جادو درمانگران شمن @nagualism Channel on Telegram

جادو درمانگران شمن

@nagualism


راه جنگجویان برای غلبه بر خودبینی و دستیابی به آزادی ادراک


کانال یوتیوب
https://www.youtube.com/c/shamanismtoltec

کانال منابع
@nagualism_media

اینستاگرام
instagram.com/nagualism
Instagram.com/shamanism_toltec

فیسبوک
fb.com/shamanism.toltec

جادو درمانگران شمن (Persian)

جادو درمانگران شمن یک کانال تلگرام بسیار جذاب و مفید برای افرادی است که به دنبال راه حل های روحی و ذهنی برای غلبه بر خودبینی و دستیابی به آزادی ادراک هستند. این کانال با هدف ارائه مطالب و محتواهای مرتبط با جادو، درمانگری و فلسفه شمنیت به شما کمک می کند تا بفهمید چگونه می توانید ذهن و روح خود را تقویت کرده و به بهترین شکل ممکن به تحول و پیشرفت شخصی خود برسید. nnاز طریق کانال یوتیوب ما در https://www.youtube.com/c/shamanismtoltec می توانید به ویدیوها و آموزش های مفید و آموزنده دسترسی پیدا کنید. همچنین اگر به دنبال منابع بیشتری در این حوزه هستید، می توانید کانال منابع ما را به آدرس @nagualism_media دنبال کنید. nnدر کانال اینستاگرام ما به آدرس instagram.com/nagualism و Instagram.com/shamanism_toltec می توانید با ما بیشتر آشنا شوید و از جدیدترین مطالب و محتواهای ما باخبر شوید. همچنین می توانید ما را در فیسبوک به آدرس fb.com/shamanism.toltec دنبال کنید تا همیشه از آخرین تحولات و اخبار ما مطلع باشید. به کانال جادو درمانگران شمن بپیوندید و راه جنگجویان برای غلبه بر خودبینی و دستیابی به آزادی ادراک را همراه با ما طی کنید.

جادو درمانگران شمن

02 Dec, 19:27


-من عمل جادویی ادای دین به روح بشریت را از دون خوان آموخته بودم. یک بار، وقتی که ما بعد از تبدیل مقداری پول مکزیکی از بانکی خارج می شدیم و من غرق در این فکر بودم که هیچگاه نمی توانم کارهایی را که دون خوان برایم کرده است جبران کنم، از او پرسیدم که آیا چیزی در دنیا وجود دارد که با انجام آن بتوانم قدری از دین خود را نسبت به او ادا کنم. او پاسخ داد:

- من احتیاجی ندارم که تو دین خود را به من ادا کنی، ولی اگر می خواهی دینی ادا کنی، پس آن را به حساب "روح بشریت" ادا کن. میزان سپرده آن همیشه ناچیز است و هر مبلغ کمی هم در آن واریز شود باز هم کافی است.


📘کتاب دومین حلقه قدرت

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

30 Nov, 20:14


یک مبارز با فروتنی خودش را همانگونه که هست می پذیرد و اقتدارش را با تاسف خوردن به باد نمی دهد زیرا راه دیگری برای بودن موجودات به روشی که الان هستند نیست.
اگر دری بسته شد با لگد و ضربه آن را باز نمی کنیم با دقت آن قفل را مطالعه می‌کنیم و کشف می کنیم که چگونه آن را باز کنیم. به همین روش اگر زندگی یک مبارز رضایت بخش نباشد، او ناراحت نمی‌شود و شکایت نمی کند. به جای این استراتژی هایی را طراحی می‌کند که سرنوشتش را تغییر دهد.

📕کتاب ملاقات با ناوال

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

28 Nov, 20:30


هنگامی که جنگاوران از داشتن اقتدار شخصی حرف می زنند، به قصدی اشاره دارند که به طیب خاطر به سوی ایشان می آید.

او به من گفت، پیامد را می توان، همچو مهارتی برای یافتن راه حل های تازه، یا مهارتی برای تاثیر گذاشتن بر مردم یا رویدادها توصیف کرد. گویی، امکانات پیش از این ناشناخته، برای جنگاوران، ناگهان آشکار می شوند.

در این روش، جنگاور بی عیب و نقص هرگز چیزی را پیشاپیش تدارک نمی بیند، بلکه کردارهایشان آن چنان استوارند که به نظر می رسد جنگاور هر جنبه از عملکردش را از پیش محاسبه کرده است.


📒شش گزاره روشنگر از کتاب هدیه عقاب (بخش حذف شده)

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

26 Nov, 18:11


خودبزرگ بینی، فقدان هدف، جاه طلبی مهار نشده، شهوت آزموده نشده، ترسو بودن، فهرست دشمنانی که می کوشند پروازت را به آزادی مانع شوند، بی پایان است و باید در پروازت علیه آنها سرسخت باشی.
به من گفت آرام شوم. آنگاه گفت که فقط می کوشد برایم شرح دهد که دشمنان واقعی ما نحوه رفتارها و احساسات ماست و آنها همانقدر خطرناک و ویرانگر هستند که راهزنان سراپا مسلحی که ممکن است در جاده با آنها رویارو شویم.

📒گذر ساحران

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

23 Nov, 18:37


نکته مهم دانستن این امر است که ما محدود هستیم زیرا کالبد جسمانی ما آگاهی ما را کنترل می‌کند ولی اگر بتوانیم آن را برعکس کنیم یعنی طوری که کالبد اختری ما آگاهی ما را کنترل کند عملاً می توانیم هر کاری را انجام دهیم که تصورش را می‌کنیم.

کتاب گذر ساحران،ص ۳۲۳

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

23 Nov, 08:14


کتاب افسانه های قدرت، نوشته کارلوس کاستاندا، ترجمه فرشید محمدی
آقای فرشید محمدی کتاب افسانه های قدرت رو باز ترجمه کردند.

کانال مترجم
💢 @Atashdaron1

بازنشر
🆔 @nagualism
🆔 @nagualism_media

جادو درمانگران شمن

21 Nov, 19:54


دون خوان، از دستم عصبانی هستی؟

از سوالم حیرت زده شد و گفت:

- نه، هرگز از دست کسی عصبانی نمی شوم! هیچ آدمی نمی تواند تا این حد کار مهمی کند که از دستش عصبانی شوم.

وقتی از دست مردم عصبانی می شوی که حس می کنی اعمالشان مهم است و من دیگر چنین احساسی ندارم. ツ

📒کتاب آموزشهای دون خوان

جادو درمانگران شمن

19 Nov, 18:25


و نگاه سنگینی به من انداخت و گفت: در حقیقت،‌ من آگاهی و انرژی‌ام را هرجا بروم با خود می‌برم. چیزی را پشتم بجا نمی‌گذارم. تو از طرف دیگر مانند ستاره‌دنباله‌دار همه چیز را در پشتت بجا می‌گذاری. هرکسی می‌تواند رد تو را دنبال کند. من این را کمین‌وشکار رقت‌انگیز می‌نامم.

پرسیدم: چطور می‌توانی اینجا نباشی و هنوز مهربان و خونگرم بمانی؟

او گفت: این معمای قلب است که یک عمر برای کمین‌وشکارگر زمان می‌برد که حل‌اش کند. روزی آن را خواهی فهمید.


📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

18 Nov, 18:03


ـ مسلما تو‌خواهی رفت، اما من هرگز این صحرا را ترک نخواهم کرد.

ـ چطور این امکان دارد؟

ـ بسادگی چون هرگز اینجا نبودم.

بخود لرزیدم. نلیدا این را با چنان قاطعیتی می‌گفت که حتی اگر می‌خواستم به او شک کنم، نمی‌توانستم. بی‌اراده او را درآغوش کشیدم. او جامد بود و درعین حال بطرز غیرقابل‌توصیفی خالی، تا لمس شود. وقتی چشمانم را بستم دیگر نمی‌توانستم او را احساس کنم. آنگاه فهمیدم که حضور او در اتاق وابسته به نشانه‌های دیداری و شنیداری است که به مقدار زیادی برپایه‌ی خاطرات من از او است تا وجود واقعی او. این تفکر به من تکانی واقعی از ترس وارد کرد. بطورغریزی چند قدم به عقب برداشتم.

نلیدا گفت: اینجا بودن و اینجا نبودن در آن واحد آن چیزی است که منظور ساحران از کمین‌وشکار با همتا است. به این مفهوم است که بودن دیگر واقعی‌تر از نبودن نیست.
... این به معنای این است که نبودن در اینجا باندازه بودن در اینجا واقعی است. این حقیقت که این صحرا و این کلبه چیزی در اطراف من است چیزی که عمیقا دوستش دارم، انکارپذیر نیست. اما اگر صحنه دیگری مرا احاطه کند، من آن‌را به همان شدت دوست خواهم داشت، چرا که احساس علاقه در درون من است و تنها تا زمانی که صحنه را برای قرارگیری در اینجا انتخاب می‌کنم، اینجا است.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

17 Nov, 19:56


گفتم: چطور‌می‌شود اگر عاشق کسی باشی یا چیزی را بخواهی که نتوانی بدست بیاوری؟ آنگاه احساس نا‌امیدی و گول‌خوردن می‌کنی.

