یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد @yaddashtbardari Channel on Telegram

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

@yaddashtbardari


می‌خوام بخونم و بنویسم،
برقصم،
و برم نیویورک.

✍️💃🏻🗽

🖥️ آدرس سایت:
https://pegahjahangirnezhad.ir

📮برای ارتباط با من:
[email protected]

پادکست آموزش نویسندگی تجاری (Persian)

پادکست آموزش نویسندگی تجاری یک کانال تلگرامی است که به شما کمک می‌کند تا با نوشتن به درآمد برسید. آیا تا به حال تفکر کرده‌اید که چگونه می‌توانید از توانایی نوشتن خود برای کسب و کارتان استفاده کنید؟ این پادکست به شما راه‌های مختلفی را نشان می‌دهد تا بتوانید از نوشتن به عنوان یک ابزار تجاری برای خود استفاده کنید. از طریق این کانال می‌توانید به آدرس وبسایت https://pegahjahangirnezhad.ir مراجعه کنید و بیشتر در مورد آموزش‌های نویسندگی تجاری بیاموزید. برای ارتباط با مدیر کانال می‌توانید به ایمیل [email protected] مراجعه کنید. پس از گوش دادن به این پادکست، شما قطعاً ایده‌های جدیدی برای بهره‌برداری از توانایی نوشتنتان به عنوان یک منبع درآمد خواهید داشت.

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

09 Feb, 10:43


حس خوب یک روز برفی با آهنگی بسیار زیبا و بینظیر از هنرمند جوان و مستعد روسی، " آیدای" ...
سبک این هنرمند کاملا مدرن و بی همتاست.
از این اثر زیبا لذت ببرید ..

#با_هم_بشنویم
#زن_زندگی_آزادی 🕊

🎼 @music_lights

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

08 Feb, 17:33


دارم یادداشت‌های درهم دیشبم رو نگاه می‌کنم. داستانش اینه که وقتی با یه قلم و کاغذ کنار چندتا کتاب بشینم، شیدا می‌شم. به‌خصوص از وقتی که به ورق زدن همزمان کتاب‌ها و یادداشت هر چیزی که توجهم رو جلب می‌کنه، عادت کردم.

اول یادداشت توجهم به سه تا کلمه جلب شده: یابو - شولا - سنج
بالای واژه‌ی سنج نوشتم: «به، دلم سنجد خواست. آخجون که چند روز دیگه دوباره می‌خورم.»

بعد رفتم سراغ دفتر شعری از گارسیا لورکا با یه ترجمه‌ی درب‌وداغون از «یادم رفته کی». هیچ شعری به صورت منسجم توجهم رو جلب نکرده و فقط بعضی از سطرهای دفتر رو دوست داشتم:

• چه کسی تو را دید و فراموشت کرد؟
• دشوار است دوست داشتن تو، آنچنان که من دوست می‌دارم
• هر که از پی دلی‌ست در فراموشی من بکاود
• کجا می‌روی؟ زیبای برفی و آفتابی من!
• از خورشید بترس
• از گیسوان من برای همیشه رفته است
• چه در لب داری که شعله‌ور می‌کند؟
• چه می‌بری به سینه، چنین باریک و سبک؟
• در چشم‌های سیاه و مغرورت چه داری؟
• آرزوهای من به ستارگان آسمان مانند
• سراپا پوشیده به میخک و اندوه
• روحم شب بدر را نثار تو می‌‌کرد
• از کجا آمده‌ای؟ از عشق‌ها و چشمه‌ها!

و یه عبارت که با ستاره و قلب کنارش معلومه بدجور به مذاقم خوش اومده: حادثه‌‌جوی خوش‌بیان

و یه جمله از یه کتاب دیگه که هیچ ایده‌ای ندارم کدوم کتاب از چه نویسنده‌ای بوده: شاخه‌ها از عشق می‌میرند. یه شکلک غمگین هم بعدش کشیدم. فکر کنم داشتم به این فکر می‌کردم که اگه شاخه‌ها از عشق می‌میرن، پس سر برگ‌های پاییزی چی میاد؟ اونا قراره از چی بمیرن؟

و بعد کتابی از «جیمز هال» ورق زدم و بسیار مشعوف و پررنگ نوشتم:
«عجب جمله‌ای: اگه منو تو رؤیاهای کاملن یکسانی داشته باشیم، معنی خواب من هرگز با معنی خواب تو شبیه نخواهد بود. نمادها در ضمیرناخودآگاه هر کدوم از ما به یک شکل معنا می‌شه. پس تو نمی‌تونی یه نسخه رو واسه همه بپیچی. پس این‌جاست که باید به علم تعبیر خواب شک کرد، نه؟»

و بعد رفتم سراغ کتاب گرون و بدقطع جدید محمدحسن شهسواری. واقعن نمی‌فهمم. چطور یه آدم می‌تونه انقدر ظالم باشه که اجازه بده کتاب خوش‌محتواش انقدر چغر و بددست چاپ بشه؟ به نظرم باید به هر کی که تونست به یه پوزیشن درست از در دست گرفتن این کتاب برسه، جایزه‌ی خیار طلایی اهدا بشه. این که حالا چرا خیار و چرا طلایی رو نمی‌دونم واقعن! هرچی...
مثلن رئیس نشر دیوار با خودش گفته:
-خب، حالا چیکار کنم که هیچکس نتونه این کتاب رو بخونه؟ آهان! فهمیدم.
و اینگونه کتاب «داستان خلاقیت» به چاپ می‌رسه.

ولی من همیشه این کتاب رو ورق می‌زنم. نه به خاطر دریافت خیار طلایی، بخاطر جمله‌های تأمل‌برانگیزی که می‌تونی از توش بیرون بکشی. واسه همین وقتی دیشب برای بار چهارم (یا پنجم؟) ورقش زدم، به جمله‌ای رسیدم که درجا به خودم تقدیمش کردم:
«شهسواری می‌گه نوشتن نظم می‌خواد و فهمیدن این جمله و زندگی کردنش به شعور بالایی نیاز داره که سال‌های اول کارش فاقد اون بوده. دقیقن مثل تو هانی، هنوز شعور نداری که نوشتن نظم می‌خواد. یعنی باید سر ساعت مشخصی بشینی پاش، به یه حداقل مشخص‌شده (مثلن ۲۰۰۰ کلمه) برسی و بعد از سر جات پاشی. و هنوز عین اسکل‌ها عزا می‌گیری چرا نوشتنم «نوشتن» نیست!»

۲ صفحه از یادداشت‌های دیشبم موند که ترجیح می‌دم تو یه متن جدا ازشون بگم. چون موضوعش مهمه و نیازه که چند روزی در موردش فلسفه‌بافی کنم. نمی‌شه شرتی‌پرتی بهش پرداخت.

بعدش هم به محض بیرون زدن از کتابفروشی و نشستن تو تاکسی، از روی سطرهای شکارشده‌ از اشعار لورکا رونویسی کردم و هر طور دلم خواست تغییرشون دادم:

• دشوار است دوست داشتن تو، چنان که من دوستت دارم
• چه کسی مرا دید و تو را فراموش کرد؟ کدام بی‌ناموسی؟
• چه کسی تو را دید و مرا فراموش کرد؟ کدام بی‌پدری؟
• هر که در پی دل است، در فراموشی‌اش بکاود
• کجا می‌روی؟ برف آفتاب‌ندیده‌ی من! کجا می‌ری گیگیلی؟
• از خورشید بترس، وقتی شب از راه می‌رسه
• چه در لب داری که مرا طعمه می‌کند؟
• چه می‌بری به سر، چنین ضمخت و کلفت؟
• حادثه‌جوی خوش‌بیان! چه داری در سور و سودای سینه‌ات؟
• در خرمای چشم‌هایت چقدر شرم و غرور نهفته‌ای؟
• آرزوی من به ماه شب بدر ماند
• از کجا آمده‌ای؟ به کجا می‌روی؟ اصلن آمدنت بهر چه بوده ای آبی تابستانی؟


#یادداشت‌ازیادداشت‌ها

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

03 Feb, 17:25


چگونه مثل یک روزنامه‌نگار یادداشت بنویسیم؟

روزنامه‌نگار باید در مسائل جامعه دقیق باشد. با این دقت نظر می‌توانیم مشکلات و مسائل را پیدا کنیم. قدم بعدی این است که در مورد این مسائل تحقیق و مطالعه کنیم. سپس در مورد آن مسائل و آنچه خوانده، دیده و شنیده‌ایم، بیندیشیم. بعد از این کارها خودبه‌خود صاحب نظر می‌شویم.
هنگامی که به این توانایی رسیدیم که نظر بدهیم،‌ همان نتیجه‌گیری یادداشت را انجام داده‌ایم.
پس رفته‌رفته به درجه‌ای از آگاهی در مورد حوزه‌ی مورد علاقه‌مان -چه اجتماعی، چه ورزشی، چه اقتصادی، چه سیاسی، چه فرهنگی، و...- می‌رسیم که هم مشکلات را می‌بینیم و هم آن‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کنیم. این‌جاست که با آوردن دلیل می‌گوییم که اگر اینطور بشود بهتر است، و اگر آنطور بشود بدتر.
روزنامه‌نگاری فقط نوشتن خبر نیست. اوج کار یک روزنامه‌نگار صاحب نظر شدن و یادداشت‌نویسی است.

تفاوت تحلیل و یادداشت
تحلیل با یادداشت فرق دارد. در تحلیل،‌ نویسنده مسئله‌ای را می‌شکافد. مثلن می‌گوییم این اتفاقی که افتاده، ناشی از روی دادن اتفاق دیگری بوده است. به طور مثال در مورد اعتیاد در جامعه می‌گوییم که این مسئله ناشی از بیکاری، طلاق، یا سایر مسائل اجتماعی است. پس آن را می‌شکافیم تا اصل موضوع را پیدا کنیم. اما راهکاری نشان نمی‌دهیم.
ممکن است به این مسائل بپردازیم و در نهایت هم بگوییم که برای جلوگیری از اعتیاد می‌شود این کارها را کرد. این‌جا که راهکار نشان می‌دهیم، یادداشت است.

از کتاب چگونه می‌نویسم | ۱۴ روش از ۱۴ روزنامه‌نگار معاصر


--------------------------------------------------

خلاصه‌ی مطلب
یک روزنامه‌نگار برای نوشتن یادداشتی اصولی باید مراحل زیر را طی کند:
• دقیق شدن در مسائل روز جامعه
• پیدا کردن مسئله و مشکل
• تحقیق و مطالعه پیرامون آن مسئله یا مشکل
• اندیشیدن به دیتاهای جمع‌آوری شده
• اعلام نظر خود درباره‌ی آن مسئله یا مشکل
• تجزیه و تحلیل آن مشکل/مسئله برای پیدا کردن ریشه‌های اصلی آن
• ارائه‌ی راهکارهایی عملی،‌منطقی و کاربردی برای رفع آن مسئله/مشکل


@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

03 Feb, 00:24


اضافه کردن نظم بیشتر به زندگی. دغدغه‌ی اصلی این روزهای من. درست مثل روزهایی که تیرماه امسال برای خودم رقم زدم: خلق منظم‌ترین وجه پگاه، ۳ هفته قبل از سفرهای نیمه‌اجباریش به اصفهان و اهواز.
و بعد، همه‌چی جوری بهم ریخت که بعد از گذشت ۷ ماه هنوز نتونسته اوضاع رو به حالت پیش از فجایع برگردونه.
چنین ناکامی‌ای برای شخصی که ادعا می‌کنه افسار زندگیش رو تو دست داره،‌ یه شکست بزرگ محسوب می‌شه. با این حال همه‌ی تلاشش رو می‌کنه که به خودمش سرکوفت نزنه. چون پگاه و آیدا قول دادن تا جای امکان دست از سر کچلشون بردارن و انقدر خودزنی نکنن.
چون از یه جایی به بعد «باید» جلوی چرخه‌ی باطل خودسرزنشگری؛ خودکشی نفْست‌ رو بگیری.

امشب داشتم به حرکت حلزون‌وارم فکر می‌کردم. این که چطور سالم رو با جنگیدن واسه‌ی بقا تحویل کردم...
بعد از این که تونستم از بستر کرونا بیرون بیام، تو چاه افسردگی افتادم. مغلوبش شدم و همونجا بود که اجازه دادم زالوها به بدنم بچسبن و شروع کنن به مکیدن خونم. توان مقابله با هیچی نداشتم و نهایت تلاشم به این خلاصه می‌شد که شب رو با کمترین حد از سلامت (ولی زنده!) سپری کنم تا یه پگاه نو از راه برسه.
بعد از چند ماه، بالاخره متوجه جونورهای گرد و قلنبه‌ای که به تنم چسبیده بودن شدم. بعضیاشون رو می‌تونستم در جا پس بزنم چون باهاشون رودروایسی نداشتم. اما بعضی‌هاشون رو مجبور بودم روی تنم نگه دارم. چون به خیال خامم، سود حضورشون از ضررش کمتر می‌بود.

یکم جلوتر که رفتیم متوجه شدم زالوها اونقدر با رگ‌هام تنیده شدن که انگار توی بدنخودم اضافی‌ام. رفتارم مثل زالوها شده بود؛ افکارم، دغدغه‌هام، و حتا نوع حرف زدنم...

شاید اگه بر حسب تصادف توی مراسم تشیع جنازه‌ی دختری که فقط چند روز از من بزرگ‌تر بود شرکت نمی‌کردم، نمی‌فهمیدم روی چه مختصاتی وایسادم. به لبخند لوند و چشمای معصوم دختر، توی قاب‌عکس چسبیده به سینه‌ی داغدار مادرش نگاه می‌کردم. مرده بود. رفته بود. تمام شده بود.
«منم آخرش می‌میرم. می‌رم. تمام می‌شم. پس شاید بهتر باشه شادتر زندگی کنم.»
صدای پگاه رو توی سرم شنیدم. همون لحظه بود که تصمیم گرفتم به‌جای دویدن دنبال توهم «شادتر زندگی کردن» بچسبم به اولین کار درستی که به ذهنم می‌رسه.
و شروع کردم به کندن پاهای کپک‌زده‌ی زالوهای فرورفته‌‌ی گوشت تنم.

