درمانِ تحلیلی @analytictherapy Channel on Telegram

درمانِ تحلیلی

@analytictherapy


[ روانکاوی و روان‌درمانی تحلیلی ]
تورج تهامی [روان‌درمانگر تحلیلی]
@DynamicTherapy

درمانِ تحلیلی (Persian)

با ورود به کانال تلگرامی "درمانِ تحلیلی" شما به دنیای روانکاوی و روان‌درمانی تحلیلی وارد می‌شوید. این کانال توسط تورج تهامی، یک روان‌درمانگر تحلیلی مطرح، راه اندازی شده است.

در این کانال شما می‌توانید با تحلیل‌ها و روش‌های رواندرمانی تحلیلی آشنا شوید و درک عمیق‌تری از خود و دیگران پیدا کنید. تورج تهامی با سابقه‌ی حرفه‌ای و تجربه در زمینه رواندرمانی، اطلاعات و تجربیات خود را از طریق این کانال با شما به اشتراک می‌گذارد تا به بهترین شکل ممکن بتوانید با چالش‌های روزمره‌ی زندگی خود برخورد کنید.

اگر به دنبال راهکارهایی برای بهبود روابط شخصی، افزایش همگامی ذهن و جسم، و بهبود کیفیت زندگی خود هستید، حتما این کانال را دنبال کنید. با مشارکت در گفتگوها و برنامه‌های آموزشی کانال "درمانِ تحلیلی"، می‌توانید به رشد و پیشرفت شخصی خود بپردازید.

برای عضویت در این کانال، به آدرس @DynamicTherapy مراجعه کنید و با فعالیت در این جامعه‌ی معنوی و روانی، به دنیایی پر از اطلاعات و انرژی مثبت وارد شوید.

درمانِ تحلیلی

05 Feb, 20:21


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ برای بسیاری از منتقدان حرفه‌ی روانکاوی، امتناع از تعیین اهداف روشن و مشخص تنها نشانه‌ای از عدم صداقت روانکاوی است.
به هر حال، با این همه "تلاش کردن"، "فکر کردن"، "اما" و "اگر" و "شاید" آیا در واقع فقط بیمارم را سرگردان نگه نمی‌دارم؟
او را به گردابی نمی‌کشانم که زمان، پول و امید را می‌بلعد، بی‌آنکه چیزی ملموس به دست آید؟

⭐️شاید تنها پاسخ صادقانه به این پرسش این باشد: شاید.
کاملاً ممکن است که ما با هم کار کنیم، ماه‌ها، حتی سال‌ها بگذرد و او همچنان همان‌قدر خشمگین، سرخورده و خسته باشد.

⭐️ اما به نظر من، دقیقاً همین نبودِ یک نتیجه تضمین‌شده است که روانکاوی را از افتادن در ورطه‌ی عدم صداقت باز می‌دارد.

⭐️ در برابر احساساتی شدید و فلج‌کننده، ادعای اینکه می‌توان آن‌ها را رام و کنترل کرد، چیزی جز تکبری بی‌جا نخواهد بود. چنین ادعاهایی صرفاً کلماتی خوش‌آهنگ‌اند که در جامه اقدامی موثر ظاهر می‌شوند.


[ جاش کوهن، جلسه‌ی آنلاین با عنوان: چرا خشم است که دنیا را به پیش می‌راند؟ ]

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

30 Jan, 20:00


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️وقتی در خانه‌ای در حال سوختن به دنیا بیایی، فکر می‌کنی تمام دنیا در آتش است!
اما این‌طور نیست!


[ ریچارد کادری ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

28 Jan, 21:20


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️ذهن از بدن جدا نیست!


[ گبور مته، کتاب: وقتی بدن نه می‌گوید ]

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

27 Jan, 13:23


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ وقتی زوج‌درمانی تاثیرگذار بوده😂

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

26 Jan, 20:14


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️چیزی در انسان‌بودن هست که نمی‌گذارد حس کنیم کاری که کرده‌ایم یا چیزی که هستیم کافی است.

⭐️ما میلی به فرونشاندن این امید نداریم که روزی دیگران پی می‌برند که ما استثنایی هستیم: همان موجود بی‌نقصی که پدر و مادرمان زمانی از آن بُت می‌ساختند.


[ جاش کوهن،
عضو انجمن روانکاوی بریتانیا
]⭐️

⭐️سرژ لوکلر، روان‌کاو فرانسوی، ایدۀ جالب‌توجهی مطرح کرد که می‌گفت:
زندگی وظیفۀ کُشتن‌ِ استعاریِ این کودک خارق‌العاده را بر عهدۀ ما گذاشته است.
ما باید خیال‌ِ خودِ آرمانی را بارها و بارها از سر بیرون‌ کنیم و غصۀ ناممکن‌بودنش را بخوریم.


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

25 Jan, 21:43


◻️◻️◻️◻️

🔷

ایلیا ۱۷ سال داره!
[اختلال طیف اوتیسم داره]
کلاس یازدهم گرافیک هست
و یک هنرمند!
⭐️
شرایط خاصی داره
اگه کارهاشو دوست داشتید
ازش حمایت کنید


صفحه اینستاگرامش 👉

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

24 Jan, 08:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️⭐️شما را دعوت می کنم به تماشای قسمتى از فیلم بسیار زیبای "اشباح گویا" به کارگردانی میلوش فورمن

فیلم در مورد دختر جوانی در قرون وسطى است که به سبب امتناع از خوردن گوشت خوک به یهودیت متهم شده. دادگاه تفتیش عقاید پس از شکنجه‌ سنگین و گرفتن اعتراف دختر بیچاره را محکوم به حبس مینماید.

کشیشى که در شكنجه دادن دختر نقش داشته توسط پدر دختر به دام می‌افتد. پدر دختر از او ميخواهد كه اعتراف كند كه ميمون است وگرنه او را شكنجه ميدهد...

دانلود فیلم⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

23 Jan, 17:11


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️تو تنها نیستی!

#NobodyisNormal

⭐️هیچکس نرمال نیست!

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

23 Jan, 12:05


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ دنبال زخمی تازه می‌گشت،
تا درد کهنه‌اش را از یاد ببرد.



[ عباس معروفی، کتاب: تماماً مخصوص ]⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

22 Jan, 21:41


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️امید، اعتماد خلل‌ناپذیر به آینده است.

این که امید محقق شود یا نه چندان اهمیت ندارد، مهم این است که وعده‌ی فردا مرا بجنباند، حتی اگر وهمی بیش نباشد.

⭐️"امید همیشه پیروز است."


[ خوان داوید نازیو ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

20 Jan, 20:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️زمانی که روانکاونده مقاومت شدیدی دارد یا نمی‌خواهد که درمانگر دلیل مشکلش را بفهمد، اشتباه است که به او فشار آورده شود.

