روزنه @mah_7art Channel on Telegram

روزنه

@mah_7art


اگر هنر نبود،
حقیقتِ زندگی ما را میکشت!
#فردریش_نیچه



https://t.me/MAH_7ART/3 لینک اولین پست

لینک boost و حمایت از کانال (مختص تلگرام پرمیوم)👇
https://t.me/boost/MAH_7ART

👇لینک کانال

روزنه (Persian)

با خوشامد گویی به کانال تلگرامی ما، روزنه! یک جایگاه برای عشق به هنر و زندگی. اینجا ما با هنر به دنیای زندگی روشنی می‌آوریم و قصد داریم تا از زیبایی‌های هنری برای شما بگوییم. کانال ما به نام کاربری @mah_7art محلی است برای هنرمندان و علاقمندان به هنر. اگر به دنبال برداشت‌های جدید و زیبا از هنر هستید، اینجا بهترین مکان برای شماست. همچنین در این کانال می‌توانید اولین پست‌های ما را مشاهده کنید و از لینک boost و حمایت از کانال نیز استفاده کنید. برای عضویت در کانال ما، لطفا لینک زیر را مشاهده کنید. هنر نوری است که راه روشنی را برای ما نشان می‌دهد. به همراه ما باشید و از جذابیت هنر لذت ببرید.

روزنه

01 Jan, 10:18


روزنه pinned «پرونده آلبوم حیوانات پینک فلوید ابتدا🔻 https://t.me/MAH_7ART/16901 انتها🔻 https://t.me/MAH_7ART/16946»

روزنه

01 Jan, 10:17


پرونده آلبوم حیوانات پینک فلوید


ابتدا🔻
https://t.me/MAH_7ART/16901


انتها🔻
https://t.me/MAH_7ART/16946

روزنه

29 Dec, 18:31


💽#موزیک_ویدئو

▪️Pink Floyd - Sheep (Psychedelic video)

▪️ کیفیت: 1920x1080



◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 18:20


💽#موزیک_ویدئو

▪️Pink Floyd - Sheep ـ Animals

▪️کیفیت : 1280x720p



◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 18:10


💽#موزیک_ویدئو

▪️Pink floyd - Sheep _ Animals

▪️پينك فلويد‌ - گوسفند ( آلبوم حيوانات) با ترجمه فارسی
▪️ کیفیت : 320x240p


◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 18:06


همچنین "گوسفند" نشان دهنده پایین ترین طبقه جامعه است که عمدتاً از وضعیت خود غافل هستند و مورد استثمار قرار می گیرند. در بیت اول توصیف شده است که آنها با آرامش در حال چرا هستند، غافل از اینکه به زودی آنها را به یک کشتارگاه می آورند. آنها در مورد اربابانشان، سگ ها، هشدار داده می شوند، حتی اگر آلبوم به عنوان یک کل، خوک ها را به عنوان دشمن واقعی معرفی می کند.
در بیت دوم، ناگهان حقیقت وحشتناکی بر آنها طلوع می کند و با "شوک پایانی در چشمان (آنها)" متوجه می شوند که دارند به "دره فولاد" هدایت می شوند، که نمایانگر ساختمان های بلند، خانه شرکت ها است. ، و کشتارگاه این آهنگ به یک آیه ساختگی کتاب مقدس ادامه می‌یابد که در آن گوسفندان اعتقاد اختصاصی خود به ارباب خود را با «قدرت زیاد و گرسنگی شدید» توصیف می‌کنند. اما در یک چرخش طنز، گوسفند، "از طریق تأمل آرام و فداکاری بزرگ"، استاد کاراته می شوند و علیه سگ ها شورش می کنند.
و در بیت سوم شورش آنها را تجسم می کند و حتی با وجود اینکه آنها ظاهراً سگ ها را می کشند، هنوز آنقدر ترسیده اند که نمی توانند خانه های خود را ترک کنند (چه به دلیل خطرات دیگر یا به دلیل هرج و مرجی که ایجاد کرده اند) که احتمالاً نشان می دهد که شورش فقط یک خیال بوده است. خوک ها هنوز در بالای سیستم هستند.
گوسفندان نماد عموم مردم هستند که با انفعال و عدم آگاهی انتقادی مشخص می شود. این گروه ساختارها و ایدئولوژی های اجتماعی مسلط را بدون زیر سوال بردن آنها دنبال می کنند. رفتار گوسفند نشان دهنده از خود راضی بودن و اطاعت کورکورانه از قدرت است.

درنتیجه در آهنگ ‌گوسفند ، نماینده توده هایی است که توسط خوک ها و سگ ها هدایت می شوند. آهنگ "گوسفند" توضیح می دهد که چگونه گوسفندها در نهایت علیه ستمگران خود قیام می کنند و نشان می دهد که یک پتانسیل برای انقلاب علیه رهبری فاسد وجود دارد.


◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 17:50


▪️Pink floyd - Sheep _ Animals


◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 17:40


آخرین آهنگ طولانی این دسته "گوسفند" است.

"گوسفند" نماینده توده های بی فکر، شهروندان عادی هستند که از خوک ها دستور می گیرند. به آنها گفته می شود که مراقب سگ ها نیز باشند، سگ هایی که در کمین هستند و منتظر حمله هستند.
گوسفند به راحتی قابل دستکاری و کنترل هستند. آنها به عنوان افرادی بی فکر و ساده لوح به تصویر کشیده می شوند که هر شعاری را که خوک ها به آنها یاد می دهند را تکرار می کنند و از این طریق به حفظ قدرت خوک ها از طریق نادانی و انفعال آنها کمک می کنند.

با این حال، واترز از طریق آیات خود به این نکته اشاره می کند که ناگهان گوسفندها شروع به خودآگاهی می کنند و متوجه می شوند که چیزی در دنیایی که در آن زندگی می کنند درست نیست.

آهنگ «گوسفند» از پینک فلوید تفسیری است بر سازگاری در جامعه. گوسفندی که با بی تحرکی و از خود راضی بودن در برابر خطر مقایسه می‌شود. او تشخیص می دهد که اگرچه وانمود کردن به اینکه خطر واقعی نیست ، اما در دراز مدت کمکی نخواهد کرد. او همچنین به جنگ مدرن اشاره می کند و اینکه چگونه صاحبان قدرت اغلب دیگران را به جای آنها می فرستند تا بمیرند. آهنگ فراخوانی است برای رد انطباق و اقدام برای ایجاد تغییر.


◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 17:30


💽#موزیک_ویدئو

▪️Pink Floyd - Dogs (1977) Animals

▪️کیفیت: 1920x1080p


◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 17:20


💽#موزیک_ویدئو

▪️Pink Floyd - Dogs - Animals

▪️آهنگ Dogs (پینک فلوید) با اجرای راجرز واترز ـ به همراه زیرنویس فارسی
▪️کیفیت : 720p


◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 17:10


سگ به نوعی پیشنهاداتی را به ما ارایه می‌کند. به سیستم اجازه ندهیم که روح و جانش را خورد کند، و مجبورش کنیم در برابر چنگال سرد مبارزه تسلیم شود، او هنوز دارای صفات انسانی است، بدون هیچ شباهتی به دیگران، در طبقه‌ی “سگ‌ها”. رز ادامه می‌دهد: “آرامشی که او در رابطه‌ی نزدیکش با افراد دیگر احساس می‌کند به عنوانِ “پناهگاهی” از شرِ وضعیتِ “ملال و دردی” که از بی‌احساسی خوک ها تولید می‌شود عمل می‌کند.” (Rose, 79) بدون در نظر گرفتنِ موقعیت، هر سه طبقه رنجور و زجر کشیده‌اند. سیستم تغییری نمی‌کند، به نظر غیر قابل نفوذ می‌آید. با این حال، فرد می‌تواند از طریقِ روابط صمیمانه با هم‌نوعانش از چنگ سیستم بگریزد.

متناقض به نظر می‌رسد. حیوانات قطعه‌ای هنری / انتقادی است که امیدوار است بتواند ساختار جوامع سرمایه‌داری، که نشانگر حکومت‌هایی غیرانسانی و سادیستی‌اند را افشا کند. با این حال، واترز هیچ پیشنهادی در برابر این نیروی حیوانی ندارد. او صرفا اظهار می‌کند که ما باید با آن برخورد کرده، و بدون تسلیم شدن به ایدئولوژی‌اش در درون آن زندگی کنیم. اگر سیستم به نحوی که او شرح داد در مسیر خودش باقی بماند، بدون شک ایدئولوژی نه تنها از بین نمی‌رود، که قوی تر از پیش می‌شود. بنابراین با پیشنهاد این “نقشه جنگ” همان‌گونه که توضیح داد (قبول کردن سیستم و زندگی در آن تا نیل به سمت رضایت مندی) در واقع از این سیستم پشتیبانی کرده، و در ایدئولوژی آن شرکت می‌کند. اگرچه او به شدت از سرمایه‌داری انتقاد می‌کند، اما در واقع با این قطعه موسیقیایی از اساس اقتصادی ایدئولوژیک، که مستقیما تحت تاثیر ایدئولوژی سرمایه‌داری است حمایت کرده، و نهایتاً به شیوعِ “آگاهی کاذبی” که پیش تر از آن یاد شد کمک می‌کند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:

• Baxandall, Lee. Morawski, Stephan. eds. Marx & Engels on Literature & Art. St Louis: Telos Press, 1973.

• Callari, Antonio., Ruccio, David F. eds. Postmodern Materialism and the Future of Marxist Theory. London: University Press, 1996.

• Lang, Berel. Williams, Forrest. eds. Marxism and Art: Writings in Aesthetics and Criticism: New York: David McKay Company, Inc., 1972.

• Rose, Phil. Which One’s Pink: An Analysis Of The Concept Albums of Roger Waters & Pink Floyd. Ontario: Collector’s Guide Publishing Inc., 2002.

• Shaffner, Nicholas. Saucerful of Secrets: The Pink Floyd Odyssey. New York: Dell Publishing, 1991.

• Stevenson, Nick. Culture, Ideology and Socialism. Vermont: Ashgate Publishing Company, 1995.



◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 17:02


همچنین "گوسفند" نشان دهنده پایین ترین طبقه جامعه است که عمدتاً از وضعیت خود غافل هستند و مورد استثمار قرار می گیرند. در بیت اول توصیف شده است که آنها با آرامش در حال چرا هستند، غافل از اینکه به زودی آنها را به یک کشتارگاه می آورند. آنها در مورد اربابانشان، سگ ها، هشدار داده می شوند، حتی اگر آلبوم به عنوان یک کل، خوک ها را به عنوان دشمن واقعی معرفی می کند.
در بیت دوم، ناگهان حقیقت وحشتناکی بر آنها طلوع می کند و با "شوک پایانی در چشمان (آنها)" متوجه می شوند که دارند به "دره فولاد" هدایت می شوند، که نمایانگر ساختمان های بلند، خانه شرکت ها است. ، و کشتارگاه این آهنگ به یک آیه ساختگی کتاب مقدس ادامه می‌یابد که در آن گوسفندان اعتقاد اختصاصی خود به ارباب خود را با «قدرت زیاد و گرسنگی شدید» توصیف می‌کنند. اما در یک چرخش طنز، گوسفند، "از طریق تأمل آرام و فداکاری بزرگ"، استاد کاراته می شوند و علیه سگ ها شورش می کنند.
و در بیت سوم شورش آنها را تجسم می کند و حتی با وجود اینکه آنها ظاهراً سگ ها را می کشند، هنوز آنقدر ترسیده اند که نمی توانند خانه های خود را ترک کنند (چه به دلیل خطرات دیگر یا به دلیل هرج و مرجی که ایجاد کرده اند) که احتمالاً نشان می دهد که شورش فقط یک خیال بوده است. خوک ها هنوز در بالای سیستم هستند.
گوسفندان نماد عموم مردم هستند که با انفعال و عدم آگاهی انتقادی مشخص می شود. این گروه ساختارها و ایدئولوژی های اجتماعی مسلط را بدون زیر سوال بردن آنها دنبال می کنند. رفتار گوسفند نشان دهنده از خود راضی بودن و اطاعت کورکورانه از قدرت است.

درنتیجه در آهنگ ‌گوسفند ، نماینده توده هایی است که توسط خوک ها و سگ ها هدایت می شوند. آهنگ "گوسفند" توضیح می دهد که چگونه گوسفندها در نهایت علیه ستمگران خود قیام می کنند و نشان می دهد که یک پتانسیل برای انقلاب علیه رهبری فاسد وجود دارد.


◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 17:00


چیزی که عاید می‌شود، سولوی بلند و دراماتیکی است که غم عمیقی را عرضه می‌کند. سپس ترانه‌ای تکه‌تکه و تلمیحی که شامل این قطعه است:

Who was born in a house full of pain.
Who was trained not to spit in the fan.
Who was told what to do by the man.
Who was broken by trained personnel.
Who was fitted with collar and chain.
Who was given a pat on the back.
Who was breaking away from the pack.
Who was only a stranger at home.
Who was ground down in the end.
Who was found dead on the phone.
Who was dragged down by the stone.

کسی که تو خونه‌ای پر از درد به دنیا اومده

کسی که تمرینش دادن به سمت طرفدارش تف نکنه

کسی که از رئیسش دستور می‌گیره

کسی که توسط افراد تعلیم دیده درخودش شکسته شده

کسی که سر و کارش با قلاده و زنجیره

کسی که توی یه غرفه پشت پیشخون نشسته

کسی که زیر فشار داره خرد می‌شه

کسی که توی خونه‏ش فقط یه غریبه‏س

کسی که آخرسر به خاک می‌افته

کسی که معمولن جسدش پای تلفن پیدا می‌شه

کسی که با سنگی بر پاش غرق می‌شه…



واترز استعاره‌اش را شرح می‌دهد که زیست‌های فردی در جامعه‌ی سرمایه‌داری دقیقا مانند همان سگی است که پیرو استادش، ایدئولوژی سرمایه‌داری است. رقیب بورژوازی – یا همان “سگ” – “ از رئیسش دستور می‌گیره ” و “ توسط افراد تعلیم دیده درخودش شکسته شده “. این عبارات بیانگرِ شرایطِ ایدئولوژیک هستند. آن‌هایی که توسط تأثیراتِ طبیعی بر روانِ فرد و عمل به مانیفست‌ها “پایین کشیده می‌شوند”، سرانجام به دام تنهایی و زندگی دور از دیگران می‌افتند.

