میراث امامان @al_meerath Channel on Telegram

میراث امامان

@al_meerath


نگاهی به روایات برجای‌مانده از امامان اهل بیت علیهم السلام در تراث اسلامی
@KhorvashAmirhasan
@amid3

در ایتا: https://eitaa.com/Al_Meerath

میراث امامان (Persian)

با عبور از دو هزار سال تاریخ، امروزه هنوز هم تأثیر و اثر امامان اهل بیت علیهم السلام بر جوامع اسلامی قابل مشاهده است. کانال تلگرام "میراث امامان" یک پل ارتباطی بین علاقه‌مندان به تراث امامی و روایات برجای‌مانده از امامان معصوم، با ویژگی‌ها، محتوا و اخبار جدید، این کانال بهترین جایی است برای کسانی که علاقه‌مندند به یادآوری و درک بهتر از آموزه‌های امامی

در این کانال، شما می‌توانید با خواندن روایات، سخنان و تفاسیر امامان اهل بیت علیهم السلام، بیشتر به نکاتی که از معصومین به جا مانده آشنا شوید. از آخرین اخبار مربوط به تراث امامان تا تفسیرهای عمیق از دستاوردهای امامی، همه چیز در اینجا قرار دارد

با دنبال کردن کانال "میراث امامان" شما به جامعه‌ای پر از دانش، عقاید و آموزه‌های امامی خواهید پیوست. این کانال یک فرصت بی‌نظیر برای شناخت عمیق‌تر فرهنگ و تاریخ امامی معصومین می‌باشد

برای دسترسی به تمامی محتوا و بروزرسانی‌های کانال، به آدرس ایتا زیر مراجعه کنید:nhttps://eitaa.com/Al_Meerath

میراث امامان

18 Nov, 14:43


شعر منسوب به سید حمیری دربارهٔ داستان حدیقه

الحمیري:
1. عَلَی أنّه یوم الحدیقة قال: یا *** عليُّ -وعیناه معاً تکِفانِ-
2. ستغدُرُ بعدي من قریش عصابةٌ *** بعهدك والخصمانِ مشتهرانِ
3. فصبراً جمیلاً؛ إنّ صدرك سالمٌ *** فما الغَدرُ قولاً لي وما الشنآن
(مثالب النواصب، ت الاثناعشري، ج2، ص81).

1. با اینکه پیامبر (ص) در روز حدیقه [روزی که با علی (ع) از کنار آن حدیقه‌ها گذشت] در حالی که دو چشمش اشکبار بود، فرمود: «ای علی!
2. به زودی پس از من گروهی از قریش پیمانِ تو را خواهند شکست -و البته آن دو دشمن مشهور هستند-.
3. پس به زیبایی صبر کن که سینۀ تو [از انحراف در دین] سالم خواهد بود». پس پیمان‌شکنی و کینه‌ورزیِ [صحابه نسبت به علی (ع)] سخنِ من نیست [بلکه سخن پیامبر (ص) است].

در این شعر در ضمن اشاره به داستان حدیقه (حدیث «ضغائن في صدور قوم») به حدیث «الأمة ستغدر بك بعدي» اشاره شده است و ظاهراً شاعر این دو حدیث را در کنار هم در خاطر داشته و این دو را با هم ترکیب کرده است.
@Al_Meerath

میراث امامان

14 Nov, 15:29


◼️ اگر چهل نفر داشتم...

