پژوهشگر @pajhooheshgar Channel on Telegram

پژوهشگر

@pajhooheshgar


بهدف پژوهش و روشنگری، نتیجه ی برخی از تحقیقاتم را با شما عزیزان باشتراک میگذارم و امیدوارم که مفید باشه.

موضوعات انتقادی دینی و اجتماعی

تماس با ادمین: @Rezaparsa0045

پژوهشگر (Persian)

با عرض سلام و احترام به همه دوستان عزیز. خوشحالم که می‌توانم به شما عزیزان اعلام کنم که کانال تلگرام "پژوهشگر" با موضوعات انتقادی دینی و اجتماعی تشکیل شده است. در این کانال، من به عنوان یک پژوهشگر سعی دارم نتایج برخی از تحقیقات خود را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم و امیدوارم که این اطلاعات مفید و روشنگری باشد. برای دسترسی به مطالب بیشتر و اطلاعات بیشتر، می‌توانید به وبسایت ما به آدرس https://pajhooheshgar.com/ مراجعه کنید. همچنین، در صورت داشتن هرگونه سوال یا نیاز به اطلاعات بیشتر، می‌توانید با ادمین کانال با نام کاربری @Rezaparsa0045 تماس بگیرید. منتظر حضور گرم و فعالیت شما در کانال "پژوهشگر" هستیم. با تشکر

پژوهشگر

09 Nov, 04:40


#مغالطه_نکنیم ۲
۱ ۳

مغالطه استدلال دایره ای

Circular reasoning - circular argument - circulus in probando - circular logic

بزبان ساده:

وقتی کسی شاهدش دمشه و همون چیزی که میخواد ثابت بکنه رو درست فرض میگیره مثلا وقتی کسی میگه خدا وجود داره چون تو قرآن نوشته و اگر بپرسیم کی گفته قرآن درست گفته، میگه قرآن درسته چون خدا گفته.
یا مثلا پدری به بچش بگه الان باید بخوابی و اگر بچه بپرسه به چه دلیل، پدرش بگه چون الان وقت خوابه؛ ولی این پاسخ پدر مغالطه ست. پدره مثلا میتونه بگه باید بخوابی چون اگر باندازه کافی نخوابی فردا تو مدرسه کسل و کلافه میشی.
یا مثلا اینکه احترام پدر و مادر واجبه و وقتی بپرسی چرا واجبه میگن چون پدرته چون مادرته.
یا مثلا طلا خیلی با ارزشه چون گرونه.

تعریف:
یک مغالطه منطقی(logical fallacy) است که در آن مفروضات یا مقدمه استدلال(premise) با حکم یا نتیجه استدلال(conclusion) یکی هست، یا تکرار هم هستند، یا از هم حاصل میشوند، یا یکی تایید دیگری ست(self-validation) درحالیکه هم مقدمه هم نتیجه هردو نیاز به اثبات و دلیل دارند.

این مغالطه شبیه تحصیل حاصل یا مصادره بمطلوب
(assuming the conclusion or begging the question)
هست و در برخی موارد همان است چراکه در مصادره بمطلوب نیز نتیجه از قبل فرض گرفته میشود.

شکل مغالطه:
۱- الف درست است چون ب درست است. ب درست است چون الف درست است.
۲- الف درست است چون ب درست است. ب درست است چون ج درست. ج درست است چون الف درست است.
۳- الف باستناد استدلال ب درست است. استدلال ب، با فرض درستی الف درست است.
مثال: من ادعا میکنم الف درست است. من استدلال ب را برای ادعای الف مطرح میکنم. در استدلال ب، درستی ادعای الف بشکلی آشکار یا پنهان، فرض گرفته شده.


مثال:
۱- مواد مخدر غیرقانونی ست چراکه برای سلامتی مضر است. مواد مخدر برای سلامتی مضر است چراکه غیرقانونی ست.

۲- من پیتزاهای خوشمزه ای درست میکنم چون آشپز خوبی هستم.

۳- سگها بهترین دوست انسانها هستند چراکه سگها را بعنوان بهترین دوست انسانها میشناسند.

۴- تو باید تکالیفت را انجام بدهی چراکه انجام تکالیف الزامی ست.

۵- تو نمیتوانی ازین گروه خارج بشوی چراکه دراینصورت دیگر عضو گروه نخواهی بود.

۶- ما میتوانیم به او اعتماد کنیم چون او آدم معتمدی است.

