روانكاوي و فلسفه @psychoanalysis_philosophy Channel on Telegram

روانكاوي و فلسفه

@psychoanalysis_philosophy


گرفتن وقت روان درمانی
@Ensan_psy
🔹بدیهی است استفاده از مطالب يك شخص یا گروه به معني تاييد مطلق آن شخص و گروه و نقد يك مطلب به معناي نفي تمام كارنامه آن شخص ویا مکتب نيست

روانكاوي و فلسفه (Persian)

روانكاوي و فلسفه یک کانال تلگرامی با هدف ارائه مباحث و مطالب مرتبط با روانکاوی و فلسفه است. این کانال با نام کاربری @psychoanalysis_philosophy در دسترس علاقمندان به دنیای روانشناسی و فلسفه قرار دارد. در این کانال می‌توانید به مطالب و پست‌های متنوعی پیرامون روانکاوی و فلسفه دسترسی پیدا کنید. اگر به گرفتن وقت روان درمانی علاقه‌مندید، می‌توانید کانال مرتبط با @Ensan_psy را نیز دنبال کنید. توجه داشته باشید که استفاده از مطالب یک شخص یا گروه در این کانال به معنی تایید آنها نیست و هر گونه نقد مطالب بازبینی شده و پذیرفته می‌شود. برای عضویت در این کانال و آشنایی بیشتر با مفاهیم و مطالب مرتبط با روانکاوی و فلسفه، به کانال @psychoanalysis_philosophy ملحق شوید.

روانكاوي و فلسفه

24 Aug, 17:33


فایل صوتی جلسهٔ دوم نشستی با موضوع:

از #توده_تا_روایت، نگاهی جدید به مفهوم توده در #روانکاوی

برگزار شده در #گروه_روانکاوی_انسان

جمعه ۲ شهریور

توسط: دکتر علی نوروزی


لینک کانال تلگرام #دکتر_علی_نوروزی:


https://t.me/psychoanalysisart

كانال تلگرام:
🔷اطلاع ازدوره هاي  گروه روانكاوي و روان تحليلي انسان دركانال:
https://t.me/ensanpsychoanalyticgroup

🔶 كانال روانكاوي و فلسفه:
https://t.me/Psychoanalysis_Philosophy


آدرس صفحه ی اینستاگرام گروه روانکاوی انسان:

https://instagram.com/ensanpsychoanalyticgroup

روانكاوي و فلسفه

20 Aug, 16:41


https://theipi.org/all-events/?utm_source=International+Psychotherapy+Institute&utm_campaign=4f0311c1d5-September+2024+overview+ad&utm_medium=email&utm_term=0_-ffafe6c18d-%5BLIST_EMAIL_ID%5D#!event/2024/9/20/scharff-award-lecture-2024-featuring-otto-kernberg-md


سخنرانی رایگان جناب کرنبرگ در 20 سپتامبر

برای شرکت در جلسه ،باید از طریق لینک بالا ثبت نام کنید


join us :|                 کانال روانكاوي وفلسفه

@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

17 Aug, 05:48


فایل صوتی جلسه ی اول نشستی با موضوع:

از #توده_تا_روایت،نگاهی جدید به مفهوم توده در #روانکاوی

برگزار شده در #گروه_روانکاوی_انسان

جمعه ۲۶مرداد

توسط:دکتر علی نوروزی
(روان درمانگر و سوپروایزر لکانی)



لینک کانال تلگرام #دکتر_علی_نوروزی:


https://t.me/psychoanalysisart

كانال تلگرام:
🔷اطلاع ازدوره هاي  گروه روانكاوي و روان تحليلي انسان دركانال:
https://t.me/ensanpsychoanalyticgroup

