انگلیسی زیر ذره‌بین🔎 @englishnutsbolts Channel on Telegram

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

@englishnutsbolts


زبان انگلیسی را دقیق و اصولی بیاموزیم.

مولفِ بسته‌های درکِ مطلبِ انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

- عبدالرضا شهبازی، مترجم و مدرّس زبان انگلیسی

@abdorrezashahbazi

انگلیسی زیر ذرهu200cبین🔎 (Persian)

آیا تمایل دارید زبان انگلیسی را به صورت دقیق و اصولی بیاموزید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، آخرین و بهترین بستر آموزشی برای شما اینجاست! کانال "انگلیسی زیر ذرهu200cبین🔎" با راهنمایی مولف بستهu200cهای درک مطلب انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته، عبدالرضا شهبازی، برای همه علاقه‌مندان به یادگیری این زبان فراهم شده است. این کانال به شما کمک می‌کند تا با روش‌های کاربردی و موثر، زبان انگلیسی را به صورت منظم و سیستماتیک فرا بگیرید. با پیوستن به این کانال، می‌توانید از تجربیات و دانش فراوان آقای شهبازی بهره‌مند شوید و به راحتی مهارت‌های خود را در این زبان ارتقاء دهید. برای دسترسی به آخرین محتواها و آموزش‌های جذاب، حتما به کانال "انگلیسی زیر ذرهu200cبین🔎" ملحق شوید. منتظر حضور گرم و پرانرژی شما در این کانال فوق‌العاده هستیم! 🌟📚

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

12 Jan, 18:43


Enceladus;
the sixth-largest moon of Saturn

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

12 Jan, 15:51


انگلیسی زیر ذره‌بین🔎 pinned «🟧 دوره‌های آموزش درک مطلبِ انگلیسی با تدریس عبدالرضا شهبازی (مدرّس و مترجم زبان انگلیسی): دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «درک مطلب انگلیسی: از مبتدی تا متوسطه» این دوره شامل سه بسته است و هر بسته شامل ۱۰ متن که درک مطلب انگلیسی را از سطح مقدماتی تا متوسطه آموزش…»

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

12 Jan, 13:55


🟧 دوره‌های آموزش درک مطلبِ انگلیسی با تدریس عبدالرضا شهبازی (مدرّس و مترجم زبان انگلیسی):



دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «درک مطلب انگلیسی: از مبتدی تا متوسطه»
این دوره شامل سه بسته است و هر بسته شامل ۱۰ متن که درک مطلب انگلیسی را از سطح مقدماتی تا متوسطه آموزش می‌دهد.
تمامی متن‌ها تحلیل معنایی می‌شوند و به جنبه‌های مختلف واژه‌ها (اعم از فعل‌ها و اسم‌ها و ...) اشاره می‌شود و گرامر، خصوصاً زمان‌ها، تا جایی که به‌کار معنایابی کمک کند توضیح داده می‌شود.

⬅️ تدریس متن اول از بسته‌ی اول این مجموعه را می‌توانید از اینجا گوش دهید.



دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی» که در سطح متوسطه تا پیشرفته (عمدتاً پیشرفته) جملات و متن‌های مختلف را تحلیل معنایی می‌کند.

این دوره فعلاً شامل ۹ بسته است.

در بسته‌ی هشتم (که ساختارش با هفت بسته‌ی قبلی متفاوت است) متون پیشرفته انگلیسی (از جمله بریده‌هایی از کتاب‌ها) کار می‌شود.
بسته‌ی نهم نیز تماماً برگرفته از هشت کتاب‌ در موضوعات مختلف و تحلیل معنایی آن متون است.

عنوان «افزایش واژگان» را نباید با تبلیغات کاذب بازار اشتباه گرفت. منظور از افزایش واژگان در اینجا یادگیری واژه‌ها در جمله‌های مختلف و در ترکیب با تحلیل معنایی است.
زبان‌آموز در این بسته‌ها با انبوهی نکات ریز و درشت آشنا می‌شود و به‌تدریج به فهمی زیرپوستی از انگلیسی دست می‌یابد.

⬅️ تدریسِ درس اول از بسته‌ی اول از این مجموعه را از اینجا گوش دهید.



🔷 این بسته‌ها در حُکم محور کار هستند و برای تثبیت و افزایش دانش انگلیسی، زبان‌آموز لازم است در کنار آنها مدام متناسب با سطح خود مطالب فراوان انگلیسی بخواند و با آنها کلنجار رود.

🔶 برای کسب اطلاع از چگونگی دریافت این بسته‌ها و احیاناً پرسش‌های دیگر لطفاً در خصوصی به من پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

12 Jan, 09:31


◽️Smile (1954)

▫️Singer: Nat King Cole (1919-1965)

▫️'Smile' is based on the final theme song used in the soundtrack of Charlie Chaplin's 1936 film Modern Times.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

11 Jan, 19:32


Could roses bloom, again?
Retrace my lips ...

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

11 Jan, 17:11


ترکیب a car company به‌معنی شرکت خودروسازی است.
ولی ترکیب a company car به چه معنی است؟
این ترکیب به‌معنی اتومبیلِ شرکتی است یا همان اتومبیلی که شرکت یا کارفرما ضمن استخدام ممکن است به کارمند خود بدهد یا در اختیارش بگذارد.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

11 Jan, 07:30


اگر به‌لحاظ شخصیتی و روان‌شناختی در زبان مادری خود (فارسی، ترکی ...) کم‌حرف باشیم نباید انتظار داشته باشیم به انگلیسی مثل بلبل صحبت کنیم.

اگر در زبان مادری سالی یک‌بار هم کتابی نمی‌خوانیم، چگونه انتظار داریم به انگلیسی (که طبعاً نامانوس‌تر است) - مثلاً - هفته‌ای یک کتاب بخوانیم؟!

اگر در توصیف امور مدام می‌گوییم «خوب بود» و «بد بود» یا عامیانه‌تر، «حال داد» و «حال نداد»، چگونه انتظار داریم به انگلیسی که رسیدیم تنوعی شورانگیز از کلمات و ترکیبات را برای وصف حال خود به‌کار ببریم؟!

اگر در زبان مادری خود هیچ نظر خاصی نسبت به پیرامون خود و رخدادهای مختلف نداریم و بیشتر شنونده‌ایم تا گوینده، نباید انتظار داشته باشیم به انگلیسی که رسیدیم درباره‌ی تقریباً همه‌ی امور داد سخن بدهیم.

اگر در طول زندگی‌ خود یک متن جدی نسبت به هر چیزی ننوشته‌ایم، چگونه قرار است به انگلیسی که رسیدیم، یک‌شبه، توانایی نگارشِ ریدینگ‌هایی در حد آیلتس و تافل پیدا کنیم؟!
اگر حرفی برای گفتن و چیزی برای نوشتن نداشته باشیم، در انگلیسی ویلیام شکسپیر و چارلز دیکنز هم که باشیم، دو کلام حرف حساب به این زبان از ما صادر نخواهد شد.

افراد در زبان جدید همان ویژگی‌های شخصی و شخصیتی را که در زبان مادری داشتند ادامه می‌دهند.

اگر قرار بر تغییر باشد، باید ورای زبان رفت و تغییراتی روان‌شناختی و رفتاری در خود و عادت‌های خود پدید آورد.
هرچند برخی ویژگی‌های فردی شاید هیچ‌وقت تغییر نکنند یا تغییر چندانی نکنند و همان‌ها هستند که تفاوت‌های فردی را بین انسان‌ها - در هر جامعه‌ای - رقم می‌زنند.

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

11 Jan, 05:23


🔲 کلمه‌ی inpatient به معنی فرد بیماری است که باید در بیمارستان بستری شود یا بستری شده است (یعنی حداقل یک شب را در بیمارستان بگذراند).
این کلمه همچنین در ترکیب با کلماتی، امور مربوط به بیماران بستری را نشان می‌دهد.


◽️the inpatient unit/ ward
بخش بستری

☚ کلمه‌ی inpatients هم به‌معنای بخش بستری به‌کار می‌رود.


◽️I was admitted as an inpatient.
مرا بستری کردند./ بستری شدم.


◽️His insurance company is unwilling to pay for inpatient treatment.
شرکت بیمه‌اش تمایلی ندارد هزینه‌ی (درمانِ بیمارانِ) بستری را تقبل کند.

◽️inpatient care
مراقبت بستری


◽️No inpatient care is necessary.
هیچ‌گونه مراقبت بستری ضرورت ندارد.

◽️inpatient services
خدمات بستری

🔲 در مقابل، کلمه‌ی outpatient به‌معنی بیمار سرپایی است (که بستری نمی‌شود). همچنین، این کلمه در ترکیب با برخی کلمات دیگر، امور مربوط به بیماران سرپایی را نشان می‌دهد.

◽️an outpatient clinic
درمانگاه تخصصی (بیمارانِ) سرپایی

◽️She had foot surgery as an outpatient.
سرپایی پایش را عمل کرد./ به‌صورت سرپایی پایش را جراحی کردند.

◽️outpatient care
مراقبت سرپایی

◽️outpatient surgery
جراحیِ سرپایی

◽️outpatient procedure
درمان سرپایی

☚ کلمه‌ی procedure شامل کلیه‌ی مراحل تشخیص و درمان است که ممکن است شامل گرفتن نوار قلب، نوار مغز، اِم‌آر‌آی، اندوسکوپی، انجام انواع تزریق‌ها، گذاشتن سوند ادراری و بسیاری موارد دیگر باشد. این کلمه همچنین، شامل جراحی هم می‌تواند باشد.
زمانی که procedure شامل جراحی هم باشد a surgical procedure هم نامیده می‌شود در تقابل با a non-surgical procedure که شامل جراحی نمی‌شود.

با این همه، surgery و procedure خصوصاً در محاوره ممکن است به‌جای هم به‌کار بروند.

◽️the outpatient department
بخش سرپایی

☚ کلمه‌ی outpatients هم به‌معنای بخش سرپایی به‌کار می‌رود.


دیالوگ تکه‌فیلم‌ها به‌ترتیب پخش:

◾️lt's an outpatient procedure.

◾️It's an outpatient procedure, local anesthetic.

☚ ترکیب a local anesthetic به معنی داروی بی‌حسی یا بیهوشیِ موضعی است. در مقابل،  a general anesthetic به‌معنی داروی بیهوشیِ عمومی است.

◾️Hi. Yes, but, uh, Charlie is getting out of inpatient.

☚ ترکیب to get out of inpatient به معنی اتمام دوره‌ی بستری و خروج از آن وضعیت است (که ممکن است اجباری هم بوده باشد، خصوصاً برای بیمارانی که مشکلات روانی دارند).

◾️I thought that once I got out of inpatient, that things were gonna feel a lot better.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

11 Jan, 05:23


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

11 Jan, 05:16


از مواردی که نمی‌توان ترجمه کرد!

نکته در stable است که به‌معنی اصطبل است و در ترکیب اضافی با income به‌معنی درآمدِ حاصل از اصطبل، ولی صفتِ stable به‌معنیِ ثابت و پایدار است و در ترکیبِ وصفی با income به‌معنیِ درآمدِ ثابت.
با هرکدام از این دو معنی به فارسی ترجمه کنیم، دیگری از دست می‌رود. اما خواننده‌ی انگلیسی هردو معنی را با هم می‌فهمد.

◽️mortgage /ˈmɔːrgɪdʒ/
وام مسکن

◽️Why the long face?
چرا پکری؟/ چرا اخمات تو همه؟
▪️نکته‌ی دیگر، صفت long در این اصطلاح است که در کنار معنی اصطلاحی خود، می‌تواند اشاره به درازیِ صورت اسب هم باشد.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

10 Jan, 08:31


🇬🇧گروه اسپکینگ، پارتنر و پرسش و پاسخ انگلیسی و دوره های مکالمه و رفع اشکال🇬🇧👇👌😍
https://t.me/+WOQqC2zS2j84KURy

پادکست انگلیسی امریکاییMP3+PDF
🇬🇧
@VOA_Learning_English

تحلیل معنایی و درکِ عمیقِ انگلیسی
🇬🇧
@Englishnutsbolts

آمادگی برای آزمونهای انگلیسی
🇬🇧
@progressiveenglish

نکات کاربردی زبان
🇬🇧
@English_ili

آموزش زبان با فیلم و سریال
🇬🇧
@Englishwithmima

بیو "انگلیسی"●[Bio]●
🇬🇧
@biow_english

دوره فن ترجمه زبان علوم سیاسی و متون مطبوعاتی

🇬🇧
@policyinact

♡ انگلیسی بیدون کلاس ومعلم ♡
🇬🇧
@Learn_4_english

مکالمات  انگلیسی با ترجمه و فایل صوتی
🇬🇧
@ESL4You

اصطلاحات روزمره انگلیسی
🇬🇧
@bestidioms4you

کالوکیشنهای کاربردی انگلیسی
🇬🇧
@collocationsin10m

انگلیسی ۵ دقیقه ای با استاد نیتیو
🇬🇧
@EnglishListeningPractice1

منبع بیو انگلیسی تلگرام + معنی فارسی
🇬🇧
@VR_ENGLISH_TEXT


انگلیسی کودکان و نوجوانان ؛ Kids & Teens 
🇬🇧
@EN_4_KIDS


انگلیسی حرفه ای کودک و بزرگسال
🇬🇧
@alllanguagescartoons

انگلیسی بدون معلم بدون کلاس
🇬🇧
@AdvacedEnglishH

داستانهای مصور صوتی انگلیسی
🇬🇧
@anime4english

اصطلاحات کاربردی انگلیسی
🇬🇧
@learningenglishidiom

پکیج رایگان انیمیشنهای زبان اصلی
🇬🇧
@movies4english

کلی فیلم امریکایی با دو زیرنویس همزمان
🇬🇧
@howimetyourmotherrr

انفجار اسپیکینگ و لیسنینگ
🇬🇧
@tactics4listening123

تقویت انگلیسی با 343 کارتون 8 دقیقه‌ای
🇬🇧
@EnglishCartoonn2024

با تست زدن انگلیسی بیاموز- کوئیز
🇬🇧
@QuizWorld310

تقویت ریدینگ IELTS
🇬🇧
@ImproveReading

. آموزش و بیان نکات رایتینگ انگلیسی
🇬🇧
@formalwriting_eng

فقط گرامر
🇬🇧
@usuk1

فحش انگلیسے یاد بگیــریم ••
🇬🇧
@mrSaddiqienglishlearning

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

10 Jan, 07:53


دو کلمه‌ی single و bachelor هر دو به معنی مجردند. ولی کاملاً مترادف نیستند.
کلمه‌ی single را زمانی به‌کار می‌بریم که بخواهیم نشان دهیم فلان مرد یا فلان زن «در حال حاضر» مجرد است ولی ممکن است قبلاً متاهل بوده باشد.
اما bachelor یعنی «مردی» که تاکنون ازدواج نکرده است.
برای «زنی» با چنین وضعیتی می‌توان bachelorette را به‌کار برد ولی راحت‌تر این است که بگوییم an unmarried woman یا مثلاً she is unmarried.

کلمه‌ی virgin در توصیف کسی استفاده می‌شود - چه مرد چه زن - که تاکنون رابطه‌ی جنسی را تجربه نکرده است.

فردی را که تاکنون، به هر دلیلی، وارد هیچ رابطه‌ی عاطفی و عاشقانه‌ای با کسی نشده a relationship virgin می‌گویند.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

10 Jan, 07:38


در انگلیسی هروقت بخواهیم اسم شمارش‌پذیری را در حالت مفرد به‌کار ببریم ناگزیریم یا قبل از آن، حرف تعریف نکره (a یا an) استفاده کنیم یا حرف تعریف معرفه (the).
با چند جمله‌ی ساده با موضوع بیشتر آشنا می‌شویم.

◽️I like an apple and a banana.
در اینجا هم سیب و هم موز مفرد و شمارش‌پذیرند، بنابراین، قبل از apple از an استفاده شده (چون کلمه با واکه شروع شده) و قبل از banana از a استفاده شده (چون کلمه با همخوان شروع شده).

◽️I want the apple.
اینجا چون به سیبی اشاره می‌شود که معرفه است پس قبل از آن از the استفاده می‌کنیم.

🔲 البته، بسته به موقعیت، می‌توانیم پیش از اسامی شمارش‌پذیر از ضمایر اشاره نیز (مثل this و that یا these و those) استفاده کنیم.

◽️I want that car.
◽️She liked those paintings.

🔲 در فارسی ولی چون حرف تعریفِ معرفه نداریم، کاملاً دستوری و درست است که مثلاً بگوییم "من سیب دوست دارم". به همین دلیل، این ساخت‌های فارسی خصوصاً در مراحل اولیه‌ی انگلیسی‌آموزی وارد تولیدات انگلیسیِ زبان‌آموز شده و به جملات نادرستی مثل:
◽️I like apple and banana.
ختم می‌شود.

◾️در فارسی حرف تعریف نکره -ی را به‌کار می‌بریم. مثلاً می‌گوییم: مردی را دیدم.

🔲 البته جمله‌ی فارسی "من سیب دوست دارم" می‌تواند مفهومی عام (generic) داشته باشد، یعنی من در مجموع سیب دوست دارم (و مثلاً بر میوه‌های دیگر ترجیحش می‌دهم).
اگر چنین باشد، در انگلیسی لازم است بگوییم:
◽️I like apples.
یعنی شکل جمع را به‌کار می‌بریم.

