زنان و مسائل اجتماعی @women_socialproblems Channel on Telegram

زنان و مسائل اجتماعی

@women_socialproblems


نوشته های یک جامعه‌شناسی خوانده
در حوزه مسائل اجتماعی و مطالعات زنان.

زنان و مسائل اجتماعی (Persian)

زنان و مسائل اجتماعی یک کانال تلگرامی است که به موضوعات مختلف مربوط به زنان و مسائل اجتماعی پرداخته و نوشته های یک جامعه‌شناسی خوانده را در این زمینه به اشتراک می‌گذارد. اگر علاقه‌مند به بحث و تبادل نظر درباره مسائل اجتماعی و مطالعات زنان هستید، این کانال مناسب برای شماست. با پیوستن به این کانال، شما به دنیای پژوهش‌ها و آمارهای مهم درباره زنان و مسائل اجتماعی وارد خواهید شد و می‌توانید در گفتگوها و بحث‌های سازنده در این زمینه شرکت کنید. زنان و مسائل اجتماعی با هدف افزایش آگاهی و ارتقای دیدگاه اعضا، فضایی مناسب برای یادگیری و تبادل تجربیات فراهم می‌کند. پس اگر دنبال یک جامعه مجازی فعال و پویا در زمینه مسائل اجتماعی و مطالعات زنان هستید، حتما این کانال را دنبال کنید.

زنان و مسائل اجتماعی

01 Dec, 21:05


سیاست خانواده در ایران، بی‌اعتنا به علوم اجتماعی
فاطمه موسوی ویایه

در ایران اوایل قرن بیستم مساله جمعیت و جایگاه زنان مورد بحث بود. گفتمان افزایش بهداشت و کاهش نرخ مرگ و میر کودکان از یک طرف و ترویج الگوهای خانوادگی غربی که برای زن نقشی فراتر از ابزار تولید فرزند قائل بود از سوی دیگر، مسأله زن را تبدیل به بخشی از گفتمان روشنفکری و نوسازی جامعه ایران کرده بود و موضوع مقالات متعددی در عصر پهلوی اول بود. البته که در نهایت قانون خانواده مصوب ۱۳۱۰ به جز یک ماده درباره محدودیت سنی برای ازدواج دختران مطابق شرع بود.

اما مجادله درباره «مساله زن» پایان نیافت و در دهه چهل بار دیگر مطرح شد، تصویب قانون خانواده جدید و برابرتر در ۱۳۴۶ ه.ش به مجادلات پایان نداد. کتاب حقوق زن در اسلام مطهری مجموعه مقالاتی است که در همین مجادله بر سر مواد قانونی نوشته شده است. تلاش برای گذر کردن از دوگانه زن سنتی/ زن غربزده و ارائه الگوی سوم زنانگی ادامه یافت. دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از همه‌پرسی جمهوری اسلامی، این قانون ملغی شد. در سال ۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی، قانون تشکیل خانواده و تحکیم و تعالی آن را تصویب کرد که اصول کلی آن بعدتر در سیاست‌های کلی خانواده و قانون خانواده ۱۳۹۲ تکرار شدند. این قوانین رویکرد محافظه‌کارانه داشتند و خانواده مردسالار را بازتولید می‌کردند.

در رویکرد محافظه‌کارانه یک‌سری پیش‌فرض‌ها و احکام بدیهی‌انگاشته وجود دارد که البته نسبتی با واقعیت اجتماعی ندارند و علوم اجتماعی بر اساس تحقیقات میدانی نادرستی آن‌ها را نشان می‌دهند، بر اساس مطالبی که به عنوان اسناد بالادستی سیاست خانواده یا ضمایم آن یا نوشته‌های طرفداران این سیاست منتشر شده چند مثال می‌آورم:

پیش‌فرض ۱: ازدواج دختران در سن پایین بهتر است، زیرا با اخلاق شوهر تربیت می‌شوند و سازگاری بیشتری دارند.
واقعیت اجتماعی: هرچه سن هنگام ازدواج بالاتر باشد درصد طلاق پایین‌تر می‌آید. زنان متاهل زیر بیست سال بالاترین نرخ طلاق در گروه‌های سنی را دارند۳۰ در هزار که برای گروه‌های سنی ۲۰-۲۴ سال به ۱۷.۷ و ۲۵-۲۹ ساله‌ها به ۱۲.۵ کاهش می‌یابد.

پیش‌فرض ۲: پدر باید اقتدار بسیاری داشته باشد چون در مقام ولی‌ فرزندان، صلاح آنان را می‌خواهد.
واقعیت اجتماعی: ولایت پدر به شیوه استبدادی مندرج در قانون فعلی نتایج نامطلوبی دارد، ازدواج اجباری دختران نوجوان که بیشترشان به طلاق منجر می‌شود، فرزندآزاری، فرزندکشی و حتی تجاوز به محارم حاصل همین قدرت بسیار پدر بر فرزندان است.

پیش‌فرض ۳: خشونت خانگی مهم نیست:
واقعیت اجتماعی: با وجود بی‌اعتنایی قانون‌گذار به خشونت خانگی، تأثیر نامطلوب آن بر خانواده باقی است و نقش مهمی در فرار دختران از خانه، شوهرکشی، زن کشی و طلاق دارد.

پیش‌فرض ۴: بی‌حجابی زنان در جامعه عامل نارضایتی مردان در خانواده و خیانت است.
واقعیت اجتماعی: خیانت مردان بیشتر به علت ناسازگاری زوجین، نداشتن صمیمیت یا صفات شخصیتی خاص است و بی‌حجابی در جامعه کمترین تأثیر را دارد.

پیش‌فرض ۵: طلاق عاطفی بهتر از طلاق توافقی است.
واقعیت اجتماعی: طلاق عاطفی یکی از عوامل خیانت زنان است، اساساً نباید حق انتخاب افراد محدود شود.

پیش‌فرض ۶: زنان احساساتی هستند و حق طلاق به آنان باعث بی‌ثباتی بنیان خانواده می‌شود.
واقعیت اجتماعی: اعطای حق طلاق به زنان در کوتاه‌مدت باعث افزایش نرخ طلاق بین زنانی می‌شود که قبل‌تر امکان طلاق نداشتند اما در بلندمدت به بهبود روابط زوجین و تحکیم خانواده منجر می‌شود.

پیش‌فرض ۷: تقسیم کار جنسیتی در خانواده (مرد نان‌آور/زن خانه‌دار) بهترین شکل خانواده است.
واقعیت اجتماعی: خانواده هسته‌ای با یک نان‌آور بیشتر در دولت‌های رفاه پاسخ می‌دهد. در شرایط اقتصادی بد، فشار تأمین معاش برای مردان بسیار سنگین است. خانواده با یک نان‌آور در شرایطی مثل بیکاری،‌ مصدومیت، اعتیاد یا مرگ مرد با مشکل روبرو می‌شود چون زن همواره از نظر مالی وابسته بوده و مهارت‌های لازم برای کسب درآمد مناسب را ندارد. در صورت طلاق نیز خانواده زن‌‌سرپرست با فقر روبروست.

اصولاً کسانی که در سیاست‌گذاری خانواده در ایران دست‌اندرکارند همه با این رویکرد محافظه‌کارانه انتخاب شده‌اند، رویکرد ایدئولوژيک دارند و ترجیح می‌دهند به پیش‌فرض‌ها و توهمات خود اصرار کنند و نتایج تحقیقات اجتماعی را نادیده بگیرند، آمارها را سانسور کنند و در نتیجه شرایط خانواده در ایران همین‌طور نابسامان باقی خواهد ماند.

زنان و مسائل اجتماعی

01 Dec, 21:04


انجمن جامعه شناسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و گروه جامعه شناسی خانواده
در روز علوم اجتماعی
برگزار می کند ؛

🟧نسبت خانواده با دولت ، دانشگاه و نهاد های مدنی🟧
🟢پنل اول :
🕑یکشنبه 11 آذرماه 1403 ، 14 الی 16، سالن حافظ🕓

🔸دکتر فهیمه نظری
نقش خانواده در مشارکت مدنی دانشجویان دانشگاه تهران

🔸دکتر فاطمه موسوی ویایه
سیاست خانواده در ایران بی اعتنا به علوم اجتماعی

🔸دکتر میلاد نوروزی
از خانه تا خیابان، عصیان علیه اقتدار مردانه (کوششی نظری پیرامون کنشگری زنان)

🔸پوریا گل محمدی
ادبیات، خانواده و دولت


🟢پنل دوم :
🕓یکشنبه 11 آذرماه 1403 ، 16 الی 18، سالن سعدی🕕

🔹دکتر محمدعلی محمدی قره قانی
اعمال حاکمیت بر خانواده و ایجاد بحران در مناسبات

🔹دکتر علی نوری
خانواده پست مدرن و نسبت آن با جامعه ایران

🔹دکتر زینب نصیری
نقش خانواده در نظام مراقبت اجتماعی؛ با تاکید بر افراد با نیازهای خاص

نشانی : خیابان استاد نجات اللهی ( ویلا)، بوستان ورشو ، خانه اندیشمندان علوم انسانی
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

زنان و مسائل اجتماعی

22 Nov, 10:02


عوامل و زمینه‌های مهاجرستیزی در ایران
فاطمه موسوی ویایه

● مهاجرستیزی مانند سایر پدیده‌های اجتماعی چند علتی است، قوم‌مداری در همه جوامع بشری معمول است، افراد احساس تعلق و تعهد گروهی دارند که به آنها هویت و احساس امنیت روانی می‌بخشد. قوم‌مداری به همبستگی و نظم اجتماعی کمک می‌کند و اندکی از آن برای ادامه وجود جامعه لازم است. با این حال تاکید بر وفاداری به یک گروه با قضاوت و طرد دیگرانِ متفاوت همراه است و این خطر وجود دارد که قوم‌مداری ستم بر اقلیت‌ها را توجیه و تشویق کند.

● در جامعه ایران مانند هر جامعه سنتی دیگری قوم‌مداری و بی‌اعتمادی به بیگانگان وجود داشت، اما زمینه تاریخی مهمتری نیز هست؛ در عصر قاجار و پس از شکست ایران از روسیه و بعدتر امتیاز گرفتن خارجیان، نوعی احساس حقارت تاریخی شکل گرفت، احساس اینکه عقب افتاده‌ایم و باید متجدد شویم. دولت رضاشاه پاسخی به آرزوی مدرن شدن بود و با تاکید بر باستان‌گرایی و تفاخر به تمدن ایران پیش از اسلام و تحقیر اعراب و افغان‌ها، غرور ملی ایرانیان را باسازی کرد.

● احساس قوم‌مداری در ایرانیان بالاست و به‌خصوص افرادی با پایگاه اقتصادی و سرمایه فرهنگی پایین‌تر قوم‌گراتر هستند زیرا با تحقیر دیگری که فرودست می‌دانند به خود عزت نفس می‌دهند. بهشتی و رستگار (۱۳۹۲)، مدارای اجتماعی در قومیت‌های مختلف شهر اصفهان را بررسی کردند، آن‌ها دریافتند قوم‌مداری در بین پاسخگویان آنان بالاتر از میزان میانگین است، و تعدادی از قومیت‌ها مدارای اجتماعی کمتری دارند، با بالا رفتن سرمایه فرهنگی و تحصیلات میزان مدارای اجتماعی (شامل مدارای سیاسی، مدارای دینی، مدارا با زنان و مدارای قومی و ...) افزایش می‌یابد.

● گذشته از این بستر فرهنگی، علت‌های ساختاری هم وجود دارد، با گذشت بیش از چهار دهه از ورود مهاجران، دولت برنامه جامع مهاجرت را تدوین نکرده است، انتظار می‌رفت پناهندگان در مدت کوتاهی به کشورشان برگردند. تا سال ۱۳۸۵ سیاست بازگشت مدنظر بود و تازه در این سال سیاست ساماندهی شروع شد ولی سیاست ساماندهی در دولت احمدی‌نژاد با رویکرد توسعه منابع انسانی و استفاده از ظرفیت مهاجرین همراه نبود. اساسا هیچ‌گاه دولت‌ها به دنبال افزایش مدارای اجتماعی نبودند، دوره کوتاهی در دولت اصلاحات تقویت نهادهای مدنی مدنظر قرار گرفت ولی در آن دوره نیز گفتمان تسامح و تساهل شامل افزایش مدارای اجتماعی با مهاجرین نبود و در دولت‌های بعدی بر نگاه محافظه‌کارانه و بیگانه‌هراسی که مقوم فاشیسم هستند افزوده شد.

● متاسفانه آکادمی علوم اجتماعی نیز درباره مسائل مهاجرین افغانستانی حساس نبود. در دهه ۹۰ چند تحقیق در شهرهای مشهد، تهران، یزد و اصفهان انجام شد، یوسفی و همکاران (۱۳۹۲) درباره شبکه حمایت غیررسمی مهاجرین افغانستانی مشهد پیمایشی انجام دادند و دریافتند ۴۲ درصد آنان در شهرک گلشهر ساکن شده‌‌اند و نوعی جداگزینی مکانی وجود دارد، در شبکه دوستان و آشنایان مهاجرین فقط ۱۹ درصد ایرانی بودند. زاهدی و همکاران (۱۳۹۴) در بررسی مهاجرین در اصفهان به نتایج مشابهی رسیدند؛ مهاجرین دچار طرد اجتماعی هستند و به سکونت در مناطق محروم رانده می‌شوند. اخلاق و همکاران (۱۳۹۵) نداشتن احساس قدرت و منزلت و احساس عدم اطمینان و بدبینی بین مهاجرین در شهر مشهد را نتیجه این طرد اجتماعی می‌بینند.

