philosophy_art_literature

هو

[ابوبکر شبلی را] به خواب دیدند. پرسیدند که «کَیفَ وَجدتَ سوقَ الآخرة؟» گفتند: «بازار آخرت چگونه یافتی؟»
گفت: «بازاری است که رونق ندارد درین بازار، مگر جگرهای سوخته و دل‌های شکسته. و باقی همه هیچ است. که اینها سوخته را مرهم می‌نهند و شکسته را بازمی‌بندند و به هیچ التفات نمی‌کنند.»

تذکرة‌الاولیاء
ذکر شیخ ابوبکر شبلی

چرا انسان این‌قدر مسحور و فریفته‌ی ممنوعه‌ها هست؟
"آدام_فیلیپس" (Adam_Phillips) روان‌درمانگر و نویسنده‌ی بریتانیایی در حوزه‌ی روانکاوی در این‌باره پاسخ می‌دهد، او از سال 2003 ویراستار ترجمه‌های جدید نوشته‌های "زیگموند_فروید" می‌باشد.

ترجمه: "حسین_متقی"
▪️ویدیو همراه با زیرنویس فارسی می‌باشد.

کارتون ضد جنگ

یولی گانف (همچنین با نام «یولی گانف» نوشته شده است)
Yuliy Ganf (Yulii Ganf)
1898-1973
یک گرافیست، طراح پوستر و کاریکاتوریست سیاسی اوکراینی-روسی بود. او یکی از برجسته ترین تصویرگران مجله طنز کروکودیل بود. کارتون ضد جنگ او در سال 1953، " در آمریکا این رستوران فقط به یک نفر خدمت می کند".
یولی گانف زمانی این کارتون را در مجله کروکودیل(شماره چهارم ، 1953) چاپ کرد که چندسالی از پایان جنگ جهانی دوم گذشته و جنگ سرد شروع شده بود، ممکن است تحت تأثیر فضای حاکم در آن برهه از تاریخ بوده باشد. اما حقیقتی را در مورد همه جنگ ها بیان می کند.
او در این کارتون به مذمّت جنگ پرداخته است. دنیا را به شکل یک رستوران ترسیم کرده که همه ی خدمات آن كه بشقاب‌هایی از سکه و اسکناس می باشند فقط برای یک نفر است و آن یک نفر «جنگ» است، اما میزهای خالی عبارت هستند از سلامتی، آموزش، کتابخانه ها و هنر.

چهره جنگ (نمای جنگ؛ به زبان اسپانیایی La Cara de la Guerra)
۱۹۴۰
یک نقاشی از سالوادور دالی سوررئالیست اسپانیایی است. این نقاشی در دوره کوتاهی که این هنرمند در کالیفرنیا زندگی می کرد، نقاشی شد.

جنگ و البته تبعات غیرانسانی آن و تاثیر منفی بر روی روح و روان انسانها اغلب به عنوان الهام بخش کار دالی بوده است. او گاهی اوقات بینش هنری خود را پیش‌بینی جنگ می‌دانست. این اثر بین پایان جنگ داخلی اسپانیا [۱۹۳۶] و آغاز جنگ جهانی دوم نقاشی شده است. [۱۹۳۹]

این نقاشی یک جمجمه پژمرده و بی‌جسم را به تصویر می‌کشد که در برابر منظره‌ای بیابانی معلق است. صورت مانند جسد پژمرده است و مظهر ترس و بدبختی است. در دهان و کاسه چشم آن جمجمه های یکسان دیده می شود. گرداگرد صورت مارهایی نیش می‌زنند. در گوشه پایین سمت راست، اثر دستی وجود دارد که دالی می گفت که اثر دست خودش است.
.
.

