کانال علمی مطالعات زنان @womenstudiesisaorg Channel on Telegram

کانال علمی مطالعات زنان

@womenstudiesisaorg


کانال رسمی گروه علمی مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی
ایران


https://instagram.com/women.studies?igshid=1xtlrr9thmhmh

کانال علمی مطالعات زنان (Persian)

با خوشحالی ما راه اندازی کانال علمی مطالعات زنان را به شما معرفی می‌کنیم. این کانال زیبا و الهام بخش توسط گروه علمی مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی ایران اداره می‌شود. در اینجا شما می‌توانید اطلاعات جذاب و آموزنده‌ای در زمینه مطالعات زنان و جندریته بیابید. اگر به علم و تحقیقات در این زمینه علاقه‌مندید، حتما به این کانال ملحق شوید. در کانال علمی مطالعات زنان، با اخبار، مقالات، ویدیوها و بسیاری از موارد دیگر در ارتباط با مطالعات زنان آشنا خواهید شد. برای کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با متخصصین این حوزه، به صفحه اینستاگرام ما نیز سر بزنید. با این کانال، دنیای جذاب مطالعات زنان را کشف کنید و به جامعه ما بپیوندید. پیوند به اینستاگرام ما: https://instagram.com/women.studies?igshid=1xtlrr9thmhmh

کانال علمی مطالعات زنان

27 Jan, 17:20


♦️‍ کودک‌همسری، تغییر عرف یا قانون؟
فاطمه موسوی ویایه- عضو گروه مطالعات زنان- بهمن ۱۴۰۳

● بنا بر تعریف کنوانسیون حقوق کودک، منظور از ازدواج کودکان، ازدواج افراد زیر هجده سال است. اما در قوانین ایران، کودک به فرد نابالغ گفته می‌شود و سن قانونی ازدواج دختران سیزده سال است، ازدواج در سن پایین‌تر نیز با حکم دادگاه ممکن است. کودک‌همسری یکی از زمینه‌های اصلی قربانی شدن زنان در خشونت خانگی است.

● در خبرها آمده که خانم بهروزآذر، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده، حین بازدید از مرکز پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی خوزستان درباره کودک‌همسری گفته است: «متاسفانه این پدیده در چند استان کشور به دلیل وجود خرده‌فرهنگ‌هایی مشاهده می‌شود. حل این مسئله از تهران امکان‌پذیر نیست، بلکه باید با کمک فعالان اجتماعی بومی هر منطقه و از طریق گفت‌وگو، آگاه‌سازی و تعامل فرهنگی انجام شود.» سخن ایشان درست است که به فرهنگ‌سازی از طریق فعالان اجتماعی و نهادهای مدنی نیاز است، اما متاسفانه این سخن درست، پوچ و بی‌ارزش است.

● در سیاستگذاری اجتماعی به سه شیوه می‌توان یک رفتار اجتماعی را تغییر داد: تصویب قوانین بازدارنده، بازاریابی اجتماعی و آموزش (مدرسه، رسانه و سمن‌ها). بازاریابی اجتماعی در ایران وجود ندارد. دولت خود بزرگ‌ترین مانع آموزش و فرهنگ‌سازی در کاهش کودک‌همسری است. از یک‌سو فعالان حقوق زنان که مخالفان کودک‌همسری هستند را سرکوب می‌کند و با بدبینی و امنیتی دانستن فعالیت نهادهای مدنی و سمن‌ها در مناطق قومی، امکان تاثیرگذاری آنها را به صفر رسانده. در مدرسه و رسانه نیز به طور ضمنی ازدواج نوجوانان تشویق می‌شود شاهدش اینکه گاه‌به‌گاه از متن کتاب‌های درسی و بیانات مدیران آموزش و پرورش تا برنامه تلویزیونی با حضور روحانیون تشویق نوجوانان به ازدواج بیرون می‌زند.

● اما مهم‌تر از همه این‌که سن قانونی ازدواج در ایران یکی از پایین‌ترین سن‌های ازدواج در جهان (سیزده سالگی برای دختران) است و در موارد سن پایین‌تر هم قوانین کیفری در مورد مجازات پدر اجرا نمی‌شود. حاکمیت حاضر به بالاتر بردن سن قانونی ازدواج و تصویب قوانین بازدارنده در این مورد نیست و تلاش‌های نمایندگان زن مجلس در دوره قبلی به جایی نرسید. تغییر قوانین به فرهنگ‌سازی و تغییر عرف حواله می‌شود، سوال اینجاست دقیقا کجا و در حصول به چه دستآوردی دولت خواهد گفت فرهنگ‌سازی کافی است و حالا نوبت تغییر قانون است؟

● در موج چهارم پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان (۱۴۰۲) از حدود شانزده هزار پاسخگو پرسيده شد «به نظر شما مناسبترین سن ازدواج برای دختران چه سنی است؟»؛ نتایج بدین شکل بود که ۴۵.۵ درصد پاسخگویان معتقد بودند که سن ۲۱ تا ۲۵ سال سن مناسب ازدواج برای دختر محسوب می‌شود. ۳۹ درصد پاسخگویان نیز معتقد بودند که سن ۱۶ تا ۲۰ سال مناسب است. تنها ۳.۲ درصد سن ۹ تا ۱۵ سال را مناسب می‌دانستند (نمودار درصدهای پاسخگویان در تصویر پیوست آمده).

● البته افراد بی‌سواد، بالای پنجاه سال و روستانشین بیشتر با ازدواج دختران زیر پانزده‌سال موافقند. اما این موافقت در بین ویژگی‌های جمعیتی، زیر ده درصد باقی می‌ماند. در بین استان‌های کشور حتی در سیستان و بلوچستان موافقان کودک‌همسری به ۹ درصد نمی‌رسند (این میزان در خوزستان ۴.۲ درصد است).

● دقیقا قانون‌گذاران منتظر چه مقدار آگاهی و فرهنگ‌سازی هستند که سن‌ قانونی ازدواج دختران را به شانزده سال برسانند؟ چگونه می‌توان برای پدران بی‌سواد روستایی استدلال آورد که ازدواج دخترکان سیزده ساله نادرست است وقتی علمای حوزه علمیه، قضات و کارکنان دولت، ازدواج دختران بالای نه‌ سال را بی‌اشکال می‌دانند و به راحتی جواز آن را صادر می‌کنند؟ چگونه فرد زیر هجده سال امکان افتتاح حساب بانکی و معاملات مالی ندارد ولی می‌تواند به راحتی وام ازدواج بگیرد؟


افزایش سن قانونی ازدواج و جرم‌انگاری تخلف از آن (ابطال ازدواج و مجازات شوهر) همچنان مهمترین و موثرترین اقدام است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

23 Jan, 15:47


📕 معرفی کتاب «زنان نامرئی»، کریادو-پرز،
از دکتر شهلا اعزازی- مدیر گروه مطالعات زنان، بهمن ۱۴۰۳

▪️تاریخ ثبت‌شده بشری دارای یک شکاف اطلاعاتی عمیق است، از زندگی مردان برای بازنمایی تمامی انسان‌ها استفاده شده و در مورد زندگی زنان، چیزی جز سکوت وجود ندارد. مشخصه «حضور غایب زنانه» شکاف جنسیتی داده‌هاست که بر زندگی روزانه زنان تاثیر دارد. نمونه‌های شکاف جنسیتی می‌تواند ناچیز باشد، اما نمایشگر این امر است که مسائل مربوط به زندگی روزمره، براساس الگوی بدن مردان ساخته شده حتی اگر زنان، مصرف‌کننده وسیله‌ای باشند؛ مثال مشخص آن ارتفاع طبقات بالای کابینت‌های آشپزخانه برمبنای قد هنجارین مردان است.

▪️شکاف جنسیتی، محصول شیوه اندیشیدنی است که هزاران سال وجود داشته: مردان بدیهی به حساب می‌آیند و زنان اصلا به حساب نمی‌آیند. دغدغه‌های زنان بسیار متنوع هستند اما سه مضمون دائما تکرار می‌شود؛ بدن زنانه، مسئولیت مراقبتی بی‌مزد زنان و خشونت جنس مذکر علیه زنان.

▪️به صورت معمول، زنان نسبت به مردان جثه‌ای کوچک‌تر، وزن کم‌تر و پوست نازک‌تری دارند، هم‌چنین از لحاظ بیولوژی با مردان تفاوت دارند. وظیفه مراقبتی و نگهداری از کودکان و سالمندان و کارهای بدون دستمزد خانگی بر دوش آنان است. آن‌چه در جوامع امروزی براساس تفکرات مرد اصل و زن فرع اتفاق می‌افتد، بی‌توجهی به نیازهای بدنی زنان و وظایف آنان است.

▪️شهرها بدون توجه به نیازهای زنان براساس سفرهای روزانه مردان طراحی شده‌‌اند که الگویی ساده دارد. اما زنان معمولا به همراه کودک، کالسکه، فرد سالمند و یا کیسه خرید روزانه سفرهای متعددی را پیاده انجام می‌دهند. شرایط پیاده‌روها و حمل‌ونقل عمومی براساس نیاز مردان شکل گرفته است.

▪️آزمایش ایمنی خودروها با عروسک‌هایی بر طبق معیارهای بدن مرد متوسط انجام می‌شود. داده‌های مربوط به زنان، تنها در رابطه با صندلی کنار راننده مطرح است و البته زن باردار در این آزمایش‌ها مدنظر نیست. تجهیزات ایمنی در محیط کار هم بنابر استانداردهای مردانه تهیه می‌شوند و زنان باید بدن خود را با این تجهیزات انطباق دهند. لباس‌های کاری سرهمی براساس ویژگی‌های بدنی مردان طراحی شده و مشکل زنان هنگام استفاده از سرویس‌های بهداشتی مدنظر نیست. همان‌گونه که در طراحی لباس مردان از انواع جیب‌ها برای جای‌دادن لوازم موردنیاز استفاده می‌شود، لباس‌های زنانه بدون جیب، استفاده از کیف‌های بزرگ و جادار را ضروری می‌سازند.

▪️شکاف جنسیتی در محیط کار نیز به چشم می‌خورد، نه‌تنها حقوق کم‌تر و موقعیت‌های پایین‌تر به زنان اختصاص می‌یابد، بلکه حتی با وجود مرخصی زایمان و در برخی کشورها مرخصی پدر، زنان بی‌شماری پس از زایمان از شغل خود کناره‌گیری می‌کنند. در دانشگاه‌ها شکاف جنسیتی بسیار واضح است، انتشار مقالات برای نویسندگان زن و مرد یکسان نیست، به مقالات زنان بسیار کم‌تر از مقالات مردان ارجاع داده می‌شود. ارزیابی از اساتید مرد بهتر از اساتید زن است.

▪️اگر زنان بر طبق توقعات جنسیتی زنانه رفتار کنند، به‌عنوان زن امتیاز کمتری می‌گیرند و اگر برخلاف توقعات جنسیتی رفتار کنند، به علت سرپیچی از هنجارها امتیاز کم‌تری می‌گیرند. تاثیر جنسیت در پزشکی نیز واضح است، در پزشکی، مردان اصل و زنان فرع هستند و هریک طبق الگوی از پیش تعیین‌شده‌ای مورد بررسی قرار می‌گیرند. براساس این الگو، زنان معمولا دچار افسردگی و اضطراب هستند.

🔻خشونت علیه زنان نیز مورد دیگری است که موردتوجه قرار نمی‌گیرد. هرچند که مردان نیز می‌توانند تحت خشونت باشند اما خشونت‌ علیه زنان از جنس دیگری است و باید به هراس آنان از مکان‌های خلوت در بسیاری از نقاط شهری توجه داشت.

▪️نویسنده با ارائه شواهد فراوان از کشورهای مختلف نشان می‌دهد که «حضور غایب زنان» و شکاف جنسیتی داده‌ها به نامرئی‌بودن بدن زنانه، به ایجاد دنیایی غیرمسکونی و خطرناک برای زنان منجر شده، دنیایی که زنان جای درستی در آن ندارند.

منبع: زنان نامرئی، افشای سوگیری داده‌ها در دنیایی طراحی‌شده برای مردان. نوشته کرولاین کریادو-پرز، ترجمه نرگس حسن‌لی، نشر برج، چاپ هفتم، ۱۴۰۲

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

19 Jan, 16:32


🔈اخبار زنان در دی‌ماه؛ مقاومت، اعتراض و افتخارات

♦️ادامه مقاومت علیه حجاب اجباری
مقاومت‌ها در برابر حجاب اجباری همچنان ادامه دارد.
▪️در یکی از این موارد، زنی در فرودگاه مهرآباد پس از دریافت تذکر درباره حجاب، عمامه فرد تذکر‌دهنده را از سرش برداشت و با صدای بلند گفت: «همین را می‌خواستی؟» سپس عمامه را بر سر خود گذاشت.

▪️همچنین، صدیقه وسمقی، اسلام‌پژوه، و نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر، در بیانیه‌ای مشترک خواهان لغو تمامی فشارها بر زنان در رابطه با پوشش شدند. آن‌ها از جامعه ورزشی ایران، به‌ویژه مردان ورزشکار، درخواست کردند که در کنار زنان برای رفع همه محدودیت‌ها، از جمله حجاب اجباری، بایستند.

♦️اعتراض به مصاحبه با فرد متهم به آزار جنسی

مصاحبه محمدرضا یزدان‌پرست با آیدین آغداشلو، نقاش، شاعر و نویسنده ۸۵ ساله که پیش‌تر در جریان جنبش "می‌تو" به آزار جنسی متهم شده بود، واکنش‌های گسترده‌ای را برانگیخت. در پی این گفت‌وگو، ۱۲۱ فعال رسانه‌ای به مصاحبه اعتراض کردند و خواستار بازنگری رسانه‌ها در ساختارهای مردسالارانه و جنسیت‌زده شدند.

♦️زنان هنرمند؛ از افتخارات تا اعتراضات

▪️مرجان ساتراپی، نویسنده و فیلم‌ساز ایرانی، به دلیل «سیاست ریاکارانه فرانسه در قبال ایران» از پذیرش نشان لژیون دونور خودداری کرد. او گفت: «جوانان مخالف حکومت ایران حتی نمی‌توانند ویزای توریستی فرانسه بگیرند، اما الیگارش‌های ایرانی بدون هیچ مشکلی رفت‌وآمد می‌کنند.»

▪️ژالو علو، بازیگر و هنرمند برجسته ایرانی، در دی‌ماه درگذشت.

♦️زن‌کشی؛ ادامه خشونت علیه زنان

▪️زهرا شهبازی، مادر دو فرزند، در ایلام توسط همسرش با شلیک گلوله به قتل رسید.
▪️کوثر دارابی، ۱۸ ساله، که دو ماه پیش به ازدواج اجباری تن داده بود، توسط همسرش به ضرب گلوله کشته شد.
▪️غزاله حدودی در سنندج به دست همسرش جان باخت.
▪️در بردسکن، جسد زنی که توسط همسرش خفه و پشت مغازه دفن شده بود، کشف شد.
▪️یک زن باردار در نهاوند به دلیل عدم تمایل همسرش به داشتن فرزند، با خفگی به قتل رسید.

♦️افزایش خودکشی و خودسوزی زنان

در مهاباد، یک زن جوان با ریختن بنزین بر روی خود در قبرستان این شهر دست به خودسوزی زد و جان باخت.
سازمان پزشکی قانونی ایران گزارش داده که میزان خودسوزی در میان زنان در سال‌های اخیر بالا بوده است.

♦️فعالان مدنی؛ اعتراض به اعدام و بازداشت‌ها

▪️دیوان عالی کشور حکم اعدام پخشان عزیزی را تأیید کرد. وکیل او اعلام کرد که دادگاه به ایرادات پرونده توجهی نکرده و اتهام عضویت در یک «گروه باغی» فاقد محمل قانونی است.
▪️در سنندج، گروهی از فعالان مدنی با تجمع مقابل استانداری کردستان، خواستار لغو حکم اعدام پخشان عزیزی شدند.
▪️احلام بندر، فعال فرهنگی عرب، بازداشت شد.
▪️فرزانه محمدی پارسا، شهروند اهل آبادان، با خشونت نیروهای امنیتی در تهران دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد.
▪️زینب زمان به ۶ ماه حبس و جزای نقدی محکوم شد.

♦️وضعیت زندانیان زن
▪️فرزانه بیژنی‌پور، به دلیل عدم دسترسی کافی به خدمات پزشکی، در زندان قرچک جان باخت.
▪️یک زن در ساری اعدام شد.

♦️افتخارات زنان در ورزش
▪️عسل کدخدایی در وزنه‌برداری نوجوانان با مجموع ۱۹۳ کیلوگرم، مدال برنز گرفت.
▪️پرنیا فرنوش‌کیا با مجموع ۱۹۲ کیلوگرم، در رده جوانان هفتم شد.
▪️آلما حسینی با ۱۸۳ کیلوگرم، مدال برنز دوضرب و مجموع نوجوانان آسیا را کسب کرد.

♦️اشتغال زنان؛ آمار نگران‌کننده
▪️۹۰۰ هزار زن شاغل در استان تهران فعالیت دارند.
▪️نرخ مشارکت اقتصادی زنان در استان مرکزی تنها ۷.۴ درصد است، در حالی که این رقم برای مردان ۶۵.۵ درصد و متوسط کشوری برای زنان ۱۴.۲ درصد است.

♦️زنان و بودجه
معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده اعلام کرد که بودجه سال آینده با محوریت موضوع خانواده بسته شده است و تأکید کرد که تمامی قوانین و برنامه‌ریزی‌ها باید حول محور خانواده انجام شود.

🔔جمع‌بندی: در دی‌ماه، زنان ایران در برابر سرکوب و نابرابری‌ها ایستادگی کردند؛ از مقاومت علیه حجاب اجباری تا اعتراض به ساختارهای مردسالارانه. در عین حال، زن‌کشی، خودسوزی و خشونت علیه زنان همچنان ادامه دارد، اما زنان در عرصه‌های ورزشی و اجتماعی نیز موفقیت‌های قابل‌توجهی کسب کرده‌اند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

18 Jan, 12:38


📕معرفی کتاب قلب نامرئی
از افرا بیهقی، نویسنده مهمان، دی 1403

کتاب قلب نامرئی نوشته خانم فلوبر نقش زنان را در اقتصاد خانواده و تعارض این نقش با جامعه مردسالار را با زبانی ساده و روان بررسی می‌کند. کتاب «قلب نامرئی» در سه بخش دسته‌بندی شده است: بخش اول طرح موضوع در ارتباط با نظریه‌هاست و «اقتصادشناسی مراقبت از دیگران»، بخش دوم «حکومت خوب» و بخش سوم «میان دو شر» نام دارد.

عنوان کتاب یعنی «قلب نامرئی» به نظریه دست نامرئی در بازار آدام اسمیت اشاره دارد. در نظریه لیبرالیستی اقتصادی، بازار آزاد هماهنگ‌کننده منافع شخصی و منافع اجتماعی است. آدام اسمیت معتقد بود که بازارهای رقابتی خواسته‌های خودخواهانه افراد را به نتیجه‌ای بدل می‌کنند که در مجموع به نفع جامعه است و نتیجه می‌گرفت که تعقیب نفع شخصی، نه فقط گریزناپذیر، بلکه مفید نیز است (ص 11)، اما مگر تعقیب صرف نفع شخصی گاه به زیان «مراقبت از دیگران» نیست؟ آدام اسمیت خوشبین بود و این مسأله را جدی نمی‌گرفت. او ۱۷ سال پیش از نوشتن کتاب عظیم «ثروت ملل» در کتاب «نظریه احساسات اخلاقی» می‌نویسد: «هرقدر هم که انسان را خودخواه فرض کنیم، در ذاتش بعضی اصول وجود دارند که موجب می‌شوند از خوشبختی دیگران خوشحال شود و خوشبختی دیگران به او سرایت کند، اگرچه چیزی جز شادی حاصل از خوشبختی دیگران عایدش نشود». این درحالی است که به‌واقع اسمیت به قدری از خیرخواهی انسان‌ها اطمینان داشت که دو سؤال اساسی را از خود نپرسید؛ اول این‌که احساسات اخلاقی از کجا نشأت می‌گیرند و دیگر این‌که آیا به مرور زمان این احساسات تغییر هم می‌کنند یا خیر؟

نویسنده در بخش اول یا نظریه، به تضعیف پایه‌های این فرضیه اقتصادی متعارف می‌پردازد که اگر همه ما نفع شخصی‌مان را دنبال کنیم، خود به خود وضع همگان بهتر می‌شود. در تاریخ گذشته‌ ما، زنان نوعاً از چنین امکانی محروم بوده‌اند. هیچ جامعه‌ای که هدفش را منحصراً موفقیت فرد گذاشته باشد- به نحوی که نسل‌های آینده را به فراموشی بسپارد- نمی‌تواند ادامه حیات بدهد. قواعد تکالیف در قبال دیگران باید به اجرا گذاشته شود. ممکن است که یک گروه بتواند این قواعد را بر گروه دیگری تحمیل کند، ولی این وضع نامنصفانه و در نهایت ناکاراست. هزینه‌های تحقق ارزش‌های محبت، مسئولیت و معامله به مثل باید به طور مساوی میان همه تقسیم شود. ما همچنین باید راه‌های بهتری برای نظارت و بهبود کیفیت مراقبت از دیگران پیدا کنیم.

بخش دوم کتاب به بررسی نحوه تکامل روابط میان خانواده و دولت می‌پردازد و تضادها و تفاهمات میان آن‌ها را توضیح می‌دهد. تاریخ عمومی برنامه‌های رفاه اجتماعی، مثلاً تأمین اجتماعی، به توصیف این نکته می‌پردازد که چطور زنان و مردان و نیز سایر گروه‌ها بر سر این‌که چه کسی باید هزینه‌ها را تحمل کند و برای چه چیزی تحمل کند، در کشمکش‌ هستند. نویسنده با قبول برخی ضعف‌ها و مشکلات، از دولت رفاه حمایت می‌کند زیرا یکی از دلایلی که دولت رفاه را به وجود آورده، این بود که خانواده‌ها و بازار هیچ‌یک قادر نبودند به ‌تنهایی خدمات مراقبت مورد نیاز ما را فراهم کنند.

در این بخش نویسنده به انتقاداتی پاسخ می‌دهد که در رابطه با برنامه‌های یاری‌رسانی دولت، مدارس عمومی و نظام مالیاتی مطرح می‌شود و معتقد است که اگر می‌توانستیم هزینه‌های سرمایه‌گذاری روی قابلیت‌های افراد را بهتر تنظیم کنیم، عملاً به بازده بهتر و بالاتری دست پیدا می‌کردیم.

بخش پایانی کتاب به آینده نظر دارد و تأثیر فزآینده رقابت بین‌المللی و عواقب آن برای خانواده و دولت را بررسی می‌کند. این‌که جهانی‌سازی، رقابت میان کشورها و نیز بنگاه‌ها را تشدید می‌کند. هم مهاجرت افراد و هم حرکت سرمایه‌ها به کارفرمایان اجازه می‌دهد تا با ارزان‌سازی نیروی کار مواجه باشیم. پس این فصل در رابطه با انگیزه‌های منفی ناشی از رقابت بی‌حدوحصر بین‌المللی است که در بسیاری از بخش‌ها نیروی کار در آن پیر نمی‌شوند. به این معنی که در بخش‌های خدماتی نیروهای جوان و خارجی استخدام می‌شوند؛ بدون هیچ‌گونه بیمه و مزایایی و به دلیل ارتش ذخیره نیروی کار بعد از چند سال به سرعت با نیروی جدید جایگزین می‌شوند.

کتاب «قلب نامرئی»، علم اقتصاد و ارزش‌های خانوادگی، با ترجمه حسن گلریز، توسط نشر نی، در سال ۱۳۸۸ منتشر شده است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

14 Jan, 05:02


روایت تجربه‌زیسته زنی از طبقه متوسط تهران
سبا قنبری- عضو گروم مطالعات زنان - دی ۱۴۰۳

📍به محض اتمام لیسانس ازدواج می کند، قصد دارد ادامه تحصیل دهد اما خانواده شوهر مدام به او گوشزد می‌کنند که هر چه زودتر باید بچه بیاوری… الان در بهترین سنین باروری قرار داری… مادر شدن واجب‌تره یا درس خوندن؟!

🔹تفکری که هستی وجودی زن را در مادری خلاصه می‌کند و آن را بایدی در زندگی همه زنان می‌داند؛ انتظار دارد که زنان قید تمامی امتیازاتی که می‌توانند در عرصه عمومی به دست بیاورند بزنند و فقط به نقش‌های جنسیتی همسری و مادری بسنده کنند.

📍او اما با پیشروی آرام موانع را پشت سر می‌گذارد و ادامه تحصیل می‌دهد. ارشد را تمام می‌کند. می‌خواهد دکتری بخواند. این بار به جای گوشزد کردن به او تهمت می‌زنند که حتما نازا هستی که باردار نمی‌شوی…

📍او بار دیگر موانع را دور می‌زند، مقاومت می‌کند و دکترا قبول می‌شود. سال آخر دکتری و در بحبوبه به اتمام رساندن رساله دکتری ناخواسته باردار می‌شود و تصمیم می‌گیرد بچه را نگه دارد. بارداری سختی را پشت سر می‌گذارد. استاد راهنما او زن است. انتظار می‌رود وضعیت هم‌جنس خود را بهتر درک کند اما جواب او به درخواست دانشجویش مبنی بر دادن مهلت برای به اتمام رساندن رساله و برگزاری جلسه دفاع این است: الان چه وقت حامله شدن بود!

📍او بار دیگر مقاومت می‌کند و موانع را پشت سر می گذارد و مدرک دکتری خود را می‌گیرد. بار دیگر زمزمه‌ها شروع می‌شود. کی دومی را به دنیا میاری؟!

📍او اما به دنبال استخدام در دانشگاه است. در جلسه مصاحبه استخدامی، مردی که عضو هیئت علمی دانشگاه است با تفکری مردسالارانه می‌گوید:«چرا انقدر خودتو اذیت می کنی؟ بشین خونه بچه‌داری و شوهر‌‌داریت رو بکن…چرا اومدی دنبال استخدام…بالاخره شوهرت که خرجیتو میده…شما زن‌ها چرا انقدر خودتونو برای شاغل شدن اذیت می‌کنید …»

📍او بار دیگر مقاومت می‌کند و ادامه می‌دهد اما این بار در برابر فضای مردسالارانه حاکم بر دانشکده فنی شکست می‌خورد. موفق نمی‌شود عضو هیئت علمی شود چون در جامعه‌ای زندگی می‌کند که نان‌آوری وظیفه‌ای مردانه و موقعیت نان‌خور بودن موقعیتی زنانه قلمداد می‌شود. جامعه‌ای که در آن اولویت استخدام باید با مردان باشد چون قرار است خرج یک خانواده را بدهند. او اما در خانه نمی‌نشیند، شغلی دیگر را علی‌رغم مخالفت همسرش انتخاب می‌کند و ادامه می‌دهد.

📍با مشاجره موفق می‌شود حق طلاق و خروج از کشور را بگیرد. اذعان می‌کند که از وقتی این حقوق را گرفته است در زندگی مشترک دارای احترام بیشتری است، تا تقی به توقی می‌خورد همسرش به او نمی‌گوید طلاقت می‌دهم. چرا که دیگر حقی را که به ناحق فقط در اختیار او بود، حال در اختیار طرف مقابل هم هست و او دیگر نمی‌تواند از حق یک طرفه خود سو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ءاستفاده کند. او می‌گوید:«برای همه چیز جنگیدم، برای درس خوندن، برای کار کردن، برای حق طلاق گرفتن، برای در اختیار گرفتن بدن خودم که هر وقت دلم خواست بچه‌دار بشم…»

🔸زیست روزمره زنان ترکیبی از مقاومت، مبارزه و پیشروی در برابر باور‌ها و انگاره‌های جنسیت‌زده‌ای است که سرشار از باید و نباید‌ها برای زنان است. باید و نباید‌هایی که برای کنشگری و حضور زنان مرز تعیین می‌کند، موقعیت آن‌ها را هم در سپهر عمومی و هم در سپهر خصوصی متزلزل می‌کند.

