من @manohayula Channel on Telegram

من

@manohayula


دوست دارد صنوبری شاد باشد.

کارگر، کشاورز، گلفروش، کارمند، باغبان و مشاور سابق.

https://www.instagram.com/majid_najafian?igsh=MTd4Zjl1NWR5MmZiYg==

من (Persian)

به کانال تلگرام من خوش آمدید! اینجا مکانی است که عاشقان طبیعت و زیبایی های آن گرد هم می آیند. نام کانال، 'من'، به معنای دوست دارد صنوبری شاد باشد است. در اینجا شما می توانید عکس های دیدنی از جنگل ها، صحراها و مناظر زیبای طبیعت را مشاهده کنید. همچنین می توانید از نقاشی ها، متون شعر و دیگر محتواهای هنری که به زیبایی طبیعت اشاره دارند، لذت ببرید. اگر علاقه مند به خلق و خوی زیبایی های طبیعت هستید، حتما به کانال ما بپیوندید. منتظر حضور گرم شما در این فضای زیبا هستیم!

من

17 Feb, 17:27


روزهای دور از خانه
فوریه ۲۰۲۵

من

17 Feb, 15:38


رسیدم توی حیاط و دیدم پر شده از علف‌های سفید بهاری.

من

17 Feb, 14:01


هفت هزار سال پیش نشانه‌هایی از شراب‌سازی جایی نزدیک ارومیه کنونی کشف شده. اونوقت ما باید میوفتادیم تو سال‌هایی که نمیشه شراب درست کرد. شانس.

من

17 Feb, 12:55


ورزش کردن قراره بیشتر کیف بده پس. اما من رفیقم، نه رقیب. توام قطعاً بدنت بهتر از من میشه.

من

17 Feb, 12:54


از لحاظ روحی واقعا میخوام دایی عزیز رو رقیب فرضی خودم قرار بدم.

من

17 Feb, 11:33


امروز یک آزالیای پر غنچه هستم که منتظر بهاره.

من

15 Feb, 12:33


ورزش می‌کنید انشالله؟ این تیکه‌ها کامل بشه من دیگه لباس تنم نمی‌کنم. برنامه‌ها همش لختی میشه.

من

15 Feb, 11:53


من نمی‌دونم مشغول چه کاری هستید و نیستید، ولی حتما چهارده دقیقه و بیست‌وشش ثانیه وقت بذارید و این آهنگ رو گوش کنید. سراسر زیبایی و ایران و هنره.

محمدرضا شجریان
کمانچه: سعید فرجپوری
تار: مجید درخشانی
عود: محمد فیروزی

@manohayula

من

15 Feb, 10:26


@shafaghshafagh

من

14 Feb, 15:20


امروز یک درخت زیتون کهنسال رو دیدم که زیر بارون ایستاده بود. خیس شده بود و باد شاخه‌هاش رو تکون می‌داد. دوست داشتم یک همچین دوستی داشته باشم. زیتون، پیر و ایستاده و زیبا بود.

من

14 Feb, 14:48


چه خوراکی‌ای با خودتون می‌برید سرکار بخورید؟
_لواشک

من

14 Feb, 03:44


صبح آدینه شما بخیر.

من

13 Feb, 21:54


امروز انزلی بودم.

من

13 Feb, 14:44


اینستاگرام رو غیر فعال کردم. امروز چندتا عکس گرفتم که فکر می‌کنم بایستی آدرس بفرستید براتون پستش کنم تا حیف نشده.

من

13 Feb, 09:55


با دقت به این آهنگ گوش کنید. پشتش تاریخ دارد اما نمی‌خوام براتون تعریفش کنم. با حال خودتون بهش گوش کنید. به زمستان قهرآلود بهمن ماه فکر کنید و پا روی پا بندازید و ببینید چی قراره پیش بیاد. سیگار هم اگر کشیدید که وای. نکشیدید هم هیچ، چشم ببندین و روحتون رو بپرانید.

