جیدو کریشنامورتی @jiddukrishnamurtii Channel on Telegram

جیدو کریشنامورتی

@jiddukrishnamurtii


✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست

کانال اختصاصی کریشنامورتی

مطالب کریشنامورتی در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

جیدو کریشنامورتی (Persian)

با خوشامدگویی به کانال جدید جیدو کریشنامورتی خوش آمدید! این کانال اختصاصی کریشنامورتی، با نام کاربری jiddukrishnamurtii، مکانی مناسب برای علاقمندان به آثار و مفاهیم این فیلسوف بزرگ است. در این کانال، شما قادر خواهید بود مطالب ارزشمند و ممتاز کریشنامورتی را مطالعه کرده و با دیگر علاقمندان به این موضوع ارتباط برقرار کنید. این کانال با هدف ارائه محتوای اختصاصی و با کیفیت در مورد کریشنامورتی تاسیس شده است. بنابراین، از این به بعد، می‌توانید اطلاعات و نظرات جدید درباره این فیلسوف بزرگ را در اینجا بیابید. همچنین، در کانال جیدو کریشنامورتی، کپی مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است. بنابراین، برای دسترسی به محتوای ارزشمند و کیفیتی که این کانال ارائه می‌دهد، بهتر است قوانین مربوطه را رعایت کنید. اگر شما هم عاشق کریشنامورتی هستید و می‌خواهید درباره او بیشتر بدانید، حتما به کانال جیدو کریشنامورتی ملحق شوید و از محتوای فوق‌العاده آن لذت ببرید.

جیدو کریشنامورتی

21 Nov, 17:30


ادامه ...


آموزش واقعی یعنی درک اهمیت زندگی نه آماده شدن برای امتحانات نوعی دزدی نیز در سطح بالا وجود دارد و آن دزدیدن عقاید و دانش دیگران است. وقتی ما در طلب «بیش تر» به هر نوعی هستیم مطمئناً دزدی می کنیم.
چرا ما همیشه سؤال می کنیم، می طلبیم، می خواهیم و می دزدیم؟ چرا در درون خود چیزی نداریم. در درون و روان خود مانند یک طبل تو خالی هستیم. چون احساس خلاء می کنیم سعی داریم خود را پر کنیم نه تنها با دزدیدن چیز ها بلکه با تقلید از دیگران. تقلید کردن نوعی دزدیدن است. شما هیچ نیستید و او کسی است پس سعی می کنید با تقلید کردن از او قسمتی از جلال و شکوه او را به دست آورید. این فساد درست از میان زندگی انسان می گذرد و تعداد کمی از انسان ها از آن رها هستند. پس مهم است که در یابیم آیا می توانیم خلاء درونی را پر کنیم. تا زمانی که ذهن در تلاش پر کردن خود باشد همیشه خالی باقی خواهد ماند. وقتی ذهن دیگر نگران پر کردن خلاء خود نباشد آن خلاء از میان می رود.


کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 243

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

20 Nov, 17:30


ادامه ...


سؤال - چرا بزرگ تر ها دزدی می کنند؟

کریشنامورتی - آیا شما بعضی مواقع دزدی نمی کنید. آیا تا کنون نشنیده اید که پسر بچه ای چیزی را که دوست دارد از بچه دیگر بدزدد؟ در سراسر زندگی همین امر تکرار می می شود چه در جوانی و چه در بزرگی، فقط بزرگ تر ها زیرک تر هستند و کلمات بسیار خوش آهنگی به کار می برند. آن ها در جستجو ثروت قدرت و مقام هستند و برای رسیدن به آن بسیاری چیز ها را نادیده میگیرند راه چاره پیدا می کنند و فلسفه بافی می نمایند. آن ها دزدی می کنند اما آن را دزدی نمی نامند بلکه با کلماتی محترمانه از آن صحبت می کنند اما چرا دزدی می کنیم؟ ابتدا به خاطر آن که جامعه دارای قوانینی ایت که بسیاری از مردم را از ضروریات زندگی محروم می سازد. تعداد زیادی از جمعیت کشور ها غذا کافی، پوشاک و مسکن ندارند در نتیجه دزدی می کنند. عده ای نیز دزدی می کنند نه به خاطر غذا بلکه بخاطر آن چه که ضد جامعه نامیده می شود. برای آن ها دزدی کردن به صورت یک بازی درآمده است و هیجان انگیز می باشد و ناشی از عدم آموزش لازم است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 242 و 243

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

19 Nov, 17:30


ادامه ...


سؤال - چرا انسان از بدو تولد تا هنگام مرگ پیوسته می خواهد مورد علاقه دیگران باشد و اگر نتواند این محبت را به دست آورد آسوده خاطر نخواهد بود و مانند همنوعانش اعتماد به نفس نخواهد داشت؟

کریشنامورتی - آیا فکر می کنید هم نوعانش اعتماد به نفس دارند؟ ممکن است آنها با غرور راه بروند سر خود را بالا نگاه دارند اما متوجه خواهید شد که در ورای این نمایش اعتماد به خود اکثر مردم احساس خلاء و بیهودگی می کنند و در واقع اصلاً اعتماد به نفس ندارند. اما چرا ما می خواهیم مورد علاقه دیگران باشیم. آیا شما نمی خواهید والدین مربیان و دوستانتان به شما محبت کنند و شما را دوست بدارند؟ وقتی هم بزرگ شدید دوست دارید مورد محبت همسر و فرزندانتان باشید. این تلاش مداوم برای دوست داشته شدن برای چیست؟ خوب توجه کنید.
شما می خواهید مورد محبت قرار گیرید زیرا خودتان واقعاً به دیگران علاقه ندارید. زمانی که همه را دوست بدارید این آرزو پایان می یابد. دیگر سؤال نخواهید کرد آیا کسی شما را دوست دارد یا نه. تا زمانی که در جستجو محبت هستید، زشت و خشن به نظر می رسید پس چرا باید دوست داشته شوید. شما بدون عشق مانند یک مرده هستید. وقتی قلب شما سرشار از محبت باشد دیگر در طلب عشق نخواهید بود و هرگز دست خود را برای گدایی محبت پیش مردم در از نخواهید کرد. فقط خلاء را باید پر کرد و یک قلب خالی هرگز با پیروی از یک پیشوا و یا جستجو محبت از هزار طریق دیگر پر نخواهد شد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص241 و 242

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

18 Nov, 17:30


ادامه ...


مهم است که شما آگاه باشید بعضی کلمات موجب می گردد به طور عصبی آن را بپذیرید یا محکوم کنید. مثلاً وقتی خود را حسود بخوانید بلافاصله هرگونه راه سؤالی را مسدود می کنید و از نفوذ به مسئله حسادت به طور کلی ممانعت می کنید. به همین ترتیب افراد بسیاری هستند که می گویند در راه برادری تلاش میکنند معهذا تمام اعمال آن ها بر خلاف رادری است و خود به این حقیقت واقف نیستند زیرا کلمه «برادری» برای تها مفهوم دیگری دارد که در حال حاضر آن را دنبال می کنند و دیگر درباره آن سؤال نمی نمایند در نتیجه هرگز حقایق را بدون توجه به پاسخ عصبی یا احساسی که آن کلمه بوجود می آورد مورد توجه قرار نمی دهند.
پس اولین نکته این است تجربه و درک این مطلب که آیا می توانید بدون استفاده از کلمات انتقادی یا تحسین کننده به حقایق بنگرید؟ اگر بتوانید بدون احساس انتقاد یا تصدیق به حقایق بنگرید در خواهید یافت که در همان ابتدا تمام موانعی که ذهن میان خود و حقایق ایجاد کرده بود از میان می رود.
مشاهده کنید چگونه به افراد مهم نزدیک می شوید. کلمات مرد بزرگ بر روی شما اثر می گذارد. روزنامه ها کتاب ها و پیروانش همه می گویند او مرد بزرگی است و ذهن شما این را پذیرفته است. در غیر این صورت نظر مخالفی اتخاذ خواهید کرد و خواهید گفت «چه حماقتی، او مرد بزرگی نیست.» در صورتی که اگر بتوانید ذهن خود را از تمام تاثرات جدا کنید و فقط به حقایق بنگرید در خواهید یافت که طرز نزدیک شدن شما به مسائل تفاوت خواهد کرد به همین طریق کلمه «دهاتی» که با كلمات فقر و عدم بهداشت همراه است برفکر شما تأثیر خواهد گذارد. اما زمانی که ذهن از تاثرات رها باشد و نه انتقاد کند نه تصدیق بلکه صرفاً نگاه کند و مشاهده نماید دیگر خودخواه نخواهد بود و دیگر مشکل خود خواهی که سعی کند خودخواه نباشد وجود نخواهد داشت.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 240 و 241

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

17 Nov, 17:30


ادامه ...


