سرنسخه

سلول‌ها چگونه تقسیم می‌شوند؟
(تقریبا تمام بدن ما از همین عمل ساده توسعه یافته است.)

ویرا | Virasocial

https://t.me/maastaaneh/50376

تراپی ؟
نه ممنون ! میرم پست های قدیمیم تو کانال مستانه رو میخونم و میخندم :))

✅

در حال سپری کردن ساعت های پایانی از آخرین کشیک دوران تحصیلم هستم. نمیدونم من رو از کی دنبال میکنید ولی دقیقا با شروع استاژری وبلاگم رو شروع کردم و تک تک کشیک های اینترنیم رو با شماره ثبت میکردم. از اون زمان که طفل نوپایی بودم نوشتم تا الان که پیر سالخورده ای هستم 🥲
در یک قدمی اتمام درسم هستم و شهریور بالاخره تموم میشه 🤲📿

دلم میخواد بابت همه سختی هایی که تو زندگی کشیدم انتقام بگیرم اما نمیدونم از کی ! احتمالا از خودم …

بیخواب شدم و یاد خاطرات طرحم و بدبختی هایی که کشیدم افتادم باز :|||
قبلا تعریفش کردم البته. طرح عمومی بودم، یک بچه ۲۵-۲۶ ساله وسط ناکجا اباد. صبح جمعه بود و درمانگاه تعطیل بود. کله سحر نگهبان درمانگاه زنگ زد بیا یه مریض اومده. منم سراسیمه از خواب پریدم و رفتم درمانگاه. یه پسر جوون خیلی تنومند رو با تقریبا ارست اورده بودند. صبح پاشده بوده بره دستشویی، یه دمپایی جلو بسته میپوشه که ظاهرا دو سه تا زنبور توی دمپایی بوده و از نیش زنبور دچار شوک آنافیلاکسی شده بود.
من تاحالا شوک انافیلاکسی ندیده بودم و اولین بارم بود اما به هرروی تئوری بلد بودم و بهش اپی نفرین زدم و در عرض چند ثانیه واقعا زنده شد و اینقدر خوب شد که حتی حاضر نشد چند ساعت تحت نظر بمونه و پاشد رفت خونه.
اما شوکی که به خودم وارد شده بود نیازمند ده تا اپی نفرین بود تا حالم جا بیاد 🔫😐

مگه آدم چقدر قراره عمر بکنه که این همه استرس بکشه تو زندگی تو سن کم و اونم توی ایران که زندگی روتین خودش به قدر کافی سرشار از استرسه. چرا ادم باید دکتر بشه اصلا ؟ چرا یک ادم ۲۵ ساله بی تجربه رو باید تک و تنها بفرستن وسط ناکجا آباد ؟!

حالا هی بگید چرا مستانه نمینویسه ! بفرما ! اینم از نوشتن من. من بنویسم باید غر بزنم فقط 🚶‍♀️🚬

✅

فردا سومین و آخرین دفاع از پایان نامه زندگیمه …

یادتونه رزیدنت بودم یکبار پونصد هزار تومن دادم به یکی برام پروپوزال نوشت و بعد اینقدر افتضاح بود که مستقیم انداختمش توی سطل آشغال و دوباره از اول خودم نوشتم ؟! 🔫🙂 هیچی دیگه، خواستم بگم دوباره همین بلا سرم اومد !
به خودم گفتم مستانه مال دنیا به هیچکس وفا نکرده، پس انداز میخوای چکار ! پول بده یکی برات آنالیز کنه و پایان نامه اتو برات بنویسه خودت رو عذاب نده !
آقا هیچی دیگه، یکی برام آنالیز کرد و نخوام بی انصاف باشم باید بگم که هشتاد درصد خوب انجام داد و بیست درصد خودم مجبور شدم انالیز کنم و تکمیلش کنم.
ولی نگم براتون از پایان نامه ! نوشتن پایان نامه رو با یک مبلغ زیاد دادم به یک نفر دیگه که هممممه هم ازش تعریف میکردن !!!! وقتی تحویل داد من اصلا اعصاب نداشتم از روش بخونم. گفتم اینقد پول دادم حتما چیز خوبیه دیگه. همونجور چشم بسته فرستادم برای مشاور آمارم 🔫😐🤣 وقتی جواب مشاور آمار رو دیدم فقط دوست داشتم زمین دهن باز کنه و منو ببلعه 🥲 اصلا نمیتونم توصیف کنم چقدررررررررر فاجعه نوشته بود. یعنی میخوندی میفهمیدی این بشر کلا با پایان نامه نوشتن بیگانه ست و حتی مفهوم پی ولیو رو‌ نمیدونه ! اصلا نمیفهمه تو فصل پنج چی باید نوشت !!! حتی یادآوریش قلبم رو به درد میاره 🔫😑 هیچی دیگه انداختم تو سطل آشغال و دوباره از اووووول خودم نوشتم. ناگفته نماند به قدررررری عصبانی بودم که طرف رو یه شست و شوی مفصل هم دادم و نصف پولم رو پس گرفتم 🔫🙂

حالا درد من فقط این نیست که طرف هیچی حالیش نبود و گند زده بود به کار من. درد من اینه کسایی که از این تعریف میکردن چقدر از مرحله پرت هستن که میگفتن این کارش خوبه !!!!! 🔫🔫🔫🔫🔫🔫😐

الان هی میرم پایان نامه ام رو باز میکنم و نگاش میکنم و لذت میبرم و قربون دست و پای بلوری خودم میرم با چیزی که نوشتم ☺️

+ نتیجه اخلاقی اینکه حالا درسته گفتیم کار دانشجویی انجام بدید و کسب درآمد کنید ! ولی خواهشا اعتماد به نفس کاذب رو بذارید کنار و تا وقتی بلد نیستید با اعصاب ملت بازی نکنید. مرسی :|||

در سن ۲۷ سالگی رزیدنت سال یک شدم. هر ماه ۱۳ تا کشیک داشتم. در هر کشیک ۳۲ ساعت بی وقفه سرپا بودم و کار میکردم، فقط نهار میخوردم و اصلا به صبحانه و شام نمیرسیدم. توی این ۳۲ ساعت در بهترین حالت اگر شانس باهام یار بود دو ساعت میتونستم بخوابم. ولی با این وجود کلی انرژی داشتم و درس میخوندم و مریض هم نمیشدم.

الان در سن ۳۳ سالگی ماهی یکی دوتا کشیک میدم. توی کشیک صبحانه نهار شام چایی میوه میخورم. کارم یک دهمه. شبی چهار الی پنج ساعت هم میخوابم ولی بعد هر کشیک چنان از پا میافتم که انگار منو کتک زدن و فقط دو روز طول میکشه به حالت عادی برگردم.

به این پدیده میگن Aging یا سالخوردگی :|

زین پس در کانال موسیقیم با سبکی جدید بیشتر فعال خواهم بود ☺️

https://t.me/mastanehbikalam

رفتم بالا سر یک مریضی که اینتوبه هست و به ونتیلاتور وصله. میبینم روی مانیتور اصلا هیچ حجمی به مریض نمیرسه و منحنی حجم لیک رو نشون میده. تمام اتصالات رو چک کردم، همه سفت و محکم بود. یک کانکشن نبولایزر توی مسیر لوله ها بود که جداش کردم ولی بازم لیک درست نشد. کاف لوله تراشه رو چک کردم که پر بود. فلو سنسور دستگاه رو بررسی کردم که درست بود. سمع ریه هاش قرینه بود. مقاومت ریه اش رو حساب کردم که طبیعی بود. گفتم نکنه ترشحات توی لوله زیاده. اخر سر پرستار مریض رو صدا کردم و ازش خواهش کردم ساکشن بکنه که کاملا پاک بود و هیچ ترشحی نداشت.
گاهی وقتها ونتیلاتور سنسورهای داخلیش قاطی میکنه و منحنی ها رو اشتباه نشون میده، تو فکر این بودم که دستگاه ونتیلاتورش رو کلا جابجا کنم که پرستار بعد از ساکشن سر مریض رو که به یک سمت خم شده بود صاف کرد که پوزیشنش رو اصلاح کنه ! یکهو لیک برطرف شد و منحنی حجم نرمال شد !!!
علی الظاهر بخاطر چرخش سر مریض لوله تراشه داخل نای پیچ خورده بود !!!
بعضی چیزها رو تو هیچ کتابی نمینویسن و همینجوری براساس تجربه و مشاهده یاد میگیریم ! و این یکی از جالبترین مشاهداتم بود که گفتم با شما هم درمیون بگذارم.

+راستی ! بعد از پنج شش ماه سلام :)

آبله میمونی در پنج دقیقه

🆔 t.me/hr1ghadam
.

معرفی پادکست های پزشکی

https://www.instagram.com/p/CVki_QnoMeZ/?utm_medium=copy_link

http://brc.umsha.ac.ir/uploads/brucellosis_national_guide.pdf

دستورالعمل کشوری مبارزه با بروسلوز

بچه های پزشکی این پیج رادیولوژی تو اینستا خیلی خوبه و کیس های آموزشی میذاره و عالی توضیح میده. اکیدا توصیه میکنم فالو کنید :

https://instagram.com/dr.noori.radiologist?igshid=10aqtesycr9d0