نلیدا سرش را تکان داد و گفت:‌ ... با مرور‌دوباره و تمرین بی‌عملی تو گرایش‌ات را تغییر می‌دهی، و بدین وسیله ذهنت سیال می‌شود، پس دیگر به چیزی نمی‌چسبی. آنگاه هرچه که سرراهت بیاید، بیش از اندازه کافی است و انتظار نداری که دوام بیاورد. آنگاه هرآنچه از تو جدا شده، زیادی باقیمانده بوده، اما انرژی ذاتی‌ات نه باقی‌می‌ماند و نه می‌رود.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

16 Nov, 20:18


نلیدا با صدایی آرام ادامه داد،‌ بعنوان کمین‌وشکارگر ما آماده تغییر هستیم چرا که تقدیرمان را پذیرفته‌ایم که تکامل بیابیم. ما بسادگی می‌توانیم آگاهی‌مان را تغییر دهیم و با یک‌پارچه‌گی با رویدادهایی که اطراف‌مان را تغییر می‌دهند مواجه شویم. با بودن در لحظه، کمین‌وشکارگر متوجه تغییر نشده و هرگز احساس خسران نمی‌کند. بنابراین زندگی ما همواره لبریز است و در عین حال تا ابد یک علامت سئوال باقی‌می‌ماند.

من غرغر کردم که احساس امنیت بیشتری می‌کردم، اگر زندگی ما بجای علامت سئوال شامل پرانتزها می‌شد.

ـ بخاطر این است که به حصارهای زندان‌ات عادت کرده‌ای. اما وقتی زندگی‌ات شامل علامت سئوال باشد، نمی‌دانی که توانایی چه چیزی را داری حتی فرار از آخرین علامت تعجب ما‌، مرگ‌مان!

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

14 Nov, 16:26


قدرت آنجاست که انرژی به خودی خود یا تحت فرمان شخصی جمع شود...دانش انرژی جمع می کند، به هر حال دانش و آگاهی قدرت است.

📒گذر ساحران

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

12 Nov, 19:14


سالک مبارز مسئولیت اعمالش را می پذیرد، حتی پیش پا افتاده ترین اعمالش را. آدم معمولی افکارش را به نمایش می گذارد و هرگز مسئولیت آنچه را انجام می دهد، نمی پذیرد.

📙کتاب چرخ زمان

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

11 Nov, 17:38


بعد از اینکه لاگوردا و کاستاندا، ناوال زن (کارول تیگز) را به یاد آوردند و فهمیدند ناوال زن دیگر اینجا نیست. کاستاندا گفت:

لحظه ای به ژرفای مالیخولیا فرو رفتم که به طور منطقی اندازه گیری آن امکان نداشت. برای اولین بار، از وقتی که می شناختم، اندوهی واقعی و بی پایان حس کردم، نوعی ناتمامی وحشتناک. زخمی در وجودم دوباره سر باز کرده بود. این بار نمی توانستم همچون گذشته در پس پرده ای از اسرار و نادانی پناه گیرم. ندانستن، سعادتی برای من بود. برای یک لحظه در حزن و اندوه وحشتناکی فرو رفتم.

لاگوردا مانعم شد و در گوشم گفت:
- سالك مبارز به كسی می گویند كه در طلب آزادی باشد. حزن و اندوه آزادی نیست. ما بایستی خود را از قید آن رها سازیم.

همان طور که دون خوان هم می گفت داشتن احساس رهایی مستلزم لحظه ای وقفه، به منظور ارزیابی موقعیت بود. در اوج اندوه فهمیدم منظورش چه بوده است. احساس رهایی در وجود من بیدار شده بود و حال بستگی به من داشت که با کوشش خود از این وقفه به درستی استفاده کنم.

📓کتاب هدیه عقاب


🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

09 Nov, 19:02


هر کس می تواند ببیند و با این حال ما بر می گزینیم که آنچه را دیده ایم، به یاد نیاوریم.

📘 دومین حلقه قدرت

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

07 Nov, 19:19


معمولا آنچه ما را ... (در مواجه با خرده ستمگر) از پا در می آورد، فرسایش عادی خود بزرگ بینی ماست. اگر كسی ذره ای غرور داشته باشد،‌ وقتی با او طوری رفتار كنند كه احساس كند آدم بی ارزشی است، خرد می شود.