نصر بن مزاحم (د. 212ق) می‌نویسد: «مُحَمَّدُ بْنُ عُبَيْدِ اَللَّهِ‌ عَنِ اَلْجُرْجَانِيِّ‌ قَالَ‌: فَبَقِيَ أَصْحَابُ عَلِيٍّ‌ يَوْماً وَلَيْلَةً يَوْمَ اَلْفُرَاتِ‌ بِلاَ مَاءٍ وَقَالَ رَجُلٌ مِنَ اَلسَّكُونِ‌ مِنْ أَهْلِ اَلشَّامِ يُعْرَفُ بِالسَّلِيْلِ بْنِ عَمْرٍو:
يَا مُعَاوِيَةُ اِسْمَعِ اَلْيَوْمَ مَا يَقُولُ اَلسَّلِيلُ * إِنَّ قَوْلِي قَوْلٌ لَهُ تَأْوِيلُ
اِمْنَعِ اَلْمَاءَ مِنْ صِحَابِ عَلِيٍّ * أَنْ يَذُوقُوهُ وَ اَلذَّلِيلُ ذَلِيلُ
وَ اُقْتُلِ اَلْقَوْمَ مِثْلَ مَا قُتِلَ * اَلشَّيْخُ ظَمَأً وَ اَلْقِصَاصُ أَمْرٌ جَمِيلُ‌
فَوَ حَقِّ اَلَّذِي يُسَاقُ لَهُ اَلْبُدْنُ * هَدَايَا لِنَحْرِهَا تَأْجِيلُ‌
لَوْ عَلِيٌّ‌ وَ صَحْبُهُ وَرَدُوا * اَلْمَاءَ لَمَا ذُقْتُمُوهُ حَتَّى تَقُولُوا:
قَدْ رَضِينَا بِمَا حَكَمْتُمْ عَلَيْنَا * بَعْدَ ذَاكَ اَلرِّضَا جِلاَدٌ ثَقِيلُ
فَامْنَعِ اَلْقَوْمَ مَاءَكُمْ لَيْسَ لِلْقَوْمِ * بَقَاءٌ وَ إِنْ يَكُنْ فَقَلِيلُ‌.
فَقَالَ مُعَاوِيَةُ‌ اَلرَّأْيُ مَا تَقُولُ وَلَكِنْ عَمْرٌو لاَ يَدَعُنِي قَالَ عَمْرٌو خَلِّ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ اَلْمَاءِ فَإِنَّ عَلِيّاً لَمْ يَكُنْ لِيَظْمَأَ وَأَنْتَ رَيَّانٌ وَفِي يَدِهِ أَعِنَّةُ اَلْخَيْلِ وَهُوَ يَنْظُرُ إِلَى اَلْفُرَاتِ‌ حَتَّى يَشْرَبَ أَوْ يَمُوتَ وَأَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ اَلشُّجَاعُ اَلْمُطْرِقُ‌ وَمَعَهُ أَهْلُ اَلْعِرَاقِ‌ وَأَهْلُ اَلْحِجَازِ وَقَدْ سَمِعْتُهُ أَنَا وَ أَنْتَ‌ وَهُوَ يَقُولُ‌: "لَوْ اِسْتَمْكَنْتُ مِنْ أَرْبَعِينَ رَجُلاً" فَذَكَرَ أَمْراً يَعْنِي لَوْ أَنَّ مَعِي أَرْبَعِينَ رَجُلاً يَوْمَ فُتِّشَ اَلْبَيْتُ يَعْنِي بَيْتَ فَاطِمَة» (وقعة صفین، ص162-163؛ مشابه: شرح نهج البلاغة، ج3، ص319).

در این گزارش آمده که اصحاب معاویه بر آب مسلّط شده بودند؛ در این میان، مردی شامی به معاویه پیشنهاد داد که اجازه ندهد علی (ع) به هیچ صورتی بر آب وارد شود که به نظر او، در این صورت، اصحاب علی (ع) اجازه نمی‌دهند که اصحاب معاویه از آن آب بچشند. پس از این پیشنهاد، عمرو بن عاص به معاویه می‌گوید که علی (ع) مرد شجاعی است و می‌جنگد تا به آب دستیابد و هم‌اکنون لشکریانی از عراق و حجاز همراه او هستند؛ در حالی که پیشتر گفته بود: «اگر چهل نفر داشتم، ...». این سخن در صدد این است که نشان دهد که علی (ع) پیشتر عزم داشت که اگر چهل نفر همراهش باشند، حقّش را بگیرد؛ حال که این همه لشکر از حجاز و عراق همراه دارد، بی‌تردید ساکت نخواهد نشد و قتال خواهد کرد. حال سؤال پیش می‌آید که این سخن علی (ع) ناظر به چه امری بوده است. در ادامه در پاسخ به این سؤال آمده که علی (ع) این سخن را در خصوص آن روزی که خانۀ فاطمه (سلام الله علیها) تفتیش شد و علی (ع) آرزو داشت که چهل نفر همراه او بود تا از آن فاجعه جلوگیری می‌کرد.

این نقل از علی (ع) در مصادری دیگری هم آمده که فضای آن را روشن‌تر می‌کند. در کتاب سلیم پس از گزارش هجوم به خانۀ حضرت فاطمه سلام الله علیها و بیرون‌کشاندن امیرالمؤمنین (ع) با طنابی که به گردن ایشان بسته بودند و صدماتی که به صدیقۀ طاهره وارد کردند، آمده است: «فَانْتَهَوْا بِعَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلَى أَبِي بَكْرٍ، وهُوَ يَقُولُ‌: أَمَا واللّٰهِ لَوْ وَقَعَ سَيْفِي فِي يَدِي لَعَلِمْتُمْ أَنَّكُمْ لَنْ تَصِلُوا إِلَى هَذَا أَبَداً، أَمَا واللّٰهِ مَا أَلُومُ نَفْسِي فِي جِهَادِكُمْ‌، ولَوْ كُنْتُ اِسْتَمْكَنْتُ مِنَ الأَرْبَعِينَ رَجُلاً لَفَرَّقْتُ جَمَاعَتَكُمْ‌، ولَكِنْ لَعَنَ اَللهُ أَقْوَاماً بَايَعُونِي ثُمَّ خَذَلُونِي» (کتاب سلیم، 1407ق، ص39-40).

