ناپیرو @napeiro Channel on Telegram

ناپیرو

@napeiro


Illusion is needed to disguise the emptiness within.

ناپیرو (Persian)

ناپیرو، یک کانال تلگرامی جذاب و پرمحتوا است که به تشویق اعضای خود به اکتشاف دنیای جادویی ایلوژن ها می‌پردازد. نام کانال تلگرامی ناپیرو از دو واژه 'نا' به معنای 'خیر' و 'پیرو' به معنای 'دنبال‌کننده' تشکیل شده است، بنابراین عضوان این کانال دعوت به دنبال کردن ایده‌ها و خیالات بی‌پایان می‌شوند. با جمع شدن در این کانال شگفت‌زده خواهید شد از جادوگری عجیب و غریب ایلوژن ها و فریب‌های هنری که پنهان شده اند تا خلقی بی‌نظیر از فرهنگ و هنر بین المللی. اگر به دنبال تجربه ای جذاب و دلپذیر هستید، پیوستن به کانال تلگرامی ناپیرو به شما توصیه می‌شود. همچنین، در این کانال فعالیت‌های جذاب و متنوعی اعم از مسابقات، وبینارها و نمایش‌های هنری برگزار می‌شود که شما را به دنیای ایلوژن ها و هنرهای تجدیدپذیر می‌کشاند.

ناپیرو

19 Nov, 05:00


عجیب نیست؟ آدمایی که یه روزی اصلن نمی‌شناختی به مرور زمان تبدیل می‌شن به آدمایی که تصور کردن زندگی بدون اونا ناممکن به نظر می‌آد و شدن تار و پودت. عجبیه؛ دوست پیدا کردن در بزرگسالی خیلی عجیبه.

ناپیرو

10 Nov, 07:34


خواهرزاده‌م قلبمه.

ناپیرو

04 Nov, 14:34


هر چی پیرتر می‌شه آدم حوصله‌ی غصه خوردنم کمتر داره، غصه‌ها ولی کمتر نمی‌شن. بعد تو چون حوصله‌ی غصه خوردن نداری فرار می‌کنی، فرار کردنم همیشه هزینه‌های خودشو داره.

ناپیرو

04 Nov, 12:55


هم رنجه هم آزادی.

ناپیرو

04 Nov, 12:55


رنجه یا آزادی؟

ناپیرو

04 Nov, 12:51


به نظرم اگه حواست به آدمی نیست نباید وقتی به مشکلی برمی‌خوره و چیزی بهت نمی‌گه ناراحت شی که چرا نگفته تا بتونی کنارش باشی. حالا البته این نظر منه و می‌تونه اشتباه باشه، ولی خب اون‌طوری که نظرمه رفتار می‌کنم.

ناپیرو

04 Nov, 08:19


یادداشت به خود: یا قوی باش یا زندگی نکن.

ناپیرو

04 Nov, 03:18


دوره «نقطه‌گذار» یک فضای تازه و پویا برای کاوش در حرکت، بدن و تجربه‌های فردی و جمعی در بستر عصر معاصر است. در این دوره، به جستجوی ارتباط‌های نو و خلاقانه میان بدن، فضا و اشیاء پیرامون خود می‌پردازیم. هدف اصلی این دوره، شناخت عمیق‌تر حرکت و کشف جریان‌های حرکتی بدن فردی‌مان است؛ جریانی که همچون نقطه‌گذاری‌های پی‌درپی، بدن را در مسیری از تحولات ظریف و مستمر قرار می‌دهد.

سرفصل‌های دوره

۱. شناخت حرکت، بدن و فضا: در این بخش، به مفهوم بدن در فضا و جایگاه آن در رابطه با محیط پیرامون پرداخته و با شیوه‌های درک و مدیریت این رابطه آشنا می‌شویم.


۲. بدن و اشیاء: بررسی نحوه تعامل بدن با اشیاء مختلف و کشف تاثیرات متقابل آن‌ها بر یکدیگر، که زمینه‌ساز خلق حرکت‌های نو و معنادار می‌شود.


۳. فهم جریان حرکتی بدن من: این بخش به شناخت و کشف ویژگی‌های حرکتی منحصر به فرد هر شخص می‌پردازد و شرکت‌کنندگان را ترغیب می‌کند تا ریتم‌ها و کیفیت‌های طبیعی بدن خود را بشناسند.


۴. فرایند خلاق در بداهه‌پردازی: بداهه‌پردازی در حرکت، مسیری است برای بیان خود. در این دوره یاد می‌گیریم چگونه از بدن به عنوان ابزاری برای ایجاد لحظات ناب و در لحظه استفاده کنیم.


