زیر سقف آسمان @newhasanmohaddesi Channel on Telegram

زیر سقف آسمان

@newhasanmohaddesi


زیر سقف آسمان مقام یک جست‌وجوگر است.
آرشیو تأملات و پژوهش های دکتر حسن محدثی
جامعه شناس و استاد دانشگاه

تماس:
@Ziresagfeasman2017

زیر سقف آسمان (Persian)

زیر سقف آسمان یک جست‌وجوگر است که در زمینه تأملات و پژوهش های دکتر حسن محدثی فعالیت می‌کند. این کانال حاوی آرشیو تمامی تأملات و پژوهش های این جامعه شناس و استاد دانشگاه بوده و برای علاقمندان به مطالعه و یادگیری در این زمینه بسیار مفید است. اگر به دنبال دسترسی به محتوای با کیفیت و اطلاعات علمی هستید، کانال زیر سقف آسمان به عنوان یک منبع قابل اعتماد برای این منظور پیشنهاد می‌شود. برای اطلاعات بیشتر و ارتباط با مدیران کانال، می‌توانید با شماره تماس @Ziresagfeasman2017 تماس بگیرید.

زیر سقف آسمان

02 Dec, 20:22


♦️هشتاد و پنجمین سالگرد کشتار و قتل‌عام مردم درسیم [نمونه‌ای از سرکوب کلان‌مقیاس در ترکیه]
بارنشر: ۱۲ آذر ۱۴۰۳


٨۵ سال از کشتار درسیم می‌گذرد ، در این کشتار دولت ترکیه از انواع سلاح‌های ممنوعه استفاده کرد. برای اولین بار در درسیم از سلاح شیمیایی علیه کوردها استفاده شد. در نتیجه ده ها هزار کورد بی دفاع قتل‌عام و هزاران نفر به اجبار آواره شدند.

روزانه چهارشنبه, 4 مه 2022, 16:36
https://jinhaagency.com/fa/rwzanh/hshtad-w-pnjmyn-salgrd-kshtar-w-qtlam-mrdm-drsym-31862

مرکز خبر- دولت اشغالگر ترکیه از ابتدای پیدایش خود بر اساس نابودی و انکار خلق کورد و سایر اتنیک‌ها تشکیل شده است. اولین رئیس جمهور ترکیه کمال آتاتورک پس از روی کار آمدن اعلام کرد: هیچ ملتی در این سرزمین جز ملت ترک وجود ندارد، آنها یا باید ترک و یا نوکر ترک باشند.

هنوز کشتاری که در جریان قیام آرارات انجام شدە بود فراموش نشدە بود کە این بار دولت اشغالگر ترکیه حملات شدید خود را علیە کوردهای علوی درسیم آغاز کرد.

تغییرات جمعیتی و انکار

آتاتورک در سال ١٩٣٧ قانونی به نام «بازگشت» به تصویب رساند. این قانون به طور خاص برای مشروعیت بخشیدن به مهاجرت، تغییرات جمعیتی و انکار کوردها و سایر ملیت‌ها در ترکیه طراحی شده است. در سال ١٩٣۵، دولت ترکیه مهاجرت اجباری کوردها را آغاز کرد و آنها را از سرزمین‌ها و مناطق خود آواره و به مناطق غرب ترکیه منتقل کرد و ترک‌ها را جایگزین کوردها کرد. هدف پایان دادن بە کوردها بود. پس از مهاجرت، دولت ترکیه نام درسیم را به تونجلی تغییر داد و اجرای این طرح را آغاز کرد. این سیاست دولت ترکیه در قوانین بین‌المللی نسل‌کشی محسوب می‌شود.

در ژانویه ١٩٣٧، کوردهای درسیم نامه‌ی اعتراضی به ولسوال فرستادند. اما به جای پاسخگویی دستگیری و کشتار آغاز شد. این رویکرد دولت باعث شد قیام درسیم به قیام مسلحانه به رهبری سیدرضا تبدیل شود. سید رضا سپس سران قبایل را به اتحاد و قیام علیه دولت ترکیه دعوت کرد.

قیام مردمی آغاز شد. جنگ و درگیری علیه دولت ترکیه در بسیاری از نقاط وجود داشت. با ادامه درگیری، ارتش ترکیه ٢۵هزار سرباز و شبه نظامی خود را بە درسیم منتقل کرد و به آنها دستور داد تا قیام را سرکوب کنند. مقاومت در همه جا گسترش یافت و تانک‌ها، توپ‌ها و هواپیماها روستاها و شهرها را ویران کردند و مردم منطقه را قتل‌عام کردند.

به گفته‌ی منابع، بیش از ١۴هزار نفر در این حملات قتل‌عام شدە و براساس برخی منابع آمار کشتەهای بیش از ٣۵هزار نفر بودە است. ١٢هزار نفر به اجبار آواره شدند. سید رضا و ١٠ تن از همراهانش دستگیر شدند. او در ١۵ نوامبر ١٩٣٧ در الازیغ به دار آویخته شد و هنوز محل دفن وی مشخص نیست.

کشتار درسیم در ۴ مه ١٩٣٧ آغاز شد، اگرچه دولت در سال ١٩٣٨ اعلام کرد که به قیام پایان داده است، اما پس از قیام، مخفیانه تا سال ١٩٣٩، کشتار درسیم به رهبری ژنرال ترک عبدالله آلپ دوغان ادامه یافت.

در این کشتار از انواع سلاح‌ها از جملە سلاح شیمایی کە تا آن دورە سابقە نداشت علیە کوردها استفاده شد که منجر به کشتار ١٣ هزار و ٨٠٠ نفر شد.

٨۵ سال از کشتار درسیم می‌گذرد، اما اکنون دولت ترکیه همچنان علیه کوردها قتل عام انجام می‌هد.


🔻افشاگری مورخ ترک در خصوص استفاده از گاز سمی در قتل عام ۱۹۳۷ شهر درسیم
👇
https://hoosk.ir/%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7-%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AE-%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%DA%AF%D8%A7%D8%B2/


#ترکیه
#تبعیض
#نژادپرستی
#خودمداری
#ترک_کوهی
#کردهای_ترکیه
#ترک_کوهستانی
#سرکوب_کلان‌مقیاس
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

02 Dec, 17:15


♦️زمینه‌ی تئوری ترک‌های کوهی و انکار کُردها

✍️دکتر دوغو ارگیل

جامعه‌شناس ترک
۱۲ آذر ۱۴۰۳

به گزارش کردپرس به نقل از رونامه رادیکال، دیروز کمیسیون بررسی تاریخچه کودتاهای مجلس ملی ترکیه میزبان پروفسور دوغو ارگیل، جامعه شناس و استاد دانشگاه بود که نام او با تحقیقات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در مناطق کردنشین ترکیه گره خورده و گزارش مفصلی را به سفارش اتحادیه اطاق های بازرگانی و تالارهای بورس این کشور به نام گزارش شرق تهیه کرده و به بررسی وضعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کردها پرداخته است.

کمیسیون بررسی تاریخچه کودتاهای ترکیه از این چهره دانشگاهی خواست تا اطلاعات خود را در خصوص رویکرد سران کودتاهای ترکیه نسبت به موضوع کردها در اختیار آنان بگذارد.

وی در این مورد گفت: "از دهه ۱۹۵۰ و همزمان با عضویت ترکیه در ناتو، حکومت ترکیه همواره این ترس را در جامعه مطرح می ساخت که به زودی روسیه کمونیستی به ما حمله خواهد کرد. جلال بایار رییس جمهور وقت برای دفاع در برابر این موضوع دست به اقدامات وسیعی زد اما اصلی ترین گام ها از سوی نظامیان برداشته شد. آنان برای تقویت ملی گرایی ترکی نیازمند پروژه های علمی بودند. مرا نزد خود فراخوانده و از من خواستند طرحی در اختیارشان بگذارم که بر اساس آن مفهوم ملی‌گرایی ترکیه با قدرت بیشتری در ذهن افراد جامعه جا بیفتد. من همان زمان به آنان گفتم که این اقدام منجر به واکنش های قومی شده و حتی در بهترین شرایط ممکن ناسیونالیسم کُردی را به شدت تقویت خواهد کرد."

وی در ادامه افزود: "آنان از من نااُمید شده و با چند دانشگاهی دیگر دیدار کردند. دو تن از آنان در مقابل دریافت مبلغی کلان، این طرح مسخره را مطرح کردند که چیزی به نام کُرد وجود ندارد و آنان همان ترک های کوهی هستند که با پا گذاشتن بر برف ها و شنیدن آوای صوتی "کارت کورت کارت کورت"، کلمه کُرد را به وجود آورده اند. واقعا جای تاسف دارد که در ارتش ما در مجموعه ای به نام سازمان جنگ روانی برای چنین نظریه مبتذلی پول خرج کرده و مدت ها در رسانه ها و دانشگاه ها از این قضیه دفاع کردند."

این دانشگاهی ۷۲ ساله ترکیه که دکترای خود را در آمریکا دریافت کرده در ادامه گفته است: "سال ۱۹۹۳ دبیرکل ستاد فرماندهی نیروهای مسلح ژنرال دوغان بایزید در یک دیدار خصوصی به من گفت که تا شش ماه دیگر پدیده ای به نام پ.ک.ک وجود نخواهد داشت و به طور کامل نابود خواهد شد. برایمان طرحی بیاور که بر اساس آن به طور کامل مساله وجود کُردها از یاد برود. من در پاسخ گفتم چه فرقی می کند شما پ.ک.ک را نابود کنید چهار روز دیگر پدیده هایی دیگر با نام هایی همچون چ.ک.ک یا ش.ک.ک و یا هر نام دیگری سر برخواهند آورد. این مقام نظامی چنان از استدلال من آشفته شد که دیگر هیچ گاه هیچ کدام از نظامیان ترکیه جویای نظرات من نشدند."

🔻منبع:
https://www.ccsi.ir/fa/news/5357/


#ترکیه
#تبعیض
#نژادپرستی
#خودمداری
#ترک_کوهی
#کردهای_ترکیه
#ترک_کوهستانی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

02 Dec, 16:15


🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸





♦️سیاست‌های نژادپرستانه‌ی ترکیه در قبال کوردها

✍️لیدا فرهمند
۱۲ آذر ۱۴۰۳

کوردها بزرگ‌ترین اقلیت قومی در ترکیه امروزی هستند و طبق آمار دانشگاه هاروارد ۱۸ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند.

در قرن بیستم، کوردها در ترکیه با آزار و اذیت مواجه شدند و قربانی خشونت شدند و پس از آن شورش درسیم منجر به کشته شدن ۱۳۱۶۰ غیرنظامی دیگر به دست ارتش ترکیه شد.

پس از تأسیس جمهوری تازه‌تاسیس ترکیه، این کشور به انکار ملیت کوردها در ترکیه متهم شده‌ است.

🔻دهه‌های ۱۹۲۰–۱۹۶۰
تعبیر «ترک‌های کوهستانی» (ترکی استانبولی: Dağ Türkleri) برای کوردها توسط ژنرال عبدالله آلپدوغان
اختراع شد و در ابتدا برای توصیف مردمی که در کوهستان زندگی می‌کردند استفاده می‌شد که به زبان خودشان صحبت نمی‌کردند بلکه به گویشی از ترکی صحبت می‌کردند. توفیق رشدی ارس، وزیر خارجه ترکیه بین سال‌های ۱۹۲۵ و ۱۹۳۸، از این ایده دفاع کرد که کردها باید مانند سرخپوستان ایالات متحده ناپدید شوند. کاظم قره‌بکر، فرمانده سابق ارتش ترکیه در طول جنگ استقلال، گفت که کوردهای درسیم در واقع ترکهای آسمیله شده هستند و باید ترک بودن آنها رابه آنها یادآوری کرد. محمود عیسات بوزقورد وزیر دادگستری ترکیه اعلام کرد که هیچ ملت دیگری جز نژاد ترک نمی‌تواند در ترکیه ادعای حقوقی کند و همه غیرترک‌ها فقط حق دارند که خدمتکار یا برده باشند. چیزی به نام مردم و ملت کورد وجود ندارد. آن‌ها صرفا حامل فرهنگ و عادات ترک هستند. منطقه خیالی‌ای که به عنوان کردستان جدید پیشنهاد می‌شود، منطقه‌ای است که توسط پیش‌ترک‌ها سکنی‌گزینی شد. سومریان و سکاها بلافاصله به ذهن می‌آیند. متعاقباً ذکر ساده واژه‌های کورد و کردستان ممنوع شد و به‌ترتیب با عباراتی "ترک‌های کوهستانی» و «(منطقه) شرق» جایگزین شد. این ممنوعیت شامل متون به زبان‌های خارجی نیز می‌شود. وجود ملت کورد انکار گردید. بر اساس تز تاریخ ترکیه، کردها در گذشته از آسیای مرکزی تورانی مهاجرت کرده‌اند. در طول دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، بازرگانان برای هر کلمه کوردی که استفاده می‌کردند به‌طور جداگانه جریمه می‌شدند.

در مدرسه، دانش‌آموزان در صورت مشاهده در حال گفت‌وگو به زبان کوردی تنبیه می‌شدند و در دهه‌ی ۱۹۶۰ مدارس شبانه‌روزی به زبان ترکی تأسیس شد تا دانش‌آموزان را از خانواده‌های کرد خود جدا کنند و جمعیت کرد را ترک‌سازی کنند.

🔻دهه‌های ۱۹۶۰–۱۹۸۰
اصطلاح «ترک کوهستانی» در سال ۱۹۶۱ بیشتر مورد استفاده قرار گرفت. جمال گورسل رئیس‌جمهور ترکیه در یک کنفرانس مطبوعاتی در لندن و همچنین در سخنرانی خود در دیاربکر وجود کردها در ترکیه را تکذیب کرد. گورسل مقدمه‌ای بر کتاب تاریخ وارتو و استان‌های شرقی نوشته محمد شریف فرات نوشت که در آن فرات را به دلیل ارائه شواهد علمی برای ترک بودن کوردها تحسین کرد و خواستار مطالعات علمی شد تا شکی در واقعی بودن ایدهٔ «ترک کوهستانی» بودن کوردها باقی نماند.
این کتاب به صورت رایگان در اختیار اساتید دانشگاه‌ها، دانشجویان و روزنامه‌نگاران قرار گرفت و در کتابخانه‌های— Orhan Türkdoğan )استاد جامعه شناسی در دانشگاه فنی گبزه).


🔻سانسور دولتی

در مارس ۲۰۲۱، وزارت آموزش ملی ترکیه کتابی در مورد استان دیاربکر با (اکثریت کرد) منتشر کرد که در آن هیچ اشاره ای به کردها یا زبان کردی نشده بود. همچنین این کتاب ادعا می‌کند که زبانی که در شهر دیاربکر صحبت می‌شود مشابه گویشی از ترکی است که در باکو بدان صحبت می‌شود.

در آگوست ۲۰۲۱، مقامات نام یک مسجد قرن هفدهمی در کیلیس را از «مسجد کردها» به «مسجد ترک‌ها» تغییر دادند که انتقاد جامعه کرد را برانگیخت.

مکاهیت بیلیچی در مورد گفتمان اردوغان در مورد کوردها می‌نویسد:

الگوی روشنی در زبان اردوغان و در واقع در رویکرد همه طرف‌های اسلام‌گرا با کردها وجود دارد. هدف اصلی این است که کورد بودن کوردها را با برجسته کردن مسلمان بودن آنها به حداقل رسانده و نامرئی کنند. از خود کلمه "کورد" اجتناب می شود و فقط به صورت بسیار استراتژیک استفاده می شود. کوردها فقط به عنوان خدمتگزار و مدافع اسلام می‌توانند مشروعیت و مقام کسب کنند. شهرهای کردنشین به عنوان اقامتگاه‌های عمیقا مذهبی بازنمایی می‌شوند. به عنوان مثال، شهر اورفا را همیشه «شهر انبیا» و دیار بکر را «شهر صحابه حضرت محمد» می نامند. هدف این است که از تلقی کردن هر چیز کوردی یا عنوان کوردی خودداری شود.

#ترکیه
#تبعیض
#نژادپرستی
#خودمداری
#ترک_کوهی
#کردهای_ترکیه
#ترک_کوهستانی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

02 Dec, 15:19


♦️آفات هویت‌‌مندی‌ی میراثی و امتیازات هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه: خطرات هویت‌مندی‌ی مبتنی بر انتساب /۲

✍️حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۲ آذر ۱۴۰۳

علاوه بر این‌ها، هویت‌مندی‌ی میراثی علاوه بر این‌که به شکاف‌های اجتماعی و سیاسی و تفرقه در سطح کشور و منطقه و دنیا مدد می‌رساند و آن‌ها را تغذیه می‌کند و فاصله‌های اجتماعی را بیش‌ از پیش می‌سازد و بر نزاع‌ها دامن می‌زند، مانع از نقد فرهنگ و تاریخ‌مان می‌شود و در برابر شکل‌گیری‌ی خودآگاهی‌ی تاریخی و اجتماعی‌ سدی بنا می‌کند و مانع از شکل‌گیری‌ی لوازم توسعه‌ی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در کشور می‌شود. هویت‌مندی‌ی میراثی نوعی عصر طلایی‌ی کاذب برای ما برساخت می‌کند.

این‌جا است که من چاره‌ی کار را دست کشیدن از هویت‌مندی‌ی میراثی می‌بینم و به جای آن از هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه سخن می‌گویم. هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه چند پایه دارد:


۱. کنش‌هایی که هر یک از ما خود انجام می‌دهیم و برای ساختن وضع‌مان سهمی عملی به‌عهده می‌گیریم؛

۲. به جای جمعیت‌ها و گروه‌های نخستینی که ناخواسته عضو آن‌ها شده ایم، عضو جمعیت‌ها و گروه‌ها و تشکل‌ها و سازمان‌های ثانویه‌ای می‌شویم که خود در شکل‌دادن آن‌ها سهیم هستیم؛

۳. به‌عنوان کنش‌گر تحول‌خواه (و نه به‌عنوان بنده و رعیت) در شکل دادن به سهم خود در ساختن جامعه‌ی کنونی‌مان در عصر حاضر سهیم می‌شویم و سعی می‌کنیم به کل اجتماعی‌ای که عضو آن هستیم، تعهد داشته باشیم و در به‌بود اش بکوشیم یا دست‌کم بدان آسیب نزنیم و باری بر دوش اش نباشیم؛

۴. به جای افتخار به اجتماعات میراثی که اگر هم افتخار کردنی باشند، آن افتخارات مربوط به گذشته‌گان است و ما سهمی در آن نداشته ایم، می‌کوشیم تاریخ و فرهنگ‌مان را بشناسیم و بدان‌ها به‌نحو انتقادی بنگریم و عناصر مثبت و منفی‌ی تاریخ و فرهنگ خود را بشناسیم و عناصر مثبت را برگیریم و ارتقا ببخشیم و عناصر منفی را از زنده‌گی و تاریخ معاصر‌مان بزداییم؛

۵. بکوشیم علاوه بر به‌بود کیفیت زنده‌گی‌ی مردم‌مان در داخل، در صحنه‌ی بین‌المللی و جهانی به به‌ترین شکل ظاهر شویم و نقش مؤثری در سطح جهانی از نظر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی (و به‌ویژه از نظر علمی و ادبی و هنری) و اجتماعی (به‌ویژه در شکل دادن سازمان‌های صلح‌آمیز جهانی و رفع مخاصمات اجتماعی و سیاسی در جهان) ایفا کنیم و بدون ظاهرگرایی و شعارگرایی در سطح جهانی بدرخشیم؛

۶. هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه بر عکس هویت‌مندی‌ی میراثی، به گذشته و عصر طلایی‌ی کذایی در گذشته معطوف نیست، بل‌که ویژن و افقی را پیش چشم‌مان قرار می‌دهد که برای تحقق آن در آینده باید به‌عنوان مردمان و گروه‌هایی متکثر دست به دست بدهیم و در مسیر نیل به آن گام برداریم و به جای یک‌سان‌سازی‌ی اجتماعی و فرهنگی، در کثرت خود واحد شویم؛

۷. هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه به جای توسل به اسطوره‌ها و اسطوره‌سازی‌ها، متکی بودن بر عقلانیت مدرن است و گام برداشتن به‌نحو برنامه‌مندانه و طرح‌ریزی‌ شده در جهت ساختن جامعه‌ای مطلوب‌تر است. انسان، گروه، و اجتماعی‌ که هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه دارد، به جای این‌که خود را در جامعه‌ی جهانی تافته‌ای جدابافته بداند و معرّفی کند (مثل ایران‌گرایی‌ی باستان‌گرایانه)، می‌کوشد به روی جامعه‌ی جهانی گشوده باشد و خود را به‌منزله‌ی عضوی مشارک در جامعه‌ی جهانی ببیند و تعریف کند و به‌نحو صلح‌آمیز در سطح جهانی هم‌کاری و رقابت کند.


#توسعه
#هویت‌مندی_میراثی
#هویت‌مندی_آفرینش‌گرانه
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

02 Dec, 14:54


♦️آفات هویت‌‌مندی‌ی میراثی و امتیازات هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه: خطرات هویت‌مندی‌ی مبتنی بر انتساب /۱

✍️حسن محدثی‌

۱۲ آذر ۱۴۰۳

پیش از این بارها از تقابل هویت‌مندی‌ی میراثی و هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه سخن گفته ام. با این همه گمان ام این است که این موضوع هنوز نیازمند بحث‌ها و گفت‌گوهای بیش‌تر است. این بار از هویت‌مندی‌ی میراثی‌ی خود ام صحبت می‌کنم و سپس توضیح می‌دهم که چه‌گونه به‌تدریج از همه‌ی آن‌ها فراتر رفته ام و به ایده‌ی هویت‌مندی‌ی آفرینش‌گرانه نایل شده ام.

من در یک خانواده‌ی گیلک شیعی‌ی ایرانی به‌دنیا آمدم. صرفاً به‌خاطر به‌دنیا آمدن، خود به خود و ناخواسته در چهار سنخ اجتماعی (social type) عضو شدم:

۱. در اجتماع بزرگ گیلک‌ها (بنا به برخی آمارها حدود ۵ میلیون نفر)
۲. در اجتماع بزرگ‌تر ایرانی‌ها (بنا به برخی آمار حدود ۸۰ میلیون نفر)
۳. در اجتماع خیلی بزرگ‌تر شیعیان (بنا به برخی آمارها حدود ۳۰۰ میلیون نفر در جهان)
۴. در اجتماع خیلی خیلی بزرگ‌تر مسلمان‌ها (بنا به برخی آمارها حدود یک میلیارد و پانصد میلیون نفر).


نیروهای جهان اجتماعی (خانواده و مدرسه و مقامات فرهنگی و سیاسی و رسانه‌ها) می‌خواستند به من بقبولانند که من عضو به‌ترین اجتماعات جهان هستم. زمان برد تا دچار تردید بشوم. اولین تردیدها از نوجوانی آغاز شد. نخستیم تردیدها از این‌جا شروع شد که چرا من باید به چیزهایی افتخار بکنم که ناخواسته و بدون اراده و انتخاب من رخ داده اند؛ صرفاً با به‌دنیا آمدن ام حاصل شده اند. آیا مثلاً مسخره نیست من افتخار کنم که مذکر به‌دنیا آمده ام و مذکر شده ام!

بعدها دقیق‌تر شدم: آیا آن اجتماعات و جمعیت‌هایی که من عضوشان شده ام به‌ترین اجتماعات هستند؟ یکی یکی در همه‌ی موارد دچار تردید شدم و دریافتم که باید در هر مورد پژوهش کنم و تازه معلوم نیست که به این ساده‌گی به نتایج درستی برسم.

مشکلی دیگری که وجود داشت این بود که دریافتم تمام این‌ها مربوط به گذشته اند. من قبل از این‌که به‌دنیا بیایم، بوده اند و من در شکل‌گیری‌شان هیچ نقشی نداشته ام. نه تنها اگر افتخاری هم نصیب این اجتماعات شده است، به من ربط مستقیمی ندارد و من در تحقق آن‌ها سهیم نبوده ام بل‌که علاوه بر آن نمی‌شود فقط در افتخارات‌شان شریک باشم بل‌که باید در پلشتی‌ها و زشتی‌ها و فجایعی که پدید آورده اند نیز شریک باشم.

اما وقتی بیش‌تر کاویدم با مشکل بزرگ‌تری مواجه شده ام: در درون اجتماعاتی زیست می‌کنم که در حال حاضر با انبوهی مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند:

۱. گیلک‌ها مورد تهاجم اجتماعی و فرهنگی‌ی تهرانی‌ها هستند و در حال از دست دادن زبان و فرهنگ‌شان هستند. جمعیت‌شان هم روز به روز در حال کوچک‌تر شدن است و به تعبیر برخی رو به انقراض اند؛

۲. ایرانی‌ها مشکلات بزرگ‌تری دارند. در عرصه‌ی فرهنگ مصرف‌کننده اند و تحت سلطه‌ی فرهنگی‌ی کشورهای غربی قرار دارند و در تغذیه‌ی فرهنگی‌ی دنیا سهم چندانی ندارند و از نظر اقتصادی به‌شدت وابسته و مصرف‌کننده اند و از نظر سیاسی‌ نیز وضعیت مطلوبی در نقشه‌ی سیاسی‌ی جهان ندارند و وزن‌شان در حال حاضر چندان قابل اعتنا نیست و پیش از این هم اگرچه وضع به‌تری داشته اند، اما از نظر سیاسی و نظامی و فرهنگی وابسته به غرب بوده اند و در برابر غربیان احساس که‌تری داشته اند. اکنون نیز در وضعی پاره پاره هستیم که هر گروهی با گروهی دیگر در این کشور سر ستیز دارد و هنوز نتوانسته ایم چتری فراهم کنیم که همه را در ذیل خود به‌نحو مسالمت‌آمیز جمع کند و أشتی دهد و پیوندی فراگیر پدید آورد، بل‌که بر عکس با افتخار کردن به اجتماعات و عضویت‌های میراثی‌ی گذشته بیش‌تر در شکاف‌های اجتماعی‌ی بزرگ و چه بسا رفوناپذیر گیر افتاده ایم و راهی برون‌شدی نمی‌یابیم؛

۳. می‌رسیم به اجتماع دینی با تاریخی پر از رنج و کش‌مکش میان شیعه و سنی و وضعیت کنونی‌ی خونین پر از جنگ و جدال و در رنج از نظر رشد بنیادگرایی و سلفی‌گری با کشورهایی که به خون هم تشنه اند و هر یک رقیبی است برای آن دیگری و ایده‌ی اتحاد ملل مسلمان هم هم‌چون رویایی دود شده و به هوا رفته است. در درون کشور خود نیز می‌بینم که فقه به‌منزله‌ی قواعد اجتماعی‌ی دینی‌ی زنده‌گی، مدام دردسر و مسأله می‌أفریند و روحانیانی که وعده‌ی مدینه‌ی فاضله داده اند ولی ما را در وضعیت اسف‌بار کنونی قرار داده اند. یک قلم آن فقط حجاب است که ملتی را به خفقان آورده و دچار عصیان کرده است.

این‌جا است که می‌بینم هویت‌مندی‌ی میراثی مرا در چه وضعی قرار داده است. نه دلیلی منطقی دارم که به خاطر به‌دنیا آمدن صرف در درون جمعیت‌هایی معین افتخار کنم و نه وضع کنونی‌ی ما و این اجتماعات میراثی درخشان و افتخار کردنی است و نه با افتخار کردن به آن‌ها توانسته ایم چیزی را عوض کنیم و نه تاکنون عوض کرده ایم.

ادامه 👇👇👇

#توسعه
#هویت‌مندی_میراثی
#هویت‌مندی_آفرینش‌گرانه
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

02 Dec, 11:05


♦️داستان تکراری تاریخ

رحمان فرامرزی

۱۲ آذر ۱۴۰۳


اصلی‌ترین هدف ترکیه از دخالت در سوریه، خلق این صحنه‌ها بود. ترکیه این صحنه را بارها در طول تاریخ معاصر تکرار کرده است و تا زمانی که جامعه خود ترکیه ننگ فاشیسم نژادی را درک نکند، همچنان تکرار خواهد شد. خلق این صحنه‌ها، ننگ جامعه بشری است. راه حل خاورمیانه تنها بالا رفتن سطح شعور اجتماعی و فرهنگ پذیرش دیگری و شرم از نژادپرستی است. تنها در این صورت است که ایجاد ساختار دموکراتیک می‌تواند تثبیت شده و تداوم داشته باشد.

جرم این خانواده‌ها تنها زبان و فرهنگ جداست. حکومت فاشیستی و نژادپرست ترکیه چشم دیدن و پذیرش کوردها را ندارد. البته فقط کوردها نیستند که مغضوبشان هستند. در واقع بنای این حکومت بر این سخن است که «افتخار می‌کنم تورک هستم». این سخن اساسی فاشیستی دارد.

اولا چرا باید به چیزی افتخار کنم که خود در انتخاب و دارابودن آن نقشی ندارم!؟

دوما تورک بودن یا ... بودن چه فرقی دارند و چرا تورک بودن باید برتر و جای افتخار باشد؟

سوما، پس با این حساب باید کسانی که تورک نیستند احساس سرافکندگی و شرم کنند؟!

در واقع این اساس فاشیستی و نژادپرستانه چنین به مردم بیچاره القا کرده که شما بدون آن که کاری کرده باشید از بقیه برترید و باید به خودتان افتخار کنید؛ نمونه این را می‌توان در بلاهت باستانگرایان ایرانی و آریایی‌گرایان نژادپرست هم دید. امری که کاملا بر خلاف ارزشهای مدرن، مثل برابری است. متاسفانه بر اثر آموزش طولانی‌مدت، این بلاهت توجیه و تثبیت شده و می‌شود. در حالی که ما انسانها برای ارزش و افتخار نیازی به این مزخرفات نداریم و ارزش ما باید در آموخته‌ها و فعالیتهایمان باشد، نه مسائل موروثی و غیرانتخابی.

کسانی هم که فاشیسم و نژادپرستی، چشمانشان را کور کرده و از دیدن آوارگی انسانهای بی‌گناه خوشحال می‌شوند بدانند ننگ بشریت هستند. تنها یک لحظه خود را جای این خانواده‌ها بگذارید تا بفهمید چه زجری می‌کشند.

#ترکیه
#نژادپرستی
#خودمداری
#رحمان_فرامرزی
#هویت‌مندی_میراثی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

02 Dec, 10:19


♦️فاجعه و مهاجرت: خاورمیانه‌، منطقه‌ی فاجعه‌خیز

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۲ آذر ۱۴۰۴

در طول تاریخ بشر یکی از علل اصلی‌ی مهاجرت گروه‌های انسانی، وقوع فاجعه بوده است. فاجعه‌ها ممکن است طبیعی یا اجتماعی یا ترکیبی از این دو باشند. منطقه‌ی موسوم به خاورمیانه فقط پیامبرخیز نبوده، بل‌که فاجعه‌خیز نیز بوده است.

خاورمیانه‌ی معاصر تحت سلطه‌ی حاکمان مستبد بی‌کفایت اقتدارگرا بدل به منطقه‌ای آکنده از فاجعه‌های اجتماعی شده و وقوع مکرر فاجعه‌های اجتماعی در این منطقه به‌طور مداوم سبب تشدید مهاجرت مردم منطقه شده است.



🔻شریح ویدیو: "مهاجرت دسته جمعی غیرنظامیان کرد از سرزمین هایشان به شرق فرات، پس از تصرف شهرهایشان به دست ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه"

  📝 TEXAS

@WARS_NEWS

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Dec, 14:42


♦️ورود خجولانه یا سرافرازانه ی عقل در علم فقه(۲)
دکتر علی رضا معینی

۱۲ آذر ۱۴۰۳

  [ نظری و تعدیلی در مقاله   دکتریاسر میردامادی با عنوان :
📍قبض فقه و بسط باطن  (درنگی بر مناظره ی سروش-علیدوست)]

۱-فقه در کنه و ماهیت ، مقررات عاقلانه ی پیامبر عاقل است که اخذ شده از روایات است و باید مقبول عقل واقع شود و عاقلانه اجرا شود .
۲-. عدالت و نظم و آرامش و رفاه و امنیت و فقه غیر ایدئولوژیک .
۳- . عقل مدرن مقاصد شارع را تامین می کند و نیز تجربتا اثبات می کند که شهوت و غضب و قدرت ،بیش از این مهار شدنی نیست .
۴- . عبادات عملا می تواند در ماوراء ماده مؤثر واقع شود و واقعا شخص را پاکیزه و اخلاقی کند و سلوکی باطنی ،اخروی هست .
۵- . بنیاد گرایان می گویند جهان را چنان می کنیم که احکام معاملات ،احرا شدنی باشد مثل طالبان .
۶ـ. به دلیل شباهت بودن انسان عصر نزول و انسان مدرن ، تطبیق هایی کلی گاه میسر و معقول است .
۷ـ .‌پذیرش ظنون علوم تجربی به قول فنایی .مثل ظنون تفسیری کتاب و سنت .
۸- .مهمان شدن مؤدبانه نه غاصبانه در زمین عقل مدرن .
۹-عبادات در قبض فقه هم باقی می مانند . و برخی احکام ، نیازمودنی ها را بیان می کند .
۱۰- .ماندن در ظاهر شریعت و هر چیزی ، فهم و تجربه ی عمیق هر متن و مرامی را دشوار می کند .در ایران فعلی ، عمل بدون ایمان ، معضل شده است .
۱۱-ما چندان پولسی نیستیم . یعقوبی هم هستیم .
غزالی ، متعادل است ‌.
۱۲- ظاهر محافظ باطن است و آموزش قانون پذیری و نظم .
ما نمی خواهیم فقه ، را محو کنیم .
تبعیت فقه از اخلاق ، ضامن قابل پیشنهاد بودن توصیه های به زبان فقه و احکام خمسه .
۱۳-. ظاهر و باطن ، رذایل و فضایل خود را دارند .
۱۴ . اطاعت از خداوند با اطاعت از مفسران رسمی مرتزق از دین قطعا فرق دارد .
۱۵-عقل ، نکات معقول سنت و متن دینی را جذب و کشف و تزویج می کند .
۱۶-در حفظ ظاهر و تعالی باطن شاگرد پیامبریم .
۱۷-غره شدن به عمل ، ایمان سوز است
۱۸-ایمان مثل علم در عمل جاری می شود یا باید بشود و علم فقه متکفل تنظیم عمل است .
۱۹- اصل سخن در مناظره در خصوص برنامه ی درسی علم اصول فقه است
۲۰فقه ، حافظ ذکر خدا . یاد خدا در این آیه است إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
مؤمنان، تنها کسانى هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان مى گردد; و هنگامى که آیات او بر آنها خوانده مى شود، ایمانشان فزونتر مى گردد; و تنها بر پروردگارشان توکّل دارند.
۲۱-عقلانیت مدرن سود انگار و خودمحور و ابزاری و علمی هم هست و فقه مدرن می تواند اینها را تعدیل کند . و چاره اش عقلانیت فقهی غربال صفت برای احکام فقهی ست .
۲۱-فتوایی که در واقع نظر علمی تجربی فقیه است نظر است و نه فتوا و به قول دکتر ابوالقاسم فنایی نوعی بدعت در دین است .
۲۲-فقیه عرف شناس به معنای اعم عرف (حتی علم تجربی و عقلانیت مدرن  و عقل و مصلحت )،مطلوب است .
۲۳-آیه ۸ سوره ی مائده (و لا تجرمنکم شنآن قوم آن لا تعدلوا..... شامل قوم غربی و مدرن فعلی هم می شود .
۲۴-پیامد سوء دولتی و سیاسی شدن فقه ،استبداد است .
۲۵-تعطیل عقل ، خواسته ی خدا و پیامبرش هم نیست.

#فقه
#دکتر_سروش
#علی‌رضا_معینی
#یاسر_میردامادی
#آیت‌الله_علیدوست
@NewHasanMohaddesi



@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Dec, 13:15


#اولین_کارگاه_مجازی_زبان_گیلکی پرویزفکرآزاد
شروع از ۱۴ آبان ۱۴۰۳
این کارگاه در سیزده جلسه و نزدیک به سه ماه دایر است.
شیوه آموزش گیلکی در این کارگاه از راه قصه و ترانه است.
بخشی کوتاه از دومین جلسه‌ی این کارگاه را مشاهده کنید
#پرویزفکرآزاد
راه تماس:
@fekrazad
کانال #پرویزفکرآزاد
@parvizfekrazad

زیر سقف آسمان

01 Dec, 08:17


♦️بعضی از دانش‌جویان ام کتاب‌هایم را می‌خوانند!

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۱ آذر ۱۴۰۳

رفته بودم سر کلاس. نرسیده و رخت و لباس وا نکرده، متوقف ام کرد و گفت: "می‌خوام از شما با کتاب‌های‌تان عکس بگیرم."

خجالت کشیدم و گفتم: "شما لطف دارید" و فهمیدم که بعضی از دانش‌جویان کتاب‌هایم را می‌خوانند و کتاب‌هایی را که برای مخاطب عام نوشته شده می‌پسندند. با خود گفتم: خیلی مایوس نباش!

درود می‌فرستم به سعدی به خاطر این سخن اش که سال‌ها است آن را مکرر زمزمه می‌کنم!

"به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
"

#حاجی_خودتی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

30 Nov, 21:00


♦️تیره‌گی‌ی آسمان سوریه و سیه‌روزی‌ی مردمان سوری

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۱ آذر ۱۴۰۳

سال‌ها پیش در باره‌ی خون‌ریز بعثی بشار اسد نوشتم. از آن روزها تاکنون سال‌های زیادی گذشته است و سیه‌روزی‌ی مردمان سوری تداوم یافته و به اوج خود رسیده است.

اکنون سوریه مثل تکه گوشت قربانی با دخالت کشورهای مختلف تکه پاره و قطعه‌قطعه شده است. هجوم نیروهای تحت حمایت ترکیه به مناطقی چون استان ادلب و حلب و مناطق دیگر بی‌تردید با واکنش کشورهایی چون روسیه و ایران مواجه خواهد شد و چه بسا دیگر بازی‌گران حاضر در سوریه و در منطقه نیز درگیر ماجرا شوند.

این‌که روژاوا فعلا وارد ماجرا نشده، امر مثبتی است. اما تسلط یک گروه به کل سوریه به این ساده‌گی نیست. هیچ‌یک از بازی‌گران حاضر در صحنه، کوتاه نخواهند آمد و این سبب تیره‌روزی‌ی بیش‌تر مردمان سوری خواهد شد. برای تیره‌روزی‌ی پای‌دار مردم سوریه سخت غم‌گین ام!

#سوریه
#ترکیه
#بشار_اسد
#تحریرالشام

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

30 Nov, 19:55


♦️از تبری‌جویی از شریعتیست بودن تا حمله به ناقد شریعتی و ناقد شریعتیسم

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۰ آذر ۱۴۰۳

پس‌لرزه‌های نقد ام به اسطوره‌سازی‌های دینی‌ی دکتر علی شریعتی ادامه دارد. این نقد شریعتیست‌های عزیز و غیر عزیز و به‌هنگام و نابه‌هنگام را به تکاپو انداخته است.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/11582

برخی از شریعتیست بودن تبری جسته اند و می‌جویند و برخی نیز حمله به خود ناقد را آغاز کرده اند. برخی از مخاطبان نیز به دلیل تداوم بحث از شریعتی در کانال زیر سقف آسمان، کانال را ترک کرده اند. اینک شما را به مطالعه‌ی دو متن متفاوت در همین باره جلب می‌کنم:

🔸واکنش مجدد دکتر احمد فعال
https://t.me/bayane_azadi/3376

🔸واکنش دکتر محمدحسن علایی
https://t.me/bijanabdolkarimi/10859


#شریعتیست
#شریعتیسم
#احمد_فعال
#اسطوره‌سازی
#محمدحسن_علایی
#شریعتیست_به‌هنگام
#شریعتیست_با_تاخیر

زیر سقف آسمان

30 Nov, 12:15


♦️اهداف حکومت کنونی ترکیه در سوریه

رحمان فرامرزی

۱۰ آذر ۱۴۰۳

در روزهای اخیر و بلافاصله پس از برقراری آتش‌بس میان حزب‌الله و اسرائیل، گروه تروریستی تحریر الشام، که بدنه اصلی آن را جبهه النصره تشکیل می‌دهد، حملات برنامه‌ریزی شده، برق‌آسا، کاملا مجهز و وسیعی را به سوریه و به ویژه شهر استراتژیک و اصلی حلب آغاز کردند. تمام شواهد و قرائن نشان می‌دهد که این گروه تحت حمایت لجستیکی، تجهیزاتی و آموزشی ترکیه بوده و هست. اما پرسش اینجاست که هدف اردوغان از این تهاجم علنی و برنامه‌ریزی شده به خاک کشور همسایه چیست؟ به نظر من این اهداف را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

یک: اردوغان و سیاست نژادپرستانه ترکیه، همیشه دشمن شماره یک خود را کوردها دانسته‌اند. بدون شک هدف او ایجاد دموکراسی نیست، چون نه در کشور خود چنین هدفی را دنبال می‌کند و نه دموکراسی را می‌توان با تهاجم نظامی به کشوری دیگر، بدانجا برد. بلکه هدف او ایجاد حلقه محاصره‌ای گرداگرد اقلیم روژاوا برای حذف آن است. او ابتدا با آزاد کردن هزاران تروریست داعشی امکان قدرتگیری مجدد داعش را فراهم می‌کند و سپس با تجهیزشان، آنها را به جان دموکراسی نوپا و مدینه‌فاضله‌مانند روژاوا خواهد انداخت. در نهایت هدف وی در این زمینه، رسیدن به آرزوی دیرینه خود در مورد تغییر دموگرافیک منطقه و حذف کوردهاست.

دو: خوش‌رقصی برای اسرائیل و از بین بردن کانال مواصلاتی ایران - لبنان و فلسطین. با ایجاد حائل تکفیری/داعشی در این منطقه، تلاش می‌کند دو نشان را با یک تیر بزند. هم خیال صهیونیست‌ها را از جانب ایران و امکان ارسال نیرو یا سلاح به جوار اسرائیل راحت کند و هم دل اخوانی/داعشی‌ها را برای قدرت‌دهی به سنی‌های اسلامگرای سیاسی ضد شیعه علوی، به دست بیاورد.

سه: قرار دادن آمریکای ترامپ در مقابل عمل انجام شده و ناچار کردن آمریکا به رها کردن کوردها و ایجاد زمینه برای معامله. اردوغان می‌داند که ترامپ « اهل معامله» است و هیچ مرز اخلاقی‌ای ندارد. چنانچه سابقه پیشین هم دارد و برابر دوربین‌های تلویزیونی کوردها را فروخت، این بار هم چنین احتمالی را قوی می‌بیند و از پیش دست به کار شده تا مورد معامله را خوب تبلیغ کند و در دسترس قرار دهد!

