کانال علمی مطالعات زنان @womenstudiesisaorg Channel on Telegram

کانال علمی مطالعات زنان

@womenstudiesisaorg


کانال رسمی گروه علمی مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی
ایران


https://instagram.com/women.studies?igshid=1xtlrr9thmhmh

کانال علمی مطالعات زنان (Persian)

با خوشحالی ما راه اندازی کانال علمی مطالعات زنان را به شما معرفی می‌کنیم. این کانال زیبا و الهام بخش توسط گروه علمی مطالعات زنان انجمن جامعه شناسی ایران اداره می‌شود. در اینجا شما می‌توانید اطلاعات جذاب و آموزنده‌ای در زمینه مطالعات زنان و جندریته بیابید. اگر به علم و تحقیقات در این زمینه علاقه‌مندید، حتما به این کانال ملحق شوید. در کانال علمی مطالعات زنان، با اخبار، مقالات، ویدیوها و بسیاری از موارد دیگر در ارتباط با مطالعات زنان آشنا خواهید شد. برای کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با متخصصین این حوزه، به صفحه اینستاگرام ما نیز سر بزنید. با این کانال، دنیای جذاب مطالعات زنان را کشف کنید و به جامعه ما بپیوندید. پیوند به اینستاگرام ما: https://instagram.com/women.studies?igshid=1xtlrr9thmhmh

کانال علمی مطالعات زنان

20 Nov, 16:26


سرخط اخبار زنان در آبان ماه
گروه مطالعات زنان_آبان ۱۴۰۳

آیا او دیوانه بود؟

دیوانه‌انگاری زنان تلاشی برای حذف عاملیت زنان است. اقدام آهو دریایی در دانشگاه علوم تحقیقات، واکنش‌های زیادی را در جامعه دامن زد و تاکیدی دوباره حق بر بدن بود. همچنین آزار و خشونت حراست دانشگاه‌ را نسبت به دانشجویان دختر برجسته کرد. اگرچه دیوانه‌انگاری زنانی که تن به انقیاد نمی‌دهند کارکردش را از دست داده است اما بار دیگر هراس مردسالاری را از زنانی که تن به کنترل نمی‌دهند نشان داد.

وقایع زن‌کشی و خشونت‌ خانگی هر بار لرزه بر جامعه می‌اندازد

قتل‌ فجیع منصوره قديري جاويد، خبرنگار ایرنا توسط همسر وکیلش نشان داد مادامی که قانون از زنان حمایت نکند، هیچ زنی در امان نیست. در واقع زن‌کشی ربطی به طبقه و تحصیلات ندارد و فقدان قوانین اثرگذار چه نقش پررنگی در تبدیل خانواده به فضایی ناامن برای زنان دارد. در خبری دیگر نیز تکرار این خشونت را شاهدیم، وکیل بازنشسته دیگری با کلت کمری همسر و پسر ۷ ساله‌اش را به قتل رساند. به جز این دو مورد، دست‌کم ۱۶ زن در شهرهای مختلف ایران کشته شده‌اند که قاتلان آنان عمدتا همسر یا افراد نزدیک خانواده بوده‌اند. براساس آمار سایت هه‌نگاو ۵ زن طی یک هفته فقط در تهران به قتل‌ رسیده‌اند. البته این موارد مربوط به قتل‌هایی است که رسانه‌ای شده‌اند. همچنین به گزارش مرکز آمار ایران ۹۶ درصد همسرآزاری ثبت شده در پزشکی قانونی مربوط به زنان است.

از طرح کلینیک ترک بی‌حجابی تا دخترانی که از زندگی دست کشیدند

در حالی که خبر خودکشی آرزو خاوری از اتباع افغانستانی ساکن ایران و آیناز کریمی ساکن کازرون به دلیل رفتار سختگیرانه مدیر مدارس دست به دست می‌شود، ستاد امر به معروف از طرح کلینیک ترک بی‌حجابی می‌گوید و بودجه‌ی کلانی که این طرح پر از ابهام و پرسش به خود اختصاص داده در تیتر اخبار قرار می‌گیرد!! دبیر ستاد امر به معروف درباره طرح کلینیک ترک بی‌حجابی گفت:
«هدف اصلی ما از این طرح، ایجاد فضایی برای مشاوره، گفت‌وگو و کاهش فشارهای روانی برای بانوانی است که ممکن است در محیط‌های کاری یا اجتماعی با چالش‌هایی مواجه باشند. این فعالیت، یک سال است که در حال اجراست و نتایج مثبتی به همراه داشته است. بسیاری از خانواده‌ها یا حتی خود بانوان با مراجعه به ستاد درخواست مشاوره یا کمک کرده‌اند. گاهی هم افراد با تغییر نگرش خود و گرایش به حجاب دینی، داوطلب کمک به دیگران شده‌اند. این فرآیند نه‌تنها به حل شبهات و دغدغه‌های فرهنگی کمک می‌کند.»

در بند زنان زندانی سیاسی چه می‌گذرد؟

پخشان عزیزی و وریشه مرادی به اعدام محکوم شدند. نرگس محمدی به گفته وکیلش مصطفی نیلی بعد از عمل جراحی تومور در پایش بلافاصله به زندان منتقل شد.
عالیه مطلب‌زاده از زندانیان سیاسی سابق از ابتلای خود به سرطان پستان خبر داد.
حکم ۱۶ ماه حبس ژینا مدرسی گرجی فعال زنان نیز اجرا شد.

آمار اشتغال زنان هر سال در سکوت کاهش می‌یابد

نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان زن با ۰.۴ درصد کاهش به ۱۱.۶ درصد، نرخ بیکاری زنان با کاهش ۱.۲ درصدی به ۱۴.۲ درصد و اشتغال ناقص با ۰.۶ درصد کاهش به ۷.۳ درصد رسیده است. ایران از این حیث یکی از پایین‌ترین نرخ‌های مشارکت اقتصادی زنان را در جهان و حتی در خاورمیانه دارد.

یک بررسی انجام شده به قلم علیرضا کدیور، با عنوان «اشتغالِ ناچیزِ زنان مساله فراموش‌شدۀ ایران» منتشر شده در مجله تحلیلی دقیقه در خرداد ۱۴۰۳ ما را به این واقعیت می‌رساند که «رشد سالانه نسبت اشتغال به جمعیت زنان در سی سال گذشته نشان می‌دهد، ایران در یک وضعیت خوش‌بینانه و در صورت حفظ یک روند رشد مستمر، می‌تواند سالانه به طور متوسط حدود ۱% به نسبت اشتغال زنان خود اضافه کند. با این حساب، ایران برای طی این فاصله ۱۲% تا ۴۰% چیزی نزدیک به ۲۸ سال زمان نیاز دارد.»

پیروزی‌های زنان ورزشکار

سارینا غفاری و مهدیسا حمیدنژاد در مسابقات سنگ‌نوردی نوجوانان در ماده «بولدرینگ» موفق به کسب مدال طلا و نقره شده بودند، توانستند در ماده «لید» نیز کسب این مدال‌ها را تکرار کنند.
تیم والیبال نشسته زنان فولاد مبارکه سپاهان در جام باشگاه‌های آسیا و اقیانوسیه نایب قهرمان شد.

مداخله حرفه‌ای در طلاق

رییس سازمان بهزیستی کشور ضمن بیان اینکه مداخله در طلاق به صورت حرفه‌ای می‌تواند موجب کاهش آسیب‌های اجتماعی شود.

زنان دارای معلولیت و سرپرست خانوار

رئیس سازمان بهزیستی با بیان اینکه هم اکنون ۵۹۲ هزار زن دارای معلولیت تحت پوشش بهزیستی داریم گفت: ۴۰۰ هزار نفرشان جز افرادی هستند که قابل توجه‌اند، ۳۰۰ هزار آنها معلولیت شدید و خیلی شدید و ۲۰۰ هزار نفر نیز زیر سی سال هستند که نیاز به خدمات ویژه دارند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

19 Nov, 21:58


توسعه پایدار
نوشته بهار- نویسنده مهمان

پروانه دستش رو زیر چانه زده و به قول بچه‌ها در افق محو شده بود. رد نگاهش رو گرفتم تا حیاط زیبای مدرسه. اوایل اردیبهشت ‏بود و هوای اراک ملس. این موقع سال شاهد حال و هوای عاشقانه بچه‌ها بوده‌ام.‏
صدایش کردم: «پروانه! حواست کجاست؟» ‏
به خودش آمد. «همینجام خانم.»‏
لبخند زدم. «من چی می‌گفتم؟»‏
سکوت کرد. چندتایی از بچه‌ها بهش رساندند. ‏
‏«در مورد توسعه پایدار صحبت می‌کردید خانم.» ‏
‏«آفرین، چی هست؟»‏

نمی‌دونست، انتظاری هم نداشتم. گذشتم، درس تمام شد. زنگ خورد. آن روز جلسه دیدار دبیران و اولیا بود. ناهارخ وردن با ‏همکاران و گپ‌وگفت با آنها خیلی کم اتفاق می‌افتاد اما برای من خوشایند بود. بعد ناهار، همراه همکاران هم‌رشته خودم وارد یک ‏کلاس شدیم تا اولیا بیایند و وضعیت تحصیلی فرزندشان را بپرسند.‏

پدر پروانه آمد و تا زبان باز کرد، شروع کردم: «خیلی حواس‌پرته. اصلا گوش به درس نمی‌ده» و چه اشتباه بزرگی کردم: «فک کنم ‏دوستی، چیزی داشته باشه.»‏
پدر بُراق شد: «چه دوستی؟ دختر؟ پسر؟»‏
فهمیدم گند زدم و جمعش کردم. گفتم: «نمی‌دونم، بالاخره حواسش پرته.»‏
و در دل به خودم گفتم: «به تو چه؟ چه‌کاره‌ای که درباره شاگردت گمانه‌زنی می‌کنی؟» خراب کرده بودم.‏

رنگ مرد پریده بود. روی صندلی نشست. «حالا درسش چطوره؟»‏
لیست نمرات را باز کردم و خواندم: «دو، سه و بالاترین نمره ۴.۵».‏
احساس کردم دارد از حال می‌رود. خدایا چکار کنم؟ به دروغ گفتم: «البته اینا از پنج نمره‌ است.»‏
مرد گفت: «یعنی چی؟»‏
گفتم: «یعنی چهار برابرش کنید تا نمره واقعیش بشه.»‏
گفت: «یعنی دو می‌شه هشت؟»‏
چیزی نگفتم. دلم می‌خواست می‌گفتم: «نه! یعنی همون دو.» حتی چهار برابر کردن نمره هم فایده‌ای نداشت.‏
انگار من مقصرم، مرد داد کشید: «این که می‌گفت همه نمره‌هام بیسته!؟»‏
نگاهش کردم. مستاصل دنبال چاره گشتم. ‏
گفتم: «داره درسش خوب می‌شه، بهتر شده یه کمی.»‏
اما معلوم بود باور نکرده، باز داد زد: «فقط این نیست که! عربی و ریاضیشم افتضاح بود.»‏
در این مورد واقعا بی‌تقصیر بودم. چیزی نگفتم.‏

فریاد زد: «سرش رو می‌بُرم. این همه زحمت می‌کشم درس بخونه، اینم نتیجه‌ش.»‏
گفتم: «باور کنید درس خیلی مهم نیست. ببینید به چی علاقه داره.»‏
این بار داد کشید: «اومده تجربی که دکتر بشه. این همه کلاس می‌ره. چقدر پول کلاس تقویتی می‌دم!»‏
هرچه فکر کردم یادم نیامد در ۲۵سال تدریسم دانش‌آموزی با نمره‌های سه و چهار شیمی، پزشکی قبول شده باشد.‏
گفتم: «همه که نباید پزشک بشن. می‌تونه یک طراح خوب، آرایشگر...» نگذاشت حرفم تموم بشه.‏
‏«می‌رم می‌ذارمش کنار باغچه، سرش رو می‌برم.»‏

عذاب وجدان گرفتم نکنه بلایی سر بچه بیاره. تا دو روز بعد که به مدرسه برم دائم خودخوری می‌کردم. وارد کلاس که شدم جای ‏خالی پروانه در چشمم فرو رفت.‏
با نگرانی پرسیدم: «پروانه کو؟»‏
گفتند: «نمی‌دونیم!» اما معنی‌اش این بود که نمی‌خواهیم بگیم.‏
گفتم: «حالش خوبه؟»‏
یکی از بچه‌ها گفت: «آره. خانم نمی‌دونید دیروز مدرسه چه غوغایی بود!»‏
حالا هر کدوم از گوشه‌ای چیزی می‌گفت. ‏
‏«خانم دیروز گوشی آورده بود مدرسه.»‏
کمی خیالم راحت شد. «خب نباید بیارید. اینو نمی‌دونستید؟!»‏
‏«خانم، گوشی دوس پسرش بود.»‏
‏«خانم، گوشی رو ازش گرفتند.»‏
‏«نمی‌دادند بهش.»‏
‏«پلیس اومد. باباش اومد خانم.»‏
‏«دوست پسره فقط می‌خواست گوشیشو بگیره، اصلا پروانه براش مهم نبود!»‏

