نواندیشی دینی @noandishi_dini Channel on Telegram

نواندیشی دینی

@noandishi_dini


🌐رسانه تحلیلی-نظری نواندیشی دینی🌐

دینِ‌‌ مدنی

《این کانال به هیچ فرد، گروه و جریانی وابسته نیست و قرائت خود را از مکتب نواندیشی دینی ارائه می‌کند》
.
آدرس صفحه اینستاگرامی:
https://instagram.com/_u/noandishi_dini

نواندیشی دینی (Persian)

نواندیشی دینی یک رسانه تحلیلی-نظری است که به ارائه تحلیل‌ها و نظرات در حوزه دینی می‌پردازد. این کانال به هیچ فرد، گروه و جریانی وابسته نیست و صرفا قرائت خود را از مکتب نواندیشی دینی ارائه می‌دهد. اگر به جستجوی تفکرات و دیدگاه‌های نوین در زمینه دین و عقاید مذهبی هستید، این کانال می‌تواند یک منبع مفید برای شما باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر و دنبال کردن مطالب ارائه شده می‌توانید به صفحه اینستاگرامی آن نیز مراجعه کنید: https://instagram.com/_u/noandishi_dini

نواندیشی دینی

05 Jan, 13:24


چه می‌شد اگر علی‌بن‌ابی‌طالب به جای پیامبر بر خلافت می‌نشست؟

گاهی یک اتفاق، تاریخ را به انحراف می‌کشاند. پیشتر پاسخ داده شد که چه می‌شد اگر اسلامیسم و بنیادگرایی دینی در جهان اسلام به وجود نمی‌آمد؟ اینجا پاسخ داده می‌شود چه می‌شد اگر در سقیفه به جای ابوبکر علی به خلافت می‌رسید؟ مسلما همانطور اگر که بنیادگرایی دینی متولد نمی‌شد جهان اسلام در صلح بیشتری بود، اگر در تاریخ به عقب برویم، اگر در سقیفه علی به خلافت می‌رسید نیز وضعیت چنین می‌شد.

۱. وحدت مسلمانان:

• علی به عنوان داماد و پسرعموی پیامبر، و همچنین به دلیل نزدیکی به او، ممکن بود وحدت بیشتری در جامعه اسلامی ایجاد کند و اختلافات فرقه‌ای را کاهش دهد و از وقوع جنگ‌هایی مانند جنگ جمل و جنگ صفین جلوگیری شود.

۲. سیاست‌‌ورزی اخلاقی:

• علی به عنوان یک رهبر با اصول اخلاقی و عدالت شناخته می‌شود. ممکن بود رویکرد او به خلافت، تأکید بیشتری بر عدالت اجتماعی و حقوق بشر داشته باشد. سیاست‌های او ممکن بود به سمت عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت سوق پیدا کند، که ممکن بود با مقاومت‌هایی از سوی طبقات مرفه و قدرتمند روبرو شود.

۳. نبود شکاف مذهبی:

• با توجه به اینکه علی یکی از شخصیت‌های کلیدی در تاریخ تشیع است، انتخاب او به عنوان خلیفه ممکن بود تاریخ تشیع را به طور قابل توجهی تغییر دهد و شاید از ابتدا تفکیک بین تشیع و تسنن شکل نمی‌گرفت. اگر علی بلافاصله پس از پیامبر به خلافت می‌رسید، شاید این شکاف مذهبی به شکلی دیگر یا اصلاً به وجود نمی‌آمد.

• جنگ‌ها و فتنه‌ها: ممکن بود جنگ‌ها و فتنه‌های بعدی مانند قیام یزید علیه حسین بن علی و دیگر حوادث تاریخی تحت تأثیر قرار گیرد.

۴. تفسیر و اجرای شریعت:

• علی به عنوان یکی از آگاه‌ترین افراد به تعالیم پیامبر، ممکن بود تفسیر و اجرای شریعت را به شکلی دقیق‌تر و نزدیک‌تر به سیره نبوی پیش ببرد.

• این امر می‌توانست بر شکل‌گیری فقه و حقوق اسلامی تأثیرگذار باشد و ممکن بود برخی از اختلافات فقهی که بعدها میان مذاهب اسلامی به وجود آمد، کاهش یابد.

۵. تأثیر بر توسعه علمی و فرهنگی:

• رهبری علی ممکن بود به توسعه فقه و فلسفه اسلامی در جهت‌های جدید کمک کند، علی به عنوان یکی از بزرگان علم و دانش در اسلام، ممکن بود بیشتر بر توسعه علمی و فرهنگی تأکید کند.

۶. جنگ‌ها و توسعه امپراتوری:

او مخالف فتوحات خلفا بود. اگر نخستین خلیفه بود ممکن بود اولویت‌های متفاوتی داشته باشد، مثلاً تمرکز بیشتر بر تقویت داخلی جامعه اسلامی به جای گسترش قلمرو. این امر می‌توانست بر روند تاریخی فتوحات اسلامی و تعاملات با امپراتوری‌های همسایه تأثیر بگذارد.
https://www.instagram.com/p/DESNULNOocj/?igsh=b2N0bTBuMmkxNDg5

نواندیشی دینی

01 Jan, 12:29


میهن‌دوستی کثرت‌گرا؛ بدیلی برای ناسیونالیسم ملی و قومی

#هویت_مطلوب_ما

همانطور که در فرسته پیشین آمد برابر ناسیونالیسم ملی راست‌گرا و ناسیونالیسم قومی چپ‌گرا باید پاتریوتیسم و میهن‌دوستی کثرت‌گرا سخن گفت. پاتریوتیسم پلورالیستی یا میهن‌دوستی کثرت‌گرا به نوعی از میهن‌دوستی اشاره دارد که در آن تنوع فرهنگی، قومی و اجتماعی در یک کشور مورد احترام و ارزش‌گذاری قرار می‌گیرد. این مفهوم بر این اصل استوار است که عشق به میهن نباید به معنای نادیده گرفتن یا کنار گذاشتن تفاوت‌ها و تنوع‌های موجود در جامعه باشد.

۱. تعریف پاتریوتیسم پلورالیستی:

   • پاتریوتیسم پلورالیستی به معنای عشق و وفاداری به میهن است، اما این عشق شامل پذیرش و احترام به تنوع‌های فرهنگی، قومی، زبانی و مذهبی در داخل کشور می‌شود. به عبارت دیگر، این نوع میهن‌دوستی بر پایه‌ی همزیستی مسالمت‌آمیز و تعامل مثبت میان گروه‌های مختلف جامعه بنا شده است.

۲. احترام به تنوع:

   • یکی از اصول کلیدی پاتریوتیسم پلورالیستی، احترام به هویت‌ها و فرهنگ‌های مختلف است. این نوع میهن‌دوستی تأکید دارد که هر گروه فرهنگی باید حق داشته باشد تا فرهنگ، زبان و هویت خود را حفظ کند و در عین حال بخشی از یک کل بزرگ‌تر (کشور) باشد.

۳. مقابله با نژادپرستی و قوم‌گرایی:

   • پاتریوتیسم پلورالیستی به‌طور طبیعی با هرگونه نژادپرستی، قوم‌گرایی یا تبعیض علیه گروه‌های خاص مخالفت می‌کند. این نوع میهن‌دوستی بر این باور است که همه شهروندان، صرف نظر از قومیت یا فرهنگ‌شان، باید حقوق برابر و فرصت‌های یکسان داشته باشند.

۴. تقویت همبستگی اجتماعی:

   • این نوع میهن‌دوستی می‌تواند به تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند. با پذیرش و احترام به تفاوت‌ها، افراد احساس تعلق بیشتری به جامعه دارند و این می‌تواند منجر به ایجاد یک فضای اجتماعی سالم‌تر و پایدارتر شود.

۵. چالش‌ها و انتقادات:

   • یکی از چالش‌های پاتریوتیسم پلورالیستی، مقابله با دیدگاه‌های ملی‌گرایانه‌ای است که بر یکسان‌سازی فرهنگ‌ها تأکید دارند. برخی ممکن است بگویند که این نوع میهن‌دوستی می‌تواند باعث تضعیف هویت ملی شود. اما طرفداران پاتریوتیسم پلورالیستی بر این باورند که تنوع نه تنها تضعیف‌کننده نیست بلکه می‌تواند غنای فرهنگی و اجتماعی یک کشور را افزایش دهد.

   • پاتریوتیسم پلورالیستی یا میهن‌دوستی کثرت‌گرا به‌عنوان یک رویکرد مدرن به مفهوم میهن‌دوستی، تأکید بر احترام به تنوع و همزیستی مسالمت‌آمیز دارد. این نوع میهن‌دوستی می‌تواند به ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر و پایدارتر کمک کند که در آن همه افراد، صرف نظر از تفاوت‌هایشان، احساس تعلق و امنیت کنند.
https://www.instagram.com/p/DENpxRrSHNN/?igsh=M2xzbGw0dWlia2Z6

نواندیشی دینی

01 Jan, 12:28


هویت ملی: باستان‌گرایی مرکزگرا، قوم‌گرایی واگرا، میهن‌دوستی کثرت‌گرا

#هویت_مطلوب_ما

یک قرن مرکزگرایی در ایران که پس از دوران مشروطه که ایران به صورت ایالتی و ولایتی اداره می‌شد، موجب تجميع ثروت و امکانات در مناطق فارس‌نشین و مرکزنشین ایران شده و موجب تقویت قوم‌گرایی واگرایانه از سوی اقوام دیگر شده است. ناسیونالیسم ملی آریایی، ناسیونالیسم قومی را تقویت کرده است. پیشتر گفته شد در مسأله‌ هویت باید به جای ناسیونالیسم باستانی، ناسیونالیسم شیعی و ناسیونالیسم قومی به پاتریوتیسم کثرت‌گرا گذار نمود.

۱. نگاه راست‌گرای مرکزگرا (ناسیونالیسم ملی)

این رویکرد بر اساس فرهنگ قوم فارس و مذهب تشیع، هویت ملی را تعریف می‌کند و سایر اقوام و مذاهب را به عنوان اقلیت‌های قومی و مذهبی در نظر می‌گیرد.

• تمرکز بر فرهنگ فارس: این رویکرد غالباً به تاریخ و فرهنگ قوم فارس به عنوان هسته اصلی هویت ملی تأکید دارد و دیگر فرهنگ‌ها را در حاشیه قرار می‌دهد.

• ترویج ناسیونالیسم ملی: این نوع ناسیونالیسم می‌تواند به احساس برتری قومی منجر شود و ممکن است باعث تبعیض علیه اقوام غیر فارس گردد.

• تحدید هویت: با تعریف هویت ملی به صورت محدود، این نگاه می‌تواند تنوع فرهنگی را نادیده بگیرد و منجر به تضعیف همبستگی اجتماعی شود.

۲. نگاه چپ‌گرای واگرا (ناسیونالیسم قومی)

این رویکرد بر پایه ملیت‌های مختلف، زبان‌ها و فرهنگ‌های گوناگون تأکید دارد و هویت ملی را به هویت قومی تقلیل می‌دهد.

• تأکید بر تنوع فرهنگی: این رویکرد به تنوع فرهنگی و زبانی کشور توجه می‌کند و بر حقوق اقوام مختلف تأکید دارد.

• تقلیل هویت ملی به هویت قومی: با تمرکز بر هویت‌های قومی، ممکن است هویت ملی به گونه‌ای تقلیل یابد که باعث تضعیف احساس تعلق به یک کشور واحد شود.

• احساس جدایی: این نوع ناسیونالیسم می‌تواند احساس جدایی و تضاد بین اقوام مختلف را تقویت کند و منجر به تنش‌های اجتماعی شود.

۳. نگاه میانه‌گرا (پاتریوتیسم کثرت‌گرا)

این رویکرد هویت ملی را در قالب "وحدت در عین کثرت" تعریف می‌کند و ایران را به عنوان کشوری چندقومی و چندمذهبی می‌بیند.

• توازن بین وحدت و تنوع: این رویکرد سعی دارد تا همزمان بر وحدت ملی و تنوع فرهنگی تأکید کند. زبان فارسی به عنوان زبان میانجی و مذهب تشیع به عنوان بخشی از هویت ایرانی، در کنار دیگر فرهنگ‌ها و مذاهب قرار می‌گیرد.

• تقویت همبستگی اجتماعی: با پذیرش تنوع، این نگاه می‌تواند به تقویت همبستگی اجتماعی و کاهش تنش‌ها بین اقوام مختلف کمک کند.

• هویت جامع: این رویکرد به دنبال ایجاد هویتی جامع است که همه اقوام و مذاهب را در بر بگیرد و فضایی برای تعامل فرهنگی فراهم کند.
https://www.instagram.com/p/DEHY8k0ROjk/?igsh=b3lxbHp1bTBpbGg3

نواندیشی دینی

01 Jan, 12:27


یگانگی دین و دولت در تاریخ ایران توسط سه فرمانروا

#دین_و_قدرت

یگانگی دین و دولت در تاریخ ایران به ویژه تحت تأثیر سه فرمانروا در دوره‌های مختلف تاریخی قابل بررسی است: اردشیر بابکان، شاه اسماعیل صفوی و آیت‌الله خمینی. هر یک از این شخصیت‌ها به نوعی تلاش کردند تا نهاد دین و نهاد دولت را به هم پیوند دهند.

اردشیر بابکان (دوران باستان)

اردشیر بابکان بنیان‌گذار سلسله ساسانیان بود و در اوایل قرن سوم میلادی بر تخت سلطنت نشست. او به عنوان یک پادشاه زرتشتی، تلاش کرد تا دین زرتشتی را به عنوان دین رسمی ایران معرفی کند و آن را با قدرت سیاسی خود ترکیب کند.

• یگانگی دین و دولت:

  • اردشیر به عنوان نماینده خدا بر روی زمین شناخته می‌شد و این امر به او مشروعیت می‌بخشید. او برای تقویت قدرت خود، کلیساهای زرتشتی را تقویت کرد و روحانیون زرتشتی را در امور حکومتی دخالت داد. اردشیر بابکان می‌گفت: " دین و دولت برادر یکدیگرند و هیچکدام از دیگرى بى نیاز نیست. دین شالوده پادشاهى است و پادشاهى نگهبان دین است. هرچه را پایه نباشد از میان برود و هر چه نگهبان نداشته باشد، تباه شود."

