اورتینک اسم سام در سال ۵۴ نمیذاره بخوابم:
حروفِ صدآدار
@hroofsedadaar
من اين حروف نوشتم، چنان‌كه غير ندانست
|به سعىِ طوبآ|
ممکن است بعضی سخنانم با سخنان قبلی یا بعدی‌ام در تعارض باشد. عیبی ندارد. انسان هستم و پکیجِ اشتباهات.
حروفِ صدآدار (Persian)
Introducing 'حروفِ صدآدار', a Telegram channel that invites you to delve into the world of letters and words in a unique and thought-provoking way. The username '@hroofsedadaar' hints at the mysterious and intriguing content that awaits you in this channel. Through a series of musings and reflections, the creator of this channel explores the beauty and complexity of language, inviting readers to ponder the meaning behind every letter and word. 'من اين حروف نوشتم، چنان‌كه غير ندانست |به سعىِ طوبآ| ممکن است بعضی سخنانم با سخنان قبلی یا بعدی‌ام در تعارض باشد. عیبی ندارد. انسان هستم و پکیجِ اشتباهات.' This channel is not just about linguistic exploration, but also about embracing the imperfections and complexities of human communication. Join 'حروفِ صدآدار' for a journey through the fascinating world of words and letters, where every mistake is a learning opportunity and every contradiction is a chance for deeper understanding.
حروفِ صدآدار
12 Jan, 23:07
الان رفتم گوگل کردم دیدم سام درخشانی سال ۵۴ به دنیا اومده. آقا مگه اصلا اون دوران، اسم "سام" اختراع شده بود؟ سمت ما هنوزم اسما رو با ممد و علی ترکیب می‌کنن و در خلاقانه‌ترین و مدرن‌ترین حالت، علیسان میدن بیرون.
سال ۵۴ سام آخه؟ وا.
سال ۵۴ سام آخه؟ وا.
حروفِ صدآدار
12 Jan, 23:03
احمقانه‌ست که دلم در این ساعت بامداد، قدم‌زدن توی سکوت شب میخواد؟ بعد ۲ روز توی تخت‌بودن و مریضی، الان هوای تازه و راه‌رفتن شفاست. حتی به غلط!! 🚶♀🚬
حروفِ صدآدار
12 Jan, 21:12
من انقدر دوستت دارم که اگه بپرسی "یه چنگال از چیزکیک‌ات بخورم؟" میگم: "باشه."
حروفِ صدآدار
12 Jan, 20:45
ولی اگر طاقت بیاری و به نسبتِ بزرگیِ تروماهات، براشون زمان بذاری تااا یاد بگیری مدیریتشون کنی، برنده‌ترینِ این میدونی :)
من واقعا به کسایی که برای پیداکردن قلق یه تروماشون ۵،۶ سال وقت میذارن تا بالاخره بتونن باهاش کنار بیان، غبطه می‌خورم.
بی‌اغراق، تحمل طولِ درمانش به‌طرز عجیبی کشنده‌ست.
من واقعا به کسایی که برای پیداکردن قلق یه تروماشون ۵،۶ سال وقت میذارن تا بالاخره بتونن باهاش کنار بیان، غبطه می‌خورم.
بی‌اغراق، تحمل طولِ درمانش به‌طرز عجیبی کشنده‌ست.
حروفِ صدآدار
12 Jan, 20:44
تراپی بازکننده‌ی زخم‌هاست. خیلی طبیعیه که بعدش تا مدت‌ها حالت بد باشه. من خودم انقدر طاقت بازشدن زخم‌ها رو نداشتم که ترجیح دادم دوباره ایگنورشون کنم. این زخم‌ها سرِ پل‌های بدی یقه‌م رو می‌گیرن؟ بله. اینطوری راحت‌ترم؟ بله.
حروفِ صدآدار
12 Jan, 16:28
اصلا نمی‌دونستم قراره بعد از این عکس انقد بالا بیارم ☺️🚶♀🤌
دوستان! ویروسِ جدید سگه. سگ.
دوستان! ویروسِ جدید سگه. سگ.
حروفِ صدآدار
12 Jan, 11:41
اونی که وضعیتش از تو بهتره یحتمل یا خودش بیشتر از تو تلاش کرده یا باباش بیشتر از بابات!
در نهایت راهی جز تلاش برای پیشرفت نیست... ها... چرا. چرا. یه راهی هست: دزدی. اگه وجدان‌دون‌ات خراب شد، به اونم فکر کن.
در نهایت راهی جز تلاش برای پیشرفت نیست... ها... چرا. چرا. یه راهی هست: دزدی. اگه وجدان‌دون‌ات خراب شد، به اونم فکر کن.
حروفِ صدآدار
11 Jan, 17:04
این عاریه‌تن هیچ طاقت بی‌خوابی و گرسنگی نداره. اگه جنگ شه، همینطور که خلق‌الله دارن از اصابت گلوله شهید میشن، من قبلش از شدتِ بی‌خوابی دعوتِ حق رو لبیک گفتم!
حروفِ صدآدار
11 Jan, 09:41
به‌شدت بدخواب و عصبی‌ام، توی اسنپ سفرنامه می‌خونم، توی اسنپ گریه میکنم و دوست دارم به راننده بگم: دایی! مستقیم برو تو جاده و بی‌مقصد ادامه بده.
حروفِ صدآدار
11 Jan, 00:45
بارشِ حق در صبحگاه ملال‌آورِ شنبه، ۲۲ دی ماه! نیاز دارم فلسفه‌ی وابی‌سابی رو بیست بار بخونمش.
حروفِ صدآدار
11 Jan, 00:44
فلسفه‌ی وابی‌سابی ژاپنی می‌گوید که برای لذت‌بردن از زندگی نباید منتظر کامل‌شدن و بی‌نقص‌بودن آن باشیم؛ چون جهان زودگذرتر از آن است که بتوانیم خیلی چیزها را دوبار تجربه کنیم.