دیگر حوصله نداشتم. درس را شروع کردم اما حواسم پی پروانه و پدرش بود. زنگ تفریح در دفتر، کنار دبیر دینی بودم. تلفنش ‏زنگ خورد. یک‌باره داد زد: «یا خدا!» ‏
‏«چی شده؟»‏
‏«پروانه! باباش بردش بالای کوه، می‌گه می‌خواد بکشدش!»‏
فکر کردم راستی چه کسی به ما مجوز فرزندآوری داده، وقتی آداب فرزندپروری را بلد نیستیم؟ این را اول به خودم گفتم که پسرم ‏در خیلی موارد استعداد داشت اما من اجبار کردم ‌فقط درس. با این بی‌استعدادی پروانه در درس، پدرش هزینه می‌کنه پزشکی ‏قبول بشه، دوست پسرش هم توی این سن قوز بالاقوزه. پدرش سرخورده از خرج‌کردن و نتیجه‌نگرفتن، بدترین راه را انتخاب کرده ‏بود. زنگ زدیم اورژانس اجتماعی، یک مددکار به کمک‌ پروانه رفت. پدر، پروانه را سر نبرید اما روحش را نه یکبار که چندین بار ‏کشت و مثله کرد.‏

یک روز تقریبا آخرای سال تحصیلی، بعد از درس، پروانه جعبه شیرینی را جلوم گرفت.‏
گفتم: «به‌به! حالا شیرینی چیه؟»‏
گفت: «خواهر جدیدم به دنیا اومده.‌ شدیم سه تا خواهر.»‏
درحالی که شیرینی می‌خوردم به پروانه و پدرش ‌فکر کردم. آرزو کردم کاش پروانه فقط از درس شیمی، توسعه پایدار را یاد گرفته ‏بود.‏

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

17 Nov, 16:29


نمایی کلی از انواع نظریه‌های فمینیستی
بخش دوم–رویکرد نابرابری جنسیتی


نویسنده سبا قنبری- عضو گروه مطالعات زنان- آبان ۱۴۰۳

براساس رویکرد نابرابری جنسیتی موقعیت زنان نه تنها از مردان متفاوت است بلکه زنان عموما در موقعیت‌های مختلف دچار بی‌امتیازی و نابرابری هستند.
این رویکرد دارای سه نظریه فمینیسم لیبرال، فمینیسم مارکسیستی کلاسیک و فمینیسم مارکسیستی معاصر است.

شالوده اصلی این رویکرد نظریه فمینیسم لیبرال است. لیبرال‌ها موقعیت نابرابر زنان را در ساخت‌بندی پدرسالارانه و جنس‌گرایی می‌دانند که منجر به تقسیم کار جنسیتی شده است. براین اساس لازم است تا نهاد‌‌های جامعه‌ از جمله قانون، آموزش و پرورش، خانواده و رسانه‌ها دوباره با رویکرد برابری جنسیتی صورت‌بندی شوند. همچنین جامعه‌پذیری جنسیتی کودکان توسط نهاد‌های آموزشی و خانواده اقدامی مهم در نیل به برابری جنسیتی است. زنان در حوزه عمومی گرفتار تبعیض‌های جنسیتی نظیر سقف شیشه‌ای، آزار جنسی و حاشیه‌رانی هستند. در حوزه خصوصی نیز تیمارداری تمام وقت، کار خانگی و به طور کلی تعهدات خانگی منجر به وضعیتی شده است که زنان در صورت شاغل بودن از کار مبتنی بر دستمزد به «شیفت دوم» یعنی کار بی‌مزد خانگی بازمی‌گردند. فمینیست‌های لیبرال نام دیگر این وضعیت را «مخمصه زمانی» می‌نامند.

برای برون‌رفت از تبعیض‌های جنسیتی تاکید این نحله فکری بر برابری حقوقی زنان و مردان و دسترسی برابر به فرصت‌‌ها و امکانات عرصه عمومی است‌. به طور کلی تاکید فمینیسم لیبرال بر آزادی و استقلال انتخاب فردی و مورد احترام قرار گرفتن این انتخاب از سوی دیگران است. «بتی فریدان» و «جسی برنارد» از نظریه پردازان مطرح فمینیسم لیبرال هستند.

بنیان نظریه فمینیسم مارکسیسم را مارکس و انگلس نهادند. البته مارکس به طور جداگانه به مسئله ستم جنسیتی نپرداخت و مشارکت او غیرمستقیم بود. همکار او فردریش انگلس در اثر مشهور خود «خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» سه مرحله جامعه طبقاتی پدرسالاری را شرح می‌دهد و در نهایت نتیجه‌گیری می‌کند با غلبه مالکیت خصوصی زنان به «بردگان خانگی» یا «خدمتکار خانگی» و ابزاری برای تولید فرزندان برای انتقال ثروت تبدیل شدند. او خانواده را نظامی از نقش‌های مسلط و نقش‌‌های تحت تسلط تعریف می‌کند. جامعه با ادعای طبیعی بودن چنین نهادی به آن مشروعیت می‌بخشد و آن‌ را بازتولید می‌کند. در حالی که دوران اولیه تاریخ، زندگی اشتراکی حاکم بود. انگلس نام دیگر این دوران را «کمونیسم ابتدایی» می‌نامد. کمونیسم ابتدایی مادرتبارانه بود.

با شکل گرفتن کشاورزی ابتدایی و اقتصاد شبانی مالکیت پدید آمد و موقعیت زنان دگرگون شد. مردان با در دست داشتن ابزار تولید صاحب ثروت شدند و برای انتقال ثروت و دارایی خود نیاز به همسری داشتند که وارث به دنیا بیاورد. با تغییر مناسبات تولید زن نیز تبدیل به ابزاری در دست مرد شد. از آن پس زنان به مصرف‌کنندگان خانگی تبدیل و برای گذران زندگی خود به یک مرد وابسته شدند. به اعتقاد انگلس این نوع خانواده زنان را از سهیم شدن در تولید محروم کرد و از اساس بنیان آن بر پایه بردگی زن ‌است. تحلیل‌های انگلس مورد انتقاد برخی از فمینیست‌ها واقع شد به این دلیل که پیچیدگی ستم بر زنان را به خوبی توضیح نداده است.

مارکسیست فمینیست‌های معاصر مناسبات جنسیتی را در چارچوب نظام طبقاتی سرمایه‌داری مورد بررسی قرار دادند. براین اساس، زنان طبقه سرمایه‌دار متعلقات مردان سرمایه‌دار هستند که سهمی بر مالکیت ندارند. آنان خدمات عاطفی و جنسی را در اختیار مردان هم‌طبقه خود قرار می‌دهند و زندگی مجللی که دارند پاداش همین خدماتی است که ارائه می‌دهند. زنان در طبقات مزدبگیر نیز علاوه بر آن که به عنوان همسر و مادر در حال ارائه خدمات خانگی رایگان هستند، در محیط کار نیز به عنوان نیروی کار ذخیره منبع سود برای طبقه سرمایه‌دار هستند. کار خانگی زنان جلوه‌ای از مناسبات تولید است و این نظام سرمایه‌داری است که استثمارکننده زنان است چون از کار رایگان آنان «ارزش اضافی » کسب می‌کند. کار رایگان زنان دارای «ارزش مصرف» نیز هست یعنی زنان آن چه را که تولید می‌کنند توسط اعضای خانواده به مصرف می‌رسد.

بنابراین نظریه فمینیسم مارکسیسم براساس ماتریالیسم تاریخی بنانهاده شده است و سعی می‌کند تا ریشه ستم‌ بر زنان را با تولید مبتنی بر مالکیت خصوصی شرح دهد. ماتریالیسم تاریخی بر این ادعا استوار است که روابط تولیدی دیگر جنبه‌های زندگی انسان را صورت‌بندی می‌کنند.

ادامه دارد…

منبع: کتاب نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر جرج ریتزر، فصل هشتم، نظریه‌های فمینیستی معاصر

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

10 Nov, 18:00


صدای زنان و زندگی:
فرخنده_نویسنده مهمان_آبان ۱۴۰۳

عروسی پسرخاله‌ام بود و همه خوشحال بودند. قرار بود بعد از یک سال دخترخاله‌هایم را ببینم که خاله زنگ زد و گفت: ‌‏«فریده نمی‌آید چون مراسم مختلط است و شوهرش گفته می‌خواهی بروی خودت را نمایش دهی؟!»‏

حال خاله خوش نبود، آخر عروسی پسر خواهر را چطور می‌شود بدون جگرگوشه‌ات بروی؟ گفت: «به همسرم گفتم دامادت ‏هم یکی مثل خودت است. وقتی همه فامیل جمع بودند نمی‌گذاشتی من در مهمانی‌ها و مراسم باشم. چقدر دل بابا و مامانم ‏را خون کردی، حالا نوبت خودت است!»‏

از فکر آنکه نمی‌توانم فریده و پسر و دختر تازه به دنیا‌ آمده‌‌اش را ببینم، عصبانی شدم. گفتم: «فریده چیزی به وحید ‏نگفته؟» گفت: «چرا! کلی حرف زده ولی فایده نداشته است. برای خودش و بچه‌ها لباس خریده، ذوق بچه‌ام کور شد.»‏

چند روز بعد خاله خبر داد که بالاخره وحید رضایت داده به آمدن؛ اما آنقدر دیر آمدند که نشد یک دل سیر همدیگر را ‏ببینیم. فریده یک کت گشاد روی بلوز و شلوار سرهمش پوشیده بود و شالش هم سرش بود. موقع رقص گفت: «بیا برویم ‏برقصیم» و دست شوهر بددلش را هم گرفت که بعدا حرف و حدیث درنیاید. ‏

شوهرش از نظر من دیوانه است و حتی از نظر خاله و شوهرش؛ اما نمی‌دانم چرا دست نمی‌کشد از او. مردک بارها فریده را ‏کتک زده، دانش‌آموز پسر داشتن را برایش قدغن کرده است و یکبار پسرک دانش‌آموزی که حتی شناسنامه‌اش عکس نداشت ‏را کتک زده و البته مفصل هم خدمت فریده رسیده بود. خاله و شوهرش بارها گفته‌اند: «جدا شو بیا پیش ما»؛ اما فریده ‏دلش نمی‌خواست پسرک را دست پدرش بسپارد، حالا که شده‌اند دوتا! اگر حضانت کودک با مادر بود قطعا بارها جدا شده ‏بود از مردی که حقوقش را از او می‌گیرد.

او تعداد دانش‌آموزان خصوصی‌اش را کمتر می‌گوید تا بتواند کمی پول داشته باشد. ‏عجیب است وحید موقع وام‌گرفتن‌هایش فریده را می‌‌فرستد به شعب بانک‌ها و آن موقع‌ اشکالی ندارد مردان دیگر زنش را ‏ببینند اما خانم حق ندارد از سوپرمارکت خرید کند، مبادا خنده‌ای بین او و فروشنده ردوبدل شود. فریده همیشه باید در ‏دسترس باشد و اگر دستشویی یا حمام باشد، پسرکش باید تلفن را سریع جواب بدهد تا آقا مشکوک نشود! ‏

فریده می‌گوید: «از خودم بیگانه شده‌ام، گاهی فکر می‌کنم خودم را گم کرده‌ام. دلم می‌خواهد پیرسینگ بینی داشته باشم، ‏دلم می‌خواهد تتوی کوچکی بزنم روی دستم. اما وحید می‌گوید هیچ زن سربه‌راهی چنین کارهایی نمی‌کند.» فریده گاهی از ‏مادری‌اش هم بیزار می‌شود. گاهی به فرار فکر می‌کند اما باز برمی‌گردد به همان خانه ناامنی که حتی در موقع بیماری هم ‏همسرش او را برای معالجه به بیمارستان یا مطب دکتر نمی‌برد و اینها گردن خاله و شوهر‌خاله‌ام است.‏

وقتی وحید گفته بود عروسی نمی‌آید، شوهر‌خاله‌ام هم قرار بود تهران نیاید. مبادا مردک بلایی سر فریده بیاورد. خاله‌ام پیر ‏شده است از دست این داماد، اما چاره‌ای نیست. خودش هم با شوهرش کنار آمده این همه سال هرچند که او خشونت ‏فیزیکی و اقتصادی نداشت و بددل نبود اما اجازه رفت‌و‌آمد با فامیل را به او نمی‌داد. نمی‌دانم این چرخه باطل خشونت کی ‏متوقف می‌شود؟ آیا دختر کوچولوی فریده مصون از انتخابی شبیه مادر خواهد بود؟ آیا تا آن موقع قوانین عوض می‌شوند؟ ‏امیدوارم او اگر تصمیم گرفت ازدواج کند، زندگی بدون خشونت در فضایی امن را تجربه کند. ‏

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

08 Nov, 20:18


نمایی کلی از انواع نظریه‌های فمینیستی
بخش اول-رویکرد تفاوت جنسیتی


نویسنده سبا قنبری- عضو گروه مطالعات زنان- آبان ۱۴۰۳

نظریه فمینیستی با سه پرسش اساسی مواجه است:
۱. درباره زنان چه می‌دانیم؟
۲.چرا وضع زنان این گونه است؟
۳. برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد؟

پرسش اول بنیادی‌ترین پرسش فمینیسم است. در پاسخ به این پرسش با چهار رویکرد روبه رو هستیم. نخستین رویکرد تفاوت جنسیتی است. این رویکرد معتقد است که جایگاه و تجربه زنان در بیشتر موقعیت‌ها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیت‌ها متفاوت است.

این رویکرد دارای سه نظریه فمینیسم فرهنگی، فمینیسم نهادی و فمینیسم وجودی و پدیده‌شناختی است.