۷- جبر و احتمال درس بدردنخوری ست پس باید از دروس مدارس حذف بشود.(نتیجه از مقدمه حاصل شده، بدون اینکه مقدمه ثابت بشود)

۸- من میتوانم جای دو ماشین پارک کنم چراکه هیچ قانونی در منع این کار وجود ندارد.(مصادره بمطلوب)


توضیحات:
- مغالطه تعریف دور یا تعریف دائری(Circular Definition) شبیه و مرتبط با مغالطه استدلال دوری است. در مغالطه دوری نیز، معرف در تعرف تکرار میشود و خودش تعریف خودش میشود و فقط الفاظ تغییر میکنند.
مثال: فلسفه چیزی ست که فلاسفه میخوانند.
مثال: استرس چیزی ست که در شرایط استرس زا رخ میدهد.
مثال: سرعت یعنی حرکت سریع.
(دورمیتواند دور مصرح یا دور مضمر باشد)

- مغالطه استدلال دوری و همچنین تعریف دوری،
هر دو رویکرد خودارجاعی(Self reference or Self Citation) دارند.

خودارجاعی پدیده خطرناکی برای جامعه است و میتواند باعث ترویج خرافات و شایعات باشد. بعنوان مثال در نوشتن مقالات و متون بخصوص اینترنتی، بعضا خودارجاعی رخ میدهد. نویسنده به همان متن یا متن دیگری از خودش ارجاع میدهد. و متاسفانه برخی از مجلات شبه علمی و حتی علمی مرتکب این مغالطه میشوند. باید دقت داشت که اعتبار استدلال نیست؛ یعنی اعتبار یک مجله یا سایت یا شخص...، لزوما دلیلی بر درستی مطالبش نیست. بنابراین خودارجاعی به مغالطه توسل بشخص نیز نزدیک است.

- این مغالطه میتواند در ترویج شایعات اتفاق بیافتد. وقتی کسی متهم به چیزی میشود و بمرور زمان و با تکرار، همان اتهام دلیل بر بی اعتمادی باو میشود.
مثال: فلانی متهم است و قابل اعتماد نیست چراکه متهم به تجاوز شده.

- تشخیص استدلالات دوری میتواند در تشخیص تضادها به ما کمک کند چراکه برخی تضادها دوری هستند.
مثال: برای استخدام شدن باید تجربه کاری داشته باشی و برای داشتن تجربه کاری باید استخدام شده باشی.
مثال: برای تولید مرغ نیاز به تخم مرغ است و برای تولید تخم مرغ نیاز به مرغ.

- این مغالطه میتواند در ذهن ما اتفاق بیافتد و ما بآن آگاه نباشیم. بخصوص وقتی به کسی یا منبعی یا گروهی یا عقیده ای، اعتماد و باور داریم، ممکن است بدلیل اعتمادمان، درستی آنرا فرض بگیریم.
این مغالطه ذهنی با سوگیری تاییدی(Confirmation bias) در ذهن ما ارتباط دارد، وقتی ما بدلیل سوگیریهایمان بدنبال تایید چیزی هستیم ممکن است درستی برخی گزاره ها را فرض بگیریم و دچار دور و مصادره بمطلوب بشویم.


پژوهشگر

پژوهشگر

07 Nov, 11:00


مقایسه تشیع و بهائیت

دیانت بهایی، در بستر تشیع رشد کرده و شباهتهای زیادی با تشیع دارد.

۱- خدای هر دو یکی ست.
بهاءالله همان الله است.

۲- هر دو محمد را بعنوان آخرین نبی و رسول قبول دارند
. ر.ک

۳- هردو قرآن را کلام خدا میدانند:

«شکی نبوده که قرآن من عندالله نازل شده و شکی هم نیست که کلمات الهیه مقدس بوده.»(بهاءالله، مجموعه الواح چاپ مصر ص۸۲)

۴- بهاییان تا امام یازدهم شیعه را قبول دارند.

۵- هر دو تقیه میکنند.

ر.ک: تقیه در تشیع؛ تقیه در دیانت بهایی؛ تقیه تحبیبی و پنهانکاری

۶- هر دو مظلوم دیگر ادیان و ملوک شدند
:
امامان شیعه و خدای بهاییان(المسجون)، هر دو تحت ظلم و تبعید و تعقیب بودند.
پیروان شیعه و بهایی نیز در تاریخ مورد ظلم واقع شدند.

۷- هر دو مبتلا به دگراندیش ستیزی هستند.

ر.ک: مشرکین در دیانت بهایی

۸- هر دو مبتلا به دگرباش ستیزی هستند.

ر.ک: دگرباش ستیزی در دیانت بهایی


۹- هر دو عقایدی شاذ در بستر تعالیم قبلی بودند:
شیعیان عقایدی غیرقابل قبول برای عام مسلمین را مطرح کردند. ازجمله ادعای مقامات بالای علم و عصمت و جانشینی برای امامان.
و بهاییان نیز عقایدی غیرقابل قبول برای عام مسلمانان را بیان کردند. ازجمله ادعای خدایی بهاءالله، ادعای دروغ بودن اصل معاد در اسلام، ادعای دروغ بودن بهشت و جهنم، ادعای ظهور امام زمان بدون تحقق نشانه ها و ادعای عصمت برای بیت العدل.

۱۰ـ هر دو متهمند که توسط دشمنان تولید و پرورده شدند:

خیلی از مسلمان، تشیع را برساخته بیگانگان و دشمنان بخصوص یهودیان یا ایرانیان میدانستند و غالب شیعیان نیز بهاییت را برساخته دشمنان بخصوص یهودی یا روسی و انگلیسی میدانستند.

۱۱- هر دو متهم ب شرک و ضلالت شدند.

۱۲- هر دو متهم به غلو شدند.
هردو متهمند که انسانها را تا مقام خدایی نزدیک کردند.

۱۳- هر دو مدعی مقامی بالاتر از مقام نبوت محمد شدند.
ر.ک

۱۴- هردو متهم به همکاری با دشمنان شدند:

شیعیان از طرف خیلی از مسلمانان، همدست مغول و تاتار در براندازی خلافت بودند و امروز همدست امریکا علیه عراق و افغانستان و همدست روسیه علیه و سنیان سوری و بهاییان نیز از طرف خیلی از شیعیان، همدست اسرائیل و امریکا شناخته میشوند.

۱۵- هر دو بدنبال حکومت بر کره زمین هستند.

شیعیان منتظر امام زمانی هستند که بر زمین حکومت خواهد کرد و بهاییان در حال برنامه ریزی و حرکت بسمت حکومت و سلطنت بهایی هستند.
ر.ک: پیروی تمام ساکنین زمین از شریعت بهایی؛ حکومت بهایی؛ چشم انداز دیانت بهایی


پژوهشگر

پژوهشگر

05 Nov, 14:15


بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ٤٣ ص٣٠
تصویر بالا از کتاب ترجمه بحارالانوار ج۴۳ص۳۰


پ.ن:
شرط میبندم أقای مجلسی این داستان رو از روی داستان سیندرلا نوشته.

پژوهشگر

31 Oct, 09:03


.
.
اعتبار بحارالانوار ۳
۱ ۲

✔️بررسی عبارت "قصد علامه مجلسی در بحارالانوار فقط جمع‌آوری روایات بوده است" که بسیار مشهور شده است

🔘جهت بررسی عبارت فوق ابتدا به خود بحارالانوار مراجعه می‌کنیم. علامه مجلسی در مقدمه بحارالانوار جلد اول صفحات ۵ و ۶ چنین می‌نویسد:

ای برادران دینی و ای کسانی که ادعای ولایت اهل بیت عليهم‌السلام را دارید، دعوت من را اجابت کنید و به این کتاب روی آورید. اگر در ادعای خویش مبنی بر پیروی از امامان صادق هستید با نگاه یقین به این روایات بنگرید و با اطمینان به آن تمسک کنید. از انسان‌هایی نباشید که ادعایشان مخالف اعتقادشان است (البته از میان کلامشان می‌توان به اعتقاد پنهانشان پی برد). مبادا از سر جهل و گمراهی دوستدار بدعت‌ها و تمایلات شخصی شوید. مبادا مبانی و آموزه های دین حق را کنار گذاشته و مزخرفات و اوهام منکران دین را پذیرا شوید. من این کتاب را به دلیل اشتمال بر انواع علوم و حکمت‌ها و اسرار و بی نیازی خواننده‌ی آن از دیگر کتب روایی، «بحار الانوار الجامعة لدرر الاخبار الائمة الاطهار» نام گذاری کردم (دریاهای نور که روایات درّین امامان پاک را در بر دارد).

وی در این عبارت مواضع خود را نسبت به کتاب بحار، اینگونه بیان می کند:

●تمامی روایات موجود در این کتاب یقینی است.
●کسانی که به تمامی این روایات یقین ندارند در ادعای پیروی از امامان معصوم صداقت کامل ندارند.
●رجوع به این جامع روایی ما را از دیگر جوامع بی نیاز می‌کند.

🔘همچنین عنوان فصل دوم از جلد اول بحارالانوار "بیان توثیق مصادر بحارالانوار و اختلاف در آنها" می‌باشد که در آن به بررسی و اثبات صحت مصادر اصلی بحارالانوار پرداخته است.

با توجه به این نکات دیدگاه وجود روایات نامعتبر در بحار و نسبت دادن آن به علامه، امری برخاسته از عدم پژوهش و مطالعه است. البته لازم به ذکر است که علامه در موارد بسیار اندکی، به تضعیف برخی روایات می‌پردازد که نمی‌توان این موارد اندک و استثنایی را ناقض کلام وی در یقینی بودن روایات موجود در بحار دانست.

♦️همچنین علامه مجلسی در کتاب ملاذ‌الاخیار نیز با تاکید بر اعتبار روایات بحارالأنوار می‌نویسد: آنچه برای من به قوت اثبات شده و دلایل آن را در کتاب کبیر (بحارالانوار) بیان کردم، این است که تمامی روایات موجود در کتب اربعه و دیگر کتب به تالیف صدوق، برقی، صفار، حمیری، طوسی، مفید و اصول معتبره‌ای که به آن دسترسی داشتیم (و اسامی آن در کتب رجالی ذکر شده است) و در کتاب بحار گنجاندم، تماما حجت و مورد عمل است. این روایات به مراتب قوی‌تر از اصول عقلیه و استحسانات و قیاس‌های متداول در میان برخی از عالمان متأخر شیعه است؛ البته در شرایط تعارض و جمع بین روایات گریزی از ورود دادن مباحث رجالی نداریم.

📚ملاذ‌الاخیار ج۱ ص۲۷

♦️ایشان تمامی روایات بحار را ماخوذ از اصول معتبر قلمداد می‌کند. بر این اساس، روشن می‌شود که مبنای علامه صرف جمع‌آوری روایات از هر اصل و منبعی نبوده؛ بلکه احادیث را براساس اعتبار منبع جمع آوری کرده است.

📚ضرورت علم رجال از انکار تا اثبات

پس نتیجه می‌گیریم که عبارت "قصد علامه مجلسی در بحارالانوار فقط جمع‌آوری روایات بوده است" به هیچ عنوان صحیح نبوده و از سمت برخی روحانیون و عوامی گفته می‌شود که حتی از نزدیکی بحارالانوار هم رد نشده‌ و شناختی از منهج حدیثی علامه ندارند. شاید هم این عبارت از سمت برخی در توجیه بعضی اشتباهات و روایات عجیب نقل شده در بحارالانوار نقل شده است. همچنین علامه مجلسی به درستی به بررسی‌های سندی و رجالی احادیث اعتقادی نداشته است. مرآة العقول (شرح كتاب كافى) ج ١ ص ٢٢ و ملاذ‌الاخیار (شرح كتاب تهذيب الأحکام) ج ١ ص ٢٧ را ببينيد.

🔘علامه در جایی دیگر از بحارالانوار می‌نویسد: امید دارم که خداوند سبحان از فضلش بر این بنده امیدوار به رحمتش و منتش این کتاب را تا قیام قائم آل محمد علیهم الصلاه و السلام مرجع برای فضلا و علما قرار دهد و این کتاب مصدر باشد برای هرکسی که علوم اهل بیت را طلب می‌کند و باعث خاک مالیده شدن دماغ ملحدین لئیم باشد.

♦️با توجه به اینکه علامه مجلسی شهادت می‌دهد به تصحیح و تنقیح و تنسیق روایات و اینکه او آرزو می‌کند کتابش تا زمان قیام حضرت مهدی علیه‌السلام حجت میان مردم باشد و مصدری برای همه طالبان علوم اهل بیت نمی‌توان این تهمت ناروای بر آمده از جهل را به مجلسی زد که وی با چشم بسته روایات صحیح و سقیم و جعلی را یا حتی ضعیف را در کتاب بحار الانوار جمع‌آوری کرده است و از نظر خود علامه، تمام روایات کتاب صحیح هستند!

♦️تمام مطالب ذکر شده‌ی فوق نظر و اعتقاد شخصی علامه مجلسی رضوان الله علیه می‌باشد.
https://t.me/negahinou/5925
@negahinou

پژوهشگر

31 Oct, 04:09


غیب منیع لایدرک ۱


ساقی بده جامی دگر، صهبای گلفامی دگر
کاینک دلارامی دگر، آمد چه زیبا آمده

عقل نخستین مات او، روح القدس مرآت او
و از نفحۀ آیات او، جان در مسیحا آمده

شمس بقا طالع شده، صبح لقا طالع شده
یوم خدا طالع شده، ربّ البرایا آمده

ذرات امکان در ندا، کز مشرق قدس لقا
نور احد شمس بها، با صد تجلا آمده

وجه لمیع کبریا، غیب منیع لایری
با نغمه انظر تری، بر ارض عنبر آمده

غیب بقا شد جلوه‌گر، سرّ عما شد پرده‌در
و آن غائب از هر ذی بصر، بی پرده پیدا آمده



‏دراین مقال ابتدا با خوانشی همدلانه(و نه نقادانه)، و با تلاش برای پیداکردن بهترین تبیین، به بررسی غیب منیع لایدرک در اسلام تشیع و بهاییت میپردازیم. ولی هدف ‏اصلی بررسی غیب منیع لایدرک در دیانت بهایی ست.