با افتادن هر زالو روی زمین -که بزرگی هر کدوم قد کاسه‌ی سرم شده بود- یه تیکه از گوشت بدنم هم کنده می‌شد، خون فواره می‌زد و زانوهام سست‌تر از قبل. هر بار که تیغم رو سمت زالوها می‌بردم، ناتوان‌تر می‌شدم. دلم می‌خواست سیاهی رفتن مدام چشمام رو بهانه کنم تا صدای افتادن تیکه‌گوشت بعدی تنم روی زمین رو نشنوم. اما چاره‌ای نبود. برای «واقعی شادتر زندگی کردن پگاه» مجبور بودم.

پس دوباره انجامش دادم...
دوباره و دوباره
و بازهم...

الآن دیگه هیچ اثری از زالوها نمونده. و دارم همچنان بدن تیکه‌تیکه‌شده‌م رو تیمار می‌کنم. کاری که توش حسابی ماهر شدم. واسه‌ی همین، هرچند سال سختی رو گذروندم، ولی از خودم و آدم تازه‌ای که ساخته‌ شده خوشحال و راضی‌ام.
حالا، لبخندهای عمیق زیاد و ذوق‌های بی‌شماری داخل توشه‌ی ۱۴۰۳ دارم که دلم می‌خواد همه‌ رو توی این یک‌ماه‌ونیمی که باقی‌مونده خرج کنم. و به تنم سکون و سکوت بیشتری هدیه بدم.

توی این ۴۵ روز پایانی سال، دلم می‌خواد ریشه‌هام رو تو خاکی که حسابی شخم خورده، محکم‌ کنم. چون برای صیانت از امید کوچیک و رؤیای بزرگی که برام باقی‌مونده، به رقص همه‌ی ریشه‌های عصیان‌زده‌م توی این خاکناب* محتاجم.


*واژه‌‌ای من‌درآوردی. به معنای خاکِ ناب.


--------------------------------------------------

پی‌نوشت ۱: و شعری از پوشکین برای اتمام ترهات امشب

من که همواره شیفته‌ی سرزمین‌های غریب بوده‌ام
و میهنم را همواره محکوم کرده‌ام
و همواره گفته‌ام: «در وطنم خرد ناب و نبوغ‌آمیز نمی‌توان یافت
و شهروندانی نجیب با روحی شعله‌ور از آزادی
و زنانی که زیبایی‌شان سرد نیست
گرم‌اند و سرشار از زندگی
و گفت‌وگوهایی از سر دل که لبریز شادمانی و نور و خرد باشند
و معاشرانی که تهی نباشند.»
از وطنم بیزار بودم
تا دیروز که گالیتسینا را دیدم
و از در آشتی با وطن درآمدم...


پی‌نوشت ۲:
یه‌جا توی این یادداشت اسم حلزون اومد. یادم باشه کتاب «صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی» رو حتمن یه بار دیگه ورق بزنم.


پی‌نوشت ۳:
فردا که از خواب بیدار شم بابت منتشر کردن چنین یادداشت خزعبلی، کل هستی رو مورد عنایت قرار می‌دم. تا اون موقع، شب بر همگان خوش و ایام به کام.


دوشنبه ۱۵ بهمن ۰۳
۰۳:۴۴ .پ.

@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

30 Jan, 15:27


بهترین تسلی زندگی،
حرف‌های پرزرق و برق و سخنان طنز نیست، بلکه بودن در کنار شخص دیگر به طور کامل است.
چنین صداقتی می‌تواند تک‌تک ما را نجات دهد.

- کیم سوهیون

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

30 Jan, 15:27


آیدا نازنینم سلام

از صبح امروز که نامه‌ات را خواندم، گوشه‌ی ذهنم نشسته‌ای؛ مدام به نوشتن پاسخی درخور می‌اندیشم. با این حال اوضاع ذهنی و قلمی‌ام چندان خوش نیست که بتوانم به پرمایگی تو بنویسم. باری، مرا ببخش و این نامه‌‌ی مستأصل را پذیرا باش.

ظهر از «کیم سوهیون» می‌خواندم. به سطرهایی رسیدم که مرا یاد تو انداخت:
بهترین تسلی زندگی حرف‌های پرزرق و برق و سخنان طنز نیست، بلکه بودن در کنار شخص دیگر به طور کامل است.
چنین صداقتی می‌تواند تک‌تک ما را نجات دهد.


این روزها بزرگ‌ترین ناجی منی. کنارمی، به فکرمی، خطاهایم را می‌بینی و هیچ قضاوتم نمی‌کنی، شاهد افکار بچگانه‌ام هستی و اجازه می‌دهی بی‌هیچ فشاری، دوباره به رفتارم بیندیشم و از نو تصمیم بگیرم.

آیدا جان تو این روزها کسی هستی که نه سرکوفتم می‌زند و نه عشق و ترسم را سرکوب می‌کند. با تو که هستم، «پگاه»ـم.
نه می‌خواهی تکه‌ای از احساست را به من تحمیل کنی و نه می‌خواهی تکه‌ای از احساساتم را تصاحب کنی. خودت هستی. «آیدا»ای.

از تو بابت دیروز بیش از همه ممنونم. عجب ناروزی بود آیدا. بخیه‌های پایم را کشیدم، زخمم باز باز بود. مثل روز اولش. درد داشتم. شکاف پُرخون‌مرده‌ی پایم می‌سوخت و عذاب وجدانی بی‌امان داشت سرم را با پنبه می‌برید. خانواده هم که مثل همیشه از سر مهر و نگرانی بنا را بر طعنه زدن گذاشتند: «بفرما، نگفتیم راه نرو؟ تحویل بگیر. حالا زخمت عفونت می‌کنه، عفونت می‌ره تو خونت. همه‌مونو بدبخت می‌کنی با این سرتق‌بازیات. کونت رو بذار زمین یکم.»
مضطرب و بیچاره، با پایی که گوشت چاک‌خورده‌اش را با هر قدم حس می‌کردم، نشسته بودم و زار می‌زدم.
هورمون‌هایم طغیان کرده بودند و مدام ضعف می‌کردم. این وسط یک‌عالم کار هم سرم ریخته بود که هیچکس جز خودم توان انجامشان را نداشت.

خودت می‌دانی که این روزها در دلم چه آشفته‌بازاری‌ست. می‌دانی که سر از دست دادن اجباری دوستی‌ها و فرصت‌های شغلی کذایی چه بلایی سرم آمده‌. دغدغه‌های مالی و چالش‌های کاری‌ام را می‌دانی. با این حال هیچ لحظه‌ای نبوده که احساس کنم می‌خواهی برایم نسخه بپیچی. تنها پگاه را می‌بینی، می‌شنوی، می‌خوانی، و می‌پذیری‌اش.

از تو ممنونم که این همه انسانی، این همه همراه، این همه امن، و این همه آیدا.


یک پنج‌شنبه‌ی مقدس دیگر. ۱۱ بهمن ۰۳.

@yaddashtbardari


پی‌نوشت: آهنگی که حین نوشتن این نامه گوش می‌کردم را پیوست می‌کنم. تا این‌جای روز، این آهنگ بوده که سرپا نگهم داشته.

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

27 Jan, 20:30


من بدن را می‌شکافم
و آن را در سراسر جهان می‌پراکنم

من جهان را می‌شکافم
و آن را تکه‌تکه شده در قلبم نگه می‌دارم

من آبستن جهانم

🌙
- روپرت اسپایرا
@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

26 Jan, 13:28


بعد از خوندنش، درگیر پیدا کردن پاسخ واسه سؤال انتهایی می‌شی.

@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

25 Jan, 16:08


بیون عزیزم

سلام،
موضوع این نامه کثافت رابطه‌هاست؛ گندابه‌ای که از کنه‌وبنه روابط نحس می‌جوشد و در نهایت سرریز می‌شود.

بی‌آنکه تصمیمش با ما باشد با آدم‌هایی دوستی می‌کنیم که به خیال خام‌مان «امن» و «ویژه» هستند. جلوتر می‌رویم و آرام‌آرام چهره‌ی بی‌قواره و زهرگون روابط بر ما آشکار می‌شوند. اما چون نه از پدر و مادر، و نه از معلم‌هایمان یاد نگرفتیم رابطه‌های گوه‌مان را از همان نقطه‌ای که به گوه بودنشان واقف می‌شویم ترک گوییم، و با تفکر مذهبی و غیرمتمدنانه‌ای که می‌گوید:‌ «نباید دل کسی رو بشکنی، خدا قهرش می‌گیره»، سر خود را شیره می‌مالیم که: «حالا این رفیق ما دیگه انقدرا هم عن نیست. نقاط قوتش بیشتره بابا. خیلی هم آزارم نمی‌ده، یعنی می‌شه چشم‌پوشی کرد این صد دفعه‌ی آخرو. بالاخره نون و نمک همو خوردیم،‌ نباید انقدر راحت بزنیم زیر همه‌چی که. گناهه. دلش می‌شکنه».

حالا این وسط اگر نارفیق‌مان هم چند سال زیر سن قانونی باشد و هم ادعای بزرگسال بودنش کون آسمان را دریده باشد، همه‌چیز دشوارتر است. فکر می‌کنی اتمام رابطه‌ات نوعی کودک‌آزاری محسوب می‌شود و شکستن دل بچه‌ی طفلی آخرعاقبت خوشی برایت ندارد.

ته ماجرا هم همین می‌شود که می‌بینید بابا جان. یک رابطه‌ی چرند را کش می‌دهی، کش می‌دهی، کش می‌دهی تا وقتی زرتت قمصور شود. همان لحظه که آنقدر از ترس به خودت می‌لرزی که نمی‌توانی کلید خانه را در قفلش بچرخانی تا از شر نارفیقت که دم در خانه کمین کرده، به چاردیواری‌ات پناه ببری! درست همان موقع بابا جان.

شما هم از این خیال‌ها نکنید که چه دختر آگاهی دارید بابا. دخترتان در این مورد بدجور شرمسارتان کرد و یادش رفت که شما چه احترام و ارزشی برای حفظ حریم شخصی‌ خود قائلید و اجازه نمی‌دهید هیچ شیرین‌عقلی اذیتتان کند؛ درجا حسابش را می‌گذارید کف دستش. به قول خودتان مثل پشه له‌اش می‌کنید.

من اما این چند روز عاقل‌تر شده‌ام بابا. دیگر نمی‌گذارم هیچ نارفیق پرمدعایی روح و روانم را به بازی بگیرد. ولو برای یک ساعت. به‌جد ادعا می‌کنم.

بابا جان باور نمی‌کنید اگر برایتان تعریف کنم که وقتی از تمام سوراخ‌های فضای مجازی بلاکش کردم، چطور با عقل ناقصش به فکر ساختن ایمیل فیکی به نام معلم مورد علاقه‌ام افتاد! معلمی آنچنان معروف که وقت سر خاراندن هم ندارد. چه برسد به نوشتن ایمیلی برای نویسنده‌ی نوپا و بدنثری همچو من. ناخرسندم که بگویم این مردک همچنان دختر عزیزتان را خر فرض می‌کند بابا. مثل تمام ۲ سال آزگار دوستی نیرزمان.
باری...

دلم می‌خواست نوشتن از کثافت رابطه را همین‌جا به پایان برسانم ولی چند دقیقه‌ی پیش خبری شنیدم که روحم را از جمجمه‌ام بیرون کشید:

«نیان»...
بابا جان، اسمی تازه
و سوگی که زین‌پس با هر بار ادای نامش، مانند زلزله‌ی هشت‌ریشتری بنیان اخلاق و انسانیت را می‌لرزاند.
کودک ۶ ساله‌ی بوکانی که امروز در اثر کودک‌آزاری‌های سریالی به قتل رسیده. گویا آن بی‌شرفی که این بچه را اذیت می‌کرده، ناانسانی نر و هورمون‌زده‌‌ای ۱۹ ساله‌ بوده. خدا بر کمرش بزند که اگر قدرتش را داشتم، همین حالا تا بوکان می‌راندم تا از خایه‌هایش آویزانش کنم.

داستانش هم -بنا به نقل از اینترنشنال- این بوده که پدر و مادر نیان بیچاره‌ام از هم طلاق گرفته بودند، پدرش ۳ و سال نیم بوده که به مادر نیان اجازه نمی‌داده دخترش را ببیند. خود جاکشش هم ماه‌ها با زنی وارد رابطه شده. برادر این زن، همان تخم حرامی‌ست که به دخترک بارها و بارها تجاوز می‌کرده...
داستان وحشتناکی‌ست بابا. از وقتی شنیدمش آشوب‌روان شده‌ام و هیچ‌جوره آرام نمی‌گیرم.

قصد نداشتم غمگین‌تان کنم بابا، فقط می‌خواستم برایتان از دلایل جگرپاره‌بودن این روزهای پِری‌تان بنویسم...

بابا جان، حس می‌کنم الآن قدر و قیمت واقعی روابط امن و محترمم را می‌دانم. رابطه‌هایی که به شدت نایاب‌اند و خالی از هرگونه تجاوز،‌ کلک زدن و ساختن اکانت‌های تقلبی!

و متجاوزان؛
زندگی‌شان مثل گوشت سگ حرامشان باد!