حفظ روحیه وقتی كه شخص تو را زیر پا لگد مال می كند،‌ خویشتن داری نامیده می شود.

گردآوری اطلاعات در مورد خرده ستمگر در حالی كه تو را خرد می كنند انضباط نامیده می شود.

شكیبایی یعنی شخص به سادگی و با شادی و بی هیچ شتاب و اضطراب انتظار بكشد و آنچه را كه باید رخ دهد، ‌به تاخیر اندازد.

وقت شناسی كیفیتی است كه رهایی آن چه را كه تاكنون به تاخیر افتاده است معین می كند. خویشتن داری، انضباط و شكیبایی مثل سدی است كه در پس آن هر چیزی انباشته می شود. وقت شناسی دریچه سد است.

شكیبایی یعنی جرئت به تاخیر انداختن چیزی كه سالك مبارز كاملا می داند باید انجام شود، نه اینكه سالك مبارز بر علیه كسی توطئه چینی كند و یا برای تسویه حساب های گذشته برنامه ریزی كند. شكیبایی چیزی مستقل است. تا زمانی كه سالك مبارز خویشتن داری،‌ انضباط و وقت شناسی دارد،‌ شكیبایی این اطمینان را می دهد كه چه كسی شایستگی چه چیزی را دارد.
دون خوان
🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

05 Nov, 20:01


ترس یکی از قوی ترین نیروهای زندگی سالکان مبارز است. انگیزه یادگیری آنهاست.

📕کتاب چرخ زمان

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

03 Nov, 18:40


نلیدا گفت: وقتی که چیزها می‌روند،‌ قوی هرگز نمی‌چسبد یا احساس خسران نمی‌کند، چرا که صرف‌نظر از اینکه خالی هستند یا پر، طبیعت اساسی آنها سالم باقی ‌می‌ماند. چنین افرادی می‌توانند بیایند و بروند و از نگرش سنگین افراد ضعیف که به هر خرده‌نانی در راه‌شان می‌چسبند و همیشه می‌ترسند که کسی ممکن است آن را از آنها بگیرد، صرف‌نظر کنند. آنها مانند گدایانی هستند که سرتکه نانی می‌جنگند، چرا که احساس می‌کنند هرگز دوباره غذایی نخواهند خورد.


📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

01 Nov, 17:57


فنجانی که یک حفره داشته یا کف نداشته باشد دیگر نمی‌تواند آنچه را که قصدش بوده عملی کند. یعنی یک مخزن باشد.

نلیدا توضیح داد که اگر کالبدانرژی سوراخ یا آسیب‌دیده باشد،‌ فرد احساس نشت کردن نیروی حیاتی کرده، تلاش می‌کند با احتکار و چسبیدن، ضرر اجتناب‌ناپذیر را جبران کند.

آنچه که این فرد نمی‌فهمد، این است که این ترس از دست دادن نیست که باعث چسبیدن او می‌شود، بلکه ضعف موجودیت انرژیک او است که باعث این پریشانی است.

نلیدا این را روشن کرد که همه ما مانند فنجان‌ها هستیم،‌ بعضی از ما ترک دارند،‌ بعضی ته ندارند،‌ بعضی دیگر سالم اند و دست نخورده هستند.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

31 Oct, 15:42


چون فنجان ترک ندارد، می‌تواند همه چیز را نگهدارد. تو می‌توانی آن‌را خالی و پر کنی و آن هنوز همان فنجان است. اما اگر ترکی داشته باشد، می‌بینی که کم کم چای تراوش می‌کند، تا آنکه همه‌ آن خالی می‌شود. آنگاه فنجان اگر می‌توانست احساس کند حس می‌کرد که چیزی را از دست داده است.

قبول کردم که اگر فنجان طبیعتی داشت که احساس کند بخاطر ترک و نشت چای،‌ احتمالا احساس ازدست دادن و شاید حتی ناخشنودی،‌ پر نبودن یا نوستالژی برای گذشته می‌کرد.