سؤال - چرا ما اصولاً خود خواه هستیم؟ ممکن است تمام تلاش خود را بکار بریم تا در رفتارمان خودخواه جلوه نکنیم اما وقتی منافع ما مطرح باشد به فکر خودمان خواهیم بود و در مقابل منافع دیگران بی تفاوت می شویم.

کریشنامورتی - فکر می کنم بهتر باشد افراد را خود خواه یا غیر خود خواه نخوانیم زیرا کلمات اثر عجیبی در ذهن می گذارند. اگر فردی را خود خواه بخوانید محکوم می شود اما او را استاد بنامید روابط شما با او عوض می شود حال به او مهاتما بگویید و بلافاصله اطراف او نورانی خواهد شد. به واکنش ها خود دقت کنید و می بینید که کلماتی از قبیل «قاضی»، «تاجر»، «شهردار»، «مستخدم»، «عشق» و «خدا» اثر عجیبی بر اعصاب و نیز بر ذهن شما خواهد داشت. کلمه ای که بروظیفه خاصی دلالت دارد حس آن حالت را به وجود می آورد. پس بیایید ابتدا از قید این عادت نا خود آگاه یعنی خواندن احساسات خاص با کلمات خاص رهایی یابیم. ذهن شما مقید شده که فکر کند اصطلاح «خود خواه» نمایان گر چیزی بسیار غلط و غیر معنوی می باشد و لحظه ای که شما این کلمه را در مورد کسی به کار برید ذهن شما او را محکوم می کند. پس وقتی این سؤال را مطرح می کنید که «چرا ما اصولاً خود خواه هستیم؟» خود این سؤال محکوم کننده است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 239 و 240

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

16 Nov, 17:30


.ادامه ...


ما از شکست خوردن و اشتباه کردن چه در امتحانات و چه در زندگی می ترسیم. اشتباه کردن بسیار وحشتناک است زیرا مورد انتقاد قرار می گیریم و دیگران ما را سرزنش می کنند. اما گذشته از این ها چرا شما نباید اشتباه کنید؟ آیا همه انسان ها در دنیا مرتکب اشتباه نمی شوند؟ و آیا اگر شما هرگز اشتباه نکنید جهان از این هرج و مرج وحشتناک نجات پیدا می کند؟ اگر شما از ارتکاب به اشتباه بترسید هرگز چیزی نخواهید آموخت بزرگ ترها تمام مدت در حال اشتباه کردن هستند اما نمی خواهند شما اشتباه کنید در نتیجه قوه ابتکار شما را از بین می برند. چرا؟ زیرا می ترسند که شما با مشاهده و پرسش درباره همه چیز و با تجربه کردن و اشتباه کردن به مسائلی پی ببرید که از فرمان والدین، جامعه و سنت ها سرباز زنید. به همین جهت شما را وادار به دنبال کردن موفقیت می کنند و متوجه خواهید شد که موفقیت همیشه موجب احترام است.
پس ما همیشه به موفقیت و «بیش تر» می اندیشیم و «بیش تر» به وسیله جامعه قابل احترام ارزیابی می شود. به عبارت دیگر جامعه با دقت بسیار الگو خاصی به وجود آورده که بر طبق آن موفقیت و یا شکست برای شما تعریف می شود. اما اگر دوست دارید با تمام وجود کاری را انجام دهید دیگر به موفقیت یا شکست توجه نخواهید داشت. انسان هوشیار چنین نیست اما متأسفانه انسان ها هوشیار بسیار کم هستند و هیچ کس در این زمینه با شما صحبت نمی کند. تمام نگرانی انسان هوشیار این است که حقایق را ببیند و مشکل را دریابد که به معنا فکر کردن درباره موفقیت یا شکست نیست. زمانی که ما واقعاً به انجام کاری علاقه نداشته باشیم به این مسائل فکر می کنیم.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 239

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

15 Nov, 17:30


ادامه ...