چهار: تقویت نیروهای اخوانی/سلفی برای استفاده بیشتر از آنها همچون اهرم فشار در معادلات در رویدادهای آینده. اردوغان و جریان اخوانی ترکیه، همیشه به نوعی پدر سیاسی سلفی‌ها و داعشی‌ها بوده‌اند. این نیروها نیز قطعا از چنین قدرت سیاسی و نظامی که دومین قدرت ناتو است، سود برده و آموزش‌های نظامی، حمایت لجستیکی و هوایی را از آن می‌گیرند. در عوض تمام قد در خدمت سیاستهای فاشیستی اردوغان قرار گرفته و با کوردها - که به دلیل سکولار بودن، از سوی جریان تندروی مذهبی، کفار قلمداد می‌شوند - می‌جنگند. هر چند مبارزه با کوردها در گذشته با وجود تمام حمایت‌های ترکیه، به دلیل رشادت‌های کوردها و تقدیم بیش از یازده هزار شهید و حمایت هوایی نصفه نیمه امریکا، به شکست انجامید.

پنج: سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی و دلسرد کردن کوردهای ترکیه از کورسوی امیدی برای رسیدن به حق تعیین سرنوشت خویش در آینده. اردوغان و جریان فاشیستی نژادپرستی ریشه‌دار در ترکیه، ماموریت صد ساله‌شان برای امحائ کوردها را هنوز ناتمام می‌بینند. آنان به ویژه در سالهای اخیر با خطر جریان آزاد اطلاعات و بیدار شدن حس خودآگاهی جمعی بین کوردها از این طریق، مواجه شده‌اند. به همین دلیل نمی‌خواهند مدل اجرایی نسبتا موفق اندیشه‌های اوجالان در مرزهای خود را تحمل کنند تا بدانجا هم رخنه کند. با از بین بردن اقلیم روژاوا، این کورسوی باقیمانده امید را هم در دل کوردهای داخل خاموش خواهند کرد و به خیال خود، پرونده کورد را برای همیشه خواهند بست!

شش: دلگرم کردن محور پانترکیسم به اقتدار خود در خاورمیانه و حتی نیم نگاهی به جلب توجه تورکهای ایران برای وقایع احتمالی آینده. کیست که نداند پانترکیسم و نژادپرستی جاهلانه آن که بر اساس دروغ و تحریف تاریخ بنا شده، خطریست بزرگ در خاورمیانه. این محور در اصل موجودیت تمام کشورهای غیر تورک خاورمیانه را انکار یا تهدید می‌کند. این محور به شدت تحقیرگر و تمامیت‌خواه است و دقیقا بدل ناسیونالیستی داعش است. متاسفانه در ایران در سالهای اخیر به دلایلی که اینجا مجال ذکرش نیست، حامیانی یافته است. اردوغان در جبهه‌ها و زمینه‌های گوناگون با رهبری این اندیشه تمامیت‌خواه، سعی می‌کند در ذهنیت تورکهای جوامع اطراف که مهمترین آنها ایران است، دست برده و آنها را مطیعشان کند.

ادامه👇👇👇

#حلب
#سوریه
#ترکیه
#روژاوا
#کردهای_سوریه
#کردهای_ترکیه
#رحمان_فرامرزی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

30 Nov, 12:15


هفت: خلاص شدن از بخشی از آوارگان سوری خود، که مزایای فراوانی برایش دارد.

اما آنچه اردوغان از دیدن آن رو بر‌می‌گرداند و تلاش می‌کند انکارش کند این است که جریان آزاد اطلاعات، سیاست دودوزه‌بازی که هیچ، ده‌دوزه‌بازی او را، برملا کرده و زمینه‌های اجتماعی برای تثبیت این آرزوهای واهی را چندان در اختیار ندارد. همچنین ترامپ هم طرف معامله مطمئنی نبوده و نخواهد بود.


#حلب
#سوریه
#ترکیه
#روژاوا
#کردهای_سوریه
#کردهای_ترکیه
#رحمان_فرامرزی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

30 Nov, 07:11


♦️خطای خردآزار مدافعان شریعتی: ناتوانی از درک تمایز "شریعتی چه گفت؟" و "شریعتی چه کرد؟"

حسن محدثی‌ی گیلوایی
۱۰ آذر ۱۴۰۳


ترجیع‌بند تکراری‌ی مدافعان شریعتی در خطاب به منتقدان او این است که متون شریعتی را نخوانده‌ای یا نفهمیده‌ای. این‌جا آن‌ها علاوه بر خطای ساختن یک ارتدوکسی‌ی شریعتیستی، خطای بسیار بزرگ‌تری انجام می‌دهند و آن این است که مساله فقط متن و فهم متن نیست. مساله‌ی اصلی، اثر این متن بر زمینه است. آن‌ها مشکل را فقط درون‌متنی می‌بینند. اما مشکل اصلی فرامتنی است.

مدافعان شریعتی برای فهم متون شریعتی منتقدان را به زمینه context توجه می‌دهند. اما نقد ما هم این است که شریعتی برآورد درستی از زمینه‌ی کنش خود نداشت و در زمینی نقش ایفا کرد که میوه اش را دیگران چیدند. مدافعان شریعتی به ما می‌گویند ببینید شریعتی چه درخت خوبی کاشت (ارجاع به متن). اما منتقدان می‌گویند در کدام زمین کاشت؟ و چه میوه‌ای داد؟ و میوه اش را چه کسانی چیدند؟ (ارجاع به زمینه و نتیجه).

مدافعان شریعتی ما را به "آن‌چه گفت" شریعتی ارجاع می‌دهند و ما منتقدان از "آن‌چه کرد" شریعتی سخن می‌گوییم. در "آن‌چه کرد است" که شریعتی و خمینی به هم می‌رسند. البته فهم این امر دشوار است و شم جامعه‌شناختی می‌خواهد. در انتهای ماه در یک سخن‌رانی راجع به این موضوع به تفضیل سخن خواهم گفت؛ عجالتا همین مقدار بحث کافی است.

#علی_شریعتی
#روح‌الله_خمینی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

30 Nov, 05:57


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸



♦️[برچیدن دیوار]


درود دکتر محدثی گیلوایی (کرباسدهی هم اضافه شد.)

درود، چندین روز است که حرف دين و دکتر علی شریعتی به نقد مخالف و تایید در کانال شما جریان دارد. ناخواسته آرسن میناسیان به یادم آمد البته در جوانی هر کجا اسمی از او می‌بردم موسیو آرسن می‌گفتم اما همان‌گونه که در زیر نویس بازخورد آقای دکتر رحیم محمدی آورده اید می‌توانیم به تدریج تغییر کنیم، من هم از پيشتر دیگر از گفتن موسیو خودداری کرده فقط به آرسن میناسیان اکتفا کردم، چرا؟ چون‌ موسیو را دیوار چین ديدم؛ فاصله و جدایی از اینجا تأ نا کجاآباد. پس اگر دیوار نباشد می‌توان با مسیحی، ارمنی، کلیمی، یا نداشتن دین کنار یکدیگر زندگی‌کرد، او آدميت را معنا کرد نه فریدون آدميت، انسانیت و آدمیت بودن را.

آرسن موسس خانه سالمندان رشت، داروخانه گارون(به‌ ارمنی بهار ) ،خانه سالمندان کهریزک با کمک‌ دکتر حکیم زاده همشهری اهل لاهیجان که خود سال ها عضو هیئت مدیره آن بود مردی که مرگ را شکست داد . در گیلان و رشت همه از او نام می‌برند این یعنی زنده بودن ،پس باید دیوارها برداشته شود. این خود ندای آزادی است همه درکنارهم.
آنگونه که میدانید آرسن به همه اقشار جامعه کمک می‌کرد. اين کارها نه به خاطر مسيحی بودنش بود، مرام انسانيت داشت. پس می‌توان بدون دین دار بودن در کنار هم زندگی کرد. همینطور بادین دار.

با این که زمستان تازه شروع شده بوی بهار در ره است.
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
به باور ما رشتی ها؛

نأجی آنآ دارم‌ کي بهار را بی دینم اگر زمان اجازه ندآ آمی زاکان بی دینید [آرزوی ان را دارم که بهار را ببینم اما اگر عمر اجازه نداد، آرزو دارم فرزندان‌مان بهار را ببینند].

امین مرجئی
۱۰ آذر ۱۴۰۳

#آرسن_میناسیان
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

30 Nov, 05:46


۸. مصادره‌ی به مطلوب نمودنِ واژگانی همچون 'ایدئولوژی' و 'ایدئولوژیک کردن' برای نقد شریعتی بدون توجه به اینکه ایدئولوژی، در گفتمان فلسفی و سیاسی، واجد چندین معنای مختلف است و بدون اینکه برای مخاطب، مشخص کنند که کدامیک از معناهای ایدئولوژی را منظور دارند خطای بزرگ دیگری محدثی است همان کاری که جواد طباطبایی با میراث فکری گذشته کرده است!! این نوع کلی‌گویی‌ها و استفاده از مشترکات لفظی، جز سوءتفاهم و تخریب میراث گذشتگان، هیچ عاید مخاطب نخواهد کرد.

۹. جناب محدثی بزرگوار، مدام از روش علمی و نقد سخن می‌گوید حال آنکه خود، به شهادت بسیاری از مخاطبان و ناقدان، نه لحن و ادبیاتِ خنثی و ملایمی دارد و نه از مطلق‌گویی دست برمی‌کشد! اساساً در تفکر نقاد، مطلق‌گویی و لحن و کلماتی همچون "به سطل آشغال ریختن" و مانند آن جایی ندارد.

۱۰. و نکته نهایی که بارها یادآوری کرده‌ام این است که انسان‌های با اخلاق علمی، منصف و صادق، نمی‌توانند نویسنده‌ای درگذشته و بی‌دفاع را تحت تندترین انتقادات قرار دهند و او را مسبب اصلیِ رویدادهای منفیِ رخ‌داده و رخ‌ نداده بدانند اما از نقد اندیشه و رفتار صاحبان قدرت که بنیانگذار و سیاست‌گذار و قانون‌اساسی‌نویس و مدیران وضع موجود بوده اند محافظه‌کارانه خودداری کنند! گر حکم شود که مست گیرند  در شهر هر آنکه هست گیرند. اگر سخن بر سر توسعه فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و کنار گذاشتن خطاهای فکری و عملی گذشته است، اخلاق حقیقت‌جویی ایجاب می‌کند که همه‌ تاثیرگذاران وضع موجود، اعم از دلسوز یا مغرض، فاقد قدرت یا صاحب قدرت نقد شوند؛ رویه‌ی حسنه‌ای که متاسفانه در نقدهای جناب محدثی دیده نمی‌شود!


۱۱. جناب محدثی، همچنان خطای بزرگ سروش را تکرار می‌کند و مدعی می شود که شریعتی، نظریه پرداز دینِ مدیریتی و حکومتی بوده است! در حالی که چنین نیست و نمی‌توان از نص شریعتی، شواهدی کافی و صریح مبنی بر قائل بودن به دین مدیریتی و حکومتی و مدلی برای حکومت دینی در عصر امروز یافت بلکه گزاره‌های خلاف آن به وفور یافت می‌شود. محدثی در واقع، به چیزی می‌تازد که یافت می‌نشود! اسلام سیاسی شریعتی، اسلام رهایی‌بخش بود نه اسلام قدرت‌مدار. اگر مساله، پیامدهای ناخواسته‌ی اندیشه شریعتی است، این پیامدشناسی می‌باید در کنار پیامدهای اندیشه‌ی دیگران و بخصوص بنیانگذاران و صاحبان قدرت موجود نقد شود. توصیه این است که جناب محدثی برای نقد دین قدرت‌مدار به نقد اندیشه‌های روح الله خمینی، مرتضی مطهری، رهبری کنونی و مانند آن بپردازند.


🔹این مجموعه گفتگوها و نقدها از نظر نگارنده‌ی این سطور، بیش از آنکه برای دفاع و هواداری از شریعتی یا منکوب ساختن کس دیگری باشد برای ترویج و واکاوی، تقویت تفکر نقاد و شیوه پژوهش علمی و نقد رویکرد مخربِ مطلق‌اندیشی و ضعیف‌کُشی فکری در فضای روشنفکری ایران و یافتن مسیرهای بهتری است که همگرایی، رواداری و حقیقت‌جویی را تعالی ببخشد.

#حسن_محدثی
#علی_شریعتی
#تفکر_نقاد
#مطلق‌اندیشی
#ایدئولوژی
#ایدئولوژیک‌کردن
#شریعتیست
#زمینه‌مند‌بودن
#زمانه‌مند‌بودن
#هرمنوتیک
#ضعیف‌کشی‌_فکری
#اسلام_قدرت‌مدار
#اسلام_مدیریتی
#اسلام_رهایی‌بخش



https://t.me/ReligionPhilosophyPoliticsAnimls

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

30 Nov, 05:45


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸




💥نقدی بر توضیحات تکمیلی جناب محدثی در باب شریعتیسم و شریعتیست!

هادی حکیم شفایی
بازنشر: ۱۰ آذر ۱۴۰۳

اشکالاتِ توضیحاتِ جناب محدثی بزرگوار در خصوص دو واژه‌ی بکار رفته توسط ایشان تحت عنوان 'شریعتیسم و شریعتیست' را به شرح زیر خدمت علاقه‌مندان ارائه می‌کنم:

۱. تعریف جناب محدثی از مفهوم برساخته‌ی شریعتیسم و شریعتیست، کاملا شخصی و ذهنی است و متعلق به شخص خودشان و لذا غیرقابل تحمیل به ناقدان. اینکه گفته شود شریعتیست کسی است و فقط کسی است که شیفته افکار شریعتی است و به هر نحو می‌خواهد از او دفاع کند یک تعریف شخصی است که محدثی تلاش می‌کند به مخاطب تحمیل کند و آن را به عنوان یک فکت مطلق، نشان دهد! در حالی که  پسوند ist- در زبان انگلیسی و 'گرا' در فارسی الزاما به معنای 'توجیه و دفاع به هر نحو و کورکورانه و متعصبانه' نیست بلکه بیانگر نوعی تمایل، گرایش، قرابت و ایده‌گرفتن است. لذا شریعتیست می‌تواند کسی باشد که به مبانی فکری و مفاهیم و نظریات شریعتی گرایش دارد اما همزمان می‌تواند در مقام پژوهش، بی‌طرفی نسبی خود را حفظ نماید و خطاها را نیز مورد بررسی قرار دهد. به عبارتی، صِرف علاقه یا گرایش به کسی، ناروشمندی، تعصب و دفاع غیرمدلل را ناگزیر و ضروری نمی‌سازد. شریعتیست می‌تواند پژوهشگری باشد که در عین حال با رویکردی همدلانه و انصاف اخلاقی به ابژه خود می‌نگرد. به باور نگارنده‌ی این سطور، پژوهشگرانِ همدل و منصف در قیاس با پژوهشگرانِ ناهمدل و کم‌انصاف یا اصطلاحاً 'عبور کرده'، اغلب به حقیقت نزدیک‌‌تر می‌گردند چرا که خوانش همدلانه با متن و انصاف اخلاقی، افسار جزمیت، سوء‌گیری، گزینش‌گری، خودخواهی و مطلق‌اندیشی را سخت می‌کِشد.


۲. محدثی، یکی از خصلت‌های شریعتیست‌ها را حمله به شخصیت ناقد معرفی میکند درحالی که خود ایشان، دقیقا همین عملِ مورد ادعا را با ناقدان خود انجام می‌دهد و آنها را درست نشناخته و نخوانده و ندیده، به یک چوب زده و متعصب و تابع و بت‌ساز و اسطوره‌پرداز و عامل تداوم فلاکت و قابل ترحم معرفی می‌نماید!

۳. گفتن اینکه فردی، 'اندیشه یا اندیشه‌های یک نویسنده را نفهمیده است' اگر همراه با ارائه‌ی شواهدِ متنی و نقض‌کننده و بیان دقیقِ خطاها و بطلانِ استدلالات باشد الزاما مذموم نیست. یک ناقد محدثی، می‌تواند وفقِ عرف آکادمیک، با ارائه شواهدی، نشان دهد که محدثی بخشی یا بخش‌هایی از اندیشه‌ی فلان نویسنده را نفهمیده است و این، نه تنها توهین نیست بلکه سنت رایجِ همه فلاسفه و اندیشمندان جهان است. منتهی جناب محدثی بزرگوار عموماً تمایل ندارند شواهد و اسناد نقض‌کننده‌ی باورهای خود را بخوانند و یا اگر بخوانند طوری آن را خارج از زمینه تفسیر می‌کنند که باز، تاییدکننده‌ی مفروضات خود باشد! اینجا ما به صداقت و شجاعت علمی نیازمندیم تا بتوانیم حقیقت را از مفروضات و تمایلاتِ خود دوست‌تر بداریم.

۴. زمینه‌مند و زمان‌مندبودن کلام، یک اصل اساسی هرمنوتیک است و همه نویسندگان و گویندگان گذشته و حال و آینده را شامل میشود از جمله خود جناب محدثی را. انتقاد از محدثی مبنی بر نقدِ خارج از زمینه و زمانه، به هیچ روی به معنای تجویزِ توقف نقدِ نیست. صرفاً ایراد اساسیِ وارد بر شیوه‌ی مطالعات ایشان است.

۵. 'تکرار و تکرار و تکرار'، ویژگی کسانی است که به مطالعات دوران گذشته‌ی خویش یقین دارند و خود را از بازخوانیِ همدلانه و درزمینه‌‌ایِ اندیشه‌ها بی‌نیاز می‌بینند!

۶. مهمترین سنت نظری که از اندیشه‌های شریعتی، بعد از انقلاب ساخته شد همان سنت نواندیشی دینی است. اساساً می‌توان با جرات ادعا نمود که جریان نواندیشی دینی پسا انقلاب، با انواع تفاوت‌ها و رویکردهای گوناگونش، مدیون راهی است که شریعتی به عنوان جسورترین و برجسته‌ترین چهره، هموار نمود. شگفت آنکه جناب محدثی، این واقعیت اشکار را نمی‌بیند!

۷. بت‌سازی خصلت کسی است که در کنار دفاع از اندیشه، نقد اندیشه نکند و از نقد اجتناب نماید در حالی که مهمترین و برجسته‌ترین شریعتی‌پژوهان و دوستداران او، دقیق‌ترین و منصف‌ترین ناقدان او نیز بوده‌اند منتهی جناب محدثی، گویی چندان زحمتی به خود نمی‌دهند تا آثار دوستدارانِ همدل شریعتی را بخوانند و اساساً نیازی هم نمی‌بینند چون به گفته خودشان، از شریعتی گذار کرده‌اند! آسان‌ترین کار برای ایشان این است که با ساختن دو واژه‌ی شریعتیست به‌هنگام و شریعتیست تاخیری، ناقدان خویش را کلیشه‌بندی کرده و با مطلق‌گویی، ظرایف و جزییات را نادیده انگارند!

ادامه دارد.👇👇👇

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 19:36


♦️توضيحات تکمیلی در باره‌ی شریعتیست و شریعتیسم: پاسخ به پرسش‌های آقای نماینده

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۹ آذر ۱۴۰۳


سلام و سپاس از شما! در مقام پاسخ عرض می‌کنم که:

الف) در تعریف مفهوم شریعتیست نوشتم که "شریعتیست یعنی کسی که تعلق زیادی به افکار علی‌ی شریعتی دارد و به هر نحو می‌خواهد از افکار او و آن‌چه او کرده است، دفاع کند. اشکال شریعتیست بودن در چیست؟ اشکال اش این است که شریعتی نیز مثل همه‌ی ما آدم است و برخی از کارها و افکار او می‌تواند اشتباه باشد. شریعتیست نمی‌تواند نقدهایی که خطاهای او را برملا می‌سازد، تحمل کند."

در باره‌ی نشانه‌های یک شریعتیست هم موارد زیر نوشته ام:
"راه‌بردهای آنان در برابر نقدها و منتقدان به چند مورد ساده خلاصه می‌شود:

۱. حمله به ناقد و شخصیت او
،
۲. متهم کردن ناقدان به بی‌سوادی یا نخواندن آثار شریعتی یا نفهمیدن آثار شریعتی (یعنی این‌که حقیقت نزد ما است و عرضه‌ی ارتدوکسی‌ی شریعتیستی)،
۳. توسل به این‌که سخنان شریعتی زمینه‌مند است پس او را اول تبرئه کنید و بعد در باره‌ی او سخن بگویید و اندیشه‌های او را به‌منزله‌ی اندیشه نقد نکنید (میل به فراتر از نقد قرار دادن شریعتی)،
۴. تکرار و تکرار و تکرار سخنان شریعتی،
۵. تنبلی‌ی فکری و ناتوانی در ساختن یک سنت نظری از آرای شریعتی.
"

و اضافه می‌کنم:
۶. تأویل سخنان شریعتی برای توجیه و مشروع جلوه دادن آن‌ها بدون اعتنا به قواعد روشی‌ی معتبر،
۷. بت‌سازی از او.


ب) شریعتیست نمی‌تواند از تعلق خاطر خود به شریعتی و افکار اش فاصله بگیرد. در نتیجه، تلاش او در پژوهش راجع به شریعتی نمی‌تواند از تایید و تمجید او فراتر برود و عمدتا به تکرار و تایید آرای او منجر خواهد شد. او نمی‌تواند مهم‌ترین لوازم دانش‌پژوهی را که انتقادی‌اندیشی و داوری‌ی بدون سوگیری هستند، اقامه کند. ما به‌طور طبیعی در بررسی‌ی آرای هر متفکر، بخشی از آرای او را درست می‌یابیم و بخشی را نادرست. اما کسی که از متفکر مراد و بت می‌سازد، از چنین مواجهه‌ی انتقادی عاجز است و می‌کوشد همه یا بخش اعظم آرای او را موجه و مطلوب جلوه دهد.

ج) تعلق به یک ایده‌ئولوژی یا مکتب امری طیفی است و شدت و ضعف دارد و در مورد همه‌ی افراد یک‌سان نیست. از این رو، می‌بایست مجموع مواجهات و آرا و آثار افراد را لحاظ کرد. بنابراین، شریعتیست‌ها از نظر شدت تعلق به مرادشان وضع یک‌سانی ندارند.

د) نظر افراد در باره‌ی خودشان، معیار نهایی برای داوری در باره‌ی آنان نیست و برای داوری پیش از هر چیزی می‌بایست به آثار و افعال‌شان نگریست.

ه) روش مطلوب در مواجهه با آرا و آثار دانش‌مندان و صاحب‌نظران، رعایت معیارهای دقیق دانش‌پژوهی و قواعد روشی با کم‌ترین حد سوگیری و جانب‌داری و سنجش دقیق و روش‌مند آن‌ها است.

و) تحول در اندیشه در حیات فکری‌ی یک متفکر امری عادی است و البته علل و عوامل مختلفی سبب تحول فکری می‌شوند. مهم این است که دلایل متفکر در توضیح تحول فکری اش از نظر حجت‌آوری قابل دفاع باشند.

ز) از نظر من امهات دیدگاه دکتر سروش در باره‌ی این‌که دکتر شریعتی دین را ایده‌ئولوژیک ساخته و از اسلام، اسلام‌گرایی ساخته (ایده‌یولوژی‌ای ساخته برای سامان دادن دنیوی‌ی جهان اجتماعی، در حالی که اسلام چنین ظرفیتی نداشته است)، درست بوده است. خطای من و بسیاری دیگر در آن زمان این بود که عمل‌کرد و نتایج اندیشه‌ی شریعتی را لحاظ نمی‌کردیم و توجه نمی‌کردیم که نقد دکتر سروش متوجه نتایج و آثار کار دکتر شریعتی بوده است و تنها به متون او ارجاع می‌دادیم و علاوه بر آن، تمایز اسلام و اسلامیسم را درنمی‌یافتیم. ادیان حد اکثر می‌توانند شیوه‌ای از زنده‌گی برای دین‌داران ارائه کنند که البته در هر مورد لازم است مطلوب یا نامطلوب بودن آن‌ها بررسی شود. اما ادیان دانش مدیریت جامعه را، ان هم برای جامعه‌ی مدرن، عرضه نمی‌کنند.

ح) جست‌وجوگر حقیقت نمی‌تواند زیر هیچ سقفی متوقف شود و انتظار وفاداری‌ی فکری از محقق و جست‌وجوگر حقیقت، انتظار بی‌جا و باطلی است.


#نماینده
#علی_شریعتی
#شریعتیست_به‌هنگام
#شریعتیست_با_تاخیر
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 19:32


♦️پرسش‌هایی در باره‌ی شریعتیست و شریعتیسم

نماینده
۹ آذر ۱۴۰۳



استاد عزیز و ارجمندم سلام

از شما تقاضا می‌کنم در مقام تعریف و تعیین حدود و ثغور برخی عبارت‌ها باشید.

فرق بین شریعتی‌پژوه و شریعتیست چیست؟

آیا هر کس نگاه انتقادی نه به همه آثار حتی یکی از نظرات شریعتی دارد از شریعتیست بودن خارج می شود؟

اگر کسی خودش را شریعتیست نداند و بر این باور نباشد که از شریعتی بت ساخته ولی برداشت و تفسیر او از آثار و آرای شریعتی با شما فرق کند آیا باز هم شریعتیست خوانده می شود؟

روش ایده آل شما برای مواجهه با اندیشمندان و سنت فکری که فراهم آورده اند چیست؟ آیا نگاه منتقدانه به معنای عبور از یک اندیشمند است؟  بخواهیم یا نخواهیم هر یک از ما در یک سنت فکری خاص اندیشه ورزی می کنیم،  آیا می شود در مرحله اول حیات فکری مان به سنت فکری چپ علاقه مند باشیم و در مرحله بعد به سمت تفکرات لیبرال تمایل پیدا کنیم؟ این شیفت فکری آیا علمی است؟ 

به نقدتان بر کتاب فربه تر از ایدئولوژی دکتر سروش اشاره کردید، ایشان عامدانه و آگاهانه ایدئولوژی را به شریعتی نسبت می دهد که خود شریعتی طرفدار  آن نبوده،  نظرتان درباره این افراد چیست؟ آیا اتهام شریعتیست بودن قابل هضم تر است یا عبور از شریعتی آن هم نه با روش علمی، با نیت سیاسی و فراهم کردن بستر فکری برای احزاب و جریانات سیاسی...

#نماینده
#علی_شریعتی
#شریعتیست_به‌هنگام
#شریعتیست_با_تاخیر
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 16:10


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸



♦️پرسش‌های نسل‌های متاخر از نسل انقلابی: پس طرف‌دار چه بودید؟

✍️عارف خراسانی

۹ آذر ۱۴۰۳

جناب آقای اشکوری در واکنش به خاطرات آقای دکتر محدثی فرموده‌اند که ایشان هیچ‌گاه ذیل هیچ ایسمی نبوده و نیستن چه از نوع شریعتیسم چه از نوع اسلامیسیم و چه از نوع سوسیالیسم و ...

عجبا از این سخنان! جدای از اینکه شما در این همایش هنوز لباس روحانیت را بر تن دارید و این نشان از اعتقاد بیرونی و درونی شما دارد تا جایی که لباس را همچنان در قرن ۲۱ به باید به تن داشت، باید عرض کنم که بنده به عنوان یک ایرانی که دو سه نسل از نسل جناب اشکوری متاخر هستم، بعد از دیدن و شنیدن این خاطرات و اظهارات سوالات بسیاری در ذهنم بوجود می‌آید که مایلم از حضور جناب‌شان و هم‌نسلانشان بپرسم؛ از نسلی که انقلاب کرد و برخی مثل ایشان در ابتدای انقلاب مجال حضور در مجلس را هم داشته‌اند ولی بعدها مغضوب این سیستم شدن و مجبور به تحمل مرارت‌های بسیار شدن!

اگر شما آقایان فقط مسلمان بودید و در آن زمان رهایی فکری از اسلامیسیم داشته‌اید پس ساختار فعلی نظام سیاسی از کجا آمده؟ ساختاری که سراسر بر مبنای فقه نوشته شده! از آسمان که نیامده! ساختاری که وقتی در آن تامل می‌کنیم می‌بینیم که تمامی‌ اجزای این نظام‌ سیاسی اعم از سه‌قوه مجریه و مقننه و قضاییه و شورای نگهبان و ارتش و سپاه و رئیس رسانه و بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید و شوراهای عالی انقلاب فرهنگی و چه و چه را با منطق اسلام‌گرایی به یک فقیه حواله کردید؟ با چه منطقی جز منطق اسلامیسم آن هم از نوع فقهی، قانونی برای مملکت نوشتید که اجرای مو به موی احکام فقهی است؟ به چه متر و معیاری و بر اساس کدام عقل و منطق اینهمه اختیار قانونی و فراقانونی را به یک شخص در یک نظام سیاسی عطا کرده‌اید جز این منطق که دنیا و آخرت ما از راهی جز اسلام آباد نخواهد شد؟ من وقتی به این وضعیت از پس گذر سالها نگاه می‌کنم یک پاسخ جز اینکه آن نسل مست میِ مسلمانی بوده‌اند و در عالم مستی عقل حسابگرشان زایل شده هیچ پاسخ دیگری را نمی‌یابم.

آخر کمترین تامل بر رفتار و کردار آدمی و اندیشیدن به کارنامه‌ی آدمی اعم از کشیش و آخوند و پادشاه نگاهی گذرا به تاریخ جوامع گواه بر اینست که رستگاری دنیوی و اخروی در این مسیر میسر نخواهد شد؟ شمایان آنگونه مست برپایی حکومتی دینی و برپایی جامعه‌ای از نوع بی‌طبقه‌ی توحیدی بودید که درنیافتید که این ساختار نظام سیاسی بر مبنای خوانش فقهی برآوردکننده‌ی آمال و آرزوهای دینی شما نخواهد بود و آن رویای مدینه‌ی فاضله‌ی بهشتی بی طبقه را محقق نخواهد کرد.

بنظر من بیایید و صادقانه با نسل من گفت‌وگو کنید و بگویید چه شد که پیرو جمع شدید و تحت تاثیر صدای جمع قرار گرفتید و چه شد که دیگران را هم به این صدا فراخوانده‌اید ؟ بگویید در وسط کار ، کجای کار می‌لنگید و چه شد که متحول شدید و پی به عقیم بودن ایده‌ی اسلامی‌سازی بردید و در این سیر تحولی به چه دستاوردهایی رسیدید تا نسلهای بعد، از خطاهای گذشته بیاموزند و تجربه‌های آزموده را در مسیرهای دیگری دوباره نیازمایند.


#علی_شریعتی
#عارف_خراسانی
#یوسفی_اشکوری
#شریعتیست_به‌هنگام
#شریعتیست_با_تاخیر
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 14:29


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸





♦️شریعتی و اندیشه‌هایش: به هیچ جای ما نیست

✍️محمد مقصودی

۹ آذر ۱۴۰۳


چند روزی است که می‌بینم بحثی در مورد علی شریعتی ایجاد شده است و موافقان و مخالفان اندیشه‌های او بر سر تاثیر او و درستی و نادرستی اندیشه‌هایش دست به قلم می‌شوند. راستش به‌عنوان یک جوان ۲۸ ساله که دانشجوی جامعه‌شناسی است حتی نتوانستم این مباحث را تا انتها بخوانم و نقطه‌ نظرهای شما را درباره او کاملا درک کنم؛ آنقدر که برایم خسته کننده بود.

شاید برای‌تان جالب باشد که چرا؟ و مهم‌تر آنکه با وجود این چرا خواستم مطلبی را بگویم وقتی حتی نمی‌دانم بحث دقیقا راجع‌ به کجای شریعتی است، اما مفید دانستم که از طرف یک جوان ایرانی تا آنجا که تجربه‌ی زیسته‌ام اجازه داده است و با هم‌سالان خود گفت‌وگو کرده‌ام، بگویم که شریعتی به هیچ جای ما نیست.

منکر تاثیر اندیشه‌های او (خوب و بد) بر حال و اوضاع امروزمان نیستم، اما چیزی که امروز مسئله جوان ایرانی است شریعتی نیست. مسئله در لایه‌های پایینی است، لایه‌هایی که اندیشه شریعتی و امثال او از آنجا نشئت گرفته است. بحث نسل‌های جدید با نسل‌های قبلی خودش بر سر مسئله‌هایی ژرف‌تر است.

اگر می‌خواهید حرف کسانی که دارید از هر طرف، چپ و راست، در هر موضوع و بحثی، یک لگد بهشان می‌زنید و خود را نماینده یا بزرگ و تصمیم‌گیر آن‌ها می‌دانید، نظری هم بدهند، این است که شریعتی و اندیشه‌هایش برای‌شان پشیزی اهمیت ندارد‌.


#علی_شریعتی
#محمد_مقصودی
#شریعتیست_به‌هنگام
#شریعتیست_با_تاخیر
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 14:07


♦️در باره‌ی "ازدحام بی‌کسان"

دکتر بهرام جلیلی‌ی تقویان

۹ آذر ۱۴۰۳

#بهرام_جلیلی_تقویان
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 13:34


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸




♦️نقدهای دکتر حسن محدثی جامعه‌شناس به دکتر علی شریعتی

دکتر محسن محمودی

۹ آذر ۱۴۰۳

دکتر حسن محدثی، جامعه‌شناس برجسته ایرانی، در نقدهای خود به اندیشه‌های دکتر علی شریعتی، دو محور اصلی را مورد بررسی قرار داده است:

۱.نقد نظریه‌پردازی دینی شریعتی:
محدثی به نقد تفسیرهای دینی شریعتی، به ویژه تفسیر انقلابی و اجتماعی وی از اسلام پرداخته است. او معتقد است که شریعتی با سعی در بازسازی دین و تطبیق آن با مسائل اجتماعی و سیاسی، در برخی موارد دچار تحریفاتی شده است که می‌ تواند باعث ایجاد تعارض با اصول روحانی و سنتی دین اسلام شود. به گفته محدثی، این رویکرد ممکن است به جای ارائه یک تفسیر عمیق و اصیل، منجر به نادیده گرفتن ابعاد روحانی دین شود.

۲.نقد دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی شریعتی:
شریعتی در آثار خود به مسائلی چون استعمار، طبقات اجتماعی و انقلاب پرداخته است. محدثی در نقد این دیدگاه‌ ها اشاره می‌ کند که شریعتی در تحلیل مسائل اجتماعی و سیاسی ایران، دچار نوعی ساده‌ سازی و عمومی‌ سازی است که پیچیدگی‌ های ساختاری و تاریخی جامعه را نادیده می‌ گیرد. محدثی بر این نکته تأکید دارد که شریعتی گرچه از نظر ایدئولوژیک تلاشی انقلابی انجام داده است، اما گاهی اوقات واقعیت‌ های پیچیده اجتماعی را در نظر نمی‌ گیرد و به آرمان‌ های انتزاعی بیش از واقعیت‌ های موجود توجه می‌ کند.

در مجموع، دکتر حسن محدثی نقدهای خود را بر پایه تحلیل‌‌های جامعه‌‌شناسانه و تاریخی بنا نهاده و معتقد است که اندیشه‌‌های شریعتی در برخی موارد بیشتر بر اساس آرمان‌‌های ایدئولوژیک و انتزاعی شکل گرفته‌اند تا واقعیت‌‌های پیچیده و تاریخی جامعه ایران.

#علی_شریعتی
#محسن_محمودی
#شریعتیست_به‌هنگام
#شریعتیست_با_تاخیر
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 12:49


من از پسوند ایسم نمی‌ترسم.  ایسم یک پسوند اصطلاحی غربی است که تقریبا به همه شئونات زندگیِ همه مردم جهان چسبیده است. من شکایتم این‌ است که وقتی اینهمه برای  مفاهیم و مصادیق کم‌اهمیت، ایسم تراشیده شده چرا برای مصداق روشن و سترگی با این عظمت از اندیشه عدالت خواهی، عرفان و آزادیِ شریعتی ایسم ایجاد نکردیم؟ براستی که شاگردان کاهل و نمک ناشناسی بوده ایم ...

#محمد_اکبری
#حسن_محدثی
#یوسفی_اشکوری
#شریعتیسم
#عرفان_آزادی_برابری


https://t.me/ReligionPhilosophyPoliticsAnimls


🔸محدثی: شکر به درگاه هستی‌ی بخشنده که یکی از ره‌گذر گردن نگرفتن گردن گرفت!


#علی_شریعتی
#محمد_اکبری
#یوسفی_اشکوری
#شریعتیست_به‌هنگام
#شریعتیست_با_تاخیر
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 12:44


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸




♦️موقعیت امروز ما و "شریعتیسم"

دکتر محمد اکبری

چند سالی است که یکی از صاحب‌قلمان کشورمان بنام اقای حسن محدثی گیلوانی، گاه و بیگاه از مرحوم دکتر علی شریعتی انتقادات تند و حقیقتا نابجایی می‌کند، پاسخهایی را از سوی مخالفین، موافقین و بی‌طرفها می‌گیرد، مدتی ساکت می‌شود یا خستگی درمی‌کند و دوباره با نوا و ساز و اتهاماتی دیگر، استاد بزرگ و روشنفکر بی‌نظیر و اگاه ایران در قرن اخیر را می‌نوازد.  تاکنون بنده هم دوبار در پاسخ این نوشته‌هایشان به دفاع از شریعتیِ بزرگ مطلب نوشته‌ام اما نمی‌دانم که اصلا به نظر و رویت ایشان رسیده است یا نه. اما امروز نوشته‌ای را در این باب از استاد حسن یوسفی اشکوری که آشنایی بنده با ایشان از زمان انتشار کتابشان بنام بازخوانی قصه خلقت در اواخر دهه هفتاد شروع شد و بطور خلاصه، ایشان را یک روشنفکر آگاه مذهبی‌ می‌دانم دیدم که ایشان در پاسخ به اتهام "شریعتیست تاخیری "  که آقای محدثی نثار اقای هادی حکیم شفایی که یک محقق و نویسنده‌ی منصف و باسواد می‌دانم کرده است مرا واداشت که چند سطری را در این باب قلمی کنم.

استاد یوسفی اشکوری بیان داشته‌اند که مسلمانند اما هیچ ایسمی به ایشان نمی‌چسبد و از همه ایسم‌ها برائت جسته‌اند. اما بنده در اینجا می‌خواهم آشکارا بیان کنم که بنده نه تنها با افتخار اعلام می‌کنم که یک شریعتیست هستم بلکه آگاهانه می‌دانم که شریعتی آنقدر بزرگ و عمیق و تاثیر گذار بوده که هیچ ایسمی حداقل بمدت سه دهه (دهه آخر عمرش و دو دهه پس از آن) به اندازه تاثیر و نفوذ شریعتی بر روشنفکران دینی و غیر دینی ایران تاثیر گذار نبوده است. اینهمه ایسم‌هایی که اکنون به هزاران مورد در حیطه‌های فلسفی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ، فرهنگی، ادبی، هنری، مذهبی، علمی، تجاری و ... رواج پیدا کرده، فروغی داشته یا کم فروغ بوده، اگر مورد داوری منصفانه قرار گیرند، شریعتیسم از کدامیک از آنها کم‌عمقتر، کم‌ارزشتر و کم‌تاثیرتر بوده است؟!

امروز که سلطه اقتصادی، سیاسی و فرهنگیِ کاپیتالیسم بر جهان، حاکم شده است، هر بیسوادی که از فضای انبوه و درهم آمیخته و پر از هیاهو و دروغی بنام فضای مجازی گزارشات مستند و نامستندی دریافت کرده، به خودش اجازه می‌دهد که بر علیه مارکس و مارکسیسم هرچه که گازهای روده اش به جمجمه اش فشار آورده روی مارکس و مارکسیسم خالی کند! مارکس آنقدر بزرگ و آگاه بود که در زمان خودش نسبت به بروز خطر مارکسیسم هشدار داد و اعلام کرد که من مارکسیست نیستم ! او می‌دانست که بسیاری از مدعیان طرفداری از نظریه او در مورد سرمایه و سرمایه‌داری و لزوم کنترلِ حاکمیت سرمایه بر سایر شئونات جوامع بشری، درک درستی از آنچه او در اینمورد می‌گوید ندارند و خطر به ابتذال کشیده شدن نظریات و اندیشه‌های خود را در زمان خودش حس کرده بود. مارکس هم مثل سایر اندیشمندان و متفکران بزرگ مصون از خطا و اشتباه نبود اما مساله‌ی مصیبت‌بار و فاجعه آمیز، مارکسیسم نبود بلکه سوءاستفاده‌ی جنایت‌آمیزِ مدعیانی مانند استالین بود که اکنون موجب تطهیر کاپیتالیسم در ذهن ناآگاهان از مسائل اجتماعی شده است. کما اینکه سوء استفاده‌ی خشک‌مغزان کثیف و ناآگاهی بنام‌های داعش و طالبان و نحله‌هایی متشابه آن در داخل جمهوری‌ اسلامی‌، موجب بدنامی و وهن اسلام که در ذات خود یک آیین آزادیبخش و تعالی‌بخش است شده است و هر بیسواد خشک‌مغز دیگر که کوچکترین آشنایی با قرآن و اسلام ندارد گمان میکند که اگر یک دشنام و ناسزا نثار این دین و بطور کلی ادیان بکند یک حرکت روشنفکرانه و مترقی و مدرن انجام داده است !

به پندار من، بزرگترین خیانتی که بعد از انقلاب به نسل جوان و تحصیلکرده‌ی ایران شد، شریعتی‌زدایی از صدا و سیما و محافل فرهنگی و رسمی کشور که تا دو دهه تنها حاکم رسانه‌ای کشور بود صورت گرفت. حکومتی که به نیروی آزادیخواهی و عدالتخواهیِ شاگردان شریعتی به قدرت رسید، در زمان بسیار کوتاهی متوجه شد که اگر اندیشه‌های شریعتی تا حد حاکمیتِ عملی بر فرهنگ و اندیشه مردم پیش برود، دیگر امکان حاکم کردن مداحی و قشری‌گرایی و آخوندیسم بر کشور وجود نخواهد داشت و زیرکانه، شریعتی را از کتابخانه‌های عمومی شهرها گرفته تا مدارس و ادارات و منبرها و ...حذف کردند. اکنون عده‌ای از سر نااگاهی، این فساد و فجایعی که در سایه حکومت جمهوری اسلامی گستردگی مطلق و بلامنازع یافته است را به شریعتی و اندیشه های او نسبت می‌دهند!!! در کجای سیاست، اقتصاد، دولت، مجلس، نماز جمعه، سپاه، دانشگاه، مدرسه و  ... کشور کوچکترین اثر و نماد شریعتی هست که این اتهام صددرصد نابجا و وارونه را به آن نابغه‌ی روشنفکرِ پردرد و مسئولیت‌شناس می‌زنید؟؟!!

ادامه دارد. 👇👇👇

#علی_شریعتی
#محمد_اکبری
#یوسفی_اشکوری
#شریعتیست_به‌هنگام
#شریعتیست_با_تاخیر
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 10:40


♦️ایده‌ی دردنگاری‌ی اجتماعی به‌مثابه‌ گونه‌ای از نگارش در جامعه‌شناسی

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۹ آذر ۱۴۰۳

دردنگاری مفهومی است که بعد از خواندن نوشته‌ی مهندس عزیز افشین بدری به ذهن ام خطور کرد. جست‌وجوی ساده‌ای در زبان فارسی نشان می‌دهد که واژه‌ی دردنگاری در زبان فارسی به‌کار رفته است. در زبان انگلیسی نیز معادل آن یعنی واژه‌ی painology مورد استفاده قرار گرفته است.

دردنگاری دست‌کم دو معنای متفاوت دارد:
۱) نوشتن از دردهای جسمانی،
۲) نوشتن از دردهای انسانی‌ی غیر جسمانی.

