مهدی خلجی @khalajich Channel on Telegram

مهدی خلجی

@khalajich


مهدی خلجی (Persian)

خوش آمدید به کانال تلگرام مهدی خلجی با نام کاربری @khalajich. این کانال برای علاقمندان به هنر و خلاقیت تأسیس شده است. مهدی خلجی هنرمندی است که با استفاده از رنگ‌ها و خلاقیت خود تصاویری زیبا و جذاب را ایجاد می‌کند. اگر شما هم دوست دارید با آثار هنری و خلاقیت مهدی خلجی آشنا شوید، این کانال مناسبی برای شما است. از آخرین اثرات هنری او باخبر شوید و با دنیای رنگارنگ و زیبایی آشنا شوید. پس به کانال مهدی خلجی بپیوندید و تجربه‌ی یک سفر هنری فوق‌العاده را تجربه کنید.

مهدی خلجی

18 Feb, 16:20


جلسه سوم قرآن ازتفسیر ایدئولوژیک به تفسیر انتقادی بامهدی خلجی:اهمیت قرآن و حدیث در ساختار فکر اسلامی

در این جلسه اهمیت قرآن و حدیث در ساختار فکر اسلامی بررسی می‌شود. قرآن و حدیث هم از نظر میزان اعتبار هم از لحاظ درجه‌ی مرجع بودن در شکل دادن به مفاهیم الاهیاتی و فقهی یکسان نیستند. مکتب‌های الاهیاتی و فقهی گاهی در برخی قلمروها به حدیث اهمیت بیشتری می‌د…

| جلسه دوم | جلسه اول |

╔═.🍃.══════╗
   🆔 @Discourseees
╚══════.🍃.═

مهدی خلجی

18 Feb, 16:20


جلسه دوم قرآن از تفسیر ایدئولوژیک به تفسیر انتقادی با مهدی خلجی: تکوین تاریخی قرآن

پرسش کانونی در این جلسه آن است که قرآن به مثابه‌ی یک کتاب چگونه شکل گرفت و تکوین تاریخی این کتاب چه تأثیری بر نوع فهم ما از متن قرآن و نیز جای‌گیری آن در نظام مفاهیم…

╔═.🍃.══════╗
   🆔 @Discourseees
╚══════.🍃.═

مهدی خلجی

18 Feb, 16:20


جلسه اول قرآن از تفسیر ایدئولوژیک به تفسیر انتقادی با مهدی خلجی: روش‌های مدرن در تفسیر قرآن

در این جلسه به امکان کاربرد روش‌های مدرن در تفسیر آیه‌های قرآن می‌پردازیم و این‌که اگر با ذهن مسلح به روش‌شناسی‌های مدرن به سراغ قرآن برویم چه درکی از آن پیدا خواهیم کرد. برای مثال اگر درک ما از زبان، همان برداشتی باشد که مفسران سنتی و عالمان علم اصول فقه…

╔═.🍃.══════╗
   🆔 @Discourseees
╚══════.🍃.═

مهدی خلجی

18 Feb, 16:20


"فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی
اصلاح یا انقلاب؟"

"مهدی خلجی"

جلسه سوم: مسأله صلح در خاورمیانه

#وبینار
#گفتگو

https://goo.gl/6zJrbo

https://goo.gl/HnZwJR

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech

مهدی خلجی

18 Feb, 16:20


"فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی
اصلاح یا انقلاب؟"

"مهدی خلجی"

جلسه دوم: سیاست خارجی؛ گسست‌ها و تداوم‌ها

#وبینار
#گفتگو

https://goo.gl/G7AApZ

https://goo.gl/7PuD5i

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech

مهدی خلجی

18 Feb, 16:20


"فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی
اصلاح یا انقلاب؟"

"مهدی خلجی"

جلسه اول: فرهنگ سیاسی، جامعه و حکومت

#وبینار
#گفتگو

https://goo.gl/fvaVSN

https://goo.gl/91qJA2

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech

مهدی خلجی

18 Feb, 16:20


"فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی
اصلاح یا انقلاب؟"

"مهدی خلجی"

"سه جلسه"
https://t.me/Tavaana/652
#وبینار
#گفتگو

goo.gl/eecNks

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech

مهدی خلجی

18 Feb, 16:19


"فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی
اصلاح یا انقلاب؟"

"مهدی خلجی"

"سه جلسه"
https://t.me/Tavaana/652
#وبینار
#گفتگو

goo.gl/eecNks

@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech

مهدی خلجی

18 Feb, 16:19


جلسه هشتم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه: آیا شریعت اصلاح پذیر است؟ http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:19


جلسه هشتم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه: آیا شریعت اصلاح پذیر است؟ http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:19


جلسه هشتم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه: آیا شریعت اصلاح پذیر است؟ http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:19


جلسه هفتم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه: از شریعت به اسلامی کردن دولت http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:19


جلسه هفتم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه: از شریعت به اسلامی کردن دولت http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:18


جلسه هفتم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه: از شریعت به اسلامی کردن دولت http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:18


جلسه ششم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه:شریعت و مساله عدالت http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:18


جلسه ششم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه:شریعت و مساله عدالت http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:18


جلسه ششم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه:شریعت و مساله عدالت http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:18


جلسه پنجم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه:شریعت در عصر مدرن http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:18


جلسه پنجم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه:شریعت در عصر مدرن http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

18 Feb, 16:17


جلسه چهارم وبینار شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر مدرس: مهدی خلجی عنوان جلسه: اقتصاد سیاسی شریعت http://bit.ly/2h5DS5B #tavaana

مهدی خلجی

07 Feb, 12:10


مهدی خلجی pinned «چگونه تورّم احساساتی‌گری (سانتی‌مانتالیسم) به رکود روزافزون سیاسی دامن می‌زند و راه رهایی ایرانیان را از پوپولیسم و فاشیسم را می‌بندد.؟ چرا سیاست در ایران به نمایش بدل شده و ارزش‌های معنوی جامعه برای همزیستی ازادانه هم‌پای سقوط ارزش پول ملی در سقوطی مدام…»

مهدی خلجی

07 Feb, 09:27


«ﻣﯽ ﺷﻮد ﻋﺎﺷﻖ ﭼﯿﺰی ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ زاده ﺧﯿﺎل ﻣﺎﺳﺖ؟
آﯾﺎ ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﯽ ﻋﺸﻖ و ﺑﯽ ﻣﻌﺸﻮق اﯾﻢ؟
ﭘﺲ آدﻣﯽ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ، و اﮔﺮ آدﻣﯽ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ
ﺑﺎری، ﻋﺎﺷﻖ و ﻣﻌﺸﻮق، ﻫﺮ دو، ﺧﯿﺎﻟﯽ اﻧﺪ
و رؤﯾﺎﺑﯿﻦ، ﺧﻮد،ﻫﯿﭻ واﻗﻌﯽ ﺗﺮ از رؤﯾﺎﻫﺎﯾﺶ ﻧﯿﺴﺖ.»

“Can we only love
Something created in our own imaginations?
Are we all in fact unloving and unlovable?
Then one is alone, and if one is alone
Then lover and beloved are equally unreal
And the dreamer is no more real than his dreams.”
T.S. Eliot’s 1949 play, The Cocktail Party

https://t.me/khalajich

مهدی خلجی

07 Feb, 08:05


چگونه تورّم احساساتی‌گری (سانتی‌مانتالیسم) به رکود روزافزون سیاسی دامن می‌زند و راه رهایی ایرانیان را از پوپولیسم و فاشیسم را می‌بندد.؟ چرا سیاست در ایران به نمایش بدل شده و ارزش‌های معنوی جامعه برای همزیستی ازادانه هم‌پای سقوط ارزش پول ملی در سقوطی مدام افتاده است؟



برنامه‌ی زنده در کانال یوتیوب
ساعت ۱۰:۰۰ واشنگتن، ۱۶:۰۰ اروپای مرکزی، ۱۸:۳۰ تهران و ۱۹:۳۰ کابل

https://youtube.com/live/V6yAxqRBnIU?feature=share

مهدی خلجی

07 Feb, 03:05


https://www.youtube.com/live/-e15EHOWXWg?si=T9rs9X92ZjAQJ1gi

مهدی خلجی

06 Feb, 23:20


تراژدی خواندن
سوزان سانتاگ، در نامه‌ای به خورخه لوئی بورخس، از لذّت و تأثیر خواندنِ آثار بورخس و به طور کلّی ادبیات می‌نویسد:
«تو گفتی که ما تقریباً همه آن‌چه هستیم و آن‌چه بوده‌ایم را مدیون ادبیات‌ایم. اگر کتاب‌ها ناپدید شوند، تاریخ سراپا ناپدید می‌شود، و انسان‌ها هم ناپدید می‌شوند. به درستی حرف‌ات یقین دارم. کتاب‌ها نه تنها انبانِ بی‌در و پیکرِ رؤیاهای ما که حافظه ما نیز هستند. همین‌طور، آن‌ها به ما سرمشقی برای خود-استعلائی (self-transcendence) می‌دهند. از نگاهِ بعضی‌ها خواندن فقط نوعی فرار است: فرار از دنیای روزمرّه «واقعی» به عالم خیالات، عالم کتاب‌ها. ولی کتاب‌ها خیلی از این فراتر می‌روند. آن‌ها شیوه‌ای برای کاملاً انسان بودن‌اند.»
سانتاگ، سال‌ها بعد، در نوشته دو صفحه‌ای دیگری درباره‌می دُن کیشوت باز هم به موضوع کتاب برمی‌گردد. سروانتِس، در فصل اول کتاب، احوالات دن کیشوت را چنین روایت می‌کند: «عاقبت نجیب‌زاده ما چنان سرگرم کتاب‌خوانی شد که شب‌های او از شام تا بام و روزهای او از بام تا شام به خواندن می‌گذشت، چندان که از فرط کم خوابیدن و زیاد خواندن مغزش خشک شد و کارش به جایی رسید که عقل‌اش را از دست داد.» (ترجمه‌ی محمد قاضی، جلد اول، ص. 51)
سانتاگ می‌نویسد «دُن کیشوت، مانند رُمان مادام بواری، درباره تراژدی خواندن است» با این فرق که در رُمانِ واقع‌گرای فلوبر، به هم‌ریختگیِ تخیّل اِما به خاطر خواندن نوع کتاب‌هایی است که می‌خواند، ولی در مورد دُن کیشوت، این «قهرمان زیاده‌روی»، مسأله به بد بودن نوعِ کتاب‌ها برنمی‌گردد، بل‌که مشکل، صِرفاً میزان کتاب‌هایی است که او می‌خواند. تخیّل دُن کیشوت از فرط خواندن مغشوش می‌شود، «به گروگان گرفته می‌شود». او می‌پندارد جهان در درون هر کتابی جای دارد.» هر قدمی که بر می‌دارد یا هر خیالی که به سرش می‌زند از اثر نشئه کتاب‌هاست. بر خلاف اِما بوواری، کتاب‌بارگیِ (bookishness) دُن کیشوت، او را به چیزی ورای فساد و تباهی تخیّل مبتلا می‌کند. کتاب‌بارگیِ او جنون به بار می‌آورد؛ او را سخت عمیق، قهرمان‌خو، و به شکلی اصیل، شریف می‌سازد.
دُن کیشوت را آغاز رُمان مدرن خوانده‌اند، ولی از دید سانتاگ «دُن کیشوت نخستین و بزرگ‌ترین حماسه اعتیاد» نیز هست، هم ادبیات رسمی را پس می‌زَنَد و هم حماسه‌سرایانه به ادبیات فرامی‌خواند. «دُن کیشوت، کتابی تمام‌نشدنی است که موضوع‌اش همه چیز (سراسر جهان) و هیچ چیز (درون ذهن یک نفر، یعنی جنون) است.»
سروانتِس، نویسنده و راوی رُمان، خود نیز هم‌چون دُن کیشوت بسیارخوان و کتاب‌باره است، ولی به جای دیوانگی از نویسندگی سردرمی‌آورد. سانتاگ با اشاره به این نکته تأکید می‌کند که نویسنده پیش از هر چیز یک خواننده است، خواننده‌ای که بی‌خود و سودائی است، آداب و ترتیبی نمی‌داند و با وقاحت تمام، مدّعی آن است که او بهتر از نویسنده کتاب از پسِ نوشتن آن برمی‌آید.
Susan Sontag, Where the Stress Falls, London, Random House, 2003, pp. 109-113

https://t.me/khalajich

مهدی خلجی

06 Feb, 08:39


خوشحالم که کتاب کارل یاسپرس درباره‌ی ماکس ویر به فارسی درامده‌ است. (کارل یاسپرس، ماکس وبر: سیاستمدار، دانشمند، فیلسوف، ترجمه‌ی دکتر سید اسماعیل مسعودی، تهران، پیله، ۱۴۰۱.)
کارل یاسپرس بیشترین احترامِ خود را به ماکس وبر نشان داده و او را تجسم روح المانی می‌دانست، و زندگی فکری خود را وام‌دار تأثیری می‌شمرد که از وبر پذیرفته است. نگاه یاسپرس به وبر جلوه‌هایی از شخصیت فکری وبر را اشکار می‌کند که معمولاً کمتر بدان توجه شده است.
ترجمه‌ی فارسی را ندیده‌ام، ولی امیدوارم بر عکس بیشتر ترجمه‌های یاسپرس، به زبان و اندیشه‌ی یاسپرس نزدیک باشد و خواننده‌ی فارسی‌زبان را با یاسپرس فیلسوف اشنا کند نه با یاسپرس‌های ایرانی.
https://pilehpub.com/book/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%A7%DA%A9%D8%B3-%D9%88%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%81%DB%8C%D9%84/

مهدی خلجی

06 Feb, 02:29


فلسفه و معلولیت: نگاهی دیگر به اخلاق و سیاست
«معلولیت» (disability) به یکی از مهم‌ترین مباحت فلسفه‌ی اخلاق و فلسفه‌ی سیاسی بدل شده است. مفاهیمی مانند عدالت، ملیت، شهروندی و مانند ان را دیگر نمی‌توان بدون تأمل در مفهوم معلولیت در نظر گرفت.
موضوع این جلسه، معلولیت و رویکردهای فلسفی در اخلاق و سیاست بدان است.
برنامه‌ی زنده‌ی یوتیوب
ساعت ۱۳:۳۰ واشتگتن، ۱۹:۳۰ اروپای مرکزی، ۲۲:۰۰ تهران و ۲۳:۰۰ کابل
پیشنهاد مطالعه

