پژوهشگر @pajhooheshgar Channel on Telegram

پژوهشگر

@pajhooheshgar


بهدف پژوهش و روشنگری، نتیجه ی برخی از تحقیقاتم را با شما عزیزان باشتراک میگذارم و امیدوارم که مفید باشه.

موضوعات انتقادی دینی و اجتماعی

تماس با ادمین: @Rezaparsa0045

پژوهشگر (Persian)

با عرض سلام و احترام به همه دوستان عزیز. خوشحالم که می‌توانم به شما عزیزان اعلام کنم که کانال تلگرام "پژوهشگر" با موضوعات انتقادی دینی و اجتماعی تشکیل شده است. در این کانال، من به عنوان یک پژوهشگر سعی دارم نتایج برخی از تحقیقات خود را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم و امیدوارم که این اطلاعات مفید و روشنگری باشد. برای دسترسی به مطالب بیشتر و اطلاعات بیشتر، می‌توانید به وبسایت ما به آدرس https://pajhooheshgar.com/ مراجعه کنید. همچنین، در صورت داشتن هرگونه سوال یا نیاز به اطلاعات بیشتر، می‌توانید با ادمین کانال با نام کاربری @Rezaparsa0045 تماس بگیرید. منتظر حضور گرم و فعالیت شما در کانال "پژوهشگر" هستیم. با تشکر

پژوهشگر

12 Jan, 12:34


شباهت‌های یهودیت و بهاییت ۱

۱ـ تبعید رهبران و پیروان اولیه:

پیامبر یهود و پیروان اولیه یهودی و همینطور خدای بهاییان و خیلی از پیروان اولیه بهایی، تبعید شدند و یا فرار کردند.
موسی خودش تبعید شده و سپس با قومش از مصر فرار کردند. باب و خیلی از پیروانش کشته شدند. بهاءالله شکنجه و تبعید شده. خیلی از پیروان اولیه نیز تبعید شدند یا فرار کردند.


۲ـ ادعای مردود موعود و منجی بودن:

عیسی مسیح ادعا کرد که منجی و موعود یهود است ولی این ادعا از طرف غالب یهودیان بخصوص نهادهای رسمی یهودی، مردود اعلام شد و تکفیر شد.(پژوهشگر بیطرف روایت میکند)
حضرت باب و بهاءالله نیز ادعای موعود بودن کردند. بهاءالله ادعا کرد که موعود تمام ادیان از جمله اسلام و تشیع است. ولی این ادعا مردود و این مدعیان تکفیر و اعدام(باب) یا شکنجه و تبعید(بهاءالله) شدند. (ر.ک مقدمه اول: موعود و منجی یهود)


۳ـ ستیز تاریخی با یهودیان و بهاییان:

یهودیان و بهاییان، هر دو در طول تاریخ مورد دشمنی و ستیز واقع شدند:

مختصری/شمه ای از تاریخ یهودی ستیزی:


* ستیز فرعون با یهودیان قبل و بعد از موسی.

* تخریب معبد سلیمان، بآتش کشیدن اورشلیم و اسارت قوم یهود توسط بخت النصر(بخت ترسی.حدود سال۶۵۰ق م.)

* اسکندریه
(مصر)، ۳۸ پس از میلاد، دوران امپراطوری کالیگولاCaligula
تعداد زیادی یهودی که آنجا زندگی میکردند، تنها قومی بودند که به خدایی واحد اعتقاد داشتند.
روم از مردم تحت سلطه خود انتظار داشت که بنحوی امپراطور را ستایش کنند. این نماد وفاداری و احترام به امپراطور و امپراطوری بود. اما یهودیان بدلیل یکتاپرستی ازین قاعده مستثنی بودند.
زمان هرود آگریپاHerod Agrippa پادشاه یهود، وقتی اوپیلیوس فلاکوسAulus Avilius Flaccus فرماندار مصر بود،
. اقداماتی علیه یهودیان کرد. ازجمله تخریب کنیسه های یهودی و تبلیغات گسترده علیه یهودیان که درنهایت منجربه شورشهای اسکندریهAlexandrian riots علیه یهودیان، کشتار و شکنجه یهودیان(پوگرومPogrom)، کوچ اجباری و تبعید یهودیان شد.(بگزارش فیلون اسکندرانی)

* یهودی ستیزی عقیدتی مسیحیان با یهودیان:

مسیحیان اولیه که درواقع فرقه ای از یهودیان بودند، مورد ظلم یهودیان واقع شدند. ولی بعدها خودشان بنحوی یهودیستیز شدند.
اولین بار پولوس رسول خواستار جدایی از یهودیت شد.
این جدایی عقیدتی بعدها در آثار امثال ژوستین شهیدJustin Martyr برجسته تر شد.
ژوستین در کتاب دیالوگ با تریفو، اعلام کرد که خدا یهودیان را رها کرده و ما مسیحیان امروز اسراییل حقیقی هستیم.
مبلغین مسیحی علیه یهودیان بعنوان قاتلین عیسی مسیح و بعنوان خداکش یا مغضوبین و منفورین درگاه الهی، تبلیغ میکردند. این تبلیغات در نهایت حدود سال ۷۰میلادی، منجر به تخریب معابد یهودی و کوچ اجباری و اخراج یهودیان از اورشلیم و مناطق یهودیه شد.


* کشتار
وسیع یهودیان و تخریب معبد دوم یهودیان توسط تیتوسTitus Caesar دهمین امپراطور روم حدود سال ۷۰میلادی.

* اجرای قوانین ضدیهودی
همچون ممنوعیتهای شغلی و تبلیغات نفرتپراکنانه علیه یهودیانJudenhass، توسط کنستانتین کبیر، تئودوسیانوسTheodosius و امپراطورهای بعدی.

* اتهام خونBlood libel:
یهودیان متهم بودند باینکه کودکان مسیحی را میدزدند، پروار میکنند و در عید پسح مصلوب و قربانی میکنند و از خون آنها نان فطیر میپزند.

* آگوستین
قدیسSaint Augustinus، اسقف شهر هیپو(الجزایر امروزی)
او در کتاب شهر خدا یهودیان را شاهدان گذشته(مورخ) و بعنوان تاریخ و بایگانی برای مسیحیان معرفی کرد و اظهار داشت یهودیان کتب خود را کورکورانه میخوانند و صرفا حامل کتب مقدس اند در حالیکه مسیحیان واقعا به کتاب عمل میکنند. و اینکه یهودیان باید بعنوان شهروند درجه دو و با تحقیر زندگی کنند. این کتاب تا بیش از هزارسال بعنوان چارچوب نظری برای یهودیستیزی استفاده شد.

* یهودی ستیزی در اسلام:

- یهودیان مثل الاغ کتاب حمل میکنند.(سوره جمعه۵)
- یهودیان دشمنترین دشمنان اسلام هستند(مائده۸۲)
- دشمنی با یهودیان بنی قینقاع و بنی نضیر بخصوص کشتار و بردگی یهودیان بنی قریظه،
- اعلام جهاد ابتدایی علیه یهودیان(یهودیان باید کشته شوند یا مسلمان شوند یا با تحقیر جزیه دهند)،
- پیشبینی جنگ نهایی و کشتار یهودیان توسط مسلمانان.(سنگ‌ها و درختان خواهند گفت که ای مسلمانان، ای عبدالله، یک یهودی پشت من پنهان شده‌است، بیایید و او را بکشید) ر.ک ر.ک



پژوهشگر

پژوهشگر

08 Jan, 15:50


علت مرگ محمد در کتب شیعه:
مسموم شدن توسط زن یهودی یا توسط عایشه و حفصه



تصویر بالا از کتاب ترجمه بحارالانوار ج۲۲ص۵۱۶

بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ٢٢ - الصفحة ٥١٦

پژوهشگر

02 Jan, 12:05


#مغالطه_نکنیم ۴
۳ ۵

مغالطه توسل به اکثریت
مغالطه توسل به مقبولیت
Argumentum ad populum -
Appeal to the people
bandwagon appeal
bandwagon fallacy
Snob appeal
appeal to common belief
Appeal to common practice
appeal to popularity
appeal to the majority
appeal to the masses
argument from consensus
authority of the many
democratic fallacy
mob appeal
truth by association
consensus gentium (agreement of the people)
بزبان ساده:
وقتی ادعا بشه ی چیزی درسته چون اکثریت اینو قبول کردن یا گفتن. مثلا در گذشته وقتی اکثریتی میگفتن زمین تخته، کسی باین اکثریت استدلال بکنه.

تعریف:
- تلاش برای برانگیختن شور و شوق و احساسات جمعی، بجای یا درکنارِ استدلال منطقی.
- استناد به محبوبیت ادعایی بعنوان دلیلی برای درستی آن ادعا.
inductive argument - informal logical fallacy - Appeal to emotion

توضیحات:
- نوعی فریب یا عوامفریبی بجای استدلال است که معمولا از طرف سخنرانان و سیاستمداران برای فریب مردم یا نوعی سیاست نان و سرگرمی(Bread and circuses) بحساب میآید.
ر.ک(Argument for the catching)

- این مغالطه حتی درصورت درستی ادعا و گزاره ها، همچنان مغالطه است. مثلا اگر بگوییم دو و دو میشود چهار چون همه میگویند، همچنان دچار مغالطه شدیم.

- این مغالطه در مواردی شبیه مغالطه توسل به مرجعیت و در مورادی شبیه مغالطه توسل به سنت هست.

- در تبلیغات و توجیحات و اقناع سازی ها استفاه میشود وقتی دلیل درستی چیزی، استفاده یا قبولداشت تعداد زیادی معرفی میشود.(widespread acceptance)

- کارکرد اجتماعی وسیعی دارد:
در پذیرش باورهای فرهنگی(cultural beliefs)
ادغام اجتماعی(social conformity)
و ترویج اطلاعات نادرست(misinformation)
و همچنین در پذیرش هنجارها، تصورات، باورهای خرافی و اسطوره ای و حتی فکتهای نادرست تاریخی.

