دانشجویان دانشکده شما عمیقاً احساس میکنند به آنها توهین شده است، پس شما شکست خوردید. این استدلال طرفداران زیادی، من جمله از افراد باهوش، پیدا کرده است. اما قدرت این استدلال از کجا نشأت میگیرد؟
حقوق منفی و طبیعی در سنت سیاسی غرب جایگاه مرکزی دارند. این حقوق که بهطور مشهور توسط توماس هابز و جان لاک مطرح شدهاند، در میان همهی مردم مشترکاند. چند نکتهی مهم دربارهی این حقوق، آنگونه که هابز، لاک و دیگران درک کردهاند: اول اینکه، این حقوق از افراد در برابر برخی امور محافظت میکنند. آنها بهطور دقیقتر «حقوق علیه» هستند، نه «حقوق برای». (در اینجا بحث حقوق مالکیت مدنظر نیست). دوم، این حقوق جنبههای فیزیکی انسانها را شامل میشوند. برای مثال، اولین حق از نظر هابز، حق حفاظت در برابر قتل است. سوم، آنها در برابر برخی تأثیرات محافظت میکنند. اگر یک رانندهی مست کسی را بکشد، حتی اگر قصد آسیبی نداشته باشد، همچنان حق حیات او را نقض کرده است. چهارم، از آنجایی که این حقوق جنبههای فیزیکی انسانها را پوشش میدهند، نقض آنها معمولاً بهراحتی قابل تشخیص است. بهعنوانمثال، همه میدانند که قتل چگونه رخ میدهد.
با این حال، برخلاف خشونت فیزیکی، توهین امری ذهنی است. معمولاً تشخیص خشونت فیزیکی آسان است. اتهامات در این حوزه بهراحتی قابل اثبات یا رد شدن هستند. اما تعریف توهین متغیر است، و در تصمیمگیری دربارهی اینکه آیا چیزی توهینآمیز است (برای فردی خاص)، در نهایت به گفتهی همان فرد محدود هستیم. اگر فرد «الف» چیزی بگوید و فرد «ب» ادعای احساس توهین یا رنجش نکند، بسیار عجیب خواهد بود که بگوییم فرد «الف» به او توهین کرده است. برخی استدلال میکنند که اگر فردی بتواند صرفاً به دلیل احساس توهین، خواستار ساکت شدن دیگری شود، دانشگاه معنای خود را از دست خواهد داد. در این صورت، حتی آمار نیز میتواند باعث رنجش کسی شود، اگر که از نتایج آن متنفر باشد.
شنیدن استدلالهای جدید، بهویژه استدلالهای ناراحتکننده، برای آموزش ضروری است. معترضان اشتباه میکنند، نه به این دلیل که حقیقت را جستجو میکنند، بلکه به این دلیل که گمان میبرند اعتراض و جبههگیری همیشه واکنشی مناسب به استدلالهای مربوط به حقیقت است. ذهنها، مانند بدنها، برای رشد و بهبود به تغذیه نیاز دارند. بهترین تغذیهی یک ذهن، مواجهه با استدلالهای جدید است. یک استدلال، اگر حقیقت داشته باشد، حقیقت است و اگر نداشته باشد، نیست – شخصی که آن را بیان میکند یا میشنود مهم نیست. استدلال نمیگوید: «تو اشتباه میکنی چون آدم بدی هستی». این هنجارهای فکری – و سایر هنجارها – ذهنهای ما را آزادتر میکنند و ما را در مسیر جستجوی دانش یاری میدهند. امیدواریم که همهی ما با همین هدف به دانشگاه ییل آمده باشیم. و امیدواریم این هنجارها در همه جا قوی باشند. اما اگر قرار باشد جایی این هنجارها قدرتمند باشند، آنجا باید دانشگاه باشد.
#کول_آرونسون