از کدام صبح معطری
که اینسان
بوی قدسی میپراکنی
به نارنج که نگاه میکردم
یاد لبهایی بودم
که نسیم میبوسید شان
ای دو لبت شکوفه نارنج
تو مثل شب بی پایانی
تو مثل رودخانه زلالی
...
ای معطر من
ای دلگرفته
ای نفس زندگی من
ما در سپیده رشد نکردیم
ما در سپیده میعاد گذاشتیم
#نزار_قبانی ترجمه: علیرضا نوری زاده
#مجله_فردوسی ۳۱فروردین ۱۳۴۹ شماره ۹۵۸
#شعرـترجمه
#قلمرو_شعر
▪️به #انتخاب سید حمید شریف نیا
🆔 @piaderonews 👈