گذشته از آن رضایت و عدم رضایت چیست؟ عدم رضایت یعنی تلاش برای به دست آوردن بیشتر و رضایت یعنی متوقف ساختن مبارزه اما شما نمی توانید بدون کمک تمام مراحل «بیش تر» رضایتی به دست آورید و چرا ذهن «بیش تر» می خواهد.
مثلاً اگر شما در امتحانات موفق نشوید باید دوباره امتحان دهید. در هر حال امتحانات معیار خوبی نیستند زیرا نمایش گر ارزش واقعی دانش و معلومات شما نیست. قبول شدن در امتحانات بیش تر بازی حافظه است و یا شاید شانس باشد اما شما تلاش می کنید در امتحانات موفق شوید و اگر چنین نشود دوباره امتحان می دهید برای اکثر ما زندگی روزمره چنین است. ما برای کسب چیزی مبارزه میکنیم و هرگز متوقف نمی شویم تا از خود بپرسیم آیا چیزی که در جستجویش هستیم ارزش مبارزه را دارد یا نه. هرگز از خود چنین سؤالی نکرده ایم به همین دلیل به این نکته پی نبرده ایم که در واقع این ارزش را ندارد و در نتیجه در مقابل عقاید والدین خود، جامعه و پیشوایان مقاومت نکرده ایم فقط هنگامی که اهمیت کامل «بیش تر» را دریابیم دیگر به موفقیت یا شکست نخواهیم اندیشید.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 238 و 239

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

14 Nov, 17:30


ادامه ...


سؤال - من می خواهم کاری انجام دهم و اگر چه بار ها امتحان کرده ام در انجام آن موفق نشده ام اما آیا باید از انجام آن منصرف شوم یا به تلاش خود ادامه دهم؟

کریشنامورتی - موفق شدن یعنی رسیدن به جایی رسیدن و ما موفقیت را پرستش می کنیم این طور نیست؟ وقتی پسر فقیری در بزرگی میلیونر می شود و یا دانش آموز ساده ای نخست وزیر می شود قابل تحسین است پس هر دختر و پسر جوانی به طریقی خواهان موفقیت است.
آیا چیزی به اسم موفقیت وجود دارد یا این فقط ایده ای است که انسان دنبال می کند؟ زیرا لحظه ای که به موفقیتی نائل می شوید همیشه چیز دیگری وجود دارد که میخواهید به آن برسید تا زمانی که برای رسیدن به چیزی تلاش می کنید مجبور هستید نزاع کنید و درگیر شوید این طور نیست؟ حتی زمانی که به آن رسیدید استراحتی وجود ندارد، زیرا می خواهید بالا تر بروید و بیش تر داشته باشید جستجو موفقیت یعنی بیش تر خواستن و ذهنی که پیوسته زیاده خواه باشد ذهن هوشیاری نیست زیرا «بیش تر» خواستن مستلزم مبارزه بی امان در چارچوب الگویی است که جامعه تعیین کرده است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 237 و 238

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

13 Nov, 17:30


ادامه ...


گذشته از این ها وقتی ما مبارزه می کنیم درگیری میان آن چه که هستیم با آن چه باید و یا می خواهیم باشیم به وجود می آید. حال ببینیم آیا انسان می تواند بدون تشریح این مبارزه تمام مراحل آن را درک کند به طوری که به آن خاتمه دهد؟ آیا ذهن می تواند مانند قایقی باشد که به وسیله باد به حرکت در می آید و مبارزه نمی کند؟ مسلماً مسئله این است نه آن که حالتی بوجود آوریم که در آن مبارزه نباشد اولین تلاش برای ایجاد چنین حالتی خود مرحله ای از مبارزه است در نتیجه هرگز آن حالت ایجاد نمی شود. اما اگر شما لحظه به لحظه مشاهده کنید که چگونه ذهن درگیر یک مبارزه بی پایان است - اگر فقط حقیقت را مشاهده کنید بدون آن که سعی در تغییر آن نمایید و بدون آن که ذهن را تحت فشار قرار دهید که به مرحله ای که شما آرامش می خوانید وارد شود - آن زمان در خواهید یافت که ذهن خود به خود دست از مبارزه خواهد کشید و در آن صورت چیز ها زیادی خواهد آموخت. پس آموختن صرفاً مرحله ای از گرد آوردن اطلاعات نیست بلکه کشف ثروت های خارق العاده ای است که در ورای محدوده ذهن وجود دارد و برای ذهنی که این کشف را انجام می دهد شادی به همراه دارد.
اگر به خودتان نگاه کنید متوجه می شوید که چگونه از صبح تا شب مبارزه می کنید و چگونه انرژی شما در این راه به هدر می رود. اگر صرفاً تشریح کنید که چرا مبارزه می کنید رشته کار از دستتان بیرون می رود و مبارزه ادامه خواهد یافت. در حالی که اگر خیلی آرام و بدون دادن توضیح به مشاهده ذهن خود بپردازید و اگر فقط به ذهن اجازه دهید از مبارزه خود آگاه باشد بزودی در خواهید یافت که حالتی ایجاد خواهد شد که در آن مبارزه ای وجود ندارد بلکه فقط مشاهده است. در آن حالت مشاهده هیچ حس برتری یا حقارت وجود ندارد، انسان کوچک یا انسان بزرگ وجود ندارد در نتیجه رهبر یا پیشوا نیز وجود نخواهد داشت. تمام آن مطالب بیهوده از میان می رود زیرا ذهن کاملاً بیدار است و ذهن بیدار شادمان می باشد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 236 و 237

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

12 Nov, 17:30


ادامه ...