- این مغالطه در این سوگیری ها در جریان است:
. اثر واگنی یا اثر موسیقیاییBandwagon effect:
افراد یک گروه یا اجتماع، ممکن است امری را میپذیرند چراکه دیگران پذیرفتند.
. سوگیری تایید اجتماعیSocial proof bias:
تمایل به تایید و اعتماد ب نظر جمع بدون تفکر نقاد.
. سوگیری تاییدیConformity bias:
تمایل ب تایید نظر خود در نظر دیگران و نظر جمع.

- شکل برعکس این مغالطه هم مغالطه است( populum reversal)، اگر کسی ادعا کند که گزاره ای نادرست است چراکه اقلیتی آنرا قبول دارند. یا اگر عدم پیروی از نظر اکثریت، دلیل بر حقانیت چیزی تلقی بشود.
مدلی از شکل برعکس این مغالطه، همان مغالطه تقصیر تداعی است(Association fallacy) که درآن عضویت گوینده در گروهی خاص، دلیل بر نادرستی گزاره او تلقی میشود. مثل باطل بودن ادعای یک وهابی یا تروریست...

- این مغالطه، گاهی بشکل مغالطه توسل به الیت است(Snob appeal) که دراینصورت، آنچه افراد برجسته یا الیت میگویند دلیل درستی گزاره ها تلقی میشود.

- مغالطه توافق اجماعی(consensus gentium) نوع دیگری از مغالطه توسل به اکثریت است. خیلی از مردم ممکن است ناخودآگاه فکر میکنند که آنچه اکثریت باور دارند میتواند درست یا محتمل باشد.
این مغالطه حتی در برخی از استدلالهای اثبات خدا بروز دارد: استناد به فطرت، باینکه خیلیها همیشه ب خدا باور داشتند، استناد ب تجربه های شهودی و دینی، استناد ب نیاز ب باور ب خدا نزد اکثریت، یااینکه خدا هست چون فکر میکنیم هست و امثالهم همگی مغالطه اجماعی و توسل به اکثریت و افراد هستند.
و حتی در علوم ساینس نیز رواج دارد در اجماع علمیScientific consensus وقتی نظر اکثر علما جایگاه بالاتری پیدا میکند.

- توسل به قضاوت انسانی(ad judicium) برخی اوقات میتواند مغالطه توسل به اکثریت باشد. توسل به قضاوت انسانی یعنی استناد به بدیهیات عقلی مشترک بین انسانها که مبنای روشمندی علمی است. البته دراین مورد بین فلاسفه اختلافاتی هست که محل بحث ما نیست.

- این مغالطه در پدیده تقویت اجتماعی(Communal reinforcement) بروز دارد. در تقویت اجتماعی، درستی گزاره هایی با تکرار توسط اکثریت و تکرار عمل به آنها و بمرور زمان، بعنوان حقیقت مطلق و بدیهی در جامعه جا می افتد.


- این مغالطه در بستر قراردادی دموکراسی، درست فرض گرفته شده و کار میکند و منطقا درست است ولی درستی گزاره ها را اثبات منطقی نمیکند. مثلا اگر در یک روند دموکراتیک، تصویب شود که گزاره الف باید اجرا شود، اجرا شدن گزاره الف، منطقی و درست است ولی گزاره الف دراینصورت لزوما درست نیست.

- این مغالطه در موارد قراردادی، مغالطه بحساب نمیآید. مثلا درمورد تعریف لغات در فرهنگ لغت؛ تعریف یک کلمه معمولا همان چیزی ست که اکثریت مردم یک فرهنگ از آن تلقی دارند و این مغالطه نیست.

پژوهشگر

پژوهشگر

29 Dec, 14:13


علی بن ابیطالب، شیطان و بزمین میزند تا او را خفه کند، ولی پشیمان میشود و او را رها میکند!


تصویر بالا از کتاب ترجمه بحارالانوار ج۶۰ص۲۴۵

متن اصلی از بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ٦٠ - الصفحة ٢٤٥

پژوهشگر

28 Dec, 23:16


دو چیز انتها ندارد

پژوهشگر

25 Dec, 15:41


منبع: (محفل ملی ایران، شهریور۱۳۵۸، جواب ۶۶سوال، سوال۴۴و۴۶)

#حکومت_بهایی

صوت توضیحات در بخش کامنتها

پژوهشگر

25 Dec, 07:31


تصویر از ترجمه و شرح خطبه 235 نهج البلاغه: مصیبت بزرگ رحلت پیامبر اکرم


شیعه پاسخ بدهد:
وقتی امام اول شما میگوید جزع و فزع و بی تابی و گریه و عزاداری بر درگذشتگان حتی بر مصیبتی که از دیگر مصیبتها بزرگتر است ممنوع است. وقتی او این دستور پیامبر را تایید و بآن عمل میکند، چرا شیعیان او ازاو پیروی نمیکنند؟ نه اینکه شیعه یعنی پیرو؟

پس اینهمه عزاداری بسبک جاهلیت در تشیع چراست؟




درباره ممنوعیت عزاداری در اسلام بیشتر بخوانید: نوحه خوانی و سینه زنی برای حسین



پژوهشگر

پژوهشگر

24 Dec, 14:24


فرقه ی شیعی که همجنسگرایی را حلال و مفعول بودن را نشانه تواضع میدانسته:
محمد بن نصیر نمیری، معروف به سید ابو شعیب، باب امام عسکری، از اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری بود که لقب ابوشعیب را از امام عسکری گرفته بود.
گروههایی از شیعیان او را باب امام حسن عسکری میدانستند و گروهی دیگر او را سفیر امام.

او عقاید شاذی داشته، ادعای نبوت و رسالت و بابیت داشته و همجنسگرایی را حلال میدانسته.

اگر فرقه او ادامه پیدا میکرد، چه بسا امروز طرفداران زیادی داشت و دینی به روز حساب میشد.



تصویر بالا از کتاب ترجمه بحارالانوار ج۲۵ص۳۱۸ص۶۶۸پیدیاف
اصل از بحارالانوار ج۲۵ص۳۱۸ و اختيار معرفة الرجال، الشيخ الطوسي ج۲ص۸۰۵

پژوهشگر

24 Dec, 05:03


متن بالا از بیت العدل، درواقع اعترافات بیت العدل درباره نقصان و حیرت دیانت بهایی بعد از ولی امرالله است.

بیت العدل صراحت دارد که نبود جانشینی برای ولی امرالله، در نصوص بهایی پیش بینی نشده و هیچکس نمیدانسته چه باید کرد.


چگونه است که حضرات مادام در حال نازل کردن بودند و حدود ۱۴۰۰۰۰ اثر ازیشان بجا مانده و درباره تمام ممکنات و ناممکنات نوشتند و برای حداقل هزار سال آتی دنیا برای حکومت و سلطنت بهایی و عصر ذهبی وووبرنامه ریزی و پیش بینی شده، ولی موضوعی باین مهمی مقفول مانده و پیش بینی نشده؟

چگونه است که دیانت بهایی
به ادیان پیشین چون مسیحیت و اسلام طعنه میزند که نتوانستند جانشین و خلیفه را تعیین کنند، ولی خودش بهمان اشکال مبتلا شده؟




رفرنس تصویر بالا:
۱- مجموعه ای در بارۀ وﻻیت امرالله و بیت العدل اعظم ص۴۶)
https://ahdvamisagh.org/node/179

۲- متن بالا از این متن انگلیسی از بیت العدل ترجمه شده:
Unassailable Foundation of the Cause of God
THE UNIVERAL HOUSE OF JUSTICE
Haifa, Israel
March 9, 1965

۳-
Unassailable Foundation of the Cause of God
Insert to Issue 412 of Baha’i News


۴-
www.bahai.org/r/926488509

پژوهشگر

21 Dec, 19:25


Bahá’í Reference Library Writings and Talks of ‘Abdu’l‑Bahá The Promulgation of Universal Peace

حضرت عبدالبهاء فرمود:
حضرت بهاءالله بیت العدل را مقرر و تاسیس فرمودند و وظیفه سیاسی و دینی بآن محول فرمودند تا اتحاد را به اعلی درجه رساند و مذهب و سیاست را بهم ممزوج سازد.
این مشروع تحت صیانت نفس بهاءالله است.

یک بیتالعدل عمومی یا بین المللی نیز تشکیل خواهد شد. احکام آن باید منطبق با اوامر و تعالیم حضرت بهاالله باشد و هرآنچه بیت العدل مقرر کند جمیع نوع بشر باید اطاعت کنند.
این بیت العدل بین‌المللی توسط بیوت عدل سراسر عالم منصوب تشکیل می‌شود و تمام عالم در سایه اداره آن در خواهند آمد.

پژوهشگر

12 Dec, 17:35


تبلیغ در دیانت بهایی ۱۰
۹ ۱۱
رعایت حکمت بهایی(تقیه) نوعی دروغ است


چکیده: با توجه به مقالات قبلی درباره رعایت حکمت(تقیه) در دیانت بهایی(۸ ۵ ۴ ۱):

رعایت حکمت(تقیه) در دیانت بهایی یعنی پنهان کردن حقیقت
۱(تقیه کتمان)؛ تبلیغ کردن با ستر و حجاب۸(تقیه کتمان)؛ معاشرت با مردم با شفقت و ریختن طرح دوستی با مردم۸(تقیه تحبیبی و مداراتی)؛ تبلیغ مخفیانه و زیرپوستی۸(تقیه پوششی)
بهدف جذب افراد و تبلیغ آنها
۱؛ جلوگیری از مخالفت و سروصدای مردم۸(ضوضا)؛ جلوگیری از شبهه دار شدن مردم و بهاییان۱(تزلزل مستضعفین، احتجاب)؛ جلوگیری از دشمنی دشمنان و ظلم ظالمان۸؛ جلوگیری از نفوذ دشمنان به جامعه بهایی۸.

