👤 به هدایت آریان شبگرد
📌 معرفی دوره:
تارانتینو ابتذال را روایت میکند. به نحوی میتوان او را مولف پساجنگ دانست. سینمایش دقیقاً پس از پایان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ظهور کرد و در جهانی فیلم میسازد که انسان هر پاسخ خشونتآمیزی که میتوانسته به فقدان معنا در زمانۀ خود داده و اکنون در چرخهای ابزورد گرفتار است. در جهانی که هرنحوی از معنا در حال زوال است و تنها میتوان «مبتذل» زیست؛ یعنی زیستنِ خودِ بیمعنایی.
تارانتینو جایی در نسبت با وضعیت ایستاده که انگار هر نحو برونشدی از پس نحوی مواجهه معنیدار با خود این «ابتذال» ممکن خواهد بود، و نه تلاش برای روایت جهانی خیالی مانند آنچه همکاران اروپاییاش در پی آن بودهاند/هستند. روایت تارانتینو شدید است. وقتی هیچ چیز پشتوانه عمل تو نباشد/نتواند باشد تو فقط «شدتمندانه» کاری را میکنی که نباید.
تارانتینو جانِ مشتاقی است که ناخواسته به دنبال منشأ این ابتذال و خطرات این زیست ابزورد میگردد. سینمای تألیفی او با لحن اکسپرسیوش از رهگذر همین نحو روایت، علاوه بر این که انقلابی در تاریخ سینما را رقم زده، امکانات مغتنم، جدی و مهمی نیز برای مطالعه فلسفی پیش گذاشته است.