من

13 Feb, 09:34


دور از خانه
به تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۲۵

من

13 Feb, 01:47


صبح اونایی که پنج‌شنبه‌ها سر کار میرن بخیر.

من

12 Feb, 19:52


سرگرمی این روزها.

من

12 Feb, 16:09


احتمال داره فکر کنید که تو این شرایط بد اقتصادی این چیزا رو نمی‌تونیم بگیریم اما باید بهتون بگم واقعاً اگر درست خرید کنید شاید ارزون‌تر هم بشه. آبمیوه طبیعی میوه‌های قرمز رو شما می‌تونید با ترکیب مساوی با الکل قاطی کنید و بنوشید و ببینید چقدر طعم رو متعادل می‌کنه. برعکس آب‌میوه‌های صنعتی و شیمیایی. چیپس و پفک هم خیلی گرونه. حتی نوشابه هم الان خیلی گرون شده. نکنید. کیفیت رو ببرید بالا و تو لیوان پلاستیکی هم ننوشید. چای نذری نیست :)))

من

07 Feb, 02:47


طبق روال هر سال، از حیاط خونه برزین اینا موقع برف زمستان. ببینید و لذت ببرید.

من

07 Feb, 02:46


دفن شده ایم دوستان

من

06 Feb, 21:58


دیگه با گنجشک‌ها حرف نمی‌زنم.

من

06 Feb, 19:47


برای غم.

من

06 Feb, 18:32


عزیزان فردا لوبیاپلو داریم. از اون اعلی‌حضرتی‌هاش.

من

06 Feb, 11:48


غر نزن، زحمت بکش.

من

05 Feb, 16:26


"تو آدم مورد علاقه‌ی کودک درونم هستی."

من

05 Feb, 14:00


برای روزی که نیاز به شنیدن یک سری حرف داری.

من

05 Feb, 13:10


انشالله ورزش می‌کنید دیگه؟

من

05 Feb, 13:06


آدمی که عادت می‌کنه با مرده فرقی نداره.

من

05 Feb, 13:06


قدردان بودن خیلی مهمه. قدردان آدم‌ها و محبتشون، قدردان فصل‌ها، آفتاب و باران. قدردان صدای پرنده‌ها و سبزی علف‌های تازه. قدردان پیش پا افتاده‌ترین اتفاقات جهان.

من

04 Feb, 22:19


دیروز دیدم جوانه‌های درخت‌ها متورم شدند. بهار از چیزی که فکر می‌کنیم به ما نزدیک‌تره. اینو گیاه‌ها زودتر از ما می‌فهمند.

من

04 Feb, 21:41


آدمای جالب و برازنده رو معمولاً گوشهٔ جمع می‌تونی پیدا کنی.

من

04 Feb, 21:38


قانون اول: از اونایی که اهل داد و قالند فاصله بگیرید.

من

04 Feb, 21:37


یک گوشه بایستی و نگاه کنی، آدم‌ها دستشون رو سریع رو می‌کنند. فقط باید درست تماشا کنی.

من

04 Feb, 21:33


بفرمایید باقالا قاتوق.

من

04 Feb, 16:13


کفران نعمت می‌کنند مردم؛ نمی‌رقصند.

| هوشنگ گلشیری |

من

04 Feb, 02:11


ببخشید نزدیک‌تون نشدم، چون بی‌شعور بودنتون رو از همون دور فهمیدم.

من

04 Feb, 02:10


این خیلی خوب بود
حتی گاهی من بود

من

03 Feb, 20:45


شما که غریبه نیستید، نخوردم. یعنی خواستم بخورم اما دیدم نه، حوصله آبجو رو ندارم. نخوردم دیگه.

من

31 Jan, 15:36


دوستان تو دنیایی که ۵۱ بر ۱۷ بخش‌پذیره شما باید انتظار هرچیز رو از همه‌کس داشته باشید.

من

31 Jan, 15:34


کی قراره به خودت افتخار کنی؟

من

31 Jan, 15:17


وضعیت زخم‌های من؛
بشقاب‌های شرودینگر: تا وقتی در کابینت رو باز نکنی، بشقاب‌ها نه سالم‌اند و نه شکسته.