دودستی؛ سفرنامه‌ی ژاپن، منصور ضابطیان/
دودستی؛ سفرنامه‌ی ژاپن، منصور ضابطیان/
حروفِ صدآدار
10 Jan, 23:30
چند روزه یه صداهایی می‌شنوم. قلم نوری‌م صدام می‌کنه میگه: بیا ارباب! بیا باهام کارت پستال بکش، چاپ کن، بده به دوستات! 🚶♀🥲
حروفِ صدآدار
10 Jan, 18:32
دوستمون برای بهنام غش‌گیر کتاب دایناسور کادو آورده. میگه کتاب هِنری کیسینجرو بذار، دایناسور از وسط رهبری رد شه :))
مَرد! میان میکننمون تو گونی.
مَرد! میان میکننمون تو گونی.
حروفِ صدآدار
10 Jan, 14:44
تمام ۹ سال نوجوانی و جوانی که توی تهران بودم، دوستش نداشتم. الان هم دوستش ندارم. و منتظرم به زودی دوتایی بریم یه شهر جدید.
شاید اونجا هم مثل قم، برام حس وطن داشت. هرچند وطنم اردبیله :)))
شاید اونجا هم مثل قم، برام حس وطن داشت. هرچند وطنم اردبیله :)))
حروفِ صدآدار
10 Jan, 14:40
احتمالا چیزی که میخوام بگم به‌نظر مضحک باشه؛ چون تهران کارمون بهتره، تفریحاتمون جذاب‌تره، خونه‌مون بزرگ‌تره، امکاناتمون بیشتره، روان‌مون از خیلی جهات آروم‌تره؛ ولی
من قم میخوام. و به خودم اجازه میدم امروز دلگیر باشه از تهران زندگی کردن.
من قم میخوام. و به خودم اجازه میدم امروز دلگیر باشه از تهران زندگی کردن.
حروفِ صدآدار
09 Jan, 14:52
اپیزود ۱۹ رختکن بازنده‌ها، تجربه‌ی عجیب عجیب عجیب یه دختره. گوش‌دادنش بی‌نهایت غم‌انگیز و بسیار عجیبه.
حروفِ صدآدار
09 Jan, 10:08
واقعا دلم این ویو رِ رِ‌میخواد. با پس‌زمینه‌ی خاطراتِ سامین و خنده‌های بهنام.
حروفِ صدآدار
09 Jan, 10:05
و مکالمات هفتهای یکبارم با سامین 🐣✨
از بهشت بهم پیام میده. از روستای پرچکوه. نوکِ یه کوه توی ارتفاعات اشکورات گیلان. آه 🥲
فامیل‌شوهرِ مطلوب 🥹
از بهشت بهم پیام میده. از روستای پرچکوه. نوکِ یه کوه توی ارتفاعات اشکورات گیلان. آه 🥲
فامیل‌شوهرِ مطلوب 🥹
حروفِ صدآدار
08 Jan, 23:28
من توی مراسمات یا یه کف دست پارچه تنمه یا عبا!! حد وسط نداره لباسام؛ درحالی‌که خیرالامور اوسطها 😔🚶♀
حروفِ صدآدار
08 Jan, 23:26
لباسام یا خیلی پوشیده‌ست و مناسب سفره آقام ابلفضه، یا خیلی لُختیه و مناسب عروسی‌های زنانه‌ی اردبیله. آخه چرا منِ شهرستانی رو همچین پارتی‌هایی دعوت می‌کنید؟
حروفِ صدآدار
08 Jan, 23:01
فردا تولد مختلط خونگی دعوتم و کمد من برای چنین دورهمی‌هایی خالی خالیه! 🚶♀🕳
حروفِ صدآدار
08 Jan, 21:21
منی که مارلبرو قرمزم گم شده و خیلی جسمم هم خسته‌ست، نشستم دارم توی کامنت‌های یه کانالی با یه آدمی که معتقده "کامنت جنسی گذاشتن برای سلبریتی‌ها، تعرض به حساب نمیاد" بحث میکنم. واقعاً لحظات آرام شبانه‌م رو چرا دارم به شیطان می‌فروشم؟ 🤓
حروفِ صدآدار
08 Jan, 18:17
کلا روز جالبی بود. نی‌نی توش داشت، شمعِ خانومِ عُریان بهم دادن، کل مسیرو ویوئو ادیت زدم، پاساژهای سراسر گیشا رو گشتم و در نهایت یه بسته مارلبرو قرمز گم کردم. آفرین.
حروفِ صدآدار
07 Jan, 16:32
https://www.instagram.com/reel/DEZZMIItsJW/?igsh=NjBlMGE1djlmMzdn
بدین‌ترتیب، کمپین ما شروع شد! 🤓
قرار شده اگر تارگت فروش رو زدیم، بریم استانبول ماهی‌کبابی و سیمیت بخوریم. پُست‌های کمپین این پیج رو بفرستید برای تپل‌قشنگا، دست منو به ضریحای استانبول برسونید 🤝
بدین‌ترتیب، کمپین ما شروع شد! 🤓
قرار شده اگر تارگت فروش رو زدیم، بریم استانبول ماهی‌کبابی و سیمیت بخوریم. پُست‌های کمپین این پیج رو بفرستید برای تپل‌قشنگا، دست منو به ضریحای استانبول برسونید 🤝
حروفِ صدآدار
07 Jan, 14:07
آن شهِ موزونِ جهان
عاشقِ موزون طلبد 🤌☺️
از دستِ تو آقای جلال‌الدین... ببین استخدام کلماتتو.
بند بندِ این شعرت! 🚶♀🚬
عاشقِ موزون طلبد 🤌☺️
از دستِ تو آقای جلال‌الدین... ببین استخدام کلماتتو.
بند بندِ این شعرت! 🚶♀🚬
حروفِ صدآدار
07 Jan, 14:06
هیچ طبیبی ندهد
بی مرضی حَب و دوا
من همگی درد شوم
تا که به درمان برَسَم!
تا صبح فیت چاوشی و مولانا >>>
بی مرضی حَب و دوا
من همگی درد شوم
تا که به درمان برَسَم!
تا صبح فیت چاوشی و مولانا >>>
حروفِ صدآدار
07 Jan, 12:27
کار؛خونه 🍄⭐️
اضطرابِ کمپین، بوی شیرینیِ سیب و دارچین خونگی، نرگس تازه و مهمآن‌های خوب.
اضطرابِ کمپین، بوی شیرینیِ سیب و دارچین خونگی، نرگس تازه و مهمآن‌های خوب.