دوباره در تلاش و مبارزه وارد می شویم. هدف مبارزه متفاوت است اما تمام مبارزات یکسان می باشد. یکی برای اصلاح اجتماع و یا جستجو خدا مبارزه می کند، دیگری سعی دارد روابط بهتری میان خود و همسرش و یا همسایه اش به وجود آورد، یکی ممکن است در کرانه رودخانه گنگ بنشیند و رهبری راستایش کند. همه این ها تلاش و مبارزه است. پس آن چه مهم است موضوع مبارزه نیست بلکه درک خود مبارزه است.
حال آیا امکان دارد ذهن آگاه شود که نه تنها در یک لحظه مبارزه نکند بلکه کاملاً از مبارزه آزاد باشد در آن صورت وضعیتی شاد به وجود می آید که در آن دیگر حس برتری یا حقارت وجود ندارد.
مشکل ما اینست که ذهن احساس حقارت می کند به همین دلیل تلاش می نماید چیزی شود یا بر روی خواست ها متضاد و مختلف خود سر پوش گذارد. اما بیایید درباره آن که چرا ذهن مملو از مبارزه است بحث نکنیم زیرا هر انسان صاحب فکری می داند چرا در درون و بیرون خود مبارزه می کند. حسد، طمع و جاه طلبی ها و رقابت هایی که به خشونت می انجامد همه عواملی هستند که ما را به مبارزه در این دنیا وا می دارند. پس برای پی بردن به علت مبارزه انسان، نیازی به مطالعه کتاب ها روانشناسی نیست و آن چه اهمیت دارد مسلماً درک این نکته است که آیا ذهن می تواند کاملاً از مبارزه رهایی یابد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 235 و 236

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

11 Nov, 17:30


ادامه ...


دیشب قایقی را دیدم که با بادبان ها باز در رودخانه بالا می رفت و باد غرب آن را به جلو می راند. قایق بزرگی بود که برای شهر هیزم حمل می کرد. آفتاب غروب می کرد و این قایق و آسمان در پشت آن منظره حیرت انگیز و زیبایی را به وجود آورده بود. قای قران فقط قایق را هدایت می کرد و تلاشی نمی کرد زیرا باد آن را حرکت می داد. به همین ترتیب اگر هر یک از ما می توانستیم مشکل مبارزه و درگیری را حل کنیم فکر می کنم قادر می شدیم بدون تلاش و با خوشحالی در حالی که لبخندی بر لب داریم زندگی کنیم.
به عقیده من تلاش و زحمت و مبارزه ای که ما تمام لحظات زندگی را صرف آن می کنیم ما را از بین می برد. اگر به اطراف خود نگاه کنید می بینید که برای اغلب آن ها زندگی عبارت تست از یک سری مبارزه با خود با زن یا شوهر با همسایه ها و با جامعه و این نزاع نا خود آگاه انرژی آن ها را متلاشی می سازد. شخصی که شاد و واقعاً خوشحال است درگیر این تلاشها نیست. تلاش نکردن بدان معنی نیست که شما را کد کودن و نادان باشید بر عکس فقط افراد عاقل و بسیار باهوش در حقیقت از تلاش و مبارزه آزاد هستند.
اما وقتی درباره عدم تلاش صحبت می کنیم می بینیم که همه ما می خواهیم وضعیتی به وجود آوریم که در آن هیچ گونه نزاع و درگیری نباشد تا بتوانیم هدف و ایده آل خود را مشخص نموده و برای آن مبارزه کنیم. لحظه ای که این کار را می کنیم شادی زندگی را از دست می دهیم.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 235