شاه اسماعیل صفوی (دوران میانه)

شاه اسماعیل صفوی بنیان‌گذار سلسله صفویه در اوایل قرن شانزدهم میلادی بود. او تلاش کرد تا مذهب شیعه را به عنوان دین رسمی ایران معرفی کند و بر اساس آن یک دولت مرکزی قوی ایجاد کند.

• یگانگی دین و دولت:

  • شاه اسماعیل خود را نایب امام زمان می‌دانست و این باور به او مشروعیت بیشتری می‌بخشید. او با استفاده از مذهب شیعه، قدرت سیاسی خود را تقویت کرد. در نیمۀ دوم قرن نهم هجری، رهبر صفویه در تبلیغات این طریقت صرفا نمایندۀ امام غایب نبود بلکه فردی بود که خداوند در او حلول کرده است. مضمون اشعار شاه اسماعیل هم نشان می‌دهدتمایل داشته پیروانش او را وجودی الهی بدانند.

  • او همچنین با حمایت از روحانیون شیعه، آن‌ها را به عنوان حامیان اصلی حکومت خود قرار داد و به این ترتیب، یگانگی دین و دولت را تحقق بخشید.

آیت‌الله خمینی (دوران مدرن)

آیت‌الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ بود. او با تأسیس جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرد تا نظام سیاسی را بر اساس اصول اسلامی بنا نهد.

• یگانگی دین و دولت:

  • آیت‌الله خمینی نظامی را بنیان نهاد که در آن دین و سیاست به شدت به هم پیوسته بودند. او به عنوان ولی فقیه، قدرت سیاسی را در دست گرفت و نظارت بر امور کشور را بر اساس اصول اسلامی تعریف کرد.

  • روحانیون نیز مانند دوران ساسانی و صفوی در ساختار حکومتی نقش کلیدی پیدا کردند.
https://www.instagram.com/p/DEAt9YUSZuT/?igsh=M3NrOWFyczlzem1l

نواندیشی دینی

01 Jan, 12:26


چه می‌شد اگر اسلام‌گرایی در جهان اسلام ظهور نمی‌کرد؟

#پیرامون_اسلامیسم

پیشتر در این پرونده گفته شد که اسلام متمایز است از اسلامیسم. اسلام‌گرایی یک شاخه از اسلام سنتی است و نباید به عنوان نماینده تام مسلمانان شناخته شود. در جریان اسلام سنتی، هواداران اسلام غیرسیاسی سنتی و نوسنتی‌ها با اسلام‌گرایان اختلاف نظر دارند. هواداران اسلام نوگرا نیز منتقد جریان اسلام بنیادگرا هستند.

خود اسلامیسم هم درجات متفاوت از شاخه اعتدالی را شاخه افراطی تروریستی دارد. بنیادگرایی دینی در خاورمیانه از دوران ظهور تا امروز که همانطور که در فرسته‌های پیشین آمد به نسل سوم خود رسیده است، خاورمیانه را دچار چرخه آشوب و خشونت و دین‌ستیزی عکس‌العملی مردم از این اعمال نموده است. اما چه می‌شد اگر اسلام‌گرایی در جهان اسلام ظهور نمی‌کرد؟ در زیر به برخی از این تأثیرات اشاره می‌شود:

۱. ثبات سیاسی بیشتر: ممکن است بسیاری از کشورها در جهان اسلام با ثبات سیاسی بیشتری مواجه می‌شدند و از بروز بحران‌ها و جنگ‌های داخلی که به دنبال ظهور جنبش‌های اسلام‌گرا اتفاق افتاد، جلوگیری می‌شد.

۲. توسعه اقتصادی: بدون وجود تنش‌های ناشی از جنبش‌های اسلام‌گرا، ممکن بود کشورهای اسلامی به سمت توسعه اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی حرکت کنند و بهبود سطح زندگی مردم را تجربه کنند.

۳. تنوع فرهنگی: نبود جنبش اسلام‌گرایی ممکن بود به حفظ و تقویت تنوع فرهنگی و مذهبی در کشورهای اسلامی منجر شود و فضا برای گفتگو و تبادل فرهنگی بیشتر فراهم شود.

۴. روابط بین‌المللی: روابط کشورهای اسلامی با دیگر کشورها ممکن بود بهتر و سازنده‌تر باشد، زیرا عدم وجود تنش‌های ناشی از افراط‌گرایی می‌توانست به تقویت همکاری‌های بین‌المللی کمک کند.

۵. نقش زنان: در غیاب جنبش‌های اسلام‌گرا، ممکن بود موقعیت اجتماعی و حقوق زنان در بسیاری از کشورهای اسلامی بهبود یابد و فرصت‌های بیشتری برای مشارکت آنان در جامعه فراهم شود.

۶. تأثیر بر دین: ممکن است دین اسلام به عنوان یک مذهب بیشتر به عنوان یک نیروی وحدت‌بخش و فرهنگی دیده می‌شد تا یک ابزار سیاسی. ممکن بود دین مدنی میان مسلمانان عمومیت یابد‌.

گام نهادن به دوران پسااسلام‌گرا یک ضرورت در خاورمیانه است. با این وجود اسلام‌گرایی یک واقعیت است و شاخه معتدل آن باید بتواند به صورت دموکراتیک حزب تشکیل داده و با احزاب دیگر رقابت کند.
https://www.instagram.com/p/DD4spEXvdqU/?igsh=emx3OGRiMWR5aWJ3

نواندیشی دینی

23 Dec, 16:23


نواندیشی دینی pinned «🔹سیمای زن در اسلام نوگرایانه محمد قطبی زن در نگاه اسلام سنتی شهروندی درجه دوم است. همچنین زن در نگاه فقه سنتی جزوی از اموال مرد محسوب می‌شود‌. این تصویر از زن در جهان مدرن قابل پذیرش نیست و احکام زن و خانواده نیاز به اجتهاد ساختاری در اصول و مبانی دارد.…»

نواندیشی دینی

22 Dec, 14:24


🔹سیمای زن در اسلام نوگرایانه

محمد قطبی

زن در نگاه اسلام سنتی شهروندی درجه دوم است. همچنین زن در نگاه فقه سنتی جزوی از اموال مرد محسوب می‌شود‌. این تصویر از زن در جهان مدرن قابل پذیرش نیست و احکام زن و خانواده نیاز به اجتهاد ساختاری در اصول و مبانی دارد.

به مناسبت میلاد فاطمه زهرا، این مجموعه نوشتار که برگرفته از فصل سوم کتاب شریعت در الهیات دوبُنی ۳ بوده و در آن به زن در نگاه اسلام نوگرایانه پرداخته شده است، ارائه می‌شود. در این نوشتارها تلاش شده است که سیمای زن در اسلام مورد بازخوانی انتقادی قرار گیرد و الگویی از زن مسلمان مدرن ارائه شود.

سیمای زن در تاریخ؛ در اسارت ارتجاع سنت و ابتذال تجدد

شریعت و برابری جنسیتی در اجتماع

زنان خاندان پیامبر و اسطوره زن پرده‌نشین در اسلام

احکام ازدواج در اسلام، گزینش‌گری و اصلاح‌گری اخلاقی عرف مردم عربستان باستان

احکام ازدواج، برابری جنسیتی در زندگی مشترک

رویکرد فمینیستی الهیات دوبُنی برای زن خودسالارِ خودآگاهِ متعهد

@noandishi_dini

نواندیشی دینی

21 Dec, 14:28


فتوحات خلفا، ابزاری برای کنترل

#نقد_فتوحات_اسلامی

گشودن جبهه خارجی در زمانی که حکومتی در داخل با بحران مشروعیت مواجه است یکی از ابزارهای حاکمان برای کنترل و تثبیت است. تهاجم پوتین به اوکراین نمونه‌ای از این رویکرد است. در زمان صدر اسلام نیز خلفا از این روش استفاده نمودند.

علی‌ابن‌ابی‌طالب فتوحات را متوقف ساخت. اگر این کار را نمی‌کرد و مخالفینش را سرگرم فتوحات و غنائم‌اش می‌نمود، حکومتش نه دچار بحران مالی و نه سیاسی می‌شد.

امروز جمعیت مناطقی که به روش فرهنگی و غیرنظامی مسلمان شده‌اند بیشتر از کشورهایی است که فتح شده‌اند. همین امر و اعمالی که در فتوحات انجام شد، نامشروع بودن این فتوحات از جمله فتح ایران را نشان می‌دهد.

علی شیوه پیامبر را ادامه داد. در دوران رسالت پیامبر، گسترش اسلام عمدتاً از طریق تبلیغ، رفتار نیکو، هجرت به مدینه و تعاملات اجتماعی صورت گرفت. گسترش اسلام پس از پیامبر اما به دو شیوه عمده نظامی و غیرنظامی انجام شده است.

▎فتوحات نظامی

1. شام (سوریه و فلسطین): فتوحات مسلمانان در این منطقه عمدتاً از طریق جنگ‌های نظامی و نبردهای مهمی مانند نبرد یرموک (636 میلادی) صورت گرفت.

2. مصر: فتح مصر نیز با فتوحات نظامی و نبردهایی مانند نبرد الافرین انجام شد.

3. ایران: مسلمانان با فتوحات نظامی و نبردهای مهمی مانند نبرد قادسیه (636 میلادی) و نبرد نهاوند (642 میلادی) به ایران وارد شدند.

4. شبه‌جزیره هند: برخی از فتوحات در شمال هند نیز به صورت نظامی انجام شد، اگرچه تأثیرات فرهنگی و تجاری نیز در این منطقه وجود داشت.

5. آفریقای شمالی: فتوحات در این منطقه نیز عمدتاً از طریق لشکرکشی‌های نظامی انجام شد.

▎فتوحات غیرنظامی

1. اندلس (اسپانیا): فتح اندلس به تدریج و با تأثیرات فرهنگی، تجاری و علمی صورت گرفت، اگرچه جنگ‌هایی نیز در این زمینه وجود داشت.

2. آسیای مرکزی: در برخی مناطق آسیای مرکزی، اسلام از طریق تجارت، مسافرت‌های مذهبی و تبادل فرهنگی گسترش یافت.

3. بخش‌هایی از آفریقا: در برخی مناطق آفریقا، اسلام از طریق تجارت و فعالیت‌های اقتصادی به تدریج گسترش پیدا کرد، به ویژه در نواحی غربی و شرقی قاره.

4. جنوب شرق آسیا: گسترش اسلام در این منطقه عمدتاً از طریق تجار مسلمان و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی صورت گرفت.

حدود ۶۲٪ مسلمانان جهان برابر یک‌میلیارد نفر در جنوب و جنوب‌شرق آسیا زندگی می‌کنند. بزرگترین کشورهای اسلامی به ترتیب اندونزی با ۱۲٫۷٪ مسلمانان جهان، پاکستان با ۱۱٫۰٪، هندوستان با ۱۰٫۹٪، بنگلادش با ۹٫۲٪‌اند. نزدیک ۲۰٪ مسلمانان ساکن کشورهای عرب‌اند.
https://www.instagram.com/p/DDsLYgiSVZU/?igsh=eWh4cmpxbHBsMzM4

نواندیشی دینی

21 Dec, 14:28


#نقد_پهلویسم

نقش خاندان پهلوی به عنوان مانع در رسیدن ایران به دموکراسی در چهار برهه تاریخی:

▎۱. نابودی مشروطیت توسط رضاشاه

پس از پیروزی مشروطه، ایران به سمت یک نظام سیاسی دموکراتیک‌تر حرکت کرد. اما با روی کار آمدن رضاشاه، او به تدریج نهادهای مشروطه را تضعیف کرد و قدرت را به صورت متمرکز در دست خود گرفت. او با استفاده از سرکوب سیاسی، مخالفان را حذف و احزاب سیاسی را ممنوع کرد. این اقدامات باعث شد که مشروطیت به عنوان یک دستاورد تاریخی از بین برود و ایران به سمت یک نظام استبدادی حرکت کند

▎۲. اعلام نکردن جمهوری در ایران توسط فروغی و راضی کردن انگلیس به سلطنت محمدرضا پهلوی

در سال ۱۹۴۱ و پس از اشغال ایران توسط متفقین، محمدرضا پهلوی به سلطنت رسید. پیش از این، برخی از شخصیت‌های سیاسی و سفیر انگلیس پیشنهادهایی برای ایجاد یک جمهوری مطرح کرده بودند. اما با تلاش محمد علی فروغی سلطنت محمدرضا تثبیت شد. این تصمیم نه تنها مانع از شکل‌گیری یک نظام دموکراتیک شد، بلکه موجب ادامه سلطنت استبدادی در ایران گردید.

▎۳. کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت مصدق و آغاز سلطنت مطلقه

این کودتا با حمایت مستقیم سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا انجام شد و نشان‌دهنده عدم تحمل قدرت‌های خارجی نسبت به یک حکومت مستقل و دموکراتیک بود. پس از این کودتا، محمدرضا پهلوی به سلطنت مطلقه دست یافت و فضای سیاسی کشور به شدت سرکوب شد. این روند نه تنها دموکراسی را در ایران نابود کرد، بلکه زمینه‌ساز نارضایتی‌های گسترده اجتماعی گردید.

▎۴. تن ندادن به گذار مسالمت‌آمیز به دموکراسی در سال ۵۷

در سال ۵۷، با افزایش نارضایتی‌ها و اعتراضات عمومی علیه رژیم پهلوی، فرصت‌هایی برای گذار مسالمت‌آمیز به دموکراسی وجود داشت. اما محمدرضا پهلوی به جای پذیرش اصلاحات سیاسی و اجتماعی، به سرکوب خشونت‌آمیز مخالفان ادامه داد که نه تنها منجر به افزایش تنش‌ها شد، بلکه باعث شکل‌گیری انقلاب گردید. در این مرحله، عدم توانایی پهلوی در پذیرش تغییرات و گذار، موجب ایجاد یک بحران عمیق سیاسی و اجتماعی شد که پیامدهای آن تا سال‌ها پس از انقلاب نیز ادامه داشت.