⭐️این خودِ روانکاونده است که رابطه‌ی تحلیلی را امن می‌یابد و دست به واکاوی فانتزی‌های پنهان خود می‌زند.


[ جویس مک‌دوگال ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

19 Jan, 13:10


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️تنها راه برای بستن یک زخم، باز کردن مجدد آن است.


[ ربکا کومای ]
⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

18 Jan, 12:18


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️یه جمله از «بزرگ علوی» هست
که تو روزایی که هیچی خوب نیست،
خیلی بهم اُمید میده، میگه:

⭐️«بیا نااُمید نشیم؛
شاید دردی که اِمروز تحمل می‌کنی
راهِ نجاتِ تو در آینده باشه.»


رادیو ارغوان ⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

16 Jan, 16:05


◻️◻️◻️◻️

🔷

اونایی که فیلم را دیدن حتما میدونند چرا اینکارو کرد!

⭐️واقعا سکانس محشریه

🎬 Life Is Beautiful

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

15 Jan, 14:54


◽️◽️◽️◽️

🔷

⭐️برای والدین ناآگاه؛ راحت‌ترین بچه ها برای بزرگ کردن، بچه‌های مضطرب‌اند‌.

⭐️کافیست تخمِ درختِ حسِ گناه را درونشان بکاری و بعد با لذت، تا آخر عمر از میوه‌ی درخت ارتزاق کنی!

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

14 Jan, 21:27


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️تو بهش میگی نشخوار فکری ولی عبدالوهاب رفاعی خیلی جالب میگه:

⭐️در سرم جنگ‌های بسیاری‌ست و تنها کشته‌اش منم.


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

13 Jan, 21:50


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️آدم که فقط یک بچگی نداره!
⭐️خیلی داره...
⭐️به این بستگی داره که در چند سالگی درباره‌اش حرف می‌زنی!


[ اریک امانوئل اشمیت، نمایشنامه: اگر از نو شروع کنیم ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

13 Jan, 10:44


◻️◻️◻️◻️

🔷

سخن عشق

• استاد محمدرضا شجریان
استاد محمدرضا لطفی
• گروه شیدا ⭐️
شعر: سعدی

سخن عشق تو بی آن که برآيد به زبانم
رنگ رخساره خبر می دهد از حال نهانم

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

12 Jan, 15:22


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️«ناخودآگاه» فرد، چیزی نیست جز «زندگینامه او» که تماماً در «بدنش»
ذخیره شده است.


[ آلیس میلر ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

11 Jan, 23:00


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️انسان سازواره‌ای نیست که گرایش‌ها، امیال و ایده‌های مستقل در درون آن جریان داشته باشد.
انسان مجموع تمام امکانات گذشته، حال و آینده‌اش برای برقراری ارتباط با جهان است.


[ مدارد باس ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

11 Jan, 13:20


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️می نوش...

به یاد زنده‌یاد فریدون شهبازیان


می نوش که عمر جاودانی این است
خود حاصلت از دور جوانی این است
هنگام گل و مُل است و یاران سرمست
خوش باش دمی که زندگانی این است


خواننده: زنده‌یاد محمدرضا شجریان
آهنگساز: زنده‌یاد فریدون شهبازیان

دکلمه: زنده‌یاد احمد شاملو
شاعر: عمر خیام

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

10 Jan, 08:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️Néy Nâmé نی نامه

اجرایی شورانگیز به رهبری آرش فولادوند

تک خوانها:

وحید تاج | سارا نائینی | نگینه امانقلوا

⭐️بزرگترین گروه کُر فارسی زبان در اروپا

🔷

بند بگسل باش آزاد ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر


کوزه چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر دُر نشد


هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد


شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

09 Jan, 21:41


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️در وضعیت فرسودگی، شما منفعل نیستید؛ سوق پیدا می‌کنید، اما به سویِ هیچ


[ ژیل دلوز ]⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

08 Jan, 22:32


◽️◽️◽️◽️

🔷

سکانسی بی‌نظیر از فیلم
                             "سینما پارادیزو"

⭐️یک زمانی فیلم‌های سینمایی رو با عشق و احساس برای مخاطب‌ها میساختن؛

[اون زمان سینما رنگ و بوی دیگه‌ای داشت]

⭐️فیلم «سینما پارادیزو» همه چیزش عالیه؛ داستانش، بازیگرانش، کارگردانیش، موسیقی اش و ...

⭐️خودتون ببینید و لذت ببرید.

🎬Cinema Paradiso (1988) ⬅️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

08 Jan, 13:18


◻️◻️◻️◻️

🔷

سکانسی بی بدیل از سریال تکرارنشدنی
⭐️بازماندگان [The Leftovers]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

08 Jan, 13:10


◽️◽️◽️◽️

🔷

⭐️من را ترک نکن

Jacques Brel

⭐️ژاک برل می‌تواند حتی «عشق» را عاشق کند، «درد» را روی پای درد بنشاند و «مرگ» را به چشم «مرگ» بیاورد!

🔷

Ne me quitte pas

Il faut oublier
Tout peut s'oublier
Qui s'enfuit déjà
Oublier le temps
Des malentendus
Et le temps perdu
À savoir comment
Oublier ces heures
Qui tuaient parfois
À coups de pourquoi
Le cœur du bonheur
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Moi, je t'offrirai
Des perles de pluie
Venues de pays
Où il ne pleut pas
Je creuserai la terre
Jusqu'après ma mort
Pour couvrir ton corps
D'or et de lumière
Je ferai un domaine
Où l'amour sera roi
Où l'amour sera loi
Où tu seras reine
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Je t'inventerai
Des mots insensés
Que tu comprendras
Je te parlerai
De ces amants-là
Qui ont vu deux fois
Leurs cœurs s'embraser
Je te raconterai
L'histoire de ce roi
Mort de n'avoir pas
Pu te rencontrer
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
On a vu souvent
Rejaillir le feu
De l'ancien volcan
Qu'on croyait trop vieux
Il est, paraît-il
Des terres brûlées
Donnant plus de blé
Qu'un meilleur avril
Et quand vient le soir
Pour qu'un ciel flamboie
Le rouge et le noir
Ne s'épousent-ils pas?
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Je ne vais plus pleurer
Je ne vais plus parler
Je me cacherai là
À te regarder
Danser et sourire
Et à t'écouter
Chanter et puis rire
Laisse-moi devenir
L'ombre de ton ombre
L'ombre de ta main
L'ombre de ton chien
Mais
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas
Ne me quitte pas