The Oxford Handbook of Philosophy and Disability, Edited by Adam Cureton and David Wasserman, Oxford University Press 2020

Martha Nussbaum, Frontiers of Justice: Disability, Nationality, Species Membership, Harvard University Press, 2006.
The Disability Studies Reader (2nd Edition). Lennard J. Davis; Routledge: New York; 2006


https://youtube.com/live/K8lcexarf5c?feature=share

مهدی خلجی

05 Feb, 23:59


در جلسه‌ی پیش خواندن نقد عقل محض کانت، برای فهم بهتر آن‌چه کانت از «نقد» در نظر دارد، به سراغ «نقد چیست؟» میشل فوکو رفتیم . در این جلسه به خواندن «نقد چیست؟» ادامه می‌دهیم.
در کانال یوتیوب
ساعت ۱۱:۰۰ واشنگتن، ۱۷:۰۰ اروپای مرکزی، ۱۹:۳۰ تهران و ۲۰:۳۰ کابل
https://youtube.com/live/BhEEc3hT4EA?feature=share

مهدی خلجی

05 Feb, 17:50


یکی از مهم‌ترین جلوه‌های فرهنگ سیاسی در ایران باور به دوگانه‌چی دوست/دشمن است.
در سرود محبوب «ای ایران ای مرز پرگهر» از «چشم بدان» و «دشمن»ی که «سنگ خاره» است یاد می‌شود.
آیا چنین باوری می‌تواند با سیاستی دموکراتیک سازگار باشد؟ آیا مبارزه با رژیم توتالیتری مانند جمهوری اسلامی می‌تواند با هر گونه اخلاقی به نتیجه‌ی می‌رسد؟
بحثی در این‌باره به میزبانی دوستان کلاب «جنبش سبز»

‏ https://www.clubhouse.com/invite/9dGubXvpqe6b7QnZLLAywW37YDJjuj1yBv:BznSNV8w2Hrg4peMWit6N6EyjuEJuI_QXK6kYsFpOQs

مهدی خلجی

05 Feb, 15:44


«نور الکتریکی اطلاعات ناب است. این یک مدیوم بدون پیام است.
مارشال مک‌لوهان


‏“The electric light is pure information. It is a medium without a message.”

‏Marshall McLuhan, The book of Probes, p.391

مهدی خلجی

05 Feb, 15:25


«فهم تحولات اجتماعی و فرهنگی بدون شناخت شیوه‌ی کار رسانه ناممکن است.»
مارشال مک‌‌لوهان
‏Marshall McLuhan, The Book of Probes, p. 483

مهدی خلجی

04 Feb, 15:55


«ما مهاجران: فلسفه‌ی سیاسی مهاجرت»
مهاجرت فقط مسأله‌ی مهاجران نیست، بلکه هیچ فرد یا جامعه‌ای نمی‌تواند به سیاست بیندیشد و تصویر درستی از وطن، ملت، دولت و حقوق بشر و آزادی داشته باشد مگر آن‌که مهاجرت در کانون توجه او قرار بگیرد.
در عصر ما، فلسفه‌‌‌ی سیاسی ، فلسفه‌ی سیاسی مهاجرت است.

برنامه‌ی هم‌زمان در یوتیوب و کلابهاوس کابوف
ساعت ۱۳:۰۰ واشنگتن، ۱۹:۰۰ اروپای مرکزی، ۲۱:۳۰ تهران و ۲۲:۰۰ کابل
https://youtube.com/live/nb880e5TAc8?feature=share

مهدی خلجی

04 Feb, 04:58


«بر در خسرو پرویز، از وقت انوشیروان باز و پیش و از و نیز، برِ هر ملوکِ عجم ترجمانی بود فیلسوف. و هر ملکی که نامه نوشتی به ملکِ عجم، او برخواندی و جواب باز کردی و جواب هم او نوشتی.»
تاریخ بلعمی، ملک الشعراء بهار، جلد دوم، ص. ۱۰۹۸.

مهدی خلجی

04 Feb, 04:43


«ژورنالیست را خبر فوری به نوشتن برانگیزد. بدتر از وقتی می‌نویسد که فرصت دارد.»

Karl Kraus, Half-Truths and One-and-a-Half Truth, University of Chicago Press, 1990, p.73.

مهدی خلجی

04 Feb, 04:32


«ادبیات امروز: نسخه‌هایی که بیماران نوشته‌اند.»
کارل کراس

“Today’s literature: prescriptions written by patients.”
Karl Kraus, Half-Truths and One-and-a-Half Truth,
University of Chicago Press, 1990, p. 53.
@khalajich

مهدی خلجی

03 Feb, 23:26


«بدن انسان بهترین تصویر روح انسان است.»‌
ویتگنشتاین

مهدی خلجی

03 Feb, 23:19


فلسفه: اغازِ اغازها
ژاک دریدا در کتاب سیاست دوستی  (۱۹۹۴) می‌نویسد: «philia [عشق] با امکانِ جان به در بردن آغاز می‌شود. جان به در بُردن (surviving) - این نام دیگری است برای سوگواری‌ای که امکان آن هرگز دیر نمی‌رسد.» 
سوگواری از نظر او در عشق ناگزیر است. به هر حال، روزی یکی پیش از دیگری از مرگ می‌گذرد، اما سوگواری پیش از مرگ، با هر مرگی.
برای پاسخ به این پرسش، نخستین گام، بازگشت به آغازگاه فلسفه است. فلسفه از یونان باستان آغاز شده است. مراد از «آغاز» چیست؟ بی‌گمان، فلسفه به معنای خاص کلمه، نه به معنای عام حکمت، نخست در یونان باستان پدید آمد. بنابراین، می‌توان آغاز را به معنای «مبدأ تاریخی» به کار برد، و گزاره‌های بالا را گزارشی تاریخی گرفت و معنادار یافت. اما هانس-گئورگ گادامر، فیلسوف هرمنوتیک‌دان آلمانی، در رساله‌ی موجز، ولی پرمغزِ آغاز فلسفه، به معنای دیگری از «آغاز» (یا به لاتین principium: اصل، آغاز، خاستگاه) نیز اشاره می‌کند. در این‌جا، آغاز در پیوند با پایان معنا می‌یابد و آغاز و فرجام رابطه‌ای ناگسستنی دارند. پس از آن‌که چیزی آغاز می‌شود، در جریان تطور و بسط (development)  تاریخی خود امکان‌های موجود را برای به فعلیت رسیدن، یکی پس از دیگری، بالفعل می‌کند و پیش می‌رود، تا جایی که بتوانیم درباره‌ی آن بگوییم که دیگر به پایان رسیده است. آن‌چه روزی آغازیده زمانی به نقطه‌ی نهایی‌اش می‌رسد که امکان‌های پیش روی آن، همه، فعلیت و فرسودگی یافته، و دیگر چیزی از آن‌ها برجا نمانده باشد. آغازگاه پیدایش هر چیزی، آن نقطه‌ای است که هنوز امکان‌های بی‌شماری که در برابر آن قرار دارند، و بسته به آن‌که خواسته یا ناخواسته کدام‌یک از امکان‌ها فعال می‌شوند، می‌توان آینده‌های متفاوتی را برای آن تصور کرد. برگشتن به آغاز یک چیز، یعنی رجعت به موقعیتی که او به استعداد محض و بالقوّه‌‌گی ناب نزدیک است. با این رجعت ما بر روی سنت تاریخیِ فاصل میان ما و آن آغاز پل می‌زنیم و می‌پریم، تا ببینیم که آیا می‌توان امکان‌های دیگری را که در سنت تاریخی آزموده و مُحقَّق نشده‌اند، برای فعلیت‌یافتن در نظر گرفت یا نه. درست مثل این که شما راهی را از مبدئی آغاز کرده‌اید و با انتخاب جهت خاصی در حرکت به مقصد پایانی رسیده‌اید. اما این ضرورتاً یگانه جهت ممکنی نیست که می‌شد برای حرکت شما در خیال آورد. اگر راه‌های فرضی دیگری نیز هست، که به پایانه‌های متفاوتی منتهی می‌شوند. امروز می‌توانید با بازگشت به مبدأ از نو به راه بیفتید و امکان‌های دیگر را بیازمایید و ببینید که سر از کجا درمی‌آورید. بنابراین، هرچه به عقب‌تر برگردید، یعنی به آغازِ آغازها و آن سوی آن‌ها بروید، بخت و اقبال برخورداری از امکان‌های بیشتری را دارید. از این روست که آغازه‌ها و آغازگاه‌ها برای بازاندیشی درباره‌ی پرسش‌های بنیادی اهمیت پیدا می‌کنند و نقش بی‌مانندی در گشودن افق‌های نوین می‌گزارند. 
@khalajich

مهدی خلجی

03 Feb, 17:42


«راز افلاطون»: چرا مدرنیته در آمریکا پیروز شد ولی در ایران ناکام ماند؟
ساعت ۱۳:۳۰ واشنگتن، ۱۹:۳۰ اروپای مرکزی، ۲۲:۰۰ تهران و ۲۳:۰۰ کابل

‏ https://www.clubhouse.com/invite/o7LHZRkLlYXj1eY9B7G2q4JpLEDoCA8p1j:7wbr1KcbgnbKCQoMYInSKvG0ggjz5NASEeYltgStS6o

مهدی خلجی

03 Feb, 15:07


فلسفه: بنیانِ تعلیم و تربیت

دست کم از کانت به این سو، هیچ فلسفه‌ورزی جدی، فلسفه را مجموعه‌ای از عقائد و معلوماتی نمی‌داند که می‌توان آموخت و باید اندوخت، و، مانند کانت، باور دارد که آن‌چه می‌توان آموخت فلسفیدن است نه فلسفه.
کانت در درس‌گفتارها درباره‌ی منطق تصریح کرد که نباید پنداشت فلسفه قلمرویی است که در آن همه‌ی مفاهیم و ایده‌ها، پیشاپیش، روشن و تعریف‌شده‌اند.
«هر کس باید بر حسب طاقت و قدرت خود بیندیشد، چه در امور کلان چه در مسائل جزیی، آن‌چه محدوده‌ی افق خاص دید او را تعیین می‌کند… افق شناخت ما با زمان دگرگون می‌شود. آن‌چه اکنون فراتر از دسترس آن است، در نهایت به چنگ آن خواهد آمد، در صورتی که قوای بیشتری کسب کنم و این خواص را بپرورم و بهبود بخشم.» به عقیده‌ی کانت تنها تازه‌واردها هستند که مرزهای محدودی برای شناخت خود قائل نیستند و همه چیز را داخل قلمرو شناسایی خود می‌پندارند.
فرد مبتدی معمولاً فکر می‌کند که چیزی ورای افق [فهم] او نیست، همه چیز در افق اوست و او در بهترین موقعیت برای شناخت و نسق دادن به همه چیز قرار دارد. ولی با گذر زمان به توهم بودن این پی می‌برد، و درمی‌یابد که چقدر افق او محدود است، یا بدین‌جا می‌رسد که می‌اندیشد هر چیزی چقدر برای ما دشواریاب است، یا ورای افق ماست.» (ص. ۵۱-۵۲)
«کسانی که «تعریف‌ها»ی ولف و دیگر فیلسوفان را از بر می‌کنند، گمان دارند که فلسفه نزد آنان است. [در حالی که] آن‌ها صرفاً تاریخ فلسفه را می‌شناسند، و به واقع هیچ فلسفه‌ورزی نمی‌دانند، و از اندیشیدن برای خود، یا قضاوت کردن درباره‌ی اشیاء ناتوان‌اند. آن‌ها فاقد مهارتِ قضاوت فلسفی، دست‌کم درباره‌ی یک چیز، هستند. (ص. ۳۵-۳۶)
فلسفه و هنر فلسفیدن را هرگز نمی‌توان آموخت، ولی ریاضیات را البته چرا. من نمی‌توانم به هیچ کس اندیشه‌های نوینی بیاموزم، ولی می‌توانم سواد یا حساب به کسی درس بدهم. فلسفه را نمی‌توان طی مدت‌زمانی مشخص یاد گرفت، اگر من فلسفه را چنین می‌آموختم می‌توانستم رونوشتی از آن را به همان صورت که به من داده شده به دیگری بدهم؛ ولی ما هرچقدر هم حفظ کنیم، کاری بیش از فلسفیدن نمی‌توانیم. در عین حال، ما بی‌گمان در موقعیت فلسفیدن قرار نداریم مگر درباره‌ی آن‌چه پیشتر آموخته‌ایم.
خصلت فیلسوف حقیقی آن است که او کاری نمی‌کند مگر ممارست قوا و توانایی‌های طبیعی خود، و البته از طریق پژوهش کاوش‌گرانه‌ی نقدی.
بر خلاف باور بعضی، فلسفه را نمی‌توان در نصف سال آموخت. فلسفه، از آنِ پژوهش‌های کسانی است که بر مسندی مهم نشسته، تجربه دارند، گرچه ما می‌پندارم که فلسفه بسی آسان‌تر از حقوق و پزشکی است…
فلسفه‌ی من باید بر خود من بنیان نهاده شده باشد، نه در فهم دیگران. این نباید مرا به سمت هیچ الگوی اصیلی سوق دهد. فلسفه را در نتیجه به دو روش می‌توان تدریس کرد:
اول با پروردن روح فلسفی، و اجازه‌ی آموختن یا محدودساختن خود را ندادن.
و در پی آن، نظردادن وفادارانه درباره‌ی نویسنده‌ای، و کوشش برای بهره‌گیری از حافظه در مقام دستیاری برای فلسفه، که این دومی در ریاضیات کارساز است، ولی در فلسفه نه. (صص. ۳۸-۳۹)
کانت درباره‌ی فلسفه و معنای آن در متن درسی منطق خود نیز شرح می‌دهد. متن درسی یا رساله‌ی منطق کانت از آن رو مهم است که بسط بخش دوم نقد عقل محض به شمار می‌رود. ص. ۲۵ به بعد

Immanuel Kant, Lectures on Logic, Cambridge University Press, 1992.