۵. بررسی جنبه‌های گوناگون رقص و حرکت: در نهایت، شرکت‌کنندگان با رویکردهای متنوع در حرکت و رقص آشنا می‌شوند، از دیدگاه‌های تئوریک گرفته تا تجربه‌های عملی و بدنی که دامنه‌ی بیان و درک را در دنیای معاصر گسترش می‌دهند.



این دوره از شما دعوت می‌کند که با بدنتان به کاوش در دنیای جدیدی از حس و حرکت بپردازید و از طریق درک رابطه‌ای جدید با فضا، بدن و اشیاء، تجربه‌ای متفاوت از زندگی و حرکت را رقم بزنید.



آدرس: محدوده مرکز تهران
هزینه شرکت در این دوره: ۶,۰۰۰,۰۰۰ تومان
شماره تماس و تلگرام: ۰۹۳۹۴۲۶۹۸۱۹

ناپیرو

28 Oct, 09:55


The truth is always better than uncertainty, even if it's a difficult truth. Uncertainty is terrifying.

> Vanya

ناپیرو

26 Oct, 07:18


اگه زندگی رنگی باشه و غم و اندوه و نااُمیدی زندگی رو خاکستری کنه، افسردگی زندگی رو بی‌رنگ می‌کنه. هیچ رنگی نیست، هیچ حسی نیست؛ فقط وجود داری و وقتی فقط وجود داری، تمام تلاشت رو می‌کنی یادت بره وجود داری و وقتی داری تمام تلاشت رو می‌کنی یادت بره وجود داری، حتی از این‌که کسی بهت نگاه کنه هم فراری‌ای، چه برسه به این‌که کسی بخواد باهات حرف بزنه و ازت بپرسه حالت چطوره؟
اگه می‌خوای کمک کنی فقط باش، بدون این‌که یادم بندازی زنده‌م.

ناپیرو

22 Oct, 12:09


وقتی مُرد من هنوز ازش عصبانی بودم، و این احتمالن غم‌انگیزترین جمله‌ی جهانه.

ناپیرو

19 Oct, 08:30


مگر آدم چند روز زنده است که بتواند این‌همه بار خاطره را حمل کند، این‌همه احساس قدیمی را مرور کند؟ این‌همه هیجان، این‌همه خاطره؟ نه، من یکی که نمی‌توانم!

> خاطرات کتابی | احمد اخوت

ناپیرو

17 Oct, 12:32


بیست‌وچاهار اُکتبره. 🦒

ناپیرو

17 Oct, 12:31


من می‌دونم تولد آبان سه‌ی آبان‌ه ولی هیچ‌وقت نمی‌دونم سه‌ی آبان کی‌ه.

ناپیرو

17 Oct, 12:24


من بلد نیستم آدم‌ها رو الکی دوست داشته باشم.

ناپیرو

16 Oct, 12:36


کاش آدما یاد بگیرن محیط کار کافه نیست و اگر نیاز دارن تو کافه باشن گورشون رو از محیط کار گم کنن بیرون برن بشینن کافه جای موزیک پلی کردن توی شرکت.

ناپیرو

14 Oct, 07:39


من، من رشته‌م ریاضیه!

> خواهرزاده در دفاع از خودش که چرا به خوانش واژه‌ها مسلط نیست.

من عاشق این بچه‌م؛ باورم نمی‌شه این‌قدر بامزه و بزرگ شده.

ناپیرو

14 Oct, 06:07


وقتی رفت یه تیکه از وجود من رو با خودش نبرد، بلکه یه تیکه از وجود خودش رو گذاشت؛ یادآوری از اینکه من هیچ‌وقت نمی‌تونم بدون درد کشیدن کسی رو دوست داشته باشم. بعد از اون دیگه هیچ سوالی نپرسیدم، دیگه دنبال دلیل نبودم. دیگه به هیچ‌کس اهمیت نمی‌دادم، و یه جایی این وسط، زنده بودن رو هم کنار گذاشتم. ولی اشکالی نداره؛ راوی قرار نیست وارد داستان شه و با قهرمان‌های داستان رویاپردازی کنه. زنده نبودن به معنی درد کمتر بود‌. نخواستن یعنی چیزی برای از دست دادن نداشتم.

> به امید دل بستم | لنکالی

ناپیرو

14 Oct, 05:58


شما نمی‌تونین از بدن خودتون فرار کنین.

> به امید دل بستم | لنکالی