تقیه بزبان ساده: پنهان کردن یا تغییر واقعیتی، بهدف رسیدن ب سودی یا جلوگیری از ضرری

رعایت حکمت در عمل میتواند ۱۳ نوع دروغ باشد: دروغ حذفی، پاره گویی حقیقت، دروغ سبز، دروغ پدرانه، دروغ به کودکان، دروغ سفید، دروغ صادقانه، دروغ آبی، دروغ پوششی، دروغ انحرافی، اطلاعات نادرست، دروغ اغراق، دروغ خاکستری، کوچکنمایی، دوپهلوگویی
.

قضاوت اخلاقی:
پژوهشگر نسبت ب بهاییان عزیز قضاوت اخلاقی ندارد. بهاییان وقتی رعایت حکمت(تقیه) میکنند از نظر خودشان عملی اخلاقی در دستگاه اخلاقی نتیجه گرایی و امر الهی، با نیت خیرِ انجام میدهند و ب دین و خدای خودشان خدمت میکنند. احترام و کرامتشان مصون از تعرض است و باید بتوانند آزادانه عقاید خود را هرگونه که صلاح میبینند تبلیغ کنند و نباید مورد تعرضی یا تهمتی قرار بگیرند.

هدف پژوهشگر صرفا روشنگری و اطلاع رسانی است که بدانید در دیانت بهایی دستور به پنهانکاری داده شده و بهاییان هنگام تبلیغ احتمالا حقایقی را از شما مخفی میکنند. شنونده باید عاقل باشد و اعتماد نکند. سخن بهاییان را البته بدون سوگیری بشنود و سخن منتقدین را نیز بشنود و ب تحقیق ادامه دهد.


انواع دروغ:

* دروغ فاحشbald-faced: دروغ آشکار یا بی شرمانه.

* دروغ بزرگbig lie: دروغی در مقیاس وسیع.

* دروغ سیاهblack lie: دروغی بیرحمانه و خودخواهانه.

* دروغ آبیblue lie: دروغی بهدف خیر یک گروه یا دفع دشمنانش.

* دروغ سبزGreen Lie: دروغ رهبران و سیاستمداران برای جلوگیری از تشویش اذهان و هرج و مرج.

* بلوفbluff: دروغی بهدف فریب دیگران با تظاهر ب داشتن توانایی یا هدفی.

* مزخرف گوییBullshit: وقتی گوینده اهمیتی ب صدق و کذب ادعاهای خود نمیدهد.

* دروغ پوششیcover-up: برای پوشاندن دروغهای قبلی یا دفاع از چیزی یا هدفی.

* افتراDefamation: ادعایی دروغ یا ثابت نشده درباره فردی یا گروهی یا ایده ای.

* دروغ انحرافیdeflect: بهدف منحرف کردن دیگران از مورد دروغ.

* اطلاعات نادرستDisinformation: یا اطلاعات گمراه کننده بهدف گمراه کردن یا فریب.

* اغراقexaggeration: وقتی گزاره یا ادعا درست است ولی بزرگتر مهمتر قویتر یا واقعی تر جلوه داده میشود. دروغ پفکیPuffery و پاچه خواریfalse praise نیز نوعی دروغ اغراق است.

* اخبار جعلیFake news: نشر اخبار گمراه کننده و غلط بهدف فریب یا جهت دهی یا تاثیر بر مخاطبین.

* دروغ جزئیfib: دروغ کوچک و قابل بخشش همچون دروغگویی کودکان یا دروغ زرد.

* کلاهبرداری یا تقلبFraud: دروغ و فریب بهدف منفعت مالی یا سود غردی یا گروهی.

* دروغ خاکستریgray lie: دروغی که سود و منفعتش هم ب دروغگو برسد هم ب دیگران و ضرری نداشته باشد.

* پاره گویی حقیقتhalf-truth or partial truth: گفتن بخشی از حقیقت بجای گفتن تمام حقیقت بهدف سود یا جلوگیری از ضرر.

* دروغ صادقانهhonest lie: وفتی نیت گوینده دروغ گفتن نیست و از نادرستی گزاره ها و ادعاهای خود خبر ندارد.

* دروغ شوخیJocose: دروغ برای شوخی و خنده. احتمالا همراه با تمسخر و کنایه. مثلApril fool

* دروغ ب کودکانLie-to-children: بهدف تربیت یا آموزش. (درستی یا نادرستی این روش از نظر تربیتی محل بحث و اختلاف است.)

* دروغ حذفیLying by omission یا continuing misrepresentation یا quote mining: حذف یا تقطیع بخشی از حقیقت و بیان دیگر حقایق.

* دروغ تجاریLying in trade: دروغ تبلیغاتی فروشندگان بهدف سود و فروش بیشتر.

* کوچکنماییMinimization: مقابل غلو و اغرق و بزرگنمایی.

* دروغ متقابلMutual deceit: وقتی در وضعیتی هر دو طرف میدانند و پذیرفتند که طرف مقابل دروغ میگوید یا بلوف میزنند. مانند بازی پوکر یا امثاله.

* دوپهلو گوییPaltering: بیان مطالب درست گزینشی برای فریب دیگران.

* دروغ پدرانهPaternalistic deception: دروغی بهدف خیر طرف مقابل.

* دروغ قرمزred lie: بهدف کینه جویی و انتقام بهدف آزار یا آسیب دیگری.

* زبان چنگالی یا گازانبریforked tongue: بهدف تله گذاری و دام پهن کردن برای دیگری و کشاندن او به جایی یا طرفی.

* دروغ سفیدwhite lie: دروغی بی ضرر بهدف جلوگیری از آزار ناراحتی یا ضرر دیگری. دروغ صورتی(بین عاشق و معشوق) نیز سفید حساب میشود.


پژوهشگر

پژوهشگر

12 Dec, 17:26


کربلا بعد از ظهور امام زمان قبله مسلمین میشود!

https://ar.pdf.lib.eshia.ir/94040/1/419

سید عبدالاعلی موسوی سبزواری(زاده ۱۲۸۹ سبزوار – درگذشته ۱۳۷۲ نجف) فقیه، فیلسوف، اصولی، مرجع تقلید شیعه امامیه، مفسر قرآن، عارف نامدار، متکلم، محدث ایرانی بود. وی از مدرسان بنام حوزه علمیه در جهان اسلام بود. از شاگردان وی می‌توان به سید عبدالکریم کشمیری، عبدالعزیز محقق طباطبایی، محمدآصف محسنی، قربانعلی محقق کابلی، محمدحسن اصطهباناتی، محمدصادق سعیدی، شمس الدین محمد مجتهدی نجفی اشاره کرد.

ویکی شیعه



پژوهشگر

پژوهشگر

10 Dec, 05:29


#مغالطه_نکنیم ۳
۲ ۴



مغالطه حمله به شخص

Personal Attack - hominem fallacy - argumentum ad hominem(to the person) - argument toward the man - Poisoning the Well - circumstantial fallacy

تعریف:
- حمله یا ستایش شخص بجای یا درکنار استدلال، برای متقاعد کردن و تاثیر روانی، بهدف پیروزی و برتری در بحث.

- توسل به پیشداوری ها یا احساسات یا انتقادهای بی ربط از شخصیت کسی بجای پرداختن به استدلال او.


نکات:
- اگر انتقادات نسبت به شخصیت گوینده مرتبط با استدلال او باشد، بعضا مغالطه حساب نمیشود. بعنوان نمونه در نقد مصدرSource criticism

- این مغالطه، شبیه مغالطه منشاء (Genetic fallacy) هست. یعنی اهمیت دادن به منشاء استدلال بجای خود استدلال.

- این مغالطه در عالم سیاسیت بخصوص برای تخریب سیاستهای رقیب کاربرد دارد و میتواند خیلی از طرفداران را قانع کند تا به استدلالات رقیب توجه کافی نکنند.


این مغالطه حداقل ۷ مدل دارد:
۱- تهمت و تخریب گوینده

ب(Abusive ad hominem argument or direct ad hominem):
مثل تهمت ناصادقی، بی اخلاقی و امثالهم.

۲- مغالطه تقصیر عضو پیوسته یا مغالطه تقصیر تداعی

ب(Association fallacy or Guilt by Association):
بمعنای رد نقد یا استدلال بدلیل عضویت گوینده در گروهی خاص یا بدلیل شباهت گوینده یا کلام او به گروهی خاص.
مثال: کموننیستها هم همین را میگویند. این حرف وهابی هاست. اینرا بهایی ستیزان میگویند.

۳- اتهام سوگیری به گوینده:

اگر گوینده در شرایطی باشد که احتمال سوگیری دارد، نمیتوان استدلال او را بدلیل سوگیری یا ذینفع بودن او رد کرد. مثلا نمیتوان استدلال یک اتییست علیه وجود خدا را بدلیل کافر بودنش رد کرد.

۴- مغالطه توسل به شرایط
(circumstantial fallacy):
توسل به شرایط یا جایگاه گوینده برای رد یا قبول استدلال او.
بعنوان مثال پذیرفتن امری بدلیل جایگاه روحانی گوینده. (کلام خدا، قال رسول الله، حضرت بهاءالله...) یا حتی نپذیرفتن استدلالی بدلیل شرایط گوینده او.

۵- مسوم کردن سرچشمه
(poisoning the well):
رد استدلال کسی بدلیل دگم بودن یا طرفدار بودن یا فاسد بودن گوینده...

۶- مغالطه تو هم چنینی
(tu quoque or you too):
رد انتقاد کسی باین دلیل که انتقاد به خودش هم وارد است.