کانت، قهرمان فلسفه‌ی نقدی است که سنت دو هزار ساله‌ی متافیزیک، از افلاطون به این سو، را به پرسش گرفت و فاش از سترون بودن آن گفت: «در حالی که همه‌ی علوم دیگر بی‌وقفه قدم در راه توسعه و پیشرفت دارند، این به مسخره می‌ماند که ما، در علمی که خود را حکمت محض می‌خواند و همگان [نیز] آن را لسان الغیب می‌پندارند، و حل معمای خویش را از آن می‌طلبند، بی‌آن‌که قدمی فراپیش نهیم، دائماً گرد یک نقطه می‌چرخیم.» (تمهیدات، حداد عادل، ص. ۸۴) کانت تأکید می‌کند که متافیزیک «چون کفی بر روی آب شناور شد، منتها بدین صورت که چون کفی که قبلاً برآمده بود زایل می‌گشت، همان دم کف دیگری روی آب رخ می‌نمود و گروهی با اشتیاق در صدد گرفتن آن برمی‌آمدند و بقیه نیز به جای آن‌که در جست‌وجوی علت این پدیدار به اعمال نظر افکنند، چنین می‌پنداشتند که با استهزای تلاش عبث آن دیگران، خردمندی خود را جلوه‌گر ساخته‌اند.» (همان. ص. ۱۰۸)
کانت نخستین کسی نبود که متافیزیک را آماج پیکان نقدهای خود می‌کرد، پیش از او جان لاک و دیوید هیوم در بنیان‌های متافیزیک تردید کرده‌، و از امکان وجود چنین دانشی پرسیده بودند.
ادامه در فرسته‌ی بعد

https://t.me/khalajich

مهدی خلجی

03 Feb, 15:07


ادامه‌ی فرسته‌ی پیش
اساساً فلسفه‌ی مدرن با نقد فلسفه آغاز می‌شود: دکارت در سطور نخستین تأملات بر فلسفه‌ی اولی می‌نویسد: «دیدم که ضروری است که، برای یک‌بار هم شده در عمر خود، باید همه چیز را سراسر ویران کنم و اگر می‌خواهم چیزی را در علوم تثبیت کنم که استوار باشد و امید پایداری آن رود، از نو از بنیان‌ها بیاغازم.»
فلسفه‌ی مدرن، نه تنها مدام در حال نقد خود بوده که هر بار به دست فیلسوفی دیگر از نو تعریف شده است.

https://t.me/khalajich

مهدی خلجی

30 Jan, 03:47


سه نکته از برنامه‌ی امروز  یوتیوب/کلابهاوس

‏۱) نقد با خصومت یکی نیست، و در نتیجه اپوزیسیون نباید منتقدان خود را مانند جمهوری اسلامی دشمن و خطرناک تلقی کند و سکوت و سرکوب آن‌ها راشرط لازم موفقیت خود بپندارد. موفقیت اپوزیسیون در گرو شنیدن نقدهاست نه تبلیغات برای جلب هوادار

‏۲) فراتر از این، موفقیت اپوزیسیون به توانایی‌‌ و جدیت‌‌اش در  آموختن  از «دشمن» است نه در دیوسازی و نفرت‌پراکنی از آن. کسی که از دشمن نیازموزد دشمنی خطرناک‌تر از خود ندارد. تأکید بیمارگونه‌ی برخی اپوزیسیون بر ضعف جمهوری اسلامی و‌ تصور سقوط نزدیک و حتمی رژیم، تحقیر خود است و توهین به «مردم» ایران.

‏۳. من دشمن شاهزاده رضا پهلوی یا هر جریان سیاسی دیگر نیستم، و دشمنی با ایشان را خلاف عقل و خطای سیاسی می‌دانم. منتقدم و‌ بس. صادقانه آماده‌ام به عنوان شهروندی مخالف رژیم اسلامی، و در عین حال، مخالف تجدید سلطنت، اما آشنا با روحانیت ‌و دستگاه رژیم، تا هر زمان که لازم باشد به طور محرمانه ارزیابی خودم را از دلائل تداوم رژیم و ناکامی اپوزیسیون را در گزارشی ماهانه و‌محرمانه بدون هیچ گونه چشم‌داشت مادی یا سیاسی برای شخص ایشان بفرستم

‏ و درباره‌ی چگونگی افزایش کارامدی روش‌های مبارزه‌ی سیاسی پیشنهادهای مشخصی را بدهم که دستاورد علمی و دانشگاهی جهانی است نه نظر شخصی و‌ عقاید سیاسی من. 
‏هدفم جلب توجه شاهزاده به این نکات است، نه قبولاندن چیزی به ایشان. 

‏توضیح بیشتر در این فایل

تفاوت «تحلیل سیاسی« و «شبه‌تحلیل» چیست؟ (فایده‌ی «تحلیل سیاسی»)
https://youtube.com/live/V9RsKH1CjXQ?feature=share

مهدی خلجی

29 Jan, 16:54


تفاوت «تحلیل سیاسی« و «شبه‌تحلیل» چیست؟ (فایده‌ی «تحلیل سیاسی»)
برنامه‌ی زنده‌ی هم‌زمان در کلابهاوس و‌ یوتیوب
ساعت ۱۶:۰۰ واشنگتن، ۲۲:۰۰ اروپای مرکزی، ۰۰:۳۰ تهران و یک و نیم بامداد کابل
https://youtube.com/live/V9RsKH1CjXQ?feature=share

مهدی خلجی

28 Jan, 19:52


خوش‌باوری‌ افیون اپوزیسیون است

‏ https://youtu.be/N-LPI4IM7TA?si=1fGgn7m64HRtAhVd

مهدی خلجی

27 Jan, 15:53


برخی از دوستان خوش‌ذوق، یک دقیقه از یک فایل دو ساعته‌ی صحبت‌های من را بریده‌اند و پخش می‌کنند تا اثبات و افشا کنند که انتقادهای من به سلطنت‌طلب‌ها به دلیل سرسپرگی پنهانی من به آیت الله خامنه‌ای است، وگرنه واضح و‌مبرهن است که اگر کسی مزدور نباشد هرگز از سلطنت‌طلب‌ها انتقاد نمی‌کند.
‏فایل کامل این جلسه را بشنوید

این «پنجاه و هفتی‌ها»: سلطنت پهلوی، روحانیت، جبهه‌ی ملی و جریان‌های چپ
https://youtube.com/live/wOCDNxc7N08?feature=share

مهدی خلجی

27 Jan, 15:35


میلان کوندرا در کتاب یک دیدار[1]، از برخورد تصادفی‌اش با دوست روزنامه‌نگاری در دهه‌ی ۱۹۷۰ ــ زمانی که کشورش، چکسلواکی، در اشغال روس‌ها بود ــ یاد می‌کند. در آن زمان، کوندرا و همسرش، هر دو، رنجور و بیمار، کارِ خود را از دست داده بودند و در شرایط روحی و جسمیِ ناخوشایندی به سر می‌بردند.
در خلال صحبت با این دوستِ روزنامه‌نگار ــ که کوندرا تنها با حرف اول نامش (E.) به او اشاره می‌کند ــ ذکری از بهومیل هرابال به میان می‌آید، نویسنده‌ی نامدارِ هم‌وطنِ کوندرا که در چشمِ او و بسیاری دیگر «بزرگ‌ترین نویسنده‌‌ای است که تا امروز از سرزمین چک داریم.». شاهکار هرابال، رُمانِ تنهایی پرهیاهو، خوش‌بختانه با ترجمه‌‌ی خوبِ فارسی از زبان اصلی در دسترس است. هرابال از معدود نویسندگان هم‌پایه‌ی خود بود که توانست آثار بسیاری را بیافریند و در داخل کشور به چاپ رساند و در نتیجه در زمان حیاتِ خود و در اوج سانسور دولتی به محبوبیت و شهرتی کم‌نظیر دست یابد. او نسبت به اکثر روشنفکران، حتی در دوران اشغال روس‌ها از آزادی نسبیِ بیشتری برای انتشار کتاب برخوردار بود. کوندرا او را نویسنده‌ای «عمیقاً غیرسیاسی» توصیف می‌کند، آن هم در جامعه‌ای که «همه‌چیز سیاسی است» و غیرسیاسی بودن چندان وجهه‌ی معصومانه‌ای قلمداد نمی‌شود. در عین حال، هرابال ارتباط و همکاریِ خاصی هم با حکومت نداشت، درست به دلیل آنکه چنان غیرسیاسی و تعهدناپذیر بود که به درد خدمت به دولتیِ ایدئولوژیک نمی‌خورد. شخصیتِ ماهی‌وار و لغزنده‌اش‌ به چنگ امیال و انتظارات حکومت نمی‌آمد و در نتیجه گاهی نیز دردسرهایی برایش ایجاد می‌شد.
ای (E.) که نظر مساعد کوندرا را درباره‌ی هرابال می‌شنود، برمی‌آشوبد و بدوبیراه نثار می‌کند: «چطور می‌شود کسی زیر بار برود که کتاب‌های خودش اجازه‌ی نشر بگیرند، ولی همکارانش از این حق محروم بمانند؟ چطور می‌شود این‌طور به حکومت باج داد؟ بدون یک کلمه اعتراض؟ رفتارش مشمئزکننده است. هرابال همدست رژیم است.» کوندرا هم آرامش خود را از دست می‌دهد و به تندی می‌گوید: «برچسب همدستی به هرابال خیلی مسخره خواهد بود اگر حال‌وهوای کتاب‌هایش، طنزش و تخیلش درست مخالف ذهنیتی باشد که حاکم است و می‌خواهد ما را به‌زور خفه کند. دنیایی که در آن می‌شود هرابال خواند، با جایی که صدایش شنیده نمی‌شود کاملاً فرق دارد. خدمت یک کتابِ هرابال به مردم خیلی بیشتر از همه‌ی ماست، با تمام ژست‌ها و موضع‌گیرهای ضدرژیمی که می‌گیریم!»

https://www.aasoo.org/fa/articles/4569

مهدی خلجی

27 Jan, 14:09


«امروز کار به جایی رسیده است که هر کس خواندن و نوشتن می‌داند، اگرچه سر و کارش با ادبیات نیست، از روی تفنّن لغت هم می‌سازد، و در قواعد زبان فارسی تصرفی می‌کند.»
پرویز ناتل خانلری، زبان‌شناسی و زبان فارسی، ص. ۱۷۰

مهدی خلجی

27 Jan, 00:03


فلسفه زن است .
https://youtu.be/2Q5wIwLjPRs

مهدی خلجی

26 Jan, 21:00


https://x.com/bbcpersian/status/1883598372700872874?s=52&t=jBXKPOM--XEl0_ji6kIGEg

مهدی خلجی

26 Jan, 19:29


https://x.com/khalaji_mehdi/status/1883597376256098462?s=52&t=jBXKPOM--XEl0_ji6kIGEg

مهدی خلجی

26 Jan, 18:38


آگهی ثبت‌نام برای دومین دوره‌ی درس‌گفتارهای ادبیات غرب
درس‌گفتارهای دهگانه‌ی این دوره به ده نویسنده‌ی برجسته‌ی قرن نوزدهم می‌پردازند
https://youtu.be/o1xoEhQObGk

مهدی خلجی

26 Jan, 07:44


https://youtu.be/r4Bh7CNLGpw?si=hRzenrwKJUxFQbfP

مهدی خلجی

25 Jan, 08:10


صحبت در‌‌ جمع هم‌وطنان بهایی

https://youtu.be/FqGf_RysgIk?si=DKugxTOi0y1jQLvY via @YouTube

مهدی خلجی

24 Jan, 17:26


این جلسه فردا برگزار می‌شود

مهدی خلجی

24 Jan, 11:58


نقد چیست و چگونه زندگی ما را بهتر می‌کند؟
برنامه‌ی هم‌زمان یوتیوب و کلابهاوس
۱۳:۰۰ واشنگتن، ۱۹:۰۰ اروپای مرکزی، ۲۱:۳۰ تهران و ۲۲:۳۰ کابل

https://youtube.com/live/f3zn8Fw3z84?feature=share

مهدی خلجی

24 Jan, 03:56


https://www.youtube.com/live/Lnl4rXV8V5A?si=_5OSmzt5oOD81gpf

مهدی خلجی

23 Jan, 23:39


خطاکردن و بر خطا بودن را بیاموزیم: درباره‌ی قضاوت
https://youtube.com/live/98fYCZhRSDM?feature=share

مهدی خلجی

23 Jan, 13:20


https://www.amazon.com/Better-Living-Through-Criticism-Pleasure-ebook/dp/B00XIYG5OK/ref=mp_s_a_1_1?adgrpid=58887846387&dib=eyJ2IjoiMSJ9.xxK9mjAH20bwObyHofGkNyegVLJJDyliE8d_SpQ0ubSz0icr_mVtjccGO_Sg2T13X8GpAi2UQpJXUR7fcdIAQ_bRsqA_2tq5MQr54Pv-KDKU4bIXT8vXklUbLJ-rcIjZRPcXsZHiSvNZ5y5nwCSXWjuS52967CqfYV_FGFeY9m7aPMfTKX12BF91Fp4R2GJbHG39DAteP3qdMvCJjAUhMg.L-NVHI-Ij5wImFQKcNRESZCNz-MldhJ7wP9tJsXq1T4&dib_tag=se&hvadid=664422203029&hvdev=m&hvlocphy=9007769&hvnetw=g&hvqmt=e&hvrand=14538074756512904353&hvtargid=kwd-299746293111&hydadcr=15341_13677485&keywords=better+living+through+criticism&qid=1737638393&sr=8-1

مهدی خلجی

23 Jan, 04:50


خطاکردن و برخطا بودن را بیاموزیم: درباره‌‌ی قضاوت
ما ایرانی‌ها چگونه درباره‌ی خودمان و دیگران، وقایع و تاریخ قضاوت می‌کنیم؟
برنامه‌ی زنده‌ی هم‌زمان یوتیوب و کلابهاوس
۱۱:۰۰ واشنگتن، ۱۷:۰۰ اروپای مرکزی، ۱۹:۳۰ تهران و ۲۰:۳۰ کابل

https://youtube.com/live/98fYCZhRSDM?feature=share

مهدی خلجی

23 Jan, 04:10


تعلیق حکم اعدام پخشان عزیزی: نمونه‌ی موفق مقاومت مدنی و کنش سیاسی
https://youtu.be/AEIEksc7dCY

مهدی خلجی

23 Jan, 04:08


جمهوری اسلامی پس از درگذشت آیت الله خامنه‌ای
https://youtu.be/6UDbe8urwNY

مهدی خلجی

22 Jan, 15:00


آیت الله خامنه‌ای چه می‌خواهد؟ مذاکره با ترامپ، اقتصاد خصوصی و نارضایتی از صدا و‌ سیما
درباره‌‌ی سخنرانی امروز آیت الله خامنه‌ای

برنامه‌ی هم‌زمان یوتیوب و کلابهاوس
ساعت ۱۲:۰۰ ظهر واشنگتن، ۱۸:۰۰ اروپای مرکزی، ۲۰:۳۰ تهران و ۲۱:۳۰ کابل
https://youtube.com/live/klQp7St4WDc?feature=share

مهدی خلجی

18 Jan, 15:39


ترور قاضی‌ها مقیسه و رازینی و مسأله‌ی‌ دادخواهی
برنامه‌ی زنده‌ی یوتیوب
۱۱:۳۰ واشنگتن، ۱۷:۳۰ اروپای مرکزی ۲۰:۰۰ تهران و ۲۱:۰۰ کابل
https://youtube.com/live/CvsgvL05rgs?feature=share

مهدی خلجی

16 Jan, 17:12


درباره‌‌ی خودکشی ابراهیم نبوی: دو پیشنهاد
برنامه‌ی هم‌زمان یوتیوب‌و‌کلابهاوس
ساعت ۱۳:۳۰ به‌وقت‌ واشنگتن، ساعت ۱۹:۳۰ اروپای مرکزی، ۲۲:۰۰ تهران و ۲۳:۰۰ کابل

https://youtube.com/live/5957yny-QN0?feature=share

مهدی خلجی

11 Jan, 15:23


سید قظب که بود؟ چه تأثیری بر شخصیت و تفکر آیت الله خامنه‌ای گذاشت؟
برنامه‌ی زنده‌ی یوتیوب
ساعت ۱۵:۳۰ به وقت واشنگتن، ۲۱:۳۰ اروپای مرکزی، نیمه‌ شب تهران و ۱:۰۰ کابل
https://youtube.com/live/r_4Vwz5WYKc?feature=share

مهدی خلجی

11 Jan, 02:12


دنباله‌ی فرسته‌ی پیش
ثانیاً طالس در مقام «نخستین فیلسوف» شهرت یافته است. گرچه او منجمی نامدار و پیش‌گو نیز شناخته می‌شد، اما اغلب این لغزش او در چاه را به فلسفه پیوند داده و دریافته‌اند نه آن‌چنان که در روایت سعدی است، به نجوم‌دانی.

ثالثاً روایت سعدی به طنزی تلخدآور می‌ماند، بیشتر نمایش رفتاری نرینه‌برترانگار است تا دارای مایه‌ای اروتیک یا کمیک؛ در حالی که روایت افلاطون بافتی آشکارا کمیک دارد و چهره‌ای کاریکاتوری و بیچاره از فیلسوف بازمی‌نماید. این به واقع نه چهره‌ی فیلسوف که نقاب فلسفه‌ای است که او بر صورت زده است. این فلسفه است که با گزاف‌گویی و خودوالاپنداری‌اش به طرز ترحم‌انگیزی دستمایه‌ی سخره و خنده‌‌ می‌شود.

رابعاً در روایت سعدی افرادی ناشناس منجم را ملامت می‌کنند و در او چون عاقلان در سفیهی می‌نگرند، ولی در روایت افلاطون «کنیزکی تراکیایی» یعنی اهل شهر تراکیه بر فیلسوف می‌خندد (لطفی به جای کنیز دختر گذاشته است.)
استعاره‌ی زن جوان و خنده‌ی سبک‌روحانه‌ی او به شأن و شخصیت رنگین و سنگین فیلسوف معنادار است. از یک سو، باید ارتباط کلمه‌ی فلسفه که از نظر صرفی مؤنث است را باید در خاطر داشت، و از سوی دیگر آن عبارات نیچه در فراسوی نیک و بد را به یاد آورد که «اگر حقیقت زن باشد- چه خواهد شد؟ آیا این ظن نخواهد رفت که فیلسوفان همگی، تا بدانجا که اهلِ جزمیت بوده‌اند، در کار زنان سخت خام بوده‌اند؟ آن جدی بودن هولناک، آن پیله‌کردن ناهنجار که، بنا به عادت، تاکنون بدان شیوه به سراغ حقیقت رفته‌اند، مگر وسایلی ناشیانه و ناجور برای نرم کردن دل یک زن نبوده است؟ شک نیست که این زن تاکنون نگذاشته است او را به چنگ آورند» (ترجمه‌ی آشوری) جدال زنان و فیلسوفان بر سر حقیقت.
طی دو هزار سال، حکایت طالس در زبان فیلسوفان و ادیبان نقل و از نو تأویل شده و به استعاره‌ای بس عمیق و پرسویه بدل گردیده است.
و سرانجام، جذاب‌ترین و الهام‌بخش‌ترین کتابی که تاکنون درباره‌ی این داستان تالس دیده‌ام، اثر بدیع و پرنکته‌ی هانس بلومنبرگ، انسان‌شناس و فیلسوف کم‌مانند آلمانی است که تاریخی از تحول تفاسیر و صور روایی این حکایت را به دست می‌دهد؛ با مشخصات زیر:
Hans Blumenberg, The Laughter of the Thracian Woman: A Philosophy of Theory, London, Bloomsbury, 2015
@khalajich

مهدی خلجی

11 Jan, 02:12


حکایت سقراط و سعدی

«منجمی به خانه درآمد، مردی بیگانه را دید با زن او [به هم] نشسته. دشنام و سقط [گفت و درهم افتادند و فتنه و آشوب برخاست.] صاحبدلی که بر آن واقف شد، گفت:
تو بر اوج فلک چه دانى چیست
که ندانى که در سرایت کیست؟»
این حکایت را سعدی در باب فوائد خاموشی گلستان خود آورده است. در نسخه‌ی مصحح غلامحسین یوسفی - که از روی آن نوشته‌ام - پی‌نوشتی دارد در اشاره به داستانی مشابه که در شعری از لافونتن آمده و از منجمی می‌گوید که روزی در حال رصد اجرام آسمان، پیش پای خود را ندیده، به قعر چاهی می‌افتد. او را ملامت می‌کنند که تو که پیش پایت را دیدن نتوانی چگونه از فراز سرت آگاهی توانی. زرین‌کوب جایی به یقین سعدی را منبع لافونتن ذکر کرده ولی جای دیگر روایتی ازوپ را به جای سعدی نشانده و ترجمه‌ی آن را از امثال ازوپ به صورت کامل آورده است.
اما سعدی این داستان را از کجا شنیده است؟ احتمالاتی که یوسفی و دیگران داده‌اند گنگ و ناروشن است: افواه عوام، کتب اخبار و آثار عربی.

این داستان، برای من تداعی‌گر حکایت معروفی است درباره‌ی تالسِ میلتوسی، فیلسوف و هندسه‌دان و منجم یونان باستان، که در رساله‌ی «ته‌ئه‌تئوس» افلاطون از زبان سقراط خوانده‌ایم: «تالس هنگامی که غرق تماشای ستارگان بود، در چاه افتاد، و دختری تراکیایی ریشخندش کرد و گفت این مرد می‌خواهد بر اسرار آسمان واقف شود، در حالی که از زیر پای خود بی‌خبر است.» (ترجمه‌ی لطفی)

در تاریخ هرودوت آمده که تالس در روزگار کوروش می‌زیست و زمانی که کورش در حمله به ایونیا به پیروزی رسید، تدبیر تالس، زادبوم او میلتوس را از ویرانی رهانید. ارسطو و دیگران از او با عنوان نخستین فیلسوف یاد کرده‌اند. حکایت تالس را شاید بتوان مشهورترین و قدیمی‌ترین قصه‌ی مربوط به فلسفه و فیلسوفان دانست،

دور از هر ادعای دانش تاریخی و فضل ادبی، حدس قوی می‌زنم که این حکایت سعدی می‌تواند صورتی از داستان طالس باشد. اگر این احتمال را بی‌راه ندانیم، تغییری که طی زمان در صورت روایت این داستان پدیدآمده، جالب به نظر می‌آید.
اولاً در روایت سعدی سخن از منجمی ناشناس است، اما در روایت افلاطون نام و نشان منجم آمده و آشناست، و همین به داستان ابعادی بیشتر و ژرف‌تر می‌بخشد.
ثانیاً طالس در مقام «نخستین فیلسوف» شهرت یافته است. گرچه او منجمی نامدار و پیش‌گو نیز شناخته می‌شد، اما اغلب این لغزش او در چاه را به فلسفه پیوند داده و دریافته‌اند نه آن‌چنان که در روایت سعدی است، به نجوم‌دانی.
حکایت سقراط و سعدی

«منجمی به خانه درآمد، مردی بیگانه را دید با زن او [به هم] نشسته. دشنام و سقط [گفت و درهم افتادند و فتنه و آشوب برخاست.] صاحبدلی که بر آن واقف شد، گفت:
تو بر اوج فلک چه دانى چیست
که ندانى که در سرایت کیست؟»

این حکایت را سعدی در باب فوائد خاموشی «گلستان» خود آورده است. در نسخه‌ی مصحح غلامحسین یوسفی - که از روی آن نوشته‌ام - پی‌نوشتی دارد در اشاره به داستان مشابهی در شعری از لافونتن فرانسوی؛ درباره‌ی منجمی که روزی در حال رصد اجرام آسمان، پیش پای خود را ندید و به قعر چاهی افتاد. او را ملامت می‌کنند که تو که پیش پایت را دیدن نتوانی چگونه از فراز سرت آگاهی توانی.
زرین‌کوب جایی به یقین گلستان سعدی را منبع لافونتن ذکر کرده ولی جای دیگر روایتی ازوپ را به جای سعدی نشانده و ترجمه‌ی آن را از امثال ازوپ به صورت کامل آورده است.

اما سعدی این داستان را از کجا شنیده است؟ احتمالاتی که یوسفی و دیگران داده‌اند گنگ و ناروشن است: افواه عوام، کتب اخبار و آثار عربی.

این داستان، برای من تداعی‌گر حکایت معروفی است درباره‌ی تالسِ میلتوسی، فیلسوف و هندسه‌دان و منجم یونان باستان، که در رساله‌ی «ته‌ئه‌تئوس» افلاطون از زبان سقراط خوانده‌ایم: «تالس هنگامی که غرق تماشای ستارگان بود، در چاه افتاد، و دختری تراکیایی ریشخندش کرد و گفت این مرد می‌خواهد بر اسرار آسمان واقف شود، در حالی که از زیر پای خود بی‌خبر است.» (ترجمه‌ی لطفی)

در تاریخ هرودوت آمده که تالس در روزگار کوروش می‌زیست و زمانی که کورش در حمله به ایونیا به پیروزی رسید، تدبیر تالس، زادبوم او میلتوس را از ویرانی رهانید. ارسطو و دیگران از او با عنوان نخستین فیلسوف یاد کرده‌اند. حکایت تالس را شاید بتوان مشهورترین و قدیمی‌ترین قصه‌ی مربوط به فلسفه و فیلسوفان دانست،
دور از هر ادعای دانش تاریخی و فضل ادبی، حدس قوی می‌زنم که این حکایت سعدی می‌تواند صورتی از داستان طالس باشد. اگر این احتمال را بی‌راه ندانیم، تغییری که طی زمان در صورت روایت ا
؛ین داستان پدیدآمده، جالب به نظر می‌آید.
اولاً در روایت سعدی سخن از منجمی ناشناس است، اما در روایت افلاطون نام و نشان منجم آمده و آشناست، و همین به داستان ابعادی بیشتر و ژرف‌تر می‌بخشد.
دنباله در فرسته‌ی بعد
@khalajich

مهدی خلجی

11 Jan, 02:10


https://lareviewofbooks.org/article/hate-speech-an-imaginary-debate/

مهدی خلجی

10 Jan, 14:32


جلسه‌ی یازدهم نقد عقل محضِ کانت در یوتیوب برگزار می‌شود
ساعت ۱۴:۰۰ واشنگتن، ۲۰:۰۰ اروپای مرکزی، ۲۲:۳۰ تهران و ۲۳:۳۰ کابل
https://youtube.com/live/kALyoGYspSs?feature=share

مهدی خلجی

10 Jan, 09:57


نگاهی به رُمان مزرعه‌‌ی حیوانات اثر جورج اورل
مزرعه‌ی حیوانات یکی از دو رمان مشهور جورج اورول است که همانند ان در پی نمایش وضعیتِ توتالیتایسم است.
تحلیلی مختصر از رمان به دست می دهم و بخش‌های کوتاهی از ان را می‌خوانم
برنامه‌ی زنده‌ی یوتیوب
ساعت ۱۱:۰۰ واشنگتن، ۱۷:۰۰ اروپای مرکزی، ۱۹:۳۰ تهران و ۲۰:۳۰ کابل
https://youtube.com/live/iVVfXpTXz0c?feature=share

