I sing myself @isingmyself Channel on Telegram

I sing myself

@isingmyself


Big world, little me

https://t.me/HarfBeManBOT?start=MTI1ODMxMjc3MA

I sing myself (English)

Are you a music lover looking for a unique and captivating experience? Look no further than the Telegram channel 'I sing myself'! With the username '@isingmyself', this channel is dedicated to showcasing the incredible talent of a solo artist who goes by the same name. 'I sing myself' offers a truly special opportunity to dive into the soulful world of music and discover the raw emotion and power of individual performance. Whether you're a fan of pop, rock, jazz, or any other genre, this channel has something for everyone. Join now to experience the magic of 'I sing myself' and let the music take you on a journey like no other. Don't miss out on this chance to immerse yourself in the beautiful sounds of a talented artist who pours their heart and soul into every note. Click on the link provided to start your musical adventure today: https://t.me/HarfBeManBOT?start=MTI1ODMxMjc3MA

I sing myself

21 Nov, 09:43


به دوران طلایی بلک فرایدی ایرانی‌ها و تخفیف ۱۰۰ هزارتومنی روی محصول ۳ میلیون تومنی نزدیک می‌شویم =))

I sing myself

17 Nov, 16:53


۲۷ آبان ۱۴۰۳

I sing myself

10 Nov, 17:38


وقتی خیییلی کار میکنی بعد یه روز مرخصی میگیری لذت بخش ترییییین حس دنیاست.

I sing myself

06 Nov, 05:30


My dear grandchildren;

Adulthood is realizing that a lot of things aren’t a choice anymore, they’re responsibilities.

I sing myself

04 Nov, 03:29


آهان جمهوری اسلامی آزار جنسی رو جرم نمیدونه ولی پوشش آزاد رو جرم میدونه؟ مث سگ میترسن که باب بشه دخترا بزنن این نَرهای حشری رو عقیم کنن. مثل سگ!

I sing myself

31 Oct, 06:53


بیاید یه چیزی بگید که نمیتونید به کسی بگید.

https://t.me/HarfBeManBOT?start=MTI1ODMxMjc3MA

I sing myself

29 Oct, 18:25


ولی یعقوب این اون پاییز دل‌انگیزی که انتظارش رو میکشیدم نبود.

I sing myself

27 Oct, 18:41


گاهی فکر می‌کنم به کسانی که از این جهان رخت بربسته‌اند و با خودم می‌گویم چه خوشبختی‌ای نصیبشان شده که دیگر اسیر این چرخه بی‌پایان زندگی نیستند. آن‌ها دیگر مجبور نیستند هر روز با تکرار و استمرار خسته‌کننده این دنیا روبرو شوند، این دوندگی بی‌وقفه برای ماندن، تلاش برای بقا در میان هجوم مشکلات و دغدغه‌های کوچک و بزرگ. شاید آرامش آن‌ها در خاموشی و سکوتی است که ما هنوز آن را تجربه نکرده‌ایم، سکوتی که هیچ فشار و اضطرابی در آن نیست.

I sing myself

27 Oct, 18:37


حرف نزدن ازش به این معنا نیست که وجود نداره.

I sing myself

24 Oct, 13:03


امروز تا ساعت ۱۰ شب
و فردا از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۰ شب من اینجام.
می‌تونید مگنت ها و کارت‌پستال‌هام رو از نزدیک ببینید 🥹🤍

قم، دورشهر، نبش کوچه ۲۰، کافه خانه‌ی ما

I sing myself

24 Oct, 04:11


بعد از دیدن دلار باید بگم که، جمهوری اسلامی ثابت کرد مهم نیست فرمون رو یه کلاس پنجمی بچرخونه یا یه دکتر.

I sing myself

22 Oct, 04:25


ظالم هیچوقت از هیچ مظلومی دفاع نمیکنه!

I sing myself

17 Oct, 03:41


نوه‌های عزیزم،

از این زندگی که هر روز باید بدو بدو کنم و تهش باز هم شاد نباشم، حسابی خسته شدم. انگار این دویدن‌ها به جایی نمی‌رسه. به آدم‌ها نگاه می‌کنم، مثلا همون جشن تولدی که دیشب بودیم. چطور میشه فهمید که هر کسی توی اون جمع، از ته دل شاده؟ همه لبخند می‌زنند، ولی آیا پشت اون لبخندها شادی واقعی هست؟ شاید خود من هم که لبخند می‌زنم، فقط دارم نقش بازی می‌کنم، چون حقیقتش، گاهی خودم هم نمی‌دونم واقعاً شاد هستم یا نه.