پی‌نوشت: دوباره اسم کانالم را عوض کردم بابا. این روزهای کدر بودگی‌ام باعث شده به اصل خود بازگردم؛ یادداشت‌نویسی و نوشتن از دنیای یادداشت‌ها. فعلن حوصله‌ی زرق‌وبرق دنیای نویسندگی تجاری را ندارم. برای همین از آموزشش صرف نظر کرده‌ام و فعالیت‌های درآمدزایم هم به گرفتن پروژه‌های نوشتنکی محدود کرده‌ام. برای اندک آرام گرفتن به این تصمیم نیاز داشتم بابا جان. خیر باشد...


۲۵ ژانویه ۲۰۲۵
#BBH 💌
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

25 Jan, 14:10


آهنگ‌های خوب نه تنها صبح، ظهر، بعد از ظهر، عصر، غروب، شب، نیمه‌شب، بامداد و پگاهم رو بخیر می‌کنن، بلکه باعث می‌شن تو دنیا، آخرت، و آخرتِ آخرتِ هرجایی که هست و نیست هم عاقبت بخیر بشم.

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

23 Jan, 15:58


توی این فایل صوتی که در دوره‌ی آموزش یادداشت‌نویسی روزانه برگزار می‌شه، از چرایی یادداشت‌برداری می‌گم:

چرا یادداشت‌برداری یه عادت مرکزیه؟

• و چطوری از ما آدم مسئولیت‌پذیرتری می‌سازه؟


تصمیم گرفتم این فایل رو با شما دوستان هم به‌اشتراک بذارم تا یکبار دیگه به اهمیت نوشتن یادداشت‌های روزانه فکر کنیم ✍🏽.


@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

23 Jan, 00:49


امشب دیگه مطمئن شدم که یکی از هوشمندانه‌ترین چاره‌سازی‌های مغزم واسه حفظ بقا، شکار موزیک‌های نابه. وگرنه چطور ممکنه تو شبی که از هول ترس‌ها و رنج‌ها خواب به چشمم نمیاد، یکهو واژه‌ای غریب رو در بات آهنگیفای بنویسم و به چنین آهنگی برسم؟ 🤔

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

20 Jan, 19:16


بعد از گفت‌وگو با دوتا از دوست‌های امن و هنرمندم، تصمیم گرفتم چند هفته مصرف اون دسته از محتواهایی که بهم حس ناکافی بودن می‌دن رو محدود کنم. به همین خاطر تقریبن همه‌ی کانال‌هایی که دنبال می‌کردم، آرشیو شدن.

تنها کانالی که نتونستم آرشیو کنم، با متمم محمدرضا شعبانعلی بود. دنبال کردن اندیشه‌ی این آدم همیشه برام هیجان‌انگیزه. چون ادا درنمیاره، حرف مفتِ پوشالی نیست، و نه تنها مدام می‌نویسه، که نویسا بودنش از محتوایی که دائمن خلق می‌کنه، واضح و مبرهنه.

این روزا دلم می‌خواد بیشتر بهش نگاه کنم، بیشتر الهام بگیرم و خیلی بیشتر قلم‌‌به‌دست باشم.

فکر می‌کنم توی این برهه از زندگی، به بیشترین چیزی که نیاز دارم نوشتن‌ـه. و نه ادای نویسنده‌ها رو درآوردن. و نه ادای سخنران‌ها رو درآوردن. چون هیچوقت هدفم سخنران بودن یا نویسنده موندن نبوده، و نخواهد بود.

اما با همه‌ی وجودم آرزو می‌کنم سال‌ها بعد کسی پیدا بشه -تنها یک نفر- که با نگاه به محتوای به‌جا مونده ازم پیش خودش بگه: «چه آدم نویسایی بوده!»


پگاه جهانگیرنژاد
#شب_نوشت
@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

19 Jan, 03:34


زندگی همان چیزی‌ست که وقتی خوابت نمی‌برد اتفاق می‌افتد. 🌨

- فران لبوویتز

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

17 Jan, 22:32


چرا درنگ می‌کنی جنگجوی جوان؟

طلوع نزدیک است
هیاهویی برخاسته
چرا درنگ می‌کنی جنگجوی جوان؟

- الکساندر پوشکین

#Dance
@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

16 Jan, 18:05


خبر خودکشی سید ابراهیم نبوی، طنزپردازی که به محض شنیدن واژه‌ی «طنز» یادش می‌افتادم، از ذهنم کنار نمی‌ره.
تو اوج جوونی دربه‌در نوشتن، پول درآوردن و رفتنم. به خیال خام خودم اگه خوب بنویسم، اگه نون قلمم رو بخورم و از کار برای هر کس و هر جای دیگه‌ای بی‌نیاز بشم، و اگه برم اونور و یه رفاه نسبی واسه خودم دست‌وپا کنم همه‌چیز درست می‌شه. دیگه هر روز رنجور نیستم، دیگه هر روز با دنبال کردن اخبار خاورمیانه یه تیکه از گوشت تنم آتیش نمی‌گیره، دیگه با شنیدن هرباره‌ی خبر اعدام یکی از ریشه‌هام به مرز جنون نمی‌رسم‌.
اما کور خوندم. دغدغه‌ی وطن، هیچ‌جا دست از سرم برنمی‌داره. و من، روزی که خیابون مدیسون رو گز می‌کنم، یا روزی که کنار رودخونه‌ی هان قدم می‌زنم، می‌ایستم؛ می‌ایستم و با همه‌ی وجودم در سوگ دوری از وطن ضجه می‌زنم.
و آگاهم که این رنج، این عذاب محض بی‌وقفه، هیچوقت، هیچ‌روزی، هیچ‌لحظه‌ای دست‌هاش رو از گلوی من برنمی‌داره. و من باید آروم‌آروم یاد بگیرم که این، هم جبر زندگی من بوده، هم جفایی که بر من رفته و هم کمال اختیار و انتخاب من...

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

16 Jan, 17:49


آقای نویسنده کشته شد.
با دقت تمام پرونده‌اش رو پیگیری کردند.
به سرعت قاتلش رو دستگیر کردند.
به شدت قاتلش رو اعدام کردند.
برای نویسنده مراسم بزرگداشت برگزار کردند.
عکس نویسنده رو بزرگ کردند
و روی همه‌ی دیوارهای شهر چسبوندند.
مجسمه‌ی نویسنده رو گذاشتند وسط شهر
اسم یک بزرگراه رو هم به اسم اون کردند.

اما اجازه چاپ کتابش رو ندادند.


زنده‌یاد سید ابراهیم نبوی*
از کتاب کوتوله‌ها و درازها

@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

15 Jan, 17:02


نمی‌دونم مکانیزمش چطوریه ولی تاریک‌ترین افکار و کدرترین خلقیات روزهام با شنیدن یه موسیقی خوب، در عرض چند دقیقه به فنای سگ می‌رن.
و من هر روز با شکار آهنگ‌های بهترِ بیشتر، قدردانیم از داشتن این موهبت رو به‌جا میارم.

@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

15 Jan, 12:37


سبد ۸تایی کپی‌رایتر از مهارت‌های نرم

هر کپی‌رایتری مثل هر انسانی باید در کار و تعاملاتش علاوه بر مهارت‌های فنیِ نوشتن، مهارت‌های ارتباطی، کاربرشناسی و بازخوردپذیری داشته باشه.

رمز موفقیت توی پروژه‌ها خیلی وقت‌ها گره خورده به همین مهارت‌ها و نداشتنش می‌تونه سرنوشت پروژه یا انواع همکاری رو خیلی تغییر بده!

توی این فایل از ۸ مهارت نرم صحبت کردیم.
تجربه و نظر شما چیه؟

#تجربه_کاری
#مهارت_نرم
#کپی_رایتینگ

🌱@Content_Life|محتوازیست✍️

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

13 Jan, 10:21


شنبه توی شهرکتاب مشغول ورق زدن کتاب‌‌ها بودم که یه‌دفعه صدای هیاهوی دلبر و بامزه‌ای حواسم رو پرت کرد. نمی‌دونم داشتن به هم چی می‌گفتن؛ خوشحالی می‌کردن، غر می‌زدن، اعتراضی داشتن یا باهم می‌جنگیدن. هر چی که بود، از شنیدنش حظ بردم و باعث شد بعد از مدت‌ها به فکر ضبط یادداشت صوتی بیفتم.

گوش دادن به این ۶ دقیقه برام شبیه دیدن یه فیلم سینماییه. از صدای آواز پرنده‌های تو قفس بگیر، تا به اوج رسیدن صدای سالار عقیلی و تشویش آمبولانسی که توی ترافیک گیر افتاده...


#افکت 🐥 📖 🚑
@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

13 Jan, 08:57


تصویر میتولوژیک از خدا

‌حدود دو تا سه هزار سال قبل، کوه‌های المپ شلوغ‌تر از زمین آتن بود. خدایان با هم میجنگیدند. پوزیدون از عصبانیت زمین را می‌لرزاند و طوفان راه می‌انداخت. هرا به ازدواج خدایی دیگر حسودی می‌کرد. افرودیت دلبری می‌کرد. هرمس پیامها را جابه‌جا می‌کرد و مشغول سفر بود. دیونیسوس گاهی غم‌زده بود، گاهی خوشحال و گاهی مست.

اتفاق‌های زمین، انعکاس حال‌و‌احوال این خدایان بود.
در نقاطی دیگر هم کسوف و خسوف، خشم خدای آسمان بر اهل زمین تصور می‌شد.

اکنون ما دوباره با "خدای میتولوژیک" روبه‌رو هستیم که ۴۰ هزار نفر در جایی کشته میشوند و می‌رود جای دیگر جان ۱۵ یا ۲۰ نفر را می‌گیرد.

"انتقام خدای غزه" تیتری است که باید
دینداران را بیشتر از بی‌دین‌ها دلگیر کند:


سقوط روایت دینی
به جهان میتولوژیک سه‌هزار سال قبل

اما ساده‌تر و زشت‌تر.


#شاید_موقت

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

12 Jan, 20:27


فراهم آمده از غم یا درد، گرد هم آمده از رنج و درد

اعدام صرفن مرگ نیست. اساسن اعدام به همان اندازه با محرومیت از زندگی متفاوت است که اردوگاه کار اجباری با زندان.
... بنابراین، هیچ معادلی [عدالت] در کار نیست. بسیاری از قوانین، جنایت از پیش برنامه‌ریزی‌شده را از جنایت صرفن زاده‌ی خشونت، سنگین‌تر می‌دانند.
با این حساب، اعدام چیست؟ آیا از پیش برنامه‌ریزی‌شده‌ترین قتلی نیست که هیچ جنایتی را، هر چند از قبل حساب‌شده، نمی‌توان با آن مقایسه کرد؟

- آلبر کامو

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

12 Jan, 11:19


تبلیغات قدرت تصمیم‌گیری انسان را تقویت می‌کند و برایش اهدافی چون داشتن خانه‌ی بهتر،‌ سر و وضع مناسب‌تر و تغذیه‌ی سالم‌تر را تعیین می‌کند. همین امر ما را به سعی و تلاش بیشتر و تولید بهتر وا می‌دارد.

-وینستون چرچیل

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

11 Jan, 09:46


سلسله پادکست‌های درآمد از نویسندگی
قسمت یازدهم

موضوع این قسمت: چطور یک ایده‌ی ساده برای نوشتن رو جوری گسترش بدیم تا به یک پروژه‌ی پولساز بدل بشه؟

• مدت زمان فایل: حدود ۲۰ دقیقه

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

11 Jan, 09:37


چطوری با نوشتن درآمد کسب کنیم؟

• در سلسله فایل‌های صوتی «درآمد از نویسندگی» از این می‌گم که چطوری با نوشتن و داشتن تمرین‌هایی سنجیده و ارتباطاتی مؤثر، مسیر پول‌سازی خاص خودمون رو بسازیم.

پگاه جهانگیرنژاد

#پادکست #درآمد_از_نویسندگی

👇

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

10 Jan, 17:12


بهترین اتفاق امروز که خستگی ۲ هفته‌م رو شست برد، ورق زدن این کتاب بود. نه تنها حسابی خندیدم، که کلی اطلاعات راجع به پی‌پی حیوانات مختلف به‌دست آوردم؛ از روباه و فیل گرفته تا جغد و وامبت. 😌👌

@yaddashtbardari

یادداشت‌ها | پگاه جهانگیرنژاد

10 Jan, 17:12


این کتاب‌ها رو هم ورق زدم تا یه بار دیگه حسرت بخورم که چرا زمان بچگیم چنین کتاب‌هایی نبود...
البته نکته‌ی مهم‌تر ماجرا، اهمیت نوشتار ساده و روون برای کودکان و تلاش برای آگاهی اون‌ها از احساسات درون و محیط اطرافشونه.
کاش واسه بچه‌ها کتاب‌های خوب بخونیم...

@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

09 Jan, 20:23


همیشه قدم زدن از فلکه‌ی اول تا سوم فردیس روحم رو تازه می‌کنه. لبریز از رنگ‌ها و حس سرزندگی؛ چشم‌هام هر بار، با دیدن استایل‌های شیک و خانم‌های شاد، می‌درخشن.

هنوز ۲ سال نشده که این‌جا ساکن شدم. اما جوری به زییایی و آزادی نسبی کرج عادت کردم، که مسافرت چندروزه به اهواز یا اصفهان، برام عذاب‌ محضه.
وقتی مجبورم شهر (و اتاقم) رو به هدف سر زدن به خانواده ترک کنم، نه تنها ریتم همیشگی زندگی روزمره‌م رو از دست می‌دم، بلکه این آزادی نسبی و حیاتی هم از کفم می‌ره.

امروز حین فردیس‌گردی به هدف پیدا کردن جراح ارتوپد، از این کوچه‌ رد شدم. کوچه‌ای که با نگاه کردن به سقفش، دلم خواست اونقدر بالا بپرم تا انگشت‌هام به دسته‌ی چترهای رنگین‌کمونی برسه.

