۱ ۳
مغالطه استدلال دایره ای
Circular reasoning - circular argument - circulus in probando - circular logic
بزبان ساده:
وقتی کسی شاهدش دمشه و همون چیزی که میخواد ثابت بکنه رو درست فرض میگیره مثلا وقتی کسی میگه خدا وجود داره چون تو قرآن نوشته و اگر بپرسیم کی گفته قرآن درست گفته، میگه قرآن درسته چون خدا گفته.
یا مثلا پدری به بچش بگه الان باید بخوابی و اگر بچه بپرسه به چه دلیل، پدرش بگه چون الان وقت خوابه؛ ولی این پاسخ پدر مغالطه ست. پدره مثلا میتونه بگه باید بخوابی چون اگر باندازه کافی نخوابی فردا تو مدرسه کسل و کلافه میشی.
یا مثلا اینکه احترام پدر و مادر واجبه و وقتی بپرسی چرا واجبه میگن چون پدرته چون مادرته.
یا مثلا طلا خیلی با ارزشه چون گرونه.
تعریف:
یک مغالطه منطقی(logical fallacy) است که در آن مفروضات یا مقدمه استدلال(premise) با حکم یا نتیجه استدلال(conclusion) یکی هست، یا تکرار هم هستند، یا از هم حاصل میشوند، یا یکی تایید دیگری ست(self-validation) درحالیکه هم مقدمه هم نتیجه هردو نیاز به اثبات و دلیل دارند.
این مغالطه شبیه تحصیل حاصل یا مصادره بمطلوب
(assuming the conclusion or begging the question)
هست و در برخی موارد همان است چراکه در مصادره بمطلوب نیز نتیجه از قبل فرض گرفته میشود.
شکل مغالطه:
۱- الف درست است چون ب درست است. ب درست است چون الف درست است.
۲- الف درست است چون ب درست است. ب درست است چون ج درست. ج درست است چون الف درست است.
۳- الف باستناد استدلال ب درست است. استدلال ب، با فرض درستی الف درست است.
مثال: من ادعا میکنم الف درست است. من استدلال ب را برای ادعای الف مطرح میکنم. در استدلال ب، درستی ادعای الف بشکلی آشکار یا پنهان، فرض گرفته شده.
مثال:
۱- مواد مخدر غیرقانونی ست چراکه برای سلامتی مضر است. مواد مخدر برای سلامتی مضر است چراکه غیرقانونی ست.
۲- من پیتزاهای خوشمزه ای درست میکنم چون آشپز خوبی هستم.
۳- سگها بهترین دوست انسانها هستند چراکه سگها را بعنوان بهترین دوست انسانها میشناسند.
۴- تو باید تکالیفت را انجام بدهی چراکه انجام تکالیف الزامی ست.
۵- تو نمیتوانی ازین گروه خارج بشوی چراکه دراینصورت دیگر عضو گروه نخواهی بود.
۶- ما میتوانیم به او اعتماد کنیم چون او آدم معتمدی است.
۷- جبر و احتمال درس بدردنخوری ست پس باید از دروس مدارس حذف بشود.(نتیجه از مقدمه حاصل شده، بدون اینکه مقدمه ثابت بشود)
۸- من میتوانم جای دو ماشین پارک کنم چراکه هیچ قانونی در منع این کار وجود ندارد.(مصادره بمطلوب)
توضیحات:
- مغالطه تعریف دور یا تعریف دائری(Circular Definition) شبیه و مرتبط با مغالطه استدلال دوری است. در مغالطه دوری نیز، معرف در تعرف تکرار میشود و خودش تعریف خودش میشود و فقط الفاظ تغییر میکنند.
مثال: فلسفه چیزی ست که فلاسفه میخوانند.
مثال: استرس چیزی ست که در شرایط استرس زا رخ میدهد.
مثال: سرعت یعنی حرکت سریع.
(دورمیتواند دور مصرح یا دور مضمر باشد)
- مغالطه استدلال دوری و همچنین تعریف دوری،
هر دو رویکرد خودارجاعی(Self reference or Self Citation) دارند.
خودارجاعی پدیده خطرناکی برای جامعه است و میتواند باعث ترویج خرافات و شایعات باشد. بعنوان مثال در نوشتن مقالات و متون بخصوص اینترنتی، بعضا خودارجاعی رخ میدهد. نویسنده به همان متن یا متن دیگری از خودش ارجاع میدهد. و متاسفانه برخی از مجلات شبه علمی و حتی علمی مرتکب این مغالطه میشوند. باید دقت داشت که اعتبار استدلال نیست؛ یعنی اعتبار یک مجله یا سایت یا شخص...، لزوما دلیلی بر درستی مطالبش نیست. بنابراین خودارجاعی به مغالطه توسل بشخص نیز نزدیک است.
- این مغالطه میتواند در ترویج شایعات اتفاق بیافتد. وقتی کسی متهم به چیزی میشود و بمرور زمان و با تکرار، همان اتهام دلیل بر بی اعتمادی باو میشود.
مثال: فلانی متهم است و قابل اعتماد نیست چراکه متهم به تجاوز شده.
- تشخیص استدلالات دوری میتواند در تشخیص تضادها به ما کمک کند چراکه برخی تضادها دوری هستند.
مثال: برای استخدام شدن باید تجربه کاری داشته باشی و برای داشتن تجربه کاری باید استخدام شده باشی.
مثال: برای تولید مرغ نیاز به تخم مرغ است و برای تولید تخم مرغ نیاز به مرغ.
- این مغالطه میتواند در ذهن ما اتفاق بیافتد و ما بآن آگاه نباشیم. بخصوص وقتی به کسی یا منبعی یا گروهی یا عقیده ای، اعتماد و باور داریم، ممکن است بدلیل اعتمادمان، درستی آنرا فرض بگیریم.
این مغالطه ذهنی با سوگیری تاییدی(Confirmation bias) در ذهن ما ارتباط دارد، وقتی ما بدلیل سوگیریهایمان بدنبال تایید چیزی هستیم ممکن است درستی برخی گزاره ها را فرض بگیریم و دچار دور و مصادره بمطلوب بشویم.
پژوهشگر