🔶 كانال روانكاوي و فلسفه:
https://t.me/Psychoanalysis_Philosophy


آدرس صفحه ی اینستاگرام گروه روانکاوی انسان:

https://instagram.com/ensanpsychoanalyticgroup

روانكاوي و فلسفه

08 Aug, 05:57


نکته‌ای که می‌خواهم بر آن تاکید کنم این است که بخش بزرگی از شرارت انسانی را نه «بدکاران» بلکه «افراد با آرمان های خوب» مرتکب می‌شوند. کسانی که برنامه‌ریزی و اجرای بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی را بر عهده داشتند، سایکوپات نبودند. بلکه آنها افرادی بودند که به درستی آرمان و هدف خود اعتقاد داشتند، درست مانند افرادی که در حمله‌ی 11 سپتامبر،به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی کوبیدند 
ایمان به اینکه قصد و نیت ما درست است و خدا با ماست، ریشه‌ی بسیاری از شرارت‌های انسانی است. بیشتر بدکاران نیت‌های خوبی دارند. آن‌ها اغلب در حال رژه رفتن و سینه زدن زیر پرچم سوپرایگو دیده می شوند


Guilt: A Contemporary Introduction
Donald L. Carveth

ترجمه:مهدی قاسم زاده



join us :|           کانال روانكاوي و فلسفه

@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

29 Jul, 21:07


در سال 1932، فرنتزی، در مقاله ای بسیار بحث برانگیز، به نقل از گروسکورث به صراحت از خود برتربینی یا تظاهر روانکاوانی که طوری رفتار می کردند که گویی بیمارانشان زیر دست و فرومایه تر هستند انتقاد کرد. در نتیجه، آنها واقعاً به آنچه که بیمارانشان می گفتند گوش نمی دادند. به ویژه در موارد سوء استفاده یا( بدرفتاری های واقعی)، این امر به این درخواست از درمانگران منجر شد که به بیماران خود اجازه ی صحبت آزادانه بدهند،
در این صورت حرف های بسیار آموزنده خواهید شنید.
به درجات مختلف، این بی ارزش شدن تجربه بیمار هنوز در روانکاوی معاصر وجود دارد: حتی در میان روانکاوان سلف سایکولوژیست که احترام زیادی برای "واقعیت روانی" بیمار قائل هستند.

از مقاله :Mistakes, Errors, and Oversights
نویسنده:دکتر #ادگار_لونسون
ترجمه:مهدی قاسم زاده

join us :| کانال روانكاوي وفلسفه

@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

29 Jul, 20:52


in 1932 Ferenczi, in a highly controversial paper, bluntly criticized, to quote Grosskurth, "the superiority or hypocrisy of analysts who acted as though their pa tients were inferior to them. As a result, they did not really listen to what their patients were telling them, particularly in cases of actual abuse. It ended dramatically with a plea to therapists to. allow patients to loosen their tongues: 'You will hear much that is instructive'" (Grosskurth, 1991, p.210, 213; Ferenczi, 1988, pp. 118, 186). To varying degrees, this devaluation of the patient's experience still operates in contemporary psychoanalysis: even among self-psychologists with their meticulous respect for the patient's "psychic reality." This long-standing and deeply imbedded tacit denigration of the patient qua patient had a number of profound implications,


Mistakes, Errors, and Oversights
Dr Edgar A.levenson


join us :
کانال روانكاوي وفلسفه

@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

28 Jul, 20:40


#فروید در نوامبر ۱۹۱۴ در پاسخ به نامه #لئو_آندرئاس_سالومه نوشت: «شک ندارم بشریت حتی پس از این جنگ هم جان سالم به در خواهد برد ،ولی می‌دانم برای من و معاصرانم قطعاً این جهان دیگر هرگز مکانی شاد نخواهد بود. بسیار ترسناک است و غم‌انگیزترین نکته‌اش این است که این دقیقاً همان مدل رفتاری است که ما با تکیه بر دانش روانکاوی خود باید از مردم انتظارش را می‌داشتیم. من به خاطر همین نگرش نسبت به بشر هرگز قادر نخواهم بود با خوش‌بینی دل‌خوشانه شما موافق باشم. نتیجه‌گیری مخفیانه من همیشه این بوده است: از آن‌جا که والاترین تمدن فعلی هم با ریاکاری بزرگی تحمیل شده است، ما اساساً جایی در آن نداریم.»

