مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو @cherouu Channel on Telegram

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

@cherouu


چرو مستقل است و به #شعر_آوانگارد و #ادبیات_پیشرو می پردازد.

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو (Persian)

در جست و جوی یک فضای خلاق و متفاوت برای بررسی شعرهای آوانگارد و ادبیات پیشرو؟ مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو منتظر شماست! با عضویت در کانال تلگرامی cherouu، به دنیایی عمیق از هنر و اندیشه وارد شوید. چرو به عنوان یک منبع مستقل، به بررسی شعرهای آوانگارد و ادبیات پیشرو می‌پردازد و شما را با آثار جدید و جذاب این حوزه ها آشنا می‌کند. اگر علاقه‌مند به شعر و ادبیات هستید و دنبال خواندن آثاری متفاوت و الهام‌بخش هستید، cherouu بهترین انتخاب برای شماست. به ما بپیوندید و با ما همراه شوید در سفری به دنیای شعر و ادبیات بی‌پایان.

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

07 Feb, 20:05


ای از آفتاب رو وا می‌کنی
مشت پیراهنت را
شکوفه که می‌دهد–سنگ به صدا می‌آید از بهت
غاز می‌کشد استخوان
و از پشت پوست آغوش می‌شوی
انگشت به انگشت که پیش می‌رود
اصالت انسان از سربالایی‌ات
اوّل،
نفس می‌گیرد
فراخ،
نفس می‌گیرد
تنگ،
نفس می‌گیرد
شرم–حجاب می‌شورد
تا خان، فریاد باشد یافتم! یافتم!
اینجاست سرزمین عجایب
بعد
دست پل را می‌گیری
آنجا که سُرنج در انتظار اصابت است می‌خندد دره–لمس می‌شوی
و ناقوس‌ها که دنگ دنگ
کاری از دستشان نمی‌آید
برای عقل خورشید گرفته
و بعد
رجزخوانی اصرار
در کمین سِرّ لب‌ها و به خاک کشیدن دندان
وقتی اسب پیشکشی‌ات گوش شیهه را کر کرده
و راز سینه‌ات را محبوس
و کشف معجزه
در هزار توی زندگی پس از زندگی
زندگی پس از زندگی...!

آه ای آفتابگردان!
از کدام قبیله‌ای؟
که زبانم را تنها تو بزرگ می‌کنی
سرم را رام
گل که می‌دهی
شکلات در دهانم آب می‌شود
و آخرین بوسه را
قبل از این
سیگار لعنتی می‌خواهم


#فارد_قربانی
#آفتاب‌چرخان
#از_مجموعه_شعر_چشم‌های_درشت_سفید


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

07 Feb, 20:04


مجموعه شعر #چشم‌های_درشتِ_سفید
اثر #فارد_قربانی
نشر #فصل_پنجم
#معرفی_کتاب
#شعر_امروز

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

06 Feb, 11:08


۳ شعر از #بابک_دیندارلو

۱)
ببینش
بر دستی که در سایه افتاد
دندان می‌ساید
بر رودخانه‌ی خشک
انگار در این‌جا
زمانی چیزی بوده است
و چشم گشودن
روی یک حجم خالی
و تصویر یک رگ
زیر تیغه‌ی خورشید
که می‌سوزاند
اما نمی‌بُرّد.

۲)


اکنون منزوی‌ترین درخت
به تماشای افول خورشید نشسته‌ست
هنگامی که رنگ می‌باخت و تقلای سوختن داشت
از این نشستن که گذشت
یعنی مرگ روز را دید
در تاریکیِ همیشه سیاه
نشست و
در خاکستر
آشیانه ساخت.

۳)

حتا ماه هم رویش را ندید
از بس که تاریک بود
و شکل رفتن را
با تفسیر جدیدی که اصلا نمی‌دانست
ترجمه می‌کرد
مثل اینکه سرد باشد
و بگویی من اصلا چیزی نمی‌شنوم
و سطل آفت را
روی حس کودک می‌ریخت
آنجا که رویش گیاه سخت بود.
و تصویری از تهران
در ریه
که شکل فروریختن به خود گرفت
بر ازای هر نفر
یک جوب آب سیاه روان می‌شد.

#بابک_دیندارلو


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

02 Feb, 19:08


دو شعر از #لیلا_سامی

۱)



شتابِ خمیده به عصر
سبز نهفته در شاخه‌ی بید
که بازو به بازوی بهار سوده
چنانش
دلتنگ
چنانش
پُرسوار
که تنها، کلامِ مستعد به رسیدن
کفایت است به حرف.

پنداشته بودمت!
گاه که گلویت
مامن گرم کبوتران است
چندان مهربان
که آه.

۲)



رنگ آتش می‌گرفت
و گاهی به برف ‌می‌نشست
دامنه‌ی بکری که رد از پای عابر تهی خواسته بود.
پس فریاد را فراموش کرد
تا زمزمه‌ای باشد جاری چونان جویبار در اوان بهار،
زنده در زیر تلی یخ.
و گاه سینه بر سرخ جامه‌ای می‌گشود
که نزدیک‌ بود و دل‌صاف‌تر،
گلسرخی که بعدها شفیع رنج‌دانه‌های او شده بود.


#لیلا_سامی



مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

01 Feb, 07:13


سه هزار و نمیدانم چند بار بخوانیَم
که شکاف‌ها تاریکی را به یاد نخواهند داشت
چگونه مرگیدن
آن سماعِ مهاجر را
شبیه به گفتگویِ گیاه
با تکرری سبز
اندامت را گلوبند نامید
که هرکه مشتاقِ شنیدن است
انگورِ گوشواره‌اش
شراب‌تر از شیر
گرسنگانِ موسی را ادا می‌کُند
اِلا از مقدسِ شتاب نموده‌اش
تا نیل‌ها را بزرگ شویم
و نیل‌ها را کوچک کنیم

ای در نبودن
برای به پهلو ماندنت
چند ستاره‌ی دیگر را برادر بنامیم
برای ادامه وُ ماهِ تسلات
کجا قدمی؟
چرا گاهی؟
که هربار آدمی به وقتِ رقص
صنمی برای ساییدن دارد
غلتیده به الوان
با نیامِ همیشه در پیراهن‌اش جاری
‌بی آنکه
همان باشی
که باید می‌بودی


#پروانه_وثوقی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11  اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

30 Jan, 10:31


واژه‌های من می‌بوسند کارگران خیابان را
می‌بوسند
ناسیونالیست سینما را
می‌بوسند
لب‌های بسته‌ی فمنیست را
مثل دستی که دایم به درِ بسته می‌زد

اعمال خدا رابطه داشت با مغزم
و پاهای من.....
مارهای دو سر سرگردان
که در قلب کینه داشت

موهای من برای غرق کردن تو موج نداشت
من مترسک پُر از خشمی که
پشت کاه قلب داشت

تهرانِ گرمسیر
تهرانِ سیر و تشنه
تهران ترکیده از مواد مذاب وارونه
تهران سردِ سگ کُش
تهرانِ جانیِ زن کُش!
چرا جهان گوش مرا کَند؟
و تنهایی گردن مرا دندان گرفت؟!
مهره‌های ماری که در گیس‌هایم لانه داشتند
چرا تخم گذاشتند؟
چرا مار شدند؟!

شبیهِ تیرِ ممتدِ کمان
                   به چشم شکار
از پای انداختیم دوست
بسیاری دست‌ها  دست‌ها
بسیاری چشم‌ها لب‌ها
نمی‌بینی‌ام! کوری ... نمی‌بینی‌ام
دستت شدم ....نواختی‌ام 
پای شدم
رَماندی‌ام...
شبیه چرک نایِ  کودکی زیر خط فقر
عشق گلوی مرا تنگ /تلخ کرده بود
شقّه /شقّه شدم
نام تو را
عشق/عیش گذاشتم
جام شرابِ شیرینی که دستم بود
شکست و زمین افتاد

مثل باد آمد و چنگ زد به روسری
مثل گُل از کمر شکستم و صورتم زمین افتاد
اورشلیمِ تعرض و اورشلیم تجاوزم
و سینه دریای شوردستِ شمال است
سه صد پرنده‌ی اندوه
بردند کفش‌های نارفتنم را ناشیانه /
نا آشیانه
این‌که می‌زند به قفس این‌چنین
تاپ توپ
قلب نیست
پرنده‌ی کوچکی‌ست که در تنم گیر کرده‌ست
شیران جنگل سینه‌ام یخ زده‌اند
نعره کو؟
و اسب‌ها و اسب‌ها و اسب‌هایت
چهارراهی که مرا به زمین می‌کشیدند
راه کو؟
آوازم بوی قو می‌داد
شکارچی جفتش را به شانه داشت
برای اینکه بارورم /باورم کرد دنیا
که در جنگ دست معشوقکانِ امید پرپر شدم
نهصد و نود و نه گل پَر شدم
چشم‌های من
درخشش چشم سگی بود که از مادرش دور شده بود و اشک داشت
و خودکشی
فرشته‌ی معصومی که در قلبم
مغلوب می‌خوابید
و بیدار می‌شد
و برمی‌خیزید...