این خاندان در طول تاریخ معاصر ایران به عنوان مانعی بزرگ در برابر تحقق دموکراسی عمل کرده‌اند. از نابودی مشروطیت تا سرکوب‌های شدید پس از کودتای ۲۸ مرداد و عدم پذیرش گذار در سال ۵۷، همواره بر روند سیاسی کشور تأثیر منفی گذاشته‌اند و زمینه‌ساز نارضایتی‌ها و بحران‌های اجتماعی شده‌اند که نهایتاً منجر به انقلاب گردید. حتی در دوران امروز نیز عملکرد پهلوی سوم یکی از موانع گذار به دموکراسی است.
https://www.instagram.com/p/DDmRVErubky/?igsh=M2JkN3RndzR3ZTJo

نواندیشی دینی

18 Dec, 08:10


حق‌الناس: اسلام نواندیش و حقوق بشر (ویرایش دوم). نشر اندیشه‌های نو، ۱۴۰۱، ۵۳۲ صفحه.

https://kadivar.com/21571/
@Mohsen_Kadivar_Official

نواندیشی دینی

15 Dec, 21:18


#پیرامون_اسلامیسم

سید قطب و مجتبی نواب صفوی تقریبا پدران بنیادگرایی سنی و شیعی در جهان اسلام محسوب می‌شوند. معادل جمعیت اخوان‌المسلمین در مصر، جمعیت فدائیان اسلام در ایران شکل گرفت. بعد از کودتای ۲۸ مرداد، نواب صفوی در شهریور ۱۳۳۲ به دعوت سیدقطب از رهبران اخوان‌المسلمین مصر در «کنگره اسلامی قدس» در بیت‌المقدس شرکت کرد.

نواب صفوی هنگام بازگشت از مصر،در سوریه با رهبران اخوان المسلمین ملاقات و مذاکره کرد و دکتر مصطفی السباعی رهبر اخوان المسلمین ‎#سوریه، در دیدار با نواب صفوی گلایه کرد که چرا جوانان شیعه به گروه‌ها و جریان‌های ملی‌گرا و سکولار می پیوندند؟ و به سازمان‌های اسلام‌گرای سنی نمی‌پیوندند؟ و نواب صفوی در سخنرانی خود از جوانان شیعی سوریه خواست که به سازمان اخوان المسلمین بپیوندند.

فدائیان اسلام و نواب صفوی تا حدود زیادی شبیه اخوان‌المسلمین مصر و سیدقطب رهبرش هستند؛ هر دو در اندیشه ایجاد حکومتی مبتنی بر شرع تلاش می‌کردند و هر دو توسط رژیم‌های سکولاری که در جامعه مسلط بودند، اعدام شدند.

این دو اعدام شدند اما ایده‌هایشان از میان نرفت. به تدریج وارثان ایشان در برخی از کشورهای خاورمیانه قدرت را تسخیر کردند. نسل سوم از بنیادگرایان دینی سنی که امروز در افغانستان و سوریه حاکم شده‌اند همانطور که در اسلایدها آمد از رویکردهای فرامرزی دست کشیده و درون مرزهای خویش ایده‌هایشان را پی می‌گیرند. باید دید که آیا نسل جدید اسلام‌گرایان شیعه نیز چنین می‌کنند؟
https://www.instagram.com/p/DDej-TZuI5C/?igsh=emkwaW1wODdsbjk5

نواندیشی دینی

15 Dec, 21:17


نسل سوم بنیادگرایی دینی

نواندیشی دینی

06 Dec, 20:47


آیا چادر مشکی میراث فاطمه زهرا است؟
چادر پوشش ایرانی است یا اسلامی؟

چادر ریشه در فرهنگ‌های ایرانی پیش از اسلام دارد. در دوران ساسانیان و حتی پیش از آن، زنان ایرانی معمولاً پوشش‌هایی به نام "چادر" یا "پوشش‌های مشابه" می‌پوشیدند که معمولاً از پارچه‌های بلند و سراسری بودند و تمام بدن را می‌پوشاندند. این نوع پوشش به‌ویژه برای حفاظت از زن در برابر نگاه‌های غیرمجاز و حفظ حجاب عمومی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

پس از فتح ایران، فرهنگ ایرانی تأثیر زیادی بر روی فرهنگ اسلامی گذاشت. از جمله این تأثیرات، می‌توان به استفاده از پوشش‌های کامل برای زنان اشاره کرد که در برخی نقاط جهان اسلام به تدریج پذیرفته شد.

در قرآن و حدیث، به پوشش بدن زنان تأکید شده است. اما نوع پوشش دقیقاً به شکل چادر مشکی و به سبک امروز نبوده است. در آن زمان، پوشش‌ها می‌توانست متنوع باشد و زنان مسلمان از لباس‌های بلند و سراسری برای پوشاندن بدن خود استفاده می‌کردند و چادر به عنوان نوع خاصی از پوشش بعداً در جوامع اسلامی رواج یافت.

تصویری که از زنان خاندان پیامبر در تاریخ و هنر اسلامی وجود دارد، بیشتر تحت تأثیر سنت‌ها و نمادهای فرهنگی پس از دوران آن‌ها شکل گرفته است. در دوران زندگی این امامان، پوشش چادر به شکلی که امروز در ایران و بسیاری از کشورهای مسلمان شناخته می‌شود (یعنی چادر مشکی)، وجود نداشت.

چادر مشکی که بعد از قرون اولیه اسلام و به تدریج در دوران‌های بعدی (به‌ویژه پس از دوره‌های صفویه و قاجاریه) توسعه یافت، در دوران امامان نبوده و یک نماد فرهنگی و اجتماعی است که در قرون بعدی شکل گرفته است.

در هنر اسلامی تصاویر زنان اهل بیت غالباً به گونه‌ای ترسیم شده‌اند که در آنها زنان با چادر مشکی دیده می‌شوند. این تصاویر معمولاً نمادین و نمایشی هستند تا مقام و جایگاه ویژه اهل بیت را نشان دهند و با توجه به فرهنگ‌های بعدی اسلام و ایران، چادر مشکی به‌عنوان نماد حجاب و پاکدامنی در این تصاویر انتخاب شده است.

ضدیتی که امروز در اثر عملکرد بنیادگرایان دینی با چادر به عنوان یک نماد اسلامی وجود دارد، خطاست. چادر مشکی یک پوشش عرفی تاریخی ایرانی است نه پوشش شرعی اسلامی و میراث فاطمه زهرا. اسلام فقاهتی چادر مشکی را میراث فاطمه می‌خواند که چنین چیزی واقعیت تاریخی ندارد.

ایشان همانطور که از فاطمه زنی پستونشین ساختند، از او زنی با چادر مشکی و برقع نیز ساختند که باب میل ایشان باشد‌. فاطمه اما همان است که در جنگ‌ها مجروحان را درمان می‌کرد و پس از وفات پدر در مقام اپوزیسیون شیخین که خلیفه عام مسلمانان بودند عمل می‌کرد.
https://www.instagram.com/p/DDM7WjVO89B/?igsh=MW41cmhqaXVkejc1aw==

نواندیشی دینی

03 Dec, 14:12


لمپن بورژوازی (Lumpenbourgeoisie) اصطلاحی است که به گروهی از افراد در جامعه اشاره دارد که به رغم داشتن ویژگی‌های اقتصادی و اجتماعی مرتبط با طبقه متوسط یا بورژوازی، فاقد ارزش‌ها، هنجارها و فرهنگ‌های مرتبط با آن طبقه هستند. این اصطلاح معمولاً در نقدهای مارکسیستی و سوسیالیستی به کار می‌رود و می‌تواند به افراد یا گروه‌هایی اشاره کند که در فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی به نوعی انحراف از هنجارهای رایج دچار شده‌اند.

▎نقد لمپن بورژوازی:

1. فقدان هویت اجتماعی: لمپن بورژوازی ممکن است به دلیل نداشتن هویت مشخص اجتماعی، نتواند نقش مثبتی در تحولات اجتماعی ایفا کند. این گروه معمولاً به دنبال منافع شخصی و آنی خود هستند و در نتیجه، نمی‌توانند به تغییرات ساختاری در جامعه کمک کنند.

2. تضاد با ارزش‌های بورژوازی: اعضای لمپن بورژوازی ممکن است از لحاظ اقتصادی در طبقه‌ای مشابه با بورژوازی قرار داشته باشند، اما به دلیل رفتارها و انتخاب‌های غیرمسئولانه، مانند فساد یا سوءاستفاده از موقعیت، به نوعی از ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی این طبقه دور می‌شوند.

3. عدم تعهد به تغییر اجتماعی: لمپن بورژوازی معمولاً تمایلی به مشارکت در جنبش‌های اجتماعی یا سیاسی ندارد و این می‌تواند مانع از پیشرفت‌های اجتماعی و سیاسی شود. این گروه ممکن است به جای تلاش برای تغییرات مثبت، به حفظ وضعیت موجود تمایل داشته باشد.

4. تأثیر منفی بر اقتصاد: رفتارهای غیرمسئولانه اقتصادی این گروه می‌تواند به ایجاد ناپایداری‌های اقتصادی منجر شود. عدم توجه به اصول اخلاقی و اجتماعی در فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند به فساد و ناکارآمدی در سیستم اقتصادی منجر شود.

5. نقش در سیاست: لمپن بورژوازی ممکن است به عنوان ابزاری برای قدرت‌های سیاسی مورد استفاده قرار گیرد، چرا که این گروه می‌تواند به راحتی تحت تأثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار گیرد. این امر می‌تواند منجر به تقویت نظام‌های غیر دموکراتیک و فساد شود.

به طور کلی، نقد لمپن بورژوازی بر این نکته تأکید دارد که این گروه نه تنها فاقد ارزش‌های مثبت اجتماعی و اقتصادی است، بلکه می‌تواند مانع از پیشرفت‌های مثبت در جامعه شود.

نواندیشی دینی

03 Dec, 14:12


نقش لمپن بورژوازی در استمرار وضعیت موجود

#اقتصاد_امروز_ما

پیشتر در این پرونده گفته شد که اقتصاد ایران که یک اقتصاد سرمایه‌داری دولتی است که بنا به منافع، سیاست‌های نئولیبرالی یا سوسياليستی پیاده می‌کند. همچنین از دو گروه در دولت و جامعه به عنوان عاملان و حامیان وضع موجود سخن گفته شد.

نومانکلاتورا و تیول‌داران که مناصب کلیدی در بروکراسی کشور دارند و طبقه لمپن برخوردار یا لمپن بورژوازی که از رانت‌های دسته اول بهره برده و در امتداد وضع موجود همدست این جریانند. پیشتر به توصیف این دو جریان پرداخته شد. در زیر به برخی از معایب طبقه لمپن بورژوازی اشاره می‌شود:

▎1. فقدان مسئولیت اجتماعی:

به دلیل تمرکز بر منافع شخصی و آنی، از مسئولیت‌های اجتماعی خود غافلند. این امر می‌تواند منجر به تضعیف همبستگی اجتماعی شود.

▎2. تشدید فساد:

با سوءاستفاده از موقعیت‌های اقتصادی و سیاسی، به فساد دامن می‌زنند. فساد اقتصادی نه تنها به نفع خود آنان بوده که می‌تواند به کاهش سرمایه‌گذاری‌های خارجی و داخلی و تضعیف اقتصاد کشور منجر شود.

▎3. نابودی ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی:

با ترویج رفتارهای غیر اخلاقی و غیرمسئولانه، ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این امر می‌تواند به کاهش اخلاقیات اجتماعی و فرهنگی منجر شود.

▎4. ممانعت از تغییرات مثبت:

به دلیل عدم تمایل به تغییرات ساختاری، مانع از پیشرفت‌های اجتماعی و اقتصادی می‌شوند. ممکن است به وضعیت موجود راضی باشند و از هرگونه تحولی که به نفع جامعه باشد، جلوگیری کنند.

▎5. تقویت نظام‌های غیر دموکراتیک:

به عنوان ابزاری برای قدرت‌های سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این گروه می‌تواند به راحتی تحت تأثیر تبلیغات و پروپاگاندا قرار گیرد و در نتیجه، به تقویت نظام‌های غیر دموکراتیک کمک کند.

▎6. افزایش نابرابری اجتماعی:

با توجه به رفتارهای اقتصادی این گروه، ممکن است نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی در جامعه افزایش یابد. این امر می‌تواند به بروز تنش‌ها و اعتراضات اجتماعی منجر شود.

▎7. عدم مشارکت در فرآیندهای سیاسی:

لمپن بورژوازی معمولاً تمایلی به مشارکت فعال در فرآیندهای سیاسی ندارد. این عدم مشارکت می‌تواند به کاهش دموکراسی و ضعف نهادهای مدنی منجر شود.

▎8. تأثیر منفی بر جوانان:

رفتارهای لمپن بورژوازی می‌تواند الگویی نامناسب برای جوانان باشد و آنان را به سمت رفتارهای غیرمسئولانه سوق دهد.

به طور کلی، لمپن بورژوازی در ایران امروز می‌تواند چالش‌های جدی برای توسعه پایدار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایجاد کند.
https://www.instagram.com/p/DC_X9NouwiM/?igsh=MWZzbjVvYWgyazBxMg==

نواندیشی دینی

26 Nov, 09:40


📁 مجموعه مکتب دوبُنی
📚دفتر نخست: فلسفه دین (الهیات دوبُنی)
محمد قطبی

▫️جلد نخست: احیای دین اجتماعی
(درآمدی بر الهیات دوبُنی)
https://vrgl.ir/spXeq

▫️جلد دوم: طرح‌واره‌ای از الهیات دوبُنی (دین‌شناسی و الهیات‌شناسی)
https://vrgl.ir/uOdLv

▫️جلد سوم: موحدچندساحتی و معنای کیهانی ۱ (انسان‌شناسی و هستی‌شناسی)
https://vrgl.ir/qpWyu

▫️جلد چهارم: موحدچندساحتی و معنای کیهانی ۲ (مواجهه وجودی-فلسفی با هستی)
https://vrgl.ir/dP7GO

▫️جلد پنجم: شریعت در الهیات دوبُنی ۱
(پیداش و سیر تکاملی شریعت)
https://vrgl.ir/igyts

▫️جلد ششم: شریعت در الهیات دوبُنی ۲
(نوگرایی دینی و بنیادگرایی دینی)
https://vrgl.ir/JxcBS

▫️جلد هفتم: شریعت در الهیات دوبُنی ۳
(اجتهاد ساختاری در احکام کیفری، مالی و زنان)
https://vrgl.ir/WDbUP

▫️جلد هشتم: شریعت در الهیات دوبُنی ۴
(اجتهاد ساختاری در احکام عبادی، سیاسی، اخلاقی و سبک زندگی) به زودی..

@noandishi_dini

نواندیشی دینی

26 Nov, 06:38


▫️شریعت و فقه در جهان مدرن بیش از همه در حوزه حقوق بشر و برابری اجتماعی در بحران است. این کتاب می‌کوشد با رویکرد اجتهاد ساختاری راه‌حلی برای حل این بحران بیابد.