۷- مغالطه الزام ناروا یا نسبت دادن ناروا

ب(Argument from commitment - ex concessis argument):
نسبت دادن عقیده یا ادعایی به کسی.
مثل اینکه ادعا کنیم فلانی خودش این را گفته یا قبول کرده.
این مغالطه در جدل و مناظره استفاده میشود.

۸- مغالطه توسل بشخص:

توسل به شخص اگر مقابل شخص دیگری استفاده بشود، نوعی حمله بشخص است.
مثل تحسین شخصیت مخالف برای تضعیف شخصیت کسی.
مثل اینکه بگوییم مخالفین شخص الف افراد تحسین شده و معتبری هستند و نتیجه بگیریم که شخص الف شخص معتبری نیست.

۹- سوزن زدن
Needling:
تلاش برای عصبانی کردن طرف مقابل از طریق توهین یا تمسخر یا حملات عصبی مثل پریدن در حرف طرف مقابل یا استفاده از تکنیکهای جدلی برای حمله به اعصاب طرف مقابل.





پژوهشگر

پژوهشگر

09 Nov, 04:40


#مغالطه_نکنیم ۲
۱ ۳

مغالطه استدلال دایره ای

Circular reasoning - circular argument - circulus in probando - circular logic

بزبان ساده:

وقتی کسی شاهدش دمشه و همون چیزی که میخواد ثابت بکنه رو درست فرض میگیره مثلا وقتی کسی میگه خدا وجود داره چون تو قرآن نوشته و اگر بپرسیم کی گفته قرآن درست گفته، میگه قرآن درسته چون خدا گفته.
یا مثلا پدری به بچش بگه الان باید بخوابی و اگر بچه بپرسه به چه دلیل، پدرش بگه چون الان وقت خوابه؛ ولی این پاسخ پدر مغالطه ست. پدره مثلا میتونه بگه باید بخوابی چون اگر باندازه کافی نخوابی فردا تو مدرسه کسل و کلافه میشی.
یا مثلا اینکه احترام پدر و مادر واجبه و وقتی بپرسی چرا واجبه میگن چون پدرته چون مادرته.
یا مثلا طلا خیلی با ارزشه چون گرونه.

تعریف:
یک مغالطه منطقی(logical fallacy) است که در آن مفروضات یا مقدمه استدلال(premise) با حکم یا نتیجه استدلال(conclusion) یکی هست، یا تکرار هم هستند، یا از هم حاصل میشوند، یا یکی تایید دیگری ست(self-validation) درحالیکه هم مقدمه هم نتیجه هردو نیاز به اثبات و دلیل دارند.

این مغالطه شبیه تحصیل حاصل یا مصادره بمطلوب
(assuming the conclusion or begging the question)
هست و در برخی موارد همان است چراکه در مصادره بمطلوب نیز نتیجه از قبل فرض گرفته میشود.

شکل مغالطه:
۱- الف درست است چون ب درست است. ب درست است چون الف درست است.
۲- الف درست است چون ب درست است. ب درست است چون ج درست. ج درست است چون الف درست است.
۳- الف باستناد استدلال ب درست است. استدلال ب، با فرض درستی الف درست است.
مثال: من ادعا میکنم الف درست است. من استدلال ب را برای ادعای الف مطرح میکنم. در استدلال ب، درستی ادعای الف بشکلی آشکار یا پنهان، فرض گرفته شده.


مثال:
۱- مواد مخدر غیرقانونی ست چراکه برای سلامتی مضر است. مواد مخدر برای سلامتی مضر است چراکه غیرقانونی ست.

۲- من پیتزاهای خوشمزه ای درست میکنم چون آشپز خوبی هستم.

۳- سگها بهترین دوست انسانها هستند چراکه سگها را بعنوان بهترین دوست انسانها میشناسند.

۴- تو باید تکالیفت را انجام بدهی چراکه انجام تکالیف الزامی ست.

۵- تو نمیتوانی ازین گروه خارج بشوی چراکه دراینصورت دیگر عضو گروه نخواهی بود.

۶- ما میتوانیم به او اعتماد کنیم چون او آدم معتمدی است.

۷- جبر و احتمال درس بدردنخوری ست پس باید از دروس مدارس حذف بشود.(نتیجه از مقدمه حاصل شده، بدون اینکه مقدمه ثابت بشود)

۸- من میتوانم جای دو ماشین پارک کنم چراکه هیچ قانونی در منع این کار وجود ندارد.(مصادره بمطلوب)


توضیحات:
- مغالطه تعریف دور یا تعریف دائری(Circular Definition) شبیه و مرتبط با مغالطه استدلال دوری است. در مغالطه دوری نیز، معرف در تعرف تکرار میشود و خودش تعریف خودش میشود و فقط الفاظ تغییر میکنند.
مثال: فلسفه چیزی ست که فلاسفه میخوانند.
مثال: استرس چیزی ست که در شرایط استرس زا رخ میدهد.
مثال: سرعت یعنی حرکت سریع.
(دورمیتواند دور مصرح یا دور مضمر باشد)

- مغالطه استدلال دوری و همچنین تعریف دوری،
هر دو رویکرد خودارجاعی(Self reference or Self Citation) دارند.

خودارجاعی پدیده خطرناکی برای جامعه است و میتواند باعث ترویج خرافات و شایعات باشد. بعنوان مثال در نوشتن مقالات و متون بخصوص اینترنتی، بعضا خودارجاعی رخ میدهد. نویسنده به همان متن یا متن دیگری از خودش ارجاع میدهد. و متاسفانه برخی از مجلات شبه علمی و حتی علمی مرتکب این مغالطه میشوند. باید دقت داشت که اعتبار استدلال نیست؛ یعنی اعتبار یک مجله یا سایت یا شخص...، لزوما دلیلی بر درستی مطالبش نیست. بنابراین خودارجاعی به مغالطه توسل بشخص نیز نزدیک است.

- این مغالطه میتواند در ترویج شایعات اتفاق بیافتد. وقتی کسی متهم به چیزی میشود و بمرور زمان و با تکرار، همان اتهام دلیل بر بی اعتمادی باو میشود.
مثال: فلانی متهم است و قابل اعتماد نیست چراکه متهم به تجاوز شده.

- تشخیص استدلالات دوری میتواند در تشخیص تضادها به ما کمک کند چراکه برخی تضادها دوری هستند.
مثال: برای استخدام شدن باید تجربه کاری داشته باشی و برای داشتن تجربه کاری باید استخدام شده باشی.
مثال: برای تولید مرغ نیاز به تخم مرغ است و برای تولید تخم مرغ نیاز به مرغ.

- این مغالطه میتواند در ذهن ما اتفاق بیافتد و ما بآن آگاه نباشیم. بخصوص وقتی به کسی یا منبعی یا گروهی یا عقیده ای، اعتماد و باور داریم، ممکن است بدلیل اعتمادمان، درستی آنرا فرض بگیریم.
این مغالطه ذهنی با سوگیری تاییدی(Confirmation bias) در ذهن ما ارتباط دارد، وقتی ما بدلیل سوگیریهایمان بدنبال تایید چیزی هستیم ممکن است درستی برخی گزاره ها را فرض بگیریم و دچار دور و مصادره بمطلوب بشویم.


پژوهشگر

پژوهشگر

07 Nov, 11:00


مقایسه تشیع و بهائیت

دیانت بهایی، در بستر تشیع رشد کرده و شباهتهای زیادی با تشیع دارد.

۱- خدای هر دو یکی ست.
بهاءالله همان الله است.

۲- هر دو محمد را بعنوان آخرین نبی و رسول قبول دارند
. ر.ک

۳- هردو قرآن را کلام خدا میدانند:

«شکی نبوده که قرآن من عندالله نازل شده و شکی هم نیست که کلمات الهیه مقدس بوده.»(بهاءالله، مجموعه الواح چاپ مصر ص۸۲)

۴- بهاییان تا امام یازدهم شیعه را قبول دارند.

۵- هر دو تقیه میکنند.

ر.ک: تقیه در تشیع؛ تقیه در دیانت بهایی؛ تقیه تحبیبی و پنهانکاری

۶- هر دو مظلوم دیگر ادیان و ملوک شدند
:
امامان شیعه و خدای بهاییان(المسجون)، هر دو تحت ظلم و تبعید و تعقیب بودند.
پیروان شیعه و بهایی نیز در تاریخ مورد ظلم واقع شدند.

۷- هر دو مبتلا به دگراندیش ستیزی هستند.

ر.ک: مشرکین در دیانت بهایی

۸- هر دو مبتلا به دگرباش ستیزی هستند.

ر.ک: دگرباش ستیزی در دیانت بهایی


۹- هر دو عقایدی شاذ در بستر تعالیم قبلی بودند:
شیعیان عقایدی غیرقابل قبول برای عام مسلمین را مطرح کردند. ازجمله ادعای مقامات بالای علم و عصمت و جانشینی برای امامان.
و بهاییان نیز عقایدی غیرقابل قبول برای عام مسلمانان را بیان کردند. ازجمله ادعای خدایی بهاءالله، ادعای دروغ بودن اصل معاد در اسلام، ادعای دروغ بودن بهشت و جهنم، ادعای ظهور امام زمان بدون تحقق نشانه ها و ادعای عصمت برای بیت العدل.

۱۰ـ هر دو متهمند که توسط دشمنان تولید و پرورده شدند:

خیلی از مسلمان، تشیع را برساخته بیگانگان و دشمنان بخصوص یهودیان یا ایرانیان میدانستند و غالب شیعیان نیز بهاییت را برساخته دشمنان بخصوص یهودی یا روسی و انگلیسی میدانستند.

۱۱- هر دو متهم ب شرک و ضلالت شدند.

۱۲- هر دو متهم به غلو شدند.
هردو متهمند که انسانها را تا مقام خدایی نزدیک کردند.