مهدی خلجی

10 Jan, 08:08


فلسفه یعنی زبانِ فلسفه
کتاب آغاز فلسفه، (Anfang der Philosophie)، نوشته‌ی هانس-گئورگ گادامر، را باید خواند تا به فاصله‌ی معنایی اصطلاحاتِ فلسفی، در زمان قدیم و عصر جدید، اهمیّت بیشتری داد. نه تنها معنای مأنوس‌ترین و رایج‌ترین اصطلاحات، مانند «وجود»، «مادّه» و «طبیعت»، در یونان باستان، سراپا متفاوت از دریافت امروزی ما از آن‌هاست، که حتّی افلاطون و ارسطو که معاصر هم بودند، و در یک مدرسه سال‌ها، به بحث و گفت‌وگوی فلسفی می پرداختند هم، تصوّر و تلقّی واحدی از آن‌ها نداشته‌اند، و هر یک این واژه‌ها را در معنایی متفاوت به ‌کار برده‌اند.
با مطالعاتی از این دست، به ابعاد پهناورِ درّه‌ای پی می‌بریم که فیلسوفان یونان، و حکیمان مسلمان را در ادراک مفاهیم فلسفی جدا می‌کرده، و در نتیجه‌، تصویری کِدِر و کژتاب از فلسفه‌ی یونان در ذهن ایشان نقش می‌زد. از آن‌جا که قدمای ما حقیقت را یگانه‌ و مطلق می‌انگاشتند، ناسازگاری میان آراء کسانی چون افلاطون و ارسطو را بر نمی‌تافتند، و با فرض ظاهری‌بودن آن، به خلق توجیه‌های تصنّعی برای رفع تعارض‌ها روی می‌آوردند. سهل است، هم‌اکنون هم در حوزه‌های علمیه، راه اصلی آشنایی با افلاطون و ارسطو از میان متون حکمای اسلامی می‌گذرد، بدون آن‌که خیال نقدِ تاریخی و علمی این متون خاطری را برآشوبد. در بهترین حال، درک استادان فلسفه در قم از اقوال و آراء ارسطو از جنس چیزی است که فارابی و ابن سینا در ذهن داشتند.
نقل قولی که گادامر، یک‌جا در اواخر این کتاب، از استاد خود، مارتین هایدگر، می‌آورد، نشان می‌دهد که اولاً هایدگر با فلسفه‌ی اسلامی از بیخ بیگانه نبوده، و ثانیاً فیلسوفان مسلمان را، دست‌کم، در فهم اصطلاح بنیادی «وجود» و تمایز آن با «موجودات»، راهیِ بی‌راهه می‌دانسته است.
در سنجش دقیق، می‌توان حقّ را به هایدگر داد، و همین مفهوم «وجود» را نمونه‌ی گره‌گاهی اصلیِ آورد که مانع تفاهم میان فیلسوفان اسلامی و فیلسوفان یونانی گردید. در جای خود می‌توان شرح داد که، همان‌گونه که فارابی در کتاب الحروف آورده است، عرب‌های مسلمان در برابر واژه‌ی «هستی» کلمه‌ای نداشتند، و ناگزیر شدند، واژه‌ی «وجود» را که هیچ به معنای «هستی» نبود، هم‌چون معادلی برای آن بسازند؛ «وجود» نه فقط اصطلاحی از میان اصطلاحات، که موضوع یگانه‌ی فلسفه بود، و بنابراین، از همان نخست دیوارِ زبانی ستبری در برابر شناخت مفاهیم و مبانی فلسفی برکشیده شد.
گادامر، به تقدّم زبان بر اندیشه باور داشت، و اندیشیدن را فرانماییِ خود در کلمات توصیف می‌کرد. از این رو، کوشش‌های او در آثارش برای تشخیصِ تمایزها و پرتوافکنی بر شکاف‌هایی که تاریخ کاربردِ کلمات، میان معانی و مفاهیم می‌اندازد، به راستی، آموزنده است. حکیمان سنّتی بیشتر مجذوب شباهت‌هایند، و در دیدن تمایزها دیده‌ای کم‌نور و توجّهی اندک دارند. امّا فیلسوفان مدرن، اساساً شناخت را جز شناخت تفاوت‌ها نمی‌دانند، و جست‌وجوی تشابه‌ها و داوری بر پایه‌ی آن‌ها را توهّم‌پرور و معرفت‌گریز می‌شناسند.
آغاز فلسفه، به قلم عزّت الله فولادوند، به فارسی ترجمه شده است (تهران، هرمس، ۱۳۸۲). چنان که از این استادِ کاردانِ ترجمه و فلسفه انتظار می‌رود، دقّتی ستودنی در برگردانِ وفادارانه‌ی متن به فارسی به کاررفته، و به مقتضای مقام، پانوشت‌های روشنگر و سودمندی بدان افزوده شده است. حتّی در برخی از پانوشت‌ها، مترجم، به درستی، از تعابیر و مصطلحاتی یاد می‌کند، که یافتن معادلی فارسی برای آن‌ها به آرزوی محال می‌ماند.
با این همه، گفتن ندارد که معادل‌گذاری موفّق شرط کافی برای دریافت متن نیست، و نباید خواننده‌ی جدّی، پیش از تحقیق گمان فهم به خود ببرد. باید هماره در نظر داشت، لفظ آشنا لزوماً گواه آشنایی ما با مفهوم آن نیست، سعی در کسب آگاهی از تاریخ مفاهیم و ایده‌ها، و تمایزگذاری میان معناها وظیفه‌ای پایان‌ناپذیر است، که برخی فیلسوفان گفته‌اند: فلسفه‌ورزی، یعنی هر بار از نو کلمات را تعریف کردن.
@khalajich

مهدی خلجی

09 Jan, 14:33


گفتار سوم درباره‌ی «تغییر سیاسی از راهی دیگر» که به ضرورت فهم فساد سیاسی/اقتصادی و نیز انحطاط اخلاقی/فرهنگی فراگیر در جامعه‌ی ایران و راه‌های رویارویی با ان
برنامه‌ی زنده‌ی یوتیوب
ساعت ۱۲:۰۰ ظهر واشنگتن، ۱۸:۰۰ اروپای مرکزی، ۲۰:۳۰ تهران و ۲۱:۳۰ کابل
https://youtube.com/live/fIpFKIT3GEY?feature=share

مهدی خلجی

09 Jan, 05:23


انسان، بر خلاف جانوران دیگر، سازنده است، صنعت‌گر است.
انسان، به طور کلی، سه چیز می‌سازد: یکی ابزار، دوم اسلحه، و سوم - که از آن دو مهم‌تر، و خطیرتر است - زبان.
با زبان است که ابزارسازی (تکنولوژی)، و صنعت تسلیحات پیشرفت و توسعه می‌یابد. بدون زبان، نسل انسان از روی زمین منقرض می‌شود.
زبان در دو موقعیت، آسیب‌پذیر، فریبنده، و دام‌گستر می‌گردد: یکی با انقلاب، و دیگری در جنگ. جنگ و انقلاب، میل به قدرتِ آدم‌ها را به نهایتِ تصورناپذیری می‌افزاید و می‌شوراند، و هیولای توحش و سنگدلی را در آن‌ها بیدار، ولی مستِ عربده‌جو و خون‌آشام می‌سازد.
تداوم موقعیت انقلابی یا خلق وضعیت تعلیق میان صلح و جنگ، همان کارکرد را دارد. قدرت‌طلبیِ مهار‌گسیخته به خشونت‌گریِ بی‌حدّ و حصر محتاج است. اما خشونت فقط خشونت مادی و ملموس نیست، خشونتِ نمادین (سمبولیک)، که با چشم سر دیده و سنجیده نمی‌شود، هزار بار ویران‌گرتر است. یکی از طعمه‌های خشونت نمادین، زبان است، با قتل عمدِ روزانه‌ی معنا.
در شرایط انقلاب و جنگ، قدرت‌ها بیشترین سعی خود را برای تملک زبان و تصرف دل‌بخواهی در آن به کار می‌گیرند، چون تثبیت و تداوم قدرت، تنها با تکیه بر سرنیزه ممکن نیست، و باید جدا از آماده‌باشِ قوه‌ی قهریه، توان مدیریتِ مغزها را نیز، ولو به طور نسبی، به دست آورد. افکار عمومی و ذهنِ افراد به هیچ طریقی جز زبان تأثیرپذیر و مُنقادشدنی نیستند.
نیاز قدرت‌ها به دستکاری در قوه‌ی ادراک و قضاوتِ مردمان زیردست‌شان تمامی ندارد. این کار تنها با دستکاری، تقلب و تحریف زبان انجام می‌شود. به چه صورت؟ با تغییر تدریجی و نامحسوس معنای کلمات و کارکرد و کاربرد آن‌ها، و در واقع، دامن زدن به بی‌معنایی، دزدیدن دستگاه دلالتِ زبان، یا مختل کردن آن، فرسوده و پوسیده‌نمودن کلمات و به تحلیل بردن توان ارتباطاتی آن‌ها. زبانِ مهندسی‌شده‌ی خودکامگان چون امکان ارتباط اجتماعی را کاهش می‌دهد یا از هنجار و سلامت خارج می‌کند، جامعه را به ضعف نیروی ارتباطی دچار می‌سازد، و به شکلی نامرئی آن را به شکل فردهای تنها و بریده از هم مسخ می‌نماید.
زبان سرمایه‌ی اصلی جامعه است. بدون زبان جامعه‌ای وجود ندارد، و سیاست به بن‌بست امتناع می‌خورد.
شاید مهم‌ترین نقش فلسفه، تقویت خودآگاهی زبانی است: زنده‌کردن دغدغه‌ی معنا، وسوسه‌ی پرسیدن از مفهومِ کلمات، و به ویژه آن‌هایی که از فرط استعمال، به نظر می‌رسد برای همه معنایی روشن و بدیهی می‌دهند، در حالی که به شدت گرفتار ابهام و ایهام، و کژتابی و کدری معناشناختی‌اند، و تأثیر عملی خود را نیز به تدریج از دست داده‌اند.
فلسفه از زمان سقراط تا امروز در تلاش برای روشن‌تر کردن زبان و بهبود شیوه‌ی کاربرد آن بوده است. فلسفه‌ورزیدن بدون زبان امکان ندارد، و زبان تنها مایه و ماده‌ی فلسفیدن است. فلسفیدن، اندیشیدنِ زبان به خود است، خودآگاهی زبانی است، بیداریِ وجدان کلمات است.
فلسفه‌ورزی ضرورتی همگانی است، چون بقای انسان بسته به سلامت زبان است، و سلامت زبان جز از راه درگیری هشیارانه و کنش‌گرانه‌ی مداوم با آفت‌ها و آسیب‌های آن و آشنایی با بحران‌ها و حدود و ثغور آن ممکن نیست. فلسفه بدین طریق از خشونت می‌کاهد، و با پاسداری از زبان امکان خودکامگی را تقلیل می‌دهد.


https://t.me/baghe_falsafa_12

مهدی خلجی

09 Jan, 01:19


اصول راهنمای زندگی فلیسوف چیست؟
اگر این پرسش را از زکریای رازی می‌پرسیدید، احتمالاً پاسخ او شبیه چیزی بود که در نوشته‌های او می‌یابیم، رساله‌هایی مانند سیرت فلسفی، علم الهی، طب روحانی، در ملامت کسانی که به ادعای فلسفه عمر را در تحصیل زوائد هندسه می‌گذرانند» و شرف صناعت کیمیا»؛ یعنی مبانی و اعتقاداتی از این دست که در سیرت فلسفی بدان تصریح شده:

۱. احوال آدمی پس از مرگ شبیه احوال او پیش از جدایی جسم از جان است.
۲. کمال مطلوب آدمی نه دستیابی به لذات جسمانی که طلب علم و کاربرد عدل است.
۳. میل نفس به لذت‌های لحظه‌ای است، ولی عقل ما را به کارهای والاتری فرامی‌خواند.
۴. خدا نگران آدمی است، و آزاری بر او نمی‌پسندد، و از او نیز خواهان اجرای عدل و کسب علم است، و هر کس را که اهل آزار باشد مکافات خواهد کرد.
۵. نباید لذتی برگزید که درد آن بیشتر است.
۶. قوام عالم بر امور جزئی از قبیل کشاورزی و بافندگی است، و خداوند وظیفه‌ی ما دانسته که برای رفع نیاز خود بدان کارها بپردازیم.
۷. نباید بر گرد لذت ناپایدار این‌جهانی‌ای گردید که مانع رسیدن به فیض عالَم روحانی است یا موجب رنج این‌جهانیِ بیشتری است.
۸. خدا مالک ماست و از رنج ما بیزار است، و ما حق نداریم که به خود یا دیگری رنجی برسانیم.
رهبانیت عیسویان و اعتکاف مسلمانان در مساجد و خودداری از کسب و کم‌خواری و یا بدخواری و زبرپوشی روا نیست.
۹. همه‌ی مردم را نمی‌توان به تکلیفی واحد مکلف ساخت، بل‌که هر طایفه را باید فراخور حال خود زیر این بار آورد، و در نتیجه فیلسوف نباید خاندان پادشاه را به همان خوراک و نوشابه‌ای تکلیف کند که مردمان عادی را، مگر به تدریج و به مقتضای ضرورت.
۱۰. کسی راکه زندگی متوسطی، میان اغنیا و فقرا، دارد را می‌توان فیلسوف نامید و سبک زندگی او را فلسفی خواند، و اگر کسی مانند مرتاضان هندی و مانویان و راهبان بر خود رنج هموار سازد نام فیلسوف را نشاید.
۱۱. چون فیلسوف بنده‌ی حلقه به گوش خداست، محبوب‌ترین بنده نزد مولاست، پس نزدیک‌ترین بندگان به خدای عز وجل است و «مراد از این گفته‌ی حکما که: «فلسفه تشبه به خداوند عز و جل است، به قدر طاقت انسانی»، همین است.

زکریای رازی از فیلسوف بودن خود دفاع می‌کند: «هیج سیرتی در ما نبوده است که بدان سزاوار خروج از صف فلاسفه شده باشیم؛ چه کسی سزاوار این عقوبت خواهد بود که در شناختن آن‌چه فیلسوف باید بشناسد و علم به سیره‌ای که فیلسوف باید بر آن رود، قاصر آید… و چون ساحت ما بحمد الله … از این تقصیر بری است، دشمنان را محال طعن در ما تنگ خواهد بود.»
سپس به اثبات صلاحیت علمی خود با ذکر عنوان آثارش می‌پردازد؛ پس از آن‌که می‌گوید «اگر ما را هیچ توانایی دیگر جز تألیف همین کتاب حاضر نبود کسی را مجال آن نمی‌رسید که ما را از استحقاق اختیار نام فیلسوف منع کند.» سپس تأکید می‌کند که »به هر صورت اگر با این درجه از دانش که دارم مستحق نام فیلسوف نباشم، پس که را در این زمان استحقاق نام این عنوان فراهم خواهد شد؟»
در تأیید صلاحیت عملی نیز شرح حال خود را خلاف سبک زندگی فیلسوف نمی‌داند. و در نهایت آرزو می‌کند که طاعنان از دانش او بهره گیرند و به طرز زندگی او نپردازند!
محمد بن زکریای رازی، السیرة الفلسفیة، تحقیق و مقدمه‌ی پول کراوس، ترجمه‌ی عباس اقبال، شرح حال و افکار از مهدی محقق، تهران، یونسکو، ۱۳۴۳
@baghe_falsafa_12

مهدی خلجی

08 Jan, 19:21


https://www.clubhouse.com/invite/5dVuwGk3zRRYjJlRngRBWaV49lJBSNXZlV:GpPKYLRhQA1TODQoxJWlIv1nt3TDNPKWVvOpAVGEeB8

مهدی خلجی

08 Jan, 19:12


تغییر سیاسی از راهی دیگر: سیاست تخیّلی، انقلاب و رهبری
گفتار دوم درباره‌ی چگونگی مبارزه با رژیم، و ویژگی‌های رهبری جنبشی دموکراتیک
برنامه‌ی زنده‌ی یوتیوب
ساعت۱۵:۰۰ به وقت واشنگتن، ۲۱:۰۰ اروپای مرکزی، ۲۳:۳۰ تهران و ۰۰:۳۰ کابل
https://youtube.com/live/1kVFJQoZnYQ?feature=share

مهدی خلجی

07 Jan, 18:56


تغییر سیاسی از راهی دیگر: الگوی کنش‌‌گریِ شبکه‌‌‌بنیاد، دیجیتال و روشمندِ قرن بیست و یکمی

راه‌های تغییر سیاسی به اصلاحات، انقلاب، حمله‌ی خارجی، و کودتای نظامی محدود نیست.