حروفِ صدآدار
07 Jan, 08:26
تمام شب بیدار بودم. تمامش رو. هر کار کردم خوابم نبرد و مغزم تا تونست به تک‌تک چیزهایی که بلد بود و نبود فکر کرد تا بیدار نگه‌ام داره. ای عاریه‌تنِ چموووش!
من تحقیق کردم. این بی‌خوابی، محصول مشترک قشر پیش‌پیشانی، سیستم لیمبیک و آمیگدالای مغزمونه. گوزوهای سرکش.
من تحقیق کردم. این بی‌خوابی، محصول مشترک قشر پیش‌پیشانی، سیستم لیمبیک و آمیگدالای مغزمونه. گوزوهای سرکش.
حروفِ صدآدار
06 Jan, 22:44
ابوالحسن هم برامون خوند بچه‌م ❤️ برادرشوهری دارما 🤌🧚♂
من چرا آخرش غرش میکنم؟ 😔
من چرا آخرش غرش میکنم؟ 😔
حروفِ صدآدار
06 Jan, 15:41
واقعاً دوست دارم ابوالحسن و محمدعلی، پسرم باشن؛ ولی مع‌الاَسَف برادرشوهرم و پسرداییِ شوهرم هستن و ماماناشون برای تربیتشون زحمت کشیدن، مطرح کردم گویا نمیدن‌شون بهم! 😔🚶♀
حروفِ صدآدار
05 Jan, 22:27
در جهان سینما ۴ مرگ از یادم نمیره:
مرگِ پروفسور اسنیپ توی هری‌پاتر، مرگِ جک توی دیس‌ایز‌آس، مرگِ مختار توی مختارنامه و مرگِ قباد توی شهرزاد.
مرگِ پروفسور اسنیپ توی هری‌پاتر، مرگِ جک توی دیس‌ایز‌آس، مرگِ مختار توی مختارنامه و مرگِ قباد توی شهرزاد.
حروفِ صدآدار
05 Jan, 11:44
از وقتی از آخرین سفرمون به قم برگشتیم، رِ به رِ میگم "من بچهی فرزانه اینا رو میخوام" واقعا نی‌نیِ گردالیِ تمیزِ خوش‌اخلاقِ خوشبو، نقطه ضعفمه! چیزکیک هم نقطه‌ضعمه. خواب صبح هم. نقطه‌ضعف زیاد دارم متاسفانه.
حروفِ صدآدار
05 Jan, 11:18
مشخصه کارم گیرِ باری‌تعالی‌ست؟ از دیروز هرچی مینویسم خطاب به خداست. حالا بعد از کمپین، باز عصیان میکنم و به این سوال اسپینوزایی می‌رسم که؛
آیا خدا به‌صورتی مستقل از طبیعت وجود دارد یا طبیعت، همان خداست؟
آیا خدا به‌صورتی مستقل از طبیعت وجود دارد یا طبیعت، همان خداست؟
حروفِ صدآدار
05 Jan, 09:43
رب متعال! فقط ازت میخوام ما رو از این کمپین، زنده بیرون ببری. هاا نه... نه! تارگت فروش رو هم بزنیم. فقط زنده‌بودن به دردم نمیخوره تصدقت.
حروفِ صدآدار
04 Jan, 23:34
من حتی میخوام دعا کنم، حواسم هست خیلی تعدادش زیاد نباشه که یه‌وقت خدا به‌خاطر من به زحمت نیفته؛ بعد از من انتظار داری با تو تعارف نداشته باشم؟! وا.
حروفِ صدآدار
03 Jan, 16:57
این مرد، قلق منو پیدا کرده:
عه! زنم عمیقاً ناراحته > واسش خوراکی بخرم > وا. خوب شد!
عه! زنم عمیقاً ناراحته > واسش خوراکی بخرم > وا. خوب شد!
حروفِ صدآدار
02 Jan, 16:50
وقتی بعد از یه دوره‌ی قهر با رفیق فاب‌ات، می‌خوای به همه اعلام کنی که باهاش آشتی کردی:
حروفِ صدآدار
02 Jan, 08:39
ولی بنظرم همونقدر که سمنان وجود نداره، محسن چاوشی هم وجود نداره. مرد! یه کنسرت بذار دیگه پیرمون کردی. ششش 🚶♀
حروفِ صدآدار
02 Jan, 07:51
وقتی کسی رو می‌بخشی که درکی از بخشش نداره، سخاوتت رو هدر کردی. مهرِت رو ریختی توی جوب! بخشیدنِ آدمِ نادون، ساده‌لوحانه‌ترین تصمیم زندگیته.
حروفِ صدآدار
02 Jan, 07:36
همه‌ی سلول‌هام دوست داره رزومه بفرسته برای پیلبان؛ ولی نه تایمم اجازه میده، نه اعتماد به نفسم 🚶♀🕳
شما بفرستید کپی‌رایتر جون‌ها! 🤝
شما بفرستید کپی‌رایتر جون‌ها! 🤝
حروفِ صدآدار
01 Jan, 19:16
بستنی زمستونی‌هام رو به مهمونا تعارف کردم. بهنام میگه این یعنی طوبآ خیلی دوستتون داره. در طی ۵ سال، ندیده بودم بستنی زمستونیاشو به کسی بده!
حروفِ صدآدار
31 Dec, 22:04
بعد از ۳ ماه بالاخره تونستم فاطمه رو راضی کنم که بخشی از تایمش رو، گرافیست کمپین ما بشه. خیلی از اصرارم راضی‌ام؛ چون بنرمون، خایلی بامزه شده 🥺 بعد شروع کمپین، میذارم اینجا عشق کنیدا. واقعاً دوستان خوش‌سلیقه‌ای دارم دلتون نخواد. موشاالله. 🤌
حروفِ صدآدار
31 Dec, 20:31
بعضی‌وقتا فکر میکنم زندگی با تو انقدر اضطراب‌هام رو کم کرده که به خودم میام می‌بینم چقدر خودمو بیشتر دوست دارم، چقدر به رشد خودم اهمیت میدم، چقدر قشنگ‌ترم و حواسم نیست :*)
حروفِ صدآدار
02 Dec, 16:28
از وقتی با حنا و محصولاتش آشنا شدم، فهمیدم که من خیلی هم طلا دوست داشتم؛ صرفاً طلای خوشگل کم دیده بودم 🥹🫠 آخه عرررر!