«به نام خداوند رنگین‌کمان».
اولین تداعی ذهنم مال کیان شد. چقدر دلم می‌خواست این صحنه رو ببینه. با فکر کردن به چهره‌‌ی خندونش که داره به بالا نگاه می‌کنه دلم قنج رفت. اما خیلی طول نکشید. خالی شدم. تهی از کیان، از رنگ‌ها، از لبخندها، از استایل‌های جذاب، از زوج‌های عاشق سربه‌هوا، از گذر مردم، و از پگاه و سوزش بی‌امان پای چپش.
دیگه فردیس خوش‌آب‌ورنگ نبود.
دیگه هیچ‌جا، هیچی نبود.

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

09 Jan, 18:31


حالا که یه هفته‌ی دیگه هم برای زندگی کردن تلاش کردیم، لایق گوش دادن یه موزیک خوب و لذت بردنیم~🌻

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

09 Jan, 08:52


🔺 نگاهی به کمپین تبلیغاتی «کاپو» و درس‌هایی برای بهبود تاثیرگذاری

هرچند در پستی دیگر به نکات مثبت کمپین «کاپو» اشاره کردم و آن را نسبت به تبلیغ قبلی – ارتباط هوشمندی و انتخاب ساندویچ- یک گام رو به جلو دانستم، اما این کمپین همچنان چالش‌هایی دارد که می‌تواند بر اثربخشی آن تاثیر بگذارد.

یکی از این چالش‌ها، ارتباط ضعیف پیام نوشتاری با تصویر و ایده کلی کمپین است.

در این کمپین به‌نظر می‌رسد طراحان بر حضور مجدد امیرعلی نبویان به‌عنوان نقطه قوت کمپین تمرکز کرده‌اند. هرچند استفاده از سفیر برند یک حرکت هوشمندانه است، اما این سوال مطرح می‌شود که آیا سفیر در خدمت پیام و شعار کمپین است؟

به‌عنوان مثال، آیا تصویری که از یک شام دورهمی یا نهار روزهای شلوغ نمایش داده می‌شود، به خوبی با شعار این چندگانه تبلیغاتی هماهنگ است؟

در نسخه‌ای از کمپین که شلوغی روزهای پرمشغله را نمایش می‌دهد، تصویر تبلیغاتی مرتب و بی‌نقص است و هیچ شلوغی واقعی دیده نمی‌شود. این تناقض باعث می‌شود پیام کمپین از اعتبار و تاثیرگذاری لازم برخوردار نباشد.

حال نگاهی به کمپین دیگری از کشور گواتمالا بیندازیم که برای برند Pollo Campero با شعار "Live Full Flavor" اجرا شده است. این کمپین با هدف بزرگداشت لحظات کوچک و بزرگی که به زندگی طعم می‌دهند، طراحی شده است. در اینجا، شعار و تصاویر در هماهنگی هستند. تصاویر به‌وضوح لحظات واقعی و پرشور زندگی مردم را به تصویر می‌کشند و حس و حال شعار برند را تقویت می‌کنند. هرچند آرت‌ورک آنچنان هم درخشان نیست اما به وظیفه خود پایند است.

جمع‌بندی:
کمپین‌های تبلیغاتی زمانی تاثیرگذاری بیشتری دارند که میان پیام نوشتاری، تصاویر و ایده کلی کمپین هماهنگی وجود داشته باشد. نکاتی که می‌تواند در بهبود این کمپین‌ها موثر باشد عبارت‌اند از:
🔹ارتباط قوی میان پیام و تصویر: پیام تبلیغاتی باید به‌طور مستقیم از تصویر حمایت کند و داستان یکپارچه‌ای را به مخاطب ارائه دهد.

🔹واقع‌گرایی در ارائه محتوا: اگر هدف نمایش شلوغی یا لحظات خاص است، تصاویر باید به‌طور طبیعی و واقعی این مفهوم را منتقل کنند.

🔹استفاده موثر از سفیر برند: سفیر باید نه‌تنها شناخته‌شده باشد، بلکه به‌عنوان نماینده‌ای واقعی برای شعار و پیام برند عمل کند.

در نهایت، کمپین‌های تبلیغاتی باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که مخاطب را درگیر کرده و لحظاتی واقعی و قابل لمس را به تصویر بکشند. همان‌طور که کمپین گواتمالایی "Live Full Flavor" به‌خوبی نشان داده است، توجه به این نکات ظریف می‌تواند اثربخشی تبلیغات را به‌طرز قابل‌توجهی افزایش دهد.

توضیح: گواتمالا را به عمد انتخاب کردم تا از این اشتباه رایج که همواره ایران را با کشورهای مدرن مقایسه می‌کنند، اجتناب کنم و نشان دهم حتی در کشوری با زیرساخت‌های کمتر پیشرفته نیز می‌توان کمپین‌هایی طراحی کرد که در انتقال پیام و ایجاد هماهنگی میان شعار، تصویر و محتوا موفق عمل کنند.
〰️

علی‌جاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات

🌐 @alijahsh

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

08 Jan, 18:56


انکار

واقعیت انکار شده، بازمی‌گردد تا تمام وجودت را تسخیر کند.

فیلیپ کی. دیک
Flow My Tears, The Policeman Said

حالا اینجا فیلیپ دیک در رابطهٔ انسانی میگه. اما واقعیت انکار شده، در محیط کار و سازمان‌ها و همهٔ جنبه‌های زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... همین کار رو انجام میده.

#هایلایت_کتاب #نقل_قول

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

07 Jan, 15:16


کتابچه‌ چگونه به یک کپی‌رایتر تبدیل شویم؟
۲۷ گام ابتدایی در حوزه‌ی کپی‌رایتینگ

نکاتی که در این کتابچه ارائه شده ساده و در عین‌حال ضروری‌ هستن. امیدوارم خوندنش براتون مفید باشه و بهتون کمک کنه چند تمرین سنجیده رو وارد برنامه‌ی یادگیری مهارت تبلیغ‌نویسی‌تون بکنید. 🥰

#ebook
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

07 Jan, 12:02


همه‌ی راه‌ها به تو ختم می‌شوند.
حتا آن‌ها که برای از یاد بردنت طی کرده‌ام...

- محمود درویش

🖤 برای تلخی و اندوه بی‌پایان هفدهم و هجدهم دی‌ماه هر سال...

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

05 Jan, 04:15


🌟 ۶ فعالیت هفتگی که هر تولیدکننده محتوای حرفه‌ای باید در دستور کار خود قرار دهد

۱. تحلیل عملکرد محتواهای گذشته
بررسی کنید که کدام محتواها بازدید، تعامل یا کلیک بیشتری داشته‌اند. داده‌های به‌دست‌آمده به شما کمک می‌کند استراتژی‌های بهتری برای هفته‌های آینده طراحی کنید.

۲. ایده‌پردازی و برنامه‌ریزی برای محتواهای آینده
هر هفته زمانی را به بررسی ترندها، نیازهای مخاطبان و ایده‌پردازی برای محتواهای جدید اختصاص دهید و این ایده‌ها را در تقویم محتوایی خود قرار دهید.

۳. ایجاد و به‌روزرسانی محتوای همیشه سبز
محتوای همیشه سبز (مثل راهنماها، نکات کاربردی یا مقالات مرجع) ارزش طولانی‌مدتی برای مخاطبان دارد. هر هفته یک محتوای جدید ایجاد کنید یا محتوای قدیمی را به‌روز کنید.

۴. تعامل با مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی
پاسخ به کامنت‌ها، دایرکت‌ها و سوالات مخاطبان باعث تقویت ارتباط شما با آن‌ها و بهبود اعتبار برندتان می‌شود. این تعامل باید به یک فعالیت هفتگی ثابت تبدیل شود.

۵. مطالعه و یادگیری برای بهبود مهارت‌ها
تولیدکنندگان حرفه‌ای همیشه در حال یادگیری هستند. هر هفته زمانی را به مطالعه مقالات، شرکت در وبینارها یا گوش دادن به پادکست‌های مرتبط با صنعت خود اختصاص دهید.

۶. ایجاد و مدیریت کمپین‌های بازاریابی
اگر از ابزارهایی مثل ایمیل مارکتینگ، تبلیغات یا کمپین‌های خاص استفاده می‌کنید، هر هفته برنامه‌ریزی، اجرا و ارزیابی کمپین‌ها را در دستور کار خود قرار دهید تا نتایج بهتری بگیرید.

موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

04 Jan, 11:47


اولین ویژگی یک کپی‌رایتر

اوژین شوارتز، نویسنده‌ کتاب پرفروش تبلیغات افسانه‌ای می‌گه:

«اولین ویژگی کسی که می‌خواهد در حوزه‌‌ی تبلیغ‌نویسی فعالیت کند، داشتن قوه‌ تخیل و اشتیاق است. شما نویسنده‌‌ی داستان رؤیاهای خود هستید و همچنین شما مشتری آینده خودتان هستید. پس وظیفه شما آن است که با همه‌ی جزئیات، آینده ممکن برای خودتان را ترسیم کنید».

@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

01 Jan, 15:38


🔘 لحظه‌های کوچک، تاریخ‌ساز می‌شوند


در دنیای شتاب‌زده امروز، ما همیشه تحت فشار هستیم تا بیشتر کار کنیم، سریع‌تر حرکت کنیم، و مسیرمان را با دیگران مقایسه کنیم. اما تغییر واقعی از همان لحظات کوچکی شروع می‌شود که شاید برای دیگران عادی باشد، اما برای شما به یک خاطره ماندگار تبدیل می‌شود.

کمپین جذاب «تاریخ بسازید» برند پولاروید، به ما یادآوری می‌کند که این لحظات کوچک همان چیزی هستند که واقعاً تاریخ می‌سازند. با پولاروید، لحظه‌های خود را جاودانه کنید و مسیر منحصر‌به‌فرد خود را در تاریخ بسازید، بدون توجه به اینکه چقدر کوچک یا بزرگ باشند.

این کمپین دیجیتال و محیطی در دسامبر ۲۰۲۴ در ایالات متحده منتشر شد و با تصاویری الهام‌بخش، به ارتباط میان فناوری و زندگی روزمره معنای تازه‌ای بخشیده است.

〰️

علی‌جاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات

🌐 @alijahsh

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

31 Dec, 21:02


"سال نو مبارک" ...

لحظاتی سرشار از احساس خوب در اثری زیبا و آرامش بخش از تکنوازی پیانیست هنرمند "سیریوس ایس"
لذت ببرید ...

با آرزوی بهترینها و تبریک سال نو میلادی بر هموطنان‌مان در هر کجای جهان .. 💐

#با_هم_بشنویم
#زن_زندگی_آزادی 🕊

🎼 @music_lights

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

31 Dec, 15:32


با بزرگ‌ترین سؤالت زندگی کن

سعی کن خود پرسش‌ها را دوست داشته باشی، چنان که گویی اتاق‌هایی دربسته یا کتاب‌هایی نوشته به زبانی بسیار بیگانه‌اند.
دنبال پاسخ‌ها نگرد، پاسخ‌هایی که اکنون نمی‌توان آن‌ها را به تو داد، زیرا از عهده‌ی زندگی با آن‌ها برنخواهی آمد.
و نکته همین است که با هرچیزی زندگی کنی.
اکنون با پرسش‌‌ها زندگی کن.


- راینر ماریا ریلکه
#Dance
@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

30 Dec, 16:20


به فکر دیگران باش...

🌱 شعر و صدای محمود درویش

📜 هنگامی که صبحانه‌ات را حاضر می‌کنی،
به دیگران فکر کن؛ غذای کبوتران را از یاد مبر!

📜 هنگامی که به جنگ می‌روی، به دیگران فکر کن؛ از یاد مبر آنان را که در جست‌وجوی صلح‌ اند!

📜 هنگامی که قبض آب را می‌پردازی، به دیگران فکر کن؛ آنانی که برای نوشیدن تنها ابرها را دارند...

📜 هنگامی که به خانه، خانۀ خود، برمی‌گردی،
به دیگران فکر کن؛ از یاد مبر مردمانی را که خانه در خیمه‌ها دارند...

📜 هنگام خوابیدن و شمردن ستاره‌ها، به دیگران فکر کن؛ مردمانی که جایی برای خواب ندارند...

📜 هنگامی که خود را با استعاره‌ها رهایی می‌بخشی، به دیگران فکر کن؛ کسانی که حق سخن گفتن از آنان گرفته شده...

📜 هنگامی که به دیگرانِ دور فکر می‌کنی،
به خویشتن فکر کن؛ و بگو: ای کاش شمعی باشم در تاریکی...

🔗 همهٔ قسمت‌های پروندهٔ گجستگان رادیو مضمون در تلگرام


@radiomazmoon

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

30 Dec, 05:09


۵ کاری که تولیدکنندگان محتوای موفق در سال ۲۰۲۵ سرلوحه امور خود قرار خواهند داد

۱. تمرکز بر محتوای تعاملی:
در سال ۲۰۲۵، محتوایی که مخاطب را درگیر کند، مانند نظرسنجی‌ها، آزمون‌ها و ویدیوهای تعاملی، بیشترین بازده را خواهد داشت. تولیدکنندگان موفق این نوع محتوا را در اولویت قرار می‌دهند.

۲. استفاده هوشمندانه از هوش مصنوعی:
ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید سریع‌تر، تحلیل داده‌ها و حتی شخصی‌سازی محتوا نقشی کلیدی خواهند داشت. تولیدکنندگان موفق از این فناوری برای بهینه‌سازی فرآیندهای خود استفاده می‌کنند.

۳. ایجاد برندهای شخصی قوی‌تر:
در دنیای شلوغ دیجیتال، داشتن هویت مشخص و قابل اعتماد، تولیدکنندگان را از رقبا متمایز می‌کند. آن‌ها روی اصالت، ارزش‌ها و داستان‌های منحصربه‌فرد تمرکز خواهند کرد.