🔲 حرف تعریف نکره برای توصیف افراد و اشیاه هم به‌کار می‌رود (و در این حالت بعد از فعل to be ظاهر می‌شود).
◽️His mother is a teacher.
در فارسی و در چنین حالتی، ما صرفاً می‌گوییم: مادرش معلم است.
همین
ولی متاسفانه، از سر ترجمه‌های خام‌دستانه‌ای که اسیر نحو انگلیسی‌اند، "یک" هم وارد ترجمه‌ها و حتی گفتار شده است و می‌شود.
این در صورتی است که انگلیسی مجبور است a یا an را به‌کار ببرد و اصلاً در اینجا تاکیدی روی شمار نیست، ولی فارسی هیچ نیازی به این "یک‌"ها ندارد.
▫️من یک معلمم ← من معلمم
▫️من یک راننده‌ام ← من راننده‌ام
▫️او یک رییس‌جمهور است ← او رییس‌جمهور است

🔲 هم حروف تعریف (نکره و معرفه) و هم شکل جمعِ اسامی می‌توانند مفهوم عامِ آن اسم را هم نشان دهند:
◽️The computer is a remarkable machine.
◽️A computer is a remarkabke machine.
◽️Computers are remarkable machines.
در هر سه جمله‌ی بالا، کامپیوتر در معنای عامِ آن مد نظر است، نه این یا آن کامپیوترِ خاص.

ولی در دو جمله‌ی زیر چنین نیست و هر کدام به کامپیوتری خاص اشاره دارند:
◽️The computer isn't working. It needs repair.
◽️A computer has been stolen from the laboratory.


🔲 حرف تعریف معرفه the اگر قبل از صفتی بیاید که آن صفت قرار است در نقش هسته‌ی گروه اسمی ظاهر شود، مفهوم اسمِ عام‌ را نشان می‌دهد.
◽️the rich ثروتمندان
◽️the poor فقرا
◽️the unemployed بیکاران
◽️the blind نابینایان

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

09 Jan, 04:44


◼️The Future of Humanity (2018)

◻️Michio Kaku

▪️این مطلب مرتبط را هم بخوانید.

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

09 Jan, 04:44


از میان انگلیسی‌نویسانی که در حوزۀ علم برای عموم قلم می‌زنند زبان میچیو کاکو، فیزیک‌دان آمریکایی، به‌نظر من ساده‌تر و شفاف‌تر از دیگرانی است که آثارشان را دیده‌ام یا خوانده‌ام. در جملات کاکو به‌ندرت ممکن است پیچیدگی‌های آزارنده ببینیم و به‌گمان من زبانش حتی از زبان نیل دِگِراس تایسون، اخترفیزیک‌دان آمریکایی، هم تا حدی شفاف‌تر و سرراست‌تر است (گرچه ممکن است برخی تایسون را واضح‌نویس‌تر بدانند).

از این رو، توصیۀ من به کسانی که دوست دارند کتاب‌های حوزۀ علم برای عموم را به انگلیسی بخوانند این است که کتاب‌های کاکو را در اولویت قرار دهند و بعد بروند سراغ چهره‌های دیگر این عرصه، نظیر تایسون، برایان گرین، یا لارنس کراوس.

بر این مبنا، مطالعۀ کتاب‌های ریچارد دوکینز، زیست‌شناس بریتانیایی، را بهتر است موکول کرد به آخر، چون دوکینز به‌رغم این‌که صاحب یکی از درخشان‌ترین نثرهای انگلیسی معاصر است و این زبان را به‌راستی سحرانگیز می‌نویسد، چه‌ به‌لحاظ غنای واژگانی و چه به‌لحاظ تعبیرات بکر و بدیع، ولی به همان نسبت هم فهم جملاتش چندان آسان نیست (‌به‌جز کتاب‌هایی که برای مخاطب کودک و نوجوان نوشته). از این رو، برای کسانی که درکشان از انگلیسی هنوز کاملاً پخته نشده، خواندن آثارش را در مراحل اولیه توصیه نمی‌کنم.

◽️ کتاب The Future of Humanity از پروفسور کاکو را در ادامه می‌توانید دانلود کنید و بخوانید که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

08 Jan, 08:56


انگلیسی زیر ذره‌بین🔎 pinned Deleted message

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

08 Jan, 08:05


◾️نه با نوک‌زدن به این کانال تلگرام و آن صفحه‌ی اینستاگرام می‌توان انگلیسی را عمیق آموخت و نه با دست‌روی‌دست گذاشتن و صرفاً در سودای چنان هدفی روزگار گذراندن.

◽️برای یادگیری عمیق انگلیسی، علاوه بر تلاش و صبوری و تمرکز و درگیریِ روزانه با انگلیسی، باید از راه درست و شیوه‌ی مطمئن و برنامه‌ی منسجم پیروی کرد.

◾️دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی» در ۹ بسته مناسب کسانی طراحی و تالیف شده است که قصد دارند انگلیسی عمومی را - با تاکید بر نوشتار - در سطح متوسطه تا پیشرفته به‌شکلی عمیق بیاموزند.

🔷 فراموش نکنید که انگلیسیِ عمومی پایه‌ی یادگیری هر انگلیسیِ تخصصی است.

◽️مطالبی را که طی این ۹ بسته خواهید آموخت تقریباً در هیچ جای دیگری به‌ این سبک و سیاق نخواهید یافت.
این بسته‌ها ماحصل بیش از ۳۰ سال آشنایی من با زبان انگلیسی و بیش از ۲۰ سال تدریس آن در سطوح مختلف است.

🔸برای کسب اطلاع از چگونگی دریافت این بسته‌ها در خصوصی به من پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

08 Jan, 06:03


There is no scientific study more vital to man than the study of his own brain. Our entire view of the universe depends on it.

- Francis Crick (1916 - 2004)

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Jan, 19:11


در هیچ ‌زبانی مترادف مطلق نداریم (اینجا را ببینید).
آنچه را به‌نام مترادف‌های یک واژه در فرهنگ‌ها (خصوصاً در تزاروس یا گنج‌واژه‌ها) کنار هم ردیف می‌کنند، واژه‌هایی هستند که در یک حوزه‌ی معناییِ قرار دارند ولی این هرگز به‌این معنی نیست که این واژه‌ها به‌لحاظ معنایی هم‌پوشانی کامل دارند.
بنابراین، فهرست مترادف‌ها مثل منوی غذا نیست که هر کدام را که دوست داشتیم یا خوشمان آمد برای منظور خود انتخاب کنیم.
مثلاً در برابر صفتِ rich به‌معنی ثروتمند احتمالاً این مترادف‌ها را ببینید:
wealthy
well-off
affluent
prosperous

آیا هرجا می‌توانیم از این مترادف‌ها استفاده کنیم؟ خیر
از wealthy زمانی استفاده می‌کنیم که بخواهیم نشان دهیم فلان شخص به‌لحاظ داشتن املاک و مستغلات ثروتمند است.
از well-off هنگامی استفاده می‌کنیم که بخواهیم بر جنبه‌ی راحتی و رفاه او در زندگی تاکید کنیم.
از سوی مقابل، affluent را صفت کسی می‌دانیم که توانایی خرید اجناس گران‌قیمت را دارد یعنی بر توانایی بالای او در خرید تاکید می‌کنیم.
همچنین، prosperous را وقتی به‌کار می‌بریم که بخواهیم نشان دهیم کسی در شغل و کسب‌و‌کارش موفق است و به اهدافش به‌خوبی دست یافته است.
در واقع هرکدام از این واژه‌ها که در یک حوزه‌ی معناییِ مشترک هستند بر جنبه‌ای از ثروتمندی تاکید می‌کنند.
از این رو، تفکیک و مرزبندی‌های معنایی در گزینش مترادف‌ها حرف اول را می‌زند.

- عبدالرضا شهبازی

◽️مطلب مرتبط

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Jan, 11:33


متاسفانه مدتی است سروکله‌ی این ترکیبِ بدقواره‌ی نخراشیده، از سر سهل‌انگاری عده‌ای، خصوصاً در زبان رسانه‌ها پیدا شده است.

زبان فارسی الکن نیست که نتواند ترکیب اعداد ترتیبی (ordinal numbers) با صفات عالی (superlative adjectives) را روان بگوید.

در این گونه موارد - یعنی ترکیبِ عدد ترتیبی و صفت عالی - لزومی ندارد صفت عالی را با «ترین» بنویسیم.
◽️the second most expensive tuna fish
دومین ماهی تُنِ گران‌قیمت

▪️ در چنین ترکیبی، «ترین» را از گران یا گران‌قیمت حذف می‌کنیم ولی مفهوم آن به‌کمک عدد ترتیبی - در اینجا «دومین» - حفظ می‌شود.

چند مثال دیگر:

◻️the third highest mountain
سومین کوهِ بلند

◻️the second most popular movie
دومین فیلمِ محبوب

◻️the fifth largest city
پنجمین شهر بزرگ

◻️the sixth most innovative company
ششمین شرکتِ نوآوَر

◻️the seventh most important rule
هفتمین قاعده‌ی مهم

◻️the third most influential philosopher
سومین فیلسوفِ تاثیرگذار

◻️the second brightest star
دومین ستاره‌ی درخشان


◽️the fourth most dangerous animal
چهارمین حیوانِ خطرناک


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

06 Jan, 11:05


دوستانی که مشتاق‌اند فهمشان از انگلیسی به‌شکلی زیربنایی بهبود یابد و قصد دارند مهارت درک مطلب خود را به‌صورتی اساسی تقویت کنند ولی همچنان نمی‌دانند از کجا شروع کنند و چه راهی در پیش بگیرند یا احیاناً کدام بسته‌های تالیفیِ من برای آنها مناسب است، لطفاً در خصوصی پیام بدهند تا راهنمایی‌های لازم را دریافت کنند:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

06 Jan, 10:21


به این جمله دقت کنید:
◽️John broke the vase.
جان گلدان‌ را شکست.

یکی از شیوه‌های پرکاربرد برای تاکید گذاشتن روی فاعل یعنی John استفاده از ساختِ جمله‌ی اسنادی‌شده (cleft sentence) است، یعنی یک بند واحد را به دو بند تقسیم کنیم:
◽️It was John who broke the vase.
این جان بود که گلدان را شکست.

تحلیل:
جمله‌ی اصلی ما یک بند واحد بود:
John broke the vase.

عملیات اسنادی‌شدگی موجب شد بند واحد ما تبدیل به دو بند شود.
بند اصلی: It was John
بند موصولی: who broke the vase

در این عملیات، برای اینکه تمرکز را روی John قرار دهیم یک فاعل تهی (dummy subject) قرار می‌دهیم (یعنی it) و باقی اطلاعات جمله را بعد از ضمیر موصولی (who) قرار می‌دهیم.

در واقع، در این عملیات نحوی هیچ اطلاعات تازه‌ای به جمله اضافه نکردیم ولی کار بسیار مهمی انجام دادیم و آن، تاکید گذاشتن روی فاعل جمله یعنی John بود.

خب، حالا فرض کنید قرار است تمرکز را روی مفعول یعنی the vase قرار دهیم. جمله‌ی اسنادی‌شده‌ی ما خواهد بود:
◽️ It was the vase that John broke.
این گلدان بود که جان شکست.

تحلیل:
جمله‌ی اصلی را که یک بند واحد بود به دو بند تقسیم کردیم.
بند اصلی: It was the vase
بند موصولی: that John broke


دو مثال دیگر:

◽️Mary bought the book. (جمله‌ی اولیه)
مری کتاب را خرید.

◾️It was Mary who bought the book. (تمرکز روی فاعل)
این مری بود که کتاب را خرید.

◼️It was the book that Mary bought (تمرکز روی مفعول)
این کتاب بود که مری خرید.


◻️They fixed the car yesterday. (جمله‌ی اولیه)
آنها دیروز اتومبیل را تعمیر کردند.

◼️ It was they who fixed the car yesterday. (تمرکز روی فاعل)
این آنها بودند که دیروز اتومبیل را تعمیر کردند.

▫️در انگلیسی رسمی در اینجا they را به‌کار می‌بریم ولی در انگلیسی غیررسمی و محاوره ضمیر مفعولی them را به‌کار می‌بریم، گرچه چندان دستوری نیست.
(It was them who fixed the car yesterday.)


◼️It was the car that they fixed yesterday. (تمرکز روی مفعول)
این اتومبیل بود که آنها دیروز تعمیر کردند.

🔳 آنچه تا اینجا مختصراً گفتم جمله‌ی اسنادی‌شده به‌کمک it است که آن را It-Cleft هم می‌گویند.
نوع دیگری از این ساخت Wh-Cleft است که در فرسته‌ی دیگری به آن خواهم پرداخت.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

06 Jan, 09:05


وقتی رنگی به رنگی به اصلاح بیاید آن را به دو صورت می‌توانیم به انگلیسی بیان کنیم.

◾️اگر اسم دو رنگ را قبل از فعل بیاوریم، از go together استفاده می‌کنیم.

◽️فکر کنم زرد و قرمز خوب به هم بیایند.
I think yellow and red go together well.


◾️اگر یکی از رنگ‌ها قبل از فعل و رنگ دیگر بعد از فعل بیاید، از go with استفاده می‌کنیم.


◽️این آبی اصلاً به نارنجی نمی‌آید.
This blue doesn't really go with the orange.


وقتی دو رنگ به هم نیایند از فعل to clash برای بیانش استفاده می‌کنیم.

◽️ارغوانیِ روشن و نارنجی یه کم به هم نمیان.
The bright purple and the orange clash a bit.


◽️نمی‌تونم قرمز بپوشم، به (رنگِ) موهام نمی‌آد.
I can't wear red, it clashes with my hair.


◽️فکر می‌کنی این رنگ‌ها به هم نمی‌آن؟
Do you think these colors clash?


◽️من قرمز و نارنجی را با هم دوست دارم، هرچند خیلی‌ها فکر می‌کنند این دو تا به هم نمی‌آیند.
I like red and orange together, though lots of people think they clash.


◾️ البته clash را به غیر از رنگ، می‌توانیم  هنگام مقایسه‌ی طرح و الگو و ... دو چیز با هم نیز استفاده کرد.


کاغذ دیواری به قالی نمی‌آد.
◽️The wallpaper and the carpet clash.


◾️ اگر یکی از دو چیز را بخواهیم قبل از فعل و دیگری را بعد از فعل بیاوریم، از clash with استفاده می‌کنیم.


◽️درِ قرمز به دیوار سنگی نمی‌آید.
The red door clashes with the stone walls.


◽️این شال‌گردن اصلاً به پالتوی سبزش نمی‌آد.
That scarf clashes terribly with her green coat.


اگر بخواهیم بگوییم رنگی یا ... به کسی می‌آید، از فعل to suit استفاده می‌کنیم.

◽️ترجیح می‌دهم آبی بپوشم. قرمز اصلاً به من نمیاد.
I prefer to wear blue. Red doesn't really suit me.

◽️تو باید بیشتر قرمز بپوشی. بهت میاد.
You should wear more red. It suits you.


◽️سبز بهت میاد.
Green suits you.


◽️مدل جدید موهاش اصلاً بهش نمیاد.
Her new hairstyle doesn't really suit her.


◾️ رنگ‌بندی یا ترکیب رنگیِ جایی را با color scheme می‌توانیم بیان ‌کنیم.

◽️رنگ‌بندیِ اتاق نشیمن را دوست ندارم.
I don't like the color scheme in the living room.


- عبدالرضا شهبازی


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

06 Jan, 06:31


🔲 واژه‌ی through (زمانی که مفهومی مکانی) دارد حرکت را در فضایی سه‌بعدی نشان می‌دهد، مثلاً از میانِ دروازه، در، تونل، جنگل، شهر، حفره و از این دست.

◽️The water is pumped through pipes.
آب داخل لوله‌ها جاری می‌شود./ آب داخل لوله‌ها پمپ می‌شود.

◽️The burglar got in through the window.
دزد از پنجره وارد شد.

◽️I walked through the wood.
پیاده از بیشه‌زار گذشتم.

◾️منظور از the wood یا the woods جنگل یا بیشه یا بیشه‌زار است. در واقع، چون این کلمه به جنگلی کوچک و کمتر متراکم اشاره می‌کند، معادل بیشه یا بیشه‌زار دقیق‌تر به‌نظر می‌رسد.


◽️We drove through several towns.
با ماشین از چند شهر عبور کردیم.

◽️I walked through the crowd to the bar.
از دل جمعیت گذشتم و خودم را به پیشخوانِ بار رساندم.

◽️The bullet passed straight through his skull.
گلوله‌ یک‌سر از میان جمجمه‌اش گذشت.

◽️The wind howled through the trees.
باد زوزه‌کشان از میان درختان ‌وزید/ ... ‌گذشت.


🔲 در مقابل، across حرکت روی صفحه‌ای دوبعدی را نشان می‌دهد، یعنی از یک طرفِ چیزی به طرفِ دیگرش.

◽️We walked across the ice.
پیاده از یک طرف یخ/ ناحیه‌ی یخ‌زده به طرف دیگرش رفتیم.

◾️حرف اضافه‌ی across در اکثر موارد عبور از عرضِ چیزی را نشان می‌دهد. بنابراین، در بیشتر مواقع می‌توانیم در ترجمه‌ی آن "عرضِ" یا "از عرضِ" را هم به‌کار ببریم.

◽️We drove across the desert.
با اتومبیل از عرض بیابان گذشتیم./ عرض بیابان را با اتومبیل پیمودیم./ از یک طرفِ بیابان به طرف دیگرش رفتیم.

◽️We walked across the canal by a footbridge.
به‌کمکِ یک پُل عابر از عرضِ آبراه/ کانال گذشتیم.

◽️I'll help you to push your car across the bridge.
به شما کمک می‌کنم تا اتومبیل‌تان را به آن طرفِ پل هُل بدهید.

