TheAccelerationism.com
🌝 میم‌فلسفه 🌝
@memefalsafi
Under our glorious black sun.
🌝 میم‌فلسفه 🌝 (Persian)
Do you enjoy thought-provoking memes that make you ponder the deeper meanings of life? Look no further than the 🌝 میم‌فلسفه 🌝 Telegram channel! This channel is dedicated to sharing philosophical memes that will tickle your brain cells and spark meaningful discussions. From funny philosophical puns to deep reflections on existential questions, 🌝 میم‌فلسفه 🌝 has it all. Join a community of like-minded individuals who appreciate the intersection of humor and philosophy. Who said philosophy has to be serious all the time? Embrace the lighter side of deep thoughts with this unique channel. Click on the link to access a curated playlist of philosophical memes that will make you laugh and think at the same time: https://youtube.com/playlist?list=PLbY-L8Ke4WPYhk44F5RKn2GIZngsJ408J&si=R9t2e0QZDgRQOz5J. Expand your mind and your meme collection with 🌝 میم‌فلسفه 🌝 today!
🌝 میم‌فلسفه 🌝
30 Nov, 19:46
Bobby Kennedy Jr = based as heck
https://redd.it/1h3im67
@r_PoliticalCompassMemes
https://redd.it/1h3im67
@r_PoliticalCompassMemes
🌝 میم‌فلسفه 🌝
30 Nov, 16:29
||
• انجمن مجسمه سازی دانشگاه هنر ایران برگزار میکند:
"مجموعه نشست های فلسفه و هنر"
||
از رانه‌ی مرگ تا فاجعه‌ی خورشیدی;
شتابگرایی و کاپیتالیسم
• سروش سیدی
پژوهشگر و مترجمِ فلسفه
• طرف‌های گفتگو: محسن امام‌وردی، بردیا شعبانی.
||
• مورّخِ دوشنبه دوازدهم آذر، ساعت ۱۶ الی ۱۸.
به نشانیِ دانشگاه هنر، پردیس باغملی، پژوهشکده‌ی تجسمی.
• دبیر سلسله‌نشست‌ها: بردیا شعبانی
||
• طراحی پستر: عماد شهیدی
با تشکر ویژه از ایلیا سلیمی
*ورود برای عموم آزاد است؛ لطفا درصورت تمایل به حضور، از طریق دایرکت اینستاگرام هماهنگ کنید.
• انجمن مجسمه سازی دانشگاه هنر ایران برگزار میکند:
"مجموعه نشست های فلسفه و هنر"
||
از رانه‌ی مرگ تا فاجعه‌ی خورشیدی;
شتابگرایی و کاپیتالیسم
• سروش سیدی
پژوهشگر و مترجمِ فلسفه
• طرف‌های گفتگو: محسن امام‌وردی، بردیا شعبانی.
||
• مورّخِ دوشنبه دوازدهم آذر، ساعت ۱۶ الی ۱۸.
به نشانیِ دانشگاه هنر، پردیس باغملی، پژوهشکده‌ی تجسمی.
• دبیر سلسله‌نشست‌ها: بردیا شعبانی
||
• طراحی پستر: عماد شهیدی
با تشکر ویژه از ایلیا سلیمی
*ورود برای عموم آزاد است؛ لطفا درصورت تمایل به حضور، از طریق دایرکت اینستاگرام هماهنگ کنید.
🌝 میم‌فلسفه 🌝
30 Nov, 16:29
https://apparatuss.com/meltdown/
متن پیشنهادی، پیرامونِ نشستِ شتاب گرایی و کاپیتالیسم.
متن پیشنهادی، پیرامونِ نشستِ شتاب گرایی و کاپیتالیسم.