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

10 Nov, 17:30


بیست و پنجم


آیا تا به حال متوجه شده اید چرا انسان ها وقتی بزرگ می شوند شادی زندگی را از دست می دهند؟ در حال حاضر اکثر شما جوان ها بسیار شاد هستید شما با مشکلات کوچک خود که نگرانی در مورد امتحانات است رو به رو می باشید اما با وجود آن شادی مخصوصی دارید این طور نیست؟ شما به سادگی این زندگی را پذیرفته اید و با خوشی به مسائل می نگرید پس چرا وقتی بزرگ تر می شوید به نظر می رسد آن آگاهی شادی بخش نسبت به چیزی پر اهمیت را از دست می دهید؟ چرا بسیاری از ما به تدریج که به سن بلوغ می رسیم نسبت به شادی، زیبایی، آسمان پهناور و زمین شگفت انگیز کند و غیر حساس می شویم. می دانید وقتی کسی این سؤال را از خود بپرسد توضیحات زیادی در ذهن به وجود می آید که عبارتند از این که ما خیلی به خود علاقمند هستیم و مبارزه می کنیم تا کسی شویم، مقام خاصی به دست آوریم بچه و مسئولیت ها دیگر داریم و باید زندگی خود را تامین کنیم. تمام این چیز ها خارجی به زودی روی ما سنگینی می کند و در نتیجه شادی زندگی را از دست می دهیم. به چهره بزرگ تر ها در اطرافتان نگاه کنید ببینید اکثر آن ها چقدر غمگین، مضطرب و تقریباً بیمار، کناره گیر و در بعضی موارد عصبی هستند و لبخند به لب آن ها نمی آید. آیا از خود سؤال نکرده اید چرا و حتی زمانی که می پرسیم چرا به نظر می رسد اغلب فقط به توضیحی درباره آن اکتفا می کنیم.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 234 و 235

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

09 Nov, 18:07


لطفا حمایت کنید حمایت واقعا پایین هست🌹🌿

جیدو کریشنامورتی

09 Nov, 17:40


سلام همراهان عزیز

دوستان عزیزم حق اشتراک آبان ماه کانال (قانون جبران) را در صورت توان مالی واریز کنید

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند
@hossein_mysticosm

پیشاپیش از توجه و حمایت شما عزیزان سپاسگزارم 🌹

جیدو کریشنامورتی

09 Nov, 17:30


ادامه ...


سؤال - چرا ذهن سایر انسان ها و نیز خودش را استثمار می کند؟

کریشنامورتی - منظور از استثمار چیست؟ ذهنی که جاه طلب، طماع و حسود باشد، ذهنی که سرشار از اعتقاد به سنت ها است و خشن می باشد و مردم را استثمار می کند - چنین ذهنی مسلماً در عمل بدبختی به بار می آورد و جامعه ای به وجود می آورد که پر از بر خورد ها می باشد. تا زمانی که ذهن خود را درک نکند، اعمالش ویران گر است و تا زمانی که ذهن خود را نمی شناسد دشمنی به بار می آورد. به همین دلیل ضرورت دارد که شما خود را بشناسید نه آن که صرفاً از کتاب ها یاد بگیرید. هیچ کتابی نمی تواند شما را به خودتان بشناساند ممکن است کتابی بتواند اطلاعاتی درباره شناخت خود به شما بدهد اما این همان شناخت خود در عمل نیست. وقتی ذهن خود را در آیینه روابط می بینید، این احساس خود شناسی است و ما بدون خود شناسی نمی توانیم این هرج و مرج و بدبختی بزرگی را که در جهان به وجود آورده ایم از میان ببریم.

سؤال - آیا ذهنی که به دنبال کسب موفقیت است با ذهنی که در جستجو حقیقت است فرق دارد؟

کریشنامورتی - این همان ذهن است چه به دنبال موفقیت باشد یا حقیقت اما تا زمانی که ذهن در جستجو موفقیت است قادر به درک حقیقت نخواهد بود. درک حقیقت یعنی دیدن حقیقت در میان دروغ و دیدن آن چه که حقیقت دارد به عنوان حقیقت.


کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 233

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

08 Nov, 17:31


ادامه ...


