تاریخ تحلیلی @hamidrezaabedian Channel on Telegram

تاریخ تحلیلی

@hamidrezaabedian


در این کانال پاره‌ای از تاملاتم را با تمرکز بر تاریخ نهضت ملی ایران می‌نویسم.
اخطار: نویسنده متخصص و یا کارشناس تاریخ نیست. محتویات کانال صرفا طرح بحث است و نباید به عنوان نتایج پژوهش های روشمند علمی مورد استناد واقع شوند.

تماس با نویسنده :

@hr_abedian

تاریخ تحلیلی (Persian)

با خوش آمدید به کانال تلگرام "تاریخ تحلیلی" که توسط کاربر hamidrezaabedian اداره می‌شود. در این کانال، شما به بخشی از تفکرات و تأملات او درباره تاریخ نهضت ملی ایران خواهید پرداخت. این کانال به شما فرصتی برای شناخت بهتر تاریخ و فرهنگ ایران می‌دهد. اما بویژه توجه فرمایید که hamidrezaabedian متخصص یا کارشناس تاریخ نیست و محتوای کانال صرفاً برای بحث و تبادل اندیشه است و نباید بعنوان نتایج پژوهش‌های روشمند علمی در نظر گرفته شود. در صورت تمایل به تماس با نویسنده کانال، می‌توانید با آی‌دی @hr_abedian ارتباط برقرار کنید. بنابراین، اگر به دنبال یک فضای مناسب برای بحث و تبادل نظر درباره تاریخ ایران هستید، بهتر است که این کانال را دنبال کنید.

تاریخ تحلیلی

26 Jan, 03:27


جلوتر از زمان ِشان (AHEAD OF THEIR TIME) تالیف نیکلا گرجستانی جایزه ی دو سالانه ی کتاب بنیاد مصدق در ژنو را از آن ِ خود کرد. تبریک به آقای گرجستانی عزیز و با آرزوی عرضه ی هرچه سریعتر ترجمه ی فارسی کتاب در بازار نشر ایران.

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

20 Jan, 20:06


پیدایی جمعیت ها و احزاب، بویژه اگر خلق الساعه و بفرموده نباشند، حتما توضیحی دارد که از ضرورت تاریخی بروز و ظهورشان پرده بر می دارد. بدون درک یک چنین ضرورتی، فهم ما از مواضع این جریانات نمی تواند عاری از خطا نباشد. از همین رو در تحلیل نهایی جریانی نظیر فداییان اسلام در دهه ی بیست، پاسخ به این پرسش که آنها در بستر کدام شرایط تاریخی و در پاسخ به کدام ضرورت و تقاضای اجتماعی پا به میدان گذاشتند، اهمیتی بنیادین پیدا می کند.

فرامرز تقی لو و سید مجتبی حسینی در یک پژوهش خواندنی نشان می دهند که تجددخواهی آمرانه ی پهلوی اول با فهمی ظاهرگرایانه از تجدد غربی و دریافتی رمانتیک از ملی گرایی، سلسله ای از سیاست ها و اقدامات را پی گرفت که به مقاومت های اسلام گرایانه در جامعه دامن زد. آنها برآنند که ظهور اسلام سیاسی در این دوره که فدائیان اسلام نمایندگان بارز آن بودند، در تقابل با سیاست تجدد آمرانه ی پهلوی اول روی داده است. تجددی که بر چهار پایه ی ناسیونالیسم رمانتیک و باستان گرایانه، سکولاریسم، مدرنیسم و اقتدار گرایی‌ استوار بود. [۱]

ناسیونالیسم رمانتیک و باستانگرایانه
تاریخ و زبان اصلی ترین پایگاه‌های ترویج این ناسیونالیسم بودند. در حوزه ی تاریخ، این دوره پیشااسلامی بود که در کانون توجه قرار می گرفت، بویژه بر تاریخ عصر هخامنشیان تاکید می شد. چنین تلقی می شد که حمله ی اعراب به ایران، آغاز عصر انحطاط بوده و می باید تلاش کرد تا کشور به سرعت، مجد و شکوه و عظمت گذشته ی خود را بازیابی کند. این روایت از تاریخ، نه تنها اعتنایی به تاریخ ایران در دوره ی اسلامی و میراث آن نداشت بلکه اساسا آن را نادیده می گرفت. در صور افراطی این قرائت نزد برخی پایه گذاران نظیر میرزا آقاخان کرمانی، اسلام به عنوان یک دین عربی، تقبیح و در عوض این آیین زرتشتی بود که به عنوان یک دین ایرانی مورد تکریم قرار می گرفت. همزمان یک سیاست ویژه در حوزه ی زبان نیز به اجراء گذاشته شد: پاکسازی زبان از واژه های عربی و خارجی، تغییر نام های محلی اماکن و تبدیل آن به نام های فارسی، ممنوعیت آموزش به زبان مادری و....

سکولاریسم
از طرف دیگر، پهلوی اول آشکارا معتقد به جدایی دین از سیاست بود. رضاشاه در سفرنامه ی مازندران، پادشاهی صفوی را بدلیل اختلاط و امتزاج دین و سیاست مورد نقد قرار داد. آسیب شناسی او از اختلاط دین و سیاست اگرچه خواندنی و جالب به نظر می رسد اما عمیق نیست و بیش تر ناظر بر تفکیک حوزه ی کاری مُلا و مُکلاست که وظیفه ی اولی تصفیه ی اخلاق عمومی و وظیفه ی دومی ورود در سیاست اداری ست. [۲] کاسته شدن از نقش روحانیت در امور اجتماعی بویژه با تعطیلی محاکم شرعی و تضعیف نهاد روحانیت در آن عصر نتیجه ی چنین رویکردی بوده است‌.

