرِ خوبی بوده، جایی که باید کنارم می بوده بوده، جایی هم که باید خودم استقلالمو بدست میاوردم اجازه داده که مستقل باشم و زندگی رو یاد بگیرم.
کاش توی زندگی های بعدیمم پدرم، بازم پدرم باشه.
امروز تولد پدرمه و ازتون میخوام‌دعا کنید هیچ وقت از دستش ندم🤍
جادوگر شهر بُز
14 Oct, 22:31
من تا بیست و هفت سالگی احساسِ زشت بودن نمی کردم.
یعنی حتی خیانت دیدن هم به این موضوع کمک نکرد،حتی اینکه تو دفترچه یادداشت یعقوبعلی خوندم از سیاهی زیر چشم هام متنفره هم اونقدر بنیانم رو زیر سوال نبرد و به کرمِ رفع تیرگیِ زیر چشم ختم شد.
یه شب با خواهرم و خواهرزاده ام داشتیم قدم می زدیم و یه پرایدِ داغون اومد کنارمون شروع کرد به لاس زدن- من انگشتِ حلقه امو بردم بالا و گفتم:داداش اینجا همه متاهلن، برو خدا روزیتو جلوتر حواله کنه.
پسره هم گفت نمی دونم چرا تو جمع دخترا اونی که قیافش از همه کیری تره جواب می ده.
تا اینجا اصلا ناراحت نشدم، مشخص بود طرف از اعماقِ پایین شهر، جایی که آمیب ها زیست می کنن اومده.
ولی چی نابودم کرد؟
اینکه خواهرم و خواهرزادم خندیدن...
و بعدش هم به چاقیم اشاره کردن.
بعدش من رژیمای سنگین گرفتم و میزم پر شد از لوازم آرایشی و کارم شد چرخ زدن تو پیجای مختلف برای یاد گرفتنِ کانتور کردن.بعدش یاد گرفتم موهامو سشوار کنم، دیگه هیچ جا با یه هودیِ ساده و شلوار کارگو نرفتم.دیگه نتونستم خودمو دوست داشته باشم.
لعنت به همخونی که روانت رو حتی در بزرگسالی نابود می کنه.
یعنی حتی خیانت دیدن هم به این موضوع کمک نکرد،حتی اینکه تو دفترچه یادداشت یعقوبعلی خوندم از سیاهی زیر چشم هام متنفره هم اونقدر بنیانم رو زیر سوال نبرد و به کرمِ رفع تیرگیِ زیر چشم ختم شد.
یه شب با خواهرم و خواهرزاده ام داشتیم قدم می زدیم و یه پرایدِ داغون اومد کنارمون شروع کرد به لاس زدن- من انگشتِ حلقه امو بردم بالا و گفتم:داداش اینجا همه متاهلن، برو خدا روزیتو جلوتر حواله کنه.
پسره هم گفت نمی دونم چرا تو جمع دخترا اونی که قیافش از همه کیری تره جواب می ده.
تا اینجا اصلا ناراحت نشدم، مشخص بود طرف از اعماقِ پایین شهر، جایی که آمیب ها زیست می کنن اومده.
ولی چی نابودم کرد؟
اینکه خواهرم و خواهرزادم خندیدن...
و بعدش هم به چاقیم اشاره کردن.
بعدش من رژیمای سنگین گرفتم و میزم پر شد از لوازم آرایشی و کارم شد چرخ زدن تو پیجای مختلف برای یاد گرفتنِ کانتور کردن.بعدش یاد گرفتم موهامو سشوار کنم، دیگه هیچ جا با یه هودیِ ساده و شلوار کارگو نرفتم.دیگه نتونستم خودمو دوست داشته باشم.
لعنت به همخونی که روانت رو حتی در بزرگسالی نابود می کنه.
جادوگر شهر بُز
14 Oct, 21:53
من اینطوریم که یهوشروع به تمیز کردن همه چیز میکنم،دوست ندارم متوقفش کنم، وقتی کارم تموم میشه فقط یک بغل میخام که بهم بگه درکت میکنم، این کارم بخاطر به هم ریختگی خونه وکار نیست، بخاطر به هم ریختگی ذهنمه.
جادوگر شهر بُز
14 Oct, 12:52
تنها کسی که علایق و احساساتم رو درست درک میکنه الگوریتم اکسپلور اینستاگرامه.
آخرشم باید با یکی از این ربات های عمو ایلان برم تو رابطه.
آخرشم باید با یکی از این ربات های عمو ایلان برم تو رابطه.
جادوگر شهر بُز
14 Oct, 05:39
سلام.صبح بخیر
خواهشاً در حال هر کاری که هستید قبول کنید هیچ پخی نیستید.
خواهشاً در حال هر کاری که هستید قبول کنید هیچ پخی نیستید.
جادوگر شهر بُز
13 Oct, 16:43
من تو این پست خودمو معرفی کردم:
https://www.instagram.com/reel/DBEjwx8NilA/?igsh=aTEwc3l4NnN5dm10
https://www.instagram.com/reel/DBEjwx8NilA/?igsh=aTEwc3l4NnN5dm10
جادوگر شهر بُز
13 Oct, 09:43
انقدر عاشق تحول و از نوساختنم که کاش یه آمریکایی ساکن فلوریدا بودم و هرسال خونه زندگیم بر اثر طوفان گاییده میشد.
جادوگر شهر بُز
12 Oct, 21:26
https://t.me/fatemeh2666
در راستای بحث انتقاد باید بگم من عاشق نقد شدن توسط فاطمه ام
چون خیلی محترمانه، در خلوت، با مصداق و با آرامش این کار رو انجام میده و محاله فاطمه نقدی به من وارد کنه و این نقد تلنگر نشه برای زندگی من.
دوست های صمیمی‌ام که کانال ندارن مثل خانم ساچلی، خانم زهرا، خانم‌مینا و ....
انتقاد هاشون همیشه همیشه باعث رشد بوده برام حتی رشد کوچیک، گاهی گریه کردم بابت انتقاد ها ولی اشک هام که خشک شده صورت مو شستم و افتادم دنبال ریشه یابی.
چرا؟؟؟ چون هیچ توهینی نبوده
هیچ دل شکستن و برچسب زدن و توهم و خیال پردازی و تهمتی نبوده.
https://t.me/amcisss
خانم نرگس خانم
ایشون بیاد چاقو فرو کنه تو شکم من و بره
من چاقو رو درمیارم
بخیه میزنم
روی جای بخیه گل رز تتو میکنم و میگم درس بگیر زری جون دررررس
https://t.me/Bozwiz
خانم شکوه خانم هم که اصلا بیاد بزنه تو گوش من ❤️
در راستای بحث انتقاد باید بگم من عاشق نقد شدن توسط فاطمه ام
چون خیلی محترمانه، در خلوت، با مصداق و با آرامش این کار رو انجام میده و محاله فاطمه نقدی به من وارد کنه و این نقد تلنگر نشه برای زندگی من.
دوست های صمیمی‌ام که کانال ندارن مثل خانم ساچلی، خانم زهرا، خانم‌مینا و ....
انتقاد هاشون همیشه همیشه باعث رشد بوده برام حتی رشد کوچیک، گاهی گریه کردم بابت انتقاد ها ولی اشک هام که خشک شده صورت مو شستم و افتادم دنبال ریشه یابی.
چرا؟؟؟ چون هیچ توهینی نبوده
هیچ دل شکستن و برچسب زدن و توهم و خیال پردازی و تهمتی نبوده.
https://t.me/amcisss
خانم نرگس خانم
ایشون بیاد چاقو فرو کنه تو شکم من و بره
من چاقو رو درمیارم
بخیه میزنم
روی جای بخیه گل رز تتو میکنم و میگم درس بگیر زری جون دررررس
https://t.me/Bozwiz
خانم شکوه خانم هم که اصلا بیاد بزنه تو گوش من ❤️
2,109
subscribers
492
photos
45
videos