دو آهنگ بعدی “خوک ها: سه گونه متفاوت” و “گوسفند” نام دارند که به ترتیب نقش سرمایه‌دار و طبقه کارگر را بازی می‌کنند. “خوک‌ها” پرخور و بد اخلاق نشان داده شده‌اند، و قابلیت این را دارند که با رنج دادن طبقات زیرین، خود در بالاترین درجات اجتماعی جا خوش کنند. گوسفند هم به عنوان موجود بی‌فکری نشان داده می‌شود که به طور کل تحت کنترل ساختارهای ایدئولوژیک است. این مسئله به وضوح در کتاب فیل رز مطرح شده‌است. برای فهم مقصود این مقاله، فقط باید متوجه باشیم که اعضای طبقه‌های ممتاز جامعه هم مانند “سگ‌ها”، چه از سیستم اقتصادی سرمایه‌داری، چه از ایدئولوژیی که از آن محافظت می‌کند، رنج می‌کشند. واترز در این آلبوم سعی می‌کند که با شکافتن توهمات این ایدئولوژی ذهن تعدادی از شنوندگان خود را روشن کند. اما برای چه تاثیری؟

این به وضوح در کتاب رز مطرح شده است. برای اهداف این مقاله فقط باید درک شود که مانند «سگها» – همانطور که در بالا توضیح داده شد – اعضای این طبقه اجتماعی متمایز از هر دو به دلیل ساختار اقتصادی سرمایه داری و ایدئولوژی که از آن حمایت می کنند رنج می برند. در این آلبوم، واترز به وضوح تلاش می کند تا توهم ایدئولوژی را بشکند تا برخی از مخاطبانش را روشن کند. اما چه تأثیری دارد؟

نکته و یا – اگر جرات گفتنش را داشته باشم – پیشنهاد آخری که واترز مطرح می‌کند، در آخرین آهنگ آلبوم، یعنی “خوک های پرنده: قسمت 2” آشکار می‌گردد. درست شبیه همتای خود، در ابتدای آلبوم، این آهنگ هم با یک گیتار آکوستیک نواخته می‌شود، اما آواز برای القای حس صمیمیت بیشتر دابل ترک است.

You know that I care what happens to you.
And I know that you care for me too,
So I don’t feel alone,
Or the weight of the stone,
Now that I’ve found somewhere safe
To bury my bone.
And any fool knows a dog needs a home
A shelter from pigs on the wing.

می دونی برام مهمه چی سرت میاد.

و می دونم منم واسه تو مهمم،

پس احساس تنهایی نمی‌کنم،

حتی دیگه سنگینی سنگ رو هم حس نمی‌کنم،

حالا که جای امنی رو پیدا کردم

که استخونام رو خاک کنم.

و هر احمقی می‌دونه که هر سگی یه خونه می‌خواد

پناه‌گاهی از چنگ خوکای پرنده.



◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 16:50


اگرچه او در قامتِ دوم شخص صحبت می‌کند، سگ پیرتر، سگ رقابت‌جو که کاملا با خودش حرف می‌زند بالاخره متوجه می‌شود که رقابت‌های سطح بالا –فضیلتی کاملا سرمایه‌دارانه- چگونه او را با شرایط و روابط واقعی انسانی بیگانه می‌سازد. برای او از قبل مشخص شده که باید در غرور و انزوای خویش غرق شود.

چیزی که در ادامه می‌آید قطعه‌ای طولانی و بی‌کلام است که عمدتا شامل صدایی ترسناک تولید شده توسط یک سینتی سایزر با روندی صعودی و همچنین صدای یکنواخت درام می‌شود. واژه‌ی سنگ از طریق اکو تکرار می‌شود تا تاکید بیشتری بر بیگانگی شود. فیل رز اشاره دارد که در این قسمت نوبت به تأمل می‌رسد، جایی که سگ جوان – هم او که در خوک‌های پرنده: قسمت 1 حرف می‌زد – در مورد پیشنهاد‌های متناقض توصیه شده به خود فکر می‌کند. نقش درامز در این بخش کم‌کم بیشتر می‌شود و این بدان معنا است که این “سگ” در حال فراهم آوردن شرایط مقاومت برابر این نوع زندگی بوده، و تکذیبیه‌ای را آماده می‌کند. پروتاگونیست این داستان در حال فروکردنِ توهم ایدئولوژی، و بطلانِ منطق‌های پیشین آن است. این قطعه‌ی بی‌کلام به یکباره قطع شده، و ساختار موسیقیایی که در آغاز با آن مواجه بودیم مجدداَ بازسازی می‌شود: هم‌نوازی دو گیتار آکوستیک، و در آخر ورود تمام اعضای گروه. پروتاگونیست، در همین حالی که گویی از خوابِ غفلت بیدار شده شروع می‌کند:

I gotta admit that I’m a little bit confused.
Sometimes it seems to me as if I’m just being used.
Gotta stay awake, gotta try and shake off this creeping malaise.
If I don’t stand my own ground,
How can I find my own way out of this maze?

باید اعتراف کنم که یه کم گیج شدم

گاهی به نظر می‌رسه که صرفا ازم سوء استفاده شده

باید بیدار بمونم، باید سعی کنم از این بی‌قراری خزنده رها بشم

اگر نتونم روی پاهام واستم و حقم رو بگیرم

چطور می تونم راهم رو تو این دنیای پیچ در پیچ پیدا کنم؟


ساختارهای ایدئولوژیکی که به او می‌گویند کیست و چگونه باید رفتار کند رها سازد. وی به این ساختارها به عنوان راهی ابزورد و –اگرچه پنهان پشتِ خودشیفتگی‌ای صحیح- خودمخرب برای زندگی نگاه می‌کند. او ورای پاداش‌های پیشنهادی سرمایه‌داری را می‌بیند؛ پاداش‌هایی که جدایِ از محصولات جانبی وحشتناکشان، از قبیل سودهای مالی و ترفیع درجات، برای او به شدت رنگ باخته هستند. رز اشاره می‌کند “این حقیقت که سگ مذکور می‌گوید «باید شب را بیدار بماند» بی‌میلی او به بازگشت به وضعیت شستشوی مغزی را می‌رساند. به بیان دیگر، او باید “روی پای خودش بایستد” تا دوباره زیر نفوذ قاعده‌ی فردیت‌گرایی سگ ابتدایی نرود.” (Rose, 66)

به محض ورود تمام اعضای گروه، چیزی که ادامه پیدا می‌کند انتقادی محکم و قاطع از شیوه‌ی زندگی “سگ مرشد” است.

Deaf, dumb and blind you just keep on pretending
That everyone’s expendable and no one has a real friend.
And it seems to you the thing to do would be to isolate the winner.
And everything’s done under the sun,
And you believe at heart, everyone’s a killer.

کر و کور و لال، همش ادعا داری

که می‏شه از همه استفاده کرد و هیچ کس دوست واقعی نداره

و کار درست از نظر تو، محاصره برنده‏هاس…

و خوشی بقیه براش مهم نیست

و از ته دل باورداری که همه قاتلن…




“سگ” جوان که ظاهراً از چنگ کرختی ذهن و ایدئولوژی ویرانگر آزاد شده است، تلاش می‌کند که قسمت‌هایی از حیله‌های ایدئولوژی را روشن کند. زندگی سخت رقابتی آن‌ها در منازعات طبقاتی، یک بار دیگر نشان داده می‌شود، اما این بار خبری از سرخوشی فریبنده نیست. تا زمانی که “همه قابل مصرف باشند” هیچ کس نمی تواند رابطه‌ی معناداری را با دیگری آغاز کند. تا وقتی آن‌هایی که باید از سلسله مراتب بالا بروند اعتقاد دارند ” خوشی بقیه برایشان مهم نیست” تا نیاز‌های واقعی شان را سرکوب کنند، این موضوع آن‌ها را به سمت وضعیتی پارانویایی سوق می‌دهد که هر کسی پتانسیل خطرناک و دشمن بودن را دارا می‌باشد.


◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 16:40


بند بعدی ترانه توصیه‌ای دقیق است: پیروی کردن از قواعدی که قبلا وضع شده‌اند. ترانه با ورود تمام گروه ادامه می‌یابد، و با بافت موسیقیاییِ غنی، ما را دچار دو احساس متضاد می‌کند: “تسکین و غم”.

And after a while, you can work on points for style.
Like the club tie, and the firm handshake,
A certain look in the eye and an easy smile.
You have to be trusted by the people that you lie to,
So that when they turn their backs on you,
You’ll get the chance to put the knife in.



یه چند وقتی که گذشت، کم‌کم ریزه‌کاری‌های خوش‌تیپی رو یاد می‌گیری

مثلاً کراوات بزنی و درست و حسابی و محکم دست بدی

نگاهی مطمئن و لبخند راحتی داشته باشی

باید بذاری مردمی که بهشون دروغ می‌گی بهت اعتماد کنن

تا وقتی که پشتشون رو به تو می‌کنن

بتونی چاقو رو تا ته فرو ببری




فیل رز توضیح می‌دهد: “سگ نشان می‌دهد که مهاجم سرانجام موفق می‌شود شخصیت فریبکار و کاسب‌کار –که مشخصه‌ی آن نگاهی فریبنده در چشم‌های طرف مقابل، و لبخندی تصنعی که در صورت لزوم می‌توانند ظاهر شوند- را در خود جا بیاندازد. واترز اشاره می‌کند که این شیوه‌ای دل‌سردکننده برای زیستن است. سگ، برای این که از قافله‌ی رقابت جا نماند، باید همیشه حیله‌های جدیدی برای رو کردن داشته باشد، به هیچ کس اعتماد نکند، و هرگز مورد اعتماد قرار نگیرد. در نهایت، موجودی تنها و زیستی بیگانه از خویش.

رز اشاره می‌کند که راوی اول، – با به کارگیری ابزارهای موسیقیایی – تصمیم می‌گیرد که “سگ” جوان‌تر باید از این گونه زندگی دل سرد شود. نه از بابت این که از وحشت و توهمِ زندگی در امان نگه دارد، بلکه چون نباید برای سگ ارشد قیافه بگیرد، مقداری از حس رقابت و برتری جویی او را محدود کرده‌اند.

You gotta keep one eye looking over your shoulder.
You know it’s going to get harder,
And harder and harder as you get older.
And in the end you’ll pack up and fly down south,
Hide your head in the sand,
Just another sad old man,
All alone and dying of cancer.



همیشه باید نگاهی هم به پشت سرت داشته باشی

می دونی هرچی پیرتر می‌شی سخت‌تر و سخت‌تر می‌شه

و آخرش هم بار و بندیلت رو جمع می‌کنی و می‌ری جنوب

و سرت رو میون شن‌‌ها پنهون می‌کنی.

تو فقط یه پیرمرد درب و داغون دیگه هستی

که تو تنهایی خودش از سرطان می‌میره.



در حین اینکه سگ ارشد این پیشنهادات دلسرد‌کننده را می‌دهد، کم‌کم متوجه می‌شود که در حال توضیح واقعیت‌های زندگی خودش است. رز شرح می‌دهد که چگونه در سطرِ بعدی درک کاملِ پیشگوییِ سگ در مورد خودش شروع می‌شود. “شخصیت همچنان تهدید کننده‌ی سگ اول نه تنها با ورود آواز اصلی دوتایی، بلکه ا بازگشتِ آوازِ پشتیبانِ پس‌زمینه تصدیق می‌شود. او موقعیت ترسناک ایجاد شده توسطِ سگِ دوم را توضیح می‌دهد: افزایش حس پارانویا، که نتیجه نهایی کنش گذشته اوست.” (Rose, 65) سگ ارشد سرانجام متوجه می شود که شیوه‌های گذشته‌ی او به شدت بر زندگی و آینده‌اش تاثیر گذاشته است.

And when you loose control, you’ll reap the harvest you have sown.
And as the fear grows, the bad blood slows and turns to stone.
And it’s too late to loose the weight you used to need to throw around.
So have a good drown, as you go down, all alone.
Dragged down by the stone.

و وقتی که کنترلت رو از دست می‌دی، چیزی رو که کاشته بودی درو می‌کنی

و همین طور که ترست زیاد می‌شه ، خون گندیدت کم کم از جریان می‌افته و به سنگ بدل می‌شه

اونوقت دیگه واسه کم کردن وزنی که واسه زور گفتن به مردم لازمش داشتی خیلی دیر شده

غرق شدنت نوش جونت، تویی که باید تنهایی غرق شی

با سنگی که پایینت می‌کشه.



◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 16:30


▪️Pink Floyd - Dogs ـ Animals

◼️@MAH_7ART

روزنه

29 Dec, 16:21


آهنگ بعدی”سگ‌ها” نام گذاری شده. می‌شد آن را “سگ‌ها، دو گونه متفاوت” نامید، چرا که ظاهراً ما در این آهنگ با دو صدای متفاوت رو به رو هستیم. به این معنا که دیوید گیلمور، گیتاریست گروه، قطعات اولیه‌ی ترانه را می‌خواند، و پایانِ آن با صدای راجر واترز به اتمام می‌رسد. همچنین دو روش متمایزِ تفکر آشکار می‌گردد. ترانه با سخنان سگِ پیر –سگی که نماینده‌ی کلیشه‌ای خود است، سگِ قاتل که تلاش دارد تا به مرتبه‌ی خوک برسد- که به سگِ دیگر برای پیشرفتش کمک مشورت می‌دهد آغاز می‌شود.