شزح گزینه‌ی پنچم تغییر سیاسی را در سه ‌گفتار (امروز، فردا و پس‌فردا)

کانال یوتیوب
ساعت ۱۵:۳۰ واشنگتن، ۲۱:۳۰ اروپای مرکزی، نیمه‌‌شب تهران و یک بامداد کابل
https://youtube.com/live/8_H7utVuRlw?feature=share

مهدی خلجی

07 Jan, 06:38


«وقتی تو را دوست دارم، آن‌چه دوست دارم چیست؟ نه جسمی است، نه تنی است، نه زیبایی گذران، نه درخشش روشنایی، نه آوازهای دلکش، نه گل‌ها و گیاه‌های خوشبو، و نه اعضایی که از هماغوشی لذت می‌برند. با این همه، وقتی تو را دوست دارم روشنایی‌ای خاص، آوازی خاص، بویی خاص، و هماغوشی‌ای خاص را دوست دارم؛ یعنی روشنایی و آواز و بوی و هماغوشی انسانِ درونی‌ام را: آن‌چه روحم را روشن می‌کند، آن‌چه در مکان نمی‌گنجد، به صدا درمی‌آید، آن‌چه در زمان نیست، می‌بوید آن‌چه بادش نمی‌برد، و هماغوش می‌ماند آن‌چه سیری جدایش نمی‌کند. این است آن‌چه دوست دارم وقتی تو را دوست دارم.»

سنت آگوستین، اعترافات

https://t.me/khalajich

مهدی خلجی

07 Jan, 02:23


https://philosophyforchange.wordpress.com/2012/11/30/nietzsche-on-the-death-of-god-and-the-will-to-power/

مهدی خلجی

04 Jan, 12:59


«[بر خلاف ادعای اغراق‌امیز خمینی] در طول دوره پانزده ساله خرداد ۱۳۴۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تمام کسانی که در تظاهرات مختلف در سال ۴۲ و ۴۳ و ۵۶ و ۵۷ و اعتراضات دیگر در آن ۱۵ سال کشته شدند، به علاوه کشته‌شدگان درگیری‌های چریکی و اعدام‌ها از مسلمان و مارکسیست و غیره و حتی با احتساب کشته‌شدگان سینما رکس آبادان جمعا ۳۱۶۴ نفر بود..
ولی میزان خشونت در جمهوری اسلامی به مراتب بالاتر است. رژیم شاه دست‌کم در تئوری حقوق بشر را پذیرفته بود در حالی که جمهوری اسلامی اشکارا از پذیرش حقوق بشر امتناع می‌کند.»
عماد باقی نویسنده‌ی کتاب بررسی انقلاب ایران
https://parsi.euronews.com/2019/12/02/exclusive-itw-with-iran-human-rights-activist-emadoldin-baghi-about-recent-protests
@khalajich

مهدی خلجی

04 Jan, 05:12


https://www.youtube.com/live/COO1R53ARWA?si=vMlPAvx2hoTgu_ha

مهدی خلجی

03 Jan, 16:09


با عرض پوزش، جلسه با دو ساعت تاخیر برگزار می‌شود

مهدی خلجی

03 Jan, 03:20


نظری به تصرف عدوانی: رمانی امروزی در عشق و سیاست و قضاوت و تنهایی
تصرف عدوانی رمانی فلسفی ولی خوش‌خوان و زنده‌ای است نوشته‌ی لنا اندرشون، نویسنده‌ی سوئدی، با برگردانِ فارسی شیوا و شایسته‌‌ی سعید مقدّم، و از پرفروش‌ترین رمان‌های خارجی در ایران از سال ۱۳۹۵ تا کنون.
تصرف‌ عدوانی به درگیری‌های عاطفی-سیاسیِ ما ادم‌های ععصر دیجیتال و تصویر می‌پردازد و سرگردانی‌های و کلاقکی‌های جهانی‌شده‌ی ما انسان‌ها را بازمی‌نماید و تناقض‌ها و تنش‌های فکری و روزمره‌ی قرنِ پساحقیقتِ بیست و یکم را عریان می‌نماید.
نگاهی به این رمان و خواندن چند بخش کوتاه از ان
برنامه‌ی زنده‌ی یوتیوب
ساعت ۱۳:۰۰ واشنگتن، ۱۹:۰۰ اروپای مرکزی، ۲۱:۳۰ تهران و ۲۲:۳۰ کابل
https://youtube.com/live/XBDjbU_GsSo?feature=share

مهدی خلجی

22 Nov, 19:34


لطفا از کانال یوتیوب من حمایت کنید

Mehdi Khalaji https://youtube.com/@mehdikhalajichannel?si=9KyIy40zKIVFRaQe via @YouTube

مهدی خلجی

20 Nov, 19:41


رهبر جمهوری اسلامی در جمع گروهی از زنان حوزه علمیه قم گفت که حوزه‌های علمیه باید در مورد پدیده‌های جدید و مسائلی مانند موضوعات مالی و حتی رمزارزها نظر دهند.

گفت‌وگو با مهدی خلجی، تحلیلگر مسائل ایران
@iranintltv

مهدی خلجی

20 Nov, 04:41


https://youtu.be/4pn0BqZcVMo?si=ElPJLeyLDLCOdK08

مهدی خلجی

18 Nov, 17:51


چرا حکومت‌ها دست به حماقت می‌زنند؟ چرا بر تصمیم‌های احمقانه‌ی خود اصرار می‌ورزند؟ چرا به سیاست‌هایی مخالف منافع خود ادامه می‌دهند؟
خواندن بخش‌هایی از کتاب تاریخ بی‌خردی، نوشته‌ی باربارا تاکمن، ترجمه‌ی حسن کامشاذ
برنامه‌ی هم‌زمان در کلاب‌هاوس و یوتیوب
ساعت ۱۳:۳۰ به وقت واشنکتن، ۱۹:۳۰ اروپای مرکزی، ۲۲:۰۰ تخران و ۲۳:۰۰ کابل
https://youtube.com/live/QsR2jOjhIF0?feature=share

مهدی خلجی

17 Nov, 16:09


https://www.philomag.de/artikel/susan-neiman-viele-demokraten-haben-geglaubt-dass-man-einen-wahlkampf-nach

مهدی خلجی

16 Nov, 22:14


هانا آرنت در آینه‌ی نامه‌نگاری‌ها
تا کنون پنج مجموعه از نامه‌نگاری‌های هانا آرنت به زبان‌های آلمانی، فرانسه و انگلیسی منتشر شده است.
یکی مکاتبات او با مارتین هایدگر، استاد و معشوق او، از سال ۱۹۲۵ - یعنی همان سالی که به درس هایدگر رفت و رابطه‌ی عاشقانه‌ی آن دو آغاز شد - تا سال ۱۹۷۵، یعنی همان سالی که در چهارم دسامبر آن، آرنت درمی‌گذرد. هایدگر یک سال بعد، در بیست و ششم ماه مه چشم از جهان فروبست.
دوم، مکاتبات او با کارل یاسپرس، استاد دیگری که برای او حکم پدر را داشت، و رساله‌ی دکترای خود با عنوان «عشق نزد سنت آگوستین» را زیر نظر وی گذراند؛ از سال ۱۹۲۶ که به درس او می‌رفت تا سال ۱۹۶۹ که در بیست و شش فوریه‌ی آن یاسپرس درگذشت.
سوم، مکاتبات آرنت با گرشوم شولم (۱۸۹۷-۱۹۸۲)، متأله و مؤرخ یهودی که نقشی بنیادی در گسترش مطالعه‌ی قبالا بازی کرد. رابطه‌ی آرنت و شولم در آغاز بسیار گرم و دوستانه بود، سپس بر سر نظریه‌ی آرنت درباره‌ی شر و نیز صهیونیسم و اسرائیل، به تلخی گرایید.
چهارم، مکاتبات آرنت و همسرش، هاینریش بلوشر (۱۸۹۹-۱۹۷۰)، از سال ۱۹۳۶ که با یکدیگر آشنا شدند تا دو سال پیش از مرگ هاینریش. بلوشر، شاعر و فیلسوفی بیشتر شفاهی بود و از وی تنها متن پیاده‌شده‌ی برخی از درس‌هایش درباره‌ی فلسفه و اساطیر یونان برجا مانده است.
و سرانجام، نامه‌های رد و بدل‌شده میان آرنت و مری مک‌کارتی (۱۹۱۲-۱۹۸۹)، نویسنده، منتقد و فعال سیاسی آمریکایی و صمیمی‌ترین دوستِ زن او. حیات روح (The Life of Mind)، واپسین کتاب مهم آرنت است که نتوانست آن را به پایان ببرد. مک‌کارتی، این کتاب را ویراست و برای نخستین بار در دو جلد، در سال‌های ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ به چاپ رساند.

مشخصات کتاب‌شناختی نسخه‌های انگلیسی پنج کتاب یادشده، به همراه شماره‌ی صفحات:

- Between Friends: The Correspondence of Hannah Arendt and Mary McCarthy: 1949-1975, New York, Harcourt Inc., 1995. 412 pages
Hannah Arendt and Karl Jaspers, Correspondence: 1926-1969, New York, A Harvest Book, 1992, 848 pages
Hannah Arendt and Martin Heidegger, Letters: 1925-1975, New York, Harcourt Books, 2003, 360 pages
The Correspondence of Hannah Arendt and Gershom Scholem, University of Chicago Press, 2017, 336 pages
Within Four Walls: The Correspondence Between Hannah Arendt and Heinrich Blücher: 1936-1968, New York, Harcourt Inc., 1996, 530 pages
@khalajich

مهدی خلجی

14 Nov, 21:18


اتین دو لا بوئسی، سیاست اطاعت؛ رساله‌ای درباره‌‌ی بردگی اختیاری، ترجمه‌ی علی معنوی، نشر نی

https://t.me/Critical_Politics

مهدی خلجی

14 Nov, 21:12


درباره‌‌ی «بردگی خودخواسته‌»، اثر انقلابی اتین دو لا بوئسی، اومانیست نامدار عصر رنسانس، و از پیشگامان اندیشه‌ی سیاسی مدرن

‏https://www.clubhouse.com/invite/KNpFX83LnGjd45jZ6Z9gqB3NJKLXfB3jWe:Lnktpw17mBAcB8DZDtu4v2IPKpvBXuyfkzMs0g6JccU hey - you should join us Today, 5:00 pm for درباره‌‌ی «بندگی‌ خودخواسته» اثری انقلابی از عصر رنسانس.

مهدی خلجی

14 Nov, 06:05


"If the citizens continue to shut themselves up more and more narrowly in
the little circle of petty domestic interests and keep themselves constantly busy therein, there is a danger that they may in the end become practically out of reach of those great and powerful public emotions which do indeed perturb peoples but which also make them grow and refresh them. Seeing property change hands so quickly, and love of property become so anxious and eager, I cannot help fearing that people may reach a point where they look on every new theory as a danger, every innovation as a toilsome trouble, every social advance as a first step toward revolution, and that they may absolutely refuse to move at all for fear of being carried off their feet. The prospect really does frighten me that they finally may become so engrossed in a cowardly love of immediate pleasures that their interest in their own future and in that of their descendants may vanish, and that they may prefer tamely to follow the course of their destiny rather than make a sudden energetic effort necessary to set things right."
—Alexis de Tocqueville, Democracy in America

مهدی خلجی

13 Nov, 18:56


اخبار خودکشی‌ها در ایران دل آدم را می‌فشارد. آخرین آن هم خبر کیانوش سنجری بود که امروز به زندگی‌اش پایان داد: جوان رعنا و پرشور و وطن‌دوستی که هم رنج زندان و شکنجه کشید، هم غم غربت را به تلخکامی از سر گذراند، و در نهایت هم زندگی‌ در زادبوم خود را تاب نیاورد.
درباره‌‌ی خودکشی صحبت می‌کنم: خودکشی در مقام پرسشی فلسفی - و خودکشی به مثابه‌ی‌ کنشی سیاسی

‏https://www.clubhouse.com/invite/QK7fpyzG6JkwYA9EX3jpBOyqawBnh50ONW:hWxZFD8hwvQYiBFeXhnLl0MzFVdGju1UJ0Jl64UreC8

مهدی خلجی

11 Nov, 17:26


درباره وضع بحرانیِ جهانی که درآن زندگی می‌کنیم، و مخاطرات پیش رویی که باید بشناسیم.

