دین عقلانی | جعفر نکونام @dineaqlani Channel on Telegram

دین عقلانی | جعفر نکونام

@dineaqlani


مخاطبان این کانال، کسانی‌اند که از قرائت تعبدی از دین گریزان شدند و به قرائت عقلانی از دین متمایل‌اند. جعفر نکونام، استاد تمام دانشگاه در رشته علوم قرآن و حدیث. لطفاً کانال را به افراد و گروه‌ها معرفی فرمایید.

دین عقلانی | جعفر نکونام (Persian)

دین عقلانی یک کانال تلگرامی است که توسط جعفر نکونام اداره می شود. این کانال برای افرادی طراحی شده است که از قرائت تعبدی از دین خسته شده اند و به دنبال قرائت عقلانی از دین هستند. جعفر نکونام، استاد تمام دانشگاه در رشته علوم قرآن و حدیث، محتوای ارزشمندی را درباره دین عقلانی در این کانال ارائه می دهد. با عضویت در این کانال می توانید به مطالب و تحلیل های تخصصی در زمینه دین عقلانی دسترسی پیدا کنید. لطفاً این کانال را به دوستان و گروه های مرتبط خود معرفی کنید تا از این محتوای ارزشمند بهره مند شوند.

دین عقلانی | جعفر نکونام

12 Jan, 17:53


🟡 تفسیر تاریخی سورۀ عبس(25)-قسمت1
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 23 دی 1403

🔶1. متن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * ‏عَبَسَ وَ تَوَلَّی (1) أَنْ جاءَهُ اْلأَعْمی (2) وَ ما يُدْريک لَعَلَّهُ يَزَّکی (3) أَوْ يَذَّکرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکری (4) أَمَّا مَنِ اسْتَغْنی (5) فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّی (6) وَ ما عَلَيْک أَلاَّ يَزَّکی (7) وَ أَمَّا مَنْ جاءَک يَسْعی (8) وَ هُوَ يَخْشی (9) فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّی (10) کلاَّ إِنَّها تَذْکرَةٌ (11) فَمَنْ شاءَ ذَکرَهُ (12) في صُحُفٍ مُکرَّمَةٍ (13) مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ (14) بِأَيْدي سَفَرَةٍ (15) کرامٍ بَرَرَةٍ (16) قُتِلَ اْلإِنْسانُ ما أَکفَرَهُ (17) مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ (18) مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (19) ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ (20) ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ (21) ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ (22) کلاَّ لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ (23) فَلْيَنْظُرِ اْلإِنْسانُ إِلی طَعامِهِ (24) أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبّاً (25) ثُمَّ شَقَقْنَا اْلأَرْضَ شَقّاً (26) فَأَنْبَتْنا فيها حَبّاً (27) وَ عِنَباً وَ قَضْباً (28) وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً (29) وَ حَدائِقَ غُلْباً (30) وَ فاکهَةً وَ أَبّاً (31) مَتاعاً لَکمْ وَ لِأَنْعامِکمْ (32) فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ (33) يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ (34) وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ (35) وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ (36) لِکلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ (37) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38) ضاحِکةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (39) وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (41) أُولئِک هُمُ الْکفَرَةُ الْفَجَرَةُ (42)

🔶2. ترجمه
به نام الله، رحمن مهربان‏. روى درهم كشيد و پشت كرد (1) كه کور به نزد او آمد (2) و چه دانستت شايد او پاكى جويد (3) يا يادآور شود پس یادآوری به او سود د (4) اما آنكه بى‌‏نيازى جست (5) پس تو او را پذيرفتى (6) و بر [عهدۀ] تو نیست كه او پاكى نجويد (7) و اما آنكه دوان دوان نزدت آمد (8) در حالی که مى‌‏ترسيد (9) پس تو خود را سرگرم کردی [و از او روی گردانیدی] (10) همانا آن یک يادآورى است (11) - پس هر كه خواهد، یادآور شود - (12) در صحیفه‌‏هايى گرامى (13) برافراشته پاك‌‏شده (14) به دست‌هاى پيام‏‌آورانى (15) گرامی [و] نيك (16) كشته باد آن انسان [که] چه ناسپاس است (17) او را از چه چيز آفريد (18) او را از چکه‌ای آفريد؛ پس او اندازه نهاد (19) سپس راه را برایش آماده ساخت (20) پس او را ميرانيد و در گور کرد (21) سپس هر گاه خواست، او را برون آورد (22) هنوز نگذارد آنچه به او فرمود (23) پس آن انسان به خوراكش بنگرد (24) كه ما آب را ريختيم (25) پس زمین را شكافتيم (26) پس در آن رويانيديم دانه‌ای را (27) و انگورى و خرمايى را (28) و زيتونى و خرمابنى را (29) و باغچه‌‏هايى پيچيده‌ای را (30) و ميوه‏اى و چمنى را (31) تا بهره‏‌اى براى شما و براى دام‌هاى شما باشد (32) پس وقتی خروش كرسازنده آید (33) روزى كه مرد گريزد از برادرش (34) و مادرش و پدرش (35) و همسرش و فرزندانش (36) هر مردى از آنان در آن روز كارى دارد كه او را به خود وادارد (37) چهره‌‏هايى در آن روز هستند گشوده‌ (38) [و] خندان [و] شادان (39) و چهره‏‌هايى در آن روز بر آنها گردى است (40) که او را پریشانی می سازد(41) آنان كافرانی پرده‌‏دراند (42)

🔸 تفسیر تاریخی سوره‌ها
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

12 Jan, 16:03


🌕 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت-قسمت11
🔸نک: یادداشت‌های مربوط به اسلامی کردن علوم بشری
🔸تصورات گوناگون از علوم انسانی اسلامی
✍️ جعفر نکونام
🕰 23 دی 1403

🔸در میان علمای دینی در زمینۀ تعریف علوم انسانی اسلامی وحدت نظر وجود ندارد که بالاخره در زمینۀ علوم انسانی در مقام چه کاری هستند. در این یادداشت پنج تعریف متفاوت از علوم انسانی اسلامی به دست داده می‌شود:

🔶1. اسلامی بودن تمام علوم انسانی
🔸ظاهراً آیت الله جوادی آملی بنا بر قولی بر این نظر است که همۀ علوم بشری، اسلامی‌اند و هیچ علم غیر اسلامی وجود ندارد. وی گویا با این تعریفی که به دست داده،، تعارضی میان علم و دین نمی‌یافته است.
🔸اما به درستی مشخص نیست که در تعارضات میان علم و دین به نفع کدامیک حکم می‌کند؛ ولی بعید است که او به جهت سنتی بودن در تعارضات میان علم و دین به نفع علم حکم کند.

🔶2. همنشینی علوم اسلامی و علوم انسانی
🔸شاید آیت الله مهدوی کنی که در دانشگاه امام صادق، دانشجویان را مکلف کرده بود، علاوه بر علوم انسانی سکولار به آموختن علوم اسلامی هم مبادرت کنند، عقیده داشت که علوم اسلامی مکمل علوم انسانی اند و اساساً تعارضی میان آنها نیست.
🔸او نیز بعید بوده است، در تعارضات میان علم و دین به نفع علم حکم می کرده است.

🔶3. اسلامی کردن مبانی علوم انسانی
🔸شاید آیت الله مصباح که علوم انسانی را ماتریالیستی و سکولاریستی و اومانیستی می‌شمرده، بر این نظر بوده است که تعارض میان علم و دین فقط در ناحیه مبانی علوم انسانی است؛ لذا اگر مبانی علوم انسانی را اسلامی بکنند، تعارض میان علم و دین مرتفع خواهد شد.
🔸گویا به تصور او اگر علوم انسانی بر مفاهیمی مثل خدا و آخرت مبتنی شود، مشکل حل خواهد شد. منتها آشکار نیست که این مفاهیم چه کمکی به علوم انسانی می‌کنند؛ زیرا این مفاهیم بیش از اثر تلقینی هیچ کارکردی در علوم انسانی ندارند و نمی‌توانند هیچ سهمی در پیشرفت علوم انسانی داشته باشند.

🔶4. اسلامی کردن توصیه‌های علوم انسانی
🔸شاید تنها تعریفی از علوم انسانی اسلامی که بیش‌ترین طرفدار را دارد، همین اسلامی کردن توصیه‌های علوم انسانی است؛ یعنی وقتی پژوهش‌های علوم انسانی به مرحله توصیه می‌رسد، از ارزش‌های اسلامی مثل رعایت حجاب شرعی و منع رباخواری و مانند آنها تبعیت شود.
🔸منتها محل بحث است که آیا ارزش‌های اسلامی در همۀ موارد، جایگزین بهتری نسبت به توصیه‌هایی است که دانشمندان علوم انسانی سکولار می‌کنند؟
🔸برای مثال، آیا زدن زنان یا کشتن مرتدان یا به کنیزی گرفتن زنان و دختران در جنگ‌ با غیر مسلمانان و نظایر آنها بهترین توصیه به شمار می‌رود؟

🔶5. جایگزینی علوم اسلامی به جای علوم انسانی
🔸شاید بتوان شخصی مثل آیت الله تبریزیان را که قایل به جایگزینی طب اسلامی به جای طب مدرن است، بارزترین طرفدار این نوع از تعریف از اسلامی کردن علوم بشری به شمار آورد.
🔸بسا اگر از او بپرسند که نسخۀ شما برای اسلامی کردن علوم انسانی چیست، پاسخ بدهد که باید با تکیه بر آیات و روایات به شکل دادن علومی چون روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و اقتصاد و سیاست و حقوق و مانند آنها اهتمام ورزید.
🔸اما آیا پشت پا زدن به آخرین دستاوردهای بشری در زمینۀ علوم انسانی و برگشتن به میراث دینی چهارده قرن پیش، بهترین انتخاب است؟

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

11 Jan, 19:02


🌕 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت-قسمت10
🔸نک: یادداشت‌های مربوط به اسلامی کردن علوم بشری
🔸امکان و ضرورت اسلامی کردن علوم انسانی
✍️ جعفر نکونام
🕰 23 دی 1403

🔶1. مقدمات نیازمند اثبات برای امکان و ضرورت
🔸از بیانات آقای مصطفی ملکیان این‌گونه استفاده می شود که ما در صورتی می‌توانیم، ثابت کنیم که اسلامی کردن علوم انسانی هم امکان دارد و هم ضرورت که مقدمات ذیل را برای اسلام اعم از قرآن و حدیث با دلایل برون‌دینی ثابت کرده باشیم:
▪️1. خدای متشخص وجود دارد.
▫️این در حالی است که نهایت دلالت دلیل برون‌دینی این است علة العلل وجود دارد.
▪️2. خدای متشخص به انسان وحی می کند.
▫️
این در حالی است که اثبات وحی به انسان از سوی خدای متشخص با دلایل برون دینی امکان ندارد؛ چون وحی یک تجربۀ شخصی همان انسانی است که به او وحی می‌شود.
▪️3. خدای متشخص به حضرت محمد(ص) وحی کرده است.
▫️این در حالی است که نظیر گزارۀ قبل، وحی به آن حضرت یک تجربۀ شخصی است و دیگران از درک آن تجربه محروم‌اند.
▪️4. قرآن عین همان وحیی است که به حضرت محمد(ص) شده است.
▫️این در حالی است که روایاتی در زمینۀ فراموشی آن حضرت یا تحریف قرآن هم رسیده است که باید مردود بودن آنها با دلایل برون‌دینی ثابت شود.
▪️5. مراد واقعی قرآن قابل فهم بشر است.
▫️این در حالی است که دربارۀ مراد واقعی بسیاری از آیات میان مفسران قرآن اختلاف نظر رخ داده و باید با دلایل برون دینی ثابت کرد که کدام مراد واقعی آیات قرآن است.
▪️6. آیات قرآن سازگاری درونی دارند.
▫️این در حالی است که میان بسیاری از آیات قرآن ناسازگاری است و در این که کدام محکم و کدام متشابه و یا کدام ناسخ و کدام منسوخ است، اختلاف نظر هست.
▪️7. آیات قرآن سازگاری برونی دارند.
▫️این در حالی است که هم میان قرآن و کتاب مقدس و هم میان قرآن و علوم بشری تعارض وجود دارد.
▪️8. قرآن در زمینۀ علوم انسانی نظر دارد.
▫️این در حالی است که حتی یک نظریۀ علمی که از قرآن استخراج شده باشد، تاکنون عرضه نشده است.
▪️9. نظر قرآن بهترین نظر است.
▫️این در حالی است که برتری برخی از نظرهای قرآن مثل کیفر قطع دست دزد و زدن زنان قابل اثبات نیست.
▪️10. حدیث همسان قرآن است.
▫️
این در حالی است که در حدیث علاوه بر پاره‌ای از مشکلات قرآنی، مشکلات خاص حدیث هم نظیر نقل به معنا و جعل و اضطراب و جز آنها وجود دارد.

🔶2. چالش‌های متدینان در زمینۀ اثبات امکان و ضرورت
🔸ممکن است، کسی بگوید، ما چه نیازی داریم که امکان و ضرورت اسلامی کردن علوم انسانی را با دلایل برون‌دینی ثابت کنیم؛ چون ما نمی‌خواهیم علوم انسانی اسلامی را به جهان عرضه کنیم که لازم باشد، مقدمات دهگانۀ مذکور را با دلایل برون‌دینی ثابت کنیم؛ بلکه می‌خواهیم علوم انسانی اسلامی را به مسلمانان و مؤمنان به خدا و نبوت و امامت، عرضه کنیم.
🔸اما این پاسخ به دلایل زیر تمام نیست:
▪️1. بسیاری از همان مقدمات در میان خود مسلمانان نیز مسلم نیست و محل نزاع است؛ نظیر این که:
▫️اولاً، مراد واقعی برخی از آیات چیست؟
▫️ثانیاً، کدام آیه محکم و کدام متشابه و یا کدام آیه ناسخ و کدام منسوخ است؟
▫️ثالثاً، آیات مخالف علم را چگونه باید علاج کرد؟
▫️رابعاً، آیا اساساً در قرآن در زمینۀ علوم انسانی، نظریه‌ای هست و به فرض وجود، آیا نظریۀ قرآن برترین نظریه است؟
▫️خامساً، کدام حدیث معتبر و کدام نامعتبر است و دلالت واقعی آنها کدام است؟
▪️2. امروزه مسلمانان در دهکدۀ جهانی به سر می‌برند و از سوی غیر مسلمانان دربارۀ آموزه‌های دینی‌اشان مورد سؤال واقع می‌شوند و لذا آنان باید برای آموزه‌های دینی خود دلایل برون‌دینی داشته باشند و گرنه خود مسلمانان از باورهای دینی‌اشان دست می‌شویند و آنها را کنار می‌گذارند.
برخی از مهم‌ترین سؤال‌هایی که مسلمانان با آنها از سوی غیرمسلمانان رو به رو خواهند شد و باید پاسخ‌های برون‌دینی قانع کننده‌ای برای آنها داشته باشند، از این قرار زیر است:
▫️اولاً، چرا اگر خدا به انسان وحی می‌کند، فقط به مردم خاورمیانه وحی کرده است؟ مگر مردم سایر مناطق جهان مخلوق خدا نیستند؟
▫️ثانیاً، مگر چند تا خدا هست که پیروان هر دینی چیزهای متفاوت و حتی متعارضی را به خدا نسبت می‌دهند؟ ما ادعای کدامیک از شما را قبول کنیم؟
▫️ثالثاً، میان خود شما مسلمانان هم وحدت نظر نیست و هر فرقه‌ای چیز متفاوتی را به خدا منسوب می‌سازد. ما چطور بفهمیم که کدامیک از شما درست می‌گویید؟
▫️رابعاً، شما با قرآن و حدیث کدام نظریۀ جدید را تولید کرده‌اید که بر نظریات علمی بشری مزیت داشته باشد؟
▫️خامساً، شما مسلمانان اگر از قرآن و حدیث به آگاهی‌های برتری دست یافته‌اید، چرا خودتان در علوم و فنون بشری و حتی حقوق بشر و اخلاق عمومی از سایر مردم دنیا عقب‌ترید؟
▫️سادساً شما با کدام روش علمی صحت یا برتری نظرهای مستخرج از قرآن و حدیث را برای ما ثابت می‌کنید؟

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

11 Jan, 15:05


🌕 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت-قسمت9
🔸نک: یادداشت‌های مربوط به اسلامی کردن علوم بشری
🔸تصورات و اقدامات اشتباه در اسلامی کردن علوم انسانی
✍️ جعفر نکونام
🕰 22 دی 1403

این یادداشت از سخنان حجة الاسلام دکتر رضا غلامی برگرفته شده است که خود عمری را در راه اسلامی کردن علوم انسانی سپری کرده بود و بعد به اشتباه بودن آن پی برد:

🔶1. تصورات اشتباه در اسلامی کردن علوم انسانی
🔸الف. تصور ساده‌انگارانه از ماهیت علم: یکی از مشکلات بنیادی در تلاش‌های گذشته برای اسلامی کردن علوم انسانی، نداشتن شناخت دقیق از ماهیت علم بود. بسیاری از افراد جامعه علمیِ انقلابی، بدون توجه به پیچیدگی و ساختار علوم انسانی، با رویکردی ساده‌نگرانه به آن نگاه کردند.
این نگاه سطحی سبب شد مسیر اشتباهی برای تحول علوم انسانی انتخاب شود. به جای تحلیل علمی و فلسفی از ماهیت و کارکرد علوم انسانی، به روش‌هایی روی آورده شد که بیشتر به اصلاحات شکلی شباهت داشت تا تحول محتوایی. این اشتباه‌ها نه تنها اصلاح نشدند، بلکه در برخی موارد، تقویت شدند و آثار منفی طولانی‌مدتی بر جای گذاشتند.
🔸ب. توهم توطئه از جانب علوم انسانی: یکی از باورهای اشتباه که نقش مخربی در تضعیف علوم انسانی داشت، تصور توطئه‌آمیز بودن این علوم بود. برخی گمان می‌کردند علوم انسانی منبع تهدید علیه فرهنگ و هویت ملی است.
این نگرش توهم‌آمیز، باعث شد که به جای تقویت و حمایت از این حوزه، سیاست‌هایی برای تضعیف آن اتخاذ شود.
نتیجه این دیدگاه، حاشیه‌نشین شدن علوم انسانی و کاهش توانایی آن در تحلیل و ارائه راهکار برای مسائل اجتماعی بود.
🔸ج. تصور همسانی دین و علوم انسانی: یکی از برداشت‌های اشتباه، تلاش برای ادغام مستقیم دین و علوم انسانی بود. در حالی که علوم انسانی ماهیتی مستقل دارد و نه دینی است و نه غیردینی. دین می‌تواند چارچوب‌های فلسفی و اخلاقی برای علم ارائه دهد، اما این به معنای دخالت مستقیم در محتوای علمی نیست. تلاش برای تبدیل علوم انسانی به نسخه‌ای دینی، اغلب به تحریف آن منجر شده است.
🔸د. تصور ساختنی بودن علوم انسانی: تحول علوم انسانی فرآیندی تدریجی و طبیعی است که در طول زمان و در تعامل با فرهنگ، جامعه و علم جهانی شکل می‌گیرد. این تحول نیازمند ایجاد فضایی آزاد برای نقد و نوآوری است. دیدگاه‌های دگم و برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت نمی‌توانند جایگزین این فرآیند شوند. تنها از طریق تقویت آزاداندیشی، نقد سازنده و حمایت از ایده‌های نوآورانه است که علوم انسانی می‌تواند به پیشرفت واقعی دست یابد و به نیازهای جامعه پاسخگو باشد.

🔶2. اقدامات اشتباه در راه اسلامی کردن علوم انسانی
🔸الف. اصلاح کتاب‌های درسی: یکی از نخستین اقدامات در راستای اسلامی کردن علوم انسانی، پالایش متون درسی بود. این پالایش‌ها شامل حذف نظریه‌هایی مانند نظریه داروین و دیگر مفاهیمی بود که مغایر با تفکرات دینی تلقی می‌شدند. اما این اقدام، به جای تحول محتوایی، به فقیر شدن منابع آموزشی انجامید و محتوای درسی را از ارتباط با پیشرفت‌های علمی و جهانی محروم کرد.
🔸ب. بازنگری در سرفصل‌ها: در گام بعدی، اصلاح سرفصل‌ها و تغییر منابع آموزشی به عنوان راهکاری برای تحول در نظر گرفته شد. با این حال، این تغییرات بیشتر ظاهری بودند و نتوانستند تحولی عمیق و اساسی در ساختار علوم انسانی ایجاد کنند. این بازنگری‌ها عمدتاً به تغییرات سطحی محدود شد و به ندرت به محتوای علمی جدید یا روش‌های نوآورانه پرداخت.
🔸ج. تألیف کتب حکومتی: در اقدامی دیگر، تصمیم بر آن شد که کتاب‌هایی حکومتی و یک‌دست تألیف شود و استادان تنها مجاز به تدریس این کتب باشند. این تصمیم به جای گسترش تنوع فکری و تقویت فضای علمی، موجب محدود شدن آزادی اندیشه و کاهش قدرت نقد و نوآوری در دانشگاه‌ها شد. فضای علمی، به جای باز شدن به روی ایده‌های نو، به محیطی بسته و کنترل‌شده تبدیل شد.

🔶نتیجه‌گیری
🔸تلاش برای اسلامی کردن علوم انسانی بدون شناخت ماهیت علم و اصول بنیادین آن، به نتایجی معکوس انجامیده است.
🔸اصلاحات ظاهری، توهم توطئه و ادغام مستقیم دین در علوم، نه تنها موجب پیشرفت نشده، بلکه علوم انسانی را از مسیر طبیعی رشد و تحول دور کرده است.
🔸ایجاد فضایی برای تفکر آزاد و پذیرش نقد، کلید اساسی برای تحول مثبت در این حوزه است.
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

11 Jan, 10:27


🟡 تفسیر تاریخی سورۀ نجم(24)-قسمت1
🔸ترجمه
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 22 دی 1403

به نام الله، رحمان مهربان‏. سوگند به ستاره(شهاب) وقتی كه فرود آيد (1) همراه شما نه گمراه شد و نه گم گشت (2) و نه از سوی هوس سخن گويد (3) آن جز وحیی كه القا می‌شود، نیست (4) به او آموخت سخت‌نیروی (5) نيرومندى پس بالا رفت (6) در حالی که در بر افق بالاتر بود (7) سپس نزديك شد پس فرود آمد (8) تا به اندازۀ پهناى دو كمان يا نزديك‌تر شد (9) پس به بندۀ او چیزی را وحى کرد (10) دل دروغ نگفت، آنچه را [چشم] ديد (11) آيا با او بر آنچه مى‏بيند، ستيزه كنيد؟ (12) و همان او را باری دیگر ديد (13) نزد درخت سدر پایانی (14) كه نزد آن باغ آسایش است (15) وقتی چیزی از درخت سدر را پوشاند (16) چشم نلغزيد و سركشى نكرد (17) همانا از آيت‌هاى بزرگ ربّ خويش را دید (18) پس آيا شما دیدید، لات و عزّى (19) و مناة سيّمين ديگر را (20) آيا از برای شما پسر باشد و از برای او دختر (21) آن در این هنگام بخش‏‌كردنى نادرست است (22) آن نیست مگر نام‌هايى كه خود و پدرانتان آنها نام گذاشتید خدا به آنها هیچ فرمانی فرود نیاورده است و آنان جز از گمان و آنچه خود میل دارند، پیروی نمی‌کنند و حال آن که از سوی ربّشان راهنمایی از برایشان آمده است (23) يا [آیا] انسان هرچه را میل داشته باشد، برای اوست؟ (24) [چنین نیست]. آخرت و دنیا برای الله است (25) و بسا فرشتگانى در آسمان‌ها كه هیچ شفاعتی از آنان فایده نبخشد، مگر پس از آن كه الله برای هر كه خواهد و خوشنود باشد، اجازه دهد (26) همانا آنان كه به آخرت نگرویدند، فرشتگان را به [مانند] نامیدن مادینه نام می‌گذارند (27) آنان هیچ دانشی به آن ندارند. آنان جز از گمان پیروی نمی‌کنند و حال آن که گمان هیچ حقی را فایده نبخشد(ثابت نکند) (28) پس از آن كه از یاد ما روی گردانید و جز زندگانى دنيا نخواست، روی بگردان (29) اندازۀ آنان از دانش همان است. همانا ربّ تو داناتر است به آن كه از راه او گم شد و به آن راه يافت (30) و برای خدا است آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است تا کیفر دهد، آنان را كه بد كردند و پاداش دهد، آنان را كه نكو كردند (31) ربّ تو گسترده‌آمرزش است، نسبت به آنان كه از گناهان بزرگ و ناشايسته‏‌ها، جز انديشه گناه دوری می‌کنند. او به شما داناتر است؛ وقتی شما را از زمین پدید آورد و وقتی شما در شكم‌هاى مادران خويش نهان بودید؛ پس خويشتن را نستایيد. او به آن که ترسا شد، داناتر است (32) آيا ديدى آن را كه روى برتافت (33) و اندکی بخشيد و [دیگر] خوددارى كرد (34) آيا علم غیب نزد او است؛ پس او مى‏‌بيند (35) يا [آیا] به آگهی داده نشد، بدانچه در صحیفه‌های موسى (36) و ابراهيم با وفا است (37) كه هيچ کسی بار [گناه] دیگری را بر ندارد (38) و آنكه برای انسان جز آنچه بكوشد، نیست (39) و آنكه به زودی كوشش خود می بیند (40) پس به او پاداش تمام داده شود (41) و آنكه به سوى ربّ تو پايان است (42) و آنكه او بخندانيد و بگريانيد (43) و آنكه او ميرانيد و زنده ساخت (44) و آنكه او دو جفت نرینه و مادینه آفرید (45) از چكّه‌ای وقتی ريخته شود (46) و آنكه پديدآوردن [جهان] ديگر بر او است(47) و آنكه او بى‏‌نياز كرد و فزون ساخت (48) و آنكه او ربّ شِعرى است (49) و آنكه او نابود کرد، عاد نخستين را (50) و ثمود را پس [از آن چیزی] به جاى نگذارد (51) و قوم نوح را که پيش از آنان بودند. آنان را که ستمگرتر و سركش‌‏تر بودند (52) و آن واژگون‏شدگان را که [آنان را بالا برد و] فرود آورد (53) پس چنان آنان را [زیر آوار] پوشانيد (54) پس با كدام نعمت‌هاى ربّ خويش مى‏‌ستيزى (55) اين بيم‌‏دهنده‌ای از [قبیل] بيم‌‏دهندگان پيشين است(56) نزديك‌شونده (یعنی قیامت) نزدیک شد (57) جز الله گشايشگری نیست (58) آيا از اين داستان شگفتی می‌کنید (59) و می‌خنديد و نمی‌گرييد (60) و شما غافلید (61) پس برای الله سجده كنيد و ستايش كنيد (62)

🔸 تفسیر تاریخی سوره‌ها
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

11 Jan, 09:00


🌕 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت-قسمت8
🔸نک: یادداشت‌های مربوط به اسلامی کردن علوم بشری
🔸ذات نداشتن اسلام
✍️ جعفر نکونام
🕰 22 دی 1403

🔸مرور تعاریفی که برای اسلام به دست داده شده است، نشان می‌دهد که اسلام یک ذات مشخصی ندارد؛ لذا هرکسی چیزی را که کمابیش متفاوت از دیگری است، به نام اسلام معرفی کرده است.

🔶1. وجۀ ممیزۀ اسلام
🔸وجۀ ممیزه هر چیزی به «ما به الامتیازش» است؛ یعنی به آن چیزی است که آن را از دیگران متمایز می‌کند؛ نه به «ما به الاشتراکش»؛ یعنی آن چیزی که با دیگران مشترک است؛ بنابراین نمی‌توان اسلام را به تعالیم مشترک میان ادیان ابراهیمی تعریفی کرد.
🔸بر این اساس، اگر ما بگوییم، می‌خواهیم علوم انسانی را بر عقیده به خدا و حیات پس از مرگ استوار کنیم، باید گفت که به فرض که چنین کاری میسور و مفید باشد، این اسلامی کردن علوم انسانی نیست؛ بلکه الهی کردن علوم انسانی است.
🔸ما وقتی می‌توانیم بگوییم، می‌خواهیم علوم انسانی را اسلامی کنیم که خواسته باشیم، باورهای خاص اسلامی مثل نبوت حضرت محمد(ص) را در علوم انسانی قرار بدهیم.

🔶2. ذات نداشتن اسلام
🔸قرار دادن نبوت حضرت محمد(ص) در علوم انسانی به فرض که میسور و مفید باشد، مبتنی بر تعاریفی از اسلام است که پذیرش نبوت آن حضرت را از وجوه ممیزۀ اسلام شمرده باشند؛ اما اگر بخواهیم اسلام را عبارت از یک قدر مشترکی بدانیم که میان تمام تعاریف اسلام وجود داشته باشد، باید بگوییم که تقریباً هیچ قدر مشترکی میان این تعاریف نیست و هر نسل و فرقه‌ای چیزی متمایز از دیگری را به عنوان اسلام معرفی کرده است.
🔸چون حتی اسلام به معنای تسلیم خدا بودن تمام موجودات در طول تاریخ و میان گروه‌های مختلف، واحد و ثابت باقی نمانده است؛ زیرا تلقیاتی که از خدا در اسلام پدید آمده، بسیار متفاوت و متغیر بوده است:
▪️الف. تلقی خدای جسمانی: تلقی اولیه از خدا این بوده است که آن یک موجود متشخص انسانواری است که در آسمان بر تخت پادشاهی‌اش جلوس کرده و از آنجا بر عالم و آدم آگاهی دارد و پادشاهی می‌کند. چنین تصوری از خدا با جسمانیت خدا ملازمه دارد. عهد قدیم و ظاهر آیات قرآن و روایات اولیه چنین تصوری را از خدا بازتاب می‌دهند.
▪️ب. تلقی خدای متشخص: تلقی دوم از خدا این بوده است که آن یک موجود متشخص انسانواری است که مجرد از ماده است؛ لذا جا و مکان ندارد؛ بلکه در همه جا حضور دارد. متکلمان عقلگرای مسلمان چنین تصوری را از خدا به دست می‌دهند.
▪️ج. تلقی خدای نامتشخص: تلقی سوم از خدا این بوده است که آن یک موجود نامتشخص است و به سخن دیگر خدا عین هستی است و چیزی متمایز از هستی نیست. تصور عرفا از خدا همین گونه دانسته شده است.

🔶3. تقسیم اسلام به هسته و پوسته
🔸تفاوت عظیم تلقیاتی که از اسلام در میان مسلمانان به ظهور رسیده، برخی از نواندیشان مسلمان را بر این داشته است که آموزه‌های اسلام را به دو دسته هسته و پوسته یا ذات و عرض تقسیم کنند.
🔸تقسیم اسلام به هسته و پوسته ممکن است، در یک تعریف محدودتری از اسلام مثل اسلام به معنای دین محمدی مقدور باشد، اما هرگز در قدر مشترک تمام تعاریفی که در گذر تاریخ از اسلام به دست داده شده است، مقدور نیست.
🔸جهت آن این است که وقتی هیچ قدر مشترکی جز اشتراک در لفظ اسلام میان تعاریف مختلف از اسلام وجود نداشته باشد، چه چیزی را می‌توان به عنوان هستۀ اسلام معرفی کرد؟
🔸وقتی حتی از خدا به عنوان محوری‌ترین مفهوم دین الهی تعریف واحدی وجود نداشته و وجه مشترک تمام تعاریف فقط در اشتراک لفظ خدا باشد، چگونه می‌توان باور به خدا را هستۀ دین اسلام دانست.
🔸برای مثال، چطور می‌توان گفت که خدا هم جسم است و هم جسم نیست یا چطور می‌توان گفت که خدا هم متشخص است و هم متشخص نیست. این مفاهیم هرگز قابل جمع نیستند تا بتوان برای آنها قدر مشترکی جز اشتراک در لفظ خدا به دست داد.

🔶4. اسلام به مثابه گلوله برفی
🔸اختلاف نظرها در ماهیت اسلام نشان می‌دهد که اساساً اسلام یک ذات مشخصی ندارد؛ چون هر نسلی یک معارفی را برگزیده و آن را اسلام نامیده است و بعد، نسل‌های بعدی به فرقه‌های مختلفی تقسیم شدند و هر کدام معارف منتخب خودشان را اسلام خواندند. بعد همین‌طور که جلو آمده، دیگر هیچ بخشی از اسلام اولیه باقی نمانده است.
🔸ما وقتی اسلام را به معنای عامش در گذر تاریخ مطالعه می‌کنیم آن را بسان یک گلوله برفی می‌یابیم که به طور مستمر چرخیده و در هر چرخشی پاره‌ای از آن کنده شده و پاره‌ای هم اضافه شده و در کل حجیم‌تر شده تا اکنون که به دست ما رسیده است.
🔸بعد در این چرخش‌ها در گذر تاریخ هیچ هستۀ مشخصی را هم حفظ نکرده و حتی در آنچه اصول اسلام هم خوانده می‌شود، مثل توحید و معاد و نبوت تغییر کرده و هر نسل و فرقه‌ای تعریف و تفسیر متفاوتی به دست داده است.

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

11 Jan, 05:02


🌕 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت-قسمت7
🔸نک: یادداشت‌های مربوط به اسلامی کردن علوم بشری
🔸تعاریف اسلام
✍️ جعفر نکونام
🕰 22 دی 1403

🔸دو کلیدواژۀ مهمی که در بحث اسلامی کردن علوم انسانی در تعریف آن وحدت نظر وجود ندارد و باید تعریف شود، یکی واژۀ اسلام است و دیگری واژۀ علم و البته بعد واژۀ علوم انسانی.
منتها در این یادداشت قصد دارم، واژۀ اسلام را تعریف کنم.