🌝 میم‌فلسفه 🌝
14 Nov, 09:24
مشهور است شئیم سوتین یک بار برای نگهداری و نقاشی از لاشه‌ی حیوان در اتاق/استودیوی شخصی‌اش، همسایه‌های خود را به وحشت انداخت (لاشه‌ی گاو). آن‌ها به‌دلیل بوی تعفن نفرت‌انگیزی که تمام فضای راهروی آپارتمان را در خود بلعیده بود، تصمیم گرفتند پلیس خبر کنند... وقتی یک مأمور پلیس برای رسیدگی به شکایت همسایه‌ها رسید، سوتین برای خواباندن قشرقی که به پا شده بود در را گشود و هیجان‌زده شروع کرد به سخنرانی درباره‌ی اهمیت نسبی هنر بر بهداشت. یک بار دیگر هم مارک شاگال ــ‌در حالت مستی‌ــ پس از مشاهده‌ی نشت خون لاشه از زیر درِ اتاق سوتین به راهرو، به گمان اینکه شخصی او را به قتل رسانده و این خون، خونِ سوتین است، فریادزنان به خیابان دوید: «شئیم را کشتند!»
سوتین ده تابلو با محوریت لاشه‌ی گاو کشیده که از قضا مشهورترین مجموعه‌‌نقاشی‌اش را تشکیل می‌دهند. لاشه‌های او مشخصاً متأثرند از پرده‌ی چشم‌نواز رامبراند، گاو ذبح‌شده، که سوتین اولین بار در حین مطالعه‌ی آثار استادان قدیمی در موزه‌ی لوور دید. «بی‌درنگ به این فکر کردم که صورت مثالین سبعیت تا چه میزان می‌تواند جذاب و دلفریب باشد!»، او در واقع مدرنیستی ناخلف با این عقیده بود که بوم مسطح نمی‌تواند صرفاً یک ابژه‌ی پوزیتیویستی خود-بازتابنده باشد، بلکه باید بار دیگر به ظرفی از تجربه‌ی آیینی و متعالی تبدیل گردد. محققاً مسئله بر سر بازنمایی اکسپرسیونیستی شدتی بود که زمانی از طریق کاتارسیس در تراژدی‌های کلاسیک یونانی ارائه می‌شد، و زمانی دیگر در آیین‌های رستگاری مسیحیت، و سپس در اپرا و تئاتر باروک. شدتی رؤیت‌ناپذیر که به میانجی گوشت به مرحله‌ی ادراک می‌رسید. و سوتین نقاش گوشت‌ها بود، بدن‌ها، بدن‌های قربانی‌شده، شقه شقه شده، او در واقع با خواستی معنوی به‌دنبال فیگور ساختن از شدت‌ها بود چرا که معنویت راستین را معنویت جسمانی می‌پنداشت. نقاشی ناخوش‌احوال که همزمان با خونریزی داخلیِ شدید به‌دلیل زخم معده، ساعت‌ها در مقابل لاشه‌ی گوشت متعفن یک گاو می‌ایستاد و به آن خیره می‌شد تا در نهایت بتواند به «نیروی» عفونت، پوسیدگی و گندیدگی، چهره‌ای ببخشد.