● اما درباره عوامل مهاجرهراسی و مهاجرستیزی، تحقیقات میدانی اندک است، تنها یک مورد تحقیق روحانی و انبارلو (۱۳۹۷) در تحقیق از مردم شیراز به این موضوع پرداخته است: جوانان شیرازی مهاجران افغانستانی را مسئول بیکاری خود می‌دانند، وضعیت اقتصادی کشور و سرمایه فرهنگی پایین‌ آن‌ها باعث تقویت این باور شده و به سرخوردگی عاطفی آنان انجامیده با پیوستن به کمپین تلاش می‌کنند آنان را از محیط کار دور کنند. آنها احساسات منفی شهروندان شیرازی نسبت به افغانستانی‌ها را تحلیل کردند و دریافتند حتی فوبیای تجاوز و حمله از سوی افغانستانی‌ها در بین تعدادی از شهروندان وجود دارد.

● پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان و موج جدید مهاجرین، تنگنای اقتصادی شدید بر تضاد منافع بین اقشار اقتصادی ضعیف‌تر که بر سر بازار کار و مسکن با مهاجرین افغانستانی احساس رقابت دارند افزود و برساخت رسانه‌ای به احساس خشم و سرخوردگی عمومی دامن زد. تعدادی از سیاستمداران به دلایل مختلف با این جریان رسانه‌ای همراه شدند چون می‌توانستند با فرافکنی مشکلات به حضور مهاجرین، ناکارآمدی دولت را کم‌تر نشان دهند. در نهایت مهاجرستیزی در ایران راه‌حل کوتاه‌مدتی ندارد، در بلندمدت با تغییر شرایط سیاسی اقتصادی، تقویت فرهنگ دموکراتیک و مدارای اجتماعی و کاهش نابرابری می‌توان از آن کاست.

خلاصه بحث من در نشست میزبانی جامعه ایران و موج های مهاجرهراسی به میزبانی گروه حقوقی راحل

@women_socialproblems

زنان و مسائل اجتماعی

19 Nov, 18:35


گروه حقوقی #راحل برگزار می‌کند:

سلسله نشست های وضعیت شناسی مهاجران افغانستانی در ایران

💠 نشست سوم:
میزبانی جامعه ایران و موج های مهاجرهراسی

▪️محورها:
- زمینه‌ها، علل و پیامدهای شکل گیری موج‌های مهاجر هراسانه در ایران.
- راهکارهای مواجهه با موج‌های مهاجر هراسی

🎙سخنران:

▫️ دکتر آرش نصر اصفهانی
(جامعه شناس و پژوهشگر حوزه مهاجرین افغانستانی)

▫️ دکتر فاطمه موسوی ویایه
(جامعه شناس مسائل اجتماعی ایران)

📅 تاریخ: پنجشنبه ۱ آذر |قوس ۱۴۰۳| ساعت ۱۵
📍مکان: #خانه‌اندیشه‌ورزان | تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ولیعصر(عج) و برادران مظفر، پلاک ۹٠۷

اطلاعات بیشتر:٠۹۳۷۹۸۴۸۶۱۹

@rahellaw

زنان و مسائل اجتماعی

18 Nov, 10:16


این گزارش هشداری درباره ‎#خودکشی_کودکان است. در ۵ سال گذشته ۱۹۶ کودک «۸ تا ۱۷»ساله اقدام به خودکشی کرده‌اند و ۱۳۳ مورد به مرگ منجر شده. قطعا خودکشی‌های دیگری هم بوده که رسانه‌ای نشده‌اند و در این گزارش هم به چند مورد اشاره شده.

⬅️از ۱۹۶ خودکشی انجام شده در بازه زمانی پنج سال گذشته، ۱۳۰ مورد مربوط به کودکان دختر، ۴۷ مورد مربوط به کودکان پسر و در ۱۹ مورد نیز جنسیت کودکانی که به خودکشی اقدام کرده‌اند ذکر نشده است.

از ۱۹۶ مورد خودکشی رسانه‌ای شده کودکان، سقوط از ارتفاع با ۶مورد بیشتری فراوانی را دارد.پس از آن حلق‌آویز کردن: ۵۰ مورد، قرص و مخدر: ۲۳، شلیک باگلوله: ۷، خودسوزی: ۵، غرق‌شدگی: ۳ و شیوه خودکشی ۴۸ نفر هم اعلام نشده. خودسوزی فقط توسط دختران و شلیک باگلوله فقط توسط پسران انجام شده.

خودکشی کودکان در استان تهران با ۳۸ مورد در صدر لیست است؛ پس از آن در خوزستان: ۳۷ مورد، خراسان رضوی: ۳۴ مورد، کهگیلویه و بویراحمد: ۱۴ مورد، کرمانشاه: ۱۱ مورد، کردستان: ۷ مورد، آذربایجان غربی: ۷ مورد، گیلان: ۷ مورد، ایلام: ۵ مورد، لرستان: ۴ مورد، آذربایجان شرقی: ۴ مورد، مازندران: ۳ مورد، هرمزگان: ۳ مورد، سیستان و بلوچستان: ۳ مورد، اصفهان: ۳ مورد، مرکزی: ۲ مورد، اردبیل: ۲ مورد، فارس: ۲ مورد، قم: یک مورد، کرمان: یک مورد، همدان: یک مورد، یزد: یک مورد، البرز: یک مورد، زنجان: یک مورد و مکان خودکشی کودکان در ۴ مورد هم نامشخص بوده است.

⚠️دلایل خودکشی: اختلافات خانوادگی، ازدواج اجباری، کودک همسری و کودک مادری بیشترین فراوانی را در میان این ۱۹۶ خودکشی رسانه‌ای شده دارد؛ به ویژه در مورد کودکان دختر.

فقر، افسردگی و اختلالات روانی و مسائل درسی و تحصیلی در رده‌های بعدی است. در مواردی هم دلایل خودکشی کودکان ذکر نشده.

گرچه برخی کودکان از مرگ نجات یافتند اما ادامه زندگی آنها علیرغم آسیب روحی با آسیب‌های جدی جسمی هم همراه بوده. مثلا یک دختر ۱۶ ساله در استان مرکزی پس از اقدام به سقوط از ارتفاع زنده مانده اما دست راستش قطع شده است و یک پسر ۱۵ ساله هم در خوزستان بعد از حلق‌آویز کردن به کما رفته.

🖍مریم لطفی

#خودکشی

این گزارش را اینجا بخوانید


❤️ @Zane_Ruz_Channel

زنان و مسائل اجتماعی

16 Nov, 18:34


مرز بسته است، سفره‌ها خالی است

چند ماهی است که مرز بسته است. این را مردمی می‌گویند که روزیِ خود را از مرزهای جنوب شرقی ایران می‌گیرند و سفره‌های خود را از انتقال سوخت به آن طرف ِ مرز پر می‌کنند.
مرزِ بسته برای ساکنان جنوب شرق ایران مثل نشستن ماهیگیر در کنار دریای بدون ماهی است.
بیابان‌های بدون کارخانه، بدون کارگاه تولیدی، بدون آب و بدون کشاورزی راهی جز پر کردن شکم‌ها با انتقال سوخت نگذاشته است.
راه پر خطری که از دست دادن جان، مال و معلولیت را به همراه دارد.
مرز بسته است. این جمله کوتاه سفره‌های خالی را فریاد می‌زند. شکم‌های گرسنه‌ را به رخ می‌کشد و افزایش سرقت‌ها را.
مغازه‌دارهای کناره جاده و بالای روستا که محل مراجعه چندین روستا و رانندگان بیشمار هستند می‌گویند قبلا هر روز برای آوردن میوه و تره‌بار و وسایل سوپرمارکتی به شهر می‌رفتیم حالا هفته‌ای یک بار هم به زور می‌رویم.
تعمیرکار ماشین می‌گوید بیکار شده چون کسی برای تعمیر مراجعه نمی‌کند.
دیگری مجبور است ماشین خود را برای ادای قرضش بفروشد.
آمار سرقت‌های شبانه از کابل‌های برق بالا رفته و خاموشی‌ها گسترش پیدا کرده است.
مردم خود دست‌به‌کار شده‌اند تا از محله و روستا و سیم‌های برق حفاظت و سارق‌ها را دستگیر کنند.
یارانه‌ها صرف پرداخت هزینه‌های بالای برق و خرید آب در این روستاها می‌شود. آب آشامیدنی در همه روستاهای این مناطق سقایی و خریدنی است.
بخشی که قدرت خرید آب را ندارند و از آب قنات استفاده می‌کنند دچار ناراحتی‌های کلیه و مجاری ادرار هستند. از کودک و نوجوان تا کهنسال.
حتی کالاها و محصولات گرانتر از شهرهای پرجمعیت است زیرا باید از سایر شهرها بیاید و هزینه باربری تا یکی از دورترین نقطه ایران‌زمین بر قیمت تمام‌شده می‌افزاید.

صدور سوخت از طریق مرزها غیرقانونی نبود بلکه با توافق دو کشور ایران و پاکستان انجام می‌شد. اما چند ماهی است که به دلیلی مرز بسته است و مردم دست‌به دامن هر پست‌ و منصب‌داری شده‌اند تا جایی که امام‌جمعه‌ها در هر خطبه تکرار می‌کنند.

بهتر است تا گرسنگی بیشتر از این دامنگیر این منطقه نشده کاری و فکری شود.

زنان و مسائل اجتماعی

16 Nov, 15:25


🎙 پادکست رادیو مرز
قسمت شصت و نهم: پیش از یائسگی
روایت فاصله‌ای که در سال‌های یائسگی بین یک زن و دیگران به وجود می‌آید.
موسیقی تیتراژ: گروه کلی
عکس از Bige Yilmaz
______________________
@radiomarz

زنان و مسائل اجتماعی

13 Nov, 21:21


تحول مردانگی در ایران در عصر پهلوی تا امروز
فاطمه موسوی ویایه

● مردانگی چیست؟ مجموعه‌ای از ارزش‌ها، هنجارها، رفتارها و نقش‌های اجتماعی قابل انتظار از جنس مذکر که زنانه نیست. در حقیقت مردانگی با نفی زنانگی خود را تعریف می‌کند. فمینیست‌ها بین جنس و جنسیت تمایز گذاشتند و گفتند گونه انسان مانند سایر پستانداران دو نوع مذکر و مونث دارد اما آنچه زنانگی و مردانگی دانسته می‌شود امور طبیعی نیستند بلکه برساخت اجتماعی‌اند و چون برساخت اجتماعی و در حال تغییر و تحول هستند از این رو می‌توان در تاریخ اجتماعی الگوهای متفاوت مردانگی و زنانگی را تشخیص داد.

● مردانگی یکی از نظام‌های سلطه است. کانل الگوهای روابط قدرت بین مردانگی و زنانگی در سراسر جامعه را نظم جنسیتی می‌نامد که بر اساس تعامل سه ساختار به وجود می‌آید: کار (تقسیم جنسی کار در خانه و بازار کار)، قدرت (اقتدار، خشونت، ایدئولوژی در نهادها و دولت) و تعلق روانی (مناسبات شخصی، خانوادگی/ جنسی).

● کانل توضیح می‌دهد که اساس نظم جنسیتی فرودستی زنان است و همه نهادها و روابط اجتماعی بر این اساس سامان یافته است. اما همه مردان جایگاه یکسانی ندارند. در رأس سلسله مراتب جنسیت، مردانگی هژمونیک قرار دارد که با اقتدار، قدرت جسمانی و ناهمجنس‌گرایی مشخص می‌شود. در مرحلۀ بعدی قدرت، مردانگی همدست قرار دارد که مردان این رده خصوصیات برجسته مردانگی هژمونیک را ندارند ولی به اشکال مختلف (مانند توانمندی سیاسی، نابرابری فرصت، ارتقای شغلی و دستمزدها در بازار کار و کار خانگی بی‌مزد زنان) از نظام پدرسالاری سود می‌برند.

● در پایین‌ترین مرتبۀ مردان، مردانگی‌های فرودست قرار دارند که در میان آنها مردانگی همجنس‌گرا قطب مخالف مرد واقعی دانسته و تحقیر و طرد می‌شود. این نکته مهم است که بعضی مردان، بسته به جایگاهشان در سلسله مراتب مادی، امتیاز بیش‌تری از مردسالاری می‌گیرند، بعضی کمتر. زنان به دلایل مختلف با این نظم جنسیتی همراه می‌شوند ولی مهمترین دلیل این است که از کودکی برای پذیرش فرودستی نسبت به مردان تربیت می‌شوند.

● در تاریخ ایران نمونه‌های متعددی از الگوهای مردانگی دیده می‌شود که من تنها به تحول مردانگی هژمونیک، عالی‌ترین الگوی مردانگی می‌پردازم. در ابتدای عصر ناصری، می توان این مشخصه‌ها را برای مرد برتر برشمرد: میانسال یا مسن‌تر، دارای تمکن مالی، خانه بزرگ، دارای احترام و حیثیت اجتماعی بالا، سخاوتمند و گره‌گشا، مقید به مناسک دینی و رابطه خوب با علما و صاحبان قدرت، غیرتمند، دارای چند همسر و فرزندان زیاد و با کنشگری جنسی بالا (تمایلات همجنس‌گرایانه به شکل شاهدبازی و امردبازی بی‌اشکال است). این تصویر بر دو سه گروه منطبق بود، اعیان و اشراف، پهلوانان و گاه لوطیان.

● اما در زمان مشروطه کم‌کم این تصویر مخدوش می‌شود، آشنایی با فرنگ، احساس عقب‌ماندگی و بازاندیشی در آداب و رسوم و جایگاه زنان، ایده‌های جدیدی را به ارمغان آورد. نجم‌آبادی در کتاب «زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش» شرح می‌دهد که چگونه تحت تاثیر نگاه شماتت‌بار غربیان، رفتارهای همجنس‌خواهانه درباریان و اعیان و اشراف به پستوها برده شد. به جز آن لزوم آموزش زنان مورد توجه قرار گرفت، تا زنان تحصیل‌کرده بتوانند رفیق شوهر و مادرانی شایسته باشند.

