لباسای مورد علاقم رو میپوشیدم و آنقدر ترس اینو نداشتم که بقیه راجع بهم چی میگن
وقتی یکی حرف نامربوطی راجع به خودم و خانوادم میزنه میتونستم ار خودم دفاع کنم
انقدر وابسته دیگران نبودم وابسته محبت شون رفتار های خوبشون حمایت هاشون
انقدر نشخوار نمیکردم که الان فلانی راجع بهم چی میگه و چه قضاوتی میکنه
یعنی قضاوت دیگران واسم مهم نبود
شاید به خیلی از چیزها و ادما ها آزادانه تر محبت میورزیدم یعنی فکر نمیکردم خب اگر اینو دوست داشته باشم بقیه مسخره میکنن و راجع بهم حرف میزنن
ساکت نمیموندم و خودمو غایم نمیکردم
و راحت تر بروز میدادم خودم رو