🔶1. تعریف اسلام
🔸برای واژۀ اسلام تعاریف مختلفی بیان شده یا قابل بیان است که اینک مطرح می کنم:
▪️الف. اسلام یعنی تسلیم خدا بودن: در گفتمان قرآنی سخن از این است که تمام موجودات تسلیم خدا هستند؛ یعنی از فرمان او اطاعت می‌کنند و به عبادت و تسبیح و سجده برای او می‌پردازند، مگر جن و انس که گاهی معصیت خدا می‌کنند.
▪️ب. اسلام یعنی دین الهی: باز در گفتمان قرآنی سخن از این است که تمام انبیای الهی از آدم تا خاتم مسلم بودند؛ یعنی تسلیم خدا بودند.
بر اساس این تعریف، فقط یک دین الهی وجود دارد و آن هم فقط اسلام است. طبق این تعریف، اگر کسی ایمان به خدا و آخرت داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، مسلم است؛ چه مسلمان باشد و چه یهودی و چه مسیحی و چه صابئی؛ اما غیر آنان مسلم نیستند.
▪️ج. اسلام یعنی دین محمدی: باز در همان گفتمان قرآنی در سورۀ توبه آمده است که یهودی و مسیحی و صابئی هم بر دین حق یعنی دین محمدی نیستند؛ لذا باید با آنان قتال کرد تا به دین محمدی در بیایند، مگر این که به دست خود با ذلت جزیه بدهند؛ طبق این تعریف، اسلام عبارت از قرآن و سنت نبوی است.
البته مسلمانان بعد از رحلت حضرت محمد(ص) به فرقه‌های مختلف تقسیم شدند و هر فرقه تفسیر خودش را از اسلام قبول داشت و دیگران را منحرف از اسلام می‌نامید:
شیعیان گفتند که اسلام یعنی قرآن و حدیث ما و بر اساس آن، روایات ائمه شیعه را به عنوان حدیث تعریف کردند و اهل سنت گفتند، اسلام یعنی قرآن و حدیث ما و بر اساس آن، روایات صحابه و تابعان را از حضرت محمد(ص) اعم از مرفوع و موقوف و مقطوع به عنوان حدیث تعریف کردند.
▫️آقای مصطفی ملکیان این تعریف از اسلام را اسلام یک نامیده است.
▪️د. اسلام یعنی تفسیر مسلمانان: اختلاف مسلمانان به مصداق حدیث منحصر نشد؛ بلکه به تفسیر آنان از قرآن و حدیث هم سرایت کرد و هر گروهی تفسیر خودش را از قرآن و حدیث، عین اسلام معرفی کرد و تفسیر دیگران را از قرآن و حدیث، تفسیر به رأی شمردند. آنان غیر از قرآن و حدیث، اجماع و عقل را هم ضمیمۀ اسلام کردند.
▫️آقای مصطفی ملکیان این تعریف از اسلام را اسلام دو نام داده است.
▪️هـ. اسلام یعنی عملکرد مسلمانان: اگر کسی از بیرون به اسلام نگاه کند، اسلام را همان چیزی می‌بیند که در اعمال مسلمانان به ظهور می‌رسد. البته اعمال مسلمانان هم کمابیش منبعث از افکار مسلمانان است که از تفسیر خودشان از قرآن و حدیث حاصل شده است.
▫️آقای مصطفی ملکیان این تعریف از اسلام را اسلام سه خوانده است.

🔶2. لزوم اتخاذ موضع
🔸حال کسانی که دم از اسلامی کردن علوم انسانی می‌زنند، باید مشخص کنند که کدام تعریف از اسلام را منظور دارند. برخی از آنان وقتی از ضرورت اسلامی کردن علوم انسانی بحث به میان می‌آورند، می‌گویند که در علوم انسانی غربی، منبع وحی نادیده گرفته شده و لذا علوم انسانی غربی، ماتریالیستی و اومانیستی و سکولاریستی و پوزیتویستی است. به همین جهت، علوم انسانی غربی ناقص است و ما باید با انضمام منبع وحی به علوم انسانی آن را تکمیل کنیم. البته علوم انسانی غربی را منحرف هم می‌خوانند و مدعی‌اند که ما باید این علوم را با تکیه بر منبع وحی به راه راست هدایت کنیم.
🔸اگر دغدغۀ آنان فقط همین باشد، باید تعریف اسلام یک را ملاک قرار دهند. منتها هرگز مبنا قرار دادن این تعریف برای آنان مشکل‌گشایی نمی‌کند؛ چون تفسیر از اسلام یک یعنی آیات قرآن و روایات اسلامی یکسان نیست و هر فرقه‌ای تفسیر فرقۀ دیگر را خارج از اسلام می‌شمارد.
🔸البته دغدغۀ برخی دیگر بیش از این است. آنان دنبال این هستند که علوم انسانی را بومی هم بکنند؛ لذا به علومی که علمای اسلامی با اقتباس از علوم غیر مسلمانان و اضافات خودشان هم تولید و تدوین کردند، مراجعه می‌کنند و با نام اسلامی کردن علوم انسانی از فلسفه و عرفان و نجوم و طب سنتی مسلمانان هم کمک می‌گیرند.
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

11 Jan, 05:01


🟡 یادداشت‌های مربوط به اسلامی کردن علوم بشری
🔶 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت:
🔸قسمت1؛ خدشه‌های ادعای منبعیت اسلام برای علوم انسانی
🔸قسمت2؛ خدشه‌های ادعای وجود گزاره‌های علمی در اسلام
🔸قسمت3؛ لوازم وجود گزاره های علمی در اسلام
🔸قسمت4؛ ارزیابی گزاره های اسلامی از لحاظ کارکردی
🔸قسمت5؛ تئوری علمی کردن اسلام-قسمت1
🔸قسمت6؛ تئوری علمی کردن اسلام-قسمت2
🔸قسمت7: تعاریف اسلام
🔸قسمت8: ذات نداشتن اسلام
🔸قسمت9: تصورات و اقدامات اشتباه در اسلامی کردن علوم انسانی
🔸قسمت10: امکان و ضرورت اسلامی کردن علوم انسانی
🔸قسمت11: تصورات گوناگون از علوم انسانی اسلامی

دین عقلانی | جعفر نکونام

10 Jan, 19:36


🌕 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت-قسمت6
🔸نک: قسمت1؛ قسمت2؛ قسمت3؛ قسمت4؛ قسمت5
🔸 تئوری علمی کردن اسلام-قسمت2
🔸نک: قسمت1
✍️ جعفر نکونام
🕰 22 دی 1403

🔶1. تلقیات درون‌دینی دربارۀ گزاره‌های علمی
🔸نظر کسانی که نگاه سنتی دارند، در قبال، دو دسته گزاره‌ها - یعنی گزاره‌های علمی ناموجود در دین و گزاره‌های علمی مخالف دین - مختلف است:
▪️الف. تلقی درون‌دینی دربارۀ گزاره‌های علمی ناموجود در دین: راجع به دستاوردهای جدید بشری که در علم هست؛ اما در اسلام نیست، نظریات مختلفی است:
▫️برخی می‌گویند که اسلام جامع تمام علوم بشر است: چه آنچه که در گذشته بوده است و چه آنچه در آینده پدید خواهد آمد. حتی اظهار می‌دارند که اسلام برخوردار از اعجاز است و همین گزاره‌های علمی را که علوم مدرن به تازگی کشف کرده‌اند، اسلام در چهارده قرن پیش بیان کرده است و بعد می‌کوشند، علوم مدرن را ذیل آیات و روایات الصاق کنند و این در حالی است که هرگز در آیات و روایات، هیچ کدام از گزاره‌های علمی وجود ندارد و هیچ‌یک از علمای دینی پیش از آن که علوم مدرن پدید بیاید، ادعا نکرده بود که این گزاره‌های علمی از فلان آیه یا حدیث استنباط می‌شود. بعد از این که علوم مدرن پدید آمد و متدینان به این علوم آشنا شدند، ادعا کردند که این علوم مدرن در آیات و روایات هم هست.
▫️اما برخی دیگر می‌گویند که قلمرو اسلام از علم جداست و هرگز اسلام متکفل بیان چیزهایی نبوده که در علم بیان شده است؛ لذا می‌توان دستاوردهای علمی را به آموزه‌های دینی ملحق کرد و آنگاه یک مجموعۀ کاملی را فراهم ساخت. تعبیر برخی این است که در اسلام، یک منطقة الفراقی هست؛ یعنی اسلام یک منطقه‌ای را گذاشته است که خود بشر با عقل و تجربه‌اش پر کند. اسلام فقط متکفل بیان گزاره‌هایی است که عقل و تجربه بشر به آنها نمی‌رسد. علم و اسلام مکمل همدیگرند؛ نه بدیل همدیگر.
▪️ب. تلقی درون‌دینی دربارۀ گزاره‌های علمی خلاف دین: راجع به دستاوردهای علمی و عقلی مدرنی که معارض گزاره‌های اسلامی است، باز نظر‌های متفاوتی بیان شده است:
▫️برخی گفته‌اند که در اسلام گزاره‌های خلاف علم و عقل مدرن وجود ندارد و آنگاه وقتی با گزاره‌های دینی خلاف علم و عقل مدرن مواجه می‌شوند، به تأویل آنها می‌پردازند؛ یعنی می‌گویند که تمام علمای گذشته که آیات و روایات را خلاف علم و عقل مدرن بشری می‌فهمیدند، اشتباه می‌کردند. معنای این آیات و روایات، همان است که علم و عقل مدرن بشری می‌گوید.
▫️برخی دیگر گفته‌اند که البته در اسلام گزاره‌های خلاف علم و عقل مدرن وجود دارد. منتها اینها عارض بر اسلام شده است. گزاره‌های اسلام دو دسته‌اند: ذاتی و عرضی. گزاره‌های ذاتی قابل انتساب به اسلام است؛ اما گزاره‌های عارضی قابل انتساب به اسلام نیست؛ بلکه منتسب به ظرفیت پایین مردمان گذشته است که اولیای دینی از باب مماشات و جدل، با گزاره‌های خلاف علم و عقل آنان همراهی کردند. این در حالی است که تا قبل از مطرح شدن تعارض آیات و روایات با علم و عقل مدرن، هرگز چنین تفکیکی در میان علمای دینی مطرح نبود و علمای دینی، تمام گزاره‌های دینی را جزو اصل و ذات دین بر می‌شمردند.
▫️برخی هم موضع سر سخت‌تری در قبال دستاوردهای مدرن بشری دارند و مدعی‌اند که گزاره‌های علمی خلاف اسلام، بدعت و کفر است و لذا باید با آنها مقابله کرد و اجازه نداد که آنها جای گزاره‌های دینی را بگیرد.

🔶2. تلقیات برون‌دینی دربارۀ گزاره‌های علمی
🔸کسانی که نگاه برون‌دینی به دو دسته گزاره‌های علمی دارند، نظر دیگری در قبال هر دو دسته از گزاره‌های علمی مدرن دارند:
▪️الف. تلقی برون‌دینی دربارۀ گزاره‌های ناموجود در دین: نظر آنان در قبال گزاره‌هایی که در آیات و روایات نیست، این است که آیات و روایات بازتاب‌دهندۀ دانش گذشتگان بوده و گذشتگان به این دستاوردهای جدید علمی دست نیافته بودند؛ به همین رو، دستاوردهای جدید علمی در آیات و روایات بازتاب پیدا نکرده است.
▪️ب. تلقی برون‌دینی دربارۀ گزاره‌های خلاف علم در دین: نیز پاسخ آنان در قبال گزاره‌های علمی خلاف آیات و روایات این است که آیات و روایات به لحاظ آن که بازتاب‌دهندۀ باورها و ارزش‌های گذشتگان است و باورها و ارزش‌های گذشتگان هم در بسیاری از موارد خلاف واقع و خلاف اخلاق مدرن بوده؛ لذا، همان‌ها در آیات و روایات بازتاب پیدا کرده است؛ اما امروزه بشر بر اثر رشد علمی و عقلی توانسته است، اشتباه بودن بسیاری از آن باورها و ارزش‌ها را کشف کند؛ از این رو، بشر معاصر حکم می کند، باید اسلام را با بهره‌برداری از آخرین دستاوردهای علمی و عقلی بشر اصلاح و به روز کرد.
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

10 Jan, 19:32


🌕 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت-قسمت5
🔸نک
: قسمت1؛ قسمت2؛ قسمت3؛ قسمت4
🔸 تئوری علمی کردن اسلام-قسمت1
✍️ جعفر نکونام
🕰 22 دی 1403

🔶1. بیان مسئله
🔸دربارۀ این که آیا باید علم را اسلامی کرد یا اسلام را علمی کرد، دو نگاه وجود دارد:
▪️الف. نگاه سنتی نسبت به علم: نگاه سنتی این است که باید علم را اسلامی کرد. البته نگاه سنتی هم یک‌دست نیست و طیفی از نگاه‌ها در آن هست: یک سر طیف این است که در علم مقولاتی مثل غیب از قبیل خدا و آخرت و وحی و فرشته و جن و معجزه و کرامت و شفاء و نیز عبادت از قبیل دعا و توسل و شفاعت وجود ندارد و لذا باید این مقولات را در علم وارد کرد و نقشی هم برای آنها در علم قایل شد و سر دیگر این طیف این است که باید گزاره‌های دینی را جانشین گزاره‌های علمی کرد و برای مثال، طب را از آیات و احادیث اخذ کرد و برای نمونه، اگر درد دندان پیدا کردید، فلان دعا را بخوانید تا مرتفع شود.
▪️ب. نگاه مدرن نسبت به علم: نگاه مدرن بر خلاف نگاه سنتی است. در نگاه مدرن گفته می‌شود که نه تنها نباید علم را اسلامی کرد؛ بلکه باید اسلام را علمی کرد. جهت آن این است که اسلام مجموعه‌ای از گزاره‌های بسیط و حتی اسطوره‌ای و متعلق به شرایط و مقتضیات ماقبل مدرنیته و بلکه ماقبل تاریخ است و این در حالی است که امروزه عقل و تجربه بشری به مراتب بیش از گذشته رشد پیدا کرده است؛ لذا باید اسلام را علمی کرد؛ یعنی اسلام را با بهره‌گیری از آخرین دستاوردهای علمی و تجربی بشر به روز کرد.
این نگاه هم یکدست نیست و طیفی از نگاه‌ها در آن وجود دارد: یک سر این طیف این است که در اسلام، علم مدرن یعنی آخرین دستاوردهای عقلی و تجربی بشر وجود ندارد و لذا باید آنها در اسلام وارد کرد و در سر دیگر این طیف این است که علاوه بر آن، در اسلام گزاره‌های خلاف علم و خلاف اخلاق مدرن هست و لذا باید این گزاره‌ها را نیز از اسلام پیراست.

🔶2. دو تلقی از علمی کردن اسلام
🔸ناگفته نماند که دو تلقی از علمی کردن اسلام هست:
▪️الف. تلقی علمی بودن اسلام: یک تلقی همان تلقی سنتی است که مدعی‌اند، اسلام، ذاتاً علمی است؛ یعنی هم متضمن گزاره‌های علوم مدرن است و هم در آن گزاره‌های خلاف علوم مدرن وجود ندارد و برای این که ثابت کنند، اسلام این گونه است، آیات و روایات را بر علوم مدرن تطبیق می‌دهند. برای نمونه وقتی امثال مهندس بازرگان در کتاب اسلام و مطهرات و دکتر سحابی در کتاب خلقت انسان، آیات قرآن را با علوم مدرن تطبیق می‌دادند، می‌خواستند بگویند که اسلام علمی است. من این گروه را در همان نگاه سنتی طبقه‌بندی کردم.
▪️ب. تلقی علمی نبودن اسلام: تلقی دوم این است که اسلام علمی نیست و حتی گزاره‌های خلاف علم در اسلام هست. در این تلقی وقتی گفته می‌شود، اسلام را باید علمی کرد، منظور این است که در اسلام گزاره‌های علوم مدرن نیست و لذا باید از گزاره‌های علوم مدرن به عنوان تکملۀ اسلام بهره‌برداری کرد و به علاوه در اسلام گزاره‌های خلاف علوم مدرن است که باید آنها را کنار گذاشت.
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

10 Jan, 15:11


🌕 تحلیل بشارت حسینیه کردن کاخ سفید
✍🏾 هوش مصنوعی
🕰 21 دی 1403

🔻سخنان آیت‌الله لطف‌الله دژکام در خطبه‌های نماز جمعه شیراز با رویکردی مذهبی-سیاسی ایراد شده و حاوی نکاتی در خصوص قدرت‌های جهانی، وضعیت ایران و محور مقاومت است. این یادداشت به تحلیل محتوای این سخنان و پاسخ به این سؤال می‌پردازد که آیا ایران توان تبدیل کاخ سفید به حسینیه و نابودی آمریکا را دارد و چنین سخنانی در میان مردم جهان چه بازتابی دارد.

♦️۱. ابعاد نمادین و بلاغی
🔺تبدیل کاخ سفید به حسینیه: بیان “تبدیل کاخ سفید به حسینیه” نوعی تصویرسازی نمادین و آرمانی است که به گسترش فرهنگ عاشورایی و عدالت‌خواهی در سطح جهانی اشاره دارد. این تعبیر، نشانگر آرمان‌گرایی و امید به تغییر ساختارهای جهانی است، اما از منظر عملی و واقع‌گرایانه دور از دسترس به نظر می‌رسد. تحقق چنین هدفی نیازمند توان نظامی، سیاسی و فرهنگی فوق‌العاده‌ای است که در حال حاضر با توانایی‌های ایران فاصله دارد.
🔺ادبیات تقابلی: استفاده از عباراتی مانند “آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند”، بازتابی از آموزه‌های انقلابی است. این ادبیات برای تقویت روحیه مقاومت داخلی مؤثر است، اما ممکن است در فضای بین‌المللی به‌عنوان بیانی غیرواقع‌گرایانه تلقی شود.

♦️۲. تحلیل سیاسی و قدرت ایران
🔺توانایی ایران در مقابل آمریکا: ایران به‌عنوان یکی از بازیگران مهم منطقه‌ای، قدرت‌های خاصی در حوزه مقاومت، سیاست‌های منطقه‌ای و تأثیرگذاری ایدئولوژیک دارد. اما مقایسه قدرت ایران با آمریکا، که از لحاظ نظامی، اقتصادی و فناوری یکی از قدرت‌های برتر جهانی است، نیازمند واقع‌بینی بیشتری است. ایران می‌تواند در برخی زمینه‌ها نقش چالش‌برانگیز ایفا کند، اما نابودی کامل آمریکا یا تغییر اساسی در ساختار آن، دور از واقعیت‌های موجود است.
🔺پیامدهای سخنان آرمانی: چنین سخنانی اگرچه برای مخاطبان داخلی امیدبخش است، اما در سطح جهانی می‌تواند ایران را به‌عنوان کشوری که اهداف غیرواقع‌بینانه دارد، معرفی کند. این امر ممکن است به انزوای بیشتر ایران در عرصه دیپلماتیک منجر شود.

♦️۳. ابعاد دینی و اعتقادی
🔺عزت و ذلت الهی: تأکید بر اینکه “عزت و ذلت در دست خداوند است”، بر پایه آموزه‌های قرآنی است. این دیدگاه، قدرت‌های جهانی را در برابر اراده الهی ناپایدار معرفی می‌کند و امیدواری به پیروزی مؤمنان را تقویت می‌کند. بااین‌حال، استفاده از این آموزه برای توجیه اهداف غیرواقعی می‌تواند به کاهش اعتبار این مفاهیم نزد مردم جهان منجر شود.
🔺چالش‌های برون‌دینی: از منظر برون‌دینی، ادعای ارتباط مستقیم قدرت سیاسی یا نظامی با اراده الهی، ممکن است غیرمنطقی و بی‌اساس به نظر برسد. بسیاری از مردم جهان چنین ادعاهایی را با دیدگاه‌های علمی، عقلانی و حقوق بشری مقایسه می‌کنند و آن را فاقد پشتوانه‌های عملی می‌بینند. این نوع استدلال، اگرچه برای مؤمنان امیدبخش است، اما برای دیگران می‌تواند بهانه‌ای برای انتقاد یا تمسخر فراهم کند.
🔺تقابل ادیان و فرهنگ‌ها: تأکید بر گسترش ارزش‌های دینی به‌عنوان هدفی جهانی، از منظر برون‌دینی ممکن است به‌عنوان تهدیدی علیه تنوع فرهنگی و مذهبی تلقی شود. این نگرش می‌تواند به افزایش سوءتفاهم میان ادیان و ملت‌ها منجر شود.

♦️۴. بازتاب‌های بین‌المللی
🔺برداشت‌های جهانی از این سخنان: در سطح بین‌المللی، چنین اظهاراتی ممکن است به‌عنوان نشانه‌ای از بلندپروازی‌های غیرواقع‌بینانه ایران تعبیر شود. این امر می‌تواند به تشدید تبلیغات رسانه‌ای علیه ایران و افزایش سوءتفاهمات منجر شود. مخاطبان جهانی انتظار دارند که سخنان رهبران، بر مبنای واقعیت‌ها و راهبردهای عملی باشد.
🔺پیامدهای تبلیغاتی: رسانه‌های بین‌المللی ممکن است از این اظهارات برای تصویرسازی منفی استفاده کنند و ایران را به‌عنوان کشوری که به دنبال تحمیل ایدئولوژی مذهبی خود به دیگران است، معرفی نمایند.
🔺تأثیر بر افکار عمومی داخلی: این نوع سخنان می‌تواند در کوتاه‌مدت روحیه انقلابی و مقاومت را در میان مردم ایران تقویت کند، اما در بلندمدت ممکن است با واقعیت‌های موجود تضاد پیدا کند و اعتماد عمومی را کاهش دهد.

♦️نتیجه‌گیری
🔺آرمان‌گرایی در سخنان آیت‌الله دژکام قابل درک است، اما تبدیل آن به برنامه‌ای عملی و تحقق‌پذیر نیازمند بازنگری واقع‌گرایانه است.
🔺ایران می‌تواند نقش مؤثری در ایجاد نظم عادلانه جهانی ایفا کند، اما تحقق اهدافی مانند “تبدیل کاخ سفید به حسینیه”، در شرایط کنونی دور از واقعیت است.
🔺برای تأثیرگذاری مثبت بر افکار عمومی جهانی، لازم است سخنان رهبران ایرانی بر پایه تحلیل‌های عینی و راهبردهای دیپلماتیک بیان شود و از ادعاهای غیرواقعی که می‌تواند به اعتبار بین‌المللی کشور لطمه بزند، پرهیز شود.
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

10 Jan, 12:09


🟡 تفسیر تاریخی سورۀ عادیات(15)-قسمت2
🔸نک: قسمت1
🔸تشبیه قیامت به شبیخون
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 21 دی 1403

🔸این یادداشت در پاسخ به این سؤال است که آیا سوگند قرآن به اسبان تیزتک شبیخون‌های عرب به معنای تجویز آن شبیخون‌ها از سوی قرآن است یا نه؟

🔶1. تعبیر یکبارگی وقوع قیامت به شبیخون
🔸چنان که در تفسیر سورۀ عادیات آمد، از ظواهر آیات این سوره دانسته می‌شود که آن در اوایل دورۀ مکی القاء شده است. طی سوگندی که در این سوره یاد شده، بر قریب‌الوقوع بودن قیامت تأکید گردیده است.
🔸در این آیات به اسبان تیزتکی که در شبیخون‌ها به خدمت گرفته می‌شده، سوگند یاد شده و فرایند شبیخون به تصویر کشیده شده است.
🔸وجه تشبیه وقوع قیامت به شبیخون این است که افراد قبیله‌ای که به آنان شبیخون زده شده بود، وضعیت غیرمترقبه‌ای را شاهد بودند که طی آن قتالی بر پا می‌شد و نفوس و اموالشان به غنیمت برده می‌شد.

🔶2. تشبیه قیامت به شبیخون در حدیث واصباحاه
🔸تشبیه وقوع قیامت به شبیخون از سوی خود حضرت محمد(ص) هم صورت گرفته بود. آنجا که آن حضرت در صبح‌گاهی در همان اوایل نبوتش بر فراز کوه صفا بالا رفت و فریاد «واصباحاه» برآورد.
🔸این فریاد به این معنا بود که ای مردم چه خوابیده‌اید که دشمن به شما شبیخون زده و الان است که شما را به قتل برسانند و نفوس و اموالتان را به غنیمت ببرند. وقتی که قریش به گرد او جمع شدند و از ایشان سراغ دشمن را گرفتند، او فرمود که من شما را از عذاب شدیدی که پیشاروی شماست، یعنی وقوع قیامت بیم می‌دهم.

🔶3. دلالت بر تجویز غارتگری؟
🔸ما در سورۀ عادیات ملاحظه می‌کنیم، به اسبان تیزتکی سوگند یاد شده است که در شبیخون به خدمت گرفته می‌شد. شبیخون هم برای غارت بوده است. لفظ مغیرات در آیۀ «فالمغیرات صبحا» (عادیات، 3) از همین ریشۀ غارت است.
🔸مخفی نیست که چه قبایل بت‌پرست و چه مسلمانان وقتی به قبیله‌ای شبیخون می‌زدند، جنگجویانشان را می‌کشتند و نفوس و اموالشان را به غنیمت می‌بردند و زنان و دختران غنیمتی را کنیز خود می‌ساختند و از آنان بهره‌برداری جنسی می‌کردند.
🔸نیز پنهان نیست که در دورۀ مکی مسلمانان هیچ جنگ و شبیخونی نداشتند و لذا سورۀ عادیات که مضامین مکی دارد، نمی تواند ناظر به جنگ و شبیخون مسلمانان باشد؛ بلکه باید ناظر به جنگ و شبیخونی باشد که قبایل بت‌پرست انجام می‌دادند. در جنگ ها و شبیخون‌ها نیز کشتن جنگجویان و به غنیمت بردن نفوس و اموالشان انجام می‌پذیرفته است.
🔸اینک سؤالی که پیش می‌آید، این است که آیا در سورۀ عادیات از رهگذر سوگند به عادیات یعنی اسباب تیزتکی که جنگ‌ها و شبیخون‌های بت‌پرستان به خدمت گرفته می شده است، آن جنگ‌ها و غارتگری ها تجویز شده است؟
🔸آنچه در پاسخ می‌توان گفت، این است که:
▪️اولاً، آنچه از سوی فقهای مسلمان جهاد ابتدایی نامیده می‌شد و مسلمانان طی آن با قبایل غیرمسلمان جنگ می‌کردند و اموال و نفوس آنان را به غنیمت می‌گرفتند، یک سنت تأسیسی مسلمانان نبود؛ بلکه یک سنتی بوده است که عرب‌ها قبل از اسلام هم به آن عمل می‌کردند. منتها عرب ها قبل از اسلام این سنت را برای مسلمان کردن قبایل به کار نمی‌گرفتند؛ بلکه برای انتقام یا غارت به کار می‌گرفتند.
▪️ثانیاً، در اسلام این سنت یعنی جنگ کردن و شبیخون زدن به قبایل و به غنیمت گرفتن نفوس و اموال آنان تحریم نشد؛ بلکه برای مسلمان کردن نامسلمانان امضاء شد.
▪️ثالثاً، در هیچ آیه یا روایتی هرگز نیامده است که باید آن نفوس و اموالی که در دوران گذشته در جنگ‌های قبیلگی به غنیمت برده شده‌اند، آزاد شوند و به قبایلشان بازگردانیده شوند.
▪️رابعاً، ائمه شیعه وقتی که اموال و نفوس به غنیمت گرفته شده برای فروش عرضه می‌شد، آنها را می‌خریدند و به خدمت می‌گرفتند و هرگز با به غنیمت گرفتن آنها مخالفتی نداشتند. این نشان می‌دهد که ایشان جنگ با غیرمسلمانان و به غنیمت گرفتن نفوس و اموالشان را نه تنها حرام و ظلم نمی‌دانستند، بلکه حلال و عدل می‌شمردند.
🔸منتها امروزه حتی روشنفکران مسلمان جنگ با غیر مسلمانان و به غنیمت گرفتن نفوس و اموالشان را نه تنها مقدس نمی‌شمارند، بلکه ممنوع و مجرمانه تلقی می‌کنند. آنان اساساً به کلی منکر وجود جهاد ابتدایی در اسلام شدند. این تغییر رویکرد علیرغم آن است که جهاد ابتدایی طی چهارده قرن گذشته از مسلمات اسلام به شمار می آمد و هرکه آن را انکار می کرد، فقهاء حکم ارتداد او را صادر می کردند و او را مهدورالدم به شمار می آوردند.
🔸مع الوصف، نمی‌توان گفت که سوگند به عادیات متضمن تجویز غارتگری قبایل بت‌پرست بوده؛ چنان که در عهد جدید از آمدن ناگهانی قیامت به آمدن دزد تشبیه شده است. بی‌تردید در این تشبیه نیز هرگز چنین تعبیری برای تجویز دزدی نبوده است. (نک: او‌ّل تسالونیکیان، 5: 1-4؛ دوم پطرس، 3: 8-10؛ مکاشفۀ یوحنا، 3: 1-3)

🔸 تفسیر تاریخی سوره‌ها
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

08 Jan, 19:20


🌕 علوم انسانی اسلامی، بلوف یا واقعیت-قسمت1
🔸خدشه‌های ادعای منبعیت اسلام برای علوم انسانی
✍️ جعفر نکونام
🕰 19 دی 1403

🔶1. پیش‌فرض ادعای اسلامی کردن علوم انسانی
🔸ادعای اسلامیزه‌کنندگان علوم انسانی این است که اسلام یک منبع شناختی اختصاصی به نام وحی دارد که غیر مسلمانان از آن بی‌بهره‌اند و از طریق وحی بسیاری از گزاره‌های علمی به دست داده شده است که اقتضاء دارد، مورد بهره‌برداری قرار بگیرد.
🔸مهم‌ترین گزاره‌هایی را که مدعی‌اند، منبع وحی در اختیار می‌نهد، وجود خدا و حیات پس از مرگ است. آنگاه بر پایۀ آن بر علوم انسانی اشکال می‌گیرند که این علوم این منبع وحی را به کار نمی‌گیرند و آنچه را که خارج از تجربه و حس باشد، قبول ندارند؛ لذا این علوم ناقص‌اند.
🔸نیز در مواردی که دستاوردهای علمی با آموزه‌های دینی‌ مخالفت دارند، ادعا می‌کنند، آن دستاوردها معیوب‌اند. برای مثال می‌گویند، در علوم انسانی همجنس‌گرایی تجویز می‌شود و از رهگذر آن لواط و مساحقه که از مصادیق فحشا هستند، تأیید می‌گردد.

🔶2. خدشه‌های ادعای منبعیت اسلام برای علوم انسانی
🔸الف. اعراض مردم دنیا از منبعیت اسلام برای علوم: قرآن و حدیث مسلمانان یک کنز مخفی نیست که مردم عالم از آن بی‌خبر باشند؛ مع الوصف، محل سؤال است که چرا هیچ کسی جز برخی از مسلمانان ادعا نمی‌کنند که اسلام یک منبع اختصاصی برای علوم دارد؟
نیز علیرغم آن که مردم عالم حریصند که اگر یک علمی در یک گوشه‌ای از عالم باشد، به هر وسیله‌ای به آن علم دسترسی پیدا کنند، محل سؤال است که چرا مردم عالم از چنین منبعی که برخی از مسلمانان مدعی معرفت‌بخشی آن‌اند، سراغ نگرفتند و به آن مراجعه نکردند؟
🔸ب. فصل الخطاب بودن علوم بشری در زمینۀ اخباریات دینی: آشکار است که آیات و روایات تفسیرپذیرند و هرکسی مدعی است که تفسیر او صحیح است و تفاسیر دیگران ناصحیح. این بدان جهت است که نصوص دینی فصل الخطاب نیستند و معنایی اجماعی به دست نمی‌دهد تا بر اساس آنها بتوان یک نظریۀ مشخص در زمینۀ علوم انسانی عرضه کرد.
بهترین شاهد بر تفسیرپذیری متون دینی این است که ملاحظه می‌شود، وقتی خود علمای اسلامی حتی با نصوص آیات و روایات مخالف علوم بشری مواجه می‎شوند، آنها را به نفع دستاوردهای علمی بشر تأویل می‌کنند. حال محل سؤال است که چطور می‌توان یک معنای مشخصی را به متون دینی منسوب کرد.
برای مثال، در قرآن آمده است که تخت پادشاهی خدا را هشت فرشته بر دوش می‌گیرند. ظاهر این آیه بر جسمانیت خدا دلالت دارد و نسل اول مسلمانان نیز همین معنای ظاهری را از آن می‌فهمیدند؛ اما علمای اسلامی بعد از یک قرن اظهار داشتند که خدا جسمانی نیست و لذا معنای این آیه را مسکوت نهادند و یا آن را بر معنایی موافق علوم بشری حمل کردند، حال محل سؤال است که چگونه می‌توانند چیزی که از بیرون از متن به دست آوردند، به متن نسبت دهند و حتی مدعی بشوند که آن از منبع وحی سرچشمه گرفته است؟
🔸ج. فصل الخطاب بودن علوم بشری در زمینۀ انشائیات دینی: حتی در بعد ارزش‌ها و توصیه‌ها نیز هرگز متون دینی فصل‌الخطاب نیستند و این علمای دینی هستند که با تکیه بر دانش‌های بیرون دینی برای متن تعیین تکلیف می‌کنند. برای مثال، در قرآن آمده است که نکاح با کنیزان شوهردار جایز است؛ یعنی هرگاه زنان شوهرداری در جنگ به غنیمت گرفته شود یا کنیزی که شوهردار است، خریداری شود، بعد از سپری شدن یک ماه عده حلال است، با او نکاح شود؛ حال آن که امروزه برده‌داری به طور مطلق ممنوع شده است و حتی اگر کسانی بخواهند مثل داعش برده‌داری را احیا کنند، خود مسلمانان به مخالفت با آنها بر می‌خیزند. پس این متن نیست که فصل‌الخطاب است، بلکه این عقل و دانش مدرن بشری است که حاکم بر متن می‌گردد.
🔸د. بساطت آموزه‌های دینی در قبال دستاوردهای علمی بشر: آن احکام و ارزش‌ها و توصیه‌هایی که در متون دینی آمده، در حد ظرفیت عقلی و دانشی مردمان گذشته بوده‌اند؛ لذا آنها بسیار بسیط‌اند و از عهده مسائل پیچیده ای که امروزه کشف شده است، بر نمی‌آیند. برای مثال، در گذشته فقط دو گرایش جنسی نرینه و مادینه و حداکثر یک گرایش خنثی را می‌شناختند؛ اما امروزه گرایش‌های جنسیتی بسیاری را می‌شناسند که جزو موضوعات مستحدث تلقی می‌گردد؛ یعنی موضوعاتی که نه هیچ آیه‌ای در قرآن برای آن هست و نه هیچ حدیثی و تقلیل بردن جنیسیت‌های کشف شدۀ امروز به همان دو یا سه گرایش جنسیتی شناخته شده، هرگز صحیح نیست. حال اگر ما ادعا بکنیم که همۀ این روابط جنسی ذیل لواط و مساحقه جای می‌گیرند و علوم بشری را تخطئه کنیم، قابل دفاع نخواهد بود.