▫️احکام شرعی را می‌توان به عناوین زیر تقسیم نمود:

۱) احکام جنگی، کیفری، جزایی و قضایی
۲) احکام تجاری، مالی و اقتصادی
۳) احکام مدنی، زنان و خانواده
۴) احکام سیاسی و حکومتی
۵) احکام عبادی و مناسکی
۶) احکام اخلاقی و تربیتی
۷) احکام شبه مناسک و سبک زندگی

▫️در این جلد طی سه فصل به اجتهاد ساختاری در سه دسته احکام نخست پرداخته شده است. در فصل نخست احکام جنگی و کیفری، در فصل دوم احکام تجاری و مالی و در فصل پایانی احکام زنان و خانواده مورد بررسی قرار گرفته‌اند. جلد پایانی و هشتم از دفتر الهيات دوبُنی نیز چهار دسته احکام دیگر یعنی احکام سیاسی، عبادی، اخلاقی و سبک زندگی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

مطالعه کتاب:
https://vrgl.ir/WDbUP

@noandishi_dini

نواندیشی دینی

15 Nov, 11:05


🔹شش الگوی تیپ اجتماعی زنان ایرانی در کشاکش سنت و تجدد

پس از ظهور تجدد در ایران از شش مدل الگوی برای تیپ‌های اجتماعی زنان ایرانی‌ می‌توان سخن گفت. پیشتر درباره دو گروه وابسته به سنت و تجدد یعنی دو الگوی زن دگرسالار، زن سنتی مرتجع و زن شبه‌مدرن مبتذل به نقل از شریعتی سخن گفته شد.

زن در نظام سنت و نظام سرمایه‌داری یک کالا است. دگرسالار است. در نظام سنت چون کالایی به مردان فروخته می‌شود و به مالکیت مرد درمی‌آید و در نظام تجدد نیز یک کالای ویترینی صنعت‌بدن است که کیم کارداشیان در آن به بت‌واره تبدیل می‌شود. زن شبه‌مدرن مصرف‌زده که از درون پوک است و مهره‌ای است در ماشین نظام سرمایه‌داری. اسیر صنعت پورن، مد، فشن، فیتنس، تبلیغات، زیبایی و.. تا سرمایه‌داران را پروارتر کند.

در مقابل این نگاه زن پستونشین و پرو‌رش دهنده، در عصر مدرن نگاه نظام سرمایه‌داری به زن شکل گرفت و اسارتی جدید پدید آورد. نگاهی که زن را از پستو به اجتماع آورد اما به جای پستو در جامعه اسیر کرد.

در کنار دو الگوی زنان دگرسالار سنتی و شبه‌مدرن، از دو الگوی دیگر زن مذهبی صورتی و زن موفقیت‌جوی سکولار نیز می‌توان صحبت نمود.

بنیادگرایان برای طیف مذهبی‌ جدیدی که سبک زندگی مدرن داشته و با سبک‌های زندگی عرفی دیگران مشکلی ندارند،  کثرات‌گرا بوده و مخالف اعمال خشونت و اجبار دین هستند برچسب مذهبی صورتی را ساخته‌اند. این گروه از نظر سیاسی و دینی نواندیش هم نیستند، سنتی هستند اما در ماجرای جنبش مهسا از بنیادگرایان حمایت نکردند و مورد حمله و اتهام گسترده ایشان قرار گرفته‌اند.

زن می‌تواند پستونشین نباشد، مستقل زندگی کند، وارد جامعه شود اما آگاهی و کنشگری اجتماعی سیاسی نداشته باشد و تنها در پی منافع شخصی خود باشد. یکی دیگر از الگوهای نامناسب جهان مدرن چنین الگویی است. زن مدرن منفعت‌طلب که تنها در پی موفقیت شغلی و تحصیلی خود است و نسبت به محیط پیرامونی‌اش بی‌تفاوت می‌باشد.

این چهار الگوی زن در تفکر مدرن نیستند، دو مدل نخست کاملا ارتجاعی‌اند و دو مدل دوم نیز مدرن بودنشان در سبک زندگی یا زندگی تحصیلی و شغلی است و نه در تفکر. کمتر ارزشی برای حقوق بشر، آزادی بیان، دموکراسی و سایر ارزش‌های جهان مدرن قائلند.

اما دو الگوی دیگر نیز وجود دارند که خودسالارند و در تفکر مدرن. زن متجدد سکولار خودآگاه و داری تعهد اجتماعی و زن متجدد مذهبی خودآگاه و دارای تعهد اجتماعی که نیمی سنتی و نیمی مدرن زندگی می‌کند و رویکرد بومی‌گرایی گزینش‌گرانه به تجدد دارد. این دو از نظر تفکر نیز مدرن هستند و دغدغه و فعالیت اجتماعی سیاسی دارند. برابر چهار الگوی پیشین باید این دو الگو را تبلیغ و ترویج نمود.

https://www.instagram.com/p/DCRXtqCOIMZ/?igsh=MThqMW9mMWtkMHE1

نواندیشی دینی

11 Nov, 12:06


سکینه فرزند امام حسین و زندگی برابری‌طلبانه

تاکنون در چهار فرسته پیشین از این پرونده از زندگی اجتماعی-سیاسی خدیجه همسر پیامبر، فاطمه و زینب دختران او و زینب نوه او در شکستن اسطوره زن پستونشین اسلامی پرداخته شد. اینجا به سکینه فرزند امام حسین از نسل چهارم زنان خاندان پیامبر پرداخته می‌شود.

محمد حسین بادامچی:

🔺در مطالعات فمینیستی پسااستعماری، غربی‌ها را بسیار نکوهش می‌کنند که در متون و روایت‌های خود زن شرقی را به‌صورت موجودی زبون، ناتوان، وابسته، لال، صغیر و نیازمند قیمومیت مردان تصویر می‌کنند. این منتقدان غرب اما توجه به این ندارند که این غربیان تقصیری ندارند جز اینکه روایت پدرسالاری شرقی را در مقیاسی وسیعتر بازتاب می‌دهند.

🔺نمونه بارز این تضاد را در روایت شخصیت بانو سکینه دختر جوان امام حسین در کربلا می‌توان دید. به عنوان یک شیعه سال‌ها پای منبر و مجالس روضه بزرگ شدم چندان شناختی از زنان و دختران کربلا عایدم نشد جز اینکه همگی به مثابه‌ی ابژه‌ی سنتی «حرم»، زنان ضعیفه‌ی خرابات‌نشینی بودند که بار دراماتیک و نقش ترحم‌برانگیزی و غیرت‌برانگیزی داستان را برای مردان ایفا می‌کردند. زینب (س) بعدها در آثار علی شریعتی بود که چهره‌ی متفاوتی برایم پیدا کرد.

🔺اما در رابطه با سکینه اولین بار در نوشته‌ی فاطمه مرنیسی بود که توانستم شخصیت او را از زیر آوار مخرب روضه‌ها تشخیص دهم. مرنیسی که طبعا محققی اهل سنت است، در بخشی از کتاب « زنان پرده‌نشین و نخبگان جوشن‌پوش» نشان می‌دهد که در تاریخ اسلام سکینه به‌عنوان نمادی از زنان شجاع، سیاسی، معترض و به تعبیر امروزی فمینیست شناخته می‌شود که به‌خاطر اینکه صورتشان را برخلاف حکم پدرسالارانه حجاب نمی‌پوشاندند و با مردان اختلاط می‌کردند «برزه» نامیده می‌شدند. سکینه در تاریخ صدر اسلام به بانویی با ازدواج‌های متعدد معروف بوده که برخلاف فقه پدرسالار متعارف، حق نشوز یعنی نافرمانی در برابر شوهر و حق تک‌همسر بودن را جزو شروط عقد خود قرار می‌داده و به زیبایی و سخنوری و شخصیت قدرتمندش شهرت داشته.

♦️حالا مقایسه کنید با تصویری که روضه‌های تشیع صفوی کنونی درباره سکینه به ما ارائه می‌دهد! مرنیسی می‌گوید وقتی در کنفرانسی این چنین از شخصیت تاریخی سکینه به‌عنوان نماد زنان مسلمان و قوی صدر اسلام سخن می‌گفته مردی از مستمعین بر او شوریده که این حرف‌ها دروغ است و سکینه در همان کربلا مرده است. فرقی نمی‌کند شیعه یا سنی، گویی برای مرد پدرسالار مسلمان اینطور بهتر است که شخصیتی مثل سکینه در همان کودکی در کربلا مرده باشد تا اینکه این‌طور جهان مذکر مقدسین را به چالش بکشد.

نواندیشی دینی

08 Nov, 13:37


نظام انتخاباتی نمایندگی: انتخاب میان شارلاتان و فاشیست

#ماکیاولیسم_مسلح
ما و غرب| بخش سوم

در نوشتار پیشین از این پرونده گفته شد نظام نمایندگی، همان الیگارشی احزاب، رسانه‌ها و سرمایه‌داران است که در قالب جدید الیگارشی قدیم یعنی سلطنت، روحانیت و اشراف بازتولید شده است. زور و زر و تزویر جامه مدرن به خود پوشیده است. در این فرسته به این مسأله پرداخته می‌شود که دوگانه جمهوری‌خواه-دموکرات و اصولگرا-اصلاح‌طلب همان دوگانه فاشیست و شارلاتان است. انتخاب میان ترامپ فاشیست و هریس شارلاتان که از نسل‌کشی نتانیاهو حمایت کرد و می‌خواست با کمک سلبریتی‌ها چهره خود را سفیدشویی و روتوش کند، فضاحت نظام نمایندگی در انتخابات را نشان می‌دهد.

▫️رانسیر فیلسوف فرانسوی: این از آن‌جور دوراهی‌هاست که وقتی پیش بیاید می‌توانید تکلیف‌شان را در عرض پنج دقیقه روشن کنید. معلوم است که پیروزشدن راست افراطی اتفاق قشنگی نیست. ولی باید از این قضیه نتایج درستی استنباط کنیم. راه حل این است: جنگیدن با نظامی که راست افراطی را تولید می‌کند، نه این خیال باطل که با رأی‌دادن به سیاستمداری که در فساد رتبۀ اول دارد می‌توان دموکراسی را نجات داد. هنوز شعار انتخابات 2002 از یادم نرفته است: «به شارلاتان رأی بدهید، نه به فاشیست» [در دور دوم انتخابات آن سال ژاک شیراک و ژان ماری لو پن رقیب هم شدند]. کسی که از ترس فاشیست به شارلاتان رأی می‌دهد سزاوار هر دوی آنهاست و راه را برای هر دوی آنها هموار می‌کند.

دموکراسی مبتنی بر نمایندگی، به حق، یک شکل الیگارشیک است، نظامی مبتنی بر نمایندگی اقلیت‌هایی است که دارای عنوان و لقبی برای تصدی امور مشترک هستند. در تاریخ نظام مبتنی بر نمایندگی، همواره پیش از هر چیز، قدرت‌ها، طبقات و دارایی‌هایی هستند که حق نمایندگی دارند، چه به مثابه‌ی لقب‌دهندگانی برای اعمال قدرت و چه به عنوان یک قدرت دارای حق حاکمیت. بنابراین یکسان‌سازی دموکراسی و نمایندگی اشتباه است.

"دموکراسی نه شکلی از حکومت است که به الیگارشی اجازه دهد به نام مردم حاکمیت داشته باشد، نه شکلی از جامعه است که قدرت کالا آن را سامان‌دهی کند. دموکراسی کنشی است که بی‌وقفه، انحصار حکومت‌های الیگارشیک بر حیات عمومی و همگانی و چنگ‌اندازی ثروت بر زندگی‌ها را از میان می‌برد. دموکراسی توان بالقوه‌ای است که باید امروزه بیش از هر زمان دیگری، بر ضد درهم‌آمیختگی این قدرت‌هایی که تنها و تنها تحت قانون سلطه هستند، به مبارزه برخیزد".
https://www.instagram.com/p/DCBhbLYuXtq/?igsh=N2lzand6ODN5N3Fj

نواندیشی دینی

05 Nov, 14:07


اخلاق کاربردی در قرآن

#قرآن‌‌شناسی_نواندیشان_دینی

هر آیینی سه رکن دارد: تجربه دینی شامل تجارب معنوی و عرفانی، معرفت دینی شامل اعتقادیات و باورهای دینی و کنش دینی که شامل اعمال و مناسک دینی می‌شود. به رکن سوم شریعت و اخلاق دینی گفته می‌شود.

شریعت نیز خود به دو دسته احکام فردی و احکام اجتماعی تقسیم می‌شوند. احکام فردی به سه دسته احکام مناسکی (مانند نماز و روزه)، احکام شبه‌مناسکی (نخوردن گوشت خوک) و احکام تربیتی-اخلاقی را در بر می‌گیرند. این احکام به اخلاق دینی موسومند و با اخلاق فرادینی متفاوتند.

فربهی مناسکی موجب آن می‌شود که احکام تربیتی-اخلاقی قرآن نادیده گرفته شود. همانطور که احکام مناسکی نماز و روزه واجب است، احکام اخلاقی نیز واجب است. در قرآن توصیه‌های اخلاقی کاربردی متعددی وجود دارد که می‌توان به برخی از آن‌ها اشاره کرد:

▎۱. نیکی به والدین:
   - آیه: "وَ قَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا" (اسراء: 23)
   - توصیه: احترام و محبت به والدین و خدمت به آن‌ها.

▎۲. عدالت در قضاوت:
   - آیه: "إن الله يأمرکم أن تؤدوا الأمانات إلى أهلها و إذا حکمتم بین الناس أن تحکموا بالعدل" (نساء: 58)
   - توصیه: رعایت عدالت در همه‌ی امور.

▎۳. صداقت در گفتار:
   - آیه: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا" (احزاب: 70)
   - توصیه: گفتار راست و پرهیز از دروغ.

▎۴. عفو و گذشت:
   - آیه: "فَمَن عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ" (شوری: 40)
   - توصیه: بخشش دیگران و نادیده گرفتن خطاها.

▎۵. خودداری از غیبت:
   - آیه: "وَ لا يَغْتَب بَعْضُكُمْ بَعْضًا" (حجرات: 12)
   - توصیه: اجتناب از غیبت و تهمت به دیگران.

▎۶. احسان به همسایگان:
   - آیه: "وَ اعبدوا اللَّهَ و لا تشركوا به شيئًا و بالوالدين إحسانًا و بذي القربى و الجيران" (نساء: 36)
   - توصیه: نیکی به همسایگان و نزدیکان.