مدرنیسم
از سوی دیگر، سیاست های اجتماعی حکومت بویژه در حوزه ها ی مرتبط با سبک زندگی، از تصویب قوانین و دستورالعمل‌های مرتبط با متحد الشکل کردن البسه گرفته تا قانون کشف حجاب که نمایشی متظاهرانه از مدرنیسم در یک جامعه ی عمیقا سنتی بود، از دیگر رانه های نیروهای سنت گرا برای شکل دهی به یک جریان مقاومت رادیکال محسوب می شوند که اختناق و سرکوب حاکم مانع از ظهور آن شده بود اما با سقوط رضا شاه و ایجاد فضای نسبتا باز سیاسی و اجتماعی ذیل حاکمیت شاهِ جوان ِ غیر ِ مقتدر و دولت های ضعیف ِ مستعجل در ایران ِ تحت ِ اشغال، تدریجا فرصت برای بروز و ظهور آن فراهم و تشکلی به نام فدائیان اسلام پا به عرصه ی وجود گذاشت.

ذیل این تاریخ، حدس زدن درباره ی برنامه ی اقدام عاجل این تشکل نباید کار چندان سختی باشد. اساس این برنامه ی نسبتا مفصل که با جزئیات در کتابچه ی راهنمای حقایق آمده است، اصلاح مفسده های اجتماعی و تکامل جامعه از طریق اجرای احکام اسلام و قانون مجازات اسلامی با رویکردی رادیکال و حذفی بود اما کماکان موانعی وجود داشت. اگر با سقوط رضاشاه فضا برای اسلامگرایان باز شد، جریانات چپگرا نیز که در دوره ی او با تصویب قانون منع فعالیت اشتراکی در خرداد ۱۳۱۰ سرکوب شده بودند، از انزوا خارج شده و دست به تجدید سازمان می زدند. حزب توده ی ایران در همین دوران پا به میدان می گذارد و توجه جمع کثیری از جوانان را که با سقوط حکومت دیکتاتوری خواهان ایفای نقش و عاملیت اجتماعی شده بودند، به خود جلب می کند.

راقم این سطور تقابل فداییان و شخص نواب با دولت دکتر محمد مصدق را در یک چنین پارادایمی فهم و ارزیابی می کند. نقد نواب به دولت از دو زاویه بود، یکی بی اعتنایی به اجرای شعائر اسلامی و دیگری فعالیت آزادانه ی جریانات چپ. در واقع موضع او متعاقب کودتا ناشی از سقوط دولتی ست که به زعم وی تن به اجرای شعائر اسلامی نداد و در عین حال زمینه را برای فعالیت آزادانه جریانات چپ در سرزمین اسلامی فراهم کرد!

@hamidrezaabedian

[۱] فصلنامه تاریخ ایران بعد از اسلام، سال ۱۲، ش ۲۶، ص ۸۷-۶۵
[۲]خاطرات رضاشاه، به کوشش رضا مطلق،ص ۳۲۵

تاریخ تحلیلی

18 Jan, 20:25


انصراف نواب از شرکت در انتخابات مجلس هجدهم

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

13 Jan, 09:37



در دست انتشار
«‌سرویس جاسوسی انگلیس از درون»
پشت پردهٔ عملیات پنهانی اینتلیجنس سرویس در خاورمیانه
استیون داریل
ترجمهٔ محسن اشرفی


نقش بریتانیا و وابستگان داخلی آن در تحولات ایران، به‌ویژه در کودتای ۲۸ مرداد، همواره مورد توجه اما پوشیده در لایهٔ ضخیم پنهان‌کاری سازمان جاسوسی و وزارت خارجهٔ این کشور بوده است. استیون داریل در این کتاب تصویری ترسیم می‌کند از آنچه در مورد خاورمیانه طی نیمهٔ دوم قرن بیستم در هزارتوی سرویس جاسوسی و وزارت‌خارجهٔ بریتانیا گذشت. در پرتو این روایت تازه، می‌توان پروندهٔ کودتا بودن ماجرای ۲۸ مرداد را بازخوانی کرد و شاید بتوان آن را برای همیشه بست: کودتا رخ داد، چون ایرانیان بر حفظ اختیار بر منابع نفتی خود اصرار ورزیدند، و بریتانیا هم برای شریک کردن آمریکا در برانداختن دولت ملی به‌ناچار حاضر شد سهم عمده‌ای از نفت ایران را به شرکت‌های آمریکایی بدهد.

تاریخ تحلیلی

11 Jan, 12:00


"مَرجنگه" [با صدای تورج زاهدی] یک ملودی ِ محلی بختیاری است که دستمایه زنده یاد فریدون شهبازیان در ساخت موسیقی برای فیلم شیر سنگی قرار گرفت. فیلمی به کارگردانی جعفری جوزانی و با بازی های درخشان نصیریان و انتظامی و ....

داستان، داستان ِ نفت است، لوله های نفت و ایرانی که در جنوب به اشغالِ کمپانی و چکمه پوشان انگلیسی در آمده‌ بود، داستان ِ مردمان محلی که تحقیر اجنبی در سرزمین اجدادی شان، جان شان را به لب رسانده بود. یادآوری این تاریخ پر از رنج در هر شکل و صورتی، انذارمان می دهد که هیچ بهانه ای نباید ما را برای رهایی از مصائب داخلی به نیروی خارجی امیدوار کند. در برابر عادی سازی هجوم و حضور بیگانه، تمام قد بایستیم‌.

@hamidrezaabedian

سکانس ماندگار:
https://www.aparat.com/v/m6ZLM

تاریخ تحلیلی

04 Jan, 09:24


دکتر رضا رئیس‌طوسی پیش‌کسوت ملی مذهبی درگذشت!
@iranfardamag

▪️رضا رییس‎طوسی ( ۱۴۰۳-۱۳۱۵)

▪️دکتر رضا رییس‌طوسی، عضو ارشد و پیش‌کسوت نیروهای ملی-مذهبی ، استاد برجسته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران که در طول حیات پربار خود، خدمات شایانی به عرصه علم و دانش ارائه نمود، به‌سوی معبود یکتا شتافت.

▪️وی که از اعضای اولیه سازمان مجاهدین خلق و از همراهان مجاهد شهید محمّد حنیف‌نژاد بود دوره‌های آموزش نظامی و سازماندهی مخفی را پیش از انقلاب در مصر فراگرفت و آن را به اعضای داخل کشور منتقل کرد و آموزش سازماندهی مخفی را به کادرهای اولیه مجاهدین عهده‌دارشد.