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

07 Jan, 20:40


🔴 تحلیل شکست پیش‌گویی وقوع آخرالزمان در سال 1954
♦️توجیه‌گری آخرالزمانی‌های شیعه پس از مواجهه با هر شکست
✍️ جعفر نکونام
🕰 18 دی 1403

🔻این یادداشت که با دستیاری هوش مصنوعی نوشته شده است، به تحلیل پیامدهای روان‌شناختی شکست پیش‌گویی‌های آخرالزمانی می‌پردازد و با تکیه بر پژوهشی موردی در سال 1954 به واکنش‌های افراد معتقد به این پیش‌گویی‌ها می‌پردازد.

♦️1. پیش‌گویی وقوع آخرالزمان در سال 1954
🔺کتاب When Prophecy Fails گزارشی از مطالعه‌ای است که بر روی گروهی آخرالزمانی در دهۀ 1950 انجام شده است. این گروه به پیش‌گویی‌های یک معلم مذهبی به نام «ماری بایچ» معتقد بودند.
🔺او پیش‌بینی می‌کرد که یک سیل عظیم در تاریخ ۲۱ دسامبر ۱۹۵۴، سراسر شمال آمریکا، کانادا و اروپا را در بر خواهد گرفت. تنها راه نجات، حضور در مکان مشخصی (یک خانه در ایالات متحده) و در زمان معین بود.
🔺بر اساس باور آن‌ها، فرازمینی‌ها (UFOها) این افراد را از زمین نجات داده و به سیاره‌ای دیگر منتقل می‌کردند. اما تاریخ مذکور آمد و هیچ‌یک از این پیش‌گویی‌ها محقق نشد.

♦️2. توجیه‌گری پس از شکست پیش‌گویی‌ها
🔺پس از شکست این پیش‌گویی، محققان به بررسی واکنش‌های اعضای گروه پرداختند. برخلاف انتظار که تصور می‌شد افراد باورهای خود را ترک کنند، بسیاری از آنان به دنبال توجیه شکست رفتند.
🔺آن‌ها باور داشتند که تأخیر در وقوع پیش‌گویی نشانۀ "تأثیر معنوی" دعاها و اعمال آنان بوده است. بنابراین، به جای ترک عقاید خود، باورهایشان را تقویت کردند و تبلیغات بیشتری انجام دادند.
🔺این پژوهش نشان می‌دهد که انسان‌ها، حتی در مواجهه با شواهدی مبنی بر نادرستی باورهایشان، به دلیل مکانیسم‌های دفاعی روان‌شناختی، اغلب به توجیه و بازسازی آن‌ها می‌پردازند.

♦️3. توجیه‌گری در فرقه‌های آخرالزمانی شیعه
🔺باور به ظهور امام زمان(ع) و حوادث آخرالزمانی در میان برخی گروه‌های شیعه نیز به همین شیوه قابل تحلیل است. این گروه‌ها معمولاً پس از شکست پیش‌گویی‌هایی مانند ظهور قریب‌الوقوع امام زمان، به توجیه شکست روی می‌آورند.
🔺برای مثال، ممکن است بگویند که ظهور به دلایل خاصی به تأخیر افتاده یا شرایطی جدید لازم است که هنوز فراهم نشده است.
🔺این مکانیسم‌های توجیهی نه تنها موجب حفظ باورهای افراد می‌شوند، بلکه گاهی باعث تشدید تبلیغات و تقویت ایمان آنان نیز می‌گردند.
🔺برخی از این گروه‌ها از شکست‌های خود برای تأکید بر "ضرورت آمادگی بیشتر" یا "پیروی دقیق‌تر از دستورات دینی" استفاده می‌کنند.

♦️4. توجیه شکست‌های محور مقاومت در سال جاری
🔺بهترین شاهد بر آنچه آمد، این است که آخرالزمانی‌های شیعه وعده داده بودند که "طوفان الاقصی" به شکست اسرائیل و ظهور امام زمان (ع) منجر خواهد شد. اما حوادث اخیر و شکست‌های مکرر محور مقاومت این ادعاها را تضعیف کرد.
🔺مع الوصف، به‌رغم تلفات سنگین و ویرانی‌های گسترده در غزه، شهادت رهبران حزب‌الله، و سقوط بشار اسد که ستون محور مقاومت قلمداد می‌شد، این گروه‌ها همچنان ادعاهای خود را توجیه می‌کنند.
🔺به جای پذیرش شکست، آنها پیروزی‌های خیالی را مطرح کرده و از مغالطه‌ها و استدلال‌های غیرمنطقی برای توجیه وضعیت استفاده می‌کنند.

♦️نتیجه‌گیری
🔺پژوهش کتاب When Prophecy Fails نشان می‌دهد که توجیه‌گری بعد از شکست پیش‌گویی‌ها، پدیده‌ای روان‌شناختی و اجتماعی است که در گروه‌های آخرالزمانی رخ می‌دهد.
🔺این امر به‌ویژه در جوامع مذهبی می‌تواند از طریق تأویل‌های جدید یا تغییر پیش‌گویی‌ها، به حفظ باورها و حتی تقویت آن‌ها کمک کند.
🔺مشابه این رفتار را در گروه‌های مذهبی معاصر نیز می‌توان مشاهده کرد.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

06 Jan, 13:26


🔴 نقد فاصلۀ میان انقلاب تا ظهور به اندازۀ عمر طبیعی یک آدم از منظر برون‌دینی
✍🏾 هوش مصنوعی
🕰 17 دی 1403

🔻در این یادداشت، سخنان آخرالزمانی آقای محمد شجاعی تحلیل می‌شود:

♦️1. ادعای نسبت میان انقلاب اسلامی و ظهور
🔺تأثیر روانی بر جامعه: القای این تصور که ظهور در آینده‌ای نزدیک رخ خواهد داد، می‌تواند اثرات متناقضی در جامعه داشته باشد. از یک سو، ممکن است شور و امید به تغییر را افزایش دهد، اما از سوی دیگر، با گذر زمان و عدم تحقق پیش‌بینی‌ها، موجب سرخوردگی و بی‌اعتمادی مردم شود. تجربه‌های مشابه در طول تاریخ نشان می‌دهد که پیشگویی‌های نزدیک به رویدادهای ماورایی، اغلب باعث افت روحیه عمومی در صورت عدم تحقق می‌شود.
🔺مشکل زمان‌بندی ظهور: مفهوم ظهور نجات‌دهنده جهانی در بسیاری از ادیان و فرهنگ‌ها وجود دارد (مانند منجی در مسیحیت، مایتریا در بودیسم و ...) و بارها زمان‌بندی آن‌ها اعلام شده، اما در هیچ‌یک از موارد، این زمان‌بندی‌ها تحقق نیافته است.

♦️2. ویژگی‌های استثنایی مردم ایران در روایات
🔺تحلیل تاریخی مفهوم ایران‌گرایی دینی: استفاده از روایات برای برجسته‌سازی ملت ایران، از یک سو می‌تواند به افزایش حس هویت ملی کمک کند، اما از سوی دیگر، ممکن است به نوعی «ناسیونالیسم مذهبی» تبدیل شود. این نوع نگاه می‌تواند تبعاتی مانند انزواگرایی و تحقیر دیگر ملت‌ها را در پی داشته باشد.
🔺بررسی انتساب این روایات به ایرانیان: محتمل است، این روایات، محصول دوران خاصی از تاریخ اسلامی است که ایران جایگاه خاصی در تمدن اسلامی داشت. بنابراین، نسبت دادن این ویژگی‌ها به «ملت ایران» در تمام دوران‌ها، نوعی تعمیم نادرست تاریخی است.
🔺تحلیل جامعه‌شناختی: صفاتی چون مقاومت، خستگی‌ناپذیری، یا پیروی مطلق، لزوماً مختص یک ملت نیست. از منظر جامعه‌شناسی، این ویژگی‌ها بیشتر محصول شرایط سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی دوران هستند تا ویژگی‌های ذاتی یک قوم.

♦️3. فتنه به‌عنوان عامل پالایش جامعه
🔺تبعات اجتماعی توجیه فتنه: از منظر برون‌دینی، چنین رویکردی ممکن است به عادی‌سازی بحران‌ها و مشکلات اجتماعی منجر شود. به‌جای آن‌که فتنه به‌عنوان یک چالش اجتماعی و مدیریتی تلقی شود که نیاز به حل دارد، به‌عنوان یک امر اجتناب‌ناپذیر و حتی مثبت توجیه می‌شود. این نگاه می‌تواند موجب کاهش مسئولیت‌پذیری نخبگان سیاسی در مواجهه با بحران‌ها شود.
🔺نقد غایت‌گرایی افراطی: نگاه غایت‌گرایانه به فتنه‌ها، که آن‌ها را مقدمه‌ای برای ظهور یا پالایش زمین می‌داند، می‌تواند به نادیده گرفتن اثرات منفی این فتنه‌ها بر زندگی مردم عادی منجر شود. از منظر انسانی، هر بحرانی باید با هدف کاهش رنج‌ها و بهبود شرایط مدیریت شود، نه اینکه به‌عنوان «ابزار الهی» مورد استقبال قرار گیرد.

♦️4. لزوم حمایت مطلق از نظام سیاسی
🔺مشروعیت مخالفت در نظام‌های دموکراتیک: از منظر برون‌دینی، مخالفت با یک نظام سیاسی لزوماً به معنای خیانت نیست. در نظام‌های سیاسی مدرن، انتقاد و مخالفت بخشی از حقوق شهروندی است و موجب بهبود کارآمدی حکومت می‌شود. تأکید بر حمایت مطلق، ممکن است به حذف صداهای منتقد و کاهش پویایی اجتماعی منجر شود.
🔺نقد پیوند دین و سیاست: از منظر علوم سیاسی، پیوند تنگاتنگ دین و سیاست، چالش‌هایی مانند تقلیل کارکردهای دینی به مشروعیت‌بخشی سیاسی و همچنین مقاومت مردم در برابر دستورات مذهبی که جنبه سیاسی دارند، ایجاد می‌کند. چنین پیوندی ممکن است به تدریج موجب کاهش ایمان دینی در جامعه شود.

♦️5. نگرش به دشمنان داخلی و خارجی
🔺مشکل قطب‌بندی جامعه: تقسیم‌بندی جامعه به دوست و دشمن، ممکن است به افزایش تنش‌ها و کاهش همبستگی اجتماعی منجر شود. این رویکرد معمولاً فضای بی‌اعتمادی را تقویت کرده و مانع از گفت‌وگوی سازنده میان گروه‌های مختلف می‌شود.
🔺نادیده گرفتن مسائل داخلی: تمرکز بر دشمنان خارجی، ممکن است توجه را از ناکارآمدی‌ها و مشکلات داخلی منحرف کند. از منظر برون‌دینی، تحلیل مشکلات اجتماعی باید بر اساس داده‌ها و علل واقعی صورت گیرد، نه تفسیرهایی که بر عوامل بیرونی تمرکز دارند.

♦️6. استناد به پیشگویی‌های دینی
🔺ماهیت تاریخی متون دینی: بسیاری از متون دینی ماهیتی تاریخی دارند و تفسیر آن‌ها باید با در نظر گرفتن زمان و شرایط اجتماعی دوران نگارششان انجام شود. تطبیق این متون با رویدادهای معاصر، بدون تحلیل تاریخی و دقیق، ممکن است به برداشت‌های نادرست منجر شود.
🔺خطر سوءاستفاده از متون: استفاده از متون دینی برای توجیه سیاست‌های معاصر، ممکن است به کاهش اعتماد عمومی به دین و درک متون مذهبی منجر شود. از منظر برون‌دینی، سیاست باید بر اساس اصولی چون عدالت، شفافیت، و کارآمدی اداره شود، نه پیشگویی‌های مذهبی.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

06 Jan, 06:40


🟠 تحلیل سخنان سردار بابااحمدی از منظر جهانی
✍🏾 هوش مصنوعی
🕰 17 دی 1403

سخنان سردار حیدر بابااحمدی درباره برگزیدگی ملت ایران برای انقلاب جهانی حضرت حجت(ع)، افضل بودن مردم ایران و شکست دشمنان، از منظر جهانی قابل ارزیابی است.

🔶1. ادعای برگزیدگی ملت ایران
🔸تحلیل ادعا: برگزیدگی یک ملت برای مأموریتی الهی، مفهومی است که در ادبیات سیاسی و مذهبی بسیاری از جوامع دیده می‌شود. این ادعا می‌تواند حس افتخار ملی و انسجام داخلی را تقویت کند. با این حال، از نگاه جهانی، چنین اظهاراتی ممکن است به عنوان برتری‌طلبی یا نادیده گرفتن دیگر ملت‌ها تلقی شود.
🔸پیامدها: در سطح داخلی، این ادعا می‌تواند برای تقویت هویت ملی و بسیج مردمی موثر باشد. در سطح بین‌المللی، ممکن است باعث ایجاد سوءتفاهم یا تنش با دیگر کشورها شود، به ویژه اگر این ادعاها با اقدامات عملی برای نفوذ در جوامع دیگر همراه شود.

🔶2. افضل دانستن مردم ایران
🔸تحلیل مفهوم افضلیت: اظهار اینکه مردم ایران “افضل امم جهان” هستند، از منظر داخلی می‌تواند به تقویت روحیه ملی کمک کند. اما از نگاه جهانی، چنین ادعاهایی اغلب با حساسیت‌های سیاسی و اجتماعی همراه است. این نوع گفتمان ممکن است به ایجاد حس رقابت یا حتی خصومت با ملت‌های دیگر منجر شود.
🔸چالش‌ها: درک جهانی از افضلیت معمولاً بر پایه معیارهای عینی مانند توسعه انسانی، علمی و اقتصادی است. بنابراین، برای پذیرش چنین ادعاهایی در سطح بین‌المللی، لازم است دلایل روشنی ارائه شود. این گونه ادعاها اگر صرفاً بر مبنای ایدئولوژی بیان شوند، ممکن است اعتبار ایران در گفتگوهای بین‌المللی را تحت تأثیر قرار دهد.

🔶3. استفاده از گفتمان مذهبی-نظامی
🔸تحلیل گفتمان: استفاده از عباراتی نظیر “نصرت الهی”، “ذبح عظیم” و “تشعشعات الهی”، نشان‌دهنده ترکیب گفتمان مذهبی با مفاهیم نظامی و سیاسی است. این نوع گفتمان برای مخاطبان داخلی، به‌ویژه کسانی که به ارزش‌های مذهبی پایبند هستند، معنابخش است.
🔸پیامدها: در عرصه داخلی، گفتمان مذهبی-نظامی می‌تواند حس وحدت و مقاومت را در میان مردم تقویت کند. در عرصه جهانی، چنین زبانی ممکن است به عنوان تقویت ایدئولوژی‌های انقلابی تعبیر شود و نگرانی‌هایی در مورد اهداف ایران ایجاد کند.

🔶4. تمرکز بر جنگ نرم و دشمن‌ستیزی
🔸جنگ نرم: اشاره به جنگ نرم به عنوان ابزاری برای ایجاد تردید و تغییر هویت جامعه ایرانی، بخشی از گفتمان مقابله با تهدیدهای خارجی است. این مفهوم به استفاده از ابزارهای غیرنظامی مانند رسانه‌ها، فرهنگ و اقتصاد برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی اشاره دارد.
🔸پیامدها: در سطح داخلی، تاکید بر جنگ نرم می‌تواند ابزاری برای توجیه مشکلات اقتصادی و اجتماعی و تمرکز بر دشمن خارجی باشد. در سطح بین‌المللی، این نگاه می‌تواند به تعمیق شکاف میان ایران و کشورهای دیگر منجر شود.

🔶5. بازتاب داخلی و بین المللی
🔸بازتاب بین المللی: ادبیات تقابلی و ایدئولوژیک ممکن است فرصت‌های دیپلماتیک ایران را محدود کند. جامعه بین‌المللی معمولاً به گفتمان‌هایی که مبتنی بر احترام متقابل و همکاری است، واکنش مثبت نشان می‌دهد.
تصویر جهانی ایران ممکن است به عنوان یک بازیگر انقلابی و مخالف با اصول همکاری‌های چندجانبه تثبیت شود.
🔸بازتاب داخلی: گفتمان سردار بابااحمدی می‌تواند برای تقویت انسجام داخلی و بسیج نیروهای مردمی مؤثر باشد. اگر این انسجام بر پایه دشمن‌محوری باشد، ممکن است در بلندمدت پایدار نباشد، به‌ویژه اگر مشکلات اقتصادی و اجتماعی باقی بماند.

🔶6. تحلیل تطبیقی با دیگر جنبش‌های ایدئولوژیک
🔸برای درک بهتر سخنان سردار بابااحمدی، می‌توان آن‌ها را با گفتمان‌ها و استراتژی‌های مشابه در تاریخ مقایسه کرد:
▫️جنبش‌های انقلابی مذهبی: در بسیاری از جوامع، جنبش‌های انقلابی مذهبی از زبان مذهبی برای مشروعیت‌بخشی به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خود استفاده می‌کنند.
▫️گفتمان اتحاد جماهیر شوروی: اتحاد جماهیر شوروی نیز برتری اجتماعی و اقتصادی خود را ادعا می‌کرد و از زبان ایدئولوژیک برای تقویت وحدت داخلی و رقابت با غرب استفاده می‌کرد.

🔶7. پیشنهادها
▫️سخنان سردار بابااحمدی از منظر جهانی: پیامدهای این گفتمان در سطح بین‌المللی و بلندمدت باید مورد توجه قرار گیرد. برای استفاده بهینه از این گفتمان، پیشنهاد می‌شود:
▫️تبیین دقیق مفاهیم: ارائه توضیحات روشن درباره ادعاهای مطرح‌شده به‌گونه‌ای که سوءتفاهم‌های بین‌المللی به حداقل برسد.
▫️تعادل در گفتمان: ترکیب گفتمان ایدئولوژیک با رویکردهای عملی و همکاری‌جویانه در سیاست خارجی.
▫️تقویت پایه‌های داخلی: توجه به حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی برای ایجاد انسجام پایدار در داخل کشور.
▫️بررسی پیامدهای بین‌المللی: تحلیل واکنش‌های جهانی به این نوع گفتمان و طراحی استراتژی‌هایی برای کاهش تنش‌ها.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

05 Jan, 15:24


🔶 عبرت‌های محاکمه-قسمت31
🔸استفاده از هوش مصنوعی به منظور ایمن‌سازی نوشتار
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 16 دی 1403

🔸در دنیای امروز، هوش مصنوعی به ابزاری قدرتمند برای ایده‌پردازی و کمک به نویسندگان تبدیل شده است. این فناوری می‌تواند فرایند خلق محتوا را سرعت بخشد و زوایای جدیدی برای تفکر باز کند.
🔸در کشورهایی مانند ایران که برخی قوانین و حساسیت‌ها برای محتوای تولیدشده وجود دارد، استفاده از این ابزار کارآیی فوق العاده‌ای دارد.
🔸این یادداشت در بررسی روش‌هایی برای استفاده از هوش مصنوعی در ایمن‌سازی نوشته‌هاست، به گونه‌ای که مخاطرات حقوقی و اجتماعی برای نویسنده به حداقل برسد.

🔶1. روش درخواست از هوش مصنوعی
🔸شما برای این که مطلب دقیقی را از هوش مصنوعی دریافت کنید، مناسب است، این نکات را در درخواست خود از هوش مصنوعی رعایت کنید:
▫️الف. تعریف شفاف موضوع: وقتی از هوش مصنوعی درخواست، می کنید، آن را به‌صورت شفاف و واضح بنویسید؛ یعنی از عبارات کنایه‌آمیز یا مبهم که ممکن است باعث برداشت‌های مختلف شود، استفاده نکنید.
▫️ب. تمرکز بر زبان علمی: برای این که درخواست شما از هوش مصنوعی دقیق باشد، باید از زبان علمی در درخواست خود استفاده کنید. از بیانات هیجانی و احساسی یا کنایه ای خودداری کنید.
▫️ج. بی‌طرفانه بودن درخواست: سعی کنید درخواست شما بی‌طرفانه باشد و نخواهید هوش مصنوعی را به سمت اغراص خاص خود هدایت کنید.
▫️د. تمرکز بر اطلاعات عمومی و تاریخی: در درخواست خود از هوش مصنوعی روی مسائل جاری یا موضوعات حساس روز تمرکز نکنید؛ بلکه روی داده‌های عمومی، تاریخی یا تحلیل‌های کلی تمرکز کنید.

🔶2. درخواست‌های ایمن‌ساز برای نوشتار
🔸شما برای ایمن‌سازی نوشتار از مخاطرات حقوقی و اجتماعی و سیاسی می توانید از هوش مصنوعی بخواهید که این نکات را در نوشتار شما انجام دهد:
▫️الف. اصلاح جنبه‌های احساسی: از این ابزار بخواهید نوشته شما را بررسی کند و بخش‌هایی که ممکن است حساسیت‌زا باشند، شناسایی و بازنویسی کند. این باعث می شود، نوشتار شما باعث برانگیختن رفتارهای تقابلی در مخاطبان نگردد.
▫️ب. تطبیق با قوانین حقوقی: برای جلوگیری از بروز مشکلات حقوقی، از هوش مصنوعی بخواهید متن شما را بازبینی کرده و عباراتی که ممکن است مغایر با قوانین باشند، شناسایی و حذف کند. این کار به شما کمک می‌کند تا نوشته‌ای تولید کنید که از لحاظ قانونی مشکلی نداشته باشد و مخاطرات احتمالی را به حداقل برساند.

🔶نتیجه‌گیری
🔸هوش مصنوعی ابزاری قدرتمند برای کمک به نویسندگان است، اما استفاده از آن به دقت و توجه نیاز دارد. با تعریف شفاف موضوع، استفاده از زبان علمی و بی‌طرف، و بهره‌گیری از قابلیت‌های پالایش متن در هوش مصنوعی، می‌توانید محتوایی تولید کنید که هم اثربخش باشد و هم از مخاطرات حقوقی و اجتماعی مصون بماند.
🔸این روش‌ها نه‌تنها ایمنی نویسنده را تضمین می‌کنند، بلکه کیفیت و اعتبار نوشته را نیز ارتقا می‌دهند.

🔸یادداشت‌های مربوط به عبرت‌های محاکمه
🔸یادداشت‌های مربوط به هوش مصنوعی
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

04 Jan, 18:54


🔴 ارزیابی تصور عقب‌نشینی دشمنان ایران و اسلام
✍🏾 هوش مصنوعی
🕰 15 دی 1403

🔻سخنان آیت‌الله نوری همدانی در پیام خود به چهاردهمین مجمع عمومی حزب مؤتلفه اسلامی، حاوی مفاهیمی نقدپذیر است.

♦️1. ارزیابی عقب‌نشینی دشمنان ایران و اسلام
🔺آیت‌الله نوری همدانی در بخشی از سخنان خود از "عقب‌نشینی دشمنان ایران و اسلام" صحبت کرده‌اند و این را به‌عنوان یک پیروزی برای جبهه مقاومت تلقی کرده‌اند.
🔺این دیدگاه می‌تواند برای حامیان ایران امیدبخش باشد؛ اما از منظر واقع‌گرایانه، باید توجه کرد که در دشمنان ایران، به‌ویژه ایالات متحده و اسرائیل، هیچ‌گونه عقب‌نشینی مشاهده نمی‌شود.
🔺از تحریم‌های اقتصادی شدید گرفته تا حمایت از گروه‌های مخالف ایران در منطقه، همگی نشان‌دهنده این است که معادلات جهانی به این سادگی‌ها به نفع ایران و اسلام تغییر نکرده است. دشمنان ایران با استفاده از ابزارهای مختلف همچنان در تلاش برای ضربه زدن به منافع ملی ایران هستند.
🔺در نتیجه، اظهار نظر درباره عقب‌نشینی دشمنان باید با احتیاط بیشتری صورت گیرد و به‌جای خوش‌بینی ساده‌انگارانه، به پیچیدگی‌های روابط بین‌الملل توجه شود.

♦️2. ارزیابی قدرت روزافزون جبهه مقاومت
🔺در سخنان آیت‌الله نوری همدانی به همبستگی اهل ایمان در ایران، منطقه و جهان و تشکیل جبهه مقاومت اشاره شده است. حال آن که مفهوم واقعی جبهه مقاومت، به‌ویژه در دنیای اسلام، بر پایه اتحاد و همکاری کشورهای اسلامی در برابر سلطه‌گری خارجی می‌تواند شکل بگیرد؛ اما در عمل این همبستگی با موانع متعددی روبرو است.
🔺اختلافات ایدئولوژیک، رقابت‌های سیاسی میان کشورهای اسلامی و منافع متناقض در برخی مواقع مانع از شکل‌گیری یک جبهه متحد و منسجم می‌شود.
🔺به‌عنوان مثال، اختلافات ایران با برخی کشورهای عربی، مانند عربستان سعودی، همواره یکی از موانع اصلی در راستای ایجاد یک جبهه واحد بوده است.
🔺بنابراین، به‌جای شعار دادن در مورد همبستگی، باید در عمل گام‌های عملی و دیپلماتیک برای حل اختلافات و پیشبرد منافع مشترک کشورهای اسلامی برداشته شود.

♦️3. ارزیابی تغییر معادلات قدرت به نفع اسلام
🔺آیت‌الله نوری همدانی تأکید دارند که "معادلات قدرت در جهان به نفع اسلام و مسلمین در حال تغییر است". این جمله به نوعی نشان‌دهنده یک چشم‌انداز آرمانی است؛ نه یک امر واقعی؛ چون معادلات جهانی پیچیده‌تر از آن است که بتوان آن را به‌سادگی به نفع اسلام و مسلمانان تعبیر کرد.
🔺قدرت‌های بزرگ جهانی همچنان نقش‌محوری در تحولات جهانی ایفا می‌کنند و کشورهای اسلامی به‌ویژه ایران، علی‌رغم دستاوردهایی که در برخی جبهه‌ها داشته‌اند، در بسیاری از مسائل اقتصادی، سیاسی و نظامی همچنان با چالش‌های جدی روبه‌رو هستند.
🔺به‌عنوان مثال، قدرت‌های غربی همچنان در سیاست‌های بین‌المللی و اقتصادی نقش‌های کلیدی دارند و نمی‌توان به‌راحتی از تغییر معادلات جهانی به نفع اسلام سخن گفت. این امر نیازمند استراتژی‌های پیچیده‌تر و دقت بیشتری در تحلیل تحولات جهانی است.

♦️4. ارزیابی هشدار به جنگ شناختی و نرم
🔺آیت‌الله نوری همدانی به "جنگ پیچیده شناختی و نرم" با دشمن اشاره کرده‌اند. در این بخش از سخنان، ایشان بر لزوم شناخت دقیق مختصات این جنگ تأکید دارند و هشدار می‌دهند که اگر غفلت کنیم، ممکن است این جنگ را ببازیم.
🔺جنگ نرم و شناختی به معنای رقابت در زمینه افکار عمومی، رسانه‌ها، ایدئولوژی‌ها و گفتمان‌هاست. ایران باید در این زمینه به تقویت توانمندی‌های خود بپردازد؛ اما باید توجه داشت که دشمن نیز در این زمینه از ابزارهای پیشرفته‌ای بهره‌برداری می‌کند.
🔺شرط موفقیت ایران در جنگ شناختی این است که ایران در این عرصه هم به تقویت رسانه‌های ملی و هم به گسترش دیپلماسی دیجیتال و استفاده از فناوری‌های نوین بپردازد.

♦️5. ارزیابی ام القری بودن ایران
🔺آیت‌الله نوری همدانی ایران را "ام‌القرای جهان اسلام" می‌دانند و تأکید دارند که حفظ این موقعیت از "اوجب واجبات" است. منتها این که ایران ام القری است، محل بحث است.
🔺باید توجه داشت که نقش ام القری بودن به‌سادگی و با صرف ادعا به دست نخواهد آمد؛ زیرا کشورهای اسلامی هرگز ایران را ام القری به شمار نمی‌آورند. چنین ادعایی از سوی هر کشور اسلامی می تواند صورت بگیرد و خود را ام القری بنامند. مهم نگاه دیگر کشورها به این ادعاست.
🔺در عین حال، ایران باید به‌جای تکیه بر شعارهای تئوریک، اقدامات عملی بیشتری برای تقویت جایگاه خود در جهان اسلام انجام دهد.
🔺این اقدامات می‌تواند شامل تقویت روابط دوجانبه با کشورهای مسلمان، مشارکت فعال در سازمان‌های اسلامی و تقویت دیپلماسی چندجانبه باشد.

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

04 Jan, 14:08


🔹 متوهمانِ ایده‌پرداز و استراتژیست‌های آخرالزمان‌باز
✍️ دکتر علی‌رضا آزاد
🕰 16 فروردین 1403

👈 حماقتی که پوستین دیانت بپوشد و آبروی ایمان را سکه بازار سیاست‌بازان کند، از هر دشمنی خطرناک‌تر است.

👈 اخبار حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه و مواضع ایران را که می‌خوانم و کلیشه "انتقام سخت" و "واکنش در زمان و مکان مناسب" را که می‌شنوم، به یاد کتاب "سال نابودی اسرائیل" می‌افتم که سال ۱۳۹۱ منتشر شد، در این کتاب ادعا می‌شود که بر اساس محاسبه اعجاز عددی آیات قرآن، نابودی اسرائیل در سال ۱۴۰۱ هجری شمسی اتفاق خواهد افتاد. (جزئیات محاسبات)

👈 نویسنده کتاب، حجه‌الاسلام حسینی، که گویا از مدیران حوزه هنری سازمان تبلیغات مشهد و استاد جامعه المصطفی و رئیس مرکز اسلامی ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی و مشاور دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و... بود، بعد از مراسم رونمایی کتابش که با حضور مشاهیری مثل علی‌رضا قزوه و... برگزار شد، در مصاحبه‌هایش، از دیدار با مسؤولان بلندپایه ایران و حزب‌الله لبنان و خشنودی و استقبال فراوان آنها از مطالب این کتاب گفت (مصاحبه نویسنده) و اکنون که ۲ سال از تاریخ پیش‌بینی‌شده او گذشته و ادعای محاسبات قرآنی‌اش غلط از آب در آمده و اسرائیل هنوز نابود نشده، مُهر خاموشی بر لب زده و احتمالاً در فکر محاسبه مجدد ابجد آیات و تألیف جلد دوم این کتاب است. الله اعلم (نقد رسول جعفریان بر این کتاب)

👈 این قبیل متوهمانِ ایده‌پرداز و استراتژیست‌های آخرالزمان‌باز، ابلهانه یا شیادانه، درّه را بسان قلّه می‌آرایند و از آیات و روایات و آمارهای جعلی مایه می‌گذارند و توهمات خود را به خورد تصمیم‌گیران مملکتی می‌دهند و باد نخوت در پوستین این جماعت می‌دمند و مواجب و مناصب می‌گیرند.

👈 یکی از طرح اقتصاد مدینه‌النبی رونمایی می‌کند  و دیگری از آمادگی لشکر اجنه برای حمله به اسرائیل خیال می‌بافد و آن یکی، ایده انتقال مسافر با آبزیان مطابق الگوی یونس(ع) می‌دهد و این یکی، اختیار دادستان را یک بند‌انگشت کمتر از خدا می‌داند و آن دیگری از رؤیای تحویل پرچم به بقیه‌الله می‌لافد و این یکی از استقرار تک‌تیراندازهای سعودی در اطراف کعبه برای هدف قرار دادن امام زمان در لحظه ظهور خبر می‌دهد و شخصی هاله نور می‌بیند و فردی از رهنمودهای امام زمان در دیدارش با مسؤولان می‌گوید و مجنونی ظهور را چنان نزدیک می‌داند که مملکت را بی‌نیاز از برنامه‌ریزی می‌پندارد و مدیریت آنی و بی‌برنامه را با تکیه بر روایات اسلامی پیشنهاد می‌کند و...

👈 کاش این موارد، صرفاً کار شیادان بود که در آن صورت تکلیف، عیان بود. مشکل آنجاست که شیادیِ سازمان‌یافته، لباس حماقتِ دین‌دارانه می‌پوشد و تبدیل به جهلِ مقدس می‌شود؛ مطالب کتاب "سال نابودی اسرائیل" توسط برخی مسؤولان کشور، واقعاً باور می‌شود و مبنای تصمیم‌‌گیری‌های مملکتی قرار می‌گیرد.

👈  یکی از عواملی که انتقام سخت‌ را به صبر مؤمنانه‌ در برابر آمریکا و اسرائیل جنایتکار بدل کرد، آن بود که در پس موشک شهاب۳ و پهپاد شاهد۱۷۱ برداشت‌هایِ نادرستِ گاه سفیهانه و گاه شیادانه از متونِ دینی، مبنای عمل قرار گرفت.

👈 از سرنوشت شوم کتاب "سال نابودی اسرائیل" و خرافاتی که به نام اعجاز عددی قرآن، مبنای عمل سیاست‌مداران شد، عبرت گیرید و از بادمجانی که جهلِ مقدس دُور قابِ سیاست می‌چیند، نخورید که امام علی(ع) فرمود: "ما العَدُوُّ إلى عَدُوِّهِ أسْوأَ تَضْيِيعا مِن الأحمَقِ إلى نَفْسِهِ: زيانى كه احمق به خود می‌زند، دشمن به دشمنش نمی‌زند."