۴. تولید محتوای متمرکز بر تجربه:
محتوای آینده فراتر از اطلاعات خواهد بود و تجربه‌ای جذاب و معنادار برای مخاطب ایجاد می‌کند. از رویدادهای زنده آنلاین تا محتوای کوتاه و سریالی، تجربه‌سازی حرف اول را خواهد زد.

۵. اولویت دادن به آموزش مداوم:
دنیای دیجیتال به سرعت تغییر می‌کند و تولیدکنندگان موفق به طور مداوم مهارت‌ها و دانش خود را به‌روز خواهند کرد تا از تحولات جدید عقب نمانند.

موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash
instagram.com/mahmoodbashash

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

29 Dec, 13:16


لاییسا، من عاشق نگاه بی‌باک و رهای توأم

دلباخته‌ی تن تب‌دارت و آرزوهای آشکارت
و بوسه‌های بی‌انتها
و گفت‌وگوهای مشتاقانه
فریاد خاموش لبان آتشینت را دوست دارم
و لذت‌های زنده را...


- الکساندر پوشکین
@cufkoclub

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

28 Dec, 14:00


تبلیغ قدیمی بانک اعتبارات ایران
〰️

علی‌جاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات

🌐 @alijahsh

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

28 Dec, 08:22


نصف سال طول کشید تا بتونم دوباره ورقش بزنم و حظ ببرم.
اما ارزشش رو داشت. تازه هفته‌ رو با بهترین شکل ممکن آغازیدم:

بگردان ساقیا آن جام دیگر
بده جان مرا آرام دیگر

به جان تو که امروزم ببینی
که صبرم نیست تا ایام دیگر

اگر یک ذره رحمت هست بر من
مکن تأخیر تا هنگام دیگر

خلاصم ده خلاصم ده خلاصی
که سخت افتاده‌ام در دام دیگر

اگر امروز در بر من ببندی
درافتم هر دمی از بام دیگر

مرا در دست اندیشه بمسپار
که اندیشه‌ست خون آشام دیگر

می خام ار نگردانی تو ساقی
مرا زحمت دهد صد خام دیگر

بگیر این دلق اگر چه وام دارم
گرو کن زود بستان وام دیگر

بنه نامم غلام دردنوشان
نمی‌خواهم خدایا نام دیگر

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

26 Dec, 19:52


잘자요~🦋

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

26 Dec, 10:31


- ایده‌ها از کجا میان؟
- اونا از دل یادداشت‌های روزانه‌مون بیرون میان. زمانی که دست‌به‌قلمیم و در صادقانه‌ترین حالت ممکن با افکار و احساسات لحظه‌ایمون مواجه می‌شیم.


راستی، فقط تا پایان امروز، ۶ دی‌ماه برای ثبت‌نام با تخفیف ۵۰ درصدی تو دوره‌ی یادداشت‌نویسی فرصت باقی‌مونده.


@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

25 Dec, 17:55


یک نویسنده باید مسرور و خوشبین باشد... هر موضوعی که بر نفی زندگی دلالت کند برای نویسنده مضر است. و گوشه‌گیری یعنی نفی زندگی‌.
مشارکت داشته باشید، مشارکت و مشارکت...

- جورج گریبین

@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

25 Dec, 13:50


یه آهنگ دلبر گوش بدیم، عصرمون بخیر بشه🎄

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

24 Dec, 11:58


لحظات حقیقی کپی‌رایتر بودن

اگر تمام تحقیق‌های لازم صورت گرفته باشد، تمام دستورالعمل‌ها و راهنماها و هر آنچه اطلاعات خام است در اختیار باشد، معنایش این نیست که آگهی نوشته شده است!
تازه باید در را ببندید و چیزی بنویسید؛ این همان لحظه‌ی حقیقی است که ما سعی می‌کنیم تا جایی که امکان دارد عقبش بندازیم.

- دیوید اگیلوی

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

23 Dec, 19:35


متن شما باید تا جایی که امکان دارد روشن و ساده‌فهم باشد، پس زندگی را برای خود آسان کنید و همه‌چیز را تا جایی که می‌شود ساده نگه دارید.

- مارک شاو


شاید جمله‌ی به‌شدت بدیهی‌ای به نظر برسه. اما وقتی شروع می‌کنی به تحلیل تبلیغ‌های تأثیرگذار و نامه‌فروش‌های موفق، بیشتر از هرچیز توجهت به میزان سادگی متن جلب می‌شه.


متنی که می‌فروشه همیشه چندتا ویژگی مشخص داره از جمله:
۱- رو به مخاطب نوشته شده
۲- از ارزشی که محصول/ خدمت مذکور در زندگی مخاطب ایجاد می‌کنه گفته
۳- دست‌کم یکی از دغدغه‌‌ها یا نیازهای مخاطب رو با جزئیات دقیقی توصیف کرده و راه‌حل رفع اون نیاز رو بهش نشون داده
۴- لحنش ساده، قابل فهم و صمیمانه‌ست


علی ایها الحال! رسیدن به این ویژگی‌های قلمی کار حضرت فیل هم نیست و فقط از دست کپی‌رایتری برمیاد که خسته نشه، وسط راه تمرین و تداوم جا نزنه، همواره تبلیغات رو تحلیل کنه، و بنویسه، بنویسه، و بنویسه.


@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

22 Dec, 21:39


امروز شانس اینو داشتم که ۲ تا شماره از روزنامه‌ی اطلاعات، که برای ۶۲ سال پیش بود رو ورق بزنم.

با دیدن هر تیکه از اخبار و آگهی‌ها عمیقن احساس می‌کردم که خطاب شدم!
بعد از این همه‌سال باز هم زبان و لحن نوشته‌ها زنده بود و احساسات مخاطب رو درگیر می‌کرد.

فونت‌هایی که به درستی تغییر می‌کردن و صفحه‌بندی‌ای که اجازه نمی‌داد حوصله‌ت از ادامه‌ی مطالعه سر بره هم طرف دیگه‌ی ماجرا بود.

جوهر سرخ و سیاه و محدودیت‌های گرافیکی هم باعث می‌شد با دقت بیشتری یه خبر رو دنبال کنم و حواسم به شلوغ‌کاری‌ تصویرهای بیخود پرت نشه.

و امان از تیترها! که بیشتر داستانی و کنجکاوی‌برانگیز بودن.

حتا خبرهای طولانی‌تر هم بخش‌بندی شده بودن تا خوندنش راحت‌تر بشه.


امروز برای بار هزاروشونصدم بابت زیستن در چنین زمانه‌ای نق‌وناله کردم و بازم به این سؤال مهم رسیدم:
آیا شخص، شرکت یا برندی اونقدر ریسک‌پذیر، خوش‌سلیقه و باحال هست که بخواد یک بار دیگه روزنامه‌هایی با این سبک‌وسیاق منتشر کنه؟ ولو به صورت الکترونیکی؟


@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

21 Dec, 13:46


دوره‌ی آموزش یادداشت‌نویسی روزانه
چگونه یادداشت‌های روزانه‌مان را خلاقانه و پرمایه‌تر بنویسیم؟


🔸این دوره به صورت آفلاین و در تلگرام برگزار می‌شود.

✍🏼در این دوره با ۲۰ قالب یادداشت‌نویسی آشنا می‌شویم. از جمله:

نامه‌نویسی
• جستارنویسی
• خاطره‌نویسی
• مینیمال‌نویسی
• دیالوگ‌نویسی
• رؤیانویسی
• نوشتن نقادانه
• نوشتن اجتماعی
• مترونویسی/ مردم‌نگاری
• نوشتن آموزشی
• نوشتن برای کودکان
و...


🔴 مزیت اصلی شرکت در دوره: گرفتن بازخورد جامع و مستقیم از مدرس دوره، برای ۵ تا از متن‌های نوشته شده توسط هر عضو

زمان بارگذاری اولین جلسه‌ی آموزشی:
شنبه ۸ دی‌ماه

🖋مدرس: پگاه جهانگیرنژاد

💫دسترسی به تمام فایل‌های صوتی و متنی ارائه شده در کانال اختصاصی دوره همیشگی خواهد بود.

📌هزینه‌ی شرکت در این دوره ۴۰۰ هزار تومان است.

🌱برای ثبت‌نام در دوره کافی‌ست شهریه‌ را به شماره کارت زیر واریز کنید

6104338674209586

بانک ملت، پگاه جهانگیرنژاد

و سپس فیش واریز را به همراه نام خود به آیدی زیر بفرستید:

@pegie_real

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

20 Dec, 19:51


متن خوب اتفاقات خوبی را رقم می‌زند

نخستین نوشته‌هایی که به خط میخی در بین النهرین کشف شد حاکی از مالکیت حیوانات و کالاها بود. نوشتن در قلب تجارت قرار داشت و ابداع آن، طلوع تمدن جدید را آسان‌تر کرده بود.
این روزها نوشتن یکی از اصلی‌ترین شکل‌های بیان به شمار می‌آید‌ و حتا در شکل خلاصه و قالب دستور کار هم ابزاری قدرتمند برای انواع کسب‌وکارهاست.
تکنیک‌های متن‌نویسی خلاق در واقع یافتن طبیعی‌ترین راه برای برقراری ارتباط با دیگران است.

از کتاب کپی‌رایتینگ با عنوان دوم نوشتن موفق برای تبلیغات، برندینگ و بازاریابی، نشر سیته

@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

20 Dec, 16:42


میان گریه می‌خندم‌، که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست، لیکن در نمی‌گیرد

چه خوش صید دلم کردی، بنازم چَشم مستت را
که کَس مرغان وحشی را، از این خوش‌تر نمی‌گیرد

سخن در احتیاج ما و اِستغنا‌ی معشوق است
چه سود افسونگر‌ی ای دل؟ که در دلبر نمی‌گیرد

من آن آیینه را روزی، به دست آرم سِکندر‌وار
اگر می‌گیرد این آتش زمانی‌، ور نمی‌گیرد



یلدای همگی مبارک، کاش خوش‌خبرترین زمستون تو راه باشه♥️🍀
@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

19 Dec, 21:50


دارم به گلدون پتوس حصیری‌م نگاه می‌کنم. گیاهی که حدود یک سال دنبالش بودم تا بالاخره داشته باشمش. گیاهی برسه، مجبور شد ۶ ساعت برگ‌هاش رو جمع‌وجور نگه داره تا از اصفهان به دستم برسه؛ حالا بخاطر سهل‌انگاری نابخردانه و طولانی‌مدتم،‌ داره از ریشه می‌پوسه. سرمازده شده، برگ‌هاش قهوه‌ای و ساقه‌هاش هم زرد.

با این که دیدنش آزارم می‌ده اما هر چند دقیقه یک بار سرم رو برمی‌گردونم تا با نتیجه‌ی مسئولیت‌ناپذیر بودن ماه‌های اخیرم مواجه بشم.

از خودم می‌پرسم: «چقدر توی خودت و دغدغه‌های روزمره‌ت فرو رفته بودی که یکی از سوگلی‌هات رو اینطوری نادیده گرفتی؟»

تقلا می‌کنم سرزنشگر درونم رو خفه کنم، که ذهنم با ساختن سلسله سؤال‌های تازه تلاش‌هام رو به فنای سگ می‌ده. فاکد آپ شدن محور مقاومت!

اگه با مهم‌ترین هدف زندگیت هم همینطوری غیرمسئولانه برخورد کنی چی؟
الآن مثلن وضع سایتت خیلی بهتر از این گلدونته؟ خیر سرت اونم برات مهم‌ترین بود یه روز...
کانال تلگرامت چی؟ هفته‌ای ۲ تا پادکست منتشر کنی و تمام؟ نوشته‌هات کو پس؟ چرا از خلوتت درنمیان؟‌ چون اونقدر خودخواه شدی که فقط واسه خودت می‌نویسی آره؟


پرسش‌ها متوقفم می‌کنن. خیلی وقته که یادداشت‌هام رو منتشر نمی‌کنم. چون از یه روزی به بعد تصمیم گرفتم داخل کانال اصلیم فقط درباره‌ی کپی‌رایتینگ محتوا تولید کنم. و از یه جایی به بعد هم تصمیم گرفتم که اسم کانال «یادداشت‌های روزانه» رو به «پادکست آموزشی نویسندگی تجاری» تغییر بدم. چرا؟
نمی‌دونم. به احتمال قوی اون روزی که چنین تغییری رو اعمال می‌کردم علتش رو می‌دونستم، ولی امروز نه.

دوباره (طبق معمول) به درستی مسیری که در اون قدم برمی‌دارم به شک‌وشبهه افتادم. انگار کاری که دارم انجام می‌دم، همون کاری که دوستش دارم، از پسش برمیام، و اون کاری که باید (یا از سر ناچاری) انجامش بدم نیست؛ نمی‌نویسم.

بسیار خب! هدفم تولید محتوا در حوزه‌ی کپی‌رایتینگه. ولی یادداشت‌های شخصی من درباره‌ی کلنجار رفتنم با پروژه‌هایی که قبول یا رد می‌کنم کو؟
برداشت شخصی من درباره‌ی تبلیغات جفنگی که هر روز تو واگن مترو یا تو بیلبورد خیابونا می‌بینم کو؟
تأثیر بالاپایین شدن هورمون‌هام روی قبول پروژه‌های کمتر و به‌گا رفتن‌های آخر ماه از سر بی‌پولی چی؟

همه‌شون توی دفترها و دفترچه یادداشت‌هام ثبت شدن. خب که چی؟ پس اهمیت زیست مکتوب و به اشتراک‌گذاری توأمانش چی می‌شه؟

مشکل بزرگ این روزهای من اینه که متوجه شدم اصلن و ابدن دلم یه برند ترگل‌ورگل و های‌کلاس که بیشتر شبیه موتور تولیدکننده‌ی محتوا می‌مونه نمی‌خواد. دلم می‌خواد بیشتر خودم باشم و دلم می‌خواد این «خودِ بیشتر پگاه» توی محتواهای مکتوبم خودش رو نشون بده. توی یادداشت‌هایی که نه ادعای شعر بودن دارن، نه جستار و نه مقاله. صرفن پاراگراف‌هایی هستن که به قلم درمیان، همین.