ابن ابی الحدید معتزلی نیز از نامه‌ای مشهور از معاویه به علی (ع) یاد می‌کند که در آن به رفتن شبانۀ امیرالمؤمنین، صدیقۀ طاهره، و حسنین (ع) به خانۀ برخی از صحابه جهت مقابله با حکومت غاصبانۀ ابوبکر اشاره شده و در ضمن آن، از این سخن علی (ع) هم یاد شده است: «ومن كتاب معاوية المشهور إلى علي ع وأعهدك أمس تحمل قعيدة بيتك ليلا على حمار ويداك في يدي ابنيك الحسن والحسين يوم بويع أبو بكر الصديق فلم تدع أحدا من أهل بدر والسوابق إلا دعوتهم إلى نفسك ومشيت إليهم بامرأتك وأدليت إليهم بابنيك واستنصرتهم على صاحب رسول الله فلم يجبك منهم إلا أربعة أو خمسة ولعمري لو كنت محقا لأجابوك ولكنك ادعيت باطلا وقلت ما لا تعرف ورمت ما لا يدرك ومهما نسيت فلا أنسى قولك لأبي سفيان لما حركك وهيجك لو وجدت أربعين ذوي عزم منهم لناهضت القوم فما يوم المسلمين منك بواحد ولا بغيك على الخلفاء بطريف ولا مستبدع» (شرح نهج البلاغة، ج2، ص47).
#ابوبکر
@Al_Meerath

میراث امامان

14 Nov, 08:07


شاهدانی علیه دختر پیامبر (ص)

و عنهما، عن حنان بن سدير قال: سأل صدقة بن مسلم أبا عبد الله عليه السلام -و أنا عنده- فقال: من الشاهد على فاطمة بأنها لا ترث أباها؟ فقال: «شهدت عليها عائشة و حفصة و رجل من العرب يقال له: أوس بن الحدثان، من بني نضر. شهدوا عند أبي بكر بأن رسول الله صلى الله عليه و آله قال: لا أورث. فمنعوا فاطمة عليها السلام ميراثها من أبيها صلى الله عليه و آله» (قرب الإسناد، ص99؛ نیز نگر: الإیضاح، ص256؛ المسترشد، ص507؛ کتاب سلیم، ج2، ص694).

محمد بن عبدالحمید و عبدالصمد بن محمد نقل کرده‌اند که حنان بن سدیر گفت: صدقه بن مسلم از ابوعبدالله [صادق] (ع) -در حالی که من نزد او بودم- پرسید: چه کسانی شهادت دادند علیه فاطمه (س) که او از پدرش ارث نمی‌برد؟ ابوعبدالله (ع) فرمود: «عایشه و حفصه و مردی از عرب به نام اوس بن حدثان -از بنی‌نصر- شهادت دادند. آنان نزد ابوبکر شهادت دادند که رسول خدا (ص) فرموده است: از من ارث برده نمی‌شود. به همین سبب، فاطمه (س) را از ارث پدرش (ص) منع کردند».
@Al_Meerath

میراث امامان

12 Nov, 16:47


◾️اگر تو حاضر بودی...

حدثنا حفص، عن جعفر، عن أبيه، قال: خرجت صفية وقد قبض النبي ص وهي تلمع بثوبها يعني تشير به وهي تقول: قد كان ‌بعدك ‌أنباء وهنبثة *** لو كنت شاهدها لم تكثر الخطب (مصنف ابن أبي شيبة، ت الحوت، ج7، ص428؛ همین نقل از ابن نمیر از حفص: المعجم الکبیر، ج24، ص321).

ابن ابی‌شیبه نقل می‌کند از حفص بن غیاث از امام صادق (ع) از امام باقر (ع) که فرمود: صفیه [بنت عبدالمطلب؛ عمهٔ پیامبر (ص) و مادر زبیر بن عوام] پس از وفات پیامبر (ص) بیرون آمد، در حالی که لباس خود را تکان می‌داد -یعنی با آن اشاره می‌کرد- و می‌گفت: پس از تو حوادث و آشوب‌هایی رخ داده‌اند، *** اگر تو حاضر بودی، مصیبت‌ها بسیار نمی‌شد.

ابوعثمان جاحظ بیت حاضر را از صفیه نقل می‌کند و پس از آن بیت دوم را چنین می‌آورد: «إنا فقدناك فقد الأرض وابلها *** واختلّ قومك فاشهدهم فقد سغبوا» (البيان والتبيين، ج3، ص236).
@Al_Meerath

میراث امامان

06 Nov, 15:58


عباسیان و چالش مشروعیت؛ سیمای علی بن‌ عبدالله بن عباس در متون تاریخ‌نگاری سده‌های نخست قمری
✍️ محمد تقوی، سیداحمدرضا خضری، و علی بهرامیان