ویدیوی بررسی "شاهکارهای معماری جهان" از مجموعه‌ "رسانه‌ی پارسی" که این قسمت درباره‌ی دو کلیسای معروف در روسیه می‌باشد، "کلیسای سنت باسیل"
(Saint Basil Cathedral)
که در میدان سرخ "مسکو" قرار دارد و یکی از نمادهای فرهنگی روسیه است. این کلیسا که به دستور "ایوان مخوف" (از تأثیرگذارترین فرمانروایان تاریخ روسیه بود و نخستین پادشاه روسیه بود که با لقب "تزار" تاج‌گذاری کرد) برای بزرگداشت پیروزی‌های او در جنگ با تاتارها ساخته شد طراحی و نمای بسیار منحصربه‌فردی دارد، این کلیسا را مشهورترین نمونه‌ی معماری کلیساهای ارتودوکس در تاریخ معماری می‌دانند.
"کلیسای ناجی در‌ خون"
(Saviour On The Blood)
در "سنت پترزبورگ" نیز از دیگر کلیساهای معروف ارتودوکس است که به دستور "الکساندر سوم" امپراتور روسیه برای یادبودِ پدرش ساخته شده بود، این کلیسا با گنجاندن 7500 مترمربع موزاییک در خود، مقام دوم بیشترین میزان موزاییک در یک بنا را به خود اختصاص داده و امروزه نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین موزه‌های موزاییک در جهان شناخته می‌شود.

◇معماری

توی فصل اول جافکری ( بازی زندگی ) درمورد فکر کردن، هدف گذاری و حرکت به سمت حال خوب صحبت شده
حالا اینجا در ادامه ی اپیزود قبلی که راجب به افراد بزرگ و عاداتشون بود نکات جالبی گفته شد، اونایی که یادم موندن رو گفتم بهتون بگم:
موردی که توجه زیادی بهش شده در هر دو قسمت، شفاف بودن هدف ماست که به گام های بعدی کمک می‌کنه
برای مثال عقاب که به چشم های تیزش معروفِ اول توی فاصله ی خیلی زیادی از سطح زمین بالا میره و پرواز می‌کنه تا شکار رو انتخاب کنه، حالا وقتی خرگوش رو انتخاب می‌کنه انقدر دقیق دنبالش میوفته که با حتی یک سانتی متر تغییر جهت اون، بال های عقاب هم به همون سمت متمایل میشن ( درست مثل فرق بین تک تیرانداز ها و مسلسل چی ها ).
مورد بعدی برنامه مند و هدفمند بودنِ، هر کسی توی موردی پایبند و متعهد باشه این پسوند "مند" رو میگیره، مثل کارمند، هدفمند و ...
برنامه مند بودن یعنی اون برنامه ای رو که میریزی بهش پایبند باشی و انجامش بدی و هدفمند بودن یعنی برنامه هایی که می‌ریزی در راستای رسیدن به اون اهداف کمکت کنن.
و اینکه برنامه های ما باید واقع بینانه باشه از طرفی بسته به هدفمون باید توان و تلاشمون رو بالا ببریم برای یه کاری ۲۰ درصد تلاش بیشتر می‌طلبه و یه مورد ۱۰۰ درصد.
و اینجا سوالی که پرسیده میشه از آقای دایی اینه که، اگه این موارد رو رعایت کنیم اون آدم بزرگِ میشیم!
جواب: هم آره، هم نه. در واقع ما هرکدوممون باید آدم بزرگ درون خودمون رو پیدا کنیم و متفاوت از دیگریِ.
در آخر اینکه واقعاً هیچ وقت دیر نیست مثل پیرمردی که توی سنین ۷۰ سالگی هزینه خرید دوچرخه برای نوه‌ش رو نداشت و با قراردادی فروش سس مرغ هاش رو بعد مدتی به یک برند تبدیل کرد!
( تمرینی که جناب دکتر داده بودن برای گام اول: مثلا هر شب ساعت ۱۰ یک دقیقه ورزش کنید یا فقط یه تیک بزنید روی برگه یا نوت گوشی، اگه بین سی تا چهل روز مستمر همین کار کوچیک یادتون موند حالا آماده‌ی برنامه های وسیع تر بعدی هستین و یادتون باشه تغییر رویه در آدم ها اونقدر ها آسون نیست و صبر میخواد)
#پادکست‌طوری

موسیقی قزاقستان در چشم اندازی از شهر بوداپست
نوازنده:
https://www.instagram.com/marzhankapsamat/
.

فیلم کوتاه صبح بخیر
Buongiorno
نویسنده و کارگردان:
Melo primo
.