🔸زنان اما ابژه‌ای منفعل نیستند بلکه به مثابه سوژه‌ای فعال راه‌هایی را برای گریز خلق می‌کنند و این چنین مناسبات جنسی و جنسیتی جامعه را تغییر می‌دهند. برای گرفتن شروط ضمن عقد مبارزه می‌کنند و آن را به یک رویه در مناسبات ازدواج تبدیل می‌کنند. برای به دست آوردن موقعیت اقتصادی در جامعه تلاش می‌کنند مردسالاری حاکم بر فضای بازار کار را بشکنند، در صورت شکست راه‌های دیگری را برای کنشگری اقتصادی انتخاب می‌کنند. زنان تاکتیک ثابتی ندارند بلکه هر یک از آن‌ها با توجه به موقعیت خود تاکتیک‌های خاص خود را خلق می‌کنند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

10 Jan, 07:29


نگاهی به دیدگاه‌های پژوهشگران خشونت، بخش آخر
شهلا اعزازی- مدیر گروه مطالعات زنان- دی ۱۴۰۳

در این بخش نتیجه‌گیری چند پژوهشگر در مورد علل وقوع خشونت خانوادگی را توضیح می‌دهیم:

از ديد «مارتين» يكی از محققين فمينيست، هر نوع توجيهی كه سعی در وابسته‌كردن خشونت به عوامل فردی داشته باشد گمراه‌كننده است. عواملی مانند ويژگی‌های فردی، مصرف الكل و يا موادمخدر، شرايط فقر، تنش، بيكاری، حسادت، سرخوردگی، تحريک از جانب قربانی، عدم قابليت بيان احساسات و درنهايت تجربه خشونت و يا شاهد خشونت‌بودن در دوران كودكی به تنهایی عامل بروز خشونت نيستند. بلكه ساختار اجتماعی و اقتصادی جوامعی كه براساس تحقير و فرودستی و استثمار زنان شكل گرفته را بايد عامل خشونت دانست. زن كتك‌خورده را نمی‌توان به‌عنوان يک فرد درنظر گرفت كه در رابطه‌ای شخصی درگير خشونت است، بلكه در ايجاد رابطه میان عامل خشونت و قربانی، عوامل اجتماعی (اقتصاد، قانون، سازمان‌های نظارتی، و خدمات اجتماعی) دخيل هستند. به عبارت ديگر، خشونت پديده‌ای ميان يك زن و يك مرد نيست بلكه دربرگيرنده همه مردان و زنان جامعه است.

«دوباش و دوباش»، زن و شوهری كه سال‌ها در مورد خشونت كار كرده‌اند، از طريق بررسی‌های تاريخی نشان داده‌اند كه زنان در نظام مردسالاری به طور منظم از طريق خشونت جسمانی در مقام فرودستی قرار گرفته و قرار می‌گيرند. در بی‌قدرتی زنان در روابط خانوادگی، بی‌ارزشی اقتصادي كار بازتوليدی زنان و وجود اقتدار مردانه در خانواده مهم است. مهم‌ترين واقعه‌ای كه بعد از ازدواج صورت می‌گيرد، محدودكردن زندگی زنان از طريق مردان است.

«باری» يكي ديگر از محققان فمينيست مطرح می‌كند زنان هميشه به جهت تفاوت‌های بدنی خود با مردان به كنار رانده شده بودند. زنان را بايد به‌عنوان اولين گروهی كه مستعمره شدند درنظر گرفت و اولين محدوده استعمار چه در دوران قبل و چه در حال حاضر بدن زنان است. هنوز هم برده‌سازی زنان و كودكان از طريق مردان يا تحمل يا درخواست می‌شود و يا اگر به عنوان جرم مطرح شود، مورد بخشش قرار می‌گيرد. اكثر مردان در يك رابطه استعماری با يك زن قرار داشته و در عين حال با استعمار جمعی زنان نيز در هماهنگی قرار دارند و به‌عنوان اربابان استعمارگر درنظر گرفته می‌شوند. در اين حالت، برده‌داری را دربرگيرنده موقعيت‌هايی درنظر می‌گيرند كه زنان و دختران قادر به ايجاد تغیير در شرايط مستقيم زندگي خویش، زندگی همراه با خشونت و استثمار نيستند. نظريه باری «استعمار جنسی» در رابطه با اشكال ديگر خشونت (خارج از خانواده) نيز می‌باشد: خشونت‌های جنسی، تجاوز، روسپی‌گری و پورنوگرافی. در اين نظريه، اشكال مختلف خشونت با يكديگر سازگار بوده و در ارتباط با يكديگر هستند.

چگونگی نظارت بر زنان می‌تواند با استفاده از خشونت يا بدون به كارگيری خشونت باشد. در ميان سازمان‌ها و نهادهای مختلف جامعه نوعی تقسيم كار در مورد نظارت بر زنان به‌وجود آمده است. به‌عنوان نمونه می‌توان گفت كه دولت و نيروی انتظامی در مورد خشونت خانوادگی با توسل به خصوصی‌بودن رابطه تا حد امكان از دخالت خودداری كرده (يا اجازه خشونت را می‌دهند) و به مردان اجازه نظارت بر رفتار زنان در خانواده را می‌دهند (قوانين ايران). در نهاد خانواده نگرش مرسوم به نوعي عمل مي‌كند كه به زنان القا می‌شود كه زن بايد نظر شوهر خود را قبول داشته باشد، وسايل آسايش و استراحت او را فراهم كند، زندگی زن در داشتن شوهر و فرزندان خلاصه می‌شود و زن خوب احتياجی به برقراری روابط اجتماعی خارج از چارچوب خانوادگی ندارد و وجود شوهر و فرزندان برای زندگی وی كافی است. در صورت قبول اين نگرش و انجام رفتارهای مناسب مسئله‌ای پيش نخواهد آمد، تنها زمانی كه زنان در چارچوب فوق نگنجند برای نظارت بر آنان از خشونت قابل مشاهده استفاده می‌شود.

در یک جمع‌بندی، خشونت خانوادگی در ایران دارای سه ویژگی‌ برجسته است:

مجاز)
اگر خشونت بسیار شدید نباشد، به‌عنوان رفتاری مجاز و حق مردان درنظر گرفته می‌شود.
طبیعی)
خشونت به‌عنوان یکی از ویژگی‌های مردانه یا جزئی از طبیعت مردان درنظر گرفته می‌شود.
آشکار)
خشونت نه‌تنها در محدوده خانواده بلکه در عرصه عمومی نیز بدون تقبیح خاصی در مورد آن رخ می‌دهد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

01 Jan, 14:12


‍ .
💢گزارش نشست زیر سایه خشونت پنهان

۲۹ آذرماه ۱۴۰۳


گروه مطالعات زنان انجمن جامعه‌شناسی ایران ۲۹ آذرماه نشست زیر سایه خشونت پنهان، عادی‌سازی و تشویق رفتارهای خشن در مدارس را در موسسه فرهنگی «شک» برگزار و همراه با نمایش فیلم کوتاه «یازده گوزن زرد ایرانی» ابعادی از خشونت در مدارس و خودکشی نوجوانان را بررسی کرد.

در ابتدای نشست مریم رحمانی دبیر نشست ضمن تشکر از مؤسسه شک برای در اختیار گذاشتن فضای موسسه و امکان برگزاری جلسه به آمارهای خودکشی نوجوانان دانش آموز در ایران اشاره کرد و گفت:براساس آمار‌های سازمان بهداشت جهانی، خودکشی دومین عامل مرگ‌ومیر در سنین ۱۵ تا ۲۹ سال است. مهدی نظری زاده، کارشناس فرهنکی صدا و سیما بیان کرده است: آمار خودکشی در میان نوجوانان ایران ۷ نفر در هر صد هزار نفر است، در حالی که میانگین جهانی این شاخص حدود ۴ نفر است. خبرها نشان می‌دهند که خودکشی در میان نوجوانان به‌ویژه در مناطق مرزی و محروم در حال افزایش است.

شهلا اعزازی، جامعه‌شناس و مدیر گروه مطالعات زنان، در ابتدای این مراسم گفت این نشست با اندکی تاخیر به دلیل ۲۵ نوامبر روز مبارزه با خشونت علیه زنان برگزار می‌شود و در ادامه درباره تعریف خشونت، انواع آن و چگونگی بروز آن در نهادهای رسمی مانند آموزش‌وپرورش گفت. تعریفی که سازمان ملل در مورد خشونت ارائه داده تعریف متداولی است که هر نوع هر رفتار خشن وابسته به جنسیت که موجب آسیب جسمی، جنسی و رنج زنان شود. معمولاً کسانی هم که راجع به خشونت‌ می‌نویسند از این تعریف استفاده می‌کنند. ما تعاریف دیگری هم از خشونت علیه زنان داریم که به مفهوم اقتدار تاکید می‌کند؛ فردی دارای اقتدار بتواند فرد دیگری را وادار به انجام کاری مطابق میل خودش کند یا از انجام رفتارهایی که مطابق میل مقتدر نیست جلوگیری کند و نوعی از خشونت است.

ادامه این گزارش را روی وب سایت انجمن جامعه ‌شناسی ایران بخوانید.
.

کانال علمی مطالعات زنان

31 Dec, 16:17


📕‍ معرفی کتاب «زن در برابر زن»
توسط مهرناز شرفی- دی ۱۴۰۳

کتاب زن در برابر زن نوشتهٔ فیلیس چسلر، پژوهشی جامع در مورد دینامیک پیچیده روابط زنان و چالش‌های میان‌فردی آنان است. او با نگاهی انتقادی به واقعیت رفتار زنان با زنان پرداخته است. فیلیس چسلر استاد روان شناسی، مطالعات زنان، بنیانگذار انجمن زنان، روان شناس، فمنیست و روان درمانگر است.

این کتاب شامل ۶ فصل است: در فصل اول به تاریخ روابط میان زنان در جوامع مختلف می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه در طول تاریخ زنان در برابر یکدیگر قرار گرفته‌اند، از رقابت‌ها و دشمنی‌ها گرفته تا همبستگی‌ها. در فصل دوم چسلر به بررسی عواملی می‌پردازد که روابط زنان با یکدیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. او به نقش عوامل اجتماعی مانند خانواده، جامعه و تربیت در شکل‌گیری این روابط اشاره می‌کند.

در فصل سوم به موضوع قدرت و رقابت میان زنان پرداخته و بررسی می‌کند که چرا و چگونه برخی زنان تلاش می‌کنند در برابر زنان دیگر برتری جویند و این رقابت‌ها چگونه بر روابط میان آن‌ها تأثیر می‌گذارد. در فصل چهارم، نویسنده به جنبه‌های مثبت روابط زنان پرداخته و به اهمیت دوستی، حمایت و همبستگی در ایجاد ارتباطات پایدار و مثبت میان زنان اشاره می‌کند.

در فصل پنجم به بررسی کلیشه‌های رایج و نقش‌های اجتماعی می‌پردازد که زنان به دلیل آن‌ها مورد قضاوت قرار می‌گیرند و این کلیشه‌ها چگونه بر روابط و تعاملات زنان با یکدیگر تأثیر می‌گذارد و در فصل شش چسلر راهکارهایی برای بهبود روابط زنان با یکدیگر را مرور و به نکاتی اشاره می‌کند که می‌تواند به تقویت همبستگی و کاهش دشمنی‌ها کمک کند.

به طور کلی چسلر در این کتاب تلاش کرده تا به ریشه‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی احساسات درگیر در روابط میان زنان بپردازد. او استدلال می‌کند که ساختارهای اجتماعی و تربیتی گاه باعث می‌شود زنان به جای اتحاد و همبستگی، با یکدیگر در رقابت و تضاد قرار بگیرند. چسلر همچنین به تأثیر عواملی چون مردسالاری و شرایط زندگی مدرن بر روی روابط بین زنان اشاره می‌کند و تأکید دارد که تقویت همبستگی میان زنان می‌تواند به تغییرات مثبت در جامعه منجر شود.

چسلر که خود روان‌شناس و فمینیست است، با دیدگاهی انتقادی به روابط زنان می‌پردازد و تلاش می‌کند علت‌هایی را که موجب تنش‌ها و حتی درگیری‌های میان زنان می‌شود، واکاوی کند. او این موضوع را از دیدگاه اجتماعی، روان‌شناختی و فرهنگی بررسی می‌کند و به نقش مردسالاری و تأثیر آن در شکل‌گیری روابط میان زنان توجه ویژه‌ای دارد.

یکی از مباحث مهم این کتاب بررسی رفتارهایی است که چسلر از آن به‌عنوان «تضاد میان زنان» یاد می‌کند. او این تضاد را نه به‌عنوان تقصیر یا نقص ذاتی زنان، بلکه به‌عنوان نتیجهٔ فرهنگ و ساختار اجتماعی مردسالار می‌داند. چسلر معتقد است که اگر زنان به جای رقابت و مخالفت با یکدیگر، به حمایت و همبستگی روی آورند، می‌توانند قدرت بیشتری برای مقابله با فشارهای اجتماعی و تغییر شرایط زندگی خود به دست آورند.

در واقع، این کتاب دعوتی است برای تجدیدنظر در روابط زنان و تلاش برای ایجاد همبستگی و دوستی میان آنان به جای رقابت. زن در برابر زن کتابی است که زنان را به درک بهتر از یکدیگر و شناخت ریشه‌های رفتارهای خود ترغیب می‌کند.

منبع: کتاب زن در برابر زن، فیلیس چسلر، مترجمان: ساغر عقیلی، فریده همتی. انتشارات لیوسا، چاپ اول، ۱۳۸۹

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

28 Dec, 23:15


نظريه‌های خشونت، بخش سوم
دکتر شهلا اعزازی- مدیر گروه مطالعات زنان- دی ۱۴۰۳

پس از آن‌که وجود خشونت در خانواده مورد قبول قرار گرفت، نظریه‌های مختلفی در مورد علت خشونت و تاثیر آن بر قربانی ارائه شدند. پژوهش‌های فراوانی که در مورد خشونت صورت گرفته‌اند، در بسیاری از موارد با نظریه‌هایی شروع به کار کرده‌اند که هرچند شدت و تکرار خشونت را نمایش می‌دهند اما معمولا با استفاده از دیدگاه‌هایی صورت می‌گیرند که به صورت کلی می‌توان آنها را چنین دسته‌بندی کرد:

ديدگاه ليبرالي/ روانی:
در اين ديدگاه، خشونت بيش‌تر از ويژگی‌های شخصيتی افراد ناشی می‌شود. افراد خشن يا دارای بيماری روانی بوده‌اند يا ویژگی‌های انحراف شخصیتی را دارا هستند. هم‌چنين امكان دارد در دوران كودكي تجربياتی منفی را از سر گذرانده‌اند كه باعث چنين رفتاری در بزرگسالی آنان می‌شود. از طرف ديگر در برخی موارد، زنان قربانی هم به‌عنوان محركی برای ظهور خشونت در مردان درنظر گرفته می‌شوند و ادعا می‌شود كه زنان با انجام برخی رفتارها مردان را به بروز خشونت تحريك می‌كنند. به عبارت ديگر می‌توان گفت كه قربانی خشونت در ايجاد خشونت دخيل می‌شود.
هرچند اين دیدگاه می‌تواند در مورد برخی افراد خشن صحيح باشد، اما با توجه به گستردگی خشونت در جامعه نمی‌توان كليه افراد خشن را در مقوله بيمار روانی رده‌بندی كرد. هم‌چنين در این دیدگاه توضيحی در مورد بروز خشونت در مردان ارائه نمی‌شود زيرا شرايط زندگی زنان و مردان تقريبا مشابه يكديگر است اما خشونت در مردان بيش‌تر از زنان ديده مي‌شود.

ديدگاه اجتماعی: ا
ين ديدگاه بيش‌ از آن‌كه متوجه ويژگی‌های فردی باشد، توجه خود را متوجه ساختار اجتماعی می‌كند. رفتار خشن از سرخوردگی‌های اجتماعی، تنش و نرسيدن به اهداف موردنظر ناشی می‌شود كه به علت شرايط زندگي در محيط فقيرانه، مسكن نامناسب، نبود امكانات شغلی، شرايط شغلی نامناسب و بيكاری به‌وجود می‌آيد. به عبارت ديگر بايد گفت كه خشونت، خاص طبقات پايين جامعه است.
اما تحقيقات اجتماعي مشخص كرده‌اند كه در كليه طبقات و بدون توجه به ويژگی‌های اجتماعي – اقتصادی، مردان خشن وجود دارند. از طرف ديگر زنان نيز در چنين شرايطی زندگی می‌كنند و رفتار خشن كم‌تری در آنان ديده مي‌شود. اما نكته قابل تامل اين است كه اگر شرايط اجتماعی باعث سرخوردگی اين مردان شده، چرا به جای اين كه توجه خود را به عاملين اصلی ايجاد شرايط نامناسب اجتماعی معطوف كنند، انتقام جامعه را از كسانی مي‌گيرند كه در این سرخوردگی با آنان سهيم هستند؟

نظريه فمينيستی:
در این دیدگاه، خشونت بازتاب نابرابری روابط اقتداری در جامعه است و در عين حال به حفظ و ثبات اين روابط كمک می‌كند. مردان در جوامع پدرسالار، داراي اقتدار بر زنان هستند و خشونت عليه زنان بدين علت وجود دارد كه روابط زن و مرد در جامعه اصولا دارای شكل رابطه خشونتی است و در عين حال انواع خشونت‌های مردان عليه زنان حافظ و نگه‌دارنده روابط موجود است. از ديد فمینیستی، پدرسالاری عبارت از نظامی اجتماعی - خانوادگی است كه در آن مردان از طريق به كارگيری قدرت (زور)، فشار مستقيم يا از طريق سنت، قانون، آداب و رسوم، تحصيلات و تقسيم كار اجتماعی، نقش‌هايی را كه زنان بايد ايفا كنند و نقش‌ها‌يی را كه نبايد عهده‌دار شوند مشخص می‌كنند. نقش‌های زنان هميشه در رابطه فرودستی با نقش مردان قرار دارد. از اين ديدگاه، خشونت مردان به‌عنوان مكانيسمی از جانب گروه‌های مردان (و هم‌چنين مردان منفرد) جهت نظارت بر زنان برای نگه‌داشتن آنان در موقعيت‌هاي فرودستي در جامعه و خانواده درنظر گرفته می‌شود.

البته استفاده از دیدگاه‌های نظری مختلف به آگاهی بیش‌تر در مورد خشونت خانوادگی کمک می‌کند و در بسیاری از موارد راهکارهای مشخصی برای پایان‌بخشیدن به این پدیده به‌وجود می‌آورد، اما باید درنظر گرفت که استفاده از نظریه‌های مختلف به طرح پرسش‌های متعدد، روش تحقیق و در پایان به چگونگی تحلیل پدیده و ارائه راهکار برای حل آن می‌انجامد.

ادامه دارد...

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

24 Dec, 17:15


۲۵ نوامبر هرسال در تقویم یادآور حق زنان در هر کجای دنیا برای زندگی بدون انواع خشونت است. خشونت‌های ساختاری که در قالب قوانین زن‌ستیز، خشونت‌های خانوادگی و انواع تبعیض و خشونت را در زندگی روزمره زنان خود را نمایان می‌کنند.

متاسفانه، آمار زن کشی هرسال در ایران افزایش می‌یابد و لایحه جرح و تعدیل شده صیانت از زنان و دختران با وجود تصویب در هیئت دولت دوره دوم روحانی همچنان خاک می‌خورد و در عوض هر روز کلنگ و کلت و چاقو بدن زنان را مثله مثله می‌کند. با آنکه فعالان زن در کشور همسایه‌مان در ترکیه علیه زن‌کشی با حضور در خیابان‌ها مجازات بیشتر و الحاق مجدد به کنوانسیون استانبول یا همان محو کلیه اشکال خشونت علیه زنان را خواستارند؛ فعالان زنان در ایران یا در زندان هستند یا در سایه سانسور و سرکوب، و تنها از طریق نوشتن درباره خشونت‌های ساختاری و خانوادگی به مبارزه خود علیه این مساله ادامه می‌دهند.

در ویژه‌نامه ۱۶ روز نارنجی همچون ویژه‌نامه‌های پیشین این گروه تلاش شده در سه بخش، یاداشت‌ها و نوشته‌هایی که در صفحه مطالعات زنان منتشرشده یک‌جا گردآوری شود تا مخاطبان آسان‌تر به مباحث مربوط به خشونت علیه زنان دسترسی داشته باشند.

این ویژه‌نامه البته تمام ابعاد موضوع خشونت عیه زنان را پوشش نمیدهد. بلکه تلاشی است برای توجه به مسائلی که زنان در زندگی روزانه خود در ایران و دنیا با آن روبرو هستند. باشد که تلاش‌های ما به گامی برای کاهش خشونت علیه زنان بیانجامد.
 
کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

20 Dec, 17:28


اخبار زنان در ماهی که گذشت
گروه مطالعات زنان_آذر ۱۴۰۳

آذرماه امسال با مقاومت زنان و جامعه مدنی علیه لایحه حجاب همراه بود. لایحه‌ای که نیمی از جامعه را نه فقط از حقوق شهروندی خود محروم می‌کند که هزینه‌های گزافی را روانه جیب حاکمیت خواهد کرد. این لایحه باعث صدور و انتشار بیانیه‌های زیادی از سوی جامعه مدنی شد و حتی آش آن‌قدر شور بود که صدای آیت‌الله‌ها و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم نیز بلند شد. تا آنجا مقاومت مردم پیش رفت که دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خواستار توقف ابلاغ قانون جدید و اجرای آن شده است. کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل نیز خواستار لغو آن شدند.

از سوی دیگر اجرای کنسرت فرضی پرستو احمدی نیز نقدها و تشویق‌های زیادی را برانگیخت در حالی‌که سرپرست ستاد هماهنگی کانون‌های فرهنگی هنری مساجد استان اردبیل گفت: واژه «کدبانو» نظام‌نامه کاملی از جایگاه زن در جامعه را تبیین می‌کند!

تلاش برای کاهش تبعیض‌ها علیه زنان؟

معاون امور زنان رئیس‌جمهور از پیگیری لایحه حق عائله‌مندی را برای کاهش تبعیض‌ها و نابرابری‌ها گفت و دبیر ستاد خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی از تدوین سند جامع اشتغال زنان در یکی از ۱۴ میز تخصصی این ستاد با نگاهی متعادل تا پایان سال ۱۴۰۳ خبر داد.
رئیس سازمان بهزیستی گفت: آئین‌نامه زنان قانون تأمین زنان و کودکان بی‌سرپرست مصوب ۱۳۷۱ از سال ۱۳۷۴ تاکنون بروز رسانی نشده است.

در همین حال استاندار اصفهان در حکمی «شادی فضلی» را به‌عنوان فرماندار شهرستان کوهپایه معرفی کرد و استاندار فارس بتول معلم را عنوان فرماندار شهرستان سروستان منصوب کرد.

خشونت علیه زنان
در حالی که آذرماه مصادف با ماه نوامبر و مبارزه با خشونت علیه زنان و تلاش برای کاهش هرشکلی از آن است زن‌کشی در ایران همچنان قربانی می‌گیرد و خبری از تصویب لایحه صیانت از زنان و دختران با همه کاستی‌هایش در مجلس نیست به‌گونه‌ای که
معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور گفت: امیدواریم هرچه زودتر لایحه تأمین امنیت زنان در دستور کار نمایندگان قرار بگیرد و با تصویب آن بتوانیم بخشی از موضوعاتی که سال‌ها مغفول مانده را اجرا کنیم.

یک مرد در میاندوآب نامزد و خواهر وی محدثه و حدیثه جدیت را به قتل رساند و فرد دیگری را نیز مصدوم کرد. قاتل به‌دلیل تصمیم بر جدا شدن و درخواست طلاق از سوی محدثه او را به همراه خواهرش کاردآجین کرده است.
یک زن در ایلام توسط همسرش از طریق ضربات وارده با سلاح سرد به قتل رسید و زن جوان دیگری در بازار شهر جهرم استان فارس در مقابل دیدگان مردم، از طریق سلاح سرد توسط همسر سابق خود به قتل رسید.
یک زن٤٥ سالە نیز در همدان توسط یک مرد به شيوه‌ی فجیعی با سلاح سرد کشته شد.

ورزش زنان

فاطمه خلیلی و نسترن فراهانی، بازیکنان تیم ملی هندبال زنان ایران در جمع هفت بازیکن برتر بیستمین دوره مسابقات هندبال قهرمانی زنان آسیا قرار گرفتند.

فعالان مدنی زن

عاطفه رنگریز بابت اتهام تشکیل گروه تلگرامی (ترجمه گاگو) به هفت سال حبس و بابت اتهام فعالیت تبلیغ علیه نظام به هفت ماه حبس تعزیری به جز حکم 8 سال زندان دیگری محکوم شد و از درمان بازماند.

نرگس محمدی نیز بالاخره به مرخصی درمانی اعزام شد. وضعیت سلامت آلا (سولینا)، دختر دو سال و پنج ماهه سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کُرد، وخیم گزارش شده و تاکنون مسئولان زندان مرکزی ارومیه، از هرگونه اقدامی برای درمان این کودک خودداری کرده‌اند.

حکم اخراج از آموزش و پرورش لیلا سلیمی، فعال صنفی معلمان اهل سنندج، توسط هیات تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان به دو ماه انفصال از خدمت تغییر کرد و سوسن حسن‌زاده، فعال مدنی و از مدرسان داوطلب زبان کُردی اهل بوکان، جهت اجرای حکم سه ماهه حبس خود بازداشت و به بند زنان زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.

در سرمای بی‌سابقه‌ای که ادارات و مدارس را در سراسر ایران به تعطیلی کشاند خبر از قطعی سیستم گرمایش زندان قرچک ورامين رسید زندانی که محروم‌ترین زنان را در خود جای داده است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

17 Dec, 17:23


‍ جنگ زنان را درهم می شکند
مریم رحمانی_فعال حقوق زنان_آذر ۱۴۰۳

جنگ غیرانسانی‌ترین اتفاقی است که مدام در جهان ما رخ می‌دهد انسانیت فراموش شده است و در این بین زنان و کودکان قربانیان اصلی جنگ‌ها هستند . تعداد کشته‌شدگان فلسطینی‌ها در حملات مداوم اسرائیل به نوار غزه به ۴۴۵۳۲ نفر و زخمی‌ها به ۱۰۵۵۳۸ نفر دیگر می‌رسد. همچنین بر اساس بیانیه‌های نهادهای مسئول حقوق زنان وابسته به سازمان ملل بیش از ۲۷۸۰ زن در غزه بیوه شده‌اند. همچنین کشته شدن دست‌کم ۳ هزار و ۷۶۸ نفر در لبنان از زمان جنگ تا آتش‌بس تایید شده است.ناصر یاسین، مسئول ستاد بحران لبنان، به رویترز گفت که ۲۵۲ سرپناه موقت در مدارس و سایر مکان‌ها ایجاد شده است.

از زمان شروع جنگ در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ زنان زیادی مورد حمله و هدف خشونت‌های جنسیتی قرار گرفته، به گروگان گرفته و به‌طور غیرقانونی بازداشت شده‌اند، همچنین طی جنگ زنان از حقوق خود محروم شده و کشته شده‌اند. آنطور که بخش زنان سازمان ملل در آستانه اولین سالگرد شروع جنگ در غزه گزارش داده، بیش از ۵۰ هزار زن با ناامنی شدید غذایی و بیش از ۱۷۵ هزار زن با خطرات تهدیدکننده سلامتی روبه‌رو هستند و بیش از ۱۰ هزار زن کشته شده‌اند.
حدود ۴۳ هزار و ۵۸۰ نفر زن در غزه باردارند. پناهگاه‌هایی که بیش از حد شلوغ هستند با شرایط بهداشتی وخیم که خطرات خشونت، عفونت و بیماری را برای زنان افزایش می‌دهد. دسترسی نداشتن به مراقبت‌های مادر و نوزاد هم خطرات سلامتی را برای زنان باردار و تازه مادران افزایش داده که به‌دلیل سطوح بالای سوء‌تغذیه تشدید می‌شود.

درحالی‌که همه نگاه‌ها به غزه است، فلسطینیان در کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی نیز سطوح نگران‌کننده‌ای از خشونت مداوم را تجربه می‌کنند. محدودیت‌های رفت‌وآمد، غیرنظامیان ازجمله ۷۳ هزار زن را که در حال حاضر باردارند، از دسترسی به مدارس، کار، خانواده و امکانات بهداشتی باز می‌دارد.

آثار جنگ بر زنان و کودکان

ترک تحصیل
یکی از اثرات مستقیم جنگ بر زنان، ترک تحصیل است. در مناطق جنگ‌زده، مدارس تخریب می‌شوند. دختران بیشتر از پسران از فرصت‌های آموزشی و شغلی محروم و در آینده با مشکلات اقتصادی و اجتماعی بیشتری مواجه می‌شوند.

سلامت جسمی
زنان در مناطق جنگ‌زده به خدمات بهداشتی و درمانی دسترسی کمتری دارند و این مسئله منجر به افزایش بیماری‌ها و مشکلات بهداشتی شود. سوءتغذیه و کمبود منابع غذایی در این مناطق، سلامت جسمی زنان را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد.

افزایش خشونت خانگی
استرس و فشارهای روانی ناشی از جنگ، باعث افزایش تنش‌ها در خانواده‌ها می‌شود و این مسئله می‌تواند به افزایش خشونت خانگی منجر شود. در شرایط جنگی، دسترسی به حمایت‌های قانونی و اجتماعی برای زنان کاهش می‌یابد . این مسئله می‌تواند وضعیت زنان را بدتر کند. در کشورهای درگیر جنگ شاهد افزایش کودک همسری دختران بوده‌ایم، مانند سوریه، عراق، یمن، سودان ...

افزایش خشونت جنسی
گزارش‌ها نشان می‌دهد که موارد خشونت جنسی مرتبط با درگیری‌ها در جنگ افزایش می‌یابد. اصولا تجاوز به زنان وسیله‌ای برای تحقیر طرف مقابل و به عنوان سلاحی جنگی به کار می‌رود که زنان فلسطینی نیز از این امر مستثنی نبوده‌اند.