▪️رییس‌طوسی در انجمن‌های دانشجویان مسلمان در اروپا و آمریکا به فعالیت‌های سیاسی و تبلیغی و جذب نیرو و امکانات مبادرت کرد و از اعضای هیات مؤسس برخی انجمن ها به‌شمار می‌رفت. وی از جمله افرادی بود که پاسخ به بیانیه اعلام تغییر مواضغ مجاهدین را در سال ۵۴ در خارج از کشور منتشر ساخت.

▪️دکتر رییس‌طوسی در دوران بعد از انقلاب آرمان‌های سیاسی و اجتماعی اش را در جمع نیروهای ملی مذهبی ادامه داد و بزودی در حلقه یاران نزدیک مهندس عزت‌الله سحابی درآمد و برای احقاق حقوق مردم و تحقق آرمان‌های انسانی ، عدالت و آزادی در جامعه، تلاش های فراوان کرد. او از جمله نیروهای ملی-مذهبی بود که در سال ۱۳۷۹ دستگیر شد و مدت طولانیی را با وجود سن بالا در سلول انفرادی و بازداشتگاه‌های عشرت آباد گذراند.

▪️از دکتر رضا رییس‌طوسی سه کتاب "نفت و بحران انرژی"، "زمین سوخته؛ دیپلماسی بریتانیا در سیستان" و "زوال نظام اجتماعی و فروپاشی دولت قاجار؛ بر اساس اسناد آرشیو وزارت خارجه بریتانیا" تدوین شده است. هم چنین ده‌ها مقاله پژوهشی از وی در نشریه‌های مختلف کشور منتشر شده‌است.

▪️ایران فردا درگذشت دکتر رضا رییس‌طوسی را که از چهره‌های شاخص ملی-مذهبی بودند را به مردم ایران ، دوستان ،علاقه‌مندان ،همراهان و شاگردان ایشان و نیز فرزندان و خانواده محترمشان تسلیت عرض می کند.

▪️باشد که یاد و خاطره اش همواره در دل‌ها زنده بماند.


#تسلیت
#ایران_فردا
#رضا_رئیس‌طوسی

http://t.me/iranfardamag

تاریخ تحلیلی

03 Jan, 05:07


پيش از تو
صورتگران 
بسيار 
از آميزه برگ ها 
آهوان برآوردند؛
يا برشيب كوهپايه ئي
رمه ئي
كه شبانش در كج و كوج ابر و ستيغ كوه نهان است ؛
يا به سيری و سادگی 
در جنگل پرنگار مه آلود
گوزنی را گرسنه كه ماغ می كشد.
تو خطوط شباهت را تصوير كن :
آه و آهن و آهك زنده
دود و دروغ و درد را-
كه خاموشی 
تقوای ما نيست . 
سكوت آب می تواند خشكی باشد و فرياد عطش؛
سكوت گندم می تواند گرسنگی باشد 
و غريو پيروزمندانه قحط؛
همچنان كه سكوت آفتاب
ظلمات است .
اما سكوت آدمی فقدان جهان و خداست.-
فرياد را تصوير كن !
عصر مرا تصوير كن
 در منحنی تازيانه به نيشخط رنج ؛
همسايه مرا
بيگانه با اميد و خدا؛
و حرمت ما را 
كه به دينار و درم بركشيده اند و فروخته .
تمامی الفاظ جهان را در اختيار داشتيم 
و آن نگفتيم 
كه به كار آيد،
چرا كه تنها يك سخن، يك سخن در ميانه نبود:
آزادي!
ما نگفتيم
تو تصويرش كن! 
 
الف بامداد

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

02 Dec, 17:16


تصویر مکتوب حضرت آیت الله علوی بروجردی در خصوص ماجرای صدور فتوای تحریم انتخابات مجلس پانزدهم از سوی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره)

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

16 Nov, 09:19


نشست‌های گفتار و اندیشه | جلسه ۷۷
معرفی و بررسی کتاب:
از مصدق تاریخی تا مصدق اسطوره‌ای
حسین امینی
۲۴ آبان ۱۴۰۳
حزب اتحاد ملت | شعبه فارس
@goftar_andisheh

تاریخ تحلیلی

09 Nov, 14:39


نشست‌های گفتار و اندیشه | جلسه ۷۷

معرفی و بررسی کتاب:
از مصدق تاریخی تا مصدق اسطوره‌ای

با حضور:
علی‌اصغر سیدآبادی (نویسنده کتاب)
حسین امینی

پنج‌شنبه ۱۴۰۳/۰۸/۲۴ ، ساعت ۱۸
شیراز، میدان معلم، خیابان همت (ایمان) جنوبی، کوچه ۱۷، نبش فرعی ۱۷/۲

@goftar_andisheh

تاریخ تحلیلی

02 Nov, 09:09


خیال روی تو در کارگاه دیده کشیدم...
نگاهی به کتاب «از مصدق تاریخی تا مصدق اسطوره‌ای»، نوشته‌ی علی‌اصغر سیدآبادی
حمیدرضا عابدیان
منتشر شده در شماره‌ی ۲۰۶ هفته‌نامه‌ی صدا، ۱۲ آبان ۱۴۰۳

#نقد_کتاب

@agarpub

تاریخ تحلیلی

13 Oct, 18:54


اطمینان دارم از خواندن این کتاب که گستره ای از مباحث متنوع و جذاب را در پیش چشمان تان قرار می دهد پشیمان نخواهید شد. برای کسانی که با این تاریخ الفتی دارند البته گاه ممکن است که بعضی از اشارات تاریخی مناقشه آمیز باشند که برخی شان تاثیری در پیشبرد بحث ندارند مثل اشاره به تاریخ انشعاب در حزب توده (ص۱۷۹)، اما برخی دیگر مهم اند. مثلا نویسنده مصدق را نماینده رویایی می داند که در دوره ی رضاشاه با ارجاع به گذشته ی باشکوه و بازآفرینی آن در روان جمعی ایرانیان شکل گرفت: رویای استقلال و سربلندی در برابر قدرت های روزگار (ص ۲۵۸) اما این آشکارا آرمان انقلاب مشروطیت ایران بود که کتاب کمتر به آن می پردازد. یا در یک داوری شگفت گفته می شود که ملی گرایی مصدق و نزدیکانش پشتوانه ی نظری اش را از روشنفکران ایران گرای دوره ی پهلوی اول گرفته بود در حالیکه ناسیونالیسم مدنی و دموکراتیک مصدقی با ناسیونالیسم باستانگرای پهلوی فرسنگها فاصله داشت و اصلا همین یکی از دلایل مهم تقابل دولت و دربار بود. صرف نظر از این ظرائف، این کتاب فتح بابی بدیع در حوزه ی مطالعات مصدق شناسی ست که جایش حقیقتا خالی بود. تبریک به آقای سیدآبادی.