🔷

من را ترک نکن

باید فراموش کنی
همه چیز را می توان فراموش کرد
که قبلاً فرار کرده بود
زمان را فراموش کن
سوء تفاهم ها
و زمان از دست رفته
برای دانستن چگونه
آن ساعت ها را فراموش کن
گاهی کشتن
یک عکس چرا
قلب شادی
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من به شما پیشنهاد خواهم کرد
مرواریدهای باران
از کشورها آمده است
جایی که باران نمی بارد
من زمین را حفر خواهم کرد
تا بعد از مرگم
برای پوشاندن بدنت
طلا و نور
من یک دامنه خواهم ساخت
جایی که عشق پادشاه خواهد شد
جایی که عشق قانون خواهد بود
جایی که شما ملکه خواهید شد
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من تو را اختراع خواهم کرد
کلمات احمقانه
که متوجه خواهید شد
من با شما صحبت خواهم کرد
از آن عاشقان
که دوبار دیده اند
قلبشان شعله ور می شود
من به تو خواهم گفت
داستان این پادشاه
مرده از نداشتن
می تواند شما را ملاقات کند
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
بارها دیده ایم
بازگشت آتش
از آتشفشان قدیمی
که فکر می کردیم خیلی پیر است
او به نظر می رسد
زمین های سوخته
گندم بیشتر دادن
از آوریل بهتر
و وقتی عصر فرا می رسد
برای شعله ور شدن آسمان
قرمز و سیاه
با هم ازدواج نمیکنن؟
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من دیگه گریه نمیکنم
من دیگه حرف نمیزنم
من آنجا پنهان خواهم شد
به توکه نگاه میکنم
برقص و لبخند بزن
و به شما گوش دهد
بخون و بعد بخند
بگذار بشوم
سایه سایه تو
سایه دست تو
سایه سگ تو
ولی
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن
من را ترک نکن


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

07 Jan, 15:43


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️خنده‌ی روانکاونده (analysand)، سرنخی است که روانکاو با توجه به آن می‌تواند صدای سوژه‌ی ناخودآگاه را بشنود.
⭐️روانکاو از کنار این خنده به سادگی عبور نمی‌کند.

[ بروس فینک ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

06 Jan, 12:02


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️تنهایی باید به عنوان یک تجربه مثبت و مفید شناخته شود. زیرا تنها بودن به فرد کمک می‌کند تا خود واقعی‌اش را بهتر بشناسد.


[ دونالد وینیکات ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

05 Jan, 23:50


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️من به تازگی دریافته‌ام که در تو چیزهایی را دوست می‌داشته‌ام که می‌خواستم در تو باشد.
⭐️چیزهایی را که در خیال، برای تو پرداخته بودم.


[ ایوان گنچاروف ]
⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

05 Jan, 19:54


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️تلنگر!

⭐️در خانواده‌هایی که فقط یه نفر می‌ره تراپی، اون بنده‌خدا هزینه کل خانواده رو می‌ده!


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

02 Jan, 21:50


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️احساسات منفی


[ گبور مته ]⭐️
مترجم: علی قاسمی

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

30 Dec, 22:50


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️تفاوت لذت و خوشبختی !

پروفسور Robert Lustig از دانشمندان بزرگ دانشگاه کالیفرنیا و فوق تخصص غدد اطفال و یکی از پراستنادترین پزشکان جهان، از این می‌گوید که تفاوت «لذت و خوشبختی» در چیست؟ و چگونه لاس وگاس، وال استریت، واشنگتن دی سی، سیلیکون ولی... با قالب کردن لذت به جای خوشبختی، آشغال‌هایشان را به ما می‌فروشند و اقتصاد آمریکا چگونه بر همین اساس کار می‌کند.

⭐️جنس لذت از سرشت(Temperament) است و جنس خوشبختی از منش(Character)
و درکِ تفاوتِ این دو،
خودآگاهی‌ست.
(Self awareness)


دکتر روح الله صدیق ⭐️
گروه ترجمه خورشید

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

30 Dec, 19:27


◻️◻️◻️◻️

🔷

ما باید بخندیم و گریه کنیم،
عشق بورزیم،
کار کنیم،
لذت ببریم و رنج بکشیم،
با نوسانی بسیار در تمام طول حیات؛
به گمان من، «انسان» همین است.⭐️


[ گوستاو فلوبر ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

28 Dec, 14:22


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️بزرگ‌ترین آزادی، رهایی از الگوهایی است که در کودکی برای زنده‌ماندن آموخته‌ایم.


[ گبور مته ]⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

27 Dec, 13:47


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم‌
⭐️آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند‌

حافظ‌

استاد محمدرضا شجریان‌⭐️
استاد محمدرضا لطفی‌⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

26 Dec, 15:34


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️هیچ وقت از کسی نپرسید چرا زودتر جدا نشده!

چون...


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

26 Dec, 15:12


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️هر عارضه‌ای که تسکین پیدا کند، عارضه‌ای دیگر به وخامت می‌گراید.

⭐️بشر یک چاه است با دو سطل،
یکی پایین می‌رود تا پر شود، دیگری
بالا می‌آید تا خالی شود!



[ ساموئل بکت، کتاب: مِرفی ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

24 Dec, 21:14


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️از که بگریزیم؟
از خود؟
ای محال...


[ مولانا ]
⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

21 Dec, 22:37


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️اما گاهی اوقات زندگی کردن،
از شلیک به خود، شهامت بیشتری می‌طلبد!


[ آلبر کامو ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

20 Dec, 21:36


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ دنیای مرئی وهم است.
واقعیت در رویاهای شبانه است.


[ ادوگاوا رانپو ]
⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

19 Dec, 17:08


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ اهمیت درک و فهمِ درد و رنجمان و در نهایت پذیرش آن، از نظر بیون در این نکته است که:

به تبع دردی که داریم،
اجازه یادگیری رو به خودمون نمی دهیم.
⭐️

یعنی اجازه تجربه جهان به شیوه‌ی دیگر از ما به واسطه‌ی دردی که باهاش درگیریم گرفته می‌شه و خلاقیت و رویاپردازی در ما خاموش می‌شود، که در نهایت تبدیل به کابوس می‌شود.
(اجبار به تکرار)

⭐️ و خوب در نهایت این هنر درمانگر است که توان فهم و درک و پذیرش درد را در مراجع‌اش ایجاد کند.


[ ویلفرد بیون ]⭐️

🔷

@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

18 Dec, 20:54


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️وقتی دیگر قادر به تغییر شرایط نیستیم، به چالش کشیده می‌شویم تا خودمان را تغییر دهیم...


[ ویکتور فرانکل ]⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

16 Dec, 22:26


◻️◻️◻️◻️

🔷

۵۳ ثانیه حظِ مطلق... [ دارابگرد ]

#ایران ⭐️
💚
🤍
❤️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

15 Dec, 21:10


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️در اتاق درمان، لحظاتی هست که حداقل
«دو مکالمه در یک زمان توسط ما» در حال روی دادن است:

یکی آن‌که به درمانگر گفته می‌شود و دیگری که مسکوت می‌ماند و با خودمان در جریان است.