◾️درباره‌ی کاربردِ through و across نکاتِ ریز و درشتِ فراوانِ دیگری هم هست که فعلاً از آنها می‌گذرم.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

05 Jan, 19:39


◼️Travel to Distant Worlds (1957)

◻️Karl Gilzin

▫️Translated from Russian to English by Pauline Rose

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

05 Jan, 19:39


کتاب «سفر به جهان‌های دوردست»، نوشته‌ی کارل گیلزین، را مهندس حسن نادری به فارسی ترجمه کرد و انتشارات نیل در سال ۱۳۳۸ به چاپ رساند.

گیلزین (۱۹۷۷-۱۹۱۰) از دانشمندان شوروی در امور فضایی بود که کتاب‌های علمی زیادی نیز برای مخاطب عام نوشت و برخی از این کتاب‌ها به انگلیسی هم ترجمه شدند.

کتاب بالا شرح ساده و البته آموزنده‌ای است از چم‌و‌خم علمی و فنیِ گریز از گرانش زمین و آغاز سفرهای فضایی و ملزومات فن‌آورانه‌ی موشک‌هایی که قرار است انسان را به چنان سفرهایی ببرند.

ترجمه‌ی انگلیسی این کتاب در سال ۱۹۵۷ به‌چاپ رسید، یعنی در اوج رقابت‌های فضایی بین شوروی و آمریکا. چهار سال بعد، یوری گاگارین موفق به گردش مداری به گِرد زمین شد و ۱۲ سال بعد از انتشار ترجمه‌ی انگلیسی، انسان‌ها در ماموریت آپلو ۱۱ موفق شدند روی سطح ماه فرود بیایند.

شاید نثر ترجمه‌ی فارسی کتاب برای شما تا حدی نامانوس یا ناهموار باشد ولی فراموش نکنیم که امثال این ترجمه، برای ما، نخستین پنجره‌های گشوده به علم و فن‌آوریِ نیمه‌ی دوم قرن بیستم بوده‌اند.

◽️نسخه‌ی پی‌دی‌اف متن انگلیسی این کتاب را در ادامه (از اینجا) ببینید.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

03 Jan, 08:38


🇬🇧گروه اسپکینگ، پارتنر و پرسش و پاسخ انگلیسی و دوره های مکالمه و رفع اشکال🇬🇧👇👌😍
https://t.me/+WOQqC2zS2j84KURy

نکات کاربردی TOEFL و IELTS
🇺🇸
@WritingandGrammar

فقط گرامر
🇺🇸
@usuk1

مثل بلبل انگلیسی صحبت کن●
🇺🇸
@English_With_Rahmani

آموزش و بیان نکات رایتینگ انگلیسی
🇺🇸
@formalwriting_eng

تقویت ریدینگ IELTS
🇺🇸
@ImproveReading

با تست زدن انگلیسی بیاموز- کوئیز
🇺🇸
@QuizWorld310

تقویت انگلیسی با 340 کارتون 8 دقیقه‌ای
🇺🇸
@EnglishCartoonn2024

انفجار اسپیکینگ و لیسنینگ
🇺🇸
@tactics4listening123

کلی فیلم امریکایی با دو زیرنویس همزمان
🇺🇸
@howimetyourmotherrr

داستانهای مصور صوتی انگلیسی
🇺🇸
@anime4english

اصطلاحات کاربردی انگلیسی
🇺🇸
@learningenglishidiom

پکیج رایگان انیمیشنهای زبان اصلی
🇺🇸
@movies4english

انگلیسی بدون معلم بدون کلاس
🇺🇸
@AdvacedEnglishH

انگلیسی حرفه ای کودک و بزرگسال
🇺🇸
@alllanguagescartoons

انگلیسی ۵ دقیقه ای با استاد نیتیو
🇺🇸
@EnglishListeningPractice1

پکیج‌های آموزش زبان
🇺🇸
@WritingandGrammar1

کالوکیشنهای کاربردی انگلیسی
🇺🇸
@collocationsin10m

اصطلاحات روزمره انگلیسی
🇺🇸
@bestidioms4you

مکالمات  انگلیسی با ترجمه و فایل صوتی
🇺🇸
@ESL4You

♡ انگلیسی بیدون کلاس ومعلم ♡
🇺🇸
@Learn_4_english

برگزاری دوره های فن ترجمه زبان انگلیسی از گوگل میت

🇺🇸
@policyinact

بیو "انگلیسی"●[Bio]●
🇺🇸
@biow_english

انگلیسی واقعی با سریالهای کمدی
🇺🇸
@Englishwithmima

نکات کاربردی زبان
🇺🇸
@English_ili

آمادگی برای آزمونهای انگلیسی
🇺🇸
@progressiveenglish

تحلیل معنایی و درکِ عمیقِ انگلیسی
🇺🇸
@Englishnutsbolts

پادکست انگلیسی امریکاییMP3+PDF
🇺🇸
@VOA_Learning_English

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

03 Jan, 07:47


انگلیسی زیر ذره‌بین🔎 pinned «🟧 دوره‌های آموزش درک مطلبِ انگلیسی با تدریس عبدالرضا شهبازی (مدرّس و مترجم زبان انگلیسی): دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «درک مطلب انگلیسی: از مبتدی تا متوسطه» این دوره شامل سه بسته است و هر بسته شامل ۱۰ متن که درک مطلب انگلیسی را از سطح مقدماتی تا متوسطه آموزش…»

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

01 Jan, 19:07


🔳 ترکیبِ the number of به‌معنی «تعدادِ» یا «شمارِ» است.

The number of customers is increasing.
شمار مشتریان رو به افزایش است./ ... رو به فزونی است.

زمانی که قبل از کلمه‌ی number حرف تعریفِ معینِ the بیاید، این کلمه مفهوم «یک واحد» را پیدا می‌کند و به همین دلیل، تعداد آن چیز هر قدر هم باشد، فعل جمله به‌شکل مفرد می‌آید.

بنابراین، غلط است اگر جمله‌ی بالا را به‌صورتِ زیر بیان کنیم:

The number of customers are increasing.


🔳 ترکیبِ a number of به‌معنیِ «تعدادی» یا «شماری» است.

A number of soldiers were killed in the battle.
تعدادی از سربازان در نبرد کشته شدند.

زمانی که قبل از کلمه‌ی number حرف تعریفِ نامعینِ a بیاید، number مفهوم جمع پیدا می‌کند و به همین دلیل فعلی که در ادامه می‌آید به‌شکل جمع می‌آید (و نباید فریبِ a در آغاز جمله را خورد).

بنابراین، غلط است اگر جمله‌ی بالا را به‌شکل زیر بیان کنیم.

A number of soldiers was killed in the battle.


🔸چهار مثال دیگر از دو ساختار:

The number of people we need to hire is thirteen.
تعداد کسانی که نیاز داریم به کار بگیریم سیزده نفر است.

The number of road accidents has doubled in the last ten years.
تعداد تصادفات جاده‌ای ظرف ده سال گذشته دو برابر شده است.

A number of suggestions were made.
تعدادی پیشنهاد داده شد./ پیشنهادهای چندی داده شد.

Quite a number of tickets were sold almost immediately.
تعداد زیادی بلیط تقریباً فوری فروخته شد.

☚ ترکیبِ quite a number of یعنی شمار فراوانی یا تعداد زیادی.


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

01 Jan, 08:25


ترکیب اصطلاحی on short notice (که در انگلیسیِ بریتانیایی at short notice گفته می‌شود) زمانی استفاده می‌شود که بخواهیم بگوییم فلان کار بدون اطلاع قبلی، یا ظرف مدت کمی یا در فرصت کوتاهی یا با عجله یا به‌سرعت یا بدون آمادگی لازم یا به محض اطلاع انجام شده یا قرار است انجام شود.

مثلاً

◽️The trip was planned on short notice.
سفر با عجله/ بدون اطلاع قبلی برنامه‌ریزی شد.


◽️I have a job that involves a lot of travel on short notice.
کار من مستلزم سفرهای زیادی است که بدون اطلاع قبلی/ با عجله/ در فرصت کوتاهی انجام می‌شوند.


برای تاکید بیشتر بر این مفهوم می‌توانیم such یا very را قبل از short به‌کار ببریم.

◽️Thanks for agreeing to see me on such short notice.
ممنونم که قبول کردید به این سرعت (و بدون اطلاع قبلی) مرا ملاقات کنید.


◽️It's the best we can do on such short notice.
این بهترین کاری است که می‌توانیم در فرصت به این کوتاهی/ ظرف مدتی به این کمی انجام دهیم.


◽️I can't cancel my arrangements at such short notice.
من نمی‌توانم قرارهایم را به این سرعت/ با این عجله/ در فرصتی به این کوتاهی لغو کنم.

◽️She had to fly to New York on very short notice.
مجبور شد با عجله‌ی زیاد (و بدون آمادگی لازم) با هواپیما به نیویورک برود.

☚ انگلیسی‌زبان همه‌ی معادل‌های فارسیِ گفته‌شده را یک‌کاسه در ذهنش می‌فهمد ولی ما چاره‌ای نداریم جز این‌که هر بار یکی از معادل‌ها را در ترجمه‌ی جملات مثال به‌کار ببریم. به این نکته دقت کنید.

جمله‌ی That's very short notice معمولاً زمانی به‌کار می‌رود که در مقام اعتراض یا شکایت یا گله بخواهیم به طرف مقابل بگوییم فلان کار را در این فرصت کم (و بدون اطلاع قبلی) واقعاً نمی‌توان تا بهمان موقع به انجام رساند.

مثلا،ً صبح اتومبیلتان را به تعمیرگاه می‌برید و از تعمیرکار می‌خواهید تا بعداز‌ظهر تعمیرش را تمام کند و تعمیرکار در پاسخ می‌گوید:
That's very short notice.
یعنی این خیلی زود است و زمان بیشتری خواهد برد (یا به ‌علت نوع عیب ماشین یا به علت اتومبیل‌های دیگری که قبل از شما در صف تعمیر‌اند).



دیالوگ تکه‌فیلم‌ها به‌ترتیبِ پخش:

Best he could do on short notice. He works with me.

It was a long flight on short notice, and I like to focus, to work quickly.

I'm just fine, but thank you for seeing me on such short notice.

Thanks for coming over on such short notice. Yeah, sure.

Tony, l'm so glad you could come on such short notice. l really appreciate it.


- عبدالرضا شهبازی


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

01 Jan, 08:06


◽️a veteran
کُهنه‌سرباز، کارکُشته


◽️to raise money
[برای امور انسان‌دوستانه و خیریه و مانند آن] پول جمع کردن


◽️elderly
مُسِن، سالخورده


◽️to make delivery
بسته یا کالا را [به مشتری] تحویل دادن


◽️to save up
پس‌انداز کردن


◽️to share
به اشتراک گذاشتن


◽️footage
قطعه‌فیلم، بریده‌فیلم

☚ این کلمه جمع بسته نمی‌شود.


◽️to struggle to do sth
با سختی و تقلا کاری را انجام دادن


◽️to get up sb's steps
از پله‌های (خانه‌ی) کسی بالا آمدن


◽️to drop off sth
چیزی را (سرِ راه) با ماشین به مقصدی رساندن/ چیزی را (سرِ راه) با ماشین به جایی بردن و تحویل دادن


◽️groceries
خواروبار


◽️a stroke
سکته‌ی مغزی


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

01 Jan, 07:49


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

01 Jan, 07:48


قبلاً کتاب ارزشمندِ «فرهنگ ضرب‌المثل‌ها» نوشته‌ی زنده‌یاد سلیمان حَییم را معرفی کرده‌ام (اینجا را ببینید) و دقتِ حیرت‌انگیزش را ستوده‌ام ولی بدیهی است هر محصول انسانی، خصوصاً فرهنگ، کاملاً بری از لغزش و خطا نیست.
حییم در توضیح ضرب‌المثلِ «خاله را می‌خواهند برای درز و دوز، اگرنه چه خاله چه یوز» ابتدا آن را به‌شکل آزاد به انگلیسی ترجمه می‌کند (ص. ۱۲۳):

The aunt is wanted to help in needlework (or sweing); otherwise an aunt and a panther are one [Relatives are expected to help one another.]

بعد نکته‌ی مهم در هم‌آهنگیِ دوز و یوز را توضیح می‌دهد:
Note: The rime [=rhyme] between the words دوز and یوز extenuates the exaggerated comparison of "an aunt who does not help in sweing" to a panther.

ترجمه و توضیحات حییم کامل و دقیق است الا یک کلمه: panther
او معادل «یوز» را panther اختیار کرده که درست نیست.
یوز در واقع کوتاه‌شده‌ی یوزپلنگ است که در انگلیسی به آن cheetah می‌گویند.
اما کلمه‌ی panther تقریباً همیشه به پلنگ سیاه اطلاق می‌شود، هرچند ممکن است برای تاکید بیشتر black panther هم بنویسند.
از اینجاست که متوجه می‌شویم طنز و تضاد نهفته در نام شخصیتِ کارتونیِ pink panther در ترجمه‌ی فارسی‌اش - پلنگِ صورتی - وارد نشده است. انگلیسی‌زبان در ذهنش باید پلنگِ سیاهی را تصور کند که صورتی است! ولی معادل فارسی آن فاقد چنین طنز و تضادی است و چیزی است مثل pink leopard در انگلیسی.
نتیجه آنکه نه panther (که نوع خاصی از پلنگ است) و نه leopard (که نام عامِ پلنگ است) معادل «یوز» یا یوزپلنگ نیستند. معادل این دو، همان‌گونه که بالاتر اشاره کردم، cheetah است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

31 Dec, 10:32


◽️We'll Meet Again (1939)

▪️Dame Vera Lynn (1917–2020)

آهنگ We'll Meet Again بی‌تردید یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین آهنگ‌های ایام جنگ جهانی دوم بود و مضمونش امید به پایان جنگ و برگشتن سربازان به آغوش همسران و خانواده‌هایشان و برطرف شدنِ رنج و اندوه جنگ است.

این آهنگ را نخستین‌بار خواننده‌ی انگلیسی دَیم ویرا لین در سن ۲۲‌سالگی و در طلیعه‌ی جنگ جهانی دوم خواند و طی دهه‌های بعد فراوان بازخوانی شده است.

در سال ۲۰۱۸، گروه The D-Day Darlings این آهنگ خاطره‌انگیز را در برنامه‌ی استعداد‌یابی انگلستان (Britain's Got Talent) اجرا کردند (از اینجا ببینید).

▫️منظور از D-Day یا departed day حمله‌ی سهمگین متفقین، از جمله‌ی نیروهای انگلیسی و آمریکایی، به سواحل نورماندی در فرانسه‌ی اِشغالی در تاریخ ششم ژوئن ۱۹۴۴ و پیاده کردن ده‌ها هزار سرباز در سواحل شمالی فرانسه است که از آن به بزرگ‌ترین حمله‌ی دریا به خشکی در طول تاریخ یاد می‌کنند.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

31 Dec, 10:02


◼️The Melting Point; High Command and War in the 21st Century (2024)

◻️Gen. Kenneth F. McKenzie JR.

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

31 Dec, 09:36


فعل to discuss، که به‌معنی بحث کردن درباره‌ی، گفت‌و‌گو کردن درباره‌ی، صحبت کردن درباره‌ی یا از این دست است، نیازی به حرف اضافه‌ای مثل about ندارد ولی چون در فارسی غالباً معادل آن را در ترکیب با «درباره‌ی» به‌کار می‌بریم ممکن است خیلی از زبان‌آموزان را به ساخت ساختارهای اشتباهی مثل جمله‌ی زیر وادار کند:

I would like to discuss about the matter further.

مایلم بیشتر درباره‌ی این موضوع صحبت کنم.
ساختار صحیح چنین است:

I would like to discuss the matter further.

☚ بنابراین، حرف اضافه‌ی about یا مشابه معنایی آن را بعد to discuss به‌کار نمی‌بریم.

◽️He refused to discuss the case publicly.
او از صحبت علنی درباره‌ی این قضیه امتناع کرد.

◽️I will discuss the role of diet in cancer prevention in chapter 7.
در فصل هفتم درباره‌ی نقش رژیم غذایی در پیش‌گیری از سرطان صحبت می‌کنم.

وقتی می‌خواهیم بگوییم درباره‌ی فلان موضوع با بهمان فرد یا گروه یا نهاد بحث یا صحبت می‌کنیم از حرف اضافه‌ی with استفاده می‌کنیم.

◽️The police want to discuss these recent racist attacks with local people.
پلیس قصد دارد درباره‌ی حملات نژادپرستانه‌ی اخیر با مردم محلی صحبت کند.

◽️I would like to discuss this matter with you later.
مایلم بعداً درباره‌ی این موضوع با شما گفت‌و‌گو کنم.

اسم discussion به‌معنی بحث و صحبت و گفت‌و‌گو ولی می‌تواند حرف اضافه‌ی about یا مشابه معنایی آن را به دنبال داشته باشد.

◽️There was a lot of discussion about the wording of the report.
بحث‌های زیادی شد درباره‌ی طرز بیان در این گزارش.

◽️They had a stormy discussion about this problem.
درباره‌ی این مسئله/ مشکل شدیداً بحث کردند.


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

31 Dec, 09:33


بهترین منبع برای تقویت مکالمه‌ی انگلیسی، فیلم و سریال‌ها نیستند چون دیالوگ فیلم‌ و سریال به‌شکل طبیعی ایجاد نشده است بلکه نویسنده‌ای از قبل متن دیالوگ‌ها را نوشته است و بازیگران حفظ و اجرا کرده‌اند.
بهترین منبع، برنامه‌های گفت‌و‌گو‌محور (talk shows)، برنامه‌های واقعی یا ریالیتی شو (reality shows)، نظرسنجی‌های خیابانی (street surveys)، مصاحبه‌ها (به هر شکلی با هر مضمونی) و کلاً هر منبعی است که در آن دیالوگ‌های طبیعی تولید شود.