او درحالیکه به من نگاه می‌کرد گفت: بخاطر این است که فنجان شکسته است. اما اگر ترک را ترمیم کنی،‌ آنگاه وقتی فنجان پر یا خالی است،‌ احساس زیان نمی‌کنی چرا که این طبیعت فنجان است که پر یا خالی باشد. درحالیکه در طبیعت یک فنجان که ترک خورده یا شکسته باشد، دیگر کاربردی ندارد.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

30 Oct, 20:08


او درحالیکه قوری را خم می‌کرد گفت: این فنجان چند لحظه قبل خالی بود و حالا پر از چای است. یا می‌توانی آن را با هر ماده‌ای که انتخاب کردی پر کنی. اما فنجان همان است، مهم نیست که با چه پر شده، موافق نیستی؟
سرم را تکان دادم منتظر ماندم تا او نقطه نظرش را روشن کند.
نلیدا توضیح داد که وقتی یک فرد مروردوباره کرده و از منیتش منفک شود، دیگر کالبدانرژی‌اش، هرزمان‌که دنیای اطرافش حرکت کرد به لرزش نمی‌افتد. چرا که او خالی است و اجازه می‌دهد که قصد او را حرکت دهد،‌ او مرکزی دارد که ثابت است وظاهراً بهیچ وجه حرکت نمی‌کند.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

29 Oct, 18:36


نلیدا برایم توضیح داد که پایبند بودن یا چسبیدن به چیزها هم احساسی جسمانی است و هم نگرشی ذهنی. از لحاظ ذهنی و روانی، فرد از چیزهایی باید دست شوید
که دیگر در دسترس او نیستند. به علاوه، به لحاظ جسمی یا فیزیکی، در هم میریزد، زیرا به خاطراتی غیرواقعی که توهمی بیش نیستند، چسبیده. در این حالت که ذهن و جسم فرد منقبض می شود فرد نمی تواند به صورت داوطلبانه خود را به هستی عرضه کند و چالشهای همواره موجود را بپذیرد.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

27 Oct, 15:28


ناوال در مقام خود به عنوان راهبر یا استاد مجبور است به شیوه ای بسیار موثری و همزمان بی عیب و نقص رفتار کند. چون امکان ندارد که جریان اعمالش را به طور منطقی برنامه ریزی کند، همواره تصمیم گیری این امر را به روح واگذار می کند.

📗کتاب قدرت سکوت

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

25 Oct, 07:41


باید بدانی در جهان سالکان همه چیز به اقتدار شخصی بستگی دارد و اقتدار شخصی هم به بی عیب و نقصی سالک مبارز وابسته است.

📒دومین حلقه قدرت

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

22 Oct, 15:52


به نلیدا گفتم که نمی‌فهمم که چطور کسی می‌تواند مدام بگوید خدانگهدار، وقتی که نمی‌داند کی کسی خواهد رفت.
ـ تایشا نمی‌بینی که همواره در حال ترک کردن هستی؟ در هر لحظه تو چیزی را ترک می‌کنی تا چیز دیگری را پذیرا باشی. همینکه بسوی چیز جدیدی می‌روی به این معنا است که به آنچه که پشت سرگذاشته‌ای بدرود می‌گویی...اگر مدام به آنچه اتفاق افتاده پایبند باشی، چگونه می‌توانی انرژی قبول اکنون فوق‌العاده را داشته باشی؟

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

20 Oct, 18:11


شرط لازم برای ورود به سه مرحله دقت، داشتن نیروی حیات است، زیرا بدون آن، سالکان هیچ هدف و مقصودی نمی توانند داشته باشند.

📓 کتاب هدیه عقاب

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

19 Oct, 06:08


ما در دستان اقتدار هستیم و باید فروتنانه آنچه به ما عرضه می‌شود پذیرا باشیم. ما چیزی را کنترل نمی‌کنیم و نباید که بچسبیم، چرا که در روند دوّار کارها پایان و آغاز یکی است.
پرسیدم:‌ اما از کجا بدانیم که پایان نزدیک خواهد شد، اگر شروع دیگری در کار باشد؟
نلیدا پاهای کشیده‌اش را دراز کرد و مستقیما به من نگریست. تو برای پایان همواره با خداحافظی گفتن به شروع آماده می‌شوی. تو بطور طبیعی این را باهمان شیوه و محبتی که سلام می‌گویی، انجام می‌دهی.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

16 Oct, 18:38


عمل خودجوش واقعی عملی است که در آن خودت را کاملا رها کنی، ولی فقط بعد از تعمق اساسی.
عملی که تمام نقاط ضعف و قوت مورد توجه قرار گرفته اند و چنانکه باید و شاید کنار زده شده اند، چون چشم داشتی نداری، از چیزی پشیمان نمی شوی.
ساحران اعمالی با این ماهیت را آزادی می نامند.