فمینیسم فرهنگی یا مادرانه بر اهمیت و قدرت ویژگی‌های خاصی که به زنان و مردان نسبت داده می‌شود، تاکید دارد. این نوع فمینیسم جنبه‌های مثبت زنانگی و ارزش‌های زن‌محورانه را ارج می‌نهد. طرفداران این گرایش معتقد هستند که جامعه برای اداره امور خود نیازمند فضایل زنانه از جمله صلح‌طلبی، همدردی و پرهیز از خشونت است.

این شاخه از فمینیسم برخلاف رویکردهای مرد‌سالارانه دیدگاهی ذات‌گرایانه و طبیعت‌گرایانه به زنان ندارد. در واقع فمینیست‌های موج اول باورهای رایج مرد‌سالارانه که زنانگی را به معنای کهتری در نظر ‌می‌گرفت به چالش کشیدند. «مارگارت فولر» از فمینیست‌های موج اولی و به‌عنوان اولین زنی که به دانشگاه هاروارد راه پیدا کرد و «فرانسیس ویلارد» از کنشگران حق رای زنان در ایالات‌متحده از هواداران فمینیسم‌ فرهنگی بودند.

فمینیسم نهادی بر این نکته تاکید می‌کند که تفاوت جنسیتی از نقش‌های جنسیتی متفاوتی که زنان و مردان آن را ایفا می‌کنند، نشات می‌گیرد. سوال اصلی مطرح شده در این نظریه این است که چرا زنانگی و مردانگی در جامعه وجود دارد؟ فمینیسم نهادی پاسخ این سوال را در تقسیم کار جنسیتی می‌داند که منجر به تمایز نقش‌های مردانه و زنانه شده‌است. تقسیم کاری که زنان را به فضای خصوصی خانه و خانواده و مردان را به فضای عمومی سیاست و اقتصاد سوق می‌دهد. فمینیسم نهادی راه‌حل از بین بردن تبعیض و نا‌برابری در جامعه را تحول بنیادین و هنجاری در تقسیم کار جنسیتی می‌داند. نظریه‌پردازان فمینیسم نهادی با نظریه‌پردازان فمینیسم لیبرال هم‌راستا هستند. «جی.برنارد» و «ام.جانسون» از نظریه پردازان فمینیسم نهادی هستند.

بر‌اساس نظریه فمینیستی وجودی و پدیده‌شناختی این جهان تماما توسط مردان و با در نظر گرفتن امیال و خواسته‌های آنان پایه‌گذاری شده است. زنان در این جهان یک دیگری به حاشیه رانده‌شده به حساب می‌آیند که تجربه و ادراک آنان بی‌اهمیت تلقی می‌شود. جایگاه«دیگر‌بودگی» زنان توسط ساختار‌های موجود به رسمیت شناخته‌ شده است. در واقع شاهد نوعی ساخت فرهنگی هستیم که در این ساخت مرد به عنوان فاعل(شناسا) و زن به عنوان یک دیگری در ارتباط با مرد قرار دارد. در این ساخت سوژه مهم مردانگی است.

پرسش اصلی این نظریه این است که زنان چگونه می‌توانند خود را از دیگری‌بودن رها کنند. نظریه‌پردازان فمینیسم وجودی معتقدند که امکان رهایی تنها در صورتی رخ می‌دهد که زنان فرهنگ خاص خودشان را بسازند. صورت‌بندی کلاسیک این نظریه برای اولین بار در تحلیل اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار در اثر معروفش «جنس دوم» پایه‌گذاری شد.

منبع: کتاب نظریه جامعه‌شناسی در دوران‌معاصر جرج ریتزر، فصل هشتم، نظریه‌های فمینیستی معاصر

ادامه دارد…

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

04 Nov, 19:33


خشونت نمادین زنان علیه زنان
مهرناز شرفی_نویسنده مهمان_آبان ۱۴۰۳

از زمان گذشته تا به امروز صحبت از خشونت مردان علیه زنان با صور گوناگون خشونت (فیزیکی، روانی، اجتماعی، جنسی و...) بوده است. مقالات، مجلات، سخنرانی‌ها و کتاب‌های زیادی در حوزه خشونت خانگی به کرّات نوشته شده‌اند.

خشونت نمادین گونه‌ای از خشونت است که کمتر مورد توجه عاملان اجتماعی قرار دارد و پدیده‌ای است که در زندگی اجتماعی رسوخ کرده است. این نوع خشونت نسبت به انواع دیگر از خشونت‌ها نقش کمتری به خود گرفته در واقع خشونت نمادین به خشونتی گفته می‌شود که آشکار نیست و غیرمستقیم می‌تواند پیامی خشونت‌آمیز را بر طرف مقابل پیاده سازد.

خشونت زن با زن در مقایسه با خشونت‌های مردانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شاید در جامعه‌ای که در آن ارزش‌های مردانه وجود دارد، رفتار زن با سایر زنان موضوعی ساده باشد. خشونت زن علیه همجنس خود به طرز نادرستی فاقد اهمیت قلمداد شده است زیرا احتمال کمی است که به مرگ ناگهانی یا آسیب جسمانی شدید منتهی شود. خشونت مردان اغلب هراسناک و عینی است، در مقابل خشونت زنان اغلب شکل عینی به خود می‌گیرد.

زنان معمولا از همجنسان خود انتظارات بالایی دارند که با انتظارات آنان از مردان متفاوت است. از آنجا که خشونت مردانه همه‌گیر است؛ اغلب بهنجار قلمداد می‌شود حتی در مواردی که رگه‌ای از خشونت و جنایت در پرخاشگری وجود دارد الزاما یک مسئله آسیب شناختی محسوب نمی‌گردد، از دیگر سو اغلب زنان درگیر پرخاشگری از نوع مردانه نمی‌شوند زمانی‌که دست به این عمل می‌زنند رفتارشان غیرطبیعی و آسیب‌شناختی به شمار می‌رود.

زنان در دوره کودکی این‌گونه جامعه‌پذیر شده‌اند که خشم خود از سایر زنان را به طور غیرمستقیم و پشت سر آنان بازگو کنند و آموخته‌اند که حتی نزد خود نیز وانمود کنند که خشونت‌گر نیستند علی‌الخصوص در مواردی که واقعا خشونت‌گرند؛ یا وانمود کنند که قصد نداشتند این عمل را انجام دهند بنابراین آن عمل را خشونت به شمار نمی‌آورند یا نمی‌پذیرند که نتیجه عمل آنان آسیب جدی به دیگری‌ست. همچنین زنان از سایر همجنسان خود انتظار دارند که از این اصول خشونت غیرمستقیم تبعیت کنند.

اهداف اصلی خشونت و بی‌رحمی زنان، سایر زنان هستند. اغلب زنان می‌دانند هر زنی می‌تواند لحظه به لحظه زندگی را برای زنانی که به آنها حسودی می‌کند، از آن‌ها احساس ترس دارد یا برای دستیابی به منابع با آنها رقابت می‌کند، به جهنمی تبدیل کند. رقابت و هم‌چشمی‌های زنان به طرف پشتیبانی از وضع موجود گرایش دارد نه تخریب آن.

بنابراین معمولا زنان مانند مردان برای بقا یا افزایش سهم خود بر ضد زنانی که در طبقه‌ای پایین‌تر از آنها قرار دارد تبانی می کنند. زنانی هستند که روابط‌شان با مادران، خواهران، دختران‌شان، دوستان‌شان یا حتی با خانواده همسر و... موضع مبارزه‌جویانه همراه با تبعیض‌های متقابل دارند. رقابت، تلخ‌زبانی‌ها یا خصومت‌های کشنده با آنان دارند.

خشونت نمادین در میان زنان شامل مصادیقی است: لقب‌گذاری، دوست شدن با دیگری به منزله گرفتن انتقام، نادیده گرفتن، انواع نگاه‌های جدی، نگاه قاطع سرشار از نفرت یا نگاه‌های سرد تحقیر‌آمیز و... است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

03 Nov, 07:28


جمع‌بندی نظریه‌های کار خانگی (بخش هفتم و پایانی)
دکتر شهلا اعزازی_مدیر گروه مطالعات زنان_آبان ۱۴۰۳

● تلاش فمینیست‌های موج دوم در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی، فهم مردسالاری به‌عنوان ساختار سلطه مردان بود. در نظریه‌های آنان برای نمایش روابط سلسله‌مراتبی قدرت، نظام سلطه و فرودستی زنان تلاش می‌شد و از سلطه مردان به‌عنوان قدیمی‌ترین و ابتدایی‌ترین شکل سلطه نام می‌بردند. «مردان بر زنان سلطه دارند و تعداد اندکی از مردان بر باقی مردان مسلط هستند»، شعار معروف آنها بود. در دهه‌های گذشته از طرف گروه‌های دیگر، زنان رنگین‌پوست، جهان سومی و پسااستعماری انتقاداتی به این دیدگاه‌ها مطرح شد و رویکرد‌های اینترسکشنالیتی مطرح شدند.

● هم‌چنین توجه به آثار فوکو و لکان تغییراتی در دیدگاه‌های فمینیستی به‌وجود آورد. گذشته از آن تأکید بر سوژگی و هویت برساخته و عاملیت زنان نیز مدنظر قرار گرفت. این انتقادات باعث تغییرات چشمگیری در نظریه‌ها شدند و توجه به این دیدگاه‌ها نیز برای انجام پژوهش در مورد کار خانگی ضرورت دارد.

● تا حدود دهه ۱۹۸۰ بسياری از صاحب‌نظران، وجود خانواده را علت فرودستی زنان درنظر می‌گرفتند. گمان می‌شد مسئولیت‌های خانگی که برعهده زنان بود، از ورود آنان به مشاغل جلوگیری کرده و یا باعث دستیابی به کار نیمه‌وقت می‌شد. هم‌چنین وجود خانواده از دیگر مشارکت‌های زنان در عرصه سیاست و جامعه نیز جلوگیری می‌کرد.

● امروزه اين ديدگاه رواج دارد كه موقعيت زنان در خانواده را بايد به‌صورت كلان و از طريق نگاه به جامعه و ساختارهای اجتماعی موجود در آن درنظر گرفت. ديگر خانواده به‌عنوان تنها عامل فرودستي زنان مطرح نيست بلكه ساختار كلی جامعه است كه فرودستی زنان را در جامعه و خانواده موجب می‌شود. نابرابری‌های موجود در جامعه به‌خصوص در حوزه اشتغال که به عدم دسترسی زنان به مشاغل و یا درآمد‌های متناسب می‌انجامد، نبود امکانات در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و آموزشی، جملگی زنان را از عرصه عمومی به عرصه خصوصی می‌رانند که در آن نابرابری‌های اجتماعی وجود دارد.

● گذشته از آن، نگاه امروزی به انواع كار زنان در كلیت آن است و كار خانگی را نيز به‌عنوان يک كار بدون دستمزد درنظر مي‌گيرند. هم‌چنین این دیدگاه مطرح مي‌شود كه بر اثر جداسازی جنسيتی رخ‌داده در تمام ابعاد جامعه، انجام كارهايی با دستمزد كم‌تر و يا بدون دستمزد (كار خانگی) سهم زنان شده است. در پایان مبحث به جمع‌بندی در مورد دیدگاه فمینیست به خانواده و ارائه ویژگی‌های کار خانگی از دید «آن اوکلی»، جامعه‌شناسی که اولین پژوهش در مورد کار خانگی زنان را انجام داد، اکتفا می‌شود.

ویژگی‌های کار خانگی از دید آن اوکلی:
• تقريبا كار انحصاری يك جنس است.
• تقريبا كليه بزرگسالان اين جنس را دربر می‌گيرد.
• هيچ شغل ديگری وجود ندارد كه تا اين حد دارای پيوندهای شخصی باشد.
• هيچ شغل ديگری تا اين حد به ارائه خدمات گوناگون اختصاص ندارد.
• شرح كار مشخصی برای كار در خانه وجود ندارد.
• دارای ساعات كار مشخصی نيست.
• زير پوشش هيچ نوع اتحاديه و صنفی قرار ندارد.
• دارای حد و مرز مشخصی نيست.
• شروع و پايان مشخصی ندارد.
• فضای خاصی برای انجام آن وجود ندارد.
• اوقات فراغت ندارد.
• مرخصی و بازنشستگی ندارد.

● هرچند کار خانگی با بهره‌مندی از تکنولوژی‌های جدید در چند دهه اخیر دچار تغییراتی شده و امکان استفاده از غذا‌های آماده یا نیمه‌آماده فراهم شده است که بار آشپزی را از دوش زنان خانه‌دار برمی‌دارد اما باید توجه داشت که استفاده از این امکانات، وابسته به شرایط اقتصادی افراد است و در عین حال اگر بخشی از بار خانه‌داری کم شود، معمولا تقاضا‌های جدیدی برای خانه‌داری نیز به‌وجود می‌آید.

●با توجه به درصد ناچیز اشتغال زنان در ایران، کار بدون دستمزد خانگی که از جانب درصد بالایی از زنان ایرانی انجام می‌شود، یکی از مواردی است که پژوهش‌های اندکی با محوریت آن صورت گرفته و اطلاعات ناچیزی در مورد آن وجود دارد. از این‌رو انجام پژوهش در زمینه کار خانگی باعث فهم بیش‌تر چگونگی و چرایی کار خانگی در ایران می‌شود.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

01 Nov, 19:10


زنان فراموش شده روستا
مریم رحمانی_فعال زنان_آبان ۱۴۰۳

از ۱۰ میلیون جمعیت زنان روستایی که بالغ بر ۱۲.۴ درصد جمعیت ایرانند، ۶ میلیون نفر زیر ۱۸ سال هستند. در حقیقت یک چهارم «زنان» ایرانی روستانشین هستند و با توجه به میزان جوانی این جمعیت نیاز به برنامه‌های خاص برای گذران بهتر زندگی خود دارند حال آنکه عملا زنان در روستا فرصتی برای رسیدگی به نیازهای جسمی و روحی خود ندارند. در بیشتر روستاهای ایران به جز مسجد یا حسینیه مکانی برای سرگرمی جوانان یا زنان وجود ندارد. پسرهای جوان حداقل می‌توانند فراغت خود را با بازی فوتبال … پر‌ کنند اما زنان همین مجال را نیز ندارند.