◄ نقاشی:
Chaïm Soutine, Carcass of Beef, c. 1925
@CineManiaa | سینمانیا
سوتین ده تابلو با محوریت لاشه‌ی گاو کشیده که از قضا مشهورترین مجموعه‌‌نقاشی‌اش را تشکیل می‌دهند. لاشه‌های او مشخصاً متأثرند از پرده‌ی چشم‌نواز رامبراند، گاو ذبح‌شده، که سوتین اولین بار در حین مطالعه‌ی آثار استادان قدیمی در موزه‌ی لوور دید. «بی‌درنگ به این فکر کردم که صورت مثالین سبعیت تا چه میزان می‌تواند جذاب و دلفریب باشد!»، او در واقع مدرنیستی ناخلف با این عقیده بود که بوم مسطح نمی‌تواند صرفاً یک ابژه‌ی پوزیتیویستی خود-بازتابنده باشد، بلکه باید بار دیگر به ظرفی از تجربه‌ی آیینی و متعالی تبدیل گردد. محققاً مسئله بر سر بازنمایی اکسپرسیونیستی شدتی بود که زمانی از طریق کاتارسیس در تراژدی‌های کلاسیک یونانی ارائه می‌شد، و زمانی دیگر در آیین‌های رستگاری مسیحیت، و سپس در اپرا و تئاتر باروک. شدتی رؤیت‌ناپذیر که به میانجی گوشت به مرحله‌ی ادراک می‌رسید. و سوتین نقاش گوشت‌ها بود، بدن‌ها، بدن‌های قربانی‌شده، شقه شقه شده، او در واقع با خواستی معنوی به‌دنبال فیگور ساختن از شدت‌ها بود چرا که معنویت راستین را معنویت جسمانی می‌پنداشت. نقاشی ناخوش‌احوال که همزمان با خونریزی داخلیِ شدید به‌دلیل زخم معده، ساعت‌ها در مقابل لاشه‌ی گوشت متعفن یک گاو می‌ایستاد و به آن خیره می‌شد تا در نهایت بتواند به «نیروی» عفونت، پوسیدگی و گندیدگی، چهره‌ای ببخشد.
◄ نقاشی:
Chaïm Soutine, Carcass of Beef, c. 1925
@CineManiaa | سینمانیا
🌝 میم‌فلسفه 🌝
12 Nov, 10:50
https://youtube.com/playlist?list=PLbhKQRV6Toq4ocE3C1EwVbeY4ofwrPLn_&si=uCnzGljehsHxznXg
🌝 میم‌فلسفه 🌝
12 Nov, 06:56
https://youtube.com/playlist?list=PLHOCH_0tfHq1XxO_JYh-2tlywbRx6iaj9&si=xYTsocT0nskYPw1o
🌝 میم‌فلسفه 🌝
11 Nov, 18:33
Toward a theory of schizophrenia
Gregory Bateson, Don D Jackson, Jay Haley, John weakland
[ SCHIZOGRAPHI | شیزونگاری ]
Gregory Bateson, Don D Jackson, Jay Haley, John weakland
[ SCHIZOGRAPHI | شیزونگاری ]
🌝 میم‌فلسفه 🌝
11 Nov, 16:26
نمی‌دانیم بدن انسان اگر از انضباط‌های انسان آزاد شود، چه می‌تواند بکند. -اسپینوزا
🌝 میم‌فلسفه 🌝
08 Nov, 08:30
جالبه که اون زمان که بالتیک (لهستان، لیتوانی، لاتویا و استونی) داشت با امپراتوری مقدس روم رقابت می‌کرد خودشونو جمهوری نمی‌نامیدن، مشترک‌المنافع می‌نامیدن (commonwealth).
خود اسم کتاب «جمهوری» افلاطون (Politeía) رو اگه از اصل یونانی به انگلیسی و فارسی برگردونید معنی‌اش یه چیز دیگه می‌شه، دولت‌شهر (city-state).
خود رومیان باستان هم وقتی از واژه republic استفاده می‌کردن منظورشون جمهوری یا دولت‌شهر نبود بلکه res populus یعنی چیزی که متعلق به مردمه.
ترجمه واژه‌ی polis رو که poleteía ازش می‌آد اگه از اصل یونانی‌اش بردارید دولت‌شهر می‌شه و واژه‌ی republic رو اگه از اصل لاتین‌اش بردارید مشترک‌المنافع می‌شه.
به نظرم نزدیک‌ترین معادل فارسی واسه واژه‌ی جمهوری دولت‌ملته (nation-state).
و واژه‌ی دموکراسی رو اگه به لاتین ترجمه کنید باز هم نه جمهوری می‌شه، نه دولت‌شهر، نه مشترک‌المنافع و نه دولت‌ملت بلکه چیزی که متعلق به مجلسه (senatus).