عباسیان برای کسب خلافت، با گروه های مختلف از جمله علویان همکاری داشتند، اما بعد از قدرت گرفتن، آنها را رقیب خود دیدند. قرابت خانوادگی با پیامبر (ص) یکی از دستاویزهای عباسیان برای اثبات شایستگی شان در کسب قدرت بود... به همین دلیل به تدوین و نقل اخبار تاریخی درباره نیاکانشان با هدف ارائه چهره مطلوبی از آنها اهتمام ورزیدند؛ از جمله تلاش کردند در تاریخ نگاری مربوط به خاندانشان، علی بن عبدالله بن عباس را فردی پرهیزکار و شایسته جانشینی برای پیامبر (ص) معرفی کنند. با توجه به ماهیت داستانی روایت های تاریخی، نگارندگان پژوهش حاضر با استفاده از شیوه های نقد فرم روایت... در پی پاسخ به این سؤال بوده است که روایت های مربوط به علی بن عبدالله تا چه اندازه ماهیت داستانی دارد و همسو با سیاست مشروعیت سازی عباسیان نقل شده است؟ ظاهراً رقابت های میان عباسیان با علویان، در برساخت روایت های مربوط به علی بن عبدالله نقش داشته و بیشتر روایت ها درباره او ماهیت تاریخی ندارد.
@Al_Meerath

میراث امامان

29 Oct, 12:33


نگاهی به وضعیت تاریخی فیلم سینمایی «اُخت الرضا»
✍️ امیرحسن خوروش

فیلم سینمایی اُخت الرضا به کارگردانی سید مجتبی طباطبایی در سال ۱۴۰۲ش اکران شد که به زندگی حضرت فاطمه بنت موسی بن جعفر (ع) می‌پردازد. دربارۀ فیلم‌نامۀ‌ این فیلم گفته شده است: «فیلم‌نامۀ “اخت الرضا” با بیش از ۴ سال پژوهش و با نظارت آیت الله احمد عابدی و عبدالرحیم حجتی و تحت اشراف محققان تاریخ اسلام و مشاوران متخصصِ این امر نوشته شده است و بعد از تحقیقات اولیه فیلم‌نامه تحت نظر آستان مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها و با مشارکت عتبۀ حسینی به رشتۀ نگارش درآمده است». کارگردان دربارۀ فیلم گفته است: «این اثر یک مستند داکیودرام است و ما ادعایی نداریم که فیلم سینمایی ساختیم» و نیز گفته است: «ما سعی کردیم به مستندات تاریخی وفادار بمانیم و مورخان نگویند کار سند تاریخی نداشت کما اینکه بعد از اکران فیلم، تعدادی از علما و روحانیون به بنده گفتند چیزی که ما سال‌ها در تاریخ خواندیم، شما به تصویر کشیدید». با توجه به ادعای نگارش این فیلم‌نامه بر پایۀ پژوهش تاریخی مناسب است نگاهی به وضعیت تاریخی این فیلم داشته باشیم:

متن نوشتار:
https://deraayaat.ir/okht-o-reza/

میراث امامان

19 Oct, 13:37


گناه ناآمرزیدنی

1- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّهَا لَا تُغْفَرُ قُلْتُ وَ مَا الْمُحَقَّرَاتُ قَالَ الرَّجُلُ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَقُولُ طُوبَى لِي لَوْ لَمْ يَكُنْ لِي غَيْرُ ذَلِكَ.

زيد شحام گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: از گناهان محقر (کوچک‌شمرده‌شده) بپرهيزيد كه آمرزيده نشوند، عرض كردم: گناهان محقر چيست؟ فرمود: اينست كه مردى گناه كند و بگويد، خوشا حال من اگر غير از اين گناه نداشته باشم.

2- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع يَقُولُ لَا تَسْتَكْثِرُوا كَثِيرَ الْخَيْرِ وَ لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ قَلِيلَ الذُّنُوبِ يَجْتَمِعُ حَتَّى يَكُونَ كَثِيراً وَ خَافُوا اللَّهَ فِي السِّرِّ حَتَّى ‏تُعْطُوا مِنْ أَنْفُسِكُمُ النَّصَفَ.

سماعة گويد: از حضرت ابو الحسن عليه السّلام شنيدم كه مي‌فرمود: خير بسيار (مانند طاعت و بخشش زياد) را بسيار نشماريد و گناه اندك را كم نشماريد، زيرا گناه اندك انباشته مى‌‏شود و زياد مي‌گردد، و در نهان از خدا بترسيد تا از خود انصاف دهيد (بحق قضاوت كنيد اگر چه بزيانتان باشد، و چنين نكند جز كسى كه در نهان از خدا بترسد)


📚 الكافي ط - الإسلامية، ج‏2، ص287 بَابُ اسْتِصْغَارِ الذَّنْبِ‏
برای نمونه روایت در این معنا در منابع عامه:

أَخْبَرَنَا أَبُو عَامِرٍ الْعَقَدِيُّ، نا سَعِيدُ بْنُ مُسْلِمِ بْنِ بَانَكٍ، قَالَ: سَمِعْتُ عَامِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَيْرِ، يَقُولُ: حَدَّثَنِي عَوْفُ بْنُ الْحَارِثِ بْنِ الطُّفَيْلِ، أَنَّ عَائِشَةَ أُمَّ الْمُؤْمِنِينَ أَخْبَرَتْهُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قَالَ لَهَا: «يَا عَائِشَةُ إِيَّاكِ ‌وَمُحَقَّرَاتِ ‌الذُّنُوبِ فَإِنَّ لَهَا مِنَ اللَّهِ طَالِبًا» (مسند إسحاق بن راهويه، 2/ 538؛ مسند احمد در 5 موضع)
@Al_Meerath

میراث امامان

15 Oct, 07:40


نقد امیرمعزی (۹)

داده‌های خیالی رجالی در آثار امیرمعزی

در آثار محمدعلی امیرمعزی به داده‌های خیالی زیادی در حیطه علم رجال برخورد می‌کنیم که بر اساس آن‌ها تحلیل و نتیجه‌گیری صورت گرفته است.