  #نازنین_تنهایی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

28 Jan, 15:40


۲ شعر از #مهدی_مهدوی

۱)

با من بیا به چرای کلمات
بند‌ بازِ حروف
شبانِ شعر!

با من به وری که دری بگشایی چشم
از گوشه‌ای به گوشی دیگر

کسی چه می‌داند
که آخرین بوسه در جهان
به کام کیست؟
و آخرین مجادله آیا
همین درختِ در گلوست
که شاخه‌هاش
بیرون زده از گوشت؟

در کدام گوشه می‌پیچی‌ ای طنین

تنهاییِ بازگردنده
در شیارِ شورِ نمین

لجاجت اندوه
در سیبِ آدم
لبِ پرتگاه
دمیده‌دم
و لغزش کلمه
در دره‌ی درون

بمانیِ غمگین

پس‌،
سرخیِ زبانه‌ی نامشهود پس‌ِ پرتگاه
از تورمِ حرفی رها
در نا‌تمامیِ کلمه...

این بند را بردار از سیبت


۲)

"دارکوب"

با کدام کلمه بخوانمت؟
تا نکاهمت
گویاییِ تو
نهفته در کدام مصوّت است؟

حریفِ کدام حروفی
در جدالِ لبان؟

کدام مزه‌ای که فراموش کردمت؟
ای گَس
ای تورّم توده در چپ و راست
ای پهلوان دهان

که ناهنجاری گلوم را
هر صبح باید با صدای پرنده‌ای
خلط بشنوی
که ناهنجاری گلوم را هر صبح
به وقت اذان
با فاخته‌ای نشسته در حلقِ خلق
رد یابی

مرادم را پس بده
ای گیرا
مرادم را اگر گرفته‌ای
و این حروف در بند را
بی‌بند و بار کن

ایرادم را به هم بریز
مرادم را بگیر و
خود را سوار کن
که تنها
خاطره‌ی دهانِ تو را دارم.

#مھدی_مھدوی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

15 Jan, 07:33


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

02 Jan, 19:54


جز چشم‌ها
دست‌های منند که سر سپرده‌اند
و پرندگان را در نیمه‌ی دیگرم پنهان می‌کنند
از هر پرنده
یکی در نیمه‌ی تنهاتر
در جنونِ زخمی که بروید
و حرف را از میان دو درخت
به جوی‌های فراموشی بسپارد

به خوابم بیا
پیش از آن‌که دست‌
در رنگ‌های خون قرائت شود
و آن لحن مردد بیفتد در دهان گیاه
پیش از ‌کبودی‌های پراکنده
در تاریک‌ترین وقت‌ بهمن
حالا که سرخ در شانه‌های برف،
خواب رفته است
به خوابم بیا
و در سرمای معطلِ خیابان
دست‌های گزنده‌ات را شروع کن
شاخه‌ای نرم پیچیده با تارهای گلو
که این رنج تنها با نگفتن مبارک می‌شود
من از این دهانِ بسته بارها پریده‌‌ام
به ناگهان
که بسوزد هیزمِ تَر
و آن هلال نارنجی در آخرین شب دیدار
که کسی از تن رها می‌شد
و کسی سوز مفاصل‌اش را
به تو نشان می‌داد

هیاهو از ما می‌گذرد
و در چشمِ آب می‌شکند
در دو فاصله
با دو عمق طولانی
تشنگی معنای سپردن است
برای آن‌کس که صبح را دانسته
و از شب
به شکاف سری گریخته،
تاریخِ ابتلا همیشگی‌ست
جز همین‌ چهره‌های تاریک
‌از درختی شکسته
به درختی
و جز دست‌های سرسپرده‌ات در باد
چیزی به یادمان نخواهد ماند.


#صوفیا_آهنکوب


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

30 Dec, 11:02


کتاب بینایی مشروط در سال 1396 در تیراژ 120 نسخه به هزینه شاعر و بدون اجازه چاپ شد.
همراه با یک نقد (از علی‌مسعود هزارجریبی) و دو جستار مستقل (از وحید امینی‌زاده و ایمان خداترس)


شاعر: #مازیار_چابک
طراح جلد: #عسکر_زمانی
ناشر مولف
۱۳۹۶

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

30 Dec, 10:41


شرحی بر شعر "ری‌را" #نیما_یوشیج: همراه با ویراست انتقادی جدید

نوشته‌ی #مازیار_چابک

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#نقد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

30 Dec, 08:44


شهر من!

من که شاعری خسته‌ام
در این شب‌ها صبح را گریه می‌کنم
شهر
خسته خانه‌ای‌ست

عفونت از دهانم می‌ریزد
به هر جا و هر کجا!
حالا که لیلا را از دست داده‌ام:
تاریکی بر دوش‌ می‌کشم
به سال‌ها
در پایتخت اضطراب جهان،
هان!
نقشه‌ی انهدام جهان
سنجاق شده به تن‌های مهاجم‌!
گوش کن
صدای انفجار بمب‌های جاده‌ای می‌آید‌
حالا که در بستری از آتشم
خواب‌های آشفته تعریف می‌کنم.

"کی نوبت بوسه است
لبخند تقسیم‌ می‌کنند؟"

شعر سفرنامه‌ای‌ست خیس!
ابرها می‌آیند
دنباله‌ی خواب‌هایم را می‌گیرند
حرص دریا را خالی می‌کنند
و بر می‌گردند.
درخلوتم بمان!

چیزی برای از دست دادن نمانده است‌
خانه‌ها 
کشتی‌ها 
مرغان دریایی
و من
از "پچپچه‌ی پنجره‌ها" می‌گویم

این‌جا
یک دقیقه آتش‌بس می‌دهند
برای پُر کردن‌ خشاب‌ها 
اثر انگشت‌ها
روی ماشه‌ها خشکیده است.

روح جهان را عریان‌‌تر بیان می‌کنم
به زودی می‌فهمید
تا وقتی که یک شعر یا ترانه‌ای می‌خوانم
کسی نمی‌تواند مرا شکست بدهد.

"کی نوبت آزادی‌ست
شادی قسمت می‌کنند؟"

شهر قفسی‌ست از قدیم
فکرش را بکن
پاهایم‌ خواب رفته است
به وقت طواف لیلا
مرا به جنگ ترغیب می‌کنند
گنجشک‌ها را
از درختان تزئینی آویزان می‌کنند

کلمات را لمس می‌کنم:
شعر
سال‌هاست سپید شده است.

"کی نوبت ترانه است
قناری قسمت‌ می‌کنند؟"

شهر حصاری‌ست تنگ!
همه‌ در حال مرگیم
جانور
به جست‌وجوی روزیِ خود
از دخمه‌اش بیرون‌ خزیده است

ما وظیفه شناسیم
مراقب تخم‌گذاشتن‌ مرگ هستیم
مرده دست به دست می‌کنیم
در خیابان‌ها
هیاهوی فاتحان است
این که خفقان گرفته‌ام.

"کی نوبت عشق است
غزل قسمت‌ می کنند؟"

شهر پژمرده باغی‌ست
درختان غل و زنجیر شده‌اند
بادها
میان شاخه‌ها و برگ‌ها بلاتکلیف‌اند‌.
شورانگیز اما می‌خوانم:
               لیلا را به من برسانید!

"کی نوبت باران است‌
حال خوش قسمت‌ می کنند؟"

شهر پنجره‌ای‌ست مسدود شده
جمع سوگواران
به تابوت‌ها و گورها رسیده‌اند
و باقی مانده‌ی جنگ
از جنگ‌
خسته شده است.

بین‌ من و‌ شب‌ها شباهت بسیار است‌
سیاهی می‌وزد
میان‌ موها و اشیاء!
سکوت علامت خوبی نیست.
خون
شهامت کلمات است
در این سطرها جاری شده:
توفانی‌ست...

"کی نوبت‌ سپیدی هاست
خورشید قسمت‌ می کنند؟"

حالا که جنگ شده
شعر
سنگر اول دنیاست.
کشور خودم را
دوباره اختراع می‌کنم
به زبان درخت 
به زبان پرنده
و زمین‌ انگار مزه‌ی شراب می‌دهد
و به‌ نخستین روز جهان بر می‌گردد
به شکل تکه‌ی سنگی!