در بهترین حالت باید وقتی از جمهوری حرف می‌زنیم دقیقن بگیم منظورمون کدوم ساحت‌اشه: مردم (populus)، دولت (polis) یا مجلس (senatus).
چون هر دفعه که ابرقدرت‌های غربی از این واژه استفاده می‌کردن (یونان، روم، بیزانس، فرانک و بالتیک) هیچ وقت به مفهوم انتزاعی جمهوری/دموکراسی اشاره نکردن بلکه منظورشون یکی از سه واژه‌ی مردم، دولت و مجلس بوده که هرگز یک چیز حساب نمی‌شدن برعکس واژه‌ی جمهوری/دموکراسی که هر سه تا رو یه چیز می‌دونه و اصلن ترجمه‌ی commonwealth و republic و senate و polis نیست.
حتی در نقطه‌ی عطف‌اش (بدترین/بهترین حالت) اگه منظورمون امپراتور باشه به معنای دیکتاتور نیست چون واژه‌ی امپراتور هم از imperator می‌آد که اگه از ریشه‌ی لاتین‌اش بگیریم به معنای شهریار (princeps) می‌شه و خود واژه‌ی پرینکپس مخفف primus inter pares عه به معنی نخستین میان برابرها، یعنی همون شهروند نخست (prime citizen).
در نهایت امر وقتی از جمهوری/دموکراسی می‌گیم باید دقیقن مشخص کنیم منظورمون کدومه،
دولت (polis)
شهر (civilization)
تمدن/مدنیت/شهروندی (urbanism)
مجلس (senate)
مردم (republic)
بربریت
(satrapy/league/federation/principality/province/patchwork)
و اگه با همین ریشه‌شناسی یونانی و لاتین بخواییم پیش بریم اون چیزی که بهش غیر مطلقه یا غیر سلطنتی می‌گن نه به معنای دولته، نه شهر، نه مجلس، نه مردم و نه شهروندی بلکه بربریت که اگه بخواییم به فارسی برگردونیم می‌شه ساتراپی، لیگ، فدراسیون، شهرداری (principality) یا استانداری (patchwork/province) و چیزی که همه‌ی این‌ها رو متحد می‌کرده عصبیت (asabiyyah)، مشیت (providence) یا تجارت (trade) بوده.
به نظرم اگه مقصود اندیشه‌های متقدم از جمهوری/دموکراسی چیزهایی مثل دولت، شهر، ملت و مجلس بوده، برداشت‌های متاخر در حقیقت چیزی بوده که بربریت رو تشکیل می‌داده، چیزی که ساتراپی‌ها، لیگ‌ها، فدراسیون‌ها، شهرداری‌ها و استانداری‌ها رو به همین می‌چسبونده، یعنی این سه تا مفهوم:
۱. عصبیت (asabiyyah) که به انگلیسی می‌شع هم‌بستگی (solidarity)؛
۲. مشیت (providence) که ماکیاولی بهش virtue (تقوا) می‌گفته؛
۳. و در نهایت چیزی که فنیقیه، یونان و روم رو در انتهای عصر برنز و ابتدای عصر آهن به هم می‌چسبونده، یعنی تجارت (trade)، ژاندارمری (officiary) و دادگستری (magistracy).
به نظرم در آخر داستان اگه بخواییم واقعن بفهمیم که جمهوری چیه باید رو بیآریم به مفاهیمی که هانس هرمان هوپه، کورتیس یاروین و نیک لند ازش طرفداری کردن:
1. Time preference,
2. NRx,
3. Dark Enlightenment,
4. Cold Anarchy,
5. Agorism,
6. Game theory
در آخر داستان همه‌چی برمی‌گرده به مکاتب اتریشی اقتصاد، نوارتجاع و روشنگری تاریک.