قبلاً با تفصیل بیشتری درباره‌ی این موضوع در اینجا نوشته‌ام.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

31 Dec, 05:37


◼️ The AI Glossary (2025)

◻️Richard R. Khan

▪️این کتاب جدید به‌گمان من بهترین واژه‌نامه‌ی توصیفی هوش مصنوعی برای مخاطب عام است که تاکنون منتشر شده است، چون هم زبانی کاملاً دقیق و شفاف دارد و هم نویسنده اصل را بر مختصرومفیدگویی گذاشته و از طولانی‌نویسی کاملاً خودداری کرده است.
به‌کمک این کتاب با مهمترین مفاهیم مطرح در این عرصه‌ی جذاب آشنا می‌شوید.
بخوانید و لذت ببرید.
دنیای آینده دنیای هوش مصنوعی است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

31 Dec, 05:24


دوستانی که مشتاقِ بهبودِ زیربناییِ فهمشان از انگلیسی هستند و قصد دارند مهارت درک مطلب خود را به‌شکلی اساسی تقویت کنند ولی همچنان نمی‌دانند از کجا شروع کنند و چه راهی در پیش بگیرند یا احیاناً کدام بسته‌های تالیفیِ من برای آنها مناسب است، لطفاً در خصوصی پیام بدهند تا راهنمایی‌های لازم را دریافت کنند:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

31 Dec, 05:23


Leave your comfort zone!

شاید هیچ تصویری مثل آنچه بالا می‌بینید نتواند به‌خوبی رهایی از کُنج عافیتِ (comfort zone) ترجمه‌های فارسی و رفتن به فراسوی آن، یعنی دسترسی به اقیانوس معرفت بشری با استفاده‌ی مستقیم از زبان انگلیسی را نشان دهد.

دنیای ترجمه‌ها‌ی فارسی هرقدر هم خوب باشد حوضچه‌ای (pond) بیش نیست در برابرِ اقیانوس کران‌ناپیدای مطالبی که به انگلیسی موجود است.

از کنج عافیت بگذر و به اقیانوس اندر شو!

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

30 Dec, 18:18


آنچه در ادامه می‌آید، ابتدا بخشی از رمان «بامداد خمار» (۱۳۷۴) نوشته‌ی فتانه حاج‌سیدجوادی است و بعد، ترجمه‌ی همین قطعه به زبان انگلیسی.

◽️ترجمه‌ی انگلیسی این جمله‌ها محصول کاری گروهی است که زنده‌یاد کریم امامی ویرایش نهایی آن را انجام داده است و در فصلنامه‌ی مترجم، شماره‌های ۲۳ و ۲۴، پائیز ۱۳۷۶ به چاپ رسیده است.

🔳«صبح که برخاستم آفتاب در حیاط پهن بود. شوقی برای برخاستن نداشتم. امیدی نداشتم... ناهار خوردم. رحیم خانه نبود. خودم را به خواب زدم. مادر‌شوهرم هم در اتاقش خوابیده بود... کفش هایم را پوشیدم و از خانه خارج شدم. تازه نیمساعت از ظهر می گذشت. با عجله یک خیابان پردرخت و چند پسکوچه را طی کردم.... رحیم موها را روغن زده بود و به یک سو شانه کرده بود. سیگار می کشید. تازگی سیگاری شده بود. یک زیر سیگاری کنار دستش روی قالی بود.»

🔳 When I woke up in the morning, the court-yard was flooded with sunshine. I didn't feel like getting up. I had no expectations… I had my lunch. Rahim was not at home. I pretended to be sleeping. My mother-in-law, also, was asleep in her room…I put on my shoes and left the house. It was just about half past twelve. I walked hurriedly through a tree-lined street and several back-alleys…Rahim had oiled his hair, combing it to one side. He was smoking a cigarette; he had recently picked up the habit. An ashtray lay next to him on the carpet.


◻️فقط این نکته را به یاد داشته باشیم که carpet در انگلیسی هم به‌معنی موکت است و هم به‌معنی قالی (و شاید معنیِ موکتی‌اش هم بیشتر به‌کار رود).
با این توضیح، اگر من قرار بود این قطعه را به انگلیسی ترجمه کنم، برای جلوگیری از اشتباه برای خواننده‌ی انگلیسی‌زبان یا انگلیسی‌خوان، به‌جای carpet، کلمه‌ی rug را می‌نوشتم.

- عبدالرضا شهبازی

#انگلیسی
#ترجمه
#نکات_ترجمه
@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

30 Dec, 13:38


◼️Critical Thinking Skills (2024)

◻️Martin Cohen

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

21 Nov, 14:43


📣📣📣
دو بسته‌ی دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «درک و تحلیل متون مطبوعاتیِ انگلیسی» (با عرضه‌ی بسته‌ی سوم در هفته‌ی آینده) افزایش‌ قیمت خواهند داشت.
دوستانی که به انگلیسی خبری و مطبوعاتی علاقه دارند و تاکنون این دو بسته را تهیه نکرده‌اند، می‌توانند تا قبل از عرضه‌ی بسته‌ی سوم، بسته‌های اول و دوم‌ را همچنان با قیمت قدیم تهیه کنند.

برای آشنایی با محتوای این دو بسته اینجا را ببینید و برای کسب اطلاع از چگونگی تهیه‌ی آنها با قیمت قدیم در خصوصی به من پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

18 Nov, 16:51


فعل hear در بافتِ حقوقی به‌معنی «رسیدگی کردن» و «استماع کردن» است (که هر دو به یک مفهوم اشاره دارند). زمانی که درباره‌ی پرونده یا دعوی صحبت می‌کنیم معمولاً از «رسیدگی کردن» و هنگامی که درباره‌ی اظهارات شهود سخن می‌گوییم معمولاً «استماع کردن» را به‌کار می‌بریم.

◽️The Supreme Court heard the case on Tuesday.
دیوان عالی (کشور) روز سه‌شنبه به پرونده/ دعوی رسیدگی کرد.

◽️The case will be heard by the High Court.
دادگاه عالی به پرونده/ دعوی رسیدگی خواهد کرد.

◽️The jury have heard evidence from defense witnesses.
هیئت منصفه اظهاراتِ شهودِ (احضارشده به درخواستِ) وکیل‌مدافع را استماع کرده‌اند.


◽️He had to wait months before his case was heard.
مجبور بود ماه‌ها صبر کند تا در نهایت به پرونده‌اش/ دعوی‌اش رسیدگی کنند./ چاره‌ای نداشت جز این‌که برای رسیدگی به پرونده‌اش/ دعوی‌اش ماه‌ها صبر کند.

◽️The Revolutionary Tribunal hears political offenses.
دادگاه انقلاب به جرایم سیاسی رسیدگی می‌کند.

◼️نفسِ استماع و رسیدگی یا جلسه‌ی مربوط به آنها را hearing می‌گوییم.

◽️The case came up for hearing in December.
پرونده جهت رسیدگی در ماه دسامبر مطرح شد.


◼️به جلسه‌ی محاکمه the hearing of a trial می‌گوییم.

🔳 چند مثال از مطبوعات و رسانه‌های خبری:

◽️The court put its ruling on hold, sending the matter back to a lower court to hear additional arguments about the legislation’s constitutionality. (The New York Times, April 9, 2024)
دادگاه صدور حکمش را به تعویق انداخت و پرونده را به دادگاهی بدوی ارجاع داد تا ادله‌ی تکمیلی را درباره‌ی مطابقت این لایحه با قانون اساسی استماع کند.


◽️Her remains were then stored in the kitchen larder for nearly a week before they were disposed of in the River Witham at Bassingham, the court heard. (BBC, April 8, 2024)
این‌ گونه به عرض دادگاه رسید که بقایای جسد این زن را به‌مدت تقریباً یک هفته در گنجه‌ی مواد غذاییِ آشپزخانه گذاشتند و بعد آنها را در رودخانه‌ی ویتِم واقع در بَسینگ‌هَم انداختند.

◼️ترکیب the court heard فراوان در جایگاه پایانی جمله در گزارش‌های خبری می‌آید. این ترکیب را می‌توان به روش‌های زیر به فارسی برگرداند:
- این‌گونه به عرض دادگاه رسید که ...
- به سمع و نظر دادگاه رسانده شد که ...
- در دادگاه ابراز شد که ...
- در جلسه‌ی رسیدگی/ استماع این‌گونه ابراز شد که ...

◽️In Wales, you can also challenge the decision during an appeal hearing, which will examine the arguments from both sides. (BBC, April 4, 2024)
در وِلز، در جلسه‌ی استیناف هم می‌توان به حکم اعتراض کرد. در این جلسه ادله‌ی ارائه‌شده از سوی طرفین دعوا بررسی خواهد شد.


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

18 Nov, 16:36


◻️to find sb guilty
کسی را مجرم دانستن، کسی را مجرم شناختن

◻️count
فقره، مورد، موردِ اتهامی

▫️He was found guilty on three counts of murder.
در سه فقره قتل مجرم شناخته شد.

▫️She was found not guilty on all counts.
در هیچ‌یک از موارد اتهامی مجرم شناخته نشد.

▫️The jury found him guilty on the first count but cleared him of the second.
هیئت منصفه او را در خصوصِ اتهامِ نخست مجرم تشخیص داد ولی از اتهام دوم تبرئه کرد/ ... در اتهام دوم بی‌گناه دانست.
▪️به معنی فعل clear در این بافت دقت کنید.

▫️He was indicted by a grand jury on two counts of rape.
هیئت عالی منصفه او را به دو فقره تجاوز به عُنف متهم کرد.

▪️فعل /indict /ɪnˈdaɪt به‌معنیِ رسماً و با صدور کیفرخواست (indictment) کسی را متهم به ارتکاب جرمی کردن است. بنابراین، معادل‌های اعلامِ جُرم کردن علیه یا کیفرخواست صادر کردن علیه را هم می‌توان برای آن در نظر گرفت.

با توجه به توضیحات بالا، اکنون باید معلوم شده باشد عبارتِ
found guilty on all counts
در تیتر خبریِ بالا به چه معنی است:
در تمامی موارد اتهامی مجرم شناخته شد


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

18 Nov, 16:31


زبان تیترهای خبری در انگلیسی به‌لحاظ متراکم بودن و سبک نوشتاری خاص آنها به‌گونه‌ای است که اگر با آنها آشنا نباشیم، در بسیاری موارد برایمان گنگ و نامفهوم‌اند، آن هم به‌رغم تسلط بالایی که ممکن است بر انگلیسی داشته باشیم.

برای مثال، سعی کنید تیتر بالا را از صفحه‌ی اینستاگرامی شبکه‌ی خبری فاکس‌نیوز بفهمید.
البته کار آسانی نیست.

با هم بررسی می‌کنیم:

◽️Biden slammed after report reveals number of grandkids his aides instructed to say

◾️در تیترها زمان گذشته‌ی ساده به‌کار نمی‌رود (به‌جای آن، زمان حال ساده به‌کار می‌رود). بنابراین، slammed در اینجا زمان گذشته نیست، بلکه بخشی از ساخت مجهول است.
در تیترها am و is و are در ساخت مجهول حذف می‌شود.
بنابراین، بایدن نه فاعل جمله، که مفعول جمله است.
با این حساب، این بخش در اصل چنین بوده:
Biden is slammed ...
بایدن را به باد انتقاد گرفته‌اند ...

▫️در ترجمه به فارسی، ساخت حال ساده‌ی مجهول را غالباً به حال کامل معلوم تبدیل می‌کنیم.

◾️در تیترها حرف تعریف نامعین a یا an و همچنین، حرف تعریف معین the به‌کار نمی‌رود.
بنابراین، report در اصل a report بوده و number هم the number بوده است.

◾️در تیترهای خبری، به‌دلیل محدودیت کاراکتر، باید هرقدر که میسر باشد کلمات کوچک‌تر به‌کار رود.
بنابراین، جای تعجب نیست که grandchidren شده باشد grandkids.

◾️ بالاتر گفتم که در تیترها زمان گذشته‌ی ساده به‌کار نمی‌رود. با این حساب، his aides instructed در واقع his aides are instructed بوده است، یعنی دستیاران یا مشاورانش تفهیم شده‌اند یا به آنها حالی کرده‌اند یا به آنها گوشزد کرده‌اند که ... .

🔲 با توجه به توضیحات بالا، اصل جمله چنین بوده است:
Biden is slammed after a report reveals the number of grandchildren his aides are instructed to say

برای روان‌تر شدن، با توجه به زمان وقایع، از حال کامل استفاده می‌کنم:

Biden has been slammed after a report revealed the number of his grandchildren that his aides have been instructed to say.

جمله کلی مفهوم‌تر شد. ولی همچنان خیلی واضح نیست که این نیز برمی‌گردد به گستردگی خود داستان که با تراکم بسیار در تیتر و حتی همین جمله فشرده شده است.
با توجه به جمله‌ی بالا:
گزارشی افشا کرده که مشاوران بایدن تفهیم شده‌اند نوه‌های او را چه تعداد اعلام کنند و همین سبب شده که رییس‌جمهور را (بابت این کار) به باد انتقاد بگیرند.

تا اینجا، ماجرا تا حدی معلوم شد ولی هنوز نمی‌دانیم کل داستان از چه قراری بوده است. بنابراین، کنجکاو می‌شویم که اصل داستان را بخوانیم. یکی از اهدف تیتر‌های خبری همین ایجاد کنجکاوی برای پیگیری داستان است.

از اینجا می‌توانید خبر را در وبسایت فاکس‌نیوز بخوانید.

خلاصه‌ی داستان، برای کسانی که فعلاً فرصت رجوع به اصل خبر را ندارند:

هانتر، پسر جو بایدن، از خانمی به نام لوندن الکسیس رابرتس دختری دارد که اکنون چهارساله است و در نواحی روستاییِ آرکانزاس با مادرش زندگی می‌کند.
هانتر تا مدتها داشتن چنین فرزندی را انکار می‌کرد ولی با سماجت حقوقی خانم رابرتس و آزمایش ژنتیک ثابت شد که هانتر پدر این دختر است.
خانم رابرتس ولی اصرار داشت نام هانتر بایدن در شناسنامه‌ی دخترش به‌عنوان پدر ثبت و طبعاً نام خانوادگی دخترش هم بایدن شود.
ولی بایدن‌ها زیر بار نمی‌رفتند تا اینکه اخیراً توافقی حاصل شد مبنی بر این‌که هانتر، که نقاش هم هست، تعدادی از نقاشی‌های قیمت‌دار خودش را به دخترش ببخشد و خانم رابرتس هم دیگر بی‌خیال داستان شناسنامه شود.
بایدن هم به مشاوران و دستیارانش سپرده که همه جا تعداد نوه‌هایش را شش نفر اعلام کنند نه هفت‌نفر، یعنی آن دختر ۴ساله‌ی آرکانزاسی را به حساب نیاورند.

- عبدالرضا شهبازی


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

18 Nov, 09:17


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

18 Nov, 09:17


تحلیل و توضیحات مربوط به قطعه‌ی خبری بالا - از روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز - را در فایل صوتیِ زیر بشنوید.

to unseat

deadend
deadlock
standstill
stalemate

- عبدالرضا شهبازی


#انگلیسی
#یادگیری_انگلیسی
#انگلیسی_مطبوعاتی
#نیویورک_تایمز

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

18 Nov, 09:16


بسته‌های انگلیسیِ مطبوعاتی نمونه‌تدریس ندارند ولی تدریس در آنها تقریباً شبیه به این فرسته است که قبلاً در کانال گذاشته‌ام.
البته در بسته‌ها ضرباهنگ تدریس آرام‌تر و با جزییاتِ بیشتر است.
👇👇👇

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

16 Nov, 20:12


📣📣📣
دو بسته‌ی دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «درک و تحلیل متون مطبوعاتیِ انگلیسی» (با عرضه‌ی بسته‌ی سوم در هفته‌ی آینده) افزایش‌ قیمت خواهند داشت.
دوستانی که به انگلیسی خبری و مطبوعاتی علاقه دارند و تاکنون این دو بسته را تهیه نکرده‌اند، می‌توانند تا قبل از عرضه‌ی بسته‌ی سوم، بسته‌های اول و دوم‌ را همچنان با قیمت قدیم تهیه کنند.

برای آشنایی با محتوای این دو بسته اینجا را ببینید و برای کسب اطلاع از چگونگی تهیه‌ی آنها با قیمت قدیم در خصوصی به من پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

16 Nov, 19:47


🔳 فعل go در این تیتر خبری معنی «ماندن» می‌دهد. با این حساب، ترکیبِ go hungry، که ترکیبِ رایجی است، می‌شود گرسنه ماندن.

دو مثال دیگر:

◽️Thousands of families go hungry every day.
هر روز هزاران خانواده گرسنه می‌مانند.

◽️The mother bird will often go hungry to keep her babies alive.
پرنده‌ی مادر غالباً گرسنه خواهد ماند تا جوجه‌هایش را زنده نگاه دارد.

🔳 می‌دانیم که bin در حالت اسمی به‌معنیِ سطل آشغال است. ولی اینجا با فعل bin سروکار داریم که عمدتاً در انگلیسیِ بریتانیایی و در بافت‌های غیر رسمی به‌کار می‌رود و معنی‌اش «دور ریختن» و «دور انداختن» است.

