جَسته‌گُریخته @jastegorikhte Channel on Telegram

جَسته‌گُریخته

@jastegorikhte


یادداشت‌‌هایی از ادبیات، هنر، زیبایی، تاریخ و فرهنگ

[هر آنچه اینجا منتشر میشود حاملِ نگاه من است و نگاه من میتواند مثل هر نگاهی خطای دید داشته باشد]



--------
تعرفه تبلیغات: @JasteGorikhte_Tab
انتقاد، پیشنهاد، تبلیغ: @pontmerci

جَسته‌گُریخته (Persian)

جَسته‌گُریخته یک کانال تلگرامی است که به اشتراک گذاری یادداشت‌هایی از ادبیات، هنر، زیبایی، تاریخ و فرهنگ می‌پردازد. این کانال فضایی است که شما را به دنیای پر از دانش و اطلاعات جذب می‌کند و با مطالب متنوع و جذاب خود، شما را برای کشف واقعیت‌های جدید همراه می‌کند. تمامی مطالبی که در این کانال منتشر می‌شوند، حاصل نگاهی فردی و شخصی از ادبیات، هنر، زیبایی، تاریخ و فرهنگ است. لازم به ذکر است که نگاه هر فرد ممکن است خطای دید داشته باشد، اما این کانال تلاش دارد تا اطلاعات معتبر و ارزشمندی را به اشتراک بگذارد. اگر شما علاقه‌مند به ادبیات، هنر، زیبایی، تاریخ و فرهنگ هستید، حتما این کانال را دنبال کنید. هر گونه انتقاد، پیشنهاد و تبلیغ را می‌توانید به آیدی تلگرام @Sirservent ارسال کنید.

جَسته‌گُریخته

04 Feb, 18:32


⭕️ کانال های کاربردی 📣📣📣

🔴«فهرست پیشنهادی کانال‌های تلگرامی+ مسیری به سوی دانش، هنر، فلسفه و دنیای ایده‌ها»

🔘درخواست عضویت در تبادلات

🆔
@tabadolat_derakhshan

جَسته‌گُریخته

03 Feb, 18:32


🌱 Felix Mandelssohn (1809 - 1847)

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

03 Feb, 18:32


🔰 15 نقاشی برگزیده

▫️از یوهانس ورمیر (۱۶۷۵ - ۱۶۳۲) هلندی

🌱 فرمیر جزوِ آن نقاش‌هایی است که یکی از نقاشی‌هایش از خودش به عنوان نقاشی که آثار متعددی دارد مشهورتر شده است. نقاشی "دختری با گوشواره‌ی مروارید" از شهرت قابل توجهی برخوردار است تا آن جا که فیلمی سینمایی از روی زنی که در این نقاشی تصویر شده است نیز ساخته‌اند درحالی که خود فرمیر چندان نقاش شناخته‌شده‌ای نیست. او از نقاشان مشهور عصر طلایی هلند است.


(لیست نقاشی‌های کانال)
@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

03 Feb, 18:31


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

29 Jan, 19:33


:) ایلچی اگه زنده بود با این "های‌های می‌گریست..."

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

29 Jan, 19:32


#بازنشر


🔰 دیپلمات‌السلطنه...!



حالا که این روزها، به لحاظ اجتماعی، بعد از گذشت نزدیک به ده سال دوباره با بحث "مذاکره" در حاکمیت کنونی مواجه هستیم یادی بکنیم از میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی (1845 - 1776)، اولین سفیرِ ایران در بریتانیا و امضاکننده‌ی دو عهدنامه‌ی گلستان و ترکمنچای. ابوالحسن‌خان ایلچی مهره‌ی قاجارها در دیپلماسی محسوب می‌شد به همین سبب بعد از این که روابط با انگلستان در سال ۱۸۰۹ از سوی ایران از سر گرفته شد، فتحعلی‌شاه ایلچی را به نمایندگی از ایران به لندن فرستاد. ایلچی در مدت کوتاهی که در لندن سفیر بود، جزو اولین ایرانی‌هایی به حساب می‌آمد که توانست زندگی اشرافی، تماشای تئاتر و اُپِرا و رقص والس و سبک و آداب زندگی غربی را از نزدیک مشاهده کند. ایلچی تصویر بسیار بامزه‌ای از ایرانیان را به طبقه‌ی اشراف انگلستان معرفی کرد. او که درواقع یک مسلمان‌زاده بود در انگلستان، خودش را یک آفتاب‌پرست معرفی کرد. ماجرا از یک مهمانی شروع شد:


"در یکی از ضیافت‌ها که زنان انگلیسی به خاطر دیدار او ترتیب داده بودند، یکی از زنان بسیار مشهور انگلستان برای این که هم شوخی و مزاحی با او کرده باشد و هم از آداب و رسوم آفتاب‌پرستان اطلاعاتی کسب کند، از میرزا پرسید: ایرانیان هنوز هم خورشیدپرستند؟

- بلی، خانم محترم. ما آفتاب‌پرستیم ولی شما هم حتماً چنین می‌شدید اگر این هوای مه‌آلود انگلستان اجازه می‌داد که شکل خورشید را لااقل یک‌بار در عمرتان ببینید..."