Freud to Andreas-Salomé, November 25, 1914, in Sigmund Freud and Lou Andreas-Salomé, Letters, ed. Ernst Pfeiffer, trans. William Robson-Scott and Elaine Robson-Scott (New York: Harcourt Brace Jovanovich, 1972), 21.

روانكاوي و فلسفه

28 Dec, 20:04


‍ فلیکس گتاری( ۱۹۳۰- ۱۹۹۲) روانکاو، فیلسوف، نظریه‌پرداز و فعال سیاسی اهل فرانسه است.
وی یکی از اندیشمندان چندرشته‌ای است که در روانکاوی و فلسفه رویکرد ترارشته‌ای دارد. گتاری در دهه‌ی پنجاه و شصت یک روانکاو لکانی بود و همچنین به اندیشه‌های آلتوسر توجه داشت. وی از اعضای مدرسه فرویدی بود که توسط لکان تاسیس شده بود. او در سال ۱۹۶۹ با ژیل دلوز آشنا شد. این آشنایی تبدیل به دوستی و سپس منجر به همکاری علمی پیچیده‌ای می‌شود. چنانکه در طول دو دهه کتاب‌های مهمی می‌نویسند. دلوز تعبیر بسیار جالبی از این دوستی دارد. او می‌گفت: «ما با هم کار نمی‌کردیم بلکه کار میان ما دو تن بود. ما از «مولف بودن» دست کشیده بودیم.» همکاری گتاری و دلوز واقعاً غبطه‌آور است. زیرا در ایران اکثر همکاری‌های علمی مشکوک است چون به تعبیر کلیله و دمنه هر یک خود را می‌کوشند تا زودتر مولف شوند کوششی که سرانجام آن سرقت و ضایع کردن حق همدیگر است.
دلوز و گتاری از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۱ چندین کتاب بسیار مهم با همکاری همدیگر می‌نویسند: الف) ضد ادیپ: سرمایه داری و شیزوفرنی ( ۱۹۷۲) ب) کافکا: به سوی ادبیات اقلیت ( ۱۹۷۵) ج) هزار فلات: سرمایه‌داری و شیزوفرنی ( ۱۹۸۰) د) فلسفه چیست.
گتاری غیر از کتاب‌هاب مشترکی که با دلوز نوشته کتاب‌های هم به تنهایی انتشار داده است مثل روان‌کاوی تراگذری: جستارهای درباره‌ی تحلیل نهادی که دلوز بر آن مقدمه نوشت و کتاب انقلاب مولکولی.
گتاری عمر کوتاهی کرد. او در ۲۹ آگوست ۱۹۹۲ بر اثر حمله‌ی قلبی درگذشت. می‌گویند وقتی بیماران روانی خبر مرگ گتاری را شنیدند همه گریه می‌کردند.
در ایران اسم گتاری یادآور دلوز است. اما کتابی از او به فارسی وجود نداشت.تا (۱۳۹۹) برای اولین بار کتاب کوچک اما مهمی( اکوسوفیا) از او به فارسی ترجمه شد. اولین بار زنده یاد داریوش شایگان از این کتاب در گفتگوهای کتاب «زیر آسمان‌های جهان» یاد کرده‌بود. شایگان گفته بود:«به باور گتاری نباید طبیعت و فرهنگ را از هم جدا کنیم بلکه باید یاد بگیریم مناسبات و واکنش‌های درهم‌تنیده طبیعت، فرهنگ و اجتماع را دریابیم و آن‌ها را از منظر تراگذری و به شکل همه جانبه بسنجیم».