۱۳- هر دو مدعی مقامی بالاتر از مقام نبوت محمد شدند.
ر.ک

۱۴- هردو متهم به همکاری با دشمنان شدند:

شیعیان از طرف خیلی از مسلمانان، همدست مغول و تاتار در براندازی خلافت بودند و امروز همدست امریکا علیه عراق و افغانستان و همدست روسیه علیه و سنیان سوری و بهاییان نیز از طرف خیلی از شیعیان، همدست اسرائیل و امریکا شناخته میشوند.

۱۵- هر دو بدنبال حکومت بر کره زمین هستند.

شیعیان منتظر امام زمانی هستند که بر زمین حکومت خواهد کرد و بهاییان در حال برنامه ریزی و حرکت بسمت حکومت و سلطنت بهایی هستند.
ر.ک: پیروی تمام ساکنین زمین از شریعت بهایی؛ حکومت بهایی؛ چشم انداز دیانت بهایی


پژوهشگر

پژوهشگر

05 Nov, 14:15


بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ٤٣ ص٣٠
تصویر بالا از کتاب ترجمه بحارالانوار ج۴۳ص۳۰


پ.ن:
شرط میبندم أقای مجلسی این داستان رو از روی داستان سیندرلا نوشته.

پژوهشگر

31 Oct, 09:03


.
.
اعتبار بحارالانوار ۳
۱ ۲

✔️بررسی عبارت "قصد علامه مجلسی در بحارالانوار فقط جمع‌آوری روایات بوده است" که بسیار مشهور شده است

🔘جهت بررسی عبارت فوق ابتدا به خود بحارالانوار مراجعه می‌کنیم. علامه مجلسی در مقدمه بحارالانوار جلد اول صفحات ۵ و ۶ چنین می‌نویسد:

ای برادران دینی و ای کسانی که ادعای ولایت اهل بیت عليهم‌السلام را دارید، دعوت من را اجابت کنید و به این کتاب روی آورید. اگر در ادعای خویش مبنی بر پیروی از امامان صادق هستید با نگاه یقین به این روایات بنگرید و با اطمینان به آن تمسک کنید. از انسان‌هایی نباشید که ادعایشان مخالف اعتقادشان است (البته از میان کلامشان می‌توان به اعتقاد پنهانشان پی برد). مبادا از سر جهل و گمراهی دوستدار بدعت‌ها و تمایلات شخصی شوید. مبادا مبانی و آموزه های دین حق را کنار گذاشته و مزخرفات و اوهام منکران دین را پذیرا شوید. من این کتاب را به دلیل اشتمال بر انواع علوم و حکمت‌ها و اسرار و بی نیازی خواننده‌ی آن از دیگر کتب روایی، «بحار الانوار الجامعة لدرر الاخبار الائمة الاطهار» نام گذاری کردم (دریاهای نور که روایات درّین امامان پاک را در بر دارد).

وی در این عبارت مواضع خود را نسبت به کتاب بحار، اینگونه بیان می کند:

●تمامی روایات موجود در این کتاب یقینی است.
●کسانی که به تمامی این روایات یقین ندارند در ادعای پیروی از امامان معصوم صداقت کامل ندارند.
●رجوع به این جامع روایی ما را از دیگر جوامع بی نیاز می‌کند.

🔘همچنین عنوان فصل دوم از جلد اول بحارالانوار "بیان توثیق مصادر بحارالانوار و اختلاف در آنها" می‌باشد که در آن به بررسی و اثبات صحت مصادر اصلی بحارالانوار پرداخته است.

با توجه به این نکات دیدگاه وجود روایات نامعتبر در بحار و نسبت دادن آن به علامه، امری برخاسته از عدم پژوهش و مطالعه است. البته لازم به ذکر است که علامه در موارد بسیار اندکی، به تضعیف برخی روایات می‌پردازد که نمی‌توان این موارد اندک و استثنایی را ناقض کلام وی در یقینی بودن روایات موجود در بحار دانست.

♦️همچنین علامه مجلسی در کتاب ملاذ‌الاخیار نیز با تاکید بر اعتبار روایات بحارالأنوار می‌نویسد: آنچه برای من به قوت اثبات شده و دلایل آن را در کتاب کبیر (بحارالانوار) بیان کردم، این است که تمامی روایات موجود در کتب اربعه و دیگر کتب به تالیف صدوق، برقی، صفار، حمیری، طوسی، مفید و اصول معتبره‌ای که به آن دسترسی داشتیم (و اسامی آن در کتب رجالی ذکر شده است) و در کتاب بحار گنجاندم، تماما حجت و مورد عمل است. این روایات به مراتب قوی‌تر از اصول عقلیه و استحسانات و قیاس‌های متداول در میان برخی از عالمان متأخر شیعه است؛ البته در شرایط تعارض و جمع بین روایات گریزی از ورود دادن مباحث رجالی نداریم.

📚ملاذ‌الاخیار ج۱ ص۲۷

♦️ایشان تمامی روایات بحار را ماخوذ از اصول معتبر قلمداد می‌کند. بر این اساس، روشن می‌شود که مبنای علامه صرف جمع‌آوری روایات از هر اصل و منبعی نبوده؛ بلکه احادیث را براساس اعتبار منبع جمع آوری کرده است.

📚ضرورت علم رجال از انکار تا اثبات

پس نتیجه می‌گیریم که عبارت "قصد علامه مجلسی در بحارالانوار فقط جمع‌آوری روایات بوده است" به هیچ عنوان صحیح نبوده و از سمت برخی روحانیون و عوامی گفته می‌شود که حتی از نزدیکی بحارالانوار هم رد نشده‌ و شناختی از منهج حدیثی علامه ندارند. شاید هم این عبارت از سمت برخی در توجیه بعضی اشتباهات و روایات عجیب نقل شده در بحارالانوار نقل شده است. همچنین علامه مجلسی به درستی به بررسی‌های سندی و رجالی احادیث اعتقادی نداشته است. مرآة العقول (شرح كتاب كافى) ج ١ ص ٢٢ و ملاذ‌الاخیار (شرح كتاب تهذيب الأحکام) ج ١ ص ٢٧ را ببينيد.

🔘علامه در جایی دیگر از بحارالانوار می‌نویسد: امید دارم که خداوند سبحان از فضلش بر این بنده امیدوار به رحمتش و منتش این کتاب را تا قیام قائم آل محمد علیهم الصلاه و السلام مرجع برای فضلا و علما قرار دهد و این کتاب مصدر باشد برای هرکسی که علوم اهل بیت را طلب می‌کند و باعث خاک مالیده شدن دماغ ملحدین لئیم باشد.

♦️با توجه به اینکه علامه مجلسی شهادت می‌دهد به تصحیح و تنقیح و تنسیق روایات و اینکه او آرزو می‌کند کتابش تا زمان قیام حضرت مهدی علیه‌السلام حجت میان مردم باشد و مصدری برای همه طالبان علوم اهل بیت نمی‌توان این تهمت ناروای بر آمده از جهل را به مجلسی زد که وی با چشم بسته روایات صحیح و سقیم و جعلی را یا حتی ضعیف را در کتاب بحار الانوار جمع‌آوری کرده است و از نظر خود علامه، تمام روایات کتاب صحیح هستند!

♦️تمام مطالب ذکر شده‌ی فوق نظر و اعتقاد شخصی علامه مجلسی رضوان الله علیه می‌باشد.
https://t.me/negahinou/5925
@negahinou

پژوهشگر

31 Oct, 04:09


غیب منیع لایدرک ۱


ساقی بده جامی دگر، صهبای گلفامی دگر
کاینک دلارامی دگر، آمد چه زیبا آمده

عقل نخستین مات او، روح القدس مرآت او
و از نفحۀ آیات او، جان در مسیحا آمده

شمس بقا طالع شده، صبح لقا طالع شده
یوم خدا طالع شده، ربّ البرایا آمده

ذرات امکان در ندا، کز مشرق قدس لقا
نور احد شمس بها، با صد تجلا آمده

وجه لمیع کبریا، غیب منیع لایری
با نغمه انظر تری، بر ارض عنبر آمده

غیب بقا شد جلوه‌گر، سرّ عما شد پرده‌در
و آن غائب از هر ذی بصر، بی پرده پیدا آمده



‏دراین مقال ابتدا با خوانشی همدلانه(و نه نقادانه)، و با تلاش برای پیداکردن بهترین تبیین، به بررسی غیب منیع لایدرک در اسلام تشیع و بهاییت میپردازیم. ولی هدف ‏اصلی بررسی غیب منیع لایدرک در دیانت بهایی ست.

غیب منیع لایدرک در اسلام را ازین جهت بررسی میکنیم تا بستر ‏شکلگیری خدای بهایی را بررسی کرده باشیم. بنابراین در برخی مفاهیم اسلامی درباره غیب منیع ‏لایدرک، بیشتر تامل میکنیم تا مقدمات بحث خدای بهایی فراهم شود. ‏

سپس غیب منیع لایدرک در متون بهایی را بررسی و مقایسه میکنیم.

و در آخر به نقد آن میپردازیم.



معنای لغوی غیب منیع لایدرک:‏

غَیب یعنی پنهان. غیب برای ما یعنی آنچه از ما پنهان است.

لایدرک هم یعنی غیرقابل درک. ‏

منیع به چه معناست:‏

کلمه ی منیع در معجم عربی، حداقل دو معنا دارد:
‏۱- حصین: محفوظ از دسترسی دیگران.
‏۲- عزیز: قوی و عزیز با قوت و عزت. ر.ک

منیع یعنی صاحب مناعت و مناعت یعنی قوی بودن و محفوظ بودن و حصین بودن.