برای نمونه امیرمعزی در مقاله «صفار قمی و کتاب بصائر الدرجات» [۱] نوشته است:

«ابراهیم بن صالح از یاران امام پنجم که در اثر خود به نام الغیبة تعداد امامان ع را پنج ذکر کرده است» (صفار قمی و کتاب بصائر الدرجات، ص۹۹).

این مطلب عیناً در ترجمه انگلیسی (ص۱۱۲) [۲] و اصل فرانسوی مقاله (ص۲۳۷) [۳] وجود دارد.

علاوه بر این در کتاب «راهنمای ربانی» [۴] نوشته است:

«ابراهیم بن صالح انماطی کوفی، از پیروان امام محمد باقر (متوفی حدود ۱۱۵/ ۷۳۳-۳۴) که امام باقر را مهدی غایب می‌دانست و کتابی با نام کتاب الغیبة نوشته است» (راهنمای ربانی، ص۲۴۰).

و در همان کتاب نوشته است:

«... امامان شماره‌های مختلفی را برای تعداد امامان به کار برده‌اند: پنج (انماطی، کتاب الغیبة) ...» (راهنمای ربانی، ص۲۴۳).

این مطالب در ترجمه انگلیسی کتاب (ص۱۰۱، ۱۰۴) [۵] وجود دارد.

اما آن چه امیرمعزی گفته است به کلی وهم و خیال است!

اوّلاً امیرمعزی چنان به کتاب الغیبة انماطی ارجاع داده و محتوای آن را نقل نموده که گویی این کتاب در دست است یا اطلاعات خاصی درباره محتوای آن وجود دارد. در حالی که آن چه وانمود کرده به کلّی نادرست و دور از شیوه ارجاع علمی است! تنها منبعِ امیرمعزی برای شناختِ این کتاب فهرستِ شیخ طوسی و رجال نجاشی است که به ذکر نام آن اکتفا کرده‌اند. بنابراین ارجاع به این کتاب یا گزارش محتوای آن صرف اوهام و خیالات است.

ثانیاً نجاشی [۶] درباره انماطی تصریح کرده است: «روى عن أبي الحسن و وقف، له كتاب يرويه عدة» (رجال النجاشي، ص۲۴). بنابراین او از اصحابِ امام کاظم (ع) بوده و بر ایشان وقف کرده است و این که امیرمعزی به او نسبت داده که امام باقر (ع) را مهدی غایب می‌دانست، صرف توهّم و خیال‌پردازی و قطعاً نادرست است.

ثالثاً اصل این که انماطی از اصحاب امام باقر (ع) باشد بر اساس رجال برقی (ص۱۱) و رجال شیخ طوسی (ص۱۲۴) است که نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا نه با طبقه راوی او عبیدالله بن احمد بن نهیک متناسب است و نه هیچ حدیثی از امام باقر (ع) روایت کرده است و نه حتی در شمار اصحاب امام صادق (ع) ذکر شده و نه به طور مستقیم از امام صادق (ع) روایت می‌کند؛ بلکه با یک یا دو واسطه از امام صادق (ع) روایت می‌کند (نمونه: مائة منقبة، ص۱۳۷؛ اعلام الوری، ص۳۰۹؛ تأویل الآیات، ص۷۷۲).

رابعاً از همه عجیب‌تر این که امیرمعزی بر اساس همین توهمات، به امامان (ع) نیز نسبت داده است که شمار خود را ۵ امام دانسته‌اند!

نتیجه آن که کل اطلاعاتی که امیرمعزی درباره ابراهیم بن صالح انماطی ارائه کرده و بر اساس آن به تحلیل تاریخ شیعه و امامت پرداخته، غلط اندر غلط و اوهام محض است! او شبیه همین اوهام را درباره دیگر راویان نیز دارد که در همان صفحات ذکرشده در کتاب راهنمای ربانی می‌توان دید.

............................................
[۱] امیرمعزی، محمدعلی (۱۳۹۰ش)، «صفار قمی و کتاب بصائر الدرجات»، امامت‌پژوهی، ش۴.

[2] Amir-Moezzi, Mohammad Ali (2016), The Silent Qu’ran and the Speaking Qur’an, Columbia University Press.

[3] Amir-Moezzi, Mohammad Ali (1992), “AI-Saffâr al-Qummî et son Kitâb basâ'ir al-darajât”, Journal asiatique, Número 3-4.

[۴] امیرمعزی، محمدعلی (۱۴۰۱ش)، راهنمای ربانی در تشیع نخستین، نشر نامک.