شخصن باور دارم تنها نظریه‌‌ای که می‌تونه سیاست رو از یه علم تفحص‌گرایانه، فلسفه رو از یه ادبیات گمانه‌زن، و تاریخ رو از آینده‌پژوهی به یه میان‌رشته‌ی مهندسی تبدیل کنه همین نظریه‌ی بازیه.
ما می‌دونیم در تجاری‌ترین حالت ممکن،
۱. گیمر جماعت می‌تونه به عنوان اپراتور پهباد استخدام بشه؛
۲. دانشجوی روانشناسی و جامعه‌شناسی می‌تونه با استفاده از پروپاگاندا و جنگ اعصاب (psyop) یه مهندس اجتماعی بیرون بیآد؛
۳. ولی یه بازی‌پرداز (game theorist) هم به معنای واقعی کلمه می‌تونه یه مهندس سیاسی بشه.
به نظرم نزدیک‌ترین شخص به یه بازی‌پرداز همون پیتر تی‌یل عه؛ بعد از اون با اختلاف اریک واینستین؛ و در نهایت گیوم وردون.
اگه آگوست سزار مفهوم مدنیت رو اختراع کرد شارلمانی مفهوم بربریت رو اختراع کرد.
مدنیت در ملموس‌ترین حالت ادغام پاگانیسم یونان–و–روم با مسیحیت و اختراع مذهب کاتولیک تعریف می‌شع و بربریت در بهترین حالت ادغام مسیحیت با پاگانیسم آلمانی و اختراع مکتب پروتستان.
ماشینِ جنگی:
خلافت عباسی، بیزانس، ساسانیان و اشکانیان
خود اسم کتاب «جمهوری» افلاطون (Politeía) رو اگه از اصل یونانی به انگلیسی و فارسی برگردونید معنی‌اش یه چیز دیگه می‌شه، دولت‌شهر (city-state).
خود رومیان باستان هم وقتی از واژه republic استفاده می‌کردن منظورشون جمهوری یا دولت‌شهر نبود بلکه res populus یعنی چیزی که متعلق به مردمه.
ترجمه واژه‌ی polis رو که poleteía ازش می‌آد اگه از اصل یونانی‌اش بردارید دولت‌شهر می‌شه و واژه‌ی republic رو اگه از اصل لاتین‌اش بردارید مشترک‌المنافع می‌شه.
به نظرم نزدیک‌ترین معادل فارسی واسه واژه‌ی جمهوری دولت‌ملته (nation-state).
و واژه‌ی دموکراسی رو اگه به لاتین ترجمه کنید باز هم نه جمهوری می‌شه، نه دولت‌شهر، نه مشترک‌المنافع و نه دولت‌ملت بلکه چیزی که متعلق به مجلسه (senatus).
در بهترین حالت باید وقتی از جمهوری حرف می‌زنیم دقیقن بگیم منظورمون کدوم ساحت‌اشه: مردم (populus)، دولت (polis) یا مجلس (senatus).
چون هر دفعه که ابرقدرت‌های غربی از این واژه استفاده می‌کردن (یونان، روم، بیزانس، فرانک و بالتیک) هیچ وقت به مفهوم انتزاعی جمهوری/دموکراسی اشاره نکردن بلکه منظورشون یکی از سه واژه‌ی مردم، دولت و مجلس بوده که هرگز یک چیز حساب نمی‌شدن برعکس واژه‌ی جمهوری/دموکراسی که هر سه تا رو یه چیز می‌دونه و اصلن ترجمه‌ی commonwealth و republic و senate و polis نیست.
حتی در نقطه‌ی عطف‌اش (بدترین/بهترین حالت) اگه منظورمون امپراتور باشه به معنای دیکتاتور نیست چون واژه‌ی امپراتور هم از imperator می‌آد که اگه از ریشه‌ی لاتین‌اش بگیریم به معنای شهریار (princeps) می‌شه و خود واژه‌ی پرینکپس مخفف primus inter pares عه به معنی نخستین میان برابرها، یعنی همون شهروند نخست (prime citizen).