📕کتاب در رویا بودن

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

15 Oct, 06:40


نلیدا گفت: فردا فاصله سه‌روزه ما به پایان می‌رسد.

من شروع به مالیدن چشمانم کردم و گفتم که از زمانی که با او گذراندم تشکر می‌کنم و مایل نبودم به‌پایان برسد.

احساساتی نشو. تو می‌دانی که این در طبیعت چیزها است که به پایان می‌رسند. خوشبختانه ما قبلا خداحافظی کرده‌ایم.

به او اطمینان دادم که من هرگز چنین چیزی نگفتم.

او محکم گفت‌: چسبیدن، لوس کردن است و وارد درکلبه شد. حالا با قدرت ساحران پیش می‌روی، اما وقتی که به لوس‌آنجلس برگردی باید برقدرت خودت تکیه کنی. بنابراین باید بی‌عیب‌ونقص عمل کنی، در غیر این‌صورت پرنده آزادی پرواز کرده و می‌رود و تو زیر درخت درحال تاسف به‌حال خود تنها می‌مانی.

سخنان نلیدا ضربه هشیارکننده‌ای به من زد. این ایده که روح پرواز می‌کند و می‌‌رود و من دیگر اورا نخواهم دید ازهرچیزی که می‌توانستم تصور کنم ترسناک‌تر بود.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

13 Oct, 20:19


زولیکا می‌تواند مرکز آگاهی فرد را با کالبد رؤیایش تغییر دهد. تمام کاری که باید بکند این است که به چشمانت نگاه کند، یا پیشانیت را ،‌ یا پشت گردن، یا تیغه شانه ات را لمس کند و تو مانند برق خاموش میشوی.

🍀کارلوس کاستاندا
📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

12 Oct, 10:15


ـ  نلیدا پرسید:‌ پس چرا تا حد مرگ عبوس و بی‌حوصله بودی، وقتی که به اعضای گروه ما معرفی شدی؟...

ـ کجا، کی؟ سعی کردم که افکارم را سازماندهی کنم، اما ساختار خطی وجود نداشت تا آنها را به آن بیاویزم.

نلیدا پاسخ داد: در خانه‌ای که کک‌ها ترا گزیدند. تو حوصله‌ات سر رفته بود و نمی‌توانستی تحمل کنی که از آنجا خارج شوی. تو حتی تواضع نداشتی که توجه‌ات را به آنها بدهی.

گفتم:  اما آنها مردمانی عادی بودند. نبودند؟‌ نمی‌دانستم که آنان بخشی از گروه ساحران ناوال هستند.

ـ نلیدا گفت: البته که می‌دانستی، اما با وجود چنین زن بالامرتبه‌ای بودن، قدرت کافی نداشتی که این را ببینی، چه برسد که دست به عمل بزنی. هرگاه کسی می خواست به تو نزدیک شود، به آنها پشت کردی و پس شان زدی. از خود دفاع کردم:‌ اما من اسپانیایی را بخوبی صحبت نمی‌کنم.

ـ نلیدا پافشاری کرد: تو همه را بعنوان سرخپوستانی بیچاره در نظر گرفتی که حتی لیاقت پاک کردن پاهایت را هم ندارند. می‌خواستم مخالفت کنم اما چیزی در من می‌دانست که او راست می‌گوید.

نلیدا ادامه داد: ناوال جوان مجبور شد جای تو از همه عذرخواهی کند. درغیر اینصورت آنها تو را بدون هیچ ملاحظه ای بیرون میانداختند. خوش شانس بودی که تنها با مقداری  نیش کک خارج می‌شوی. کک ها با تو بیرحم بودند و این یک نشانه است. با تو باید رفتاری بی‌رحمانه داشت.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

11 Oct, 19:18


ادامه
پرسیدم: چه می‌توانم بکنم؟ به من بگویید که چه قدم‌هایی باید بردارم تا بتوانم از آنها پیروی کنم؟

کارلوس گفت: او می‌گوید مراحلی وجود ندارد. تنها احساسی عام است که وقتی برمیخیزد که شخصی تصمیم می‌گیرد با تمام قلبش راه دانش را بی عیب و نقص طی کند. زولیکا گفت که هنوز این احساس را نداری.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

10 Oct, 18:22


کارلوس گفت: زولیکا از من خواست که به تو بگویم راهی برای دوری از مشکلات هست، اما برای آن باید تو تغییر کنی. او می‌گوید دوباره باید متولد شوی.