من

30 Jan, 21:50


طبقه بالا شرکتی هنوز مستقر نشده. گاهی که فشار کار زیاد میشه میایم بالا با همکارم یه نخ سیگار میکشیم. قسمت مورد علاقه روز برای من همینه.

من

30 Jan, 21:14


بفرمایید قیمه.

من

30 Jan, 20:12


امروز انرژی نداشتم. سبک و فقط برای ادامه دادن مسیر ورزش کردم.

من

30 Jan, 18:07


باعث گل دادن این مغربی‌ها بودن برام لذت‌بخش‌تر از دونستن دقیق فرایند فتوسنتزه.

من

30 Jan, 18:01


ولی از علم خالص خوشم نمیومد. یعنی تو بگو حتی زیست گیاهی. اون زمان‌ها خیلی سخت می‌گرفتند. من الآن متوجه می‌شم فتوسنتز واسه چیه و چرا هست و چرا مهمه و چرخه‌هارو می‌خونم انگار کشف جدیدی کردم و ذوق می‌کنم. اون زمان من باید اسم پدرِ زنِ دخترعموی مادر خاله‌م رو که مسئول سنتز آب بود رو می‌دونستم. الان کلیات مهمه. جزئیات کمتر.

من

30 Jan, 17:59


در هر حال نقاط قوت دیگه‌ای داشتم، مثل انشاء و ادبیات و زبان فارسی. گاهی هم تاریخ چون حفظ کردن یک مشت اطلاعات آسوده برام مثل آب خوردن بود.

من

30 Jan, 17:57


شاید اونموقع هم نمی‌تونستم چون نمره بالای ۱۲ برای ریاضی ندارم.

من

30 Jan, 17:56


مثلا توی دبیرستان من چطوری مشتق دوم فلان معادله رو می‌گرفتم؟ بخدا الان بکشیم هم نمی‌تونم.

من

30 Jan, 17:51


واقعیت اینه بچه‌های نوجوان براشون خیلی سخت‌تر خواهد بود. من تازه دبیرستانی شدم گوشی گرفتم و اون هم به صورت محدود و اس‌ام‌اسی در ارتباط بودم با دیگران. این اینستاگرام و ویدیو‌های کوتاه هممون رو داره بدبخت می‌کنه. تمرکز و حوصله من به تاراج رفته.

من

30 Jan, 17:39


من اگر این سطح از تمرکز رو در دوران نوجوانی داشتم هیچوقت نمی‌تونستم از مدرسه فارغ‌التحصیل بشم.

من

30 Jan, 15:25


ویگن؟ برای عصر زمستانی.

من

29 Jan, 20:14


همایون شجریان قشنگ می‌خواند.

من

29 Jan, 15:25


دستات رو قربون.

من

29 Jan, 14:56


درخت انجیر؛ ۱/۱۰۰

انجیرسانان بومی آفریقا و قسمتی از آسیا هستند. اولین درختی که اجداد ما رو کمک کرد تا زنده بمونن انجیر بود. بالغ بر ۸۵۰ زیرگونه مختلف داره و چند گونه‌ش هم شاید تو خونه‌هاتون باشه به اسم فیکوس لیراتا، بنجامین، الاستیکا. حالا چطور این گیاه تکامل پیدا کرد برای پخش شدن تو جنگل‌های گرمسیری؟ میوه‌ش، با کمک پرنده‌ها پراکنده میشه. با منبع کافی از عناصر که همراه مدفوع پرنده روی حفره‌ها و شاخه‌های درخت‌های دیگه جا خوش می‌کنه. در ابتدا گیاه جوانه می‌زنه و از رطوبت هوا با استفاده از ریشه‌های هوایی خودش رو زنده نگه می‌داره اما به مجرد رسیدن ریشه‌های هوایی به زمین، رشد چند برابری پیدا می‌کنه و تمامی ریشه‌های هوایی حالا به زمین رسیدند و روی درخت اصلی رو پوشش دادند. بعد از مدتی اون درخت از بین می‌ره و انجیر به زندگی خودش ادامه میده. فضای خالی داخل ریشه‌های هوایی که حالا شبیه به تنه درخت شدند تبدیل میشه به خونه حشرات و مارمولک‌ها و خفاش‌ها. از تمامی بخش‌های انجیر استفاده میشه. بهترینش؟ تو هوای گرم تابستان، انجیرهای درشت سبزرنگ تابستانه رو از یخچال درمیاری و می‌خوری. انگار خدا خواسته به انسان حال بده وقتی این درخت رو آفریده. و تا همیشه وقتی انجیر می‌بینم احساس می‌کنم «خونه» یک قدمی منه.