ترانه با این سطرها آغاز می‌شود: ” باید دیوونه باشی / باید بفهمی دقیقاً نیازت چیه / باید توی خیابون روی انگشت‌هات خوابیده باشی / باید بتونی با چشم بسته هم غذات رو پیدا کنی/ و بعد آروم و پنهونی حرکت کنی/ و بدون اینکه فکر کنی، تو لحظه‌ای که باید ضربه رو بزنی.” او تاکید می‌کند که فقط کسانی که “نیازشون رو می‌دونن” و دارای میلی بی‌پایان هستند می‌توانند سلسله مراتب را یکی پس از دیگری بالا بروند. ترانه پیشنهاد می‌دهد که برای رسیدن به موفقیت، باید مجذوبِ عطشِ بی‌حدِ قدرت شد. ترانه همچنین به نوعی قتل هم اشاره دارد. معیار اخلاقیِ “سگ، سگ را می‌خورد” که در آن تا زمانی که پول و قدرت حصول شوند، همه چیز عادلانه است. “سگ” موفق سگی است که هم مراقب شکار باشد، هم شکارچی.


◼️@MAH_7ART

روزنه

28 Dec, 17:20


💽#موزیک_ویدئو

▪️Pink Floyd - Pigs On The Wing (Parts 1&2) 1977 legendado

▪️ کیفیت: 1920x1080p


◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 16:41


🎞#ویدیو_نقاشی

▪️ Alan Macdonald: A Self-Portrait - The Documentary
▪️ کیفیت ویدیو : 1920x1080



◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 16:41


🎨#نقاشی

▪️Alan MacDonald

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 16:14


🎨#نقاشی

▪️Alan MacDonald - Spanish bath - 1995

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 16:14


🎨#نقاشی

▪️a pessimist in heaven by Alan MacDonald

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 16:14


🎨#نقاشی

▪️“Blessed are the Bleak” by alan macdonald

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 16:14


🎨#نقاشی

▪️Alan MacDonald (UK, Scotland 1962 - ) Leading a horse to water, 2019

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 15:48


🎨#نقاشی

▪️Alan MacDonald (Scottish, 1962) - Queen of the Slipstream (2020)

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 15:48


🎨#نقاشی

▪️Alan MacDonald (Scottish, 1962) - Firebird (2021)

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 15:48


🎨#نقاشی

▪️Alan MacDonald (Scottish, 1962) - Firefly (2020)

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 15:47


🎨#نقاشی

▪️Alan MacDonald
A KNIGHT WHO WANTS A FIGHT (2018)


◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 15:47


🎨#نقاشی

▪️Alan MacDonald - Drink to the Devil. 2018

◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 15:33


🎨#نقاشی

▪️Inferna
2023
Alan MacDonald


◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 15:32


🎨#نقاشی

▪️Screw Loose
2024 Alan Macdonald


◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Dec, 15:32


🎨#نقاشی

▪️Alan Macdonald -
Fly You Fools
2024


◼️@MAH_7ART

روزنه

24 Nov, 13:28


گپ سینمایی خفن و دانلود فیلم‌های روز ⬇️⬇️

لینک عضویت

https://t.me/+DeLhELYO6cY5OTk0

روزنه

22 Nov, 17:08


🎨#طراحی

▪️A diagram of an embryo


◼️@MAH_7ART

روزنه

22 Nov, 17:07


 

در حالی که داوینچی بسیاری از نقاشی‌های آناتومیکی از ماهیچه‌ها و اسکلت‌ها کشید که اگر قاره مذهبی اروپا آن‌ها را می‌پذیرفت، می‌توانست طب مدرن امروزی را به استانداردی در دهه ۱۵۰۰ تبدیل کند، ترسیم هیچ چیز به اندازه نمودار بالا ترسناک نبود.

در میان تمام نت‌هایی که به سختی قابل رمزگشایی هستند، نموداری از جنین به‌طور برجسته نمایش داده می‌شود. جنین را در داخل یک رحم شکافته شده و بریده شده به تصویر می کشد. این نقاشی اولین نقاشی در تاریخ ثبت شده است که شریان رحم و وریدهای اندام های تناسلی زنانه را به تصویر می کشد. او در مخالفت با افکار زمان خود، جنین را در رحمی تک حفره ای کشید. بسیاری فکر می کردند اتاق های متعددی وجود دارد که دلیلی برای دوقلوها فراهم می کند. 

لئوناردو پس از تکمیل این نقاشی و تشریح مربوطه، بند ناف و عروق مربوطه را کشید. او اشاره کرد که چگونه بند ناف احتمال خارج کردن مواد زائد جنین از رحم است. او به این نتیجه رسید زیرا پاهای جنین مجرای ادرار خود را مسدود می کند و بنابراین به طور طبیعی اجازه دفع مواد زائد را نمی دهد.

لئوناردو در طول زندگی خود این یافته های تشریحی را منتشر نکرد. همچنین بلافاصله پس از زندگی او اتفاق نیفتاد، زیرا وارث دفترهای او آنها را منتشر یا به کسی منتشر نکرد. مردی به نام فرانچسکو ملزی به عنوان شاگرد مورد اعتماد لئوناردو در دفتر یادداشت‌ها، به نظر می‌رسید که این دفترچه‌ها را در طول عمرش کنار هم نگه داشته است. تنها پس از مرگ فرانچسکو، پسرش، اورازیو، شروع به پخش کردن آثار مرد رنسانس لئوناردو داوینچی کرد. در طول این فرآیند، برخی از کارهای لئوناردو در زمان از دست رفت، و ممکن است ده ها نوآوری جالب و روشنگرتر وجود داشته باشد که از تاریخ ناپدید شده اند.


◼️@MAH_7ART

روزنه

22 Nov, 16:57


🎨#طراحی

▪️A drawing depicting skeletal and muscle relationships between a man’s legs and a horse’s legs


◼️@MAH_7ART

روزنه

22 Nov, 16:56


▪️اکتشافات تشریحی

لئوناردو آنقدر به آناتومی علاقه داشت که امروزه حتی ممکن است برخی او را دیوانه تصور کنند. به عنوان یک هنرمند، او دلایل زیادی برای داشتن برگه های مطالعاتی با ویژگی های مختلف آناتومیک داشت. دفترچه‌های لئوناردو گربه‌ها، شیرها ، پرندگان، اسب‌ها، مردان و زنان را نشان می‌دهد. برای بازآفرینی آنها در یک نقاشی، باید نوعی ارتباط و صمیمیت با آناتومی که می‌خواهند بازآفرینی کنند، داشته باشد. با این حال، فداکاری لئوناردو عمیق تر از آن است.

حتی امروز هم ممکن است کمی مشکوک به نظر برسد اگر کسی ده ها یادداشت و نمودار دست نویس در مورد عضلات و ساختار اسکلتی حیوانات و بدن انسان داشته باشد. اما داوینچی مرد علم بود و علم کنجکاوی را به وجود می آورد. و کنجکاوی باعث نوآوری می شود.