حروفِ صدآدار
02 Dec, 13:43
تیک‌زدن کارها، دوش آب گرم، بادی‌لوشنِ نارگیلی، چایی گُنده، کتاب نوجوانِ جدید؛ تمثالِ مبارکِ یک عصرِ پاییزیِ آرام 🛁✨☕️
حروفِ صدآدار
02 Dec, 10:03
خوبه ظرف طاقتت عمیق باشه؛ ولی خوب نیست بقیه تو رو به‌عنوان آدمی بشناسن که ظرف طاقتش عمیقه.
چون عموما آدما بعد از این شناخت، راحت‌تر بار میذارن روی شونه‌هات، بی‌پرواتر بهت زحمت میدن و بی‌قیدتر ازت درخواست می‌کنن.
چون عموما آدما بعد از این شناخت، راحت‌تر بار میذارن روی شونه‌هات، بی‌پرواتر بهت زحمت میدن و بی‌قیدتر ازت درخواست می‌کنن.
حروفِ صدآدار
01 Dec, 15:19
نمی‌دونم چه ارزشی توی بیرون‌اومدن از حُجبِ کلامی هست که خیلی‌ها دریدگی توی حرف‌زدن رو یه‌جور فخر می‌دونن. شما می‌دونید؟
حروفِ صدآدار
01 Dec, 14:57
چند وقته یه جلسه‌ی ادبی میام و هر بار کسی یه اثر اروتیک می‌خونه، یه‌جوری من شرم نیابتی می‌گیرم انگار تقصیر منه. نویسنده‌ش منم یا حتی شخصیت بی‌تربیت عریانش منم. بابا مفاهیم جنسیِ آشکارو نریزین تو ادبیات. می‌ریزین هم مثل حسین منزوی باشین. مثل براهنی باشین. زشت نیست انقد آشکارا؟ وا.
حروفِ صدآدار
01 Dec, 13:39
گویا فرهاد مهراد می‌اومده اینجا ساندویچ می‌خورده. حضور مرحوم، اثری روی طعم ساندویچای اینجا نداشته؛ ولی خب اداست و ادا در این سطح، زیباست.
حروفِ صدآدار
01 Dec, 07:05
باشه. پس صبحم رو با دلتنگی برای این مهمونِ گیلانی-بریتانیایی‌م شروع میکنم.
صباح‌الخیر خوشگلانم! 🍄☁️☀️
صباح‌الخیر خوشگلانم! 🍄☁️☀️
حروفِ صدآدار
30 Nov, 22:33
دلم یه دیت صبحگاهی میخواد. روی چمنای خنک؛ به صرفِ چایی فلاسکی داغ و کیک خونگی. یا توی کافه؛ به صرفِ بشقاب انگلیسی و قهوه. فرقی نمی‌کنه. به‌هرحال دلم دیت صبح میخواد و صد البته عاشق ادام.
حروفِ صدآدار
30 Nov, 18:14
توی هفتهای که گذشت ۲ تا پیشنهاد کار از ۲ تا برند خوب داشتم که سناریونویس و یوایکس‌رایتر-کپی‌رایتر می‌‌خواستن. هیچکدوم رو انتخاب نکردم و برای خودم جالب شد؛ چون تا چند ماه پیش، کارکردن توی محیط این برندا و رفتن اسمشون توی رزومه‌م، واسم ذوق‌آور بود؛ ولی الان انقدری کارم بهم کیف میده که حاضر نیستم با کار دیگه‌ای جایگزینش کنم. حتی اگه به نفع رزومه‌م نباشه، حتی اگه به نفع جیب‌م نباشه، برام مهمه که این انتخاب در حال حاضر، به نفع روح و روانمه.
هیچ‌وقت به‌اندازه‌ی سه ماه اخیر توی کارم ندویدم. همیشه اوجش این بوده که انگشتم رو روی کیبورد لپ‌تاپ سُر بدم و تایپ کنم یا سرچ کنم و دیتا جمع کنم؛ ولی الان از وقتی بیدار میشم تا غروب درحال دویدنم و خستگی‌ش انقدر دلچسبه که الان می‌فهمم کیندرا هال منظورش چی بود از اینکه گفت "کسایی رو برای کسب‌وکارتون پیدا کنید که با شما هم‌رویا باشن، برای رشد کار شوق داشته باشن و کار شما رو یه‌جور ماجراجویی برای خودشون بدونن."
من، هم‌رویای مدیر جدیدم هستم و کارش برام ماجراجوییه. این جدید و قشنگه.
هیچ‌وقت به‌اندازه‌ی سه ماه اخیر توی کارم ندویدم. همیشه اوجش این بوده که انگشتم رو روی کیبورد لپ‌تاپ سُر بدم و تایپ کنم یا سرچ کنم و دیتا جمع کنم؛ ولی الان از وقتی بیدار میشم تا غروب درحال دویدنم و خستگی‌ش انقدر دلچسبه که الان می‌فهمم کیندرا هال منظورش چی بود از اینکه گفت "کسایی رو برای کسب‌وکارتون پیدا کنید که با شما هم‌رویا باشن، برای رشد کار شوق داشته باشن و کار شما رو یه‌جور ماجراجویی برای خودشون بدونن."
من، هم‌رویای مدیر جدیدم هستم و کارش برام ماجراجوییه. این جدید و قشنگه.
حروفِ صدآدار
30 Nov, 17:36
امروز سرماخوردگی، داشت کم‌کم چهره‌ی دماغو و زشتش رو نشونم میداد که مدیر جون واسم میوه و آموکسی‌سیلینِ زوری آورد. مدیر زورگو، آما مهربانی دارم خوشگلای من! 🤌🧚♂🤓
حروفِ صدآدار
30 Nov, 09:55
وقتی حلقه‌ی ارتباطی خوب و ارزشمندی واسه‌ی خودت بسازی، حتی کم‌کم آرزوهات عوض میشن؛ سبک زندگی که هیچ!