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

03 Jan, 23:12


🔶یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی(3)
🔶یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی(2)
🔶یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی(1)
🔸بشارت قیام امام زمان(ع) تا سال 1407
🔸تحلیل سخنان علیرضا پناهیان مبنی بر خروج سفیانی در سوریه
🔸ارزیابی حدیث انتشار علم از قم به سراسر جهان در آخرالزمان
🔸تحلیل استناد به حدیث انتشار علم از قم به سراسر جهان در آخرالزمان
🔸بشارت ظهور امام حجت در عالم دیگر
🔸ممانعت یهود از ظهور امام زمان
🔸 تحلیل ممانعت یهود از ظهور امام زمان
🔸ایران در آستانۀ وراثت زمین
🔸حشرۀ یک‌روزه و گمانه‌های آخرالزمانی

دین عقلانی | جعفر نکونام

03 Jan, 20:06


🔶یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی(2)
🔶یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی(1)
🔸نابودی اسرائیل با لشکر آخرالزمان در سال جاری(1403)
🔸تحلیل اعلان نابودی اسرائیل در سال جاری در نماهنگ طوفان الاربعین
🔸جنگ آخرالزمانی، خوب یا بد
🔸جنگ بزرگ با اسرائیل، مقدمۀ ظهور امام زمان(ع)؟
🔸مسخ‌شدگی آخرالزمانی‌‌ها
🔸ظهورگرایی در جمهوری اسلامی ایران
🔸سپرده‌شدن پرچم انقلاب اسلامی به دست امام زمان از سوی آیت الله خامنه‌ای؟
🔸پاسخ‌ها و مواضع احتمالی نسبت به نقض مدعای اتصال رهبری آیت الله خامنه‌ای به قیام امام زمان(ع)-قسمت1؛ قسمت2
🔸 زمان‌پریشی در تفسیر ظهور منجی
🔸زمان‌پریشی در تعیین مصداق منجی آخرالزمان
🔸پاسخ‌های احتمالی در زمینۀ تعیین مصداق منجی آخرالزمان
🔸حکومت واحد جهانی با جنگ جهانی یا تسخیر قلب‌ها
🔸کادرسازی برای حکومت امام زمان؟
🔸سلاح امام زمان(ع) در وقت ظهور
🔸نمادگرایی در روایات آخرالزمانی-قسمت1؛ قسمت2؛ قسمت3؛ قسمت4؛ قسمت5؛ قسمت6؛ قسمت7؛ قسمت8؛ قسمت9
🔸بشارت فتح جهان از سوی آیت الله خامنه‌ای در اولین نماز جمعه‌ بعد از شروع جنگ تحمیلی
🔸فتح جهان با سلاح ایمان
🔸جنایت‌خیزی الهیات آخرالزمانی
🔸خرافه بودن الهیات آخرالزمانی
🔸قضاوت مردم جهان نسبت به الهیات آخرالزمانی
🔸اعلان قتل عام قریب الوقوع 70 هزار صهیونیست پنهان شده پشت دروازۀ بیت المقدس با شمشیر امام مهدی(ع)
🔸 حماقت آخرالزمانی‌ها
🔸سرمنشأ اسرائیلی داشتن روایات آخرالزمانی مسلمانان
🔸هلاکت، سرنوشت محتوم فرقه‌های آخرالزمانی
🔸قالتاقانه یا متوهمانه بودن وعده‌های آخرالزمانی-قسمت1؛ قسمت2؛ قسمت3
🔸جهان در آستانۀ تحقق طرح بزرگ خدا
🔸 ابهامات نظریۀ جهان در آستانۀ تحقق طرح بزرگ خدا-قسمت1؛ قسمت2؛ قسمت3
🔸فلسطین، میدان جنگ پیروان ادیان آخرالزمانی
🔸ارزشمندی تحقق طرح بزرگ خدا ولو با کشته شدن نصف عالم
🔸 کمدی الهی یا تراژدی انسانی در زمینه‌سازان ظهور؟!
🔸بهداشتی‌سازی مفاهیم زشت با انتخاب واژگان زیبا
🔸 تبیینِ "تئوری مقاومت" ممنوع!
🔸آلوده‌سازی مفاهیم زیبا با انتخاب واژگان زشت
🔸مختصات تحلیل‌های آخرالزمانی
🔸سید حسن نصرالله، سید یمانی؟
🔸شرط ظهور امام زمان، پاکی جامعۀ معتقدان به ظهور
🔸انگارۀ شرط ظهور بودن پاکی جامعۀ معتقدان به ظهور و پیشینۀ آن
🔸سواری گرفتن اصحاب قدرت از آخرالزمانی‌های متوهم
🔸تحقق‌ناپذیری جنگ‌آخرالزمانی
🔸پایان یافتن اسرائیل و کلید خوردن پایان تمدن غرب با طوفان الاقصی
🔸پیش‌گویی ظهور مسیح در سال 1648م (376 سال پیش)
🔸بشارت ظهور منجی در میان سال‌های 1648-1666م (376-394 سال پیش)
🔸نابودی اسرائیل به دست شیعیان ایرانی
🔸اتفاقات آخرالزمانی جهان در آیندۀ جنگ میان ایران و اسرائیل
🔸پشت‌هم‌اندازی‌های آخرالزمانی‌ها
🔸شبیه‌سازی تاریخی در روایات آخرالزمانی
🔸مهره‌چینی و فتنه‌انگیزی دولت پزشکیان در جهت تقویت قوای کفر
🔸ابهام در زمینۀ موضع حاکمیت در قبال تضعیف دولت منتخب مردم
🔸بررسی ادعای صدور حکم جهاد رهبری برای نابودی اسرائیل
🔸تطبیق روایات مهدوی بر وقایع عصر صفویه از سوی علمای شیعه
🔸گره زدن زندگی و سیاست به ظهور قائم(ع)، داستانی مکرر
🔸داستان مکرر ظهور قائم از زبان ابن بطوطه(۷۰۳– ۷۷۰ق)
🔸وعده ظهور قائم(ع) در سال 410ق
🔸بررسی استقرار امامت امام غائب بر جامعه به طور مباشر یا نیابت
🔸برکات امام غایب از نگاه درون‌دینی و برون‌دینی
🔸دجال یعنی فرهنگ فراماسونری
🔸مرور تاریخ بیش از 4000 سالۀ انگارۀ منجی
🔸تشکیل حکومت جهانی از نظر Copilot (همیار هوش مصنوعی)
🔸 تفسیر آخرالزمانی از حوادث اخیر سوریه
🔸چالش‌های روایات آخرالزمانی شیعی
🔸بشارت ظهور امام زمان در سال 1184ق
🔸ارزیابی «داستان مکرر بشارت ظهور امام زمان»
🔸بشارت فتنۀ اکبر در ایران بعد از سقوط بشار اسد از سوی جماعت آخرالزمانی
🔸اسلام‌گرایی در کشورهای اسلامی به نفع ایران یا به ضرر آن
🔸تحلیل پیش‌گویی‌های مبتنی بر روایات آخرالزمانی
🔸غیر موجه بودن پیش‌بینی آینده با تکیه به روایات آخرالزمانی
🔸ارزیابی سیاست‌ورزی و نظامی‌گری بر اساس روایات آخرالزمانی
🔸بداء در خروج سفیانی با حضور مدافعان حرم در سوریه
🔸ارزیابی ایجاد بداء از سوی علمای شیعه-قسمت1؛ قسمت2
🔸تحول در رویکرد مذهبی نسبت به خروج سفیانی
🔸تحلیل پدیده فرقه‌های آخرالزمانی در ساختار رسمی
🔸حدیث کذب الوقاتون، مهر تعطیل بر روایات آخرالزمانی
🔸بشارت پیروزی شیعه بر تمام عالم
🔸خروج سفیانی در سوریه
🔸روایات مهدوی، بستری برای پیدایش فرقه‌های انحرافی
🔸شیوع باور به نزدیکی آخرالزمان در میان مردم خاورمیانه و اطراف مدیترانه مقارن ظهور پیغمبر اسلام(ص)
🔸تحلیل شیوع باور به نزدیکی آخرالزمان در میان مردم خاورمیانه و اطراف مدیترانه مقارن ظهور پیغمبر اسلام(ص)

دین عقلانی | جعفر نکونام

03 Jan, 17:12


🌕 حشرۀ یک‌روزه و گمانه‌های آخرالزمانی
✍🏾 دکتر فرهاد شفتی
🕰 13 دی 1403

🔶 [1. نگاه حشره‌گون]
🔸خوانده‌ام حشراتی هستند که عمری بسیار کوتاه دارند. مثلا حشره‌ای است با نام علمی Ephemeroptera و نوع خاصی از آن تنها یک روز یا کمتر عمر می‌کند. بنا بر جستجویی که کردم در فارسی به این نوع، «حشرهٔ یک‌روزه» می‌گویند (عنوانی نه چندان نوآورانه اما رسا!).
🔸تصور کنیم که این حشرهٔ یک‌روزه از عقل انسانی بهره برده بود و نیز اخباری از چگونگی پایان جهان در دست داشت. احتمالا وقایع همان یک‌روزه عمرش را بر این اخبار تطبیق می‌داد و پایان جهان را نزدیک می‌دانست.
🔸اگر بارانی پرهای نازک او را می‌آزرد و یا آتشی شاخ برگی را که بر آن آرمیده بود، می‌سوزاند او آنها را از علائم آخر زمان می‌پنداشت، غافل از اینکه برکه‌ای که در آن زندگی می‌کند قرن‌هاست که بارانی از این‌دست بلکه شدیدتر، و آتشی این‌گونه بلکه شعله‌ورتر دیده است و زندگی ادامه داشته و قریب به یقین روزها و سال‌ها و قرن‌ها بلکه هزاران سال پس از او نیز ادامه خواهد داشت.

🔶 [2. نگاه حشره‌گون آخرالزمانی‌ها]
🔸از کجا می‌دانم که اگر حشرهٔ یک‌روزه عقل آدمی داشت، به چنین ساده‌اندیشی‌ها دچار می‌شد؟ چون همین رویکرد را ما آدمیان داریم.
🔸وقایع و حوادثی که در این روزگار می‌بینیم بی‌گمان بسیار پراهمیت‌اند. کشته شدن مظلومانهٔ هر فردی مصیبت‌بار است چه رسد به کشتار انبوه و پیوستهٔ انسان‌های بی‌دفاع.
🔸با این حال اگر کمی مطالعه کنیم و بیندیشیم خواهیم دید که آنچه شاهد آنیم یا مشابه آن بارها در تاریخ اتفاق افتاده است و حتی بسیار شدیدتر.

🔶 [3. خاستگاه تاریخی نگاه آخرالزمانی]
🔸مردمان آن روزگاران نیز به فراخور اخبار آخرالزمانیِ دین و مذهب خود، ترکیب حکومت دینی زمان (یا نبود آن) و حوادث ایام را نشانۀ ظهور منجی یا پایان جهان می‌دانستند.
🔸تصور کنیم کسی که ظلم و کشتار و نابسامانی‌های امروز او را وا می‌دارد که تصور کند، قیام منجی یا پایان جهان نزدیک است. اگر مثلا در زمان حملۀ مغول یا جنگ جهانی دوم زندگی می‌کرد چه می‌گفت!

🔶 [4. آسیب‌زایی پیش‌گویی آخرالزمانی]
🔸انتظارِ یک نجات‌بخش می‌تواند انتظار سازنده و پویایی باشد، اما گمانه‌زنی‌ها برای تطبیق اخبار و پیش‌بینی ظهور از یک سو باورها را خدشه‌دار می‌کند و از سویی دیگر تعقل و مصلحت و اخلاق را فدای نتیجه‌گیری‌ها و تصمیم‌های نابخردانه می‌کند.

🔶 [5. عدم کفاف عمر نسبت به پیش‌گویی‌های آخرالزمانی]
🔸معمولا هم آنها که چنین گمانه‌زنی‌هایی می‌کنند عمرشان کفاف نمی‌دهد که به نسل پس از خود پاسخ‌گو باشند. جمله‌ای می‌گویند، مخاطب را به گریه می‌اندازند، و به رحمت الهی می‌روند، و پیش‌گوییشان یا فراموش می‌شود و یا توسط مریدان توجیه می‌شود.

🔶 [6. عبرت‌گیری از تاریخ در پیش‌گویی آخرالزمانی]
🔸عمر انسان بسیار کوتاه است و اگر با عمر جهان مقایسه‌اش کنیم ما نیز در گروه حشرات یک‌روزه قرار خواهیم گرفت.
🔸با این حال ما انسان‌ها اگرچه معصومیت یک حشره را نداریم (و این خود بخشی از مشکل است) اما امتیاز تعقل داریم و راهی را می‌شناسیم که می‌تواند عمر ما را به درازای عمر تاریخ کند تا نگاهمان به روزگاری که در آن هستیم محدود به مقطع کوتاهی از عمرمان نشود و به جای دیدی حشره‌وار به این روزگار، دیدی به گسترۀ تاریخ داشته باشیم.
🔸آن راهی که می‌تواند ما را از نگاه حشره‌وار نجات دهد مطالعۀ تاریخ است و عبرت‌گیری از این مطالعه.
🔸به عنوان نمونه و برای شروع نگاهی کنیم به مقالۀ «زمینه‌سازیِ ظهور امام زمان(عج) در تاریخ و پیامدهایِ آن» از محمدتقی سهرابی. نویسنده در این مقالۀ خواندنی نشان می‌دهد که مسلمانان و به خصوص شیعیان در مقاطع متفاوت تاریخی از آغاز اسلام تا دوران معاصر سوانح ایّام را نشانۀ ظهور عن‌قریب امام زمان یا پایان دنیا می‌دانستند و در انتها برخی پی‌آمدهای پندارِ نزدیک بودنِ ظهور را توضیح می‌دهد.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

03 Jan, 05:33


🟡 تفسیر تاریخی سورۀ فلق(21)
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 14 دی 1403

🔶1. متن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * ‏قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (1) مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ (2) وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ (3) وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ (4) وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ (5)

🔶2. ترجمه
به نام الله، رحمن مهربان. بگو به رب بامداد پناه برم (1) از بدى آنچه آفريد (2) و از بدى تاريكى وقتی فراگیرد (3) و از بدى زنانی که در گره‌ها می‌دمند (4) و از بدى حسود وقتی حسد ‌ورزد (5)

🔶3. توضیح
🔸1. چنان که از ظاهر آیات این سوره دانسته می شود، عرب حجاز هرگاه نسبت به نعمت کسی حسادت می‌ورزیدند، نخی را گره می‌زدند و در آن گره می‌دمیدند و از این رهگذر خواستار این می‌شدند که آن نعمت از دست او برود.
🔸2. آیات این سوره به حضرت محمد(ص) خطاب شده است و این انصراف دارد، به این که او مورد حسادت سران قریش که دشمن او بودند، قرار گرفته بود؛ از این رو در مقام این برآمده بودند که از راه گره زدن و در آن دمیدن، نعمتی را که آن حضرت داشته است، از دست برود.
🔸3. در گفتمان قرآنی خدا، پناه بشر برای رهایی از بدی‌هایی که به آدمیان می رسد، معرفی شده است؛ لذا در این سوره به حضرت محمد(ص) سفارش شده است، از بدی بدخواهانش به خدا پناه ببرد.
🔸4. برخی این سوره را مدنی دانسته‌اند؛ اما ظاهر آیات این سوره نشان می‌دهد که آن در شرایطی القاء شده که حضرت محمد چنان بدخواهانی داشته که اقتضاء کرده است، او از خدا بخواهد که پناه او باشد. این در حالی است که در دورۀ مدنی چندان اقتضا نداشته است، آن حضرت بدخواهانی داشته باشد؛ به گونه‌ای که آن حضرت را واداشته باشد، از بدی بدخواهان به خدا پناه ببرد.

🔸 تفسیر تاریخی سوره‌ها
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

02 Jan, 18:19


🟡 تحلیل برون دینی طهارت و نجاست
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 13 دی 1403

🔸این یادداشت در پاسخ به این سؤال است که مقولۀ طهارت و نجاست از منظر برون‌دینی چگونه تحلیل می شود. پاسخ این سؤال با دستیاری هوش مصنوعی تهیه شده است.

🔶1. توجیه طهارت و نجاست از نظر برون‌دینی
🔸از دیدگاه برون‌دینی، مفاهیم طهارت و نجاست را می‌توان محصولی از نیازهای تاریخی، اجتماعی، و روان‌شناختی بشر دانست.
🔸این مفاهیم که در بسیاری از ادیان و فرهنگ‌ها یافت می‌شوند، توجیهات متنوعی دارند:
▫️الف) بهداشت عمومی و فردی: در جوامع پیشامدرن، دانش بهداشت و پزشکی به اندازه امروز پیشرفته نبود. بسیاری از بیماری‌ها به دلیل آلودگی مواد غذایی یا محیط زیست شیوع پیدا می‌کردند. ادیان با تعریف طهارت و نجاست، قواعدی برای حفظ پاکیزگی وضع کردند. برای مثال، اجتناب از تماس با اجساد مردگان (به‌عنوان نجس) به کاهش بیماری‌ها کمک می‌کرد. نیز شست‌وشوی بدن یا دست‌ها پیش از عبادت، عادت‌های بهداشتی را تقویت می‌کرد.
▫️ب) مرزکشی هویتی: مفاهیم طهارت و نجاست غالباً به‌عنوان ابزاری برای تمایز میان گروه‌های دینی یا فرهنگی به کار می‌رفته‌اند. این مرزکشی به تقویت هویت جمعی و حفظ انسجام گروه کمک می‌کرد. برای مثال، در دین یهود، غذاهای کوشر (حلال) به‌عنوان نشانه‌ای از وفاداری به ایمان یهودی تعریف شده‌اند. در اسلام، مفاهیمی چون طهارت اهل کتاب یا اجتناب از خوردن غذاهای نجس، به حفظ هویت اسلامی در میان جوامع چنددینی کمک کرده است.
▫️ج) کنترل اجتماعی و رفتاری: مفاهیم طهارت و نجاست نقش مهمی در کنترل رفتارهای فردی و اجتماعی داشته‌اند. ادیان با مرتبط کردن این مفاهیم به مقدسات، توانسته‌اند نظم اجتماعی را تقویت کنند. برای مثال، پرهیز از تماس با "نجاست" به معنای دوری از گناه و تقرب به خداوند تلقی می‌شده است. نیز تعیین پاکی یا نجاست افراد یا گروه‌ها به‌طور غیرمستقیم به کنترل روابط اجتماعی کمک می‌کرده است.

🔶2. آسیب‌شناسی طهارت و نجاست
🔸در دنیای مدرن که بر پایه اصول برابری و عدالت اجتماعی بنا شده، مفاهیم طهارت و نجاست دینی می‌توانند پیامدهای منفی متعددی داشته باشند:
▫️الف) تقویت تبعیض و نابرابری: این مفاهیم گاه باعث دسته‌بندی انسان‌ها به "پاک" و "ناپاک" می‌شوند که می‌تواند به تبعیض و بی‌عدالتی بینجامد. برای مثال: در برخی جوامع، گروه‌های اقلیت به دلیل اعتقادات مذهبی‌شان "نجس" تلقی شده و از حقوق برابر محروم شده‌اند.
▫️ب) ایجاد فاصله و شکاف اجتماعی: طهارت و نجاست دینی می‌تواند به ایجاد فاصله میان افراد و گروه‌های اجتماعی منجر شود. این فاصله ممکن است در قالب اجتناب از معاشرت، هم‌سفره شدن یا ازدواج میان افراد ظهور پیدا کند.
▫️ج) تقویت تعصب و قضاوت‌های غیرمنصفانه: این مفاهیم می‌توانند باعث تعصب و قضاوت‌های غیرعقلانی شوند. برای مثال، فردی ممکن است بدون شناخت واقعی از گروهی خاص، آن‌ها را ناپاک بداند و با آن‌ها رفتار ناعادلانه‌ای داشته باشد.
▫️د) نقض حقوق انسانی و آزادی‌های فردی: گاه این مفاهیم بهانه‌ای برای محدود کردن آزادی‌های فردی و اجتماعی افراد شده‌اند. این محدودیت‌ها می‌توانند به نادیده گرفتن حقوق انسانی منجر شوند، مانند محرومیت از اشتغال، آموزش، یا حق مالکیت.

🔶3. میزان پایداری مقولاتی مثل طهارت و نجاست
🔸پایداری یا زوال این مفاهیم بستگی به تحولات اجتماعی، فرهنگی، و دینی دارد. با توجه به تغییرات جهانی، چند روند کلی را می‌توان پیش‌بینی کرد:
▫️الف) آگاهی عمومی و آموزش: با افزایش سطح آگاهی انسان‌ها نسبت به حقوق بشر و برابری، تمایل به رد تبعیض و مرزبندی‌های دینی افزایش یافته است. آموزش نقش مهمی در تضعیف این مفاهیم دارد، چراکه انسان‌ها با ارزش‌های مشترک انسانی آشنا می‌شوند.
▫️ب) جهانی‌شدن و ارتباط میان فرهنگ‌ها: جهانی‌شدن باعث نزدیکی میان جوامع مختلف شده و مفهوم "دیگری" را به چالش کشیده است. ارتباطات بیشتر میان فرهنگ‌ها باعث تضعیف نگرش‌های تنگ‌نظرانه و پذیرش تفاوت‌ها شده است.
▫️ج) اصلاحات درونی در ادیان: ادیان نیز تحت تأثیر نیازهای زمانه، دستخوش تغییراتی می‌شوند. بسیاری از ادیان، مفاهیمی را که در گذشته محوریت داشتند اما اکنون بهانه‌ای برای تبعیض تلقی می‌شوند، بازنگری کرده و از اولویت خارج کرده‌اند.
▫️د) پذیرش ارزش‌های انسانی جهانی: ارزش‌هایی مانند برابری، عدالت، و کرامت انسانی به‌تدریج جایگاه مفاهیمی چون طهارت و نجاست دینی را تضعیف می‌کنند. زمانی که این ارزش‌ها به اصول اخلاقی جهانی تبدیل شوند، مرزبندی‌های دینی جای خود را به همزیستی مسالمت‌آمیز خواهند داد.

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

02 Jan, 16:54


🔴 تحلیل ممانعت یهود از ظهور امام زمان
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 13 دی 1403

🔻سخنان آقای مهدی طائب مبنی بر این که یهود از ظهور امام زمان ممانعت به عمل می‌آورد، در خور نقد است که اینک با دستیاری هوش مصنوعی به آن پرداخته می‌شود:

🟠 ۱. جری و تطبیق نابجای قرآن بر یهود
♦️آقای طائب آیۀ «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا...»(مائده، 82) را در حالی که دربارۀ دشمنی گروهی از یهودیان و مشرکان عصر نزول با مؤمنان آن زمان است، به یهودیان معاصر تعمیم می‌دهد و این تطبیق مخدوش است؛ زیرا:
🔺الف. خاص بودن آیه: این آیه در فضای خاص صدر اسلام و با توجه به رفتار گروهی یهودیان مدینه نازل شده است؛ از این رو، تعمیم‌دادن آن به همۀ یهودیان در هر زمان، بدون در نظر گرفتن مناسبت نزول آن صحیح نیست.
🔺ب. رویکرد قرآن به عدالت و تعمیم ندادن دشمنی: قرآن در آیات متعدد تأکید دارد که میان افراد خوب و بد هر گروه باید تفکیک قائل شد. در آیۀ «وَمِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ» (آل‌عمران، ۷۵) گروهی از یهودیان امانتدار خوانده شده و اظهار شده است که اگر قنطار یعنی یک پوست گاوی از طلا به آنان به امانت بدهی، به تو باز می گردانند. این نشان می‌دهد که قرآن هرگز دشمنی را به کل یک قوم یا مذهب تعمیم نمی‌دهد.
🔺ج. تطبیق «الذین آمنوا» بر امام زمان: آقای طائب این عبارت را به امام زمان(ع) تطبیق داده است. در حالی که این آیه نیز ناظر به مسلمانان مدینه بوده است و تخصیص آن به یک نفر به نام امام زمان که در عصر نزول نبوده، بی وجه است.

🟠۲. ادعای سخنان خاخام یهودی و نقش یهودیان در تأخیر ظهور
♦️آقای طائب ادعا کرده است که خاخامی یهودی از تلاش‌های برنامه‌ریزی‌شده برای جلوگیری از ظهور امام زمان(ع) سخن گفته است. این ادعا به دلایل زیر مخدوش است:
🔺الف. نبود منبع معتبر: هیچ نام، سند یا ویدیوی مشخصی ارائه نشده است که این سخنان را تأیید کند. چنین ادعاهایی معمولاً در قالب گفتمان‌های غیرمستند مطرح می‌شوند و نمی‌توان آن‌ها را پایۀ تحلیل جدی قرار داد.
🔺ب. ناسازگاری با منابع شیعه: در روایات شیعه، علت تأخیر ظهور بیشتر به آمادگی نداشتن جامعه اسلامی مربوط می‌شود، نه برنامه‌ریزی دشمنان خارجی.
🔺ج. پیامدهای سوء سیاسی: این نوع ادعاها، در فضای بین‌المللی، می‌تواند به تشدید دشمنی میان ادیان منجر شود و زمینه سوءتفاهم‌های سیاسی و اجتماعی را فراهم کند.

🟠۳. مخدوش بودن گفتمان توطئه‌محور
♦️گفتمان آقای طائب نمونه‌ای از نظریه توطئه است که دشمنی یهودیان را به‌عنوان عامل اصلی مشکلات جامعه اسلامی و تأخیر ظهور معرفی می‌کند. این گفتمان دارای ویژگی‌ها و پیامدهای زیر است:
🔺الف. تقلیل‌گرایی: چنین گفتمانی پیچیدگی‌های مشکلات اجتماعی، فرهنگی و دینی را نادیده می‌گیرد و همه‌چیز را به نقش دشمن خارجی تقلیل می‌دهد.
🔺ب. نادیده‌گرفتن مسئولیت‌های داخلی: تمرکز بر «دشمن» باعث می‌شود ضعف‌های داخلی، ناکارآمدی‌ها و بی‌توجهی به مسئولیت‌های فردی و اجتماعی نادیده گرفته شود.
🔺ج. ایجاد بی‌اعتمادی: این گفتمان مردم را نسبت به تعاملات بین‌المللی بدبین می‌کند و سبب انزوا و تضعیف روابط سازنده با دیگر جوامع می‌شود.

🟠۴. نسبت‌دادن نقش فوتبال و سرگرمی‌ها به دشمنی با ظهور
♦️آقای طائب ادعا می‌کند که یهودیان از فوتبال و سرگرمی‌ها به‌عنوان ابزارهایی برای انحراف و جلوگیری از ظهور استفاده می‌کنند؛ اما این به دلایل زیر مخدوش است:
🔺الف. نگاه غیرمنصفانه به ورزش و سرگرمی‌ها: ورزش و سرگرمی‌ها، اگر در چارچوبی متعادل قرار گیرند، می‌توانند عاملی برای رشد اجتماعی، تقویت سلامت جسمی و روحی و ایجاد همبستگی اجتماعی باشند.
🔺ب. بزرگ‌نمایی نقش دشمن: ادعای این که فوتبال یا ورزش‌هایی که بسیاری از مردم برای شادی و سلامتی انجام می‌دهند، به‌صورت هدفمند برای جلوگیری از ظهور طراحی شده‌اند، بدیهی البطلان است؛ به علاوه بدون هیچ شاهد علمی و متقنی اظهار شده است.

🟠۵. پیامدهای اجتماعی و فرهنگی این گفتمان
♦️چنین گفتمان‌هایی، به‌ویژه زمانی که در فضای عمومی مطرح شوند، پیامدهای منفی متعددی دارند:
🔺الف. تقویت تعصبات دینی و قومی: متهم‌کردن گروه‌های خاص، مانند یهودیان، می‌تواند به افزایش تنش‌ها و تعصبات دینی منجر شود.
🔺ب. دوقطبی‌شدن جامعه: گفتمان توطئه‌محور معمولاً جامعه را به دو گروه «خودی» و «دشمن» تقسیم می‌کند و از همبستگی ملی و دینی می‌کاهد.
🔺ج. غفلت از اصلاحات داخلی: چنین گفتمانی مردم را از پرداختن به مشکلات واقعی جامعه، مانند فساد، ناکارآمدی و ضعف‌های فرهنگی، بازمی‌دارد.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

02 Jan, 07:48


🟡 تحلیل مضامین سوره فیل از نگاه برون‌دینی
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 13 دی 1403

🔸من از هوش مصنوعی خواستم با تکیه بر یادداشت آقای مجید سلیمانی با عنوان «از اصحاب فیل، تلاقی مطالعات تاریخی و روایات سنّتی» یک تحلیل برون دینی از مضامین سوره فیل به دست دهد. تحلیل آن از این قرار است:

🔶1. زمینه‌های تاریخی داستان سوره فیل
🔸الف. شواهد تاریخی درباره لشکرکشی ابرهه: بررسی تاریخی نشان می‌دهد که هیچ منبع مستقل هم‌زمان با رویداد ادعایی در سوره فیل، شواهدی از لشکرکشی ابرهه به مکه ارائه نکرده است. کتیبه‌های یافت‌شده از ابرهه در یمن عمدتاً بر فتوحات وی در مناطق جنوبی عربستان متمرکزند و اشاره‌ای به حمله به مکه ندارند. منابع اسلامی که داستان را نقل کرده‌اند، سال‌ها پس از وقوع این رویداد نوشته شده و امکان اسطوره‌سازی را افزایش می‌دهد.
🔸ب. هدف احتمالی ابرهه: در صورت صحت داستان، انگیزه ابرهه برای حمله به مکه احتمالاً اقتصادی و مذهبی بوده است. کعبه در آن زمان علاوه بر اهمیت مذهبی، مرکز تجارت منطقه بود. رقابت بین مراکز مذهبی مختلف در شبه‌جزیره عربستان، از جمله کعبه در مکه و کلیساهای ابرهه در یمن، ممکن است بستر شکل‌گیری این روایت را فراهم کرده باشد.

🔶2. عناصر فوق‌طبیعی در روایت
🔸الف. پرندگان سنگ‌انداز: در داستان، پرندگانی با سنگ‌های سجیل به نابودی لشکر ابرهه پرداختند. از نگاه برون‌دینی، این عنصر بیش از آنکه گزارشی تاریخی باشد، جنبه‌ای نمادین یا افسانه‌ای دارد. برخی پژوهشگران معاصر احتمال داده‌اند که این توصیف اشاره به یک بیماری همه‌گیر (مانند آبله یا طاعون) یا یک طوفان شن باشد که لشکر ابرهه را درگیر کرده و در قالب نمادین پرندگان تصویر شده است.
🔸ب. تفسیر نمادین یا تمثیلی: داستان می‌تواند به‌عنوان بازتابی از قدرت الهی و اهمیت کعبه برای مردم مکه در نظر گرفته شود. چنین روایت‌هایی اغلب برای تقویت باورهای مذهبی و هویت جمعی به کار می‌روند.

🔶3. ابهامات مربوط به نقش خداوند
🔸الف. مداخله در برابر ویرانی‌های دیگر: سؤال برون‌دینی دیگری که مطرح می‌شود این است: اگر خداوند برای حفاظت از کعبه لشکر ابرهه را نابود کرد، چرا در موارد دیگر مانند ویرانی‌های ناشی از سیل یا حملات نظامی (مانند استفاده از منجنیق در دوران‌های بعد) مداخله نکرد؟
🔸ب. رویکرد نمادین به روایت: محتمل است که این داستان نه به‌عنوان گزارشی از مداخله دائمی خداوند، بلکه به‌عنوان ابزاری برای نشان دادن قدرت الهی و مشروعیت مذهبی کعبه در زمان خاص خود مطرح شده است.

🔶4. ابعاد جامعه‌شناختی و روان‌شناختی
🔸الف. تقویت هویت جمعی قریش: داستان سوره فیل احتمالاً برای تقویت موقعیت قریش به‌عنوان متولیان کعبه و ایجاد حس اعتماد به نفس در میان مردم مکه روایت شده است. این نوع از اسطوره‌سازی، ابزار مؤثری برای انسجام اجتماعی و مذهبی بوده است.
🔸ب. ابعاد سیاسی و اقتصادی: کعبه پیش از اسلام نه تنها مکانی مذهبی، بلکه مرکزی تجاری بود. این داستان می‌توانست به تحکیم جایگاه مکه در رقابت با مراکز تجاری و مذهبی دیگر کمک کند.

🔶5. شواهد تاریخی مرتبط با روایت‌های مشابه
🔸در فرهنگ‌های دیگر نیز روایت‌هایی از مداخله نیروهای ماورایی برای حفاظت از مکان‌های مقدس وجود دارد.
🔸این تشابه نشان می‌دهد که داستان سوره فیل می‌تواند در بستر افسانه‌سازی‌های رایج تاریخی قرار گیرد.

🔶6. نتیجه‌گیری برون‌دینی
🔸از نگاه برون‌دینی، داستان سوره فیل احتمالاً ترکیبی از واقعیت تاریخی (مانند رقابت‌های مذهبی و تجاری) و عناصر نمادین و افسانه‌ای است.
🔸نبود شواهد مستقل تاریخی و وجود عناصر فوق‌طبیعی، احتمال اسطوره‌ای بودن این روایت را تقویت می‌کند. این داستان، صرف‌نظر از جنبه‌های تاریخی، نقش مهمی در تقویت جایگاه کعبه و هویت مذهبی و اجتماعی مکه ایفا کرده است.
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

02 Jan, 06:57


🟡 حکایت اصحاب فیل در مطالعات غربی
🔸گزیده‌ای از یادداشت آقای مجید سلیمانی با نام «از اصحاب فیل، تلاقی مطالعات تاریخی و روایات سنّتی»
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 13 دی 1403

🟠1. تردیدهای جدی ارتباط سورۀ فیل و ابرهه
ارتباط سوره اصحاب فیل و لشکر ابرهه، برای چند دهه مورد تردید جدّی بوده است. سؤال بوده که فیل و فیل‌سواران در نزدیکی مکّه چه می‌کرده‌اند؟
چطور حیوانی چون فیل بتواند حدود شش صد کیلومتر بیابان شبه جزیره را طی کند؟
ابرهه چه انگیزه‌ای داشته تا کعبه را ویران کند؟
مکّه، بر خلاف شهرهای مهمّ دیگر، در کلّ شبه جزیره چنان جایگاه نظامی و اقتصادی نداشته که همچو لشکرکشی را توجیه کند و بلکه اساسا رونق تجاری نسبی مکّه سال‌ها بعد پس از این واقعه احتمالی بوده است. دیگر این که ذکری از این لشکرکشی در کتیبه‌های ابرهه نیست.