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

02 Oct, 07:10


⬅️ دیپلماسی ملی شهید فاطمی

احسان شریعتی

این دیپلماسی ملی در برابر دو گرایش دیگر در سیاست خارجی متمایز می‌شود:

- یکی، سیاست سازش و مماشات و معامله‌گری سبک بازاری، که در تاریخ معاصر ایران در مشی قوام‌السطنه نمود می‌یافته است (و در نظام کنونی نیز جناح‌ و فراکسیون‌های پراگماتیست موسوم به سازندگی و اعتدال‌گرا و ... به‌دنبال این خط‌مشی اند)،

- دیگری، سیاست به‌اصطلاح سازش‌ناپذیری که زمانی حزب توده و زمانی دیگر، جناح موسوم به "خط امام" و بعدها "اصول‌گرایان" حامی دولت پیشین و امروز "دلواپسان" پیشه کرده و می‌کنند و نتایج آن را دیده‌ایم و می‌بینیم.

در برابر سیاست‌های خارجی چماق و هویج(carrot & stick)، دیپلماسی ملی و مردمی، در اجتناب از دو بیراههٔ انحرافی فوق، راه سومی جز تقویت همبستگی ملی (اتحاد جبهه‌ای‌ در داخل) و بین المللی(فراخوان به سازمان‌های مردم‌بنیاد غیردولتی، اتحادیه‌های صنفی، نهادهای حقوق‌بشری و..، به صحنه آمدن روشنفکران و جوامع مدنی در جهت بسیج افکار عمومی جهان) ندارد.

@Dr_ehsanshariati
@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

25 Sep, 17:19


آنها همه ی حقیقت را نمی گویند!

چاپ یک مقاله در دوماهنامه ی سیاسی-راهبردی[ش ۱۴۶] چشم انداز، این گمان که فضای اندیشگی در ایران، در حال بازنگری در خوانش های متعارف تاریخی خود است را تقویت می کند چه آنکه این بار ما با مقاله ای در یک نشریه ی نزدیک به نیروهای ملی و ملی - مذهبی مواجه ایم که از ایستار های شناخته شده ای در تبیین تاریخ معاصر پیروی می کند و لذا انتشار یک چنین مقاله ای در این نشریه ی خاص، اهمیتی مضاعف پیدا می کند.

مقاله ی اگر مستبدان سخن بگویند، به قلم جناب آقای مهدی غنی که به مناسبات میان محمدعلی شاه و مشروطه خواهان می پردازد، با خوانشی بدیع از تاریخ صدر مشروطه، تلاش می کند تا نشان دهد که چگونه برخی کنش ها از ناحیه ی مشروطه خواهان، به بدگمانی های فزاینده ی محمدعلی شاه درباره ی مشروطیت دامن زد و سرانجام او را در برابر مشروطه خواهان قرار داد.

پیام مرکزی این مقاله که در یک بستر تاریخی[روایت یک حاکم مستبد از روند قضایا] عرضه شده، چنانکه من فهمم، انذار به برخی جریانات و کنشگران رادیکال است که مراقب تاثیرات مخرب و غیر سازنده ی رفتارهاشان بر شرایط عمومی مبارزه و اهدافی که تعقیب می کنند، باشند زیرا که چنین رفتارهایی مستعدند تا حاکمیت و شخص حاکم را در موضعی تدافعی - تهاجمی قرار داده و به جای انکشاف از مسیر کوششی همدلانه برای نیل به یک توافق تدریجی اصلاح جویانه، انسداد را بر فضای سیاسی حاکم کنند.

همانطور که گفته شد، نویسنده ی مقاله، این پیام مهم را از دل روایتی یک‌سویه از تاریخ صدر مشروطه بیرون می کشد. ما با یک تک گویی از سوی شخص شاه مواجهیم که با اشاره به پاره ای از رفتارهای برخی از انقلابیون مشروطه خواه، خود را محق می داند که در برابر انقلاب مشروطیت ایران بایستد و آن را ریشه کن کند.

همین جا باید اعتراف کرد که نویسنده ی محترم موفق شده است تا همدلی یک خواننده ی غیر حرفه ای تاریخ نظیر حقیر را با محمدعلی شاه برانگیزد که باید از این بیمناک بود زیرا این موفقیت با دستکاری در وقایع و ناگفته گذاردن اقدامات پادشاه حاصل شده است.

مساله ای که نادیده گرفته شده این است که میان رفتارهای انقلابیون و شخص شاه، تاثیر و تاثر برقرار بوده است. در واقع، چیزی که نویسنده از زبان محمدعلی شاه می گوید تنها یک روی سکه است، روی دیگر آن، نقش شاه در رادیکالیزاسیون جنبش است که در مقاله مسکوت گذارده می شود و متاسفانه همین سکوت است که روایت جناب غنی را به روایت تجدیدنظر طلبان نزدیک می کند. البته تردیدی نیست که جناب غنی قرابتی با جریان تجدید نظر طلب ندارند اما اسلوبی که برای بیان توصیه ی مهم شان انتخاب کرده اند، مرزها را به بهم ریخته است.

ترور اتابک اعظم که در ۸ شهریور ۱۲۸۶ صورت گرفت، با عوض کردن فضا به نفع مشروطه خواهان، منجر به سرعت گرفتن تصویب متمم قانون اساسی در ۱۲ مهر شد که شاه برای تصویب آن تعلل می کرد و این یک روز قبل از مراسم باشکوه چهلم عباس آقا صراف تبریزی ست که اتابک را از پای درآورد.

مشابه این اتفاق را شما در انتهای دهه بیست می بینید. رای بسیاری این است که ترور رزم آراء با تاثیری که در فضای سیاسی گذاشت، تصویب قانون ملی شدن نفت در مجلسین را تسریع کرد به طوری که پس از ۸ روز، مجلس شورای ملی و پس از ۱۳ روز، مجلس سنا این قانون را از تصویب گذراند.

اتفاقا مجلس اول ترور اتابک را به شاه تسلیت گفت اما مجلس هفدهم با تصویب قانونی از ترور رزم آرا دفاع کرد و رای به عفو خلیل طهماسبی داد. اکنون پرسش این است: آیا جناب غنی حاضرند قدری جلوتر بیایند و جنبش ملی نفت را به همین سیاق نقد کنند؟ در این صورت تمایز نقد ایشان با نقد دکتر غنی نژاد که اخیرا ترور رزم آرا و عفو خلیل را بر اساس خاطرات مهندس سحابی برجسته و نقد کرده است، کجاست؟

و اما برخی جزئیات ناگفته در تک گویی محمدعلی شاه که جناب غنی آن را به صدا در آورده است: اساسا شاه اتابک را برای این از اروپا به ایران آورد که به کمک او اساس مشروطیت را بهم بریزد و کسروی از اینکه مجلس این را نفهمیده و با آن دو مماشات می کرد، از مجلس شکوه کرده است. مشروطه خواهان در انزلی به این سبب اجازه ی ورود به اتابک نداده و منتظر اِذن مجلس شدند که او سابقه ی خوبی در دوره ی ناصری و مظفری و در  مساله ی رژی نداشت.

این رأی تقی زاده بود که مجلس باید اجازه ی ورود اتابک به ایران را صادر کند که مقبول مجلس افتاد. آنها شنیده بودند که در روسیه چه استقبال شایانی از اتابک شده و دولت روسیه که متحد مشروطه ستیزان بود، در مسیر بازگشت اتابک به ایران، چه احترامات به او کرد. همین اخبار بود که مشروطه خواهان را نگران می کرد و به مقابله وا می داشت. این داستانی دراز دامن است‌.

اما آیا شما فکر می کنید اگر مستبدان سخن بگویند، همه ی حقیقت را می گویند؟

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

16 Sep, 17:06


خوشبختانه امروز خبر آمد که دکتر محسن برهانی، دکترای حقوق جزا و جرم شناسی و عضو معلق هیات علمی دانشگاه تهران که چندی پیش بازداشت شده بودند، به مرخصی آمده اند. مبارک است و انشاالله که بازگشتی در کار نباشد. در مرداد ماه سال گذشته، یک مقاله از ایشان باعنوان "کودتا، واقعیت یا توهم"منتشر شده بود که تاریخ تحلیلی قصد داشت تا امسال و در سالگشت کودتا به آن بپردازد لیکن شرط مروت نبود که ایشان دربند باشند و ما گلایه مند که چرا چنین خوانشی از قانون اساسی مشروطیت بدست داده اند و برای پادشاهی که وفق اصل چهل و چهارم همان قانون، از مسئولیت مبرا شناخته شده بود، اختیاراتی قائل شده اند. به جز این، یادداشت دکتر برهانی در بیان برخی وقایع تاریخی نیز سهل انگاری های تعیین کننده ای دارد که در نتیجه گیری نهایی موثر افتاده است. این هم از عجائب این سال های ماست که با گذشت بیش از هفتادسال، یک حقوقدان و استاد دانشگاه تهران، رویدادی را توهم بخواند که اگر در جلوت، عنوان پرطمطراق قیام ملی را یدک می کشید، در خلوت شاهانه، کودتا نامیده می شد! [خلوت شاهانه: یادداشت های اسدالله عَلَم].

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

07 Sep, 18:34


کدام اسلام؟*

زنده یاد طاهر احمدزاده**

دوستان مشهد می خواستند در دانشکده ادبیات برای جلال آل احمد مراسم هفتم برگزار کنند ولی ساواک اجازه نداد. برای چهلم آن مرحوم، آزرم گفت: «خانم جلال آل احمد و عده ای از دوستانش به مشهد میآیند تا تنوعی شده باشد و ... خوب است ما برنامه ریزی بکنیم و مجلسی برگزار کنیم.»

دوستان پسندیدند و قرار شد شب جمعه در مسجد حاج ملاهاشم بدون اینکه ساواک متوجه شود، بلافاصله پس از نماز مغرب و عشاء مراسم را برگزار کنیم. حاجی غنیان- خدا بیامرزدش- دست اندرکار آن مجلس بود. چای و قهوه تدارک دیده شد.

نیم ساعت به غروب و مقارن به اذان، ۴۰ الی ۵۰ اعلامیه دستی در دانشکده ادبیات و دانشکده های دیگر و مسجد گوهرشاد و ... به دیوار چسباندیم. برنامه به این شکل تنظیم شد که من و آزرم به هتل محل اقامت آنان برویم و آنها را ملاقات کنیم و موضوع مجلس را برایشان بگوییم.

افرادی همراه همسر جلال آل احمد، غلامحسین ساعدی، منوچهر هزارخانی، شمس آل احمد، اسلام کاظمیه و یکی دو نفر دیگر آمده بودند. آزرم مطرح کرد که تصمیم به برگزاری مجلس چهلم گرفته ایم. آنها گفتند: «می گذارند؟» گفتم: «ما پیش بینی هایی کرده ایم که این مجلس را انشاء الله برگزار کنیم.» آزرم برنامه را توضیح داد و گفت که خودش تحت عنوان «قلمرو قلم جلال» سخن خواهد گفت؛ یکی هم از آنها صحبت کند. یکی از فرهنگیان هم در برنامه در نظر گرفته شده بود که اسمش یادم نیست و در پایان احمد زاده سخن خواهد گفت.

هزارخانی به من گفت: «شما درباره چی میخواهید صحبت کنید؟» گفتم: «درباره تعهد و مسئولیت و انسان متعهد و مسئول از دیدگاه قرآن.» هزارخانی قدری فکر کرد و گفت: «یعنی قرآن در این زمینه ها حرفی دارد؟» گفتم: «خواهید دید.».....