دکتر سینا جهاندیده

روانكاوي و فلسفه

27 Dec, 20:12


«هایدگر نخستین مشخصه‌ی ذاتیِ «گفتن» را «شنیدن» و «خموش ماندن» می‌داند، و نه سخن‌پردازی درباره‌ی این یا آن چیز. در این‌جا نیز هایدگر تمایل عادی و همیشگی ما و حتی گرایش زبان‌شناختی ما به اولی دانستن عمل سخن‌گویی (سبک کلام، گفت‌وگو) را معکوس می‌کند. فهمیدن همان شنیدن است. به عبارت دیگر، نخستین رابطه‌ی فرد با کلام، نه عرضه که دریافت آن است. «شنیدن سازنده‌ی گفتار است.» این اولویت شنیدن، نشانگر رابطه‌ی بنیادین کلام با گشودگی [آدمی] نسبت به جهان و دیگران است.»

پل ریکور، «رسالت هرمنوتیک»
در دیوید ک. هوی، حلقه‌ی انتقادی، ترجمه‌ی مراد فرهادپور، تهران، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۸، صص. ۳۴-۳۵

روانكاوي و فلسفه

21 Dec, 19:35


مدتی این مثنوی تاخیر شد….


سلام همراهان محترم


امیدوارم که در میان انبوه بهانه ها و دلایلی که برای ناخوشی داریم خوب باشید…

مدت‌های زیادی است که در این کانال مطلبی ننوشته‌ایم، دلایل آن مختلف است و از حوصله خارج


اما در این مدت سعی کردیم که در خلوت بیشتر بشنویم و بخوانیم و یاد بگیریم تا اینکه بگوییم و بنویسیم،اما از این پس اگر بخت یار باشد و اوضاع به سامان تر، تصمیم گرفتیم مجددا این بار فعال تر و امیدوارم مفیدتر در خدمت شما باشیم
دوستان توانمند دیگری هم قول داده اند که به قدر بضاعت و تا آنجا که تدبیرشان بر تقدیرشان بچربد در ادامه راه در پربارتر کردن مطالب به یاری بیایند

مباحث کانال کماکان با تمرکز بر شاخه های علوم انسانی به طور عام ،و به صورت ویژه تر و تخصصی تر روانکاوی و‌مباحث مرتبط با آن خواهد بود

سعی می کنیم در ادامه به افراد و آثار کمتر شناخته شده حوزه ی روانکاوی که در جامعه ی روانکاوی ایران نام و نشان زیادی ندارند بیشتر بپردازیم

گر بماندیم زنده، بردوزیم
جامه‌ای کَز فراق چاک شده
ور بمُردیم، عذرِ ما بپذیر
ای بسا آرزو که خاک شده...