نمونه ای عالی از علاقه لئوناردو به انواع آناتومی را می توان در نقاشی های پایین از پاهای مردانه و پاهای اسب مشاهده کرد. ماهیچه ها به خوبی مشخص می شوند که گویی کسی برای معاینه آنها پوست را بریده است. کارشناسان موافقند که این دقیقاً همان کاری است که لئوناردو برای دیدن واقعی آنچه در زیر سطح پوست می‌گذرد انجام داد. علاوه بر این که این نقاشی‌ها در سطحی هستند که امروزه می‌توان از آن‌ها برای آموزش دانشجویان پزشکی استفاده کرد، موضوع جالب دیگری برای گره زدن با این نقاشی وجود دارد. به نظر می رسد داوینچی بر روی کاغذ آورده است که از نظر ساختاری، رابطه ای بین پاهای انسان و پاهای اسب تشخیص داده است. ارتباطی که تا چارلز داروین در دهه ۱۸۶۰ با نظریه تکامل او به طور کامل توسعه و هضم نشد . با این حال، این همبستگی است که داوینچی به وضوح در مورد آن بود.


 ◼️@MAH_7ART

روزنه

22 Nov, 16:46


🎨#طراحی

▪️A design of a flying device with wings


◼️@MAH_7ART

روزنه

22 Nov, 16:46


▪️اختراعات پیشرفته پرواز

شیفتگی داوینچی به پرواز فقط به پرتاب و چتربازی ختم نمی شود. او تعداد زیادی صفحات دفترچه بال دارد و ظاهراً معتقد است که مردان باید راهی برای پرواز داشته باشند. با بررسی نقشه ها به وضوح می توان الهام گرفته از بال های طبیعی را که در ایجاد چنین طرح هایی داشته است مشاهده کرد. برخی از بال‌ها بسیار شبیه به بال‌های خفاش هستند که احتمالاً لئوناردو آنها را مطالعه کرده است. به احتمال زیاد این طرح ها از بال پرندگان الهام گرفته شده است. داوینچی حتی صفحاتی دارد که مستقیماً به پرواز پرندگان اختصاص یافته است که حاوی یادداشت ها و نقاشی های موجودات پرندگان است.
 
شاید یکی از آزمایشی ترین طرح های او در پرواز «پیچ هوایی» بود که قبلاً ذکر شد. خود دستگاه نیز یادآور هلیکوپتر است، به همین دلیل است که این اختراع به این نام نیز خوانده می شود. طراحی نسبتاً شهودی برای فشار دادن هوا به سمت پایین کار می کند . به نظر می رسد یک وینچ با یک یا دو میله روی دکل طرح وجود دارد که داوینچی به احتمال زیاد تصور می کرد کسی در حال راه رفتن یا دویدن در اطراف آن است. با چرخاندن وینچ، پیچ احتمالاً در جایی نزدیک به بالا می‌چرخد و هوا را کمی دور می‌کند اما بیشتر به سمت پایین. برای کار، خدمه پیچ هوایی باید به اندازه کافی سریع حرکت کند تا نیروی کافی برابر و بزرگتر از جرم کل جسم ایجاد کند. طراحی خوب بود و در واقع کار می کند . زمانی که داوینچی آن را اختراع کرد، کار با مواد موجود در دسترس نبود.

 
◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Nov, 18:08


🎨#طراحی

▪️Parachute design


◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Nov, 18:08


 

داوینچی چتر نجات را اختراع کرد . او ممکن است چتر نجات را نساخته باشد، اما نقشه ای برای ایجاد آن داشت. در واقع، مقالاتی از مردم در دوران مدرن وجود دارد که چتر نجات داوینچی را خلق کرده‌اند و کار می‌کند . بنابراین، داوینچی آینده نگری معقولی داشت که نه تنها مردم را به هوا پرتاب کند تا به هر طریق ممکن پرواز کند، بلکه به آنها اجازه دهد به جای ارائه یک سفر یک طرفه نشاط آور به زمین بیایند. ترجمه یادداشت های او در نزدیکی چتر نجات دنبال می شود،

«اگر مردی چادری از کتان داشته باشد که تمام روزنه‌های آن بسته شده باشد، و عرض آن دوازده براشیا [حدود ۲۳ فوت] و عمق آن دوازده باشد، می‌تواند خود را از هر ارتفاعی بدون رنج به پایین پرتاب کند. بدون هر گونه آسیبی.»
 
بنابراین، اختراعی که اغلب مدرن تلقی می شود، به قدری مدرن است که در طول جنگ جهانی اول به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته است ، در ابتدا توسط داوینچی صدها سال پیش ساخته شد. با این حال، شاید بهتر از بدتر باشد. همانطور که توسط مردی که با موفقیت از طرح داوینچی برای فرود ایمن با چتر نجات از یک بالون هوای گرم استفاده کرد، ۱۸۷ پوند وزن داشت. بنابراین، عملی بودن حمل چتر نجات به شکلی که طراحی شده بود، باید چند صد سال صبر کرد تا زمان و مواد بتواند به نبوغ داوینچی برسد.

 
◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Nov, 18:03


🎨#طراحی

▪️A design of an apparent slingshot meant for flight


◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Nov, 18:03


▪️اختراعات خام پرواز

داوینچی به خاطر علاقه‌اش به پرواز انسان مشهور است و می‌توان آن را در سرتاسر دفترچه‌هایش پیدا کرد، گاهی اوقات به روش‌های غیرمنتظره‌ای. همانطور که در تصویر پایین مشاهده می شود، داوینچی چیزی را طراحی کرد که به نظر می رسد یک تیرکمان بچه گانه است که قصد پرواز انسان را دارد. در حالی که نفت خام است، مطمئناً می تواند به کسی اجازه پرواز دهد، هرچند کوتاه. این اختراع خلاقانه است، اما دارای ظرافتی نیست که بسیاری از طراحی ها و اختراعات داوینچی دارند. در واقع به نظر می رسد که این دستگاه مستقیماً از یک کارتون خارج شده است. اگر کسی زمان، پول و انرژی را صرف ایجاد شیء به شکلی که کم و بیش به نظر می رسد صرف کرده باشد، دلیل کمی وجود دارد که باور کنیم نمی تواند مانند منجنیق ها و تربوشت ها برای صدها سال مردم را بر فراز افق بفرستد. با این حال، داوینچی در واقع راهی برای زنده ماندن یک انسان معمولی از چنین پرتابی ابداع کرد.

 
◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Nov, 17:55


🎨#طراحی

▪️“Armored Car” drawing, or rather, more appropriately, a Tank.



◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Nov, 17:54


▪️یادداشت ها و اختراعات لئوناردو داوینچی

انبوهی از اختراعات طراحی و ترسیم شده توسط لئوناردو داوینچی را می توان مستقیماً در دفترچه یادداشت او یافت. برای دسترسی آسان، برخی از دفترچه‌های او دیجیتالی شده و به صورت آنلاین در دسترس هستند، مانند [ Codex Forster و Codex Atlanticus ]. برخی دیگر، مانند "پیچ هوایی" فوق، نامی که اجماع برای اختراع تعیین کرده است، را می توان در دفترچه‌هایی یافت که هنوز به طور کامل دیجیتالی نشده اند. به عنوان مثال، "پیچ هوایی" از دست نوشته های پاریس از دفترچه های داوینچی می آید، اما تصاویر پراکنده با کیفیت های متفاوت را فقط می توان به جای نسخه های دیجیتالی رسمی آنلاین ارائه شده توسط موسسه فرانسه یافت.