[ توماس آگدن ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

13 Dec, 22:35


◻️◻️◻️◻️

🔷

چه کسی توان این را دارد که مرا نجات دهد؟

هیچ‌کس ...
زیرا هیچ‌کس از من مقتدرتر و توانمندتر نیست.
اما من ...
⭐️من یگانه دشمنِ خویشتنم ...


[ لئونید آندره‌یف ]
⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

12 Dec, 22:15


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️هم باید تاب‌آوردن درد را بیاموزیم، هم تحمل‌کردن لذت را!


[ ویلفرد بیون ]⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

11 Dec, 07:08


◻️◻️◻️◻️

🔷

عارف قزوینی رو خیلی دوست دارم. استاد شجریان رو هم.
این ترانه اما روح و جان منه⭐️
می‌شنوم که احساس کنم صد ساله‌ام.
به قدر تاریخ پیر می‌شم و به اندازه امید کودک

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

08 Dec, 22:45


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️عجله ، همیشه عجله ...
کدام گوری می‌خواستم بروم ؟
من به بهانه رسیدن به زندگی ،
همیشه زندگی را کُشته‌ام ...



#دولت_آبادی
#کلیدر

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

07 Dec, 22:50


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️سکانس نهایی "راه های افتخار"
[ اثر ماندگار استنلی کوبریک ]

سربازان فرانسوی خسته و فرسوده از زخم های جنگ جهانی اول در کافه ای نشسته اند. جنگی که یکی از بی معناترین و بی حاصل ترین جنگ های تاریخ بود. صاحب کافه، یک خواننده ی زن آلمانی( با بازی کریستین هارلن که با کوبریک ازدواج کرد) را روی صحنه می آورد تا برای سربازان بخواند. موج تحقیر و تمسخر به سوی زن که از کشور دشمن است روانه می شود. زن شروع به خواندن می کند. سربازان کلمات آواز را که به زبان آلمانی است نمی فهمند اما به تدریج ملودی آواز را زمزمه می کنند. جادوی موسیقی که زبانی جهانی است اثر خود را می گذارد؛ ناگهان نه تنها پوچی جنگ و نبرد بر سر قدرت، که بی معنایی تمام عواملی مثل زبان، دین، نژاد و مرزهایی که انسان ها را از هم جدا کرده و به دشمنی و بیگانه ستیزی دامن می زند نمایان می شود. دشمنی کاذبی که اکنون و در قرن بیست یکم نیز بین ملت ها وجود دارد. آواز زن گویی بیان دردی مشترک است. و این گونه کوبریک یکی از زیباترین سکانس های ضد جنگ تاریخ سینما را بر پرده خلق می کند.

علی حاتم ⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

05 Dec, 19:36


◻️◻️◻️◻️

🔷

‏به قول بِرَد ملتزر، رمان‌نویس آمریکایی:

⭐️همه مان افرادی معمولی هستیم.
خسته کننده ایم
شگفت انگیزیم
همه مان خجالتی هستیم
شجاعیم، قهرمانیم، بی پناهیم،
فقط به روزش بستگی دارد!
⭐️

🔷

✅️ @AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

03 Dec, 14:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

"ای رفته به چوگان قضا همچون گو
چپ میخور و راست میرو و هیچ مگو

کانکس که تو را فکنده اندر تک و پو
او داند و او داند و او داند و او"

خیام⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

02 Dec, 22:26


◻️◻️◻️◻️

🔷


گاهی ادامه دادن، فقط ادامه دادن، دستاوردی مافوق قدرت بشر است.⭐️


[ آلبر کامو ]⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

30 Nov, 22:11


◻️◻️◻️◻️

🔷

“بزرگ‌ترین توهین به یک انسان،

انکار رنج اوست


چزاره پاوزه ⭐️

عکس: کانسوئلو کاناگا
تنهایی
نیویورک (۱۹۲۰)


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

29 Nov, 12:50


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ظاهراً در همه ما آدم‌ها میلی هست که اعتراف نکنیم چقدر به «حضورِ دیگری»
نیاز داریم!



[ نانسی مک ویلیامز ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

21 Nov, 19:53


◽️◽️◽️◽️

🔷

[ موسیقی تیتراژ ]

مینی سریال عشق و مرگ ⭐️

[ فوق العاده است این سریال ]

Baby, you understand me now
حالا منو درک میکنی عزیزم

If sometimes you see that I'm mad
اگه بعضی اوقات میبینی عصبانیم

Don't you know no one alive can always be an angel?
مگه نميدونی كه هیچ آدم زنده ای همیشه نمیتونه یه فرشته باشه؟

When everything goes wrong you see some bad
وقتی همه چيز خراب ميشه تو بدی ميبينی

But I'm just a soul whose intentions are good
اما من فقط يه روحم که نیتش خیره

Oh, lord, please, don't let me be misunderstood
ای خدا لطفا نذار اشتباه گرفته بشم

You know sometimes baby I'm so carefree
ميدونی عزیزم، گاهی اوقات من خیلی بی خيالم

With a joy that's hard to hide
با خوشحالی ای كه سخته پنهان كردنش

And then sometimes again it seems that all I have is worry
و باز بعضی وقت ها دوباره به نظر میرسه همه ی چیزی که دارم نگرانیه

And then you bound to see my other side
و بعد تو مجبوری روی دیگه منو ببینی

But I'm just a soul whose intentions are good
اما من فقط يه روحم که نیتش خیره

Oh, lord, please, don't let me be misunderstood
ای خدا لطفا نذار اشتباه گرفته بشم

If I seem edgy
اگه زود رنج به نظر میرسم

I want you to know
ميخوام كه بدونی

I never mean to take it out on you
من هیچوقت قصدم نبود که ناراحتیامو رو تو خالی کنم

Life has its problems
زندگی مشکلات خودشو داره

And I get more than my share
و من بیشتر از سهم خودم ازشون دارم

But that's one thing I never mean to do
اما اون یه چیزی بود ک قصد نداشتم انجامش بدم

Cause I love you
چونکه دوستت دارم

Oh, baby
اوه ، عزیزم

I'm just human
من فقط انسانم

Don't you know I have faults like anyone?
نمیدونی ک منم مثل بقیه عیب های خودم رو دارم؟

Sometimes I find myself alone regretting
بعضی وقتا من خودم رو تنها در حال افسوس خوردن پیدا میکنم

Some little foolish thing
سر یک چیز احمقانه ی کوچیک

🔷

✅️ @AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

20 Nov, 12:27


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ گاهی «خیانت»، نشانه‌ای از نیاز به تغییر است که فرد درک نکرده و به طور ناخودآگاه به آن پاسخ می‌دهد.


