#محمد_موسوی_عقیقی
زمانی که مشغول به نوشتن «پروندهی سگ در فقه و شریعت» بودم، موضوعی ذهنام را مشغول کرد؛ اینکه ممکن است «سکوتِ قرآن» دارای بار معنایی باشد و آیا خداوند دربارهی هرچیزی حکمی خواهد داشت؟ به گمانام تا به الان بارها شنیدهاید که «هر عملی دارای حکمی است، واجب یا حرام، مستحب یا مکروه یا مباح» و فقیهان هم گفتهاند که هیچ واقعهای خالی از حکم الهی نیست: «فخلوّ واقعة عن حكم إلهيّ غير متصوّر عند أصحابنا». (الفوائد المدنیة، ص۱۰۴؛ تمهید الوسائل، ج۵، ص۲۱۸)
اما اسناد و شواهد زیادی نشان میدهد که الله، خداوندگارِ اسلام، عامدانه سکوت کرده و این سکوت معنادار بوده تا فراغت و آزادیای برای انسانها ایجاد کند و از قوانین جزء به جزئی که دینداران ادیان پیشین، به خصوص یهودیان، برای خود برساختهاند و به مرور تفاسیر، نگاهها و انتظارات خود را جزئی است احکام الهی دانستهاند، اسلام را دور نگه دارد.
قرآن به عنوان سندِ بالادستی اسلام، که فقیهان هم آن را به عنوان کلامِ الهی قبول دارند، مدعی این است که همهچیز را به صورت روشن و رِسا تبیین کرده است: «تِبْیانًا لِکلِّ شَیءٍ» (نحل : ۸۹). روایات متعددی هم ادعای آیه را تأیید میکنند، به عنوان مثال در روایتی از امام رضا(ع) نقل شده که هر چیزِ حلال و حرام چه از احکام و چه از حدود باشد و تمام آنچه که مردم برای دینداری خود نیاز دارند، در قرآن بیان شده است. (الکافی، ج۱، ص۱۹۸) در روایتی هم از امام علی(ع) نقل شده که پیامآور اسلام(ص) خطاب به مردم گفت من آنچیزی را برای شما حلال یا حرام کردم، که قرآن حلال یا حرام کرده باشد. (بحارالأنوار، ج۲۸، ص۸۶) در روایتی نیز امام صادق(ع) اعلام کرده خداوند همهچیز را در قرآن بیان نموده و از نیازِ مردم چیزی را فروگذاری نکرده است (الکافی، ج۱، ص۵۹) روایت دیگری وجود دارد که روشنتر است. ظاهراً در روز خیبر، مسلمانانی که به جنگ اعزام شده بودند قصد داشتند گوشت الاغها را بخورند، پیامآورِ اسلام از این کار نهی کرد. اما امام محمدباقر این نهی را نه شرعی بلکه به دلیل شرایط جنگی عنوان کرده: «وَ إِنَّمَا نَهَى عَنْ أَكْلِهَا لِأَنَّهَا كَانَتْ حَمُولَةً لِلنَّاسِ» و سپس ادامه میدهد که همهی حرامها صرفاً در قرآن آمده است: «وَ إِنَّمَا اَلْحَرَامُ مَا حَرَّمَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي اَلْقُرْآنِ». (تهذیب الأحکام، ج۹، ص۴۱) امام علی(ع) با استناد به آیهی بالا اهل فتوا را مذمت میکند که چرا با وجود احکام و دینِ کامل، این اندازه در فتوا اختلاف دارند. (نهجالبلاغه، خطبهی۱۸)
پس در گام اول، قرآن و روایات مطابق با آن، مدعیاند که هر حلال و حرامی در قرآن بیان شده است و نباید خارج از آن به دنبال حکم خداوند گشت. مطابق آیهی ۴۴ سورهی نحل هم پیامآورِ اسلام و ائمهی اهلالبیت تنها «تبیین کننده» محسوب میشوند، زیرا بر اساس قرآن تنها کسی که میتواند حکم کند، خداوند است: «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ» (انعام : ۵۶)، از همین رو فقیهان متعددی باور دارند که هیچکدام از پیامآورِ اسلام و اهلالبیت، «شارع» نیستند. (المقالات الغریة، ص۲۸۹؛ ضوابط الأصول، ص۲۰) این گام محدوده و گسترهی دخالت خداوند در زیست انسان را نشان میدهد؛ در نتیجه حکمی که توضیح دهندهی قرآن باشد پذیرفته، ولی حکمی که به حکم قرآن چیزی افزوده یا بکاهد، کنار گذاشته میشود. شاید به همین دلیل باشد که امام محمدباقر(ع) بیان میکرد هر زمان از من حکمی میپرسید، دلیل آن را هم در قرآن بخواهید. (الکافی، ج۱، ص۶۰)
قرآن در آیهی ۱۰۱ سورهی مائده سکوت خود را موجه میداند و توصیه کرده مردم نباید دربارهی هرچیزی منتظر حکم باشند، زیرا وقتی سؤال کرده و حکمی صادر شود، ناراحت میشوند. (ر.ک به: المیزان، ج۶، ص۱۵۳)، از همین رو از امام علی(ع) نقل شده که خداوند دربارهی چیزهایی سکوت کرده: «وَ سَکَتَ لَکُمْ عَنْ أَشْیَاءَ» (نهجالبلاغه، حکمت۱۰۵) و بهتر است این ابهامات، دست نخورده باقی بماند: «أَبْهِمُوا مَا أَبْهَمَ اَللَّهُ» (الإستبصار، ج۳، ص۱۵۶) زیرا خداوند دوست دارد انسانها فراغتی از احکام شرعی داشته باشند: «إِنَّ اَللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِرُخَصِهِ». (وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۰۷) از همین رو فقیهان متعددی این سکوت را پذیرفتهاند: «کان ممّا سکت اللّٰه عنه». (کتاب الصلاة (النائینی)، ج۱، ص۳۰۵)
در آخر، همانطور که خداوند عامدانه و معنادار سکوت کرده، از انسانها هم خواسته است که از «دانش و آگاهی» پیروی کرده (اسراء : ۳۶) و هیچگاه به سمت «ظَن و گمان» نروند زیرا برایشان حق را روشن نمیکند (یونس : ۳۶). با تمام اینها، فقیهان شریعت را چنان گسترده کردهاند که این روزها شاهد تورم فقه هستیم، از کتابهای دهجلدی تا فقه هنر، فقه سینما، فقه بازیهای رایانهای و... .
🌐 فکرکهایمن|موسوی عقیقی|@fekr_rak