🟠2. ارتباط سوره فیل با کتاب یهودی مکّابیان سوم
آلفرد دُو پره‌مار، مورّخ و اسلام‌شناس فرانسوی در یادداشتی صد صفحه‌ای، جستجوی بلندی کرده و در نهایت ریشه داستان را در کتاب مکّابیان سوم می‌داند که جزء آثار رسمی یا قانونی یهودیان نیست؛ امّا مثل دیگر‌ کتاب‌های دینی منتسب رواج داشته است.
مطابق آن‌ فیلوپاتور، بطلمیوس چهارم از حکام بطالمه (با بطالسه، جانشینان اسکندر در مصر)، تصمیم می‌گیرد یهودیانی را که از دین خود بازنمی‌گردند مجازات کند، آن‌ها را در میدانی جمع می‌آورد تا به زیر پای فیلان بیندازد امّا این «کید» در «تضلیل» می‌افتد و فیلان به سوی خود عوانان و نگهبانان پادشاه بازمی‌گردند...
بر او نقدی چند نوشته‌اند که گرچه شباهتی در کار است، خطوط تأثیر روشن نیست، سود و ضرورت ذکر همچو حکایت دوری در خصوص یهودیان در قرآن چه بوده و البته غیبت طیرا ابابیل...

🟠3. نقش فیل ها در لشکر ابرهه
کریستین روبن، در سایه تحقیقات جدید باستانشناسی در زمینۀ ابرهه و اصحاب فیل داده‌های تاریخی جالبی در خصوص نقش فیل‌های آفریقایی در لشکر حبشیان گرد آورده است. ابرهه نظامی حبشی بوده و می‌دانسته چطور از آن‌ها استفاده کند گرچه به ظاهر فیل در لشکر او بیشتر نشانه و نماد قدرت بوده است.
یک گرافیتی در حمی، نزدیک نجران، کم و بیش در میانه بین صنعا و مکه، نقش دو فیل بر صخره دارد، احتمالا یادگار تعجّب ناظران و ساکنان این منطقه بوده است از دیدن حیوانی چنین عظیم و شگفت‌انگیز در آن منطقه.

🟠4. گذر ابرهه از ناحیه حجاز
گذر ابرهه به سال ۵۵۲ از آن ناحیه مستند است؛ همان سالی که از فتح یثرب هم سخن می‌گوید. در فاصله یک و نیم کیلومتری همین نقش فیل، کتیبه دیگری از ابرهه دیده می‌شود. پس در کل به نظر می‌آید که لشکرکشی ابرهه، همراه فیل، بین سال‌های ۵۶۰ تا ۵۶۵ به حجاز و رسیدن به نزدیکی مکّه رنگی از واقعیت داشته باشد و پایان فاجعه‌آمیز آن، اگر گرفتار طوفان شن شده یا غیر آن، در خاطرهٔ قوم صورتی افسانه‌امیز گرفته است.
غیبت آن در کتیبه‌های ابرهه هم عجیب نیست، چون جدای این که همواره روایت پیروزی را می‌نویسند و نه ناکامی را، ابرهه در فاصله کوتاهی پس از آن از دنیا رفته است.

🟠5. هدف ابرهه از لشکرکشی به حجاز
این که هدف از این لشکرکشی چه بوده، محلّ حدس و گمان است. ابرهه سعی می‌کرده تمامی شبه جزیره را به زیر تسلّط خود درآورد که تا حدّی هم موفق بوده است. در آن زمان یمن، بخش عمده جنوبی شبه جزیره و برای چند سده قدرت مسلط منطقه بوده، پس طبیعی‌ست که در این مسیر سراغ بخش کرانه غربی هم برود تا شاید امنیت مسیرهای تجاری را هم تحکیم کند.
آیا انگیزه مذهبی هم داشته تا چنان که گفته‌اند کعبه را به قصد تقویت کلیسای خود، «قلیس»، ویران کند؟
احتمالا در این خصوص در روایات بعدی اغراق شده منتهی وقتی به نوع خاص مسیحیت او بازگردیم و نزدیک‌ بودن او به جریان‌های توحیدی مسیهودی، شاید جدای جاه‌طلبی‌های سیاسی و نظامی و تجاری، خالی از دواعی اصلاحات مذهبی هم نبوده است.

🟠6. بهره‌برداری از لشکرکشی ابرهه در ارتقای کعبه
هر چه هست، این محفوظ ماندن مکه در مقابل این لشکر مسیحی «غالب»، آن‌هم با ساز و برگی شگفت چون فیل، امری الهی تلقّی شد و موجبات ارتقای جایگاه مکّه و کعبه و قریش را فراهم کرد.
مقصود آن که تاثیر این واقعه بسیار مهم بوده است. مکّه در مقابل شهرهای بزرگ دیگر شبه جزیره، به نسبت کوچک و فقیر بوده و اهمّیت نظامی و اقتصادی چندانی نداشته است. کشاورزی یا جمعیّتی نداشته که از آن مالیات بزرگی حاصل آید و از آن در وقایع تاریخی مذکور در کتیبه‌های پیش از اسلام نامی نیست، منتهی این اتّفاق موجب شهرت و بزرگی آن شد، قریشیان نهایت استفاده را از آن کردند، کعبه جایگاهی برتر یافت، تجارت با شهرها و بازارهای اطراف چون عکاظ رونق گرفت و «عام الفیل» نقطه عطفی شد برای اتّفاقات مهمّ بعد چنان که در سیرت ابن اسحاق می‌خوانیم «سیّد در آن سال به وجود آمد، و هلاک شدن ایشان معجزه‌ای بود از معجزه‌های او...».
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

28 Dec, 20:34


🌕 تحلیل شیوع باور به نزدیکی آخرالزمان در میان مردم خاورمیانه و اطراف مدیترانه مقارن ظهور پیغمبر اسلام(ص)
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 9 دی 1403

🔻یادداشت حاضر در تحلیل یادداشت آقای زهیر مرکریمی تحت عنوان «کارکردهای باور به آخر‌الزمان و ظهور مسیحا در آستانه‌ ظهور اسلام» است.

🟡 1. مفهوم نزدیک بودن آخرالزمان در اواخر سده ششم میلادی
▪️
در اواخر سده ششم میلادی، بسیاری از مردم در خاورمیانه و سرزمین‌های اطراف دریای مدیترانه باور داشتند که آخرالزمان به‌زودی فرا خواهد رسید.
▪️این تصور به دلیل شرایط بحرانی اجتماعی و دینی آن زمان، از جمله جنگ‌ها، فروپاشی امپراتوری‌ها و بحران‌های مذهبی و اجتماعی به وجود آمده بود.
▪️مسیحیان، در این دوران، معتقد بودند که زمان سلطنت مسیح و پادشاهی خداوند به‌زودی یعنی در همان زمان خودشان که اواخر سده ششم میلادی بود، خواهد رسید.
▪️این باورها در میان مردم آن دوران باعث شده بود که تصور کنند این رویدادهای عظیم و تغییرات بنیادی در همان دوران و در همان سده ششم میلادی رخ خواهد داد.

🟠 2. تفاوت پیام پیامبر اسلام (ص) با باورهای زمان خود در مورد قیامت
▪️
پیامبر اسلام (ص) هم که در همین اواخر سده ششم میلادی از نزدیک بودن قیامت سخن می‌گفت، به واقع همان سخنان مردم خاورمیانه و اطراف مدیترانۀ زمان خودش را بیان می‌داشت.
▪️یادداشت میرکریمی چنان القاء می‌کند که وقتی پیامبر اسلام (ص) می‌فرمود، میان بعثت من و قیامت فاصله‌ای نیست، منظورش همین بود که قیامت در زمان من اتفاق می‌افتد و نیز این که در قرآن از نزدیکی وقوع قیامت سخن گفته شده است، مقصود همین بود که قیامت مقارن بعثت پیغمبر اسلام اتفاق می‌افتد.

🟡 3. آرزوی یهودیان برای تجدید حکومت داود و سلیمان در پی فتوحات اسلامی
▪️
پس از فتوحات اسلامی و رهایی یهودیان از سلطه مسیحیان، یهودیان این امید را پیدا کرده بودند که دوباره حکومت پیشین خود را در فلسطین احیاء کنند و آیات سورۀ اسراء ناظر به همین معناست.
▪️یهودیان مدینۀ معاصر پیغمبر اسلام(ص) امید داشتند مسیحایی که بناست در آخرالزمان بیاید و یهودیان را حاکم بر سرزمینشان کند، همان حضرت محمد باشد؛ اما وقتی که مشاهده کردند که گرد او را همان بت‌پرستان سابق گرفتند، از این که او یهودیان را به آرزوی دیرینه‌اشان برساند، نومید شدند و حتی به دشمنی با او روی آوردند.

🟢 4. خاتمیت پیامبر اسلام (ص) و ارتباط آن با قیامت
▪️یادداشت آقای میرکریمی چنان القاء می کند که بیان پیامبر اسلام (ص) مبنی بر این که «خاتم پیامبران» است، به این اعتبار بود که او پیغمبر آخرالزمان است و در زمان او قیامت واقع خواهد شد و بعد از آن دنیایی باقی نیست که بخواهد پیغمبر دیگری برای مردم دنیا ظهور کند.
▪️با فرض این که او خود را پیغمبر آخرالزمان می‌دانست و قیامت را در زمان خودش اعلان کرده بود، روایات مربوط به جانشینی محل تأمل خواهد بود؛ چون وقتی که بنا نیست، دنیا بعد از او باقی بماند، وجهی ندارد که او برای بعد از خود جانشینانی را معین کند.
▪️ مگر این که عدم وقوع قیامت مقارن بعثت پیامبر اسلام با این تئوری شیعه توجیه شود که مقدر بوده است، قیامت مقارن بعثت پیغمبر اسلام(ص) رخ بدهد؛ اما بداء رخ داده و به تأخیر افتاده؛ لذا اقتضاء کرده است، برای بعد از خود جانشینانی را معین کند.
▪️منتها می‌دانیم که این تئوری یک تئوری الهیاتی است و فقط برای شیعیان اعتبار دارد و با آن نمی‌توان پاسخ قانع کننده به کسانی داد که به این تئوری باور ندارند.

🔴 5. تأثیر باورهای زمان پیامبر اسلام (ص) بر آیات قرآن در مورد نزدیک بودن قیامت
▪️با فرض این که مردمان معاصر پیامبر اسلام، به نزدیکی آخرالزمان و قیامت باور داشته باشند، این احتمال را می‌پرورد که آیات دال بر نزدیکی قیامت متأثر از باور زمان ایشان القاء شده باشد.
▪️با این احتمال، سبب این که در قرآن تصریح شده است که آن مصدق تورات و انجیل است و نام پیغمبر اسلام در تورات و انجیل آمده است، روشن می‌شود.
▪️طبق این احتمال، مراد ایشان همان بشارت به ظهور مسیحای خواهد بود که در تورات و انجیل گفته شده است، در آخرالزمان ظهور خواهد کرد.

🟣 6. دلیل عدم وقوع قیامت و آخرالزمان در اواخر سده ششم میلادی
▪️عدم وقوع قیامت و آخرالزمان در اواخر سده ششم میلادی، محل تأمل است و بسا این احتمال را بپرورد که اساساً باور به نزدیکی آخرالزمان و قیامت، آرزواندیشانه بوده است؛ یعنی یهودیان و مسیحیان آرزو می‌کردند که مسیحا ظهور کند و آنان را وارث زمین کند و شاید از بس این آرزو را تکرار کرده بودند، برای آنان یقین حاصل شده بود که آرزویشان جامه عمل خواهد پوشید.
▪️اما بدیهی است که تنها آرزویی جامه عمل خواهد پوشید که مبتنی بر مقدورات آرزواندیشان باشد؛ نه آنچه که از مقدورات آنان خارج است.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

28 Dec, 18:47


🟡 عمر افسانه‌ای حضرت نوح-قسمت3
🔸نک: قسمت1؛ قسمت2
🔸پیامدهای غیرواقعی بودن عمر نوح
🔸راه حل‌های علمای اسلامی در قبال آیات چالشی
🔸تفسیر آیۀ «ألف سنة إلا خمسين عاماً»
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 8 دی 1403

1. پیامدهای غیرواقعی بودن عمر طولانی نوح
▪️با فرض این که نوح به عنوان یک شخصیت تاریخی وجود نداشته باشد و نام یک سلسله از خاندان انبیای گذشته باشد و یا با فرض این که نوح عمر طولانی هزارساله نداشته باشد، ذکر این معنا در قرآن که نوح 950 سال در میان قومش نبوت می‌کرده است، با چالش جدی همراه می‌گردد؛ چون چنین آیه‌ای معنای حقیقی دارد و هیچ قرینه‌ای در سیاق آیۀ مربوط وجود ندارد که دلالت داشته باشد، به نحو مجاز به کار رفته است.
▪️برخی از مهم‌ترین چالش‌ها از این قرار است:
▫️الف. اشتمال بر تمام موارد غیر عادی: اگر فرض بر این باشد که عدد 950 سال برای مدت نبوت حضرت نوح غیرواقعی است، چنین فرضی، فقط به این مورد ختم نخواهد شد؛ بلکه دامنۀ تمام آیات مشابه آن را که در آنها یک امر غیرعادی آمده است، فرا خواهد گرفت؛ زیرا به موجب آن، هر آنچه که در گفتمان دینی معجزه خوانده می‌شود، مورد تشکیک قرار خواهد گرفت.
▫️ب. مخدوش شدن علم مطلق الهی: فرض غیر واقعی بودن عدد 950 سال، پیش‌فرض الهیاتی ابتنای قرآن بر علم مطلق الهی را هم به چالش می‌کشد.
▫️ج. مخدوش شدن تمام ایمانیات و تعبدیات: وقتی که ابتنای قرآن بر علم مطلق الهی مخدوش گردید، تمام آموزه‌هایی که مبتنی بر این پیش‌فرض الهیاتی است، بی‌اعتبار خواهد شد و تمام باورهایی که مبتنی بر متون دینی است، یعنی تمام ایمانیات و تعبدیات بی‌اعتبار خواهند شد.

4. راهکارهای متدینان برای حل مشکل
▪️متدینان برای حل مشکل طول عمر حضرت نوح و دیگر مفاهیمی که جنبۀ غیرعادی و ماورایی دارد، از صدر اسلام تاکنون راهکارهای گوناگونی را پیش نهادند که مهم‌ترین آنها از این قرار است:
▫️الف. اعجاز: در گفتمان دینی باور بر این است که برخی از رخدادها به پشتوانۀ قدرت ماورایی الهی است. به موجب آن می‌توان گفت که خدا خواسته است، عمر برخی از افراد بشر را طولانی گرداند. البته خیلی طبیعی است که این راهکار فقط برای متدینان امکان پذیرش دارد؛ اما برای غیرمتدینان که به خدا و قدرت ماورایی او باور ندارند، قابل پذیرش نیست.
▫️ب. توقف: اهل حدیث ترجیح می‌دادند، در زمینۀ تمام چالش‌های قرآنی و حدیثی اظهار کنند که ما از حقیقت مفاهیم غیر عادی و ماورایی آگاهی نداریم و لذا دربارۀ آنها توقف می‌کنیم و هیچ اظهار نظری نمی‌کنیم. فقط ایمان داریم که این مفاهیم صحیح اند و حقیقت دارند؛ اما چگونگی آنها برای ما مجهول است.
▫️ج. تکامل: این احتمال هم مطرح شده است که انسان‌ها در گذشته دارای عمر طولانی داشتند و آن به خصوص حضرت نوح اختصاص نداشته است. این احتمال اگر با شواهد تاریخی و مادی همراه بشود، می تواند اقناع برون دینی هم حاصل کند.
▫️د. تأویل: عقلگرایان مسلمان مثل معتزله سعی می‌کردند، تعابیر دینی حامل معانی غیر عادی و ماورایی را به یک معنای عادی و دنیوی برگردانند. البته آنان هیچ دلیل علمی برای چنین برگردان معنایی که از آن به تأویل نامبردار می‌شود، نداشتند و چنین اظهار نظری را فقط به پشتوانۀ پیش فرض‌های الهیاتی خود اظهار می‌داشتند. پیش فرض الهیاتی آنان این بوده است که سخنان خدا و پیغمبر نمی‌تواند باطل باشد و لذا باید سخنان غیر عادی و ماورایی را به یک معانی عادی و ماورایی برگردانید. برخی از احتمالاتی که آقای ترکاشوند مطرح کردند، نظیر دلالت بر کثرت یا خاندان از این قسم دانسته می‌شود.
▫️هـ. مماشات: برخی از علمای مسلمان قایل شدند که در قرآن برخی از تعابیر باطل از باب مماشات با مردم عصر نزول آمده است؛ چون صاحب قرآن در مقام اصلاح آنها نبوده و بسا اقبال به اصلاح آنها باعث می شده است، از غرض الهی که بیان توحید و آخرالزمان و دیگر تعالیم اساسی است، باز بماند. شاید بتوان تعابیری نظیر عمر 950 سالۀ نوح را از این قسم شمرد و اظهار داشت که چنین چیزی باطل‌است و از عقاید باطل گذشتگان سرچشمه گرفته و اگر در قرآن آمده، از باب مماشات با عقاید باطل مردمان عصر خودش بوده است؛ یعنی در مقام رد آن بر نیامده است تا از اهداف اصلی رسالت باز نماند.
مشکلی که این راه حل دارد، این است که هیچ قرینه‌ای بر مماشاتی بودن چنین گزاره طولانی بودن عمر نوح وجود ندارد. پنهان نیست که مماشاتی بودن به این معناست که خود قایل گزارۀ مماشاتی به صحت آن باور ندارد؛ بلکه فقط از باب همراهی با مخاطب بیان می‌کند. منتها ادعای مماشاتی بودن نیازمند این است که یک شاهد و قرینه یافت شود که قرآن چنان گزاره ای را باطل شمرده است؛ اما وقتی هیچ شاهد و قرینه‌ای وجود نداشته باشد که دلالت کند، قایل به صحت آن گزاره باور ندارد، مماشاتی بودن آن، ادعایی بی‌شاهد و قرینه محسوب می‌گردد که هیچ اعتباری ندارد.

🔸یادداشت‌های مربوط به تفسیر آیات قرآن
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

28 Dec, 15:23


🟡 عمر افسانه‌ای حضرت نوح-قسمت2
🔸نک: قسمت1
🔸تطابق قرآن و بایبل در طول عمر نوح
🔸شباهت قرآن و بایبل با شخصیت‌های میانرودانی در طول عمر
🔸تفسیر آیۀ «ألف سنة إلا خمسين عاماً»
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 8 دی 1403

▪️در این یادداشت که با دستیاری هوش مصنوعی از یادداشت‌های آقای زهیر میرکریمی برگرفته شده، مسئلۀ طول عمر نوح مورد بررسی قرار گرفته است.

📜 1. تطابق قرآن و بایبل در طول عمر نوح
▪️قرآن در سورۀ عنکبوت، آیۀ ۱۴، به‌طور خاص مدت درنگ نوح در میان قومش را ۹۵۰ سال ذکر کرده است: "وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا...."
▪️این عدد به‌طور دقیق با سِفر پیدایش تطابق دارد. این همسانی‌ میان قرآن و بایبل موجب شده است که برخی پژوهشگران این تطابق را نشانه‌ای از تأثیرپذیری قرآن از متون یهودی بدانند.

📜 2. شباهت طول عمر نوح با طول عمر پادشاهان میان‌رودانی
▪️در تمدن‌های باستانی بین‌النهرین، از جمله در سومر و اکد، عمر طولانی برای شخصیت‌های برجسته و اسطوره‌ای نشانه‌ای از قدرت فردی و نیز نشانۀ ارتباط این شخصیت‌ها با دنیای ماوراءالطبیعه و امر الهی بوده است.
▪️در این زمینه، منشور وِلد-بِلاندِل، که در سال ۱۹۲۲ در عراق کشف شد، به‌وضوح نشان می‌دهد که پادشاهان سومری عمرهایی به‌شدت طولانی داشتند. برای مثال، آلولیم، پادشاه نخست سومری، ۲۸۸۰۰ سال حکومت کرد.
▪️این اعداد غیرواقعی و مضربی از عدد ۶۰، که نماد خاصی در سیستم عددی سومری‌ها بوده است، به نظر می‌رسند.
▪️این سنت‌های عددی نشان می‌دهند که طول عمر در چنین متون و روایت‌هایی به‌عنوان یک نماد برای قدرت‌های الهی و سلطنت‌های اسطوره‌ای در نظر گرفته می‌شده‌اند.
▪️بررسی اعداد حکومتی در این متون باستانی نشان می‌دهد که مفهوم عمر طولانی نه تنها در متون دینی بلکه در اساطیر و حکایت‌های باستانی برای ارتقاء مقام شخصیت‌ها و قرار دادن آن‌ها در مرتبه‌ای بالاتر از انسان‌های عادی به‌کار می‌رفته است.

📜 3. تحلیل ساختاری اعداد در بایبل
▪️یک نکته جالب در تحلیل‌های بایبل‌پژوهان این است که تمامی ۳۰ عددی که در سِفر پیدایش برای طول عمر یا زمان فرزندآوری شخصیت‌های مختلف ذکر شده‌اند، تنها به یکی از پنج رقم خاص ختم می‌شوند: ۰، ۲، ۵، ۷، و ۹.
▪️این امر نه‌تنها از نظر آماری بسیار نادر است، بلکه احتمال اینکه این اعداد به‌طور تصادفی به این شکل توزیع شده باشند بسیار ضعیف است.
▪️پژوهشگران در این زمینه احتمال قوی دادند که این اعداد به طور عمدی ساخته شده‌اند و بیشتر به‌عنوان نمادهایی برای تقدس و مقام معنوی شخصیت‌ها به‌کار رفته‌اند.

📖 4. انطباق چنین نظریه‌ای بر قرآن
▪️بنا بر آنچه آمد، محتمل است، قرآن نیز همانند بایبل در این زمینه از همان سنت‌های فرهنگی و دینی موجود در آن زمان تأثیر گرفته باشد.
▪️پنهان نیست که طول عمر نوح در قرآن به‌طور واضح بدون هیچ‌گونه تردید یا انکار ذکر شده است که در سبب آن دو احتمال یاد شده است:
▫️یکی برای هم‌نوایی با روایت‌های موجود در نزد مخاطبان قرآن.
▫️و دیگری به این دلیل که پدیدآورنده قرآن شاید هیچ تردیدی نسبت به صحت این روایت نداشته است.
▪️بنا بر احتمال اول، قرآن این عدد را به‌عنوان بخشی از یک روایت دینی نقل کرده است، بدون اینکه قصد داشته باشد صحت تاریخی آن را تأیید کند. بنا براین، قرآن از همان سنت‌های فرهنگی و مذهبی بهره گرفته است که در آن زمان در میان یهودیان و مسیحیان رایج بود و این اعداد را به‌عنوان ابزاری برای تأکید بر جایگاه معنوی و الهی شخصیت‌ها به‌کار برده است.

5. نتیجه‌گیری
▪️در مجموع، یادداشت فوق نشان می‌دهد که طول عمر نوح در قرآن و بایبل، که به‌طور مشابه ۹۵۰ سال ذکر شده است، نه تنها به‌عنوان یک واقعیت تاریخی بلکه به‌عنوان نمادهایی از قدرت و مقام الهی شخصیت‌های مذهبی مطرح شده است.
▪️این اعداد، که ریشه در سنت‌های میان‌رودانی دارند، ممکن است نه واقعیت‌های تاریخی بلکه ابزارهایی برای تقویت معنویت و تقدس شخصیت‌ها بوده‌اند.
▪️به‌ویژه در قرآن، این عدد به‌صورت بی‌هیچ تردید یا انکاری ذکر شده است، که نشان‌دهنده پذیرش و هم‌نوایی با سنت‌های موجود در آن زمان است.

🔸یادداشت‌های مربوط به تفسیر آیات قرآن
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

28 Dec, 08:13


🟡 عمر افسانه‌ای حضرت نوح-قسمت1
🔶مشکلات و احتمالات دربارۀ عمر افسانه‌ای حضرت نوح
🔸تفسیر آیۀ «ألف سنة إلا خمسين عاماً»
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 8 دی 1403

▪️این یادداشت ناظر به آیۀ «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسينَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ» (عنکبوت،14) است که در آن گفته شده، عمر حضرت نوح در میان قومش 950 سال بوده است.
▪️آقای ترکاشوند در یادداشت‌هایی چند، عمر طولانی حضرت نوح را مورد تشکیک قرار داده است. مطالعۀ یادداشت‌های نامبرده مورد توصیه است. مع الوصف، در این یادداشت، ناظر به آن یادداشت‌ها و برخی اضافات نگاهی دیگر به این موضوع افکنده می‌شود.

1. مشکلات انگارۀ طول عمر نوح
▪️طولانی بودن عمر نوح با مشکلاتی همراه است که برخی از مهم‌ترین آنها از این قرار است:
▫️الف. اختلاف روایت‌ها درباره عمر نوح: در منابع مختلف دینی، عمر نوح از 950 سال تا 3000 سال ذکر شده است. مشهورترین روایت، 2500 سال است که شامل مراحل مختلف زندگی او از پیش از رسالت تا بعد از طوفان است.
▫️ب. تداخل عمر نوح با ایام عمر انبیای بعد: پذیرش عمر 2500 یا 3000 ساله نوح، اقتضاء پیدا می‌کند که او در عمر خود ایام انبیای بعدی نظیر ابراهیم و موسی را هم درک کرده باشد که این با روایات تاریخی و دینی سازگاری ندارد. در حالی که قرآن و تاریخ‌نگاری‌های دینی همگی بیان می‌کنند که میان انبیا فواصل زمانی وجود داشته و عمر نوح نمی‌تواند با سایر انبیا همزمان باشد.
▫️ج. غیر عادی بودن طول عمر نوح: طبق آمارهای علمی و پزشکی، میانگین عمر انسان‌ها در حال حاضر بین 70 تا 75 سال است. رکورد طولانی‌ترین عمر ثبت‌شده برای یک انسان به ژان کالمان (122 سال) مربوط می‌شود. در چنین شرایطی، عمری 950 ساله برای حضرت نوح از نظر فیزیکی و بیولوژیکی بسیار عجیب و شگفت‌آور به نظر می‌رسد.

🛤 2. راه‌های مختلف برای حل طول عمر نوح
▪️با فرض عدم پذیرش عمر هزار ساله یا بیش‌تر برای حضرت نوح احتمالات چندی به میان می‌آید که البته برای برخی از آنها شواهد تاریخی وجود ندارد.
▪️مهم‌ترین این احتمالات از این قرار است:
▫️الف. احتمال برابری سال با ماه در تقویم‌های کهن: محتمل است، در عصر باستان «سال» به معنای یک ماه بوده و 950 سال، معادل 79 سال امروزی است. برخی فرهنگ‌ها ممکن است ماه‌ها را به جای سال‌ها در محاسبات خود در نظر گرفته باشند. در این صورت، عمر نوح ممکن است به اندازه‌ای طبیعی‌تر و قابل پذیرش‌تر به نظر برسد.
▫️ب. احتمال مرادف بودن نوح با نام یک خاندان: احتمال دارد، «نوح» نام یک خاندان یا سلسله‌ای از انبیا باشد و اعدادی چون 950 سال به کل این خاندان تعلق داشته باشد؛ چنان که «فرعون» هم نام یک سلسله از پادشاهان عصر باستان در مصر بوده است. در این صورت، طول عمر نوح به کل سلسله‌ای که تحت این نام قرار دارد، نسبت داده می‌شود و این امر توضیح می‌دهد که چرا اعداد بسیار بالا به زندگی نوح نسبت داده شده است.
▫️ج. احتمال اغراق‌گویی در ذکر طول عمر نوح: احتمال می‌رود، نوح نسبت به سایر افراد عصر خود عمر طولانی‌تری داشته باشد و این باعث شده باشد، عمر او از باب اغراق‌گویی یک یا چند هزار ساله خوانده شده است. در تاریخ‌نگاری‌های باستانی، اغراق در مورد شخصیت‌های برجسته معمول است و ممکن است در این مورد نیز چنین چیزی رخ داده باشد.
▫️د. احتمال دلالت بر کثرت: برخی از اعداد مثل هفتاد یا صد یا هزار در برخی از کاربردها معنای کثرت می‌دهند؛ نه این که معنای حقیقی آن اعداد را داشته باشند. محتمل است، اعدادی که دربارۀ عمر حضرت نوح ذکر شده، از همین قبیل بوده باشد و بر بیش از این معنا دلالت نداشته باشد که او عمری طولانی داشته است.
▫️هـ. احتمال افسانه بودن عمر نوح: این احتمال هم مطرح است که انگارۀ عمر طولانی برای نوح یا بسا افراد دیگر از برساخته‌های خیال مردم باستان بوده باشد. در بسیاری از فرهنگ‌های باستانی، اسطوره‌ها و داستان‌های مربوط به شخصیت‌های دینی و تاریخی اغلب دارای ویژگی‌های خارق‌العاده هستند که ممکن است برای برجسته کردن اهمیت آن شخصیت‌ها به کار رفته باشد.

🔸یادداشت‌های مربوط به تفسیر آیات قرآن
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

28 Dec, 07:03


🔮 پیش‌بینی آیندۀ ادیان تاریخی با گسترش هوش مصنوعی
🦚
ظهور دین جهانی به یمن گسترش هوش مصنوعی
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 8 دی 1403

▪️در این تحلیل که با دستیاری هوش مصنوعی صورت گرفته است، به پیش‌بینی آیندۀ ادیان تاریخی با گسترش هوش مصنوعی پرداخته شده است.

🧠 دسترس‌پذیری و انتخاب آزادانه
▪️در آینده‌ای نه‌چندان دور، انسان‌ها به کمک هوش مصنوعی قادر خواهند بود به تمام اطلاعات بشری از جمله اطلاعات دینی دسترسی پیدا کنند.
▪️بر این اساس، دیگر کسی محدود به آموزه‌های دینی خاصی که از خانواده یا جامعه خود دریافت کرده است، نخواهد بود؛ بلکه هر کسی می‌تواند با توجه به نیازها و تمایلات خود، به طور آزادانه و آگاهانه از میان ادیان مختلف، بخش‌هایی را که بیشتر با عقاید و ارزش‌های شخصی او همخوانی دارند، انتخاب کند.
▪️این امر می‌تواند منجر به تحولی بزرگ در نحوه تفکر دینی انسان‌ها شود، چرا که دیگر نیازی به پذیرش یک‌جانبه و بی‌چون و چرای آموزه‌های دینی نخواهد بود. انسان‌ها قادر خواهند بود با نگاهی باز به دین‌ها و آموزه‌های مختلف نگریسته و خود دست به انتخاب‌های آگاهانه بزنند.

🌍 کاهش تعصبات دینی و شکسته شدن مرزهای مذهبی
▪️با دسترسی جهانی به اطلاعات دینی و فلسفی، انسان‌ها قادر خواهند بود با دیدی وسیع‌تر به ادیان مختلف نگاه کنند.
▪️این امر احتمالاً منجر به کاهش تعصبات دینی و مذهبی خواهد شد، زیرا افراد دیگر به‌سادگی نمی‌توانند فقط به دلیل تعلق به یک دین خاص، آن را برتر از دیگر ادیان ببینند.
▪️این تحولات، مرزهای دینی و مذهبی را که در طول تاریخ موجب تعارضات و جنگ‌های بی‌پایان شده‌اند، درهم می‌شکند.
▪️در دنیای دیجیتال، که اطلاعات به سرعت در دسترس همگان قرار می‌گیرد، دیگر نیازی به استفاده از زور و فشار برای گسترش یک دین خاص نخواهد بود. افراد می‌توانند به‌طور فردی و با اختیار خود از آموزه‌های مختلف بهره‌برداری کنند.

🌐 امکان ظهور دین جهانی و آموزه‌های مشترک
▪️
با گسترش هوش مصنوعی، احتمالاً یک نوع «دین جهانی» شکل خواهد گرفت که در آن آموزه‌های مختلف از ادیان گوناگون ترکیب شده و به نوعی از اصول مشترک دست پیدا می‌شود.
▪️در این سناریو، انسان‌ها به‌جای پیروی از یک دین خاص، آموزه‌های مختلف دینی را که در زندگی‌شان بیشترین کارکرد و معنا را دارد، برمی‌گزینند.
▪️این دین جهانی به‌جای آن که به یک ساختار سازمانی خاص متکی باشد، بیشتر به‌عنوان یک مجموعه‌ای از اصول اخلاقی و معنوی مشترک که توسط هوش مصنوعی به انسان‌ها پیشنهاد می‌شود، عمل خواهد کرد.

💭 تأثیر هوش مصنوعی بر معنویت و تجربه دینی
▪️در حالی که هوش مصنوعی می‌تواند به گسترش اطلاعات و افزایش آگاهی کمک کند، نباید فراموش کرد که دین و معنویت به‌عنوان ابعادی عمیق و درونی از تجربه انسان‌ها، فراتر از اطلاعات خشک و داده‌ها هستند.
▪️انسان‌ها برای یافتن پاسخ به سؤالات وجودی و معنوی خود، نه تنها به اطلاعات بلکه به تجربیات عمیق روحی و اجتماعی نیاز دارند.

⚠️ خطرات و تهدیدات احتمالی
▪️خطر عمدۀ گسترش هوش مصنوعی در زمینه دین و مذهب، احتمال سوءاستفاده از این فناوری برای کنترل و دستکاری باورهای دینی مردم است.
▪️این خطر به‌ویژه در صورتی جدی می‌شود که قدرت‌های مرکزی، از جمله دولت‌ها یا شرکت‌های بزرگ، به هوش مصنوعی دسترسی داشته باشند و بتوانند آن را برای هدایت و مدیریت افکار عمومی به کار ببرند.
▪️در چنین حالتی، ممکن است آموزه‌ها و اطلاعات دینی به‌طور گزینشی و به نفع اهداف خاصی منتشر شوند و فرد از انتخاب آزادانه خود محروم گردد.