اما می‌توانیم معنای درد را قدری توسع بدهیم و از درد اجتماعی social pain نیز سخن بگوییم. درد اجتماعی محصول مشاهده و تجربه‌ی آن دسته‌ای از امور اجتماعی است که عواطفی منفی در انسان اجتماعی (نظیر غم و تنفر) نسبت به وجود و تجربه و ادراک پدیده‌ای اجتماعی برمی‌انگیزد و او را دردمند و دچار رنجی درونی و حسی ا تاسف و حتا تنفر می‌کند.

دردنگاری‌ی اجتماعی اعلام دردمندی با صدای بلند در باره‌ی امری اجتماعی است و آن‌گاه می‌تواند ما را به مقام هم‌دردی برساند و هم‌دردی سرآغاز پیوند اجتماعی است؛ انرژی‌‌ای عاطفی برای پیوندی اجتماعی و کنشی اجتماعی.

دردنگاری‌ی اجتماعی می‌تواند کارکردهای بسیار مهمی داشته باشد:

۱. ارایه‌ی نوعی شناخت اجتماعی در باره‌ی مسایل اجتماعی و گسترش این نوع شناخت و کمک برای ورود به جهان‌های اجتماعی‌ی ناشناخته‌مان؛
۲. ایجاد هم‌دلی و پیوند میان افراد مختلف جامعه که با هم غریبه اند و فراهم کردن مقدمات آشنایی‌ی افراد هم‌درد؛
۳. آزاد کردن انرژی‌‌ای عاطفی برای کنش اجتماعی.

از این رو، دردنگاری‌ی اجتماعی می‌تواند راه ارزش‌مندی برای تولید شناخت اجتماعی باشد. قرار نیست که همه‌ی مردم جامعه‌شناس باشند و تخصصی به جامعه نگاه کنند. اما آن‌ها می‌توانند از تجربه‌ و ادراک خود در باره‌ی دردهای اجتماعی‌ بنویسند و مجموعه‌ای ارزش‌مند و آگاهی‌بخش از مطالب را در باره‌ی دردهای اجتماعی‌ی ادراک شده یا تجربه شده در اختیار ما قرار دهند و بدین ترتیب، به‌تر بتوانیم مساله‌شناسی‌ی اجتماعی انجام بدهیم. شناخت این‌که سوژه‌های انسانی کدام پدیده‌های اجتماعی را به‌منزله‌ی دردی اجتماعی تجربه یا ادراک می‌کنند، مهم است.

بنابراین، در این‌جا پیش‌نهاد می‌کنم دردنگاری‌ی اجتماعی را به‌منزله‌ی گونه‌ای از نوشتن به‌رسمیت بشناسیم. من معادل انگلیسی social painography را برای این‌گونه‌ی نوشتاری پیش‌نهاد می‌کنم.

روشن است که دردنگاری‌های اجتماعی کاری جامعه‌شناسانه تلقی نمی‌شوند، ولی می‌توانند مواد خام ارزش‌مندی برای شروع کار جامعه‌شناختی باشند.

#دردنگاری_اجتماعی
#social_painography

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

29 Nov, 09:59


♦️[دردنگاری‌های اجتماعی‌ی آقای مهندس عزیز] /۲

✍️افشین بدری

۹ آذر ۱۴۰۳


سالها امیدواری واهی یی داشتم.
آن هم بر اساس آموزه هایی که پیوسته القا می کنند ناحق به اقتضای ذات خود محکوم به نابودی ست و بلاشک روزی حق و عدالت و آرامش، صرفا محض گل روی ما، مانند باران به ناگه شمالی، نازل خواهد شد و هرج و مرج و بی شعوری و بدی محو می گردد!
اما اکنون به تحصیل و تجربه دریافته ام که دقیقا خلاف این است.
در طبیعت همه چیز رو به ویرانی ست.
همان گونه که اگر دو میوه گندیده در صندوقی پر از میوه سالم بگذاریم، اقلیت متعفن سبب نابودی اکثریت سالم می شوند و هرگز کثرت میوه های سالم، سبب گند زدایی آن دو میوه گندیده نخواهد شد.

از متالورژی دانستم که در طبیعت، آهن در حال اکسایش است و این فقط با «شعور» مهندسی ست (نه تاثیر طبیعت) که با تغییر در ترکیب شیمیایی فلزات، می توان به تولید فولاد «زنگ نزن» و ضد خورده گی دست یافت و سبب پایداری فولاد و بقای آن شد و گرنه عنصر طبیعی که هرگز به شکل مورد نیاز ما نه وجود دارد و نه دوام.
درستی، نازل شدنی نیست بلکه ساختنی ست.

لذا اگر شعور و فاهمه علمی و اراده عقل مدار بشری نباشد اتفاقا همه چیز طبق طبیعت خود در مدار نابودی خواهد بود.

فشلیسم رایج طی ابتکاری بی مانند راه مانایی خود را یافته است:
قرار نیست برای دوام هرج و مرج و ناحقی، کاری کرد.
برعکس، کافیست هیچ کاری نکرد!!
نه تنها کاری نکرد بلکه مانع دخالت افراد شعورمند و دانسته شد، ایشان را بلااثر و ابتر نهاد تا مبادا چرخه طبیعی، بدستشان دستکاری شود!
تا مبادا جامعه برای مسیر بهبود و آرامش، مهندسی شود.
تنها راهش، منزوی کردن مهندسی اجتماعی است.
و این چنین، «نااهل سالاری»، به‌عنوان تنها کار لازم برای بقا رواج می‌ یابد و آن دیگران دچار «دور» انزوای تحمیلی می شوند....

در مواجهه با استیلای نااهلان از خود می پرسم:
ارزش آن همه زحمت و مشقت و پای بندی به بایسته ها چه بود و کجا شد؟
من بعدها، جامعه شناسی را در مقطع لیسانس خواندم. اما شاید خوب نخواندم زیرا این مکانیزم را دیر کشف کردم و ناچار بسیار دست و پا زدم بلکه با «اراده فردی و به سهم خود» تغییری در محیط دراندازم.
که شاید: «...یکی مرد جنگی به از صد هزار»

اما فی النهایه دانستم: قطعا «نرود میخ آهنین در سنگ»!!
لذا بعید نیست مستحق این رنجوری باشم، رنجوری ناشی از «نفهمیدن به هنگام سازوکار»

دیروز با استادی از دوران تحصیل دانشگاه در خصوص وضعیت مضحک مدیریت درد دل می کردم.
در تلفن می گفت
اگر گوشه خانه، نجاستی افتاده باشد، نه فقط آن کنج، که تمام خانه را بوی نجاست بر خواهد داشت.
حال باید کندوکاو کرد که کجا یا کجاهای این خانه، به رجسی چنین بدبو آلوده شده ست؟

به قول مرحوم دکتر شریعتی:
«اری این چنین است برادر».

پایان پذیر نیست این دردمندی.
دردنامه بگویم یا گیج نامه یا هرچه، دنبال گوشی برای نجوا می گشتم که یاد آوردم دردهای این دستی، برای شما در مقام یک جامعه شناس بسیار فهمیدنی تر از هر کس دیگریست.

از جنوبی ترین خاک این خانه گردابی، نشسته در تاریکی بر ماسه های ساحل خلیج فارس، برایتان آرامش ارزو می‌کنم.




🔸محدثی: ممکن است دردنگاری از دید برخی مأیوس کننده باشد، ولی من این‌طور فکر نمی‌کنم. می‌اندیشم دردنگاری می‌تواند مرا از ساحل عزیز خزر به برادر و خواهری غم‌گین نشسته در مجاورت دریاچه‌ی خشکیده‌ی ارومیه و نیز برادر عزیزی در ساحل زیبای خلیج فارس پیوند بزند و ما را از وجود خویشاوندانی مهربان و متعهد و دل‌سوز در جای جای فلات ایران آگاه سازد و نسبتی سازنده بین ما برقرار کند. دردنگاری‌ی اجتماعی اعلام دردمندی با صدای بلند در باره‌ی امری اجتماعی است و آن‌گاه می‌تواند ما را به مقام هم‌دردی برساند و هم‌دردی سرآغاز پیوند اجتماعی است؛ انرژی‌‌ای عاطفی برای پیوندی اجتماعی و کنشی اجتماعی.

پس از دردنگاری نرنجیم بل‌که بر عکس بدان دامن بزنیم و آن را به‌منزله‌ی گونه‌ای از نوشتن در عصر تسلط فاجعه به‌رسمیت بشناسیم. از دردنگاری‌های اجتماعی‌ی شما در این کانال استقبال می‌کنم.


#دردنگاری_اجتماعی
#افشین_بدری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

24 Nov, 05:50


♦️نمونه‌ای از قربانیان تفکر اسطوره‌ای

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۴ آذر ۱۴۰۳

وقتی می‌گویم تفکر اسطوره‌ای خطرناک و مخرب است از چنین چیزی سخن می‌گویم. آن‌ها با چه چیزی به حرکت درآمدند؟ با اسطوره‌ها. آن‌ها بر اساس تفکر اسطوره‌ای برانگیخته شدند و به حرکت در آمدند. آن‌ها مثلا گمان می‌کردند با برخورداری از اسطوره‌ی عدل علی، عدالت نیز پیاده خواهد شد. به هیجان آمدند و هرگز نیاندیشیدند که برای تحقق عدالت، دانش و علم و برنامه‌ریزی نیاز هست. آن‌ها نسلی بودند که تصویر آیت‌الله خمینی را در ماه جست‌وجو می‌کردند. اسلام‌گرایی مجهز به انواع اسطوره‌های دینی بود.

آن‌ها کنش‌گرانی بر اساس تاریخ و فرهنگ ما بودند. این فرهنگ و تاریخ ما بود که از دل اش چنین نیروی تاریخی زاده شد و ما را به این‌جایی که هستیم رساند. تاریخ و فرهنگ خود را درست بشناسیم. اندیشه‌ی اسطوره‌ای را بشناسیم. جامعه را نمی‌توان با روایت‌های اسطوره‌ای اداره کرد. ما نیازمند مدیریت عقلانی و علمی هستیم. نیازمند دانش و برنامه و نظریه هستیم.

#اسطوره
#ایده‌ئولوژی
#اسلام‌گرایی
#فیاض_زاهد
#اسطوره‌زدایی
#تفکر_اسطوره‌اي
#اسطوره‌ی_عدالت
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

23 Nov, 19:42


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸

♦️علی شریعتی

دکتر عبدالمجید الهامی
۳ آذر ۱۴۰۳

   چرا برخی به دکترشریعتی می تازند و او را یک شیعه غالی یا وهابی افراطی و گروهی یک اسلام گرای ناب و عده ای او را یک ملی گرای رادیکال و برخی یک روشنفکر سلفی یا متجدد انقلابی و یا شاعر و چریک می نامند.

بیش از۴۰سال از درگذشت دکترعلی شریعتی می گذرد وتمام جناح ها چه اصلاح طلب واصولگرا، چه انقلابی ویا ملی گرا یاملی مذهبی، یاد ونام او را گرامی می دارند بی گمان دراینکه شریعتی به بخشی از هویت تاریخی ما بدل شده است،شکی نیست.

نام شریعتی در این سالهای بعد از انقلاب برمدارس،خیابان ها و سر در دانشگاهها و بیمارستانها می درخشد.اما بعد از چهل سال این پرسش وجود دارد که شریعتی کی بود و کیست وچرا برخی از روشنفکران ولایه های اجتماعی بر او می تازند.اماسوال کلیدی اینجاست که چرا بر او می تازید مگرشماها چه چیزهایی را پیش بینی می کردیدکه شریعتی نکرد. اگرنیت برسرخوردگی خودتان و زدن دکتر باشددیگرچه می ماند.
در هنگامه انقلاب هیچگاه فکر نمی کردم که زمانی دردفاع از شریعتی باید اقدام کرد وبه این پرسش پاسخ گویم که شریعتی کی بود وچه می گفت. ولی بعد از چهل سال انصاف تاریخ نگاری زمان ومکان تاریخ حوادث و رویدادهای دوران معاصر و از باب وظیفه ذکر و یادی از شریعتی،و زاد روز او را تبریک بگویم. فی الواقع دکتر روشنفکر با هوش پر مطالعه و پر کارزمانه خویش بودوبا عمرکوتاه خویش تجارب ارزنده ای کسب کرد.
عیارشریعتی برای مبارزه درراه عقیده، ابوذر، عمار،میثم تمار بودوتا زمانیکه ازدنیارفت راه انها را ادامه داد.ابوذربرای اوقهرمانی که سراسر پایبند به اصولش بود،وهرگز این قهرمان درراه عقیده اش لغزش نکرد.ابوذر کسی که در خانه اش نانی نبودولی هرگزباشمشیر آخته اش برمردم نشورید. آن روزگارانی که بازار مسلحانه و ترورانقلابی گرم بود.شریعتی،بر خلاف انقلابیون چریکی نمی گوید،علیه آنکسی که باعث فقر شما شده،شمشیر بکشید.برای شریعتی زندگی ابوذر مجسم و مجسمه او بود وی به صراحت می گوید درد و عشق و ارمانم ابوذر است.

  دکتر شریعتی یک انقلابی که رنج را به جان میخردتاخشم رادرخود پرورش دهد.او یک انقلابی بود، علیه اشرافیت واغنیا ذهن جوال اوپرازواقعیت بودو سبک زندگی و رفت،آمد و گپ،گفت،او همچون کشکول یک درویش پراز گوهر وتجربه ناب تاریخی بود.بدون شک شریعتی روشنفکری باهوش هنرمند و نویسنده وگوینده ظریفی بودکه تمامی زندگیش فریادبرسر اشرافیت بود.

  دکتر شریعتی دراصل یک احیاگر دینی بود‌‌.تا یک اصلاحگر دینی، در واقع او اصلاح را در احیا جستجو می کرد.حرکت پیامبر اسلام را یک روش اعتدال وانصاف در جهان اسلام قلمداد میکرد،که با کمترین خون ریزی و خشونت پیروز شد.
دکتر شهید طبقه اشراف رافریبکار،دروغگو،غرض ورز،تزویرگر،خودخواه،شکم پرست،محافظه کار،بی خیال،عافیت طلب،که دررا برروی همه چیز می بندد.او در نامه ای به احسان فرزندش مینویسدبرای پروازوبه اوج رسیدن دوبال داشته باش ؛یک بال همچون ابوذروبال دیگر همچون مولانا.

  شریعتی را معلم شهید خوانده اندکه درراه میهن وآرمان انسانی والهی شهید شد.درواقع به مهارت شریعتی درتابو سازی ازواژگان بایدآفرین گفت شریعتی واژه های اشرافیت ونفرت از بورژوازی راچنان بکارمی بردکه گویی معادل کفر و فسق و فجورند،وازاصحاب پیامبرو مجاهدان ومهاجران وانصار بصورت پارتیزانهای انقلابی چنان سخن میگویدکه گویی ازایات الهی هست.

  آرا و نظرات دکتر علی شریعتی و کتابهای او قریب به پنجاه سال در اعداد پرشمار در نزد قاطبه قشر باسواد وحتی جامع مردم عادی ایران مورد رونق و وثوق و استقبال است ودر طول این سالها حتی با اینکه قریب به چهل سال شهید بزرگوار در صحنه حضور ندارد اما آرا ونظرات او مورد استقبال دانشجویان و در تضارب آرا است.
کتب پر بار او حتی مرزهای ملی ما را گشوده به اقصی نقاط این کره خاکی بدون هیچ گونه حامی مالی از سوی سازمانی یا اهل او در بین قشر باسواد کشورهای جهان مورد استقبال و پذیرفته است.

  آرا و کتب شریعتی در صحنه ای اجتماعی و نزد قاطبه با سوادان و عامه مردم مورد شناسایی است و مورد وثوق و تاثیری گذار بر اقشار مردم است. آرای این شارح احیاگر دین در بین مردم وقشر روشنفکر چنان وجاهت دارد که بعضی از جوانان بخاطر دلبستگی به نظرات او حاضرند نیمی ازعمر جوانی خود را در زندان یا محروم از جامعه بگذرانند،بعد هم مصر وپایه کار این تعهد به آرا وافکار او باشند.فکر نمی کنم که این قصه برای اشخاص دیگر صادق باشد.

  روشنفکر ونظریه پرداز باید در کف جامعه باشد نه در درون خانه شیشه ای که از جامعه بدور است. روشنفکر ونظریه پرداز باید قصه پرآب و تاب ملتی را بگوید نه ترشحات ذهن خود را بتراود و فکر بکند که حرفی زده است. به باورم شریعتی شارح درد جامعه زمانه خود بود و هست اقبال جوانان در پنج دهه گذشته مصداق و تصدیق این امر است
@majidelhami_nazar

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

23 Nov, 19:36


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸


سلام استاد جناب دکتر محدثی عزیز
احتراما

از نظرات صائب جنابعالی بهره‌ها می‌برم در این مدت هفت سالی که با نظرات و نوشته‌های شما آشنا شدم و بعضا هم از همان ابتداء در کانال خود از آنان استفاده کرده ام. واقعا برای طالبین مفید و ضروری است.

نوشته شما راجع به دکتر شریعتی دیدم و لذت بردم که آدمی در عین حال که به الگوها و معلمین خود ارادت دارند اما الینه انان نیستند. اتفاقا نقد افکار و نطرات شریعتی لازم هست و این عمل به رشد و فهم ایده‌های در بین نسل جوان یاری می رساند.

از این باب بنده با اجازه نوشتی که سالها پیش نگارش نمودم لا تقدیم می کنم تا نطر شما چه باشد.

ببخشید از اینکه متصدع اوقات شدم
ارادت

[دکتر سید عبدالمجید الهامی]
۳ آذز ۱۴۰۳


🔻محدثی: شما بزرگ‌وار اید استاد عزیز! آن‌چه آورده اید، ریشه در لطف شما دارد. سپاس‌گزار و قدردان ام!
👇👇👇

#علی_شریعتی
#دکتر_الهامی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Nov, 17:03


♦️معلمی از دی‌روز که در زیر سقف اعتقاد می‌زیست

✍️حسن محدثی‌

۲ آذر ۱۴۰۳


امروز روز تولد دکتر علی‌ی شریعتی است. او از آخرین متفکران برجسته‌ی جامعه‌ی دینی‌ی ایران بود که می‌خواست از فرهنگ شیعی صورت‌بندی‌‌ای عقلانی و جهان‌شمول ارائه کند و میراث دینی را با دميدن روح جهان جدید، زنده کند و زنده نگه دارد. شریعتی از نظر من در زیر سقف اعتقاد می‌زیست و می‌اندیشید. در این کتاب که در سال ۱۳۸۳ منتشر شده و تا اطلاع ثانوی قابل انتشار نیست، نشان دادم که او چه‌گونه اندیشه‌مندی بود.

در باره‌ی این کتاب آقای رسول انبارداران یادداشتی نوشت که هنوز محتوای آن در لینک زیر قابل خواندن است.
https://mag.gooya.com/politics/archives/020946.php

من در تابستان ۱۳۶۴ بعد از گرفتن دیپلم، با علی‌ی شریعتی و آثار اش آشنا شدم و به کمک او رشد فکری کردم. البته اکنون سال‌ها است که مقیم زیر سقف آسمان ام. اما هرگز دِین خود را به او فراموش نکرده ام و نمی‌کنم. نقدهای زیادی به اندیشه‌ی او منتشر کرده و احتمالا باز هم منتشر خواهم کرد. اما قطعاً رشد فکری‌ی خود را از جهاتی مدیون او هستم.


#علی_شریعتی
#رسول_انبارداران
#زیر_سقف_اعتقاد
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Nov, 15:59


🔸🔸🔸معرفی‌ی کتاب🔸🔸🔸


دین و سیاست در اندیشه‌ی مدرن


نوشته‌ی موریس باربیه
ترجمه‌ی امیر رضایی

نشر قصیده‌سرا



در این کتاب آرای بیست متفکر در باره‌ی نسبت دین و سیاست شرح داده شده است. سال‌ها پیش آن را خوانده ام و نقدی بر آن نوشته ام. کتاب بسیار مهمی است.

http://ensani.ir/fa/article/download/136359

#معرفی_کتاب
#امیر_رضایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Nov, 12:15


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸




@smnejatihosseini

فضای هایپررئالیتی و سوررئال سایبری و خطای معرفتی تحلیلی دانش‌پژوهان ایرانی و کاربران فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی: تکمله ای بر بحث حسن محدثی گیلوایی 🔻
https://t.me/NewHasanMohaddesi/11567

🔹🔹🔹🔹🔹
   چند دهه پیش زمانی که فیلسوف اجتماعی رسانه ژان بودریار پساساختارگرا
( که به اشتباه در ایران جامعه شناس پست مدرن می خوانندش!؟مثل دهها برداشت اشتباه دیگر !) از شوک فرهنگی رسانه اجتماعی مدرن به واقعیت فیزیکال و ساخته شدن یک سازه واقعیتی جدید حقیقی نما از این واقعیت تحت عنوان هایپررئالیتی( به فارسی شاید: شبه واقعی حقیقی نما ؛ فراتر از واقعی نما ) بحث کرد

برای جهان اجتماعی معاصر که هنوز درگیر رسانه ای شدن شدید و سایبری شدن موسع و اینترنتی شدن امور و اشیا و نیز هراس ناشی از سیبورگ و روبوت و روبوکاپ و هوش مصنوعی و چت جی پی تی نشده بود

این بحث بودریاری خیلی لاکچری و فانتزی و تخیلی و ساینس فیکشن بود .

اما امروز برای جهان اجتماعی کنونی ما که در معرض فوق پیشرفته ترین فضاها و سازه ها و ساختارهای دیجیتالی و سایبری و اولترا هایپررئال است این بحث  فلسفی اجتماعی رسانه ای بودریاری بسی ملموس است

به ویژه در فضای رسانه ای آنارشیک ! ایرانی معاصر( که هر چند فیلترینگ حکومتی دارد ! اما پادفیلترینگ حوزه عمومی و مردمی آن بسی موسع تر و قوی تر از فیلترینگ حکومتی است ! ) این بحث بودریاری محسوس تر و عجیب و غریب تر است

یک نمونه جامعه شناختی ازین هایپررئالیتی و اولترا هایپررئالیتی از نوع ایرانی در حوزه شبکه های اجتماعی مردمی( غیر حکومتی و یا ضد حکومتی ) و نیز شبکه های اجتماعی حکومتی( ارتش  سایبری در حمایت و تبلیغ و ترویج  اینترنتی سیاست های فرهنگی رسانه ای حکومت و علیه جامعه و مردم  ) همان فریب خوردن رسانه ای دانش پژوهان از خبرهای وایرال شده در شبکه های اجتماعی است.

*فریب خوردگی معرفتی از
هایپررئالیتی ایرانی در فضای رسانه ای *

منجر به این میشود که دانش پژوهان ایرانی فورا به محض دریافت خبر و تصویر و رپرتاژ وایرال شده ای که احساسات عمومی جامعه راهم جریحه دار می کند ( مانند حادثه دختر واحد علوم و تحقیقات و برخوردهای پلیسی با دختران به اصطلاح بی حجاب !و یا مساله تعرض به حریم زنان و مابقی مسایل اجتماعی حساس از نوع آنچه در جریان جنبش زن زندگی آزادی جریان داشت و هم چنان دارد و...) دست به واکنش شناختی تحلیلی زده و فورا کوته وبنوشته ای در فضای مجازی منتشر کنند تا واکنش روشنفکری شان را به فالوورها و مخاطبان و حتی حکومت و اپوزیسیون نشان دهند !

هر چند این واکنش فوری سایبری در نزد برخی به معنای حس مسئولیت اجتماعی است و ارزنده است

اما از دانشپژوهان انتظار می‌رود در برابر این فریب خوردگی هایپررئالیتی  تامل معرفتی منطقی داشته باشند و تمام جوانب قضیه مورد بحث را بسنجند و پس از اطمینان معرفتی کامل از واقعیت خبر و حادثه دست به تحلیل بزنند.

هم چنین انتظار منطقی معرفتی وفق اخلاق اکادمیک اینست که دانش پژوهان در تحلیل؛ شعور مخاطب و فالوور  را نشانه گیرند و نه شور مخاطب رسانه ای را .

وظیفه دانش پژوه حقیقی و تحلیل گر رسانه ای مسئول اینست که:

* آنچه را مردم منطقا نیازدارند ارایه دهند/ نه آنچه را مردم دوست دارند بشنوند*

ازین منظر به نمونه  نوشته دوست فرهیخته ام جناب  حسن محدثی گیلوایی🔻

https://t.me/NewHasanMohaddesi/11567
که به نوعی  درباره آثار این *فریب خوردگی رسانه ای* و
*خطاهای معرفتی ناخواسته دانشپژوهان ایرانی در فضای مجازی * است را باید مقدمه ای برای این نوع هشدار معرفتی دانست.

به نظر من این سخن ویتگنشتاین فیلسوف زبان  (آنچه را گفتن نشاید گفتن نباید)  و این سخن حکیمانه شیخ بزرگ سعدی شیرازی (دو چیز طیره عقلست : گفتن به وقت خاموشی و خاموشی به وقت گفتن) را همه ما باید آویزه ذهن و زبان و گوش و هوش و قلم و نوشته هایمان قرار دهیم و در وقت نوشتن برای ایفای *مسئولیت اجتماعی * از
*تامل منطقی به عنوان وظیفه اخلاقی * غفلت نکنیم.

متاسفانه فضای مجازی و شبکه های اجتماعی ما تیغ دولبه اند:
*هم می توانند در خدمت حقیقت باشند و هم به حقیقت خیانت کنند *

مباد دانش پژوهان  ایرانی فعال در فضای رسانه ای که  باید *خادم حقیقت *باشند  ناخواسته و نا دانسته *خائن به حقیقت* شوند . چه به قول هایدگر: انسان شبان حقیقت است.

و نیز به قول حکیمانه و معرفت شناختی قرآن که شناختن  و نوشتن و گفتن و شنیدن و دیدن هم مسئولیت است   :
"لاتقف ما لیس لک به علم / ان السمع و البصر و الفواد/ کل اولئک کان عنه مسئولا "
🔹🔹🔹🔹

  Tehran
2    09  1403
@smnejatihosseini


#هایپر_رئالیتی
#نجاتی_حسینی
#جهان‌سازی_کاذب_رسانه‌ای
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Nov, 08:54


همراهان گرامی
از طریق لینک زیر می‌توانید در خواست عضویت در گروه تحلیل فیلم آکادمی را ارسال بفرمایید:

https://t.me/+xOba55IF0Sw1MTk0

زیر سقف آسمان

22 Nov, 08:42


🔸🔸🔸معرفی‌ی کتاب🔸🔸🔸



♦️دین

🔻نوشته‌ی گئورگ زیمل
🔸ترجمه‌ی امیر رضایی
نشر: نی


#معرفی_کتاب
#امیر_رضایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Nov, 07:15


🔸🔸🔸معرفی‌ی کتاب🔸🔸🔸



تحول دین

نوشته‌ی آلفرد نورث وایتهد
ترجمه‌ی امیر رضایی



#معرفی_کتاب
#امیر_رضایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

21 Nov, 16:11


🔸🔸🔸معرفی‌ی کتاب🔸🔸🔸




♦️سنجش پی‌آمدهای هستی‌شناسی هایدگر: نقد خوانش احمد فردید

🔻نوشته‌ی دکتر احسان شریعتی
🔸ترجمه‌ی امیر رضایی


ناشر: نشر نی


#هایدگر
#امیر_رضایی
#احسان_شریعتی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

21 Nov, 11:35


♦️انسان چیست؟ جلسه‌ی رونمایی و نقد کتاب مثنوی‌ آدم‌ها
۱ آذر ۱۴۰۳


https://aparat.com/v/uiw5om5



#مانی_کلانی
#اکبر_جباری
#مثنوی_آدم‌ها
#هادی_جعفری
#نصرالله_حکمت

برای اطلاعات بیشتر با شماره‌های زیر تماس بگیرید:
☎️ 021-22053556
📞09361135000

نشانی: تهران، بلوار نلسون ماندلا (شمالی)، کوچۀ گلدان، پلاک 5، طبقۀ 3
www.philosophycity.ir


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

21 Nov, 08:34


♦️جهان‌سازی‌ی کاذب رسانه‌ای از ره‌گذر انرژی‌ی عاطفی‌ی برانگیخته شده (خسن و خسین هر سه دختران مغاویه اند!)

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱ آذر ۱۴۰۴

دو روی‌داد رسانه‌ای ‌دی‌روز مرا درگیر ساخت و ترغیب‌ام کرد در باره‌ی پدیده‌‌ای که آن را جهان‌سازی‌ی کاذب رسانه‌ای می‌نامم، بنویسم: یکی خبری مبنی بر رقص و اجرای جنیفر لوپز بر ماکتی از کعبه و دیگری عذرخواهی‌ی برادر عزیز عمادالدین باقی به‌خاطر نسبت دادن ویدئویی حاوی‌ی تصاویر خشونت‌گری‌ به اسرائیل که در واقع در سوئد روی داده بود.

آن‌طور که برخی توضیح داده اند، اولی مصداق دقیق این ضرب المثل قدیمی بود که خسن و خسین هر سه دختران مغاویه اند (حسن درست است نه خسن، حسین درست است نه خسین، دو نفر اند نه سه نفر، این‌ دو پسر بودند نه دختر، پسران علی بودند نه معاویه، معاویه درست است نه مغاویه)؛ در حالی‌که ظاهرا خواننده تایلر سویفت بوده نه جنیفر لوپز، و کشور سوئد بوده نه عربستان، جای‌گاه اجرا هم ماکتی از کعبه نبوده، و زمان اجرا هم مربوط به ماه‌های گذشته بوده نه این ایام.
https://t.me/majidelhami_nazar/3869

دومی هم علاوه بر این‌که نشان‌‌دهنده‌ی تعهد آقای باقی‌ی عزیز به حقیقت‌جویی است، مصداقی است از وضعیتی که گاهی در آن حقیقت گم می‌شود و تیره و تار می‌گردد؛ زیرا جریان‌های رسانه‌ای الزاما به ارایه‌ی تصویر دقیقی از واقعیت تعهد ندارند.
https://t.me/emadbaghi/2216

در این میان وضعیت آشوب‌ناک رسانه‌ای می‌تواند به مدد انرژی‌ی عاطفی‌ی ما تقویت شود. ما دارای عواطف گوناگون نظیر خشم و ترس و نفرت و شادی هستیم. همه‌ی ما دارای پتانسیلی عاطفی هستیم. این پتانسیل عاطفی در ما هر بار به‌نحو خاصی برانگیخته می‌شود. آن‌وقت رسانه‌ها می‌توانند از این پتانسیل عاطفی‌ی برانگیخته شده بهره ببرند. وقتی خبر خودکشی‌ی جوانی را می‌شنویم، غم‌گین یا عصبانی (یا هر دو) می‌شویم، وقتی فرد منزجر از دین حکومتی خبر رقص خواننده را بر ماکت کعبه می‌شنود، آن را راست می‌پندارد و برای افراد گوناگونی نیز ارسال می‌کند. رفته‌رفته کار به آن‌جا می‌انجامد که همه می‌‌پذیرند که خسن و خسین هر سه دختران مغاویه اند. حالا در چنین وضعیتی اگر شما بخواهی روایت دقیق‌تری ارائه کنی، کار از کار می‌گذرد و انبوهی از اتهام و ناسزا هم نصیب ات خواهد شد.

لاجرم، این وضع جدید رسانه‌ای که البته به یمن انقلاب ارتباطی پدید آمده و همه‌ی ما در حال بهره‌برداری از امکانات مطلوب آن هستیم، ایجاب می‌کند که قدری دقیق‌تر باشیم و سنجیده‌تر عمل کنیم و انرژی‌ی عاطفی‌ی خود را به‌نحو مطلوب‌تری مدیریت کنیم و گرفتار جهان‌سازی‌ی کاذب رسانه‌ای نشویم و ناخواسته در خدمت آن قرار نگیریم و اجازه ندهیم که دیگران از انرژی‌ی عاطفی‌ی برانگیخته شده‌ی ما سو استفاده کنند. این‌که ما در وضعیتی قرار داریم که دائما انرژی‌‌ی عاطفی‌ی ما را برمی‌انگیزد و ما در آن قربانی هستیم، ما را محق نمی‌سازد که با هر صدایی هم‌آوا شویم و آن را پژواک دهیم.

این را هم به لطف یادآوری‌ی یک دوست عزیز و اندیشه‌مند اضافه کنم که عربستان به همان راه غلطی می‌رود که پهلوی‌ی دوم رفت: تمیز ندادن غربی‌سازی از مدرن‌سازی. عربستان نیاز به توسعه‌ی فرهنگی و اجتماعی دارد و نمایش ظاهر دنیای غرب و عناصر فرهنگ غرب، سم مهلکی برای عربستان است؛ دقیقا همان سمی که پهلوی‌ی دوم به ایران واجد فرهنگ اسلامی در قبل از انقلاب وارد کرد. نمایش دنیای غرب در عربستان فقط به تحریک بنیادگرایی‌ی اسلامی در آن دامن می‌زند و هرگز منجر به مدرن شدن عربستان نمی‌شود. عربستان اگر قرار است مدرن شود، می‌بایست از اجتماع قبیله‌ای به یک جامعه با نهادهای خودگردان و متکثر بدل گردد و فرهنگ قبیله‌ای را وانهد و فرهنگ دینی‌ی خود را به‌روز سازد. نمایش عناصری از فرهنگ غربی در یک جامعه‌ی قبیله‌ای که در آن سنت نیروی اصلی‌ی سازنده‌ی باهمستان است، خطایی راه‌بردی است.

🔸پس‌نوشت: پادشاه و ولی‌عهد چه می‌دانند جامعه چه پیچیده‌گی‌هایی دارد. فکر می‌کنند با بخش‌نامه و فرامین می‌توانند جامعه را تغییر دهند. تغییر می‌دهند اما نه آن‌چنان که می‌خواهند! درست مثل حاکمان ما که فکر می‌کردند و چه بسا هنوز فکر می‌کنند که می‌توانند به‌نحو آمرانه و با بخش‌نامه و فرامین، جامعه را دین‌دار سازند! نتیجه چه شد؟ تخریب قلم‌روی دینی.

#رسانه
#عربستان
#مدرن‌سازی
#غربی‌سازی
#عمادالدین_باقی
#جهان‌سازی_کاذب
#پی‌آمدهای_ناخواسته

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

20 Nov, 08:48


🎞 وقتی نیچه گریست - تحلیل فلسفی و اجتماعی فیلم

ثبت‌نام:
۱- از طریق سایت: https://link.toakademi.com/PK027
۲- از طریق تلگرام: @toAkademi

عنوان: وقتی نیچه گریست
کارگردان: پینچس پری

تحلیل:
دکتر حسن محدثی (جامعه شناس) @NewHasanMohaddesi
دکتر محسن محمودی (استاد فلسفه) @Mahmudi_mohsenn

تاریخ: سه‌شنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۳
ساعت: ۱۷:۳۰ تا ۲۰:۳۰
نحوه‌ی شرکت در جلسه: آنلاین و حضوری
آنلاین: پلتفرم اسکای روم
حضوری (محدود ۲۰ نفر): تهران، خیابان دولت (کلاهدوز) نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، واحد ۱۷، طبقه ۴

هزینه‌ی آنلاین:
۱۰۰ هزار تومان
هزینه‌ی حضوری: ۱۵۰ هزار تومان

پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
تلفن: 09391796923
تلگرام: @toAkademi

شبکه‌های اجتماعی آکادمی:

تلگرام: t.me/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi



#نقد_فیلم #تحلیل_اجتماعی #تحلیل_فلسفی
#جامعه_شناسی #فلسفه
#وقتی_نیچه_گریست

زیر سقف آسمان

20 Nov, 07:37


*فراخوان ویژه تهیه بسته های غذایی  خانواده های دارای معلول یکی از محروم ترین نقاط کشور*

(اوضاع معیشتی و مالی این خانواده ها نگران کننده ست اکثر آنها سه وعده غذا نمی خورند و در فقر مطلق به سر می‌برند، چند خانواده هم دارای دو فرزند معلول هستند که نیاز بیشتری به حمایت دارند)
*همه همت کنیم در حد وسع سبب شادی این خانواده ها شویم.*

برآورد تهیه هر بسته غذایی
۲ میلیون تومان است.


شماره کارت نزد بانک کشاورزی به نام موسسه پایکار آدلان تاراز:

*۶۰۳۷۷۰۷۰۰۰۳۷۴۶۴۹*

*شبا:ir۹۷۰۱۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۹۹۹۵۱۸۳۸۹*

*شماره حساب*

*۹ ' ۹۹۵۱۸۳۸ ' ۹*

شماره تماس جهت دریافت اطلاعات بیشتر و ارسال فیش واریزی:۰۹۹۳۹۴۳۳۹۵۰

آدرس:خوزستان-شهرستان اندیکا-قلعه خواجه-روبروی اداره شیلات


*انتشار این فراخوان لطف بزرگی ست در حق این خانواده های دارای معلول*

زیر سقف آسمان

19 Nov, 17:26


📝 دوره‌ی: کارکردهای دین
نگاهی انتقادی و تحلیلی
استاد: دکتر حسن محدثی
جامعه‌شناس، مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

توضیحات تکمیلی: لمس|کلیک کنید

ثبت نام از سایت:
لمس|کلیک کنید

ثبت نام تلگرامی: @toakademi

برگزار کننده:
🏛 زیر سقف آسمان مهر
🏛 نیک‌اندیشان زمان

🔹هزینه‌ی ثبت نام(حضوری/آنلاین): ۴۸۰ هزار تومان
(امکان پرداخت در ۲ مرحله)
🔹نحوه‌ی برگزاری: حضوری/آنلاین
🔹ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹تعداد جلسات: ۵ جلسه
🔹 هر جلسه: ۳ ساعت
🔹تاریخ شروع: ۲۵ آذر ۱۴۰۳
🔹روز برگزاری: یکشنبه‌ها
🔹ساعت برگزاری: ۱۷:۳۰ تا ۲۰:۳۰
🔹 پلتفرم آنلاین: اسکای روم
🔹آدرس محل برگزاری: خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷

دسترسی به آفلاین صوتی و تصویری کلاس
گروه تلگرامی پرسش و پاسخ

📌 صدور گواهی
گواهی شرکت در دوره از طرف مؤسسه و با امضای استاد به‌صورت رایگان صادر خواهد شد.
❗️این گواهی صرفاً از طرف مؤسسه و استاد است و صرفا به منظور تایید شرکت در دوره است و اعتبار دیگری ندارد.

📌 در صورت تمایل
🔻 هزینه‌ی صدور گواهی انگلیسی با مهر مترجم: ۱۸۰ هزار تومان

🌷💐 با سپاس از همراهی شما

زیر سقف آسمان

18 Nov, 19:10


♦️حرمت تن، مستتر در قلم محدثی

✍️افشین بدری
۲۸ آبان ۱۴۰۳

۱) بر محوریت آنچه در مباحثه کوته‌نوشتانه، میان آن دو گرانمایه گذشت، ژرفنایی در کلام دکتر محدثی دریافتم که دکتر فوده علی‌رغم کوشش‌شان در واقع‌نگری، فاقد ژرف‌نگری فوق بوده اند. فی الواقع، نوعی معنویت در نگاه دکتر محدثی هست که دکتر فوده فاقد آن است و آن، حرمت تن است.

معتقدم هر اندازه که دکتر محدثی در مواجهه با واقعیتی به نام تن، به حقیقت توام با واقعیت قائل است، به همان اندازه دکتر فوده صرفاً، زمینی‌نگر و فاقد معنویت موضوع را واکاویده است و در این مجال با قیاس تن‌فروشی با کار یدی طبقه‌ی کارگر، به مغلطه ای فاش دست زده اند. نظر ایشان بازتاب همان شعار Sex work is work است.

کارگران، به کار تولیدی مشغولند و در کنار منافع شخصی کارفرما، جامعه نیز از فواید کار کارگران در قالب فعالیت‌های سازنده‌گی و تولیدی بهره‌مند است. کار کارگری حتا در نازل ترین سطح خود، واجد تخصص و مهارتی هر چند اندک است و از طرفی تبعات اخلاقی و حتا بهداشتی آن دامن‌گیر جامعه نخواهد شد. اما «کار» دانستن تن‌فروشی چه سنخیتی با کارگری دارد؟ صرف فعالیت فیزیکی مگر کفایت می‌کند؟

با این حساب آیا می‌توان تن‌فروشی را به صرف اکتیویته‌ی جسمی آن با فعالیت ورزشی یکی دانست؟!! مثلا اگر آن را در ردیف ورزش‌های المپیکی قرار دهند و استدلال کنند که بهرحال تن‌فروشی و مثلا ژیمناستیک هر دو با بدن انجام می‌شوند، آیا منطقی است؟!

۲) تن، موجودیتی شریف و ارزشمند است. ما بسیاری از مفاهیم را با واقعیتی به نام بدن و تن درک می‌کنیم. وقتی کسی را دوست می‌داریم، تن او را به آغوش می‌کشیم. وقتی بد می‌داریم، تن او را از خود می‌رانیم. وقتی تنی را دفن می‌کنیم، مفهومی به نام مرگ را در می‌یابیم. وقتی قصد داریم جایگاه اجتماعی خود را «نشان» دهیم، تن خود را متناسب با شأن مورد نظر می‌پوشانیم... حتا کار یدی و کارگری به اعتبار رنجی که تن و بدن می‌رساند شغل مقبولی نیست و مظلوم است. تن نماد عینی و بروز فیزیکی ماهیت انسان است. شاید در برخی فلسفه‌ها بتوان روح را نفی کرد اما کدام اندیشه و اندیشه‌ورزی توانسته وجود و احترام تن را نفی نماید؟

این‌ها همه برای تن، جایگاهی فراتر از یک ابزار می‌سازند؛ آنهم ابزاری که نه سبب تولید و تمشیت امور اجتماعی باشد بلکه ابزاری که تحت شعار Sex work is work، به ابزاری همگانی و نازل‌الشأن مبدل شده و در اکثر قریب به اتفاق جوامع از ارزش‌گزاری و تجلیل از چنین نقشی، سرباز می‌زنند، وساطت در آن را جرم و مذموم می‌شمارند، مرتکبان‌اش را عاملان اول و موثر در نشر و تکثیر بیماری‌های نابود کننده می‌دانند، پرداختن به آن را خلاف مصالح خانواده می‌بینند و....

تن‌فروشی اتفاقا در ضمن آنکه ضد اخلاقی ست بلکه ضد انسانی هم هست. کالاانگاری زنان است. نگرشی که در آن می‌توان، بدن یا عینی‌ترین و بارزترین نماد موجودیت یک انسان را موقتا به برده‌گی کشاند، قطعا نگرشی ضد انسانی است و اتفاقا از رهگذر همین ضد انسانی بودن‌اش است که غیر اخلاقی است!

#تن‌فروشی
#پویا_فوده
#حرمت_تن
#افشین_بدری
#تن‌فروشی_اجباری
#تن‌فروشی_اختیاری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

18 Nov, 19:04


♦️حرمت تن، مستتر در قلم محدثی

افشین بدری

۲۸ آبان ۱۴۰۳

🔻مرحبا به قلم برادر عزیز آقای افشین بدری! فکر مرا بسی به‌تر و گویاتر از خود من بیان کرد.

👇👇👇



#تن‌فروشی
#پویا_فوده
#تن‌فروشی_اجباری
#تن‌فروشی_اختیاری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

18 Nov, 12:11


البته پیام دیگر آن سخنگو آن بود که زنان روسپی از بیمه تامین اجتماعی برخوردار شوند تا در پیری و ناتوانی به گدایی نیافتند، که البته این مورد در جامعه ما در ایران حل شده است. چون صاحبان همه مشاغل خویش فرما از راننده اسنپ گرفته تا صاحب مغازه ساندویچی تا بیکار می توانند برای خودشان حق بیمه رد کنند و از مزایای آن بهره مند شوند و طبعا بسیاری زنان روسپی هم الان تحت پوشش تامین اجتماعی اند. اما در کشورهای غربی برای قرار گرفتن زیر پوشش بیمه، فقط پرداخت حق بیمه کافی نیست و شما باید شغل مشخص و کارفرمای قانونی داشته باشید و در شرایطی که فحشا غیر قانونی است یا فقط در فاحشه خانه های ثبت شده قانونی و برای کار در خیابان غیر قانونی، این زنان (و مردان) در زمان پیری و بیماری و ناتوانی کاملا بی پناه هستند. بنده تاکید می کنم که فحشا مانند صنعت دخانیات است. اگر ما آن را غیر قانونی نمی کنیم و شاغلان و مشتریان این صنعت را مجرم نمی دانیم اصلا بدین معنا نیست که روسپی گری خوب و اخلاقی است. اما ضد انسانی هم نیست.


#تن‌فروشی
#پویا_فوده
#تن‌فروشی_اجباری
#تن‌فروشی_اختیاری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

18 Nov, 12:09


♦️[ایرادهای جدید دکتر فوده‌ی عزیز به بحث محدثی در باره‌ی ضد انسانی بودن تن‌فروشی]

✍️ دکتر پویا فوده

۲۸ آبان ۱۴۰۳

دکتر پویا فوده‌ی عزیز به بحث من در باره‌ی ضد انسانی بودن و در نتیجه غیر اخلاقی بودن تن‌فروشی ایرادهای جدیدی وارد کرده است. از آن‌جایی‌که دنبال کردن این بحث برای تکمیل نظریه‌ی اجتماعی ام مدد می‌رساند این ایرادها را در این‌جا منتشر می‌کنم و بدان‌ها پاسخ خواهم داد.

کوته‌نوشت اول:
روسپیگری غیر اخلاقی و زشت و قبیح و گناه است. اما اینکه اگر کسی آن را زشت و بد نداند، در خود این شغل مشکلی وجود داشته باشد، مساله ماست. در اینجا استدلال هایی آورده شد مبنی بر اینکه روسپی گری از دیگر مشاغل متمایز و با همه آنها متفاوت است. من اما قبول نمی کنم که این ویژگی ها که بر شمرده شد از عهده این تمایز برآید. کارگری که هر روز دستش را به کارفرما می سپارد و تا شب برای او کلنگ می‌زند. دلاک حمام (ماساژور امروزی) که با دست و بدنش در خدمت دیگران است. راننده ای که صبح تا شب دست و پایش در خدمت دیگران است و برایشان دنده عوض می کند و فرمان می چرخاند و گاز و کلاچ می گیرد، اینها همه بدنشان را در مقابل پول به خدمت دیگری قرار داده اند. اینها همه اوکی هستند اما آن زنی که فلان عضو از بدنش را مدتی در خدمت دیگری قرار می دهد اوکی نیست؟

اصلا از همان روزی که انسان شکارچی شکار رفتن هر روزه برای سیر شدن را کنار گذاشت و کشاورز شد و سرمایه اندوخت، دیگر آن انسان آزاده که صد در صد مالک بدنش است وجود ندارد. برده داری بد است؟ اساسا آن برده ای که صبح تا شب برای اربابش کار می کرد با این کارگری که امروز صبح تا شب برای کارفرمایش کار می کند چه فرق دارد؟ هر دو بدنشان را برای ساعاتی در خدمت دیگری گذاشته اند و فقط یک فرق هست. این کارگر هر لحظه که بخواهد می تواند بگوید این کاری که من می کنم به آن پولی که به من می دهی نمی صرفد و من استعفا می دهم و میروم. اما آن برده چنین امکانی نداشت. پس اگر روسپی در انجام شغلش مجبور نباشد دقیقا مثل همه کارگران است (نیازمند پول مجبور مطلق نیست).

اما نکته ای که گفته می شود این است که گرچه روسپی گری از دوران بسیار قدیم بوده ولی همواره بی آبرو و پست و مورد توهین بوده است. توجه کنید در دوران نه چندان دور بسیاری مشاغل را مورد توهین قرار می دادند از جمله حمال و سپور و بقال و.... تمدن امروزی به ما آموخته که به باربر و پاکبان و سوپرمارکتی و.... توهین نکنیم و آنها را محترم بداریم. توجه کنید که من هرگز پسرم را تشویق نمی کنم که سپور شود، اما به او می آموزم که به ماموران شهرداری احترام بگذارد و آنها را انسان هایی ببیند که از ما پست تر نیستند. امروزه دیگر پدر پاکبان فحش نیست، مادر ... هم نباید فحش باشد.

کوته‌نوشت دوم:
برای اینکه درگیر حاشیه نشویم شرایطی را در نظر بگیرید مانند کشورهای غنی و پیشرفته که:
1. نظام کار و تامین اجتماعی کامل است و شخص با مشغول شدن در یک شغل آبرومند می تواند زندگی خود و احیانا خانواده اش را تامین کند.
2. باندهای قاچاق انسان و فحشای سازمان یافته وجود ندارند و کسی را مجبور به روسپی گری نمی کنند.

حال اگر در این شرایط اگر زنی روسپی شد آیا باید مورد مجازات سخت قرار گیرد، از حقوق اجتماعی محروم سود و مورد توهین قرار گیرد؟

کوته‌نوشت سوم:
وقتی عملی را ضد انسانی می دانیم مثل جنایات صدام و قذافی، مثل قتل های پدر بابک خرمدین مثل تجاوز های علی سلامت و... ما انسان ها باید دست به کار شویم این عمل ضد انسانی را در جامعه محو و ریشه کن کنیم. اگر روسپی گری ضد جامعه انسانی است، به روسپی اخطار می دهیم که شغلش را عوض کند و به مردی که موسسه ای برای اعزام روسپیان دارد می گوییم آن را تعطیل کند. خب اگر نکردند طبعا باید مجازات شان کنیم. یا اینکه بپذیریم عمل غیر اخلاقی هست اما ضرر عمده ای متوجه جامعه انسانی نمی کند. در مورد توهین هم همینطور. پیام اصلی آن خانم این بود که از شغل روسپی بعنوان فحاشی به دیگران استفاده نشود.


ادامه دارد.👇👇👇


#تن‌فروشی
#پویا_فوده
#تن‌فروشی_اجباری
#تن‌فروشی_اختیاری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

18 Nov, 11:28


♦️نقد تاریخ‌نگاری‌ی ایده‌ئولوژیک / نسخه‌ی کامل‌تر
۲۵ آبان ۱۴۰۳

🔻منبع:
https://www.ddinstagram.com/reel/DCbdZOEutYB/?igsh=MTJnODI2MG5jMDg5NA==

#کورش
#تاریخ‌نگاری_ایده‌ئولوژی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

18 Nov, 11:05


🦋🦋🦋  سخنرانی  🦋🦋🦋



💌موضوع: آسیب شناسی گسترش خشونت علیه کادر درمان (به بهانه ی قتل ناجوانمردانه ی دکتر داوودی)


قسمت اول (واکنش ها و انگیزه ها ، ضعف علمی و آموزشی کادر درمان)


🗣 سخنران: افشین احمدپور(متخصص قلب و عروق)



موضوعات مطرح شده:


🌴 انواع واکنش ها به خشونت علیه کادر درمان 

🌴سکوت در برابر اعمال خشونت

🌴مخالفت شارلاتان ها با تحلیل آسیب شناسانه ی اعمال خشونت علیه کادر درمان

🌴شادی برخی هموطنان از قتل کادر درمان

🌴انتقاد احمقانه از مهران مدیری


🌴تقدس بخشی به ساختار پزشکی و خطرات آن


🌴نقش ضعف علمی و آموزشی در آسیب به بیماران اورژانسی

🌴نقش بی سوادی در خسته شدن کادر درمان

🌴مشاوره های اورژانسی احمقانه


ادامه دارد....

❤️ https://t.me/elmdinkhorafeh

زیر سقف آسمان

16 Nov, 18:22


♦️تن‌فروشی، کالایی‌سازی‌ی بدن (چرا تن‌فروشی ضد انسانی و ضد اخلاقی است؟ /۲)

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ آبان ۱۴۰۳

در طول تاریخ بشر، کالایی‌سازی از انسان انواع و اقسامی داشته است. در این‌جا به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنم و سپس به تن‌فروشی به‌عنوان مصداقی از ضد انسانی‌ترین کالایی‌سازی‌ی انسان می‌پردازم:

۱. کالایی‌سازی‌ی نیروی کار:
در جهان جدید این نوع کالایی‌سازی‌ی انسان رایج‌ترین شکل کالایی‌سازی است. امروز اکثریت مردم جهان ناگزیر هستند در درون سازمان معینی به‌عنوان نیروی کار به‌نحوی استخدام شوند و زمان و مهارت و توانایی‌ی خود را به یک کارفرما بفروشند و در ازای آن حقوق و مزایایی دریافت کنند. نیروی کار می‌تواند کار یدی یا کار فکری و هنری بکند. برای این‌که این نوع کالایی‌سازی از نیروی کار اخلاقی‌تر و انسانی‌تر بشود، مبارزات زیادی در قرون معاصر انجام گرفته است. اکنون اکثریت آدم‌ها در جهان نیروی کار خود را با سازمان یا کارفرمایی مبادله کرده اند و مبادله می‌کنند. اگرچه کیفیت مبادله متفاوت است و از سازمانی به سازمانی و از جامعه‌ای به جامعه‌ای فرق دارد. البته این‌گونه از کالایی‌سازی، شکل فرعی‌تری هم دارد.

کالایی‌سازی‌ی نیروی کار به‌هم‌راه ابزارهای متعلقه: شکل دیگری از کالایی‌سازی‌ی نیروی کار این است که نیروی کار ابزار کاری هم دارد و هر دو در مبادله با کارفرما دخیل اند. در این‌گونه موارد، نیروی کار قدرت چانه‌زنی‌ی بالاتری دارد.

۲. کالایی‌سازی‌ی محصول کار:
شکل دیگری از کالایی‌سازی هست که در آن آدمی به‌نحو غیرمستقیم‌تری کالایی می‌شود. او به‌دل‌خواه خویش کار می‌کند اما کسانی هستند که مایل اند کالاهای تولیدشده‌ی او را بخرند یا به او سفارش تولید تعداد معینی از یک یا چند کالا را بدهند. در این شکل از کالایی‌سازی، فرد می‌تواند خودتعیین‌گری‌ی بیش‌تری داشته باشد.

۳. کالایی‌سازی‌ی بدن:
اما شکل کهن‌تری از کالایی‌سازی‌ی انسان هست که ریشه در عصر برده‌‌داری دارد که در آن بدن انسان به‌منزله‌ی کالا عرضه و خرید و فروش می‌شود. کالایی‌سازی‌ی بدن آسیب‌زننده‌ترین شکل کالایی‌سازی است و در آن عنصر اساسی‌ی وجود آدمی به‌طور مستقیم به کالا بدل می‌شود. اما بدترین و ضد انسانی‌ترین شکل آن این است که بخش‌هایی از بدن جدا گردد و به دیگران فروخته شود یا هم‌چون برده کلیت وجود فرد فروخته شود.

کالایی‌سازی‌ی بدن اشکال دیگری هم دارد. یکی از شناخته‌شده‌ترین آن‌ها تن‌فروشی و ارایه‌ی خدمات جنسی به‌صورت سازمان یافته یا غیرسازمان‌یافته است.

در تن‌فروشی با بدن آدمی به‌منزله‌ی کالا رفتار می‌شود و قیمتی برای آن تعیین می‌گردد. بدن عنصر هویتی‌ی بسیار مهمی است و کنش بر آن بیش‌ترین تاثیر را بر روان و هویت آدمی باقی می‌گذارد. تن‌فروش حتا اگر به‌اختیار چنین شغلی را برگزیده باشد، باز هم خود را تا سطح یک کالای قابل خرید تخفیف می‌دهد و ارزش وجودی‌ی خود را به امری غیر انسانی (یعنی ابزاری برای تمتع جنسی) فرو می‌کاهد. او از آن‌جایی که انسان است، کم و بیش می‌داند که یگانه‌گی‌ی تنانه تنها در صورتی شرافت وجودی اش را تحقق می‌بخشد که در رابطه‌ای عاشقانه رخ دهد. پس تن‌فروشی حتا اگر در موارد خاصی اختیاری نامیده و دانسته شود، از تخفیف وجود انسانی عاری نیست. از این رو، می‌توان گفت که تن‌فروشی پدیده‌ای بازمانده از عصر برده‌گی‌ی انسان است.

اما این‌که آدمی در اشکال دیگر مناسبات انسانی نیز تحت سلطه قرار می‌گیرد و ابژه می‌شود و کالایی می‌گردد، ما را مجاز نمی‌دارد که کالایی‌سازی‌ی بدن را موجه و محترم تلقی بکنیم و بدان مشروعیت فکری و اخلاقی ببخشیم؛ بل‌که لازم است برای آن موارد چاره‌ای بیاندیشیم و راه حلی نظری و عملی بیابیم. این‌که در برخی کشورها تن‌فروشی را به‌نحو علمی مدیریت می‌کنند، نشانه‌ی پیش‌رفت مدیریتی است؛ اما وجود یک پدیده و مدیریت علمی و عقلانی‌ی آن، به‌رغم همه‌ی امتیازات و کارکردهایش، باعث این نمی‌شود که آن پدیده، انسانی و اخلاقی بشود.

پدیده‌های متعددی در جهان اجتماعی هستند که ممکن است کارکردهای مثبتی هم داشته باشند و گریزی از آن‌ها نباشد. با این همه این مانع از آن نیست که آن‌ها را غیر انسانی و غیر اخلاقی ندانیم. به‌عنوان مثال، فساد (corruption) پدیده‌ی اجتماعی‌ی کهنی است و گاه کارکردهای مثبت هم دارد، اما ما آن را انسانی و اخلاقی نمی‌دانیم.

#تن‌فروشی
#تن‌فروشی_اجباری
#تن‌فروشی_اختیاری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Nov, 17:36


♦️چرا تن‌فروشی ضد انسانی و ضد اخلاقی است؟ /۱

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ آبان ۱۴۰۳

دکتر پویا فوده‌ی عزیز همواره به‌نحوی در بحث‌های من مشارکت مثبت می‌کند. این بار او بحث مرا در باره‌ی ضد انسانی و ضد اخلاقی بودن تن‌فروشی به چالش کشیده، تا استواری‌ی بحث مرا به‌تر بسنجد. نخست چالش دکتر فوده‌ی عزیز را بخوانید و سپس پاسخ مرا در این باره ببینید:

"به نظر بنده اخلاقی بودن و انسانی بودن چیزی دو موضوع کاملا متفاوت است. کسی که کاری ناموجه و غیر اخلاقی مرتکب می شود را نصیحت می کنند و اگر نپذیرفت رهایش می کنند تا هر چه می خواهد بکند. اما کسی که کار غیر انسانی انجام می دهد و به جامعه انسانی خسارت می‌زند را اگر دست بر ندارد از جامعه حذف و به زندان می‌اندازند. الان حتی رابطه جنسی دکتر و پسری که ازدواج نکرده اند را خیلی ها غیر اخلاقی می شمارند اما مسلما این کار ضد انسانی نیست.

اما در مورد ابژه سازی از انسان، آیا آن زنی که با مهریه هزارها سکه با مردی زشت و بداخلاق و هوسران ازدواج می کند و معتقد است طبق قانون نه وظیفه غذا پختن دارد نه نظافت خانه نه حتی شیر دادن به بچه خودش و تنها وظیفه اش دادن سرویس جنسی در هر لحظه که مرد خواست به اوست، آیا در چنین ازدواجی ابژه نشده است؟ آیا آن کارمند بانک و فروشگاه زنجیره ای که در هشت ساعت کار یک لحظه بدن و ذهنش آزاد نیست ابژه نشده است؟ آیا آن کارگر معدن که دوازده ساعت در سخت ترین شرایط و حداقل ایمنی برای پولی ناچیز جان می کند ابژه نشده است. آیا اساسا هر کس که کار می کند ابژه نمی شود؟ اما دختری که روزی نیم ساعت کار می کند و ده برابر یک روز کارگر پول می گیرد و در حال کار بهترین پذیرایی از او می شود و تازه لذت جنسی هم می برد ابژه شده است. بنده تاکید می کنم فحشا زشت و غیراخلاقی و پایین آورنده ارزش فرد است، اما لطمه زننده به جامعه انسانی نیست و نباید جرم تلقی شود و مورد توهین و تحقیر قرار گیرد.
"

ادامه دارد.👇👇👇

#تن‌فروشی
#تن‌فروشی_اختیاری
#تن‌فروشی_اجباری
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Nov, 14:46


♦️ماجرای قتل پزشک متخصص قلب در یاسوج: از اعمال قدرت پزشکان و سازمان‌های پزشکی تا ناامنی‌‌ی فیزیکی برای کادر درمان

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ آبان ۱۴۰۳

وقتی خبر دهشت‌بار قتل پزشک متخصص قلب در شهر یاسوج را در کنار دیگر حملاتی قرار می‌دهیم که در سال‌های اخیر به پزشکان و دیگر اعضای کادر درمان صورت گرفته است، متوجه یک پدیده‌ی اجتماعی‌ی خطرناک می‌شویم: ناامنی‌ی فیزیکی‌ی کادر درمان.

در این میان، چند موضوع به‌نحو جدی قابل بررسی است:

۱. نقش سازمان نظام‌ پزشکی یا دیگر سازمان‌های ذی‌مدخل در پی‌گیری‌ی پرونده‌های مربوط به خطای پزشکی و نحوه‌ی عمل‌کرد آن:
در این مورد مساله‌ی اعمال عدالت در این‌گونه پرونده‌ها بسیار مهم است. مطالعات و اطلاعات من مرا در مورد اعمال عدالت در این پرونده‌ها سخت دچار تردید کرده است. این قتل نیز مربوط به خطای پزشکی بوده است. یادآوری می‌کنم که برادر خود من (محمد محدثی‌ی گیلوایی) در اثر خطایی پزشکی در بیمارستانی در شهر رشت فوت کرده است. در این مورد نیز برادر بیمار فوت کرده در یاسوج، اقدام به قتل دکتر داوودی کرده است. پیش از این اقتدارگرایی‌ی پزشکی را در سازمان‌های پزشکی در ایران در یک مقاله به‌طور مستند مورد بحث قرار داده ام.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/6259

۲. درجه‌بندی‌ی شهرها و مناطق از نظر ناامنی‌ی فیزیکی‌ی کادر درمان: آیا حمله به کادر درمان در همه‌ی شهرها و استان‌های کشور به یک میزان صورت می‌گیرد؟ قطعا این‌گونه نیست. بنابراین، لازم است شهرهای پرخطر از نظر امنیت کادر درمان شناسایی شوند و شهرهای مختلف کشور از نظر ناامنی‌ی فیزیکی‌ی کادر درمان درجه‌بندی شوند و سپس اقدامات آموزشی و فرهنگی و امنیتی و اداری‌ی لازم به‌عمل آید.

۳. مدیریت مشتری‌مدار در سازمان‌های پزشکی:
ضرورت دارد سازمان‌های پزشکی در سراسر کشور هر چه سریع‌تر به‌نحو بیمارمدارانه (مشتری‌مدارانه) مدیریت شوند. در حال حاضر، سازمان‌های پزشکی در ایران پزشک‌مدارانه مدیریت می‌شوند و پزشکان رابطه‌ای فرادستانه با بیماران و خانواده‌های‌شان و دیگر اعضای کادر بیمارستان دارند.

۴. مطالعه‌ی تخصصی‌ی پرونده‌های پزشکی‌ی منتهی به حمله به کادر درمانی:
لازم است تمامی‌ی پرونده‌ها و مواردی که منتهی به حمله به کادر درمان (اعم از پزشک و پرستار و غیره) شده اند، جداگانه مورد بررسی قرار گیرند تا معلوم شود آیا در این موارد ویژه‌گی‌های مشترکی دیده می‌شود یا خیر.


🔻لینک گفت‌وگو با برادر پزشک مقتول در یاسوج
https://www.khabaronline.ir/news/1983681/

#پزشک
#دکتر_داوودی
#خطای_پزشکی
#جامعه‌شناسی_پزشکی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Nov, 14:13


♦️ماجرای قتل پزشک متخصص قلب در یاسوج: از اعمال قدرت پزشکان و سازمان‌های پزشکی تا ناامنی‌‌ی فیزیکی برای کادر درمان

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ آبان ۱۴۰۳

👇👇👇

#پزشک
#دکتر_داوودی
#جامعه‌شناسی_پزشکی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Nov, 09:48


♦️ترجمه‌ و چاپ کتاب "مشرکی در خانواده‌ی پیامبر" به زبان کردی

حسن محدثی‌

۲۵ آبان ۱۴۰۳

امروز دوست عزیز کرد ام خبر داد که کتاب مشرکی در خانواده‌ی پیامبر به زبان کردی ترجمه و در اربیل عراق منتشر شده است.

خبر خوش‌حال‌کننده‌ای است که پس از انتشار ترجمه‌ی عربی‌ی کتاب، اکنون ترجمه‌ی کردی‌ی آن نیز منتشر شده است.

اگر چه مترجم و ناشر ترجمه‌ی کردی از نویسنده‌گان و ناشر کتاب اجازه‌ای نگرفته اند و اطلاعی نداده اند، ولی امیدوار ام دست‌کم نسخه یا نسخه‌هایی از این کتاب را برای ما بفرستند! یا دوستان عزیز کرد ما اگر سری به کردستان عراق و اربیل زدند، نسخه‌ای از آن تهیه کنند و برایم بفرستند و من هزینه اش را پرداخت کنم.

در هر صورت بسیار خوش‌حال ام که کتاب‌مان به زبان کردی نیز ترجمه شده است! امیدوار ام مترجم انگلیسی‌ی کتاب نیز این خبر را ببیند و انگیزه‌ی انتشار آن را پیدا کند!

حالا می‌توانم اسم ام را به زبان کردی بنویسم: حه‌سه‌ن موحه‌ددیسی! سلام به همه‌ی کردها!



کتاب: موشریکیک له خیزانی پیغه‌مبه‌ردا
ناشر: نشر تفسیر
مترجم کردی: برزان محمد
محل نشر: اربیل عراق


#ترجمه
#زبان_کردی
#مشرکی_در_خانواده_پیامبر

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Nov, 05:36


♦️نقد تاریخ‌نگاری‌ی ایده‌ئولوژیک
۲۵ آبان ۱۴۰۳

🔻منبع:
https://www.instagram.com/reel/DCY2y1OuVjH/?igsh=emQ1OWp4bG1ybWl6

#کورش
#تاریخ‌نگاری_ایده‌ئولوژی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

15 Nov, 20:31


♦️یک نقد و پاسخ به آن: مردمان مرده‌پرستی که از تهی‌دستی و بیچاره‌گی و بی‌عملی قهرمان می‌طلبند
۲۵ آبان ۱۴۰۴

#خودکشی
#محمد_مرادی
#ناگزیری_مرگ
#گریز_به_مرگ
#کنش_سیاسی
#گریز_از_زنده‌گی
#کیانوش_سنجری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

15 Nov, 15:28


♦️اختیاری بودن تن‌فروشی نیز وجه ضد انسانی‌ی آن را از بین نمی‌برد

حسن محدثی‌ی گیلوایی
۲۴ آبان ۱۴۰۳

تن‌فروش محترم است و واجد حقوق انسانی است، به حکم این‌که انسان است؛ اما تن‌فروشی ضد انسانی و نامحترمانه است و نباید به‌لحاظ فکری و اخلاقی به‌رسمیت شناخته شود یا به‌نحوی از انحا به کسی تحمیل شود یا کسی بدان سوق داده شود.

به نظر من حتا اختیاری بودن کار و اقدامی الزاما آن را موجه و اخلاقی و انسانی نمی‌سازد. مشکل تن‌فروشی علاوه بر مواردی که گفتم، این است که منجر به ابژه‌سازی‌ی انسان و تحقق بخشیدن روابط سلطه و بسط آن در جامعه می‌شود. بنابراین، اختیاری بودن تن‌فروشی نیز مشکل آن را حل نمی‌کند و خصلت ضد انسانی‌ی چنین پدیده‌ای را به‌کلی از بین نمی‌برد.




🔻توضیح: خانم خضر حیدری خبرنگار ایران اینترناسیونال نیست.

#فمینیسم
#تن‌فروشی
#خضر_حیدری
#تن‌فروشی_اختیاری
#تن‌فروشی_اجباری
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

15 Nov, 14:08


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸



♦️زرنگ‌بازی یا غفلت جامعه‌شناسانه!! (تأملی بر نوشته‌ی محدثی گیلوایی درباره‌ی خودکشی کیانوش سنجری )

✍️افشین احمدپور

بازنشر: ۲۴ آبان ۱۴۰۳


«محدثی گیلوایی» به درستی، خودکشی سیاسی را مذمت کرده و به همه درباره ی الگو قرار دادن این شیوه از کنش سیاسی هشدار داده است!

تا اینجای کار من هم با نوشته ی «محدثی» کاملا موافقم و معتقدم که خودکشی در اکثریت قریب به اتفاق موارد نه تنها امری معقول نیست بلکه به طور مستقیم ریشه در بیماریهای سایکولوژیکی همچون افسردگی دارد و استفاده از آن به عنوان حربه ای سیاسی برای مبارزه ، به شدت مذموم است چرا که نوعی ترویج خشونت محسوب می شود و فراگیر شدن آن ، نه تنها کوچک ترین تهدیدی برای رژیم های اقتدارگرا ایجاد نمی کند بلکه با لاغر کردن بدنه ی مبارزان اهل اندیشه و خشونت پرهیز ، موجبات ادخال سرور در قلب دشمنان قسم خورده ی دموکراسی و آزادی را فراهم خواهد آورد!!


اما هم من ، هم شما و هم «محدثی» می دانیم که در ماجرای خودکشی «کیانوش سنجری» ، نفس خودکشی ، کم اهمیت ترین بعد ماجراست و مذمت الگوسازی از چنین اقدامی حتی اگر مهم باشد صرفا موضوعی است فرعی و طرح آن در شرایط فعلی ، نه فوریت دارد و نه ضرورت!!

مهم تربن و قابل تأمل ترین نکته ی ماجرای غم انگیز خودکشی «کیانوش سنجری» که «محدثی» ، آگاهانه و از روی زرنگ بازی یا نآآگاهانه و از روی بی توجهی ، از کنار آن رد شده ، آن است که چرا بایستی جوانی ایرانی ، از ۱۷ سالگی تا زمان مرگش در ۴۲ سالگی ، بیش از ۹ بار بازداشت و دو سال زندانی شود ، مجبور به ترک وطن گردد ، به فقر و فلاکت و بیکاری بیفتد و سرانجام به خاطر این فشارهای سهمگین و کمرشکن ، افسرده شود و با احساس بی پناهی در برابر قدرت هیولاوار استبداد مذهبی ، به زانو در آید و در اوج جوانی و ناکام از برآوردن آرزوها ، عفریت مرگ را در آغوش کشد !؟


و دقیقا با تأمل در همین بعد از قضیه است که تفاوت کسی مثل «کیانوش سنجری» با «محدثی» و بخش عظیمی از جامعه ی ایران مشخص می شود!!

اشکال «محدثی» آن است که می خواهد ادای روشنفکرها را در بیاورد و نشان بدهد که مرگ یک کتشگر سیاسی برایش مهم است و می خواهد این مرگ را دستمایه ی اندیشه ورزی کند و مخاطب خویش را با «اپوزوسیون لاشخور» ، تنها نگذارد اما چون از پرداخت هزینه ی سنگین روشنفکری واقعی می ترسد ، از بین همه ی پیغمبرها می چسبد به «جرجبس» و بخشی از حادثه را مهم جلوه می دهد که درد سری برایش ایجاد نکند و همان جا نرود که «سعید مدنی» رفت!!

و دقیقا به دلیل همین ترس و محافظه کاری است که «محدثی» بر خلاف جامعه شناس مهمی مثل «سعید مدنی» که تمرکزش را بر روی «فحشا» و «اعتیاد» و «بازنگری قانون اساسی» و «جنبش های اجتماعی» می گذارد و سر از «اوین» در می آورد ، همیشه مشغول شلوغ کاری است و با معلق زدن و معرکه گیری درباره ی موضوعات کم اهمیت و بی خطری همچون «فلسفه» و «ریاضیات» و «کوروش» و «نوروز» ، ژست روشنفکری می گیرد چون می داند که نه جنازه ی اموات «هخامنشی» ، زورشان می رسد که در معیشتش خللی وارد کنند و نه «عمو نوروز!!» می تواند با پرونده سازی و استفاده از عناوین مجرمانه ی مسخره و بی معنی و گل و گشادی مثل «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» و «توهین به مقدسات» ، چپقش را چاق کند!!


خودکشی «کیانوش سنجری» حتی اگر مذموم باشد که هست ، تنها یک ورق از دفتر زندگی افتخار آمیز ، غم انگیز و پر برگ این جوان ایرانی است!! زندگی کسی که از ۱۷ سالگی ، همچون یک کنش گر سیاسی با تجربه و جا افتاده ، معنی استبداد را می فهمد و برای ساختن جامعه ای دموکراتیک ، آزاد و مرفه ، پیه حبس و تحقیر و بازجویی و شکنجه و انفرادی را به تنش می مالد سراسر افتخار است حتی اگر پر از اشتباه باشد!!

خلاصه کنم و باب اطناب را ببندم!!

«محدثی» اگر هم می خواهد به مخاطب خویش بفهماند که خودکشی سیاسی ، کنشی مذموم است نباید بین السطور را آن قدر خالی بگذارد که خواننده گمان کند مرحوم مربوطه ، معتاد تزریقی بوده و به خاطر نرسیدن مواد ، خودکشی کرده است!!!


حقیقت بسیار تلخ است اما به باور من ، یک لاخه موی «کیانوش سنجری» می ارزد به کرور کرور مرده ی متعفن متحرکی که غرق در زندگی حیوانی و سرشار از حقارت و ترس و طمع ، جز خوردن و خوابیدن و گشنی کردن ، چیزی نمی فهمند و به خاطر چند روز زندگی بیشتر و شکم چرانی و شهوت رانی ، به هر ذلت و کثافتی تن می دهند و ککشان هم نمی گزد!!



تنی زنده دل، خفته در زیر گل
به از عالمی زنده ی مرده دل

دل زنده هرگز نگردد هلاک
تن زنده دل گر بمیرد چه باک؟




https://t.me/elmdinkhorafeh

🔸محدثی: سپاس از نقد محترمانه‌ی دکتر احمدپور عزیز! چه بسیار جای سخن هست که می‌گذارم برای مجالی مناسب. اما از این پزشک فرهیخته، صمیمانه قدردانی می‌کنم!

#خودکشی
#گریز_از_زنده‌گی
#کیانوش_سنجری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

15 Nov, 10:19


♦️تقلیل شوون و کلیت انسان (زن و مرد)، ضدانسانی است

حسن محدثی‌

۲۴ آبان ۱۴۰۳

تقلیل کلیت وجود آدمی (خواه زن و خواه مرد) به بعدی از ابعاد و وجهی از وجوه او، امری ضد انسانی است و منجر به از خود بیگانه‌گی‌ی آدمی می‌شود؛ چه تحت لوای تفکر دینی صورت گیرد، چه تحت ایده‌ئولوژی‌ی فمینیسم، و چه در ذيل نظام سرمایه‌داری.

تقلیل آدمی به ابزاری برای تمتع، یا درآمدزایی، یا اجرای یک شغل یا نقش، امری ضد انسانی است. هر نوع اندیشه‌ و ساز و کار و نظامی که کلیت وجود آدمی را فدای بخشی از وجود و وجهی از ابعاد زنده‌گی او بکند، مردود و ناموجه است.

زنان را نمی‌توان به بدن‌شان تقلیل داد؛ چه با تلاش برای کنترل بدن و حجاب و چه با صنعت بدن و چه با صنعت سکس و پورنوگرافی و چه با صنعت نمایش و چه با صنعت تبلیغات. انسان یک کلیت است با مجموعه‌ای از استعدادها و ساحت‌ها و نیازهای مادی و فرامادی نه فقط ابزاری برای تمتع یا وسیله‌ای در شکلی از اشکال بهره‌برداری.

پس‌نوشت: تن‌فروشی شغلی ضد انسانی است و نظامی که در آن افراد به تن‌فروشی کشیده می‌شوند، مسوول آن است. مشروعیت‌بخشی به تن‌فروشی به نام فمینیسم اقدامی ضد زنان است.

#فمینیسم
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

15 Nov, 08:32


🔹زندگی در زمانه فاجعه و بحران زندگی نیست نوعی مرگیدن شبیه زیستن است به ویژه برای کنشگران منتقد معترض مخالف سیستم و جامعه :
تکمله ای و نقدی مختصر
بر روایت حسن محدثی گیلوایی
🔻🔻🔻🔻
https://t.me/NewHasanMohaddesi/11540

https://t.me/NewHasanMohaddesi/11542

🔹🔹🔹🔹🔹🔹
@smnejatihosseini

روایت دوست دانشپژوهم حسن محدثی گیلوایی از رخ داد تاسف انگیز و قابل تامل پایان خود خواسته زندگی یک فعال سیاسی جوان(کیانوش سنجری )
که برخی ان را خودکشی سیاسی و برخی هم خودکشی اعتراضی انتقادی و برخی دیگر هم خودکشی ناشی از شرایط جامعه ای می نامند

موجبیست برای بازاندیشی در باره فرایندهای جامعه ای ( اجتماعی فرهنگی و سیاسی امنیتی ) که منجر به بروز خودکشی هایی خود خواسته با دستاویز اعتراض و انتقاد و مخالفت با سیستم سیاسی حاکم شده و می‌شود( و با فرض ثابت بودن شرایط ) و خواهد شد

کاویدن این فرآیندها اگر بخواهیم جامعه شناسانه و علمی و کارشناسانه انجام شود نمی تواند با تحلیل‌های سطحی و شتابزده مانند روایت های رسانه ای و ژورنالیستی فعلی در شبکه های اجتماعی و شبکه های خبری ماهواره ای فارسی زبان فراگیر و پر مخاطب و پر تاثیر بر افکار عمومی ایرانیان داخل و خارج ( بی بی سی فارسی + ایران اینترنشنال + صدای امریکا + رادیو فردا ) همراه باشد.

ما نیازمند تحلیل های جامعه شناسانه پایان دادن خودخواسته به مرگ های این چنینی هستیم .

قطعا این تحلیل ترکیبی از جامعه شناسی های پزشکی و زیستی و سیاسی و روان شناسی اجتماعی فعالیت سیاسی خواهد بود.

به ویژه تحلیل از منظر جامعه شناسی دین و الاهیات سیاسی اجتماعی که مدنظر من هست .

باری ازین منظر
من با روایت محدثی گیلوایی موافقم که زندگی هر فردی مهمست ( هر چند برخی‌ها ارزش زیستن را فدای نفی ارزشهای اخلاقی و معنوی و انسانی نمی کنند ) ومعتقدست خودکشی های سیاسی را نباید تقدیس کرد و نباید از سوژه‌های خودکشی قهرمان سازی و اسطوره سازی کرد و از مرگ خودخواسته انان الگویی برای مبارزه اعتراضی انتقادی و مخالفت با سیستم های سیاسی ساخت .

در عین حال متفاوت از روایت محدثی گیلوایی و حتی در نقد روایت او معتقدم که زیستن برای بهزیستن اخلاقی معنوی انسانی در جهت خیر اجتماعی( که البته این مدنظر محدثی نیزهست) و خیر جمعی و خیر جامعه است ارزشمندتر از زندگیست و حتی خود زندگی حقیقی در معنای سقراطی آن است یعنی زندگی برای پاسداشت حقیقت و در راه حقیقت

لذا اگر مرگ و مردنی در راستای این هدف معنوی اخلاقی انسانی و خیر جمعی خداپسندانه و والا باشد بشرط این که دگر خواسته باشد! و نه خود خواسته؟ هم چون خودکشی سوژه مورد نظر؛ عین زندگی است و حتی ارزش آن والاتر از زیستن بد و بدزیستی است .

چنین الگویی از مرگ والا و بهزیستانه را می توان در الگوی الاهیات قرآنی( جهاد فی سبیل الله برای رهایی بندگان خدا از سلطه و سرکوب سیستم های طاغوتی دیکتاتوری شرک و کفر و نیز جهاد فکری معرفتی علمی دانش پژوهانه برای روشن گری اجتماعی دینی معنوی اخلاقی مع فتی ) و الگوی امامت شیعی علوی حسینی ( انما الحیوه عقیده و الجهاد ) مبنی بر زیستن برای عقیده و عقیده برای زیستن دانست .

در الگوی الاهیاتی اسلامی جهادعقیدتی و معرفتی
مردن در راه عقیده دینی خداپسندانه و پر منفعت برای مردم
عین زندگی حقیقی است.

چنین الگوی دینی معنوی اخلاقی انسانی باید تقدیس و تکریم شود ( و ترویج و تبلیغ شود) نه مرگ خودخواسته ای که بی ثمر برای فرد و جامعه و خیر جمعی ! است.

Tehran
25 08 1403
@smnejatihosseini

#مرگ_خود_خواسته
#کیانوش_سنجری
#خودکشی_سیاسی
#مرگ_اعتراضی
#تحلیل_جامعه_شناسی_پزشکی
#تحلیل_جامعه_شناسی_زیستی
#تحلیل_جامعه_شناسی_سیاسی
#تحلیل_جامعه_شناسی_دین
#تحلیل_الاهیات_اجتماعی_سیاسی
#الگوی_الاهیات_قرآنی_جهاد
#جهاد_عقیدتی_فکری
#الگوی_جهاد_امامت_شیعی_علوی_حسینی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی

زیر سقف آسمان

15 Nov, 04:10


♦️گریز به مرگ را کنش سیاسی جا نزنیم: فرق ناگزیری‌ی مرگ و گریز به مرگ

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ آبان ۱۴۰۳

دو سال پیش یک دانش‌جوی ایرانی در فرانسه به نام محمد مرادی خودکشی را به‌منزله‌ی کنشی سیاسی مطرح کرد و نوشت: "امیدوارم مرگ من توجه دست‌کم بخشی از رسانه‌ها در خارج از کشور را به خود جلب کند و همین‌طور امیدوارم این پیامی باشد به مردم ایران که فکر نکنند ایرانیان خارج از کشور در غم آن‌ها شریک نیستند و اگر پیش بیاید نخواهند جانشان را برای آن‌ها فدا کنند" (https://parsi.euronews.com/2022/12/30/irans-protests-investigating-suicide-of-iranian-in-lyon-river-mohammad-moradi-analysis-itw).

او سپس خودکشی کرد و از زنده‌گی گریخت. اما گریز از زنده‌گی به مرگ، با ناگزیری‌ی مرگ فرق فاحشی دارد. اکنون با خودکشی‌ی کیانوش سنجری برخی در حال خلط بین این دو اند.

موقعیت گریز به مرگ موقعیت کسی است که از زنده‌گی و جان خود سیر شده است. تاب‌ و تحمل اش به پایان رسیده و خود را می‌کشد. این رفتار، رفتاری پاتولوژیک است. چنین رفتاری نیازمند تحلیل و بررسی‌ی دقیق است که چرا و طی‌ی چه فرآیندی فرد به آن‌جا رسیده که تن به خودکشی می‌دهد. گریز به مرگ بیش از آن‌که کنشی سیاسی باشد، واکنشی پاتولوژیک است.

اما موقعیت ناگزیری‌ی مرگ امر متفاوتی است. گاهی آدمیان در موقعیتی قرار می‌گیرند که می‌بایست از خود یا عزیزان‌شان یا عزیزترین عناصر زنده‌گی‌شان دفاع کنند. در چنین موقعیتی آنان ناگزیر به انجام کنش یا کنش‌های منتهی‌ی به مرگ هستند. در چنین موقعیتی، فرد به مرگ نمی‌گریزد بل‌که مرگ به او تحمیل می‌شود. او خواهان مرگ نیست، مرگ او را برمی‌گزیند.

این دو موقعیت بسیار با هم متفاوت اند. رفتارهای کسانی چون محمد مرادی و کیانوش سنجری گریز به مرگ بوده اند. هر دو اعلام کرده اند پیام‌هایی دارند و برای بیان پیام‌های خود، خودکشی خواهند کرد. آن‌چه آن‌ها انجام داده اند، گریز به مرگ و گریز از زنده‌‌گی است. گریز از زنده‌گی کنشی قهرمانانه نیست، بل‌که بیش‌تر امری مساله‌دار است. گریز از زنده‌گی، کنشی سیاسی نیست. تلقی‌ی خودکشی به‌منزله‌ی کنش سیاسی، تقدیس مرگ است.

#خودکشی
#محمد_مرادی
#ناگزیری_مرگ
#گریز_به_مرگ
#کنش_سیاسی
#گریز_از_زنده‌گی
#کیانوش_سنجری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

14 Nov, 19:25


♦️پاسخ به یک نقد: با قهرمان‌سازی از خودکشنده، مرگ را تقدیس نکنیم

حسن محدثی‌ی گیلوایی
۲۴ آبان ۱۴۰۳

تقدیس مرگ با هر عنوانی غیرقابل قبول است. کنش سیاسی نمی‌تواند علیه زنده‌گی جهت‌گیری کند. کنش سیاسی اگر معطوف به خیر اجتماعی نباشد، محکوم است. در خودکشی، معنای نفی زنده‌گی نهفته است. پس با قهرمان‌سازی از چنین کسی، مرگ را تقدیس نکنیم. خودکشی نمی‌تواند و نباید کنش سیاسی جا زده شود.

می‌توانیم بگوییم او قربانی‌ی مجموعه‌ای از شرایط است و برایش بگرییم. اما نمی‌توانیم و نباید از چنین کسی قهرمان بسازیم. تقدیس مرگ به‌هیچ وجه و تحت هیچ عنوانی قابل دفاع نیست.

#خیر_اجتماعی
#کنش_سیاسی
#کیانوش_سنجری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

14 Nov, 19:01


📔 تحولات فرهنگی اجتماعی ایران معاصر

با حضور:
#مقصود_فراستخواه
#غلامرضا_ظریفیان
#محمود_نجاتی_حسینی

🗓 چهارشنبه 23 آبان 1403 ساعت 16/30

🏡 سالن حافظ

🔹 برگزاری برنامه به صورت حضوری


💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht


🔴 دانشگاه ، استقلال و آزادی آکادمیک دانشگاهی و ایدئولوژی . قواعد برآمدن ، شکوفایی و افول علم در ایران


انتشار با ذکر منبع بلامانع است .

کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :

https://t.me/Vortrags

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

14 Nov, 17:49


📝 شروع فلسفه - گفتگو با دکتر محسن محمودی

👤 دکتر محسن محمودی
       استاد فلسفه


کانال تلگرام دکتر محمودی:
@Mahmudi_mohsenn


سایت آکادمی:
toAkademi.com



📱 شبکه‌های اجتماعی آکادمی:

🔹 تلگرام:
t.me/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب:
youtube.com/@toAkademi
🔹 اینستاگرام:
instagram.com/toAkademi

#شروع_فلسفه
 #دیالکتیک #گفتگو #نقد
  #دکتر_محسن_محمودی
#فلسفه_کاربردی #فلسفه_و_زندگی
.

زیر سقف آسمان

14 Nov, 13:58


📝 دوره‌ی «جانِ شهر»: گفتارهایی در جامعه شناسی شهری
👤 دکتر فردین علیخواه
      جامعه شناس


🎞 گزیده جلسه‌ی سوم:
موضوع بحث: هویت شهری



برای تهیه‌ی ضبط شده‌ی کلاس:

دایرکت به اینستاگرام یا تلگرام آکادمی با آی‌دی زیر ارسال بفرمایید:
@toAkademi


📱 شبکه‌های اجتماعی آکادمی:

🔹 تلگرام:
t.me/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب:
youtube.com/@toAkademi
🔹 اینستاگرام:
instagram.com/toAkademi

#جان_شهر  #فردین_علیخواه  #جامعه_شناسی_شهری  #شهر #معماری #دیزاین #کافه #پارک #پاساژ #خیابان #زندگی_شهری

زیر سقف آسمان

14 Nov, 11:44


♦️انسان چیست؟ (عنوان سخن‌رانی‌ ام در فردا در جلسه‌ی نقد کتاب "مثنوی‌ آدم‌ها")
۲۳ آبان ۱۴۰۳



فردا در نقد کتاب "مثنوی‌ آدم‌ها" از دکتر هادی‌ی جعفری دیدگاه خود ام را در باره‌ی چیستی‌ی انسان بیان می‌کنم تا هم افکار ایشان را نقد کنم و هم افکار خود را در معرض نقد استادان و صاحب‌نظران قرار دهم.


🏛 شهر فلسفه‌ی ایران برگزار می‌کند:

♦️ جلسه‌ی رونمایی از مجموعه‌ی شعر مثنوی آدم‌ها



📢 شاعر: هادی جعفری امان‌آبادی

📣مهمانان: اکبر جباری، مانی کلانی، حسن محدثی‌ی گیلوایی

📨 هم‌راه با قرائت یادداشتی از دکتر نصرالله حکمت

🗓 پنجشنبه‌ ۲۴ آبان ۱۴۰۳

ساعت ۴ بعد از ظهر

برای ثبت نام لطفاً به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
ثبت نام
ثبت نام
ثبت نام


#مانی_کلانی
#اکبر_جباری
#مثنوی_آدم‌ها
#هادی_جعفری
#نصرالله_حکمت

برای اطلاعات بیشتر با شماره‌های زیر تماس بگیرید:
☎️ 021-22053556
📞09361135000

نشانی: تهران، بلوار نلسون ماندلا (شمالی)، کوچۀ گلدان، پلاک 5، طبقۀ 3
www.philosophycity.ir


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

13 Nov, 19:32


♦️به‌هنجارسازی‌ی مرگ و تخریب زنده‌گی محکوم است

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۳ آبان ۱۴۰۳

در اخبار آمده است که آقای کیانوش سنجری نخست درخواست آزادی‌‌سازی‌ی برخی زندانیان سیاسی را کرده و تهدید به خودکشی نموده و سپس خودکشی کرده است.

من نمی‌دانم او چه احوالی داشته و بر او چه رفته است. در باره‌ی او اینک داوری نمی‌کنم، اما به‌هنجارسازی‌ی مرگ را با هر نام و هدفی محکوم می‌کنم و غیرقابل قبول می‌دانم.

ما همه‌گی روزی می‌‌میریم. اینک اما زنده ایم. زنده‌گی به ما فرصت کنش و آفرینش‌گری می‌دهد. پیش‌انداختن مرگ از نظر من محکوم است زیرا نفی امکانات آینده و نفی زاینده‌گی و آفرینش‌گری‌ی کنش‌های ما است. همیشه برای مردن فرصت هست. برای گشوده بودن به امکانات آینده، شجاعت زیستن لازم است. فقدان شجاعت زیستن را نمی‌توان و نباید توجیه کرد. به‌هنجاری‌سازی‌ی مرگ به‌هیچ‌وجه قابل قبول نیست.

کسانی که با کشتن خود مرگ را به‌هنجار می‌سازند، ناخواسته دست در دست قاتلان زنده‌گی دارند.



🔸پس‌نوشت: من خودکشی را به‌عنوان یک کنش سیاسی محکوم می‌کنم و به‌رسمیت نمی‌شناسم.



#کنش_سیاسی
#کیانوش_سنجری
#پیش‌اندازی_مرگ
#به‌هنجارسازی_مرگ
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

13 Nov, 14:12


♦️انسان چیست؟ (عنوان سخن‌رانی‌ ام در فردا در جلسه‌ی نقد کتاب "مثنوی‌ آدم‌ها")
۲۳ آبان ۱۴۰۳



فردا در نقد کتاب "مثنوی‌ آدم‌ها" از دکتر هادی‌ی جعفری دیدگاه خود ام را در باره‌ی چیستی‌ی انسان بیان می‌کنم تا هم افکار ایشان را نقد کنم و هم افکار خود را در معرض نقد استادان و صاحب‌نظران قرار دهم.


🏛 شهر فلسفه‌ی ایران برگزار می‌کند:

♦️ جلسه‌ی رونمایی از مجموعه‌ی شعر مثنوی آدم‌ها



📢 شاعر: هادی جعفری امان‌آبادی

📣مهمانان: اکبر جباری، مانی کلانی، حسن محدثی‌ی گیلوایی

📨 هم‌راه با قرائت یادداشتی از دکتر نصرالله حکمت

🗓 پنجشنبه‌ ۲۴ آبان ۱۴۰۳

ساعت ۴ بعد از ظهر

برای ثبت نام لطفاً به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
ثبت نام
ثبت نام
ثبت نام


#مانی_کلانی
#اکبر_جباری
#مثنوی_آدم‌ها
#هادی_جعفری
#نصرالله_حکمت

برای اطلاعات بیشتر با شماره‌های زیر تماس بگیرید:
☎️ 021-22053556
📞09361135000

نشانی: تهران، بلوار نلسون ماندلا (شمالی)، کوچۀ گلدان، پلاک 5، طبقۀ 3
www.philosophycity.ir


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

13 Nov, 12:44


🔻ورود خجولانه یا سرافرازانه عقل به علم فقه؛ در حاشیه مباحثه سروش و علیدوست

دکتر علیرضا معینی
۲۳ آبان ۱۴۰۳

✔️مناظره و دست‌کم اگر بخواهم اصطلاح غزالی‌پسندتری به‌کار برم، مباحثه، سنتی سودمند و تمرینی خردافزا و خردگشاست. نیکی و نابی آن دست‌کم از آن روست که موجب می‌شود صاحب یک یا مجموعه‌ای از آراء و نظریات تا با ناقدان هم‌سخن نشده است خود به‌درستی نمی‌داند که نظر و نظریه‌اش چه فرض‌ها و پیش‌فرض‌ها یا عقبات و عواقب و تبعاتی نظری یا عملی دارد که آنها را بدیهی و بی‌عیب می‌شمارد. اما وقتی اولاً نظرات خود را اعلام می‌کند با افرادی مواجه می‌شود که نظرات دیگر، پیش‌فرض‌ها و فرض‌های دیگر و داوری‌ها و ارزش‌داوری‌های دیگر در باب مدلول و منطوق سخنان خود و لذا طرف مقابل دارند و آن مفروضات نهان آشکار می‌شود و بسط آنها محک می‌خورد و دلالت‌های عادی انگاشته شده در خلوت، خاصیت و خاص بودن شأن هویدا می‌گردد و صاحبان دیدگاه دیگر از هر کرانه و کناره به دنبال عیبی و نقصانی در نتیجه یا مقدمه می‌گردند و چیزی می‌یابند و بیان می‌کنند تا نظر او را ابطال کنند یا شعاع صدق آن را کاهش دهند و بر خود و صاحب‌نظران معلوم کنند که این آراء از کجاها به گمان خود نشئت‌گرفته و تا کجاها را نشانه می‌گیرد.

مباحثه علیدوست با سروش درباره عقل و شرع نیز از همین جنس است؛ هم مقدمات و نتایج نهان و عیان آراء خود و هم‌فکرانش را بر آفتاب می‌افکند هم مقدمات و نتایج آراء سروش و موافقان با منظومه فکری او را...

📎 پيوند به متن کامل این یادداشت در سایت دین‌آنلاین


🆔 @dinonline

#فقه
#دکتر_سروش
#دکتر_معینی
#آیت‌الله_علیدوست

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

13 Nov, 12:37


♦️ورود خجولانه یا سرافرازانه‌ی عقل به فقاهت

دکتر علیرضا معینی

۲۳ آبان ۱۴۰۳

👇👇👇
#فقه
#دکتر_سروش
#دکتر_معینی
#آیت‌الله_علیدوست
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

13 Nov, 12:34


🎥 شریعت و عقلانیت ۱: گستره فقه

🔶 مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست - قسمت اول

🔻عبدالکریم سروش: فقه ما بریده از اخلاق است. قرن‌ها به‌صرف وجود روایت، فتوا می‌دادند و گمان می‌کردند عدالت در آن گنجانده شده، اما دیگر نمی‌توان به انسان مدرن گفت که اسلام خوب است، چون احکام رهن و اجاره‌اش از قوانین آمریکا برتر است. بنابراین چرا باید به‌دنبال گسترش دادن چنین فقهی بود؟ گستره شریعت نه از راه مراجعه به دین، بلکه براساس انتظار انسان از دین مشخص می‌شود.

🔻ابوالقاسم علیدوست: اگر گمان شود که مطلبی از دین با اخلاق ناسازگار است، یا آن گزاره اخلاقی نیست و یا دین درباره آن چنین حکمی نداده است. منظور از بسط و گسترش فقه، شیمی اسلامی و... نیست. احکام رهن و اجاره نیز لزوما برای دعوت به اسلام نوشته نشده‌اند. در کنار انتظار انسان از دین، انتظار خالق از مخلوق نیز مهم است. انتظار مسلمانان از دین را آیات و روایاتی که بیانگر اهداف دین هستند، مشخص می‌کنند.

🎞 فیلم این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/WOY5S41gg0s

🎞 فیلم این گفتگو در پلتفرم آزاد:
https://azad.im/table/140

حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد

🆔@AzadSocial

زیر سقف آسمان

13 Nov, 12:34


شریعت و عقلانیت: فقه و عقل

مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست
(قسمت دوم)

https://youtu.be/jY9T2LlYHYQ

زیر سقف آسمان

13 Nov, 12:31


https://youtu.be/LHcE0PeAKso?si=njSchhwD_XBRxavg

برادر عزیزی فرمودند لینک فایل تصویری‌ی این مناظره بازنشر شود که اطاعت شد.

#کورش
#شروین_وکیلی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

13 Nov, 10:00


♦️آیا شفقت گم‌شده‌ای در نظام اداری‌ی آموزش و پرورش ما است؟

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۳ آبان ۱۴۰۳

شفقت بر متعلم از اصول بنیادی‌ی تعلیم و تربیت است. اما هفته‌ی پیش دو دانش‌آموز دختر در ایران در اثر فشارهای وارده در مدرسه، اقدام به خودکشی کردند.

از سوی دیگر گزارش‌های متعددی از مادران شنیده ام که ناظم‌ها و مدیران مدارس سخت‌گیری‌های عجیبی بر دانش‌آموزان و خانواده‌های‌شان اعمال می‌کنند و به‌شدت به ظاهر دانش‌آموزان و برخی رفتارهای‌شان تمرکز می‌کنند و دانش‌آموزان و خانواده‌های‌شان را مواخذه می‌کنند.

مدیران و ناظم‌های مدارس برای رعایت معیارهای سخت‌گیرانه‌ی دینی بر دانش‌آموزان اعمال فشار می‌کنند و از سوی دیگر، دانش‌آموزان به‌طور مداوم درگیر امتحانات و امور درسی اند و فشار مضاعفی را تحمل می‌کنند.

این وضعیت منجر به زنده‌گی در شرایط سخت برای دانش‌آموزان می‌شود و گاهی آنان را از زنده‌گی بیزار می‌کند. اکنون پرسش من این است: آیا در نظام آموزشی ما شفقت بر متعلم گم شده و از دست رفته است؟

#خودکشی
#شفقت_بر_متعلم
#آموزش_و_پرورش
#خودکشی_دانش‌آموزان

@NewHasanMohaddesi.

زیر سقف آسمان

13 Nov, 09:41


https://taaghche.com/audiobook/136686/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%DB%B5%DB%B4-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%AD%D8%AF%D8%AB%DB%8C



#کتابگرد
#گفت‌وگو

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

12 Nov, 11:30


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸




📝در ستایش اخلاق دوستی
و سنت اخلاق گفتگویی با دوست آکادميک  ژاک دریدایی و اخلاق مسئولیت لویناسی و اخلاق دلنگرانی هایدگری :
          به مناسبت ابراز  اخلاق دلنگرانی
حسن  محدثی گیلوایی برای مصطفی مهرآیین
   

@smnejatihosseini

✏️ژاک دریدا فیلسوف فقید معاصر(۱۹۳۰ تا ۲۰۰۴) در رثای درگذشت هانس گئورگ گادامر فیلسوف برجسته فرهنگ و شناخت حقیقت ( ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۲ ) و ابر شاگرد مارتین هایدگر بزرگ گفته بود:

  افسوس که سیسرون اروپا درگذشت و اما اخلاق دوستی گفتگویی با دوست از دست رفته یعنی  اندیشیدن به او و مسایل فلسفی الاهیاتی که دغدغه او بود بهترین سوگواری اخلاقی علمی برای گادامر است تا هم چنان یاد او از طریق فلسفه ورزی پابرجا باشد.

✏️تز دریدا همانطور که در چندجا بمناسبتهایی مناسب از اخلاق گفتگویی با دوست از دست رفته گفته ام(از جمله  بمناسب  دوستان درگذشته طرف گفتگویی ام: محمد امین قانعی راد و محمد  امیر خوش صحبتان ) 🔻

https://www.mehrnews.com/news/5975642
🔻
http://for-mystudents.blogfa.com/post/665
🔻
https://t.me/smnejatihosseini/7551
🔻
https://t.me/smnejatihosseini/6199

✏️چنان چه با تز اخلاق مسئولیت لویناس و اخلاق دلنگرانی هایدگری قرین و جفت و جور شود اخلاق گفتگویی پروپیمانی ایجاد می کند که می تواند اجتماع دوستان آکادمیکی را به هم پیوند دهد ضمن انکه  این دوستان  وفق  اخلاق اکادمیک  نقد علمی هم را رها نمی کنند اما به وقت بروز وضعیت های مرزی ( مرگ و بیماری و حصر و زندانی شدن و  تنگدستی و عسرت و دلگیری از دوست و  به مخاطره افتادن امکان جان و زندگی دوست)

✏️مانند موردی که مصطفی مهر آیین ابراز کرده است 🔻

https://t.me/mostafamehraeen/1726

✏️اخلاق دوستی گفتگویی ایجاب می‌کند تا اخلاق دلنگرانی برای دوست شکل بگیرد

✏️مانند موردی که حسن محدثی گیلوایی برای وضعیت  مرزی مخاطره آمیز مصطفی مهرایین  در قالب کوته وبنوشته و ارزنده زیر آورده است🔻

https://t.me/NewHasanMohaddesi/11521

✏️من به سهم خودم این اخلاق گفتگویی دوستی  که محدثی گیلوایی برای مهرآیین( با وجود رعایت اخلاق آکادمیکی نقد آرای او ) شکل داده است را ارج می نهم

و امیدوارم هم فرهنگ نقد علمی دوست طرف گفتگو بازتولید شود و هم اخلاق دلنگرانی برای دوست طرف گفتگو.
تا باد چنین بادا

Tehran
22   08  1403
@smnejatihosseini

#اخلاق_اکادمیکی_نقد_دوست_گفتگویی
#اخلاق_گفتگویی_با_دوست_درگذشته
#اخلاق_دلنگرانی_برای_دوست_گفتگویی
#اخلاق_مسئولیت_دوست_گفتگویی
#هایدگر
#گادامر
#دریدا
#لویناس
#محدثی_گیلوایی
#مهرآیین
#نجاتی_حسینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

11 Nov, 16:20


♦️خبر نگران‌کننده در پیام دکتر مصطفی مهرآیین

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۰ آبان ۱۴۰۳

آن‌چه دکتر مصطفی مهرآیین دوست عزیز و برادر اندیشه‌مند و صاحب نظر ام منتشر کرد، مرا بسیار نگران و غم‌گین ساخت. امیدوار ام مسأله‌ی مورد نظر ایشان جدی نباشد یا فقط سوءتفاهمی بیش نبوده باشد!

دکتر مهرآیین منتقد مشفقی است. قلب او آکنده از عشق و محبت به انسان‌ها و به مردم جامعه‌ی ما است. من امیدوار ام همه‌ی اهل اندیشه و صاحب‌نظران کشورمان - از تمام گروه‌ها و جریان‌ها- قدر دانسته شوند و شأن و حرمت‌شان حفظ گردد و ظرفیت همه‌ی ما و از جمله صاحبان قدرت و مقامات مسؤول برای شنیدن نقدها افزایش یابد!

در تمام این سال‌ها ندیدم که دکتر مهرآیین دنبال ثروت یا قدرت باشد. اگر او نقد می‌کند به‌خاطر تعهد و دل‌سوزی و شفقت او بر انسان‌ها است.

جامعه‌ی ما به صاحب‌نظران و متفکّران بیش از همیشه نیازمند است. امیدوار ام روزی فرا برسد که متفکّران و اهل اندیشه بر صدر بنشینند و بی‌نگرانی و بی‌دغدغه در خدمت فرهنگ و جامعه‌ی ما باشند.

من امیدوار ام این نگرانی بی‌وجه باشد و دکتر مهرآیین عزیز در آرامش فعّالیت علمی و پژوهشی و فرهنگی‌ی خود را دنبال کند و ما دیگر از این اخبار نگران‌کننده نشنویم!

#مصطفی_مهرآیین
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

11 Nov, 16:06


http://t.me/mostafamehraeen

زیر سقف آسمان

10 Nov, 14:10


♦️تاریخی آکنده از شهید و شاعر و فقیر از نظر متفکر

حسن محدثی‌ی گیلوایی
۲۰ آبان ۱۴۰۳

شاعران و شهدا هر دو محترم اند، اما ای‌کاش به‌قدر درصد کوچکی از شاعران و درصد کوچکی از شهدای‌مان، متفکر می‌داشتیم! چرا این تاریخ آکنده از شاعران و شهدا است، اما متفکرانی که در باره‌ی جهان اجتماعی و انسانی‌مان بيانديشند و آن‌گاه اندیشه‌های خود را در قالب مفاهیم روشن و دقیق و سنجیده بریزند، نادر اند؟


#شهدا
#شاعران
#متفکران
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

09 Nov, 19:12


🏛 شهر فلسفه‌ی ایران برگزار می‌کند:

♦️ جلسه‌ی رونمایی از مجموعه‌ی شعر مثنوی آدم‌ها



📢 شاعر: هادی جعفری امان‌آبادی

📣مهمانان: اکبر جباری، مانی کلانی، حسن محدثی

📨 هم‌راه با قرائت یادداشتی از دکتر نصرالله حکمت

🗓 پنجشنبه‌ ۲۴ آبان ۱۴۰۳

ساعت ۴ بعد از ظهر

برای ثبت نام لطفاً به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
ثبت نام
ثبت نام
ثبت نام


#مانی_کلانی
#اکبر_جباری
#مثنوی_آدم‌ها
#هادی_جعفری
#حسن_محدثی
#نصرالله_حکمت

برای اطلاعات بیشتر با شماره‌های زیر تماس بگیرید:
☎️ 021-22053556
📞09361135000

نشانی: تهران، بلوار نلسون ماندلا (شمالی)، کوچۀ گلدان، پلاک 5، طبقۀ 3
www.philosophycity.ir


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

09 Nov, 10:56


🏛 شهر فلسفۀ ایران برگزار می‌کند:
🛎 جلسۀ رونمایی از مجموعه شعر مثنوی آدم‌ها
📢 شاعر: هادی جعفری امان‌آبادی
📣مهمانان: دکتر حسن محدثی، دکتر اکبر جباری، دکتر مانی کلانی
📨 همراه با قرائت یادداشتی از دکتر نصرالله حکمت
🗓 پنجشنبه‌ 24 آبان 1403
ساعت 16

برای ثبت نام لطفاً به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
ثبت نام
ثبت نام
ثبت نام

#هادی_جعفری
#حسن_محدثی
#نصرالله_حکمت
#مانی_کلانی
#مثنوی_آدم‌ها

برای اطلاعات بیشتر با شماره‌های زیر تماس بگیرید:
☎️ 021-22053556
📞09361135000

نشانی: تهران، بلوار نلسون ماندلا (شمالی)، کوچۀ گلدان، پلاک 5، طبقۀ 3
www.philosophycity.ir

زیر سقف آسمان

09 Nov, 05:24


♦️در پی پرسش‌های جناب محدثی از فرهنگ ایران باستان

محمدمهدی شیرازی

پژوهش‌گر دین فلسفه و دین

در مخالفت با اسطوره‌سازی‌های زیان‌بار با جنابتان موافقم، و نیز در این که سردم‌داران نام‌دار چه بسا رفتارهایی زشت و زننده نیز در کارنامه خود داشته باشند، و باز در این که گردن‌کشی و تجاوز به کشور و کاشانه دیگران به هر حال محکوم است و باید از آن بیزاری جست، از هر کسی با هر دینی، چه مغولان، چه تازیان، چه پارسیان، چه یهودیان، چه مسلمانان، و چه کسانی دیگر.

اما هنگامی که از فرهنگ ایران باستان (تا پایان ساسانیان) سخن می‌گوییم باید بدانیم اولًا تاریخ شاهان ایران نه همه‌اش زشت و زننده و نه همه‌اش زیبا و ارزنده است، بل در آن دَرهَمی از هر دو وجود دارد.

و دوم این که تاریخ فرهنگ بسیار فراتر از تاریخ سیاسی یا سرگذشت شاهان می‌باشد، تاریخ‌های علم، هنر، دین، آداب، و رسوم مردمان نیز از تاریخ فرهنگ می‌باشند.

این که چند کتاب از ایران باستان به دست ما رسیده است سنجه‌ درخوری جهت شناخت فرهنگ آن دوران نمی‌باشد، بل باید آن فرهنگ را در آثار پراکنده‌ای که هر کدام به گونه‌ای نمایانگر پیشینه فرهنگی این سرزمین و مردمان آن می‌باشد جست‌وجو کرد.

آن چه در پی می‌آید نمونه‌هایی از سررشته‌های شناخت فرهنگ پارسیان در آن روزگار را به دست می‌دهد.

۱. اوستا نمایانگر نگاه دینی در آن روزگار می‌باشد.

۲. زبان‌پژوهی یا جست‌وجو از روند پیدایش واژگان و پیشینه آن‌ها نمایانگر بسیاری از سویه‌های فرهنگ پارسی در آن روزگار می‌باشد.

در زمینه واژه "پهلوی" از خط و زبانی پارسی در زمان ساسانیان و پیش از آن سخن گفته شده است.

در زمینه واژه "خسروانی" از باربَد سراینده و نوازنده ویژه خسروپرویز و سروده خسروانی وی سخن به میان آمده است.

در زمینه نام‌های ماه‌های پارسی از نیک‌اندیشی‌ پارسیان در باره زندگی و جشن‌های ماهانه ایشان سخن رفته است.

در زمینه واژه‌های "مهرگان" و "نوروز" از دو جشن ایشان در آستانه پاییز و بهار سخن گفته شده است.

در زمینه واژه "میترا" از باور به بایستگی پایبندی به پیمان‌ها سخن به میان آمده است.

و بسیاری از واژگان دیگر.

در این باره‌ها دست‌کم می‌توان به لغت‌نامه‌های دهخدا و معین نگاه کرد.

۳. حکایت‌های فردوسی در شاهنامه - پس از پیرایش از اسطوره‌گویی‌ها - روایتگر بسیاری از گفتارهای نیک و رفتارهای ستودنی پارسیان در آن روزگاران می‌باشد.

۴. حکایت‌های ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه از دانش اخترشناسی، نگارش گاه‌شمار، و جشن‌های پارسیان روایتگر بخشی از فرهنگ ایشان در آن روزگار می‌باشد.

۵. آمیخته‌ای از فلسفه و عرفان در میان اندیشمندان ایران باستان وجود داشته است، همان که سهروردی با نام حکمة‌الاشراق آن را بازسازی نموده، و در فلسفه اسلامی - شیعی به دست ملاصدرا و پیروانش نیز پی‌گیری شده است، در کتاب‌های این فلسفه گاه از آن اندیشمندان پارسی با نام پهلویان یاد شده است.

۶. گُندی‌شاپور یا جُندی‌شاپور یا جندی‌سابور (مُعرَّب آن) شهری که دانشگاهش در زمان ساسانیان به ویژه در پزشکی شهرت داشته است، در این باره دست‌کم می‌توان به لغت‌نامه دهخدا نگاه کرد.

۷. ساخته‌ها و نگاره‌های دیدنی که از آن روزگاران به‌جا مانده‌اند نمایانگر فرهنگ هنری پارسیان در آن روزگاران می‌باشند.

همین معماری ایرانی که امروزه می‌شناسیم - به گفته کارشناسی چون مهندس هوشنگ سیحون - ریشه در ایران باستان داشته است (سخنان ضبط‌شده ایشان در دست‌رس می‌باشد).

۸. همین فرهنگ ادبی پارسی که امروزه می‌شناسیم از فردوسی و حافظ و سعدی گرفته تا دیگران؛ می‌توان گفت: بسا برآمده از بستر فرهنگى ایران باستان است.

فرهنگی که بیشترش برآمده از آموزه‌های دینی - اسلامی به نگاه نمی‌رسد را به گمان باید برآمده از بستر فرهنگی دیگری دانست که می‌توان آن را فرهنگ ایرانی یا پارسی نام نهاد.

مثلًا در این فرهنگ هرگز دین زرتشتی منسوخ یا زمان‌به‌سرآمده دانسته نشده است، شواهد این گفتار به درازا می‌کشد؛ اما همین بس که حافظ گفته است: به باغ تازه کن آیین دین زرتشتی!

#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#خودمداری
#تاریخ‌نگاری_خودمدارانه

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

08 Nov, 18:14


♦️عکسه تی خیال

ابراهیم شکری
۱۸ آبان ۱۴۰۳



می‌خوابه مئن تانود، عکسه تی خیالا، دو باره
چی خبه باز وانپرسی بیگیفته حالا دو باره

تی آب و رنگه واسی خون دیمیر ببوسته، می بالان
چه جایه مرهمه می تیر بوخورده بالا، دو باره

اگر روخان ببه مرکب، دارانه ولک ببه کاغذ
نشا به قایده نوشتن می‌ شرحه حالا دو باره

تی ولک و شاخه مره دس فارس نبسته سر آخر
چه خبه باز ناورم یاد بوسوخته سالا دو باره

می دیل مزاره تی عشقه گمان نوکون فیچالستم!
بازم جوانه خوایه زئن می خوشکه خالا دو باره


#شعر
#ابراهیم_شکوری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

08 Nov, 18:09


🔸🔸🔸معرفی‌ی کتاب🔸🔸🔸



♦️هدایایی عالی، یک دنیا شعر گیلکی

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۸ آبان ۱۴۰۳

از کتاب‌های شاعر ارج‌مند ابراهیم شکری هدایایی دوست داشتنی و بسیار ارژش‌مند دریافت کردم. برای یک گیلک چه هدیه‌ای زیباتر از این که کتاب شعر گیلکی دریافت کند!

از این شاعر عزیز و ناشر ارج‌مند و عزیزانی که زحمت کشیدند چهار جلد کتاب ارزش‌مند را به دست‌ام رساندند، صمیمانه سپاس‌گزار ام! به‌ویژه از آقای امین مرجئی‌ی عزیز به‌خاطر ارسال این هدایای بسیار ارزش‌مند قدردانی و تشکر می‌کنم!

از دریافت این آثار ارزش‌مند ذوق‌زده شدم و با خود گفتم یکی از اشعار زیبای این کتاب را برای مخاطبان عزيز بخوانم.

گیلکی گب بزن
شاعر: ابراهیم شکری
ناشر: نشر بلور
سال انتشار: ۱۳۹۷

#شعر
#ابراهیم_شکوری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

08 Nov, 12:00


♦️تاریخ‌نگاری‌ی خودمدارانه: پرسش‌های جواب نگرفته‌ی من از یک استاد دانش‌گاه

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۸ آبان ۱۴۰۳



درود استاد عزیز! فرمودید بعد از حمله‌ی اعراب زبان و خط و شکوه فرهنگی‌ی ایران فراموش شد. می‌شود بفرمایید:

ایرانیان از چه زمان واجد خط شدند؟

چند کتاب مهم از ایران باستان نام ببرید؟

نمونه‌هایی از شکوه فرهنگی را در فلات ایران در عصر باستان نام ببرید؟

آیا مراد شما از شکوه فرهنگی همان فتوحات سیاسی است؟

آیا از نظر شما حمله‌ی اعراب و حمله‌ی مغول و حمله‌ی اسکندر به فلات ایران امر نامطلوبی بوده و حملات و فتوحات کورش و داریوش و کمبوجیه و خشایارشا و برخی امپراتورهای ساسانی به سرزمین‌های دیگر امر مطلوبی بوده است؟ چرا؟


چرا سلجوقیان و ایلخانان و تیموریان "خسان و کرکسان" اند اما پارسیان آدم اند؟


ممنون می‌شوم این‌ها را قدری توضیح بدهید و بر دانایی‌ی ما بیافزایید!



#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#خودمداری
#تاریخ‌نگاری_خودمدارانه

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

08 Nov, 06:55


🔸🔸🔸معرفی‌ی کتاب🔸🔸🔸



♦️در باره‌ی ایده‌ئولوژی
۱۸ آبان ۱۴۰۳


🔸یک مخاطب محترم:


درود بر شما
در صحبت‌های ابتدایی مناظره‌ی در مورد کورش توضیحاتی در باب ایدئولوژی فرمودین که خیلی جالب بود ممنونم از شما. خواستم کتاب یا کتاب‌هایی رو درباره ایدئولوژی معرفی بفرمایید






🔸محدثی: سلام و عرض احترام! لطف دارید! خوش‌بختانه کتاب‌های خوبی در این باره به زبان فارسی هست. سه مورد را خدمت‌تان معرفی می‌کنم:

۱. ایدئولوژی چیست؟ نوشته‌ی ژان بشلر، ترجمه‌ی علی اسدی. تهران: نشر سهامی‌ی انتشار.

۲. ایدئولوژی. نوشته‌ی پلامناتز. ترجمه‌ی عزت‌الله فولادوند. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.


۳. درآمدی بر ایدئولوژی. تری ایگلتون. ترجمه‌ی اکبر معصوم‌بیگی.
تهران: نشر آگه.


#ایده‌ئولوژی
#معرفی_کتاب

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

07 Nov, 19:41


♦️فرق الگو و اسطوره: علی دایی الگوی سخت‌کوشی و نیل به موفقیت

حسن محدثی‌

۱۷ آبان ۱۴۰۳

وقتی کسی یا چیزی به اسطوره بدل می‌شود، تقدس می‌یابد و مطلق می‌شود و گاه حتا خصوصیاتی مافوق‌الطبیعی به او نسبت داده می‌شود و از وجوه مختلف مورد تایید قرار می‌گیرد و فراتر از نقد می‌نشیند. از این منظر است که می‌گویم اسطوره‌ها به‌طور بالقوه خطرناک و مخرب اند.

الگو یا سرمشق اما این‌گونه نیست. کسی ممکن است از وجهی الگوی ما باشد و از وجوه دیگر خیر. ما آدمیان نیاز داریم برای خود الگوهایی عینی و مجسم داشته باشیم و آن‌ها را همواره در پیش چشم خود مجسم کنیم. از این رو، می‌توانیم بخشی از شخصیت و عمل‌کرد الگو را بپذیریم و بخش‌های دیگر شخصیت و عمل‌کرد اش را مورد نقد قرار دهیم و حتا نفی کنیم.

علی دایی می‌تواند برای نوجوانان و جوانان ما الگوی سخت‌کوشی و نیل به موفقیت باشد. او البته صفات خوب دیگری نیز دارد، اما این وجه شخصیت و عمل‌کرد او بارزتر و مهم‌تر است. در صفات دیگر، نظیر مردم‌داری و حریت، افراد برجسته‌تر از او زیاد داریم.

علی دایی را دوست داریم؛ چون صفاتی دوست داشتنی دارد. او الگو است نه اسطوره.

#الگو
#علی_دایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

07 Nov, 11:25


📔تحولات فرهنگی اجتماعی ایران معاصر

با حضور:
#غلامرضا_ظریفیان
#مقصود_فراستخواه
#سیدمحمود_نجاتی_حسینی

🗓 چهارشنبه 23 آبان 1403 ساعت 16/30

🏡 سالن حافظ

🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.

🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht

زیر سقف آسمان

06 Nov, 15:15


🔸🔸🔸مطالب وارده و بازخوردها🔸🔸🔸



🔻محدثی: این فایل‌ها برای من ارسال شده است.👇👇👇




سخنان عجیب آقای وکیلی در مورد منشور کوروش !!!

👈ادعا می کنند منشور کوروش و کتیبه های بابلی نشون که کوروش در مفهوم حق و انسانیت تغییر و نوع آوری داشته است.

🔻آقای وکیلی
اینکه در منشور کوروش به صراحت کوروش از خراج سنگین سخن گفته و بوسه بر پای وی از روی ترس زده اند رو دقیقا چگونه تفسیر می کنید؟(برای مطالعه بیشتر کلیک کنید )

اینکه در کتیبه های بابلی دوران کوروش همچنان زنان و دختران و فرزندان اطفال با پشتیبانی حکومت به عنوان برده خرید و فروش می شوند دقیقا نشان از کدام تغییر حق است؟(برای مطالعه بیشتر کلیک کنید )

لطفا کتیبه هایی که بیش از هزار سال قبل از کوروش در تمدن بین النهرین توسط شاهان مختلف نوشته شده را مطالعه کنید تا ببنید شاهان گذشته چه مفاهیم حقوق بشری در کتیبه های خود ذکر کرده اند (کلیک و کلیک)

@Arta_Iranii | گروه پژوهشی آرتا

#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 15:13


🔸🔸🔸مطالب وارده و بازخوردها🔸🔸🔸



🔻محدثی: این فایل‌ها برای من ارسال شده است.👇👇👇


❇️جناب آقای شروین وکیلی این ترجمه نادرست است

👈جناب آقای وکیلی در ترجمه بخشی از کتیبه بابلی در شرح فتح شهر اوپیس توسط کوروش از ترجمه نادرست آقای اوپنهایم بهره جسته است .
این ترجمه نادرست بعد ها توسط اساتید سرشناس دیگری از جمله آقای شاپورشهبازی و جناب ارفعی تکرار شد اما این ترجمه سالهاست که دیگر جایی در محافل علمی ندارد (برای مطالعه بیشتر کلیک کنید )

ضمنا آقای وکیلی همه‌هم ننوشتند و این عده کم هم از ترجمه جعلی آقای اوپنهایم استفاده کردند .
در‌‌ واقع برای تقدس سازی کوروش ، دست در ترجمه می برند که مردم اوپیس علیه شاه خود شورش کرده و کشتار اوپیس توسط شاه خود بابل بوده نه کوروش !!!

@Arta_Iranii | گروه پژوهشی آرتا


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 09:58


♦️[«جانب‌گرایی، لاپوشانی، و دروغ از شروین وکیلی»] /۴

✍️ مهران

۱۶ آبان ۱۴۰۳

[جوانان بابلی با کمان کشته خواهند شد و هیچ کس حتی رحم نخواهد شد]. این قصه عجیب نیست مسیحیان اروپا هم در قرون وسطی که در حال جنگ با مسلمانان بودند چنگیز خان و سپاه مغول را فرستاده خدا عنوان می کردند. کوروش یهودیان اسیر را به سرزمین خودشان هدایت کرد اما طبق گفته  مورخان کوروش بعد شکست لیدی اسرایی از لیدی را به نیپور بابل کوچ داد.

6_ به گفته وکیلی کوروش در مدت حکومت خود بسیار کم اقدام به جنگ کرده است. باید گفت منابع یونانی و بابلی تنها به جزئیات مناطق نزدیک خود اشاره می کنند و ما از کیفیت جنگهای کوروش در شرق جز معدودی از منابع یونانی چیزی نمی دانیم محتملا او در سالهای میان فتح لیدی و بابل دائم در حال جنگ در مناطق شرقی بوده است و این مناطق که تا سیحون وسعت داشت مطمئنا راحت بدست نیامده است. به گزارش هرودت پس از فتح لیدی هارپاک آسیای سفلی و کوروش آسیای علیا را خالی از سکنه کرد. و به گفته ی بروسیوس مورخ بابلی کوروش قبل از فتح بابل در حال فتوحات آسیا بود طبق متن:

[در سال هفدهم پادشاهی نبونید کوروش پارسی پس از فتح مابقی آسیا با ارتشی بزرگ به بابل حمله کرد او پس از تسخیر بابل به ویران کردن دیوارهای بیرونی شهر، دستور داد زیرا از شورش مردم آن می ترسید].

عطش کوروش برای فتوحات بیشتر که حتی به اعماق قلمرو سکاها پیش می رود بدون شک با جنگهای سختی همراه بوده و امکان ندارد مردم آن سرزمینها همه حاضر به تسلیم برابر یک شاه بیگانه شوند که جناب وکیلی این جنگها را نادیده می گیرد. هرودت نبرد کوروش و سکاها (تورانیان ادبیات حماسی) را خونین ترین نبرد بین بربرها (غیر یونانی) در تاریخ می داند این نبردها در قلب سرزمین سکاها رخ داد کوروش در نبرد علیه سکاها دو تیره از ایشان یعنی سکاهای هئوم ورگه و تیگره خئودا را زیر فرمان خود درآورد اما در ادامه و تلاش برای تسلط قرار دادن دیگر سکاها جان خود را از دست داد.

7_ وکیلی ادعا می کند بابلی ها در میان 220 سال حکومت هخامنشی در مقایسه با دوران تسلط آشوریان تنها 3 مرتبه شورش کردند که یک مورد از آنها برخورد نظامی بوده است. باید گفت این شورشها از زمان مرگ کمبوجیه تا زمان سلطنت خشایارشاه تقریبا در میان چهل سال بوده است نه 220 سال و هر سه شورش طبق کتیبه بیستون و منابع یونانی با برخوردهای شدید نظامی هخامنشیان همراه بوده و دو مورد از آنها در فاصله چند ساله اوایل حکومت داریوش بود. درنتیجه بابلی ها بعد کوچکترین نشانه های تزلزل در حکومت هخامنشی اقدام به قیام کردند یعنی زمانی که بیشتر مناطق تحت تسلط هخامنشیان فرصتی برای استقلال و آزادی خود بدست آوردند. طبق کتیبه بیستون فردی در بابل که خود را نبوکد نصر پسر نبونئید می نامید و محتملا از اشراف بابل بوده اقدام به قیام کرده و پادشاهی بابل را بعهده گرفت. به گفته داریوش همه مردم بابل به او پیوستند داریوش خود شخصا به نبرد او رفت داریوش از رود دجله با کمک مشکها عبور کرد در دو جنگ یکی در ساحل دجله و دیگری در ساحل فرات سپاهیان بابلی به سختی شکست خوردند و مابقی به آب انداخته شدند. مدتی بعد در حالیکه داریوش در حال سرکوب شورش دیگر مناطق بود بار دیگر بابلی ها شورش کردند به ادعای داریوش فردی ارمنی که خود را به دروغ نبوکد نصر پسر نبونئید می نامید بر بابل مسلط شد و مردم بابل بار دیگر اقدام به شورش کرده و به او پیوستند اینبار داریوش یکی از فرماندهان خود به نام ویدفرنه را به جنگ بابلی ها می فرستد. ویدفرنه بابلی ها را شکست می دهد و تعدادی را اسیر می کند نبوکد نصر و اسرا در بابل اعدام می شوند. جالب اینجاست وکیلی به دروغ می گوید در جریان یکی از شورشهای بابل خود مردم عامل شورش را دستگیر کرده و به داریوش می سپارند. در حالیکه در متن بیستون آشکار بیان شده است که مردم بابل همه به سران قیام پیوستند گویی منظور وکیلی جریان قیام عیلامی ها بود به گفته داریوش خوزیان از من ترسیده و سرکرده قیام خود را کشتند. داریوش علت سرکوب قیام ها را در نافرمانی و نپذیرفتن تسلط هخامنشیان بیان می دارد. وکیلی کتابی تحت عنوان داریوش دادگر منتشر کرده است مشخص نیست مفهوم دادگر در آن چیست چرا که خود داریوش در کتیبه بیستون از چشم درآوردن، بریدن زبان و گوش و به سیخ کشیدن مخالفین خود با افتخار صحبت می کند. جالب اینجاست این مورخین این شدت اعمال را توجیه کرده و آنرا لازمه ی حکومت می دانستند برای ایشان مهم نیست مخالفین چه می خواستند و چه بر سرشان آمده گویی همینکه آنها با حکومت مرکزی مخالفت کردند سرنوشتشان باید مرگ می بود. بعد مرگ داریوش و شروع سلطنت خشایارشاه بابلی ها بار دیگر قیام کردند.

https://t.me/GilGilanHistory/350


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 09:58


♦️[«جانب‌گرایی، لاپوشانی، و دروغ از شروین وکیلی»] /۵

✍️ مهران

۱۶ آبان ۱۴۰۳

طبق گزارش آلبرت اومستد در کتاب شاهنشاهی هخامنشی اینبار بابلی ها به رهبری بلیشمانی قیام کردند و بر بابل مسلط گشتند طبق لوحه های بدست آمده او شاه بابل نامیده شد خشایار شاه یکی از فرماندهان خود به نام مگابیزوس را به سرکوبی شورش میفرستد او شورشیان را به سختی شکست می دهد و بابل به سختی به کیفر می رسد دژبندی های عالی شهر که به فرمان نبوکد نصر ساخته شده بود به کلی ویران گشت زیگورات ها و معابد شهر تخریب گردید. بابل توسط پارسیان به تاراج رفت ملکهای بازرگانان و شهروندان بابلی ضبط و به پارسیان بخشیده شد. تندیس از طلای بل مردوک ذوب گردید و به شمش زر در امد با از بین رفتن بت مردوک در آینده بنا به اعتقاد بابلی ها هیچ شورشگری نمی توانست با گرفتن دستان بل مردوک در جشن سال نو فرمانروایی خود را قانونی بسازد. به گفته آلبرت اومستد شدت تاراج بابل به حدی بود که در دوران بعدی هخامنشیان به زور فقط پنج شش لوحه برجا مانده است. بابل هویت خود را هم از دست داد و جز ساتراپ آشور شد و بیشترین مالیاتها را می پرداخت. بعد از این تاریخ هست که دیگر قیام مهمی در بابل رخ نمی دهد علت آن در شدت سرکوب قیام سوم در زمان خشایار شاه بود. به طوریکه بعد فتح بابل بدست اسکندر مردم بابل همانند مصر به پیشواز سپاه اسکندر آمدند و از او استقبال کردند.»

https://t.me/GilGilanHistory/362



#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 09:43


♦️[«جانب‌گرایی، لاپوشانی، و دروغ از شروین وکیلی»] /۳

✍️ مهران

بازنشر: ۱۶ آبان ۱۴۰۳

حمورابی شاه باتقوی که به خدایان احترام می گذارد تا عدالت را در زمین گسترش دهم تا پستی و بدی را از میان ببرم تا اجازه ندهم قوی به ضعیف ظلم کند شاه قدرتمند خورشید شهر بابل که بر سرزمین های اکد و سومر نور می افشاند].