حروفِ صدآدار
29 Nov, 23:37
هر لحظه‌ای که یاد مبلغ اجاره‌مون میفتم تو گویی یک پیکان (تیر) وارد قلبم میشه و یک پیکان (جوانان) با سرعت ۳۰ تا از روی روانم رد میشه.
حروفِ صدآدار
29 Nov, 18:39
القصه؛ چای در اطرافِ جهان، آداب خاص خودش‌و داره. مثلاً چرا کشمیری‌ها جوش‌شیرین میریزن تو چایی‌شون؟ وا. 🚶♀
حروفِ صدآدار
29 Nov, 18:01
https://www.instagram.com/reel/DC9tGrqN-Tu/?igsh=ejA5d3hvZTYyMXVy
ریلز جدید پُختم و امیدوارم واقعاً پیجم بتونه ذوق‌آور و کمک‌کننده و الهام‌بخش باشه. حتی الهام‌های کوچولو کوچولو! 🤏 انقدی
ریلز جدید پُختم و امیدوارم واقعاً پیجم بتونه ذوق‌آور و کمک‌کننده و الهام‌بخش باشه. حتی الهام‌های کوچولو کوچولو! 🤏 انقدی
حروفِ صدآدار
28 Nov, 18:31
قانون پایستگی مهمون توی خونه‌ی ما می‌فرماد که: مهمون تموم نمیشه، بلکه از فردی به فرد دیگه تبدیل میشه.
حروفِ صدآدار
28 Nov, 15:11
الحق، حفظ احترام وسط لحظاتی که هیجانات منفی بالاست، چقدر سخته و بودن با کسایی که تحت هر شرایطی سطحِ احترام رو حفظ می‌کنن و پایین نمیارنش، چقدر آرامبخشه. الهام‌بخشه. آموزنده‌ست. نرم و امنه. به‌به!
حروفِ صدآدار
27 Nov, 16:39
کاش الان یه دختربچه‌ی ۵ ساله بودم. توی کوچه‌های چهارمحال و بختیاری، دوچرخه‌سواری می‌کردم. با بابام می‌رفتم ماهیگیری. به مامانم می‌گفتم واسم لقمه‌ی سنگک و شکلات صبحانه بیاره و تا می‌تونستم لوس می‌شدم.
حروفِ صدآدار
26 Nov, 17:28
اگر جیغ بکشم و دیگه تبدیل به یه آدم بدمعاشرتِ تلخِ منزوی بشم، به‌قول نقی هیچکسی حق اعتراضِ به منه رِ نداره 🚶♀🚬
حروفِ صدآدار
24 Nov, 13:27
من بی‌نهایت بابایی‌ام. این‌بار واسم ست مانیکور-پدیکور خریده بود و تا اینجاش عجیب نیست.
احتمالاً وقتی عجیب میشه که بدونید پدر من، آخونده!
احتمالاً وقتی عجیب میشه که بدونید پدر من، آخونده!
حروفِ صدآدار
23 Nov, 21:24
مدت طولانیه به روتینم نمی‌رسم. عرق‌ریزونِ ورزش، سریالای شبونه، آشپزیِ یواش، رسیدگی به کتاب کودک نوجوان، تصویرسازی آبرنگی. هیچی. و نمی‌دونم دقیقا کی دچار فروپاشی میشم و اونه که بد خواهد بود!
حروفِ صدآدار
23 Nov, 16:57
روزی که خوب کار میکنم، چشام خوشحاله. حتی اگه خوابالو و نیمه‌لِه بشم.
حالا نه لزوماً کار به معنیِ شغل؛ هر کاری که یه اثری بذاره بیشتر از بودنِ خالی‌خالی! خشک‌خشک!
حالا نه لزوماً کار به معنیِ شغل؛ هر کاری که یه اثری بذاره بیشتر از بودنِ خالی‌خالی! خشک‌خشک!
حروفِ صدآدار
23 Nov, 07:41
باید کسانی رو برای کسب‌وکارتون، جذب کنید و باهاشون همکار بشید که در رویای شما سهیم باشن و از صمیم قلب، بخوان که با شما تو مسیرتون، ماجراجویی کنن.
کیندرا هال./
کیندرا هال./
حروفِ صدآدار
22 Nov, 16:22
بهنام یه زندایی داره که با هم درباره‌ی کیک خونگی‌ها، آدم‌ها، حسرت‌ها و ترشی‌ها حرف می‌زنیم گاهی. کلاً انسان مفیدیه. از انسانِ مفید خوشم میاد.
حروفِ صدآدار
22 Nov, 15:38
این حدیث، تفریح من و دوستامه. یعنی از کل مبحث دین و ایدئولوژی اسلامی، یه‌دنه مفهوم بخوام بردارم، همینه :))
حروفِ صدآدار
22 Nov, 15:35
شبیه این چندشا شد که ازشون می‌پرسن "بدترین اخلاقت؟" میگن: "بیش از حد مهربونم!"
قضاوتشون کردم :))) عاالی سرم اومد.
قضاوتشون کردم :))) عاالی سرم اومد.
حروفِ صدآدار
22 Nov, 15:30
حقیقتاً گاهی حس میکنم به جهت رفتار محبت‌آمیزم، اینطور تلقی میشه که باید کاسه‌ی صبرِ دست‌وپادار باشم. کاسه‌ی معمولی نه! کاسه‌ای که تهش به منبع شهرداری وصل باشه. پُر نشه!
حروفِ صدآدار
21 Nov, 19:50
بعد به ناگاه در چشمم زشت شد 🚶♀🚶♀🚶♀ عوق! پلشتِ زردِ براقِ ستاره‌ای 😭
حروفِ صدآدار
21 Nov, 19:50
یه بنگِل پسندیدم رفففتم سمتش که دیدم یه صفرش از انتظاراتم بیشتره: ۱۱۸ میلیون خمینیِ رایج مملکت!
حروفِ صدآدار
21 Nov, 11:03
هر کسی که خوش‌محضر نباشه، راحت و بی‌مهابا به آدم‌ها بتوپه و بدخُلقی کنه، می‌تونه مدارهای غم منو فعال کنه.
آدم‌ها همگی گناه دارن و هر روز -مثل خود شما- با خیلی چیزا می‌جنگن. یکم توی حمله‌‌کردن بهشون، محتاط باشید بی‌زحمت. مرسی.