@hamidrezaabedian

متن کامل را در مشاهد فوری (INSTANT VIEW) بخوانید.

https://B2n.ir/g96475

تاریخ تحلیلی

07 Sep, 10:12


به این کتاب مجوز چاپ ندادید، بی آنکه توجه کنید زنده یاد طاهر احمدزاده و خانواده اش، چه وزن و چه نقشی در تاریخ معاصر ما داشته اند. شما با ممیزی و سانسور، نه تنها نتوانستید روایت تکین خود از انقلاب ۵۷ را فراگیر کنید، بلکه اساسا فهم آن را از سوی نسل های از پی آمده با بحران مواجه کردید. بحرانی که هم امروز دامنگیر خودِ شما و جامعه ی ایران شده است. ما با نسل بی خاطره ای روبرو هستیم که از گذشته ی تاریخی اش، بی اطلاع، کم اطلاع و کژ آگاه است، نسلی که با تجربه های سترگ جمعی ما در انقلاب مشروطه، نهضت ملی و انقلاب اسلامی بیگانه است. از دل این گسست، کدامین آینده برخواهد دمید که از پارها و پیرارها، بهتر و خواستنی تر باشد؟

جلد اول خاطرات زنده یاد احمدزاده را نشر ناکجا در پاریس (۲۰۲۴) منتشر کرده است، باشد که روزی و روزگاری این خاطرات بر پیشخوان کتابفروشی های ایران اذهان جستجوگر را به خواندن دعوت کند.

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

21 Aug, 07:46


فایل ارائه کتاب خواب آشفته نفت در نشست جلسه کتاب گفت‌وگو در شیراز
@mohammadmosaddegh

تاریخ تحلیلی

20 Aug, 07:23


به مناسبت سال‌روز کودتای ۲۸ مرداد:

برشی از تاریخ معاصر ایران بر اساس کتاب "خواب آشفته نفت"
نویسنده: محمدعلی موحد

به روایت حسین امینی

سه‌شنبه ۳۰ مرداد ماه ۱۴٠٣،
ساعت ۱۸ الی۲۰

تاریخ تحلیلی

19 Aug, 14:25


فایل صوتی حاوی مباحث مربوطه در نشست انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف در ۲۸ مرداد ۱۴۰۳.

در ۴۵ دقیقه اول این فایل توضیحاتی در باره ناقض قانون اساسی بودن  فرمان شاه مبنی بر عزل مصدق و نصب زاهدی، دلایل برگزاری رفراندوم توسط مصدق و دلایل قانونی کنترل دولت و مجلس بر نیروهای مسلح داده شده است. یک ساعت مابقی فایل به پاسخ سوالات اختصاص دارد.

@covid_policy_dip

تاریخ تحلیلی

18 Aug, 13:51


آقای دکتر غنی نژاد امروز [ ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ ] نیز به سنت مألوف در دنیای اقتصاد مقاله ای در نقد دکتر محمد مصدق و شارحان تاریخ نهضت ملی نوشته و آن را "سانسور در تاریخ نویسی" نام نهاده اند. در حدود دو سال پیش، در یک میزگرد که برشی از آن پیوست شده است، ایشان به نقل از فواد روحانی - مشاور دولت وقت - مدعی شدند که مصدق با دریافت پیشنهاد هندرسن [آیزنهاور- چرچیل] کارشناسان و حقوقدانان را دعوت کرد و از آنان خواست که بروند و در پیشنهاد بگردند تا چیزی پیدا کنند که بواسطه ی آن بتوان پیشنهاد را رد کرد! اهل نظر می دانند که چنین چیزی در آثار فواد روحانی، بویژه در دو کتاب او [تاریخ ملی شدن صنعت نفت و زندگی سیاسی مصدق] وجود ندارد. با این حال از ایشان خواسته شد که اگر برای روایت خود از روحانی منبعی دارند، معرفی کنند اما گویا ایشان هنوز فرصت این کار را پیدا نکرده اند. زودا که حضرتش به "تحریف در تاریخ نگاری" متهم شود که در نتیجه با سانسور در تاریخ نویسی تفاوتی نمی کند زیرا هر دو به گمراهی راه می برند.

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

18 Aug, 11:12


🔸جدال دکتر مصدق با کودتاچیان سلطنت‌طلب
✍🏻فرید اسدی دهدزی

در نهایت با مداخله نظامی امریکا و انگلیس، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سامان یافت و کابوس موقت محمدرضا پهلوی تا حدی تسکین یافت و او توانست به یاری امریکا و انگلیس، تاج‌وتخت خود را بازیابد. برای او کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ چنان اهمیت داشت که هر ساله برای آن جشن می‌گرفت و آن را قیام ملّی و رستاخیز ملّی می‌نامید. سال آخر سلطنت وی، به‌رغم اینکه به‌واسطه خیزش ملّی جشن‌های مختلف سلطنتی را متوقف کرده بودند؛ اما نتوانست احساس دائمی خود را در مورد این روز نادیده بگیرد. چنان‌که دو روز پیش از ۲۵ سالگی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به پیشواز این روز به‌یادماندنی رفت! محمدرضا پهلوی در این نشست مطبوعاتی همچنان در توهم شکست خود در کودتای نخستین خود در ۲۵ اَمرداد ۱۳۳۲ است.

اگر جملات مربوط به ۲۵ اَمرداد را واکاوی کنیم و با آنچه روزولت بیان می‌کند، تضاد بارز دارد. شاه می‌گوید: «پس از مقدار زیادی فکر کردن نقشه‌ای کشیدیدم که به موجب آن اگر دولت [نخست‌وزیر مصدق] از فرمان قانونی پادشاه مشروطه ایران [یعنی فرمان عزل مصدق توسط شاه] تبعیت نکند ما باید کشور را ترک کنیم؛ و به این‌ترتیب به مردم ایران فرصت بدهیم راه زندگی خود را انتخاب کنند. راه دیگری به‌جز این کار وجود نداشت». در آنجا تفاوت بین گفتار محمدرضا پهلوی و روزولت نمایان است که شاه از «مدت زیاد فکر کردن» صحبت می‌کند درحالی‌که روزولت می‌گوید فکر عقب‌نشینی بعداً مطرح شد و اندیشه پرواز به بغداد فی‌البداهه بود.