[5] Amir-Moezzi, Mohammad Ali (1994), The Divine Guide in Early Shi’ism, State University of New York Press.

[۶] نجاشی دو بار نام انماطی را آورده اما از مقایسه نام و راوی و مشخصات معلوم است که یک نفرند.

https://alasar.blog.ir/1403/07/23/AmirMoezzi_Anmati

#امیرمعزی

@Alasar_1

میراث امامان

13 Oct, 15:53


نخستین کسی که بر قبر حضرت فاطمه بنت موسی علیهما السلام قبه‌ای بنا کرد

... از ميانه ايشان موسى بن خزرج تنها هم در آن شب بيرون آمد و چون بشرف ملازمت ستى فاطمه رسيد زمام ناقه او بگرفت و بجانب شهر بكشيد و بسراى خود او را فرود آورد و هفده روز در حيات بود چون او را وفات رسيد بعد از تغسيل و تكفين و نماز موسى بن خزرج در زمينى كه او را ببابلان بود آنجا كه امروز روضه مقدسه اوست دفن كرد و بر سر تربت او بورياها سايه ساخته بودند تا آنگاه كه زينب دختر محمد بن على الرضا عليهم السلام اين قبه بر سر تربت او بنا نهاد... (تاریخ قم، ترجمۀ حسن بن علی قمی، ص213).
@Al_Meerath

میراث امامان

13 Oct, 10:44


📘 دربارهٔ حضرت فاطمه بنت موسی بن جعفر (علیهم السلام)

💠 نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه بنت موسی (ع)

💠 فاطمه بنت موسی (ع)؛ راوی احادیث؟

💠 زیارت‌نامه فاطمه بنت موسی (ع)؛ از تألیف عالمان

💠 چند نقل ساختگی دربارهٔ فاطمه بنت موسی (ع)

💠 جعلی‌بودن تاریخ ولادت و وفات حضرت فاطمه بنت موسی (ع)

@Al_Meerath

میراث امامان

21 Sep, 15:14


💠 به وعدهٔ خویش وفا کردیم

الحسين بن محمد عن المعلى بن محمد عن بعض أصحابه عن أبي بصير قال: كان لي جار يتبع السلطان فأصاب مالا فأعد قيانا و كان يجمع الجميع إليه و يشرب المسكر و يؤذيني فشكوته إلى نفسه غير مرة فلم ينته فلما أن ألححت عليه فقال لي يا هذا أنا رجل مبتلى و أنت رجل معافى فلو عرضتني لصاحبك رجوت أن ينقذني الله بك فوقع ذلك له في قلبي فلما صرت إلى أبي عبد الله ع ذكرت له حاله فقال لي إذا رجعت إلى الكوفة سيأتيك فقل له يقول لك جعفر بن محمد دع ما أنت عليه و أضمن لك على الله الجنة فلما رجعت إلى الكوفة أتاني فيمن أتى فاحتبسته عندي حتى خلا منزلي ثم قلت له يا هذا إني ذكرتك لأبي عبد الله جعفر بن محمد الصادق ع فقال لي إذا رجعت إلى الكوفة سيأتيك فقل له يقول لك جعفر بن محمد دع ما أنت عليه و أضمن لك على الله الجنة قال فبكى ثم قال لي الله لقد قال لك أبو عبد الله هذا قال فحلفت له أنه قد قال لي ما قلت فقال لي حسبك و مضى فلما كان بعد أيام بعث إلي فدعاني و إذا هو خلف داره عريان فقال لي يا أبا بصير لا و الله ما بقي في منزلي شي‏ء إلا و قد أخرجته و أنا كما ترى قال فمضيت إلى إخواننا فجمعت له ما كسوته به ثم لم تأت عليه أيام يسيرة حتى بعث إلي أني عليل فأتني فجعلت أختلف إليه و أعالجه حتى نزل به الموت فكنت عنده جالسا و هو يجود بنفسه فغشي عليه غشية ثم أفاق فقال لي يا أبا بصير قد وفى صاحبك لنا ثم قبض رحمة الله عليه فلما حججت أتيت أبا عبد الله ع فاستأذنت عليه فلما دخلت قال لي ابتداء من داخل البيت و إحدى رجلي في الصحن و الأخرى في دهليز داره يا أبا بصير قد وفينا لصاحبك (الکافي، ج1، ص474-475؛ مشابه: بصائر الدرجات، ج1، ص251؛ الکافي، ج5، ص106).