راستش رو بخواهید، تا حالا نتونستم بفهمم رمز واقعیِ شاد زیستن چیه. خیلی از آدم‌ها از موفقیت و خوشبختی حرف می‌زنن، ولی هیچ‌کس دقیقاً نمی‌تونه بگه راه رسیدن بهش چیه. شاید هرکسی باید خودش رمز خوشحالی رو پیدا کنه، اما چطور می‌تونیم بفهمیم شادی واقعی چیه؟ آیا اون لحظه‌ایه که همه چیز رو ول می‌کنی و فقط به خوش گذروندن فکر می‌کنی، یا شاید اون موقعی که از چیزی فراتر از خودت لذت می‌بری؟

نمی‌دونم، اما امیدوارم شما، وقتی بزرگ شدید، این رمز رو پیدا کنید.

I sing myself

12 Oct, 20:09


نوه های عزیزم
کسی نگفته بود در بزرگسالی قراره غرورم شکسته بشه.

I sing myself

11 Oct, 08:06


بچه ها سخا، مادر نیکی مجلسی رو دیدید؟ واقعا دلم همچین مادری میخواد، هر چند دست مادر خودمم درد نکنه به هر حال هر مادری یک روشی داره دیگه.

I sing myself

11 Oct, 06:27


حسین ارا تو یکی از حرفاش میگه: "من می‌تونم به خودت احترام بذارم ولی به عقیده‌ات نه." این جمله خیلی ساده داره میگه که میشه آدم‌ها رو به عنوان یک انسان دوست داشت یا بهشون احترام گذاشت، حتی اگه با عقیده‌شون حال نکنیم.

من همیشه تو ذهن خودم گیر می‌کردم که وقتی از عقیده یکی بدم میاد، چطوری می‌تونم به خود اون آدم احترام بذارم. انگار برام سخت بود که این دوتا رو جدا کنم. ولی الان که به حرف حسین فکر می‌کنم، می‌فهمم که میشه به شخص احترام گذاشت بدون اینکه حتماً عقایدش رو قبول داشته باشم. یعنی لازم نیست با همدیگه هم‌عقیده باشیم تا بتونیم با احترام با هم رفتار کنیم.

این نگاه باعث میشه توی بحثا و معاشرت‌ها، به جای گیر دادن به اختلافات، بیشتر روی احترام به همدیگه تمرکز کنیم.

I sing myself

08 Oct, 18:10


لطفا با یه جمله نقضش کنید؛ تو رو خدا

I sing myself

07 Oct, 11:56


همه اونچه لازم داشتم که بگم

I sing myself

05 Oct, 14:48


خیلی وقت پیش، وقتی توی بیست سالگی‌های پر از اضطراب و ناامنی بودم، با یه زن باهوش و مستقل که توی هفتاد سالگی بود آشنا شدم. اون یه درس خیلی مهم از زندگی بهم داد.

گفت: "ما همه توی بیست و سی سالگی‌هامون سعی می‌کنیم کامل باشیم، چون مدام نگرانیم که بقیه چی در مورد ما فکر می‌کنن. بعد که به چهل و پنجاه سالگی می‌رسیم، کم‌کم آزاد می‌شیم چون دیگه برامون مهم نیست بقیه چی فکر می‌کنن. ولی تا وقتی به شصت و هفتاد نرسیدیم، واقعاً آزادی رو حس نمی‌کنیم. چون تازه اون موقع می‌فهمیم که هیچ‌کس اصلاً به ما فکر نمی‌کرد."

هیچ‌وقت فکر نمی‌کردن. نه اون موقع و نه حالا.

مردم بیشتر درگیر خودشون هستن. واقعاً وقت ندارن که نگران این باشن تو داری چیکار می‌کنی یا چقدر خوب داری انجامش می‌دی، چون هر کسی توی زندگی خودش گیر کرده. شاید برای یه لحظه توجه‌شون جلب بشه (اگه خیلی موفق یا خیلی ناموفق باشی)، ولی اونم خیلی زود از بین می‌ره.

