ماتیکان‌داستان @matikandastan Channel on Telegram

ماتیکان‌داستان

@matikandastan


📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان

📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید

📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و شاید با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد.


وحید حسینی ایرانی؛ فریبا چلبی‌یانی و ...

@vahidhosseiniirani

ماتیکان‌داستان (Persian)

با کانال تلگرامی ماتیکان‌داستان آشنا شوید! اگر علاقه‌مند به داستان‌نویسی هستید و دوستداران فرهنگ ایرانی هستید، این کانال برای شماست. ماتیکان‌داستان یک مجموعه قصه‌ها و داستان‌های جذاب است که توسط نویسندگان موقر و دوستداران داستان شکل گرفته است. با پیوستن به این کانال، شما می‌توانید بخشی از فرهنگ و هنر ایرانی را کشف کنید و با نظرات و اندیشه‌های نویسندگان آشنا شوید. هر آنچه در این کانال می‌بینید، تابع دیدگاه و خلاقیت نویسندگان آن است و شاید با دیدگاه شما همسو نباشد. اگر دوست دارید دنیای داستان‌های جذاب را بیشتر بشناسید، حتما این کانال را دنبال کنید. ورود به دنیایی پر از هنر و خلاقیت با ماتیکان‌داستان! @vahidhosseiniirani

ماتیکان‌داستان

20 Nov, 20:29


📢انجمن ماتیکان‌داستان برگزار می‌کند:
نشست‌های هفتگی داستان‌خوانی (بررسی داستان‌های حاضران و نویسندگان ایران و جهان)

📝نشانی: مشهد، خیابان احمدآباد، نبش قائم ۴، کافه‌کتاب آفتاب
زمان: پنجشنبه‌ها ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر.


📢ورود برای همه‌ی دوستداران داستان‌نویسی آزاد و رایگان است.