● گفتمان بهداشت در ابتدای عصر پهلوی، تاکید بر افزایش موالید و فرزندان سالم و ضرورت روابط جنسی سالم برای احتراز از سیفلیس و عواقب آن چون عقیم شدن یا تولد فرزندان معلول اندک اندک باعث شکل‌گیری الگوی جدید مردانگی برتر شد: جوان، تحصیل‌کرده، دارای تمکن مالی و شغل اداری بالا، آشنا به پوشش و آداب فرنگی، ورزشکار، میهن‌پرست، تک‌همسر و دگرجنس‌گرا. این تصویر تا اواخر دوره پهلوی دوام آورد و با وجود انقلاب اسلامی عناصر اصلی آن مانند اعتبار تحصیلات، رشادت و میهن‌پرستی و ... باقی ماند.

● امروزه مردانگی در ایران دچار بحران است، تقسیم کار جنسیتی در خانواده و نان‌آوری مرد به دلیل بحران‌های اقتصادی مختل شده. جامعه‌پذیری زنان در پذیرش فرودستی دچار اخلال شده و تحت تاثیر فضای مجازی ایده‌ها و خواسته‌های جدیدی شکل گرفته است. مردان در واکنش به این تغییرات، هر روز بیشتر متوسل به خشونت می‌شوند و اخبار زن‌کشی را می‌شنویم. چرا تغییر نظم جنسیتی بحرانی شده است؟ به زعم من تقصیر متوجه حاکمیت است که به دلایل متعدد می‌کوشد نظم جنسیتی مردسالارانه و نظام حقوقی خانواده سنتی را حفظ کند از این رو هم بر مردان (سربازی، مهریه و ...) و هم بر زنان (حجاب اجباری، بیکاری و ...) فشار می‌آورد و روال تغییرات اجتماعی را مختل کرده است.
@women_socialproblems

زنان و مسائل اجتماعی

12 Nov, 17:43


📔مردانگی در ایران معاصر

با حضور
#دکتر_حسین_حجت_پناه
#دکتر_فاطمه_موسوی
#دکتر_علی_نوری

دبیر نشست:
#دکتر_فهیمه_نظری

🗓 چهارشنبه 23 آبان 1403 ساعت 17

🏡 سالن خیام

🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.

🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است

💢انجمن جامعه شناسی ایران💢

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht

زنان و مسائل اجتماعی

12 Nov, 17:42


چگونه سطح خشونت در جامعه به اینجا رسیده که چنین مرگی را رقم می‌زند؟
یادداشتی از فرشته حبیبی (روزنامه‌نگار):

هفته‌ای نیست که خبر تازه‌ای از زن‌کشی به گوشمان نرسد و در این یکی دو روز خبر قتل دهشتناک این زن، زنی از طبقه شهری، شاغل، اهل اندیشه و درست در دل پایتخت واقعا تکان‌دهنده است. منصوره قدیری جاوید، خبرنگار ایرنا به دست شوهرش با ضربات چاقو و دمبل به قتل رسیده و عجیب اینکه قاتل ادعا کرده پس از قتل همسرش قصد خودکشی داشته ولی پشیمان شده. این کلمات به تلخی یادآوری می‌کند که قاتل با علم به خلأهای قانونی در پرونده‌های زن کشی نگران عواقب این قتل نبوده است.

با تاثر بسیار از این اتفاق، چند نکته تکراری که بارها نوشته‌ام دوباره یادآوری می‌کنم:

یک. چطور سطح خشونت در جامعه به اینجا رسیده که چنین مرگی را رقم بزند؟ یک دعوای ساده به خشونت می‌کشد و هر خشونتی از ناسزا و جنگ لفظی گذر می‌کند و به دعوای فیزیکی و آسیب جسمی می‌رسد. خشونت گرچه با قوانین پیشگیرانه قابل کنترل است ولی وضعیت روانی حاد جامعه و ناامیدی حاکم، که هرگز در کانون توجه نبوده، نیز می‌تواند نتایجی چنین فاجعه‌بار بیافریند.

دو. پیچیدگی قرارداد ازدواج و عدم حمایت قانونی از زنان برای خروج از رابطه ازدواج، می‌تواند یک رابطه را به بن‌بستی خشونت‌بار تبدیل کند. باید از قانونگذار بپرسیم چه چیزی ممکن است شرایط پنهان کاری، خیانت و اصطلاحا بی‌وفایی را فراهم کند وقتی هنوز یک زن نمی‌تواند همچون یک مرد صرفا با عنوان “نخواستن” درخواست طلاق کند؟

سه. زن‌کشی، پدیده‌ای که این سال‌ها بسیار مورد توجه فعالان حوزه زنان قرار گرفته، آمار وحشتناک و تکان‌دهنده‌ای دارد. گزارش سال گذشته شرق از این موضوع نشان می‌داد که بطور متوسط هر چهار روز یک زن در ایران به دست خانواده‌اش با بهانه اختلافات خانوادگی، مسائل ناموسی و مالی کشته می‌شود. این آمار به احتمال زیاد، با واقعیت هم فاصله‌ای نامعلوم دارد، چرا که بسیاری از زن‌کشی ها گزارش نمی‌شوند یا تحت عناوین دیگری از جمله خودکشی، بیماری و غیره طبقه‌بندی می‌شوند.

چهار. مهمترین و پرتکرارترین مطالبه: چرا لایحه حمایت از زنان و منع خشونت خانگی هرگز در این سال‌ها حتی نتوانست با وجود این‌ همه زن‌کشی، کودک‌کشی، آزار و تجاوز، قتل‌های ناموسی، خشونت خانگی و سیستماتیک، خودسوزی و خودکشی زنان و... توجه مجلس را به خود جلب کند؟ چرا بارها تغییر نام داد و سمت و سوی حمایت از خانواده به خود گرفت و باز هم در پستو ماند و به اجرا نرسید؟
.

زنان و مسائل اجتماعی

12 Nov, 17:16


مروری بر کتاب «توسعه و ما زنان خاورمیانه»

مطالعات خاورمیانه بخشی از متون دانشگاهی کشورهای توسعه‌یافته را به خود اختصاص داده است اما در کشور ما به این مساله چندان پرداخته نشده. ما از همسایگان خود بی‌خبریم. به زعم من بخشی از این نقصان به ضعف آکادمی در ایران برمی‌گردد و انجام چنین مطالعاتی نیازمند فاند دولتی است، دلیل مهم دیگر به ملاحظات سیاسی/امنیتی برمی‌گردد، محقق نمی‌تواند درباره هرچه می‌خواهد تحقیق و نتایج آن را به راحتی و بدون دخالت مافوق سیاسی/امنیتی منتشر کند، در نتیجه محافظه‌کاری پیشه می‌کند و به چنین موضوعاتی نمی‌پردازد.

این در حالی‌است که در مسیر توسعه نیازمندیم تجربه کشورهای همسایه که دارای پیشینه تاریخی/فرهنگی مشترک هستیم را بشناسیم، در مساله زنان اهمیت مطالعات خاورمیانه دوچندان می‌شود زیرا کشورهای مسلمان منطقه مانند ما به انحای مختلف گرفتار نابرابری جنسیتی هستند و تجربه آن‌ها در کاهش شکاف جنسیتی در حوزه‌های مختلف چون اشتغال و مشارکت سیاسی می‌تواند به کار ما بیاید.

کتاب «توسعه و ما زنان خاورمیانه» شروع خوبی برای آشنایی با شرایط زنان در کشورهای همسایه ماست. کتاب در چند مقاله به وضعیت زنان در کشورهای لبنان، عراق، عمان، کویت، امارات، ترکیه و سوریه پرداخته است. مقاله وضعیت زنان در لبنان با تاکید بر چند فرقه بودن کشور لبنان و عدم وجود قانون مدنی یکسان، بخش بزرگی از تصویر کلیشه‌ای درباره سبک زندگی اروپایی و آزادی اجتماعی زنان لبنانی را برایم تصحیح کرد. یکی دیگر از مقالات مجموعه به وضعیت زنان در سوریه درگیر جنگ داخلی پرداخته بود و شرایط زنان درگیر در مناطق جنگ‌زده و زنان مهاجر را در ابعاد مختلف و مفصل بیان می‌کند و حتی به تاثیر کرونا بر افزایش مشکلات زنان سوری می‌پردازد.

در مقاله مشارکت سیاسی در عراق به این موضوع می‌پردازد که با وجود تخصیص ۲۵ درصد از کرسی‌های پارلمان به زنان، قوانین حمایتی از زنان به تصویب نرسیدند و البته دلایل آن از جمله ضعف جامعه مدنی و آشوب‌های سیاسی/امنیتی در این کشور از جمله نگرش داعش را توصیف می‌کند. مقاله دیگری که برایم آموزنده بود، به کنش‌های اجتماعی-رسانه‌ای پرداخته بود و توضیح می‌داد به دلیل سرکوب سیاسی در بیشتر کشورهای خاورمیانه که بخشی از آن معطوف به سرکوب فعالان حقوق زنان است، نوعی جنبش اجتماعی جدید شکل گرفته است که در شبکه‌های اجتماعی مجازی مطالبات خود برای تغییر نگرش را پی می‌گیرد.

این کتاب به عنوان اولین قدم در این حوزه، خالی از اشکال نیست، از سویی جای چند کشور مهم خالی است: عربستان، مصر و تونس که خانم دکتر شفیعی توضیح دادند نتوانستند نویسنده‌ای برای این بخش‌ها بیابند. ایراد دیگری که در تعدادی از مقالات کتاب مشترک است، به‌روز نبودن آمارهاست که حداکثر تا ۲۰۲۰ را شامل می‌شود. مثلا در مقاله مقایسه بین ایران و ترکیه که مقاله تحلیلی خوبی است، در بخش اشتغال آمارهای ۲۰۲۰ آورده شده و در بخش آموزش عالی ۲۰۱۲. در مورد خشونت علیه زنان نیز به مقاله‌ای در ۲۰۰۳ رفرنس داده شده. یا در مقاله کویت آمارهای شکاف جنسیتی به ۲۰۱۵ برمی‌گردد. تردیدی نیست در ویراست بعدی کتاب آمارها به‌روز و مقالات تکمیل می‌شوند. این کتاب قدم اول در این راه است و امید که قدم‌های بعدی پُربارتر باشند.

@women_socialproblems

زنان و مسائل اجتماعی

11 Nov, 09:17


رونمایی کتاب
توسعه و ما زنان خاورمیانه

با حضور
دکتر لیلا فلاحتی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی
دکتر فاطمه موسوی ویایه پژوهشگر حوزه زنان و خانواده
دکتر سمیه سادات شفیعی
(گردآوردنده؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
کتایون خیری (سردبیر نشر ثالث)

سه شنبه ۲۲ آبان ساعت ۱۸ الی ۲۰
تهران، خیابان شهید سپهبد قرنی خیابان شهید کلانتری شماره ۴۸ شعبه آپ آرتمان (ثالث)، طبقه دوم
.

زنان و مسائل اجتماعی

09 Nov, 15:50


گردش مالی ،دست کوتاه زنان

فریده ملاعسگری


طی سه سال گذشته بابت امور شغلی و شخصی  جهت استفاده از خدمات بانکی به بانکهای مختلف مراجعه داشته ام .
شرط استفاده از خدماتی مانند  دسته چک ، تسهیلات و وام ، ضامن شدن، گردش مالی بالای صاحب حساب بانکی می باشد .
در بخش مدارک لازم وام گیرنده و ضامنین ارائه مدارک شغلی ، کسر از حقوق و ... نوشته شده است ، اما در واقع گردش مالی بالا ، اینکه شخص رتبه A و  B  یا حداقل C را دار باشد خوانده می شود و کفایت می کند.
داشتن شغل پایدار لازمه گردش مالی است، در مواجهه با این شرایط این پرسش به ذهن متبادر می شود که زنان چه سهمی از این تسهیلات و خدمات دارند ؟
زنان سرپرست خانواری که شغل پایداری ندارند چطور می توانند از این تسهیلات جهت راه اندازی کسب و کار یا توسعه کارشان استفاده کنند ؟

وجودضامن معتبر حائز شرایط بانک مستلزم داشتن روابط شغلی یا خانوادگی مستحکم و بده بستانهای مالی است که اکثر زنان ایران از آن محروم می باشند.

طبق جدیدترین آمار تنها ۱۴ درصد از  زنان جامعه ایران شاغل هستند ،حذف زنان از عرصه اجتماعی و شغلی آسیب پذیری آنان را در میانسالی و کهنسالی فزون تر می کند .
در حالی که جامعه ایران به سمت زنانه شدن سالمندی می رود.
مادامی که اشتغال زنان شکل  مسئله و مطالبه اجتماعی نگیرد ، نیمی از جامعه از ابزار قدرت که همان گردش مالی و اقتصاد است محروم می مانند.


@tanine_zanan

زنان و مسائل اجتماعی

09 Nov, 07:39


«خشونت جنسی»
مدخل هشتم از دانشنامهٔ «زبان‌های سکسوالیته» هر شنبه در کانال کارگروه مطالعات جنسیت و سکسوالیته انجمن انسان‌شناسی ایران
@AnthropologyOfGender
#Sexual_Violence
#زبان‌های_سکسوالیته
#جفری_ویکس
#دانشنامه ‌
#خشونت_جنسی
خواندن متن کامل👉

زنان و مسائل اجتماعی

04 Nov, 08:31


فیلم «استاد» که بر پرده‌ی سینماهاست اولین فیلمی است که به موضوع آزار جنسی در فضای دانشگاه می‌پردازد؛ فیلم اولی که با بودجه‌ای محدود ساخته شد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را نصیب سجاد بابایی کرد و حالا بعد از دو سال معطلی به اکران رسیده.

در سینما بهمن فیلم را دیدم. فیلم به نسبت کوتاه است (۸۰ دقیقه) و حال و هوای تئاتری دارد و با سه شخصیت اصلی در یک مکان محدود فیلمبرداری شده. روایت سرراست است؛ گلنوش برای گرفتن توصیه‌نامه استادش که برای پذیرش در دانشگاه خارجی لازم دارد به محل کار جدید استاد آمده، استاد در موضع قدرت، حرف را کش می‌دهد و توصیه‌نامه را نمی‌نویسد، بعد از احساس علاقه خود می‌گوید، دانشجوی عصبانی می‌خواهد دفتر را ترک کند و بعد صفحه سیاه می‌شود و نمی‌دانیم چه رخ می‌دهد.

دو روز بعد نامزد دختر به محل کار استاد آمده و او را بازخواست می‌کند، استاد با خونسردی هر اتفاقی را انکار می‌کند و مانند هر اتفاق مجرمانه دیگری که در فضای خصوصی رخ می‌دهد، نامزد دختر و ما تماشاگران در برابر این شک قرار می‌گیریم که واقعا چه رخ داده و چه کسی راست می‌گوید؟ جا داشت که روایت بسیار پیچیده‌تر به مساله بپردازد.

زنان و مسائل اجتماعی

02 Nov, 19:19


~ نه فقط از آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی که از طلیعه‌ی مطرح شدن خواست حجاب اختیاری، حامیان آزادی مدام از جوانب گوناگون متهم شدند که «شما می‌خواهید لخت شوید». فراموش نکرده‌ایم که این حرف نه فقط از جانب حکومت و حامیان آن، که از سوی فرقه «مرد، میهن، آبادی» نیز شنیده شد (صحبت‌های علی کریمی در همان میانه جنبش را به یادتان می‌آورم). فارغ از آنچه امروز در دانشگاه رخ داده است، برهنه شدن زنی در شهر را چگونه می‌توان فهمید؟ رویدادی است در تأیید گفتار مخالفان آزادی، یا به نهایت رسیدن خواست آزادی پوشش؟

برهنه شدن در ذیل قانون حجاب و تاریخ درازدامنه‌ی زن در ایران روشن است که چه طنین شدیدی دارد. اگر خواست حجاب اختیاری در حرکت نمادین ویدا موحد بروز یافت (و او توانست فیگوری از نماینده مردم را پیدا کند)، برهنگی زنی در دانشگاه (و در خلال کشاکش با مأمور قانون حجاب) تماماً حرکتی مازاد بر امر اجتماعی، کنشی استعلایی و انتزاعی است تا حدی که مترصد این است که در ذهن تماشاگران «جنون‌آمیز» فهمیده شود. مواجهه‌ی سراسر حیرت تماشاگران حاضر در آن صحنه و نیز همه کاربران اینترنت از این تصویر استثنایی گویای موقعیت جدا افتاده‌ی آن از عینیت و ذهنیت اجتماعی- و فاصله‌اش با نمایندگی است.

بازیگر اصلی این صحنه خطاب به مخالفان متنوع «زن» نشان می‌دهد که وقتی از «لخت شدن» سخن می‌گویید از چه وضعیتی حرف می‌زنید. او در خلال یک جنون سیاسی، شکل واقعی یک «اتهام» را نشان می‌دهد. او با به انتها بردن و شدت بخشیدن، امکانی را برای همه مدافعان حجاب اختیاری از این لحظه اکنونی تا همیشه می‌گشاید: دیگر کسی نمی‌تواند خواست آنان را با «برهنگی» یکی کند. او رابطه‌ی زبانی و سمبلیک بین آزادی پوشش و برهنگی را از هم می‌گسلد و مخالفان زن را خلع سلاح می‌کند. هر آزادی‌خواهی می‌تواند با اشاره به او بگوید برهنگی یعنی آن، نه چیزی که من پوشیده‌ام (یا می‌خواهم). در واقع، «زن علوم-تحقیقات» با شکافی که بین حجاب اختیاری و برهنگی با عمل‌اش می‌اندازد، نظمی ایدئولوژیک و تاریخی که مدام می‌گوید «خواست حجاب اختیاری همان خواست برهنگی است» را بی‌اعتبار می‌کند.

او با شهامتی جنون‌آمیز خواستی اجتماعی را نمایش نداد، بلکه تصویری شد از فریبکاری حامیان سرکوب کردن زن. شدت بخشید تا شدت تاریخی نظام سرکوب گفتاری را برهنه و عیان کند. از خودش مایه گذاشت تا بی‌مایگی نظمی بزرگتر را نشان دهد که می‌خواهد خواست زن برای آزادی را چیزی دیگر معرفی کند.
@AminBozorgiyan

زنان و مسائل اجتماعی

01 Nov, 18:55


عمونیما
آموزش خودمراقبتی به کودکان از نون شب هم واجبتره
لطفا برای آموزش کودکان وقت بگذاریم

زنان و مسائل اجتماعی

27 Oct, 15:31


✍️مالیات صورتی: هزینه‌های پنهان زن بودن

در اقتصاد، اصطلاحی به نام “مالیات صورتی” وجود دارد که به این معناست که به‌طور کلی زن بودن، هزینه‌ای بالاتر از مرد بودن دارد.

زندگی را می‌توان به دو دسته هزینه تقسیم کرد: هزینه‌های ثابت، مانند اجاره مسکن یا بیمه خودرو، که ارتباط چندانی با جنسیت ندارند. اما بررسی‌ها نشان می‌دهند که دسته دوم، یعنی هزینه‌های جاری، به شکلی ملموس با جنسیت در ارتباطند و به‌طور شگفت‌انگیزی برای زنان گران‌تر تمام می‌شوند.

برای مثال، زنان باید هزینه‌هایی را صرف خرید لوازم آرایشی کنند، مبلغ بیشتری را برای مراقبت از پوست و مو بپردازند و به‌طور کلی تحت فشار اجتماعی بیشتری برای “زیبا به‌نظر رسیدن” قرار دارند. آمارها به‌وضوح نشان می‌دهند که این فشارها موجب افزایش قابل توجهی در هزینه‌های زنان می‌شود.

همچنین، نیازهای بهداشتی و درمانی زنان بیشتر است؛ خرید محصولاتی مانند پد روزانه و تمپون، مراجعات منظم به پزشک زنان و انجام تست‌هایی چون پاپ‌اسمیر و ماموگرافی از جمله نیازهای ضروری زنان هستند که اغلب، تمام آنها تحت پوشش بیمه قرار نمی‌گیرند.

یکی دیگر از وجوه تفاوت در هزینه‌ها، تفاوت قیمت خدمات مشابه بین زنان و مردان است. برای مثال، هزینه یک کوتاهی ساده در آرایشگاه مردانه، به‌طور میانگین یک پنجم هزینه همان خدمات در آرایشگاه زنانه است. حتی یک تیغ اصلاح زنانه ممکن است دوبرابر نمونه مشابه مردانه قیمت داشته باشد. بنابراین، حتی اگر زنی تصمیم بگیرد هزینه‌های اضافی خود را کاهش دهد، باز هم در نهایت با هزینه‌های بیشتری روبرو خواهد شد.

به این مسائل باید دستمزد کمتر زنان را نیز اضافه کرد. به‌طور میانگین، زنان حدود ۳۰ درصد کمتر از مردانی که وظایف مشابه دارند، دستمزد می‌گیرند. این به این معناست که هر خریدی برای زنان ۳۰ درصد دشوارتر است. این نابرابری دستمزدی نیز بخشی از همان مالیات صورتی محسوب می‌شود.

علاوه بر این، محیط شهری نیز برای زنان امن‌تر نیست. بسیاری از زنان مجبورند به‌دلیل عدم امنیت، از تاکسی‌های اینترنتی استفاده کنند یا به‌جای ورزش در پارک‌های عمومی، هزینه‌ای اضافی برای استفاده از باشگاه‌ها بپردازند.

در نهایت، زن بودن هزینه‌های پنهان و گاه فراموش‌شده‌ای دارد که ما مردان کمتر به آن فکر می‌کنیم. شاید بگوییم: “ما هم برای خانه و ماشین هزینه می‌کنیم”، اما تفاوت اینجاست که هزینه‌های مردانه اغلب در جهت افزایش ثروت فرد است، در حالی که مالیات صورتی تماماً هزینه‌های از دست رفته و اجتناب‌ناپذیر است.

نویسنده: ناشناس

https://t.me/femailinsociety
@hooreechannel 🌹

زنان و مسائل اجتماعی

26 Oct, 19:12


📚
زندگی به من بازگردانده شد
و من اینجا در مقابل زندگی هستم
چونان کسی که به لباسی نگاه می‌کند
که نمی‌تواند آن را به تن کند

(شارلوت دلبو، پس از بازگشت از اردوگاه مرگ)
 
کتاب پسافاجعه نوشته سوزان برایسون، زن فیلسوفی است که به او در مسیر پیاده‌روی صبحگاهی حمله و تجاوز می‌شود و به قتل می‌رسد! سوزان از مرگ حتمی نجات پیدا می‌کند و ده سال بعد از فاجعه، یعنی در سال 2001 بالاخره موفق می‌شود روایت همراه با تحلیل خود را از اتفاقی که برایش افتاد منتشر کند. اینکه چطور وقتی «بیشتر از خودش عمر کرده» با خویشتن تازه و ترومای بعد از فاجعه کنار آمده است.

پسافاجعه کتاب خوش‌خوانیست با ترجمه روان که به‌سختی می‌توانید آن را زمین بگذارید. گرچه بر خشونت جنسی متمرکز است، اما چهره بسیاری از ما یا عزیزان و دوستان یا کسانیکه می‌شناسیم، با تروماهای ریز و درشت، در آن قابل تشخیص است. آن لحظه‌ای که احساس کرده‌ایم با ما طوری رفتار شده که سزاوارش نیستیم. از تجربه جنگ، خشونت، تجاوز، اسیدپاشی، شکنجه، بازداشت و بازجویی و تحقیرشدن گرفته تا تجربه اخراج از کار، تعرض محارم، ترک‌شدن توسط والدین یا یار و معشوق. تجربیاتی که باعث شده از خودمان بپرسیم: «نکند که من واقعا بیدارم و این کابوس نیست»

کتاب اطمینان می‌دهد: «شما هرگز مثل قبل نمی‌شوید، اما می‌توانید بهتر از قبل شوید». اعتمادتان به جهان و آدمها نابود می‌شود، ولی راه‌هایی هست که کمک می‌کند دوباره و جور دیگری از نو به جهان برگردید: آسیب‌دیده، حساس‌تر، ولی هشیارتر، پروادارتر و احتمالا اخلاقی‌تر.

برایسون در بخشی از کتاب به ایده «خودمختاری/خودآیینی» در فلسفه اشاره می‌کند: ایده‌ای که «من» را منبع کنشگری و انتخاب آزاد می‌داند. او می‌گوید این خودِ خودآیین در فاجعه می‌شکند و خرد می‌شود. بازمانده از یک فاجعه با خود پیشین‌اش یکی نیست و نیاز به کمک پزشکان و همراهان همدل دارد تا «خودش را پیدا کند». اون به نفع این ایده زنانه‌نگر استدلال می‌کند که «خودمختاری/خودآیینی اساساً وابسته به دیگران است...خودمختاری/خودآیینی کشیدن دیوار دور خود یا اموال خود نیست، بلکه شکل دادن روابطی اساسی با دیگران است». دیگران می‌توانند ما را نابود کنند، اما به همان اندازه در آفرینش و استمرار فهم ما از خودمان موثرند...


📚پسافاجعه؛ خشونت و بازساختن خود، سوزان جی برایسون، ترجمه امیر صائمی، نشر برج، 1403.
 
#معرفی_کتاب
 @neocritic

زنان و مسائل اجتماعی

23 Oct, 20:19


کلاس مجازی:

دوره شخصیت‌شناسی علی‌ ابن ابیطالب (ع)

مدرس: نادیا جمالی
پژوهش‌گر تاریخ و متخصص تاریخ اسلام

- این دوره در ۸ جلسه (۲ ماه) به بررسی حضور علی (ع) به عنوان اولین مرد مسلمان در دوره مکی
- همچنین زندگی ایشان به عنوان یکی از صحابه در دوران مدنی
- و کنش و واکنش‌های علی (ع) در دوران خلفا و ... می‌پردازد.

جلسات به صورت مجازی و آفلاین پس از نهایی شدن ثبت نام در بستر تلگرام در اختیار شما قرار می‌گیرد.

شروع دوره نیمه اول آبان

هزینه این دوره ۵۳۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.

برای ثبت نام از طریق دایرکت اینستاگرام اقدام کنید:
mrs.n.jamali

زنان و مسائل اجتماعی

23 Oct, 19:44


مهریه یا/و شروط ضمن عقد؟

مهریه یکی از بخش‌های نکاح اسلامی‌ست. قراردادی که در آن زن حق طلاق ندارد، ولایت فرزندانش را ندارد، سهمی از زندگی و اموال به دست آمده ندارد و حتی سهم ارث ناچیزی دارد و در کنارش حق طلاق با مرد است و حق چند همسری هم دارد. قراردادی که در آن مرد می‌تواند از اشتغال یا خروج از کشور زن جلوگیری کند و زن هم ملزم به تمکین است. در این وضعیت مهریه غالبا به عنوان اهرم فشار برای زنان استفاده می‌شود تا بتوانند حقوقی که ندارند را مطالبه کنند. یعنی در ازای بخشیدن مهریه طلاق بگیرند، از کشور خارج شوند یا حضانت فرزندانشان را داشته باشند. همینطور چون سهم ارث زن بسیار ناچیز است (یک چهارم در صورتی که فرزند نداشته باشند و یک هشتم در صورت داشتن فرزند) مهریه، به عنوان بدهی مرد به زن، پیش از تقسیم ارث، به زن تعلق می‌‌گیرد و می‌تواند جبران‌کننده سهم ارث اندک باشد. در عین حال باید به خاطر داشته باشیم، میزان مهریه به توافق دو طرف بستگی دارد و می‌تواند هر چیزی که ارزش مادی دارد، باشد، مثلا یک شاخه گل یا چند سکه.