▎۷. صبر در سختی‌ها:
   - آیه: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَاةِ" (بقره: 153)
   - توصیه: صبر و استقامت در برابر مشکلات.

▎۸. وفای به عهد:
   - آیه: "وَ أَوْفُوا بِالْعُقُودِ" (مائده: 1)
   - توصیه: پایبندی به قراردادها و وعده‌ها.

▎۹. احسان به فقرا و نیازمندان:
   - آیه: "وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ" (بقره: 43)
   - توصیه: کمک به نیازمندان و پرداخت زکات.

▎۱۰. عدم تمسخر و عیب‌جویی:
   - آیه: لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ"(حجرات: 11)
   - توصیه: پرهیز از تمسخر و عیبجویی و القاب زشت نهادن بر یکدیگر.
https://www.instagram.com/p/DB81emGO-V-/?igsh=cGlhMHhjZDVjcWJm

نواندیشی دینی

02 Nov, 08:26


نظام سرمایه‌داری چگونه بت‌های جدیدی برای پرستش به جای خدا ساخت؟

نظام سرمایه‌داری پول را به جای خدا نشانید، پول شد بت اعظم و سلبریتی‌ها اله‌های رنگارنگ این بت بزرگ. مصرف‌گرایی و عشق به سلبریتی‌ها هم شد پرستش این خداوند. دین وحیانی از موضوعیت افتاد و دین جدید نئولیبرال کاپیتالیسم جای آن را گرفت.

در دنیای مدرن و به ویژه تحت سلطه سرمایه‌داری، برخی از تحلیلگران و جامعه‌شناسان استدلال می‌کنند که پول، سلبریتی‌ها و نمادهای فرهنگی جدید به نوعی به عنوان جایگزین‌های پرستش و ارزش‌گذاری در آمده‌اند. این پدیده‌ها می‌توانند به شکل‌های زیر خود را نشان دهند:

۱. پرستش پول: در جوامع سرمایه‌داری، موفقیت مالی و دسترسی به ثروت به عنوان معیارهایی برای ارزشمندی فردی و اجتماعی تلقی می‌شوند. این نگرش می‌تواند به نوعی پرستش پول تبدیل شود که در آن افراد به جای جستجوی معنای عمیق‌تر زندگی، به دنبال جمع‌آوری ثروت و دارایی هستند.

۲. سلبریتی‌ها و فرهنگ ستایش شخصیت: رسانه‌های اجتماعی و فرهنگ سلبریتی باعث شده‌اند که افراد بیشتری به دنبال الگوهای رفتاری و سبک زندگی سلبریتی‌ها بروند. این موضوع می‌تواند به نوعی پرستش شخصیت‌های عمومی تبدیل شود که در آن سلبریتی‌ها به عنوان نمادهای موفقیت و خوشبختی معرفی می‌شوند.

۳. کالاها و مصرف‌گرایی: در دنیای مدرن، مصرف‌گرایی به یک ارزش اجتماعی تبدیل شده است. افراد ممکن است احساس کنند که خوشبختی و رضایت در خرید کالاها و خدمات جدید نهفته است، که این نیز می‌تواند به نوعی پرستش کالاها و برندها تعبیر شود.

۴. فقدان معنای عمیق: با کاهش نقش دین و معنویت در زندگی روزمره، برخی افراد ممکن است احساس کنند که به دنبال معنای عمیق‌تری هستند، اما در عوض به نمادهای مادی و فرهنگی روی می‌آورند که ممکن است نتوانند نیازهای روحی آن‌ها را برآورده کنند.

۵. تجارت و بازاریابی: شرکت‌ها و برندها با استفاده از استراتژی‌های بازاریابی، تلاش می‌کنند تا خود را به عنوان نمادهایی از موفقیت و خوشبختی معرفی کنند، که این نیز می‌تواند بر روی ارزش‌ها و باورهای جامعه تأثیر بگذارد.

به طور کلی، این پدیده‌ها نشان‌دهنده تغییراتی هستند که در ارزش‌ها و باورهای اجتماعی در دنیای مدرن رخ داده‌اند، و ممکن است به نوعی جایگزینی برای ارزش‌هاییی مذهبی و معنوی سنتی ایجاد کنند. در مجموع، سرمایه‌داری با استفاده از رسانه‌ها، فرهنگ مصرف‌گرایی و تجاری‌سازی زندگی سلبریتی‌ها، موجب شده است که آن‌ها به نمادهای فرهنگی تبدیل شوند و پول نیز به عنوان خدای عصر جدید شناخته شود. این پدیده‌ها بر روی ارزش‌ها، باورها و رفتارهای اجتماعی تأثیر عمیقی گذاشته‌اند.
https://www.instagram.com/p/DB0jem-uT7x/?igsh=eXpjdzJkMWQzNGhy

نواندیشی دینی

25 Oct, 18:17


الگوی اسرائیل در رفتار با فلسطینیان بومی: رفتار آنگلوساکسون‌های استعمارگر با بومیان

#آرمان_فلسطین

جهان به اصطلاح آزاد و رهبر آن یعنی نژاد آنگلوساکسون، امروز از استاندارد دوگانه نیست که در جنایات اسرائیل علیه بومیان فلسطین شریک شده است. کافیست به رفتار ایشان علیه بومیان به ویژه در قرون ۱۷ تا ۱۹ میلادی در آمریکا و کانادا و استرالیا و... بنگریم، آنگاه روشن می‌شود که این رفتار الگوی اصلی صهیونیست‌ها بوده است:

▎۱. تسخیر و استعمار

• تصرف سرزمین: آنگلوساکسون‌ها، به ویژه انگلیسی‌ها، با ادعای مالکیت زمین‌های بومیان، به تسخیر سرزمین‌های جدید پرداختند. این عمل معمولاً با استفاده از نیروی نظامی و درگیری‌های مسلحانه انجام می‌شد.

• حذف و جابجایی: بومیان به طور مکرر مجبور به ترک سرزمین‌های خود شدند. این جابجایی‌ها غالباً با خشونت و کشتار همراه بود.

▎۲. استثمار اقتصادی

• بهره‌کشی از منابع طبیعی: استعمارگران از منابع طبیعی و زمین‌های بومیان برای کشاورزی، استخراج معادن و تجارت استفاده کردند. بومیان به کار اجباری و شرایط سخت اقتصادی دچار شدند.

• ایجاد اقتصاد مستعمراتی: اقتصاد مستعمراتی بر پایه استثمار بومیان و منابع آنها شکل گرفت.

▎۳. تحمیل فرهنگ و هویت

• فرهنگ‌سازی: تلاش برای تحمیل زبان، مذهب (عموماً مسیحیت) و فرهنگ اروپایی بر بومیان صورت گرفت. مدارس شبانه‌روزی برای آموزش فرهنگ غربی تأسیس شد که در آنجا بسیاری از آداب و رسوم بومیان نادیده گرفته می‌شد.

• نفی هویت فرهنگی: به طور سیستماتیک سعی کردند هویت فرهنگی بومیان را از بین ببرند.

▎۴. تنظیم قوانین و قراردادها

• قراردادهای نابرابر: قراردادهایی که میان استعمارگران و بومیان امضا می‌شد، معمولاً به نفع استعمارگران بود و حقوق بومیان را نادیده می‌گرفت.

• قوانین محدودکننده: قوانین متعددی برای محدود کردن حقوق بومیان وضع شد که دسترسی آنها به زمین و منابع را محدود می‌کرد.

▎۵. خشونت و جنگ

• درگیری‌های نظامی: جنگ‌ها و درگیری‌های نظامی متعددی میان آنگلوساکسون‌ها و بومیان رخ داد. این جنگ‌ها معمولاً با کشتار و تخریب همراه بود.

• تبعید و کشتار جمعی: برخی از جوامع بومی به طور کامل نابود یا تبعید شدند.

▎۶. تأثیرات روانی و اجتماعی

• آسیب به ساختار اجتماعی: رفتار آنان باعث آسیب به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جوامع بومی شد.

• تأثیرات طولانی‌مدت: آثار این رفتارها هنوز هم در جوامع مختلف قابل مشاهده است و باعث ایجاد نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی شده است.

به طور کلی، رفتار آنگلوساکسون‌ها با بومیان کشورهای مستعمره غالباً با خشونت، استثمار، و تحمیل فرهنگی همراه بود که تأثیرات عمیق و پایدار بر جوامع بومی گذاشت.
https://www.instagram.com/p/DBbexOWuhId/?igsh=eXN6Zm9oOXc3bGQ1

نواندیشی دینی

22 Oct, 09:07


چرا تضاد ایران و اسلام یک تضاد جعلی است؟
بخش نخست
#پرونده_ایران_و_اسلام

مطابق آنچه در پرونده پیدایش پهلویسم آمد گفته شد که اسلام‌ستیزی و عرب‌ستیزی در ایران با الهام‌گیری از مستشرقینی چون دوگوبینو و رنان شروع شد. آن‌ها نژاد عرب را پست و غیرعقلانی توصیف می‌کردند و دین ایشان را پست. نوشته‌های این شرق‌شناسان پشتوانه فکری برای روشنفکرانی چون آخوندزاده و کرمانی شد.

آثار آخوندزاده و کرمانی که متاثر از ناسیونالیسم رومانتیک مستشرقین بود با شکست جنبش مشروطه به جریان اصلی تبدیل شد. در دوره جنگ جهانی اول، آرای افراطی آخوندزاده و کرمانی به شیوه‌های گوناگون در «حلقه برلین» بازخوانی و بسط یافت.

آنچه در نشریات حلقه برلین چون کاوه و فرنگستان پرورده شد بدل به ایدئولوژی رسمی نظام پهلوی شد. ناسیونالیسم رومانتیک و تجدد آمرانه استبداد منور میراث فکری آن منورالفکران بود.

هواداران پهلویسم امروز در همدستی با جریان خداناباوری نو، یک بلوک اسلام‌ستیزانه در فضای رسانه‌ای ایران ایجاد نموده‌اند.

#بابک_مینا: "ملی‌گرایی ایرانی در عصر حاضر برای مقابله با اسلام برداشتی ایدئولوژیک از هویت باستانی را در برابر اسلام قرار داد و «ایران» شد هر آنچه که اسلامی و عربی نیست. استراتژی ملی‌گرایی در برابر اسلام، «بیگانه‌سازی» عناصر عربی-سامی-اسلامی فرهنگ ایرانی بود. این استراتژی درست عکس چیزی بود که به طور سنتی پدران ما در برابر هجومِ فرهنگ سامی-عربی انجام می‌دادند، یعنی «درونی کردن» و تفسیر دوباره کردن آن عناصر و تطبیق‌شان با فرهنگ ایرانی.... امروز اما یک نفر ملی‌گرای معمولی ایرانی تصور می‌کند بخش بزرگی از فرهنگ و رسوم ایرانی، از ادبیات عرفانی و مساجد و نگارگری و هنر تذهیب قرآن گرفته تا مراسم عاشورا و ماه رمضان و عید فطر همگی عناصری بیگانه با ایران است. ملی‌گرایی ایرانی در نسخه‌های رادیکال‌تر خود می‌پندارد جمهوری اسلامی و آخوند هم پدیده‌هایی صرفاً «عربی» هستند و بیگانه با ایران. بر همین اساس انقلاب ۵۷ حمله دوباره اعراب به ایران نام می‌گیرد. اسلام چه به عنوان دین و چه به عنوان بستر فرهنگی، بیگانه تلقی می‌شود.  نتیجه این نگاه این است که نه تنها بخش عمده میراث ملی ایران، بلکه بخش مهمی از فرهنگ، ارزش‌ها و آداب و رسوم روزمره مردم نیز بیگانه‌سازی می‌شود. یک ملی‌گرای افراطی ایرانی دیر یا زود به این نتیجه خواهد رسید که در کشوری خارجی ساکن است و باید آن را ترک کند!".

بنیادگرایی ملی یک طاعون وارداتی از آلمان نازی است که امروز از هیتلر زمان نتانیاهو دفاع می‌کند.در این پرونده به تضاد جعلی ایران و اسلام که توسط این جریان به آن دامن زده شده پرداخته می‌شود.
https://www.instagram.com/p/DBWgvFxOHYI/?igsh=NjNjdXcwMHk1aDVo

نواندیشی دینی

15 Oct, 11:09


شریعت و فقه در جهان مدرن در بحران است. این بحران عواقبی داشته است که در این کتاب به عواقب این بحران پرداخته‌ می‌شود. در جلد پیشین (شریعت در الهیات دوبنی ۱) علل وقوع این بحران نشان داده شد، در این جلد عواقب این بحران را نشان داده‌ شده و در جلد بعدی (شریعت در الهیات دوبنی ۳) راهکار حل این بحران را به بحث گذاشته می‌شود.

جلد این کتاب مزین تصویر میرزا یوسف‌خان مستشارالدوله، پدر روشنفکری دینی ایران و حتی نوگرایی دینی در جهان اسلام است که در پی آشتی دین و تجدد بود. جنبش اسلام‌گرایی اما قائل به ناسازگاری دین و تجدد بود و در جهان اسلام فرداست شد. حال ما باید با عواقب این ناسازگاری مواجه شویم.

در جلد ششم و کتاب پیش‌ِ رو به بحران‌های شریعت در مواجهه با جهان مدرن، عواقب این بحران و پاسخ‌های نوگرایانه و بنیادگرایانه از سوی جنبش اسلام‌گرایی و جنبش اصلاح دینی به این بحران پرداخته می‌شود.

مشاهده فهرست و مطالعه کتاب:
https://vrgl.ir/JxcBS

نواندیشی دینی

15 Oct, 08:47


📁 مجموعه مکتب دوبُنی
📚دفتر نخست: فلسفه دین (الهیات دوبُنی)
📖 جلد ششم | ۱۴۰۳
📕 کتاب شریعت در الهیات دوبُنی ۲
محمد قطبی

الهیات دوبُنی یک رویکرد میانه در نواندیشی دینی معاصر است که در پی توازنی میان رویکرد نواندیشان لیبرال و سوسیالیست در دین‌پژوهی است.

️در چهار جلد نخست از این دفتر به مسأله‌ عرفان و سلوک و مسائل الهیاتی و فلسفی در الهیات دوبنی پرداخته شد و راه و رسم تجرب‌اندیشی و معرفت‌اندیشی در این الهیات مورد بررسی قرار گرفت.