برنامه‌ی زنده در کانال یوتیوب
ساعت ۱۴:۳۰ به وقت واشنگنن، ۲۰:۳۰ به وقت اروپای مرکزی، ۲۳:۰۰ تهران و نیمه شب کابل
https://youtube.com/live/MZ6JKNsRnFc?feature=share

مهدی خلجی

08 Nov, 18:09


«[فیلسوفی] که از لبان‌اش واژه‌ای جز «فهم» جاری نیست.»
ژاک لاکان به کارل یاسپرس

Jacques Lacan, The Triumph of Religion,
Polity, 2013, p. 38.
@khalajich

مهدی خلجی

07 Nov, 22:21


چگونه می‌توان پشتوانه‌ای برای تداوم جمهوری اسلامی شد و آن را در برابر خطر دموکراسی و حقوق بشر بیمه ساخت؟

‏https://www.clubhouse.com/invite/L97S89EDNq3WkZwyQl2EYa86NqOWcQKnar:LwVgF7O6uCDVmZJCzG1KZGJZam2-t7-s7zoqV6sm_wE

مهدی خلجی

07 Nov, 09:06


https://www.clubhouse.com/invite/qgESLw95z9Vl9E1eEBJvEZGZYALQCwgjqQ:M3_qC2hS2-WbWqnBhEKHFzsuymxEuzTTE5ZziDwibnY

مهدی خلجی

07 Nov, 03:51


«واژه‌هایی را به کار نبرید که برای اندیشیدن به کار نمی‌برید.»
پل والری
Paul Valéry, Cahiers, I, P.408

مهدی خلجی

06 Nov, 20:29


«آن‌چه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران نیز مپسند.» 
تورات جز این یک عبارت نیست: باقی تورات، همه، شرح این نکته است و بس. 
خاخام هیلِل
به نقل از 
Erik h. Erickson, Insight and Responsibility, p. 243

مهدی خلجی

06 Nov, 16:42


https://www.youtube.com/live/wISd_rBXQxQ?si=fV9sGq81Bi8XsEr9

مهدی خلجی

06 Nov, 14:09


«تنهآ کسی می‌توآند آینده را پیش‌بینی کند که بتواند آینده را رقم زند.»
اریک هوفر

مهدی خلجی

06 Nov, 13:59


«آن‌‌که در ارامشی درونی به سر می‌برد می‌تواند به توفان بیرونی بنگرد.»
سنت-آگزوپری
بآد، شن و ستآرگآن

مهدی خلجی

06 Nov, 13:02


According to Günther Anders, one of the founders of philosophical anthropology, who died in 1992, feelings change over time. “It would be naïve,” he said, “to think that a man remains emotionally constant. Emotions depend on current historic situations, and especially on technology.” Anders was obsessed with technological evolution, and in particular, he wondered what would remain of a man, of his emotions, once he realized the power of technology. He believed that man would suffer from what you might call a Promethean sense of shame, in other words, he would feel small and outdated standing before the world that he himself had created, and which had now overtaken him in efficiency and speed. And machines, in his view, had no need of useless emotions, which would risk interfering with the certainty of their progress.

The Austrian thinker’s conclusions are provocative: “Our undoing will lie in this lack of hatred. The end of hatred could lead to the end of humanity.” An invitation to hate? A lack of the ethic of responsibility? Indeed not: Anders’ contentious target is not love, but indifference. While love and hate are bound together by their opposition, indifference is the outsider that breaks the ties between the two: hatred is the negative, love is the positive, and indifference is the neutral element.

Anders tells us that the greatest danger for man in this technological era is that indifference will set in, weakening all the emotions, and becoming the opposite of every concept. Thus hatred has two opposites, much as this may challenge the laws of logic: the first opposite is indifference, in comparison with which hatred is something positive, due to the fact that it still expresses man’s vitality, the good functioning of his emotional engine; the second opposite is love, compared with which hatred is the negative element. Nonetheless, if hatred disappears to be replaced by indifference, love also disappears, or at the very least it is weakened.

Anders’ appeal for hatred is thus a strong appeal for love as an emotion that expresses man’s vitality. Not love as a utopian project, a word that looks good on everyone’s lips, but rather, love as an emotion that must demonstrate its strength against its weaker, more treacherous opponent, indifference.

مهدی خلجی

06 Nov, 05:41


We have fascist movements rising all over the world right now. Like you, I am worried about the left splitting itself over these kinds of issues.
https://prospect.org/videos/05-02-2023-susan-neiman-left-woke/

مهدی خلجی

06 Nov, 05:12


https://www.radiodrei.de/programm/schema/sendungen/radio3_am_nachmittag/archiv/20241105_1600/radio3_aktuell_1710.html

مهدی خلجی

06 Nov, 05:02


https://commons.und.edu/why-radio-archive/1/

مهدی خلجی

06 Nov, 04:06


Philosopher Susan Neiman says Trump is evil — and she literally wrote the book
Holocaust expert: Yes, those are concentration camps — and though Trump is not Hitler, the danger is all too real.

https://www.salon.com/2019/09/24/philosopher-susan-neiman-says-trump-is-evil-and-she-literally-wrote-the-book/

مهدی خلجی

06 Nov, 03:43


«ببخشید! اشتباه کردم!»: عذرخواهی چیست و چرا باید عذر خواست؟

روز پنج‌شنبه، برنامه‌ی زنده، پخش هم‌زمان در کلابهاوس و یوتیوب
ساعت ۱۰:۳۰ به وقت واشنگتن، ۱۶:۳۰ اروپای مرکزیُ ۱۹:۰۰ تهران و ۲۰:۰۰ کابل
https://youtube.com/live/8cy45Kc01bk?feature=share

مهدی خلجی

06 Nov, 03:29


https://german.princeton.edu/whats-on/news/german-department-happy-announce-new-book-authored-associate-professor-johannes

مهدی خلجی

06 Nov, 03:28


https://mondoweiss.net/2007/05/the_most_intere/

مهدی خلجی

06 Nov, 03:26


https://core.ac.uk/download/pdf/33739175.pdf

مهدی خلجی

06 Nov, 03:25


https://www.loc.gov/collections/hannah-arendt-papers/articles-and-essays/world-of-hannah-arendt/

مهدی خلجی

06 Nov, 03:25


https://www.loc.gov/collections/hannah-arendt-papers/articles-and-essays/

مهدی خلجی

06 Nov, 03:24


https://crowd.loc.gov/campaigns/arendt/

مهدی خلجی

06 Nov, 01:30


«عذرخواهی» به چه معناست؟برای چه باید عذر خواست؟
آیا عذرخواهی آداب و قواعدی دارد؟ چه پوزشی پذیرفتنی‌ است و پذیرفتن پوزش به‌چه معناست و چه انتظاری از آن می‌رود؟ یا اهمیت پیامدهای‌ تأثیرگذار آن چه می‌توان باشد؟ آیا عذرخواهی فقط شخصی است، یا می‌تواند مسئولیت خطیر ملت‌ها و‌دولت‌ها نیز به شمار رود؟
بخشیدن چیست؟ وقتی کسی را می‌بخشیم آیا خود آن کس را می‌بخشیم یا کار بد آن کس را؟
گفتاری‌ درباره‌ی‌ «فلسفه‌ی عذرخواهی»

هم‌زمان‌ در کلابهاوس و یوتیوب
ساعت ۱۱:۰۰ به وقت واشنگتن، ۱۷:۰۰ اروپای مرکزی، ۱۹:۳۰ تهران و ۲۰:۳۰ کابل


‏ https://www.clubhouse.com/invite/kgXSlRBB5ggnrDoDoBAa60X581V5Iz61A2:sxNw3crD3VtD0O_bkruZpMp00qflJOjsnd_LwTlqtoE

مهدی خلجی

06 Nov, 00:28


https://www.vox.com/2016/10/26/13352946/francis-fukuyama-ezra-klein

مهدی خلجی

05 Nov, 17:29


انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و سیاست ایران: پرسش و پاسخ
https://youtube.com/live/_gUqnqLhAU4?feature=share

مهدی خلجی

05 Nov, 15:00


انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و سیاست ایران: پرسش و پاسخ
برنامه‌ی زنده، پخش هم‌زمان در کلابهاوس و یوتیوب
ساعت ۱۰:۳۰ به وقت واشنگتن، ۱۶:۳۰ اروپای مرکزیُ ۱۹:۰۰ تهران و ۲۰:۰۰ کابل
https://youtube.com/live/_gUqnqLhAU4?feature=share

مهدی خلجی

05 Nov, 14:05


به طور هم‌زمان در کلابهاوس و یوتیوب

‏ https://www.clubhouse.com/invite/y32SlQB3d7bDW875en74D9DyZGGlTkOB7Y:85w6FWQhu2dVxPsol3AySeEv_Ak2mBA5iKW0OKpspMo

مهدی خلجی

04 Nov, 22:00


لطفا به کتابخانه‌ی «حلقه‌ی کانت‌خوانی» بپیوندید

‏https://t.me/readingKant

مهدی خلجی

29 Oct, 01:06


مهدی خلجی pinned «کارگاه ترجمه و ترجمه‌پژوهی: ترجمه‌ی متونِ فلسفی، ادبی و علمی (علومِ انسانی) سومین دوره‌ی آموزشیِ ترجمه‌ی متون تخصّصی با مهدی خلجی طی ده جلسه‌ درس‌گفتار درباره‌ی آیین ترجمه و ترجمه‌سنجی برگزار می‌شود. دوره‌ی دوم کارگاه ترجمه از نهم نوامبر آغاز می‌شود. ترجمه‌اموزان،…»

مهدی خلجی

28 Oct, 18:40


کارگاه ترجمه و ترجمه‌پژوهی: ترجمه‌ی متونِ فلسفی، ادبی و علمی (علومِ انسانی)

سومین دوره‌ی آموزشیِ ترجمه‌ی متون تخصّصی با مهدی خلجی طی ده جلسه‌ درس‌گفتار درباره‌ی آیین ترجمه و ترجمه‌سنجی برگزار می‌شود.
دوره‌ی دوم کارگاه ترجمه از نهم نوامبر آغاز می‌شود.

ترجمه‌اموزان، در این دوره با فنون ترجمه و مهم‌ترین رویکردهای نظری معاصر در قلمرو ترجمه‌پژوهی آشنا می‌شوند و افزون بر آن، با انتخاب یک متنِ دلخواه کار عملی ترجمه‌ را تمرین می‌کنند.
شرکت‌کنندگان باید دست‌کم، یک زبان دوم بدانند، و به زمینه‌ی خاصی در قلمرو فلسفه، ادبیات و علوم انسانی علاقمند باشند.
هر جلسه نود دقیقه است که نیمی از ان به درس‌گفتار و نیمه‌ی دوم به پرسش و پاسخ اختصاص خواهد داشت.
این جلسه‌ها به صورت انلاین و از طریق zoom برگزار می‌شود.

عنوان محورهای اصلی درس‌گفتارهای ده‌گانه:
۱) ترجمه چیست؟ چرا ترجمه می‌کنیم؟ برای مترجم شدن به چه مهارت‌ها و دانش‌هایی نیاز است؟
۳) کلیاتی درباره‌ی زبان‌شناسی، نشانه‌شناسی و معناشناسی - اشنایی با قلمرو چندرشته‌ای ترجمه‌پژوهی (translation studies)
۲) دورنمایی از تاریخ زبان فارسی، تاریخ معاصر ترجمه‌ در ایران، و دشواری‌های ترجمه‌ی تخصصی
۳) فرایند عملی ترجمه چگونه است؟
۴) اصطلاح‌شناسی: رویکردها و روش‌ها
۵) انسان‌شناسی ترجمه‌، فرهنگ‌ها و درک و دانش میان‌فرهنگی (Interculturality)
۶) شناختِ فرهنگ‌های تک‌زبانه یا چندزبانه‌ و طبقه‌بندی‌های فرهنگ‌ها، دانش‌نامه‌های عمومی و تخصصی، و متونِ همراه (companion/handbook) - فرهنگ‌های عربی
۷) ترجمه‌سنجی و نقد ادبی: نظریه‌ها و رویکردها - سنجش یک ترجمه‌ از مترجمانِ سرشناس برای نمونه
۸) ویرایش ترجمه
۹) کار عملی ترجمه و خواندنِ انتقادی نمونه‌ ترجمه‌‌های شرکت‌کنندگان
۱۰) اصولِ اخلاقی و اداب حرفه‌ای ترجمه - صنعت نشر (دیجیتال و کاغذی): برخی جنبه‌های حقوقی و اقتصادی

برای اگاهی از جزئیات ثبت نام در این دوره لطفا با من تماس بگیرید:
[email protected]
@khalajich

مهدی خلجی

28 Oct, 15:09


https://www.clubhouse.com/invite/KNpFnJgRLrdE0Z0e8EZ128yXXpQTB3jWe:IdT2-Ge5nnpj8wyN2Y6Joep7pBqjNivv4LYEVM3LG20 hey - you should join us Today, 1:00 pm for ایران، ملت، قدرت: سخنان خامنه‌ای را چگونه باید فهمید؟ .

مهدی خلجی

28 Oct, 15:05


وقتی آیت الله خامنه‌ای از «ایران»، «ملت ایران»، «مردم ایران» یا «قدرت ایران» سخن می‌گوید مقصودش چیست؟
مخالفان رژیم چگونه این تعابیر را به کار می‌برند؟
برنامه‌ی زنده هم‌زمان در کلابهاوس و کانال یوتیوب
ساعت ۱۳:۰۰ واشنگتن، ۱۸:۰۰ اروپای مرکزی و ۲۰:۳۰ تهران

‏https://www.youtube.com/live/5VAI6Hq_0vg?si=JaAzv9MM8_HkMxGy

مهدی خلجی

28 Oct, 13:08


https://www.clubhouse.com/invite/jg0S6k37Wr100EZj5YRn3yaw0EJ7Tgqb3W:soiNh3ajnYMRe_fmeuI3RfmOwk26wlb66NkhchGFNI4 hey - you should join us Today, 11:30 am for خواندن متن «نقد عقل محض» از ایمانوئل کانت (جلسه‌ی هفتم).