▫️ص ۳۳ میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی - اسمائیل رائین



بعد از آن مُد شده بود تا هنگام دیده شدن خورشید در آسمان، خانوم‌های انگلیسی به تماشای عبادت مهرپرستانه‌ی ایلچی بروند. هر روزِ زندگی ایلچی در لندن خودش می‌تواند موضوع یک اپیزودِ سریالی طنز باشد. روزی به اشتباه لب خانومی را بوسید چراکه فکر میکرد خانوم‌های انگلیسی کلا نوع سلام دادنشان اینطور است. عادتش بود در پارک که با اسب حرکت میکرد نوکرش را جلوتر بفرستد تا از پشت از گوشه‌ی راست و چپِ بدنش نیزه را بیاندازد و رد کند و البته برخی موارد هم خطا میکرد و نوکرِ بدبخت زخمی می‌شد (اخه این چه تفریحیه مومن...؟!)، عشق‌بازی‌ها و هوس‌بازی‌های او هم سرِ دراز داشت. جالب‌تر این که خودِ ایلچی سفرنامه‌ای به نام "حیرت‌نامه" به یادگار گذاشته که بسیار لحنِ احساسی جالبی از خودش در مواجهه با لندن به نمایش گذاشته. در زیر بخش جالبی از متن را که ایلچی به اُپِرا رفته و با دیدن بازیگری اشکش درآمده قرار دادم:

"آن شب را نیز با محبّان به گاری سوار شده به خانه‌ی اُپرا رفتیم. قضا را خواهر "میس پرسول" که در حُسن، باج از نازنینان اسلامبول و سموات میگرفت...قبل از رفتن ما در اپرا سکنا گرفته بودند. "میس ماکت" [نیز] به جميع محسنات معنوی و صوری که مقبول طبع خردمندان افتاده آراسته بود. با جمعی دخترانِ آفتاب‌طلعتِ حلقه‌بسته، متوجه سیر اپرا بودند، ما را به مهربانی جای نمود و خواهر میس‌پرسول هم آمده قرار گرفت. اتفاقا داستان "ستجارو" بود. بازیگر به لعب می‌نمود چنان‌چه شب اول که من آن لعبت دیدم به های‌های گریستم..."

▫️ص ۲۰۸ حیرت‌نامه - ابوالحسن ایلچی




یادداشت تنهایی استراتژیک ایران
@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

29 Jan, 19:31


Mirza Abolhassan Khan Ilchi by William Beechey (1809)

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

20 Jan, 14:35


🌱 Dido and Aenea (بخشی از اپرا)

▫️Henry Purcell (1659 - 1695)


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

20 Jan, 14:35


🔰 15 نقاشی برگزیده

▫️ از کاراواجو (1610 - 1571) ایتالیایی

🌱 کاراواجو از چهره‌های شاخصِ سبک باروکه. خودش هم مثل نقاشی‌هاش روحیه‌ی خشن و تندی داشته و قتل هم انجام داده. (شخصا از نقاشی‌های کاراواجو خوشم نمیاد اما میدونم خیلی‌ها طرفدار نقاشی‌هاشن...)

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

20 Jan, 14:35


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

17 Jan, 19:26


🌱 "اشتیاق"

▫️دیلن جان اسپارکس



@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

17 Jan, 19:26


🔰 8 شات برگزیده

▫️از فیلم Onegin 2024


(۸ شات برگزیده از فیلم sheltering sky)
@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

12 Jan, 19:04


🌱 قطعه‌ی پایانی فیلم "Bon Voyage"

▫️از بازیگر مشهور فرانسوی: ایزابلا آجانی



@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

12 Jan, 19:03


🔰 15 نقاشی برگزیده (نامه‌های عاشقانه)

🌱 چندماه پیش در این پست
(نامه‌های عاشقانه) چندتا نقاشی با موضوع "نامه‌های عاشقانه" دست‌چین کرده بودم که با استقبال خوبی مواجه شد و بالای چهل بار بازنشر (فوروارد) شد. باز هم ۱۵ مورد از نقاشی‌هایی که همین تِم رو داشتن قرار دادم. امیدوارم از تماشاشون لذت ببرید...


(لیست موضوعی نقاشی‌ها)
@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

12 Jan, 19:02


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

08 Jan, 18:42


🗂️برای ورود به مجموعه‌ای جامع از هنر و فلسفه، کلیک کنید

📼سینما     |  💬 فلسفه

🎵موسیقی |  📖ادبیات

👩‍🎨نقاشی    |  👤روانشناسی

لینک ورود
⬇️

🤔https://t.me/addlist/Xlltr2FlSz8zZjk0

📌هماهنگ کننده: @Filmsofun

جَسته‌گُریخته

08 Jan, 18:23


🌱 از واگنر (دوستِ نیچه)



@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

08 Jan, 18:23


🔰 فیلم قدیمی از نیچه در تیمارستان


نیچه ده سالِ آخر عمرش دچار نوعی جنون شد. مادرش و خواهرش از او مراقب می‌کردن و مدتی هم در تیمارستان بستری شد.