دیگر چیزی به یاد ندارم
جز خاطره‌ای دسته‌جمعی
از خون منتشر شده
در خیابان‌ها...
پایکوبی بر مرده را دوست نمی‌دارم

"کی نوبت صلح است
گل قسمت می کنند؟"

در شهر من
مرگ بی‌حوصله شده
خودکامه تهاجمی‌تر از همیشه است
وحشی میان سنگر‌ها می‌دود.
نگاه کنید:
"چشم‌هایش به رنگ آبی دریاست
دهانش اما بوی گرگ‌ می دهد."

من که شعر زیبای فارسی هستم
با کلمات‌ معامله نمی‌کنم
یک بیت هم اجاره‌ای نیست
این‌جا
بالاترین سطح هشدار است.

حالا‌ که همه بی خوابیم
من شاعری یاغی‌ام!
میان‌ جمع مستان به رقص برخاسته‌ام.
رویا می‌بینم
دفتر آفتاب را ورق می‌زنم
و جنگ را دوست نمی‌دارم.

#حسن_فرخی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

29 Dec, 16:18


افتاده‌ام!
مکان اما صلح است،
مهیج است،
فرو رفتن است.

در تلاشی اتاق
مجذوبِ سقوطی شده‌ام
بی‌هراس از مشئوف شدنِ بام‌های جهان.

زمان می‌میرد
زوزه‌کشان
و گوشم خرناسِ هواست که پر می‌کند و خالی می‌شود از صدا،
صدا که می‌آمد و نمی‌آمد،
می‌رفت و نمی‌رفت،
می‌رسید و نمی‌رسید.

[چون گیج بگذری
نه حاضری نه غایب]

مکان اما صلح است!
مهیج است،
فرو رفتن است،
معلق است.
به تکرار، اتفاق افتاده‌ایم
به تکرار، روی بندها راه رفته‌ایم
به شدت، دچار تغییریم
یک‌بار برای همیشه زده‌ایم زیر گریه،
حضار خندیده‌اند بسیار.

ما گاوهای سرخورده نبودیم،
اشکالی از جنونِ متعصب
یا امیالی متأثر از آفت‌های حیوانی

سایه‌هایی بودیم از مسافتی دور
خیزان آمده تا قرابتِ سال
و نوشتن، صحبتی بود با روان‌های متحیر،
به آن درخت‌ها که می‌آمدند و انجیر می‌شدند.

خوابِ نوشین از چشمِ مار برگرفتن بودیم
و صبح، بامداد رحیلی بر پاشنه‌‌ی خانه؛
خانه که می‌آمد و از سر می‌گرفت،
جان می‌گرفت،
گُر می‌گرفت،
تن به ضیافتِ اشباح می‌سپرد
با نجواها
در هوایِ تن‌هایی که رفته‌اند،
بازگشتشان نشاید.

ما گاوهای سرخورده نبودیم
ماغ نمی‌کشیدیم
راه می‌رفتیم
چون بندبازی ناگزیر از عقوبتِ رویداد؛
می‌دویدیم
بار هستی به دوش؛
شرارتِ جنبنده‌ای که روی دو پای خویش ایستاده
به فتحِ جهانِ مدرن‌تری فکر می‌کند
بعد از اختراعِ پوست؛
انبساطِ خاطر از یک خاطره‌ی دور
شرمِ لمس شدن با وقاری وراثتی؛
انسان شکل می‌گرفت
چون بلوغی سرکش
در تجسم یک ظهر باستانی
وقتی لباس‌ها در باد شکل دیگری داشتند
و خون وجه مشترکِ پذیرفتن بود.

راه می‌رفتم
می‌دویدم
و اصرار می‌ورزیدم به دچار آمدنِ خویش
یکی دست برده مرا از دیگری بچیند،
خوشه‌ی انگوری می‌شوم درشت توی مشت؛
دارم از خویشاوندی می‌روم
فکر می‌کنم چه جسارتِ شیرینی دارند تاک‌ها
دروغ نمی‌گویند
فراموشکارانی هستند بعد از یک خوابِ طولانی.

زمان می‌میرد
اشاره می‌کند، برویم
سنگ شویم
نشانه شویم
بروز دهیم خود را در چهره‌ی دیگری.
می‌گوید:
مرگ بلعیدنی است ناسپاس
تا در بهتِ گورستان‌ها
کلاغ‌‌هایی باشیم نشسته بر شاخه‌های بدرقه.

افتاده‌ام!
مکان اما صلح است؛

دستی که تکان می‌خورد
گونه‌ای که سرخ می‌شود
لبی که می‌خندد
قلبی که منتشر می‌گردد
خونی که می‌دود
نجوایی که می‌گریزد
سقوطِ بدن است
در تلاشی اتاق.

#سمیه_جلالی

۱ دی‌ماه سال ۱۴۰۳

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

26 Dec, 13:20


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

26 Dec, 13:15


#درخت_پیر
مجموعه اشعار #جلال_ملکشا شاعر کُرد
برگردان به فارسی
مترجم #پریا_گویلی
نشر #آثار_برتر
#معرفی_کتاب

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

21 Dec, 21:39


۲ شعر از #سهراب_اسدی


۱)

خروش رود و زوزه‌ی گرگان
خانه تار و پیرامون تارین
دستان به دست ماه و ناگه
فرو
ریخت
بر شانه‌ات
مه از آسمان
تو پریشان تو نزار
های‌ام درد هوی‌ام داد
استخوانم در خاک گره خورد به ریشه‌های باد
گیلاس فندق
گردو و آلبالو
رود منجمد
چشم یخ‌زده
سراسر سروْ
سراسر سکوت
برادر
گرگ‌ها نگرانت بودند.


۲)

هم‌پای برهنگان
لخت‌‌تر از سنگ فرش‌‌های خیابان
فرورنده‌تر از سرب
راه می‌رویم راه
به تعداد تازیانه‌ها
تند‌تر از گلوله‌ها
می‌دویم‌
ما
می‌بریم‌ با
برهنگیِ پا‌
سرازیر می‌شویم
از آسمان‌ها
بر فرقِ زمین

#سهراب_اسدی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

14 Dec, 07:33


شب بخیر
صورت رنگ پریده‌ام
خیال کن
از خواب نمی‌پری
و پرندگان
در چشم‌هایت آب نمی‌خورند
خیال کن
زرد نمی‌شوی
و درد را میان اخم‌هایت
تا نمی‌زنی
این گودال‌های چرک را
از هزار چهره پُر نمی‌کنی
و قطره‌های پلید را
بر زمین‌های بایرِ گونه‌ات
تا دشت‌های بلندِ گردنت
نمی باری..


خیال کن مرده‌ای
و به شکل گیاهی بی‌رنگ
زیرِ سنگی در کتفت
به دنیا آمده‌‌ای...


#ساناز_احسان_نیا

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

08 Dec, 08:23


"جعبه‌های پلاستیکی
زبان محلی و لحظه‌ی پنهان حرف زدن"

مجموعه شعر آزاد اثر #اشکان_پناهی (۹۳-۹۷)

#ناشر_مولف
#۱۴۰۳

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

03 Dec, 15:08


شعر "ث" یک شعر بلند از #اشکان_پناهی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

29 Nov, 19:29


ای خدای خوب
که به دامن خورشید پناه برده‌ای
ای متعال فراری در صبح تهران
ظهر آبادان
غروب زاهدان
به جریان خونم وارد شدی
و این سرزمین به صورتم پاشیده شد
و من ریختم به خرمشهر
با یک چمدان و یک جفت النگو
و من ریختم به تهران
با یک چمدان و یک لنگه کفش
و تمام بیمارستان‌ها را گشتم
و تمام دیوانه‌خانه‌ها را
تو خوانا نیستی
دستخط ندارم من
و تو خوانا نیستی ...

به من بگو
به این صحرای عربی
که سینه‌ی من است بگو
روسپی‌خانه را چگونه اختراع کردی؟
می‌خواستم به خیابان بروم
آتش بود
می‌خواستم به خانه بیایم
آتش بود
و معابر را برهنه کرده بودند
و از انحناهایم نمی‌گذشتند
به من بگو
روسپی‌خانه را ...
موهای بریده‌ام در جیب‌های توست
چگونه توانستی آن طیف نارنجی را
به کبودی گنبدها ببری
و از دندان‌های شهیدم
کلید بسازی

تو خوانا نیستی ای توانا
ای خون
و جای کمربندها بر تنم تویی
نامت از شکنجه‌ام کم نمی‌کند
اسامی‌ات شکنجه گاه من است

ای توانا
ای خدایی که به جاده‌ها پناه برده‌ای
و از نگاه کردن به رنگین کمان واهمه داری
دست‌هایم را بگیر
و به قلب سوخته‌ام پناهنده شو.