@matikandastan

ماتیکان‌داستان

23 Oct, 05:49


‍ ‍ ‍ ‍ جزیره‌های تمب

جزیره‌های تمب بزرگ و کوچک را در لهجه‌های جنوب ایران «تمب گپ» و «تمب مار» می‌نامند. تمب با «تاء» مضموم و «م» و «ب» ساکن به معنی «تپه» و «تل» و «زمین برآمده» به کار رفته است. در زبان دریانوردان بومی این دو جزیره را «تمب گپ» به معنی «تمب بزرگ» و «تمب مار» می‌نامند. تمب مار را «تمب کوچک»، «تل مار»، «تنب مار»، «طنب کوچک»، «نابیو تنب»، «نبی تنب» نیز خوانده‌اند.
در سال ۱۸۳۵ میلادی، ۱۲۵۵ هجری قمری که دامنۀ فعالیت دزدان دریایی در کرانه‌های خلیج فارس به اوج رسیده بود و طرد دزدان دریایی و جلوگیری از اعمال آن‌ها، بهانۀ مداخلات انگلستان در خلیج فارس گردید تا امپراتوری انگلستان بتواند این شاهراه دریایی را در دست خود گیرد، بنابه پیشنهاد حکومت هندوستان کاپیتان هنل انگلیسی، افسر بحریۀ انگلیس که از طرف دریاداری انگلیس عهده‌دار امور خلیج فارس بود، یک خط فرضی به موازات ساحل رسم نمود که امتداد آن از جزیره‌های بوموسی و سیری می‌گذشت. بعدها جانشین هنل، به نام ماژور موریسن، با شیوخ و رهبران امارات خلیج فارس مذاکراتی به عمل آورد و خط دیگری برای نشان دادن حدود آب‌های ایران و سواحل جنوبی خلیج فارس روی نقشۀ خلیج فارس فرض و وضع نمود که از جزیرۀ سیر ابونعیر و شمال رأس رکن در شمال جزیرۀ قطر تا نزدیکی رأس الزور در کویت می‌گذشت.
این خط نسبت به خط قبلی که آن هم در جنوب جزیره‌های تمب قرار داشت، جنوبی‌تر بود. این خطوط را خطوط محدودیت نامیده‌اند و جزایر تمب و بوموسی در شمال هر دو خط قرار گرفته‌اند و بر اساس خطوط فرضی وضعی هر دو مأمور دریاداری انگلستان، در آب‌های ایران واقع شده‌اند و بنابراین حکومت انگلستان که سالیان دراز مدعی مالکیت جزایر تمب بزرگ و تمب کوچک و بوموسی بوده است، با تأیید حکومت هندوستان، این جزایر را در محدودۀ آب‌های ایران می‌شناخته و در روی نقشه، تأیید کرده است و مالکیت ایران بر این جزایر را بر اساس اصول علمی و سیاسی و تاریخی پذیرفته‌اند و مالکیت ایران را تأیید نموده‌اند.
در نقشۀ خلیج فارس که از طرف وزارت جنگ انگلیس به سال ۱۸۸۸ میلادی چاپ شده است، جزیره‌های تمب بزرگ و تمب مار یا تمب کوچک همراه با جزیره‌های «بوموسی» و «سیری» و «فرورو» به رنگ اصلی خاک ایران روی نقشه رنگ شده‌اند، اما همین دولت انگلستان در اوائل قرن بیستم و در اولین سال‌های بعد از جنگ جهانی اول با کمک نیروی دریایی گشتی خود در آب‌های خلیج فارس و اقیانوس هند، مانع از فعالیت مأموران گمرکی و مالیاتی ایران در این جزیره‌ها گردید و در کتب و مآخذ و اسناد جدید خود آن‌ها را به حکام رأس الخیمه و شارجه متعلق دانست.
در کتاب خطی مفاص اللئالی و منار اللیالی، تألیف محمدعلی سدیدالسلطنۀ کبابی بندرعباسی که به کتابخانۀ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران اهدا شده و هم‌اکنون در آن کتابخانه نگهداری می‌شود، رونوشت سندی به خط و زبان عربی ثبت شده است که پدران و بنی اعمام حکام حالیۀ رأس الخیمه و شارجه به اتفاق عدۀ دیگری از مردمان جزایر تمب و بوموسی و سیری حقانیت ایران را در مالکیت جزایر مذکور تأیید کرده و صریحاً اعلام کرده‌اند که بعضی از سنوات برای تعلیف احشام خود این جزایر یا بعضی از آن‌ها را برای علفچر مواشی خود از حاکم ایرانی بندر لنگه اجاره می‌نموده‌اند.»

احمد اقتداری
منتخب بیست‌ و‌ یکمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار


[«سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، احمد اقتداری، یغما، آبان ۱۳۵۶، ش ۳۵۰، ص ۵۰۳-۵۰۴ و فروردین ۱۳۵۷، ش ۳۵۵، ص ۴۶-۴۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation

ماتیکان‌داستان

18 Aug, 11:14


❗️مستند «آلن دلون؛ چهره‌ی یک ستاره»
▪️دوبله‌ی فارسی است!

@artchanel

ماتیکان‌داستان

16 Aug, 14:35


🎥فیلم کوتاه «شب زنده داری» ساخته آریو مانوکیان را ببینید. در این عاشقانه کوتاه ایده ای جذاب به کار گرفته شده است( ۲۰۰۹- کانادا).
@matikandastan

📢ماتیکان داستان را به دیگران معرفی کنید

ماتیکان‌داستان

16 Aug, 14:35


🎥فیلم کوتاه "دو مرد و یک جالباسی" ساخته رومن پولانسکی را ببینید.

@matikandastan

📢بازفرستی(فوروارد)ِ این فیلم سبب معرفیِ ماتیکان داستان به دیگران می شود؛ سپاس از همراهیتان

ماتیکان‌داستان

16 Aug, 14:35


🎥ببینید پویانمایی ِ کوتاه و دیدنی ِ ِ "اتل متل توتوله" را که نورالدين زرين كلك آن را کارگردانی کرده است.
این فیلم محصول سال ١٣٥٣ است.