5_ وکیلی در بخش دیگر از صحبت های خود از روش لاپوشانی و تفسیر یک طرفانه استفاده کرده است او کشتار مردم اوپیس که در رویدادنامه نبونئید ذکر شده است را به نبونئید نسبت می دهد.متن رویدانامه چنین گفته میشود:

[در ماه تَـشـریـتـو هنگامی که کورش به سپاه اکد در شهر اُپـیـس بر کنار رود دجله حمله کرد مردمان اَکَـد عقب نشستند. اما او (کورش) همه مردمان شهر را بکشت و غنائم را برد].

پیر بریان در کتاب تاریخ امپراطوری هخامنشی، آلبرت اومستد در کتاب شاهنشاهی هخامنشی، داندامایف در تاریخ سیاسی هخامنشیان، ماریا برسیوس در تاریخ امپراطوری پارس، واندراسپاک، آملی کورت، پروفسور دالی و حتی تورج دریایی در کتاب پادشاه هفت اقلیم از کشتار، قتل عام و غارت مردم اوپیس توسط کوروش می گویند. هرچند تعدادی از مورخین پیرو ایدئولوژی ملی گرایی با ماست مالی کردن و تحریف متن ادعا دارند او اشاره شده در متن منظور نبونئید است و کشتار فوق را به نبونئید نسبت می دهند. رویدادنامه به جنگیدن، حمله بردن و فتح کردن کوروش اشاره می کند و در ادامه مینویسد او مردم را کشتار کرد و غنائم را با خود برد. اینکه به یکباره نبونئید در جریان جنگ و عقب نشینی، مردم خودش را کشتار کند بسیار مضحک است در جنگ لشکر شکست خورده قتل عام نمی کند و غنائم را نمی برد و این از جانب لشکر پیروز است. متن از حمله کوروش صحبت می کند حمله ای که منجر به شکست و فرار مردم شد درنتیجه شدت حمله و خشونت کوروش به اندازه ای بود که مردم مجبور به فرار شوند در حالیکه طبق گفته های خنده دار این مورخین با حمله کوروش مردم نباید می جنگیدند و عقب می نشستند بلکه با گل و شیرینی باید به استقبال سپاه کوروش می رفتند!

به هرحال طبق دیدگاه مورخین و مفسرین متخصص ترجمه مشخص و واضح است. آقای وکیلی نباید انتظار داشته باشد تفسیرهای مشهورترین مورخان را کنار نهاده و سخن ایشان با تفکرات پیرو همان ایدئولوژی را بپذیریم. اگر آقای وکیلی ادعا دارد که او مورخ با گرایشات ایدئولوژی ملی گرایی نیست باید حداقل به او اشاره شده در متن رویدادنامه با دیده ی شک و تردید می نگریست نه اینکه با قاطعیت اعلام دارد او اشاره شده نبونئید است چگونه می توان به کتابهای چنین اشخاصی اعتماد و استناد کرد؟ آیا می توان در کتب چنین اشخاصی به حقیقت پی برد؟

در ادامه باید گفت این تنها مورد از خشونت و غارت کوروش در منابع نیست طبق همان رویدادنامه در بخش فتح ماد چنین گفته می شود:
[کورش، بسوی کشور اَگَـمـتَـنـو (هگمتانه) پیش تاخت. سرای پادشاهی آن را تصرف کرد. سیم و زر، و دیگر کالاهای گرانبهای کشور اَگَـمـتَـنـو را به غنیمت گرفت و به اَنـشـان برد. اشیای ارزشمندی از....].

در ادامه در جریان جنگ دیگری که محتملا فتح لیدی باشد چنین گفته می شود:
[در ماه نـیـسـانـو، کورش شاه پارس، سپاهش را فراخواند و در پایین‌ شهر آربِـلا از رود دجـلـه عبور کرد. در ماه آجَـرو او بسوی کشور لـیـ ... (لـیـدیـه؟) حمله برد شاه آنجا را بکشت و دارایی‌های او را گرفت. او در آنجا پادگانی برای خود تاسیس کرد. آنگاه شاه و سپاهیانش در آن پادگان بماندند].

بعد از کشتار مردم در اوپیس، بابل بدون جنگ تسلیم شد (هرچند منابع یونانی خلاف این را می گویند) اما تسلیم بابل علاوه بر شدت عمل کوروش در اوپیس می تواند به دلیل نارضایتی کاهنان بابلی از نبونئید باشد چرا که طبق رویدادنامه و به عقیده مورخان مانند والتر هینتس و داندامایف نبونئید نسبت به خدایان بابلی بی اعتنا بوده و محتملا در حال یک سری اصلاحات دینی بود. این کار موجب خشم کاهنان بابلی نسبت به او گردید و موجب شد کاهنان و اشراف بابل نسبت به حضور فردی بیگانه مقاومت زیادی نشان ندهند. این دو اقدام متفاوت در اوپیس و بابل نشان از زیرکی و سیاستمداری کوروش می دهد او در مواقعی می تواند خونخوار و در مواقعی که لازم باشد با صلح و آرامش وارد شود. او به دلیل اجازه دادن یهودیان به رفتن به سرزمین خود از جانب ایشان برگزیده ی خدا معرفی شد چرا که بابلیان دشمنان یهودیان بودند. در کتاب اشعیا در مورد انتقام خدا از بابل توسط سپاه کوروش فرستاده خدا چنین بیان می شود:

https://t.me/GilGilanHistory/348


ادامه دارد. 👇👇👇


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 09:34


♦️[«جانب‌گرایی، لاپوشانی، و دروغ از شروین وکیلی»] /۲

✍️ مهران

بازنشر: ۱۶ آبان ۱۴۰۳

4_ وکیلی کوروش را رهایی‌بخش و منشور او را در مقایسه با دیگر گلنوشته‌ها مظهر حق و بشردوستی معرفی می کند و اینطور ادعا دارد که هر کس منشور کوروش را خوانده به این گفته اعتراف کرده است! حال ما گفته‌های مشهورترین محققین تاریخ هخامنشی را بررسی می کنیم که آیا آنها هم به این موضوع معترف بوده اند؟!

آلبرت اومستد در امپراطوری هخامنشی، پل الین بیلیو آشورشناس مشهور در کتاب تاریخ بابل، داندامایف در تاریخ سیاسی هخامنشیان، توماس هریسون در کتاب امپراطوری‌های بزرگ جهان باستان و وان دراسپاک، دکتر مت واترز، کریستوفر واکر، در جدیدترین مقاله های خود و یانوش هارماتا از زبانشناس مشهور از کسانی هستند که بیان کردند ادبیات منشور کوروش از ادبیات بین النهرین و آشور بهره گرفته است و بر اساس سنت ادبی بین النهرین باستان نوشته شده است. دکتر پارسا دانشمند در مقاله ی (ساختار ادبی منشور کوروش) با رهنمودهای پروفسور رابرت بیگز و دکتر ایورینگ فینکل به بررسی ادبیات، جملات و کلمات بکار رفته در منشور کوروش پرداخته است. طبق گفته‌ی او منشور کوروش بدست شخصی بابلی پیرو سنتهای نوشتاری و ادبی بین النهرین باستان مانند قانون حمورابی، متنهای نبوپلسر، نبوکد نصر و نبونئید نوشته شده است. منشور کوروش تماما بر قاعده بین النهرین باستان پیش از کوروش نوشته شده اما کتیبه‌های هخامنشی در دوران داریوش تاثیر کمتری از سنتهای بابلی گرفته به همین دلیل بین نوشتار و ساختار ادبی منشور کوروش و کتیبه بیستون داریوش تفاوت زیادی وجود دارد. برای مثال جمله‌بندی‌هایی مانند: دردهایشان را تسکین دادم _ نگذاشتم کسی ترساننده شود_ عدالت و راستی را در سرزمین برقرار کردم _ همه مردم را به زیستگاهایشان بازگرداندم _ معابد ویران شده را از نو ساختم و..... همه از جمله‌بندی‌های کلیشه ای بین النهرین باستان پیش از کوروش است که در متن کوروش نیز به همان شکل آمده است پارسا دانشمند در خاتمه نتیجه گیری می کند که بعید است منشور کوروش بدست یک پارسی نوشته شده باشد زیرا منشور کوروش کوچکترین وابسته ای به پس زمینه ادبی پارسی ندارد این منشور تنها بدستور کوروش و توسط یکی از ادیبان بابلی به شیوه و تقلید از دیگر فرمانروایان بین النهرین باستان نوشته شده است. مورخان اطلاق حقوق بشر برای این منشور را نادرست و آنرا ناشی از پروپاگاندای ایرانی معرفی کردند. روبرت یوهانس ون باستان شناس هلندی، کلاوس گالاس باستان شناس آلمانی و پیر برایان نویسنده کتاب امپراطوری پارس اطلاق نخستین منشور حقوق بشر را نادرست و ناشی از عدم درک روابط دنیای باستان و صرفا مقایسه با تعدادی از کتیبه های آشوری میدانند. تورج دریایی در پادشاه هفت اقلیم چنین می نویسد: مفهوم حقوق بشر برای کوروش و معاصران او کاملا بیگانه بوده است در حقیقت منشور هیچ حرفی از حقوق بشر نمی زند. سرنوشت مردمان دیگر در زیر حکومت کوروش به این خوبی نبوده است. وکیلی دنبال واژه های انسانیت در منشور کوروش می گردد و از بابت آن هیجان زده می شود بهتر است او این جمله های کلیشه ای را در دیگر منابع هم با دقت بیشتر بررسی کند تا متوجه این موضوع شود. تمدن بین النهرین باستان دارای بسیاری از قانون نامه ها همراه با این جملات و تبلیغات حقوق بشریست در کتاب آغاز قانون گذاری (تاریخ حقوق بین النهرین باستان) که به کوشش حسین بادامچی و دیگر مولفان جمع آوری شده است به نمونه هایی از این قانون ها و حقوق های بین النهرینی اشاره میشود. از جمله این قانوننامه ها: قانون اورنمو مربوط به 4100 سال پیش، قانون لیپیت ایشتار مربوط به چهار هزار سال پیش و قوانین اشنونا و قانون حمورابی مربوط به 3700 سال پیش و همچنین قوانین آشوری ها و هیتی ها است. اورنامو شاه سومر که بر آکد و دیگر مناطق مسلط شد از آوردن صلح و آرامش در مناطق تحت تسلط خود می گوید. در قوانین لیپیت ایشتار از شاهان سومری چنین می خوانیم:

[لیپیت ایشتار چوپان خردمندی است که نام او را خداوند نونام نیر به منظور برقراری عدالت در کشور، پاسخ گفتن فریاد عدالت خواهی، به منظور از بین بردن دشمنی و خشونت و آوردن رفاه به سرزمینهای سومر و اکد اعلام کرده است... در آن زمان پسران و دختران شهر نیپور، اور، ایسین و سرزمینهای سومر و اکد که تحت انقیاد بودند آزاد کردم و نظم را بازگردانیدم].

حمورابی پادشاه بابل در قانون حمورابی خود واژه های حقوقی و انسان دوستی زیادی به کار می برد او که خود اهل بابل بوده و سرزمین سومر را تحت تسلط خود قرار داده چنین می نویسد:

[سایه پربرکت من روی شهر من گسترده شد، مردم سرزمین سومر و اکد را در آغوشم نگه داشتم آنها را در صلح و آرامش نگه داشتم ...

https://t.me/GilGilanHistory/338


ادامه دارد. 👇👇👇


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 09:27


🔸🔸🔸بازخورد🔸🔸🔸




♦️[«جانب‌گرایی، لاپوشانی، و دروغ از شروین وکیلی»] /۱

✍️ مهران

بازنشر: ۱۶ آبان ۱۴۰۳





🔹توضیح محدثی: این متن را امروز دو مخاطب محترم برای من ارسال کرده اند. چون این نوشته عنوانی نداشت، عنوان را من بر این متن نهاده ام. این عنوان از خود متن ‌أخذ شده و معرّف محتوای آن است.🔹



«چند روز پیش مناظره ای با موضوعیت کوروش شاه هخامنشی بین دکتر حسن محدثی و دکتر شروین وکیلی صورت گرفت. حسن محدثی از جامعه‌شناسان محترم به انتقاد از شیوه های تاریخ نویسی با ایدئولوژی ملی گرایی، اسلامیسم و مارکسیسم پرداخت و نسبت به اسطوره سازی از کوروش از جانب مورخین ملی گرا نقدهایی وارد کرد. شروین وکیلی مدیر گروه جامعه‌شناسی تاریخی انجمن جامعه‌شناسی ایران مورخ و جامعه شناسی هست که آثار و نوع تفکرات او مشخص است. در مناظره بین ایشان شیوه ایدئولوژی ملی گرایی در کلام شروین وکیلی کاملا بارز بود البته محدثی در بسیاری از مسائل تاریخی که وکیلی بیان کرد ورود نکرد. در گفته هایی که مربوط به منابع تاریخی حکومت کوروش بود جانب گرایی، لاپوشانی و دروغ را از شروین وکیلی می دیدیم که در این گفتار سعی میشود طبق منابع دست اول و مشهورترین مفسرین و متخصصین تاریخ هخامنشی به نقد مطالب او بپردازیم:

1_ وکیلی دوران حکومت کوروش را یک نقطه عطف تاریخی معرفی کرد چرا که کوروش موجب تغییرات بنیادی زیادی شده است ازجمله اولین اقتصاد پولی جهان و همچنین اولین خط الفبایی توسط کوروش ابداع و استفاده شده است. سوای بحث نقطه عطف تاریخی که در تاریخ یک کشور بسیار نقاط عطف تاریخی وجود دارد در جواب علل ادعایی وکیلی باید گفت که اولا کوروش مبدع نظام اقتصادی پولی نبود مردم بین النهرین، لیدی ها و دیگر تمدنها سکه هایی ضرب می کردند این کار در تمدن ثروتمند لیدی یا لودیه به اوج خود رسید کرزوس رقیب کوروش سکه هایی از جنس طلا مشهور به کرزوسی (Croeseid) را در نظام اقتصادی کشور خود ضرب می کرد و کوروش و داریوش با تسلط بر لیدی بود که با سکه های لیدی آشنا شدند و به تقلید از آنها به ضرب سکه های خود پرداختند. ثانیا خط الفبایی طبق نظر مفسرین اولین بار توسط فنیقی ها یا مردمان شبه جزیره سینا در کنعان باستان ابداع شد از دیگر خطها در دوران بعدی الفبایی بود که توسط آرامی ها به وجود آمد. این الفبا ریشه تمام الفباهای عبری، لاتین، پهلوی، سریانی، نبطی و... بود. آرامی ها از مردمان سامی و هم خانواده اعراب در مناطق بین اردن تا سوریه و عراق امروزی ساکن بودند مردم بابل از خط و زبان آرامی به عنوان خط ادبی و دیوانی خود استفاده می کردند. هخامنشیان نیز به تقلید از بابلیان پرداختند آنها برای این کار مجبور بودند چون هم فرهنگ برتر و غالب در منطقه بود و هم برای ارتباط و استفاده از اصول کشورداری بین النهرین ناگزیر به استفاده از آرامی در دیوان اداری خود شدند تنها می توان گفت هخامنشیان این زبان و خط را گسترش دادند.

2_ وکیلی ایران را کهنترین تمدن جهان و تمدنهای بین النهرین را جزئی از حوزه تمدنی ایران می داند. طبق نظر بیشتر مورخین تمدن و مدنیت در منطقه خاورمیانه از هلال خصیب (حاصلخیز) از شوش تا مصر به مرکزیت و کانون بین النهرین آغاز شده است. مشخص نیست دلیل وکیلی در مورد ادعای او مبنی بر اینکه بین النهرین در حوزه تمدنی ایران قرار می گیرد چیست به گفته او این منطقه در دوران ساسانیان دل ایرانشهر نامیده میشد اما اگر به تاریخ بنگریم تمدن های بین النهرین بودند که چه از نظر سیاسی و چه از نظر تمدنی و فرهنگی بر تمدنهای فلات ایران مسلط بوده و نفوذ بسیاری داشتند درنتیجه بر عکس گفته ی وکیلی صحیح تر به نظر می آید یعنی می توان تمدنهای ایران امروزی را در دایره تمدنی بین النهرین قرار داد. عیلام بسیاری از عناصر تمدنی خود را از سومر و بابل بدست آورد خط و زبان های بین النهرین (سومری و اکدی) نفوذ و تسلط کافی در ایران امروزی داشتند فی المثل قدیمی ترین کتیبه ایران کتیبه ی آنوبانی نی شاه لولوبی است او در این کتیبه خدایان آکدی را می ستاید و زبان کتیبه هم به اکدی است درنتیجه شواهد حضور و نفوذ زبانهای سامی در فلات ایران حداقل نزد درباریان قدمت بیشتری نسبت به زبانهای ایرانی دارد.

3_ وکیلی در مورد بحث مفهوم ایران در زمان هخامنشیان عنوان واژه پارس در کتیبه های هخامنشی را مترادف ایران می داند. در حالیکه پارس سرزمین و کشوری کوچک در جنوب ایران امروزی بوده و ایران امروزی دارای کشورهای دیگری نیز بوده که طبق کتیبه بیستون و منابع یونانی سوای پارس بودند همچون ماد، پارت، عیلام و...

https://t.me/GilGilanHistory/327

ادامه دارد. 👇👇👇


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 08:46


♦️نقد یک روایت دروغ / ۳

✍️دکتر سیدعبدالمجید الهامی

۱۶ آبان ۱۴۰۳

مسئله‌ی یهودیها و روحانیون بابلی امری است جداگانه. آن‌ها کورش را اجیر کردند تا به علت مخالفت شدید آنان با نبونید پادشاه بابل با وی همکاری نمایند تا او نبونید را برکنار کند. از یهودیهای بابلی عده‌ی قلیلی به فلسطین مراجعت کردند و مابقی در بابل و شهرهای اطراف ماندند. در پایان با واقعه‌ی اسارت قوم یهود به‌وسیله بابل سوال مطرح این است که این چه اسرایی بودند که اولین بانک‌های جهان را در بابل تاسیس کردند؟ آیآ بردگان اجازه و آزادی روابط تجاری و مالی و بیزنس را داشتند. اگر این‌طور است، پس این چه اسارتی بود که کورش آن‌ها را آزاد کرد و به اورشلیم فرستاد و معبد سلیمان را بازسازی نمود.

بنابراین شواهد موجود خلاف این گزاره هست و یک دروغ آشکاری در این رابطه در تاریخ ایران و جهان موجود است که فقط ایرانیان باستان‌دوست و یهودی‌ها به آن دامن می‌زنند.»


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#سیدعبدالمجید_الهامی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 08:46


♦️نقد یک روایت دروغ / ۲

✍️دکتر سیدعبدالمجید الهامی

۱۶ آبان ۱۴۰۳


کوروش بر علیه شاه ماد، آستیاک «ضحاک» جنگید و او را از تخت پادشاهی به زیر کشید. به 2 تمدن آن زمان (لیدی _بابل) حمله کرد و بابل را با خاک یک‌سان کرد. یکی از عجایب هفتگانه‌ی جهان باغ‌های معلق بابل بود که ما فقط نامی از آن را شنیده ایم، به‌دست کوروش تخریب شد. سنگ‌نوشته‌ی حمورابی که اکنون در موزه‌ی لندن نگهداری می‌شود، اولین قوانین بشری است که تا کنون در جهان کشف شده و این سنگ‌نوشته در بابل بود.

    هیچ‌کس از خود نپرسید در حمله‌ی کوروش به این تمدن‌ها چند نفر کشته شدند؟ مورخین به دروغ می‌گویند و مردم هم آن را پذیرفته اند، اما محققین بر این اعتقاد هستند که کوروش اکد را سوزاند و تمام مردم شهر را از کودک و پیر از دم تیغ گذراند. نه فقط کوروش بلکه داریوش نیز در کتیبه‌ی بیستون چگونگی حمله به کشورهای دیگر و کشتار مردمان آن به‌گونه ای که چشم فرد را از کاسه بیرون آورده و گوش و بینی او را کنده و زبان او را بریده و به دار می‌کشیده سخن می گوید و برای انجام چنین اعمالی به خود می‌بالد. این‌ها حقایقی است که از زبان خود پادشاه بر کتیبه‌ی بیستون نقش بسته و نیاز به دروغ‌گویی و فریب‌کاری ندارد. ترجمه‌ی کتیبه داریوش و منشور هخامنشی کوروش موجود است.

   اما زنان در دیدگاه پادشاهان هخامنشیان و ساسانیان چگونه اند؟ در دیدگاه آنان، زنان موجودات پستی هستند که فقط و فقط برای لذت بردن و هدیه دادن به دیگران مورد استفاده قرار می‌گرفتند. در جنگ داریوش سوم با اسکندر کبیر، داریوش پس از فرار از مقابل اسکندر ۳۰۰ تن از زنان‌اش را که همراه خود برای خوشگذرانی به جنگ آورده بود، رها کرد و گریخت و آن‌ها به‌دست سپاهیان اسکندر به اسارت برده شدند.

    برخلاف مدعیان دروغین که افسانه‌های خیالی می‌بافند و زنان را در این دوره همپای مردان می‌دانند و برای آنان حقوقی مانند مردان نقل می‌کنند باید متذکر شد کتیبه‌ها و آثار به‌جا مانده، دروغ‌ها را برملا می‌سازد و نشان می‌دهد که نگرش و دیدگاه هخامنشیان و ساسانیان نسبت به زنان چگونه بوده است. اگر به تخت جمشید رفته باشید، در ضلع جنوبی کاخ ۱۰۰ ستون و در ضلع جنوب شرقی آپادانا و در ضلع غربی خزانه‌داری و در ضلع شرقی کاخ تچر مکانی است که حرم‌سرای پادشاهان بوده و زنان در این حرم‌سراها نگهداری می‌شدند تا بر اساس میل پادشاه شبی را با وی به صبح برساند.

      دو سنگ نوشته از داریوش و خشایار شاه هم اینک در موزه‌ی ملی ایران موجود است که در آن خشایارشا می‌گوید: سپاس اهورا مزدا را که مرد را آفرید و شادی را برای مرد آفرید، زیرا این مردان بودند که با جنگ و جان‌فشانی مردم دیگر کشورها را نابود می‌کردند و برای شاه فتوحات ایجاد می‌کردند؛ یعنی سرزمین‌های بیش‌تری را برای شاه اشغال می‌کردند.

    خواننده‌گان اگر سری به تخت جمشید، پاسارگاد و موزه‌هایی که اشیاء و آثار این دوران را برای ما حفظ می‌کنند، بزنند می‌بینند که برخی هنوز همان دروغ‌ها را تکرار می کنند و می‌خواهند به‌گونه ای چهره‌ی بد پادشاهان را که بر ضد مردم  عمل می‌کردند و آنان را حقیر و پست می‌شمردند، خوب جلوه دهند و آنان را تطهیر کنند. این مسئولان راهنما در موزه‌ها مانند طوطی همان افسانه‌های دروغین را برای مردم تعریف می‌کنند که به آن‌ها دستور داده شده است. اما اگر به تصاویر و آثار، محققانه و نیک بنگرید، آثار با زبان دیگری با شما سخن می‌گویند و از ظلم و ستم پادشاهان در آن دوران حکایت می کنند.

نکته‌ی آخر فریبی که ابو‌کلام آزاد نویسنده‌ی انگلوفیل هندی به ایرانیان قالب کرد و بزرگ تا کوچک ایرانی باستان‌دوست، بدون تحقیق هم آن را قبول کردند، این است که کورش همان ذوالقرنین قرآنی است. این موضوع امری محال است، چون‌که شروع حرکت و اقدام ذوالقرنین از ناحیه‌ی غرب به شرق بود، در صورتی‌که نقطه‌ی حرکت و لشکرکشی کورش از شرق به غرب است.

مسئله‌ی دیگر اینکه ذوالقرنین موحد و خداپرست است و تعریفی که قران از او آورده وی تا حد نبی بوده است؛ در صورتی‌که کورش یک بت‌پرست چندخدایی بود که در همان بابل و کتیبه‌ی قلابی خود به مردوک و خدایان ریز و درشت قسم یاد می‌کند. از طرف دیگر ذوالقرنین آزادگر مردم از ستم بود، در صورتی‌که کورش اسیر کننده‌ی مردم مناطق فتح شده بود.


ادامه دارد.👇👇👇


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#سیدعبدالمجید_الهامی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 08:26


🔸🔸🔸مطالب وارده و بازخوردها🔸🔸🔸




♦️نقد یک روایت دروغ / ۱

✍️دکتر سیدعبدالمجید الهامی

۱۶ آبان ۱۴۰۳


🔹دکتر محدثی عزیز سلام
مباحث کارساز و روشنگرانه جنابعالی در باره تاریخ کشور بجا و مفید است و راهی برای شناخت هویت این مملکت می‌باشد. بنده از این مباحث لذت می‌برم. مطالب زیر را در جهت و راستای مباحث شما ارسال کردم. البته زیره به کرمان بردن است. اما باید به باستان‌پرستان و دوستان یادآور شد تاریخ آن چیزی نیست که بوق ناسیونالیسم راسیسم شوونیسم برای ما نوشته است و این تاریخ را هم بدون سند و تحقیق در داده و المان‌های موجود کشور و بر مبنای نوشته‌های چند کاتب مجهول پدیرفت. در پایان باز تشکر می کنم و مطالب ذیل تقدیم می‌گردد.🔹




«نگرش پادشاهان مغرور که هرگز خود را هم ردیف و همپای مردم نمی‌دانستند بلکه همواره خود را تافته ای جدا بافته از مردم می‌دانستند. حتی از طبقات ممتاز اجتماعی، پادشاه خود را بالاتر می‌دانسته، چنانکه از سنگواره‌های باقی مانده از دوران کهن هخامنشی و ساسانی که تصاویر پادشاه را همواره نشسته بر تخت می‌بینیم و پای او هرگز حتی هم ردیف طبقات ممتاز اجتماعی که اطرافیان و نزدیکان پادشاه هستند، نیست و یک پله بالاتر از آنان پای خود را به این پله که به تخت چسبیده قرار داده. پادشاه پای خود را بعد از نشستن بر تخت بر این پله می‌گذارد، چون خود را برتر از دیگران می داند.

   در حریم پادشاه هرگز مردم عادی و پست حق نداشتند که وارد شوند. باز در سنگ‌واره ها میبینیم که طبقات پست اجتماعی حتی هنگام هدیه دادن به پادشاه حتما باید حریم پادشاه را رعایت می‌کردند و هدایای خود را که برای پادشاه آورده بودند را در مکانی بسیار دورتر که قبل از وارد شدن به حریم پادشاه قرار داشت در حضور نگهبانان رها کرده و بر می‌گشتند. این را از تصاویر به جا مانده از آثار و بناها را می‌توان دید و پله‌های تخت جمشید نشان از آن دارد که شما به چه درجه ای تعلق دارید و به همان اندازه می‌توانید از این پله‌ها بالا بروید.

    در پلکان شرقی کاخ آپادانا ملت‌ها بر اساس موقعیتی که داشتند، طبقه‌بندی شده و بسته به درجه و امتیاز طبقاتی آنان روی پله‌ها قرار گرفتند، به‌طوری‌که نزدیک‌ترین طبقات به پادشاه پارسها در اولین پله و بعد مادها در پله‌ی دوم و در پله‌ی سوم عیلامیها ..... و در پایین‌ترین پله که همکف با زمین است، تصویر۳ سیاه‌پوست را می‌بینیم که هدایای خود را در دست گرفتند تا به پادشاه اعطا کنند. در مقبره‌ی کوروش، اگر بپذیریم این مقبره از آنِ اوست، که در دشت مرغاب در مکانی به نام پاسارگاد قرار گرفته، نوع بنا که نشانی از تفکر طبقاتی او دارد، کوروش خود را هم ردیف طبقات دیگر نمی‌داند.

   بنابراین نباید در زمین مانند دیگران دفن شود. همان پله‌ها که نشان طبقات است، در مقبره‌ی او با ما سخن می‌گوید و پس از 3 پله‌ي بلند که در تمام کنگره‌های تخت جمشید نیز این 3 طبقه در معماری آن رعایت گردیده، پادشاه از جانب اهورا مزدا در رأس و طبقات ممتاز اجتماعی و طبقات پست اجتماعی قرار دارند که نوع نگرش جاهلی آن دوران را به ما یادآور می‌شوند.

   در بند ۳ منشور کوروش او خود را اصیل می‌داند و برای اثبات اصالت خود می‌گوید من اصیل هستم زیرا ۷ پشت از پدر و هفت پشت از مادر پادشاه‌‌زاده هستم و می‌خواهد به گونه ای ننگ طبقات پست را از خود بزداید، زیرا برای شاه بسیار ننگین است که حتی اجدادش از طبقه‌ی پست اجتماعی باشند.

   در بند ۳ کتیبه‌ی بیستون، داریوش می‌گوید از آن جهت ما را هخامنش گویند که از دیرگاهان اصیل بوده ایم و بعد مانند کوروش به هفت پشت اجدادش به پدر و مادر که همگی از پادشاهان بودند، اشاره می‌کند. دقیقآ خشایارشاه کتیبه ای دارد که اصل آن در موزه‌ی ملی ایران است و مانند پدرش همین سخنان را تکرار می‌کند. این‌که از نژاد پست نیست به خود می‌بالد و مانند پدرش داریوش افتخار می‌کند که از نسل پادشاهان است که دروِغ می‌باشد.

   این دیدگاه نفرت‌انگیز و جاهلانه دوران سیاهی را برای نسل‌هایی از ملت ایران نگاشت که تا قرن‌ها مانع پیشرفت‌های علمی و فرهنگی گردید و ایرانیان را در چرخه‌ی باطلی قرار داد که مانع از پیشرفت و بالنده‌گی ایرانیان شد و باعث این همه خسارت، غرور و تکبر پادشاهان و طبقات ممتاز بودند.

   طبقات پست از دید پادشاهان برای آن به‌وجود آمده اند که در راه پادشاه و خودخواهی‌ها و زیاده‌خواهی‌های او بجنگند و بمیرند و جان‌فشانی کنند تا پادشاه سرزمین‌های بیش‌تری بدست آورده و قلمرو خود را توسعه دهد و بر سرزمین‌های بیش‌تری حکومت کند و این برای آن‌ها افتخاری است که از جانب پادشاه به آن‌ها داده می‌شود؛ «مرگ در راه پادشاه».

ادامه دارد.👇👇👇


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#سیدعبدالمجید_الهامی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

06 Nov, 07:02


♦️لینک برای تهیه‌ی برخی از آثار (مقالات، کتاب‌ها، و کلاس‌ها و کارگاه‌ها)
۱۶ آبان ۱۴۰۳

بارگذاری‌ی مقالات در این لینک تکمیل خواهد شد و مخاطبان محترم می‌توانند آن‌ها را دانلود کنند.



https://toakademi.com/ins/hasan-mohaddesi/

#آکادمی
#اطلاع‌رسانی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

03 Nov, 19:08


♦️در باره‌ی تاریخ‌نگاری در ایران معاصر و در باره‌ی برخی آثار دکتر شروین وکیلی

حسن محدثی
۱۳ آبان ۱۴۰۳

هم‌چنین بنگرید به نظر محقق ارج‌مند معاصر آقای رضا مرادی‌ی غیاث‌آبادی در باره‌ی برخی آثار دکتر شروین وکیلی
http://ghiasabadi.com/vakili.html


"آقای علیرضا افشاری تاکنون و به تناوب چند کتاب از آقای شروین وکیلی را به نگارنده داده‌اند تا در باره آنها نقد و نظر بنویسم. آنچه در بدو امر و در مرور کلی نوشته‌های ایشان جلب توجه می‌نمود، انتساب مطالب به مآخذ مجعول بود. مطالبی که ایشان به نقل از منبع بخصوصی آورده بودند، اما در آن منبع چنان مطالبی وجود نداشت. بدیهی است هنگامی که کتابی با چنین رویه‌ای نوشته شود، قابل نقد و بررسی نخواهد بود و صرفاً می‌توان پیرامون آن روشنگری کرد و نادرستی و دستکاری در نقل‌قول‌ها را هویدا ساخت. مشخصه دیگر این کتاب‌ها، تلاش برای ساختن چهره‌ای غلوآمیز و تخیلی از کورش و هخامنشیان و سابقه‌تراشی برای نژاد موهوم آریایی است. به گمان نگارنده، اگر یک «هویت» وجود خارجی داشته باشد، باید آنرا «شناخت» و نه اینکه آنرا «ساخت».

#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#شروین_وکیلی
#رضا_مرادی_غیاث‌آبادی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

03 Nov, 07:27


♦️از بذر عصیان تا جنگل عصیان:
یادآوری‌ای یک سخن‌ تکراری که هر بار گفته شد و هر بار «سیاه‌نمایی» خوانده شد.
👇
۴ مهر ۱۴۰۱

«فشار برای اجرا و رعایت دقیق شرعیات و پذیرش کامل الگوی زیستی که ایدئولوژی حاکم طلب می‌کرد، به‌تدریج بذر عصیان را در وجدان عمومی کاشت و این روح عصیانگر که نطفه‌هایش به دست این نوع بینش در وجدان‌ها منعقد شد، به‌تدریج با واکنش‌های گوناگون خود را آشکار ساخت»
(محدثی و رسول انبارداران، بخشی از گزارش تحقیق آسیب‌شناسی‌ی آموزه‌ی امر به معروف و نهی از منکر که در سال ۱۳۸۴ برای معاونت حقوقی‌ی ریاست جمهوری انجام و تحویل داده شد. اینک رجوع کنید به کتاب تخریب قلمرو دینی، ۱۳۹۹: ۳۵۴-۳۵۳).

#حجاب
#گشت_ارشاد


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

03 Nov, 05:33


♦️اسطوره چیست؟

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

عنوان رساله‌ی دکترای من "نقش و کارکرد اجتماعی اسطوره در ایران پس از اسلام" بوده است. تمرکز کار بر اسطوره‌ی هزاره myth of millenium بوده است. این کار را منتشر نکردم چون مایل بودم جنبش‌های هزاره‌ای اروپایی را هم بررسی کنم و نظریه ام را بیازمایم، اما هرگز مجال نیافتم.

حالا فکر کنم باید به همین شکل و بدون تغییر منتشر اش کنم. الان دیگر خود اش شبیه یک سند تاریخی شده است.

من رساله ام را در ۳۱ اردی‌بهشت ۱۳۸۳ دفاع کردم. حالا وقتی کسی می‌گوید "کینگ کونگ و بتمن و اسپایدرمن و گودزیلا و ارباب حلقه‌ها" هم اسطوره اند، انگار کل نظام آموزشی را به‌سخره گرفته است.

داوران این رساله دکتر امیر نیک‌پی و دکتر حاتم قادری بوده اند.

🔻شرح تصاویر: عنوان و فهرست رساله‌ی دکتری

#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#اسطوره‌سازی
#اسطوره‌زدایی
#شروین_وکیلی


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

03 Nov, 05:19


♦️اسطوره چیست؟

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

عنوان رساله‌ی دکترای من "نقش و کارکرد اجتماعی اسطوره در ایران پس از اسلام" بوده است. تمرکز کار بر اسطوره‌ی هزاره بوده است. این کار را منتشر نکردم چون مایل بودم جنبش‌های هزاره‌ای اروپایی را هم بررسی کنم و نظریه ام را بیازمایم، اما هرگز مجال نیافتم.

حالا فکر کنم باید به همین شکل و بدون تغییر منتشر اش کنم. الان دیگر خود اش شبیه یک سند تاریخی شده است.

من رساله ام را در ۳۱ اردی‌بهشت ۱۳۸۳ دفاع کردم. حالا وقتی کسی می‌گوید "کینگ کونگ و بتمن و اسپایدرمن و گودزیلا و ارباب حلقه‌ها" هم اسطوره اند، انگار کل نظام آموزشی را به‌سخره گرفته است.

داوران این رساله دکتر امیر نیک‌پی و دکتر حاتم قادری بوده اند.


#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#اسطوره‌سازی
#اسطوره‌زدایی
#شروین_وکیلی


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

02 Nov, 09:43


♦️تفاوت نگرش دکتر حسن محدثی و دکتر شروین وکیلی درباره تاریخ و اهمیت آن

نوشين بخش نيكفرد

دانش‌جوى دكترای جامعه‌شناسى فرهنگى
۱۲ آبان ۱۴۰۳

بحث و گفت‌وگو پیرامون تاریخ و نحوه‌ی نگاه به آن همواره موضوعی پرچالش و جذاب در جامعه‌ی علمی بوده است. دو تن از اندیشمندان معاصر، دکتر حسن محدثی و دکتر شروین وکیلی، در این زمینه دیدگاه‌های متفاوتی دارند که هر یک از زاویه‌ای خاص به تاریخ و اهمیت آن می‌نگرند. من نیز با توجه به این دو دیدگاه و تجربه‌ی خود، به نوعی درک و تحلیل رسیده‌ام که آن را با شما به اشتراک می‌گذارم.

دکتر حسن محدثی معمولاً از دیدگاهی انتقادی به موضوع کوروش و مفهوم ایران باستان نگاه می‌کند. او معتقد است که بزرگداشت کوروش و توجه افراطی به تاریخ باستان ایران، گاه می‌تواند به نوعی «بازگشت به گذشته» منجر شود که از منظر او ممکن است مانع تحلیل واقع‌بینانه‌تر مسائل اجتماعی و فرهنگی حال حاضر ایران شود. او نگران است که این نگاه به گذشته سبب شود که برخی از مسائل جاری به حاشیه برود و یا نادیده گرفته شود.

از سوی دیگر، دکتر شروین وکیلی به رویکردی متفاوت قائل است. او به ارزش‌های فرهنگی و تاریخی ایران باستان، از جمله نمادهایی مانند کوروش، اهمیت زیادی می‌دهد و معتقد است که این عناصر فرهنگی و تاریخی می‌توانند به انسجام ملی و تقویت هویت ایرانی کمک کنند. از دیدگاه وکیلی، کوروش نه فقط یک شخصیت تاریخی، بلکه نماد مدارا، خردمندی و حقوق بشر در تاریخ ایران و جهان به شمار می‌رود و تجلیل از او می‌تواند الهام‌بخش نسل‌های امروزی باشد.
این دو رویکرد نمایانگر دو نگاه متفاوت در برخورد با گذشته تاریخی ایران هستند: یک نگاه محتاط و نقادانه که نگران بازگشت به سنت‌ها و گذشته‌گرایی است و دیگری نگاهی که گذشته و نمادهای تاریخی را به عنوان منابع هویتی و فرهنگی برای حال و آینده می‌بیند.

دکتر شروین وکیلی، از یک سو، تاریخ را به‌عنوان یک علم در نظر می‌گیرد. او باور دارد که می‌توان با بهره‌گیری از روش‌های علمی، الگوها و قوانین خاصی را در روندهای تاریخی کشف کرد. از نگاه وکیلی، تاریخ نه‌تنها می‌تواند به ما در درک گذشته کمک کند، بلکه می‌تواند با ارائه‌ی الگوهایی از رفتارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به ما بینشی درباره‌ی آینده بدهد. این نگرش مبتنی بر این فرض است که تاریخ می‌تواند به صورت علمی مطالعه شود، چرا که در آن عوامل و متغیرهای تکرارشونده و قاعده‌مند وجود دارند.

در مقابل، دکتر حسن محدثی تاریخ را به‌عنوان علم تجربی نمی‌پذیرد. او بر این باور است که تاریخ، برخلاف علوم تجربی، اساساً تفسیری است و تحت تأثیر ذهنیت‌ها، باورها و پیش‌فرض‌های مورخان قرار دارد. از نظر او، تاریخ بازتابی از شرایط فرهنگی و اجتماعی دوران مورخان است و نمی‌توان آن را به صورت بی‌طرفانه و علمی بررسی کرد. محدثی به تأثیرات فرهنگی و ذهنی در تاریخ‌نگاری اشاره دارد و معتقد است که به‌دلیل همین عوامل، نمی‌توان تاریخ را مشابه علوم دقیق دانست.

دیدگاه من نیز به نگرش دکتر محدثی نزدیک‌تر است. به نظر من، تاریخ عرصه‌ای است که از عناصر انسانی، فرهنگی و ذهنی پر شده است. هنگامی که مورخان درباره‌ی یک واقعه نظر می‌دهند، همیشه تأثیراتی از محیط اجتماعی، باورها و حتی سلایق شخصی خود را در تحلیل‌هاشان وارد می‌کنند. همچنین، تفاوت تفسیرها و روایت‌های مختلف تاریخی به ما نشان می‌دهد که نمی‌توان به‌سادگی آن را به صورت یک علم بی‌طرفانه و خنثی در نظر گرفت. به همین دلیل، با دکتر محدثی موافقم که تاریخ بیشتر به عنوان یک دانش انسانی و اجتماعی عمل می‌کند تا یک علم تجربی.

در نهایت، هر دو دیدگاه محدثی و وکیلی ارزشمند هستند و به ما کمک می‌کنند که با نگاهی جامع‌تر به تاریخ بنگریم. اما در عین حال، این تفاوت‌ها ما را به چالش می‌کشند تا درباره‌ی ماهیت تاریخ و نقشی که در شکل‌دهی به هویت و درک ما از جهان ایفا می‌کند، تأمل بیشتری داشته باشیم.

#تاریخ
#کورش
#اسطوره
#اسطوره‌سازی
#اسطوره‌زدایی
#شروین_وکیلی


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

02 Nov, 04:19


♦️اسطوره چیست؟ آیا "گودزیلا، کینگ‌کونگ، بتمن، اسپایدرمن، و ارباب حلقه‌ها" اسطوره اند؟

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۲ آبان ۱۴۰۳

در این دوازده دقیقه و سی ثانیه، من و دکتر وکیلی‌‌ی عزیز در باره‌ی اسطوره و اسطوره‌سازی سخن گفتیم. دکتر وکیلی بر مبنای تعریف متفاوت اش قصه‌های کینگ‌کونگ، گودزیلا، بتمن، اسپایدرمن، و ارباب حلقه‌ها را هم اسطوره دانست. اکنون چند پرسش مطرح می‌کنم تا مخاطبان محترم به ان‌ها بيانديشند و احیانا مطالعه کنند. سپس به آن‌ها پاسخ خواهم داد:

آیا این‌ها اسطوره اند؟
اسطوره چیست و کدام قصه‌ها و چهره‌ها (کاراکترها)، اسطوره‌ای اند؟
فرق اسطوره و الگو یا سرمشق چیست؟
آیا کاسیرر (به تعبیر دکتر وکیلی) پدیدارشناس بود؟
در حوزه‌ی اسطوره‌شناسی، چند روی‌کرد اسطوره‌شناختی وجود دارد؟


اول هفته درگیر تدریس در دانش‌گاه هستم. روزهای آینده به این پرسش‌ها پاسخ خواهم داد.