الیزابت خواهر نیچه، از نیچه که اکنون چون بچه‌ای رام و مطیع بود در جهت اهداف خودش استفاده میکرد. بسیاری از عکس‌های آشنای نیچه با آن سبیل بزرگ و چشمان تهی در همین دوره بیماری گرفته شده است. هدف از انتشار چنین عکس‌هایی تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان اواخر قرن نوزدهم بود که نیچه‌ی دیوانه را آدم بصیری می‌دانستند که به سطح فراتری از زندگی انتقال یافته است. او همچنین جامه سفید بلندی به تن نیچه می‌کرد (در فیلم قابل مشاهده است) و اجازه میداد عده‌ای خاص و برخی روزنامه‌نگاران به دیدار او بیایند و او را در حالت خواب تماشا کنند.

روایتی وجود دارد که نیچه وقتی روزی در خیابان داشت راه می‌رفت، اسبی را دید که صاحبش او را شلاق می‌زند. نیچه به گریه افتاد، به آغوشش کشید و از هوش رفت. همسایه‌اش او را به خانه برد و از همان‌جا جنونِ نیچه آغاز شد. با دیدنِ برخورد تازیانه با بدنِ یک اسب...! (فیلم اسب تورین ۲۰۱۱ داستانی فلسفی درمورد این اسب را تعریف می‌کند)


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

08 Jan, 18:22


#بازنشر


🔰 نیچه و یونانیان



نیجه در کتاب "زایش تراژدی" به تصویری از زندگی در یونان باستان پرداخته بود که کاملاً نقطه‌ی مقابل نظر رایجی بود که در این زندگی، هماهنگی و اعتدال فکورانه‌‌ای میدید. نیچه، درست برعکس، یونانیان را خشن و نیرومند، حسود و تشنه‌ی قدرت و مردمانی پرتلاش تصویر می‌کرد که اِشتهایی باورنکردنی برای انواع و اقسام رقابت داشتند نه فقط رقابت‌های قهرمانی نظیر مسابقات المپیک بلکه رقابت میان نمایشنامه‌نویسان، جدل‌کنندگان، شاعران، سیاستمداران و دست‌آخر رقابت و کشمکش دائم برای قدرت نظیر جنگ‌های پلوپونزی. بنابراین هنر یونانی، نمونه‌ی درخشان کمال زیبایی‌شناختی از بطن رنج‌های کشمکش‌های عظیم سربرآورده بود. خصوصاً، تراژدی یونانی... حاصل دو نیروی رقیب است که نیچه آنها را «آپولونی» و «دیونوسوسی» نام نهاده بود. اصطلاحاتی که از نام خدای آفتاب و خدای شراب یونانی برساخته بود.

او در واپسین سطور "زایش تراژدی" گفتگویی خیالی را میان انسانی مدرن (قرن نوزدهمی) که به یونان باستان بازگردانده شده است و یکی از شهروندان آتن طرح کرد. زمانی که آن دیدارکننده فریاد تحسینش از آن همه زیبایی در همه‌سو بر آسمان می‌رود، آن آتنی با چشمان پرجبروت آیسخولوس به او می‌نگرد و پاسخ می‌دهد: اما ای غریبه مشتاق، این را نیز بگو که چه مایه رنج میبایست برده باشند تا این چنین زیبا شوند...! پاسخ آن آتنی جمع‌بندی نظر نیچه درباره فرهنگ است. والاترین هنر یونانیان ریشه در رنج و درد داشت، زیرا کشمکش میان دیونوسوس و آپولون، که در زایش تراژدی به گونه‌ای بس تغزلی توصیف شده است، در نظر نیچه جلوه تاریخی دیگری داشت. سلسله‌ای از جنگ‌های خونین و آیین‌هایی بدوی که به کشت و کشتاری مستانه می‌انجامید و کشمکشی دائم میان نیروهای تمدن و مهاجمان تبهکار دیونوسوسی.

به نظر نیچه کل تمدن بر وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها بنا شده است ـ چیزی که او
بعدها با شگفتی آن را "زنده زنده مثله کردن" خواند. - این شکنجه به معنای حقیقی کلمه حد نهایت درد و رنج برای اهلی کردن و سر‌به‌راه کردنِ جانوری وحشی به نام انسان بوده است.