حسین بن محمد از معلی بن محمد از برخی از اصحابش روایت کرده که ابوبصیر گفت: همسایه‌ای داشتم که از دنبال‌روان سلطان بود و مال زیادی به دست آورده بود. او خواننده‌هایی را آماده کرده بود و همه را به دور خود جمع می‌کرد، شراب می‌نوشید و مرا آزار می‌داد. چند بار از او پیش خودش شکایت کردم اما دست برنداشت. وقتی زیاد به او اعتراض کردم، به من گفت: ای مرد! من انسانی گرفتار [به این کارها] هستم و تو انسانی در عافیت [از این کارها]. اگر مرا به دوستت (امام صادق ع) معرفی کنی، امید دارم که خداوند به واسطه تو مرا نجات دهد. این سخن در دلم اثر کرد. هنگامی که به نزد ابوعبدالله [صادق] (ع) رسیدم، حال او را برای ایشان بازگو کردم. امام به من فرمود: وقتی به کوفه بازگشتی، او نزد تو خواهد آمد. به او بگو که جعفر بن محمد به او می‌گوید: آنچه را که بر آن هستی رها کن و من بهشت را برایت از جانب خدا تضمین می‌کنم. وقتی به کوفه بازگشتم، او همراه کسانی که به دیدنم آمدند، نزد من آمد. او را در خانه‌ام نگه داشتم تا خانه خلوت شد. سپس به او گفتم: ای مرد! من تو را برای ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق (ع) یاد کردم و ایشان فرمودند: وقتی به کوفه بازگشتی، او نزد تو خواهد آمد. به او بگو که جعفر بن محمد به تو می‌گوید: آنچه را که بر آن هستی رها کن و من بهشت را برایت از جانب خدا تضمین می‌کنم. او گریه کرد و به من گفت: به خدا قسم، آیا واقعاً ابوعبدالله (صادق) این را به تو گفت؟ قسم خوردم که آنچه را که گفتم، او به من گفته است. او به من گفت: همین کافی است و رفت. چند روز بعد نزد من فرستاد و مرا خواست. دیدم او در پشت خانه‌اش بدون لباس ایستاده است. او گفت: ای ابوبصیر! به خدا قسم، هیچ چیزی در خانه‌ام باقی نمانده است. همه را بیرون ریخته‌ام و در این حالتی هستم که می‌بینی. من به سراغ برادرانمان رفتم و برایش لباس جمع کردم. چند روز بعد، او به من پیغام داد که بیمار است و از من خواست به دیدنش بروم. من به ملاقاتش می‌رفتم و از او مراقبت می‌کردم تا اینکه مرگش فرا رسید. در کنارش نشسته بودم و او در حال جان دادن بود. غش کرد و سپس به هوش آمد و به من گفت: ای ابوبصیر! دوستت به وعده‌اش وفا کرد. سپس از دنیا رفت. رحمت خدا بر او! به حج که رفتم، نزد ابوعبدالله (ع) رفتم و اجازه خواستم که بر ایشان وارد شوم. چون بر ایشان وارد شدم بدون اینکه من چیزی بگویم در حالی که یک پایم درون حیات خانه و پای دیگرم در دهلیز بود از داخل خانه به من فرمود: ای ابوبصیر! به وعده‌ای که با دوستت داشتیم، وفا کردیم!
@Al_Meerath

میراث امامان

21 Sep, 08:42


شفاعت محمد صلی الله علیه وآله

عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْمَكِّيِّ قَالَ: دَخَلَ مَوْلًى لِامْرَأَةِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ص عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع يُقَالُ لَهُ أَبُو أَيْمَنَ فَقَالَ يُغْرُونَ النَّاسَ فَيَقُولُونَ شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ ص قَالَ فَغَضِبَ أَبُو جَعْفَرٍ ع حَتَّى تَرَبَّدَ وَجْهُهُ ثُمَّ قَالَ وَيْحَكَ [أَوْ وَيْلَكَ‏] يَا أَبَا أَيْمَنَ أَ غَرَّكَ أَنْ عَفَّ بَطْنُكَ وَ فَرْجُكَ أَمَا وَ اللَّهِ إِنْ لَوْ قَدْ رَأَيْتَ أَفْزَاعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَقَدِ احْتَجْتَ إِلَى شَفَاعَةِ مُحَمَّدٍ ص وَيْلَكَ وَ هَلْ يَشْفَعُ إِلَّا لِمَنْ قَدْ وَجَبَتْ لَهُ النَّار (المحاسن، ج1، ص183).

احمد بن محمد بن خالد برقی از پدرش، از ابن ابی عمیر، از معاویة بن عمار، از ابوالعباس مکی نقل کرده که گفت: یکی از غلامان همسر علی بن الحسین (ع) که به او ابوایمن گفته می‌شد، به نزد امام باقر (ع) آمد. او گفت: مردم را فریب می‌دهند و می‌گویند شفاعت محمد (ص) [آن‌ها را نجات می‌دهد]. امام باقر (ع) خشمگین شد به‌طوری‌که چهره‌اش تغییر کرد، سپس فرمود: وای بر تو ای ابوایمن! آیا تو را این مغرور کرده که شکمت و شرمگاهت را پاک نگه داشته‌ای؟ به خدا قسم، اگر وحشت‌های روز قیامت را ببینی، حتماً به شفاعت محمد (ص) نیاز پیدا می‌کنی. وای بر تو! آیا شفاعت می‌کند جز برای کسی که آتش [جهنم] بر او واجب شده باشد؟
#شفاعت
@Al_Meerath

میراث امامان

21 Sep, 08:33


🌸 نعمتِ هدایت

در بخشی از زیارت مضجع نبوی (صلی الله علیه وآله) خطاب به آن حضرت، از امام صادق چنین آمده است:

ستایش خدای را که به وسیلۀ تو، ما را از شرک و گمراهی نجات داد...