غیب منیع لایدرک در اسلام را ازین جهت بررسی میکنیم تا بستر ‏شکلگیری خدای بهایی را بررسی کرده باشیم. بنابراین در برخی مفاهیم اسلامی درباره غیب منیع ‏لایدرک، بیشتر تامل میکنیم تا مقدمات بحث خدای بهایی فراهم شود. ‏

سپس غیب منیع لایدرک در متون بهایی را بررسی و مقایسه میکنیم.

و در آخر به نقد آن میپردازیم.



معنای لغوی غیب منیع لایدرک:‏

غَیب یعنی پنهان. غیب برای ما یعنی آنچه از ما پنهان است.

لایدرک هم یعنی غیرقابل درک. ‏

منیع به چه معناست:‏

کلمه ی منیع در معجم عربی، حداقل دو معنا دارد:
‏۱- حصین: محفوظ از دسترسی دیگران.
‏۲- عزیز: قوی و عزیز با قوت و عزت. ر.ک

منیع یعنی صاحب مناعت و مناعت یعنی قوی بودن و محفوظ بودن و حصین بودن.

مناعت در عربی، برای اشاره ‏به سیستم ایمنی بدن بکار میرود. شخصی که جسم منیع و با مناعت دارد، جسمش قوی و محفوظ و ‏ایمن از بیماریهاست. ر.ک ‏

مناعت در فارسی نیز بمعنای عزت، قوت و استحکام است.(مناعت قلعه و حصانت حصن) ‏ر.ک

مناعت طبع یعنی عزت نفس، بلندنظری، طبع عالی داشتن، بی نیازی از دیگران، ضربه ناپذیری و ‏متانت:

«متانتی ست ترا در هنر، رفیع و منیع»

«طبعی او را چو تو در همه حالی منیع»

«خسروا بود و هست خواهد بود
روزگارت رهی و چرخ مطیع
ملک را قدر تو سپهر بلند
عدل را همت تو حصن منیع»

«کای خداوند هنرپرور دانشور راد
که رفیع است ترا قدر و منیع است مقام»

پژوهشگر

پژوهشگر

29 Oct, 17:53


دیدگاه پت کاندل که چرا او ضد دین و بویژه ضد اسلام است

برگردان و زیرنویس وحید پرآود آتئیست

🔷 @Iran_Atheist_agnosti

پژوهشگر

29 Oct, 11:15


https://t.me/pajhooheshgar/133

پژوهشگر

29 Oct, 06:30


پاسخ بیت العدل به شبهه همکاری پشت پرده با اسرائیل

مستندات روابط بیت العدل و حکومت اسرائیل۱ ، ۲ ، ۳

بدنبال روابط دوستانه بنیانگذاران بهایی و بیت العدل با اسرائیل انگلیس امریکا و همپیمانان و همچنین امتیازات ویژه و حمایتهای ویژه اسرائیل و همپیمانان از جامعه بهایی،

و بدلیل تاییدات بنیانگذارن دیانت بهایی بر حکومت اسرائیل، تایید اینکه تمام فلسطین و ارض مقدس متعلق به اسرائیل است و آنچه مسلمانانی اشغال و جنایت مینامند، تحقق وعده الی و مورد تایید بهاءالله است،

این شبهه بخصوص برای مسلمانانی که اسرائیل را دشمن میدانند بوجود آمده که حتما بیت العدل همکاریهای امنیتی پشت پرده مخفی و مخوفی با اسرائیل و همپیمانانش دارد. و این خود یکی از دلایل اصلی و از مهمترین ریشه های سیاسی بهایی ستیزی است.

* ما تابحال هیچ مدرکی ندیدیم که ثابت کند بهاییان روابط نامتعارف با اسرائیل داشته باشند یا برای اسرائیل یا همپیمانان جاسوسی و مزدوری کنند. و این اتهامات را بعنوان بهایی ستیزی محکوم میکنیم.



لینک پیام مربوطه:
https://payamha-iran.org/document/54


پژوهشگر