دو مثال دیگر:

◽️He decided to bin his paintings.
تصمیم گرفت تابلوهای نقاشی‌اش را دور بیندازد.

◽️Shall I bin these old shoes?
اشکالی نداره این کفش‌های کهنه رو دور بیندازم؟

◾️توجه داشته باشید که binned در این تیتر در حالت مجهول است (are binned)، یعنی دور ریخته می‌شود، ولی ملاحظات تیترنویسی (اینجا را ببینید) موجب حذف are شده است.

🔹منبعِ این تیتر خبری:
روزنامه‌ی گاردین (به‌تاریخ ۲۷ مارس ۲۰۲۴)

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

15 Nov, 20:11


جایی خواندم که آقای محمدرضا جعفری در نظر دارد یک فرهنگ چندجلدیِ انگلیسی به فارسی تالیف کند.
آقای جعفری، مترجم و فرهنگ‌نویس و مدیر نشر نو، پیش از این، فرهنگ فشرده‌ی انگلیسی‌به‌فارسیِ نشر نو را تالیف و منتشر کرده که اکنون ویراست سوم آن در بازار موجود است و جزو فرهنگ‌های خوبِ انگلیسی‌به‌فارسی محسوب می‌شود و قبلاً به آن اشاره کرده‌ام (اینجا را ببینید).
نمی‌دانم خبر تالیف چنان فرهنگی چقدر صحّت داشته باشد، ولی اگر چنین قصدی وجود دارد، کاش جناب جعفری همت می‌کرد و یک فرهنگ فارسی‌به‌انگلیسی مطابق با استانداردهای لازم تالیف می‌کرد که جایش خالی است.
در زمینه‌ی فرهنگ‌ دوزبانه‌ی انگلیسی‌به‌فارسی فعلاً کمبودی نداریم و چهار فرهنگی که اینجا معرفی کرده‌ام نیاز کاربران را به‌خوبی رفع می‌کنند. اما فرهنگ فارسی‌به‌انگلیسی خوب همچنان نداریم و فرهنگ‌های فارسی‌به‌انگلیسیِ رایج موجود، یعنی فرهنگ کیمیا، فرهنگ چهارجلدی آریان‌پور و فرهنگ حییم، هیچکدام چنان نیستند که از عهده‌ی رفع نیازهای کاربران به‌خوبی برآیند.
به‌ بایسته‌های فرهنگ‌نویسی فارسی‌به‌انگلیسی (با اشاره به فرهنگِ آریان‌پور) قبلاً اینجا اشاره کرده‌ام.
در اینجا نیز از چنان نیازی مختصر نوشته‌ام.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

15 Nov, 07:14


کسانی که در مرحله‌ی پیش‌متوسطه‌ی یادگیری زبان انگلیسی‌اند یا در مراحل بالاتر زبان‌آموزی‌اند ولی می‌خواهند تلفظ خود را با گوش‌دادن به متن‌های کوتاه و نسبتاً ساده بهبود ببخشند، شاید بهترین وسیله‌ی رایگان گوش دادن به متن‌های نسبتاً کوتاه و ساده‌ی انگلیسی (با تنوع واژگانیِ کم) باشد که رادیوی صدای آمریکا (VOA) در موضوعات گوناگون تهیه می‌کند و گویندگانی حرفه‌ای با سرعت پایین، تقریباً شمرده‌شمرده، آنها را می‌خوانند.
عنوان کلی این برنامه VOA Special English است و سال‌هاست که تولید می‌شود.

در ادامه، لینکی را می‌گذارم که شمار بسیار زیادی از این متن‌های کوتاه را به همراه فایل صوتی‌ِ هر کدام به صورت موضوعی دسته‌بندی کرده است.

قبل از مراجعه به لینک مربوطه برای بهبود و تقویت تلفظ توجه شما را به دو نکته جلب می‌کنم:

سادگی متن‌ها نباید موجب شود فکر کنید چون لغات و اصطلاحات آنها را کاملاً می‌دانید پس نیازی هم به آنها ندارید، خصوصاً اگر در مراحل بالاترِ زبان‌آموزی هستید.
هدف اینجا فقط بهبود و تقویت تلفظ است. آیا می‌توانید درست مثل گوینده‌ها متن را بخوانید؟ اگر نه، پس هنوز کار دارید.

برای اینکه حداکثر استفاده را از این متن‌های متنوع ببرید توصیه می‌کنم برای هر متن چند مرحله‌ی زیر را به ترتیب اجرا کنید:

۱- بدون اینکه به متن نگاه کنید، فایل صوتی را اجرا کنید و تا پایان گوش بدهید و همزمان به‌دقت و در سکوت به زیر و بم کلمات توجه کنید.

۲- همزمان که به فایل صوتی گوش می‌دهید، به متن نگاه کنید. این مرحله را چند بار تکرار کنید. در این مرحله سعی نکنید کلمات را به صدای بلند بخوانید. فقط سعی کنید در ذهنتان و یا نهایتاً به‌صورت زمزمه تلفظ کلمات را مزه‌مزه کنید.

۳- در این مرحله سعی کنید همزمان با گوینده و پا‌به‌پای او متن را بخوانید؛ یعنی صدای شما و گوینده روی هم قرار بگیرد.
اگر دیدید از گوینده عقب می‌افتید به این معنی است که مرحله‌ی ۲ را باید تکرار کنید. مرحله‌ی ۲ را آنقدر باید تکرار کنید که بتوانید پا به پای گوینده متن را بخوانید.

۴- در سکوت متن را به صدای بلند بخوانید، صدای خود را ضبط کنید و بعد گوش بدهید و با تلفظ گوینده‌ها مقایسه کنید. در تلفظ هر کلمه‌ای ضعف می‌بینید، باید چندین‌بار آن قسمت را گوش بدهید تا ضعف برطرف شود.

☚ اگر متن طولانی است، می‌توانید آن را به دو یا چند قسمت تقسیم کنید و مراحل را جداگانه روی هر کدام اجرا کنید.

🔹 شاید این شیوه زمان‌بر باشد ولی از آن نتیجه خواهید گرفت و به خاطر داشته باشید که راهی جادویی و بدون زحمت برای تسلط بر تلفظ انگلیسی وجود ندارد.


🔳 از این متن‌ها می‌توان برای تقویت درک شنیداری هم به‌خوبی استفاده کرد، خصوصاً برای کسانی که در سطوح پایین‌تر زبان‌آموزی‌اند.
برای این کار، در مرحله‌ی ۲ در کنار دقت در نحوه‌ی تلفظ کلمات، سعی کنید معنای جملات را هم درک کنید، آن هم به انگلیسی و نه به فارسی!
یعنی اینگونه نباشد که متن را اول در ذهن خودتان به فارسی ترجمه کنید و بعد از ترجمه‌ی ذهنیِ خودتان متن را بفهمید!
برای مثال، کلمه‌ی building را به building بفهمید، نه به ساختمان.
به بیان دیگر، مفهوم و تصویر کلمات را از طریق انگلیسی در ذهنتان مجسم و ضبط کنید نه از طریق معادل‌های فارسیِ آنها.
در اوایل، انجام این کار فشار زیادی به ذهنتان وارد می‌کند، ولی به‌تدریج این کار آسان‌تر و آسان‌تر می‌شود.
اگر توانستید بدون فکر کردن به معنای فارسی جملات کل متن را به انگلیسی بفهمید، می‌توانید متن بعد را شروع کنید.

🔶 برای درک معنیِ کلمات و ترکیباتِ متن نیز تا جای ممکن به فرهنگ‌های انگلیسی‌به‌انگلیسی مراجعه کنید.

- عبدالرضا شهبازی

http://www.manythings.org/voa/scripts/

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

14 Nov, 15:56


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

14 Nov, 14:29


تقسیمات اداری و اجراییِ (administrative divisions) کشورهای مختلف را، که در فارسی به آن استان می‌گوییم، با کلمات متفاوتی در انگلیسی بیان می‌کنند:

در کشورهایی مثل ایران، آفریقای جنوبی، کانادا و ... به آن province می‌گویند.

در کشورهای عربی عمدتاً به آن governorate می‌گویند.

در کشورهایی مثل ژاپن به آن perfecture می‌گویند.

در کشورهایی مثل آمریکا به آن state می‌گویند.

در روسیه، قرقیزستان و ... به آن oblast می‌گویند؛ البته این کلمه روسی است ولی معمولاً هنگام صحبت درباره‌ی روسیه و برخی کشورهایی که این نوع تقسیم‌بندی را دارند، به‌ همین شکل در انگلیسی به‌کار می‌رود.

در سوئیس به آن canton می‌گویند.

در کشور امارات متحده‌ی عربی که از چندین امیر‌نشین تشکیل شده است به آن emirate می‌گویند.

به‌طور حتم این پرسش پیش می‌آید که فرق این کلمات در چیست؟

پاسخ این است که هر کشور مبتنی بر نظام سیاسی خود عموماً تعریفی ویژه از این تقسیمات دارد و نمی‌توان تفاوت‌هایی دقیق و مشخص را بین آنها بر شمرد، سهل است، حتی ممکن است، مثلاً، province در کشوری تعریفی داشته باشد که با تعریف آن در کشور دیگر متفاوت باشد.

آمریکا و نیجریه، مثلاً، هر دو state دارند ولی مطابق با نظام سیاسی‌شان، تعریف state در هر کدام با دیگری متفاوت است.

به‌لحاظ معادلی، معمولاً "استان" را برای کلمات بالا به‌کار می‌بریم، به‌جز آمریکا که "ایالت" را برای state استفاده می‌کنیم. استثناءها البته همیشه هستند.

نکته‌ی دیگر اینکه لازم است ببینیم تقسیمات اداری و اجرایی هر کشوری با چه عنوانی در انگلیسی به‌کار می‌رود و همان را استفاده کنیم و بعد اینکه دقت کنیم در کشورِ مورد نظر، آن نام دقیقاً چه تعریفی دارد و آن ناحیه‌ی جغرافیایی برخوردار از چه اختیارات اداری و اجرایی است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

14 Nov, 14:09


کتاب مرجع و بسیار سودمندِ Practical English Usage، که آخرین ویراستش را می‌توانید در بالا دانلود کنید، نوشته‌ی یکی از استادان بنام و صاحب‌صلاحیت دستورزبان انگلیسی است و نسل‌های پیاپی از آن بسیار آموخته‌اند.

این کتاب بالینی تقریباً همه‌ی مسائل مهم (و حتی فرعی‌) دستورزبان انگلیسی را با مثال‌های فراوان تشریح می‌کند و با زبانی شفاف و روان در توضیح چگونگی شکل‌گیریِ ساخت‌های مختلف و کاربرد آنها و تمایز برخی کلمات دردسرساز و هشدار درباره‌ی ساخت‌های اشتباه سنگ تمام می‌گذارد.

این منبع بیشتر مناسبِ انگلیسی‌آموزانِ سطح پیشرفته است ولی برای سطوح کمی پایین‌تر هم می‌تواند کمک‌کننده باشد.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

13 Nov, 19:56


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

13 Nov, 13:55


موقت

بسته‌ی سوم از دوره‌ی ضبط‌شده‌ی «درک و تحلیل متون مطبوعاتیِ انگلیسی» در راه است.

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

13 Nov, 08:00


«و کسانی که نمی‌توانستند موسیقی را بشنوند می‌پنداشتند کسانی که می‌رقصند دیوانه‌اند.»

- فریدریش نیچه (۱۹۰۰ - ۱۸۴۴)

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

13 Nov, 08:00


کلمه‌ی wireless در حالت صفتی به‌معنای «بی‌سیم» یا «بدون سیم» است.

مثلاً
◽️a wireless connection
اتصال بی‌سیم/ خطِ بی‌سیم

◽️a wireless phone
تلفنِ بی‌سیم

◽️wireless Internet access
دسترسی بی‌سیم به اینترنت/ دسترسیِ اینترنتیِ بی‌سیم

◽️a high-speed wireless network
شبکه‌ی پرسرعتِ بی‌سیم

🔲 این کلمه در حالت اسمی و در انگلیسی بریتانیایی، در چنددهه‌ی میانیِ قرن بیستم، به‌معنی رادیو بود.

◽️a wireless
رادیو

▪️توجه داشته باشید که این کلمه به‌معنی رادیو در انگلیسیِ بریتانیایی، چند دهه است که دیگر به‌کار نمی‌رود.

🔳 نکته‌ی مهم این است که باید حواسمان به wireless در متونِ بریتانیایی که در آن بازه‌ی زمانی نوشته شده‌اند، خصوصاً دهه‌ی چهل و پنجاه میلادی، باشد چون تقریباً همه‌جا به‌معنی رادیو است و نه «بی‌سیم» یا «بدون سیم»، هرچند دلیل این نام‌گذاری بدون سیم بودنِ رادیو بوده است.

مثلاً در دوره‌ی آموزش انگلیسی لینگافن با لهجه‌ی بریتانیایی (که در دهه‌ی پنجاه میلادی تالیف شده) به این جمله می‌رسیم:

◽️I listen to the wireless almost every evening.
من تقریباً هرشب به رادیو گوش می‌دهم.

◼️عدم توجه به این نکته موجب شده است در ترجمه‌ی داستان مزرعه‌ی حیوانات، که جورج اورول آن را در دهه‌ی چهل میلادی نوشت، حداقل یکی از مترجمانِ بنام اشتباه کند و wireless را دستگاه بی‌سیم ترجمه کند!
(در فصل دهمِ داستان و زمانی که خوک‌ها یک دستگاه رادیو خریداری می‌کنند.)

🔳 حال که صحبت از دستگاه بی‌سیم شد بد نیست بدانیم که کلمه‌ی radio علاوه بر این‌که به‌معنی رادیو است، به‌معنی دستگاه بی‌سیم نیز هست.

معمولاً بافت به ما کمک می‌کند بدانیم radio در این یا آن جمله به کدام معنی است.

◽️Did you hear the interview with the prime minister on the radio this morning?
مصاحبه‌ی نخست‌وزیر را امروز صبح از رادیو شنیدی؟
▪️در اینجا حرف اضافه‌ی on نیز به ما کمک می‌کند بدانیم منظور رادیو است نه دستگاه بی‌سیم.

◽️We received a call for help over the ship's radio.
تقاضای کمکی را از دستگاه بی‌سیمِ کشتی شنیدیم.
▪️در اینجا حرف اضافه‌ی over هم به ما کمک می‌کند بدانیم منظور بی‌سیم است نه رادیو.

▪️حرف اضافه‌ی by نیز عمدتاً در کنار بی‌سیم می‌آید.
◽️We should be able to reach them by radio.
باید بتوانیم از طریق بی‌سیم با آنها حرف بزنیم.

◽️We've lost radio contact with the plane.
ارتباط بی‌سیم با هواپیما را از دست داده‌ایم./ ارتباط بی‌سیم با هواپیما قطع شده است.

🔳 کلمه‌ی radio در حالت فعلی به‌معنی ارتباط داشتن یا ارتباط برقرار کردن از طریق بی‌سیم است.

◽️The ship radioed for help.
کشتی از طریق بی‌سیم تقاضای کمک کرد.
▪️به نقش حرف اضافه‌ی for دقت کنید.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

12 Nov, 20:55


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

10 Nov, 09:20


نظر شمار دیگری از دوستان بعد از کار با بسته‌های (متوسطه تا پیشرفته‌ی) دوره‌ی ضبط‌شده‌ی "افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی." 💐

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

10 Nov, 09:20


نظر تعداد دیگری از دوستان بعد از کار با بسته‌های (متوسطه تا پیشرفته‌ی) دوره‌ی ضبط‌شده‌ی "افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی." 💐

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

10 Nov, 09:20


نظر برخی از دوستان بعد از کار با بسته‌های (متوسطه تا پیشرفته‌ی) دوره‌ی ضبط‌شده‌ی "افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی." 💐

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Nov, 17:57


اینجا هم در ترجمه با مشکل مواجه می‌شویم.
کلمه‌ی dead از یک‌سو به فرد مرده‌ای اشاره دارد که در ماشین نعش‌کش (hearse) قرار دارد.
از سوی دیگر، به باتری ماشین اشاره دارد، چون dead اگر در اشاره به باتری به‌کار رود یعنی باتری خالی یا خراب است.
◽️a dead battery
باتریِ خالی

◽️The battery is dead.
باتری خالی شده.
در اشاره به ماشین: باتری خالی کرده.

اصولاً dead را زمانی در اشاره به وسیله‌ای برقی یا الکتریکی یا الکترونیکی به‌کار می‌بریم که بخواهیم نشان دهیم به‌علت قطع برق یا نبودِ الکتریسیته، آن وسیله کار نمی‌کند.
◽️Suddenly the radio went dead.
رادیو ناگهان از کار افتاد (یا صداش قطع شد).

خط تلفن هم اگر قطع شود (یعنی هیچ صدایی و آثار حیاتی در آن نباشد) می‌گوییم dead است.
◽️The line was dead.
خط قطع بود.

اگر به‌طور کلی در اشاره به اتومبیل dead را به‌کار ببریم، غالباً به‌معنی قطع برق ماشین و خالی بودن باتری است که باعث شده ماشین روشن ‌نشود.

🔳 کلمه‌ی dead را، در عکس‌نوشته‌ی بالا، انگلیسی‌زبان هم در اشاره به میّتِ داخل ماشین می‌فهمد و هم در اشاره به خالی بودن باتری.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Nov, 15:49


در اینجا با صفتِ attempted آشنا شدیم و دانستیم - مثلاً - ترکیبِ
an attempted assassination
یعنی ترور نافرجام یا ترور ناموفق.