▫️ص ۳۹ و ۴۶ از کتابِ "فردریش نیچه" (مارتین جی.نیوهاوس - ترجمه‌ی خشایار دیهیمی)



(پانوشت: زایش تراژدی، کتابی بود که نیچه آن را به واگنر تقدیم کرد و در متن، واگنر را میراث‌دار حقیقی هنر یونانی دانست. بسیاری از همکاران و دانشجویان نیچه ادعای او را به سخره گرفتند. روزنامه‌ای او را "پادویِ ادبی واگنر" لقب داد. چیزی که نیچه را نامحبوب ساخت و باعث شد در ترم زمستانی ۱۸۷۲ هیچ‌ دانشجویی در کلاس‌ او شرکت نکند.)

یادداشت‌های مرتبط:
هگل و هنر | شوپنهاور و تراژدی | مارکس و بالزاک | مارکس و گوگول

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

06 Jan, 16:37


🌱 Oboe Concerto In C Major, Rv 452 Ii. Adagio

▫️Vivaldi (Stefan Schilli)


هزاربار اینو نوشتم بازم می‌نویسم:

گل‌ها تنها موجوداتی هستند که از محبت و عشق سرشار ما سواستفاده نمیکنند و قلب ما را فریب نمیدهند.

(دخترِ چشم طلایی  - بالزاک)


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

06 Jan, 16:37


🔰 15 نقاشی برگزیده‌‌ی موضوعی

🍼 با موضوع "مادری که به نوزادش شیر میده"


(لیست موضوعی نقاشی‌ها)
@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

06 Jan, 16:37


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

28 Dec, 18:31


کانال تحلیل موسیقی فیلم

🔘 نقد و تحلیل و بررسی موسیقی فیلم
🔘 معرفی و بررسی آثار آهنگسازان تاریخ سینما



🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
https://t.me/+SOTJ4-udAJTICqTd

جَسته‌گُریخته

26 Dec, 20:27


🌱 L'invitation au chateau

▫️Francis Poulenc, Patricia Kopatchinskaja, Reto Bieri



@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

26 Dec, 20:27


#یادداشت‌واره کوتاه


🔰 انزجار هملت


(اگر داستان هملت رو نمی‌دونید پیش از خوندنِ متنِ زیر و دیدنِ برش‌فیلمی که قرار دادم، بهتره در این پست خلاصه‌ی داستان رو بخونید.)

یکی از جالب‌ترین بخش‌های بزرگترین تراژدی‌ای که تا به حال خوندم و قبولش دارم (هملت) بخشیه که هملت اوفلیا معشوقش رو پَس می‌زنه. نمیدونم مفسران شکسپیر دقیقا ریشه‌ی این پس‌زدن رو چجوری تحلیل میکنن اما من توش انزجاز عمومی از ذات زن به طور اخص و ذات انسان به طور عام رو می‌بینم. در ابتدا هملت تصریح می‌کنه که اوفلیا رو دوست داره اما وقتی به میانه‌ی تراژدی می‌رسیم که هملت فهمیده عموش و مادرِ خودش پدرش (پادشاه) رو به قتل رسوندن، از خودش، دیگران و نهادِ انسان منزجر می‌شه و این لحظه‌ی انزجار در برخوردِ بینِ اوفلیا (به عنوان زنی همچون مادرش) و هملت به اوج می‌رسه. هملت اوفلیا رو پس‌ می‌زنه اما توصیه‌اش چیه؟! "به صومعه برو" یعنی از انسان‌ها فاصله بگیر. به انزوا برو و زهد پیشه کن. این نکته‌ی مهمیه. هملت فقط عشقش رو منکر نمی‌شه بلکه بین مادرش و اوفلیا قرابتی می‌بینه و نفرت و انزجارش از مادرش به اوفلیا هم سرایت می‌کنه.


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

20 Dec, 11:04


🌱 La Mirada Del adios

▫️Federico Jusid

👌 اینو از کانال
شب‌های روشن برداشتم. اگه دوست داشتید عضوش بشید. موسیقی‌هایی که جمع کرده‌ان دست‌چین و آرامش‌بخشه... 🌱

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

20 Dec, 11:04


🔰 20 نقاشی برگزیده

▫️از آیزاک اسرائیلز (1934 - 1865)

🌱 این آقای جوزف اسرائیلز که دیشب براتون نقاشی‌هاش رو گذاشتم یه پسرم داره به اسم آیزاک که الان نقاشی‌هاش رو گذاشتم. از نقاش‌های مشهور مکتب موسوم به امپرسیونیسم آمستردام که ظاهرا مثل پدرش به نیم‌رخ‌های زنان خیره به یه جا علاقه داره... (پسر کو دارد نشان از پدر) 😁

@Jastegorikhte

جَسته‌گُریخته

20 Dec, 11:04


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

15 Nov, 18:52


اگر دوست دارید داستان پشت نقاشی‌ها و اساطیر یونان رو بدونید، این چنل مناسب شماست🫶🏻

جَسته‌گُریخته

15 Nov, 18:40


👼Perseus and Andromeda (1891)
🔴Fredric Leighton


🤩@TheStoriesOfArt

جَسته‌گُریخته

15 Nov, 16:39


🌱 Coffee Cups and Cigarettes

▫️Tomo

(این قطعه رو یکی از اعضای همین کانال ارسال کرد. امیدوارم ازش خوشتون بیاد... 🌱👌)