من

28 Jan, 20:13


جنگل.

من

28 Jan, 19:43


باباطاهر عریان رو هستید؟ پیشنهاد ویژه.

من

21 Jan, 10:52


@Philosophy_love_loneliness

من

21 Jan, 10:01


می‌گم ما تا اینجاشو بلد بودیم. از اینجا به بعد باید چیکار کرد؟

من

21 Jan, 09:57


یک خنده کن ای گل.

من

21 Jan, 08:51


قد بلند ابرو کمون چشماش سیاهه وای وای وای وای.
@manohayula

من

21 Jan, 00:34


همین.

من

20 Jan, 23:22


یک ساعت را با همراهی محمدرضا شجریان سپری کنیم:

من

20 Jan, 23:11


با ابراهیم تاتلیس چطورید؟ این رو با من گوش کنید.

من

20 Jan, 16:14


یادم میاد شهریور رد شده بود، از سفر برگشته بودم و غم توی دلم فراوانی می‌کرد. بساط دورهمی رو مهیا کردم و به داداش و دکتر زنگ زدم بیان مزرعه تا تلخی ایام رو بشوریم. یادم میاد این آهنگ رو زمزمه می‌کردیم و چه کیفی هم می‌داد. سرها همه داغ و همه‌چیز سر جای خودش بود. یاد اون دوران بخیر.

من

20 Jan, 16:11


می‌فرماید که بگو کجایی؟

من

20 Jan, 16:03


هیچ چیز مثل یک شراب و غذای خوب، نمی‌تونه تلخی‌ها رو بشوره ببره.

من

20 Jan, 15:50


امروز یک خانم میانسال مهربون بهم لبخند زد. لبخندش مثل لبخند آشنایی بود که انگار سال‌ها ندیدیش و حالا با چشم‌ها و لبخند خوش‌آمد گویی می‌کنه.

من

20 Jan, 02:23


صبح انسان‌های امتحان‌دار بخیر.

من

19 Jan, 16:20


یک‌جا، همه‌جا و همه‌جا، هیچ‌جا.

من

19 Jan, 02:13


صبح یکشنبه اونایی که شاغلند بخیر.

من

18 Jan, 23:16


به دیگران نگید چاق شدید، پیر شدید، کچل شدید، زشت شدید، فلان شدید، بهمان شدید. یک مقدار شعور به خرج بدید.

من

18 Jan, 20:59


اجرای خصوصی دشتی از محمدرضا شجریان.
@manohayula

من

18 Jan, 14:55


مود:

من

18 Jan, 14:51


یبار نشد ما اشتها نداشته باشیم ببینیم چطوریه. همیشه مثل گرگ گرسنه‌ام :))))

من

18 Jan, 12:56


بنظرم اگر آدم یک ناراحتی مداوم متوسط داشته باشه خیلی بهتر از تجربه مصیبت به یکباره‌ست.

