بسیار دیدم هموطنانی را که خشمگین اند از مسئولینی که با اظهار عبارات غیر مسئولانه ای چون "اسراییل باید نابود شود و یا از نقشه جغرافیا حذف گردد" کشور و مردم را در خطر جدی قرار می دهند.
به این هموطنان باید گفت طبیعتا آنها خواهان نابودی تمامی مردمان یک کشور نیستند بلکه با مبالغه در ابراز احساسات شان می خواهند نارضایتی شدید خود را ازسیاست ابرقدرتها و بیعدالتی آنها نشان دهند، و خارجیها که از این ویژگی فرهنگی یعنی "مبالغه کردن" در بین ما خبر ندارند آنها را باور می کنند و مشکل از اینجا شروع می شود.
این ویژگی چه در بیان احساسات مثبت و چه در منفی به وفور در مکالمات روزمره همگی ما به چشم می خورد مثلا آنجا که برای وادار کردن فرزندمان به انجام کاری که از آن سرپیچی می کند تهدید به کشتنش می کنیم در حالیکه چنین منظوری نداریم.
یا آنجا که عبارت صدبار و هزار بار را موقعی بر زبان می آوریم که دو یا سه بار حرفی را به کسی گفته ایم و توجه نکرده است،
و یا وقتی که برای اثبات محبتمان به یکدیگر از عباراتی چون فدایت شوم و قربانت بروم و قدمت را روی چشمانم بگذار استفاده می کنیم در حالیکه نه حاضر به فدا شدن برای یکدیگریم و نه می خواهیم خود را قربانی یکدیگر کنیم و نه چشمانمان تحمل سنگینی وزن یکدیگر را دارد.
مبالغه کردن نیز مانند بسیاری دیگر از ویژگی های نامناسب در جهت تنازغ بقا در شرایط نابسامان اجتماعی (ترسِ سه گانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی) در ما بوجود آمده و در طی نسلها و در گذار از عصر ها در ما نهادینه و تبدیل به عادت شده است.
شاید یکی از دلایلی که ما قرنهاست در وضعیت خود در جا میزنیم، همین باشد که در تار و پود خلقیات و عادات و آداب خویش اسیریم. بخصوص که بسیاری از آنها را در پوشش مخملین زیبایی پیچانیدهایم و همین مانعِ وانهادن آنها می شود.
برای مثال "عدم قبول اشتباه" را در پوشش زیبای"حفظ غرور" و
"عدم صراحت، چاپلوسی و بله قربان گویی هایمان" را در پوشش زیبای "احترام" و
"دخالت در زندگی یکدیگر" را در پوشش زیبای "مهر و محبت".
پیوست زیر اطلاعات بیشتری از چگونگی اثرات ترس در بوجود آمدن ویژگیهایی چون مبالغه کردن به شما می دهد، باشد که آگاهی از آنچه بر ما رفته است راهی به درمانِ دردهای فرهنگی ما بگشاید.
https://t.me/shey72/7
🌹🌹🌹