I sing myself

02 Oct, 15:23


دلم برای خودم میسوزه، همه‌ش فکر میکنم دیگه داره زندگی روی خوشش رو بهم نشون میده ولی باز ناامید میشم.

I sing myself

28 Sep, 18:43


آدم باید برای خودش درگیری‌ های خوب درست کنه.

I sing myself

28 Sep, 06:00


وای چقدر دلم برای کار کردن تو هوای بارونی تنگ شده بود 🥺🥹

I sing myself

24 Sep, 06:21


بزرگسالی مثل این می‌مونه که قبل از رد شدن از خیابون، هر دو طرف رو نگاه کنی و بعد یه هواپیما بزنه بهت!

I sing myself

21 Sep, 19:43


نوه‌های عزیزم، زندگی درس‌های بزرگی به من آموخت، و یکی از مهم‌ترین آنها این است که خوبی و مهربانی تضمینی برای داشتن یک زندگی بی‌دردسر نیست. بسیاری از ما فکر می‌کنیم که اگر انسان خوبی باشیم، اگر مهربان باشیم، اگر قلبمان پاک باشد، زندگی هم با ما مهربان خواهد بود. اما حقیقت این است که دنیا با هیچ‌کس عهدی نبسته، چه خوب باشی، چه بد.

در مسیر زندگی، همان‌طور که آدم‌های بد ضربه می‌خورند، تو هم که خوبی ضربه خواهی خورد. شکست خواهی خورد. زخم‌هایی خواهی دید که انتظارش را نداری. خیانت‌هایی خواهی دید که حتی به ذهن‌ات هم خطور نمی‌کند. و هر چقدر هم که ناله و گله کنی، کسی فقط به خاطر اینکه آدم خوبی هستی، به تو رحم نخواهد کرد.

زندگی منصفانه نیست، نوه‌های عزیزم.

I sing myself

20 Sep, 12:18


Ever had this happen? A long weekend’s coming up, and a friend asks you to go hiking. You say, “Sorry, I’m already going out with someone else.” Then that "someone else" invites you to chill at their place, and you reply, “Can’t, I’m hiking with my other friend.”

Feeling clever, you end up staying in, watching vlogs, reading, and relaxing alone. But then, those two friends—who kinda know each other—realize you’ve been dodging both of them, and one asks the other to hang out. Busted!

Was I embarrassed? Nope. I just said, “I’m a tired introvert from Shiraz.”

I sing myself

19 Sep, 08:10


اگه دنبال محصولات اورجینال از ایتالیا مثل مکمل‌های فیتو یا هر نوع محصول دیگه‌ای هستید، حتماً یه سر به پیجش بزنید. می‌تونید مطمئن باشید که با کیفیت و قیمت عالی مستقیم از ایتالیا براتون ارسال می‌شه.
اینم آدرس پیجشون داخل اینستاگرام: corallomercatino

I sing myself

19 Sep, 04:40


با اینکه ناخوشاینده و برای منم اتفاق افتاده ولی به نظرم طبیعیه، در طول زندگی انقدر مسیر و اهداف زندگی تغییر میکنن و هر سال رو استیج متفاوتی از زندگیت هستی که ناخودآگاه وقتی مسیر عوض میشه آدم های اون مسیر هم عوض میشن.
بعضی دوستی ها هم اینطورین که از همون اول بر پایه اینکه کجای زندگی قرار گرفتن ساخته نمیشه، نه خیلی دوستی نزدیکی داریم باهاشون نه خیلی دوستی دور، اما همیشه، آهسته، و پیوسته حضورشون تو زندگیمون هست.

I sing myself

19 Sep, 04:38


شاید دوستی‌ها وقتی کمرنگ میشن که حداقل یکیشون شروع به تغییر و تغییر میکنه و دنیایی که توش زندگی میکنه کم کم انقدر متفاوت میشه که دیگه اون ادم و اون دوستی توش جایی نداره. نمیدونم. شاید.

I sing myself

18 Sep, 05:58


من نیاز دارم با یک پزشک دوست باشم که دم به دیقه از نگرانی های سلامتی های خودم و اطرافیانم بپرسم و دیوونه ش کنم و اونم کلافه نشه در ضمن.