سؤال - چرا ما با یکدیگر جنگ می کنیم؟


کریشنامورتی - فکر می کنم که بزرگ تر ها نیز این سوال را از خود می کنند، چرا می جنگیم؟ آمریکا با شوروی مخالف است و چین در مقابل غرب ایستادگی می کند. چرا؟ همه درباره صلح صحبت می کنند اما خود را برای جنگ آماده می سازند. زیرا اکثریت انسان ها دوست دارند رقابت کنند و بجنگند. این یک حقیقت مسلم است در غیر این صورت به این کار ادامه نمی دادند. حقیقت دیگر این که مبارزه کردن احساس زنده بودن به انسان می دهد. ما فکر می کنیم که مبارزه در هر شکلی لازم است تا ما را زنده نگاه دارد، اما آن نوع زندگی بسیار مخرب است. راه دیگری نیز وجود دارد و آن زندگی بدون مبارزه می باشد، مانند یک گل زنبق، گلی که می روید و مبارزه نمی کند فقط وجود دارد بودن چیزی همان خوب بودن آن است. اما آموزش به ما این راه را نشان نمی دهد. تحصیل به ما می آموزد که رقابت کنیم، بجنگیم، حقوق دان، افسر پلیس، سرباز، استاد دانشگاه مدیر مدرسه یا تاجر شویم و همه می خواهیم در رأس باشیم. همه خواهان موفقیت هستیم. بسیاری از مردم تظاهر به متواضع بودن می کنند.
اما فقط افرادی خوشبخت هستند که در درون فروتن می باشند و نمی جنگند.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 232 و 233

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

07 Nov, 17:30


ادامه ...


سؤال - زندگی چیست و ما چگونه می توانیم خوشبخت باشیم؟

کریشنامورتی - سؤال بسیار خوبی از سوی یک پسر جوان زندگی چیست؟ اگر از یک تاجر این سؤال را بکنید پاسخ خواهد داد زندگی یعنی فروختن و به دست آوردن پول زیرا زندگی او از صبح تا شب همین است. انسان جاه طلب خواهد گفت که زندگی مبارزه برای پیروزی است، زیرا برای شخصی که مقام و قدرتی کسب کند و رئیس یک سازمان یا کشور باشد زندگی پر از فعالیت هایی است که خود به وجود می آورد. و برای یک کارگر به خصوص در این کشور زندگی یعنی کار بی پایان بدون یک روز استراحت، یعنی کثیف بودن، بدبخت بودن و غذای کافی نداشتن.
آیا انسان می تواند با این همه مبارزه گرسنگی و بدبختی خوشبخت باشد؟ مسلماً نه پس چه می کند او سؤال نمی کند و نمی پرسد زندگی چیست بلکه درباره خوشبختی به فلسفه بافی می پردازد. او درباره برادری صحبت می کند در حالی که از دیگران سوء استفاده می کند. او روحی عالی و برتر خلق می کند چیزی که عاقبت او را به خوشبختی دائمی برساند. اما خوشبختی وقتی در جستجویش هستید به دست نمی آید. زمانی خوشبختی احساس می شود که خوبی و عشق وجود داشته باشد هنگامی که جاه طلبی از بین رفته باشد و ذهن به آرامی به جستجو حقیقت بپردازد.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 231 و 232

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

06 Nov, 17:30


ادامه


سؤال ـ اگر ما مرتکب اشتباهی شویم و کسی به ما گوشزد کند چرا بار دیگر آن اشتباه را تکرار می کنیم؟

کریشنامورتی - نظر شما چیست؟ چرا گل ها را می چینید گیاهان را له می کنید اشیاء را خراب میکنید و یا کاغذ خورد می کنید در حالی که من مطمئن هستم ده ها بار به شما گفته شده این کارها را نکنید. به دقت گوش دهید و خواهید دید وقتی مرتکب چنین کار هایی میشوید در حالتی هستید که فکر نمی کنید، آگاه نیستید و ذهن شما در خواب است پس مرتکب اعمالی می شوید که احمقانه است. تا زمانی که کاملاً هوشیار نیستید و ذهنتان حضور ندارد گفتن اینکه کاری را انجام ندهید بی نتیجه است. اما اگر مربی بتواند به شما کمک کند که شخصی متفکر شوید، کاملاً آگاه باشید و به روشنی درختان، پرندگان، رودخانه و پر بار بودن زمین را مشاهده کنید. یک اشاره کافی خواهد بود زیرا در آن صورت آگاه خواهید بود و از هرچیزی در اطراف و در درون خود با خبر خواهید بود.
متأسفانه حساسیت شما از بین رفته است زیرا از هنگام تولد تا زمان مرگ به شما م یگویند چه بکنید و چه نکنید. والدین، مربیان، جامعه مذهب کشیش جاه طلبی های شما طمع و حسادت های شما - همه می گویند بکن یا نکن برای آزاد شدن از تمام این «بکن ها» و «نکن ها» و در ضمن حساس بودن به طوری که خود به خود مهربان باشید و انسان ها را نیازارید، کاغذ نریزید و سنگ را از جاده کنار بزنید احتیاج به متفکر بودن دارید. هدف از آموزش مطمئناً تنها این نیست که چند حرف الفبا به دنبال اسم خود بیافزایید بلکه باید این روح تفکر و اندیشیدن را در شما بیدار کند تا حساس، آگاه هوشیار و مهربان باشید.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 230 و 231

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

05 Nov, 17:30


ادامه ...