در سال‌های اخیر زنان بیشتری مهریه ندارند و شروط ضمن عقد دارند. بسیاری از آن‌ها می‌گویند در ازای نداشتن مهریه «همه» حقوقشان را گرفته‌اند. جمله‌ای که با واقعیت فاصله دارد. واقعیت این است که در حال حاضر و با توجه به قوانین ایران گرفتن «تمام» حقوق ناممکن است. زنان اغلب فقط «بخشی» از حقوقشان را تحت عنوان شروط ضمن عقد می‌گیرند. بخش دیگری از نابرابری‌ها، از جمله تمکین، ولایت فرزندان، حق چندهمسری مردان و ارث نابرابر از همسر همچنان باقی می‌ماند.

درست است که مهریه در خلا متحجرانه‌ست، اما حذف آن از قانون در شرایط کنونی یعنی فشار و تبعیض مضاعف بر زنان. چون زنان نمی‌توانند همه حقوق خود را به عنوان شروط ضمن عقد بگیرند. حتی اگر می‌توانستند، باز مهریه نباید حذف میشد. چون گرفتن شروط ضمن عقد به قدرت چانه‌زنی و فرهنگ خانواده‌ها بستگی دارد و اینطور نیست که همه زنان بتوانند شروط ضمن عقد داشته باشند. درست است که مهریه باید حذف شود، اما همراه و همزمان با حذف شدن تمام نابرابری‌های قرارداد ازدواج. همه زنان باید به شکل قانونی از همه حقوق خود برخوردار باشند، نه اینکه بخشی از آن‌ها تنها بخشی از حقوقشان را از مرد طلب کنند. اما طبیعتا تا تغییر تمام قوانین و امکان داشتن ازدواج برابر، زنان باید «تا جایی که می‌شود» حقوقشان را از همسرشان مطالبه کنند و به نظر من با کسی که حاضر نیست حقوقشان را بدهد اصلا ازدواج نکنند.

سمانه سوادی

#فمینیسم #فمینیست #ازدواج #شروط_ضمن_عقد #مهریه

زنان و مسائل اجتماعی

21 Oct, 21:36


تو چراغِ خود برافروز:
درخواست جمعی از هنرمندان، روزنامه‌نگاران و فعالان اجتماعی برای توقف اجرای حکم پنج سال زندان الهه محمدی و نیلوفر حامدی.

امضای کارزار: توقف حکم زندان خبرنگاران

#ما
#خواهران_ما

زنان و مسائل اجتماعی

21 Oct, 15:26


بهانه؛ جوانی جمعیت/ مقصود؛ تضییع حقوق زنان

✍🏻امتداد-مرجان زهرانی:
واقعا برای افزایش جمعیت نیازمند همسر و مادران کودک و نوجوان هستیم؟ فاطمه موسوی، جامعه‌شناس و عضو گروه مطالعات زنان انجمن جامعه‌شناسی معتقد است ادعای اینکه کودک همسری و کودک مادری به افزایش جمعیت کمک می‌کند دروغ است. او به «امتداد» می‌گوید: «با یک محاسبه ساده متوجه می‌شوید که اساسا نیازی نیست برای افزایش جمعیت سراغ کودک همسری و کودک مادری رفت. یک زن به طور طبیعی و فیزيولویک معمولا بین ۱۵ تا ۴۵ سالگی آماده بارداری است. یعنی بازه زمانی ۳۰ ساله برای بارداری فرصت دارد که پنج سال اول و ده سال آخر با عوارض همراه است و از نظر پزشکی توصیه نمی‌شود؛ همچنان ۱۵ سال فرصت بارداری مناسب وجود دارد پس چه لزومی دارد که این اتفاق زیر ۱۸ سالگی رخ بدهد آن هم در شرایطی که ما به فرد زیر ۱۸ سال گواهینامه و اختیار اموالش را نمی‌دهیم اما او را برای ازدواج و مادری بزرگسال به حساب آورده و به رسمیت می‌شناسیم.»

🔹موسوی توضیح می‌دهد که الان میانگین سن ازدواج در ایران برای زنان ۲۳ سال است. اگر کسی ۲۳ سالگی هم ازدواج کند، برای مثال می‌تواند ۲۶ سالگی فرزند اول را باردار شود و حتی در بازه‌های زمانی مناسب ۲۹، ۳۲ و ۳۵ سالگی دست کم ۳ فرزند دیگر هم به دنیا بیاورد. اگر فردی در همین سن میانگین ازدواج و بعد تحصیلات دانشگاهی، ازدواج کند می‌تواند در بازه‌های زمانی مناسب و کم خطر فرزندانی به دنیا بیاورد. بنابراین سیاست‌گذاری برای ازدواج و بارداری زیر ۱۸ سال فقط با بهانه جوانی جمعیت است ولی مقصود دیگری دارد.

🔹«اگر از عوارض جسمی برای مادر و جنین در بارداری زیر ۱۸ سال هم بگذریم، در تحقیقات جامعه‌شناسی یکی از موارد پیش‌بینی‌کننده‌ طلاق ازدواج زیر ۲۰ سال است و دیگری فاصله سنی بالای ۱۰ سال بین زوجین و هر دو در کودک همسری وجود دارد. مدعی هستند که برای تحکیم بنیان خانواده دختران باید در سنین پایین ازدواج کنند. این کلیشه همواره وجود داشته که دختران در سن پایین سازگارتر هستند و به اصطلاح شوهر می‌تواند آنطور که خودش می‌خواهد دختر را تربیت کند. این یک گزاره کاملا نادرست و باطل از منظر جامعه‌شناسی است. اتفاقا تحلیل آماری نرخ طلاق در گروه‌های سنی نشان می‌دهد که بالاترین نرخ طلاق مربوط به دخترانی است که زیر ۲۰ سالگی ازدواج کرده‌اند.»

🔹به گفته موسوی اغلب دختران بعد از بارداری در این سنین مجبور به ترک تحصیل می‌شوند. بنابراین در سنین بالاتر نمی‌توانند شغل مناسبی پیدا کنند. پس از نظر مالی وابسته به مرد خانواده هستند. این موضوع دختران در چرخه فقر و وابستگی اقتصادی گرفتار می‌کند که همین امر مصایب اجتماعی زیادی به دنبال خواهد داشت.

🔹این جامعه‌شناس معتقد است این گونه سیاست‌گذاری‌ها به دلیل غلبه نگاه ایدئولوژیک و در راستای بازتولید خانواده مردسالار و پدرسالار است. او توضیح می‌دهد: «اغلب از غرب انتقاد می‌شود که به زن نگاه ابزاری دارند اما مگر این نگاه ابزاری نیست که زن صرفا به مثابه زن خانه و مادر خانواده و همسر شناخته می‌شود و در چارچوبی غیر از خانواده رسمیت ندارد. به همین دلیل است که در دولت گذشته هیچ اقدامی در حوزه خشونت خانگی، قتل‌های ناموسی یا حتی حفظ امنیت زنان در محیط کار را شاهد نیستیم. ما از پیش از انقلاب و در اندیشه‌های آقای مطهری با مساله «الگوی سوم زنانگی» مواجه هستیم که می‌گوید نه زن سنتی در خدمت خانواده و نه زن مدرن غربی اما سیاست‌گذاری‌‌ها همچنان در راستای تقویت زن سنتی و در خدمت خانه و خانواده است و عاملیت زنان در همه چیز نفی می‌شود. کودک همسری و کودک مادری هم به نوعی حق زنان برای این که در سن مناسب ازدواج کنند و در شرایط مناسب فرزندی به دنیا آورند را نفی می‌کند. با کودک مادری حق زنان بر بدنشان نفی می‌شود. »

🔹آمار کودک همسری وکودک مادری در سال‌های اخیر به آماری مخفیانه و دردسرساز تبدیل شده. فاطمه موسوی خطاب به سیاست‌گذاران می‌گوید: نمی‌توانید با مخفی کردن آمار رنج کودک مادران را مخفی کنید. مساله حل نشده است.

🔹البته فشار برای مادری با سیاست‌گذاری‌های ضدزن تنها متوجه دختران نوجوان نیست بلکه زنان بالای ۴۰ سال هم این فشار را تجربه می‌کنند. موسوی در مورد این گروه سنی می‌گوید: «از طرفی به دلیل بالا رفتن سن ازدواج و تمایل اکثریت زنان به یک یا دو فرزند بر بارداری در سن بالا نیز که بارداری پرخطر است، اصرار می‌ورزند و در اسناد خود بارداری پرخطر را به بارداری نیازمند مراقبت‌های ویژه تبدیل می‌کنند. این فقط بازی با کلمات است و می‌تواند منجر به ایجاد عوارض بسیاری برای مادر و کودک شود به ویژه که اجباری بودن غربالگری هم ملغی شده و این منجر به افزایش تولد کودکانی با برخی ناهنجاری‌ها چون سندروم داون می‌شود.»

لینک گزارش

#امتداد
@emtedadnet

زنان و مسائل اجتماعی

20 Oct, 19:01


نشست باز اندیشی درباره مسائل زنان و خانواده در ایران معاصر

دکتر فاطمه موسوی ویایه

شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳

موسسه فرهنگی هنری " اندیشه و هنر فاخته "

@fakhtehinstitute

زنان و مسائل اجتماعی

18 Oct, 09:12


🔴 خدا کند شاکی بی‌سفارش نباشید!

✍️حسن اسدی زیدآبادی

🔺خبرگزاری میزان متعلق به قوه قضاییه گزارشی منتشر کرده از ماجرای پرونده‌ای با پایانی شیرین که در بطن‌اش حکایتی بسیار دردناک و تاسف‌آور دارد؛ مقصود این نوشته هم این است که انشالله در نهایت این گزارش برای مسئولان دستگاه قضاء حاوی هشداری جدی باشد.

🔺باری! قضیه از این قرار است که روز چهارشنبه ۲۵ مهر، آقای القاصی رئیس کل دادگستری استان تهران به منظور رسیدگی به پرونده مراجعان به دستگاه قضایی، در مرکز ارتباطات مردمی قوه قضاییه حضور می‌یابد.

🔺در جریان این ملاقات مردمی فردی مدعی می‌شود که حدود یک ماه قبل برای معالجه دخترش به تهران آمده که دخترش توسط افراد ناشناس در شهرستان شهریار ربوده می‌شود. رئیس کل دادگستری استان تهران هم فی‌المجلس با رئیس دادگستری و دادستان شهرستان شهریار تماس می‌گیرد و دستور پیگیری فوری می‌دهد.

🔺در گزارش میزان آمده: «پس از دستور رئیس کل دادگستری استان تهران، اقدامات قضایی و انتظامی برای پیدا کردن این دختر انجام و کمتر از ۲۴ ساعت محل نگهداری فرد ربوده شده در شهرستان تالش کشف شد. ماموران انتظامی در یک عملیات موفق به آزاد کردن فرد ربوده و دستگیری متهم شدند.»

@hsnasadiz

🔺 این سطح از تعلل و رکود در مواجهه با انواع بزه‌ها و جرایم کوچک و بزرگ به ویژه برای جامعه وکلا که بطور روزمره با نهاد دادسرا و پلیس سروکار دارند اصلا جای شگفتی ندارد. با طرح هر شکایتی حتی در جرایم مهم، بار پیگیری و تعقیب عموما بر عهده فرد شاکی یا وکیل اوست. وقتی شکایتی به پلیس ارجاع می‌شود، فی الواقع هدف اصلی عموما اتلاف وقت برای حدود ۲۰ تا ۳۰ روز است. شاکی به کلانتری ارجاع می‌شود، آنجا باید از پوشه و گیره و … را خودش تهیه کند. اظهاراتی را در فرم‌های چاپی بنویسد، یکی دو ماه منتظر بماند تا بعدا همین کارها را دوباره نزد بازپرس یا دادیار انجام دهد. و تازه آغاز ماجرا. منظور تخفیف کار افسران پلیس نیست، منظور نشان دادن این واقعیت است که کمبود امکانات و نیروی انسانی کافی، افراد پلیس را صرفا به اشخاصی پشت میز نشین بدل کرده که فی‌المثل برای تعقیب یک سرقت صرفا یک نامه خطاب به صاحبان دوربین در محدوده وقوع جرم می‌دهند که اگر توانست فیلم را روی سی‌دی به آنها تحویل دهد تا حالا ببینیم چه می‌شود. اینکه پلیس واقعا به دنبال مجرم برود عمدتا مختص همان فیلم‌ها و سریال‌ها باقی می‌ماند. مگر آنکه …

🔺 البته همه اینها موقعی است که اراده ویژه‌ای پشت قضیه نباشد. وقتی شاکی پرونده‌ای حکومت یا دولت باشد همین نیروی انتظامی به غایت کارآمد شده و در میدان حماسه می‌آفریند. در سال ۱۴۰۱ شخصا پی‌گیر یک پرونده کلاهبرداری بودم که به اداره آگاهی ارجاع شده بود. افسر مربوطه تا مدتها هیچگاه پشت میزش حاضر نبود تا اظهارات ما را بگیرد، چرا که باتومی به دستش می‌دادند تا در حد یک سرباز صفر در خیابانها تامین نظم حجاب کند. کسی که انتظار می‌رفت تخصصش رسیدگی به کلاهبرداری‌ها و جرایم اقتصادی باشد. در مورد شیوه عمل قوای امنیتی هم که به همین منوال بحث زیاد شده که اولویت‌هایشان چگونه تعیین می‌شود.