#معصومه_داوودآبادی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11  اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

27 Nov, 14:50


درگذشت ابرها،
اگر اعتقادم به آفتاب
بر پشت‌بامِ روز نمی‌ایستد
انعکاسِ شب
پیله کرده‌
بر ابریشم یاد؛
به حریم آسمان دوخته!

در انبساط گفتگوهامان
دامن بزن بر انجماد زمان
و ببین چگونه در انتظارِ تو سرخ می‌شود
چشمی در تابه‌ی تن؛
سرانجام کوتاه آمدم
همان‌گونه که می‌خواستی
و رقیق‌ِ لبخندهام
در غلظت مردمک‌هات اندوه شد
دست‌رنجِ شقیقه‌ بر عبور عمر!
خطور می‌کنی بر کورترین نقاط درد
تقویم را پهلو به پهلو می‌کنی
و بخیه نمی‌زنی بر روایت زخم‌؛

دست می‌کشم بر کدورت تصویرها
تا بگیرم گَرد از حکاکی مصیبت؛
به کدام گناه آویخته‌ام
که این‌گونه برهنگی می‌کنی؟
با تو به هر قامتی اندازه می‌شدم
و هر غریبه‌ای آشنا بود
تو آنقدر خیالم را پرسه زده‌ای
که مشام کلمات از عطرت خالی نمی‌شود؛
منقضی شده بر لکنت خیال‌
رد دست‌های کشف
و صراحتی پریده رنگ
از گوشه‌ی چشم‌‌ات چکه می‌کند
به تزیین جنون
به بیداری رنج
از ترحم خواب‌؛

#بهادر_یحیی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

24 Nov, 07:41



سر داده بودم
در مخالفتِ باد
آواز ده عاطفهٔ جاری‌
شکفته
در خونِ گیاهی مرغوب
که ذکاوت صبح را
می‌دوشیدند
استوار بود‌م اکنون
رونده در هراس‌های مجاور
به بوی کبودی پراکنده
و لحن جهان غریبی
نیفتاده بود
هنوز از حدقهٔ آرامشم
-به ترجمان تازه درآمدند
معانی محدود-
ببوس انسان را
دخیل بر ممکنِ یکباره!
مصافِ هر دم تازه
به وسوسه
طلوع بال و برگ را
‌آغاز خواهد کرد
دست که به شیهه می‌برم
یک دشت
گندم بریان
می‌پاشی
به لالی علف
و معابر مغبون شهری
میزبان کبوتران آزادی‌ست
اکنون
چیست نامم
که افتاده از بلندی آسمان‌خراش
در دهان موش و ماهی و آدم
پاکیزه‌ است هنوز!؟


#مریم_سید_افقهی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

22 Nov, 10:38


در حجم تو
شعر می‌بافم
رویایی!
آن‌جا که اشک محموله‌ی حرکت است.
و راه
در راه می‌ماند.
آه
چقدر از تو نرسیدن
پیش‌نویس تمام متن‌هاست!
روی پا/ورقی را آتش می‌زنم و هم‌چنان ضخامت امتداد را
که ناتمام در تبعید است.
آستین‌ها لوله‌ی تفنگ‌ها را پنهان می‌کنند.
این کلام یک زنده
در مرگ است!

به من نگاه کن
این بار که آمدی با نیمه‌ی تنهاییت
به ملاقات من بیا
با اعترافی از خطر...
با آب کناره‌ی لب‌ها
که فاصله را روی فاصله می‌ریزد
و زنگوله ی برف که فریاد سکوت است.
سکوت آب
سال
آن/مردی که می خواست تو باشد

در غرب
برف می‌بارد
و من به هیبت زنی می‌اندیشم
که پرنده‌ای بر شانه‌ی راستش نشسته بود
و شانه‌ی چپ‌اش هم‌چنان سنگینی می‌کرد.


#روح‌اله_آبسالان


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

10 Nov, 13:28


🛑گسترده نامحدود معنا 🛑

#علی_باباچاهی



مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

09 Nov, 21:50


ای الهه‌‌یِ آب و آیینه
سَر اگر سَر باشد
قدمت استخوان را می‌فهمد
و مصادره‌ی تو در رنگ را
به آفتاب هدیه می‌کند.

ای دَر به ناکجاآباد
ای حرارت مجاور بهار
که سرگردانی چون پوست، تو را پوشانده است
نمی‌دانی پایان بهار باشی یا آغاز عطش!

تو استخوان سوم سالی
از آرامگاه معشوقه‌ام درختی بِرویان
و موهایش را با شکوفه‌ بباف
که جاده مانند تو تنها مسیر رفتن است
مقصد چیزی جز دوباره باز گشتن نیست
مانند آفتاب که می‌رود تا بازگردد.

ای نگهبان آب
ای دو پیکر در جان
ای خرداد
آیا عشق هم در تو مُردد است؟
ما مردم خاورمیانه جای زمین‌ پر آب
چشم‌های تَری داریم
و گندم را روی صورت دختران‌مان می‌کاریم
تا در رویت آفتاب
گونه‌ها سراسر طلا شود.


همه نگران یک جان‌اند
جز عاشقان که باید مراقب دو جان باشند
مراقب دو پیکر
و این عقوبت سختی‌ست برای آتش!


تو عادت به رفتن بودی
و سر قدمت استخوان می‌دانست
و در ملاحظه‌ی چشم
خیرگی تاریخِ دیدن شد.

کاش کسی زمین را با ما مهربان کند
دریا و رودخانه و باران را با ما مهربان کند
کاش کسی تفنگ را و جنگ را
زمستان را
انسان را
با ما مهربان کند
تا از خلیج چشم مادران
ترانه‌ی مروارید بیرون نریزد.

سرزمین شکافِ نور
از سوراخ تیر خلاص بر جمجمه

تو را چون مادری
که استخوان فرزندش را بو می‌کشد
دوست دارم.

ای پیکر سرگردان
در دو فصل
ببین
که درخت روییده روی مرز
میوه‌اش را با هر دو سمت قسمت می‌کند
و مهربانی تاریخ انقطاع سرگشتگی‌ست.

تن‌های واژه‌آجین سراسر دهان‌اند
به صراحت لب می‌روم
و آرزو را مستعار در سطر می‌کنم

ای کاش
سر قدمت استخوان می‌دانست!

#میثم‌_متاجی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

07 Nov, 09:01


کلمات را
توی صورتم حمل می‌کنند
و سهم‌شان را از ترس برداشته‌اند

پلکم را پهن می‌کنم
و گردنم را می‌پایم
که به ماه خیره است

آیا می‌شود صورت‌های فلکی پلنگ شوند
یا برای ماه پتو بفرستند؟

سرم را جدا می‌کنم
گردنم را جدا می‌کنم
دوباره روی هم می‌چینم
بلند می‌شوم
این بار نقشه‌ی یک قتل را می‌کشم
اما اجاق نمی‌میرد

دوباره دراز می‌کشم
این بار کارتن خوابی هستم
که یخ زده است
اما یادش رفته کلید برق را بزند

چند بار باید بمیرم
تا خوابم ببرد
چند بار باید خودکشی کنم
تا شب‌هایم صبح شود؟

بلند می‌شوم
مرگ را می‌آورم
زندگی را می‌نشانم روبه‌رویش

به هر دو می‌گویم
حدس بزنید
نقش کدام صورت فلکی را بازی می‌کنم
که هزاره‌ای قبل از میلاد مرده
و تنها نورش به ما رسیده است

خیره می‌شوند به گردنم
و مرگ حدس می‌زند
کارم تمام شده
و زندگی ملافه را می‌کشد.

#سلما_شرافتی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

04 Nov, 10:57


من در خشمِ عضلانیِ خویش
کشیدم
ماهیچه‌های حرف را
و آن‌قدر منگوله در گلوم بود
که نمی‌توانستم
نامت را مانندِ نامت صدا کنم

نامت
نامه‌ی بی نامِ کبوتری
که از هراسِ گلوله
بی گلو پرواز می‌کرد.