در جلد پنجم تا هفتم به مسأله‌ کنش دینی و علوم ناظر بر آن یعنی فقه و اخلاق پرداخته می‌شود. در جلد پنجم سیر پیدایش و تکامل شریعت مورد بررسی قرار گرفت، در این جلد (جلد ششم) به بحران شریعت در جهان مدرن، پیامدها و راهکارهای حل این بحران پرداخته می‌شود و در نهایت جلد هفتم به اجتهاد و اصلاح ساختاری در فقه و شریعت برای روزآمد کردن آن اختصاص داده می‌شود.

در کتاب پیش‌ِ رو به بحران‌های شریعت در مواجهه با جهان مدرن، عواقب این بحران و پاسخ‌های نوگرایانه و بنیادگرایانه از سوی جنبش اسلام‌گرایی و جنبش اصلاح دینی به این بحران پرداخته می‌شود.

مشاهده فهرست و مطالعه کتاب:
https://vrgl.ir/JxcBS

نواندیشی دینی

13 Oct, 12:59


#قرآن‌‌شناسی_نواندیشان_دینی

به نقل از حبیب‌الله پیمان گفته شد که قرآن سه بخش دارد. دین، معارف کمک‌آموزشی و شریعت. بخشی از این معارف‌کمک‌آموزشی قرآن قصه‌های پیامبران می‌باشد.

قرآن طی داستان‌های انبیا به ضرورت ایمان و توکل، صبر و استقامت، آگاهی‌افزایی و آموزش و هدایت، مبارزه و مقاومت برابر زور و زر و تزویر، دعوت به خیر و قسط و عدل و حقیقت، اخلاقی زیستن، توبه و سربلند بیرون آمدن از آزمون‌های الهی، همکاری و تعاون، بخشش و گذشت و حمایت از محرومان و مستضعفان تأکید می‌کند که انسان موحد باید چون الگوهای ایمانی خویش چنین زندگی کند.

▎1. ایمان و توکل به خدا

انبیا همواره به قدرت و حکمت خداوند ایمان داشتند و در سخت‌ترین شرایط به او توکل کردند. داستان حضرت ابراهیم و آتش نمونه‌‌ای از این اعتماد و توکل است.

▎2. صبر و استقامت

انبیای الهی در برابر مشکلات و چالش‌ها صبر و استقامت نشان دادند مانند حضرت ایوب با بیماری و سختی‌های بسیار، حضرت محمد و مقاومت برابر فشارهای اجتماعی و نظامی و اقتصادی مشرکان.

▎3. دعوت به حق و عدالت

همه انبیا به دعوت مردم به حق، عدالت و اخلاق نیکو تأکید کردند. حضرت موسی به مبارزه با ظلم فرعون پرداخت و حضرت محمد نیز به ترویج عدالت اجتماعی اهتمام ورزید.

▎4. توبه و رحمت الهی

قصه‌های انبیا نشان می‌دهد که خداوند همواره آماده پذیرش توبه بندگانش است. داستان حضرت نوح و قومش، یا داستان حضرت یونس نشان‌دهنده این حقیقت است که هر کس می‌تواند با توبه به رحمت الهی دست یابد.

▎5. آموزش و تربیت نسل‌ها

انبیای الهی نه تنها خودشان پیام را به مردم رساندند، بلکه به تربیت نسل‌های آینده نیز اهمیت دادند. حضرت عیسی و آموزش‌های او به حواریون، نمونه‌ای از این تلاش است.

▎6. اهمیت وحدت و برادری

انبیا همواره بر وحدت و برادری تأکید داشتند. قرآن کریم در داستان‌های انبیا، به اهمیت همکاری و همدلی و تعاون در میان مردم اشاره می‌کند.

▎7. توجه به نیازهای جامعه

انبیای الهی به نیازهای مادی و معنوی جامعه توجه داشتند. آنها همواره سعی کردند تا مشکلات اجتماعی را حل کرده و مردم را به سوی رشد و تعالی هدایت کنند.

▎8. آزمون الهی

داستان‌های انبیا نشان می‌دهد که زندگی پر از آزمون‌ها و چالش‌هاست. خداوند بندگانش را آزمایش می‌کند تا ایمان و استقامت آنها را بسنجد.

قصه‌های انبیا در قرآن حاوی درس‌ها و پیام‌های عمیق اخلاقی، اجتماعی و روحانی هستند که می‌توانند راهنمای زندگی انسان‌ها باشند. این داستان‌ها ما را به تفکر درباره ایمان، اخلاق، عدالت، صبر و رحمت الهی دعوت می‌کنند.
https://www.instagram.com/p/DBBKQ9Nxlq8/?igsh=MW42bnZhZ3gybjl2aA==

نواندیشی دینی

07 Oct, 15:41


سرنوشت رضا پهلوی چه خواهد شد؟

پدربزرگ او رضاخان با کودتای انگلیسی به قدرت رسید، دیکتاتوری پیشه کرد و با اشغال ایران توسط متفقین به جزیره موریس تبعید شد در آوارگی و غربت مرد. بیگانه تصمیم گرفت به قدرت برسد و از قدرت خلع شود.

پدر او با اجازه انگلیس به تخت نشست و با کودتای آمریکایی به قدرت بازگشت و دیکتاتوری پیشه کرد و پس گریختن از ایران پیش از وقوع انقلاب در غربت و آوارگی قاهره دفن شد. بیگانه تصمیم گرفت به قدرت برسد و در گوادلوپ تصمیم گرفت از قدرت خلع شود.

حال رضا پهلوی که عنوان ولیعهد را یدک می‌کشید و پس از درگذشت پدر سوگند پادشاهی خورده بود نیز چون پدر و پدربزرگ خویش آواره است و چشم به حمله نظامی اسرائیل و نتانیاهو قصاب خاورمیانه دارد تا او را به قدرت بازگرداند. این دودمان تنها بر خون و خرابی است که به قدرت می‌رسد. با کودتا یا اشغال مملکت توسط بیگانگان. در هر صورت افسار ایشان دست بیگانگان است.

سرنوشت رضا پهلوی چه خواهد شد؟ احتمالا او نیز در آوارگی مانند پدر و پدربزرگ وابسته به بیگانه‌اش به دور از ایران دفن خواهد شد و رویای قدرت در ایران را به گور خواهد برد. به فرض محال که روزی هم به قدرت برسد باز هم چون اعقاب خویش دیکتاتوری پیشه کرده و وابسته به بیگانگان خواهد بود که در این صورت هم باز چون پدرش توسط مردم به زیر کشیده خواهد شد.

همانطور که پیشتر در پرونده نقد پهلویسم آمد، این سلسله منحوس و وابسته به بیگانه همانطور که شهید سیدحسین فاطمی، وزیرخارجه اعدامی دکتر مصدق گفته بود مخلوق استعمار، آلت دست استعمار و وابسته به استعمار بودند.

پهلویسم گویی با فاشیسم پیوند خورده است. منورالکفران حول رضاخان عاشق هیتلر بودند و منورالفکران پیرامون نوه او نیز امروز شیفته هیتلر زمان یعنی نتانیاهو هستند.

بنیادگرایی ملی و ناسیونالیسم رومانتیک باستانی چون بنیادگرایی دینی یک ایدئولوژی وارداتی و مخرب است که از آلمان نازی به ایران وارد شد و امید است همراه با مرگ وارث سلطنت یعنی رضا پهلوی به گورستان تاریخ رود.

برخلاف پروپاگاندای رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور و ارتش سایبری سلطنت که به پمپاژ بدآگاهی و آگاهی کاذب پیرامون دودمان پهلوی و منجی‌سازی از رضاپهلوی مشغولند باید پرده از چهره واقعی این دودمان برداشت تا چهره کریه واقعیت درباره ایشان روشن شود: دیکتاتورهایی وابسته به بیگانه.
https://www.instagram.com/p/DAy0Srsyzxl/?igsh=azZyYXFyd25keTRu

نواندیشی دینی

01 Oct, 13:30


تفاوت خط مشی عقیدتی-سیاسی سیدموسی صدر و سیدحسن نصرالله

پیشتر پس از ترور قاسم سلیمانی به مقایسه خط مشی او با مصطفی چمران پرداخته و از تفاوت‌هایشان صحبت شد. اما سوای چریک‌ها، در میان رهبران مذهبی مشی سیاسی و دینی سید موسی صدر و سید حسن نصرالله نیز تفاوت‌های قابل توجهی داشت:

▎صدر
مشی سیاسی:
   - ملی‌گرایی و وحدت: او به دنبال وحدت ملی در لبنان بود و تلاش می‌کرد تا بین مسلمانان و مسیحیان پل بسازد. او تأکید زیادی بر همزیستی مسالمت‌آمیز داشت. شعار او گفت‌وگو، تفاهم و همزیستی بود.
   - تأسیس جنبش امل: او جنبش امل را تأسیس کرد که هدف آن حمایت از حقوق شیعیان و بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن‌ها و مبارزه با اسرائیل متجاوز بود. او نقشی برای دین در حوزه حکومتی قائل نبود.
   - دیپلماسی: او به دیپلماسی و گفتگو با دیگر گروه‌های سیاسی اهمیت می‌داد و سعی می‌کرد تا از طریق مذاکره به حل بحران‌ها بپردازد.

مشی دینی:
   - اجتهاد و نوآوری: او به اجتهاد در مسائل دینی تأکید داشت و سعی می‌کرد تا دین را با نیازهای زمانه تطبیق دهد. او همچون بازرگان و طالقانی از پیشگامان جنبش نوگرایی دینی بود.
   - نقش اجتماعی دین: او بر این باور بود که دین باید در حل مسائل اجتماعی و اقتصادی نقش فعالی داشته باشد و به همین دلیل به فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی توجه ویژه‌ای داشت.

▎نصرالله
مشی سیاسی:
   - مقاومت و مبارزه: او بر مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل تأکید داشت و این موضوع بخش عمده‌ای از سیاست‌های او را تشکیل می‌داد.
   - استفاده از قدرت نظامی: او به قدرت نظامی حزب‌الله به عنوان ابزاری برای مقابله با تهدیدات خارجی اعتقاد داشت و بر این اساس استراتژی‌های نظامی را پیگیری می‌کرد.
   - محوریت ایران: روابط نزدیک و فرمان‌برداری از ایران و حمایت از محور مقاومت در منطقه.

مشی دینی:
   - تأکید بر ولایت فقیه: او به اسلام‌گرایی و ولایت فقیه به عنوان یک اصل اساسی اعتقاد داشت و این امر بر روی تصمیمات حزب‌الله تأثیرگذار بود.
   - نقش دین در مبارزه: او دین را به عنوان یک منبع الهام‌بخش برای مبارزه و مقاومت معرفی می‌کرد و تلاش می‌کرد تا آموزه‌های دینی را در فعالیت‌های سیاسی و نظامی حزب‌الله ادغام کند.

▎نتیجه‌گیری
در مجموع، صدر بیشتر بر وحدت ملی و دیپلماسی تأکید داشت، در حالی که نصرالله بر مقاومت و قدرت نظامی متمرکز بود. هر دو شخصیت به نقش دین در سیاست توجه دارند، اما رویکردهای آن‌ها متفاوت است. صدر جزوی از جنبش نوگرایی دینی بود و نصرالله عضوی از جنبش اسلام‌گرایی. رویکرد صدر ملی و رویکرد نصرالله فرقه‌ای و شیعی بود. صدر به کثرت‌گرایی عقیدتی-سیاسی باور داشت.
https://www.instagram.com/p/DAiGtP-RgWs/?igsh=ZDN0cDQyeTJzNDFu

نواندیشی دینی

01 Oct, 13:29


قصاب خاورمیانه و حامیانش در میان اپوزیسیون راست افراطی ایرانی

#نقد_راست_ایرانی

نتانیاهو رهبر رژیم آپارتاید اسرائیل و قصاب مردم غیرنظامی فلسطین، لبنان و سوریه، هزاران نفر را در این کشورها کشته است به این بهانه که گروه‌های شبه‌نظامی چون حماس و حزب‌الله را نابود کند. این سلاخی شبه‌نظامیان و نسل‌کشی مورد تشویق اپوزیسیون راست افراطی ایرانی قرار گرفته است. اپوزيسيونی که در بی‌شرافتی، بی‌اخلاقی و بی‌وطنی و فاشيسم جزو پلیدترین مردمان زنده تاریخ جهانند.

اینان حاضرند ایران چون فلسطین و لبنان و سوریه ویران شود تا خود بر خون و خرابی و ویرانی بر ایران به عنوان گماشته غرب و دوست اسرائیل حکومت کنند. پیرامون این راهبرد ایشان نزدیک به یک دهه است که در این برگه صحبت می‌شود. نتانیاهو هیتلر زمانه ماست با این تفاوت که اینبار به پشتوانه متفقین جنایت می‌کند.

نتانیاهو دشمن بشریت است و اپوزیسیون راست افراطی ایرانی حامی او که از نسل‌کشی حمایت می‌کنند هم دشمن بشریت هستند. چرا که اگر روزی بین ایران و اسرائیل جنگی درگیرد (جنگی که این اپوزيسيون آن را شیمی‌درمانی می‌نامد) و به بهانه از بین بردن نظامیان صدها هزار ایرانی غیرنظامی هم کشته شوند، ایشان بر روی این جنایت هم چون غزه و لبنان ماله می‌کشند و آن را پودرسازی تروریست‌ها می‌نامند و مردم کشته شده را هوادار تروریست‌ها. امثال اینان در دهه ۶۰ آویزان صدام بودند و امروز آویزان نتانیاهو که ایران را فتح کند و تحویل ایشان دهد.

اسرائیل چنانچه امام موسی صدر گفت شر مطلق است و این نظام جعلی استعمارساخته باید ساقط شود. اما برای مبارزه با آن نباید شیوه مبارزه اسلام‌گرایان را تأیید نمود که همگان دیدند نتیجه عملیات هفت اکتبر جز کشتار و ویرانی در غزه و لبنان و سوریه و تقویت اسرائیل نبود. راه‌حل کوتاه مدت اما فشار جهانی و منطقه‌ای برای تشکیل دولت مستقل فلسطین است. همانطور که اسرائیل دشمن ایران و ایرانی و مسلمانان است، اپوزیسیون راست افراطی ایرانی هم دشمن ایران و ایرانی است. با این اپوزیسیون نباید مماشات نمود.