من نمی‌دانستم چطور می‌توانم تغییر کنم. من تمام زندگی‌ام را مرور کرده بودم، از زمان حال شروع کرده و به اولین خاطرات ام بازگشته بودم. بعد یک مرور دوباره دیگر هم کرده بودم، از قدیم به خاطرات حال برگشته بودم. و از خودم می‌پرسیدم، چه چیزی در مورد راه زندگی‌ام تا این حد بد بود. به دانشگاه رفته بودم و همانطور که امیلیتو توصیه کرده بود، عشقی به دانستن در خود پدید آورده بودم. احساس می‌کردم هر آنچه که باید انجام می‌دادم کرده ام. با این حال پیش آگاهی تیره و تاری که زولیکا می‌داد، من را می‌ترساند.

دونا زولیکا در چشمانم مستقیم نگاه کرد و چیز دیگری گفت. من از روی سردرگمی رو به کارلوس کردم. کارلوس گفت: او می‌خواهد کمکت کند. او می‌گوید مگر آنکه از نازپرورده کردن خودت دست برداری، والا قدرتی که ذخیره کرده ای، برعلیه خودت خواهد شد و از قبل بدتر خواهی می‌شوی.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

08 Oct, 15:35


کلارا توضیح داد که در طول سکس، یک مرد انرژی‌اش را در داخل بدن زن می‌نشاند. این کرم‌های درخشان به او فشار ‌می‌آورند که مردش را برخلاف اراده و یا دانشش، حفظ کند. ساحران انرژی جنسی‌شان را هدر نمی‌دهند، بلکه آن را برای کمین‌وشکار یا رؤیابینی ذخیره می‌کنند.
ـ کلارا گفت: هردوی این فعالیت‌ها به مقدار عظیمی انرژی نیاز دارد. انرژی اساسی ما انرژی جنسی است. پس نباید در یک تبادل موقتی با کسی که برایش اهمیتی قائل نیستیم، آن‌را پراکنده سازیم. او گفت که زنان در سطحی انرژیک بوسیله مردان هیپنوتیزم می‌شوند. تنها با مروردوباره زندگی یک زن می‌تواند از دام تأمین انرژی مداوم مردان، خود را رها کند.

📘یادداشت های منتشر نشده

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

05 Oct, 08:31


خودبزرگ بینی، فقدان هدف، جاه طلبی مهار نشده، شهوت آزموده نشده، ترسو بودن، فهرست دشمنانی که می کوشند پروازت را به آزادی مانع شوند، بی پایان است و باید در پروازت علیه آنها سرسخت باشی.
به من گفت آرام شوم. آنگاه گفت که فقط می کوشد برایم شرح دهد که دشمنان واقعی ما نحوه رفتارها و احساسات ماست و آنها همانقدر خطرناک و ویرانگر هستند که راهزنان سراپا مسلحی که ممکن است در جاده با آنها رویارو شویم.

📒گذر ساحران

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

03 Oct, 20:11


روح فقط وقتی گوینده با اشاره حرف بزند، گوش فرا می دهد، اما چنین اشاراتی نشانه های حرکت جسمی نیست، بلکه اعمال واقعی رهایی، آزادگی و شوخ طبعی است. ساحران به عنوان اشاره ای به روح، بهترین هنر خود را در سکوت به تجرید هدیه می کنند.

📗 کتاب قدرت سکوت

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

02 Oct, 17:02


سالك مبارز به كسی می گویند كه در طلب آزادی باشد. حزن و اندوه آزادی نیست. ما بایستی خود را از قید آن رها سازیم.

📓هدیه عقاب

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

30 Sep, 19:48


(از میان چهار دشمن معرفت)‌ دشمن سوم قدرت است. و این مرحله ایست که شخص به سختی متوجه دشمن خود می باشد که هر لحظه به او نزدیک تر می شود پس اگر ناآگاه باشد مطمئناً جنگ را باخته است و قدرت او را به مردی ظالم و نیرنگ باز تبدیل کرده است.

📕از تعلیمات دون خوان

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

29 Sep, 18:38


شمن هایی چون دون خوان اساسا اهل عمل هستند و تنها چیزی که برای آنان وجود دارد جهانی شکارچی است که در آن هوش یا آگاهی،‌ محصول مبارزه میان مرگ و زندگی است.

او خود را کاوشگر بی نهایت می دانست و می گفت برای اینکه بتوان مثل یک شمن در ناشناخته سیر کرد شخص نیاز به عمل گرایی نامحدود،‌ هوشیاری بی حد و مرز و شجاعتی از فولاد دارد.