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

15 Nov, 16:38


🔰 معرفی ۳ فیلم عاشقانه (بخش چهارم)


پیش‌تر در این
پست و این پست و البته این پست، یازده فیلم درام عاشقانه‌ای که دیده بودم و طبق سلیقه‌ام، دوست داشتم رو معرفی کردم و برشی از هرکدوم رو هم قرار دادم‌. (سلیقه‌ی من مثل همون محتواهایی که در کانال ارائه می‌دم بیشتر فیلم‌های ناشناخته، عاشقانه، شاعرانه و تاریخی هستند یا عمدتا فیلم‌هایی که تاکید زیادی روی تنهایی و فردیت تراژیک انسان دارند.) در این پست هم مثل پست قبلی به معرفی ۳ فیلم عاشقانه‌‌ی جدیدی که دیدم و پسندیدم می‌پردازم. (البته یکی از این فیلم‌ها صرفا بخشاییش جنبه‌ی عاشقانه داره) مایه‌ی خوشحالی خواهد بود که اگر دوست داشتید روزی نگاه کنید:

▫️The People I know (2002)
▫️The Libertine (2004)
▫️The Queen of Desert (2015)



- لیست تمام برش‌فیلم‌های قبلی:
https://t.me/JasteGorikhte/2189

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

13 Nov, 18:40


برای ورود به مجموعه‌ای کامل از هنر، کلیک کنید

جَسته‌گُریخته

09 Nov, 17:02


🌱 توضیحی درموردِ قطعه‌ی تازه پیدا‌شده‌ی شوپن

▫️ به قدری درموردِ این قطعه‌ی شوپن از من در این ده روز سوال شد که بهتره اینجا درموردش به شکل عمومی صحبت کنم. اولاً که این که بالای ۱۱۰ بار این قطعه فوروراد (بازارسال) شده نشون میده که خیلی براتون جالب بوده که قطعه‌ای جدید از شوپن پیدا شده و این مایه‌ی خوشحالیه. نکته‌ی دوم این که دوستان، اینجا هیچ‌وقت از کانال دیگه‌ای مطلبی رو سعی نکردم کپی کنم و هیچ متن بدون اعتبار و زردی رو قرار بدم. قطعه‌ی تازه یافته‌شده‌ی شوپن طبق این خبر بی‌بی‌سی که لینک یوتیوبش رو قرار می‌دم:

https://youtu.be/UafAJjlXaPw?si=gC7pSWk7Hhw5IEmq

طبق بررسی شواهد توسط برخی از موسیقی‌دان‌ها از اعتبار نسبتا قابل توجهی برخورداره که دست‌کم بهش بگیم "منسوب به شوپن". (طبعا ممکنه مخالفت‌هایی هم از سوی برخی از متخصصان دیگه وجود داشته باشه).


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

07 Nov, 17:02


🌱 Suiu

▫️Daigo Hanada



@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

07 Nov, 17:02


🔰 15 نقاشی برگزیده

🌱 از ادوارد هیلدبرانت (1868 - 1818)

▫️نقاش منظره‌نگارِ آلمانی‌تبار


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

07 Nov, 17:02


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

04 Nov, 17:04


🌱 موسیقی متن فیلم "The libertine"

▫️مایکل نیمان


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

04 Nov, 17:04


#یادداشت‌واره


🔰 پایان رویا (ژرمینال)


سال ۱۸۸۵ در دوران جمهوری سوم فرانسه، امیل زولا یکی از مهم‌ترین رمان‌های خودش را به چاپ رساند. رمانِ "ژرمینال". رمانی که رنج‌های کارگران معدن زغال‌سنگی در یکی از نواحی فرانسه را در تقابل با عیش و نوش‌های طبقه‌ی بوروژوا و اعیانِ دوران امپراطوری ناپلئون سوم تصویر می‌کند. زولا همان‌طور که خود مدعی بود رمان را همانند ذره‌بینی می‌دانست که اجزا و زیست اجتماعی مردم را زیر آن باید در معرض تماشا گذاشت. چنین منظری شاکله‌ی مکتبی نوین در ادبیات را شکل داد که موسوم به ناتورالیسم شد. ناتورالیست‌هایی چون زولا هرگز قهرمان یا رستگاریِ ساختگی‌ای را مجسم نمی‌کنند. آن‌ها تخیل صِرف یا رمانتیک‌گون را به سخره می‌گیرند. نقل معروفی است که "اگر رمانتیک، ناتورالیست، رئالیست باهم به یک باغ زیبا بروند، رمانتیک در وصف گل‌های شاداب آن باغ شعر خواهد سرود، رئال متنی درموردِ بیل (نمادی از رنج باغبان) خواهد نوشت و ناتورالیست متنی درموردِ پِهِن". همین یک نقل کافیست تا بدانیم با چه منظری مواجهیم. یک منظر بدبینانه که اجزای زیبا و خوشایند را وا پس می‌زنند تا کِرِختی‌های واقعی زندگی را به نمایش بگذارند.