@matikandastan

ماتیکان‌داستان

16 Aug, 14:35


🎥فیلم کوتاه "سفر" ساخته بهرام بیضایی را ببینید.

@matikandastan

📢بازفرستی(فوروارد) این مطلب برای دیگران، حمایت شما از کانال ماتیکان داستان است

ماتیکان‌داستان

16 Aug, 14:35


🎥فیلم کوتاه "عکس خانوادگی" نوشته و ساخته مایکل نونان را ببینید. اثری درخور با ایده ای جذاب
@matikandastan

📌ما را به دوستانتان معرفی کنید🙏

ماتیکان‌داستان

15 Aug, 11:26


دوستان همراه، نشست‌های هفتگی انجمن ماتیکان‌داستان تا آگهی پس از این برگزار نخواهد شد. زمان آغاز دوباره‌‌ی نشست‌ها را در همین کانال اعلام خواهیم کرد.

@matikandastan

ماتیکان‌داستان

11 Aug, 16:16


🔸فلسفە چیست؟

▫️ گفتگوی
#برایان_مگی با #آیزایا_برلین

▫️دوبله فارسی

#فلسفه

@NazariyehAdabi

ماتیکان‌داستان

11 Aug, 11:41


نسخه کامل انیمیشن شازده کوچولو
کارگردان:مارک اوسبان
محصول ۲۰۱۵ فرانسه,کانادا


@filmkootah0

ماتیکان‌داستان

08 Aug, 10:18


📢انجمن ماتیکان‌داستان برگزار می‌کند:
نشست‌های هفتگی داستان‌خوانی (بررسی داستان‌های حاضران و نویسندگان ایران و جهان)

📝نشانی: بولوار سجاد، انتهای حامد جنوبی ۱۲ (ابتدای آزادی ۹/۱)، کنار مدرسه علامه، پلاک ۱۳۷، نگارخانه‌ی رادین

زمان: پنجشنبه‌ها ساعت ۶ تا ۸ بعدازظهر.


📢ورود برای همه‌ی دوستداران داستان‌نویسی آزاد و رایگان است.


@matikandastan

ماتیکان‌داستان

03 Aug, 04:55


بریده‌ای از کتاب احمد سمیعی (گیلانی)، زندگانی و خاطرات سیاسی در گفتگو با سایه اقتصادی‌نیا، نشر نی، ص ۲۰۸ و ۲۰۹.

▪️از نقشه‌های این‌چینی حزب [توده] دیگر چه یادتان هست؟

▫️یادم است یک بار نقشه کشیدند از مخازن بانک‌ها با حواله‌های جعلی پول بیاورند بیرون. برنامه ماهرانه تنظیم شد، ولی کاملاً درست اجرا نشد. قرار شد رأس ساعت معینی عده‌ای به بانک‌هایی که حزب توی آن‌ها دست داشت مراجعه کنند و به ازای حواله‌ها پول بیرون بکشند. همزمان در سراسر کشور، تهران و شهرستان‌ها.

▪️که چه کار کنند آن پول را؟

▫️خرج فعالیت‌های سازمانی. حزب گوش تا گوش ایران گسترده شده بود. تشکیلاتی با آن وسعت و با آن فعالیت متعدد خرج‌های کلان داشت. نقشۀ بیرون کشیدن پول از بانک کامل اجرا نشد؛ ولی مبالغ هنگفتی گیر حزب آمد. چند نفری هم دستگیر شدند. ظاهراً دیر جنبیده بودند و از رأسِ ساعت مأموریت جا مانده بودند؛ نقشه فاش شده بود.

▪️آخر رسماً پول دزدی؟! جنبۀ اخلاقی قضیه برایشان مهم نبود؟

▫️نه! مسئلۀ اخلاقی هیچ در میان نبود. احزاب کمونیستْ سراسر دنیا از این کارها می‌کردند.

▪️دزدی؟!