مناعت در عربی، برای اشاره ‏به سیستم ایمنی بدن بکار میرود. شخصی که جسم منیع و با مناعت دارد، جسمش قوی و محفوظ و ‏ایمن از بیماریهاست. ر.ک ‏

مناعت در فارسی نیز بمعنای عزت، قوت و استحکام است.(مناعت قلعه و حصانت حصن) ‏ر.ک

مناعت طبع یعنی عزت نفس، بلندنظری، طبع عالی داشتن، بی نیازی از دیگران، ضربه ناپذیری و ‏متانت:

«متانتی ست ترا در هنر، رفیع و منیع»

«طبعی او را چو تو در همه حالی منیع»

«خسروا بود و هست خواهد بود
روزگارت رهی و چرخ مطیع
ملک را قدر تو سپهر بلند
عدل را همت تو حصن منیع»

«کای خداوند هنرپرور دانشور راد
که رفیع است ترا قدر و منیع است مقام»

پژوهشگر

پژوهشگر

29 Oct, 17:53


دیدگاه پت کاندل که چرا او ضد دین و بویژه ضد اسلام است

برگردان و زیرنویس وحید پرآود آتئیست

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

پژوهشگر

29 Oct, 11:15


https://t.me/pajhooheshgar/133

پژوهشگر

29 Oct, 06:30


پاسخ بیت العدل به شبهه همکاری پشت پرده با اسرائیل

مستندات روابط بیت العدل و حکومت اسرائیل۱ ، ۲ ، ۳

بدنبال روابط دوستانه بنیانگذاران بهایی و بیت العدل با اسرائیل انگلیس امریکا و همپیمانان و همچنین امتیازات ویژه و حمایتهای ویژه اسرائیل و همپیمانان از جامعه بهایی،

و بدلیل تاییدات بنیانگذارن دیانت بهایی بر حکومت اسرائیل، تایید اینکه تمام فلسطین و ارض مقدس متعلق به اسرائیل است و آنچه مسلمانانی اشغال و جنایت مینامند، تحقق وعده الی و مورد تایید بهاءالله است،

این شبهه بخصوص برای مسلمانانی که اسرائیل را دشمن میدانند بوجود آمده که حتما بیت العدل همکاریهای امنیتی پشت پرده مخفی و مخوفی با اسرائیل و همپیمانانش دارد. و این خود یکی از دلایل اصلی و از مهمترین ریشه های سیاسی بهایی ستیزی است.

* ما تابحال هیچ مدرکی ندیدیم که ثابت کند بهاییان روابط نامتعارف با اسرائیل داشته باشند یا برای اسرائیل یا همپیمانان جاسوسی و مزدوری کنند. و این اتهامات را بعنوان بهایی ستیزی محکوم میکنیم.



لینک پیام مربوطه:
https://payamha-iran.org/document/54


پژوهشگر

پژوهشگر

21 Oct, 17:55


بهاءالله همان الله است ۵
۴ ۶
شباهاتی چشمگیر بین بهاءالله و الله:


۱- هر دو مکار و فریبکارند:

🔱 بهاءالله:
مکر خدا شدیدترین است
.
(فانّ اللّه اشدّ مکراً) ر.ک

🔱 الله:
خدا بهترین مکرکنندگان است.
(وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ، آل عمران۵۴)




۲- هردو میخواهند زمین را از کثافت ما مشرکین پاک کنند:

🔱 بهاءالله:
بهاییان زمین را از نجاست مشرکین پاک خواهند کرد

🔱 الله:
محققا بدانید که مشرکان نجس و پلیدند(توبه۲۸)
مشرکان را هر جا یابید به قتل برسانید(توبه۵)




۳- هر دو میخواهند کل زمین را بگیرند:


🔱 بهاءالله:
جمیع ملل باید در ظل امر واحد و شریعت واحد درآیند
.(ظهور عدل الهی ص۷۷)
بهاییت بر زمین بر همه کشورها غلبه و سلطنت خواهد کرد.(امروخلق ج۴ ص۴۷۵)

🔱 الله:
اوست که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز کند(صف۹)
با آنان نبرد كنيد تا ديگر فتنه‌اى نباشد و دين همه دين خدا گردد.(انفال۳۹)





۴- هر دو دستور به قهر با ما مشرکین را دادند:

🔱 الله:
از مشرکان روی بگردان(اعرض عن المشریکین)
.(حجر۹۴) (انعام۱۰۶)

🔱بهاءالله:
از مشرکان روی بگردان(اعرض عن المشرکین)
.(آثار قلم اعلی ج۱ص۳۷۴)




۵- هردو به ما کفار زنازاده میگویند:


🔱 بهاءالله:
هرکس مرا انکار کند، باید حال خود را از مادرش بپرسد.

(مائده آسمانی،ج۴ص۳۵۵)
شیطان در رختخواب مادرش وارد شده.
(کتابخانه بهایی، گنج شایگان ص۷۵)

🔱 الله:
تکذیب کنندگان الله حرامزاده و بی اصل و نسبند.(قلم۹تا۱۶)





۶- هردو به ما کفار سگ میگویند:


🔱 بهاءالله:
«ای بهاییان استقامت کنید! از اعتراض کافران و صدای خرناس خوکها نگران مباشید!»
(لئالئ الحكمة، ج۲ص۲۵۳)

🔱 بهاءالله:
«خدا پیروان خود را از عوعو سگان و خرناس خوکان و ضرر رساندن مشرکان حفظ میکند. این کلام را بشنو و ازآنان احتراز کن»
(حضرت بهاءالله, كتاب بديع، نُِباحِ هؤلاء و قُِباعِهِم)

🔱 بهاءالله درباره مخالفین خود:
«پس بدان که مومو گربه ها وآنگاه زوزه سگان واز پی آنها فرياد گرگان وخوکان برخاست.​»
(اسرارالآثار ج۵ص۱۷۷)

🔱 بهاءالله:
مقام سگ از مقام مخالفین بالاتر است.
(امروزخلق ج۴ص۴۷۷)

🔱الله:
کسانی که آیات مرا تکذیب میکنند مثل سگانی هستند که له له میکنند.(اعراف۱۷۶)




۷- هردو به پیروان خود گفتند تا با ما دشمنی کنند:

🔱بهاءالله:
بهاییان باید برای هم ابر رحمت و بر مشرکین عذاب حتمی باشند.

(مجموعه الواح مبارکه چاپ مصر ص۲۱۶)

🔱الله:
محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.(فتح۲۹)




۸- هر دو ما را احمق میدانند:

🔱بهاءالله:
اگر کسی به تمام علوم روی زمین احاطه داشته باشد ولی بهائی نشود، از جاهل ترین مردم است.

(بهاءالله، اقتدارات و چند لوح دیگر ص۱۱۱)
هرکس عقاید بهائی را انکار کند، بکلی از عقل محروم است.
(بهاءالله، اقتدارات و چند لوح دیگر ص۱۶۸)

🔱الله:
مثل آنان كه كافر شدند، چون حيوانى است كه صدايش زنند و آن جز صدا معنايى را درک نكند. آنها كر و لال و كورند و چيزى درک نمى‌كنند.(بقره۱۷۱)



پژوهشگر

پژوهشگر

19 Oct, 21:48


🅾 حسیدی‌ ها
یهودیان ارتودوکس ساکن نیویورک ++

youtube.com/@doxpodcast

@FarazTed

پژوهشگر

19 Oct, 09:30


ازدواج موقت در تشیع ۸
۷ ۹
اگر صیغه در ثریا هم باشند، مردانی از مذهب شیعه بدان دست می یازند.

صیغه دختران خارجی اروپایی غربی تایلندی عربی اهل کتاب اهل سنت babysitter ووو
در
فتاوای آیت الله خوئی:

سوال۱:
آیا کامجویی پشت تلفون(sex chat) از زن خارجی جایز است تا مرد بتواند راحت و آزاد عمل کند؟
جواب:
اگر صیغه بخوانند اشکالی ندارد.

سوال۳:
برای مردان در سفر به برخی از کشورها، زنانی عرضه میشود یا مردانی برای خود دخترانی پیدا میکنند برای صیغه، آیا باید مطمئن شد آن زن قبلا با کسی نبوده و حامله نیست؟
جواب:
همچین سوال و تفحصی لازم نیست.

سوال۱۱:
آیا میتوان زن بیوه را بمدت یک ساعت صیغه کرد اگر غیر ازین شروطی نگذارد؟
جواب:
بله میشود.

سوال۱۴:
تن فروشی در برخی کشورهای عربی رایج است و خیلی از دختران از راه تن فروشی زندگی میکنند پس اگر مردی بخواهد دختری را صیغه کند آیا لازم است بپرسید که آن دختر متاهل است یا تن فروش است یا در عده است؟
جواب:
اگر شک دارید لازم نیست بپرسید.

سوال۱۵:
آیا میتوان دختران اهل سنت را صیغه کرد؟
جواب:
مانعی ندارد.
منبع


سوال:
آیا ازدواح موقت با دختران اروپایی و غربی بدون اذن پدرشان جایز است؟
جواب:
اگر فرض کنیم که پدر اختیار دختر را به خودش سپرده، نیازی به اجازه پدر نیست حتی اگر دختر مسلمان باشد. اگر اعتقاد آنها این است که دختر لازم نیست برای ایجاد روابط از پدرش اجازه بگیرد، صیغه کردن دختر بدون اجازه پدر جایز است حتی اگر مسلمان باشند.
منبع

سوال۱:
مرد مسلمانی به بلاد کفر سفر میکند و زنی را صیغه میکند با علم باینکه همسر آن مرد مسلمان راضی نیست، آیا این صیغه جایز است؟
جواب:
بله جایز است‌. در هر کشوری که باشد.

سوال۳:
آیا مرد مسلمان میتواند دختر اهل کتابی را که در منزلش کار میکند، کار نظافت و آشپزی و بچه داری، صیغه کند؟
جواب:
بله میتواند.

سوال۴:
آیا صیغه کردن دختر اهل کتاب یا اهل سنت که به اصل صیغه(ازدواج موقت) اعتقاد ندارد ولی بخاطر پول قبول میکند جایز است؟
جواب:
بله جایز است.

