➣ @Notes_On_Liberty
مسئلهی تعیین معیاری برای مشارکت سیاسی در انتخابات، مسئلهی رایجی در میان لیبرتارینهای متقدّم -افرادی که پیس از سدهی بیستم «لیبرال» نامیده میشدند- بود. این لیبرتارینها با قدرت دولتی مخالف بودند و از مالکیّت خصوصی حمایت میکردند و همچنین میخواستند گسترهی رأیدهندگان را افزایش دهند. با اینحال، حتّی این اصلاحطلبان رادیکال هم این را درک میکردند که اجازهی شرکت در انتخابات به همگان بدون درنظرگرفتن اینکه «پوست در بازی» دارند یا نه، حماقت است. احتیاط حکم میکرد که مشارکتکنندگان سیاسی باید به نحوی از انحاء در جامعه سرمایهگذاری کنند.
این امر مشکل جدیدی را بهوجود آورد: چگونه میتوانیم میزان دلبستگی یک فرد به جامعه را اندازهگیری کنیم؟ از نظر تاریخی، این دلبستگی بر اساس مالیات و دارایی سنجیده میشد. با اینحال، ممکن است هنگام درنظرگرفتن مشکل تابعیّت برای مهاجران، نیاز به معیارهای دیگری نیز باشد. در هر صورت، مسئلهی مشارکت سیاسی از روزگار اصلاحطلبان لیبرتارین تغییر اساسی نکرده است.
لاک و همترازخواهان: حق رأی مالیاتدهندگان
مورای روتبارد همترازخواهان انگلیسی سدهی هفدهم را «نخستین جنبش تودهای لیبرتارین خودآگاه جهان» نامید. آنها مخالف سرسخت مطلقگرایی سلطنتی و اقتدارگرایی کرامولی، که پس از آن بهوجود آمد، بودند. آنها با مرکانتیلیسم مخالفت ورزیدند، از تجارت آزاد حمایت کردند و بهدنبال گسترش حقّ رأی بودند. از سوی دیگر، آنها همچنین به حقّ رأی محدود اعتقاد داشتند.
امروزه بحثهایی در میان مورّخان وجود دارد که همترازخواهان محدودیّت این حقّ رأی را تا چه حد میدانستند. رالف رایکوِ تاریخنگار، بیان میدارد که همترازخواهان «محصول عادّی لیبرالیسم بورژوایی بودند و در واقع از محدود کردن حقّ رأی به کسانی که مالیات میپرداختند، دفاع میکردند.»...
🖇 متن کامل: لیبرتارینهای متقدم مخالف حق رأی همگانی بودند
#لیبرالیسم #لیبرتاریانیسم
#حق_رای #همترازخواهان
#جان_لاک #مونتسکیو
➣ @Notes_On_Liberty