🌵کاستاندا
📓بخشی از مصاحبه کاستاندا با دانیل تروخیلو

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

28 Sep, 18:20


بی عملی در آگاهی سوی راست تمرین می شود، و این قدرت را دارد که ما را به جنبه های آگاهی سوی چپ ببرد، تمرین منظم آن، نقاط تماسی را بین دو سو می آفریند. این کار رفته رفته می تواند ما را به یکپارچگی دو روش آگاهی نزدیک تر کند، در نتیجه به چیزی می رسیم که «تمامیت خویشتن» نام دارد.

📔 کتاب آموزش های دون کارلوس

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

26 Sep, 18:23


‍ بی عملی جریان توصیف را قطع می کند و این قطع، به نوبه خود، عمل دنیای شناخته را به حال تعلیق در می آورد. بی عملی واسطه ای است که در را به سوی ناشناخته ی واقعیت و خویشتن می گشاید. به زبان دیگر، دستیابی به ناوال را فراهم می سازد، چیزی که به آن در مورد دنیا به عنوان واقعیتی دیگر یا در مورد فرد به عنوان «آگاهی من دیگر» اشاره دارد.

📔 کتاب آموزش های دون کارلوس

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

25 Sep, 19:39


نلیدا اضافه کرد: وقتی که تو در درون ساکت و تهی، اما مملو از نیرو و فعالیت هستی،‌ تو داری عمل میکنی بدون اینکه عمل کنی. از سوی دیگراگر ما پر از نگرانی و اضطراب و توقعات هستیم و انرژی اندکی در جهت وظیفه‌مان داریم، آنگاه داریم، بطریقی بسیارناکارآمد، عمل می‌کنیم.

ما باید شخص درون‌مان را حل کنیم، طوری که بتوانیم آزاد بوده وعمل کنیم. وقتی که فرد هیچ جاه‌طلبی و خواسته‌ای ندارد، اما بطورحیاتی در عمل موردنظر مشارکت دارد، بی‌وقفه می‌داند، کی باید ادامه دهد و کی باید بازبایستد.

📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

24 Sep, 19:35


بی عملی، عملی است، بدون عمل. وقتی است که تو برچسب یا لغتی برای توصیف اعمالت نداری.

پرسیدم: چطور می‌توانی عمل کنی، بدون اینکه بدانی چه کاری می‌کنی؟

او پاسخ داد:‌ عمل‌کردن از یک سکوت عمیق، بدون اینکه با اعمالت عجین شوی. لحظه‌ای که وابسته به توقعات یا نتیجه اعمالت نیستی،‌ تو متوجه رفتارت نخواهی بود. مانند کفشی که اندازه پایت است.

📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

23 Sep, 19:14


شناخت یعنی اقتدار و خیلی وقت می خواهد که اقتدار کافی برای صحبت کردن در باره ی اقتدار را بدست آوری.

تعلیم و تربیت مهم نیست. اقتدار شخصی تنها چیزیست که نحوه انجام هر کاری را تعیین می کند.

اقتدار شخصی چیست ؟
اقتدار شخصی یک احساس است، یک ادراک است. مثلا شبیه خوش اقبالی، حتی می شود گفت نوعی رفتار و کردار است. اقتدار شخصی بدست آمدنی است، حال اصل و نسب شخص هر چه می خواهد باشد. قبلا هم گفته ام که جنگجو یک شکارچی اقتدار است و بتو می آموزم که چگونه اقتدار شکار کنی و ذخیره کنی. مساله تو مثل همه این است که متقاعد شوی. باید باور کنی که اقتدار شخصی را می توان بکار برد، باور کنی که می توان آن را ذخیره کرد ولی تا امروز متقاعد نشده ای.

اگر می خواهی بدانی اقتدار چیست و اگر می خواهی آن را بدست آوری، باید خودت به همه چیز یورش ببری و آنها را برانگیزی، و ادامه داد :
راه شناختن و اقتدار بسیار سخت و طولانی است.


📕کتاب سفر به دیگر سو

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

20 Sep, 17:08


خود را رها کن شل کن، از هیچ چیز نترس. تنها در اینصورت اقتدار راه را برایمان باز می کند.

⚡️دون خوان

🆔 @nagualism

جادو درمانگران شمن

20 Sep, 04:29


اگر فکر می کنی که روحت مکدر شده، آنرا پاکیزه کن و به کمال برسان، زیرا در زندگی انسان، وظیفه ای شایسته تر از این نیست.

⚡️دون خوان

🆔 @nagualism

10,585

subscribers

1,677

photos

39

videos