من

11 Jan, 22:36


-بداهه_نوازیِ_تار
-در مایه #ابوعطا
-از فخر و اعتبار و خداوندگارِ تار؛
حضرتِ‌جلیل‌خانِ شهناز
@Philosophy_love_loneliness

من

11 Jan, 20:42


بداهه نوازی سه‌تار.
در توضیح این قطعه آمده: «قطره‌های‌ باران! این قطعه اندیشناک که ریزش آرام قطره‌های باران بر سطح دریاچه را تداعی میکند‌ و یکی از ظرفت‌ترین زیبایی‌هاست.»
@Philosophy_love_loneliness

من

11 Jan, 20:18


همخونه‌ایم هر روز ازم می‌پرسید بسته‌ پستی من نرسیده؟ من هم بی اطلاع میگفتم نه. بالاخره امروز با لبخند و ذوق اومد در اتاقم رو زد و گفت: «هدیه کریسمست با تاخیر رسید. امیدوارم خوشت بیاد.» واقعاً هدیه درست دادن هنریه که کمتر بهش توجه میشه. این آدم ۱۹ سالشه. من واقعاً ذوق کردم.

من

11 Jan, 19:08


من خیلی چیزا نمی‌دونم اما یه چیزی رو خوب یاد گرفتم. اونم اینه که: «نترسی بردی، بترسی باختی.»

من

11 Jan, 13:09


امروز فرصت خوبی برای سپاسگزار بودنه.

من

11 Jan, 13:02


میگه که:
«نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است»

من

11 Jan, 13:01


امروز ترکیب خیام و شجریان هستم.

من

11 Jan, 12:49


همه‌چیز رو باهم داره.

من

10 Jan, 17:01


درس خوندن اینجوریه که نمی‌خونی نمی‌خونی نمی‌خونی نمی‌خونی، بعد تا میوفتی رو دور خوندن امتحان‌ها تموم میشه.

من

10 Jan, 14:36


دوستان با پس‌زمینه‌ای از تبریزی‌های زیبا شروع کنیم.

من

10 Jan, 13:34


یهو میام اسم کسی رو سرچ کنم تا بهش پیام بدم بخاطر تشابه اسمی میرم تو چت یکی دیگه. می‌بینم پنج ساله باهاش حرف نزدم و عکس‌ها و فیلم‌هایی توی مدیامون هست که منو پرت می‌کنه به سال‌های نوسبز بودن و طراوت جوانی. آدمیزاد چیه؟

من

10 Jan, 11:54


وقتی یادم میوفته موقع کاشت چقدر کوچولو بودید، و الان دارید تلاش می‌کنید به آسمون برسید دلم براتون می‌ره. رشد کنید و به من ثابت کنید که میشه رشد کرد.

| عکس را مرد لاهیجانی فرستاد |

من

10 Jan, 11:26


درس بخونید.

من

10 Jan, 00:07


من حتی به سی‌سالگی نزدیک‌ترم تا به بیست‌نه‌سالگی.

من

10 Jan, 00:06


به سی‌سالگی نزدیک‌ترم تا بیست‌سالگی. دتس‌وایلد بیبِ.

من

09 Jan, 18:26


ته جملاتتون نقطه بذارید. مثل کیسه زباله تو خیابون رهاش نکنید.

من

09 Jan, 16:14


یهو به خودت میای می‌بینی روز تمام شده. زمستان اصلا روز نداره.

من

09 Jan, 12:38


کدوم از ما برای یک هدف مشخص بیشتر از ده سال وقت گذاشته و تلاش کرده و نرسیده؟ زود رسیدن به آرزوها فقط واسه اینستاگرامه نه زندگی واقعی.

من

09 Jan, 12:35


واقعیت اینه دنبال هرچیزی که باشیم می‌تونیم به دستش بیاریم. فقط چون صبر و تلاش مستمر رو یاد نگرفتیم فریاد می‌زنیم «نشد.»

من

09 Jan, 12:23


تو مثل گل‌های وحشی زیبایی.🤍🤌🏻

من

07 Jan, 03:51


صبح محصلین امتحان‌دار بخیر.

من

07 Jan, 01:57


من برای تمرکز برای خوندن مطالب طولانی از این موسیقی کمک میگیرم. آروم و در پس‌زمینه پخش میشه و یک قسمت از ذهن من رو که قراره باعث حواس‌پرتی بشه رو مشغول میکنه و الباقی حواسم پی مطلبیه که دارم میخونم. شاید کمکتون کنه برای تمرکز کردن.

https://www.youtube.com/watch?v=jfKfPfyJRdk

من

07 Jan, 00:46


ولی خودمونیم‌ها این کلمه سابق می‌زنه همه‌چیز رو خراب می‌کنه.