ولی در تیتر بالا از روزنامه‌ی USA TODAY با ترکیبِ
attempt on life
مواجه می‌شویم که در اصل به‌صورتِ
an attempt on his life
بوده و بنا به مقتضیاتِ تیترنویسی فشرده شده است.


🔳 an attemp on sb's life
(به‌شکلِ نافرجام) سوءقصد به جان کسی، اقدام به ترورِ کسی، اقدام به کشتن کسیِ

◻️She has already survived two attempts on her life.
تاکنون از دو سوءقصد جان به در برده است.


◻️This is the third attempt on the president's life.
این سومین باری است که به جان رئیس‌جمهور سوءقصد می‌شود.

◾️ فعلی که برای attempt به‌کار می‌رود معمولاً make است.
◻️They made an attempt on the prime minister's life last spring.
آنها بهار گذشته به جان نخست‌وزیر سوءقصد کردند.

◾️اگر فاعل و مفعول یکی باشند، یعنی فرد (به‌شکل نافرجام) اقدام به خودکشی کرده است.

◻️A few weeks ago he made an attempt on his (own) life.
چند هفته قبل، اقدام به خودکشی کرد./ ... سعی کرد خودش را بکشد.


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnusbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Nov, 14:58


◼️ارزیابی و نقد شیوه‌ی مدخل‌گزینی و معادل‌یابی در فرهنگ موضوعی فارسی به انگلیسی کلین ترنر

◻️نوشته‌ی حسین داوری
◻️پژوهش و نگارش کتب دانشگاهی، سال بیست و چهارم، شماره‌ی ۴۷، پاییز و زمستان ۱۳۹۹

🔳 این مقاله نقد روش‌شناختی فرهنگِ موضوعیِ فارسی به انگلیسی‌ای است که اینجا معرفی کردم. این مقاله البته بیشتر به کار کسانی می‌آید که در حوزه‌ی فرهنگ‌نویسی و آموزش زبان فعالیت می‌کنند یا به این حوزه‌ها علاقه‌ی جدی دارند.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Nov, 14:40


◼️A Thematic Dictionary of Modern Persian (2004)

◻️Colin Turner

▪️مخاطبِ این فرهنگ موضوعیِ فارسی به انگلیسی، یادگیرندگانِ زبان فارسی است و به‌همین دلیل در ستون میانی آوانگاری واژه‌های فارسی (و نه انگلیسی) را به‌روش ابداعی مولف می‌بینیم.
مولف این فرهنگ استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه دورامِ انگلیس است و از مقدمه‌‌اش بر فرهنگ برمی‌آید که فارسی‌زبانانی در کار تالیف به او کمک کرده‌اند.
تمرکز اصلی این فرهنگ، که به حدود ۷۰ مقوله بخش‌بندی شده، بر مفردات است تا ترکیبات، هرچند در پایان هر بخش کوشیده است به همایندهای لازم و جمله‌های ضروری و مرتبط نیز اشاره کند.
در انتهای کتاب فهرست تمامی واژه‌های انگلیسیِ به‌کاررفته در فرهنگ به‌ترتیب الفبایی آمده و به فرهنگ سویه‌ی انگلیسی‌به‌فارسی نیز بخشیده است.

تفکیک حوزه‌ی معنایی واژه‌های مترادف در این فرهنگ غایب است و همین از کارایی‌اش می‌کاهد. با این همه، این اثر، که انتشارات صاحب‌نام راتلج آن را چاپ کرده، تلاش نسبتاً خوبی است برای پر کردن خلاء فرهنگ‌های دوزبانه‌ی موضوعی فارسی و انگلیسی.
اینجا هدف معرفی کلی این اثر بود نه نقد روش‌شناختی آن.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Nov, 13:00


از نیمه‌ی دوم سال ۱۳۹۱ در انتشارات کارنامه کار تالیف و تدوین یک فرهنگ موضوعی عمومیِ فارسی به انگلیسی را شروع کردم. کار روی ریل افتاده بود که با فوت رئیس فرهیخته‌ی انتشارات، زنده‌یاد محمد زهرایی، در تابستان ۱۳۹۲، به تشخیص وارثان نشر و به‌دلیل کمبود بودجه، پروژه متوقف شد تا یومنا هذا.
فرهنگ‌نویسی کاری طاقت‌فرسا و هزینه‌بر است که دستکم در روزگار کنونی نمی‌توان بدون پشتوانه‌ی مالیِ ناشری مطمئن آن را پیش برد‌.
این فرهنگ در دویست‌و‌اندی مقوله تعریف شده بود و مخاطبش در درجه‌ی نخست فارسی‌زبانان یا فارسی‌دانانی بودند که می‌خواستند به‌صورت شبکه‌ای و موضوعی دانش ‌واژگانی خود را (عمدتاً درباره‌ی پدیده‌های ملموس و عینی و طبیعی) افزایش دهند.
فایل پی‌دی‌اف بالا شکلِ غیر نهاییِ یکی از آن مقوله‌هاست و تاریخ تالیفش نیز مربوط به همان ایام است. بدیهی است اگر قرار بر ادامه کار و نهایتاً چاپ باشد، محتوای این مقوله (و سایر مقوله‌هایی که آن زمان نوشتم) را اساسی ویرایش و پیرایش خواهم کرد..
با این همه، این مقوله در همین شکل فعلی‌اش نیز برای مخاطبش آموزنده است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Nov, 09:53


کلمه‌ی might را می‌دانیم که جزو افعالِ وجهی (modal) است. ولی این کلمه در نقش اسم هم ظاهر می‌شود.
مثلاً
◽️They pushed the cart with all their might.

در این حالت به چه معنی است؟

کلمه‌ی might در حالت اسمی به‌معنیِ قدرت، توان و زور است.
بنابراین، جمله‌ی بالا را این‌گونه می‌فهمیم:
گاری را با تمام توانشان هُل دادند.

◼️کلمه‌ی might در حالت اسمی کم‌بسامد است، یعنی کم پیش می‌آید آن را در جمله‌ای ببینید.

◼️این کلمه مترادف power است ولی حسی تقریباً ادبی دارد و عمدتاً در نوشتار به‌کار می‌رود.

چند مثال دیگر:

◽️She struggled with all her might to get free.
با همه‌ی توانش تقلا کرد خودش را آزاد کند.


◽️He swung the axe again with all his might.
با همه‌ی قدرتش دوباره تبر را (در هوا) چرخاند.


◽️the might of the ballot box
قدرتِ صندوقِ رای


◽️Pizarro defeated the might of the Inca Empire with only a few hundred men.
پیزارو صرفاً با چند صد مرد توانست قدرت امپراتوریِ اینکا را در هم بشکند.


◽️Where might is master, justice is servant.
جایی که قدرت ارباب است، عدالت خدمتکار است.


◽️Might is right. (Br.)/ Might makes right. (Am.)
حق با کسی است که قدرت دارد.

🔳 صفتِ mighty هم هست که عمدتاً در متون ادبی و دینی و دعایی کاربرد دارد. اگر هم در متون عمومی به‌کار رود، نویسنده‌ عمداً خواسته است کمی چاشنی‌ ادبی و شکوهمند به نوشته‌ی خود بدهد.
صفت mighty هم به‌معنی قدرتمند و نیرومند و زورمند است و هم (خصوصاً در توصیف ساختمان‌ها و ابنیه و ...) به‌معنی عظیم و پُراُبهت و باعظمت.

◽️The old church is tucked away behind mighty trees on a high bank of the river.
کلیسای قدیمی، پنهان پشتِ درختانی عظیم، روی ساحلِ/ کرانه‌ی مرتفعِ رودخانه قرار دارد/ بنا شده است.


◽️The pen is mightier than the sword.
قلم قدرتمند‌تر از شمشیر است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

07 Nov, 09:53


قبلاً درباره‌ی معنایِ اسمی might در اینجا نوشته‌ام.
برای تقویتِ آموخته‌ها، در ادامه، سه نمونه‌ی جدید از رسانه‌های انگلیسی‌ انتخاب و ترجمه کرده‌ام.

◽️For more than 500 years, the empire’s military might and sociopolitical complexity allowed the Hittites to control the strategic region straddling eastern Anatolia and the northern Levant. (Discover Magazine, May 8, 2023)
طی بیش از ۵۰۰ سال، قدرتِ نظامی و پیچیدگیِ اجتماعی‌سیاسیِ امپراطوری به هیتی‌ها این امکان را داد تا سیطره‌ی خود را بر منطقه‌ای راهبردی حفظ کنند که از شرقِ آسیای صغیر تا نواحی شمالیِ شامات امتداد داشت.



◽️In a speech on relations between the European Union and China last month, von der Leyen acknowledged Beijing’s might while calling on it to use that power responsibly on issues such as the Russian invasion of Ukraine, which Beijing has refused to condemn. (NBC News, April 19, 2023)
فون دِر لی‌یِن در سخنرانیِ ماه گذشته‌ی خود درباره‌ی روابط میان اتحادیه‌ی اروپا و چین با اذعان به قدرت پکن از دولت چین خواست که این توان خود را به‌شکلی مسئولانه در راستای [حل] مسائل مختلف به‌کار بگیرد، از جمله مسئله‌ی تجاوز نظامیِ روسیه به اوکراین که تاکنون پکن از محکوم کردن آن خودداری کرده است.



◽️The thunder of artillery echoes night and day over the mighty Dnipro River as it winds its way through southern Ukraine. (New York Times, May 5, 2023)
صدای غُرش توپخانه شب و روز طنین می‌اندازد بر فراز رودخانه‌ی عظیمِ دنیپرو که با پیچ‌و‌تاب در جنوب اوکراین در حرکت است.


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

06 Nov, 18:05


اگر برای تقویت اساسی و زیربنایی درک مطلب انگلیسی خود مایل‌ هستید بسته‌های تالیفی مرا دریافت کنید، لطفاً در خصوصی حتماً ابتدا قید بفرمایید که سطح فعلی شما (به‌لحاظ درک مطلب) حدوداً چیست (مبتدی یا متوسطه).

◻️برای گوش دادن به تدریس نخستین درسِ سطح مبتدی اینجا را ببینید.

◻️برای گوش دادن به تدریسِ نخستین درسِ سطح متوسطه اینجا را ببینید.


🟩 دوره‌ی درک مطلب انگلیسی از مبتدی تا متوسطه شامل سه بسته است.

🟪 دوره‌ی درک مطلب انگلیسی از متوسطه تا پیشرفته شامل نُه بسته است.


- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی
@abdorrezashahbazi


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

06 Nov, 06:27


◼️USA Elections in Brief (2007)

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

05 Nov, 19:32


زمانی که بعد از happen مصدرِ با to بیاید، happen مفهوم امری اتفافی و نامنتظره را به آن مصدر می‌دهد.
معادل happen در چنین حالتی می‌تواند، از قضا، احیاناً، تصادفاً، بر حَسَب اتفاق، اتفاقاً، دست بر قضا، باشد.
◾️همه‌ی این معادل‌ها ریشه در یک مفهوم دارند: اتفاقی بودن
در ترجمه به فارسی متناسب با جمله از یک یا چند تا از این معادل‌ها می‌توان استفاده کرد (و به قول معروف باید دید کدام در ترجمه بهتر می‌نشیند).


◽️Do you happen to know his new telephone number?
احیاناً شماره‌ی تلفنش را داری؟

◽️I happened to see James in town.
از قضا جیمز را در شهر دیدم.

◽️We happened to discover we have a friend in common.
اتفاقی متوجه شدیم که دوست مشترکی داریم.

◽️He happens to own a house in this part of the city.
دستِ بر قضا در این قسمت شهر خانه‌ای دارد.

◽️ If you happen to see Mary, ask her to call me.
اگر احیاناً (از قضا، اتفاقی) مَری را دیدی، بگو به من زنگ بزنه.

◽️Do you happen to have my copy of Macbeth among your books?
احیاناً کتابِ مکبث من بین کتاب‌های تو نیست؟

🔳 بعد از happen ممکن است مصدرِ استمراری هم به‌کار رود. در این صورت هم باز همان مفهوم اتفاقی بودن را می‌رساند.

◽️Do drop in if you happen to be passing!
اگر احیاناً (اتفاقاً) از اینجا رد می‌شدی حتماً سری (به ما) بزن.

◽️I happened to be looking out of the window when they arrived.
از قضا داشتم از پنجره بیرون را تماشا می‌کردم که از راه رسیدند.

◽️I happened to be standing next to him when he collapsed.
از قضا کنار او ایستاده بودم که (ناگهان) غَش کرد و افتاد.

▪️به مفهوم استمراری بودن در این ساختار و این دو مثال دقت کنید؛ یعنی عملی در حال انجام بوده است که عملی دیگر حین آن انجام می‌شود یا انتظار می‌رود انجام شود.

🔲 بعد از happen ممکن است مصدرِ کامل هم به‌کار رود. در اینجا هم همان مفهوم اتفاقی بودن به‌کار می‌رود، فقط باید توجه داشت که آنچه در مصدرِ کامل بیان می‌شود قبل از زمان اصلی فعل رخ داده است.

◽️I happened to have driven that kind of car before.
دست بر قضا قبلاً پشت این مدل ماشین نشسته بودم./ ... این مدل ماشین را رانده بودم.

▪️جمله‌ی انگلیسی بالا را می‌شود این‌گونه هم بازنویسی کرد:
It happened that I had driven that kind of car before.


🔳 ترکیب as it happens هم همان مفهوم اتفاقی بودن را می‌رساند و معمولاً "اتفاقاً" و "دست بر قضا" ترجمه می‌شود.

◽️As it happens, I know someone who might be able to help.
دست بر قضا، کسی را می‌شناسم که احتمالاً بتواند به شما کمک کند.

◽️As it happens, I have the book right here.
اتفاقاً کتاب را همین جا دارم.

🔸نه آنچه در بالا گفته شد همه‌ی مسائلِ happen در این لایه‌ی معنایی است و نه چنین مفهومی را فقط با happen می‌شود بیان کرد.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

05 Nov, 19:12


◽️واحدِ ترجمه

◽️دکتر علی خزاعی‌فر
◽️فصل‌نامه‌ی مترجم، سال چهارم، شماره ۱۵، پاییز ۱۳۷۳

#ترجمه
#آموزش_ترجمه

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

05 Nov, 18:35


◼️A Natural History of Love (1994)

◻️Diane Ackerman

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

05 Nov, 11:19


long before now

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

05 Nov, 08:12


نکته‌های مفید از ترجمه‌های خوب (۲)
قسمت قبل

Certainly in such works there is a radical turning away from “realism,” from the “manners and morals” that Lionel Trilling called the proper subject for fiction, toward fantasy, absurdity, and far-out invention.

البته چنین داستان‌هایی از «واقع‌گرایی»، از «آداب و اخلاقیات»، یعنی آنچه لایونل تریلینگ دست‌مایۀ مناسب برای داستان می‌داند، به‌کلی فاصله می‌گیرند و به‌سوی خیال، پوچی و تخیلات غیر عادی پیش می‌روند.

(نشریه‌ی مترجم، شماره نوزدهم، پاییز ۱۳۷۴)

◾️در این ترجمه، دکتر علی خزاعی‌فر، به تصریح خود، چند کار انجام داده است:

۱- چون حفظ ساختِ انگلیسی، برگردان را ترجمه‌گون می‌کند، مترجم به تغییر بیان در جمله دست زده است.
یعنی به‌جای اینکه مثلاً بگوید:
البته در چنین داستان‌هایی فاصله‌گیریِ بنیادی‌ای وجود دارد از فلان به بهمان ...

به‌درستی و البته به اجبار لازم دیده است ساخت جمله در ترجمه تغییر کند و به‌شکلی در آید که در بالا می‌بینید.

۲- فعل turn away دو حرف اضافه‌ی متفاوت دارد: from و toward
یعنی یک فعل، دو حرفه اضافه در قالب یک جمله.
در فارسی اما برای بیان چنین مفهومی دو فعل به‌کار می‌بریم، هر کدام متناسب با یکی از حروف اضافه.
طبیعتاً در برگردان به‌جای یک تک‌جمله‌ی انگلیسی، دو جمله‌ی فارسی خواهیم داشت:
- از ... فاصله می‌گیرند.
- به‌سوی ... پیش می‌روند.

۳- تغییر بیان در ترجمه سبب شده است صفت radical (بنیادی) در انگلیسی به قید «به‌کلی» در فارسی تبدیل شود.

- عبدالرضا شهبازی

#ترجمه
#نکات_ترجمه
#مترجم
#علی_خزاعی‌فر

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

05 Nov, 05:43


🔳سبک نویسنده و سبک مترجم

◼️ نوشته‌ی دکتر علی خزاعی‌فر

◽️این مقاله‌ی بلند و سودمند در سه قسمت و طی سه شماره‌ی پی‌درپی در فصلنامه‌ی مترجم به چاپ رسیده است.
من برای سهولتِ بیشتر در استفاده، هر سه مقاله را به‌هم وصل کرده‌ام.
بی‌شک مشتاقانِ فن ترجمه نکته‌های فراوانی از آن خواهند آموخت.

▪️در بخش دوم، دکتر خزاعی‌فر محض نمونه حدود یک صفحه از ترجمه‌ی کتاب
«هنرِ شفاف‌اندیشیدن» با برگردانِ عادل فردوسی‌پور را طبق معیارهای مندرج در مقاله نقد می‌کند که بسیار آموزنده است.

خواندن این مقاله را از دست ندهید.


- عبدالرضا شهبازی

#ترجمه
#آموزش_ترجمه
#نقد_ترجمه
#علی_خزاعی‌فر

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

04 Nov, 20:23


گاه حاضریم تا آخر عمر از انگلیسی‌ندانی بنالیم و از دلایل ناکامی در یادگیری آن حکایت‌ها بگوییم (معلم بد، کتاب درسی بد، نظام آموزشی بد، ...)، ولی اصلاً حاضر نیستیم گامی عملی در جهت رفع مشکل برداریم.