در نهایت امر وقتی از جمهوری/دموکراسی می‌گیم باید دقیقن مشخص کنیم منظورمون کدومه،
دولت (polis)
شهر (civilization)
تمدن/مدنیت/شهروندی (urbanism)
مجلس (senate)
مردم (republic)
بربریت
(satrapy/league/federation/principality/province/patchwork)
و اگه با همین ریشه‌شناسی یونانی و لاتین بخواییم پیش بریم اون چیزی که بهش غیر مطلقه یا غیر سلطنتی می‌گن نه به معنای دولته، نه شهر، نه مجلس، نه مردم و نه شهروندی بلکه بربریت که اگه بخواییم به فارسی برگردونیم می‌شه ساتراپی، لیگ، فدراسیون، شهرداری (principality) یا استانداری (patchwork/province) و چیزی که همه‌ی این‌ها رو متحد می‌کرده عصبیت (asabiyyah)، مشیت (providence) یا تجارت (trade) بوده.
به نظرم اگه مقصود اندیشه‌های متقدم از جمهوری/دموکراسی چیزهایی مثل دولت، شهر، ملت و مجلس بوده، برداشت‌های متاخر در حقیقت چیزی بوده که بربریت رو تشکیل می‌داده، چیزی که ساتراپی‌ها، لیگ‌ها، فدراسیون‌ها، شهرداری‌ها و استانداری‌ها رو به همین می‌چسبونده، یعنی این سه تا مفهوم:
۱. عصبیت (asabiyyah) که به انگلیسی می‌شع هم‌بستگی (solidarity)؛
۲. مشیت (providence) که ماکیاولی بهش virtue (تقوا) می‌گفته؛
۳. و در نهایت چیزی که فنیقیه، یونان و روم رو در انتهای عصر برنز و ابتدای عصر آهن به هم می‌چسبونده، یعنی تجارت (trade)، ژاندارمری (officiary) و دادگستری (magistracy).
به نظرم در آخر داستان اگه بخواییم واقعن بفهمیم که جمهوری چیه باید رو بیآریم به مفاهیمی که هانس هرمان هوپه، کورتیس یاروین و نیک لند ازش طرفداری کردن:
1. Time preference,
2. NRx,
3. Dark Enlightenment,
4. Cold Anarchy,
5. Agorism,
6. Game theory
در آخر داستان همه‌چی برمی‌گرده به مکاتب اتریشی اقتصاد، نوارتجاع و روشنگری تاریک.
شخصن باور دارم تنها نظریه‌‌ای که می‌تونه سیاست رو از یه علم تفحص‌گرایانه، فلسفه رو از یه ادبیات گمانه‌زن، و تاریخ رو از آینده‌پژوهی به یه میان‌رشته‌ی مهندسی تبدیل کنه همین نظریه‌ی بازیه.
ما می‌دونیم در تجاری‌ترین حالت ممکن،
۱. گیمر جماعت می‌تونه به عنوان اپراتور پهباد استخدام بشه؛
۲. دانشجوی روانشناسی و جامعه‌شناسی می‌تونه با استفاده از پروپاگاندا و جنگ اعصاب (psyop) یه مهندس اجتماعی بیرون بیآد؛
۳. ولی یه بازی‌پرداز (game theorist) هم به معنای واقعی کلمه می‌تونه یه مهندس سیاسی بشه.
به نظرم نزدیک‌ترین شخص به یه بازی‌پرداز همون پیتر تی‌یل عه؛ بعد از اون با اختلاف اریک واینستین؛ و در نهایت گیوم وردون.
اگه آگوست سزار مفهوم مدنیت رو اختراع کرد شارلمانی مفهوم بربریت رو اختراع کرد.
