در این پژوهش تمایل داشتهام آب-جامعه را این بار از منظر نزاع ببینم. اگر بپذیریم که هیچ قاعده و نهادی در طول تاریخ نقش و کارکردی ثابت، طبیعی و صلحآمیز نداشته است، آنگاه باید دید قاعدهای همچون طومار حقابهی زایندهرود (طومار شیخبهایی که روایت صلحآمیز زایندهرود بر آن متکیست) در دورههای مختلف چگونه بازآفرینی شده، به خدمت چه کسانی آمده و چه نیروها و منافعی برای تحقق آن به کار آمدهاند؟ اکنون نیز جنبشها چه نقشی در ساختن گفتمان و مادیت جدید زایندهرود و چه ظرفیتی برای عدالت و پایداری فراهم میکنند؟ چنین هستیشناسیای از آب-جامعه علاوه بر امکان دیدن عاملیت مردم و ناانسانها، امکانی نیز فراهم میکند که نتایج پژوهش، روایتی از وضعیت استثنایی و گذرا نباشد؛ بلکه مردمنگاری لنزی باشد برای دیدن جهان کلیتر و گفتگویی با زمانها و مکانهای دیگر.
در متدولوژیای متعهد به درک منازعه، تلاش کردهام پاسخ به چگونگی جستجوی موقعیت مناسب در میدان و نحوهی بودن در آنجا و جستجوی آرشیو مناسب و نحوهی خواندن آن را متناسب با وضعیت آنتاگونیستی پیدا کنم. پژوهش کیفی مبتنی بر مصاحبه، بدون حضور مستمر در میدان و زیست روزمره، امکان دستیابی به چنین درکی را ندارد. مردمنگاری برای پاسخ به چنین مسالهای، حاصل دنبال کردن آب و جامعه در مسیر به جریان درآمدنشان، در چرخهای که این دو دائما یکدیگر را میسازند، در رفتوبرگشتهای میان میدان نخبگان و میدان مردمی که به دنبال آب میروند و پیگرفتن پدیدهها در طول تاریخ ساختهشدنشان بوده است. در این فرایند مردمنگاری و پژوهش تاریخی نه به عنوان دو ژانر مجزا یا مکمل پژوهیدن، بلکه در پیوند و در همآمیختگی با یکدیگر به کار آمدهاند.
با نگریستن از منظر نزاع، جنبشهای کشاورزان و جنبشهای محیطزیستی دیگر سروصداهایی که روال درست و منطقی مدیریت آب را مختل میکند نیستند؛ بلکه به عنوان عاملان تغییر و زایایی به چشم میآیند؛ فرصتی که گروههای در حاشیه به صحنه میآیند و گوشها را مجبور به شنیدن و چشمها را مجبور به دیدن فرودستی میکنند. این فرایند کمک کرد تا بتوانم تاریخی صلحآمیز از زایندهرود یا مفهومی نخبهگرا به نام "مشارکت" برای جمع شدن نمایندگان ذینفعان به دور هم را واسازی کنم و مفاهیمی آنتاگونیستی از آنها بسازم.
دربارهی نویسندهی رساله:
سروش طالبی اسکندری دانشجوی رشتهی مهندسی منابع آب در دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر و کنشگر آب است. مادرش اصالتا دزفولی و متولد اهواز است و پدرش اصالتا فریدنی (منطقهای در غرب اصفهان و سرچشمه زایندهرود) و متولد آبادان، و خود او در سال 1367 در اصفهان به دنیا آمده است. زایندهرود و کارون و اروند بخشی از خانواده او بودهاند و با عشق به آنها بزرگ شدهاست. زندگی اقوام نزدیکش در خوزستان و فریدن و گذر کودکی و نوجوانیاش در کنار زایندهرود او را از همان زمان علاقهمند و حساس به این جغرافیا کرد. سهم زایندهرود در دوران دانشجوییاش پنج سال پژوهش میدانی و نگارش رسالهی دکتری، و سهم کارون هزار کیلومتر کوهنوردی و کوهپیمایی در سرشاخههایش و همراهی با عشایر بختیاری بوده است.
دربارهی مدیر جلسه:
نهال نفیسی در تهران ادبیات انگلیسی (دانشگاه علامه طباطبائی، ۱۳۷۷-۱۳۷۳) و در تگزاس انسان شناسی فرهنگی (دانشگاه Rice ، ۲۰۰۰-۲۰۰۷ )خوانده است. پس از یک دورهی پسادکترا در موسسۀ کاوشهای فرهنگی برلین (ICI Berlin, ۲۰۱۲ - ۲۰۱۴)، امروز به عنوان عضو هیئت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی به تدریس، و اگر برسد تحقیق و حتی نوشتن، مشغول است. او به مردمنگاری به ویژه در حوزهی علم و فناوری و پزشکی و دنبال کردن زندگی اجتماعی کنشگران غیرانسانی همچون اشیاء، حیوانات، گیاهان، مواد، ذرات، و سازهها علاقه دارد.
🔻جهت ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام دهید:
@public_yekchand
🔻حلقهی مطالعاتی یکچند
@halghe_yekchand
🔻مدرسه هنر و ادبیات بیدار
@bidarschool
@bidarcourses