محرومیت از فرصت‌های اقتصادی:
بسیاری از زنان به دلیل جنگ مجبور به ترک خانه‌های خود و زندگی در اردوگاه‎‌ها می‌شوند. این وضعیت باعث از دست دادن معیشت آنان می‌شود.

نقش‌های جدید و مسئولیت‌های بیشتر
زنان در غیاب مردان خانواده مجبور به پذیرش نقش‌های جدید و مسئولیت‌های بیشتری می‌شوند، از جمله سرپرستی خانواده و تأمین معیشت. در عراق، سوریه، لبنان و فلسطین زنان بسیاری سرپرست خانوار هستند و فقر در این کشورها زنانه‌تر شده است.

تاثیرات روانی
جنگ‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل بیماری‌های روانی برای کودکان و زنان به شمار می‌روند. کودکان توان و تحمل شرایط جنگ را ندارند .اضطراب، ترس و استرس ناشی از بمباران‌ها و حملات هوایی، تاثیرات روانی شدیدی بر کودکان و زنان گذاشته است. بسیاری از کودکان دچار کابوس‌های شبانه، افسردگی و مشکلات رفتاری شده‌اند.

جنگ در غزه با سکوت سیاستمداران ادامه دارد و زنان و کودکان هرروز با ترومای جدیدی مواجه می‌شوند که پایانی ندارد. مخالفان جنگ در هر نقطه دنیا نه به جنگ را فریاد می‌زنند کاش جنایتکاران اسرائیلی را مردم دنیا مهار کنند تا زنان در خاورمیانه کمی آرام بگیرند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

15 Dec, 19:29


گروه مطالعات زنان انجمن جامعه‌شناسی ایران با همکاری مؤسسه «شک»، نشستی با موضوع «افزایش خشونت نسبت به دانش‌آموزان دختر در مدارس» برگزار می‌کند. این نشست به مناسبت ۱۶ روز نارنجی برگزار خواهد شد.

در این برنامه:
دکتر شهلا اعزازی (جامعه‌شناس) به بررسی خشونت‌های پنهان و آشکار در محیط‌های آموزشی بر روی دختران و مقاومت آنان می‌پردازند.
فرشته ذاکر (روانشناس)این پدیده را از منظری روانکاوانه تحلیل خواهد کرد.

همچنین فیلم کوتاه «۱۱ گوزن زرد ایرانی» به کارگردانی صبا میرزانژاد که روایتی از نگاه دختران دانش‌آموز به مدرسه است، به نمایش در می‌آید.

برای حضور در این نشست:
• می‌توانید از طریق پیام به تلگرام مؤسسه «شک» با شماره ۰۹۳۳۹۶۹۶۵۰۸ ثبت‌نام کنید.
• یا برنامه را به صورت آنلاین از طریق لینکی که در روز نشست اعلام خواهد شد، دنبال کنید.

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

10 Dec, 20:10


خشونت اقتصادی علیه زنان- بخش دوم
سبا قنبری- عضو گروه مطالعات زنان- آذر ۱۴۰۳

فقر جنبه جنسیتی دارد. تجربه مردان و زنان از این پدیده متفاوت است. زنان به دلیل زن بودن خود بیشتر در معرض خطر فقر قرار دارند. چون به دلیل وضعیت تبعیض‌آمیز در عرصه عمومی از قابلیت‌ها و امکاناتی که برای کاهش فقر لازم است محروم هستند‌. وجود موانع و محدودیت‌های فراوان بر سر تغییر پایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان باعث شده است تا فقر را با شدت بیشتری از مردان تجربه کنند.

بنابراین فقر جنسیتی، منشا ساختاری دارد. فمینیست‌ها معتقدند فقر زنان را باید در موقعیت حاشیه‌ای آنان در بازار کار جست‌و‌جو کرد. این وضعیت متاثر از ساختار‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است. به عنوان مثال تقسیم کار جنسیتی که نان آوری را وظیفه‌ای مردانه تلقی می‌کند باعث شده است تا اولویت استخدام همواره با مردان باشد و زنان در بازار کار نیز دستمزد کمتری دریافت کنند. همچنین الگوی تقسیم جنسیتی نقش‌ها باعث شده‌‌است تا نوعی از اشتغال تحت عنوان کار پاره وقت و نیمه وقت متناسب با شرایط زنان ایجاد شود که فاقد امنیت شغلی و دستمزد پایین است. این نوع بازار کار خود بازتولیدکننده فقر زنانه است.

حاکم بودن نگرشی جنسیت‌زده که معتقد است زنان صرفا برای پول توجیبی یا گذراندن وقت به اشتغال روی می‌آورند، بحث ضرورت اشتغال زنان را در بهترین حالت بی‌اهمیت و در بدترین حالت غیرضروری قلمداد می‌کند. در حالی که واقعیت‌های موجود در جامعه نشان می‌دهد که درآمد زنان ضروری است و امروزه داشتن هویت حرفه‌ای فراخانوادگی برای زنان به یک اصل مهم تبدیل شده است. در باور عموم پدیده فقر زنانه عموما در موقعیت زنان سرپرست خانوار خلاصه می‌شود در حالی باید از این ارتباط ساده‌انگارانه خودداری کرد. فقر زنان را نمی‌توان صرفا در موقعیت زنان سرپرست خانوار خلاصه کرد چون زنان در درون خانواده ممکن است در معرض خشونت اقتصادی باشند و با وجود شاغل بودن بر درآمد خود مدیریت نداشته باشند.

در مواجهه با فقر زنانه فقط جنبه اقتصادی آن مطرح نیست بلکه جنبه‌های روانی و اجتماعی و فرهنگی آن که ریشه در ساختار‌ها دارند نیز مهم هستند. فقدان اعتمادبه‌نفس، فقدان حق انتخاب و اختیار، عدم دسترسی به فرصت‌های برابر جنبه‌های دیگری از فقر و محرومیت زنان است. در واقع این عوامل می‌توانند ایجادکننده فقر اقتصادی باشند. آمارتیا سن، اقتصاددان، معتقد است اگرچه ارتقای قابلیت‌های زنان جهت خروج از وضعیت فقر در درازمدت باید مورد توجه قرار بگیرد اما گاهی افزایش این قابلیت‌ها در چالشی جدی با ساختارهای اجتماعی فرهنگی قرار دارد به گونه‌ای که اگر این موانع اجتماعی فرهنگی برطرف نشود ارتقای قابلیت‌های زنان به عاملیت‌، فاعلیت و سوژگی زنان منجر نمی‌شود.

در میان طبقات زنان، شدت فقر در میان زنان سالمند بیشتر است.البته وضعیت اقتصادی زنان سالمند متفاوت است. برخی از آنان مستمری همسر فوت‌شده خود را در اختیار دارند. گروه دیگری بعد از فوت همسر از سهم‌الارث ناچیزی برخوردار می‌شوند. گروهی از زنان سالمند شخصا دارای حقوق بازنشستگی هستند و عده‌ای هم تحت حمایت مالی فرزندان قرار دارند. اما گروه دیگری از زنان سالمند از هیچ کدام از امکان‌هایی که نام بردیم برخوردار نیستند. «به گفته طاهر موسوی، جامعه شناس، بیش از ۷۱ درصد زنان سالمند تنها درآمدی ندارند. در میان ۲۹ درصد باقیمانده هم سه‌ و نیم درصد درآمد ماهانه‌‌شان کمتر از یک میلیون تومان است و سیزده و نیم درصد بین یک تا سه میلیون تومان درآمد دارند». (دویچه‌وله، ۱۴۰۲)

یکی از دلایل آسیب‌پذیر بودن زنان سالمند نسبت به مردان سالمند آمادگی کمتر زنان برای مدیریت یک زندگی مستقل است. به‌خصوص در نسلی که الان سالمند هستند معمولا خانم‌ها در بیرون از خانه کار نمی‌کردند. نحوه جامعه‌‌پذیری جنسیتی این زنان به‌گونه‌ای است که بدون وجود همسر و فرزندان عموما به‌سختی از عهده تامین مخارج خانه و حتی ایاب و ذهاب خود بر‌می‌آیند. همچنین زنان سال‌هایی را که می‌توانند در بازار کار باشند به دلیل نقش‌های جنسیتی همسری و مادری از دست می‌دهند و در واقع به نوعی تنبیه می‌شوند. حتی در بیشتر موارد به دلیل نبود سازوکار‌های کافی حمایتی بعد از گذراندن دوران بارداری ‌و شیردهی کار خود را از دست ‌می‌دهند. مجموع این شرایط باعث شده است تا زنان سالمند بیشتر از مردان سالمند دچار وضعیت شکننده اقتصادی شوند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

06 Dec, 20:02


ما، تن‌های نافرمان
مریم میرزانژاد- عضو گروه مطالعات زنان- آذر ۱۴۰۳

من و انقلاب هم زمان زاییده شدیم، از یک نقطه آغاز شدیم! تاریخ یکسانی را از سر گذراندیم اما او رو به گذشته دارد چیزی را درگذشته جستجو می‌کند و من از گذشته بریده‌ام و به سوی آینده می‌روم، آنچه که این فرزند گذشته نمی‌خواهد بفهمد، در هر لحظه از زندگی من و در هر تصمیم و تجربه‌ام انعکاس دارد! این را میدانم که باوری به حجاب ندارم.

خوب یادم است کی تصمیم گرفتم چادر از سر بردارم و چه حسی داشتم. کی و در کدام خیابان روسری از سر برداشتم و چه حسی داشتم. یک شبه هم رخ نداد که یکباره کنار گذاشته شود، ساده هم نبود عمر بی‌باوری من حداقل به اندازه نصف عمر ما، من و انقلاب، است.

مثل بسیاری از زن‌های دیگر تصویب قانون حجاب و عفاف خشم مرا هم برانگیخت و وقتی این ۷۴ ماده را که در پستوی انقلاب نوشته شد می‌خواندم، ذهنم دائم میان تجربیات، چالش‌ها و خاطراتم در گذر به این بدن ناباور به بند حجاب سرگردان بود.

خوب می‌دانم که بدن ناباور من، بدن زن، چگونه از طریق حضور، گفتار و تعامل با دیگران هویت و آزادی خود را آشکار ساخته و چگونه با سرپیچی از قوانینی که نه آزاد بود در قانون‌گذاریشان و نه در تغییرش آزادی داشت، مرزها را جابجا کرد و معناها را بازآفرید. برای من روشن است که از کجا و چگونه کنکاش در معنای حجاب میان سطور تفسیرهای مردان دین و زنان اندیشمند و تجربه روزانه‌ام آغاز شد و در من چه تغییری رقم زد و چگونه راهم را از انقلاب جدا کرد.

خوب می‌فهمم که این قانون چگونه تلاش می‌کند بدن من، بدن زنانه، را از یک موجود زیستی به عرصه‌ای ایدئولوژیک تبدیل کند؛ قدرتش را به رخم بکشد و مرا ناچار کند که بپذیرم که برای حضور در فضای عمومی چه چیز را برایم مجاز می‌داند و کدام الزامات در پوشش را برای من تشخیص می‌دهد. برایم روشن است که چرا می‌خواهد بدن ما زنان را از فضای عمومی حذف ‌کند یا ما را مجبور به پذیرش قواعدی کند که هویت فردی و آزادی سیاسی‌مان را نادیده می‌گیرد. من این نوع محدودیت را زندگی کردم و می‌فهمم که این قانون نه ‌تنها آزادی فردی‌ام را نشانه رفته بلکه حق من از فضای عمومی به‌عنوان عرصه‌ای برای تعامل آزادانه را نیز در چنبره خود می‌خواهد.

بدن من، بدن زنان، باعث بالیدن آزادی، خلاقیت و مشارکت سیاسی در عرصه فضای عمومی شده است و قانون حجاب اما می‌خواد این مرز را مخدوش و آن را به موضوع نظارت و کنترل ایدئولوژیک تبدیل کند و مرا از آنجایی که قرار است در آن مهم‌ترین فعالیت انسانی یعنی آزاد زیستن آشکار شود، حذف کند.

نیت آنکه این قانون را در پستو نوشت روشن است. قرار است با تحمیل این قانون و با یکسان‌سازی اجباری فردیت‌مان را سرکوب کند و امکان عمل سیاسی آزادانه را از ما سلب کند. می‌خواهد از کنترل بدن‌ها و ذهن‌ها برای تثبیت قدرت خود استفاده کند.

اما بدن من، بدن زنان ایرانی، سال‌هاست که به عرصه مبارزه و حتی به ابزاری برای مقاومت سیاسی تبدیل شده است. این یک حقیقت است، زنان ایرانی با سرپیچی از قانون حجاب، بدن خود را به ابزاری برای مقاومت بدل کرده‌اند. ما با ظاهر شدن در خیابان‌ها، دانشگاه‌ها و هر مکان عمومی بدون حجاب، پیام روشنی از نافرمانی سیاسی ارسال کردیم و می‌کنیم. ما این باور را زندگی کردیم که قدرت واقعی از کنش جمعی ما ناشی می‌شود، نه از اجبار و سرکوب. مبارزه ما نشان خواهد داد که بدن ما زنان ایرانی چگونه عرصه‌ای برای دفاع از آزادی و مقاومت در برابر سرکوب است.

حضور جمعی زنان بدون رعایت حجاب اجباری، بدن‌های آنان را به نمادی از مقاومت و اعتراض جمعی تبدیل می‌کند که همان تجلی جوهره آزادی است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

02 Dec, 21:00


‍ خشونت اقتصادی علیه زنان- بخش اول
سبا قنبری- عضو گروه مطالعات زنان- آذر ۱۴۰۳

خشونت اقتصادی ریشه در تبعیض‌های جنسیتی و ساختار نابرابر اقتصادی دارد. ساختاری که با اصل قرار دادن وابستگی مالی زنان به مردان، تشدیدکننده موقعیت فرودست زنان است. این سنخ از خشونت که عاملیت و فاعلیت اقتصادی زنان را خدشه‌دار می‌کند، زمینه‌ساز اشکال دیگر خشونت اعم‌ از خشونت جنسی، جسمی، روانی است. در جامعه ما خشونت اقتصادی علیه زنان در دو سطح کلان و خرد در جریان است.

در سطح کلان سیاست‌گذاری‌های خانواده محور با محوریت الگوی تقسیم جنسیتی نقش‌ها مبتنی بر مرد نان‌آور و زن خانه‌دار باعث هضم شدن زنان در خانواده به نام حفظ کردن خانواده شده است. در حالی که به جای آن‌که تامین اقتصادی نیمی از جامعه بر عهده نیمی دیگر باشد ساختار سیاسی موظف است تا فرصت‌های اشتغال را برای تمامی افراد جامعه فارغ از جنسیت فراهم کند.

براساس آخرین آمار اعلام شده بیش از ۶۰ درصد دانشجویان کشور زن هستند در حالی‌که نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار رسمی ۱۳.۴ درصد می‌باشد. بنابراین در حالی که زنان بیشتری وارد دانشگاه می‌شوند اما حضورشان در بازار کار افزایشی نیست. بازار کار جنسیت‌زده و حضور فراگیر زنان در عرصه آموزش عالی منجر به شکاف جنسیتی عمیقی میان تحصیلات و اشتغال زنان شده‌است. این وضعیت متاثر از این است که در سیاست رسمی اشتغال زنان مقوله‌ای ضروری قلمداد نمی‌شود و این باور نهادینه شده است که داشتن شغل حقی مردانه است. چنین باوری سبب می‌شود تا مردان برای استخدام در اولویت باشند و در زمان تعدیل نیرو نیز زنان در صف مقدم قرار بگیرند.

به دلیل محدودیت‌ها و تبعیض‌های ساختاری برای ورود به بازار کار رسمی، درصد زیادی از زنان در بازار کار غیررسمی ‌و خاکستری مشغول به کار هستند. مشاغل این بخش در برابر بحران‌های گوناگون آسیب پذیر، دارای دستمزد پایین و بی‌ثبات‌تر هستند. ریزش چشم‌گیر زنان در بازار کار بعد از همه گیری کووید ۱۹ تبلوری آشکار از عدم امنیت شغلی و آسیب‌پذیری زنان در بخش خصوصی است. ارث نابرابر نیز نمونه‌ای صریح و آشکار از خشونت اقتصادی قانونی علیه زنان در سطح کلان است که زنان را از دسترسی عادلانه به سرمایه اقتصادی خانوادگی محروم می‌کند.

خشونت اقتصادی در سطح خرد یکی از ابعاد خشونت خانگی است. در این حالت مرد تسلطی کامل بر اموال و دارایی‌های خانواده دارد. این شکل از خشونت فقط متعلق به زنان خانه‌دار نیست بلکه حتی ممکن است علیه زنان شاغل اعمال شود. به‌گونه‌ای که با داشتن درآمد مدیریتی بر اموالشان نداشته باشند. در خانواده‌های مرفه نیز ممکن است زن در ظاهر در رفاه مطلق باشد اما حق اظهارنظر، کنترل و حتی سهمی بر اموال خانواده نداشته باشد. این دسته از زنان عموما به دلیل موقعیتی که دارند به سختی در مورد تجربه زیسته خود در باب خشونت اقتصادی صحبت می‌‌کنند. بنابراین خشونت اقتصادی که زنان طبقات مرفه تجربه می‌کنند، می‌‌تواند بسیار پنهان و نامرئی باشد.

کنترل کردن حساب‌های بانکی، تمنا کردن برای گرفتن پول، بازخواست کردن زن برای پول‌هایی که خرج کرده است، تحت فشار قرار دادن او برای خرج کردن پول به شیوه‌ای ‌تعیین شده و مانع تراشی برای تحصیل و اشتغال مصادیق دیگری از خشونت اقتصادی هستند. در چنین شرایطی زنان عموما با جملاتی مانند« اجازه نمیدم بری سرکار»، « وقتی مشکل مالی نداری برای چی میخوای بری سرکار»، « این کار اصلا مناسب تو نیست»، «از صبح تا عصر میخوای خودتو خسته کنی برای چندرغاز حقوق، بشین خونه همون پولو من بهت میدم» مواجه می‌شوند که نشات گرفته از انگاره‌های ذهنی واپس‌گرایانه‌ای است که جای مطلوب زنان را چاردیواری خانه می‌داند. مسئولیت نگهداری از افراد بیمار خانواده و سالمندان که من نام آن‌ را «تیمارداری غیررسمی» می‌گذارم باعث می‌شود تا زنان نتوانند در بازار کار مسئولیتی تمام وقت بر عهده بگیرند. درهم‌تنیدگی این شرایط می‌تواند پدیده آورنده‌ی ‌پدیده‌ای به نام فقر زنانه یا زنانه شدن فقر باشد.

ادامه دارد…

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

30 Nov, 20:29


خشونت خانوادگی، بخش دوم
ضرورت استفاده از رویکرد جنسیتی در پژوهش‌ها

دکتر شهلا اعزازی- آذر ۱۴۰۳

علوم اجتماعی عمری حدود دویست سال را از سر گذرانده و در این مدت، دیدگاه‌های نظری تبیین‌کننده مسائل اجتماعی، دچار تغییراتی شده‌اند. در رابطه با مهم‌ترین تغییرات روی‌داده می‌توان دیدگاه‌هایی را مورد توجه قرار داد که با تاکید بر مفاهیم جنس و جنسیت، ابعاد جدیدی را در نظریه‌پردازی و پژوهش‌ها ایجاد کردند. تا قبل از دهه هفتاد میلادی و طرح دیدگاه‌های فمینیستی، علوم انسانی و علوم اجتماعی در نظریه‌پردازی‌های خود به موقعیت و نقش زنان توجهی نداشتند. جامعه و مسائل اجتماعی براساس تجارب و نگرش‌های مردانه توصیف می‌شدند و زنان در حاشیه و تنها در ارتباط با معیارهای مردانه مدنظر بودند. پژوهش‌ها با توجه به مسائل مردانه صورت می‌گرفت و نتایج آن‌ها به هردو جنس زن و مرد تعمیم داده می‌شد. در نظریه‌های علوم اجتماعی نیز زنان نادیده انگاشته می‌شدند و جهان براساس حضور مردان در جامعه و مشکلات آنان تبیین و تفسیر می‌شد.


https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید
B2n.ir/t08661

کانال علمی مطالعات زنان

20 Nov, 16:26


سرخط اخبار زنان در آبان ماه
گروه مطالعات زنان_آبان ۱۴۰۳

آیا او دیوانه بود؟

دیوانه‌انگاری زنان تلاشی برای حذف عاملیت زنان است. اقدام آهو دریایی در دانشگاه علوم تحقیقات، واکنش‌های زیادی را در جامعه دامن زد و تاکیدی دوباره حق بر بدن بود. همچنین آزار و خشونت حراست دانشگاه‌ را نسبت به دانشجویان دختر برجسته کرد. اگرچه دیوانه‌انگاری زنانی که تن به انقیاد نمی‌دهند کارکردش را از دست داده است اما بار دیگر هراس مردسالاری را از زنانی که تن به کنترل نمی‌دهند نشان داد.

وقایع زن‌کشی و خشونت‌ خانگی هر بار لرزه بر جامعه می‌اندازد

قتل‌ فجیع منصوره قديري جاويد، خبرنگار ایرنا توسط همسر وکیلش نشان داد مادامی که قانون از زنان حمایت نکند، هیچ زنی در امان نیست. در واقع زن‌کشی ربطی به طبقه و تحصیلات ندارد و فقدان قوانین اثرگذار چه نقش پررنگی در تبدیل خانواده به فضایی ناامن برای زنان دارد. در خبری دیگر نیز تکرار این خشونت را شاهدیم، وکیل بازنشسته دیگری با کلت کمری همسر و پسر ۷ ساله‌اش را به قتل رساند. به جز این دو مورد، دست‌کم ۱۶ زن در شهرهای مختلف ایران کشته شده‌اند که قاتلان آنان عمدتا همسر یا افراد نزدیک خانواده بوده‌اند. براساس آمار سایت هه‌نگاو ۵ زن طی یک هفته فقط در تهران به قتل‌ رسیده‌اند. البته این موارد مربوط به قتل‌هایی است که رسانه‌ای شده‌اند. همچنین به گزارش مرکز آمار ایران ۹۶ درصد همسرآزاری ثبت شده در پزشکی قانونی مربوط به زنان است.

از طرح کلینیک ترک بی‌حجابی تا دخترانی که از زندگی دست کشیدند

در حالی که خبر خودکشی آرزو خاوری از اتباع افغانستانی ساکن ایران و آیناز کریمی ساکن کازرون به دلیل رفتار سختگیرانه مدیر مدارس دست به دست می‌شود، ستاد امر به معروف از طرح کلینیک ترک بی‌حجابی می‌گوید و بودجه‌ی کلانی که این طرح پر از ابهام و پرسش به خود اختصاص داده در تیتر اخبار قرار می‌گیرد!! دبیر ستاد امر به معروف درباره طرح کلینیک ترک بی‌حجابی گفت:
«هدف اصلی ما از این طرح، ایجاد فضایی برای مشاوره، گفت‌وگو و کاهش فشارهای روانی برای بانوانی است که ممکن است در محیط‌های کاری یا اجتماعی با چالش‌هایی مواجه باشند. این فعالیت، یک سال است که در حال اجراست و نتایج مثبتی به همراه داشته است. بسیاری از خانواده‌ها یا حتی خود بانوان با مراجعه به ستاد درخواست مشاوره یا کمک کرده‌اند. گاهی هم افراد با تغییر نگرش خود و گرایش به حجاب دینی، داوطلب کمک به دیگران شده‌اند. این فرآیند نه‌تنها به حل شبهات و دغدغه‌های فرهنگی کمک می‌کند.»

در بند زنان زندانی سیاسی چه می‌گذرد؟

پخشان عزیزی و وریشه مرادی به اعدام محکوم شدند. نرگس محمدی به گفته وکیلش مصطفی نیلی بعد از عمل جراحی تومور در پایش بلافاصله به زندان منتقل شد.
عالیه مطلب‌زاده از زندانیان سیاسی سابق از ابتلای خود به سرطان پستان خبر داد.
حکم ۱۶ ماه حبس ژینا مدرسی گرجی فعال زنان نیز اجرا شد.

آمار اشتغال زنان هر سال در سکوت کاهش می‌یابد

نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان زن با ۰.۴ درصد کاهش به ۱۱.۶ درصد، نرخ بیکاری زنان با کاهش ۱.۲ درصدی به ۱۴.۲ درصد و اشتغال ناقص با ۰.۶ درصد کاهش به ۷.۳ درصد رسیده است. ایران از این حیث یکی از پایین‌ترین نرخ‌های مشارکت اقتصادی زنان را در جهان و حتی در خاورمیانه دارد.

یک بررسی انجام شده به قلم علیرضا کدیور، با عنوان «اشتغالِ ناچیزِ زنان مساله فراموش‌شدۀ ایران» منتشر شده در مجله تحلیلی دقیقه در خرداد ۱۴۰۳ ما را به این واقعیت می‌رساند که «رشد سالانه نسبت اشتغال به جمعیت زنان در سی سال گذشته نشان می‌دهد، ایران در یک وضعیت خوش‌بینانه و در صورت حفظ یک روند رشد مستمر، می‌تواند سالانه به طور متوسط حدود ۱% به نسبت اشتغال زنان خود اضافه کند. با این حساب، ایران برای طی این فاصله ۱۲% تا ۴۰% چیزی نزدیک به ۲۸ سال زمان نیاز دارد.»

پیروزی‌های زنان ورزشکار

سارینا غفاری و مهدیسا حمیدنژاد در مسابقات سنگ‌نوردی نوجوانان در ماده «بولدرینگ» موفق به کسب مدال طلا و نقره شده بودند، توانستند در ماده «لید» نیز کسب این مدال‌ها را تکرار کنند.
تیم والیبال نشسته زنان فولاد مبارکه سپاهان در جام باشگاه‌های آسیا و اقیانوسیه نایب قهرمان شد.

مداخله حرفه‌ای در طلاق

رییس سازمان بهزیستی کشور ضمن بیان اینکه مداخله در طلاق به صورت حرفه‌ای می‌تواند موجب کاهش آسیب‌های اجتماعی شود.

زنان دارای معلولیت و سرپرست خانوار

رئیس سازمان بهزیستی با بیان اینکه هم اکنون ۵۹۲ هزار زن دارای معلولیت تحت پوشش بهزیستی داریم گفت: ۴۰۰ هزار نفرشان جز افرادی هستند که قابل توجه‌اند، ۳۰۰ هزار آنها معلولیت شدید و خیلی شدید و ۲۰۰ هزار نفر نیز زیر سی سال هستند که نیاز به خدمات ویژه دارند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

19 Nov, 21:58


توسعه پایدار
نوشته بهار- نویسنده مهمان

پروانه دستش رو زیر چانه زده و به قول بچه‌ها در افق محو شده بود. رد نگاهش رو گرفتم تا حیاط زیبای مدرسه. اوایل اردیبهشت ‏بود و هوای اراک ملس. این موقع سال شاهد حال و هوای عاشقانه بچه‌ها بوده‌ام.‏
صدایش کردم: «پروانه! حواست کجاست؟» ‏
به خودش آمد. «همینجام خانم.»‏
لبخند زدم. «من چی می‌گفتم؟»‏
سکوت کرد. چندتایی از بچه‌ها بهش رساندند. ‏
‏«در مورد توسعه پایدار صحبت می‌کردید خانم.» ‏
‏«آفرین، چی هست؟»‏

نمی‌دونست، انتظاری هم نداشتم. گذشتم، درس تمام شد. زنگ خورد. آن روز جلسه دیدار دبیران و اولیا بود. ناهارخ وردن با ‏همکاران و گپ‌وگفت با آنها خیلی کم اتفاق می‌افتاد اما برای من خوشایند بود. بعد ناهار، همراه همکاران هم‌رشته خودم وارد یک ‏کلاس شدیم تا اولیا بیایند و وضعیت تحصیلی فرزندشان را بپرسند.‏

پدر پروانه آمد و تا زبان باز کرد، شروع کردم: «خیلی حواس‌پرته. اصلا گوش به درس نمی‌ده» و چه اشتباه بزرگی کردم: «فک کنم ‏دوستی، چیزی داشته باشه.»‏
پدر بُراق شد: «چه دوستی؟ دختر؟ پسر؟»‏
فهمیدم گند زدم و جمعش کردم. گفتم: «نمی‌دونم، بالاخره حواسش پرته.»‏
و در دل به خودم گفتم: «به تو چه؟ چه‌کاره‌ای که درباره شاگردت گمانه‌زنی می‌کنی؟» خراب کرده بودم.‏

رنگ مرد پریده بود. روی صندلی نشست. «حالا درسش چطوره؟»‏
لیست نمرات را باز کردم و خواندم: «دو، سه و بالاترین نمره ۴.۵».‏
احساس کردم دارد از حال می‌رود. خدایا چکار کنم؟ به دروغ گفتم: «البته اینا از پنج نمره‌ است.»‏
مرد گفت: «یعنی چی؟»‏
گفتم: «یعنی چهار برابرش کنید تا نمره واقعیش بشه.»‏
گفت: «یعنی دو می‌شه هشت؟»‏
چیزی نگفتم. دلم می‌خواست می‌گفتم: «نه! یعنی همون دو.» حتی چهار برابر کردن نمره هم فایده‌ای نداشت.‏
انگار من مقصرم، مرد داد کشید: «این که می‌گفت همه نمره‌هام بیسته!؟»‏
نگاهش کردم. مستاصل دنبال چاره گشتم. ‏
گفتم: «داره درسش خوب می‌شه، بهتر شده یه کمی.»‏
اما معلوم بود باور نکرده، باز داد زد: «فقط این نیست که! عربی و ریاضیشم افتضاح بود.»‏
در این مورد واقعا بی‌تقصیر بودم. چیزی نگفتم.‏

فریاد زد: «سرش رو می‌بُرم. این همه زحمت می‌کشم درس بخونه، اینم نتیجه‌ش.»‏
گفتم: «باور کنید درس خیلی مهم نیست. ببینید به چی علاقه داره.»‏
این بار داد کشید: «اومده تجربی که دکتر بشه. این همه کلاس می‌ره. چقدر پول کلاس تقویتی می‌دم!»‏
هرچه فکر کردم یادم نیامد در ۲۵سال تدریسم دانش‌آموزی با نمره‌های سه و چهار شیمی، پزشکی قبول شده باشد.‏
گفتم: «همه که نباید پزشک بشن. می‌تونه یک طراح خوب، آرایشگر...» نگذاشت حرفم تموم بشه.‏
‏«می‌رم می‌ذارمش کنار باغچه، سرش رو می‌برم.»‏

عذاب وجدان گرفتم نکنه بلایی سر بچه بیاره. تا دو روز بعد که به مدرسه برم دائم خودخوری می‌کردم. وارد کلاس که شدم جای ‏خالی پروانه در چشمم فرو رفت.‏
با نگرانی پرسیدم: «پروانه کو؟»‏
گفتند: «نمی‌دونیم!» اما معنی‌اش این بود که نمی‌خواهیم بگیم.‏
گفتم: «حالش خوبه؟»‏
یکی از بچه‌ها گفت: «آره. خانم نمی‌دونید دیروز مدرسه چه غوغایی بود!»‏
حالا هر کدوم از گوشه‌ای چیزی می‌گفت. ‏
‏«خانم دیروز گوشی آورده بود مدرسه.»‏
کمی خیالم راحت شد. «خب نباید بیارید. اینو نمی‌دونستید؟!»‏
‏«خانم، گوشی دوس پسرش بود.»‏
‏«خانم، گوشی رو ازش گرفتند.»‏
‏«نمی‌دادند بهش.»‏
‏«پلیس اومد. باباش اومد خانم.»‏
‏«دوست پسره فقط می‌خواست گوشیشو بگیره، اصلا پروانه براش مهم نبود!»‏

دیگر حوصله نداشتم. درس را شروع کردم اما حواسم پی پروانه و پدرش بود. زنگ تفریح در دفتر، کنار دبیر دینی بودم. تلفنش ‏زنگ خورد. یک‌باره داد زد: «یا خدا!» ‏
‏«چی شده؟»‏
‏«پروانه! باباش بردش بالای کوه، می‌گه می‌خواد بکشدش!»‏
فکر کردم راستی چه کسی به ما مجوز فرزندآوری داده، وقتی آداب فرزندپروری را بلد نیستیم؟ این را اول به خودم گفتم که پسرم ‏در خیلی موارد استعداد داشت اما من اجبار کردم ‌فقط درس. با این بی‌استعدادی پروانه در درس، پدرش هزینه می‌کنه پزشکی ‏قبول بشه، دوست پسرش هم توی این سن قوز بالاقوزه. پدرش سرخورده از خرج‌کردن و نتیجه‌نگرفتن، بدترین راه را انتخاب کرده ‏بود. زنگ زدیم اورژانس اجتماعی، یک مددکار به کمک‌ پروانه رفت. پدر، پروانه را سر نبرید اما روحش را نه یکبار که چندین بار ‏کشت و مثله کرد.‏

یک روز تقریبا آخرای سال تحصیلی، بعد از درس، پروانه جعبه شیرینی را جلوم گرفت.‏
گفتم: «به‌به! حالا شیرینی چیه؟»‏
گفت: «خواهر جدیدم به دنیا اومده.‌ شدیم سه تا خواهر.»‏
درحالی که شیرینی می‌خوردم به پروانه و پدرش ‌فکر کردم. آرزو کردم کاش پروانه فقط از درس شیمی، توسعه پایدار را یاد گرفته ‏بود.‏

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

17 Nov, 16:29


نمایی کلی از انواع نظریه‌های فمینیستی
بخش دوم–رویکرد نابرابری جنسیتی


نویسنده سبا قنبری- عضو گروه مطالعات زنان- آبان ۱۴۰۳

براساس رویکرد نابرابری جنسیتی موقعیت زنان نه تنها از مردان متفاوت است بلکه زنان عموما در موقعیت‌های مختلف دچار بی‌امتیازی و نابرابری هستند.
این رویکرد دارای سه نظریه فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیستی کلاسیک و فمینیسم مارکسیستی معاصر است.

شالوده اصلی این رویکرد نظریه فمینیسم لیبرال است. لیبرال‌ها موقعیت نابرابر زنان را در ساخت‌بندی پدرسالارانه و جنس‌گرایی می‌دانند که منجر به تقسیم کار جنسیتی شده است. براین اساس لازم است تا نهاد‌‌های جامعه‌ از جمله قانون، آموزش و پرورش، خانواده و رسانه‌ها دوباره با رویکرد برابری جنسیتی صورت‌بندی شوند. همچنین جامعه‌پذیری جنسیتی کودکان توسط نهاد‌های آموزشی و خانواده اقدامی مهم در نیل به برابری جنسیتی است. زنان در حوزه عمومی گرفتار تبعیض‌های جنسیتی نظیر سقف شیشه‌ای، آزار جنسی و حاشیه‌رانی هستند. در حوزه خصوصی نیز تیمارداری تمام وقت، کار خانگی و به طور کلی تعهدات خانگی منجر به وضعیتی شده است که زنان در صورت شاغل بودن از کار مبتنی بر دستمزد به «شیفت دوم» یعنی کار بی‌مزد خانگی بازمی‌گردند. فمینیست‌های لیبرال نام دیگر این وضعیت را «مخمصه زمانی» می‌نامند.

برای برون‌رفت از تبعیض‌های جنسیتی تاکید این نحله فکری بر برابری حقوقی زنان و مردان و دسترسی برابر به فرصت‌‌ها و امکانات عرصه عمومی است‌. به طور کلی تاکید فمینیسم لیبرال بر آزادی و استقلال انتخاب فردی و مورد احترام قرار گرفتن این انتخاب از سوی دیگران است. «بتی فریدان» و «جسی برنارد» از نظریه پردازان مطرح فمینیسم لیبرال هستند.

بنیان نظریه فمینیسم مارکسیسم را مارکس و انگلس نهادند. البته مارکس به طور جداگانه به مسئله ستم جنسیتی نپرداخت و مشارکت او غیرمستقیم بود. همکار او فردریش انگلس در اثر مشهور خود «خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» سه مرحله جامعه طبقاتی پدرسالاری را شرح می‌دهد و در نهایت نتیجه‌گیری می‌کند با غلبه مالکیت خصوصی زنان به «بردگان خانگی» یا «خدمتکار خانگی» و ابزاری برای تولید فرزندان برای انتقال ثروت تبدیل شدند. او خانواده را نظامی از نقش‌های مسلط و نقش‌‌های تحت تسلط تعریف می‌کند. جامعه با ادعای طبیعی بودن چنین نهادی به آن مشروعیت می‌بخشد و آن‌ را بازتولید می‌کند. در حالی که دوران اولیه تاریخ، زندگی اشتراکی حاکم بود. انگلس نام دیگر این دوران را «کمونیسم ابتدایی» می‌نامد. کمونیسم ابتدایی مادرتبارانه بود.

با شکل گرفتن کشاورزی ابتدایی و اقتصاد شبانی مالکیت پدید آمد و موقعیت زنان دگرگون شد. مردان با در دست داشتن ابزار تولید صاحب ثروت شدند و برای انتقال ثروت و دارایی خود نیاز به همسری داشتند که وارث به دنیا بیاورد. با تغییر مناسبات تولید زن نیز تبدیل به ابزاری در دست مرد شد. از آن پس زنان به مصرف‌کنندگان خانگی تبدیل و برای گذران زندگی خود به یک مرد وابسته شدند. به اعتقاد انگلس این نوع خانواده زنان را از سهیم شدن در تولید محروم کرد و از اساس بنیان آن بر پایه بردگی زن ‌است. تحلیل‌های انگلس مورد انتقاد برخی از فمینیست‌ها واقع شد به این دلیل که پیچیدگی ستم بر زنان را به خوبی توضیح نداده است.

مارکسیست فمینیست‌های معاصر مناسبات جنسیتی را در چارچوب نظام طبقاتی سرمایه‌داری مورد بررسی قرار دادند. براین اساس، زنان طبقه سرمایه‌دار متعلقات مردان سرمایه‌دار هستند که سهمی بر مالکیت ندارند. آنان خدمات عاطفی و جنسی را در اختیار مردان هم‌طبقه خود قرار می‌دهند و زندگی مجللی که دارند پاداش همین خدماتی است که ارائه می‌دهند. زنان در طبقات مزدبگیر نیز علاوه بر آن که به عنوان همسر و مادر در حال ارائه خدمات خانگی رایگان هستند، در محیط کار نیز به عنوان نیروی کار ذخیره منبع سود برای طبقه سرمایه‌دار هستند. کار خانگی زنان جلوه‌ای از مناسبات تولید است و این نظام سرمایه‌داری است که استثمارکننده زنان است چون از کار رایگان آنان «ارزش اضافی » کسب می‌کند. کار رایگان زنان دارای «ارزش مصرف» نیز هست یعنی زنان آن چه را که تولید می‌کنند توسط اعضای خانواده به مصرف می‌رسد.

بنابراین نظریه فمینیسم مارکسیسم براساس ماتریالیسم تاریخی بنانهاده شده است و سعی می‌کند تا ریشه ستم‌ بر زنان را با تولید مبتنی بر مالکیت خصوصی شرح دهد. ماتریالیسم تاریخی بر این ادعا استوار است که روابط تولیدی دیگر جنبه‌های زندگی انسان را صورت‌بندی می‌کنند.

ادامه دارد…

منبع: کتاب نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر جرج ریتزر، فصل هشتم، نظریه‌های فمینیستی معاصر

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

10 Nov, 18:00


صدای زنان و زندگی:
فرخنده_نویسنده مهمان_آبان ۱۴۰۳

عروسی پسرخاله‌ام بود و همه خوشحال بودند. قرار بود بعد از یک سال دخترخاله‌هایم را ببینم که خاله زنگ زد و گفت: ‌‏«فریده نمی‌آید چون مراسم مختلط است و شوهرش گفته می‌خواهی بروی خودت را نمایش دهی؟!»‏

حال خاله خوش نبود، آخر عروسی پسر خواهر را چطور می‌شود بدون جگرگوشه‌ات بروی؟ گفت: «به همسرم گفتم دامادت ‏هم یکی مثل خودت است. وقتی همه فامیل جمع بودند نمی‌گذاشتی من در مهمانی‌ها و مراسم باشم. چقدر دل بابا و مامانم ‏را خون کردی، حالا نوبت خودت است!»‏

از فکر آنکه نمی‌توانم فریده و پسر و دختر تازه به دنیا‌ آمده‌‌اش را ببینم، عصبانی شدم. گفتم: «فریده چیزی به وحید ‏نگفته؟» گفت: «چرا! کلی حرف زده ولی فایده نداشته است. برای خودش و بچه‌ها لباس خریده، ذوق بچه‌ام کور شد.»‏

چند روز بعد خاله خبر داد که بالاخره وحید رضایت داده به آمدن؛ اما آنقدر دیر آمدند که نشد یک دل سیر همدیگر را ‏ببینیم. فریده یک کت گشاد روی بلوز و شلوار سرهمش پوشیده بود و شالش هم سرش بود. موقع رقص گفت: «بیا برویم ‏برقصیم» و دست شوهر بددلش را هم گرفت که بعدا حرف و حدیث درنیاید. ‏

شوهرش از نظر من دیوانه است و حتی از نظر خاله و شوهرش؛ اما نمی‌دانم چرا دست نمی‌کشد از او. مردک بارها فریده را ‏کتک زده، دانش‌آموز پسر داشتن را برایش قدغن کرده است و یکبار پسرک دانش‌آموزی که حتی شناسنامه‌اش عکس نداشت ‏را کتک زده و البته مفصل هم خدمت فریده رسیده بود. خاله و شوهرش بارها گفته‌اند: «جدا شو بیا پیش ما»؛ اما فریده ‏دلش نمی‌خواست پسرک را دست پدرش بسپارد، حالا که شده‌اند دوتا! اگر حضانت کودک با مادر بود قطعا بارها جدا شده ‏بود از مردی که حقوقش را از او می‌گیرد.

او تعداد دانش‌آموزان خصوصی‌اش را کمتر می‌گوید تا بتواند کمی پول داشته باشد. ‏عجیب است وحید موقع وام‌گرفتن‌هایش فریده را می‌‌فرستد به شعب بانک‌ها و آن موقع‌ اشکالی ندارد مردان دیگر زنش را ‏ببینند اما خانم حق ندارد از سوپرمارکت خرید کند، مبادا خنده‌ای بین او و فروشنده ردوبدل شود. فریده همیشه باید در ‏دسترس باشد و اگر دستشویی یا حمام باشد، پسرکش باید تلفن را سریع جواب بدهد تا آقا مشکوک نشود! ‏

فریده می‌گوید: «از خودم بیگانه شده‌ام، گاهی فکر می‌کنم خودم را گم کرده‌ام. دلم می‌خواهد پیرسینگ بینی داشته باشم، ‏دلم می‌خواهد تتوی کوچکی بزنم روی دستم. اما وحید می‌گوید هیچ زن سربه‌راهی چنین کارهایی نمی‌کند.» فریده گاهی از ‏مادری‌اش هم بیزار می‌شود. گاهی به فرار فکر می‌کند اما باز برمی‌گردد به همان خانه ناامنی که حتی در موقع بیماری هم ‏همسرش او را برای معالجه به بیمارستان یا مطب دکتر نمی‌برد و اینها گردن خاله و شوهر‌خاله‌ام است.‏

وقتی وحید گفته بود عروسی نمی‌آید، شوهر‌خاله‌ام هم قرار بود تهران نیاید. مبادا مردک بلایی سر فریده بیاورد. خاله‌ام پیر ‏شده است از دست این داماد، اما چاره‌ای نیست. خودش هم با شوهرش کنار آمده این همه سال هرچند که او خشونت ‏فیزیکی و اقتصادی نداشت و بددل نبود اما اجازه رفت‌و‌آمد با فامیل را به او نمی‌داد. نمی‌دانم این چرخه باطل خشونت کی ‏متوقف می‌شود؟ آیا دختر کوچولوی فریده مصون از انتخابی شبیه مادر خواهد بود؟ آیا تا آن موقع قوانین عوض می‌شوند؟ ‏امیدوارم او اگر تصمیم گرفت ازدواج کند، زندگی بدون خشونت در فضایی امن را تجربه کند. ‏

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

08 Nov, 20:18


نمایی کلی از انواع نظریه‌های فمینیستی
بخش اول-رویکرد تفاوت جنسیتی


نویسنده سبا قنبری- عضو گروه مطالعات زنان- آبان ۱۴۰۳

نظریه فمینیستی با سه پرسش اساسی مواجه است:
۱. درباره زنان چه می‌دانیم؟
۲.چرا وضع زنان این گونه است؟
۳. برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد؟

پرسش اول بنیادی‌ترین پرسش فمینیسم است. در پاسخ به این پرسش با چهار رویکرد روبه رو هستیم. نخستین رویکرد تفاوت جنسیتی است. این رویکرد معتقد است که جایگاه و تجربه زنان در بیشتر موقعیت‌ها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیت‌ها متفاوت است.

این رویکرد دارای سه نظریه فمینیسم فرهنگی، فمینیسم نهادی و فمینیسم وجودی و پدیده‌شناختی است.

فمینیسم فرهنگی یا مادرانه بر اهمیت و قدرت ویژگی‌های خاصی که به زنان و مردان نسبت داده می‌شود، تاکید دارد. این نوع فمینیسم جنبه‌های مثبت زنانگی و ارزش‌های زن‌محورانه را ارج می‌نهد. طرفداران این گرایش معتقد هستند که جامعه برای اداره امور خود نیازمند فضایل زنانه از جمله صلح‌طلبی، همدردی و پرهیز از خشونت است.

این شاخه از فمینیسم برخلاف رویکردهای مرد‌سالارانه دیدگاهی ذات‌گرایانه و طبیعت‌گرایانه به زنان ندارد. در واقع فمینیست‌های موج اول باورهای رایج مرد‌سالارانه که زنانگی را به معنای کهتری در نظر ‌می‌گرفت به چالش کشیدند. «مارگارت فولر» از فمینیست‌های موج اولی و به‌عنوان اولین زنی که به دانشگاه هاروارد راه پیدا کرد و «فرانسیس ویلارد» از کنشگران حق رای زنان در ایالات‌متحده از هواداران فمینیسم‌ فرهنگی بودند.

فمینیسم نهادی بر این نکته تاکید می‌کند که تفاوت جنسیتی از نقش‌های جنسیتی متفاوتی که زنان و مردان آن را ایفا می‌کنند، نشات می‌گیرد. سوال اصلی مطرح شده در این نظریه این است که چرا زنانگی و مردانگی در جامعه وجود دارد؟ فمینیسم نهادی پاسخ این سوال را در تقسیم کار جنسیتی می‌داند که منجر به تمایز نقش‌های مردانه و زنانه شده‌است. تقسیم کاری که زنان را به فضای خصوصی خانه و خانواده و مردان را به فضای عمومی سیاست و اقتصاد سوق می‌دهد. فمینیسم نهادی راه‌حل از بین بردن تبعیض و نا‌برابری در جامعه را تحول بنیادین و هنجاری در تقسیم کار جنسیتی می‌داند. نظریه‌پردازان فمینیسم نهادی با نظریه‌پردازان فمینیسم لیبرال هم‌راستا هستند. «جی.برنارد» و «ام.جانسون» از نظریه پردازان فمینیسم نهادی هستند.

بر‌اساس نظریه فمینیستی وجودی و پدیده‌شناختی این جهان تماما توسط مردان و با در نظر گرفتن امیال و خواسته‌های آنان پایه‌گذاری شده است. زنان در این جهان یک دیگری به حاشیه رانده‌شده به حساب می‌آیند که تجربه و ادراک آنان بی‌اهمیت تلقی می‌شود. جایگاه«دیگر‌بودگی» زنان توسط ساختار‌های موجود به رسمیت شناخته‌ شده است. در واقع شاهد نوعی ساخت فرهنگی هستیم که در این ساخت مرد به عنوان فاعل(شناسا) و زن به عنوان یک دیگری در ارتباط با مرد قرار دارد. در این ساخت سوژه مهم مردانگی است.

پرسش اصلی این نظریه این است که زنان چگونه می‌توانند خود را از دیگری‌بودن رها کنند. نظریه‌پردازان فمینیسم وجودی معتقدند که امکان رهایی تنها در صورتی رخ می‌دهد که زنان فرهنگ خاص خودشان را بسازند. صورت‌بندی کلاسیک این نظریه برای اولین بار در تحلیل اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار در اثر معروفش «جنس دوم» پایه‌گذاری شد.

منبع: کتاب نظریه جامعه‌شناسی در دوران‌معاصر جرج ریتزر، فصل هشتم، نظریه‌های فمینیستی معاصر

ادامه دارد…

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

04 Nov, 19:33


خشونت نمادین زنان علیه زنان
مهرناز شرفی_نویسنده مهمان_آبان ۱۴۰۳

از زمان گذشته تا به امروز صحبت از خشونت مردان علیه زنان با صور گوناگون خشونت (فیزیکی، روانی، اجتماعی، جنسی و...) بوده است. مقالات، مجلات، سخنرانی‌ها و کتاب‌های زیادی در حوزه خشونت خانگی به کرّات نوشته شده‌اند.

خشونت نمادین گونه‌ای از خشونت است که کمتر مورد توجه عاملان اجتماعی قرار دارد و پدیده‌ای است که در زندگی اجتماعی رسوخ کرده است. این نوع خشونت نسبت به انواع دیگر از خشونت‌ها نقش کمتری به خود گرفته در واقع خشونت نمادین به خشونتی گفته می‌شود که آشکار نیست و غیرمستقیم می‌تواند پیامی خشونت‌آمیز را بر طرف مقابل پیاده سازد.

خشونت زن با زن در مقایسه با خشونت‌های مردانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شاید در جامعه‌ای که در آن ارزش‌های مردانه وجود دارد، رفتار زن با سایر زنان موضوعی ساده باشد. خشونت زن علیه همجنس خود به طرز نادرستی فاقد اهمیت قلمداد شده است زیرا احتمال کمی است که به مرگ ناگهانی یا آسیب جسمانی شدید منتهی شود. خشونت مردان اغلب هراسناک و عینی است، در مقابل خشونت زنان اغلب شکل عینی به خود می‌گیرد.

زنان معمولا از همجنسان خود انتظارات بالایی دارند که با انتظارات آنان از مردان متفاوت است. از آنجا که خشونت مردانه همه‌گیر است؛ اغلب بهنجار قلمداد می‌شود حتی در مواردی که رگه‌ای از خشونت و جنایت در پرخاشگری وجود دارد الزاما یک مسئله آسیب شناختی محسوب نمی‌گردد، از دیگر سو اغلب زنان درگیر پرخاشگری از نوع مردانه نمی‌شوند زمانی‌که دست به این عمل می‌زنند رفتارشان غیرطبیعی و آسیب‌شناختی به شمار می‌رود.

زنان در دوره کودکی این‌گونه جامعه‌پذیر شده‌اند که خشم خود از سایر زنان را به طور غیرمستقیم و پشت سر آنان بازگو کنند و آموخته‌اند که حتی نزد خود نیز وانمود کنند که خشونت‌گر نیستند علی‌الخصوص در مواردی که واقعا خشونت‌گرند؛ یا وانمود کنند که قصد نداشتند این عمل را انجام دهند بنابراین آن عمل را خشونت به شمار نمی‌آورند یا نمی‌پذیرند که نتیجه عمل آنان آسیب جدی به دیگری‌ست. همچنین زنان از سایر همجنسان خود انتظار دارند که از این اصول خشونت غیرمستقیم تبعیت کنند.

اهداف اصلی خشونت و بی‌رحمی زنان، سایر زنان هستند. اغلب زنان می‌دانند هر زنی می‌تواند لحظه به لحظه زندگی را برای زنانی که به آنها حسودی می‌کند، از آن‌ها احساس ترس دارد یا برای دستیابی به منابع با آنها رقابت می‌کند، به جهنمی تبدیل کند. رقابت و هم‌چشمی‌های زنان به طرف پشتیبانی از وضع موجود گرایش دارد نه تخریب آن.

بنابراین معمولا زنان مانند مردان برای بقا یا افزایش سهم خود بر ضد زنانی که در طبقه‌ای پایین‌تر از آنها قرار دارد تبانی می کنند. زنانی هستند که روابط‌شان با مادران، خواهران، دختران‌شان، دوستان‌شان یا حتی با خانواده همسر و... موضع مبارزه‌جویانه همراه با تبعیض‌های متقابل دارند. رقابت، تلخ‌زبانی‌ها یا خصومت‌های کشنده با آنان دارند.

خشونت نمادین در میان زنان شامل مصادیقی است: لقب‌گذاری، دوست شدن با دیگری به منزله گرفتن انتقام، نادیده گرفتن، انواع نگاه‌های جدی، نگاه قاطع سرشار از نفرت یا نگاه‌های سرد تحقیر‌آمیز و... است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

03 Nov, 07:28


جمع‌بندی نظریه‌های کار خانگی (بخش هفتم و پایانی)
دکتر شهلا اعزازی_مدیر گروه مطالعات زنان_آبان ۱۴۰۳

● تلاش فمینیست‌های موج دوم در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی، فهم مردسالاری به‌عنوان ساختار سلطه مردان بود. در نظریه‌های آنان برای نمایش روابط سلسله‌مراتبی قدرت، نظام سلطه و فرودستی زنان تلاش می‌شد و از سلطه مردان به‌عنوان قدیمی‌ترین و ابتدایی‌ترین شکل سلطه نام می‌بردند. «مردان بر زنان سلطه دارند و تعداد اندکی از مردان بر باقی مردان مسلط هستند»، شعار معروف آنها بود. در دهه‌های گذشته از طرف گروه‌های دیگر، زنان رنگین‌پوست، جهان سومی و پسااستعماری انتقاداتی به این دیدگاه‌ها مطرح شد و رویکرد‌های اینترسکشنالیتی مطرح شدند.

● هم‌چنین توجه به آثار فوکو و لکان تغییراتی در دیدگاه‌های فمینیستی به‌وجود آورد. گذشته از آن تأکید بر سوژگی و هویت برساخته و عاملیت زنان نیز مدنظر قرار گرفت. این انتقادات باعث تغییرات چشمگیری در نظریه‌ها شدند و توجه به این دیدگاه‌ها نیز برای انجام پژوهش در مورد کار خانگی ضرورت دارد.

● تا حدود دهه ۱۹۸۰ بسياری از صاحب‌نظران، وجود خانواده را علت فرودستی زنان درنظر می‌گرفتند. گمان می‌شد مسئولیت‌های خانگی که برعهده زنان بود، از ورود آنان به مشاغل جلوگیری کرده و یا باعث دستیابی به کار نیمه‌وقت می‌شد. هم‌چنین وجود خانواده از دیگر مشارکت‌های زنان در عرصه سیاست و جامعه نیز جلوگیری می‌کرد.

● امروزه اين ديدگاه رواج دارد كه موقعيت زنان در خانواده را بايد به‌صورت كلان و از طريق نگاه به جامعه و ساختارهای اجتماعی موجود در آن درنظر گرفت. ديگر خانواده به‌عنوان تنها عامل فرودستي زنان مطرح نيست بلكه ساختار كلی جامعه است كه فرودستی زنان را در جامعه و خانواده موجب می‌شود. نابرابری‌های موجود در جامعه به‌خصوص در حوزه اشتغال که به عدم دسترسی زنان به مشاغل و یا درآمد‌های متناسب می‌انجامد، نبود امکانات در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و آموزشی، جملگی زنان را از عرصه عمومی به عرصه خصوصی می‌رانند که در آن نابرابری‌های اجتماعی وجود دارد.

● گذشته از آن، نگاه امروزی به انواع كار زنان در كلیت آن است و كار خانگی را نيز به‌عنوان يک كار بدون دستمزد درنظر مي‌گيرند. هم‌چنین این دیدگاه مطرح مي‌شود كه بر اثر جداسازی جنسيتی رخ‌داده در تمام ابعاد جامعه، انجام كارهايی با دستمزد كم‌تر و يا بدون دستمزد (كار خانگی) سهم زنان شده است. در پایان مبحث به جمع‌بندی در مورد دیدگاه فمینیست به خانواده و ارائه ویژگی‌های کار خانگی از دید «آن اوکلی»، جامعه‌شناسی که اولین پژوهش در مورد کار خانگی زنان را انجام داد، اکتفا می‌شود.

ویژگی‌های کار خانگی از دید آن اوکلی:
• تقريبا كار انحصاری يك جنس است.
• تقريبا كليه بزرگسالان اين جنس را دربر می‌گيرد.
• هيچ شغل ديگری وجود ندارد كه تا اين حد دارای پيوندهای شخصی باشد.
• هيچ شغل ديگری تا اين حد به ارائه خدمات گوناگون اختصاص ندارد.
• شرح كار مشخصی برای كار در خانه وجود ندارد.
• دارای ساعات كار مشخصی نيست.
• زير پوشش هيچ نوع اتحاديه و صنفی قرار ندارد.
• دارای حد و مرز مشخصی نيست.
• شروع و پايان مشخصی ندارد.
• فضای خاصی برای انجام آن وجود ندارد.
• اوقات فراغت ندارد.
• مرخصی و بازنشستگی ندارد.

● هرچند کار خانگی با بهره‌مندی از تکنولوژی‌های جدید در چند دهه اخیر دچار تغییراتی شده و امکان استفاده از غذا‌های آماده یا نیمه‌آماده فراهم شده است که بار آشپزی را از دوش زنان خانه‌دار برمی‌دارد اما باید توجه داشت که استفاده از این امکانات، وابسته به شرایط اقتصادی افراد است و در عین حال اگر بخشی از بار خانه‌داری کم شود، معمولا تقاضا‌های جدیدی برای خانه‌داری نیز به‌وجود می‌آید.

●با توجه به درصد ناچیز اشتغال زنان در ایران، کار بدون دستمزد خانگی که از جانب درصد بالایی از زنان ایرانی انجام می‌شود، یکی از مواردی است که پژوهش‌های اندکی با محوریت آن صورت گرفته و اطلاعات ناچیزی در مورد آن وجود دارد. از این‌رو انجام پژوهش در زمینه کار خانگی باعث فهم بیش‌تر چگونگی و چرایی کار خانگی در ایران می‌شود.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

01 Nov, 19:10


زنان فراموش شده روستا
مریم رحمانی_فعال زنان_آبان ۱۴۰۳

از ۱۰ میلیون جمعیت زنان روستایی که بالغ بر ۱۲.۴ درصد جمعیت ایرانند، ۶ میلیون نفر زیر ۱۸ سال هستند. در حقیقت یک چهارم «زنان» ایرانی روستانشین هستند و با توجه به میزان جوانی این جمعیت نیاز به برنامه‌های خاص برای گذران بهتر زندگی خود دارند حال آنکه عملا زنان در روستا فرصتی برای رسیدگی به نیازهای جسمی و روحی خود ندارند. در بیشتر روستاهای ایران به جز مسجد یا حسینیه مکانی برای سرگرمی جوانان یا زنان وجود ندارد. پسرهای جوان حداقل می‌توانند فراغت خود را با بازی فوتبال … پر‌ کنند اما زنان همین مجال را نیز ندارند.

از دیگر سو براساس آمارها تنها هفت درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۵ ساله زنان روستایی شاغل هستند. اما می‌توان ادعا کرد که در حقیقت از شش میلیون و ۴۰۰ هزار زن ۱۵- ۶۴ ساله روستایی، حدود ۴۰ درصد از آنها فعال باشند، زیرا اغلب در هنگام سرشماری از زنان این‌طور سوال می‌شود که آیا طی یک‌سال گذشته کسب درآمد داشته‌اند یا خیر؟ اگر فعالیت آنها موجب کسب درآمد شده باشد، افراد شاغل محسوب می‌شوند. تعداد زیادی از زنان روستایی با وجود فعالیت در کشاورزی، دام‌داری خود را خانه‌دار اعلام می‌کنند به این دلیل که عملا آنان درآمدی از کاری که انجام می‌دهند ندارند. عمده زنان روستایی جز کارگران خانگی محسوب می‌شوند که مزدی برای کار آنان درنظر گرفته نمی‌شود.

امسال به روستای ونایی در نزدیکی بروجرد سفر کردم زنان روستایی پابه‌پای برادران و پدرانشان به جز کار بر سر زمین در رستوران‌‌های خانوادگی کار می‌کردند اما جایگاه برتر را مردان در اختیار داشتند. آنان بودند که به چشم صاحب رستوران شناخته می‌شدند و زنان کارهای تمیز کردن الاچیق‌ها و باقی‌مانده غذای مشتریان را انجام می‌دادند گویی آنان کارگر برادران و پدران خود بودند. حالا ممکن است درآمد اندکی از کار در رستوران به‌دست آورند اما در جایگاه کارفرما در کاری که خانوادگی است دیده نمی‌شدند.

از دیگر سو امکانات بهداشتی و درمانی نقاط روستایی بسیار نابسنده‌تر از نقاط شهری است؛ فقدان تمکن مالی این قشر باعث شده میزان برخورداری آنان از امکانات بهداشتی نسبت به مردان بسیار کمتر باشد این در حالی است که زنان روستایی به دلیل فعالیت‌های سخت روزانه، سبک زندگی، فقر، فقدان دسترسی به امکانات بهداشتی بيشتر در معرض آسیب‌اند. حدود ۸۰ درصد از روستاییان ایران تحت پوشش بیمه نیستند؛ زیرا بخش کشاورزی کارفرمایی ندارد.

زنان روستایی نقش مهمی در توسعه و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور دارند. این زنان برای تأمین نیازهای خانواده‌هایشان به فعالیت کشاورزی، دامپروری، کار در کارگاه‌های کوچک خانگی مانندقالی‌بافی، جاجیم‌بافی… و تولید کالاهای محلی مشغول‌اند. همچنین حفظ و نگهداری فرهنگ و سنن محلی نیز بر دوش آنان است. با این حال، زنان روستایی با چالش‌های بسیاری مواجه هستند. این چالش‌ها شامل فقدان دسترسی به آموزش، خدمات بهداشتی، زیرساخت‌های اجتماعی و اقتصادی مناسب، مشارکت ندادن‌شان در فرآیندهای تصمیم‌گیری و نقش‌آفرینی در فرایند توسعه‌ هستند. همچنین، زنان روستایی با تبعیض جنسیتی مواجه هستند که مانع از تحقق حقوق برابر و شرکت کامل آنان در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌شود.

در سال ۲۰۰۸ مجمع عمومی سازمان ملل، به دنبال بحث‌هایی که در چهارمین کنفرانس جهانی زنان در بیجینگِ چین در سال ۱۹۹۵ انجام گرفت و نیز به دنبال قعطنامه ۶۲/۱۳۶ سازمان ملل در دسامبر ۲۰۰۸ روز ۱۵ اکتبر را به عنوان روز جهانی زنان روستایی اعلام کرد. روز جهانی زنان روستایی، به‌عنوان فرصتی برای توجه به مشکلات زنان روستایی و تلاش برای رفع آنها است. این روز فرصتی است برای افزایش آگاهی عمومی، ترویج حقوق زنان روستایی، ارتقای وضعیت آنان و تشویق آنان به شرکت فعال در فرآیندهای تصمیم‌گیری و توسعه جامعه است.

ارتقای وضعیت زنان روستایی، می‌تواند به توسعه پایدار کمک کند. در ایران فعالان زنان توجهی به وضعیت زنان روستایی نداشته‌اند و آنان نیز وسیله‌ای برای گفتن از مسائل خود در اختیار ندارند. این حوزه کاملا برای فعالان زنان ناشناخته‌ است و جای پژوهش‌های زیادی در بخش آکادمیک در این خصوص وجود دارد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

26 Oct, 19:03


اتیسم
هانیه سامعی _عضو گروه مطالعات زنان_ آبان ۱۴۰۳

📍این روزها در خلال برنامه‌های تلویزیونی و شبکه‌های مجازی، نام اتیسم یا اختلال طیف اتیسم به گوش می‌رسد. اختلالی با سابقه‌ی نه چندان طولانی که هر روز به تعداد مبتلایان و تشخیص‌ها افزوده می‌شود.

اتیسم در کتاب تخصصی رشته روانشناسی که با نام DSM-5 شناخته می‌شود، در شاخه اختلالات رشدی و عصبی جایگذاری شده‌است. دو مولفه‌ی مهم در شناخت این اختلال، رفتارهای تکرارشونده و محدود مانند کلیشه‌ها و صداهای نامفهوم و اختلال ارتباط اجتماعی مانند فقدان تماس چشمی و پاسخ به صدا کردن نام و... است. کودک معمولا از سنین پایین علائم را در خود نشان می‌دهد مثل عدم برقراری ارتباط و لبخند در نوزادی و برقرار نکردن تماس چشمی و جیغ‌زدن و گریه‌کردن و خندیدن بی‌دلیل. گاهی هم کودک از رشد ظاهرا طبیعی و نرمالی برخوردار است؛ اما رفته رفته کلام و مسائل شناختی خود را از دست می‌دهد.

در مورد علل و عوامل ایجاد کننده هنوز دانشمندان روانشناس و عصب‌شناس به دیدگاه واحدی نرسیده‌اند و علت مشخصی را نمی‌توان عنوان کرد. عواملی همچون ارث، آلودگی محیطی، دارو، نوع زایمان، دیابت دوران بارداری را برای بروز این اختلال ذکر کرده‌اند.

اتیسم درمان ندارد زیرا اتیسم بیماری نیست بلکه اختلال است. درمان عموما برای بیماری کاربرد دارد و بهبودی و توانبخشی برای اختلال. همچنین اتیسم به عنوان یک طیف در نظر گرفته می‌شود که کودک می‌تواند از یک سر طیف با عملکرد پایین به واسطه توانبخشی و آموزش‌های شناختی و رفتاری به آن سر طیف عملکرد بالا انتقال داده شود.

اتیسم به دلیل نداشتن علامت‌های ظاهری دو جنبه مثبت و منفی را برای خانوده‌ها ایجاد کرده است. یکی نداشتن ظاهری که باعث تمایز میان دیگر کودکان شود تا خانواده احساس راحتی دیگری داشته باشند یکی هم نبود وجه تمایز در کودک و سرازیرشدن سیل انتقادات و قضاوت‌ها به خانواده درخصوص شیوه غلط فرزندپروری کودک که منجر به جیغ‌زدن، گریه‌کردن و کتک‌زدن دیگر کودکان شده است.

اتیسم را شاید یکی از مرتبط‌ترین اختلالات به حوزه زنان دانست. علی‌رغم مشخص نبودن علت و علل به وجود آمدن این اختلال در کودک، به دلیل ارتباط نزدیک مادر با کودک، معمولا مردم او را مقصر می‌دانند. وقت‌نگذاشتن برای ارتباط‌گیری با کودک و رعایت‌نکردن سفارش‌های پزشکی در دوران بارداری را فاکتورهای مهمی می‌دانند که بایستی مادر آنها را رعایت می‌کرد.

همچنین عموم مردم کودک اتیستیک را در نگاه اول کودکی بی‌تربیت با خانواده‌ای بی‌مبالات و مادری بی‌خیال می‌پندارند. کودکی که مادر وقتی برای تربیت او نگذاشته است و جلوی فرزندش را نمی‌گیرد. گاها برخوردهایی هم با مادران این بچه‌ها در مکان‌های عمومی مثل پارک، وسایل نقلیه عمومی و... می‌شود.

از دیگر دلایل ارتباط نزدیک این اختلال به حوزه زنان، بحث پُرحس یا کم حس‌بودن کودک است. در این اختلال ممکن است یک کودک از ابتدا نسبت به یکی از حواس پنج‌گانه حساسیت زیاد یا کم داشته باشد. یکی از معضلات پُرحسی در حس لامسه در دختر اتیستیک است. با توجه به قوانین پوشش در جمهوری اسلامی و اجباری‌بودن و منعطف نبودن این قوانین ما شاهد خانه‌نشینی دختران بالای نُه سال اتیستیکی هستیم که مشکل پُرحسی لامسه را هم دارند و توانایی نگاه داشتن پوشش روی سرشان را ندارند.

اتیسم اختلالی مرتبط به حوزه زنان است نه از آن جهت که مادر مقصر است، از جهت آنکه بیشترین آسیب را در این رابطه یک زن که نقش مادری دارد، می‌بیند.📍

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

21 Oct, 17:55


اخبار زنان در مهرماه نگاهی به موفقیت های ورزشی، ادبی تا خشونت علیه زنان
گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

قانون حجاب و عفاف توسط شورای نگهبان تصویب شد و مسئول سپاه سمنان از اجرای طرح طراوت در همین راستا خبر داد، هرچند این خبر تایید نشده. این درحالی است که زنان ایرانی به مقاومت مسالمت‌آمیز خود ادامه می‌دهند و باید دید آیا پزشکیان علی‌رغم وعده‌های تبلیغاتی‌اش این قانون را ابلاغ می‌کند یا خیر؟ در ادامه مهمترین اخبار زنان در ماه مهر را مرور می‌کنیم.

ورزش زنان
فرشته اقتداری با قهرمانی در مسابقات بین‌المللی اسکواش ژوهانسبورگ، موفق به کسب نخستین مدال طلای تاریخ اسکواش زنان ایران شد.
سرمربی تیم ملی جودو با اشاره به بخشنامه فدراسیون جهانی کارگران برای حضور بانوان در رقابت‌های قهرمانی جهان یونان، گفت: با توجه به بخشنامه جدید فدراسیون جهانی کارگری که حضور بانوان باحجاب در مسابقات قهرمانی جهان ممنوع شده است شرایط اعزام بانوان به این رقابت‌ها را نداریم.
کنفدراسیون فوتبال آسیا از قضاوت مهسا قربانی در مرحله دوم لیگ قهرمانان زنان آسیا خبر داد.
با اعلام فدراسیون جهانی تنیس‌ روی‌میز وانیا یاوری ملی‌پوش نوجوان ایران با قرار گرفتن در رتبه ٣٦ رنکینگ دنیا، جواز حضور در مسابقات قهرمانی نوجوانان و جوانان جهان را به دست آورد.

زنان و سلامت
ملیحه کیانفر؛ رییس اداره سلامت میانسالان و مادران وزارت بهداشت گفت: ۷۲ درصد زنان ایرانی چاقی و اضافه وزن دارند.
رئیس انجمن روان‌پزشکان ایران افسردگی در زنان ۲ برابرِ مردان است.

زنان و اشتغال
دکتر مرضیه ابراهیمی، عضو هیأت علمی و مدیر اداره راهبری پژوهش و فناوری پژوهشگاه رویان از سوی اتحادیه کسب و کار زنان بریکس، که در مسکو برگزار شد به عنوان یکی از برگزیدگان با ایده پزشکی و شرکت با فعالیت خلاق پزشکی که در مسیر توسعه پایدار گام نهاده، معرفی و تجلیل شد.

زنان و مشارکت سیاسی
آرش زره تن لهونی استاندار کردستان طی حکمی سودابه ضرغام نژاد را به عنوان فرماندار شهرستان دهگلان معرفی کرد.

زنان نویسنده
مجموعه‌شعر «ساعت دیروز» سروده مریم بذری روز پنجشنبه ۲۶ مهر در شهر کتاب فرشته رونمایی شد.
آسیه صابرمقدم، به پاس انتشار ترجمه ژاپنی به فارسی مجموعه اشعار «ماه آسمان صبح» و مجموعه داستان «گل باد لرزان» اثر کنجی میازاوا و دیگر فعالیت‌ها برنده سی و چهارمین دوره جایزه ادبی کنجی میازاوا در کشور ژاپن شد.
«تناردیه را من کشتم»، مجموعه‌ای داستانی و کوتاه به سبک رئال و در حوزه اجتماعی به قلم عترت اسماعیلی است که نویسنده در بخش‌هایی از آن به زمان کرونا و شرایط خاص آن روزها پرداخته است.

زنان فعال مدنی
حکم ۵ سال زندان الهه محمدی و نیلوفر حامدی ابلاغ شد، همچنین عاطفه رنگریز با پایان مرخصی درمان به زندان بازگشت. حکم اعدام شریفه محمدی نیز لغو شد. جلوه جواهری و فروغ سمیعی‌نیا نیز به مدت یک هفته مرخصی از زندان دریافت کردند. وریشه مرادی، زندانی سیاسی متهم به "بغی" از روز پنجشنبه ۱۹ مهرماه (۱۰ اکتبر) همزمان با "روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام" در اعتصاب غذای نامحدود به‌سر می‌برد. منیژه خشنود به ۱۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد. محبوبه رمضانی مادر پژمان قلی‌پور و رحیمه یوسف‌زاده مادر نوید بهبودی از جان‌باختگان اعتراضات آبان ۹۸، توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار هر کدام به تحمل ۱۸ ماه و یک روز حبس محکوم شدند.

زن‌کشی
یک زن جوان در فردیس با سلاح گرم توسط داماد خانواده‌شان به قتل رسید. یک مرد ۳۳ ساله در یکی از روستاهای ملایر از طریق سلاح گرم اقدام به قتل همسر و برادرهمسر خود کرده و سپس متواری شده است. یک زن جوان به‌وسیله‌ی سلاح سرد و توسط همسرش در مشهد به قتل رسید. یک زن توسط همسرش در شیروان از توابع استان خراسان شمالی به قتل رسید. متین طیبی‌خواه فومنی توسط همسرش با ضربات متعدد چاقو در خانه‌اش به قتل رسید. یک زن توسط همسرش با سلاح سرد در شهرری از توابع تهران به دلیل مسائل ناموسی به قتل رسید.

خودکشی
دنیا فرهادی، دانش‌آموز ۱۷ ساله اهل نوسود، پس از فرار از مدرسه محل تحصیل خود در پاوه و با حضور نیروهای سپاه پاسداران از ترس اقدام به خودکشی و جانش را از دست داد. مدیر مدرسه با نیروهای سپاه تماس گرفته و از آنها برای بازگرداندن دنیا درخواست کمک کرده بود!
یک کودک ۱۵ ساله ساکن شهرستان رومشکان استان لرستان، به‌نام فاطمه مرادپور، پس از آنکه از سوی خانواده تخت فشار ازدواج اجباری و کودک همسری قرار گرفت، اقدام به خودکشی کرده و به زندگی خود پایان داد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

19 Oct, 15:20


منوپوز «دوره‌ایی از زندگی زنان»، وضعیت کمتر دیده شده.
به مناسبت روز جهانی پساقاعدگی
فتانه عبدالحسینی_عضو گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

چهل سالم که شد هر ماه خودم را برای «یائسگی» آماده می‌کردم.‌ در چهل و پنج سالگی بالا و پایین رفتن هورمون‌هایم، ضعف، بی‌حالی و خون‌ریزی زیاد آن‌قدر کلافه‌ام کرده بود که آرزو می‌کردم زودتر همه چیز تمام شود. قاعدگی درد‌‌ناک که تقریبا از شروع تا پایان؛ نصف ماه را اشغال کرده بود؛ دلیلی برای برنامه‌ریزی زندگیم بر اساس هورمون‌هایی بود که درد را تحمیل می‌کرد.

هر ماه روز شوم می‌رسید و من کلافه از هفت تا ده روزی که باید سپری می‌شد به انتظار  آرام شدن اوضاع صبر می‌کردم. درد‌های فیزیکی مثل کمردرد، پادرد و دردهای شکمی قبل، ضعف و بی‌حالی بعد هر پریود کابوس تمام‌نشدنی بود.

بالاخره روز موعود رسید. قطع پریود‌. شروع پساقاعدگی و رها شدن از بند دردهای ماهانه.

اما...

در اوج؛ زمانی که باید دانش و تجربه‌ام را به اثبات می‌رساندم در جلسات کاری کلمات را فراموش می‌کردم. نگرانی از اینکه خیلی زود آلزایمر گرفته‌ام اضطراب‌هایم را افزایش داد.  زندگی روزمره با گُرگرفتگی‌هایی که دیوانه‌وار حمله‌ور می‌شد و بی‌خوابی‌های شبانه هر روزم را بدتر می‌کرد. بعضی شب‌ها حس می‌کردم در آتش افتاده‌ام. عرق می‌کردم پتو را کنار می‌زدم با دلهره و اضطراب از خواب می‌پریدم. بی‌خوابی شبانه کلافه‌ام کرده بود.

منوپوز یا پساقاعدگی تنها یکی از تجربه‌های زنانه است که رنج هورمون‌های زنانه را یادآور می‌شود. در دنیایی که مردان با هورمون‌های قابل‌قبول مردانه در حال زندگی هستند زن‌ها تجربه‌های مختلفی را از سر می‌گذرانند.

دوره پساقاعدگی که معمولا در سن میانسالی زنان است؛  زنانی که درگیر زندگی پر ماجرای خود هستند را به شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. زنی که ازدواج کرده شاید دارای فرزندانی باشد یا زنانی که در حال سپری کردن بهترین روزهای کار حرفه‌ایی خود هستند. منوپوز تغییراتی را به ارمغان می‌آورد که رنج و زحمت زیادی را در کنار کار و زندگی به زنان تحمیل می‌کند.

درگیری زنان با پیشامدهای زندگی آنقدر زیاد است که معمولا توجهی به شرایط سخت خود ندارند و آن را طبیعی می‌دانند. مسائل بدنی و طبیعی زنان در سال‌های دور رازهایی بود که باید پوشیده می‌ماند. شرم از زنانگی در فرهنگ مردسالار باعث می‌شد که زنان از آنچه بر آنها می‌گذرد، سکوت کنند و «به قول نسل‌های قبل» « مردانه» و بدون بروز تغییرات  مخصوص زنان به جنگ مصائب زندگی بروند. چون زنانگی اهمیتی ندارد و باید بر آن سرپوش گذاشته شود.

زندگی زنان و انطباق همیشگی با هورمون‌هایی که از نوجوانی تا پایان میانسالی آن‌ها را راحت نمی‌گذارد و از طرف دیگر زندگی در نظام مردسالاری حاکم که فهمی از پیچ و خم‌های هورمون‌های زنانه ندارد باعث می‌شود که حتی دانش روز هم به زنان و تغییراتشان اهمیتی ندهد و دردهای زنانه را طبیعی بداند.

بی‌اطلاعی جامعه از شرایط خاص زنان در کار و فعالیت اجتماعی در نظامی که چهارچو‌ب‌هایش بر پایه و اساس هورمون‌های مردانه تعریف می‌شود؛ رنج زنان را افزایش می‌دهد. نظامی که تمامیت زنان را در تمام عرصه‌ها می‌خواهد. چه در خانه و چه در جامعه؛ این پیام را در چهره پنهان خود دارد. «باید مثل یک مرد باشی تا دوام بیاوری». مانند مرد بودن یعنی بی‌توجهی به تمام دردهایی که هورمون‌های زنانه به همراه دارد.
دردهای قاعدگی و زایمان در جامعه مردسالار کمتر به رسمیت شناخته شده است. اما منوپوز که درد بخش عظیم زنان میانسال است نه تنها به رسمیت شناخته نشده بلکه دیده نمی‌شود.

پس اگر پساقاعدگی شما را آزار می‌دهد به این فکر کنیم که باید بتوانیم بدون ترس از قضاوت شدن از خودمان بگوییم تا جایی برای زیست خود در جهان به غایت مردانه پیدا کنیم.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

11 Oct, 20:32


🔺 خشونت خانوادگی ‏(بخش اول)
دکتر شهلا اعزازی_استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

- بحث خشونت خانوادگی مدت‌هاست مطرح شده و پژوهش‌های متعددی در زمینه انواع آن انجام گرفته و راهکارهایی نیز ‏برای پایان‌بخشیدن به آن‌ پیشنهاد شده‌اند. با وجود این، نه‌تنها هنوز اقدامی برای مقابله با خشونت خانگی صورت نگرفته ‏بلکه برعکس، شاهد افزایش روزافزون شدیدترین نوع خشونت علیه زنان (قتل) از طریق همسر، پدر، برادر و سایر افراد ‏خویشاوند آنان بدون مجازات یا با حداقل مجازات مجرمان هستیم.‏

- خشونت خانوادگی انواع مختلفی دارد و خشونت بدنی آشکارترین نوع خشونت است که معمولا روی زنان و کودکان اعمال ‏می‌شود. خشونت‌های سبک مانند سیلی و پشت‌دستی زدن به‌طور معمول از طرف جامعه به‌عنوان تربیت درنظر گرفته می‌شوند اما خشونت‌های سنگین که منجر به جراحات و صدمات جدی به فرد قربانی می‌شوند با نفی جامعه همراه هستند. قتل ‏زنان یا قتل‌های ناموسی بالاترین نوع خشونت است که متاسفانه اخبار فراوانی در این مورد وجود دارد.‏

- انواع دیگر خشونت هرچند سبب جراحات بدنی نمی‌شوند اما تاثیر آن‌ها بر قربانی می‌تواند بیشتر از خشونت بدنی باشد. بر ‏این اساس، خشونت روانی (تحقیر و دشنام، از میان‌بردن اعتماد به نفس)، خشونت اقتصادی (قراردادن قربانی در مضیقه ‏مالی دائمی) و خشونت اجتماعی (انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی) از انواع دیگر خشونت خانوادگی ‏درنظر گرفته می‌شوند. هم‌چنین مقوله تجاوز و سوءاستفاده‌ جنسی در ابتدا محدود به افراد زیر ۱۸ سال بود اما به‌تدریج، برقراری ‏رابطه جنسی با دیگری بدون تمایل او نیز مطرح گردید و سپس تجاوز جنسی حتی در رابطه زن و شوهر نیز به‌عنوان ‏خشونت درنظر گرفته شد.‏

- پژوهش‌های متعدد در رابطه با خشونت خانوادگی، در جهت شناسایی عوامل موثر بر آن تلاش کرده‌اند. نتایج بررسی‌ها نشان ‏می‌دهند که خشونت در میان بسیاری از خانواده‌ها، بدون توجه به طبقه اجتماعی و ویژگی‌های دیگر جمعیتی دیده می‌شود. ‏عوامل فردی مانند سن و سطح سواد، نوع اشتغال و بیکاری، تعداد فرزندان، سن افراد و ... و هم‌چنین عوامل اقتصادی، ‏نژادی و قومیتی نیز می‌توانند باعث بروز خشونت خانوادگی شوند. هرچند بیش از عوامل فوق باید متوجه ساختار جامعه شد، ‏ساختاری اجتماعی که بروز خشونت در جامعه را مجاز می‌داند.‏

- اگر شرایط اجتماعی در جامعه‌ای براساس بی‌قدرتی زنان در عرصه عمومی و خصوصی شکل گیرد و اقتدار و نظارت ‏مردان بر زنان، مجاز درنظر گرفته شود، تا زمانی که این ساختار و نهادهای آن فرادستی مردان و فرودستی زنان را طبیعی ‏و غیرقابل تغییر درنظر می‌گیرند، در مجاورت انواع خشونت‌هایی که در جامعه علیه زنان وجود دارد، خشونت خانوادگی نیز ‏بازتاب مشخص ساختار اجتماعی خواهد بود. ‏

- دیدگاه فمینیسم معتقد است در جوامعی که ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی آنان براساس بی‌اعتباری، تحقیر ‏و استثمار زنان شکل گرفته‌اند، خشونت مردان نسبت به زنان رسم زندگی است. از نظر اجتماعی و قانونی، مردان در ‏سلسله‌مراتب خانوادگی مقامی برتر از زنان و کودکان دارند و برای حفظ مقام در سلسله‌مراتب، در صورت بروز تعارض در ‏خانواده، برای نظارت بر رفتار و وادارکردن افراد به انجام رفتار موردتقاضا دست به خشونت می‌زنند. ‏

- در ایران موقعیت برتر مردان و امکان نظارت بر رفتار زنان در خانواده، از طریق قانون و هنجارهای اجتماعی شکل ‏گرفته ‌است. قانون خانواده در ایران، ریاست را به مردان واگذار کرده و امکان نظارت بر رفتار زنان را به آنان می‌دهد. از ‏طرف دیگر شرایط اقتصادی به نوعی است که بسیاری از زنان، امکان دسترسی به منابع اقتصادی را ندارند و برای گذران ‏زندگی به مردان وابسته هستند. وجود هنجارهای اجتماعی که مردان را فرادست زنان درنظر می‌گیرند و هم‌چنین نبود ‏سازمان‌های حمایتی از زنان، باعث می‌شود که زندگی در خانواده‌های خشن تداوم داشته و چرخه خشونت به نسل بعدی منتقل ‏شود.‏

- ممانعت از خشونت به راهکارهای مشخصی وابسته است: تغییرات قانونی برای حمایت از قربانی، ایجاد سازمان‌های حامی ‏قربانی مانند خانه‌های امن و درنهایت آگاهی‌رسانی به جامعه، تقبیح خشونت و ارائه راهکارهای حل تعارض بدون استفاده از ‏خشونت. متاسفانه تاکنون نه‌تنها اقدامی در جهت تقبیح خشونت صورت نگرفته، بلکه حتی باید بر رفتارهای همراه با خشونت ‏از سوی مسئولان تاکید کرد که از سوی دیگر، به افزایش خشونت در جامعه و خانواده می‌انجامد.‏

ادامه دارد...

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

07 Oct, 19:09


در حاشیه‌بودگی
سبا قنبری_عضو گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

ذهنیت در حال گذار، رو به جلو و توسعه‌یافته زن ایرانی به واسطه ورود موفقیت‌آمیز به دانشگاه، تلاش برای ورود به بازار کار علی‌رغم موانع متعدد ساختاری و شکل گرفتن مباحث برابری جنسیتی و فمینیسم در جامعه در تقابل با واقعیت حقوقی و اجتماعی او قرار دارد. به بیانی ساده‌تر ذهنیت زنان خیلی جلوتر از وضعیت حقوقی و اجتماعی آنان است.

زنان انتظارت و مطالبات جدیدی دارند که نظام سیاسی پاسخگوی آنان نیست. این شکاف و فاصله ایجاد شده یک احساس نادیده‌انگاری و در حاشیه‌بودگی را در زنان ایجاد کرده است. به نحوی که زنان عمیقا احساس بی‌عدالتی و تبعیض‌های جنسیتی را در زیست روزمره خود احساس می‌کنند. تبعیض‌هایی که هم در سپهر خصوصی و هم در سپهر عمومی بر سر راه زنان قرار دارد.

در قلمرو خصوصی قوانینی که ضد عاملیت، ضد فاعلیت و ضدسوژگی زنان هستند عملا جایگاه در حاشیه‌بودگی زنان را حفظ و تثبیت می کنند. قوانینی که به زن می‌فهمانند تو بالغ نیستی و این مردان هستند که باید در مورد تمامی امورات مهم زندگی‌ات تصمیم بگیرند.

در قلمرو عمومی عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی برابر، عدم دسترسی به فرصت‌های سیاسی، نابرابری در دریافت دستمزد و حقوق، نداشتن حق انتخاب در تعیین پوشش موردنظر و به طور کلی محدودیت‌هایی که زنان به عنوان مثال در حوزه ورزش، موسیقی و … با آن مواجه هستند نمونه‌ای از شکاف میان ذهنیت با عینیت حقوقی و اجتماعی زنان است. هم‌چنین کودک همسری، قتل‌های ناموسی و تعلل در تصویب قوانینی که دارای بازدارندگی در برابر چنین فجایعی باشند مطابق با انتظارات زنان نیست.

درهم‌تنیدگی این دو عرصه باعث شده تا به صورت زنجیروار موقعیت فرودست زنان حفظ شود. به عنوان‌ مثال نابرابری ارث بین فرزند دختر و پسر در خانواده عملا زنان را از سرمایه اقتصادی خانوادگی به مقدار قابل توجهی محروم می‌کند و این عامل در کنار این امر که نظام حقوقی حق اشتغال زنان را منوط به اجازه مردان می‌کند، فرصت حضور زنان در بازار کار مردانه ایران را با محدودیت‌های جدی مواجه می‌کند. به نحوی که در برخی تحلیل‌های موجود از زنان در بازار کار ایران تحت عنوان «حاشیه‌نشینان تحصیل کرده» یاد می‌شود.

ذهنیت جدید زنان در سایه گذار هویتی رخ داده که از ویژگی‌های اصلی آن بازاندیشی در ارزش‌ها و هنجارهای رسمی است در تقابل با نظام هنجاری سنتی دارد. این ذهنیت جدید آن‌چه را که نهاد دین و سنت آمرانه به آن دیکته می‌کند به راحتی نمی‌پذیرد، نقش‌های جنسیتی را بایدی در زندگی خود نمی‌داند و در یک معنا حق انتخاب و اختیار را که همواره و به شیوه‌های گوناگون از زنان سلب شده است، مطالبه می‌کند.

انتظارات جدید شکل گرفته در زنان سبب شده است تا به صورت فردی در جهت تلاش برای تغییر وضعیت خود اقدام کنند. تقاضای درج شروط ضمن عقد هنگام ازدواج، ایستادگی در برابر مردسالاری خانوادگی و تلاش برای تغییر دادن نگرش‌های ضد زن، استفاده از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص اینستاگرام برای کسب و کارهای اینترنتی نمونه‌ای از اقدام‌های فردی زنان است.

مردسالاری نهادینه شده در کنار حقوق نابرابر اجتماعی عملا زیست روزمره زنان را به عرصه‌ای برای مبارزه، مقاومت و تلاش برای افزایش آگاهی جنسیتی جامعه تبدیل کرده است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

04 Oct, 15:11


مردسالاری عمومی – مردسالاری خصوصی (کار خانگی، بخش ششم)
دکتر شهلا اعزازی_استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

سیلویا والبی

● بحث اصلی از نظر بسیاری از فمینیسم مارکسیسم‌ها درباره کار خانگی در رابطه با بازتولید نیروی كار به نفع سرمایه‌داری است، زنان با بازتولیدی كه در خانه برای سرمایه‌داران انجام می‌دهند، نیروی كار را آماده انجام فعالیت‌ برای سرمایه‌دار می‌كنند. از طرف دیگر نه‌تنها بازتولید جسمانی فرد كارگر در خانه انجام می‌گیرد، بلكه بازتولید نسل یعنی ایجاد نیروی كاری نسل آینده نیز درون خانه صورت می‌گیرد.

● سوسیالیست فمینیست‌ها كار خانگی را فقط در رابطه با سود سرمایه‌داری مطرح نكردند بلكه با استفاده از یك نظام دوگانه مشخص كردند كه كار خانگی در شیوه تولید خانگی یا مردسالاری شكل می‌گیرد و در این شیوه تولید، مردان كار زنان را استثمار می‌كنند.

● هارتمن منافع سرمایه‌داری و مردسالاری را یکسان با یکدیگر درنظر می‌گرفت، در صورتی که سیلویا والبی فمینیست سوسیالیستِ پیرو نظام دوگانه معتقد است که منافع مردسالاری و سرمایه‌داری نه فقط همیشه با یکدیگر هماهنگ نیستند بلکه در اغلب موارد با یکدیگر در تضاد قرار دارند. هر مرحله تكامل سرمایه‌داری، استراتژی جدیدی از مردسالاری را ایجاب می‌كند كه به ستیز جدیدی میان سرمایه‌داران و مردان می‌انجامد و به روابط دیگری از جنسیت در محیط كار خواهد انجامید. دو شكل مهم از استراتژی‌های مردسالاری عبارتند از: استراتژی طرد که مانند استراتژی به‌كار گرفته‌شده در اوایل قرن نوزدهم به بیرون‌راندن زنان از برخی مشاغل انجامید و استراتژی جداسازی كه زنان را وادار به قبول مشاغلی می‌كند كه درجه‌بندی و اعتبار كمتری از مشاغل مردانه دارند.

● والبی مطرح می‌کند با وجود تغییراتی مانند دستیابی زنان به آموزش‌های تخصصی و کاهش شکاف دستمزد‌ها، نمی‌توان از دستیابی به برابری جنسیتی نام برد بلکه باید به تغییرشکل مردسالاری توجه داشت. او روی مردسالاری عمومی در جامعه و مردسالاری خصوصی در خانواده تاکید دارد.

● مردسالاری عمومی براساس شیوه تولید صنعتی، صحنه استثمار سرمایه‌داری است و در عرصه عمومی شکل می‌گیرد. سرکوب در این عرصه، جمعی و در همه سطوح است. زنان از عرصه عمومی طرد نشده‌اند بلکه در موقعیت فرودستی نسبت به مردان قرار دارند. بازار کار در شرایط سرمایه‌داری برای راندن زنان از مشاغل معتبر و درآمد بالا دو استراتژی در پیش گرفته است: استراتژی طرد یعنی بیرون‌راندن زنان از مشاغل بالای اجتماعی و استراتژی جداسازی (تفکیک جنسیتی) یا راندن زنان به مشاغل خاص که به‌عنوان بی‌اعتبار و با درآمد پایین رده‌بندی می‌شوند. البته والبی بر تاثیر سایر عوامل دخیل در بقای مردسالاری مانند تاکید بر روابط جنسی موجود و داشتن معیار‌های دوگانه در مورد روابط جنسی زنان و مردان و یا فرهنگ و ساختارهای فرهنگی واقف است و معتقد است که نقش آنان نیز باید موردتوجه قرار گیرد.

● مردسالاری خصوصی براساس شیوه تولید خانگی است. در این شکل، یک مردسالار در محدوده خانواده بر زنان و نیروی کار آنان نظارت دارد. مردان از طریق خدمات رایگان زنان در چارچوب کار خانگی بدون دستمزد و فرزندآوری خدماتی را دریافت می‌کنند که برای مصرف آن پرداختی انجام نمی‌دهند و بدین طریق به امکانات مصرف و اوقات فراغت دست می‌یابند. از آن‌جا که زنان به علت استراتژی طرد از فعالیت در مشاغل معتبر و با درآمد بالا بیرون رانده شده‌اند، وابسته به دستمزد و حمایت مالی همسران خود هستند.

● در عین ‌حال زنان با کار خود امکاناتی را به‌وجود می‌آورند که نیروی کاری مردان بازتولید شده و مردان بتوانند نیروی کار خود را در بازار کار با دستمزد مبادله کنند. پس نیروی کاری مردان که با دستمزد مبادله می‌شود ناشی از خدمات کار خانگیِ بدون دستمزد زنان است. اما تنها مردان بر چگونگی هزینه و صرف دستمزد نظارت دارند. بدین ترتیب مردان در شیوه تولید مردسالاری به استثمار كار خانگی زنان می‌پردازند. پس مسئله اصلی زنان، استثمار آنان از جانب مردان در محدوده فعالیت‌های تولیدی و بازتولیدی درون خانواده است.

● تأکید بر ویژگی‌های کار خانگی و توضیح دلایل پیدایش زن خانه‌دار و تاثیر سرمایه‌داری و مردسالاری در ایجاد آن، باعث تغییر نگرش در دیدگاه‌های قبلی شد. اگر تا آن زمان خانواده را دلیل فرودستی زنان در جامعه و مشاغل در نظر می‌گرفتند، نظریه‌های فمینیستی دلیل فرودستی زنان در خانواده را ناشی از جداسازی جنسیتی و فعالیت‌های مردسالارانه در بازار مشاغل درنظر گرفتند.

ادامه دارد...

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

01 Oct, 18:52


قیام ژینا پایان نخبه‌گرایی جنبش زنان
مریم بیهقی_ نویسنده مهمان_ مهر ۱۴۰۳

اگر از زمان مشروطه جنبش زنان حاصل تلاش‌های گروه‌های نخبه‌گرا و اکتیویست‌هایی از قشر متوسط روبه بالا یا طبقه متوسط فرهنگی بوده است، قیام ژینا نقطه عطفی بود که به این موضوع پایان داد هرچند که این قیام نتیجه تلاش فعالان زنان و محافلی است که در دهه ۶۰ شکل گرفته بود و ان‌.جی‌.اوهای زنان از در دهه ۷۰؛ اما شدت حضور زنانی که برخی پیش از این تجربه هیچ اکت خیابانی را نداشتند عملا فعالان جنبش زنان را درنوردید و به مبارزه‌ای هر روزه و مسالمت‌آمیز تبدیل شد. البته نقش شبکه‌های مجازی چه متعلق به فعالان زنان چه رسانه‌های جریان اصلی را نیز نباید نادیده‌گرفت.

در روزهای ابتدایی فقط فعالان زنان فراخوانی برای اعتراض دادند که خوشبختانه با استقبال مردم مواجه شد اما بعد از آن فعالان زن دیگر یا در زندان بودند یا به دلایل مختلف آن‌قدر دور از هم افتاده بودند که زنان عادی تا اسفند ۱۴۰۱ که قیام ژینا بیشتر شهرهای ایران را درنوردیده بود، پیشی گرفتند و از موضوع حجاب گذر کرده بود و مسائل اقتصادی و حتی تغییر شکل حکومت را دربرگرفته بود زنان بسیار در این جنبش فعال بودند.

تعداد کشته شدگان و زخمی‌های زن نشان از حضور پرتعداد زنانی داشت که خود را فعال زنان نمی‌دانستند هرچند که به گمان من فعالان حقوق زنان به راستی همین زنان هستند که هر روز به جز مطالبه پوشش اختیاری در تجمعات صنفی حضور پررنگ دارند، برای تغییر سبک زندگی خود تلاش می‌کنند و با تحصیل در دانشگاه و اشتغال در پی ارتقای وضعیت زندگی خود هستند. طی این دو سال این زنان ابتکارات جالبی در شعار نوشتن، اکت‌های سیاسی انجام داده‌اند و می‌دهند. هرچند همچنان گروه‌های زنان در ایران وجود دارند یا در پی پیدا کردن هم طی این دوسال هستند. 

با سرکوب فعالان زن در کردستان و گیلان به نوعی موتور محرک زنانی که خود را با هویت فعال زنان شناسایی می‌کردند از کار افتاده است. علیرغم اینکه همچنان گروه‌های مطالعاتی و محفل‌های کوچک که می‌توانند هسته‌های مقاومت در اعتراضات دیگری باشند همچنان حضور دارند اما کمتر شاهد کنشگری در خیابان هستیم که نقش مهمی در پیشبرد خواسته‌های زنان دارد.

اگرچه مطالبه پوشش اختیاری مطالبه‌ای بس مهم است؛ اما مطالبه کنترل بر بدن زنانه مهمتر است؛ زیرا که می‌تواند زنان و جامعه را علیه خشونت خانگی، کودک همسری، ممانعت از بارداری اجباری، قتل‌های ناموسی و زن‌کشی بسیج کند و در نبود فعالان قدیمی و جدید که خود را کنشگر حقوق زنان بدانند خطر نادیده‌گیری این حق و صرفا استیصال در برابر قتل‌های ناموسی و سقط جنین‌های ناامن به‌چشم می‌خورد.

حضور زنان بدون حجاب یا حتی باحجاب با لباس‌هایی متنوع و کوتاه‌تر از قبل، گاه با کلاه‌های قلاب‌بافی تزئینی یا مینی اسکارف یا کلاه‌های آفتاب‌گیر و تورهای نازک با همه فشارها، شهرهای ایران را به لحاظ پوشش متنوع‌تر از قبل کرده است. اغماض زنان و مردان حزب‌اللهی و حتی آخوندها را در مواجهه با زنان بدون حجاب شاید نه از سر مدارا که از شدت احساس بی‌تاثیری، منزوی بودن و جواب دادن زنان را می‌بینم.

لپتاپم را برای تعمیر به مغازه‌ای که تعمیرات انجام می‌داد بردم بدون حجاب که دوسال است حتی روسری و شال را هم دور گردنم نمی‌اندازم بعد موقع چک کردن هارد، عکس قاسم سلیمانی و رهبر را کنار میز مرد جوان دیدم؛ برایم جالب بود که بسیار محترمانه با من رفتار کرد. در مورد او می‌توانم بگویم برایش حجاب نداشتن من خط قرمزی نبود برخلاف سوپری که نزدیک خانه است و به زنان بی‌حجاب جنس نمی‌فروشد. قطعا می‌توانست کار تعمیر را انجام ندهد چرا که بازار این صنف همیشه داغ است ولی این‌کار را نکرد که به نظرم حرکتی بسیار معقولانه است که به دوقطبی شدن جامعه دامن زده نشود. باید تاکید کنم عکس صرفا از روی اجبار نبود که خط فکری مرد مشخص بود.

از دیگر سو از زمان قیام ژینا، کوئیرها نیز فرصت بیشتری برای حضور در جامعه پیدا کرده‌اند هرچند که هنوز از سوی جامعه و خانواده تهدید می‌شوند مانند کشته‌شدن پسری به دست پدرش در کردستان (ممکن است در شهرهای دیگر هم وضعیت همین‌گونه باشد اما خبری منتشر نشود). من به عنوان زنی طبقه متوسط در محله‌ مرکزنشین تهران حضور کوئیرها را بیش از گذشته در فضاهای عمومی می‌بینم و جسارت و اعتماد به‌نفسی که بیشتر از قبل است.
در پارک نزدیک خانه‌ام زیست پسرها و دخترهای نسل زد را می‌بینم که در کنار هم نشسته‌اند و جمع دوستانه‌ای دارند و هیچ کس هم مزاحم آنها نمی‌شود برخلاف گذشته که کلانتری یا بسیج به سرکوب روی می‌آورند.

قیام ژینا سبب شده است مردان در برخی از امور تغییر زیست زنان را بپذیرند هرچند که هنوز تا به رسمیت شناختن برابری بین زن و مرد در جامعه ایران فاصله داریم.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

29 Sep, 16:46


تحلیلی بر مهاجرت زنان ورزشکار
ندا هنرجو_ نویسنده مهمان_ مهر ۱۴۰۳

ورزشکاران عموماً به عنوان نمادهای ملی و نمایندگان کشور خود در صحنه‌های بین‌المللی شناخته می‌شوند. هنگامی که یک ورزشکار برای کشور دیگری در مسابقات شرکت می‌کند، این پرسش پیش می‌آید که هویت ملی او چگونه تعریف می‌شود؟ آیا او به کشور جدید خود تعلق دارد یا هنوز با کشور مبدأ خود احساس پیوند می‌‌کند؟ این تغییر هویت چه امتیازی برای او دارد؟

برخی معتقدند که این تغییر ملیت‌ها باعث ارتقاء کیفیت مسابقات و افزایش رقابت می‌شود. از سوی دیگر، عده‌ای این موضوع را نوعی خیانت به کشور مبدأ می‌دانند و معتقدند که ورزشکاران باید وفادار به کشوری باشند که آنها را پرورش داده است.

با وجود همه حساسیت‌ها و قضاوت‌ها ورزشکاران زیادی به دلایل مختلف در تیم یک کشور دیگر به رقابت می‌پردازند. گاهی اوقات، ورزشکاران به دلیل رقابت شدید در کشور مبدأ خود یا نبود فرصت برای موفقیت، تصمیم می‌گیرند به کشوری دیگر بروند. در کشورهایی که دارای استعدادهای زیادی در یک رشته ورزشی خاص هستند، ممکن است رقابت برای ورود به تیم ملی بسیار سخت باشد و ورزشکارانی که نمی‌توانند به تیم ملی کشور خود راه پیدا کنند، برای کشور دیگری که فرصت بیشتری برایشان فراهم است، مسابقه دهند.

تفاوت در شرایط اقتصادی و مالی بین کشورهای مختلف هم دلیل دیگری است که باعث می‌شود برخی از ورزشکاران به دلیل امکانات بهتر، فرصت‌های شغلی بیشتر و پشتیبانی مالی قوی‌تر تصمیم بگیرند برای کشوری دیگر مسابقه دهند. این امر در رشته‌هایی که نیاز به حمایت مالی و زیرساخت‌های قوی دارد مانند فوتبال، دو و میدانی و شنا بیشتر به چشم می‌خورد.

گاهی هم ممکن است ورزشکاری که برای کشور دیگری رقابت می‌کند در کشور اصلی خود فرصت‌‌های برابر برای موفقیت نداشته باشد. این موضوع می‌تواند مسائل مربوط به عدالت اجتماعی، نابرابری اقتصادی و فرصت‌های نابرابر را برجسته کند.

پدیده‌ای که در آن یک ورزشکار برای کشوری دیگر در مسابقات المپیک شرکت می‌کند و در مقابل ورزشکار هم‌وطنی خود قرار می‌گیرد، نشان‌دهنده تغییرات گسترده در مفاهیم مرتبط با هویت ملی، جهانی‌سازی، مهاجرت و عدالت اجتماعی است.

اما به نظر می‌رسد حضور زنان ایرانی در المپیک و عرصه‌های ورزشی جهانی، پدیده‌ای فراتر از فرصت‌های فردی و ورزشی است. این حضور نمایانگر تحولات اجتماعی و فرهنگی گسترده‌تری است که در جامعه ایران رخ داده است. در عین حال، این امر نشان‌دهنده چالش‌ها و تناقض‌های فرهنگی و اجتماعی است که زنان ایرانی در مسیر دستیابی به موفقیت‌های ورزشی با آن‌ها مواجه هستند.

در نهایت، می‌توان گفت که این حضور، به عنوان نمادی از توانمندی و قدرت زنان ایرانی، نقشی کلیدی در تغییر و تحول جامعه ایران ایفا می‌کند. اما از آنجا که ورزش در ایران همواره تحت تأثیر سیاست‌ها و ایدئولوژی‌های حاکم قرار داشته است، حضور زنان ایرانی در المپیک برای کشورهای دیگر نشان‌دهنده‌ی چالش‌های بزرگی است که زنان در ایران با آن مواجه هستند.

این موضوع همچنین به‌عنوان فرصتی برای بازنگری در سیاست‌ها و رویکردهای حاکم در ایران می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. زنان ورزشکار ایرانی که در کشورهای دیگر به موفقیت دست می‌یابند، نمونه‌ای از پتانسیل‌های بالای این جامعه هستند که در صورت رفع محدودیت‌ها، می‌توانند در سطح جهانی بدرخشند.

حضور زنان ایرانی در المپیک برای کشورهای دیگر از منظر سیاسی قابل تحلیل است. این موضوع، دوگانگی‌های موجود در سیاست‌های ورزشی و فرهنگی ایران را برجسته می‌کند. از یک سو، دولت ایران تلاش می‌کند تا تصویر مثبتی از حضور زنان در ورزش ارائه دهد، اما از سوی دیگر، محدودیت‌های موجود باعث می‌شود تا زنان برای دستیابی به اهداف‌شان به کشورهای دیگر پناه ببرند. به نظر می‌رسد این تضاد، بازتاب‌دهنده ناکارآمدی‌های سیاست‌های دولتی در حوزه ورزش و حقوق زنان باشد.

حضور زنان ایرانی در المپیک برای کشورهای دیگر، علاوه بر جنبه ورزشی، بعدی هویتی و مقاومت‌گونه نیز دارد. این زنان، با انتخاب کشورهای دیگر برای نمایندگی، به‌نوعی اعتراض خود را به وضعیت موجود در ایران نشان می‌دهند. این عمل آن‌ها به‌نوعی بیانگر مقاومت فرهنگی در برابر سیاست‌ها و محدودیت‌های اعمال‌شده است. از دیدگاه جامعه‌شناختی، این موضوع را می‌توان به‌عنوان شکلی از مقاومت خاموش تحلیل کرد که زنان ایرانی در مواجهه با نظام‌های مردسالار و محدودکننده به‌کار می‌گیرند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

22 Sep, 17:20


اخبار زنان در ماهی که گذشت
گروه مطالعات زنان_ مهر ۱۴۰۳

جنبش ژینا دوساله شد درحالی که شورای نگهبان در آستانه این روز لایحه حجاب اجباری را تائید کرد و دادستان تهران خبر از جمع‌کردن زنان بی‌حجاب داد و آنان را مریض خواند اما مقاومت زنان علی‌رغم بیشتر شدن سرکوب‌ها و دستگیری فعالان مدنی در آستانه دوسالگی جنبش ژینا ادامه دارد.

اشتغال زنان
معاون زنان رئیس جمهور اعلام کرد: بیش از ۶۰ درصد ورودی‌های دانشگاه‌ها، دختر هستند و زنان ۲۴ درصد جامعهٔ مخترعان ایران را تشکیل می‌دهند.
از دیگر سو آمارها نشان می‌دهد
زنان ۳۱ درصد از کل اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها، ۱۹درصد کل اعضای هیات مدیره شرکت‌های دانش‌بنیان و ۲۵ درصد نخبگان و استعدادهای برتر مشمول حمایت‌های بنیاد ملی نخبگان را تشکیل می‌دهند. تعداد زنان عضو هیات علمی تمام وقت در تمام دانشگاه‌ها، ۱۷ هزار و ۷۵۸ نفر است.
معاون امور تعاون وزیر تعاون گفت: ۲۲ درصد از اعضای کل تعاونی‌های کشور را زنان تشکیل می‌دهند.

ورزش زنان
زهرا رحیمی، تکواندوکار مرندی برنده نشان نقره پارالمپیک پاریس شد. ساره جوانمردی در میکس تپانچه بادی ۵۰ متر پارالمپیک پنجم شد.
تیم روئینگ ایران در مسابقات قایقرانی قهرمانی زیر ۲۳ سال و جوانان آسیا موفق به گرفتن سه مدال طلا و یک نقره شد. پرستو حبیبی دختر ۲۲ ساله ایران در رشته پرتاب کلاب کلاس F32 مدال نقره کسب کرد. همچنین رکورد آسیا را که پیش از این در اختیار خودش بود ارتقاء داد.
برای اولین‌بار یک دختر ایرانی جواز حضور در مسابقات قهرمانی جهان را کسب کرد.
تیم نجات غریق‌ زنان ایران نایب قهرمان مسابقات جهانی شد.

زن‌کشی
خشونت‌ها علیه زنان در خانه علاوه بر خیابان همچنان ادامه دارد و دلیل آن قانون تبعیض‌آمیز و خشونت ساختاری است.
مردی در بناب همسر و مادر و برادر وی را بوسیله‌ سلاح سرد به قتل رساند.
روناک توسلی‌پور، ٢٨ ساله و اهل اندیمشک با شلیک گلوله به دست خواستگارش که جواب رد به او داده بود به قتل رسید.
یک زن توسط همسرش و با بکارگیری سلاح سرد در تهران به قتل رسید.
یک زن ۴۰ ساله اهل شهرستان بمپور که ۵ ماهه باردار بوده با شلیک گلوله به ناحیه‌ سرش توسط برادر خود به قتل رسیده است. انگیزه قاتل از ارتکاب جرم ازدواج مجدد قربانی با همسر سابقش اعلام شده است.
یک زن در اراک توسط همسرش از طریق سلاح گرم به قتل رسید. انگیزه قاتل از ارتکاب جرم درخواست مهریه توسط همسرش بوده است.
یک زن ۳۶ ساله توسط پدر خود از طریق سلاح سرد در ایلام به قتل رسیده است. هویت قربانی اعلام نشده.
مبینا زینی‌وند، ۱۷ ساله و اهل روستای گرزلنگر از توابع بخش ماژین شهرستان درەشهر، توسط پدر خود به قتل رسید.
یک مرد ۴۸ ساله در یکی از محله‌های شیراز اقدام به آتش زدن همسرش و خانواده وی کرده است که در این حادثه همسرش جان باخته و دو تن از خواهران همسرش نیز مجروح شده‌اند.

خودکشی کودکان
یک کودک ۱۷ ساله اهل شهرستان باغملک از توابع خوستان به نام یلدا رحیمی به دلیل فقر و عدم رفاه اجتماعی در ساختمان کمیته امداد این شهر به زندگی خود پایان داد.
شیما رامشک، کودک‌همسر ١٤ ساله اهل بوکان پس از مدت‌ها نارضایتی و فشار ناشی از ازدواج اجباری، اقدام به خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد.

فعالان مدنی زن

زهرا تمدن، سرپرست بخش ۱۰ بیمارستان مسیح دانشوری در اعتراضات پرستاران به همراه تعدادی دیگر از پرستاران که هویت آنان تاکنون احراز نشده،بازداشت شده است.
سە زن زندانی سیاسی سروناز احمدی در اعتراض بە عدم اعزام بە مرخصی درمانی، حورا نیک بخت و پریوش مسلمی در اعتراض بە محرومیت از ملاقات و تماس با خانوادە در زندان اوین دست بە اعتصاب زدەاند.
نسیم غلامی سیمیاری، ۳۶ ساله و اهل الموت از توابع استان قزوین و ساکن تهران توسط نیروهای امنیتی در یکی از خیابان های تهران بازداشت شده است و کماکان بلاتکلیف در زندان اوین به‌سر می‌برد.
علیرغم گذشت ۱۱ روز از بازداشت مینا سلطانی، از اعضای خانواده‌های دادخواه کُردستان توسط نیروهای امنیتی ایران در بوکان تاکنون اطلاعی از سرنوشتش در دسترس نیست.
سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کُرد محبوس همراه با فرزند خُردسال خود، دو سال و ده ماه و ۱۲ روز گذشته را در حبس سپری کرده است. او مهرماه سال جاری، یک چهارم حبس ١٢ ساله‌اش را پشت سر خواهد گذاشت.

همچنین چهار زن در دولت چهاردهم پست گرفتند: شینا انصاری، رئیس سازمان محیط زیست، فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی، زهرا بهروز آذر، معاون امور زنان رئیس‌جمهور و فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت‌ شد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

18 Sep, 18:21


‍ مهتاب_ نویسنده مهمان_ شهریور ۱۴۰۳

بخه وه ده ردت له گیانم/ بخواب دردت به جانم

ئاواتی هه موو ژینم/ آرزوی تمام زندگیم

شه وی تاریک نامینی/ شب تاریک نمی‌ماند

تیشکی روژ دیته سه ری/نور صبحدم بالا می‌آید

هی لایه لایه لایه

بنوه ئاسو رووناکه/بخواب افق روشن است

دیاره وه ک خور رووناکه/معلوم است و مثل روز روشن است

هی لایه لایه لایه

شیرینکم گیانم ۲۱ شهریورماه از جلوی بیمارستان کسری رد شدم تقدیر بود که برای مصاحبه کاری مرا بکشد آن سمت. می‌دانی من قلبم می‌گیرد اشکم جاری می‌شود و ترجیح می‌دهم هر وقت گذارم به میدان آرژانتین افتاد، سر از خیابان الوند درنیاورم از جلوی کسری رد نشوم؛ مثل سال‌هایی که جرات رد شدن از جلوی بیمارستان بعثت را نداشتم از پس مرگ مامانی. مامانی اما ۸۲ سال زیسته بود هرچند خیری ندیده بود که زن بودن در ایران هرچند هم تلاش کنی و مبارزه کنی سخت است. مامانی عروس ده ساله بود به عهد قجر که رسم بود و هنوز بعد از حداقل صدسال از گذشت مشروطه همچنان کودک همسری ردش باقی است که مرتجعان در این سرزمین همه‌کاره‌اند هنوز.

شیرینم ژِینا گیانم روز ۲۱ شهریور روبروی بیمارستان ایستادم و گریه کردم، مرغ سحر خواندم که سرنوشت ما هنوز همان است. نمی‌دانم کی همه این کابوس‌ها تمام می‌شود، فقط می‌دانم که روزی تمام می‌شود. که فردا روشن است که همه لالایی‌های این سرزمین همین را می‌گویند. به‌ خون خفته بی‌گناهم، می‌توانستی سال‌ها زندگی کنی اگر حق بر بدن زن در این سرزمین به رسمیت شناخته شده بود.

ژینا گیان تو می‌توانستی سال‌ها زندگی کنی، شادی کنی، درس بخوانی؛ اما نگذاشتند. نگذاشتند و به جرم بی‌جرمی تو را کشتند. ژینا تو حالا رمز شده‌ای رمز عصیان همه زنان دنیا و ما هرگز فراموش نمی‌کنیم که در مبارزه‌ای قرار داریم علیه مردسالاری، علیه بنیادگرایی و هرگز یک قدم به عقب باز نخواهیم گشت. می‌دانی همان شب توی ایستگاه اتوبوس دیدم که نوشته‌اند «زن، زندگی، آزادی»، دیدم که اسم تو و نیکا را نوشته‌اند، اسم سارینا و کیان...

می‌دانی دخترکم، در تمام این دو سال روز به روز جوانه‌زدن‌های بیشتری را می‌بینم. توی اتوبوس دختری جوان داشت ما همه باید فمینیست شویم؛ نوشته چیماماندا انگوزی آدیشی، نویسنده برجسته نیجریه‌ای را می‌خواند که اثری درخشان و تامل‌برانگیز است که به بررسی ریشه‌های نابرابری جنسیتی در جامعه و ارائه چشم‌اندازی روشن از جهانی عادلانه‌تر می‌پردازد. سرپا ایستاده بود و با دقت می‌خواند.

می‌دانی، من هر بار که به شهری کوچک سفر می‌کنم تغییرات را به نسبت دفعه قبلی که از آنجا دیدن کرده‌ام می‌بینم. می‌دانی توی ساحل زنان جوان را با پیراهن و بدون حجاب می‌بینم، زنان محلی که جرات کرده‌اند در شهری کوچک حجاب از سر بردارند. می‌دانی در بروجرد مردانی موقع رد شدنم گفتند: «زن، زندگی، آزادی» البته که زنانی بودند که تذکر حجاب دهند اما کم‌تعداد بودند و هیچ کس با آنان نبود. زنی توی نانوایی با غیظ نگاهم کرد گفت «روسریت کو؟» اما حتی پیرمردهای ده محلش نگذاشتند و زن مسن دیگری با روی خوش از ما استقبال کرد. در همین شهر از زنی جوان شنیدم که جرات ندارد بدون حجاب باشد چون روستا زندگی می‌کند اما نه خودش نه همسرش حجاب برایشان مهم نیست و اگر در شهر بودند حجاب را بر‌می‌داشت.

می‌دانی دخترم، زنان زیادی را می‌بینم که هر روز مبارزه مدنی خود را با سماجت و مسالمت‌آمیز پیش می‌برند و می‌بینم که چقدر برای جامعه هم حجاب نداشتن امری پذیرفته شده است. می‌دانی دخترم، مردسالاری دارد با قتل ناموسی جلوی ما قد علم می‌کند اما همین که تعداد قتل‌ها بیشتر رسانه‌ای می شوند یعنی جامعه دارد بیدارتر می‌شود. یعنی که مردسالاری ترسیده است از قدرت ما که قدرت ما قدرت تغییر برای جهانی عادلانه است.

پسران جوان را می‌بینم که با زنان همراه‌تر شده‌اند و این دلم را خوش می‌کند به مبارزه‌ای که سال‌هاست شروع کرده‌ایم و می‌دانیم که به این زودی به پایان نمی‌رسد اما راه کم‌کم هموار می‌شود و طی این دو سال از پَر کشیدنت به اندازه چندین دهه پیش رفته‌ایم. می‌بینم که اگر جایی برای کارکردن رفته‌ام با شرمندگی به من گفته‌اند برایشان حجاب مهم است و تاکید کرده‌اند که این نظر شخصی آنان نیست. عزیزکم، این مبارزه‌ای است که روزی به جایی می‌رسد که «مامورم و معذور» را رد خواهد کرد. ما به شعار زن زندگی آزادی پایبندیم. تو در خاک نیستی، در خاک کسی است که کور است و تغییرات جامعه را نمی‌بیند، تغییرات اجتماعی، تغییر سیاسی را نیز رقم خواهد زد. رمز عصیان ما نام تو است.
روله گیانم دیاره وه ک خور رووناکه

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

16 Sep, 17:56


‍ تجاوز زناشویی–بخش دوم
سبا قنبری_ عضو گروه مطالعات زنان_ شهریور ۱۴۰۳

تجاوز زناشویی به منزله خشونتی نادیده گرفته شده در جامعه و قوانین ایران، اشکال مختلفی دارد. آزار جنسی در بستر روابط زناشویی خدشه‌دار کننده حرمت جسمی و جنسی زنان است. در این مدل از خشونت جنسی مفهوم رضایت مفهومی گم شده است.

باورهای جنسیت‌زده سبب شده است تا مفهوم «نه» در نزد برخی مردان به معنای «بله همراه با ناز» تلقی شود. در واقع چنین تلقی می‌شود که زنان صرفا به دلیل ناز کردن به رابطه جنسی نه می‌گویند. این باور باعث می‌شود تا مردان بدون توجه به آماده بودن زنان اقدام به برقراری رابطه جنسی کنند.خانمی در صحبت‌هایش از مفهوم «تجاوز آرام» استفاده می‌کند و در توضیح آن می‌گوید: «هر وقت که دعوا می‌کردیم به بهانه آشتی کردن به من نزدیک می‌شد، اصلا متوجه نمی‌شد که در اون شرایط من آمادگیشو ندارم. وقتی مخالفت می‌کردم می‌گفت می‌دونم داری ناز می‌کنی!»

شی‌انگاری جنسی زنان در یک رابطه نابرابر قدرت نیز زمینه‌ساز تجاوز در بستر زناشویی است. در واقع ابژه‌سازی جنسی از زنان به همراه قانون تمکین در قرارداد ازدواج، زن را به مثابه یک شی جنسی همیشه آماده برای استفاده جنسی مرد در نظر می‌گیرد. بسیاری از زنانی تنها منبع مالی‌شان پرداخت نفقه از سوی شوهر است و عموما مجبور هستند که به همخوابگی در هر شرایطی تن دهد. در چنین حالتی خشونت جنسی علیه زن در یک مبادله سکس در برابر پول رخ می‌دهد و امتناع زنان از برقراری رابطه جنسی علاوه بر خشونت اقتصادی منجر به خشونت‌های جسمی، کلامی و روانی نیز می‌شود.

حتی گاهی نیز مردان نه برای ارضای نیاز جنسی بلکه برای نشان دادن قدرت جسمانی و مردانه خود اقدام به زور و اجبار می‌کنند. زنی ۲۶ ساله در توضیح تجربه چنین شرایطی می‌گوید: «انگار که می‌خواست قدرت مردانه خودشو به رخ من بکشه، با من رفتار می‌کرد. انگار که من زیردستش هستم. یه وسیله‌ام و هر کاری که دلش می‌خواست با من می‌کرد بدون این که بخواد به نظر من توجه کنه.»

تمسخر و تحقیر کردن زنان حین رابطه جنسی نوعی دیگر از این نوع خشونت جنسی به حساب می آید. در چنین وضعیتی زن علاوه بر خشونت جنسی با خشونت کلامی و روانی نیز دست و پنجه نرم می کند. زنی ۳۶ ساله در این مورد می گوید:«علاوه بر‌ این‌که به اجبار و خشونت با من رابطه برقرار می‌کرد، در حین رابطه هم مدام منو بخاطر اندامم تحقیر می‌کرد؛ یعنی همزمان داشتم سه خشونت جنسی، کلامی و روانی رو تجربه می‌کردم و تجربه چنین وضعیتی باعث شد که بعد از جدایی تماس فیزیکی یک مرد به شدت برایم زجرآور بشه.»

مجبور کردن زن به عمل جنسی در دوران قاعدگی که نقض‌کننده سلامتی زنان است نیز نوعی تجاوز زناشویی به حساب می‌آید. افزون بر این تماشای فیلم‌های پورن و مجبور کردن زن به رفتارهای جنسی که به سلامت زنان آسیب می‌رساند مصداق دیگری از این مسئله است. خانم ۴۳ ساله‌ای در این مورد می گوید:« از من میخواست شبیه بازیگرهای پورن رفتار کنم، هرچی توی فیلم میدید رو میخواست روی من پیاده کنه وقتی هم که مخالفت می کردم داد و هوا راه مینداخت و تهدید می‌کرد که حالا که انجام نمیدی منم میرم با یکی دیگه…»

تجربه کردن این مسئله در نهاد خانواده باعث می‌شود که زنان در مقابل آن سکوت کرده و از بازگو کردن آن به دیگران خودداری کنند. یکی از دلایل آن به طور کلی تابو بودن مسائل‌ جنسی در جامعه ایران است. دلیل دیگر این است که اساسا مفهوم تجاوز به معنای ارتباط جنسی اجباری خارج از ازدواج تعریف شده است در حالی که هر نوع عمل جنسی که با اجبار همراه باشد و رضایت یکی از طرفین را در پی نداشته باشد نوعی تجاوز به حساب می‌آید. شکستن چرخه سکوت و صحبت‌کردن در مورد این مسئله سبب می‌شود تا زنان متوجه شوند موقعیتی را که تجربه می‌کنند، عادی و طبیعی نیست و در واقع در معرض نوعی تجاوز قرار دارند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

09 Sep, 17:40


صدای زنان و زندگی: حسرت
ستاره_ نویسنده مهمان_ شهریور ۱۴۰۳

توی دانشگاه آشنا شدیم و سه سال دوست بودیم. رابطه‌مون روز به روز نزدیک‌تر شد تا اینکه خودمو کنار سفره عقد دیدم. تموم ‏زندگیمو، قلبمو، عشقمو توی وجودش می‌دیدم.‏ کارش طوری بود که شش ماه سرکار بود و یک ماه هم پیش من؛ اونم نه توی شهر خودم، بلکه من باید به شهر اونا می‌رفتم. همون ‏روزای اول عقد که همه زندگیم شده بود، ۸۵ سکه از مهرم رو بخشیدم و فقط ۱۴ سکه برام موند. ولی دلم به رضا خوش بود و تا ‏حد مرگ عاشقش بودم. ‏

تا اینکه زندگی اون روی خودشو نشون داد. خانواده‌ بی‌تفاوت و نامهربون رضا ته دلم رو خالی کردن. فاصله ما به‌حدی زیاد شد که ‏حتی در مناسبات و اعیاد هم سری به من نمی‌زدن. ماجرا به همین جا ختم نشد. آن‌قدر رضا رو پر می‌‌کردن که سال به سال ‏عروسیمون رو به تعویق انداخت؛ اونم هشت سال.‏

همه‌جور تهمت، فحش و ناسزا، دروغ، و نادیده بودن رو دیدم ولی انگار مسخ شده بودم و ته دلم امید به زندگی با رضا داشتم. بسیار ‏بددل و شکاک شده بود. توی فضای مجازی مدام چک می‌شدم. پروفایلم بدون عکس بود و از تموم گروه‌ها بیرون اومده بودم. ‏هر موقع که می‌خواست با من تماس بگیره تماس تصویری می‌گرفت که بدونه کجا هستم. اگه می‌دید آرایش کردم کلی سین‌جیم ‏می‌شدم که چرا آرایش کردم؟ اصلا حق نداشتم در غیاب رضا آرایش کنم. به من افترا می‌بست که حتما برای جنس مخالف این ‏کارو کردم! حتی تهمت همخوابگی با مردای دیگه رو می‌زد.‏

از نظر مالی به سختی تامین می‌شدم. آب از مشت رضا نمی‌چکید. منِ عقدکرده همچنان توی خونه بابام بودم. برای خرید حتی یه ‏کرم دست باید کلی حساب کتاب پس می‌دادم. از خودم خجالت می‌کشیدم. قدرت و شجاعت پس‌زدن و جداشدن رو نداشتم. ‏همه‌اش به فکر ترمیم و اصلاح بودم. ‏

یه خونه تو مهرشهر کرج داشت، گفت فروختمش و پولش رو گذاشتم تو بورس و ضرر کردم. گفت پول خونه رو از دست دادم ولی ‏من باورم نشد. یه ماشین تیبا به اسم من خرید، خیلی ذوق کردم و امید توی دلم جوونه زد؛ ولی وقتی اومد اراک و وکالت محضری ‏از من گرفت که هروقت خواست ماشین رو بفروشه یا هر کار دیگه‌ای و من ادعایی نداشته باشم، اون جوونه‌ خشک شد و بذر تنفر ‏رشد کرد. مخفی‌کاری‌های رضا خیلی وقت بود شروع شده بود و من از اطرافیان، اقوام، دوستان و برخوردش متوجه شده بودم.‏

رضا به من خیانت کرده بود و بعد از دو سال، من احمق فهمیده بودم. ولی مدرک محکمی نداشتم و راحت من رو پیچوند و سرم رو ‏شیره مالید. شش ماهی که نمی‌دیدمش، به هوای اومدنش روزشماری می‌کردم و وقتی هم که می‌اومد با بهانه‌های مختلف از هم ‏دور می‌شدیم. رابطه‌ زناشویی‌مون کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شد و حس بدی بهم دست می‌داد، مثل حس تجاوز!!!‏

تا اینکه متوجه شدم دل به شخص دیگه‌ای سپردم. فقط در حد تلفن و پیامک بود. انگار رویای سرکوب‌شده‌ی خودم را در شخص ‏دیگه‌ای پیدا کرده بودم و کاری شد که نباید می‌شد. با یه پیامک خالی از طرف سعید همه چی نقش بر آب شد. رضا فهمیده بود و ‏ته ماجرا رو درآورده بود. منم نتونستم دروغ بگم و بزنم زیر همه چیز. به من گفت راستشو بگو تا من بگذرم. صداقت و سادگیم کار ‏دستم داد. کلی تهمت هرزگی بارم کرد. خانواده‌ام شجاعت پادرمیونی نداشتند، در عرض یه هفته دادخواست طلاق رو صادر کرد. ‏بهانه جدا شدن از من جور و دهن من بسته شده بود. یا باید به رضا گوش می‌دادم یا اگه دنبال حقم بودم منو رسوا می‌کرد.‏

امروز برای همیشه به صورت قانونی از رضا جدا شدم. هشت سال عقد بدون هیچ ناز و نوازشی، بدون تامین مالی و اگر هم بود با کلی ‏منت... بدون گذشت و مهربانی، بدون جوانمردی و صداقت، بدون انسانیت و آرامش ...‏

تاوان سنگینی پرداخت کردم، تاوان من جوانیم بود. سادگی و صداقتم بود که برعلیه خودم شد. تاوان من ذهن پریشان، ‏چشمان گریان و منتظر، موی سپید و آرزوهای خفته بود.‏ من همه نوع خشونتی رو توی زندگی تجربه کردم. خشونت کلامی، جنسی، اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و ... چه‌طور می‌تونم ‏دوباره معنای زندگی را پیدا کنم؟ چند ماهه که یک چشمم خون و یک چشمم اشکه. من باختم و سنگین باختم.‏

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

06 Sep, 19:00


معرفی کتاب «چیستی فمینیسم»
سبا قنبری_ عضو گروه مطالعات زنان_ شهریور ۱۴۰۳

کریس بیسلی، استاد سیاست و مطالعات زنان دانشگاه آدلاید استرالیا در این اثر تلاش می‌کند تا به این پرسش پاسخ دهند که اساسا فمینیسم چیست؟ چگونه می‌توان مناقشات پیچیده در این حوزه را رفع کرد ؟
مرز‌بندی‌های تفکر فمینیستی با دیگر اندیشه‌ها چیست؟

بر اساس تفکر فمینیستی، نظریه سیاسی و اجتماعی سنتی غربی توسط مردان، درباره مردان و‌ برای مردان نوشته شده‌است. شکل‌گیری اندیشه فمینیستی به عنوان یک گفتمان سیاسی و اجتماعی، رویکردی انتقادی به جریان اصلی نظریه سیاسی و اجتماعی غربی بود. نظریه‌ای که به نحوی جهان‌شمول تجربیات مربوط به مردان را به تمام انسان‌ها تعمیم می‌دهد. در این تعمیم‌دهی مرد اصل و زن فرع انگاشته می‌شود.

بیسلی اندیشه سیاسی اجتماعی سنتی را باشگاه مردانه‌ای می‌نامد که مطابق با قواعد مردانه اداره می‌شود و چارچوب‌هایی در این نظریه پی‌ریزی شده که انقیاد زنان را در پی دارد. به عنوان مثال برساخت دوگانه عمومی/ خصوصی، طبیعی تلقی کردن آن و محدود کردن زنان به عرصه خصوصی و راندن از عرصه‌ای که تمامی ارزش‌های جهان مدرن در آن پی‌ریزی می‌شود، نمونه‌ای از قواعد و چارچوب‌های مردانه است. نقطه تقابل فمینیسم با اندیشه سنتی جریان اصلی در به چالش کشیدن این انگاره‌های مردمدارانه، باور‌های سنتی در مورد زنان و تفاوت‌های جنسی‌ و جنسیتی است. تفاوت‌هایی که بنیان تقسیم کار جنسیتی در درون خانواده قرار می‌گیرند و با واگذاری وظایف از پیش تعیین شده به مردان و زنان یک سلسله مراتب جنسیتی را رقم می‌زنند.

نظریه‌پردازان فمینیست با گسست از اندیشه سنتی جریان اصلی زنان را به منزله سوژه در مرکز تحلیل قرار دادند. در همین نقطه است که خانواده و روابط قدرت موجود در آن، سپهر خصوصی، نحوه بازنمایی بدن زنانه و تمایلات جنسی با عبارت « شخصی سیاسی است» تحلیل انتقادی می‌شوند.

با اطلاق کردن زنان به مثابه سوژه تحلیل مساله تنوع و تفاوت‌های موجود میان زنان به یکی از مناقشات در اندیشه فمینیستی تبدیل شد. سپس تلاش شد برای حل این مناقشه تفاوت‌های میان زنان به رسمیت شناخته شود. اگر چه زنان به واسطه زن بودن و جنسیت خود تحت ستم و تبعیض هستند اما هر یک از زنان با توجه به موقعیت خود، تجربه‌های متفاوتی از ستم و تبعیض دارند. لذا زنانگی را نمی‌توان به منزله سوژه‌ای واحد مورد تحلیل قرار داد.

بنابراین مضامین عمده اندیشه فمینیستی نقد نادیده‌انگاری و زن‌ستیزی موجود در اندیشه جریان اصلی، تمرکز بر زنان به مثابه سوژه تحلیل با تاکید بر تفاوت‌های میان آنان و به چالش کشیدن سلسله مراتب جنسی در سایه نظم جنسیتی هژمونیک شده است که توسط انگاره‌های مردسالارانه طبیعی تلقی می‌شوند.

با این حال در مواجهه با اندیشه فمینیستی که با سرسختی تبیین‌های ساده را به چالش می‌کشد؛ باید به نحله‌های فکری گوناگون آن از قبیل لیبرال، رادیکال، مارکسیستی و سوسیالیستی، روان‌کاوی و پست‌مدرن توجه کرد. اگر چه تمامی این نحله‌ها معتقدند که زنان تنها به دلیل جنسیت خود در معرض تبعیض‌های جنسیتی هستند اما نوع تبیین آن‌ها و راهکاری که ارائه می‌دهند با یکدیگر متفاوت است.

این کتاب را انتشارات روشنگران و مطالعات زنان با ترجمه محمدرضا زمردی منتشر کرده و در سال ۱۳۹۹ به چاپ چهارم رسیده است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

03 Sep, 19:58


پیوند سرمایه‌داری و مردسالاری (کارخانگی بخش پنجم)
دکتر شهلا اعزازی_استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات زنان_ شهریور ۱۴۰۳

هایدی ‌هارتمن

● از دید فمینیسم مارکسیسم، خانه‌داری رایگان زنان به سود نظام سرمایه‌داری است، در صورتی که از دید فمینیسم سوسیالیسم، خانه‌داری زنان هم به فرد فرد مردان و هم به کل نظام سرمایه‌داری سود می‌رساند. برای درک موقعیت فرودستی زنان باید در کنار تحلیل‌های مربوط به سرمایه‌داری به تحلیل مردسالاری نیز پرداخت. ‌هایدی ‌هارتمن یکی از نظریه‌پردازان نظام دوگانه (سرمایه‌داری – مردسالاری) با نگاهی تاریخی، موقعیت زنان در اواسط قرن نوزدهم و چگونگی پیدایش زنان خانه‌دار جهت آسایش مردان را توضیح می‌‌دهد.

● در آغاز صنعتی‌شدن و پیدایش کارخانه‌ها، زنان و مردان هردو در کارخانه‌‌ها کار می‌کردند اما زنان دستمزد کمتری دریافت می‌کردند و درنتیجه کارگران مطلوب‌تری برای سرمایه‌داران بودند. کارگران مرد با حضور زنان در بسیاری از مشاغل مخالفت می‌کردند زیرا از دید آنان هر زنی تحت سرپرستی مردی قرار دارد و به ‏علت اشتغال زنان با دستمزد کمتر، مردان زیادی از کار بازمانده و موجب کاهش درآمد خانواده می‌شود.

● ‏از طرف دیگر وجود زنانی که وظایف خانگی را انجام دهند، آسایشی برای مردان کارگر به‌وجود می‌آورد و سلامت آنان را حفظ می‌کند. اما سرمایه‌داران با کار زنان موافقت داشتند زیرا از دید سرمایه‌داری، وجود کارگران ارزان‌قیمت (زنان) امری مطلوب بود به‌خصوص آن‌که زنان به دلیل وابستگی اقتصادی و عدم عضویت در اتحادیه‌های کارگری، از ناآرامی در محیط کار دوری می‌کردند.

● در این حالت تعارضی میان مردان «مردسالار» به‌وجود آمد که باید به طریقی حل می‌شد تا همبستگی مردان پابرجا بماند. در تحليل ‌هارتمن، ميان سرمايه‌داری و مردسالاری نوعی سازش و مصالحه صورت می‌گيرد. هرچند كه سرمايه‌دار به استخدام زنان با دستمزد پایین تمایل دارد، اما در برابر درخواست مردان كارگر كه زنان و فرزندان خود را در خانه می‌خواستند، تسليم می‌شود. تحليل‌‌های تاريخی نيز صحيح‌بودن اين امر را نشان می‌دهند.

● به‌تدریج در اواسط قرن نوزدهم این تفکر که جای زن در خانه است عمومیت یافت و حتی زنان شاغل نیز پس از ازدواج تمایل به ترک کار داشتند. یکی از عللی که زنان تمایل به ازدواج داشتند (و دارند) ناچیزبودن دستمزد‌ها بود. در صورتی که در پی ازدواج، چون مردان خانواده دستمزد دریافت می‌کردند امکان بهبود شرایط مادی وجود داشت. پس زنان مجبور به ازدواج با مردان شده و کلیه فعالیت‌های خانگی را برای مردان انجام می‌دهند و در عین حال باید با انجام فعالیت‌‌هایی نظر موافق شوهران را نیز کسب کنند تا توسط آنان رها نشوند.

● از طرف دیگر، درصدی از زنان مجبور به انجام کار و کسب درآمد بودند، برای دور نگاه‌داشتن آنان از مشاغل تخصصی با درآمد بالا، آنان را به سوی مشاغل عمدتا بدون تخصص و با دستمزد پایین سوق دادند که بار دیگر آنان را مجبور به اتکا به مردان می‌کرد. تقسیم جنسی کار نیز به نفع سرمایه‌داری بود زیرا امکان استفاده از نیروی کار ارزان زنان را در اختیار آنان می‌گذاشت و هر زمان که به کار زنان نیاز بود، امکان استفاده از آن‌ها وجود داشت.

● هارتمن معتقد است که مردان برای حذف زنان از اغلب مشاغل با هم متحد شدند تا اطمینان حاصل کنند که زنان در حرفه‌های زنانه دستمزد کمتری دریافت کنند و به مردان خانواده وابسته باشند. تفکیک شغلی برحسب جنسیت و درخواست دستمزد را تنها ازطریق پیوند میان سرمایه‌داری و مردسالاری می‌توان درک کرد. این روندی است که مردان و سرمایه‌داری هردو از آن سود می‌برند. با اتخاذ این تصمیم، جامعه سرمایه‌داری قدم نخست برای حفظ برتری مردان نسبت به زنان را برداشت. ‌هارتمن معتقد است که شرایط کنونی زنان حاصل پیوند میان سرمایه‌داری و مردسالاری است. از دید او، سرمایه‌داری و مردسالاری دو سر یک هیولا نیستند بلکه دو هیولای متفاوت هستند که باید با هریک از آنان با سلاحی متفاوت جنگید.

ادامه دارد...

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

30 Aug, 19:13


از داس تا گلوله؛ داستان قتل دو مبینا در شمال و غرب ایران
افرا بیهقی_ نویسنده مهمان_ شهریور ۱۴۰۳

به گزارش سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، صبح روز دوشنبه ۵ شهریورماه ١٤٠٣، مبینا زینی‌وند ۱۷ ساله اهل روستای گرزلنگر از توابع بخش ماژین شهرستان درەشهر در استان ایلام توسط پدرش با شلیک اسلحه ساچمه‌زن در منزلش به قتل رسید. به گفته منبع مطلع، متهم به نام رحیم‌خان، ۵٦ ساله است و قتل مبینا با انگیزه ناموسی انجام شد

از یادمان نمی‌رود که مبینا اشرفی دختر نوجوان ۱۴ ساله ایرانی اهل تالش بود که پدرش در خرداد سال ۹۹ او را با داس به قتل رساند. او پیش از مرگ به علت مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه دوست پسرش از خانه گریخته بود اما پلیس او را دستگیر کرد و به پدرش تحویل داد. پدر وی تنها به ۹ سال حبس متهم شد. احتمالا مجازات در همین حدود نصیب رحیم‌خان می‌شود. مطابق با ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، پدر در جایگاه ولی قهری در قتل فرزند قصاص نمی‌شود بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیر می‌شود.

قتل ناموسی بر اساس آمار سازمان ملل سالیانه پنج هزار زن را به کام مرگ می‌کشد هرچند به گفته این سازمان قتل ناموسی به مذهب و منطقه خاصی در دنیا اختصاص ندارد ؛اما بیشتر این قتل‌ها در هند، پاکستان، جنوب آسیا و خاورمیانه رخ می‌دهد. در این فرهنگ‌ها، خانواده باور دارد که تنها راه برای بازیابی آبروی آن‌ها، کشتن زن مسئول تخطی از اصول جماعت یا خرده فرهنگ آنهاست. این باور از نگرش‌های مردسالاری است که معتقد است اعمال زن به طور مستقیم بر شهرت خانواده اثر دارد.

قتل ناموسی معمولا به عنوان راهی برای حفظ شرافت خانواده و حفظ ارزش‌های سنتی و مهمتر از آن کنترل سکسوالیته و سبک زندگی زنان است. به‌طور معمول این شکل از زن‌کشی در فرهنگ‌هایی رخ می‌دهد که خانواده رفتار خارج از عرف پذیرفته شده آن جامعه توسط یک زن را خجالت‌آور یا ناپسند می‌دانند، قربانیان عموما استانداردهای سنتی یا مذهبی را به چالش می‌کشند. این موارد می‌توانند شامل رد ازدواج اجباری، دوستی با جنس مخالف، فرار با همسر خارج از تایید خانواده، طلاق، قربانی آزار جنسی شدن یا حتی همجنس‌گرا یا کوییر بودن فرد باشد.

مهم است به این نکته اشاره کنیم که قتل ناموسی شکلی از خشونت علیه زنان است که در بسیاری از کشورها غیرقانونی است. تلاش‌ها برای افزایش آگاهی درباره این مسئله و افزایش حفاظت از قربانیان می‌تواند سبب کاهش این خشونت‌ها شود.

نقش قانون را نمی‌توان نادیده گرفت. در قانون ایران همسر و پدر در صورت کشتن زن یا دختر خود به بهانه ناموس مجازات متناسب با سلب حیات مانند حبس ابد نمی‌شوند از این رو شاهد افزایش قتل‌های ناموسی در جغرافیای ایران هستیم و از سال ۹۹ تا ۱۴۰۳ هر سال تعداد زن‌کشی‌ها تحت عنوان انگیزه ناموسی افزایش یافته است. در پرتو تبعیض‌های قانونی علیه زنان در ایران، ممانعت دولت از فرهنگ‌سازی نهادهای مدنی برای کاهش خشونت علیه زنان که اصولا خود دولت مسئول افزایش خشونت علیه زنان است؛ معلوم نیست روزگار مبیناها چه خواهد شد.