#الگو
#کورش
#اسطوره
#اسطوره‌سازی
#اسطوره‌زدایی
#شروین_وکیلی


@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 16:03


♦️صفحه‌ای برای کلاس‌ها و کارگاه‌ها، کتاب‌ها، و مقالات (این صفحه در حال کامل شدن است)

https://toakademi.com/ins/hasan-mohaddesi/


#آکادمی
#اطلاع‌رسانی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:40


♦️آیا مغولان و چنگیزخان بی‌دین بودند؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳




🔻برتولد اشپولر: "چنگیزخان را، آنطور که گاه‌گاه به‌غلط گفته شده است، نمی‌توان بی‌دین دانست" (اشپولر، ۱۳۵۱: ۱۸۵).



🔻منبع: اشپولر، برتولد (۱۳۵۱) «تاریخ مغول در ایران: سیاست، حکومت و فرهنگ دورة ایلخانان». ترجمه‌ی محمود میرآفتاب. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.


#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:38


♦️آیا مغولان و چنگیزخان بی‌دین بودند؟ / چندخداپرستی در میان مغولان صدر
۱۱ آبان ۱۴۰۳




🔻برتولد اشپولر و بحثی مفصل در باره‌ی دین مغولان


#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:37


♦️آیا مغولان و چنگیزخان بی‌دین بودند؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳




🔻برتولد اشپولر و بحثی مفصل در باره‌ی دین مغولان


#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:36


♦️آیا مغولان و چنگیزخان بی‌دین بودند؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳




🔻برتولد اشپولر و بحثی مفصل در باره‌ی دین مغولان


#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:34


♦️آیا مغولان و چنگیزخان بی‌دین بودند؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳

🔻برتولد اشپولر و بحثی مفصل در باره‌ی دین مغولان


#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:33


♦️آیا مغولان و چنگیزخان بی‌دین بودند؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳


🔻برتولد اشپولر و بحثی مفصل در باره‌ی دین مغولان


#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:30


♦️تنگری خدای بزرگ و دوردست برای چنگیزخان و مغولان: الیاده و شرح دین مغولان و چنگیزخان
۱۱ آبان ۱۴۰۳

👇👇👇
#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:27


♦️تنگری خدای بزرگ و دوردست برای چنگیزخان و مغولان: الیاده و شرح دین مغولان و چنگیزخان
۱۱ آبان ۱۴۰۳

👇👇👇
#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:26


♦️تنگری خدای بزرگ و دوردست برای چنگیزخان و مغولان: الیاده و شرح دین مغولان و چنگیزخان
۱۱ آبان ۱۴۰۳

👇👇👇
#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:24


♦️تنگری خدای بزرگ چنگیزخان و مغولان: الیاده و شرح دین مغولان و چنگیزخان
۱۱ آبان ۱۴۰۳

👇👇👇
#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:22


♦️آیا مغولان و چنگیزخان بی‌دین بودند؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳

#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:19


♦️آیا شمنیسم دین نیست؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳

میرچا الیاده و بحث از شمنیسم مغولی در ذيل ادیان اوراسیای باستان


#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:17


♦️آیا شمنیسم دین نیست؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳

میرچا الیاده و بحث از شمنیسم مغولی در ذيل ادیان اوراسیای باستان
👇👇👇

#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:15


♦️آیا شمنیسم دین نیست؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳

میرچا الیاده و بحث از شمنیسم مغولی در ذيل ادیان اوراسیای باستان
👇👇👇

#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:14


♦️آیا شمنیسم دین نیست؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳
👇👇👇

#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:13


♦️آیا شمنیسم دین نیست؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳

🔻نینیان اسمارت و معرفی‌ی شمنیسم به‌منزله‌ی دین ابتدایی

اسمارت، نینیان (۱۳۸۳) تجربه دینی بشر، ج ۱. ترجمه‌ی مرتضی گودرزی. تهران: نشر سمت، چاپ اول.
👇👇👇

#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:12


♦️آیا شمنیسم دین نیست؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳

🔻نینیان اسمارت و معرفی‌ی شمنیسم به‌منزله‌ی دین ابتدایی

اسمارت، نینیان (۱۳۸۳) تجربه دینی بشر، ج ۱. ترجمه‌ی مرتضی گودرزی. تهران: نشر سمت، چاپ اول.
👇👇👇

#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:07


♦️آیا شمنیسم دین نیست؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳

🔻نینیان اسمارت و معرفی‌ی شمنیسم به‌منزله‌ی دین ابتدایی

اسمارت، نینیان (۱۳۸۳) تجربه دینی بشر، ج ۱. ترجمه‌ی مرتضی گودرزی. تهران: نشر سمت، چاپ اول.
👇👇👇

#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

01 Nov, 13:05


♦️آیا شمنیسم دین نیست؟
۱۱ آبان ۱۴۰۳
👇👇👇

#دین
#کورش
#شمنیسم
#چندخداپرستی
#شروین_وکیلی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

27 Oct, 20:31


#گزیده_کلاس

📝 کارگاه آنلاین «رابطه‌ی شکوفا» برمبنای تحلیل سریال:《پدر سالار و در انتهای شب》

👤 دکتر ساسان حبیب‌وند
       روانشناس و نویسنده


به منظور تهیه‌ی ضبط شده‌ی این کارگاه می‌توانید به وبسایت آکادمی مراجعه کنید و یا به تلگرام | اینستاگرام آکادمی با آی‌دی زیر پیام ارسال کنید:
@toAkademi

سایت آکادمی:
toAkademi.com

📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923

📱 شبکه‌های اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام: t.me/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب: youtube.com/@toAkademi
🔹 اینستاگرام: instagram.com/toAkademi

#سلامت_رابطه
 #رابطه‌ی_شکوفا
  #ساسان_حبیب‌وند
 #بهزیستی #تحول_رابطه  #تحول_زندگی
.

زیر سقف آسمان

27 Oct, 16:07


#تیزر

به کوروش افتخار کنیم؟
👥 مناظره دیدنی آقایان دکتر حسن محدثی و دکتر شروین وکیلی!

🔹 دکتر محدثی
من با تاریخ نگاری ایدئولوژیک مخالف هستم./ اسطوره سازی خطرناک است./ احساس مثبت برخی در حال حاضر نسبت به کوروش؛ حاصل یک واکنش به اسلامیسم است./ کوروش فردی جهانگشا؛ جنگجو؛ چند خداپرست و مشابه چنگیز خان مغول بوده است./ کوروش یک نقطه عطف مخرب در تاریخ است همانند چنگیز خان و اسکندر مقدونی./ کوروش اساسا موحد نبوده است.


🔸دکتر وکیلی
احساس مثبت نسل های جدید به کوروش کاملا طبیعی و عقلانی است؛ چرا که کوروش موسس ایران بوده است./ کوروش در بین همتایان خود اتفاقا کمتر اهل جنگ بوده است./ پاک کردن اسطوره ها و تاریخ؛ استعماری است./ خدمات و تحولات ایجاد شده توسط کوروش؛ منحصر به فرد است./ مستندات بسیار تاریخی و دقیق درباره کوروش و هخامنشیان وجود دارد./ تاریخ یک علم است.

📆 دوشنبه ۳۰ مهر ماه ۱۴۰۳

◀️ برای مشاهده فیلم کامل مناظره از طریق لینک زیر اقدام کنید.

https://youtu.be/LHcE0PeAKso

https://aparat.com/v/rlrup6m

#حرف_نو

🆔 t.me/new_harf
🆔 eitaa.com/new_harf
🆔 www.aparat.com/new_harf
🆔http://youtube.com/@new_harf1

زیر سقف آسمان

27 Oct, 11:33


🟡 وبینار رایگان در کانون نگرش نو

⭕️ تحلیل فیلم :
“Kinds Of Kindness“
By:
Yorgos Lanthimos- 2024

💠 مدرسان:
دکتر حسین محمودی «دکترای فلسفه»
دکتر حسن محدثی «دکترای جامعه‌شناسی»
دکتر محمدرضا سرگلزایی «روانپزشک»

💠 یکشنبه ششم آبان‌ماه ۱۴۰۳
27 اکتبر 2024
💠 ساعت 12:00 ظهر تورنتو
💠 ساعت 19:30 شب تهران

🔹
ثبت‌نام از طریق واتساپ:
001 416 879 7357
@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو

@DrHosseinMahmoudi
@drsargolzaei
@NewHasanMohaddes

زیر سقف آسمان

27 Oct, 03:55


 
♦️لحظاتی دیگر با ملاحظات طباطبایی /۱

بهرام انجم‌روز
۶ آبان ۱۴۰۳

نگاهی به کتاب «ملاحظات دربارۀ دانشگاه»
نویسنده کتاب: سیدجواد طباطبایی
چاپ اوّل- سال انتشار: 1398
 
سیّدجواد طباطبایی در این کتاب بی مهابا بر همه می‌تازد! ملاحظات او دربارۀ دانشگاه در واقع نقدهای شلاق واری است که با چاشنی کنایه و استعاره بر گُردۀ دست اندرکارانِ دخیل در وضعیت فعلی علوم انسانی در ایران فرود می آید. از متولیان آموزش عالی و مسئولین انتشارات سمت گرفته تا شخصیت هایی حقیقی همچون تقی آزاد ارمکی، حاتم قادری، خشایار دیهیمی، کریم مجتهدی، داود فیرحی و....  
.................................................

مقدمه
طباطبایی در همان برگ های آغازینِ کتاب به موضوع سرقت ادبیِ (انتحال) سرزده از یکی از اساتید سرشناس در رشته علوم انسانی دانشگاه پرداخته و چند بار نیز به کنایه اشاره می کند که یادشده را واپسین « فیلسوف زنده» نام نهاده اند. واکاوی نویسنده با پرداختن به علل شکل گیری دانشگاه در ایران و تفاوت های آموزش حوزوی و آموزش دانشگاهی ادامه می یابد و سپس از به مناقصه گذاشتن تولید علم در مقابلِ نمادین ترین مرکز دانشگاهی کشور (سردرِ دانشگاه تهران) با تبلیغاتِ علنیِ فروش پایان نامه سخن می گوید. فصل های این کتاب در واقع نقدهایِ شادروان سید جواد طباطبایی بر چند اثر ترجمه شده در حوزه علوم انسانی است و بیشتر نقد ادبیِ زبانِ مبدأ و مقصد و جنبه های صوری اثر است تا نقدِ مباحث نظری. نویسنده بر این باور است که بیشتر این ترجمه ها بی معنا و بی ارزشند و تفنّن از سر و پای آن ها می بارد و از اصطلاح  کتاب سازی و بساز و بفروشیِ کتاب های علوم انسانی استفاده می کند و می گوید سطح ترجمه ها و حتی تألیف ها هنوز به درجه ای نرسیده است که بتوان بحث ماهوی دربارۀ آن ها انجام دارد. به باور مؤلف ، دانشگاه های کشور در این چهار دهه در دست مدیران و اساتیدی ناشایست و ناکارآمد بوده است.
 
فصل نخست با عنوان «دانشگاه ایرانشهر» به ضرورت بنیان نهادن دانشگاه در کشور پرداخته و از کسانی چون جلال آل احمد نام می برد ؛ هر چند دیدگاه او را درباره دانشگاه ها ژرف نمی یابد. طباطبایی می نویسد: « ضرورت تأسیس دانشگاه، بیشتر از آن که ناشی از عاملِ بیرونیِ « استیلای غربزدگی » باشد، عاملی درونی داشت و آن همانا تصلُّب نظام علمی حوزه های علمیه، به عنوان تنها نهاد متولّی علم در ایران ، بود...» (ص26) و به گسستی اشاره می کند که میان مدرسه های علمی قدیم و تحولات تاریخی و واقعیت جامعه ایران ایجاد شده بود. طباطبایی معتقد است که موضوع علم در دانشگاهِ ایران ، به عنوان تنها نظام علم در کشور، باید ایران باشد و از کشورایران به عنوان ایرانشهری نام می برد که گسترۀ فرهنگی وسیع و متنوعی را تشکیل می دهد. نویسنده در این فصل از تأثیرات متقابل «مدرسه» (نظام سنتی علم) و دانشگاه می گوید و بر این باور است که « هبوط «مدرسه» و دانشگاه در چاه ویل ایدئولوژی جز به معنای نابودی کامل آن دو نمی تواند باشد.» (ص 52)

طباطبایی گسترش بی قاعده شبکه دانشگاهی کشور را به انتقاد می کشد و با وجود هزینه های گزافی که در گسترش کمّی دانشگاه ها در دهه های اخیر شده است، آن را طرحی شکست خورده می داند و آسیب های زیر را به عنوان تالیِ فاسد این روند بر می شمرد:

۱. تقلب در همۀ عرصه ها، از تکلیف های درسی تا رساله نویسی
۲. انتشار کتاب های درسیِ غیر علمی و دارای اشکالات اساسی حتی در شیوۀ نگارش
۳. حضور سنگین دانشجویان و استادانِ تحمیلی بی دانش در دانشگاه

نویسنده در انتهای این فصل می نویسد:« ایران در آستانۀ وارد شدن به دورۀ بحرانی طولانی است که مدیریت و مهار آن بحران با این علم ایدئولوژیکی « مدرسه» و دانشگاه ممکن نخواهد شد.»(ص55) و راه حل را در پایان دادن به مداخلات بی رویه دو سه دهه اخیر می داند و اینکه دانشگاه مِلکِ طِلقِ هیچ گروه خاصی نیست که از هر جا بخواهند در آن درآیند: «دانشگاه روحی در کالبد کشور و ملّت است و هر کوششی برای تصرف در آن روح خسارتی جبران ناپذیر بر آن وارد می کند»(ص55).

کتاب حاضر انتقادهایی نیز به دیدگاه های شادروان داود فیرحی دارد و از نظرات او دربارۀ ماهیت نصّ و سنت به عنوانِ نظراتی متناقض و توهّمی یاد می کند. (ص64)
 
او در فصل دوم، دانشگاه های علوم انسانیِ حاضر را به قهوه خانۀ نقّالان تشبیه می کند ( ص115) و می گوید در بررسی خود به این نتیجه رسیده است که: «دانشگاه بومی در ایران خیال می‌بافد و اگر اصلاحی اساسی ممکن نباشد باید درِ این دانشگاه را بست و فکر دیگر کرد.» جواد طباطبایی بر این عقیده است که بیشترِ گروه های دانش آموخته از دانشگاه های ایران حتی در حدّ دانش آموزان دبیرستان‌هایِ خوبِ سابق نیز دانش ندارند و زبان ملّی را درست نمی دانند و از این بدتر اینکه استادان آنها نیز چنیند!

ادامه دارد

#بهرام_انجم‌روز
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

27 Oct, 03:55


♦️لحظاتی دیگر با ملاحظات طباطبایی /۲

بهرام انجم‌روز
۶ آبان ۱۴۰۳

طباطبایی در این فصل اشکالات نهادهای آموزشی را در دهه های اخیر -که از دید او دور باطلی را شکل می دهد-اینگونه برشمرده است:

۱. تأسیس بی رویّه و بی حساب نهاد های آموزش عالی در کشور و تولید انبوه دانش آموختگان و وارد کردن دانشجویان سهمیه ای در سطح وسیع.

۲. سوءِ مدیریتِ دانشگاهی ، معیارهای غیر علمی و اصالت دادن به ظواهر برای گزینش استادان بیسواد و ارتقاء آنان و موجِ پی-در-پیِ تصفیۀ استادانِ منتقد.

۳. مداخلۀ بی رویّۀ دولت در کار نشر و بر هم زدن شرایط رقابت و تولید انبوه کتاب های دانشگاهی انباشته از اشتباه های صوری و معنوی و تحمیل آن به دانشگاه.

  انتهای فصل دوم و ابتدای فصل سوم را نظرات طباطبایی درباره ورود اسلام به ایران و تعامل دو سویه ایرانی و اسلامی شکل میدهد و نقدی است بی پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی.
 
عنوان فصل سوم این است: «خواهشاً نظریه پردازی نکنید!»  و نویسنده به مقدس انگاری ترجمه های صورت گرفته از منابع غربی اشکال وارد کرده و بر تقلیدِ بدون تحقیق در میان استادان ایرانی خرده می گیرد:
« ... وقتی موضوع علم نظام دانشگاهی ایرانی ایران نباشد، ناچار ، نظریه موضوع علم را نیز باید از همان جایی وارد کرد که موضوع را از آن جا وارد کرده ایم.... استاد ایرانی مقلِّد سرگردانی است که تصور درستی از سرشت احکام صادره از مرجع تقلید خود و تالی های آن برای او ندارد.»(ص124) طباطبایی در انتهای کتاب نیز می نویسد« تصور این که گویا «ترجمه چونان تنها راه تفکر برای ما»ست توهّمی بیش نیست.» (ص443)
 
فصل چهارم کتابِ طباطبایی نقدی است بر کتاب « اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان» به قلم تقی آزاد ارمکی و علاوه بر نقد محتوایی اثر، یکسره بر فارسی ندانی و بی معنا نویسی(ص149 ، ص151 ، ص 173 ،....)، علم نمایی و توهّم(ص152) نویسندۀ کتاب می تازد و او را کاملاً  بی اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می کند.(ص157). از نظر طباطبایی، فارسی دانیِ آزاد ارمکی در حدِّ یک دانش آموز دورۀ راهنمایی است. (ص158 و ص173 )
 
فصلِ پنجمِ کتاب «ملاحظات دربارۀ دانشگاه» به سراغ کتاب «سیاست و فضیلت: فلسفۀ سیاسی فارابی»  (میریام گالستون) می رود و ترجمۀ فارسی آن را ( مترجم:حاتم قادری ) آیتی در یاوه نویسی نام می نهد. (ص177) و در جاهای دیگر هم مکرراً برای توصیف این کتاب از واژۀ «یاوه» استفاده می کند. ( ص179 ، ص 188 ، ص 204 ، ص 234). او در انتهای فصل هفتم نیزدربارۀ همین کتاب می نویسد « حتی یک عبارت معنادار در آن نمی توان پیدا کرد» (ص 248). 

فصلِ ششمِ «ملاحظات دربارۀ دانشگاه» به سراغ کتاب دیگری از حاتم قادری رفته و با مقدمه ای در بی التفاتیِ نهادِ « سَمت» در ویرایش و اصلاح کتاب هایی که چاپ کرده است به اشکالات کتاب «اندیشه های سیاسی در اسلام و ایران» (سَمت،1380) می پردازد و کتاب های حاتم قادری را «کوشش های بی سابقه برای نابودی فرهنگ ملّی» ( عنوان فصل) می داند.  از دیدگاه طباطبایی ، قادری نویسنده ای است بیسواد، فارسی ندان و دارای ذهنی مغشوش(ص212) و آشفته (ص214) و بارها کتابش را یاوه نویسی (ص 219 ، ص 234، ص 248 ،ص 243، ص 238) ، خیال بافی (ص 225) ، رونویسی از نوشته های دیگران  و دارای عبارت های بی معنا و یکسره غلط(ص222) وصف می کند.
 
طباطبایی در فصلِ هفتم نیز کتاب دیگری را از حاتم قادری (اندیشه های سیاسی در قرن بیستم) نقد کرده و باردیگر او را «زبان ندان» و «بی دانش» خوانده و اثرش را از نظر علمی« سخت بی ارزش» و به لحاظ انسجام مطالب « سخت سخیف» (ص 230 ،ص237) و....دیده است. به نظر می رسد که یادداشت های سراسر خرده گیری و اشکال یابی طباطبایی درمواردی هم پهلو به پهلوی خوارداشت و تحقیرِ مترجمِ اثر می زند و ظاهراً از انگیزه هایی فراتر از داعیۀ اصلاحی و تعلیمی نشان دارد. طباطبایی در ادامۀ نقدِ شلاق وارش بر نثر و زبان فارسیِ ترجمۀ حاتم قادری در فصل پنجم اینگونه می نویسد  : « در همۀ کشور های دیگر، حتی ادنی کارگر ساده نیز کمابیش زبان مادری خود را اندکی بهتر از آن می داند که این استاد دانشگاه ایران فارسی می داند....» (ص 204)

 ادامه دارد.👇👇👇

#دانش‌گاه
#بهرام_انجم‌روز
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

27 Oct, 03:55


♦️لحظاتی دیگر با ملاحظات طباطبایی /۴

بهرام انجم‌روز
۶ آبان ۱۴۰۳


در فصل چهاردهم و آخرین فصل کتاب باز هم نام کریم مجتهدی آمده است و نویسنده به پاسخ مجتهدی در برابر انتقاد هایش اشاره دارد . مجتهدی در نوشتاری گلایه آمیز طباطبایی را فضل فروشی مغرض می نامد و طباطبایی در جواب می نویسد:« فضل فروشیِ کسی که چیزی برای فروش دارد، بسی بهتر از یاوه های کم فروشانی است که ، به هر مناسبتی، با کوفتن بر طبلِ میان تهیِ اخلاق جیب مردم را خالی می کنند.» (ص 429)  طباطبایی در فصل آخر یکی از ترجمه های چاپ شده حسین بشیریه را نیز نقد کرده است: شرح و نقدی بر فلسفۀ اجتماعی و سیاسی هگل ( نشر نی، 1392)

طنز و کنایه در نقدهای طباطبایی
   یکی از ویژگی های فصول این کتاب طنزی است که در نثر طباطبایی دیده می شود و او طعنه و انتقاداتِ تلخِ خود را در قالبی طنز آمیز و کنایه دار طرح می کند. مثلاً فصلی را که به روایت کریم مجتهدی از هگل اختصاص داده است ، این گونه به پایان می برد:«به نظر من ، مجتهدی فلسفه نمی داند و با خیالات خود چیزی می خواند و فهمیده های خود را در نفهمیده ها درمی آمیزد و آش شلّه قلمکاری از افکار کانت و هگل می پزد که گرسنه ای را سیر نمی کند، اما می تواند موجب رودل کردن خواننده نیز بشود.»(ص 296) و یا طنز نهفته در انتخاب عنوان فصل ها مانند فصل هشتم با عنوان «نعشِ بی جانِ جان لاک در دستان غسّالان »
 
و آخر اینکه
۱. نادیده گرفتن تلاش های طولانی مدت شادروان سید جواد طباطبایی البته بی انصافی است و به تعبیر دکتر رضا داوری (در نوشته اش در سوگِ آن سفر کرده) در دیاری که دانایی ونظر چندان قدردانی ندارد او سال های زیادی از عمرش را به مطالعه و تحقیق و تدّبر و تألیف پرداخته است.

۲. با این حال از کنار اشکالات دیده شده در روش و منش او نیز نمی توان به سادگی گذر کرد. او در این کتاب بی اعتنا به روایت های رقیب ، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است که - دستِ کم در این کتاب- در مواردِ زیادی تند و بی مهابا و خشم آلود است و بعضاً پهلو به پهلویِ وهن و تحقیرِ فرد نقد شده می زند.   

۳. سراسر کتاب اشاره های بی پرده و بی تعارفی است به بی سوادیِ استادان و مترجمان و مؤلّفان و آنان را کسانی می داند که بیشترشان از فارسی نویسی و درست نویسی در زبان مادری خود نیز عاجزند. او در حکمی کلّی اصطلاحاً همه را به یک چوب می راند و می نویسد: « ..کمابیش هیچ استادی نیست که بتواند فارسی درستی بنویسد، ...» (ص 119). اما نکته جالب این است که در جایی دیگر اشکالات نگارشی و انشایی خودِ جواد طباطبایی نیز از میان آثارش بررسی و در نوشتار مستقلی منتشر شده است! (اندر اهمیّتِ امتحانِ انشاء؛ دکتر حسن محدثی؛26/01/1396 )

   ای کاش آن مرحوم دست کم به همین یک قلم نقد صوری نوشته‌هایش بیشتر توجه داشت و از موضع فرادستی و تفرعن به سایرین نگاه نمی‌کرد و پیش از بدست گرفتن جوالدوز برای دیگران، سوزن کوچکی نیز برای خود روا می‌داشت!
 
 پایان

 #دانش‌گاه
#بهرام_انجم‌روز
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

27 Oct, 03:55


♦️لحظاتی دیگر با ملاحظات طباطبایی /۳

بهرام انجم‌روز
۶ آبان ۱۴۰۳

نویسنده در فصل هشت به سراغ ترجمه های تکراری از کتاب« رسالۀ دوم در حکومت » اثر جان لاک رفته و در این میان ترجمۀ سوم را- که به قلم فرشاد شریعت انجام شده است- به بوته نقد و واکاوی می برد و می نویسد:« برخی از عبارت های این ترجمۀ سوم رسالۀ کانت چنان آشفته و اجزاءِ جمله های آن چنان بی ربط به یکدیگر است که خواننده گمان می کند رشحۀ قلم آدمی سخت گسسته خرد است که در اوج هذیان با سایۀ خود سخن می‌گوید.» (ص258) گر چه طباطبایی این ترجمه را نیز یاوه بافی میداند ولی اگر این نقد را با آنچه در نقد ترجمه های حاتم قادری نوشته است مقایسه کنیم در می یابیم که نقدِ ترجمۀ فرشاد شریعت از کانت، پالوده تر است و این بارکم تر خبری از کنایه های پی در پی و واژه های تحقیرآمیز و وهن آلود وجود دارد.

فصل نهم به سراغ کریم مجتهدی رفته است و به سیاق سایر فصل ها در نقد کتابی دیگر است و این بار کتاب « افکار هگل» که کریم مجتهدی آن را در سال 1389 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به چاپ رسانده است. او این کتاب مجتهدی را انباشته از اشتباهات اساسی و بدفهمی های بسیار دانسته و او را درزمره افرادی می داند که فلسفه بافیِ خیالی می کنند ( پانوشت ص 283 و ص 296) و با مصداق هایی بضاعت مجتهدی را در زبان آلمانی و فرانسه کم و ناچیز می داند و بر ویرایش رایانه ای کتاب خُرده می گیرد و نتیجه اینگونه ویرایش ها را  بدست دادن واژه هایی مثله شده بر می شمرد . در انتهای این فصل نیز واژه «یاوه» بافی (که علی الظاهر از کلید واژه های طباطبایی در این کتاب است!) در توصیفِ کتاب مجتهدی نیز تکرار می شود.( ص296)
 
 
فصل دهمِ کتاب با محور قراردادن یکی از ترجمه های منتشر شده دربارۀکانت (آموزۀ حقوق کانت-منوچهر صانعی) به عمده اشکالات ترجمه های منتشر شده (علوم انسانی) در سه دهۀ اخیر می پردازد: زبان ندانی مترجم، ناآشنایی با ظرافت ها و دقت های متنی که ترجمه می کنند، بی اطلاعی کامل از تفسیر های متن و... او بر این باور است که انتشار بیش از نوددرصد ترجمه هایی که از منابع مهم فلسفه، علم سیاست و اندیشۀ سیاسی صورت گرفته است، جز ضایع کردن امکانات و سرمایه ها و اتلاف وقت نیست.(ص300) او دربارۀ عملکرد گروه ممیزی کتاب در وزارت ارشاد چنین می نویسد: « جای شگفتی است که وزارت ارشاد برای همه نوع ممیزی قانون و افراد لازم را در اختیار دارد، اما تاکنون مانع انتشار هیچ نوشته ای به دلیل بی ارزش بودن محتوای آن و ضربه ای که می تواند به زبان ملّی وارد کند نشده است.» (ص353)
 
نویسنده در شروع فصل یازدهم نیز کتاب دیگری را در بوته نقد و نظر قرار داده است. کتابی از مریم کمالی با نام تغییرات اجتماعی ایران از نگاه مورخان پارسی نویس از بلعمی تا جوینی ( انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1394) و همچون فصول پیش این اثر را نیز نوعی کتاب سازی برای بهره بردن از مزایای قانونی آن در دانشگاه می داند. در ادامه نقدِ بخش هایی از ترجمۀ چند کتاب دیگر نیزگنجانده شده است.
 
فصل دوازده در واقع ملاحظات طباطبایی بر ترجمۀ اندیشه سیاسی در ایران است.او به تاریخچه ای از تألیفات، ترجمه ها و کلاس های تدریس اندیشه سیاسی پرداخته و نقش و تأثیر گذاری کسانی چون دکتر محمد رضوی، دکتر محسن عزیزی ، دکتر حمید عنایت ، دکتر علیِ اکبر و دکتر محمد صناعی را با نقل خاطراتی شرح داده است.

او در این فصل دربارۀ پی آمد هایِ نامطلوبِ انتقالِ پژوهش های علوم انسانی از دانشگاه به حوزۀ عمومی و « بازار آزاد» می نویسد و می گوید این که دانشگاه کانون چنین پژوهش هایی نیست و افراد متفنّن به متولّیان علوم اجتماعی تبدیل شده اند، تولیدِ علوم اجتماعی در کشور را به فعالیتی از سنخِ صدور بیانیه های سیاسی تبدیل کرده است و در ادامه می گوید در چنین بازار آشفته ای که در غیاب دانشگاه ، یگانه محتسبِ آن ممیزیِ وزارت ارشادی است که جز ملاحظات عقیدتی-سیاسی را مورد توجه قرار نمی دهد، فعالان اجتماعی و سیاسی نه تنها انحصار تولید علوم اجتماعی را به دست دارند، بلکه بر جای نظریه پردازان آن نیز نشسته اند و ترجمه های خشایار دیهیمی را از این سنخ بر می شمرد و در نقد یکی از ترجمه های او مثال هایی می آورد.
 
فصل سیزده پس از آوردن جستاری درباره مارکس و مارکسیسم و پیش قراولان آن و سرنوشتی که نهایتاً پیدا کرد بارِدیگر به سراغ کریم مجتهدی و مباحثش درباره هگل می رود و باز هم او را فردی بسیار کم توان و یاوه باف توصیف می کند.

ادامه دارد👇👇👇
 
#دانش‌گاه
#بهرام_انجم‌روز
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

27 Oct, 03:51


♦️لحظاتی دیگر با ملاحظات طباطبایی

بهرام انجم‌روز

۶ آبان ۱۴۰۳

نگاهی به کتاب «ملاحظات دربارۀ دانشگاه»
نویسنده کتاب: دکتر سیدجواد طباطبایی
چاپ اوّل - سال انتشار: 1398
 

#دانش‌گاه
#بهرام_انجم‌روز
#سیدجواد_طباطبایی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

26 Oct, 19:31


♦️عکس مشترک با برادر عزیز دکتر شروین وکیلی بعد از مناظره در باره‌ی کورش در استودیوی حرف نو در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۳
۵ آبان ۱۴۰۴

این مناظره به زودی منتشر خواهد شد و در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت.


#کورش
#شروین_وکیلی
#ایده‌ئولوژی_ملی‌گرایی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

26 Oct, 17:28


🎞 گزیده دوره:
📝 «جانِ شهر» - گفتارهایی در جامعه شناسی شهری
👤 دکتر فردین علیخواه
       جامعه شناس

دو جلسه از این دوره برگزار شده است.
ضبط‌ شده‌ی ۲ جلسه‌ی اول در اختیار دوستانی که تمایل داشته باشند در ۴ جلسه‌ی بعدی شرکت کنند قرار خواهد گرفت.

برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام:

دایرکت به اینستاگرام یا تلگرام آکادمی با آی‌دی زیر ارسال بفرمایید:
@toAkademi



#جان_شهر  #فردین_علیخواه  #جامعه_شناسی_شهری  #شهر #معماری #دیزاین #کافه #پارک #پاساژ #خیابان #زندگی_شهری

زیر سقف آسمان

26 Oct, 14:07


♦️دیوانه‌گی /کاری متفاوت از بابک دنیوی / تلفیقی از سازهای متفاوت ایرانی و هندی و غربی

این خواننده را نمی‌شناسم کیست ولی تلاش برای تلفیق سازها و موسیقی‌های مختلف، ترکیبی پرشور و پرحرکت ساخته و عناصر موسیقایی‌ی آشنا و ناآشنا را با هم آمیخته است. این نوع تلفیق‌ها چه بسا بتواند افراد از فرهنگ‌های مختلف را با هم پیوند بزند. یکی از کارکردهای مهم هنر و از جمله موسیقی، برداشتن فاصله‌ها و پیوند زدن فرهنگ‌ها با هم است.

#هنر
#موسیقی
#بابک_دنیوی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

25 Oct, 07:48


♦️خر بی‌گناه است (فصلی از کتاب دو سه خروار کیاست)
۴ آبان ۱۴۰۳




"خریت امری انسانی است و خرانه‌گی امری خرانه. اولی بیش‌تر انفسی است و عوارض عینی دارد و دیگری به‌تمامه عینی است" (ص ۴۰ کتاب دو سه خروار کیاست)





فروش:


سایت: برای خرید مستقیم کلیک کنید
تلگرام:  @toakademi


مشخصات کتاب

♦️دو سه خروار کیاست

نویسنده: حسن محدثی گیلوایی
ناشر: نشر سحر
تعداد صفحات: ۳۵۷
قیمت پشت جلد: ۳۳۰ هزار تومان



#خریت
#کیاست
#خریت‌شناسی
#کیاست‌شناسی
#دو_سه_خروار_کیاست
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

24 Oct, 18:31


هو

خوشبختانه بنیاد فرهنگی نجیب مایل هروی، آثار استاد را تجدید چاپ کرده است.
فهرست آثار منتشر شده تا کنون:

۱- معراج‌نامه ابوعلی سینا بلخی
۲- نقد و تصحیح متون (مراحل نسخه‌شناسی و شیوه‌های تصحیح نسخه‌های خطی فارسی)
۳- سایه به سایه
۴- اندر غزل خویش نهان خواهم گشتن
۵- تاریخ نسخه‌پردازی و تصحیح انتقادی نسخه‌های خطی
۶- خاصیت آینگی
۷- شیخ عبدالرحمن جامی
۸- این برگهای پیر
۹- پژواک ابتذال
برای تهیه این آثار ارزشمند به آدرس زیر پیام ارسال بفرمایید:
@Bonyadfarhangimayelheravi


با آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت برای حضرت استاد نجیب مایل هروی
@yarekhaksar

زیر سقف آسمان

24 Oct, 05:46


🟡 وبینار رایگان در کانون نگرش نو

⭕️ تحلیل فیلم :
“Kinds Of Kindness“
By:
Yorgos Lanthimos- 2024

💠 مدرسان:
دکتر حسین محمودی «دکترای فلسفه»
دکتر حسن محدثی «دکترای جامعه‌شناسی»
دکتر محمدرضا سرگلزایی «روانپزشک»

💠 یکشنبه ششم آبان‌ماه ۱۴۰۳
27 اکتبر 2024
💠 ساعت 12:00 ظهر تورنتو
💠 ساعت 19:30 شب تهران

🔹
ثبت‌نام از طریق واتساپ:
001 416 879 7357
@kanoonnegareshno
#کانون_نگرش_نو

@DrHosseinMahmoudi
@drsargolzaei
@NewHasanMohaddes

زیر سقف آسمان

23 Oct, 14:00


♦️دین در آگاهی مدرن اثری دیگر از پیتر برگر

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲ آبان ۱۴۰۳

دوست عزیز ام مترجم ارج‌مند از زبان فرانسه آقای امیر رضایی کتاب دیگری از پیتر برگر جامعه‌شناس بزرگ معاصر ترجمه کرده اند. آثار برگر همه‌شان خواندنی و مهم اند و مایه‌ی خوش‌حالی است که اثر دیگری از این جامعه‌شناس دین بزرگ به فارسی ترجمه شده است.

به سهم خود ام از کوشش‌های ارزش‌مند آقای امیر رضایی در ترجمه‌ی آثار مهم به زبان فارسی قدردانی می‌کنم!

#پیتر_برگر
#امیر_رضایی
#جامعه‌شناسی_دین

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

23 Oct, 09:04


♦️نگاهی به آگهی‌‌های تبلیغاتی: موی سپید در ادبیات فارسی

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲ آبان ۱۴۰۳

https://ifilo.net/v/A4BP69q

آگهی‌ها همیشه برای ما حرف‌هایی دارند. آن‌ها از چند جهت کنج‌کاوی‌ی مرا برمی‌انگیزند:

۱. نخست این‌که چه محتوایی در آگهی ارائه شده است (در آگهی‌ی فوق محتوا تبلیغ یک کالای به‌داشتی و زیبایی است برای برطرف کردن موی سفید)،

۲. محتوای مورد نظر چه‌گونه ارائه شده است (این محتوا قابل تجزیه است به قسمت‌های مختلف که هر یک جداگانه قابل بررسی است) و به روی هم یک کلیت را می‌سازند،
۳. مخاطب آگهی کیست (مخاطب این آگهی کسانی هستند که از داشتن موی سفید خشنود نیستند و خواهان برطرف کردن آن هستند. بنابراین، مخاطب این آگهی کودکان و نوجوانان و جوانان نیستند بل‌که عمدتا میان‌سالان مخاطب این آگهی اند)،

۴. چه فنونی در ارایه‌ی محتوا به‌کار بسته شده است (عمدتا فن بیان مستقیم در این آگهی به‌کار گرفته شده است و در آن مثلا طنز یا شیوه‌های دیگر بیان مورد استفاده قرار نگرفته است).

این آگاهی‌ی تبلیغاتی (http://shafaonline.ir/fa/news/328723/) مرا به این فکر انداخت که بشر در قرون گذشته با موی سفید خود چه مواجهه‌ای داشته است. امروزه آدمی به کمک علم بسیاری چیزها و از جمله بدن اش را دست‌کاری می‌کند. قطعا تزئین بدن (body decoration) امر تازه‌ای نیست، اما دست‌کاری‌ی بدن در عصر ما امر متفاوتی است و اغلب گرایش به آن محصول پدیده‌ای اجتماعی است که من آن را صنعت بدن می‌نامم.
https://ifilo.net/v/A4BP69q

به نظر می‌رسد دیدن موی سفید برای آدمی در قرون گذشته عمدتا منتهی به تجربه‌ای وجودی می‌شده است و موی سفید او را به یاد گذر عمر و پیری و مرگ می‌انداخته است.

یک بررسی‌ی ساده نشان می‌دهد که موی سفید در ادبیات فارسی چه‌قدر مورد توجه بوده و شاعران زیادی در باره‌ی آن سخن گفته اند.

به‌عنوان مثال صائب تبریزی در باره‌ی موی سفید چنین گفته است:

"می‌خلد بیشتر از تیر به دل موی سفید
کار شمشیر دو دم می‌کند ابروی سفید


خواب من چون نشود تلخ ز پیری؟ که مرا
می‌گزد بیش‌تر از مار سیه، موی سفید

می‌کند ماه محرم مهِ عیدِ خود را
به خضاب آن که سیه می‌کند ابروی سفید

سر برآرد ز گریبان کفن چون خورشید
به شبستان لحد هر که برد روی سفید

پیر چون زنده‌دل افتد، ز جوان کم‌تر نیست
می‌برد زنگ ز دل صبح به گیسوی سفید

این که از چهره به ظاهر سیهی برد مرا
کاش می‌برد سیاهی ز دلم موی سفید

چون ز جان دست نشوییم؟ که هم‌چون قلاب
دامن مرگ به خود می‌کشد ابروی سفید

خوش‌تر از عنبر خام است بهار عنبر
نیست هرگز به دلِ پیر، گران، موی سفید"


«صائب تبریزی»



در لینک زیر مجموعه‌ای از اشعار شاعران فارسی‌زبان در باره‌ی موی سفید گردآوری شده است که نظر شما را به مطالعه‌ی آن‌ها جلب می‌کنم. موی سفید را می‌توان با همین کالاها رنگین کرد، کاش روی ما در برابر خلق و هستی‌ی بخشنده سپید باشد!

https://setare.com/fa/news/39978/

لینک مقالات‌ مشترک من و خانم دکتر یسری محمودی را در باره‌ی صنعت بدن را هم در زیر برای مطالعه‌ی علاقه‌مندان می‌گذارم. در آینده باز هم در باره‌ی آگهی‌های تبلیغاتی خواهم نوشت.

🔻مقالاتی در باره‌ی صنعت بدن:
https://jwdp.ut.ac.ir/article_64651_bf9385d82350ec1c9bd8a496d70385b2.pdf

https://www.jwss.ir/article_120047_749716ba8d909fa8abe48491d4ed70dd.pdf

#آگهی
#موی_سفید
#ادبیات_فارسی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

23 Oct, 08:28


♻️علت سفیدی مو از زبان دکتر سلامت با این روش شگفت انگیز♻️

دیگه دوره ی رنگ موهای شیمیایی پرعوارض و پر هزینه تموم شده

👈جدیدترین شگرد تقویت ملانین سر به صورت کاملا طبیعی , تخصصی و  تضمینی 👇👇
https://1ta100.ir/qu-ads/2872
https://1ta100.ir/qu-ads/2872

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Oct, 20:37


♦️کتاب "در ستایش چندخداپرستی" اثر موریزیو بتینی

حسین معینی

۲ آبان ۱۴۰۳


کتاب در ستایش چندخداپرستی اثر موریزیو بتینی، با رویکردی فلسفی و اجتماعی به بررسی نقش چندخداپرستی در دنیای قدیم و مقایسه آن با یکتاپرستی در جهان مدرن می‌پردازد. بتینی در این کتاب تأکید می‌کند که سیستم‌های یکتاپرستانه (مانند یهودیت، مسیحیت، و اسلام) مبتنی بر اعتقاد به یکتایی و منحصربه‌فردی خداوند هستند. این سیستم‌ها بر این باورند که یک خدا وجود دارد و هر نوع تصوری از الوهیت دیگر نادرست است. بنابراین، یکتاپرستی به طور ضمنی امکان پذیرش چندین دین و فرهنگ در یک جامعه را دشوار می‌سازد.

بتینی همچنین بر این نکته تأکید می‌کند که در دنیای روم باستان، خدایان مختلف در کنار هم پذیرفته می‌شدند و به عنوان یک سیستم دینی جامع، جایگاه خود را داشتند. در این جهان، تکثرگرایی دینی و ترجمه آیین‌ها امری بدیهی و طبیعی بود و هیچ جنگ دینی به دلایل اختلافات مذهبی صورت نمی‌گرفت.

از نکات مهم کتاب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. تفاوت‌های یکتاپرستی و چندخداپرستی: بتینی توضیح می‌دهد که یکتاپرستی مفهومی مبتنی بر انحصار و برتری یک خداست، در حالی که چندخداپرستی به تعامل و پذیرش خدایان دیگر قائل است.

۲. تساهل و مدارای دینی: در سیستم‌های چندخداپرستی، مانند روم باستان، تساهل و مدارای دینی رواج داشت و هیچ نیازی به حذف خدایان دیگر یا مخالفت با آنان نبود.

۳. نقد انحصارگرایی دینی: بتینی به نقد انحصارگرایی دینی در سیستم‌های یکتاپرستی پرداخته و نشان می‌دهد که چگونه این انحصارگرایی منجر به درگیری‌های دینی و اجتماعی شده است.