⚖️ نیاز هوش مصنوعی به چارچوب‌های اخلاقی و فلسفی جدید
▪️با گسترش هوش مصنوعی و ظهور دین‌های جهانی، نیاز به چارچوب‌های اخلاقی و فلسفی جدید احساس خواهد شد.
▪️در دنیای مبتنی بر فناوری، ممکن است بسیاری از سؤالات و چالش‌های اخلاقی جدید برای بشر پیش آید که هوش مصنوعی قادر به پاسخگویی به آن‌ها نخواهد بود.
▪️در این شرایط، انسان‌ها باید با استفاده از عقل و خرد جمعی، معیارهای اخلاقی و دینی جدیدی را شکل دهند که بتوانند با پیشرفت‌های علمی و فناوری هم‌خوانی داشته باشند و در عین حال به ابعاد انسانی و معنوی زندگی نیز توجه کنند.

🧑‍🔬 نتیجه‌گیری
▪️در نهایت، گسترش هوش مصنوعی می‌تواند به‌طور جدی تأثیراتی بر آینده ادیان و مذاهب بشری بگذارد.
▪️از یک سو، این فناوری می‌تواند به افراد کمک کند تا به‌طور آزادانه و آگاهانه از میان آموزه‌های دینی مختلف انتخاب کنند و مرزهای دینی و مذهبی را بشکنند.
▪️از سوی دیگر، باید مراقب خطرات سوءاستفاده از این فناوری و تهدیدات احتمالی آن در زمینه کنترل باورهای دینی بود.
▪️همچنین، نباید فراموش کرد که دین و معنویت فراتر از اطلاعات و داده‌ها هستند و جنبه‌های درونی و روحی زندگی انسان‌ها همچنان جایگاه خاص خود را خواهند داشت.

🟡 یادداشت‌های مربوط به هوش مصنوعی
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

28 Dec, 04:15


🟡 فرشتگان از دو نگاه درون‌دینی و برون‌دینی
✍🏾 پژمان قاسمی
🕰 8 دی 1403

یادداشتی که در پی می آید، تقریری است که هوش مصنوعی از یادداشت نامبرده به دست داده است.

🔸1. مقدمه
▪️موضوع پیدایش فرشتگان از دو دیدگاه متفاوت، یعنی "درون‌دینی" و "برون‌دینی"، قابل بررسی است. نگاه درون‌دینی بر اساس متون مقدس و باورهای دینی به بررسی فرشتگان می‌پردازد، در حالی که نگاه برون‌دینی با استفاده از ابزارهای علمی مانند زبان‌شناسی و نشانه‌شناسی، این مفاهیم را تحلیل می‌کند.
▪️در این نوشتار، هر دو دیدگاه تحلیل و مقایسه می‌شوند تا فهم عمیق‌تری از این پدیده ارائه گردد.

🔸2. نگاه درون‌دینی
▪️الف. ویژگی‌های فرشتگان در قرآن کریم
▫️در قرآن، فرشتگان به‌عنوان موجودات الهی و مطیع خداوند معرفی شده‌اند که وظایف مشخصی بر عهده دارند.
▫️برخی از ویژگی‌های آن‌ها به شرح زیر است:
▫️ماهیت جسمانی و بال‌دار بودن: فرشتگان دارای بال‌هایی با تعداد متفاوت هستند (فاطر/1).
▫️وظایف خاص: آن‌ها واسطه وحی (نساء/166)، حامل عرش (غافر/7؛ حاقه/17)، و مجری فرمان خدا در قبض ارواح (نحل/32؛ سجده/11) هستند.
▫️ارتباط با انسان‌ها: فرشتگان به مؤمنان بشارت می‌دهند (نحل/32)، از آن‌ها حمایت می‌کنند (آل عمران/124)، و در روز قیامت با آنان سخن می‌گویند (انبیاء/103).
▪️ب. باورهای اعراب پیش از اسلام
▫️اعراب پیش از اسلام نیز به وجود فرشتگان اعتقاد داشتند. در قرآن به پرسش‌های آنان درباره نزول فرشته بر پیامبر اسلام اشاره شده است (انعام/8؛ فرقان/7). این نشان می‌دهد که مفهوم فرشتگان در میان آنان سابقه داشته است.
▪️ج. اختلاف تفاسیر
▫️در تفسیر ویژگی‌های فرشتگان، اختلافاتی میان علما دیده می‌شود. برخی با دیدگاه ظاهری به جسمانی بودن آن‌ها باور دارند، در حالی که دیگران این ویژگی‌ها را تأویل کرده و تفسیر معنوی ارائه داده‌اند.

🔸3. نگاه برون‌دینی
▪️الف. نظریه انتخاب و ترکیب
▫️از منظر زبان‌شناسی و نشانه‌شناسی، فرشتگان به‌عنوان مفاهیمی ذهنی تحلیل می‌شوند که در نتیجه فرآیند "انتخاب" و "ترکیب" شکل گرفته‌اند. بر اساس این نظریه:
▫️انسان‌ها واحدهایی از تجربیات جهان خارج (مانند بال، پرواز، و قدرت) را انتخاب کرده‌اند.
▫️این واحدها در ذهن ترکیب شده و به شکل موجوداتی جدید مانند فرشتگان یا اژدها در آمده‌اند.
در صورت نیاز به این مفاهیم، آن‌ها به جهان واقعی انتقال داده شده و به باورهای مشترک تبدیل شده‌اند.
▪️ب. مقایسه فرشتگان با مفاهیم خیالی
▫️نظریه انتخاب و ترکیب، مفاهیمی مانند "اژدها" را نیز توضیح می‌دهد. به عنوان مثال، "اژدها" ترکیبی از "مار"، "بال" و "آتش" است که در ذهن انسان شکل گرفته است. این تحلیل می‌تواند به پرسشی مشابه در مورد فرشتگان پاسخ دهد: آیا فرشتگان نیز ساخته ذهن انسان‌ها در فرآیند انتخاب و ترکیب هستند؟
▪️ج. محدودیت‌های این دیدگاه
▫️هرچند این دیدگاه تلاش می‌کند فرشتگان را بر اساس فرآیندهای ذهنی و زبان‌شناختی تحلیل کند، اما در پاسخ به برخی ویژگی‌های خاص فرشتگان، مانند حضور آنان در متون مقدس و نقش معنوی آن‌ها، با محدودیت مواجه است.

🔸4. جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
▪️این بررسی نشان می‌دهد که:
▫️نگاه درون‌دینی بر اساس وحی و ایمان، فرشتگان را موجوداتی واقعی و الهی می‌داند که نقش مهمی در نظام هستی دارند.
▫️نگاه برون‌دینی با ابزارهای علمی تلاش می‌کند این مفاهیم را به‌عنوان محصولی از فرآیندهای ذهنی و اجتماعی تحلیل کند.
▫️هر دو دیدگاه دارای ارزش و جایگاه خاص خود هستند. نگاه درون‌دینی برای متدینان پاسخ‌گو است، در حالی که نگاه برون‌دینی می‌تواند برای مخاطبان علمی یا سکولار جذاب باشد. تلفیق این دو رویکرد و پذیرش تنوع دیدگاه‌ها می‌تواند به درک عمیق‌تر و جامع‌تری از این موضوع کمک کند.
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

27 Dec, 15:25


🟡 تفسیر تاریخی سورۀ لیل(9)
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 7 دی 1403


🔶1. متن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * ‏وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشی (1) وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّی (2) وَ ما خَلَقَ الذَّکرَ وَ اْلأُنْثی (3) إِنَّ سَعْيَکمْ لَشَتَّی (4) فَأَمَّا مَنْ أَعْطی وَ اتَّقی (5) وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنی (6) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری (7) وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنی (8) وَ کذَّبَ بِالْحُسْنی (9) فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْری (10) وَ ما يُغْني عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّی (11) إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدی (12) وَ إِنَّ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ اْلأُولی (13) فَأَنْذَرْتُکمْ ناراً تَلَظَّی (14) لا يَصْلاها إِلاَّ اْلأَشْقَی (15) الَّذي کذَّبَ وَ تَوَلَّی (16) وَ سَيُجَنَّبُهَا اْلأَتْقَی (17) الَّذي يُؤْتي مالَهُ يَتَزَکی (18) وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزی (19) إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ اْلأَعْلی (20) وَ لَسَوْفَ يَرْضی (21)

🔶2. ترجمه
به نام الله، رحمان مهربان‏. سوگند به شب وقتی بپوشاند (1) و به روز وقتی روشن کند (2) و به آن كه نر و ماده را آفرید (3) كه كوشش شما پراکنده است (4) پس اما آن كه بخشيد و ترسا شد (5) و [پاداش] نیکو را راست شمرد (6)، به زودی او را برای آسانی آماده کنیم (7) و اما آن كه بخل ورزيد و بى‏‌نيازى ورزید (8) و [پاداش] نیکو را دروغ شمرد (9) به زودی او را برای دشواری آماده کنیم (10) و او را مالش بی‌نیاز نسازد، وقتی هلاک شود (11) همانا راهنمایی بر ما است (12) و همانا آخرت و دنیا برای ماست (13) پس شما را بیم دادم، از آتشی كه زبانه كشد (14) و به آن در نیاید جز بدبختی (15) كه دروغ شمارد و روی بگرداند (16) و به زودی از آن دوری کند، ترسایی (17) كه مالش بخشد تا پاك شود (18) و به هیچ كسى نزد خود نعمتی نمی‌دهد که پاداش آن را بگیرد (19) او تنها برای خشنودی ربش که برترین است، [نعمت می‌دهد](20) و او به زودی [از سوی ربش که برترین است] خوشنود شود. (21)

🔶3. توضیحات
🔸1. محور این سوره بشارت دادن به کسانی است که اموال خود را برای خوشنودی خدا به نیازمندان می‌بخشند و بیم دادن به کسانی است که بخل می ورزند و از بخشش اموال خود به نیازمندان خودداری می‌کنند.
🔸2. چنین مضمونی در قریب به تمام سوره‌های پیشین به چشم می‌خورد. در قریب تمام سوره‌های پیشین متمولان قریش از این که اموال خود را به نیازمندان نمی‌بخشند، مورد سرزنش قرار گرفتند.
🔸3. پشتوانۀ بشارت و انذار حضرت محمد در تمام این سوره ها باور به نزدیک بودن قیامت است. بر همین اساس، متمولان قریش را از عذابی که به زودی آنان را فرا خواهد گرفت، بیم می‌دهد.
🔸4. در نگاه قرآنی انگیزۀ شایسته برای بخشش اموال به نیازمندان جلب خوشنودی خداست؛ لذا در این سوره کسانی که اموال خود را برای جلب خوشنودی خدا می بخشند، ستایش می شوند و به آنان پاداش نیکو در قیامت وعده داده می شود.

🔸 تفسیر تاریخی سوره‌ها
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

27 Dec, 09:35


🏰 تحلیل داعیۀ تشکیل امپراتوری اسلامی از سوی ایران
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 8 دی 1403

این مکتوب با دستیاری هوش مصنوعی در تحلیل بخشی از سخنان امام خمینی در تاریخ 29 تیر 1367 است که آمریکا و آل سعود ایران را به تشکیل امپراتوری بزرگ اسلامی متهم ساخته بودند.

🌍1. رد اتهام امپریالیسم اسلامی
▪️امام خمینی در سخنان خود تأکید می‌کند که هدف ایران تنها گسترش ارزش‌های اسلامی در جهان است نه تشکیل یک امپراتوری.
▫️این در حالی است که از منظر بین‌المللی، هر کشوری که خود را به‌عنوان الگو یا پیشرو در نظام جهانی معرفی کند، ممکن است با نگرانی‌هایی از سوی دیگر کشورها روبه‌رو شود.
▫️در این سخن، امام خمینی مفهوم «گسترش ارزش‌های اسلامی» را بدون در نظر گرفتن نتایج احتمالی آن در سطوح سیاسی و جغرافیایی جهان اسلام مطرح کرده است. در حالی که برخی ممکن است این اقدام را نه تنها گسترش آموزه‌های دینی، بلکه دخالت در امور داخلی دیگر کشورها و تلاش برای برقراری نظم جدید منطقه‌ای در نظر بگیرند.
▫️به‌ویژه در دنیای مدرن، بر اصول غیرمداخله در امور داخلی کشورها تأکید می‌شود و حتی صدور انقلاب دینی به‌طور کلی ممکن است با چالش‌های حقوقی و اخلاقی روبه‌رو شود.

⚔️2. اصلاح نگرش جهانی به اهداف جمهوری اسلامی
▪️امام خمینی تصریح می‌کند که جمهوری اسلامی ایران درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کاهش سلطه جهانخواران است و اگر این سیاست به‌عنوان توسعه‌طلبی معرفی شود، از آن استقبال می‌کند.
▫️این در حالی است که از منظر بین‌المللی، مفهوم «گسترش نفوذ» و «کم کردن سلطه» می‌تواند به‌عنوان تلاش برای دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر تلقی شود.
▫️در چارچوب حقوق بین‌الملل، حاکمیت ملی کشورهای دیگر باید محترم شمرده شود و تلاش برای گسترش نفوذ سیاسی یک کشور دیگر ممکن است به‌عنوان تهدیدی برای استقلال و خودمختاری آن کشورها تلقی گردد.
▫️جمهوری اسلامی ایران در راستای گسترش نفوذ خود، ممکن است به‌طور غیرمستقیم به برقراری نظم جدیدی در منطقه فکر کند که از نظر برخی تحلیلگران، این ممکن است منجر به افزایش تنش‌ها و بی‌ثباتی در کشورهای دیگر شود.
▫️در سطح جهانی، چنین رویکردهایی ممکن است از نظر بسیاری کشورها به‌ویژه قدرت‌های غربی، تهدیدی برای نظم جهانی و منافع آن‌ها به شمار آید.

💣3. تأکید بر مبارزه و مقاومت
▪️امام خمینی می‌گوید که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران امریکایی جلوگیری خواهد کرد، حتی اگر این امر به مبارزه قهرآمیز نیاز داشته باشد. در این بخش، امام خمینی عزم جمهوری اسلامی ایران را برای مقابله با سلطه‌گری جهانی و به‌ویژه آمریکا نشان می‌دهد.
▫️اما از دیدگاه بین‌المللی و حقوق بشر، استفاده از «مبارزه قهرآمیز» به‌عنوان راه‌حلی برای مقابله با سلطه‌گری‌ها، می‌تواند در تضاد با اصول اساسی حقوق بشر و قوانین بین‌المللی باشد که بر ضرورت حل‌وفصل منازعات از طریق دیپلماسی و راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز تأکید دارند.
▫️سیاست «مبارزه قهرآمیز» ممکن است به افزایش خشونت و بی‌ثباتی در منطقه منجر شود و در نهایت به حقوق و امنیت غیرنظامیان آسیب برساند.
▫️در حالی که مقاومت در برابر سلطه‌گری و ظلم، در بسیاری از موارد مشروع است، استفاده از زور باید تنها به‌عنوان آخرین گزینه و در شرایط خاص و محدود باشد. در سطح بین‌المللی، تأکید بر دیپلماسی و گفتگوهای صلح‌آمیز باید در اولویت قرار گیرد تا از تشدید تنش‌ها و تبعات منفی آن جلوگیری شود.

✡️4. مبارزه با جهانخواران و صهیونیسم
▪️امام خمینی به‌طور خاص از نابود کردن ریشه‌های «صهیونیسم، سرمایه‌داری و کمونیسم» سخن می‌گوید و این ایدئولوژی‌ها را به‌عنوان عوامل فساد جهانی معرفی می‌کند. این بخش از سخنان امام خمینی به‌طور آشکار علیه ایدئولوژی‌ها و نظام‌های مختلف جهان موضع‌گیری می‌کند.
▫️اما از نگاه بین‌المللی، این نوع مواضع ممکن است موجب ایجاد دشمنی‌های سیاسی و حتی خشونت‌آمیز میان ملت‌ها شود. تأکید بر نابودی ایدئولوژی‌های دیگر می‌تواند به‌عنوان نوعی «افراط‌گرایی» یا «فاندامنتالیسم» تعبیر شود که در نهایت به ترویج تعصبات و درگیری‌های مذهبی و ایدئولوژیک منجر می‌شود.
▫️در دنیای امروز که به‌ویژه بر اساس اصول حقوق بشر و احترام به تنوع فرهنگی و دینی بنا شده است، چنین نگرشی می‌تواند به افزایش تنش‌های جهانی و ایجاد دشمنی‌های غیرضروری میان ملت‌ها منتهی شود.
▫️به‌ویژه در مورد صهیونیسم و سرمایه‌داری، بسیاری از کشورهای جهان به دنبال حل مشکلات از طریق راه‌حل‌های دیپلماتیک و همکاری‌های بین‌المللی هستند تا از جنگ و تخریب جلوگیری کنند.
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

27 Dec, 07:59


🟡 تفسیر تاریخی سورۀ اعلی(8)
✍🏾 جعفر نکونام 7 دی 1403

1️⃣ متن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * ‏سَبِّحِ اسْمَ رَبِّک اْلأَعْلَی (1) الَّذي خَلَقَ فَسَوَّی (2) وَ الَّذي قَدَّرَ فَهَدی (3) وَ الَّذي أَخْرَجَ الْمَرْعی (4) فَجَعَلَهُ غُثاً أَحْوی (5) سَنُقْرِئُک فَلا تَنْسی (6) إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی (7) وَ نُيَسِّرُک لِلْيُسْری (8) فَذَکرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکری (9) سَيَذَّکرُ مَنْ يَخْشی (10) وَ يَتَجَنَّبُهَا اْلأَشْقَی (11) الَّذي يَصْلَی النَّارَ الْکبْری (12) ثُمَّ لا يَمُوتُ فيها وَ لا يَحْيی (13) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکی (14) وَ ذَکرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی (15) بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا (16) وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقی (17) إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ اْلأُولی (18) صُحُفِ إِبْراهيمَ وَ مُوسی (19)

2️⃣ ترجمه
به نام الله، رحمان مهربان‏. نام رب برتر خويش را پاک شمار (1) آنكه آفريد؛ پس به اندام كرد (2) و آنكه اندازه گرفت؛ پس راه نمود (3) و آن که علوفه را برون آورد (4) پس آن را خشک گردانيد (5) به زودی بر تو بخوانیم تا فراموش نكنى (6) مگر آنچه را الله خواهد. او آشکار و پنهان را می‌داند (7) و برای تو آسان گردانیم (8) پس اگر يادآورى سود دهد، ياد آوری کن (9) به زودی ياد آورد آنكه مى‌‏ترسد (10) و دورى گزيند، آن بدبخت‌‏تری (11) كه به آتش بزرگتر در می‌آید (12) پس در آن نه بميرد و نه زنده شود (13) همانا رستگار شد آنكه پاكى جست (14) و نام رب خود را یاد کرد؛ پس نماز گزارد (15) بلكه زندگی دنیا را برمى‌‏گزينيد (16) و حال آن که آخرت بهتر و پايدارتر است (17) همانا اين در صحیفه‌‏هاى نخستين است؛(18) صحیفه‌های ابراهيم و موسى (19)

3️⃣ توضیحات
🔸1. آغاز نبوت حضرت محمد(ص) با القاء از سوی فرشته‌ای شروع شد که از او به «رسول کریم» الهی یا «ذو قوه» یا «روح القدس» یا «روح الامین» و بعد «جبرئیل» خوانده می‌شد. اولین القاء به آن حضرت، عبارت از نماز و سورۀ حمد به عنوان بخشی از نماز بود. بعد هر چند وقت یکبار القائی به او صورت می‌گرفت.
🔸2. احتمالاً این القائات بسان رؤیاهایی بوده که معمولاً بسیار ناپایدار و در معرض زوال و فراموشی‌اند. به همین رو، او همواره دغدغه داشت که مبادا آنچه به او القاء شده است، از ذهنش پاک شود.
🔸3. این دغدغه در مواضع مختلف قرآن بازتاب یافته است. سورۀ اعلی اولین موضعی است که در آن، این دغدغه بازتاب پیدا کرده است. معمولاً این دغدغه‌ در حین القاء به ظهور می‌رسید و لذا در متن خود القاء درج می‌شده است. به همین رو، آنچه بر اثر این دغدغه در میانۀ هر القائی درج شده است، هیچ ارتباطی با قبل و بعد خود ندارد؛ حتی اگر آن از میانۀ القاء حذف شود، انسجام القاء تقویت می‌گردد.
🔸4. آیات 6-8 سورۀ اعلی از این قبیل است. این آیات از سورۀ اعلی ناظر به همان دغدغه ای است که ذکر شد و آنها هیچ ارتباطی با آیات قبل و بعد ندارند. به این ترتیب برای برقرار ساختن انسجام سورۀ اعلی باید آن آیات را نادیده گرفت و آیۀ «فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکری» (اعلی،9) را معطوف به آیۀ 5 دانست.
🔸5. سورۀ اعلی در سیاق همان سوره‌های قبل است که طی آنها به حضرت محمد(ص) توصیه شده است، در قبال دروغ‌شماری‌های قریش به نماز روی بیاورد و رئیس قریش را هم که در این زمان ولید بن مغیره یا قائم مقام او ابوالحکم بوده، وعده کرده است که به آتش کبری در خواهد آمد، مگر آن که پاکی پیشه کند و نماز گزارد. در پایان هم گفته شده است، آنچه حضرت محمد به آن دعوت می‌کند، امر نوپدیدی نیست؛ بلکه همان امری است که در کتاب‌های دینی پیشین نظیر کتاب های ابراهیم و موسی آمده بود.

🔸 تفسیر تاریخی سوره‌ها
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

27 Dec, 04:44


📖 روایات مهدوی، بستری برای پیدایش فرقه‌های انحرافی
✍🏾 جعفر نکونام
🕰 7 دی 1403


▪️روایات مهدوی در برخی مقاطع تاریخی و به‌ویژه در دوران معاصر، به دست برخی مدعیان دروغین دستاویزی برای ایجاد فرقه‌ها و انحرافات اعتقادی شده است.
▪️یکی از نمونه‌های معاصر این جریان‌های انحرافی، فرقه احمد الحسن است که با استناد به برخی روایات مهدوی مدعیاتی را مطرح و تلاش کرده است، افراد زیادی را جذب کند. این یادداشت که با دستیاری هوش مصنوعی تهیه شده است، به این موضوع می‌پردازد.

🕊 1. روایات مهدوی و زمینه‌سازی برای فرقه‌سازی
▪️روایات مهدوی از همان صدر اسلام زمینه‌ای را برای پیدایش فرقه‌های مختلف پدید آورده است. عمدۀ این روایات عبارت از همان روایات اسرائیلی بوده است که بعد غالیان شیعه حجم بزرگی را به این روایات افزودند.
▫️روایات غالیانه: این روایات مهدی را فراتر از یک منجی بشری نشان می‌دهند و گاه او را به سطح صفات خداوندی نزدیک می‌کنند. چنین محتوایی می‌تواند دستمایۀ افرادی شود که قصد دارند نقش الهی برای خود قائل شوند.
▫️روایات اسرائیلی: پایۀ اولیۀ روایات مهدوی عبارت از روایات اسرائیلی است که از آن جمله روایات مربوط به ظهور مسیح و دجال است.

🌌 فرقه احمد الحسن: ماهیت و ادعاها
▪️فرقه احمد الحسن یکی از نمونه‌های معاصر بهره‌برداری از روایات مهدوی است. این فرقه چند ویژگی کلیدی دارد که آن را از جریان‌های دیگر متمایز می‌کند:
▪️الف) شخصیت‌پردازی احمد الحسن: وی ادعا می‌کند که سید یمانی است؛ فردی که در برخی روایات شیعه به‌عنوان یکی از نشانه‌های ظهور معرفی شده است. او تلاش کرده است خصوصیات خود را با این روایات تطبیق دهد.
▪️ب) ادعای نسب به امام مهدی(ع): یکی از مهم‌ترین ادعاهای او این است که از نسل امام مهدی است. این ادعا با توجه به باور سنتی شیعه که برای امام مهدی فرزندی معرفی نمی‌کند، نیازمند توجیهاتی خاص است. احمد الحسن با استناد به برخی روایت‌ها، از جمله وصیت شب وفات پیامبر (ص)، تلاش می‌کند این ادعا را اثبات کند.
▪️ج) اندیشه سیاسی ضد دموکراسی: احمد الحسن ایدۀ «حاکمیت خدا» را مطرح می‌کند و هر نوع حکومتی را که توسط مردم یا شوراها انتخاب شود، نامشروع می‌داند. او پرچم خود را با شعار «البیعةلله» معرفی می‌کند و آن را نماد نفی هرگونه حاکمیت انسانی می‌داند.

🌍 تحلیل جامعه‌شناختی شکل‌گیری فرقه احمد الحسن
▪️الف) بسترهای اجتماعی

▫️بحران‌های اجتماعی و هویتی: در جوامعی که با نابرابری، فقر، یا بحران مشروعیت حاکمیت روبه‌رو هستند، افراد به‌دنبال راه‌حل‌های معنوی و منجی‌های خاص می‌گردند.
▫️ضعف سواد دینی: کمبود آگاهی عمومی نسبت به منابع معتبر روایی و تفسیری، یکی از عوامل پذیرش ادعاهای احمد الحسن است.
▪️ب) روان‌شناسی پیروان
▫️پیروان این جریان معمولاً افرادی هستند که از نظام‌های رایج اجتماعی و سیاسی سرخورده شده‌اند و به‌دنبال جایگزینی مطلق‌گرا می‌گردند.
▫️استفاده از زبان قاطع و طرح ادعاهای بزرگ توسط رهبران فرقه، احساس امنیت و قطعیت به پیروان می‌دهد.

📜 نقد علمی ادعاهای احمد الحسن
▪️الف) بررسی روایات مورد استناد: روایاتی که احمد الحسن به آن‌ها استناد می‌کند، غالباً از نظر سند و دلالت ضعیف یا مبهم هستند. برای مثال:
▫️وصیت شب وفات پیامبر: این روایت در منابعی مانند کتاب «غیبت شیخ طوسی» آمده است، اما سند آن به‌شدت مورد تردید است. بسیاری از محدثان این روایت را جعلی می‌دانند.
▫️دوازده مهدی بعد از دوازده امام: این مفهوم برخلاف باورهای اصلی شیعه است که امامان دوازده‌گانه را به‌عنوان ختم سلسله امامت معرفی می‌کنند.
▪️ب) تناقضات در ادعاها: احمد الحسن در برخی از ادعاهای خود تناقضاتی دارد.
▫️برای مثال، او از یک سو خود را «اولین مهدی» معرفی می‌کند و از سوی دیگر، ادعا می‌کند که واسطه‌ای مستقیم با امام مهدی است.

🛡راهکارهای مقابله با فرقه‌های نوظهور
▪️الف) تقویت سواد دینی
▫️معرفی منابع معتبر روایی و تاریخی به عموم مردم.
▫️تأکید بر آموزش اصول اعتقادی شیعه از طریق نهادهای معتبر آموزشی.
▪️ب) نقد و پاسخگویی علمی
▫️بررسی و تحلیل علمی و برون‌دینی روایات مورد استفاده این فرقه‌ها.
▫️ارائه پاسخ‌های روشن و مستدل علمی و برون‌دینی توسط عالمان دینی به ادعاهای مدعیان.
▪️ج) آگاهی‌بخشی اجتماعی
▫️اطلاع‌رسانی درباره خطرات فرقه‌های انحرافی.
▫️ارائه بسترهایی برای تحلیل جامعه‌شناختی این جریان‌ها و شناخت دلایل گرایش مردم به آن‌ها.

🔝 نتیجه‌گیری
▪️فرقه احمد الحسن مثالی از سوءاستفاده از روایات مذهبی برای ایجاد انشعابات است.
▪️این جریان با استناد به متونی مشکوک و تفسیرهای تحمیلی از مفاهیم دینی، به‌دنبال مشروعیت‌بخشی به خود است.
▪️مقابله با چنین جریان‌هایی بیش از همه نیازمند نقد علمی و برون‌دینی روایات مهدوی و آخرالزمانی است.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

26 Dec, 17:37


🌍 تحلیل ادعای وعدۀ الهی به نابودی رژیم اسرائیل
✍🏾جعفر نکونام 6 دی 1403

🔻در دنیای معاصر، به ویژه در سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، مفاهیم دینی و مذهبی نقشی برجسته دارند. یکی از این مفاهیم که در تحولات اخیر سیاسی و نظامی خاورمیانه مطرح شده، وعدۀ الهی به نابودی رژیم‌های ظالم است.
🔻سردار علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سخنانی به وعده الهی مبنی بر نابودی رژیم صهیونیستی اشاره کرد. این سخنان بحث‌های فراوانی را به میان می‌آورد که در اینجا با دستیاری هوش مصنوعی به برخی از آنها پرداخته می‌شود.

🔍 1. چگونگی آگاهی سردار فدوی از وعده الهی در مورد رژیم اسرائیل
♦️به طور قطع، سردار فدوی نه پیغمبر است و نه مدعی دریافت وحی خصوصی از خداوند. اطلاعات او در مورد وعده‌های الهی ناشی از آموزه‌های دینی و مفاهیم قرآنی است که در آن‌ها به طور عام وعدۀ پیروزی حق و نابودی ظلم آمده است؛ نظیر اینکه بسیاری از حاکمان ظالم از جمله فرعون، نمرود و دیگر طواغیت تهدید به نابودی شده‌اند و در نهایت این وعده‌ها محقق گردیده است.
♦️اما در خصوص حکومت اسرائیل، هیچ سخنی در قرآن و دیگر متون دینی نیامده است. او به واقع، آیات قرآن را بر حکومت اسرائیل تطبیق کرده است.

⚖️ 2. ارزیابی ادعای رقبا در مورد وعده‌های الهی
♦️همان‌طور که سران ایران می‌توانند با تکیه بر قرآن و دیگر متون دینی خود ادعا کنند که خدا وعدۀ نابودی اسرائیل را تا چند سال دیگر داده است، سران اسرائیل نیز می‌توانند به تورات و دیگر متون دینی خود استناد کنند و بگویند که خداوند وعده داده است که دشمنان اسرائیل را نابود خواهد کرد.
♦️این‌گونه ادعاها از دیدگاه برون‌دینی نمی‌توانند به سادگی اثبات یا رد شوند، زیرا هر طرف می‌تواند به متون دینی خود استناد کند. بنابراین، ادعاهای هر دو طرف به لحاظ دینی و مذهبی می‌تواند به مبانی خود تکیه کند، اما هیچ یک از این ادعاها به طور قطعی در سطح جهانی قابل اثبات نیست.

3. اعتبار ادعای وعدۀ نابودی اسرائیل تا چند سال دیگر
♦️
در قرآن کریم، خداوند وعده‌هایی به پیروزی مؤمنان و نابودی ظالمین داده است، اما این وعده‌ها همیشه به معنای وقوع فوری یا در یک زمان خاص نیستند.
♦️تحقق وعده‌های الهی حتی به لحاظ درون‌دینی به عواملی مانند تلاش‌های مردم، تحقق شرایط اجتماعی و سیاسی و زمان خاص الهی بستگی دارد.
♦️بنابراین، به فرض این‌که وعده الهی به نابودی اسرائیل قطعی باشد، هیچ‌گاه نمی‌توان زمان دقیق یا نحوه وقوع آن را پیش‌بینی کرد.

💡 4. تحلیل‌های ایدئولوژیک و ضرورت تکیه بر بررسی‌های علمی
♦️تحلیل‌های ایدئولوژیک و درون‌دینی نمی‌توانند به تنهایی حقیقتی را ثابت کنند. در مسائل پیچیده و جهانی مانند نابودی یک حکومت، به ویژه رژیم اسرائیل، نمی‌توان تنها بر باورهای مذهبی یا کتاب‌های دینی تکیه کرد.
♦️برای اثبات این‌که حکومت اسرائیل چه زمانی و چگونه نابود خواهد شد، نیاز است که به بررسی‌های علمی، کارشناسانه و تحلیل‌های مبتنی بر داده‌ها و واقعیت‌های موجود پرداخته شود. متغیرهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات جهانی دارند و نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت.
♦️از این رو، تکیه بر استنباط‌های مذهبی به تنهایی نمی‌تواند پاسخ دقیقی به این سوالات بدهد.

🔝نتیجه‌گیری
♦️وعده الهی به نابودی ظلم و فساد و پیروزی حق در قرآن آمده است و سردار فدوی نیز از این وعده‌ها به عنوان یک حقیقت دینی و ایمانی استفاده می‌کند. اما این وعده‌ها به هیچ وجه به معنای وقوع فوری یا بدون شرایط خاص نیستند.
♦️حتی به لحاظ درون‌دینی برای تحقق چنین وعده‌هایی نیاز به فرآیندهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی است که باید در نظر گرفته شوند.
♦️به علاوه، همان‌طور که سران ایران با تکیه بر قرآن و دیگر متون دینی می‌توانند ادعا کنند که خدا نابودی اسرائیل را وعده کرده است، سران اسرائیل نیز ممکن است ادعا کنند که بر اساس تورات و دیگر کتاب‌های دینی خود، خداوند وعده داده که دشمنان اسرائیل نابود خواهند شد. همین عامل باعث می‌شود اعتبار چنین تطبیقات دینی مورد خدشه واقع شود.

🔸یادداشت‌های مربوط به مسئلۀ فلسطین
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

26 Dec, 14:07


🔴 تحلیل هوش مصنوعی دربارۀ نابودی حکومت اسرائیل تا چند سال آینده
🕰 6 دی 1403

🔻اظهارات سردار علی فدوی را مبنی بر نابودی حکومت اسرائیل تا چند سال آینده می‌توان از منظر واقعیت‌های کنونی تحلیل کرد. این تحلیل، تناسب سخنان ایشان با شرایط جدید را بررسی می‌کند و نقاط قوت و چالش‌های آن را روشن می‌سازد:

🛡 1. اعتقاد به "صدق وعده خدا" و نابودی ظالمان
♦️سردار فدوی بر پایه باورهای دینی و قرآنی، نابودی ظلم و ظالمان را اجتناب‌ناپذیر می‌داند. این اعتقاد همچنان از نظر ایدئولوژیک و معنوی برای نیروهای سپاه و حامیان محور مقاومت یک عنصر الهام‌بخش محسوب می‌شود.
♦️اما شرایط جدید منطقه‌ای، از جمله تضعیف حماس، حزب‌الله و کاهش نفوذ ایران در سوریه، تحقق این وعده را به تأخیر می‌اندازد.
♦️این تأخیر ممکن است سبب کاهش انگیزه نیروها و یا افزایش تلاش برای یافتن راهکارهای جایگزین شود.