[ ملانی کلاین ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

19 Nov, 18:00


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️۱۹ نوامبر #روز_جهانی_مرد است. امسال این روز بر «نقش‌های مثبت مردانه» تمرکز دارد و الگوهایی را برجسته می‌کند که برای خود مردان، جهان، خانواده‌ و دوستانشان ارزش‌های مثبت، آگاهی و رفاه را ایجاد می‌کند. ⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

18 Nov, 14:14


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️هیچ میزانی از اضطراب (بی تابی)، تغییری در آنچه قرار است رخ بدهد،
ایجاد نمی‌کند!


[ آلن واتس ]⭐️

#اضطراب

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

16 Nov, 22:09


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️یک فرد متعصب، به فکر آموختن نیست؛

بلکه به فکر پیروزی‌ست، به هر قیمتی...
⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

15 Nov, 21:50


◻️◻️◻️◻️

🔷


⭐️ در مرحله‌ی خاصی از مواجهه با رنج، انسان تنهایی را برمی‌گزیند.
چرا که متوجه می‌شود هر حضوری، تنها رنجش را مضاعف می‌کند.


[ آلبر کامو ]⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

14 Nov, 11:41


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ با "تشویق" چگونه تو را "تنبیه" کرده‌اند
که این‌چنین از "تعریف" می‌هراسی؟!؟


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

13 Nov, 07:18


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️فقدان و ایدئولوژی

پروفسور تاد مک گوان  نظریه‌پرداز و نویسنده کتاب های مختلفی در زمینه روانکاوی، سیاست و سینماست و در دپارتمان  بخشی انگلیسی دانشگاه Vermont در آمریکا، سینما و نظریه انتقادی تدریس می کند.

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

12 Nov, 22:14


◻️◻️◻️◻️

🔷

من هرگز به قدر کافی با خودم حرف نزده‌ام،
هرگز به قدر کافی به حرف‌هایم گوش نداده‌ام،
هرگز به قدر کافی به خودم جواب نداده‌ام،
هرگز به قدر کافی برای خودم دل نسوزانده‌ام.


[ ساموئل بکت، کتاب: نام ناپذیر ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

12 Nov, 16:50


◻️◻️◻️◻️

🔷


"Hotel California"
⭐️هتل کالیفرنیا

On a dark desert highway, cool wind in my hair
در بزرگراهی در یک صحرای تاریک باد سردی در موهایم می پیچید
Warm smell of colitis, rising up through the air
بوی غنچه های کوچک در هوا می پیچید
Up ahead in the distance, I saw a shimmering light
در دوردست ها نوری سوسو می زد
My head grew heavy and my sight grew dim
سرم سنگین شده بود و هیچ جا را درست نمی دیدم
I had to stop for the night
دیگر نباید به راهم ادامه می دادم چون تاریک شده بود
There she stood in the doorway;
همان جایی که او ایستاده بود
I heard the mission bell
صدای ناقوس را شنیدم
And I was thinking to myself,
و داشتم با خودم فکر می کردم
"This could be Heaven or this could be Hell"
"اینجا بهشت است یا جهنم"
Then she lit up a candle and she showed me the way
او شمعی روشن کرد و راه را نشانم داد
There were voices down the corridor,
از پایین راهرو صداهایی می آمد
I thought I heard them say...
صدایشان را می شنیدم که می گفتند ...
Welcome to the Hotel California
به هتل کالیفرنیا خوش آمدید
Such a lovely place (Such a lovely place)
جای به این دوست داشتنی (جای به این دوست داشتنی)
Such a lovely face
با نمایی بسیار زیبا
Plenty of room at the Hotel California
اتاق های بسیار در هتل کالیفرنیا
Any time of year (Any time of year)
در هر موقعی از سال (در هر موقعی از سال)
You can find it here
می تونید در این هتل اتاقی رزور کنید
Her mind is Tiffany-twisted, she got the Mercedes bends
او سرشار از عشق و پول و ثروت است و مرسدس بنز دارد
She got a lot of pretty, pretty boys she calls friends
با پسرهای زیادی دوست است (دوست پسرهای زیادی دارد)
How they dance in the courtyard, sweet summer sweat.
چه تابستان خوبی بود که با هم در فضای باز می رقصیدند
Some dance to remember, some dance to forget
بعضی می رقصند تا به یاد بیاورند و برخی می رقصند تا فراموش کنند.
So I called up the Captain,
یادم آمد که به کاپیتان گفتم
"Please bring me my wine"
"لطفا شراب من را بیاورید"
He said, "We haven't had that spirit here since nineteen sixty nine"
او گفت:"از سال 1969 تا حالا همچین نوشیدنی ای نداشتیم"
And still those voices are calling from far away,
و هنوز همان صداها از دوردست می آیند
Wake you up in the middle of the night
که تو را در نیمه های شب از خواب بیدار می کنند
Just to hear them say...
تا فقط بشنوی که می گویند ...
Welcome to the Hotel California
به هتل کالیفرنیا خوش آمدید

Such a lovely place (Such a lovely place)
جای به این دوست داشتنی - جای به این دوست داشتنی
Such a lovely face
با نمایی بسیار زیبا
They livin' it up at the Hotel California
آنها در هتل کالیفرنیا خوش می گذرانند
What a nice surprise (what a nice surprise)
چه سورپریز جالبی (چه سورپریز جالبی)
Bring your alibis
دلایلت را بیاور
Mirrors on the ceiling,
آینه هایی که از سقف آویزانند
The pink champagne on ice
خوردن شامپاین صورتی همراه با یخ
And she said "We are all just prisoners here, of our own device"
و او گفت: "همه ما در اینجا اسیر افکار خود هستیم"
And in the master's chambers,
و در اتاق بزرگ و اصلی
They gathered for the feast
آنها دور هم جمع شده بودند تا جشن و ضیافتی برپا کنند
They stab it with their steely knives,
آنها با کاردهای پولادین خود به آن ضربه زدند
But they just can't kill the beast
اما نتوانستند آن دیو را از پا در آورند
Last thing I remember, I was
آخرین چیزی که یادم می آید اینست که
Running for the door
داشتم به سمت در می دویدم
I had to find the passage back
باید راه برگشت را پیدا می کردم
To the place I was before
تا به جایی که قبلا بودم برگردم
"Relax," said the night man,
مرد شبگرد به من گفت: "آرام باش"
"We are programmed to receive.
قراره از ما پذیرایی بشه
You can check-out any time you like,
هر وقت که خواستی می توانی حساب کنی
But you can never leave! "
اما هرگز نمی توانی اینجا را ترک کنی

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

11 Nov, 21:32


◻️◻️◻️◻️

🔷

یادکردی از بیژن مفید در روز درگذشتش⭐️

قسمتی از تئاتر شهر قصه ساخته ی #بیژن_مفید

💬 بیژن مفید:

"شهر قصه حکایت انسان‌ های ساخته ی ذهن یک قصه‌ گوست؛ انسان‌ هایی که ماسک حیوانات را به چهره دارند و به دنیای پر از ریا و دروغ کوچکشان خو گرفته‌ اند. یک روز یک انسان جدید به شهر وارد می‌ شود و به رنگ آنها در می‌ آید و هویت خود را از دست می‌دهد. [...] شهر قصه، حکایت حلقه ی گرگ‌ هاست و تراژدی نکبت‌ بار آدمیزاد."