#محسن_جعفری


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

02 Nov, 18:49


راه می‌روی
پاهات در تنم سیخ می‌شوند
انبوه درد
در پهلوگاهت یله کرده‌‌
لرز آغشته به تب
در جانت تنوره می‌کشد
و آفت
زخم‌های کهنه را باز می‌کند
همچون اخگری بر آتش

از تو پنهان نیست
عقابی پنجه‌هایش را در سرم فرو می‌کند
و ناخن‌هایش سیلابی از خون مردگی
بر سیاه‌چاله‌های درون می‌کشد
چنان‌که که از حفره‌ها
مه بلند می‌شود
عمیق

از عمق فاجعه بوی وحشتی می‌آید
که مثل جنون
زخم‌ها را چریک می‌کند

قسم به ریسمانی که گردنم را
در شیارهای درون جا کرد

هیچ کس
تاوان تاویل درد نبود
آشیانه‌ای
که بر فراز آسمان نشست
سایه‌اش را تاریکی می‌گسترد
و پرهاش
چشم‌های جغدی را می‌آزارد
اکنون
سهمیه‌ام از تعاملات،
رفتن بود

مرگ
با بقچه‌‌ی اندوه
بر شیارهای این خاک نسبتی چندگانه دارد

در گوش‌هات عمیق‌تر پنبه بگذار
ترس‌ها آفت زبانی‌ست
و مقعدش سیاهی فرورفتگی در زمان

بیرون
سهو اما بی‌رنگ
درون خلاء‌ای آبی‌تر
رنگ چشم‌هات سیلانی از دریاست
وحشت پرندگان را می‌بینم
که دایره‌وار بر راس می‌چرخند

تو که شانه‌هات را عریض پهن کرده‌ای
غصه‌هات را دلمه بپیچ

اکنون شکارچی‌ای هستی
که از مطلع شب
موهات
قلاب‌گیر آسمان شده است

ستاره‌ای را دور خود
گرد آورده‌ای
اکنون
بر کدام مرصع خشک شده
خشونت باروت را
حمل بر اصوات کرده‌ای
که مبادا رد خون پایت را بگیرد

از جنون بیدار
تمام شانه‌هایت را برق گرفته است
و آغوشت پر از طعمه‌هاست
خونی پُر پیه‌ زیردندان‌هات خوابیده

غروب
ردایش را که بر تن کرد
از هیبت‌اش تمام پرندگان به خلسه رفتند
حتی گربه‌ای که از دیوار بالا رفت
تمام اقتدارش
لیسیدن دست‌ها‌ی تو بود


#نبیه_آل_کثیر


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

01 Nov, 08:57


دنبال ردی از نت‌های شکسته
نت‌های کور
نت‌های فرسوده
بیرون از تنم ناکوک میزنم
و در ازدحام فریادهای در سرم به نهایت سکوت دل بسته‌ام
خارج از بن‌بست ِقناعتِ آدم‌های دمدمی مزاج

دنبال ردی از ظهری خنک
ظهری سورئال و کوبنده
ظهری عریان و غایب
حتی مجازی/ حتی غیرِ مُجاز
پشتِ تته پته‌ی فیلتر شکن ِبی همه چیز

در تعقیب‌ام و
کنترل تلویزیون را بر‌میدارم و می‌چرخم
خیره به آگهی‌های هرچه بیشتر در راستای دستی که نمک ندارد
تا می‌توانید پیشروی کنید
باز اطرافم را دشوارتر می‌چینم
اتاق را لب به لب‌تر، بی‌پروا‌تر

دور فاصله‌های تکه تکه و شهید خط می‌کشم
و باز نمی‌دانم که صدای ضبط صوتِ کوچکم
چگونه در گوشم بلوا به پا می‌کند؟

چقدر دلیل و برهان دارم و خسته‌ از گفتن
برای دیگری تو/ برای دیگری خودم
برای دیگریِ دیگرانْ، متناسب با جو هوا
بلند می‌شوم و پنجره‌ها را تا خرخره خفه می‌کنم
پرده ها را افقی تر میخوابانم

حالا نشسته‌ام روی سنگ‌ها
کف خیابان
روی نیمکت‌ها
روی باران‌های تبخیریِ تیرماه
روی تن لرزه‌های منجمد ثانیه‌ها
روی دیوارهای بتونی سال‌های متوالی
و صورتک‌ها را یکی یکی کنار می‌زنم
صورتک‌های سانسوری
صورتک‌های فاسد
صورتک‌های انباشته از فضولات زوج و فرد

و هر چه مانده
ته مانده‌ی چندش اور یک ویرانی تمام عیار است
ته نشین هیزی فکرهای گندیده
ته نشین لجنزار تصورات تخت‌خوابی
ته نشین بشقاب‌های ماسیده از اتاق‌های فکرِ شکنجه

بیرون از تنم ایستاده‌ام
عریان و سربه هوا و چموش
ناخن می‌کشم
به تن ِ تنهائی‌ام
به گوشه‌های خلوتم

و در این ویرانی
هنوز برای آمدنت
چراغی روشن می‌کنم
انگار همه چیز می‌خواهد همان باشد که بود.



#نسرین_خراسانیان

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

30 Oct, 19:28


روایتِ علاقه در عهدِ شباب

نگهداری از غم‌های ظریف و بیهوده در پستوی روح
مراقبت از غزلیاتِ شمس
دلجویی از غروبِ دوشنبه‌ها
و دلدادگی به پنجره‌های خانه با تماشای او شروع شد.


گذاشتم آفتاب به تنهایی‌ام بتابد
به خانه رفتم و به ترکیبِ فلفل و اسفناج
و پیدا کردنِ لغتی مهجور در دستِ دهخدا مشغول شدم
 او را به ناگاه دیدم
مطمئنم
آن چهره‌ی گندمگون
مسیرِ باران‌ها را عوض کرد
علاقه
مثل آمدن سیلِ ناگهان
معماریِ زندگی را به‌هم ریخت

پنهان نمی‌کنم
که شکفتنِ لاله‌ی رُخَش
آثار عجیبی داشت؛
پنجره‌ها نورِ بیشتری گرفتند
کتاب‌ها کم‌حرف شدند
و نام‌گذاری گیاهان از همان روز شروع شد

پنهان نمی‌کنم
که آمدنِ او
کشف آتش در اولین برفِ کوهستان بود
به او که نگاه می‌کردم
سکوتم طولانی‌تر می‌شد یا شادی‌ام؟

غافل بودم
اگر شاخه‌های دو درخت بر هم بیفتند،
کدام زودتر می‌شکند؟


#رسول_پیره

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

25 Oct, 09:08


«آن که می‌نویسد، رنج‌ِ دست‌‌هایش را به دوش می‌کشد!»


سنگ صدفی ساکت*



کجا خوابیده
ادامه‌ی پلک‌ات
که سرم مثل عقربه‌ی سرگردانی
دور خودش هی می‌چرخد و
می‌چرخد
یک نفر بیاید
زوایه‌ی باد را عوض کند
چشم‌هایم
سوراخ‌ کفِ پای همه‌ی ستاره‌ها را
به شکل دایره‌ای سرخ
در آبی‌ها می‌بیند،
و این اَنارِ برهنگی
که کره‌ی سرخ تن است،
هر دانه‌ی آن
آدمی‌ اندوهگین‌ست با صورتی وارونه
که سرش در رودخانه‌ای سرگردان‌
سرازیر شده است!

ای سنگِ صدفیِ ساکت
از عمق دره‌‌های ساکن آب
روی پوست‌های عنابی بگو!

راستی چه کسی می‌تواند
ادای هوا را در پیرهنم در بیاورد
من که شکل نامرئی بادم
که همیشه با سرگیجه‌ می‌آید
و پلک‌ات
هی پلک‌ات
از ادامه‌ی اَنار می‌افتاد!

وقتی لنز آبی چشم‌هایت
در اثر انگشتِ چپ من
گودتر می‌شود
مرگ خودش را
در هر گودالی جابجا می‌کند،

لطفا یک نفر باد را خبر کند
و آینه‌‌ی ماه را
چون گلی‌سرخ در رودهای شورشی پرتاب.

می‌شنوی؟
سمت چپ اندام چه کسی بود
که شکسته
از رودخانه‌ها بلند شد؟
این جهان در صورت‌های وارونه
لبخند دلقکانی که بریده بریده
نام اَنار را در باغ تلفظ می‌کنند
و این سوی صحنه اما
کسی پرده را می‌کشد!

می‌بینی؟
جنازه‌های زیادی
از تن این شعر
نامِ نرگسان مرا
بلند بلند در بادها می‌خوانند!

#نرگس_دوست


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

22 Oct, 08:37


صدای #الهام_بسویط

@cherouu

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

22 Oct, 08:35


مرا بر فرازِ گورهای خالی بوسیدی
پیش پایِ مرگی که به او پشت کرده بودیم
در این‌جا و آن‌جا همه‌چیز بوسیدن بود آن لحظه
و پس از آن نیز لب‌ها؛
درگاه کلمات نبودند
بارگاه بوسه‌ها بودند!
ای شایع‌ترین قرار من
آیا هر "بودنی" مورد اصابتِ یک "نبودن"بود؟!
جهان آشیانِ باد است و باد
بوسیدن گرفت!
ای از افراط برگشته؛
ای من!
در گرگ‌میشِ لاشه‌ها
گرگ را گرگ بوسیده بود
و گونه‌ی انسان را
قنداقه‌ی تفنگ!


