هوش مثبت ➕

جناب »جامی« میفرماید :

هست بی صورت جناب قدس عشق
لیک در هر صورتی خود را نمود

در لباس حسن لیلی جلوه کرد
صبر و آرام از دل مجنون ربود

در حقیقت خود به خود می باخت عشق
لیلی و مجنون به جز نامی نبود

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

جناب ابوسعید ابوالخیر درمورد عشق میفرماید :
العشق شبکة الحق
یعنی عشق دام حق است ،، تمام آنچه که همگان تجربه میکنند عشق مجازیست (عشق در حد جسم نه روح....) عشق مجازی تنها جرعه ای از آن دریای عشق حقیقی است تنها با یک قطره حالشان چنان میشود اگر همه راسربکشند ببین چه میشود؟
عاشقان حقیقی چه کسانی هستند؟
کسانی که عشق را در بالاترین درجه از هستی تجربه میکنند
همگان عشق را در سطح جسم تجربه میکنند ولی عاشقان حقیقی عشق را درسطح روح تجربه میکنند (ازهزاران یک نفر اهل دل اند)
ولی عشق حقیقی چه میکند؟ اولا زمانی اتفاق میوفتد که هرگز انتظارش را نداشتی بی خبر از راه میرسد کسانی که دربه در دنبال کسی هستند که عشق رابا کسی تجربه کنند هیچ گاه به عشق حقیقی نمیرسن چون عشق حقیقی جدا ازاین کارهاست
تمام افرادی که عارف بودند وشاعر ازطریق تجربه ی یک عشق حقیقی به چنین حس لطیفی رسیدند که منجر به آگاهی وبیداری آنها شد
لیلی درچشم مجنون تنها یک زن نبود که فقط در فکر جواب دادن به نیازهای جسمی خود باشد لیلی مانند جامی بود که مجنون ازآن باده ی معرفت (آگاهی) مینوشید مست میشد و حقایق را درک میکرد
لیلی و مجنون نماد عاشق ومعشوق هستند

مولانا میفرماید : ، عشق زمینی پلی به سوی عشق الهی است. از دیدگاه مولانا ، تجربه‌ یک عشق زمینی واقعی روح آدمی را آماده جهش‌های بلندتر و عشق‌ورزی مستقیم به خداوند می‌کند

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

مسیر قضا و قدر الهی و رقم خوردن سرنوشت ما در ذهن خداوند حتی با وجود تغییر مسیر آن توسط خودمان

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

شما دست خالی به این دنیا آمدید
هر چه پیش آید سود کرده اید
هیچ‌چیز از آنِ ما نبود، نیست و نخواهد بود...
هرچه داریم، لحظه‌ای امانت است.
پس رها شو، شکرگزار باش و از مسیر لذت ببر!"

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

رها کن،
بگذار زندگی خودش قصه‌اش را بنویسد؛
آرامش همان جایی شروع می‌شود که کنترل را کنار می‌گذاری.

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

از آن زمان که آرزو چو نقشی از سراب شد
تمام جستجوی دل سؤال بی جواب شد

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

چه در دل من
چه در سر تو
من از تو رسیدم
به باور تو
تو بودی و من
به گریه نشستم
برابر تو به خاطر تو

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

تـــنها تویی تـــنها تـویی،در خــلوت تــنهاییم
تـــنها تو می خـواهی مـرا، با ایـن همه رسواییم

ای یــار بــی همتای مـن،ســرمایة سـودای من
گــر بــی تـو مـانم وای من،وای از دل سوداییم

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

اى آدميزاد! همه چيز را براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم.

یکی از آثار غیرت و عشق ورزیدن به حق تعالی این است که آن حضرت مایل نیست که ما به چیز دیگری غیر از او عشق بورزیم و به قبله دیگری جز او روی نهیم. خداوند انسان را دوست دارد و مایل نیست که انسان هم جز او دل در گرو عشق دیگری داشته باشد

عشق نسبتی است میان عاشق و معشوق. به حسب ظاهر منشأ آن عاشق است. ولی در واقع این معشوق است که مبدأ و منشأ آن است. در نتیجه، با این دید، معشوق، عاشق است و عاشق معشوق.