🔺گزارش میزان به خوبی نشان می‌دهد که چگونه موهبت‌هایی مثل امنیت و اجرای عدالت، که بایستی به عنوان مهمترین کارکردهای حکومت همچون آب جاری در دسترس همگان از همه طبقات باشد، به شدت درگیر اولویت‌بندی‌های کاذب شده است. در واقع پلیس بر اساس اهمیت جرایم و میزان شدت‌شان در پی آنها نمی‌رود بلکه حتما بایستی کسی شاکی نگون‌بخت را سفارش کند تا بلکه کار و صدای او به جایی رسد.

https://t.me/hsnasadiz

زنان و مسائل اجتماعی

15 Oct, 14:16


حق خواسته شدن،دوست داشته شدن،مراقبت شدن...

فاطمه علمدار


۱/در دنیایی که ما زندگی میکنیم،همه میدانند که میشود از بارداری جلوگیری کرد و به همین دلیل هم پدیده"احساس گناه والدین در برابر فرزندان"و اجازه داشتن فرزندان برای اینکه روزی از آنها بپرسند:چرا من را به این دنیا آوردی؟پدیده عصر ماست.تا پیش از این فرزند داشتن امری طبیعی بود و خواست خدا و نه نتیجه انتخاب یا اشتباه والدین.اینها را"رولو می"در کتاب"عشق و اراده"میگوید و بعد توضیح مبسوطی میدهد راجع به احساس گناه و عذاب وجدان و مسئولیت پذیری افراطی و شرم همیشگی والدین در قبال فرزندانشان در دنیای جدید.و من به جایگاه زنان در این روایت فکر میکنم در دنیایی که همزمان با ابداع وسایل پیشگیری از بارداری،هنوز آنقدر مردسالارانه است که زنان بسیاری در چارچوب خانواده از ترس طلاق داده شدن یا ازدواج مجدد شوهر یا تلخ شدن زندگی مشترک،با نارضایتی تن به بارداری میدهند و زنان بسیار دیگری خارج از چارچوب خانواده،به اشتباه باردار میشوند و به خاطر ممنوعیت پایان خودخواسته بارداری،اجازه جبران آن اشتباه را پیدا نمیکنند.نتیجه آن اعمال قدرت شوهرانه و آن بسته بودن راه کاهش هزینه های یک وضعیت اشتباه،به هرحال به دنیا آمدن نوزادی است که انسان است.

۲/روی کاغذ رسیدگی به نوزاد سالم،چند دستور کار ساده دارد.روی ساعت پوشکش را عوض میکنی،شیر میخورد،بادگلو میزند و غیره.ولی بچه آدمیزاد برخلاف پو و تام و بقیه شخصیتهای دنیای بازی،وقتی همه لیست نیازهایش برآورده شد و تیک خورد،یکهو پر از ستاره و شادی نمیشود و به خوابی عمیق فرو نمیرود بلکه بسیار محتمل است که ساعتها بی تاب باشد و آرامش را از خانه بگیرد بدون اینکه روی کاغذ کاری برای ساکت کردنش نوشته شده باشد و تفاوت "رسیدگی" و "مراقبت" در همین نقطه برجسته میشود.نقطه استیصال در برابر صدای نوزاد!مراقبت یعنی رسیدگی توام با توجه و صبر و عشق.اینکه برای تیک زدن لیست کارها عجله نداشته باشی و وقت شیرخوردنش بتوانی به چشمهایش که نگاهت میکنند نگاه کنی و اجازه دهی انگشتت را با همه انگشتانش بگیرد و به صدای نفسهایش گوش کنی و خیالش را راحت کنی که"هستی".این همان نقطه مراقبتگری است که والدین در دنیای شلوغ امروز،یا حوصله رسیدن و توقف در آن را ندارند و یا آنقدر زیاد در آن متوقف میشوند که آسیب زننده میشود.اینکه به آنکه مراقبش هستی بباورانی که کنارش هستی و میتواند با اطمینان از بودن تو،احساس امنیت کند و دلش گرم باشد و خیالش راحت و"در عین حال"خودت را هم یادت نرود و"در عین حال"این بودن همیشگی ات آنقدر افراطی نشود که استقلال او را ازش بگیرد.اینهاست که مراقبت از نوزاد آدم را متفاوت میکند از کارهای مکانیکی که میشود با برنامه ریزی دقیق!برون سپاری کرد یا به دوش فرزند بزرگتر گذاشت یا گمان کرد که به حکم طبیعت بچه ها بزرگ میشوند مثل همه ما که بالاخره بزرگ شدیم!

۳/فرزند انسان،انسان است و حق دارد خواسته شود،دوست داشته شود،مراقبت شود و کسانی در این دنیا باشند که برایشان مهم باشد خیالش را راحت کنند که دنیا جای امنی است و میشود روی آنها حساب کرد.فرزند انسان یک عدد نیست که دولتها به نرخ جمعیتشان اضافه کنند و یا روحانیون با آن بشارت ثواب به مردمان بدهند و مردسالاران قدرتشان بر زنان را به رخ بکشند.انسان بودن نوزاد انسان را اگر باور کنیم و حقوقش را،میفهمیم چرا رضایت زنان برای شروع بارداری مهم است و چرا اختیار پایان خودخواسته آن باید دست همان زنانی باشد که دارند یک لخته خون را در وجودشان تبدیل به آدم میکنند و نه هیچکس دیگر.زنی که روز به روز دارد روند تبدیل به آدم شدن آن موجود درونش را حس میکند باید بتواند تصمیم بگیرد که آیا میخواهد و میتواند حقوق انسانی او را برآورده کند و زندگی محترمانه و سالمی را_چه در دامان خودش چه مراقبت کننده های دیگر_ برایش فراهم کند یا خیر.زنان ماشینهای تولید نسل نیستند،آدمهایی هستند که حسشان و درکشان از آن موجودی که درونشان دارد از یک لخته خون تبدیل به آدم میشود بر خودشان و آن موجود و کیفیت ادامه زندگی هردوشان_هم مادر و هم نوزادی که اگر بارداری پایان داده نشود متولد خواهد شد_اثر‌ میگذارد.

۴/با این نگاه،دختران نوجوانی که در شیطنتی جنسی باردار میشوند،زنانی که در جریان تجاوز باردار میشوند،زنانی که خارج از چارچوب خانواده و حتی در چارچوب خانواده ناخواسته باردار میشوند و تاب تحمل آن فشارهای اجتماعی و تغییرات هورمونی و جسمی و روانی و غیره را ندارند،نباید تاوان آن اشتباه و آن بارداری ناخواسته را با به دنیا آوردن فرزندی که محکوم است رنج مراقبت کننده نداشتن را از ابتدای حیات به دوش بکشد،بدهند.آن آدم یک عدد نیست در تملک نرخ جمعیت دولتها،یک ثواب نیست در تملک روحانیون و ابزار اعمال قدرت نیست در تملک مردان! آدم است و محترم و به احترام انسانیت است که زنان باید حق پایان خودخواسته بارداری را داشته باشند

زنان و مسائل اجتماعی

13 Oct, 20:18


حدیث بیرانوند (که دیروز خبر قبولی دختری از روستاهای دورافتاده خرم‌آباد رو داده بود):
«ملت راه افتادن به تحقیر کردن که تاریخ قبول شدن هم مگه خوشحالی داره؟!
خوشحالم که درکی از هفت سال پشت کنکور موندن صرفاً برای ورود به دانشگاه رو ندارید و نمی‌دونید همین مهاجرت از یک روستای دورافتاده به شهر برای یه دختر در جامعه‌ی سنتی روستا چقدر بزرگه و مسیر زندگیش رو عوض می‌کنه.»

اعظم بهرامی:
«یک روایت که خیلی شخصی بود ولی لازم شد اینجا بنویسم.‌ حدو ۱۵ سال پیش یکی از دفعاتی که وسایل و کیف و کفش‌هایم را به جایی برای نیازمندان هدیه کرده بودم دیدم زنگ زدن و گفتن یک خانم شماره و راه تماسی با شما میخواهد. منم گفتم باشه قراری باهاش گذاشتم و دیدم با یک دختر نوجوان و دو تا بچه کوچک آمد. گفت من توی جیب یک کیف شما این انگشتر طلا را پیدا کردم. درست میگفت من اصلا به هوای این بودم از جیبم افتاده و گم شده. ازش یک عالمه تشکر کردم و گفتم چطور جبران کنم. گفت ببین من زن عموی این دخترم. این پدر مرده پیش ماست و عمویش میخواهد عروسش کنه نامزدش یک معتاد دزد و عوضی اگر این بچه کنکور قبول بشه و بره دانشگاه زندگیش عوض میشه. ما سواد و پول نداریم بیا به این بچه کمک کن. خلاصه کنم برایش حامی پیدا کردیم و خودمم مرتب برای کتاب و کلاس حمایتش کردن تا زبان عربی فردوسی قبول شد. تو طول تحصیلم کم و بیش کمک ماها را داشت. زندگیش واقعا عوض شد و من مطمئنم با محبتی که اون زن عمو کرد باز خود اون دختر جوان که معلم شد حامی عموزاده های خودش خواهد بود. توانمند کردن زنان در پروژه های مختلف در کشورهایی مثل اندونزی و فیلیپین، تانزانیا تاثیر عمیق آگاهی بر زندگی و سلامت کودکان و سالمندان را نشان داد.»
.

زنان و مسائل اجتماعی

12 Oct, 13:01


▫️همیشه خانواده با جایگاهی محبت‌آمیز و به عنوان پناهگاهی امن در برابر دنیای بیرون معرفی می‌شود، اما تحقیقات اجتماعی نشان می‌دهند که خانه همیشه امن نیست به خصوص برای زنان:«گیدنز در یک بررسی از آمار جرایم می‌گوید احتمال به قتل رسیدن زنان در خانه توسط اعضای خانواده بسیار بیشتر از احتمال به قتل رسیدن آنها در خیابان در شب است.»
🎬فاطمه موسوی ویایه_پژوهشگر اجتماعی_ در نشست «خانه امن نیست» درباره علل قتل‌های ناموسی و خشونت علیه زنان توضیح می‌دهد.
🔻این نشست مرداد ۰۳ در موسسه رحمان برگزار شد. ویدیوی کامل نشست «خانه امن نیست» را از یوتیوب رحمان ببینید.

تدوین :سارا صارمی
@rahmaninstitute

زنان و مسائل اجتماعی

10 Oct, 16:59


به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست "سیر تحول خانواده ایرانی" به همت انجمن جامعه‌شناسی ایران و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می شود. فاطمه موسوی ویایه دبیری این نشست را برعهده داشت. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می‌آید.

تقی آزاد ارمکی، استاد دانشگاه و جامعه‌شناس، اظهار داشت: عنوان بحث من، منزلگاه خانواده است. اعتقاد دارم که ما چیزی به نام خانواده ایرانی داریم. نظام اجتماعی ایران مبتنی بر سه پایه تاریخی یعنی دین، خانواده و دولت استوار بوده است. معتقدم که نهاد خانواده، نهاد مقدم است. ارزش های دینی در خانواده متولد می شود.
وی افزود: نظام سیاسی مکانیسم‌هایی درست کرده است برای استعمار خانواده. خانواده پدیده‌ای می‌شود برای استعمارگری به نام نظام سیاسی. در دوره معاصر ما جامعه ایرانی از کالبد تاریخی خودش خروج می‌کند. اتفاقی به نام ظهور جامعه مدنی معاصر روی داده است. این جامعه مدنی معاصر در کنار سه نهاد قبلی قرار می‌گیرد. در بحث پدیده طلاق، به نظر می‌آید چیز عجیبی رخ داده است زیرا امروز زنان بیشتر از مردان داوطلب طلاق هستند. خانواده ایرانی در مسیر تغییرات مستمر با مجموعه‌ای از تنش‌ها و نابرابری‌ها مواجه شده است، یعنی تغییر می‌کند اما جانکاه تغییر می‌کند. ما داریم از یک خانواده سنتی به سمت یک خانواده مدرن پیش می‌رویم.

در ادامه عبدالوهاب شُهلی بُر جامعه شناس و پژوهشگر مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ابراز داشت: می‌خواهم به تحولات خانواده ایرانی از منظر تحولات مسکن اشاره کنم. ما اگر دنبال فهم تحولات خانواده ایرانی باشیم، بدون فهم تحولات مسکن نمی‌توانیم به چشم‌انداز درستی برسیم.
وی افزود: در حال حاضر دسترسی به خانه برای بعضی دهک‌ها به بالای صد سال رسیده است و ما در این فضا صحبت از جوانی جمعیت می‌کنیم بدون این که تلاش کنیم از مسکن سوداگری‌زدایی کنیم. بر اساس گزارش مرکز آمار ۲۶ درصد جوانان کشور نه درس می‌خوانند و نه دنبال شغل هستند. یعنی خانواده متوسط ایرانی امکان بازتولید خود را ندارد.
او ادامه داد: در دوره ای که بحث از آزادسازی زمین شد، قرار شد که زمین‌ها را به انبوه سازان بدهند که آپارتمان بسازند. سیاست‌های سوداگری تحت عنوان آزادسازی، دسترسی به مسکن را سخت‌تر کرده است. مشکل اصلی، توزیع مسکن در ایران است. هیچ گونه قوانین حمایتی برای تولید مسکن استیجاری وجود ندارد.

https://ihht.ir/c/310

زنان و مسائل اجتماعی

08 Oct, 20:07


@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

زنان و مسائل اجتماعی

08 Oct, 19:32


اشاراتی گذرا درباره تجاوز جنسی. بخش چهارم
فاطمه موسوی ویایه

▪️در بخش دوم اشاره شد میل جنسی مرد مهارناپذیر و خشن قلمداد و زن مسئول حفظ اخلاق جنسی مردان محسوب می‌شود، از این رو وقتی زنی مورد آزار جنسی قرار می‌گیرد فرض می‌شود و به صراحت گفته می‌شود لابد زن کاری کرده یا حرفی زده، یک لبخند کج، طره رهای مو یا لباس چشم‌گیر داشته که در معرض آزار مرد قرار گرفته است. حتما خودش می‌خواسته است و مرد را برانگیخته است. در نهایت با مرد آزارگر مدارا می‌کنند؛ خشونت او را معمولی جلوه داده یا کوچک می‌شمارند و در نهایت قربانی گناهکار دانسته و سرزنش می‌شود. تحقیقات دهه اخیر نشان می‌دهد حتی در اروپا این فرهنگ قربانی نکوهی باعث شده نیمی از قربانیان تجاوز آن را گزارش نکنند.