منبع

از فتاوای استاد مراجع،
استاد الفقها و المجتهدین، عماد علماء اعلام، فاضل كامل، ثقة الإسلام، وحید عصر، فقیه کبیر، اصولی عمیق، مفسر لامع، متکلم بارع، سیدنا ابوالقاسم الخوئی.


پژوهشگر

پژوهشگر

18 Oct, 18:21


هر سال ۹ میلیون کودک پیش از رسیدن به ۵ سالگی در رنج و درد جان می‌دهند، در حالی که والدینشان با ایمان و دعا به خدا امید دارند. اما آیا خدایی که این همه رنج و مرگ را نادیده می‌گیرد، می‌تواند مهربان یا قادر مطلق باشد؟ اگر او قادر است ولی دخالت نمی‌کند، آیا بی‌رحم است یا ناتوان؟ این تناقض‌های عمیق، پرسش‌های اساسی درباره عدالت الهی و اخلاقیات را مطرح می‌کند. آیا وقت آن نرسیده که به جای توجیه ایمان کورکورانه، واقعیت‌های تلخ را بپذیریم و در باورهای دینی خود تجدید نظر کنیم؟

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

پژوهشگر

18 Oct, 04:48


ازدواج موقت در تشیع ۷
۶

جواز ج*ده بازی در تشیع
صیغه کرده زن فاحشه در تشیع
ازدواج موقت با زنان معروف به فحشا و زنا


استاد مراجع، استاد الفقها و المجتهدین، عماد العلماء الأعلام، الفاضل الكامل، ثقة الإسلام، وحید عصره، فقیه کبیر، اصولی عمیق، مفسر لامع، متکلم بارع، سیدنا ابوالقاسم الخوئی.

سید خوئی فتوا میدهد که میتوان با زن زناکار معروف به زنا ازدواج موقت(صیغه، متعه) کرد. و ۴ حدیث در تایید فتوای خود نقل میکند و آنها را صحیح و معتبر میداند:

فتوای امام خوئی: میتوان با زن مشهور به زناکاری اگر شوهر ندارد ازدواج موقت کرد.

(کتاب المباني في شرح العروة الوثقى، السيد أبوالقاسم الخوئي ج۲ص۲۱۷، سایت آیت الله خوئی: مسألة 17 : لا بأس بتزويج المرأة الزانية غير ذات البعل)


احادیث مربوطه:


۱- از امام صادق پرسیدم که زنی در کوفه داریم که مشهور به زناکاری است، آیا ازدواج موقت با او حلال است؟
امام پرسید آیا خودش اعلام عمومی کرده که تن فروش است؟
عرض کردم اگر چنین کند توسط حکومت دستگیر میشود.
امام فرمود او را صیغه کن.

(تهذيب الأحكام ج۷ص۴۸۵ ، وسائل الشيعة ج۲۱ص۲۹)


۲- از امام صادق پرسیدند درباره مردی که با زنی زنا میکند و سپس میخواهد با او ازدواج کند.
امام فرمود حلال است. نزدیکی اول زنا و نزدیکی بعدی ازدواج است؛ اولی حرام و بعدی حلال است.

(الكافي، الكليني ج۵ص۳۵۶، وسائل الشيعة ج۲-ص۴۳۳، تهذيب الأحكام ج۷ص۳۲۷)


۳- از امام باقر پرسیدند درباره مردی که میخواست با زنی ازدواج کند ولی فهمید که زن زناکار است. امام فرمود مانعی ندارد با او ازدواج کند ولی مراقب باشد زن حامله نباشد.

(تهذيب الأحكام ج۷ص۳۳۱، وسائل الشيعة ج۲۰ص۴۳۷)


۴- از امام صادق پرسیدم درباره زنی زناکار که با مرد مسلمانی ازدواج میکند. امام فرمود بله مانعی ندارد ولی مراقب باشد که زن حامله نباشد.

(وسائل الشيعة ج۲۰ص۴۳۸، بحار الأنوار ج۱۰۱ص۶)


https://t.me/pajhooheshgar

پژوهشگر

15 Oct, 08:38


بهاءالله همان الله است ۳
۲ ۴

**طبق اعتقاد بهائیان، الله و یهوه همان بهاءالله هستند.

کسیکه به پیامبران وحی کرده بهاءالله بوده:
«مظهر نفس الله، جمال قدم و اسم اعظم، قیوم االرض والسموات، مالک الوجود، مبعث الرسل، متکلم الطور، رب الجنود، اب سماوی، مالک یوم الدین»
(توقیعات مبارکه ص۱۱۱)

نتیجه ی این اعتقاد اینست که موجود مکار و شروری که مسلمانان و یهودیان را به جان هم انداخته، بهاءالله خدای بهائیان است:

حضرت بهاءالله فرمود: مکر خدا شدیدترین است:فانّ اللّه اشدّ مکراً
ر.ک



* بهاءالله به موسی و قومش، وعده ی سرزمین موعود را داده:

- سرزمینی ک ب ابراهیم و نسلش وعده داده میشود و بعد ب اسحاق و یعقوب و قوم موسی میرسد، حد اکثرش از مصر تا فرات است.(پیدایش۱۵/۱۸)
و حد اقلش شامل اسرائیل فعلی باضافه کرانه باختری و غزه و لبنان و بخش بزرگی از سوریه و اردن و مصر تا رود نیل است ک در این نقشه میتوانید ببینید.(اعداد۳۴)

- بهاءالله(یهوه) این سرزمینها را ب یهودیان داده و دستور داده ک ساکنین این سرزمین را بکشند و از بین ببرند و بآنها رحم نکنند چراکه یهودیان قوم برگزیده هستند.(تثنیه۷-۱تا۷)

- بهاءالله(یهوه) این سرزمین مقدس را ب قوم موسی میدهد و ساکنان آنجا را از بین میبرد و بیرون میکند. و لرزه بر تن ساکنین فلسطین میافتد و جمیع سکنه کنعان عذادار میشوند.(خروج۱۵-۱۳و۱۴؛ خروج۲۳/۳۱)
و پس ازآن آن سرزمین اسرائیل نام گرفت.(اول سموئیل۱۳/۱۹)


* بهاءالله سالها بعد از موسی، تمام زمین را به مسلمانان داده به محمد وحی کرده که یهودیان دشمن درجه یک مسلمانان هستند پس یهودیان یا باید مسلمان بشوند یا با تحقیر به شما جزیه بدهند:

- ای بنی اسرائیل، به یاد آرید نعمتهایی که به شما عطا کردم، و به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم، و تنها از من بر حذر باشید. و به قرآنی که فرستادم ایمان آورید(بقره۴۰و۴۱)

- هر آینه دشمن‌ترین مردم نسبت به مسلمانان، یهود و مشرکان را خواهی یافت(مائده۸۲)

- یهودیان باید کشته شوند یا مسلمان شوند یا به تحقیر به مسلمانان جزیه بدهند(توبه۲۹)


بهمین ترتیب که دیدید، بهاءالله کسی بوده که مسلمانان و یهودیان را اینطور به جان هم انداخته و به هر کدام چیزی گفته.

ولی داستان باینجا ختم نمیشود:

* بهاءالله دوباره برگشته تا این سرزمین را به یهودیان بدهد:

- حضرات بهاءالله، عبدالبهاء و ولی امرالله، ورود حکومت اسرائیل به فلسطین را مصداق وعده ها و بشارات بهاءالله و کتاب مقدس معرفی میکنند. و وعده میدهند که اسرائیل تا حدی پیش میرود که تمام فلسطین را بگیرد و در نهایت از نهر تا بحر را ازآن خود کند.
بیشتر بخوانید


هدف ازین مطلب اینست که از نظر بهاییان، خدای ادیان ابراهیمی یکی ست و همان بهاءالله ست و تمام جنایات خدای این ادیان و اختلافاتی که این خدا بین ادیان انداخته به چردن بهاءالله ست.

پژوهشگر

پژوهشگر

14 Oct, 04:41


✔️علامه مجلسی و تحریف قرآن

🔘جناب آقای سید علی میلانی در کتاب فوق، نام علامه مجلسی رضوان الله علیه را در بین علمایی می‌آورد که مخالف تحریف قرآن هستند. مؤلف در اقدامی عجیب در بخشی که باید به نقل مطلبی صریح از خود علامه مجلسی مبنی بر عدم تحریف قرآن بپردازند، به نقل قولی از شیخ مفید در بحارالانوار استناد و آن‌را به منزله‌ی اعتقاد علامه مجلسی جا زده‌اند!!!
از جناب آقای میلانی می‌پرسیم که علامه مجلسی به روایات نقصان قرآن باور داشته یا آنچه که به نقل از شیخ مفید ذکر کرده‌اند؟

🔘اما نظر مجلسی در خصوص تحریف قرآن: روایات تحریف قرآن متواتر است و دلالت بر نقصان و تغییر قرآن دارد و اگر بخواهیم اخبار نقصان قرآن را رد کنیم دیگر به هیچ روایتی نمی شود اعتماد کرد. مجلسی سپس در ادامه، تلاشهای برخی جهت توجیه این روایات را «تکلفات رکیکة» نامیده است.

(متن عربی و تصویر کتاب را اینجا ببینید)

♦️همچنین نظر مجلسی در خصوص قرآن را می‌توانید در بخش‌های مختلف جلد ۸۹ بحار ببینید. و استناد به مطلبی از شیخ مفید در کتاب بحار قطعا نظر مجلسی نمی‌باشد.

●در خصوص اعجاز قرآن در روایات شیعه در پست‌های آینده مطالبی ارائه می‌گردد.

@negahinou

پژوهشگر

14 Oct, 04:41


ماله کشی تاریخی این آخوند رو یادتون هست؟

از اول حدس میزدم که ملات این ماله مال خودش نیست بلکه دادن دستش.

شاهد از غیب رسید:

پژوهشگر

13 Oct, 05:00


.
.