عاشق واقعی کسی است که مراد و خواسته خود را رها کند و رضای معشوق را بطلبد. این حالت همان فناست. فنا از اراده که به نیستی ذات منجر می‌شود و اولین نشانۀ عشق راستین است. در این مرتبه، معشوق خواستۀ عاشق را برمی آورد بلکه آنچه که حتی در خاطرش خطور نمی‌کرد بدو می‌بخشد.


👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

بدایتِ نهایتِ عشق آن بُوَد که عاشق معشوق را فراموش کند. عاشق را با معشوق چه حساب؟ عاشق را کار با عشق است، وا درد و وا حسرت! نشنیده‌ای:

چون از تو به جز عشق نجویم به جهان
هجران و وصال تو مرا شد یکسان
بی عشقِ تو، بودنم ندارد سامان
خواهی تو وصال جوی و خواهی هجران

این بدایتِ منتهیان است در عشق که می‌رود. نهایتش که گوید و که تواند شنید؟!

عین‌القضات

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

اول و آخر تویی، ما در میان
هیچ هیچی که نیاید در بیان

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

از هر سمت که میروم با تو برخورد میکنم.
در هر اتفاقی که قرار میگیرم تو را میبینم.
هر رابطه‌ای که شروع می‌شود، هر رابطه‌ای که تمام می‌شود،‌ تو آنجایی! در امتداد تمام اتفاقات و تجربیات!
هر لحظه، حادثه‌ای ست که تو را به من یاد من میآورد.
از هر سمت که میروم با تو برخورد میکنم.
این عجیب‌ترین و باشکوه‌ترین، برخورد دنیاست!

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

ما هر دو می دانیم که قرار است چه بشود؛
من قرار است دل بدهم و دوام بیاورم
و تو قرار است ادامه دهی و منتظر دیدن و فهمیدنِ من نشوی.

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

ویدیو سامی یوسف
🦋یگانه عشق حقیقی🦋

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

سامی یوسف – نور محمد

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

فرشته عشق نداند که چیست، ای ساقی

بِخواه جام و گلابی به خاکِ آدم ریز

فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی

که جز وِلایِ تواَم نیستْ هیچْ دست آویز

بیا که هاتفِ میخانه دوش با من گفت

که در مَقامِ رضا باش و از قَضا مَگریز

میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

نفسم در نمیاد
به چشم خواب نمیاد
دل من تو رو میخواد
چشم من گریه میخواد

روح من عشقی به رفتن نداره
دیگه هیچی جز تو جایی نداره

فصل پاییزی من که میرسه
نفسم به عشق تو پر میزنه

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

از اون خوابی که اسمش زندگی بود


عزیزم زندگی معنای درده
فقط این عشق و بی تابیم قشنگه


👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

من زندگی کردن را یاد گرفته ام…
برای یک زندگیِ خوب، نباید به هیچ چیز و هیچ کس وابسته شد…
وابستگی فقط درد دارد!
آدمِ وابسته، جایگاه و ارزش و شخصیتش یادش میرود…
آدمِ وابسته، با دستانِ خودش تحقیر میشود…
وابسته که باشی؛
محدود میشوی،
مخصوصا به دنیا…

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

من کسی در ناکسی در یافتم

پس کسی در ناکسی در بافتم

هر که عاشق دیدی‌اش معشوق دان

کاو به نسبت هست هم این و هم آن

تشنگان گر آب جویند از جهان

آب جوید هم به عالم تشنگان

چونک عاشق اوست تو خاموش باش

او چو گوشَت می‌کشد تو گوش باش

بند کن چون سیل سیلانی کند

ور نه رسوایی و ویرانی کند

من چه غم دارم که ویرانی بوَد‌؟

زیر ویران گنج سلطانی بود

غرق حق خواهد که باشد غرق‌تر

همچو موج بحر جان زیر و زبر

زیر دریا خوشتر آید یا زبر

تیر او دلکش‌تر آید یا سپر

پاره کردهٔ وسوسه باشی دلا

گر طرب را باز دانی از بلا

ما بها و خونبها را یافتیم

جانب جان باختن بشتافتیم

ای حیات عاشقان در مردگی

دل نیابی جز که در دل‌بردگی

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

یه شبایی تو زندگی هست
که وقتی دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنی
به چیزایی میرسی که نمیدونی
تقدیرت بوده یا تقصیرت
به لحظه هایی میرسی که هضمش
واسه دل کوچیکت سخته
و به دردایی میرسی که برای
سن و سالت بزرگه
به آرزوهایی که توهم شد
رویاهایی که گذشت
و دست آخر دنیایی که بهت پشت کرده
و باز هم انتهای دفتر خودت میمانی و
زخمهایی که روزگار پشت هم میزند
و سکوت هم دوای دردش نیست

ولی تو مثل درخت باش
که در تهاجم پاییز و زمستان
هرچقدر برگهایش را از دست بدهد
باز روح زندگی را
برای بهار نگه می‌دارد...

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

شاد بوده‌ست از این جهان هرگز
هیچ کس؟ تا از او تو باشی شاد
داد دیده‌ست از او به هیچ سبب
هیچ فرزانه؟ تا تو بینی داد
* داد = عدل، عدالت

باد و ابر است این جهان، افسوس!
باده پیش آر، هر چه باداباد
شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد

زآمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نخورد و نداد

« رودکی»

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

کی میدونه این رفت آیا برگشتی هم خواهد داشت؟!
کی میدونه راه ها رو چطور خواهم دید؟
کی میدونه آیا خورشیدی که در افق غروب میکنه آیا باز طلوع خواهد کرد؟

کیم بیلیر = کی میدونه

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

زمونه رنگارنگه شب و روزش یکی نیست
خوشی دووم نداره غمش همیشگی نیست

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

شوپنهاور را بیشتر با فلسفه تاریکش می‌شناسیم. او معتقد است در این دنیا همیشه شر بر خیر پیروز است و انسان تابحال در طول تاریخ نتوانسته به خوی حیوانی خودچیره شود. پس هرچه در تاریخ بوده جنگ و فساد و تاریکی بوده است. و به همین روال نیز تا بی‌نهایت ادامه دارد. ولی او در این کتاب از فلسفه‌ای می‌گوید که ما را به سمت سعادت سوق می‌دهد. اما نه آن سعادتی که ما می‌شناسیم. بلکه سعادت را طور دیگری برای ما بازگو می‌کند.
📖
در کتاب می‌خوانیم:

"آنچه انسان در خود دارد برای خرسندی‌اش کافی است."

"چه در شرایط خوب چه در مصائب زندگی، مهم این نیست که با چه چیز روبرو می‌شویم، یا بر ما چه می‌گذرد، بلکه چگونه رویدادها را احساس می‌کنیم."
📚
او سرنوشت بشر را درسه فصل به نام‌های: آنچه هستیم، آنچه داریم و آنچه می‌نماییم شرح می‌دهد.
از دید او کل سعادت در بخش اول، یعنی همانچه هستیم خلاصه می‌شود. ذات و منیت ما در ذهنیتمان رخنه کرده. و باقی هرچه هست عوامل بیرونیست که تاثیرشان روی ما به واکنش ذهنیمان بستگی دارد. چون جهان را همانطور می‌بینیم که می‌خواهیم. پس چه شرایط بیرونی بد باشد چه خوب، ریشه تمام خوشی و ناخوشی یا سعادت و بدبختی ما به
ذهنیتمان برمیگردد.


👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

کسی آمد که حرف عشق را با ما زد
دل ترسوی ما هم دل به دریا زد
به یک دریای توفانی
دل ما رفته مهمانی
چه دور ساحلش
از دور پیدا نیست
یک عمری راه و در قدرت ما نیست
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همونجاست

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از انجا رد میشد، اون رو دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.
مرد جوان وقتی استاد رو دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفته‌م و همه چیز زندگی‌م به هم ریخته. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دونم این آرامش رو کجا پیدا کنم؟»

استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و اون رو داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وقتی داخل آب می‌افته، خودش رو به جریان آب می‌سپاره و با اون می‌ره.»
بعد یک سنگ بزرگ رو از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌ش داخل نهر فرو رفت و در عمق آب کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.
استاد گفت: «این سنگ رو هم که دیدی! به خاطر سنگینی‌ش تونست به نیروی جریان آب غلبه کنه و در عمق نهر ثابت بشه. حالا تو به من بگو آیا آرامش سنگ رو می‌خوای یا آرامش برگ رو؟»

مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت:
«اما برگ که آروم نیست، با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌ره و الان معلوم نیست کجاست! لااقل سنگ می‌دونه کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان داره اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خوره... من آرامش سنگ رو ترجیح می دم!»
استاد لبخندی زد و گفت: «پس چرا از جریان‌های مخالف و ناملایمات جاری زندگی‌ت می‌نالی؟ اگه آرامش سنگ رو انتخاب کردی پس تاب ناملایمات رو هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آروم و قرار خودت رو از دست نده.»

استاد این رو گفت و بلند شد تا بره، مرد جوان که آروم شده بود مسافتی رو با استاد همراه شد.
چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی، از استاد پرسید: «شما اگه جای من بودین آرامش سنگ رو انتخاب می‌کردین یا آرامش برگ رو؟»
استاد لبخندی زد و گفت:
«من در تمام زندگی‌م، با اطمینان به خالق رودخانه هستی، خودم رو به جریان زندگی سپرده‌م و چون می‌دونم در آغوش رودخانه‌ای هستم که همه ذراتش نشان از حضور یار دارن، از افت و خیزهاش هیچوقت دل‌آشوب نمی‌شم. من آرامش برگ رو می‌پسندم.»

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

کی می‌دونه که تقدیر تو فرداش چی نوشته؟!

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

نگاه کن به فیلم خیلی جالبه تو اون سن آدم چیزی نمیفهمه
نه میدونه کجاست نه به این فکر میکنه قراره فردا چه اتفاقی بیوفته
نه میره سر کار ' نه فکر پول در آوردنه
هیچ آرزویی نداره اصلا نمیدونه آرزو چیه
ولی بیشترین لذت رو میبره چون هیچی از دنیا نمیدونه
همین دنیاشو قشنگ کرده که هیچی نمیدونه
ولی الان آدم بزرگا که فکر میکنن ' همه چیو میدونن اصلا بهشون خوش نمیگذره
چون هر چی بیشتر بفهمی سختی های زندگیت بیشتر میشن
دیگه حتی یادت میره از چیزای کوچیک زندگیت لذت ببری
پس یه کاری کن یه روز نگی
کاش برگردم به بچگیم
ای کاش برگردم به...

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

حکایت اسب

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

حکایت اسب

یک کشاورز سالخورده با پسر نوجوان خود در مزرعه زندگی می کنند. او یک اسب زیبا نیز دارد که عاشقانه از او مراقبت می کند.

کشاورز، آن اسب را در مسابقه سالانه شرکت می دهد. اسب، برنده می شود و جایزه می گیرد. همسایگان، دور کشاورز جمع می شوند و برای این پیروزی بزرگ به او تبریک می گویند. کشاورز به آرامی پاسخ می دهد: «چه کسی می داند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است؟» همسایگان، مبهوت از این واکنش، او را ترک می کنند.

هفته بعد چند دزد که از ارزش آن اسب باخبر شده بودند، آن را می دزدند. وقتی همسایگان برای تسکین مرد کشاورز می ایند، باز هم او را بسیار آرام و متین می بینند. کشاورز می گوید: «چه کسی می داند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است؟»

چند هفته بعد، آن اسب شجاع از دست دزدها می گریزد و راهش را به سوی مزرعه پیدا می کند و چند مادیان وحشی را که در مسیر همراه او شده بودند، با خود می آورد. این بار نیز ان کشاورز سالخورده در پاسخ به تبریک های پرشور همسایگان می گوید: «چه کسی می داند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است؟»

چند هفته بعد، پسر کشاورز در تلاش برای رام کردن یکی از آن مادیان ها، از پشت حیوان به زمین پرتاب می شود و پایش می شکند. باز هم همسایگان جمع می شوند و می خواهند با کشاورز همدردی کنند که بار دیگر او یادآوری می کند: «چه کسی می داند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است؟»

هفته بعد، سپاهیان سلطنتی از دهکده عبور می کنند و همه مردان جوان را برای شرکت در جنگی که به تازگی آغاز شده بود، می گیرند و می برند. پسر کشاورز، به دلیل شکستگی پا از جنگ معاف می شود. همسایگان، دیگر زحمت آمدن و تبریک گفتن به آن کشاورز سالخورده را به خود نمی دهند. آنها می دانستند او چه پاسخی خواهد داد: «چه کسی می داند چه چیزی خوب و چه چیزی بد است؟»

وقتی ایگوی (ذهن قضاوتگر- نفس) ما می گوید چیزی بد است، اگر نخواهیم گفته او را به کلی رد کنیم، دست کم باید آن را با احتیاط بپذیریم. ایگو، ما را متقاعد می کند که می دانیم در هر لحظه چه چیزی خوب و چه چیزی بد است، اما حقیقت این است که در واقع نمی دانیم.

نگرش ایگوی ما بسیار محدود و نگاه او به شدت تک بعدی ست. ایگو، به تأثیر آنی هر موضوعی واکنش نشان می دهد و امکانات متعدد و دراز مدت حاصل از آن موضوع را که می توانند به آسانی نتیجه را معکوس کنند، در نظر نمی گیرد. در حالی که زندگی فقط به نتایج آنی محدود نمی ماند.

حتی حکایت اسب نیز در همان نقطه پایان نمی یابد. چه کسی میداند پس از آن چه خواهد شد؟ ممکن است پسر کشاورز در نتیجه شکستگی پا از خدمت در جنگ معاف گردد و در دهکده بماند و سپس به بیماری مرگباری که در آنجا شروع می یابد، مبتلا شود و بمیرد. یا شاید آن پسر در دهکده بماند و پس از آشنایی با زن رؤیایی خود، با او ازدواج کند و فرزندی به دنیا بیاورد. شاید فرزند او دانشمندی بزرگ شود و راه درمان بیماری های فراوانی را کشف کند. یا شاید فرزند او از لحاظ روانی، ناتوان باشد و همه دهکده را به آتش بکشد.

وقتی آن کشاورز حاضر نشد به دلیل دزدیده شدن اسب با ارزش خود بی خواب شود، زندگی را از دیدگاه آگاهی خود می دید، نه از نگاه محدود و تنگ ایگوی خود.

سوره بقره آیه 216:
چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، وبسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] می داند و شما نمی دانید.

ایگو در هر لحظه در حال تعبیر و تفسیر است در هر لحظه میخواهد بر وقایع برچسب خوب و بد بزند ولی ایگو قادر به درک حقیقت نیست چرا که خدا (آگاهی) میداند و او (ایگو) نمیداند.

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

مفهوم عدالت را در 4 سطح میتوان درک کرد
فریب ظاهر را نخورید
غواصی کنید و در باطن دنبال حقیقت باشید

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

اکنون اگر صدهزار بار آبِ دریا را طاس طاس بپیماید،
گوهر را نیابد!

غَوّاصی می‌باید تا به گوهر راه بَرَد،
و آنگاه هر غَوّاصی نه،
غَوّاصی چالاکی، نیکبختی!

این هُنرها و عِلم‌ها
همچو پیمودن آبِ دریاست به طاس!
طریقِ یافتنِ گوهر نوعی دیگر است!


فیه_ما_فیه مولانا

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

تن آدمی چیزی است که خواهی نخواهی نابود خواهد شد، اما چیزی در این قالب هست که ماندنیست..
مرواریدی در این صدف است که خواستنی است..
هستی، طالب این مروارید است..
همین مروارید هست که میگوید : انا الحق
این مرواید پاره ای ازخداست، نفخه الهی‌است..
غواصی که به این مروارید دست پیدا کند با اقیانوس هستی به وحدت میرسد..
آنگاه، او در هر حباب و موج، دریا را میبیند.
بگذار این ذکر مدام تو باشد:
هرچه هست ،اوست من نیستم. هرچه هست اوست، من درمیان نیستم

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

حکایت کرده اند که صبح روز هبوط،
آدم نزد پروردگار آمد و گریه ای کرد از عشق، و گفت :
ای معبود و معشوق یکتای من، اکنون که ما را به تبعیدگاه نامعلومی می فرستی، گیرم که من در همه سختیهای ناشناخته در عالم آب و گل شکیبا باشم، با من بگو که آخر فراق تو را چگونه تحمل توانم کرد؟

خدواند آهسته در گوش آدم گفت:
من خود با تو می آیم
آدم پرسید:
این چگونه باشد؟

فرمود: تو در سیمای آن حوّا که همراه توست خورشید لبخند من و برق نگاه من و صدای مهربان و شیرین من و اطوار و تجلیات جمال من که هر دم تجدید می شود خواهی یافت.
حوّا اقیانوسی است آکنده از درّ و گوهر که آن را هیچ پایان نیست
اما بدان که گوهر را در کنار ساحل نمی توان یافت!

غوّاصی باید، چالاکی، نیکبختی، تا دُردانه عشق را در ژرفای وجود او صید کند!


👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

https://www.youtube.com/watch?v=Zc4tFQxMhpI

این زندگی اینجور نمی مونه
عشق من ازم دور نمی مونه
صاحب داره دنیا همه کاراش
اینجوری که ناجور نمی مونه
دنیام که به تاریکیه شبهاست
تو چشمای من اشک یه دریاست
اخ اونچه منو زنده میزاره
عشق تو عزیز و عشق فرداست
گفتم که خدا عزیزترینه
نازش بکشیم که نازنینه
باز رد میشه ابر پاره پاره
مهتاب میاد و ماه و ستاره

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

https://www.youtube.com/watch?v=dWl5Wiq49S4

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

☝️ وقتی داری طرح الهی که خدا برات داره رو می‌خونی

پی‌نوشت:

اگر می‌تونستی از بالا نقشه رو ببینی متوجه می‌شدی که چرا،

ولی چون در حال حاضر نمی‌تونی ببینی و از درون چشمای انسانیت نگاه می‌کنی ، بهترین کاری که ازت بر میاد اینه که به روند اتفاقات اعتماد کنی و در لحظه باهاشون جاری شی.

بهترین عملکردت رو داشته باش، ولی نتیجه رو واگذار کن.
قدرت بزرگتری در کاره و همه چیز رو هدایت می‌کنه

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

نقشه های خدا همیشه از خواسته های ما قشنگتره، بهش اعتماد کن

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

‍ پرسید : " مَا الحِیلَةُ " (چاره چیست؟! )
پاسخ داد : "تَرکُ الحِیلَةِ" (ترک چاره است! )

این از زیباترین و غنی‌ترین دیالوگ‌های باطنی تاریخ است. راه نجات و آرامش است. راحت جان است. اگر سالکی فرهیخته همین یک نکته را دریابد ، کار تمام است.
راه را طی کرده است.

مشکل ما این است که پر از طرح و نقشه و حیله‌ایم. خالی نیستیم ، صاف نیستیم ، به خلأ در نیامده‌ایم و معنای پاک بودن از هر چیز را نفهمیده‌ایم. برای همین است که همواره پر از مشکل‌ایم. ما هنوز این ذهن آشوبگرِ پُر وسوسه را دور نینداخته‌ایم. همواره بدنبال چاره‌ایم و دقیقاً از این روست که بیچاره‌ایم.

ای دوست ، اگر میخواهی نیروی خداوند را مددکار خود کنی ، باید دست از بازی‌های ذهنی و چاره اندیشی‌هایش برداری و خالی از نقشه شوی. اگر چاره خدا را میخواهی ، چاره اندیشی خودت را بدور بریز. چاره اندیشی‌های خداوند ، از جنس چاره اندیشی.های تو نیست. اگر میخواهی "او" به میدان آید ، خودت را کنار بکش.
تسلیم شو و مشاهده کن !