زولا، مهم‌ترین ناتورالیست است. رمان او، "ژرمینال" در وضعیتی منتشر می‌شود که بحران‌های اقتصادی جامعه‌ی اروپایی سر باز کرده‌اند، سندیکاهای کارگری شکل می‌گیرند و رویایِ جامعه‌ای اشتراکی به لطفِ نوشته‌های سوسیالیست‌ها در ذهن‌ها پرورده می‌شود. ژرمینال رنج بزرگ و شادی‌های مختصر توده‌ی کارگر را واکاوی می‌کند. ریشه خشونتِ این توده و نفرت و کج‌اندیشی و کج‌رفتاری آن‌ها را بیان می‌کند. داستان ژرمینال داستان اعتصاب کارگرانی است که از حقوقشان ناراضی‌اند. اعتصابی که با وجود مرگ چندین کارگر در جریانِ آن، عاقبت مثل هزارانِ اعتصاب کارگری بی‌سرانجام بدون هیچ فایده‌ای به پایان می‌رسد. زولا اما در پایان با مقدماتی خواندن این دست اعتراضات و اعتصاب‌ها سعی می‌کند تا امید را در دل کارگران نکشد:



"حتی اگر بحران صنعتی نیز پایان یابد و کارخانه‌ها يک‌یک دوباره دائر گردند، اعلان جنگ لغو نخواهد شد و صلح دیگر میسر نخواهد بود. معدن‌چیان زغال عرض وجود کرده بودند...کارگران، سراسر فرانسه را با فریاد عدالت‌خواهی خود لرزانده بودند. شکست آن‌ها خاطر هیچ کس را آسوده نکرده بود و اعیان‌ها... که در عین پیروزی دست‌خوش اضطراب صامت بعد از اعتصاب بودند، باید باز پس می‌نگریستند تا مبادا پایان اجتناب‌ناپذیر کار آن‌ها در اعماق همین سکوت عمیق نهفته باشد. آن‌ها پی می‌بردند به این که آتش انقلاب دوباره و پیوسته چه بسا همین فردا با يک اعتصاب عمومی، با توافق همه‌ی کارگران مجهز به صندوق‌های تعاونی که بتوانند ماه‌ها بی‌گرسنگی پایداری کنند، روشن گردد. این بار فقط تنه‌ای بود که به اجتماعِ ویران‌، زده شده بود و آن‌ها صدای تراق تراق بنیان لرزان آن را زیر پای خود شنیده بودند. تکان‌های دیگر تازه‌تری را حس می‌کردند تا آن که بنای کهنه و لرزان اجتماع فرو ریزد و مانند معدنی بلعیده شود و به اعماق فرو رود."

▫️ص ۵۳۵ / ژرمینال - ترجمه‌ی سروش حبیبی



اما این رویا، رویای عدالت‌خواهی کارگری که مارکس هم آرمان آن را با نوعی تفسیر تاریخی برای کارگران خسته مجسم می‌کرد به کجا انجامید؟! به انقلاب ۱۹۱۷ روسیه (انقلاب سرخ لنینی) و ناپلئون سومی دیگر، این بار در قالبِ استالین و بسی موحش‌تر. رویای مارکس، زولا و آن‌ها که خود را روشنفکران توده‌ی رنج‌دیده می‌دیدند امروزه تقریبا به پایان رسیده است. ( یا اگر نگوییم به پایان رسیده، در لیبرالیسم مستحیل شده است) انسان توده‌ای - حتی آن که  کارگر است- بهشت زمینی خود را در همان سرمایه‌داری نوین و لیبرال دموکراسی غربی می‌جوید. جایی که اگرچه ثروتمندان در آن متمول‌تر می‌شوند اما خادمان و کارگران و کارمندانشان نیز مزایایی دارند. پس همین مزایا برایشان کافیست چراکه از رویاپردازی بی‌سرانجامِ هیچ و پوچ برایشان بیشتر می‌اَرزَد...


@JasteGorikhte

پیش‌یادداشت مرتبط:
- ماجرای امیل زولا و دریفوس

جَسته‌گُریخته

30 Oct, 20:54


🌱 قطعه‌ای جدید از شوپن، پیانیست رمانتیک لهستانی که به‌تازگی (چند روز پیش) بعد از گذشت بیش از ۱۵۰ سال از مرگ او پیدا شده است.


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

28 Oct, 17:12


🌱 موسیقی متن فیلم "The libertine"

▫️مایکل نیمان


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

28 Oct, 17:11


🔰 10 نقاشی برگزیده

▫️از لوئی‌فیلیپ کریپین (1851 - 1772)

👈 کریپین جزو نقاشانِ کمترشناخته‌‌شده‌ی فرانسه‌ست که توسط دولت برای کشیدن طرح‌هایی از جنگ‌های دریایی فرانسه و انگلستان استخدام شده بود
. با این حال کریپین صرفا طرح‌های ساده‌ای نکشید و نقاشی‌هاش جنبه‌های زیبایی‌شناختی دارد.