▪️و اما حکایت گرگ ها:

"روایت است در شب‌ سرد زمستان، دو گرگ گرسنه به هم می‌ رسند. از ترس روبروی هم می‌ نشینند و مواظب یکدیگرند که یکی آن دیگری را از شدت گرسنگی پاره نکند. کم‌ کم گرگان دیگر می‌ رسند و همه دور هم می‌ نشینند و مواظب یکدیگر، پلک نمی‌ زنند. هر بار یکی خسته می‌ شود و پلک می‌ زند، بقیه بر سرش می‌ ریزند و پاره‌ پاره‌ اش می‌ کنند و متوجه نیستند که زمان پاییدن یکدیگر، شاید شکارهایی رد شده‌ اند و آنها ندیده‌ اند. شاید اگر هرکدام از آنها حرکتی می‌ کردند، وضعشان این‌همه دردناک نبود!"

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

10 Nov, 08:17


◻️◻️◻️◻️

🔷

هیچ‌کس به تنهایی علت اصلی معضلاتِ پیچیده‌ی یک خانواده نیست.
درست آن است که علت‌های اصلی را در مجموعه زخم‌های روحی و روانی جستجو کنیم که طی قرن‌ها نسل به نسل منتقل شده است.

[ دانلد آنتریم ]
⭐️


و چه باشکوهند آن‌ها که با آگاهی چرخه‌ی زخم‌های تبارِ خود را متوقف می‌کنند.
آن‌ها که از استبدادِ گذشته می‌رهند و آیندگان و آینده را نیز می‌رهانند ...

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

08 Nov, 22:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ آن کسی که می‌خواهد هرگز دروغی نشنود، هرگز هم نباید اصراری برای
شنیدن حقیقت داشته باشد!



[ وودی آلن ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

06 Nov, 21:20


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ چه دردی در طرف مقابلتان هست که آرزو داشتید درمانش کنید؟

#درمان⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

06 Nov, 10:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️بیت مورد علاقه‌ی «استاد شجریان» از حافظ
[به بیان و آواز ایشان]

نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش
خیمه در آب و گِلِ مزرعه‌ی آدم زد
⭐️
#حافظ

[ آواز از اجرای خصوصی «برق غیرت» در دستگاه سه‌گاه ]

«خانه #شجریان»

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

04 Nov, 16:50


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ما فکر می‌کنیم که داریم منطقی تصمیم می‌گیریم، اما در واقع «احساسات مخفی» ما هستند که «سرنوشتمان» رو تعیین می‌کنند.


[ جونا لرر ]
⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

03 Nov, 23:34


◻️◻️◻️◻️

🔷

I close my eyes and I can see
چشمانم را می بندم و می تونم ببینم
A world that’s waiting up for me
دنیایی که منتظر من است

That I call my own
که من به خودم میگم

Through the dark, through the door
از طریق تاریکی، از طریق در
Through where no one’s been before
از جایی که قبلاً هیچ کس نبوده است
But it feels like home
اما انگار خانه است
They can say, they can say it all sounds crazy
آنها می‌تونن بگن، می‌تونن بگن که همه چیز غیرعقلانی به نظر می رسه
They can say, they can say I’ve lost my mind
می‌تونن بگن، می تونن بگن عقلم را از دست دادم
I don’t care, I don’t care, if they call me crazy
⭐️برام مهم نیست، برام مهم نیست، اگه بهم بگن دیوونه
We can live in a world that we design
⭐️می تونیم در دنیایی زندگی کنیم که خودمان طراحی می کنیم
Cause every night, I lie in bed
چون هر شب که رو تختم دراز میکشم
The brightest colors fill my head
رنگهای درخشان توی سرم رو پر میکنه
A million dreams are keeping me awake
میلیون ها رویا منو بیدار نگه میداره
I think of what the world could be
فکر میکم که دنیا چه جوری میتونه باشه
A vision of the one I see
رویای دنیایی که میبینم
A million dreams is all it’s gonna take
تنها چیزی که لازمه یه میلیون رویاست
Oh, a million dreams for the world we’re gonna make
⭐️یه میلیون رویا برای دنیایی که قراره بسازیم
However big, however small
هر چقدر بزرگ یا هر چقدر کوچیک
Let me be part of it all
بذار من بخشی از همه اش باشم
Share your dreams with me
رویاهات رو با من تقسیم کن
We may be right, we may be wrong
ممکنه حق با با ما باشه یا ممکنه اشتباه کنیم
But I wanna bring you along to the world I see
⭐️ولی میخوام تو رو با خودم به این دنیایی که تصورش رو میکنم بیارم
To the world we close our eyes to see, We close our eyes to see
به دنیایی که وقتی چشمامونو میبیندیم میتونیم ببینیمش
‘Cause every night, I lie in bed
چون هر شب که رو تختم دراز میکشم
The brightest colors fill my head
رنگهای درخشان توی سرم رو پر میکنه
A million dreams are keeping me awake
میلیون ها رویا منو بیدار نگه میداره
I think of what the world could be
فکر میکم که دنیا چه جوری میتونه باشه
A vision of the one I see
رویای دنیایی که میبینم
A million dreams is all it’s gonna take
تنها چیزی که لازمه یه میلیون رویاست
Oh, a million dreams for the world we’re gonna make
⭐️یه میلیون رویا برای دنیایی که قراره بسازیم

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

03 Nov, 07:16


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️اشتباه کردن در راه خود بهتر از درست رفتن در راه دیگری است.

فئودور داستایوفسکی
⭐️

To go wrong in one's own way is better than to go right in someone else's.

Fyodor Dostoevsky

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

02 Nov, 12:46


◻️◻️◻️◻️

🔷

بعضی متخصصان روانکاوی معتقدند که عبارت اصلی یونانی "خود را بشناس" به معنی آن است که:

⭐️"بدان فقط یک انسان هستی".


[ رولو می ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

01 Nov, 16:50


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️گشتی در آرامستان « ظهيرالدوله » كه يادگارهاى عزيز و گرانبهايى از « تاريخ معاصر اين سرزمين » را در سينه جاى داده است.

#ایران ⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

31 Oct, 20:23


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️درمان شخصی من، ظرفیت همدلی را به شیوه‌ی متفاوتی در من گسترش داد.