▪️حتی وقتی تجاوز به صورت خشن و از سوی افراد غریبه در خیابان رخ می‌دهد افرادی با رویکرد عقل سلیم می‌گویند اشتباه زن بوده است که در جای خلوت و تاریک تردد داشته است. ایراد رویکرد عقل سلیم این است که خشونت مردانه را طبیعی و مهارناپذیر محسوب می‌کند. اگر در خیابان مورد قاپ‌زنی موبایل قرار بگیرید حتی اگر کسی بگوید «نباید موبایل را دستت می‌گرفتی» در نهایت فرد موبایل‌قاپ را به عنوان دزد و مجرم می‌بینند، پس چرا وقتی زنی در خیابان مورد تعرض قرار می‌گیرد کسی مرد آزارگر را مجرم نمی‌بیند و به جایش از زن می‌پرسد آنجا چه می‌کرده؟ زمان آن است که درباره مسئولیت مردان سخن بگوییم، به تربیت پسران بکوشیم.

▪️چرا زنان قربانی آزار جنسی سرزنش می‌شوند؟ گذشته از ترفندهای مردسالاری که همیشه مردان را مبرا و زنان را مجرم قلمداد می‌کند؛ یک خطای شناختی نیز وجود دارد: نیاز ما به باور جهان عادلانه و اینکه اتفاقات بد دلیلی دارند و برای آدم‌های خوب اتفاق نمی‌افتد. قربانی را سرزنش کنیم چون می‌خواهیم باور کنیم امکان ندارد برای من اتفاق بیفتد. که لابد قربانی کاری کرده که گرفتار چنین رنجی شده ولی من مواظب و هوشیارم.

▪️در قوانین ایران با وجود پیش‌بینی مجازات سنگین اعدام برای متجاوز، شیوه رسیدگی به دعاوی تجاوز و نحوه اثبات آن (شهادت چهار مرد عادل) و رویه‌های دادرسی، امکان طرح دعوی تجاوز را مشکل ساخته است. قوانین دیگری که بر ضوابط پوشش زنان و گسترش عفاف در جامعه تأکید دارند، به طور ضمنی عامل وقوع آزار جنسی را اغواگری زنان و عدم رعایت معیارهای حجاب توسط آنان قلمداد می‌کنند. در نتیجه انتظار می‌رود سکوت قربانیان در ایران بسیار بیشتر باشد (چند برابر میانگین جهانی) و شواهد نشان می‌دهد نکوهش قربانی و عدم جدیت در رسیدگی به دعاوی تجاوز فضای امنی برای متجاوز به وجود آورده تا بر تعداد قربانیان خود بیافزایند (کیوان امام وردی به تجاوز به سیصد زن متهم شد).

▪️در پایان پیشنهاد می‌کنم رمان «شنای شبانه» را بخوانید، در مورد اینکه چطور سرزنش قربانی منجر به سکوت او و رنج بیشتر می‌شود و رسیدگی قضایی به یک پرونده تجاوز و جرمی که در خلوت دونفره رخ داده تا چه حد مشکل است. البته داستان در آمریکا اتفاق می‌افتد، در ایران نظام حقوقی ما در رسیدگی به این دست پرونده‌ها به شدت از ادبیات حقوقی جهان عقب است.

@women_socialproblems

زنان و مسائل اجتماعی

08 Oct, 16:58


اشاراتی گذرا درباره تجاوز جنسی. بخش سوم
فاطمه موسوی ویایه

▪️در بخش اول اشاره شد یکی از انواع تجاوز سوءاستفاده از موقعیت اجتماعی و جایگاه اقتدار است که قربانی به دلیل ترس از عواقب استنکاف با اکراه به رابطه جنسی تن می‌دهد. در نیم قرن اخیر برای افزایش امنیت زنان در محیط کار و تحصیل، آیین‌نامه‌ها و قوانینی به تصویب رسیده که به افراد اجازه نمی‌دهد الطاف جنسی فرد پایین‌دست خود را مطالبه کنند. رابطه حرفه‌ای بین مدیر/کارمند، استاد/دانشجو، پزشک/بیمار، وکیل/موکل اقتضاء می‌کند هیچ تبادل عاطفی یا جنسی بین آن‌ها رخ ندهد هرچند با رضایت طرفین باشد. چون جایگاه افراد با هم برابر نیست ممکن نیست رضایت واقعی نیز وجود داشته باشد چون همواره در پس ذهن فرد فرودست این نکته هست که اگر خشم یا نارضایتی بالادست خود را برانگیزد برایش عواقب سختی دارد، کارمند در خطر اخراج قرار می‌گیرد، دانشجو در دوره تحصیل با مشکل روبرو می‌شود، پرونده قضایی موکل با شکست و تبعاتش درگیر است و روند درمان بیمار متوقف می‌شود.

▪️البته کسانی هستند که می‌گویند چه اشکالی دارد؟ دانشجوی دختر از سرمایه جنسی خود استفاده کرده تا نمره بگیرد یا کارمند زن مجرد است و خودش مایل است تحت حمایت مدیر مرد باشد. اشکال اینجاست که الطاف جنسی مثل پول و هدیه نوعی رشوه است و خلاف مقررات و اعتبار حرفه‌ای دانشگاه یا بخش اداری است که افراد نه بر اساس شایستگی که بر اساس میزان رشوه‌ای که به مقام بالاتر داده‌اند موفق شوند. استاد یا مدیر نباید برخلاف قوانین و اصول کاری رفتار کنند.

▪️پس دانشجوی یا کارمند اغواگر چه جایگاهی دارند؟ نباید سرزنش شوند؟ نکته اینجاست حتی در مواردی که دانشجو یا کارمند اصرار دارد که الطاف جنسی خود را ارائه دهد، نقشی مانند یک رشوه‌دهنده دارد و با آنکه کارش غیراخلاقی و در مواردی غیرقانونی است اما در نهایت مسئولیت با فرد بالادست است. در سلسله مراتب قدرت، جایگاه افراد با هم برابر نیست و هر قدر فرد دارای قدرت بیشتری باشد مسئولیت او هم بیشتر است. نمی‌تواند توجیه کند که خودش می خواست رشوه دهد و من به ناچار پذیرفتم. اگر دریافت الطاف جنسی از دانشجویان دختر پذیرفته است پس باید دریافت پول یا حتی الطاف جنسی از دانشجویان پسر هم پذیرفته باشد؟

▪️همان‌طور که گفته شد رضایت در رابطه نابرابر رضایت واقعی نیست و امکان سوء استفاده افراد قدرتمند را فراهم می‌کند همان‌طور که جنبش «می‌تو» نشان داد زنان بسیاری تحت فشار قرار گرفتند و ناخواسته بر آن‌ها تحمیل شد. در سال‌های اخیر در کشورهای اروپایی و آمریکا قوانینی متعددی در این مورد به تصویب رسیده و سفت و سخت در دانشگاه و محیط کار و در تعامل با موکلان اجرا می‌شود.

▪️متاسفانه در ایران تجاوز بر مبنای سوءاستفاده از قدرت و کلا آزار جنسی در محیط کار در قوانین کیفری دیده نشده است. تعدادی از شرکت‌های خصوصی با تدوین آیین‌نامه‌های لازم رعایت اخلاق حرفه‌ای در محیط کار را دنبال می‌کنند. انجمن‌ّهای صنفی نیز آن را مدنظر قرار داده‌اند اما تا امروز اجرای این مهم در انجمن سینماگران و یا انجمن نظام روانشناسی و مشاوره با چون و چرای زیادی روبرو بوده که در اخبار منعکس شده.

▪️انجمن جامعه‌شناسی ایران سه سال پیش سند «پیشگیری از آزار جنسی در محیط دانشگاه» و آیین‌نامه آن را تدوین کرد که در سایت انجمن در دسترس است. امیدوارم در دولت جدید و در وزارت علوم این سند و اجرای آن بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

@women_socialproblems

زنان و مسائل اجتماعی

08 Oct, 14:16


اشاراتی گذرا درباره تجاوز جنسی. بخش دوم
فاطمه موسوی ویایه

▪️باور فراگیری وجود دارد که «خشونت مردانه» و «اکراه زنانه» را طبیعی و بخشی از تعامل بین زنان و مردان می‌داند. انگار مردان آماده هستند به سادگی و با یک اشاره توسط زیبایی زنانه اغوا و تحریک شوند و پس از تحریک، عقل و منطق خود را از دست می‌دهند و مهارناپذیر می‌شوند. زنان ذاتا خوددار قلمداد می‌شوند و انتظار می‌رود مواظب رفتار و گفتار خود باشند و از بیدار کردن غریزه مردانه خودداری کنند، از طرف دیگر بنا بر هنجارهای مردسالارانه زن شایسته زنی است که تمایلات جنسی خود را سرکوب کرده و از بیان آن‌ها شرم کند، وقتی زنی در موقعیت رابطه جنسی «نه» می‌گوید فرض می‌شود ناز می‌کند یا شرمگین و محجوب است.

▪️چندین سال فمینیست‌ها علیه این باور فرهنگ‌سازی می‌کردند با شعار «نه یعنی نه» ولی دیدند که ناخواسته با هنجارهای مردسالاری همراه شدند که در نوعی قرارداد ضمنی، بار کنترل تمایل مهارناپذیر مرد را روی دوش زن گذاشته است. قدرت در اختیار مرد است اما زن که جایگاه ضعیف‌تر دارد ناچار است او را کنار بزند و مهار کند. اینجا بود که شعار را عوض کردند که «بله یعنی بله».

▪️رویکرد قضایی اجراگرا به جای توسل به تفسیر مردانه از تمایلات درونی زن، معیار بیرونی و قابل سنجش گفتار و رفتار زن ( و مرد) را معیار قرار می‌دهد. وقتی معیار این باشد که رضایت زن به شکل کلامی ابراز شود دیگر متهم نمی‌تواند ادعا کند تصور می‌کردم رضایت دارد. وقتی دو طرف مدام نسبت به واکنش یکدیگر در حین رابطه حساس و هشیار باشند، درباره‌اش به صراحت صحبت کنند، موقعیت‌های مبهم و خاکستری که زمینه‌ساز تجاوز است رخ نمی‌دهند و از نوازش و تبادل بوسه به جاهای باریک نمی‌رسند. این امر همچنان مستلزم شجاعت و صراحت بیان خواسته‌ها و تعیین مرزها توسط زنان جوان است.

▪️برای اینکه تعامل درست میان زن و مرد حتی در خلوت آموزش داده شود، سال‌هاست فرهنگ‌سازی می‌شود. اگر نگاهی به فیلم‌ها و سریال‌های هالیوود داشته باشید می‌بینید در صحنه عاشقانه و اتاق خواب، مرد پیرو زن است، بی‌حرکت و منتظر می‌ماند و اجازه می‌دهد قدم اول را زن بردارد، زن لباس مرد را بیرون بیاورد، بعد از اینکه زن شروع کرد به درآوردن لباسش مرد هم به او کمک می‌کند، مرد به صراحت می‌پرسد که مطمئن است؟ این چیزی است که می‌خواهد؟ اگر زن مست باشد از رابطه خودداری می‌کند و می‌رود.

▪️البته که با واقعیت تفاوت دارد ولی مهم این اصرار بر فرهنگ‌سازی برای نسل جوان است، مقایسه کنید با کشور ما که هیچ نوع تعامل عاشقانه حتی بین زن و شوهر نشان داده نمی‌شود و همه چیز پشت درهای بسته رخ می‌دهد. نسل جوان ما درباره تعامل جنسی نه از والدین و نه از رسانه ملی چیزی نمی‌آموزد، همه چیز را در اینترنت و فیلم‌های پورن می‌بیند که معمولا رفتارهای خشن و غیرواقعی همراه با تحقیر زن است و زیان‌های خودش را دارد.

پی‌نوشت: یکی از بهترین مقالات درباره مجادله بر سر مفهوم رضایت که رفرنس این یادداشت بوده: معمای رضایت، غنچه قوامی، فصلنامه زنان امروز، ش ۴۱، زمستان ۱۳۹۹.
@women_socialproblems

زنان و مسائل اجتماعی

08 Oct, 14:07


اشاراتی گذرا درباره تجاوز جنسی. بخش اول
فاطمه موسوی ویایه

▪️زمانی‌ که از تجاوز جنسی صحبت می‌کنیم تصویری که در ذهن شکل می‌گیرد غریبه‌ای است که در تاریکی یا خلوت حمله می‌کند و با توسل به خشونت و تهدید زن قربانی را که قادر به دفاع از خود نیست آزار می‌دهد. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده البته در کشورهای اروپایی و آمریکا، نشان می‌دهد فقط سی درصد تجاوزها با این تصویر تطابق و هفتاد درصد آن‌ها در ابعاد مختلف با این تصویر تفاوت دارد.

