روایت خانم عایده سرور از دیدار با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
ماجرای توسل در حرم امام رضا(ع) و دیدار در روز عید فطر با رهبر انقلاب
من به دلیل شهادت پسرم دو بار به دیدار با رهبر انقلاب مشرف شدم. اولین دیدارم در حسینیه امام خمینی در سال ۲۰۲۳ میلادی در مراسم بسیج بود. با خانم محبوبه‌سادات رضوی‌نیا نویسنده کتاب پسرم به این دیدار رفتم و در صف اول نشستم. به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و پسر شهیدم و همه ائمه علیهم‌السلام توسل کردم که یک دیدار نزدیک دیگری با رهبری داشته باشم. زمان زیادی نگذشت که یک دیدار دیگر تدارک دیده شد.
در عید فطر شهید رئیسی در آن سخن گفت و پس از آن حضرت آقا سخنرانی کرد. ناگهان یک نفر در گوشم گفت که شما از این در خارج می‌شوی تا با رهبری دیدار کنی. روز قبلش در حرم حضرت امام رضا علیه‌السلام بودم و به او گفتم امروز روز تولدم است و می‌خواستم هدیه روز تولدم دیدار با حضرت آقا باشد. به منزل سیده محبوبه نویسنده کتاب پسرم رفتم. به من گفت: ما برای دیدار با حضرت آقا به تهران می‌رویم...
آن مرد ما را به سمت اتاقی راهنمایی کردند؛ سیده محبوبه هم کنارم بود و دیدم که آقا قدم بر می‌دارد و به ما نزدیک میشود. به او گفتم که دیروز در حرم امام رضا بودم و از او برای روز تولدم هدیه‌ای خواستم که شما را ببینم و خداوند این آرزوی مرا برآورده کرد. به او گفتم من مادر شهید مدافع حرم علی عباس اسماعیل کرار هستم.
ایشان همچنین از سیده محبوبه درباره کتاب پسرم علی شنیده بود. از او پرسید کتاب کی تمام میشود؟ سیده محبوبه در پاسخ گفت که به‌زودی تمام میشود و با خانم سرور خدمت شما می‌آییم تا این کتاب را به شما هدیه کنیم.
به ایشان گفتم آیا ممکن است دعای خاصی برای پسرم محمدعلی بکنید؟ از من پرسید آیا محمدعلی شهید است؟ گفتم نه پسرم علی شهید شده و از مدافعان حرم بود، اما پسر دیگرم محمدعلی از مدافعین مسیر قدس است و از مجاهدان نبرد طوفان الاقصی است. انگشتر خود را برداشت و چیزی را روی آن خواند و به من داد و گفت که آن را به پسر مجاهدت محمدعلی بده./ رسانه KHAMENEI.IR
متن کامل روایت
📲 ایتا | بله | روبیکا | اینستاگرام | ایکس(توییتر)
@felestin_jonubi
ماجرای توسل در حرم امام رضا(ع) و دیدار در روز عید فطر با رهبر انقلاب
من به دلیل شهادت پسرم دو بار به دیدار با رهبر انقلاب مشرف شدم. اولین دیدارم در حسینیه امام خمینی در سال ۲۰۲۳ میلادی در مراسم بسیج بود. با خانم محبوبه‌سادات رضوی‌نیا نویسنده کتاب پسرم به این دیدار رفتم و در صف اول نشستم. به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و پسر شهیدم و همه ائمه علیهم‌السلام توسل کردم که یک دیدار نزدیک دیگری با رهبری داشته باشم. زمان زیادی نگذشت که یک دیدار دیگر تدارک دیده شد.
در عید فطر شهید رئیسی در آن سخن گفت و پس از آن حضرت آقا سخنرانی کرد. ناگهان یک نفر در گوشم گفت که شما از این در خارج می‌شوی تا با رهبری دیدار کنی. روز قبلش در حرم حضرت امام رضا علیه‌السلام بودم و به او گفتم امروز روز تولدم است و می‌خواستم هدیه روز تولدم دیدار با حضرت آقا باشد. به منزل سیده محبوبه نویسنده کتاب پسرم رفتم. به من گفت: ما برای دیدار با حضرت آقا به تهران می‌رویم...
آن مرد ما را به سمت اتاقی راهنمایی کردند؛ سیده محبوبه هم کنارم بود و دیدم که آقا قدم بر می‌دارد و به ما نزدیک میشود. به او گفتم که دیروز در حرم امام رضا بودم و از او برای روز تولدم هدیه‌ای خواستم که شما را ببینم و خداوند این آرزوی مرا برآورده کرد. به او گفتم من مادر شهید مدافع حرم علی عباس اسماعیل کرار هستم.
ایشان همچنین از سیده محبوبه درباره کتاب پسرم علی شنیده بود. از او پرسید کتاب کی تمام میشود؟ سیده محبوبه در پاسخ گفت که به‌زودی تمام میشود و با خانم سرور خدمت شما می‌آییم تا این کتاب را به شما هدیه کنیم.
به ایشان گفتم آیا ممکن است دعای خاصی برای پسرم محمدعلی بکنید؟ از من پرسید آیا محمدعلی شهید است؟ گفتم نه پسرم علی شهید شده و از مدافعان حرم بود، اما پسر دیگرم محمدعلی از مدافعین مسیر قدس است و از مجاهدان نبرد طوفان الاقصی است. انگشتر خود را برداشت و چیزی را روی آن خواند و به من داد و گفت که آن را به پسر مجاهدت محمدعلی بده./ رسانه KHAMENEI.IR
متن کامل روایت
📲 ایتا | بله | روبیکا | اینستاگرام | ایکس(توییتر)
@felestin_jonubi