من به لطف پذیرش بی‌طرفانه و بدون قضاوت درمانگرم به تدریج و به شکل دردناکی با نقاط کور خود، غرور، حرص،‌ حسادت و سادیسم درون خودم آشنا شدم و توانستم آن‌ها را بپذیرم و کاوش کنم.


[ نانسی مک ویلیامز، بخشی از یک اتوبیوگرافی از جلسات درمان ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

29 Oct, 22:00


◻️◻️◻️◻️

🔷

بخشی از گفتگوی یک پسربچه چهارساله با پدرش:

پسر_ بابا من تصمیم گرفتم که ازدواج کنم.

پدر_ چه خوب پسرم. آیا دختری رو در نظر گرفتی و انتخاب کردی که باهاش ازدواج کنی؟

پسر_ بله...مادربزرگم. اون من رو خیلی دوست داره، من هم خیلی دوستش دارم. به علاوه بهترین آشپز هست و بهترین غذاها رو درست میکنه. حساب همه چیز و همه کس رو هم داره.

پدر_ خیلی خب ولی یک مشکلی هست.

پسر_ چه مشکلی؟

پدر_ اون مامان من هست، چه جوری می خواهی بری با مامان من ازدواج کنی؟

پسر_ خب مگه چه اشکالی داره؟ تو هم رفتی با مامان من ازدواج کردی دیگه!


psychoanalysiseducation

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

25 Oct, 20:31


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ بدترین جنبه‌ی روان زخم (تروما)، قطع شدن پیوند ما با خودمونه!


[ گبور مته، کتاب: افسانه‌ی عادی بودن ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

23 Oct, 20:05


اگر جنگ هم نبود از همان نوزادی ناگزیر ناامنی را تجربه میکردی. با نیروهای وحشی بدوی درونت مواجه میشدی، آنها را از وحشت فروپاشی به بیرون فرافکنی میکردی. آنها را در تاریکی بر نقش دیوار میدادی، یا در سکوت شب صدایشان را از بیرون میشنیدی. راهی پیدا میکردی تا با آنها و در واقع با بخشهای هنوز بیگانه خودت کنار بیایی.

اما تو این شانس را نداشتی. جنگ بود. فقط با فانتزیهای غریب و ترسناک که از اعماق تاریک ناخودآگاه بیرون میامد سر و کار نداشتی. همه فانتزیهای تاریک نوع بشر در موجودی به نام عراق و صدام تجسد پیدا کرده بود. میتوانستی از ترس نقشهای روی دیوار و صداهای مخوف زیر پتو پناه بگیری، چشمانت را ببندی، با خودت لالایی زمزمه کنی، یا حتی با این تصاویر و صداها قصه بسازی با آنها حرف بزنی و مدارا کنی. اما از این موجود ترسناک راه فراری نداشتی. نمیدانستی کی و کجا هجوم میاورد. با جتهای فراصوت و ترکشهای بمب نمیتوانستی حرف بزنی. نمیتوانستی صدای آژیر بشنوی و لالایی زمزمه کنی. جنگ ظاهر معصوم کودکانه ندارد.

چرا اینقدر به بیسکویت عراقی دل بسته بودی و تا مدتها فقط آن را میخریدی؟ شاید بی‌ربط به آن دوران وحشت نبود. جنگ تمام شده بود ولی هراس آن موجود مرموز بی‌رحم در روانت مانده بود. شاید با بیسکویت عراقی آن غریبه ترسناک را برای خودت آشنا میکردی، هراست را ازش میکاستی. شاید اینطور زهرش را میگرفتی، با شیرینی بیسکویت عراقی قاطی میکردی تا بتوانی آن را هضم کنی. شاید اینطور بتوانی آن را جای امنی در در‌ونت بنشانی.

سالها گذشته و تو الان بزرگ شده‌ای. مثل میلیونها کودک دیگر که آنها هم مشق نوشتن‌ها، صف نانوایی رفتن‌ها، پول توجیبی گرفتن‌ها و خوراکی خریدن‌های خودشان را داشته‌اند. آنها هم هر کدام در جایی و به شکلی قصه‌های خودشان را زیسته‌اند. اما میدانم خیلی از آنها هنوز حتی در بیداری، رویای بیسکویت و کابوس بمب میبینند. در همین زمان که از سایه شوم بمبهای اسرائیلی در هراسند ولی در تلاشند کامشان را با طعم امید و زندگی شیرین نگه دارند.
@ravankavi1939
پی‌نوشت:
بیسکویت عراقی، بخشی از کمکهای غذایی سازمان ملل به آواره‌های عراقی بود که پس از جنگ داخلی به ایران پناه آورده بودند. آواره‌ها آنها را به فروشگاهها میدادند در عوضش مواد غذایی دیگری میگرفتند. اسمشان شده بود بیسکویت عراقی.
@ravankavi1939

درمانِ تحلیلی

23 Oct, 20:05


بیسکویت عراقی
یا
رویاهای بیسکویت و کابوسهای بمب یک ذهن ایرانی

تو کودک بودی، شش هفت سال بیشتر نداشتی. هر روز و هر روز پول توجیبی‌ات را میرفتی خرج  بیسکویت عراقی میکردی. یک بیسکویت خوش‌طعم و مقوی، که تا مدتها به سوپرمارکت دو کوچه دورتر سر نبش محل میرفتی تا مزه دلچسبش را دوباره بچشی.

پول توجیبی اتفاق مهمی در زندگیت بود. در آن سن این اولین پول توجیبی بود که میگرفتی. تازه این حق را پیدا کرده بودی پولی بگیری و به اختیار خودت خرج کنی. پول را با ذوق از مادر میگرفتی و هر بار با شوق خرج خوراکی محبوبت میکردی: بیسکویت عراقی.  بیسکویت عراقی برای تو جای تغذیه مستقیم از مادر و بعدتر از دست مادر را گرفته بود. پولی که میدانستی پدر در میاورد و میدهد به مادر. پولی که امضای پدر روی آن بود. بابا نان داد را در مدرسه اول از همه خوانده بودی.

پول تو جیبی هم حقی برای بهره‌بریِ زندگی مطابق میل خودت بود هم دَینی به خانواده. قانون ناگفته این بود که برای ادای این دین، کافی است  بچه خوبی باشی درس و مشقهایت را انجام بدهی. آرام آرام ضرورت محدودیت و پذیرش مسئولیت در زندگی را یاد میگرفتی.