من

07 Jan, 00:45


بعد مدت‌ها به بیوگرافی کانال چند کلمه اضافه کردم چون احساس کردم نیاز دارم گاهی به خودم یادآوری کنم که چه‌چیزهایی بودم. الآن احساس بهتری دارم.

من

07 Jan, 00:42


یه زمانی دوست داشتم شاعر بشم. بعدتر به خودم گفتم توی نثر می‌تونم هرچیزی که دلم میخواد بگم و عاشق نویسندگی شدم. کلاس برو و بنویس و بخون و ببر و بیار. بعدتر گفتم از من بهتر خیلی نوشتند و خیلی دیگر هم می‌نویسند. قرار بود توی ذهنم اثری خلق کنم که بعد از من بمونه و فراموش نشم. وقتی داشتم درخت کاشتن رو انتخاب می‌کردم به این فکر نکردم که این درخت‌ها به یادگار می‌مانند و از جایی که کاشتمشون، روزانه شکوفاتر می‌شن و به بلوغ می‌رسند. حالا پیش خودم می‌گم خوبه اون مسیر رو نرفتم و فقط به نوشتن گاه و بی‌گاه نوشته‌ای بسنده کردم. اونم برای آروم کردن صداهای توی مغزم. الآن که درخت کاشتن‌هام خیلی کم شده انگار دست‌هام بی‌کارند و مثل کسی که می‌خواد سیگار رو ترک کنه دائم به دست‌آویزی برای سرگرمی دست‌هاش نیاز داره.

من

07 Jan, 00:34


کلم بروکلی رو گذاشتم تو هواپز سوخت. فکر می‌کردم بخارپز طور میشه اما جزغاله شد :)) تخم‌مرغ رو خالی خوردم.

من

06 Jan, 19:17


یا به عبارتی: «با عشق بکشید.»

من

06 Jan, 18:14


قبل سال نو همخونه‌ایم تو مهمونی شب یلدا موقع نوشیدن شراب ازم پرسید آیا شراب دوست داری؟ و من گفتم بله. حالا با پنج لیتر شراب برگشته و میگه چون دوست داری برات شراب دست‌ساز اووردم. و وقتی ازش تشکر میکنم انگار یه قوطی نوشابه برام هدیه اوورده، میگه چیز خاصی نیست و شلوغش نکن.

من

06 Jan, 17:41


اینجوری نمیشه باید یه تشک برقی بگیرم.

من

06 Jan, 02:35


صبح سحرخیزان بخیر.

من

05 Jan, 19:12


چُنان از طرحِ وضعِ ناپسندِ خود گریزانم
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را

| وحشی بافقی |

من

04 Jan, 21:34


می‌بینم صورتمو تو آینه.

من

04 Jan, 13:31


امروز کتاب سقوط آلبر کامو هستم. شیرجه‌های نرفته، گاهی کوفتگی‌های عجیبی به جا می‌گذارند.

من

04 Jan, 00:55


می‌دونی چی اذیت‌کننده‌تر از همیشه‌ست؟ که نه الکل کمکی می‌کنه نه ورزش و نه هیچی. بایستی تنها و خالی و دست خالی تماشا کنم تا بگذره و بتونم بفهمم چطور میشه خوب شد.

من

04 Jan, 00:36


تا حالا مشت توی صورتتون خورده؟ بذار براتون اینجوری بگم که اولش نمی‌فهمید چی شده و فقط صدایی از درون مغزتون فقط می‌شنوید. صدایی گنگ و نامفهوم. بعد مدتی تازه درد رو احساس می‌کنید. من در طول روز بین این گنگی و درد دائم در حال حرکتم. لحظه‌ای گنگ و گیجم و لحظه‌ای دیگه پر از درد و ناتوانی.

