خوانشها (۱۵)/ برگردانهای کهن (۱۱)
۱- در آیات ۲:۲۶۳ و ۴۲:۳۷ و ۴۲:۴۳ و ۴۵:۱۴ و ۶۴:۱۴ ریشهی غفران در رفتارهای انسان- انسان به کار رفته است. این را بسیاری از مفسران گفتهاند.
۲- در سدههای گوناگون مترجمان قرآن غفران را به شاخههایی از ریشهی پوشاندن برگرداندهاند. بهویژه در پنج آیهی بالا و پیوندهای میانانسانی که دیگر ریشهی آمرزیدن چندان به کار نمیآید!
۳- اما باز هم فراوانی برگردان «غفران» به پوشاندن از ۶٪ برگردانهای سدههای ۴ تا ۱۲ هجری در فرهنگنامهی قرآنی فراتر نمیرود. یعنی همچنان یک برگردان بختیار به شمار نمیآید.
۴- پیشتر در یادداشتی نوشته بودم: «لَهُم عذابٌٍ» را میتوانیم «ایشان زخمیاند»، «ایشان درد دارند»، «ایشان ناخوشاند» یا «ایشان آسیبدیدهاند» بخوانیم. چرایش را در یادداشت مادر بخوانید.
۵- ریشههای עפר (غ-ف-ر) و אפר (ء-ف-ر) در کتاب مقدس به ترتیب در معنای خاکستر (غبار؟) و پارچهپیچ (زخمبند؟) به کار رفتهاند اما این ریشهها گاهی با هم جابهجا نیز شدهاند. برای نمونه کاربست این دو ریشه به جای هم را میتوانید بهخوبی در برگردانهای گوناگون اول پادشاهان ۲۰:۳۸ ببینید.
۶- این یادداشت مانند بسیاری یادداشتهایم، به پاسخ نمیرسد بلکه به این پرسش میرسد: زمانی که ما برای کسی «غَفَرَ لـِ» میکنیم، چه میکنیم؟ چیزی را در خودمان دگرگون میکنیم؟ خشم خودمان را فرو میدهیم یا فراموش یا سرکوب میکنیم؟ یا زخم دیگری را میبندیم؟ اگر معنای دوم را پذیرفتیم، آنگاه هنگامی که خدا «غفران»ش را به ما ارزانی میکند، چیزی در او دگرگون نمیشود، بلکه زخمی را در ما مرهم گذاشته است. زمانی که ما زخم تن یا جان دیگری را پانسمان میکنیم یا پانسمانش را عوض میکنیم، همان اندازه «غفران» است که وقتی از خداوند میخواهیم زخمهای ما را ببندد.
۷- اگر پذیرفتیم که زندگی بی زخمبرداشتن شدنی نیست، آنگاه پیش رفتن در زندگی نیز بی«غفران» شدنی نخواهد بود. ما باید زخمهای یکدیگر را هرچه هنرمندانهتر ببندیم. و کاش آن دوست «زبردست در زخمبندی- أهل المغفرة (۷۴:۵۶)» از هنرش کمی هم به ما بیاموزد.
#pragmatics #قرآن #مثاني #ترجمه #ریشه #ع_ذ_ب #غ_ف_ر #برگردان_های_کهن #خوانش_ها