بیست و چهار آبان روز کتاب و کتابخوانی گرامی باد

‌
جملاتی از کتاب ابله، فئدور داستایفسکی :

در حقیقت هیچ چیز ناراحت کننده‌تر از این نیست که آدم مثلاً ثروتمند، خوشنام و باشعور و خوش صورت و حتی پسندیده سیرت باشد و تحصیلاتش هم بد نباشد و در عین حال هیچ قریحه‌ای، اصالتی، کیفیتی غیرعادی ولو در خور نیشخند، هیچ فکر اصیلی که از ذهن خودش جوشیده باشد نداشته باشد و از هر جهت مثل دیگران باشد.

اگر من مایل به پایان دادن زندگی خود هستم، به هیچ وجه دلیل بر آن نیست که توانایی تحمل زندگی را ندارم. اما من نمی توانم بخاطر آگاهی از ظلم و توهینی که به من شده است خود را تسلی دهم. من این تسلی را دوست ندارم. باری یک وسوسه هم در میان است: طبیعت به قدری فعالیت مرا محدود کرده است که شاید خودکشی تنها اقدامی باشد که بتوانم با اراده خود انجام دهم!

شما می گویید که من آدم با استعدادی نیستم. شاهزاده عزیز! توجه داشته باشید که برای انسان دوران ما هیچ چیز اهانت آمیز تر از آن نیست که او را متهم به نداشتن استعداد و ضعف شخصیت کنند و یا بگویند آدمی عادی است. شما حتی برای من این افتخار را قائل نشدید که مرا آدمی رذل به حساب آورید! می دانید، همان وقت به خاطر این حرف تان، می خواستم شما را بکشم.

اما من پول می خواهم و یقین بدانید به محض بدست آوردن پول، به منتهای درجه آدمی با استعداد خواهم شد. زیرا نفرت انگیزترین جنبه پول آن است که به انسان ذوق و استعداد می بخشد و تا آخر دنیا هم همین حکم فرما خواهد بود.

من حتی به شما می‌گویم گاهی بهتر است آدمی مورد تمسخر قرار گیرد، زیرا بدین طریق فرصتی برای گذشت متقابل و شرمساری به دست می‌آید.

همهء ما نمی‌توانیم همه‌چیز را درک کنیم و کمال، هرگز در یک مرحله حاصل نمی‌گردد. برای نیل به کمال، نخست باید از نفهمی شروع کرد. کسی که زود می‌فهمد، بدون شک بد می‌فهمد. به شما که تاکنون خیلی چیزها را بدون فهمیدن، فهمیده‌اید، این حقیقت را تذکر میدهم.

#فئدور_داستایفسکی
#ابله

ابرهای خزانی، در ذهن و روح من!
ابرهای خزانی سنگین و پر سایه!
خاطر، در آرامش است.
اندیشۀ آدمیان را باز نتوان خواند،
و مقاصد آدمیان را به چشم نتوان دید.
قلب‌ها به خوابی خوش فرو شده است
به امید پراکندن ابرها.
ابرهای خزانی، در ذهن و روح من.


بیائید مارگوت بیکل گوش دهیم..........
با ترجمه و صدای شاملو
با موسیقی بابکِ بیات

18 (2).mp3

عاقلان پا مگذارید به میخانه ی عشق
داغ صد مهر جنون خورده به پیشانی ما…

هیچ تقویمی اما نتوانست
خاطره‌های ما را
به نقطه‌های بی‌نام ببرد...