در حالی که به نظر می رسد نسخه های خطی عمدتاً تصادفی هستند، اما برخی از آنها مجموعه ای از موارد جالب در یک موضوع دارند. به عنوان مثال، نسخه‌های خطی پاریس که قبلاً ذکر شد دارای بخش‌های متفاوتی هستند، از A تا M، و دست‌نوشته پاریس B به سرعت مورد توجه قرار می‌گیرد. این شامل یادداشت ها و طرح هایی برای « پرواز ... هلیکوپتر، یک زیردریایی، مطالعات معماری ... و موتورهای جنگ» است. با این حال، باز هم به سختی می توان تصاویری از این زیردریایی به دست آورد، زیرا این نوشته‌ به طور رسمی دیجیتالی نشده است. با این حال، اختراعات هیجان انگیز زیادی در این نوشته های قابل دسترس وجود دارد.

 
◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Nov, 17:50


🎨#طراحی

▪️A design for an Aerial Screw or Helicopter


◼️@MAH_7ART

روزنه

21 Nov, 17:50


📃#مقاله


▪️لئوناردو داوینچی

▪️چگونه دفترچه‌های لئوناردو داوینچی از زمان فراتر می‌روند.

دفترچه‌های لئوناردو داوینچی حاوی انبوهی از نوآوری‌ها، از شگفت انگیز و خارق العاده تا غیرقابل درک است.

 

لئوناردو داوینچی به عنوان یک نابغه شناخته می شود و به درستی هم همینطور است. داوینچی نه تنها شاهکارهای هنری زیبایی ساخت ، بلکه زمان خود را صرف پروژه های معماری، نظریه پردازی چگونگی پرواز انسان، مجسمه سازی، برنامه ریزی کارهای مهندسی، ایجاد نقشه های شهری و حتی ترسیم سازه های آناتومیک با دقت امروزی کرد. این نوآوری ها را می توان مستقیماً در بسیاری از یادداشت های لئوناردو داوینچی یافت و این اجازه را می دهد تا سطحی از بررسی ذهن مرد رنسانس برتر در مورد آنچه که در مورد آن فکر می کرد، تعداد دفعات آن و سطح شهود او بررسی شود. برخی از اختراعاتی که او در دفترچه‌هایش پنهان کرده بود آنقدر پیشرفته هستند که پس از اختراع پرواز به وجود آمدند.

 
◼️@MAH_7ART

روزنه

17 Nov, 16:35


نکته جالب دیگر فیلم این است که پزشکی قانونی با اجساد چقدر سختگیر و بی رحم است و اجساد را با بی رحمی تمام با اره‌های استخوان بر، قیچی و چاقوی جراحی تکه تکه کرده، پوست روی صورت سوژه‌ها را تا چانه شان می کشد پایین، دنده‌ها را می‌شکافند مثل اینکه در حال قصابی گوشت هستند در حالی که این مردان مدرک پزشکی دارند. در این فیلم کوتاه تشریح اجساد خیلی بیشتر از چیزی که به نظر می رسد وجود دارد و جنبه‌ی بیمارگونه‌ی فیلم را به خوبی نشان می‌دهد. اجساد بدون روحی که اکنون به عنوان یک شی با آن‌ها برخورد می‌شود و براخاژ عمیق‌ترین مسئله‌ای که به تصویر می کشد این است که چگونه مکانیسم‌های درونی بدن انسان می‌توانند یک اثر هنری باشند.                                                                  

در بخش‌های مختلفی از فیلم می بینیم که تکنسین به سرعت پوست سر را می‌شکافد جمجمه را اره می‌کند و مغز را از کاسه سر خارج می‌کند و حالا اگر در تشخیص علت مرگ به نتیجه نرسد فضای شکمی و سینه را شکافته و مورد بررسی آزمایش‌های سم شناسی قرار می‌دهد. در واقع آن‌ها مسئول مشخص کردن علت حقیقی مرگ یک انسان هستند که ممکن است به قتل رسیده باشد و اگر آنان نباشند دیگر حقیقت مرگ‌های مشکوک برملا نخواهد شد.

از عنوان فیلم کاملا پیداست وقتی چشم تصاویری از بیرون دریافت می کند چه اتفاقی می افتد و چگونه آن‌ها با تصاویر به یاد مانده در درون ارتباط متقابل دارند و من بیننده از ذهن چگونه به دیدن خود می‌رسم و سپس با بینایی خود تصور می کنم. این فیلم به عنوان مطالعه‌ای در مشاهده و غوطه وری توصیف شده است. و از براخاژ یک مستندگر سوبژکتیویته می سازد که هر بیننده‌ای را نسبت به ذهنیت خودش حساس می سازد.                                                                                   

موسیقی فیلم توسط دیوید کمپ آهنگساز حرفه‌ای، طراح صدا و هنرمند صدا در برلین اجرا و ضبط شد و این حس را القا می‌کند، که ادراک روزمره از ما جدا شده و در مسیر جدیدی هدایت می‌شود. یک ایده باید هَمگام با زمان خودش باشد. موضوع مرگ در ۱۹۷۱ ظهور کرد، چنانچه در این فیلم کوتاه به وضوح می‌بینیم سوژه آشکار می‌شود و وجود مرگ در روح هایدگر به هم پیوند می‌خورد و به ما فقط اجازه متمرکز شدن در یک دوره زمانی محدود را می‌دهد.


◼️@MAH_7ART

روزنه

17 Nov, 16:34


🎞#فیلم_کوتاه

▪️فیلم کوتاه؛ عمل دیدن با چشم خود
▪️نویسنده: محبــــوبه کیائی(پژوهشگر هنر)


فیلم کوتاه؛ عمل دیدن با چشم خود، ساختار شکنی بدن انسان به انتزاع زیباشناسی ناب

استن براخاژ، یکی از تاثیر گذارترین فیلمسازان سینمای آوانگارد آمریکاست، که بخاطر نظرات اجتماعی و نوآوری‌های تکنیکی خود مورد توجه قرار گرفته است. وی به خاطر تجربه‌های انقلابی با رسانه‌های سینمایی در دنیای سینما مورد احترام است. براخاژ که به دلیل کاوش در موضوعات جهانی مانند اخلاق و تمایلات جنسی از طریق روش‌های غیر متعارف شناخته شده است اکنون از مهم ترین فیلمسازان قرن بیستم می‌باشد.                                                                                                                                             

براخاژ در این فیلم کوتاه، نمایی از داخل یک اتاق معمولی بسته را به ما نشان می‌دهد، جایی که پزشکی قانونی اجساد را تشریح می‌کند تا علت مرگ را مشخص کند و آسیب شناسان مختلف در مورد بیماری و درمان‌های احتمالی آن تحقیق می‌کنند. این مستند تجربی در سال ۱۹۷۱ یکی از شناخته شده ترین آثار اوست.
وی می‌گوید: «من سعی نمی‌کردم راه های جدیدی برای فیلم ساز بودن ابداع کنم. این فقط یک محصول جانبی از تلاش من برای رسیدن به حس بینایی بود و به نظر من منطقی به نظر می‌رسید که فیلم باید مبتنی بر دید انسان باشد ونه فقط چشم فیزیکی بلکه چشم ذهن.»                                       