ماروین زونیس، روان‌شناس گفتار به مناسبت کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در شرایط انقلابی آن زمان را نوعی همانندسازی برای خود محمدرضا پهلوی قلمداد می‌کند و می‌گوید: «در اینجا بود که برای شاه مشابهت‌های آشکار و دردناک میان رویدادهای سال ۱۹۵۳ [کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲] و ۱۹۷۸ [روزهای منتهی به انقلاب] آشکار شد. وی مشکل خود در زمینه فعالیت و انفعال را تا حدودی درک کرد. او در این مصاحبه، این درک خود از موضوع را آشکار ساخت، زیرا همچنان به اظهارنظرهای خود درباره مصدق ادامه داد: «هیچ راه نجات دیگری وجود نداشت مگر ترک کشور تا افکار عمومی «تبلور» پیدا کند. عده‌ای از مردم می‌گفتند «شما چرا این‌قدر صبوری نشان دادید؟ چرا زودتر دست به عمل نزدید؟» اما شاید جریان رویدادها در آن روزها به من اجازه نمی‌داد کار دیگری بکنم. مردم ایران انتخاب خود را کردند.» بی‌تردید این مطلب درست است که شاه امیدوار بود که چنانچه بار دیگر کشور را ترک کند (در اَثنای انقلاب) مردم ایران بار دیگر دست به انتخابی به نفع او خواهند زد.

به گفته بسیاری ازجمله ثریا اسفندیاری، ۲۵ اَمرداد ۱۳۳۲، محمدرضا پهلوی نه‌تنها هیچ امیدی به بازگشت نداشت، بلکه می‌خواست مزرعه‌ای در امریکا را راه‌اندازی کند و تا آخر عمرْ در امریکا بماند، اما مداخله نظامی امریکا و انگلیس، چهار روز بعد، نَهضَت ملّی ایران را سرکوب کردند و محمدرضا پهلوی را هفت روز بعد به سریر تخت سلطنت نشاندند. البته ملّت کار ناتمام خود در اَمرداد ۱۳۳۲ برای راندن همیشگی محمدرضا پهلوی، در ۲۶ دی‌ماه ۱۳۵۷ یک‎سره کرد، محمدرضا پهلوی زمان گریزش از ایران همچنان در رؤیا و توهم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. بر این پندار بود که امریکا، ارتش و اجامر ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، انقلاب ایران را سرکوب خواهند کرد.

دکتر مصدق در واپسین پیام خود در دادگاه نظامی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ چنین گفت:

«شاید برای آخرین بار در زندگی خود ملّت رشید ایران را از حقایق این نبرد وحشت‌انگیز مطلع سازم و مژده بدهم: مصطفی را وعده داد الطاف حق/ گر بمیری تو نمیرد این ورق. حیات و عرض و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سرافرازی میلیون‌ها ایرانی و نسل‌های متوالی این ملّت کوچک‌ترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آورده‌اند [کودتا] هیچ تأسف ندارم، وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده‌ام. من به حس و عیان می‌بینم که این نهال بَرومَند در خلال تمام مشقت‌هایی که امروز گریبان همه را گرفته به ثمر رسیده است و خواهد رسید. عمر من و شما و هر کسی چند صباحی دیر یا زود به پایان می‌رسد، ولی آنچه می‌ماند حیات و سرافرازی یک ملّت مظلوم و ستمدیده است… چون از مقدمات کار و طرز تعقیب و جریان دادرسی معلوم است که در گوشه زندان خواهم مُرد و این صدا و حرارت را که همیشه در [راه] خیر مردم به کار برده‌ام، خاموش خواهند کرد و دیگر جز این لحظه نمی‌توانم با هم‌وطنان عزیز صحبت کنم. از مردم رشید و عزیز ایران مرد و زن تودیع [وداع] می‌کنم و تأکید می‌نمایم که در راه پرافتخاری که قدم برداشته‌اند از هیچ حادثه‌ای نهراسند و یقین بدانند که خدا یار و مددکار آن‌ها خواهد بود».

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۶

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/a43232 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

تاریخ تحلیلی

18 Aug, 07:16


کودتای ۲۸ مرداد*
[اسنادو اظهارات مقامات آمریکایی و انگلیسی]

کورش احمدی

در یکی دو دهه گذشته نظرات جدیدی در ایران درباره کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ مبنی بر تردید در کودتا‌ بودن آن مطرح شده‌ است. ویژگی کار صاحبان این نظرات این است که نه اسناد و شواهدی برای اثبات نظرات خود ارائه کرده‌اند و نه تلاش روش‌مندی برای پرداختن به اسناد و شواهد موجود که تردیدی در مورد کودتا باقی نمی‌گذارند، انجام داده‌اند.

از آنجا که ۲۸ مرداد ۳۲ یک نقطه عطف تاریخی با پیامدهای گسترده در ایران معاصر است، روشنی و شفافیت درباره آن ضروری است. در این مقاله که فشرده مقاله مفصل‌تری است، به اسناد و شواهد کودتا از قول مقامات آمریکایی و انگلیسی و شرح اسناد از محرمانه خارج‌شده، پرداخته شده است.

@hamidrezaabedian

*شرق، ۲۸ مرداد ۱۴۰۳

متن کامل را اینجا بخوانید.

تاریخ تحلیلی

17 Aug, 08:50


شاه در مقدمه کتاب ماموریت برای وطنم که بنگاه ترجمه و نشر کتاب آن را در سال ۱۳۴۹ منتشر کرد، می نویسد که نگارش آن را در سال ۱۳۳۷ آغاز و در اواخر ۱۳۳۹ به پایان برده است. این درست است که انتشار این زندگی نامه بصورت کتاب، ده سال بعد یعنی چهار سال پس از مرگ دکتر محمد مصدق صورت گرفت اما این خاطرات، پیش تر و در زمان حیات مصدق در روزنامه های عصر تهران - اطلاعات و کیهان- بصورت مسلسل منتشر می شده است. مصدق بر اساس آنچه که در این روزنامه ها منتشر شده بود، در بخش سوم خاطرات و تالمات، به گوشه هایی از آن پرداخت. بعدها زنده یاد ایرج افشار در انتشار کتاب خاطرات و تالمات ِ مصدق، ارجاعات او را از روزنامه ها به متن ِ کتاب ماموریت برای وطنم تغییر داد. این توضیح از آن جهت داده شد که برخی با توجه به انتشار کتاب شاه در سال ۱۳۴۹، پاسخ مصدق به وی را با توجه به زمان مرگش -۱۳۴۵- غیر ممکن ارزیابی کرده بودند.