۴. کاربردهای چندخداپرستی در جهان امروز: نویسنده استدلال می‌کند که اگر اصول چندخداپرستی در جوامع امروز پذیرفته شود، می‌تواند به حل مشکلات مرتبط با تضادهای دینی کمک کند. این کتاب به طور خاص به بررسی نحوه‌ی ارتباط جوامع با خدایان دیگر و ایجاد تساهل دینی می‌پردازد و پیشنهاد می‌کند که چندخداپرستی می‌تواند راهی برای کاهش درگیری‌های دینی باشد.

در کتاب به کوروش بزرگ نیز اشاره شده است. بتینی کوروش را به عنوان یکی از چهره‌های افسانه‌ای معرفی می‌کند که در کودکی توسط حیوانات محافظت شده است. او در کنار شخصیت‌های افسانه‌ای دیگری چون رومولوس و رموس (توسط گرگ پرورش یافته) و زئوس (توسط یک بز شیردهی شده) قرار داده شده است. این اشاره نشان می‌دهد که در اساطیر باستان، قهرمانانی که در کودکی از سوی طبیعت یا حیوانات محافظت می‌شدند، بعدها به بنیان‌گذاران تمدن‌های جدید تبدیل می‌شدند.

نویسنده اما به طور مستقیم به باورهای دینی کوروش بزرگ اشاره نمی‌شود، با این حال می‌توان نتیجه گرفت که با توجه به فرهنگ چندخدایی ایران باستان، کوروش به احتمال زیاد چندخدایی بوده است. در دوران هخامنشیان، ایرانیان به دین زرتشتی که در اصل چندخدایی محسوب می‌شد، گرایش داشتند و پرستش ایزدان مختلف از جمله اهورامزدا، مهر و آناهیتا در این فرهنگ رایج بود.

کوروش بزرگ نیز به عنوان پادشاهی که در جوامع مختلف از جمله بابلی‌ها و مصریان حکومت می‌کرد، تسامح دینی داشت و به خدایان این جوامع احترام می‌گذاشت. این ویژگی او به‌عنوان یک حاکم مداراگر، در راستای چندخدایی بودنش و پذیرش آیین‌های دینی متنوع قابل تحلیل است.

#چندخداپرستی
#حسین_معینی
#مداراگری_دینی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Oct, 15:53


♦️هم‌وطنی نیاز به کمک فوری دارد
۱ آبان ۱۴۰۳


وقت بخیر ببخشید متصدع اوقات شدم خانم مسن و بیمار، عروق آن گرفتگی دارد و باید تا فردا آنژیو شود و هزینه ان در حدود ۱۰ میلیون می باشد. ایشون بیمه ندارد و تا بالان بیش از ۶ میلیون هزینه وی شده. الان از این ده میلیون پنج میلیون کسر می باشد. این خانم کسی را ندارد و نیازمند شدید می باشد و این عمل باید تا فردا انجام شود و باید ده میلیون تا فردا صبح به بیمارستان پرداخت بشود.
ممنون و متشکرم

🔻شماره‌ی حساب
5057-8519-4002-5239

سیده الها الهامی

تلفن: 09161188409

#خیر
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Oct, 14:21


♦️تنگ‌نایی برای خانم بلوری‌ی گرامی

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱ آبان ۱۴۰۳

سال‌ها است که خانم بلوری را می‌شناسم. زنی است بسیار باشخصیت، فرهیخته، و اخلاق‌مدار. چند هفته پیش در آخرین دیدار این خبر ناگوار را به من دادند.

خانم بلوری دانش‌جوی دکترای جامعه‌شناسی است و در حال نوشتن رساله‌ی دکتری است. امیدوار بودیم در این حکم تجدید نظر صورت گیرد، ولی متاسفانه چنین نشده است! با این اوصاف فکر می‌کنم حالا برای ادامه‌ی کار نگارش رساله، من باید خدمت‌شان برسم.

#پابند
#رویا_بلوری

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Oct, 07:06


♦️در توضیح کتاب در ستایش چتدخداپرستی / نوشته‌ی موریزیو بتینی
۱ آبان ۱۴۰۳

Bettini begins by stating that monotheists believe that there is one god, and that there can only be one god, who is unique, whose qualities cannot be shared with any other being whatsoever, who is not comparable to anything save itself. The monotheistic systems have conflated the concept of divinity with that of uniqueness—not simply primus inter pares (first among equals) but exclusive, such that all other conceptions of the divine are false. So, from the monotheistic worldview, one cannot accept deities together and contemporaneous, integrated within a single religious system, all equally real but nevertheless different beings. And by extension, one cannot truly include multiple religions and cultures and languages in a single society – ‘tolerance’, Bettini argues, is provisional.

Bettini’s position is that in the Roman world gods were integrated rather than excluded and religious pluralism, translation, and syncretism were so normal as to be unquestioned. There were no religious wars, although war was common for other reasons, because the gods of other people were equally true and valid as one’s own. It might be that these gods were not known to you, and so you might need to find how they resembled gods that you knew already and learn the appropriate ceremonies to honor them.


https://readingreligion.org/9780520342248/in-praise-of-polytheism/

#چندخداپرستی
#مداراگری_دینی
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Oct, 06:21


به زودی...


#حرف_نو

زیر سقف آسمان

22 Oct, 05:41


♦️آثاری در باره‌ی نسبت چندخداپرستی و رواداری‌ی دینی

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱ آبان ۱۴۰۳


دی‌روز گفت‌وگویی داشتم با یکی از هم‌کاران عزیز. دیدگاه مرا در باره‌ی این‌که ادیان چندخداپرستانه سبب رواداری‌ی دینی می‌شوند، رد کرد و از من خواست آثاری در این باره معرفی کنم. در این‌جا به‌تدریج چند اثر را معرفی می‌کنم تا ایشان و دیگر مخاطبان ملاحظه کنند.


🔻عنوان کتاب: در ستایش چندخداپرستی

نوشته‌ی موریزیو بتینی


In Praise of Polytheism
By: Maurizio Bettini
Translated by Douglas Grant Heise
164 Pages
Hardcover
ISBN: 9780520342248
Published By: University of California Press
Published: January 2023


#چندخداپرستی
#مداراگری_دینی
#شروین_وکیلی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Oct, 03:14


♦️باید و نبایدهای ازدواج زمان‌مند (در باره‌ی "ازدواج انقطاعی")

غ. عشقی

۱ آبان ۱۴۰۳

با سلام و احترام خدمت دوست عزیز و ارجمندم جناب آقای دکتر محدثی بزرگوار

«باید و نبایدهای ازدواج زمان‌مند»

با توجه به ارائه‌ی نظریه ای در خصوص «ازدواج زمان‌مند؛ یعنی تا زمانی که طرفین برای بودن در رابطه علاقه دارند می‌توانند متعهد باشند»، از سوی جناب‌عالی به‌عنوان راه عقلانی و اخلاقی در جهت برون رفت از عوارض و پیامدهای ازدواج دائم ( که خود حدیث مفصلی است) و .... مدت زمانی مدیدی فکر ام را به خود مشغول کرده بود و به دنبال راه کارهای قانونی و شرعی برای عملی نمودن این نظریه در کشور خودمان بودم تا اینکه گذرم به صورت اتفاقی به یکی از دوستانی که دفترخانه ثبت ازدواج و طلاق داشت، افتاد و مفصل در این زمینه با هم صحبت کردیم و ایشان گفته، زمینه‌ی شرعی و قانونی این نظریه سال‌هاست در کشور فراهم است و دفترچه‌ی ازدواج موقت (انقطاعی) را به من نشان داد که بنده بعد از ۴۸ سال زندگی و ۲۳ سال تجربه‌ی زیسته‌ی متاهلی تازه فهمیدم چنین نوع ازدواجی هم وجود دارد، که اکثر جوانان و مردم از آن آگاه نیستند و برخی از مطالبی که دوست ام در خصوص این نوع ازدواج عنوان نمودند، بسیار شنیدنی و جالب است:

۱. این نوع ازدواج محرمانه بوده نه تنها مورد رصد هیچ کدام از نهادهای نظارتی نیست بلکه قابلیت استعلام هم از سوی این نهادها و جود ندارد.

۲. این نوع ازدوج در صورتی که برابر دفترچه طرفین شرایط اش را داشته باشند زمان مندی اش از یک ساعت می‌تواند باشد تا ۹۹ ساله.

۳. این نوع ازدواج به علت عدم آگاهی و عدم بنیه‌ی مالی افرادی که مستحق آن هستند، ابزاری شده برای سوئ استفاده‌گران در حوزه‌ی مسایل جنسی، ثروتمندان، افراد خیری که به دور از خانه و خانواده می‌خواهند رابطه آزاد جنسی داشته باشند و مهم تر از همه برخی از مسؤولین  دولتی که به دور از خانه و خانواده می‌خواهند رابطه‌ی عاطفی و جنسی دل‌خواه را داشته باشند.

۴. صرف توافق طرفین و داشتن شرایط ازدواج انقطاعی، امکان جاری شدن صیغه از سوی هر کدام از طرفین بدون مراجعه به دفتر ثبت ازدواج قابل انجام است.

۵. یکی از ویژگی‌های این نوع ازدواج، اگر بنا به هر دلیلی یکی از طرفین دوست نداشته باشد با هم دیگر ادامه بدهند، بذل و بخشش مدت زمان باقی مانده به راحتی قابل انجام است و امکان پیگیر قانونی از سوی طرفین وجود ندارد. فقط بعد از پایان رابطه، زوجه ملزم به نگه داشتن عده‌ی تعیین شده (که در صفحه 2 آمده) می‌باشد.

۶. حتی نیاز به شاهد و امضای وی نمی‌باشد.

#غ_عشقی
#ازدواج_زمان‌مند
#ازدواج_انقطاعی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Oct, 03:04


♦️باید و نبایدهای ازدواج زمان‌مند (در باره‌ی "ازدواج انقطاعی")

غ. عشقی

۱ آبان ۱۴۰۳
👇👇👇

#غ_عشقی
#ازدواج_زمان‌مند
#ازدواج_انقطاعی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

22 Oct, 03:04


♦️باید و نبایدهای ازدواج زمان‌مند (در باره‌ی "ازدواج انقطاعی")

غ. عشقی

۱ آبان ۱۴۰۳
👇👇👇

#غ_عشقی
#ازدواج_زمان‌مند
#ازدواج_انقطاعی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

20 Oct, 05:53


♦️ فلسطینی‌ها در آن چهل و هفت ثانیه چه دیدند؛ گزارش یورو نیوز
۲۹ مهر ۱۴۰۳

#اسرائیل
#مقاومت
#فلسطین
#یحیی_سنوار
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

19 Oct, 21:00


📣 #مدرسه_تهران برگزار می‌کند:

📌 «تهی‌دستی» زیر سایه جامعه، اقتصاد و سیاست در ایران امروز

🎙 با حضور:

■ دکتر محمد مالجو
(پژوهشکر اقتصاد سیاسی)
● تهیدستان شهری در آیینه طبقه؟

■ دکتر کیهان صفری
(پژوهشگر اجتماعی و مدرس دانشگاه)
● تهی دست بودن یا تهی دست شدن؟ مکانیسم تولد زیست غیررسمی

📍یکشنبه ۲۹ مهرماه، ساعت ۱۸ تا ۲۰
♦️ حضوری و آنلاین
🔺️ حضور در این نشست رایگان است
🏫 مکان برگزاری: خ انقلاب، خ ۱۶ آذر، خ پورسینا، نبش جلالیه

📮 برای ثبت‌نام به آیدی زیر مراجعه کنید:
🔗 @Pouya_teh_82

زیر سقف آسمان

19 Oct, 17:40


♦️تحلیلی از شرایط دولت از حسین عبده تبریزی: تفاوت سال ۱۳۹۲ و ۱۴۰۳ از نظر وضع اقتصادی
بازنشر: ۲۶ مهر ۱۴۰۳


#اقتصاد
#عبده_تبریزی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

19 Oct, 17:02


♦️سازمان سنجش لطفا پاسخ‌گو باشید!

سلام شبتون بخیر
متاسفانه سازمان سنجش به طور ناگهانی و بدون خبر قبلی امکان ثبت نام در کنکور ارشد و دکتری را برای داوطلبانی که در دوره‌ی روزانه قبول شده‌اند (چه ثبت نام کرده باشند و چه نه) ممنوع کرده و این در حالیه که طبق دفترچه‌ی ثبت نام سال قبل اگر اینکار رو می‌کردند مشکلی وجود نداشت
از شما و استاد محی خواهش می‌کنم صدای ما دانشجویان باشید
تمامی مدارک لازم هم موجوده و اگه نیاز داشتید می‌تونم براتون بفرستم

Mehrad:
خواهش می‌کنم کمکمون کنید

من لینک کارزار‌ها و گروه‌ اعتراضی رو براتون می‌فرستم خواهشا کمکمون کنید

با سپاس

https://www.karzar.net/163258

https://farsnews.ir/user1709101747462322886/1728658781438022153

https://t.me/mahroomiatarshadphd


#سازمان_سنجش

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

19 Oct, 16:33


@seyedjavadmiri

زیر سقف آسمان

19 Oct, 12:15


https://t.me/NewHasanMohaddesi/11350

🔻هر جا قدرت هست مقاومت هم هست
هر جا مقاومت هست مرگ برای زندگی نیز هست و هر جا مرگ برای زندگی است قطعا ماندن در تاریخ نیز هست 🔻
( در تکمیل بحث حسن محدثی گیلوایی )

@smnejatihosseini

مقاومت فلسطین در برابر اسراییل
( با همه فراز و فرودها و کاستی ها و نقایص و خطاهای محاسباتی و عملیات نظامی خطرناک و سیاست های مخاطره آمیز و قصور هایی که رهبران سیاسی نظامی جریان مقاومت فلسطینی طی ۸۰ سال تا کنون داشته اند و فارغ از نتایج و دستاوردهای مخربی که اکنون به واسطه ماشین جنگی فوق پیشرفته اسراییل اشغال گر نصیب ملت مظلوم و بی پناه و بی حامی فلسطین شده است و باریکه غزه را به یک ویران گاه بزرگ و کرانه باختری را به یک زندان بزرگ تر برای میلون ها فلسطینی تبدیل کرده است )

فقط یک جریان سیاسی و یک شکل بندی نظامی گری نیست

بلکه یک سنت تاریخی دینی مردمی است از لزوم مقاومت در برابر اشغال گران اسراییلی .

این سنت بنا به اصل فلسفه تاریخی
و قانون جامعه شناختی :

*هر جا قدرت هست مقاومت هم هست*
و

*هر جا مقاومت هست مرگ برای زندگی هم هست *
و

*هر جا مرگ برای زندگی است قطعا ماندن در تاریخ نیز هست *

هم چنان تا حصول به نتیجه
( استقرار دولت ملت فلسطین در جغرافیای تاریخی فرهنگی سیاسی متعلق به فلسطین )
تداوم خواهد داشت.


Tehran
28 07 1403
@smnejatihosseini

#مقاومت_فلسطین
#مبارزه_با_اسراییل
#فلسفه_تاریخ
#قانون_جامعه_شناختی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی

زیر سقف آسمان

19 Oct, 10:27


♦️همه‌ی مطالب محدثی در باره‌ی فلسطین، اسراییل، و حماس: بعد هفت اکتبر ۲۰۲۳ و بعد کشته شدن السنوار (برای مخاطبان نوک‌دماغی)
۲۶ مهر ۱۴۰۳

https://t.me/NewHasanMohaddesi/9515

https://t.me/NewHasanMohaddesi/9516

https://t.me/NewHasanMohaddesi/9661

https://t.me/NewHasanMohaddesi/11007

https://t.me/NewHasanMohaddesi/10972

https://t.me/NewHasanMohaddesi/11350

#حماس
#مخاطب_نوک‌دماغی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

19 Oct, 04:22


📣 منتشر شد:
جنگ صدساله با فلسطین ؛(تاریخ استعمار شهرک نشینان و مقاومت 1917-2017) نویسنده: رشید خالدي؛
مترجم: اشکان بحرانی

🔸این کتاب با مجوز رسمی از نویسنده منتشر شده و حاوی جدیدترین پس‌گفتار او بر نسخه‌ی ۲۰۲۴ کتاب است.

نوام چامسکی درباره این کتاب می‌گوید
«کاری گیرا و اصیل، نخستین اثری که یک سده جنگ با فلسطینیان را با غوطه‌ور شدن در مبارزه‌شان کندوکاو می‌کند، اثری سرشار از کار علمی قوی، تجربه‌ی شخصی شفاف و درک عمیق دغدغه‌ها و خواسته‌های طرف‌های درگیر در این جدال عمیقاً نابرابر.»

رشید خالدی (زاده ۱۹۴۸) مورخ فلسطینی-آمریکایی و استاد کرسی ادوارد سعید مطالعات مدرن عرب (Modern Arab Studies) در دانشگاه کلمبیا است. او از سال 2002 تا 2020 ویراستار مجله مطالعات فلسطین بود

زیر سقف آسمان

18 Oct, 13:54


حقّ مقاومت و مبارزه

تا روزی که حاکمیّتِ اسرائیل، در چارچوب فاشیسم صهیونی، استعمار و اشغال را بازسازی و نوسازی می‌کند، حقّ تعیین سرنوشت برای اعراب فلسطینی را سرکوب و منکوب می‌کند، تا روزی که دولت اسرائیل مسلّح به سرکوب و آپارتاید نژادی و قومی است، تا روزی که ارتش اسرائیل خوی تجاوزکارانه دارد، تا روزی که شهرک‌های اسرائیلی قلمروی نامشروع خود را بسط می‌دهند، ملّت فلسطین - چونان ملّت مستعمره - از حقّ مبارزه علیه حاکمیّتِ اسرائیل - چونان قدرت استعمارگر - برخوردار است. بابِ مقاومت و مبارزه، چه مسالمت‌آمیز و چه قهرآمیز، برای فلسطینی‌ها باز است. این حقّ برای ملّت فلسطین که بیش از هفتاد سال استعمار و اشغال شده اند، باید محفوظ باشد. لیبرال‌دموکراسی‌های امروز اگر به واقع به اصول لیبرال‌دموکراسی پای‌بندی داشتند، حقّ مبارزه ولو قهرآمیز را به ملّت فلسطین در برابر اسرائیل می‌دادند. این یک اصل طبیعی است که ستمدیده حقّ دارد علیه ستمگر بشورد. امّا حقّ مقاومت و مبارزه حتّی در برابر ستمگرترین قدرت‌ها، بی‌لگام و بی‌حساب نیست، کور و کژ نیست.

در واقع، مقاومت و مبارزه غایت نیست. مقاومت و مبارزه به جهتی و برای چیزی است. غایتِ مقاومت و مبارزه، باید «عدالت» باشد؛ یعنی برای بازگرفتنِ حقّ، حقّی که ستانده شده است. این آن امر «رهایی‌بخش» است. در حقیقت، راهبردِ هر مقاومت و مبارزه‌ی رهایی‌بخش، عدالت است نه انتقام، نه شهادت، نه سود. غایتِ عدالت، ضامنِ صلح پایدار و باثبات است. پس آنچه به‌واقع حقِّ برحقّ است نه حقِّ ناحقّ، مقاومت و مبارزه‌ی رهایی‌بخش و عدالت‌باور است. و مقاومت و مبارزه‌ی رهایی‌بخش، عاقبت‌اندیش است امّا عاقبت را نه در نفع و سود بیش‌تر، سهم و بهره‌ی افزون‌تر، که در عدالت تعریف می‌کند. مبارزه‌ی عادلانه، قید و حدّ و شرط خودش را دارد و می‌بایست با احتیاط و محاسبه باشد. حتّی اگر لزوماً نتیجه‌بخش نباشد، امّا می‌بایست عاقبت را در نظر بگیرد.

درس این جنگ برای فلسطین، نه دست‌شستن از مقاومت و مبارزه که گشودنِ بابِ مقاومت و مبارزه‌ی رهایی‌بخش است که نویدِ عدالت را برای فلسطین و فلسطینی‌ها می‌دهد. مبارزه‌ی سنجیده و هوشمندانه برای تقرّب به عدالت و حقّ، نه مبارزه‌ی ناسنجیده و احمقانه برای هیاهو و سروصدا. فلسطین دیگر تابِ مبارزه‌ی کور و کژ از نوع طوفان‌الاقصی را ندارد. این برعهده‌ی رهبران است که آتش را به سویی که باید، هدایت کنند. جوانان حقّ دارند برای انتقام مبارزه کنند، امّا رهبران باید عدالت را تجویز کنند.

@shahrvand_sabz

زیر سقف آسمان

18 Oct, 11:48


♦️نشانه‌شناسی‌ی یک مرگ: انتخاب تخریب‌گرانه و شکوه مقاومت

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ مهر ۱۴۰۳


بارها و بارها این تصاویر را دیدم و نتوانستم از نوشتن در باره‌ی آن خودداری کنم. این تصاویر ۴۷ ثانیه‌ای برای من یک دنیا سخن داشت؛ آن‌قدر که حیف ام آمد آن‌چه دیدم را ننویسم.

آن‌چه من دیدم چه بود؟ انتخاب تخریب‌گرانه و نازاینده و شکوه مقاومت. تصاویر از نمای بیرون یک ساختمان نیمه ویرانه آغاز می‌شوند که هنوز بر پا ایستاده است؛ نمایی آکنده از تخریب شهر غزه. نخست شاخه‌های یک درخت پیدا است که حسی از زنده‌گی و تداوم جهان را بیان می‌کند، اما در پس تصویر شاخه‌های درخت، خرابی به‌قوت خودنمایی می‌کند: زنده‌گی‌های از دست رفته‌ی مردم غزه (هزاران کشته از بمباران‌های اسرائیل و میلیون‌ها آواره‌ی فلسطینی).

این انتخاب ویران‌کننده‌ی حماس بود برای حمله به اسراییل در ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ که اسرائیل از آن بهره برد تا بتواند موقتا در خاورمیانه و در سرکوب نیروهای مخالف خود یکه‌تازی کند. این انتخاب ویران‌گر آقای فرمانده یحیی سنوار هم بود.

همه‌ی ما بالاخره می‌میریم، اما چه به‌تر که انتخاب‌هایی سازنده و زنده‌گی‌بخش بکنیم؛ انتخاب‌هایی مبتنی بر مقتضیات و امکانات‌مان و انتخاب‌هایی معطوف به زنده‌گی‌بخشی و زاینده‌گی. همه‌ی ما می‌رویم. هیچ معلوم نیست که بعد از ما جهان حتا بگوید به ناکجایم. اما وقتی این‌جا و زنده هستیم، خوب است طرف زنده‌گی و زاینده‌گی و آفرینش‌گری را بگیریم. جهان را برای زنده‌گان زیباتر و خواستنی‌تر بکنیم و برای مردمان دست خیری ولو کوچک باشیم.

اما تصویر ادامه دارد. در ساختمان نیمه‌خرابه که از خشونتی بی‌حد ویران شده و زنده‌گی در آن از بین رفته، پیش می‌رود و گرد و خاکی برمی‌خیزد و تصویر باز هم جلوتر می‌رود و در انتهای چپ تصویر بر روی مردی متمرکز می‌شود که با دستی مجروح و بریده و خونین و صورتی پوشیده و پیکری خمیده از منتهای درد، تکیه داده است. به‌نظر می‌رسد مرد مستاصل و عاجز و منتظر مرگ است. تصویر نزدیک‌تر می‌رود و پیکر دردمند و خمیده‌ی مرد، با دست چپ اش چوبی را به حرکت در می‌آورد و به سوی دوربین پرت می‌کند و مقاومتی عاجزانه اما مصمم را در لحظه‌ی مرگ نمایان می‌سازد. این‌جا است که بیننده غافل‌گیر می‌شود: در یک لحظه، عجز و شکوه مقاومت درهم می‌آمیزند. این خود فلسطین است؛ این‌جا و اکنون. مقاومت در عین عجز در لحظه‌ی پایانی در جهانی نابرابر و ضد انسانی. مرگی بشکوه، مقاومتی در هم‌شکسته و عاجزانه.

من نمی‌توانم به شکوه این مقاومت احترام نگذارم. فرمانده در وسط صحنه کشته شده است. اما از سوی دیگر، هرگز با انتخاب‌های ویران‌گر و مخرب هم‌دل و هم‌سو نیستم و مسوولیت انتخاب سازنده و زاینده را هرگز فراموش نمی‌کنم.



#اسرائیل
#مقاومت
#فلسطین
#یحیی_سنوار
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

18 Oct, 11:20


♦️نشانه‌شناسی‌ی یک مرگ: انتخاب تخریب‌گرانه و شکوه مقاومت

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ مهر ۱۴۰۴

#اسرائیل
#فلسطین
#مقاومت
#یحیی_سنوار
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

18 Oct, 09:25


♦️نکات مهم آقای رضا زمان عزیز از قول جان رالز: در باره‌ی برابری‌ی عادلانه و برابری‌ی ناعادلانه و نابرابری‌ی عادلانه و نابرابری‌ی ناعادلانه

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۷ مهر ۱۴۰۳

آقای رضا زمان عزیز با نوشته‌ی من در باره‌ی واسازی‌ی دوگانه‌ی برابری/ نابرابری مواجهه‌ای ارتقابخش کرد. واجب شد رالز بخوانم. بسیار سپاس‌گزار ام از ایشان!

#برابری
#واسازی
#نابرابری
#جان_رالز
#رضا_زمان
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Oct, 20:23


♦️منطق تحمیل‌شونده‌ی دوگانه‌ها: لزوم واسازی‌ی دوگانه‌ها (مورد برابری/نابرابری)

حسن محدثی‌

۲۵ مهر ۱۴۰۳

🔻پرسش آقای مهندس عزیز از ارومیه:

قبلا هم در نقد کمونیسم، برابری را به‌عنوان ایراد کمونیسم مطرح کردید (نقل به مضمون، نه دقیق)، خب اگر  هم «برابری» را نقد می‌کنید و هم «نابرابری» را، اون‌وقت در عمل چه‌طوری بشود؟ یا طرح سوم لازم است یا ترکیبی از برابری و نابرابری. این دوگانه (برابری/نابرابری) رو چه‌طوری حل خواهید کرد؟ کمک می‌کند بفهمم روش حل دیگر دوگانه‌ها چه‌طور خواهد بود مثلا (فردگرایی/جمع‌گرایی) یا دیگر اختلاف‌های بین دو طرف (چپ/راست). یعنی شما از طریق نقد هر دو طرف کمونیسم و لیبرالیسم، به مطلبی دست می‌یابید که در عمل اجرا شود، به‌طوری که یا میانه‌ی این دوست یا ترکیب است یا طرح سومی است.


🔻پاسخ محدثی:
درود بر شما و سوال بسیار ارزش‌مندتان!

خیلی وقت‌ها دوگانه‌ها و دوگانه‌سازی‌ها منطق خود را به ما تحمیل می‌کنند و ما نباید تسلیم منطق آن‌ها بشویم و باید دوگانه‌ها را واسازی کنیم. مثلا الان یک دوگانه می‌گوید بین این دو انتخاب کنید: اسراییل/ دشمنان اسراییل. اگر حق با این است پس حق با آن نیست و بالعکس.

چرا باید تن به چنین منطقی بدهیم؟ چرا یک لحظه شک نکنیم و از خود نپرسیم که شاید حق با هیچ‌یک نباشد؟

بنابراین، خیلی از دوگانه‌ها باید واسازی شوند. مثلا در مورد دوگانه‌ی نابرابری و برابری ما چه موضعی باید اتخاذ کنیم؟ اگر نابرابری مشکل دارد، پس باید بچسبیم به آرمان برابری؟ از نظر من این آرمان چپ هم مشکل دارد. حالا باید چه‌کار کنیم؟

پاسخ من این است که از منطق این دوگانه و دوگانه‌سازی فراتر برویم و دوگانه را واسازی بکنیم. چه‌گونه؟

وقتی داشتم نظریه‌ی اجتماعی خود ام را تدوین می‌کردم، رسیدم به اقتصاد و مساله‌ی نابرابری و نحوه‌ی تنظیم آن. پرسش اساسی این بود که در این مورد چه موضعی باید اتخاذ کنیم؟ آیا باید دنبال آرمان برابری برویم؟ آیا نابرابری مطلقا نامطلوب است؟

من همیشه طرف‌دار برابری بودم و به این آرمان سوسیالیسم باورمند بودم و برابری برای من بسیار محترم بود. ایده‌ئولوژی پاسخ‌هایش آماده است. اما با این پرسش‌ها دریافتم که نابرابری انواع و اقسام دارد و برخی از انواع آن مطلوب اند. پس برابری به‌طور مطلق مطلوب نیست و نابرابری به‌طور مطلق نامطلوب نیست. این‌جا بود که مهم‌ترین آرمان چپ (مارکسیسم، سوسیالیسم، کمونیسم) در ذهن من فرو ریخت.

از این رو، دریافتم که باید انواع نابرابری را مورد توجه قرار دهم و آن‌گاه بپرسم: کدام‌یک از این نابرابری‌ها مطلوب و کدام‌یک نامطلوب است؟ دریافتم که من طرف‌دار برابری‌ در تأمین زنده‌گی و فرصت‌ها و در برابر قانون و در درون ساختارها هستم و طرف‌دار برابری‌ی کامل نیستم. به نظر من فکر برابری‌ی کامل آدم‌ها خیلی اشتباه بزرگ و حتا خطرناکی است.

به نظر من نابرابری‌ در امور اکتسابی مطلوب است و برخی از برابری‌ها فقط قابل دفاع اند.

نابرابری بیش‌تر امری واقعی است که در تاریخ بشر همیشه به‌نحوی وجود داشته است. امّا برخلاف نابرابری، برابری بیش‌تر امری هنجارین و طرح‌مندانه است که برخی نظام‌های اعتقادی نظیر ایده‌ئولوژی‌ی سوسیالیسم آن را مطرح می‌کنند و خواهان تحقق آن هستند.

به یک معنا دو نوع نابرابری داریم:

۱. نابرابری‌ی طبیعی
(در واقع تفاوت‌های نابرابری‌آفرین) که خود به دو نوع تقسیم می‌شوند: نابرابری‌ی گریزناپذیر، مثل قد بلند برای بسکتبال و والیبال و زیبایی و غیره که برای برخی فرصت درست می‌کنند و برای برخی فرصت‌سوز اند و نابرابری‌های گریزپذیر مثل ملیت و جنسیت و قومیت و رنگ پوست و غیره که با برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری‌های مدرن گریزپذیر اند.

۲. نابرابری‌‌های اجتماعی
که به سه نوع تقسیم می‌شود:

الف) غیر اکتسابی‌ که ناموجّه است؛ مثل امتیازهای نابه‌جایی که به فرزندان اعیان و اشراف و مقامات و غیره داده می‌شود.

ب) اکتسابی که از نظر من موجه اند؛ مثل نابرابری‌های ناشی از تلاش بیش‌تر در حالت برابر یا نسبتاً برابر. من به این نوع نابرابری، نابرابری مشروع می‌گویم.

ج) نابرابری‌های ساختاری که گاه ظاهراً اکتسابی اند اما در واقع ریشه در ساختارهای اجتماعی‌ی موجود دارند و لازم است این ساختارهای معیوب نابرابری‌ساز اصلاح شوند.

مطابق این دیدگاه پنج نوع نابرابری داریم که دو تای آن‌ها مشروع و سه موردشان نامشروع اند.

حالا ببینید چه‌قدر مساله و نگاه ما عوض می‌شود و چه‌طور به بینش و نگاه و سپس به نظریه‌ی جدیدی می‌رسیم و چه‌طور می‌توانیم از ره‌گذر نظریه‌ی اجتماعی از تعصبات و مطلق‌سازی‌های ایده‌ئولوژی‌ها فراتر برویم و درک درست‌تر و دقیق‌تر و پیچیده‌تری از امور پیدا کنیم و طراحی‌های مفیدتری برای جهان اجتماعی انجام دهیم.

#واسازی
#دوگانه‌سازی
#آرمان_برابری
#نابرابری_مطلوب
#منطق_دوگانه‌سازانه
#خطر_بالقوه‌ی_دوگانه‌ها
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Oct, 19:40


♦️منطق تحمیل‌شونده‌ی دوگانه‌ها: لزوم واسازی‌ی دوگانه‌ها

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ مهر ۱۴۰۳

👇👇👇
#دوگانه‌ها
#واسازی
#دوگانه‌سازی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Oct, 13:01


♦️اتهام چپ به ناقد تمام ایده‌ئولوژی‌ها: اندر دریافت جمیع اتهامات

✍️حسن محدثی‌

۲۵ مهر ۱۴۰۳

سلطنت‌طلبان چپ ام می‌خوانند و چپ‌ها هم به من فحش می‌دهند. همین چند وقت پیش بود که جلسه‌ی نقد کتاب "گذشته‌ی یک توهم" را به هم زدند و نگذاشتند سخن بگویم و برخی از سخن‌رانان را هم کتک زدند.

من کلا با همه‌ی ایده‌ئولوژی‌ها مشکل دارم: ناسیونالیسم، اسلامیسم، کمونیسم و مارکسیسم و سوسیالیسم (سه ورژن از چپ)، لیبرالیسم، نئولیبرالیسم، و غیره. من به جای ایده‌یولوژی‌ی سیاسی، نظریه‌ی اجتماعی می‌نشانم تا از آفات هر گونه ایده‌ئولوژی در امان بمانم.

ملی‌گرایی آرمان عظمت‌خواهی را مطرح می‌کند تا راه سرکوب بخشی از مردم را فراهم کند. اسلامیسم آرمان فلاح و کمال مردم را مطرح می‌کند تا جامعه را به‌نحو دینی یک‌سان‌سازی کند و تکثر را از بین ببرد، و کمونیسم و مارکسیسم و سوسیالیسم آرمان برابری و نجات خلق را مطرح می‌کنند، تا آزادی را محو کنند و استعداد و انگیزه‌های تلاش را قربانی کنند.

من چپ و راست و وسط و شمال و جنوب را طرد می‌کنم، تا به جای همه‌ی آن‌ها نظریه‌ای اجتماعی برای ایران جای‌گزین کنم.

#ایده‌ئولوژی
#نظریه‌ی_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

16 Oct, 10:54


🔸🔸🔸معرفی‌ی کتاب🔸🔸🔸


♦️معرفی‌ی کتاب "حاشیه‌نشین‌های تبریز: روایتی مردم‌شناختی از یک محله"

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۵ مهر ۱۴۰۳

کتاب ارزش‌مند دوست عزیز و محقق ام آقای دکتر اصغر ایزدی‌ی جیران به دست ام رسید؛ هدیه‌ای ارزش‌مند از یک محقق پرتلاش و ارج‌مند.

به زودی مطالعه اش خواهم کرد و بهره خواهم برد. کارهای محققانه‌ی دانش‌پژوهان ایرانی امیدوارمان می‌کند به آینده‌ی علوم اجتماعی در ایران و این‌که علوم اجتماعی با این نوع از آثار، رفته‌رفته از مرحله‌ی تقلید و دگرسالاری خارج می‌شود.

فعلا بیش از این نمی‌توانم در باره‌ی این کتاب بنویسم و باید نخست آن را بخوانم. بعد از خواندن اگر نکاتی داشتم، تقدیم خواهم کرد.

برای دکتر ایزدی‌ی جیران عزیز آرزوی توفیق روزافزون دارم و از ایشان بابت این هدیه‌ی ارزش‌مند بسیار تشکر می‌کنم!

این کتاب در ماه مهر، ماه بسیار دوست‌داشتنی‌ی سال مزین به دست‌خط دکتر ایزدی‌ی عزیز، از تبریز به تهران سفر کرده است. چه هدیه‌ی مطلوبی!

#مردم‌شناسی
#اصغر_ایزدی_جیران
@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

15 Oct, 19:44


♦️بلوغ مدنی و اجتماعی وارداتی نیست: غفلت از پی‌آمدهای ناخواسته و سخنانی حاکی از استیصال

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۴ مهر ۱۴۰۳

دردها و رنج‌ها و مصیبت‌های انباشته شده‌ی مردم‌مان را درک می‌کنم و به سهم خود ام همیشه در آن‌ها شریک و سهیم بوده ام. تقریبا به‌طور مرتب پیام‌هایی حاکی از دردها و رنج‌های مردم و جوانان را دریافت می‌کنم. اما سخنانی از نوع سخنان آقای مهدی‌ی نصیری را که نگاه به هجوم بیگانه‌گان دارد، بسیار خطرناک می‌دانم.

اولا این اندیشه که یک نیروی خارجی بیاید و کشور را نجات ببخشد، اندیشه‌ای از روی استیصال است و نشان می‌دهد که کسانی چنان به مرحله‌ی استیصال رسیده اند که انتظار دارند نجات‌بخشی مهاجم بیاید و نجات‌شان دهد. تاریخ مردمان فلات ایران را پیش از این در مقاله‌ی ایران، سرزمین فاجعه و جست‌وجوی نجات توضیح داده ام. مردمان فلات ایران همیشه در درون فاجعه زیسته اند و انتظار نجات‌بخشی آسمانی را داشته اند: منجی‌گرایی.
https://t.me/NewHasanMohaddesi/8120

اما حالا کسانی در انتظار نجات‌بخشی زمینی اند که از کشوری دیگر بیاید؛ آن‌هم اسرائیل که جزو قانون‌شکن‌ترین حکومت‌ها است.

ثانیا چنین نگاهی و چنین تفکری مظهری است از فرهنگ بی‌مسوولیتی‌ و ناتوانی و کنش‌پذیری‌ی تاریخی‌ی مردمانی که به بلوغ اجتماعی و مدنی نایل نشده اند و منتظر اند نجات‌بخشی خارجی مداخله کند و آزادی و رفاه و امنیت بیاورد. زهی خیال باطل! پس رشد و بلوغ اجتماعی‌ و مدنی‌ی ما چه می‌شود؟ مسوولیت اجتماعی‌ و تاریخی‌ی ما چه می‌شود؟ کنش‌گری‌ی ما چه می‌شود؟

ثالثا و مهم‌تر از همه، آیا به نتایج ناخواسته‌ی حمله‌ی نیروهای بیگانه اندیشیده اید؟ چه تضمینی هست که کشور ما بیش از این آسیب نبیند و تخریب نشود؟ چه تضمینی برای آینده‌ی به‌تر هست؟ آیا به شما چک سفید تحویل می‌دهند؟



🔻پس‌نوشت یک: ایراد من به سخنان آقای نصیری این است که همین‌که ایشان از این صحبت کردند که اپوزیسیون ایرانی از اسرائیل بخواهد که اگر قرار است ایران را بزند، این جوری یا آن‌جوری بزند، غیر قابل قبول است. از نظر من هر نوع حمله به ایران از سوی یک کشور خارجی به خاطر مردم و کشورمان باید محکوم شود. هر شکلی از به‌رسمیت شناختن تهاجم اسرائیل و امثال او به کشور غیر قابل قبول است.

🔻پس‌نوشت دو: نفس گفت‌وگو با اسرائیل برای تهاجم چنین و چنان محکوم است. این باب نباید گشوده شود. متر و معیار من هم اصل هم‌کاری نکردن با دشمنان بالفعل کشور است.

#فاجعه
#اسرائیل
#استیصال
#بلوغ_مدنی
#مهدی_نصیری
#بلوغ_اجتماعی
#نتایج_ناخواسته
#جست‌وجوی_نجات
#مسوولیت_اجتماعی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

15 Oct, 19:30


♦️بلوغ مدنی و اجتماعی وارداتی نیست: غفلت از پی‌آمدهای ناخواسته و سخنانی حاکی از استیصال

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۴ مهر ۱۴۰۳
👇👇👇

#فاجعه
#استیصال
#بلوغ_مدنی
#مهدی_نصیری
#بلوغ_اجتماعی
#نتایج_ناخواسته
#جست‌وجوی_نجات
#مسوولیت_اجتماعی

@NewHasanMohaddesi

زیر سقف آسمان

15 Oct, 16:57


📝 «جانِ شهر» - گفتارهایی در جامعه شناسی شهری
👤 دکتر فردین علیخواه
       جامعه شناس



توضیحات کامل:
برای مشاهده کلیک کنید

🔗 ثبت‌نام:

۱. از طریق سایت: برای ثبت نام از طریق سایت کلیک کنید
۲. از طریق تلگرام: @toAkademi

برگزار کننده:
🏛  موسسه‌ی فرهنگی و هنری نیک اندیشان زمان
🏛  موسسه‌ی فرهنگی و هنری زیر سقف آسمان مهر

نحوه‌ی برگزاری:
🔹 حضوری / آنلاین
🔹 ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
🔹 ظرفیت آنلاین: ۳۰ نفر

🔘 مبلغ کلاس حضوری و آنلاین: ۶۵۰,۰۰۰ تومان
✔️امکان پرداخت در ۲ مرحله

🔹 تعداد جلسات: ۶ جلسه ۲ ساعته
🔹 تاریخ شروع: ۲۶ مهر ۱۴۰۳
🔹 روز برگزاری: پنج‌شنبه‌ها
🔹 ساعت: ۱۴ تا ۱۶

🔹 کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
🔹 آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش خیابان یارمحمدی، پلاک ۶۸، طبقه ۴، واحد ۱۷


📌 پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
📞 تلفن: 09391796923
💬 تلگرام: @toAkademi

📱 شبکه‌های اجتماعی آکادمی:
🔹 تلگرام: t.me/toAkademi_channel
🔹 یوتیوب: youtube.com/toAkademi
🔹 اینستاگرام: instagram.com/toAkademi

#جان_شهر  #فردین_علیخواه  #جامعه_شناسی_شهری  #شهر #معماری #دیزاین #کافه #پارک #پاساژ #خیابان #زندگی_شهری

.

زیر سقف آسمان

15 Oct, 08:37


♦️موضوعات منقضی شده و پدیده‌های اجتماعی‌ی منقضی شده

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۴ مهر ۱۴۰۳

از یکی از دانش‌گاه‌های بزرگ و معتبر کشور دعوت کردند برای سخن‌رانی در باره‌ی حجاب و طرح دیدگاه‌هایم در باره‌ی آن. گفتم این موضوع دیگر منقضی شده است: جامعه از آن عبور کرده و دولت‌مردان هم به سخنان امثال ما کاری ندارند. من دیدگاه ام را در سال ۱۳۸۴ و بعد از آن و قبل از آن بارها در این باره نوشته ام و کتاب تخریب قلمروی دینی هم در سال ۱۳۹۹ و البته با تاخیر زیاد منتشر شده و اکنون نیز چاپ دوم اش در حال آماده‌سازی برای انتشار است. پس چه لزومی دارد دو باره در باره‌ی چیزی صحبت کنیم که منقضی شده است؟ لاجرم موضوعات دیگری به دعوت‌کننده‌ی عزیز پیش‌نهاد کردم.

جهان اجتماعی مثل جهان طبیعی نیست. جهان اجتماعی دچار دگرگونی‌های اساسی می‌شود. پدیده‌های اجتماعی عمر دارند و ابدی نیستند. بعد مدتی ممکن است برای همیشه از بین بروند و دو باره ظاهر نشوند. ساختمان زمین یا ساختمان چشم یا ساختمان درخت به‌نحو ساختاری و بنیادی دگرگون نمی‌شوند، اما جهان اجتماعی در طی‌ی زمان به‌نحو بنیادی دگرگون می‌شود. برخی پدیده‌های اجتماعی منقضی می‌شوند و برای همیشه از بین می‌روند.

#جهان_اجتماعی
#پدیده‌های_منقضی‌شده
#تخریب_قلمروی_دینی

@NewHasanMohaddesi