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

24 Oct, 18:59


1:02

🌱 Sposa Son Disprezzata

▫️Vivaldi ( Cecillia Bartoli)


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

24 Oct, 18:59


#یادداشت‌واره


🔰 مارا: قدیسِ یا قاتل




مارا (marat)، یکی از جرگه‌ی بیشمار از انقلابیون فرانسه و به‌نوعی سردسته‌ی یکی از افراطی‌ترین دسته‌های جناح چپ دوران انقلاب فرانسه بود. سیمای او عموما با نوعی دوگانگی تعریف می‌شود. ژاک‌لویی داوید، نقاش مشهور انقلابی (که پیشتر در این پست به نقاشی‌هایش پرداختیم) از او یک قدیس و شهید راه آزادی ساخته است: صورت معصوم لطیفی که ناجوان‌مردانه در حین حمام به قتل رسیده است. انگار که او در این آزادگی خودش مستغرق است و چین‌های صورتش آن قدر ظریف کشیده شده که گویی در یک آرامش جاودانی و الهی به سر می‌برد اما به گواه تاریخ مارا، در کنار روبسپیر و سایر ژاکوبن‌ها گیوتین‌راه‌اندازها و تندروهای انقلابی‌ای بودند که همه‌ی اشراف و نجبا را با دادگاه‌هایی ساده و کوتاه اعدام می‌کردند و همین‌ها بودند که آرمان‌های اولیه‌ی انقلاب فرانسه را با تاکید بیش از اندازه بر عدالت و اجرای آن به باد دادند.

مارا از طبقه‌ی متوسط جامعه بود. پزشکی که روزگاری با روشنفکران متاثر از روسو و ولتر نشست و برخاست داشت و دوره‌ای پزشک سلطنتی قصر نیز بود. از همان میان‌سالگی یکی از منتقدان دوآتیشه‌ی سلطنت بود. کمی‌ کوته‌بین و حسود و البته فردی که تا آخرین روز زندگی با بیماری پوستی نادری دست و پنجه نرم می‌کرد که مجبور بود برای التیام دردهای بدنش هر روز به حمام با آب گرم برود.‌ با وقوع انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹، مارا که شگفت‌زده به نظر می‌رسید با ایجاد روزنامه‌ی "دوست مردم" و انتشار رساله‌ای درمورد انقلاب خودش را به یکی از چهره‌های فرهنگی انقلاب فرانسه تبدیل کرد. با نوشته‌های تندی که در روزنامه‌ها می‌نوشت مردم تهی‌دست را علیه سلطنت تهییج می‌کرد تا این که بخت به او تابید و خودش هم جزوی از همان مجلس انقلابی شد. با موج‌های بعدی انقلاب، قدرت انقلابی برای تغییرات بورژوآیی به طرف طیف دیگری از انقلابیون افراطی چرخش کرد. روبسپیر در راس این جریان، قدرت را با سامان دادن نهادی به نام "سازمان رهایی‌بخش" در دست افراطیون قرار داد و شد آن چه شد...

مارا به عنوان یکی از مهم‌ترین نیروهای رسانه‌ای و فرهنگی ژاکوبن‌ها که مستقیم و غیرمستقیم در تحریک مردم برای کشتن اشراف و حمایت‌هایش از روبسپیر در مرگ بسیاری -گناه‌کار و بی‌گناه- نقش داشت سرانجام ۱۳ ژانویه‌ی ۱۷۹۳ توسط زن جسوری از انقلابیون ژیروندن (دستِ راستی) به نام شارلوت کوردلیه که از کارهای افراطی مارا به ستوه آمده بود کشته شد. مجلس انقلابی از ژاک‌لویی داوید خواست تا به عنوان نقاش انقلاب (و بعدا نقاش دربار ناپلئون) تصویر آرمان‌گرایانه‌ای از مرگ مارا بسازد. داوید هم مثل همیشه که دل‌سپرده‌ی جمهوری و انقلاب بود این کار رو به نحوی احسن انجام داد. نقاشی "مرگ مارا" هنوز هم جزو مهم‌ترین آثار داوید محسوب می‌شود چراکه جزو اولین نقاشی‌هایی است که نه یک قهرمان آرمانی یونانی یا رومی و یا مسیحی بلکه یک قهرمان انسانی انقلابی در هنر نئوکلاسیک تجسم پیدا کرد.



