زندانیان سیاسیای که کیانوش سنجری خواهان آزادیشان شده بود، همچنان در زنداناند، رژیم همچنان دستگیر میکند و اعدام میکند، و در دنیای مجازی ایرانی زدن یکدیگر به قصد کُشت، بیقفه و شتابناک پیش میرود. باید منتظر ماند و دید قربانی بعدی کیست.
تمامیتخواهی
گویا در این باره اتفاق نظر وجود دارد که کیانوش سنجری شاید به زندگی خود پایان نمیداد، اگر پشت و پناه مطمئنی داشت، مشخصاً اگر اطرافش را چند تن دوست دلسوز و خردمند گرفته بودند.
ارجاع به آزارگری رژیم مستبد ولایی برای توضیح سرنوشت او کافی نیست. اتفاقاً همه چیز را سیاسی دیدن و کردن، چیزی که به آن میتوان سیاسی کردن گزاف (over-politicization) یا سیاستزدگی گفت، یکی از رانههای کیانوش سنجری به سوی مرگ بوده است.
سیاسی کردن افراطی تمام چیزها، مشخصهی تمامیتخواهی سیاسی است. این بلا ممکن است دامنگیر هر کسی در موقعیت "تام" (total) شود و هر یک از ما را به مفتش و شکنجهگر دیگران و خود بدل سازد.
تمامیتخواهی، یادگیری از همدیگر، گفتوگو و احترام را ناممکن میکند. در شبکهی اجتماعی فارسیزبان، به ویژه در شبکهی X (توئیتر سابق) میبینیم کسانی در هیئت مورخ، زبانشناس، روانشناس، دینشناس، جامعهشناس، سیاستشناس، ادیب و ... ظاهر میشوند، بی آنکه تخصصی داشته باشند. هر نظری را که نپسندند تخطئه میکنند، آن هم با پرخاشگری و فحاشی. همهی مرزهای دانش را به هم میریزند و پیشتر از هر چیز مرز حرمت شخصی را. به فردی که از دستهی خودشان نیست، هر ناشایستی را نسبت میدهند. برای نظردهی در مورد افراد، انواع و اقسام "عقده" اختراع میکنند و هر کسی را که نمیپسندند، اسیر یکی از آنها میدانند.
دستهبندیها ثابت نیستند. افراد از این دسته به آن دسته میروند، و آنگاه که خط عوض کنند، به یکباره با اتهامهای سنگینی روبرو میشوند...
https://www.radiozamaneh.com/839614