مهدی قاسم زاده

روانكاوي و فلسفه

25 Jan, 08:24


🔹شعر لکه‌های رورشاخ نیست
سینا جهاندیده

شعر یک متن است که به‌وسیله‌ی شاعر نشانه‌گذاری شده است. نشانه‌گذاری شاعر همیشه در متن فعال است و البته بخشی از نشانه‌گذاری‌ها را ناخودآگاه شاعر انجام می‌دهد که شاعر از آن خبر ندارد. اما شاعر خود نشانه است؛ نشانه‌ی عصرش، جهان زیسته‌اش و متأثر از گفتمان‌‌ها. شاعر در نظم‌بخشی به نشانه‌ها کاملاً آگاه نیست؛ زیرا بخش عظیمی از نشانه‌ها به وسیله ناخودآگاهش نظم یافته است؛ اما بخشی از ناخودآگاه شاعر متأثر از نظم‌های گفتمانی است. بنابراین شعر لکه‌های رورشاخ نیست که فقط از جهان خواننده سخن بگوید. خواننده بی‌تردید متأثر از نظمی است که شاعر آگاهانه یا ناآگاهانه در شعر کار گذاشته است پس خواننده نمی‌تواند به شکل دلبخواهی نشانه‌ها را به هم گره بزند زیرا شعر گنج و نقشه گنج را با هم ترکیب می‌کند. مفسر باید به منطقی دست یابد که آگاهانه یا ناآگاهانه در متن فعال است. هیچ گفتمانی نمی‌تواند شعر حافظ را بدون یافتن پلاتی که در متن کار گذاشته شده یا پلاتی که بتواند همه‌ی نشانه‌ها را منطقی نشان دهد، تفسیر کند.
درست است که هیچ متنی بی‌معنا نیست. فروید در برابر گفتمان پیشامدرن ایستاد که خواب‌ها هرگز از آینده سخن نمی‌گویند. خواب‌ها صرفا تمثیل یا نماد بسته شده نیستند خواب‌ها منطقی دارند به همین دلیل در ابتدا کتاب تاویل خواب در برابر معبران قدیم می‌ایستد. شعر خواب نیست که نیاز به روانکاو داشته باشد. درست است که شعر با جنون و ناخودآگاه رابطه‌ی پیچیده‌ای دارد؛ فرمی است که می‌تواند پل خودآگاه و ناخودآگاه باشد و از جنس اسطوره است اما به این معنی نیست به هر تأویلی تن دهد و منتقد بدون در نظر گرفتن منطقی که در شعر پنهان است زمین را به آسمان بدوزد و حرف مفت بزند.
درست است که انسجام هرگز در بیرون از ذهن قرار ندارد چنانکه ذهن مخاطب می‌تواند به چیزی که انسجام ندارد انسجام ببخشد چنانکه روانکاو این گونه روان‌نژند را درمان می‌کند؛ اما منتقد نمی‌تواند بدون رمزگشایی نشانه‌های متن مولف، انسجام ذهنی خود را بر اثر هنری بار کند. یک شعر را می‌توان به شکلی تفسیر کرد که حتی شاعرش مبهوت شود زیرا شاعر همه‌ی معناهای شعرش را نمی‌داند به همین دلیل می‌توان چیزی در شعر یافت که شاعر بر آن آگاه نبوده است اما این تفسیر نمی‌تواند بیرون از نشانه‌هایی باشد که در شعر فعال‌اند.
دریدا در واسازی نوشته‌های دیگران دقیقا به نشانه‌هایی توجه می‌کرد که متن دوست دارد فراموش کند؛ بنابراین واسازی متن هم براساس بازی نشانه‌هایی است که در ناخودآگاه متن پنهان است.
ما در عصری هستیم که ناشاعران بسیاری ظهور کرده‌اند. نمی‌توانند چیزی را کشف کنند؛ نمی‌توانند به ساختاری معجزه‌واری دست یابند که انسجام معهود و عادت شده رادرهم شکند. شعرهای بی‌سر و ته می‌سازند و می‌گویند شعر که معنا ندارد. پس آنچه آفریده‌ای چیست؟ آیا اثرت همان لکه‌ها رورشاخ است تا مخاطب رویاهایش را در آن فرافکنی کند؟ قرار نیست که ناتوانی‌های تو خواننده را تبدیل به روانکاو کند. هیچ خواننده‌ای نمی‌خواهد روانکاو باشد. البته می‌توان هر توهمی را تأویل کرد اما شعر تو نباید همان خواب مجانین یا لکه روشاخ باشد.
ممکن است بسیاری از خوانندگان شعرهای یدالله رویایی را فاقد معنا بدانند اما من کمتر شاعری در ایران می‌شناسم که اینچنین دقیق جهان شعرش را نشانه‌گذاری می‌کند و هرگز هم مخاطبش را دست کم نمی‌گیرد. یکی از عادت‌های من این است که با شعر رویایی بازی کنم. زیرا بازی با شعر رویایی همان لذت تفسیر است. می‌دانم شعری که او می‌سازد پر از نشانه‌های پیچیده است پر از تلاش برای کشف واقعیت. تفسیر شعر رویایی لذت‌بخش است.
@tabarshenasi_ketab


(هنگام استفاده ازمطالب كانال لطفا ايدي كانال را جهت معرفي به علاقه مندان قيد كنيد)


كانال #روانكاوي_و_فلسفه
join us :|
@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

03 Jan, 07:23


قسمتی‌ از مقاله « کار بالینی در روانکاوی مدرن: مصاحبه با هایمن اسپوتنیز»*

میدو: در رابطه با بررسی هدف بیمار، شما بر این ایده تاکید دارید که تحلیل گر نباید به واسطه ی  تحمیل ارزش ها ،  اهداف یا نظام باورهای خودش بر روی بیمار تاثیر بگذارد. آیا این امر همان پر زحمت ترین ایده در آموزش به روانکاو ها نیست  ؟
*اسپوتنیز* : در مورد تازه کار ها و مبتدی ها واقعا همین طور است. این دسته از روانکاو ها همیشه می خواهند به بیمار کمک کنند تا به هدفی که تحلیل گر در ذهن دارد برسند نه به هدفی که خود بیمار دارد، بنابراین من همیشه از درمانگر تحت سوپرویژن می پرسم که چه هدفی از درمان بیمار دارد ، و بیمار نیز از کار کردن با وی چه هدفی دارد. اگر درمانگر به من بگوید قصد دارد بیمار را به این کار و آن کار وادارد، من می پرسم که آیا بیمار با این اهداف موافق است یا مخالف. ” آیا شما و بیمار در خصوص اهداف توافق نظر دارید؟  “. اگر توافق  نظر وجود نداشته باشد، می پرسم : ” اگر هدف بیمار با شما فرق داشته باشد، آیا می خواهید به کار با بیمار ادامه دهید یا او را مرخص کنید؟ “
من بیماری داشتم که یک روز نزد من آمد و  گفت می خواهد زنش را بکشد.  من به او گفتم که این هدف نظر مرا جلب نمی کند ، و به او گفتم که نظر من این است که روی بهتر کردن رابطه اش با همسرش کار کنیم. اگر او به اصرار برای کشتن همسرش ادامه می داد، من او را نمی پذیرفتم. او گفت  که تصور  نمی کند من بتوانم کمکی به بهتر شدن  زندگی  مشترکش کنم. از او پرسیدم آیا میل به امتحان کردن دارد یا خیر. او پاسخ مثبت داد. ما کار را شروع کردیم، و دو سال بعد زندگی مشترک آنها در سطح رضایت بخش قرار  گرفت. اما اگر بیمار با من موافقت نمی کرد،  حتما به او می گفتم که با او کار نخواهم  کرد. من فقط با بیمارهایی کار می کنم که بتوانم در رسیدن به هدف شان به آنها کمک کنم.
*میدو* : در مورد اهداف ناخودآگاه بیماران چه ؟ آیا بیماران همیشه در تلاش نیستند که تحلیل گر را به خود علاقمند کنند ؟
*اسپوتنیز*  : من هیچ مشکلی با این هدف ناخودآگاه ندارم. من فقط زمانی مشکل دارم که هدف ناخودآگاه بیمار کشتن من باشد. من بیماری داشتم که با یک کیف بزرگ در دستانش وارد مطب شد. این خانم یک چاقوی بزرگ بیرون آورد و پرسید  که آیا از او می ترسم یا خیر. من گفتم که قطعا همین طور است. سپس او گفت : ” بسیار خب، پس شما را نمی کشم. اما اگر از من نمی ترسیدید شما را می کشتم“ .