🌍 2. شناسایی رژیم صهیونیستی به‌عنوان ظالم‌ترین حکومت جهان
♦️سردار فدوی تأکید دارد که رژیم صهیونیستی در افکار عمومی جهان به‌عنوان ظالم‌ترین حکومت شناخته شده است.
♦️این ادعا با اعتراضات جهانی علیه اسرائیل، به‌ویژه در بحران‌های اخیر غزه، تا حدی هماهنگی دارد. سازمان‌های بین‌المللی مانند عفو بین‌الملل نیز اقدامات اسرائیل را به عنوان آپارتاید و جنایت جنگی محکوم کرده‌اند.
♦️اما با تضعیف محور مقاومت و نبود رهبری یکپارچه در میان مخالفان اسرائیل، افکار عمومی ممکن است به سمت بی‌تفاوتی یا تمرکز بر موضوعات دیگر گرایش پیدا کند.

📊 3. آمار تظاهرات جهانی علیه اسرائیل (92 درصد کشورهای دنیا)
♦️واقعیت این است که اعتراضات گسترده‌ای علیه اسرائیل در سال‌های اخیر وجود داشته است، اما ادعای اینکه 92 درصد کشورهای دنیا علیه این رژیم تظاهرات کرده‌اند، اغراق‌آمیز است.
♦️با توجه به شرایط کنونی، احتمال کاهش این اعتراضات وجود دارد، زیرا تضعیف حماس و محور مقاومت، حمایت از فلسطین را در سطح جهانی دشوارتر می‌کند. همچنین، بسا محتمل است، بسیاری از کشورهای عربی از طریق توافق‌نامه‌های عادی‌سازی روابط (مانند توافقات ابراهیم)، به اسرائیل نزدیک‌تر شوند.

⚠️ 4. شهادت بیش از 20 هزار کودک در غزه
♦️
سردار فدوی به شهادت بیش از 20 هزار کودک در غزه اشاره کرده است. این آمار ممکن است به عنوان یک نماد برای نشان دادن شدت ظلم استفاده شده باشد.
♦️اما با تضعیف حماس و شرایط دشوار مردم غزه، تمرکز بر مظلومیت فلسطین ممکن است در محافل بین‌المللی کاهش یابد، مگر اینکه یک تحول چشمگیر در مقاومت مردمی رخ دهد.

5. پیش‌بینی نابودی اسرائیل در چند سال آینده
♦️این بخش از سخنان سردار فدوی بیشترین چالش را با واقعیت‌های کنونی دارد و تحقق این پیش‌بینی در کوتاه‌مدت بسیار بعید به نظر می‌رسد.
♦️این واقعیات از این قرار است:
🔺تضعیف بازیگران کلیدی محور مقاومت (حماس، حزب‌الله، حضور ایران در سوریه)،
🔺توافق‌های جدید منطقه‌ای که بسا به تقویت اسرائیل بیانجامد.
🔺و کاهش فشارهای جهانی بر اسرائیل.
♦️اما نابودی اسرائیل در بلندمدت همچنان ممکن است به دلیل بی‌ثباتی‌های داخلی این رژیم، اختلافات سیاسی و اجتماعی، و اعتراضات مردمی رخ دهد. این روند نیازمند برنامه‌ریزی استراتژیک و هماهنگی میان مخالفان است.

🔍 نتیجه‌گیری از تحلیل سخنان فدوی با توجه به شرایط جدید
🔹 جنبه ایدئولوژیک و الهام‌بخش سخنان: اظهارات سردار فدوی همچنان می‌تواند روحیه نیروهای داخلی و حامیان محور مقاومت را تقویت کند. تأکید بر "صدق وعده خدا" و نابودی ظالمان از نظر معنوی و ایدئولوژیک برای نیروهای داخلی و حامیان محور مقاومت تکیه‌گاه مؤثری است.
🔹 چالش‌های پیش‌بینی‌های راهبردی: با توجه به شرایط کنونی، پیش‌بینی نابودی اسرائیل در چند سال آینده، نیازمند بازنگری است. تغییرات منطقه‌ای و تضعیف محور مقاومت، تحقق این هدف را در کوتاه‌مدت دشوار کرده است.
🔹 نیاز به رویکردهای جدید: جمهوری اسلامی ایران و متحدانش باید با تمرکز بر دیپلماسی عمومی، جنگ نرم، و اتحادهای جدید، به جای رویکردهای صرفاً نظامی، مقاومت در برابر اسرائیل را تقویت کنند.
🔹 مسئولیت‌پذیری در ارائه آمار: استفاده از آمار دقیق و قابل‌استناد، مانند اعتراضات جهانی یا تعداد قربانیان، می‌تواند به اعتبار سخنان کمک کند و از تأثیرات منفی ناشی از ادعاهای اغراق‌آمیز بکاهد.

🔸یادداشت‌های مربوط به مسئلۀ فلسطین
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

24 Nov, 18:44


🔴 فقه از عقل فردی و فرقه‌ای تا عقل جمعی بشری
♦️در حاشیۀ گفتگوی آقای دکتر عبدالکریم سروش و حجة الاسلام ابوالقاسم علیدوست-قسمت5
♦️نک: قسمت1؛ قسمت2؛ قسمت3؛ قسمت4
✍🏾 جعفر نکونام 4 آذر 1403

🔻عقل در فقه در حوزه‌هایی چند ورود دارد؛ هم در تفسیر متون دینی و هم در جرح و تعدیل روایات و هم در جمع و تفریع دلالات و هم در تأویل دلالاتی که خلاف عقل تشخیص داده می‌شود. منتها اینجا بحث در این است که حکم کدامیک از عقول باید در این میادین نافذ باشد. آیا حکم عقل فردی و فرقه‌ای یا حکم عقل جمعی بشری؟

1️⃣ حکومت عقل فردی و فرقه‌ای بر فقه
♦️آنچه در فقه سنتی حکومت می‌کند، بیش‌تر عقل فردی یا فرقه‌ای است؛ یعنی شخص فقیه در تفسیر متون دینی یا جرح و تعدیل روایات و یا در جمع و تفریع دلالات و یا در تأویل دلالات متون دینی به عقل شخصی خودش مراجعه می‌کند و آنچه را که صحیح می‌شمارد، همان را نظر و فتوای خود اعلان می‌کند.
♦️نهایت توسعه‌ای که در فقه سنتی در عقل داده می‌شود، اجماع فرقه‌ای است؛ یعنی فقهای شیعه اجماع شیعیان و فقهای اهل سنت، اجماع فقهای سنی و یا نهایت فقهای مسلمان، اجماع فقهای مسلمان را مرجع خود می‌شمارند.
♦️اما فقهای مسلمان به عقل جمعی بشر که صرف نظر از باورهای دینی مسلمانان حکم می‌دهند، بی‌توجه‌اند. برای مثال، اگر جمع جمعی بشر حکم کند که بی‌حجابی جرم نیست، اما فقهای مسلمان حکم می‌کنند که آن جرم است. گویا تلقی آنان این است که عقل فقهای مسلمان از عقل جمعی بشری برتر است؛ اما بدیهی است که چنین ادعایی هرچند برای خود فقهای مسلمان قطعی باشد، اما هرگز برای مردم جهان قطعیت ندارد و حتی مردود دانسته می‌شود.
♦️البته هرچه فقهای مسلمان با عقل جمعی بشر بیش‌تر سروکار پیدا کنند و هرچه عقل جمعی بشر اقتدار خود را بیش‌تر کند، عقل فردی یا فرقه‌ای فقهای مسلمان بیش‌تر عقب‌نشینی می‌کند و در نهایت، تن به همان حکمی خواهند داد که عقل جمعی بشر می‌دهد.

2️⃣ میزان حجیت عقل فردی و فرقه‌ای و جمعی بشری
♦️هرچند که به طور مطلق نمی‌توان حکم کرد، ولی به طور نسبی می‌توان حکم کرد که هرچه طرفداران یک حکمی افزون‌تر باشند، اعتبار و کارایی آن حکم افزون‌تر است؛ بر این اساس، باید گفت که عقل فرقه‌ای از عقل شخصی و عقل جمعی از عقل فرقه‌ای معتبرتر و کاراتر است؛ چنان که در تمام معارف بشری چنین است که هرچه یک نظریۀ علمی مورد قبول دانشمندان بیش‌تری واقع شود، اعتبار و واقع‌گرایی آن نظریه بیش‌تر است.
♦️چنان که گفته شد، اصل بر این است و این اصل می‌تواند استثناهایی هم داشته باشد؛ کما این که در روزگاری فقط گالیله عقیده داشت که زمین به دور خورشید می‌چرخد. حال آن که عقل جمعی بشر در آن روزگار بر این بود که خورشید به دور زمین می‌چرخد؛ اما بعد بالاخره همین عقل جمعی بشر قانع شد که نظر گالیله صحیح است و همگی به نظر او گرایش یافتند.
♦️بنابراین، اگر کسی مدعی است که نظر او صحیح است، باید بتواند عقل جمعی بشر را با استدلال‌هایی که می‌کند، به قبول نظر خود جلب نماید. این در حالی است که در احکام شرعی هرگز چنین فرایندی رخ نمی‌دهد؛ یعنی هرگز چنین نیست که عقل جمعی بشر برای مثال به روزگاری برگردد که احکامی مثل برده‌داری و تمتع جنسی از زنان و دختران به اسارت گرفته شده را تجویز کند.

🔸یادداشت‌های مرتبط با تعارض سنت و مدرنیته
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

23 Nov, 02:55


🔴 تطور انگارۀ منجی در ادیان ابراهیمی
♦️مرور تاریخ بیش از 4000 سالۀ انگارۀ منجی
✍🏾 جعفر نکونام 3 آذر 1403

1️⃣ انگارۀ منجی از الوهیت به بشریت (هزارۀ اول= حدود 2000سال قبل از میلاد_ حدود 1000 سال قبل از میلاد)
♦️طبق گزارش کتاب مقدس در ابتدا سخن از این بود که به زودی یهوه از آسمان به زمین نازل می‌شود تا ذریۀ حضرت ابراهیم(حدود 2000 قبل از میلاد) را وارث سرزمین شهد و شیر سازد و دشمنانشان را به جهنم افکند؛ اما پس از سپری شدن حدود هزار سال از این انگاره، ذریۀ ابراهیم از پیامبر وقت خود حضرت سموئیل خواستند که پادشاهی برایشان نصب کند که او ایشان را وارث سرزمین شهد و شیر سازد و دشمنانشان را هلاک کند.
♦️سموئیل نیز شائول (حدود 1000 سال قبل از میلاد) را به پادشاهی نصب کرد. او را به اعتبار این که سموئیل به رسم نصب کاهنان روغن بر سرش مالید، مسیح نامیدند.

2️⃣ انگارۀ منجی از نزول به عروج (هزارۀ دوم= حدود 1000سال قبل از میلاد _ 33 میلادی)
♦️ابتدا شائول و بعد داوود و سپس سلیمان به پادشاهی بر ذریۀ حضرت ابراهیم منصوب شدند و بعد از حضرت سلیمان (سلطنت ۹۷۰–۹۳۱ قبل از میلاد)، پادشاهی در میان ذریۀ حضرت سلیمان از دست رفت و سرزمین شهد و شیر هم از تصرف ایشان خارج شد تا این که حضرت عیسی (عروج 33 میلادی) متولد شد.
♦️ذریۀ حضرت ابراهیم به گمان این که او همان مسیحی است که انتظارش را می‌کشیدند که پادشاهی ایشان و وراثت سرزمین شهد و شیر را احیا کند؛ اما دشمنان او که یهودیان بودند، توطئه کردند و حاکم رومی سرزمین شهد و شیر او را به صلیب کشید.
♦️پیروان حضرت عیسی بر این عقیده شدند که او به آسمان عروج کرده و نزد پدر خویش رفته و به زودی باز می‌گردد و ایشان را وارث سرزمین شهد و شیر خواهد ساخت.

3️⃣ انگارۀ منجی از ظهور به غیبت (13 قبل از هجرت -260 هجری قمری)
♦️عروج حضرت عیسی نوعی غیبت منجی به شمار می‌رود و نظیر همین غیبت منجی دربارۀ انگارۀ منجی مسلمانان هم اتفاق افتاد.
♦️وقتی حضرت محمد(ص) مبعوث شد، اعلان فرمود که من همان منجی موعودی هستم که در تورات و انجیل وعدۀ آمدنش را داده‌اند.
♦️حضرت محمد(ص) خود را مهدی نامید. پس از ایشان نیز خلفای راشدین خود را مهدی خواندند. زمانی نیز محمد بن حنفیه و زمانی دیگر نفس زکیه و بعد مهدی عباسی و بعد مهدی فاطمی و سرانجام مهدی منتظر(ع) فرزند امام یازدهم شیعه مهدی خوانده شدند؛ اما او بعد از رحلت پدر غیبت کرد و از زمان غیبتش تاکنون 1186سال سپری می‌شود و هنوز ظهور نفرموده است.

4️⃣ انگارۀ منجی از امامت به نیابت (260_ 1446 هجری قمری)
♦️بعد از آن که حضرت مهدی منتظر(ع) فرزند امام یازدهم(ع) غیبت کرد، تا سال 329ق یعنی به مدت 69 سال چهار نفر به نام‌های عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری از ایشان نیابت کردند و پس از ایشان نیابت ایشان عام گردید و تمام فقهای شیعه نایب ایشان خوانده شدند.
♦️بعد از انقلاب اسلامی این نیابت عملاً به فقیهی منتقل گردید که به حکومت می‌رسید و نقش نیابت سایر فقهاء تا حد زیادی تقلیل یافت.
♦️اهتمام اصلی ولی فقیه زمینه‌سازی برای ظهور حضرت مهدی(ع) تعریف شده است. تشکیل محور مقاومت برای نابودی اسرائیل جنایتکار و آمریکا و دیگر مستکبران جهان اقدامی به منظور زمینه‌سازی ظهور آن حضرت معرفی گردیده است.
♦️ظهور منجی نیز در ادیان ابراهیمی تمهیدگر نزول خدا به همراه فرشتگان از آسمان به زمین برای برپایی قسط و عدل در زمین و وراثت زمین به مؤمنان و هلاکت دشمنان ایشان خوانده شده است.
♦️این فرایندی که انگارۀ منجی در ادیان ابراهیمی پیدا کرده است، نشان می‌دهد که پیروان ادیان ابراهیمی هرگز منتظر نایستادند که منجی از آسمان نازل شود یا از پس پردۀ غیب ظهور کند و او ایشان را وارث سرزمین شهد و شیر یا همان فردوس برین و جنات عدن کند؛ بلکه خود پا به میدان نهادند تا با تلاش‌های خود به چنان جایگاهی نایل آیند.

5️⃣ انگارۀ منجی از حقیقت به مجاز
♦️اگرچه که پیروان ادیان ابراهیمی تاکنون قریب به تمام مفاهیم آخرالزمانی را بر حقیقت حمل کردند؛ اما به تدریج فرایند نمادین‌سازی مفاهیم آخرالزمانی در حال شکل‌گیری است.
♦️برای مثال، در حالی که دجال تاکنون عبارت از یک شخص حقیقی دانسته می‌شد که دارای یک چشم است، اما امروزه در محافل آخرالزمانی بر فراماسونری حمل گردیده که نماد آن، یک چشم است.
♦️بعید نیست که چندی بعد مسیح یا مهدی نیز چنین سرنوشتی پیدا کند و ادعا شود که مراد از مسیح یا مهدی یک قهرمانی نیست که بیاید با اسب و شمشیر به برپایی عدالت در زمین برای پیروان یک دین مبادرت کند؛ بلکه نماد برپایی عدالت در سراسر زمین برای تمام بشریت است که نه با نفرت و جنگ و ویرانی، بلکه با عشق و صلح و آبادانی از سوی خود بشر محقق خواهد شد.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی
🔸یادداشت‌های مربوط به مسئلۀ فلسطین
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

22 Nov, 14:17


🔴 عروج و هبوط انگارۀ خدا در گذر تاریخ
♦️انکشاف فهم بشر از خدا، واپسین تطور انگارۀ خدا
✍🏾 جعفر نکونام 2 آذر 1403

🔻این یادداشت در بیان تطوراتی است که انگارۀ خدا در گذر تاریخ پیدا کرده و نیز در توضیح واپسین تطوری است که از سوی خانم صدیقه وسمقی با عنوان انکشاف هم بشر از خدا در زمینۀ انگارۀ خدا بیان گردیده است.

1️⃣ تطور انگارۀ خدا در گذر تاریخ
♦️الف. زمینی بودن خدا: اولین تصوری که از خدا پیدا شد، این بود که خود همین موجودات مشهود نظیر ماه و خورشید و دریا و گاو و نظایر آنها منشأ آثارند؛ لذا انسان‌ها تلاش می کردند، با تقدیس و ستایش و گریه و زاری و قربانی کردن به پای آنها نظر آنها را به سوی لطف به خود جلب کنند.
♦️ب. آسمانی کردن خدا: ظاهراً انسان‌ها بعد از این که مدتی دست به دامان این موجودات مشهود شدند و هیچ اثری از آنها در زندگی خود مشاهده نکردند، از آنها اعراض کردند و به خدایی نامشهود آسمانی گرایش یافتند. نقشی که در ادیان ابراهیمی برای پیامبران تعریف شده، عبارت از منصرف ساختن بشر از پرستش خدایان مشهود به خدای نامشهود آسمانی بوده است.
♦️ج. بازگردانیدن خدا از آسمان به زمین: ظاهراً انسان‌ها پس از آن که هیچ اثر مطمئنی از خدای آسمانی در زندگی خود مشاهده نکردند و نیز آنچه را که به نام کلام خدا به او نسبت می‌دادند، با مشکلاتی همراه می‌دیدند، به این نتیجه رسیدند که خدا عبارت از انکشاف فهم بشر از خداست؛ یعنی این انسان‌ها هستند که در تجربۀ باطنی خود چنین درک می‌کنند که خدایی آسمانی هست و با آنان سخن می‌گوید.

2️⃣ توضیح واپسین تطور انگارۀ خدا
♦️صدیقه‌ وسمقی صاحب‌نظر در فقه و مبانی اسلامی فارغ‌التحصیل دکتری از دانشکده الهیات دانشگاه تهران در کتابش با عنوان "مسیر پیامبری" اظهار داشته است که رابطۀ انسان و خدا هرگز از سوی خدا آغاز نشده؛ یعنی خدا کسانی از انسان‌ها را به عنوان فرستادگان‌ خویش برنگزیده‌ است و آنان هیچ پیامی را از خدا برای رساندن به انسان‌ها دریافت نکردند؛ بلکه این رابطه معکوس است و رابطۀ بین خدا و بشر از زمین به آسمان بوده‌ است؛ یعنی این انسان‌ها بودند که در جستجوی خدا بودند و خواستند با خدا رابطه برقرار کنند و انتظار داشتند که او با آنان سخنی بگوید و برای آنان این احساس حاصل شده است که خدا با آنان سخن می‌گوید و آنچه به نام وحی نامبردار می‌شود، انکشاف کلام خدا نبوده؛ بلکه انکشاف فهم خودشان از کلام خدا بوده است.
♦️ادلۀ او بر این ادعا این بوده است که:
🔺اولاً، هیچ دلیلی برای این که خدا کسانی از افراد بشر را به عنوان فرستادگان خود برگزیده و با آنان سخن گفته است، جز ادعای خود مدعیان وجود ندارد؛ یعنی هیچ کسی ذات خدا را درک نکرده و سخن گفتن او با افراد بشر را نشینده است؛ بلکه خود مدعیان ادعا کردند که خدا با آنان سخن گفته است.
🔺ثانیاً، این ادعا که خدا با انسان‌هایی سخن گفته، با مشکلاتی همراه است؛ نظیر این که:
▪️۱. چرا برای همۀ‌ زمان‌ها و همۀ‌ اقوام، پیامبری از سوی خدا فرستاده نشده‌ است؟ این ناقض لطف خدا برای هدایت ابناء بشر در طول تاریخ است.
▪️۲. چرا پیام الهی به طور اطمینان‌‌بخش به آیندگان نرسیده‌ و گرفتار تفسیرهای متعدد و گاه متضاد شده است؟ این امر باعث شده است که اصحاب هر دینی دچار انواع اختلافات نظری و عملی بشوند و انسان‌ها در تشخیص درست از نادرست به تعب و رنج دچار بگردند. این نیز ناقض روشنایی پیام و استحکام سخن خداوند است.
▪️۳. چرا برخی گزاره‌های کتاب مقدس با علم و خرد و واقعیات خارجی در تضادند. این نیز ناقض حقانیت کلام خداست.
▪️۴. چرا همۀ‌ پیامبران، مرد بودند؟ این امر ناقض عدالت خدا و حاکی از تبعیض خدا نسبت به زنان است.

♦️تطور انگارۀ خدا از ادیان کهن تا ادیان ابراهیمی- دکتر یوسف منصورزاده
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

16 Nov, 18:09


🔴 فقه و اصول در میانۀ ایدئولوژی و علم
♦️در حاشیۀ گفتگوی آقای دکتر عبدالکریم سروش و حجة الاسلام ابوالقاسم علیدوست-قسمت4
♦️نک: قسمت1؛ قسمت2؛ قسمت3
✍🏾 جعفر نکونام 27 آبان 1403

1️⃣ فرق ایدئولوژی و علم
♦️در اینجا مراد از ایدئولوژی همان چیزی است که از آن به کلام یا ایمان یا عقیده تعبیر می‌شود و فقط مورد پذیرش جمعیت و فرقۀ خاصی است؛ اما کسانی که بیرون از آن جمعیت و فرقه هستند، آن را نمی‌پذیرند؛ نظیر این که انبیاء و ائمه از عصمت علمی و اخلاقی برخوردارند یا قرآن کلام خداست یا قرآن خطاب به عموم بشر در همۀ اعصار و امصار است یا کلام خدا و معصومان حق است و در آنها باطل راه ندارد. چنین باورهایی را فقط متدینان به اسلام یا تشیع قبول دارند؛ اما کسانی که مسلمان نیستند، قبول ندارند.
♦️نیز در اینجا مقصود از علم عبارت از معرفت مشترک بشری است که افراد بشر آن را صرف نظر از دین و مذهبی که دارند، قبول دارند؛ نظیر حسن صداقت و عدالت و امانت و احسان و وفای به عهد و نظایر آنها یا قبح دروغ و ظلم و خیانت و خساست و پیمان‌شکنی و نظایر آنها. چنین گزاره‌هایی را همۀ افراد بشر با هر دین و مذهبی که داشته باشند، قبول دارند.

2️⃣ ایدئولوژیک بودن فقه
♦️اگرچه در فقه بسیاری از گزاره‌هایی هست که ذیل علم یعنی معرفت مشترک بشری می‌گنجد و همۀ افراد بشر صرف نظر از دین و مذهبی که دارند، آنها را قبول دارند؛ اما هر چیزی با ما به الاشتراکش شناخته نمی‌شود؛ بلکه با ما به الافتراقش شناخته می‌گردد؛ بر این اساس، فقه اسلامی به احکامی انصراف دارد که از سنخ قراردادهای بشری است که البته آنها را فقط مسلمانان میان خود قرارداد کردند و به آنها التزام دارند؛ نظیر این که باید دست دزد را قطع کرد یا مرتد را به قتل رساند یا باید طلاق از اختیارات مرد باشد و نظایر آنها.
♦️ایدئولوژیک بودن این قراردادها به این جهت است که فقط متدینان به دین اسلام آنها را قبول دارند؛ اما کسانی که بر دین اسلام نیستند، آنها را قبول ندارند.

3️⃣ ایدئولوژیک بودن اصول فقه
♦️باز اگرچه در اصول فقه بسیاری از گزاره‌هایی هست که ذیل علم یعنی معرفت مشترک بشری قرار می‌گیرد و همۀ افراد بشر صرف نظر از دین و مذهبی که دارند، آنها را قبول دارند؛ اما اصول فقه نیز مثل خود فقه با ما به الافتراقش با دانش‌های دیگر مثل علم معناشناسی شناخته می‌شود و ما به الافتراق علم اصول، عبارت از گزاره‌های ایدئولوژیک است؛ یعنی گزاره‌هایی است که بر ایمانیات مسلمانان مبتنی است؛ مثل این که علت احکام شرعی، رازآلود است و آن را جز شارع نمی‌داند یا دورۀ تشریع احکام به دورۀ نبوت نبی منحصر است و بعد از ختم نبوت، هیچ کسی حق نسخ احکام را ندارد و احکام شرعی ابدی است یا اصل در احکام شرعی عموم و اطلاق است یا تا قبل از عمل به عموم و اطلاق احکام، جایز است که قرینۀ کاشف مراد به تأخیر بیافتد و نظایر اینها.
♦️چنین گزاره‌هایی را فقط علمای مسلمان قبول دارند؛ اما زبان‌شناسان و معناشناسان و یا علمای منطق یا حقوق هرگز آنها را قبول ندارند.

4️⃣ ایدئولوژی عامل رکود فقه و اصول
♦️پیروان هیچ دین و مذهبی نمی‌توانند ادعا کنند، برترین علم و فن را در اختیار دارند؛ چون هیچ دلیل موجهی وجود ندارد که پیروان یک دین و مذهب از یک برجستگی خاصی مثل ژن یا هوش برتری برخوردارند و از رهگذر آن برجستگی به دانش و فنی دست یافته‌اند که دیگران از آن محروم‌اند.
♦️تردیدی نیست که ابنای بشر در جستجوی حقیقت‌اند و آن را نزد هر جمعیتی که باشد، به چنگ می‌آورند و مورد بهره‌برداری قرار می‌دهند و لذا از رهگذر این حقیقت‌جویی بشر معارف مشترک بشری حاصل شده است.
♦️بر این اساس، چنانچه پیروان هر دین و مذهبی ادعا کنند که برترین دانش‌ها و فنون را نزد خود دارند، ولی مردمان دیگر نتوانند صحت ادعای آنان را تأیید کنند، این خود نشانۀ بی‌اساس بودن ادعای پیروان آن دین و مذهب است.
♦️سبب رکود نسبی علوم دینی نظیر فقه و اصول نسبت به علوم آکادمیک، ایدئولوژیک بودن آنهاست. وقتی یک علمی، ایدئولوژیک می‌شود، نسبت به تغییر و تحول مقاومت می‌کند و از رشد باز می‌ماند و این باعث در جا زدن آن علم می‌شود.
♦️برای این که علوم دینی نظیر فقه و اصول از رکود بیرون بیایند، هیچ چاره‌ای ندارند، جز این که ابتنای این علوم بر گزاره‌های ایدئولوژیک جای خود را به ابتنای این علوم بر گزاره‌های آکادمیک بدهد و این علوم بر علوم مدرن بشری که مورد قبول عموم بشر صرف نظر از دین و مذهب‌اند، متکی بشوند.

🔸یادداشت‌های مرتبط با تعارض سنت و مدرنیته
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

16 Nov, 04:59


🔴 بیماری‌انگاری بی‌حجابی
✍🏾 مسعود آذر ۲۴ آبان ۱۴۰۳

1️⃣ تشکیل کلینیک ترک بی‌حجابی
♦️مهری طالبی‌ دارستانی، عضو ستاد امر به معروف و نهی از منکر روز سه‌شنبه در شبکه ایکس خبر داد: «تاسیس کلینیک زیبایی اجتماعی در تهران، تحت عنوان کلینیک ترک بی‌حجابی با استقبال بسیاری از فعالان فرهنگی و همچنین مدیران موسسات فرهنگی اجتماعی» روبرو شده است و شماره تلفنی داد تا علاقمندان «جهت همکاری» با آنها تماس بگیرند.
♦️ظاهراً قرار است ستاد امر به معروف و نهی از منکر «کلینیک ترک بی‌حجابی» در تهران راه‌اندازی کند تا ظاهرا با کمک علم روانشناسی مسأله حجاب اجباری حل و فصل شود.
♦️قرار دادن مساله حجاب اجباری در «کلینیک» به معنای آن است که در ایران، «اختلال شخصیتی» جدیدی به اختلالات دوازده‌گانه در علم روانشناسی اضافه شده است و در کنار اختلالاتی مانند «خودشیفتگی»، «بدگمانی»، «وسواسی-جبری» و... «اختلال شخصیت بدحجابی» نیز به آنها اضافه شده است.
♦️مسئول ادارۀ زنان و خانواده ستاد امر به معروف و نهی منکر استان تهران اعلام کرده است که خدمات این کلینیک برای «نسل نوجوان، جوان و بانوان» است که «فشارهای محیطی» باعث شده است که از سر «اجبار» پوششی «خارج از حدود حجاب شرعی» داشته باشند.
♦️از قول رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران گفته شده است که با روش «علمی و روان شناختی... و با ارائه آگاهی و پشتیبانی فکری» به کسانی که «تصمیم به رعایت حجاب گرفته‌اند» کمک می‌کنند.
♦️براساس سخنان مهری طالبی‌ دارستانی، این ستاد به این نتیجه رسیده‌ است که دلیل افزایش شمار زنان بی‌حجاب «فشارهای محیطی» است و چنین استنباط می‌شود که اگر تا دیروز کسانی که کشف حجاب می‌کردند، مجرم بودند، حالا در قالب «بیمار» و فرد مبتلا به «اختلال شخصیتی» تعریف می‌شوند.
♦️از حرف‌های خانم طالبی‌ دارستانی چنین برمی‌آید که ظاهرا کسی را به اجبار به این کلینیک‌ها نمی‌برند و هرکس بخواهد با پای خودش به این مرکز مراجعه می‌کند اما امروز محمدرضا میرشمسی، معاون امور اجتماعی و فرهنگی ستاد امر به معروف و نهی از منکر این موضوع را رد کرد و گفت : به قضات «پیشنهاد دادیم که حضور در محافل ترک بی‌حجابی به‌ نوعی به عنوان حکم جایگزین جریمه برای کشف حجاب در نظر گرفته شود.»

2️⃣ بررسی کلینک ترک بی‌حجابی
♦️اینک این سؤال مطرح می‌شود که با وجود اینکه دست‌اندرکاران این طرح حرفی از «اختلال شخصیتی» نمی‌زنند، براساس چه معیاری «بی‌حجابی» به عنوان«اختلال یا بیماری» محسوب شده است، و هم‌سطح و هم‌تراز با اختلالات روانی قرار گرفته است؟ احداث چنین کلینیک‌هایی بر پایه کدامیک از معیارهای علم روانشناسی و روانپزشکی شکل گرفته است، و کدام متخصص و براساس چه ملاک و معیاری می‌خواهد کار درمانی روی افراد «بی‌حجاب» را انجام دهد؟
♦️دکتر محمدرضا سرگلزایی، روانپزشک با بیان اینکه در علم روانشناسی اختلالی به نام «بی‌حجابی» وجود ندارد، می‌گوید ستاد امر به معروف و نهی از منکر می‌خواهد «بر اساس نظام تشخیصی خارج از الگوی روانشناسی، به یک درمان روانشناختی برسد. این افراد اگر ادعا می‌کنند الگوی حجاب حکومتی به دلیل فشار اجتماعی رعایت نمی‌شود، آن را نمی‌توان اعتیاد نامید چون اعتیاد تعریف دیگری دارد».
♦️آقای سرگلزایی با بیان اینکه روانشناسی یک علم مدرن است و نمی‌توان آن را با ارزش‌ها و غایت‌ها تلفیق کرد، می‌گوید: کسانی که با مدرک روانشناسی یا فلسفه یا مشاوره در این کلینیک‌ها کار می‌کنند هیچ تعلق خاطر و تعهدی به اصول بنیادین علم روانشناسی ندارند و در نتیجه مردم آگاه «داوطلبانه» به چنین کلینیک‌هایی مراجعه نمی‌کنند.
♦️در سایت اصولگرای «الف» کاربری زیر خبر افتتاح این مرکز نوشته است: «سیستمی در کشور جاریست که به اقلیتی اجازه می‌دهد و از آن بدتر پول یک ملت را به ایشان می‌دهد تا هزینه کنند و ده‌ها میلیون نفر را بیمار بنامند و خودشان را دکتر و پروفسور بدانند و بخواهند بقیه را درمان کنند!!....»

🔸یادداشت‌های مربوط به حجاب زنان
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

15 Nov, 19:57


🔴 ضد انسانی و منحط بودن تبعیض دینی

♦️این که پیروان یک دینی با تکیه بر خرافات دینی خود، پیروان ادیان دیگر را شهروند درجۀ دوم یا برده بشمارند و یا حتی ریختن خون آنان را روا بدانند، نزد بشریت امروز تفکری ضد انسانی و منحط به شمار می‌رود.
♦️حال، فرقی نمی‌کند که گفته شود، باید تمام مسلمانان بیت‌المقدس کشته شوند و بیت‌المقدس به دست یهودیان بیافتد یا گفته شود، باید تمام یهودیان بیت‌المقدس کشته شوند و بیت‌المقدس به تصرف مسلمانان درآید. هر دو در منظر بشریت معاصر ضد انسانی و منحط خوانده می‌شود.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی
🔸یادداشت‌های مربوط به مسئلۀ فلسطین
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

15 Nov, 18:12


🔴 فقه در میانۀ عقل کهن و عقل مدرن
♦️در حاشیۀ گفتگوی آقای دکتر عبدالکریم سروش و حجة الاسلام ابوالقاسم علیدوست-قسمت3
♦️نک: قسمت1؛ قسمت2
✍🏾 جعفر نکونام 26 آبان 1403

1️⃣ فقه از عقل کهن تا عقل مدرن
♦️آنچه به نام دین و فقه در مقابل عقل و علم مطرح می‌شود، چیزی جز همان عقل کهن یعنی عقل مردم دوران باستان نیست.
♦️در روزگار باستان ترویج دین با خشونت و جنگ و کشتن مرتد و به غنیمت بردن اموال و نفوس ناهمدینان و تمتع جنسی گرفتن از زنان و دختران به غنیمت گرفته در جنگ‌ها و زدن زن و نصف بودن دیه و ارث و شهادت زنان و نداشتن حق طلاق از سوی زنان و نظایر آنها مطابق عقل دانسته می‌شد؛ لذا همین‌ها در دین و فقه آن روزگار آمده بود.
♦️اما هرچه بشر از روزگار باستان فاصله گرفت و عقل او رشیدتر شد، از این احکام شرعی هم فاصله گرفت. از رهگذر آن، جهاد دینی برای ترویج دین تعطیل شد و زنان و دختران ناهمدینان به غنیمت گرفته نشد و برده‌داری ممنوع گردید و زدن زنان ممنوع شد و زمینه برای برابری حقوق زنان و مردان در اموری چون دیه و ارث و شهادت و طلاق فراهم گردیده است.
♦️این تغییرات و زمینه‌سازی‌ها برای تغییرات بعدی از ظهور چیزی به نام عقل مدرن و علم جدید سرچشمه گرفته است.