#الهام_بسویط

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

20 Oct, 10:14


صدای #محمد_علی_نوری

@cherouu

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

20 Oct, 10:10


زبانه‌ی آتش را می‌بینید؟
تلافی‌جویانه
همان‌که دستان صاعقه را
به انگشتان نوک تیز  این درخت رساند
من بودم
باید تاوان در آغوش کشیدن پرنده‌هایم را
پس می‌داد


هراس انسان را می‌بینید؟
آن سایه‌ای که نیمه‌های شب
از پشت پنجره‌ها می‌گذشت
آن صدایی که از ظرف‌ها برمی‌خواست
بی آنکه کسی در خانه باشد
بانی تمامی جابه‌جا شدن اشیا
ناپدیدشدن‌ها
من بودم
باید تاوان تبعید کردنم از جنگل
از رودخانه از کوهستان‌هایم را
پس می‌داد

من شبحم
حاضر و غایب
می‌توانم جادو کنم
و اراده اگر کنم
از درون این شعر
می‌توانم یک دشت پر از لاله را بیرون بیاورم
و با یک اشاره
صدها شیر گرسنه را
تبدیل به بارانی از پروانه کنم
از حفره‌ی لانه‌ی مارها صدای تنبور بیرون بیاید
مرداب‌ها بوی میخک بگیرند
و می‌توانم کاری کنم
که دختران باکره
بی‌همخوابگی
از دهانشان اسب به دنیا بیاورند

اما شما را
که هر چه را که نمی‌بینید کتمان می‌کنید و
هر چه را که می‌بینید، التماس
به حال خودتان رها کرده‌ام
مثلا همین دیروز پیرمردی که داشت
چین افتاده روی پوستش را در آینه باور می‌کرد
در یک چشم‌به‌هم‌زدن جوان کردم
و پیش از افتادن اولین اشک شوقش
او را کشتم
باید تاوان پذیرفتن مرگش را پس می‌داد
تاوان نپذیرفتن نامیرایی



#محمد_علی_نوری



مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

18 Oct, 22:17


آن‌گاه خورشید سرد شد
و برکت از زمین‌ها رفت
فروغ
__

آن‌گاه صورتک‌های پلاستیکی از فُرم افتادند
و تَرکش‌های خورشید
دشنام‌های پراکنده
بر تَن‌های بی‌شکل پاشید
در خیابان‌ها مُشَمَّعْ باریده بود
و آدمی
چنان که پای به پلاستیک فرو شود
به پلاستیک فرو می‌شد*
و ارواحِ فِشُرده
در گرمای بوسه ذوب می‌شدند
لعنتی مذاب از دهان‌ها سَر می‌رفت وُ ردّ ِ کربن می‌لغزید
از گوشه‌ی چشم‌هایی
که زیرِ چراغ‌های نئونی
می‌درخشیدند

روزْ مُشَمَّعِ بی‌رنگ بود وُ
شبْ مُشَمَّعِ مشکی
و این دست‌ها
دست‌های به الکل آغشته‌ی من،
-تنها-
تا دریدنِ شب
شبِ بازیافت‌شونده
کافی نبود

چشم‌ها
پیاله‌های یک‌بارمصرف
دست‌ها
چنگال‌های یک‌بارمصرف
و سینه‌ها
توپ‌هایی از سیلیکون‌های سخت

که یافتم‌ات
در بزنگاهِ نورِ چراغ وُ جُنبشِ حشره
در چهارراهِ دود وُ داد وُ لاستیک وُ فلز
در تختِ طاووس
تقاطعِ میرزا
که بر شقیقهْ نور داشتی
و پیغمبری که آیه‌های دُرُشت‌اش را
از چشم‌های طویلِ تو می‌چید،
من بودم

این‌گونه یافتم‌ات
این‌گونه
به روزگاری که دو سوم از تَنِ انسان
از لوله‌های پُلی‌اتیلن می‌گذشت
آن‌گاه که بوسه
بی‌برکت بود وُ
لب
طعمِ مُشَمَّع داشت
در هُرمِ بوسه
ارواحِ ما
به فُرمِ خویش
ثابت وُ
این
خودْ مُعجزتی
بود وُ هست

می‌بینید؟

#مصطفی_مرتضوی

___

* و گفت:«به صحرا شدم. عشق باریده بود و زمین تر شده. چنانک پای به برف فرو شود، به عشق فرو می‌شد».

تذکره‌الاولیا؛ ذکر بایزید بسطامی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

16 Oct, 07:27


بیا «داشم آکل»
زبان‌ نشئه‌ام بی‌رمق ـِ ، ـُ ، ‌ـَ
زبان چشام،
آآآآآآ می‌کند هجا.

داش‌آکلم؛
برگرد
کف از خنجر آخر به کُشتنم داده
تو را، «نگفتنت»
«نَه»گفتن‌ات پهلو نگزید؟

برگرد هیب من،
متنِ صدایِ هیبت داشی‌هام
قُرُق ِقَفسم، زبانِ مستی‌هام
خماری‌ام که زورش شکست به من طوطی‌دار.

مَشتی!
خنجر بی‌وقت شده در یاد؛
گوشه‌ی چشمت و
زادِ عرق چشم‌هام که خونِ کاسه‌چکیده‌ست
کف ِمُخَمِرست نیم‌شبونم با تو؛
ذِله‌ی قضای هم‌تنی
به پای
م‌َمَسس تییییی
یووو
رراس

#راحیل_شیرآسب


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

12 Oct, 17:53


زبان تن، تن زبان


ز)
انسان برهنه تنها نیست
هیچ انسان عجیبی تنها نیست
ب)
وقتی که قلّه‌هایش را پوست می‌گستراند
و هواهای من از پوست
صعود هوایند
شکاف از قلّه می‌گیرند
و می‌گسترند
بر سراسر پوست تو گستره‌ی قلّه‌ها
الف)
افق در انتظار افق
و انتظار افق روی راه
راه افق را می‌بندد
همیشه آن که منتظر است
برای آن که می‌رسد از راه، سد راه
و او که می‌رسد از راه
برای او که سد چیزی است چیزی است
ن)
چیزی نشسته در چیزی
تا نام چیزی دیگر را
از روی راه بردارد
خواب افق
دیوار
نبضی که طول خون مرا تندتر از خونم می‌پیماید
می‌آید
و ارتفاع به سد می‌رسد.
ت)
و باز پوست قلّه‌هایش را می‌گستراند
درون من از بیرون
فاصله با پوست می‌گیرد
و پوست درون مرا از بیرون می‌گیرد
وقتی که قلّه‌هایش را پوست می‌گستراند.
ن)
پرچین زیر پوست
توطئه پرچین
پرچین زیر
زبان پرسه
زبان پر
زبان پرسه بر پر
زبان پرسه بر چین
بر ابر
بر ابریشم
بر یشم
زبان پرسه بر چاله بر چول
زبان لیس
با چشم‌های خواستن از تن
برهنه می‌شوی عجیب می‌شوی
برهنه می‌شوم
عجیب می‌شوم
و در سوالی حیوانی می‌مانم

ت)
انسان برهنه تنها نیست
هیچ انسان عجیبی تنها نیست
تا در میان اعضا اعضایم را
به رکعتی
در تو جمع کنم
با تو جمعه می‌کنم رکوع خفته را نهفته را
زبان پرسه بر کشاله می‌کشم
خرچنگ خفته از جا بر می‌خیزد
و کیر -ماه اساطیر -
در فکری بی حیا
از حیا می‌افتد
سخت می‌شود
ثنای پشت، کتیبه، کوه
سینای سجده، طور
دیوار زاری
قصر سیاه کوچک تو باز می‌شود
و ریتم در کمر می‌گیرد
گویی که زاری بر دیواری
ن)
جوانه‌های لرزیدن
بین دو آه
وقتی که پوست -چیزی نمانده از پوست-
بینی نمی‌شناسد
و بین
جز حذف بین
-بین دو پوست - نیست
تا تن -تمام تن -
تا تو -تمام تو-
تا ناله
تا درد
تا مرگ
انسان برهنه در مرگ تنها نیست
ز)
و آب در گره آب می‌ماند
در من
و هر درخت در تو یک درخت دیگری است
منقارهای من از بالا
بر لانه لانه لای کوچک تو پایین
می‌بارد می‌بارد
و باز هر درخت
در تو یک درخت دیگر است
ب)
معمار خرابه‌های من، مار
از لانه‌ی پرستو پایین می‌آید
و چهره‌ی تو
بر پلک بسته واژه‌ی مجهولی است.
الف)
و در عبور از پوست تو
باران بیرون می‌ماند
با رسم خط ناخن‌ها بر پشت
دیواره‌ی درون من ای پوست
ای جدار
جا در تو می‌گذارم جایم را
ای حذف جای من
ای جا
ن)
جان چیزی از تن است
حالا که جان
جز چیزی از تن نیست
حالا که جان تن است
ای حذف جای من، ای جا
در سینه در تمام سینه‌ی تو
جا آن چنان می‌مانم انگار
دنیا در تن تو به آخر رسیده است