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
... أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ وَ أَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكَ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُكْرَمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلَالَةِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَ صَلَوَاتِ مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أَمِينِكَ وَ نَجِيِّكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ خَاصَّتِكَ وَ صَفْوَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِك‏... (الكافي، ج‏4، ص551)

🌹سالروزِ میلاد رسولِ مهربانی و امام هدایت، بر جمیع مسلمین مبارک باد!
@Al_Meerath

میراث امامان

21 Sep, 07:37


🌺 مدارا و کرامت نبوی

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: دَخَلَ يَهُودِيٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ السَّامُ عَلَيْكُمْ‏ فَقَالَ- رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَيْكُمْ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ص كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبَيْهِ فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ السَّامُ وَ الْغَضَبُ وَ اللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِيرِ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ‏ لَوْ كَانَ مُمَثَّلًا لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْ‏ءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ وَ لَمْ يُرْفَعْ عَنْهُ قَطُّ إِلَّا شَانَهُ‏ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ مَا سَمِعْتَ إِلَى قَوْلِهِمْ السَّامُ عَلَيْكُمْ فَقَالَ بَلَى أَ مَا سَمِعْتِ مَا رَدَدْتُ عَلَيْهِمْ قُلْتُ عَلَيْكُمْ فَإِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ مُسْلِمٌ فَقُولُوا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ وَ إِذَا سَلَّمَ عَلَيْكُمْ كَافِرٌ فَقُولُوا عَلَيْك‏.

🔸 از امام باقر (ع) روایت است که فرمود: يهودى‌ای بر رسول خدا (ص) وارد شد و عائشه هم در حضور آن حضرت بود، آن يهودى گفت: السام عليكم، و رسول خدا (ص) در پاسخش فرمود: عليكم. سپس ديگرى وارد شد و همچنين گفت و پیامبر همان جوابی را که به رفيقش داده بود، به او داد. باز هم سوّمى آمد و همين را گفت و رسول خدا هم همان جواب را داد، و عائشه خشمگين شد و گفت: سام و خشم و لعنت بر شماها باد اى گروه يهود، اى برادرانِ ميمون‌ها و خوک‌ها. پس رسول خدا (ص) به او فرمود:
اى عائشه اگر دشنام مجسم بود، تمثال زشتى می‌بود. به راستى، مدارا و رفق هرگز بر هيچ چيز نهاده نشده است، جز اينكه آن را آراسته و از چیزی برداشته نشده، جز اينكه آن را زشت ساخته است. گفت: يا رسول الله گوش نمى‏‌دهى كه مى‌‏گويند السام عليكم؟ فرمود: چرا تو نشنيدى من جواب دادم. گفتم: بر شما باد، پس هر گاه مسلمانى به شما سلام كرد در جوابش بگوئيد: سلامٌ عليكم، و اگر كافرى سلام كرد در جوابش بگوئيد: عليكم.

📚 الكافي ط - الإسلامية، ج‏2، ص648/ ح1 به سند صحیح.
نیز همین داستان به صورت مختصرتر: الجامع معمر بن راشد، ج10، ص392 از عایشه؛ موطأ مالك رواية يحيى ت عبد الباقي، ج2، ص960 از ابن عمر؛ صحيح البخاري ط السلطانية، ج8، ص12، 85.
برای نمونه شواهد فراز آخر نیز نک: وسائل الشيعة، ج‏12، ص77-80.
#حسن_معاشرت #مدارا
@Al_Meerath

میراث امامان

16 Sep, 15:07


🌹صله رحم با آنان که از ما بریده‌اند...

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ بَلَغَنِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِيَّ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَهْلُ بَيْتِي أَبَوْا إِلَّا تَوَثُّباً عَلَيَّ وَ قَطِيعَةً لِي وَ شَتِيمَةً فَأَرْفُضُهُمْ قَالَ إِذاً يَرْفُضَكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً قَالَ فَكَيْفَ أَصْنَعُ قَالَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِي مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَإِنَّكَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ كَانَ لَكَ مِنَ اللَّهِ عَلَيْهِمْ ظَهِيرٌ.

از امام صادق ع مروی است که مردى خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و عرض كرد: يا رسول اللَّه! فاميل من تصميم گرفته‏اند بر من حمله كنند و از من ببرند و دشنامم دهند. آيا من حق دارم آيا را ترك گويم؟ فرمود: در آن صورت خدا همه شما را ترك ميكند، عرض كرد: پس چه كنم؟ فرمود، بپيوند با هر كه از تو ببرد و عطا كن به هر كه محرومت كند و در گذر از هر كه بتو ستم نمايد، زيرا چون چنين كنى، خدا ترا بر آنها يارى دهد.

📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص150؛ الزهد، ص36 به سند دیگر
@Al_Meerath