انقلاب ۵۷ انقلابی بود علیه اعقاب همین اپوزیسیون راست افراطی ایرانی عاشق اسرائیل و جنایت‌های آن، مواجب بگیران و گماشتگان غرب پس از کودتای ۲۸ مرداد. میان ما و ایشان هیچ صلحی نیست‌. ملت بزرگ ایران یکبار ایشان را از قدرت خلع ید کردند و رویای ایشان برای کسب قدرت دوباره را هم بدل به کابوس خواهند کرد. قصاب صهیونیست هم همان سرگذشتی را خواهد داشت که صدام داشت.
https://www.instagram.com/p/DAduS4QusOD/?igsh=ZHg4aGI3YXN5d2gz

نواندیشی دینی

01 Oct, 13:27


سازگاری توصیه‌های اقتصادی اسلام با سوسیال دموکراسی

#اقتصاد_امروز_ما

ما چیزی تحت عنوان نظام اقتصادی اسلامی نداریم، اما توصیه‌های اقتصادی اسلام که در قرآن و سنت پیامبر وجود دارند. می‌توان نشان داد که برخلاف آنچه سوسیالیست‌ها یا نئولیبرال‌ها می‌گویند که اسلام سوسیالیستی یا بازار آزادی و مهد سرمایه‌داری است، در واقع نه این و نه آن بلکه تلفیق و ترکیبی از این دو است. شاید بتوان گفت سوسیال دموکراسی سازگارترین شیوه با توصیه‌های اقتصادی اسلامی است.

رویکرد اقتصادی اسلام و سوسیال دموکراسی به رغم تفاوت‌های بنیادی، شباهت‌هایی نیز دارند که می‌توان به آن‌ها اشاره کرد:

▎۱. عدالت اجتماعی
- اسلام: بر عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت تأکید دارد. زکات و صدقه و انفاق به عنوان ابزارهایی برای کمک به نیازمندان در این زمینه عمل می‌کنند.
- سوسیال دموکراسی: نیز بر اهمیت عدالت اجتماعی و کاهش نابرابری‌های اقتصادی تأکید دارد و از سیاست‌های رفاهی برای حمایت از اقشار کم‌درآمد استفاده می‌کند.

▎۲. نقش دولت
- اسلام: دولت را مسئول نظارت بر اقتصاد و تأمین نیازهای اجتماعی می‌داند، به طوری که باید از حقوق افراد و نیازمندان حمایت کند.
- سوسیال دموکراسی: نیز نقش دولت را در تنظیم بازار و ارائه خدمات عمومی (مانند آموزش، بهداشت و مسکن) مهم می‌داند.

▎۳. توجه به حقوق بشر و کرامت انسانی
- اسلام: تأکید بر حفظ کرامت انسانی و حقوق افراد در فعالیت‌های اقتصادی دارد.
- سوسیال دموکراسی: نیز بر حقوق بشر و آزادی‌های فردی تأکید می‌کند و تلاش می‌کند تا این حقوق در سیاست‌های اقتصادی لحاظ شود.

▎۴. تأکید بر همبستگی اجتماعی
- اسلام: مفهوم همبستگی اجتماعی را از طریق اصولی مانند تعاون و کمک به یکدیگر ترویج می‌دهد.
- سوسیال دموکراسی: نیز بر همبستگی اجتماعی و همکاری میان اعضای جامعه برای ایجاد رفاه عمومی تأکید دارد.

▎۵. اقتصاد مختلط
- اسلام: به نوعی اقتصاد مختلط اشاره دارد که در آن هم مالکیت خصوصی و هم مسئولیت‌های اجتماعی وجود دارد.
- سوسیال دموکراسی: نیز به دنبال ترکیبی از اقتصاد بازار آزاد و مداخلات دولتی برای تأمین عدالت اجتماعی است.

▎نتیجه‌گیری
در نهایت، هر دو نظام به دنبال ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر و رفاه عمومی هستند، هرچند که روش‌ها و مبانی فلسفی آن‌ها متفاوت است. این شباهت‌ها می‌تواند به گفت‌وگو و تبادل نظر میان پیروان هر دو نظام کمک کند.
https://www.instagram.com/p/DAaylygPvhK/?igsh=MWY4cms3cnk5N2xzOA==

نواندیشی دینی

26 Sep, 14:12


چرا سوسیال دموکراسی یک ضرورت برای ایران امروز است؟

#اقتصاد_امروز_ما

پس از فاجعه #معدن_طبس دوباره وضعیت نامطلوب طبقه کارگر در ایران برجسته شد. در فرسته‌های پیشین از معایب سرمایه‌داری نئولیبرال و سرمایه‌داری دولتی سخن گفته شد. همچنین گفته شد بهتر است برای یک بار هم که شده به جای واردات ایدئولوژی‌های سمی ( اسلامیسم از مصر، مارکسیسم-لنینیسم از شوروی، ناسیونالیسم رومانتیک از آلمان نازی و نئولیبرالیسم از شیلی و چین)، ایدئولوژی‌های میانه‌رو چون مدل نوردیک و سوسیال دموکراسی را در ایران ترویج دهیم که مردم اروپای شمالی و کشورهای اسکاندیناوی امروز از نظر رفاه و خوشبختی در جهان اولند. اما سوسیال دموکراسی چیست؟

سوسیال دموکراسی یک جنبش سیاسی و اقتصادی است که به دنبال ترکیب اصول دموکراسی با ارزش‌های اجتماعی و اقتصادی است. این نظریه به طور کلی بر این باور است که دولت باید در زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم نقش فعالی ایفا کند تا عدالت اجتماعی و برابری فرصت‌ها را تضمین کند. در ادامه به برخی از ویژگی‌ها و اصول سوسیال دموکراسی اشاره می‌شود:

▎۱. دموکراسی سیاسی
سوسیال دموکراسی بر برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، حقوق بشر، آزادی‌های فردی و حق مشارکت سیاسی تأکید دارد. این جنبش به دنبال ایجاد نهادهای دموکراتیک و پاسخگو است.

▎۲. عدالت اجتماعی
سوسیال دموکراسی بر اهمیت عدالت اجتماعی تأکید دارد و به دنبال کاهش نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی است. این شامل حمایت از گروه‌های آسیب‌پذیر و ایجاد فرصت‌های برابر برای همه افراد جامعه می‌شود.

▎۳. اقتصاد مختلط
این نظریه معمولاً به مدل اقتصادی مختلط اعتقاد دارد که در آن بخش خصوصی و دولتی هر دو نقش دارند. دولت ممکن است در برخی از صنایع کلیدی دخالت کند و خدمات عمومی مانند بهداشت، آموزش و تأمین اجتماعی را فراهم آورد.

▎۴. حقوق کارگران
سوسیال دموکراسی به حمایت از حقوق کارگران و اتحادیه‌های کارگری اهمیت می‌دهد. این شامل حقوق مناسب، شرایط کاری بهتر و تأمین اجتماعی برای کارگران است.

▎۵. رفاه اجتماعی
سوسیال دموکراسی به ایجاد سیستم‌های رفاه اجتماعی پایبند است که شامل بیمه بیکاری، خدمات بهداشتی، آموزش رایگان و دیگر خدمات اجتماعی باشد.

▎۶. توسعه پایدار
این جنبش به توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست نیز توجه دارد و به دنبال راهکارهایی است که همزمان با پیشرفت اقتصادی، به محیط زیست آسیب نرساند.

▎نتیجه‌گیری
سوسیال دموکراسی تلاش می‌کند تا با ترکیب اصول دموکراتیک و اجتماعی، جامعه‌ای عادلانه‌تر و پایدارتر ایجاد کند. این نظریه در بسیاری از کشورهای اروپایی به عنوان یک مدل موفق برای اداره جامعه و اقتصاد شناخته شده است.
https://www.instagram.com/p/DARQwo2yaB8/?igsh=YjB1cHpueXBpYnls

نواندیشی دینی

18 Sep, 13:39


🔹️تفاوت لیبرالیسم مدرن با نئولیبرالیسم

چرا اکثر راست‌های ایران لیبرال نیستند؟

#نقد_راست_ایرانی

راست‌های ایرانی، بویی از لیبرالیسم مدرن نبرده‌اند. چنانچه پیشتر در این پرونده آمد ایشان شیفته نئولیبرال‌کاپیتالیسم تاچری و ریگانی هستند که در شیلی و چین هم توسط پینوشه و دنگ شیائوپینگ پیاده‌سازی شد.

لیبرالیسم مدرن و نئولیبرالیسم دو مفهوم مرتبط با یکدیگر هستند، اما در زمینه‌ها و اصول مختلفی تفاوت دارند. در زیر به تشریح این تفاوت‌ها پرداخته می‌شود:

▎۱. تعریف و زمینه تاریخی:
   - لیبرالیسم مدرن: این مکتب فکری به قرن 17 و 18 برمی‌گردد و بر آزادی فردی، حقوق بشر، دموکراسی و حکومت قانون تأکید دارد. فیلسوفانی مانند جان لاک و جان استوارت میل از پیشگامان این مکتب هستند.
   - نئولیبرالیسم: این اصطلاح به رویکرد اقتصادی و سیاسی‌ای اشاره دارد که از دهه 1970 به بعد در واکنش به بحران‌های اقتصادی و اجتماعی شکل گرفت. نئولیبرالیسم بر کاهش نقش دولت در اقتصاد، خصوصی‌سازی، آزادسازی بازارها و کاهش هزینه‌های اجتماعی تأکید دارد.

▎۲. نقش دولت:
   - لیبرالیسم مدرن: معتقد است که دولت باید نقش فعالی در حمایت از حقوق فردی و تأمین خدمات عمومی داشته باشد. این مکتب به تعادل بین آزادی‌های فردی و مسئولیت‌های اجتماعی اهمیت می‌دهد.
   - نئولیبرالیسم: به کاهش نقش دولت در اقتصاد و واگذاری بسیاری از وظایف آن به بخش خصوصی اعتقاد دارد. نئولیبرالیسم معمولاً خواستار کاهش مالیات‌ها و حذف مقررات دولتی است.

▎۳. اقتصاد:
   - لیبرالیسم مدرن: ممکن است از یک اقتصاد مختلط حمایت کند که هم شامل بخش خصوصی و هم بخش عمومی باشد. این رویکرد به عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت توجه دارد.
   - نئولیبرالیسم: بر بازار آزاد و رقابت به عنوان بهترین راه برای ایجاد ثروت تأکید می‌کند و معمولاً نسبت به مسائل اجتماعی و اقتصادی کمتر حساس است.

▎۴. تأثیرات اجتماعی:
   - لیبرالیسم مدرن: به دنبال ایجاد جامعه‌ای عادلانه و برابر است که در آن حقوق بشر رعایت شود.
   - نئولیبرالیسم: ممکن است منجر به افزایش نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی شود، زیرا تمرکز بر بازار آزاد می‌تواند به نفع گروه‌های خاصی از جامعه باشد.

▎۵. دیدگاه نسبت به جهانی‌سازی:
   - لیبرالیسم مدرن: ممکن است نسبت به جهانی‌سازی با احتیاط برخورد کند و بر اهمیت فرهنگ‌ها و حقوق محلی تأکید کند.
   - نئولیبرالیسم: معمولاً از جهانی‌سازی به عنوان یک فرصت برای توسعه اقتصادی و گسترش بازارها حمایت می‌کند.

به طور خلاصه، لیبرالیسم مدرن بر حقوق فردی و عدالت اجتماعی تأکید دارد، در حالی که نئولیبرالیسم بیشتر بر کارایی اقتصادی، بازار آزاد و کاهش نقش دولت تمرکز می‌کند.

https://www.instagram.com/p/C_-aoleJFAv/?igsh=MW9lZWM1ZXhjcnJyeA==

نواندیشی دینی

13 Sep, 15:30


نگاهی به احکام کیفری قرآن
بخش چهارم زنا
۲/۲

مجازات زنا در کشورهای مختلف جهان باستان به شدت متفاوت بود و تحت تأثیر فرهنگ، دین و قوانین هر جامعه قرار داشت. در زیر به برخی از این مجازات‌ها در تمدن‌های مختلف اشاره می‌شود:

▎1. ایران باستان
- مجازات: زنا به عنوان یک جرم جدی تلقی می‌شد و مجازات‌هایی چون اعدام، تبعید یا تنبیه‌های شدید وجود داشت.
- دلیل: حفظ نظم اجتماعی و خانواده.

▎2. روم باستان
- مجازات: در روم، زنا معمولاً با مجازات‌هایی چون طلاق، تبعید و حتی اعدام مواجه می‌شد. زنان متأهل که مرتکب زنا می‌شدند، ممکن بود به شدت مجازات شوند.
- دلیل: حفظ آبرو و نظم اجتماعی.

▎3. یونان باستان
- مجازات: در آتن، زنا به شدت محکوم می‌شد و مجازات‌هایی مانند طلاق و تبعید وجود داشت. مردان متأهل نیز ممکن بود تحت فشار اجتماعی قرار بگیرند.
- دلیل: احترام به خانواده و حفظ نظم اجتماعی.

▎4. مصر باستان
- مجازات: زنا در مصر معمولاً با مجازات‌هایی چون اعدام یا تنبیه‌های جسمی مواجه بود. زنان مرتکب زنا ممکن بود به شدت مجازات شوند.
- دلیل: حفظ نظم اجتماعی و احترام به خانواده.

▎5. چین باستان
- مجازات: در چین، زنا به عنوان یک جرم جدی تلقی می‌شد و مجازات‌هایی مانند اعدام یا قطع اعضای بدن وجود داشت.
- دلیل: تأکید بر خانواده و نظم اجتماعی.

▎6. هند باستان
- مجازات: در هند، مجازات زنا بسته به طبقه اجتماعی و نوع جرم متفاوت بود. گاهی اوقات مجازات شامل اعدام یا تبعید بود.
- دلیل: رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی.

▎7. آشور و بابل
- مجازات: در این تمدن‌ها، زنا معمولاً با مجازات‌های سختی مانند اعدام یا تنبیه‌های شدید مواجه می‌شد.
- دلیل: تأکید بر قدرت سلطنت و نظم اجتماعی.

در کل، مجازات‌های مرتبط با زنا در جهان باستان عموماً سخت و شدید بودند و هدف آن‌ها حفظ نظم اجتماعی، خانواده و ارزش‌های فرهنگی هر جامعه بود.