پیش‌یادداشت‌های مرتبط:
داستان گیوتین
فتح باستیل
الیمپ دوگوژ
@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

24 Oct, 18:59


🌱 تحلیل زیبای مرگ مارا - ژاک‌لویی داوید

▫️از مستند قدرت هنر - سیمون شاما


(پیش از خوندن یادداشت پایین، بهتره این برش‌مستند رو ببینید. متاسفم که حجمش زیاد شد. بلد نیستم حجم ویدیوهایی که برش میدم رو کم کنم...😢)


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

22 Oct, 15:06


0:21

🌱 Vedrò con mio diletto

▫️Vivaldi (Jakub Józef Orliński)


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

22 Oct, 15:05


🔰 ده نقاشی برگزیده

▫️با موضوع " مراسم عروسی"



@JasteGorikhte (لیست نقاشی‌)

جَسته‌گُریخته

21 Oct, 20:44


🌱 Oversky

▫️Luke Howard


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

21 Oct, 20:43


🌱 hollow kings 2012

(بخشی از دوبله‌ی دیالوگِ متنِ یادشده)

@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

21 Oct, 20:43


#بازنشر


🔰 افتخاری به نام "شهادت"




آیا چیزی در جهان ارزش مردن را دارد؟! یک مفهوم والا. مثل یک دین یا آیین، یک هویت ملی یا هر کلمه‌ی زَراندودشده‌ی دیگری. آیا هر مردنی افتخارآمیز است؟ آیا مسیح افتخارآمیز مصلوب می‌شود؟ آیا همه‌ی مردانی که برای دین، ملت و آیین خود در تمام چندین هزار سال تاریخ انسان مرده‌اند افتخارآمیز مُرده‌اند و در جهانی عَلوی در شکوه به سر می‌برند؟ آیا ارزشی در مرگ نهفته‌ست؟! مرگ‌خواهیِ چریکیِ چپ‌ها و مخالفان سیاسی در بحران‌های مدرن همه نمادی از شکوه محسوب می‌شوند؟! و در نهایت به قولِ چه‌گوارا یا آزادی یا مرگ...؟!

پاسخ هر فردی به این سوال می‌تواند به فراخور هویت خودش متفاوت باشد. در بحران‌های دینی، عُلما به حکم الهی پیام جهاد می‌دهند و شهادت و مرگ خودخواسته در راه به‌اصطلاح الله را ارزش والای انسانی تعریف می‌کنند (آموزه‌ای که در بین تکفیری‌های تروریسی یک اصل رایج شمرده می‌شد)، در مقابل در بحران‌های ملی کشورها هم، سیاستمدارها سربازانی را که جانشان از دست می‌رود و خانواده‌ای را داغدار می‌کنند را به‌راحتی با برچسب "سربازانی که در راه وطن کشته‌ شدند" تبدیل به اسطوره‌های ملی می‌کنند درحالی که خودشان در صندلی‌های راحتی خود لَم داده‌اند. جدا از این که نظر ما در مورد مرگ خودخواسته در راه مفهومی والا چه باشد یا آن را افتخارآمیز بدانیم یا ندانیم، فالستافِ خِپِل، از شخصیت‌های نمایشنامه‌ی هنری چهارم (اثر ویلیام شکسپیر) جزو آن دسته است که هیچ شکوهی در "شهادت" نمی‌بیند:



افتخار...مرا به پیش میراند اما آنگاه که پیش میروم اگر افتخار مرا چنان مهمیز بزند که از آن دنیا سر در بیاورم، آن‌وقت چه؟ آیا میتوان پای شکسته را با داشتن افتخار بست؟ خیر. آیا می توان افتخار را به جای دستی‌بریده به کار وا داشت؟ خیر. یا درد زخم را با آن تسکین داد؟ خیر. افتخار چيست؟ یک کلمه است. در این کلمه‌ی افتخار، چه چیز وجود دارد؟ خود انسان.‌‌‌.. چه کسی از آن برخوردار است؟ آن که در چهارشنبه مرد چطور؟ آیا او میتواند آن را لمس کند؟ خیر. یا آن را بشنود؟ خیر. پس افتخار به احساس در نمی‌آید؟ خیر. به احساس مردگان درنمی‌آید. اما آیا [افتخار] با زندگان نخواهد زیست؟ خیر. چرا؟ زیرا بهتان و افترای دیگران به او رخصت نخواهد داد. از همین رو، من اصلا خواهان آن نیستم افتخار یک گور است و بس.

▫️ص ۲۰۸ نمایشنامه "هنری چهارم" شکسپیر / ترجمه‌ی احمد خزاعی [با کمی اصلاح]




@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

17 Oct, 09:02


🌱 Menuet

▫️Toshifumi Hinata


@JasteGorikhte

جَسته‌گُریخته

17 Oct, 09:02


🔰 10 نقاشی برگزیده از پائول میروارت (1902 - 1855)

▫️میروارت از نقاشان لهستانی‌الاصل گم‌نامی است که در فرانسه به کار تصویرگری می‌پرداخت. از او چند نقاشی خیلی ساده باقی مانده که در اینجا قرار گرفت. اواخر عمر خود را در جزیره‌ی سنت‌پیر، یکی از دورافتاده‌ترین جزیره‌های فرانسه سپری کرد.

@JasteGorikhte