قیام ژینا که در آستانه دوسالگی آن هستیم؛ قیامی علیه کنترل بر پوشش زنان بود، زنان کی برای حق کنترل بدن خود که پوشش فقط بخشی از آن است، دست به قیامی دیگر می‌زنند؟ زنان در چند جبهه باید بجنگند تا زن نه ناموس خانواده باشد نه ملک عمومی نه برده حاکمان.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

27 Aug, 09:20


زنان، حامی یکدیگر
دکتر شهلا اعزازی_ استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات زنان_شهریور ۱۴۰۳

زمانی که آخرین زن بی‌حجاب ناچار به پذیرش حجاب اجباری در خیابان شد، مقاومت زنان که از همان هفته‌های نخست انقلاب در ‏راستای دفاع از حقوق آنان آغاز شده بود، به شکل دیگری درآمد. هرچند شرایط اجتماعی، اقتصادی، جنگ و آزارهای خیابانی ‏منجر به پذیرش عمومی حجاب شد، اما باید درنظر داشت که در آن دوران هیچ حمایتی از زنان بی‌حجاب صورت نمی‌گرفت. ‏زنان به دلایل مختلف مجبور به رعایت حجاب بودند و نه‌تنها از سوی مأموران حجاب مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند، بلکه ‏در بسیاری موارد، زنان دیگر نیز هرچند از سر دلسوزی، به افراد کم‌حجاب تذکر می‌دادند تا از درگیری‌های شغلی و اجتماعی ‏جلوگیری کنند.‏

برای مدتی طولانی، حتی سازمان‌های مدافع حقوق زنان که در ایجاد آگاهی و برای توانمندسازی آنان تلاش می‌کردند، به ‏مسئله حجاب توجهی نداشتند. حرکت‌ها و اعتراضات جمعی در رابطه با حقوق و موقعیت اجتماعی و اقتصادی زنان، ‏گروه‌هایی از آنان را با یکدیگر همراه کرده بود، اما بحث خاصی پیرامون حجاب وجود نداشت.‏

اتفاقات پس از جنبش ژینا به همبستگی میان زنان و دختران جوان در عرصه عمومی انجامید و نوع جدیدی از حمایت زنان ‏از یکدیگر را شکل داد. حجاب اختیاری به مهم‌ترین مطالبه زنان پس از جنبش ژینا تبدیل شد، هرچند که دیگر خواسته‌ها ‏نیز هم‌چنان پابرجا هستند. این مطالبه از سوی افراد مختلف در اقشار گوناگون اجتماعی، در شهرهای کوچک و بزرگ، و ‏بدون توجه به عواملی چون موقعیت اجتماعی، سن، قومیت و حتی تفاوت در میزان دینداری شکل گرفت؛ حرکتی که ‏همبستگی جمعی زنان در رابطه با حق انتخاب بر زندگی و بدن خود را تقویت می‌کند.‏

برای مدتی طولانی، زنان برای کسب حقوق خود در برابر مردسالاری موجود در عرصه‌های مختلف حقوقی، اجتماعی، ‏اقتصادی، فرهنگی و دیگر حوزه‌های زندگی مبارزه کرده‌اند. هرچند موفق به ایجاد تغییرات حقوقی به نفع خود نشدند، اما ‏توانستند در عرصه‌های مختلف زندگی توانایی‌های خود را به نمایش بگذارند.‏

جنبش ژینا نمایانگر مقاومت در برابر سرکوب و آزارهای تحمیل‌شده بر زنان در طول سالیان و حجاب اختیاری نماد مقاومت ‏زنان برای حق انتخاب بر زندگی و بدن خویش است. آنچه حجاب اختیاری را از حرکت‌های پیشین متمایز می‌کند، ‏همبستگی جمعی زنانی است که مطالبه‌ای مشترک دارند. در جامعه‌ای که مردان تصمیمات مهم زندگی زنان را می‌گیرند، ‏زنان با انتخاب حجاب خود، اعتراض خود را به نمایش می‌گذارند. در میان اکثریت زنان، آگاهی جمعی‌ای شکل گرفته که به ‏دنبال حق انتخاب در زندگی، حق بر بدن، رفتار، پوشش و درنهایت همه آن چیزی است که به آنان و زندگی‌شان مربوط ‏است.‏

کسب این حق با هزینه‌های زیادی همراه است، اما حمایت زنان از یکدیگر امکان مقاومت را برای آنان فراهم می‌کند. زنانی که ‏به انتخاب خود بدون حجاب از خانه بیرون می‌روند، هر روز برای کسب حق خود مبارزه می‌کنند. ممکن است زنی که با ‏حجاب اختیاری از خانه خارج می‌شود، دچار اضطراب و نگرانی باشد، اما با دیدن نخستین زنی که پوششی مشابه دارد، دلگرم ‏می‌شود؛ زیرا دیگر تنها نیست و زن دیگری نیز مانند او به دنبال کسب حقوق خود است. وجود یک حامی، مقاومت موجود را ‏تقویت می‌کند و این زن نیز به نوبه خود حامی زنان دیگر می‌شود. هر زنی به نیرویی برای دیگری تبدیل می‌شود و مقاومت ‏ادامه می‌یابد.‏

دیدن لبخندی از سوی دیگران یا حتی عدم توجه به داشتن یا نداشتن حجاب نشان می‌دهد که جامعه نیز حق انتخاب زنان ‏در مورد زندگی خود را پذیرفته است. واکنش مثبت جامعه به چنین رفتارهایی، همبستگی بیش‌تر را تقویت می‌کند. ‏طبیعی‌شدن حق انتخاب، امروزه از سوی بیش‌تر خانواده‌ها نیز پذیرفته شده است. هرچند خانواده‌ها از خطرات احتمالی برای ‏فرزندان خود آگاه هستند، دیگر به‌عنوان «نیروی نیابتی» گشت ارشاد بر آنان اعمال قدرت نمی‌کنند و به سبک زندگی ‏فرزندان خود احترام می‌گذارند.‏

همبستگی به‌‌وجودآمده میان زنانی که برای دستیابی به حقوق خود مبارزه می‌کنند، هرچند زمان زیادی به طول انجامید، اما ‏اکنون وجود دارد و بر زندگی و جامعه تأثیر گذاشته است.‏

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

22 Aug, 18:05


اخبار مردادماه؛ از افزایش زن‌کشی تا اعتراضات صنفی پرستاران
گروه مطالعات زنان_ شهریور ۱۴۰۳

اخبار مردادماه زنان جز موفقیت‌های ورزشی زنان ایرانی در المپیک حاوی خبرهای خوشایندی نبود. در المپیک پاریس ناهید کیانی مدال نقره و مبینا نعمت‌زاده در تکواندو مدال برنز گرفتند.

پرستار نباشه، بیمارستان تعطیله
مردادماه شاهد اعتراضات گسترده صنفی پرستاران بودیم. ابتدا پرستاران بیمارستان‌های استان البرز و فارس دست از کار کشیدند؛ اعتراض پرستاران به استان‌های دیگر از جمله زنجان و استان‌های شمالی و مشهد رسید و ۳۱ مرداد نیز پرستاران در تهران اعتراض کردند. رئیس‌جمهور جدید و معاونان انتصابی او، هیچ واکنشی به اعتراض پرستاران نشان نداده‌اند؛ خواسته‌های پرستاران اجرای بدون تنازل و بی‌تبعیضِ قانون دستمزدهاست.

زن‌کشی
زن‌کشی همچنان ادامه دارد و نه فعالان مدنی و نه دولتی‌ها هیچ یک فعالیتی برای توقف آن انجام نداده‌اند. هرچند فعالان زنان در ایران زیر ضرب هستند اما تا‌ کی می‌شود خاموش نظاره‌گر قتل زنان بود که هر ماه بیشتر می‌شود؟
۳۱ مرداد زنی در شیراز توسط همسرش به آتش کشیده شد.
یک زن با سلاح گرم توسط ناپسری‌اش در یاسوج به قتل رسید.
یک مرد در بومهن همسر و دختر دو ماهه‌ خود را به قتل رساند.
شیدا، ١٣ سالە، توسط مردی ٤٠ سالە در تهران ربودە و سپس بە قتل رسیدە است. متهم اعتراف کرد که قصد تجاوز به‌شیدا داشت؛ اما پس از مقاومت او را کشت.
زن ۳۲ ساله توسط مردی دستفروش در فلکه برق بندرعباس با ضربات متعدد چاقو مجروح شده بود، جان باخت.
یک زن جوان توسط همسرش در قم کشته شده و سپس جسدش به آتش کشیده شد. یک زن میانسال با سلاح سرد توسط همسرش در سیاه‌کل به قتل رسید.
یک مرد در شهرستان سیب و سوران با سلاح گرم همسرش شرفناز خاکی زهی و مادر همسرش زلیخا پورمحمدی‌نسب را به قتل رساند.
سمیه (حمیده) عبدلی، از قربانیان کودک همسری توسط پسر خود به قتل رسید.
یک زن جوان در شهریار، در هنگام مشاجره توسط همسرش با کوبیدنش به ستون خودرو از ناحیه سر، صورت و گردن به‌شدت زخمی شد و به قتل رسید.
زن جوان ۲۲ ساله‌ای در زنجان توسط همسرش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید.
زنی که رسانه‌ها هویت او را "پ_ص" نوشته‌اند توسط همسرش به پایین راه‌پله آپارتمان محل سکونتشان پرت و دچار مرگ مغزی شد و در نهایت جان باخت.
جانه چوپانی در سلماس توسط پدرش به دلیل ناموسی به قتل رسید.
دو زن توسط یک راننده تاکسی در مرند به قتل رسیدند.
یک زن جوان ۳۰ ساله در صالحیه شهرستان بهارستان توسط پدرش از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
یک مرد در شهرستان بهارستان اقدام به قتل همسر و سه فرزندشان، شامل یک نوزاد دختر کرد.
مردی در شهرستان چناران همسر و خواهرزن خود را با انگیزه ناموسی کشت.
یک زن ۴۰ ساله در محل کارش واقع در تهران، توسط همسر سابقش با ضربات چاقو از ناحیه سر و قفسه سینه مجروح شد و به قتل رسید.

خشونت حکومتی علیه زنان
آرزو بدری، زن جوانی که در ارتباط با "حجاب اجباری" هدف شلیک مستقیم نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته بود، در بیمارستان ولیعصر تهران دومین عمل جراحی را پشت سر گذاشت. وضعیت سلامت او وخیم‌تر شده است.
خودروی آرزو بدری در فهرست خودروهای توقیفی قرار داشته و به همین دلیل، هدف تیراندازی ماموران قرار گرفته است.
رادان با این وجود اعلام کرد طرح نور بعد از انتخاب پزشکیان با قوت بیشتری ادامه خواهد یافت! هرچند که زنان در جای جای ایران با وجود خطرات فراوان همچنان علیه حجاب اجباری به مقاومت ادامه می‌دهند.

فعالان مدنی
فرمیسک بابایی از فعالان زنان بار دیگر در پاوه بازداشت شد.
همچنین پرونده دیگری برای پخشان عزیزی فعال سیاسی محکوم به اعدام باز شد.
۵ فعال محیط زیستی گیلان به ۲۳ سال زندان محکوم شدند.
همراز صادقی، از زنان مخالف حجاب اجباری معروف به دختران خیابان انقلاب، مجددا به یک سال حبس محکوم و زندانی شد. مژگان کاووسی نویسنده کورد به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
سروناز احمدی نیز با وجود نیاز به مرخصی درمانی همچنان در اوین است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

16 Aug, 19:10


طغیان علیه ساختارهای موجود
مریم بهرمن_ عضو گروه مطالعات زنان_ مرداد ۱۴۰۳

«حاضر غائب» عبارتی‌ست که برای بدن استفاده می‌شود. «بدن» تا مدت‌ها در علوم فلسفه و جامعه‌شناسی غائب و بسیار اندک موردتوجه بود و در علم حقوق بیشتر به عنوان ابزاری جهت تنبیه و بهنجار کردن رفتار مجرمان مورد استفاده قرارگرفته است. بدن و جلوه‌های تجسم انسانی تا دهه‌ی ۸۰ م موضوعی برای شناخت جامعه‌شناسانه‌ی جامعه‌ی متشکل از بدن‌ها نبود و بسیاری از قوانین تبعیض‌آمیز جنسی، نژادی، قومی و غیره تحت‌تاثیر نظرگاه‌های طبیعت گرایانه مشروعیت می‌‌یافتند.

تمایز بین طبیعت و فرهنگ اغلب برای فهم تفاوت تقسیم وظیفه میان مردان و زنان به کار گرفته می‌شد. بدن زن به عنوان یک ابژه، بیشتر با امور جنسی تعیّن پیدا کرد و در دوگانه انگاری ذهن- بدن، این بدنِ زن بود که بیشتر از ذهن‌ش و آنچه ادراک و احساس و بیان می کند، به آن پرداخته شد. بدن‌ی که مالکیت‌ش بیشتر از آن ِ «دیگری» بود. بدن‌ی که بیش از مردان شرم را در طول زندگی‌اش تجربه می‌کند، از  دوران بلوغ و تغییر و تحولات جسمی در دختران، که به یک تجربه‌ی پنهان و مگو منجر می‌شود تا دیگر استانداردهای برساخته‌شده‌ی زیبایی که به زنان تحمیل می‌شود.

 با وجود مشکلات متعدد در حوزه‌ی زنان و به‌خصوص در بحث خشونت جنسی و روانی، چندی‌ست خشونت حکومتی در راستای اعمال قانون حجاب و پوشش با کمک شبکه‌های اجتماعی بیشتر دیده و به آن پرداخته می‌شود. خشونت‌هایی که با تعریف پروژه‌هایی همچون گشت ارشاد یا با عنوان تلطیف‌شده‌ی «طرح نور»، کم یا بیش، به تجربه‌ی زیسته‌ی بسیاری از شهروندان و به‌خصوص زنان تبدیل شده است که با مشکلات آن درگیرند. خشونتی که برخی از خشونت‌دیده‌ها تحت عنوان محافظت از خود یا خانواده یا مصلحت‌اندیشی یا هر نوع دلیل دیگر و یا عدم دسترسی به رسانه‌ها آن را نمی‌توانند روایت کنند یا در رسانه‌ها دیده نمی‌شود.

به گمان من‌، خیزش زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ یکی از دست‌آوردهایش، حاضر کردن بدن غائب در سطح آگاهی اجتماعی بود. بدنی فراتر از یک ابژه، سوژه‌ای شورش‌گر شد علیه هویتی که فرهنگ مردسالارِ حاکم بر قوانین و هنجارهای اجتماعی آن را ساخته بودند. خیزشی که فراتر از جنبه‌های سیاسی، ابعاد پیچیده‌ی فرهنگی و اجتماعی خود را دارد و خواهد داشت. آن خیزش، طغیان علیه قدرت و اجتماعی بود که آن‌ها را در چارچوب قوانین و هنجارهای اجتماعی خاص تعریف می‌کرد. تلاش برای بازآفرینی محیط اجتماعی و شکستن ساختارهای تعریف شده و برساختن بودن‌ی متفاوت در فضای عمومی بود؛ تلاشی که هنوز درسطح کنشگری‌های فردی همچنان ادامه دارد.

این طغیان علیه ساختارهای موجود، هزینه‌های گزافی داشت و دارد. کشته شدن بسیاری در خیابان‌ها و زندان‌ها‌، نقص عضوها، متاثر شدن سلامتی روان بعد از بازداشت که گاه به مرگ خودخواسته منجر شد و بسیار ابعاد پیچیده‌ی روانی دیگر که تجربه‌ی اعمال خشونت بر فرد و یا دیدن خشونت بر افراد دیگر بر روح و روان ایجاد می‌کند. داغ از دست دادن عزیز،‌ دل‌نگرانی خانواده‌ها و اطرافیان، اضطراب و حس ناامنی کسانی که پوششی متفاوت انتخاب کرده‌اند و مشاهده‌ی خشونت جسمی یا کلامی علیه زنان توسط کودکان.

با وجود این هزینه‌ها، تمام آنان‌که در مسیر تغییر حرکت می‌کنند، دیگر خود را به مثابه ابژه‌ی تعریف شده برنمی‌تابند و برفراز تمامی آموخته‌های اجتماعی که احساس شرم بر بدن را به آنان آموخته است و می‌آموزد‌، ایستاده‌اند و تمام قوانینی که انقیاد زنان را توجیه می‌کند به پرسش گرفته‌اند و با اراده و آزادی‌خواهی‌، جامعه و نظم نمادینش را بازسازی می‌کنند و باورشان را بدون پنهان‌کاری مرسوم زیست می‌کنند‌. زیستن در این ایام‌، هر چند خیلی سخت، تجربه‌ایست در مسیر تغییر از ابژه‌ای منفعل به سوژه‌ای که درگیر یک کنش هدفمند است. در این مسیر سخت، حواس‌مان به کودکان و نوجوانان مشاهده‌گر رفتارهای خشونت‌آمیز و تحقیرکننده علیه زنان باشد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

10 Aug, 19:32


زنان علیه زنان (درباره حجاب‌بان)
ندا هنرجو_نویسنده مهمان_ مرداد ۱۴۰۳

فعالیت‌های اجتماعی زنان حجاب‌بان در ایران، پدیده نوظهوری نیست. پس از انقلاب اسلامی، یکی از پدیده‌های مهم و بحث‌برانگیز در جامعه ایرانی بوده است. زنان بر علیه زنان برای حمایت از قانون تحقیر زنان! برخورد خشونت‌آمیز زنان حجاب‌بان با هم‌جنس‌های خود پدیده‌ای پیچیده و چندوجهی است که باید از منظرهای مختلف جامعه‌شناختی و حتی روان‌شناختی بررسی شود. این برخوردها را می‌توان به عنوان نتیجه‌ای از درونی‌سازی ارزش‌ها و هنجارهای پدرسالارانه، ابزارهای کنترل اجتماعی، و یا تلاش برای هویت‌یابی در یک نظام اجتماعی سختگیرانه تحلیل کرد.

هرچند این زنان به‌ظاهر مجری قوانین هستند، اما خود نیز در دام ساختارهای قدرتی گرفتارند که آن‌ها را به تکرار و اعمال خشونت علیه هم‌جنس‌های خود سوق می‌دهد. برخورد خشونت‌آمیز زنان حجاب‌بان با هم‌جنس‌های خود، شاید نشانه‌ای از تلاش برای بقا در نظامی باشد که از آنها انتظار دارد تا حافظ و مجری ارزش‌هایی علیه خود باشند!
از دیدگاه جامعه‌شناختی، فعالیت زنان حجاب‌بان را می‌توان به‌عنوان بخشی از فرآیند کنترل اجتماعی تحلیل کرد.

امیل دورکیم، یکی از بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی، معتقد است که کنترل اجتماعی نقش مهمی در حفظ نظم و انسجام اجتماعی دارد. اما در این چارچوب، زنان حجاب‌بان به‌عنوان کارگزارانی عمل می‌کنند که نه تنها به تقویت نظم و انسجام اجتماعی کمکی نمی‌کنند بلکه عاملی برای شکاف بیشتر در جامعه زنان شده‌اند.
پی‌یر بوردیو، جامعه‌شناس فرانسوی، مفهوم «سرمایه فرهنگی» را مطرح کرده است که در آن فرهنگ به‌عنوان یک منبع قدرت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در چارچوب این نظریه، زنان حجاب‌بان می‌توانند به‌عنوان نمایندگان یک نظام ارزشی خاص دیده شوند که سعی در تحمیل و بازتولید سرمایه فرهنگی در جامعه دارند. اما سرمایه فرهنگی که خروجی آن کنترل اجتماعی بیشتر زنان است.

در ابتدای انقلاب اسلامی گروهی از زنان از پوشش اسلامی حمایت کردند و به عنوان بخشی از جنبش اسلامی به خیابان‌ها آمدند. این زنان عمدتاً به دلایل دینی و اعتقاد مذهبی به حمایت از حجاب پرداختند و آن را نمادی از هویت اسلامی و مقاومت در برابر فرهنگ غربی می‌دانستند. این گروه شامل زنان از طبقات مختلف اجتماعی بود که با شعارهایی چون «حجاب، عفت و استقلال» به پیروزی انقلاب کمک کردند. گروهی دیگر از زنان به دفاع از این قوانین پرداخته و در پی اجرای آن‌ها برآمدند. این زنان به دلیل باورهای مذهبی عمیق و احساس مسئولیت نسبت به انقلاب اسلامی، از قوانین جدید استقبال کردند. آنها  اغلب در نقش‌های اجتماعی و سیاسی فعال شدند و در تبلیغ و ترویج فرهنگ حجاب در جامعه نقش داشتند.

زنان مدافع حجاب از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون، گروه‌های مختلفی از جامعه ایران را شامل می‌شوند. این زنان به دلایل مختلفی از جمله اعتقادات مذهبی، احساس مسئولیت اجتماعی و فرهنگی در چهارچوب باورهای انقلابی و همچنین از طریق نقش‌های دولتی و غیردولتی به ترویج و حمایت از قوانین حجاب پرداخته‌اند اما امروز عمدتا آنچه در دفاع از حجاب دیده می‌شود نه نگاه مذهبی نه دفاع از سنت و نه تلاش برای حفظ و کرامت زنان است.

آنچه می‌بینیم حس قدرت و کنترلی است که برخی از زنان از طریق اعمال نظارت بر دیگر زنان تجربه می‌کنند، زنانی که با ایفای نقش در اجرای قوانین (هرچند بر علیه خود) به نوعی احساس قدرت و هویت اجتماعی دست می‌یابند. این امر به ویژه در جامعه‌ای که زنان با محدودیت‌های زیادی مواجه هستند، می‌تواند یک انگیزه قوی برای زنان به حاشیه رانده شده باشد. زنانی که به واسطه فقر مالی یا فقر فرهنگی، نادیده انگاشته شده و تحقیر شده‌اند و‌ متاسفانه طبق (نظریه ترومای روانی) ترومای ناشی از تحقیر می‌تواند به شکل زنجیره‌ای عمل کند. افرادی که خود مورد تحقیر قرار گرفته‌اند، ناخودآگاه تمایل پیدا کنند که این درد را به دیگران منتقل کنند افراد تحقیر شده اغلب، برای بازیابی این احساس دیگران را آزار می‌دهند. از طریق این عمل، آنها تلاش می‌کنند تا احساس قدرت و تسلط بر دیگران را به دست آورند، حتی اگر این تسلط به شکل منفی باشد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

06 Aug, 16:25


تجاوز‌ زناشویی–بخش اول
سبا قنبری_ عضو گروه مطالعات زنان_ مرداد ۱۴۰۳

یکی از نهفته‌ترین لایه‌های خشونت علیه زنان، تجاوز‌ زناشویی است که زیر‌مجموعه‌ای از خشونت‌های جنسی به حساب می‌آید. خشونتی پنهان و نامرئی که در محیط‌ خانه که قرار بود به مثابه مامنی امن برای زنان باشد، گریبان‌گیر آن‌ها می‌شود. خشونت جنسی به معنی اعمال زور، تهدید و اجبار به زن برای برقراری هر نوع عمل جنسی است. مجبور‌کردن زن به انجام اشکال غیرمتعارف عمل جنسی، اجبار به انجام سکس گروهی، اجبار به تماشای پورنوگرافی، تحقیر و توهین زن با الفاظ رکیک موقع انجام عمل جنسی همه نمونه‌هایی از این مسئله است. ازدواج‌های اجباری در سنین پایین نیز مصداق دیگری از تجاوز زناشویی است.

در چنین حالتی از بدن زن به مثابه یک ابژه جنسی انسانیت‌زدایی می‌شود. تجاوز در بستر زناشویی علاوه بر جسم صدمات بسیاری را متوجه روح و روان‌ زنان می‌کند. در برخی از کشورها این مسئله جرم‌انگاری شده‌است، هر چند اثبات کردن آن هم‌چنان برای زنان دشوار است. برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ قانون ممنوعیت تجاوز زناشویی در ایالت داکوتای جنوبی در آمریکا به تصویب رسید. تا پیش از این دوره، طبق آموزه‌های دین مسیحیت شوهر به خاطر وادار کردن همسر قانونی خود به برقراری رابطه جنسی مقصر شناخته نمی‌شد زیرا فرض بر آن بود که زن و مرد با عقد ازدواج بر مقاربت جنسی توافق کرده‌اند.

تا سال ۱۹۹۳ میلادی تمام ۵۰ ایالت آمریکا تجاوز زناشویی را جرم دانستند. برای نخستین بار نیز در دسامبر ۱۹۹۳ با تلاش مستمر فمینیست‌ها تجاوز زناشویی به عنوان یکی از مصادیق نقض حقوق جنسی زنان به عنوان ابناء بشر در اعلامیۀ حذف خشونت علیه زنان توسط سازمان ملل متحد در ماده دو بند الف این اعلامیه مورد شناسایی قرار گرفت.

در ایران اما این مسئله بغرنج‌تر است. در بیشتر مواقع زنان اطلاع ندارند آن‌چه را که تجربه می کنند نوعی از خشونت جنسی است و یا به دلیل تابو بودن از صحبت کردن در مورد چنین مسئله‌ای خودداری می‌کنند. معمولا در جامعه ایران این مفهوم یک عبارت مبهم و حتی عجیبی به‌نظر می‌رسد. به‌خصوص وقتی براساس قوانین ایران زن موظف است در هر حالتی برای آن‌چه تکالیف زناشویی نامیده می‌شود آماده باشد در واقع نوعی رسمیت‌دادن به این شکل خشونت علیه زنان است. تفکری که برآورده کردن امیال جنسی مرد را تحت عنوان تمکین خاص بر زن واجب و نوعی تکلیف می‌داند و بنابراین میل و اراده زن نقشی در این ماجرا ندارد. تمکین اجباری حق تجاوز در بستر زناشویی را برای مرد تثبیت می‌کند.

علاوه بر قانون نقش فرهنگ را نیز نباید نادیده گرفت. فرهنگ مردسالاری که مرد را مالک تن و بدن زن می‌داند و در نتیجه مرد مستحق است تا به هر شکل و شیوه ای از بدنی که صاحب اختیارش است لذت‌جویی کند. این مسئله نمود دیگری از اعمال قدرت مرد بر بدن زن است که حق زن بر بدنش را نقض می‌کند. در جامعه عموما این تلقی وجود دارد که با امضای قرارداد ازدواج مرد برای همیشه حق هرگونه تمتع جنسی از همسر خود را دارد؛ در حالی‌که هر بار برقراری رابطه نیازمند رضایت خاطر طرفین است. خوب است مدام این نکته را یادآوری کنیم که یک بار رضایت به رابطه جنسی به معنای رضایت همیشگی نیست.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

01 Aug, 18:41


‍ یوهانا اشپیری، خالق هایدی
انسیه موسوی_عضو گروه مطالعات زنان_ مرداد۱۴۰۳

یوهانا لوییس (هوسر) اشپیری (۱۸۲۷-۱۹۰۱) نویسنده مشهور کتاب‌های کودک و از برجسته‌ترین شخصیت‌های کشور سوییس، ‏در روستای هیرزل در نزدیکی زوریخ به دنیا آمد و تحصیلات خود را گذراند. پدر یوهانا دکتر و مادرش شاعر بود و او نیز در کودکی ‏شعر می‌سرود. یوهانا با خانواده‌ای گسترده‌ شامل مادر، پدر، دو برادر و سه خواهر خود و هم‌چنین مادربزرگ، خاله‌ها، پسرخاله‌ها، و ‏فرزندان دایی‌اش زندگی می‌کرد. این زندگی خانوادگی، بعدها الهام‌بخش داستان‌های وی بود. یوهانا به مدت سه سال درس‌های ‏زبان‌های خارجی و موسیقی را در زوریخ فرا گرفت. پس از آن از سال ۱۸۴۵، مطالعات ادبی خویش را به شکل خودآموخته پیگیری ‏کرد.‏

وی در سال ۱۸۵۲ با وکیلی به نام برنهارد اشپیری ازدواج کرد و در زمان زندگی در شهر زوریخ، شروع به نوشتن درباره زندگی در ‏مناطق روستایی کرد. اولین داستان وی با نام «برگی روی قبر ورونی»، در سال ۱۸۷۳ منتشر شد و در آن، بخشی از زندگی زنی ‏جوان از زبان دوست صمیمی وی روایت می‌شود. ورونی که با عشق ازدواج کرده، خود را در یک زندگی زناشویی همراه با خشونت ‏خانگی گرفتار می‌بیند و درنهایت به دلیل شدت صدمات جسمانی جان می‌بازد. ‏

یوهانا اشپیری طی سال‌های بعد داستان‌های دیگری برای کودکان و بزرگسالان منتشر نمود ازجمله رمان دوجلدی هایدی (حدود ‌‏۱۸۷۹-۱۸۸۱) که تاکنون به صدها زبان ترجمه شده و از پرخواننده‌ترین کتاب‌های دنیاست. بینش اشپیری نسبت به ذهنیات ‏کودکان و توانایی وی در ارزیابی شادی‌ها و غم‌های دوران کودکی، موجب محبوبیت دائمی کتاب‌های او شده است. اشپیری بیش ‏از چهل داستان برای کودکان به زبان آلمانی نوشت اما هایدی هنوز هم محبوب‌ترین و شناخته‌شده‌ترین کتاب اوست که ‏ویرایش‌های جدید آن هم‌چنان منتشر می‌شوند.

در سال ۱۸۸۴، همسر و تنها فرزند یوهانا، پسری به نام برنهارد، از دنیا رفتند و پس از آن وی در کنار نویسندگی به امور خیریه ‏مشغول شد تا آنکه در جولای ۱۹۰۱ و در سن ۷۴ سالگی در زوریخ درگذشت. اشپیری به‌عنوان یک نماد در کشور سوئیس شناخته ‏می‌شود. تصویر او بر یک تمبر اهدایی در سال ۱۹۵۱ و روی یک سکه یادبودی در سال ۲۰۰۹ نقش بسته است. موزه یوهانا اشپیری ‏نیز در سال ۱۹۸۱ در ساختمان قدیمی مدرسه روستایی محل تولد وی تأسیس شد. تمرکز طراحی صحنه در این موزه بر شخصیت ‏و زندگی این نویسنده متمرکز است و زندگی در شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرن نوزدهم را نمایش می‌دهد.‏

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

1,609

subscribers

64

photos

47

videos