اگر این ناله‌ها ما را انگلیسی‌دان می‌کند، که هیچ.
ولی اگر چنین نیست، که نیست، و قرار هم نیست معجزه‌ای رخ دهد، پس همت کنیم و واقع‌بینانه گام‌های عملی برداریم برای یادگیریِ جدی و عمیق انگلیسی.

هرگز هم فراموش نکنیم که آن فردای رویایی (که مشکلات و گرفتاری‌ها رفع شده باشند و با فراغ بال انگلیسی را بیاموزیم) خیالی بیش نیست و بیشتر مکانیسم ناخودآگاه روانی است برای توجیه تنبلی و به‌تعویق‌انداختنِ انگلیسی‌آموزی.

همچنین، مکالمه‌های ساده‌ی موقعیتی و چند تا اصطلاح و اسلنگ را انگلیسی‌دانی ندانیم. اینها صرفاً در حد تر شدن انگشتان پاست هنگام ورود به دریا. همین.

- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

27 Oct, 17:46


برخی از مطالب برگزیده‌ی کانال که تاکنون نوشته‌ام و در دسترس علاقه‌مندان زبان انگلیسی قرار داده‌ام:

۱- درباره‌ی حالتِ صفتیِ very و انتقالِ درستِ آن در ترجمه

۲- درباره‌ی معنای دقیقِ by definition و انتقالِ درستِ آن در ترجمه

۳- درباره‌ی مفهومِ دقیقِ preceded by و انتقالِ درستِ آن در ترجمه

۴- درباره‌ی مفهومِ دقیقِ almost و انتقال درست آن در ترجمه

۵- درباره‌ی ترجمه‌ی درستِ no matter how

۶- درباره‌ی مفهومِ دقیق صفتِ demanding و انتقالِ درست آن در ترجمه

۷- درباره‌ی مفهوم دقیقِ فعل to fail و انتقالِ درستِ آن در ترجمه

۸- درباره‌ی مفهومِ دقیقِ اسمِ failure و انتقالِ درستِ آن در ترجمه

۹- درباره‌ی تفاوت دقیقِ misinformation و disinformation

۱۰- درباره‌ی مفهوم دقیقِ فعل to tend و انتقالِ درستِ آن در ترجمه

۱۱- درباره‌ی مفهوم زمانیِ حرف اضافه‌ی into و انتقالِ درستِ آن در ترجمه

۱۲- درباره‌ی یکی از معانی خاصِ فعل to labor و انتقالِ درستِ آن در ترجمه

۱۳- همه‌چیز درباره‌ی ترکیبِ اصطلاحیِ as of

۱۴- مروری کامل بر نسبت‌های فامیلی در انگلیسی

۱۵- روشِ خودآموز یادگیریِ ترجمه (از انگلیسی به فارسی)

عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

26 Oct, 08:36


🔳 دلیل اصلی من برای ترغیبِ علم‌دوستان و معرفت‌جویان به درکِ عمیق و اصولیِ انگلیسی (و تالیف و تدوینِ بسته‌های درک مطلب انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته) این است که هرقدر هم ترجمه‌ها خوب انجام شود باز قطره‌ای از دریا نیست (در این استعاره منظور از قطره، ترجمه‌های خوب است و منظور از دریا کلیه‌ی کتاب‌هایی که در زمینه‌های مختلف به زبان انگلیسی به‌چاپ رسیده است و به‌چاپ می‌رسد).

اینجا لازم است چند واقعیت دردناک را در نظر بگیریم:

▫️اگر به ترجمه‌ها بسنده کنیم، باید مدام منتظر تولیداتِ مترجمانی بمانیم که قرار است برایمان ترجمه کنند.
در اینجا عملاً نقشی منفعل پذیرفته‌ایم چون حق گزینش و انتخاب را از خودمان سلب کرده‌ایم و به مترجم سپرده‌ایم که کدام را بپسندد و از چه خوشش بیاید.

▫️حق گزینش و انتخاب را در سطحی دیگر از خود سلب کرده‌ایم و به ناشر سپرده‌ایم که از کدام پیشنهاد مترجم خوشش بیاید (مخاطب‌پسند و پول‌ساز باشد) چون نمی‌تواند بابت هر اثری، ولو عمیق و آگاهی‌آفرین، هزینه کند و دست‌آخر خرجش بیش از دخلش شود. به ناشر هم باید حق داد.

▫️در سطحی دیگر، حق گزینش و انتخاب را از خود سلب کرده‌ایم و به ممیزی وزارت ارشاد سپرده‌ایم که به کدام ترجمه مجوز چاپ بدهد و به کدام ندهد و به آن که می‌دهد مشروط و با حذفیات باشد یا نه.

▫️در سطحی زیرپوستی حق گزینش و انتخاب را از خود سلب کرده‌ایم و به خودسانسوری نهانِ مترجم سپرده‌ایم که قبل از همه‌ی قضایای بالا، چون می‌داند فلان اثر یا بهمان مطلب، ولو بسیار ارزشمند، از مسیر ناشر یا ممیزی به بن‌بست خواهد خورد، عطای ترجمه‌‌ی آن کتاب یا مطلب را به لقایش خواهد بخشید و سراغ ترجمه‌ی اثر دیگری می‌رود.

▫️به‌فرض که موانع بالا نباشد یا برطرف شود، مدت زمان ترجمه و معطلی در ممیزی و روند چاپ و توزیع، درمجموع، چنان است که اثر ترجمه‌شده با تاخیر طبیعی یا تاخیر زیاد به دست مخاطب می‌رسد. یعنی مخاطب انگلیسی‌ندان و ترجمه‌جو همیشه از تحولات علمی و معرفتیِ دنیای انگلیسی‌زبان یکی دو سالی یا چندسالی عقب است و گاه زمانی کتاب را در دست می‌گیرد که ویرایش‌های بعدی و بعدی‌تر انگلیسیِ آن اثر در دنیا دست‌به‌دست می‌چرخد.

▫️تا اینجا فرض بر این بود که ترجمه‌ روان و امین و دقیق و فارسی‌دوست انجام شود و از رنگ‌و‌بوی مشام‌آزار ترجمه زدوده شده باشد.
حال آنکه می‌دانیم چنین ترجمه‌هایی در بازار کتاب ایران دستِ پایین را دارند و یافتنشان خود به مهارتی تبدیل شده است و فراموش نکنیم اگر کتاب خوبی را مترجمی به‌شکلی ضعیف ترجمه و ناشر هم چاپ کند، احتمال اینکه مترجمی دیگر به صرافت بیفتد و آن را ترجمه کند و ناشر هم آن را چاپ کند، کم یا بسیار کم می‌شود.


- عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

25 Oct, 08:31


💥گروه انگلیسی تعیین سطح و فیدبک رایگان 👇👇
https://t.me/+WOQqC2zS2j84KURy


نکات کاربردی TOEFL و IELTS
🇬🇧
@WritingandGrammar

پادکست انگلیسی امریکاییMP3+PDF
🇬🇧
@VOA_Learning_English

انگلیسی را حرفه‌ای بیاموزیم
🇬🇧
@progressiveenglish

تحلیل معنایی و درکِ عمیقِ انگلیسی
🇬🇧
@Englishnutsbolts

مکالمات  انگلیسی با ترجمه و فایل صوتی
🇬🇧
@ESL4You
نکات کاربردی زبان
🇬🇧
@English_ili

بیو "انگلیسی"●[Bio]●
🇬🇧
@biow_english

پرسش و پاسخ انگلیسی(Quizzes)
🇬🇧
@English_quizEss

♡ انگلیسی بیدون کلاس ومعلم ♡
🇬🇧
@Learn_4_english

داستان های انگلیسی + معنی فارسی
🇬🇧
@ES_Story

منبع بیو انگلیسی تلگرام + معنی فارسی
🇬🇧
@VR_ENGLISH_TEXT

گرامر انگلیســـی رو فول شو! Grammar
🇬🇧
@VR_LEARNING_ENGLISH2

اصطلاحات روزمره انگلیسی
🇬🇧
@bestidioms4you

کالوکیشنهای کاربردی انگلیسی
🇬🇧
@collocationsin10m

《 ویدئو های آموزشی انگلیسی | مهاجرت 》
🇬🇧
@EN_Videos

کلاسهای آنلاین خصوصی  انگلیسی  
🇬🇧
@EN_Classes

منبع ویدئو های انگلیسی اینستا
🇬🇧
@English_Video_EV

صفر تا 100 انگلیسیت با ما!
🇬🇧
@EN_Listenings

تقویت 100% Speaking  شما با ما!
🇬🇧
@VR_LEARNING_ENGLISH

پکیج‌های آموزش زبان
🇬🇧
@WritingandGrammar1

انگلیسی ۵ دقیقه ای با استاد نیتیو
🇬🇧
@EnglishListeningPractice1

پکیج رایگان انیمیشنهای زبان اصلی
🇬🇧
@movies4english

اصطلاحات کاربردی انگلیسی
🇬🇧
@learningenglishidiom

داستانهای مصور صوتی انگلیسی
🇬🇧
@anime4english

کلی فیلم امریکایی با دو زیرنویس همزمان
🇬🇧
@howimetyourmotherrr

انگلیسی ویژه مهاجرت | مقدماتی تا پیشرفته
🇬🇧
@BR_PODCAST

انگلیسی واقعی با سریالهای کمدیz

🇬🇧
@Englishwithmima

  انفجار اسپیکینگ و لیسنینگ
🇬🇧
@tactics4listening123

انگلیسی کودکان و نوجوانان ؛ Kids & Teens
🇬🇧
@EN_4_KIDS

با تست زدن انگلیسی بیاموز- کوئیز
🇬🇧
@QuizWorld310

تقویت ریدینگ IELTS
🇬🇧
@ImproveReading

آموزش و بیان نکات رایتینگ انگلیسی
🇬🇧
@formalwriting_eng

●مثل بلبل انگلیسی صحبت کن●

🇬🇧
@English_With_Rahmani

انگلیسی حرفه ای کودک و بزرگسال
🇬🇧
@RealEnConversations

فحش انگلیسے یاد بگیــریم ••
🇬🇧
@mrSaddiqienglishlearning

فقط گرامر
🇬🇧
@usuk1

فول انگلیسی صحبت کن
🇬🇧
@Englishgrammar606

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

24 Oct, 07:31


این هم از مواردی است که نمی‌توان به فارسی ترجمه کرد.
نکته در line است که هم خط (تلفن) معنی می‌دهد و هم بند یا طناب یا سیم.
تکنسین به طرفی که دارد با او تلفنی صحبت می‌کند می‌گوید "یک پشت‌خطی دارم. ممکنه چند لحظه صبر کنی؟" ولی انگلیسی‌زبان از line در اینجا هم خط تلفن را می‌فهمد و هم سیمی را که فردی عملاً دارد روی آن راه می‌رود یا به‌اصطلاح روی آن tightrope walking انجام می‌دهد.
اگر somebody else on this line را در اینجا «پشت‌خطی» ترجمه کنیم، معنای «این سیم» که فردی روی آن بندبازی می‌کند از دست می‌رود. اگر هم «این سیم» ترجمه کنیم، معنای «پشت‌خطی» از دست می‌رود.
نکته‌ی ظریف‌تر حرف اضافه‌ی on است که در انگلیسی برای هر دو معنی پیش‌گفته در ترکیب با line به‌کار می‌رود (در معنای پشت‌خطی به‌صورت مجازی و در معنای بندبازی به‌صورت حقیقی) ولی در فارسی در معنای بند‌بازی به‌کار می‌رود (روی این سیم) ولی در معنای پشت‌خطی غایب است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

23 Oct, 17:52


حرف اضافه‌ی into در یکی از ردیف‌های معنایی‌اش مفهومی زمانی دارد. در این حالت، into به‌معنی پیش‌رفتگی یا پیش‌روندگی در بازه‌ای زمانی یا کاری است.

◽️He worked late into the night.
او تا دیروقتِ شب کار کرد.
▪️در اینجا، عمل کار کردن به لحاظ زمانی در شب پیش رفته و این پیش‌رفتگی با into نشان داده شده است.

مثال‌های دیگر:

◽️Several hours into the flight, Tom fell asleep.
چند ساعت که از پرواز گذشت، تام خوابش برد.

◽️Two hours into the interview, Anderson said he didn’t even want to talk about this anymore.
دو ساعت که از مصاحبه گذشت، اندرسون گفت که دیگر حتی نمی‌خواهد درباره‌ی این موضوع حرفی بزند.

◽️Three days into the illness, the client became so disoriented and confused that he didn't even recognize his family members.
دو روز بعد از ابتلا به این بیماری، مُراجع چنان گیج و سردرگم شد که حتی اعضای خانواده‌اش را هم تشخیص نمی‌داد.

◽️Several minutes into the lake, he slowed down and coasted to the north shore of the lake. 
چند دقیقه که در دریاچه پیش رفتیم، سرعت را کم کرد و به آرامی به‌سمتِ ساحل شمالی دریاچه به حرکت ادامه داد.

◽️We are a week into the new year, and undoubtedly, many have already failed at keeping some of their resolutions.
یک هفته از سال جدید را پشت سر گذاشته‌ایم و تردیدی نیست که بسیاری از ما نتوانسته‌ایم به تصمیم‌های آغازِ سال وفادار بمانیم.

@Englishnutsbolts

🔲 در چنین مفهومِ زمانی از into بسیار پیش می‌آید که قید well قبل از آن بیاید و شدت آن پیش‌رفتگی را بیشتر کند.

◽️Andy and I talked well into the night.
من و اَندی تا پاسی از شب حرف زدیم.

◽️We worked well into the small hours.
تا چند ساعت بعد از نیمه‌شب کار کردیم.
▪️ترکیب the small hours یا the wee hours یا the wee small hours نخستین ساعاتِ بعد از نیمه‌شب (تا قبل از سپیده‌دم) را می‌گویند.

◽️It was well into the morning before she awoke.
چند ساعت از صبح گذشته بود که بیدار شد.

◽️The celebrations lasted well into the next week.
جشن‌ها تا چند روزِ هفته‌ی بعد ادامه داشت.

◽️It was well into autumn before John returned home.
وقتی جان به خانه برگشت، حسابی پاییز شده بود./ ...، مدتِ زیادی از شروع پاییز گذشته بود.

◽️John was well into his forties before he got married.
جان وقتی ازدواج کرد چهل و چند سال داشت.

◾️وقتی در این ساختار well را به‌کار می‌بریم یعنی ممکن است نصف یا حتی بیشتر از نصف از آن بازه‌ی زمانی یا از آن کار گذشته باشد.

◽️The civil war lingered on well into the 1930s.
جنگ داخلی تا چندین سال بعد از ۱۹۳۰ ادامه داشت.

◽️My dad was well into his 50s when he had me, so you’re definitely not too old to have kids.
بابام پنجاه و چند سالش بود وقتی من به دنیا آمدم. با این حساب، بچه‌دار شدن برای تو اصلاً دیر نیست.

◽️Regrettably, executions by the rope continued well into the twentieth century in Great Britain and on the Continent.
متاسفانه، اعدام با طناب دار تا مدت‌ها بعد از آغاز قرن بیستم در انگلستان و اروپای قاره‌ای انجام می‌شد.

◽️We were already well into the project when the boss decided to go in a different direction with it.
پروژه حسابی پیش رفته بود که رئیس تصمیم گرفت سمت‌و‌سویِ آن را تغییر دهد.


- عبدالرضا شهبازی

#انگلیسی
#یادگیری_انگلیسی
#ترجمه
#نکات_ترجمه

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

23 Oct, 17:52


کتاب مرجع و بسیار سودمندِ Practical English Usage، که آخرین ویراستش را می‌توانید در بالا دانلود کنید، نوشته‌ی یکی از استادان بنام و صاحب‌صلاحیت دستورزبان انگلیسی است و نسل‌های پیاپی از آن بسیار آموخته‌اند.

این کتاب بالینی تقریباً همه‌ی مسائل مهم (و حتی فرعی‌) دستورزبان انگلیسی را با مثال‌های فراوان تشریح می‌کند و با زبانی شفاف و روان در توضیح چگونگی شکل‌گیریِ ساخت‌های مختلف و کاربرد آنها و تمایز برخی کلمات دردسرساز و هشدار درباره‌ی ساخت‌های اشتباه سنگ تمام می‌گذارد.

این منبع بیشتر مناسبِ انگلیسی‌آموزانِ سطح پیشرفته است ولی برای سطوح کمی پایین‌تر هم می‌تواند کمک‌کننده باشد.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

23 Oct, 05:03


یکی از معانی کلمه‌ی cameo (کَمیو) نقش به‌یادماندنی ولی کوتاهی است که بازیگری سرشناس در فیلم یا سریالی بازی می‌کند و در واقع آن بازیگر با این نقش کوتاه، که ممکن است چند ثانیه یا چند دقیقه‌ای باشد، افتخار می‌دهد به آن فیلم یا سریال.
برابرنهادِ «نقش کوتاه» (و نظایر آن‌) را به‌ناچار استفاده می‌کنم هرچند به‌طور کامل حق مطلب را ادا نمی‌کند.

◽️She made a cameo appearance as a lawyer.
نقش کوتاهِ یک وکیل را بازی کرد.

◽️Despite cameos from several famous comedians, the show fails to amuse.
به‌رغم اینکه چند کمدین مشهور نقش‌های کوتاهی در این برنامه ایفا کردند، این برنامه نمی‌تواند مخاطب را سرگرم کند.