هرمز علی‌‌پور

هایزنبرگ اِروین شرودینگرِ¹ اتریشی و فیزیکدان بریتانیایی پُل دیرَک ارائه شد. دیرک یکی مانده به آخرین کسی بود که قبل از من کرسیِ لوکاسی را در کمبریج داشت. با اینکه مکانیک کوانتوم حدود هفتاد سال وجود داشته است اما هنوز اقبال و ادراک عام نداشته؛ حتی در بین کسانی که از آن در محاسبات خود استفاده می‌کنند. اما همۀ ما باید به آن توجه کنیم چون با تصویر کلاسیکِ عالم فیزیکی، و خودِ واقعیت، فرق زیادی دارد. در مکانیک کوانتوم، موقعیت و سرعت ذرات به خوبی تعریف نشده است. در عوض، آنها را با چیزی که تابعِ موجی می‌نامند نشان می‌دهند. تابعِ موجی یک عدد در هر نقطه از فضاست. اندازهٔ تابع موج، نشان دهندۀ احتمال پیدا کردن آن ذره در آن مکان است. نسبت تغییرِ تابع موج از این نقطه به آن نقطه، گویای سرعت ذره است. ممکن است تابعی موجی داشته باشیم که در محدوده ای خاص بسیار تیز باشد. این یعنی عدم قطعیت در این موقعیت کم است. اما تابع موج در نزدیکی این تیزی تغییرات بسیار سریعی خواهد داشت. رو به بالا در یک سو و رو به پایین در سوی دیگر. در نتیجه، عدم قطعیتِ سرعت، زیاد خواهد بود. به گونه ای مشابه، توابعی موجی وجود دارد که در آنها عدم قطعیتِ سرعت، کم ولی عدم قطعیتِ مکان زیاد است.
تابع موج حاوی تمامی چیزهایی است که می‌توان در مورد ذره دانست، هم مکان آن و هم سرعت آن. اگر تابع موج را در یک لحظه بدانید، مقدار آن در لحظه های دیگر توسط چیزی به نام معادلهٔ شرودینگر تعیین می‌شود. پس هنوز نوعی جبریت وجود دارد ولی نه آن نوعی که لاپلاس تجسم می‌کرد. به جای اینکه بتوانیم مکان و سرعتِ ذرات را پیش بینی کنیم فقط می‌توانیم تابع موجی را پیش بینی کنیم. این یعنی فقط نیمی از چیزی که دیدگاه کلاسیک قرن نوزدهمی قابل پیش بینی می‌دانست.
با اینکه مکانیک کوانتوم هنگامِ تلاش برای پیش بینیِ همزمانِ مکان و سرعت منجر به عدم قطعیت می‌شود ، اما همچنان اجازه می‌دهد که با قطعیت ترکیبی از مکان و سرعت را پیش بینی کنیم .
با این همه، پژوهش‌های جدیدتر حتی این درجه از قطعیت را زیر سؤال برده است. مشکل ناشی از این است که گرانش می‌تواند مسبب اعوجاج در فضا _ زمان شود و این اعوجاج می‌تواند آنقدر باشد که برخی نواحی فضا مشاهده پذیر نباشند.
این نواحی داخل سیاهچاله ها هستند. یعنی حتی به شکل فرضی هم نمی توانیم ذرات داخل سیاهچاله را مشاهده کنیم. در نتیجه، این بحث پیش می‌آید که آیا این باعث می‌شود توانِ پیش بینی حتی بازهم بیش از آنچه در مکانیک کوانتوم هست کاهش یابد؟ 
خلاصه کنم. دیدگاه کلاسیک که لاپلاس ارائه کرد این بود که حرکتِ آتی ذرات، اگر مکان و سرعت آنها را در لحظه ای خاص بدانیم، دقیقاً قطعی است. وقتی هایزنبرگ اصل عدم قطعیت را ارائه کرد مجبور شدیم این دیدگاه را تغییر دهیم چون طبق این اصل، شناساییِ دقیقِ هر دو مقدارِ مکان و سرعت ناممکن است. اما هنوز می‌شد ترکیبی از مکان و سرعت را پیش بینی کرد. اما اگر سیاهچاله ها را هم در نظر بگیریم، شاید حتی این توانِ محدود برای پیش‌بینی هم وجود نداشته باشد.
3/3

«پایان»
_
1.
Erwin Schrodinger (۱۸۸۷ - ۱۹۶۱)؛ فیزیکدان اتریشی و از بانیان نظریه کوانتوم



📚 کتاب: « پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ»
✍ اثر: #استیون_هاکینگ
نشر نو

#هنر
#نقاشی


تحلیل و بررسی شاهکار هنری"گِرنیکا" (Guernica) اثرِ "پابلو_پیکاسو" (Pablo_Picasso)