#یدالله_رویایی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_حجم

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

12 Oct, 10:10


و شكل راه رفتن تو
معنای مثنوی است
در حالت عمیق عزیمت
كه منظره‌ی راه  
بازوی صحرایی مرا به تكان می‌آرد
در حالت عمیق عزیمت شتاب‌های موازی
در گِردی مچ تو به هم می‌رسند و باد  
صفات باد
شكل عزیز زانو را
كه قدرت و اطاعت را با هم دارد
تصویر می‌كند
تا قیصر از كف پای تو
قوس بلند طاق نصرت را برگیرد
در حالت عمیق عزیمت
كه سمت نیمرخ تو برابر نگهم ماند
 پرواز طوطیان
 جغرافیای صورت من را در هم ریخت
 و آسمان
كه بایر از درخشش‌های آبی می‌شد
 ناگاه  
نام تو از تمام جهت‌ها
 می‌آمد
وقتی كه باز می‌آیی
 نام تو را  
تمام جهت‌ها
 رسم می‌كنند
و در گذار دامن تو دانه‌های شن
بر ریشه‌های پیدا
پیراهن عبور شعاع
 می‌پوشد
پیشانی تو وسعت شیشه است
وقتی كه باز می‌آیی
و هر درخت، بوسه است
وقتی كه مفصل تو ملاقاتی است
بین صفات باد و تكبیر توفان
و در هوای دهكده پیشانی تو
وسعت اطراف هجر را
 محدود می‌كند
 تو باز می‌آیی
با نافی از خلیج احمر
و رانی از عصای موسی  
و شكل راه رفتن تو
معنای مثنوی است
و روح مولوی است اینك
كز ساق تو حكایت نی را 
بر می‌دارد.


#یدالله‌_رؤیایی
از دفتر #دلتنگی_ها/1346

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_حجم

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

11 Oct, 19:10


🛑 برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۴ معرفی شد.

جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۴ به «هان کانگ» نویسنده اهل کره جنوبی رسید.
به گزارش ایسنا، آکادمی سوئدی نوبل برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۴ را اعلام کرد و به این ترتیب «هان کانگ» نویسنده اهل کره جنوبی را برای «نثر شاعرانه‌اش که آسیب‌های تاریخی را شامل می‌شود و شکنندگی زندگی انسان را آشکار می‌کند» شایسته دریافت جایزه نوبل دانست.
«هان کانگ» در نوامبر سال ۱۹۷۰ میلادی در «گوانگجو»‌ متولد شد. وبسایت جایزه نوبل همزمان با اعلام این نویسنده به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات امسال نوشت،‌ «هان کانگ در آثار خود با آسیب‌های تاریخی و مجموعه‌ای از قوانین نامرئی مواجه می‌شود و در هر یک از آثارش شکنندگی زندگی انسان را به نمایش می‌گذارد. او آگاهی بی‌نظیری از پیوندهای جسم و روح، زنده و مرده دارد و در سبک شعری و تجربی خود به مبتکری در نثر معاصر تبدیل شده است.»

مجله‌‌ی الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
#خبر

@cherouu

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

02 Oct, 06:56


به هیچ‌کس نمی‌مانی از آن‌گاه ‌که دوستت می‌دارم
بگذارم تو را بگسترم میان گل‌تاج‌های زرد
که نام تو را با حروفی از دود می‌نویسد
میان ستارگان جنوب؟
آه بگذار تو را
آن‌گونه به یاد آرم
که چون وجود نداشتی بودی

دوستت دارم و شادی‌ام
گوجه‌ی دهان تو را گاز می‌زند

بارها دیده‌ام که ستاره‌ی صبح
می‌سوزد و بر چشم‌های ما بوسه می‌زند
و بالای سرمان باز می‌شوند شفق‌ها
به‌ گونه‌ی بادزن‌هایی چرخان

کلمه‌های من
نوازشگرانه بر تو می‌بارید
دیرزمانی صدف آفتابی اندام تو را دوست داشته‌ام
تا به آن‌جا که بیانگارم دارنده‌ی دنیایی
از کوه‌ها برای تو گل‌های شاد می‌آرم
سنبل آبی، فندق تاری
و سبدهای وحشی‌ِ بوسه
می‌خواهم آن کنم
که بهار می‌کند با همه گیلاس بُنان


#پابلو_نرودا
#شعر_جهان
به فارسی: #بیژن_الهی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_جهان

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

29 Sep, 19:17


روحِ زنی مجنون که مجبورش می‌کردند با آب سرد در زمستان حمام کند و
برهنه زیر برف بایستد؛
در من رخنه کرده‌ است

زنی که فراموش کرده بود پستان دارد
موهایش را تراشیده بودند
بر کف سرد اتاق می‌خوابید
سرما را نمی‌فهمید
زنی که دچارِ خشم آسمان بود

در جذام‌خانه‌ی سابق
بی‌‌آن‌که خود بداند
در انتظارِ بخشش
می‌گویم
تنهایی یعنی این‌ که
نام‌ درخت‌ها را از یاد برده‌ام
جز تک درختِ مزرعه‌ی پنبه
که سیاهان را به آن می‌بستند و شلاق می‌زدند
می‌گویم‌
من ادامه‌ی گناهِ زنی مجنونم، اما
مردی که آیین نوازش را می‌دانست،
سردی تنم را دوست نداشت
در خواب دیدم درختِ مزرعه‌ی پنبه می‌سوزد
در خواب دیدم پشت میز روی صندلی لاجوردی‌ات
نشسته‌ای
سیگار دود می‌کنی
از پشت شیشه‌ی عینکی که روی ران‌های برهنه‌ام می‌گذاشتی،
نگاهم می‌کنی که چطور در مزرعه‌ی پنبه سرایت کرده‌ام

در خواب دیدم دکمه‌های پیراهنت مرا می‌شناختند، اما
تو زبان‌شان را بریده‌ بودی

در خواب دیدم زنی مجنون
دهان مرا برای فریاد انتخاب کرده‌ است

ایوانِ طبقه‌ی‌ اول ایده‌ی خوبی برای پریدن نیست
پرنده‌ی کوچکم را زیر یقه‌ی پیراهنم می‌گذارم.


#پریسا_امامی


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

27 Sep, 10:37


دیگر همین مردی هستم که می‌بینی
با بیضه‌های افتاده
و آرنج آرنج‌های تکه شده

به فتحِ قریب الوقوع
ران‌هایت فکر می‌کنم
به اینکه اگر آن‌ها را داشته باشم
باید این پرچم را در سینه‌ی خود بکارم

اگر می‌توانی کمک کن
تا چوبی زیر این کلمات بزنم
و از ریختن احساساتم نگویم

خون در قرنیه‌ام حرکت می‌کند
و نارنجی این پرتقال
در پوستش

خوشحالم اگر لکه‌ی این چربی
از عشق باشد
خوشحالم اگر این عضله
لای هفتاد من دویدن بسوزد

و این کبریت
اگر فوت می‌شود
می خواهد جهانی را روشن کند

خوشحالم اگر قرار است اقرار کنم
خوشحالم اگر بر سر کلمات آه می‌گذارم
و چشم‌هایم را از گریه خالی می‌کنم

من با آرنج‌هایم‌
فکر می‌کنم
وقتی آن‌ها رنج‌های من هستند

به گریه‌های این زندانی نگاه کن
چنان به اعتصاب غذا می‌رود
تا بگوید گرسنه‌ی آزادی است....