بیسکویت عراقی انگاری جای آغوش مادر را گرفته بود با پولی که با کار  پدر در میامد. پدر با کار در بیرون از خانه پول درمیاورد، مادر با کارش در خانه آن را تبدیل به آسایش خانواده میکرد. و برای کودکی که تو بودی کاری مثل رفتن به نانوایی، مابین پول خرجی و بیسکویت عراقی کارکرد ویژه‌ای پیدا میکرد. برای نانوایی باید یک کوچه دورتر میرفتی در صفهای معمولا طولانی و خسته‌کننده منتظر مینشستی، نان را میگرفتی و به خانه میبردی. پاداش آن دو کوچه دورتر رفتن، از سوپرمارکت بیسکویت عراقی خریدن و خوردن بود. این صفهای انتظار نانوایی و بیسکویت عراقی بود که نخست بدنی و سپس روانی از خانه جدا میکرد. اینجا فعالیتِ همراه با عاملیت و حق انتخاب داشتی. داشتی آزادی را یاد میگرفتی.

کار نانوایی و پول توجیبی واسطه تبادل نمادین شده بود، به وسیله آنها هم داخل و هم خارج خانه قرار میگرفتی، امکان وصل و فصل توامان داشتی. با آوردن نان در سفره خانه سهیم میشدی، با پول توجیبی به حساب میامدی. بازشناسی میشدی و قدرشناسی نشان میدادی. وارد حساب و کتاب داخل خانه میشدی و بلیط ورود به داد و ستد در بیرون خانه به دست میاوردی. کار با مزد و بی‌منت، مِهر خانواده را حلال  و جانت را آزاد میکرد. داشتی زندگی مستقل اجتماعی را یاد میگرفتی.

.
اما بیسکویت عراقی برای تو سویه دیگری هم داشت. سالهای نخستین پس از جنگ بود. رعب و وحشت جنگ  اثراتش هنوز باقی بود. جنگی که در آن سن خردسالی چیزی از آن نمیدانستی جز اینکه موجود ناپیدا و ناآشنای مرموزی به نام عراق به جان شهر و خانه و خانواده‌ات افتاده.
@ravankavi1939

درمانِ تحلیلی

23 Oct, 15:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️دخترِ تاجیک ❤️

#زبان
#پارسی

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

22 Oct, 22:52


◽️◽️◽️◽️

🔷

[ تو خود آفتابِ خود باش ! ]

آهنگ حبیب ⭐️
تنظیم واروژان
شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
اجرا 1375

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

22 Oct, 22:42


◽️◽️◽️◽️

🔷

این نیز بگذرد ...⭐️

This too shall pass ...⭐️


🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

21 Oct, 21:36


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ایران

⭐️چارتار

#ایران
🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

20 Oct, 19:54


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️برای کاهش خشم 😁

#پدرام_ابراهیمی
#طنز

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

20 Oct, 16:18


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️ اسلاوی ژیژک با استناد به آدام فیلیپس از «روانکاوی» می‌گوید...

🖊 مترجم: حسین متقی

#روانکاوی ⭐️

🔷

✅️ @AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

19 Oct, 15:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️پرتره ی پدرها

پسربچه ها و دختربچه هایی که پرتره ی پدر خود را کشیده اند

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

18 Oct, 13:25


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️گوش‌نواز نیست؟...

چقدر خوب که میون قحطی موسیقی خوب، هنوز میتونیم برگردیم عقب و اینارو گوش کنیم...⭐️

#شجریان

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

17 Oct, 21:52


اگر به خودتان اجازه دهید که بیشتر شبیه مادرتان شوید، متوجه خواهید شد با او تفاوت دارید.
اگر خودتان را وقف این کار کنید که با مادرتان تفاوت داشته باشید، تبدیل به او خواهید شد.
این اولین اصل رابطه است. دومین اصل این است که شما فقط میتوانید شبیه به کسی شوید که پیشاپیش با او تفاوت داشته باشید.

آدام فیلیپس

درمانِ تحلیلی

16 Oct, 22:26


◽️◽️◽️◽️

🔷

ای نامت از دل و جان ⭐️

موسیقی فیلم لیلا
فیلمی از زنده یاد داریوش مهرجویی
آهنگ عباس خوشدل
شعر قیصر امین پور
آواز علیرضا افتخاری ⭐️
اجرا 1375

🔷

✅️ @AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

16 Oct, 10:44


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️مسائل عاطفی ،
بخشی از بار سنگین
«رنجِ بشریت» است
و هیچکس نباید از
پرداخت بهای آن شرمنده باشد.

[ کارل گوستاو یونگ ] ⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

14 Oct, 22:30


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️«روانکاوی» نمی‌تواند بیمار را قادر سازد تا بداند چه می‌خواهد، بلکه فقط او را در معرضِ ریسکِ کشف آن قرار می‌دهد.
«ریسک» تنها چیز باارزش است، زیرا تنها راه به درون ناشناخته‌هاست.


[ آدام فیلیپس ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

14 Oct, 07:31


◻️◻️◻️◻️

🔷

شیدای زمانم
رسوای جهانم
بی دلبر و بی دل
بی نام و نشانم


آهنگساز و خواننده :
زنده یاد امین‌الله رشیدی⭐️
شعر : تورج نگهبان

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

13 Oct, 21:41


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️سریال دایی جان ناپلئون

سریال تلویزیونی دایی جان ناپلئون شاهکار مشترک ایرج پزشکزاد و ناصر تقوایی و تیمی از هنرمندان تئاتر دهه چهل و پنجاه ایران، برجسته ترین و درخشان ترین ساخته‌ی تلویزیونی تاریخ ماست.

این اثر به سبب طنز نیرومند و گیرای خود، نسخه ی درمانی بی همتایی برای بالا بردن سروتونین و نوراپی نفرین مغز در راستای درمان سرخوردگی، افسردگی و درماندگی است.
اندک نیستند فیلم بازان و ادبیات دوستانی که به هنگام تیرگی ذهن و اندوهگینی روان، یا هر از چندی، درست همانند داروهای آرام بخش و نشاط آور، به جای افیون و الکل، به سوی تماشای این سریال بی همتا و تکرارناشدنی می شتابند.

⭐️از این رو، دایی جان ناپلئون با سرفرازی تاکنون توانسته نسخه شفابخش و اکسیر طاقت بخش میلیون ها نفر در دهه های گذشته بوده باشد.

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

12 Oct, 19:37


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️باید به بیمار «عشقی» داد، که فقدان آن او را بیمار کرده است.


[ شاندور فِرِنتزی ]⭐️

🔷

✅️@AnalyticTherapy

درمانِ تحلیلی

12 Oct, 12:57


◻️◻️◻️◻️

🔷

⭐️هروقت فکر کردید دیره به این فکر کنید که « ابوالقاسم بختیار » دوره گردی بود که در ۳۹ سالگی دیپلم گرفت، در ۵۵ سالگی پزشک شد ! و اولین جراح نوین ایرانی و یکی از بنیانگذاران دانشکده پزشکی تهران لقب گرفت.

🔷

✅️@AnalyticTherapy

4,079

subscribers

786

photos

412

videos