▫️بله. مقدار زیادی از خرجشان را از راه دزدی درمی‌آوردند. سازمان دانش‌آموزان، سازمان جوانان، سازمان زنان، سازمان کارگران، و خلاصه سازمان‌های متعدد با خرج‌های کلان زیرمجموعۀ حزب تودۀ ایران بودند، فعالیت‌های وسیع داشتند؛ گیرم حزب رسماً غیر قانونی اعلام شده بود. فرض کن بگویند فلانی، مأموریت برو اصفهان. این خرج دارد. مگر نه؟

▪️می‌دانم! ولی آخر جنبۀ اخلاقی‌اش چه؟

▫️در مبانی نظری‌شان اصولاً مانع اخلاقی نداشتند برای نیل به این اهداف.

▪️خیلی عجیب است برایم. پولِ دزدی را برداریم خرجِ آرمان‌هایمان کنیم!

▫️بله، علناً دزدی می‌کردند و از این قبیل شائبه‌ها داشتند...

https://t.me/Sayehsaar

ماتیکان‌داستان

02 Aug, 06:19


بریده‌ای از کتاب احمد سمیعی (گیلانی)، زندگانی و خاطرات سیاسی در گفتگو با سایه اقتصادی‌نیا، نشر نی، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۱.

▪️اتفاقاً می‌خواستم به کنگرۀ نویسندگان برسم. شما خودتان در کنگره نبودید؟

▫️خیلی کم.

▪️چطور؟ برایتان جالب نبود؟

▫️چرا جالب بود. ملک‌الشعرا رئیسش بود! خانلری تاریخچه‌ای دربارۀ ادبیات منثور عرضه کرد، طبری دربارۀ شعر سخن گفت، حکمت هم دربارۀ شعر. سخنرانی طبری قالبی و به اصطلاح مارکسیستی بود؛ ولی حکمت درست در نقطۀ مقابل سخن گفت و شعر را همان‌طور شناساند که امروز می‌پذیریم. کنگره گمانم به ابتکار شوروی سازمان یافته بود. شبیه شیوۀ برگزاری کنگره را بعدها در فرنگ مشاهده کردم: در کنفرانس ابتدا گزارش وسیع و جامعی دربارۀ موضوع کنفرانس می‌دادند که تدوین این گزارش چه‌بسا ماه‌ها کار می‌برد. از مدت‌ها قبل تدارک می‌دیدند و از همه‌جا گزارش می‌گرفتند. بعد از عرضۀ گزارش، سخنران‌ها در بخشی با عنوان «انتروانسیون»  خطابه ایراد می‌کردند. معنای لغوی انتروانسیون «دخالت» است به این معنا که سخنران‌ها در زمینۀ اصلی واردِ شاخه‌ها یا شرح جزئیات می‌شوند. مثل کنفرانس‌های ما نیست که سخنران‌ها این شاخه به آن شاخه و دیمی سخن بگویند. کاملاً هدایت‌شده است. کنگرۀ نویسندگان هم دقیقاً بر همین منوال بود و کاملاً هدایت‌شده. یعنی معلوم بود هر سخنران در چه زمینه و با چه محدوده‌ای باید صحبت کند، نه اینکه هرچه دلش خواست بگوید. سخنرانی‌های آن کنگره سندهای موثقی‌اند که جا دارد که دوباره به جامعه عرضه شوند.

▪️منتشر شده‌اند آقای سمیعی.

▫️واقعاً لازم است. از همه جای ایران آمده بودند به کنگره.

▪️افراشته هم در همین کنگره شعر خواند.