#ایمان_سیدی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

23 Sep, 08:22


شماره ۱۳ ( پیاپی ۲۳) مجله «هنر و جامعه »منتشر می‌شود


بخش شعر و ادبیات ایران

#نرگس_دوست


مدیر مسول مجله:

#علی_حامد_ایمان


مجله الکترونیکی تخصصی شعر #چرو
@cherouu

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

23 Sep, 08:10


#معرفی_کتاب
#دونقطه‌ها
#علیرضا_مطلبی
نشر دم
مجموعه شعر «دونقطه‌ها» جدیدترین اثر علی‌رضا مطلبی، به‌تازگی توسط نشر دم منتشر شده است. به گفته‌ی مؤلف بیش از هشتاد درصد اشعار «دونقطه‌ها» در یک ماه سروده شده و طی ماه‌های بعد، به مرحله‌ی ویرایش و تکمیل رسیده است. موتیف مقید بیشتر اشعار در ظاهر نقطه‌ و نقطه‌ها هستند و سطرهایی که در ابتدا، اواسط و انتهای کتاب آمده، به‌منظور بسطِ موتیف مقید و موتیف‌های آزاد، هماهنگی بافتار وُ ساختارِ کتاب وَ مفهومی که سعی در بیان و ساختن‌اش داشته، به‌وجود آمده‌اند.
البته که شعرهایی دچار خونریزی شدند، ازجمله شعر اول، که مجبور به نوشتن ورژنی دیگر از آن شدم و شعر چندصفحه‌ای بلندِ چندموتیفه را به یک شعر نسبتن کوتاه تبدیل کردم(شعر اصلی در این صفحه پیش‌تر منتشر شده است)، اما سعی‌ام بر این بوده به هر طریقی جسمی زنده را از این جراحی بیرون بکشم؛ قضاوت میزان زنده‌بودگی‌اش با مخاطبان!

این کتاب توسط نشر دَم در تیراژ سیصد نسخه و در صدوبیست‌وپنج صفحه به قیمت صدوسی هزار تومان وارد بازار کتاب شده است

🛑
http://cherouu.ir/معرفی-کتاب-دو-نقطه-ها/


مجله الکترونیکی تخصصی شعر
#چرو
@cherouu

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

20 Sep, 15:20


https://t.me/mohammadmokhtary77

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

18 Sep, 13:15


هیچ‌ چیز در زیر آسمان تازه نیست؛ اما
قبایل مولودخوان به رقص می‌تازند
و رنده از پرِ پوستِ هوادار روییدن است

هیج چیز تازه نیست در آسمان؛ اما
خورشید هنوز هم،
خود را در تنور برکه می‌شوید و
موهای بافته‌اش
طنابی‌ست برای گذر از صراط صلح

تازه نیست هیچ چیز؛ اما
تَرنُم نارنج چشمان کوه را تَر کرده است
و هوا موجی از سلاخی ستارگان را در سوله‌ها انبار می‌کند
به وقت نیاز

در آسمان اما
شب از ماه عبور می‌کند
و سَر می‌رود تاریکی از چَنگ

چگونه از تازگی بتارانم
ماه‌پاشی که جنگل را سیراب می‌کند
تا دار!
چرا تن ندهم به تن‌شویه‌های سِدر
و بوی کاج‌های‌ مواج
بوی تابوت
به وقتِ رسیدن‌ها
وقتی که، وقتی که، وقتی که
تیک تاک، تاریک‌ترین آواست

و در زیر آسمان اما
جَنگ گدازه برپاست
و آذرین‌های رنج در تلا‌ٌلوی اشک‌ها
جواهری بر تاج پوچی می‌پاشند

زیر آسمان، روی زمین
تازه نیست هیچ چیز؛ اما
کهنگی تازگی می‌زاید
و جُنگ نور در چشمه‌ها امید می‌پَر…
‌پُر...پِر...می


#محبوبه_ابراهیمی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

03 Sep, 21:58


یقینا زیباست،
زنی که با قلبش،
خودش را به آتش می‌کشد
با قلبش
خودش را می‌سپارد دست تو
تا او را بیاموزی
تا در مهره‌های کمر،
متوقف بمانی
و بدانی ماه‌گرفتگی‌ها
اغلب
در جایی رخ نشان می‌دهند
که از دستمالی‌شدن‌ها دور باشند.

بوده
با خالی
بر روی لب زنی
سال‌ها دوام آورده باشم.

بوده
زنی اشک‌هایش را
کف دستم ریخته
و اشک‌ها را جواهرفروشی‌ها از من خریده‌اند.

بوده
خاکستر سیگارم را کف دست زنی تکانده‌ام
و سیگار را در قلبم خاموش کرده‌ام
و آن قدر هیزم داشته‌ام
که هر بار شاخه‌ای از آن را در آتش قلبم بیندازم تا روشن بماند.

بوده
معجزه‌هایی داشته باشم از این دست،
با حرکت انگشتی تاکسی‌ها را نگه دارم
زنی را لمس کنم
و زیبا شده باشد.


#حسین_شکربیگی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

29 Aug, 08:38


«مکالمه با مامان»

رُخانم از رُخم رفته
چِکه می‌کند چشم
تا خون از حمام بیرون زده
باهم شستیم!
حیله تا حیرت نگاه رفت
می‌خزند در تندشدگی خزیدن
می‌چریم بر این زمان
آه از دست نماندگان فقط
زبان از زمان
می‌گذرد
مامان! با نان‌ها تکه شده‌ام
سَرم هیچ کجا نرفت
همان‌جاست که براهنی دَف به دَف
دَف زد
هنوز
چکه می‌کند
چه کنم؟
به مَدَد کدام نظر؟
تازگی به دوست نقاشم سپرده‌ام پاهای لاغرِ سفیدِ دوست‌‌دخترِ خیالی‌ام را بِکشد
در تندبادهای دوزخ گلو بِبَرد
به خانه‌های گِلی سفر...
چه مانده بغض از بغض
هوهایم از هوراهایم افتاد
با چشمان سیاه
اینگونه به او گفتم بِکشد
ضجّه ضجّه
مامان مویه‌های تو مویه‌های من
حالم خوب، مثلا بشود می‌خواهم تا آخر امسال کتابم را چاپ ...
شَتک شَتک تا آسمان
لب‌خون تا کارون
و صدا که سال‌هاست از نخل افتاده
(یا اُمی نِدَهتینی مِن النوم و اَنا سَحران الظُلَمات الدُنیا)*
  الو
دشت پر میش
اضطراب گرگ ندارد
چگونه چه می‌کند هنوز
ای دف
سقف
رویای پاشیدن دارد
پسرم زندگی هنوز خوب
صبح کام روز‌
نمی‌تواند بِکشد؟
دل به دلزده‌ی شطِ پرِ نیزار

مامان
و خسته از شهر بی‌بهارها
مهار نمی‌شوم
ببین چه بی‌تازیانه می‌کِشند 
دمیدن واقعه را
بعد از این
شیهه و شور زارِ چشم‌هایم را می‌گویم بِکشد
  ببینند پر برهوتم از استخوان سگ ولگرد
پارس پارس با پارس
رقص با رقاص‌ها
من بر دار ایستاده مامان
از توی نگاه تماشاها...

#علی_عقیلی


پانویس:
* ای مادر مرا از خواب بیدار می کنی
و من بیدارم در تاریکی روز یا (دنیا)



مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

27 Aug, 08:47


«همه‌ی رفتن‌ها را بر می‌گردم»


پیش از آن که تو باشم
و در شعری که مرده‌ام زندگی کنم
شکلِ زمین
رنگ‌های ماه را می‌سوزانم
با دیدن اولین کلاغ خواهم پرید
شاید
مرگ
عکس‌های ناتمام بگیرد

ابرها را تا می‌کنم
تا مسیر بادها را حدس بزنم
از خودم بر می‌گردم
با سُریاهایی که نیست
نام تو را
که به ماه می‌گویم
مثل دردی جان‌کاه به من می‌نگرد

هیچ پرنده‌ای
از سایه‌ام بر نمی‌گردد
مگر کلاغی
که به آیینه مشغول‌ست

دست‌های من
مخاطب بادها نبوده‌اند
هر کجای جهان باشم
ماه ممنوع‌ام می‌کند

همه‌ی رفتن‌ها را  برمی‌گردم
تا بنفش را دیوانه کنم

کلاه باد را بر می‌دارم
پاییز می‌دود
میان دو گلبرگ
حواس‌ام روشن می‌شود
به رُزهای صورتی
وسط خواب‌ها  گم‌ات می‌کنم

در خواب‌هایی که نمی‌بینم
زنی خواب می‌بیند
یک پایم از جهان بیرون است

کلمات را آتش می‌زنم
سپیدی‌ها باقی می‌مانند
در این مستطیل چند ضلعی‌ام؟

دوشنبه‌ای در باد می‌میرم
خدا کند
آن روز
مرگ  
پیراهن بنفش پوشیده باشد
و
تو
در شکل دیگر من
خواب رفته باشی.

#سریا_داودی_حموله


مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد