اکهارت تله @eckharttoll Channel on Telegram

اکهارت تله

@eckharttoll


رقص زندگی ،عشق ،تعالی،حضور، مراقبه
خودشناسی، تسلیم، مشاهده گری


اولین پست کانال

https://t.me/eckharttoll/1

کانال دوم. معلم های معنوی

@eckharttoll1

ارتباط با ادمین
@eckhart12

اکهارت تله (Persian)

اکهارت تله یک کانال تلگرامی است که به موضوعاتی مانند رقص زندگی، عشق، تعالی، حضور، مراقبه، خودشناسی، تسلیم و مشاهده گری می‌پردازد. اگر شما به دنبال راه‌های بهتر شدن زندگی خود و پیدا کردن آرامش درونی هستید، این کانال ممکن است به شما کمک کند. از طریق اولین پست کانال به لینک https://t.me/eckharttoll/1 دسترسی پیدا کنید و با دروس و مطالب ارزشمند ارائه شده، به راهنمایی و پشتیبانی نیازمند در مسیر رشد و تحول شخصی خود دست پیدا کنید. علاوه بر این، کانال دوم با نام معلم های معنوی نیز وجود دارد که می‌توانید به آن نیز مراجعه کنید تا از دیگر مطالب و آموزش‌های ارزشمند در این زمینه بهره‌مند شوید. برای ارتباط با ادمین کانال می‌توانید با آی‌دی @eckhart12 تماس بگیرید. انتخاب کنید که بهترین نسخه‌ی خود باشید و با اکهارت تله، به شناخت بهتر خود و رسیدن به آرامش داخلی نزدیک شوید.

اکهارت تله

16 Jan, 21:13


راز نهفته در متون معنوی

#اکهارت_تله
@eckharttoll

اکهارت تله

08 Jan, 08:57


بی ثباتی وجود دارد زیرا مرگ وجود دارد..
مرگی که هر لحظه خودش را با بی ثباتی به رخ می کشد.


#خوانش_حسین
#عدم_ثبات_درزندگی
#کریشنامورتی

اکهارت تله

07 Jan, 20:08


پرورش انضباط برای آزاد شدن تو از خودت

آموزه‎ای از #مایکل_سینگر

مترجم : #کتایون_زند



@eckharttoll


https://t.me/thegoldenkey/1666



.

اکهارت تله

01 Jan, 22:17


زمانی که رنج زیاد میشه
زمانی که به ته درماندگی میرسی
دیگه لذت زورش به رنج نمیرسه
اون لحظه باید ته درماندگی را چشید
اسارت را دید
اون لحظه رهایی هست 🥰

از شروع روز تا الان چقدر حواست به خودت بود؟
چقدر حواست به احساساتت بود؟
چقدر تونستی آهسته بشی؟
   چقدر تونستی  در تنهایی خودت  بی دلیل لبخند بزنی؟

اصلا می‌تونی بی دلیل و بدون معامله برای دل خودت  کارها رو انجام بدی؟



آهستگی راتمرین کن،
آهسته  خوردن،
آهسته راه رفتن،
آهسته صحبت کردن،
وآهسته آهسته
به خودت نزدیک میشوی،

در شتاب زدگی استرس گسترش پیدا می کند
مثلا وقتی غذا را با عجله میل می کنید تبدیل به اضطراب می شود‌

در آهستگی سلامتی
ارتقا می یابد

اکهارت تله

01 Jan, 08:56


.:
سلام
موضوع مورد گفتگو

تو وقتی کم میاری چکار میکنی ؟

.:
وقتی کم میارم  یعنی توان و انرژی ام پایین هست یعنی حال زندگی کردن ندارم
یعنی فکر غلبه کرده  یعنی رنج هست
چراغ چک من با رنج روشن شده
داره الارم میده
بیدار شو
خوب کار نمیکنی
   یعنی نگاهم به زندگی درست نبود

قبلا شروع میکردم به غر زدن
با دیگران موضوع خودم را شیییر میکردم
هر ساعت و هر روز فکر و توجه به مسئله
فقط اون را گسترش میداد
خشم داشتم
چرا اینطور شد
نباید اینطور میشد
چرا برای من
مگه من چکار کردم که همه مشکلات برای منه
این کارمای کدوم کار من هست ؟
مشکلات نفسم را بریده
الان باید چکار کنم ؟

وقتی کم میاری یعنی جریان افکار اینقدر زیاد بوده ،  صدای سرت زیاد بوده . اینقدر انرژی خوار ها زیاد بودند که  تو انرژی برای ادامه نداری
انرژی برای ادامه حیات نداری
اونوقت  میخوای دیگه نباشی  
کاش نبودم
کاش به این دنیا نمی اومدم
این همه رنج
این همه مشکلات
شروع میکنی به فرار از واقعیت زندگی
میخای بری سفر
میخای سکس داشته باشی
میخای مشروب بخوری
میخای دعا کنی
میخای بری پیش کسی که بهت امید بده
امید ی مسکنی هست برات تا تو را موقتا از دردت کم کنه
میری پیش فالگیر  ، فال قهوه ، دعا نویس

همه اینها فرار از وضع موجود هست و هیچ کمکی بهت نمیکنه

تو نقطه توجه ات را بردی سمت کمبود ها
بردی سمت باید ها و نباید های ذهنت

و اونها را قوی کردی
قدرت اونها اینقدر زیاد شده
که تو دیگه صدای پرندگان را نمیشنوی
فقط صدای سرت را میشنوی

در اون لحظه :

تماشا کن به جای دیدن
گوش بده به جای شنیدن
خموش باش به جای سکوت
راه برو به جای حرکت کردن
و لمس کن به جای  حس کردن
فقط باش
اجازه بدید انرژی جریان پیدا کنه

#نگاه_دوست

اکهارت تله

30 Dec, 13:16


دلیل اصلی نارضایتی، هرگز وضعیت نیست بلکه افکار شما درباره ی آن است.
🌱
اکهارت تله

اکهارت تله

29 Dec, 20:11


.
🗣‍ "جای درست ذهن"

چون عمری با "خواستن" زندگی کرده‌ای ، پس به تو تمرین "نخواستن" داده شد تا ذهن به تعادل برسد. اما حقیقت آن است که نه "خواستن" و نه "نخواستن" هیچکدام وضع درست نیستند. بین "خواستن" و "نخواستن" جایی است که نه خواستن است و نه نخواستن. و تنها جای درست همینجاست.
ذهن یک سالکِ فهیم در چنین کیفیتی ساکن است. این یعنی تسلیم محض بودن ، رضایت داشتن ، و پذیرش جریان هستی.

همچنانکه ؛ نه وسوسه برای "دانستن" و نه بی‌تفاوتی به "ندانستن" ، بلکه همواره در معرض آگاهی زنده بودن.

نه "داشتن" و نه "نداشتن" ، بلکه لااُبالی بودن نسبت به داشتن و نداشتن.

نه "بودن" و نه "نبودن" ، بلکه رها شدن از فکر بود و نبود ،

و جواب مسئله این است! تمام آنچه که گفتم ، نوعی "خودانگیختگی" به بار می‌آورد که از خواهش‌های نفسانی بر نیامده است.

مسعود ریاعی

اکهارت تله

28 Dec, 12:08


بخششِ واقعی به این صورت نیست که نیمی از ذهنت به عنوانِ بخشنده ای بزرگ با نیمی دیگر از خودش ، به عنوانِ گناهکاری بزرگ به گفتگو بپردازد ، این روشیست که در روانکاوی به کار میرود ، انسان شروع میکند به صحبت با خودش  ، و یک بازی ، میانِ دو قطبِ ذهن شکل میگیرد ، ذهن مکانیزمیست که با دو پاره کردنِ خود به سوال کننده و پاسخ دهنده ، به بقایش ادامه میدهد ، اگر بخواهی در ذهنت به دنبالِ بخششِ خود باشی ، با این پدیده مواجه خواهی شد ، که قسمتی از ذهن به عنوانِ منِ بخشنده و بلندنظر در نقشِ وجدان ظاهر میشود و عاملیت را به دست میگیرد و شروع به بازخواستِ نیمه ی دیگری از خودش که همان ذهن است میکند . و با احتساب و شمارشِ جرمها ، قولِ بخشش و امیدِ به آسودگی را به نیمه ی دیگرِ خود میدهد . و زمانی که نوبت به نیمه ی دومِ ذهن ، یا همان فکرِ بعدی میرسد ، که آماده ی پاسخگویی به فکرِ اول میشود ، عاملیت از کیفیتِ وجدانِ بخشنده به کیفیتِ گناهکاری که در انتظارِ تبرئه شدن است چرخش میکند . و این گفتگوییست که ذهن میتواند آن را تا ابد کِش دهد . یا در میانه ی گفتگو نقشها را عوض کند ، تا حوصله اش از گفتگویی تکراری سر نرود . این راهکاریست که یک روانکاو به تو میدهد . و تسکینی موقت در تو ایجاد میکند . تلنبارِ زخمها و رنجها ، با سر و کله زدن با یکدیگر به خستگی میرسند و صلحی موقت میانِ قطبها شکل میگیرد . اما چون داستان به صورتِ ریشه ای حل نشده ، پس از کمی استراحت ، دوباره جریانی از گفتگو درونت شکل میگیرد و باز روز از نو بازی از نو . شفا اینگونه حاصل نمیشود . بخششِ حقیقی ، تماشا و به آغوش کشیدنِ گفتگوی هر دو قطب ، توسطِ توجهیست که در سکوت خرجِ ذهن میکنی .

#بی_نام

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

اکهارت تله

25 Dec, 12:59


دگرگونی و تحول یعنی یک چرخش صدوهشتاد درجه، یک بازگشت در جهت عکس. انسان متحول شده میگوید: من طمع را آزموده ام، حالا بی طمعی را آزمایش میکنم. من مالکیت را آزموده ام، حالا سهیم شدن را آزمایش میکنم. من ذهن را آزموده ام، اینک بی،ذهنی و مراقبه را آزمایش خواهم کرد.

سکس را آزموده ام، اینک عشق و مهر را آزمایش خواهم کرد. من تاکنون غير طبیعی زندگی کرده ام، آنگونه که جامعه به من تحمیل کرده بود. حالا بگذار طبیعی زندگی کنم، راه تائو، راه داما....

من عمری را در تضاد، مبارزه و جنگ گذرانده ام، اینک بگذار تسلیم را آزمایش کنم، رها شدگی را آزمایش کنم.

من سعی داشته ام برخلاف رودخانه شنا کنم، حالا بگذار آسودگی را بیازمایم و در سرازیری رودخانه شناور باشم؛ هرکجا که مرا هدایت کند.

این همان سانیاس( انسان مشرف شده به طریق حق) است.

اکهارت تله

10 Dec, 21:02


ریشه تمام رنج‌ها و آشفتگی‌های ذهنی در چسبیدن ما به تصوری است که از خود داریم؛ به آن "من"ی که مدام در حال قضاوت، مقایسه و تحلیل است. این "من ذهنی" که خود از جنس افکار و فقط در ذهن ماست خودش نیز تولید کننده افکار و نقش اول این دنیای فکری ماتریکسی است

اما چگونه می‌توان این "من فکری" را رها کرد؟
با بی‌میلی و عدم وابستگی به دنیای ذهنی ، با تمرین مداوم حضور آگاهانه. با هوشیاری شاهد و توجه به هر لحظه، می‌توانیم لحظه به لحظه ناظر و شاهد ظهور و زوال افکار باشیم و به تدریج از آن‌ها فاصله بگیریم.

این فرایند، همانند تماشای ابرها در آسمان است. ابرها می‌آیند و می‌روند، اما آسمان همیشه آبی و آرام است. ما نیز می‌توانیم شاهد گذر افکار باشیم، بدون اینکه درگیر آن‌ها شویم. با این تمرین مداوم، به تدریج از من فکری ذهنی رها شده و به آگاهی خالص غیرشخصی که حقیقت وجودی ماست بیدار می‌شویم و درمی‌یابیم که فراتر از افکارمان هستیم.

البته رها کردنِ "من" به معنای انکار وجود خود نیست، بلکه به معنای رها کردنِ تصور اشتباهی است که از خود ساخته‌ایم. این فرایند، ما را به هسته‌ی اصلی وجودمان متصل می‌کند و آرامش و آزادی واقعی را برای ما به ارمغان می آورد.

اکهارت تله

10 Dec, 20:39


ذهن معادل زمان است
وآگاهی معادل ابدیت است.

ذهن از یک لحظه به لحظه
دیگر، و به صورت افقی حرکت میکند
درست مثل یک قطار که گذشته و آینده واگن‌های مختلف آن هستند.

آگاهی پدیده عمودی است از گذشته نمی‌آید و به آینده نیز ارتباطی ندارد.
در این لحظه ، آگاهی‌ بصورت
عمودی در ابدیت صعود می‌کند.

#اشو
@eckharttoll

اکهارت تله

10 Dec, 13:11


وقتی به روابط
به شکل داد و ستد و مبتی بر رفع نیاز و یا احقاق حق و از این قبیل مهملات نگاه می کنید،
چیزی به جز سود، ضرر، ورشکستگی و گاها موفقیت
عایدتان نخواهد شد.

واژه ی "موفقیت" در کالبدِ خود حامل نوعی ستیز و خشونت است
شما وقتی خود را توسطِ بارِ این واژه محاصره شده می یابید،
مشوش و مضطرب می شوید!
چرا؟
چون موفقیت یعنی رقابت،
و رقابت خواهر تنیِ مقایسه است!
یعنی شما به ناگاه تبدیل به "میل به موفقیت" می شوید، که قرار است با ارتشِ "مقاومتِ جهان" بستیزید!

شما باید از چیزی به چیزی مبدل شوید،
شما باید از چیزهایی بهتر یا بدتر شوید!
شما ناگهان همه چیز را در تقابل با "خودی که خلق کردید"، می یابید.

به هر سو
این چرخه
جز رنج
چیزی برای من و شما در بر نخواهد داشت،
و هر آنچه حامل و حاویِ بارِ خواستن و تملک است،
بی گمان
حامل خواهران تنی آنها یعنی تشویش، ترس و دلهره، وحشت، جدایی و تنهایی است...

@eckharttoll

اکهارت تله

03 Dec, 06:07


لطفا چیزی در مورد تنش‌ها و آسودگی در هفت بدن برایمان بگویید.



منبع اصلی تمام تنش‌ها، شدن becoming است.
فرد همیشه سعی دارد تا چیزی بشود؛ هیچکس همانگونه که هست با خودش راحت نیست
فرد وجود خودش را نمی‌پذیرد، وجود انکار می‌شود و چیز دیگری را بعنوان آرمان گرفته است، تا همان بشود
پس تنش اساسی همیشه بین آنچه هستی و آنچه مشتاقی که بشوی هست.

تو آرزو داری که چیزی بشوی
تنش یعنی: تو از آنچه که اکنون هستی خشنود نیستی، و مشتاقی چیزی بشوی که نیستی
تنش بین این دو خلق می‌شود.
آنچه که آرزو داری بشوی بی‌ربط است. اگر بخواهی ثروتمند شوی، مشهور بشوی، قدرتمند شوی؛ و یا حتی اگر بخواهی آزاد بشوی، به رهایی برسی، الهی شوی، جاودانه شوی؛ حتی اگر اشتیاق رستگاری و رهایی Moksha را داشته باشی؛
بازهم تنش وجود خواهد داشت
هرآنچه که بعنوان چیزی که در آینده باید برآورده شود، در برابر آنچه که اکنون هستی، تولید تنش می‌کند.
هرچقدر آن آرمان ناممکن‌تر باشد، تنش بیشتری باید وجود داشته باشد
بنابراین، کسی که ماده‌گرا است معمولاً آنقدر تنش ندارد تا فردی که مذهبی است؛ زیرا فرد مذهبی اشتیاق چیزی ناممکن و بسیار دور را دارد.
فاصله آنچنان زیاد است که فقط یک تنش بزرگ می‌تواند آن فاصله را پر کند.

تنش یعنی:
فاصله‌ای بین آنچه که هستی و آنچه که می‌خواهی باشی
اگر فاصله زیاد باشد، تنش هم زیاد است.
اگر فاصله کم باشد، تنش هم کم خواهد بود. و اگر فاصله‌ای وجود نداشته باشد، یعنی که:
از آنچه که هستی راضی هستی. به‌عبارت دیگر، مشتاق نیستی که چیزی دیگری جز آنچه که اکنون هستی باشی
آنگاه ذهنت در این لحظه زندگی می‌کند. چیزی نیست که در موردش تنش داشته باشی؛ با خودت در راحتی به سر می‌بری. در تائو Tao هستی
از‌نظر من، اگر فاصله‌ای وجود نداشته باشد، فردی بادیانت هستی، در دارما Dharma هستی.

این فاصله می‌تواند لایه‌های بسیار داشته باشد. اگر اشتیاق تو فیزیکی باشد، تنش هم فیزیکی خواهد بود.
اگر یک بدن خاص، یک شکل مشخص بدنی را بخواهی
اگر شوق چیزی جز آنچه که اکنون در سطح فیزیکی هستی را داشته باشی آنگاه در بدن فیزیکی‌ات تنش خواهی داشت
فرد می‌خواهد زیباتر باشد. اینک بدنت منقبض می‌شود.
این تنش در بدن اول، بدن فیزیولوژیک، شروع می‌شود؛
ولی اگر این تنش پیوسته و مدام باشد، می‌تواند عمیق‌تر برود و در لایه‌های دیگر وجودت منتشر شود
اگر مشتاق نیروهای روحی باشی، آنوقت تنش در سطح روحی شروع می‌شود و منتشر می‌شود
این انتشار درست مانند وقتی است که سنگی را درون دریاچه‌ای می‌اندازی
در یک نقطه خاص فرو می‌رود، ولی ارتعاشاتی که توسط آن ایجاد می‌شود تا بی‌نهایت منتشر می‌شود
پس تنش می‌تواند از هریک از هفت بدن شروع شود، ولی منبع اصلی همیشه یکی است:
فاصله بین موقعیتی که وجود دارد، و موقعیتی که اشتیاقی برای آن هست

اگر نوع خاصی از ذهنیت داری و می‌خواهی آن را تغییر بدهی یا متحول کنی، اگر بخواهی زرنگ‌تر یا باهوش‌تر باشی، آنوقت تنش ایجاد می‌شود
فقط وقتی که خودمان را تماماً پذیرفته باشیم، تنشی وجود ندارد.
این پذیرش کامل معجزه است
تنها معجزه
یافتن کسی که خودش را تماماً‌ پذیرفته باشد چیزی شگفت‌آور است.

#اشو
@eckharttoll

اکهارت تله

03 Dec, 06:06


حتی به دنبال رهایی بودن و گیر دادن به رهایی خود بندی دیگری است و راهی دیگر برای عدم آزادی، 


در مسیر معنوی نیز ذهن به طور ظریفی به دنبال خلق داستان عارفانه است تا تداوم شخص را مستحکم کند ، تبدیل شدن به انسانی معنوی و ماورای نیز خواسته  دیگری است ،  که شخص کمبودهای روانی و ذهنی خویش را ارضاع کند ، و با این دانش‌های اکتسابی حقیقت همیشه بیدار و حضور بی وقفه خویش

رااز کف می‌دهد،
  هرچند که این نیز داستانی دیگر است ، 
اینجا کسی نیست برای رها کردن یا در بند بودن  ، تنها زندگی زیست میشود،

اکهارت تله

25 Nov, 21:33


سوال‌کننده:
آیا مشاهدهٔ احساسات
به اندازه مشاهده افکار اهمیت دارد؟

#اکهارت_تله
بله.
عادت کنید که؛
از خودتان بپرسید:
"در این لحظه
در درونِ من چه می‌گذرد؟"

این پرسش،
جهت درست را به شما نشان می‌دهد.

اما
آن را تحلیل نکنید،
فقط تماشایش کنید.

کانون توجه خود را
بر درون متمرکز نمایید
و انرژی این احساس را حس کنید.

در صورت نبودن احساس،
توجه‌تان را عمیق‌تر
به درونِ میدانِ انرژی بدن ببرید.

این شیوه
راهِ رسیدن به "بودن" است.

#اکهارت_تله
#نیروی_حال


@eckharttoll

اکهارت تله

24 Nov, 20:32


چه چیزی بین دو فکر وجود دارد؟
تو نمی‌توانی هم‌زمان به دو فکر، فکر کنی. امتحانش کن و می‌بینی که عملی نیست. یکی از فکرها باید متوقف شود تا فکر دوم شروع شود.
"چه چیزی بین توقف یک فکر و شروع فکر بعدی وجود دارد؟"

"تو"

تو آنجا هستی.
اما منظور از «تو» این شخص نیست.
منظور آن خالیِ عظیم است، زهدان و سرچشمه‌یِ عالمِ هستی.
به آن خویشِ بی‌انتها و تغییرناپذیرت بیدار شو."
#موجی

اکهارت تله

23 Nov, 07:08


#مدیتیشن

مدیتیشن تمرکز ذهن نیست

هر شیوهٔ مدیتیشن
که شما را به سوی تمرکز هدایت کند
اشتباه است.

زیرا
در صورت پیروی
به جای باز و در دسترس بودن
بسته و منقبض خواهید شد.

در صورتی که آگاهی خود را
بر موضوع خاصی
باریک و متمرکز نمایید،
و به این ترتیب
از کلِ هستی صرف نظر کنید،
باعث ایجاد تنش و انقباض
در وجود خودتان خواهید شد.


تمرکز
بر یک موضوع
باعث می‌شود که
٪۹۹ از زندگیِ اطراف خود را
نادیده بگیرید،
و تنها بر همان موضوع
متمرکز شوید.

به همین علت
افراد زیادی از زندگی فرار کرده‌اند،
و برای تمرکز بر خداوند،
به کوه‌ها و غارها رفته‌اند
و جدا از اجتماع زندگی می‌کنند.

خداوند
چیزی نیست
که بتوان با تمرکز به او رسید.

خداوند
تمامیت هستی است
و به همین علت است که
از راه علم و دانستگی
هرگز نمی‌توان به خداوند رسید.

مدیتیشن تمرکز نیست؛
بلکه نوعی رهایی و وانهادن است.

خیلی ساده
هنگام مدیتیشن
انسان در خودش رها می‌شود،
و استراحت می‌کند.

هرچه این استراحت عمیق‌تر باشد
بیشتر احساس خواهید کرد
که باز و پذیرا هستید.

به این ترتیب
انعطاف‌پذیر می‌شوید و
ناگهان هستی
شروع به نفوذ به درون شما می‌کند.

" مدیتیشن توجه است، گشودگی‌ست "

#اشو
اولین و آخرین رهایی

@eckharttoll

اکهارت تله

20 Nov, 17:59


ذهن می خواهد از طـريـق عـادت به خواب برود و بدون مزاحم باقی بماند .
ذهن انسان‌ همیشه در خط عادت کار می کند و هر چه بزرگ‌تر می شویم بدتر می شود .
احتمالاً اکنون شما دارای چندین عادت هستید : می ترسید اگر آن چه را که والدینتان می گویند انجام ندهید و طبق خواسته پدر و مادرتان عمل نکنید چه پیش بیاید .
در نتیجه ذهن شما در یک خط کار می کند و زمانی که ذهن در یک خط کار کند اگر حتی ده تا پانزده ساله باشید در درون فرسوده و فاسد می‌شوید .
ممکن است جسم شما جوان و قوی باشد اما ذهنتان تحمل وزن خود را نخواهد داشت .
درک این مسئله که چرا ذهن همیشه در چارچوب عادات قرار دارد و مثل تراموا در خطوط معینی حرکت میکند بسیار اهمیت دارد .
اگر بگویید «پدرم اینطور است و من هم مثل او رفتار می‌کنم» ، اگر بدون هیچگونه تفکر و پرسش پیرو باشید ، شبیه به یک ماشین می شوید .
هر عادتی بدون تفکر و تعقل شما را تبدیل به یک ماشین می کند ...

#کریشنا_مورتی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

@eckharttoll

اکهارت تله

17 Nov, 22:57


در یک سطح فردی، می توان دید که نفس چگونه حتی در یک بچه کوچک رشد می کند. برای مثال وقتی که یک بچه به بچه ای دیگر می گوید: «من می توانم این را انجام دهم. شرط می بندم که تو نمی توانی» یا «پدر من اتومبیلی بزرگ تر از اتومبیل پدر تو دارد.» یا «پدر من از پدر تو قوی تر است.»
بچه ها با این و آن هویت می گیرند. سعی می کنند که یک حسی از خود بسازند یک حسی از خود که به گونه ای ذهنی تعریف شده است.
تاکنون برای بشر وضعیت به این صورت بوده است که نفس رشد می کند و سپس آن ها برای بقیه زندگی در آن گیر می کنند. در جهانی نو همچنان که آگاهی بیدار از راه می رسد، به نظر من نفس در بچه ها به سرعت رشد می کند و هنگامی که آن ها به سن کهولت می رسند نفس ترک شده است؛ بنابراین، حالت نفسانی، زندگی بسیار کوتاه تری خواهد داشت و با رشد کردن مرتبط خواهد بود.
هنگامی که انسان ها به سن بیست سالگی می رسند، به سرعت به ورای نفس خواهند رفت. نفس یک حالت نا بالغ از رشد انسان ها است و این چیزی است که هنگامی که آگاهی روی این سیاره تغییر کند تشخیص داده خواهد شد بچه ها یک نفس را رشد خواهند داد و به سرعت آن را رها خواهند کرد. این با رشد دادن یک نفس و برای بقیه عمر در آن گیر کردن، بسیار متفاوت است!

#اکهارت_تله
اینک و اینجا

@eckharttoll

اکهارت تله

12 Nov, 17:58


ما برای رهایی از رنج
همه‌چیز را امتحان کردیم
برای رهایی از رنج به همه‌جا رفتیم
هر چیزی خریدیم و هر چیزی خوردیم

درنهایت هنگامی‌که فرد به‌اندازه کافی تلاش کرد
آنگاه با احتمال بلوغ معنوی
تمایلی برای متوقف کردن این تلاش بیهوده برای رهایی از رنج پدید آمده


و رنج واقعاً تجربه می‌شود

در آن لحظه‌ی مهم
آنچه فراسوی رنج است ادراک می‌شود
همان چیزی که باوجود رنج
دست‌نخورده باقی می‌ماند
و این ادراک ماهیت حقیقی فرد است

گنگاجی


@eckharttoll

اکهارت تله

29 Oct, 21:02


🌟

پرسش: هیچ پیشنهادی داری که چگونه به یاد بیاوریم در زمان حال باشیم و بمانیم؟



اکهارت: یک ابزار یادآوری که در درون به طور اتوماتیک داری، درک این است که هر وقتی که هر نوعی از ناشادی پدید آمد، بدانی‌که زمان حال را از دست داده‌ای.
این یک ساعت زنگی کوچک است که همیشه داری.

در همان لحظه که فهمیدی زمان حال را از دست داده‌ای، به آن برگرد.


آن وقت بلافاصله این ساعت دیگر زنگ نمی زند. ساعتی که همیشه هم در دسترس تو است.

اکهارت_تله
@eckharttoll

اکهارت تله

24 Oct, 21:37


زیستن در

پذیرش مطلق

آنچه که هست؛

پایان تمام داستانهای

زندگی‌ست...

اکهارت تله

اکهارت تله

18 Oct, 19:48


....

انسان در میان مخلوقات در شناخت خودش از مرگ و خندیدن به آن، موجودی منحصربه‌فرد است.

فقط انسان است که خندیدن را می‌شناسد؛ هیچ حیوان دیگری نمی‌خندد. فقط انسان است که مرگ را می‌شناسد؛ هیچ حیوان دیگری مرگ را نمی‌شناسد ـــ حیوانات فقط می‌میرند؛ از پدیده‌ی مرگ آگاه نیستند.

انسان از دو چیز آگاه است که هیچ حیوانی از آنها آگاهی ندارد: یکی خنده است و دیگری مرگ. آنگاه یک ترکیب جدید ممکن هست. فقط انسان است که می‌تواند در حال خندیدن بمیرد ـــ می‌تواند به آگاهی مرگ و ظرفیت خندیدن وصل شود. و اگر بتوانی در حالیکه می‌خندی بمیری، فقط آنوقت است که سند معتبری ارائه می‌دهی که با خنده زندگی کرده‌ای.

مرگ، آخرین جمله‌ در تمام زندگی تو است ـــ نتیجه‌گیری و پایان داستان زندگی است. چگونه مردن تو نشان می‌دهد که چگونه زیسته‌ای. آیا می‌توانی خندان بمیری؟ آنوقت انسانی رشدیافته هستی. اگر با گریه و زاری و اندوه بمیری، یعنی که مانند یک بچه؛ رشد نکرده و نابالغ بوده‌ای. این فقط نشان می‌دهد که از مرگ و از هرگونه درد پرهیز می‌کرده‌ای.

رشدکردن یعنی رویارویی با زندگی، برخورد با واقعیت آن، هرچه که هست.

و بگذار تکرار کنم:
درد pain فقط درد است؛ رنجی در آن نیست. رنج suffering وقتی می‌آید که تو بخواهی که درد نباید باشد. آنگاه در این درد تو اشکالی وجود دارد.

تماشا کن، شاهد باش، و تعجب خواهی کرد: سر درد داری؛ درد هست ولی رنجی وجود ندارد. رنج یک پدیده‌ی مرتبه‌ی دوم است؛ اصل همان درد است. سردرد وجود دارد، درد هست؛ این فقط یک واقعیت است.

گل‌سرخ یک واقعیت است، همانند خار. روز یک واقعیت است، مانند شب. سر یک واقعیت است، درست مانند سردرد.

بودا به مریدانش آموزش داد که وقتی سردرد دارند فقط دوبار بگویند “سردرد، سردرد.” به آن توجه کن ولی ارزشگذاری نکن: نگو “چرا؟ چرا این سردرد برای من اتفاق افتاده؟ نباید برایم پیش می‌آمد!”

لحظه‌ای که بگویی “نباید…” رنج را وارد می‌کنی. اینک رنج توسط تو خلق شده، نه توسط سردرد. رنج‌بردن همان تفسیر‌های تو در مخالفت با واقعیت است، رنج همان انکار واقعیت است.                                                       

و لحظه‌ای که بگویی “نباید باشد،” شروع می‌کنی به پرهیز از آن، خودت را از آن دور می‌کنی. مایلی مشغولیتی پیدا کنی که بتوانی آن را فراموش کنی: تلویزیون را روشن می‌کنی، یا به باشگاه می‌روی، یا مشغول مطالعه می‌شوی و یا در باغچه مشغول کار می‌شوی ــ فقط برای اینکه خودت را دور از واقعیت و مشغول نگه داری. حالا آن «درد» مورد مشاهده قرار نگرفته؛ تو فقط خودت را مختل کرده‌ای. آن درد توسط سیستم تو جذب می‌شود.

بگذار این کلید عمیقاً درک شود:
اگر بتوانی سردرد خودت را بدون نگرش مخالفت مشاهده کنی، بدون رویگردانی از آن، بدون فرار از آن؛ اگر بتوانی فقط حضور داشته باشی و مراقبه‌گون بمانی: “سردرد، سردرد؛” ـــ اگر بتوانی فقط آن را ببینی؛ سردرد به وقت خودش خواهد رفت. نمی‌گویم که بطور معجزه‌آسا از بین خواهد رفت. نه، به موقع خودش از بین می‌رود. ولی توسط سیستم تو جذب نمی‌شود، سیستم تو را مسموم نمی‌کند. وجود خواهد داشت، تو به آن توجه می‌کنی، و خواهد رفت. آزاد خواهد شد.

وقتی چیزی مشخص را در خودت مشاهده می‌کنی، نمی‌تواند وارد سیستم تو شود. همیشه وقتی وارد می‌شود که بخواهی از آن پرهیز کنی و یا از آن فرار کنی. اگر شاهد نباشی، آنوقت وارد سیستم تو و بخشی از وجودت می‌شود ـــ اگر حضور داشته باشی، خودِ همین حضور تو مانع می‌شود که بخشی از وجود تو شود.

و اگر به دیدن دردهایت ادامه دهی، آنها را انباشته نخواهی کرد.

شما به درستی راهنمایی نشده‌اید، پس به پرهیز از درد ادامه می‌دهید. آنوقت دردهای بسیاری را انباشته می‌کنید، از رویارویی با آنها وحشت دارید، از پذیرش آنها می‌ترسید. آنگاه رشدکردن دردناک می‌شود ـــ علت آن شرطی‌شدگی‌های غلط است. وگرنه رشد دردناک نیست؛ کاملاً لذت‌بخش است.

وقتی درخت رشد می‌کند و بزرگتر می‌شود، آیا فکر می‌کنی که درد می‌کشد؟ دردی وجود ندارد... و تو [همانند درختِ در حال رشد] هر روز احساس خوشی خواهی داشت ـــ برگ‌های جدید، گل‌های جدید، شاخه‌های تازه…. بالاتر و بالاتر می‌روی و به ارتفاعات تازه‌ای می‌رسی. عمیق‌تر و بالاتر خواهی رفت و اوج‌های تازه‌ای را تجربه می‌کنی. رشد تو دردناک نخواهد بود.

ولی رشد دردناک هست ـــ به سبب وجود مسموم‌شده‌ی تو و شرطی‌شدگی‌های تو چنین است. به تو آموزش داده شده که رشد نکنی؛ به تو آموخته‌اند که راکد بمانی، به چیزهای آشنا و شناخته‌شده بچسبی. برای همین است که هر زمان شناخته‌ها در دست‌های تو از بین می‌روند شروع به گریستن می‌کنی. یک اسباب‌بازی شکسته شده، یک پستانک از تو گرفته شده!

#اشو

اکهارت تله

18 Oct, 16:49


فقیر و غنی، جاهل و دانش‌آلوده، مشهور و گمنام، همگی در یک قایق قرار دارند. چه دو دلار از خدا بخواهی یا پنجاه‌هزار دلار، هیچ فرقی ندارد. با خواسته‌ای نزد خداوند رفتن یعنی اینکه ابداً نزد او نرفته‌ای، زیرا تنها پل «بی‌خواهشی» است که سبب دیدار می‌شود.
داشتن خواسته فقط ایجاد دیواری است بین تو و آن تمامیت.
لحظه‌ای که چیزی را می‌خواهی، در واقع می‌گویی: ”من از آن تمامیت خردمندتر هستم.” می‌گویی: “تو نمی‌دانی چه باید کرد و من آمده‌ام به تو توصیه کنم!” تو به آن تمامیت می‌گویی: “اوضاع اینگونه که هست درست نیست: باید طبق میل من باشد!”
نیایش، درست عکسِ خواسته است.
نیایش یعنی: “اوضاع اینگونه که هست مطلقاً کامل است، باید همینگونه باشد. بنابراین من چیزی جز یک شکرگزاری عمیق ندارم.” نیایش واقعی تعظیم در برابر جهانِ هستی است با یک سپاسگزاری عظیم؛ زیرا هرآنچه که هست، همانطور که هست، در کامل‌ترین وضعیت ممکن هست
یک قلب شاکر می‌داند که کائنات در هر لحظه کامل است: از کامل به کامل‌تر حرکت می‌کند. دنیا از نقص به کمال حرکت نمی‌کند؛ این را به خاطر بسپار: دنیا از کامل به کامل‌تر حرکت می‌کند. این ادراک یک قلب نیایشگر است. ولی ما پر از خواسته‌ها هستیم.
تمام بوداها (روشن‌ضمیران) کوشش کرده‌اند تا شما را از ذهن‌هایتان بیرون بکشند.

#اشو
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱

اکهارت تله

15 Oct, 08:12


درود آقا ..فرق است بین شهامت و شجاعت ؟



تفاوت باطنی شجاعت و شهامت رو میشه گفت که
شجاعت ریشه در ترس و برای دفاع و حفظ موضِعِ ذهنیه!
نوعی ابراز وجوده!

ولی شهامت از حس ادراکیِ باشنده نسبت به وضعیت موجوده که اساسا از اخلاقیات و ارزش های جامعه تبعیت نمیکنه!

#نگاه_دوست

اکهارت تله

15 Oct, 08:02


شهامت چیست؟

بامعناترین تعریف برای شهامت ،توانایی دور انداختن چیزهای اشنا ودانسته هاست،زیرا ماهیت ذهن را چیزی آشنا ،دانسته هاو گذشته ها تشکیل می دهد.همین که گذشته را دور اندازی ،روی به بی نهایت می گشایی.اما انسان از چنین وسعتی می هراسد.احساس می کند که در آن فضای پهناور سر گردان شده است.
ذهن چیزی کوچک است.راحتی بخش وگرم است.همچون فقسی طلایی است که بسیار زیباست.تواین قفس را تزیین می کنی.نه فقط تو،بلکه همه می کوشند ذهن را تزیین کنند .هدف اموزش وپرورش ما همین است:تزئین این قفس طلایی وزیبا ساختن آن به گونه ای که دیگر نتوانی از آن بیرون آیی.شروع به خو گرفتن با آن قفس می کنی.فراموش می کنی دارای بال هایی برای پرواز هستی وآسمانی پهناور دربرابر ت گسترده شده است.فراموش می کنی که باید به سوی ستاره ها پرواز کنی و سفری بس طولانی درپیش داری‌.ازاین تعریف من از شهامت،توانایی دور انداختن قفس طلایی ذهن وقدم گذاشتن درناشناخته هاست با وجود همه ی ترس ها ،همه ی خطر ها ونا امنی ها.از نگاه من فقط کسی که دارای این توانایی است شخصی دیندار است.

#اشو
@eckharttoll

اکهارت تله

13 Oct, 18:35


یکی از نشانه‌های بیداری این است که شما اطرافیانتان را همانگونه که هستند می‌پذیرید.

البته شما مایل هستید که به آنها کمک کنید تا بیدار شوند. اما این را عمیقا می‌دانید که فقط در صورتی می‌توانید به دیگران کمک کنید که آنها برای تغییر آماده باشند و از شما کمک بخواهند.

در بیداری، شما عدم توانایی دیگران را درک خواهید کرد زیرا قبلا خودتان آن را تجربه کرده‌ و پشت سر گذاشته‌اید.

#داوید
@eckharttoll

اکهارت تله

13 Oct, 18:32


توجه به خوبی هایی که هم اکنون در زندگی شما وجود دارند و احساس سپاس گزاری در مورد آن ها احساس فراوانی است.

سر چشمه وفور و فراوانی، بیرون از شما نیست، بلکه بخشی از آن کسی است که شما هستید. با این وجود این خود از توجه به فراوانی بیرونی و شکر گزاری در مورد آن ها آغاز کنید. بنای زندگی پیرامونتان را ببینید گرمای خورشید روی پوستتان نمایش گل های خیره کننده در گل فروشی، گاز زدن به میوه آب دار، یا خیس شدن زیر بارانی که به فراوانی از آسمان می ریزد. غنای زندگی لحظه لحظه با شما است. اعتراف به این فراوانی و سپاس گزاری برای این به فور، در پیرامون تان فراوانی خفته در درون شما بیدار می کند. آن گاه بگذارید جاری شود. وقتی به بیگانه ای لبخند می زنید جریانی کوچک از انرژی شما به بیرون جاری می شود. شما، دهنده می‌شوید به طور مداوم از خودتان بپرسید :« در این وضعیت چی می توانم بدهم؟ چگونه می توانیم به پیشرفت یا در این وضعیت، خدمت کنم؟» شما نیازی ندارید که مالک چیزی باشید تا احساس فراوانی کنید. البته اگر چه وقتی مدام احساس فراوانی می کنید؛ به احتمال نزدیک به یقین فراوانی به سویتان روان خواهد شد فراوانی فقط سراغ کسانی می آید که هم اکنون احساس فراوانی می کنند.





#اکهارت_تله

@eckharttoll

اکهارت تله

12 Oct, 03:03


پرسش: آیا رنج کشیدن هیچ‌ وقت به پایان می‌رسد؟

خب، همین حالا.

این ذهن یا در حال به یاد آوردن است یا انتظار داشتن،

پس پاسخ این سوال که چه زمانی به پایان می‌رسد،‌ همین حالا است،

گذشته یک توهم است، مگر اینکه تو خلافش را ثابت کنی.
آینده هم یک توهم است، مگر اینکه تو خلافش را ثابت کنی, و آن غیرممکن است,

پس بله، همین حالا,

اما تا وقتی که تو در حال باور کردن افکارت هستی، توهم اینکه حالا نمی‌شود باقی می‌ماند،

گذشته و آینده توهماتی هستند که من با تصاویر خودم آنها را تقویت می‌کنم.
#نگاه_دوست

اکهارت تله

09 Oct, 07:35


خوب نباش!
خوب بودن خسته کننده است.
خوب بودن، دروغین است.
خوب بودن یک انطباق بود که
برای برنده شدن تو در عشق طراحی شده بود.

آن کار نمی کند.
به جای آن، واقعی باش.

خوبی یک ماسک است
که خشم و برافروختگی و
ناکامی و نومیدی ات را می پوشاند
(انرژیهای زیبایی که وقتی جوان بودید یاد گرفتید که آنها را خفه سازید).

خوبی تو را خفه خواهد کرد
و هر کسی را که در اطراف توست.

مخاطرۀ خوب نبودن را بپذیر!
مخاطرۀ نشان دادنِ خود را بپذیر.
آماده باش برای دیگرانی که تو را دوست نخواهند داشت
و فکر خواهند کرد که تو خودخواه، سرد و پست فطرت
یا حتی بدتر: "غیرمعنوی" هستی.

حرف دلت را بگو
بله بگو وقتی حرف دلت بله است
نه بگو وقتی حرف دلت نه است

مخاطرۀ توجه داشتن به خودت را بپذیر!

آماده باش که دوباره احساس سرزندگی کنی
ضربان قلبت را احساس کنی
عرق بریزی، بلرزی
و در شگفت باشی که آیا حق داری
نهایتاً احساس گناه و احساس شرم کنی
به جای گریختن از آنها.

آماده باش تا دنیای "خوب و نازنین ات"
از هم بپاشد.

آماده باش تا تصویری که ماهرانه از خود ایجاد کرده ای
از دست بدهی

آماده باش تا
هجوم تازگی را احساس کنی!

#جف_فوستر
@eckharttoll

اکهارت تله

09 Oct, 04:13


پرورش انضباط برای آزاد شدن تو از خودت

آموزه‎ای از #مایکل_سینگر
مترجم و راوی: #کتایون_زند

قسمت اول

https://t.me/thegoldenkey

اکهارت تله

07 Oct, 21:42


تلاش برا اصلاح و تغییر خود نکن،
دنبال انسانی خوب نباش،
تصور انسان بی نقص رو رها کن،
خواسته ای غیر از آنچه هستی رو رها کن. برچسب زدن و قضاوت خودت رو رها کن،
مقایسه ات با انچه در سر می پرورانی رو رها کن،
ستیزه و آزار با آنچه هستی رو رها کن ،
خودت رو همین طور که هستی بپذیر.

همه چیز رو همین طور که هست ببین.
پذیرای هر حالتی که درش هستی باش.
اگر در انکاری ،انکار رو انکار ببین،
اگر دچار وسوسه و اجباری ،وسوسه و اجبار ببین.
دروغ رو دروغ ببین.
اگر چیزی رو پنهان و مخفی میکنی،
ببین که مخفی کاری میکنی.
اگر تلاش برا شدن ولت نمیکنه ،ببین که داری تلاش میکنی.
وابستگی رو وابستگی ببین.
توجیه  میکنی ،توجیه ببین.
فرار رو فرار ببین.
سرکوب رو سرکوب ببین.
خودت رو گول میزنی اون هم ببین.
ترس رو ترس ببین.

در بطن این نگاه صداقت با خودت داشته باش.در عمق وجودت در عجزت آرام بگیر.

#نگاه_دوست

اکهارت تله

06 Oct, 06:21


#حقیقت_حضور

شما #هیچ هستید‌
که همه چیز از آن بر می‌خیزد !

همینکه آن دیده شود شروع یک
ماجراجویی بزرگ است آن آزادی
است و سپس توسعه می‌یابد
در ابتدا دیده می‌شود که من
آن آگاهی هستم که برمی‌خیزد،

و سپس چیزی دیگر در آغوش گرفته می‌شود چیزی دیگر یکپارچه می‌گردد و سپس دیگر هیچ هویتی از هیچ نوعی
وجود ندارد،

فقط آن چیزی است
که ورای کلمات است !!

فقط زندگی
خودِ زندگی بودن
بدون هیچ سؤالی درمورد آن
بدون هیچ قضاوتی درمورد آن !!!

#جف_فوستر

🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼

اکهارت تله

25 Sep, 20:42


گاهی خدا شما را به چالش می‌کشد تا از این طریق نیرویی که ندارید را پیدا کنید. تنها به این شکل شما به فراسوی محدودیت‌های خیالی‌تان خواهید رفت. باید آن‌قدر به شما فشار آورده شود تا مجبور شوید که فروتن شوید و ایگویتان شکسته شود و آنگاه هنگامی‌که غرور و تکبرتان درهم‌شکسته شد نیرویی را کشف خواهید کرد که مال شما نبود. شما نیروی خدا را پیدا کرده و از آن استفاده می‌کنید. هنگامی‌که کاملاً و تماماً خودتان یعنی این ایگو را رها کردید آنگاه این معجزه رخ می‌دهد.
چیزی قدرتمند در ناتوان شدن وجود دارد که آن غرورت را می‌شکند و احتمالاً همین تو را آزاد و رها خواهد ساخت.

#موجی
@eckharttoll

اکهارت تله

23 Sep, 13:35


اگرچه این بدن بسیار هوشمند است اما نمی‌تواند تفاوت بین یک موقعیت و وضعیت واقعی و یک فکر را بداند .

بنابراین به تمام افکار چنان
واکنش نشان می‌دهد که گویی
آن فکر یک واقعیت است .

نمی‌داند که آن فقط یک فکر است .برای بدن یک فکر هراس‌آور و نگران کننده به معنای این است که "من در خطر هستم" و مطابق آن واکنش نشان می‌دهد ، هرچند شاید شما در بستر گرم و نرم خودتان خوابیده باشید

قلب تندتر می‌تپد ، ماهیچه‌ها جمع می‌شوند و تنفس سریع‌تر می‌شود ."این یک افزایشِ انرژی است .اما از آنجا که آن خطر فقط ساخته و پرداخته #ذهن است ، آن انرژی هیچ راه خروجی ندارد.پس بخشی از آن به عقب به ذهن خورانده می‌شود و بنابراین افکاری حتی دلواپسانه‌تر تولید می‌کند ؛ و بقیه‌ی آن انرژی ، سمی شده و در عملکرد هماهنگ بدن تداخل ایجاد  می‌کند .

#اکهارت_تله

🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼

https://t.me/eckharttoll

اکهارت تله

16 Sep, 06:27


یک گیاه این‌طور فکر نمی‌کند
که: «فردا باید یک برگ جدید از سمت شمال دربیاورم و هفته بعد وقتی باران آمد یک متر رشد خواهم کرد» هستیِ او خود به خودی، طبیعی و برنامه‌ریزی نشده از درونش آشکار می‌شود.

به‌طور مشابه زندگی حقیقی
شما نیز به همین ترتیب آشکار می‌شود اما از آن آگاه نیستید زیرا به ذهنتان اجازه می‌دهید تا شیوه‌های عجیب غریبی برای بودن متصور شود و سپس به دنبال آن تصاویر می‌روید.

درست به همین ترتیب به‌جای اینکه به‌سادگی فقط هستی طبیعی خودتان را تجربه کنید شروع به فکر کردن و برنامه‌
ریزی کردن برای آن می‌کنید.

ما نمی‌توانیم نَفَسِ فردا را
امروز بکشیم. بنابراین با آگاهی به این موضوع، هستی‌ات را به خودِ هستی واگذار کن و از بازی کیهانی‌ات لذت ببر.

بالاتر از همه اینکه
سعی نکن تا چیزی باشی.
این رازی است که فقط
عده کمی تشخیصش می‌دهند.

#موجی

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

https://t.me/eckharttoll

اکهارت تله

05 Sep, 22:19


کسی به تو توهین می‌کند و #خشم ناگهان از درون تو زبانه می‌کشد و تب‌آلود می‌شوی!

آن شخص چه کرده؟
او فقط تو را خراش داده، به خشم تو کمک کرده که برخیزد، ولی آن خشم مال خودت است.

اگر او نزد بودا برود و به او توهین کند، قادر نخواهد بود در او خشم تولید کند.
یا اگر نزد بودی‌دارما برود او قهقهه خواهد زد!
پس بستگی دارد.

دیگری منبع نیست، منبع همیشه در درون توست.
دیگری به منبع می‌زند، ولی اگر در تو خشمی نباشد، نمی‌تواند بیرون بیاید.
اگر سطلی را درون چاهی خشک بیندازی، آبی بیرون نخواهد آمد.

کسی که به تو توهین می‌کند، فقط یک سطل در تو می‌اندازد و سپس آن سطل با خشم، با نفرت، یا با آتشی بیرون می‌آید که در تو وجود داشته.

منبع تو هستی.🦋
این را همیشه به یاد داشته باش!

پس وقتی احساس #نفرت می‌کنی به سمت دیگری حرکت نکن.
به سمت موضوع آن نرو.
بلکه به سمت مرکزی برو که این نفرت از آنجا می‌آید.

از نفرت یا عشق یا خشم یا هر چیز دیگر به عنوان وسیله‌ای برای سفر به مرکز درونی خودت استفاده کن.
به «منبع» حرکت کن و در آنجا متمرکز بمان...🧘🏽
امتحانش کن!


#اشو
@eckharttoll

اکهارت تله

04 Sep, 03:58


تو نمی‌توانی چیزی که نمی‌دهی را دریافت کنی. آنچه به بیرون جریان می‌یابد، آنچه به درون می‌آید را تعیین می‌کند. هرچه هست که فکر می‌کنی دنیا دارد از تو باز می‌دارد، از قبل آن را داری، اما تا وقتی اجازه ندهی که آن به بیرون جریان پیدا کند، حتی متوجه نخواهی شد که آن را داری. حتی فراوانی هم. آن انرژی‌ای که به بیرون می‌دهی، به تو بر می‌گردد.

#اکهارت_تله

@eckharttoll

اکهارت تله

29 Aug, 23:04


بسیاری از مردم
در زمان نزدیک به مرگ‌شان به
این موضوع پی می‌برند که
همه چیزهای بیرونی
بی‌رنگ هستند،
زیرا هرگز هیچ چیز
به آن کسی که هستند وابسته نیست.

هنگام مرگ،
کل مفهوم مالکیت برای آنها
به صورت چیزی بی‌معنا
آشکار می‌شود.

و در نهایت
به این موضوع پی‌می‌برند که
در سراسر زندگی‌شان
هنگامی که
به دنبالِ احساسِ
کاملی از خود بودند،
در حقیقت
"بودن" همیشه آنجا بوده است،
اما هویت سازی با چیزها
که در نهایت
هویت سازی با ذهن است،
بخش اعظمی از
"بودن" را پوشانده است.

#اکهارت تله

🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻

@eckharttoll

اکهارت تله

29 Aug, 23:03


هرگاه مصیبتی پیش می‌آید و مشکلی جدی پدیدار می‌شود، مانند: بیماری، نقص عضو، ناتوانی، از دست‌دادن خانه و دارایی و هر نوع هویت اجتماعی، به هم خوردن رابطه‌ای نزدیک، مرگ یا درد و رنج عزیزان یا مرگ قریب الوقوع خودتان بدانید که این پیشامد جنبه دیگری نیز دارد و شما فقط یک گام با رویدادی شگفت‌آور فاصله دارید؛ تبدیل اعجازآور مسِ درد و رنج به طلا، این گام تسلیم نام دارد.
نمی‌گویم در این وضعیت خوشحال می‌شوید، نه؛ اما ترس و درد به آرامشی درونی که از اعماق وجودتان، از کانون نهایی نشأت می‌گیرد، تبدیل می‌شوند.
این آرامش خداست که در ورای تمامی درک‌هاست و خوشحالی در مقایسه با آن بسیار ناچیز جلوه می‌کند.
همراه با این آرامشِ تابناک نه در سطح ذهن، بلکه در اعماق وجودتان این درک پدید می‌آید که شما جاودان و فناناپذیر هستند.

#اکهارت تله

🌱🌱🌱🌱🌱🌱

@eckharttoll

اکهارت تله

25 Aug, 13:47


به کرات گفته ام اگر قرار باشد دعا کنم به این صورت خواهد بود: « پروردگارا ! مرا از میل به دوست داشته شدن، تایید شدن و یا تحسین شدن ایمن نگه دار. آمین. » البته من دعایی نمی کنم چون خواستار چیزی غیر از آنچه دارم، نیستم. از بخشندگی زندگی آگاه هستم. پس چرا برای چیز دیگری دعا کنم در حالی که همواره از بخشندگی زندگی کمتر خواهد بود؟ خداوند نام دیگر واقعیت است. کامل است، بی نقص است، و مرا با حد اعلای شادی سیراب می کند. حتی فکر درخواست چیزی غیر از آنچه که هست، هرگز به ذهنم خطور نمی کند.

#بایرن_کیتی