فیلم عمل دیدن با چشم خود، ایده‌ای درمورد وضعیت انسان است و آیین مرگ را به صورت واقعی روایت می‌کند که آسیب شناسان قانونی انجام می‌دهند و جسد را تشریح می‌کنند(مانند برداشتن اندام‌ها) و مخاطب را وادار می‌کنند تا از خود بپرسد که آیا آنها فقط مجموعه اجزای بدن هستند یا خیر اگرچه این فیلم به هر یک از ما درباره‌ی اجتناب پذیر بودن مرگمان یادآوری می‌کند، اما به طرز شگفت آوری در رویکردش؛ انسانی است. مرز مشخص بین زندگی، مرگ و جدایی نازک بین آن‌ها و یک فیلم ناراحت کننده‌ی واقعی، یک کار واقعی که افراد واقعی هر روز انجام می‌دهند اما هیچ چیز ناخوشایندی درمورد این فیلم وجود ندارد و روند آنچه در فیلم نشان داده می‌شود، بخش طبیعی و هر روزه از زندگی و مرگ است.                         

تنها چیزی که این فیلم را از فیلم‌های علمی معمولی جدا می‌کند این است که شیک تر و ظریف تر است و کارگردان به وضوح در کار خود مهارت هنری دارد. ما در طول فیلم می‌دانیم که این افراد همگی مانند ما زندگی می‌کردند و در حالی که هرگز اطلاعاتی در مورد آنچه منجربه مرگ آن‌ها شده به ما داده نمی‌شود، ما بخشی از رمان زندگی آن‌ها را مشاهده می‌کنیم، چنانچه می بینیم که براخاژ برخی از نماها را در اطراف نواحی تناسلی متمرکز می‌کند و چیزی که من پژوهشگر مطمئن هستم این است که سوژه‌ها اگر زنده باشند هرگز اجازه این کار را نمی‌دهند. براخاژ به ما نشان می‌دهد که هیچ یک از قوانین اجتماعی که در زندگی وضع کرده‌ایم و از آن‌ها پیروی کرده‌ایم یک ذره در مرگ ما اهمیت ندارد و مرگ معامله‌ی گران نمایی است و هنگامی که زندگی از بدن شما خارج می شود هیچ چیز دیگری نمی تواند برای شما مهم باشد یا نخواهد بود.

◼️@MAH_7ART

روزنه

17 Nov, 16:15


🎥#فیلم_کوتاه

▪️The Act of Seeing with One's Own Eyes 1971

▪️Initial release: 1971
▪️Director: Stan Brakhage
▪️Film series: The Pittsburgh Trilogy
▪️Cinematography: Stan Brakhage
▪️Producer: Stan Brakhage

▪️نام فیلم: عمل دیدن با چشمان خود
▪️کارگردان: استن براخاژ
▪️مدت زمان فیلم:۳۲ دقیقه
▪️محصول:۱۹۷۱ آمریکا


◼️@MAH_7ART

روزنه

17 Nov, 16:15


🎥#فیلم_کوتاه

▪️The Act of Seeing with One's Own Eyes 1971

▪️Initial release: 1971
▪️Director: Stan Brakhage
▪️Film series: The Pittsburgh Trilogy
▪️Cinematography: Stan Brakhage
▪️Producer: Stan Brakhage

▪️نام فیلم: عمل دیدن با چشمان خود
▪️کارگردان: استن براخاژ
▪️مدت زمان فیلم:۳۲ دقیقه
▪️محصول:۱۹۷۱ آمریکا


◼️@MAH_7ART

روزنه

16 Nov, 17:13


کوندرا دوست دارد توجه ما را به زوایای تفکر برانگیز مقوله های گوناگون هستی جلب کند. مثلا وقتی از چگونگی روابط انسان با حیوانات سخن می گوید، آن را بزرگترین ورشکستگی بشر توصیف می کند آن هم ورشکستگی بنیادی که ناکامی های دیگر را نیز به دنبال می آورد. اگر پیروان دکارت ناله و زاری حیوانات را همچون سروصدای چرخ گاری می پندارند، کوندرا حیوانات را دارای روح میداند و گاوهایی که در چمنزار آسوده و آرام به چرا مشغولند، او را به رقت می آورند.

چگونگی روابط انسانها با یکدیگر نیز یکی از مضمونهای درخشان رمانهای کوندراست. احساس پیچیدگی این روابط، ما را از نظر پردازی و داوری های معمول باز می دارد و به تفکر بیشتر بر می انگیزد، «ما هرگز نمی توانیم با قاطعیت بگوییم که روابط ما با دیگران تا چه حد از احساسات ما، از فقدان عشق ما، از لطف و مهربانی ما، یا از کینه و نفرت ما، سرچشمه می گیرد و تا چه حد از قدرت و ضعف در میان افراد تأثیر می پذیرد.» در آخر رمان با رهستی، وقتی ترزا می بیند که توما موهایش خاکستری شده و پیر به نظر می رسد، قلبش پر از ندامت و پشیمانی می شود. توما را واداشته است که زوریخ را ترک کند، به خاطر او از پراگ به روستا برود، در روستا هم دست از آزارش برنداشته است، زمانیکه کارنین در حال مرگ بود نیز او را آزرده است، او را همیشه، حتی در خیال، سرزنش کرده است، اما اکنون میدید چقدر بی انصاف بوده است… او را میدید که پیر و خسته شده است و با انگشتان نیمه ناقص خود دیگر هرگز نخواهد توانست چاقوی جراحی به دست گیرد. سرانجام ترزا می فهمد که همیشه در آرزوی آن بوده است که توما پیر و ضعیف شود، و چون خرگوشی در چنگش آرام بگیرد. آنگاه، ترزا «خوشحالی اعجیب و غم غریبی» را در دل احساس می کند. معنای غم این بود: «به آخر ایستگاه رسیده ایم! معنای خوشحالی این بود: با هم هستیم! غم شکل و خوشحالی محتوا بود، و خوشحالی فضای غم را آکنده می ساخت.»

داستایوسکی می گوید، هر قصه ای از اعماق خون و رنج انسان سرچشمه می گیرد. کوندرا رمان زیبای بارهستی را از اعماق خون و رنج انسان در نظامهای توتالیتر کمونیستی مینویسد و نشان میدهد که حتی در این نظامها، رمان زنده است و قهرمانانه بر ضد «کیچ» پیکار میکند. هنر، پناهگاهی برای شکوفایی ارزشهای انسانی می شود، هنرمند در تاریکی نفوذ میکند و نوری بر جهان ظلمت و خاموشی میتاباند. رمان «جاودانگی» نیز روایت هستی انسان در جهان سرمایه داری به زبان رمان است.



◼️@MAH_7ART