از دیگر سو براساس آمارها تنها هفت درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۵ ساله زنان روستایی شاغل هستند. اما می‌توان ادعا کرد که در حقیقت از شش میلیون و ۴۰۰ هزار زن ۱۵- ۶۴ ساله روستایی، حدود ۴۰ درصد از آنها فعال باشند، زیرا اغلب در هنگام سرشماری از زنان این‌طور سوال می‌شود که آیا طی یک‌سال گذشته کسب درآمد داشته‌اند یا خیر؟ اگر فعالیت آنها موجب کسب درآمد شده باشد، افراد شاغل محسوب می‌شوند. تعداد زیادی از زنان روستایی با وجود فعالیت در کشاورزی، دام‌داری خود را خانه‌دار اعلام می‌کنند به این دلیل که عملا آنان درآمدی از کاری که انجام می‌دهند ندارند. عمده زنان روستایی جز کارگران خانگی محسوب می‌شوند که مزدی برای کار آنان درنظر گرفته نمی‌شود.

امسال به روستای ونایی در نزدیکی بروجرد سفر کردم زنان روستایی پابه‌پای برادران و پدرانشان به جز کار بر سر زمین در رستوران‌‌های خانوادگی کار می‌کردند اما جایگاه برتر را مردان در اختیار داشتند. آنان بودند که به چشم صاحب رستوران شناخته می‌شدند و زنان کارهای تمیز کردن الاچیق‌ها و باقی‌مانده غذای مشتریان را انجام می‌دادند گویی آنان کارگر برادران و پدران خود بودند. حالا ممکن است درآمد اندکی از کار در رستوران به‌دست آورند اما در جایگاه کارفرما در کاری که خانوادگی است دیده نمی‌شدند.

از دیگر سو امکانات بهداشتی و درمانی نقاط روستایی بسیار نابسنده‌تر از نقاط شهری است؛ فقدان تمکن مالی این قشر باعث شده میزان برخورداری آنان از امکانات بهداشتی نسبت به مردان بسیار کمتر باشد این در حالی است که زنان روستایی به دلیل فعالیت‌های سخت روزانه، سبک زندگی، فقر، فقدان دسترسی به امکانات بهداشتی بيشتر در معرض آسیب‌اند. حدود ۸۰ درصد از روستاییان ایران تحت پوشش بیمه نیستند؛ زیرا بخش کشاورزی کارفرمایی ندارد.

زنان روستایی نقش مهمی در توسعه و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور دارند. این زنان برای تأمین نیازهای خانواده‌هایشان به فعالیت کشاورزی، دامپروری، کار در کارگاه‌های کوچک خانگی مانندقالی‌بافی، جاجیم‌بافی… و تولید کالاهای محلی مشغول‌اند. همچنین حفظ و نگهداری فرهنگ و سنن محلی نیز بر دوش آنان است. با این حال، زنان روستایی با چالش‌های بسیاری مواجه هستند. این چالش‌ها شامل فقدان دسترسی به آموزش، خدمات بهداشتی، زیرساخت‌های اجتماعی و اقتصادی مناسب، مشارکت ندادن‌شان در فرآیندهای تصمیم‌گیری و نقش‌آفرینی در فرایند توسعه‌ هستند. همچنین، زنان روستایی با تبعیض جنسیتی مواجه هستند که مانع از تحقق حقوق برابر و شرکت کامل آنان در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌شود.

در سال ۲۰۰۸ مجمع عمومی سازمان ملل، به دنبال بحث‌هایی که در چهارمین کنفرانس جهانی زنان در بیجینگِ چین در سال ۱۹۹۵ انجام گرفت و نیز به دنبال قعطنامه ۶۲/۱۳۶ سازمان ملل در دسامبر ۲۰۰۸ روز ۱۵ اکتبر را به عنوان روز جهانی زنان روستایی اعلام کرد. روز جهانی زنان روستایی، به‌عنوان فرصتی برای توجه به مشکلات زنان روستایی و تلاش برای رفع آنها است. این روز فرصتی است برای افزایش آگاهی عمومی، ترویج حقوق زنان روستایی، ارتقای وضعیت آنان و تشویق آنان به شرکت فعال در فرآیندهای تصمیم‌گیری و توسعه جامعه است.

ارتقای وضعیت زنان روستایی، می‌تواند به توسعه پایدار کمک کند. در ایران فعالان زنان توجهی به وضعیت زنان روستایی نداشته‌اند و آنان نیز وسیله‌ای برای گفتن از مسائل خود در اختیار ندارند. این حوزه کاملا برای فعالان زنان ناشناخته‌ است و جای پژوهش‌های زیادی در بخش آکادمیک در این خصوص وجود دارد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

26 Oct, 19:03


اتیسم
هانیه سامعی _عضو گروه مطالعات زنان_ آبان ۱۴۰۳

📍این روزها در خلال برنامه‌های تلویزیونی و شبکه‌های مجازی، نام اتیسم یا اختلال طیف اتیسم به گوش می‌رسد. اختلالی با سابقه‌ی نه چندان طولانی که هر روز به تعداد مبتلایان و تشخیص‌ها افزوده می‌شود.

اتیسم در کتاب تخصصی رشته روانشناسی که با نام DSM-5 شناخته می‌شود، در شاخه اختلالات رشدی و عصبی جایگذاری شده‌است. دو مولفه‌ی مهم در شناخت این اختلال، رفتارهای تکرارشونده و محدود مانند کلیشه‌ها و صداهای نامفهوم و اختلال ارتباط اجتماعی مانند فقدان تماس چشمی و پاسخ به صدا کردن نام و... است. کودک معمولا از سنین پایین علائم را در خود نشان می‌دهد مثل عدم برقراری ارتباط و لبخند در نوزادی و برقرار نکردن تماس چشمی و جیغ‌زدن و گریه‌کردن و خندیدن بی‌دلیل. گاهی هم کودک از رشد ظاهرا طبیعی و نرمالی برخوردار است؛ اما رفته رفته کلام و مسائل شناختی خود را از دست می‌دهد.

در مورد علل و عوامل ایجاد کننده هنوز دانشمندان روانشناس و عصب‌شناس به دیدگاه واحدی نرسیده‌اند و علت مشخصی را نمی‌توان عنوان کرد. عواملی همچون ارث، آلودگی محیطی، دارو، نوع زایمان، دیابت دوران بارداری را برای بروز این اختلال ذکر کرده‌اند.

اتیسم درمان ندارد زیرا اتیسم بیماری نیست بلکه اختلال است. درمان عموما برای بیماری کاربرد دارد و بهبودی و توانبخشی برای اختلال. همچنین اتیسم به عنوان یک طیف در نظر گرفته می‌شود که کودک می‌تواند از یک سر طیف با عملکرد پایین به واسطه توانبخشی و آموزش‌های شناختی و رفتاری به آن سر طیف عملکرد بالا انتقال داده شود.

اتیسم به دلیل نداشتن علامت‌های ظاهری دو جنبه مثبت و منفی را برای خانوده‌ها ایجاد کرده است. یکی نداشتن ظاهری که باعث تمایز میان دیگر کودکان شود تا خانواده احساس راحتی دیگری داشته باشند یکی هم نبود وجه تمایز در کودک و سرازیرشدن سیل انتقادات و قضاوت‌ها به خانواده درخصوص شیوه غلط فرزندپروری کودک که منجر به جیغ‌زدن، گریه‌کردن و کتک‌زدن دیگر کودکان شده است.

اتیسم را شاید یکی از مرتبط‌ترین اختلالات به حوزه زنان دانست. علی‌رغم مشخص نبودن علت و علل به وجود آمدن این اختلال در کودک، به دلیل ارتباط نزدیک مادر با کودک، معمولا مردم او را مقصر می‌دانند. وقت‌نگذاشتن برای ارتباط‌گیری با کودک و رعایت‌نکردن سفارش‌های پزشکی در دوران بارداری را فاکتورهای مهمی می‌دانند که بایستی مادر آنها را رعایت می‌کرد.

همچنین عموم مردم کودک اتیستیک را در نگاه اول کودکی بی‌تربیت با خانواده‌ای بی‌مبالات و مادری بی‌خیال می‌پندارند. کودکی که مادر وقتی برای تربیت او نگذاشته است و جلوی فرزندش را نمی‌گیرد. گاها برخوردهایی هم با مادران این بچه‌ها در مکان‌های عمومی مثل پارک، وسایل نقلیه عمومی و... می‌شود.

از دیگر دلایل ارتباط نزدیک این اختلال به حوزه زنان، بحث پُرحس یا کم حس‌بودن کودک است. در این اختلال ممکن است یک کودک از ابتدا نسبت به یکی از حواس پنج‌گانه حساسیت زیاد یا کم داشته باشد. یکی از معضلات پُرحسی در حس لامسه در دختر اتیستیک است. با توجه به قوانین پوشش در جمهوری اسلامی و اجباری‌بودن و منعطف نبودن این قوانین ما شاهد خانه‌نشینی دختران بالای نُه سال اتیستیکی هستیم که مشکل پُرحسی لامسه را هم دارند و توانایی نگاه داشتن پوشش روی سرشان را ندارند.

اتیسم اختلالی مرتبط به حوزه زنان است نه از آن جهت که مادر مقصر است، از جهت آنکه بیشترین آسیب را در این رابطه یک زن که نقش مادری دارد، می‌بیند.📍

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

21 Oct, 17:55


اخبار زنان در مهرماه نگاهی به موفقیت های ورزشی، ادبی تا خشونت علیه زنان
گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

قانون حجاب و عفاف توسط شورای نگهبان تصویب شد و مسئول سپاه سمنان از اجرای طرح طراوت در همین راستا خبر داد، هرچند این خبر تایید نشده. این درحالی است که زنان ایرانی به مقاومت مسالمت‌آمیز خود ادامه می‌دهند و باید دید آیا پزشکیان علی‌رغم وعده‌های تبلیغاتی‌اش این قانون را ابلاغ می‌کند یا خیر؟ در ادامه مهمترین اخبار زنان در ماه مهر را مرور می‌کنیم.

ورزش زنان
فرشته اقتداری با قهرمانی در مسابقات بین‌المللی اسکواش ژوهانسبورگ، موفق به کسب نخستین مدال طلای تاریخ اسکواش زنان ایران شد.
سرمربی تیم ملی جودو با اشاره به بخشنامه فدراسیون جهانی کارگران برای حضور بانوان در رقابت‌های قهرمانی جهان یونان، گفت: با توجه به بخشنامه جدید فدراسیون جهانی کارگری که حضور بانوان باحجاب در مسابقات قهرمانی جهان ممنوع شده است شرایط اعزام بانوان به این رقابت‌ها را نداریم.
کنفدراسیون فوتبال آسیا از قضاوت مهسا قربانی در مرحله دوم لیگ قهرمانان زنان آسیا خبر داد.
با اعلام فدراسیون جهانی تنیس‌ روی‌میز وانیا یاوری ملی‌پوش نوجوان ایران با قرار گرفتن در رتبه ٣٦ رنکینگ دنیا، جواز حضور در مسابقات قهرمانی نوجوانان و جوانان جهان را به دست آورد.

زنان و سلامت
ملیحه کیانفر؛ رییس اداره سلامت میانسالان و مادران وزارت بهداشت گفت: ۷۲ درصد زنان ایرانی چاقی و اضافه وزن دارند.
رئیس انجمن روان‌پزشکان ایران افسردگی در زنان ۲ برابرِ مردان است.

زنان و اشتغال
دکتر مرضیه ابراهیمی، عضو هیأت علمی و مدیر اداره راهبری پژوهش و فناوری پژوهشگاه رویان از سوی اتحادیه کسب و کار زنان بریکس، که در مسکو برگزار شد به عنوان یکی از برگزیدگان با ایده پزشکی و شرکت با فعالیت خلاق پزشکی که در مسیر توسعه پایدار گام نهاده، معرفی و تجلیل شد.

زنان و مشارکت سیاسی
آرش زره تن لهونی استاندار کردستان طی حکمی سودابه ضرغام نژاد را به عنوان فرماندار شهرستان دهگلان معرفی کرد.

زنان نویسنده
مجموعه‌شعر «ساعت دیروز» سروده مریم بذری روز پنجشنبه ۲۶ مهر در شهر کتاب فرشته رونمایی شد.
آسیه صابرمقدم، به پاس انتشار ترجمه ژاپنی به فارسی مجموعه اشعار «ماه آسمان صبح» و مجموعه داستان «گل باد لرزان» اثر کنجی میازاوا و دیگر فعالیت‌ها برنده سی و چهارمین دوره جایزه ادبی کنجی میازاوا در کشور ژاپن شد.
«تناردیه را من کشتم»، مجموعه‌ای داستانی و کوتاه به سبک رئال و در حوزه اجتماعی به قلم عترت اسماعیلی است که نویسنده در بخش‌هایی از آن به زمان کرونا و شرایط خاص آن روزها پرداخته است.