این روزها به‌شدت خشمگین و غم‌آلودم. از همه بیشتر بخاطر وضعیت نابه‌سامان نه، بلکه گوه‌گرفته‌ای که دَرش گیر افتادیم. پس شاید بخاطر تمام سختی‌هایی که تحمل می‌کنم، به خودم این احترام رو بذارم که بیشتر از زندگیم به عنوان یه نویسنده‌ معمولی و یه کپی‌رایتر تازه‌کار بنویسم.
تو چنین روزایی که با تمام استخوون‌های رنجورم، به این باور رسیدم که هیچی به اندازه‌ی بیشتر نوشتن به خودم بدهکار نیستم.

کاش یاد بگیرم کمتر ادای ربات‌های تولیدکننده‌ی محتوا رو دربیارم.
کاش یاد بگیرم کمتر پشت زبونم قایم شم.
کاش کمتر حرف بزنم.
کاش بیشتر پگاه باشم.
کاش بیشتر بنویسم.

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

19 Dec, 21:50


تا زمانی که آنچه را که می‌خواهید بنویسید، بنویسید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد. و این که برای اعصار مهم است یا فقط برای ساعت‌ها، هیچکس نمی‌تواند چیزی بگوید.

ویرجینیا وولف
👇🏽

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

17 Dec, 13:10


در قسمت اول پادکست وبلاگ‌نویسی، به چرایی اهمیت داشتن وبلاگ شخصی در کسب درآمد از نوشتن پرداختم.

قسمت دوم به چگونگی تمرین وبلاگ‌نویسی اختصاص داره؛
توی این قسمت سراغ اولین اقدامک اجرایی رفتم که می‌تونیم برداریم تا وبلاگ‌نویسی رو آغاز، یا دوباره به اون برگردیم.


#وبلاگ‌نویسی
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

16 Dec, 19:40


در میانه‌ی زمستان، درون خود، تابستانی پنهانی را یافتم.

- آلبر کامو
#Dance
@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

16 Dec, 11:50


امروز صبح تا ظهر به انبارگردانی گذشت!
همه‌ی کتاب‌هایی که فکر کردم دست‌کم ۱ نکته یا ایده‌ی درخشان درباره‌ی یادداشت‌برداری داره رو جدا و طبقه‌بندی کردم.

چون می‌خوام بزودی یه دوره‌ی ناب و جامع برگزار کنم و در اون، هرچیزی که از یادداشت‌برداری‌ طی این سال‌ها یاد گرفتم رو با دوستانم به اشتراک بذارم. ^ ^


#یادداشت‌برداری
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

15 Dec, 21:01


سلسله پادکست‌های درآمد از نویسندگی
قسمت دهم

موضوع این قسمت: وقتی دچار تردید می‌شیم و حس می‌کنیم مسیری که انتخاب کردیم اشتباهه، چیکار کنیم؟

• مدت زمان فایل: حدود ۸ دقیقه

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

15 Dec, 21:01


چطوری با نوشتن درآمد کسب کنیم؟

• در سلسله فایل‌های صوتی «درآمد از نویسندگی» از این می‌گم که چطوری با نوشتن و داشتن تمرین‌هایی سنجیده و ارتباطاتی مؤثر، مسیر پول‌سازی خاص خودمون رو بسازیم.

پگاه جهانگیرنژاد

#پادکست #درآمد_از_نویسندگی

👇

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

14 Dec, 19:22


هیچ آزادی آرمانی‌ای وجود ندارد که شبیه مستمری بازنشستگی در پایان عمر، روزی به یک باره به ما اعطا شود. آزادی‌ها را باید یک‌به‌یک و با تحمل رنج و عذاب به دست آورد و آزادی‌هایی که هنوز از آن‌ها برخورداریم مراحلی هستند مطمئنن همچنان ناکافی، اما با وجود این مراحلی‌اند که در راه رسیدن به آزادی حقیقی طی شده‌اند.
اگر به سرکوب این آزادی‌ها رضایت بدهیم، به هیچ‌وجه در این مسیر پیش نخواهیم رفت. برعکس، عقب‌گرد می‌‌کنیم، به گذشته برمی‌گردیم و روزی باید دوباره این راه را از نو طی کنیم؛ اما این تلاش جدید باز هم در عرق و خون انسان‌ها به سرانجام می‌رسد.


- آلبر کامو
@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

14 Dec, 12:20


📌 ۱۰۰ فعل عینی و ملموس از کتاب آگهی‌نویسی متقاعدکننده

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

14 Dec, 12:19


نکات کتاب «آگهی‌نویسی متقاعدکننده»
نوشته‌ی اندی ماسلن
بخش بیست‌ونهم - قسمت آخر

• پرفومنس در تبلیغ‌نویسی یعنی چی؟

• چطوری می‌تونیم ملموس‌تر و نمایشی‌تر بنویسیم؟

• چرا باید بصری فکر کنیم؟

• درباره‌ی اهمیت استفاده از تصاویر در آگهی‌های تبلیغاتی


بیشتر از یکسال طول کشید تا مهم‌ترین نکات این کتاب رو با هم مرور کنیم. امیدوارم براتون مفید بوده باشه و دیدگاه شفاف‌تری از دنیای کپی‌رایتیگ و سبک زندگی یک کپی‌رایتر حرفه‌ای رو به شما داده باشه☺️👌.

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

13 Dec, 10:23


عدالت بدون طغیان به دست نمی‌آید.
هرگز نباید تسلیم شویم، بلکه فقط باید با دشواری‌های فراوان انجام این کار دست‌وپنجه نرم کنیم. همین بس که بدانیم در دنیای امروز این تنها تلاشی‌ است که می‌ارزد برایش زندگی و مبارزه کنیم.
اگر شکست بخوریم، انسان به تاریکی باز‌می‌گردد، اما دست‌کم برای یافتن نور جنگیده‌ایم.

- آلبر کامو، مقاله عدالت و آزادی، ۸ سپتامبر ۱۹۴۴


@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

02 Dec, 16:40


لینک‌هایی که توی پادکست ازشون صحبت کردم👇🏽

آموزش طراحی سایت به صورت رایگان:
https://abzarwp.com/

آموزش رایگان طراحی سایت در یوتیوب:
https://B2n.ir/z69982


آیدی دانیال مرادی، طراح سایت کاربلد و خوش‌سلیقه:
@MoradiDaniel

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

02 Dec, 16:39


بعضی از ما، ماه‌ها یا حتا سال‌هاست که سایت شخصی خودمون رو راه‌اندازی کردیم ولی بعد از مدتی فعالیت، رهاش کردیم به امون خدا.

بعضی دیگه از ما هم تو این فکریم که یه وبسایت واسه کسب‌وکار شخصی‌مون بسازیم و حضورمون در فضای وب رو جدی‌تر دنبال کنیم.

این پادکست رو برای این دو دسته از دوستانی ضبط کردم که بنا به هر دلیلی راه‌اندازی سایت و وبلاگ‌نویسی (دوباره) رو به تعویق می‌ندازن.

خود من، یکی از همین آدمام که متأسفانه تو ماه‌های اخیر، تسلیم مشکلات کوچیک و بزرگ زندگیم شدم و مهم‌ترین کارم -که وبلاگ‌نویسیه- رو مدام پشت گوش انداختم.

همه‌ی تجربیاتی که از دل ۲ سال کامل وبلاگ‌نویسی + ۱ سال تلاش دست‌وپا شکسته تو سایتم انجام دادم، به اضافه هر آن‌چیزی که تا امروز درباره‌ی اهمیت و چرایی داشتن سایت شخصی خوندم و یاد گرفتم رو توی این ۱۴ دقیقه با شما به اشتراک گذاشتم.
به این امیدو که براتون مفید و ایده‌بخش باشه🌻🦋.


#وبلاگ‌نویسی
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

30 Nov, 10:12


نکات کتاب «آگهی‌نویسی متقاعدکننده»
نوشته‌ی اندی ماسلن
بخش بیست‌وهشتم

• آخر دستور زبان رو رعایت کنیم یا نه؟

• تمرکزمون رو بذاریم روی تمیزی متن یا متقاعدکننده بودنش؟

• یه کپی‌رایتر حرفه‌ای چطور بین رعایت قوانین دستور زبان و شکستن چارچوب‌های زبانی و خلاقیت‌ورزی تعادل برقرار می‌کنه؟


@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

28 Nov, 10:13


سلسله پادکست‌های درآمد از نویسندگی
• قسمت نهم

مدت زمان فایل: حدود ۶ دقیقه

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

28 Nov, 10:09


چطوری با نوشتن درآمد کسب کنیم؟

• در سلسله فایل‌های صوتی «درآمد از نویسندگی» از این می‌گم که چطوری با نوشتن و داشتن تمرین‌هایی سنجیده و ارتباطاتی مؤثر، مسیر پول‌سازی خاص خودمون رو بسازیم.

• پگاه جهانگیرنژاد

#پادکست #درآمد_از_نویسندگی

👇

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

26 Nov, 05:23


طرز فکر یک کپی‌رایتر موفق ۴

یه کپی‌رایتر باید به چه سیستم فکری‌ای مجهز باشه تا بتونه حرفه‌ای‌تر عمل کنه و به موفقیت بیشتری برسه؟

۴- کنجکاوی و خلاقیت‌ورزی:

یه کپی‌رایتر حرفه‌ای نسبت به محیط اطرافش کنجکاوه. از کنار کوچک‌ترین چیزایی که توجهش رو جلب می‌کنن، ساده نمی‌گذره. و هر موقع چیزی احساس و هیجانش رو برانگیخته می‌کنه از خودش می‌پرسه:
الآن چرا توجهم جلب شد؟ چرا هیجان‌زده شدم؟

صدالبته این کنجکاوی صرفن به رفتارهای خودش محدود نمی‌شه. یه کپی‌رایتر حرفه‌ای مشاهده‌گر خوبیه و با دقت به رفتار مردم (مخصوصن هنگام خرید کردن) نگاه می‌کنه.
در واقع اون هر فرصتی رو غنیمت می‌شماره تا آگاهیش نسبت به کارکرد هیجانات لحظه‌ای و احساسات رو بروز کنه.

همین مشاهده‌گری و پرسش‌مند بودن در نهایت باعث می‌شه امکان‌های بیشتری رو در قلم خودش جاری کنه. امکاناتی که هر کدوم سبب می‌شه توجه مخاطب به روش متفاوت و تازه‌‌تری جلب بشه.

#mindset
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

24 Nov, 21:48


🔹 بیستمین نمایشگاه تبلیغات برگزار می‌شود

dmboard.media/news/advertising-and-marketing/

🟠بیستمین نمایشگاه بین‌المللی تبلیغات و بازاریابی از تاریخ ۲۳ الی ۲۶ آذرماه ۱۴۰۳، به مدت ۳ روز و با حضور شرکت‌های تبلیغاتی و صنایع وابسته داخلی و خارجی در محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران برگزار خواهد شد.

🟠این نمایشگاه هرساله با هدف آشنایی با آخرین دستاوردهای روز دنیا در زمینه تبلیغات، بازاریابی و برندینگ برگزار می‌شود و فرصت خوبی را برای شرکت‌های تبلیغاتی فراهم می‌آورد تا بتوانند ارتباط مؤثرتر و بیشتری با شرکت‌های متقاضی تبلیغات برقرار کنند.

🟠علاقه‌مندان به فراگیری اطلاعات حوزه بازاریابی و برندینگ می‌توانند از ساعت ۸ صبح الی ۱۵ عصر در این رویداد حضور داشته باشند.

🟡اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام

🖥از اینجا بخوانید


دی‌ام‌ برد، رسانه بازاریابی

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

19 Nov, 09:03


⚙️۵ کار خلاقانه که با ایمیل مارکتینگ می‌توانید انجام دهید و هیچ پلتفرم دیگری جایگزین آن نیست.

۱. ایجاد کمپین‌های شخصی‌سازی‌شده و عمیق برای هر کاربر
ایمیل به شما امکان می‌دهد پیام‌های کاملاً شخصی‌سازی‌شده بر اساس رفتار، علاقه‌مندی‌ها و نیازهای هر کاربر ارسال کنید. هیچ پلتفرم دیگری توانایی این سطح از سفارشی‌سازی دقیق را ندارد. به‌عنوان‌مثال، می‌توانید برای مشتریانی که محصول خاصی را خریداری کرده‌اند، ایمیل‌های مرتبط و پیشنهادات ویژه ارسال کنید.

۲. ارسال محتوای انحصاری و ارزشمند
از طریق ایمیل، می‌توانید دسترسی انحصاری به محتوا، دوره‌ها، کتاب‌های الکترونیک، یا رویدادهای خاص را به مشترکان خود ارائه دهید. این نوع محتوا حس ارزشمندی برای مخاطب ایجاد می‌کند که هیچ شبکه اجتماعی به این اندازه شخصی و مستقیم عمل نمی‌کند.

۳. تعامل دوطرفه با استفاده از نظرسنجی‌ها و فرم‌های بازخورد
از طریق ایمیل، می‌توانید به‌راحتی نظرسنجی‌ها و فرم‌های بازخورد ارسال کنید و داده‌های واقعی از مشتریان خود دریافت کنید. این امکان به شما اجازه می‌دهد تا دقیقاً بفهمید مشتریان شما چه می‌خواهند و بر اساس آن استراتژی طراحی کنید.