آدم‌ها همگی گناه دارن و هر روز -مثل خود شما- با خیلی چیزا می‌جنگن. یکم توی حمله‌‌کردن بهشون، محتاط باشید بی‌زحمت. مرسی.
حروفِ صدآدار
16 Nov, 16:17
شایدم چایی دم کردم و یکم از در و دیوار حرف زدیم و بغل. من عاشق چایی و حرف‌زدن و بغل‌ام.
حروفِ صدآدار
16 Nov, 14:02
اونی که تی‌بگ ۲۶۰ تومنی خورده، کاراشو تیک زده و به‌عنوان یه خانوم قری، داره میره خونه‌ای که پُکیده کیه؟! 🖐
حروفِ صدآدار
16 Nov, 08:56
نه که خیلی خُلقم خوبه امروز، کافه‌ی ولنجک ۲۶۰ گرفت در جوابِ سفارش دمنوش زعفران و هل و گل‌سرخ، یه تی‌بگ بهم داد با یه لیوان آبجوش. گاوهای لاکچری!
حروفِ صدآدار
16 Nov, 08:33
می‌دونین چی زیبا شد؟
خواب موندم، کارام موند و الان یه اعصاب ضعیف، بدن قوی‌ام :)
خواب موندم، کارام موند و الان یه اعصاب ضعیف، بدن قوی‌ام :)
حروفِ صدآدار
15 Nov, 23:58
می‌دونین چی زیبا میشد؟ اینکه تهوع، اورتینک و سیاتیک، دست در دست هم نمیدادن به مِهر که این‌جور بی‌خوابم کنن.
حروفِ صدآدار
15 Nov, 19:53
گفتم کوسه دیدی؟ که دوستان اشاره کردن، مَردی فرمانده‌ی زیردریاییه و روزمره با کوسه‌ها سلام‌علیک داره🚶♀🚬
حروفِ صدآدار
15 Nov, 19:52
ناخدا اومد و رفت. اصلا ریش و سیبیل سفید نداشت و رو دوشش مرغ دریایی ننشسته بود. عین یک انسان بانمکِ معمولی بود؛ اما با خاطراتی از سراسر این کره‌ی سبزآبی!
حروفِ صدآدار
15 Nov, 15:49
پیروزی نفس لوامه‌م بر نفس اماره‌م، همیشه تحسین‌برانگیز بوده. انصافا از اون بهشتا که تو اسلام میگنا... لایق اونا هستم. جویِ شیرکاکائو و درختِ چیزکیک و از این چرت‌وپرتا.
حروفِ صدآدار
15 Nov, 15:31
یه زنی در من همیشه دوست داره لباس شب فلان و بیسار بپوشه و کت‌واک کنه! مع‌الاسف یا خوشبختانه، تونستم ۲۸ سال با بیلِ نفس لوامه کنترلش کنم! 🚶♀🤝
حروفِ صدآدار
15 Nov, 11:27
امشب برای اولین‌بار یه ناخدا، مهمونمه!
تا حالا از نزدیک ناخدا ندیدم؛ یعنی اینطوریه که حس میکنم خونه‌مون قراره ملوانی بشه! بهش دست بزنیم دستمون ملوانی میشه. لیوانا و قاشقامون ملوانی میشه. هو کپتن! مای کپتن!
تا حالا از نزدیک ناخدا ندیدم؛ یعنی اینطوریه که حس میکنم خونه‌مون قراره ملوانی بشه! بهش دست بزنیم دستمون ملوانی میشه. لیوانا و قاشقامون ملوانی میشه. هو کپتن! مای کپتن!
حروفِ صدآدار
14 Nov, 15:09
https://www.instagram.com/reel/DCWueAhARSX/?igsh=MXF1cXIxOTltNTFneA==
وقتی مدرسین کسب‌وکار میگن: "توی تولید محتوا، باید پرستیژ طلافروش حفظ بشه!"
سناریوهای من که مثل بولدوزر از روی پرستیژ طلافروش رد میشه 🤲🤣
وقتی مدرسین کسب‌وکار میگن: "توی تولید محتوا، باید پرستیژ طلافروش حفظ بشه!"
سناریوهای من که مثل بولدوزر از روی پرستیژ طلافروش رد میشه 🤲🤣
حروفِ صدآدار
14 Nov, 10:05
متاسفم ولی نمی‌تونم بندازم گردنِ هورمون. من مدتیه به‌خاطر دوریِ ۱۰ ساعته از خانواده و نزدیکان، به‌وضوح اذیتم. دوری ۳،۴ ساعته میخوام. با تشکر از مدیریت کائنات.
حروفِ صدآدار
13 Nov, 15:39
امروز همه از قشنگیِ هوا گفتن. من دیگه تکرار نکنم. صرفاً یه "جون" بگم رد شم.
حروفِ صدآدار
12 Nov, 08:40
به‌طرز اعجاب‌آوری در مقابل خریدهای غیرضروری مقاوم شدم. دارم عروج میکنم؟ 🙂
حروفِ صدآدار
11 Nov, 23:42
توی این سفر، هر بار برمی‌گشتم و خودمون رو نگاه می‌کردم توی ذهنم سکانس آخر "جهان با من برقص" پلی میشد. ما واقعا همونیم؛
آنرمال، دوست‌داشتنی، غالباً هیجانی و نهایتاً خوش‌اقبال!
آنرمال، دوست‌داشتنی، غالباً هیجانی و نهایتاً خوش‌اقبال!
حروفِ صدآدار
11 Nov, 17:06
امروز یه بطری آبجوی عاریه‌ای توی یخچالمون، ریخته شد در فاضلاب. به‌به! زمانی برای مستی سوسک‌ها!
حروفِ صدآدار
10 Nov, 19:23
اونی که غر زیاد می‌زنه، یه عضو مجزا توی بدنش داره به اسم غُردون. وظیفه‌ش تولید غُره. شما که غر نمی‌زنید، اونو ندارید.
اصلا غُر ترشح نمیشه توتون که بخواید بریزیدش بیرون. نقص عضوه دیگه. عیب نداره. شما رم خدا آفریده.