2️⃣ فقه از رازآلودی تا رازگشایی
♦️فقه هرچه از گذشته فاصله گرفته از رازآلودی خارج شده و رازگشایی گردیده است.
🔺الف. قیاس منصوص العله: روزگاری گفته می‌شد، احکام شرعی از مصالحی رازآلود که فقط شارع از آن خبر دارد، بر می‌خیزد و لذا اگر خود شارع به مصالح احکام شرعی تصریح کرده باشد، می‌توان به آنها وقوف یافت؛ اما اگر به آنها تصریح نکرده باشد، هیچ کسی راهی به کشف مصالح احکام ندارد. بر پایۀ این طرز فکر، فقط قیاس منصوص العله اعتبار داشت.
🔺ب. قیاس مستنبط العله: اما بر اثر رشد عقلی که برای بشر حاصل شد، برخی از فقهاء این جرئت را یافتند که اظهار کنند، خود بشر هم قدرت کشف مصالح احکام را دارد و از طریق سبر و تقسیم منطقی می‌توان به کشف مصلحت هر حکم پی برد. از رهگذر این طرز فکر، قیاس مستنبط العله هم اعتبار یافت.
🔺ج. نگاه کارکردی به احکام: امروزه بر اثر رشد عقلی، گام دیگری هم برداشته شده و آن این است که عقل بشر مستقل از آموزه‌های دینی می‌تواند به مصالح زندگی خود پی ببرد و احکامی را که متناسب با مصالح زندگی‌اش است، وضع کند. بشر امروز به احکام نگاه کارکردی دارد و هر حکمی را که برای زندگی‌اش کارکرد مثبتی داشته باشد، به وضع آن مبادرت می‌کند؛ صرف نظر از این که آن در متون دینی آمده یا نیامده باشد و حتی صرف نظر از این که متون دینی با آن موافق یا مخالف باشد.

3️⃣ مثال‌هایی در زمینۀ رویکردهای مختلف فقهی در قبال موضوعات اجتماعی
♦️برای آن که در زمینۀ آنچه در این یادداشت آمد، توضیح بیش‌تری به دست داده شود، ذکر چند مثال، مناسب می‌نماید:
🔺الف. حرمت شرب خمر: در متون دینی آمده که شرب خمر حرام است، به این علت که مستی می‌آورد و بر این اساس، به طور کلی گفته شده است که هر نوشابۀ مست‌کننده‌ای حرام است. علمای دینی در اعصار گذشته به جهت آن که به رازآلودی مصالح احکام قایل بودند، به خود حق نمی‌دادند، به بررسی مصالح احکام بیش از آن که در خود متون دینی آمده است، بپردازند.
🔺ب. قطع ید سارق: در متون دینی در زمینۀ کیفر سرقت آمده است که اگر زن یا مردی سرقت کرد، باید دست او قطع شود؛ اما علت حکم قطع ید سارق در متون دینی نیامده است. منتها برخی از فقهای معاصر در مقام این برآمدند که برای این حکم، علتی را جستجو کنند. برای مثال، اظهار داشتند که غرض از آن، این بوده است که دیگر او یا کس دیگری به سرقت روی نیاورد. شاید سبب آن که برخی از قضات به جای قطع دست دزد به بستن پایبند الکترونیک روی آوردند، با عنایت به همین غرض بوده است.
🔺ج. احکام مسائل جنسیت‌ها: امروزه مسائل جدیدی در زمینۀ جنسیت‌ها نظیر همجنس‌گرایی و تغییر جنسیت به ظهور رسیده است. علمای سنتی که به متون دینی خوی گرفتند، تمایل دارند، این مسائل را به همان مواردی که در متون دینی آمده است، ارجاع بدهند. این در حالی است که هرگز این امور از قبیل همان مواردی نیست که در متون دینی آمده‌است.
برای مثال، علمای سنتی تمایل دارند، حکم همجنس‌گرایی را از قبیل همان احکام لواط و مساحقه به شمار بیاورند؛ اما امروزه بشر به خود حق می‌دهد، با تکیه بر علوم و فنون مدرن، مستقل از متون دینی به مطالعۀ ماهیت این موارد بپردازند و در صورت کشف تفاوت ماهوی این موارد با موارد مندرج در متون دینی احکام متفاوتی برای آنها وضع کنند.
علمای معاصر بسا با تکیه بر دستاوردهای علمی جدید بشری چنین نتیجه بگیرند که همجنس‌گرایی ریشۀ ژنتیک دارد و لذا باید برای آن، احکام ویژه‌ای وضع کرد که کارکرد مثبتی متناسب با وضع ژنتیک بشر داشته باشد.

🔸یادداشت‌های مرتبط با تعارض سنت و مدرنیته
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

13 Nov, 03:17


🔴 تصویب تشخیص عقل یا تشخیص دین
♦️فصل الخطاب بودن عقل
♦️در حاشیۀ گفتگوی آقای دکتر عبدالکریم سروش و حجة الاسلام ابوالقاسم علیدوست-قسمت2
✍🏾 جعفر نکونام 23 آبان 1403

1️⃣ اطلاق تصویب تشخیص عقل
♦️اگر فرض بر این باشد که همین عقل ناقص و گرفتار هوا و هوس، از قوۀ تشخیص دین حق یا قرائت و روایت حق در متون دینی برخوردار است، هرگز این موارد خصوصیت ندارند؛ لذا:
🔺اولاً، وجهی ندارد که این قوۀ تشخیص عقل به خصوص دین حق یا قرائت و روایت حق اختصاص داشته باشد؛ بلکه شامل موارد دیگری مثل تشخیص حاجات و مصالح واقعی خود انسان هم می‌شود.
🔺ثانیاً، اگر ما قایل باشیم که عقل بشر از قوۀ تشخیص حاجات و مصالح واقعی خودش برخوردار است، باید بپذیریم که بشر حق دارد، دین و یا قرائت و روایتی را از دین قبول کند که پاسخگوی انتظارات بشر باشد.
🔺ثالثاً، اگر فرض بر این باشد که عقل بشر قادر است، تشخیص دهد، کدام آموزۀ دینی پاسخگوی حاجات و انتظارات بشر است، لزوماً، قادر است، تشخیص دهد، کدام آموزۀ دینی پاسخگوی حاجات و انتظارات بشر نیست و آنگاه حق دارد، آن آموزۀ دینی را کنار بنهد و یک جایگزین بهتری به جای آن بگذارد.
🔺رابعاً، نظر به این که عقل بشر پیوسته در حال رشد است، بسا در گذر زمان، موارد افزون‌تری را از آموزه‌های دینی تشخیص دهد که با حاجات و انتظارات بشر تناسب ندارند و لذا باید کنار گذاشته شوند و جایگزین‌های بهتری که عقل بشر تشخیص می‌دهد، به جای آنها گذاشته شود.
♦️با آنچه آمد، آشکار می‌شود که همین عقل بشری که آن را ناقص و گرفتار هوا و هوس می‌شمارند، نه تنها در تشخیص دین حق یا روایت و قرائت حق از دین، فصل الخطاب است؛ بلکه حاکم بر دین است و صلاحیت دارد، آنچه را که مخالف مصالح خود تشخیص می‌دهد، کنار بگذارد و جایگزین بهتری را که خود عقل بشر تشخیص می‌دهد، به جای آن بگذارد.

2️⃣ نقصان و هوس‌آلودی عقل بشری
♦️سنت‌گرایان اظهار می‌دارند که عقل بشری، هم به جهت نقصانش و هم به جهت گرفتاری به هوا و هوسش نمی‌تواند فصل‌الخطاب باشد؛ بلکه این دین است که فصل‌الخطاب است:
♦️الف. گرفتاری عقل بشری به هوا و هوس: سنت‌گرایان مدعی هستند که عقل بشری گرفتار هوا و هوس است و لذا بسا حکم کند که اموری مثل همجنس‌‌گرایی جایز است؛ کما این که چنین حکمی را عقل بشری صادر کرده‌است. این در حالی است که دین متکی بر وحی است؛ لذا هرگز گرفتار هوا و هوس نیست؛ به همین رو، دین همجنس‌گرایی را ممنوع ساخته است.
♦️پاسخی که به این اشکال داده شده، این است که:
🔺اولاً، به فرض که پذیرفته شود، صدور برخی از احکام مثل جواز همجنس‌بازی از سوی عقل بشری خطا باشد، اما مگر خود دین دچار خطا نیست؟ برای مثال مگر دین برده‌داری را تجویز نکرده است؟ بنابراین دین هم مثل عقل خطاپذیر است و وقتی دین هم در معرض خطاست، دین هیچ مزیتی بر عقل ندارد که به موجب آن گفته شود، دین باید حاکم بر عقل بشری باشد.
🔺ثانیاً، مگر انتخاب دین یا جرح و تعدیل روایات دینی و یا تفسیر دین بر عقل بشری تکیه ندارد؟ پس چگونه دین علیرغم اتکایش بر عقل بشری می‌تواند بر عقل بشری حکومت کند؟
🔺ثالثاً، به چه دلیل صدور احکامی مثل تجویز همجنس‌گرایی متکی بر هوا و هوس خطاآلود بشر دانسته شود و متکی بر دانش بشر به وضعیت ژنتیک بشر دانسته نشود؟ اگر فرض بر این باشد که همجنس‌گرایی ناشی از یک تفاوت ژنتیکی است، در این صورت، چگونه می‌توان گفت که تجویز همجنس‌گرایی از روی هوا و هوس بشر بوده است؟ در این صورت، چرا گفته نشود، همجنس‌گرایی مثل خنثی بودن، باید احکام خاصی داشته باشد و همان احکامی که بر عموم انسان‌ها حاکم است، بر همجنس‌گرایان حاکم نباشد؟
♦️ب. نقص عقل بشری: سنت‌گرایان می‌گویند که عقل بشر ناقص است؛ چون از بسیاری از حقایق آگاهی ندارد؛ به همین رو، حکم عقل بشری لزوماً نمی‌تواند یک حکم صحیحی باشد.
♦️باز پاسخی که به این اشکال داده شده، این است که:
🔺اولاً، البته که عقل بشری ناقص و معیوب است، اما مگر دین، کامل و بی‌عیب است؟ برای مثال، مگر جز این است که دین برده‌داری را تجویز کرده است؟
🔺ثانیاً، عقل ناقص بشری بر اثر رشد علمی و اخلاقی که در گذر زمان پیدا می‌کند، تکامل پیدا می‌کند و لذا می‌تواند خودتصحیح‌گر باشد و احکام ناقص و معیوب را اصلاح و کامل کند. به همین رو، چنانچه تشخیص دهد که احکامی مثل تجویز همجسن‌گرایی ناصحیح است، همین عقل ناقص بشری حکم به ممنوعیت آن خواهد داد.
🔺ثالثاً، تکامل عقل بشری حتی به تکامل دین هم می‌انجامد؛ چون دین بر عکس عقل بشری، خود تصحیح‌گر نیست؛ بلکه این عقل بشری است که به تصحیح دین می‌پردازد؛ لذا هرچه عقل بشری رشد بیش‌تر پیدا می‌کند، موارد بیش‌تری از آموزه‌های دینی را معیوب تشخیص می‌دهد و آنگاه به تصحیح آنها می‌پردازد.

🔸در حاشیۀ گفتگوی آقای دکتر عبدالکریم سروش و حجة الاسلام ابوالقاسم علیدوست-قسمت1
🔸یادداشت‌های مرتبط با تعارض سنت و مدرنیته
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

12 Nov, 14:53


🔴 انتظار دین از بشر یا بشر از دین
♦️تخئطۀ عقل، یعنی تخطئۀ دین
♦️در حاشیۀ گفتگوی آقای دکتر عبدالکریم سروش و حجة الاسلام ابوالقاسم علیدوست-قسمت1
✍🏾 جعفر نکونام 22 آبان 1403

1️⃣ دو نگاه دربارۀ رابطۀ انتظار بشر و دین
♦️آقای دکتر سروش گویا بر این عقیده است که دین باید پاسخگوی انتظارات بشر باشد؛ به این دلیل که دین باید در خدمت بشر باشد. او گویا عقیده دارد که خود بشر قادر است، حاجات و مصالح واقعی خود را تشخیص بدهد؛ لذا او حق دارد، حاجات خود را بر دین عرضه کند و چنانچه دین پاسخگوی حاجات او بود، به دین اقبال کند و اگر پاسخگوی حاجات او نیست، دلیلی ندارد که به دین اقبال نماید.
♦️اما آقای علیدوست گویا بر این عقیده است که انسان باید پاسخگوی انتظارات دین باشد؛ به این دلیل که بشر باید در خدمت دین باشد. گویا او عقیده دارد که خود بشر قادر نیست، حاجات و مصالح خود را تشخیص دهد؛ چون عقل او ناقص است و یا عقل او آمیخته به هوا و هوس است؛ لذا قادر نیست، حاجات و مصالح واقعی خود را تشخیص دهد؛ بلکه این خدایی که انسان را خلق کرده، به حاجات و مصالح واقعی بشر واقف است؛ به همین رو، او باید بنگرد این خدایی که او را خلق کرده، چه تکالیفی برای او مقرر کرده و آنگاه در مقام اجرای آن تکالیف برآید؛ از این رو، او باید اطاعت محض از اوامر منسوب به خدا کند و حق هیچ‌گونه چون و چرایی هم نسبت به آن تکالیف ندارد.

2️⃣ مشکلات تخطئۀ عقل بشر از سوی سنت‌گرایان
♦️امثال آقای علیدوست، عقل بشر را تخطئه می‌کنند و اظهار می‌دارند که عقل بشر ناقص است و یا عقل بشر گرفتار هوا و هوس است و آنگاه نتیجه می‌گیرند که بشر نمی‌تواند انتظارات و حاجات و مصالح واقعی خودش را تشخیص دهد؛ بلکه خدا است که می‌تواند انتظارات و حاجات و مصالح واقعی بشر را تشخیص دهد؛ به همین رو، اظهار می‌دارند که بشر باید فقط تسلیم اوامر الهی باشد و بی‌چون و چرا به امتثال آن اوامر بپردازد.
♦️مشکلاتی که این نگاه دارد، این است که آنچه امثال آقای علیدوست به نام دین یا اوامر خدا و پیغمبر و امام معرفی می‌کنند، هرگز یک چیز شسته‌روفته‌ای نیست؛ چون:
🔺اولاً، ادیان مختلفی وجود دارد که صاحبان هریک از آن ادیان ادعا می‌کنند که دین ما حامل اوامر واقعی الهی است؛ به همین جهت، این بشر در می‌ماند که مدعای کدامیک را قبول کند. برای مثال آیا قبول کند که یهودیان درست می‌گویند یا مسیحیان و یا مسلمانان. تازه میان صاحبان هریک از این ادیان نیز اختلاف وجود دارد و هر فرقه‌ای از آنان مدعی هستند، آنچه که پیش ماست، عبارت از اوامر واقعی خداست و آنچه نزد دیگران است، اوامر غیرالهی است. در هر حال، همین عقل بشری که آن را ناقص و گرفتار هوا و هوس می‌خوانند، باید دست به انتخاب بزند و یکی از آنها را برگزنید. حال اگر فرض شود که عقل بشر از قوۀ تشخیص برخوردار نیست، در اینجا چنین صلاحیتی نخواهد داشت.
🔺ثانیاً، در کمتر موردی هست که در قرائات و روایات آن ادیان الهی اختلاف وجود نداشته باشد؛ به همین رو، بشر ناگزیر است که دست به انتخاب یک قرائت یا روایت بزند و حال اگر فرض شود که عقل بشر فاقد قوۀ تشخیص است، این فرض به حوزۀ قرائات و روایات ادیان نیز قابل تسری است.
🔺ثالثاً در بسیاری از موارد هیچ آموزۀ دینی وجود ندارد که پاسخگوی حوائج بشر باشد که از آن موارد به مسائل مستحدث تعبیر می‌کنند. در این موارد یا باید به خود همین عقل بشری که آن را ناقص و گرفتار هوا و هوس می‌شمارند، مراجعه کنند و یا از همین عقل ناقص و گرفتار هوا و هوس بشر بخواهند سراغ متون دینی برود و از لا به لای آنها یک پاسخی برای این مسائل مستحدث استنباط کند. حال اگر فرض شود که عقل بشر فاقد قوۀ تشخیص است، در چنین مواردی نیز کُمِیت دین لنگ خواهد بود.
♦️حاصل بحث آن که با تخطئۀ عقل بشر، هیچ اعتبار و حجتی برای دین هم باقی نخواهند ماند؛ چون دین نیز اعتبار و حجیت خودش را از عقل بشر کسب می‌کند.

🔸یادداشت‌های مرتبط با تعارض سنت و مدرنیته
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

10 Nov, 17:32


🔴 شبیه‌سازی تاریخی در روایات آخرالزمانی
✍🏾 جعفر نکونام 21 آبان 1403

1️⃣ مشابهت روایات آخرالزمانی با روایات تاریخی
♦️وقتی که محتویات روایات آخرالزمانی و اسامی مندرج در آنها ریشه‌یابی تاریخی می‌شود، آشکار می‌گردد که آنها شبیه همان محتویات و اسامی هستند که در روایات تاریخی به چشم می‌خورند.
♦️روایات آخرالزمانی مشابهت فراوانی با روایاتی دارند که در زمینۀ منازعات میان بنی‌امیه از یک سو و بنی‌فاطمه و بنی‌الحسن و زیدیه و اسماعیلیه و جز آنها از سوی دیگر رخ داده است؛ مثل نفس زکیه، سفیانی و نظایر آنها.

2️⃣ آرزواندیشی آخرالزمانی‌ها
♦️محور و خاستگاه تمام روایات آخرالزمانی عبارت از این است که مردمانی در گذشته شرایط اجتماعی مطلوبی نداشتند و حاکمان وقت، آنان را از داشتن آن یک شرایطی که مطلوب آنان باشد، بازداشته بودند؛ لذا آن مردم و نسل آنان، آرزو رسیدن روزی را داشتند و دارند که انتقام خود را از دشمنان بگیرند و به آنچه که آرزوی داشتنش را داشتند و آن حاکمان، آنان را از رسیدن به آن باز داشته بودند، دست پیدا بکنند.
♦️بنی‌هاشم و بنی‌فاطمه و بنی‌الحسن و زیدیه و اسماعیلیه از جمله گروهای علوی بودند که همواره مورد ظلم و ستم بنی‌امیه و بعد بنی‌عباس واقع شده بودند و لذا پیوسته آرزو می‌کردند که یک منجی ظهور کند و آنان را از آن ظلم و ستمی که در آن به سر می‌بردند، رهایی بخشد. از این منجی به «مهدی» یا «قائم آل محمد» و مانند آنها نام برده اند.
♦️با همین زمینۀ تاریخی و اجتماعی بوده است که یک کسی را مهدی یا قائم آل محمد می‌نامیدند و شورش‌هایی را بر علیه خلفاء بر پا می‌کردند؛ اما اغلب شکست می‌خوردند و بسیاری از آنان کشته می‌شدند و به ندرت موفقیت‌هایی را کسب می‌کردند که فاطمیون مصر از آن جمله‌اند.

3️⃣ شبیه‌سازی در روایات آخرالزمانی
♦️بسیار آشکار است که هیچ کسی از آینده خبر ندارد که چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؛ اما همه از گذشته باخبرند و نیز از آرزوهایی که در دل می‌پرورند؛ لذا خیلی طبیعی است که اگر کسانی بخواهند راجع به اتفاقات آینده پیش‌بینی یا پیش‌گویی کنند، همان روایات تاریخی را مبنا قرار بدهند و از روی آنها اتفاقات آینده را پیش‌گویی می‌کنند و به آرزوهای خود در آینده، لباسی از تاریخ گذشته می‌پوشانند.
♦️منتها در پیش‌گویی‌ها، سخن از این است که آنان دشمنان خود را شکست خواهند داد و به آرزوی دیرینۀ خود نایل خواهند گردید.
♦️بدیهی است که شبیه‌سازی تاریخی هرگز ایجاب نمی‌کند که آنچه در گذشته اتفاق افتاده، در آینده نیز اتفاق بیافتد؛ به ویژه آن که بسیاری از شرایط تاریخی هرگز قابل تکرار در آینده نیستند.
♦️برای مثال، هرگز در جنگ‌های آینده از شمشیر و اسب استفاده نخواهند کرد؛ کما این که امروزه نیز از آنها استفاده نمی‌کنند. نیز هرگز آن اشخاص و جنگ‌هایی که در گذشته بوده‌اند، در آینده تجدید نخواهند شد؛ یعنی برای مثال، نه قومی به نام سفیانی خواهد بود و نه اشخاصی به نام نفس زکیه و سید یمانی و سید خراسانی و نظایر آنها. آن جنگ‌ها و آن اشخاص یکبار در تاریخ به ظهور رسیدند و دیگر تجدید نخواهند شد.

4️⃣ بازتولیدهای مکرر شبیه‌سازی‌های تاریخی
♦️آخرالزمانی‌ها در هر عصری به شبیه‌سازی تاریخی روی می‌آورند و روایات آخرالزمانی را بر حوادث و اشخاصی که در عصر و منطقۀ خودشان است، تطبیق می‌دهند.
♦️غافل از آن که نظیر همین کار را نسل‌های گذشته هم انجام دادند و روایات آخرالزمانی را بر حوادث و اشخاص عصر و منطقۀ خود تطبیق دادند؛ اما هیچگاه آن تطبیق‌ها به آنچه که در آرزو می‌پروریدند، منجر نشده؛ یعنی هیچ امام زمانی ظهور نکرده و سراسر جهان پر از عدل و قسط نساخته است.
♦️این تجربۀ تاریخی که به صورت مکرر اتفاق افتاده، این اطمینان را برای ما حاصل می‌کند که تطبیقات امروزی و ادعای این که رهبری آیت الله خامنه‌ای به قیام امام زمان منتهی می‌شود و ایشان پرچم انقلاب اسلامی را به آن امام می‌سپارد، هرگز محقق نخواهد شد.

5️⃣ آفات تطبیقات آخرالزمانی
♦️این تطبیقات آخرالزمانی که هر چند وقت یکبار در تاریخ اتفاق می‌افتد، آفات بسیاری دارد که مهم‌ترین آنها از این قرار است:
🔺اولاً، این روایات آخرالزمانی که قریب به اتفاق آنها اسرائیلی و جعلی‌اند و از سوی غالیان و گروه‌های منحرف شیعه برساخته شدند، عبارت از تمام مذهب شیعه دانسته می‌شود و با کذب از آب درآمدن تطبیقات آخرالزمانی مردم به اعراض از مذهب و دین کشانده می‌شوند و آنان این طور نتیجه می‌گیرند که تمام مذهب شیعه عبارت از خرافات است.
🔺ثانیاً، از رهگذر تطبیقات آخرالزمانی و تلاش برای جامۀ عمل پوشیدن این تطبیقات، سرمایه‌های انسانی و مالی بسیاری هزینه می‌شود و کشتارها و ویرانی‌ها و عقب‌افتادگی‌های زیادی را موجب می‌گردد؛ بدون این که هیچ موفقیتی حاصل گردد.

🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی
🔸یادداشت‌های مربوط به مسئلۀ فلسطین
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

09 Nov, 06:05


🟡 کرسی آزاداندیشی نظریۀ حقانیت علم ظاهری در قرآن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🔰مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه با همکاری دبیرخانه کمیته کرسی آزاداندیشی حوزه‌های علمیه

🔳 عنوان کرسی:
"تاثیر پذیری قرآن از علوم عصر نزول"

✍️ ارائه دهنده:
🎙 جناب آقای دکتر جعفر نکونام

🔸 بر اساس مقالۀ
حقانیت علم ظاهری در قرآن

✍️ ناقدین:
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت پور
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عرب صالحی

✍️ داور کرسی:
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین صاعدرازی

✍️ دبیر کرسی:
🎙 حجت الاسلام والمسلمین حسن‌رضا رضایی

📆 زمان: چهارشنبه 16 آبان 1403، ساعت 10 الی 12

📌مکان: مدرسه فیضیه، زیرزمین کتابخانه، طبقه منفی 2، مرکز اسناد حوزه

🔻مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه:
➡️ https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

08 Nov, 20:18


🌀 میزبانی از شیخ با شراب و تریاک!

🎥 حکایت شنیدنی شیخ حسین انصاریان در جلسه بزرگداشتش

مراسم پاسداست شیخ حسین انصاریان همزمان با سالروز 80 سالگی وی، عصر امروز پنجشنبه - 17 آبان 1403 در تالار وحدت تهران

🔸یادداشت‌های مربوط به عشق مطلق
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

05 Nov, 14:52


🟡 رمزگشایی سبب استغفار داوود بعد داوری صحیحش
✍🏾 دکتر مهرداد عباسی 15 آبان 1403

🔸این کلیپ در پاسخ به این سؤال است که در قصۀ داوود نبی، چرا داوود نبی پس از آن‌که دربارۀ دعوای دو مرد داوری صحیحی کرد، استغفار کرد؟ استغفار از گناه است و مگر او چه گناهی کرده بود؟

https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

05 Nov, 09:24


#كرسي_آزاد_اندیشی

🔰مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه با همکاری دبیرخانه کمیته کرسی آزاداندیشی حوزه‌های علمیه برگزار می‌کند.

🔳 عنوان کرسی:
"تاثیر پذیری قرآن از علوم عصر نزول"

✍️ ارائه دهنده:
🎙 جناب آقای دکتر جعفر نکونام

🔸 بر اساس مقالۀ
حقانیت علم ظاهری در قرآن

✍️ ناقدین:
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجت پور
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عرب صالحی

✍️ داور کرسی:
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین صاعدرازی

✍️ دبیر کرسی:
🎙 حجت الاسلام والمسلمین حسن‌رضا رضایی

📆 زمان: چهارشنبه 16 آبان 1403، ساعت 10:00 الی 12

📌مکان: مدرسه فیضیه، زیرزمین کتابخانه، طبقه منفی 2، مرکز اسناد حوزه

💢 در صورت شرکت و حضور در جلسه گواهی صادر و امتیاز در سامانه پژوهشگران لحاظ میگردد.

🔻مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه:
➡️ https://eitaa.com/spasokh
➡️ https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

24 Oct, 16:15


🎥 پاسخ چهار گروه (خداناباور، مسیحی، یهودی و مسلمان) به سؤالات بر پایۀ اعتقادات
https://t.me/dineaqlani

دین عقلانی | جعفر نکونام

20 Oct, 14:49


🔴 آلوده‌سازی مفاهیم زیبا با انتخاب واژگان زشت
♦️ تئوریسین صلح، نه؛ تئوریسین سازش
✍🏾 جعفر نکونام 30 مهر 1403

1️⃣ کاربرد سازش به جای صلح
🔸صلح در گفتمان قرآنی، واژه‌ای مقدس است و واژگان اصلاح (ایجاد صلح) و عمل صالح (عمل مبتنی بر صلح) از آن گرفته شده است. تعبیر قرآن دربارۀ صلح این که «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ »(نساء، 128)؛ یعنی «صلح بهتر [از جنگ] است».
🔸وقتی پیامبر(ص) در موسم حج سال ششم هجرت بر آن شد که با مشرکان قریش صلح کند، بسیاری از افراطیون همراه پیامبر از جملۀ عمر بن خطاب آشوب به پا کردند که ای سازشگر، چرا می‌خواهی با دشمن صلح کنی؛ اما پیامبر علیرغم میل آنان با دشمنی صلح کرد که حدود 20 سال با مسلمانان جنگیده بود و در جنگ احد به ریاست ابوسفیان، عموی پیامبر یعنی حضرت حمزه را شهید کرده بود و هند همسر ابوسفیان جگر حمزه را به دندان کشیده بود.
🔸پیامبر نه تنها صلح با چنین دشمنی را سازش و ذلت نخواند؛ بلکه فتح و پیروزی نامید؛ چون همین صلح یعنی «صلح حدیبیه» سبب شد، همین مشرکان قریش و نیز سایر مشرکان عرب به تعبیر قرآن، فوج فوج به اسلام گرایش پیدا کنند.

2️⃣ استقامت یا اهلاک
🔸مدعیان تئوری مقاومت برای توجیه رویکرد خود به آیاتی از قرآن، نظیر «فَاسْتَقِمْ کما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَک وَ لا تَطْغَوْا» (شوری،112) استشهاد می‌جویند.
🔸این در حالی است که این آیه در سورۀ مکی شوری است که در اواسط دورۀ مکی نازل شد و پیامبر در این دورۀ مکی حتی وقتی که مشرکان قریش، یاران او را شکنجه می‌کردند، هرگز دست به شمشیر نبرد و به جنگ روی نیاورد؛ بلکه به یارانش امر فرمود، به حبشه یا مدینه مهاجرت کنید.
🔸حال تئوریسین‌های به اصطلاح مقاومت، علیرغم این که کشور ما مثل مسلمانان مدینه فاقد قدرت جنگ با اسرائیل و آمریکا و اروپاست و کشور ما به واقع، در شرایطی مثل شرایط دوران مکی پیامبر(ص) به سر می‌برد، به نام استقامت دم از جنگ با اسرائیل و آمریکا و اروپا می‌زنند تا اسرائیل و آمریکا و اروپا را به زعم خود نابود سازند و بعد به فتح جهان بپردازند.
🔸تئوریسین‌های به اصطلاح مقاومت، وضعیت کشور را چنان تئوریزه می‌کنند که مردم ما هیچ راهی جز جنگیدن با اسرائیل و آمریکا و اروپا و بعد احتمالاً چین و شوروی و دیگر کشورهای جهان ندارد و گرنه باید زیر بار ننگ تسلیم و ذلت سلطۀ آمریکا و اروپا برود؛ حال آن که 200 کشور در جهان هستند که بدون تسلیم آمریکا شدن و بدون پذیرش ذلت سلطۀ آمریکا زندگی می‌کنند و در آسایش و امنیت به سر می‌برند و به توسعۀ همه‌جانبۀ کشور خود اهتمام دارند.
🔸حال محل سؤال است که چرا نباید کشور ایران نیز یکی از آن 200 کشور باشد؟ و چرا باید موجودیت کشور در نابودی اسرائیل و آمریکا و اروپا و احتمالاً بعد از آن، شوروی و چین و دیگر کشورهای جهان تعریف شود و چرا نباید کشور ایران در کنار آن کشورها در صلح و امنیت و بدور از تحریم و فقر و تورم و عقب‌ماندگی به سر برد؟
🔸سرنوشتی که عملاً تئوریسین‌های مقاومت برای کشور و گروه‌‌های حزب الله لبنان و انصارالله یمن و کتائب حزب الله عراق و حماس و نظایر آنها تعریف کرده‌اند، هیچ نامی جز «اهلاک» پیدا نمی‌کند و آن بر اثر زیر پا گذاشتن این توصیۀ قرآنی است که: «لا تُلْقُوا بِأَيْديکمْ إِلَی التَّهْلُکةِ »(بقره، 195)؛ یعنی به دست خودتان خویش را به هلاکت میافکنید.

3️⃣ تئوریزه‌کردن جنگ به نام مقاومت
🔸شگفت‌انگیز آن است که مدعیان تئوری مقاومت با صراحت تمام اعلان می‌کنند که طرح بزرگ خدا یک جنگ جهانی به منظور فتح جهان است و جنگ غزه به مثابۀ جنگ خندق است که در آن فتح جهان دیده می‌شود و خدا اجرای این طرح بزرگ را بر عهدۀ مردم ایران گذاشته است و ما تنها یک قدم تا فتح جهان فاصله داریم؛ لذا باید با اسرائیل و آمریکا و اروپا و طبیعتاً بعد از آنها با کشورهای دیگر حتی چین و روسیه هم بجنگیم و تمام جهان را فتح کنیم و آنگاه حکومت جهانی آخرالزمانی را برپا کنیم. حال محل سؤال است که اگر این، تئوری مقاومت است، پس تئوری جنگ کدام است؟
🔸در هر حال، ملت باید چطوری بگوید که «ما _ به تعبیر رئیس جمهور محترم _ نمی‌خواهیم با دنیا دعوا داشته باشیم؛ بلکه می‌خواهیم با دنیا در صلح و آرامش باشیم و سایۀ جنگ بر سر ما نباشد».
🔸مردم در انتخابات ریاست جمهوری با رأی خود به دکتر مسعود پزشکیان اعلان کردند که «ما نمی‌خواهیم با دنیا دعوا داشته باشیم». حال سخن مردم به تئوریسین‌های مقاومت این است که «اگر شما می‌خواهید با دنیا بجنگید، لطفاً ملت را در گروگان خود نگیرید. خودتان تشریف ببرید و با اسرائیل و آمریکا و اروپا و بعد روسیه و چین بجنگید و جهان را فتح کنید؛ اما ما را به حال خود رها کنید که در صلح و آرامش و بدون سایۀ جنگ زندگی کنیم».

🔸بهداشتی‌سازی مفاهیم زشت با انتخاب واژگان زیبا
🔸یادداشت‌های مربوط به مسئلۀ فلسطین
🔸یادداشت‌های مرتبط با انگارۀ حکومت آخرالزمانی
https://t.me/dineaqlani