زنان فعال مدنی
حکم ۵ سال زندان الهه محمدی و نیلوفر حامدی ابلاغ شد، همچنین عاطفه رنگریز با پایان مرخصی درمان به زندان بازگشت. حکم اعدام شریفه محمدی نیز لغو شد. جلوه جواهری و فروغ سمیعی‌نیا نیز به مدت یک هفته مرخصی از زندان دریافت کردند. وریشه مرادی، زندانی سیاسی متهم به "بغی" از روز پنجشنبه ۱۹ مهرماه (۱۰ اکتبر) همزمان با "روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام" در اعتصاب غذای نامحدود به‌سر می‌برد. منیژه خشنود به ۱۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد. محبوبه رمضانی مادر پژمان قلی‌پور و رحیمه یوسف‌زاده مادر نوید بهبودی از جان‌باختگان اعتراضات آبان ۹۸، توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار هر کدام به تحمل ۱۸ ماه و یک روز حبس محکوم شدند.

زن‌کشی
یک زن جوان در فردیس با سلاح گرم توسط داماد خانواده‌شان به قتل رسید. یک مرد ۳۳ ساله در یکی از روستاهای ملایر از طریق سلاح گرم اقدام به قتل همسر و برادرهمسر خود کرده و سپس متواری شده است. یک زن جوان به‌وسیله‌ی سلاح سرد و توسط همسرش در مشهد به قتل رسید. یک زن توسط همسرش در شیروان از توابع استان خراسان شمالی به قتل رسید. متین طیبی‌خواه فومنی توسط همسرش با ضربات متعدد چاقو در خانه‌اش به قتل رسید. یک زن توسط همسرش با سلاح سرد در شهرری از توابع تهران به دلیل مسائل ناموسی به قتل رسید.

خودکشی
دنیا فرهادی، دانش‌آموز ۱۷ ساله اهل نوسود، پس از فرار از مدرسه محل تحصیل خود در پاوه و با حضور نیروهای سپاه پاسداران از ترس اقدام به خودکشی و جانش را از دست داد. مدیر مدرسه با نیروهای سپاه تماس گرفته و از آنها برای بازگرداندن دنیا درخواست کمک کرده بود!
یک کودک ۱۵ ساله ساکن شهرستان رومشکان استان لرستان، به‌نام فاطمه مرادپور، پس از آنکه از سوی خانواده تخت فشار ازدواج اجباری و کودک همسری قرار گرفت، اقدام به خودکشی کرده و به زندگی خود پایان داد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

19 Oct, 15:20


منوپوز «دوره‌ایی از زندگی زنان»، وضعیت کمتر دیده شده.
به مناسبت روز جهانی پساقاعدگی
فتانه عبدالحسینی_عضو گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

چهل سالم که شد هر ماه خودم را برای «یائسگی» آماده می‌کردم.‌ در چهل و پنج سالگی بالا و پایین رفتن هورمون‌هایم، ضعف، بی‌حالی و خون‌ریزی زیاد آن‌قدر کلافه‌ام کرده بود که آرزو می‌کردم زودتر همه چیز تمام شود. قاعدگی درد‌‌ناک که تقریبا از شروع تا پایان؛ نصف ماه را اشغال کرده بود؛ دلیلی برای برنامه‌ریزی زندگیم بر اساس هورمون‌هایی بود که درد را تحمیل می‌کرد.

هر ماه روز شوم می‌رسید و من کلافه از هفت تا ده روزی که باید سپری می‌شد به انتظار  آرام شدن اوضاع صبر می‌کردم. درد‌های فیزیکی مثل کمردرد، پادرد و دردهای شکمی قبل، ضعف و بی‌حالی بعد هر پریود کابوس تمام‌نشدنی بود.

بالاخره روز موعود رسید. قطع پریود‌. شروع پساقاعدگی و رها شدن از بند دردهای ماهانه.

اما...

در اوج؛ زمانی که باید دانش و تجربه‌ام را به اثبات می‌رساندم در جلسات کاری کلمات را فراموش می‌کردم. نگرانی از اینکه خیلی زود آلزایمر گرفته‌ام اضطراب‌هایم را افزایش داد.  زندگی روزمره با گُرگرفتگی‌هایی که دیوانه‌وار حمله‌ور می‌شد و بی‌خوابی‌های شبانه هر روزم را بدتر می‌کرد. بعضی شب‌ها حس می‌کردم در آتش افتاده‌ام. عرق می‌کردم پتو را کنار می‌زدم با دلهره و اضطراب از خواب می‌پریدم. بی‌خوابی شبانه کلافه‌ام کرده بود.

منوپوز یا پساقاعدگی تنها یکی از تجربه‌های زنانه است که رنج هورمون‌های زنانه را یادآور می‌شود. در دنیایی که مردان با هورمون‌های قابل‌قبول مردانه در حال زندگی هستند زن‌ها تجربه‌های مختلفی را از سر می‌گذرانند.

دوره پساقاعدگی که معمولا در سن میانسالی زنان است؛  زنانی که درگیر زندگی پر ماجرای خود هستند را به شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. زنی که ازدواج کرده شاید دارای فرزندانی باشد یا زنانی که در حال سپری کردن بهترین روزهای کار حرفه‌ایی خود هستند. منوپوز تغییراتی را به ارمغان می‌آورد که رنج و زحمت زیادی را در کنار کار و زندگی به زنان تحمیل می‌کند.

درگیری زنان با پیشامدهای زندگی آنقدر زیاد است که معمولا توجهی به شرایط سخت خود ندارند و آن را طبیعی می‌دانند. مسائل بدنی و طبیعی زنان در سال‌های دور رازهایی بود که باید پوشیده می‌ماند. شرم از زنانگی در فرهنگ مردسالار باعث می‌شد که زنان از آنچه بر آنها می‌گذرد، سکوت کنند و «به قول نسل‌های قبل» « مردانه» و بدون بروز تغییرات  مخصوص زنان به جنگ مصائب زندگی بروند. چون زنانگی اهمیتی ندارد و باید بر آن سرپوش گذاشته شود.

زندگی زنان و انطباق همیشگی با هورمون‌هایی که از نوجوانی تا پایان میانسالی آن‌ها را راحت نمی‌گذارد و از طرف دیگر زندگی در نظام مردسالاری حاکم که فهمی از پیچ و خم‌های هورمون‌های زنانه ندارد باعث می‌شود که حتی دانش روز هم به زنان و تغییراتشان اهمیتی ندهد و دردهای زنانه را طبیعی بداند.

بی‌اطلاعی جامعه از شرایط خاص زنان در کار و فعالیت اجتماعی در نظامی که چهارچو‌ب‌هایش بر پایه و اساس هورمون‌های مردانه تعریف می‌شود؛ رنج زنان را افزایش می‌دهد. نظامی که تمامیت زنان را در تمام عرصه‌ها می‌خواهد. چه در خانه و چه در جامعه؛ این پیام را در چهره پنهان خود دارد. «باید مثل یک مرد باشی تا دوام بیاوری». مانند مرد بودن یعنی بی‌توجهی به تمام دردهایی که هورمون‌های زنانه به همراه دارد.
دردهای قاعدگی و زایمان در جامعه مردسالار کمتر به رسمیت شناخته شده است. اما منوپوز که درد بخش عظیم زنان میانسال است نه تنها به رسمیت شناخته نشده بلکه دیده نمی‌شود.

پس اگر پساقاعدگی شما را آزار می‌دهد به این فکر کنیم که باید بتوانیم بدون ترس از قضاوت شدن از خودمان بگوییم تا جایی برای زیست خود در جهان به غایت مردانه پیدا کنیم.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

11 Oct, 20:32


🔺 خشونت خانوادگی ‏(بخش اول)
دکتر شهلا اعزازی_استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

- بحث خشونت خانوادگی مدت‌هاست مطرح شده و پژوهش‌های متعددی در زمینه انواع آن انجام گرفته و راهکارهایی نیز ‏برای پایان‌بخشیدن به آن‌ پیشنهاد شده‌اند. با وجود این، نه‌تنها هنوز اقدامی برای مقابله با خشونت خانگی صورت نگرفته ‏بلکه برعکس، شاهد افزایش روزافزون شدیدترین نوع خشونت علیه زنان (قتل) از طریق همسر، پدر، برادر و سایر افراد ‏خویشاوند آنان بدون مجازات یا با حداقل مجازات مجرمان هستیم.‏

- خشونت خانوادگی انواع مختلفی دارد و خشونت بدنی آشکارترین نوع خشونت است که معمولا روی زنان و کودکان اعمال ‏می‌شود. خشونت‌های سبک مانند سیلی و پشت‌دستی زدن به‌طور معمول از طرف جامعه به‌عنوان تربیت درنظر گرفته می‌شوند اما خشونت‌های سنگین که منجر به جراحات و صدمات جدی به فرد قربانی می‌شوند با نفی جامعه همراه هستند. قتل ‏زنان یا قتل‌های ناموسی بالاترین نوع خشونت است که متاسفانه اخبار فراوانی در این مورد وجود دارد.‏

- انواع دیگر خشونت هرچند سبب جراحات بدنی نمی‌شوند اما تاثیر آن‌ها بر قربانی می‌تواند بیشتر از خشونت بدنی باشد. بر ‏این اساس، خشونت روانی (تحقیر و دشنام، از میان‌بردن اعتماد به نفس)، خشونت اقتصادی (قراردادن قربانی در مضیقه ‏مالی دائمی) و خشونت اجتماعی (انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی) از انواع دیگر خشونت خانوادگی ‏درنظر گرفته می‌شوند. هم‌چنین مقوله تجاوز و سوءاستفاده‌ جنسی در ابتدا محدود به افراد زیر ۱۸ سال بود اما به‌تدریج، برقراری ‏رابطه جنسی با دیگری بدون تمایل او نیز مطرح گردید و سپس تجاوز جنسی حتی در رابطه زن و شوهر نیز به‌عنوان ‏خشونت درنظر گرفته شد.‏

- پژوهش‌های متعدد در رابطه با خشونت خانوادگی، در جهت شناسایی عوامل موثر بر آن تلاش کرده‌اند. نتایج بررسی‌ها نشان ‏می‌دهند که خشونت در میان بسیاری از خانواده‌ها، بدون توجه به طبقه اجتماعی و ویژگی‌های دیگر جمعیتی دیده می‌شود. ‏عوامل فردی مانند سن و سطح سواد، نوع اشتغال و بیکاری، تعداد فرزندان، سن افراد و ... و هم‌چنین عوامل اقتصادی، ‏نژادی و قومیتی نیز می‌توانند باعث بروز خشونت خانوادگی شوند. هرچند بیش از عوامل فوق باید متوجه ساختار جامعه شد، ‏ساختاری اجتماعی که بروز خشونت در جامعه را مجاز می‌داند.‏

- اگر شرایط اجتماعی در جامعه‌ای براساس بی‌قدرتی زنان در عرصه عمومی و خصوصی شکل گیرد و اقتدار و نظارت ‏مردان بر زنان، مجاز درنظر گرفته شود، تا زمانی که این ساختار و نهادهای آن فرادستی مردان و فرودستی زنان را طبیعی ‏و غیرقابل تغییر درنظر می‌گیرند، در مجاورت انواع خشونت‌هایی که در جامعه علیه زنان وجود دارد، خشونت خانوادگی نیز ‏بازتاب مشخص ساختار اجتماعی خواهد بود. ‏

- دیدگاه فمینیسم معتقد است در جوامعی که ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی آنان براساس بی‌اعتباری، تحقیر ‏و استثمار زنان شکل گرفته‌اند، خشونت مردان نسبت به زنان رسم زندگی است. از نظر اجتماعی و قانونی، مردان در ‏سلسله‌مراتب خانوادگی مقامی برتر از زنان و کودکان دارند و برای حفظ مقام در سلسله‌مراتب، در صورت بروز تعارض در ‏خانواده، برای نظارت بر رفتار و وادارکردن افراد به انجام رفتار موردتقاضا دست به خشونت می‌زنند. ‏

- در ایران موقعیت برتر مردان و امکان نظارت بر رفتار زنان در خانواده، از طریق قانون و هنجارهای اجتماعی شکل ‏گرفته ‌است. قانون خانواده در ایران، ریاست را به مردان واگذار کرده و امکان نظارت بر رفتار زنان را به آنان می‌دهد. از ‏طرف دیگر شرایط اقتصادی به نوعی است که بسیاری از زنان، امکان دسترسی به منابع اقتصادی را ندارند و برای گذران ‏زندگی به مردان وابسته هستند. وجود هنجارهای اجتماعی که مردان را فرادست زنان درنظر می‌گیرند و هم‌چنین نبود ‏سازمان‌های حمایتی از زنان، باعث می‌شود که زندگی در خانواده‌های خشن تداوم داشته و چرخه خشونت به نسل بعدی منتقل ‏شود.‏

- ممانعت از خشونت به راهکارهای مشخصی وابسته است: تغییرات قانونی برای حمایت از قربانی، ایجاد سازمان‌های حامی ‏قربانی مانند خانه‌های امن و درنهایت آگاهی‌رسانی به جامعه، تقبیح خشونت و ارائه راهکارهای حل تعارض بدون استفاده از ‏خشونت. متاسفانه تاکنون نه‌تنها اقدامی در جهت تقبیح خشونت صورت نگرفته، بلکه حتی باید بر رفتارهای همراه با خشونت ‏از سوی مسئولان تاکید کرد که از سوی دیگر، به افزایش خشونت در جامعه و خانواده می‌انجامد.‏

ادامه دارد...