اصلا غُر ترشح نمیشه توتون که بخواید بریزیدش بیرون. نقص عضوه دیگه. عیب نداره. شما رم خدا آفریده.
حروفِ صدآدار
10 Nov, 19:19
پس کی سایت طلامون بالا میاد که اسم لاین کودک رو بذارم "سرزمین آدم کوچولوها" و یه کالکشن سرخپوستی هم بسازم کنارش؟ اه.
حروفِ صدآدار
10 Nov, 18:12
بچه‌ها من خیلی پیج کودکم رو که فقط دویست نفر توش هستن :))) دوست دارم. من خیلی کار کودک دوست دارم. اصلا نمی‌دونم باید چطوری یه ورِ زندگیم رو همیشه و دائم به این موضوع، وصل نگه دارم.
دلم تصویرگری میخواد باز. دلم میخواد هر روز توی پیجم ریل بذارم. دوست دارم نه "با" بچه‌ها، بلکه "برای" بچه‌ها کار کنم. میل دارم که بتونم توی هر زمینه‌ای اگر خلاقیت یا دانشی دارم، بذارمش وسط و جوری ورز بدمش که مناسب کودک بشه.
یو نو؟
دلم تصویرگری میخواد باز. دلم میخواد هر روز توی پیجم ریل بذارم. دوست دارم نه "با" بچه‌ها، بلکه "برای" بچه‌ها کار کنم. میل دارم که بتونم توی هر زمینه‌ای اگر خلاقیت یا دانشی دارم، بذارمش وسط و جوری ورز بدمش که مناسب کودک بشه.
یو نو؟
حروفِ صدآدار
09 Nov, 17:25
خداوند، الان تو شماله دوستان!
برای دیدنش به جاده‌های هزار رنگِ گیلان، سر بزنید 🫠
برای دیدنش به جاده‌های هزار رنگِ گیلان، سر بزنید 🫠
حروفِ صدآدار
07 Nov, 22:05
امروز فکرم درگیر یه بخشی از کار بود و مدیرم چی بگه خوبه؟
"لطفا الان فقط تمرکزتو بده به سفر و خوش بگذرون به کار فکر نکن تا برگردی!"
واقعا الله الله 🌝🍂
"لطفا الان فقط تمرکزتو بده به سفر و خوش بگذرون به کار فکر نکن تا برگردی!"
واقعا الله الله 🌝🍂
حروفِ صدآدار
06 Nov, 18:16
https://www.instagram.com/reel/DCCgGn0Nie8/?igsh=MTFrN29ydTV6NjFjYg==
خآب! 🤝 انجامش دادم. مرسی هُل‌م دادید 😘
خآب! 🤝 انجامش دادم. مرسی هُل‌م دادید 😘
حروفِ صدآدار
25 Oct, 08:37
سلامِ خدایان بر نور
چایِ تازه‌دم
بادکنک‌هایی که نمی‌ترکند
کارِ روزِ تعطیل
و دعوت به مهمانی‌ِ آخر هفته
🍯🌝✨
چایِ تازه‌دم
بادکنک‌هایی که نمی‌ترکند
کارِ روزِ تعطیل
و دعوت به مهمانی‌ِ آخر هفته
🍯🌝✨
حروفِ صدآدار
24 Oct, 23:36
میگن آدما ترکیبِ ۵ نفر اطرافشون هستن. اوکی الحمدلله تنوع ۵ نفرِ اطرافم:
حروفِ صدآدار
24 Oct, 23:35
چه به سرِ دایره‌ی ارتباطی‌م اومده که اکسپلورم ترکیبِ ریلزهای فان رهبر، آیسان اسلامی و رونالدوئه!
حروفِ صدآدار
24 Oct, 18:27
راحت شدید؟ بیاح! غمگینی تولد که هی میگین، منو هم گرفت. پلشت‌ها 😔🚶🏻♀️
حروفِ صدآدار
24 Oct, 16:04
دیشب صندلی پشت ماشین نشسته بودم، سرِ چراغ قرمز یه بچهی فال‌فروش گفت: اون خاله که پشت نشسته چرا شبیه بچه‌های ۵ ساله نگاه می‌کنه؟ 😐 وا. عزیزم همین دیشب ۲۸ ساله‌م شد. 🚶♀🚬
حروفِ صدآدار
24 Oct, 15:17
نمیشه همش همش همش تولدم باشه؟ هرگز نمی‌فهمم کسایی که سن‌شون زیاد نیست و روز تولدشون غمگین میشن رو. تولد که خیلی خوبه. 🚶♀
شمع داره، کیک داره، بغل داره، دست و جیغ و هورا داره، کادو داره، وای بادکنک داره، "آرزو کن" داره، "بیا با هم عکس بگیریم" داره. وا. مخزن مهرطلبی کاملاً پُر میشه که :)))
شمع داره، کیک داره، بغل داره، دست و جیغ و هورا داره، کادو داره، وای بادکنک داره، "آرزو کن" داره، "بیا با هم عکس بگیریم" داره. وا. مخزن مهرطلبی کاملاً پُر میشه که :)))
حروفِ صدآدار
24 Oct, 15:12
من هر بار که جرات میکنم و درباره‌ت با کسی حرف می‌زنم، تا مدت‌ها هی به خودم میگم "نکنه به اندازه‌ی کافی و درست‌حسابی، ازش نگفته باشم؟"
حروفِ صدآدار
24 Oct, 02:14
امروز فهمیدم کار کردن با مدیر جدیدم، چقدر انگیزه‌بخش و هیجان‌انگیزه. چند روزه کج‌دار و مریز کار میکنم و انگار یه چیزی کمه. چی کمه؟ وا. کار با فریده!
حروفِ صدآدار
22 Oct, 11:01
این ماگ‌فروشی توی باملند (چیتگر) علاوه بر اینکه به‌شدت ارزون‌قیمته، فروشنده‌‌ش بی‌نهایت شیرین‌زبونه، توی ماگی که می‌خرید قهوه انتخاب می‌کنید و سرو می‌کنه واستون و خود صاحبش، همچین انسانیه :)
متن روی کارت رو بخونید!
متن روی کارت رو بخونید!