🔶عنوان مقاله: کار بالینی در روانکاوی مدرن: مصاحبه با هایمن اسپوتنیز

🍀مترجم:#کیانا_کیانی


(هنگام استفاده ازمطالب كانال لطفا ايدي كانال را جهت معرفي به علاقه مندان قيد كنيد)


كانال #روانكاوي_و_فلسفه
join us :|
@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

01 Jan, 15:49


🔶#فردیت یافتن و والد تحقیرکننده

معرفی بیمار:
بیمار دختر بزرگسالی است که غم سختی را در درون خود تجربه می‌کند. در ضمن او خودزنی دارد. این احساس زمانی اوج می‌گیرد که او در شرایط خاصی با مادرش قرار می‌گیرد. مادرش با او به دفعات به مشاجره می‌پردازد، به کراّت به او می‌گوید: «تو آدمی تنبل، کاهل، شلخته و حسود هستی که اَدای آدم بزرگ‌ها رو می‌خوای در بیاری» و خواب می‌بیند که به مادرش به او می‌گوید: «دوستت ندارم». شرایط خاص عبارت است از این که بیمار با وجود سنش از طرفی خود را مجبور به در میان گذاشتن بسیاری از جزئیات زندگی خود با مادر می‌بیند، که بدین وسیله با مادرش نزدیک، ‘صمیمی’ ، یکرنگ و امن هم می‌شود. از طرف دیگر او شخصیتی «رُک و صادق» را برای خود پیشه کرده که نه تنها با مادرش بلکه با سایرین نیز اعمال می‌کند. از این طریق خواهان تعریف هویتی مستقل و «متفاوت از پدر و مادر» برای خود است و مانند یک راز مهم از آن محافظت می کند. این بخش او را به این صورت می توان درک کرد که امید دارد این بخش او بازتاب، تأیید و خوب و شایسته شمرده شود تا کم‌کم او محکم، با اعتماد به نفس و مستقل شود.
اما در لحظاتی که این دختر دل و روان آسیب پذیر خود را باز می‌کند تا تأيید و محکم شود، مادر با تحقیر و کاذب شناختنش، او را ‘می‌زند’ (بنابراین شاید عادت قدیمی او به خودزنی از همین تاریخچه ارتباطی وی با مادرش نشات گرفته باشد). در نتیجه، آنچه این تلاش برای فردیت، را دردی سوزناک می‌کند این است که در آخر او نه تنها به مادرش نزدیک و متصل نمی‌شود، بلکه دچار شرم سمی و بی‌ارزشی حادی نیز می‌شود.

نكته آموزشي:

در حقیقت باید گفت بیمار از طریق رفتارهای متفاوت، شدت یافته و دوسویه خویش، تلاش دارد فاصله‌ای بهینه بین خود و مادرش ایجاد کند. او نیاز دارد به آن اندازه‌ای نزدیک شود که حمایت لازم برای فردیت یافتن خود را دریافت کند؛ و همان طور که می‌دانیم استقلال از راه ‘اتصال’ می‌گذرد. اما در حال حاضر، به دلیل ناپاسخگویی مادر، نتیجه این شده که او بیش از حد به مادرش وابسته شده است. برای تغییر این وضعیت، او احتیاج به ابژه خویشتنی (مثلاً درمانگری) دارد که در پشت این رفتارها، یک بچه سالم که انگیزه رشد دارد را شناسایی کند و حرکات دوگانه او که هم به سمت نزدیکی سالم و هم به سمت استقلال سالم هستند را تشویق و بازتاب کند.

🔷دکتر تورج مرادی🔷



(هنگام استفاده ازمطالب كانال لطفا ايدي كانال را جهت معرفي به علاقه مندان قيد كنيد)


كانال #روانكاوي_و_فلسفه
join us :|
@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

01 Jan, 15:30


🔷سیمپتوم‌ها پیامد نوعی مصالحه‌اند،زیرا هم نوعی ارضای جانشین اند و هم به سبب مقاومت ایگو،از هدف خود منحرف و منصرف شده‌اند.