▫️افراشته شعر رندانه‌ای خواند. می‌دانی او همیشه مضامینی اختیار می‌کند مربوط به مردم و طبقات پایین، به‌علاوه شعرش از نظر قواعد و معیارهای شعر کلاسیک هم چفت‌وبست محکمی ندارد. برخی ادبا به ضعف تألیف او خرده می‌گرفتند و بهش طعنه می‌زدند. افراشته در کنگره با کنایه پاسخ طعنه‌زنندگان را داد. در این شعر  ادیب متحجری به افراشته انتقاد می‌کند تو قافیه و روَی نمی‌دانی و قواعد عروض سرت نمی‌شود؛ ولی مخاطب از لحنِ شعر می‌فهمد افراشته به اصطلاح مدح شبیه ذمّ می‌کند و به‌واقع فضائل خودش را انعکاس می‌دهد. ابیاتش آن‌قدر شیرین است که با خواندن اول در ذهن حک می‌شود. افراشته نادره‌ای بود در ادبیات. طبری هم جایگاه خاصی داشت. وقتی سخنرانی می‌کرد، اگر در سالن حضور نمی‌داشتی که ببینی او پشت تریبون ایستاده و فی‌المجلس سخن می‌گوید، خیال می‌کردی از رو می‌خوانَد. همان‌قدر فصیح سخن می‌گفت که می‌نوشت. یارشاطر هم این ویژگی را داشت. حتی با دوستانش آن‌قدر فصیح و شمرده سخن می‌گفت که انگار از رو می‌خواند.

▪️ولی در کنگرۀ نویسندگان امثال نیما و آل‌احمد و نوگرایان هم بودند. برای شما جالب نبود بروید این‌ها را ببینید؟

▫️راستش هیچ جالب نبود!

▪️اصلاً؟

▫️مطلقاً! دست‌کم برای من. آل‌احمد عضو سازمان دانشجویان بود و منش و شخصیتش اصلاً جذبم نمی‌کرد. اگر نوبتِ سخنرانی حکمت یا خانلری یا طبری بود، چرا، برایم جالب بود. یا نوبت شعرخوانی افراشته. ولی ما بی‌قرار بودیم جلسه تمام شود، فیلم پخش کنند!

▪️چرا دنبال فیلم بودید؟

▫️چون در عهد رضا شاه به‌کل چشم‌وگوش‌بسته بودیم. نه‌تنها در سیاست، بلکه در معاشرت با دخترها. تشنۀ تجربه‌های اجتماعی بودیم. ناگهان افتادیم در دل دنیایی که دنیای دیگری بود: دختر و پسر پهلوی هم می‌نشینند، با هم صحبت می‌کنند، با هم می‌روند کوه، با هم می‌روند سینما. این‌ها بود که برای ما تازگی و جذابیت داشت، نه آل‌احمد و نیما!

https://t.me/Sayehsaar

ماتیکان‌داستان

21 Jul, 20:53


▫️ولی من هنوز افسوس حزب را می‌خورم سایه…
هنوز آقای سمیعی؟
▫️اگر چپ‌روی نمی‌کردیم، رقم سرنوشت چیز دیگری می‌شد. حزب ابتدا فقط جبههٔ ضد فاشسیتی بود، غیر کمونیست‌ها را می‌پذیرفت، شاه را قبول داشت، سلیمان میرزا در حیاط کلوپ وضو می‌گرفت و نماز می‌خواند، جلسات را حتی در خانه‌های اعیانی می‌گذاشتیم و صاحب‌عمارتِ متمول گوشه‌ای می‌نشست تریاکش را می‌کشید! سرسپردگی به شوروی… کیش شخصیت‌پرستی… هنوز افسوس می‌خورم.

ماتیکان‌داستان

21 Jul, 04:59


گفتگو با استاد احمد سمیعی (گیلانی) روایتی یکپارچه، شیرین و مفصل از سال‌های فعالیت سیاسی ایشان در سازمان جوانان حزب توده است. این گفتگو نزد من امانت بود و ایشان وصیت کرده بودند تا در قید حیات هستند آن را منتشر نکنم. اینک خوشحالم که انتشارش ۱۵ ماه پس از درگذشت او به همت نشر نی محقق شد.
https://t.me/Sayehsaar

ماتیکان‌داستان

15 Jul, 01:30


🎥ببینید فیلم کوتاه "تراموا" را که از کارهای نخستینِ کریستوف کیشلوفسکی(۱٩۶۶) فیلمساز بزرگ لهستانی است؛ داستان تنهایی محتوم و دلدادگیهای بی فرجام.

@matikandastan