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

07 Oct, 19:09


در حاشیه‌بودگی
سبا قنبری_عضو گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

ذهنیت در حال گذار، رو به جلو و توسعه‌یافته زن ایرانی به واسطه ورود موفقیت‌آمیز به دانشگاه، تلاش برای ورود به بازار کار علی‌رغم موانع متعدد ساختاری و شکل گرفتن مباحث برابری جنسیتی و فمینیسم در جامعه در تقابل با واقعیت حقوقی و اجتماعی او قرار دارد. به بیانی ساده‌تر ذهنیت زنان خیلی جلوتر از وضعیت حقوقی و اجتماعی آنان است.

زنان انتظارت و مطالبات جدیدی دارند که نظام سیاسی پاسخگوی آنان نیست. این شکاف و فاصله ایجاد شده یک احساس نادیده‌انگاری و در حاشیه‌بودگی را در زنان ایجاد کرده است. به نحوی که زنان عمیقا احساس بی‌عدالتی و تبعیض‌های جنسیتی را در زیست روزمره خود احساس می‌کنند. تبعیض‌هایی که هم در سپهر خصوصی و هم در سپهر عمومی بر سر راه زنان قرار دارد.

در قلمرو خصوصی قوانینی که ضد عاملیت، ضد فاعلیت و ضدسوژگی زنان هستند عملا جایگاه در حاشیه‌بودگی زنان را حفظ و تثبیت می کنند. قوانینی که به زن می‌فهمانند تو بالغ نیستی و این مردان هستند که باید در مورد تمامی امورات مهم زندگی‌ات تصمیم بگیرند.

در قلمرو عمومی عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی برابر، عدم دسترسی به فرصت‌های سیاسی، نابرابری در دریافت دستمزد و حقوق، نداشتن حق انتخاب در تعیین پوشش موردنظر و به طور کلی محدودیت‌هایی که زنان به عنوان مثال در حوزه ورزش، موسیقی و … با آن مواجه هستند نمونه‌ای از شکاف میان ذهنیت با عینیت حقوقی و اجتماعی زنان است. هم‌چنین کودک همسری، قتل‌های ناموسی و تعلل در تصویب قوانینی که دارای بازدارندگی در برابر چنین فجایعی باشند مطابق با انتظارات زنان نیست.

درهم‌تنیدگی این دو عرصه باعث شده تا به صورت زنجیروار موقعیت فرودست زنان حفظ شود. به عنوان‌ مثال نابرابری ارث بین فرزند دختر و پسر در خانواده عملا زنان را از سرمایه اقتصادی خانوادگی به مقدار قابل توجهی محروم می‌کند و این عامل در کنار این امر که نظام حقوقی حق اشتغال زنان را منوط به اجازه مردان می‌کند، فرصت حضور زنان در بازار کار مردانه ایران را با محدودیت‌های جدی مواجه می‌کند. به نحوی که در برخی تحلیل‌های موجود از زنان در بازار کار ایران تحت عنوان «حاشیه‌نشینان تحصیل کرده» یاد می‌شود.

ذهنیت جدید زنان در سایه گذار هویتی رخ داده که از ویژگی‌های اصلی آن بازاندیشی در ارزش‌ها و هنجارهای رسمی است در تقابل با نظام هنجاری سنتی دارد. این ذهنیت جدید آن‌چه را که نهاد دین و سنت آمرانه به آن دیکته می‌کند به راحتی نمی‌پذیرد، نقش‌های جنسیتی را بایدی در زندگی خود نمی‌داند و در یک معنا حق انتخاب و اختیار را که همواره و به شیوه‌های گوناگون از زنان سلب شده است، مطالبه می‌کند.

انتظارات جدید شکل گرفته در زنان سبب شده است تا به صورت فردی در جهت تلاش برای تغییر وضعیت خود اقدام کنند. تقاضای درج شروط ضمن عقد هنگام ازدواج، ایستادگی در برابر مردسالاری خانوادگی و تلاش برای تغییر دادن نگرش‌های ضد زن، استفاده از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص اینستاگرام برای کسب و کارهای اینترنتی نمونه‌ای از اقدام‌های فردی زنان است.

مردسالاری نهادینه شده در کنار حقوق نابرابر اجتماعی عملا زیست روزمره زنان را به عرصه‌ای برای مبارزه، مقاومت و تلاش برای افزایش آگاهی جنسیتی جامعه تبدیل کرده است.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

04 Oct, 15:11


مردسالاری عمومی – مردسالاری خصوصی (کار خانگی، بخش ششم)
دکتر شهلا اعزازی_استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات زنان_مهر ۱۴۰۳

سیلویا والبی

● بحث اصلی از نظر بسیاری از فمینیسم مارکسیسم‌ها درباره کار خانگی در رابطه با بازتولید نیروی كار به نفع سرمایه‌داری است، زنان با بازتولیدی كه در خانه برای سرمایه‌داران انجام می‌دهند، نیروی كار را آماده انجام فعالیت‌ برای سرمایه‌دار می‌كنند. از طرف دیگر نه‌تنها بازتولید جسمانی فرد كارگر در خانه انجام می‌گیرد، بلكه بازتولید نسل یعنی ایجاد نیروی كاری نسل آینده نیز درون خانه صورت می‌گیرد.

● سوسیالیست فمینیست‌ها كار خانگی را فقط در رابطه با سود سرمایه‌داری مطرح نكردند بلكه با استفاده از یك نظام دوگانه مشخص كردند كه كار خانگی در شیوه تولید خانگی یا مردسالاری شكل می‌گیرد و در این شیوه تولید، مردان كار زنان را استثمار می‌كنند.

● هارتمن منافع سرمایه‌داری و مردسالاری را یکسان با یکدیگر درنظر می‌گرفت، در صورتی که سیلویا والبی فمینیست سوسیالیستِ پیرو نظام دوگانه معتقد است که منافع مردسالاری و سرمایه‌داری نه فقط همیشه با یکدیگر هماهنگ نیستند بلکه در اغلب موارد با یکدیگر در تضاد قرار دارند. هر مرحله تكامل سرمایه‌داری، استراتژی جدیدی از مردسالاری را ایجاب می‌كند كه به ستیز جدیدی میان سرمایه‌داران و مردان می‌انجامد و به روابط دیگری از جنسیت در محیط كار خواهد انجامید. دو شكل مهم از استراتژی‌های مردسالاری عبارتند از: استراتژی طرد که مانند استراتژی به‌كار گرفته‌شده در اوایل قرن نوزدهم به بیرون‌راندن زنان از برخی مشاغل انجامید و استراتژی جداسازی كه زنان را وادار به قبول مشاغلی می‌كند كه درجه‌بندی و اعتبار كمتری از مشاغل مردانه دارند.

● والبی مطرح می‌کند با وجود تغییراتی مانند دستیابی زنان به آموزش‌های تخصصی و کاهش شکاف دستمزد‌ها، نمی‌توان از دستیابی به برابری جنسیتی نام برد بلکه باید به تغییرشکل مردسالاری توجه داشت. او روی مردسالاری عمومی در جامعه و مردسالاری خصوصی در خانواده تاکید دارد.

● مردسالاری عمومی براساس شیوه تولید صنعتی، صحنه استثمار سرمایه‌داری است و در عرصه عمومی شکل می‌گیرد. سرکوب در این عرصه، جمعی و در همه سطوح است. زنان از عرصه عمومی طرد نشده‌اند بلکه در موقعیت فرودستی نسبت به مردان قرار دارند. بازار کار در شرایط سرمایه‌داری برای راندن زنان از مشاغل معتبر و درآمد بالا دو استراتژی در پیش گرفته است: استراتژی طرد یعنی بیرون‌راندن زنان از مشاغل بالای اجتماعی و استراتژی جداسازی (تفکیک جنسیتی) یا راندن زنان به مشاغل خاص که به‌عنوان بی‌اعتبار و با درآمد پایین رده‌بندی می‌شوند. البته والبی بر تاثیر سایر عوامل دخیل در بقای مردسالاری مانند تاکید بر روابط جنسی موجود و داشتن معیار‌های دوگانه در مورد روابط جنسی زنان و مردان و یا فرهنگ و ساختارهای فرهنگی واقف است و معتقد است که نقش آنان نیز باید موردتوجه قرار گیرد.

● مردسالاری خصوصی براساس شیوه تولید خانگی است. در این شکل، یک مردسالار در محدوده خانواده بر زنان و نیروی کار آنان نظارت دارد. مردان از طریق خدمات رایگان زنان در چارچوب کار خانگی بدون دستمزد و فرزندآوری خدماتی را دریافت می‌کنند که برای مصرف آن پرداختی انجام نمی‌دهند و بدین طریق به امکانات مصرف و اوقات فراغت دست می‌یابند. از آن‌جا که زنان به علت استراتژی طرد از فعالیت در مشاغل معتبر و با درآمد بالا بیرون رانده شده‌اند، وابسته به دستمزد و حمایت مالی همسران خود هستند.

● در عین ‌حال زنان با کار خود امکاناتی را به‌وجود می‌آورند که نیروی کاری مردان بازتولید شده و مردان بتوانند نیروی کار خود را در بازار کار با دستمزد مبادله کنند. پس نیروی کاری مردان که با دستمزد مبادله می‌شود ناشی از خدمات کار خانگیِ بدون دستمزد زنان است. اما تنها مردان بر چگونگی هزینه و صرف دستمزد نظارت دارند. بدین ترتیب مردان در شیوه تولید مردسالاری به استثمار كار خانگی زنان می‌پردازند. پس مسئله اصلی زنان، استثمار آنان از جانب مردان در محدوده فعالیت‌های تولیدی و بازتولیدی درون خانواده است.

● تأکید بر ویژگی‌های کار خانگی و توضیح دلایل پیدایش زن خانه‌دار و تاثیر سرمایه‌داری و مردسالاری در ایجاد آن، باعث تغییر نگرش در دیدگاه‌های قبلی شد. اگر تا آن زمان خانواده را دلیل فرودستی زنان در جامعه و مشاغل در نظر می‌گرفتند، نظریه‌های فمینیستی دلیل فرودستی زنان در خانواده را ناشی از جداسازی جنسیتی و فعالیت‌های مردسالارانه در بازار مشاغل درنظر گرفتند.

ادامه دارد...

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

01 Oct, 18:52


قیام ژینا پایان نخبه‌گرایی جنبش زنان
مریم بیهقی_ نویسنده مهمان_ مهر ۱۴۰۳

اگر از زمان مشروطه جنبش زنان حاصل تلاش‌های گروه‌های نخبه‌گرا و اکتیویست‌هایی از قشر متوسط روبه بالا یا طبقه متوسط فرهنگی بوده است، قیام ژینا نقطه عطفی بود که به این موضوع پایان داد هرچند که این قیام نتیجه تلاش فعالان زنان و محافلی است که در دهه ۶۰ شکل گرفته بود و ان‌.جی‌.اوهای زنان از در دهه ۷۰؛ اما شدت حضور زنانی که برخی پیش از این تجربه هیچ اکت خیابانی را نداشتند عملا فعالان جنبش زنان را درنوردید و به مبارزه‌ای هر روزه و مسالمت‌آمیز تبدیل شد. البته نقش شبکه‌های مجازی چه متعلق به فعالان زنان چه رسانه‌های جریان اصلی را نیز نباید نادیده‌گرفت.

در روزهای ابتدایی فقط فعالان زنان فراخوانی برای اعتراض دادند که خوشبختانه با استقبال مردم مواجه شد اما بعد از آن فعالان زن دیگر یا در زندان بودند یا به دلایل مختلف آن‌قدر دور از هم افتاده بودند که زنان عادی تا اسفند ۱۴۰۱ که قیام ژینا بیشتر شهرهای ایران را درنوردیده بود، پیشی گرفتند و از موضوع حجاب گذر کرده بود و مسائل اقتصادی و حتی تغییر شکل حکومت را دربرگرفته بود زنان بسیار در این جنبش فعال بودند.

تعداد کشته شدگان و زخمی‌های زن نشان از حضور پرتعداد زنانی داشت که خود را فعال زنان نمی‌دانستند هرچند که به گمان من فعالان حقوق زنان به راستی همین زنان هستند که هر روز به جز مطالبه پوشش اختیاری در تجمعات صنفی حضور پررنگ دارند، برای تغییر سبک زندگی خود تلاش می‌کنند و با تحصیل در دانشگاه و اشتغال در پی ارتقای وضعیت زندگی خود هستند. طی این دو سال این زنان ابتکارات جالبی در شعار نوشتن، اکت‌های سیاسی انجام داده‌اند و می‌دهند. هرچند همچنان گروه‌های زنان در ایران وجود دارند یا در پی پیدا کردن هم طی این دوسال هستند. 

با سرکوب فعالان زن در کردستان و گیلان به نوعی موتور محرک زنانی که خود را با هویت فعال زنان شناسایی می‌کردند از کار افتاده است. علیرغم اینکه همچنان گروه‌های مطالعاتی و محفل‌های کوچک که می‌توانند هسته‌های مقاومت در اعتراضات دیگری باشند همچنان حضور دارند اما کمتر شاهد کنشگری در خیابان هستیم که نقش مهمی در پیشبرد خواسته‌های زنان دارد.

اگرچه مطالبه پوشش اختیاری مطالبه‌ای بس مهم است؛ اما مطالبه کنترل بر بدن زنانه مهمتر است؛ زیرا که می‌تواند زنان و جامعه را علیه خشونت خانگی، کودک همسری، ممانعت از بارداری اجباری، قتل‌های ناموسی و زن‌کشی بسیج کند و در نبود فعالان قدیمی و جدید که خود را کنشگر حقوق زنان بدانند خطر نادیده‌گیری این حق و صرفا استیصال در برابر قتل‌های ناموسی و سقط جنین‌های ناامن به‌چشم می‌خورد.

حضور زنان بدون حجاب یا حتی باحجاب با لباس‌هایی متنوع و کوتاه‌تر از قبل، گاه با کلاه‌های قلاب‌بافی تزئینی یا مینی اسکارف یا کلاه‌های آفتاب‌گیر و تورهای نازک با همه فشارها، شهرهای ایران را به لحاظ پوشش متنوع‌تر از قبل کرده است. اغماض زنان و مردان حزب‌اللهی و حتی آخوندها را در مواجهه با زنان بدون حجاب شاید نه از سر مدارا که از شدت احساس بی‌تاثیری، منزوی بودن و جواب دادن زنان را می‌بینم.

لپتاپم را برای تعمیر به مغازه‌ای که تعمیرات انجام می‌داد بردم بدون حجاب که دوسال است حتی روسری و شال را هم دور گردنم نمی‌اندازم بعد موقع چک کردن هارد، عکس قاسم سلیمانی و رهبر را کنار میز مرد جوان دیدم؛ برایم جالب بود که بسیار محترمانه با من رفتار کرد. در مورد او می‌توانم بگویم برایش حجاب نداشتن من خط قرمزی نبود برخلاف سوپری که نزدیک خانه است و به زنان بی‌حجاب جنس نمی‌فروشد. قطعا می‌توانست کار تعمیر را انجام ندهد چرا که بازار این صنف همیشه داغ است ولی این‌کار را نکرد که به نظرم حرکتی بسیار معقولانه است که به دوقطبی شدن جامعه دامن زده نشود. باید تاکید کنم عکس صرفا از روی اجبار نبود که خط فکری مرد مشخص بود.

از دیگر سو از زمان قیام ژینا، کوئیرها نیز فرصت بیشتری برای حضور در جامعه پیدا کرده‌اند هرچند که هنوز از سوی جامعه و خانواده تهدید می‌شوند مانند کشته‌شدن پسری به دست پدرش در کردستان (ممکن است در شهرهای دیگر هم وضعیت همین‌گونه باشد اما خبری منتشر نشود). من به عنوان زنی طبقه متوسط در محله‌ مرکزنشین تهران حضور کوئیرها را بیش از گذشته در فضاهای عمومی می‌بینم و جسارت و اعتماد به‌نفسی که بیشتر از قبل است.
در پارک نزدیک خانه‌ام زیست پسرها و دخترهای نسل زد را می‌بینم که در کنار هم نشسته‌اند و جمع دوستانه‌ای دارند و هیچ کس هم مزاحم آنها نمی‌شود برخلاف گذشته که کلانتری یا بسیج به سرکوب روی می‌آورند.

قیام ژینا سبب شده است مردان در برخی از امور تغییر زیست زنان را بپذیرند هرچند که هنوز تا به رسمیت شناختن برابری بین زن و مرد در جامعه ایران فاصله داریم.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

29 Sep, 16:46


تحلیلی بر مهاجرت زنان ورزشکار
ندا هنرجو_ نویسنده مهمان_ مهر ۱۴۰۳

ورزشکاران عموماً به عنوان نمادهای ملی و نمایندگان کشور خود در صحنه‌های بین‌المللی شناخته می‌شوند. هنگامی که یک ورزشکار برای کشور دیگری در مسابقات شرکت می‌کند، این پرسش پیش می‌آید که هویت ملی او چگونه تعریف می‌شود؟ آیا او به کشور جدید خود تعلق دارد یا هنوز با کشور مبدأ خود احساس پیوند می‌‌کند؟ این تغییر هویت چه امتیازی برای او دارد؟

برخی معتقدند که این تغییر ملیت‌ها باعث ارتقاء کیفیت مسابقات و افزایش رقابت می‌شود. از سوی دیگر، عده‌ای این موضوع را نوعی خیانت به کشور مبدأ می‌دانند و معتقدند که ورزشکاران باید وفادار به کشوری باشند که آنها را پرورش داده است.

با وجود همه حساسیت‌ها و قضاوت‌ها ورزشکاران زیادی به دلایل مختلف در تیم یک کشور دیگر به رقابت می‌پردازند. گاهی اوقات، ورزشکاران به دلیل رقابت شدید در کشور مبدأ خود یا نبود فرصت برای موفقیت، تصمیم می‌گیرند به کشوری دیگر بروند. در کشورهایی که دارای استعدادهای زیادی در یک رشته ورزشی خاص هستند، ممکن است رقابت برای ورود به تیم ملی بسیار سخت باشد و ورزشکارانی که نمی‌توانند به تیم ملی کشور خود راه پیدا کنند، برای کشور دیگری که فرصت بیشتری برایشان فراهم است، مسابقه دهند.

تفاوت در شرایط اقتصادی و مالی بین کشورهای مختلف هم دلیل دیگری است که باعث می‌شود برخی از ورزشکاران به دلیل امکانات بهتر، فرصت‌های شغلی بیشتر و پشتیبانی مالی قوی‌تر تصمیم بگیرند برای کشوری دیگر مسابقه دهند. این امر در رشته‌هایی که نیاز به حمایت مالی و زیرساخت‌های قوی دارد مانند فوتبال، دو و میدانی و شنا بیشتر به چشم می‌خورد.

گاهی هم ممکن است ورزشکاری که برای کشور دیگری رقابت می‌کند در کشور اصلی خود فرصت‌‌های برابر برای موفقیت نداشته باشد. این موضوع می‌تواند مسائل مربوط به عدالت اجتماعی، نابرابری اقتصادی و فرصت‌های نابرابر را برجسته کند.

پدیده‌ای که در آن یک ورزشکار برای کشوری دیگر در مسابقات المپیک شرکت می‌کند و در مقابل ورزشکار هم‌وطنی خود قرار می‌گیرد، نشان‌دهنده تغییرات گسترده در مفاهیم مرتبط با هویت ملی، جهانی‌سازی، مهاجرت و عدالت اجتماعی است.

اما به نظر می‌رسد حضور زنان ایرانی در المپیک و عرصه‌های ورزشی جهانی، پدیده‌ای فراتر از فرصت‌های فردی و ورزشی است. این حضور نمایانگر تحولات اجتماعی و فرهنگی گسترده‌تری است که در جامعه ایران رخ داده است. در عین حال، این امر نشان‌دهنده چالش‌ها و تناقض‌های فرهنگی و اجتماعی است که زنان ایرانی در مسیر دستیابی به موفقیت‌های ورزشی با آن‌ها مواجه هستند.

در نهایت، می‌توان گفت که این حضور، به عنوان نمادی از توانمندی و قدرت زنان ایرانی، نقشی کلیدی در تغییر و تحول جامعه ایران ایفا می‌کند. اما از آنجا که ورزش در ایران همواره تحت تأثیر سیاست‌ها و ایدئولوژی‌های حاکم قرار داشته است، حضور زنان ایرانی در المپیک برای کشورهای دیگر نشان‌دهنده‌ی چالش‌های بزرگی است که زنان در ایران با آن مواجه هستند.

این موضوع همچنین به‌عنوان فرصتی برای بازنگری در سیاست‌ها و رویکردهای حاکم در ایران می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. زنان ورزشکار ایرانی که در کشورهای دیگر به موفقیت دست می‌یابند، نمونه‌ای از پتانسیل‌های بالای این جامعه هستند که در صورت رفع محدودیت‌ها، می‌توانند در سطح جهانی بدرخشند.

حضور زنان ایرانی در المپیک برای کشورهای دیگر از منظر سیاسی قابل تحلیل است. این موضوع، دوگانگی‌های موجود در سیاست‌های ورزشی و فرهنگی ایران را برجسته می‌کند. از یک سو، دولت ایران تلاش می‌کند تا تصویر مثبتی از حضور زنان در ورزش ارائه دهد، اما از سوی دیگر، محدودیت‌های موجود باعث می‌شود تا زنان برای دستیابی به اهداف‌شان به کشورهای دیگر پناه ببرند. به نظر می‌رسد این تضاد، بازتاب‌دهنده ناکارآمدی‌های سیاست‌های دولتی در حوزه ورزش و حقوق زنان باشد.

حضور زنان ایرانی در المپیک برای کشورهای دیگر، علاوه بر جنبه ورزشی، بعدی هویتی و مقاومت‌گونه نیز دارد. این زنان، با انتخاب کشورهای دیگر برای نمایندگی، به‌نوعی اعتراض خود را به وضعیت موجود در ایران نشان می‌دهند. این عمل آن‌ها به‌نوعی بیانگر مقاومت فرهنگی در برابر سیاست‌ها و محدودیت‌های اعمال‌شده است. از دیدگاه جامعه‌شناختی، این موضوع را می‌توان به‌عنوان شکلی از مقاومت خاموش تحلیل کرد که زنان ایرانی در مواجهه با نظام‌های مردسالار و محدودکننده به‌کار می‌گیرند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

22 Sep, 17:20


اخبار زنان در ماهی که گذشت
گروه مطالعات زنان_ مهر ۱۴۰۳

جنبش ژینا دوساله شد درحالی که شورای نگهبان در آستانه این روز لایحه حجاب اجباری را تائید کرد و دادستان تهران خبر از جمع‌کردن زنان بی‌حجاب داد و آنان را مریض خواند اما مقاومت زنان علی‌رغم بیشتر شدن سرکوب‌ها و دستگیری فعالان مدنی در آستانه دوسالگی جنبش ژینا ادامه دارد.

اشتغال زنان
معاون زنان رئیس جمهور اعلام کرد: بیش از ۶۰ درصد ورودی‌های دانشگاه‌ها، دختر هستند و زنان ۲۴ درصد جامعهٔ مخترعان ایران را تشکیل می‌دهند.
از دیگر سو آمارها نشان می‌دهد
زنان ۳۱ درصد از کل اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها، ۱۹درصد کل اعضای هیات مدیره شرکت‌های دانش‌بنیان و ۲۵ درصد نخبگان و استعدادهای برتر مشمول حمایت‌های بنیاد ملی نخبگان را تشکیل می‌دهند. تعداد زنان عضو هیات علمی تمام وقت در تمام دانشگاه‌ها، ۱۷ هزار و ۷۵۸ نفر است.
معاون امور تعاون وزیر تعاون گفت: ۲۲ درصد از اعضای کل تعاونی‌های کشور را زنان تشکیل می‌دهند.

ورزش زنان
زهرا رحیمی، تکواندوکار مرندی برنده نشان نقره پارالمپیک پاریس شد. ساره جوانمردی در میکس تپانچه بادی ۵۰ متر پارالمپیک پنجم شد.
تیم روئینگ ایران در مسابقات قایقرانی قهرمانی زیر ۲۳ سال و جوانان آسیا موفق به گرفتن سه مدال طلا و یک نقره شد. پرستو حبیبی دختر ۲۲ ساله ایران در رشته پرتاب کلاب کلاس F32 مدال نقره کسب کرد. همچنین رکورد آسیا را که پیش از این در اختیار خودش بود ارتقاء داد.
برای اولین‌بار یک دختر ایرانی جواز حضور در مسابقات قهرمانی جهان را کسب کرد.
تیم نجات غریق‌ زنان ایران نایب قهرمان مسابقات جهانی شد.

زن‌کشی
خشونت‌ها علیه زنان در خانه علاوه بر خیابان همچنان ادامه دارد و دلیل آن قانون تبعیض‌آمیز و خشونت ساختاری است.
مردی در بناب همسر و مادر و برادر وی را بوسیله‌ سلاح سرد به قتل رساند.
روناک توسلی‌پور، ٢٨ ساله و اهل اندیمشک با شلیک گلوله به دست خواستگارش که جواب رد به او داده بود به قتل رسید.
یک زن توسط همسرش و با بکارگیری سلاح سرد در تهران به قتل رسید.
یک زن ۴۰ ساله اهل شهرستان بمپور که ۵ ماهه باردار بوده با شلیک گلوله به ناحیه‌ سرش توسط برادر خود به قتل رسیده است. انگیزه قاتل از ارتکاب جرم ازدواج مجدد قربانی با همسر سابقش اعلام شده است.
یک زن در اراک توسط همسرش از طریق سلاح گرم به قتل رسید. انگیزه قاتل از ارتکاب جرم درخواست مهریه توسط همسرش بوده است.
یک زن ۳۶ ساله توسط پدر خود از طریق سلاح سرد در ایلام به قتل رسیده است. هویت قربانی اعلام نشده.
مبینا زینی‌وند، ۱۷ ساله و اهل روستای گرزلنگر از توابع بخش ماژین شهرستان درەشهر، توسط پدر خود به قتل رسید.
یک مرد ۴۸ ساله در یکی از محله‌های شیراز اقدام به آتش زدن همسرش و خانواده وی کرده است که در این حادثه همسرش جان باخته و دو تن از خواهران همسرش نیز مجروح شده‌اند.