🔷#زیگموند_فروید
🔷#زندگی_علمی_من


(هنگام استفاده ازمطالب كانال لطفا ايدي كانال را جهت معرفي به علاقه مندان قيد كنيد)


كانال #روانكاوي_و_فلسفه
join us :|
@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

30 Dec, 22:18


در جهان فرویدی
ممکن‌است شخصی
آگاهانه بکوشد
تا عاشق کسی باشد، اما در ”ناخودآگاه‌‌خود "هرکاری انجام دهد
تا او را
از دست‌ بدهد.
‌‌‌‌‍
#آلن_دوباتن


(هنگام استفاده ازمطالب كانال لطفا ايدي كانال را جهت معرفي به علاقه مندان قيد كنيد)


كانال #روانكاوي_و_فلسفه
join us :|
@Psychoanalysis_Philosophy

روانكاوي و فلسفه

26 Nov, 18:24


دوران پیشامدنی روانکاوی ایران

هر نهادی اعم از آموزشی، بالینی، اقتصادی و ... وقتی پا به "عرصه عمومی" می‌گذارد بایستی یک سری "قواعد مدنی" را رعایت کند تا در جهت "مشارکت" پیش برود نه "انحصار". در غیر این صورت، آگاه یا ناآگاه، عمدا یا سهوا زندگی شهروندان را به استعمار و استثمار نیروهای قدرت و ثروت در‌می‌آورند.
تجربه تاریخی ما از فعالیت گروه‌های روانکاوی نشان می‌دهد کارنامه غیرقابل قبولی از خود به عنوان یک نهاد مدنی به جا گذاشته‌اند. به گونه‌ای که در عمده مواقع "ماقبل نقد" بوده‌اند تا "قابل نقد". موارد زیر را می‌توان به عنوان شروط لازم مدنی فعالیت جمعی در عرصه عمومی نام برد که نهاد روانکاوی در ایران مجموعا نتوانسته‌ انجام دهد:
_ باید چارچوب و مفاد فعالیت "روشن" ارائه داد نه گنگ و مبهم.
_ باید فعالیت "آشکار" داشت نه مخفی و پنهان.
_ باید ادعاهای "صادق و واقعی" داشت نه کاذب و ساختگی.
_ باید "آزمون‌پذیر" بود. از درون و بیرون گروه اجازه نقد داد.
_ باید در قبال پیامدهای فعالیت‌های خود در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت "مسئولیت‌پذیر" بود.

از جمله منابعی که می‌توانند به ما در فهم و نقد شرایط امروزی یاری رسانند:
_ هابرماس، نظریه انتقادی و سلامت؛ گراهام اسکمبلر، ترجمه نوذری
_ چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؛ عجم‌اوغلو و رابینسون، ترجمه میردامادی و نعیمی
_ ایران جامعه کوتاه‌مدت؛ محمدعلی همایون کاتوزیان، ترجمه کوثری
@ravankavi1939

روانكاوي و فلسفه

24 Nov, 17:56


يك تروما همچون sexual abuse، به واسطه ي معنايي كه به آن داده ميشود تروماتيك ميگردد. تروماتيك شدن هنگامي است كه سلف كودك تنها مي ماند و مجبور است در تنهايي براي آسيبي كه خورده است كاري انجام دهد. پس از تروما، سلف آبژكت ها بايد پاسخگو باشند تا تروما ترميم گردد.اغلب عدم ترميم يك تروما شدت بيشتري به خودِ تروما ميدهد.اين تجربه در فرايند انتقال-انتقال متقابل دوباره زنده ميشود؛ فرصتي كه درمانگر بتواند با تروما همدلي كند تا فرايند ترميم دوباره راه بيافتد.


مجید جزایری

(هنگام استفاده ازمطالب كانال لطفا ايدي كانال را جهت معرفي به علاقه مندان قيد كنيد)


كانال #روانكاوي_و_فلسفه
join us :|
@Psychoanalysis_Philosophy