▪️اکثریت متجاوزان غریبه نیستند: فامیل، دوست پسر، همکلاسی، همکار، آشنا و ... محسوب می‌شوند، اکثریت تجاوزها در تاریکی و جایی پرت رخ نمی‌دهند، در یک محیط خصوصی و آشنا مثل خانه یکی از طرفین یا محل کار اتفاق می‌افتند. درصد قابل توجهی از تجاوزها زمانی است که قربانی در حال مستی مصرف الکل یا مواد مخدر است و توانایی تشخیص موقعیت را ندارد. در مورد قربانیان نوجوان معمولا ارعاب رخ نمی‌دهد بلکه آنها با دستکاری روانی و عاطفی به رابطه جنسی تن می‌دهند. تجاوز با استفاده از جایگاه قدرت شکل دیگری از تجاوز است که قربانی به دلیل ترس از عواقب اجتماعی یا شغلی سرپیچی از خواسته آزارگر یا حتی اجبار مالی رابطه جنسی را با اکراه می‌پذیرد. البته نکته مهم آخر اینکه درصد قابل توجهی از قربانیان تجاوز پسران و مردان هستند که قربانی تجاوز مردان دیگر می‌شوند. (زنان متجاوز هم وجود دارند ولی به اندازه سرطان پستان در مردان کمیاب هستند و خارج بحث ما).

▪️پس تجاوز یعنی زمانی که یکی از طرفین کنش جنسی نسبت به آن رضایت واقعی نداشته باشد، پس نکته اصلی در تعریف تجاوز نه اعمال زور و خشونت که اطمینان از رضایت است اما مفهوم رضایت روشن نیست. اگر این روزها اخبار فرانسه را دنبال کنید درباره یکی از تکان‌دهنده‌ترین پرونده‌های تجاوز می‌خوانید مردی به مدت ده سال چند وقت یکبار شبانه زنش را بیهوش می‌کرد و از مردان مختلف می‌خواست با همسرش سکس داشته باشند و تماشا و فیلمبرداری می‌کرد. اکنون دادگاه پرونده ژیزل پلیکو در حال برگزاری است و بیش از ۵۰ نفر از متجاوزان شناسایی شدند، ۳۵ نفر گفته‌اند پشیمان نیستند و کار آنها تجاوز نبوده: عده‌ای گفته‌اند باور داشتند زن خودش را به خواب زده و از همه جالب‌تر عده‌ای گفتند چون شوهر رضایت داشته پس کارشان تجاوز نبوده و اشکالی نداشته. جالب اینکه تعدادی از فرانسویان اعتراض کرده‌اند که طرح علنی پرونده در دادگاه زشت است چون موضوع خصوصی بوده و نباید علنی می‌شد.

▪️به بحث رضایت برگردیم، آیا الطاف جنسی زن مایملک شوهر است و می‌تواند در هر زمان و شرایطی آن را بخواهد و حتی بفروشد یا در اختیار دیگران بگذارد؟ زن نباید هیچ عاملیتی داشته باشد؟ (فمینیست‌ها آمیزش جنسی با همسر بدون رضایت او را نیز به عنوان تجاوز زناشویی طبقه‌بندی می‌کنند اما این بحث برای فرهنگ و شرایط ما زیادی پیش‌رو است و به آن نمی‌پردازم)

▪️زن چگونه می‌تواند عاملیت و رضایت خود را نشان دهد؟ دو رویکرد قضایی وجود دارد: رویکرد ذهن‌گرا، یعنی اینکه رضایت جنسی زن امری ذهنی و درونی است و ارتباط قبلی متهم و شاکی، تماس‌های تلفنی، لاس زدن، طرز لباس پوشیدن و ... نشان دهنده این است که شاکی به رابطه جنسی رضایت داشته. اگر چه در قانون به صراحت این موارد به عنوان نشانه رضایت نیامده اما رویه قضایی در ایران و بسیاری از کشورها این بوده که صرف رابطه دوستی قبلی و ورود داوطلبانه به خانه یا محل کار متهم دلیل بر رضایت جنسی و فقدان اجبار است. می‌بینیم که در اینجا قضات طرف آزارگر و فرهنگ مردسالارانه ایستاده‌اند و همانند او به ذهن‌خوانی و تفسیر ضمنی احساسات و تمایلات زن متوسل می‌‌‌شوند. در حالی که از نظر فمینیست‌ها باید به صراحت از آزارگر سوال شود کدام رفتار و گفتار زن نشانه رضایت او به رابطه بوده؟

▪️گذشته از این‌که واکنش همه افراد در موقعیت خطر یکسان نیست، همیشه نمی‌توان فریاد زدن و مقاومت کردن را انتظار داشت، در موارد بسیاری قربانی دچار شوک ترس و غافلگیری و قفل‌شدگی بدن شده است و امکان مقاومت نداشته یا اینکه در برابر متجاوز مقاومت نکرده تا از خود در برابر خشونت بیشتر مثلا اقدام به قتل جلوگیری کند. پس رضایت حقیقی را چگونه می‌توان از پذیرش تحت فشار تشخیص داد؟ اینجاست که باید شرایط و بستر فرهنگی را مدنظر قرار داد.

@women_socialproblems

زنان و مسائل اجتماعی

08 Oct, 13:46


تعرض جنسی، مجادله بر سر مفهوم رضایت

دکتر فاطمه موسوی ویایه

۱۷ مهرماه. بوستان قیطریه، فرهنگسرای ملل. کانون فرهنگ و زندگی

@women_socialproblems

زنان و مسائل اجتماعی

06 Oct, 17:13


🔻تعرض جنسی، مجادله بر سر مفهوم رضایت

خانم دکتر موسوی ویایه
جامعه شناس و پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده

🕙سه شنبه ۱۷ مهرماه
۱۰:۳۰ الی ۱۲:۳۰

📍بوستان قیطریه، فرهنگسرای ملل، تالار فرهنگ، کانون فرهنگ و زندگی
▫️ورود برای همه علاقمندان، آزاد و رایگان است.

زنان و مسائل اجتماعی

04 Oct, 14:42


روزهای سربی؛ خاطرات اردوگاه سفیدسنگ 🔻

✍️ روزهای سربی خاطرات یونس حیدری است، یکی از جان‌به‌دربردگان اردوگاه مهاجران آواره‌ی افغانستانی در اواخر دهه‌ی ۱۳۷۰ در ایران: «اردوگاه سفیدسنگ». اردوگاهی که هنوز در شهرستان فریمان دایر است و گذرگاهی است برای اخراج افغانستانی‌های ساکن ایران و راندن آنان به افغانستان.

✍️ روزهای سربی روزنوشتی است که یونس حیدری، از زمان ورودش به قرنطینه‌ی اردوگاه سفیدسنگ، نوشتن آن را روی برگه‌های پاکت سیگار آغاز کرد؛ بعد از انتقال به کمپ ۲ و خریدن دفترچه‌‌ای چهل‌برگ آن را بازنویسی کرد؛ و تا زمان خروجش از اردوگاه به نوشتن آن ادامه داد. این برگ‌های سیاه بعدها تایپ شد و در ۱۳۷۹، لابه‌لای کتاب‌های کهنه و دست‌‌‌دوم در گوشه‌ا‌ی از خیابانی در قم، در قالبی جزوه‌مانند به دست رهگذرانی رسید که تا آن روز حتی نام سفید‌سنگ را هم نشنیده بودند. واقعیت چنان سخت و سرد و به‌طرزی غریب آشناست که نیازی به بازی‌های ادبی برای ایجاد تأثیرگذاری نیست. روزهای سربی یادآور تمام ستم‌های رفته بر مهاجران، بی‌کاغذان و نادیده‌گرفته‌شدگان افغانستانی است که سال‌ها نیروی کاری ارزان و استثمارشده بوده‌اند و هستند و در چشم‌بر‌هم‌زدنی از حق حیات در این خاک محروم شده‌اند و می‌شوند.

✍️ کتاب از بیگاری، نبود امکانات بهداشتی، توهین و تحقیر و شکنجه و ناامنی، سرمازدگی، بیماری، مرگ و ناپدیدشدگی جان‌های بی‌جان زندانیان اردوگاه می‌گوید. در اینجا آزادی را فقط تبعیض طبقاتی تضمین می‌کند. بعضی با پول و پارتی قادر به فرار می‌شوند، اما برخی از بیماری و تنهایی جان به در نمی‌برند. در طول سال‌ها هزاران آواره‌ی افغانستانی نه‌فقط به سفیدسنگ بلکه به اردوگاه‌ ورامین، اردوگاه خانوادگی محمد رسول‌‌الله، نیاتکِ زابل و تل سیاه زاهدان انتقال داده شده‌اند و از سرنوشت مرگ و زندگی بسیاری از آنان دیگر خبری در دست نیست. مهاجران افغانستانی دهشت سفیدسنگ را به قیمت جان زیسته‌اند و هنوز می‌زیند. اما روایت آنان هنوز، چنان‌که باید، به بیرون رخنه نکرده است. درد را تنها با نوشتن می‌توان به نسل‌های بعد شهادت داد. بیست‌و‌اندی سال از نوشتن این خاطرات می‌گذرد و اتفاقی ناگهان مرا در زمان و مکانی دور به این کتاب پیوند می‌دهد. با نویسنده تماس می‌گیرم و قبول می‌کند که کتاب منتشر شود. برایم می‌نویسد: «مهم این است که تصاویر پر از رنج برای نسل‌های بعدی ماندگار شود و آن‌ها به آنچه ما کشیدیم آشنا باشند؛ نسلی که هیچ وطنی ندارد و هنوز هم نداریم.»
خواندن روزهای سربی برای فارسی‌زبانان ایرانی‌تبار نه وظیفه‌ای اخلاقی و انسانی بلکه وظیفه‌ای سیاسی و اجتماعی‌ است، چراکه نه زندگان بلکه مردگان ما هم در امان نبوده و نیستند.

@NashrAasoo 💭

زنان و مسائل اجتماعی

30 Sep, 12:01


جنگ کثیف و انسان‌زدایی از کشتگان
نویسنده ناشناس

آلمان نازی علاوه بر قتل‌عام یهودیان، نوعی احساس بی‌تفاوتی هم در مردم نسبت به این مساله ایجاد کرده بود. بیشتر مردم در آلمان دهه‌‌ی سی از اقدامات تبعیض‌آمیز علیه یهودیان حمایت می‌کردند. البته نابودسازی یهودیان حتی الامکان دور از چشم مردم آلمان صورت می‌گرفت اما حتی وقتی اخبار بیشتری درباره کشتار یهودیان به گوششان می‌رسید ترجیح می‌دادند دراینباره اطلاع نداشته باشند. به عبارتی، نازی‌ها از یهودیانی که می‌کشتند انسان‌زدایی کرده بودند

انسان‌زدایی از کشته‌شدگان در جنگ میان حماس و اسرائیل، یادآور عملکرد نازی‌هاست. وقتی از "زبان پاکیزه" برای توصیف جنگ کثیف استفاده می‌شود، وقتی رسانه‌ها به سادگی از "تخلیه" مناطق مسکونی در مناطق جنگی می‌نویسند حال آنکه منظور "آواره شدن" مردم بی‌دفاع است، وقتی از عبارت "سپر دفاعی" به کرات استفاده می‌شود و منظور مردم بی‌پناهی هستند که در بحبوبه جنایت‌های اسرائیل و حماس وامانده‌اند، وقتی از "پاکسازی" به جای "قتل‌عام" استفاده می‌شود، وقتی خبر کشته شدن سران و سردارها و مقامات از جمله سیدحسن نصرالله با جزئیات منتشر می‌شود اما ارتش اسرائیل در پاسخ به سوال‌ها درباره تعداد افراد عادی کشته شده در جنگ‌ها آمار دقیق در اختیار ندارد، وقتی بنیادگرایی اسلامی از یک سو، و راست افراطی اسرائیل از سوی دیگر قربانیان بسیار می‌گیرند و گفتمانی را شکل داده‌اند که بر اساس آن انسان بودن کشته‌شدگان فارغ از جنبه‌های سیاسی یا نظامی اهمیتی ندارد، وقتی افکار عمومی جهان و به ویژه ایرانیان برای مبارزه با دیکتاتوری و ظلم به جنگ و کشتار مردم بی‌ دفاع رضایت داده و با بی‌تفاوتی می‌گویند که برای از بین بردن خامنه‌ای چاره‌ای جز جنگ آن هم از سوی اسرائیل نیست، وقتی بسیاری در برابر کشتار کودکان در جنگ شانه بالا می‌اندازند و می‌گویند: جنگ است دیگر، وقتی "صلح‌طلبی" یک ناسزا شده و ما را به خاطر صلح‌طلب بودن دچار شرم می‌کنند؛ اینها آیا نشانه‌های رشد فاشیسم نیست؟ و فاشیسم از مسیر دمکراسی نمی‌گذرد، و فاشیسم در خودش جز "دیگری‌سازی" و "پاکسازی" و حذف و کشتار و جنایت چیز دیگری ندارد، و فاشیسم امروز از رگ گردن به ما نزدیک‌تر شده است.

ما نمی‌توانیم خواستار آزادی باشیم اما در برابر افغان‌ستیزی گسترده در ایران بی‌تفاوت بمانیم، نمی‌توانیم مدعی مبارزه با ظلم و ستم حکومت ایران باشیم اما به دامن اسرائیل پناه ببریم، نمی توانیم برای نجات انسان‌ها در جامعه ایران، از مردمی دیگر انسان‌زدایی کنیم و به کشته شدن آنها بی‌تفاوت باشیم. نمی‌توانیم برای مبارزه با دیکتاتوری، به فاشیسم مسلح شویم!

منبع