۴. ایجاد اتوماسیون‌های پیشرفته برای مدیریت سفر مشتری
ایمیل مارکتینگ به شما امکان می‌دهد سفر مشتری را از لحظه آشنایی با برند تا خرید و حتی فراتر از آن، به‌طور خودکار مدیریت کنید. این سطح از اتوماسیون و تعامل گام‌به‌گام در هیچ شبکه اجتماعی به این سادگی امکان‌پذیر نیست.

۵. کنترل کامل روی داده‌ها و مالکیت ارتباطات
لیست ایمیل شما متعلق به خودتان است و برخلاف شبکه‌های اجتماعی، هیچ الگوریتم یا تغییری در قوانین پلتفرم نمی‌تواند دسترسی شما به مخاطبانتان را محدود کند. این ویژگی باعث می‌شود ایمیل مارکتینگ، ابزاری قابل اعتماد و پایدار برای ارتباط مستقیم با مشتریان باشد.

◀️ ایمیل مارکتینگ یک ابزار منحصر‌به‌فرد است که به شما امکان می‌دهد ارتباطی عمیق، مستقیم و شخصی با مشتریان خود برقرار کنید. هیچ پلتفرم دیگری نمی‌تواند جایگزین این سطح از کنترل و اثرگذاری شود.

موفق باشید،
محمود از تورنتو💐
@mahmoodbashash

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

18 Nov, 11:05




🟡 وبینار رایگان "وبینار آشنایی با انواع تبلیغات یکتانت + آموزش ساخت کمپین"

این وبینار فرصتی عالی برای افرادی است که به دنبال ارتقاء دانش خود در زمینه تبلیغات آنلاین و یادگیری اصول اولیه راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی در پلتفرم یکتانت هستند.

🧑🏻‍💻 مدرس: مریم لواف
کارشناس CRM یکتانت

📒 سرفصل‌های وبینار:

🔸 معرفی انواع کمپین های تبلیغاتی
🔸 آشنایی با انواع جایگاه‌های تبلیغاتی
🔸 معرفی اهداف کمپین‌های تبلیغاتی
🔸 مراحل ساخت کمپین‌های تبلیغاتی
🔸 پرسش و پاسخ و رفع ابهامات


📆 تاریخ برگزاری: سه شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳
🕐 ساعت : ۱۹ تا ۲۰:۳۰

💢 مشاهده جزئیات و ثبت‌نام رایگان

🟡 @yektanet

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

12 Nov, 17:40


امروز از صبح تا همین چند دقیقه‌ی پیش تهران بودم. سر راهم ۲ تا آگهی تبلیغاتی دیدم که باعث شدن برای چند لحظه بایستم.

اولیش تبلیغ طلقی بیمه بازار بود که زیر برف‌پاک‌کن ماشینا گذاشته شده بود.
داشتم از سر کوچه رد می‌شدم که دیدم روی شیشه‌ی کل ماشینای داخل کوچه، با رنگ زرد و یه فونت باحال نوشته «دست به نقد!». با این که عجله داشتم راهمو کج کردم تا بفهمم موضوع از چه قراره.

تبلیغ دوم بخاطر ظاهرش، اسکناس ۵۰ هزار تومنی، حواسم رو پرت کرد. اونقدر که موزیکی که توی گوشم پخش می‌شد رو متوقف کردم تا ببینم جریان این اسکناس پنجاه تومنی چیه.
از این که روش نوشته: «اشتباه نکن این یه تبلیغ آبکی نیست و واقعن با داشتن این برگه می‌تونی ۵۰ هزار تومن از خدمات سالن زیبایی نغمه‌سار تخفیف بگیری واقعن خوشم اومد.

۲ مورد بعدی، بسته‌بندی‌های جذاب روز بودن. پفک دهه‌ی ۶۰، که طعم خاصی نداشت. حتا می‌شه گفت بی‌مزه هم بود! ولی بخاطر عکس لولک و بولک باعث شد کلی حس و خاطره‌ی خوب برام زنده بشه. خلاصه که بخاطر یه بسته‌بندی که حس نوستالژی رو در من برانگیخته کرد، ۳۵ هزار تومن افتادم.

آخری هم درباره‌ی پوست بستنی مورد علاقمه. وقتی یه خوراکی می‌خرم، به تفاوت ظاهر واقعیش و تصویری که ازش روی بسته‌بندی هست، خیلی دقت می‌کنم. و همیشه از خوراکی‌هایی که واقعن شبیه چیزی هستن که توی عکس‌های تبلیغاتیشون نمایش داده می‌شن، بیشتر خوشم میاد.
یکی از علت‌هایی که بستنی دومینیکرز رو جدا از میزان کالری یزیدش می‌خورم، همینه. ضمن این که از ۴ تا از اسطوره‌های من در جهان مزه‌ها تشکیل شده: بستنی، شکلات، بادوم‌زمینی و سس کارامل.


شما امروز جذب چه تبلیغ یا بسته‌بندی‌‌ای شدید؟ آیا تبلیغی تونست توجه شما رو جلب کنه؟



@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

12 Nov, 17:40


از سفر امروزم به تهران، چه تبلیغات خوبی شکار زدم؟
#tehranad
👇🏽

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

12 Nov, 09:29


🧨 No Copy Adds

کپی رایتر به کسی میگن که پیام رو طراحی یا خلق می‌کنه.
و این لزوما به این معنی نیست که فقط یک آگهی که متن نوشتاری داره، کپی‌رایتر داشته!

در تبلیغات، آگهی‌هایی داریم که به آنها No Copy Adds یا بدون نوشتار میگن.

👆بیلبوردی که می‌بینید به‌همین‌صورت توجه‌ها رو جلب کرده، بیلبورد اکونومیست که از یک لامپ ساده استفاده کرده.

این بیلبورد لامپ حسگر حرکتی داره که با عبور افراد روشن می‌شه و پیامش اینه: «خواندن مطالب اکونومیست می‌تونه افکار جدیدی در ذهن مخاطب ایجاد کنه.»

این بیلبورد با استفاده از یک نماد ساده و قابل فهم، یعنی روشن شدن یک لامپ، بدون نیاز به نوشته یا توضیح اضافه، پیام خود رو منتقل می‌کنه.

این تبلیغات به دلیل پیام ساده‌ای که دارن و به‌خاطر استفاده از مفاهیم قابل درک، بسیار تاثیرگذار هستن و با جذب توجه و ایجاد تعامل با مخاطب، به تبلیغی ماندگار تبدیل می‌شن.

#بررسی_موردی_تبلیغات
#no_copy_adds
#کیس_استادی

@maryamcopytipss
مریم زمانی کپی‌رایتر فریلنس
.

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

10 Nov, 16:30


حالا وقتش نیست که ببینی چه نداری. ببین با آن چه داری چه کار می‌توانی بکنی.

- ارنست همینگوی


#بک‌گراندتبلیغاتی
@yaddashtbardari

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

09 Nov, 16:03


نکات کتاب «آگهی‌نویسی متقاعدکننده»
نوشته‌ی اندی ماسلن
بخش بیست‌وهفتم

برنامه‌ریزی متن تبلیغاتی یعنی چی؟

• چرایی اهمیت داشتن لحن تجاری

۵ ابزار قدرتمند برای رسیدن به لحن درست


@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

08 Nov, 11:52


ندانم از من خسته‌جگر چه می‌خواهی
دلم به غمزه ربودی، دگر چه می‌خواهی؟

اگر تو بر دل آشفتگان ببخشایی
ز روزگار من آشفته‌تر چه می‌خواهی؟

به هرزه عمر من اندر سر هوای تو شد
جفا ز حد بگذشت ای پسر! چه می‌خواهی؟

ز دیده و سر من آن چه اختیار تو است
به دیده هر چه تو گویی، به سر چه می‌خواهی؟

شنیده‌ام که تو را التماس شعر رهی‌ست
تو کان شهد و نباتی، شکر چه می‌خواهی؟

به عمری از رخ خوب تو برده‌ام نظر
کنون غرامت آن یک نظر چه می‌خواهی؟

دریغ نیست ز تو هر چه هست سعدی را
وی آن کند که تو گویی، دگر چه می‌خواهی؟


@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

08 Nov, 11:52


جمعه‌ها رو گذاشتم واسه پر کردن چاه خلاقیت ذهنیم

۴تا کار مهم لحاظ کردم که موظفم هر جمعه انجامشون بدم:
۱- پیاده‌روی طولانی و خوردن یه بستنی در راه برگشت به خونه
۲- گشتن توی پینترست و جمع‌آوری بهترین نمونه‌های تبلیغات داخلی و خارجی قدیمی
۳- خوندن دست‌کم ۳ شعر کلاسیک فارسی
و
۴- کلاژ درست کردن از بسته‌بندی محصولات مورد علاقه‌ی مصرفیم در طول هفته(وقتی این پروژه تکمیل بشه حتمن نشونتون
می‌دم👌😌)

#adinhome
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir


بیاین بهترین شعر کلاسیک امروز رو باهم بشنویم👇🏽

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

03 Nov, 20:05


آگهی تبلیغ لامپ با عنوان و متنی جالب از روزنامۀ اطلاعات، ۸ تیر ۱۳۱۸. نویسندۀ آگهی بسیار ظریف، روشنایی لامپ را موضوعات انسانی و لذت‌های بصری گره زده.

©️ ۲۳۰ سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی زبان | محسن میرزایی | انتشارات سیته

#مرتضی_عباسی
#تبلیغات

@MortezaAbbasy_G

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

02 Nov, 20:05


☠️تمرکز بیش از حد بر افزایش تعداد فالوورهای شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به جای تقویت برند، به آن آسیب بزند.

در اینجا پنج دلیل برای این موضوع آورده‌ام:

۱. تضعیف کیفیت محتوا:
وقتی تمام توجه روی افزایش تعداد فالوور باشد، ممکن است کیفیت محتوا فدای کمیت شود. محتوای با کیفیت باعث جلب اعتماد و وفاداری مخاطب می‌شود، در حالی که محتوای ضعیف و بی‌کیفیت می‌تواند اعتبار برند شما را کاهش دهد.

۲. جذب فالوورهای نامرتبط:
اگر تمرکز اصلی فقط بر افزایش فالوور باشد، ممکن است مخاطبانی را جذب کنید که با اهداف و ارزش‌های برند شما هماهنگ نیستند. این افراد احتمالاً تعامل کمتری با محتوا دارند و به مرور تأثیر منفی بر نرخ تعامل شما خواهند داشت.

۳. نرخ تعامل پایین:
افزایش تعداد فالوور بدون در نظر گرفتن تعامل، می‌تواند به نرخ تعامل پایین منجر شود. این موضوع باعث می‌شود پست‌های شما به تعداد کمتری از افراد نشان داده شوند و الگوریتم‌ها احتمالاً محتوای شما را به دیگران نیز کمتر نمایش خواهند داد.

۴. هزینه‌های غیرضروری:
گاهی برای افزایش سریع فالوور، از تبلیغات و حتی خرید فالوورهای جعلی استفاده می‌شود. این کار نه تنها هزینه‌های مالی اضافی را به دنبال دارد، بلکه در بلندمدت باعث کاهش اعتبار و اعتماد مخاطبین واقعی به برند شما می‌شود.

۵. ایجاد انتظارات نادرست:
افزایش تعداد فالوور بدون ایجاد رابطه عمیق با مخاطبان می‌تواند توقعات نادرستی از موفقیت برند ایجاد کند. اگر نتوانید فالوورهای جدید را به مشتریان وفادار تبدیل کنید، این افزایش فالوور نتیجه‌ای واقعی و مثبت برای شما نخواهد داشت.

بنابر این، شاید بهتر باشد که به جای تمرکز صرف بر افزایش فالوور، روی ایجاد تعامل معنادار و ارتباط قوی با مخاطبین موجود تمرکز کنید.

موفق باشید،
محمود از تورنتو.
@mahmoodbashash

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

01 Nov, 10:36


آهنگ اولین دیدار من با کتابی از کال نیوپورت

• نکته: هدفم از ضبط کردن و به اشتراک گذاشتن چنین محتوایی، استفاده‌ی بیشتر از حواس پنجگانه‌مونه. این تمرین به خوبی برای نوشتن حسی به کمکمون میاد.

#adinhome
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

01 Nov, 10:36


این هفته نتونستم اونطوری که دوست داشتم و مد نظرم بود ایده‌ی «عکاسی تبلیغاتی در خانه» رو انجام بدم.
اما سعی کردم عکس‌های ساده‌ای که از محصولات مورد علاقه‌ی اخیرم گرفته بودم رو توی یه فایل جمع‌آوری کنم و به‌صورت خلاصه از تجربه‌ای که برام رقم زدن بنویسم.

امیدوارم هفته‌ی دوم پروژه‌ی عکسبرداری رو خیلی خلاقانه‌تر انجام بدم.

این هفته یه یادداشت صوتی از مورد علاقه‌ترین کالای دنیام، کتاب، هم ضبط کردم. به این صورت که صدای باز کردن پلاستیک دورش و ورق زدنش برای بار اول رو ثبت کردم.

چون عقیده دارم ورق زدن هر کتابی، آهنگ مخصوص به خودش رو داره.
فایلش رو بعد از همین پیام می‌فرستم.😌

#adinhome
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

22 Oct, 19:39


عکاسی تبلیغاتی در خانه

روزایی که از صبح تا غروب تهرانم، بیشتر از همیشه عطش نگاه کردن به تبلیغ‌های قدیمی رو دارم.
نه این که تبلیغ‌های قدیمی خیلی خفن باشه‌، اما به نظرم تبلیغاتچی‌های اون زمان، تلاش بیشتری می‌کردن تا حس‌های مخاطب رو درگیر کنن.
(منظورم از حواس، حس‌های پنجگانه‌ست.)