من

03 Jan, 20:35


حا‌ل و احوال امروز رو با این آهنگ ویگن بگذرونیم. میگه: «می‌خوام بیست ساله باشم، می‌خوام سی ساله باشم، می‌خوام وقتی بهاره گل امساله باشم.»

من

03 Jan, 16:21


امروز پنج کیلومتر دویدم و بیشتر از همیشه وزنه زدم. چرا؟ چون احساس می‌کردم باید خودم رو با ورزش تنبیه کنم و امروز لایق استراحت و لذت بردن از آفتاب نبودم. حین دویدن به پادکست تِرِور گوش می‌دادم که برای چهل سالگیش ضبط کرده بود. خیلی دوست دارم درموردش حرف بزنم اما هنوز کامل نتونستم هضمش کنم. پس به این بسنده می‌کنم که شاید توی بیست‌وپنج سالگی بحران سی‌سالگی رو تجربه کنید چون اساساً تولدهای مکرر، معیار درستی برای احوالات درونی آدم نیست و ممکنه زودتر یا دیرتر به سراغمون بیاد. من فکر می‌کنم دارم واردش میشم و چقدر دردناک و ناخوشاینده برام. انگار دوباره پونزده ساله شدم، خودم رو گم کردم و نمی‌دونم باید چیکار کنم، با این تفاوت که حالا حس‌های شرم، ناکارآمدی، خودسرزنشگری، ترس از قضاوت دیگران داره دمار از روزگارم درمیاره. دارم پوست می‌ندازم اما چه پوسته‌ای؟ بسیار کلفت و خشک شده و پاره کردنش دردناک و سخت ناشدنیه. و این آدم در آستانه‌ی سی‌سالگی دیگه تحمل و توان بیست سالگی رو نداره.

من

03 Jan, 16:05


امروز.

من

03 Jan, 11:51


آدم ساده زمان یخ‌آب زمستانه تو کی می‌رسه؟

من

03 Jan, 11:49


یخ‌آب چیه و برای چی استفاده میشه؟

آفات و بیماری‌ها تو زمستان گاها در خاک شروع به زمستان‌گذرانی می‌کنند. با آب دادن به باغ تو یخبندان میتونید تا حد زیادی ازبین ببرینشون.
تاثیر دیگه‌ی یخ‌آب اصلاح آبشویی خاک اطراف ریشه هست که دوباره خاک در دسترس ریشه قرار می‌گیره.
و به صورت تجربی؛ جوانه‌زنی رو به تاخیر می‌ندازه و باعث میشه درختان از سرمای بهاره در امان بمونند.

من

03 Jan, 11:30


چون ایشون فشار میاره برای باشگاه رفتن، برنامه‌های امروز تماماً پروتئینی و هوازی و وزنه زدنه. بریم یک دمی به بدن بدیم تا به زمستان حالی کنیم رییس کیه.

من

02 Jan, 17:34


بنظرم دومینه این زندگی خیلی پیچیده و عجیبه. امروز میخوری زمین اما قراره افتادنت باعث یه اتفاق فوق‌العاده بشه. نفس از سینه‌ت بیرون نمیاد اما قراره همین بی‌نفسی باعث خیلی اتفاقات زیبا و درست بشه. ته زندگی یه همچین افت و خیزهای آزاردهنده و قشنگ داره. به قول دوستی: با جریان زندگی حرکت کن، خودش میگه کِی بدویی، کی بایستی و کی شل کنی.

من

02 Jan, 16:05


امروز آخرین برگ یک درختم.

من

01 Jan, 23:13


تا انجامش ندی نمیدونی چقدر توش خفنی.

من

31 Dec, 22:21


سال نوی اونا مبارک باشه.