مدنیت در ملموس‌ترین حالت ادغام پاگانیسم یونان–و–روم با مسیحیت و اختراع مذهب کاتولیک تعریف می‌شع و بربریت در بهترین حالت ادغام مسیحیت با پاگانیسم آلمانی و اختراع مکتب پروتستان.
ماشینِ جنگی:
خلافت عباسی، بیزانس، ساسانیان و اشکانیان
🌝 میم‌فلسفه 🌝
07 Nov, 21:43
Guillaume Verdon inherited the flame of accelerationism from Nick Land and christened it as e/acc (effective accelerationism) which then got propelled onwards by Hunter Schafer and revitalized as propulsionism.
🌝 میم‌فلسفه 🌝
26 Oct, 14:27
🌝 میم‌فلسفه 🌝
26 Oct, 12:32
https://x.com/joeroganhq/status/1850027410084774104?t=0NzPriuhcdaOmoSdXJBh0A&s=09
🌝 میم‌فلسفه 🌝
25 Oct, 09:34
اینکه مردای آمریکایی به روم فکر می‌کنن معادل مرد ایرانیه که به امام زمان شدن فکر می‌کنه
🌝 میم‌فلسفه 🌝
25 Oct, 08:22
🔺پیشا-تاریخ وارهمر ۴۰۰۰۰
«خیال، سبب شاهوار هستی» نام پادکستی است که به تازگی راه افتاده است. در این پادکست، مراد فرهادپور و امیر کیانپور در باب آثار مهم دو ژانر ادبی فانتزی و علمی-تخیلی با هم گفتگو می‌کنند. هدف اصلی از ساخت این پادکست آن است که همراه با غوطه‌خوردن در جهان‌های خیالی و لذت ناشی از آن و همچنین ایجاد رابطه‌ای انتقادی با فضاهای مربوط به سرگرمی که امروزه بخش مهمی از سازماندهی اوقات فراغت و ادغام‌شدن در ایدئولوژی‌های حاکم را شکل می‌بخشند، در عین حال بتوانیم میان این جهان‌های خیالی و گفتارهای انتقادی و نظری پیوندی دیالکتیکی برقرار سازیم. ازاین‌رو، در بررسی هر یک از این آثار به فراخور شکل و محتوای آن، پای مفاهیم و بحث‌های سیاسی و نقد اقتصاد سیاسی را به میان خواهیم کشید.
https://castbox.fm/episode/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF%D9%BE%D9%88%D8%B1-%3A-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%A7-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87%D9%85%D8%B1-%DB%B4%DB%B0%DB%B0%DB%B0%DB%B0-id4589672-id738876353
@thesis11site
«خیال، سبب شاهوار هستی» نام پادکستی است که به تازگی راه افتاده است. در این پادکست، مراد فرهادپور و امیر کیانپور در باب آثار مهم دو ژانر ادبی فانتزی و علمی-تخیلی با هم گفتگو می‌کنند. هدف اصلی از ساخت این پادکست آن است که همراه با غوطه‌خوردن در جهان‌های خیالی و لذت ناشی از آن و همچنین ایجاد رابطه‌ای انتقادی با فضاهای مربوط به سرگرمی که امروزه بخش مهمی از سازماندهی اوقات فراغت و ادغام‌شدن در ایدئولوژی‌های حاکم را شکل می‌بخشند، در عین حال بتوانیم میان این جهان‌های خیالی و گفتارهای انتقادی و نظری پیوندی دیالکتیکی برقرار سازیم. ازاین‌رو، در بررسی هر یک از این آثار به فراخور شکل و محتوای آن، پای مفاهیم و بحث‌های سیاسی و نقد اقتصاد سیاسی را به میان خواهیم کشید.
https://castbox.fm/episode/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF%D9%BE%D9%88%D8%B1-%3A-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%A7-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87%D9%85%D8%B1-%DB%B4%DB%B0%DB%B0%DB%B0%DB%B0-id4589672-id738876353
@thesis11site
1,582
subscribers
11,101
photos
305
videos