خودکشی کودکان
یک کودک ۱۷ ساله اهل شهرستان باغملک از توابع خوستان به نام یلدا رحیمی به دلیل فقر و عدم رفاه اجتماعی در ساختمان کمیته امداد این شهر به زندگی خود پایان داد.
شیما رامشک، کودک‌همسر ١٤ ساله اهل بوکان پس از مدت‌ها نارضایتی و فشار ناشی از ازدواج اجباری، اقدام به خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد.

فعالان مدنی زن

زهرا تمدن، سرپرست بخش ۱۰ بیمارستان مسیح دانشوری در اعتراضات پرستاران به همراه تعدادی دیگر از پرستاران که هویت آنان تاکنون احراز نشده،بازداشت شده است.
سە زن زندانی سیاسی سروناز احمدی در اعتراض بە عدم اعزام بە مرخصی درمانی، حورا نیک بخت و پریوش مسلمی در اعتراض بە محرومیت از ملاقات و تماس با خانوادە در زندان اوین دست بە اعتصاب زدەاند.
نسیم غلامی سیمیاری، ۳۶ ساله و اهل الموت از توابع استان قزوین و ساکن تهران توسط نیروهای امنیتی در یکی از خیابان های تهران بازداشت شده است و کماکان بلاتکلیف در زندان اوین به‌سر می‌برد.
علیرغم گذشت ۱۱ روز از بازداشت مینا سلطانی، از اعضای خانواده‌های دادخواه کُردستان توسط نیروهای امنیتی ایران در بوکان تاکنون اطلاعی از سرنوشتش در دسترس نیست.
سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کُرد محبوس همراه با فرزند خُردسال خود، دو سال و ده ماه و ۱۲ روز گذشته را در حبس سپری کرده است. او مهرماه سال جاری، یک چهارم حبس ١٢ ساله‌اش را پشت سر خواهد گذاشت.

همچنین چهار زن در دولت چهاردهم پست گرفتند: شینا انصاری، رئیس سازمان محیط زیست، فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی، زهرا بهروز آذر، معاون امور زنان رئیس‌جمهور و فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت‌ شد.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

18 Sep, 18:21


‍ مهتاب_ نویسنده مهمان_ شهریور ۱۴۰۳

بخه وه ده ردت له گیانم/ بخواب دردت به جانم

ئاواتی هه موو ژینم/ آرزوی تمام زندگیم

شه وی تاریک نامینی/ شب تاریک نمی‌ماند

تیشکی روژ دیته سه ری/نور صبحدم بالا می‌آید

هی لایه لایه لایه

بنوه ئاسو رووناکه/بخواب افق روشن است

دیاره وه ک خور رووناکه/معلوم است و مثل روز روشن است

هی لایه لایه لایه

شیرینکم گیانم ۲۱ شهریورماه از جلوی بیمارستان کسری رد شدم تقدیر بود که برای مصاحبه کاری مرا بکشد آن سمت. می‌دانی من قلبم می‌گیرد اشکم جاری می‌شود و ترجیح می‌دهم هر وقت گذارم به میدان آرژانتین افتاد، سر از خیابان الوند درنیاورم از جلوی کسری رد نشوم؛ مثل سال‌هایی که جرات رد شدن از جلوی بیمارستان بعثت را نداشتم از پس مرگ مامانی. مامانی اما ۸۲ سال زیسته بود هرچند خیری ندیده بود که زن بودن در ایران هرچند هم تلاش کنی و مبارزه کنی سخت است. مامانی عروس ده ساله بود به عهد قجر که رسم بود و هنوز بعد از حداقل صدسال از گذشت مشروطه همچنان کودک همسری ردش باقی است که مرتجعان در این سرزمین همه‌کاره‌اند هنوز.

شیرینم ژِینا گیانم روز ۲۱ شهریور روبروی بیمارستان ایستادم و گریه کردم، مرغ سحر خواندم که سرنوشت ما هنوز همان است. نمی‌دانم کی همه این کابوس‌ها تمام می‌شود، فقط می‌دانم که روزی تمام می‌شود. که فردا روشن است که همه لالایی‌های این سرزمین همین را می‌گویند. به‌ خون خفته بی‌گناهم، می‌توانستی سال‌ها زندگی کنی اگر حق بر بدن زن در این سرزمین به رسمیت شناخته شده بود.

ژینا گیان تو می‌توانستی سال‌ها زندگی کنی، شادی کنی، درس بخوانی؛ اما نگذاشتند. نگذاشتند و به جرم بی‌جرمی تو را کشتند. ژینا تو حالا رمز شده‌ای رمز عصیان همه زنان دنیا و ما هرگز فراموش نمی‌کنیم که در مبارزه‌ای قرار داریم علیه مردسالاری، علیه بنیادگرایی و هرگز یک قدم به عقب باز نخواهیم گشت. می‌دانی همان شب توی ایستگاه اتوبوس دیدم که نوشته‌اند «زن، زندگی، آزادی»، دیدم که اسم تو و نیکا را نوشته‌اند، اسم سارینا و کیان...

می‌دانی دخترکم، در تمام این دو سال روز به روز جوانه‌زدن‌های بیشتری را می‌بینم. توی اتوبوس دختری جوان داشت ما همه باید فمینیست شویم؛ نوشته چیماماندا انگوزی آدیشی، نویسنده برجسته نیجریه‌ای را می‌خواند که اثری درخشان و تامل‌برانگیز است که به بررسی ریشه‌های نابرابری جنسیتی در جامعه و ارائه چشم‌اندازی روشن از جهانی عادلانه‌تر می‌پردازد. سرپا ایستاده بود و با دقت می‌خواند.

می‌دانی، من هر بار که به شهری کوچک سفر می‌کنم تغییرات را به نسبت دفعه قبلی که از آنجا دیدن کرده‌ام می‌بینم. می‌دانی توی ساحل زنان جوان را با پیراهن و بدون حجاب می‌بینم، زنان محلی که جرات کرده‌اند در شهری کوچک حجاب از سر بردارند. می‌دانی در بروجرد مردانی موقع رد شدنم گفتند: «زن، زندگی، آزادی» البته که زنانی بودند که تذکر حجاب دهند اما کم‌تعداد بودند و هیچ کس با آنان نبود. زنی توی نانوایی با غیظ نگاهم کرد گفت «روسریت کو؟» اما حتی پیرمردهای ده محلش نگذاشتند و زن مسن دیگری با روی خوش از ما استقبال کرد. در همین شهر از زنی جوان شنیدم که جرات ندارد بدون حجاب باشد چون روستا زندگی می‌کند اما نه خودش نه همسرش حجاب برایشان مهم نیست و اگر در شهر بودند حجاب را بر‌می‌داشت.

می‌دانی دخترم، زنان زیادی را می‌بینم که هر روز مبارزه مدنی خود را با سماجت و مسالمت‌آمیز پیش می‌برند و می‌بینم که چقدر برای جامعه هم حجاب نداشتن امری پذیرفته شده است. می‌دانی دخترم، مردسالاری دارد با قتل ناموسی جلوی ما قد علم می‌کند اما همین که تعداد قتل‌ها بیشتر رسانه‌ای می شوند یعنی جامعه دارد بیدارتر می‌شود. یعنی که مردسالاری ترسیده است از قدرت ما که قدرت ما قدرت تغییر برای جهانی عادلانه است.

پسران جوان را می‌بینم که با زنان همراه‌تر شده‌اند و این دلم را خوش می‌کند به مبارزه‌ای که سال‌هاست شروع کرده‌ایم و می‌دانیم که به این زودی به پایان نمی‌رسد اما راه کم‌کم هموار می‌شود و طی این دو سال از پَر کشیدنت به اندازه چندین دهه پیش رفته‌ایم. می‌بینم که اگر جایی برای کارکردن رفته‌ام با شرمندگی به من گفته‌اند برایشان حجاب مهم است و تاکید کرده‌اند که این نظر شخصی آنان نیست. عزیزکم، این مبارزه‌ای است که روزی به جایی می‌رسد که «مامورم و معذور» را رد خواهد کرد. ما به شعار زن زندگی آزادی پایبندیم. تو در خاک نیستی، در خاک کسی است که کور است و تغییرات جامعه را نمی‌بیند، تغییرات اجتماعی، تغییر سیاسی را نیز رقم خواهد زد. رمز عصیان ما نام تو است.
روله گیانم دیاره وه ک خور رووناکه

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

کانال علمی مطالعات زنان

16 Sep, 17:56


‍ تجاوز زناشویی–بخش دوم
سبا قنبری_ عضو گروه مطالعات زنان_ شهریور ۱۴۰۳

تجاوز زناشویی به منزله خشونتی نادیده گرفته شده در جامعه و قوانین ایران، اشکال مختلفی دارد. آزار جنسی در بستر روابط زناشویی خدشه‌دار کننده حرمت جسمی و جنسی زنان است. در این مدل از خشونت جنسی مفهوم رضایت مفهومی گم شده است.

باورهای جنسیت‌زده سبب شده است تا مفهوم «نه» در نزد برخی مردان به معنای «بله همراه با ناز» تلقی شود. در واقع چنین تلقی می‌شود که زنان صرفا به دلیل ناز کردن به رابطه جنسی نه می‌گویند. این باور باعث می‌شود تا مردان بدون توجه به آماده بودن زنان اقدام به برقراری رابطه جنسی کنند.خانمی در صحبت‌هایش از مفهوم «تجاوز آرام» استفاده می‌کند و در توضیح آن می‌گوید: «هر وقت که دعوا می‌کردیم به بهانه آشتی کردن به من نزدیک می‌شد، اصلا متوجه نمی‌شد که در اون شرایط من آمادگیشو ندارم. وقتی مخالفت می‌کردم می‌گفت می‌دونم داری ناز می‌کنی!»

شی‌انگاری جنسی زنان در یک رابطه نابرابر قدرت نیز زمینه‌ساز تجاوز در بستر زناشویی است. در واقع ابژه‌سازی جنسی از زنان به همراه قانون تمکین در قرارداد ازدواج، زن را به مثابه یک شی جنسی همیشه آماده برای استفاده جنسی مرد در نظر می‌گیرد. بسیاری از زنانی تنها منبع مالی‌شان پرداخت نفقه از سوی شوهر است و عموما مجبور هستند که به همخوابگی در هر شرایطی تن دهد. در چنین حالتی خشونت جنسی علیه زن در یک مبادله سکس در برابر پول رخ می‌دهد و امتناع زنان از برقراری رابطه جنسی علاوه بر خشونت اقتصادی منجر به خشونت‌های جسمی، کلامی و روانی نیز می‌شود.

حتی گاهی نیز مردان نه برای ارضای نیاز جنسی بلکه برای نشان دادن قدرت جسمانی و مردانه خود اقدام به زور و اجبار می‌کنند. زنی ۲۶ ساله در توضیح تجربه چنین شرایطی می‌گوید: «انگار که می‌خواست قدرت مردانه خودشو به رخ من بکشه، با من رفتار می‌کرد. انگار که من زیردستش هستم. یه وسیله‌ام و هر کاری که دلش می‌خواست با من می‌کرد بدون این که بخواد به نظر من توجه کنه.»

تمسخر و تحقیر کردن زنان حین رابطه جنسی نوعی دیگر از این نوع خشونت جنسی به حساب می آید. در چنین وضعیتی زن علاوه بر خشونت جنسی با خشونت کلامی و روانی نیز دست و پنجه نرم می کند. زنی ۳۶ ساله در این مورد می گوید:«علاوه بر‌ این‌که به اجبار و خشونت با من رابطه برقرار می‌کرد، در حین رابطه هم مدام منو بخاطر اندامم تحقیر می‌کرد؛ یعنی همزمان داشتم سه خشونت جنسی، کلامی و روانی رو تجربه می‌کردم و تجربه چنین وضعیتی باعث شد که بعد از جدایی تماس فیزیکی یک مرد به شدت برایم زجرآور بشه.»

مجبور کردن زن به عمل جنسی در دوران قاعدگی که نقض‌کننده سلامتی زنان است نیز نوعی تجاوز زناشویی به حساب می‌آید. افزون بر این تماشای فیلم‌های پورن و مجبور کردن زن به رفتارهای جنسی که به سلامت زنان آسیب می‌رساند مصداق دیگری از این مسئله است. خانم ۴۳ ساله‌ای در این مورد می گوید:« از من میخواست شبیه بازیگرهای پورن رفتار کنم، هرچی توی فیلم میدید رو میخواست روی من پیاده کنه وقتی هم که مخالفت می کردم داد و هوا راه مینداخت و تهدید می‌کرد که حالا که انجام نمیدی منم میرم با یکی دیگه…»

تجربه کردن این مسئله در نهاد خانواده باعث می‌شود که زنان در مقابل آن سکوت کرده و از بازگو کردن آن به دیگران خودداری کنند. یکی از دلایل آن به طور کلی تابو بودن مسائل‌ جنسی در جامعه ایران است. دلیل دیگر این است که اساسا مفهوم تجاوز به معنای ارتباط جنسی اجباری خارج از ازدواج تعریف شده است در حالی که هر نوع عمل جنسی که با اجبار همراه باشد و رضایت یکی از طرفین را در پی نداشته باشد نوعی تجاوز به حساب می‌آید. شکستن چرخه سکوت و صحبت‌کردن در مورد این مسئله سبب می‌شود تا زنان متوجه شوند موقعیتی را که تجربه می‌کنند، عادی و طبیعی نیست و در واقع در معرض نوعی تجاوز قرار دارند.

کانال علمی مطالعات زنان

https://www.instagram.com/women.studies/
@womenstudiesisaorg

1,507

subscribers

58

photos

47

videos