@emicalll
@princepsaeternus

من

30 Dec, 23:27


تصنیف «گریه کن» از عارف قزوینی با یک اجرای نو، ویژه این حال کصافت زمستانه.
@manohayula

من

30 Dec, 23:25


دیگه مثل سابق نیست که تا دلت گرفت گوشی رو بگیری دستت و به آدم‌های زندگیت پیام بدی، زنگ بزنی و از هرچیزی باهاشون حرف بزنی و بعد به خودت بیای که احوالت بهتر شده و دیگه اون آدم ابری، با احتمال بارش فراوان نیستی. الان حتی جانِ پیام دادن هم نیست. شرح غم به خودی خود همیشه با شکست مواجه میشه چون کلمات هیچوقت نتونستند دقیق اون حالِ رنجور رو بیان کنند چه برسه به حالا که مثل پارچه‌ی دمی روی قابلمه روی غم رو می‌پوشونم تا دم بکشه و ری کنه. دیگه مثل سابق نیست، الان نهایت از این پهلو به اون پهلو می‌شی و سکوت می‌کنی.

من

30 Dec, 20:19


قدرت، لباس عادت می‌پوشه.
به پینه‌ی دست‌هات و دلمه‌ی زخم‌هات نگاه می‌کنی و چون دیگه درد نداری، می‌گی "عادت کردم."
عادت نکردی.
قوی‌تر شدی.

من

30 Dec, 17:03


زمستان است.

من

30 Dec, 13:50


من سکه ۱۰۰ هزار تومنی رو یادمه. امروز سکه ۵۷ میلیون تومن شد.

من

30 Dec, 13:37


و آنکه می‌خندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.

| برتولت برشت |

من

30 Dec, 09:54


من نمی‌دونم چقدر با موسیقی سنتی جورید اما آقای تاج اصفهانی از ته دل آواز می‌خونه و کلمات رو در کوک‌ترین و درست‌ترین حالت ممکن فریاد می‌زنه.

من

29 Dec, 23:49


جای شما خالی.

من

29 Dec, 23:38


کاش مهمان داشتم تا غذا رو تنها نمی‌خوردم.

من

29 Dec, 22:45


«نومید نتوان بود از او».

من

29 Dec, 21:21


زمستان است.

من

29 Dec, 21:11


امروز تماماً حزین لاهیجی بودم.

من

29 Dec, 21:10


دو خصم داده به هم دست و این فگار یکی
یکی تو دشمن جانیّ و روزگار یکی
به خون من دو زبردست، هم زبان شده اند
نگاه مست یکی، چشم میگسار یکی
دو فتنه گر به کمین دل رمیدهٔ ماست
کمند طره یکی، زلف تابدار یکی
یکی، دو کرده غمم را فریب وعدهٔ تو
بلای هجر یکی، درد انتظار یکی
نه در دلی و نه در دیدهٔ خراب مرا
ازین دو خانه، نیامد تو را به کار یکی
نیم به هجر تو تنها، دو همنشین دارم
دل شکسته یکی، جان بی قرار یکی
به عندلیب چمن نوبت فغان نرسد
حدیث جورت اگر گویم، از هزار یکی
کنون دو سلسله جنبان بود جنون مرا
خط عبیر شمیمت یکی، بهار یکی
خدنگ های تغافل خطا نمی گردد
ز شست غمزه ات، ای نازنین سوار، یکی
گدا و شاه به تنهایی از جهان رفتند
درین دیار، به یاری نشد دچار، یکی
به دهر، الفت و انصاف نیست یاران را
یکی حریف نشاط است و سوگوار، یکی
زگرد حادثه میدان روزگار پر است
خدا کند که برآید ازین غبار، یکی
ز بزم وصل، حزین این قدر خبر دارم
که بیخودانه، سرم داشت درکنار، یکی

| حزین لاهیجی |

من

29 Dec, 16:27


کی میشه ما بشینیم یه گوشه و با خیال راحت زندگی کنیم؟ اینهمه دویدن و تلاش بی‌وقفه واقعاً برازنده انسان بودن نیست. خسته شدم.

من

29 Dec, 14:08


انسان سالم در لحظه پیام رو نگاه می‌کنه و جواب میده. من؟ شش قرن بعد میام سین می‌کنم، سه قرن بعدش از نظر روحی قادر به پاسخگویی میشم.

من

28 Dec, 19:50


بفرمایید شام.