سؤال - حتی در هنگام درون کاوی انسان نمی تواند حقیقت را درک کند خواهش می کنم بگویید حقیقت چیست؟

کریشنامورتی - اجازه دهید ابتدا سؤال حقیقت چیست را کنار بگذاریم و ببینیم درونکاوی چیست؟ از نظر من درونکاوی چیزی کاملاً متفاوت از آن چه کتاب ها شما و پیشوایانتان گفته اند می باشد. درونکاوی عبارت از مرحله درک ذهن خود شما است. اگر شما فکر خود را که همان خود شناسی است درک نکنید، در آن صورت فکرتان دارای مفهوم کمی خواهد بود. بدون آگاهی از خود درونکاوی منجر به شرارت خواهد شد. هر فکری مفهومی دارد و اگر ذهن قادر به دیدن مفهوم آن نباشد - نه فقط در یک یا دو مورد بلکه نسبت به هر فکری که به وجود می آید. متمرکز کردن بر روی یک ایده، تصور و یا گفته های خاص که به طور کلی درونکاوی نامیده می شود نوعی تلقین به خود محسوب می گردد.
پس شما چه آرام بنشینید یا صحبت کنید آیا از اهمیت تمام افکار یا عکس العمل های خود آگاه هستید؟ امتحان کنید و خواهید دید آگاهی از هر حرکت فکر تا چه اندازه مشکل است زیرا افکار به سرعت بر روی هم انباشته می شوند. اما اگر بخواهید هر فکری را بیازمایید و حقیقتاً بخواهید محتوای آن را ببینید در خواهید یافت که جریان افکار شما کند می شود و شما آن ها را خواهید دید. کُند شدن افکار و آزمودن آن مرحله درونکاوی را به وجود می آورد و اگر به این مرحله برسید در خواهید یافت که با آگاهی یافتن از هر فکری ذهن شما که اکنون مخزن بزرگی از افکار نا آرام است و هر یک علیه دیگری مبارزه می کند - کاملاً آرام خواهد شد. در نتیجه هیچ گونه فشار و اجبار و هیچ نوع ترسی وجود نخواهد داشت و در این آرامش حقیقت آشکار خواهد شد. دیگر «شما» وجود نخواهد داشت که حقیقت را تجربه کند بلکه وقتی ذهن آرام باشد حقیقت ظاهر خواهد شد. زمانی که «شما» وجود داشته باشید تجربه کننده بوجود می آید و تجربه کننده صرفاً زاییده افکار است و بدون فکر وجود نخواهد داشت.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 229 و 230

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii

جیدو کریشنامورتی

04 Nov, 17:31


ادامه ...


سؤال - چرا بریتانیا برهند حکومت می کرد؟


کریشنامورتی - ملاحظه می کنید ملتی که انرژی، روح، توانایی و قدرت بیش تری دارد برای همسایگان خود که دارای انرژی کم تری هستند خوشبختی و یا بدبختی به بار می آورد. زمانی هند در سراسر آسیا قدرت داشت. مردم هند سرشار از شوق خلاق بودند و دین خود را در چین ژاپن، هندوچین و برمه رواج دادند. نکته جالب این ست که آن هایی که در جستجو حقیقت و خدا هستند آتشی ترند. آن ها انرژی خارق العاده ای از خود بروز م یدهند و در دیگران نیز به وجود می آورند و آن ها انقلابیون واقعی هستند نه کمونیست ها، سوسیالیست ها و یا آن هایی که صرفاً اصلاح می کنند. فاتحین و حکام می آیند و می روند اما مشکل انسان همیشه یکسان است. همه ما می خواهیم مسلط باشیم، تسلیم شویم یا مقاومت کنیم اما انسانی که در جستجو حقیقت است از تمام جوامع و فرهنگ ها آزاد است.


ادامه دارد ...

کریشنامورتی
فرهنگ آموختن و عشق ورزیدن
ص 229

کانال کریشنامورتی
@JidduKrishnamurtii