حروفِ صدآدار
21 Oct, 16:19
تمام دیشب رو خوابِ مجلس عزا دیدم. ترومای عزا، هیچ‌وقت کهنه نمیشه. چون مدام توی این دنیای پلشت، جَوون میمیره و تو مدام یادت میاد فلان سال، چه خاکی به سرت شد.
حروفِ صدآدار
21 Oct, 16:18
دو روزِ گذشته، مواجهه‌ی جدیدی با مرگ داشتم: مرگِ دوستِ صمیمی!
دوست صمیمی من نبود، دوستِ صمیمی دوستم بود؛ اما به‌حدی فراغ هولناکی به‌نظر می‌رسه که ازتون میخوام به هر زبون و اتصالی که بلدید، برای بازمانده‌های فاطمه، طلب آرامش کنید. و امیدوارم اگر اون جهانی وجود داره، فاطی الان حالش خوش باشه.
دوست صمیمی من نبود، دوستِ صمیمی دوستم بود؛ اما به‌حدی فراغ هولناکی به‌نظر می‌رسه که ازتون میخوام به هر زبون و اتصالی که بلدید، برای بازمانده‌های فاطمه، طلب آرامش کنید. و امیدوارم اگر اون جهانی وجود داره، فاطی الان حالش خوش باشه.
حروفِ صدآدار
21 Oct, 10:09
این یکی از بهترین لقب‌هایی بود که در زندگانی‌م گرفتم :))) مهمون‌علی آخه؟ :))
حروفِ صدآدار
19 Oct, 15:42
کاش باری‌تعالی اجازه بده آدما پیر شن، بعد مریض‌شون کنه یا عمرشون رو بگیره.
خب می‌خوای اینکارو بکنی، از اولش نیآفرین، ایزد!
کسی مجبورت نکرده که تصدقت.
خب می‌خوای اینکارو بکنی، از اولش نیآفرین، ایزد!
کسی مجبورت نکرده که تصدقت.
حروفِ صدآدار
18 Oct, 14:31
شاید اگه یه کلمه باشه که بخواد کیفیت روزم، هفته‌م، ماهم و زندگیم رو تعیین کنه اینه: انگیزه.
حروفِ صدآدار
17 Oct, 22:39
باورم نمیشه جدی‌جدی توی پارک رو به ماهِ کامل، زوزه کشیدم 🐺 طوبا جون حالا هرچیزی رو هم امتحان نکن که 🐣🚶♀🕳
حروفِ صدآدار
17 Oct, 12:48
«حالم بد بود» دلیل مناسبی برای طولانی‌مدت هیچ‌کاری‌نکردن نیست. آدمایی که چند سال دیگه بهشون حسادت می‌کنی، پاره شدن تا متخصص‌تر از تو و موفق‌تر از تو بشن. اونا هم خیلی اوقات حالشون بد بوده؛ ولی پاشدن. پس یکم استراحت کن و پاشو. ماچ.
حروفِ صدآدار
17 Oct, 11:53
میم صبحانه پیشمون بود و من خیلی از اوقات وقتی پسرای بازه‌ی ۲۰ ساله رو می‌بینم و به جزئیات رفتاری‌شون دقت میکنم، تفاوت‌هاشون برام جالب میشه. مثلاً فهم این پسر از حریم، مراعات‌های کلامی و احترام در عین صمیمیت، برام روشن و قشنگه.
حروفِ صدآدار
16 Oct, 23:41
چند سالیه که می‌شنوم اطرافیانم بهم میگن: "تو چقد شوق زندگی داری!" و هر بار یادم میاد چقدر از نوجوونی تا همین دو سه سال پیش، دائم‌الغم بودم. عمیقاً از اینکه زنده بودم، رضایت چندانی نداشتم و چقدر تجربه، آدم رو می‌سازه بچه‌ها. حتی اگه تجربه‌م به اندازه‌ی یه جَوان ۲۷ ساله‌ای باشه که هنوز راه زیادی نیومده و درک زیادی از بزرگسالی نداره، بااازم می‌تونم بگم هر یه سال، هر یه تجربه، هر یه اتفاقی که تکونت میده، می‌تونه خیلی مهیب و متحول‌کننده باشه.
انقدر مهیب که بین منِ ۱۹ سالگی و منِ ۲۷ ساله، به‌اندازه‌ی یه آدمِ مطلقاً جدید، فاصله هست.
دارم به ۵۰ سالگی فکر میکنم. قراره از مُشت‌م شوق بچکه یا حسرت؟ نمیدانم. فقط می‌دونم "الان" خوبه و فکر کنم همین کافیه.
انقدر مهیب که بین منِ ۱۹ سالگی و منِ ۲۷ ساله، به‌اندازه‌ی یه آدمِ مطلقاً جدید، فاصله هست.
دارم به ۵۰ سالگی فکر میکنم. قراره از مُشت‌م شوق بچکه یا حسرت؟ نمیدانم. فقط می‌دونم "الان" خوبه و فکر کنم همین کافیه.
حروفِ صدآدار
16 Oct, 14:40
باد پیچید توی دامنم و شبیه اعوان و انصار یانگوم شدم. هی دوست داشتم یکی باشه جلوش زانو بزنم، بگم: بانوی من! لطفا منو بکُشید!
حروفِ صدآدار
16 Oct, 10:17
فکر می‌کنید قیافه‌ش هم همونقدر شاده؟ وا. ابداً. استاد از گردن به پایین محمد خردادیان‌ان، از گردن به بالا محسن نامجو!
همینطور که بدنش می‌رقصه، تو چشاش "این زندگی ارزش نداره" موج می‌زنه 😔🚶♀
همینطور که بدنش می‌رقصه، تو چشاش "این زندگی ارزش نداره" موج می‌زنه 😔🚶♀
حروفِ صدآدار
16 Oct, 09:43
بچهی دوستم، همش گوشته و همممش داره می‌رقصه 😭❤️
مرد! یکم تحمل کن الان میرسیم 😂
مرد! یکم تحمل کن الان میرسیم 😂
حروفِ صدآدار
15 Oct, 09:08
صادق میگه اون "پسر" نیست، "تِ سر" هست؛ یعنی به‌خاطرِ تو. تا اطلاعات مازندرانی دیگر 🚶♀
1,414
subscribers
3,930
photos
97
videos
