فبک (فلسفه برای کودکان) چیست و به چه کار میآید؟
فبک یا P4C، یک برنامه آموزشی و یک جنبش تعلیمی و تربیتی است که از دهه ۷۰ قرن بیستم با هدف تقویت نیروی شناختی استدلال در گروه سنی K-12 یعنی از مهدکودک تا پایه ۱۲ پیشنهاد شد و مبانی نظری و شیوه عملی آن با تلاشهای کسانی مثل متیو لیپمن کمکم شکلگرفت و توسعه یافت و از طریق نهادهای آموزشی در بسیاری از کشورهای جهان فراگیر شد.
با توجه به رابطه وثیق بین تعقل یا استدلال با بسیاری از مقولات، مثل عواطف، گفتگو، سلامت روان، مشارکت اجتماعی، اخلاق و ...، هدف این برنامه آموزشی امروزه بسیار فراتر از آن است که صرفا به تقویت مهارتهای منطقی کودکان معطوف شود.
چهار نوع مهارت و روحیهای که در این برنامه تقویت میشود عبارتند از:
۱. روحیه و مهارتهای مربوط به تفکر مشارکتی: بخصوص گفتگو کردن و از جمله شامل مهارتهای گوش کردن و ابراز نظر کردن است. تقویت روحیه و مهارت احترامگذاشتن در عین نقد یا ابراز وجود، و حفظ فردیت در عین همکاری و مشارکت جمعی از مهمترین اهداف این برنامه است.
۲. روحیه و مهارتهای مربوط به تفکر نقادانه: استدلال کردن و تحلیل و ارزیابی باورهای یا سخنان یا تصمیمها و کارهای خود یا دیگران و تمرین تفکر غربالی یا همگرا به نحو روشمند و ماهرانه.
۳. روحیه و مهارتهای مربوط به تفکر خلاقانه: از جمله پرورش تفکر جانبی یا خارج از جعبه و تفکر واگرا برای حل مساله.
۴. روحیه و مهارتهای مربوط به تفکر مراقبتی: از جمله شناختن بهتر عواطف خود و دیگری و ملاحظه معقول آنها بخصوص هنگام تفکر و گفتگو و سایر مشارکتهای اجتماعی.
درباره مختصات و نحوه اجرای این برنامه تفاوتهایی وجود دارد اما فبک به شیوه لیپمن که از سوی "موسسه پیشرفت فلسفه برای کودکان" (IAPC) آمریکا پیشنهاد شده و انجمن فلسفی آمریکا آن را به رسمیت شناخته معروفترین نوع به شمار میرود بطوری که میشود آن را شیوه کلاسیک و استاندارد نامید.
در این شیوه، ما به جای ساختار یکسویه شاگرد-معلمی، و به جای رویکرد "معلم چونان دانای کل و مرجع جامع"، و به جای برنامه چندجزئی متفرق و حافظهمحور یا اطلاعاتمحور، و به جای مناسبات رسمی و صوری، شاهد ساختار تعاملیِ تسهیلگر-گفتگوگر و رویکرد "کلاس درس چونان اجتماع پژوهشی" هستیم و شاهد برنامه کلنگر و سیستمتئوریک، مهارتمحور و بینشمحور هستیم و شاهد مناسبات صمیمی، شاد و انسانی هستیم.
اساساً ما در فبک به جای کلاس درس با جایگاه ویژه معلم و ردیفی از نیمکتها، وارد اجتماع پژوهشی یا حلقهای به هم پیوسته از گفتگوگران میشویم. تسهیلگر با طرح یک انگیختار یا محرک فکری سعی میکند اجتماع پژوهشی را شکل دهد. یعنی کودکان و نوجوانان را آماده و تشویق و گاهی راهنمایی کند تا در یک فعالیت گروهی و از جمله در یک گفتگوی خلاقانه، نقادانه، مراقبتی و مشارکتی شرکت کنند و از این طریق همه روحیات و مهارتهای چهارگانه فوقالذکر تقویت شوند. او در نهایت با طرح یک پرسش پایانبخش کمک میکند تا اجتماع پژوهشی به پایان رسد.
🍀🍀🍀