همین باعث شد به ایده‌ی «عکاسی تبلیغاتی در خانه» فکر کنم:

محصولات خوراکی مشخصی وجود دارن که واقعن قبولشون دارم، مدت‌هاست ازشون استفاده می‌کنم و به نزدیکانم هم پیشنهادشون می‌دم. پس چرا همین رو به یه تمرین عملیِ کپی‌رایتینگی گره نزنم؟

من به عنوان مخاطبی که تبلیغات رو جدی دنبال می‌کنه، از دیدن عکس‌های آتلیه‌ای، لوکس، و بی‌حس‌وحال محصولاتی که همه‌روزه تو چشم‌وچالم فرو می‌ره خسته شدم.
پس چرا دست به کار نشم و برای خودم عکس‌های دلخواهم رو نگیرم؟

یه نقل‌قول معروف هست که می‌گه: اگه کتابی که می‌خوای بخونی هنوز نوشته نشده، خودت بنویسش.
منم می‌گم: اگه تبلیغی که دلت می‌خواد ببینی هنوز ساخته نشده، خودت خلقش کن.


دلم می‌خواد نتیجه‌ی این ایده رو هر چه زودتر با شما به اشتراک بذارم. 😍📸

#adinhome
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

19 Oct, 17:21


طرز فکر یک کپی‌رایتر موفق ۳

یه کپی‌رایتر باید به چه سیستم فکری‌ای مجهز باشه تا بتونه حرفه‌ای‌تر عمل کنه و به موفقیت بیشتری برسه؟

۳- بازنویسی و ویرایش مدام:
یه کپی‌رایتر حرفه‌ای می‌دونه برای نوشتن کپی‌های متقاعدکننده‌ای که منجر به فروش می‌شه، به صبر و تلاش بسیار زیادی نیاز داره.
اون می‌دونه رسیدن به چنین جایگاهی فقط با تمرین، تمرین و تمرین امکان‌پذیره. تمرینی که هم در مرحله‌ی نوشتن و هم بهینه‌سازی و ویرایش کپی‌ها انجام می‌گیره.

پس باید همیشه به خودمون یادآوری کنیم:
اصلاح، بازبینی و ویرایش مدام تبلیغ‌هایی که می‌نویسیم، نه تنها از روی ضعف یا آماتور بودن نیست، بلکه یک مسیر همیشگی برای افزایش نرخ تبدیل‌ـه.


#mindset
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

17 Oct, 17:42


❗️هر  تبلیغ ویدیویی‌ای «تیزر» نیست!

تیزر از تیزینگ می‌آید، به معنای ایجاد
کنجکاوی و تحریک است.
تیزرها ویدیوهایی هستند که برای ایجاد کنجکاوی و جلب توجه مخاطب طراحی می‌شوند، اطلاعات محدودی را ارائه می‌دهند و هدف اصلی آن‌ها ایجاد انتظار و هیجان برای یک محصول، فیلم، یا رویداد در آینده است.
ویدیوهایی که برای انتشار در تلویزیون، شبکه‌های اجتماعی یا VODها ساخته می‌شوند تیزر نیستند و ویدیو تبلیغاتی نام دارند.

ما در سلسله پست‌‌های واژه‌نامه سعی داریم فرهنگ‌سازی کنیم و اصطلاحات و عباراتی که در حوزه بازاریابی به اشتباه در حال استفاده هستند را یادآور شویم.


🐦 DMboard
🌐 DMboard
🎰 DMboard
▶️  DMboard

دی‌ام‌ برد، رسانه بازاریابی

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

16 Oct, 14:11


طرز فکر یک کپی‌رایتر موفق ۲

یه کپی‌رایتر باید به چه سیستم فکری‌ای مجهز باشه تا بتونه حرفه‌ای‌تر عمل کنه و به موفقیت بیشتری برسه؟

۲- مشتری‌محور بودن:

یه کپی‌رایتر حرفه‌ای می‌دونه که داره خطاب به چه کسی می‌نویسه. و این شناختش اونقدری کامل هست که بتونه تشخیص بده که کدوم یکی از دغدغه‌ها و مشکلات فعلی مخاطبش رو می‌تونه حل کنه.

پس ما باید بدونیم که هدفمون ارضا کدوم نیاز یا حل کدوم مشکل مخاطبه.
و یادمون نره که قرار نیست اغراق بکنیم یا محصول/ خدمتی رو که تبلیغ می‌کنیم، اونقدر مهم و بزرگ جلوه بدیم که انگار قراره زندگی مخاطبمون رو از این‌رو به اون‌رو کنه.

بهترین کار و مفیدترین تأثیری که می‌تونیم روی زندگیش بذاریم اینه که فقط یکی از این مشکلات رو رفع کنیم. فقط یکی‌. اما ریشه‌ای، سازنده و درست‌ودرمون.


#mindset
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

14 Oct, 17:18


بیاین این چند سطر از پرافول شارما درباره‌ی سفر مشتری رو باهم بخونیم

• این مشتری است که قهرمان داستان است، نه برند شما‌.

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

12 Oct, 12:21


طرز فکر یک کپی‌رایتر موفق ۱

یه کپی‌رایتر باید به چه سیستم فکری‌ای مجهز باشه تا بتونه حرفه‌ای‌تر عمل کنه و به موفقیت بیشتری برسه؟

۱- ایمان داشتن به تأثیرگذاری:

یادمون نره که مهم‌ترین هدف ما به عنوان تبلیغ‌نویس، فروش خدمت یا کالای مدنظر ماست.
باید باور داشته باشیم که می‌تونیم حواس مشتری خودمون رو درگیر کنیم تا متقاعد بشه محصول ما رو بخره.

پس وقتی که قلم به دست می‌گیریم تا پیش‌نویس اولیه‌ی کپی‌مون رو بنویسیم باید به خودمون بگیم:
من به خودم باور دارم. مطمئنم می‌تونم کپی تأثیرگذاری بنویسم تا مشتری مدنظرم متقاعد و دست به جیب بشه. من می‌دونم که قلمم قدرت خلق یه اقدام مشخص در مخاطب‌ ایده‌آلم رو داره. از پسش برمیام.

#mindset
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

10 Oct, 17:35


هر تبلیغ یه گفت‌وگوئه

این جمله رو از گفته‌ی مشهور آدامر ساختم که می‌گه:
«آدمی یک گفت‌وگوست.»

• وقتی می‌خوایم تبلیغ سایر کپی‌رایترها و آژانس‌های تبلیغاتی رو تحلیل و آنالیز کنیم، باید مقدمات یک گفت‌وگوی عمیق و چندبُعدی رو فراهم بیاریم.

• وقتی هم که می‌خوایم خودمون متن تبلیغاتی بنویسیم، باید بدونیم که کپی ما یه فرصت برای مذاکره با مخاطبه. مذاکره‌ای که می‌دونیم باید تمام مهارت‌مون رو به کار بگیریم تا در نهایت مخاطب محبوب ما، اقدام مدنظرمون رو انجام بده.

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

09 Oct, 18:14


بهترین نقطه برای راه‌اندازی کسب‌‌وکار شخصی‌مون کجاست؟

کریس گیلبو این نقطه‌ رو بهمون معرفی می‌کنه:
اون‌جایی که می‌تونیم علاقه و اشتیاقی که به موضوعی داریم رو به یکی از نیازهای مشتری‌های بالقوه‌مون گره بزنیم، می‌تونیم فونداسیون اولیه‌ی کسب‌وکارمون رو بنا کنیم.

پس نه نیازه کار مورد علاقه‌مون رو نادیده بگیریم و روی آتیش اشتیاقی که به انجام دادنش داریم سرپوش بذاریم، و نه خودمون رو رباتی فرض کنیم که هیچ کاری جز ارضا نیاز و خواسته‌ی مشتری‌هاش نداره.

همگراییه که مهمه. تلفیقه که مهمه. ساختن بهترین ترکیب از خواسته‌ی خودمون و مخاطبمونه که مهمه. یادمون نره‌.

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

08 Oct, 12:50


توی این قسمت از پادکست درآمد از نویسندگی از یه دغدغه‌ی بسیار رایج صحبت شده:

🔸مقایسه‌ی خودمون با سایر نویسنده‌ها و حسادتی که هربار به عزت‌نفس ما خدشه‌ی بیشتری وارد کرده
و
🔸چطوری می‌تونیم از مقایسه‌ی کردن خودمون با نویسنده‌های دیگه دست برداریم و بر احساس حسادتمون غلبه کنیم؟

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

08 Oct, 12:47


سلسله پادکست‌های درآمد از نویسندگی
• قسمت هشتم

مدت زمان فایل: حدود ۱۲ دقیقه

@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

08 Oct, 12:47


چطوری با نوشتن درآمد کسب کنیم؟

• در سلسله فایل‌های صوتی «درآمد از نویسندگی» از این می‌گم که چطوری با نوشتن و داشتن تمرین‌هایی سنجیده و ارتباطاتی مؤثر، مسیر پول‌سازی خاص خودمون رو بسازیم.

• پگاه جهانگیرنژاد

#پادکست #درآمد_از_نویسندگی

👇

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

07 Oct, 19:16


این صفحه از کتاب نبرد هنرمند، نوشته‌ی استیون پرسفیلد رو خیلی دوست دارم. بیاین باهم، بادقت بخونیمش.

صادقانه، هنوز نتونستم ویژگی‌ای که پرسفیلد تو این صفحه ازش صحبت می‌کنه رو توی خودم تقویت کنم.

هنوز توی این می‌لنگم که: چطوری باید عنوان دلخواهم رو استخدام کنم و طرز فکر سنتی و قالبی که بهم می‌گه «تو با عنوانت مشخص می‌شی» رو پس بزنم؟


#نقص‌ها
@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

06 Oct, 08:25


شما هر روز چندبار تصمیم‌گیری می‌کنید؟
چه عددی به‌ذهنت رسید؟

در این اسلایدها قراره به مسئلۀ انتخاب‌ها و تصمیم‌های انسان، و تاثیرش در فروش و کپی‌رایتینگ بپردازیم.

این یادداشت قراره به‌صورت پاره‌پاره در سه پاره منتشر بشه!
برای نوشتن این سه پاره، مقالات مختلفی خونده‌ام و اون‌چه می‌خونید میوۀ این مطالعه‌هاست.

لینک پارۀ دوم: https://t.me/RahmanNG/5810

عددی که حدس زده بودی به گزارشی که در اسلایدها خوندی نزدیک بود؟

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

05 Oct, 17:25


چطوری کپی‌رایتر خرکیف‌تری* باشیم؟

کپی‌رایتری که تمرین می‌کنه تا پاش رو از محدوده‌ی تحت تسلطش فراتر بذاره و پروژه‌های بیشتر و چالش‌برانگیزتر قبول کنه،‌ همیشه شادتر از کپی‌رایتریه که خودش رو با تلنبار کردن کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی محدود کرده و هیچ اقدام عملی‌ای نمی‌کنه.


*هم پوستمون کلفت‌تر بشه، هم دانش و تجربه‌ی بیشتری به دست بیاریم و هم درآمد راضی‌کننده‌تری داشته باشیم


@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

03 Oct, 17:37


نوشتن يعنی انديشيدن!

🖌|• نويسندگی، بيش از آنکه از جنس مهارت‌های قلمی باشد، از مقوله هنر انديشيدن است. شايد کمتر از بيست درصد نويسندگی، مربوط به واژه‌يابی و جمله‌سازی و عبارت‌پردازی باشد. بيشتر وامدار روشمندی در انديشيدن و معناآفرينی است. نويسندگی، هنر تبديل انديشه به واژه‌هاست.
📔|• نوشتن بدون استقلال فکری، هياهو برای هيچ است. ما می‌خواهيم از آب کره بگيريم. از هيچ يا يک مشت مشهورات و مقبولات و شنيده‌ها و خوانده‌ها، کتاب و مقاله بسازيم. نمی‌شود. يعنی می‌شود، ولی اين می‌شود که الان شده است.

رضا بابایی

✏️ @benevis_s

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

03 Oct, 09:00


این هم دفتری که براتوم گفتم😌.

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

03 Oct, 08:59


نکات کتاب «آگهی‌نویسی متقاعدکننده»
نوشته‌ی اندی ماسلن
بخش بیست‌وششم


• ۲ تمرین بلندمدت و بازیگونه برای رسیدن به تسلط کلامی
+ اهمیت دسته‌بندی حسی کلمات


@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

02 Oct, 13:15


وقتی شروع می‌کنیم به تحلیل یه محتوای تبلیغاتی روی کاغذ، می‌تونیم تمام افکار قدیمی، برداشت‌های جدید و جرقه‌ی ایده‌های بعدی رو یه‌جا کنار هم داشته باشیم.

همینطور سفیدی کاغذ به ما جسارت می‌ده تا نظر شخصی‌مون رو راحت‌تر بیان کنیم و روی محتوای تبلیغاتی، تسلط بیشتری داشته باشیم.

وقتی آنالیز روی کاغذ رو شروع می‌کنیم، می‌تونیم از خودمون بپرسیم:
اگه من جای خالق این تبلیغ بودم چه کارهایی رو انجام می‌دادم تا آگهی متقاعدکننده‌تری بشه؟
و از انجام چه کارهایی صرف‌نظر می‌کردم؟

علاوه بر همه‌ی اینا، تحلیل روی کاغذ باعث می‌شه با حس‌وحال بهتری درگیر تمرین بشیم و خلاقیت و تفکر بازی‌ساز رو در خودمون تقویت کنیم.


@yaddashtbardari
pegahjahangirnezhad.ir

پادکست آموزش نویسندگی تجاری

02 Oct, 13:15


همه‌چیز برای تو، به عنوان یه کپی‌رایتر وقتی جدی‌تر می‌شه که...

قسمت اول 👇🏽

1,313

subscribers

228

photos

11

videos