اسلام برتری جوست حتی هنگام لواط

روایت جالبی درباره لواط در کتب شیعه وجود دارد که ظاهرا دلالت دارد براینکه در لواط، فاعل بودن بهتر از مفعول بودن است و مومن اگر لواط کرد باید فاعل باشد نه مفعول
.(با عذرخواهی از خوانندگان)

علامه مجلسی در بحار الانوار باب تحریم لواط در ج۷۹ص۷۰ این حدیث را از امام باقر نقل میکند:
از امام باقر پرسیدند آیا مومن مبتلا به لواط میشود؟ امام فرمود بله ولی مومن بالا مینشیند نه زیر(فاعل میشود نه مفعول)

این حدیث در کتاب المحاسن ج۱ص۱۱۳ آمده و در کتاب مستدرک سفینة البحار ج۷ص۴۱۶ نیز نقل شده.

متن عربی حدیث در بحارالانوار:
أبي جعفر قال : قيل : أيكون المؤمن مبتلى؟ قال : نعم ، ولكن يعلو و لا يعلى

متن عربی در مستدرک شفینة البحار:
قيل لأبي جعفر (عليه السلام): يكون المؤمن مبتلى ؟ قال: نعم، ولكن يعلو ولا يعلى. وفي " سلم ": أن الإسلام يعلو ولا يعلى

دقت کنید که همان عبارتی که برای برتریجویی و بالا بودن اسلام آمده درباره بالا بودن در لواط نیز آمده.

همچنین احادیثی در کتب شیعه وجود دارد در ذم و نهی از مفعول شدن:
امام صادق فرمود: از نشانه های شیعه/مومن بودن اینست که کسی از پشت به او وارد نشود.

(وَ لَا يَكُونُ فِيهِمْ مَنْ يُؤْتَى فِي دُبُرِهِ)
الخصال - الشيخ الصدوق ج۱ص۱۳۱
مستدرك سفينة البحار ج۶ص۱۳۳
بحار الأنوار ج۷۹ص۶۳ ج۹۳ض۱۵۰ ر.ک

گویا تاکید بیشتر بر این است که مفعول شدن قبیح است و گناه زیادی دارد نه فاعل بودن.


پ.ن:
چه بسا این تصور و نگاه، از همینجا به فرهنگ ما نیز وارد شده. میبینید که هنگام تحقیر و فحاشی به مردان، فاعل همیشه پیروز است و مفعول شکست خورده. مفعول بودن و مفعول شدن نوعی فحش و تحقیر شدید است ولی فاعل شدن نوعی افتخار و برتریجویی.

در مورد زنا هم همین است. معمولا زنی که مفعول شده فاحشه و خراب و ج**ده میشود و مردی که فاعل بوده، مردتر میشود یا تبدیل به مردی با تجربه و پخته میشود.
اصولا پسر وقتی با دختری سکس میکند مرد میشود و باین ترتیب به ارزشش افزوده میشود ولی دختر وقتی سکس میکند فاحشه میشود و باکرگی و پاکی و عفت خود را از دست میدهد و از ارزشش کم میشود.

قابل درک نیست که اگر دو نفر کار مشترکی کردند(سکس،لواط، زنا) چرا یکی باید بالا برود و دیگری پایین بیاید.

پژوهشگر

13 Oct, 04:54


درود به همه
کانال جدیدی برای شنیدن نظرات و کانتهای شما درباره مطالب پژوهشگر ایجاد کردم.

گروه پژوهشگرchat
مختص شنیدن نظرات شما درباره مطالب پژوهشگر هست

و هر گونه مطلب و پست غیرمرتبط ممنوع هست.
با سپاس!

پژوهشگر

13 Oct, 01:39


.
.
بررسی ادعاهای بهایی ۱۴
۱۳ ۱۵

ادامه...

بخشی از منابع مالی بیت العدل:
* اوقاف، یک سوم دیات، دو سوم دفینه ها.(امر و خلق ج۴ش۱۲۱ و ۱۶۲)
* ۱۹درصد درآمد سالیانه بهاییان(کتاب اقدس بند۹۷)
* اموال متوفی که وارث ندارد(کتاب اقدس بند۲۱)
* دو سوم اموال درصورت نبود سایر طبقات.(کتاب اقدس بند۲۲)
* یک سوم ماترک درصورت فقدان طبقات سبعه.(کتاب اقدس بند۲۳)
* تمام اموال متوفی که ورثه ندارد.(کتاب اقدس بند۲۳)
* حقوق الله: بخشی از سود حاصله از مال التجاره، املاک و عایدات.(گنجینه حدود و احکام ص۹۶)
* دیه ی زنا، بار اول ۹ مثقال طلا و دفعات بعدی هربار دوببرار.۹-۱۸-۳۶-۷۲...(کتاب اقدس بند۴۹)
* حد لواط که هنوز تعیین نشده. ر.ک
* نوزده مثقال طلا برای دیه نزدیکی در ایام تربص.(گنجینه حدود و احکام ۲۸۸و۲۸۹)
* هزینه سفرها برای زیارت قبور.(لوح بشارت ۱۴)
* این مخزن هفت واردات دارد واردات عشریّه رسوم حیوانات مال بی‌وارث لقطه یعنی چیزی که در راه پیدا شود و صاحب نداشته باشد دفینه اگر پیدا شود ثلثش راجع باین مخزن است معادن ثلثش راجع باین مخزن است تبرّعات. ر.ک

بیت العدل منابع مالی و ثروت فراوانی دارد و در اسرائیل صاحب اراضی وسیع و معافیتهای مالیاتی ست و در خیلی از دیگر کشورها، اراضی و بناهای ضخیمی دارد و پروژه های سنگین و گرانقیمتی را اجرا میکند. ر.ک ر.ک ر.ک ر.ک


* مقام محافل روحانی:

۱- حضرت ولی امرالله دستور داده که بهائیان باید به محافل مقدس روحانی رجوع بکنند و در تمام امور از مصوبات محفل اطاعت بکنند تا مورد تایید الهی قرار گیرند؛ چرا که محافل روحانیه ملهمند به الهامات الهی و طبق نصوص مقدس، مورد تایید بهاءالله هستند. ر.ک
(امر و خلق ج۴ش۱۳۶)

۲- محافل روحانی امین و وکیل بهاءالله و چوپان گوسفندان بهاءالله روی زمین هستند و از گوسفندان مقابل گرگان مخافظت میکنند. آنها به عنایات غیبی مورد تایید بهاء الله هستند.

(امر و خلق ج۴ش۱۱۸)

۳- هرکس از اوامر محافل روحانی سرپیچی کند و به تذکرات عمل نکند، طرد اداری میشوند
.(امر و خلق ج۴ش۱۵۱)


* وظایف محافل روحانی:

۰- محافل روحانی بهائی، جایگزین طبقه ی روحانی و کشیش در ادیان قبلی هستند و همان وظایف طبقه روحانیون را انجام میدهند؛ مسئولیت تربیت روحانی جامعه را بر عهده دارند: تبلیغ عقاید بهایی، تعلیم و تربیت کودکان و بزرگسالان، اجرای مراسم ازدواج طلاق خاکسپاری و مراسمات ضیافت.
بهاییان باید آنها را مثل پدر خود بدانند(احترام و اطاعت)
هیچ بهایی نباید خود را در مقامی بالاتر از مقام محافل روحانی تصور کند.
همه باید بدون چون و چرا و بی درنگ از محافل اطاعت کنند و مطمئن باشند اگر از محافل اطاعت کنند مورد تایید بهاالله هستند و اجرشان نزد او محفوظ است.

ر.ک

۱- محافل روحانی باید بهائیان را زیرنظر گرفته رصد کنند تا اگر کسی بخواهد افکار سوء خود را منتشر کند، با او مقابله کنند و آنها را از جامعه بهایی اخراج کند بمانند عضو فاسدی که باید از بدن قطع شود.
ر.ک ر.ک

۲- محافل روحانی وظیفه دارند همه ی کودکان بهایی را با عقاید آداب رسوم شعائر و احکام بهائی آشنا و مانوس کنند و احکام بهائی را تنفیذ و اجرا کنند
.(امر و خلق ج۴ش۱۵۵)

۳- برای مبلغین سیار بهایی، هتل فراهم کنند.(امر و خلق ج۴ش۱۵۷)

۴- جمع و طبع و ترجمهٴ الواح مقدّسهٴ الهیه، کتب سماویّه، مقالات امریّه و انتشار و توزیعشان، باید باطّلاع و تصویب اعضای محافل روحانی باشد​.(امر و خلق ج۴ص۱۶۳ - ۱۶۵ - ۱۶۶)

۵- محافل روحانی امروزی، در آینده، اختیارات و وظایف و اقتدار بیشتری خواهند داشت و بعنوان یک نهاد دینی حکومتی و قدرتی مستقل و مقتدر عمل خواهند کرد. ر.ک




* مقام مبلغین منتخب بهائی:

مبلغین منتخب، مورد عنایت ویژه بهاءالله و برگزیدگان او برای هدایت مردمانند. و بهائیان باید بآنها کمک بکنند.
مقام آنها بسیار عظیم است و هرکس بآنها خدمتی کند، اجرش نزد بهاءالله محفوظ است.

بهائیان باید به مبلغینی که شغل و درآمدی ندارند کمک مالی برسانند و تا میتوانند بآنها مساعدت برسانند.

مبلغین منتخب بهایی مورد تایید و مقرب ترین افراد نزد بهاءالله در صف اول مقربین کبریای الهی هستند. آنان بسیار محترمند و بهائیان باید در همه امور با محبت و احترام و رعایت، بایشان خدمت برسانند و مساعدت کنند.
ایشان از وسوسه های نفسانی در امان هستند(مقام عصمت) و احترام ایشان واجب است.

ر.ک



پژوهشگر