زندگی شرافتمندانه رو مثل پیتزا نمیارن دم در. اینجوری نیست که بگن «تو آدم شریفی هستی، بیا این زندگی شرافتمندانه آماده رو تحویل بگیر، که لایقشی. خیلیها هستن که نمیخوانش، ولی تو میخوای. پس تو باید داشته باشی». چنین چیزی وجود نداره. باید رفت بدستش آورد. گاهی با حالت سینهخیز، از زیر سیم خاردار. ولی اینطوری هم نیست که اگه بدستش نیاری، از یک چیز خوب محروم بشی. زندگی شرافتمندانه یک چیز خوشمزه نیست. یک عذابه. اگه این عذاب رو انتخاب نکنی، به یک سگ تبدیل میشی. کل موضوع شرافت یک معاملهست که در اون عذاب رو میگیری، تا در عوض بتونی سگ نشی. در امان ماندن از سگشدن رو میخری. اگه داخل داراییهات اون عذاب دیده نمیشه، یعنی سگ شدی و خبر نداری.