@hamidrezaabedian

تاریخ تحلیلی

17 Aug, 07:04


عملکرد تحلیلی دولت دکتر محمد مصدق - ۲

مصدق به درستی دریافته بود که:

الف- جنبش پایدار نیست و نمی توان انتظار داشت تا مشارکت مردم در آن برای یک مدت طولانی ادامه داشته باشد. 


ب- دولت پایدار نیست و هر آینه امکان دارد تا از طرق مکانیسم های به ظاهر قانونی و اگر نشد به روش های غیر قانونی ساقط شود‌.

ج- بلوک سنتی قدرت، اختلافات و رقابت های داخلی خود را موقتا مدیریت می‌کند تا متحدا و سرسختانه با تضعیف همزمان جنبش و دولت از منافع خود پاسداری کند.

آنچه مصدق کرد و نکرد بر این سه پایه ی تحلیلی استوار بود.

- ذیل بند الف
مصدق تلاش کرد تا با برقراری ارتباط مستقیم با مردم و گزارش مداوم به آنها، آنان را کماکان در صحنه ی منازعه نگه داشته باشد، چیزی که دکتر غنی نژاد به آن پوپولیسم می گوید. از سوی دیگر او کوشید تا با صیانت از حقوق و آزادی های اساسی از جمله آزادی احزاب و مطبوعات، تا حد امکان فضای سیاسی را زنده نگه دارد.

- ذیل بند ب
با توجه به برخورداری مجلس از ساز و کار قانونی استیضاح، روشن بود که بقای دولت در گرو تحقق پارلمان ملی ست و لذا مصدق ابتدا سعی کرد تا با برگزاری بی طرفانه ی انتخابات مجلس هفدهم و سپس اصلاح قانون انتخابات به وجود یک چنین پارلمانی که حداکثر هم سویی را با جنبش ملی داشته باشد تحقق ببخشد اما هر دوی این تلاش ها ناکام ماند. بویژه نتیجه ی انتخابات مجلس هفدهم با تلاش همه جانبه ی بلوک سنتی قدرت و در مقابل تنزه طلبی مصدق و انفعال دولت او در ارائه لیست، کاملا ناامید کننده بود. بدون تردید پایداری جنبش به نتیجه بخش بودن آن و کارآمدی دولت در اجرای برنامه های اصلاحی بستگی داشت که مجلس می توانست در خدمت آن باشد و یا برعکس، چوب لای چرخ ِآن بگذارد.

مثل روز روشن بود که مجلس کانون نزاع خواهد بود و مصدق می بایست برنامه ای برای مهار آن داشته باشد. از این زاویه، این تاریخ را نه چنان که گفته اند، تاریخ "نزاع با پارلمان" که تاریخ "نزاع در پارلمان" نام باید نهاد. ابتکار درخشان مصدق در این رابطه گذراندن لایحه ی اختیارات از تصویب مجلس بود که به همراهی ترمیم چندباره ی کابینه بر چابکی و کارِآمدی دولت در تصویب فوری لوایح اصلاحی و اجرایی شدن آن ها می افزود.

-ذیل بند ج
راهبرد مصدق بر تضعیف عناصر متشکله بلوک سنتی قدرت و پیوند میان آنان استوار بود:

ج- ۱) در مواجهه با دربار، او تلاش کرد تا قدرت آن را کاهش داده و از مداخله ی آن در اداره امور بکاهد. اخراج عناصر ذی نفوذ دربار، ملکه مادر و شاهدخت اشرف از کشور در همین راستا صورت گرفت. همچنین او تلاش کرد تا تفسیری دموکراتیک از قانون اساسی را مستقر کند که در آن نقش شاه تشریفاتی بود: "شاه باید سلطنت کند نه حکومت."

ج- ۲) در مواجهه با ارتش، شاهکار او خلع ید از شاه در ارتش و قرار دادن سازمان آن زیر نظر دولت بود. پس از آن او به تسویه ارتش از عناصر نامطلوب همت گماشت.

ج- ۳) در مواجهه با ملاکان و زمینداران بزرگ، مساله بغرنج تر بود. نظر به تحریم نفتی و نیاز به تحرک در بخش کشاورزی، این امری به غایت حساس بود که با دست زدن به یک برنامه ی انقلابی مانند اصلاحات ارضی محقق نمی شد زیرا رعایا نه واجد وسائل بهره برداری نظیر آب، کود، بذر، دام و غیره بودند و نه تجربه و دانش لازم را برای مدیریت زمین و تعیین میزان و نوع کشت در اختیار داشتند. با این حال مصدق توانست با تصویب برخی قوانین در نحوه ی رابطه زارع و مالک تغییر ایجاد کرده و وضعیت زارعین را بهبود ببخشد که این امر به خودی خود و به شکلی تدریجی قدرت مطلق مالکین را تحت تاثیر قرار می داد.

ج- ۴) در مواجهه با دول متنفذ و قدرتمند خارجی، راهبرد مصدق سیاست موازنه منفی بود، لغو امتیازات و تنظیم روابط بر اساس‌ احترام متقابل به حاکمیت ملی. از آن جمله است پشتیبانی از جنبش ملی ایران در خاتمه دادن به امتیاز نفت جنوب و مدیریت خلع ید از کمپانی و همچنین الغاء امتیاز شیلات در شمال.

در این دوره روابط مرسوم و معمول میان عناصر متشکله این بلوک با محدودیت شدید مواجه شده و در نهایت احتیاط و عملا در اختفاء صورت می گرفت. هندرسون سفیر وقت ایالت متحده گزارش کرده است که از مصدق بابت دیدار با شاه و تاثیر گذاری بر تصمیمات او، تذکر دریافت کرده است. از زاهدی نیز نقل شده است که "من در این مملکت وزیر بوده ام، سناتور بوده ام، امیر ارتش بوده ام، می خواهم پادشاه مملکت را ببینم و با او در مسائل سیاسی مذاکره کنم، شایسته ی من نیست که مثل دزدها به قصر بروم."

@hamidrezaabedian