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از انجا رد میشد، اون رو دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.
مرد جوان وقتی استاد رو دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفته‌م و همه چیز زندگی‌م به هم ریخته. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دونم این آرامش رو کجا پیدا کنم؟»

استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و اون رو داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وقتی داخل آب می‌افته، خودش رو به جریان آب می‌سپاره و با اون می‌ره.»
بعد یک سنگ بزرگ رو از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌ش داخل نهر فرو رفت و در عمق آب کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.
استاد گفت: «این سنگ رو هم که دیدی! به خاطر سنگینی‌ش تونست به نیروی جریان آب غلبه کنه و در عمق نهر ثابت بشه. حالا تو به من بگو آیا آرامش سنگ رو می‌خوای یا آرامش برگ رو؟»

مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت:
«اما برگ که آروم نیست، با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌ره و الان معلوم نیست کجاست! لااقل سنگ می‌دونه کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان داره اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خوره... من آرامش سنگ رو ترجیح می دم!»
استاد لبخندی زد و گفت: «پس چرا از جریان‌های مخالف و ناملایمات جاری زندگی‌ت می‌نالی؟ اگه آرامش سنگ رو انتخاب کردی پس تاب ناملایمات رو هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آروم و قرار خودت رو از دست نده.»

استاد این رو گفت و بلند شد تا بره، مرد جوان که آروم شده بود مسافتی رو با استاد همراه شد.
چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی، از استاد پرسید: «شما اگه جای من بودین آرامش سنگ رو انتخاب می‌کردین یا آرامش برگ رو؟»
استاد لبخندی زد و گفت:
«من در تمام زندگی‌م، با اطمینان به خالق رودخانه هستی، خودم رو به جریان زندگی سپرده‌م و چون می‌دونم در آغوش رودخانه‌ای هستم که همه ذراتش نشان از حضور یار دارن، از افت و خیزهاش هیچوقت دل‌آشوب نمی‌شم. من آرامش برگ رو می‌پسندم.»

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

کسی آمد که حرف عشق را با ما زد
دل ترسوی ما هم دل به دریا زد
به یک دریای توفانی
دل ما رفته مهمانی
چه دور ساحلش
از دور پیدا نیست
یک عمری راه و در قدرت ما نیست
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
خودش میبردت هرجا دلش خواست
به هرجا برد بدون ساحل همونجاست

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

شوپنهاور را بیشتر با فلسفه تاریکش می‌شناسیم. او معتقد است در این دنیا همیشه شر بر خیر پیروز است و انسان تابحال در طول تاریخ نتوانسته به خوی حیوانی خودچیره شود. پس هرچه در تاریخ بوده جنگ و فساد و تاریکی بوده است. و به همین روال نیز تا بی‌نهایت ادامه دارد. ولی او در این کتاب از فلسفه‌ای می‌گوید که ما را به سمت سعادت سوق می‌دهد. اما نه آن سعادتی که ما می‌شناسیم. بلکه سعادت را طور دیگری برای ما بازگو می‌کند.
📖
در کتاب می‌خوانیم:

"آنچه انسان در خود دارد برای خرسندی‌اش کافی است."

"چه در شرایط خوب چه در مصائب زندگی، مهم این نیست که با چه چیز روبرو می‌شویم، یا بر ما چه می‌گذرد، بلکه چگونه رویدادها را احساس می‌کنیم."
📚
او سرنوشت بشر را درسه فصل به نام‌های: آنچه هستیم، آنچه داریم و آنچه می‌نماییم شرح می‌دهد.
از دید او کل سعادت در بخش اول، یعنی همانچه هستیم خلاصه می‌شود. ذات و منیت ما در ذهنیتمان رخنه کرده. و باقی هرچه هست عوامل بیرونیست که تاثیرشان روی ما به واکنش ذهنیمان بستگی دارد. چون جهان را همانطور می‌بینیم که می‌خواهیم. پس چه شرایط بیرونی بد باشد چه خوب، ریشه تمام خوشی و ناخوشی یا سعادت و بدبختی ما به
ذهنیتمان برمیگردد.


👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

همه چی به نوع دیدت به زندگی برمیگرده.

از لحظه بیدار شدن تا خواب،
همه چی بستگی به تو داره...
احساساتت ، افکارت ،واکنش هات
و تک تک لحظه های زندگیت؛
اینو یادت نره!

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕

👉 @HoosheMosbat 👨‍💼➕