◽️He played a cameo role, that of a young cancer patient in hospital.
او نقش کوتاهی بازی کرد، نقش یک بیمار سرطانی جوان در بیمارستان.

◽️He appears briefly toward the end of the film in a cameo role as a priest.
در اواخر فیلم در قالبِ نقش کوتاهِ یک کشیش حضور مختصری دارد.

🔳 کلمه‌ی cameo معمولاً با role و appearance همایندی دارد.
اگر با role بیاید، از فعل play استفاده می‌کنیم و اگر با appearance بیاید، از فعل make کمک می‌گیریم.

🔳 ایفای نقش در قالب cameo منحصر به بازیگر سرشناس نیست. ممکن است یک سلبریتی در عرصه‌ای دیگر (تجارت، هنر، رسانه و ...) یا حتی سیاست‌مداری هم آن را انجام دهد.

◽️The former vice president makes a cameo appearance in the movie.
معاون اول سابقِ رییس‌جمهور نقش کوتاهی در این فیلم بازی کرد.

🔳 حتی ممکن است بازیکنی مشهور در یکی از عرصه‌های ورزشی افتخار بدهد و حضوری کوتاه در یک مسابقه داشته باشد. اینجا هم می‌گوییم آن بازیکن در آن مسابقه cameo داشته است.

🔳 در ویدیوی کوتاه بالا، دانلد ترامپ نقشی چندثانیه‌ای ایفا می‌کند در فیلم «تنها در خانه ۲» (Home Alone 2, 1992). ترامپ در آن زمان تاجر معروفی بوده است (هرچند ممکن است برای این نقش کوتاه پولی هم به کارگردان یا تهیه‌کننده داده باشد!).
در هر صورت، همین حضور ترامپ را چگونه گزارش می‌کنیم؟

◽️Donald Trump played a cameo role in Home Alone 2.
یا
◽️Donald Trump made a cameo appearance in Home Alone 2.


- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

23 Oct, 05:02


ترکیب اصطلاحیِ
the buck stops with sb
که غیر رسمی است و عمدتاً در گفتار به‌کار می‌رود، به‌معنیِ تقصیر متوجه کسی بودن یا کسی مقصرِ پیشامدی بودن یا گناهِ کاری به گردنِ کسی بودن است.

در واقع، می‌گوییم کاسه‌کوزه‌ها سر کسِ دیگری شکسته نشود چون مسئولیت با فردی بوده که بعد از with می‌آید.

بنابراین، جمله‌ِ
◻️The buck stops with me.
یعنی: تقصیر من بوده است./ من مقصر بوده‌ام.

این حرفِ کیمبرلی چیتل، رئیسِ سرویس مخفی آمریکا، است که اعتراف می‌کند ضعف امنیتی در حفاظت از ترامپ تقصیر او بوده است.

یک مثال دیگر:

◻️The buck stops firmly with the boss.
بی‌برو‌برگرد رئیس مقصر است./ شکی نیست که تقصیر رئیس است.

این ترکیبِ اصطلاحی به‌صورتِ
the buck stops here
هم به‌کار می‌رود.

◻️It was my decision. The buck stops here.
تصمیمِ من بود. مقصر منم./
من این تصمیم را گرفتم. کاسه‌کوزه‌ها را سر کسِ دیگری نشکنیم.

🔳 ترکیبِ
to pass the buck
نیز به‌معنی دیگری را مقصر دانستن یا از زیر مسئولیت در رفتن یا شانه خالی کردن است.

◻️I was tempted to pass the buck.
وسوسه شدم از زیر مسئولیت شانه خالی کنم.


- عبدالرضا شهبازی


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

22 Oct, 12:50


وقتی می‌گوییم:
▫️I'm at work.
عمدتاً به این معنی است که من در محل کار یا اداره هستم (و قاعدتاً مشغول کار).
البته I'm working هم معنی کار کردن را دارد ولی معنی‌اش اخص است.

مثلاً ممکن است شما در محل کار باشید و مشغول کار یعنی I'm at work و طبیعتاً I'm working هم هستید.
ولی ممکن است در محل کار باشید یعنی I'm at work ولی مثلا در ساعت استراحت ناهار باشید. بنابراین I'm not working هستید.
افزون بر این، ممکن است در منزل مثلاً مشغول انجام کاری باشید - شستن ظرفها یا حتی انجام تکالیف درسی - در این صورت at work نیستید چون در محل کار نیستید ولی I'm working هستید.
در مورد I'm on business حتماً نیاز به بافت هست.
ممکن است سفری رفته باشید.
کسی از شما بپرسد برای انجام امور کاری و شغلی آمده‌اید یا برای تفریح؟
اگر برای کار باشد، می‌گویید:
I'm (here) on business.
ولی درمجموع این جمله عمدتاً به‌معنی انجام امور کاری و شغلی است خصوصاً در بافتی که نشان دادم.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

21 Oct, 14:16


فعل to demand را می‌دانیم که به‌معنیِ خواستن، مطالبه کردن، نیازمند (چیزی) بودن و از این دست است.
از این نظر، این فعل مترادف to want است، هرچند شدتش از want بیشتر است.

اما صفتِ demanding به چه معنی است؟

🔲 این صفت یا در توصیفِ شخص به‌کار می‌رود که در این صورت به‌معنیِ پُرتوقع، متوقع، پُرخواسته یا سخت‌گیر است.

◽️a demanding guest
میهمان پرتوقع

◽️She's a very demanding child.
دختربچه‌ی پرتوقع/پرخواسته‌ای است.
▪️منظور این است که آن‌قدر مطالبات و نیازمندی دارد که آدم را خسته و بی‌رمق می‌کند.

◽️Her mother could be very demanding at times.
مادرش برخی اوقات حسابی پرتوقع/ سخت‌گیر می‌شود.

◽️First, customers are becoming more demanding.
اول از همه این‌که، مشتری‌ها روز‌به‌روز پرتوقع‌تر/سخت‌گیرتر می‌شوند.

🔲 یا در توصیف کار یا چیزی به‌کار می‌رود که در این صورت به‌معنیِ سنگین، سخت، پُرزحمت، شاق، دشوار، مشکل، توان‌فرسا و از این دست است.

◽️a demanding job
کار پرزحمت/ سنگین

◽️Teaching is a demanding profession.
تدریس کار دشوار و توان‌فرسایی است.

◽️Being a nurse in a busy hospital is a demanding job - you don't get much free time.
پرستاری (کردن) در بیمارستانی شلوغ شغل سنگین و پرزحمتی است؛ کاری که وقت آزاد چندانی برایت باقی نمی‌گذارد.

◽️Climbing is physically demanding.
کوه‌نوردی فشار زیادی به بدن وارد می‌کند.
اگر روان‌تر بخواهیم بگوییم، می‌شود: کوه‌نوردی بدنی قوی لازم دارد.

▪️برخی مواقع قبل از demanding قیدی ly‌دار می‌آید تا دقیقاً مشخص کند demanding از چه نوعی است، قیدهایی مثل:
physically/ emotionally/ technically/ intellectually etc.
در ترجمه‌ی چنین ترکیب‌هایی باید مفهوم را در نظر بگیریم و اغلب به عبارت (و نه لزوماً معادل تک‌کلمه‌ای) ترجمه کنیم.

◼️ صفت demanding در مجموع صفتی منفی و نامطلوب است و از شخص انرژی و توجه و مهارت و توانایی زیادی مطالبه می‌کند و همین موجب رنج و عذاب او می‌شود.


🔹یک ترجمه‌ی موفقِ چاپ‌شده:

◾️Democracy, it turns out, is a demanding business.
پس با این حساب معلوم می‌شود دموکراسی کار شاق و پرزحمتی است. (فلسفه‌ی سیاسی/ دیوید میلر/ ترجمه‌ی بهمن دارالشفایی/ ص ۸۰/ نشر ماهی/ ۱۳۸۷)


🔺یک ترجمه‌ی ناموفقِ چاپ‌شده:

◾️Although it is one of the longest chapters in the book and includes several sections containing material which, at times, is quite demanding for those who are new to the subject, I have deliberately not divided it into two (or more) chapters.
این فصل، اگرچه یکی از طولانی‌ترین فصل‌های این کتاب به حساب می‌آید و زیرفصل‌های متعددی را شامل می‌شود، مجموعه‌ی مطالبی را در بر می‌گیرد که در بسیاری از موارد، آگاهی از آنها برای تازه‌آشنایان با این موضوع ضروری است. من به‌عمد، از تقسیم این فصل به دو یا چند فصل خودداری کرده‌ام.

▫️"ضروری" نمی‌تواند معادل مناسبی برای demanding باشد، زیرا ممکن است مطلبی ضروری باشد و کاملاً ساده هم باشد.
اینجا منظور مطلبی است که برای مخاطب کتاب سخت و دشوار و پرزحمت باشد.

▪️ترکیب at times نیز به‌معنی گاه، گاه‌گاهی و بعضی اوقات است، نه "بسیاری موارد" که مترجم گمان کرده است.

- عبدالرضا شهبازی

#ترجمه
#نکات_ترجمه
#آموزش_ترجمه
#نقد_ترجمه

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

20 Oct, 06:07


◼️A Comprehensive Grammar of the English Language

◻️ Randolph Quirk et al

این کتاب نخستین پژوهشِ بسیار مفصل و تحلیلیِ دستورزبان انگلیسی در این ابعاد است و تاثیر بسیار آشکاری بر نسل‌های بعدی دستورپژوهی انگلیسی داشت و فصلی نوین در توصیف دستورزبان انگلیسی گشود.
این اثر ماندگار و تحلیلی را نخستین‌بار شرکت انتشاراتی لانگمن (Longman) در سال ۱۹۸۵ به‌چاپ رساند و تاکنون بارها بازچاپ شده است.

چهار مولف این اثر عظیم - که همگی درگذشته‌اند - از چهره‌های بسیار شاخص دستورپژوهی بوده‌اند.

این دستورِ بسیار پرجزییات، که زبانی کاملاً رسمی و جدی دارد، مناسبِ استادانی است که انگلیسی را در سطوح پیشرفته درس می‌دهند یا کسانی که مایلند دستورزبان انگلیسی را در سطوح کاملاً پیشرفته بررسی کنند.

شخصاً این کتاب را بسیار دوست دارم و منبع محبوب من در دستورپژوهیِ انگلیسی است.

به‌گمان من این کتاب یکی از چهار ستون دستورزبان توصیفیِ زبان انگلیسی است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

20 Oct, 05:40


◼️Grammar of Spoken and Written English

◻️Douglas Biber et al

این کتاب یکی تحلیلی‌ترین و عمیق‌ترین دستورزبان‌های توصیفیِ زبان انگلیسی است و مبتنی بر پیکره‌ای عظیم از انگلیسیِ گفتاری و نوشتاری تدوین شده است.

پنج مولف این کتاب زبان‌شناسان و دستورپژوهانی صاحب‌صلاحیت‌اند که عمری را در زمینه‌ی دستورزبان انگلیسی تحقیق کرده‌اند.

این کتاب مناسبِ استادانی است که انگلیسی را در سطوح پیشرفته درس می‌دهند یا کسانی که مایلند دستورزبان انگلیسی را در سطوح کاملاً پیشرفته بررسی کنند.

این اثر مفصّل را نخستین‌بار شرکت انتشاراتیِ لانگمن (Longman) در سال ۱۹۹۹ به‌چاپ رساند. نسخه‌ی پی‌دی‌اف بالا بازچاپ این کتاب در سال ۲۰۲۱ است.

به‌گمان من این کتاب یکی از چهار ستون دستورزبان توصیفیِ زبان انگلیسی است.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 15:32


🔳 How Do I Stop Loving You (1988)

◻️Engelbert Humperdinck

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 03:27


◼️The Bolshevik Revolution, 1917 - 1923
◻️ Volume Three

◻️Edward Hallett Carr

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 03:26


◼️The Bolshevik Revolution, 1917 - 1923
◻️ Volume Two

◻️Edward Hallett Carr

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 03:26


◼️The Bolshevik Revolution, 1917 - 1923
◻️ Volume One

◻️Edward Hallett Carr

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 03:26


◼️تاریخ روسیه‌ی شوروی - جلد سوم

◽️نوشته‌ی ادوارد هَلِت کار
◽️ترجمه‌ی نجف دریابندری
◽️انتشارات زنده‌رود، ۱۳۷۱

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 03:26


◼️تاریخ روسیه‌ی شوروی - جلد دوم

◽️نوشته‌ی ادوارد هَلِت کار
◽️ترجمه‌ی نجف دریابندری
◽️انتشارات زنده‌رود، ۱۳۷۱

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 03:26


◼️تاریخ روسیه‌ی شوروی - جلد اول

◽️نوشته‌ی ادوارد هَلِت کار
◽️ترجمه‌ی نجف دریابندری
◽️انتشارات زنده‌رود، ۱۳۷۱

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 03:26


🔳 ادوارد هَلِت کار (۱۹۸۲ - ۱۸۹۲)، مورخ و دیپلماتِ پرآوازه‌ی انگلیسی، را بیشتر به سبب نگارش اثر عظیم «تاریخ روسیه‌ی شوروی» در ۱۴ جلد می‌شناسیم که انقلاب بلشویکی روسیه را از شروع در ۱۹۱۷ تا ۱۲ سال بعد - یعنی ۱۹۲۹ - در بر می‌گیرد. در واقع این اثر مفصل، تاریخ دوازده‌سالِ نخست شوروی را موشکافانه بررسی می‌کند.

🔳 زنده‌یاد استاد نجف دریابندری (۱۳۹۹ - ۱۳۰۸) سه جلد نخست این تاریخ مفصل را - که انقلاب بلشویکی تا پایان جنگ‌های داخلی در سال ۱۹۲۳ را شامل می‌شود - در نیمه‌ی دوم دهه‌ی شصت ترجمه کرد ولی با تاخیر نهایتاً در سال ۱۳۷۱ انتشارات زنده‌رود آن را منتشر کرد و اکنون نایاب است.
یازده جلد دیگر این تاریخ عظیم که به وقایع و تحولات بعدی شوروی تا ۱۹۲۹ می‌پردازد - از جمله بنیادهای اقتصادِ برنامه‌ریزی‌شده‌ی سوسیالیستی که شش‌جلد پایانی این مجموعه را به خود اختصاص داده است - تا جایی که می‌دانم همچنان به جامه‌ی فارسی در نیامده است.

🔳 از دیگر آثار هلت کار، چهار اثر مهم او به‌خوبی به فارسی ترجمه شده است:

◽️تاریخ چیست؟/ نوشته‌ی ادوارد هلت کار/ ترجمه‌ی حسن کامشاد/ انتشارات خوارزمی

سه کتاب دیگر درواقع یک سه‌گانه است درباره‌ی سه‌چهره‌ی شاخص فکری روسیه‌ی قرن نوزدهم.

◽️داستایفسکی؛ جدال شک و ایمان/نوشته‌ی ادوارد هلت کار/ ترجمه‌ی خشایار دیهیمی/ انتشارات طرح نو

◽️تبعیدیان سودایی [زندگی و سوانح عمرِ الکساندر هرتسن]/ نوشته‌ی ادوارد هلت کار/ ترجمه‌ی خشایار دیهیمی/ انتشارات طرح نو

◽️میخاییل باکونین؛ شورشیِ سودایی/ نوشته‌ی ادوارد هلت کار/ ترجمه‌ی محمود حبیبی/ نشر نو.

🔳 در ادامه، فایل‌های پی‌دی‌اف سه‌جلد ترجمه‌‌ی دریابندری از انقلاب بلشویکی را قرار می‌دهم و در پی آن، متن انگلیسیِ این سه جلد را (برای کسانی که می‌خواهند اصل انگلیسی را بخوانند یا با ترجمه‌ی دریابندری مقابله کنند).

▫️در درس چهارم از بسته‌ی نهم از دوره‌ی «افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی» به گوشه‌هایی از انقلابِ فوریه‌ی ۱۹۱۷ روسیه و زمینه‌های آن پرداخته می‌شود.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

19 Oct, 03:25


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

18 Oct, 16:18


◽️grind /graɪnd/ (v)
[کارد، چاقو، تیغ ...] تیز کردن، سوهان زدن

▫️knife grinder
چاقوتیزکن، کاردتیز‌کن


◽️hunch /hʌntʆ/ (v)
قوز کردن، خم شدن

▫️hunchback
[شخص] گوژپشت، قوزی

▫️The Hunchback of Notre Dame
گوژپشتِ نُتردام
▪️عنوانِ انگلیسیِ یکی از رمان‌های مشهورِ ویکتور اُوگو (۱۸۸۵ - ۱۸۰۲)، نویسنده‌ی فرانسوی

◼️ترجمه‌ی دوجمله‌ی بالا:
این عکسِ ۱۹۰۲ چاقوتیز‌کن‌های فرانسوی را نشان می‌دهد. آنها خوابیده‌روی‌شکم کار می‌کردند تا مجبور نباشند کل روز پشت‌شان‌ را خم کنند.

▫️جمله‌ دوم را می‌توان مفهومی و آزادتر هم ترجمه کرد (هرچند دقت ترجمه‌ی بالا را ندارد):
آنها برای این‌که در طول روز کمردرد نگیرند، به‌شکل درازکش کار می‌کردند.

- عبدالرضا شهبازی

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

17 Oct, 19:23


◼️1100 Words You Need to Know

◽️Eighth Edition (2022)

@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

16 Oct, 19:28


@Englishnutsbolts

انگلیسی زیر ذره‌بین🔎

15 Oct, 06:27


Jobs That No Longer Exist

@Englishnutsbolts