نواندیشی دینی

13 Sep, 15:28


نگاهی به احکام کیفری قرآن
بخش چهارم زنا
۱/۲

عبدالعلی بازرگان: "در کل قرآن چهار کیفر بیشتر نیست و آن چهار کیفر هم در همه جای دنیا هست. یکی سرقت است، یکی قصاص جان است که هیچ جای دنیا نسبت به آن بی‌تفاوت نیستند، یکی امنیت جامعه را (مسلحانه) به هم زدن و یکی هم زنای علنی است در جلوی چشم مردم. تجاوز به عفت عمومی. در سراسر قرآن شما حتی یک کیفر دیگر در هیچ مورد نمی‌توانید پیدا کنید."

در این پرونده چهار حکم کیفری قرآن را که در عربستان باستان نازل شده است، با احکام عرفی کیفری سایر نقاط جهان باستان برای آن چهار جرم سنجیده شد و نشان داده شد که این احکام در چهارگوشه جهان در آن دوران اجرا می‌شده‌اند که با جرح و تعدیلاتی توسط شارع امضا شده‌اند. در اسلایدهای این فرسته، احکام کیفری مربوط به زنا در جهان باستان نشان داده شده است.

بنابراین بخش کیفری از احکام اجتماعی شریعت و فقه تخته بند زمان و مکان بوده و عرف عقلای زمان خویش بوده‌اند که با جرح و تعدیلاتی توسط شارع امضا شده‌اند و امروز دیگر منسوخ شده‌اند.

امروز باید این احکام را مطابق عرف عقلای زمان در جهان مدرن در چهارگوشه جهان بومی‌سازی کرد و اجرا نمود. چنانچه مقصود شارع چنین بوده است. احکام پیشین در زمانه خویش در سراسر جهان عادلانه و منصفانه شناخته می‌شده‌اند و امروز باید احکامی عادلانه و منصفانه به باور عصر مدرن برای مجازات‌ها انتخاب نمود.
https://www.instagram.com/p/C_0wqdxOrNx/?igsh=MTRlc3pxMHVvbzVqaQ==

نواندیشی دینی

13 Sep, 15:27


نگاهی به احکام کیفری قرآن
بخش سوم: محاربه
۲/۲

مجازات محاربه و سلب امنیت در کشورهای مختلف جهان باستان به شدت متفاوت بود و تحت تأثیر فرهنگ، دین و قوانین هر جامعه قرار داشت. در زیر به برخی از این مجازات‌ها در تمدن‌های مختلف اشاره می‌شود:

▎1. ایران باستان (هخامنشیان)
- مجازات: محاربه و سلب امنیت معمولاً با مجازات‌های سنگین مواجه می‌شد. این مجازات‌ها شامل اعدام، قطع دست یا پا، و تبعید بود.
- دلیل: حفظ نظم و امنیت عمومی و جلوگیری از هرگونه شورش یا ناامنی.

▎2. روم باستان
- مجازات: در روم، محاربه به عنوان یک جرم جدی تلقی می‌شد و مجازات‌هایی چون اعدام، کار اجباری در معادن، و گاهی اوقات سوزاندن زنده وجود داشت.
- دلیل: حفظ قدرت سیاسی و اجتماعی و جلوگیری از تهدیدات علیه امپراتوری.

▎3. یونان باستان
- مجازات: در شهرهای یونانی، مجازات برای محاربه می‌توانست شامل تبعید یا اعدام باشد. در آتن، مجازات مرگ برای کسانی که به سلب امنیت عمومی متهم می‌شدند رایج بود.
- دلیل: تأکید بر دموکراسی و حفظ امنیت شهروندان.

▎4. مصر باستان
- مجازات: در مصر، محاربه و سلب امنیت معمولاً با مجازات‌هایی چون اعدام یا قطع اعضای بدن همراه بود. فرعون به عنوان نماینده خدا، به شدت بر این مسائل نظارت داشت.
- دلیل: حفظ نظم اجتماعی و احترام به قدرت سلطنت.

▎5. چین باستان
- مجازات: در چین، محاربه به شدت مجازات می‌شد. مجازات‌ها شامل اعدام، قطع اعضای بدن، و کار اجباری بود.
- دلیل: حفظ اتحاد و نظم در جامعه.

▎6. هند باستان
- مجازات: در هند، مجازات محاربه بسته به طبقه اجتماعی و نوع جرم متفاوت بود. گاهی اوقات مجازات شامل اعدام یا تبعید بود.
- دلیل: رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی.

▎7. آشور و بابل
- مجازات: در این تمدن‌ها، محاربه معمولاً با مجازات‌های سختی مانند اعدام یا قطع اعضای بدن مواجه می‌شد.
- دلیل: تأکید بر قدرت سلطنت و نظم اجتماعی.

در کل، مجازات‌های مرتبط با محاربه و سلب امنیت در جهان باستان عموماً سخت و شدید بودند و هدف آن‌ها حفظ نظم اجتماعی و قدرت دولت بود.

نواندیشی دینی

13 Sep, 15:24


نگاهی به احکام کیفری قرآن
بخش سوم: محاربه
۱/۲

عبدالعلی بازرگان: "در کل قرآن چهار کیفر بیشتر نیست و آن چهار کیفر هم در همه جای دنیا هست. یکی سرقت است، یکی قصاص جان است که هیچ جای دنیا نسبت به آن بی‌تفاوت نیستند، یکی امنیت جامعه را (مسلحانه) به هم زدن و یکی هم زنای علنی است در جلوی چشم مردم. تجاوز به عفت عمومی. در سراسر قرآن شما حتی یک کیفر دیگر در هیچ مورد نمی‌توانید پیدا کنید."

در بخش‌های پیشین نشان داده شد که یکی از مجازات‌های حکم سرقت در چهارگوشه جهان در دوران باستان قطع ید بوده است و قرآن نیز به عنوان کتابی محصول آن دوران این مجازات عرفی را امضا کرده است. همچنین اثبات شد که قصاص جان قاتل نیز مانند سایر احکام اجتماعی امری عرفی بوده است که توسط شارع تأیید شده است. در این فرسته به حکم کیفری قرآنی محاربه پرداخته می‌شود.

محاربه به‌معنای سلاح کشیدن به روی مردم، به قصد ترساندن آنان. از دیدگاه قرآن کسی که با دزدی بر سر گردنه‌های بیرون از شهر یا داخل شهر با تهدید اسلحه، مردم را بترساند و به جان و مال آنها تجاوز کند، مانند این است که با خدا و رسول خدا به جنگ برخاسته است. مجازات محاربه جزء حدود است و در قرآن، در آیه ۳۳ سورهٔ مائده، بیان شده است.

در شأن نزول آیه چنین نقل کرده‌اند که جمعی از مشرکان خدمت پیامبر اسلام آمده و مسلمان شدند، اما آب و هوای مدینه به آن‌ها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان بیمار شد. چنین نقل کرده‌اند که پیامبر اسلام برای بهبودی آن‌ها دستور داد به خارج «مدینه» در نقطهٔ خوش آب و هوائی از صحرا که شتران زکات را در آنجا به چَرا می‌بردند، بروند و ضمن استفاده از آب و هوای آنجا از شیر تازه شتران به حدّ کافی استفاده کنند، آنان چنین کردند و بهبودی یافتند، اما به جای تشکر از پیامبر چوپان‌های مسلمان را دست و پا بریده، چشمان آن‌ها را از بین بردند، سپس دست به کشتار آن‌ها زدند، شتران زکات را غارت کرده و از اسلام بیرون رفتند.

بر طبق تفاسیر قرآن نیز، این آیه در مورد «قطاع الطریق» دزدان مسلح سرگردنه بود که به راهزنی کاروان‌ها می‌پرداختند و با اقدامات مسلحانه جامعه را ناامن می‌کردند. بعدها مورد استناد خلفای اسلامی قرار گرفت تا با استناد به آن، مجازات محاربه را به مخالفان خویش نیز گسترش دهند.

همانطور که در اسلایدها آمد مجازات محارب مانند احکام قطع ید سارق و قصاص قاتل نه حکمی ابدی الهی فرازمانی و فرامکانی که حکمی عرفی و جهانشمول در دوران باستان بوده است که توسط شرع نیز امضا شده است. بنابراین امروز هم می‌توان به جای حکم محارب از راه‌حل‌های عرفی جهان مدرن برای کیفر این مجرمان استفاده نمود.

نواندیشی دینی

11 Sep, 19:47


#رسم_طالقانی

شریعتی انقلاب را سه مرحله‌ای می‌دانست، انقلاب فکری، انقلاب اجتماعی و در نهایت انقلاب سیاسی. او انقلاب پیش از خودآگاهی را فاجعه می‌دانست و انقلابی که این سه مرحله را طی نکند و به انقلاب سیاسی رسد دستاوردهای پیشین خود را از دست می‌داد. پدرطالقانی نیز چنانچه در اسلاید دوم آمده است بر همین مسأله تأکید داشت. او بر خودفرمان‌فرمایی جمعی و دموکراسی انجمنی و شورایی تأکید می‌کرد. از جمع شدن انسان‌ها در جامعه مدنی و تعاون برای بقا. از سازمان‌یابی مردم و متشکل شدن‌شان جهت انقلاب اجتماعی.

جامعه وقتی به خودآگاهی تاریخی و سیاسی رسد، قدرت یابد، به خودفرمان‌فرمایی جمعی برسد، این جنبش‌های اجتماعی برآمده از جامعه مدنی در کنار یکدیگر یک ابرجنبش اجتماعی را تشکیل می‌دهند. این ابرجنبش اجتماعی یا می‌تواند دولت را با انقلاب سخت براندازی کند و یا با تشکیل میز مخالفان و مذاکره با حاکمیت گذار مسالمت‌آمیز را شکل دهد.

شریعتی از تشکیل کانون‌های مردمی می‌گفت و طالقانی از شوراها. از توانمندسازی جوامع. مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی نیز بر همین مرام و منش بودند و سازمان‌های مردم‌نهاد بسیاری را در حوزه فرهنگی، دانشجویی و دانش‌آموزی، صنعتی و شرکتی برپا ساختند. کاری که بعدها امام موسی صدر و مصطفی چمران الهام گرفته و در لبنان انجام دادند.

انقلابی که مرحله انقلاب فکری و انقلاب اجتماعی را طی نکند، محکوم به شکست در آرمان‌های خویش است. حال که انقلاب رخ داده بود، باز طالقانی کوشید همزمان با انقلاب سیاسی، جامعه را با تشکیل شوراها توانمند کند و در آخرین خطبه‌های خویش گفت که نمی‌گذارند چنین شود: خودرأیی و خودخواهی را کنار بگذاریم، گروه‌خواهی، فرصت‌طلبی و تحمیل عقیده یا خدای نخواسته استبداد زیر پرده‌ي دین را کنار بگذاریم و بیاییم با مردم، با دردمندها، با رنج‌کشیده‌ها، با محروم‌ها هم‌صدا بشویم.»

مرحوم سيد منیرالدین حسینی از اعضای تاثیرگذار مجلس خبرگان قانون اساسی در کتاب خاطراتش با اشاره به درگذشت آیت‌الله طالقانی گفته است: «رحلت ایشان برای این کشور و قانون اساسی و نیز خود آن بزرگ‌مرد، برکاتی به همراه داشت.»

منیرالدین نگران بود كه طالقاني ساير بحث‌ها را نيز به ميان مردم بكشد و پس از اشاره به حمله‌ي طالقاني به مجلس خبرگان در آخرين خطبه او گفته است: «برداشت من این است که اگر رشته حیات ایشان نمی‌گسست، به احتمال بسیار زیاد، مردم را به صحنه می‌کشاند و آنان را علیه مصوبات خبرگان و اصول قانون اساسی می‌شوراند.»

#طالقانی از دنیا رفت و جامعه بدون پدر مهربانی چون او یتیم شد. دوباره صغیر شد.
https://www.instagram.com/p/C_tYCTtSwEW/?igsh=ZTloZGczbjJqODd0

نواندیشی دینی

06 Sep, 16:19


نگاهی به احکام کیفری قرآن
بخش دوم: قصاص جان
۲/۲

مجازات‌های قاتل در جهان باستان به شدت تحت تأثیر فرهنگ، دین و قوانین هر جامعه قرار داشت. در زیر به برخی از مجازات‌ها در تمدن‌های مختلف اشاره می‌شود:

1. مصر باستان
   - در مصر باستان، مجازات قتل می‌توانست شامل اعدام باشد. این مجازات معمولاً به شکل مرگ به وسیله تیغ یا آتش انجام می‌شد. همچنین، خانواده قربانی ممکن بود حق داشته باشد تا انتقام بگیرد.

2. بین‌النهرین
   - در کد حمورابی، یکی از قدیمی‌ترین مجموعه‌های قانونی، مجازات قتل به شدت تعیین شده بود. مجازات اصلی "چشم برای چشم" بود، به این معنا که قاتل باید همانند عمل خود مجازات شود. همچنین، در برخی موارد، ممکن بود جریمه‌های مالی نیز تعیین شود.

3. یونان باستان
   - در یونان باستان، مجازات قتل می‌توانست شامل اعدام باشد، اما همچنین ممکن بود قاتل به تبعید محکوم شود. در برخی موارد، خانواده قربانی حق داشتند تا انتقام بگیرند.

4. رم باستان
   - در رم باستان، مجازات قتل معمولاً اعدام بود. روش‌های اعدام شامل صلب کردن، گردن زدن و سوزاندن بود. همچنین، قانون روم اجازه می‌داد که خانواده قربانی اقدام به انتقام کنند.

5. چین باستان
   - در چین باستان، مجازات قتل می‌توانست شامل اعدام باشد و روش‌های مختلفی مانند قطع سر یا سوزاندن وجود داشت. همچنین، خانواده قربانی ممکن بود حق انتقام داشته باشد.

6. هند باستان
   - در متون هندو، مجازات قتل می‌توانست شامل اعدام باشد. همچنین، در برخی موارد، قاتل ممکن بود به تبعید یا جریمه مالی محکوم شود.

7. آشور و بابل
   - در این تمدن‌ها، مجازات قتل معمولاً اعدام بود و ممکن بود به شکل‌های مختلفی مانند سوزاندن یا سنگسار انجام شود.

8. قبایل و جوامع ابتدایی
   - در بسیاری از قبایل ابتدایی، قتل معمولاً موجب انتقام شخصی می‌شد و خانواده قربانی حق داشتند تا قاتل را بکشند.

نتیجه‌گیری
مجازات‌های قاتل در جهان باستان به شدت تحت تأثیر قوانین اجتماعی و فرهنگی هر جامعه قرار داشت و معمولاً شامل اعدام یا انتقام شخصی می‌شد. این مجازات‌ها نشان‌دهنده نگرش جوامع به عدالت و نظم اجتماعی بودند.