مهدی خلجی

28 Oct, 13:02


جلسه‌ی هفتم خواندن «نقد عقل محض» اثر ایمانوئل کانت،
به طور هم‌زمان در کلابهاوس و کانال یوتیوب‌
ساعت ۱۱:۳۰ واشنگتن، ۱۶:۳۰ اروپای مرکزی و ۱۹:۰۰ تهران

‏ https://www.youtube.com/live/iiUd0PrBVZU?si=XN1roeA049DEymq_

مهدی خلجی

28 Oct, 02:32


حوزه‌ی علمیه، شوخی و آزادی

‏https://www.zamaaneh.com/khalaji/2008/01/post_1.html

مهدی خلجی

27 Oct, 21:06


به کتابخانه‌ی ایمانوئل کانت در تلگرام بپیوندید

‏https://t.me/readingKant

مهدی خلجی

27 Oct, 20:46


معادل Pietism
برگردانِ فارسی کتاب «اخلاق در فلسفه‌ی کانت» (نوشته‌ی راجر سولیوان، ترجمه‌ی عزت الله فولادوند، چاپ طرح نو)
هم مرجع خوبی برای آشنایی فارسی‌زبانان با فلسفه‌ی اخلاق کانت است، و هم از بهترین ترجمه‌های آثار مربوط به کانت در فارسی.
با این همه، ذکر یک نکته شاید بیهوده نباشد:
مترجم گران‌قدر Pietism را «متقدسان» ترجمه کرده‌ است.
واژه‌ی Pietism که در اصل از Pietismus آلمانی می‌آید، به نهضتی مذهبی اشاره دارد که در دهه‌ی هفتاد سده‌ی هفدهم میلادی در فرانکفورت پا گرفت. pietism (با p کوچک) به طور کلی به تقیّد مذهبی در زندگی اشاره می‌کند.
(https://www.etymonline.com/search?q=pietism)
اولاً Pietism به نهضت و فرقه‌ی مذهبی خاصی دلالت می‌کند، و نه به اشخاص پیرو آن. به پیرو این فرقه Pietist می‌گویند. بنابراین، اگر هم معادل ایشان را بپذیریم «متقدسان» باید در برابر Pietists گذاشته شود،
ثانیاً در فارسی تا کنون، به ظاهر، کلمه‌ی متقدس به کار نرفته است. معمولاً در زبان فارسی برای اشاره به شخص از «مقدّس» استفاده شده، و در نیتجه، نه «متقدسان» که «مقدّسان» داریم، مثلاً در این شعر
ای کرده غم‌ات غارتِ هوش دل ما
درد تو شده خانه‌فروشِ دل ما
سرّی که مقدّسان از آن محروم‌اند
عشق تو فروگفت به گوش دل ما
مرصاد العباد
(به نقل از محمد قزوینی، یادداشت‌های قزوینی، جلد ۲-۴، ص. ۷۲)

ثالثاً اگر «متقدسان» را برای پیروان این فرقه به کار بریم، به خود این فرقه چه باید گفت؟ «متقدسه»؟
رابعاً piety به طور کلی به معنای تدیّن و تقیّد مذهبی، پرهیزکاری و پارسایی است. به نظر می‌رسد معادل «تورع» که برخی (از جمله اسماعیل سعادت در تاریخ فلسفه‌ی قرن هجدهم امیل بریه) به کار برده‌اند، به معنای لغوی این کلمه نزدیک‌تر باشد. دهخدا تورع را «پرهیزکاری کردن، پرهیزکاری» معنی کرده است. افزون بر این، تورع، بر خلاف «متقدسان» در فارسی به کار رفته، و هم‌چنان که می‌بینیم، هم‌چون درآیه‌ای در لغت‌نامه‌ها از آن یاد شده است.
در عربی فرقه‌ی تورعیان را «التُقویّة» می‌گویند، و pietism را تقوی، تدیّن، و وَرَع برمی‌گردانند. فراموش نکنیم که در زبان عربی، بر خلاف زبان فارسی معاصر، اصطلاحات مذهبی مسیحی و یهودی را پیروان همان ادیان می‌سازند و برمی‌گزینند.
درباره‌ی این فرقه‌ی مذهبی، زمینه‌ی برآمدن، و تأثیرات چندسویه‌ی آن بر حیات مذهبی و فکری آلمانِ قرن هجدهم بنگرید به:
Richard L. Gawthrop, Pietism and the Making of Eighteenth-Century Prussia, Cambridge University Press, 1993.
tps://t.me/khalajich۹۷۹۶۱۵۱۳۷۷

مهدی خلجی

27 Oct, 19:23


هیچ کس در تاریخ معاصر ایران به اندازه‌ی خمینی و خامنه‌ای «امنیت روانی» جامعه را تهدید نکرده است.
مهم‌ترین اهرم‌های قدرت رژیم‌های توتالیتر «تحقیر» و «ترساندن» است، و مهم‌ترین سلاح علیه توتالیتاریسم «اعتماد به نفس» و «شجاعت» جامعه‌ی مدنی است.


https://youtu.be/ZVHjPJjHLa0

مهدی خلجی

27 Oct, 09:43


https://youtu.be/DLVNKuCrP4U?si=7WQB55OwqmOL3tmZ

مهدی خلجی

26 Oct, 19:53


«چرا در ایران انقلاب نمی‌شود؟» عنوان مقاله‌ای است که سوم بهمن‌ماه سال ۱۳۹۷ در سایت رادیو فردا منتشر کردم.
فکر کردم شاید بد نباشد با روخوانی این مقاله در کانال یوتیوب، نسخه‌ی صوتی‌اش را نیز در دسترس علاقمندان قرار بدهم.

ساعت ۱۶:۰۰ واشنگتن، ۲۰:۰۰ اروپای مرکزی و ۲۱:۳۰ تهران
https://youtube.com/live/plsWujpHkC0?feature=share

مهدی خلجی

26 Oct, 14:51


https://www.clubhouse.com/invite/p7bHvd2ze3WkQXj7bORrNzna8rdCY5p1L:ItZAs_GVfY9SkmYv80lfWS6xm-uckRuhaFYvEgHnr_w hey - you should join us Today, 11:00 am for حمله‌ی نظامی امروز اسراییل: چه آینده‌ای در پیش است؟.

مهدی خلجی

26 Oct, 14:45


حمله‌ی نظامیِ امروزِ اسرائیل
چه آینده‌ای را می‌توان انتظار داشت؟
هم‌زمان در کلابهاوس و کانال یوتیوب
ساعت ۱۱:۰۰ واشنگتن، ۱۷:۰۰ اروپای مرکزی و ۱۸:۳۰ تهران
https://youtube.com/live/neXf16TH0tY?feature=share

مهدی خلجی

25 Oct, 19:48


یگانه راهِ تغییرِ مسالمت‌آمیز و مؤثرِ رژیم بازیابی اعتماد به نفسِ جامعه مدنی و تلاش آن برای اتکا به خود است. قطعِ منافع مشترک جامعه مدنی با رژیمِ شبه‌اقتدارگرای کنونی ضرورتی ناگزیر و وظیفه‌ای سخت دشوار است. قیام علیه جمهوری اسلامی، در وهله اول، با نفی ارزش‌ها و هنجارهای نهادینه‌شده آن میسّر می‌گردد. روان‌گسیختگی (اسکیزوفرنی)، وهم‌زدگی (delusion)، اندر-خویشی و خیال‌بافی (autism) و بُریدگی از واقعیت (psychosis) میراث نظام‌های تمامیت‌خواه است. قرائن و شواهد نشان می‌دهند ایرانیان بسیاری به این میراث شوم، حساس شده، برای جبران و درمانِ آن چاره می‌جویند. با این همه، برای مقاومت مدنی مؤثر، پیش از هر چیز، نیازمند انقلابی اخلاقی و معنوی هستیم؛ انقلابی که آرمانِ آن آزادی از مطلق‌گرایی، پایان سرکوبِ اراده فردی و ایستادگی در برابرِ همسان‌سازیِ شهروندان است.
چنین تحوّلی با تعهدِ آگاهانه به واقعیت و عقلانیّت انتقادی امکان می‌پذیرد؛ یعنی دلیریِ دانستن و درآمدن از نابالغیِ خودخواسته. صداقتِ اصولیِ رهبرانِ جامعه مدنی با خود و شهروندان چراغ امید به سیاست را برمی‌افروزد و دل‌های دلیر و جان‌های آزاد را به هم می‌پیوندد.


‏ https://www.radiofarda.com/a/commentary-on-why-no-revolution-going-to-happen-in-Iran/29726929.html

مهدی خلجی

25 Oct, 19:08


🎈 عنوان ویدیو : جنگ وصلح، ایران و اسرائیل: در واشنگتن چه می‌گذرد؟چرا از انستیتو واشنگتن بیرون «شدم»؟
🔅 کیفیت : medium

Received by © : @utubestbot

مهدی خلجی

25 Oct, 13:06


مهدی خلجی pinned «جنگ وصلح، ایران و اسرائیل در واشنگتن چه می‌گذرد؟ چرا از انستیتو واشنگتن بیرون «شدم»؟ ساعت ۱۳:۰۰ واشنگتن، ۱۹:۰۰ اروپای مرکزی و ۲۰:۳۰ تهران https://youtube.com/live/LZhz3mQhfto?feature=share»

مهدی خلجی

25 Oct, 13:06


جنگ وصلح، ایران و اسرائیل
در واشنگتن چه می‌گذرد؟

چرا از انستیتو واشنگتن بیرون «شدم»؟

ساعت ۱۳:۰۰ واشنگتن، ۱۹:۰۰ اروپای مرکزی و ۲۰:۳۰ تهران
https://youtube.com/live/LZhz3mQhfto?feature=share

مهدی خلجی

25 Oct, 08:07


🎈 عنوان ویدیو : موانع اصلی فهمِ فلسفه‌ی مدرن (مدرنیته) چیست؟
🔅 کیفیت : medium

Received by © : @utubestbot

مهدی خلجی

24 Oct, 23:23


https://www.clubhouse.com/invite/DwdI1e0jjng8BAo0Q1e8Nv2D8V5vcpy5BQ:v5xMpatqEUDhi0gLDwONxAtXdYwxo9BdVARnBXnNeh4

مهدی خلجی

24 Oct, 14:01


https://www.clubhouse.com/invite/dXNclZq1oJp23A8lgE243jyYDrzSQ8wnL:JJOw_ULXewWJGQjzKO-Hp4jWTaQ7laq8GlZNBCgZ3ak hey - you should join us Today, 11:00 am for خواندن نقد عقل محض ایمانوئل کانت (جلسه‌ی ششم).

مهدی خلجی

24 Oct, 13:26


جلسه‌ی ششم خواندن نقد عقل محض کانت
به طور هم‌زمان در کلابهاوس و کانال یوتیوب
ساعت یازده صبح واشنگتن، ۱۷:۰۰ اروپای مرکزی و ۱۸:۳۰ تهران
https://youtube.com/live/3RRtHfAl_EY?feature=share

مهدی خلجی

19 Oct, 12:09


مقاومت علیه خودکامگی چیست ؟ چگونه ممکن است.
https://youtu.be/imOm0wba_YM

مهدی خلجی

19 Oct, 04:48


"In the novel, the term “newspeak” refers to language in which independent thought, or “unorthodox” political ideas, have been eliminated. “Doublethink” is defined as “reality control.”

But wouldn’t someone from outside media-world look at that sentence and think: “Wait a minute. You mean by this analogy to suggest that Donald Trump is the one suppressing independent thought and unorthodox ideas?” Surely not even the chutzpah of The New York Times can be up to the task of making out that anyone other than the Times itself, albeit with methods somewhat more humane than Big Brother’s, is the chief enforcer of political orthodoxy in our time? Perhaps its updated version of news-speak has eliminated even its own ability to recognize so elementary a fact."
https://newcriterion.com/2017/01/orwellian-news/
@khalajich

مهدی خلجی

19 Oct, 04:37


"Many commentators have noted the profoundly undemocratic maneuver with which The Committee erased Joe Biden and installed Kamala Harris as the Democratic presidential nominee. After all, nearly fifteen million people voted for Joe Biden in the Democratic primary. He won, hands down, because those who inhabit the Inner Ring of The Committee made certain that other candidates—including Robert F. Kennedy Jr.—were shunted to one side. They had done the same thing to Bernie Sanders years before. All, of course, in the name of “democracy.”

Which brings me to the distinction between “democracy” and “our democracy.” The latter poaches on the authority and prestige of the former. But what it really means is “their oligarchy,” “their prerogative.” As I have noted elsewhere, honestly parsed, the phrase “our democracy” means “rule by Democrats.” Accordingly, to such questions as “Was the election fair?,” what you first need to know in order to answer is, “Who won?” If it was the Democrats, then the election was fair. If the Democrats lost, then the election was stolen."
https://newcriterion.com/article/democracy-in-america-an-introduction/
@khalajich

مهدی خلجی

19 Oct, 01:41


"Hannah Arendt, in the Human Condition (free download), does not put production and consumption in any hierarchy. She treats them as two sides of the same coin in her extensive analysis of labor. Arendt, with great etymological evidence, characterizes our private lives as a of human activity as “Labor.” We labor in order to acquire consumer goods, food and the like. We labor quite hard, in most cases, and often consume no less energetically. In both aspects of this cycle, the end of one is the beginning of the other. We labor, and as soon as we stop laboring, we begin consuming. As soon as we finish consuming, we need to labor some more. The activities are, at the most fundamental level of our biological existence, cyclical. The process never truly ends. But importantly, it is rooted in our biological life process (rather than our “climbing a social ladder”) which needs the shelter of the private world. We need privacy both to shelter the essentially cooperative relationship of laboring and consuming, and to sustain the biological life process.

Importantly, Arendt distinguishes between the activities of labor and work. The activity is work, which differs from labor in the sense that work is something which has a definite beginning and a definite end. This includes tools that we make to help us in the laboring process, to less “useful” objects of fabrication such as works of art. Visualized, the concept of time that accompanies work is a line segment. "
Labor, on the other hand, is visualized as a circle. To have a definite beginning and a definite predictable end is the mark of fabrication, which through this characteristic alone distinguishes itself from all other human activities. Labor, caught in the cyclical movements of the biological life process, has neither a beginning nor an end properly speaking – only pauses and intervals between exhaustion and regeneration."
https://idealsandidentities.com/2023/09/30/constitutive-work-recognition-and-why-hannah-arendt-matters/
@khalajich

مهدی خلجی

18 Oct, 23:24


What Gershom Scholem and Hannah Arendt Can Teach Us About Evil Today
https://lareviewofbooks.org/article/gershom-scholem-hannah-arendt-can-teach-us-evil-today/

مهدی خلجی

18 Oct, 19:53


مقاومت علیه خودکامگی چیست و چگونه ممکن است؟

در کلاب‌هاس
ساعت ۱۷:۰۰ واشنگتن، ۲۳:۰۰ اروپای مرکزی و ۰:۳۰ تهران

‏https://www.clubhouse.com/invite/9dGu53z6kYKZVbXvw4Nodvoqr2Zsj1yBv:6WwdyNLM7EvToX3fNV_k3F0RfLbP3nLsHfK-Iq9e2_4 hey - you should join us Today, 5:00 pm for مقاومت علیه خودکامگی چیست و چگونه ممکن است؟.