🔺تأثیرپذیری ابراهیم گلستان در رمان «اَسرارِ گنجِ درّهٔ جِنّی» از یک قصهٔ عامیانهٔ کُردی (بخش سوم)
✍محسن احمدوندی
چنانکه میبینید قصّۀ «عقل و اقبال» و رمان «اَسرارِ گنجِ درّۀ جِنّی» شباهتها و تفاوتهایی با هم دارند که من در اینجا به چهار شباهت و یک تفاوت آنها اشاره میکنم:
الف. شباهتها
۱. صحنۀ آغازین هر دو داستان شبیه به هم است و در هر دو مردِ کشاورزی را میبینیم که دارد زمینش را شخم میزند و در حین این کار به گنجی بزرگ دست مییابد.
۲. در هر دو داستان افرادی برای به چنگ آوردن این گنج بادآورده دندان تیز میکنند و قصد جان همدیگر میکنند.
۳. در هر دو داستان، شخصیّت اصلی اگرچه بخت و اقبال بلندی دارد، از عقل و فهم درستوحسابی برخوردار نیست و به همین دلیل گنج بزرگی را که به دست میآورد، حیف و میل میکند و هبا و هدر میدهد.
۴. در هر دو داستان بر این نکته تأکید میشود که برای داشتن یک زندگی خوب تنها نمیتوان به داشتن بخت و اقبال اکتفا کرد، بلکه عقل و فهم هم لازم و ضروری است.
ب. تفاوت
تفاوت اساسی دو داستان هم در این است که در قصّۀ «عقل و اقبال»، درنهایت عقل به کمک اقبال میآید و شخصیّت اصلی را از سقوط و سرنگونی میرهاند، امّا در رمان «اَسرارِ گنجِ درّۀ جِنّی» این اتّفاق نمیافتد و زندگی شخصیّت اصلی در فقدان عقل و خرد به تیرگی و تباهی منتهی میشود.
در پایان، گفتن دو نکته را بایسته و ضروری میدانم: نخست اینکه کریم کشاورز ترجمۀ «افسانههای کُردی» را ـ که قصّۀ «عقل و اقبال» یکی از قصّههای این کتاب است ـ برای نخستین بار در سال ۱۳۵۲ منتشر کرد، درحالیکه ابراهیم گلستان فیلم «اَسرارِ گنجِ درّۀ جِنّی» را در ۱۳۵۰ ساخت و سه سال بعد، یعنی در سال ۱۳۵۳، براساس فیلمی که ساخته بود رمانی به همان نام نوشت؛ بنابراین قصّۀ «عقل و اقبال» بعد از ساخت فیلم «اَسرارِ گنجِ درّۀ جِنّی» و پیش از نوشتن رمان آن چاپ شدهاست. شاید کسی بر همین اساس بگوید که گلستان نمیتوانسته ایدۀ فیلمش را از قصّهای بگیرد که هنوز چاپ نشدهاست. در پاسخ به این سخن باید گفت چون قصّۀ «عقل و اقبال» یک قصّۀ عامیانه بوده و بهصورت شفاهی در بین مردم کُرد رواج داشتهاست، لزومی ندارد که گلستان این قصّه را در کتاب یادشده خوانده باشد، چهبسا آن را از زبان مردم و بهصورت شفاهی شنیده باشد. دوم اینکه چون بسیاری از قصّههای عامیانه در بین اقوام مختلف ساختاری مشابه دارند، شاید نسخهها و نمونههای دیگری از این قصّه در بین دیگر اقوام ایرانی هم رایج بوده و گلستان آن قصّۀ مشابه را شنیده باشد. به سخن دیگر، من در اینجا درصدد این نیستم که این تأثیرپذیری گلستان را به ادبیّات و فرهنگ عامّۀ کُردی محدود کنم، امّا در این که گلستان ساختار اصلی داستانش را از یک قصّۀ عامیانه ـ خواه کُردی و خواه متعلّق به هر قوم ایرانی دیگری ـ گرفته و بهصورت امروزی در قالب رمان بازآفرینی کردهاست، تقریباً شکی نیست.
◾️منابع
ـ رودنکو، مارگاریتا باریسوونا. (۱۳۵۶). افسانههای کُردی. ترجمۀ کریم کشاورز. چاپ سوم. تهران: آگاه.
ـ گلستان، ابراهیم. (۱۳۵۷). اَسرارِ گنجِ درّۀ جِنّی، چاپ دوم. تهران: روزن.
[یادداشت بالا پیش از این در شمارهٔ سیام فصلنامهٔ قلم در صفحات ۲۵-۲۷ منتشر شده است.]
📗شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi